مطالب
فعال و غیر فعال کردن قیود
SQL Server قابلیت فعال(enable) و غیر فعال(disable) کردن دو قید کلید خارجی و check را برای ما مهیا کرده است.
ما می‌توانیم بعد از ساخت جدول و انتشار مقداری داده در آن قیدهایی را ایجاد کنیم. بطور پیشفرض اگر شرط قید ما بر قرار بود قید به طور صحیح ساخته می‌شود و اگر شرط قید ما بر قرار نباشد قید با خطای conflict مواجه خواهد شد.
بطور کلی غیر فعال کردن قیدها کار درستی نیست. ولی در برخی مواقع برای تسریع در اجرای کد می‌توانیم قید را غیر فعال کنیم. بطور مثال اگر یک میلیون داده قرار است در جدول درج شود و مطمئن هستیم که این داده‌ها جامعیت داده‌ها را حفظ می‌کنند آنگاه می‌توانیم قید را برای تسریع در عمل درج بطور موفق غیر فعال کنیم.

فعال و غیر فعال کردن از طریق DDL
با غیر فعال کردن قیود داده‌ها را در وضعیت نامناسبی قرار می‌دهیم ولی همان طور که اشاره شد بطور موفق اشکالی پیش نخواهد آمد.
در ادامه ابتدا طریقه غیرفعال کردن و مجددا فعال کردن قیود را توسط دستور alter table نشان خواهم داد سپس به سراغ امکانات ویزاردی می‌رویم. ابتدا یک جدول تک ستونه ایجاد می‌کنیم:
CREATE TABLE testTable
(column1 integer not  null);

الان هیچ قیدی روی جدول لحاظ نشده است. پس هر داده که در رنج domain ستون باشد را میتوانیم درج کنیم. پس بطور نمونه این داده‌ها را درج میکنیم:
INSERT INTO testTable
VALUES (-10), (0), (10), (20), (30), (40)

حالا تصمیم داریم قیدی روی ستون column1 بگذاریم که توسط آن تنها اعداد مثبت در جدول درج شوند. پس داریم:
ALTER TABLE testTable
WITH CHECK 
ADD CONSTRAINT NoNegative 
CHECK (column1 > 0);
ولی چون داده هایی در جدول از قبل وجود داشته اند که قید ما را نقض کنند این قید ساخته نخواهد شد و با پیغام زیر مواجه خواهیم شد:
The ALTER TABLE statement conflicted with the CHECK constraint "NoNegative".

برای ساخت این قید روی این داده‌ها تنها راه استفاده از کلید واژه‌های WITH NOCHECK است یعنی:
ALTER TABLE testTable
WITH NOCHECK 
ADD CONSTRAINT NoNegative 
CHECK (column1 > 0);

و اکنون سعی میکنیم یک مقدار منفی در جدول درج کنیم:
INSERT INTO testTable VALUES (-5)
  /*
 The INSERT statement conflicted with the CHECK constraint "NoNegative".
 */

اما قیدی که ساخته بودیم در جدول در حال اعمال شدن است. برای درج مقدار منفی باید غیر را غیر فعال کنیم.
ALTER TABLE TestTable
NOCHECK CONSTRAINT NoNegative

و حالا مقدار منفی را درج میکنیم. و برای برگرداندن وضعیت NOCHECK به وضعیت CHECK باید از کلید واژه‌های WITH NOCHECK استفاده کنیم. چرا که داده هایی در جدول درج شده اند که قید مورد نظر ما را نقض می‌کنند.
ALTER TABLE TestTable
WITH NOCHECK
CHECK CONSTRAINT NoNegative

فعال و غیر فعال کردن از طریق design
در قسمت object explorer قید مورد نظر را پیدا کرده و روی آن راست کلیک کرده و گزینه Modify را انتخاب کنید. سپس در پنجره باز شده در قسمت Table Designer تغییرات مورد نظر خود را اعمال کنید.


مطالب
استثناهایی که باید حین استفاده از EF Code first بررسی شوند
سه نوع استثنای مهم ممکن است حین ذخیره سازی تغییرات در EF code first رخ دهند که بررسی جزئیات آن‌ها می‌تواند راهنمای خوبی برای کاربر و همچنین برنامه نویس در عیب یابی سیستم باشد. این استثناءها باید به صورت مستقل و جداگانه بررسی شوند ونه اینکه از حالت عمومی catch Exception استفاده شود.
این سه نوع استثناء شامل موارد DbEntityValidationException، DbUpdateConcurrencyException و DbUpdateException هستند که به صورت خلاصه به شکل زیر باید تعریف شوند:

try
{
    context.SaveChanges();
}
catch (DbEntityValidationException validationException)
{
   //...
}
catch (DbUpdateConcurrencyException concurrencyException)
{
   //...
}
catch (DbUpdateException updateException)
{
   //...
}


توضیحات تکمیلی

در حالت DbEntityValidationException به جزئیات خطاهای حاصل از اعتبار سنجی اطلاعات خواهیم رسید. برای مثال اگر قرار است طول فیلدی 30 حرف باشد و کاربر 40 حرف را وارد کرده است، نام خاصیت و همچنین پیغام خطای درنظر گرفته شده را دقیقا در اینجا می‌توان دریافت کرد و به نحو مقتضی به کاربر نمایش داد:

catch (DbEntityValidationException validationException)
{
    foreach (var error in validationException.EntityValidationErrors)
    {
        var entry = error.Entry;
        foreach (var err in error.ValidationErrors)
        {
            Debug.WriteLine(err.PropertyName + " " + err.ErrorMessage);
        }
    }
}

نوع استثنای DbUpdateConcurrencyException به مسایل همزمانی و به روز رسانی یک رکورد توسط دو یا چند کاربر در شبکه مرتبط می‌شود که در قسمت سوم سری EF code first با معرفی ویژگی‌های ConcurrencyCheck و Timestamp در مورد آن بحث شد. در اینجا به کلیه موجودیت‌های تداخل دار توسط خاصیت concurrencyException.Entries خواهیم رسید و همچنین به کمک متد GetDatabaseValues می‌توان موارد جدید ثبت شده مرتبط با این موجودیت تداخل دار را از بانک اطلاعاتی نیز دریافت کرد:

catch (DbUpdateConcurrencyException concurrencyException)
{
    //بررسی مورد اول
    var dbEntityEntry = concurrencyException.Entries.First();
    var dbPropertyValues = dbEntityEntry.GetDatabaseValues();
}

و یا کلا ممکن است حین به روز رسانی بانک اطلاعاتی مشکلی رخ داده باشد که در اینجا عموما پیغام حاصل را باید در InnerException تولیدی یافت و همچنین در اینجا لیست موجودیت‌های مشکل دار نیز قابل دریافت و بررسی هستند:

catch (DbUpdateException updateException)
{
    if (updateException.InnerException != null) 
        Debug.WriteLine(updateException.InnerException.Message);

    foreach (var entry in updateException.Entries)
    {
        Debug.WriteLine(entry.Entity);
    }
}

بنابراین بررسی catch exception کلی در EF Code first مناسب نبوده و نیاز است بیشتر به جزئیات ذکر شده، وارد و دقیق شد.

یک نکته:
بهتر است یک کلاس پایه عمومی مشتق شده از DbContext را ایجاد و متد SaveChanges آن را تحریف کرد. سپس سه حالت فوق را به آن اعمال نمود. اکنون می‌توان از این کلاس پایه بارها استفاده کرد بدون اینکه نیازی به تکرار کدهای آن در هرجایی که قرار است از متد SaveChanges استفاده شود، باشد. شبیه به این کار را در قسمت 14 سری EF code first مشاهده نموده‌اید.
 
مطالب
طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت دوم

در قسمت اول با مفاهیم اولیه Class و Object آشنا شدیم.

