مطالب
استفاده از Async&Await برای پیاده سازی متد های Async
در این مطلب می‌خوام روش استفاده از  Async&Await رو براتون بگم. Async&Await خط و مشی جدید Microsoft برای تولید متد‌های Async هستش که نوشتن این متدها رو خیلی جذاب کرده و کاربردهای خیلی زیادی هم داره. مثلا هنگام استفاده از Web Api در برنامه‌های تحت ویندوز نظیر WPF این روش خیلی به ما کمک می‌کنه و در کل نوشتن  Parallel Programming را خیلی جالب کرده.
برای اینکه بتونم قدرت و راحتی کار با این ابزار رو به خوبی نشون بدم ابتدا یک مثال رو به روشی قدیمی‌تر پیاده سازی می‌کنم. بعد پیاده سازی همین مثال رو به روش جدید بهتون نشون می‌دم.
می‌خوام یک برنامه بنویسم که لیستی از محصولات رو به صورت Async  در خروجی چاپ کنه. ابتدا کلاس مدل:
public class Product
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }
    }
حالا کلاس ProductService رو می‌نویسم:
public class ProductService
    {
        public ProductService()
        {
            ListOfProducts = new List<Product>();
        }

        public List<Product> ListOfProducts
        {
            get;
            private set;
        }

        private void InitializeList( int toExclusive )
        {
            Parallel.For( 0 , toExclusive , ( int counter ) =>
            {
                ListOfProducts.Add( new Product()
                {
                    Id = counter ,
                    Name = "DefaultName" + counter.ToString()
                } );
            } );
        }

        public IAsyncResult BeginGetAll( AsyncCallback callback , object state )
        {
            var myTask = Task.Run<IEnumerable<Product>>( () =>
            {
                InitializeList( 100 );
                return ListOfProducts;
            } );
            return myTask.ContinueWith( x => callback( x ) );
        }

        public IEnumerable<Product> EndGetAll( IAsyncResult result )
        {
            return ( ( Task<IEnumerable<Product>> )result ).Result;
        }      
    }
در کلاس بالا دو متد مهم دارم. متد اول آن BeginGetAll است و همونطور که می‌بینید خروجی اون از نوع IAsyncResult است و باید هنگام استفاده، اونو به متد EndGetAll پاس بدم تا خروجی مورد نظر به دست بیاد.
متد InitializeList به تعداد ورودی آیتم به لیست اضافه می‌کند و اونو به CallBack میفرسته. در نهایت برای اینکه بتونم از این کلاس‌ها استفاده کنم باید به صورت زیر عمل بشه:
class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            GetAllProducts().ToList().ForEach( ( Product item ) => 
            {
                Console.WriteLine( item.Name );
            } );

            Console.ReadLine();
        }

        public static IEnumerable<Product> GetAllProducts()
        {
            ProductService service = new ProductService();

            var output = Task.Factory.FromAsync<IEnumerable<Product>>( service.BeginGetAll , service.EndGetAll , TaskCreationOptions.None );
            return output.Result;            
        }
        
    }
خیلی راحت بود؛ درسته. خروجی مورد نظر رو می‌بینید:


حالا همین کلاس بالا رو به روش Async&Await می‌نویسم:
 public async Task<IEnumerable<Product>> GetAllAsync()
        {
            var result = Task.Run( () =>
            {
                InitializeList( 100 );
                return ListOfProducts;
            } );
            return await result;
        }
در متد بالا به جای استفاده از 2 متد از یک متد GetAllAsync استفاده کردم که خروجی آون از نوع async Task<IEnumerable<Product>> بود و برای استفاده از اون کافیه در کلاس Program کد زیر رو بنویسم
class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            GetAllProducts().Result.ToList().ForEach( ( Product item ) => 
            {
                Console.WriteLine( item.Name );
            } );

            Console.ReadLine();
        }

        public static async Task<IEnumerable<Product>> GetAllProducts()
        {
            ProductService service = new ProductService();

            return await service.GetAllAsync();
        }
        
    }
فکر کنم همتون موافقید که روش Async&Await هم از نظر نوع کد نویسی و هم از نظر راحتی کار خیلی سرتره. یکی از مزایای مهم این روش اینه که همین مراحل رو می‌تونید در هنگام استفاده از WCF در پروژه تکرار کنید. به خوبی کار می‌کنه.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها
تا اینجا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 را به مرحله‌ی فعال سازی ASP.NET MVC و تنظیمات مسیریابی‌های اولیه‌ی آن رسانده‌ایم. مرحله‌ی بعد، افزودن Viewها، نمایش اطلاعاتی به کاربران و دریافت اطلاعات از آن‌ها است و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، برای «ارتقاء» نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید.

