مطالب
تبدیل تعدادی تصویر به یک فایل PDF

صورت مساله:
تعدادی تصویر داریم، می‌خواهیم این‌ها را تبدیل به فایل PDF کنیم به این شرط که هر تصویر در یک صفحه مجزا قرار داده شود.
در ادامه برای این منظور از کتابخانه‌ی iTextSharp استفاده خواهیم کرد.

iTextSharp چیست؟
iTextSharp کتابخانه‌ی سورس باز و معروفی جهت تولید فایل‌های PDF ، توسط برنامه‌های مبتنی بر دات نت است. آن را از آدرس زیر می‌توان دریافت کرد:


کتابخانه iTextSharp نیز جزو کتابخانه‌هایی است که از جاوا به دات نت تبدیل شده‌اند. نام کتابخانه اصلی iText است و اگر کمی جستجو کنید می‌توانید کتاب 617 صفحه‌ای iText in Action از انتشارات MANNING را در این مورد نیز بیابید. هر چند این کتاب برای برنامه نویس‌های جاوا نوشته شده اما نام کلاس‌ها و متدها در iTextSharp تفاوتی با iText اصلی ندارند و مطالب آن برای برنامه نویس‌‌های دات نت هم قابل استفاده است.

مجوز استفاده از iTextSharp کدام است؟
مجوز این کتابخانه GNU Affero General Public License است. به این معنا که شما موظفید، تغییری در قسمت تهیه کننده خواص فایل PDF تولیدی که به صورت خودکار به نام کتابخانه تنظیم می‌شود، ندهید. اگر می‌خواهید این قسمت را تغییر دهید باید هزینه کنید. همچنین با توجه به اینکه این مجوز، GPL است یعنی زمانیکه از آن استفاده کردید باید کار خود را به صورت سورس باز ارائه دهید؛ درست خوندید! بله! مثل مجوز استفاده از نگارش عمومی و رایگان MySQL و اگر نمی‌خواهید اینکار را انجام دهید، در اینجا تاکید شده که باید کتابخانه را خریداری کنید.

نحوه استفاده از کتابخانه iTextSharp
در ابتدا کد تبدیل تصاویر به فایل PDF را در ذیل مشاهده خواهید کرد. فرض بر این است که ارجاعی را به اسمبلی itextsharp.dll اضافه کرده‌اید:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace iTextSharpTests
{
public class ImageToPdf
{
public iTextSharp.text.Rectangle PdfPageSize { set; get; }
public ImageFormat ImageCompressionFormat { set; get; }
public bool FitImagesToPage { set; get; }

public void ExportToPdf(IList<string> imageFilesPath, string outPdfPath)
{
using (var pdfDoc = new Document(PdfPageSize))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream(outPdfPath, FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

foreach (var file in imageFilesPath)
{
var pngImg = iTextSharp.text.Image.GetInstance(file);

if (FitImagesToPage)
{
pngImg.ScaleAbsolute(pdfDoc.PageSize.Width, pdfDoc.PageSize.Height);
}
pngImg.SetAbsolutePosition(0, 0);

//add to page
pdfDoc.Add(pngImg);
//start a new page
pdfDoc.NewPage();
}
}
}
}
}
توضیحات:
استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp همیشه شامل 5 مرحله است. ابتدا شیء Document ایجاد می‌شود. سپس وهله‌ای از PdfWriter ساخته شده و Document جهت نوشتن در آن گشوده خواهد شد. در طی یک سری مرحله محتویات مورد نظر به Document اضافه شده و نهایتا این شیء بسته خواهد شد. البته در اینجا چون کلاس Document اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کرده، بهترین روش استفاده از آن بکارگیری واژه کلیدی using جهت مدیریت منابع آن است. به این ترتیب کامپایلر به صورت خودکار قطعه try/finally مرتبط را جهت پاکسازی منابع، تشکیل خواهد داد.
اندازه صفحات توسط سازنده‌ی شیء Document مشخص خواهند شد. این شیء از نوع iTextSharp.text.Rectangle است؛ اما مقدار دهی آن توسط کلاس iTextSharp.text.PageSize صورت می‌گیرد که انواع و اقسام اندازه صفحات استاندارد در آن تعریف شده‌اند.
متد iTextSharp.text.Image.GetInstance که در این مثال جهت دریافت اطلاعات تصاویر مورد استفاده قرار گرفت، 15 overload دارد که از آدرس مستقیم یک فایل تا استریم مربوطه تا Uri یک آدرس وب را نیز می‌پذیرد و از این لحاظ بسیار غنی است.

مثالی در مورد نحوه استفاده از کلاس فوق:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing.Imaging;

namespace iTextSharpTests
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
new ImageToPdf
{
FitImagesToPage = true,
ImageCompressionFormat = ImageFormat.Jpeg,
PdfPageSize = iTextSharp.text.PageSize.A4
}.ExportToPdf(
imageFilesPath: new List<string>
{
@"D:\3.jpg",
@"D:\4.jpg"
},
outPdfPath: @"D:\tst.pdf"
);
}
}
}

مسیرراه‌ها
NHibernate
      مطالب
      Blazor 5x - قسمت اول - معرفی
      با استفاده از Blazor می‌توان برنامه‌های وب تعاملی را با کمک زبان #C تهیه کرد که پیشتر برای نوشتن آن‌ها به جاوا اسکریپت نیاز بود. به این ترتیب می‌توان برای تهیه‌ی قسمت‌های front-end و backend پروژه‌ی خود، از زبانی که به آن تسلط دارید استفاده کنید. یکی از مزایای آن امکان به اشتراک گذاری کدهای سمت سرور و کلاینت است؛ با توجه به اینکه هر دو به یک زبان تهیه می‌شوند.


      وضعیت توسعه‌ی برنامه‌های وب، پیش از ارائه‌ی Blazor

      عموما برای توسعه‌ی برنامه‌های وب، در سمت سرور آن‌ها از زبان‌هایی مانند C#، Java و Python و امثال آن‌ها استفاده می‌شود؛ اما این وضعیت در سمت کلاینت فرق می‌کند. در سمت کلاینت، عموما از فریم‌ورک‌ها و کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی مانند Angular ،React ،Vue.js ،jQuery و غیره استفاده می‌شود.


      همانطور که مشاهده می‌کنید، فراگیری و اجرای این دو گروه متفاوت از زبان‌ها، مشکل و وقت‌گیر است. بنابراین چقدر خوب می‌شد اگر امکان تهیه‌ی هر دو قسمت برنامه‌های وب، تنها با یک زبان میسر می‌شد. با استفاده از Blazor، این آرزو میسر شده‌است.


      با استفاده از Blazor می‌توان کدهای تعاملی UI را بجای استفاده از زبان جاوا اسکریپت، با کمک زبان #C تهیه کرد. به این ترتیب با استفاده از یک زبان می‌توان کدهای سمت سرور و سمت کلاینت را پیاده سازی کرد. البته شاید این سؤال مطرح شود که مرورگرها تنها قادر به درک کدهای HTML و جاوا اسکریپت هستند و نه #C، بنابراین چگونه می‌توان از زبان #C در مرورگرها نیز استفاده کرد؟ پاسخ به آن، به فناوری جدید «وب اسمبلی» بر می‌گردد. Blazor با استفاده از «وب اسمبلی» است که می‌تواند کدهای #C را درون مرورگر اجرا کند.


      حالت‌های مختلف هاست و ارائه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor

      برنامه‌های مبتنی بر Blazor، به دو روش مختلف قابل ارائه هستند:

      الف) Blazor Server

      Blazor Server، در اساس یک برنامه‌ی استاندارد ASP.NET Core است که در آن تمام قابلیت‌های سمت سرور، مانند کار با EF-Core، میسر است و امکان دسترسی به این امکانات به صورت یکپارچه‌ای در سراسر برنامه وجود دارد. در این حالت، کامپوننت‌های Blazor، بجای اجرای بر روی مرورگر کاربر، در سمت سرور اجرا می‌شوند. این تعاملات و به روز رسانی‌های UI، توسط یک اتصال دائم SignalR مدیریت می‌شوند.


      همانطور که مشاهده می‌کنید، در حالت هاست سمت سرور، همه چیز، منجمله کامپوننت‌های Blazor، در همان سمت سرور قرار دارند و این اتصال پشت صحنه‌ی SignalR است که کار تبادل اطلاعات ارسالی و رندر شده را بر عهده می‌گیرد.

      ب) Blazor web assembly

      در این حالت با استفاده از فناوری جدید «وب اسمبلی»، تمام کدهای یک برنامه‌ی مبتنی بر Blazor به کمک NET Runtime.، داخل مرورگر اجرا می‌شود. به Blazor web assembly باید همانند فریم‌ورک‌های SPA (تک صفحه‌ای وب)، مانند Angular و React نگاه کرد؛ با یک تفاوت مهم: در اینجا بجای استفاده از جاو اسکریپت برای نوشتن برنامه‌ی SPA، از #C استفاده می‌شود. اگر به تصویر فوق دقت کنید، در حالت اجرای برنامه‌های Blazor web assembly، تنها به مرورگر کاربر نیاز است و همه چیز داخل آن قرار می‌گیرد. در اینجا دیگر خبری از یک اتصال دائم SignalR با سرور وجود ندارد.
      البته باید دقت داشت که از فناوری وب اسمبلی، در تمام مرورگرهای جدید پشتیبانی می‌شود؛ منهای IE 11. در این حالت مرورگر کل برنامه‌ی Blazor را دریافت می‌کند (همانند دریافت کل کدهای یک برنامه‌ی Angular و یا React) و بدون استفاده از رندر سمت سرور حالت الف، قابلیت تعامل با کاربر را دارد.
      بدیهی است با توجه به اینکه Blazor web assembly مستقیما داخل مرورگر اجرا می‌شود، دیگر همانند حالت الف، امکان دسترسی مستقیم به فناوری‌ها و امکانات سمت سرور، مانند کار مستقیم با EF-Core را نخواهد داشت. برای این منظور دقیقا همانند روش کار با سایر فریم ورک‌های SPA، نیاز به تهیه‌ی یک ASP.NET Core Web API جهت تعامل با سرور خواهد بود.


      مزایا و معایب حالت‌های مختلف هاست برنامه‌های Blazor

      الف) Blazor Server
      مزایا:
      - حجم دریافتی توسط مرورگر در این حالت بسیار کم است.
      - امکان دسترسی به تمام امکانات سمت سرور را دارد؛ مانند تمام کتابخانه‌های سمت سرور و همچنین امکان دیباگ آن نیز همانند سایر برنامه‌های سمت سرور است.
      - بر روی مرورگرهای قدیمی نیز قابل اجرا است؛ چون بدون نیاز به فناوری جدید «وب اسمبلی» کار می‌کند.

      معایب:
      - رندر شدن UI آن نسبت به حالت ب، کندتر است. از این جهت که تمام تعاملات UI آن، توسط اتصال SignalR به سمت سرور ارسال شده و سپس نتیجه‌ی نهایی رندر شده، به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود.
      - پشتیبانی از اجرای offline آن وجود ندارد. اگر اتصال SignalR موجود قطع شود، دیگر نمی‌توان از برنامه استفاده کرد.
      - با توجه به نیاز به استفاده‌ی از یک اتصال دائم SignalR به ازای هر کاربر، مقیاس پذیری این نوع برنامه‌ها کمتر است. البته اگر تعداد کاربران برنامه‌های شما در یک شبکه‌ی اینترانت داخلی شرکتی محدود است، این مورد مشکل خاصی نخواهد بود. از دیدگاهی دیگر اگر تعداد کاربران برنامه‌ی شما بسیار زیاد است، استفاده از Blazor Server توصیه نمی‌شود. البته باید دقت داشت که سروری با 4GB RAM، می‌تواند 5000 کاربر همزمان SignalR را مدیریت کند.


      ب) Blazor web assembly یا به اختصار Blazor WASM
      مزایا:
      - هیچ نوع وابستگی به سمت سرور ندارد. همینقدر که برنامه توسط مرورگر دریافت شد، قابل اجر است.
      - برای هاست آن الزاما نیازی به یک سرور IIS و یا یک وب سرور ASP.NET Core نیست.
      - امکان ارائه‌ی آن توسط یک CDN نیز وجود دارد.
      - چون در این حالت کل برنامه توسط مرورگر دریافت می‌شود، قابلیت اجرای آفلاین را نیز پیدا می‌کند.
      - برای کار، نیازی به اتصال دائم SignalR را ندارد؛ به همین جهت مقیاس پذیری آن بیشتر است.

      معایب:
      - حتما نیاز به استفاده‌ی از مرورگرهای جدید با پشتیبانی از web assembly را دارد؛ برای مثال نیاز به کروم نگارش 57 به بعد و فایرفاکس نگارش 52 به بعد را دارد و بر روی IE اجرا نمی‌شود.
      - چون کل برنامه در این حالت توسط مرورگر دریافت می‌شود، حجم ابتدایی دریافت آن کمی بالا است.
      - میدان دید و عملکرد آن همانند سایر برنامه‌های SPA، محدود است به امکاناتی که مرورگر، در اختیار برنامه قرار می‌دهد.



      ایجاد پروژه‌های خالی Blazor Server و Blazor web assembly

      یا می‌توانید از ویژوال استودیوی کامل و منوی افزودن پروژه‌ی آن برای اینکار استفاده کنید و یا اگر به خروجی دستور dotnet new --list مراجعه کنیم، SDK دات نت 5، به همراه دو قالب مرتبط زیر نیز هست:
      C:\Users\Vahid>dotnet new --list
      Templates                                         Short Name               Language          Tags
      --------------------------------------------      -------------------      ------------      ----------------------
      Blazor Server App                                 blazorserver             [C#]              Web/Blazor
      Blazor WebAssembly App                            blazorwasm               [C#]              Web/Blazor/WebAssembly
      بنابراین فقط کافی است دستور dotnet new blazorserver و یا dotnet new blazorwasm را در یک پوشه‌ی خالی اجرا کنیم تا بر اساس قالب‌های پیش‌فرض ارائه شده، بتوان پروژه‌های خالی Blazor Server و یا Blazor WebAssembly را ایجاد کرد.


      در قسمت بعد، این دو پروژه‌ی خالی فوق را ایجاد کرده و ساختار آن‌ها را بررسی می‌کنیم. همچنین نکاتی را هم که در این قسمت در مورد نحوه‌ی هاست این برنامه‌ها عنوان شد، بر روی این پروژه‌ها مشاهده خواهیم کرد.
      مطالب
      طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت سوم
      پیشنهاد می‌کنم قسمت‌های قبل را مطالعه کنید تا با اصطلاحات استفاده شده در ادامه مقالات آشنا باشید. در مقالات آتی، مباحث کمی قابل بحث‌تر خواهند بود.

