مطالب
کار با Razor در ASP.NET Core 2.0
پیش نویس: این مقاله ترجمه شده فصل 5 کتاب Pro Asp.Net Core MVC2 می‌باشد.


ایجاد یک پروژه با استفاده Razor

در ادامه با هم یک مثال را با استفاده از Razor ایجاد می‌کنیم. یک پروژه جدید را با قالب Empty و با نام Razor ایجاد می‌کنیم.

مراحل:

1- ابتدا در کلاس startup قابلیت MVC را فعال می‌کنیم؛ با قرار دادن کد زیر در متد ConfigureServices:
 services.AddMvc();
و بعد کد زیر را که مربوط به اجرای پروژه‌ی hello Word است ، از متد Configure حذف می‌کنیم:
app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
در نهایت محتویات  فایل StartUp به صورت زیر می‌باشد:

namespace Razor
{
    public class Startup
    {
        // This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
        // For more information on how to configure your application, visit https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=398940
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }

        // This method gets called by the runtime. Use this method to configure the HTTP request pipeline.
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            //app.Run(async (context) =>
            //{
            //    await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            //});
        }
    }
}


ایجاد یک Model
 یک پوشه جدید را به نام Models ایجاد و بعد در این پوشه یک کلاس را به نام Product ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Models
{
    public class Product
    {
        public int ProductID { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
        public string Category { set; get; }
    }
}

ایجاد Controller
تنظیمات پیشفرض را در فایل Startup انجام داده‌ایم. درخواست‌هایی را که توسط کاربر ارسال میشوند، به controller پیشفرضی که نامش در اینجا Home است، ارسال می‌کند. حالا ما یک پوشه جدید را به نام Controllers ایجاد می‌کنیم و در آن یک کنترلر جدید را به نام HomeController ایجاد می‌کنیم و کدهای زیر را در آن قرار میدهیم:
namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}
در این کلاس یک Action Method را به نام index ایجاد می‌کنیم. سپس در آن یک شیء را از مدل ایجاد و مقدار دهی و آن‌را به View ارسال می‌کنیم تا در زمان بارگذاری View از این شیء استفاده نماییم. نیاز نیست نام View را مشخص کنید. به صورت پیشفرض نام View با نام اکشن متد یکسان می‌باشد.

 
ایجاد View
 برای ایجاد یک View پیشفرض برای Action Method فوق در پوشه Views/Home یک MVC View Page (Razor View Page) را به نام Index.schtml ایجاد می‌کنیم.
- نکته1: پوشه View و داخل آن Home را ایجاد کنید.
- نکته2: معادل MVC View Page در نسخه جدید، Razor View می‌باشد. اگر در لیست این آیتم را انتخاب کنید، در توضیحات پنل سمت راست میتوانید این مطلب را مشاهده کنید.
- نکته3: دقت نمایید برای اینکه پروژه net Core2. باشد و تمام مشخصات موردنظر را داشته باشد، باید نگارش ویژوال استودیو VS 2017.15.6.6 و یا بیشتر باشد.
 
@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
    Content will go here
</body>
</html>

تا اینجا ما یک پروژه ساده را ایجاد نموده‌ایم که قابلیت استفاده‌ی از Razor را هم دارد. در ادامه نحوه‌ی استفاده از امکانات Razor شرح داده میشوند.


استفاده از Model در یک View
برای استفاده از شیء مدل در View، باید در View به آن شیء و مشخصات آن دسترسی داشته باشیم که این دسترسی را Razor با استفاده از کاراکتر @ برای ما ایجاد می‌کند. برای اتصال به Model از عبارت model@ (حتما باید حروف کوچک باشد) استفاده می‌کنیم و برای دسترسی به مشخصات مدل از عبارت Model@ (حتما باید حرف اول آن بزرگ باشد) استفاده می‌کنیم. به کد زیر دقت کنید:

@model Razor.Models.Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>
خط اولی که در View تعریف شده است، با استفاده از عبارت model@ مانند تعریف نوع مدل می‌باشد و کار اتصال مدل به View را انجام میدهد و همین خط باعث میشود زمانی که شما در تگ body عبارت Model@ وبعد دات (.) را میزنید، لیست خصوصیات آن مدل ظاهر میشوند. لیست شدن خصوصیات بعد از دات(.) یکی از کارهای پیشفرض ویژوال استودیو می‌باشد؛ برای اینکه از خطاهای احتمالی کاربر جلوگیری کند.

نتیجه خروجی بالا مانند زیر می‌باشد:

 



معرفی View Imports

زمانیکه بخواهیم به یک کلاس در View دسترسی داشته باشیم، باید فضای نام آن کلاس را مانند کد زیر در بالای View اضافه کنیم. حالا اگر بخواهیم به چند کلاس دسترسی داشته باشیم، باید این کار را به ازای هر کلاس در هر View انجام دهیم که سبب ایجاد کدهای اضافی در View‌ها میشود. برای بهبود این وضعیت می‌توانید یک کلاس View Import را در پوشه‌ی Views ایجاد کنید و تمام فضاهای نام را در آن قرار دهید. با اینکار تمام فضاهای نامی که در این کلاس View Import قرار گرفته‌اند، در تمام Viewهای موجود در پوشه Views قابل دسترسی خواهند بود.

در پوشه View راست کلیک کرده و گزینه Add و بعد New Item را انتخاب می‌کنیم و در کادر باز شده، آیتم MVC View Import Page (در نسخه جدید نام آن  Razor View Imports است) انتخاب می‌کنیم. ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewImports.cshtml_ را برای آن قرار میدهد.


نکته: استاندارد نام گذاری این View این می‌باشد که ابتدای آن کاراکتر (_) حتما وجود داشته باشد.
 
در کلاس تعریف شده با استفاده از عبارت using@ فضای نام‌های خود را قرار میدهیم؛ مانند زیر:
 @using Razor.Models
در این کلاس شما فقط میتوانید فضاهای نام را مانند بالا قرار دهید. پس از آم قسمت فضاهای نام اضافی در Viewها قابل حذف میشوند و در این حالت فقط نام کلاس مدل را در بالای فرم قرار میدهیم مانند زیر:
@model Product
@{
    Layout = null;
}

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width"/>
    <title>Index</title>
</head>
<body>
  @Model.Name
</body>
</html>


Layout ها

یکی دیگر از عبارت‌های مهم Razor که در فایل Index وجود دارد، عبارت زیر است:
@{
    Layout = null;
}
شما می‌توانید در بین {} کدهای سی شارپ را قرار دهید. حالا مقدار Layout را مساوی نال قرار داده‌ایم که بگوییم View مستقلی است و از قالب مشخصی استفاده نمی‌کند.

از Layout برای طراحی الگوی Viewها استفاده می‌کنیم. اگر بخواهیم برای View ها یک قالب طراحی کنیم و این الگو بین تمام یا چندتای از آن‌ها مشترک باشد، کدهای مربوط به الگو را با استفاده از Layout ایجاد می‌کنیم و از آن در View ها استفاده می‌کنیم. اینکار برای جلوگیری از درج کدهای تکراری قالب در برنامه انجام میشود. با اینکار اگر بخواهیم در الگو تغییری را انجام دهیم، این تغییر را در یک قسمت انجام میدهم و سپس به تمام Viewها اعمال میشود.
 
Layout
طرحبندی  Viewهای برنامه بطور معمول بین چند View مشترک است و طبق استاندارد ویژوال استودیو در پوشه‌ی Views/Shared قرار میگیرد. برای ایجاد Layout، روی پوشه Views/shared راست کلیک کرده و بعد گزینه Add وبعد NewItem و سپس گزینه MVC View Layout Page (نام آن در نسخه جدید Razor Layout است) را انتخاب می‌کنیم و ابتدای نام آن را به صورت پیشفرض کاراکتر (_) قرار میدهیم.
 


هنگام ایجاد این فایل توسط ویژوال استودیو، کدهای زیر به صورت پیش فرض در فایل ایجاد شده وجود دارند: 
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
طرحبندی‌ها فرم خاصی از View هستند و دو عبارت @ در کدهای آن وجود دارد. در اینجا فراخوانی RenderBody@ سبب درج محتویات View مشخص شده توسط Action Method در این مکان می‌شود. عبارت دیگری که در اینجا وجود دارد، ViewBag است که برای مشخص کردن عنوان در اینجا استفاده شده‌است.
ViewBag ویژگی مفیدی است که اجازه می‌دهد تا مقادیر و داده‌ها در برنامه گردش داشته باشند و در این مورد بین یک View و Layout منتقل شوند. در ادامه خواهید دید وقتی Layout را به یک نمایه اعمال می‌کنیم، این مورد چگونه کار می‌کند.

عناصر HTML در یک Layout به هر View که از آن استفاده می‌کند، اعمال و توسط آن یک الگو برای تعریف محتوای معمولی ارائه می‌شود؛ مانند کدهای زیر. من برخی از نشانه گذاری‌های ساده را به Layout اضافه کردم تا اثر قالب آن آشکارتر شود:
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <style>
        #mainDiv {
            padding: 20px;
            border: solid medium black;
            font-size: 20pt
        }
    </style>
</head>
<body>
    <h1>Product Information</h1>
    <div id="mainDiv">
        @RenderBody()
    </div>
</body>
</html>
در اینجا یک عنصر عنوان و همچنین بعضی از CSS‌ها را به عنصر div که حاوی عبارت RenderBody@ است، اضافه کرده‌ام؛ فقط برای اینکه مشخص شود، چه محتوایی از طرحبندی سایت می‌آید و چه چیزی از View.
 

اعمال Layout

برای اعمال کردن Layout به یک View، نیاز است مشخصه Layout آن‌را مقدار دهی و سپس Htmlهای اضافی موجود در آن‌را مانند المنت‌های head و Body حذف کنید؛ همانند کدهای زیر:
@model Product
@{
    Layout = "_BasicLayout";
    ViewBag.Title = "Product";
}
در خاصیت Layout، مقدار را برابر نام فایل Layout، بدون پسوند cshtml آن قرار میدهیم. Razor در مسیر پوشه Views/shared و پوشه Views/Home فایل Layout را جستجو می‌کند.
در اینجا عبارت ViewBag.Title را نیز مقدار دهی می‌کنیم. زمانیکه فایل فراخوانی میشود، عنوان آن صفحه با این مقدار، جایگزین خواهد شد.
تغییرات این View بسیار چشمگیر است؛ حتی برای چنین برنامه ساده‌ای. طرحبندی شامل تمام ساختار مورد نیاز برای هر پاسخ HTML است که View را به صورت یک محتوای پویا ارائه می‌دهد و داده‌ها را به کاربر منتقل می‌کند. هنگامیکه MVC فایل Index.cshtmal را پردازش می‌کند، این طرحبندی برای ایجاد پاسخ HTML نهایی یکپارچه می‌شود؛ مانند عکس زیر:
 


 
View Start

بعضی موارد هنوز در برنامه وجود دارند که می‌توان کنترل بیشتری بر روی آن‌ها داشته باشید. مثلا اگر بخواهیم نام یک فایل layout را تغییر دهیم، مجبور هستیم تمام Viewهایی را که از آن Layout استفاده می‌کنند، پیدا کنید و نام Layout استفاده شده در آن‌ها را تغییر دهیم. اینکار احتمال خطای بالایی دارد و امکان دارد بعضی View ها از قلم بیفتند و برنامه دچار خطا شود. بنابراین با استفاده از View Start می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم. وقتی نام Layout تغییر کرد، تنها کافی است نام آن‌را در View Start تغییر دهیم. اکنون زمانیکه برنامه را اجرا می‌کنیم، MVC به دنبال فایل View Start می‌گردد و اگر اطلاعاتی داشته باشد، آن را اجرا می‌کند و الویت این فایل از تمام فایل‌های دیگر بیشتر است و ابتدا تمام آنها اجرا میشوند.

برای ایجاد یک فایل شروع مشاهده، روی پوشه‌ی Views کلیک راست کرده و گزینه add->New Items را انتخاب می‌کنیم و از پنجره باز شده گزینه ( Razor View Start ) Mvc View Start Page را انتخاب می‌کنیم؛ مانند تصویر زیر:


ویژوال استودیو به صورت پیش فرض نام ViewStart.cshtml_ را به عنوان نام آن قرار میدهد؛ شما گزینه‌ی Create را در این حالت انتخاب کنید. محتویات فایل ایجاد شده به صورت زیر می‌باشد:
@{
    Layout = "_Layout";
}
برای اعمال Layout جدید به تمام Viewها، مقدار Layout را معادل طرحبندی خود تغییر میدهیم؛ مانند کد زیر: 
@{
    Layout = "_BasicLayout";
}
از آنجا که فایل View Start دارای مقداری برای Layout می‌باشد، می‌توانیم عبارت‌های مربوطه را در Index.cshtml‌ها حذف کنیم:
@model Product
@{
    ViewBag.Title = "Product";
}
در اینجا لازم نیست مشخص کنیم که من می‌خواهم از فایل View Start استفاده کنم. MVC این فایل را پیدا خواهد کرد و از محتویات آن به طور خودکار استفاده می‌کند. البته باید دقت داشت که مقادیر تعریف شده‌ی در فایل View اولویت دارند و باعث میشوند با معادل‌های فایل View Start جایگزین شوند.

شما همچنین می‌توانید چندین فایل View Start را برای تنظیم مقادیر پیش فرض قسمت‌های مختلف برنامه، استفاده کنید. یک فایل Razor همواره توسط نزدیک‌ترین فایل View start، پردازش می‌شود. به این معنا که شما می‌توانید تنظیمات پیش فرض را با افزودن یک فایل View Start به پوشه Views / Home و یا Views / Shared لغو کنید.

نکته: درک تفاوت میان حذف محتویات فایل View Start یا مساوی Null قرار دادن آن مهم است. اگر View شما مستقل است و شما نمی‌خواهید از آن استفاده کنید، بنابراین مقدار Layout آن‌را صریحا برابر Null قرار دهید. اگر مقدار دهی صریح شما مشخصه Layout را نادیده بگیرید، Mvc فرض می‌کند که میخواهید layout را داشته باشید و مقدار آن را از فایل View Start تامین می‌کند.
 

استفاده از عبارت‌های شرطی در Razor
 
حالا که من اصول و مبانی View و Layout را به شما نشان دادم، قصد دارم به انواع مختلفی از اصطلاحات که Razor آن‌ها را پشتیبانی می‌کند و نحوه استفاده‌ی از آنها را برای ایجاد محتوای نمایشی، ارائه دهم. در یک برنامه MVC، بین نقش‌هایی که توسط View و Action متدها انجام می‌شود، جدایی روشنی وجود دارد. در اینجا قوانین ساده‌ای وجود دارند که در جدول زیر مشخص شده‌اند:

کامپوننت 
انجام میشود 
انجام نمیشود 
  Action Method    یک شیء ViewModel را به View ارسال می‌کند.
  یک فرمت داده را به View ارسال می‌کند.
  View    از شیء ViewModel برای ارائه محتوا به کاربر استفاده می‌کند.
  هر جنبه‌ای از شیء View Model مشخصات را تغییر می‌دهد.
 
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از MVC، نیاز به تفکیک و جداسازی بین قسمت‌های مختلف برنامه را دارید. همانطور که می‌بینید، می‌توانید کاملا با Razor کار کنید و این نوع فایل‌ها شامل دستورالعمل‌های سی شارپ نیز هستند. اما شما نباید از Razor برای انجام منطق کسب و کار استفاده کنید و یا هر گونه اشیاء Domain Model خود را دستکاری کنید. کد زیر نشان میدهد که یک عبارت جدید به View اضافه میشود:
*@
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
<p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>
می‌توان برای خصوصیت price، در اکشن متد فرمتی را تعریف و بعد آن را به View ارسال کنیم. این روش کار می‌کند، اما استفاده از این رویکرد منافع الگوی MVC را تضعیف می‌کند و توانایی من برای پاسخ دادن به تغییرات در آینده را کاهش می‌دهد. باید به یاد داشته باشید که در ASP NET Core MVC، استفاده مناسب از الگوی MVC اجتناب ناپذیر است و شما باید از تاثیر تصمیمات طراحی و کدگذاری که انجام می‌دهید مطلع باشید.
 