معرفی فایل جدید ViewImports

پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 فاقد پوشه‌ی Views به همراه فایل‌های آغازین آن است. بنابراین ابتدا در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدید Views را ایجاد کنید.
فایل‌های آغازین این پوشه هم در مقایسه‌ی با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC اندکی تغییر کرده‌اند. برای مثال در نگارش قبلی، فایل web.config ایی در ریشه‌ی پوشه‌ی Views قرار داشت و چندین مقصود را فراهم می‌کرد:
الف) در آن تنظیم شده بود که هر نوع درخواستی به فایل‌های موجود در پوشه‌ی Views، برگشت خورده و قابل پردازش نباشند. این مورد هم از لحاظ مسایل امنیتی اضافه شده بود و هم اینکه در ASP.NET MVC، برخلاف وب فرم‌ها، شروع پردازش یک درخواست، از فایل‌های View شروع نمی‌شود. به همین جهت است که درخواست مستقیم آن‌ها بی‌معنا است.
در ASP.NET Core، فایل web.config از این پوشه حذف شده‌است؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. اگر مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» را به خاطر داشته باشید، هر پوشه‌ای که توسط میان افزار Static Files عمومی نشود، توسط کاربران برنامه قابل دسترسی نخواهد بود و چون پوشه‌ی Views هم به صورت پیش فرض توسط این میان افزار عمومی نمی‌شود، نیازی به فایل web.config، جهت قطع دسترسی به فایل‌های موجود در آن وجود ندارد.

ب) کاربرد دیگر این فایل web.config، تعریف فضاهای نام پیش فرضی بود که در فایل‌های View مورد استفاده قرار می‌گرفتند. برای مثال چون فضای نام HTML Helperهای استاندارد ASP.NET MVC در این فایل web.config قید شده بود، دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های View برنامه وجود نداشت. در ASP.NET Core، برای جایگزین کردن این قابلیت، فایل جدیدی را به نام ViewImports.cshtml_ معرفی کرده‌اند، تا دیگر نیازی به ارث بری از فایل web.config وجود نداشته باشد.


برای مثال اگر می‌خواهید بالای Viewهای خود، مدام ذکر using مربوط به فضای نام مدل‌ها برنامه را انجام ندهید، این سطر تکراری را به فایل جدید view imports منتقل کنید:
 @using MyProject.Models

و این فضاهای نام به صورت پیش فرض برای تمام viewها مهیا هستند و نیازی به تعریف مجدد، ندارند:
• System
• System.Linq
• System.Collections.Generic
• Microsoft.AspNetCore.Mvc
• Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering


افزودن یک View جدید

در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، اگر بر روی نام یک اکشن متد کلیک راست می‌کردیم، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی Add view وجود داشت. چنین گزینه‌ای در نگارش RTM اول ASP.NET Core وجود ندارد و مراحل ایجاد یک View جدید را باید دستی طی کنید. برای مثال اگر نام کلاس کنترلر شما PersonController است، پوشه‌ی Person را به عنوان زیر پوشه‌ی Views ایجاد کرده و سپس بر روی این پوشه کلیک راست کنید، گزینه‌ی add new item را انتخاب و سپس واژه‌ی view را جستجو کنید:


البته یک دلیل این مساله می‌تواند امکان سفارشی سازی محل قرارگیری این پوشه‌ها در ASP.NET Core نیز باشد که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد (و ابزارهای از پیش تعریف شده عموما با مکان‌های از پیش تعریف شده کار می‌کنند).


