مطالب
اعتبارسنجی در فرم‌های ASP.NET MVC با Remote Validation

بعد از آمدن نسخه‌ی سوم ASP.NET MVC مکانیسمی به نام Remote Validation به آن اضافه شد که کارش اعتبارسنجی از راه دور بود. فرض کنید نیاز است در یک فرم، قبل از اینکه کل فرم به سمت سرور ارسال شود، مقداری بررسی شده و اعتبارسنجی آن انجام گیرد و این اعتبارسنجی چیزی نیست که بتوان سمت کاربر و بدون فرستاده شدن مقداری به سمت سرور صورت گیرد. نمونه بارز این مسئله صفحه عضویت اکثر سایت‌هایی هست که روزانه داریم با آن‌ها کار می‌کنیم. فیلد نام کاربری توسط شما پر شده و بعد از بیرون آمدن از آن فیلد، سریعا مشخص می‌شود که آیا این نام کاربری قابل استفاده برای شما هست یا خیر. به‌صورت معمول برای انجام این کار باید با جاوا اسکریپت، مدیریتی روی فیلد مربوطه انجام دهیم. مثلا با بیرون آمدن فوکوس از روی فیلد، با Ajax نام کاربری وارد شده را به سمت سرور بفرستیم، چک کنیم و بعد از اینکه جواب برگشت بررسی کنیم که الان آیا این نام کاربری قبلا گرفته شده یا نه.
انجام این کار به‌راحتی با مزین‌کردن خصوصیت (Property) مربوطه موجود در مدل برنامه به Attribute یا ویژگی Remote و داشتن یک Action در Controller مربوطه که کارش بررسی وجود یوزرنیم هست امکان پذیر است. ادامه بحث را با مثال همراه می‌کنم.
به عنوان مثال در سیستمی که قرار هست محصولات ما را ثبت کند، باید بیایم و قبل از اینکه محصول جدید به ثبت برسد این عملیات چک‌کردن را انجام دهیم تا کالای تکراری وارد سیستم نشود. شناسه اصلی که برای هر محصول وجود دارد بارکد هست و ما آن را میخواهیم مورد بررسی قرار دهیم.


مدل برنامه

    public class ProductModel
    {
        public int Id { get; set; }

        [Display(Name = "نام کالا")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [StringLength(50, ErrorMessage = "طول {0} باید کمتر از {1} کاراکتر باشد.")]
        public string Name { get; set; }

        [Display(Name = "قیمت")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [DataType(DataType.Currency)]
        public double Price { get; set; }

        [Display(Name = "بارکد")]
        [Required(ErrorMessage = "{0} یک فیلد اجباری است و باید آن را وارد کنید.")]
        [StringLength(50, ErrorMessage = "طول {0} باید کمتر از {1} کاراکتر باشد.")]
        [Remote("IsProductExist", "Product", HttpMethod = "POST", ErrorMessage = "این بارکد از قبل در سیستم وجود دارد.")]
        public string Barcode { get; set; }
    }

همونطور که می‌بینید خصوصیت Barcode را مزین کردیم به ویژگی Remote. این ویژگی دارای ورودی‌های خاص خودش هست. وارد کردن نام اکشن و کنترلر مربوطه برای انجام این چک‌کردن از مهم‌ترین قسمت‌های اصلی هست. چیزهایی دیگه‌ای هم هست که می‌توانیم آن‌ها را مقداردهی کنیم. مثل HttpMethod، ErrorMessage و یا AdditionFields. HttpMethod که همان طریقه‌ی ارسال درخواست به سرور هست. ErrorMessage هم همان خطایی هست که در زمان رخ‌داد قرار است نشان داده شود. AdditionFields هم خصوصیتی را مشخص می‌کند که ما می‌خوایم به‌همراه فیلد مربوطه به سمت سرور بفرستیم. مثلا می‌تونیم به‌همراه بارکد، نام کالا را هم برای بررسی‌های مورد نیازمان بفرستیم.


کنترلر برنامه

        [HttpPost]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult IsProductExist(string barcode)
        {
            if (barcode == "123456789") return Json(false); // اگر محصول وجود داشت
            return Json(true);
        }

در اینجا به نمایش قسمتی از کنترلر برنامه می‌پردازیم. اکشنی که مربوط می‌شود به چک‌کردن مقدارهای لازم و در پایان آن یک خروجی Json را برمی‌گردانیم که مقدار true یا false دارد. در حقیقت مقدار را به این صورت برمی‌گردانیم که اگر مقدار ورودی در پایگاه داده وجود دارد، false را برمی‌گرداند و اگر وجود نداشت true. همین‌طور آمدیم از کش شدن درخواست‌هایی که با Ajax آمده با ویژگی OutputCache جلوگیری کردیم.