پردازش داده‌ها در مقابل فرمت

تفاوت بین پردازش داده و قالب بندی داده مهم است.
- نمایش فرمت داده‌ها: به همین دلیل در آموزش قبل من یک نمونه از شیء کلاس Product را برای View ارسال کرده‌ام و نه فرمت خاص یک شیء را به صورت یک رشته نمایشی.
- پردازش داده: انتخاب اشیاء داده‌‌ای برای نمایش، مسئولیت کنترلر است و در این حالت مدلی را برای دریافت و تغییر داده مورد نیاز، فراخوانی می‌کند.
گاهی سخت است که متوجه شویم کدی جهت پردازش داده است و یا فرمت آن.


اضافه نمودن مقدار داده ای

ساده‌ترین کاری را که می‌توانید با یک عبارت Razor انجام دهید این است که یک مقدار داده را در نمایش دهید. رایج‌ترین کار برای انجام آن، استفاده از عبارت Model@ است. ویوو Index یک مثال از این مورد است؛ شبیه به این مورد:
 <p>Product Name: @Model.Name</p>
شما همچنین می‌توانید یک مقدار را با استفاده قابلیت ViewBag نیز به View ارسال نمایید که از این قابلیت در Layout برای تنظیم کردن محتوای عنوان استفاده کردیم. اما در حالت زیر یک مدل نوع دار را به سمت View ارسال کرده‌ایم:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Razor.Models;


namespace Razor.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        // GET: /<controller>/
        public ViewResult Index()
        {
            Product myProduct = new Product
            {
                ProductID = 1,
                Name = "Kayak",
                Description = "A boat for one person",
                Category = "Watersports",
                Price = 275M
            };
            return View(myProduct);
        }
    }
}

خصوصیت ViewBag یک شیء پویا را باز می‌گرداند که می‌تواند برای تعیین خواص دلخواهی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که ویژگی ViewBag پویا است، لازم نیست که نام خصوصیات را پیش از آن اعلام کنم. اما این بدان معنا است که ویژوال استودیو قادر به ارائه پیشنهادهای تکمیل کننده برای ViewBag نیست.
در مثال زیر از یک مدل نوع دار و مزایای به همراه آن استفاده شده‌است: 
 <p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
نتیجه آن‌را در زیر می‌توانید مشاهده کنید:



تنظیم مقادیر مشخص

شما همچنین می‌توانید از عبارات Razor برای تعیین مقدار عناصر، استفاده کنید:
@model Product
@{

    ViewBag.Title = "Product";
}
p>Product Name: @Model.Name</p> <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
<p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p>
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">    
<p>Product Name: @Model.Name</p>    
<p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p>   
 <p>Stock Level: @ViewBag.StockLevel</p> 
</div>
در اینجا از عبارات Razor، برای تعیین مقدار برای برخی از ویژگی‌های داده در عنصر div استفاده کرده‌ام.

نکته: ویژگی‌های داده‌ها که نام آنها *-data است، روشی برای ایجاد ویژگی‌های سفارشی برای سال‌ها بوده است و بعنوان بخشی از استاندارد HTML5 است. عموما کدهای جاوا اسکریپت از آن‌ها برای یافتن اطلاعات استفاده می‌کنند.

اگر برنامه را اجرا کنید و به منبع HTML که به مرورگر فرستاده شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که Razor مقادیر صفات را تعیین کرده است؛ مانند این:
<div data-productid="1" data-stocklevel="2">    <p>Product Name: Kayak</p>    <p>Product Price: £275.00</p>    <p>Stock Level: 2</p> </div>


استفاده از عبارت‌های شرطی

Razor قادر به پردازش عبارات شرطی است. در ادامه کدهای Index View را که در آن دستورات شرطی اضافه شده‌اند می‌بینید:

@model Product
@{ ViewBag.Title = "Product Name"; }
<div data-productid="@Model.ProductID" data-stocklevel="@ViewBag.StockLevel">  
  <p>Product Name: @Model.Name</p>   
 <p>Product Price: @($"{Model.Price:C2}")</p> 
   <p>Stock Level:       
 @switch (ViewBag.StockLevel)
{
    case 0:@:Out of Stock                break;           
    case 1:          
    case 2:        
    case 3:            
    <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>         
       break;      
    default:            
    @: @ViewBag.StockLevel in Stock          
      break;      
  }    
</p>
</div>


برای شروع یک عبارت شرطی، یک علامت @ را در مقابل کلمه کلیدی if یا swicth سی شارپ قرار دهید. سپس بخش کد را داخل } قرار می‌دهیم. درون قطعه کد Razor، می‌توانید عناصر HTML و مقادیر داده را در خروجی نمایش دهید؛ مانند:
 <b>Low Stock (@ViewBag.StockLevel)</b>
در اینجا لازم نیست عناصر یا عبارات را در نقل قول قرار دهیم و یا آنها را به روش خاصی تعریف کنیم. موتور Razor این را به عنوان خروجی برای پردازش تفسیر خواهد کرد.
با این حال، اگر می‌خواهید متن واقعی را در نظر بگیرید و دستورات Razor را لغو کنید،‌می‌توانید از :@ استفاده کنید تا عین آن عبارت درج شود.
مطالب
ASP.NET MVC #4

بررسی نحوه ارتباطات بین اجزای مختلف الگوی MVC در ASP.NET MVC

اینبار برخلاف قسمت قبل، قالب پروژه خالی ASP.NET MVC را در VS.NET انتخاب کرده (ASP.NET MVC 3 Web Application و بعد انتخاب قالب Empty نمایش داده شده) و سپس پروژه جدیدی را شروع می‌کنیم. View Engine را هم Razor در نظر خواهیم گرفت.
پس از ایجاد ساختار اولیه پروژه، بدون اعمال هیچ تغییری، برنامه را اجرا کنید. بلافاصله با پیغام The resource cannot be found یا 404 یافت نشد، مواجه خواهیم شد.
همانطور که در پایان قسمت دوم نیز ذکر شد، پردازش‌ها در ASP.NET MVC از کنترلرها شروع می‌شوند و نه از صفحات وب. بنابراین برای رفع این مشکل نیاز است تا یک کلاس کنترلر جدید را اضافه کنیم. به همین جهت بر روی پوشه استاندارد Controllers کلیک راست کرده، از منوی ظاهر شده قسمت Add، گزینه‌ی Controller را انتخاب کنید:


در صفحه بعدی که ظاهر می‌شود، نام HomeController را وارد کنید (با توجه به اینکه مطابق قراردادهای ASP.NET MVC، نام کنترلر باید به کلمه Controller ختم شود). البته لازم به ذکر است که این مراحل را به همان شکل متداول مراجعه به منوی Project و انتخاب Add Class و سپس ارث بری از کلاس Controller نیز می‌توان انجام داد و طی این مراحل الزامی نیست. کلاسی که به صورت خودکار از طریق منوی Add Controller یاد شده ایجاد می‌شود، به شکل زیر است:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
//
// GET: /Home/
public ActionResult Index()
{
return View();
}
}
}

سؤال:
در قسمت دوم عنوان شد که کنترلر باید کلاسی باشد که اینترفیس IController را پیاده سازی کرده است، اما در اینجا ارث بری از کلاس Controller را شاهد هستیم. جریان چیست؟!
سلسله مراتبی که بکارگرفته شده به صورت زیر است:
public abstract class ControllerBase : IController
public abstract class Controller : ControllerBase

ControllerBase، اینترفیس IController را پیاده سازی کرده و سپس کلاس Controller از کلاس ControllerBase مشتق شده است. شاید بپرسید که این همه پیچ و تاب برای چیست؟!
مشکلی که با اینترفیس خالص وجود دارد، عدم نگارش پذیری آن است. به این معنا که اگر متدی یا خاصیتی در نگارش بعدی به این اینترفیس اضافه شد، هیچکدام از پروژه‌های قدیمی دیگر کامپایل نخواهند شد و باید ابتدا این متد یا خاصیت جدید را نیز لحاظ کنند. اینجا است که کار کلاس‌های abstract شروع می‌شود. در یک کلاس abstract می‌توان پیاده سازی پیش فرضی را نیز ارائه داد. به این ترتیب مصرف کننده نهایی کلاس Controller متوجه این تغییرات نخواهد شد.
اگر برنامه نویس «من» باشم، شما رو وادار خواهم کرد که متدهای جدید اینترفیس تعریفی‌ام را پیاده سازی کنید! همینه که هست! اما اگر طراح مایکروسافت باشد، بلافاصله انبوهی از جماعت ایرادگیر که بالای 100 تا از کنترلر‌های اون‌ها الان فقط در یک پروژه از کار افتاده،‌ ممکن است جلوی دفتر مایکروسافت دست به خود سوزی بزنند! اینجا است که مایکروسافت مجبور است تا این پیچ و تاب‌ها را اعمال کند که اگر روزی متدی در اینترفیس IController بنابر نیازهای جدید درنظر گرفته شد، بتوان سریع یک پیاده سازی پیش فرض از آن‌را در کلاس‌های abstract یاد شده قرار داد (یکی از تفاوت‌های مهم کلاس‌های abstract با اینترفیس‌ها) تا جماعت ایرادگیر و نق‌زن متوجه تغییری نشوند و باز هم پروژه‌های قدیمی بدون مشکل کامپایل شوند. تابحال به فلسفه وجودی کلاس‌های abstract از این دیدگاه فکر کرده بودید؟!

بعد از این توضیحات و کارها، اگر اینبار برنامه را اجرا کنیم، خطای زیر نمایش داده می‌شود:

The view 'Index' or its master was not found or no view engine supports the searched locations. The following locations were searched:
~/Views/Home/Index.aspx
~/Views/Home/Index.ascx
~/Views/Shared/Index.aspx
~/Views/Shared/Index.ascx
~/Views/Home/Index.cshtml
~/Views/Home/Index.vbhtml
~/Views/Shared/Index.cshtml
~/Views/Shared/Index.vbhtml

همانطور که ملاحظه می‌کنید چون نام کنترلر ما Home است، فریم ورک در پوشه استاندارد Views در زیر پوشه‌ای به همان نام Home، به دنبال یک سری فایل می‌گردد. فایل‌های aspx مربوط به View Engine ایی به همین نام بوده و فایل‌های cshtml و vbhtml مربوط به View Engine دیگری به نام Razor هستند.
بنابراین نیاز است تا یکی از این فایل‌ها را در مکان‌های یاد شده ایجاد کنیم. برای این منظور حداقل دو راه وجود دارد. یا دستی اینکار را انجام دهیم یا اینکه از ابزار توکار خود VS.NET برای ایجاد یک View جدید استفاده کنیم.
برای ایجاد View ایی مرتبط با متد Index (در ASP.NET MVC نام دیگر متدهای قرار گرفته در یک کنترلر، Action نیز می‌باشد)، روی خود متد کلیک راست کرده و گزینه Add View را انتخاب کنید:


در صفحه بعدی ظاهر شده، پیش فرض‌ها را پذیرفته و بر روی دکمه Add کلیک نمائید. اتفاقی که رخ خواهد داد شامل ایجاد فایل Index.cshtml، با محتوای زیر است (با توجه به اینکه زبان پروژه سی شارپ است و View Engine انتخابی Razor می‌باشد، cshtml تولید گردید و گرنه vbhtml ایجاد می‌شد):

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>Index</h2>

مجددا برنامه را اجرا کنید. اینبار بدون خطایی کلمه Index را در صفحه تولیدی می‌توان مشاهده کرد. نکته جالب این فایل‌های View جدید، عدم مشاهده ویژگی‌های runat=server و سایر موارد مشابه است.

چند سؤال مهم:
در حین ایجاد اولین کنترلر جهت نمایش صفحه پیش فرض برنامه، نام HomeController انتخاب شد. چرا مثلا نام TestController وارد نشد؟ برنامه از کجا متوجه شد که باید حتما این کنترلر را پردازش کند. نقش متد Index چیست؟ آیا حتما باید Index باشد و در اینجا نام دیگری را نمی‌توان وارد کرد؟ «قرارداد» پردازشی این‌ها کجا تنظیم می‌شود؟ فریم ورک، این سیم کشی‌ها را چگونه انجام می‌دهد؟
پاسخ به تمام این سؤال‌ها، در ویژگی «مسیریابی یا Routing» نهفته است. فایل Global.asax.cs برنامه را باز کنید. تعاریف مرتبط با مسیریابی پیش فرض را در متد RegisterRoutes آن می‌توان مشاهده کرد:

public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
}



پروسه هدایت یک درخواست HTTP به یک کنترلر، در اینجا مسیریابی یا Routing نامیده می‌شود. این قابلیت در فضای نام System.Web.Routing تعریف شده است و باید دقت داشت که جزو ASP.NET MVC نیست. این امکانات جزو ASP.NET Runtime است و به همراه دات نت 3.5 سرویس پک یک برای اولین بار ارائه شد. بنابراین جهت استفاده در ASP.NET Web forms نیز مهیا است. در ASP.NET MVC از این امکانات برای ارسال درخواست‌ها به کنترلرها استفاده می‌شود.
در متد routes.MapRoute فراخوانی شده‌ای که در کدهای بالا ملاحظه می‌کنید، کار نگاشت یک URL به Actionهای یک کنترلر صورت می‌گیرد (یا همان متدهای تعریف شده در کنترلرها). همچنین از این URLها پارامترهای این متدها یا اکشن‌ها نیز قابل استخراج است.
در متد MapRoute، اولین پارامتر تعریف شده، یک نام پیش فرض است و در ادامه اگر آدرسی را به فرم «یک چیزی اسلش یک چیزی اسلش یک چیزی» یافت، اولین قسمت آن‌را به عنوان نام کنترلر تفسیر خواهد کرد، دومین قسمت آن، نام متد عمومی موجود در کنترلر فرض شده و سومین قسمت به عنوان پارامتر ارسالی به این متد پردازش می‌شود.
برای مثال از آدرس زیر اینطور می‌توان دریافت که:
http://hostname/home/about

Home نام کنترلی است که فریم ورک به دنبال آن خواهد گشت تا این درخواست رسیده را پردازش کند و about نام متدی عمومی در این کلاس است که به صورت خودکار فراخوانی می‌گردد. در اینجا پارامتر id ایی هم وجود ندارد. در یک برنامه امکان تعریف چندین و چند مسیریابی وجود دارد.
پارامتر سوم متد routes.MapRoute، یک سری پیش فرض را تعریف می‌کند و این مورد همانجایی است که از اطلاعات آن جهت تعریف کنترلر پیش فرض استفاده کردیم. برای مثال به چهار آدرس زیر دقت نمائید:

http://localhost/
http://localhost/home
http://localhost/home/about
http://localhost/process/list

در حالت http://localhost/،‌ هر سه مقدار پیش فرض مورد استفاده قرار خواهند گرفت چون سه جزئی ({controller}/{action}/{id}) که موتور مسیریابی به دنبال آن‌ها می‌گردد، در این آدرس وجود خارجی ندارد. بنابراین نام کنترلر پیش فرض در این حالت همان Home مشخص شده در پارامتر سوم متد routes.MapRoute خواهد بود و متد پیش فرض نیز Index و پارامتری هم به آن ارسال نخواهد شد.
در حالت http://localhost/home نام کنترلر مشخص است اما دو جزء دیگر ذکر نشده‌اند، بنابراین مقادیر آن‌ها از پیش فرض‌های صریح ذکر شده در متد routes.MapRoute گرفته می‌شود. یعنی نام متد اکشن مورد پردازش، Index خواهد بود به همراه هیچ آرگومان خاصی.
به علاوه باید خاطرنشان کرد که این مقادیر case sensitive یا حساس به بزرگی و کوچکی حروف نیستند. بنابراین مهم نیست که http://localhost/HoMe باشد یا http://localhost/HOMe یا هر ترکیب دیگری.
یا اگر آدرس رسیده http://localhost/process/list باشد، این مسیریابی پیش فرض تعریف شده قادر به پردازش آن می‌باشد. به این معنا که کنترلری به نام Process وهله سازی و سپس متدی به نام List در آن فراخوانی خواهند شد.

