مطالب
خودکارسازی فرآیند نگاشت اشیاء در AutoMapper
قرار دادن تمامی تنظیمات نگاشت‌ها درون کلاس‌‌های پروفایل تا حدودی حجم کدهای ما را در آینده زیاد خواهد کرد.
public class TestProfile1 : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        // این تنظیم سراسری هست و به تمام خواص زمانی اعمال می‌شود
        this.CreateMap<DateTime, string>().ConvertUsing(new DateTimeToPersianDateTimeConverter()); 
        this.CreateMap<User, UserViewModel>();
       // Other mappings
     }
  
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
در ادامه می‌خواهیم به روشی جهت سازماندهی بهتر این نوع کلاس‌ها بپردازیم. به طوری‌که تعاریف مربوط به نگاشت‌ها در کنار View Modelهای برنامه قرار گیرند. برای اینکار ابتدا اینترفیس‌های زیر را ایجاد خواهیم کرد:
public interface IMapFrom<T>
{

}
public interface IHaveCustomMappings
{
      void CreateMappings(IConfiguration configuration);
}
خوب، همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینترفیس IMapFrom امضای هیچ متدی تعریف نشده است. در واقع View Model‌های ما از این اینترفیس جهت تشخیص اینکه به چه مدلی قرار است نگاشت شوند، استفاده خواهند کرد. اما در حالتی‌که نیاز به نگاشت صریح پراپرتی‌های یک View Model داشتیم می‌توانیم اینترفیس IHaveCustomMappings را پیاده‌سازی کرده و جزئیات نگاشت را درون متد CreateMappings تعیین کنیم.
به عنوان مثال View Model زیر را در نظر بگیرید:
public class PersonViewModel : IMapFrom<Person>
{
       public string Name { get; set; }
       public string LastName { get; set; }
}
خوب، در اینجا با پیاده‌سازی اینترفیس IMapFrom نوع مبدا را برای ویومدل فوق مشخص کرده‌ایم. در این‌حالت هدف ما نگاشت تمامی خواص کلاس Person به تمامی خواص کلاس PersonViewModel خواهد بود. برای حالت‌های خاص نیز که نیاز به نگاشت دقیق خواص باشد به اینصورت عمل خواهیم کرد:
public class PersonViewModel : IHaveCustomMapping
{
      public string Name { get; set; }
      // دیگر پراپرتی‌ها
     
      public void CreateMappings(IConfiguration configuration)
      {
             configuration.CreateMap<ApplicationUser, PersonViewModel>()
                   .ForMember(m => m.Name, opt => 
                         opt.MapFrom(u => u.ApplicationUser.UserName));
             // دیگر نگاشت‌ها
      }
}
خوب، در نهایت با استفاده از امکانات LINQ و Reflection کار پردازش تنظیمات نگاشت‌های هر View Model و خودکارسازی فرآیند نگاشت را انجام خواهیم داد. اینکار را می‌توانیم درون یک کلاس با نام AutoMapperConfig و با پیاده‌سازی اینترفیس IRunInit انجام دهیم:
public void Execute() 
{
      var types = Assembly.GetExecutingAssembly().GetExportedTypes();

      LoadStandardMappings(types);

      LoadCustomMappings(types);
}
در داخل متد Execute دو متد به نام‌های LoadStandardMappings و LoadCustomMapping را فراخوانی کرده‌ایم. متد اول برای پردازش حالتی است که اینترفیس IMapFrom را پیاده‌سازی کرده باشیم و متد دوم نیز برای حالتی است که اینترفیس IHaveCustomMappings را پیاده‌سازی کرده باشیم.

متد LoadStandardMappings
:
private static void LoadStandardMappings(IEnumerable <Type> types) 
{
     var maps = (from t in types
                      from i in t.GetInterfaces()
                      where i.IsGenericType && i.GetGenericTypeDefinition() == typeof(IMapFrom< >)  && !t.IsAbstract && !t.IsInterface
                      select new {
                               Source = i.GetGenericArguments()[0],
                               Destination = t
                      }).ToArray();

      foreach(var map in maps) 
      {
               Mapper.CreateMap(map.Source, map.Destination);
      }
}
توضیح کدهای فوق:
  1. ابتدا تمامی typeهای تعریف شده در پروژه به متد فوق پاس داده خواهند شد. 
  2. برای هر type تمامی اینترفیس‌هایی که توسط این type پیاده‌سازی شده باشند را دریافت خواهیم کرد.
  3. سپس هر type که اینترفیس IMapFrom را پیاده‌سازی کرده باشد را پردازش می‌کنیم.
  4. سپس از نوع‌های Abstract و Interface صرفنظر خواهیم کرد.
  5. انواع مبدا و مقصد را برای AutoMapper فراهم خواهیم کرد.
  6. در نهایت AutoMapper براساس آنها نگاشت را ایجاد خواهد کرد. 

 متد LoadCustomMapping:
private static void LoadCustomMappings(IEnumerable <Type> types) 
{
     var maps = (from t in types
                      from i in t.GetInterfaces()
                      where typeof(IHaveCustomMappings).IsAssignableFrom(t) && !t.IsAbstract && !t.IsInterface
                      select(IHaveCustomMappings) Activator.CreateInstance(t)).ToArray();

     foreach(var map in maps) 
     {
               map.CreateMappings(Mapper.Configuration);
     }
}

توضیح کدهای فوق:
این متد نیز همانند متد قبلی، تمامی typeها را پردازش خواهد کرد. با این تفاوت که مواردی که اینترفیس IHaveCustomMappings را پیاده‌سازی کرده باشند، دریافت کرده و در نهایت متد CreateMappings آنها را فراخوانی خواهیم کرد.
اکنون کدهای نگاشت برنامه از اصول  Open and Closed  پیروی می‌کنند. در نتیجه می‌توانیم نگاشت‌های جدید را به سادگی و با ایجاد View Model ها تعریف کنیم.
مطالب
Minimal API's در دات نت 6 - قسمت پنجم - پیاده سازی الگوی CQRS
تا قسمت قبل موفق شدیم فایل Program.cs برنامه‌ی Minimal API's را خلوت کنیم و همچنین زیرساختی را برای توسعه‌ی مبتنی بر ویژگی‌ها، ارائه دهیم. اما ... هنوز endpoints ما چنین شکلی را دارند:
        endpoints.MapGet("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx) =>
        {
            var authors = await ctx.Authors.ToListAsync();
            return authors;
        });

        endpoints.MapPost("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx, AuthorDto authorDto) =>
        {
            var author = new Author();
            author.FirstName = authorDto.FirstName;
            author.LastName = authorDto.LastName;
            author.Bio = authorDto.Bio;
            author.DateOfBirth = authorDto.DateOfBirth;

            ctx.Authors.Add(author);
            await ctx.SaveChangesAsync();

            return author;
        });
 و یک چنین رویه‌ای جهت کار مستقیم با DbContext در اکشن متدهای MVC هیچگاه توصیه نمی‌شود. برای مثال به طور معمول، عملیاتی که در بدنه‌ی Lambda expressions فوق انجام شده، عموما به Repositories و Services محول شده و در نهایت از سرویس‌ها، در اکشن متدها استفاده می‌شود. در معماری جاری که در پیش گرفته‌ایم، دو لایه‌ی Repositories و Services حذف شده‌اند و دیگر خبری از آن‌ها نیست. در اینجا کار سرویس‌ها و مخازن، به هندلرهای معماری CQRS واگذار خواهند شد. هر هندلر نیز متکی به خود است و مستقل از سایر هندلرها طراحی می‌شود و این‌ها صرفا بر اساس نیازهای ویژگی جاری توسعه خواهند یافت و دقیقا در همان پوشه‌ی ویژگی مورد بررسی نیز قرار می‌گیرند؛ و نه پراکنده در لایه‌ای و یا پروژه‌ای دیگر. به این ترتیب درک یک ویژگی متکی به خود برنامه، ساده‌تر شده و در طول زمان، نگهداری و توسعه‌ی آن نیز ساده‌تر خواهد شد. مشکل داشتن سرویس‌هایی بزرگ که در معماری‌های متداول وجود دارند، استفاده‌ی از متدهای آن‌ها در چندین اکشن متد و چندین کنترلر مختلف است و اگر یکی از متدهای این سرویس بزرگ ما تغییر کند، بر روی چندین کنترلر تاثیر می‌گذارد که ممکن است سبب از کار افتادگی بعضی از آن‌ها شود؛ اما در اینجا هرکاری که انجام می‌شود و هر هندلری که توسعه می‌یابد، فقط مختص به یک کار و یک ویژگی مشخص است.


ایجاد Command و هندلر مخصوص ایجاد یک نویسنده‌ی جدید


در الگوی CQRS، یک دستور، کاری را بر روی بانک اطلاعاتی انجام می‌دهد. برای مثال در اینجا قرار است نویسنده‌ای را ثبت کند. در ادامه می‌خواهیم بدنه‌ی endpoints.MapPost فوق را با الگوی CQRS انطباق دهیم. به همین جهت به یک Command نیاز داریم:
using MediatR;
using MinimalBlog.Domain.Model;

namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class CreateAuthorCommand : IRequest<Author>
{
    public AuthorDto AuthorDto { get; set; } = default!;
}
اینترفیس IRequest کتابخانه‌ی MediatR که در انتهای قسمت قبل به پروژه اضافه شد، چنین امضایی را دارد:
public interface IRequest<out TResponse> : IBaseRequest
یعنی <IRequest<Author به این معنا است که قرار است «خروجی» این عملیات، یک Author باشد و CreateAuthorCommand می‌تواند شامل تمام خواصی باشد که در جهت برآورده کردن این دستور مورد نیاز هستند؛ برای مثال کل اطلاعات شیء AuthorDto در اینجا.

سپس نیاز به یک هندلر است تا دستور رسیده را پردازش کند:
namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class CreateAuthorCommandHandler : IRequestHandler<CreateAuthorCommand, Author>
{
    private readonly MinimalBlogDbContext _context;
    private readonly IMapper _mapper;

    public CreateAuthorCommandHandler(MinimalBlogDbContext context, IMapper mapper)
    {
        _context = context ?? throw new ArgumentNullException(nameof(context));
        _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
    }

    public async Task<Author> Handle(CreateAuthorCommand request, CancellationToken cancellationToken)
    {
        if (request == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(request));
        }

        var toAdd = _mapper.Map<Author>(request.AuthorDto);
        _context.Authors.Add(toAdd);
        await _context.SaveChangesAsync(cancellationToken);
        return toAdd;
    }
}
اینترفیس IRequestHandler چنین امضایی را دارد:
public interface IRequestHandler<in TRequest, TResponse> where TRequest : IRequest<TResponse>
که اولین آرگومان جنریک آن، همان Command ای است که قرار است پردازش کند و خروجی آن، اطلاعاتی است که قرار است بازگشت دهد. یعنی متد Handle فوق، قرار است عملیات endpoints.MapPost را پیاده سازی کند و در اینجا با استفاده از AutoMapper، انتساب‌های آن حذف و ساده شده‌اند و مابقی آن، با بدنه‌ی lambda expression مربوط به endpoints.MapPost، یکی است. این هندلر، معادل یک یا چند متد از متدهای یک سرویس بزرگ است که در اینجا به صورت اختصاصی جهت پردازش فرمانی در کنار هم قرار می‌گیرند و متکی به خود هستند.

پس از این تغییرات، بدنه‌ی lambda expression مربوط به endpoints.MapPost به صورت زیر تغییر کرده و ساده می‌شود:
endpoints.MapPost("/api/authors", async (IMediator mediator, AuthorDto authorDto) =>
{
     var command = new CreateAuthorCommand { AuthorDto = authorDto };
     var author = await mediator.Send(command);
     return author;
});
در اینجا تزریق وابستگی IMediator را مشاهده می‌کنید. با فراخوانی متد Send آن، شیء‌ای به هندلر متناظری ارسال شده، پردازش می‌شود و در نهایت شیءای را بازگشت خواهد داد. برای مثال در اینجا شیء Dto یک نویسنده به هندلر CreateAuthorCommandHandler ارسال و تبدیل به شیءای از نوع Author مربوط به دومین برنامه شده، سپس در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شود و در نهایت این نویسنده که اکنون به همراه یک Id نیز هست، بازگشت داده می‌شود. بنابراین هر هندلر یک object in و یک object out دارد که به عنوان آرگومان‌های جنریک IRequestHandler تعریف می‌شوند.



نکته 1: await داخل بدنه‌ی lambda expression مربوط به endpoints را فراموش نکنید. تمام متدهای IMediator از نوع aysnc هستند؛ هرچند روش نامگذاری SendAsync را رعایت نکرده‌اند و اگر این await فراموش شود، مشاهده خواهید کرد که برنامه در حین فراخوانی endpoints در مرورگر، در حالت هنگ و صبر کردن نامحدود قرار می‌گیرد، بدون اینکه کاری را انجام دهد و یا حتی استثنایی را صادر کند.


نکته 2: در پیاده سازی هندلر، استفاده از cancellationToken را نیز مشاهده می‌کنید. تقریبا تمام متدهای async مربوط به EF-Core به همراه پارامتری جهت دریافت cancellationToken هم هستند. اگر کاربری قصد لغو یک درخواست طولانی را داشته باشد و بر روی دکمه‌ی stop مرورگر کلیک کند و یا حتی صفحه را چندین بار ریفرش کند، این به معنای abort درخواست(های) رسیده‌است. وجود این cancellationTokenها، بار سرور را کاهش داده و عملیات در حال اجرای سمت سرور را در یک چنین حالت‌هایی متوقف می‌کند.
البته هندلری که در اینجا تعریف شده، این cancellationToken را باید از mediator دریافت کند که در کدهای endpoint فوق، چنین نیست. برای رفع این مشکل باید به صورت زیر عمل کرد:
endpoints.MapGet("/api/authors", async (IMediator mediator, CancellationToken ct) =>
        {
            var request = new GetAllAuthorsQuery();
            var authors = await mediator.Send(request, ct);
            return authors;
        });
این مورد را می‌توان به صورت یک best practice، به تمام endpoints اضافه کرد.


