مطالب
تولید اطلاعات تصادفی توسط GenFu
گاها برای تولید اطلاعات تصادفی، خصوصا هنگام نوشتن تست‌ها، زمان زیادی بیهوده تلف شده و حجم زیادی کد اضافه تولید میشود. کتابخانه‌ای بنام GenFu ایجاد شده که وظیفه ایجاد داده‌های تصادفی را بر عهده گرفته‌است. این کتابخانه متن باز (Open Source) بوده و می‌توانید آن را از مخزن گیت‌هاب دریافت نمایید.

در مطلب جاری قصد ایجاد اطلاعات تصادفی برای کلاس زیر را داریم :
public class Person
{
    public int ID { get; set; }

    public string Firstname { get; set; }

    public string Lastname { get; set; }

    public string Email { get; set; }

    public string PhoneNumber { get; set; }

    public override string ToString()
    {
        return $"{ID}: {Firstname} {Lastname} - {Email} - {PhoneNumber}";
    }
}

نصب GenFu

برای نصب کتابخانه GenFu از دستور زیر در Package Manager Console استفاده میکنیم :
Install-Package GenFu

1. ایجاد یک شخص

برای ایجاد شخصی جدید همراه با اطلاعاتی تصادفی به شکل زیر عمل خواهیم کرد :
var person = A.New<Person>();
Console.WriteLine(person);
نتیجه کد فوق به این صورت خواهد بود :
18: Diedra Morgan - Zachary.Garcia@telus.net - (531) 273-9001
اگر دقت کنید متوجه میشوید که GenFu بصورت خودکار داده‌هایی مرتبط با Property هایی که نام گذاری کردید‌، ایجاد کرده‌است.
برای Email، داده‌ای با فرمت صحیح ایمیل و برای PhoneNumber هم شماره تلفنی با فرمت صحیح تولید شده است.

2. ایجاد چند شخص

برای ایجاد لیستی از اشخاص نیز میتوانید از متد ListOf استفاده کرده و تعداد اشخاص مورد نیازتان را به آن ارسال کنید ( پیشفرض 25 ) :
var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
کد فوق باعث ایجاد 5 شخص با اطلاعات تصادفی متفاوتی خواهد شد:
97: Maria MacKenzie - Alexandra.Johnson@rogers.ca - (670) 787-3053
34: Alexander Scott - Isaiah.Price@gmail.com - (730) 645-4946
66: Kevin Perez - Gabrielle.Alexander@hotmail.com - (230) 758-8233
81: Maria Evans - Vanessa.Bell@rogers.ca - (508) 572-4343
79: Tyler Parker - Alyssa.Taylor@telus.net - (297) 357-7617

تا به اینجای کار GenFu بخوبی جوابگوی نیازهایمان بوده‌است. اما اگر پیشفرض‌ها جوابگو نبود و بخواهیم فرمت داده‌های تولید شده را تغییر دهیم چطور ؟
برای اینکار میتوانیم از متد Configure استفاده کرده و نحوه ایجاد داده را برای Property هایی که مشخص میکنیم، تغییر دهیم.

3. ایجاد چند شخص و مقدارهی یک property با مقدار ثابت

اگر بخواهیم داده‌های ایجاد شده را داخل دیتابیس لحاظ کنیم، نیاز داریم تا ID آن‌ها را برابر 0 قرار دهیم تا دیتابیس مشکلی برای ثبتشان نداشته باشد. برای ایجاد لیستی از اشخاص که ID آن‌ها برابر 0 باشد :
A.Configure<Person>().Fill(x => x.ID, 0);

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
نتیجه :
0: Darron Gonzalez - Benjamin.Daeninck@hotmail.com - (405) 418-7783
0: Melanie Garcia - Jennifer.Griffin@microsoft.com - (711) 277-8826
0: James Hughes - Tristan.Ward@live.com - (734) 400-8322
0: Miranda Torres - Ross.Davis@rogers.ca - (495) 479-8147
0: David Hughes - Jillian.Alexander@live.com - (361) 617-6642
در این حالت بدون هیچگونه مشکلی میتوانید داده‌های ایجاد شده را داخل دیتابیس ذخیره نمایید.

4. ایجاد چند شخص و مقداردهی یک property با متد

حالت دیگری که میتوانید نحوه مقداردهی یک Property را تنظیم کنید، استفاده از متد یا delegate است:
var i = 1;

A.Configure<Person>()
    .Fill(c => c.ID, () => i++);

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);

نتیجه :
1: Paul Long - Carlos.Kelly@telus.net - (202) 573-6278
2: Jesse Iginla - Liberty.Moore@gmail.com - (589) 791-3606
3: Raymundo Price - Ang.Taylor@live.com - (336) 400-1601
4: Elizabeth Getzlaff - Leslie.Campbell@att.com - (662) 582-9010
5: Abigail Bailey - Tristan.Ross@live.com - (225) 661-7023
همانطور که می‌بینید، ID اشخاص بصورت تصاعدی مقداردهی شده است.

5. ایجاد چند شخص و مقداردهی یک property با مقادیر property‌های دیگر

همچنین میتوانید از مقادیر Property‌های دیگر برای مقداردهی یک Property استفاده کنید :
A.Configure<Person>()
    .Fill(c => c.ID, 0)
    .Fill(c => c.Email,
        c => $"{c.Firstname}.{c.Lastname}@gmail.com");

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
کد فوق باعث تولید اشخاصی میشود که ایمیل آن‌ها برابر (Firstname).(Lastname) خواهد بود :
0: Patrick Perry - Patrick.Perry@gmail.com - (796) 460-6576
0: Rebecca Main - Rebecca.Main@gmail.com - (757) 472-3332
0: Kimberly Carter - Kimberly.Carter@gmail.com - (436) 484-8273
0: Sara Lewis - Sara.Lewis@gmail.com - (424) 717-7682
0: Lauren Ross - Lauren.Ross@gmail.com - (277) 294-5776

6. استفاده از Extension‌های درون ساخت GenFu برای مقداردهی

GenFu دارای Extension هایی بوده که باعث میشوند اطلاعات یک Property با مقادیر قابل درک و مشخصی پر شوند.
مثال :
A.Configure<Person>()
    .Fill(x => x.Firstname).AsPersonTitle();

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);  
نتیجه :
64: Miss. Ratzlaff - Bryce.Simmons@att.com - (386) 309-2414
7: Air Marshall Yarobi - Ariana.Russell@att.com - (459) 238-0717
96: Air Marshall Taylor - Luke.Olsen@gmail.com - (775) 401-5281
28: Doctor Cox - Leah.Diaz@att.com - (569) 464-7961
99: Master Phillips - Chloe.Scott@hotmail.com - (578) 221-9021

7. GenFu WireFrame

در نهایت GenFu دارای پکیج جانبی به اسم Wireframes است که شامل HTML Helper هایی است که با استفاده از آن‌ها میتوانید المان‌های HTML مانند P, Image, Table و ... را با مقادیری برای تست بعنوان Placeholder ایجاد کنید. 
برای نصب و مطالعه بیشتر درباره GenFu WireFrames این لینک را ببینید.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 13 - معرفی View Components
روش رندر یک View در ASP.NET MVC، بر مبنای اطلاعاتی است که از کنترلر، در اختیار View آن قرار می‌گیرد. اما گاهی از اوقات نیاز است بعضی از قسمت‌های صفحه همواره نمایش داده شوند (مانند نمایش تعداد کاربران آنلاین، سخن روز، منوهای کنار صفحه و امثال آن). یک راه حل برای این مساله، اضافه کردن اطلاعات مورد نیاز View در ViewModel ارائه شده‌ی توسط کنترلر است. هرچند این روش کار می‌کند اما پس از مدتی به ViewModel هایی خواهیم رسید که تشکیل شده‌اند از چندین و چند خاصیت اضافی که الزاما مرتبط با تعریف آن ViewModel نیستند. راه حل بهتر، قرار دادن قسمت‌های مشترک صفحات در فایل layout برنامه است؛ اما فایل layout، به سادگی نمی‌تواند از دایرکتیو model@ برای مشخص سازی مدل و یا مدل‌های مورد نیاز خود استفاده کند (هر چند ممکن است؛ اما بیش از اندازه پیچیده خواهد شد).
در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، یک چنین مسائلی را با معرفی Child Actionها
    public partial class SidebarMenuController : Controller
    {
        const int Min15 = 900;

        [ChildActionOnly]
        [OutputCache(Duration = Min15)]
        public virtual ActionResult Index()
        {
            return PartialView("_SidebarMenu");
        }
    }
و سپس نمایش آن‌ها توسط Html.RenderAction در فایل layout برنامه، حل می‌کنند. در ASP.NET Core، جایگزین Child Actionها، مفهوم جدیدی است به نام View Components.


