مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت پنجم - اعتبارسنجی تنظیمات آغازین برنامه
در برنامه‌های ASP.NET Core، امکان دریافت تنظیمات برنامه از منابع مختلفی مانند فایل‌های JSON وجود دارد که در نگارش‌های اخیر آن، امکان اعتبارسنجی اطلاعات آن‌ها به صورت توکار نیز اضافه شده‌است؛ مانند:
services.AddOptions<BearerTokensOptions>()
           .Bind(configuration.GetSection("BearerTokens"))
           .Validate(bearerTokens =>
          {
                 return bearerTokens.AccessTokenExpirationMinutes < bearerTokens.RefreshTokenExpirationMinutes;
          }, "RefreshTokenExpirationMinutes is less than AccessTokenExpirationMinutes. Obtaining new tokens using the refresh token should happen only if the access token has expired.");
اما این امکان در مقایسه با امکاناتی که FluentValidation در اختیار ما قرار می‌دهد، بسیار ابتدایی به نظر می‌رسد. به همین جهت در این قسمت قصد داریم امکانات اعتبارسنجی کتابخانه‌ی FluentValidation را در حین آغاز برنامه، جهت تعیین اعتبار اطلاعات فایل کانفیگ آن، مورد استفاده قرار دهیم.


معرفی تنظیمات برنامه

فرض کنید فایل appsettings.json برنامه یک چنین محتوایی را دارد:
{
  "ApiSettings": {
    "AllowedEndpoints": [
      {
        "Name": "Service 1",
        "Timeout": 30,
        "Url": "http://service1.site.com"
      },
      {
        "Name": "Service 2",
        "Timeout": 10,
        "Url": "https://service2.site.com"
      }
    ]
  }
}

ایجاد مدل‌های معادل تنظیمات JSON برنامه

بر اساس تعاریف JSON فوق، می‌توان به مدل‌های زیر رسید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class AllowedEndpoint
    {
        public string Name { get; set; }
        public int Timeout { get; set; }
        public Uri Url { get; set; }
    }

    public class ApiSettings
    {
        public IEnumerable<AllowedEndpoint> AllowedEndpoints { get; set; }
    }
}
که نحوه‌ی معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه به صورت زیر است:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<ApiSettings>(Configuration.GetSection(nameof(ApiSettings)));
و پس از آن در هر قسمتی از برنامه با تزریق <IOptions<ApiSettings می‌توان به اطلاعات تنظیمات برنامه دسترسی یافت.


تعریف شرط‌های اعتبارسنجی مدل‌های تنظیمات برنامه

پس از مدلسازی تنظیمات برنامه و همچنین اتصال آن به <IOptions<ApiSettings، اکنون می‌خواهیم این مدل‌ها، شرایط زیر را برآورده کنند:
- باید مدخل ApiSettings در فایل تنظیمات برنامه وجود خارجی داشته باشد.
- می‌خواهیم AllowedEndpoint‌ها نامدار بوده و هر نام نیز منحصربفرد باشد.
- مقادیر timeout‌ها باید بین 1 و 90 تعریف شده باشند.
- تمام URLها باید منحصربفرد باشند.
- تمام URLها باید HTTPS باشند.

برای این منظور می‌توان تنظیمات زیر را توسط Fluent Validation تعریف کرد:
using System;
using System.Linq;
using FluentValidation;
using FluentValidationSample.Models;

namespace FluentValidationSample.ModelsValidations
{
    public class ApiSettingsValidator : AbstractValidator<ApiSettings>
    {
        public ApiSettingsValidator()
        {
            RuleFor(apiSetting => apiSetting).NotNull()
            .WithMessage("مدخل ApiSettings تعریف نشده‌است.");

            RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints).NotNull().NotEmpty()
            .WithMessage("مدخل AllowedEndpoints تعریف نشده‌است.");

            When(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints != null,
            () =>
                {
                    RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints)
                        .Must(endpoints => endpoints.GroupBy(endpoint => endpoint.Name).Count() == endpoints.Count())
                        .WithMessage("نام‌های سرویس‌ها باید منحصربفرد باشند.");

                    RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints)
                        .Must(endpoints => !endpoints.Any(endpoint => endpoint.Timeout > 90 || endpoint.Timeout < 1))
                        .WithMessage("مقدار timeout باید بین 1 و 90 باشد");