Messages and Methods

Objectها باید مانند ماشین‌هایی تلقی شوند که عملیات موجود در واسط عمومی خود را برای افرادی که درخواست مناسبی ارسال کنند، اجرا خواهند کرد. با توجه به اینکه یک object از استفاده کننده خود مستقل است و وابستگی به او ندارد و همچنین توجه به ساختار نحوی (syntax) برخی از زبان‌های شیء گرای جدید، عبارت «sending a message» برای توصیف اجرای رفتاری از مجموعه رفتارهای object، استفاده میشود.
به محض اینکه پیغامی (Message) به سمت object ارسال شود، ابتدا باید تصمیم بگیرد که این پیغام ارسالی را درک می‌کند. فرض کنیم این پیغام قابل درک است. در این صورت object مورد نظر، همزمان با نگاشت پیغام به یک فراخوانی تابع (function call)، خود را به صورت ضمنی به عنوان اولین آرگومان ارسال می‌کند. تصمیم گرفتن در رابطه با قابل درک بودن یک پیغام، در زبان‌های مفسری در زمان اجرا و در زبان‌های کامپایلری در زمان کامپایل، انجام میگرد. 
نام (یا prototype) رفتار یک وهله، Message (پیغام) نامیده می‌شود. بسیاری از زبان‌های شیء گرا مفهموم Overloaded Functions Or Operators را پشتیبانی می‌کنند. در این صورت می‌توان در سیستم دو تابعی داشت که با نام یکسان، یا انواع مختلف آرگومان (intraclass overloading) داشته باشند یا در کلاس‌های مختلفی (interclass overloading) قرار گیرند. 
ممکن است کلاس ساعت زنگدار، دو پیغام set_time که یکی از آنها با دو آرگومان از نوع عدد صحیح و دیگری یک آرگومان رشته‌ای است داشته باشد.

void AlarmClock::set_time(int hours, int minutes); 

void AlarmClock::set_time(String time);

در مقابل، کلاس ساعت زنگدار و کلاس ساعت مچی هر دو messageای به نام set_time با دو آرگومان از نوع عدد صحیح دارند.

void AlarmClock::set_time(int hours, int minutes); 

void Watch::set_time(int hours, int minutes);

باید توجه کنید که یک پیغام، شامل نام تابع، انواع آرگومان، نوع بازگشتی و کلاسی که پیغام به آن متصل است، می‌باشد. این اطلاعاتی که مطرح شد، بخش اصلی چیزی است که کاربر یک کلاس نیاز دارد در مورد آن‌ها آگاهی داشته باشد. 

در برخی از زبان‌ها و یا سیستم‌ها، اطلاعات دیگری مانند: انواع استثناءهایی که از سمت پیغام پرتاب می‌شوند تا اطلاعات همزمانی (پیغام به صورت همزمان است یا ناهمزمان) را برای استفاده کننده مهیا کنند. از طرفی پیاده سازی کنندگان یک کلاس باید از پیاده سازی پیغام آگاه باشند. جزئیات پیاده سازی یک پیغام -کدی که پیغام را پیاده سازی می‌کند- Method (متد) نامیده میشود. آنگاه که نخ (thread) کنترل درون متد باشد، برای مشخص کردن اینکه پیغام رسیده برای کدام وهله ارسال شده‌است، ارجاعی به وهله مورد نظر و به عنوان اولین آرگومان، به صورت ضمنی ارسال می‌شود. این آرگومان ضمنی، در بیشتر زبان‌ها Self Object نامیده می‌شود (در سی پلاس پلاس this object نام دارد). در نهایت، مجموعه پیغام‌هایی که یک وهله می‌تواند به آنها پاسخ دهد، Protocol (قرارداد) نام دارد.

دو پیغام خاصی که کلاس‌ها یا وهله‌ها می‌توانند به آنها پاسخ دهند، اولی که استفاده کنندگان کلاس برای ساخت وهله‌ها از آن استفاده می‌کنند، Constructor (سازنده) نام دارد. هر کلاسی می‌تواند سازنده‌های متعددی داشته باشد که هر کدام مجموعه پارامترهای مختلفی را برای مقدار دهی اولیه می‌پذیرند. دومین پیغام، عملیاتی است که وهله را قبل از حذف از سیستم، پاک سازی می‌کند. این عملیات، Destructor (تخریب کننده) نام دارد. بیشتر زبان‌های شیء گرا، برای هر کلاس تنها یک تخریب کننده دارند. این پیغام‌ها را به عنوان مکانیزم مقدار دهی اولیه و پاک سازی در پارادایم شیء گرا در نظر بگیرید.

قاعده شهودی 2.2

استفاده کنندگان از کلاس باید به واسط عمومی آن وابسته باشند، اما یک کلاس نباید به استفاده کنندگان خود، وابسته باشد. (Users of a class must be dependent on its public interface, but a class should not be dependent on its users)

منطق پشت این قاعده، یکی از شکل‌های قابلیت استفاده مجدد (resuability) می‌باشد. یک ساعت زنگدار ممکن است توسط شخصی در اتاق خواب او استفاده شود. واضح است که شخص مورد نظر به واسط عمومی ساعت زنگدار وابسته می‌باشد. به هر حال، ساعت زنگدار نباید به شخصی وابسته باشد. اگر ساعت زنگدار به شخصی وابسته باشد، بدون مهیا کردن یک شخص، نمی‌توان از آن برای ساخت یک TimeLockSafe استفاده کرد. این وابستگی‌ها برای مواقعیکه می‌خواهیم امکان این را داشته باشیم تا کلاس ساعت زنگدار را از دامین (domain) خود خارج کرده و در دامین دیگری، بدون وابستگی هایش مورد استفاده قرار دهیم، نامطلوب هستند.

شکل 2.4 The Use Of Alarm Clocks

 The Use Of Alarm Clocks قاعده شهودی 2.3

تعداد پیغام‌های موجود در قرارداد یک کلاس را کمینه سازید. (Minimize the number of messages in the protocol of a class)

چندین سال قبل، مطلبی منتشر شد که کاملا متضاد این قاعده شهودی می‌باشد. طبق آن، پیاده سازی کننده یک کلاس می‌تواند یکسری عملیات را با فرض اینکه در آینده مورد استفاده قرار گیرند، برای آن در نظر بگیرد. ایراد این کار چیست؟ اگر شما از این قاعده پیروی کنید، حتما کلاس LinkedList من، توجه شما را جلب خواهد کرد؛ این کلاس در واسط عمومی خود 4000 عملیات را دارد. فرض کنید قصد ادغام دو وهله از این کلاس را داشته باشید. در این صورت حتما فرض شما این است که عملیاتی تحت عنوان merge در این کلاس تعبیه شده است. بعد از جستجوی بین این تعداد عملیات، در نهایت این عملیات خاص را پیدا نخواهید کرد. چراکه این عملیات متأسفانه به صورت یک overloaded plus operator پیاده سازی شده است. مشکل اصلی واسط عمومی با تعداد زیادی عملیات این است که فرآیند یافتن عملیات مورد نظرمان را خیلی سخت یا حتی ناممکن خواهد کرد و مشکلی جدی برای قابلیت استفاده مجدد تلقی می‌شود.

با کمینه نگه داشتن تعداد عملیات واسط عمومی، سیستم، قابل فهم‌تر و همچنین مولفه‌های (components) آن به راحتی قابل استفاده مجدد خواهند بود.

قاعده شهودی 2.4

پیاده سازی یک واسط عمومی یکسان کمینه برای همه کلاس‌ها  (Implement a minimal public interface that all classes understand [e.g., operations such as copy (deep versus shallow), equality testing, pretty printing, parsing from an ASCII description, etc.].)