امکان پوشه بندی بهتر فایل‌های یک پروژه‌ی ASP.NET Core نسبت به مفهوم Areas در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

حالت پیش فرض پوشه بندی فایل‌های اصلی برنامه‌های ASP.NET MVC، مبتنی بر فناوری‌ها است؛ برای مثال پوشه‌های views و Controllers و امثال آن تعریف شده‌اند.
Project   
- Controllers
- Models
- Services
- ViewModels
- Views
روش دیگری را که برای پوشه بندی پروژه‌های ASP.NET MVC پیشنهاد می‌کنند (که Area توکار آن نیز زیر مجموعه‌ی آن محسوب می‌شود)، اصطلاحا Feature Folder Structure نام دارد. در این حالت برنامه بر اساس ویژگی‌ها و قابلیت‌های مختلف آن پوشه بندی می‌شود؛ بجای اینکه یک پوشه‌ی کلی کنترلرها را داشته باشیم و یک پوشه‌ی کلی views را که پس از مدتی، ارتباط دادن بین این‌ها واقعا مشکل می‌شود.
هرکسی که مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشد حتما به این مشکل برخورده‌است. درحال پیاده سازی قابلیتی هستید و برای اینکار نیاز خواهید داشت مدام بین پوشه‌های مختلف برنامه سوئیچ کنید؛ از پوشه‌ی کنترلرها به پوشه‌ی ویووها، به پوشه‌ی اسکریپت‌ها، پوشه‌ی اشتراکی ویووها و غیره. پس از رشد برنامه به جایی خواهید رسید که دیگر نمی‌توانید تشخیص دهید این فایلی که اضافه شده‌است ارتباطش با سایر قسمت‌ها چیست؟
ایده‌ی «پوشه بندی بر اساس ویژگی‌ها»، بر مبنای قرار دادن تمام نیازهای یک ویژگی، درون یک پوشه‌ی خاص آن است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت تمام اجزای یک ویژگی، داخل یک پوشه قرار گرفته‌اند؛ از کنترلر مرتبط با Viewهای آن تا فایل‌های css و js خاص آن.
برای پیاده سازی آن:
1) نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر دهید.
2) پوشه‌ای را به نام StartupCustomizations به برنامه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
  public class FeatureLocationExpander : IViewLocationExpander
  {
   public void PopulateValues(ViewLocationExpanderContext context)
   {
    context.Values["customviewlocation"] = nameof(FeatureLocationExpander);
   }
 
   public IEnumerable<string> ExpandViewLocations(
    ViewLocationExpanderContext context, IEnumerable<string> viewLocations)
   {
    return new[]
    {
      "/Features/{1}/{0}.cshtml",
      "/Features/Shared/{0}.cshtml"
    };
   }
  }
}
حالت پیش فرض ASP.NET MVC، یافتن فایل‌ها در مسیرهای Views/{1}/{0}.cshtml و Views/Shared/{0}.cshtml است؛ که در اینجا {0} نام view است و {1} نام کنترلر. این ساختار هم در اینجا حفظ شده‌است؛ اما اینبار به پوشه‌ی جدید Features اشاره می‌کند.
RazorViewEngine برنامه، بر اساس وهله‌ی پیش فرضی از اینترفیس IViewLocationExpander، محل یافتن Viewها را دریافت می‌کند. با استفاده از پیاه سازی فوق، این پیش فرض‌ها را به پوشه‌ی features هدایت کرده‌ایم.
3) در ادامه به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و پس از فعال سازی ASP.NET MVC، این قابلیت را فعال سازی می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMvc();
  services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
  {
   options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
  });
4) اکنون تمام فایل‌های مرتبط با یک ویژگی را به پوشه‌ی خاص آن انتقال دهید. منظور از این فایل‌ها، کنترلر، فایل‌های مدل و ویوومدل، فایل‌های ویوو و فایل‌های js و css هستند و نه مورد دیگری.
5) اکنون باید پوشه‌ی Controllers خالی شده باشد. این پوشه را کلا حذف کنید. از این جهت که کنترلرها بر اساس پیش فرض‌های ASP.NET MVC (کلاس ختم شده‌ی به کلمه‌ی Controller واقع در اسمبلی که از وابستگی‌های ASP.NET MVC استفاده می‌کند) در هر مکانی که تعریف شده باشند، یافت خواهند شد و پوشه‌ی واقع شدن آن‌ها مهم نیست.
6) در آخر به فایل project.json مراجعه کرده و قسمت publish آن‌را جهت درج نام پوشه‌ی Features اصلاح کنید (تا در حین توزیع نهایی استفاده شود):
"publishOptions": {
 "include": [
  "wwwroot",
  "Features",
  "appsettings.json",
  "web.config"
 ]
},


در اینجا نیز یک نمونه‌ی دیگر استفاده‌ی از این روش بسیار معروف را مشاهده می‌کنید.


