نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ذخیره سازی کلید موقتی تولید شده در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی سرور

سیستم data protection به همراه اینترفیسی است به نام IXmlRepository که از آن می‌توان برای مشخص سازی محل ذخیره سازی XML ایی اطلاعات کلید تولید شده استفاده کرد. این امکان هم وجود دارد که این اینترفیس را طوری پیاده سازی کرد تا اطلاعات را درون بانک اطلاعاتی ذخیره کند. به صورت ذیل:
ابتدا کلاس AppDataProtectionKey را به عنوان یک موجودیت جدید به سیستم EF معرفی می‌کنیم:
public class AppDataProtectionKey
{
    public int Id { get; set; }
    public string FriendlyName { get; set; }
    public string XmlData { get; set; }
}
کار این جدول، ذخیره سازی اطلاعات کلید موقتی است تا پس از ری استارت سرور، این اطلاعات از دست نروند و قابلیت بازیابی خودکار را داشته باشند.


سپس آن‌را به Context برنامه به صورت ذیل اضافه می‌کنیم:
 public virtual DbSet<AppDataProtectionKey> AppDataProtectionKeys { get; set; }
با این تنظیمات:
modelBuilder.Entity<AppDataProtectionKey>(builder =>
{
   builder.ToTable("AppDataProtectionKeys");
   builder.HasIndex(e => e.FriendlyName).IsUnique();
});

در ادامه پیاده سازی ویژه‌ی ذیل را از IXmlRepository، که از اطلاعات فوق استفاده می‌کند، تهیه خواهیم کرد:
    public class DataProtectionKeyService : IXmlRepository
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public DataProtectionKeyService(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _serviceProvider.CheckArgumentIsNull(nameof(_serviceProvider));
        }

        public IReadOnlyCollection<XElement> GetAllElements()
        {
            return _serviceProvider.RunScopedContext<ReadOnlyCollection<XElement>>(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                return new ReadOnlyCollection<XElement>(dataProtectionKeys.Select(k => XElement.Parse(k.XmlData)).ToList());
            });
        }

        public void StoreElement(XElement element, string friendlyName)
        {
            // We need a separate context to call its SaveChanges several times,
            // without using the current request's context and changing its internal state.
            _serviceProvider.RunScopedContext(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                var entity = dataProtectionKeys.SingleOrDefault(k => k.FriendlyName == friendlyName);
                if (null != entity)
                {
                    entity.XmlData = element.ToString();
                    dataProtectionKeys.Update(entity);
                }
                else
                {
                    dataProtectionKeys.Add(new AppDataProtectionKey
                    {
                        FriendlyName = friendlyName,
                        XmlData = element.ToString()
                    });
                }
                context.SaveChanges();
            });
        }
    }
در این اینترفیس نحوه‌ی دسترسی به یک context جدید، اندکی متفاوت است از حالت‌های متداول. در اینجا چون می‌خواهیم این کلاس تاثیری را بر روی واحد کار درخواست جاری نگذارد، یک context جدید را برای آن وهله سازی می‌کنیم و از context موجود در طی طول عمر درخواست جاری استفاده نخواهیم کرد.
اطلاعات متدهای سرویس فوق به صورت خودکار توسط سیستم data-protection تامین می‌شوند. تنها کاری را که در اینجا انجام داده‌ایم، گوش فرادادن به این تغییرات و ذخیره سازی آن‌ها در بانک اطلاعاتی است.

مرحله‌ی آخر کار، معرفی این تغییرات به سیستم است که نحوه‌ی انجام آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
        private static void addCustomDataProtection(this IServiceCollection services, SiteSettings siteSettings)
        {
            services.AddScoped<IXmlRepository, DataProtectionKeyService>();
            services.AddSingleton<IConfigureOptions<KeyManagementOptions>>(serviceProvider =>
            {
                return new ConfigureOptions<KeyManagementOptions>(options =>
                {
                    var scopeFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
                    using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
                    {
                        options.XmlRepository = scope.ServiceProvider.GetService<IXmlRepository>();
                    }
                });
            });
            services
                .AddDataProtection()
                .SetDefaultKeyLifetime(siteSettings.CookieOptions.ExpireTimeSpan)
                .SetApplicationName(siteSettings.CookieOptions.CookieName)
                .UseCryptographicAlgorithms(new AuthenticatedEncryptorConfiguration
                {
                    EncryptionAlgorithm = EncryptionAlgorithm.AES_256_CBC,
                    ValidationAlgorithm = ValidationAlgorithm.HMACSHA256
                });
        }
ابتدا محل تامین سرویس IXmlRepository مشخص شده‌است. سپس روش مقدار دهی XmlRepository  را ملاحظه می‌کنید که باید به این صورت باشد. مقدار آن نیز از سرویس DataProtectionKeyService سفارشی ما تامین می‌شود. در انتها طول عمر کلید تولید شده، نام برنامه و الگوریتم‌های مدنظر تنظیم شده‌اند.

همین مقدار تنظیم سبب خواهد شد تا به صورت خودکار اطلاعات موقتی کلیدهای رمزنگاری سیستم data-protection در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و یا بازیابی شوند.

این تغییرات به پروژه‌ی DNTIdentity اعمال شده‌اند.
نظرات مطالب
EF Code First #7

سلام

من هم با نظر شما در مورد بروز رسانی کلید اصلی موافقم.

اما واقعیت متفاوت تره.

من تو یه نرم افزار شماره پرسنلی که نوعش هم عدد صحیح بود کردم کلید اصلی.

بعد از 6 ماه متوجه شدن که شماره پرسنلی یکی از کارمندان رو اشتباه وارد کردن!

البته من از  ef database first استفاده میکردم که اونجا هم مثل بقیه ormها اجازه  update کردن کلید اصلی رو نمیده.

نظرات مطالب
مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
parent-id کلید خارجی است. برای مقدار دهی آن (ثبت اولیه رکورد مرتبط) اگر null پذیر نباشد نیاز است حتما رکورد اشاره کننده به آن وجود خارجی داشته باشد.
به همین دلیل باید در این حالت خاص آن‌را نال پذیر تعریف کرد؛ چون رکورد ریشه، والدی ندارد و کلید خارجی آن نال خواهد بود. همچنین در این حالت خاص مورد بحث ما، کلید خارجی به خود جدول جاری اشاره می‌کند (و اگر نال پذیر نباشد کل رکورد ریشه، در بار اول ثبت آن، قابل ذخیره سازی نیست).
مطالب
Angular CLI - قسمت هفتم - اجرای آزمون‌ها
پروژه‌های Angular CLI در حالت پیش فرض آن‌ها به همراه دو نوع آزمون واحد و آزمون end to end ایجاد می‌شوند. Angular CLI از Karma برای اجرای آزمون‌های واحد استفاده می‌کند و از Protractor برای اجرای آزمون‌های end to end. برای شروع می‌توان از راهنمای آن کمک گرفت:
 > ng test --help
زمانیکه دستور ng test را اجرا می‌کنیم، به صورت خودکار تمام فایل‌های spec.ts.* را یافته و آزمون‌های واحد موجود در آن‌ها را اجرا می‌کند. این نوع فایل‌های ویژه نیز به صورت خودکار، زمانیکه اجزای مختلف Angular را توسط Angular CLI ایجاد می‌کنیم، تولید می‌شوند. به علاوه دستور ng test تغییرات این فایل‌ها را تحت نظر قرار داده و در صورت نیاز، آزمون‌های واحد را مجددا و به صورت خودکار اجرا می‌کند.


یک مثال: بررسی اجرای دستور ng test

یکی از مثال‌های بررسی شده‌ی در این سری را انتخاب و یا حتی یک برنامه‌ی جدید را توسط Angular CLI ایجاد کرده و سپس دستور ng test را در ریشه‌ی این پروژه اجرا کنید. به این ترتیب برنامه به صورت خودکار کامپایل شده و سپس به صورت خودکار آزمون‌های واحد آن‌را که در فایل‌های spec.ts‌.* قرار دارند، اجرا می‌کند. در آخر نتیجه را در مرورگر گزارش می‌دهد:


همانطور که مشخص است، 3 specs, 3 failures داریم. در اینجا می‌توان بر روی لینک Spec List کلیک کرد و لیست آزمون‌های واحد موجود را مشاهده نمود:


هر کدام از عناوین ذکر شده نیز به جزئیات مشکلات آن‌ها، لینک شده‌اند. برای مثال اگر بر روی اولین مورد کلیک کنیم، خطایی مانند «'alert' is not a known element» قابل مشاهده‌است. به این معنا که برای نمونه در قسمت قبل کامپوننت alert را به صفحه اضافه کردیم:
 <alert type="success">Alert success!</alert>
اما اجرا کننده‌ی آزمون‌های واحد اطلاعاتی در مورد آن ندارد؛ از این جهت که آزمون‌های واحد به صورت ایزوله فقط همان کامپوننت خاص برنامه را آزمایش می‌کنند و کاری به وابستگی‌های آن ندارد. به همین جهت فایل src\app\app.component.spec.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { NO_ERRORS_SCHEMA } from '@angular/core';

describe('AppComponent', () => {
  beforeEach(async(() => {
    TestBed.configureTestingModule({
      declarations: [
        AppComponent
      ],
  schemas: [NO_ERRORS_SCHEMA]
    }).compileComponents();
  }));
در اینجا ابتدا ماژول NO_ERRORS_SCHEMA معرفی شده و سپس به قسمت schemas معرفی گشته‌است.
پس از این تغییر، بلافاصله مجدد برنامه کامپایل شده و آزمون‌های واحد آن با موفقیت اجرا می‌شوند (با این فرض که هنوز پنجره‌ی اجرا کننده‌ی دستور ng test را باز نگه داشته‌اید):


تغییر افزودن schemas: [NO_ERRORS_SCHEMA] را باید در مورد تمام فایل‌های spec موجود تکرار کرد.


گزینه‌های مختلف دستور ng test

دستور ng test به همراه گزینه‌های متعددی است که شرح آن‌ها را در جدول ذیل مشاهده می‌کنید:

گزینه
 مخفف  توضیح
 code-coverage--  cc-   تولید گزارش code coverage که به صورت پیش فرض خاموش است. 
 colors--     به صورت پیش فرض فعال است و سبب نمایش رنگ‌های قرمز و سبز، برای آزمون‌های شکست خورده و یا موفق می‌شود. 
 single-run--  sr-   اجرای یکباره‌ی آزمون‌های واحد، بدون فعال سازی گزینه‌ی مشاهده‌ی مداوم تغییرات که به صورت پیش فرض خاموش است. 
 progress--     نمایش جزئیات کامپایل و اجرای آزمون‌های واحد که به صورت پیش فرض فعال است. 
 sourcemaps--  sm-   تولید فایل‌های سورس‌مپ که به صورت پیش فرض فعال است. 
 watch--
 w-   بررسی مداوم تغییرات فایل‌ها و اجرای آزمون‌های واحد به صورت خودکار که به صورت پیش فرض فعال است. 

بنابراین اجرا دستور ng test بدون ذکر هیچ گزینه‌ای به معنای اجرای مداوم آزمون‌های واحد، در صورت مشاهده‌ی تغییراتی در آن‌ها، به کمک Karma است.
همچنین دو دستور ذیل نیز به یک معنا هستند و هر دو سبب یکبار اجرای آزمون‌های واحد می‌شوند:
> ng test -sr
> ng test -w false


اجرای بررسی میزان پوشش آزمون‌های واحد

یکی از گزینه‌های ng test روشن کردن پرچم code-coverage است:
 > ng test --code-coverage
برای آزمایش آن دستور ذیل را در ریشه‌ی پروژه اجرا کنید (که سبب اجرای یکبار برررسی میزان پوشش آزمون‌های واحد می‌شود):
 > ng test -sr -cc
پس از اجرای این آزمون ویژه، پوشه‌ی جدیدی به نام coverage در ریشه‌ی پروژه‌ی جاری تشکیل می‌شود. فایل index.html آن‌را در مرورگر باز کنید تا بتوان گزارش تولید شده را مشاهده کرد:


کار این آزمون بررسی قسمت‌های مختلف برنامه و ارائه گزارشی است که مشخص می‌کند آیا آزمون‌های واحد نوشته شده تمام انشعابات برنامه را پوشش می‌دهند یا خیر؟ برای مثال اگر در متدی if/else دارید، آیا فقط قسمت if را پوشش داده‌اید و یا آیا قسمت else هم در آزمون‌های واحد، بررسی شده‌است.


اجرای آزمون‌های end to end

هدف از ساخت یک برنامه ... استفاده‌ی از آن توسط دیگران است؛ اینجا است که آزمون‌های end to end مفهوم پیدا می‌کنند. در آزمون‌های e2e رفتار برنامه همانند حالتی که یک کاربر از آن استفاده می‌کند، بررسی می‌شود (برای مثال باز کردن مرورگر، لاگین و مرور صفحات). برای این منظور، Angular CLI  در پشت صحنه از Protractor برای این نوع آزمون‌ها استفاده می‌کند.  
برای مشاهده‌ی راهنما و گزینه‌های مختلف مرتبط با آزمون‌های e2e، می‌توان دستور ذیل را صادر کرد:
 >ng e2e --help
البته با توجه به اینکه این دستور کار توزیع برنامه را نیز انجام می‌دهد، تمام گزینه‌های ng serve نیز در اینجا صادق هستند، به علاوه‌ی موارد ذیل:

 گزینه  مخفف توضیح
 config--  c-   به فایل کانفیگ آزمون‌های e2e اشاره می‌کند که به صورت پیش‌فرض همان protractor.conf.js واقع در ریشه‌ی پروژه‌است. 
 element-explorer--  ee-   بررسی و دیباگ protractor از طریق خط فرمان 
 serve--  s-   کامپایل و توزیع برنامه بر روی پورتی اتفاقی (حالت پیش فرض آن true است) 
 specs--  sp-   پیش فرض آن بررسی تمام specهای موجود در پروژ‌ه‌است. اگر نیاز به لغو آن باشد می‌توان از این گزینه استفاده کرد. 
 webdriver-update--  wu- به روز رسانی web driver که به صورت پیش فرض فعال است. 

بنابراین زمانیکه دستور ng e2e صادر می‌شود، به معنای کامپایل، توزیع برنامه بر روی پورتی اتفاقی و اجرای آزمون‌ها است.