مطالب
نکات کار با استثناءها در دات نت
استثناء چیست؟
واژه‌ی استثناء یا exception کوتاه شده‌ی عبارت exceptional event است. در واقع exception یک نوع رویداد است که در طول اجرای برنامه رخ می‌دهد و در نتیجه، جریان عادی برنامه را مختل می‌کند. زمانیکه خطایی درون یک متد رخ دهد، یک شیء (exception object) حاوی اطلاعاتی درباره‌ی خطا ایجاد خواهد شد. به فرآیند ایجاد یک exception object و تحویل دادن آن به سیستم runtime، اصطلاحاً throwing an exception یا صدور استثناء گفته می‌شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
بعد از اینکه یک متد استثناءایی را صادر می‌کند، سیستم runtime سعی در یافتن روشی برای مدیریت آن خواهد کرد.
خوب اکنون که با مفهوم استثناء آشنا شدید اجازه دهید دو سناریو را با هم بررسی کنیم.
- سناریوی اول:
فرض کنید یک فایل XML از پیش تعریف شده (برای مثال یک لیست از محصولات) قرار است در کنار برنامه‌ی شما باشد و باید این لیست را درون برنامه‌ی خود نمایش دهید. در این حالت برای خواندن این فایل انتظار دارید که فایل وجود داشته باشد. اگر این فایل وجود نداشته باشد برنامه‌ی شما با اشکال روبرو خواهد شد.
- سناریوی دوم:
فرض کنید یک فایل XML از آخرین محصولات مشاهده شده توسط کاربران را به صورت cache در برنامه‌تان دارید. در این حالت در اولین بار اجرای برنامه توسط کاربر انتظار داریم که این فایل موجود نباشد و اگر فایل وجود نداشته باشد به سادگی می‌توانیم فایل مربوط را ایجاده کرده و محصولاتی را که توسط کاربر مشاهده شده، درون این فایل اضافه کنیم.
در واقع استثناء‌ها بستگی به حالت‌های مختلفی دارد. در مثال اول وجود فایل حیاتی است ولی در حالت دوم بدون وجود فایل نیز برنامه می‌تواند به کار خود ادامه داده و فایل مورد نظر را از نو ایجاد کند.
 استثناها مربوط به زمانی هستند که این احتمال وجود داشته باشد که برنامه طبق انتظار پیش نرود.
برای حالت اول کد زیر را داریم:
public IEnumerable<Product> GetProducts()
{
    using (var stream = File.Read(Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "products.xml")))
    {
        var serializer = new XmlSerializer();
        return (IEnumerable<Product>)serializer.Deserialize(stream);
    }
}
همانطور که عنوان شد در حالت اول انتظار داریم که فایلی بر روی دیسک موجود باشد. در نتیجه نیازی نیست هیچ استثناءایی را مدیریت کنیم (زیرا در واقع اگر فایل موجود نباشد هیچ روشی برای ایجاد آن نداریم).
در مثال دوم می‌دانیم که ممکن است فایل از قبل موجود نباشد. بنابراین می‌توانیم موجود بودن فایل را با یک شرط بررسی کنیم:
public IEnumerable<Product> GetCachedProducts()
{
    var fullPath = Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "ProductCache.xml");
    if (!File.Exists(fullPath))
        return new Product[0];
         
    using (var stream = File.Read(fullPath))
    {
        var serializer = new XmlSerializer();
        return (IEnumerable<Product>)serializer.Deserialize(stream);
    }
}

چه زمانی باید استثناءها را مدیریت کنیم؟
زمانیکه بتوان متدهایی که خروجی مورد انتظار را بر می‌گردانند ایجاد کرد.
اجازه دهید دوباره از مثال‌های فوق استفاده کنیم:
IEnumerable<Product> GetProducts()
همانطور که از نام آن پیداست این متد باید همیشه لیستی از محصولات را برگرداند. اگر می‌توانید اینکار را با استفاده از catch کردن یک استثنا انجام دهید در غیر اینصورت نباید درون متد اینکار را انجام داد.
IEnumerable<Product> GetCachedProducts()
در متد فوق می‌توانستیم از FileNotFoundException برای فایل موردنظر استفاده کنیم؛ اما مطمئن بودیم که فایل در ابتدا وجود ندارد.
در واقع استثنا‌ها حالت‌هایی هستند که غیرقابل پیش‌بینی هستند. این حالت‌ها می‌توانند یک خطای منطقی از طرف برنامه‌نویس و یا چیزی خارج کنترل برنامه‌نویس باشند (مانند خطاهای سیستم‌عامل، شبکه، دیسک). یعنی در بیشتر مواقع این نوع خطاها را نمی‌توان مدیریت کرد.

اگر می‌خواهید استثناء‌ها را catch کرده و آنها را لاگ کنید در بالاترین لایه اینکار را انجام دهید.


چه استثناءهایی باید مدیریت شوند و کدام‌ها خیر؟ 
مدیریت صحیح استثناء‌ها می‌تواند خیلی مفید باشد. همانطور که عنوان شد یک استثناء زمانی رخ می‌دهد که یک حالت استثناء در برنامه اتفاق بیفتد. این مورد را بخاطر داشته باشید، زیرا به شما یادآوری می‌کند که در همه جا نیازی به استفاده از try/catch نیست. در اینجا ذکر این نکته خیلی مهم است:
تنها استثناء‌هایی را catch کنید که بتوانید برای آن راه‌حلی ارائه دهید.
به عنوان مثال اگر در لایه‌ی دسترسی به داده، خطایی رخ دهد و استثناءی SqlException صادر شود، می‌توانیم آن را catch کرده و درون یک استثناء عمومی‌تر قرار دهیم:
public class UserRepository : IUserRepository
{
    public IList<User> Search(string value)
    {
        try
        {
              return CreateConnectionAndACommandAndReturnAList("WHERE value=@value", Parameter.New("value", value));
        }
        catch (SqlException err)
        {
             var msg = String.Format("Ohh no!  Failed to search after users with '{0}' as search string", value);
             throw new DataSourceException(msg, err);
        }
    }
}
همانطور که در کد فوق مشاهده می‌کنید به محض صدور استثنای SqlException آن را درون قسمت catch به صورت یک استثنای عمومی‌تر همراه با افزودن یک سری اطلاعات جدید صادر می‌کنیم. اما همانطور که عنوان شد کار لاگ کردن استثناءها را بهتر است در لایه‌های بالاتر انجام دهیم.
اگر مطمئن نیستید که تمام استثناء‌ها توسط شما مدیریت شده‌اند، می‌توانید در حالت‌های زیر، دیگر استثناءها را مدیریت کنید:
ASP.NET: می‌توانید Aplication_Error را پیاده‌سازی کنید. در اینجا فرصت خواهید داشت تا تمامی خطاهای مدیریت نشده را هندل کنید.
WinForms: استفاده از رویدادهای Application.ThreadException و AppDomain.CurrentDomain.UnhandledException 
WCF: پیاده‌سازی اینترفیس IErrorHandler 
ASMX: ایجاد یک Soap Extension سفارشی
ASP.NET WebAPI


چه زمان‌هایی باید یک استثناء صادر شود؟ 
صادر کردن یک استثناء به تنهایی کار ساده‌ایی است. تنها کافی است throw را همراه شیء exception (exception object) فراخوانی کنیم. اما سوال اینجاست که چه زمانی باید یک استثناء را صادر کنیم؟ چه داده‌هایی را باید به استثناء اضافه کنیم؟ در ادامه به این سوالات خواهیم پرداخت.
همانطور که عنوان گردید استثناءها زمانی باید صادر شوند که یک استثناء اتفاق بیفتد.