                    RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints)
                        .Must(endpoints => endpoints.GroupBy(endpoint => endpoint.Url.ToString().ToLower()).Count() == endpoints.Count())
                        .WithMessage("آدرس‌های سرویس‌ها باید منحصربفرد باشند.");

                    RuleFor(apiSetting => apiSetting.AllowedEndpoints)
                        .Must(endpoints => endpoints.All(endpoint => endpoint.Url.Scheme.Equals("https", StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase)))
                        .WithMessage("تمام آدرس‌ها باید HTTPS باشند.");
                });
        }
    }
}
که در اینجا نکات زیر قابل ملاحظه هستند:
- چگونه می‌توان از تعریف و وجود یک مدخل فایل JSON، اطمینان حاصل کرد (اعمال RuleFor به کل مدل).
- چگونه می‌توان اگر مدخلی تعریف شده بود، آنگاه برای آن اعتبارسنجی خاصی را تعریف کرد (متد When).
- چگونه می‌توان شرایط سفارشی خاصی را مانند بررسی منحصربفرد بودن‌ها، بررسی کرد (متد Must).


یکپارچه کردن اعتبارسنجی کتابخانه‌ی FluentValidation با اعتبارسنجی توکار مدل‌های تنظیمات برنامه توسط ASP.NET Core

در ابتدای بحث، امکان تعریف متد Validate را که از نگارش ASP.NET Core 2.2 اضافه شده‌است، مشاهده کردید:
services.AddOptions<BearerTokensOptions>()
           .Bind(configuration.GetSection("BearerTokens"))
           .Validate(bearerTokens =>
          {
                 return bearerTokens.AccessTokenExpirationMinutes < bearerTokens.RefreshTokenExpirationMinutes;
          }, "RefreshTokenExpirationMinutes is less than AccessTokenExpirationMinutes. Obtaining new tokens using the refresh token should happen only if the access token has expired.");
می‌توان این متد را با پیاده سازی اینترفیس توکار IValidateOptions نیز به سیستم ارائه داد:
namespace Microsoft.Extensions.Options
{
    public interface IValidateOptions<TOptions> where TOptions : class
    {
        ValidateOptionsResult Validate(string name, TOptions options);
    }
}
و اگر سرویس پیاده سازی کننده‌ی آن‌را با طول عمر Transient به سیستم اضافه کردیم، به صورت خودکار جهت اعتبارسنجی TOptions، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. TOptions در این مثال همان ApiSettings است.
در ادامه یک نمونه پیاده سازی جنریک IValidateOptions استاندارد ASP.NET Core را مشاهده می‌کنید:
using System.Linq;
using FluentValidation;
using Microsoft.Extensions.Options;

namespace FluentValidationSample.ModelsValidations
{
    public class AppConfigValidator<TOptions> : IValidateOptions<TOptions> where TOptions : class
    {
        private readonly IValidator<TOptions> _validator;

        public AppConfigValidator(IValidator<TOptions> validator)
        {
            _validator = validator;
        }

        public ValidateOptionsResult Validate(string name, TOptions options)
        {
            if (options is null)
            {
                return ValidateOptionsResult.Fail("Configuration object is null.");
            }

            var validationResult = _validator.Validate(options);
            return validationResult.IsValid
                ? ValidateOptionsResult.Success
                : ValidateOptionsResult.Fail(validationResult.Errors.Select(error => error.ToString()));
        }
    }
}
همانطور که در قسمت دوم این سری این نیز بررسی کردیم، یکی از روش‌های اجرای اعتبارسنجی‌های FluentValidation، کار با اینترفیس IValidator آن است که در اینجا به سازنده‌ی این کلاس تزریق شده‌است. سپس در متد Validate این سرویس، با فراخوانی آن، کار اعتبارسنجی وهله‌ی دریافتی options صورت گرفته و اگر خطایی وجود داشته باشد، بازگشت داده می‌شود.
در آخر روش معرفی آن به سیستم به صورت زیر است:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<ApiSettings>(Configuration.GetSection(nameof(ApiSettings)));
            services.AddTransient<IValidateOptions<ApiSettings>, AppConfigValidator<ApiSettings>>();
به این ترتیب هرگاه در برنامه یک چنین تعریفی را داشته باشیم که از طریق IOptions، تنظیمات برنامه را دریافت می‌کند:
namespace FluentValidationSample.Web.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        private readonly ApiSettings _apiSettings;