از این جهت که این نوع آزمون‌ها، وابسته‌ی به جزئی خاص از برنامه نیستند، حالت عمومی داشته و فایل‌های spec آن‌ها را می‌توان در پوشه‌ی e2e واقع در ریشه‌ی پروژه، یافت. برای مثال در قسمتی از آن کار یافتن متن نمایش داده شده‌ی در صفحه‌ی اول سایت انجام می‌شود
getParagraphText() {
    return element(by.css('app-root h1')).getText();
}
و سپس در فایل spec آن بررسی می‌کند که آیا مساوی app works هست یا خیر؟
 expect(page.getParagraphText()).toEqual('app works!');

برای آزمایش آن دستور ng e2e را در ریشه‌ی پروژه صادر کنید. همچنین دقت داشته باشید که در این حالت نیاز است به اینترنت نیز متصل باشد؛ چون از chromedriver api گوگل نیز استفاده می‌کند. در غیراینصورت خطای ذیل را دریافت خواهید کرد:
 Error: getaddrinfo ENOTFOUND chromedriver.storage.googleapis.com chromedriver.storage.googleapis.com:443
مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت هفتم - مدیریت اجرای چندین کانتینر به هم وابسته
تا اینجا نحوه‌ی اجرای برنامه‌ها، وب سرورها و حتی بانک‌های اطلاعاتی را توسط داکر بررسی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم یک برنامه و بانک اطلاعاتی مخصوص آن‌را داخل یک کانتینر اجرا کنیم و برای این منظور از ابزار ساده کننده‌ی docker-compose استفاده خواهیم کرد.


docker-compose چیست؟

فرض کنید برنامه‌ی ما، از یک قسمت منطق خود برنامه و قسمت دیگر بانک اطلاعاتی آن تشکیل شده‌است. در این حالت برای توزیع آن توسط کانتینرها، نیاز به دو کانتینر مجزا خواهد بود؛ یکی برای برنامه و دیگری برای بانک اطلاعاتی:
dockerrun --name db`
-d `
-p 3306:3306 `
-e MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw `
-v db:/var/lib/mysql`
mysql

dockerinspect db # extract ipaddress

dockerrun --name web `
-d `
-p 8080:80 `
-e MY_DB_PORT=3306 `
-e MY_DB_HOST=? `
-v /my/php/app:/usr/share/nginx/html `
nginx
تمام این دستورات را به همراه یک ` نیز مشاهده می‌کنید. این روشی است که از آن برای چندسطری کردن دستورات در PowerShell استفاده می‌شود.
- دستور اول مطابق توضیحات قسمت قبل، یک بانک اطلاعاتی MySQL را در پس زمینه، با نام db که در آن، پورت 3306 میزبان به پورت 3306 کانتینر نگاشت شده‌است و همچنین بانک اطلاعاتی آن در یک volume نامدار به نام db با مسیر نگاشت شده‌ی به /var/lib/mysql/ داخل کانتینر ایجاد می‌شود، اجرا می‌کند.
- دستور دوم کار استخراج اطلاعات این کانتینر را انجام می‌دهد که شامل آدرس IP آن نیز می‌باشد. از این IP در برنامه‌ی وب استفاده خواهیم کرد.
- دستور سوم مطابق توضیحات قسمت پنجم، یک وب سرور nginx را برای هاست یک برنامه‌ی PHP که در آن پورت 8080 میزبان به پورت 80 کانتینر نگاشت شده‌است و همچنین فایل‌های آن از مسیر /my/php/app/ میزبان به مسیر /usr/share/nginx/html/ داخل کانتینر نگاشت و تامین می‌شوند، اجرا می‌کند. در اینجا از پارامتر e برای تعریف یک سری متغیر محیطی مانند شماره‌ی پورت و IP کانتینر اجرا کننده‌ی mysql، استفاده شده‌است.

در این مثال دو کانتینر به هم وابسته را اجرا کرده‌ایم و برای اجرای کانتینر دوم، نیاز است حداقل IP کانتینر اول را دانست و در قسمت MY_DB_HOST مقدار دهی کرد. روش دیگری نیز برای مدیریت ساده‌تر اجرای چندین کانتینر به هم وابسته توسط ابزاری به نام docker-compose وجود دارد. اگر از Dockerfile (که آن‌را در قسمت پنجم معرفی کردیم) جهت ایجاد Imageهای سفارشی بکار می‌رود، فایل docker-compose.yml، کار خودکار سازی ایجاد و اجرای چندین کانتینر را انجام می‌دهد که با قالب YAML تعریف می‌شود:
version: '2'
services:
    db:
         image: mysql
         ports:
             -3306:3306
         environment:
             -MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw
         volumes:
             -db:/var/lib/mysql

    web:
         image: nginx
         ports:
             -8080:80
         environment:
             -MY_DB_PORT=3306
             -MY_DB_HOST=db
         volumes:
             -/my/php/app:/usr/share/nginx/html
همانطور که مشاهده می‌کنید، هرچند قالب آن اندکی متفاوت شده‌است، اما در اصل با دستورات docker ای که در ابتدا معرفی کردیم، تفاوتی ندارد. محتوای فوق را در یک فایل متنی ویژه به نام docker-compose.yml ذخیره و آن‌را به ابزار خط فرمان دیگری به نام docker-compose معرفی می‌کنیم.
در ابتدای این فایل، شماره نگارش قالب YAML مورد استفاده، مشخص شده‌است. در این نگارش، به کانتینرها، services گفته می‌شود که در اینجا دو سرویس db و web را مشاهده می‌کنید. در فایل‌های yml، فضاهای خالی و indentations مهم هستند و بر این اساس است که کانتینرها و سپس مشخصات این کانتینرها، تمیز داده می‌شوند.


راه اندازی TeamCity به کمک فایل docker-compose.yml آن

در اینجا محتویات فایل docker-compose.yml مخصوص راه اندازی TeamCity را مشاهده می‌کنید که از سه کانتینر تشکیل شده‌است و از بانک اطلاعاتی postgres استفاده می‌کند:
version: '2'
services:
    teamcity:
        image: sjoerdmulder/teamcity
        ports:
            - 8111:8111
    teamcity-agent:
        image: sjoerdmulder/teamcity-agent
        environment:
            - TEAMCITY_SERVER=http://teamcity:8111
    postgres:
        image: postgres
        environment:
            - POSTGRES_DB=teamcity
در این تنظیمات، پورت 8111 میزبان به پورت 8111 کانتینر teamcity نگاشت شده‌است. در ادامه teamcity-agent نیاز به IP این کانتینر را دارد (یک build-server است). زمانیکه چندین کانتینر را توسط فایل docker-compose.yml راه اندازی می‌کنیم، داکر یک شبکه‌ی ایزوله (private network) را نیز برای اینکار مهیا می‌کند. داخل این شبکه‌ی ایزوله، یک DNS سرور توکار نیز وجود دارد که امکان دسترسی به کانتینرهای مختلف را از طریق نام کانتینرهای آن‌ها میسر می‌کند. به همین جهت است که مقدار TEAMCITY_SERVER، به http://teamcity:8111 تنظیم شده‌است و دقیقا از نام کانتینر teamcity برای یافتن IP آن استفاده می‌کند. همچنین باید دقت داشت در این آدرس، عدد 8111 به پورت داخل کانتینر teamcity اشاره می‌کند و نه به پورت میزبان. کانتینرها از طریق آدرس IP و پورت خودشان با هم در تماس هستند. پورت میزبان 8111، صرفا جهت فراخوانی teamcity از طریق سیستم میزبان مشخص شده‌است.


در ادامه برای کار با آن، ابتدا این محتویات را به صورت یک فایل متنی docker-compose.yml ذخیره کنید. سپس از طریق خط فرمان به پوشه‌ی آن وارد شده و دستور docker-compose up را صادر کنید. docker-compose یکی دیگر از ابزارهای خط فرمان نصب شده‌ی به همراه داکر است و پارامتر up آن کار راه اندازی و اجرای کانتینرهای ذکر شده‌ی در فایل yml موجود را انجام می‌دهد. نام پوشه‌ای که این فایل در آن قرار دارد، به عنوان نام پروژه‌ی مشترک بین این کانتینرها در گزارشات آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
پس از صدور این فرمان، ابتدا تمام imageهای ذکر شده‌ی در فایل yml دریافت می‌شوند (سه image در اینجا) و هر سه کانتینر راه اندازی می‌شوند. اکنون می‌توان در سیستم میزبان به آدرس http://localhost:8111 مراجعه کرد و از برنامه‌ی teamcity استفاده نمود. البته صفحه‌ی ابتدایی آن کار تنظیمات بانک اطلاعاتی آن‌را انجام می‌دهد و جائیکه در مورد database type سؤال می‌پرسد می‌توان postgres را انتخاب کرد و سپس در ذیل آن مقدار database host را نیز postgres وارد می‌کنیم. علت آن‌را نیز پیشتر توضیح دادیم. postgres در اینجا نام کانتینر نیز هست و ذکر نام آن، با ذکر IP مرتبط با آن کانتینر، یکی است. نام بانک اطلاعاتی را teamcity وارد کنید (مطابق تنظیمات فایل yml فوق) و نام کاربری آن نیز postgres است؛ بدون کلمه‌ی عبور. البته می‌شد در فایل yml فوق، متغیر محیطی POSTGRES_PASSWORD=xyz را نیز تنظیم کرد و سپس از آن در اینجا استفاده نمود.


docker-compose و ایجاد شبکه‌های ایزوله

توسط دستور docker network ls می‌توان لیست شبکه‌های مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker را مشاهده کرد (و همچنین سایر network adapters موجود). اگر این دستور را اجرا کنید، کارت شبکه‌ی مجازی متناظر با شبکه‌ی خصوصی teamcity_default را که پیشتر در مورد آن توضیح داده شد، می‌توانید مشاهده کنید. این teamcity در اینجا همان نام پروژه و یا در اصل نام پوشه‌ای است که فایل docker-compose را از آنجا اجرا کردیم.
برای دریافت اطلاعات بیشتری در مورد این کارت شبکه‌ی به خصوص، می‌توان دستور docker network inspect teamcity_default را صادر کرد. یکی از قسمت‌های خروجی این گزارش، لیست کانتینرهایی است که هم اکنون به این شبکه متصل هستند؛ که در اینجا teamcity و بانک اطلاعاتی آن است.
مزیت ایجاد یک شبکه‌ی خصوصی مخصوص کانتینرهای به هم پیوسته، علاوه بر سادگی تشکیل فایل docker-compose آن‌ها با اشاره‌ی به نام کانتینرها، بجای ذکر مستقیم آدرس IP هر کدام، ایزوله ساختن این شبکه، از شبکه‌ی پیش‌فرض docker و بالا بردن میزان امنیت سایر کانتینرهایی است که هم اکنون از آن شبکه استفاده می‌کنند.


docker-compose و ایجاد DNS Server توکار

همانطور که عنوان شد، در این شبکه‌ی خصوصی ویژه‌ی کانتینرهای به هم پیوسته که توسط docker-compse اجرا و مدیریت شده‌اند، می‌توان از نام containerها بجای آدرس IP آن‌ها استفاده کرد و این مورد با وجود یک DNS Server توکار در این شبکه میسر شده‌است. برای آزمایش بیشتر این قابلیت، ابتدا دستور docker ps را صادر می‌کنیم تا نام کانتینرهای در حال اجرا را بدست بیاوریم. سپس سعی می‌کنیم پروسه‌ی bash shell داخل کانتینر بانک اطلاعاتی را اجرا کنیم:
docker ps
docker exec -it teamcity_postgres_1 bash
#exit
استفاده از docker exec یک روش است برای دسترسی به shell این کانتینر در حال اجرا؛ روش دیگر، استفاده از خود docker-compse می‌باشد که در این حالت، کار با آن ساده‌تر است:
 docker-compose exec postgres bash
در اینجا نیازی به ذکر سوئیچ it نیست؛ چون مقدار پیش‌فرض آن است و همچنین دیگر نیازی به اجرای docker ps برای یافتن نام کانتینری هم نیست و مستقیما می‌توان از نام‌های سرویس‌هایی که در فایل docker-compose.yml تعریف شده‌اند، استفاده کرد.
پس از دسترسی به شل، دستور زیر را اجرا کنید:
#ping teamcity
#exit
مشاهده خواهید کرد که این کانتینر می‌تواند کانتینر دیگری را صرفا با ذکر نام آن، ping کند.

یک نکته: اگر بخواهیم از وضعیت بانک‌های اطلاعاتی postgres توسط برنامه‌ی psql آن گزارش بگیریم نیز روش اجرای آن به همین صورت است:
docker-compose exec postgres psql -U postgres
postgres=#\l
postgres=#\q


اتصال یک کانتینر خارج از شبکه‌ی مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose به آن

فرض کنید می‌خواهید کانتینر کم حجم لینوکس alpine را اجرا کنید و توسط آن به شبکه‌ی مجازی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose متصل شوید. روش آن به صورت زیر است:
 docker run --name apline -it --rm --net teamcity_default alpine sh
در اینجا توسط سوئیچ net، می‌توان نام شبکه‌ی مجازی را که نیاز است به آن متصل شویم، ذکر کرد. نام teamcity_default نیز از طریق اجرای دستور docker netwrok ls بدست آمده‌است.
این دستور، کانتینر لینوکس alpine را در حالت interactive جهت اجرای shell آن، راه اندازی می‌کند. سپس به شبکه‌ی مجازی teamcity_default متصل می‌شود. برای آزمایش این اتصال، در این shell راه اندازی شده، دستور ping teamcity را می‌توان صادر کرد. همچنین از داخل کانتینر teamcity نیز می‌توان این کانتینر را با نام آن ping کرد.


راه اندازی مجدد کانتینرها توسط docker-compose

اگر دستور docker-compose ps را دقیقا در پوشه‌ای که فایل yml آن قرار دارد اجرا کنیم، می‌توان گزارشی را صرفا از وضعیت کانتینرهای مرتبط با این فایل yml بدست آورد. دستور docker ps، لیست وضعیت تمام کانتینرهای در حال اجرای موجود را بر می‌گرداند. اکنون فرض کنید یکی از کانتینرهای اجرای شده‌ی توسط docker-compose، دیگر در حال اجرا نیست. برای راه اندازی مجدد آن می‌توان از دستور docker-compose start teamcity-agent استفاده کرد. همچنین دستور docker-compose logs teamcity-agent، لیست آخرین لاگ‌های مرتبط با یک کانتینر را بر می‌گرداند که می‌تواند برای رفع اشکال بسیار مفید باشد.