یک مثال: تهیه‌ی اولین View Component

ساختار یک View Component، بسیار شبیه است به ساختار یک Controller، اما با عملکردی محدود. به همین جهت کار تعریف آن با افزودن یک کلاس سی‌شارپ شروع می‌شود و این کلاس را می‌توان در پوشه‌ای به نام ViewComponents در ریشه‌ی پروژه قرار داد (اختیاری).


سپس برای نمونه، کلاس ذیل را به این پوشه اضافه کنید:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Core1RtmEmptyTest.Services;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewComponents
{
    public class SiteCopyright : ViewComponent
    {
        private readonly IMessagesService _messagesService;
 
        public SiteCopyright(IMessagesService messagesService)
        {
            _messagesService = messagesService;
        }
 
        public IViewComponentResult Invoke(int numberToTake)
        {
            var name = _messagesService.GetSiteName();
            return View(viewName: "Default", model: name);
        }
 
        //public async Task<IViewComponentResult> InvokeAsync(int numberToTake)
        //{
        //    return View();
        //}
    }
}
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تزریق وابستگی‌ها در تمام قسمت‌های ASP.NET Core در دسترس هستند. در اینجا نیز از سرویس MessagesService بررسی شده‌ی در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها» برای نمایش نام سایت استفاده می‌کنیم.

ساختار کلی یک کلاس ViewComponent شامل دو جزء اصلی است:
الف) از کلاس پایه ViewComponent مشتق می‌شود. به این ترتیب توسط ASP.NET Core قابل شناسایی خواهد شد.
ب) دارای متد Invoke ایی است که بجای Html.RenderAction در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، قابل فراخوانی است. این متد یک View را باز می‌گرداند.
ج) در اینجا امکان تعریف نمونه‌ی Async متد Invoke نیز وجود دارد (برای مثال جهت کار با متدهای Async بانک اطلاعاتی).
روش فراخوانی این متدها نیز به این صورت است: ابتدا به دنبال نمونه‌ی async می‌گردد. اگر یافت شد، همینجا کار خاتمه می‌یابد. اگر یافت نشد، نمونه‌ی sync یا معمولی آن فراخوانی می‌شود و اگر این هم یافت نشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
د) متد Invoke می‌تواند دارای پارامترهای دلخواهی نیز باشد و حالت پیش فرض آن بدون پارامتر است.

روش یافتن یک view component توسط ASP.NET Core به این صورت است:
الف) این کلاس باید عمومی بوده و همچنین abstract نباشد.
ب) «یکی» از مشخصه‌های ذیل را داشته باشد:
1) نامش به ViewComponent ختم شده باشد.
2) از کلاس ViewComponent ارث بری کرده باشد.
3) با ویژگی ViewComponent مزین شده باشد.


نحوه و محل تعریف View یک View Component

پس از تعریف کلاس ViewComponent مورد نظر، اکنون نیاز است View آن‌را اضافه کرد. روش یافتن این Viewها توسط ASP.NET Core نیز بر این مبنا است که
الف) اگر این View Component عمومی و سراسری است، باید درون پوشه‌ی shared، پوشه‌ی جدیدی را به نام Components ایجاد کرده و سپس ذیل این پوشه، بر اساس نام کلاس ViewComponent، یک زیر پوشه‌ی دیگر را ایجاد و داخل آن، View مدنظر را اضافه کرد (تصویر ذیل).
 /Views/Shared/Components/[NameOfComponent]/Default.cshtml
ب) اگر این View Component تنها باید از طریق Viewهای یک کنترلر خاص قابل دسترسی باشند، زیر پوشه‌ی Component یاد شده را ذیل پوشه‌ی View همان کنترلر قرار دهید (و آن‌را از قسمت Shared خارج کنید).
 /Views/[CurrentController]/Components/[NameOfComponent]/Default.cshtml


یک نکته: اگر نام کلاسی به ViewComponent  ختم شده بود، نیازی نیست تا ViewComponent  را هم در حین ساخت پوشه‌ی آن ذکر کرد.


نحوه‌ی استفاده‌ی از View Component تعریف شده و ارسال پارامتر به آن

و در آخر برای استفاده‌ی از این View Component تعریف شده، به فایل layout برنامه مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل فراخوانی کنید:
 <footer>
    <p>@await Component.InvokeAsync("SiteCopyright", new { numberToTake = 5 })</p>
</footer>
اولین پارامتر متد InvokeAsync، همان نام کلاس View Component است. اگر خواستید پارامتر(های) دلخواهی را به متد Invoke کلاس View Component ارسال کنید (مانند پارامتر int numberToTake در مثال فوق)، آن‌را در همینجا می‌توان ذکر کرد (با فرمت dictionary و یا  anonymous type).

یک نکته: متدهای قدیمی Component.Invoke و Component.Renderدر اینجا حذف شده‌اند (اگر مقالات پیش از RTM را مطالعه کردید) و روش توصیه شده‌ی در اینجا، کار با متدهای async است.


تفاوت‌های View Components با Child Actions نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

پارامترهای یک View Component از طریق یک HTTP Request تامین نمی‌شوند و همانطور که ملاحظه کردید در همان زمان فراخوانی آن‌ها به صورت مستقیم فراهم خواهند شد. بنابراین مباحث model binding در اینجا دیگر وجود خارجی ندارند. همچنین View Components جزئی از طول عمر یک کنترلر نیستند. بنابراین اکشن فیلترهای مختلف تعریف شده، تاثیری را بر روی آن‌ها نخواهند داشت (این مشکلی بود که با Child Actions در نگارش‌های قبلی مشاهده می‌شد). همچنین View Components به صورت مستقیم از طریق درخواست‌های HTTP قابل دسترسی نیستند. به علاوه Child actions قدیمی، از فراخوانی‌های async پشتیبانی نمی‌کنند.
زمانیکه کلاسی از کلاس پایه ViewComponent ارث بری می‌کند، تنها به این خواص عمومی از درخواست HTTP جاری دسترسی خواهد داشت:
[ViewComponent]
public abstract class ViewComponent
{
   protected ViewComponent();
   public HttpContext HttpContext { get; }
   public ModelStateDictionary ModelState { get; }
   public HttpRequest Request { get; }
   public RouteData RouteData { get; }
   public IUrlHelper Url { get; set; }
   public IPrincipal User { get; }

   [Dynamic]  
   public dynamic ViewBag { get; }
   [ViewComponentContext]
   public ViewComponentContext ViewComponentContext { get; set; }
   public ViewContext ViewContext { get; }
   public ViewDataDictionary ViewData { get; }
   public ICompositeViewEngine ViewEngine { get; set; }

   //...
}


فراخوانی Ajax ایی یک View Component

در ASP.NET Core، یک اکشن متد می‌تواند خروجی ViewComponent نیز داشته باشد و این تنها روشی است که می‌توان یک View Component را از طریق درخواست‌های HTTP، مستقیما قابل دسترسی کرد:
public IActionResult AddURLTest()
{
   return ViewComponent("AddURL");
}
در این حالت می‌توان این اکشن متد را به صورت Ajax ایی نیز بارگذاری و به صفحه اضافه کرد:
$(document).ready (function(){
    $("#LoadSignIn").click(function(){
         $('#UserControl').load("/Home/AddURLTest");
    });
});


امکان بارگذاری View Components از اسمبلی‌های دیگر نیز وجود دارد

در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها» روش دسترسی به Viewهای برنامه را که در اسمبلی آن قرار گرفته بودند، بررسی کردیم. دقیقا همان روش در مورد view components نیز صادق است و کاربرد دارد. جهت یادآوری، این مراحل باید طی شوند:
الف) اسمبلی ثالث حاوی View Component‌های برنامه باید ارجاعاتی را به ASP.NET Core و قابلیت‌های Razor آن داشته باشد:
"dependencies": {
   "NETStandard.Library": "1.6.0",
   "Microsoft.AspNetCore.Mvc": "1.0.0",
   "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": {
   "version": "1.0.0-preview2-final",
   "type": "build"
  }
},
"tools": {
   "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": "1.0.0-preview2-final"
}
ب) محل قرارگیری viewهای این اسمبلی ثالث نیز همانند قسمت «نحوه و محل تعریف View یک View Component» مطلب جاری است و تفاوتی نمی‌کند. فقط برای  قرار دادن این Viewها در اسمبلی برنامه باید گزینه‌ی embed را مقدار دهی کرد:
"buildOptions": {
   "embed": "Views/**/*.cshtml"
}
ج) مرحله‌ی آخر هم معرفی این اسمبلی ثالث، به RazorViewEngineOptions به صورت یک EmbeddedFileProvider جدید است. در این مثال، ViewComponentLibrary نام فضای نام این اسمبلی است.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddMvc();
   //Get a reference to the assembly that contains the view components
   var assembly = typeof(ViewComponentLibrary.ViewComponents.SimpleViewComponent).GetTypeInfo().Assembly;
   //Create an EmbeddedFileProvider for that assembly
   var embeddedFileProvider = new EmbeddedFileProvider(assembly,"ViewComponentLibrary");
   //Add the file provider to the Razor view engine
   services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
   {
      options.FileProviders.Add(embeddedFileProvider);
   });
د) جهت رفع تداخلات احتمالی این اسمبلی با سایر اسمبلی‌ها بهتر است ویژگی ViewComponent را به همراه نامی مشخص ذکر کرد (در حین تعریف کلاس View Component):
 [ViewComponent(Name = "ViewComponentLibrary.Simple")]
public class SimpleViewComponent : ViewComponent
و در آخر فراخوانی این View Component بر اساس این نام صورت خواهد گرفت:
 @await Component.InvokeAsync("ViewComponentLibrary.Simple", new { number = 5 })
مطالب
سفارشی سازی Header و Footer در PdfReport
صورت مساله:
- می‌خواهیم footer پیش فرض PdfReport را که تاریخ را در یک سمت، و شماره صفحه را در سمتی دیگر نمایش می‌دهد، به عبارت «صفحه x از n» تغییر دهیم.
- می‌خواهیم در Header گزارش بجای Header پیش فرض PdfReport یکی از قالب‌های PDF تهیه شده توسط Open Office را نمایش دهیم (و یا هر ساختار دیگری را).

تمام اجزای PdfReport جهت امکان اعمال تغییرات کلی و توسعه آن‌ها طراحی شده‌اند؛ قالب‌ها، هدر، فوتر، منابع داده، قالب‌های نمایش سلول‌ها، تعریف توابع تجمعی سفارشی و غیره. جهت سهولت کار، به ازای هر یک از این موارد، پیاده سازی‌های پیش فرضی در PdfReport قرار دارند، امکان اگر مورد رضایت شما نیستند ... از بنیان تغییرشان دهید! (و همچنین اگر مورد جالبی را پیاده سازی کردید، می‌توانید به عنوان یک وصله جدید ارائه دهید تا به پروژه اضافه شود)
ضمنا این مطالب سفارشی سازی نیاز به آشنایی با ساختار iTextSharp را نیز دارند؛ در حد ایجاد یک جدول ساده باید با iTextSharp آشنا باشید.

مدل‌های مورد استفاده:
namespace PdfReportSamples.Models
{
    public class Task
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public int PercentCompleted { set; get; }
        public bool IsActive { set; get; }
        public User Assignee { set; get; }
    }
}

using System;

namespace PdfReportSamples.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public long Balance { set; get; }
        public DateTime RegisterDate { set; get; }
    }
}
توسط این مدل‌ها قصد داریم تعدادی فعالیت (Task) را که به تعدادی کاربر انتساب یافته است، نمایش دهیم. همچنین نمایش مقادیر خواص تو در تو  نیز در اینجا مد نظر است؛ برای مثال ستونی مانند این:
 column.PropertyName<Task>(x => x.Assignee.Name) 
کدهای کامل مثال را در ادامه ملاحظه خواهید نمود:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.CustomHeaderFooter
{
    public class CustomHeaderFooterPdfReport
    {
        readonly CustomHeader _customHeader = new CustomHeader();
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.CustomFooter(new CustomFooter(footer.PdfFont, PdfRunDirection.LeftToRight));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.CustomHeader(_customHeader);
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.SilverTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.MultipleColumnsPerPage(new MultipleColumnsPerPage
                {
                    ColumnsGap = 22,
                    ColumnsPerPage = 2,
                    ColumnsWidth = 250,
                    IsRightToLeft = false,
                    TopMargin = 7
                });
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var rows = new List<Task>();
                var rnd = new Random();
                for (int i = 1; i < 210; i++)
                {
                    rows.Add(new Task
                    {
                        Assignee = new User
                        {
                            Id = i,
                            Name = "user-" + i
                        },
                        IsActive = rnd.Next(0, 2) == 1 ? true : false,
                        Name = "task-" + i
                    });
                }
                dataSource.StronglyTypedList(rows);
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("#");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<Task>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("Task Name");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<Task>(x => x.Assignee.Name); // nested property support
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("Assignee");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<Task>(x => x.IsActive);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("Active");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.Checkmark(checkmarkFillColor: Color.Green, crossSignFillColor: Color.DarkRed);
                    });
                });
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\CustomHeaderFooterPdfReportSample.pdf"));
        }
    }
}

به همراه Header سفارشی:
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;

namespace PdfReportSamples.CustomHeaderFooter
{
    public class CustomHeader : IPageHeader
    {
        public PdfPTable RenderingGroupHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<CellData> rowdata, IList<SummaryCellData> summaryData)
        {
            return null;
        }

        Image _image;
        public PdfPTable RenderingReportHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<SummaryCellData> summaryData)
        {
            if (_image == null) //cache is empty
            {
                var templatePath = AppPath.ApplicationPath + "\\data\\PdfHeaderTemplate.pdf";
                _image = PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromPdfTemplate(pdfWriter, templatePath);
            }

            var table = new PdfPTable(1);
            var cell = new PdfPCell(_image, true) { Border = 0 };
            table.AddCell(cell);
            return table;
        }
    }
}

و Footer سفارشی استفاده شده:
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfRpt.Core.Contracts;

namespace PdfReportSamples.CustomHeaderFooter
{
    public class CustomFooter : IPageFooter
    {
        PdfContentByte _pdfContentByte;
        readonly IPdfFont _pdfRptFont;
        readonly Font _font;
        readonly PdfRunDirection _direction;
        PdfTemplate _template;

        public CustomFooter(IPdfFont pdfRptFont, PdfRunDirection direction)
        {
            _direction = direction;
            _pdfRptFont = pdfRptFont;
            _font = _pdfRptFont.Fonts[0];
        }

        public void ClosingDocument(PdfWriter writer, Document document, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData)
        {
            _template.BeginText();
            _template.SetFontAndSize(_pdfRptFont.Fonts[0].BaseFont, 8);
            _template.SetTextMatrix(0, 0);
            _template.ShowText((writer.PageNumber - 1).ToString());
            _template.EndText();
        }

        public void PageFinished(PdfWriter writer, Document document, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData)
        {
            var pageSize = document.PageSize;
            var text = "Page " + writer.PageNumber + " / ";
            var textLen = _font.BaseFont.GetWidthPoint(text, _font.Size);
            var center = (pageSize.Left + pageSize.Right) / 2;
            var align = _direction == PdfRunDirection.RightToLeft ? Element.ALIGN_RIGHT : Element.ALIGN_LEFT;

            ColumnText.ShowTextAligned(
                        canvas: _pdfContentByte,
                        alignment: align,
                        phrase: new Phrase(text, _font),
                        x: center,
                        y: pageSize.GetBottom(25),
                        rotation: 0,
                        runDirection: (int)_direction,
                        arabicOptions: 0);

            var x = _direction == PdfRunDirection.RightToLeft ? center - textLen : center + textLen;
            _pdfContentByte.AddTemplate(_template, x, pageSize.GetBottom(25));
        }

        public void DocumentOpened(PdfWriter writer, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData)
        {
            _pdfContentByte = writer.DirectContent;
            _template = _pdfContentByte.CreateTemplate(50, 50);
        }
    }
}

البته لازم به ذکر است که تمام این کدها به پوشه Samples سورس پروژه نیز جهت سهولت دسترسی، اضافه شده‌اند .

توضیحات:

برای پیاده سازی Header و Footer سفارشی در PdfReport نیاز خواهید داشت تا دو اینترفیس IPageHeader و IPageFooter را پیاده سازی کنید.
ساختار IPageHeader را در ذیل ملاحظه می‌کنید:
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace PdfRpt.Core.Contracts
{
    public interface IPageHeader
    {
        PdfPTable RenderingGroupHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<CellData> newGroupInfo, IList<SummaryCellData> summaryData);

        PdfPTable RenderingReportHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<SummaryCellData> summaryData);
    }
}

RenderingGroupHeader مرتبط است به مباحث گروه بندی اطلاعات و گزارشات master-detail که در قسمت‌های بعد به آن‌ها اشاره خواهد شد. چون در اینجا به آن نیازی نداشتیم، تنها کافی است متد متناظر با آن، null بر گرداند که در کلاس CustomHeader فوق قابل مشاهده است.
متد RenderingReportHeader به ازای تولید هر صفحه جدید، فراخوانی خواهد شد. به عبارتی می‌توانید در صفحات مختلف، هدرهای مختلفی را نمایش دهید.
خروجی هر دو متد در اینجا یک جدول از نوع PdfPTable است. بنابراین هر نوع ساختار دلخواهی را که علاقمند هستید به شکل یک PdfPTable ایجاد کرده و بازگشت دهید. این جدول در هدر صفحات ظاهر خواهد شد.
برای نمونه در کلاس CustomHeader، یک قالب تهیه شده توسط Open Office توسط متد توکار PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromPdfTemplate دریافت و تبدیل به تصویر می‌شود. این تصویر از نوع تصاویر قابل درک توسط iTextSharp است و نه اینکه واقعا تبدیل به یک تصویر معمولی مثلا از نوع bmp شود. سپس این تصویر، در یک ردیف از جدولی قرار داده شده و این جدول بازگشت داده می‌شود.
در کل یا توسط کار با PdfPTable می‌توانید یک هدر غیرپیش فرض را طراحی کنید و یا می‌توانید توسط ابزارهای بصری مانند Open Office یک قالب خاص را برای آن تهیه کرده و به روشی که ذکر شد و کدهای آن‌را ملاحظه می‌کنید، بارگذاری و استفاده کنید. این قالب‌ها در مسیر Bin\Data سورس‌های پروژه قرار داده شده‌اند.

ساختار IPageFooter به صورت زیر است:
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using System.Collections.Generic;

namespace PdfRpt.Core.Contracts
{
    public interface IPageFooter
    {
        void DocumentOpened(PdfWriter writer, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData);

        void PageFinished(PdfWriter writer, Document document, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData);

        void ClosingDocument(PdfWriter writer, Document document, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData);
    }
}

برای طراحی یک Footer سفارشی کافی است اینترفیس فوق را پیاده سازی کنید که نمونه‌ای از آن‌را در کدهای کلاس CustomFooter ملاحظه می‌نمائید.
متد DocumentOpened، با وهله سازی شیء Document فراخوانی می‌شود.
متد PageFinished هر بار پیش از اتمام کار صفحه جاری و افزوده شدن آن به Document فراخوانی می‌گردد.
متد ClosingDocument، در زمان بسته شدن شیء Document فراخوانی خواهد شد.

اگر به امضای این متدها دقت کنید، شیء PdfWriter در اختیار شما قرار گرفته است که توسط آن می‌توان مستقیما بر روی فایل PDF، محتوایی را قرار داد. شیء Document نیز در دسترس است. مثلا توسط آن می‌توان اندازه دقیق صفحه را بدست آورد.
به علاوه پارامتر columnCellsSummaryData نیز امکان دسترسی به مقادیر ردیف‌های قبلی را در اختیار شما قرار می‌دهد. برای مثال اگر نیاز دارید تا بر اساس مقادیر ستون‌ها و ردیف‌های قبلی، محاسباتی را انجام داده و در پایین صفحات درج کنید، به این ترتیب دسترسی کاملی به آن‌ها، خواهید داشت.

استفاده از این کلاس‌های سفارشی نیز همواره به شکل زیر خواهد بود:
readonly CustomHeader _customHeader = new CustomHeader();
//...
.PagesFooter(footer =>
{
   footer.CustomFooter(new CustomFooter(footer.PdfFont, PdfRunDirection.LeftToRight));
})
.PagesHeader(header =>
{
  header.CustomHeader(_customHeader);
})
کلا در PdfReport هر جایی متدی به نام CustomXYZ را مشاهده کردید، این متد یک اینترفیس را دریافت می‌کند. به عبارتی این امکان را خواهید داشت تا از متدهای پیش فرض مهیا صرفنظر کرده و مطابق نیاز، نسبت به پیاده سازی و استفاده از وهله جدیدی از این اینترفیس تعریف شده، اقدام کنید.
مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Builder
سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
از شما خواسته شده است تا نحوه‌ی ساخت تلفن همراه را پیاده سازی نمایید. شما در گام اول 2 نوع تلفن همراه را شناسایی نموده‌اید (Android و Windows Phone). پس از شناسایی، احتمالا هر کدام از این انواع را یک کلاس در نظر می‌گیرید و به کمک یک واسط یا کلاس انتزاعی، شروع به ساخت کلاس می‌نمایید، تا در آینده اگر تلفن همراه جدیدی شناسایی شد، راحت‌تر بتوان آن را در پیاده سازی دخیل نمود.
اگر چنین فکر کرده اید باید گفت که 90% با الگوی طراحی Builder آشنا هستید و از آن نیز استفاده می‌کنید؛ بدون اینکه متوجه باشید از این الگو استفاده کرده‌اید. در کدهای زیر این الگو را قدم به قدم بررسی خواهیم نمود.
قدم 1: تلفن همراه چه بخش هایی می‌تواند داشته باشد؟ (برای مثال یک OS دارند، یک Name دارند و یک Screen) همچنین برای اینکه تلفن همراهی بتواند ساخته شود ابتدا بایستی نام آن‌را بدانیم. کدهای زیر همین رویه را تصدیق می‌نمایند:
public class Product
{
        public Product(string name)
        {
            Name = name;
        }
        public string Name { get; set; }
        public string Screen { get; set; }
        public string OS { get; set; }
        public override string ToString()
        {
            return string.Format(Screen + "/" + OS + "/" + Name);
        }
}
یک کلاس ساخته‌ایم و نام آن را Product گذاشتیم. بخش‌های مختلفی را نیز در آن تعریف نموده‌ایم. تابع ToString را برای استفاده‌های بعدی override کرده‌ایم (فعلا نیازی بدان نداریم).
قدم 2: برای ساخت تلفن همراه چه کارهایی باید انجام شود؟ (برای مثال بایستی OS روی آن نصب شود، Screen آن مشخص شود. همچنین بایستی به طریقی بتوانم تلفن همراه ساخته شده‌ی خود را نیز پیدا کنم). کدهای زیر همین رویه را تصدیق می‌نمایند:
    public interface IBuilder
    {
        void BuildScreen();
        void BuildOS();
        Product Product { get; }
    }
یک واسط تعریف کرده‌ایم تا به کمک آن هر تلفن همراهی را که خواستیم بسازیم.
قدم 3: از آنجا که فقط دو نوع تلفن همراه را فعلا شناسایی کرده‌ایم (Android و Windows Phone) نیاز داریم تا این دو تا را بسازیم.
ابتدا تلفن همراه Android را می‌سازیم:
  public class ConcreteBuilder1 : IBuilder
    {
        public Product p;
        public ConcreteBuilder1()
        {
            p = new Product("Android Cell Phone");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 16 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "Android 4.4";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
سپس تلفن همراه Windows Phone را می‌سازیم:
    public class ConcreteBuilder2 : IBuilder
    {
        public Product p;

        public ConcreteBuilder2()
        {
            p = new Product("Windows Phone");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 32 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "Windows Phone 2014";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
قدم 4: اول باید OS نصب شود یا Screen مشخص شود؟ برای اینکه توالی کار را مشخص سازم نیاز به یک کلاس دیگر دارم تا اینکار را انجام دهد:
    public class Director
    {
        public void Construct(IBuilder builder)
        {
            builder.BuildScreen();
            builder.BuildOS();
        }
    }
این کلاس در متد Construct خود یک ورودی از نوع IBuilder می‌گیرد و براساس توالی مورد نظر، شروع به ساخت آن می‌کند.
قدم 5: نهایتا میخواهم به برنامه‌ی خود بگویم که تلفن همراه Android را بسازد:
Director d = new Director();
ConcreteBuilder1 cb1 = new ConcreteBuilder1();
d.Construct(cb1);
Console.WriteLine(cb1.p.ToString());
و به این صورت تلفن همراه من آماده است!
متد ToString در اینجا، همان ToString ابتدای بحث است که آن را  Override کردیم.
به این نکته توجه کنید که اگر یک تلفن همراه جدید شناسایی شود، چه مقدار تغییری در کدها نیاز دارید؟ برای مثال تلفن همراه BlackBerry شناسایی شده‌است. تنها کاری که لازم است این است که یک کلاس بصورت زیر ساخته شود:
    public class BlackBerry: IBuilder
    {
        public Product p;

        public BlackBerry ()
        {
            p = new Product("BlackBerry");
        }
        public void BuildScreen()
        {
            p.Screen = "Touch Screen 8 Inch!";
        }

        public void BuildOS()
        {
            p.OS = "BlackBerry XXX";
        }
        public Product Product
        {
            get { return p; }
        }
    }
بازخوردهای دوره
بررسی قسمت‌های مختلف قالب پروژه WPF Framework تهیه شده
با سلام.
آیا بهتر نیست در پروژه DataLayer به جای استفاده مستقیم از کد زیر ،خطاها را درون کلاسی کپسوله کرده و بازگشت دهیم تا خود لایه UI در مورد نحوه نمایش خطا تصمیم بگیرد؟
new SendMsg().ShowMsg(
                    new AlertConfirmBoxModel
                    {
                        ErrorTitle = "خطای اعتبار سنجی",
                        Errors = errors,
                    }, validationException);
به جای آن :
public class DomainResult
    {
        public bool Succeed { get; set; }
        public IEnumerable<Exception> Errors { get; set; }
        public DomainErrorType ErrorType { get; set; }
    }
    public enum DomainErrorType
    {
        Validation, Concurrency, Update
    }
public DomainResult ApplyAllChanges(string userName, bool updateAuditFields = true) ...
با تشکر.
مطالب
ایجاد سرویس چندلایه‎ی WCF با Entity Framework در قالب پروژه - 3
پیش از ادامه‌ی نوشتار بهتر است توضیحاتی درباره‎ی قالب‎های T4 داده شود. این قالب‏‌های مصنوعی حاوی کدهایی که است که هدف آن صرفه‎جویی در نوشتن کد توسط برنامه‏ نویس است. مثلاً در MVC شما یکبار قالبی برای صفحه Index خود تهیه می‏‌کنید که برای نمونه بجای ساخت جدول ساده، از گرید Kendo استفاده کند و همچنین دارای دکمه ویرایش و جزئیات باشد. از این پس هر بار که نیاز به ساخت یک نمای نوع لیست برای یک ActionResult داشته باشید فرم‏ ساز MVC از قالب شما استفاده خواهد کرد. روشن است که خود Visual Studio نیز از T4 در ساخت بسیاری از فرم‏ها و کلاس‏‌ها بهره می‏برد.
خبر خوب این‏که برای ساخت کلاس‏‌های هر موجودیت در Entity Framework نیز از قالب‏های T4 استفاده می‏شود و این‏که این قالب‏‌ها در دسترس توسعه‌دهندگان برای ویرایش یا افزودن است.
افزونه‌ی  Tangible را دریافت کنید و سپس نصب کنید. این افزونه ظاهر نامفهوم قالب‏های T4 را ساده و روشن می‏کند. 
ما نیاز داریم که خود Visual Studio زحمت این سه کار را بکشد: 
1- بالای هر کلاس موجودیت عبارت using System.Runtime.Serialization; را بنویسید.
2- صفت [DataContract] را پیش از تعریف کلاس بیفزاید.
3- صفت [DataMember] را پیش از تعریف هر ویژگی بیفزاید.
همانند شکل زیر روی فایل MyNewsModel.tt دوکلیک کنید تا محتوای آن در سمت چپ نشان داده شود. این محتوا باید ظاهری همانند شکل پیدا کرده باشد:

کد زیر را در محتوای فایل جست‌وجو کنید:
    public string Property(EdmProperty edmProperty)
    {
        return string.Format(
            CultureInfo.InvariantCulture,
            "{0} {1} {2} {{ {3}get; {4}set; }}",
            Accessibility.ForProperty(edmProperty),
            _typeMapper.GetTypeName(edmProperty.TypeUsage),
            _code.Escape(edmProperty),
            _code.SpaceAfter(Accessibility.ForGetter(edmProperty)),
            _code.SpaceAfter(Accessibility.ForSetter(edmProperty)));
    }
متن آن‌را به این صورت تغییر دهید:
    public string Property(EdmProperty edmProperty)
    {
        return string.Format(
            CultureInfo.InvariantCulture,
"[DataMember]" + Environment.NewLine +
            "{0} {1} {2} {{ {3}get; {4}set; }}",
            Accessibility.ForProperty(edmProperty),
            _typeMapper.GetTypeName(edmProperty.TypeUsage),
            _code.Escape(edmProperty),
            _code.SpaceAfter(Accessibility.ForGetter(edmProperty)),
            _code.SpaceAfter(Accessibility.ForSetter(edmProperty)));
    }
بار دیگر به دنبال این کد بگردید:
 public string EntityClassOpening(EntityType entity)
    {
        return string.Format(
            CultureInfo.InvariantCulture,
            "{0} {1}partial class {2}{3}",
            Accessibility.ForType(entity),
            _code.SpaceAfter(_code.AbstractOption(entity)),
            _code.Escape(entity),
            _code.StringBefore(" : ", _typeMapper.GetTypeName(entity.BaseType)));
    }
این کد را نیز به این صورت تغییر دهید:
    public string EntityClassOpening(EntityType entity)
    {
        return string.Format(
            CultureInfo.InvariantCulture,
"[DataContract]" + Environment.NewLine + 
            "{0} {1}partial class {2}{3}",
            Accessibility.ForType(entity),
            _code.SpaceAfter(_code.AbstractOption(entity)),
            _code.Escape(entity),
            _code.StringBefore(" : ", _typeMapper.GetTypeName(entity.BaseType)));
    }
برای واپسین تغییر به دنبال کد زیر بگردید:
    public string UsingDirectives(bool inHeader, bool includeCollections = true)
    {
        return inHeader == string.IsNullOrEmpty(_code.VsNamespaceSuggestion())
            ? string.Format(
                CultureInfo.InvariantCulture,
                "{0}using System;{1}" +
                "{2}",
                inHeader ? Environment.NewLine : "",
                includeCollections ? (Environment.NewLine + "using System.Collections.Generic;") : "",
                inHeader ? "" : Environment.NewLine)
            : "";
    }
سپس کد زیر را جاگزین آن کنید:
    public string UsingDirectives(bool inHeader, bool includeCollections = true)
    {
        return inHeader == string.IsNullOrEmpty(_code.VsNamespaceSuggestion())
            ? string.Format(
                CultureInfo.InvariantCulture,
"using System.Runtime.Serialization;" + Environment.NewLine +
                "{0}using System;{1}" +
                "{2}",
                inHeader ? Environment.NewLine : "",
                includeCollections ? (Environment.NewLine + "using System.Collections.Generic;") : "",
                inHeader ? "" : Environment.NewLine)
            : "";
    }
فایل MyNewsModel.tt را ذخیره کنید و از آن خارج شوید. بار دیگر هر کدام از کلاس‌های tblNews و tblCategory را باز کنید. خواهید دید که به صورت خودکار تغییرات مد نظر ما به آن افزوده شده است. از این پس بدون هیچ دلواپسی بابت حذف صفت‎ها، می‎توانید هرچند بار که خواستید مدل خود را به‎هنگام کنید.
در بخش پسین دوباره به WCF بازخواهیم گشت و به تعریف روال‏های مورد نیاز خواهیم پرداخت. 
نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
این روش پس از امتحان، جواب داد:
        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder builder)
        {
            base.OnModelCreating(builder);

            builder.Entity<ApplicationUser>().ToTable("Users");
            builder.Entity<CustomRole>().ToTable("Roles");
            builder.Entity<CustomUserClaim>().ToTable("UserClaims");
            builder.Entity<CustomUserRole>().ToTable("UserRoles");
            builder.Entity<CustomUserLogin>().ToTable("UserLogins");
        }
اگر متد (base.OnModelCreating(builder را در انتهای کار قرار دهید، تنظیمات پیش فرض کلاس پایه IdentityDbContext (یعنی همان نام‌های قدیمی) اعمال می‌شوند و تنظیمات شما بازنویسی خواهند شد. این متد باید در ابتدای کار فراخوانی شود.
مطالب
Value Types ارجاعی در C# 7.2
در C# 7.2 می‌توان با value types (مانند structs) همانند reference types (مانند کلاس‌ها) رفتار کرد. جائیکه کارآیی برنامه بسیار حائز اهمیت باشد (مانند بازی‌ها)، استفاده از structs و value types بسیار مرسوم است؛ از این جهت که این نوع‌ها بر روی heap تخصیص داده نمی‌شوند. اما مشکل آن‌ها این است که زمانیکه به متدها ارسال می‌شوند، مقدار آن‌ها ارسال خواهد شد و برای این منظور نیاز به ایجاد یک کپی جدید از آن‌ها می‌باشد. برای رفع این مشکل و کاهش سربار کپی کردن اشیاء، اکنون در C# 7.2 می‌توان value types را همانند reference types به متدها ارسال کرد.


واژه‌ی کلیدی جدید in

C# 7.2‌، واژه‌ی کلیدی جدیدی را به نام in جهت تعریف پارامترها، معرفی کرده‌است. زمانیکه از آن استفاده می‌شود به این معنا است که value type ارسالی به آن، توسط ارجاعی از آن، در اختیار متد قرار می‌گیرد و نه توسط مقدار کپی شده‌ی آن (حالت پیش‌فرض) و همچنین متد استفاده کننده‌ی از آن، مقدار این شیء را تغییر نمی‌دهد.
واژه‌ی کلیدی in مکمل واژه‌های کلیدی ref و out است که پیشتر به همراه زبان #C ارائه شده بودند:
- واژه‌ی کلیدی out: مقدار آرگومان مزین شده‌ی توسط آن، باید درون متد تنظیم شود و صرفا کاربرد ارائه‌ی یک خروجی اضافه‌تر توسط آن متد را دارد.
- واژه‌ی کلیدی ref: مقدار آرگومان مزین شده‌ی توسط آن، ممکن است درون متد تنظیم شود، یا خیر و همچنین توسط ارجاع به آن منتقل می‌شود.
- واژه‌ی کلیدی in: مقدار آرگومان مزین شده‌ی توسط آن، درون متد تغییر نخواهد کرد و همچنین توسط ارجاع به آن منتقل می‌شود.

برای مثال اگر پارامترهای value type متد زیر را از نوع in معرفی کنیم، امکان تغییر مقدار آن‌ها درون متد وجود نخواهد داشت:
public static int Add(in int number1, in int number2)
{
   number1 = 5; // Cannot assign to variable 'in int' because it is a readonly variable
   return number1 + number2;
}
و کامپایلر با صدور خطای readonly بودن پارامتر number1، از انجام اینکار جلوگیری می‌کند


واژه‌ی کلیدی جدید in تا چه اندازه‌ای بر روی کارآیی برنامه تاثیر دارد؟

زمانیکه یک value type را به متدی ارسال می‌کنیم، ابتدا به مکان جدیدی از حافظه کپی شده و سپس مقدار clone شده‌ی آن، به متد ارسال می‌شود. با استفاده از واژه‌ی کلیدی in، دقیقا همان ارجاع به مقدار اولیه، به متد ارسال خواهد شد؛ بدون ایجاد کپی اضافه‌تری از آن. برای بررسی تاثیر این عملیات بر روی کارآیی برنامه، می‌توان از BenchmarkDotNet استفاده کرد. برای این منظور ابتدا ارجاعی را به BenchmarkDotNet اضافه می‌کنیم:
<ItemGroup>
     <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.10.12" />
</ItemGroup>
سپس متدهایی را که قرار است کارآیی آن‌ها بررسی شوند، با ویژگی Benchmark مزین خواهیم کرد:
using BenchmarkDotNet.Attributes;

namespace CS72Tests
{
    public struct Input
    {
        public decimal Number1;
        public decimal Number2;
    }