امکان ارائه‌ی برنامه بدون ارائه‌ی فایل‌های View آن

ASP.NET Core به همراه یک EmbeddedFileProvider نیز هست. حالت پیش فرض آن PhysicalFileProvider است که بر اساس تنظیمات IViewLocationExpander توکار (و یا نمونه‌ی سفارشی فوق در مبحث پوشه‌ی ویژگی‌ها) کار می‌کند.
برای راه اندازی آن ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت ذیل را به فایل project.json اضافه کرد:
{
  "dependencies": {
        //same as before
   "Microsoft.Extensions.FileProviders.Embedded": "1.0.0"
  },
سپس تنظیمات متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه را به صورت ذیل جهت معرفی EmbeddedFileProvider تغییر می‌دهیم:
services.AddMvc();
services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
{
  options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
 
  var thisAssembly = typeof(Startup).GetTypeInfo().Assembly; 
  options.FileProviders.Clear();
  options.FileProviders.Add(new EmbeddedFileProvider(thisAssembly, baseNamespace: "Core1RtmEmptyTest"));
});
و در آخر در فایل project.json، در قسمت build options، گزینه‌ی embed را مقدار دهی می‌کنیم:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true,
  "embed": "Features/**/*.cshtml"
},
در اینجا چند نکته را باید مدنظر داشت:
1) اگر نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر داده‌اید، نیاز به ثبت ViewLocationExpanders آن‌را دارید (وگرنه، خیر).
2) در اینجا جهت مثال و بررسی اینکه واقعا این فایل‌ها از اسمبلی برنامه خوانده می‌شوند، متد options.FileProviders.Clear فراخوانی شده‌است. این متد PhysicalFileProvider  پیش فرض را حذف می‌کند. کار PhysicalFileProvider  خواندن فایل‌های ویووها از فایل سیستم به صورت متداول است.
3) کار قسمت embed در تنظیمات build، افزودن فایل‌های cshtml به قسمت منابع اسمبلی است (به همین جهت دیگر نیازی به توزیع آن‌ها نخواهد بود). اگر صرفا **/Features را ذکر کنید، تمام فایل‌های موجود را پیوست می‌کند. همچنین اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر نداده‌اید، این مقدار همان Views/**/*.cshtml خواهد بود و یا **/Views


4) در EmbeddedFileProvider می‌توان هر نوع اسمبلی را ذکر کرد. یعنی می‌توان برنامه را به صورت چندین و چند ماژول تهیه و سپس سرهم و یکپارچه کرد (options.FileProviders یک لیست قابل تکمیل است). در اینجا ذکر baseNamespace نیز مهم است. در غیر اینصورت منبع مورد نظر از اسمبلی یاد شده، قابل استخراج نخواهد بود (چون نام اسمبلی، قسمت اول نام هر منبعی است).


فعال سازی کامپایل خودکار فایل‌های View در ASP.NET Core 1.0

این قابلیت به زودی جهت یافتن مشکلات موجود در فایل‌های razor پیش از اجرای آن‌ها، اضافه خواهد شد. اطلاعات بیشتر
پاسخ به پرسش‌ها
جستجو Contains روی کلید های ترکیبی
  • هدف شما در اصل یافتن یک یا چند «شیء مشخص»، در یک جدول بانک اطلاعاتی است. اگر از EF استفاده می‌کنید، هر رکورد/شیء شما، قطعا یک Id منحصربفرد هم دارد (تا یک «شیء مشخص» را تشکیل دهد). فقط بر اساس این Id کوئری بگیرید (نه بر اساس لیست تمام ستون‌های موجود). نتیجه‌ی کار، شبیه به کوئری اولی می‌شود که نوشتید (که البته اینجا، List آن از نوع int است و یا کلا نوع Pk جدول کاربران) و فوق العاده هم سریع است.
  • اگر Idهای اشیاء موجود در لیست فوق را ندارید، باید از PredicateBuilder استفاده کنید تا بتوانید کوئری‌های Or پویایی را به ازای هر شیء، تولید کنید. الان این PredicateBuilder، جزئی از کتابخانه‌ی Gridify هم هست.

var predicate = PredicateBuilder.False<User>();

foreach(var user in customUsers)
{
   predicate = predicate.Or(u => u.FullName == user.FullName && 
                                 u.EyeColor == user.EyeColor);
}

var specificUsers = _context.Users.Where(predicate).ToList();
مطالب
تبدیل تاریخ میلادی به شمسی در SSIS به کمک سی شارپ
برای تبدیل تاریخ میلادی به تاریخ شمسی در package‌های SSIS می‌توان از زبان سی شارپ استفاده کرد . بدین طریق می‌توان در طی عملیات ETL و هنگام transform کردن داده‌ها ، عملیات تبدیل از میلادی به شمسی را انجام داد . عملیات تبدیل داده در این مثال به کمک Script Component انجام می‌شود. 

برای این کار از داده‌های موجود در پایگاه داده [AdventureWorksLT2008R2].[SalesLT].[Address] استفاده می‌کنم . 
برای این کار یک package تعریف می‌کنم و برای استخراج داده‌ها یک OLEDB تعریف می‌کنم . برای تبدیل داده‌ها از Script Component و برای گرفتن خروجی آزمایشی از union استفاده می‌کنم : 

دایره‌های قرمز رنگ مشخص شده در تصویر ، بیانگر data viewerهای تعریف شده است. 

در تنظیمات dataSource مانند زیر عمل می‌کنیم :
دستور زیر فقط برای نمایش یک نمونه از کارکرد عملیات مورد نظر در این مثال می‌باشد 


نمونه خروجی مانند زیر می‌باشد : 




سپس برای تنظیمات Script Component به ترتیب زیر عمل می‌کنیم :

در قسمت Input column ستون هایی را که به عنوان پارامتر می‌توانیم با آنها کار کنیم ، تعریف می‌کنیم : (دقت شود که تغییر نام متغیر‌ها ، در کد‌ها اعمال می‌شوند .) 




حال می‌خواهم ستون‌های تاریخ میلادی و شمسی را برای خروجی تعریف کنم :

 


همانطور که مشاهده می‌کنید ، نوع داده ای برای خروجی را رشته تعریف کردم.

سپس به قسمت script بر می‌گردیم (سمت چپ پنجره ) و روی Edit Script کلیک می‌کنیم : (در صورتی که تمایل به کد نویسی با VB را دارید در همین قسمت می‌توانید آن را تنظیم کنید) 



پنجره ای مانند زیر برای ویرایش کد‌ها ، باز می‌شود 


همانطور که مشاهده می‌کنید درون این کلاس 4 متد تبدیل تاریخ را پیاده کردم و از آنها در متد input0_processInputRow استفاده کردم . این کار نیازی به پیاده سازی حلقه ندارد و به راحتی می‌توان آنها را روی سطر‌های دلخواه تعریف کرد . خروجی نمایش داده شده در data viewer‌ها مانند زیر می‌باشند : 


قبل از اعمال تبدیلات : 



بعد از اعمال تبدیلات : 


