نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ذخیره سازی کلید موقتی تولید شده در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی سرور

سیستم data protection به همراه اینترفیسی است به نام IXmlRepository که از آن می‌توان برای مشخص سازی محل ذخیره سازی XML ایی اطلاعات کلید تولید شده استفاده کرد. این امکان هم وجود دارد که این اینترفیس را طوری پیاده سازی کرد تا اطلاعات را درون بانک اطلاعاتی ذخیره کند. به صورت ذیل:
ابتدا کلاس AppDataProtectionKey را به عنوان یک موجودیت جدید به سیستم EF معرفی می‌کنیم:
public class AppDataProtectionKey
{
    public int Id { get; set; }
    public string FriendlyName { get; set; }
    public string XmlData { get; set; }
}
کار این جدول، ذخیره سازی اطلاعات کلید موقتی است تا پس از ری استارت سرور، این اطلاعات از دست نروند و قابلیت بازیابی خودکار را داشته باشند.


سپس آن‌را به Context برنامه به صورت ذیل اضافه می‌کنیم:
 public virtual DbSet<AppDataProtectionKey> AppDataProtectionKeys { get; set; }
با این تنظیمات:
modelBuilder.Entity<AppDataProtectionKey>(builder =>
{
   builder.ToTable("AppDataProtectionKeys");
   builder.HasIndex(e => e.FriendlyName).IsUnique();
});

در ادامه پیاده سازی ویژه‌ی ذیل را از IXmlRepository، که از اطلاعات فوق استفاده می‌کند، تهیه خواهیم کرد:
    public class DataProtectionKeyService : IXmlRepository
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public DataProtectionKeyService(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _serviceProvider.CheckArgumentIsNull(nameof(_serviceProvider));
        }

        public IReadOnlyCollection<XElement> GetAllElements()
        {
            return _serviceProvider.RunScopedContext<ReadOnlyCollection<XElement>>(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                return new ReadOnlyCollection<XElement>(dataProtectionKeys.Select(k => XElement.Parse(k.XmlData)).ToList());
            });
        }

        public void StoreElement(XElement element, string friendlyName)
        {
            // We need a separate context to call its SaveChanges several times,
            // without using the current request's context and changing its internal state.
            _serviceProvider.RunScopedContext(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                var entity = dataProtectionKeys.SingleOrDefault(k => k.FriendlyName == friendlyName);
                if (null != entity)
                {
                    entity.XmlData = element.ToString();
                    dataProtectionKeys.Update(entity);
                }
                else
                {
                    dataProtectionKeys.Add(new AppDataProtectionKey
                    {
                        FriendlyName = friendlyName,
                        XmlData = element.ToString()
                    });
                }
                context.SaveChanges();
            });
        }
    }
در این اینترفیس نحوه‌ی دسترسی به یک context جدید، اندکی متفاوت است از حالت‌های متداول. در اینجا چون می‌خواهیم این کلاس تاثیری را بر روی واحد کار درخواست جاری نگذارد، یک context جدید را برای آن وهله سازی می‌کنیم و از context موجود در طی طول عمر درخواست جاری استفاده نخواهیم کرد.
اطلاعات متدهای سرویس فوق به صورت خودکار توسط سیستم data-protection تامین می‌شوند. تنها کاری را که در اینجا انجام داده‌ایم، گوش فرادادن به این تغییرات و ذخیره سازی آن‌ها در بانک اطلاعاتی است.

مرحله‌ی آخر کار، معرفی این تغییرات به سیستم است که نحوه‌ی انجام آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
        private static void addCustomDataProtection(this IServiceCollection services, SiteSettings siteSettings)
        {
            services.AddScoped<IXmlRepository, DataProtectionKeyService>();
            services.AddSingleton<IConfigureOptions<KeyManagementOptions>>(serviceProvider =>
            {
                return new ConfigureOptions<KeyManagementOptions>(options =>
                {
                    var scopeFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
                    using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
                    {
                        options.XmlRepository = scope.ServiceProvider.GetService<IXmlRepository>();
                    }
                });
            });
            services
                .AddDataProtection()
                .SetDefaultKeyLifetime(siteSettings.CookieOptions.ExpireTimeSpan)
                .SetApplicationName(siteSettings.CookieOptions.CookieName)
                .UseCryptographicAlgorithms(new AuthenticatedEncryptorConfiguration
                {
                    EncryptionAlgorithm = EncryptionAlgorithm.AES_256_CBC,
                    ValidationAlgorithm = ValidationAlgorithm.HMACSHA256
                });
        }
ابتدا محل تامین سرویس IXmlRepository مشخص شده‌است. سپس روش مقدار دهی XmlRepository  را ملاحظه می‌کنید که باید به این صورت باشد. مقدار آن نیز از سرویس DataProtectionKeyService سفارشی ما تامین می‌شود. در انتها طول عمر کلید تولید شده، نام برنامه و الگوریتم‌های مدنظر تنظیم شده‌اند.

همین مقدار تنظیم سبب خواهد شد تا به صورت خودکار اطلاعات موقتی کلیدهای رمزنگاری سیستم data-protection در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و یا بازیابی شوند.

این تغییرات به پروژه‌ی DNTIdentity اعمال شده‌اند.
مطالب
بهبود SEO برنامه‌های Angular
یکی از موارد مهم بهینه سازی صفحات سایت برای موتورهای جستجو، افزودن عنوانی مناسب، به همراه توضیحات و واژه‌های کلیدی، twitter card ،Facebook Graph و امثال آن‌ها است. برای این منظور Angular به همراه سرویس‌هایی است که امکان افزودن این متاتگ‌ها را به صورت پویا مهیا می‌کنند.


آشنایی با امکانات بسته‌ی angular/platform-browser@

در ماژول angular/platform-browser@، دو سرویس Meta و Title، امکان تغییر پویای متاتگ‌های صفحه‌ی جاری را مهیا می‌کنند. برای نمونه فرض کنید قصد دارید یک چنین متاتگ‌هایی را به صفحه‌ی جاری اضافه کنید:
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico">
    <title>newTitle ...</title>
    <base href="/">
    <meta name="description" content="Angular meta service">
<meta name="author" content="DNT">
<meta name="keywords" content="Angular, Meta Service">
<meta name="twitter:card" content="summary">
<meta name="twitter:site" content="@my_site">
<meta name="twitter:title" content="Front-end Web Development">
<meta name="twitter:description" content="Learn frontend web development...">
<meta name="twitter:image" content="https://site/images/image.png">
<meta name="author" content="Other Author">
</head>
قدم اول انجام اینکار، تزریق سرویس‌های توکار Meta و Title به سازنده‌ی کامپوننت جاری است:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { Meta, Title } from "@angular/platform-browser";

@Component({
  selector: "app-seo-tests",
  templateUrl: "./seo-tests.component.html",
  styleUrls: ["./seo-tests.component.css"]
})
export class SeoTestsComponent implements OnInit {

  constructor(private metaService: Meta, private titleService: Title) {
  }
در ادامه متدهای مختلف این سرویس‌ها را بررسی خواهیم کرد:

افزودن یک یا چند متاتگ

متد addTag سرویس Meta، کار افزودن پویای یک متا تگ جدید را به همراه ویژگی‌های name و content آن، انجام می‌دهد. در ذیل چندین مثال از آن‌را مشاهده می‌کنید. در اینجا یا می‌توان از متد addTag استفاده کرد که تنها یک متاتگ را به صفحه اضافه می‌کند و یا از متد addTags کمک گرفت که می‌تواند آرایه‌ای از متاتگ‌ها را به صورت پویا به صفحه‌ی جاری اضافه کند:
    // addTag & addTags
    this.metaService.addTag({ name: "description", content: "How to optimize your Angular App for search engine and other crawlers." });
    this.metaService.addTag({ name: "author", content: "DNT" });
    this.metaService.addTag({ name: "keywords", content: "Angular, Meta Service" });
    // Or
    this.metaService.addTags([
      { name: "description", content: "How to optimize your Angular App for search engine and other crawlers." },
      { name: "author", content: "DNT" },
      { name: "keywords", content: "Angular, Meta Service" }
    ], false); // --> forceCreation = false

    this.metaService.addTag({ name: "twitter:card", content: "summary_large_image" });
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:site", content: "@my_site" });
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:title", content: "Front-end Web Development" });
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:description", content: "Learn frontend web development..." });
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:image", content: "https://site/images/image.png" });
    // Or
    this.metaService.addTags([
      { name: "twitter:card", content: "summary_large_image" },
      { name: "twitter:site", content: "@my_site" },
    ], false); // --> forceCreation = false
هر دو متد addTag و addTags دارای پارامتر boolean دومی به نام forceCreation نیز هستند. برای مثال اگر این پارامتر را به true تنظیم کنید، این متاتگ حتی اگر وجود هم داشته باشد، یکبار دیگر به صفحه اضافه خواهد شد.


دریافت محتوای متاتگ‌های موجود

با استفاده از متد getTag می‌توان یک متاتگ مشخص را به صورت HTMLMetaElement دریافت کرد:
    // getTag & getTags
    const viewport = this.metaService.getTag("name=viewport");
    if (viewport) {
      console.log(viewport.content); // width=device-width, initial-scale=1
    }
    const author = this.metaService.getTag("name=author");
    if (author) {
      console.log(author.content); // DNT
    }

    this.metaService.addTag({ name: "author", content: "DNT" });
    this.metaService.addTag({ name: "author", content: "Other Author" }, true);
    const authors = this.metaService.getTags("name=author");
    console.log(authors[0]); // <meta name="author" content="DNT">
    console.log(authors[1]); // <meta name="author" content="Other Author">
کار متد getTags بازگشت تمام متاتگ‌هایی با attribute-selector یکسان است. برای مثال در اینجا دوبار متاتگ author به صفحه اضافه شده‌است و خروجی getTags به همراه دو عنصر است.


به روز رسانی متاتگ‌های موجود

می‌توان از متد updateTag برای تغییر محتوای متاتگی موجود، استفاده کرد:
    // updateTag
    this.metaService.addTag({ name: "twitter:card", content: "summary_large_image" });
    this.metaService.updateTag({ name: "twitter:card", content: "summary" }, `name='twitter:card'`);

    this.metaService.updateTag({ name: "description", content: "Angular meta service" });
در اینجا اگر پارامتر اختیاری دوم ذکر نشود، جستجوی یافتن عناصر، بر اساس name ذکر شده صورت می‌گیرد و سپس content آن‌ها به روز می‌شود.


حذف تگ‌های موجود

در اینجا می‌توان از دو متد removeTag که یک attribute-selector را دریافت می‌کند و یا removeTagElement که یک HTMLMetaElement را توسط متد getTag دریافت می‌کند، برای حذف کامل این تگ‌ها استفاده کرد:
    // removeTag & removeTagElement
    this.metaService.removeTag("charset");
    // Or
    const chartsetTag = this.metaService.getTag("charset");
    if (chartsetTag) {
      this.metaService.removeTagElement(chartsetTag);
    }


تنظیم عنوان صفحه‌ی جاری

سرویس توکار دیگری به نام Title امکان تغییر عنوان صفحه‌ی جاری را به صورت پویا میسر می‌کند:
    // Setting the browser page Title in an Angular app
    const currentTitle = this.titleService.getTitle();
    console.log(currentTitle);
    this.titleService.setTitle("newTitle ...");
متد getTitle، عنوان فعلی صفحه را باز می‌گرداند و متد setTitle، این عنوان را به روز رسانی می‌کند.


طراحی سرویسی برای افزودن پویای متاتگ‌ها به صفحات مختلف سایت

می‌توان شبیه به مطلب «نمایش Breadcrumbs در برنامه‌های Angular» به قسمت data مسیریابی، اطلاعات عنوان صفحه و همچنین  metaTags آن‌را اضافه کرد:
const routes: Routes = [
  {
    path: "seo", component: SeoTestsComponent,
    data: {
      title: "Page Title",
      metaTags: {
        description: "Page Description or some content here",
        keywords: "some, keywords, here, separated, by, a comma"
      }
    }
  }
];
سپس سرویسی را طراحی نمود که با پایان یافتن مسیریابی فعلی، این تنظیمات را به صورت خودکار انجام دهد و نیازی نباشد تا مدام به تمام کامپوننت‌ها، سرویس‌های Meta و Title را به صورت دستی اضافه کرد و این اطلاعات را تغییر داد.
به همین جهت سرویس SEO را در مسیر src\app\core\seo-service.ts به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Title, Meta } from "@angular/platform-browser";
import { Router, NavigationEnd, ActivatedRouteSnapshot } from "@angular/router";

@Injectable()
export class SeoService {

  constructor(private titleService: Title, private metaService: Meta, private router: Router) { }

  enableSeo() {
    this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .subscribe(() => {
        this.addMetaData(this.router.routerState.snapshot.root);
      });
  }

  private addMetaData(root: ActivatedRouteSnapshot): void {
    if (root.children && root.children.length) {
      this.addMetaData(root.children[0]);
    } else if (root.data) {
      this.setTitle(root.data);
      this.setMetaTags(root.data);
    }
  }

  private setMetaTags(routeData: { [name: string]: any; }) {
    const routeDataMetaTagsKey = "metaTags";
    const metaTags = routeData[routeDataMetaTagsKey];
    if (!metaTags) { return; }
    for (const tag in metaTags) {
      if (metaTags.hasOwnProperty(tag)) {
        const newTag = { name: tag, content: metaTags[tag] };
        console.log("new tag", newTag);
        this.metaService.addTag(newTag);
      }
    }
  }

  private setTitle(routeData: { [name: string]: any; }) {
    const routeDataTitleKey = "title";
    const title = routeData[routeDataTitleKey];
    if (title) {
      console.log("new title", title);
      this.titleService.setTitle(title);
    }
  }
}
توضیحات:
در اینجا در ابتدای کار مشترک رخ‌داد NavigationEnd سیستم مسیریابی خواهیم شد:
    this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .subscribe(() => {
        this.addMetaData(this.router.routerState.snapshot.root);
      });
هر زمانیکه رخ‌داد مرور صفحه‌ی جاری به پایان رسید، بر اساس مسیر ریشه‌ی آن، متد addMetaData فراخوانی می‌شود. این متد، یک متد بازگشتی است. از این جهت که مسیر جاری می‌تواند حاصل مرور یک مسیر والد و سپس چندین مسیر تو در توی فرزند و والد آن باشد.
سپس در این متد خاصیت data مسیرنهایی را خوانده و کلیدهای title و metaTags آن‌را استخراج می‌کنیم و سپس توسط متدهای this.titleService.setTitle و this.metaService.addTag، این عنوان و متاتگ‌های جدید را به صورت پویا به صفحه اضافه خواهیم کرد.

پس از تعریف این سرویس، برای معرفی آن به برنامه، ابتدا آن‌را به قسمت providers مربوط به CoreModule اضافه می‌کنیم:
import { SeoService } from "./seo-service";

@NgModule({
  providers: [
    SeoService
  ]
})
export class CoreModule {}
و در آخر به فایل app.component.ts مراجعه کرده و این سرویس را فعالسازی می‌کنیم:
import { SeoService } from "./core/seo-service";

export class AppComponent {
  constructor(private seoService: SeoService) {
    this.seoService.enableSeo();
  }
}
از این پس تمام مسیرهای برنامه به صورت خودکار تحت نظر قرار گرفته و درصورتیکه خاصیت data آن‌ها دارای کلیدهای title و metaTags باشند، به صورت خودکار پردازش خواهند شد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
هم پیش و هم پس از سه خط زیر در متد Configure تست گرفتم
var options = app.ApplicationServices.GetService<IOptions<RequestLocalizationOptions>>();
LocalizationPipeline.ConfigureOptions(options.Value);
app.UseRequestLocalization(options.Value);
متاسفانه بعد از اهراز هویت که توسط متد PasswordSignInAsync انجام می‌شود و با اینکه resultIdentity هم مقدار آن Successed می‌باشد.
var resultIdentity = await _signInManager.PasswordSignInAsync(username, password, rememberMe, lockoutOnFailure: true);
ولی باز هم با مشکل مواجه است اطلاعات User بعد از لاگین به صورت شکل زیر است در صورتی که اگر از متد UseRequestLocalization در کانفیگ استفاده نشود و موارد مربوط به Localization فعال نباشد کاربر به درستی لاگین می‌کند و اطلاعات Claim‌ها و بقیه موارد از بانک اطلاعاتی پر می‌شود.
مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت دوم – مثال‌ها
در قسمت قبلی این مقاله، با مفاهیم تئوری برنامه نویسی تابعی آشنا شدیم. در این مطلب قصد دارم بیشتر وارد کد نویسی شویم و الگوها و ایده‌های پیاده سازی برنامه نویسی تابعی را در #C مورد بررسی قرار دهیم.


Immutable Types

هنگام ایجاد یک Type جدید باید سعی کنیم دیتای داخلی Type را تا حد ممکن Immutable کنیم. حتی اگر نیاز داریم یک شیء را برگردانیم، بهتر است که یک instance جدید را برگردانیم، نه اینکه همان شیء موجود را تغییر دهیم. نتیحه این کار نهایتا به شفافیت بیشتر و Thread-Safe بودن منجر خواهد شد.
مثال:
public class Rectangle
{
    public int Length { get; set; }
    public int Height { get; set; }

    public void Grow(int length, int height)
    {
        Length += length;
        Height += height;
    }
}

Rectangle r = new Rectangle();
r.Length = 5;
r.Height = 10;
r.Grow(10, 10);// r.Length is 15, r.Height is 20, same instance of r
در این مثال، Property های کلاس، از بیرون قابل Set شدن می‌باشند و کسی که این کلاس را فراخوانی میکند، هیچ ایده‌ای را درباره‌ی مقادیر قابل قبول آن‌ها ندارد. بعد از تغییر بهتر است وظیفه‌ی ایجاد آبجکت خروجی به عهده تابع باشد، تا از شرایط ناخواسته جلوگیری شود:
// After
public class ImmutableRectangle
{
    int Length { get; }
    int Height { get; }

    public ImmutableRectangle(int length, int height)
    {
        Length = length;
        Height = height;
    }

    public ImmutableRectangle Grow(int length, int height) =>
          new ImmutableRectangle(Length + length, Height + height);
}

ImmutableRectangle r = new ImmutableRectangle(5, 10);
r = r.Grow(10, 10);// r.Length is 15, r.Height is 20, is a new instance of r
با این تغییر در ساختار کد، کسی که یک شیء از کلاس ImmutableRectangle را ایجاد میکند، باید مقادیر را وارد کند و مقادیر Property ها به صورت فقط خواندنی از بیرون کلاس در دسترس هستند. همچنین در متد Grow، یک شیء جدید از کلاس برگردانده می‌شود که هیچ ارتباطی با کلاس فعلی ندارد.


استفاده از Expression بجای Statement

یکی از موارد با اهمیت در سبک کد نویسی تابعی را در مثال زیر ببینید:
public static void Main()
{
    Console.WriteLine(GetSalutation(DateTime.Now.Hour));
}

// imparitive, mutates state to produce a result
/*public static string GetSalutation(int hour)
{
    string salutation; // placeholder value

    if (hour < 12)
        salutation = "Good Morning";
    else
        salutation = "Good Afternoon";

    return salutation; // return mutated variable
}*/

public static string GetSalutation(int hour) => hour < 12 ? "Good Morning" : "Good Afternoon";
به خط‌های کامنت شده دقت کنید؛ می‌بینیم که یک متغیر، تعریف شده که نگه دارنده‌ای برای خروجی خواهد بود. در واقع به اصطلاح آن را mutate می‌کند؛ در صورتیکه نیازی به آن نیست. ما می‌توانیم این کد را به صورت یک عبارت (Expression) در آوریم که خوانایی بیشتری دارد و کوتاه‌تر است.


استفاده از High-Order Function ها برای ایجاد کارایی بیشتر

در قسمت قبلی درباره توابع HOF صحبت کردیم. به طور خلاصه توابعی که یک تابع را به عنوان ورودی میگیرند و یک تابع را به عنوان خروجی برمی‌گردانند. به مثال زیر توجه کنید:
public static int Count<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, Func<TSource, bool> predicate)
{
    int count = 0;

    foreach (TSource element in source)
    {
        checked
        {
            if (predicate(element))
            {
                count++;
            }
        }
    }

    return count;
}
این قطعه کد، مربوط به متد Count کتابخانه‌ی Linq می‌باشد. در واقع این متد تعدادی از چیز‌ها را تحت شرایط خاصی می‌شمارد. ما دو راهکار داریم، برای هر شرایط خاص، پیاده سازی نحوه‌ی شمردن را انجام دهیم و یا یک تابع بنویسیم که شرط شمردن را به عنوان ورودی دریافت کند و تعدادی را برگرداند.


ترکیب توابع

ترکیب توابع به عمل پیوند دادن چند تابع ساده، برای ایجاد توابعی پیچیده گفته می‌شود. دقیقا مانند عملی که در ریاضیات انجام می‌شود. خروجی هر تابع به عنوان ورودی تابع بعدی مورد استفاده قرار میگیرد و در آخر ما خروجی آخرین فراخوانی را به عنوان نتیجه دریافت میکنیم. ما میتوانیم در #C به روش برنامه نویسی تابعی، توابع را با یکدیگر ترکیب کنیم. به مثال زیر توجه کنید:
public static class Extensions
{
    public static Func<T, TReturn2> Compose<T, TReturn1, TReturn2>(this Func<TReturn1, TReturn2> func1, Func<T, TReturn1> func2)
    {
        return x => func1(func2(x));
    }
}

public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        Func<int, int> square = (x) => x * x;
        Func<int, int> negate = x => x * -1;
        Func<int, string> toString = s => s.ToString();
        Func<int, string> squareNegateThenToString = toString.Compose(negate).Compose(square);
        Console.WriteLine(squareNegateThenToString(2));
    }
}
در مثال بالا ما سه تابع جدا داریم که میخواهیم نتیجه‌ی آن‌ها را به صورت پشت سر هم داشته باشیم. ما میتوانستیم هر کدام از این توابع را به صورت تو در تو بنویسیم؛ ولی خوانایی آن به شدت کاهش خواهد یافت. بنابراین ما از یک Extension Method استفاده کردیم.


Chaining / Pipe-Lining و اکستنشن‌ها

یکی از روش‌های مهم در سبک برنامه نویسی تابعی، فراخوانی متد‌ها به صورت زنجیره‌ای و پاس دادن خروجی یک متد به متد بعدی، به عنوان ورودی است. به عنوان مثال کلاس String Builder یک مثال خوب از این نوع پیاده سازی است. کلاس StringBuilder از پترن Fluent Builder استفاده می‌کند. ما می‌توانیم با اکستنشن متد هم به همین نتیجه برسیم. نکته مهم در مورد کلاس StringBuilder این است که این کلاس، شیء string را mutate نمیکند؛ به این معنا که هر متد، تغییری در object ورودی نمی‌دهد و یک خروجی جدید را بر می‌گرداند.
string str = new StringBuilder()
  .Append("Hello ")
  .Append("World ")
  .ToString()
  .TrimEnd()
  .ToUpper();
در این مثال  ما کلاس StringBuilder را توسط یک اکستنشن متد توسعه داده‌ایم:
public static class Extensions
{
    public static StringBuilder AppendWhen(this StringBuilder sb, string value, bool predicate) => predicate ? sb.Append(value) : sb;
}

public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        // Extends the StringBuilder class to accept a predicate
        string htmlButton = new StringBuilder().Append("<button").AppendWhen(" disabled", false).Append(">Click me</button>").ToString();
    }
}


نوع‌های اضافی درست نکنید ، به جای آن از کلمه‌ی کلیدی yield استفاده کنید!

گاهی ما نیاز داریم لیستی از آیتم‌ها را به عنوان خروجی یک متد برگردانیم. اولین انتخاب معمولا ایجاد یک شیء از جنس List یا به طور کلی‌تر Collection و سپس استفاده از آن به عنوان نوع خروجی است:
public static void Main()
{
    int[] a = { 1, 2, 3, 4, 5 };

    foreach (int n in GreaterThan(a, 3))
    {
        Console.WriteLine(n);
    }
}


/*public static IEnumerable<int> GreaterThan(int[] arr, int gt)
{
    List<int> temp = new List<int>();
    foreach (int n in arr)
    {
        if (n > gt) temp.Add(n);
    }
    return temp;
}*/

public static IEnumerable<int> GreaterThan(int[] arr, int gt)
{
    foreach (int n in arr)
    {
        if (n > gt) yield return n;
    }
}
همانطور که مشاهده میکنید در مثال اول، ما از یک لیست موقت استفاده کرد‌ه‌ایم تا آیتم‌ها را نگه دارد. اما میتوانیم از این مورد با استفاده از کلمه کلیدی yield اجتناب کنیم. این الگوی iterate بر روی آبجکت‌ها در برنامه نویسی تابعی، خیلی به چشم میخورد.


برنامه نویسی declarative به جای imperative با استفاده از Linq

در قسمت قبلی به طور کلی درباره برنامه نویسی Imperative صحبت کردیم. در مثال زیر یک نمونه از تبدیل یک متد که با استایل Imperative نوشته شده به declarative را می‌بینید. شما میتوانید ببینید که چقدر کوتاه‌تر و خواناتر شده:
List<int> collection = new List<int> { 1, 2, 3, 4, 5 };

// Imparative style of programming is verbose
List<int> results = new List<int>();

foreach(var num in collection)
{
  if (num % 2 != 0) results.Add(num);
}

// Declarative is terse and beautiful
var results = collection.Where(num => num % 2 != 0);


Immutable Collection

در مورد اهمیت immutable قبلا صحبت کردیم؛ Immutable Collection ها، کالکشن‌هایی هستند که به جز زمانیکه ایجاد می‌شنود، اعضای آن‌ها نمی‌توانند تغییر کنند. زمانیکه یک آیتم به آن اضافه یا کم شود، یک لیست جدید، برگردانده خواهد شد. شما می‌توانید انواع این کالکشن‌ها را در این لینک ببینید.
به نظر میرسد که ایجاد یک کالکشن جدید میتواند سربار اضافی بر روی استفاده از حافظه داشته باشد، اما همیشه الزاما به این صورت نیست. به طور مثال اگر شما f(x)=y را داشته باشید، مقادیر x و y به احتمال زیاد یکسان هستند. در این صورت متغیر x و y، حافظه را به صورت مشترک استفاده می‌کنند. به این دلیل که هیچ کدام از آن‌ها Mutable نیستند. اگر به دنبال جزییات بیشتری هستید این مقاله به صورت خیلی جزیی‌تر در مورد نحوه پیاده سازی این نوع کالکشن‌ها صحبت میکند. اریک لپرت یک سری مقاله در مورد Immutable ها در #C دارد که میتوانید آن هار در اینجا پیدا کنید.

 

Thread-Safe Collections

اگر ما در حال نوشتن یک برنامه‌ی Concurrent / async باشیم، یکی از مشکلاتی که ممکن است گریبانگیر ما شود، race condition است. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که دو ترد به صورت همزمان تلاش میکنند از یک resource استفاده کنند و یا آن را تغییر دهند. برای حل این مشکل میتوانیم آبجکت‌هایی را که با آن‌ها سر و کار داریم، به صورت immutable تعریف کنیم. از دات نت فریمورک نسخه 4 به بعد  Concurrent Collection‌ها معرفی شدند. برخی از نوع‌های کاربردی آن‌ها را در لیست پایین می‌بینیم:
Collection
توضیحات
 ConcurrentDictionary 
  پیاده سازی thread safe از دیکشنری key-value 
 ConcurrentQueue 
  پیاده سازی thread safe از صف (اولین ورودی ، اولین خروجی) 
 ConcurrentStack 
  پیاده سازی thread safe از پشته (آخرین ورودی ، اولین خروجی) 
 ConcurrentBag 
  پیاده سازی thread safe از لیست نامرتب 

این کلاس‌ها در واقع همه مشکلات ما را حل نخواهند کرد؛ اما بهتر است که در ذهن خود داشته باشیم که بتوانیم به موقع و در جای درست از آن‌ها استفاده کنیم.

در این قسمت از مقاله سعی شد با روش‌های خیلی ساده، با مفاهیم اولیه برنامه نویسی تابعی درگیر شویم. در ادامه مثال‌های بیشتری از الگوهایی که میتوانند به ما کمک کنند، خواهیم داشت.   
مطالب
اجزاء معماری سیستم عامل اندروید (قسمت اول معماری امنیتی اندروید) :: بخش سوم
همانطور که در مطالب قبلی توضیح داده شد، اندروید بر روی هسته‌ی لینوکس نگارش 2.6 به بالا اجرا می‌شود. در این مطلب قصد داریم تا نگاهی به معماری امنیتی اندروید داشته باشیم.
Privilege Separation به چه معناست؟
هسته‌ی اندروید یک مدل جداسازی امتیازی (Privilege separation) را در زمان اجرای برنامه‌های کاربردی اجرا می‌کند. این مورد به این معنا است که مانند سیستم یونیکس، سیستم‌عامل اندروید به یک برنامه نیاز دارد تا تنها با شناسه‌ی کاربر خود و شناسه‌ی گروه خاص خودش اجرا شود. بخش‌های معماری سیستم اندروید به این روش از هم جدا شده‌اند. Privilege Separation یک ویژگی امنیتی مهم است؛ زیرا رایج‌ترین انواع حملات را انکار می‌کند و در نتیجه یکی از اولویت‌های یک برنامه می‌باشد. از آنجایی که عملیات جداسازی امتیازی را هسته انجام می‌دهد، لذا این مورد یکی از مباحث پر اهمیت در طراحی هسته می‌باشد که به شدت مورد توجه خواهد بود. تنها فلسفه پشت این طرح این است که اطمینان حاصل شود، هیچ برنامه‌ی کاربردی نمی‌تواند به کد یا داده‌های دیگر برنامه‌ها و یا به دستگاه کاربر و یا خود سیستم نفوذ کند. یک برنامه ممکن است مستقیما از فهرست تماس دستگاه یا تقویم خوانده نشود! این ویژگی همچنین به عنوان sandboxing شناخته می‌شود.
Permissions چگونه کار می‌کند؟
اجازه دهید با یک مثال ساده توضیح دهم: ما برنامه‌ای را داریم که صدا را ضبط کرده و آن‌را از طریق میکروفن دستگاه پخش می‌کند. برای اینکه برنامه به‌درستی کار کند، توسعه دهنده باید یک درخواست دسترسی به RECORD_AUDIO را برای اجازه دسترسی به ضبط صدا، در فایل AndroidManifest.xml بفرستد. این کار به برنامه ما اجازه می‌دهد تا از مؤلفه‌های سیستم که ضبط صدا را کنترل می‌کنند، استفاده کنیم. یک سؤال اینجا مطرح می‌شود که «چه کسی تصمیم می‌گیرد که این دسترسی داده شود یا اینکه تکذیب شود؟»
فقط و فقط هسته‌ی اندروید به کاربر نهایی اجازه می‌دهد تا این فرآیند تایید نهایی را انجام دهد؛ نه هیچ سیستم دیگر یا کاربر دیگری! زمانیکه کاربر، برنامه ما را نصب می‌کند، این کار او را تشویق می‌کند تا این عملیات را انجام دهد. به این نکته دقت کنید که عجله ای برای این دسترسی وجود ندارد و هر زمانیکه برنامه نصب شد، اتفاق خواهد افتاد و این مجوز دسترسی تنها در زمان نصب به کاربر داده می‌شود نه قبل از آن. (به تصویر زیر دقت کنید)

 اگر ما درخواست خود را برای دسترسی به RECORD_AUDIO ثبت نکنیم یا اگر صاحب دستگاه تائید نکند که پس از درخواست ما اجازه استفاده از آن را بدهد، آنگاه یک استثناء به حافظه‌ی مجازی (VM) داده خواهد شد و برنامه با شکست روبرو می‌شود. این مفهوم برای توسعه دهنده‌است که بداند در خواستی را صادر کرده است یا خیر؟ پس برای درخواست مجوز مورد نظر باید برچسب زیر، در فایل AndroidManifest.xml درج شود.
<uses-permission android:name="android.permission.RECORD_AUDIO" />

Application Code Signing
هر برنامه‌ی کاربردی که بر روی سیستم‌عامل اندروید اجرا می‌شود، باید امضاء شود. اندروید از گواهی توسعه دهندگان فردی برای شناسایی آن‌ها و ایجاد روابط اعتمادسازی استفاده می‌کند که در میان کاربردهای مختلفی که در سیستم‌عامل اجرا می‌شوند پیاده می‌شود. 
سیستم‌عامل مجاز به اجرای برنامه‌ای بدون امضاء نخواهد بود. 
استفاده‌ی از یک مرجع، برای صدور امضای یک برنامه لازم نیست؛ چرا که سیستم امنیتی اندروید تنها از یک امضای تک گانه که توسعه دهنده در برنامه قرار داده‌است پیروی می‌کند! مجوزهای کنترلی برنامه مانند امضاء در طول نصب برنامه از طریق هسته‌ی اندروید بررسی شده و ضمانت و تایید خواهند شد. تمامی این فرآیندها به صورت خودکار و بلادرنگ در پشت پرده به سرعت اتفاق می‌افتند! در این صورت اگر گواهی اعتماد (certificate) توسط توسعه دهنده منقضی شود و یا به نحوی مورد اطمینان برای دستگاه نباشد، تمامی عملیات‌های ذکر شده بر روی برنامه به صورت عادی، ادامه خواهند یافت.
مطالب
طراحی جدول فایل‌های پیوستی پایگاه داده
سناریو‌ی زیر را در نظر بگیرید:
می‌خواهید پروژه‌ای را انجام دهید که شامل جداول زیر است:
مقالات، اخبار، گالری تصاویر، گالری ویدیو، اسلایدشو، تبلیغات و ... و تمامی این جداول حداقل شامل یک فایل پیوست (عکس، فیلم، ...) می‌باشند. به طور مثال جدول مقالات دارای یک عکس نیز می‌باشد. قصد داریم تمام فایل‌ها را بر روی هاست ذخیره کرده و فقط آدرس و نام فایل را در دیتابیس ذخیره نمایم.

روش اول : استفاده از یک فیلد در هر جدول برای نگه دارای اسم فایل

مثال:
    public class Article
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }
        public string RegisterDate { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
    }
معایب:
این روش فقط در صورتی پاسخگو می‌باشد که هر رکورد فقط شامل یک فایل باشد. به طور مثال ممکن است برای یک مقاله، چندین عکس و فایل را ضمیمه‌ی آن کنیم. در این حالت این روش پاسخ گو نمی‌باشد؛ ولی می‌توانیم به صورت زیر نیز عمل کنیم:
ایجاد جدولی برای نگهداری فایل‌های هر رکورد از مقاله :


public class ArticleFiles
{
        public int Id { get; set; }
        public string FielName { get; set; }
        public string FileExtension { get; set; } 
        public Article Article { get; set; }
        public int FileSize { get; set; }
}
 
روش دوم : ایجاد جدولی پایه برای نگهدارای تمام فایل‌های آپلود شده

می‌توانیم جدولی را به نام Attachment ایجاد کرده و هر فایلی را که آپلود می‌کنیم، مشخصات آن را در این جدول ذخیره کنیم و هر جدول هم که نیازی به فایل داشت، رابطه‌ای با این جدول برقرار کند. در این حالت خواهیم داشت:


public class Attachment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
        public string Extension { get; set; }
        public DateTime RegisterDate { get; set; }
        public int Size { get; set; }
        public ICollection<Article> ArticleFiles { get; set; }
        public ICollection<News> NewsFiles { get; set; }
        public int Viewed { get; set; }
    }
در این حالت باید بین تمام جداولی که نیاز به فایل دارند، رابطه ای با جدول Attachment داشته باشد. به طور مثال بین جدول مقالات و جدول Attachment یک رابطه‌ی یک به چند برای لیست فایل‌ها وجود خواهد داشت.


روش سوم : جدولی برای نگه داری اسم فایل‌ها، بدون رابطه

جدول Attachment در این روش، همانند روش دوم می‌باشد؛ با دو تفاوت:
1- با هیچ جدولی رابطه‌ای ندارد.
2- دو فیلد به عنوان نام جدول و Id رکورد به آن اضافه شده است.
تفاوت نسبت به روش دوم:
در روش دوم، ثبت یک رکورد، وابسته‌ی به ثبت رکورد در جدول Attachment بود و ابتدا می‌بایستی فایل در Attachment ذخیره می‌شد و بعد از بدست آوردن Id آن، رکورد مورد نظر (مقاله) را درج می‌کردیم. ولی در این روش ابتدا مقاله درج شده و بعد از آن فایل را با اسم جدول و ID رکورد مورد نظر ذخیره می‌کنیم:
public class Attachment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string FileName { get; set; }
        public string Extension { get; set; }
        public DateTime RegisterDate { get; set; }
        public int Size { get; set; }
        public string TableName { get; set; }
        public int RowId { get; set; }
        public int Viewed { get; set; }        
    }

حالت پنجم :

ایجاد یک کلاس پایه و ارث بری سایر کلاس‌ها از کلاس پایه و ایجاد رابطه‌ای بین کلاس پایه و کلاس‌های مشتق شده.

نظراتی پیرامون حالت‌های مختلف:

1- داشتن یک جدول الحاقات برای هر جدول
  • اضافه کردن یک فیلد: بعضی‌ها این روش را ترجیح می‌دهند. به این دلیل که هر جدول، یک جدول attachment مختص به خود دارد؛ با توجه به فیلدهایی که لازم است. به طور مثال ممکن است بعد از گذشت مدتی، نیاز باشد تا دو فیلد برای فایل‌های هر مقاله اضافه شوند که در این حالت فقط به جدول attachment مقاله اضافه خواهند شد.

2- داشتن یک جدول پایه که کل فایل‌ها در آن ذخیره شوند (روش‌های دوم و سوم)

  • متمرکز شدن کل فایل‌ها در یک جدول: بیشتر پروژه‌ها و یا برنامه نویسان (طبق تجربه‌ی بنده) یک جدول پایه را برای این منظور دوست دارند. به دلیل اینکه تمام اطلاعات یکجا باشد.
  • عدم آپلود چندین باره‌ی یک فایل: در این حالت می‌توان از یک فایل چندین بار در چند جای مختلف استفاده نمود و در فضای هاست صرفه جویی می‌شود. این روش مدیریت سختی دارد و نیازمند کوئری‌های بیشتری می‌باشد.
  • وجود فیلد‌های زیاد null در جدول: در این حالت ممکن است ردیف‌هایی با ستون‌های مقدار null در جدول زیاد شوند. فرض کنید دو فیلد در جدول attachment وجود دارند که فقط توسط جدول مقالات مورد استفاده قرار می‌گیرند و در بقیه‌ی جداول بدون استفاده می‌باشند.


از کدام روش استفاده کنیم؟

نمی توان پیشنهاد کرد که الزاما از کدامیک از روش‌های بالا باید استفاده کنیم؛ چون نیازمندهای‌های هر پروژه با هم متفات است و نمی‌توان نسخه‌ای خاص را برای همه تجویز کرد.

مطالب
انتشار پیش نمایش ASP.NET Identity 2.0.0-alpha1
مایکروسافت در تاریخ 20 دسامبر 2013 پیش نمایش نسخه جدید ASP.NET Identity را معرفی کرد. تمرکز اصلی در این انتشار، رفع مشکلات نسخه 1.0 بود. امکانات جدیدی هم مانند Account Confirmation و Password Reset اضافه شده اند.

دانلود این انتشار
ASP.NET Identity را می‌توانید در قالب یک پکیج NuGet دریافت کنید. در پنجره Manage NuGet Packages می‌توانید پکیج‌های Preview را لیست کرده و گزینه مورد نظر را
نصب کنید. برای نصب پکیج‌های pre-release توسط Package Manager Console از فرامین زیر استفاده کنید.
  • Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework -Version 2.0.0-alpha1 -Pre
  • Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Core -Version 2.0.0-alpha1 -Pre
  • Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.OWIN -Version 2.0.0-alpha1 -Pre
دقت کنید که حتما از گزینه "Include Prerelease" استفاده می‌کنید. برای اطلاعات بیشتر درباره نصب پکیج‌های Pre-release لطفا به این لینک و یا این لینک مراجعه کنید.

در ادامه لیست امکانات جدید و مشکلات رفع شده را می‌خوانید.

Account Confirmation
سیستم ASP.NET Identity حالا از Account Confirmation پشتیبانی می‌کند. این یک سناریوی بسیار رایج است. در اکثر وب سایت‌های امروزی پس از ثبت نام، حتما باید ایمیل خود را تایید کنید. پیش از تایید ثبت نام قادر به انجام هیچ کاری در وب سایت نخواهید بود، یعنی نمی‌توانید Login کنید. این روش مفید است، چرا که از ایجاد حساب‌های کاربری نامعتبر (bogus) جلوگیری می‌کند. همچنین این روش برای برقراری ارتباط با کاربران هم بسیار کارآمد است. از آدرس‌های ایمیل کاربران می‌توانید در وب سایت‌های فروم، شبکه‌های اجتماعی، تجارت آنلاین و بانکداری برای اطلاع رسانی و دیگر موارد استفاده کنید.

نکته: برای ارسال ایمیل باید تنظیمات SMTP را پیکربندی کنید. مثلا می‌توانید از سرویس‌های ایمیل محبوبی مانند  SendGrid  استفاده کنید، که با Windows Azure براحتی یکپارچه می‌شود و از طرف توسعه دهنده اپلیکیشن هم نیاز به پیکربندی ندارد.

در مثال زیر نیاز دارید تا یک سرویس ایمیل برای ارسال ایمیل‌ها پیکربندی کنید. همچنین کاربران پیش از تایید ایمیل شان قادر به بازنشانی کلمه عبور نیستند.

Password Reset
این هم یک سناریوی رایج و استاندارد است. کاربران در صورتی که کلمه عبورشان را فراموش کنند، می‌توانند از این قابلیت برای بازنشانی آن استفاده کنند. کلمه عبور جدیدی بصورت خودکار تولید شده و برای آنها ارسال می‌شود. کاربران با استفاده از این رمز عبور جدید می‌توانند وارد سایت شوند و سپس آن را تغییر دهند.

Security Token Provider
هنگامی که کاربران کلمه عبورشان را تغییر می‌دهند، یا اطلاعات امنیتی خود را بروز رسانی می‌کنند (مثلا حذف کردن لاگین‌های خارجی مثل فیسبوک، گوگل و غیره) باید شناسه امنیتی (security token) کاربر را بازتولید کنیم و مقدار قبلی را Invalidate یا بی اعتبار سازیم. این کار بمنظور حصول اطمینان از بی اعتبار بودن تمام شناسه‌های قبلی است که توسط کلمه عبور پیشین تولید شده بودند. این قابلیت، یک لایه امنیتی بیشتر برای اپلیکیشن شما فراهم می‌کند. چرا که وقتی کاربری کلمه عبورش را تغییر بدهد از همه جا logged-out می‌شود. یعنی از تمام مرورگرهایی که برای استفاده از اپلیکیشن استفاده کرده خارج خواهد شد.

برای پیکربندی تنظیمات این قابلیت می‌توانید از فایل Startup.Auth.cs استفاده کنید. می‌توانید مشخص کنید که میان افزار OWIN cookie هر چند وقت یکبار باید شناسه امنیتی کاربران را بررسی کند. به لیست زیر دقت کنید.
// Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user
// and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider
// Configure the sign in cookie
app.UseCookieAuthentication(newCookieAuthenticationOptions {
    AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
    LoginPath = newPathString("/Account/Login"),
    Provider = newCookieAuthenticationProvider {
        OnValidateIdentity = SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
            validateInterval: TimeSpan.FromSeconds(5),
            regenerateIdentity: (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager))
    }
});

امکان سفارشی کردن کلید‌های اصلی Users و Roles

در نسخه 1.0 نوع فیلدهای کلید اصلی در جداول Users و Roles از نوع رشته (string) بود. این بدین معنا است که وقتی از Entity Framework و Sql Server برای ذخیره داده‌های ASP.NET Identity استفاده می‌کنیم داده‌های این فیلد‌ها بعنوان nvarchar ذخیره می‌شوند. درباره این پیاده سازی پیش فرض در فروم هایی مانند سایت StackOverflow بسیار بحث شده است. و در آخر با در نظر گرفتن تمام بازخورد ها، تصمیم گرفته شد یک نقطه توسعه پذیری (extensibility) اضافه شود که توسط آن بتوان نوع فیلدهای اصلی را مشخص کرد. مثلا شاید بخواهید کلیدهای اصلی جداول Users و Roles از نوع int باشند. این نقطه توسعه پذیری مخصوصا هنگام مهاجرت داده‌های قبلی بسیار مفید است، مثلا ممکن است دیتابیس قبلی فیلدهای UserId را با فرمت GUID ذخیره کرده باشد.

اگر نوع فیلدهای کلید اصلی را تغییر دهید، باید کلاس‌های مورد نیاز برای Claims و Logins را هم اضافه کنید تا کلید اصلی معتبری دریافت کنند. قطعه کد زیر نمونه ای از نحوه استفاده این قابلیت برای تعریف کلیدهای int را نشان می‌دهد.
de Snippet
publicclassApplicationUser : IdentityUser<int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>
{
}
publicclassCustomRole : IdentityRole<int, CustomUserRole>
{
    public CustomRole() { }
    public CustomRole(string name) { Name = name; }
}
publicclassCustomUserRole : IdentityUserRole<int> { }
publicclassCustomUserClaim : IdentityUserClaim<int> { }
publicclassCustomUserLogin : IdentityUserLogin<int> { }
 
publicclassApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser, CustomRole, int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>
{
}

پشتیبانی از IQueryable روی Users و Roles

کلاس‌های UserStore و RoleStore حالا از IQueryable پشتیبانی می‌کنند، بنابراین می‌توانید براحتی لیست کاربران و نقش‌ها را کوئری کنید.
بعنوان مثال قطعه کد زیر دریافت لیست کاربران را نشان می‌دهد. از همین روش برای دریافت لیست نقش‌ها از RoleManager می‌توانید استفاده کنید.
//
// GET: /Users/
public async Task<ActionResult> Index()
{
    return View(await UserManager.Users.ToListAsync());
}

پشتیبانی از عملیات Delete از طریق UserManager

در نسخه 1.0 اگر قصد حذف یک کاربر را داشتید، نمی‌توانستید این کار را از طریق UserManager انجام دهید. اما حالا می‌توانید مانند قطعه کد زیر عمل کنید.
var user = await UserManager.FindByIdAsync(id);

if (user == null)
{
    return HttpNotFound();
}

var result = await UserManager.DeleteAsync(user);

میان افزار UserManagerFactory

شما می‌توانید با استفاده از یک پیاده سازی Factory،  وهله ای از UserManager را از OWIN context دریافت کنید. این الگو مشابه چیزی است که برای گرفتن AuthenticationManager در OWIN context استفاده می‌کنیم.  این الگو همچنین روش توصیه شده برای گرفتن یک نمونه از UserManager به ازای هر درخواست در اپلیکیشن است.
قطعه کد زیر نحوه پیکربندی این میان افزار در فایل StartupAuth.cs را نشان می‌دهد.
// Configure the UserManager
app.UseUserManagerFactory(newUserManagerOptions<ApplicationUserManager>()
{
    DataProtectionProvider = app.GetDataProtectionProvider(),
    Provider = newUserManagerProvider<ApplicationUserManager>()
    {
        OnCreate = ApplicationUserManager.Create
    }
});
و برای گرفتن یک وهله از UserManager:
HttpContext.GetOwinContext().GetUserManager<ApplicationUserManager>();

میان افزار DbContextFactory

سیستم ASP.NET Identity از Entity Framework برای ذخیره داده هایش در Sql Server استفاده می‌کند. بدین منظور، ASP.NET Identity کلاس ApplicationDbContext را رفرنس می‌کند. میان افزار DbContextFactory به ازای هر درخواست در اپلیکیشن یک وهله از ApplicationDbContext را به شما تحویل می‌دهد.
می توانید پیکربندی لازم را در StartupAuth.cs انجام دهید.
app.UseDbContextFactory(ApplicationDbContext.Create);

Samples

امکانات جدید را می‌توانید در پروژه https://aspnet.codeplex.com پیدا کنید. لطفا به پوشه Identity در سورس کد مراجعه کنید. برای اطلاعاتی درباره نحوه اجرای پروژه هم فایل readme را بخوانید.

برای مستندات ASP.NET Identity 1.0 هم به  http://www.asp.net/identity  سر بزنید. هنوز مستنداتی برای نسخه 2.0 منتشر نشده، اما بزودی با انتشار نسخه نهایی مستندات و مثال‌های جدیدی به سایت اضافه خواهند شد.

Known Issues
در کنار قابلیت‌های جدیدی مانند Account Confirmation و Password Reset، دو خاصیت جدید به کلاس IdentityUser اضافه شده اند: 'Email' و 'IsConfirmed'. این تغییرات الگوی دیتابیسی که توسط ASP.NET Identity 1.0 ساخته شده است را تغییر می‌دهد. بروز رسانی پکیج‌ها از نسخه 1.0 به 2.0 باعث می‌شود که اپلیکیشن شما دیگر قادر به دسترسی به دیتابیس عضویت نباشد، چرا که مدل دیتابیس تغییر کرده. برای بروز رسانی الگوی دیتابیس می‌توانید از Code First Migrations استفاده کنید.

نکته: نسخه جدید به EntityFramework 6.1.0-alpha1 وابستگی دارد، که در همین تاریخ (20 دسامبر 2013) پیش نمایش شد.  http://blogs.msdn.com/b/adonet/archive/2013/12/20/ef-6-1-alpha-1-available.aspx

EntityFramework 6.1.0-alpha1 بروز رسانی هایی دارد که سناریوی مهاجرت در ASP.NET Identity را تسهیل می‌کند، به همین دلیل از نسخه جدید EF استفاده شده. تیم ASP.NET هنوز باگ‌های زیادی را باید رفع کند و قابلیت‌های جدیدی را هم باید پیاده سازی کند. بنابراین پیش از نسخه نهایی RTM شاهد پیش نمایش‌های دیگری هم خواهیم بود که در ماه‌های آتی منتشر می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر درباره آینده ASP.NET Identity به لینک زیر سری بزنید.
مطالب
ایجاد سرویس Account Manager با تکنولوژی های Identity 2.1 و Web API 2.2
ASP.NET Identity 2.1 جدیدترین فریم ورک عضویت و مدیریت کاربر است که چندی پیش توسط شرکت مایکروسافت منتشر شد. این سیستم عضویت می‌تواند به تمامی فریم‌ورک‌های دات نتی مانند Web API، MVC و ... متصل گردد.
در این دوره چند قسمتی به همراه یک پروژه‌ی نمونه، نحوه‌ی ارتباط Identity و Web API را نمایش خواهیم داد. در قسمت front-end این پروژه‌ی SPA، ما از AngularJs استفاده خواهیم نمود. قسمت front-end که توسط AngularJs توسعه داده می‌شود از bearet token based authentication استفاده می‌کند. این متد از JSON Web Token برای فرایند Authorization بهره می‌گیرد که به اختصار آن را JWT نیز می‌نامند. این روش سیستم اعتبار سنجی role based بوده و  تمامی آنچه را که در یک سیستم membership داریم، پوشش می‌دهد. توجه داشته باشید که برای فهم بهتر تمامی مراحل، ما پروژه را بدون هیچ قالب از پیش تعریف شده‌ای در VS2013 آغاز می‌کنیم.
به دلیل اینکه پروژه در طی چند قسمت انجام می‌پذیرد آن را به بخش‌های زیر تقسیم می‌کنیم.
  1.  تنظیمات اولیه ASP.NET Identity 2.1 با Web API
  2.  ایجاد Account Confirmation به وسیله Identity به همراه تنظیمات policy برای user name و password
  3.  توسعه OAuth Json Web Token Authentication به کمک Web API و Identity
  4.  ایجاد یک سیستم Role Based و تایید صلاحیت‌های مربوط به آن
  5.  توسعه Web API Claims Authorization در Identity 2.1
  6.  توسعه بخش front-end با AngularJs

تنظیمات اولیه ASP.NET Identity 2.1 با Web API 

1. تنظیمات ASP.Net Identity 2.1

1-1. ساخت یک پروژه Web API

در ابتدا ما یک empty solution را با نام "AspNetIdentity" همانند شکل مقابل می‌سازیم.

یک ASP.NET Web Application با نام "AspNetIdentity.WebApi" را به این solution اضافه می‌نماییم. در بخش select template ما empty template را انتخاب می‌کنیم. همچنین در قسمت add folders and core references for: نیز هیچیک از گزینه‌ها را انتخاب نمی‌کنیم.

1-2. نصب package‌های مورد نیاز از Nuget

در زیر package‌های مورد نیاز برای ASP.NET Web API و Owin را مشاهده میکنید. همچنین package‌های مربوط به ASP.Net Identity 2.1 نیز در زیر قرار داده شده‌اند.

Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Owin -Version 2.1.0
Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework -Version 2.1.0
Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb -Version 3.0.0
Install-Package Microsoft.AspNet.WebApi.Owin -Version 5.2.2
Install-Package Microsoft.Owin.Security.OAuth -Version 3.0.0
Install-Package Microsoft.Owin.Cors -Version 3.0.0

1-3. اضافه کردن user class و database context

حال که تمامی پکیج‌های مورد نیاز را به پروژه خود اضافه نمودیم، قصد داریم تا اولین کلاس EF را با نام "ApplicationUser" به پروژه اضافه کنیم. این کلاس، کاربری را که قصد ثبت نام در membership system، دارد را نمایش می‌دهد. برای این کار ما یک کلاس جدید را به نام "ApplicationUser" می‌سازیم و کلاس "Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework.IdentityUser" را در آن به ارث می‌بریم.

برای این کار ما یک پوشه‌ی جدید را در برنامه با نام "Infrastructure" می‌سازیم و درون آن کلاس ذکر شده را اضافه می‌کنیم:

 public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string FirstName { get; set; }
 
        [Required]
        [MaxLength(100)]
        public string LastName { get; set; }
 
        [Required]
        public byte Level { get; set; }
 
        [Required]
        public DateTime JoinDate { get; set; }
 
    }

پس از افزودن کلاس User، نوبت به اضافه نمودن Db Context است. این کلاس وظیفه‌ی ارتباط با پایگاه داده را بر عهده دارد. ما یک کلاس جدید را با نام ApplicationDbContext، به پوشه‌ی Infrastructure اضافه می‌نماییم. کد مربوط به این کلاس به صورت زیر است:

 public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
    {
        public ApplicationDbContext()
            : base("DefaultConnection", throwIfV1Schema: false)
        {
            Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
        }
 
        public static ApplicationDbContext Create()
        {
            return new ApplicationDbContext();
        }
 
    }

همانطور که ملاحظه می‌کنید این کلاس از IdentityDbContext ارث بری نموده است. این کلاس یک نسخه‌ی جدیدتر از DbContext است که تمامی نگاشت‌های Entity Framework Code First را انجام می‌دهد. در ادامه ما یک Connection String را با نام DefaultConnection در فایل web.config اضافه می‌نماییم.

همچنین متد static ایی را با نام Create که در تکه کد فوق از سوی Owin Startup class فراخوانی می‌گردد که در ادامه به شرح آن نیز خواهیم پرداخت.

ConnectionString قرار داده شده در فایل web.config در قسمت زیر قرار داده شده است:

<connectionStrings>
    <add name="DefaultConnection" connectionString="Data Source=.\sqlexpress;Initial Catalog=AspNetIdentity;Integrated Security=SSPI;" providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>

قدم 4: ساخت پایگاه داده و فعال سازی DB Migration

حال ما باید EF CodeFirst Migration را برای آپدیت کردن دیتابیس، بجای دوباره ساختن آن به ازای هر تغییری، فعال نماییم. برای این کار بایستی در قسمت NuGet Package Manager Console عبارت زیر را وارد نماییم:

enable-migrations
add-migration InitialCreate

اگر تا به اینجای کار تمامی مراحل به درستی صورت گرفته باشند، پوشه‌ی Migration با موفقیت ساخته می‌شود. همچنین پایگاه داده متشکل از جداول مورد نیاز برای سیستم Identity نیز ایجاد می‌شود. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید مقالات مرتبط با Code First را مطالعه نمایید. ساختار جداول ما باید به صورت زیر باشد:

در بخش بعدی، کلاس‌های مربوط به UserManager را ایجاد خواهیم کرد و پس از آن فایل Startup Owin را برای مدیریت کاربران، تشریح می‌کنیم.

مطالب
تهیه قالب برای ارسال ایمیل‌ها در ASP.NET Core توسط Razor Viewها
برای ارسال متن ایمیل‌ها، یا می‌توان یک سری رشته را با هم جمع زد و ارسال کرد و یا یک View را به همراه ViewModel آن، طراحی و سپس این View را تبدیل به یک رشته کرد. روش دوم هم قابلیت طراحی بهتری دارد و هم نگهداری و توسعه‌ی آن ساده‌تر است. در ادامه روش تبدیل Razor Viewهای ASP.NET Core را به یک رشته، بررسی می‌کنیم.


تهیه سرویسی برای رندر کردن Razor Viewها به صورت یک رشته

در ادامه کدهای کامل سرویسی را که توسط RazorViewEngine کار رندر کردن یک View و تبدیل آن‌را به رشته انجام می‌دهد، ملاحظه می‌کنید:
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Abstractions;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using System;
 
namespace WebToolkit
{
    public static class RazorViewToStringRendererExtensions
    {
        public static IServiceCollection AddRazorViewRenderer(this IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IHttpContextAccessor, HttpContextAccessor>();
            services.AddScoped<IViewRendererService, ViewRendererService>();
            return services;
        }
    }
 
    public interface IViewRendererService
    {
        Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath);
        Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model);
    }
 
    /// <summary>
    /// Modified version of: https://github.com/aspnet/Entropy/blob/dev/samples/Mvc.RenderViewToString/RazorViewToStringRenderer.cs
    /// </summary>
    public class ViewRendererService : IViewRendererService
    {
        private readonly IRazorViewEngine _viewEngine;
        private readonly ITempDataProvider _tempDataProvider;
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
 
        public ViewRendererService(
                    IRazorViewEngine viewEngine,
                    ITempDataProvider tempDataProvider,
                    IServiceProvider serviceProvider,
                    IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _viewEngine = viewEngine;
            _tempDataProvider = tempDataProvider;
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }
 
        public Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath)
        {
            return RenderViewToStringAsync(viewNameOrPath, string.Empty);
        }
 
        public async Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model)
        {
            var actionContext = getActionContext();
 
            var viewEngineResult = _viewEngine.FindView(actionContext, viewNameOrPath, isMainPage: false);
            if (!viewEngineResult.Success)
            {
                viewEngineResult = _viewEngine.GetView("~/", viewNameOrPath, isMainPage: false);
                if (!viewEngineResult.Success)
                {
                    throw new FileNotFoundException($"Couldn't find '{viewNameOrPath}'");
                }
            }
 
            var view = viewEngineResult.View;
            using (var output = new StringWriter())
            {
                var viewDataDictionary = new ViewDataDictionary<TModel>(new EmptyModelMetadataProvider(), new ModelStateDictionary())
                {
                    Model = model
                };
 
                var viewContext = new ViewContext(
                    actionContext,
                    view,
                    viewDataDictionary,
                    new TempDataDictionary(actionContext.HttpContext, _tempDataProvider),
                    output,
                    new HtmlHelperOptions());
                await view.RenderAsync(viewContext).ConfigureAwait(false);
                return output.ToString();
            }
        }
 
        private ActionContext getActionContext()
        {
            var httpContext = _httpContextAccessor?.HttpContext;
            if (httpContext != null)
            {
                return new ActionContext(httpContext, httpContext.GetRouteData(), new ActionDescriptor());
            }
 
            httpContext = new DefaultHttpContext { RequestServices = _serviceProvider };
            return new ActionContext(httpContext, new RouteData(), new ActionDescriptor());
        }
    }
}
توضیحات:
اصل این کد متعلق است به مایکروسافت در اینجا. اما در کدهای فوق سه قسمت آن بهبود یافته‌است:
الف) به سازنده‌ی کلاس، سرویس IHttpContextAccessor نیز تزریق شده‌است تا بتوان به HttpContext و اطلاعات آن دسترسی یافت. حالت پیش فرض آن، استفاده از new DefaultHttpContext است. در این حالت اگر در قالب‌های ایمیل‌های خود از Url.Action استفاده کنید، استثنای index out of range مربوط به یافت نشدن مسیریابی‌ها را دریافت خواهید کرد. علت اینجا است که new DefaultHttpContext حاوی اطلاعات مسیریابی درخواست جاری سیستم نیست. به همین جهت توسط IHttpContextAccessor در متد getActionContext، کار مقدار دهی قسمت مسیریابی صورت گرفته‌است.
ب) در کدهای مثال اصلی، فقط viewEngine.FindView ذکر شده‌است. این متد حالت‌های یافتن Viewهایی را به صورت FolderName/ViewName، پشتیبانی می‌کند. اگر بخواهیم یک مسیر کامل را مانند "Areas/Identity/Views/EmailTemplates/_RegisterEmailConfirmation.cshtml/~" ذکر کنیم، کار نمی‌کند. به همین جهت در ادامه، بررسی viewEngine.GetView نیز اضافه شده‌است تا این نقصان را پوشش دهد.
ج) یک overload اضافه‌تر هم جهت رندر یک View بدون مدل نیز به آن اضافه شده‌است.


روش استفاده‌ی از سرویس ViewRenderer

اسمبلی که این سرویس در آن تعریف می‌شود باید دارای وابستگی‌های ذیل باشد:
{ 
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor": "1.1.0"
    }
}
سپس در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، سرویس‌های مورد نیاز را اضافه کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddRazorViewRenderer();
}
کار متد AddRazorViewRenderer، افزودن سرویس‌های IViewRendererService و همچنین IHttpContextAccessor است.
پس از ثبت سرویس‌های مورد نیاز، اکنون می‌توان سرویس IViewRendererService را به سازنده‌ی کنترلرها و یا کلاس‌های برنامه تزریق و از متدهای RenderViewToStringAsync آن استفاده کرد:
public class RenderController : Controller
{
    private readonly IViewRendererService _viewRenderService;
    public RenderController(IViewRendererService viewRenderService)
    {
        _viewRenderService = viewRenderService;
    }
 
    public async Task<IActionResult> RenderInviteView()
    {
        var viewModel = new InviteViewModel
        {
            UserId = "1",
            UserName = "Vahid"
        };
        var emailBody = await _viewRenderService.RenderViewToStringAsync("EmailTemplates/Invite", viewModel).ConfigureAwait(false);
        //todo: send emailBody
        return Content(emailBody);
    }
}
برای مثال در اینجا در قالب Invite (یا فایل invite.cshtml) واقع در پوشه‌ی EmailTemplates، جهت ساخت متن ایمیل استفاده شده‌است.


چند نکته‌ی تکمیلی در مورد قالب‌های ایمیل

- پیش فرض این سرویس، یافتن Viewها در پوشه‌ی Views است؛ مانند: Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml
مگر اینکه مسیر آن‌را به صورت کامل توسط filename.cshtml/.../~ ذکر کنید و در این حالت ذکر پسوند فایل الزامی است.
- ایمیل‌ها می‌توانند دارای Layout هم باشند. برای مثال فایل Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta http-equiv="Content-Language" content="fa" />
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
    <style type='text/css'>
     .main {
            font-size: 9pt;
            font-family: Tahoma;
     }
    </style>
</head>
<body bgcolor="whitesmoke" style="font-size: 9pt; font-family: Tahoma; background-color: whitesmoke; direction: rtl;">
   <div class="main">@RenderBody()</div>
</body>
</html>
در اینجا RenderBody@ را مشاهده می‌کنید که محل رندر شدن ایمیل‌های برنامه است.
به علاوه در اینجا جهت ارسال ایمیل‌ها باید هر نوع شیوه نامه‌ای، به صورت صریح قید شود (inline css) و نباید فایل css ایی را لینک کنید.
- پس از اینکه فایل layout خاص ارسال ایمیل‌های خودتان را طراحی کردید، اکنون قالب یکی از ایمیل‌های برنامه، یک چنین فرمتی را پیدا می‌کند که Layout در ابتدای آن ذکر شده‌است:
 @using Sample.ViewModels
@model RegisterEmailConfirmationViewModel
@{
Layout = "~/Views/EmailTemplates/_EmailsLayout.cshtml";
}
با سلام
<br />
 اکانت شما با مشخصات ذیل ایجاد گردید:
....
- حتما تولید لینک‌ها را به صورت مطلق و نه نسبی انجام دهید. اینکار توسط قید صریح protocol صورت می‌گیرد:
 <a style="direction:ltr" href="@Url.Action("Index", "Home", values: new { area = "" }, protocol: this.Context.Request.Scheme)">@Model.EmailSignature</a>
مطالب
تنظیم رشته اتصالی Entity Framework به بانک اطلاعاتی به وسیله کد
در زمان ساخت مدل از بانک اطلاعاتی در روش Database First به صورت پیش فرض تنظیمات مربوط به اتصال (Connection String) مدل به بانک اطلاعاتی در فایل config برنامه ذخیره می‌شود. مشکل این روش آن است که در سیستم‌های مختلف، بسته به بستری که نرم افزار قرار است بر روی آن اجرا شود، باید تنظیمات مربوط به بانک اطلاعاتی صورت گیرد.
مثلا فرض کنید شما در زمان توسعه نرم افزار، SQL Server را به صورت Local بر روی سیستم خود نصب کرده اید و Connection String ساخته شده توسط ویزارد Entity Framework بر همین اساس ساخته و ذخیره شده‌است. حال بعد از انتشار برنامه، شخصی تصمیم دارد برنامه را بر روی سیستمی نصب کند که بانک اطلاعاتی Local نداشته و تصمیم به اتصال به یک بانک اطلاعاتی بر روی سرور دیگر یا با مشخصات (Login و Password و ...) دیگر را دارد. برای این مواقع نیاز به پیاده سازی روشی است تا کاربر نهایی بتواند تنظیمات مربوط به اتصال به بانک اطلاعاتی را تغییر دهد.
روش‌های مختلفی مثل تغییر فایل app.config به صورت Runtime یا ... در سایت‌های مختلف ارائه شده که اکثرا روش‌های غیر اصولی و زمانبری جهت پیاده سازی هستند.
ساده‌ترین روش جهت انجام این کار، اعمال تغییری کوچک در Constructor کلاس مدل مشتق شده از DBContext می‌باشد. فرض کنید مدلی از بانک اطلاعاتی Personnely با نام PersonallyEntities ساخته اید که حاصل آن کلاس زیر خواهد بود:
    public partial class PersonallyEntities : DbContext
    {
        public PersonallyEntities()
            : base("name=PersonallyEntities")
        {
        }
    }
همانطور که مشاهده می‌کنید، در Constructor این کلاس، نام Connection String مورد استفاده جهت اتصال به بانک اطلاعاتی به صورت زیر آورده شده که به Connection String ذخیره شده در فایل Config اشاره می‌کند:
"name=PersonallyEntities"
اگر به Connection String ذخیره شده در فایل Config دقت کنید متوجه می‌شوید که Connection String ذخیره شده، دارای فرمتی خاص و متفاوتی نسبت به Connection String معمولی ADO.NET است. متن ذخیره شده شامل تنظیمات و Metadata مدل ساخته شده جهت ارتباط با بانک اطلاعاتی نیز می‌باشد:
 metadata=res://*/Model1.csdl|res://*/Model1.ssdl|res://*/Model1.msl;provider=System.Data.SqlClient;provider connection string="data source=.;initial catalog=Personally;integrated security=True;MultipleActiveResultSets=True;App=EntityFramework"
جهت تولید پویای Connection String، بسته به تنظیمات کاربر، نیاز است تا در آخر Connection String ی با فرمت بالا در اختیار Entity Framework قرار دهیم تا امکان اتصال به بانک فراهم شود. جهت تبدیل Connection String معمول ADO.NET به Connection String قابل فهم EF میتوان از کلاس EntityConnectionStringBuilder به صورت زیر استفاده کرد:
        public static string BuildEntityConnection(string connectionString)
        {
            var entityConnection = new EntityConnectionStringBuilder
            {
                Provider = "System.Data.SqlClient",
                ProviderConnectionString = connectionString,
                Metadata = "res://*"
            };

            return entityConnection.ToString();
        }
همانطور که مشاهده می‌کنید، متد بالا با دریافت یک connectionString که همان ADO.NET ConnectionString ما می‌باشد، تنظیمات و Metadata مورد نیاز Entity Framework را به آن اضافه کرده و یک EF ConnectionString برمی‌گرداند.
برای اینکه بتوان EF ConnectionString تولید شده را در هنگام اجرای برنامه به صورت Runtime اعمال کرد، نیاز است تا تغییر کوچکی در Constructor کلاس مدل تولید شده توسط Entity Framework ایجاد کرد. کلاس PersonnelyEntities به صورت زیر تغییر پیدا می‌کند:

    public partial class PersonallyEntities : DbContext
    {
        public PersonallyEntities(string connectionString)
            : base(connectionString)
        {

        }
    }
با اضافه شدن پارامتر connectionString به سازنده کلاس PersonnelyEntities برای ساخت یک نمونه از مدل ساخته شده در کد نیاز است تا Connection String مورد نظر جهت برقراری ارتباط با بانک را به عنوان پارامتر، به متد سازنده پاس دهیم. سپس مقدار این پارامتر به کلاس والد ( DbContext ) جهت برقراری ارتباط با بانک اطلاعاتی ارجاع داده شده: 
: base(connectionString)
در آخر به صورت زیر میتوان توسط EF به بانک اطلاعاتی مورد نظر متصل شد :
var entityConnectionString = BuildeEntityConnection("Data Source=localhost;Initial Catalog=Personally; Integrated Security=True");
var PersonallyDb = new PersonallyEntities(entityConnectionString);
با این روش میتوان ADO Connection String مربوط به اتصال بانک اطلاعاتی را به راحتی به صورت داینامیک به وسیله اطلاعات وارد شده توسط کاربر و کلاس‌های تولید Connection String نظیر SQLConnectionStringBuilder تولید کرد و بدون تغییر در کد‌های برنامه، به بانک‌های مختلفی متصل شد. همچنین با داینامیک کردن متد Provider کلاس EntityConnectionStringBuilder که در کد بالا با "System.Data.SqlClient" مقدار دهی شده، می‌توان وابستگی برنامه بانک اطلاعی خاص را از بین برد و بسته به تنظیمات مورد نظر کاربر، به موتورهای مختلف بانک اطلاعاتی متصل شد که البته لازمه این کار رعایت یکسری نکات فنی در پیاده سازی پروژه است که از حوصله این مقاله خارج است.
موفق باشید