حذف کانتینرهای به هم پیوسته‌ی ایجاد شده‌ی توسط docker-compose

در ذیل ابتدا یک سری دستور را جهت مشاهده‌ی وضعیت سیستم مشاهده می‌کنید. سپس دستور docker-compose stop، کار متوقف کردن کانتینرهای مرتبط با فایل yml آن‌را انجام می‌دهد. دستور docker-compose rm -v، علاوه بر حذف این کانتینرها، volumeهای بانک‌های اطلاعاتی مرتبط را نیز حذف می‌کند. در آخر دستور docker-compose down، شبکه‌ی مجازی مرتبط را نیز حذف خواهد کرد. سپس مجددا از وضعیت سیستم گزارش گیری شده‌است.
 docker ps
docker-compose ps
docker volume ls
docker network ls

docker-compose stop
docker-compose rm -v
docker-compose down

docker ps -a
docker volume ls
docker network ls


اجرای پروژه‌ی ASP.NET Core Music Store توسط docker-compose

پروژه‌ی معروف Music Store مایکروسافت را به همراه فایل docker-compose.windows.yml آن، در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. محتوای این فایل نیز به صورت زیر است:
version: '3'
services:
  db:
    image: microsoft/mssql-server-windows-developer
    environment:
      sa_password: "Password1"
      ACCEPT_EULA: "Y"
    ports:
      - "1433:1433" # REMARK: This is currently required, needs investigation
    healthcheck:
      test: [ "CMD", "sqlcmd", "-U", "sa", "-P", "Password1", "-Q", "select 1" ]
      interval: 1s
      retries: 30
web:
    build:
      context: .
      dockerfile: Dockerfile.windows
    environment:
      - "Data:DefaultConnection:ConnectionString=Server=db,1433;Database=MusicStore;User Id=sa;Password=Password1;MultipleActiveResultSets=True"
    depends_on:
      - db
    ports:
      - "5000:5000"
در اینجا تعریف دو کانتینر را مشاهده می‌کنید:
- کانتینر db که بر اساس image مخصوص mssql-server-windows-developer راه اندازی می‌شود. تنظیمات آن نیز بسیار شبیه به مطلب «کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت ششم - کار با بانک‌های اطلاعاتی درون Containerها» است که پیشتر در مورد آن بحث کردیم.
- کانتینر web آن که از فایل Dockerfile.windows برای build سپس publish و در آخر run خودکار این برنامه‌ی ASP.NET Core، کمک می‌گیرد. در اینجا context به پوشه‌ی جاری اشاره می‌کند. در قسمت تنظیمات بانک اطلاعاتی آن، استفاده‌ی از نام کانتینر db را در قسمت رشته‌ی اتصالی مشاهده می‌کنید. قسمت depends_on آن ترتیب اجرای این کانتینرها را مشخص می‌کند. یعنی ابتدا باید کانتینر db اجرا شود و سپس web.
محتوای فایل Dockerfile.windows آن نیز به صورت زیر است که بر اساس دستورات NET Core CLI. تهیه شده‌است:
FROM microsoft/dotnet-nightly:2.0-sdk-nanoserver
SHELL ["powershell", "-Command", "$ErrorActionPreference = 'Stop'; $ProgressPreference = 'SilentlyContinue';"]
ENV NUGET_XMLDOC_MODE skip
ENV DOTNET_SKIP_FIRST_TIME_EXPERIENCE 1
RUN New-Item -Path \MusicStore\samples\MusicStore -Type Directory
WORKDIR app
ADD samples/MusicStore/MusicStore.csproj samples/MusicStore/MusicStore.csproj
ADD build/dependencies.props build/dependencies.props
ADD NuGet.config .
RUN dotnet restore --runtime win10-x64 .\samples\MusicStore
ADD samples samples
RUN dotnet publish --output /out --configuration Release --framework netcoreapp2.0 --runtime win10-x64 .\samples\MusicStore
FROM microsoft/dotnet-nightly:2.0-runtime-nanoserver
WORKDIR /app
COPY --from=0 /out .
EXPOSE 5000
ENV ASPNETCORE_URLS http://0.0.0.0:5000
CMD dotnet musicstore.dll
روش اجرای آن‌را نیز به صورت زیر بیان کرده‌است:
docker-compose -f .\docker-compose.windows.yml build
docker-compose -f .\docker-compose.windows.yml up
البته باید دقت داشت که اجرای فرمان up، به صورت خودکار کار build را هم انجام می‌دهد. پس از اجرای آن، برنامه را بر روی پورت 5000 می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
React 16x - قسمت 4 - کامپوننت‌ها - بخش 1 - کار با عبارات JSX
برپایی پروژه‌ی ایجاد اولین کامپوننت React

در اینجا برای بررسی مقدماتی کامپوننت‌ها، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-04
> cd sample-04
> npm start
اکنون در ادامه اولین کاری را که انجام می‌دهیم، نصب توئیتر بوت استرپ 4 است تا بتوانیم توسط امکانات آن، ظاهر بهتری را برای برنامه‌ی تهیه شده تدارک ببینیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های `+ctrl را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
این دستور علاوه بر نصب بوت استرپ 4.3.1 (آخرین نگارش موجود در زمان نگارش این مطلب)، به دلیل ذکر سوئیچ save، مدخل آن‌را نیز به فایل package.json برنامه اضافه می‌کند.
پس از اجرای این دستور، ممکن است پیام‌های اخطاری مانند «requires a peer of jquery@1.9.1 - 3 but none is installed» را نیز مشاهده کنید که مهم نیستند. چون در اینجا صرفا از امکانات CSS ای بوت استرپ استفاده خواهیم کرد و کاری با jQuery نداریم. محل نصب آن نیز پوشه‌ی node_modules\bootstrap برنامه است.

سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.


ایجاد اولین کامپوننت React

در پوشه‌ی src برنامه، پوشه‌ی جدیدی را به نام components ایجاد می‌کنیم و تمام کامپوننت‌های خود را در آن قرار خواهیم داد. سپس داخل این پوشه، یک فایل جدید و خالی را به نام counter.jsx ایجاد می‌کنیم. پسوند این فایل jsx است و نام فایل‌های کامپوننت‌ها را نیز camel case وارد می‌کنیم؛ یعنی اولین حرف اولین واژه‌ی وارد شده، با حروف کوچک و تمام واژه‌های پس از آن با حروف بزرگ شروع خواهند شد مانند coolApp. مزیت استفاده‌ی از پسوند jsx نسبت به js، فراهم شدن امکانات مخصوص React در VSCode است.
در ابتدای فایل counter.jsx، نیاز است وابستگی‌های React را import کنیم. اگر از قسمت اول بخاطر داشته باشید، «simple react snippets» را نیز در VSCode نصب کردیم. به کمک آن می‌تواند این نوع importها را ساده‌تر وارد کرد. برای این منظور imrc را تایپ کرده و سپس دکمه‌ی tab را فشار دهید.  به این ترتیب یک سطر زیر به صورت خودکار تولید می‌شود:
import React, { Component } from 'react';
پس از این سطر، cc را تایپ کرده و سپس دکمه‌ی tab را فشار دهید تا ساختار کلاس یک کامپوننت React تولید شود. همان لحظه‌ای که این ساختار تولید می‌شود، اگر دقت کنید دو کرسر در صفحه ظاهر شده‌اند که با تایپ نام کامپوننت، نام کلاس و نام export آن‌را تکمیل می‌کنند. نام این کامپوننت را Counter که با حروف بزرگ شروع می‌شود، وارد می‌کنیم. اکنون کدهای آن را به نحو زیر ویرایش می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    return <h1>Hello world!</h1>;
  }
}

export default Counter;
مفهوم ساختار یک چنین کلاس و export ای را در قسمت قبل با معرفی کلاس‌ها، ارث بری، ماژول‌ها و همچنین exportهای آن‌ها بررسی کردیم. البته در قسمت قبل، export default class را مشاهده کردید و در اینجا بجای آن، سطر آخر این ماژول به export default ختم شده‌است که روش دیگری برای تعریف این export است.
خروجی متد render در اینجا، یک رشته‌ی معمولی نیست؛ بلکه یک عبارت jsx است که در قسمت اول معرفی شد. این عبارت در نهایت توسط کامپایلر Babel به معادل React.createElement ترجمه می‌شود. به همین جهت نیاز است تا import React را در ابتدای این ماژول درج کرد؛ هرچند به ظاهر به صورت مستقیم از آن استفاده نمی‌کنیم.

تا اینجا این کامپوننت در UI برنامه نمایش داده نمی‌شود. به همین جهت به فایل index.js مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
- ابتدا نیاز است تا شیء Counter را در اینجا import کنیم و چون خروجی پیش‌فرض است، نیازی به ذکر {} برای معرفی آن نیست:
import Counter from "./components/counter";
- سپس در سطر ReactDOM.render، بجای رندر کامپوننت App، کامپوننت Counter را ذکر می‌کنیم:
 ReactDOM.render(<Counter />, document.getElementById("root"));
اکنون برنامه هر زمانیکه به المان جدید Counter برسد، بجای آن به متد render کامپوننت متناظر مراجعه کرده و خروجی آن‌را رندر می‌کند. پس از این تغییر اگر به مرورگر مراجعه کنید، خروجی hello world را مشاهده خواهید کرد.


درج چند عنصر در عبارات JSX

می‌خواهیم در کامپوننت Counter، یک دکمه را نیز نمایش دهیم. برای انجام اینکار، به نحو زیر عمل می‌کنیم:
  render() {
    return <h1>Hello world!</h1><button>Increment</button>;
  }
در این حالت هم در VSCode و هم در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، خطای «JSX expressions must have one parent element» ظاهر می‌شود.
عبارات JSX در نهایت باید تبدیل به متد React.createElement شوند. اولین پارامتر این متد، نوع المانی است که قرار است ایجاد شود که در اینجا h1 است. اما در اینجا دو المان را داریم. در این حالت Babel نمی‌داند که چگونه باید یک چنین عبارتی را به React.createElement ترجمه کند. یک راه حل این است که کل این عبارت را داخل یک div قرار داد:
  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Hello world!</h1>
        <button>Increment</button>
      </div>
    );
در اینجا فرمت چند سطری return، توسط افزونه‌ی Prettier که در قسمت اول معرفی شد، پس از ذخیره‌ی فایل، به صورت خودکار اعمال شده‌است. همچنین اگر دقت کنید یک () جدید را نیز مشاهده می‌کنید. علت آن مقابله با automatic semicolon insertion است (درج ; خودکار). در جاوا اسکریپت اگر یک return را داشته باشید و پس از آن در همان سطر، چیزی درج نشده باشد، یک سمی‌کالن را به صورت خودکار درج/تفسیر می‌کند. به این ترتیب عبارت JSX چند سطری درج شده‌ی در سطرهای بعد از return، دیده نخواهد شد؛ یعنی چیزی شبیه به عبارات زیر تفسیر می‌شود:
return ;
  <div></div>
برای رفع این مشکل باید دقیقا جلوی واژه‌ی کلیدی return، یک پرانتز را باز کرد و آن‌را پس از خاتمه‌ی عبارت JSX، بست (که البته افزونه‌ی Prettier اینکار را به صورت خودکار برای شما انجام می‌دهد):
return (
  <div></div>
);
نکته 1: بدیهی است زمانیکه المان‌های درج شده را درون یک div محصور کردیم، به همین نحو نیز در DOM اصلی ظاهر خواهند شد. اگر علاقمند نیستید که این div در خروجی نهایی رندر شود، می‌توان بجای آن از React.Fragment استفاده کرد که هیچ نوع المان اضافه‌تری را در DOM بجای آن درج نمی‌کند:
    return (
      <React.Fragment>
        <h1>Hello world!</h1>
        <button>Increment</button>
      </React.Fragment>
    );

نکته 2: در VSCode برای ویرایش همزمان ابتدا و انتهای یک تگ (برای مثال ویرایش همزمان عبارت div در اینجا و تبدیل آن به React.Fragment در دو قسمت)، عبارت آن تگ را انتخاب کرده و سپس دکمه‌های ctrl+d را فشار دهید تا بتوانید همزمان هر دو عبارت انتخاب شده را با هم ویرایش کنید. به اینکار multi-cursor editing می‌گویند.


نمایش پویای اطلاعات در عبارات JSX

در ادامه بجای نمایش عبارت ثابت «Hello world»، می‌خواهیم آن‌را به صورت پویا تنظیم کنیم. برای این منظور یک خاصیت جدید را در کلاس جاری، به نام state تعریف کرده و آن‌را با یک شیء، مقدار دهی می‌کنیم. state، یک خاصیت ویژه در کامپوننت‌های React است و بیانگر داده‌هایی است که آن کامپوننت نیاز دارد. این داده‌ها می‌توانند یک key/value ساده باشند و یا حتی value تعریف شده نیز می‌تواند یک شیء پیچیده باشد.
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0
  };

  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <span>{this.state.count}</span>
        <button>Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default Counter;
در اینجا خاصیت state را با شیءای که حاوی key/value مساوی count با مقدار صفر است، مقدار دهی کرده‌ایم. سپس برای نمایش این اطلاعات در عبارت JSX، از یک {} استفاده می‌شود. داخل {}‌ها می‌توان هر نوع عبارت مجاز جاوا اسکریپتی را درج کرد. برای مثال با this شروع می‌کنیم که بیانگر اشاره‌گری به وهله‌ای از شیء جاری است. سپس می‌توان توسط آن به خاصیت state و سپس کلید count شیء منتسب به آن دسترسی یافت. به این ترتیب عدد صفر، در کنار دکمه‌ای با برچسب Increment، در مرورگر ظاهر خواهد شد.