نکته 3: هندلرها عموما چیزی را بازگشت نمی‌دهند؛ صرف نظر از هندلر فوق که نیاز بوده تا Id شیء ذخیره شده را بازگشت دهد، عموما به همراه هیچ خروجی نیستند. به همین جهت در حین تعریف آن‌ها فقط کافی است در آرگومان‌های جنریک آن‌ها، نوع خروجی را ذکر نکنیم:
public class Handler : IRequestHandler<Command>
در یک چنین حالتی، امضای IRequestHandler به صورت خودکار به همراه خروجی از نوع Unit خواهد بود:
public interface IRequestHandler<in TRequest> : IRequestHandler<TRequest, Unit> where TRequest : IRequest<Unit>
که این Unit معادل Void در کتابخانه‌ی mediator است و به نحو زیر در هندلرها مدیریت می‌شود:
public async Task<Unit> Handle(Command request, CancellationToken cancellationToken)
{
   // ...
   return Unit.Value;
}
در یک چنین حالتی، تعریف یک Command نیز بر اساس اینترفیس IRequest انجام می‌شود:
public class Command : IRequest


ایجاد Query و هندلر مخصوص بازگشت لیست نویسنده‌‌ها

در الگوی CQRS، یک کوئری قرار است اطلاعاتی را بازگشت دهد و ... وضعیت بانک اطلاعاتی را تغییر نمی‌دهد. بنابراین در اینجا یک IRequest که قرار است لیستی از نویسندگان را بازگشت دهد، تعریف می‌کنیم. بدنه‌ی آن هم می‌تواند خالی باشد و یا به همراه خواصی مانند اطلاعات صفحه بندی و یا مرتب سازی گزارشگیری رسیده‌ی از درخواست:
using MediatR;
using MinimalBlog.Domain.Model;

namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class GetAllAuthorsQuery : IRequest<List<Author>>
{
}
سپس نیاز به یک هندلر است تا درخواست رسیده را پردازش کند. این هندلر، کوئری فوق را دریافت کرده و لیست کاربران را بازگشت می‌دهد:
namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors;

public class GetAllAuthorsHandler : IRequestHandler<GetAllAuthorsQuery, List<Author>>
{
    private readonly MinimalBlogDbContext _context;

    public GetAllAuthorsHandler(MinimalBlogDbContext context)
    {
        _context = context ?? throw new ArgumentNullException(nameof(context));
    }

    public Task<List<Author>> Handle(GetAllAuthorsQuery request, CancellationToken cancellationToken)
    {
        return _context.Authors.ToListAsync(cancellationToken);
    }
}
پس از این تغییرات، بدنه‌ی lambda expression مربوط به endpoints.MapGet به صورت زیر تغییر کرده و ساده می‌شود:
endpoints.MapGet("/api/authors", async (IMediator mediator) =>
{
   var request = new GetAllAuthorsQuery();
   var authors = await mediator.Send(request);
   return authors;
});
مزیت استفاده‌ی از الگوی CQRS، تنها به حذف لایه‌ی سرویس و رسیدن به ویژگی‌هایی مستقل و متکی به خود، منحصر نیست. با استفاده از این الگو می‌توان مقیاس پذیری برنامه را نیز افزایش داد. برای مثال یک بانک اطلاعاتی بهینه سازی شده را صرفا برای کوئری‌ها، درنظر گرفت و بانک اطلاعاتی دیگری را تنها برای اعمال Write که Commands بر روی آن اجرا می‌شوند و در اینجا تنها نیاز به همگام سازی اطلاعات بانک اطلاعاتی Write، با بانک اطلاعاتی Read است که در بسیاری از اوقات پرکارتر از بانک‌های اطلاعاتی دیگر است:


و یا حتی معماری CQRS با معماری Event store نیز قابل ترکیب است:


در اینجا بجای استفاده از بانک اطلاعاتی Write، از یک Event store استفاده می‌شود. کار event store، دریافت رویدادهای write است و سپس باز پخش آن‌ها به بانک اطلاعاتی Read؛ تا کار همگام سازی به این نحو صورت گیرد.


روشی برای نظم دادن به نحوه‌ی تعریف کلاس‌های الگوی CQRS

تا اینجا برای مثال کلاسCreateAuthorCommand  را در یک فایل مجزا و سپس هندلر آن‌را به نام CreateAuthorCommandHandler در یک فایل دیگر تعریف کردیم. می‌توان جهت بالابردن خوانایی برنامه، کاهش رفت و برگشت‌ها برای یافتن کلاس‌های مرتبط و همچنین سهولت یافتن هندلرهای مرتبط با هر متد mediator.Send، از روش زیر نیز استفاده کرد:
public static class CreateAuthor
{
    public class Command : IRequest<AuthorGetDto>
    {
        // ...
    }

    public class Handler : IRequestHandler<Command, AuthorGetDto>
    {
       // ...
    }
}
در اینجا از nested classes استفاده شده‌است. ابتدا نام اصلی Command و یا کوئری ذکر می‌شود؛ که نام کلاس دربرگیرنده‌ی اصلی را تشکیل می‌دهد. سپس دو کلاس بعدی فقط Command و Handler نام می‌گیرند و نه هیچ نام دیگری. به این ترتیب به یکسری نام یک دست در کل پروژه خواهیم رسید. زمانیکه قرار است mediator.Send فراخوانی شود، اینبار چنین شکلی را پیدا می‌کند که مزیت آن، سهولت یافتن هندلر مرتبط، فقط با پیگیری کلاس اصلی CreateAuthor است:
var command = new CreateAuthor.Command { AuthorDto = authorDto };
var author = await mediator.Send(command, ct);

در مورد کوئری‌ها هم می‌توان به قالب مشابهی رسید که در اینجا هم کوئری و هندلر آن، ذیل نام اصلی مدنظر قرار می‌گیرند:
public static class GetAllAuthors
{
    public class Query : IRequest<List<AuthorGetDto>>
    {
       //...
    }

    public class Handler : IRequestHandler<Query, List<AuthorGetDto>>
    {
       //...
    }
}
و اگر کدهای نهایی این سری را که از قسمت اول قابل دریافت است بررسی کنید، از همین ساختار یکدست، برای تعاریف دستورات و کوئری‌ها استفاده شده‌است.
مطالب
Vue Lifecycle hooks
هر وهله از Vue از یک‌سری مراحل یا (initialization steps) عبور خواهد کرد به عنوان مثال مراحلی از قبیل کامپایل شدن تمپلیت، mount شدن وهله به DOM و یا بروزرسانی DOM زمانیکه داده‌ها تغییر پیدا می‌کنند و ... در حین طی کردن این مسیر یکسری توابع ویژه با نام lifecycle hooks فراخوانی خواهند شد. بنابراین درون این توابع می‌توانیم در هر مرحله کدهای موردنیازمان را قرار دهیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید این چرخه حیات با وهله‌سازی شیء Vue شروع می‌شود. در این مرحله اولین تابع یعنی beforeCreate فراخوانی می‌شود. در این مرحله کار مقداردهی اولیه (initialization) ایونت‌های پاس داده شده به Vue instance انجام خواهد گرفت. در مرحله بعد تابع created فراخوانی و در ادامه تمپلیت (اگر تعیین شده باشد) کامپایل و بعد از آن تابع beforeMount فراخوانی خواهد شد. این تابع دقیقاً قبل از اینکه تمپلیت به DOM اضافه شود فراخوانی می‌شود. در این‌حالت المنت تعیین شده در قسمت el با محتوای تمپلیت مقداردهی می‌شود. البته تا اینجا هنوز خروجی به DOM اضافه نشده است؛ تنها اعمال بایندینگ، string interpolation بر روی تمپلیت صورت خواهند گرفت تا خروجی به صورت یک HTML آماده تحویل به مرحله بعد گردد. در ادامه خروجی تهیه شده به DOM اضافه (mount) خواهد شد. در این مرحله اگر دیتایی تغییر کند، تابع beforeUpdate فراخوانی خواهد شد. بعد از اینکه تغییری توسط Vue مشاهده شد، تابع updated فراخوانی خواهد شد. در نهایت توابع beforeDestroyed و destroyed را داریم. درون این توابع فرصت آزادسازی منابع استفاده شده را خواهیم داشت. 
به عنوان مثال بعد از اینکه یک وهله از Vue ایجاد شد، تابعی با نام created فراخوانی خواهد شد: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            a: 1
        };
    },
    created: function () {
        // `this` points to the vm instance
        console.log('a is: ' + this.a)
    }
});

در حالت کلی می‌توانیم hookها را به چهار دسته‌بندی زیر تقسیم کنیم:
(Creation (Initialization
این نوع hook در واقع اولین توابعی هستند که درون یک کامپوننت فراخوانی خواهند شد. در اینجا می‌توانیم قبل از اینکه کامپوننت به DOM اضافه شود، اکشن مورد نیازمان را قرار دهیم. باید دقت داشته باشید که درون این توابع، به target element (همان المنت‌ی که وهله‌ی Vue به آن متصل خواهد شد) و همچنین DOM دسترسی ندارید و مقادیر آن‌ها در این فاز، undefined خواهند بود: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan'
        };
    },
    beforeCreate: function () {
        console.log('name is: ' + this.name);
        console.log(`We don't have access to target element at this point: ${this.$el}`);
    },
    created: function () {
        // `this` points to the vm instance
        console.log('name is: ' + this.name);
        console.log(`We don't have access to target element at this point: ${this.$el}`);
    }
});

(Mounting (DOM Insertion
در این مرحله می‌توانیم بلافاصله قبل و بعد از اولین رندر، به کامپوننت دسترسی داشته باشیم. می‌توانیم از این hookها برای تغییر کامپوننت، به محض رندر شدن استفاده کنیم. بنابراین در این فاز به target element نیز دسترسی خواهیم داشت: 
beforeMount: function () {
    console.log(`this.$el doesn't exist yet, but it will soon!`);
},
mounted: function () {
    console.log(this.$el);
}

(Updating (Diff & Re-render
این توابع هنگامیکه داده‌های تعریف شده در قسمت data تغییر پیدا کنند، فراخوانی خواهند شد. یعنی دقیقاً قبل از اینکه DOM به‌روزرسانی شود، فراخوانی خواهند شد. در مثال زیر به محض ایجاد شدن وهله‌ی Vue، یک تایمر ایجاد شده است. این تایمر هر ثانیه یکبار مقدار دیتای counter را یک واحد افزایش خواهد داد. در حالت عادی اگر دیتایی درون DOM استفاده نشده باشد، درون کنسول خروجی را دریافت نخواهید کرد. در نتیجه این توابع تنها در صورتیکه از دیتا درون DOM استفاده شده باشد، فراخوانی خواهند شد: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan',
            counter: 0
        };
    },
    created: function () {
        setInterval(() => {
            this.counter++
        }, 1000)
    },
    beforeUpdate: function () {
        console.log(this.counter); // Logs the counter value every second, before the DOM updates.
    },
    updated: function () {
        console.log(`new value: ${this.counter}`);
    }
});

(Destruction (Teardown
این توابع، قبل و بعد از تخریب شدن (حذف شدن از DOM) کامپوننت فراخوانی خواهند شد:
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan',
            counter: 0
        };
    },
    beforeDestroy: function () {
        
    },
    destroyed() {
        console.log(this) // There's practically nothing here!
    }
});
 
 
Vue.js چگونه تغییرات داده‌ها را متوجه خواهد شد؟
شاید تصور کنید که Vue.js به صورت مداوم تغییرات را مشاهده کرده و در صورت وجود تغییری بر روی دیتا، این تغییرات را مستقیماً به DOM اعمال خواهد کرد. هر پراپرتی دارای یک watcher است؛ یعنی وقتی یک شیء را به سازنده Vue ارسال می‌کنیم، یک watcher برای تمامی پراپرتی‌های تعریف شده، درون پراپرتی data ایجاد خواهد کرد. این watcher در واقع مسئول کنترل تغییرات پراپرتی‌ها می‌باشد و اگر تغییری صورت بگیرد، آن را به DOM اعمال خواهد کرد. اما نکته اینجاست که این تغییرات بلافاصه بر روی DOM اعمال نخواهند شد؛ زیرا از لحاظ کارآیی، اینکار بهینه نیست. فرض کنید یک پراپرتی با نام message درون قسمت data داریم که مقدار آن Hello است. اکنون همین مقدار توسط UI مجدداً به Hello ست خواهد شد. در این‌حالت اعمال تغییرات نباید به DOM منعکس شود، زیرا مقدار message به همان مقدار قبلی تنظیم شده است. در عوض Vue.js از مفهومی با نام Virtual DOM استفاده می‌کند که در واقع یک کپی از DOM اصلی است؛ با این تفاوت که دسترسی به آن خیلی سریعتر از DOM اصلی می‌باشد. بنابراین Vue.js تغییرات صورت گرفته را مستقیماً به Virtual DOM اعمال می‌کند. در نهایت آن را با DOM اصلی مقایسه خواهد کرد و در صورت وجود تغییر، آن را با DOM اصلی ادغام خواهد کرد. 
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API
ارتقاء به ASP.NET Core 7x

تغییر غیرسازگاری با نگارش‌های قبلی، در ASP.NET Core 7x رخ خواهد که در آن ویژگی [FromServices] که در مطلب جاری بحث شد، پیش‌فرض شده‌است؛ یعنی حتی اگر آن‌را ذکر هم نکردید، مهم نیست و به صورت پیش‌فرض در بین سرویس‌های ثبت شده نیز به دنبال پارامتر اکشن متد مدنظر شما می‌گردد:
Services.AddScoped<SomeCustomType>();

[Route("[controller]")]
[ApiController]
public class MyController : ControllerBase
{
    // Binding from the services
    [HttpPost]
    public ActionResult Post(SomeCustomType service) => Ok();
}
در این مثال، نوع SomeCustomType به صورت یک سرویس، در ابتدای برنامه ثبت شده‌است و همانطور که مشاهده می‌کنید، بدون نیاز به ذکر صریح ویژگی [FromServices]، در اکشن متد Post، مورد استفاده قرار گرفته‌است.
اگر علاقمند به استفاده‌ی از این حالت پیش‌فرض نیستند، روش غیرفعال کردن آن به صورت زیر است:
services.Configure<ApiBehaviorOptions>(options =>
{
     options.DisableImplicitFromServicesParameters = true;
});
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت یازدهم - کار با فرم‌ها - قسمت دوم
در قسمت قبل، فر‌مهای template driven را بررسی کردیم. همانطور که مشاهده کردید، این نوع فرم‌ها، قابلیت‌های اعتبارسنجی پیشرفته‌ای را به همراه ندارند. برای فرم‌هایی که نیاز به اعتبارسنجی‌های سفارشی دارند، فرم‌های model driven پیشنهاد می‌شوند که در این قسمت بررسی خواهند شد.