یک نکته:
ترتیب routes.MapRouteهای تعریف شده در اینجا مهم است و اگر اولین URL رسیده با الگوی تعریف شده مطابقت داشت، کار را تمام خواهد کرد و به سایر تعاریف نخواهد رسید. مثلا اگر در اینجا یک مسیریابی دیگر را به نام Process تعریف کنیم:

public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

routes.MapRoute(
"Process", // Route name
"Process/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Process", action = "List", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);

routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
}

آدرسی به فرم http://localhost/Process، به صورت خودکار به کنترلر Process و متد عمومی List آن نگاشت خواهد شد و کار به مسیریابی بعدی نخواهد رسید.


مطالب
بررسی معادل‌های LINQ to Objects در TypeScript
اگر برنامه نویس NET. باشید، پس از مدتی کار با LINQ، در سایر زبان‌های دیگر نیز به دنبال این قابلیت فوق العاده‌ی functional یا تابعی خواهید گشت. در این مطلب، خلاصه‌ای از متدهای توکار جاوا اسکریپت را که می‌توانند معادل‌هایی برای متدهای LINQ to Objects دات نت باشند، بررسی خواهیم کرد.


تدارک ساختار ابتدایی این مطلب

در اینجا اینترفیسی را که بیانگر ساختار شیء شخص است، به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
export interface Person {
  name: string;
  age: number;
}
سپس آرایه‌ای را بر اساس این شیء تدارک خواهیم دید:
export class LinqTestsComponent {

  people: Person[] = [
    { name: "User 4", age: 27 },
    { name: "User 5", age: 42 },
    { name: "User 6", age: 8 },
    { name: "User 1", age: 20 },
    { name: "User 2", age: 35 },
    { name: "User 3", age: 78 }
  ];

}
در ادامه تمام اعمال مدنظر را بر روی این آرایه انجام می‌دهیم.
همچنین سه متد ذیل را نیز برای لاگ کردن عنوان آزمایش، نمایش محتوای آرایه‌ی اصلی و نمایش نتیجه‌ی آزمایش، به این کلاس اضافه می‌کنیم:
  logTitle(title: string) {
    console.log(`%c${title}`, "background: #222; color: #bada55");
  }

  logOriginalArray() {
    console.log(`original this.people:${JSON.stringify(this.people)}`);
  }

  logResult(message: string, result: any) {
    console.log(`${message}:${JSON.stringify(result)}`);
  }


معادل متد Where در TypeScript

متد filter که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Where، جهت فیلتر کردن عناصر بر اساس یک خاصیت، یا چندین خاصیت باشد:
  equivalentToWhere() {
    const youngerThan40 = this.people.filter(person => person.age < 40); // ECMAScript 5
    this.logResult("People younger than 40", youngerThan40);

    // Filtering on Multiple Criteria
    const youngsters = this.people.filter(
      person => person.age < 40 && person.name.toLocaleLowerCase().indexOf("user") !== -1);
    this.logResult("Users younger than 40", youngsters);
  }
با این خروجی
People younger than 40:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]

Users younger than 40:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]
در اینجا نحوه‌ی استفاده‌ی از arrow functions ES6 را نیز جهت ساده سازی تعریف callback متد filter مشاهده می‌کنید که نمایش آن بسیار شبیه به عبارات LINQ در دات نت است.


معادل متد Any در TypeScript

متد some که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Any باشد. اگر یکی از عناصر آرایه، بر اساس شرط تعیین شده یافت شود، این متد مقدار true را باز می‌گرداند:
  equivalentToAny() {

    const anyUnder40 = this.people.some(person => person.age < 40); // ECMAScript 5
    this.logResult("Are any people under 40?", anyUnder40); // true

    // Filtering on Criteria Matching any Object Properties
    const filterBy = "user";
    const anyUsers = this.people.filter(person =>
      Object.keys(person).some(property => {
        let value = (<any>person)[property];
        if (typeof value === "string") {
          value = value.toLocaleLowerCase();
        }
        return value.toString().indexOf(filterBy) !== -1;
      })
    );
    this.logResult("anyUsers", anyUsers);
  }
با این خروجی:
Are any people under 40?:true
anyUsers:[
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78}
]
در مثال اول، بررسی شده‌است که آیا شخصی با سن کمتر از 40 در این لیست وجود دارد؟
در مثال دوم، جستجویی بر روی تمام خواص شیء شخص انجام شده‌است. در اینجا توسط متد Object.keys، لیست خواص شیء یافت شده‌است. سپس بر روی این لیست توسط متد some، بررسی شده‌است که آیا خاصیت رشته‌ای وجود دارد که مساوی عبارت filterBy باشد؟ حاصل این بررسی به عنوان شرط متد filter جهت بازگشت آرایه‌ی متناظری از اشخاص یافت شده، استفاده شده‌است.


معادل متد ‍Contains در TypeScript

متد includes که جزو متدهای توکار ES7 است، می‌تواند معادلی برای متد Contains باشد و کار آن بررسی وجود عنصری در یک لیست است:
  equivalentToContains() {

    const searchElement: Person = { name: "User 4", age: 27 };
    const containsUser4 = this.people.includes(searchElement); // ECMAScript 2016 = ECMAScript 7
    this.logResult("Contains searchElement", containsUser4); // false -> only compares by reference and not by value.

    const indexOfUser4 = this.people.indexOf(searchElement); // ECMAScript 5
    this.logResult("indexOfUser4", indexOfUser4); // -1 -> only compares by reference and not by value.

    const stringifiedObj = JSON.stringify(searchElement);
    const includesUser4 = this.people.some(person => JSON.stringify(person) === stringifiedObj);
    this.logResult("includesUser4", includesUser4); // true -> compares by by value.
  }
در اینجا باید دقت داشت که اگر آرایه‌ی مدنظر رشته‌ای و یا عددی باشد، متد includes نتیجه‌ی مطلوبی را بازگشت می‌دهد. اما چون در اینجا وجود یک شیء را در لیست اشخاص بررسی می‌کنیم، این مقایسه بر اساس ارجاع عناصر خواهد بود و نتیجه‌ی نهایی یافت شدن آن، منفی است (شیء searchElement هیچ ارجاعی را در آرایه‌ی اشخاص ندارد، هرچند ظاهر آن شبیه به یکی از عناصر آن است). حتی متد indexOf نیز به همین صورت عمل می‌کند.
یکی از روش‌های مقایسه‌ی بر اساس تمام مقادیر خواص یک شیء، استفاده از متد JSON.stringify است که اگر آن‌را با متد some ترکیب کنیم، می‌توان به نتیجه‌ی مطلوبی رسید:
Contains searchElement:false
indexOfUser4:-1
includesUser4:true


معادل متد ‍All در TypeScript

متد every که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد All باشد و کار آن بررسی صحت شرط اعمالی، بر روی تک تک عناصر لیست است. اگر این بررسی با موفقیت صورت گرفت، مقدار true را بازگشت می‌دهد:
  equivalentToAll() {
    const allUnder30 = this.people.every(person => person.age < 30); // ECMAScript 5
    this.logResult("Are all people under 30?", allUnder30); // false
  }
با این خروجی:
 Are all people under 30?:false


معادل متدهای First و FirstOrDefault در TypeScript

می‌توان از متدهای filter و یا find بومی ES5 و ES 6 برای شبیه سازی متدهای First  (یافتن اولین عنصر درخواستی در یک لیست) و  FirstOrDefault استفاده کرد:
  equivalentToFirstOrDefault() {
    const vahidOrDefault = this.people.filter(item => item.name === "Vahid")[0] || null; // ECMAScript 5
    this.logResult("vahidOrDefault", vahidOrDefault);

    const user1OrDefault = this.people.find(item => item.name === "User 1") || null; // ECMAScript 2015 = ECMAScript 6
    this.logResult("user1OrDefault", user1OrDefault);
  }
متد filter، در صورت برآورده نشدن شرط آن، یک آرایه‌ی خالی را بازگشت می‌دهد که مقدار [0] آن، undefined است. بنابراین ترکیب آن با null ||، سبب بازگشت نال، در صورت خالی بودن آرایه می‌شود؛ یا همان حالت OrDefault (یا بازگشت مقدار پیش فرض، یا نال در اینجا). متد find نیز در صورت نیافتن عنصر درخواستی، مقدار undefined را بازگشت می‌دهد.


معادل متد FindIndex در TypeScript

متد findIndex که جزو متدهای توکار ES6 است، می‌تواند معادلی برای متد FindIndex در جهت یافتن ایندکس عنصری در یک لیست، بر اساس شرط درخواستی، باشد.
  equivalentToFindIndex() {
    const index = this.people.findIndex(person => person.age === 8); // ECMAScript 2015 = ECMAScript 6
    this.logResult("index of the user with age 8", index)
  }
با این خروجی:
 index of the user with age 8:2


معادل متد Select در TypeScript

متد map که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد Select، برای تغییر شکل نهایی خروجی یک لیست باشد:
  equivalentToSelect() {
    const names = this.people.map(person => person.name); // ECMAScript 5
    this.logResult("Selected the names of people", names);
  }
برای مثال در اینجا در لیست اشخاص، تنها خاصیت name آن‌ها، انتخاب و بازگشت داده شده‌است:
 Selected the names of people:["User 4","User 5","User 6","User 1","User 2","User 3"]


معادل متد Aggregate در TypeScript

متد reduce که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند شبیه به متد Aggregate عمل کند و لیستی از عناصر را به یک مقدار کاهش دهد:
  equivalentToAggregate() {
    // ECMAScript 5
    const aggregate = this.people.reduce((person1, person2) => {
      return { name: "", age: person1.age + person2.age };
    });
    this.logResult("Aggregate age", aggregate.age); // { age: 210 }
  }
با این خروجی:
 Aggregate age:210


معادل متد ForEach در TypeScript

متد forEach که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد ForEach باشد که روشی functional برای پیمودن عناصر یک لیست است:
  equivalentToForEach() {
    // ECMAScript 5
    this.people.forEach(person => {
      this.logResult("person", person);
    });
  }
با این خروجی:
 person:{"name":"User 4","age":27}
 person:{"name":"User 5","age":42}
 person:{"name":"User 6","age":8}
 person:{"name":"User 1","age":20}
 person:{"name":"User 2","age":35}
 person:{"name":"User 3","age":78}


معادل متد OrderBy در TypeScript

متد sort که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند معادلی برای متد OrderBy باشد که جهت مرتب سازی عناصر یک لیست از آن استفاده می‌شود:
    // ECMAScript 5
    let orderedByAgeAscending = this.people.sort((person1, person2) => {
      const a = person1.age;
      const b = person2.age;
      return a > b ? 1 : -1;
    });
    this.logResult("Ordered by age ascending", orderedByAgeAscending);
متد sort یک callback را می‌پذیرد و هر بار دو آیتم در حال مرتب سازی را به آن ارسال می‌کند. در این حالت اگر خروجی این callback:
 - مساوی صفر باشد، تغییری را به وجود نمی‌آورد.
 - کمتر از صفر باشد، اولین عنصر را قبل از دومین عنصر قرار می‌دهد.
 - بیشتر از صفر باشد، دومین عنصر را پس از اولین عنصر قرار می‌دهد.

منطق مقایسه‌ی فوق را به صورت ذیل نیز می‌توان خلاصه کرد:
    orderedByAgeAscending = this.people.sort((person1, person2) => person1.age - person2.age);
    this.logResult("Ordered by age ascending", orderedByAgeAscending);
با این خروجی:
Ordered by age ascending:[
{"name":"User 6","age":8},
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 3","age":78}
]
و یا اگر بخواهیم این لیست را بر اساس نام اشخاص مرتب سازی کنیم، به منطق ذیل خواهیم رسید:
    const orderedByName = this.people.sort((person1, person2) => {
      // name1.localeCompare(name2) // is case insensitive
      // or use toUpperCase() to ignore character casing
      const name1 = person1.name.toUpperCase();
      const name2 = person2.name.toUpperCase();
      return name1 > name2 ? 1 : -1;
    })
    this.logResult("Ordered by name", orderedByName);
    this.logOriginalArray();
با این خروجی:
Ordered by name:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]

original this.people:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35},
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]
نکته‌ی مهم: همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد sort نه فقط یک خروجی مرتب شده را بازگشت داده‌است، بلکه اصل آرایه را نیز درجا مرتب سازی کرده‌است و ترتیب عناصر این آرایه، دیگر با آرایه‌ی قبلی و اصلی یکی نیست.


امکان ترکیب زنجیروار متدهای کار بر روی لیست‌ها در TypeScript

همانند LINQ، در اینجا نیز می‌توان متدهای فوق را به صورت زنجیروار بر روی یک لیست فراخوانی و اجرا کرد:
  chainFunctionCalls() {
    const namesOfPeopleOver30OrderedDesc =
      this.people
        .filter(person => person.age > 30)
        .map(person => person.name)
        .sort((name1, name2) => {
          // name1.localeCompare(name2) // is case insensitive
          // or use toUpperCase() to ignore character casing
          name1 = name1.toUpperCase();
          name2 = name2.toUpperCase();
          return name2 > name1 ? 1 : -1;
        });
    this.logResult("the names of all people over 30 ordered by name descending", namesOfPeopleOver30OrderedDesc);
  }
با این خروجی:
 the names of all people over 30 ordered by name descending:["User 5","User 3","User 2"]
در اینجا ابتدا اشخاص بالای 30 سال فیلتر شده‌اند. سپس فقط خاصیت رشته‌ای نام آن‌ها انتخاب شده‌است و در آخر این نام‌ها به صورت نزولی مرتب شده‌اند.