مهیا کردن یک واسط عمومی مشترک کمینه برای کلاس‌هایی که توسط یک توسعه دهنده پیاده سازی شده و قرار است توسط توسعه دهندگان دیگر مورد استفاده قرار گیرد، خیلی مفید خواهد بود. این واسط عمومی، حداقل عاملیتی را که به طور منطقی از هر کلاس میشود انتظار داشت، مهیا خواهد ساخت. واسطی که می‌تواند از آن به عنوان مبنای یادگیری درباره رفتار‌های کلاس‌ها در پایه نرم افزاری با قابلیت استفاده مجدد، بهره برد.

به عنوان مثال کلاس Object در دات نت به عنوان کلاس پایه ضمنی با یکسری از متدهای عمومی (برای مثال ToString)، نشان دهنده تعریف یک واسط عمومی مشترک برای همه کلاس‌ها در این فریمورک، می‌باشد.

public class Object
    {
        public Object();
        public static bool Equals(Object objA, Object objB){...}
        public static bool ReferenceEquals(Object objA, Object objB){...}
        public virtual bool Equals(Object obj){...}
        public virtual int GetHashCode(){...}
        public Type GetType(){...}
        public virtual string ToString(){...}
        protected Object MemberwiseClone(){...}
    }


قاعده شهودی 2.5 

جزئیات پیاده سازی، مانند توابع خصوصی common-code  ( توابعی که کد مشترک سایر متدهای کلاس را در بدنه خود دارند) را در واسط عمومی یک کلاس قرار ندهید.  (Do not put implementation details such as common-code private functions into the public interface of a class)

این قاعده برای کاهش پیچیدگی واسط عمومی کلاس برای استفاده کنندگان آن، طراحی شده است. ایده اصلی این است که استفاده کنندگان کلاس تمایلی ندارند به اعضایی دسترسی داشته باشند که از آنها استفاده نخواهند کرد؛ این اعضا باید به صورت خصوصی در کلاس قرار داده شوند. این توابع خصوصی common-code، زمانیکه متدهای یک کلاس، کد مشترکی را داشته باشند، ایجاد خواهند شد. قرار دادن این کد مشترک در یک متد، معمولا روش مناسبی می‌باشد. نکته قابل توجه این است که این متد، عملیات جدیدی نمی‌باشد؛ بله جزئیات پیاده سازی دو عملیات دیگر از کلاس را ساده کرده است.

شکل 2.5  Example of a common-code private function

Example of a common-code private function

مثال واقعی

فرض کنید در شکل بالا، کلاس X معادل یک LinkedList کلاس، f1و f2 به عنوان توابع insert و remove و تابع f به عنوان تابع common-code که عملیات یافتن آدرس را برای درج و حذف انجام می‌دهد، می‌باشند.

قاعده شهودی 2.6

واسط عمومی کلاس را با اقلامی که یا استفاده کنندگان از کلاس توانایی استفاده از آن را نداشته و یا تمایلی به استفاده از آنها ندارند، آمیخته نکنید.  (Do not clutter the public interface of a class with items that users of that class are not able to use or are not interested in using )

 این قاعده شهودی با قاعده قبلی که با قرار دادن تابع common-code در واسط عمومی کلاس، فقط باعث در هم ریختن واسط عمومی شده بود، مرتبط می‌باشد. در برخی از زبان‌ها مانند C++‎، برای مثال این امکان وجود دارد که سازنده یک کلاس انتزاعی (abstract) را در واسط عمومی آن قرار دهید؛ حتی با وجود اینکه در زمان استفاده از آن سازنده با خطای نحوی روبرو خواهید شد. این قاعده شهودی کلی، برای کاهش این مشکلات در نظر گرفته شده است. 

مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 11 - Structs
Rust، زبان برنامه نویسی سیستمی است که برای ایمنی، همزمانی و عملکرد طراحی شده‌است و همین جهت به یک انتخاب محبوب برای توسعه‌ی نرم افزارهای مدرن تبدیل شده‌است. struct  یکی از بلوک‌های ساختمانی اساسی در Rust ساختار است که مخفف کلمه‌ی 'structure' است. ساختارها، انواع داده‌های سفارشی هستند که به توسعه دهندگان اجازه می‌دهند تا داده‌های مرتبط را به شیوه‌ای تمیز و کارآمد، با هم گروه بندی کنند. در این مقاله، قدرت و انعطاف‌پذیری سازه‌ها را در Rust، بررسی می‌کنیم و یاد می‌گیریم که چگونه، به‌طور مؤثری از آنها در پروژه‌های Rust خود استفاده کنیم. 

تعریف struct  
برای تعریف struct در Rust، از کلمه‌ی کلیدی struct استفاده کنید و به دنبال آن، نام ساختار و فیلدهای آن در براکت‌هایی باز و بسته محصور می‌شود. هر فیلد باید یک نام و یک نوع داشته باشد که با : از هم جدا شده‌اند. به عنوان مثال در اینجا یک ساختار ساده، نشان دهنده‌ی یک نقطه‌ی دو بعدی است:
struct Point {
    x: f64,
    y: f64,
}

نمونه مقدار دهی struct : 

let point = Point { x: 1.0, y: 2.0 };

دسترسی به فیلد‌های struct : 
برای دسترسی به فیلدهای یک struct ، از علامت نقطه استفاده کنید: 
let x = point.x;
let y = point.y;

نمونه های  struct   قابل تغییر 

برای ایجاد یک نمونه‌ی قابل تغییر از یک struct ، از کلمه‌ی کلیدی mut استفاده کنید که به شما امکان می‌دهد تا مقادیر فیلدها را تغییر دهید:  
let mut point = Point { x: 1.0, y: 2.0 };
point.x = 3.0;
point.y = 4.0;

Tuple Struct 

Rust همچنین از ساختارهای tuple نیز پشتیبانی می‌کند که ساختارهایی بدون نام فیلدها هستند. آنها زمانی مفید هستند که می‌خواهید یک ساختار را با تعداد کمی فیلد ایجاد کنید و نیازی به نامگذاری صریح آنها ندارید. برای تعریف ساختار tuple، از کلمه‌ی کلیدی struct و به دنبال آن، نام و انواع فیلدهای داخل پرانتز استفاده کنید:
struct Color(u8, u8, u8);
برای ایجاد یک نمونه از یک ساختار تاپل، از نام و مقادیر، داخل پرانتز استفاده کنید:
let red = Color(255, 0, 0);

Unit Struct

unit struct  یک struct بدون هیچ فیلدی است. برای تعریف ساختار واحد، از کلمه‌ی کلیدی struct و به دنبال آن نام و نقطه ویرگول استفاده کنید:
struct Jump;
struct Crouch;
struct Attack;

struct Character {
    name: String,
}

fn perform_action(character: &Character, action: &dyn Any) {
    if action.is::<Jump>() {
        println!("{} jumps!", character.name);
    } else if action.is::<Crouch>() {
        println!("{} crouches!", character.name);
    } else if action.is::<Attack>() {
        println!("{} attacks!", character.name);
    } else {
        println!("{} does nothing...", character.name);
    }
}

fn main() {
    let character = Character {
        name: "John Doe".to_string(),
    };

    perform_action(&character, &Jump);
    perform_action(&character, &Crouch);
    perform_action(&character, &Attack);
}