اعتبارسنجی آرگومان‌ها
ساده‌ترین مثال، آرگومان‌های مورد انتظار یک متد است:
public void PrintName(string name)
{
     Console.WriteLine(name);
}
در حالت فوق انتظار داریم مقداری برای پارامتر name تعیین شود. متد فوق با آرگومان null نیز به خوبی کار خواهد کرد؛ یعنی مقدار خروجی یک خط خالی خواهد بود. از لحاظ کدنویسی متد فوق به خوبی کار خود را انجام می‌دهد اما خروجی مورد انتظار کاربر نمایش داده نمی‌شود. در این حالت نمی‌توانیم تشخیص دهیم مشکل از کجا ناشی می‌شود.
مشکل فوق را می‌توانیم با صدور استثنای ArgumentNullException رفع کنیم:
public void PrintName(string name)
{
    if (name == null) throw new ArgumentNullException("name");
     
     Console.WriteLine(name);
}
خوب، name باید دارای طول ثابت و همچنین ممکن است حاوی عدد و حروف باشد:
public void PrintName(string name)
{
    if (name == null) throw new ArgumentNullException("name");
    if (name.Length < 5 || name.Length > 10) throw new ArgumentOutOfRangeException("name", name, "Name must be between 5 or 10 characters long");
    if (name.Any(x => !char.IsAlphaNumeric(x)) throw new ArgumentOutOfRangeException("name", name, "May only contain alpha numerics");
     
     Console.WriteLine(name);
}
برای حالت فوق و همچنین جلوگیری از تکرار کدهای داخل متد PrintName می‌توانید یک متد Validator برای کلاسی با نام Person ایجاد کنید.
حالت دیگر صدور استثناء، زمانی است که متدی خروجی مورد انتظارمان را نتواند تحویل دهد. یک مثال بحث‌برانگیز متدی با امضای زیر است:
public User GetUser(int id)
{
}
کاملاً مشخص است که متدی همانند متد فوق زمانیکه کاربری را پیدا نکند، مقدار null را برمی‌گرداند. اما این روش درستی است؟ خیر؛ زیرا همانطور که از نام این متد پیداست باید یک کاربر به عنوان خروجی برگردانده شود.
با استفاده از بررسی null کدهایی شبیه به این را در همه جا خواهیم داشت:
var user = datasource.GetUser(userId);
if (user == null)
    throw new InvalidOperationException("Failed to find user: " + userId);
// actual logic here
به این چنین کدهایی معمولاً The null cancer گفته می‌شود (سرطان نال!) زیرا اجازه داده‌ایم متد، خروجی null را بازگشت دهد. به جای کد فوق می‌توانیم از این روش استفاده کنیم:
public User GetUser(int id)
{
    if (id <= 0) throw new ArgumentOutOfRangeException("id", id, "Valid ids are from 1 and above. Do you have a parsing error somewhere?");
    
    var user = db.Execute<User>("WHERE Id = ?", id);
    if (user == null)
        throw new EntityNotFoundException("Failed to find user with id " + id);
        
    return user;
}
نکته‌ایی که باید به آن توجه کنید این است که در هنگام صدور یک استثناء اطلاعات کافی را نیز به آن پاس دهید. به عنوان مثال در EntityNotFoundException مثال فوق پاس دادن "Failed to find user with id " + id کار دیباگ را برای مصرف کننده، راحتر خواهد کرد.


خطاهای متداول حین کار با استثناءها  


  • صدور مجدد استثناء و از بین بردن stacktrace

کد زیر را در نظر بگیرید:

try
{
    FutileAttemptToResist();
}
catch (BorgException err)
{
     _myDearLog.Error("I'm in da cube! Ohh no!", err);
    throw err;
}
مشکل کد فوق قسمت throw err است. این خط کد، محتویات stacktrace را از بین برده و استثناء را مجدداً برای شما ایجاد خواهد کرد. در این حالت هرگز نمی‌توانیم تشخیص دهیم که منبع خطا از کجا آمده است. در این حالت پیشنهاد می‌شود که تنها از throw استفاده شود. در این حالت استثناء اصلی مجدداً صادر گردیده و مانع حذف شدن محتویات stacktrace خواهد شد(+).
  • اضافه نکردن اطلاعات استثناء اصلی به استثناء جدید

یکی دیگر از خطاهای رایج اضافه نکردن استثناء اصلی حین صدور استثناء جدید است:

try
{
    GreaseTinMan();
}
catch (InvalidOperationException err)
{
    throw new TooScaredLion("The Lion was not in the m00d", err); //<---- استثناء اصلی بهتر است به استثناء جدید پاس داده شود
}
  • ارائه ندادن context information

در هنگام صدور یک استثناء بهتر است اطلاعات دقیقی را به آن ارسال کنیم تا دیباگ کردن آن به راحتی انجام شود. به عنوان مثال کد زیر را در نظر داشته باشید:

try
{
   socket.Connect("somethingawful.com", 80);
}
catch (SocketException err)
{
    throw new InvalidOperationException("Socket failed", err);  
}
هنگامی که کد فوق با خطا مواجه شود نمی‌توان تنها با متن Socket failed تشخیص داد که مشکل از چه چیزی است. بنابراین پیشنهاد می‌شود اطلاعات کامل و در صورت امکان به صورت دقیق را به استثناء ارسال کنید. به عنوان مثال در کد زیر سعی شده است تا حد امکان context information کاملی برای استثناء ارائه شود:
void IncreaseStatusForUser(int userId, int newStatus)
{
    try
    {
         var user  = _repository.Get(userId);
         if (user == null)
             throw new UpdateException(string.Format("Failed to find user #{0} when trying to increase status to {1}", userId, newStatus));
    
         user.Status = newStatus;
         _repository.Save(user);
    }
   catch (DataSourceException err)
   {
       var errMsg = string.Format("Failed to find modify user #{0} when trying to increase status to {1}", userId, newStatus);
        throw new UpdateException(errMsg, err);
   }