موفق باشید 

نظرات مطالب
کار با Kendo UI DataSource
روی چه سطری پیام خطا دریافت کردید؟
حین کار با کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی باید مدام کنسول developer مرورگر را باز نگه دارید تا بتوانید خطاها را بهتر بررسی و دیباگ کنید.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت سیزدهم
ترکیب ماژول‌ها به قالب یک اسمبلی
فایل Program.exe یک فایل PE با جداول متادیتا است که همچنین یک اسمبلی هم می‌باشد. یک اسمبلی مجموعه‌ای از یک یا چند فایل، شامل تعاریف نوع و منابع (ریسورس) می‌باشد و یکی از فایل‌های اسمبلی، برای نگهداری manifest انتخاب می‌شود. این جدول مجموعه‌ای است از جداول متادیتا که به طور کلی شامل نام فایل‌هایی است که قسمتی از اسمبلی را تشکیل می‌دهند. برای همین گفتیم که CLR با اسمبلی‌ها کار می‌کند. ابتدا جداول manifest را خوانده تا نام فایل‌ها را شناسایی کرده تا از آن‌ها را به حافظه بارگزاری کند. اسمبلی‌ها چند خصوصیت دارند که باید آن‌ها را بدانید:
- نوع‌های با قابلیت استفاده‌ی مجدد را تعریف می‌کنند.
- داری شماره‌ی نسخه version هستند.
- می‌توانند شامل اطلاعات امنیتی باشند.
این خواصی است که یک اسمبلی به همراه دارد و فایل‌هایی که شامل می‌شود، نمی‌توانند چنین خاصیتی را داشته باشند؛ مگر اینکه آن فایل‌ها در متای خود جدول manifest داشته باشند.
شما برای بسته بندی، شماره نسخه، مباحث امنیتی و استفاده از نوع‌ها، باید آن‌ها را داخل ماژولی قرار دهید که جزئی از اسمبلی است. یک فایل اسمبلی  همانند program.exe به عنوان یک فایل واحد شناخته می‌شود. با اینکه یک اسمبلی از چند فایل تشکیل می‌شود، فایل‌های PE به همراه جداول متادیتای آن و تعدادی ریسورس مثل فایل‌های gif و jpg است که به شما کمک می‌کند به همه‌ی آن‌ها به عنوان یک فایل منطقی EXE یا dll نگاه کنید.
یکی از دلایلی که در قسمت سوم گفتیم این بود که می‌توانیم فایل‌هایی را که به ندرت استفاده می‌شوند، از طریق اینترنت مورد استفاده قرار دهیم. در حالتیکه نیاز به دسترسی به اسمبلی‌های روی اینترنت دارید، CLR ابتدا کش را بررسی می‌کند تا آیا فایل حاضر است یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت بود، در حافظه قرار می‌گیرد. ولی اگر پاسخ منفی بود، CLR به آدرسی که اسمبلی در آن قرار دارد، رجوع کرده و آن را دانلود می‌کند و اگر فایل مد نظر یافت نشد، استثنای FileNotFound  را در حین اجرا صادر خواهد کرد.
آقای جفری ریچر در کتاب خود سه تا از دلایل استفاده‌ی از اسمبلی‌های چند فایله را بر می‌شمارد:
  • جداسازی نوع‌ها در فایل‌های جداگانه که باعث کاهش حجم فایل از طریق اینترنت و بارگزاری حجم کمتر در حافظه  می‌شوند.
  • استفاده از فایل‌های منبع و داده‌ها در اسمبلی: فرض کنید نیاز به محاسبه‌ی اطلاعات بیمه دارید و برای این کار به اطلاعات داخل یک جدول آماری احتیاج دارید. این جدول آماری می‌تواند یک فایل متنی ساده یا یک صفحه‌ی گسترده مثل اکسل یا در قالب ورد و هر چیز دیگری باشد که به جای embed شدن این جداول در سورس کد برنامه، آن‌ها را با استفاده از ابزاری مثل Assembly Linker -AL.exe می‌توانید جزئی از اسمبلی کنید و فقط نیاز است که بدانید چگونه آن فایل را پارس یا تبدیل کنید.
  • استفاده از انواع ایجاد شده در زبان‌های مختلف. در این حالت شما مقداری از کد را با استفاده از #C نوشته اید و مقداری از آن را با Visual Basic می‌نویسید و هر کدام در نهایت به یک ماژول جداگانه کامپایل خواهند شد. ولی تبدیل آن به یک واحد منطقی مثل اسمبلی ممکن است و از این نظر می‌توانید روی ماژول‌های یک دسته کنترل داشته باشید.
اگر چندین نوع دارید که شامل نسخه بندی و تنظیمات امنیتی مشترک هستند، بهتر است در یک اسمبلی قرار گیرند تا اینکه در اسمبلی‌های جداگانه‌ایی قرار بگیرند. دلیل این کار هم ایجاد performance یا کارآیی بهتر است. بارگذاری یک  اسمبلی در حافظه زمانی را برای یافتن آن از CLR و ویندوز می‌گیرد و سپس وارد بارگیری آن‌ها در حافظه و آماده سازی می‌شود. پس هر چه تعداد اسمبلی‌ها کمتر باشد، کارآیی بهتری خواهید داشت، چون کمتر شدن بارگیری برابر با کاهش  صفحات کاری است و پراکندگی fragmentation فضای آدرس دهی آن فرایند را کاهش خواهد داد. نهایتا Ngen می‌تواند در بهینه سازی فایل‌های بزرگتر موفق باشد.
برای ساخت اسمبلی، باید یکی از فایل‌های PE را برای نگهداری جدول manifest انتخاب کنید؛ یا خودتان یک فایل PE جدا درست کنید که تنها شامل جدول مانیفست شود. جدول زیر قالبی از جداول مانیفست هست که بابت ماژول‌های اضافه شده به یک اسمبلی ایجاد می‌شوند.
 AssemblyDef  شامل مدخل ورودی (آدرس شروع حافظه) برای اسمبلی‌هایی است که ماژول عضو آن است. این مدخل شامل نام اسمبلی (بدون مسیر و پسوند)، شماره نسخه یا ورژن، culture، فلگ، الگوریتم هش و کلید عمومی ناشر، که می‌تواند نال باشد، هست.
 FileDef  شامل یک مدخل ورودی برای هر فایل PE و فایل‌های ریسورسی است که قسمتی از اسمبلی را تشکیل می‌دهند. این مدخل ورودی شامل نام و پسوند فایل (بدون ذکر مسیر)، فلگ و مقدار هش می‌شود. اگر تنها یک اسمبلی وجود داشته باشد، این جدول هیچ مدخلی نخواهد داشت.
 ManifestResourceDef  شامل یک مدخل ورودی برای هر فایل ریسورس است. این مدخل شامل نام فایل ریسورس، فلگ و یک اندیس به جدول FileDef است که در آن اشاره‌ای به آن فایل ریسورس یا استریم است.
 ExportedTypesDef  شامل یک مدخل ورودی برای هر نوع عمومی است که از همه ماژول‌های PE استخراج شده است. هر مدخل شامل نام نوع و اندیسی به جدول FileDef و یک اندیس دیگر به جدول TypeDef است. نکته: برای ذخیره سازی حافظه و کم حجم شدن فایل‌ها، نوع‌های استخراج شده از فایلی که شامل مانیفست است دیگر در جدول جاری نام نوع‌ها ذکر نمی‌گردد؛ چرا که این اطلاعات در جدول TypeDef اسمبلی جاری موجود است.
  نکته: اسمبلی که شامل مانیفست است، شامل یک جدول AssemblyRef نیز می‌گردد که به تمام اسمبلی‌های ارجاع شده در آن اسمبلی اشاره می‌کند. با استفاده از ابزارهای موجود می‌توان اسمبلی مدنظر را باز کرده و به این ترتیب لیستی از اسمبلی‌های ارجاع شده را خواهید دید و بدین صورت این اسمبلی یک اسمبلی خود تعریف می‌شود.

