نظرات مطالب
ModelBinder سفارشی در ASP.NET MVC
سلام؛ با تشکر از مقاله شما.
میخواستم بپرسم override کردن BindModel یا BindProperty برای زمانییه که ما به تمام دیتا هامون دسترسی داریم حالا شکل برگرداندنمون فرق میکنه؟
اگر اینطوره سوالم اینه که برای حالتی که مدل ما به شکل زیر هست چگونه Items را Bind کنم چون از هر روشی میرم null هست!
public class Model 
{
  public Model()
  {
     Items = new List<ItemModel>();
  }
 public Guid Id { get; set; }
 public Guid ProductId { get; set; }
  public List<ItemModel> Items { get; set; }
}

public class ItemModel
{
        Public Guid Id
        public string  Title{ get; set; }
        public int Value { get; set; }
}
و من در view مدل زیر را احتیاج دارم.
@model  List<Model>
در اکشن  HttpPost مربوط به این مدل ItemsProperty Is Null.
مطالب دوره‌ها
به روز رسانی غیرهمزمان قسمتی از صفحه به کمک jQuery در ASP.NET MVC
یک صفحه شلوغ و سنگین را در نظر بگیرید. برای مثال قرار است ابتدا مطلب خاصی در سایت نمایش یابد و سپس ادامه صفحه که شامل انبوهی از لیست نظرات مرتبط با آن مطلب است به صورت غیرهمزمان و Ajax ایی بدون توقف پردازش صفحه، در فرصتی مناسب از سرور دریافت و به صفحه اضافه گردد (به روز رسانی قسمتی از صفحه در فرصت مناسب). در این حالت چون نمایش اولیه صفحه سریع صورت می‌گیرد، کاربر نهایی آنچنان احساس کند بودن بازکردن صفحات سایت را نخواهد داشت. در ادامه نحوه پیاده سازی این روش را به کمک jQuery Ajax بررسی خواهیم کرد.

مدل و کنترلر برنامه

namespace jQueryMvcSample07.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }
    }
}

using System.Web.Mvc;
using System.Web.UI;
using jQueryMvcSample07.Models;
using jQueryMvcSample07.Security;

namespace jQueryMvcSample07.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); //نمایش یک منوی ساده در ابتدای کار
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult ShowSynchronous()
        {
            var model = getModel();
            return View(model); //نمایش همزمان
        }

        private static BlogPost getModel()
        {
            //شبیه سازی یک عملیات طولانی
            System.Threading.Thread.Sleep(3000);
            var model = new BlogPost
            {
                Title = "عنوان ... ",
                Body = "مطلب... "
            };
            return model;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult ShowAsynchronous()
        {
            return View(); //نمایش ابتدایی صفحه
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly]
        [OutputCache(Location = OutputCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public ActionResult RenderAsynchronous()
        {
            //دریافت اطلاعات به صورت غیرهمزمان
            var model = getModel();
            return PartialView(viewName: "_Post", model: model);
        }
    }
}
مدل برنامه، بیانگر ساختار اطلاعات مطلبی است که قرار است نمایش یابد.
در کنترلر Home، ابتدا اکشن متد Index آن فراخوانی شده و در این حالت دو لینک زیر نمایش داده می‌شوند:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    نمایش اطلاعات به صورت همزمان و غیرهمزمان</h2>
<ul>
    <li>
        @Html.ActionLink(linkText: "نمایش همزمان", actionName: "ShowSynchronous", controllerName: "Home")
    </li>
    <li>
        @Html.ActionLink(linkText: "نمایش غیر همزمان", actionName: "ShowAsynchronous", controllerName: "Home")
    </li>
</ul>
لینک اول، به اکشن متد ShowSynchronous اشاره می‌کند و لینک دوم به اکشن متد ShowAsynchronous.
در هر دو صفحه نهایتا از یک Partial View به نام _Post.cshtml برای نمایش اطلاعات استفاده خواهد شد:
@model jQueryMvcSample07.Models.BlogPost
<fieldset>
    <legend>@Model.Title</legend>
    @Model.Body
</fieldset>
زمانیکه کاربر بر روی لینک نمایش همزمان کلیک می‌کند، به صفحه زیر هدایت می‌شود:
@model jQueryMvcSample07.Models.BlogPost
@{
    ViewBag.Title = "ShowSynchronous";
}

<h2>نمایش همزمان</h2>
@{ Html.RenderPartial("_Post", Model); }
این صفحه، یک صفحه متداول است و اطلاعات آن دقیقا در زمان نمایش صفحه اخذ شده و چون در اینجا از یک Sleep عمدی برای تولید اطلاعات استفاده گردیده است، نمایش آن حداقل سه ثانیه طول خواهد کشید.
در حالتیکه کاربر بر روی لینک نمایش غیرهمزمان کلیک می‌کند، صفحه زیر را مشاهده خواهد کرد:
@{
    ViewBag.Title = "ShowAsynchronous";
    var loadInfoUrl = Url.Action(actionName: "RenderAsynchronous", controllerName: "Home");
}
<h2>
    نمایش غیر همزمان</h2>
<div id="info" align="center">
</div>
<div id="progress" align="center" style="display: none">
    <br />
    <img src="@Url.Content("~/Content/images/loadingAnimation.gif")" alt="loading..."  />
</div>
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#progress").css("display", "block");
            $.ajax({
                type: "POST",
                url: '@loadInfoUrl',
                complete: function (xhr, status) {
                    var data = xhr.responseText;
                    if (xhr.status == 403) {
                        window.location = "/login";
                    }
                    else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                        alert('خطایی رخ داده است');
                    }
                    else {
                        $("#progress").css("display", "none");
                        $("#info").html(data);
                    }
                }
            });
        });
    </script>
}
نمایش ابتدایی این صفحه بسیار سریع است. در ابتدای کار progress bar ایی فعال شده و سپس از طریق jQuery Ajax درخواست دریافت اطلاعات رندر شده اکشن متدی به نام RenderAsynchronous به سرور ارسال می‌شود. چون عملیات Ajax غیرهمزمان است، کاربر نیازی نیست تا رندر شدن کامل صفحه ابتدا صبر کند و سپس کل صفحه به او نمایش داده شود. در اینجا ابتدا صفحه به صورت کامل نمایان شده و سپس درخواستی Ajax ایی به سرور ارسال می‌گردد. در پایان عملیات، Partial View یاد شده رندر گردیده و در div ایی با id مساوی info نمایش داده می‌شود.
به این ترتیب می‌توان حس سریع بودن سایت را زمانیکه قسمتی از صفحه نیاز به زمان بیشتری برای نمایش اطلاعات دارد، به کاربر منتقل کرد.

دریافت پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample07.zip 
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش هفتم)
در اینجا قصد داریم که دیتاهای استاتیک و دیتاهای پویا را بررسی کنیم. همانطور که میدانید مونگو تنها خواصی را که در کلاس وجود دارند ذخیره میکند و همان‌ها را هم در برگشت به کلاس انتساب میدهد. ولی ممکن است برای بعضی از اسناد هر بار فیلدهایی را تعریف کنیم که در کلاس اصلی پراپرتی برای آن وجود ندارد. فیلدهایی که ممکن است در زمان اجرا آن‌ها را بشناسیم. برای این کار دو روش متفاوت توسط تیم فنی مونگو پیشنهاد شده است.
اولین روش این است که یک پراپرتی را مثلا به عنوان متادیتا به کلاس اضافه و در قالب کلید و مقدار آن‌ها را مقدار دهی کنیم:
public class Book:Entity
    {
        public string Title { get; set; }
        public string ISBN { get; set; }
        public int Price { get; set; }
        public List<Author> Authors { get; set; }
        public BsonDocument ExtraFields { get; set; }
        public Language Language { get; set; }
        public ObjectId Image { get; set; }
        public int Year { get; set; }
        public DateTime LastStock { get; set; }

    }
 در مدل Book، یک فیلد را به نام ExtraField اضافه میکنیم و نوع آن را BsonDocument میگذاریم . آن را به شکل زیر مقدار دهی می‌کنیم:
     var book = new Book()
            {
      
                Title = "Gone With Wind",
                ISBN = "43442424",
                Price = 50000,
                Year = 1936,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-13),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Persian"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Margaret Mitchell"
                   }
               },
                ExtraFields=new BsonDocument("Translator", "Ali Mahboobi")
            };
در اینجا ما یک فیلد را اضافه کرد‌ه‌ایم که نام آن Translator بوده و مقدارش را علی محبوبی گذاشتیم. اگر به سند ذخیره شده‌ی آن نگاهی بیندازیم می‌بینیم که این دیتا به شکل زیر ذخیره شده است:

همینطور که می‌بینید این فیلد جدید به عنوان یک شیء جدا یا یک سند توکار ذخیره شده‌است. ولی اگر میخواهید به عنوان یک فیلد، همانند دیگر فیلدها ذخیره شود، باید فیلد ExtraField را به ویژگی BsonExtraElement مزین کنید. پس مدل را به شکل زیر بازنویسی میکنیم:

public class Book:Entity
    {
        public string Title { get; set; }
        public string ISBN { get; set; }
        public int Price { get; set; }
        public List<Author> Authors { get; set; }
        [BsonExtraElements]
        public BsonDocument ExtraFields { get; set; }
        public Language Language { get; set; }
        public ObjectId Image { get; set; }
        public int Year { get; set; }
        public DateTime LastStock { get; set; }

    }
حال اگر مقادیر ذخیره شده را بررسی کنیم، باید شکل زیر را ببینید:


الان translator همانند دیگر فیلدها به یک شکل نمایش داده میشود.
در این روش فقط تیم مونگو اخطار داده است که مراقب باشید قبلا فیلدی به این نام نبوده باشد تا بعدا دچار مشکل و تصادم شود.
مطالب
امکان تعریف توابع خاص بانک‌های اطلاعاتی در EF Core
یکی از اهداف کار با ORMها، رسیدن به کدی قابل ترجمه و استفاده‌ی توسط تمام بانک‌های اطلاعاتی ممکن است و یکی از الزامات رسیدن به این هدف، صرفنظر کردن از قابلیت‌های بومی بانک‌های اطلاعاتی است که در سایر بانک‌های اطلاعاتی دیگر معادلی ندارند. برای مثال SQL Server به همراه توابع توکاری مانند datediff و datepart برای کار با زمان و تاریخ است؛ اما این توابع را به صورت مستقیم نمی‌توان در ORMها استفاده کرد. چون به محض استفاده‌ی از آن‌ها، کد تهیه شده دیگر قابلیت انتقال به سایر بانک‌های اطلاعاتی را نخواهد داشت. اما ... اگر این هدف را نداشته باشیم، چطور؟ آیا می‌توان یک تابع DateDiff سفارشی را برای EF Core تهیه نمود و از تمام قابلیت‌های بومی آن در کوئری‌های LINQ استفاده کرد؟ بله! یک چنین قابلیتی تحت عنوان DbFunctions در EF Core پشتیبانی می‌شود که روش تهیه‌ی آن‌ها را در این مطلب بررسی خواهیم کرد.


معرفی موجودیت Person

در مثال این مطلب قصد داریم، معادل توابع بومی مخصوص SQL Server را که امکان کار با DateTime را مهیا می‌کنند، در EF Core تعریف کنیم. به همین جهت نیاز به موجودیتی داریم که دارای خاصیتی از این نوع باشد:
using System;

namespace EFCoreDbFunctionsSample.Entities
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public DateTime AddDate { get; set; }
    }
}


گزارشگیری بر اساس تعداد روز گذشته‌ی از ثبت نام

اکنون فرض کنید می‌خواهیم گزارشی را از تمام کاربرانی که در طی 10 روز قبل ثبت نام کرده‌اند، تهیه کنیم. اگر کوئری زیر را برای این منظور تهیه کنیم:
var usersInfo = context.People.Where(person => (DateTime.Now - person.AddDate).Days <= 10).ToList();
با استثنای زیر متوقف خواهیم شد:
'The LINQ expression 'DbSet<Person>.Where(p => (DateTime.Now - p.AddDate).Days <= 10)'
could not be translated. Either rewrite the query in a form that can be translated,
or switch to client evaluation explicitly by inserting a call to either
AsEnumerable(), AsAsyncEnumerable(), ToList(), or ToListAsync().
See https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2101038 for more information.'
عنوان می‌کند که یک چنین کوئری LINQ ای قابلیت ترجمه‌ی به SQL را ندارد. اما ... نکته‌ی مهم اینجا است که خود SQL Server یک چنین توانمندی را به صورت توکار دارا است:
SELECT [p].[Id], [p].[AddDate], [p].[Name]
FROM [People] AS [p]
WHERE DATEDIFF(Day, [p].[AddDate], GETDATE()) <= 10
برای انجام کوئری مدنظر فقط کافی است از تابع DATEDIFF توکار آن با پارامتر Day، استفاده کنیم تا لیست تمام کاربران ثبت نام کرده‌ی در طی 10 روز قبل را بازگشت دهد. اکنون سؤال اینجا است که آیا می‌توان چنین تابعی را به EF Core معرفی کرد؟


روش تعریف تابع DATEDIFF سفارشی در EF Core

برای تعریف متد DateDiff مخصوص EF Core، ابتدا باید یک کلاس static را تعریف کرد و سپس تنها امضای این متد را، معادل امضای تابع توکار SQL Server تعریف کرد. این متد نیازی نیست تا پیاده سازی را داشته باشد. به همین جهت بدنه‌ی آن‌را صرفا با یک throw new InvalidOperationException مقدار دهی می‌کنیم. هدف از این متد، استفاده‌ی از آن در LINQ Expressions است و قرار نیست به صورت مستقیمی بکار گرفته شود:
namespace EFCoreDbFunctionsSample.DataLayer
{
    public enum SqlDateDiff
    {
        Year,
        Quarter,
        Month,
        DayOfYear,
        Day,
        Week,
        Hour,
        Minute,
        Second,
        MilliSecond,
        MicroSecond,
        NanoSecond
    }

    public static class SqlDbFunctionsExtensions
    {
        public static int SqlDateDiff(SqlDateDiff interval, DateTime initial, DateTime end)
            => throw new InvalidOperationException($"{nameof(SqlDateDiff)} method cannot be called from the client side.");
        public static readonly MethodInfo SqlDateDiffMethodInfo = typeof(SqlDbFunctionsExtensions)
            .GetRuntimeMethod(
                nameof(SqlDbFunctionsExtensions.SqlDateDiff),
                new[] { typeof(SqlDateDiff), typeof(DateTime), typeof(DateTime) }
            );
    }
}
در اینجا علاوه بر تعریف امضای متد DateDiff که در اینجا SqlDateDiff نام گرفته‌است، فیلد SqlDateDiffMethodInfo را نیز مشاهده می‌کنید. در حین تعریف و معرفی DbFunctions سفارشی به EF Core، متدهایی که اینکار را انجام می‌دهند، پارامترهای ورودی از نوع MethodInfo دارند. به همین جهت یک چنین تعریفی انجام شده‌است.


روش معرفی تابع DATEDIFF سفارشی به EF Core

پس از تعریف امضای متد معادل DateDiff، اکنون نوبت به معرفی آن به EF Core است:
namespace EFCoreDbFunctionsSample.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        // ...
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.HasDbFunction(SqlDbFunctionsExtensions.SqlDateDiffMethodInfo)
                .HasTranslation(args =>
                {
                    var parameters = args.ToArray();
                    var param0 = ((SqlConstantExpression)parameters[0]).Value.ToString();
                    return SqlFunctionExpression.Create("DATEDIFF",
                        new[]
                        {
                            new SqlFragmentExpression(param0), // It should be written as DateDiff(day, ...) and not DateDiff(N'day', ...) .
                            parameters[1],
                            parameters[2]
                        },
                        SqlDbFunctionsExtensions.SqlDateDiffMethodInfo.ReturnType,
                        typeMapping: null);
                });
        }
    }
}
کار تعریف DbFunctions سفارشی توسط متد HasDbFunction صورت می‌گیرد. پارامتر این متد، همان MethodInfo معادل امضای تابع توکار مدنظر است.
سپس توسط متد HasTranslation، مشخص می‌کنیم که این متد به چه نحوی قرار است به یک عبارت SQL ترجمه شود. پارامتر args ای که در اینجا در اختیار ما قرار می‌گیرد، دقیقا همان پارامترهای متد public static int SqlDateDiff(SqlDateDiff interval, DateTime initial, DateTime end) هستند که در این مثال خاص، شامل سه پارامتر می‌شوند. پارامترهای دوم و سوم آن‌را به همان نحوی که دریافت می‌کنیم، به SqlFunctionExpression.Create ارسال خواهیم کرد. اما پارامتر اول را از نوع enum تعریف کرده‌ایم و همچنین قرار نیست به صورت 'N'day و رشته‌ای به سمت بانک اطلاعاتی ارسال شود، بلکه باید به همان نحو اصلی آن (یعنی day)، در کوئری نهایی درج گردد، به همین جهت ابتدا Value آن‌را استخراج کرده و سپس توسط SqlFragmentExpression عنوان می‌کنیم آن‌را باید به همین نحو درج کرد.
پارامتر اول متد SqlFunctionExpression.Create، باید دقیقا معادل نام متد توکار مدنظر باشد. پارامتر دوم آن، لیست پارامترهای این تابع است. پارامتر سوم آن، نوع خروجی این تابع است که از طریق MethodInfo معادل، قابل استخراج است.


استفاده‌ی از DbFunction سفارشی جدید در برنامه

پس از این تعاریف و معرفی‌ها، اکنون می‌توان متد سفارشی SqlDateDiff تهیه شده را به صورت مستقیمی در کوئری‌های LINQ استفاده کرد تا قابلیت ترجمه‌ی به SQL را پیدا کنند:
var sinceDays = 10;
users = context.People.Where(person =>
      SqlDbFunctionsExtensions.SqlDateDiff(SqlDateDiff.Day, person.AddDate, DateTime.Now) <= sinceDays).ToList();
/*
SELECT [p].[Id], [p].[AddDate], [p].[Name]
FROM [People] AS [p]
WHERE DATEDIFF(Day, [p].[AddDate], GETDATE()) <= @__sinceDays_0
*/


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EFCoreDbFunctionsSample.zip
این کدها به همراه چند تابع سفارشی دیگر نیز هستند.
مطالب
intellisense دار نمودن ViewBag در ASP.NET MVC
در اینجا  و اینجا  با تفاوت‌های ViewData و ViewBag و TempData در ASP.NET MVC آشنا شدید. هدف ما در این مقاله intellisense  دار کردن شیء پویای ViewBag در فایل‌هاب cshtml می‌باشد که گاها در پروژها پیش می‌آید، برنامه نویس، لیستی را به صورت ViewBag به سمت View ارسال نماید.
 ViewBag :
 • یک نوع dynamic است (این نوع در c# 4 معرفی شده است).
• مانند ViewData برای ارسال اطلاعات از کنترلر به view استفاده می‌شود.
• مدت زمان اعتبار مقادیر آن تنها در request جاری است.
• اگر redirect ایی بین صفحات رخ دهد، مقدار آن null خواهد شد.
• به دلایل امنیتی باید قبل از استفاده، null بودن آن تست شود.
• برای استفاده‌ی از آن، cast نیاز نیست. بنابراین سریعتر عمل می‌کند.
در پوشه‌ی Models یک کلاس با نام Persons ایجاد شده که داری پراپرتی‌های زیر می‌باشد:
using System.Web;

namespace Intellisense.Models
{
    public class Persons
    {
        // کلید
        public int Id { get; set; }
        // نام
        public string FirstName { get; set; }
        // نام خانوادگی
        public string LastName { get; set; }
        // نام پدر
        public string FatherName { get; set; }
        // سن
        public int Age { get; set; }
        // شماره تلفن
        public int Mobile { get; set; }
        // آدرس
        public string Address { get; set; }
    }
}
حال نوبت به ایجاد یک اکشن و مقدار دهی ViewBag با لیستی از اشخاص و پاس دادن به سمت View است:
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;
using Intellisense.Models;

namespace Intellisense.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: Home
        public ActionResult Index()
        {
            // List of person
            var listOfPerson = new List<Persons>
            {
                new Persons() {Id = 1, FirstName = "Jone", LastName = "liy", FatherName = "Sobin", Age = 36, Mobile = +982015222, Address = "..."},
                new Persons() {Id = 2, FirstName = "kety", LastName = "sory", FatherName = "petter", Age = 19, Mobile = +962222155, Address = "..."},
            };
            // Set ViewBag.Persons data from listOfPerson
            ViewBag.Persons = listOfPerson;
            // Show and send ViewBag.Persons to view
            return View();
        }
    }
}
در View می‌توان به دو روش لیست ارسالی موجود در ViewBag.Persons فراخوانی نمود:
  1. استفاده از دات ( . ) 
  2. عمل Cast
در کد زیر نحوه‌ی استفاده از دات را مشاهده خواهید کرد. از معایب استفاده از این روش اشتباهات تایپی است که نام پراپرتی بعد از دات (.) قرار خواهد گرفت و همچنین intellisense برای آن فعال نیست.
@{
    ViewBag.Title = "ViewBag";
}
<table>
    <thead>
        <tr>
            <th>
                Id
            </th>
            <th>
                First Name
            </th>
            <th>
                Last Name
            </th>
            <th>
                Father Name
            </th>
            <th>
                Age
            </th>
            <th>
               Mobile
            </th>
            <th>
                Address
            </th>
        </tr>
    </thead>
    <tbody>
        @{foreach (var item in ViewBag.Persons)
            {
                <tr>
                    <td>
                        @item.Id
                    </td>
                    <td>
                        @item.FirstName
                    </td>
                    <td>
                        @item.LastName
                    </td>
                    <td>
                        @item.FatherName
                    </td>
                    <td>
                        @item.Age
                    </td>
                    <td>
                        @item.Mobile
                    </td>
                    <td>
                        @item.Address
                    </td>
                </tr>
            }
        }
    </tbody>
</table>

Cast:
با استفاده از کلمه کلیدی as عمل casting انجام پذیرفته است که در زیر، دو روش برای casting آورده شده است. در این حالت intellisense نیز فعال می‌گردد:
@using Intellisense.Models
@{
    ViewBag.Title = "ViewBag";
    // روش اول
    // پیشنهاد می‌شود که از روش اول استفاده شود
    // var listOfPerson = ViewBag.Persons as IEnumerable<Persons>;
    // روش دوم
    // var listOfPerson = (IEnumerable<Persons>)ViewBag.Persons;
    var listOfPerson = ViewBag.Persons as IEnumerable<Persons>;
}
<table>
    <thead>
        <tr>
            <th>
                Id
            </th>
            <th>
                First Name
            </th>
            <th>
                Last Name
            </th>
            <th>
                Father Name
            </th>
            <th>
                Age
            </th>
            <th>
               Mobile
            </th>
            <th>
                Address
            </th>
        </tr>
    </thead>
    <tbody>
        @{foreach (var item in listOfPerson)
            {
                <tr>
                    <td>
                        @item.Id
                    </td>
                    <td>
                        @item.FirstName
                    </td>
                    <td>
                        @item.LastName
                    </td>
                    <td>
                        @item.FatherName
                    </td>
                    <td>
                        @item.Age
                    </td>
                    <td>
                        @item.Mobile
                    </td>
                    <td>
                        @item.Address
                    </td>
                </tr>
            }
        }
    </tbody>
</table>
پروژه جاری را می‌توان از اینجا دانلود نمود.
مطالب
فعال سازی قسمت آپلود تصویر و فایل Kendo UI Editor
یکی دیگر از ویجت‌های Kendo UI یک HTML Editor کامل است به همراه امکانات ارسال فایل، تصویر و ... پشتیبانی از راست به چپ. در ادامه قصد داریم نحوه‌ی مدیریت نمایش لیست فایل‌ها، افزودن و حذف آن‌ها را از طریق این ادیتور بررسی کنیم.


تنظیمات ابتدایی Kendo UI Editor

در ذیل کدهای سمت کاربر فعال سازی مقدماتی Kendo UI را مشاهده می‌کنید. در قسمت tools آن، لیست امکانات و نوار ابزار مهیای آن درج شده‌اند.
دو مورد insertImage و insertFile آن نیاز به تنظیمات سمت کاربر و سرور بیشتری دارند.
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl">
    <textarea id="editor" rows="10" cols="30" style="height: 440px"></textarea>
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#editor").kendoEditor({
                tools: [
                    "bold", "italic", "underline", "strikethrough", "justifyLeft",
                    "justifyCenter", "justifyRight", "justifyFull", "insertUnorderedList",
                    "insertOrderedList", "indent", "outdent", "createLink", "unlink",
                    "insertImage", "insertFile",
                    "subscript", "superscript", "createTable", "addRowAbove", "addRowBelow",
                    "addColumnLeft", "addColumnRight", "deleteRow", "deleteColumn", "viewHtml",
                    "formatting", "cleanFormatting", "fontName", "fontSize", "foreColor",
                    "backColor", "print"
                ],
                imageBrowser: {
                    messages: {
                        dropFilesHere: "فایل‌های خود را به اینجا کشیده و رها کنید"
                    },
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorImages")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            cache: false
                        },
                        destroy: {
                            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorImages")",
                            type: "POST"
                        },
                        create: {
                            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorImages")",
                            type: "POST"
                        },
                        thumbnailUrl: "@Url.Action("GetThumbnail", "KendoEditorImages")",
                        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorImages")",
                        imageUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorImages")?path={0}"
                    }
                },
                fileBrowser: {
                    messages: {
                        dropFilesHere: "فایل‌های خود را به اینجا کشیده و رها کنید"
                    },
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorFiles")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            cache: false
                        },
                        destroy: {
                            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorFiles")",
                            type: "POST"
                        },
                        create: {
                            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorFiles")",
                            type: "POST"
                        },
                        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorFiles")",
                        fileUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorFiles")?path={0}"
                    }
                }
            });
        });
    </script>
}
در اینجا نحوه‌ی تنظیم مسیرهای مختلف ارسال فایل و تصویر Kendo UI Editor را ملاحظه می‌کنید.
منهای قسمت thumbnailUrl، عملکرد قسمت‌های مختلف افزودن فایل و تصویر این ادیتور یکسان هستند. به همین جهت می‌توان برای مثال کنترلی مانند KendoEditorFilesController را ایجاد و سپس در کنترلر KendoEditorImagesController از آن ارث بری کرد و متد دریافت و نمایش بند انگشتی تصاویر را افزود. به این ترتیب دیگر نیازی به تکرار کدهای مشترک بین این دو قسمت نخواهد بود.


نمایش لیست پوشه‌ها و تصویر در ابتدای باز شدن صفحه‌ی درج تصویر

با کلیک بر روی دکمه‌ی نمایش لیست تصاویر، صفحه دیالوگی مانند شکل زیر ظاهر خواهد شد:


تنظیمات خواندن این فایل‌ها، از قسمت read مربوط به imageBrowser دریافت می‌شود که cache آن نیز به false تنظیم شده‌است تا در این بین مرورگر اطلاعات را کش نکند. این مورد در حین حذف فایل‌ها و پوشه‌ها مهم است. زیرا اگر cache:false تنظیم نشده باشد، حذف یک فایل یا پوشه در سمت کاربر تاثیری نخواهد داشت.
imageBrowser: {
    transport: {
        read: {
            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorImages")",
            dataType: "json",
            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
            type: 'GET',
            cache: false
        }
    }
},
در ادامه نیاز است اکشن متد GetFilesList را به نحو ذیل در سمت سرور تهیه کرد:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetFilesList(string path)
        {
            path = GetSafeDirPath(path);
            var imagesList = new DirectoryInfo(path)
                                .GetFiles()
                                .Select(fileInfo => new KendoFile
                                {
                                    Name = fileInfo.Name,
                                    Size = fileInfo.Length,
                                    Type = KendoFileType
                                }).ToList();
 
            var foldersList = new DirectoryInfo(path)
                                .GetDirectories()
                                .Select(directoryInfo => new KendoFile
                                {
                                    Name = directoryInfo.Name,
                                    Type = KendoDirType
                                }).ToList();
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(imagesList.Union(foldersList), new JsonSerializerSettings
                {
                    ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
                }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
 
 
        protected string GetSafeDirPath(string path)
        {
            // path = مسیر زیر پوشه‌ی وارد شده
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(path))
            {
                return Server.MapPath(FilesFolder);
            }
 
            //تمیز سازی امنیتی
            path = Path.GetDirectoryName(path);
            path = Path.Combine(Server.MapPath(FilesFolder), path);
            return path;
        } 
    }
}
در اینجا کدهای کلاس پایه KendoEditorFilesController را مشاهده می‌کنید. به این جهت فیلد FilesFolder آن protected تعریف شده‌است تا در کلاسی که از آن ارث بری می‌کند نیز قابل دسترسی باشد. سپس لیست فایل‌ها و پوشه‌های path دریافتی با فرمت لیستی از KendoFile تهیه شده و با فرمت JSON بازگشت داده می‌شوند. ساختار KendoFile را در ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Models
{
    public class KendoFile
    {
        public string Name { set; get; }
        public string Type { set; get; }
        public long Size { set; get; }
    }
}
- در اینجا Type می‌تواند از نوع فایل با مقدار f و یا از نوع پوشه با مقدار d باشد.
- علت استفاده از CamelCasePropertyNamesContractResolver در حین بازگشت JSON نهایی، تبدیل خواص دات نتی، به نام‌های سازگار با JavaScript است. برای مثال به صورت خودکار Name را تبدیل به name می‌کند.
- پارامتر path در ابتدای کار خالی است. اما کاربر می‌تواند در بین پوشه‌های باز شده‌ی توسط مرورگر تصاویر Kendo UI حرکت کند. به همین جهت مقدار آن باید هربار بررسی شده و بر این اساس لیست فایل‌ها و پوشه‌های جاری بازگشت داده شوند.


مدیریت حذف تصاویر و پوشه‌ها

همانطور که در شکل فوق نیز مشخص است، با انتخاب یک پوشه یا فایل، دکمه‌ای با آیکن ضربدر جهت فراهم آوردن امکان حذف، ظاهر می‌شود. این دکمه متصل است به قسمت destroy تنظیمات ادیتور:
imageBrowser: {
    transport: {
        destroy: {
            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorImages")",
            type: "POST"
        }
    }
},
این تنظیمات سمت کاربر را باید به نحو ذیل در سمت سرور مدیریت کرد:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpPost]
        public ActionResult DestroyFile(string name, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            name = Path.GetFileName(name);
            path = GetSafeDirPath(path);
 
            var pathToDelete = Path.Combine(path, name);
 
            var attr = System.IO.File.GetAttributes(pathToDelete);
            if ((attr & FileAttributes.Directory) == FileAttributes.Directory)
            {
                Directory.Delete(pathToDelete, recursive: true);
            }
            else
            {
                System.IO.File.Delete(pathToDelete);
            }
 
            return Json(new object[0]);
        } 
    }
}
- استفاده از Path.GetFileName جهت دریافت نام فایل‌ها در اینجا بسیار مهم است. زیرا اگر این تمیز سازی امنیتی صورت نگیرد، ممکن است با کمی تغییر در آن، فایل web.config برنامه، دریافت یا حذف شود.
- پارامتر name دریافتی مساوی است با نام فایل انتخاب شده و path مشخص می‌کند که در کدام پوشه قرار داریم.
- چون در اینجا امکان حذف یک پوشه یا فایل وجود دارد، حتما نیاز است بررسی کنیم، مسیر دریافتی پوشه‌است یا فایل و سپس بر این اساس جهت حذف آن‌ها اقدام صورت گیرد.


مدیریت ایجاد یک پوشه‌ی جدید

تنظیمات قسمت create مرورگر تصاویر، مرتبط است به زمانیکه کاربر با کلیک بر روی دکمه‌ی +، درخواست ایجاد یک پوشه‌ی جدید را کرده‌است:
imageBrowser: {
    transport: {
        create: {
            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorImages")",
            type: "POST"
        }
    }
},
کدهای اکشن متد متناظر با این عمل را در ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpPost]
        public ActionResult CreateFolder(string name, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            name = Path.GetFileName(name);
            path = GetSafeDirPath(path);
            var dirToCreate = Path.Combine(path, name);
 
            Directory.CreateDirectory(dirToCreate);
 
            return KendoFile(new KendoFile
            {
                Name = name,
                Type = KendoDirType
            });
        }
 
        protected ActionResult KendoFile(KendoFile file)
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(file,
                    new JsonSerializerSettings
                    {
                        ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
                    }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
- در اینجا نیز name مساوی نام پوشه‌ی درخواستی است و path به مسیر تو در توی پوشه‌ی جاری اشاره می‌کند.
- پس از ایجاد پوشه، باید نام آن‌را با فرمت KendoFile به صورت JSON بازگشت داد. همچنین در اینجا Type را نیز باید به d (پوشه) تنظیم کرد.


مدیریت قسمت ارسال فایل و تصویر

زمانیکه کاربر بر روی دکمه‌ی upload file یا بارگذاری تصاویر در اینجا کلیک می‌کند، اطلاعات فایل آپلودی به مسیر uploadUrl ارسال می‌گردد.
imageBrowser: {
    transport: {
        thumbnailUrl: "@Url.Action("GetThumbnail", "KendoEditorImages")",
        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorImages")",
        imageUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorImages")?path={0}"
    }
},
دو تنظیم دیگر thumbnailUrl و imageUrl، برای نمایش بند انگشتی و نمایش کامل تصویر کاربرد دارند.
در ادامه کدهای مدیریت سمت سرور قسمت آپلود این ادیتور را مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";

 
        [HttpPost]
        public ActionResult UploadFile(HttpPostedFileBase file, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            var name = Path.GetFileName(file.FileName);
            path = GetSafeDirPath(path);
            var pathToSave = Path.Combine(path, name);
 
            file.SaveAs(pathToSave);
 
            return KendoFile(new KendoFile
            {
                Name = name,
                Size = file.ContentLength,
                Type = KendoFileType
            });
        } 
    }
}
- در اینجا path مشخص می‌کند که در کدام پوشه‌ی تو در تو قرار داریم و file نیز حاوی محتوای ارسالی به سرور است.
- پس از ذخیره سازی اطلاعات فایل، نیاز است اطلاعات فایل نهایی را با فرمت KendoFile به صورت JSON بازگشت دهیم.


ارث بری از KendoEditorFilesController جهت تکمیل قسمت مدیریت تصاویر

تا اینجا کدهایی را که ملاحظه کردید، برای هر دو قسمت ارسال تصویر و فایل کاربرد دارند. قسمت ارسال تصاویر برای تکمیل نیاز به متد دریافت تصاویر به صورت بند انگشتی نیز دارد که به صورت ذیل قابل تعریف است و چون از کلاس پایه KendoEditorFilesController ارث بری کرده‌است، این کنترلر به صورت خودکار حاوی اکشن متدهای کلاس پایه نیز خواهد بود.
using System.Web.Mvc;
 
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorImagesController : KendoEditorFilesController
    {
        public KendoEditorImagesController()
        {
            // بازنویسی مسیر پوشه‌ی فایل‌ها
            FilesFolder = "~/images";
        }
 
        [HttpGet]
        [OutputCache(Duration = 3600, VaryByParam = "path")]
        public ActionResult GetThumbnail(string path)
        {
            //todo: create thumb/ resize image
 
            path = GetSafeFileAndDirPath(path);
            return File(path, "image/png");
        }
    }
}

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
WF:Windows Workflow #۶
در این قسمت به تکمیل مثالی که در قسمت قبل زده شد پرداخته می‌شود و همچنین کنترل‌های Foreach , Try Catch نیز بررسی خواهند شد.
در ابتدا دو کلاس به نام‌های ItemInfo و OutOfStockException  را به برنامه اضافه می‌کنیم. کلاس اول برای ذخیره سازی مشخصات هر سفارش و کلاس دیگر برای مدیریت خطا‌ها می‌باشد.
public class ItemInfo
    {
        public string ItemCode { get; set; } 
        public string Description { get; set; } 
        public decimal Price { get; set; }
    }

public class OutOfStockException : Exception
    {
        public OutOfStockException() 
            : base() 
        { 

        }

        public OutOfStockException(string message) 
            : base(message) 
        { 

        }
    }
در Workflow مورد نظر که به نام OrderWF.xaml می‌باشد٬ پس از کنترل Assign که برای صفر کردن مقدار متغیر TotalAmount از آن استفاده می‌شود٬ یک کنترل ForEach را به Flow جاری اضافه می‌کنیم. این کنترل دارای دو خاصیت به نام‌های Type Arguments و Values می‌باشد. اولین خاصیت که مقدار پیش فرض آن، مقدار عددی Int32 است٬ برای مشخص کردن نوع متغییر حلقه و دیگری برای مشخص کردن نوع منبع داده حلقه تعریف شده‌اند.

همانطور که در شکل بالا مشخص می‌باشد٬ Type Arguments حلقه برابر با کلاس OrderItem می‌باشد. Values هم برابر با OrderInfo.Items است. از این جهت نوع حلقه  را از جنس کلاس OrderItem مشخص کرد‌‌ه‌ایم تا کنترل بر روی مقادیر Items اجرا شود (لیستی از کلاس مورد نظر).
حال همانند شکل بالا، در قسمت Body کنترل ForEach، یک کنترل Sequence را ایجاد کرده و سپس برای اینکه کنترل LookupItem را ایجاد کنیم٬ ابتدا باید یک Code Activity را به پروژه اضافه کنیم. به همین منظور پروژه جاری را انتخاب کرده و یک Code Activity به آن اضافه و نام آن را LookupItem  می‌گذاریم. سپس کد زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
 public sealed class LookupItem : CodeActivity
    {
        // Define an activity input argument of type string
        public InArgument<string> ItemCode { get; set; }         
        public OutArgument<ItemInfo> Item { get; set; }

        // If your activity returns a value, derive from CodeActivity<TResult>
        // and return the value from the Execute method.
        protected override void Execute(CodeActivityContext context)
        {
            // Obtain the runtime value of the Text input argument
            ItemInfo i = new ItemInfo();             
            i.ItemCode = context.GetValue<string>(ItemCode);
            switch (i.ItemCode)
            {

                case "12345": 
                    i.Description = "Widget"; 
                    i.Price = (decimal)10.0; 
                    break;
                case "12346": 
                    i.Description = "Gadget"; 
                    i.Price = (decimal)15.0; 
                    break;
                case "12347": 
                    i.Description = "Super Gadget"; 
                    i.Price = (decimal)25.0; break;
            }
     
            context.SetValue(this.Item, i);
            
        }
    }
در این کد، دو متغییر تعریف شده‌اند؛ یکی از نوع رشته بوده و از طریق آن، دستور Switch تصمیم می‌گیرد که کلاس ItemInfo را با چه مقادیری پرکند. متغییر دیگر از نوع کلاس  ItemInfo می‌باشد و برای گرفتن مقدار کلاس از دستور Switch تعریف شده است.
حال برای اینکه بتوانیم از Code Activity مورد نظر استفاده کنیم٬ ابتدا باید پروژه را یکبار Build کنیم. اکنون در قسمت Toolbox یک٬ Tab ایی به نام پروژه ایجاد شده است و در آن یک کنترل به نام  LookupItem  موجود می‌باشد. آن را گرفته و به درون Sequence انتقال می‌دهیم.
سپس برای مقدار دادن به متغیر‌های تعریف شده در Code Activity، کنترل LookupItem را انتخاب کرده و در قسمت Properties به خصوصیت ItemCode، کد زیر را اضافه می‌کنیم:
item.ItemCode

نکته
: از کلاس Code Activity برای ارسال و دریافت مقادیر به درون Workflow استفاده می‌شود.

 Try Catch 
از این کنترل برای مدیریت خطا‌ها استفاده می‌شود.
ابتدا یک کنترل Try Catch را به Workflow اضافه کرده، مانند شکل زیر:

در بدنه Try می‌توان از کنترل‌های مورد نظر استفاده کنیم و همانطور که در شکل بالا مشخص است٬ از کنترل Throw برای ایجاد خطا استفاده شده‌است. کنترل جاری را انتخاب کرده و از قسمت Properties در خاصیت Exception کد زیر را اضافه می‌کنیم:
new OutOfStockException("Item Code"+item.ItemCode)
این  دستور باعث ایجاد یک خطا از نوع کلاس OutOfStockException می‌شود. برای کنترل خطای مورد نظر در قسمت Catches مانند شکل زیر عمل می‌کنیم.

مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت دوم

آزمون واحد کلاس نگاشت تهیه شده

در مورد آشنایی با آزمون‌های واحد لطفا به برچسب مربوطه در سمت راست سایت مراجعه بفرمائید. همچنین در مورد اینکه چرا به این نوع API کلمه Fluent اطلاق می‌شود، می‌توان به تعریف آن جهت مطالعه بیشتر مراجعه نمود.

در این قسمت قصد داریم برای بررسی وضعیت کلاس نگاشت تهیه شده یک آزمون واحد تهیه کنیم. برای این منظور ارجاعی را به اسمبلی nunit.framework.dll به پروژه UnitTests که در ابتدای کار به solution جاری در VS.Net افزوده بودیم، اضافه نمائید (همچنین ارجاع‌هایی به اسمبلی‌های پروژه NHSample1 ، FluentNHibernate ، System.Data.SQLite ، NHibernate.ByteCode.Castle و Nhibernate نیز نیاز هستند). تمام اسمبلی‌های این فریم ورک‌ها از پروژه FluentNHibernate قابل استخراج هستند.

سپس سه کلاس زیر را به پروژه آزمون واحد اضافه خواهیم کرد.
کلاس TestModel : (جهت مشخص سازی محل دریافت اطلاعات نگاشت)

using FluentNHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
public class TestModel : PersistenceModel
{
public TestModel()
{
AddMappingsFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly);
}
}
}

کلاس FixtureBase : (جهت ایجاد سشن NHibernate در ابتدای آزمون واحد و سپس پاکسازی اشیاء در پایان کار)

using NUnit.Framework;
using NHibernate;
using FluentNHibernate;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;

namespace UnitTests
{
public class FixtureBase
{
protected SessionSource SessionSource { get; set; }
protected ISession Session { get; private set; }

[SetUp]
public void SetupContext()
{
var cfg = Fluently.Configure().Database(SQLiteConfiguration.Standard.InMemory);

SessionSource = new SessionSource(
cfg.BuildConfiguration().Properties,
new TestModel());

Session = SessionSource.CreateSession();
SessionSource.BuildSchema(Session);
}

[TearDown]
public void TearDownContext()
{
Session.Close();
Session.Dispose();
}
}
}

و کلاس CustomerMapping_Fixture.cs : (جهت بررسی صحت نگاشت تهیه شده با کمک دو کلاس قبل)

using NUnit.Framework;
using FluentNHibernate.Testing;
using NHSample1.Domain;

namespace UnitTests
{
[TestFixture]
public class CustomerMapping_Fixture : FixtureBase
{
[Test]
public void can_correctly_map_customer()
{
new PersistenceSpecification<Customer>(Session)
.CheckProperty(c => c.Id, 1001)
.CheckProperty(c => c.FirstName, "Vahid")
.CheckProperty(c => c.LastName, "Nasiri")
.CheckProperty(c => c.AddressLine1, "Addr1")
.CheckProperty(c => c.AddressLine2, "Addr2")
.CheckProperty(c => c.PostalCode, "1234")
.CheckProperty(c => c.City, "Tehran")
.CheckProperty(c => c.CountryCode, "IR")
.VerifyTheMappings();
}
}
}

توضیحات:
اکنون به عنوان یک برنامه نویس متعهد نیاز است تا کار صورت گرفته در قسمت قبل را آزمایش کنیم.
کار بررسی صحت نگاشت تعریف شده در قسمت قبل توسط کلاس استاندارد PersistenceSpecification فریم ورک FluentNHibernate انجام خواهد شد (در کلاس CustomerMapping_Fixture). این کلاس برای انجام عملیات آزمون واحد نیاز به کلاس پایه دیگری به نام FixtureBase دارد که در آن کار ایجاد سشن NHibernate (در قسمت استاندارد SetUp آزمون واحد) و سپس آزاد سازی آن را در هنگام خاتمه کار ، انجام می‌دهد (در قسمت TearDown آزمون واحد).
این ویژگی‌ها که در مباحث آزمون واحد نیز به آن‌ها اشاره شده است، سبب اجرای متدهایی پیش از اجرا و بررسی هر آزمون واحد و سپس آزاد سازی خودکار منابع خواهند شد.
برای ایجاد یک سشن NHibernate نیاز است تا نوع دیتابیس و همچنین رشته اتصالی به آن (کانکشن استرینگ) مشخص شوند. فریم ورک Fluent NHibernate با ایجاد کلاس‌های کمکی برای این امر، به شدت سبب ساده‌ سازی انجام آن شده است. در این مثال، نوع دیتابیس به SQLite و در حالت دیتابیس در حافظه (in memory)، تنظیم شده است (برای انجام امور آزمون واحد با سرعت بالا).
جهت اجرای هر دستوری در NHibernate نیاز به یک سشن می‌باشد. برای تعریف شیء سشن، نه تنها نیاز به مشخص سازی نوع و حالت دیتابیس مورد استفاده داریم، بلکه نیاز است تا وهله‌ای از کلاس استاندارد PersistanceModel را نیز جهت مشخص سازی کلاس نگاشت مورد استفاده مشخص نمائیم. برای این منظور کلاس TestModel فوق تعریف شده است تا این نگاشت را از اسمبلی مربوطه بخواند و مورد استفاده قرار دهد (بر پایی اولیه این مراحل شاید در ابتدای امر کمی زمانبر باشد اما در نهایت یک پروسه استاندارد است). توسط این کلاس به سیستم اعلام خواهیم کرد که اطلاعات نگاشت را باید از کدام کلاس دریافت کند.
تا اینجای کار شیء SessionSource را با معرفی نوع دیتابیس و همچنین محل دریافت اطلاعات نگاشت اشیاء معرفی کردیم. در دو سطر بعدی متد SetupContext کلاس FixtureBase ، ابتدا یک سشن را از این منبع سشن تهیه می‌کنیم. شیء منبع سشن در این فریم ورک در حقیقت یک factory object است (الگوهای طراحی برنامه نویسی شیءگرا) که امکان دسترسی به انواع و اقسام دیتابیس‌ها را فراهم می‌سازد. برای مثال اگر روزی نیاز بود از دیتابیس اس کیوال سرور استفاده شود، می‌توان از کلاس MsSqlConfiguration بجای SQLiteConfiguration استفاده کرد و همینطور الی آخر.
در ادامه توسط شیء SessionSource کار ساخت database schema را نیز به صورت پویا انجام خواهیم داد. بله، همانطور که متوجه شده‌اید، کار ساخت database schema نیز به صورت پویا توسط فریم ورک NHibernate با توجه به اطلاعات کلاس‌های نگاشت، صورت خواهد گرفت.

این مراحل، نحوه ایجاد و بر پایی یک آزمایشگاه آزمون واحد فریم ورک Fluent NHibernate را مشخص ساخته و در پروژه‌های شما می‌توانند به کرات مورد استفاده قرار گیرند.

در ادامه اگر آزمون واحد را اجرا نمائیم (متد can_correctly_map_customer در کلاس CustomerMapping_Fixture)، نتیجه باید شبیه به شکل زیر باشد:



توسط متد CheckProperty کلاس PersistenceSpecification ، امکان بررسی نگاشت تهیه شده میسر است. اولین پارامتر آن، یک lambda expression خاصیت مورد نظر جهت بررسی است و دومین آرگومان آن، مقداری است که در حین آزمون به خاصیت تعریف شده انتساب داده می‌شود.

نکته:
شاید سؤال بپرسید که در تابع can_correctly_map_customer عملا چه اتفاقاتی رخ داده است؟ برای بررسی آن در متد SetupContext کلاس FixtureBase ، اولین سطر آن‌را به صورت زیر تغییر دهید تا عبارات SQL نهایی تولید شده را نیز بتوانیم در حین عملیات تست مشاهده نمائیم:

var cfg = Fluently.Configure().Database(SQLiteConfiguration.Standard.ShowSql().InMemory);




مطابق متد تست فوق، عبارات تولید شده به شرح زیر هستند:

NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 2, @p1 = 1
NHibernate: INSERT INTO "Customer" (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 1001
NHibernate: SELECT customer0_.Id as Id0_0_, customer0_.FirstName as FirstName0_0_, customer0_.LastName as LastName0_0_, customer0_.AddressLine1 as AddressL4_0_0_, customer0_.AddressLine2 as AddressL5_0_0_, customer0_.PostalCode as PostalCode0_0_, customer0_.City as City0_0_, customer0_.CountryCode as CountryC8_0_0_ FROM "Customer" customer0_ WHERE customer0_.Id=@p0;@p0 = 1001

نکته جالب این عبارات، استفاده از کوئری‌های پارامتری است به صورت پیش فرض که در نهایت سبب بالا رفتن امنیت بیشتر برنامه (یکی از راه‌های جلوگیری از تزریق اس کیوال در ADO.Net که در نهایت توسط تمامی این فریم ورک‌ها در پشت صحنه مورد استفاده قرار خواهند گرفت) و همچنین سبب بکار افتادن سیستم‌های کش دیتابیس‌های پیشرفته مانند اس کیوال سرور می‌شوند (execution plan کوئری‌های پارامتری در اس کیوال سرور جهت بالا رفتن کارآیی سیستم کش می‌شوند و اهمیتی هم ندارد که حتما رویه ذخیره شده باشند یا خیر).

ادامه دارد ...

مطالب
مقدمه ای بر CQRS و Event Sourcing
به صورت عام، functionality اکثر پروژه‌های نرم افزاری تجاری خلاصه میشود به مخفف معروفی به نام CRUD، که object‌ها را میسازیم، آن‌ها را میخوانیم و تغییر میدهیم.
اپلیکیشن‌های طراحی شده بدین صورت، قابلیت خوانایی بالایی خواهند داشت و دیاگرام طراحی آنها چیزی شبیه به تصویر زیر میباشد

در واقع ما یک سیستمی داریم که شامل مدلی است از دیتا‌های ما و از این مدل برای کوئری گرفتن از دیتابیس استفاده میشود، که البته برای بیشتر پروژه‌های نرم افزاری، معماری درست و ترجیح داده شده‌ای هم میباشد.

زمانیکه نیاز‌های پروژه روز به روز افزورده و پیچیده‌تر میشود، مدل CRUD بصورت پیوسته از ارزشش کاسته میشود و از آن سادگی اولیه‌ی در درک و خوانایی آن دور خواهد شد.

ذات CQRS بر آن است که شما مدل‌های مختلفی را برای خواندن و نوشتن دیتا داشته باشید. الگوی آن چیزی شبیه به تصویر زیر است

چیزی که در این روش مشهود است این میباشد که برنامه نویسان باید قسمت‌های Command و Query را به صورت جداگانه طراحی نمایند.
CQRS این قابلیت را به شما میدهد که interface و Datastore و حتی بطور کامل Technology مجزایی در قسمت‌های CQ داشته باشید.

Event Sourcing
قسمت دوم و متمایز، معماری Event Sourcing یا ES میباشد که بصورت کوتاه، ES یک روش متفاوت برای Data storage میباشد.
اکثرا ما از Datastore‌هایی که مدلی از دیتا را انعکاس می‌دهند استفاده میکنیم. به مثال ساده‌ی زیر توجه کنید

ES از برنامه نویسان میخواهد که مدل سنتی CRUD را فراموش کرده و بجای آن تغییراتی را که روی دیتا صورت گرفته، نیز درج نمایند. اینکار به وسیله‌ی یک دیتابیس Append-only انجام میشود که به نام Event Store شناخته میشود.

در این معماری ما همه‌ی تغییرات روی دیتا را به صورت Serialize Event ذخیره میکنیم که میتواند دوباره در هر زمانی اجرا شده و current state هر objectی را در اختیار بگذارد.

این روش به ما کمک بزرگی میکند تا وضعیت یک object را در گذشته به راحتی پیدا کنیم و از آن میتوان به غیر از فوایدی که دارد، به عنوان یک Logger نیز استفاده نمود. به دلیل اینکه جزء به جزء تغییرات بر روی state سیستم، در آن ثبت شده است. از آنجاییکه دیتا بصورت serialize ذخیره میشود، بارگزاری آن نیز با سرعت بالایی انجام خواهد شد.

پس بصورت خلاصه در معماری Command Query Responsibility Segregation ابتدا باید به این موضوع توجه داشت که قسمت‌های Read و Write نرم افزار به صورت مجزایی طراحی میشوند و Event Sourcing شامل تغییراتی که روی data انجام شده است، میباشد و به‌صورت Serialize شده ذخیره میشود. ما تنها به یک دیتابیس و یک جدول برای نمایش event store نیازمندیم (بستگی به نیازتان میتوان تعداد آن را نیز بیشتر نمود و همچنین حتما لزومی ندارد که از دیتابیس‌های رابطه‌ای استفاده شود؛ بصورت مثال پیاده سازی این قسمت را میتوان با استفاده از Redis که دیتابیسی غیر رابطه‌ای و باسرعت میباشد استفاده نمود).
برای شروع کار (نه پیاده سازی کامل) باید با قسمت‌های مختلف طراحی در این معماری آشنا شویم:
Domain Object
نکته: SimpleCqrs فریم ورکی برای پیاده سازی معماری CQRS , ES میباشد که برای ساده‌تر شدن کار، از آن استفاده شده است (شما حتی میتوانید پیاده سازی خود را داشته باشید)
مدل Movie از کلاسی به نام AggregateRoot ارث بری کرده‌است که توسط SimpleCQRS پیاده سازی شده‌است و یک guid key در آن تعبیه شده است (Aggregate root از مباحث Domain Driven برگرفته شده است و آشنایی با آن کمک شایانی به درک عمیق‌تر روی این مباحث مینماید).
public class Movie : AggregateRoot  
{
    public string Title { get; set; }
    public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    public int RunningTimeMinutes { get; set; }

    public Movie() { }

    public Movie(Guid movieId, string title, DateTime releaseDate, int runningTimeMinutes)
    {
        //پیاده سازی خواهد شد
    }
}
توجه: SimpleCQRS فقط پیاده سازی guid برای کلید مربوط به هر مدل را پیاده سازی نموده است؛ بنابراین کلید مدل نمیتواند integer باشد.

Commands
command دستوراتی است که توسط end user فراخوانی میشود که باعث تغییرات خواهد شد. وقتی اپلیکیشن یک command را دریافت مینماید، command handler به پردازش آن برای فهمیدن خواسته کاربر میپردازد و پس از آن event مربوطه را برای اجرای آن وظیفه‌ی خاص صدا میزند.
همه‌ی command‌ها تغییراتی بر روی state جاری خواهند داشت. در نتیجه دیتا‌های ذخیره شده درون دیتابیس تغییرات خواهند کرد. هر commandی که تغییری بر روی State سیستم نداشته باشد، یک دستور غلط محسوب شده و باید در سمت query‌ها آن را پیاده سازی نمود.
در نتیجه Commnad‌ها دستوراتی هستند که از طرف کاربر برای تغییرات بر روی دیتا‌های ذخیره شده، ارسال میشوند.
فرض کنید Domain Objectی برای Movie تعریف کرده‌ایم و میخواهیم دستور اضافه کردن فیلم را پیاده سازی نماییم
public class CreateMovieCommand : ICommand  
{
    public string Title { get; set; }
    public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    public int RunningTimeMinutes { get; set; }
    public CreateMovieCommand(string title, DateTime releaseDate, int runningTime)
    {
        Title = title;
        ReleaseDate = releaseDate;
        RunningTimeMinutes = runningTime;
    }
}
توجه: ICommand از طریق SimpleCQRS اضافه شده‌است.

Command Handler
بعد از اینکه Command مورد نیاز نوشته شد، حال احتیاج به پیاده سازی CommandHandler مربوطه که دستور متناظر را پردازش میکند، داریم.
public class CreateMovieCommandHandler : CommandHandler<CreateMovieCommand>  
{
    protected IDomainRepository _repository;

    public CreateMovieCommandHandler(IDomainRepository repository)
    {
        _repository = repository;
    }

    public override void Handle(CreateMovieCommand command)  
    {
        var movie = new Domain.Movie(Guid.NewGuid(), command.Title, 
    command.ReleaseDate, command.RunningTimeMinutes);

        _repository.Save(movie);
    }
}
Command Handler باید از کلاس جنریک <CommandHandler<T ارث بری نماید و T باید از نوع Command در نظر گرفته شود و همچنین IDomainRepository اینترفیسی است که توسط SimpleCQRS تعریف شده‌است و ما احتیاجی به پیاده سازی آن نداریم (در قسمت‌های بعدی پیکربندی آن را انجام میدهیم).
برای رسیدگی کردن به دستور مربوطه احتیاج به override کردن متد Handle میباشد.
کار اساسی توسط متد Save انجام میشود که همه‌ی event‌های pending شده توسط Domain Object را گرفته و آنها را به Event Store میفرستد.

Events
event‌ها تغییراتی هستند بر روی State جاری سیستم که توسط کاربر به وسیله‌ی Commandها فراخوانی میشوند.
رویداد‌ها serialize میشوند و درون Event Store ذخیره میشوند؛ بنابراین میتوان فراخوانی آنها را در هر لحظه انجام داد.
هر تعداد Event میتواند توسط یک دستور raise شود.
ساخت یک Event:
قبلا دستوری را برای ساخت یک movie نوشتیم و حال احتیاج به event مربوطه را داریم:
public class MovieCreatedEvent : DomainEvent  
{
    public Guid MovieId
    {
        get { return AggregateRootId; }
        set { AggregateRootId = value;}
    }

    public string Title { get; set; }
    public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    public int RunningTimeMinutes { get; set; }

    public MovieCreatedEvent(Guid movieId, string title, DateTime releaseDate, int runningTime)
    {
        MovieId = movieId;
        Title = title;
        ReleaseDate = releaseDate;
        RunningTimeMinutes = runningTime;
    }
}
فراموش نکنید که این کلاس آبجکتی خواهد بود که Serialize شده و در دیتابیس ذخیره خواهد شد. باید همه‌ی پراپرتی‌های لازم که با استفاده از این Event ممکن است تغییر کنند را شامل شود (بدیهی است که این پراپرتی‌ها از Domain Object گرفته میشود).
public class Movie : AggregateRoot  
{
    public string Title { get; set; }
    public DateTime ReleaseDate { get; set; }
    public int RunningTimeMinutes { get; set; }

    public Movie(Guid movieId, string title, DateTime releaseDate, int runningTimeMinutes)
    {
        Apply(new MovieCreatedEvent(Guid.NewGuid(), title, releaseDate, runningTimeMinutes));
    }
}
به Aggregate فوق که در اوایل بحث صحبت شده‌است دقت کنید. حال متد Apply باعث میشود که event مربوطه درون بخش لوکال aggregate root ذخیره شود. بنابراین بعدا میتواند به صورت فیزیکی درون Event Store ذخیره شود.

Event Handler
هر Event Handler  میتواند تعداد زیادی از IHandleDomainEvents ‌ها را پیاده سازی نماید. حال متد Handle این اینترفیس را پیاده سازی نمودیم. 
public class MovieEventHandler : IHandleDomainEvents<MovieCreatedEvent>  
{
    public void Handle(MovieCreatedEvent createdEvent)
    {
        using (MoviesContext entities = new MoviesContext())
        {
            entities.Movies.Add(new Movie()
            {
                Id = createdEvent.AggregateRootId,
                Title = createdEvent.Title,
                ReleaseDate = createdEvent.ReleaseDate,
                RunningTimeMinutes = createdEvent.RunningTimeMinutes
            });

            entities.SaveChanges();
        }
    }
}
مثلا در این قسمت با استفاده از ORM، شیء مورد نظر به صورت فیزیکی درون دیتابیس ذخیره میشود.
در قسمت آخر نیازمندیم که تغییرات زیر را به Movie اضافه نماییم.
درون Doamin Objectی که قبلا تعریف کرده بودیم متدی را به صورت زیر پیاده سازی مینماییم
protected void OnMovieCreated(MovieCreatedEvent domainEvent)
        {
            Id = domainEvent.AggregateRootId;
            Title = domainEvent.Title;
            ReleaseDate = domainEvent.ReleaseDate;
            RunningTimeMinutes = domainEvent.RunningTimeMinutes;
        }
باعث میشود پس از فراخوانی شدن Event، تغییرات صورت گرفته‌ی بر state سیستم، بر روی Domain Object اعمال شود و آن را بروزرسانی نماید. این متد دقیقا بصورت اتوماتیک وقتی که event مربوطه raise میشود، فراخوانی میشود.
پس از ترکیب CQRS و ES معماری اولیه‌ی سیستم چیزی شبیه به دیاگرام زیر خواهد بود (بسته به سناریوهای خاص میتواند سفارشی سازی شود)

خلاصه:
کاربر دستوری را از طریق برنامه به سیستم ارسال مینماید.
command مربوطه دریافت میشود و به روی Command Bus قرار داده میشود.
Command Handler وظیفه‌ی تفسیر کردن Command مربوطه را به عهده میگیرد و به وسیله‌ی Domain object آن event مورد نظر فراخوانی خواهد شد و باعث میشود domain object بروزرسانی گردد.
Event همان objectی است که باید به صورت serialize شده درون append only database ذخیره شود.
Event handler رویداد مربوطه را گرفته و بصورت فیزیکی مقادیر مورد نظر را در دیتابیس ذخیره مینماید.

Query
از آنجاییکه قسمت Read، در سیستم به صورت CQRS طراحی میشود، به راحتی میتوان query‌ها را optimize کرده و به صورت مثال به جای استفاده از ORM‌های معمول بطور مستقیم Stored Procedure فراخوانی کرده، تا جای ممکن کیفیت query‌ها بهترین حالت ممکن باشند. در حالیکه در مدل CRUD بهینه کردن بخش read بسیار پیچیده و بعضا غیر ممکن میباشد.

مزایای استفاده از این مدل
Distributed Systems Capabilities
یکی از مهمترین مزیت‌های این مدل تسهیم گسترش پذیری سیستم بر روی ماشین‌های فیزیکی مختلف از طریق messaging pattern میباشد.
High Availability
از آنجایی که سیستم توزیع پذیر طراحی شده‌است، هر قسمت از آن میتواند بدون توجه به fail شدن قسمت‌های دیگر به کار خود ادامه دهد.
Reduce Complexity
در domain‌های پیچیده طراحی و پیاده سازی objectهایی که مسئول دو قسمت read و write هستند، میتواند کار را بیش از حد پیچیده کرده و در این صورت چون business logic و read logic در هم ترکیب میشوند، مدیریت کردن موارد multiple user, shared data, performance, transactions, consistency سخت و سخت‌تر میشود.
Facilitates Building Task-based UI
وقتی شما به پیاده سازی الگوی CQRS میپردازید، اصولا هر عملی که توسط End user از طریق ui ارسال میشود، معادل command مربوط به آن وجود دارد. به همین جهت میتوان عملیات لازم برای اجرای یک پروسه را بصورت واضحی درک کرد.
 Maintenance And Flexibility
هر چند پیاده سازی این مدل سخت خواهد بود، اما در ابعاد وسیع‌تر به دلیل اینکه هر قسمت به صورت مجزایی طراحی شده و اینکه دستورات و رویداد‌ها به صورت تفکیک شده پیاده سازی شده‌اند، همچنین وجود ES، قابلیت زیادی به debug سیستم می‌دهد.
نکته: ES مدل مورد قبولی برای اکثر معماری‌های نوین سیستم‌های نرم افزاری امروزی میباشد و فقط مختص به CQRS نمیباشد. بطور مثال در معماری Microservices به وفور از Event Sourcing استفاده میشود.

مشکلات استفاده از این مدل
  • ذاتا پیاده سازی این مدل سخت و دشوار است و از آنجاییکه سادگی در پیاده سازی سیستم‌های نرم افزاری، یک اصل مهم محسوب میشود، بنابراین استفاده از این مدل محدود میشود به سیستم‌های نرم افزاری که مزیت‌های گفته شده در قسمت فوق برایشان حیاتی محسوب شود.
  • برای پیاده سازی سیستمی با این مدل احتیاج به تیم توسعه‌ای است که با مفاهیم آن کاملا آشنا باشد.
  • هر چند امروزه فضای فیزیکی برای ذخیره سازی دیتا ارزان محسوب میشود، اما به هر حال استفاده از این مدل به همراه ES، حجم زیادی از Disk space را خواهد گرفت.
  • همانطور که دیدید برای پیاده سازی یک Insert ساده، حجم زیادی کد نوشته شده‌است. بنابراین تولید اینگونه نرم افزار‌ها به زمان بیشتری نیاز دارد.
بنابراین باید در انتخاب معماری سیستم بسیار دقت شود؛ هر چند که این مدل برای سیستم‌های بزرگ و پیچیده خیلی کارآمد محسوب میشود و باعث یک Domain object غنی ، History Tracking، شفافیت در مشکلات Concurrency و همچنین Scalability و غیره خواهد شد، اما پیدا کردن برنامه نویسانی با داشتن درک عمیق روی این مباحث کمی سخت به نظر میرسد.
در قسمت بعدی بصورت کامل به پیاده سازی این الگو در یک اپلیکشن دات نتی خواهیم پرداخت.