نحوه‌ی طراحی استثناءها 
برای ایجاد یک استثناء سفارشی می‌توانید از کلاس Exception ارث‌بری کنید و چهار سازنده‌ی آن را اضافه کنید:
public NewException()
public NewException(string description )
public NewException(string description, Exception inner)
protected or private NewException(SerializationInfo info, StreamingContext context)
سازنده اول به عنوان default constructor شناخته می‌شود. اما پیشنهاد می‌شود که از آن استفاده نکنید، زیرا یک استثناء بدون context information از ارزش کمی برخوردار خواهد بود.
سازنده‌ی دوم برای تعیین description بوده و همانطور که عنوان شد ارائه دادن context information از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال فرض کنید استثناء KeyNotFoundException که توسط کلاس Dictionary صادر شده است را دریافت کرده‌اید. این استثناء زمانی صادر خواهد شد که بخواهید به عنصری که درون دیکشنری پیدا نشده است دسترسی داشته باشید. در این حالت پیام زیر را دریافت خواهید کرد:
“The given key was not present in the dictionary.”
حالا فرض کنید اگر پیام به صورت زیر باشد چقدر باعث خوانایی و عیب‌یابی ساده‌تر خطا خواهد شد:
“The key ‘abrakadabra’ was not present in the dictionary.”
در نتیجه تا حد امکان سعی کنید که context information شما کاملتر باشد.
سازنده‌ی سوم شبیه به سازنده‌ی قبلی عمل می‌کند با این تفاوت که توسط پارامتر دوم می‌توانیم یک استثناء دیگر را catch کرده یک استثناء جدید صادر کنیم.
سازنده‌ی سوم زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که بخواهید از Serialization پشتیبانی کنید (به عنوان مثال ذخیره‌ی استثناءها درون فایل و...)

خوب، برای یک استثناء سفارشی حداقل باید کدهای زیر را داشته باشیم:
public class SampleException : Exception
{
    public SampleException(string description)
        : base(description)
    {
        if (description == null) throw new ArgumentNullException("description");
    }
 
    public SampleException(string description, Exception inner)
        : base(description, inner)
    {
        if (description == null) throw new ArgumentNullException("description");
        if (inner == null) throw new ArgumentNullException("inner");
    }
 
    public SampleException(SerializationInfo info, StreamingContext context)
        : base(info, context)
    {
    }
}

اجباری کردن ارائه‌ی Context information:
برای اجباری کردن context information کافی است یک فیلد اجباری درون سازنده تعریف کنیم. برای مثال اگر بخواهیم کاربر HTTP status code را برای استثناء ارائه دهد باید سازنده‌ها را اینگونه تعریف کنیم:
public class HttpException : Exception
{
    System.Net.HttpStatusCode _statusCode;
     
    public HttpException(System.Net.HttpStatusCode statusCode, string description)
        : base(description)
    {
        if (description == null) throw new ArgumentNullException("description");
        _statusCode = statusCode;
    }
 
    public HttpException(System.Net.HttpStatusCode statusCode, string description, Exception inner)
        : base(description, inner)
    {
        if (description == null) throw new ArgumentNullException("description");
        if (inner == null) throw new ArgumentNullException("inner");
        _statusCode = statusCode;
    }
 
    public HttpException(SerializationInfo info, StreamingContext context)
        : base(info, context)
    {
    }
     
    public System.Net.HttpStatusCode StatusCode { get; private set; }
 
}
همچنین بهتر است پراپرتی Message را برای نمایش پیام مناسب بازنویسی کنید:
public override string Message
{
        get { return base.Message + "\r\nStatus code: " + StatusCode; }
}
مورد دیگری که باید در کد فوق مد نظر داشت این است که status code قابلیت سریالایز شدن را ندارد. بنابراین باید متد GetObjectData را برای سریالایز کردن بازنویسی کنیم:
public class HttpException : Exception
{
    // [...]
 
    public HttpException(SerializationInfo info, StreamingContext context)
        : base(info, context)
    {
        // this is new
        StatusCode = (HttpStatusCode) info.GetInt32("HttpStatusCode");
    }
 
    public HttpStatusCode StatusCode { get; private set; }
 
    public override string Message
    {
        get { return base.Message + "\r\nStatus code: " + StatusCode; }
    }
 
    // this is new
    public override void GetObjectData(SerializationInfo info, StreamingContext context)
    {
        base.GetObjectData(info, context);
        info.AddValue("HttpStatusCode", (int) StatusCode);
    }
}
در اینحالت فیلدهای اضافی در طول فرآیند Serialization به خوبی سریالایز خواهند شد.

در حین صدور استثناءها همیشه باید در نظر داشته باشیم که چه نوع context information را می‌توان ارائه داد، این مورد در یافتن راه‌حل خیلی کمک خواهد کرد.


