مطالب
بررسی Bad code smell ها: زنجیره پیام یا Message chain
این کد بد بو در دسته «جلوگیری کنندگان از تغییر» قرار می‌گیرد. معمولا زمانیکه فراخوانی‌هایی مانند تکه کد زیر را در بخشی از کد مشاهده کردید، با چنین کد بد بویی مواجه هستید.  
MethodA().MethodB().MethodC();
فراخوانی هر یک از این متدها در خطی مجزا از کد نیز تشکیل دهنده‌ی این الگوی بد است. استفاده کننده‌ی از این زنجیره پیام، برای استفاده‌ی درست از آن، باید در جریان هریک از حلقه‌های زنجیره و ترتیب فراخوانی آنها باشد. در صورتیکه هر یک از حلقه‌های زنجیره تغییری داشتند، استفاده کننده  نیز باید تغییر کنند. 
به طور مثال:
public class RepresentativeEmployeeQuery 
{ 
    public dynamic GetById(int id) 
    { 
        throw new NotImplementedException(); 
    } 
} 
public class RepresentativeQuery 
{ 
    public dynamic GetById(int id) 
    { 
        throw new NotImplementedException(); 
    } 
} 
public class CustomerQuery 
{ 
    public dynamic GetById(int id) 
    { 
        throw new NotImplementedException(); 
    } 
}
public static class Programm 
{ 
    static void Main(string[] args) 
    { 
        var customer = new CustomerQuery().GetById(1); 
        var representativeId = customer.RepresentativeId; 
        var representative = new RepresentativeQuery().GetById(representativeId); 
        var managerId = representative.ManagerId; 
        var manager  = new RepresentativeEmployeeQuery().GetById(managerId); 
        var managerName = manager.FullName; 
    } 
}
  • کلاس CustomerQuery پرس و جوهای مربوط به مشتری را مدیریت می‌کند.
  • کلاس RepresentativeQuery پرس و جوهای مربوط به نمایندگی را مدیریت می‌کند .
  • کلاس RepresentativeEmployeeQuery پرس و جوهای مربوط به کارمندان نمایندگی را مدیریت می‌کند.
در مثال ذکر شده می‌خواهیم نام مدیریت نمایندگی ای را که یک مشتری از آن خرید کرده است، بدانیم. صرفا جهت نمایش مثال، این کار را در متد main انجام داده‌ایم.  
مشاهده می‌کنید که زنجیره‌ای از پیام‌ها از CustomerQuery تا پایین‌ترین قسمت یعنی RepresentativeEmployeeQuery ارسال شده است. هر یک از مراحل زنجیره بخشی از منطق دریافت نام را مدیریت می‌کنند. مانند دریافت مشتری، دریافت نمایندگی آن و دریافت مدیریت نمایندگی. 

مشکلات این کد بد بو 

مشکلاتی که با وجود چنین طراحی ای در کد بوجود می‌آیند می‌توانند گاهی اوقات پیچیده باشند. چند مورد از مشکلاتی که این نوع کد بوجود می‌آورد به صورت زیر هستند:
  • افزایش کدهای تکراری 
  • افزایش احتمال بروز اشکال در زنجیره فراخوانی‌ها با تغییر هر مرحله از آن 
  • نیاز به دانش درباره مراحل داخلی زنجیره، توسط تمامی استفاده کنندگان از آن (به طور مثال هر استفاده کننده‌ای که نام مدیر نمایندگی یک مشتری را نیاز دارد) 
  • افزایش احتمال بروز اشکال در پیاده سازی هر یک از استفاده کنندگان  


روش‌ها اصلاح این کد بد بو 

روش‌های اصلاح این کد بد بو حول مخفی کردن زنجیره فراخوانی‌ها هستند. اما در مواردی مانند مثال ذکر شده در این مطلب امکان ادغام یک یا چند متد نیز وجود دارد. به شرطی که این کار ناقض اصل Single responsibility یا دیگر اصول شیء گرایی نباشد. دو نمونه از روش‌های اصلاح این کد بد بو به صورت زیر هستند: 
  • مخفی کردن زنجیره فراخوانی و مستقل سازی استفاده کننده از زنجیره فرخوانی (Hide delegate)  
  • ادغام بخشی از متدها در زنجیره فراخوانی و از بین بردن زنجیره فراخوانی 


چه کدهایی Message Chain نیستند؟ 

معمولا کدهایی که از الگوی domain specific language پیروی می‌کنند، ممکن است شباهت بسیاری به مثال مطرح شده داشته باشند. اما از نظر مفهومی با الگوی مطرح شده متفاوت هستند؛ به این صورت که در کد بد بوی زنجیره پیام‌ها، استفاده کننده از متد نیاز به دانستن تمامی حلقه‌ها و ترتیب آنها را دارد، ولی در domain specific language‌ها معمولا نحوه استفاده از متدها به صورت شبه زبانی گویا هدایت شده و معمولا ترتیب به صورت مخفی مدیریت می‌شود.
نظرات مطالب
تفاوت AngularJS با KnockoutJS
به نظر من مقایسه angular و knockout آنقدر هم احمقانه نیست. اگر بخواهیم فقط هم از data binding استفاده کنیم angular خیلی از knockout خوش دست‌تر و ساده‌تر است. تازگی angular بیشتر modular شده و بنابراین مقایسه این دو مانند مقایسه موتور بنز با خود پورشه نیست، چون اگر تنها نیازمان data-binding است لزومی ندارد از module‌های دیگر angular مانند ng-animate, ng-route..... استفاده کنیم و حتی نیازی نیست آن اسکریپتهارا در پروژه خود include کنیم. 
مطالب
یافتن سرویس‌هایی که بیش از یکبار در برنامه‌های ASP.NET Core ثبت شد‌ه‌اند
ممکن است در حین توسعه‌ی یک برنامه، یکبار سرویس‌های مدنظر را توسط قابلیت اسکن کتابخانه‌هایی مانند Scrutor به برنامه اضافه کنید و یکبار هم به اشتباه تعدادی از آن‌ها را دستی ثبت کنید و یا ممکن است کتابخانه‌های ثالثی را که مورد استفاده قرار داده‌اید، دست آخر سبب ثبت بیش از اندازه‌ی سرویس‌های مشخصی شده‌اند. در ادامه روش گزارشگیری از این سرویس‌های تکراری ثبت شده را بررسی می‌کنیم.


یافتن سرویس‌هایی که به اشتباه بیش از یکبار ثبت شده‌اند

کلاس زیر متدهایی را برای جمع آوری و گزارش سرویس‌هایی که تکراری ثبت شده‌اند، ارائه می‌دهد:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Hosting;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace FindDuplicateServices.Utils
{
    public static class DuplicateServicesFinder
    {
        private static List<(Type ServiceType, int RegistrationTimes)> _duplicateServices;

        public static IHostBuilder CountDuplicateServices(this IHostBuilder hostBuilder)
        {
            hostBuilder.ConfigureServices(services =>
            {
                _duplicateServices = services.Where(
                        serviceDescriptor => !serviceDescriptor.ServiceType.Assembly.FullName.Contains("Microsoft"))
                                        .GroupBy(serviceDescriptor => serviceDescriptor.ServiceType)
                                        .Where(g => g.Count() > 1)
                                        .Select(g => (g.Key, g.Count()))
                                        .ToList();
            });
            return hostBuilder;
        }

        public static IHost ReportDuplicateServices(this IHost host)
        {
            var logger = host.Services.GetRequiredService<ILogger<Program>>();
            _duplicateServices.ForEach(item =>
                logger.LogWarning($"Service Type: `{item.ServiceType}` -> Registration times: {item.RegistrationTimes}"));
            return host;
        }

        public static void RemoveService(this IServiceCollection services, Type serviceType)
        {
            var serviceDescriptor = services.FirstOrDefault(descriptor => descriptor.ServiceType == serviceType);
            if (serviceDescriptor != null)
            {
                services.Remove(serviceDescriptor);
            }
        }
    }
}
متد الحاقی CountDuplicateServices که روش استفاده‌ی از آن را در فایل Program.cs نمونه‌ی زیر مشاهده می‌کنید، پس از ثبت تمام سرویس‌های برنامه فراخوانی می‌شود، لیست ServiceType‌های ثبت شده را استخراج کرده و تکراری‌ها را جمع آوری می‌کند.
سپس متد الحاقی ReportDuplicateServices که پس از متد Build در متد Main برنامه فراخوانی می‌شود، این سرویس‌ها را توسط لاگر جاری، نمایش می‌دهد:
using FindDuplicateServices.Utils;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.Extensions.Hosting;

namespace FindDuplicateServices
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            CreateHostBuilder(args).Build().ReportDuplicateServices().Run();
        }

        public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
            Host.CreateDefaultBuilder(args)
                .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
                {
                    webBuilder.UseStartup<Startup>();
                })
                .CountDuplicateServices();
    }
}