        public HomeController(IUsersService usersService, IOptions<ApiSettings> apiSettings)
        {
            _usersService = usersService;
            _apiSettings = apiSettings.Value;
        }
اگر در سیستم یک <IValidateOptions<ApiSettings متناظر با <IOptions<ApiSettings ثبت شده باشد (مانند تنظیمات متد ConfigureServices فوق)، هرگاه که فراخوانی apiSettings.Value صورت گیرد، قبل از هرکاری متد Validate سرویس پیاده سازی کننده‌ی IValidateOptions متناظر، فراخوانی شده و اگر خطای اعتبارسنجی وجود داشته باشد، به صورت یک استثناء بازگشت داده می‌شود؛ مانند:
An unhandled exception occurred while processing the request.
OptionsValidationException: تمام آدرس‌ها باید HTTPS باشند.


کدهای کامل این سری را تا این قسمت از اینجا می‌توانید دریافت کنید: FluentValidationSample-part05.zip
مطالب دوره‌ها
وهله سازی یک کلاس موجود توسط Reflection.Emit
در قسمت‌های قبل، نحوه ایجاد یک Type کاملا جدید را که در برنامه وجود خارجی ندارد، توسط Reflection.Emit بررسی کردیم. اکنون حالتی را در نظر بگیرید که کلاس مدنظر پیشتر در کدهای برنامه تعریف شده است، اما می‌خواهیم در یک DynamicMethod آن‌را وهله سازی کرده و حاصل را استفاده نمائیم.
کدهای کامل مثالی را در این زمینه در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    public class Order
    {
        public string Name { set; get; }
        public Order()
        {
            Name = "Order01";
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var myMethod = new DynamicMethod(name: "myMethod",
                                             returnType: typeof(Order),
                                             parameterTypes: Type.EmptyTypes,
                                             m: typeof(Program).Module);
            var il = myMethod.GetILGenerator();
            il.Emit(OpCodes.Newobj, typeof(Order).GetConstructor(Type.EmptyTypes));
            il.Emit(OpCodes.Ret);

            var getOrderMethod = (Func<Order>)myMethod.CreateDelegate(typeof(Func<Order>));

            Console.WriteLine(getOrderMethod().Name);
        }
    }
}
کار با ایجاد یک DynamicMethod شروع می‌شود. خروجی آن از نوع کلاس Order تعریف شده، پارامتری را نیز قبول نمی‌کند و برای تعریف آن از Type.EmptyTypes استفاده شده است.
سپس با دسترسی به ILGenerator سعی خواهیم کرد تا وهله جدیدی را از کلاس Order ایجاد کنیم. برای این منظور باید از OpCode جدیدی به نام Newobj استفاده کنیم که مخفف new object است. این OpCode برای عملکرد خود، نیاز به دریافت اشاره‌گری به سازنده کلاسی دارد که قرار است آن‌را وهله سازی کند. در اینجا با Ret، کار متد را خاتمه داده و در ادامه برای استفاده از آن تنها کافی است یک delegate را ایجاد نمائیم.

بنابراین به مجموعه متدهای سریع خود، متد ذیل را نیز می‌توان افزود:
        public static Func<T> CreatFastObjectInstantiater<T>()
        {
            var t = typeof(T);
            var ctor = t.GetConstructor(Type.EmptyTypes);

            if (ctor == null)
                return null;

            var dynamicCtor = new DynamicMethod("_", t, Type.EmptyTypes, t, true);
            var il = dynamicCtor.GetILGenerator();
            il.Emit(OpCodes.Newobj, ctor);
            il.Emit(OpCodes.Ret);

            return (Func<T>)dynamicCtor.CreateDelegate(typeof(Func<T>));            
        }
این نوع متدها که delegate بر می‌گردانند، باید یکبار در ابتدای برنامه ایجاد شده و نتیجه آن‌ها کش شوند. پس از آن به وهله سازی بسیار سریع دسترسی خواهیم داشت.

اگر علاقمند بودید که سرعت این روش را با روش متداول Activator.CreateInstance مقایسه کنید، مطلب زیر بسیار مفید است:
Creating objects - Perf implications

یک کاربرد مهم این مساله در نوشتن ORM مانندهایی است که قرار است لیستی جنریک را خیلی سریع تولید کنند؛ از این جهت که در حلقه DataReader آن‌ها مدام نیاز است یک وهله جدید از شیء مدنظر ایجاد و مقدار دهی شود:
Mapping Datareader to Objects Using Reflection.Emit
مطالب
Serialization #1
در این نوشتار به Serialization و Deserialization  یعنی مکانیزمی که توسط آن اشیاء می‌توانند به صورت متنی مسطح و یا به شکل باینری درآیند، پرداخته می‌شود.