طراحی پیام‌های مناسب 
پیام‌های exception مختص به توسعه‌دهندگان است نه کاربران نهایی.
نوشتن این نوع پیام‌ها برای برنامه‌نویس کار خسته‌کننده‌ایی است. برای مثال دو مورد زیر را در نظر داشته باشید:
throw new Exception("Unknown FaileType");
throw new Exception("Unecpected workingDirectory");
این نوع پیام‌ها حتی اگر از لحاظ نوشتاری مشکلی نداشته باشند یافتن راه‌حل را خیلی سخت خواهند کرد. اگر در زمان برنامه‌نویسی با این نوع خطاها روبرو شوید ممکن است با استفاده از debugger ورودی نامعتبر را پیدا کنید. اما در یک برنامه و خارج از محیط برنامه‌نویسی، یافتن علت بروز خطا خیلی سخت خواهد بود.
توسعه‌دهندگانی که exception message را در اولویت قرار می‌دهند، معتقد هستند که از لحاظ تجربه‌ی کاربری پیام‌ها تا حد امکان باید فاقد اطلاعات فنی باشد. همچنین همانطور که پیش‌تر عنوان گردید این نوع پیام‌ها همیشه باید در بالاترین سطح نمایش داده شوند نه در لایه‌های زیرین. همچنین پیام‌هایی مانند Unknown FaileType نه برای کاربر نهایی، بلکه برای برنامه‌نویس نیز ارزش چندانی ندارد زیرا فاقد اطلاعات کافی برای یافتن مشکل است.
در طراحی پیام‌ها باید موارد زیر را در نظر داشته باشیم:
- امنیت:
یکی از مواردی که از اهمیت بالایی برخوردار است مسئله امنیت است از این جهت که پیام‌ها باید فاقد مقادیر runtime باشند. زیرا ممکن است اطلاعاتی را در خصوص نحوه‌ی عملکرد سیستم آشکار سازند.
- زبان:
همانطور که عنوان گردید پیام‌های استثناء برای کاربران نهایی نیستند، زیرا کاربران نهایی ممکن است اشخاص فنی نباشند، یا ممکن است زبان آنها انگلیسی نباشد. اگر مخاطبین شما آلمانی باشند چطور؟ آیا تمامی پیام‌ها را با زبان آلمانی خواهید نوشت؟ اگر هم اینکار را انجام دهید تکلیف استثناء‌هایی که توسط Base Class Library و دیگر کتابخانه‌های thirt-party صادر می‌شوند چیست؟ اینها انگلیسی هستند.

در تمامی حالت‌هایی که عنوان شد فرض بر این است که شما در حال نوشتن این نوع پیام‌ها برای یک سیستم خاص هستید. اما اگر هدف نوشتن یک کتابخانه باشد چطور؟ در این حالت نمی‌دانید که کتابخانه‌ی شما در کجا استفاده می‌شود.
اگر هدف نوشتن یک کتابخانه نباشد این نوع پیام‌هایی که برای کاربران نهایی باشند، وابستگی‌ها را در سیستم افزایش خواهند داد، زیرا در این حالت پیام‌ها به یک رابط کاربری خاص گره خواهند خورد.

خب اگر پیام‌ها برای کاربران نهایی نیستند، پس برای کسانی مورد استفاده قرار خواهند گرفت؟ در واقع این نوع پیام می‌تواند به عنوان یک documentation برای سیستم شما باشند.
فرض کنید در حال استفاده از یک کتابخانه جدید هستید به نظر شما کدام یک از پیام‌های زیر مناسب هستند:
"Unecpected workingDirectory"
یا:
"You tried to provide a working directory string that doesn't represent a working directory. It's not your fault, because it wasn't possible to design the FileStore class in such a way that this is a statically typed pre-condition, but please supply a valid path to an existing directory.

"The invalid value was: "fllobdedy"."
یافتن مشکل در پیام اول خیلی سخت خواهد بود زیرا فاقد اطلاعات کافی برای یافتن مشکل است. اما پیام دوم مشکل را به صورت کامل توضیح داده است. در حالت اول شما قطعاً نیاز خواهید داشت تا از دیباگر برای یافتن مشکل استفاده کنید. اما در حالت دوم پیام به خوبی شما را برای یافتن راه‌حل راهنمایی می‌کند.
همیشه برای نوشتن پیام‌های مناسب سعی کنید از لحاظ نوشتاری متن شما مشکلی نداشته باشد، اطلاعات کافی را درون پیام اضافه کنید و تا حد امکان نحوه‌ی رفع مشکل را توضیح دهید
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
مشکل در bundle and minification در هاست
باید بتوانید برنامه را دیباگ کنید:
- فایل‌های خالی، به همراه خطای مرتبط هم هستند: نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery  
- این پروژه برای لاگ خطاهای سمت سرور از ELMAH استفاده می‌کند. لاگ‌های آن‌را بررسی کنید.
مطالب
سهولت کار با رشته‌ها‌ی پیچیده در C# 11 با معرفی Raw string literals
Raw String Literals، روشی ساده جهت تعریف یک قطعه‌ی متنی، بدون نیاز به escapeهای فراوان و یا تعریف ""‌های متعدد است؛ برای مثال نوشتن رشته‌های تشکیل شده‌ی از محتوای XML و یا JSON. به این صورت تعریف رشته‌های پیچیده، ساده‌تر شده و قابلیت نگهداری آن‌ها، بهبود خواهد یافت. Raw String Literal با حداقل سه عدد " متوالی، شروع شده و با حداقل سه عدد " متوالی، خاتمه پیدا می‌کنند:
string name = "Vahid", country = "Iran";
string jsonString =
    $$"""
    {
        "Name": {{name}},
        "Country": {{country}}
    }
    """;
Console.WriteLine(jsonString);
بدون وجود این قابلیت، معادل واقعی رشته‌ی فوق را باید به صورت زیر تشکیل داد:
"{\r\n \"Name\": Vahid,\r\n \"Country\": Iran\r\n}"

و یا امکان درج ساده‌تر عبارات XML، بدون نیاز به escape قسمتی از آن:
string html =
        """
        <body style="normal">
              <div class="book-content">
               This is information about the "C# 11" book.
           </body>
           <footer>
               This is information about the author of the "C# 11" book.
           </footer>
        </element>
        """;

سؤال: اگر در محتوای Raw String Literal تعریف شده، نیاز به سه عدد " متوالی وجود داشت، چه باید کرد؟

اگر به توضیحات فوق دقت کنید، عنوان شد که شروع و پایان Raw String Literals، با «حداقل» سه عدد " همراه است و به این صورت پیاده سازی می‌شود:
- اگر رشته‌ی شما نیاز به سه "" متوالی داشت، باید raw string literal را با حداقل چهار " شروع و خاتمه دهید.
- اگر رشته‌ی شما نیاز به چهار "" متوالی داشت، باید raw string literal را با حداقل پنج " شروع و خاتمه دهید.
و ... به همین ترتیب برای مابقی حالات.

var text1 = """" Hello World! """ """";
var text2 = """"" Hello World! """" """"";