طراحی فرم ثبت نام کاربران در سایت با روش model driven

در این قسمت قصد داریم فرم ثبت نام کاربران را به همراه اعتبارسنجی‌های پیشرفته‌ای پیاده سازی کنیم. به همین منظور، ابتدا پوشه‌ی جدید App\users را به مثال سری جاری اضافه کنید و سپس سه فایل user.ts، signup-form.component.ts و signup-form.component.html را به آن اضافه نمائید.
فایل user.ts بیانگر مدل کاربران سایت است؛ با این محتوا:
export interface IUser {
    id: number;
    name: string;
    email: string;
    password: string;
}

قالب فرم یا signup-form.component.html، در حالت ابتدایی آن چنین شکل استانداردی را خواهد داشت و فاقد اعتبارسنجی خاصی است:
<form>
    <div class="form-group">
        <label form="name">Username</label>
        <input id="name" type="text" class="form-control" />
    </div>
    <div class="form-group">
        <label form="email">Email</label>
        <input id="email" type="text" class="form-control" />
    </div>
    <div class="form-group">
        <label form="password">Password</label>
        <input id="password" type="password" class="form-control" />
    </div>
    <button class="btn btn-primary" type="submit">Submit</button>
</form>
اکنون می‌خواهیم این فرم را به یک فرم AngularJS 2.0 ارتقاء دهیم. بنابراین نیاز است اشیاء Control و ControlGroup را ایجاد کنیم و اینبار نمی‌خواهیم AngularJS 2.0 مانند قسمت قبلی، به صورت خودکار (و ضمنی)، این اشیاء را برای ما ایجاد کند. می‌خواهیم آن‌ها را با کدنویسی (به صورت صریح) ایجاد کنیم تا بتوانیم بر روی آن‌ها کنترل بیشتری داشته باشیم.
بنابراین ابتدا کلاس کامپوننت این فرم را در فایل signup-form.component.ts به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Component } from '@angular/core';
import { Control, ControlGroup, Validators } from '@angular/common';
 
@Component({
    selector: 'signup-form',
    templateUrl: 'app/users/signup-form.component.html'
})
export class SignupFormComponent {
    form = new ControlGroup({
        name: new Control('', Validators.required),
        email: new Control('', Validators.required),
        password: new Control('', Validators.required)
    });
 
    onSubmit(): void {
        console.log(this.form.value);
    }
}
و همچنین پیام‌های اعتبارسنجی اولیه را نیز به نحو زیر به فایل signup-form.component.html اضافه می‌کنیم:
<form [ngFormModel]="form" (ngSubmit)="onSubmit()">
    <div class="form-group">
        <label form="name">Username</label>
        <input id="name" type="text" class="form-control"
               ngControl="name"/>
        <label class="text-danger" *ngIf="!form.controls['name'].valid">
            Username is required.
        </label>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label form="email">Email</label>
        <input id="email" type="text" class="form-control"
               ngControl="email" #email="ngForm"/>
        <label class="text-danger" *ngIf="email.touched && !email.valid">
            Email is required.
        </label>
    </div>
    <div class="form-group">
        <label form="password">Password</label>
        <input id="password" type="password" class="form-control"
               ngControl="password" #password="ngForm"/>
        <label class="text-danger" *ngIf="password.touched && !password.valid">
            Password is required.
        </label>
    </div>
    <button class="btn btn-primary" type="submit">Submit</button>
</form>
توضیحات:
تفاوت مهم این فرم و اعتبارسنجی‌هایش با قسمت قبل، در ایجاد اشیاء Control و ControlGroup به صورت صریح است:
form = new ControlGroup({
    name: new Control('', Validators.required),
    email: new Control('', Validators.required),
    password: new Control('', Validators.required)
});
کلا‌س‌های Control، ControlGroup و Validators در ماژول angular/common@ تعریف شده‌اند. بنابراین import متناظری نیز به ابتدای فایل اضافه شده‌است:
 import { Control, ControlGroup, Validators } from '@angular/common';

یک نکته
اگر محل قرارگیری کلاسی را فراموش کردید، آن‌را در مستندات AngularJS 2.0 ذیل قسمت API Review جستجو کنید. نتیجه‌ی جستجو، به همراه نام ماژول کلاس‌ها نیز می‌باشد.


خاصیت عمومی form که با new ControlGroup تعریف شده‌است، حاوی تعاریف صریح کنترل‌های موجود در فرم خواهد بود. در اینجا سازنده‌ی ControlGroup، یک شیء را می‌پذیرد که کلیدهای آن، همان نام کنترل‌های تعریف شده‌ی در قالب فرم و مقدار هر کدام، یک Control جدید است که پارامتر اول آن یک مقدار پیش فرض و پارامتر دوم، اعتبارسنجی مرتبطی را تعریف می‌کند (این اعتبارسنجی معرفی شده، یک متد استاتیک در کلاس توکار Validators است).
بنابراین چون سه المان ورودی، در فرم جاری تعریف شده‌اند، سه کلید جدید هم نام نیز در پارامتر ورودی ControlGroup ذکر گردیده‌اند.

اکنون که خاصیت عمومی form، در کلاس کامپوننت فوق تعریف شد، آن‌را در قالب فرم، به ngFormModel بایند می‌کنیم:
<form [ngFormModel]="form" (ngSubmit)="onSubmit()">
به این ترتیب به AngularJS 2.0 اعلام می‌کنیم که ControlGroup و Controlهای آن‌را به صورت صریح ایجاد کرده‌ایم و بجای وهله‌‌های پیش فرض خود، از خاصیت عمومی form کلاس کامپوننت، این مقادیر را تامین کن.
مراحل بعد آن، با مراحلی که در قسمت قبل بررسی کردیم، تفاوتی ندارند:
الف) در اینجا به هر المان موجود، یک ngControl نسبت داده شده‌است تا هر المان را تبدیل به یک کنترل AngularJS2 2.0 کند.
ب) به هر المان، یک متغیر محلی شروع شده با # نسبت داده شده‌است تا با اتصال آن به ngForm بتوان به ngControl تعریف شده دسترسی پیدا کرد.
البته اکنون می‌توان از خاصیت form متصل به ngFormModel نیز بجای تعریف این متغیر محلی، به نحو ذیل استفاده کرد:
 <label class="text-danger" *ngIf="!form.controls['name'].valid">
ج) از این متغیر محلی جهت نمایش یا عدم نمایش پیام‌های خطای اعتبارسنجی، در ngIfهای تعریف شده، استفاده شده‌است.
د) و در آخر متد onSumbit موجود در کلاس کامپوننت را به رخداد ngSubmit متصل کرده‌ایم. همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار دیگر پارامتری را به آن ارسال نکرده‌ایم. از این جهت که خاصیت form موجود در سطح کلاس، اطلاعات کاملی را از اشیاء موجود در آن دارد و در متد onSubmit کلاس، به آن دسترسی داریم.
    onSubmit(): void {
        console.log(this.form.value);
    }
this.form.value حاوی یک شیء است که تمام مقادیر پر شده‌ی فرم را به همراه دارد.

بنابراین تا اینجا تنها تفاوت فرم جدید تعریف شده با قسمت قبل، تعریف صریح ControlGroup و کنتر‌ل‌های آن در کلاس کامپوننت و اتصال آن به ngFormModel است. به این نوع فرم‌ها، فرم‌های model driven هم می‌گویند.


نمایش فرم افزودن کاربران توسط سیستم Routing

با نحوه‌ی تعریف مسیریابی‌ها در قسمت نهم آشنا شدیم. برای نمایش فرم افزودن کاربران، می‌توان تغییرات ذیل را به فایل app.component.ts اعمال کرد:
//same as before...
import { SignupFormComponent } from './users/signup-form.component';
 
@Component({
    //same as before…
    template: `
                //same as before…                    
                <li><a [routerLink]="['AddUser']">Add User</a></li>
               //same as before…
    `,
    //same as before…
})
@RouteConfig([
    //same as before…    
    { path: '/adduser', name: 'AddUser', component: SignupFormComponent }
])
//same as before...
ابتدا به RouteConfig، مسیریابی کامپوننت فرم افزودن کاربران، اضافه شده‌است. سپس ماژول این کلاس در ابتدای فایل import شده و در آخر routerLink آن به قالب سایت و منوی بالای سایت اضافه شده‌است.


معرفی کلاس FormBuilder

روش دیگری نیز برای ساخت ControlGroup و کنترل‌های آن با استفاده از کلاس و سرویس فرم ساز توکار AngularJS 2.0 وجود دارد:
import { Control, ControlGroup, Validators, FormBuilder } from '@angular/common';

form: ControlGroup;
 
constructor(formBuilder: FormBuilder) {
    this.form = formBuilder.group({
        name: ['', Validators.required],
        email: ['', Validators.required],
        password: ['', Validators.required]
    });
}
کلاس و سرویس FormBuilder نیز در ماژول angular/common@ قرار دارد. برای استفاده‌ی از آن، آن‌را در سازنده‌ی کلاس تزریق کرده و سپس از متد group آن استفاده می‌کنیم. نحوه‌ی تعریف کلی اعضای آن با اعضای ControlGroup یکی است؛ با این تفاوت که اینبار بجای ذکر new Control، یک آرایه تعریف می‌شود که دقیقا اعضای آن، همان پارامترهای شیء کنترل هستند. این روش در کل خلاصه‌تر است و در آن تعریف چندین گروه مختلف، ساده‌تر می‌باشد. همچنین با روش تزریق وابستگی‌های بکار رفته‌ی در این فریم ورک نیز سازگاری بیشتری دارد.


پیاده سازی اعتبارسنجی سفارشی

فرض کنید می‌خواهیم ورود نام کاربر‌های دارای فاصله را غیر معتبر اعلام کنیم. برای این منظور فایل جدید usernameValidators.ts را به پوشه‌ی app\users اضافه کنید؛ با این محتوا:
import { Control } from '@angular/common';
 
export class UsernameValidators {
    static cannotContainSpace(control: Control) {
        if (control.value.indexOf(' ') >= 0) {
            return { cannotContainSpace: true };
        }
        return null;
    }
}
کلاس UsernameValidators می‌تواند شامل تمام اعتبارسنجی‌های سفارشی خاصیت نام کاربری باشد. به همین جهت نام آن جمع است و به s ختم شد‌ه‌است.
هر متد پیاده سازی کننده‌ی یک اعتبار سنجی سفارشی در این کلاس، استاتیک تعریف می‌شود؛ با نام دلخواهی که مدنظر است.
پارامتر ورودی این متدهای استاتیک، یک وهله از شیء کنترل است که توسط آن می‌توان برای مثال به خاصیت value آن دسترسی یافت و بر این اساس منطق اعتبارسنجی خود را پیاده سازی نمود. به همین جهت import آن نیز به ابتدای فایل جاری اضافه شده‌است.
خروجی این متد دو حالت دارد:
الف) اگر null باشد، یعنی اعتبارسنجی موفقیت آمیز بوده‌است.
ب) اگر اعتبارسنجی با شکست مواجه شود، خروجی این متد یک شیء خواهد بود که کلید آن، نام اعتبارسنجی مدنظر است و مقدار این کلید، هر چیزی می‌تواند باشد؛ یک true و یا یک شیء دیگر که اطلاعات بیشتری را در مورد این شکست ارائه دهد.

برای مثال اگر اعتبارسنج توکار required با شکست مواجه شود، یک چنین شی‌ءایی را بازگشت می‌دهد:
 { required:true }
و یا اگر اعتبارسنج minlength باشکست مواجه شود، اطلاعات بیشتری را در قسمت مقدار این کلید بازگشتی، ارائه می‌دهد:
{
  minlength : {
     requiredLength : 3,
     actualLength : 1
  }
}
در کل اینکه چه چیزی را بازگشت دهید، بستگی به طراحی مدنظر شما دارد.

پس از پیاده سازی یک اعتبارسنجی سفارشی، برای استفاده‌ی از آن، ابتدا ماژول آن‌را به ابتدای ماژول signup-form.component.ts اضافه می‌کنیم:
 import { UsernameValidators } from './usernameValidators';
پس از آن، شبیه به افزودن متد استاتیک توکار Validators.required، این متد جدید را به لیست اعتبارسنجی‌های خاصیت name اضافه می‌کنیم. از آنجائیکه پیشتر المان دوم این آرایه مقدار دهی شده‌است، برای ترکیب چندین اعتبارسنجی با هم، از متد Validators.compose که آرایه‌ای از متدهای اعتبارسنجی را قبول می‌کند، کمک خواهیم گرفت:
 name: ['', Validators.compose([Validators.required, UsernameValidators.cannotContainSpace])],

و مرحله‌ی آخر، نمایش یک پیام اعتبارسنجی مناسب و متناظر با متد cannotContainSpace است. برای این منظور فایل signup-form.component.html را گشوده و تغییرات ذیل را اعمال کنید:
<div class="form-group">
    <label form="name">Username</label>
    <input id="name" type="text" class="form-control"
           ngControl="name"
           #name="ngForm" />
    <div *ngIf="name.touched && name.errors">
        <label class="text-danger" *ngIf="name.errors.required">
            Username is required.
        </label>
        <label class="text-danger" *ngIf="name.errors.cannotContainSpace">
            Username can't contain space.
        </label>
    </div>
</div>
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، چون اکنون به یک المان، بیش از یک اعتبارسنجی اعمال شده‌است، استفاده از خاصیت valid، بیش از اندازه عمومی بوده و باید از خاصیت errors استفاده کرد. به همین جهت این دو اعتبارسنجی را در یک div محصور کننده قرار می‌دهیم و در صورت وجود خطایی، خاصیت name.errors، دیگر نال نبوده و دو برچسب قرار گرفته‌ی در آن بر اساس شرط‌های ngIf آن، پردازش خواهند شد.
نام خاصیت بازگشت داده شده‌ی در اعتبارسنجی سفارشی، به عنوان یک خاصیت جدید شیء errors قابل استفاده است؛ مانند name.errors.cannotContainSpace.

به عنوان تمرین ماژول جدید emailValidators.ts را افزوده و سپس اعتبارسنجی سفارشی بررسی معتبر بودن ایمیل وارد شده را تعریف کنید:
import {Control} from '@angular/common';
 
export class EmailValidators {
    static email(control: Control) {
        var regEx = /^(([^<>()\[\]\\.,;:\s@"]+(\.[^<>()\[\]\\.,;:\s@"]+)*)|(".+"))@((\[[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}\.[0-9]{1,3}])|(([a-zA-Z\-0-9]+\.)+[a-zA-Z]{2,}))$/;
        var valid = regEx.test(control.value);
        return valid ? null : { email: true };
    }
}
در ادامه آن‌را به لیست formBuilder.group افزوده و همچنین پیام اعتبارسنجی ویژه‌ای را نیز به قالب فرم اضافه کنید (کدهای کامل آن، در فایل zip انتهای بحث موجود است).


یک نکته

اگر نیاز است از regular expressions مانند مثال فوق استفاده شود، می‌توان از متد توکار Validators.pattern نیز استفاده کرد و نیازی به تعریف یک متد جداگانه برای آن وجود ندارد؛ مگر اینکه نیاز به بازگشت شیء خطای کاملتری با خواص بیشتری وجود داشته باشد.