همانطور که عنوان شد در بین {}‌ها می‌توان هر نوع عبارت مجاز جاوا اسکریپتی را ذکر کرد و عبارت چیزی است که مقداری را بازگشت می‌دهد. بنابراین عبارتی مانند {2+2} را نیز می‌توان در اینجا بکار برد و یا حتی در اینجا می‌توان متدی را فراخوانی کرد که مقداری را بازگشت می‌دهد:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0
  };

  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <span>{this.formatCount()}</span>
        <button>Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
  }

  formatCount() {
    const { count } = this.state; // Object Destructuring
    return count === 0 ? "Zero" : count;
  }
}

export default Counter;
در این مثال می‌خواهیم اگر مقدار count مساوی صفر بود، بجای عدد صفر، واژه‌ی Zero را نمایش دهد. به همین جهت این منطق را به یک متد مانند formatCount منتقل کرده و سپس آن‌را به صورت {()this.formatCount}، فراخوانی کرده و نمایش می‌دهیم.
در متد formatCount حتی می‌توان عبارات JSX را نیز بجای یک رشته‌ی ساده، بازگشت داد:
  formatCount() {
    const { count } = this.state; // Object Destructuring
    return count === 0 ? <h1>Zero</h1> : count;
  }


مقدار دهی ویژگی‌های عناصر در عبارات JSX

فرض کنید یک المان img را به عبارت JSX کلاس Counter اضافه کرده‌ایم. اکنون می‌خواهیم ویژگی src آن‌را مقدار دهی کنیم. در اینجا هر چیزی که بین "" قرار گیرد، به صورت یک رشته‌ی ثابت پردازش می‌شود. برای تنظیم آن به یک متغیر، ابتدا خاصیت state را به صورت زیر جهت درج imageUrl، ویرایش می‌کنیم:
  state = {
    count: 0,
    imageUrl: "/logo192.png"
  };
پس از آن عبارت مقدار خاصیت this.state.imageUrl را توسط یک {}، به ویژگی src تصویر نسبت می‌دهیم:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <img src={this.state.imageUrl} alt="" />
        <span>{this.formatCount()}</span>
        <button>Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
  }

مقدار دهی class و style المان‌ها، نسبت به مقدار دهی attributes که مشاهده کردید، اندکی متفاوت است؛ از این جهت که در نهایت یک عبارت JSX توسط کامپایلر Babel به معادل جاوا اسکریپتی آن ترجمه می‌شود و اگر در اینجا به عنوان مثال از ویژگی class استفاده شود، چون نام class، یک نام و واژه‌ی کلیدی از پیش معین شده‌ی جاوا اسکریپتی است، امکان استفاده‌ی از آن در اینجا وجود ندارد. به همین جهت در React برای تنظیم ویژگی class عناصر، از className استفاده می‌شود:
    return (
      <React.Fragment>
        <img src={this.state.imageUrl} alt="" />
        <span className="badge badge-primary m-2">{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
در اینجا اعمال یک سری از کلاس‌های بوت استرپ را که در ابتدای مطلب به پروژه اضافه کردیم، به ویژگی‌های className المان‌های span و button مشاهده می‌کنید.
تا اینجا اگر فایل کامپوننت Counter را ذخیره کنید، خروجی ذیل در مرورگر ظاهر خواهد شد:


روش مقدار دهی ویژگی style نیز متفاوت است. در اینجا React انتظار دارد تا شیءای را که به صورت زیر تشکیل می‌شود:
  styles = {
    fontSize: 50,
    fontWeight: "bold"
  };
به صورت {this.styles} به ویژگی style انتساب دهیم:
    return (
      <React.Fragment>
        <img src={this.state.imageUrl} alt="" />
        <span style={this.styles} className="badge badge-primary m-2">
          {this.formatCount()}
        </span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
      </React.Fragment>
    );
نحوه‌ی تشکیل خاصیت styles، بر اساس ذکر خواص CSS، به صورت خواصی camel-case است؛ مانند fontSize. در اینجا عدد 50 توسط react به صورت خودکار به 50px تبدیل می‌شود.
اعمال این styles نمونه، یک چنین خروجی را به همراه خواهد داشت:


مزیت تعریف شیء styles به صورت یک خاصیت در کلاس، امکان استفاده‌ی مجدد از آن در سایر المان‌ها است. اگر چنین چیزی مدنظر شما نیست، می‌توان این شیء را به صورت inline هم تعریف کرد:
<button style={{ fontSize: 30 }} className="btn btn-secondary btn-sm">
در اینجا، ابتدا یک {} درج می‌شود تا بیانگر نمایش دریافت یک عبارت معتبر جاوا اسکریپتی باشد. سپس داخل آن یک {} دیگر نیز قرار گرفته‌است که بیانگر تعریف یک شیء جاوا اسکریپتی است و در این حالت باید با نحوه‌ی تشکیل عناصر شیء style مورد نظر React که به صورت caml-case هستند، تطابق داشته باشد.


مقدار دهی پویای ویژگی className عناصر در عبارات JSX

در ادامه می‌خواهیم اگر مقدار count مساوی صفر بود، span ای که هم اکنون با یک badge آبی (با کلاس badge-primary) نمایش داده می‌شود، زرد رنگ (با کلاس badge-warning) شود و در غیراینصورت آبی رنگ. بنابراین می‌خواهیم بر اساس مقدر count، مقدار کلاس‌های انتسابی به className را به صورت پویا تغییر دهیم و این الگویی است که در برنامه‌های واقعی بسیار استفاده می‌شود:
  render() {
    let classes = "badge m-2 badge-";
    classes += this.state.count === 0 ? "warning" : "primary";

    return (
      <React.Fragment>
        <img src={this.state.imageUrl} alt="" />
        <span style={this.styles} className={classes}>
          {this.formatCount()}
        </span>
        <button style={{ fontSize: 30 }} className="btn btn-secondary btn-sm">
          Increment
        </button>
      </React.Fragment>
    );
برای این منظور متغیر classes را تعریف کرده‌ایم که در ابتدا با مقادیری که ثابت هستند، مقدار دهی شده‌اند. سپس بر اساس مقدار this.state.count، مقدار مشخص warning و یا primary به این رشته افزوده می‌شود. در آخر هم از این متغیر به صورت className={classes} استفاده شده‌است؛ با این خروجی:


البته باید دقت داشت که می‌توان منطق تشکیل متغیر classes را به یک متد، جهت خلوت سازی متد render نیز منتقل کرد. برای این کار، دو سطر مرتبط با متغیر classes را در VSCode انتخاب کنید. سپس یک آیکن لامپ مانند ظاهر می‌شود که با کلیک بر روی آن، منوی extract to method نیز قابل انتخاب است:
  render() {
    let classes = this.getBadgeClasses();
    // ...
  }

  getBadgeClasses() {
    let classes = "badge m-2 badge-";
    classes += this.state.count === 0 ? "warning" : "primary";
    return classes;
  }
البته در اینجا می‌توان متغیر classes را نیز حذف کرد و مستقیما متد getBadgeClasses را مورد استفاده قرار داد:
<span style={this.styles} className={this.getBadgeClasses()}>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-04-part01.zip
مطالب
استفاده از Re-Captcha
در اینجا استفاده از re-CAPTCHA برای ASP.Net و در اینجا برای ASP.Net MVC با استفاده از سرویس گوگل نسخه 1 آن آشنا شدید. در این مقاله می‌خواهیم توضیحاتی را در مورد دلیل استفاده و نحوه‌ی ثبت re-CAPTCHA نسخه 2 برای تکنولوژی‌های ASP.Net و ASP.Net MVC ارائه کنیم.

  reCAPTCHA چیست؟

استفاده آسان و امنیت بالا، جمله‌ای می‌باشد که گوگل در سرتیتر تعریف آن جای داده که البته عنوان «من روبات نیستم» در سرویس استفاده شده‌است. reCAPTCHA یک سرویس رایگان برای وب سایت‌های شما در جهت حفظ آن در برابر روبات‌های مخرب است و از موتور تجزیه و تحلیل پیشرفته‌ی تشخیص انسان در برابر روبات‌ها استفاده می‌نماید. reCAPTCHA را میتوان به صورت ماژول در بلاگ و یا فرم‌های ثبت نام و ... جای داد که فقط با یک کلیک هویت سنجی انجام خواهد شد. گاها ممکن است بجای کلیک از شما سوالی پرسیده شود که در این صورت می‌بایستی تصاویر مرتبط با آن سوال را تیک زده باشید.



دلیل استفاده از reCAPTCHA:

  1. گزارش روزانه از وضعیت موفقیت آمیز بودن هویت سنجی
  2. سهولت استفاده برای کاربران
  3. سهولت استفاده جهت برنامه نویسان
  4. دسترسی پذیری مناسب بدلیل وجود سؤالات تصویری و تلفظ و پخش عبارت بصورت صوتی
  5. امنیت بالا 

آیا می‌توان قالب reCAPTCHA را تغییر داد؟

جواب این سوال بله می‌باشد. این سرویس در دو قالب سفید و مشکی ارائه شده‌است که به صورت پیش فرض قالب سفید آن انتخاب می‌شود. در تصویر زیر قالب‌های این سرویس را مشاهده خواهید کرد.



زبان‌های پشتیبانی شده در این سرویس:


اضافه نمودن reCAPTCHA به سایت:

اگر قبلا در گوگل ثبت نام نموده‌اید کافیست وارد این سایت شوید و بر روی Get reCAPTCHA کلیک نمائید؛ در غیر اینصورت می‌بایستی یک حساب کاربری ایجاد نماید. بعد از ورود، به کنترل پنل هدایت خواهید شد. در نمای اول به تصویر زیر برخورد خواهید کرد که از شما ثبت سایت جدید را خواستار است:



نام، دامنه سایت و مالک را وارد و ثبت نام نماید.

پس از آنکه بر روی دکمه‌ی ثبت نام کلیک نمودید، برای شما دو کلید جدید را ثبت می‌نماید که منحصر به سایت شماست. Site Key رشته ای را داراست که در کد‌های HTML قرار خواهد گرفت و کلید بعدی Secret Key می‌باشد. ارتباط سایت شما با گوگل می‌بایستی به صورت محرمانه محفوظ بماند.


گام‌های لازم جهت نمایش سرویس در سایت:

  1. دستورات سمت کاربر
  2. دستورات سمت سرور 

دستورات سمت کاربر:

کد زیر را در قبل از بسته شدن تک <head/> قرار دهید:

<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js'></script>
کد زیر را در داخل تگ فرمی که می‌خواهید کپچا نمایش داده شود قرار دهید:
<div data-sitekey="6LdHGgwTAAAAAClKFhGthRrjBXh5AUGd4eWNCQq7"></div>

نکته: مقدار data-sitekey برابر است با رشته Site Key که گوگل برای شما ثبت نمود.



دستورات سمت سرور:

وقتی کاربر فرم حاوی کپچا را که به صورت صحیح هویت سنجی آن انجام شده باشد به سمت سرور ارسال کند، به عنوان بخشی از داده‌ی ارسال شده، یک رشته با نام g-recaptcha-response  با دستور Request دریافت خواهید کرد که به منظور بررسی اینکه آیا گوگل تایید کرده است که کاربر، یک درخواست POST ارسال نمود‌است. با این پارامترها یک مقدار json برگشت داده خواهد شد که می‌بایستی کلاسی متناظر با آن جهت خواندن ساخته شود.

با استفاده از کد زیر مقدار برگشتی Json را در کلاس مپ می‌نمائیم:
using System.Collections.Generic;
using Newtonsoft.Json;

namespace BaseConfig.Security.Captcha
{
    public class RepaptchaResponse
    {
        [JsonProperty("success")]
        public bool Success { get; set; }

        [JsonProperty("error-codes")]
        public List<string> ErrorCodes { get; set; }
    }
}

با استفاده از کلاس زیر درخواستی به گوگل ارسال شده و در صورتیکه با خطا مواجه شود با استفاده از دستور switch به آن دسترسی خواهیم یافت.
using System.Configuration;
using System.Net;
using Newtonsoft.Json;

namespace BaseConfig.Security.Captcha
{
    public class ReCaptcha
    {
        public static string _secret;

        static ReCaptcha()
        {
            _secret = ConfigurationManager.AppSettings["ReCaptchaGoogleSecretKey"];
        }

        public static bool IsValid(string response)
        {
            //secret that was generated in key value pair
            var client = new WebClient();
            var reply = client.DownloadString($"https://www.google.com/recaptcha/api/siteverify?secret={_secret}&response={response}");

            var captchaResponse = JsonConvert.DeserializeObject<RepaptchaResponse>(reply);

            // when response is false check for the error message
            if (!captchaResponse.Success)
            {
                //if (captchaResponse.ErrorCodes.Count <= 0) return View();

                //var error = captchaResponse.ErrorCodes[0].ToLower();
                //switch (error)
                //{
                //    case ("missing-input-secret"):
                //        ViewBag.Message = "The secret parameter is missing.";
                //        break;
                //    case ("invalid-input-secret"):
                //        ViewBag.Message = "The secret parameter is invalid or malformed.";
                //        break;

                //    case ("missing-input-response"):
                //        ViewBag.Message = "The response parameter is missing.";
                //        break;
                //    case ("invalid-input-response"):
                //        ViewBag.Message = "The response parameter is invalid or malformed.";
                //        break;

                //    default:
                //        ViewBag.Message = "Error occured. Please try again";
                //        break;
                //}
                return false;
            }
            // Captcha is valid
            return true;
        }
    }
}

تابع IsValid از نوع برگشتی Boolean بوده و خطایی برگشت داده نخواهد شد و از این جهت به صورت کامنت برای شما گذاشته شده که می‌توان متناظر با کد نویسی آن را تغییر دهید.
در اکشن زیر مقدار response برسی می‌شود تا خالی نباشد و همچنین مقدار آن را می‌توان با استفاده از تابع IsValid در کلاس ReCaptcha به سمت گوگل فرستاد.
        //
        // POST: /Account/Login
        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public virtual async Task<ActionResult> Login(LoginPageModel model, string returnUrl)
        {
            var response = Request["g-recaptcha-response"];
            if (response != null && ReCaptcha.IsValid(response))
            {
                // 
            }
         }

گاها اتفاق می‌افتد که از دستورات Ajax برای ارسال اطلاعات به سمت سرور استفاده می‌شود که در این صورت لازم است بعد از پایان عملیات، کپچا ریفرش گردد. برای این کار می‌توان از دستور جاوا اسکریپتی زیر استفاده نمود. در صورتیکه صفحه Postback شود، کپچا مجددا ریفرش خواهد شد.

/**
 * 
 * @param {} data 
 * @returns {} 
 */
function Success(data) {
    grecaptcha.reset();
}

تا اینجا موفق شدیم تا فرم ارسالی همراه کپچا را به سمت سرور ارسال کنیم. اما ممکن است در یک صفحه از چند کپچا استفاده شود که در این صورت می‌بایستی دستورات سمت کاربر تغییر نمایند.

برای این کار دستور
<div data-sitekey="6LdHGgwTAAAAAClKFhGthRrjBXh5AUGd4eWNCQq7"></div>  
که در بالا تعریف شد، به شکل زیر تغییر خواهد کرد:

    <script>
        var recaptcha1;
        var recaptcha2;
        var myCallBack = function () {
            //Render the recaptcha1 on the element with ID "recaptcha1"
            recaptcha1 = grecaptcha.render('recaptcha1', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });

            //Render the recaptcha2 on the element with ID "recaptcha2"
            recaptcha2 = grecaptcha.render('recaptcha2', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });

            //Render the recaptcha3 on the element with ID "recaptcha3"
            recaptcha2 = grecaptcha.render('recaptcha3', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });
        };
    </script>

برای نمایش کپچا، تگ‌های div با id متناظر با recaptcha1, recaptcha2, recaptcha3 ( در این مثال از سه کپچا در صفحه استفاده شده است ) در صفحه قرار خواهند گرفت.

<div id="recaptcha1"></div>
<div id="recaptcha2"></div>
<div id="recaptcha3"></div>

کار ما تمام شد. حال اگر پروژه را اجرا نمائید، در صفحه سه کپچا مشاهده خواهید کرد.