کاهش فواصل سمت چپ رشته‌ها، با استفاده از Raw string literals

به مثال زیر که یک قطعه چند سطری SQL را به دو روش قدیم و جدید تعریف می‌کند، دقت کنید (فواصل سمت چپ در این مثال مهم هستند):
var sql1 =
        @"
        SELECT Name
        FROM Customers
        WHERE id = @id
        ";
Console.WriteLine(sql1);

var sql2 =
        """
        SELECT Name
        FROM Customers
        WHERE id = @id
        """;
Console.WriteLine(sql2);
آیا خروجی نمایشی این دو، یکی است؟
پاسخ: خیر! خروجی نمایشی این دو به صورت زیر است:
        SELECT Name
        FROM Customers
        WHERE id = @id
        
SELECT Name
FROM Customers
WHERE id = @id
در اینجا به فواصل سمت چپ رشته‌ها دقت کنید. همیشه فرمت کردن verbatim strings در زبان #C مشکل بوده‌است و در حین تعریف عبارات چند سطری، تنظیم فواصل سمت چپ، مساله ساز است. اما این مشکل با raw string literals وجود ندارد. در این حالت فقط کافی است رشته‌ی مدنظر را دقیقا ذیل جائیکه """ را تعریف کرده‌اید، شروع کنید (ستون شروع آن‌ها یکی باشد). به این ترتیب تمام فواصل سمت چپ آن، ندید گرفته می‌شوند.
خروجی واقعی رشته‌ی sql1 به صورت زیر است:
 "\r\n SELECT Name\r\n FROM Customers\r\n WHERE id = @id\r\n "
و رشته‌ی sql2 به این نحو تفسیر می‌شود (که حتی فواصل ابتدا و انتهای آن نیز Trim شده‌اند):
"SELECT Name\r\nFROM Customers\r\nWHERE id = @id"


استفاده  از string interpolation در raw string literals

همیشه عبارات ما از رشته‌های ثابت تشکیل نمی‌شوند. در این بین همواره نیاز به interpolation با مقادیر ثابت و یا متغیرها وجود خواهد داشت. انجام چنین کاری با raw string literals هم میسر است:
var name = "Vahid";
var text =
$"""
Hello {name1}!
Welcome to the Team!
""";

سؤال: اگر در این مثال نیاز بود تا از {} جهت مقاصد نمایشی استفاده شود، چه باید کرد؟ یعنی نیاز به درج {} صرفا متنی وجود داشت.
پاسخ: در اینجا تنها کاری را که باید انجام داد، استفاده از یک $ اضافه‌تر در ابتدای interpolated string است (مانند مثال ابتدای بحث):
var name1 = "Vahid";
var text =
$$"""
Hello {{{name1}}}!
Welcome to the Team!
""";
که در نهایت، معادل با رشته‌ی خروجی زیر است:
"Hello {Vahid}!\r\n\r\nWelcome to the Team!"

سؤال: اگر در این مثال نیاز بود تا از {{{}}} جهت مقاصد نمایشی استفاده شود، چه باید کرد؟
پاسخ: باید تعداد $‌های ابتدای رشته را افزایش داد. برای مثال اگر نیاز به درج سه { متوالی است، باید از 4 عدد $ در ابتدای رشته استفاده کرد:
var name4 = "Vahid";
var text4 =
$$$$"""
Hello {{{{{{{name4}}}}}}}!
Welcome to the Team!
""";
که خروجی آن، معادل رشته‌ی نهایی زیر است:
"Hello {{{Vahid}}}!\r\nWelcome to the Team!"
بنابراین تعداد $ مشخص می‌کند که چه تعداد از {{‌ها می‌توانند بدون اینکه عبارت interpolation را تشکیل دهند، در رشته حضور داشته باشند. برای مثال تمام ترکیب‌های زیر یک خروجی را دارند و آن هم همان name تعریف شده‌است:
string name = "Vahid";

var text1 = $"{name}";
var text2 = $"""{name}""";
var text3 = $$"""{{name}}""";
var text4 = $$$"""{{{name}}}""";
var text5 = $$$$"""{{{{name}}}}""";
در مثال فوق، تعداد $ها با تعداد جفت‌های {} یکی است. بنابراین تنها به عنوان یک interpolation expression delimiter تفسیر می‌شوند.
اما در مثال زیر، تعداد $ها با تعداد {}ها یکی نیست؛ برای مثال اگر از دو $ ابتدایی استفاده شود، ذکر یک جفت تکی {}، تنها به معنای وجود کاراکتری آن‌ها است و همینطور اگر از سه $ ابتدایی استفاده شود، ذکر یک جفت دو تایی {{}}، تنها به معنای وجود کاراکتری آن‌ها است و همینطور الی آخر. اما اگر معادل تعداد $ها، از جفت‌های {} استفاده شود، تمام آن‌ها با هم فقط یک interpolation expression delimiter را تشکیل می‌دهند.
string name = "Vahid";

var text6 = $$"""{name}"""; // = "{name}"
var text7 = $$"""{{{name}}}"""; // = "{Vahid}"

var text8 = $$$"""{{name}}"""; // = "{{name}}"
var text9 = $$$"""{{{{{name}}}}}"""; // = "{{Vahid}}"