اعتبارسنجی async یا اعتبارسنجی از راه دور (remote validation)

یک سری از اعتبارسنجی‌ها را در سمت کلاینت می‌توان تکمیل کرد؛ مانند بررسی معتبر بودن فرمت ایمیل وارده. اما تعدادی دیگر، نیاز به اطلاعاتی از سمت سرور دارند. برای مثال آیا نام کاربری در حال ثبت، تکراری است یا خیر؟ این نوع اعتبارسنجی‌ها در رده‌ی async validation قرار می‌گیرند.
سازنده‌ی شیء Control در AngularJS 2.0 که در مثال‌های بالا نیز مورد استفاده قرار گرفت، پارامتر اختیاری سومی را نیز دارد که یک AsyncValidatorFn را قبول می‌کند:
 control(value: Object, validator?: ValidatorFn, asyncValidator?: AsyncValidatorFn) : Control
پیاده سازی async validators، بسیار شبیه به سایر اعتبارسنج‌ها هستند. اما از آنجائیکه نیاز به کار با سرور را دارند، استاتیک تعریف کردن آن‌ها، سبب قطع شدن دسترسی آن‌ها از context کلاس جاری شده و امکان تزریق وابستگی‌ها را از دست خواهیم داد. برای مثال دیگر نمی‌توان به سادگی، سرویس دریافت اطلاعات کاربران را در اینجا تزریق کرد. یک راه حل رفع این مشکل، تعریف همان متد اعتبارسنج در کلاس کامپوننت فرم است:
nameShouldBeUnique(control: Control) {
    let name: string = control.value;
    return new Promise((resolve) => {
        this._userService.isUserNameUnique(<IUser>{ "name": name }).subscribe(
            (result: IResult) => {
                resolve(                    
                    result.result ? null : { 'nameShouldBeUnique': true }
                );
            },
            error => {
                resolve(null);
            }
        );
    });
}
و سپس فراخوانی آن به صورت ذیل، به عنوان سومین عنصر آرایه‌ی تعریف شده:
this.form = _formBuilder.group({
    name: ['', Validators.compose([
        Validators.required,
        UsernameValidators.cannotContainSpace
    ]),
        (control: Control) => this.nameShouldBeUnique(control)],
در اینجا با استفاده از arrow functions، امکان دسترسی به این متد تعریف شده‌ی در سطح کلاس، که استاتیک هم نیست، وجود خواهد داشت. به این ترتیب دیگر context کلاس را از دست نداده‌ایم و اینبار می‌توان به this._userService، که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، بدون مشکلی دسترسی یافت.
امضای متد nameShouldBeUnique تفاوتی با سایر متدهای اعتبارسنج نداشته و پارامتر ورودی آن، همان کنترل است که توسط آن می‌توان به مقدار وارد شده‌ی توسط کاربر دسترسی یافت. اما تفاوت اصلی آن در اینجا است که این متد باید یک شیء Promise را بازگشت دهد. یک Promise، بیانگر نتیجه‌ی یک عملیات async است. در اینجا دو حالت resolve و error را باید پیاده سازی کرد. در حالت error، یعنی عملیات async صورت گرفته با شکست مواجه شده‌است و در حالت resolve، یعنی عملیات تکمیل شده و اکنون می‌خواهیم نتیجه‌ی نهایی را بازگشت دهیم. نتیجه نهایی بازگشت داده شده‌ی در اینجا، همانند سایر validators است و اگر نال باشد، یعنی اعتبارسنجی موفقیت آمیز بوده و اگر یک شیء را بازگشت دهیم، یعنی اعتبارسنجی با شکست مواجه شده‌است.

این Promise، از یک سرویس تعریف شده‌ی در فایل جدید user.service.ts استفاده می‌کند:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Http, Response } from '@angular/http';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import { Headers, RequestOptions } from '@angular/http';
import { IUser } from  './user';
import { IResult } from './result';
 
@Injectable()
export class UserService {
    private _checkUserUrl = '/home/checkUser';
 
    constructor(private _http: Http) { }
 
    private handleError(error: Response) {
        console.error(error);
        return Observable.throw(error.json().error || 'Server error');
    }
 
    isUserNameUnique(user: IUser): Observable<IResult> {
        let headers = new Headers({ 'Content-Type': 'application/json' }); // for ASP.NET MVC
        let options = new RequestOptions({ headers: headers });
 
        return this._http.post(this._checkUserUrl, JSON.stringify(user), options)
            .map((response: Response) => <IResult>response.json())
            .do(data => console.log("User: " + JSON.stringify(data)))
            .catch(this.handleError);
    }
}
با نحوه‌ی تعریف سرویس‌ها و همچنین کار با سرور و دریافت اطلاعات، در قسمت‌های قبلی بیشتر آشنا شدیم. در اینجا یک درخواست get، به آدرس home/checkuser سرور، ارسال می‌شود. سپس نتیجه‌ی آن در قالب اینترفیس IResult بازگشت داده خواهد شد. این اینترفیس را در فایل result.ts به صورت ذیل تعریف کرده‌ایم:
export interface IResult {
    result: boolean;
}

کدهای سمت سرور برنامه که کار بررسی یکتا بودن نام کاربری را انجام می‌دهند، به صورت ذیل در فایل Controllers\HomeController.cs تعریف شده‌اند:
namespace MVC5Angular2.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpPost]
        public ActionResult CheckUser(User user)
        {
            var isUnique = new { result = true };
            if (user.Name?.Equals("Vahid", StringComparison.OrdinalIgnoreCase) ?? false)
            {
                isUnique = new { result = false };
            }
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(isUnique, new JsonSerializerSettings
                {
                    ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
                }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
در اینجا اگر نام کاربری وارد شده مساوی Vahid بود، یک شیء anonymous، مطابق امضای اینترفیس IResult سمت کاربر (همان فایل result.ts عنوان شده) بازگشت داده می‌شود.

بنابراین تا اینجا مسیر سمت سرور home/checkuser تکمیل شده‌است. این مسیر توسط سرویس کاربر صدا زده شده و اگر نام کاربری وارد شده موجود باشد، نتیجه‌ای را مطابق امضای قرارداد IResult سفارشی ما بازگشت می‌دهد.
پس از آن مجددا به فایل signup-form.component.ts مراجعه کرده و سرویس جدید UserService را به سازنده‌ی آن تزریق کرده‌ایم. همچنین قسمت providers این کامپوننت را هم جهت تکمیل اطلاعات تزریق کننده‌ی توکار AngularJS 2.0 مقدار دهی کرده‌ایم. البته همانطور که در مبحث تزریق وابستگی‌ها نیز عنوان شد، اگر این سرویس قرار نیست در کلاس دیگری استفاده شود، نیازی نیست تا آن‌را در بالاترین سطح ممکن و در فایل app.component.ts ثبت و معرفی کرد:
@Component({
    selector: 'signup-form',
    templateUrl: 'app/users/signup-form.component.html',
    providers: [ UserService ]
})
export class SignupFormComponent {
 
    constructor(private _formBuilder: FormBuilder, private _userService: UserService) {
پس از ترزیق وابستگی private _userService: UserService، اکنون این سرویس به سادگی و به حالت متداولی در متد nameShouldBeUnique(control: Control) قابل دسترسی خواهد بود و از آن می‌توان جهت اعتبارسنجی‌های غیرهمزمان استفاده کرد.

اکنون که کدهای فعال سازی اعتبارسنجی از راه دور ما تکمیل شده‌است، به فایل signup-form.component.html مراجعه کرده و پیام مناسبی را نمایش خواهیم داد:
<div *ngIf="name.touched && name.errors">
    <label class="text-danger" *ngIf="name.errors.required">
        Username is required.
    </label>
    <label class="text-danger" *ngIf="name.errors.cannotContainSpace">
        Username can't contain space.
    </label>
    <label class="text-danger" *ngIf="name.errors.nameShouldBeUnique">
        This username is already taken.
    </label>
</div>
در ادامه اگر برنامه را اجرا کنید، با ورود نام کاربری Vahid، یک چنین پیام خطایی، مشاهده خواهد شد:



نمایش پیام loading در حین انجام اعتبارسنجی از راه دور

شاید بد نباشد که در حین انجام عملیات اعتبارسنجی از راه دور و ارسال درخواستی به سرور و بازگشت نتیجه‌ی آن، یک پیام loading را نیز نمایش داد. برای انجام این‌کار نیاز است تغییرات ذیل را به فایل signup-form.component.html اضافه کنیم:
<input id="name" type="text" class="form-control"
       ngControl="name"
       #name="ngForm" />
<div *ngIf="name.control.pending">
    Checking server, Please wait ...
</div>
در اینجا یک div جدید را ذیل المان ورود نام کاربری اضافه کرده‌ایم. همچنین نحوه‌ی نمایش آن‌را با دسترسی به متغیر name# و کنترل منتسب، به آن مدیریت می‌کنیم. اگر عملیات async ایی بر روی این کنترل در حال اجرا باشد، Promise تعریف شده، وضعیت pending را بازگشت می‌دهد. به همین جهت می‌توان از این خاصیت، جهت نمایش دادن یا مخفی کردن عبارت و یا تصویری استفاده کرد.

 
اعتبارسنجی ترکیبی در حین submit یک فرم

فرض کنید می‌خواهید منطقی را که حاصل اعتبارسنجی تمام فیلدهای فرم است (و نه هر کدام به تنهایی)، در حین submit آن اعمال کنید. برای مثال آیا ترکیب نام کاربری و کلمه‌ی عبور شخصی در حین login معتبر است یا خیر؟ در این حالت پس از بررسی‌های لازم در متد onSubmit، می‌توان با استفاده از متد find شیء form، به یکی از کنترل‌های فرم دسترسی یافت و سپس با استفاده از متد setErrors، خطای اعتبارسنجی سفارشی را به آن اضافه کرد:
onSubmit(): void {
    console.log(this.form.value);
 
    this.form.find('name').setErrors({
        invalidData : true
    }); 
}
سپس در سمت قالب این کامپوننت، نحوه‌ی نمایش این اعتبارسنجی سفارشی، همانند قبل است:
<div *ngIf="name.touched && name.errors">
    <label class="text-danger" *ngIf="name.errors.invalidData">
        Check the inputs....
    </label>
</div>


اتصال المان‌های فرم به مدلی جهت ارسال به سرور

اکنون که دسترسی به خاصیت this.form را داریم و این خاصیت توسط [ngFormModel] به تمام اشیاء تعریف شده‌ی در فرم و تغییرات آن‌ها دسترسی دارد، می‌توان از آن برای دسترسی به شیء‌ایی که حاوی مدل فرم است، استفاده کرد. برای نمونه در مثال فوق، خاصیت value آن، چنین خروجی را دارد:
  { name="VahidN", email="email@site.com", password="123"}
بنابراین برای ارسال اطلاعات این فرم به سرور، تنها کافی است این شیء را ارسال کنیم. به همین جهت در فایل user.service.ts، به کلاس سرویس کاربران، متد addUser را اضافه می‌کنیم:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Http, Response } from '@angular/http';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import { Headers, RequestOptions } from '@angular/http';
import { IUser } from  './user';
import { IResult } from './result';
 
@Injectable()
export class UserService {
    private _addUserUrl = '/home/addUser';
 
    constructor(private _http: Http) { }
 
    private handleError(error: Response) {
        console.error(error);
        return Observable.throw(error.json().error || 'Server error');
    }
 
    addUser(user: IUser): Observable<IUser> {
        let headers = new Headers({ 'Content-Type': 'application/json' }); // for ASP.NET MVC
        let options = new RequestOptions({ headers: headers });
 
        return this._http.post(this._addUserUrl, JSON.stringify(user), options)
            .map((response: Response) => <IUser>response.json())
            .do(data => console.log("User: " + JSON.stringify(data)))
            .catch(this.handleError);
    }
}
کدهای سمت سرور آن در فایل Controllers\HomeController.cs نیز چنین شکلی را می‌توانند داشته باشند:
[HttpPost]
public ActionResult AddUser(User user)
{
    user.Id = 1; //todo: save user and get id from db
 
    return new ContentResult
    {
        Content = JsonConvert.SerializeObject(user, new JsonSerializerSettings
        {
            ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
        }),
        ContentType = "application/json",
        ContentEncoding = Encoding.UTF8
    };
}
و پس از آن کدهای متد onSubmit فایل signup-form.component.ts برای ارسال این شیء به صورت ذیل خواهند بود:
onSubmit(): void {
    console.log(this.form.value);
 
    /*this.form.find('name').setErrors({
            invalidData : true
        });*/
 
    this._userService.addUser(<IUser>this.form.value)
        .subscribe((user: IUser) => {
            console.log(`ID: ${user.id}`);
        });
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: (این کدها مطابق نگارش RC 1 هستند)
MVC5Angular2.part11.zip


خلاصه‌ی بحث

برای اینکه بتوان کنترل بیشتری را بر روی المان‌های فرم داشت، ابتدا سرویس FormBuilder را در سازنده‌ی کلاس کامپوننت فرم تزریق می‌کنیم. سپس با استفاده از متد group آن، المان‌های فرم را به صورت کلیدهای شیء پارامتر آن تعریف می‌کنیم. در اینجا می‌توان اعتبارسنجی‌های توکار AngularJS 2.0 را که در کلاس پایه‌ی Validators مانند Validators.required وجود دارند، تعریف کرد. با استفاده از متد compose آن‌ها را ترکیب نمود و یا پارامتر سومی را جهت اعتبارسنجی‌های async اضافه نمود. در این حالت شیء form تعریف شده به صورت [ngFormModel] به قالب فرم متصل می‌شود و از تغییرات آن آگاه خواهد شد.
مطالب
CheckBoxList در ASP.NET MVC

ASP.NET MVC به همراه HtmlHelper توکاری جهت نمایش یک ChekBoxList نیست؛ اما سیستم Model binder آن، این نوع کنترل‌ها را به خوبی پشتیبانی می‌کند. برای مثال، یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک کنترلر Home جدید را نیز به آن اضافه کنید. در ادامه، برای متد Index آن، یک View خالی را ایجاد نمائید. سپس محتوای این View را به نحو زیر تغییر دهید:
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
@using (Html.BeginForm())
{
<input type='checkbox' name='Result' value='value1' />
<input type='checkbox' name='Result' value='value2' />
<input type='checkbox' name='Result' value='value3' />
<input type="submit" value="submit" />
}

و کنترلر Home را نیز مطابق کدهای زیر ویرایش کنید:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication21.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult Index(string[] result)
{
return View();
}
}
}

یک breakpoint را در تابع Index دوم که آرایه‌ای را دریافت می‌کند، قرار دهید. سپس برنامه را اجرا کرده، تعدادی از checkboxها را انتخاب و فرم نمایش داده شده را به سرور ارسال کنید:


بله. همانطور که ملاحظه می‌کنید، تمام عناصر ارسالی انتخاب شده که دارای نامی مشابه بوده‌اند، به یک آرایه قابل بایند هستند و سیستم model binder می‌داند که چگونه باید این اطلاعات را دریافت و پردازش کند.
از این مقدمه می‌توان به عنوان پایه و اساس نوشتن یک HtmlHelper سفارشی CheckBoxList استفاده کرد.
برای این منظور یک پوشه جدید را به نام app_code، به ریشه پروژه اضافه نمائید. سپس یک فایل خالی را به نام Helpers.cshtml نیز به آن اضافه کنید. محتوای این فایل را به نحو زیر تغییر دهید:

@helper CheckBoxList(string name, List<System.Web.Mvc.SelectListItem> items)
{
<div class="checkboxList">
@foreach (var item in items)
{
@item.Text
<input type="checkbox" name="@name"
value="@item.Value"
@if (item.Selected) { <text>checked="checked"</text> }
/>
< br />
}
</div>
}

و برای استفاده از آن، کنترلر Home را مطابق کدهای زیر ویرایش کنید:

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication21.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Tags = new List<SelectListItem>
{
new SelectListItem { Text = "Item1", Value = "Val1", Selected = false },
new SelectListItem { Text = "Item2", Value = "Val2", Selected = false },
new SelectListItem { Text = "Item3", Value = "Val3", Selected = true }
};
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult GetTags(string[] tags)
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult Index(string[] result)
{
return View();
}
}
}

و در این حالت View برنامه به شکل زیر درخواهد آمد:
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
@using (Html.BeginForm())
{

<input type='checkbox' name='Result' value='value1' />
<input type='checkbox' name='Result' value='value2' />
<input type='checkbox' name='Result' value='value3' />
<input type="submit" value="submit" />
}

@using (Html.BeginForm(actionName: "GetTags", controllerName: "Home"))
{
@Helpers.CheckBoxList("Tags", (List<SelectListItem>)ViewBag.Tags)
<input type="submit" value="submit" />
}

با توجه به اینکه کدهای Razor قرار گرفته در پوشه خاص app_code در ریشه سایت، به صورت خودکار در حین اجرای برنامه کامپایل می‌شوند، متد Helpers.CheckBoxList در تمام Viewهای برنامه در دسترس خواهد بود. در این متد، یک نام و لیستی از SelectListItemها دریافت می‌گردد. سپس به صورت خودکار یک CheckboxList را تولید خواهد کرد. برای دریافت مقادیر ارسالی آن به سرور هم باید مطابق متد GetTags تعریف شده در کنترلر Home عمل کرد. در اینجا Value عناصر انتخابی به صورت آرایه‌ای از رشته‌ها در دسترس خواهد بود.

روشی جامع‌تر
در آدرس زیر می‌توانید یک HtmlHelper بسیار جامع را جهت تولید CheckBoxList در ASP.NET MVC بیابید. در همان صفحه روش استفاده از آن، به همراه چندین مثال ارائه شده است:
https://github.com/devnoob/MVC3-Html.CheckBoxList-custom-extension

مطالب
رمزنگاری و رمزگشایی خودکار خواص مدل‌ها در ASP.NET Core
فرض کنید قصد دارید خاصیت Id مدل مورد استفاده‌ی در یک View را رمزنگاری کنید تا در سمت کلاینت به سادگی قابل تغییر نباشد. همچنین این Id زمانیکه به سمت سرور ارسال شد، به صورت خودکار رمزگشایی شود و بدون نیاز به تغییرات خاصی در کدهای متداول اکشن متدها، اطلاعات نهایی آن قابل استفاده باشند. برای این منظور در ASP.NET Core می‌توان یک Action Result رمزنگاری کننده و یک Model binder رمزگشایی کننده را طراحی کرد.


نیاز به علامتگذاری خواصی که باید رمزنگاری شوند

می‌خواهیم خاصیت یا خاصیت‌های مشخصی، از یک مدل را رمزنگاری شده به سمت کلاینت ارسال کنیم. به همین جهت ویژگی خالی زیر را به پروژه اضافه می‌کنیم تا از آن تنها جهت علامتگذاری این نوع خواص، استفاده کنیم:
using System;

namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property, AllowMultiple = false)]
    public class EncryptedFieldAttribute : Attribute { }
}


رمزنگاری خودکار مدل خروجی از یک اکشن متد

در ادامه کدهای کامل یک ResultFilter را مشاهده می‌کنید که مدل ارسالی به سمت کلاینت را یافته و سپس خواصی از آن‌را که با ویژگی EncryptedField مزین شده‌اند، به صورت خودکار رمزنگاری می‌کند:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldResultFilter : ResultFilterAttribute
    {
        private readonly IProtectionProviderService _protectionProviderService;
        private readonly ILogger<EncryptedFieldResultFilter> _logger;
        private readonly ConcurrentDictionary<Type, bool> _modelsWithEncryptedFieldAttributes = new ConcurrentDictionary<Type, bool>();

        public EncryptedFieldResultFilter(
            IProtectionProviderService protectionProviderService,
            ILogger<EncryptedFieldResultFilter> logger)
        {
            _protectionProviderService = protectionProviderService;
            _logger = logger;
        }

        public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext context)
        {
            var model = context.Result switch
            {
                PageResult pageResult => pageResult.Model, // For Razor pages
                ViewResult viewResult => viewResult.Model, // For MVC Views
                ObjectResult objectResult => objectResult.Value, // For Web API results
                _ => null
            };

            if (model is null)
            {
                return;
            }

            if (typeof(IEnumerable).IsAssignableFrom(model.GetType()))
            {
                foreach (var item in model as IEnumerable)
                {
                    encryptProperties(item);
                }
            }
            else
            {
                encryptProperties(model);
            }
        }

        private void encryptProperties(object model)
        {
            var modelType = model.GetType();
            if (_modelsWithEncryptedFieldAttributes.TryGetValue(modelType, out var hasEncryptedFieldAttribute)
                && !hasEncryptedFieldAttribute)
            {
                return;
            }

            foreach (var property in modelType.GetProperties())
            {
                var attribute = property.GetCustomAttributes(typeof(EncryptedFieldAttribute), false).FirstOrDefault();
                if (attribute == null)
                {
                    continue;
                }

                hasEncryptedFieldAttribute = true;

                var value = property.GetValue(model);
                if (value is null)
                {
                    continue;
                }

                if (value.GetType() != typeof(string))
                {
                    _logger.LogWarning($"[EncryptedField] should be applied to `string` proprties, But type of `{property.DeclaringType}.{property.Name}` is `{property.PropertyType}`.");
                    continue;
                }

                var encryptedData = _protectionProviderService.Encrypt(value.ToString());
                property.SetValue(model, encryptedData);
            }

            _modelsWithEncryptedFieldAttributes.TryAdd(modelType, hasEncryptedFieldAttribute);
        }
    }
}
توضیحات:
- در اینجا برای رمزنگاری از IProtectionProviderService استفاده شده‌است که در بسته‌ی DNTCommon.Web.Core تعریف شده‌است. این سرویس در پشت صحنه از سیستم Data Protection استفاده می‌کند.
- سپس رخ‌داد OnResultExecuting، بازنویسی شده‌است تا بتوان به مدل ارسالی به سمت کلاینت، پیش از ارسال نهایی آن، دسترسی یافت.
- context.Result می‌تواند از نوع PageResult صفحات Razor باشد و یا از نوع ViewResult مدل‌های متداول Viewهای پروژه‌های MVC و یا از نوع ObjectResult که مرتبط است به پروژه‌های Web Api بدون هیچ نوع View سمت سروری. هر کدام از این نوع‌ها، دارای خاصیت مدل هستند که در اینجا قصد بررسی آن‌را داریم.
- پس از مشخص شدن شیء Model، اکنون حلقه‌ای را بر روی خواص آن تشکیل داده و خواصی را که دارای ویژگی EncryptedFieldAttribute هستند، یافته و آن‌ها را رمزنگاری می‌کنیم.

روش اعمال این فیلتر باید به صورت سراسری باشد:
namespace EncryptedModelBinder
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDNTCommonWeb();
            services.AddControllersWithViews(options =>
            {
                options.Filters.Add(typeof(EncryptedFieldResultFilter));
            });
        }
از این پس مدل‌های تمام خروجی‌های ارسالی به سمت کلاینت، بررسی شده و در صورت لزوم، خواص آن‌ها رمزنگاری می‌شود.


رمزگشایی خودکار مدل دریافتی از سمت کلاینت

تا اینجا موفق شدیم خواص ویژه‌ای از مدل‌ها را رمزنگاری کنیم. مرحله‌ی بعد، رمزگشایی خودکار این اطلاعات در سمت سرور است. به همین جهت نیاز داریم تا در سیستم Model Binding پیش‌فرض ASP.NET Core مداخله کرده و منطق سفارشی خود را تزریق کنیم. بنابراین در ابتدا یک IModelBinderProvider سفارشی را تهیه می‌کنیم تا در صورتیکه خاصیت جاری در حال بررسی توسط سیستم Model Binding دارای ویژگی EncryptedFieldAttribute بود، از EncryptedFieldModelBinder برای پردازش آن استفاده کند:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldModelBinderProvider : IModelBinderProvider
    {
        public IModelBinder GetBinder(ModelBinderProviderContext context)
        {
            if (context == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(context));
            }

            if (context.Metadata.IsComplexType)
            {
                return null;
            }

            var propName = context.Metadata.PropertyName;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(propName))
            {
                return null;
            }

            var propInfo = context.Metadata.ContainerType.GetProperty(propName);
            if (propInfo == null)
            {
                return null;
            }

            var attribute = propInfo.GetCustomAttributes(typeof(EncryptedFieldAttribute), false).FirstOrDefault();
            if (attribute == null)
            {
                return null;
            }

            return new BinderTypeModelBinder(typeof(EncryptedFieldModelBinder));
        }
    }
}
که این EncryptedFieldModelBinder به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace EncryptedModelBinder.Utils
{
    public class EncryptedFieldModelBinder : IModelBinder
    {
        private readonly IProtectionProviderService _protectionProviderService;

        public EncryptedFieldModelBinder(IProtectionProviderService protectionProviderService)
        {
            _protectionProviderService = protectionProviderService;
        }

        public Task BindModelAsync(ModelBindingContext bindingContext)
        {
            if (bindingContext == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(bindingContext));
            }

            var logger = bindingContext.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ILoggerFactory>();
            var fallbackBinder = new SimpleTypeModelBinder(bindingContext.ModelType, logger);
            var valueProviderResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
            if (valueProviderResult == ValueProviderResult.None)
            {
                return fallbackBinder.BindModelAsync(bindingContext);
            }

            bindingContext.ModelState.SetModelValue(bindingContext.ModelName, valueProviderResult);

            var valueAsString = valueProviderResult.FirstValue;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(valueAsString))
            {
                return fallbackBinder.BindModelAsync(bindingContext);
            }

            var decryptedResult = _protectionProviderService.Decrypt(valueAsString);
            bindingContext.Result = ModelBindingResult.Success(decryptedResult);
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
}
در اینجا مقدار ارسالی به سمت سرور به صورت یک رشته دریافت شده و سپس رمزگشایی می‌شود و بجای مقدار فعلی خاصیت، مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این ترتیب دیگر نیازی به تغییر کدهای اکشن متدها برای رمزگشایی اطلاعات نیست.

پس از این تعاریف نیاز است EncryptedFieldModelBinderProvider را به صورت زیر به سیستم معرفی کرد:
namespace EncryptedModelBinder
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDNTCommonWeb();
            services.AddControllersWithViews(options =>
            {
                options.ModelBinderProviders.Insert(0, new EncryptedFieldModelBinderProvider());
                options.Filters.Add(typeof(EncryptedFieldResultFilter));
            });
        }


یک مثال

فرض کنید مدل‌های زیر تعریف شده‌اند:
namespace EncryptedModelBinder.Models
{
    public class ProductInputModel
    {
        [EncryptedField]
        public string Id { get; set; }

        [EncryptedField]
        public int Price { get; set; }

        public string Name { get; set; }
    }
}

namespace EncryptedModelBinder.Models
{
    public class ProductViewModel
    {
        [EncryptedField]
        public string Id { get; set; }

        [EncryptedField]
        public int Price { get; set; }

        public string Name { get; set; }
    }
}
که بعضی از خواص آن‌ها با ویژگی EncryptedField مزین شده‌اند.
اکنون کنترلر زیر زمانیکه رندر شود، View متناظر با اکشن متد Index آن، یکسری لینک را به اکشن متد Details، جهت مشاهده‌ی جزئیات محصول، تولید می‌کند. همچنین اکشن متد Products آن هم فقط یک خروجی JSON را به همراه دارد:
namespace EncryptedModelBinder.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            var model = getProducts();
            return View(model);
        }

        public ActionResult<string> Details(ProductInputModel model)
        {
            return model.Id;
        }

        public ActionResult<List<ProductViewModel>> Products()
        {
            return getProducts();
        }

        private static List<ProductViewModel> getProducts()
        {
            return new List<ProductViewModel>
            {
                new ProductViewModel { Id = "1", Name = "Product 1"},
                new ProductViewModel { Id = "2", Name = "Product 2"},
                new ProductViewModel { Id = "3", Name = "Product 3"}
            };
        }
    }
}
کدهای View اکشن متد Index به صورت زیر است:
@model List<ProductViewModel>

<h3>Home</h3>

<ul>
    @foreach (var item in Model)
    {
        <li><a asp-action="Details" asp-route-id="@item.Id">@item.Name</a></li>
    }
</ul>
در ادامه اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌توان مشاهده کرد که تمام asp-route-id‌ها که به خاصیت ویژه‌ی Id اشاره می‌کنند، به صورت خودکار رمزنگاری شده‌اند:


و اگر یکی از لینک‌ها را درخواست کنیم، خروجی model.Id، به صورت معمولی و رمزگشایی شده‌ای مشاهده می‌شود (این خروجی یک رشته‌است که هیچ ویژگی خاصی به آن اعمال نشده‌است. به همین جهت، اینبار این خروجی معمولی مشاهده می‌شود). هدف از اکشن متد Details، نمایش رمزگشایی خودکار اطلاعات است.