مفهوم Serialization
سریالی کردن، عملیاتی است که یک شیء و یا مجموعه اشیائی که به یکدیگر ارجاع می‌دهند را به شکل گروهی از بایت‎ها یا فرمت XML درآورده که می‌توان آن‎ها را ذخیره کرد و یا انتقال داد. 
Deserialization  معکوس عملیات بالاست که گروهی از داده‌ها را دریافت کرده و بصورت یک شیء  و یا مجموعه‌ای از اشیائی که به یکدیگر ارجاع می‌دهند، تبدیل می‌کند.
Serialization و Deserialization  نوعاً برای موارد زیر بکار می‌روند:
  1. انتقال اشیاء از طریق یک شبکه یا مرز یک نرم افزار .
  2. ذخیره اشیاء در یک فایل یا بانک اطلاعاتی.
موتورهای سریالی‌کننده
چهار شیوه برای سریالی کردن در دات نت فریم ورک وجود دارد:
  1. سریالی‌کننده قرارداد داده (Data Contract Serializer)
  2. سریالی‌کننده باینری
  3. سریالی‌کننده XML مبتنی بر صفت
  4. سریالی‌کننده اینترفیس IXmlSerializer
سه مورد اول، موتورهای سریالی‌کننده‌ای هستند که بیشترین یا تقریباً همه کارهای سریالی‌کردن را انجام می‌دهند.  مورد آخر برای انجام مواردی است که خودتان قصد سریالی‌سازی دارید که این موتور با استفاده از XmlReader  و XmlWriter این کار را انجام می‌دهد. IXmlSerializer می‌تواند به همراه سریالی‌کننده قرارداد داده و یا سریالی‌کننده XML در موارد پیچیده سریالی‌کردن استفاده شود.
سریالی‌کننده Data Contract 
برای انجام این کار دو نوع سریالی‌کننده وجود دارد :
  1. DataContractSerializer، که اصطلاحاً loosely Coupled شده است به نوع سریالی‌کننده  Data Contract.
  2. NetDataContractSerializer که اصطلاحاً tightly Coupled شده است به نوع سریالی‌کننده  Data Contract.
مدل زیر را در نظر بگیرید:
public class News
    {
        public int Id;
        public string Body;
        public DateTime NewsDate;
    }
برای سریالی‌کردن نوع News به شیوه  Data Contract، باید:
  1. فضای نام System.Runtime.Serialization را به کد برنامه اضافه کنیم.
  2. صفت [DataContract] را به نوعی که تعریف کرده‌ایم، اضافه کنیم.
  3. صفت [DataMember] را به اعضایی که می‌خواهیم در سریالی شدن شرکت‌کنند، اضافه کنیم.
و به این ترتیب کلاس News به شکل زیر درمی‌آید:
using System.Runtime.Serialization;
using System.Xml;
using System;
using System.IO;
namespace ConsoleApplication1
{  
    [DataContract]
    public class News
    {
        [DataMember] public int Id;
        [DataMember] public string Body;
        [DataMember] public DateTime NewsDate;
    }
}
سپس به شکل زیر از مدل خود نمونه‌ای ساخته و با ایجاد یک فایل، نتیجه سریالی شده مدل را در آن ذخیره میکنیم .
var news = new News
                           {
                               Id = 1,
                               Body = "NewsBody",
                               NewsDate = new DateTime(2012, 10, 4)
                           };
 var ds = new DataContractSerializer(typeof (News));
 using (Stream s=File.Create("News.Xml"))
 {
        ds.WriteObject(s, news);//سریالی‌کردن
 }
که محتویات فایل News.Xml به صورت زیر است:
<News xmlns="http://schemas.datacontract.org/2004/07/ConsoleApplication7" xmlns:i="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance"><Body>NewsBody</Body><Id>1</Id><NewsDate>2012-10-04T00:00:00</NewsDate></News>
و برای Deserialize  کردن این فایل داریم:
News deserializednews;
using (Stream s = File.OpenRead("News.Xml"))
{
       deserializednews = (News)ds.ReadObject(s);//Deserializing
}
Console.WriteLine(deserializednews.Body);
همان‌طور که ملاحظه می‌کنید فایل ایجاد شده از خوانایی خوبی برخوردار نیست که برای دستیابی به فایلی با خوانایی بالاتر از XmlWriter استفاده میکنیم:
XmlWriterSettings settings = new XmlWriterSettings {Indent = true}; 
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create("News.Xml", settings))
{
          ds.WriteObject(writer, news);
}
System.Diagnostics.Process.Start("News.Xml");
به این ترتیب موفق به ایجاد فایلی با خوانایی بالاتر می‌شویم:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<News xmlns:i="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance" xmlns="http://schemas.datacontract.org/2004/07/ConsoleApplication7">
  <Body>NewsBody</Body>
  <Id>1</Id>
  <NewsDate>2012-10-04T00:00:00</NewsDate>
</News> 
مطالب
مقایسه سرعت نگاشت AutoMapper