var text10 = $$$$"""{{{name}}}"""; // = "{{{name}}}"
var text11 = $$$$"""{{{{{{{name}}}}}}}"""; // = "{{{Vahid}}}"
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
- خروجی اکشن متد Details یک شیء User هست در اینجا. اما شما در View خودتان بجای شیء User، یک IEnumerable از آن‌را به عنوان نوع مدل تعریف کرده‌اید.
+ دریافت تمام مثال‌های MVC این سری: MVC_Samples  
نظرات مطالب
یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017
- این مورد انتخاب شخصی است بیشتر. اگر می‌خواهید یکی را با VSCode کار کنید و دیگری را با VS کامل، شاید جدا باشند بهتر باشد. یا اینکه هر دو را هم می‌توان با VSCode کار کرد (اگر NET Core. کار می‌کنید).
- بستگی به توزیع نهایی برنامه دارد. آیا قرار است برنامه‌ی Angular بر روی یک پورت دیگر و یا یک دومین دیگر به صورت مجزایی ارائه شود؟ بله. در این‌حالت باید CORS فعال شود (یک مثال فعالسازی آن). در غیراینصورت اگر فایل‌های نهایی Angular در پوشه‌ی wwwroot برنامه‌ی وب کپی می‌شوند، نیازی به تغییر اضافه‌تری نیست.
نظرات مطالب
تفاوت‌های پروژه‌های ما و پروژه‌های اونا!
من اتفاقاً از همون روزهای اول در دسترس قرار گرفتن ویراستیار اون رو دریافت و نصب و تست کردم. واقعیتش اینه که به قضاوت من این کار، حاصل زحمت یک یا چند برنامه‌نویس تازه‌کار (اما خوش‌آتیه) است که در کارشون خیلی از نیازمندیهای اولیۀ چنین پروژه‌ای پیش‌بینی نشده. من به عنوان یه کاربر Word در گام اول دوست دارم غلطیابی به صورت همزمان با تایپ صورت بگیره (امکانی که خود ورد داره) و با تایپ هر کلمۀ غلط، ورد اون رو برام مشخص کنه، ویراستیار چنین کاری نمی‌کنه، امکاناتی که از طریق ویراستیار در دسترسه به درد مرور بعد از تایپ یا تصحیح سندهای موجود می‌خوره و حتی این کار رو هم (وقتی که قراره مثلاً کل سند را تصحیح کنه) به جای این که توی Thread مجزا انجام بده توی رشتۀ اصلی و با به حالت غیرپاسخگو بردن ورد انجام میده. پنجرۀ غلطیابیش حالت Modal داره و ... و نهایتاً این که بعد از نصبش (من با آفیس 2007 چک کردم) متوالیاً ورد کرش می‌کنه. از لحاظ داده‌ها هم که انتظار میره با یه مجموعۀ کامل روبرو باشیم من با همون تستهای اولیه متوجه نقصهای زیادی شدم.
من شخصاً ویراستیار رو در حد یه پروژۀ دانشجویی می‌پذیرم و نمرۀ 20 بهش میدم اما اعتقاد دارم انجام چنین کاری -جدا از فاز جمع‌آوری داده‌هاش- بدون این که اشکالات فعلی رو داشته باشه برای یه برنامه‌نویس متوسط چیزی شاید حدود یک هفته بیشتر کار روزانۀ 8 ساعته زمان نبره.
و اعتقاد دارم ساختن یه پروژۀ کاربردی غلطیابی می‌بایست با ارائۀ یه دیکشنری با قواعد نحوی برای hunspell یا پیاده‌سازی چنین قابلیتی مطابق استاندارد غلطیاب املایی خود آفیس انجام میشده.
مهمترین اشکال این پروژه اینه که یه سازمان دولتی خودش تصمیم گرفته پیاده‌سازیش کنه (و بعد همین سازمان میاد توی سایتش اعلام می‌کنه ما تمایل داریم پروژه‌ها رو برونسپاری کنیم اما ویراستیار به ما ثابت کرذ که بعضی کارها رو فقط ما خودمون می‌تونیم انجام بدیم!) و تمام هدفش -به نظر من- نه برآورده کردن یه نیاز که افتخارآفرینی برای خودشه.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging
ASP.NET Core به همراه یک فریم ورک توکار ثبت وقایع (Logging) ارائه شده‌ی توسط تزریق وابستگی‌ها است که به صورت پیش فرض نیز فعال است.


این تصویر را پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها» مشاهده کرده‌اید. در اینجا لیست سرویس‌هایی را مشاهده می‌کنید که به صورت پیش فرض، ثبت شده‌اند و فعال هستند و ILogger و ILoggerFactory نیز جزئی از آن‌ها هستند. بنابراین نیازی به فعال سازی آن‌ها نیست؛ اما برای استفاده‌ی از آن‌ها نیاز به انجام یک سری تنظیمات است.


پیاده سازی ثبت وقایع در ASP.NET Core

اولین قدم کار با فریم ورک ثبت وقایع ASP.NET Core، معرفی ILoggerFactory به متد Configure کلاس آغازین برنامه است:
public void Configure(ILoggerFactory loggerFactory, IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   loggerFactory.AddConsole(Configuration.GetSection("Logging"));
   loggerFactory.AddDebug();
متد Configure امضای مشخصی را ندارد و در اینجا به هر تعداد سرویسی که نیاز باشد، می‌توان اینترفیس‌های آن‌ها را جهت تزریق وابستگی‌های متناظر توسط IoC Containser توکار ASP.NET Core، معرفی کرد. در اینجا برای تنظیم ویژگی‌های سرویس ثبت وقایع، تزریق وابستگی ILoggerFactory  صورت گرفته‌است.
سطر اول متد، تنظیمات ثبت وقایع را از خاصیت Logging فایل appsettings.json برنامه می‌خواند (در مورد خاصیت Configuration، در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config» بیشتر بحث شد) و لاگ کردن ویژه‌ی در کنسول NET Core. را فعال می‌کند:
{
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    }
}
در مورد Log Level و یا سطوح ثبت وقایع، در ادامه‌ی مطلب بحث خواهد شد.

و سطر دوم سبب نمایش اطلاعات لاگ شده در کنسول دیباگ ویژوال استودیو می‌شود.
متد AddDebug برای شناسایی، نیاز به افزودن وابستگی‌های ذیل در فایل project.json برنامه را دارد:
{
    "dependencies": {
        //same as before 
        "Microsoft.Extensions.Logging": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Logging.Debug": "1.0.0" 
    }
}
پس از این تنظیمات، برنامه را اجرا کنید.