و یا اگر اکشن متدی که همانند اکشن متدهای Web API، فقط یک شیء JSON را باز می‌گرداند، فراخوانی کنیم نیز می‌توان به خروجی رمزنگاری شده‌ی زیر رسید:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EncryptedModelBinder.zip
مطالب
ردیابی تغییرات در Entity Framework، بخش اول
همان طور که می‌دانید، Entity Framework  تغییراتی را که بر روی اشیا انجام می‌دهید، ردیابی می‌کند. بدیهی است که EF از طریق ردیابی این تغییرات است که می‌تواند تغییرات انجام شده را شناسایی کند و آن‌ها را در مواقع مورد نیاز مانند ذخیره‌ی تغییرات  (DbContext.SaveChanges)، بر روی پایگاه داده اعمال  کند. شما می‌توانید به اطلاعات این ردیاب تغییر و اعمال مرتبط به آن از طریق ویژگی  DbContext.ChangeTracker دسترسی پیدا کنید. 
در این مقاله بیشتر سعی به بررسی مفاهیم ردیابی و روش هایی که EF برای ردیابی تغییرات استفاده می‌کند، بسنده می‌کنم و بررسی  API‌های مختلف آن را به مقاله ای دیگر موکول می‌کنم.
به طور کلی EF از دو روش برای ردیابی تغییرات رخ داده شده در اشیا استفاده می‌کند:
1) ردیابی تغییر عکس فوری! (Snapshot change tracking) 
2) پروکسی‌های ردیابی تغییر  (Change tracking proxies)

 ردیابی تغییر عکس فوری

به نظر من، اسم مناسبی برای این روش انتخاب کرده اند و دقیقا بیان گر کاری است که  EF انجام می‌دهد. در حالت عادی کلاس‌های دامین ما یا همان کلاس‌های POCO، هیچ منطق و کدی را برای مطلع ساختن EF از تغییراتی که در آن‌ها رخ می‌دهد پیاده سازی نکرده اند. چون هیچ راهی برای EF، برای مطلع شدن از تغییرات رخ داده وجود ندارد، EF راه جالبی را بر می‌گزیند. EF هر گاه شیئی را می‌بیند از مقادیر ویژگی‌های آن یک عکس فوری می‌گیرد! و آن‌ها را در حافظه ذخیره می‌کند.این عمل هنگامی که یک شی از پرس و جو (query) حاصل می‌شود، و یا شیئی را به DbSet اضافه می‌کنیم رخ می‌دهد.
زمانی که EF می‌خواهد بفهمد که چه تغییراتی رخ داده است، مقادیر کنونی موجود در کلیه اشیا را اسکن می‌کند و با مقادیری که در عکس فوری ذخیره کرده است مقایسه می‌کند و متوجه تغییرات رخ داده می‌شود. این فرآیند اسکن کردن کلیه اشیا زمانی رخ می‌دهد که متد DetectChanges ویژگی DbSet.ChangeTracker صدا زده شود.

 پروکسی‌های ردیابی تغییر

پروکسی‌های ردیابی تغییر، مکانیزم دیگری برای ردیابی تغییرات EF است و به EF این اجازه را می‌دهد تا از تغییرات رخ داده، مطلع شود.
اگر به یاد داشته باشید در مباحث Lazy loading نیز از واژه پروکسی‌های پویا استفاده شد. پروکسی‌های ردیابی تغییر نیز با استفاده از همان مکانیزم کار می‌کنند و علاوه بر فراهم کردن Lazy loading ،این امکان را می‌دهند تا تغییرات را به Context انتقال دهند.
برای استفاده از پروکسی‌های ردیابی تغییر، شما باید ساختار کلاس‌های خود را به گونه ای تغییر دهید، تا EF بتواند در زمان اجرا، نوع پویایی را که هریک، از کلاس‌های POCO شما مشتق می‌شوند ایجاد کند، و تک تک ویژگی‌های آن‌ها را تحریف (override) کند.
این نوع پویا که به عنوان پروکسی پویا نیز شناخته می‌شود، منطقی را در ویژگی‌های تحریف شده شامل می‌شود، تا EF را از تغییرات صورت گرفته در ویژگی هایش مطلع سازد.
 برای بیان ادامه‌ی مطلب، من مدل یک دفترچه تلفن ساده را به شرح زیر در نظر گرفتم که روابط مهم و اساسی در آن در نظر گرفته شده است. 
namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public DateTime BirthDate { get; set; }
        public virtual PersonInfo PersonInfo { get; set; }
        public virtual ICollection<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class PersonInfo
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Note { get; set; }
        public string Major { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public enum PhoneType
    {
        Home,
        Mobile,
        Work
    }

    public class PhoneNumber
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Number { get; set; }
        public PhoneType PhoneType { get; set; }
        public virtual Person Person { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Address
    {
        public int Id { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string Street { get; set; }
        public virtual ICollection<Person> Persons { get; set; }
    }
}
طبق کلاس‌های فوق ، ما تعدادی شخص ، اطلاعات شخص ، شماره تلفن و آدرس داریم. رابطه‌ی بین شخص و اطلاعات آن شخص یک به یک، شخص و آدرس  چند به چند  و شخص با شماره تلفن یک به چند است. همچنین به این نکته توجه داشته باشید که  کلیه کلاس‌های فوق به صورت public تعریف، و کلیه خواص راهبری (navigation properties) به صورت virtual تعریف شده اند. دلیل این کار هم این است که این دو مورد، جز الزامات، برای فعال سازی Lazy loading هستند. 
تعریف کلاس context نیز به شکل زیر است:

namespace EntitySample1.DataLayer
{
    public class PhoneBookDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<Person> Persons { get; set; }
        public DbSet<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public DbSet<Address> Addresses { get; set; }

    }
}

استفاده از ردیابی تغییر عکس فوری

ردیابی تغییر عکس فوری، وابسته به این است که EF بفهمد، چه زمانی تغییرات رخ داده است. رفتار پیش فرض DbContext API ، این هست که به صورت خودکار بازرسی لازم را در نتیجه‌ی رخداد‌های DbContext انجام دهد. DetectChanges تنها اطلاعات مدیریت حالت context، که وظیفه‌ی انعکاس تغییرات صورت گرفته به پایگاه داده را دارد، به روز نمی‌کند، بلکه اصلاح رابطه(ralationship) ترکیبی از خواص راهبری مرجع ، مجموعه ای  و کلید‌های خارجی را انجام می‌دهد. این خیلی مهم خواهد بود که درک روشنی داشته باشیم از این که چگونه و چه زمانی تغییرات تشخیص داده می‌شوند،چه چیزی باید از آن انتظار داشته باشیم و چگونه کنترلش کنیم.

چه زمانی تشخیص خودکار تغییرات اجرا می‌شود؟

متد DetectChanges کلاس ObjectContext، از EF نسخه‌ی 4 به عنوان بخشی از الگوی ردیابی تغییر عکس فوری اشیای POCO ،در دسترس بوده است. تفاوتی که در مورد DataContext.ChangeTracker.DetectChanges( در حقیقت ObjectContext.DetectChanges فراخوانی می‌شود) وجود دارد این است که، رویداد‌های خیلی بیشتری وجود دارند که به صورت خودکار DetectChanges را فراخوانی می‌کنند.
لیستی از متدهایی که باعث انجام عمل تشخیص تغییرات (DetectChanges)، می‌شوند را  در ادامه مشاهده می‌کنید:
• DbSet.Add
• DbSet.Find
• DbSet.Remove
• DbSet.Local
• DbSet.SaveChanges
• فراخوانی Linq Query از DbSet
• DbSet.Attach
• DbContext.GetValidationErrors
• DbContext.Entry
• DbChangeTracker.Entries

 
کنترل زمان فراخوانی DetectChanges

بیشترین زمانی که EF احتیاج به فهمیدن تغییرات دارد، در زمان SaveChanges است، اما حالت‌های زیاد دیگری نیز هست. برای مثال، اگر ما از ردیاب تغییرات، درخواست وضعیت فعلی یک شی را بکنیم،EF احتیاج به اسکن کردن و بررسی تغییرات رخ داده را دارد. همچنین وضعیتی را در نظر بگیرید که شما از پایگاه داده یک شماره تلفن را واکشی می‌کنید و سپس آن را به مجموعه شماره تلفن‌های یک شخص جدید اضافه می‌کنید.آن شماره تلفن اکنون تغییر کرده است، چرا که انتساب آن به یک شخص جدید،خاصیت PersonId آن را تغییر داده است. ولی EF برای اینکه بفهمد تغییر رخ داده است(یا حتی نداده است) ، احتیاج به اسکن کردن همه‌ی اشیا Person دارد.
بیشتر عملیاتی که بر روی DbContext API انجام می‌دهید، موجب فراخوانی DetectChanges می‌شود. در بیشتر موارد DetectChanges به اندازه کافی سریع هست تا باعث ایجاد مشکل کارایی نشود. با این حال ممکن است ، شما تعداد خیلی زیادی اشیا در حافظه داشته باشید، و یا تعداد زیادی عملیات در DbContext ، در مدت خیلی کوتاهی انجام دهید، رفتار تشخیص خودکار تغییرات ممکن است، باعث نگرانی‌های کارایی شود. خوشبختانه گزینه ای برای خاموش کردن رفتار تشخیص خودکار تغییرات وجود دارد و هر زمانی که می‌دانید لازم است، می‌توانید آن را به صورت دستی فراخوانی کنید.
 EF بر مبنای این فرض ساخته شده است که شما ، در صورتی که در فراخوانی آخرین API، موجودیتی تغییر پیدا کرده است، قبل از فراخوانی API جدید، باید DetectChanges صدا زده شود. این شامل فراخوانی DetectChanges، قبل از اجرای هر query نیز می‌شود.اگر این عمل ناموفق یا نابجا انجام شود،ممکن است عواقب غیر منتظره ای در بر داشته باشد. DbContext انجام این وظیفه را بر عهده گرفته است و به همین دلیل به طور پیش فرض تشخیص تغییرات خودکار آن فعال است.

نکته:
تشخیص اینکه چه زمانی احتیاج به فراخوانی DetectChanges است،آن طور که ساده و بدیهی به نظر می‌آید نیست. تیم EF شدیدا توصیه کرده اند که فقط، وقتی با مشکلات عدم کارایی روبرو شدید، تشخیص تغییرات را به حالت دستی در بیاورید.همچنین توصیه شده که در چنین مواقعی، تشخیص خودکار تغییرات را فقط برای قسمتی از کد که با کارایی پایین مواجه شدید خاموش کنید و پس از اینکه اجرای آن قسمت از کد تمام شد،دوباره آن را روشن کنید.

برای خاموش یا روشن کردن تشخیص خودکار تغییرات، باید متغیر بولین DbContext.Configuration.AutoDetectChangesEnabled را تنظیم کنید.
در مثال زیر، ما در متد ManualDetectChanges، تشخیص خودکار تغییرات را خاموش کرده ایم و تاثیرات آن را بررسی کرده ایم.

        private static void ManualDetectChanges()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false; // turn off Auto Detect Changes

                var p1 = context.Persons.Single(p => p.FirstName == "joe");

                p1.LastName = "Brown";

                Console.WriteLine("Before DetectChanges: {0}", context.Entry(p1).State);

                context.ChangeTracker.DetectChanges(); // call detect changes manually

                Console.WriteLine("After DetectChanges: {0}", context.Entry(p1).State);
            }
        }

در کدهای بالا ابتدا تشخیص خودکار تغییرات را خاموش کرده ایم و سپس یک شخص با نام joe را از دیتابیس فراخواندیم و سپس نام خانوادگی آن را به Brown تغییر دادیم. سپس در خط بعد، وضعیت فعلی موجودیت p1 را از context جاری پرسیدیم. در خط بعدی، DetectChanges را به صورت دستی صدا زده ایم و دوباره همان پروسه را برای به دست آوردن وضیعت شی p1، انجام داده ایم. همان طور که می‌بینید ، برای به دست آوردن وضعیت فعلی شی مورد نظر از متد Entry متعلق به ChangeTracker API استفاده می‌کنیم، که در آینده مفصل در مورد آن بحث خواهد شد. اگر شما متد Main را با صدا زدن ManualDetectChanges ویرایش کنید ، خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:

Before DetectChanges: Unchanged
After DetectChanges: Modified

همان طور که انتظار می‌رفت، به دلیل خاموش کردن تشخیص خودکار تغییرات، context قادر به تشخیص تغییرات صورت گرفته در شی p1 نیست، تا زمانی که متد DetectChanges را به صورت دستی صدا بزنیم. دلیل این که در دفعه اول، ما نتیجه‌ی غلطی مشاهده می‌کنیم، این است که ما قانون را نقض کرده ایم و قبل از صدا زدن هر API ، متد DetectChanges را صدا نزده ایم. خوشبختانه چون ما در اینجا وضعیت یک شی را بررسی کردیم، با عوارض جانبی آن روبرو نشدیم.

نکته: به این نکته توجه داشته باشید که متد Entry به صورت خودکار، DetectChanges را فراخوانی می‌کند. برای اینکه دانسته بخواهیم این رفتار را غیر فعال کنیم، باید AutoDetectChangesEnabled را غیر فعال کنیم.
در مثال فوق ،خاموش کردن تشخیص خودکار تغییرات، برای ما مزیتی به همراه نداشت و حتی ممکن بود برای ما دردسر ساز شود. ولی حالتی را  در نظر بگیرید که ما یک سری API را فراخوانی می‌کنیم ،بدون این که در این بین ،در حالت اشیا تغییری ایجاد کنیم.در نتیجه می‌توانیم از فراخوانی‌های بی جهت DetectChanges جلوگیری کنیم.
 
در متد AddMultiplePersons مثال بعدی، این کار را نشان داده ام:

        private static void AddMultiplePerson()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;

                context.Persons.Add(new Person
                    {
                        FirstName = "brad",
                        LastName = "watson",
                        BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                    });

                context.Persons.Add(new Person
                {
                    FirstName = "david",
                    LastName = "brown",
                    BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                });

                context.Persons.Add(new Person
                {
                    FirstName = "will",
                    LastName = "smith",
                    BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                });

                context.SaveChanges();

            }
        }
در مثال بالا ما از فراخوانی چهار DetectChanges غیر ضروری که شامل DbSet.Add و SaveChanges می‌شود، جلوگیری کرده ایم.

استفاده از DetectChanges برای فراخوانی اصلاح رابطه


DetectChanges همچنین مسئولیت انجام اصلاح رابطه ، برای هر رابطه ای که تشخیص دهد تغییر کرده است را دارد.اگر شما بعضی از روابط را تغییر دادید و مایل بودید تا همه‌ی خواص راهبری و خواص کلید خارجی را منطبق کنید، DetectChanges این کار را برای شما انجام می‌دهد. این قابلیت می‌تواند برای سناریوهای data-binding که در آن ممکن است در رابط کاربری(UI) یکی از خواص راهبری (یا حتی یک کلید خارجی) تغییر کند، و شما بخواهید که خواص دیگری این رابطه به روز شوند و تغییرات را نشان دهند، مفید واقع شود.
متد DetectRelationshipChanges در مثال زیر از DetectChanges برای انجام اصلاح رابطه استفاده می‌کند.
 
        private static void DetectRelationshipChanges()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {

                var phone1 = context.PhoneNumbers.Single(x => x.Number == "09351234567");

                var person1 = context.Persons.Single(x => x.FirstName == "will");

                person1.PhoneNumbers.Add(phone1);

                Console.WriteLine("Before DetectChanges: {0}", phone1.Person.FirstName);

                context.ChangeTracker.DetectChanges(); // ralationships fix-up

                Console.WriteLine("After DetectChanges: {0}", phone1.Person.FirstName);
            }
        }

در اینجا ابتدا ما شماره تلفنی را از دیتابیس لود می‌کنیم. سپس شخص دیگری را نیز با نام will از دیتابیس می‌خوانیم. قصد داریم شماره تلفن خوانده شده را به این شخص نسبت دهیم و مجموعه شماره تلفن‌های وی اضافه کنیم و ما این کار را با افزودن phone1 به مجموعه شماره تلفن‌های person1 انجام داده ایم. چون ما از اشیای POCO استفاده کرده ایم،EF  نمی‌فهمد که ما این تغییر را ایجاد کرده ایم و در نتیجه کلید خارجی PersonId شی phone1 را اصلاح نمی‌کند. ما می‌توانیم تا زمانی صبر کنیم تا متدی مثل SaveChanges، متد DetectChanges را فراخوانی کند،ولی اگر بخواهیم این عمل در همان لحظه انجام شود، می‌توانیم DetectChanges را دستی صدا بزنیم.