Structs in Rust روشی قدرتمند و انعطاف‌پذیر را برای تعریف انواع داده‌های سفارشی که داده‌های مرتبط را با هم گروه‌بندی می‌کنند، ارائه می‌کند. آنها با کپسوله کردن داده‌ها و عملکردهای مرتبط، به ایجاد کد تمیز و قابل نگهداری کمک می‌کنند. در این مقاله، ما اصول اولیه تعریف، نمونه سازی و دسترسی به ساختارها و همچنین موضوعات پیشرفته‌ای مانند ساختارهای tuple ، unit struct و را بررسی کردیم. با درک کاملی از ساختارها، می‌توانید پتانسیل کامل Rust را در پروژه‌های خود آزمایش کنید و نرم‌افزاری کارآمد و ایمن بسازید. 
مطالب
HTML5 Offline Web Applications
وب به سمتی پیش رفته که کاربران زیادی از تلفن همراه ، تبلت‌ها و دیگر عامل ها(Agent) جهت مرور صفحات وب استفاده می‌کنند. در نتیجه تعداد کاربرانی که مدام در حال حرکت به مرور صفحات وب و استفاده از سرویس‌های برخط می‌پردازند رو به افزایش است. برنامه‌های خارج از شبکه‌ی HTML 5 یا به عبارتی HTML5 Offline Web Applications توسعه دهنگان را قادر می‌سازد تا نرم افزار‌های تحت وبی ارائه دهند که در حالت قطع بودن اینترنت و یا شبکه همچنان به سرویس دادن به کاربران ادامه دهد. دیگر اینگونه نیست که وب تنها در حالت برخط بودن معنی پیدا کند. یک نرم افزار مدیریت هزینه‌ی تحت وب را بررسی کنید که روی تلفن همراه شما اجرا شده ، در محلی که دسترسی به اینترنت نیست قصد استفاده از آن را دارید. چه قدر خوب می‌شود که این نرم افزار به گونه ای پیاده سازی شده باشد که بتواند در حالت برون خطی (Offline) به سرویس دهی ادامه دهد به طور مثال قادر به ذخیره‌ی داده‌های شما به صورت برون خط و همزمان سازی آنها پس از اتصال به اینترنت باشد.
برنامه‌های تحت وب برون خط با کمک قابلیتی به نام نهانگاه برنامه (Application Cache) کار می‌کنند. این قابلیت می‌تواند تمامی بخش‌های سایت را به شکل برون خط و خارج از شبکه، ذخیره کند. با به کار گیری این ویژگی می‌توان تمامی فایل‌های ایستا (JavaScript , HTML , CSS , Image) بر روی ابزار کاربر ذخیره نمود.

 نهانگاه برنامه چه تفاوتی با نهانگاه مرورگر (Browser cache) دارد ؟

مرورگر‌ها برای افزایش سرعت بارگذاری سایت از نهانگاه مخصوص به خود استفاده می‌کنند. مرورگر اگر فایلی را در اختیار داشته باشد دیگر برای دفعات بعدی آن فایل را از سرور درخواست نمی‌کند. این قابلیت اگر دسترسی به شبکه قطع باشد کاربردی ندارد ، همچنین به عنوان توسعه دهنده کنترلی بر روی این قابلیت نداریم اما زمانی که از تکنولوژی برنامه‌های آفلاین استفاده می‌شود این توانایی در اختیار توسعه دهنده است که به مرورگر بگوید کدام فایل‌ها در نهانگاه نگهداری شود ، کدام فایل‌ها  در هر بار اتصال از سرور درخواست شود و حتی اگر دریافت فایل‌ها از مخزن با مشکل مواجه شد چه اقدامی صورت پذیرد.

برای استفاده از این ویژگی اولین باید فایلی به نام cache.manifest ایجاد کرد. این فایل باید با نوع محتوای (Mime type) مناسب برای کاربر ارسال شود. این فایل یک فایل متنی می‌باشد که لیست فایل‌های مورد نظر ما با قواعد خاصی در آن قرار می‌گیرد.
همیشه اولین خط این فایل عبارت CACHE MANIFEST قرار دارد ، پس از این خط عبارت CACHE: وارد می‌شود و فایل‌های مد نظر ما لیست می‌شود.
CACHE MANIFEST
 
#Cache Section
CACHE:
/Content/Images/icons-18-white.png
/Content/Images/icons-36-white.png
/Content/Images/ajax-loader.png
/Content/css
/Scripts/js
ذخیره‌ی برخی فایل‌ها روی سیستم کاربر ضرورتی ندارد ، برای مثال اسکریپتی که از یک وب سرویس برخط اطلاعات آب و هوا را دریافت می‌کند در حالت Offline کاربردی ندارد. برای مشخص کردن این فایل‌ها یک لیست سفید آماده می‌کنیم.
NETWORK
webService.Js
در بخش معرفی فایل‌های آفلاین بازید همه‌ی فایل‌های مد نظر ما معرفی شوند اما در لیست سفید با گذاشتن ستاره به مرورگر اعلام می‌کنیم که هر فایل و مسیری که در بخش قبلی (CACHE) نیامده را همواره از سرور درخواست کن. درج ستاره در بخش NETWORK ضروری است زیرا همه‌ی آدرس‌های سایت باید در یکی از بخش‌های cache.manifest قرار بگیرد ، اگر آدرسی در cache.manifest قرار نگیرد هیچگاه بارگذاری نخواهد شد.
در فایل cache.manifest می‌توان یادداشت هم اضافه کرد ، تمامی کاراکتر هایی که بعد از # قرار گیرند پردازش نمی‌شوند. یادداشت‌ها مفید هستند ، می‌تونید اطلاعات نسخه‌ی فعلی فایل cache.manifest را در آنها قرار دهید.
مثال :
CACHE MANIFEST
# 2010-06-18:v2

# Explicitly cached 'master entries'.
CACHE:
/favicon.ico
index.html
css
images/
stylesheet
.logo.png
scripts/main.js

# Resources that require the user to be online.
NETWORK:
login.php
/myapi
http://api.twitter.com
گفته شد فایل Cache.manifest باید با نوع محتوای مناسب ارسال شود ، برای تعیین نوع محتوا در وب سرور apache باید خط زیر به فایل .htaaccess اضافه شود :
AddType text/cache-manifest .appcache
در ASP.NET Web Forms می‌توان از یک Generic Handler برای ارسال فایل با نوع محتوای مناسب استفاده کرد : 
using System.Web;
 
namespace JavaScriptReference {
 
    public class Manifest : IHttpHandler {
 
        public void ProcessRequest(HttpContext context) {
            context.Response.ContentType = "text/cache-manifest";
            context.Response.WriteFile(context.Server.MapPath("Manifest.txt"));
        }
 
        public bool IsReusable {
            get {
                return false;
            }
        }
    }
}
یا می‌توان در یک فایل ASPX به صورتی دستی نوع محتوا را مشخص کرد : 
CACHE MANIFEST

# Version Jesus 3!

CACHE:

index.html
js/Custom.js
js/Utility.js
styles/index.css
styles/kendo.common.min.css
styles/BlueOpal/loading.gif
styles/BlueOpal/slider-h.gif
styles/BlueOpal/slider-v.gif