معادل متد Skip در TypeScript

متد splice که جزو متدهای توکار ES5 است، می‌تواند شبیه به متد Skip عمل کند. این متد آرایه‌ای را بازگشت می‌دهد که حاوی عناصری است که پس از تعداد ذکر شده، در آرایه‌ی اصلی وجود دارند:
  equivalentToSkip() {
    const skip2 = this.people.splice(2); // ECMAScript 5
    this.logResult("skip2 -> the deleted elements", skip2);
    this.logOriginalArray();
  }
با این خروجی:
skip2 -> the deleted elements:[
{"name":"User 3","age":78},
{"name":"User 4","age":27},
{"name":"User 5","age":42},
{"name":"User 6","age":8}
]

original this.people:[
{"name":"User 1","age":20},
{"name":"User 2","age":35}
]
کار واقعی متد splice، حذف عناصر باقیمانده‌ی در آرایه‌است و خروجی آن دقیقا لیست موارد حذف شده‌است. به همین جهت است که در نتیجه‌ی فوق، اکنون آرایه‌ی اصلی تنها دارای دو عضو باقیمانده است (و دیگر با آرایه‌ی اصلی و ابتدایی یکی نیست).
مطالب
بررسی استراتژی‌های تشخیص تغییرات در برنامه‌های Angular
وقتی تغییری را در اشیاء خود به وجود می‌آورید، Angular بلافاصله متوجه آن‌ها شده و viewها را به روز رسانی می‌کند. هدف از این مکانیزم، اطمینان حاصل کردن از همگام بودن اشیاء مدل‌ها و viewها هستند. آگاهی از نحوه‌ی انجام این عملیات، کمک شایانی را به بالابردن کارآیی یک برنامه‌ی با رابط کاربری پیچیده‌ای می‌کند. یک شیء مدل در Angular عموما به سه طریق تغییر می‌کند:
- بروز رخ‌دادهای DOM مانند کلیک
- صدور درخواست‌های Ajax ایی
- استفاده از تایمرها (setTimer, setInterval)


ردیاب‌های تغییرات در Angular

تمام برنامه‌های Angular در حقیقت سلسله مراتبی از کامپوننت‌ها هستند. در زمان اجرای برنامه، Angular به ازای هر کامپوننت، یک تشخیص دهنده‌ی تغییرات را ایجاد می‌کند که در نهایت سلسله مراتب ردیاب‌ها را همانند سلسله مراتب کامپوننت‌ها ایجاد خواهد کرد. هر زمانیکه ردیابی فعال می‌شود، Angular این درخت را پیموده و مواردی را که تغییراتی را گزارش داده‌اند، بررسی می‌کند. این پیمایش به ازای هر تغییر رخ داده‌ی در مدل‌های برنامه صورت می‌گیرد و همواره از بالای درخت شروع شده و به صورت ترتیبی تا پایین آن ادامه پیدا می‌کند:


این پیمایش ترتیبی از بالا به پایین، از این جهت صورت می‌گیرد که اطلاعات کامپوننت‌ها از والدین آن‌ها تامین می‌شوند. تشخیص دهنده‌های تغییرات، روشی را جهت ردیابی وضعیت پیشین و فعلی یک کامپوننت ارائه می‌دهد تا Angular بتواند تغییرات رخ‌داده را منعکس کند. اگر Angular گزارش تغییری را از یک تشخیص دهنده‌ی تغییر دریافت کند، کامپوننت مرتبط را مجددا ترسیم کرده و DOM را به روز رسانی می‌کند.


استراتژی‌های تشخیص تغییرات در Angular

برای درک نحوه‌ی عملکرد سیستم تشخیص تغییرات نیاز است با مفهوم value types و reference types در JavaScript آشنا شویم. در JavaScript نوع‌های زیر value type هستند:
• Boolean
• Null
• Undefined
• Number
• String
و نوع‌های زیر Reference type محسوب می‌شوند:
• Arrays
• Objects
• Functions
مهم‌ترین تفاوت بین این دو نوع، این است که برای دریافت مقدار یک value type فقط کافی است از stack memory کوئری بگیریم. اما برای دریافت مقادیر reference types باید ابتدا در جهت یافتن شماره ارجاع آن، از stack memory کوئری گرفته و سپس بر اساس این شماره ارجاع، اصل مقدار آن‌را در heap memory پیدا کنیم.
این دو تفاوت را می‌توان در شکل زیر بهتر مشاهده کرد:



استراتژی Default یا پیش‌فرض تشخیص تغییرات در Angular

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، Angular تغییرات یک شیء مدل را در جهت تشخیص تغییرات و انعکاس آن‌ها به View برنامه، ردیابی می‌کند. در این حالت هر تغییری بین حالت فعلی و پیشین یک شیء مدل برای این منظور بررسی می‌گردد. در اینجا Angular این سؤال را مطرح می‌کند: آیا مقداری در این مدل تغییر یافته‌است؟
اما برای یک reference type می‌توان سؤالات بهتری را مطرح کرد که بهینه‌تر و سریعتر باشند. اینجاست که استراتژی OnPush تشخیص تغییرات مطرح می‌شود.


استراتژی OnPush تشخیص تغییرات در Angular

ایده اصلی استراتژی OnPush تشخیص تغییرات در Angular در immutable فرض کردن reference types نهفته‌است. در این حالت هر تغییری در شیء مدل، سبب ایجاد یک ارجاع جدید به آن در stack memory می‌شود. به این ترتیب می‌توان تشخیص تغییرات بسیار سریعتری را شاهد بود. چون دیگر در اینجا نیازی نیست تمام مقادیر یک شیء را مدام تحت نظر قرار داد. همینقدر که ارجاع آن در stack memory تغییر کند، یعنی مقادیر این شیء در heap memory تغییر یافته‌اند.
در این حالت Angular دو سؤال را مطرح می‌کند: آیا ارجاع به یک reference type در stack memory تغییر یافته‌است؟ اگر بله، آیا مقادیر آن در heap memory تغییر کرده‌اند؟ برای مثال جهت بررسی تغییرات یک آرایه‌ی با 30 عضو، دیگر در ابتدای کار نیازی نیست تا هر 30 عضو آن بررسی شوند (برخلاف حالت پیش‌فرض بررسی تغییرات). در حالت استراتژی OnPush، ابتدا مقدار ارجاع این آرایه در stack memory بررسی می‌شود. اگر تغییری در آن صورت گرفته بود، به معنای تغییری در اعضای آرایه‌است.
استراتژی OnPush در یک کامپوننت به نحو ذیل فعال و انتخاب می‌شود و مقدار پیش‌فرض آن ChangeDetectionStrategy.Default است:
 import {ChangeDetectionStrategy, Component} from '@angular/core';
@Component({
  // ...
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class OnPushComponent {
  // ...
}
استراتژی OnPush تغییرات یک کامپوننت را در حالت‌های ذیل نیز ردیابی می‌کند:
- اگر مقدار یک خاصیت از نوع Input@ تغییر کند.
- اگر یک event handler رخ‌دادی را صادر کند.
- اگر سیستم ردیابی به صورت دستی فراخوانی شود.
- اگر سیستم ردیاب تغییرات child component آن، اجرا شود.


نوع‌های ارجاعی Immutable

همانطور که عنوان شد، شرط کار کردن استراتژی OnPush، داشتن نوع‌های ارجاعی immutable است. اما نوع ارجاعی immutable چیست؟
Immutable بودن به زبان ساده به این معنا است که ما هیچگاه جهت تغییر مقدار خاصیتی در یک شیء، آن خاصیت را مستقیما مقدار دهی نمی‌کنیم؛ بلکه کل شیء را مجددا مقدار دهی می‌کنیم.
برای نمونه در مثال زیر، خاصیت foo شیء before مستقیما مقدار دهی شده‌است:
static mutable() {
  var before = {foo: "bar"};
  var current = before;
  current.foo = "hello";
  console.log(before === current);
  // => true
}
اما اگر بخواهیم با آن به صورت Immutable «رفتار» کنیم، کل این شیء را جهت اعمال تغییرات، مقدار دهی مجدد خواهیم کرد:
static immutable() {
  var before = {foo: "bar"};
  var current = before;
  current = {foo: "hello"};
  console.log(before === current);
  // => false
}
البته باید دقت داشت در هر دو مثال، شیء‌های ایجاد شده در اصل mutable هستند؛ اما در مثال دوم، با این شیء به صورت immutable «رفتار» شده‌است و صرفا «تظاهر» به رفتار immutable با یک شیء ارجاعی صورت گرفته‌است.


معرفی کتابخانه‌ی Immutable.js

جهت ایجاد اشیاء واقعی immutable کتابخانه‌ی Immutable.js توسط Facebook ایجاد شده‌است و برای کار با استراتژی تشخیص تغییرات OnPush در Angular بسیار مناسب است.
برای نصب آن دستور ذیل  را صادر نمائید:
npm install immutable --save
یک نمونه مثال از کاربرد ساختارهای داده‌ی List و Map آن برای کار با آرایه‌ها و اشیاء:
import {Map, List} from 'immutable';

var foobar = {foo: "bar"};
var immutableFoobar = Map(foobar);
console.log(immutableFooter.get("foo"));
// => bar

var helloWorld = ["Hello", "World!"];
var immutableHelloWorld = List(helloWorld);
console.log(immutableHelloWorld.first());
// => Hello
console.log(immutableHelloWorld.last());
// => World!
helloWorld.push("Hello Mars!");
console.log(immutableHelloWorld.last());
// => Hello Mars!


تغییر ارجاع به یک شیء با استفاده از spread properties

const user = {
  name: 'Max',
  age: 30
}
user.age = 31
در این مثال تنها خاصیت age شیء user به روز رسانی می‌شود. بنابراین ارجاع به این شیء تغییر نخواهد کرد و اگر از روش changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush استفاده کنیم، رابط کاربری برنامه به روز رسانی نخواهد شد و این تغییر صرفا با بررسی عمیق تک تک خواص این شیء با وضعیت قبلی آن قابل تشخیص است (یا همان حالت پیش فرض بررسی تغییرات در Angular و نه حالت OnPush).
اگر علاقمند به استفاده‌ی از یک کتابخانه‌ی اضافی مانند Immutable.js در کدهای خود نباشید، روش دیگری نیز برای تغییر ارجاع به یک شیء وجود دارد:
const user = {
  name: 'Max',
  age: 30
}
const modifiedUser = { ...user, age: 31 }
در اینجا با استفاده از spread properties یک شیء کاملا جدید ایجاد شده‌است و ارجاع به آن با ارجاع به شیء user یکی نیست.

نمونه‌ی دیگر آن در حین کار با متد push یک آرایه‌است:
export class AppComponent {
  foods = ['Bacon', 'Lettuce', 'Tomatoes'];
 
  addFood(food) {
    this.foods.push(food);
  }
}
متد push، بدون تغییر ارجاعی به آرایه‌ی اصلی، عضوی را به آن آرایه اضافه می‌کند. بنابراین اعضای اضافه شده‌ی به آن نیز توسط استراتژی OnPush قابل تشخیص نیستند. اما اگر بجای متد push از spread operator استفاده کنیم:
addFood(food) {
  this.foods = [...this.foods, food];
}
اینبار this.food به یک شیء کاملا جدید اشاره می‌کند که ارجاع به آن، با ارجاع به شیء this.food قبلی یکی نیست. بنابراین استراتژی OnPush قابلیت تشخیص تغییرات آن‌را دارد.


آگاه سازی دستی موتور تشخیص تغییرات Angular در حالت استفاده‌ی از استراتژی OnPush

تا اینجا دریافتیم که استراتژی OnPush تنها به تغییرات ارجاعات به اشیاء پاسخ می‌دهد و به نحوی باید این ارجاع را با هر به روز رسانی تغییر داد. اما روش دیگری نیز برای وادار کردن این سیستم به تغییر وجود دارد:
 import { Component,  Input, ChangeDetectionStrategy, ChangeDetectorRef } from '@angular/core';
 
@Component({
  selector: 'app-child',
  templateUrl: './child.component.html',
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class ChildComponent {
  @Input() data: string[];
 
  constructor(private cd: ChangeDetectorRef) {}
 
  refresh() {
      this.cd.detectChanges();
  }
}
در این کامپوننت از استراتژی OnPush استفاده شده‌است. در اینجا می‌توان همانند قبل با اشیاء و آرایه‌های موجود کار کرد (بدون اینکه ارجاعات به آن‌ها را تغییر دهیم و یا آن‌ها را immutable کنیم) و در پایان کار، متد detectChanges سرویس ChangeDetectorRef را به صورت دستی فراخوانی کرد تا Angular کار رندر مجدد view این کامپوننت را بر اساس تغییرات آن انجام دهد (کل کامپوننت به عنوان یک کامپوننت تغییر کرده به سیستم ردیابی تغییرات معرفی می‌شود).


کار با Observables در حالت استفاده‌ی از استراتژی OnPush

مطلب «صدور رخدادها از سرویس‌ها به کامپوننت‌ها در برنامه‌های Angular» را در نظر بگیرید. Observables نیز ما را از تغییرات رخ‌داده آگاه می‌کنند؛ اما برخلاف immutable objects با هر تغییری که رخ می‌دهد، ارجاع به آن‌ها تغییری نمی‌کند. آن‌ها تنها رخ‌دادی را به مشترکین، جهت اطلاع رسانی از تغییرات صادر می‌کنند.
بنابراین اگر از Observables و استراتژی OnPush استفاده کنیم، چون ارجاع به آن‌ها تغییری نمی‌کند، رخ‌دادهای صادر شده‌ی توسط آن‌ها ردیابی نخواهند شد. برای رفع این مشکل، امکان علامتگذاری رخ‌دادهای Observables به تغییر کرده پیش‌بینی شده‌است.
در اینجا کامپوننتی را داریم که قابلیت صدور رخ‌دادها را از طریق یک BehaviorSubject دارد:
 import { Component } from '@angular/core';
import { BehaviorSubject } from 'rxjs/BehaviorSubject';
 
@Component({ ... })
export class AppComponent {
  foods = new BehaviorSubject(['Bacon', 'Letuce', 'Tomatoes']);
 
  addFood(food) {
     this.foods.next(food);
  }
}
و کامپوننت دیگری توسط خاصیت ورودی data از نوع Observable در متد ngOnInit، مشترک آن خواهد شد:
 import { Component, Input, ChangeDetectionStrategy, ChangeDetectorRef, OnInit } from '@angular/core';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
 
@Component({
  selector: 'app-child',
  templateUrl: './child.component.html',
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class ChildComponent implements OnInit {
  @Input() data: Observable<any>;
  foods: string[] = [];
 
  constructor(private cd: ChangeDetectorRef) {}
 
  ngOnInit() {
     this.data.subscribe(food => {
        this.foods = [...this.foods, ...food];
     });
  }
در این حالت چون از ChangeDetectionStrategy.OnPush استفاده می‌شود و ارجاع به this.data این observable با هر بار صدور رخ‌دادی توسط آن، تغییر نمی‌کند، سیستم ردیابی تغییرات آن‌را به عنوان تغییر کرده درنظر نمی‌گیرد. برای رفع این مشکل تنها کافی است رخ‌دادگردان آن‌را با متد markForCheck علامتگذاری کنیم:
ngOnInit() {
  this.data.subscribe(food => {
      this.foods = [...this.foods, ...food];
      this.cd.markForCheck(); // marks path
   });
}
markForCheck به Angular اعلام می‌کند که این مسیر ویژه را در بررسی بعدی سیستم ردیابی تغییرات لحاظ کن.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers
یکی دیگر از تغییرات مهم Razor در ASP.NET Core، معرفی Tag Helpers است که همانند HTML Helpers نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، کار رندر کردن HTML را انجام می‌دهند و در اغلب موارد می‌توان آن‌ها را جایگزین HTML Helpers کرد. مزیت استفاده‌ی از Tag helpers، شبیه بودن آن‌ها به المان‌ها و ویژگی‌های HTML است. در کل اینکه باید از HTML Helpers استفاده کرد و یا از Tag Helpers، بیشتر یک انتخاب شخصی و سلیقه‌ای است.


فعال سازی استفاده‌ی از Tag Helpers برای تمام Viewهای برنامه

برای اینکه تمام Viewهای سایت بتوانند به امکانات Tag Helpers دسترسی پیدا کنند، باید یک سطر ذیل را به فایل ViewImports.cshtml_ اضافه کرد:
 @addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers
در اینجا * به معنای استفاده‌ی از تمام Tag Helpers موجود در اسمبلی ذکر شده‌است.

Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers به همراه افزودن وابستگی Microsoft.AspNetCore.Mvc در حین فعال سازی ASP.NET MVC، به پروژه اضافه می‌شود:



فعال سازی Intellisense مربوط به Tag Helpers در ویژوال استودیو

هرچند فعال سازی ASP.NET MVC، تنها وابستگی است که برای کار با Tag Helpers نیاز است، اما برای فعال سازی Intellisense آن‌ها باید بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools را نیز به فایل prject.json برنامه، جهت نصب معرفی کرد:
{
    "dependencies": {
         //same as before
         "Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers": "1.0.0",
         "Microsoft.AspNetCore.Razor.Runtime": "1.0.0",
         "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": {
            "version": "1.0.0-preview2-final",
            "type": "build"
        }
    },
 
    "tools": {
         //same as before
        "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": "1.0.0-preview2-final"
    } 
}
ضمنا اگر از ReSharper استفاده می‌کنید (تا نگارش resharper-2016.1)، فعلا مجبور هستید که آن‌را غیرفعال کنید. اطلاعات بیشتر


یک مثال: ایجاد لینکی به یک اکشن متد
 <a asp-controller="Home" asp-action="Index" asp-route-id="123">Home</a>
در اینجا نحوه‌ی ایجاد لینکی را مشاهده می‌کنید که به کنترلر Home و اکشن متد Index آن اشاره می‌کند. این syntax جدید، جایگزین ActionLink مربوط به HTML Helperها است. در اینجا asp-route-id را نیز مشاهده می‌کنید. قسمت asp-route آن جهت مقدار دهی پارامترهای مسیریابی است و قسمت id- بنابر نام پارامتری که قرار است مقدار دهی شود، متغیر خواهد بود.
اگر نیاز به اشاره‌ی به مسیریابی خاصی از طریق نام آن وجود دارد (همان نام‌هایی که در حین تعریف یک مسیریابی ذکر می‌شوند) می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 <a asp-route="login">Login</a>
و یا برای مشخص سازی پروتکل خاصی و یا ذکر دقیق نام هاست، می‌توان از روش زیر استفاده کرد:
 <a asp-controller="Account"
   asp-action="Register"
   asp-protocol="https"
   asp-host="asepecificdomain.com"
   asp-fragment="fragment">Register</a>


راهنمای تبدیل HTML Helpers به Tag Helpers

در جدول ذیل، مثال‌هایی را از HTML Helpers متداول و معادل‌های Tag Helper آن‌ها مشاهده می‌کنید:

Tag Helper
HTML Helper
<label asp-for="Email" class="col-md-2 control-label"></label>
@Html.LabelFor(m => m.Email, new { @class = "col-md-2 control-label" })
<a asp-controller="MyController" asp-action="MyAction" 
class="my-css-classname" my-attr="my-attribute">Click me</a>
@Html.ActionLink("Click me", "MyController", "MyAction", 
{ @class="my-css-classname", data_my_attr="my-attribute"})
<input asp-for="FirstName" style="width:100px;"/>
@Html.TextBox("FirstName", Model.FirstName, new { style = "width: 100px;" })
<input asp-for="Email" class="form-control" />
@Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control" })
<input asp-for="Password" class="form-control" />
@Html.PasswordFor(m => m.Password, new { @class = "form-control" })
<input asp-for="UserName" class="form-control" />
@Html.EditorFor(l => l.UserName,
 new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
<form asp-controller="Account" asp-action="Register" 
method="post" class="form-horizontal" role="form">
@using (Html.BeginForm("Register", "Account",
 FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" }))
{
    @Html.AntiForgeryToken()
<span asp-validation-for="UserName" class="text-danger"></span>
@Html.ValidationMessageFor(m => m.UserName, "",
 new { @class = "text-danger" })
<div asp-validation-summary="ValidationSummary.All" class="text-danger"></div>
@Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" })


نکات تکمیلی کار با فرم‌ها توسط Tag Helpers

نمونه‌ای از مثال Tag helper کار با فرم‌ها را در جدول فوق ملاحظه می‌کنید. چند نکته‌ی تکمیلی ذیل را می‌توان به آن اضافه کرد:
- در حین کار با Tag Helpers، درج anti forgery token به صورت خودکار صورت می‌گیرد. اگر می‌خواهید که این توکن ذکر نشود، آن‌را توسط ویژگی "asp-anti-forgery="false خاموش کنید.
- برای درج پارامترهای مسیریابی خاص، از asp-route به همراه نام پارامتر مدنظر استفاده کنید:
 <form asp-controller="Account"
      asp-action="Login"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      method="post" >
</form>
که در نهایت به یک چنین حالتی رندر می‌شود
 <form action="/Account/Login?returnurl=%2FHome%2FAbout" method="post">
- همانند action linkها در اینجا نیز برای اشاره‌ی به یک مسیریابی از طریق نام آن می‌توان از ویژگی asp-route استفاده کرد
 <form asp-route="login"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      method="post" >
</form>


Tag helpers مخصوص تعریف اسکریپت‌ها و CSSها

 در اینجا Tag Helpers صرفا به عنوان جایگزین‌های HTML Helpers مطرح نیستند. توسط آن‌ها قابلیت‌های جدیدی نیز ارائه شده‌است. برای مثال اگر تگ اسکریپت را به صورت ذیل تعریف کنیم:
 <script asp-src-include="~/app/**/*.js"></script>
یک چنین خروجی فرضی را تولید می‌کند:
 <script src="/app/app.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller1.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller2.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller3.js"></script>
<script src="/app/controllers/controller4.js"></script>
<script src="/app/services/service1.js"></script>
<script src="/app/services/service2.js"></script>
به این معنا که یک سطر asp-src-include، بر اساس الگویی که دریافت می‌کند، تمام فایل‌های اسکریپت موجود در یک پوشه را یافته و برای آن‌ها، تگ اسکریپت تولید می‌کند. دراینجا ذکر ** به معنای بررسی تمام زیرپوشه‌های app است. اگر تنها پوشه‌ی خاصی مدنظر است، باید ** را حذف کرد.
در این بین اگر می‌خواهید از پوشه‌ی خاصی صرفنظر کنید، از asp-src-exclude استفاده کنید:
 <script asp-src-include="~/app/**/*.js"
        asp-src-exclude="~/app/services/**/*.js">
</script>
همچنین در اینجا امکان تعریف CDN و fallback هم وجود دارد. استفاده‌ی از CDNها جهت کاهش ترافیک سرور و بهبود کارآیی برنامه با ارائه‌ی نمونه‌های کش شده‌ی فریم ورک‌های معروف، متداول هستند که در اینجا نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف آن‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین تعریف fallback در اینجا به این معنا است که اگر CDN در دسترس نبود، به نمونه‌ی محلی موجود بر روی سرور مراجعه شود.
 <link rel="stylesheet" href="//ajax.aspnetcdn.com/ajax/bootstrap/3.0.0/css/bootstrap.min.css"
      asp-fallback-href="~/lib/bootstrap/css/bootstrap.min.css"
      asp-fallback-test-class="hidden"
      asp-fallback-test-property="visibility"
      asp-fallback-test-value="hidden" />
 
<script src="//ajax.aspnetcdn.com/ajax/bootstrap/3.0.0/bootstrap.min.js"
        asp-fallback-src="~/lib/bootstrap/js/bootstrap.min.js"
        asp-fallback-test="window.jQuery">
</script>

به علاوه اگر ویژگی asp-file-version را نیز ذکر کنید:
 <link rel="stylesheet" href="~/css/site.min.css" asp-file-version="true"/>
یک چنین لینکی تولید می‌شود:
 <link rel="stylesheet" href="/css/site.min.css?v=UdxKHVNJA5vb1EsG9O9uURFDfEE3j1E3DgwL6NiDGMc" />
هدف آن نیز اصطلاحا cache busting است. به این معنا که با تغییر محتوای این فایل‌ها، کوئری استرینگ تولید شده، مجددا محاسبه شده و مرورگر همواره آخرین نگارش موجود را دریافت خواهد کرد و دیگر از نمونه‌ی کش شده‌ی قدیمی استفاده نمی‌کند.

یک نکته: ویژگی asp-file-version را برای تصاویر هم می‌توان بکار برد:
 <img src="~/images/logo.png"
     alt="company logo"
     asp-file-version="true" />
که یک چنین خروجی را تولید می‌کند و هدف آن نیز جلوگیری از کش شدن تصویر، با تغییر محتوای آن است:
 <img src="/images/logo.png?v=W2F5D366_nQ2fQqUk3URdgWy2ZekXjHzHJaY5yaiOOk"
     alt="company logo"/>


بررسی Environment Tag Helper

با متغیرهای محیطی و نحوه‌ی تعریف آن‌ها در قسمت‌های قبل آشنا شدیم. در اینجا tag helper سفارشی خاصی برای کار با آن‌ها ارائه شده‌است که شیبه به if/else عمل می‌کنند:
<environment names="Development">    
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site1.css" />
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site2.css" />
</environment>

<environment names="Staging,Production">
   <link rel="stylesheet" href="~/css/site.min.css" asp-file-version="true"/>
</environment>
هدف این است که اگر متغیر محیطی به Development تنظیم شده بود، لینک‌های ساده و اصلی فایل‌های css یا اسکریپت در HTML نهایی درج شوند و اگر حالت توسعه تنظیم شده بود، لینک‌های min یا فشرده شده‌ی آن‌ها ارائه شوند؛ به همراه asp-file-version که cache busting را فعال می‌کند.


کار با دراپ داون‌ها توسط Tag helpers

فرض کنید ViewModel یک view جهت نمایش یک دراپ داون به این صورت تنظیم شده‌است:
public class CustomerViewModel
{
   public string Vehicle { get; set; }  
   public List<SelectListItem> Vehicles { get; set; }
برای نمایش SelectListItem توسط tag helpers می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 <select asp-for="Vehicle" asp-items="Model.Vehicles">
</select>
asp-for به نام خاصیتی اشاره می‌کند که در نهایت مقدار انتخاب شده را دریافت می‌کند و asp-items لیست آیتم‌های دراپ داون را رندر می‌کند.
مطالب
React 16x - قسمت 28 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 3 - فراخوانی منابع محافظت شده و مخفی کردن عناصر صفحه
ارسال خودکار هدرهای ویژه‌ی Authorization، به سمت سرور

در برنامه‌ی backend این سری (که از انتهای مطلب قابل دریافت است)، به Controllers\MoviesController.cs مراجعه کرده و متدهای Get/Delete/Create آن‌را با فیلتر [Authorize] مزین می‌کنیم تا دسترسی به آن‌ها، تنها به کاربران لاگین شده‌ی در سیستم، محدود شود. در این حالت اگر به برنامه‌ی React مراجعه کرده و برای مثال سعی در ویرایش رکوردی کنیم، اتفاقی رخ نخواهد داد:


علت را نیز در برگه‌ی network کنسول توسعه دهندگان مرورگر، می‌توان مشاهده کرد. این درخواست از سمت سرور با Status Code: 401، برگشت خورده‌است. برای رفع این مشکل باید JSON web token ای را که در حین لاگین، از سمت سرور دریافت کرده بودیم، به همراه درخواست خود، مجددا به سمت سرور ارسال کنیم. این ارسال نیز باید به صورت یک هدر مخصوص با کلید Authorization و مقدار "Bearer jwt" باشد.
به همین جهت ابتدا به src\services\authService.js مراجعه کرده و متدی را برای بازگشت JWT ذخیره شده‌ی در local storage به آن اضافه می‌کنیم:
export function getLocalJwt(){
  return localStorage.getItem(tokenKey);
}
سپس به src\services\httpService.js مراجعه کرده و از آن استفاده می‌کنیم:
import * as auth from "./authService";

axios.defaults.headers.common["Authorization"] = "Bearer " + auth.getLocalJwt();
کار این یک سطر که در ابتدای ماژول httpService قرار می‌گیرد، تنظیم هدرهای پیش‌فرض تمام انواع درخواست‌های ارسالی توسط Axios است. البته می‌توان از حالت‌های اختصاصی‌تری نیز مانند فقط post، بجای common استفاده کرد. برای نمونه در تنظیم فوق، تمام درخواست‌های HTTP Get/Post/Delete/Put ارسالی توسط Axios، دارای هدر Authorization که مقدار آن به ثابتی شروع شده‌ی با Bearer و سپس مقدار JWT دریافتی از سرور تنظیم می‌شود، خواهند بود.

مشکل! اگر برنامه را در این حالت اجرا کنید، یک چنین خطایی را مشاهده خواهید کرد:
Uncaught ReferenceError: Cannot access 'tokenKey' before initialization
علت اینجا است که سرویس httpService، دارای ارجاعی به سرویس authService شده‌است و برعکس (در httpService، یک import از authService را داریم و در authService، یک import از httpService را)! یعنی یک وابستگی حلقوی و دو طرفه رخ‌داده‌است.
برای رفع این خطا باید ابتدا مشخص کنیم که کدامیک از این ماژول‌ها، اصلی است و کدامیک باید وابسته‌ی به دیگری باشد. در این حالت httpService، ماژول اصلی است و بدون آن و با نبود امکان اتصال به backend، دیگر authService قابل استفاده نخواهد بود.
به همین جهت به httpService مراجعه کرده و import مربوط به authService را از آن حذف می‌کنیم. سپس در همینجا متدی را برای تنظیم هدر Authorizationاضافه کرده و آن‌را به لیست default exports این ماژول نیز اضافه می‌کنیم:
function setJwt(jwt) {
  axios.defaults.headers.common["Authorization"] = "Bearer " + jwt;
}

//...

export default {
  // ...
  setJwt
};
در آخر، در authService که ارجاعی را به httpService دارد، فراخوانی متد setJwt را در ابتدای ماژول، انجام خواهیم داد:
http.setJwt(getLocalJwt());
به این ترتیب، وابستگی حلقوی بین این دو ماژول برطرف می‌شود و اکنون این authService است که به httpService وابسته‌است و نه برعکس.

تا اینجا اگر تغییرات را ذخیره کرده و سعی در ویرایش یکی از رکوردهای فیلم‌های نمایش داده شده کنیم، این‌کار با موفقیت انجام می‌شود؛ چون اینبار درخواست ارسالی، دارای هدر ویژه‌ی authorization است:



روش بررسی انقضای توکن‌ها در سمت کلاینت

اگر JWT قدیمی و منقضی شده‌ی از روز گذشته را آزمایش کنید، باز هم از سمت سرور، Status Code: 401 دریافت خواهد شد. اما اینبار در لاگ‌های برنامه‌ی سمت سرور، OnChallenge error مشخص است. در این حالت باید یکبار logout کرد تا JWT قدیمی حذف شود. سپس نیاز به لاگین مجدد است تا یک JWT جدید دریافت گردد. می‌توان اینکار را پیش از ارسال اطلاعات به سمت سرور، در سمت کلاینت نیز بررسی کرد:
function checkExpirationDate(user) {
  if (!user || !user.exp) {
    throw new Error("This access token doesn't have an expiration date!");
  }

  user.expirationDateUtc = new Date(0); // The 0 sets the date to the epoch
  user.expirationDateUtc.setUTCSeconds(user.exp);

  const isAccessTokenTokenExpired =
    user.expirationDateUtc.valueOf() < new Date().valueOf();
  if (isAccessTokenTokenExpired) {
    throw new Error("This access token is expired!");
  }
}
در اینجا user، همان شیء حاصل از const user = jwtDecode(jwt) است که در قسمت قبل به آن پرداختیم. سپس خاصیت exp آن با زمان جاری مقایسه شده و در صورت وجود مشکلی، استثنایی را صادر می‌کند. می‌توان این متد را پس از فراخوانی jwtDecode، قرار داد.