برای مثال اگر سرویس فرضی IWeatherForecastService دوبار ثبت شده باشد:
namespace FindDuplicateServices
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllers();
            services.AddScoped<IWeatherForecastService, WeatherForecastService>();
            services.AddScoped<IWeatherForecastService, WeatherForecastService>();
        }
با اجرای برنامه این خروجی را مشاهده خواهیم کرد:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: FindDuplicateServices.zip
مطالب
شروع به کار با Aurelia
در این مطلب قصد داریم نحوه‌ی راه اندازی و شروع به کار با Aurelia را توضیح دهیم. برای شروع ابتدا باید Git را نصب کنیم. زیرا می‌خواهیم از jspm برای نصب محتویات Aurelia استفاده کنیم و برای کار کردن با jspm باید Git بر روی سیستم نصب باشد. در صورتیکه Git نصب نباشد، زمان init کردن jspm با خطای زیر رو به رو می‌شویم :

پس از نصب Git اطمینان حاصل کنید که NodeJs ، npm و jspm نیز بر روی سیستم شما نصب باشند. در این قسمت گفته‌ایم که چگونه از این «اطمینان» آگاه شوید.

حال نوبت به ساخت اولین پروژه‌ی MVC ما می‌رسد. یک پروژه MVC جدید با نام دلخواه خودتان در مسیر دلخواه خودتان ایجاد کنید. با خط فرمان، در ریشه‌ی پروژه دستور زیر را اجرا کنید:

jspm init

بدون هیچ تغییری، به هیچ کدام از سوالات پاسخ ندهید و از دکمه‌ی enter استفاده کنید تا مقادیر پیشفرض اعمال شوند. اگر تصویر زیر را در خروجی مشاهده کردید یعنی تا بدین جای کار به درستی پیش رفته‌اید :

حالا نوبت به نصب محتویات Aurelia می‌باشد. برای این کار دستورات زیر را اجرا کنید : 

jspm install aurelia-framework
jspm install aurelia-bootstrapper
با صادر کردن دستورات بالا، jspm تمامی فایل‌های مورد نیاز Aurelia را در پوشه‌ی jspm_packages قرار می‌دهد.

توجه داشته باشید، اگر دستورات بالا به درستی اجرا و تکمیل شوند، باید پس از پایان هر دستور، پیام زیر را در انتهای خروجی مشاهده کنید:
 

پس از این کارها، فایل Layout را باز کنید و کدهای آن را به صورت زیر تغییر دهید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>Aurelia - www.dotnettips.info</title>
</head>
<body aurelia-app>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
    <script src="~/jspm_packages/system.js"></script>
    <script src="~/config.js"></script>
    <script>
        System.import("aurelia-bootstrapper");
    </script>
</body>
</html>
سپس در ریشه‌ی برنامه یک فایل جاوااسکریپت را با نام app ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن قرار دهید:
export class App {
    
}
حالا به یک View، برای این کار نیاز داریم. در همان ریشه‌ی سایت یک فایل html را با نام app ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن قرار دهید:
<template>
    <h3>www.dotnettips.info</h3>
</template>
پس از سپری کردن این 3 مرحله، برنامه‌ی خود را اجرا کنید. باید خروجی زیر را مشاهده کنید:

در بخش‌های بعدی در مورد کدهای فوق و همچنین به سایر مباحث دیگر Aurelia می‌پردازیم.

نکته‌ی تکمیلی

زمانیکه می‌خواهید از دستوارت jspm استفاده کنید، باید به ریشه‌ی برنامه مراجعه کنید. حال اگر پوشه‌های تودرتوی زیادی داشته باشید، این رفت و آمد‌ها زمانبر و خسته کننده خواهند شد. برای حل این مشکل کافیست روی پروژه، راست کلیک کنید و گزینه‌ی Open Folder in File Explorer را انتخاب کنید تا ریشه‌ی پروژه باز شود. حالا  کافیست در فضای خالی Windows Explorer کلید Shift را گرفته و راست کلیک کنید. حالا یک آیتم جدید با نام Open command window here ظاهر شده است. کافیست روی آن کلیک کنید. CMD در ریشه‌ی سایت باز خواهد شد.


دانلود پروژه جاری در مخزن گیت
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت پنجم - پیاده سازی ورود و خروج از سیستم
پس از راه اندازی IdentityServer، نوبت به امن سازی برنامه‌ی Mvc Client توسط آن می‌رسد و اولین قسمت آن، ورود به سیستم و خروج از آن می‌باشد.


بررسی اجزای Hybrid Flow

در قسمت سوم در حین «انتخاب OpenID Connect Flow مناسب برای یک برنامه‌ی کلاینت از نوع ASP.NET Core» به این نتیجه رسیدیم که Flow مناسب یک برنامه‌ی Mvc Client از نوع Hybrid است. در اینجا هر Flow، شروع به ارسال درخواستی به سمت Authorization Endpoint می‌کند؛ با یک چنین قالبی:
https://idpHostAddress/connect/authorize? 
client_id=imagegalleryclient 
&redirect_uri=https://clientapphostaddress/signin-oidcoidc 
&scope=openid profile 
&response_type=code id_token 
&response_mode=form_post
&nonce=63626...n2eNMxA0
- در سطر اول، Authorization Endpoint مشخص شده‌است. این آدرس از discovery endpoint که یک نمونه تصویر محتوای آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید، استخراج می‌شود.
- سپس client_id جهت تعیین برنامه‌ای که درخواست را ارسال می‌کند، ذکر شده‌است؛ از این جهت که یک IDP جهت کار با چندین نوع کلاینت مختلف طراحی شده‌است.
- redirect_uri همان Redirect Endpoint است که در سطح برنامه‌ی کلاینت تنظیم می‌شود.
- در مورد scope در قسمت قبل در حین راه اندازی IdentityServer توضیح دادیم. در اینجا برنامه‌ی کلاینت، درخواست scopeهای openid و profile را داده‌است. به این معنا که نیاز دارد تا Id کاربر وارد شده‌ی به سیستم و همچنین Claims منتسب به او را در اختیار داشته باشد.
- response_type نیز به code id_token تنظیم شده‌است. توسط response_type، نوع Flow مورد استفاده مشخص می‌شود. ذکر code به معنای بکارگیری Authorization code flow است. ذکر id_token و یا id_token token هر دو به معنای استفاده‌ی از implicit flow است. اما برای مشخص سازی Hybrid flow یکی از سه مقدار code id_token و یا code token و یا code id_token token با هم ذکر می‌شوند:


- در اینجا response_mode مشخص می‌کند که اطلاعات بازگشتی از سمت IDP که توسط response_type مشخص شده‌اند، با چه قالبی به سمت کلاینت بازگشت داده شوند که می‌تواند از طریق Form POST و یا URI باشد.


در Hybrid flow با response_type از نوع code id_token، ابتدا کلاینت یک درخواست Authentication را به Authorization Endpoint ارسال می‌کند (با همان قالب URL فوق). سپس در سطح IDP، کاربر برای مثال با ارائه‌ی کلمه‌ی عبور و نام کاربری، تعیین اعتبار می‌شود. همچنین در اینجا IDP ممکن است رضایت کاربر را از دسترسی به اطلاعات پروفایل او نیز سؤال بپرسد (تحت عنوان مفهوم Consent). سپس IDP توسط یک Redirection و یا Form POST، اطلاعات authorization code و identity token را به سمت برنامه‌ی کلاینت ارسال می‌کند. این همان اطلاعات مرتبط با response_type ای است که درخواست کرد‌ه‌ایم. سپس برنامه‌ی کلاینت این اطلاعات را تعیین اعتبار کرده و در صورت موفقیت آمیز بودن این عملیات، اکنون درخواست تولید توکن هویت را به token endpoint ارسال می‌کند. برای این منظور کلاینت سه مشخصه‌ی authorization code ،client-id و client-secret را به سمت token endpoint ارسال می‌کند. در پاسخ یک identity token را دریافت می‌کنیم. در اینجا مجددا این توکن تعیین اعتبار شده و سپس Id کاربر را از آن استخراج می‌کند که در برنامه‌ی کلاینت قابل استفاده خواهد بود. این مراحل را در تصویر زیر می‌توانید ملاحظه کنید.
البته اگر دقت کرده باشید، یک identity token در همان ابتدای کار از Authorization Endpoint دریافت می‌شود. اما چرا از آن استفاده نمی‌کنیم؟ علت اینجا است که token endpoint نیاز به اعتبارسنجی client را نیز دارد. به این ترتیب یک لایه‌ی امنیتی دیگر نیز در اینجا بکار گرفته می‌شود. همچنین access token و refresh token نیز از همین token endpoint قابل دریافت هستند.