NETWORK:
*

<%@ Page Language="VB" ContentType="text/cache-manifest"  ResponseEncoding="utf-8" AutoEventWireup="true" CodeFile="manifest.aspx.vb" Inherits="Configuration_manifest" %>
در ASP.NET MVC علاوه بر اینکه می‌توان دستی نوع محتوای Response را مشخص کرد، می‌توان یک ActionResult منحصر به فرد ایجاد کرد. یک نمونه پیاده سازی شده را اینجا مشاهده کنید.
پس از انجام همه‌ی این پیش نیاز‌ها باید فایل cache manifest را به خصیصه‌ی manifest برچسب html ارجاع دهیم. 
<!DOCTYPE html>
<html manifest="/manifest.aspx">
اکنون قسمت‌های مد نظر سایت ما در حالت عدم دسترسی به شبکه نیز قابل استفاده می‌باشد. حتی این ویژگی در حالت برخط صفحات ما با سرعت بالاتری بارگذاری شوند.
خصیصه‌ی manifest تمامی فایل‌های HTML باید مقدار گیرد در غیر این صورت ممکن است صفحات درون نهانگاه قرار نگیرند.  
برای بررسی مرورگرهایی که این ویژگی را پشتیبانی می‌کنند این لینک  را مشاهده کنید.
مطالب
انجام اعمال ریاضی بر روی Generics
کامپایلر سی‌شارپ اگر نتواند نوع‌های عملوندها را در حین بکارگیری عملگرها تشخیص دهد، اجازه‌ی استفاده از عملگر را نخواهد داد و کار کامپایل، با یک خطا خاتمه می‌یابد. برای نمونه مثال زیر را در نظر بگیرید:
    public interface ICalculator<T>
    {
        T Add(T operand1, T operand2);
    }

    public class Calculator<T> : ICalculator<T>
    {
        public T Add(T operand1, T operand2)
        {
            return operand1 + operand2;
        }
    }
در اینجا چون کامپایلر نمی‌داند که عملگر + بر روی چه نوع‌هایی قرار است اعمال شود (به علت جنریک تعریف شدن این نوع‌ها و مشخص نبودن اینکه آیا این نوع، اصلا عملگر + دارد یا خیر)، با صدور خطای زیر، عملیات کامپایل را متوقف می‌کند:
 Operator '+' cannot be applied to operands of type 'T' and 'T'
برای حل این مساله، چندین روش مطرح شده‌است که در ادامه تعدادی از آن‌ها را مرور خواهیم کرد.


روش اول: واگذار کردن استراتژی عملیات ریاضی به یک کلاس خارجی

این راه حلی است که توسط اعضای تیم سی‌شارپ در روزهای ابتدایی معرفی جنریک‌ها مطرح شده‌است. فرض کنید می‌خواهیم لیستی از جنریک‌ها را با هم جمع بزنیم:
    public class Calculator2<T>
    {
        public T Sum(List<T> list)
        {
            T sum = 0;
            for (int i = 0; i < list.Count; i++)
                sum += list[i];
            return sum;
        }
    }
این کد نیز قابل کامپایل نبوده و امکان اعمال عملگر + بر روی نوع ناشناخته‌ی T میسر نیست.
    public interface ICalculator<T>
    {
        T Add(T operand1, T operand2);
    }

    public class Int32Calculator : ICalculator<int>
    {
        public int Add(int operand1, int operand2)
        {
            return operand1 + operand2;
        }
    }

    public class AlgorithmLibrary<T> where T : new() 
    {
        private readonly ICalculator<T> _calculator;
        public AlgorithmLibrary(ICalculator<T> calculator)
        {
            _calculator = calculator;
        }

        public T Sum(List<T> items)
        {
            var sum = new T();
            for (var i = 0; i < items.Count; i++)
            {
                sum = _calculator.Add(sum, items[i]);
            }
            return sum;
        }
    }
در راه حل ارائه شده، یک اینترفیس عمومی که متد جمع را تعریف کرده‌است، مشاهده می‌کنیم. سپس این اینترفیس در سازنده‌ی کتابخانه‌ی الگوریتم‌‌های برنامه تزریق شده‌است. اکنون کدهای AlgorithmLibrary بدون مشکل کامپایل می‌شوند. هر زمان که نیاز به استفاده از آن بود، بر اساس نوع T، پیاده سازی خاصی را باید ارائه داد. برای مثال در اینجا Int32Calculator پیاده سازی نوع int را انجام داده‌است. برای استفاده از آن نیز خواهیم داشت:
 var result = new AlgorithmLibrary<int>(new Int32Calculator()).Sum(new List<int> { 1, 2, 3 });

البته این نوع پیاده سازی را که کار اصلی آن واگذاری عملیات جمع، به یک کلاس خارجی است، توسط Func نیز می‌توان خلاصه‌تر کرد:
    public class Algorithms<T> where T : new() 
    {
        public T Calculate(Func<T, T, T> add, IEnumerable<T> numbers)
        {
            var sum = new T();
            foreach (var number in numbers)
            {
                sum = add(sum, number);
            }
            return sum;
        }
    }
استفاده از Action و Func نیز یکی دیگر از روش‌های تزریق وابستگی‌ها است که در اینجا بکار گرفته شده‌است. برای استفاده از آن خواهیم داشت:
 var result = new Algorithms<int>().Calculate((a, b) => a + b, new[] { 1, 2, 3 });
آرگومان اول روش جمع زدن را مشخص می‌کند و آرگومان دوم، لیستی است که باید اعضای آن جمع زده شوند.


روش دوم: استفاده از واژه‌ی کلیدی dynamic

با استفاده از واژه‌ی کلیدی dynamic می‌توان بررسی نوع داده‌ها را به زمان اجرا موکول کرد. به این ترتیب دیگر کامپایلر مشکلی با کامپایل قطعه کد ذیل نخواهد داشت:
    public class Calculator<T> : ICalculator<T>
    {
        public T Add(T operand1, T operand2)
        {
            return (dynamic)operand1 + operand2;
        }
    }
و مثال زیر نیز به خوبی کار می‌کند:
 var test = new Calculator<int>().Add(1, 2);
البته بدیهی است که نوع تعریف شده در اینجا باید دارای عملگر + باشد. در غیر اینصورت در زمان اجرا برنامه با یک خطا خاتمه خواهد یافت.
روش فوق نسبت به حالتی که بر اساس نوع T تصمیم‌گیری شود و از عملگر + متناظری استفاده گردد، خوانایی بهتری دارد:
public T Add(T t1, T t2)
{
    if (typeof(T) == typeof(double))
    {
        var d1 = (double)t1;
        var d2 = (double)t2;
        return (T)(d1 + d2);
    }
    else if (typeof(T) == typeof(int)){
        var i1 = (int)t1;
        var i2 = (int)t2;
        return (T)(i1 + i2);
    }
    else ...
}


روش سوم: استفاده از Expression Trees

روش زیر بسیار شبیه است به حالتیکه از Func در روش اول استفاده شد. در اینجا این Func به صورت پویا تولید و سپس صدا زده می‌شود:
using System;
using System.Linq.Expressions;

namespace GenericsArithmetic
{
    public class Solution3
    {
        public T Add<T>(T a, T b)
        {
            var paramA = Expression.Parameter(typeof(T), "a");
            var paramB = Expression.Parameter(typeof(T), "b");

            var body = Expression.Add(paramA, paramB);
            var add = Expression.Lambda<Func<T, T, T>>(body, paramA, paramB).Compile();
            return add(a, b);
        }
    }
}
البته این مثال، یک مثال ابتدایی در این مورد است. بر همین مبنا و ایده، یک کتابخانه‌ی با کارآیی بالا، تحت عنوان Generic Operators که جزو Misc utils می‌باشد، تهیه شده‌است.
به کمک کتابخانه‌ی Generic Operators، کدهای جمع زدن اعضای یک لیست جنریک به صورت ذیل خلاصه می‌شوند:
public static T Sum<T>(this IEnumerable<T> source)
{
    T sum = Operator<T>.Zero;
    foreach (T value in source)
    {
            sum = Operator.Add(sum, value);
    }
    return sum;
}
مطالب
آموزش BrightStarDb (قسمت اول)
در طی این پست ها با مفاهیم NoSql آشنا شدید. همچنین در این دوره مفاهیم و مبانی RavenDb (یکی از بی نقص‌ترین دیتابیس‌های NoSql) بررسی شد. اما قرار است در طی چند پست با یکی دیگر از انواع دیتابیس‌های NoSql  طراحی شده برای دات نت به نام  BrightStarDb یا به اختصار  B*Db آشنا شویم.