چند زبانه کردن کپچا:

برای چند زبانه کردن کافیست با مراجعه به این لینک و یا استفاده از تصویر بالا ( زبان‌های پشتیبانی ) مقدار آن زبان را برابر با پراپرتی hl که به صورت کوئری استرینگ برای گوگل ارسال می‌گردد، استفاده نمود. کد زیر نمونه‌ی استفاده شده برای زبان‌های انگلیسی و فارسی می‌باشد که با ریسورس مقدار دهی می‌شود.
<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js?hl=@(App_GlobalResources.CP.CurrentAbbrivation)'></script>

در صورتی که از فایل ریسوس استفاده نمی‌کنید می‌توان به صورت مستقیم مقدار دهی نمائید:
<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js?hl=fa'></script>



برای دوستانی که با تکنولوژی ASP.Net کار می‌کنند، این روال هم برای آنها هم صادق می‌باشد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک نمائید.
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هشتم

معرفی الگوی Repository

روش متداول کار با فناوری‌های مختلف دسترسی به داده‌ها عموما بدین شکل است:
الف) یافتن رشته اتصالی رمزنگاری شده به دیتابیس از یک فایل کانفیگ (در یک برنامه اصولی البته!)
ب) باز کردن یک اتصال به دیتابیس
ج) ایجاد اشیاء Command برای انجام عملیات مورد نظر
د) اجرا و فراخوانی اشیاء مراحل قبل
ه) بستن اتصال به دیتابیس و آزاد سازی اشیاء

اگر در برنامه‌های یک تازه کار به هر محلی از برنامه او دقت کنید این 5 مرحله را می‌توانید مشاهده کنید. همه جا! قسمت ثبت، قسمت جستجو، قسمت نمایش و ...
مشکلات این روش:
1- حجم کارهای تکراری انجام شده بالا است. اگر قسمتی از فناوری دسترسی به داده‌ها را به اشتباه درک کرده باشد، پس از مطالعه بیشتر و مشخص شدن نحوه‌ی رفع مشکل، قسمت عمده‌ای از برنامه را باید اصلاح کند (زیرا کدهای تکراری همه جای آن پراکنده‌اند).
2- برنامه نویس هر بار باید این مراحل را به درستی انجام دهد. اگر در یک برنامه بزرگ تنها قسمت آخر در یکی از مراحل کاری فراموش شود دیر یا زود برنامه تحت فشار کاری بالا از کار خواهد افتاد (و متاسفانه این مساله بسیار شایع است).
3- برنامه منحصرا برای یک نوع دیتابیس خاص تهیه خواهد شد و تغییر این رویه جهت استفاده از دیتابیسی دیگر (مثلا کوچ برنامه از اکسس به اس کیوال سرور)، نیازمند بازنویسی کل برنامه می‌باشد.
و ...

همین برنامه نویس پس از مدتی کار به این نتیجه می‌رسد که باید برای این‌کارهای متداول، یک لایه و کلاس دسترسی به داده‌ها را تشکیل دهد. اکنون هر قسمتی از برنامه برای کار با دیتابیس باید با این کلاس مرکزی که انجام کارهای متداول با دیتابیس را خلاصه می‌کند، کار کند. به این صورت کد نویسی یک نواختی با حذف کدهای تکراری از سطح برنامه و همچنین بدون فراموش شدن قسمت مهمی از مراحل کاری، حاصل می‌گردد. در اینجا اگر روزی قرار شد از یک دیتابیس دیگر استفاده شود فقط کافی است یک کلاس برنامه تغییر کند و نیازی به بازنویسی کل برنامه نخواهد بود.

این روزها تشکیل این لایه دسترسی به داده‌ها (data access layer یا DAL) نیز مزموم است! و دلایل آن در مباحث چرا به یک ORM نیازمندیم برشمرده شده است. جهت کار با ORM ها نیز نیازمند یک لایه دیگر می‌باشیم تا یک سری اعمال متداول با آن‌هارا کپسوله کرده و از حجم کارهای تکراری خود بکاهیم. برای این منظور قبل از اینکه دست به اختراع بزنیم، بهتر است به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیء گرا رجوع کرد و از رهنمودهای آن استفاده نمود.

الگوی Repository یکی از الگوهای برنامه‌ نویسی با مقیاس سازمانی است. با کمک این الگو لایه‌ای بر روی لایه نگاشت اشیاء برنامه به دیتابیس تشکیل شده و عملا برنامه را مستقل از نوع ORM مورد استفاه می‌کند. به این صورت هم از تشکیل یک سری کدهای تکراری در سطح برنامه جلوگیری شده و هم از وابستگی بین مدل برنامه و لایه دسترسی به داده‌ها (که در اینجا همان NHibernate می‌باشد) جلوگیری می‌شود. الگوی Repository (مخزن)، کار ثبت،‌ حذف، جستجو و به روز رسانی داده‌ها را با ترجمه آن‌ها به روش‌های بومی مورد استفاده توسط ORM‌ مورد نظر، کپسوله می‌کند. به این شکل شما می‌توانید یک الگوی مخزن عمومی را برای کارهای خود تهیه کرده و به سادگی از یک ORM به ORM دیگر کوچ کنید؛ زیرا کدهای برنامه شما به هیچ ORM خاصی گره نخورده و این عملیات بومی کار با ORM توسط لایه‌ای که توسط الگوی مخزن تشکیل شده، صورت گرفته است.

طراحی کلاس مخزن باید شرایط زیر را برآورده سازد:
الف) باید یک طراحی عمومی داشته باشد و بتواند در پروژه‌های متعددی مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
ب) باید با سیستمی از نوع اول طراحی و کد نویسی و بعد کار با دیتابیس، سازگاری داشته باشد.
ج) باید امکان انجام آزمایشات واحد را سهولت بخشد.
د) باید وابستگی کلاس‌های دومین برنامه را به زیر ساخت ORM مورد استفاده قطع کند (اگر سال بعد به این نتیجه رسیدید که ORM ایی به نام XYZ برای کار شما بهتر است، فقط پیاده سازی این کلاس باید تغییر کند و نه کل برنامه).
ه) باید استفاده از کوئری‌هایی از نوع strongly typed را ترویج کند (مثل کوئری‌هایی از نوع LINQ).


بررسی مدل برنامه

مدل این قسمت (برنامه NHSample4 از نوع کنسول با همان ارجاعات متداول ذکر شده در قسمت‌های قبل)، از نوع many-to-many می‌باشد. در اینجا یک واحد درسی توسط چندین دانشجو می‌تواند اخذ شود یا یک دانشجو می‌تواند چندین واحد درسی را اخذ نماید که برای نمونه کلاس دیاگرام و کلاس‌های متشکل آن به شکل زیر خواهند بود:



using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Course
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Teacher { get; set; }
public virtual IList<Student> Students { get; set; }

public Course()
{
Students = new List<Student>();
}
}
}


using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Student
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Course> Courses { get; set; }

public Student()
{
Courses = new List<Course>();
}
}
}

کلاس کانفیگ برنامه جهت ایجاد نگاشت‌ها و سپس ساخت دیتابیس متناظر

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample4.Domain.Course).Assembly))
.ExportTo(System.Environment.CurrentDirectory)
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
چند نکته در مورد این کلاس:
الف) با توجه به اینکه برنامه از نوع ویندوزی است، برای مدیریت صحیح کانکشن استرینگ، فایل App.Config را به برنامه افروده و محتویات آن‌را به شکل زیر تنظیم می‌کنیم (تا کلید DbConnectionString توسط متد GetConfig مورد استفاده قرارگیرد ):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>
</configuration>

ب) در NHibernate سنتی (!) کار ساخت نگاشت‌ها توسط یک سری فایل xml صورت می‌گیرد که با معرفی فریم ورک Fluent NHibernate و استفاده از قابلیت‌های Auto Mapping آن، این‌کار با سهولت و دقت هر چه تمام‌تر قابل انجام است که توضیحات نحوه‌ی انجام ‌آن‌را در قسمت‌های قبل مطالعه فرمودید. اگر نیاز بود تا این فایل‌های XML نیز جهت بررسی شخصی ایجاد شوند، تنها کافی است از متد ExportTo آن همانگونه که در متد GetConfig استفاده شده، کمک گرفته شود. به این صورت پس از ایجاد خودکار نگاشت‌ها، فایل‌های XML متناظر نیز در مسیری که به عنوان آرگومان متد ExportTo مشخص گردیده است، تولید خواهند شد (دو فایل NHSample4.Domain.Course.hbm.xml و NHSample4.Domain.Student.hbm.xml را در پوشه‌ای که محل اجرای برنامه است خواهید یافت).

با فراخوانی متد CreateDb این کلاس، پس از ساخت خودکار نگاشت‌ها، database schema متناظر، در دیتابیسی که توسط کانکشن استرینگ برنامه مشخص شده، ایجاد خواهد شد که دیتابیس دیاگرام آن‌را در شکل ذیل مشاهده می‌نمائید (جداول دانشجویان و واحدها هر کدام به صورت موجودیتی مستقل ایجاد شده که ارجاعات آن‌ها در جدولی سوم نگهداری می‌شود).



پیاده سازی الگوی مخزن

اینترفیس عمومی الگوی مخزن به شکل زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace NHSample4.NHRepository
{
//Repository Interface
public interface IRepository<T>
{
T Get(object key);

T Save(T entity);
T Update(T entity);
void Delete(T entity);

IQueryable<T> Find();
IQueryable<T> Find(Expression<Func<T, bool>> predicate);
}
}

سپس پیاده سازی آن با توجه به کلاس SingletonCore ایی که در قسمت قبل تهیه کردیم (جهت مدیریت صحیح سشن فکتوری)، به صورت زیر خواهد بود.
این کلاس کار آغاز و پایان تراکنش‌ها را نیز مدیریت کرده و جهت سهولت کار اینترفیس IDisposable را نیز پیاده سازی می‌کند :

using System;
using System.Linq;
using NHSessionManager;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;

namespace NHSample4.NHRepository
{
public class Repository<T> : IRepository<T>, IDisposable
{
private ISession _session;
private bool _disposed = false;

public Repository()
{
_session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
BeginTransaction();
}

~Repository()
{
Dispose(false);
}

public T Get(object key)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

return _session.Get<T>(key);
}

public T Save(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Save(entity);
return entity;
}

public T Update(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Update(entity);
return entity;
}

public void Delete(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.Delete(entity);
}

public IQueryable<T> Find()
{
if (!isSessionSafe) return null;

return _session.Linq<T>();
}

public IQueryable<T> Find(System.Linq.Expressions.Expression<Func<T, bool>> predicate)
{
if (!isSessionSafe) return null;

return Find().Where(predicate);
}

void Commit()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null &&
_session.Transaction.IsActive &&
!_session.Transaction.WasCommitted &&
!_session.Transaction.WasRolledBack)
{
_session.Transaction.Commit();
}
else
{
_session.Flush();
}
}

void Rollback()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null && _session.Transaction.IsActive)
{
_session.Transaction.Rollback();
}
}

private bool isSessionSafe
{
get
{
return _session != null && _session.IsOpen;
}
}

void BeginTransaction()
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.BeginTransaction();
}


public void Dispose()
{
Dispose(true);
// tell the GC that the Finalize process no longer needs to be run for this object.
GC.SuppressFinalize(this);
}

protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
{
if (_disposed) return;
if (!disposeManagedResources) return;
if (!isSessionSafe) return;

try
{
Commit();
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(ex.ToString());
Rollback();
}
finally
{
if (isSessionSafe)
{
_session.Close();
_session.Dispose();
}
}

_disposed = true;
}
}
}
اکنون جهت استفاده از این کلاس مخزن به شکل زیر می‌توان عمل کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using NHSample4.Domain;
using NHSample4.NHRepository;

namespace NHSample4
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//NHSessionManager.Config.CreateDb();


//ابتدا یک دانشجو را اضافه می‌کنیم
Student student = null;
using (var studentRepo = new Repository<Student>())
{
student = studentRepo.Save(new Student() { Name = "Vahid" });
}

//سپس یک واحد را اضافه می‌کنیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var course = courseRepo.Save(new Course() { Teacher = "Shams" });
}

//اکنون یک واحد را به دانشجو انتساب می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
courseRepo.Save(new Course() { Students = new List<Student>() { student } });
}

//سپس شماره دروس استادی خاص را نمایش می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var query = courseRepo.Find(t => t.Teacher == "Shams");

foreach (var course in query)
Console.WriteLine(course.Id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این سطح دیگر برنامه هیچ درکی از ORM مورد استفاده ندارد و پیاده سازی نحوه‌ی تعامل با NHibernate در پس کلاس مخزن مخفی شده است. کار آغاز و پایان تراکنش‌ها به صورت خودکار مدیریت گردیده و همچنین آزاد سازی منابع را نیز توسط اینترفیس IDisposable مدیریت می‌کند. به این صورت امکان فراموش شدن یک سری از اعمال متداول به حداقل رسیده، میزان کدهای تکراری برنامه کم شده و همچنین هر زمانیکه نیاز بود، صرفا با تغییر پیاده سازی کلاس مخزن می‌توان به ORM دیگری کوچ کرد؛ بدون اینکه نیازی به بازنویسی کل برنامه وجود داشته باشد.

دریافت سورس برنامه قسمت هشتم

ادامه دارد ...


مطالب
رمزنگاری خودکار فیلدهای مخفی در ASP.NET MVC

جهت نگهداری بعضی از اطلاعات در صفحات کاربر، از فیلد‌های مخفی ( Hidden Inputs ) استفاده می‌کنیم. مشکلی که در این روش وجود دارد این است که اگر این اطلاعات مهم باشند (مانند کلیدها) کاربر می‌تواند توسط ابزارهایی این اطلاعات را تغییر دهد و این مورد مسئله‌‌ای خطرناک می‌باشد.

راه حل رفع این مسئله‌ی امنیتی، استفاده از یک Html Helper جهت رمزنگاری این فیلد مخفی در مرورگر کاربر و رمز گشایی آن هنگام Post شدن سمت سرور می‌باشد.

برای رسیدن به این هدف یک Controller Factory   ( Understanding and Extending Controller Factory in MVC  ) سفارشی را جهت دستیابی به مقادیر فرم ارسالی، قبل از استفاده در Action‌ها و به همراه کلاس‌های زیر ایجاد کردیم.

  کلاس EncryptSettingsProvider :  
public interface IEncryptSettingsProvider
    {
        byte[] EncryptionKey { get; }
        string EncryptionPrefix { get; }
    }

 public class EncryptSettingsProvider : IEncryptSettingsProvider
    {
        private readonly string _encryptionPrefix;
        private readonly byte[] _encryptionKey;

        public EncryptSettingsProvider()
        {
            //read settings from configuration
            var useHashingString = ConfigurationManager.AppSettings["UseHashingForEncryption"];
            var useHashing = System.String.Compare(useHashingString, "false", System.StringComparison.OrdinalIgnoreCase) != 0;

            _encryptionPrefix = ConfigurationManager.AppSettings["EncryptionPrefix"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(_encryptionPrefix))
            {
                _encryptionPrefix = "encryptedHidden_";
            }

            var key = ConfigurationManager.AppSettings["EncryptionKey"];
            if (useHashing)
            {
                var hash = new SHA256Managed();
                _encryptionKey = hash.ComputeHash(Encoding.UTF8.GetBytes(key));
                hash.Clear();
                hash.Dispose();
            }
            else
            {
                _encryptionKey = Encoding.UTF8.GetBytes(key);
            }
        }

        #region ISettingsProvider Members

        public byte[] EncryptionKey
        {
            get
            {
                return _encryptionKey;
            }
        }

        public string EncryptionPrefix
        {
            get { return _encryptionPrefix; }
        }

        #endregion

    }
در این کلاس تنظیمات مربوط به Encryption را بازیابی مینماییم.

EncryptionKey : کلید رمز نگاری میباشد و در فایل Config برنامه ذخیره میباشد.

EncryptionPrefix : پیشوند نام Hidden فیلد‌ها میباشد، این پیشوند برای یافتن Hidden فیلد هایی که رمزنگاری شده اند استفاده میشود. میتوان این فیلد را در فایل Config برنامه ذخیره کرد.

  <appSettings>
    <add key="EncryptionKey" value="asdjahsdkhaksj dkashdkhak sdhkahsdkha kjsdhkasd"/>
  </appSettings>

کلاس RijndaelStringEncrypter :

  public interface IRijndaelStringEncrypter : IDisposable
    {
        string Encrypt(string value);
        string Decrypt(string value);
    }

 public class RijndaelStringEncrypter : IRijndaelStringEncrypter
    {
        private RijndaelManaged _encryptionProvider;
        private ICryptoTransform _cryptoTransform;
        private readonly byte[] _key;
        private readonly byte[] _iv;

        public RijndaelStringEncrypter(IEncryptSettingsProvider settings, string key)
        {
            _encryptionProvider = new RijndaelManaged();
            var keyBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(key);
            var derivedbytes = new Rfc2898DeriveBytes(settings.EncryptionKey, keyBytes, 3);
            _key = derivedbytes.GetBytes(_encryptionProvider.KeySize / 8);
            _iv = derivedbytes.GetBytes(_encryptionProvider.BlockSize / 8);
        }

        #region IEncryptString Members

        public string Encrypt(string value)
        {
            var valueBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(value);

            if (_cryptoTransform == null)
            {
                _cryptoTransform = _encryptionProvider.CreateEncryptor(_key, _iv);
            }

            var encryptedBytes = _cryptoTransform.TransformFinalBlock(valueBytes, 0, valueBytes.Length);
            var encrypted = Convert.ToBase64String(encryptedBytes);

            return encrypted;
        }

        public string Decrypt(string value)
        {
            var valueBytes = Convert.FromBase64String(value);

            if (_cryptoTransform == null)
            {
                _cryptoTransform = _encryptionProvider.CreateDecryptor(_key, _iv);
            }

            var decryptedBytes = _cryptoTransform.TransformFinalBlock(valueBytes, 0, valueBytes.Length);
            var decrypted = Encoding.UTF8.GetString(decryptedBytes);

            return decrypted;
        }

        #endregion

        #region IDisposable Members

        public void Dispose()
        {
            if (_cryptoTransform != null)
            {
                _cryptoTransform.Dispose();
                _cryptoTransform = null;
            }

            if (_encryptionProvider != null)
            {
                _encryptionProvider.Clear();
                _encryptionProvider.Dispose();
                _encryptionProvider = null;
            }
        }

        #endregion
    }
در این پروژه ، جهت رمزنگاری، از کلاس  RijndaelManaged استفاده میکنیم.
RijndaelManaged :Accesses the managed version of the Rijndael algorithm
Rijndael :Represents the base class from which all implementations of the Rijndael symmetric encryption algorithm must inherit

متغیر key در سازنده کلاس کلیدی جهت رمزنگاری و رمزگشایی میباشد. این کلید می‌تواند AntiForgeryToken تولیدی در View ‌ها و یا کلیدی باشد که در سیستم خودمان ذخیره سازی می‌کنیم.

در این پروژه از کلید سیستم خودمان استفاده میکنیم.

کلاس ActionKey :

 public class ActionKey
    {
        public string Area { get; set; }
        public string Controller { get; set; }
        public string Action { get; set; }
        public string ActionKeyValue { get; set; }
    }

در اینجا هر View که بخواهد از این فیلد رمزنگاری شده استفاده کند بایستی دارای کلیدی در سیستم باشد.مدل متناظر مورد استفاده را مشاهده می‌نمایید. در این مدل، ActionKeyValue کلیدی جهت رمزنگاری این فیلد مخفی میباشد.

کلاس ActionKeyService :

        /// <summary>
        /// پیدا کردن کلید متناظر هر ویو.ایجاد کلید جدید در صورت عدم وجود کلید در سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        string GetActionKey(string action, string controller, string area = "");

    }
 public class ActionKeyService : IActionKeyService
    {

        private static readonly IList<ActionKey> ActionKeys;

        static ActionKeyService()
        {
            ActionKeys = new List<ActionKey>
            {
                new ActionKey
                {
                    Area = "",
                    Controller = "Product",
                    Action = "dit",
                    ActionKeyValue = "E702E4C2-A3B9-446A-912F-8DAC6B0444BC",
                }
            };
        }

        /// <summary>
        /// پیدا کردن کلید متناظر هر ویو.ایجاد کلید جدید در صورت عدم وجود کلید در سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        public string GetActionKey(string action, string controller, string area = "")
        {
            area = area ?? "";
            var actionKey= ActionKeys.FirstOrDefault(a =>
                a.Action.ToLower() == action.ToLower() &&
                a.Controller.ToLower() == controller.ToLower() &&
                a.Area.ToLower() == area.ToLower());
            return actionKey != null ? actionKey.ActionKeyValue : AddActionKey(action, controller, area);
        }

        /// <summary>
        /// اضافه کردن کلید جدید به سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        private string AddActionKey(string action, string controller, string area = "")
        {
            var actionKey = new ActionKey
            {
                Action = action,
                Controller = controller,
                Area = area,
                ActionKeyValue = Guid.NewGuid().ToString()
            };
            ActionKeys.Add(actionKey);
            return actionKey.ActionKeyValue;
        }

    }

جهت بازیابی کلید هر View میباشد. در متد GetActionKey ابتدا بدنبال کلید View درخواستی در منبعی از ActionKey‌ها میگردیم. اگر این کلید یافت نشد کلیدی برای آن ایجاد میکنیم و نیازی به مقدار دهی آن نمیباشد.

کلاس MvcHtmlHelperExtentions :

 public static class MvcHtmlHelperExtentions
    {

        public static string GetActionKey(this System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
        {
            IActionKeyService actionKeyService = new ActionKeyService();
            var action = requestContext.RouteData.Values["Action"].ToString();
            var controller = requestContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
            var area = requestContext.RouteData.Values["Area"];
            var actionKeyValue = actionKeyService.GetActionKey(
                            action, controller, area != null ? area.ToString() : null);

            return actionKeyValue;
        }

        public static string GetActionKey(this HtmlHelper helper)
        {
            IActionKeyService actionKeyService = new ActionKeyService();
            var action = helper.ViewContext.RouteData.Values["Action"].ToString();
            var controller = helper.ViewContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
            var area = helper.ViewContext.RouteData.Values["Area"];
            var actionKeyValue = actionKeyService.GetActionKey(
                            action, controller, area != null ? area.ToString() : null);

            return actionKeyValue;
        }

    }
از این متد‌های کمکی جهت بدست آوردن کلید‌ها استفاده میکنیم.

public static string GetActionKey(this System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
این متد در DefaultControllerFactory  جهت بدست آوردن کلید  View در زمانیکه میخواهیم اطلاعات را بازیابی کنیم استفاده میشود.

public static string GetActionKey(this HtmlHelper helper)
از این متد در متدهای کمکی درنظر گرفته جهت ایجاد فیلدهای مخفی رمز نگاری شده، استفاده میکنیم.

کلاس InputExtensions :

 public static class InputExtensions
    {
        public static MvcHtmlString EncryptedHidden(this HtmlHelper helper, string name, object value)
        {
            if (value == null)
            {
                value = string.Empty;
            }
            var strValue = value.ToString();
            IEncryptSettingsProvider settings = new EncryptSettingsProvider();
            var encrypter = new RijndaelStringEncrypter(settings, helper.GetActionKey());
            var encryptedValue = encrypter.Encrypt(strValue);
            encrypter.Dispose();

            var encodedValue = helper.Encode(encryptedValue);
            var newName = string.Concat(settings.EncryptionPrefix, name);

            return helper.Hidden(newName, encodedValue);
        }

        public static MvcHtmlString EncryptedHiddenFor<TModel, TProperty>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TProperty>> expression)
        {
            var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
            var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression(expression, htmlHelper.ViewData);
            return EncryptedHidden(htmlHelper, name, metadata.Model);
        }

    }

دو helper برای ایجاد فیلد مخفی رمزنگاری شده ایجاد شده است . در ادامه نحوه استفاده از این دو متد الحاقی را در View‌های برنامه، مشاهده مینمایید. 
   @Html.EncryptedHiddenFor(model => model.Id)
   @Html.EncryptedHidden("Id2","2")
کلاس DecryptingControllerFactory :
    public class DecryptingControllerFactory : DefaultControllerFactory
    {
        private readonly IEncryptSettingsProvider _settings;

        public DecryptingControllerFactory()
        {
            _settings = new EncryptSettingsProvider();
        }

        public override IController CreateController(System.Web.Routing.RequestContext requestContext, string controllerName)
        {
            var parameters = requestContext.HttpContext.Request.Params;
            var encryptedParamKeys = parameters.AllKeys.Where(x => x.StartsWith(_settings.EncryptionPrefix)).ToList();

            IRijndaelStringEncrypter decrypter = null;

            foreach (var key in encryptedParamKeys)
            {
                if (decrypter == null)
                {
                    decrypter = GetDecrypter(requestContext);
                }

                var oldKey = key.Replace(_settings.EncryptionPrefix, string.Empty);
                var oldValue = decrypter.Decrypt(parameters[key]);
                if (requestContext.RouteData.Values[oldKey] != null)
                {
                    if (requestContext.RouteData.Values[oldKey].ToString() != oldValue)
                        throw new ApplicationException("Form values is modified!");
                }
                requestContext.RouteData.Values[oldKey] = oldValue;
            }

            if (decrypter != null)
            {
                decrypter.Dispose();
            }

            return base.CreateController(requestContext, controllerName);
        }

        private IRijndaelStringEncrypter GetDecrypter(System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
        {
            var decrypter = new RijndaelStringEncrypter(_settings, requestContext.GetActionKey());
            return decrypter;
        }

    }
از این DefaultControllerFactory جهت رمزگشایی داده‌هایی رمز نگاری شده و بازگرداندن آنها به مقادیر اولیه، در هنگام عملیات PostBack استفاده میشود. 
  این قسمت از کد
  if (requestContext.RouteData.Values[oldKey] != null)
                {
                    if (requestContext.RouteData.Values[oldKey].ToString() != oldValue)
                        throw new ApplicationException("Form values is modified!");
                }
زمانی استفاده میشود که کلید مد نظر ما در UrlParameter‌ها یافت شود و درصورت مغایرت این پارامتر و فیلد مخفی، یک Exception تولید میشود.
همچنین بایستی این Controller Factory را در Application_Start  فایل global.asax.cs برنامه اضافه نماییم.
 protected void Application_Start()
        {
            ....
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(typeof(DecryptingControllerFactory));
        }

کد‌های پروژه‌ی جاری
  TestHiddenEncrypt.7z

*در تکمیل این مقاله میتوان SessionId کاربر یا  AntyForgeryToken تولیدی در View را نیز در کلید دخالت داد و در هربار Post شدن اطلاعات این ActionKeyValue مربوط به کاربر جاری را تغییر داد و کلیدها را در بانکهای اطلاعاتی ذخیره نمود.


مراجع:
Automatic Encryption of Secure Form Field Data
Encrypted Hidden Redux : Let's Get Salty
مطالب
React 16x - قسمت 30 - React Hooks - بخش 1 - معرفی useState و useEffect
با استفاده از React Hooks که در نگارش 16.7.0 آن معرفی شدند، می‌توان در کامپوننت‌های تابعی «تا پیش از این» بدون حالت، به state و تمام قابلیت‌های دیگر React، دسترسی یافت. جهت یادآوری، در قسمت 8 این سری، کامپوننت‌های تابعی بدون حالت را معرفی کردیم. تا پیش از معرفی React Hooks، برای ردیابی تغییرات مقادیری خاص، می‌بایستی آن‌ها را در خاصیت state کامپوننت‌هایی که به صورت کلاس تعریف شده بودند، قرار می‌دادیم. بنابراین class components، تنها نوع کامپوننت‌هایی در React بودند که دسترسی به state را داشتند. شبیه به همین مورد، برای life-cycle hooks معرفی شده‌ی در قسمت 9 برقرار بود. برای مثال متد componentDidMount، تنها در class components، جهت دسترسی به یک API خارجی و انجام اعمال Ajax ای، قابل تعریف بود و کار کامپوننت‌های تابعی بدون حالت، بیشتر نمایش عناصر HTML و دریافت مقادیر خود از class components، توسط props بود. به این ترتیب امکان تجزیه‌ی یک UI پیچیده، به یک component tree با خوانایی بیشتری، میسر می‌شد. اما با معرفی React v16.7.0، از لحاظ فنی دیگر الزاما نیازی به class components وجود ندارد و می‌توان با استفاده از React Hooks، تمام قابلیت‌هایی را که پیشتر فقط توسط class components در اختیار داشتیم، اکنون با کامپوننت‌های تابعی نیز پیاده سازی کنیم.


برپایی پیش‌نیازها

در اینجا برای بررسی React Hooks، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> npm i -g create-react-app
> create-react-app sample-30
> cd sample-30
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

همچنین اگر به فایل package.json موجود در ریشه‌ی پروژه دقت کنیم، برای کار با React-hooks، نیاز است نگارش بسته‌های React و React-dom، حداقل مساوی 16.7 باشند که در زمان نگارش این مطلب، نگارش 16.12.0 آن به صورت خودکار نصب می‌شود. بنابراین بدون مشکلی می‌توانیم شروع به کار با React hooks کنیم.


معرفی useState Hook

در اینجا قصد داریم یک شمارشگر را به همراه یک دکمه، در صفحه نمایش دهیم؛ بطوریکه این شمارشگر، تعداد بار کلیک بر روی دکمه را ردیابی می‌کند. از پیش می‌دانیم که برای ردیابی مقدار تعداد بار کلیک شدن، باید متغیر آن‌را درون state یک class component قرار داد:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = { count: 0 };

  incrementCount = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };

  render() {
    return (
      <button onClick={this.incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
        I was clicked {this.state.count} times!
      </button>
    );
  }
}

export default App;
در اینجا یک class component متداول را داریم که در آن دکمه‌ای تعریف شده‌است. سپس برای شمارش تعداد بار کلیک بر روی آن، خاصیت count را به شیء منتسب به state، با مقدار اولیه‌ی صفر، اضافه کرده‌ایم. اکنون هربار که بر روی آن کلیک می‌شود، رویدادگردان incrementCount فراخوانی شده و توسط متد this.setState، مقدار پیشین خاصیت count، بر اساس مقدار فعلی آن، یک واحد افزایش می‌یابد. نتیجه‌ی آن نیز در برچسب دکمه، نمایش داده می‌شود:


اکنون می‌خواهیم همین کامپوننت را توسط React hooks بازنویسی کنیم. در ابتدا، فایل app.js را به App‍Class.js، تغییر نام می‌دهیم تا نگارش قبلی class component را برای مقایسه، در اختیار داشته باشیم. در ادامه فایل جدید AppFunction.js را برای بازنویسی آن توسط یک کامپوننت تابعی، توسط میانبرهای imrc و سپس sfc در VSCode، ایجاد می‌کنیم. البته این تغییر نام فایل‌ها، نیاز به تغییر نام ماژول‌های import شده‌ی در فایل index.js را نیز به صورت زیر دارد:
//import App from "./App‍Class";
import App from "./AppFunction";

اولین سؤالی که اینجا مطرح می‌شود، این است: در این کامپوننت تابعی جدید، state را از کجا بدست بیاوریم؟
با React Hooks، بجای تعریف یک state به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و این دقیقا نام اولین React Hooks ای است که بررسی می‌کنیم؛ یا همان useState. بنابراین ابتدا این شیء را import خواهیم کرد:
import React, { useState } from 'react';
useState یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ دقیقا مانند همان‌کاری که در class component فوق انجام دادیم:
const App = () => {
    const [count, setCount] = useState(0);
در اینجا عدد صفر، همان مقدار آغازین متغیر count است (شبیه به کاری که در state = { count: 0 } انجام دادیم). سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است (JavaScript array destructuring ؛ با مزیت امکان انتخاب نام‌هایی دلخواه، بدون نیاز به تعریف alias، برخلاف حالت object destructuring)، همان متغیر count است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر count، به نام setCount به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. در حقیقت تا اینجا امضای متد جنریک useState استفاده شده، به صورت زیر تغییر کرده‌است:
useState<number>(initialState: number | (() => number)): [number, React.Dispatch<React.SetStateAction<number>>]
متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک عدد را (در اینجا چون مقدار آغازین، عددی است)، به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد:
import React, { useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);
  const incrementCount = () => {
    setCount(count + 1);
  };

  return (
    <button onClick={incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
      I was clicked {count} times!
    </button>
  );
};

export default App;
- پس از تعریف useState، متد رویدادگردان onClick را همانند قبل تعریف می‌کنیم؛ با یک تغییر مهم: چون این متد داخل یک کامپوننت تابعی تعریف شده‌است، باید با const شروع شود و همانند یک متغیر که به آن متدی انتساب داده شده، معرفی گردد. پیشتر incrementCount تعریف شده‌ی داخل یک class component، یک خاصیت بود که متدی به آن انتساب داده شده بود.
- همچنین در اینجا (داخل این متد) دیگر خبری از this‌ها نیست؛ onClick، مستقیما به متغیر incrementCount اشاره می‌کند و {count} نیز مستقیما از خروجی useState، که به مقدار جاری count اشاره می‌کند، تامین می‌شود.
- اکنون با هربار کلیک بر روی این دکمه، متد منتسب به متغیر incrementCount فراخوانی شده و در داخل آن، همان متد setCount را جهت به روز رسانی state، فراخوانی می‌کنیم (بجای فراخوانی this.setState عمومی قبلی). در اینجا ابتدا مقدار جاری متغیر count در state، دریافت شده و سپس یک واحد به آن اضافه می‌شود. امضای متد جنریک setCount به صورت زیر است:
 const setCount: (value: React.SetStateAction<number>) => void


استفاده از مقدار قبلی state توسط useState

زمانیکه متد this.setState فراخوانی می‌شود، اینکار سبب در صف قرار گرفتن رندر مجدد کامپوننت جاری خواهد شد. همچنین اعمال این متد نیز ممکن است در صف قرار گیرد. یعنی اگر پس از فراخوانی this.setState، سعی در خواندن state به روز شده را داشته باشیم، ممکن است مقدار اشتباهی را دریافت کنیم:
  incrementCount = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
برای نمونه در فراخوانی فوق، منظور از this.state.count، مقدار جاری یا همان مقدار قبلی count است که قرار است یک واحد به آن اضافه شود. اما چون متد this.setState کار به روز رسانی‌های state را نیز در صف قرار می‌دهد، دفعه‌ی بعدی که بر روی آن کلیک شد، الزامی ندارد که this.state.count، حتما در همان لحظه به روز رسانی شده باشد. برای رفع این مشکل می‌توان نوشت:
  incrementCount = () => {
    this.setState(prevState => ({
      count: prevState.count + 1
    }));
  };
prevState در اینجا یعنی state قبلی و توسط متد setState، به صورت یک arrow function قابل دریافت است که در نهایت یک شیء را باز می‌گرداند. اکنون بر اساس state قبلی می‌توان به روز رسانی دقیقی را انجام داد.

این نکته در مورد کامپوننت‌های تابعی نیز وجود دارد:
  const incrementCount = () => {
    setCount(count + 1);
  };
در اینجا متغیر count، همانند خاصیت this.state.count کامپوننت‌های کلاسی عمل می‌کند. بنابراین الزامی ندارد که با هر بار فراخوانی setCount، مقدار جاری متغیر count، دقیقا به مقدار قبلی تنظیم شده‌ی آن اشاره کند. برای انجام مشابه اینکار با کامپوننت‌های تابعی که از useState استفاده می‌کنند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
const incrementCount = () => {
    setCount(prevCount => prevCount + 1);
  };
در اینجا نیز امکان دسترسی به مقدار قبلی count، توسط یک arrow function وجود دارد که برخلاف حالت prevState، فقط یک مقدار عددی مرتبط با count را باز می‌گرداند.


به روز رسانی بیش از یک خاصیت در state

فرض کنید قصد داریم به مثال جاری، یک مربع را در صفحه اضافه کنیم که با کلیک بر روی آن، رنگش تغییر می‌کند (خاموش و روشن می‌شود):


در حالت AppClass یا کامپوننت کلاسی، کدهای برنامه به صورت زیر تغییر می‌کنند:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = {
    count: 0,
    isOn: false
  };

  incrementCount = () => {
    this.setState(prevState => ({
      count: prevState.count + 1
    }));
  };

  toggleLight = () => {
    this.setState(prevState => ({
      isOn: !prevState.isOn
    }));
  };

  render() {
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <h2>Counter</h2>
        <button onClick={this.incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
          I was clicked {this.state.count} times!
        </button>

        <h2>Toggle Light</h2>
        <div
          style={{
            height: "50px",
            width: "50px",
            cursor: "pointer"
          }}
          className={
            this.state.isOn ? "alert alert-info m-3" : "alert alert-warning m-3"
          }
          onClick={this.toggleLight}
        />
      </>
    );
  }
}

export default App;
توضیحات:
- در متد رندر، نیاز است تا تنها یک child، بازگشت داده شود. به همین جهت می‌توان از React.Fragment، برای محصور سازی المان‌های تعریف شده، استفاده کرد. البته در React 16.7.0، دیگر نیازی به ذکر صریح React.Fragment نبوده و فقط می‌توان نوشت </><> تا بیانگر یک فرگمنت باشد.
- سپس یک div تعریف شده که با استفاده از ویژگی style، یک سری شیوه‌نامه‌ی ابتدایی، مانند طول و عرض و نوع اشاره‌گر ماوس آن، تعیین شده‌اند.
- اکنون برای اینکه بتوان با کلیک بر روی این div، رنگ آن‌را تغییر داد، نیاز است بتوان توسط متغیری، مقدار خاموش و روشن بودن را ردیابی کرد. به همین جهت خاصیت جدید isOn را به state اضافه می‌کنیم.
- در آخر، رویداد onClick این div را به متد رویدادگران toggleLight متصل می‌کنیم تا توسط آن و فراخوانی this.setState، بتوان مقدار قبلی isOn را در state، دریافت و سپس آن‌را معکوس کرد و بجای مقدار جاری isOn در state درج کنیم. این فراخوانی، سبب رندر مجدد کامپوننت جاری شده و در نتیجه‌ی آن، مقدار className را بر اساس مقدار this.state.isOn، به صورت پویا تغییر می‌دهد.

برای مشاهده‌ی خروجی برنامه در این حالت، نیاز است به index.js مراجعه و تغییر زیر را اعمال کرد تا کامپوننت App، از ماژول App‍Class تامین شود:
import App from "./App‍Class";
//import App from "./AppFunction";

اکنون قصد داریم دقیقا معادل همین قطعه کد را در کامپوننت تابعی خود پیاده سازی کنیم. به همین جهت به فایل src\AppFunction.js بازگشته و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);
  const [isOn, setIsOn] = useState(false);

  const incrementCount = () => {
    setCount(prevCount => prevCount + 1);
  };

  const toggleLight = () => {
    setIsOn(prevIsOn => !prevIsOn);
  };

  return (
    <>
      <h1>App Function</h1>
      <h2>Counter</h2>
      <button onClick={incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
        I was clicked {count} times!
      </button>

      <h2>Toggle Light</h2>
      <div
        style={{
          height: "50px",
          width: "50px",
          cursor: "pointer"
        }}
        className={isOn ? "alert alert-info m-3" : "alert alert-warning m-3"}
        onClick={toggleLight}
      />
    </>
  );
};

export default App;
توضیحات:
- اگر دقت کنید، کلیات این کامپوننت تابعی، با کامپوننت کلاسی، آنچنان متفاوت نیست. متد رندر آن دقیقا همان markup را بازگشت می‌دهد؛ با یک تفاوت مهم: در اینجا دیگر نیازی به ذکر thisها نیست، چون تمام ارجاعات، به متغیرهای داخل تابع App انجام شده‌است و نه به متدها و یا خاصیت‌های یک کلاس.
- مرحله‌ی بعد تغییر، جایگزینی this.state.isOn قبلی، با یک متغیر درون تابع App است. به همین جهت در اینجا یک useState دیگر را تعریف می‌کنیم. هر useState، تنها به قسمتی از state اشاره می‌کند و مانند خاصیت کلی state مربوط به یک کلاس نیست. همچنین در خاصیت state یک کلاس، مقدار آن همواره به یک شیء اشاره می‌کند؛ اما با useState چنین اجباری وجود ندارد و می‌تواند هر نوع مجاز جاوا اسکریپتی باشد. برای مثال در اینجا مقدار اولیه‌ی آن به false تنظیم شده‌است. پس از آن، خروجی این متد، قسمتی از state را که کنترل می‌کند، به نام متغیر isOn و تنظیم کننده‌ی آن‌را به نام متد setIsOn، معرفی خواهد کرد. متد useState، یک متد جنریک است. یعنی نوع خروجی‌های آن بر اساس نوع مقدار اولیه‌ای که به آن انتساب داده می‌شود، تعیین می‌شود. برای مثال اگر نوع مقدار اولیه‌ی آن، Boolean باشد، به صورت خودکار نوع متغیر و پارامتر متد خروجی از آن نیز Boolean خواهند بود.
- در آخر خاصیت toggleLight کلاس کامپوننت، تبدیل به یک متغیر یا ثابت، در تابع جاری App می‌شود و بجای this.setState کلی قبلی، از متد اختصاصی‌تر setIsOn، برای تغییر مقدار state متناظر، کمک گرفته خواهد شد. در اینجا با استفاده از prevIsOn، به مقدار دقیق پیشین متغیر isOn در state، دسترسی یافته و سپس آن‌را معکوس می‌کنیم.

برای مشاهده‌ی خروجی برنامه در این حالت، نیاز است به index.js مراجعه و تغییر زیر را اعمال کرد تا کامپوننت App، از ماژول App‍Function تامین شود:
// import App from "./App‍Class";
import App from "./AppFunction";


معرفی useEffect Hook

فرض کنید قصد داریم برچسب دکمه‌ی «I was clicked {this.state.count} times» را در المان Title صفحه، نمایش دهیم. برای انجام چنین کاری نیاز است با DOM API تعامل داشته باشیم؛ اما پیشتر یک چنین کاری را تنها با class components می‌شد انجام داد. برای رفع این محدودیت در کامپوننت‌های تابعی، hook جدیدی به نام useEffect، ارائه شده‌است که باید import شود:
import React, { useEffect, useState } from "react";
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که در متد useEffect، واژه‌ی Effect به چه چیزی اشاره می‌کند؟
در اینجا effect به معنای side effect و یا اثرات جانبی است؛ مانند: تعامل با یک API خارجی، کار با API مرورگر و کلا هر جائیکه در برنامه با دنیای خارج تعاملی وجود دارد، به عنوان یک side effect شناخته می‌شود. بنابراین با استفاده متد useEffect، می‌توان در کامپوننت‌های تابعی نیز با دنیای خارج، تعامل برقرار کرد.
import React, { useEffect, useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);

  useEffect(() => {
    document.title = `You have clicked ${count} times`;
  });
متد useEffect، یک تابع را به عنوان ورودی دریافت کرده (effect function) و آن‌را پس از هر بار رندر کامپوننت جاری، اجرا می‌کند. برای مثال با تغییر state، کار رندر کامپوننت جاری، در صف قرار می‌گیرد و پس از اتمام رندر، تابع effect ذکر شده، اجرا می‌شود. برای مثال در اینجا پس از هر بار رندر کامپوننت،  document.title با عبارتی که به همراه تعداد بار کلیک کردن بر روی دکمه‌است، به روز رسانی می‌شود:


در اولین بار اجرای برنامه، عبارت «You have clicked 0 times»، در عنوان صفحه‌ی جاری، ظاهر می‌شود که از مقدار پیش‌فرض count، استفاده کرده‌است. اکنون اگر بر روی دکمه، کلیک کنیم، پس از تغییر برچسب دکمه (یا همان رندر کامپوننت، پس از تغییری در state)، آنگاه عنوان نمایش داده شده‌ی در مرورگر نیز تغییر می‌کند.

یک نکته: چون useEffect دارای همان scope متغیر count است، نیاز به API خاصی برای خواندن مقدار آن در اینجا نیست.

سؤال: برای پیاده سازی چنین قابلیتی در یک کامپوننت کلاسی چه باید کرد؟ در این مثال، در ابتدای کار باید مقدار پیش‌فرض موجود در state را در عنوان صفحه مشاهده کرد و پس از هربار به روز رسانی state نیز باید این عنوان، تغییر کند.
برای پیاده سازی معادل متد useEffect ای که در یک کامپوننت تابعی استفاده شد، در اینجا باید از دو life-cycle hook متفاوت، به نام‌های componentDidMount و componentDidUpdate، استفاده کنیم:
class App extends Component {

  componentDidMount() {
    document.title = `You have been clicked ${this.state.count} times`;
  }

  componentDidUpdate() {
    document.title = `You have been clicked ${this.state.count} times`;
  }
- برای به روز رسانی عنوان صفحه، در اولین بار نمایش آن، باید از متد componentDidMount استفاده کرد.
- همچنین چون می‌خواهیم به ازای هر تغییری در state نیز این عنوان تغییر کند (با هر بار کلیک بر روی دکمه)، باید از متد componentDidUpdate هم استفاده کنیم.


پاکسازی اثرات جانبی در useEffect Hook

فرض کنید قصد داریم موقعیت فعلی کرسر ماوس را در مرورگر نمایش دهیم. برای انجام اینکار در کامپوننت کلاسی، می‌توان از متد componentDidMount جهت دسترسی به DOM API و استفاده از متد addEventListener آن، برای گوش فرا دادن به حرکات کرسر ماوس، استفاده کرد:
class App extends Component {

  componentDidMount() {
    // ...
    window.addEventListener("mousemove", this.handleMouseMove);
  }
 دومین پارامتر این متد، یک callback function است که این حرکات را ردیابی می‌کند:
  handleMouseMove = event => {
    this.setState({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
  };
در اینجا می‌توان با استفاده از شیء رخداد دریافتی، موقعیت x و y کرسر ماوس را در صفحه دریافت کرد و سپس با فراخوانی متد this.setState، این خواص را در state کامپوننت، اضافه و یا به روز رسانی نمود. بنابراین در این حالت الزامی به تعریف این خواص در شیء منتسب به state نیست؛ اما حداقل با تعریف آن‌ها می‌توان مقدار اولیه‌ای را برایشان درنظر گرفت:
class App extends Component {
  state = {
    //...
    x: 0,
    y: 0
  };
در آخر برای نمایش این اطلاعات موجود در state، می‌توان چنین المان‌هایی را به متد رندر کامپوننت، اضافه کرد:
<h2>Mouse Position</h2>
<p>X position: {this.state.x}</p>
<p>Y position: {this.state.y}</p>
بنابراین ردیابی تغییرات محل کرسر ماوس نیز یک side effect است که برای دسترسی به آن، نیاز است با window API کار کرد و این side effect‌ها دو نوع هستند:
- تعدادی از آن‌ها نیازی به پاکسازی و خارج شدن از حافظه را ندارند؛ مانند به روز رسانی عنوان صفحه در مرورگر. می‌توان یک چنین side effect هایی را اجرا و سپس آن‌ها را فراموش کرد.
- اما تعدادی از side effect‌ها را حتما باید پاکسازی کرد؛ مانند mousemove listener تعریف شده‌ی در مثال فوق. در اینجا زمانیکه کامپوننت جاری mount می‌شود، این listener را تعریف می‌کنیم؛ اما با Unmount شدن آن، باید این listener را حذف کرد تا برنامه دچار نشتی حافظه نشود (اگر اینکار انجام نشود، در این مثال مرورگر هنگ خواهد کرد!). روش انجام اینکار در متد componentWillUnmount، به صورت زیر است:
  componentWillUnmount() {
    window.removeEventListener("mousemove", this.handleMouseMove);
  }
سؤال: یک چنین قابلیتی را چگونه می‌توان در یک کامپوننت تابعی تعریف کرد؟
در این حالت نیز می‌توان از متد useEffect استفاده کرد. البته ابتدا باید state شیء ای را برای نگهداری اطلاعات به روز موقعیت مکانی کرسر ماوس، ایجاد کرد:
const [mousePosition, setMousePosition] = useState({ x: 0, y: 0 });
همانطور که عنوان شد، متد useState، برخلاف خاصیت کلی state یک کامپوننت کلاسی که فقط اشیاء را می‌پذیرد، هر نوع جاوا اسکریپتی را می‌تواند بپذیرد که در اینجا برای نمونه به یک شیء، تنظیم شده‌است.
سپس side effect خود را در قسمت effect function متد useEffect قرار می‌دهیم که آن نیز به متغیر handleMouseMove اشاره می‌کند:
  const [mousePosition, setMousePosition] = useState({ x: 0, y: 0 });

  useEffect(() => {
    // ...
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);
  });

  const handleMouseMove = event => {
    setMousePosition({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
  };
به متغیر handleMouseMove، متدی انتساب داده شده‌است که با فراخوانی آن توسط mousemove listener، یک شیء evenet دریافت و سپس بر اساس خواص آن، خواص x و y شیء موجود در state، توسط متد setMousePosition، به روز رسانی می‌شود.
سپس برای نمایش x و y به روز رسانی شده‌ی در state، می‌توان از markup زیر در متد رندر استفاده کرد.
<h2>Mouse Position</h2>
{JSON.stringify(mousePosition, null, 2)}
<br />
اکنون سؤال اینجا است که معادل متد componentWillUnmount در اینجا چیست؟
اگر effect function تعریف شده، دارای یک خروجی (از نوع تابع) باشد، به این معنا است که این side effect، نیاز به پاکسازی دارد و این متد را در زمان Unmount آن فراخوانی می‌کند:
  useEffect(() => {
    // …
    // componentDidMount & componentDidUpdate
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);

    // componentWillUnmount
    return () => {
      window.removeEventListener("mousemove", handleMouseMove);
    };
  });
پیشتر آموختیم که effect function، تنها یکبار اجرا نمی‌شود؛ بلکه به ازای هر بار رندر، یکبار پس از آن اجرا می‌شود. یعنی خروجی آن نه فقط در زمان Unmount اجرا می‌شود، بلکه یکبار هم پیش از هر بار اجرای خود effect اجرا می‌گردد. به این ترتیب در اینجا فرصت پاکسازی اجرای قبلی را نیز خواهیم داد. بنابراین روش پاکسازی آن نسبت به متد componentWillUnmount کامپوننت‌های تابعی، پیشرفته‌تر است. یعنی توسط آن می‌توان یک side effect خاص را پیش و پس از هر بار رندر، در صورت نیاز فراخوانی کرد.

سؤال: اگر بخواهیم از اجرای یک side effect، به ازای هر بار رندر جلوگیری کنیم، چه باید کرد؟

برای اینکار می‌توان آرگومان دومی را به متد useEffect اضافه کرد که آرایه‌ای از مقادیر است. توسط اعضای آن می‌توان مقدار و یا مقادیری را مشخص کرد که side effect تعریف شده، به آن وابسته‌است. اکنون اگر این مقدار تغییر کند، آنگاه side effect متناظر با آن نیز اجرا می‌شود:
  useEffect(() => {
    document.title = `You have clicked ${count} times`;
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);

    return () => {
      window.removeEventListener("mousemove", handleMouseMove);
    };
  },[]);
در این مثال، چون پارامتر دوم را به صورت یک آرایه‌ی خالی مقدار دهی کرده‌ایم، effect function تعریف شده تنها در زمان mount و unmount اجرا می‌شود. البته اگر این تغییر را ذخیره کرده و برنامه را اجرا کنیم، تمام قسمت‌های تعریف شده‌ی آن به خوبی کار می‌کنند (با کلیک بر روی دکمه، برچسب آن به روز رسانی می‌شود و یا با حرکت کرسر ماوس در صفحه، موقعیت آن گزارش داده می‌شود)، منهای قسمت به روز رسانی عنوان صفحه با هر بار کلیک. علت اینجا است که با تغییر معرفی شده، دیگر حالت componentDidUpdate توسط متد useEffect پوشش داده نمی‌شود و به این ترتیب با هر بار به روز رسانی state و رندر کامپوننت، دیگر کار به اجرای مجدد side effect آن نمی‌رسد.
برای رفع این مشکل، باید به useEffect اعلام کنیم که side effect تعریف شده‌ی در آن، وابسته‌است به مقدار count و با تغییرات آن در state، نیاز است مجددا اجرا شود:
  useEffect(() => {
   // ...
  },[count]);
به همین جهت در آرایه‌ی تعریف شده، مقداری را که به آن وابستگی وجود دارد، مشخص می‌کنیم. با این تغییر اگر بر روی دکمه کلیک کنیم، چون اکنون useEffect می‌داند که باید تغییرات count را ردیابی کند، با اجرای مجدد effect function خود، عنوان صفحه نیز به روز رسانی خواهد شد.


کار با چندین listener مختلف در متد useEffect

سؤال: آیا تنظیم یک وابستگی خاص در متد useEffect، امکان تنظیم event listenerهای دیگر را غیرممکن می‌کند؟
برای پاسخ به این سؤال، چند event listener دیگر را ثبت می‌کنیم. برای مثال یکی دیگر از APIهای مرورگر، navigator نام دارد که توسط آن می‌توان وضعیت آنلاین و آفلاین بودن را به کمک خروجی خاصیت navigator.onLine آن، مشخص کرد. به کمک این API می‌خواهیم این وضعیت را نمایش دهیم. برای این منظور ابتدا state آن‌را در کامپوننت تابعی، ایجاد می‌کنیم:
const [status, setStatus] = useState(navigator.onLine);
مقدار اولیه‌ی این state را نیز توسط مقدار جاری خاصیت navigator.onLine، مشخص کرده‌ایم.
اکنون برای گوش فرا دادن به تغییرات این خاصیت (online و یا offline شدن کاربر)، نیاز است دو event listener را به کمک متد addEventListener ثبت کنیم و همچنین این متدها نیاز به پاکسازی هم دارند:
  useEffect(() => {
    // ...

    window.addEventListener("online", handleOnline);
    window.addEventListener("offline", handleOffline);

    return () => {
      // ...
  
      window.removeEventListener("online", handleOnline);
      window.removeEventListener("offline", handleOffline);
    };
  }, [count]);
پس از ثبت event listener ها، اکنون می‌توان با هربار فراخوانی آن‌ها توسط مرورگر، وضعیت state آن‌را به true و یا false، تغییر داد:
  const handleOnline = () => {
    setStatus(true);
  };

  const handleOffline = () => {
    setStatus(false);
  };
و در آخر مقدار متغیر status را به نحو زیر در متد رندر، نمایش داد:
<h2>Network Status</h2>
<p>
  You are <strong>{status ? "online" : "offline"}</strong>
</p>

برای آزمایش حالت offline آن، فقط کافی است به ابزار توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کرده و در برگه‌ی network آن، حالت online را offline کنید:


در این حالت هم نمایش وضعیت آنلاین بودن کاربر به درستی کار می‌کند و هم سایر قسمت‌هایی که تاکنون اضافه کرده‌ایم. به این معنا که هر چند توسط ذکر پارامتر [count]، وابستگی خاصی برای side effect ویژه‌ای، مشخص شده‌است، اما ما را از تنظیم event listener‌های دیگری در قسمت‌های mount و unmount محروم نمی‌کند.


پاکسازی اثرات جانبی در useEffect Hook، زمانیکه روشی برای آن وجود ندارد

در مثالی دیگر می‌خواهیم از API موقعیت جغرافیایی کاربر در مرورگر یا navigator.geolocation استفاده کنیم. توسط این API هم می‌توان طول و عرض جغرافیایی را به دست آورد و هم تغییرات آن‌را تحت نظر قرار داد. برای مثال با بررسی این تغییرات می‌توان سرعت را نیز به دست آورد.
در این حالت نیز ابتدا با تعریف state مختص به آن شروع می‌کنیم و اینبار به عنوان مثال، مقدار اولیه‌ی آن‌را خارج از تابع جاری تنظیم می‌کنیم (جهت نمایش یک گزینه‌ی مهیای دیگر):
const initialLocationState = {
  latitude: null,
  longitude: null,
  speed: null
};

const App = () => {
  // ...
  const [location, setLocation] = useState(initialLocationState);
سپس جهت کار با این API، مقدار اولیه‌ی موقعیت کاربر و همچنین ردیابی تغییرات آن‌را در متد useEffect، تنظیم می‌کنیم:
  useEffect(() => {
    // ...

    navigator.geolocation.getCurrentPosition(handleGeolocation);
    const watchId = navigator.geolocation.watchPosition(handleGeolocation);

    return () => {
      // ...
      navigator.geolocation.clearWatch(watchId);
    };
  }, [count]);
در اینجا متد getCurrentPosition، با متد addEventListener متفاوت است و تنها یک callback function را دریافت می‌کند که در آن می‌توان setLocation را جهت به روز رسانی موقعیت جاری جغرافیایی کاربر، فراخوانی کرد. مشکلی که با این متد وجود دارد، نداشتن معادلی شبیه به متد removeEventListener است. یعنی API آن روشی را برای unmount آن فراهم نکرده‌است. البته متد watchPosition که تغییرات موقعیت کاربر را ردیابی می‌کند، دارای API مخصوص پاکسازی آن نیز هست که در این کدها ذکر شده‌است.

یک روش برای حل این مشکل و غیرفعال کردن دستی listener متد getCurrentPosition پس از unmount، تعریف یک متغیر mounted پیش از متد useEffect است:
  let mounted = true;

  useEffect(() => {
   // ...

    return () => {
      // ...
      mounted = false;
    };
  }, [count]);
و آن‌را در زمان پاکسازی useEffect، با false مقدار دهی می‌کنیم. اکنون زمانیکه می‌خواهیم رویدادگردان این Listener را تعریف کنیم، تنها بر اساس مقدار متغیر mounted عمل خواهیم کرد که از نشتی حافظه‌ی آن جلوگیری می‌کند:
  const handleGeolocation = event => {
    if (mounted) {
      setLocation({
        latitude: event.coords.latitude,
        longitude: event.coords.longitude,
        speed: event.coords.speed
      });
    }
  };
در آخر هم برای نمایش آن در متد رندر به صورت زیر عمل می‌کنیم:
<h2>Geolocation</h2>
<p>Latitude is {location.latitude}</p>
<p>Longitude is {location.longitude}</p>
<p>Your speed is {location.speed ? location.speed : "0"}</p>

سؤال: در اینجا شیء location چندین بار تکرار شده‌است. آیا می‌توان مقادیر خواص آن‌را توسط Object Destructuring نیز به دست آورد؟
پاسخ: بله. در اینجا هم Object Destructuring بر روی location state، کار می‌کند:
const [{ latitude, longitude, speed }, setLocation] = useState(
    initialLocationState
  );
که پس از آن، دیگر نیازی به تکرار شیء location نخواهد بود:
<h2>Geolocation</h2>
<p>Latitude is {latitude}</p>
<p>Longitude is {longitude}</p>
<p>Your speed is {speed ? speed : "0"}</p>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-01.zip