محدود کردن حذف رکوردهای فیلم‌ها به نقش Admin در Backend

تا اینجا تمام کاربران وارد شده‌ی به سیستم، می‌توانند علاوه بر ویرایش فیلم‌ها، آن‌ها را نیز حذف کنند. به همین جهت می‌خواهیم دسترسی حذف را از کاربرانی که ادمین نیستند، بگیریم. برای این منظور، در سمت سرور کافی است در کنترلر MoviesController، ویژگی [Authorize(Policy = CustomRoles.Admin)] را به اکشن متد Delete، اضافه کنیم. به این ترتیب اگر کاربری در سیستم ادمین نبود و درخواست حذف رکوردی را صادر کرد، خطای 403 را از سمت سرور دریافت می‌کند:


در برنامه‌ی مثال backend این سری، در فایل Services\UsersDataSource.cs، یک کاربر ادمین پیش‌فرض ثبت شده‌است. مابقی کاربرانی که به صورت معمولی در سایت ثبت نام می‌کنند، ادمین نیستند.
در این حالت اگر کاربری ادمین بود، چون در توکن او که در فایل Services\TokenFactoryService.cs صادر می‌شود، یک User Claim ویژه‌ی از نوع Role و با مقدار Admin وجود دارد:
if (user.IsAdmin)
{
   claims.Add(new Claim(ClaimTypes.Role, CustomRoles.Admin, ClaimValueTypes.String, _configuration.Value.Issuer));
}
این مقدار، در payload توکن نهایی او نیز ظاهر خواهد شد:
{
  // ...
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  // ...
}
بنابراین هربار که برنامه‌ی React ما، هدر Bearer jwt را به سمت سرور ارسال می‌کند، فیلتر Authorize محدود شده‌ی به نقش ادمین، این نقش را در صورت وجود در توکن او، پردازش کرده و دسترسی‌های لازم را به صورت خودکار صادر می‌کند و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، اگر کاربری این نقش را به صورت دستی به توکن ارسالی به سمت سرور اضافه کند، به دلیل دسترسی نداشتن به کلیدهای خصوصی تولید مجدد امضای دیجیتال توکن، درخواست او در سمت سرور تعیین اعتبار نشده و برگشت خواهد خورد.


نکته 1: اگر در اینجا چندین بار یک User Claim را با مقادیر متفاوتی، به لیست claims اضافه کنیم، مقادیر آن در خروجی نهایی، به شکل یک آرایه ظاهر می‌گردند.

نکته 2: پیاده سازی سمت سرور backend این سری، یک باگ امنیتی مهم را دارد! در حین ثبت نام، کاربران می‌توانند مقدار خاصیت isAdmin شیء User را:
    public class User : BaseModel
    {
        [Required, MinLength(2), MaxLength(50)]
        public string Name { set; get; }

        [Required, MinLength(5), MaxLength(255)]
        public string Email { set; get; }

        [Required, MinLength(5), MaxLength(1024)]
        public string Password { set; get; }

        public bool IsAdmin { set; get; }
    }
خودشان دستی تنظیم کرده و ارسال کنند تا به صورت ادمین ثبت شوند! به این مشکل مهم، اصطلاحا mass assignment گفته می‌شود.
راه حل اصولی مقابله‌ی با آن، داشتن یک DTO و یا ViewModel خاص قسمت ثبت نام و جدا کردن مدل متناظر با موجودیت User، از شیءای است که اطلاعات نهایی را از کاربر، دریافت می‌کند. شیءای که اطلاعات را از کاربر دریافت می‌کند، نباید دارای خاصیت isAdmin قابل تنظیم در حین ثبت نام معمولی کاربران سایت باشد. یک روش دیگر حل این مشکل، استفاده از ویژگی Bind و ذکر صریح نام خواصی است که قرار است bind شوند و نه هیچ خاصیت دیگری از شیء User:
[HttpPost]
public ActionResult<User> Create(
            [FromBody]
            [Bind(nameof(Models.User.Name), nameof(Models.User.Email), nameof(Models.User.Password))]
            User data)
        {
و یا حتی می‌توان ویژگی [BindNever] را بر روی خاصیت IsAdmin، در مدل User قرار داد.

نکته 3: اگر می‌خواهید در برنامه‌ی React، با مواجه شدن با خطای 403 از سمت سرور، کاربر را به یک صفحه‌ی عمومی «دسترسی ندارید» هدایت کنید، می‌توانید از interceptor سراسری که در قسمت 24 تعریف کردیم، استفاده کنید. در اینجا status code = 403 را جهت history.push به یک آدرس access-denied سفارشی و جدید، پردازش کنید.


نمایش یا مخفی کردن المان‌ها بر اساس سطوح دسترسی کاربر وارد شده‌ی به سیستم

می‌خواهیم در صفحه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها، دکمه‌ی new movie را که بالای صفحه قرار دارد، به کاربرانی که لاگین نکرده‌اند، نمایش ندهیم. همچنین نمی‌خواهیم اینگونه کاربران، بتوانند فیلمی را ویرایش و یا حذف کنند؛ یعنی لینک به صفحه‌ی جزئیات ویرایشی فیلم‌ها و ستونی که دکمه‌ها‌ی حذف هر ردیف را نمایش می‌دهد، به کاربران وارد نشده‌ی به سیستم نمایش داده نشوند.

در قسمت قبل، در فایل app.js، شیء currentUser را به state اضافه کردیم و با استفاده از ارسال آن به کامپوننت NavBar:
<NavBar user={this.state.currentUser} />
 نام کاربر وارد شده‌ی به سیستم را نمایش دادیم. با استفاده از همین روش می‌توان شیء currentUser را به کامپوننت Movies ارسال کرد و سپس بر اساس محتوای آن، قسمت‌های مختلف صفحه را مخفی کرد و یا نمایش داد. البته در اینجا (در فایل app.js) خود کامپوننت Movies درج نشده‌است؛ بلکه مسیریابی آن‌را تعریف کرده‌ایم که با روش ارسال پارامتر به یک مسیریابی، در قسمت 15، قابل تغییر و پیاده سازی است:
<Route
   path="/movies"
   render={props => <Movies {...props} user={this.state.currentUser} />}
/>
در اینجا برای ارسال props به یک کامپوننت، نیاز است از ویژگی render استفاده شود. سپس پارامتر arrow function را به همان props تنظیم می‌کنیم. همچنین با استفاده از spread operator، این props را در المان JSX تعریف شده، گسترده و تزریق می‌کنیم؛ تا از سایر خواص پیشینی که تزریق شده بودند مانند history، location و match، محروم نشویم و آن‌ها را از دست ندهیم. در نهایت المان کامپوننت مدنظر را همانند روش متداولی که برای تعریف تمام کامپوننت‌های React و تنظیم ویژگی‌های آن‌ها استفاده می‌شود، بازگشت می‌دهیم.

پس از این تغییر به فایل src\components\movies.jsx مراجعه کرده و شیء user را در متد رندر، دریافت می‌کنیم:
class Movies extends Component {
  // ...

  render() {
    const { user } = this.props;
    // ...
اکنون که در کامپوننت Movies به این شیء user دسترسی پیدا کردیم، توسط آن می‌توان قسمت‌های مختلف صفحه را مخفی کرد و یا نمایش داد:
{user && (
  <Link
    to="/movies/new"
    className="btn btn-primary"
    style={{ marginBottom: 20 }}
  >
    New Movie
  </Link>
)}
با این تغییر، اگر شیء user مقدار دهی شده باشد، عبارت پس از &&، در صفحه درج خواهد شد و برعکس:


در این تصویر همانطور که مشخص است، کاربر هنوز به سیستم وارد نشده‌است؛ بنابراین به علت null بودن شیء user، دکمه‌ی New Movie را مشاهده نمی‌کند.


روش دریافت نقش‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم در سمت کلاینت

همانطور که پیشتر در مطلب جاری عنوان شد، نقش‌های دریافتی از سرور، یک چنین شکلی را در jwtDecode نهایی (یا user در اینجا) دارند:
{
  // ...
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  // ...
}
که البته اگر چندین Role تعریف شده باشند، مقادیر آن‌ها در خروجی نهایی، به شکل یک آرایه ظاهر می‌گردد. بنابراین برای بررسی آن‌ها می‌توان نوشت:
function addRoles(user) {
  const roles =
    user["http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role"];
  if (roles) {
    if (Array.isArray(roles)) {
      user.roles = roles.map(role => role.toLowerCase());
    } else {
      user.roles = [roles.toLowerCase()];
    }
  }
}
کار این متد، دریافت نقش و یا نقش‌های ممکن از jwtDecode، و بازگشت آن‌ها (افزودن آن‌ها به صورت یک خاصیت جدید، به نام roles، به شیء user دریافتی) به صورت یک آرایه‌ی با عناصری LowerCase است. سپس اگر نیاز به بررسی نقش‌، یا نقش‌های کاربری خاص بود، می‌توان از یکی از متدهای زیر استفاده کرد:
export function isAuthUserInRoles(user, requiredRoles) {
  if (!user || !user.roles) {
    return false;
  }

  if (user.roles.indexOf(adminRoleName.toLowerCase()) >= 0) {
    return true; // The `Admin` role has full access to every pages.
  }

  return requiredRoles.some(requiredRole => {
    if (user.roles) {
      return user.roles.indexOf(requiredRole.toLowerCase()) >= 0;
    } else {
      return false;
    }
  });
}

export function isAuthUserInRole(user, requiredRole) {
  return isAuthUserInRoles(user, [requiredRole]);
}
متد isAuthUserInRoles، آرایه‌ای از نقش‌ها را دریافت می‌کند و سپس بررسی می‌کند که آیا کاربر انتخابی، دارای این نقش‌ها هست یا خیر و متد isAuthUserInRole، تنها یک نقش را بررسی می‌کند.
در این کدها، adminRoleName به صورت زیر تامین شده‌است:
import { adminRoleName, apiUrl } from "../config.json";
یعنی محتویات فایل config.json تعریف شده را به صورت زیر با افزودن نام نقش ادمین، تغییر داده‌ایم:
{
  "apiUrl": "https://localhost:5001/api",
  "adminRoleName": "Admin"
}


عدم نمایش ستون Delete ردیف‌های لیست فیلم‌ها، به کاربرانی که Admin نیستند

اکنون که امکان بررسی نقش‌های کاربر لاگین شده‌ی به سیستم را داریم، می‌خواهیم ستون Delete ردیف‌های لیست فیلم‌ها را فقط به کاربری که دارای نقش Admin است، نمایش دهیم. برای اینکار نیاز به دریافت شیء user، در src\components\moviesTable.jsx وجود دارد. یک روش دریافت کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم، همانی است که تا به اینجا بررسی کردیم: شیء currentUser را به صورت props، از بالاترین کامپوننت، به پایین‌تر کامپوننت موجود در component tree ارسال می‌کنیم. روش دیگر اینکار، دریافت مستقیم کاربر جاری از خود src\services\authService.js است و ... اینکار ساده‌تر است! به علاوه اینکه همیشه بررسی تاریخ انقضای توکن را نیز به صورت خودکار انجام می‌دهد و در صورت انقضای توکن، کاربر را در قسمت catch متد getCurrentUser، از سیستم خارج خواهد کرد.
بنابراین در src\components\moviesTable.jsx، ابتدا authService را import می‌کنیم:
import * as auth from "../services/authService";
در ادامه ابتدا تعریف ستون حذف را از آرایه‌ی columns خارج کرده و تبدیل به یک خاصیت می‌کنیم. یعنی در ابتدای کار، چنین ستونی تعریف نشده‌است:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [ ... ];
  // ...

  deleteColumn = {
    key: "delete",
    content: movie => (
      <button
        onClick={() => this.props.onDelete(movie)}
        className="btn btn-danger btn-sm"
      >
        Delete
      </button>
    )
  };
در آخر در متد سازنده‌ی این کامپوننت، کاربر جاری را از authService دریافت کرده و اگر این کاربر دارای نقش Admin بود، ستون deleteColumn را به لیست ستون‌های موجود، اضافه می‌کنیم تا نمایش داده شود:
  constructor() {
    super();
    const user = auth.getCurrentUser();
    if (user && auth.isAuthUserInRole(user, "Admin")) {
      this.columns.push(this.deleteColumn);
    }
  }
اکنون برای آزمایش برنامه، یکبار از آن خارج شوید؛ دیگر نباید ستون Delete نمایش داده شود. همچنین یکبار هم تحت عنوان یک کاربر معمولی در سایت ثبت نام کنید. این کاربر نیز چنین ستونی را مشاهده نمی‌کند.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-28-backend.zip و sample-28-frontend.zip
مطالب
روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن‌ متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core
یک نمونه روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET MVC 5.x را در مطلب «نحوه ایجاد یک نقشه‌ی سایت پویا با استفاده از قابلیت Reflection» می‌توانید ملاحظه کنید. استفاده‌ی از این روش با ASP.NET Core الزاما به پاسخ مناسبی نخواهد رسید؛ چون در اینجا POCO controllers هم اضافه شده‌اند. به علاوه می‌توان اسمبلی‌های دیگری را در زمان آغاز برنامه به تنظیمات AddMvc اضافه کرد و تمام آن‌ها هم می‌توانند حاوی کنترلرها و ویووها خاص خودشان باشند. روش بهتر این است که از خود ASP.NET Core سؤال کنیم چه مواردی را به عنوان کنترلر تشخیص داده‌ای؟ در ادامه این نکته را بیشتر بررسی خواهیم کرد.


معرفی سرویس IActionDescriptorCollectionProvider در ASP.NET Core

فرض کنید می‌خواهیم لیست تمام کنترلرهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core را با ساختار ذیل تهیه کنیم که شامل نام کنترلر، نام اکشن متد و نام ناحیه‌ی متناظر با آن (در صورت تنظیم) می‌باشد:
public class MvcActionViewModel
{
    public string ControllerName { get; set; }
 
    public string ActionName { get; set; }
 
    public string AreaName { get; set; } 
}
یکی از سرویس‌های از پیش ثبت شده‌ی ASP.NET Core که لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای تشخیص داده شده‌ی توسط آن را به همراه دارد، سرویس IActionDescriptorCollectionProvider می‌باشد. برای شروع به کار با آن، ابتدا این سرویس را به سازنده‌ی یک کلاس دلخواه تزریق می‌کنیم:
public interface IMvcActionsDiscoveryService
{
    ICollection<MvcActionViewModel> MvcActions { get; }
}
 
public class MvcActionsDiscoveryService : IMvcActionsDiscoveryService
{
    public MvcActionsDiscoveryService(IActionDescriptorCollectionProvider actionDescriptorCollectionProvider)
    {
        var actionDescriptors = actionDescriptorCollectionProvider.ActionDescriptors.Items;
        foreach (var actionDescriptor in actionDescriptors)
        {
            var descriptor = actionDescriptor as ControllerActionDescriptor;
            if (descriptor == null)
            {
                continue;
            }
 
            var controllerTypeInfo = descriptor.ControllerTypeInfo;
            var actionMethodInfo = descriptor.MethodInfo;
            MvcActions.Add(new MvcActionViewModel
            {
                ControllerName = descriptor.ControllerName,
                ActionName = descriptor.ActionName,
                AreaName = controllerTypeInfo.GetCustomAttribute<AreaAttribute>()?.RouteValue
            });
        }
    }
 
    public ICollection<MvcActionViewModel> MvcActions { get; } = new HashSet<MvcActionViewModel>(); 
}
توضیحات:
- در کلاس آغازین برنامه نیازی به ثبت سرویس IActionDescriptorCollectionProvider نیست و اینکار پیشتر توسط خود ASP.NET Core انجام شده‌است.
- این provider حاوی لیست اطلاعات تمام اکشن متدهای ثبت شده‌ی توسط ASP.NET Core است. در اینجا تنها کافی است حلقه‌ای را بر روی لیست آیتم‌های آن تشکیل داده و سپس مقادیر ControllerName و یا ActionName را بدست بیاوریم.
- اگر نیاز به اطلاعات بیشتری از کنترلر و اکشن متد جاری در حال بررسی توسط حلقه‌ی تهیه شده بود، می‌توان از ControllerTypeInfo و MethodInfo آن استفاده کرد. این TypeInfoها با استفاده از Reflection، امکان دسترسی به اطلاعاتی مانند ویژگی‌های اعمال شده‌ی به کنترلر یا اکشنی خاص را میسر می‌کنند. برای مثال در اینجا توسط اطلاعات نوع یک کنترلر در حال بررسی توانسته‌ایم متد GetCustomAttribute را فراخوانی کرده و سپس بررسی کنیم که آیا دارای ویژگی جدید Area هست یا خیر؟ و اگر بله، مقدار RouteValue آن را که در حقیقت مقدار یا نام Area آن کنترلر است، بازگشت می‌دهیم.