کامپایلر سی شارپ با استفاده از سوئیچ‌های زیر یک اسمبلی را تولید می‌کند:
/t[arget]:exe, /t[arget]:winexe, /t[arget]: appcontainerexe, /t[arget]: library, or /t[arget]:winmdobj

سوئئیچ‌های بالا باعث می‌شود که یک فایل PE با جدول مانیفست تولید گردد. در صورتیکه سوئیچ زیر را به کار ببرید، فایل تولید شده شامل جدول مانیفست نمی‌شود.
/t[arget]:module
این فایل PE تولید شده در قالب یک dll است که باید قبل از اینکه CLR به نوع‌های داخل آن دسترسی پیدا کند، به یک اسمبلی اضافه گردد. موقعی‌که شما از سوئیچ بالا استفاده می‌کنید، کامپایلر سی شارپ به طور پیش فرض از پسوند netmodule برای فایل خروجی استفاده می‌کند.

نکته‌ی پایانی: محیط توسعه ویژوال استادیو به طور پیش فرض از اسمبلی‌های چند فایل پشتیبانی نمی‌کند، اگر میخواهید که اسمبلی‌های چند فایله تولید کنید باید در سوئیچ‌های مورد استفاده آن تجدید نظری داشته باشید.
در مقاله آینده این روش‌ها را بررسی خواهیم کرد...