      Class Coupling and Cohesion

      تعدادی از قواعد شهودی هم، با Coupling و Cohesion به ترتیب مابین و درون کلاس‌ها، سروکار دارند. تلاش ما در راستای افزایش Cohesion درون کلاس‌ها و سست کردن و کاهش Coupling مابین کلاس‌ها می‌باشد. این قواعد شهودی همین اهداف را در پارادایم action-oriented، در ارتباط با توابع دارند. هدف از Tight Cohesion (انسجام و چسبندگی قوی) در توابع، انسجام بالا و ارتباط نزدیک مابین کدهای موجود در تابع، می‌باشد. هدفی که Loose Coupling (اتصال سست و ضعیف، وابستگی ضعیف) در بین توابع دنبال می‌کند، اشاره دارد به اینکه اگر تابعی قصد استفاده از تابع دیگری را داشته باشد، باید وارد شدن و خروج از آن، از یک نقطه صورت گیرد. این مباحث منجربه مطرح شدن قواعد شهودی از جمله: «یک تابع باید طوری سازماندهی شود که تنها یک دستور return  داشته باشد»، در پارادایم action-oriented می‌شود.
      ما در پارادایم شیء گرا، اهداف خود از Loose Coupling و Tight Cohesion را در سطح کلاس مطرح می‌کنیم. 5 شکل اصلی Coupling مابین کلاس‌ها به شرح زیر می‌باشد:

      •  Ni Coupling
      •  Export Coupling
      •  Overt Coupling
      •  Covert Coupling
      •  Surreptitious Coupling
      Nil Coupling

      بهترین حالتی که دو کلاس به طور مطلق هیچ وابستگی به یکدیگر ندارند. در این صورت می‌توان یکی کلاس‌ها را حذف کرد، بدون اینکه تأثیری بر روی سایر آنها داشته باشد. البته وجود برنامه‌ای کاربردی با این نوع اتصال ممکن نخواهد بود. بهترین چیزی که می‌شود با این نوع اتصال ایجاد کرد، Class Libraryای می‌باشد که شامل مجموعه ای از کلاس‌های مستقل بوده، به طوری که هیچ تأثیری بر روی یکدیگر ندارند.

      Export Coupling

      در این شکل از اتصال، یک کلاس به واسط عمومی کلاس دیگر وابسته می‌باشد؛ به این معنی که از عملیاتی که کلاس مورد نظر در واسط عمومی خود قرار داده است، استفاده می‌کند.

      Overt Coupling

      این نوع اتصال زمانی رخ می‌دهد که یک کلاس از جزئیات پیاده سازی کلاس دیگر با داشتن اجازه دسترسی از جانب آن، استفاده کند. به عنوان مثال، مکانیزم کلاس‌های friend در زبان سی پلاس پلاس، که امکان این را می‌دهد کلاس X اجازه دوستی به کلاس Y را اعطا کند و در این صورت کلاس Y می‌تواند به جزئیات پیاده سازی خصوصی کلاس X دسترسی داشته باشد.

      Cover Coupling

      این نوع اتصال هم به مانند Overt می‌باشد؛ با این تفاوت که هیچ اجازه دسترسی به کلاس Y داده نشده است. اگر زبانی داشته باشیم که به کلاس Y اجازه دهد خود را به عنوان دوست کلاس X معرفی کند، در این صورت نوع اتصال بین دو کلاس X و Y از نوع Covert می‌باشد. به عنوان مثال واقعی، می‌توان به استفاده از Reflection در دات نت اشاره کرد.

      Surreptitious Coupling (اتصال پنهان)

      آخرین نوع اتصال که بدترین حالت هم محسوب می‌شود، مربوط است به زمانیکه کلاس X به هر طریقی که شده از جزئیات داخلی کلاس Y آگاه باشد و از اعضای عمومی داده‌ای (public data member) آن کلاس استفاده کند. منظور این است که با تغییر این داده‌های کلاس متوجه میشود که بر روی عملیات b از کلاس چه تأثیری می‌گذارد و با اتکاء به این دستاورد، جزئیات داخلی خود را پیاده سازی می‌کند و یک اتصال پنهان را با کلاس Y ایجاد کرده است. در این حالت یک وابستگی قوی به صورت پنهان مابین رفتاری از کلاس Y و پیاده سازی کلاس X ایجاد شده است.

      قاعده شهودی 2.7
      اتصال و پیوستگی مابین کلاس‌ها باید از نوع Nil یا Export باشد؛ به این معنی که یک کلاس فقط از واسط عمومی کلاس دیگر استفاده کند یا کاری با آن نداشته باشد. (Classes should only exhibit nil or export coupling with other classes, that is, a class should only use operations in the public interface of another class or have nothing to do with that class.)
      بجز این دو نوع اتصال، بقیه شکل‌های اتصال به طریقی اجازه دسترسی به جزئیات پیاده سازی کلاس‌ها را اعطا می‌کنند. در نتیجه باعث ایجاد وابستگی مابین پیاده سازی دو کلاس می‌شوند. این وابستگی ما بین پیاده سازی‌ها به محض نیاز به تغییر پیاده سازی یکی از کلاس‌ها ، باعث به وجود آمدن مشکلات نگهداری خواهند شد.
      Cohesion درون کلاس‌ها سعی بر این دارد که مطمئن شود تمام اجزای یک کلاس به شدت باهم مرتبط هستند. تعدادی از قواعد شهودی نیز در ادامه بر این خصوصیت دلالت دارند.

      قاعده شهودی 2.8
      یک کلاس باید یک و تنها یک Key Abstraction را تسخیر نماید. (A class should capture one and only one key abstraction)
      یک Key Abstraction به عنوان یک Entity در Domain Model تعریف می‌شود و اغلب در غالب اسم در اسناد و مشخصات نیازمندی‌ها ظاهر می‌شوند. هر کدام از آنها باید فقط به یک کلاس نگاشت پیدا کنند. اگر این نگاشت به بیش از یک کلاس انجام گیرد، در نتیجه احتمالا طراح هر تابع را به عنوان یک کلاس تسخیر کرده است. اگر بیش از یک Key Abstraction به یک کلاس نگاشت پیدا کرده باشد، پس احتمالا طراح یک سیستم متمرکز را طراحی کرده است. این کلاس‌ها Vague Classes نامیده می‌شوند و باید آنها در دو کلاس یا بیشتر، تسخیر شوند.

      قاعده شهودی 2.9
      داده و رفتار مرتبط را در یک جا (کلاس) نگه دارید. (Keep related data and behavior in one place)
      در واقع هدفی که این قاعده به دنبال آن می‌باشد این است که هر دو جزء تشکیل دهنده یک Key Abstraction ، یعنی همان داده و رفتار، باید توسط فقط یک کلاس تسخیر شوند. با نقض این قاعده، توسعه دهنده باید با قرار داد (Convention) خاصی برنامه نویسی کند. 
      راه شناسایی
      طراح باید کلاس‌هایی را که مرتبا داده‌های مورد نیاز خود را با متدهای get از سایر کلاس‌ها دریافت می‌کنند، شناسایی کند. زیرا این نوع کلاس‌ها این قاعده شهودی را نقض کرده‌اند.

      مثال واقعی
      استفاده از الگوی Domain Model ارائه شده توسط اقای Martin Fowler که دقیقا اشاره به این قاعده دارد.
      یا برعکس آن ضد الگوی Anemic Domain Model که ناقض این قاعده می‌باشد. 
      در قسمت اول اشاره کردیم این قواعد را به راحتی می‌توان در صورت نیاز نقض کرد. بعضی از مواقع نیاز به طراحی فیزیکی است که باعث تغییر در طراحی منطقی شده و چه بسا می‌تواند باعث نقض هر کدام از این قواعد شهودی نیز شود. اگر به بخش پروژه‌های سایت رجوع کنید این نقض کاملا مشهود (DomainClasses و ServiceLayer موجود در طراحی فیزیکی آنها) می‌باشد (بیشتر از Anemic Domain Model استفاده شده است)؛ ولی نمی‌توان گفت که این کار اشتباه است.

      قاعده شهودی 2.10
      اطلاعات نامرتبط به هم را در کلاس‌های جدا از هم قرار دهید. ((Spin off nonrelated information into another class (i.e., noncommunicating behavior) 

      هدف از این قاعده این است که اگر کلاسی داریم که یکسری از متدهایش با بخشی از داده و یکسری دیگر با بخش دیگر داده‌ها کار میکنند، در واقع شما دو Key Abstraction را به یک کلاس نگاشت کرده اید (Vague Class) و باید آنها را به کلاس‌های جدا نگاشت کنید.

      شکل 2.6 A class with noncommunicating behavior

      مثال واقعی

      به کلاس Dictionary در تصویر زیر توجه کنید.
      برای تعداد کمی داده، بهترین پیاده سازی با استفاده از List و در مقابل برای تعداد داده زیاد بهترین پیاده سازی، استفاده از HashTable می‌باشد. هر یک از این پیاده سازی‌ها، به متدهایی برای add و find کلمات نیاز دارند. طراحی سمت چپ تصویر نشان از نقض این قاعده شهودی دارد.

      شکل 2.7 (Noncommunicating behavior (real-world example

      در طرح سمت چپ، استفاده کننده باید بداند که چقدر داده وارد کند. از طرفی نمایش جزئیات پیاده سازی در نام کلاس هم ایده خوبی نیست (طرح سمت چپ). بهترین راه حل که در مقالات آینده به آنها خواهیم رسید، بحث استفاده از ارث بری می‌باشد. به این ترتیب، با استفاده از  یک کلاس Dictionary که نمایش جزئیات داخلی خود را مخفی کرده و در شرایط لازم نمایش جزئیات داخلی خود را تغییر دهد. منظور این است که استفاده کننده درگیر جزئیات داخلی آن نشود و این جزئیات که کدام نوع PDict یا HDict استفاده خواهد شد، از دید او مخفی باشد.

      مطالب
      Roslyn #1
      معرفی Roslyn

      سکوی کامپایلر دات نت یا Roslyn (با تلفظ «رازلین») بازنویسی مجدد کامپایلرهای VB.NET و #C توسط همین زبان‌ها است. این سکوی کامپایلر به همراه یک سری کتابخانه و اسمبلی ارائه می‌شود که امکان آنالیز زبان‌های مدیریت شده را به صورت مستقل و یا یکپارچه‌ی با ویژوال استودیو، فراهم می‌کنند. برای نمونه در VS.NET 2015 تمام سرویس‌های زبان‌های موجود، با Roslyn API جایگزین و بازنویسی شده‌اند. نمونه‌هایی از این سرویس‌های زبان‌ها، شامل  Intellisense و مرور کدها مانند go to references and definitions، به همراه امکانات Refactoring می‌شوند. به علاوه به کمک Roslyn می‌توان یک کامپایلر و ابزارهای مرتبط با آن، مانند FxCop را تولید کرد و یا در نهایت یک فایل اسمبلی نهایی را از آن تحویل گرفت.


      چرا مایکروسافت Roslyn را تولید کرد؟

      پیش از پروژه‌ی Roslyn، کامپایلرهای VB.NET و #C با زبان ++C نوشته شده بودند؛ از این جهت که در اواخر دهه‌ی 90 که کار تولید سکوی دات نت در حال انجام بود، هنوز امکانات کافی برای نوشتن این کامپایلرها با زبان‌های مدیریت شده وجود نداشت و همچنین زبان محبوب کامپایلر نویسی در آن دوران نیز ++C بود. این انتخاب در دراز مدت مشکلاتی مانند کاهش انعطاف پذیری و productivity تیم کامپایلر نویس را با افزایش تعداد سطرهای کامپایلر نوشته شده به همراه داشت و افزودن ویژگی‌های جدید را به زبان‌های VB.NET و #C سخت‌تر و سخت‌تر کرده بود. همچنین در اینجا برنامه نویس‌های تیم کامپایلر مدام مجبور بودند که بین زبان‌های مدیریت شده و مدیریت نشده سوئیچ کنند و امکان استفاده‌ی همزمان از زبان‌هایی را که در حال توسعه‌ی آن هستند، نداشتند.
      این مسایل سبب شدند تا در طی بیش از یک دهه، چندین نوع کامپایلر از صفر نوشته شوند:
      - کامپایلرهای خط فرمانی مانند csc.exe و vbc.exe
      - کامپایلر پشت صحنه‌ی ویژوال استودیو (برای مثال کشیدن یک خط قرمز زیر مشکلات دستوری موجود)
      - کامپایلر snippet‌ها در immediate window ویژوال استودیو

      هر کدام از این کامپایلرها هم برای حل مسایلی خاص طراحی شده‌اند. کامپایلرهای خط فرمانی، با چندین فایل ورودی، به همراه ارائه‌ی تعدادی زیادی خطا و اخطار کار می‌کنند. کامپایلر پشت صحنه‌ی ویژوال استودیوهای تا پیش از نسخه‌ی 2015، تنها با یک تک فایل در حال استفاده، کار می‌کند و همچنین باید به خطاهای رخ داده نیز مقاوم باشد و بیش از اندازه گزارش خطا ندهد. برای مثال زمانیکه کاربر در حالت تایپ یک سطر است، بدیهی است تا اتمام کار، این سطر فاقد ارزش دستوری صحیحی است و کامپایلر باید به این مساله دقت داشته باشد و یا کامپایلر snippet‌ها تنها جهت ارزیابی یک تک سطر از دستورات وارد شده، طراحی شده‌است.

      با توجه به این مسایل، مایکروسافت از بازنویسی سکوی کامپایلر دات نت این اهداف را دنبال می‌کند:
      - بالا بردن سرعت افزودن قابلیت‌های جدید به زبان‌های موجود
      - سبک کردن حجم کاری کامپایلر نویسی و کاهش تعداد آن‌ها به یک مورد
      - بالا بردن دسترسی پذیری به API کامپایلرها
      برای مثال اکنون برنامه نویس‌ها بجای اینکه یک فایل cs را به کامپایلر csc.exe ارائه کنند و یک خروجی باینری دریافت کنند، امکان دسترسی به syntax trees، semantic analysis و تمام مسایل پشت صحنه‌ی یک کامپایلر را دارند.
      - ساده سازی تولید افزونه‌های مرتبط با زبان‌های مدیریت شده.
      اکنون برای تولید یک آنالیز کننده‌ی سفارشی، نیازی نیست هر توسعه دهنده‌ای شروع به نوشتن امکانات پایه‌ای یک کامپایلر کند. این امکانات به صورت یک API عمومی در دسترس برنامه نویس‌ها قرار گرفته‌اند.
      - آموزش مسایل درونی یک کامپایلر و همچنین ایجاد اکوسیستمی از برنامه نویس‌های علاقمند در اطراف آن.
      همانطور که اطلاع دارید، Roslyn به صورت سورس باز در GitHub در دسترس عموم است.


      تفاوت Roslyn با کامپایلرهای سنتی

      اکثر کامپایلرهای موجود به صورت یک جعبه‌ی سیاه عمل می‌کنند. به این معنا که تعدادی فایل ورودی را دریافت کرده و در نهایت یک خروجی باینری را تولید می‌کنند. اینکه در این میان چه اتفاقاتی رخ می‌دهد، از دید استفاده کننده مخفی است.


      نمونه‌ای از این کامپایلرهای جعبه سیاه را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. در اینجا شاید این سؤال مطرح شود که در داخل جعبه‌ی سیاه کامپایلر سی‌شارپ، چه اتفاقاتی رخ می‌دهد؟


      خلاصه‌ی مراحل رخ داده در کامپایلر سی‌شارپ را در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید. در اینجا ابتدا کار parse اطلاعات متنی دریافتی شروع می‌شود و از روی آن syntax tree تولید می‌شود. در مرحله‌ی بعد مواردی مانند ارجاعاتی به mscorlib و امثال آن پردازش می‌شوند. در مرحله‌ی binder کار پردازش حوزه‌ی دید متغیرها، اشیاء و اتصال آن‌ها به هم انجام می‌شود. در مرحله‌ی آخر، کار تولید کدهای IL و اسمبلی باینری نهایی صورت می‌گیرد.
      با معرفی Roslyn، این جعبه‌ی سیاه، به صورت یک API عمومی در دسترس برنامه نویس‌ها قرار گرفته‌است:


      همانطور که مشاهده می‌کنید، هر مرحله‌ی کامپایل جعبه‌ی سیاه، به یک API عمومی Roslyn نگاشت شده‌است. برای مثال Parser به Syntax tree API نگاشت شده‌است. به علاوه این API صرفا به موارد فوق خلاصه نمی‌شود و همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، برای اینکه بتواند جایگزین سه نوع کامپایلر موجود شود، به همراه Workspace API نیز می‌باشد:


      Roslyn امکان کار با یک Solution و فایل‌های آن را دارد و شامل سرویس‌های زبان‌های مورد نیاز در ویژوال استودیو نیز می‌شود. برفراز Workspace API، یک مجموعه API دیگر به نام Diagnostics API تدارک دیده شده‌است تا برنامه نویس‌ها بتوانند امکانات Refactoring جانبی را توسعه داده و یا در جهت بهبود کیفیت کدهای نوشته شده، اخطارهایی را به برنامه نویس‌ها تحت عنوان Code fixes و آنالیز کننده‌ها، ارائه دهند.

      مطالب
      آشنایی با M.A.F - قسمت اول

      در طی چند مقاله قصد بررسی نحوه‌ی تولید برنامه‌های توسعه پذیر (extensible) را با استفاده از plug-ins و یا add-ins داریم.

      افزونه‌ها عموما در سه گروه قرار می‌گیرند:
      الف) افزونه، سرویسی را به هاست ارائه می‌دهد. برای مثال یک میل سرور نیاز به افزونه‌هایی برای ویروس یابی یا فیلتر کردن هرزنامه‌ها دارد؛ یا یک برنامه پردازش متنی نیاز به افزونه‌ای جهت بررسی غلط‌های املایی می‌تواند داشته باشد و یا یک مرورگر وب می‌تواند با کمک افزونه‌ها قابلیت‌های پیش فرض خود را به شدت توسعه و افزایش دهد (نمونه‌ی بارز آن فایرکس است که عمده‌ترین دلیل اقبال عمومی به آن سهولت توسعه پذیری آن می‌باشد).
      ب) در گروه دوم، هاست، رفتار مشخصی را ارائه داده و سپس افزونه بر اساس آن، نحوه‌ی عملکرد هاست را مشخص می‌کند. در این حالت هاست است که سرویسی را به افزونه ارائه می‌دهد. نمونه‌ی بازر آن افزونه‌های آفیس هستند که امکان اتوماسیون فرآیندهای مختلف آن‌را میسر می‌سازند. به این صورت امکان توسعه‌ی یک برنامه به شکلی که در طراحی اولیه آن اصلا انتظار آن نمی‌رفته وجود خواهد داشت. همچنین در اینجا نیازی به داشتن سورس کد برنامه‌ی اصلی نیز نمی‌باشد.
      ج) گروه سوم افزونه‌ها تنها از هاست جهت نمایش خود استفاده کرده و عملا استفاده‌ی خاصی از هاست ندارد. برای مثال نوار ابزاری که خود را به windows explorer متصل می‌کند و تنها از آن جهت نمایش خود بهره می‌جوید.


      در حال حاضر حداقل دو فریم ورک عمده جهت انجام این‌کار و تولید افزونه‌ها برای دات نت فریم ورک مهیا است:
      الف) managed addin framework یا MAF
      ب) managed extensibility framework یا MEF

      فضای نام جدیدی به دات نت فریم ورک سه و نیم به نام System.AddIn اضافه شده است که به آن Managed AddIn Framework یا MAF نیز اطلاق می‌شود. از این فریم ورک در VSTO (تولید افزونه برای مجموعه‌ی آفیس) توسط خود مایکروسافت استفاده شده است.

      فریم ورک توسعه‌ی افزونه‌های مدیریت شده در دات نت فریم ورک سه و نیم، مزایای زیر را در اختیار ما خواهد گذاشت:
      - امکانات load و unload افزونه‌های تولید شده
      - امکان تغییر افزونه‌ها در زمان اجرای برنامه اصلی بدون نیاز به بستن آن
      - ارائه‌ی محیطی ایزوله با ترسیم مرزی بین افزونه و برنامه اصلی
      - مدیریت طول عمر افزونه
      - مدیریت سازگاری با نگارش‌های قبلی و یا بعدی یک افزونه
      - امکانات به اشتراک گذاری افزونه‌ها با برنامه‌های دیگر
      - تنظیمات امنیتی و مشخص سازی سطح دسترسی افزونه‌ها
      و ...

      یک راه حل مبتنی بر MAF می‌تواند شامل 7 پروژه باشد (که به روابط تعریف شده در آن pipeline هم گفته می‌شود):

      Host : همان برنامه‌ی اصلی است که توسط یک سری افزونه، توسعه یافته است.
      Host View : بیانگر انتظارات هاست از افزونه‌ها است. به عبارت دیگر افزونه‌ها باید موارد لیست شده در این پروژه را پیاده سازی کنند.
      Host Side Adapter : پل ارتباطی Host View و پروژه‌ی Contract است.
      Contract: اینترفیسی است که کار برقراری ارتباط بین Host و افزونه‌ها را برعهده دارد.
      Add-In Side Adapter : پل ارتباطی بین Add-In View و Contract است.
      Add-In View :‌ حاوی متدها و اشیایی است که جهت برقراری ارتباط با هاست از آن‌ها استفاده می‌شود.
      Add-In : اسمبلی است که توسط هاست جهت توسعه‌ی قابلیت‌های خود بارگذاری می‌شود (به آن Add-On ، Extension ، Plug-In و Snap-In هم گفته می‌شود).

      هدف از این جدا سازی‌ها ارائه‌ی راه حل loosely-coupledایی است که امکان ایزوله سازی، اعمال شرایط امنیتی ویژه و همچنین کنترل نگارش‌های مختلف را تسهیل می‌بخشد و این امر با استفاده از interface های معرفی شده میسر گردیده است. این pipeline از قسمت‌های ذیل تشکیل می‌شود:



      قرار داد یا Contract
      برای تولید یک افزونه نیاز است تا بین هاست و افزونه قراردادی بسته شود. با توجه به استفاده از MAF ، روش تعریف این قرار داد برای مثال در یک افزونه‌ی مترجم به صورت زیر باید باشد:

      [AddInContract]
      public interface ITranslator : IContract
      {
      string Translate(string input);
      }

      استفاده از ویژگی AddInContract و پیاده سازی اینترفیس IContract جزو مراحل کاری استفاده از MAF است. MAF هنگام تولید پویای pipeline ذکر شده به دنبال ویژگی AddInContract می‌گردد. این موارد در فضای نام System.AddIn.Pipeline تعریف شده‌اند.

      دیدگاه‌ها یا Views
      دیدگاه‌ها کدهایی هستند که کار تعامل مستقیم بین افزونه و هاست را بر عهده دارند. هاست یا افزونه هر کدام می‌توانند دیدگاه خود را نسبت به قرار داد بسته شده داشته باشند. این موارد نیز همانند قرار داد در اسمبلی‌های مجزایی نگهداری می‌شوند.

      دیدگاه هاست نسبت به قرار داد:
      public abstract class TranslatorHostView
      {
      public abstract string Translate(string input);
      }
      دیدگاه افزونه نسبت به قرار داد:
      [AddInBase]
      public abstract class TranslatorHostView
      {
      public abstract string Translate(string input);
      }

      هر دو کلاس فوق بر اساس قرار موجود بنا می‌شوند اما وابسته به آن نیستند. به همین جهت به صورت کلاس‌هایی abstract تعریف شده‌اند. در سمت افزونه، کلاس تعریف شده دیدگاه آن با کلاس دیدگاه سمت هاست تقریبا یکسان می‌باشد؛ اما با ویژگی AddInBase تعریف شده در فضای نام System.AddIn.Pipeline مزین گردیده است.


      وفق دهنده‌ها یا Adapters
      آخرین قسمت pipeline ، وفق دهنده‌ها هستند که کار آن‌ها اتصال قرار داد به دیدگاه‌ها است و توسط آن مدیریت طول عمر افزونه و همچنین تبدیل اطلاعات بین قسمت‌های مختلف انجام می‌شود. شاید در نگاه اول وجود آن‌ها زائد به نظر برسد اما این جدا سازی کدها سبب تولید افزونه‌هایی خواهد شد که به نگارش هاست و برنامه اصلی وابسته نبوده و بر عکس (version tolerance). به دو کلاس زیر دقت نمائید:

      کلاس زیر با ویژگی [HostAdapter] تعریف شده در فضای نام System.AddIn.Pipeline، مزین شده است و کار آن اتصال HostView به Contract می‌باشد. برای این منظور TranslatorHostView ایی را که پیشتر معرفی کردیم باید پیاده سازی نماید. علاوه بر این با ایجاد وهله‌ای از کلاس ContractHandle ، کار مدیریت طول عمر افزونه را نیز می‌توان انجام داد.

      [HostAdapter]
      public class TranslatorHostViewToContract : TranslatorHostView
      {
      ITranslator _contract;
      ContractHandle _lifetime;

      public TranslatorHostViewToContract(ITranslator contract)
      {
      _contract = contract;
      _lifetime = new ContractHandle(contract);
      }

      public override string Translate (string inp)
      {
      return _contract.Translate(inp);
      }
      }
      کلاس سمت افزونه نیز بسیار شبیه قسمت قبل است و کار آن اتصال AddInView به Contract می‌باشد که با پیاده سازی ContractBase و Itranslator صورت خواهد گرفت. همچنین این کلاس به ویژگی AddInAdapter مزین گردیده است.

      [AddInAdapter]
      public class TranslatorAddInViewToContract : ContractBase, ITranslator
      {
      TranslatorAddInView _view;

      public TranslatorAddInViewToContract(TranslatorView view)
      {
      _view = view;
      }

      public string Translate(string inp)
      {
      return _view.Translate(inp);
      }
      }

      قسمت عمده‌ای از این کدها تکراری است. جهت سهولت تولید این کلاس‌ها و پروژه‌های مرتبط، تیم مربوطه برنامه‌ای را به نام pipeline builder ارائه داده است که از آدرس زیر قابل دریافت است:


      این برنامه با دریافت اسمبلی مربوط بهcontract ، کار ساخت خودکار کلاس‌های adapters و views را انجام خواهد داد.

      ایجاد افزونه
      پس از ساخت قسمت‌های مختلف pipeline ، اکنون می‌توان افزونه را ایجاد نمود. هر افزونه باید add-in view را پیاده سازی کرده و با ویژگی AddIn مزین شود. برای مثال:

      [AddIn("GoogleTranslator", Description="Universal translator",
      Version="1.0.0.0", Publisher="YourName")]
      public class GoogleAddIn : TranslatorAddInView
      {
      public string Translate(string input)
      {
      ...
      }
      }

      ادامه دارد ....

      نظرات مطالب
      استفاده از چندین Context در EF 6 Code first
      من از دو context در برنامم برای schema‌های مختلف استفاده میکنم مشکلی که دارم اینه که entity یک schema وابستگی به entity شمای دیگر دارد و من entity‌های هر schema را در یک assembly قرار دادم .الان نمیدانم چطور روابط را برقرار کنم
      مثلا در یک schema جدول کاربران را دارم که در یک Assembly است و در شمای دیگر جدول مقالات را  در assembly دیگری دارم .ارتباط این دو به این صورت است که وقتی مقاله ای درج می‌شود باید کاربری که مقاله را درج کرده نیز در دیتابیس درج شود.
      الان باید یک پروپرتی از جنس مقاله در کلاس کاربر و یک پروپرتی از جنس کاربر در کلاس مقاله در نظر بگیرم.با وجود اینکه هر کدام در یک Assembly هستند باید Refrence از یک اسمبلی در دیگری داشته باشم که این موضوع امکان پذیر نیست لطفا راهنمایی نمائید ممنون
      مطالب
      Build Events
      در ویژوال استودیو یک ویژگی جالب با عنوان Pre/Post-Build Event وجود دارد. این ویژگی به رویدادهای «قبل از بیلد» و «بعد از بیلد» اشاره دارد. از این ویژگی برای اجرای یکسری دستورات، قبل (Pre-build) یا بعد (Post-build) از عملیات بیلد استفاده میشود. دستوراتی که در این قسمت قابل اجرا هستند دقیقا همانند دستورات موجود در یک batch فایل میباشند. حتی میتوان یک فایل bat. را در این قسمت فراخوانی کرد. بطور خلاصه هرگونه دستوری که درون Command Prompt ویندوز یا در یک bat. فایل قابل اجرا باشد در این قسمت نیز قابل استفاده است. درنهایت تمام این دستورات توسط برنامه Cmd.exe اجرا میشوند.
      نکته: قبل از ادامه بهتر است به این نکته اشاره کنم که مجموعه این دستورات چیزی فراتر از فراخوانی ساده یکسری فایل exe. هستند. درواقع کدی که در این قسمت به آن اشاره میشود، دارای ساختاری به صورت یک زبان برنامه نویسی ساده است. یعنی متن نهایی‌ای که برای اجرا به cmd.exe ارسال میشود میتواند شامل دستورات ساده و اولیه برنامه نویسی چون if .. then .. else و حلقه for و از این قبیل نیز باشد. برای آشنایی بیشتر با زبان این نوع دستورات به منابع زیر مراجعه کنید:

      تنظیم رویدادهای بیلد (Build Events)
      برای تنظیم این رویدادها باید به تب Build Events در صفحه پراپرتی‌های پروژه موردنظر مراجعه کنید. همانند تصویر زیر در یک پروژه کنسول #C:

      البته در پروژه‌های VB.NET مسیر منتهی به این قسمت کمی فرق میکند که در تصویر زیر نشان داده شده است:

      در پروژه‌های مربوط به زبانهای دیگر هم مسیر رسیدن به این رویدادها کمی متفاوت است. برای کسب اطلاعات بیشتر به اینجا مراجعه کنید.
      در این قسمت میتوان همانند یک فایل batch دستورات موردنظر را در خطوط مجزا برای اجرا اضافه کرد. از این دستورات معمولا برای مدیریت عملیات بیلد، کپی فایلهای موردنیاز قبل یا بعد از بیلد، پاک کردن فولدرها، تغییر برخی تنظیمات با توجه به نوع کانفیگ بیلد (Debug یا Release)، ثبت یک اسمبلی در GAC و یا حتی اجرای برخی آزمونهای واحد و ... استفاده میشود.

      نکته: درصورتیکه پروژه به روز باشد (یعنی ویژوال استودیو نیازی به تولید فایل اسمبلی نهایی پروژه به دلیل عدم وجود تغییری در کد برنامه نبیند) بدلیل عدم اجرای عملیات بید، دستورات قسمت Pre-build اجرا نمیشوند. اجرای دستورات قسمت Post-build نیز بستگی به تنظیمات قسمت :Run the post-build events همانند تصویر زیر دارد:

      برای استفاده راحتتر از این ویژگی فرمی مخصوص وارد کردن این دستورات در ویژوال استودیو وجود دارد. برای دیدن این فرم بر روی دکمه ...Edit Pre-build یا ...Edit Post-build کلیک کنید. پنجره زیر نمایش داده میشود:

      در این پنجره میتوان دستورات مورد نظر را وارد کرد. با اینکه هیچ امکان خاصی برای کمک به اضافه و ویرایش دستورات در این پنجره وجود ندارد! اما تنها ویژگی موجود در این فرم کمک بسیاری برای تکمیل دستورات موردنظر میکند. قبل از توضیح این ویژگی بهتر است با مفهوم Macro در این قسمت آشنا شویم.
       
      Macro
      در Build Events ویژوال استودیو یکسری متغیرهای ازقبل تعریف شده وجود دارد که به آنها Macro گفته میشود. برای مشاهده لیست این ماکروها روی دکمه << Macro کلیک کنید. پنجره مربوطه به صورت زیر گسترش می‌یابد تا جدولی به نام Macro Table را نمایش دهد:

      همانطور که مشاهده میکنید تعداد 19 ماکرو به همراه مقادیرشان در این قسمت به نمایش گذاشته شده است. برای استفاده از این ماکروها کافی است تا روی یکی از آنها دابل کلیک کنید یا پس از انتخاب ماکروی موردنظر روی دکمه Insert کلیک کنید. دقت کنید که نحوه نمایش این ماکروها در متن دستورات به صورت زیر است:
      $(<Macro_Name>)
      که به جای عبارت <Macro_Name> عنوان ماکرو قرار میگیرد. مثلا:
      $(OutDir)   یا   $(ProjectName)
      نکته: نام این ماکروها case-sensitive نیست.

      نحوه اجرای دستورات توسط ویژوال استودیو
      ویژوال استودیو برای اجرای دستورات کار خاصی به صورت مستقیم انجام نمیدهد! وظیفه اصلی برعهده MSBuild (^) است. این ابزار پس از جایگزین کردن مقادیر ماکروها، محتوای کل دستورات موجود در هر یک از رویدادها را در یک فایل batch ذخیره میکند و فایل مربوط به هر رویداد را در زمان خودش به اجرا میگذارد. مثلا دستور زیر را درنظر بگیرید:
      Copy $(OutDir)*.* %WinDir%
      پس از ذخیره در فایل batch نهایی به صورت زیر در خواهد آمد:
      Copy bin\Debug\*.* %WinDir%
      نکته: در این زبان برنامه نویسی، عبارتی چون %WinDir% معرف یک متغیر است. در این مورد خاص این عبارت یک متغیر محیطی (Environment Variable) است. اطلاعات بیشتر در اینجا.

      MSBuild عملیات اجرای این batch فایلهای تولیدی را زیر نظر دارد و هرگونه خطای موجود در این دستورات را به عنوان خطای زمان بیلد گزارش میدهد. اما از آنجاکه کل دستورات مربوط به هر رویداد درون یک فایل batch اجرا میشود، امکان گزارش محل دقیق خطای رخداده وجود ندارد. یعنی درصورتیکه مثلا تنها یکی از صدها خط دستور نوشته شده در این قسمت خطا بدهد تنها یک خطا و برای تمام دستورات نمایش داده میشود. البته همانطور که حدس میتوان حدس زد اجرای این دستورات ترنزکشنال نیست و اجرای تمامی دستورات تا قبل از وقوع خطا برگشت ناپذیر خواهند بود. برای نمونه به تصویر زیر و خطای نمایش داده شده دقت کنید:

      نمونه اصلاح شده دستور فوق به صورت زیر است:
      Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
      نکته: به دلیل استفاده از کاراکتر فاصله به عنوان جداکننده آرگومانها در دستورات DOS، وجود فاصله در مسیرهای مورد استفاده در این دستورات عملیات را دچار خطا خواهد کرد. راه‌حل استفاده از کاراکتر " در ابتدا و انتهای رشته‌های مربوط به مسیرها همانند دستور بالاست.
      نکته: درصورت استفاده از یک فایل bat. برای ذخیره دستورات، امکان استفاده مستقیم از ماکروهای ویژوال استودیو درون آن وجود نخواهد داشت! یکی از راه‌حلها پاس کردن این متغیرها به صورت پارامتر در زمان فراخوانی فایل bat. است. مثلا:
      "$(ProjectDir)postBuild.bat"   "$(SolutionPath)"
      برای دریافت این پارامترهای پاس شده درون batch فایل باید از عبارات 1% برای پارامتر اول و 2% برای پارامتر دوم و ... تا 9% برای پارامتر نهم است. برای کسب اطلاعات بیشتر به منابع معرفی شده در ابتدای مطلب مخصوصا قسمت Using batch parameters مراجعه کنید.
       
      حال مجموعه دستورات زیر و خطای رخ داده را درنظر بگیرید:

      با بررسی مطلب متوجه میشویم با اینکه خط اول مجموعه دستورات فوق درست بوده و کاملا صحیح اجرا میشود اما خطای رخ داده به کل دستورات اشاره دارد و مشخص نشده است که کدام دستور مشکل دارد. دقت کنید که دستور اول کاملا اجرا میشود!
      راه حل ساده ای در اینجا برای حل این مشکل ارائه شده است. در این راه حل با استفاده از قابلیتهای این زبان، کل عملیات و مخصوصا خطاهای رخ داده در این مجموعه دستورات هندل میشود تا کنترل بهتری در این مورد بر روی فرایند وجود داشته باشد. نمونه این راه حل به صورت زیر است:
      echo ---------------------------------------------------------------------------
      echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --Starting...
      Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
      if errorlevel 1 goto error
      echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --DONE!
      echo ---------------------------------------------------------------------------
      echo ---------------------------------------------------------------------------
      echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --Starting...
      Copy $(OutDir)*.* c:\test
      if errorlevel 1 goto error
      echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --DONE!
      echo ---------------------------------------------------------------------------
      goto ok
      :error
      echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) FAILED
      notepad.exe
      exit 1
      :ok
      echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) COMPLETED OK
      با استفاده از مجموعه دستوراتی شبیه دستورات بالا میتوان لحظه به لحظه اجرای عملیات را بررسی کرد.
      نکته: خروجی تمام این دستورات و نیز خروجی دستورات echo در پنجره Output ویژوال استودیو به همراه سایر پیغامهای بیلد نمایش داده میشود.
      نکته: در اسکرپیت فوق برای درک بیشتر مسئله با استفاده از دستور notepad.exe در قسمت error: از وقوع خطا اطمینان حاصل میشود. دقت کنید تا زمانیکه برنامه اجرا شده Notepad بسته نشود فوکس به ویژوال استودیو برنمیگردد و عملیات بیلد تمام نمیشود.
      نکته: درصورت استفاده از دستور exit 0 در انتهای قسمت error: (به جای دستور exit 1 موجود) به دلیل اعلام خروج موفق از عملیات، ویژوال استودیو خطایی نمایش نخواهد داد و عملیات بیلد بدون نمایش خطا و با موفقیت به پایان خواهد رسید. درواقع استفاده از هر عددی غیر از صفر به معنی خروج با خطا است که این عدد غیرصفر کد خطا یا error level را مشخص میکند (^ و ^).

      یکی از دستورات جالبی که میتوان در این رویدادها از آن استفاده کرد، دستور نصب نسخه ریلیز برنامه در GAC است. نحوه استفاده از آن میتواند به صورت زیر باشد:
      if $(ConfigurationName) == Release (
      gacutil.exe /i "$(SolutionDir)$(OutDir)$(TargetFileName)"
      )

      نکته: درصورتیکه در دستورات مربوط به رویداد قبل از بیلد یعنی Pre-build خطایی رخ بدهد عملیات بیلد متوقف خواهد شد و برای پروژه فایلی تولید نمیشود. اما اگر این خطا در رویداد بعد از بیلد یعنی Post-build رخ دهد با اینکه ویژوال استودیو وقوع یک خطا را گزارش میدهد اما فایلهای خروجی پروژه حاصله از عملیات بیلد تولید خواهند شد.
      نکته: توجه داشته باشید که در استفاه از این ویژگی زیاده‌روی نباید کرد. استفاده زیاد و بیش از حد (و با تعداد زیاد دستورات) از این رویدادها ممکن است عملیات بیلد را دچار مشکلاتی پیچیده کند. دیباگ این رویدادها و دستورات موجود در آنها بسیار مشکل خواهد بود. اگر تعداد خطوط دستورات موردنظر زیاد باشد بهتر است کل دستورات را درون یک فایل bat. ذخیره کنید و این فایل را بطور جداگانه مدیریت کنید که کار راحتتری است.
      نکته: بهتر است قبل از وارد کردن دستورات درون این رویدادها، ابتدا تمام دستورات را در یک پنجره cmd آزمایش کنید تا از درستی ساختار و نتیجه آن‌ها مطمئن شوید.

      رویدادهای بیلد و MSBuild
      همانطور که در اینجا توضیح داده شده است، ویژوال استودیو از ابزار MSBuild برای تولید اپلیکیشنها استفاده میکند. عملیات مدیریت رویدادهای بیلد نیز توسط این ابزار انجام میشود. اگر به فایل پروژه مربوط به مثال قبل مراجعه کنید به محتوایی شبیه خطوط زیر میرسید:
      ...
      <PropertyGroup>
      <PostBuildEvent>echo ---------------------------------------------------------------------------
      echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --Starting...
      Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test
      if errorlevel 1 goto error
      echo Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" c:\test --DONE!
      echo ---------------------------------------------------------------------------
      echo ---------------------------------------------------------------------------
      echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --Starting...
      Copy $(OutDir)*.* c:\test
      if errorlevel 1 goto error
      echo Copy $(OutDir)*.* c:\test --DONE!
      echo ---------------------------------------------------------------------------
      goto ok
      :error
      echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) FAILED
      notepad.exe
      exit 1
      :ok
      echo POSTBUILDSTEP for $(ProjectName) COMPLETED OK</PostBuildEvent>
      </PropertyGroup>
      ...
      همانطور که میبینید در ویژوال استودیو تنها ذخیره این تنظیمات در فایل پروژه انجام میشود و کلیه عملیات توسط ابزار MSBuild مدیریت میگردد. امکان بهر برداری از این رویدادها با استفاده مستقیم از ابزار MSBuild نیز وجود دارد اما به دلیل مفصل بودن بحث، جستجوی بیشتر به خوانندگان واگذار میشود.
      منابع برای مطالعه بیشتر:
      مطالب
      مقایسه بین Proxy و ChannelFactory در WCF
      برای ساخت یک WCF Client یا دسترسی به یک سرویس WCF دو راه وجود دارد.
      • استفاده از WCF Proxy
      • استفاده از ChannelFactory

      قصد دارم طی یک مقایسه کوتاه این دو روش را بررسی کنیم:

      WCF Proxy:

      Proxy در واقع یک کلاس CLR است که به عنوان نماینده یک اینترفیس که از نوع  Service Contract است مورد استفاده قرار می‌گیرد. یا به زبان ساده تر، یک Proxy در واقع نماینده Service Contract ای که سمت سرور پیاده سازی شده است در سمت کلاینت خواهد بود. Proxy تمام متد یا Operation Contract‌های سمت سرور را داراست به همراه یک سری متد‌ها و خواص دیگر برای مدیریت چرخه طول عمر سرویس،  هم چنین اطلاعات مربوط به وضعیت سرویس و نحوه اتصال آن به سرور. ساخت Proxy به دو روش امکان پذیر است:

      • با استفاده از امکانات AddServiceReference موجود در Visual Studio. کافیست از پنجره معروف زیر با استفاده از یک URL سرویس مورد نظر را به پروژه سمت کلاینت خود اضافه نمایید

      همچنین  می‌توانید از قسمت Advanced نیز برای تنظیمات خاص مورد نظر خود(مثل تولید کد برای متد‌های Async یا تعیین نوع Collection‌ها در هنگام انتقال داده و ...) استفاده نمایید.

      • با استفاده از SvcUtil.exe . کاربرد svcutil.exe در موارد Metadata Export، Service Validtation، XmlSerialization Type Generator و Metadata Download و ... خلاصه می‌شود. با استفاده از Vs.Net Command Promptو svcutil می‌توان به سرویس مورد نظر دسترسی داشت.مثال
        svcutil.exe /language:vb /out:generatedProxy.vb /config:app.config http://localhost:8000/ServiceModelSamples/service

      ChannelFactory:

      ChannelFactory یک کلاس تعبیه شده در دات نت می‌باشد که به وسیله یک اینترفیس که به عنوان تعاریف سرویس سمت سرور است یک نمونه از سرویس مورد نظر را برای ما خواهد ساخت. اما به خاظر داشته باشید از این روش زمانی می‌توان استفاده کرد که دسترسی کامل به سمت سرور و کلاینت داشته باشید.

      برای آشنایی با نحوه پیاده سازی به این روش نیز می‌توانید از این مقاله کمک بگیرید.

      مثال:

      public static TChannel CreateChannel()
              {
                  IBookService service;
      
                  var endPointAddress = new EndpointAddress( "http://localhost:7000/service.svc" );
      
                  var httpBinding = new BasicHttpBinding();
                  
                  ChannelFactory<TChannel> factory = new ChannelFactory<TChannel>( httpBinding, endPointAddress );
      
                  instance= factory.CreateChannel();
      
                  return instance;
              }
      همان طور که مشاهده می‌کنید در این روش نیاز به یک EndpointAddress به همراه یک نمونه از نوع Binding مورد نظر دارید. نوع این Binding حتما باید با نوع نمونه ساخته شده در سمت سرور که برای هاست کردن سرویس‌ها مورد استفاده قرار گرفته است یکی باشد. این نوع‌ها می‌تواند شامل NetTcpBidning ،WShttpBinding  BasicHttpBinding ،WSDualHttpBinding، MSMQ Binding و البته چند نوع دیگر نیز باشد.
      در نتیجه برای ساخت یک سرویس به روش ChannelFactory باید مراحل زیر را طی نمایید:
      • یک نمونه از WCF Binding بسازید
      • یک نمونه از کلاس EndPointAddress به همراه آدرس سرویس مورد نظر در سمت سرور بسازید(البته می‌توان این مرحله را نادیده گرفت و آدرس سرویس را مستقیما به نمونه ChannelFactory به عنوان پارامتر پاس داد)
      • یک نمونه از کلاس ChannelFactory یا استفاده از EndPointAddress بسازید
      • با استفاده از ChannelFactory یک نمونه از Channel مورد نظر را فراخوانی نمایید(فراخوانی متد CreateChannel)

      تفاوت‌های دو روش

      Proxy
       ChannelFactory
      فقط نیاز به یک URL برای ساخت سرویس مورد نظر دارد. بقیه مراحل توسط ابزار‌های مرتبط انجام خواهد شد  
       شما نیاز به دسترسی مستقیم به اسمبلی حاوی Service Contract پروژه خود دارید.
       استفاده از این روش بسیار آسان و ساده است
       پیاده سازی آن پیچیدگی بیشتر دارد
      فهم مفاهیم این روش بسیار راحت است
      نیاز به دانش اولیه از مفاهیم WCF برای پیاده سازی دارد
       زمانی که میزان تغییرات در کلاس‌های مدل و Entity‌ها زیاد باشد این روش بسیار موثر است.(مدیریت تغییرات در WCF)
       زمانی که اطمینان دارید که مدل و entity‌ها پروژه زیاد تغییر نخواهند کرد و از طرفی نیاز به کد نویسی کمتر در سمت کلاینت دارید، این روش موثرتر خواهد بود
       فقط به اینترفیس هایی که دارای ServiceContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت.
      به تمام اینترفیس‌های تعریف شده در بخش  Contracts دسترسی داریم.
       فقط به متد‌های که دارای OperationContractAttribute هستند دسترسی خواهیم داشت.    به تمام متد‌های عمومی سرویس دسترسی داریم.  

      آیا می‌توان از روش AddServiceReference تعبیه شده در Vs.Net، برای ساخت ChannelFactory استفاده کرد؟

      بله! کافیست هنگام ساخت سرویس، در پنجره AddServiceReference از قسمت Advanced وارد برگه تنظیمات شوید. سپس تیک مربوط به قسمت های  Reused Type in referenced assemblies  و Reused Types in specified referenced assemblies را بزنید. بعد از لیست پایین، اسمبلی‌های مربوط به Domain Model و هم چنین Contract‌های سمت سرور را انتخاب نمایید. در این حالت شما از روش Channel Factory برای ساخت سرویس WCF استفاده کرده اید.