نحوه‌ی استفاده از سرویس IMvcActionsDiscoveryService تهیه شده

اگر دقت کرده باشید اطلاعات لیست MvcActions، در سازنده‌ی این کلاس مقدار دهی شده‌اند. علت اینجا است که اگر این کلاس را به صورت singleton ثبت کنیم، تنها یکبار در طول عمر برنامه و در همان آغاز کار، این لیست پر شده و سپس کش خواهد شد. بنابراین دسترسی‌های بعدی به MvcActions، شامل فراخوانی سازنده‌ی این کلاس نخواهند بود:
public static class MvcActionsDiscoveryServiceExtensions
{
    public static IServiceCollection AddMvcActionsDiscoveryService(this IServiceCollection services)
    {
        services.AddSingleton<IMvcActionsDiscoveryService, MvcActionsDiscoveryService>();
        return services;
    }
}
پس از تعریف متد الحاقی کمکی فوق برای افزودن سرویس تهیه شده به صورت singleton، برای ثبت آن در برنامه و در کلاس آغازین آن، خواهیم داشت:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvcActionsDiscoveryService();
}
در ادامه هر کنترلری و یا سرویس دیگری که نیاز به اطلاعات تمامی اکشن متدهای برنامه داشت، می‌تواند سرویس IMvcActionsDiscoveryService را به سازنده‌ی خود تزریق کرده و سپس از اطلاعات لیست MvcActions استفاده کند. این کاملترین لیستی که می‌توان تهیه کرد؛ زیرا زیرساخت ASP.NET Core نیز از همین سرویس IActionDescriptorCollectionProvider استفاده می‌کند.
مطالب
T4MVC : یکی از الزامات مدیریت پروژه‌های ASP.NET MVC
تعریف ActionLink زیر را درنظر بگیرید:
@Html.ActionLink("text", "Index", "Home")

پارامترهای دوم و سوم آن که به نام‌های یک اکشن متد و کنترلر آن اشاره می‌کنند، توسط رشته‌ها تعریف شده‌اند. مشکلاتی هم که با رشته‌ها در حالت کلی وجود دارند به شرح زیر است:
الف) می‌توان نام کنترلر یا نام متد را در برنامه تغییر داد. به این ترتیب تمام ActionLink هایی که در برنامه به این کنترلر اشاره می‌کردند از کار می‌افتند (تکرار رشته‌ها به علاوه refactoring friendly نبودن آن‌ها).
ب) برای نوشتن رشته‌ها intellisense کارآیی ندارد.
ج) امکان بروز اشتباهات تایپی در این بین بسیار زیاد است.

راه حل متداولی که برای حل این نوع مشکلات وجود دارد، تعریف یک کلاس عمومی و معرفی رشته‌ها به صورت فیلدهایی ثابت در آن‌ها می‌باشند و سپس استفاده از این فیلدها بجای استفاده مستقیم از رشته‌ها.
و ... چقدر خوب می‌شد اگر ابزاری وجود می‌داشت که کلاس‌های کنترلرهای ما را آنالیز می‌کرد و خودش این ثوابت رشته‌ای را از آن‌ها استخراج و کلاس‌های عمومی یاد شده را تشکیل می‌داد!
خوشبختانه نیازی به اختراع مجدد چرخ نیست و اینکار توسط پروژه‌ی سورس بازی به نام T4MVC انجام شده است. برای دریافت آن به سایت زیر مراجعه نمائید:
این پروژه توسط David Ebbo از اعضای تیم ASP.NET MVC تهیه شده است.

پس از دریافت پروژه، تنها به دو فایل زیر از آن نیاز داریم:
T4MVC.tt و T4MVC.tt.settings.t4

دو فایل فوق را به درون پوشه‌ای از پروژه جاری MVC خود کپی کنید (مثلا یک پوشه T4MVC را ایجاد و این دو فایل را به آن اضافه کنید). بلافاصله این فایل‌های t4 وارد عمل شده و کلاس‌های کنترلرها، Viewها، تصاویر و غیره را آنالیز و ... ثوابت رشته‌ای معادل آن‌ها را تولید می‌کنند.
اکنون برای استفاده از این کلاس‌های تولید شده می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

اصلاح ActionLink‌ها و حذف رشته‌های موجود در آن‌ها

اینبار بجای اینکه بنویسیم:
@Html.ActionLink("text", "Index", "Home")
می‌توان نوشت:
@Html.ActionLink("text", result: MVC.Home.Index())
و یا:
@Html.ActionLink("text", MVC.Home.ActionNames.Index, MVC.Home.Name)

برای دسترسی به امکانات آن با نام کلاس MVC شروع می‌کنیم و سپس برای مثال به نام کنترلر Home رسیده و توسط ActionNames آن به تمام اکشن متدهای موجود در آن می‌توان دسترسی داشت.
البته این پروژه بسیار فراتر از تولید فیلدهای strongly typed معادل رشته‌ها است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، یک سری overload را هم به متدهای پیش فرض ASP.NET MVC اضافه کرده است و حتی بجای معرفی رشته معادل اکشن متد Index، خود این اکشن متد را می‌توان معرفی کرد (آرگومانی از نوع ActionResult را هم اضافه کرده است). نمونه دیگر آن به نحو زیر می‌تواند باشد:

@Url.Action(result: MVC.Article.Delete())
که بجای مورد متداول ذیل قابل استفاده است:
@Url.Action("Delete", "Article")


امکان معرفی بهتر نام Partial Viewها

برای مثال اگر پیشتر یک Partial View را به این شکل تعریف می‌کردید:
@{ Html.RenderPartial("_ViewPage1"); }
اکنون امکان معرفی آن به نحو زیر فراهم شده است:
@{ Html.RenderPartial(MVC.Home.Views._ViewPage1); }
همچنین تمام این کلاس‌ها در کنترلرها نیز قابل دسترسی هستند:
return PartialView(Views._ViewPage1);
اینجا دیگر نیازی به ذکر کلاس MVC نبوده و می‌توان کار را با کلاس جدید Views شروع کرد. یا اگر نیازی به ذکر نام اکشن متدی در کنترلر جاری بود می‌توان از ActionNames مستقیما استفاده کرد.
و یا بجای:
return RedirectToAction(actionName: "Index", controllerName: "Menu");
می‌توان نوشت:
return RedirectToAction(actionName: MVC.Menu.ActionNames.Index, controllerName: MVC.Menu.Name);
و یا حتی به صورت خلاصه‌تر به نحو زیر:
return RedirectToAction(result: MVC.Menu.Index());
این overload جدیدی است که با T4MVC به پروژه اضافه می‌شود و یک Action Result را می‌تواند بپذیرد. به این ترتیب به صورت خودکار نام کنترلر و متد Index آن تنها در یک پارامتر لحاظ می‌شوند. اگر نیاز به ارسال پارامتری هم به متد Index وجود داشت، همینجا می‌توان اینکار را انجام داد (بجای استفاده از anonymously typed objects متداول).

و یا بجای مسیر دهی به شکل زیر:
return PartialView("~/Views/CommentsArchive/_LatestCommentsInfo.cshtml", data);
می‌توان نوشت:
return PartialView(MVC.CommentsArchive.Views._LatestCommentsInfo, data);
همچنین برای مسیر دهی viewهای قرار گرفته در پوشه shared می‌توان از MVC.Shared.Views شروع کرد.


امکان معرفی بهتر عناصر استاتیک سایت

این مورد نیز بسیار جالب توجه است. توسط کلاس Links آن می‌توان به محتویات استاتیک (تصاویر، فایل‌های css و غیره) پوشه‌های Content و Scripts هم دسترسی یافت و حتی این موارد را نیز refactor کرد:

<img src="@Links.Content.Images.arrow_right_png" alt="arrow" />
<script src="@Links.Scripts.jquery_1_5_1_min_js" type="text/javascript"></script>


امکان تعریف بهتر پارامترها و مقادیر route

بجای اینکه  routeValues را همانند سابق با anonymously typed objects مقدار دهی کنیم:
Html.ActionLink(linkText: "عنوان",
                       actionName: "Index",
                       controllerName: "Comments",
                       routeValues: new
                       {
                            userName = @Model.FriendlyName
                       },
                       htmlAttributes: null))
اینبار می‌توان نوشت:
Html.ActionLink(linkText: "عنوان",
                       result: MVC.Comments.Index(userName: @Model.FriendlyName)
                       htmlAttributes: null))
در overload جدیدی که ملاحظه می‌کنید، هم دسترسی به متد Index یک کنترلر از نوع strongly typed است و هم امکان تعریف پارامترهای آن به نحو منطقی‌تری فراهم شده است (متد Comments.Index واقعا وجود خارجی داشته و پارامتری از نوع userName را می‌پذیرد).


چند نکته جانبی
-این ابزار بر اساس Reflection کار می‌کند (البته فقط در حین تشکیل خودکار کلاس‌های مورد نیاز؛ وگرنه ثوابتی را که ایجاد می‌کند کامپایل شده و در زمان اجرا سرباری را به برنامه اضافه نمی‌کنند). بنابراین اگر کلاسی به پروژه اضافه شده است، کامپایل کردن آن‌را فراموش نکنید.
-اگر تغییری در فایل‌های View، در تعداد و نام آن‌ها صورت گرفت، روی فایل T4MVC.tt کلیک راست کرده و گزینه‌ی اجرای آن‌را انتخاب کنید. پس از این‌کار، مجددا کامپایل پروژه را فراموش نکنید.
-در فایل T4MVC.tt.settings.t4 یک سری تنظیمات پیش فرض قرار دارند. برای مثال اگر علاقمندید که به این فایل‌های تولید شده خودکار، فضای نام سفارشی خاصی را اضافه کنید می‌شود آرایه ReferencedNamespaces آن‌را مقدار دهی کرد.
- overloadهای جدید ActionResult دار آن نسبت به نمونه‌های استاندارد موجود، بسیار منطقی‌تر به نظر می‌رسند.
- توضیحات کامل امکانات T4MVC را در مستندات رسمی آن می‌توانید مطالعه کنید.


و ... اگر یک مدت با آن کار کنید خواهید گفت: «من قبلا چطور با ASP.NET MVC کار می‌کردم؟!»

مطالب دوره‌ها
معرفی Aspect oriented programming
AOP یا Aspect oriented programming چیست؟

AOP یکی از فناوری‌های مرتبط با توسعه نرم افزار محسوب می‌شود که توسط آن می‌توان اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه را در یک یا چند ماژول مختلف قرار داد (که به آن‌ها Aspects نیز گفته می‌شود) و سپس آن‌ها را به مکان‌های مختلفی در برنامه متصل ساخت. عموما Aspects، قابلیت‌هایی را که قسمت عمده‌ای از برنامه را تحت پوشش قرار می‌دهند، کپسوله می‌کنند. اصطلاحا به این نوع قابلیت‌های مشترک، تکراری و پراکنده مورد نیاز در قسمت‌های مختلف برنامه، Cross cutting concerns نیز گفته می‌شود؛ مانند اعمال ثبت وقایع سیستم، امنیت، مدیریت تراکنش‌ها و امثال آن. با قرار دادن این نیازها در Aspects مجزا، می‌توان برنامه‌ای را تشکیل داد که از کدهای تکراری عاری است.


مثالی از کدهای تکراری پراکنده در برنامه

به برنامه ذیل و قسمت‌های مختلف ثبت وقایع آن دقت کنید:
using System;

namespace AOP00
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Log.Debug("Program has started.");
            //.....
            try
            {

            }
            catch (Exception ex)
            {
                Log.Error(ex);
                throw;
            }
            finally
            {
                //.....
                Log.Debug("Program has ended.");
            }
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، حجم بالایی از کدهای تکراری ثبت وقایع، تنها در قسمت کوچکی از برنامه تدارک دیده شده‌اند. این مساله نقض اصل DRY یا Don't repeat yourself است. کاری که برای رفع این مشکل قرار است انجام دهیم، استفاده از AOP و کپسوله سازی اعمال تکراری و سپس اتصال آن به قسمت‌های مختلف برنامه است.


معرفی Aspects و مزایای استفاده از آن‌ها

همانطور که عنوان شد اولین گام در AOP، کپسوله سازی کدهای تکراری است که اصطلاحا یک Aspect را تشکیل می‌دهند. بنابراین هر Aspect صرفا یک محصور کننده قابلیتی خاص و تکراری در برنامه است. این Aspect باید اصل SRP یا Single responsibility principle (تک مسئولیتی) را رعایت کند. برای اتصال یک Aspect به قطعه‌های مختلف کدهای برنامه از الگوی طراحی تزئین کننده یا Decorator pattern استفاده می‌شود. به این ترتیب که این Aspect خاص قرار است قسمتی از کدهای برنامه را تزئین کند. همچنین در این حالت، open closed principle نیز بهتر رعایت خواهد گردید. از این جهت که کدهای تکراری برنامه، به Aspects منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های مختلف را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر). بنابراین با استفاده از Aspects، به یک طراحی شیء‌گرای بهتر نیز دست خواهیم یافت.


مراحل اجرای یک Aspect

هر Aspect برای تزئین یا اتصال به قسمت‌های مختلف برنامه، یک طول عمر کاری مشخص را طی می‌کند:
الف) مرحله OnStart
        public User GetUserById(int id)
        {
            if (Cache.ExistsFor(id))
            {
                return Cache[id];
            }
            else
            {
                var user = LoadFromDb(id);
                Cache.AddFor("User", id, user);
                return user;
            }
        }
مرحله اول اجرای یک Aspect، در آغاز کار قطعه‌ای است که قرار است آن‌را مزین کند. بنابراین بلافاصله قبل از اجرای کدی، برای مثال در یک متد، قادر خواهیم بود تا قطعه کد موجود در Aspect ایی را فراخوانی و اجرا کنیم.
برای مثال در متد GetUserById، پیش از اینکه کار به مراجعه به بانک اطلاعاتی برسد، ابتدا وضعیت کش سیستم بررسی می‌شود. بنابراین در این مثال می‌توان قسمت بررسی کش را به یک Aspect مجزا منتقل ساخته و در صورتیکه اطلاعاتی موجود بود، بازگشت داده شود؛ در غیر اینصورت مجوز اجرای ادامه کدها صادر گردد.

ب) مرحله OnSuccess
مرحله OnSuccess زمانی اجرا می‌شود که اجرای یک متد بدون بروز استثنایی خاتمه یافته است.

ج) مرحله OnExit
مرحله OnExit همانند مرحله OnSuccess است؛ با این تفاوت که مرحله OnSuccess در صورت بروز استثنایی در کدها اجرا نخواهد شد اما مرحله OnExit همواره در پایان کار یک متد فراخوانی می‌گردد.

د) مرحله OnError
مرحله OnError در طول عمر یک Aspect، در زمان بروز استثنایی رخ می‌دهد. برای مثال به این ترتیب می‌توان قسمت ثبت وقایع بروز استثناهای سیستم را کلا به یک Aspect مشخص انتقال داده و حجم کدهای تکراری را به این ترتیب به شدت کاهش داد.