    [MemoryDiagnoser]
    public class InBenchmarking
    {
        const int loops = 50000000;
        Input inputInstance = new Input();

        [Benchmark(Baseline = true)]
        public decimal RunNormalLoop_Pass_By_Value()
        {
            decimal result = 0M;
            for (int i = 0; i < loops; i++)
            {
                result = Run(inputInstance);
            }
            return result;
        }

        [Benchmark]
        public decimal RunInLoop_Pass_By_Reference()
        {
            decimal result = 0M;
            for (int i = 0; i < loops; i++)
            {
                result = RunIn(in inputInstance);
            }
            return result;
        }

        public decimal Run(Input input)
        {
            return input.Number1;
        }

        public decimal RunIn(in Input input)
        {
            return input.Number1;
        }
    }
}
در آخر برای اجرای آن خواهیم داشت:
static void Main(string[] args)
{
    var summary = BenchmarkRunner.Run<InBenchmarking>();
و در این حالت برنامه را باید توسط دستور «dotnet run -c release» اجرا کرد (اندازه گیری کارآیی در حالت release و نه دیباگ پیش‌فرض)
با این خروجی نهایی:
                      Method |      Mean |    Error |   StdDev | Scaled | Allocated |
---------------------------- |----------:|---------:|---------:|-------:|----------:|
 RunNormalLoop_Pass_By_Value | 280.04 ms | 2.219 ms | 1.733 ms |   1.00 |       0 B |
 RunInLoop_Pass_By_Reference |  91.75 ms | 1.733 ms | 1.780 ms |   0.33 |       0 B |
همانطور که ملاحظه می‌کنید، کارآیی برنامه در حالت استفاده‌ی از پارامترهای in، حداقل 3 برابر شده‌است.


امکان استفاده‌ی از واژه‌ی کلیدی in در حین تعریف متدهای الحاقی

در حین تعریف متدهای الحاقی، واژه‌ی کلیدی in باید پیش از واژه‌ی کلیدی this ذکر شود:
    public static class Factorial
    {
        public static int Calculate(in this int num)
        {
            int result = 1;
            for (int i = num; i > 1; i--)
                result *= i;

            return result;
        }
    }
در این حالت اگر برنامه را به صورت زیر اجرا کنیم (یکبار با ذکر صریح in، بار دیگر بدون in و یکبار هم به صورت فراخوانی متد الحاقی بر روی عدد):
int num = 3;
Console.WriteLine($"(in num) -> {Factorial.Calculate(in num)}");
Console.WriteLine($"(num) -> {Factorial.Calculate(num)}");
Console.WriteLine($"num. -> {num.Calculate()}");
خروجی‌های ذیل را دریافت خواهیم کرد:
(in num) -> 6
(num) -> 6
num. -> 6
به عبارتی حین فراخوانی و استفاده‌ی از متدی که پارامتر آن به صورت in تعریف شده‌است، ذکر in ضروری نیست.

و به طور کلی استفاده‌ی از in در مکان‌های ذیل مجاز است:
• methods
• delegates
• lambdas
• local functions
• indexers
• operators
 

محدودیت‌های استفاده‌ی از پارامترهای in

الف) محدودیت استفاده از پارامترهای in در تعریف overloads
مثال زیر را در نظر بگیرید:
    public class CX
    {
        public void A(Input a)
        {
            Console.WriteLine("int a");
        }

        public void A(in Input a)
        {
            Console.WriteLine("in int a");
        }
    }
در اینجا overloadهای تعریف شده‌ی متد A تنها در ذکر واژه‌ی کلیدی in یا modifier متفاوت هستند.
اگر سعی کنیم وهله‌ای از این کلاس را ایجاد کرده و از متدهای A آن استفاده کنیم:
    public class Y
    {
        public void Test()
        {
            var inputInstance = new Input();
            var cx = new CX();
            cx.A(inputInstance); // The call is ambiguous between the following methods or properties: 'CX.A(Input)' and 'CX.A(in Input)'
        }
    }
خطای کامپایلر مبهم بودن متد A مورد استفاده صادر خواهد شد. یعنی نمی‌توان overload ایی را تعریف کرد که تنها در modifier از نوع in با دیگری متفاوت باشد؛ چون ذکر in در حین فراخوانی متد، اختیاری است.

ب) پارامترهای از نوع in را در متدهای iterator نمی‌توان استفاده کرد:
public IEnumerable<int> B(in int a) // Iterators cannot have ref or out parameters
{
   Console.WriteLine("in int a");
   yield return 1;
}

ج) پارامترهای از نوع in را در متدهای async نمی‌توان استفاده کرد:
public async Task C(in int a) // Async methods cannot have ref or out parameters
{
   await Task.Delay(1000);
}


تاثیر کار با متدهای داخلی تغییر دهنده‌ی وضعیت یک struct

مثال زیر را درنظر بگیرید. به نظر شما خروجی آن چیست؟
using System;

namespace CS72Tests
{
    struct MyStruct
    {
        public int MyValue { get; set; }

        public void UpdateMyValue(int value)
        {
            MyValue = value;
        }
    }

    public static class TestInStructs
    {
        public static void Run()
        {
            var myStruct = new MyStruct();
            myStruct.UpdateMyValue(1);

            UpdateMyValue(myStruct);

            Console.WriteLine(myStruct.MyValue);
        }

        static void UpdateMyValue(in MyStruct myStruct)
        {
            myStruct.UpdateMyValue(5);
        }
    }
}
در اینجا اگر متد TestInStructs.Run را اجرا کنیم، خروجی آن، نمایش عدد 1 خواهد بود.
در ابتدا مقدار struct را به 1 تنظیم و سپس ارجاع آن‌را به متدی دیگر که مقدار آن‌را به 5 تنظیم می‌کند، ارسال کردیم. در این حالت برنامه بدون مشکل کامپایل و اجرا می‌شود.  علت اینجا است که کامپایلر #C زمانیکه متدی را در داخل یک struct فراخوانی می‌کند، یک clone از آن struct را ایجاد کرده و متد را بر روی آن clone اجرا می‌کند؛ چون نمی‌داند که آیا این متد وضعیت و مقدار این struct را تغییر می‌دهد یا خیر. در این حالت کپی اصلی بدون تغییر باقی می‌ماند (در نهایت عدد 1 را مشاهده خواهیم کرد)، اما در آخر فراخوان، ارجاعی از struct را دریافت نکرده و بر روی کپی آن کار می‌کند. بنابراین مزیت بهبود کارآیی، از دست خواهد رفت.

البته در اینجا اگر می‌خواستیم مقدار MyValue را مستقیما تغییر دهیم، کامپایلر از آن جلوگیری می‌کرد و این کد هیچگاه کامپایل نمی‌شد:
static void UpdateMyValue(in MyStruct myStruct)
{
   myStruct.MyValue = 5; // Cannot assign to a member of variable 'in MyStruct' because it is a readonly variable
   myStruct.UpdateMyValue(5);
}
مطالب
Blazor 5x - قسمت 24 - تهیه API مخصوص Blazor WASM - بخش 1 - ایجاد تنظیمات ابتدایی
تا اینجا با اصول توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor Server آشنا شدیم. در ادامه‌ی این سری، روش توسعه برنامه‌های مبتنی بر Blazor WASM را بررسی خواهیم کرد و پیش از شروع آن، باید بتوان امکانات سمت سرور مورد نیاز این نوع برنامه‌های سمت کلاینت را از طریق یک Web API تامین کرد که شامل دریافت و ارائه‌ی اطلاعات و همچنین اعتبارسنجی و احراز هویت مبتنی بر JWT یکپارچه‌ی با ASP.NET Core Identity است.


ایجاد پروژه‌ی ASP.NET Core Web API

برای تامین اطلاعات برنامه‌ی سمت کلاینت Blazor WASM و همچنین فراهم آوردن زیرساخت اعتبارسنجی کاربران آن، نیاز به یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web API داریم که آن‌را با اجرای دستور dotnet new webapi در یک پوشه‌ی خالی، برای مثال به نام BlazorWasm.WebApi ایجاد می‌کنیم.
البته این پروژه، از زیرساختی که در برنامه‌ی Blazor Server بررسی شده‌ی تا این قسمت، ایجاد کردیم نیز استفاده خواهد کرد. همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، هدف از قسمت Blazor Server مثال این سری، آشنایی با مدل برنامه نویسی خاص آن بود؛ وگرنه می‌توان کل این پروژه را با Blazor Server و یا کل آن‌را با Web API + Blazor WASM نیز پیاده سازی کرد. در این مثال، قسمت‌های مدیریتی برنامه‌ی مدیریت هتل را توسط Blazor Server (مانند قسمت‌های تعریف اتاق‌ها و امکانات رفاهی هتل) و قسمت مخصوص کاربران آن‌را مانند رزرو کردن اتاق‌ها، توسط Blazor WASM پیاده سازی می‌کنیم. به همین جهت قسمت‌هایی از این دو پروژه، مانند سرویس‌های استفاده شده‌ی در پروژه‌ی Blazor server، در پروژه‌ی Web API مکمل Blazor WASM، قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارند.


افزودن سرویس‌های آغازین مورد نیاز، به پروژه‌ی Web API

در فایل آغازین BlazorWasm\BlazorWasm.WebApi\Startup.cs، برای شروع به تکمیل Web API، نیاز به این سرویس‌ها را داریم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        //...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAutoMapper(typeof(MappingProfile).Assembly);

            services.AddScoped<IHotelRoomService, HotelRoomService>();
            services.AddScoped<IAmenityService, AmenityService>();
            services.AddScoped<IHotelRoomImageService, HotelRoomImageService>();

            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));

            services.AddIdentity<IdentityUser, IdentityRole>()
                .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
                .AddDefaultTokenProviders();

            //...
در اینجا سرویس‌های AutoMapper، تنظیمات ابتدایی DbContext برنامه، به همراه سرویس‌های Identity (بدون UI آن) و افزودن سرویس‌های اتاق‌ها و امکانات رفاهی هتل را نیاز داریم. به همین جهت ارجاعات و وابستگی‌های زیر را به فایل csproj جاری اضافه می‌کنیم تا پروژه‌های DataAccess ،Services و Mappings قابل دسترسی و استفاده شوند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="8.1.1" />
    <PackageReference Include="Swashbuckle.AspNetCore" Version="5.6.3" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\BlazorServer.DataAccess.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.Services\BlazorServer.Services.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\..\BlazorServer\BlazorServer.Models.Mappings\BlazorServer.Models.Mappings.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
همچنین در این پروژه نیز از همان بانک اطلاعاتی پروژه‌ی Blazor Server که تاکنون تکمیل کردیم، استفاده می‌کنیم. بنابراین محتوای فایل BlazorWasm\BlazorWasm.WebApi\appsettings.json آن نیز مشابه‌است:
{
  "ConnectionStrings": {
    "DefaultConnection": "Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=HotelManagement;Trusted_Connection=True;MultipleActiveResultSets=true"
  }
}


تعریف کنترلر HotelRoom

در ادامه کدهای اولین کنترلر Web API را مشاهده می‌کنید که مرتبط است با بازگشت اطلاعات تمام اتاق‌های ثبت شده و یا بازگشت اطلاعات یک اتاق ثبت شده:
using BlazorServer.Models;
using BlazorServer.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;

namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class HotelRoomController : ControllerBase
    {
        private readonly IHotelRoomService _hotelRoomService;

        public HotelRoomController(IHotelRoomService hotelRoomService)
        {
            _hotelRoomService = hotelRoomService;
        }

        [HttpGet]
        public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetHotelRooms()
        {
            return _hotelRoomService.GetAllHotelRoomsAsync();
        }

        [HttpGet("{roomId}")]
        public async Task<IActionResult> GetHotelRoom(int? roomId)
        {
            if (roomId == null)
            {
                return BadRequest(new ErrorModel
                {
                    Title = "",
                    ErrorMessage = "Invalid Room Id",
                    StatusCode = StatusCodes.Status400BadRequest
                });
            }

            var roomDetails = await _hotelRoomService.GetHotelRoomAsync(roomId.Value);
            if (roomDetails == null)
            {
                return BadRequest(new ErrorModel
                {
                    Title = "",
                    ErrorMessage = "Invalid Room Id",
                    StatusCode = StatusCodes.Status404NotFound
                });
            }

            return Ok(roomDetails);
        }
    }
}
- این کنترلر، از سرویس IHotelRoomService که در قسمت‌های قبل تکمیل کردیم، استفاده می‌کند.
- ErrorModel آن‌را در همان پروژه‌ی قبلی مدل‌ها، در فایل BlazorServer\BlazorServer.Models\ErrorModel.cs به صورت زیر ایجاد کرده‌ایم:
namespace BlazorServer.Models
{
    public class ErrorModel
    {
        public string Title { get; set; }

        public int StatusCode { get; set; }

        public string ErrorMessage { get; set; }
    }
}
در این حالت اگر برنامه‌ی Web API را اجرا کنیم، به خروجی Swagger زیر می‌رسیم که جزئیات این فناوری را در سری «مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger» پیشتر بررسی کردیم:


یکی از مزایای آن، امکان آزمایش API تهیه شده، بدون نیاز به تهیه‌ی هیچ نوع کلاینت خاصی است. برای مثال اگر بر روی api​/hotelroom آن کلیک کنیم، گزینه‌ی «try it out» آن ظاهر شده و با کلیک بر روی آن، اینبار دکمه‌ی execute ظاهر می‌شود. در ادامه با کلیک بر روی دکمه‌ی اجرای آن، اکشن متد GetHotelRooms اجرا شده و خروجی زیر ظاهر می‌شود:


و یا اگر بخواهیم متد GetHotelRoom را توسط آن آزمایش کنیم، بر اساس پارامترهای آن، رابط کاربری زیر را تشکیل می‌دهد که امکان دریافت شماره‌ی اتاق را دارد:



انجام تنظیمات ابتدایی CORS و خروجی JSON برنامه

قرار است این API را از طریق پروژه‌ی Blazor سمت کلاینت خود استفاده کنیم که آدرس آن، با آدرس API یکی نیست. به همین جهت نیاز است تنظیمات CORS را به صورت زیر اضافه کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
         // ... 

            services.AddCors(o => o.AddPolicy("HotelManagement", builder =>
            {
                builder.AllowAnyOrigin().AllowAnyMethod().AllowAnyHeader();
            }));

            services.AddControllers()
                    .AddJsonOptions(options =>
                    {
                        options.JsonSerializerOptions.PropertyNamingPolicy = null;
                        // To avoid `JsonSerializationException: Self referencing loop detected error`
                        options.JsonSerializerOptions.ReferenceHandler = ReferenceHandler.Preserve;
                    });
         // ... 
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            // ... 

            app.UseCors("HotelManagement");
            app.UseRouting();

            app.UseAuthentication();
            // ...
        }
    }
}
در اینجا علاوه بر تنظیمات CORS، تنظیمات JsonSerializer را هم تغییر داده‌ایم تا خطاهای Self referencing loop را در حین ارائه‌ی خروجی‌های Web API، مشاهده نکنیم (همان نکته‌ی «تهیه خروجی JSON از مدل‌های مرتبط، بدون Stack overflow»).


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-24.zip