اگر ما متد Main را با اضافه کردن فرخوانی DetectRealtionShipsChanges تغییر بدهیم و آن را اجرا کنیم، نتیجه زیر را مشاهده می‌کنید:

Before DetectChanges: david
After DetectChanges: will

تا قبل از فراخوانی تشخیص تغییرات(DetectChanegs)، هنوز phone1 منتسب به شخص قدیمی(david) بوده، ولی پس از فراخوانی DetectChanges ، اصلاح رابطه رخ داده و همه  چیز با یکدیگر منطبق می‌شوند.

فعال سازی و کار با پروکسی‌های ردیابی تغییر

اگر پروفایلر کارایی شما، فراخوانی‌های بیش از اندازه DetectChnages را به عنوان یک مشکل شناسایی کند، و یا شما ترجیح می‌دهید که اصلاح رابطه به صورت بلادرنگ صورت گیرد ، ردیابی تغییر پروکسی‌های پویا، به عنوان گزینه ای دیگر مطرح می‌شود.فقط با چند تغییر کوچک در کلاس‌های POCO، EF قادر به ساخت پروکسی‌های پویا خواهد بود.پروکسی‌های ردیابی تغییر به EF اجازه ردیابی تغییرات در همان لحظه ای که ما تغییری در اشیای خود می‌دهیم را می‌دهند و همچنین امکان انجام اصلاح رابطه را در هر زمانی که تغییرات روابط را تشخیص دهد، دارد.
برای اینکه پروکسی ردیابی تغییر بتواند ساخته شود، باید قوانین زیر رعایت شود:
 
• کلاس باید public باشد و seald نباشد.
• همه‌ی خواص(properties) باید virtual تعریف شوند.
• همه‌ی خواص باید getter و setter با سطح دسترسی public داشته باشند.
• همه‌ی خواص راهبری مجموعه ای باید نوعشان، از نوع ICollection<T> تعریف شوند.


کلاس Person مثال خود را به گونه ای بازنویسی کرده ایم که تمام قوانین فوق را پیاده سازی کرده باشد.

نکته: توجه داشته باشید که ما دیگر در داخل سازنده کلاس ،کدی نمی‌نویسیم و منطقی  که باعث نمونه سازی اولیه خواص راهبری می‌شدند، را پیاده سازی نمی‌کنیم. این پروکسی ردیاب تغییر، همه‌ی خواص راهبری مجموعه ای را تحریف کرده و ار نوع مجموعه ای مخصوص خود(EntityCollection<T>) استفاده می‌کند. این نوع مجموعه ای، هر تغییری که در این مجموعه صورت می‌گیرد را زیر نظر گرفته و به ردیاب تغییر گزارش می‌دهد. اگر تلاش کنید تا نوع دیگری مانند List<T> که معمولا در سازنده کلاس از آن استفاده می‌کردیم را به آن انتساب دهیم، پروکسی، استثنایی را پرتاب می‌کند.

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Person
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string FirstName { get; set; }
        public virtual string LastName { get; set; }
        public virtual DateTime BirthDate { get; set; }
        public virtual PersonInfo PersonInfo { get; set; }
        public virtual ICollection<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
همان طور که در مباحث مربوط به Lazy loading نیز مشاهده کردید،EF زمانی پروکسی‌های پویا را برای یک کلاس ایجاد می‌کند که یک یا چند خاصیت راهبری آن با virtual علامت گذاری شده باشند.آن پروکسی‌ها که از کلاس مورد نظر، مشتق شده اند، به خواص راهبری virtual امکان می‌دهند تا به صورت lazy لود شوند.پروکسی‌های ردیابی تغییر نیز به همان شکل در زمان اجرا ایجاد می‌شوند، با این تفاوت که این پروکسی ها، امکانات بیشتری دارند.
با این که احتیاجات رسیدن به پروکسی‌های ردیابی تغییر خیلی ساده هستند، اما ساده‌تر از آن ها، فراموش کردن یکی از آن هاست.حتی از این هم ساده‌تر می‌شود که در آینده تغییری در آن کلاس‌ها ایجاد کنید و ناخواسته یکی از آن قوانین را نقض کنید.به این خاطر، فکر خوبیست که یک آزمون واحد نیز اضافه کنیم تا مطمئن شویم که EF توانسته، پروکسی ردیابی تغییر را ایجاد کند یا نه.
در مثال زیر یک متد نوشته شده که این مورد را مورد آزمایش قرار می‌دهد. همچنین فراموش نکنید که فضای نام System.Data.Object.DataClasses را به using‌های خود اضافه کنید.
 
        private static void TestForChangeTrackingProxy()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var person = context.Persons.First();
                var isProxy = person is IEntityWithChangeTracker;
                Console.WriteLine("person is a proxy: {0}", isProxy);
            }
        }
زمانی که EF ، پروکسی پویا برای ردیابی تغییر ایجاد می‌کند، اینترفیس IentityWithChangeTrackerرا پیاده سازی  خواهد کرد.متد تست در مثال بالا، نمونه ای از Person را با دریافت آن از دیتابیس ایجاد می‌کند و سپس آن را با اینترفیس ذکر شده چک می‌کند تا مطمئن شود که Person ، توسط پروکسی ردیابی تغییر احاطه شده است. این نکته را نیز به یاد داشته باشید که چک کردن این که EF ، کلاس پروکسی ای که از کلاس ما مشتق شده است ایجاد کرده است یا نه،کفایت نمی‌کند، چرا که پروکسی‌های Lazy Loading نیز چنین کاری انجام می‌دهند. در حقیقت آن چیزی که سبب می‌شود EF به تغییرات صورت گرفته به صورت بلادرنگ گوش دهد،حضور IEntityWithChangeTracker است.
اکنون متد ManualDetectChanges را که کمی بالاتر بررسی کرده ایم را در نظر بگیرید و کد context.ChangeTracker.DetectChanges آن را حذف کنید و بار دیگر آن را فرا بخوانید  و نتیجه را مشاهده کنید:
 
Before DetectChanges: Modified
After DetectChanges: Modified
این دفعه،EF از تغییرات صورت گرفته آگاه است،حال چه DetectChanges فراخوانده شود یا نشود.

اکنون متد DetectRelationshipChanges را ویرایش کرده و برنامه را اجرا کنید:

Before DetectChanges: will
After DetectChanges: will
این بار می‌بینیم که EF، تغییر رابطه را تشخیص داده و اصلاح رابطه را بدون فراخوانی DetectChanges انجام داده است.

نکته: زمانی که شما از پروکسی‌های ردیابی تغییر استفاده می‌کنید،احتیاجی به غیرفعال کردن تشخیص خودکار تغییرات نیست. DetectChanges برای همه اشیایی که تغییرات را به صورت بلادرنگ گزارش می‌دهند،فرآیند تشخیص تغییرات را انجام نمی‌دهد. بنابراین فعال سازی پروکسی‌های ردیابی تغییر،برای رسیدن به مزایای کارایی بالا در هنگام عدم استفاده از DetectChanges کافی است. در حقیقت زمانی که EF، یک پروکسی ردیابی پیدا می‌کند، از مقادیر خاصیت ها، عکس فوری نمی‌گیرد. همچنین DetectChanges این را نیز می‌داند که نباید تغییرات موجودیت هایی که عکسی از مقادیر اصلی آنها ندارد را اسکن کند.

تذکر: اگر شما موجودیت هایی داشته باشید که شامل انواع پیچیده(Complex Types) می‌شوند،EF هنوز هم از ردیابی تغییر عکس فوری، برای خواص موجود در نوع پیچیده استفاده می‌کند، و از این جهت لازم است کهEF، برای نمونه‌ی نوع پیچیده، پروکسی ایجاد نمی‌کند.شما هنوز هم، تشخیص خودکار تغییرات خواصی که مستقیما درون آن موجودیت(Entity) تعریف شده اند را دارید، ولی تغییرات رخ داده درون نوع پیچیده، فقط از طریق DetectChanges قابل تشخیص است.

چگونگی اطمینان از اینکه نمونه‌های جدید ، پروکسی‌ها را دریافت خواهند کرد

EF به صورت خودکار برای نتایج حاصل از کوئری هایی که شما اجرا می‌کنید، پروکسی‌ها را ایجاد می‌کند. با این حال اگر شما فقط از سازنده‌ی کلاس POCO خود برای ایجاد نمونه‌ی جدید استفاده کنید،دیگر پروکسی‌ها ایجاد نخواهند شد.بدین منظور برای دریافت پروکسی ها، شما باید از متد DbSet.Create برای دریافت نمونه‌های جدید آن موجودیت استفاده کنید.
نکته: اگر شما، پروکسی‌های ردیابی تغییر را برای موجودیتی از مدلتان فعال کرده باشید،هنوز هم می‌توانید،نمونه‌های فاقد پروکسی آن موجودیت را ایجاد و بیافزایید.خوشبختانه EF با موجودیت‌های پروکسی و غیر پروکسی در همان مجموعه(set) کار می‌کند.شما باید آگاه باشید که ردیابی خودکار تغییرات و یا اصلاح رابطه، برای نمونه هایی که پروکسی هایی ردیابی تغییر نیستند، قابل استفاده نیستند.داشتن مخلوطی از نمونه‌های پروکسی و غیر پروکسی در همان مجموعه، می‌تواند گیج کننده باشد.بنابر این عموما توصیه می‌شود که برای ایجاد نمونه‌های جدید از DbSet.Create استفاده کنید، تا همه‌ی موجودیت‌های موجود در مجموعه، پروکسی‌های ردیابی تغییر باشند.
متد CreateNewProxies را به برنامه‌ی خود اضافه کرده و آن را اجرا کنید.

        private static void CreateNewProxies()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var phoneNumber = new PhoneNumber { Number = "987" };

                var davidPersonProxy = context.Persons.Create();
                davidPersonProxy.FirstName = "david";
                davidPersonProxy.PhoneNumbers.Add(phoneNumber);

                Console.WriteLine(phoneNumber.Person.FirstName);
            }
        }

خروجی مثال فوق david خواهد بود.همان طور که می‌بینید با استفاده از context.Persons.Create، نمونه‌ی ساخته شده، دیگر شی POCO نیست، بلکه davidPersonProxy، از جنس پروکسی ردیابی تغییر است و تغییرات آن به طور خودکار ردیابی شده و رابطه آن نیز به صورت خودکار اصلاح  می‌شود.در اینجا نیز با افزودن phoneNumber به شماره تلفن‌های davidPersonProxy، به طور خودکار رابطه‌ی بین phoneNumber و davidPersonPeroxy بر قرار شده است. همان طور که می‌دانید این عملیات بدون استفاده از پروکسی‌های ردیابی تغییرات امکان پذیر نیست و موجب بروز خطا می‌شود.


ایجاد نمونه‌های پروکسی برای انواع مشتق شده

اورلود جنریک دیگری برای DbSet.Create وجود  دارد که برای نمونه سازی کلاس‌های مشتق شده در مجموعه ما استفاده می‌شود .برای مثال، فراخوانی Create بر روی مجموعه‌ی Persons ،نمونه ای از کلاس Person را  بر می‌گرداند.ولی ممکن است کلاس هایی در مجموعه‌ی Persons وجود داشته باشند، که از آن مشتق شده باشند، مانند Student. برای دریافت نمونه‌ی پروکسی Student، از اورلود جنریک Create استفاده می‌کنیم.

var newStudent = context.Persons.Create<Student>();
واکشی موجودیت‌ها بدون ردیابی تغییرات

تا به این جای کار باید متوجه شده باشید که ردیابی تغییرات، فرآیندی ساده و بدیهی نیست و مقداری سربار در کار است. در بعضی از بخش‌های برنامه تان، احتمالا داده‌ها را به صورت فقط خواندنی در اختیار کاربران قرار می‌دهید و چون اطلاعات هیچ وقت تغییر نمی‌کنند، شما می‌خواهید که سربار ناشی از ردیابی تغییرات را حذف کنید.
خوشبختانه EF شامل متد AsNoTracking است که می‌توان از آن برای اجرای کوئری‌های بدون ردیابی استفاده کرد.یک کوئری بدون ردیابی، یک کوئری ساده هست که نتایج آن توسط context برای تشخیص تغییرات ردیابی نخواهد شد.

متد PrintPersonsWithoutChangeTracking را به برنامه اضافه کنید و آن را اجرا کنید: 
 
        private static void PrintPersonsWithoutChangeTracking()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var persons = context.Persons.AsNoTracking().ToList();

                foreach (var person in persons)
                {
                    Console.WriteLine(person.FirstName);
                }

            }
        }
در مثال بالا از متد AsNoTracking برای گرفتن کوئری فاقد ردیابی استفاده کردیم تا محتویات مجموعه Persons را دریافت کنیم. در نهایت با یک حلقه‌ی foreach، نتایج را بر روی کنسول به نمایش در آوردیم.به دلیل اینکه، این یک کوئری بدون ردیابی هست، context دیگر تغییراتی که روی Persons رخ می‌دهد را ردیابی نمی‌کند.در نتیجه اگر شما یکی از خواص یکی از Persons را تغییردهید و SaveChanges را صدا بزنید، تغییرات به دیتابیس ارسال نمی‌شوند.

نکته: واکشی داده‌ها بدون ردیابی تغییرات،معمولا وقتی باعث افزایش قابل توجه کارایی می‌شود که بخواهیم تعداد خیلی زیادی داده  را به صورت فقط خواندنی نمایش دهیم. اگر برنامه‌ی شما داده ای را تغییر می‌دهد و می‌خواهد آن را ذخیره کند، باید از AsNoTracking استفاده نکنید.

AsNoTracking یک متد الحاقی است، که در <IQueryable<T تعریف شده است، در نتیجه شما می‌توانید از آن، در کوئری‌های LINQ نیز استفاده کنید. شما می‌توانید از AsNoTracking، در انتهای DbSet ،در خط from کوئری استفاده کنید.

var query = from p in context.Persons.AsNoTracking()
                            where p.FirstName == "joe"
                            select p;

شما همچنین از AsNoTracking می‌توانید برای تبدیل یک کوئری LINQ موجود، به یک کوئری فاقد ردیابی استفاده کنید. این نکته را به یاد داشته باشید که فقط AsNoTracking بر روی کوئری، فرانخوانده شده است، بلکه متغیر query را با نتیجه‌ی حاصل از فراخوانی AsNoTracking بازنویسی(override)  کرده است و این، از این جهت لازم است که AsNoTracking ،تغییری در کوئری ای که بر روی آن فراخوانده شده نمی‌دهد، بلکه یک کوئری جدید بر می‌گرداند. 

 
                var query = from p in context.Persons
                            where p.FirstName == "joe"
                            select p;
                query = query.AsNoTracking();
نکته: به دلیل اینکه AsNoTracking یک متد الحاقی است، شما احتیاج به افزودن فضای نام System.Data.Entity به فضا‌های نام خود دارید.

منبع: ترجمه ای آزاد از کتاب Programming Entity Framework: DbContext
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
کندی ایجاد فایل pdf
این اندازه گیری را به صورت زیر مجددا انجام دهید:
- یک فایل Global.asax به سرویس تهیه شده اضافه کنید. در روال protected void Application_Start آن، یک گزارش خالی رو تهیه کنید. هدف از اینکار وادار کردن فعال شدن JIT، جهت کامپایل زود هنگام iTextSharp است. JIT در هنگام آغاز یک برنامه دات نتی، قسمت‌های اعظم و مورد نیاز کدهای میانی را کامپایل می‌کند اما نه همه‌ی آن‌را. مابقی در زمان نیاز کامپایل خواهند شد. با این روش می‌تونید JIT رو وادار کنید زودتر کارش را به اتمام برساند. (همین مساله در زمان تهیه اولین گزارش به شدت خودش را نشان می‌دهد)
- تهیه دیتاسورس را از متد تهیه گزارش خارج کنید. این هم بالاخره زمانی را صرف می‌کند. اما بر اساس آن نباید سرعت کار با کتابخانه تهیه گزارش را محاسبه کرد.
- سه بار اندازه گیری کنید. بعد میانگین بگیرید.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
در مورد «امکانات توکار تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core» پیشتر بحث شد. همچنین «نحوه‌ی تعریف Context، تزریق سرویس‌های EF Core و تنظیمات رشته‌ی اتصالی آن» را نیز بررسی کردیم. به علاوه مباحث «به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی» و «انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر» نیز مرور شدند. بنابراین در این قسمت برای لایه بندی برنامه‌های EF Core، صرفا یک مثال را مرور خواهیم کرد که این قسمت‌ها را در کنار هم قرار می‌دهد و عملا نکته‌ی اضافه‌تری را ندارد.


تزریق مستقیم کلاس Context برنامه، تزریق وابستگی‌ها نام ندارد!

در همان قسمت اول سری شروع به کار با EF Core 1.0، مشاهده کردیم که پس از انجام تنظیمات اولیه‌ی آن در کلاس آغازین برنامه:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{    
   services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
Context برنامه را در تمام قسمت‌های آن می‌توان تزریق کرد و کار می‌کند:
    public class TestDBController : Controller
    {
        private readonly ApplicationDbContext _ctx;

        public TestDBController(ApplicationDbContext ctx)
        {
            _ctx = ctx;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            var name = _ctx.Persons.First().FirstName;
            return Json(new { firstName = name });
        }
    }
این روشی است که در بسیاری از مثال‌های گوشه و کنار اینترنت قابل مشاهده‌است. یا کلاس Context را مستقیما در سازنده‌ی کنترلرها تزریق می‌کنند و از آن استفاده می‌کنند (روش فوق) و یا لایه‌ی سرویسی را ایجاد کرده و مجددا همین تزریق مستقیم را در آنجا انجام می‌دهند و سپس اینترفیس‌های آن سرویس را در کنترلرهای برنامه تزریق کرده و استفاده می‌کنند. به این نوع تزریق وابستگی‌ها، تزریق concrete types و یا concrete classes می‌گویند.
مشکلاتی را که تزریق مستقیم کلاس‌ها و نوع‌ها به همراه دارند به شرح زیر است:
- اگر نام این کلاس تغییر کند، باید این نام، در تمام کلاس‌هایی که به صورت مستقیم از آن استفاده می‌کنند نیز تغییر داده شود.
- اگر سازنده‌ای به آن اضافه شد و یا امضای سازنده‌ی موجود آن، تغییر کرد، باید نحوه‌ی وهله سازی این کلاس را در تمام کلاس‌های وابسته نیز اصلاح کرد.
- یکی از مهم‌ترین دلایل استفاده‌ی از تزریق وابستگی‌ها، بالابردن قابلیت تست پذیری برنامه است. زمانیکه از اینترفیس‌ها استفاده می‌شود، می‌توان در مورد نحوه‌ی تقلید (mocking) رفتار کلاسی خاص، مستقلا تصمیم گیری کرد. اما هنگامیکه یک کلاس را به همان شکل اولیه‌ی آن تزریق می‌کنیم، به این معنا است که همواره دقیقا همین پیاده سازی خاص مدنظر ما است و این مساله، نوشتن آزمون‌های واحد را با مشکل کردن mocking آن‌ها، گاهی از اوقات غیرممکن می‌کند. هرچند تعدادی از فریم ورک‌های پیشرفته‌ی mocking گاهی از اوقات امکان تقلید رفتار کلاس‌ها و نوع‌ها را نیز فراهم می‌کنند، اما با این شرط که تمام خواص و متدهای آن‌ها را virtual تعریف کنید؛ تا بتوانند متدهای اصلی را با نمونه‌های مدنظر شما بازنویسی (override) کنند.

به همین جهت در ادامه، به همان طراحی EF Code First #12 با نوشتن اینترفیس IUnitOfWork خواهیم رسید. یعنی کلاس Context برنامه را با این اینترفیس نشانه گذاری می‌کنیم (در انتهای لیست تمام اینترفیس‌های دیگری که ممکن است در اینجا ذکر شده باشند):
 public class ApplicationDbContext :  IUnitOfWork
و سپس اینترفیس IUnitOfWork را به لایه سرویس برنامه و یا هر لایه‌ی دیگری که به Context آن نیاز دارد، تزریق خواهیم کرد.


طراحی اینترفیس IUnitOfWork

برای اینکه دیگر با کلاس ApplicationDbContext مستقیما کار نکرده و وابستگی به آن‌را در تمام قسمت‌های برنامه پخش نکنیم، اینترفیسی را ایجاد می‌کنیم که تنها قسمت‌های مشخصی از DbContext را عمومی کند:
public interface IUnitOfWork : IDisposable
{
    DbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;
 
    void AddRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class;
    void RemoveRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class;
 
    EntityEntry<TEntity> Entry<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
    void MarkAsChanged<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
 
    void ExecuteSqlCommand(string query);
    void ExecuteSqlCommand(string query, params object[] parameters);
 
    int SaveAllChanges();
    Task<int> SaveAllChangesAsync();
}
توضیحات
- در این طراحی شاید عنوان کنید که DbSet، اینترفیس نیست. تعریف DbSet در EF Core به صورت زیر است و در حقیقت همانند اینترفیس‌ها یک abstraction به حساب می‌آید:
 public abstract class DbSet<TEntity> : IQueryable<TEntity>, IEnumerable<TEntity>, IEnumerable, IQueryable, IAsyncEnumerableAccessor<TEntity>, IInfrastructure<IServiceProvider> where TEntity : class
علت اینکه در پروژه‌های بزرگی مانند EF، تمایل زیادی به استفاده‌ی از کلاس‌های abstract وجود دارد (بجای اینترفیس‌ها) این است که اگر این نوع پرکاربرد را به صورت اینترفیس تعریف کنند، با تغییر متدی در آن، باید تمام کدهای خود را به اجبار بازنویسی کنید. اما در حالت استفاده‌ی از کلاس‌های abstract، می‌توان پیاده سازی پیش فرضی را برای متدهایی که قرار است در آینده اضافه شوند، ارائه داد (یکی از تفاوت‌های مهم آن‌ها با اینترفیس‌ها)، بدون اینکه تمام استفاده کنندگان از این کتابخانه، با ارتقاء نگارش EF خود، دیگر نتوانند برنامه‌ی خود را کامپایل کنند.
- این اینترفیس به عمد به صورت IDisposable تعریف شده‌است. این مساله به IoC Containers کمک خواهد کرد که بتوانند پاکسازی خودکار نوع‌های IDisposable را در انتهای هر درخواست انجام دهند و برنامه مشکلی نشتی حافظه را پیدا نکند.
- اصل کار این اینترفیس، تعریف DbSet و متدهای SaveChanges است. سایر متدهایی را که مشاهده می‌کنید، صرفا جهت بیان اینکه چگونه می‌توان قابلیتی از DbContext را بدون عمومی کردن خود کلاس DbContext، در کلاس‌هایی که از اینترفیس IUnitOfWork استفاده می‌کنند، میسر کرد.

پس از اینکه این اینترفیس تعریف شد، اعمال آن به کلاس Context برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
{
    private readonly IConfigurationRoot _configuration;
 
    public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration)
    {
        _configuration = configuration;
    }
 
    //public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
    //{
    //}
 
    public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }

 
    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
    {
        optionsBuilder.UseSqlServer(
            _configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]
            , serverDbContextOptionsBuilder =>
             {
                 var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                 serverDbContextOptionsBuilder.CommandTimeout(minutes);
             }
            );
    }
 
    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
 
        base.OnModelCreating(modelBuilder);
    }
 
    public void AddRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class
    {
        base.Set<TEntity>().AddRange(entities);
    }
 
    public void RemoveRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class
    {
        base.Set<TEntity>().RemoveRange(entities);
    }
 
    public void MarkAsChanged<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
    {
        base.Entry(entity).State = EntityState.Modified; // Or use ---> this.Update(entity);
    }
 
    public void ExecuteSqlCommand(string query)
    {
        base.Database.ExecuteSqlCommand(query);
    }
 
    public void ExecuteSqlCommand(string query, params object[] parameters)
    {
        base.Database.ExecuteSqlCommand(query, parameters);
    }
 
    public int SaveAllChanges()
    {
        return base.SaveChanges();
    }
 
    public Task<int> SaveAllChangesAsync()
    {
        return base.SaveChangesAsync();
    }
}
در ابتدا اینترفیس IUnitOfWork به کلاس Context برنامه اعمال شده‌است:
 public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
و سپس متدهای آن منهای پیاده سازی اینترفیس IDisposable اعمالی به IUnitOfWork :
 public interface IUnitOfWork : IDisposable
پیاده سازی شده‌اند. علت اینجا است که چون کلاس پایه DbContext از همین اینترفیس مشتق می‌شود، دیگر نیاز به پیاده سازی اینترفیس IDisposable نیست.
در مورد تزریق IConfigurationRoot به سازنده‌ی کلاس Context برنامه، در مطلب اول این سری در قسمت «یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه» پیشتر بحث شده‌است.


ثبت تنظیمات تزریق وابستگی‌های IUnitOfWork

پس از تعریف و پیاده سازی اینترفیس IUnitOfWork، اکنون نوبت به معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
  services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
  services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
در اینجا هم ApplicationDbContext و هم IUnitOfWork با طول عمر Scoped به تنظیمات IoC Container مربوط به ASP.NET Core اضافه شده‌اند. به این ترتیب هر زمانیکه وهله‌ای از نوع IUnitOfWork درخواست شود، تنها یک وهله از ApplicationDbContext در طول درخواست وب جاری، در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد و همچنین مدیریت Dispose این وهله‌ها نیز خودکار است. به همین جهت اینترفیس IUnitOfWork را با IDisposable علامتگذاری کردیم.


استفاده از IUnitOfWork در لایه سرویس‌های برنامه

اکنون لایه سرویس برنامه و فایل project.json آن چنین شکلی را پیدا می‌کند:
{
  "version": "1.0.0-*",
 
    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.DataLayer": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.Entities": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Options": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    },
 
  "frameworks": {
    "netstandard1.6": {
      "imports": "dnxcore50"
    }
  }
}
در اینجا ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجودیت‌ها و DataLayer برنامه مشاهده می‌کنید. در مورد این اسمبلی‌ها در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر» پیشتر بحث شد.
پس از تنظیم وابستگی‌های این اسمبلی، اکنون یک کلاس نمونه از لایه سرویس برنامه، به شکل زیر خواهد بود: 
namespace Core1RtmEmptyTest.Services
{
    public interface IBlogService
    {
        IReadOnlyList<Blog> GetPagedBlogsAsNoTracking(int pageNumber, int recordsPerPage);
    }
 
    public class BlogService : IBlogService
    {
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        private readonly DbSet<Blog> _blogs;
 
        public BlogService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _blogs = _uow.Set<Blog>();
        }
 
        public IReadOnlyList<Blog> GetPagedBlogsAsNoTracking(int pageNumber, int recordsPerPage)
        {
            var skipRecords = pageNumber * recordsPerPage;
            return _blogs
                        .AsNoTracking()
                        .Skip(skipRecords)
                        .Take(recordsPerPage)
                        .ToList();
        }
    }
}
در اینجا اکنون می‌توان IUnitOfWork را به سازنده‌ی کلاس سرویس Blog تنظیم کرد و سپس به نحو متداولی از امکانات EF Core استفاده نمود.


استفاده از امکانات لایه سرویس برنامه، در دیگر لایه‌های آن

خروجی لایه سرویس، توسط اینترفیس‌هایی مانند IBlogService در قسمت‌های دیگر برنامه قابل استفاده و دسترسی می‌شود.
به همین جهت نیاز است مشخص کنیم، این اینترفیس را کدام کلاس ویژه قرار است پیاده سازی کند. برای این منظور همانند قبل در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه این تنظیم را اضافه خواهیم کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
  services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
  services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
  services.AddScoped<IBlogService, BlogService>();
پس از آن، امضای سازنده‌ی کلاس کنترلری که در ابتدای بحث عنوان شد، به شکل زیر تغییر پیدا می‌کند:
public class TestDBController : Controller
{
    private readonly IBlogService _blogService;
    private readonly IUnitOfWork _uow;
 
    public TestDBController(IBlogService blogService, IUnitOfWork uow)
    {
        _blogService = blogService;
        _uow = uow;
    }
در اینجا کنترلر برنامه تنها با اینترفیس‌های IUnitOfWork و IBlogService کار می‌کند و دیگر ارجاع مستقیمی را به کلاس ApplicationDbContext ندارد.