انواع مختلف AOP

تا اینجا شاید این سؤال برای شما پیش آمده باشد که خوب! جالب است! اما چطور می‌خواهید در مراحلی که یاد شد، دخالت کرده و قطعه کدی را تزریق کنید؟
در AOP دو روش متداول کلی برای انجام اعمال تزریق کد وجود دارند:
1) استفاده از Interceptors
به کمک Interceptors، فرآیند فراخوانی متدها و خواص یک کلاس، تحت کنترل و نظارت قرار خواهند گرفت. برای انجام این امر، عموما از IOC Containers استفاده می‌شود (Inversion of control). احتمالا تا کنون از این کتابخانه‌ها تنها برای تزریق وابستگی‌های برنامه خود کمک گرفته‌اید و از سایر توانمندی‌های آن‌ها آنچنان استفاده‌ای نکرده‌اید. در این حالت، زمانیکه یک IOC Container کار وهله سازی کلاس خاصی را انجام می‌دهد، در همین حین می‌تواند مراحل یاد شده شروع، پایان و خطای متدها یا فراخوانی‌های خواص را نیز تحت نظر قرار داده و به این ترتیب مصرف کننده امکان تزریق کدهایی را در این مکان‌ها خواهد یافت.
مزیت مهم استفاده از Interceptors، عدم نیاز به کامپایل و یا تغییر ثانویه اسمبلی‌های موجود برای تغییری در کدهای آن‌ها است (برای تزریق نواحی تحت کنترل قرار دادن اعمال) و تمام کارها به صورت خودکار در زمان اجرای برنامه مدیریت می‌گردند.

2) بهره گیری از فناوری IL Code Weaving
در فناوی IL Code Weaving، ابتدا برنامه و ماژول‌های آن به نحو متداولی کامپایل و تبدیل به dll یا exe خواهند شد. سپس این dllها و فایل‌های اجرایی به پردازشگر ثانویه یک فریم ورک AOP برای تغییر و تزریق کدها سپرده خواهند شد. برای مثال در این حالت، کدهای سطح پایین IL مرتبط با مراحل مختلف اجرای یک Aspect، تولید و به اسمبلی‌های نهایی برنامه تزریق می‌شوند. اکنون به dll یا فایل اجرایی جدیدی خواهیم رسید که علاوه بر کدهای اصلی برنامه، حاوی کدهای تزریق شده تمام Aspects تعریف شده نیز هستند.
مطالب
مقدمه‌ای بر یادگیری ماشین در #C با استفاده از ML.NET

هنگامی که درباره‌ی علم و یادگیری ماشینی فکر می‌کنیم، دو زبان برنامه‌نویسی بلافاصله به ذهن متبادر می‌شوند: پایتون و R. این دو زبان به شکل عمومی از بسیاری از الگوریتم‌های یادگیری ماشین رایج، تکنیکهای پیش‌پردازش داده‌ها و خیلی بیشتر از اینها پشتیبانی می‌کنند؛ بنابراین برای -تقریباً- هر مساله‌ی یادگیری ماشینی مورد استفاده قرار می‌گیرند. 
 با این‌حال، گاهی فرد یا شرکتی نمی‌تواند از پایتون یا R استفاده کند که می‌تواند به یکی از دلایل متعدد، از جمله وجود کد منبع در زبان دیگر یا نداشتن هیچ تجربه‌ای در پایتون یا R باشد. یکی از محبوب‌ترین زبان‌های امروزی، #C است که برای بسیاری از کاربردها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مایکروسافت برای استفاده از قدرت یادگیری ماشین در #C، یک بسته را به نام ML.NET ایجاد کرده که همه‌ی قابلیت‌های یادگیری ماشین پایه را فراهم می‌کند. 
در این مقاله، به شما نشان خواهم داد که چگونه از ML.NET برای ایجاد یک مدل دسته‌بندی دوتایی بهره ببرید؛ قابلیت‌های AutoML را مورد استفاده قرار داده و از یک مدل Tensorflow با ML.NET استفاده کنید. کد کامل مخصوص مدل دسته‌بندی دوتایی را می‌توانید در GitHub بیابید.

افزودن ML.NET به پروژه‌ی #C
اضافه کردن ML.NET به یک پروژه‌ی #C یا #F آسان است. تنها کار لازم، اضافه کردن بسته‌ی Microsoft.ML یا در برخی موارد، -بسته به نیازمندی‌های پروژه- بسته‌های اضافی مانند: Microsoft.ML.ImageAnalytics, Microsoft.ML.TensorFlow یا Microsoft.ML.OnnxTransformer است. 


بارگذاری در یک دیتاست و ایجاد pipeline داده‌ها
بارگذاری و پیش‌پردازش یک مجموعه داده در ML.NET کاملا ً متفاوت از زمانی است که با دیگر بسته‌ها / چارچوب‌های یادگیری ماشین کار می‌کنیم. چون ما نیاز داریم به طور واضح، ساختار داده‌ها را بیان کنیم. برای انجام این کار، فایلی به نام ModelInput.cs را درون یک پوشه به نام DataModels ایجاد کرده و داخل این فایل، همه‌ی ستون‌های مجموعه داده‌های خود را ثبت خواهیم کرد. برای این مقاله، ما از مجموعه داده‌های ردیابی کلاه‌برداری کارت اعتباری استفاده می‌کنیم که می‌تواند آزادانه از Kaggle بارگیری شود. این مجموعه‌داده‌ها شامل ۳۱ ستون است. کلاس تراکنش (۰ یا ۱)، مقدار تراکنش، زمان تراکنش و نیز ۲۸ ویژگی بی‌نام (anonymous). 


using Microsoft.ML.Data;

namespace CreditCardFraudDetection.DataModels
{
    public class ModelInput
    {
        [ColumnName("Time"), LoadColumn(0)]
        public float Time { get; set; }

        [ColumnName("V1"), LoadColumn(1)]
        public float V1 { get; set; }

        [ColumnName("V2"), LoadColumn(2)]
        public float V2 { get; set; }

        [ColumnName("V3"), LoadColumn(3)]
        public float V3 { get; set; }

        [ColumnName("V4"), LoadColumn(4)]
        public float V4 { get; set; }

        [ColumnName("V5"), LoadColumn(5)]
        public float V5 { get; set; }

        [ColumnName("V6"), LoadColumn(6)]
        public float V6 { get; set; }

        [ColumnName("V7"), LoadColumn(7)]
        public float V7 { get; set; }

        [ColumnName("V8"), LoadColumn(8)]
        public float V8 { get; set; }

        [ColumnName("V9"), LoadColumn(9)]
        public float V9 { get; set; }

        [ColumnName("V10"), LoadColumn(10)]
        public float V10 { get; set; }

        [ColumnName("V11"), LoadColumn(11)]
        public float V11 { get; set; }

        [ColumnName("V12"), LoadColumn(12)]
        public float V12 { get; set; }

        [ColumnName("V13"), LoadColumn(13)]
        public float V13 { get; set; }

        [ColumnName("V14"), LoadColumn(14)]
        public float V14 { get; set; }

        [ColumnName("V15"), LoadColumn(15)]
        public float V15 { get; set; }

        [ColumnName("V16"), LoadColumn(16)]
        public float V16 { get; set; }

        [ColumnName("V17"), LoadColumn(17)]
        public float V17 { get; set; }

        [ColumnName("V18"), LoadColumn(18)]
        public float V18 { get; set; }

        [ColumnName("V19"), LoadColumn(19)]
        public float V19 { get; set; }

        [ColumnName("V20"), LoadColumn(20)]
        public float V20 { get; set; }

        [ColumnName("V21"), LoadColumn(21)]
        public float V21 { get; set; }

        [ColumnName("V22"), LoadColumn(22)]
        public float V22 { get; set; }

        [ColumnName("V23"), LoadColumn(23)]
        public float V23 { get; set; }

        [ColumnName("V24"), LoadColumn(24)]
        public float V24 { get; set; }

        [ColumnName("V25"), LoadColumn(25)]
        public float V25 { get; set; }

        [ColumnName("V26"), LoadColumn(26)]
        public float V26 { get; set; }

        [ColumnName("V27"), LoadColumn(27)]
        public float V27 { get; set; }

        [ColumnName("V28"), LoadColumn(28)]
        public float V28 { get; set; }

        [ColumnName("Amount"), LoadColumn(29)]
        public float Amount { get; set; }

        [ColumnName("Class"), LoadColumn(30)]
        public bool Class { get; set; }
    }
} 
در اینجا یک فیلد را برای هر یک از ستون‌های داخل مجموعه داده‌مان ایجاد می‌کنیم. نکته‌ی مهم، تعیین شاخص (Index)، نوع و ستون، به شکل صحیح است. حالا که داده‌های ما مدل‌سازی شده‌اند، باید قالب و شکل داده‌های خروجی خود را مدل کنیم. این کار می‌تواند به روشی مشابه با کدهای بالا انجام شود. 
 using Microsoft.ML.Data;

namespace CreditCardFraudDetection.DataModels
{
    public class ModelOutput
    {
        [ColumnName("PredictedLabel")]
        public bool Prediction { get; set; }

        public float Score { get; set; }
    }
}  
ما در این‌جا ۲ فیلد داریم. فیلد score نشان‌دهنده‌ی خروجی به شکل درصد است؛ در حالیکه فیلد prediction از نوع بولی است. اکنون که هر دو داده ورودی و خروجی را مدل‌سازی کرده‌ایم، می‌توانیم داده‌های واقعی خود را با استفاده از روش مونت‌کارلو بارگذاری کنیم.
IDataView trainingDataView = mlContext.Data.LoadFromTextFile<ModelInput>(
                                            path: dataFilePath,
                                            hasHeader: true,
                                            separatorChar: ',',
                                            allowQuoting: true,
                                            allowSparse: false);

ساخت و آموزش مدل
برای ایجاد و آموزش مدل، نیاز به ایجاد یک pipeline داریم که شامل پیش‌پردازش داده‌های مورد نیاز و الگوریتم آموزش است. برای این مجموعه داده‌ی خاص، انجام هر پیش‌پردازش بسیار دشوار است زیرا ۲۸ ویژگی بی‌نام دارد. بنابراین تصمیم گرفتم که آن را ساده نگه دارم و تنها همه‌ی ویژگی‌ها را الحاق کنم (این کار باید در ML.NET انجام شود).
var dataProcessPipeline = mlContext.Transforms.Concatenate("Features", new[] { "Time", "V1", "V2", "V3", "V4", "V5", "V6", "V7", "V8", "V9", "V10", "V11", "V12", "V13", "V14", "V15", "V16", "V17", "V18", "V19", "V20", "V21", "V22", "V23", "V24", "V25", "V26", "V27", "V28", "Amount" });
برای مدل، الگوریتم LightGBM را انتخاب می‌کنم. این الگوریتم در واقع در Microsoft.ML از ابتدا وجود ندارد؛ بنابراین شما باید Microsoft.ML.LightGbm را نصب کنید تا قادر باشید از آن استفاده کنید.
// Choosing algorithm
var trainer = mlContext.BinaryClassification.Trainers.LightGbm(labelColumnName: "Class", featureColumnName: "Features");

// Appending algorithm to pipeline
var trainingPipeline = dataProcessPipeline.Append(trainer);
اکنون می‌توانیم مدل را با متد Fit، آموزش داده سپس با استفاده از mlContext.model.save ذخیره کنیم:
ITransformer model = trainingPipeline.Fit(trainingDataView);
mlContext.Model.Save(model , trainingDataView.Schema, <path>);

ارزیابی مدل
حالا که مدل ما آموزش دیده است، باید عملکرد آن را بررسی کنیم. ساده‌ترین راه برای انجام این کار، استفاده از اعتبارسنجی متقاطع (cross-validation) است. ML.Net به ما روش‌های اعتبارسنجی متقاطع را برای انواع مختلف داده‌های مختلف، ارایه می‌دهد. از آنجا که مجموعه داده‌های ما یک مجموعه داده دسته‌بندی دودویی است، ما از روش mlContext.BinaryClassification.CrossValidateNonCalibrated برای امتیازدهی به مدل خود استفاده خواهیم کرد:
var crossValidationResults = mlContext.BinaryClassification.CrossValidateNonCalibrated(trainingDataView, trainingPipeline, numberOfFolds: 5, labelColumnName: "Class");

انجام پیش‌بینی
پیش بینی داده‌های جدید با استفاده از ML.NET واقعاً سرراست و راحت است. ما فقط باید یک PredictionEngine، نمایشی دیگر را از مدل خود که به طور خاص، برای استنباط ساخته شده است، ایجاد کنیم و متد Predict آن را به عنوان یک شی ModelInput فراخوانی کنیم. 
var predEngine = mlContext.Model.CreatePredictionEngine<ModelInput, ModelOutput>(mlModel);

ModelInput sampleData = new ModelInput() {
    time = 0,
    V1 = -1.3598071336738,
    ...
};

ModelOutput predictionResult = predEngine.Predict(sampleData);

Console.WriteLine($"Actual value: {sampleData.Class} | Predicted value: {predictionResult.Prediction}"); 

Auto-ML 
نکته جالب دیگر در مورد ML.NET اجرای عالی Auto ML است. با استفاده از  Auto ML  فقط با مشخص کردن اینکه روی چه مشکلی کار می‌کنیم و ارائه داده‌های خود، می‌توانیم راه‌حل‌های اساسی و پایه‌ی یادگیری ماشین را بسازیم.
برای شروع کار با ML خودکار در ML.NET، باید  Visual Studio Extension - ML.NET Model Builder (Preview)  را بارگیری کنیم. این کار را می‌توان از طریق تب extensions انجام داد.
پس از نصب موفقیت آمیز افزونه، با کلیک راست روی پروژه‌ی خود در داخل Solution Ex می‌توانیم از Auto ML استفاده کنیم.

با این کار پنجره Model Builder باز می‌شود. سازنده‌ی مدل، ما را در روند ساخت یک مدل یادگیری ماشین راهنمایی می‌کند.
   
برای کسب اطلاعات در مورد چگونگی گذراندن مراحل مختلف، حتماً آموزش رسمی شروع کار را در سایت مایکروسافت، بررسی کنید. بعد از تمام مراحل، Model Builder به طور خودکار کد را تولید می‌کند.
 
استفاده از یک مدل پیش‌آموزش‌داده‌شده‌ی تنسورفلو (pre-trained) 
نکته‌ی جالب دیگر در مورد ML.NET این است که به ما امکان استفاده از مدل‌های Tensorflow و ONNX را برای استنباط ( inference ) می‌دهد. برای استفاده از مدل Tensorflow باید Microsoft.ML.TensorFlow را با استفاده از NuGet نصب کنیم. پس از نصب بسته‌های لازم، می‌توانیم با فراخوانی متد Model.LoadTensorFlowModel، یک مدل Tensorflow را بارگذاری کنیم. پس از آن، باید متد ScoreTensorFlowModel را فراخوانی کرده و نام لایه‌ی ورودی و خروجی را به آن ارسال کنیم.  
private ITransformer SetupMlnetModel(string tensorFlowModelFilePath)
{
    var pipeline = _mlContext.<preprocess-data>
           .Append(_mlContext.Model.LoadTensorFlowModel(tensorFlowModelFilePath)
                                               .ScoreTensorFlowModel(
                                                      outputColumnNames: new[]{TensorFlowModelSettings.outputTensorName },
                                                      inputColumnNames: new[] { TensorFlowModelSettings.inputTensorName },
                                                      addBatchDimensionInput: false));
 
    ITransformer mlModel = pipeline.Fit(CreateEmptyDataView());
 
    return mlModel;
}

اطلاعات بیشتر در مورد نحوه استفاده از مدل Tensorflow در ML.NET: