اشتراک‌ها
شکار دایناسورها

30 دایناسور جستجو کنید سپس برای devart ایمیل کنید تا license مجانی و یک subscription سه ماهه دریافت کنید.

  


شکار دایناسورها
مطالب
Message Header سفارشی در WCF
فرض کنید در حال توسعه یک سیستم مبتنی بر WCF هستید. بنابر نیاز باید  یک سری اطلاعات مشخص در اکثر درخواست‌های بین سرور و کلاینت ارسال شوند یا ممکن است بعد از انجام بیش از 50 درصد پروژه این نیاز به وجود آید که  یک یا بیش از یک  پارامتر (که البته از سمت کلاینت تامین خواهند شد) در اکثر کوئری‌های گرفته شده سمت سرور شرکت داده شوند. خوب! در این وضعیت علاوه بر حس همدردی با اعضای تیم توسعه دهنده این پروژه چه می‌توان کرد؟
»اولین راه حلی که به ذهن می‌رسد این است که پارامتر‌های مشخص شده را در متد‌های سرویس‌های مورد نظر قرار داد و به نوعی تمام سرویس‌ها را به روز رسانی کرد. این روش به طور قطع در خیلی از قسمت‌های پروژه به صورت مستقیم اثرگذار خواهد بود و در صورت نبود ابزار‌های تست ممکن است با مشکلات جدی روبرو شوید.
»راه حل دوم این است که یک Message Header سفارشی بسازیم و در هر درخواست اطلاعات مورد نظر را در هدر قرار داده و سمت سرور این اطلاعات را به دست آوریم. این روش کمترین تغییر مورد نظر را برای پروژه دربر خواهد داشت و از طرفی نیاز متد‌های سرویس به پارامتر را از بین می‌برد و دیگر نیازی نیست تا تمام متد‌های سرویس‌ها دارای پارامتر‌های یکسان باشند.
پیاده سازی
برای شروع کلاس مورد نظر برای ارسال اطلاعات را به صورت زیر خواهیم ساخت:
 [DataContract]
    public class ApplicationContext
    {
        [DataMember( IsRequired = true )]
        public string UserId
        {
            get {  return _userId; }
            set
            {
                _userId = value;
            }
        }
        private string _userId;      

        [DataMember( IsRequired = true )]
        public static ApplicationContext Current
        {
            get
            {
                return _current;
            }
            private set { _current = value; }
        }
        private static ApplicationContext _current;  
 public static void Register( ApplicationContext appContext ) { Current = appContext; IsRegistered = true; } }
در این کلاس به عنوان نمونه مقدار Id کاربر جاری باید در هر درخواست به سمت سرور ارسال شود. حال نیاز به یک MessageInspector داریم ، کافیست که اینترفیس IClientMessageInspector را توسط یک کلاس به صورت زیر پیاده سازی نماییم:
public class ClientMessageHeaderInspector<T> : IClientMessageInspector
    {
        private readonly T _vaccine;

        public ClientMessageHeaderInspector( T vaccine )
        {
            this._vaccine = vaccine;
        }

        public void AfterReceiveReply( ref Message reply, object correlationState )
        {
        }

        public object BeforeSendRequest( ref Message request, IClientChannel channel )
        {
            MessageHeader messageHeader = MessageHeader.CreateHeader( typeof( T ).Name, typeof( T ).Namespace, this._vaccine );
            request.Headers.Add( messageHeader );
            return null;
        }
    }
نوع T مورد استفاده برای تعیین نوع داده ارسالی سمت سرور است که در این مثال کلاس ApplicationContext خواهد بود. در متد BeforeSendRequest باید Header سفارشی را ساخته و آن را به هدر درخواست اضافه نماییم. حال باید MessageInspector ساخته شده بالا را با استفاده از IEndPointBehavior به MessageInspcetor‌های نمونه ساخته شده از ClientRuntime اضافه نماییم. برای این کار به صورت زیر عمل می‌نماییم:
public class ApplicationContextMessageBehavior : IEndpointBehavior
    {
        ClientMessageHeaderInspector<ApplicationContext> inspector = null;

        public ApplicationContextMessageBehavior()
        {
            inspector = new ClientMessageHeaderInspector<ApplicationContext>( ApplicationContext.Current );
        }

        public void AddBindingParameters( ServiceEndpoint endpoint, BindingParameterCollection bindingParameters )
        {
        }

        public void ApplyClientBehavior( ServiceEndpoint endpoint, ClientRuntime clientRuntime )
        {
            clientRuntime.MessageInspectors.Add( inspector );
        }

        public void ApplyDispatchBehavior( ServiceEndpoint endpoint, EndpointDispatcher endpointDispatcher )
        {
        }

        public void Validate( ServiceEndpoint endpoint )
        {          
        }
    }
همان طور که می‌بینید در کلاس بالا یک نمونه از کلاس ClientMessageInspector را بر اساس ApplicationContext می‌سازیم و در متد ApplyClientBehavior به نمونه clientRuntime اضافه می‌نماییم. اگر دقت کرده باشید می‌توان هر تعداد MessageInspector را به clientRunTime اضافه کرد.
در مرحله آخر باید تنظیمات مربوط به ChannelFactory را انجام دهیم.
public class ServiceMapper<TChannel>
    {      
        internal static EndpointAddress EPAddress
        {
            get
            {
                return _epAddress;
            }
        }
        private static EndpointAddress _epAddress;

        public static TChannel CreateChannel( Binding binding, string uriBase, string serviceName, bool setCredential )
        {
            _epAddress = new EndpointAddress( String.Format( "{0}{1}", uriBase, serviceName ) );

            var factory = new ChannelFactory<TChannel>( binding, _epAddress );        
         
           ApplicationContext.Register( new ApplicationContext
            {
                UserId = Guid.NewGuid()
            } );  
factory.Endpoint.Behaviors.Add( new ApplicationContextMessageBehavior() ); TChannel proxy = factory.CreateChannel(); if ( factory.Endpoint.Behaviors.OfType<ApplicationContextMessageBehavior>().Any() ) { using ( var scope = new OperationContextScope( ( IClientChannel )proxy ) ) { OperationContext.Current.OutgoingMessageHeaders.Add( MessageHeader.CreateHeader( typeof( ApplicationContext ).Name, typeof( ApplicationContext ).Namespace, ApplicationContext.Current ) ); } } return proxy; }
چند نکته:
»در متد CreateChannel، ابتدا تنظیمات مربوط به EndPointAddress و ChannelFactory انجام می‌شود. سپس یک نمونه از کلاس ApplicationContext را  توسط متد Register به کلاس مورد نظر رجیستر می‌کنیم. به این ترتیب مقدار خاصیت Current در کلاس ApplicationContext برابر با نمونه ساخته شده می‌شود. سپس کلاس ApplicationContextMessageBehavior به خاصیت Behavior در ChannelFactory  اضافه می‌شود. در انتها نیز هدر سفارشی ساخته شده به MessageHeader‌های نمونه جاری OperationContext اضافه می‌شود. این عمل توسط کد زیر انجام می‌گیرد:
OperationContext.Current.OutgoingMessageHeaders.Add( MessageHeader.CreateHeader( typeof( ApplicationContext ).Name, typeof( ApplicationContext ).Namespace, AppConfiguration.Application ) );
از این پس هر درخواستی که از سمت کلاینت به سمت سرور ارسال شود به همراه خود یک نمونه از کلاس ApplicationContext را خواهد داشت. فقط دقت داشته باشید که برای ساخت ChanelFactory باید همیشه از متد CreateChannel استفاده نمایید.
استفاده از هدر سفارشی سمت سرور

حال قصد داریم که اطلاعات مورد نظر را از هدر درخواست در سمت سرور به دست آورده و از آن در کوئری‌های خود استفاده نماییم. کد زیر این کار را برای ما انجام می‌دهد:
 if ( OperationContext.Current != null && OperationContext.Current.IncomingMessageHeaders.FindHeader( typeof( ApplicationContext ).Name , typeof( ApplicationContext ).Namespace ) > 0 )
            {
                _application = OperationContext.Current.IncomingMessageHeaders.GetHeader<ApplicationContext>( typeof( ApplicationContext ).Name , typeof( ApplicationContext ).Namespace );
            }
متد FindHeader در خاصیت IncomingMessageHeader با استفاده از نام و فضای نام به دنبال هدر سفارشی می‌گردد. اگر خروجی متد از 0 بیشتر بود بعنی هدر مورد نظر موجود است. در پایان نیز با استفاده از متد GetHeader، نمونه ساخته شده کلاس ApplicationContext را به دست می‌آوریم.

مطالب
ارتقاء فایل‌های آغازین برنامه‌های ASP.NET Core 5x به 6x
اگر یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core 6x را شروع کنیم، دو فایل قدیمی Program.cs و Startup.cs آن یکی شده‌اند و اینبار فقط یک Program.cs قابل مشاهده‌است؛ با چنین محتوای ساده شده‌ای:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
var app = builder.Build();

app.MapGet("/", () => "Hello World!");

app.Run();
که مفاهیم C# 10.0 مانند «ساده سازی تعریف فضاهای نام در C# 10.0» و «کاهش تعداد بار تعریف using‌ها در C# 10.0 و NET 6.0.» در آن‌ها نیز قابل مشاهده‌است. همچنین در اینجا، تمام تنظیمات WebApplication هم قرار خواهند گرفت؛ عنوان کرده‌اند که از ابتدا هم این تنظیمات در اصل متعلق به همینجا بوده‌اند، چرا تمام آن‌ها را داخل یک فایل اسکریپت مانند قرار ندهیم و تعداد لایه‌های abstractions را کاهش ندهیم؟
البته این روش شاید برای برنامه‌های کوچک جالب به‌نظر برسد، اما برای برنامه‌های بزرگتر می‌توان به گزینه‌های زیر نیز توجه داشت.


گزینه‌ی ارتقاء 1: هیچ کاری نکنید!

اگر می‌خواهید برنامه‌های NET 5. خود را به دات نت 6 ارتقاء دهید و نگران هستید که با دو فایل قدیمی Program.cs و Startup.cs آن باید چکار کنیم، پاسخ ساده‌ی ‌آن این است: هیچ کاری نکنید!
شیوه‌ی قدیمی مبتنی بر generic host و Startup، کاملا در دات نت 6 پشتیبانی می‌شوند؛ از این جهت که WebApplication جدید دات نت 6، صرفا یک محصور کننده‌ی پیچیدگی‌های generic host است. بنابراین برای ارتقاء پروژه‌های ASP.NET Core 5x به 6x، تنها کافی است فایل csproj خود را ویرایش کرده و TargetFramework آن‌را به net6.0 تغییر دهید. پس از آن Program.cs و Stratup.cs قبلی شما بدون هیچ مشکلی و بدون نیاز به هیچ تغییری، با دات نت 6 هم کار خواهند کرد.
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
      <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
   </PropertyGroup>
</Project>


گزینه‌ی ارتقاء 2: از کلاس Startup قبلی خود استفاده‌ی مجدد کنید

اما اگر واقعا علاقمندیم که از WebApplication جدید استفاده کنیم و همچنین نمی‌خواهیم همه‌چیز را داخل Program.cs قرار دهیم، چکار باید کرد؟
فرض کنید ساختار کلاس Startup موجود شما چنین شکلی را دارد که به همراه سازنده‌ای است که IConfigurationRoot را دریافت می‌کند و همچنین دارای دو متد ConfigureServices و Configure نیز هست:
public class Startup
{
    public Startup(IConfigurationRoot configuration)
    {
        Configuration = configuration;
    }

    public IConfigurationRoot Configuration { get; }

    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        // ...
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostApplicationLifetime lifetime)
    {
        // ...
    }
}
تا پیش از دات نت 6، متد <UseStartup<T که در فایل Program.cs قرار داشت، کار استفاده از تنظیمات کلاس فوق را به صورت خودکار انجام می‌داد. این متد دیگر در سیستم جدید مبتنی بر WebApplication دات نت 6 وجود ندارد، اما می‌توان به صورت زیر آن‌را برگرداند:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
var startup = new Startup(builder.Configuration);
startup.ConfigureServices(builder.Services);
var app = builder.Build();
startup.Configure(app, app.Lifetime);
app.Run();
در اینجا روش نمونه سازی دستی کلاس Startup قدیمی را مشاهده می‌کنید که به همراه فراخوانی دستی دو متد ConfigureServices و Configure آن نیز هست. به این ترتیب می‌توان از کلاس قدیمی آغازین برنامه‌های دات نت 5، در برنامه‌های دات نت 6 نیز استفاده کرد.


گزینه‌ی ارتقاء 3: استفاده از متدهای محلی در فایل Program.cs

اگر بخواهیم سیستم طراحی مینی‌مال دات نت 6 را رعایت کنیم، می‌توان بجای ایجاد یک فایل Startup مجزا، متدهای تنظیمی آن‌را به صورت تعدادی متد محلی، در همان فایل Program.cs قرار داد تا کمی ساختار پیدا کند(!)؛ چیزی شبیه به طراحی زیر که همان متدهای قبلی فایل Startup را در انتهای فایل Program.cs جاری به صورت متدهایی محلی، مشاهده می‌کنید؛ به همراه متدهای اختیاری دیگری برای تنظیم میان‌افزارها و یا endpoints:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);
ConfigureConfiguration(builder.configuration);
ConfigureServices(builder.Services);
var app = builder.Build();
ConfigureMiddleware(app, app.Services);
ConfigureEndpoints(app, app.Services);
app.Run();

void ConfigureConfiguration(ConfigurationManager configuration) => { }

void ConfigureServices(IServiceCollection services) => { }

void ConfigureMiddleware(IApplicationBuilder app, IServiceProvider services) => { }

void ConfigureEndpoints(IEndpointRouteBuilder app, IServiceProvider services) => { }
در کل این قالب جدید دات نت 6، هیچ نوع الگو و یا پیشنیاز خاصی را جهت انجام تنظیمات آغازین برنامه توصیه نمی‌کند؛ از این رو می‌توان به هر نحوی که علاقمند بودیم، آن‌را شکل دهیم.
نظرات مطالب
Repository ها روی UnitOfWork ایده خوبی نیستند
صد در صد درست.ولی فکر میکنم این مسئله باید در لایه سرویس حل بشه. در یک Application انتظار چندین و چند عملیات در طی یک Request میره. برای نمونه میگم:
- در یک کنترلر قراره یک مشتری تعریف بشه.از طرفی هم لاگ گیری‌های عمومی سیستم نیز باید انجام باشه که اصولا در بعضی از عملیات‌ها مستقل از همدیگه باید باشند.پس باید چند بار SaveChanges فراخوانی بشه.
عملیات لاگ گیری سیستم حتما باید انجام بشه ولی عملیات تعریف یک مشتری میتونه دارای خطایی باشه.(استقلال بعضی از عملیات‌های سیستم در UOW)
-عملیات هایی که در طی یک Action در کنترلر انجام میشه:بایستی تمام اینها به لایه‌ی سرویس منتقل بشه و اونجا در طی یک SaveChange عملیات مورد نظر نتیجه بده.(رویکرد Command/Query )
- الگوی واحد کار هدف‌های بیشتری داره.
-مسئولیت هر متد در لایه سرویس مشخصه و نتیجه بازگشتی از لایه سرویس عملا بایستی دلالت بر نتیجه‌ی عملیات رو داشته باشه.نه اینکه در یک متد در لایه سرویس عملیات درج رو انجام بده و بعد در UI عملیات خطا بده.
-جدا سازی منطق لایه‌ها در این کار مشخص نیست.(تا حدی)
*مدیریت پیچیده وظایف در لایه سرویس به درستی انجام بشه SaveChanges‌ها با کمترین سربار و بهترین کارایی انجام میشه.
البته فکر میکنم در پروژه اشاره شده نیز به همین مسئله دلالت داره.
http://nopcommerce.codeplex.com/SourceControl/latest#src/Libraries/Nop.Data/EfRepository.cs
و اینکه در بعضی از مسائل نیز باید تغییراتی صورت بگیره .مانند عملیات‌های گروهی.
و در نهایت صحبت آقای ضیا دلالت بر تفکرات متفاوت درستره.
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت سیزدهم - ساخت یک Static Site Generator ساده توسط PowerShell و GitHub Actions
در این مطلب میخواهیم یک مثال دیگر از PowerShell را به همراه GitHub Actions را بررسی کنیم. هدف ایجاد یک Static Site Generator و در نهایت پابلیش خروجی استاتیک بر روی GitHub Pages است. روالی که در ادامه بررسی میکنیم صرفاً یک مثال از ترکیب این تکنولوژی‌ها است و قاعدتاً روش‌های ساده‌تر و سرراست‌تری نیز برای اینکار وجود دارد. به عنوان مثال میتوانید از Jekyll که یک SSG مبتنی بر Ruby است نیز استفاده کنید که GitHub Pages، به صورت پیش‌فرض از آن پشتیبانی میکند. در اینحالت به محض پوش کردن سایت بر روی ریپوزیتوری (با فرض اینکه این امکان را فعال کرده باشید) به صورت خودکار سایت بیلد شده و خروجی بر روی یک برنچ دیگر قرار خواهد گرفت و در نهایت برنچ بیلد شده توسط GitHub Pages میزبانی خواهد شد (البته امکان تغییر برنچ پیش‌فرض را نیز دارید). اما اگر بخواهیم کل فرآیند بیلد را به صورت سفارشی انجام دهیم، میتوانیم از GitHub Actions استفاده کنیم؛ یعنی مشابه کاری که Jekyll انجام میدهد. به محض پوش کردن محتوا، یک اسکریپت PowerShell برای اینکار فراخوانی شود و خروجی نهایی بر روی یک برنچ دیگر منتشر شود. خروجی نهایی این چنین قالبی خواهد داشت:

نکته: در اینجا از فونت آقای راستی‌کردار استفاده شده است؛ با آرزوی بهبودی و سلامتی ایشان.

ساختار پروژه
ساختاری که برای پروژه در نظر گرفته‌ام به صورت زیر است:
├── _layout
│   ├── _footer.html
│   ├── _header.html
│   ├── _nav.html
│   └── main.html
├── build
├── img
├── posts
└── set-posts.ps1
  • دایرکتوری layout_: درون این دایرکتوری، ساختار اصلی بلاگ را قرار داده‌ایم. در ادامه محتویات هر فایل را مشاهده خواهید کرد: 
<!--main.html-->
<!DOCTYPE html>
<html dir="rtl">

{{header}}

<body>
    {{nav}}
    <main>
        {{content}}
    </main>
    {{footer}}
</body>



<!--_header.html-->
<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>{{title}}</title>
    <link href="https://cdn.jsdelivr.net/gh/rastikerdar/samim-font@v4.0.5/dist/font-face.css" rel="stylesheet"
        type="text/css" />
    <link href="https://cdn.jsdelivr.net/npm/tailwindcss@2.2.16/dist/tailwind.min.css" rel="stylesheet">
    <style>
        * {
        }
    </style>
</head>

<!--_nav.html-->
<header>
    <nav>
        <div>
            <div>
                <a href="#">بلاگ من</a>
            </div>
            <div>
                <ul>
                    {{nav}}
                </ul>
            </div>
        </div>
    </nav>
</header>


<!--_footer.html-->
<footer>
    <div>
        <div>
            <p>
                تمامی حقوق محفوظ است
            </p>
        </div>
    </div>
</footer>
  • دایرکتوری build: درون این دایرکتوری، خروجی‌های HTML که قرار است توسط اسکریپت PowerShell جنریت شوند، قرار خواهند گرفت. این پوشه در واقع قرار است توسط GitHub Pages میزبانی شود.
  • دایرکتوری img: درون این دایرکتوری، تصاویر مربوط به هر بلاگ‌پست را قرار خواهیم داد.
  • دایرکتوری posts: درون این دایرکتوری، مطالب‌مان را با فرمت Markdown، قرار خواهیم داد. به عنوان مثال در ادامه یک نمونه از آن را مشاهده خواهید کرد (در کد زیر از Front Matter برای اضافه کردن یکسری متادیتای موردنیاز که حین بیلد شدن ضروری هستند استفاده شده‌است) 
---
title: اولین پست من
slug: hello
date: 2023-04-26
author: سیروان عفیفی
tags: [tag1, tag2, tag3]
excerpt: این یک پست تستی است در مورد اینکه چطور میتوانیم از این قالب استفاده کنیم
---

# اولین پست من

## اولین پست من

### اولین پست من

#### اولین پست من

##### اولین پست من

###### اولین پست من

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می‌باشد. کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته، حال و آینده شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می‌طلبد تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می‌توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد وزمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.

<img src="/img/graphql.jpg"/>
همانطور که مشاهده میکنید، مسیر تصویر استفاده شده در بلاگ‌پست، از دایرکتوری img خوانده شده‌است.
  • فایل set_post.ps1: موتور اصلی جنریت کردن صفحات HTML این فایل میباشد. در ادامه محتویات آن را مشاهده خواهید کرد. سپس هر کدام از توابع استفاده شده را یکی‌یکی توضیح خواهیم داد: 
Function Get-Layouts {
    $headerLayout = Get-Content -Path ./_layout/_header.html -Raw
    $homeLayout = Get-Content -Path ./_layout/main.html -Raw
    $footerLayout = Get-Content -Path ./_layout/_footer.html -Raw

    Return @{
        Header = $headerLayout
        Home   = $homeLayout
        Footer = $footerLayout
    }
}

Function Get-PostFrontMatter($postContent) {
    $frontMatter = [regex]::Match($postContent, "(---(?:\r?\n(?!--|\s*$).*)*)\s*((?:\r?\n(?!---).*)*\r?\n---)")
    Return $frontMatter
}

Function Set-Headings($postHtml) {
    Return $postHtml -Replace '<h(\d) id="(.*)">', {
        $level = $_.Groups[1].Value
        $id = $_.Groups[2].Value
        $class = Switch ($level) {
            '1' { 'text-4xl font-bold mb-2' }
            '2' { 'text-3xl font-bold mb-2' }
            '3' { 'text-2xl font-bold mb-2' }
            '4' { 'text-xl font-bold mb-2' }
            '5' { 'text-lg font-bold mb-2' }
            '6' { 'text-base font-bold mb-2' }
        }
        "<h$level class='$class' id='$id'>"
    }
}

Function ConvertTo-Slug {
    [CmdletBinding()]
    param(
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [string]$String
    )
    process {
        $slug = $String -replace '[^\w\s-]', '' # remove non-word characters except hyphens
        $slug = $slug -replace '\s+', '-' # replace whitespace with a single hyphen
        $slug = $slug -replace '^-+|-+$', '' # remove leading/trailing hyphens
        $slug = $slug.ToLower() # convert to lowercase
        Write-Output $slug
    }
}

Function Get-Posts {
    $markdownPosts = Get-ChildItem -Path ./posts -Filter *.md
    $posts = @()
    Foreach ($post in $markdownPosts) {
        $postContent = Get-Content -Path $post.FullName -Raw
        $frontMatter = Get-PostFrontMatter $postContent
        $frontMatterObject = $frontMatter | ConvertFrom-Yaml

        $slug = $frontMatterObject.slug ?? (ConvertTo-Slug "$($frontMatterObject.date)-$($frontMatterObject.title)")
        $body = $postContent.Replace($frontMatter.Value, "") | ConvertFrom-Markdown
        $postHtml = $layouts.Home -replace '{{header}}', $layouts.Header `
            -replace '{{title}}', $frontMatterObject.title `
            -replace '{{nav}}', (Set-Navs) `
            -replace '{{content}}', $body.Html `
            -replace '{{footer}}', $layouts.Footer

        $postHtml = Set-Headings $postHtml
        $postHtml | Out-File -FilePath ./build/$slug.html

        $posts += @{
            title   = $frontMatterObject.title
            slug    = $slug
            excerpt = $frontMatterObject.excerpt
            date    = $frontMatterObject.date
            author  = $frontMatterObject.author
            body    = $body.Html
        }
    }
    Return $posts
}

Function Set-Archive {
    $posts = Get-Posts
    $archive = @()
    $archive = @"
        <ul>
            $($posts | ForEach-Object { "<li><a href='$($_.slug).html'>$($_.title)</a></li>" })
        </ul>
"@
    Return $archive -join "`r`n"
}

Function Copy-ToBuild {
    $layouts = Get-Layouts
    $latestPosts = Get-Posts | ForEach-Object { @"
    <div>
        <img src="https://via.placeholder.com/300x200" alt="$($_.title)">
        <h2>$($_.title)</h2>
        <p>$($_.excerpt)</p>
            <a href="$($_.slug).html">ادامه مطلب</a>
        </div>
"@
    }

    $homeLayout = $layouts.Home -replace '{{header}}', $layouts.Header `
        -replace '{{nav}}', (Set-Navs) `
        -replace '{{title}}', 'بلاگ من' `
        -replace '{{content}}', ('<div>' + $latestPosts + '</div>') `
        -replace '{{footer}}', $layouts.Footer

    $homeLayout | Out-File -FilePath ./build/index.html

    Copy-Item -Path ./img -Destination ./build -Recurse -Force

}

Function Set-Navs {
    $navs = @(
        @{
            title = "صفحه اصلی"
            url   = "/sample"
        },
        @{
            title = "درباره ما"
            url   = "/sample/about.html"
        },
        @{
            title = "تماس با ما"
            url   = "/sample/contact.html"
        }
    )
    $navLayout = Get-Content -Path ./_layout/_nav.html -Raw
    $navLayout -replace '{{nav}}', ($navs | ForEach-Object { "<li><a href=""$($_.url)""text-gray-700 hover:text-gray-800 m-2"">$($_.title)</a></li>" })
}


Copy-ToBuild
همانطور که در کد فوق مشاهده میکنید، تابع Copy-ToBuild فراخوانی شده است. درون این تابع، ابتدا لی‌اوت‌های موردنیاز برای تولید صفحات HTML را درون یک متغییر با نام layouts قرار داده‌ایم. درون لی‌اوت‌ها یکسری placeholder برای قرارگیری قسمت‌های مختلف سایت تعریف کرده‌ایم که قرار است توسط تابع عنوان شده، جایگزین شوند. در ادامه توسط تابع Get-Posts، تمامی مطالب درون دایرکتوری posts را واکشی کرده و برای هر کدام، صفحه‌ی HTML معادل آن را تولید کرده‌ایم. برای پارز کردن قسمت Front Matter هر بلاگ‌پست نیز از پکیج powershell-yaml استفاده شده‌است. درون تابع Get-Posts باید هر مطلب را همراه با لی‌اوت اصلی سایت، به HTML تبدیل کنیم. بنابراین یکسری عملیات string replacement درون تابع عنوان شده انجام گرفته است. در نهایت، مطالب همراه با لی‌اوت مناسبی درون دایرکتوری build ذخیره خواهند شد و سپس یک لیست از مطالب پارز شده به عنوان خروجی تابع برگردانده خواهد شد. در نهایت درون تابع Copy-ToBuild، یکسری card برای نمایش آخرین مطالب بلاگ تهیه شده، سپس خروجی نهایی درون فایل index.html همراه با قالب اصلی ذخیره خواهد شد.

ایجاد GitHub Actions Workflow
در ادامه برای ساختن workflow نهایی باید با کمک GitHub Actions، اسکریپت PowerShellی را که ساختیم، اجرا کنیم. این اسکریپت ابتدا پروژه را clone کرده، سپس وابستگی موردنیاز را نصب کرده و در نهایت اسکریپت را اجرا خواهد کرد: 
name: Deploy static content to Pages

on:
  push:
    branches:
      - main
  workflow_dispatch:

permissions:
  contents: read
  pages: write
  id-token: write

concurrency:
  group: "pages"
  cancel-in-progress: false

jobs:
  build-and-deploy:
    runs-on: ubuntu-latest

    steps:
      - name: Checkout Repository
        uses: actions/checkout@v2

      - name: Install powershell-yaml module
        shell: pwsh
        run: |
          Set-PSRepository PSGallery -InstallationPolicy Trusted
          Install-Module powershell-yaml -ErrorAction Stop

      - name: Setup Pages
        uses: actions/configure-pages@v3

      - name: Build Static Site
        shell: pwsh
        run: |
          . ./set-posts.ps1

      - name: Upload Static Site Artifact
        uses: actions/upload-pages-artifact@v1
        with:
          path: build

      - name: Deploy to GitHub Pages
        id: deployment
        uses: actions/deploy-pages@v2

نحوه انتشار یک مطلب جدید
  • درون دایرکتوری posts، مطلب موردنظر را به همراه Front Matter زیر ایجاد کرده و سپس محتویات مطلب را بعد از آن وارد کنید:
---
title: اولین پست من
slug: hello
date: 2023-04-26
author: سیروان عفیفی
tags: [tag1, tag2, tag3]
excerpt: این یک پست تستی است در مورد اینکه چطور میتوانیم از این قالب استفاده کنیم
---

content
  • تغییرات ایجاد شده را کامیت و سپس پوش کنید. به محض پوش کردن تغییرات، GitHub Actions پروسه بیلد را انجام خواهد داد و بلافاصله میتوانید تغییرات را مشاهده نمائید.
نکته: قابلیت GitHub Pages به صورت پیش‌فرض فعال نیست. برای فعال کردن آن ابتدا باید به قسمت تنظیمات ریپوزیتوری GitHubتان مراجعه کرده و سپس از تب Pages، فیلد Source را بر روی GitHub Actions قرار دهید:


بنابراین بعد از پوش کردن تغییرات workflowایی که ایجاد کردیم توسط Source شناسایی خواهد شد و سپس وب‌سایت از طریق آدرس https://<username>.github.io/<repository> در دسترس قرار خواهد گرفت:

کدهای این مطلب را میتوانید از اینجا دریافت کنید.

مطالب
رسم نمودار توسط Kendo Chart
پیشتر مطالبی در سایت، درباره KenoUI و همچنین ویجت‌های وب آن منتشر گردید. در این مطلب نگاهی خواهیم داشت بر تعدادی از ویجت‌های Kendo UI جهت رسم نمودار. توسط Kendo UI می‌توانیم نمودار‌های زیر را ترسیم کنیم:
  • Bar and Column
  • Line and Vertical Line
  • Area and Vertical Area
  • Bullet
  • Pie and Donut
  • Scatter
  • Scatter Line
  • Bubble
  • Radar and Polar

برای رسم نمودار می‌توانیم به صورت زیر عمل کنیم:

1- ابتدا باید استایل‌های مربوط به Data Visualization را به صفحه اضافه کنیم:

<link href="Content/kendo.dataviz.min.css" rel="stylesheet" />
<link href="Content/kendo.dataviz.default.min.css" rel="stylesheet" />
2- سپس یک عنصر را بر روی صفحه جهت نمایش نمودار، تعیین می‌کنیم:
<div id="chart"></div>
برای عنصر فوق می‌توانیم درون CSS و یا به صورت inline طول و عرضی را برای چارت تعیین کنیم:
<div id="chart" style="width: 400px; height: 600px"></div>
با فراخوانی تابع KendoChart، چارت بر روی صفحه نمایش داده می‌شود:
$("#chart").kendoChart();

همانطور که مشاهده می‌کنید هیچ داده‌ایی را هنوز برای چارت تعیین نکرده‌ایم؛ در نتیجه همانند تصویر فوق یک چارت خالی بر روی صفحه نمایش داده می‌شود. برای چارت فوق می‌توانیم خواصی از قبیل عنوان و ... را تعیین کنیم:
$("#chart").kendoChart({
    title: {
         text: "چارت آزمایشی"
    }
});

نمایش داده‌ها بر روی چارت:

داده‌ها را می‌توان هم به صورت local و هم به صورت remote دریافت و بر روی چارت نمایش داد. اینکار را می‌توانیم توسط قسمت series انجام دهیم:
$("#chart").kendoChart({
    title: {
         text: "عنوان چارت"
    },
    series: [
         { name: "داده‌های چارت", data: [200, 450, 300, 125] }
    ]
});
برای تعیین برچسب برای هر یک از داده‌ها نیز می‌توانیم خاصیت category axis را مقداردهی کنیم:
$("#chart").kendoChart({
                title: {
                    text: "عنوان چارت"
                },
                series: [
                     {
                         name: "داده‌های چارت",
                         data: [200, 450, 300, 125]
                     }
                ],
                categoryAxis: {
                    categories: [2000, 2001, 2002, 2003]
                }
            });

دریافت اطلاعات از سرور:
کدهای سمت سرور:
public class ProductsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<ProductViewModel> Get()
        {
            var products = _productService.GetAllProducts();
            var query = products.GroupBy(p => p.Name).Select(p => new ProductViewModel
            {
                Value = p.Key,
                Count = p.Count()
            });
            return query;
        }
    }

    public class ProductViewModel
    {
        public string Value { get; set; }
        public int Count { get; set; }
    }

سپس برای دریافت اطلاعات از سمت سرور باید DataSource مربوط به چارت را مقداردهی کنیم:
var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "api/products",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown.stack);
                },
                pageSize: 5,
                sort: { field: "Id", dir: "desc" }
            });

            $("#chart").kendoChart({
                title: {
                    text: "عنوان چارت"
                },
                dataSource: productsDataSource,
                series: [
                    {
                        field: "Count",
                        categoryField: "Value",
                        aggregate: "sum"
                    }
                ]
            });
همانطور که مشاهده می‌کنید در این حالت باید برای سری، field و categoryField را مشخص کنیم.
موارد فوق را می‌توانیم به صورت یک افزونه نیز کپسوله کنیم.

کدهای افزونه jquery.ChartAjax:
(function($) {
    $.fn.ShowChart = function(options) {
        var defaults = {
            url: '/',
            text: 'نمودار دایره ایی',
            theme: 'blueOpal',
            font: '13px bbc-nassim-bold',
            legendPosition: 'left',
            seriesField: 'Count',
            seriesCategoryField: 'Value',
            titlePosition: 'top',
            chartWidth: 400,
            chartHeight: 400
        };
        var options = $.extend(defaults, options);
        return this.each(function() {
            var chartDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: options.url,
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    // handle error
                }
            });
            $(this).kendoChart({
                chartArea: {
                    height: options.chartHeight
                },
                theme: options.theme,
                title: {
                    text: options.text,
                    font: options.font,
                    position: options.titlePosition
                },
                legend: {
                    position: options.legendPosition,
                    labels: {
                        font: options.font
                    }
                },
                seriesDefaults: {
                    labels: {
                        visible: false,
                        format: "{0}%"
                    }
                },
                dataSource: chartDataSource,
                series: [
                    {
                        type: "pie",
                        field: options.seriesField,
                        categoryField: options.seriesCategoryField,
                        aggregate: "sum",
                    }
                ],
                tooltip: {
                    visible: true,
                    template: "${category}: ${value}",
                    font: options.font
                }
            });
            
        });
    };
})(jQuery);
برای افزونه فوق موارد زیر در نظر گرفته شده است:
chartArea : جهت تعیین طول و عرض چارت
theme : جهت تعیین قالب‌های از پیش‌تعریف شده:
  • Black
  • BlueOpal
  • Bootstrap
  • Default
  • Flat
  • HighContrast
  • Material
  • MaterialBlack
  • Metro
  • MetroBlack
  • Moonlight
  • Silver
  • Uniform

title : جهت تعیین عنوان چارت

legend : جهت تنظیم ویژگی‌های قسمت گروه‌بندی چارت

tooltip : جهت تنظیم ویژگی‌های مربوط به نمایش tooltip در هنگام hover بر روی چارت.

لازم به ذکر است در قسمت series می‌توانید نوع چارت را تعیین کنید.

نحوه استفاده از افزونه فوق:
$('#chart').ShowChart({
                        url: "/Report/ByUnit",
                        legendPosition: "bottom"
});


دریافت سورس مثال جاری (KendoChart.zip)

نظرات اشتراک‌ها
ده دلیل برتری Visual Basic نسبت به #C!
آقا دمت گرم، کلی خندیدیم.
این جدیه یا طنزه؟ کامنت‌های زیرشو بخونید، یه عده دیگه اومدن به چالش کشیدن مطلبو!

من با این که مدتی طولانی VB  کار می‌کردم (البته خیلی وقتم هست که دیگه VB کار نمیکنم) ولی تا به حال نمیدونستم وی بی کاری پیدا بشه که C++ رو این شکلی ببینه: 
اینو ببینید:
Subject: Finally someone with sense
Message: C# is an attempt to appease a group of idiots that where using an antiquated language like C++ which was an attempt to appease idiots that where using an antiquated language like ANSI C which was an attempt to appease idiots that where using K&R C.

The idea was bad from the start. It has always been a poorly designed language that simply drives up development costs. While it might have been good in the 70's, now it makes as much sense as coding in assembler.
طنز باحالی بود.
مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت ششم
در قسمت قبل رویکرد‌های مختلف برای حذف موجودیت‌های منفصل را بررسی کردیم. در این قسمت مدیریت همزمانی یا Concurrency را بررسی خواهیم کرد.


فرض کنید می‌خواهیم مطمئن شویم که موجودیتی که توسط یک کلاینت WCF تغییر کرده است، تنها در صورتی بروز رسانی شود که شناسه (token) همزمانی آن تغییر نکرده باشد. به بیان دیگر شناسه ای که هنگام دریافت موجودیت بدست می‌آید، هنگام بروز رسانی باید مقداری یکسان داشته باشد.

مدل زیر را در نظر بگیرید.


می‌خواهیم یک سفارش (order) را توسط یک سرویس WCF بروز رسانی کنیم در حالی که اطمینان حاصل می‌کنیم موجودیت سفارش از زمانی که دریافت شده تغییری نکرده است. برای مدیریت این وضعیت دو رویکرد تقریبا متفاوت را بررسی می‌کنیم. در هر دو رویکرد از یک ستون همزمانی استفاده می‌کنیم، در این مثال فیلد TimeStamp.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع WCF Service Library بسازید و نام آن را به Recipe6 تغییر دهید.
  • روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Add New Item را انتخاب کنید. سپس گزینه‌های Data -> Entity Data Model را برگزینید. از ویزارد ویژوال استودیو برای اضافه کردن مدل جاری و جدول Orders استفاده کنید. در EF Designer روی فیلد TimeStamp کلیک راست کنید و گزینه Properties را انتخاب کنید. سپس مقدار CuncurrencyMode آنرا به Fixed تغییر دهید.
  • فایل IService1.cs را باز کنید و تعریف سرویس را مطابق لیست زیر بروز رسانی کنید.
[ServiceContract]
public interface IService1
{
    [OperationContract]
    Order InsertOrder();
    [OperationContract]
    void UpdateOrderWithoutRetrieving(Order order);
    [OperationContract]
    void UpdateOrderByRetrieving(Order order);
}

  • فایل Service1.cs را باز کنید و پیاده سازی سرویس را مطابق لیست زیر تکمیل کنید.
public class Service1 : IService1
{
    public Order InsertOrder()
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            // remove previous test data
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from [orders]");
            var order = new Order
            {
                Product = "Camping Tent",
                Quantity = 3,
                Status = "Received"
            };
            context.Orders.Add(order);
            context.SaveChanges();
            return order;
        }
    }

    public void UpdateOrderWithoutRetrieving(Order order)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            try
            {
                context.Orders.Attach(order);
                if (order.Status == "Received")
                {
                    context.Entry(order).Property(x => x.Quantity).IsModified = true;
                    context.SaveChanges();
                }
            }
            catch (OptimisticConcurrencyException ex)
            {
                // Handle OptimisticConcurrencyException
            }
        }
    }

    public void UpdateOrderByRetrieving(Order order)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            // fetch current entity from database
            var dbOrder = context.Orders
            .Single(o => o.OrderId == order.OrderId);
            if (dbOrder != null &&
                // execute concurrency check
                StructuralComparisons.StructuralEqualityComparer.Equals(order.TimeStamp, dbOrder.TimeStamp))
            {
                dbOrder.Quantity = order.Quantity;
                context.SaveChanges();
            }
            else
            {
                // Add code to handle concurrency issue
            }
        }
    }
}


  • برای تست این سرویس به یک کلاینت نیاز داریم. پروژه جدیدی از نوع Console Application به راه حل جاری اضافه کنید و کد آن را مطابق لیست زیر تکمیل کنید. با کلیک راست روی نام پروژه و انتخاب گزینه Add Service Reference سرویس پروژه را هم ارجاع کنید. دقت کنید که ممکن است پیش از آنکه بتوانید سرویس را ارجاع کنید نیاز باشد روی آن کلیک راست کرده و از منوی Debug گزینه Start Instance را انتخاب کنید تا وهله از سرویس به اجرا در بیاید.
class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        var service = new Service1Client();
        var order = service.InsertOrder();
        order.Quantity = 5;
        service.UpdateOrderWithoutRetrieving(order);
        order = service.InsertOrder();
        order.Quantity = 3;
        service.UpdateOrderByRetrieving(order);
    }
}
اگر به خط اول متد ()Main یک breakpoint اضافه کنید و اپلیکیشن را اجرا کنید می‌توانید افزودن و بروز رسانی یک Order با هر دو رویکرد را بررسی کنید.


شرح مثال جاری

متد ()InsertOrder داده‌های پیشین را حذف می‌کند، سفارش جدیدی می‌سازد و آن را در دیتابیس ثبت می‌کند. در آخر موجودیت جدید به کلاینت باز می‌گردد. موجودیت بازگشتی هر دو مقدار OrderId و TimeStamp را دارا است که توسط دیتابیس تولید شده اند. سپس در کلاینت از دو رویکرد نسبتا متفاوت برای بروز رسانی موجودیت استفاده می‌کنیم.

در رویکرد نخست، متد ()UpdateOrderWithoutRetrieving موجودیت دریافت شده از کلاینت را Attach می‌کند و چک می‌کند که مقدار فیلد Status چیست. اگر مقدار این فیلد "Received" باشد، فیلد Quantity را با EntityState.Modified علامت گذاری می‌کنیم و متد ()SaveChanges را فراخوانی می‌کنیم. EF دستورات لازم برای بروز رسانی را تولید می‌کند، که فیلد quantity را مقدار دهی کرده و یک عبارت where هم دارد که فیلدهای OrderId و TimeStamp را چک می‌کند. اگر مقدار TimeStamp توسط یک دستور بروز رسانی تغییر کرده باشد، بروز رسانی جاری با خطا مواجه خواهد شد. برای مدیریت این خطا ما بدنه کد را در یک بلاک try/catch قرار می‌دهیم، و استثنای OptimisticConcurrencyException را مهار می‌کنیم. این کار باعث می‌شود اطمینان داشته باشیم که موجودیت Order دریافت شده از متد ()InsertOrder تاکنون تغییری نکرده است. دقت کنید که در مثال جاری تمام خواص موجودیت بروز رسانی می‌شوند، صرفنظر از اینکه تغییر کرده باشند یا خیر.

رویکرد دوم نشان می‌دهد که چگونه می‌توان وضعیت همزمانی موجودیت را پیش از بروز رسانی مشخصا دریافت و بررسی کرد. در اینجا می‌توانید مقدار TimeStamp موجودیت را از دیتابیس بگیرید و آن را با مقدار موجودیت کلاینت مقایسه کنید تا وجود تغییرات مشخص شود. این رویکرد در متد ()UpdateOrderByRetrieving نمایش داده شده است. گرچه این رویکرد برای تشخیص تغییرات خواص موجودیت‌ها و یا روابط شان مفید و کارآمد است، اما بهترین روش هم نیست. مثلا ممکن است از زمانی که موجودیت را از دیتابیس دریافت می‌کنید، تا زمانی که مقدار TimeStamp آن را مقایسه می‌کنید و نهایتا متد ()SaveChanges را صدا میزنید، موجودیت شما توسط کلاینت دیگری بروز رسانی شده باشد.

مسلما رویکرد دوم هزینه بر‌تر از رویکرد اولی است، چرا که برای مقایسه مقادیر همزمانی موجودیت ها، یکبار موجودیت را از دیتابیس دریافت می‌کنید. اما این رویکرد در مواقعی که Object graph‌‌های بزرگ یا پیچیده (complex) دارید بهتر است، چون پیش از ارسال موجودیت‌ها به context در صورت برابر نبودن مقادیر همزمانی پروسس را لغو می‌کنید.

بازخوردهای دوره
بوت استرپ (نگارش 3) چیست؟
- لطفا جهت طرح سؤالات خارج از موضوع مطلب جاری اما مرتبط با عنوان دوره از قسمت پرسش و پاسخ ویژه دوره استفاده نمائید (در این قسمت اول، صرفا کار معرفی انجام شده). 
- در بوت استرپ 2، کار اصلی Fluid Grids ، استفاده از آن در طراحی واکنشگرا بود. در بوت استرپ 3 این دو گرید Fixed و Fluid کلا حذف شدن و با یک سیستم جدید گرید mobile-first که در قسمت بعدی بررسی شده «بررسی سیستم جدید گرید بوت استرپ 3»، جایگزین شده‌اند. در این حالت برای رسیدن به عرض 100 درصد در صورت نیاز باید از کلاس زیر استفاده کنید:
.container-full {
  margin: 0 auto;
  width: 100%;
}
و بعد:
<div class="container-full">
اطلاعات اصلی سایت
</div>
یک مثال