تنظیم IdentityServer جهت انجام عملیات ورود به سیستم بر اساس جزئیات Hybrid Flow

برای افزودن قسمت لاگین به برنامه‌ی MVC قسمت دوم، نیاز است تغییراتی را در برنامه‌ی کلاینت و همچنین IDP اعمال کنیم. برای این منظور کلاس Config پروژه‌ی IDP را که در قسمت قبل ایجاد کردیم، به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
                    ClientId = "imagegalleryclient",
                    AllowedGrantTypes = GrantTypes.Hybrid,
                    RedirectUris = new List<string>
                    {
                        "https://localhost:5001/signin-oidc"
                    },
                    PostLogoutRedirectUris = new List<string>
                    {
                        "https://localhost:5001/signout-callback-oidc"
                    },
                    AllowedScopes =
                    {
                        IdentityServerConstants.StandardScopes.OpenId,
                        IdentityServerConstants.StandardScopes.Profile
                    },
                    ClientSecrets =
                    {
                        new Secret("secret".Sha256())
                    }
                }
             };
        }
    }
}
در اینجا بجای بازگشت لیست خالی کلاینت‌ها، یک کلاینت جدید را تعریف و تکمیل کرده‌ایم.
- ابتدا نام کلاینت را مشخص می‌کنیم. این نام و عنوان، در صفحه‌ی لاگین و Consent (رضایت دسترسی به اطلاعات پروفایل کاربر)، ظاهر می‌شود.
- همچنین نیاز است یک Id دلخواه را نیز برای آن مشخص کنیم؛ مانند imagegalleryclient در اینجا.
- AllowedGrantTypes را نیز به Hybrid Flow تنظیم کرده‌ایم. علت آن‌را در قسمت سوم این سری بررسی کردیم.
- با توجه به اینکه Hybrid Flow از Redirectها استفاده می‌کند و اطلاعات نهایی را به کلاینت از طریق Redirection ارسال می‌کند، به همین جهت آدرس RedirectUris را به آدرس برنامه‌ی Mvc Client تنظیم کرده‌ایم (که در اینجا بر روی پورت 5001 کار می‌کند). قسمت signin-oidc آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد.
- در قسمت AllowedScopes، لیست scopeهای مجاز قابل دسترسی توسط این کلاینت مشخص شده‌اند که شامل دسترسی به ID کاربر و Claims آن است.
- به ClientSecrets نیز جهت client authenticating نیاز داریم.


تنظیم برنامه‌ی MVC Client جهت انجام عملیات ورود به سیستم بر اساس جزئیات Hybrid Flow

برای افزودن قسمت لاگین به سیستم، کلاس آغازین پروژه‌ی MVC Client را به نحو زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(options =>
            {
                options.DefaultScheme = "Cookies";
                options.DefaultChallengeScheme = "oidc";
            }).AddCookie("Cookies")
              .AddOpenIdConnect("oidc", options =>
              {
                  options.SignInScheme = "Cookies";
                  options.Authority = "https://localhost:6001";
                  options.ClientId = "imagegalleryclient";
                  options.ResponseType = "code id_token";
                  //options.CallbackPath = new PathString("...")
                  //options.SignedOutCallbackPath = new PathString("...")
                  options.Scope.Add("openid");
                  options.Scope.Add("profile");
                  options.SaveTokens = true;
                  options.ClientSecret = "secret";
                  options.GetClaimsFromUserInfoEndpoint = true;
              });
این قسمت تنظیمات، سمت کلاینت OpenID Connect Flow را مدیریت می‌کند.

- ابتدا با فراخوانی AddAuthentication، کار تنظیمات میان‌افزار استاندارد Authentication برنامه‌های ASP.NET Core انجام می‌شود. در اینجا DefaultScheme آن به Cookies تنظیم شده‌است تا عملیات Sign-in و Sign-out سمت کلاینت را میسر کند. سپس DefaultChallengeScheme به oidc تنظیم شده‌است. این مقدار با Scheme ای که در ادامه آن‌را تنظیم خواهیم کرد، تطابق دارد.

- سپس متد AddCookie فراخوانی شده‌است که authentication-Scheme را به عنوان پارامتر قبول می‌کند. به این ترتیب cookie based authentication در برنامه میسر می‌شود. پس از اعتبارسنجی توکن هویت دریافتی و تبدیل آن به Claims Identity، در یک کوکی رمزنگاری شده برای استفاده‌های بعدی ذخیره می‌شود.

- در آخر تنظیمات پروتکل OpenID Connect را ملاحظه می‌کنید. به این ترتیب مراحل اعتبارسنجی توسط این پروتکل در اینجا که Hybrid flow است، پشتیبانی خواهد شد.  اینجا است که کار درخواست Authorization، دریافت و اعتبارسنجی توکن هویت صورت می‌گیرد. اولین پارامتر آن authentication-Scheme است که به oidc تنظیم شده‌است. به این ترتیب اگر قسمتی از برنامه نیاز به Authentication داشته باشد، OpenID Connect به صورت پیش‌فرض مورد استفاده قرار می‌گیرد. به همین جهت DefaultChallengeScheme را نیز به oidc تنظیم کردیم. در اینجا SignInScheme به Cookies تنظیم شده‌است که با DefaultScheme اعتبارسنجی تطابق دارد. به این ترتیب نتیجه‌ی موفقیت آمیز عملیات اعتبارسنجی در یک کوکی رمزنگاری شده ذخیره خواهد شد. مقدار خاصیت Authority به آدرس IDP تنظیم می‌شود که بر روی پورت 6001 قرار دارد. تنظیم این مسیر سبب خواهد شد تا این میان‌افزار سمت کلاینت، به discovery endpoint دسترسی یافته و بتواند مقادیر سایر endpoints برنامه‌ی IDP را به صورت خودکار دریافت و استفاده کند. سپس ClientId تنظیم شده‌است که باید با مقدار تنظیم شده‌ی آن در سمت IDP یکی باشد و همچنین مقدار ClientSecret در اینجا نیز باید با ClientSecrets سمت IDP یکی باشد. ResponseType تنظیم شده‌ی در اینجا با AllowedGrantTypes سمت IDP تطابق دارد که از نوع Hybrid است. سپس دو scope درخواستی توسط این برنامه‌ی کلاینت که openid و profile هستند در اینجا اضافه شده‌اند. به این ترتیب می‌توان به مقادیر Id کاربر و claims او دسترسی داشت. مقدار CallbackPath در اینجا به RedirectUris سمت IDP اشاره می‌کند که مقدار پیش‌فرض آن همان signin-oidc است. با تنظیم SaveTokens به true امکان استفاده‌ی مجدد از آن‌ها را میسر می‌کند.

پس از تکمیل قسمت ConfigureServices و انجام تنظیمات میان‌افزار اعتبارسنجی، نیاز است این میان‌افزار را نیز به برنامه افزود که توسط متد UseAuthentication انجام می‌شود:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            app.UseAuthentication();

پس از این تنظیمات، با اعمال ویژگی Authorize، دسترسی به کنترلر گالری برنامه‌ی MVC Client را صرفا محدود به کاربران وارد شده‌ی به سیستم می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
    // .... 
   
        public async Task WriteOutIdentityInformation()
        {
            var identityToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.IdToken);
            Debug.WriteLine($"Identity token: {identityToken}");

            foreach (var claim in User.Claims)
            {
                Debug.WriteLine($"Claim type: {claim.Type} - Claim value: {claim.Value}");
            }
        }
در اینجا علاوه بر اعمال فیلتر Authorize به کل اکشن متدهای این کنترلر، یک اکشن متد جدید دیگر را نیز به انتهای آن اضافه کرده‌ایم تا صرفا جهت دیباگ برنامه، اطلاعات دریافتی از IDP را در Debug Window، برای بررسی بیشتر درج کند. البته این روش با Debug Window مخصوص Visual Studio کار می‌کند. اگر می‌خواهید آن‌را در صفحه‌ی کنسول dotnet run مشاهده کنید، بجای Debug باید از ILogger استفاده کرد.

فراخوانی متد GetTokenAsync با پارامتر IdToken، همان Identity token دریافتی از IDP را بازگشت می‌دهد. این توکن با تنظیم SaveTokens به true در تنظیمات AddOpenIdConnect که پیشتر انجام دادیم، قابل استخراج از کوکی اعتبارسنجی برنامه شده‌است.
این متد را در ابتدای اکشن متد Index فراخوانی می‌کنیم:
        public async Task<IActionResult> Index()
        {
            await WriteOutIdentityInformation();
            // ....


اجرای برنامه جهت آزمایش تنظیمات انجام شده

برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.

اکنون که هر سه برنامه با هم در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید:


در این حالت چون فیلتر Authorize به کل اکشن متدهای کنترلر گالری اعمال شده، میان‌افزار Authentication که در فایل آغازین برنامه‌ی کلاینت MVC تنظیم شده‌است، وارد عمل شده و کاربر را به صفحه‌ی لاگین سمت IDP هدایت می‌کند (شماره پورت آن 6001 است). لاگ این اعمال را هم در برگه‌ی network مرورگر می‌تواند مشاهده کنید.

در اینجا نام کاربری و کلمه‌ی عبور اولین کاربر تعریف شده‌ی در فایل Config.cs برنامه‌ی IDP را که User 1 و password است، وارد می‌کنیم. پس از آن صفحه‌ی Consent ظاهر می‌شود:


در اینجا از کاربر سؤال می‌پرسد که آیا به برنامه‌ی کلاینت اجازه می‌دهید تا به Id و اطلاعات پروفایل و یا همان Claims شما دسترسی پیدا کند؟
فعلا گزینه‌ی remember my design را انتخاب نکنید تا همواره بتوان این صفحه را در دفعات بعدی نیز مشاهده کرد. سپس بر روی گزینه‌ی Yes, Allow کلیک کنید.
اکنون به صورت خودکار به سمت برنامه‌ی MVC Client هدایت شده و می‌توانیم اطلاعات صفحه‌ی اول سایت را کاملا مشاهده کنیم (چون کاربر اعتبارسنجی شده‌است، از فیلتر Authorize رد خواهد شد).


همچنین در اینجا اطلاعات زیادی نیز جهت دیباگ برنامه لاگ می‌شوند که در آینده جهت عیب یابی آن می‌توانند بسیار مفید باشند:


با دنبال کردن این لاگ می‌توانید مراحل Hybrid Flow را مرحله به مرحله با مشاهده‌ی ریز جزئیات آن بررسی کنید. این مراحل به صورت خودکار توسط میان‌افزار Authentication انجام می‌شوند و در نهایت اطلاعات توکن‌های دریافتی به صورت خودکار در اختیار برنامه برای استفاده قرار می‌گیرند. یعنی هم اکنون کوکی رمزنگاری شده‌ی اطلاعات اعتبارسنجی کاربر در دسترس است و به اطلاعات آن می‌توان توسط شیء this.User، در اکشن متدهای برنامه‌ی MVC، دسترسی داشت.


تنظیم برنامه‌ی MVC Client جهت انجام عملیات خروج از سیستم

ابتدا نیاز است یک لینک خروج از سیستم را به برنامه‌ی کلاینت اضافه کنیم. برای این منظور به فایل Views\Shared\_Layout.cshtml مراجعه کرده و لینک logout را در صورت IsAuthenticated بودن کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم، نمایش می‌دهیم:
<div class="navbar-collapse collapse">
    <ul class="nav navbar-nav">
        <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="Index">Home</a></li>
        <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="AddImage">Add an image</a></li>
        @if (User.Identity.IsAuthenticated)
        {
            <li><a asp-area="" asp-controller="Gallery" asp-action="Logout">Logout</a></li>
        }
    </ul>
</div>


شیء this.User، هم در اکشن متدها و هم در Viewهای برنامه، جهت دسترسی به اطلاعات کاربر اعتبارسنجی شده، در دسترس است.
این لینک به اکشن متد Logout، در کنترلر گالری اشاره می‌کند که آن‌را به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        public async Task Logout()
        {
            // Clears the  local cookie ("Cookies" must match the name of the scheme)
            await HttpContext.SignOutAsync("Cookies");
            await HttpContext.SignOutAsync("oidc");
        }
در اینجا ابتدا کوکی Authentication حذف می‌شود. نامی که در اینجا انتخاب می‌شود باید با نام scheme انتخابی مرتبط در فایل آغازین برنامه یکی باشد.
سپس نیاز است از برنامه‌ی IDP نیز logout شویم. به همین جهت سطر دوم SignOutAsync با پارامتر oidc را مشاهده می‌کنید. بدون وجود این سطر، کاربر فقط از برنامه‌ی کلاینت logout می‌شود؛ اما اگر به IDP مجددا هدایت شود، مشاهده خواهد کرد که در آن سمت، هنوز نام کاربری او توسط IDP شناسایی می‌شود.


بهبود تجربه‌ی کاربری Logout

پس از logout، بدون انجام یکسری از تنظیمات، کاربر مجددا به برنامه‌ی کلاینت به صورت خودکار هدایت نخواهد شد و در همان سمت IDP متوقف می‌شد. برای بهبود این وضعیت و بازگشت مجدد به برنامه‌ی کلاینت، اینکار را یا توسط مقدار دهی خاصیت SignedOutCallbackPath مربوط به متد AddOpenIdConnect می‌توان انجام داد و یا بهتر است مقدار پیش‌فرض آن‌را به تنظیمات IDP نسبت داد که پیشتر در تنظیمات متد GetClients آن‌را ذکر کرده بودیم:
PostLogoutRedirectUris = new List<string>
{
     "https://localhost:5001/signout-callback-oidc"
},
با وجود این تنظیم، اکنون IDP می‌داند که پس از logout، چه آدرسی را باید به کاربر جهت بازگشت به سیستم قبلی ارائه دهد:


البته هنوز یک مرحله‌ی انتخاب و کلیک بر روی لینک بازگشت وجود دارد. برای حذف آن و خودکار کردن Redirect نهایی آن، می‌توان کدهای IdentityServer4.Quickstart.UI را که در قسمت قبل به برنامه‌ی IDP اضافه کردیم، اندکی تغییر دهیم. برای این منظور فایل src\IDP\DNT.IDP\Quickstart\Account\AccountOptions.cs را گشوده و سپس فیلد AutomaticRedirectAfterSignOut را که false است، به true تغییر دهید.

 
تنظیمات بازگشت Claims کاربر به برنامه‌ی کلاینت

به صورت پیش‌فرض، Identity Server اطلاعات Claims کاربر را ارسال نمی‌کند و Identity token صرفا به همراه اطلاعات Id کاربر است. برای تنظیم آن می‌توان در سمت تنظیمات IDP، در متد GetClients، زمانیکه new Client صورت می‌گیرد، خاصیت AlwaysIncludeUserClaimsInIdToken هر کلاینت را به true تنظیم کرد؛ اما ایده خوبی نیست. Identity token از طریق Authorization endpoint دریافت می‌شود. در اینجا اگر این اطلاعات از طریق URI دریافت شود و Claims به Identity token افزوده شوند، به مشکل بیش از حد طولانی شدن URL نهایی خواهیم رسید و ممکن است از طرف وب سرور یک چنین درخواستی برگشت بخورد. به همین جهت به صورت پیش‌فرض اطلاعات Claims به Identity token اضافه نمی‌شوند.
در اینجا برای دریافت Claims، یک endpoint دیگر در IDP به نام UserInfo endpoint درنظر گرفته شده‌است. در این حالت برنامه‌ی کلاینت، مقدار Access token دریافتی را که به همراه اطلاعات scopes متناظر با Claims است، به سمت UserInfo endpoint ارسال می‌کند. باید دقت داشت زمانیکه Identity token دوم از Token endpoint دریافت می‌شود (تصویر ابتدای بحث)، به همراه آن یک Access token نیز صادر و ارسال می‌گردد. اینجا است که میان‌افزار oidc، این توکن دسترسی را به سمت UserInfo endpoint ارسال می‌کند تا user claims را دریافت کند:


در تنظیمات سمت کلاینت AddOpenIdConnect، درخواست openid و profile، یعنی درخواست Id کاربر و Claims آن وجود دارند:
options.Scope.Add("openid");
options.Scope.Add("profile");
برای بازگشت آن‌ها به سمت کلاینت، درخواست دریافت claims از UserInfo Endpoint را در سمت کلاینت تنظیم می‌کنیم:
options.GetClaimsFromUserInfoEndpoint = true;
همین اندازه تنظیم میان‌افزار oidc، برای انجام خودکار کل گردش کاری یاد شده کافی است.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه با هم در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب دوره‌ها
بررسی مثال‌ها و جزئیات بیشتر تولید کدهای پویا توسط Reflection.Emit
نحوه معرفی متغیرهای محلی در Reflection.Emit

ابتدا مثال کامل ذیل را درنظر بگیرید:
using System;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    class Program
    {
        static int Calculate(int a, int b, int c)
        {
            var result = a * b;
            return result - c;
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            //روش متداول
            Console.WriteLine(Calculate(10, 2, 3));

            //تعریف امضای متد
            var myMethod = new DynamicMethod(
                                        name: "CalculateMethod",
                                        returnType: typeof(int),
                                        parameterTypes: new[] { typeof(int), typeof(int), typeof(int) },
                                        m: typeof(Program).Module);
            //تعریف بدنه متد
            var il = myMethod.GetILGenerator();

            il.Emit(opcode: OpCodes.Ldarg_0); // بارگذاری اولین آرگومان بر روی پشته ارزیابی 
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ldarg_1); // بارگذاری دومین آرگومان بر روی پشته ارزیابی 
            il.Emit(opcode: OpCodes.Mul); // انجام عملیات ضرب
            il.Emit(opcode: OpCodes.Stloc_0); // ذخیره سازی نتیجه عملیات ضرب در یک متغیر محلی
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ldloc_0); // متغیر محلی را بر روی پشته ارزیابی قرار می‌دهد تا در عملیات بعدی قابل استفاده باشد
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ldarg_2); // آرگومان سوم را بر روی پشته ارزیابی قرار می‌دهد
            il.Emit(opcode: OpCodes.Sub); // انجام عملیات تفریق
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ret); // بازگشت نتیجه

            //فراخوانی متد پویا
            var method = (Func<int, int, int, int>)myMethod.CreateDelegate(typeof(Func<int, int, int, int>));
            Console.WriteLine(method(10, 2, 3));

        }
    }
}
در این مثال سعی کرده‌ایم معادل متد Calculate را که در ابتدای برنامه ملاحظه می‌کنید، با کدهای IL تولید کنیم. روش کار مانند قسمت قبل است. ابتدا وهله‌ی جدیدی را از کلاس DynamicMethod جهت معرفی امضای متد پویای خود ایجاد می‌کنیم. در اینجا نوع خروجی را int و نوع سه پارامتر آن‌را به نحوی که مشخص شده است توسط آرایه‌ای از typeهای int معرفی خواهیم کرد. سپس محل قرارگیری کد تولیدی پویا مشخص می‌شود.
در ادامه توسط ILGenerator، آرگومان‌های دریافتی بارگذاری شده، در هم ضرب می‌شوند. سپس نتیجه در یک متغیر محلی ذخیره شده و سپس از آرگومان سوم کسر می‌گردد. در آخر هم این نتیجه بازگشت داده خواهد شد.
در اینجا روش سومی را برای کار با متدهای پویا مشاهده می‌کنید. بجای تعریف یک delegate به صورت صریح همانند قسمت قبل، از یک Func یا حتی Action نیز بنابر امضای متد مد نظر، می‌توان استفاده کرد. در اینجا از یک Func که سه پارامتر int را قبول کرده و خروجی int نیز دارد، استفاده شده است.
اگر برنامه را اجرا کنید ... کرش خواهد کرد! با استثنای ذیل:
 System.InvalidProgramException was unhandled
Message=Common Language Runtime detected an invalid program.
علت اینجا است که در حین کار با System.Reflection.Emit، نیاز است نوع متغیر محلی مورد استفاده را نیز مشخص نمائیم. اینکار را توسط فراخوانی متد DeclareLocal که باید پس از فراخوانی GetILGenerator، درج گردد، می‌توان انجام داد:
 il.DeclareLocal(typeof(int));
با این تغییر، برنامه بدون مشکل اجرا خواهد شد.


نحوه تعریف برچسب‌ها در Reflection.Emit

در ادامه قصد داریم یک مثال پیشرفته‌تر را بررسی کنیم.
        static int Calculate(int x)
        {
            int result = 0;
            for (int i = 0; i < 10; i++)
            {
                result += i * x;
            }
            return result;
        }
در اینجا می‌خواهیم کدهای معادل متد محاسباتی فوق را توسط امکانات System.Reflection.Emit و کدهای IL تولید کنیم.
using System;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    class Program
    {
        static int Calculate(int x)
        {
            int result = 0;
            for (int i = 0; i < 10; i++)
            {
                result += i * x;
            }
            return result;
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            //روش متداول
            Console.WriteLine(Calculate(10));

            //تعریف امضای متد
            var myMethod = new DynamicMethod(
                                        name: "CalculateMethod",
                                        returnType: typeof(int), // خروجی متد عدد صحیح است
                                        parameterTypes: new[] { typeof(int) }, // یک پارامتر عدد صحیح دارد
                                        m: typeof(Program).Module);
            //تعریف بدنه متد
            var il = myMethod.GetILGenerator();

            // از برچسب‌ها برای انتقال کنترل استفاده می‌شود
            // در اینجا به دو برچسب برای تعریف ابتدای حلقه
            // و همچنین برای پرش به جایی که متد خاتمه می‌یابد نیاز داریم
            var loopStart = il.DefineLabel();
            var methodEnd = il.DefineLabel();

            // variable 0; result = 0
            il.DeclareLocal(typeof(int)); //  برای تعریف متغیر محلی نتیجه عملیات
            il.Emit(OpCodes.Ldc_I4_0); // عدد ثابت صفر را بر روی پشته ارزیابی قرار می‌دهد
            il.Emit(OpCodes.Stloc_0); // و نهایتا این عدد ثابت به متغیر محلی انتساب داده خواهد شد

            // variable 1; i = 0
            il.DeclareLocal(typeof(int)); // در اینجا کار تعریف و مقدار دهی متغیر حلقه انجام می‌شود
            il.Emit(OpCodes.Ldc_I4_0); // عدد ثابت صفر را بر روی پشته ارزیابی قرار می‌دهد
            il.Emit(OpCodes.Stloc_1); // و نهایتا این عدد ثابت به متغیر حلقه در ایندکس یک انتساب داده خواهد شد

            // در اینجا کار تعریف بدنه حلقه شروع می‌شود
            il.MarkLabel(loopStart); // شروع حلقه را علامتگذاری می‌کنیم تا بعدا بتوانیم به این نقطه پرش نمائیم
            il.Emit(OpCodes.Ldloc_1); // در ادامه می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا مقدار متغیر حلقه از عدد 10 کوچکتر است یا خیر
            il.Emit(OpCodes.Ldc_I4, 10); // عدد ثابت ده را بر روی پشته ارزیابی قرار می‌دهد
            // برای انجام بررسی‌های تساوی یا کوچکتر یا بزرگتر نیاز است ابتدا دو متغیر مدنظر بر روی پشته قرار گیرند
            il.Emit(OpCodes.Bge, methodEnd);  // اگر اینطور نیست و مقدار متغیر از 10 کمتر نیست، کنترل برنامه را به انتهای متد هدایت خواهیم کرد

            // i * x
            il.Emit(OpCodes.Ldloc_1); // مقدار متغیر حلقه را بر روی پشته قرار می‌دهد
            il.Emit(OpCodes.Ldarg_0); // مقدار اولین آرگومان متد را بر روی پشته قرار می‌دهد
            il.Emit(OpCodes.Mul); // انجام عملیات ضرب
            // نتیجه این عملیات اکنون بر روی پشته قرار گرفته است

            // result += 
            il.Emit(OpCodes.Ldloc_0); // متغیر نتیجه را بر روی پشته قرار می‌دهد
            il.Emit(OpCodes.Add); // اکنون عملیات جمع بر روی نتیجه ضرب قسمت قبل که بر روی پشته قرار دارد و همچنین متغیر نتیجه انجام می‌شود
            il.Emit(OpCodes.Stloc_0); // ذخیره سازی نتیجه در متغیر محلی

            // i++
            // در اینجا کار افزایش متغیر حلقه انجام می‌شود
            il.Emit(OpCodes.Ldloc_1); // مقدار متغیر حلقه بر روی پشته قرار می‌گیرد
            il.Emit(OpCodes.Ldc_I4_1); // عدد ثابت یک بر روی پشته قرار می‌گیرد
            il.Emit(OpCodes.Add); // سپس این دو عدد بارگذاری شده با هم جمع خواهند شد
            il.Emit(OpCodes.Stloc_1); // نتیجه در متغیر حلقه ذخیره خواهد شد

            // مرحله بعد شبیه سازی حلقه با پرش به ابتدای برچسب آن است
            il.Emit(OpCodes.Br, loopStart);

            //در اینجا انتهای متد علامتگذاری شده است
            il.MarkLabel(methodEnd);
            il.Emit(OpCodes.Ldloc_0); // مقدار نتیجه بر روی پشته قرار داده شده
            il.Emit(OpCodes.Ret); // و بازگشت داده می‌شود

            //فراخوانی متد پویا
            var method = (Func<int, int>)myMethod.CreateDelegate(typeof(Func<int, int>));
            Console.WriteLine(method(10));
        }
    }
}
کد کامل معادل را به همراه کامنت گذاری سطر به سطر آن، ملاحظه می‌کنید. در اینجا نکته‌های جدید، نحوه تعریف برچسب‌ها و انتقال کنترل برنامه به آن‌ها هستند؛ جهت شبیه سازی حلقه و همچنین خاتمه آن و انتقال کنترل به انتهای متد.


فراخوانی متدها توسط کدهای پویای Reflection.Emit

در ادامه کدهای کامل یک مثال متد پویا را که متد print را فراخوانی می‌کند، ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    class Program
    {
        public static void print(int i)
        {
            Console.WriteLine("i: {0}", i);
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            //روش متداول
            print(10);

            //تعریف امضای متد
            var myMethod = new DynamicMethod(
                                        name: "myMethod",
                                        returnType: typeof(void),
                                        parameterTypes: null, // پارامتری ندارد
                                        m: typeof(Program).Module);
            //تعریف بدنه متد
            var il = myMethod.GetILGenerator();
            il.Emit(OpCodes.Ldc_I4, 10); // عدد ثابت 10 را بر روی پشته قرار می‌دهد
            // اکنون این مقدار بر روی پشته است و از آن می‌توان برای فراخوانی متد پرینت استفاده کرد
            il.Emit(OpCodes.Call, typeof(Program).GetMethod("print"));
            il.Emit(OpCodes.Ret);


            //فراخوانی متد پویا
            var method = (Action)myMethod.CreateDelegate(typeof(Action));
            method();
        }
    }
}
در اینجا از OpCode مخصوص فراخوانی متدها به نام Call که در قسمت‌های قبل در مورد آن بحث شد، استفاده گردیده است. برای اینکه امضای دقیقی را در اختیار آن قرار دهیم، می‌توان از Reflection استفاده کرد که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
به علاوه چون خروجی امضای متد ما از نوع void است، اینبار delegate تعریف شده را از نوع Action تعریف کرده‌ایم و نه از نوع Func.


فراخوانی متدهای پویای Reflection.Emit توسط سایر متدهای پویای Reflection.Emit

فراخوانی یک متد پویای مشخص از طریق متد‌های پویای دیگر نیز همانند مثال قبل است:
using System;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            //تعریف امضای متد
            var myMethod = new DynamicMethod(
                                        name: "mulMethod",
                                        returnType: typeof(int),
                                        parameterTypes: new[] { typeof(int) },
                                        m: typeof(Program).Module);
            //تعریف بدنه متد
            var il = myMethod.GetILGenerator();
            il.Emit(OpCodes.Ldarg_0); // اولین آرگومان متد را بر روی پشته قرار می‌دهد
            il.Emit(OpCodes.Ldc_I4, 42); // عدد ثابت 42 را بر روی پشته قرار می‌دهد
            il.Emit(OpCodes.Mul); // ضرب این دو در هم
            il.Emit(OpCodes.Ret); // بازگشت نتیجه

            //فراخوانی متد پویا
            var method = (Func<int, int>)myMethod.CreateDelegate(typeof(Func<int, int>));
            Console.WriteLine(method(10));

            // فراخوانی متد پویای فوق در یک متد پویای دیگر
            var callerMethod = new DynamicMethod(
                                        name: "callerMethod",
                                        returnType: typeof(int),
                                        parameterTypes: new[] { typeof(int), typeof(int) },
                                        m: typeof(Program).Module);
            //تعریف بدنه متد
            var callerMethodIL = callerMethod.GetILGenerator();
            callerMethodIL.Emit(OpCodes.Ldarg_0); // پارامتر اول متد را بر روی پشته قرار می‌دهد
            callerMethodIL.Emit(OpCodes.Ldarg_1); // پارامتر دوم متد را بر روی پشته قرار می‌دهد
            callerMethodIL.Emit(OpCodes.Mul); // ضرب این دو در هم
            //حاصل ضرب اکنون بر روی پشته است که در فراخوانی بعدی استفاده می‌شود
            callerMethodIL.Emit(OpCodes.Call, myMethod); // فراخوانی یک متد پویای دیگر
            callerMethodIL.Emit(OpCodes.Ret);

            //فراخوانی متد پویای جدید
            var method2 = (Func<int, int, int>)callerMethod.CreateDelegate(typeof(Func<int, int, int>));
            Console.WriteLine(method2(10, 2));
        }
    }
}
در مثال فوق ابتدا یک متد پویای ضرب را تعریف کرده‌ایم که عددی صحیح را دریافت و آن‌را در 42 ضرب می‌کند و نتیجه را بازگشت می‌دهد.
سپس متد پویای دومی تعریف شده است که دو عدد صحیح را دریافت و این دو را در هم ضرب کرده و سپس نتیجه را به عنوان پارامتر به متد پویای اول ارسال می‌کند.
هنگام فراخوانی OpCodes.Call، پارامتر دوم باید از نوع MethodInfo باشد. نوع یک DynamicMethod نیز همان MethodInfo است. بنابراین برای فراخوانی آن، کار خاصی نباید انجام شود و صرفا ذکر نام متغیر مرتبط با مد پویای مدنظر کفایت می‌کند.
مطالب
گروه بندی اطلاعات در jqGrid
فرض کنید لیستی از مطالب را به فرمت ذیل در اختیار داریم:
namespace jqGrid10.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string CategoryName { set; get; }
        public int NumberOfViews { set; get; }
    }
}
می‌خواهیم آن‌ها را با شرایط ذیل گروه بندی کنیم:
- گروه بندی بر روی ستون CategoryName انجام شود.
- ستونی که بر روی آن گروه بندی انجام می‌شود، نمایش داده نشود.
- در ابتدای نمایش گروه‌ها، تمام آن‌ها به صورت جمع شده و Collapsed نمایش داده شوند.
- پس از نمایش گروه‌ها، اولین گروه به صورت خودکار باز شود.
- تعداد ردیف هر گروه به عنوان گروه اضافه شود.
- جمع کل ستون تعداد بار مشاهدات هر گروه قابل محاسبه شود.
- جمع کل هر گروه در زمانیکه هر گروه نیز بسته‌است نمایش داده شود.
- رنگ ردیف جمع کل قابل تنظیم باشد.



فعال سازی گروه بندی در jqGrid

فعال سازی گروه بندی در jqGrid به سادگی افزودن تعاریف ذیل است:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دهم",
                //...
                grouping: true,
                groupingView: {
                    groupField: ['CategoryName'],
                    groupOrder: ['asc'],
                    groupText : ['<b>{0} - {1} ردیف</b>'],
                    groupDataSorted: true,
                    groupColumnShow: false,
                    groupCollapse: true,
                    groupSummary: [true],
                    showSummaryOnHide: true
                }
            });
grouping: true سبب می‌شود تا گروه بندی فعال شود. سپس نیاز است ستون یا ستون‌هایی را که قرار است بر روی آن‌ها گروه بندی صورت گیرد، معرفی کنیم. اینکار توسط خواص شیء groupingView انجام می‌شوند.
groupField بیانگر آرایه‌ای از ستون‌هایی است که قرار است بر روی آن‌ها گروه بندی صورت گیرد.
groupOrder آرایه‌ای اختیاری از مقادیر asc یا desc است که متناظر هستند با نحوه‌ی مرتب سازی پیش فرض ستون‌های معرفی شده در آرایه groupField.
groupText آرایه‌ای اختیاری از عناوین گروه بندی‌های انجام شده‌است. اگر ذکر شود، {0} آن با نام گروه و {1} آن با تعداد عناصر گروه جایگزین می‌شود.
تنظیم groupDataSorted سبب خواهد شد تا نام ستونی که بر روی آن گروه بندی صورت می‌گیرد، به سرور ارسال شود (توسط پارامتر sidx). به این ترتیب در سمت سرور می‌توان اطلاعات را به صورت پویا مرتب سازی کرده و بازگشت داد.
با تنظیم groupColumnShow به false سبب خواهیم شد تا ستون‌های معرفی شده در قسمت groupField نمایش داده نشوند.
با تنظیم groupCollapse به true، در ابتدای نمایش گروه‌ها، ردیف‌های آن‌ها نمایش داده نخواهند شد و در حالت جمع شده قرار می‌گیرند.
groupSummary به معنای فعال سازی نمایش ردیف محاسبه‌ی summary مانند sum، min، max و امثال آن بر روی یک گروه است.
اگر مقدار showSummaryOnHide مساوی true باشد، ردیف محاسبه‌ی summary حتی در حالت groupCollapse: true نمایش داده خواهد شد.


فعال سازی محاسبه‌ی جمع ستون تعداد بار مشاهدات مطالب

برای فعال سازی نهایی محاسبه‌ی جمع ستون تعداد بار مشاهدات، علاوه بر تنظیم groupSummary به true، نیاز است در همان ستون مشخص کنیم که این محاسبات چگونه باید انجام شوند:
                colModel: [
// ........
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.Title))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.Title))',
                        align: 'right',
                        width: 150,
                        summaryTpl: '<div style="text-align: left;">خلاصه </div>',
                        summaryType: function (val, name, record) {
                            return "";
                        }
                    },
// ........
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.NumberOfViews))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<Post>(x => x.NumberOfViews))',
                        align: 'center',
                        width: 70,
                        summaryType: 'sum', summaryTpl: '<b>جمع مشاهدات: {0}</b>'
                    }
                ],
خاصیت summaryType نوع متد محاسبه‌ی summary مانند sum را مشخص می‌کند. خاصیت summaryTpl اختیاری است. اگر ذکر شود سبب فرمت مقدار محاسبه شده‌ی نهایی می‌گردد. در اینجا {0} به مقدار نهایی که قرار است در این سلول درج شود، اشاره می‌کند.
summaryType مانند ستون عنوان، سفارشی شده نیز می‌توان باشد. در ردیف summary و ستون عنوان تنها می‌خواهیم یک مقدار ثابت را نمایش دهیم، به همین جهت summaryType آن به یک مقدار خالی تنظیم شده‌است.


تغییر رنگ ردیف خلاصه عملیات هر گروه به همراه گشودن خودکار اولین گروه

گروه بندی به همراه یک سری متد توکار نیز هست. برای مثال اگر متد groupingToggle را بر روی Id هر گروه فراخوانی کنیم، می‌توان سبب باز یا بسته شده آن گروه شد. متدهای دیگری مانند groupingGroupBy برای گروه بندی پویا و groupingRemove برای حذف گروه بندی نیز وجود دارند:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دهم",
                //.........
                loadComplete: function() {
                    //.........
                    $('#list').jqGrid('groupingToggle', 'list' + 'ghead_0_0');
                    $("tr.jqfoot td").css({
                        "background": "#2f4f4f",
                        "color": "#FFF"
                    });
                },
            });
بهترین محل اعمال رنگ به ردیف‌های summary، در روال رویدادگردان loadComplete گرید است.


مثال کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid10.zip
مطالب
نگاهی به تغییرات فایل Program.cs در نگارش‌های مختلف ASP.NET Core تا نگارش 6
در طی سال‌های قبل، نحوه‌ی آغاز برنامه‌های ASP.NET Core دچار تغییرات زیادی شده‌است که حداقل سه مورد مهم آن‌ها به صورت زیر است:
- استفاده از WebHost.CreateDefaultBuilder: این روش جهت تنظیم شروع به کار یک برنامه‌ی ASP.NET Core 2x مورد استفاده قرار می‌گرفت.
- استفاده از Host.CreateDefaultBuilder: روش پیش‌فرض آغاز برنامه‌های وب NET Core 3x. و NET 5x. که با معرفی generic host، امکان تهیه‌ی Worker services را میسر کردند.
- استفاده از WebApplication.CreateBuilder: روش جدید شروع به کار با برنامه‌های وب مبتنی بر NET 6.


استفاده از WebHost.CreateDefaultBuilder در ASP.NET Core 2.x

در نگارش اول ASP.NET Core، مفهومی به نام هاست پیش‌فرض (default host) وجود نداشت. یکی از مهم‌ترین نکات درنظر گرفته شده در طراحی ASP.NET Core، مفهوم «هزینه کردن به ازای احتیاج» است. یعنی اگر نیاز به قابلیتی نیست، نباید وجود داشته باشد. به این ترتیب یک قالب آغازین نباید به همراه تعداد زیادی بسته‌‌های NuGet و مقدار زیادی کد برای تنظیم باشد؛ زمانیکه واقعا قرار نیست از تمام آن‌ها استفاده شود. به همین جهت از نگارش 2، شروع به ساده‌کردن این قالب اولیه کردند و در این زمان، WebHost.CreateDefaultBuilder ارائه شد. این تنظیم به ظاهر ساده، کدهای پیش‌فرض مورد نیاز قابل توجهی را جهت ساخت ساده‌ی IWebHostBuilder و IWebHost به همراه دارد. در قالب به همراه آن، بین مفاهیم تنظیمات application و host تفاوت قائل شده‌اند؛ یعنی دو فایل Program.cs را برای تنظیمات application و فایل Startup.cs را برای ارائه‌ی تنظیمات هاست، تدارک دیدند.
در این طراحی، بین میدان دید Program و Startup تفاوت وجود دارد. هدف از Program، ارائه‌ی تنظیمات زیرساختی برنامه، مانند تنظیمات HTTP Server، یکپارچگی با IIS و امثال آن شد و عموما در طول عمر برنامه ثابت است. اما برای تغییر رفتار برنامه، بیشتر تغییرات و تنظیمات، به Startup محول شدند؛ مانند تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، تنظیمات میان‌افزارها، مسیریابی‌ها و غیره.
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        BuildWebHost(args).Run();
    }

     public static IWebHost BuildWebHost(string[] args) =>
        WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
            .UseStartup<Startup>()
            .Build();
}
نمونه‌ا‌ی از فایل Program.cs برنامه‌های ASP.NET Core 2x را در اینجا ملاحظه می‌کنید این تنظیم ساده، کار خواندن فایل appsettings.json و برپایی تنظیمات برنامه، تنظیمات logging و همچنین تنظیمات یکپارچگی با Kestrel/IIS را در پشت صحنه انجام می‌دهد. همچنین ارجاعی را نیز به کلاس Startup برنامه دارد. متد UseStartup به صورت خودکار به دنبال متدهای ویژه‌ی ConfigureServices و Configure در کلاس آغازین برنامه گشته و آن‌ها را فراخوانی می‌کند تا تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، مسیریابی‌ها و میان‌افزارها صورت گیرند.