در اینجا می‌توانید ریز وقایعی را که توسط ASP.NET Core لاگ شده‌است، مشاهده کنید. برای مثال چه درخواستی صورت گرفته‌است و چقدر اجرای آن زمان‌برده‌است.
این فعال سازی مرتبط است به متد AddDebug که اضافه شد. اگر می‌خواهید خروجی AddConsole را هم مشاهده کنید، از طریق خط فرمان، به پوشه‌ی اصلی پروژه وارد شده و سپس دستور dotnet run را اجرا کنید:


دستور dotnet run سبب راه اندازی وب سرور برنامه بر روی پورت 5000 شده‌است که در تصویر نیز مشخص است.
بنابراین اینبار برای دسترسی به برنامه باید مسیر http://localhost:5000 را در مرورگر خود طی کنید. در اینجا نیز می‌توان حالت‌های مختلف اطلاعات لاگ شده را مشاهده کرد و تمام این‌ها مرتبط هستند به ذکر متد AddConsole .


کار با سرویس ثبت وقایع ASP.NET Core از طریق تزریق وابستگی‌ها

برای کار با سرویس ثبت وقایع توکار ASP.NET Core در قسمت‌های مختلف برنامه، می‌توان از ترزیق وابستگی ILogger آن استفاده کرد:
[Route("[controller]")]
public class AboutController : Controller
{
    private readonly ILogger<AboutController> _logger;
 
    public AboutController(ILogger<AboutController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }
 
    [Route("")]
    public ActionResult Hello()
    {
        _logger.LogInformation("Running Hello");
        return Content("Hello from DNT!");
    }
در این کنترلر، وابستگی اینترفیس ILogger با پارامتری از نوع کنترلر جاری به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است. علت ذکر این پارامتر جنریک این است که ILoggerFactory بداند چگونه باید متد CreateLogger خود را در پشت صحنه وهله سازی کند.
سپس با توجه به اینکه این سرویس جزو سرویس‌های از پیش ثبت شده‌ی ASP.NET Core است، امکانات آن بدون نیاز به تنظیمات بیشتری در دسترس است. برای مثال از متد LogInformation آن در اکشن متد Hello استفاده شده‌است و خروجی عبارت لاگ شده‌ی آن‌را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید:



سطوح مختلف ثبت وقایع

اینترفیس ILogger به همراه متدهای مختلفی است؛ مانند LogError، LogDebug و غیره. معانی آن‌ها به شرح زیر هستند:
Debug (1): ثبت واقعه‌ای است با بیشترین حد جزئیات ممکن که عموما شامل اطلاعات حساسی نیز می‌باشد. بنابراین نباید در حالت ارائه‌ی نهایی برنامه فعال شود.
(2) Verbose: ثبت وقایعی مفصل، جهت بررسی مشکلات در حین توسعه‌ی برنامه. تنها باید حاوی اطلاعاتی برای دیباگ برنامه باشند.
(3) Information: عموما برای ردیابی قسمت‌های مختلف برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند.
(4) Warning: جهت ثبت واقعه‌ای نامطلوب در سیستم بکار می‌رود و سبب قطع اجرای برنامه نمی‌شود.
(5) Errors: مشکلات برنامه را که سبب قطع سرویس دهی آن شده‌اند را ثبت می‌کند. هدف آن ثبت مشکلات واحد جاری است و نه کل برنامه.
Critical (6): هدف آن ثبت مشکلات بحرانی کل سیستم است که سبب از کار افتادن آن شده‌اند.

برای مثال در حین تنظیم متد AddDebug که سبب نمایش اطلاعات لاگ شده در کنسول دیباگ ویژوال استودیو می‌شود، می‌توان حداقل سطح ثبت وقایع را نیز ذکر کرد:
 loggerFactory.AddDebug(minLevel: LogLevel.Information);
این حداقل مرتبط است با اعدادی که در کنار سطوح فوق ملاحظه می‌کنید. برای مثال اگر حداقل سطح ثبت وقایع به Information تنظیم شود، چون سطح آن 3 است، دیگر سطوح پایین‌تر از آن لاگ نخواهند شد. اهمیت این مساله در اینجا است که اگر صرفا نیاز به اطلاعات Critical داشتیم، نیازی نیست تا با انبوهی از اطلاعات لاگ شده سر و کار داشته باشیم و به این ترتیب می‌توان حجم اطلاعات نمایش داده شده را کاهش داد.

البته ترتیب واقعی این سطوح را در enum مرتبط با آن‌ها بهتر می‌توان مشاهده کرد:
  public enum LogLevel
  {
    Trace,
    Debug,
    Information,
    Warning,
    Error,
    Critical,
    None,
  }

یک نکته: زمانیکه متد AddDebug را بدون پارامتر فراخوانی می‌کنید، حداقل سطح ثبت وقایع آن به Information تنظیم شده‌است. یعنی در این لاگ، خبری از اطلاعات Debug نخواهد بود (چون سطح دیباگ پایین‌تر است از Information).  بنابراین اگر می‌خواهید این اطلاعات را هم مشاهده کنید باید پارامتر minLevel آن‌را به LogLevel.Debug تنظیم نمائید.


امکان استفاده‌ی از پروایدرهای ثبت وقایع ثالث

تا اینجا، دو نمونه از پروایدرهای توکار ثبت وقایع ASP.NET Core را بررسی کردیم. اگر نیاز به ثبت این اطلاعات با فرمت‌های مختلف و یا در بانک اطلاعاتی وجود دارد، می‌توان به تامین کننده‌های ثالثی که قابلیت کار با ILoggerFactory را دارند نیز مراجعه کرد. برای مثال:
- elmah.io - provider for the elmah.io service
- Loggr - provider for the Loggr service
- NLog - provider for the NLog library
- Serilog - provider for the Serilog library
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطای Payment Is Not Valid
لطفا کد مربوط به کلاس Storage که پیاده‌سازی کردید رو اینجا قرار بدید. اگر هم مایل نبودید که اینجا بزارید، میتونید پیغام خصوصی کنید.
بازخوردهای پروژه‌ها
همکاری
سلام
چندتا متد جدید می‌خواستم به این کلاس اضافه کنم، لطفا من رو به پروژه اضافه کنید اگه مایل بودین: https://www.codeplex.com/site/users/view/salar2k