*در دنیای NoSql پیاده سازی‌های متفاوتی از دیتابیس‌ها انجام شده است و هر دیتابیس، ویژگی‌ها و مزایا و معایب خاص خودش را دارد. باید قبول کرد که همیشه و همه جا نمی‌توان از یک پایگاه داده NoSql مشخص استفاده نماییم (دلایلی نظیر محدودیت‌های License، هزینه پیاده سازی و...). در نتیجه بررسی یک دیتابیس دیگر با شرایط و توانمندی‌های خاص آن خالی از سود نیست.
از ویژگی مهم این دیتابیس می‌توان به عناوین زیر اشاره کرد.
» این دیتاییس در گروه Graph databases‌ها قرار دارد و از  زبان SPARQL (بخوانید Sparkle) برای  کوئری گرفتن و کار با داده‌ها بهره می‌برد؛
» متن باز و رایگان است
» پشتیبانی از دات نت چهار به بعد؛
» قابل استفاده در Mobile Application - Windows phone 7 , 8؛
» بدون شما (Schema Less) و با قابیلت ذخیره سازی triple و به فرمت RDF
» پشتیبانی از Linq و  OData؛
» پشتیبانی از تراکنش‌ها ؛
» پیاده سازی مدل برنامه به صورت Code First؛
» سرعت بالا جهت ذخیره سازی و لود اطلاعات؛
» نیاز به پیکربندی‌های خاص جهت پیاده سازی ندارد؛
» ارائه افزونه رایگان Polaris جهت کوئری گفتن و نمایش Visual داده ها.
و غیره که در ادامه با آن‌ها آشنا خواهید شد.

در B*Db دو روش برای ذخیره سازی اطلاعات وجود دارد:
» Append Only : در این روش تمامی تغییرات (عملیات نوشتن) در انتهای فایل index اضافه خواهد شد. این روش مزایای زیر را به دنبال خواهد داشت:
  • عملیات نوشتن هیچگاه عملیات خواندن اطلاعات را block نمی‌کند. در نتیجه هر تعداد عملیات خواندن فایل (منظور اجرای کوئری‌های SPQRL است) می‌تواند به صورت موازی بر روی Store‌ها اجرا شود.
  • به دلیل اینکه عمل ویرایش واقعی هیچ گاه انجام نمی‌شود (داده‌ها فقط اضافه خواهند شد) همیشه می‌توانید وضعیت Store را به حالت‌های قبلی بازگردانید.
  • عملیات نوشتن اطلاعات بسیار سریع خواهد بود.
از معایب این روش این است که حجم Store‌ها فقط با افزایش داده‌ها زیاد نمی‌شود، بلکه با هر عملیات ویرایش نیز حجم فایل‌های Store افزایش پیاده خواهد کرد. در نتیجه از این روش فقط زمانی که از نظر فضای هارد دیسک محدودیت ندارید استفاده کنید(روش پیش فرض در B*Db نیز همین حالت است)

» Rewritable : در این روش در هنگام اجرای عملیات نوشتن، ابتدا یک کپی از اطلاعات گرفته میشود. سپس داده‌های مورد نظر به کپی گرفته شده اعمال می‌شوند. تا زمانیکه عملیات نوشتن اطلاعات به پایان نرسد، هر گونه دسترسی به اطلاعات جهت عملیات Read بر روی داده اصلی اجرا می‌شود. با استفاده از این روش عملیات Read و Write هیچ گونه تداخلی با هم نخواهند داشت. (چیزی شبیه به ^)

نکته ای که باید به آن دقت داشت این است که فقط در هنگام ساخت Store‌ها می‌توانید نوع ذخیره سازی آن را تعیین نمایید، بعد از ساخت Store امکان سوئیچ بین حالات امکان پذیر نیست.

همان طور که پیشتر گفته شد B*Db  برای ذخیره سازی اطلاعات از سند RDF بهره می‌برد. البته با RDF Syntax‌های متفاوت :

هم چنین در B*Db چهار روش برای دست یابی با داده‌ها (پیاده سازی عملیات CRUD) وجود دارد از قبیل:
» B*Db EntityFramewok
» Data Object Layer
» RDF Client Api
» Dynamic API
که هر کدام در طی پست‌های متفاوت بررسی خواهد شد.

بررسی یک مثال با روش B*Db EntityFramework

برای شروع ابتدا یک پروژه جدید از نوع Console Application ایجاد کنید. سپس از طریق Nuget اقدام به نصب Package  زیر نمایید:
pm> install-Package BirghtStarDb
پکیج بالا تمام کتابخانه‌های لازم جهت کار با B*Db را شامل می‌شود. اگر قصد ندارید از افزونه‌های مربوط به EntityFramework و Code First استفاده نمایید می‌توانید Package زیر را نصب نمایید:
PM> Install-Package BirghtStarDbLibs
این پکیج فقط شامل کتابخانه‌های لازم جهت کار با استفاده از SPRQL است.
بعد از نصب پکیج‌های بالا یک فایل Text Template با نام MyEntityContext.tt  نیز به پروژه افزوده خواهد شد. این فایل جهت تولید خودکار مدل‌های برنامه استفاده می‌شود. اما برای این کار لازم است به ازای هر مدل ابتدا یک اینترفیس ایجاد نمایید. برای مثال:
 [Entity]
    public interface IBook
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
    }
نکته:
» نیاز به ایجاد یک خاصیت به عنوان Id وجود ندارد. به صورت پیش فرض خاصیت Id با نوع string برای هر مدل پیاده سازی می‌شود. اما اگر قصد دارید این نام خاصیت را تغییر دهید می‌توانید به صورت زیر عمل کنید:
[Entity]
    public interface IBook
    {
        [Identifier]
        public string MyId { get;  }
        public int Code { get; set; }   
        public string Title { get; set; }
    }
در مثال بالا خاصیت MyId به جای خاصیت Id در نظر گرفته می‌شود. مزین شدن با Identifier  و همچنین نداشتن متد set را فراموش نکنید. بعد از ایجاد اینترفیس مورد نظر و اجرای Run Custom Tool بر روی فایل Text Template.tt کلاسی به نام Book به صورت زیر ساخته می‌شود:

استفاده از اینترفیس برای ساخت مدل انعطاف پذیری بالایی را در اختیار ما قرار می‌دهد که بعدا مفصل بحث خواهد شد. برای عملیات درج داده می‌توان به صورت زیر عمل کنید:

 MyEntityContext context = new MyEntityContext("type=embedded;storesdirectory=c:\brightstar;storename=test");
            var book = context.Books.Create();
            book.Code = 1;
            book.Title = "Test";

            context.Books.Add(book);

            context.SaveChanges();
با یک نگاه می‌توان به شباهت مدل پیاده سازی شده بالا به EntityFramework پی برد. اما نکته مهم در مثال بالا ConnectionString پاس داده شده به Context پروژه است. در B*Db چهار روش برای دستیابی به اطلاعات ذخیره شده وجود دارد:
»embedded : در این حالت از طریق آدرس فیزیکی فایل مورد نظر می‌توان یک Connection ایجاد کرد.
»rest : یا استفاده از HTTP یا HTTPS می‌توان به سرویس B*Db دسترسی داشت.
»dotNetRdf : برای ارتباط با یک Store دیگر با استفاده از اتصال دهنده‌های DotNetRDf.
»sparql : اتصال به منبع داده ای دیگر با استفاده از پروتکل SPARQL
در هنگام ایجاد اتصال باید نوع مورد نظر را از حتما تعیین نمایید. با استفاده از storedirctory مکان فیزیکی فایل تعیین خواهد شد.
اشتراک‌ها
دریافت 9 هندبوک ویژه‌ی توسعه‌ی وب
  • The JavaScript Handbook (171 pages) fall 2018
  • JavaScript from ES5 to ESNext (84 pages) early 2019
  • The React Handbook (220 pages) early 2019
  • The Node.js Handbook (189 pages) fall 2018
  • The Express.js Handbook (61 pages) fall 2018
  • The Vue.js Handbook (122 pages) summer 2018
  • The CSS Handbook (173 pages) spring 2019
  • The HTML Handbook (87 pages) summer 2019
  • The Svelte Handbook (41 pages) fall 2019 
دریافت 9 هندبوک ویژه‌ی توسعه‌ی وب
اشتراک‌ها
14 قابلیت بهبود یافته برتر در VB 14

1. 50 درصد سریعتر شدن زمان کامپایل. نسخه فعلی کامپایلر VB در ++C نوشته شده است, ولی تیم VB کامپایلر جدید VB.NET 14 را کاملا در VB.NET بازنویسی کرده اند.نتایج دو مقایسه :

   * زمان Build یک Solution بزرگ(Huge) با 1.3 میلیون خط کد, از 68 ثانیه رسید به 41 ثانیه.

   * زمان Load یک Cold Solution (یک پروژه Win Store) از 6.7 ثانیه رسید به 4.6 ثانیه.

2. به اشتراک گذاری یک پروژه(یک سری ار سورس کد ها) بین چند تا Application

3. نمایش Expression‌های Lambda و LINQ در پنجره Watch و Immediate در زمان Debug

4. قرار دادن کامنت در لا به لای عبارات LINQ

5. استفاده از اپراتور جدید ?. جهت بررسی Null بودن برای تسریع در حین کد نویسی

و ...

14 قابلیت بهبود یافته برتر در VB 14
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 5 - آشنایی با کلاس ServiceDescriptor
در بخش پنجم از سری نوشتار «تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core»، می‌خواهیم به شرح کلاس ServiceDescriptor بپردازیم. اگر تعریف اینترفیس IServiceCollection را مشاهده کنیم، می‌بینیم که IServicecollection در واقع لیستی از اشیائی از نوع ServiceDescriptor را نگهداری می‌کند:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public interface IServiceCollection : 
       ICollection<ServiceDescriptor>, IEnumerable<ServiceDescriptor>,
       IEnumerable, IList<ServiceDescriptor>
    {
    }
}

ServiceProvider و مؤلفه‌های درونی آن، از یک مجموعه از ServiceDescriptor‌ها برای برنامه‌ی شما بر اساس سرویس‌های ثبت شده‌ی توسط IServiceCollection استفاده می‌کنند. ServiceDescriptor حاوی اطلاعاتی در مورد سرویس‌های ثبت شده‌است. اگر به کد منبع این کلاس برویم، می‌بینیم پنج Property اصلی دارد که با استفاده از آن‌ها اطلاعات یک سرویس ثبت و نگهداری می‌شوند. با استفاده از این  اطلاعات در هنگام اجرا ، DI Container به واکشی و ساخت نمونه‌هایی از سرویس درخواستی اقدام می‌کند:

public Type ImplementationType { get; }
public object ImplementationInstance { get; }
public Func<IServiceProvider, object> ImplementationFactory { get; }
public ServiceLifetime Lifetime { get; }
public Type ServiceType { get; }

هر کدام از این Property ‌ها کاربرد خاص خود را دارند:

  • · ServiceType : نوع سرویسی را که می‌خواهیم ثبت شود، مشخص می‌کنیم ( مثلا اینترفیس IMessageService ) .  
  • · ImplementionType : نوع پیاده سازی سرویس مورد نظرمان را مشخص می‌کند ( مثلا کلاس MessageService ).  
  • · LifeTime : طول حیات سرویس را مشخص می‌کند. DI Container بر اساس این ویژگی، اقدام به ساخت و از بین بردن نمونه‌هایی از سرویس می‌کند.  
  • · ImplementionInstance : نمونه‌ی ساخته شده‌ی از سرویس است.  
  • · ImplementionFactory : یک Delegate است که چگونگی ساخته شدن یک نمونه از پیاده سازی سرویس را در خود نگه می‌دارد. این Delegate یک IServiceProvider را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و یک object را بازگشت می‌دهد.

به صورت عادی، در سناریوهای معمول ثبت سرویس‌ها درون IServiceCollection، نیازی به استفاده از ServiceDescriptor نیست؛ ولی اگر بخواهیم سرویس‌ها را به روش‌های پیشرفته‌تری ثبت کنیم، مجبوریم که به صورت مستقیم با این کلاس کار کنیم.

 

می توانیم یک ServiceDesciriptor را به روش‌های زیر تعریف کنیم:

var serviceDescriptor1 = new ServiceDescriptor(
   typeof(IMessageServiceB),
   typeof(MessageServiceBB),
   ServiceLifetime.Scoped);

var serviceDescriptor2 = ServiceDescriptor.Describe(
   typeof(IMessageServiceB),
   typeof(MessageServiceBB),
   ServiceLifetime.Scoped);

var serviceDescriptor3 = ServiceDescriptor.Singleton(typeof(IMessageServiceB), typeof(MessageServiceBB));

var serviceDescriptor4 = ServiceDescriptor.Singleton<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();
در بالا روش‌های تعریف یک ServiceDescriptor را می‌بینید. اولین متد و تعریف پارامترها در سازنده‌ها، روش پایه است؛ ولی برای راحتی کار، توسعه دهندگان تعدادی متد static نیز تعریف کرده‌اند که خروجی آنها یک نمونه از ServiceDescriptor است.

همانطور که دیدیم، IServiceCollection در واقع لیست و مجموعه‌ای از اشیاء است که از نمونه‌های جنریک IServiceCollection ، IList ، IEnumerable و Ienumberabl ارث بری می‌کند؛ بنابراین می‌توان از متدهای تعریف شده‌ی در این اینترفیس‌ها برای IServiceCollection نیز استفاده کرد. حالا ما برای اضافه کردن این سرویس‌های جدید، بدین طریق عمل می‌کنیم:

Services.Add(serviceDescriptor1);

استفاده از متدهای TryAdd() 

به کد زیر نگاه کنید :

services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();
services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();
همانطور که می‌بینید، در اینجا یک اینترفیس را دوبار ثبت کردیم. در این حالت موقع واکشی سرویس، DI Container آخرین نمونه‌ی ثبت شده‌ی برای اینترفیس را واکشی کرده و نمونه سازی می‌کند و به کلاس‌ها تزریق می‌کند. این یکی از مواردی است که ترتیب ثبت کردن سرویس‌های مهم است.

برای جلوگیری از این خطا می‌توانیم از متدهای TryAddSingleton() ، TryAddScoped() و TryAddTransient() استفاده کنیم. این متدها درون فضای نام Microsoft.Extionsion.DependencyInjection.Extension قرار دارند.

عملکرد کلی این متدها درست مثل متد‌های Add() است؛ با این تفاوت که این متد ابتدا IServiceCollection را جستجو می‌کند و اگر برای type مورد نظر سرویسی ثبت نشده بود، آن را ثبت می‌کند:

services.TryAddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();
services.TryAddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBB>();

جایگذاری یک سرویس با نمونه‌ای دیگر

گاهی اوقات می‌خواهیم یک پیاده سازی دیگر را بجای پیاده سازی فعلی، در DI Container ثبت کنیم. در این حالت از متد Replace() بر روی IServiceCollection برای این کار استفاده می‌کنیم. این متد فقط یک ServiceDescriptor را به عنوان پارامتر ورودی می‌گیرد:

services.Replace(serviceDescriptor3);
ناگفته نماند که متد Replace() فقط اولین سرویس را با نمونه‌ی مورد نظر ما جایگذاری می‌کند. اگر می‌خواهید تمام نمونه سرویس‌های ثبت شده را برای یک نوع حذف کنید، می‌توانید از متد RemoveAll() استفاده کنید:
services.RemoveAll<IMessageServiceB>();

معمولا در پروژه‌های معمول خودمان نیازی به استفاده از Replace() و RemoveAll() نداریم؛ مگر اینکه بخواهیم پیاده سازی اختصاصی خودمان را برای سرویس‌های درونی فریم ورک یا کتابخانه‌های شخص ثالث، بجای پیاده سازی پیش فرض، ثبت و استفاده کنیم.  

 

AddEnumerable()

فرض کنید دارید برنامه‌ی نوبت دهی یک کلینیک را می‌نویسید و به صورت پیش فرض از شما خواسته‌اند که هنگام صدور نوبت، این قوانین را بررسی کنید:

  •   هر شخص در هفته نتواند بیش از 2 نوبت برای یک تخصص بگیرد.
  •   اگر شخص در ماه بیش از 3 نوبت رزرو شده داشته باشد ولی مراجعه نکرده باشد، تا پایان ماه، امکان رزرو نوبت را نداشته باشد .
  •   تعداد نوبت‌های ثبت شده‌ی برای پزشک در آن روز نباید بیش از تعدادی باشد که پزشک پذیرش می‌کند.
  •   و ...

یک روش معمول برای پیاده سازی این قابلیت، ساخت سرویسی برای ثبت نوبت است که درون آن متدی برای بررسی کردن قوانین ثبت نام وجود دارد. خب، ما این کار را انجام می‌دهیم. تست‌های واحد و تست‌های جامع را هم می‌نویسیم و بعد برنامه را انتشار می‌دهیم و همه چیز خوب است؛ تا اینکه مالک محصول یک نیازمندی جدید را می‌خواهد که در آن ما باید قانون زیر را در هنگام ثبت نوبت بررسی کنیم:

  •   نوبت‌های ثبت شده برای یک شخص نباید دارای تداخل باشند.

در این حالت ما باید دوباره سرویس Register را باز کنیم و به متد بررسی کردن قوانین برویم و دوباره کدهایی را برای بررسی کردن قانون جدید بنویسیم و احتمالا کد ما به این صورت خواهد شد:

public class RegisterAppointmentService : RegisterAppointmentService
{
  public Task<Result> RegisterAsync(
    PatientInfoDTO patientIfno , DateTimeOffset requestedDateTime ,
    PhysicianId phusicianId )
  {
      CheckRegisterantionRule(patientInfo);
      // code here
  }

  private Task CheckRegisterationRule(PatientInfoDTO patientInfo)
  {
       CheckRule1(patientInfo);
       CheckRule2(patientInfo);
       CheckRule3(patientInfo);
  }
}  

در این حالت باید به ازای هر قانون جدید، به متد CheckRegisterationRule برویم و به ازای هر قانون، یک متد private جدید را بسازیم. مشکل این روش این است که در این حالت ما مجبوریم با هر کم و زیاد شدن قانون، این کلاس را باز کنیم و آن را تغییر دهیم و با هر تغییر دوباره، تست‌های واحد آن را دوباره نویسی کنیم. در یک کلام در کد بالا اصول Separation of Concern و  Open/Closed Principle را رعایت نمی‌شود.

یک راهکار این است که یک سرویس جداگانه را برای بررسی کردن قوانین بنویسیم و آن را به سرویس ثبت نوبت تزریق کنیم:

public class ICheckRegisterationRuleForAppointmentService : ICheckRegisterationRuleForAppointmentService
{
     public Task CheckRegisterantionRule(PatientInfoDTO patientInfo)
     {
                CheckRule1(patientInfo);
                CheckRule2(patientInfo);
                CheckRule3(patientInfo);
      }
}

public class RegisterAppointmentService : IRegisterAppointmentService
{
  private ICheckRegisterationRuleForAppointmentService  _ruleChecker;
 
  public RegisterAppointmentService (RegisterAppointmentService  ruleChecker)
  {
          _ruleChecker = ruleChecker;  
  }

  public Task<Result> RegisterAsync(
     PatientInfoDTO patientIfno , 
     DateTimeOffset requestedDateTime , 
     PhysicianId phusicianId )
  {
             _ruleChecker.CheckRegisterantionRule(patientInfo);
                // code here
  }
}

با این کار وظیفه‌ی چک کردن قوانین و وظیفه‌ی ثبت و ذخیره سازی قوانین را از یکدیگر جدا کردیم؛ ولی همچنان در سرویس بررسی کردن قوانین، اصل Open/Closed رعایت نشده‌است. خب راه حل چیست !؟

یکی از راه حل‌های موجود، استفاده از الگوی قوانین یا Rule Pattern است. برای اجرای این الگو، می‌توانیم با تعریف یک اینترفیس کلی برای بررسی کردن قانون، به ازای هر قانون یک پیاده سازی اختصاصی را داشته باشیم:


interface IAppointmentRegisterationRule
{
  Task CheckRule(PatientInfo patientIfno);
}

public class AppointmentRegisterationRule1 : IAppointmentRegisterationRule
{
      public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno)
      {
          Console.WriteLine("Rule 1 is checked");
          return Task.CompletedTask;
      }
}

public class AppointmentRegisterationRule2 : IAppointmentRegisterationRule
{
     public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno)
     {
Console.WriteLine("Rule 2 is checked"); return Task.CompletedTask; } } public class AppointmentRegisterationRule3 : IAppointmentRegisterationRule { public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno) { Console.WriteLine("Rule 3 is checked"); return Task.CompletedTask; } } public class AppointmentRegisterationRule4 : IAppointmentRegisterationRule { public Task CheckRule(PatientInfo patientIfno) { Console.WriteLine("Rule 4 is checked"); return Task.CompletedTask; } }
حالا که ما قوانین خودمان را تعریف کردیم، به روش زیر می‌توانیم آن‌ها را درون سازنده ثبت کنیم:
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule1>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule2>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule3>();
services.AddScoped<IAppointmentRegisterationRule, AppointmentRegisterationRule4>();
حالا می‌توانیم درون سازنده‌ی سرویس مورد نظرمان، لیستی از سرویس‌های ثبت شده‌ی برای یک نوع خاص را به با استفاده از اینترفیس جنریک IEnumerable<T> دریافت کنیم که در اینجا T، برابر نوع سرویس مورد نظرمان است:
public class CheckRegisterationRuleForAppointmentService : ICheckRegisterationRuleForAppointmentService
{
       private IEnumerable<IAppointmentRegisterationRule> _rules ;

       public CheckRegisterationRuleForAppointmentService(IEnumerable<IAppointmentRegisterationRule> rules)
       {
           _rules = rules;
       }

      public Task CheckRegisterantionRule(PatientInfoDTO patientInfo)
      {
          foreach(var rule in rules)
          {
                rule.CheckRule(patientInfo);
          }
      }
}
با این تغییرات، هر زمانیکه خواستیم می‌توانیم با استفاده از DI Container، قوانین جدیدی را اضافه یا کم کنیم و با این کار، اصل Open/Closed را نیز رعایت کرده‌ایم.

 کد بالا به نظر کامل می‌آید ولی مشکلی دارد! اگر در DI Container برای IAppointmentRegisterationRule یک قانون را دو یا چند بار ثبت کنیم، در هر بار بررسی کردن قوانین، آن را به همان تعداد بررسی می‌کند و اگر این فرآیند منابع زیادی را به کار می‌گیرد، می‌تواند عملکرد برنامه‌ی ما را به هم بریزد.  برای جلوگیری از این مشکل، از متد TryAddEnumerabl() استفاده می‌کنیم که لیستی از ServiceDescriptor ‌ها را می‌گیرد و هر serviceDescriptor را فقط یکبار ثبت می‌کند:

services.TryAddEnumerable(new[] {
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule1)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule2)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule3)),
  ServiceDescriptor.Scoped(typeof(IAppointmentRegisterationRule), typeof(AppointmentRegisterationRule4)),
});