معرفی Generic Host در ASP.NET Core 3.x/5

ASP.NET Core 3.x به همراه تغییرات بزرگی در کدهای آغازین برنامه‌های ASP.NET Core بود. تا پیش از آن، امکانات پایه‌ی ASP.NET Core تنها برای مقاصد وب قابل استفاده بود. اما در نگارش‌های 3x، با ارائه‌ی یک هاست عمومی، امکان پشتیبانی از سایر برنامه‌ها، مانند worker services را نیز میسر کرد؛ برای مثال پیشتیبانی از کارهای طولانی پس زمینه، هاست سرویس‌های gRPC، هاست سرویس‌های ویندوز و غیره. هدف اصلی از این تغییرات، به اشتراک گذاری فریم‌ورک پایه‌ی ASP.NET Core که تنها برای برنامه‌های وب ساخته شده بود و به همراه امکاناتی مانند تنظیمات، ثبت وقایع، تزریق وابستگی‌ها و غیره بود، با سایر انواع برنامه‌های یاد شده است. برای رسیدن به این هدف، Web Host نگارش 2x، به Generic Host نگارش 3x تغییر کرد و سپس ASP.NET Core برفراز آن بنا شد. اینبار بجای IWebHostBuilder، نمونه‌ی جدید IHostBuilder را داریم:
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        CreateHostBuilder(args).Build().Run();
    }

    public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
        Host.CreateDefaultBuilder(args)
            .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
            {
                webBuilder.UseStartup<Startup>();
            }; 
    }
}
در اینجا نمونه‌ا‌ی از فایل Program.cs برنامه‌های ASP.NET Core 3x را ملاحظه می‌کنید. با توجه به عمومی بودن این روش، قسمت ConfigureWebHostDefaults آن، همان کار WebHost.CreateDefaultBuilder نگارش 2 ASP.NET Core را انجام می‌دهد.
ASP.NET Core 5 به همراه تغییرات مهمی در این زمینه نبود و تنها با تغییر target framework در فایل csproj و به روز رسانی بسته‌های نیوگت مرتبط، کار ارتقاء به نگارش جدید در آن صورت می‌گرفت.


معرفی  WebApplicationBuilder در ASP.NET Core 6x  

در دات نت 6، روش آغاز برنامه‌های وب بطور کامل تغییر کرده‌است. در تمام نگارش‌های پیشین ASP.NET Core، همواره شاهد دو فایل Program.cs و Startup.cs بودیم؛ اما در اینجا فقط یک فایل Program.cs بیشتر وجود ندارد. هر چند همانطور که در مطلب «ارتقاء فایل‌های آغازین برنامه‌های ASP.NET Core 5x به 6x» نیز عنوان شد، می‌توان همان سبک و سیاق پیشین را نیز برگرداند و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
builder.Services.AddRazorPages();
var app = builder.Build();
if (app.Environment.IsDevelopment())
{
   app.UseDeveloperExceptionPage();
}
app.UseStaticFiles();
app.MapGet("/", () => "Hello World!");
app.MapRazorPages();
app.Run();
در اینجا نمونه‌ای از فایل Program.cs برنامه‌های دات نت 6 را مشاهده می‌کنید که تغییرات قابل ملاحظه‌ای داشته‌است:
- استفاده از top level statements
- استفاده از usingهای سراسری و سایر قابلیت‌های C# 10.0
- حذف کامل کلاس Startup؛ اینبار همه چیز فقط یک فایل است.

دیدگاهی را که در اینجا بکار گرفته‌اند شامل این موارد است و بیشتر تازه‌واردان را مدنظر دارند:
- برای شروع به کار، using statements اضافی هستند؛ پس حذف شده‌اند!
- برای شروع به کار، namespaces اضافی هستند؛ پس حذف شده‌اند!
- برای شروع به کار، Program.Main ... هم اضافی است!
- تنظیمات بین دو فایل Program.cs و Startup.cs تقیسم نشده‌اند و همه‌چیز یکجا است و این هم نیازی به توضیح اضافی به تازه‌واردان، ندارد.
- همچنین همانطور که عنوان شد، « ... متد UseStartup به صورت خودکار به دنبال متدهای ویژه‌ی ConfigureServices و Configure در کلاس آغازین برنامه گشته و آن‌ها را فراخوانی می‌کند تا تنظیمات تزریق وابستگی‌ها، مسیریابی‌ها و میان‌افزارها صورت گیرند ...»
نکته‌ی مهم این توضیح، این است که کلاس Startup، هیچ اینترفیسی را پیاده سازی نمی‌کند. یعنی نام این متدها، دقیقا باید به همین صورت باشند (بدون اینکه قرار دادی توسط یک اینترفیس برای آن‌ها وضع شده باشد) و ... چرا واقعا باید به این صورت باشد؟! به همین جهت این‌ها هم حذف شده‌اند!
- در اینجا WebApplication هم مشاهده می‌شود؛ اما آیا واقعا نیازی به آن است؟
پاسخ: خیر! WebApplication.CreateBuilder ای که در اینجا ملاحظه می‌کنید در حقیقت ساده شده‌ی قطعه کد زیر از کدهای ASP.NET Core 3x/5x است:
var hostBuilder = Host.CreateDefaultBuilder(args)
    .ConfigureServices(services => 
    {
        services.AddRazorPages();
    })
    .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
    {
        webBuilder.Configure((ctx, app) => 
        {
            if (ctx.HostingEnvironment.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
            app.UseStaticFiles();
            app.UseRouting();
            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapGet("/", () => "Hello World!");
                endpoints.MapRazorPages();
            });
        });
    }); 
hostBuilder.Build().Run();
که ... WebApplication.CreateBuilder بدون شک ساده‌تر از قطعه کد فوق است. همچنین پس از یک سطر زیر:
 var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
با استفاده از خاصیت builder.Configuration، می‌توان به تنظیمات برنامه دسترسی یافت و یا با استفاده از builder.Services می‌توان سرویس‌های جدیدی را ثبت کرد:
builder.Services.AddRazorPages();
builder.Services.AddSingleton<MyThingy>();
و یا با استفاده از خاصیت builder.Logging می‌توان تنظیمات ثبت وقایع برنامه را تغییر داد:
builder.Logging.AddFile();
همچنین در اینجا زمانیکه کار تنظیمات به پایان رسید، نمونه‌ای از WebApplication را به صورت زیر تولید کرده:
var app = builder.Build();
و اکنون می‌توان تنظیمات میان‌افزارها و یا مسیریابی‌ها را انجام داد:
app.UseStaticFiles();
app.MapRazorPages();
که در مقایسه با نگارش‌های قبلی، بسیار ساده‌تر شده‌، هرچند مرز بین این‌ها و ترتیب آن‌ها اندکی کم‌رنگ‌تر شده‌است.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها
نکته‌ای مهم در مورد تزریق وابستگی‌ها در کلاس ویژه‌ی آغازین برنامه

عموما کلاس‌های کار با بانک اطلاعاتی، با طول عمر Scoped مشخص می‌شوند (جهت پیاده سازی الگوی واحد کار):
 services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>();
به این معنا که یک وهله از کلاس Operation در طول درخواست جاری در بین تمامی درخواست کننده‌های آن به اشتراک گذاشته خواهد شد. این به اشتراک گذاری فقط زمانی معنا خواهد داشت که طول عمر درخواست جاری را مدنظر داشته باشیم و همچنین تزریق وابستگی IOperationScoped به صورت متداولی در کنترلرها، View Components، فیلترها و غیره انجام شود.
اما اگر از سرویس فرضی IOperationScoped در متدهای مختلف کلاس آغازین برنامه استفاده کنیم، طول عمری را که دریافت خواهیم کرد singleton خواهد بود و نه Scoped. علت اینجا است که در پشت صحنه، در ابتدای هر درخواست توسط سرویسی به نام IServiceScopeFactory کار وهله سازی scope صورت گرفته و در پایان درخواست این scope رهاسازی می‌شود:
using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
{
   // ...
}
اما در کلاس آغازین برنامه، ما هنوز داخل scope قرار نگرفته‌ایم. بنابراین هر درخواست وهله‌ای از سرویس IOperationScoped با طول عمر Scoped، تنها همان وهله‌ی ابتدایی آن‌را باز می‌گرداند و singleton رفتار می‌کند؛ چون scope ایی ایجاد و تخریب نشده‌است.
در یک چنین مواردی، برای اطمینان حاصل کردن از dispose شدن سرویس در پایان کار، نیاز است مراحل ایجاد scope و dispose آن‌را به صورت دستی به نحو ذیل مدیریت کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app,
   ILoggerFactory loggerFactory,
   IServiceScopeFactory scopeFactory)
{
   using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
   {
     var initializer = scope.ServiceProvider.GetService<IOperationScoped>();
     initializer.SeedAsync().Wait();
   }
}
بنابراین به صورت خلاصه
اگر سرویسی با طول عمر Scoped تعریف شد (و نه سایر حالت‌ها)، درخواست وهله‌ای از آن در کلاس آغازین برنامه، طول عمر singleton را خواهد داشت؛ مگر اینکه صراحتا scope را به نحو فوق ایجاد و تخریب کنید.
این نکته در متدهای الحاقی که قرار است در کلاس آغازین برنامه اجرا شوند، مفید خواهد بود.