قبل ازاین مقاله، درباره راه اندازی و استفاده از کتابخانه Automapper  بحث شده ولی موردی که شاید کمتر به آن توجه شده سرعت این نگاشت میباشد. در این مقاله با استفاده از نوشتن تست، این موضوع بررسی میشود.

کلاس ساده زیر را در نظر بگیرید که برای مثال از سمت لایه دسترسی به داده گرفته شده است:

public enum PersonType
{
    Real =0,
    Legal=1
}

public class Person
{
    public long PersonId { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }
    public PersonType PersonType { get; set; }

    public Person(long personId, string name, string family, PersonType personType)
    {
        PersonId = personId;
        Name = name;
        Family = family;
        PersonType = personType;
    }
}

از سازنده آن برای دریافت مقادیر مربوط به خصوصیات شیء استفاده شد.

در طرف دیگر نیز کلاسی برای نگاشت از آبجکت رسیده از سمت لایه داده ساخته میشود که برای نمایش در ویوها ایجاد شده است: 

public class PersonDto
{
    public long PersonId { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }
    public PersonType PersonType { get; set; }

    public PersonDto(long personId, string name, string family, PersonType personType)
    {
        PersonId = personId;
        Name = name;
        Family = family;
        PersonType = personType;
    }
}

همانطور که مشاهده میکنید در سازنده این کلاس نیز مقادیر خصوصیات، دریافت شده‌است.

برای ایجاد لیستی که در تست مورد استفاده قرار میگیرد نیز کلاس زیر را فراهم میکنیم: 

public class PersonList
{
    readonly List<Person> _list = new List<Person>();
    public ReadOnlyCollection<Person> GetPersons()
    {
        if (!_list.Any())
        {
            for (int i = 0; i < 100*1000; i++)
            {
                _list.Add(new Person(i + 1, "Person Name" + i, "Person Family" + i, (PersonType)(i % 2)));
            }

        }
        return _list.AsReadOnly();
    }
}

در اینجا برای محسوس بودن نتیجه تست میتوان تعداد آبجکتهای لازم برای تست را تعیین کرد، فعلا 100 هزار آبجکت در نظر گرفته شده است: 

for (int i = 0; i < 100*1000; i++)
{
    _list.Add(new Person(i + 1, "Person Name" + i, "Person Family" + i, (PersonType)(i % 2)));
}

برای ارجاع به AutoMapper، با استفاده از نیوگت، پکیج را به پروژه تست ارجاع میدهیم: (در حال حاضر نسخه 5.1.1 استفاده شده است) 

<package id="AutoMapper" version="5.1.1" targetFramework="net452" />

در سمت تست نگاشت نیز از دو متد برای مقایسه استفاده میکنیم؛ یکی با استفاده از AutoMapper و دیگری بدون استفاده از آن: 

[TestMethod]
public void FillPersonDtoList_AutoMapperShouldMapPersonListToPersonDtoList_WhenLargeAmountOfPerson()
{
    // arrange
    var personDtoList = new List<PersonDto>(); persons = new PersonList().GetPersons();

    // act
    personDtoList = Mapper.Map<List<PersonDto>>(persons);

    //assert
    Assert.AreEqual(persons.Count, personDtoList.Count);
}
[TestMethod]
public void FillPersonDtoList_UsingHandlyAssignment_WhenLargeAmountOfPerson()
{
    // arrange
    var personDtoList = new List<PersonDto>(); persons = new PersonList().GetPersons();

    // act
    foreach (var person in persons)
    {
        personDtoList.Add(new PersonDto(person.PersonId, person.Name, person.Family, person.PersonType));
    }

    //assert
    Assert.AreEqual(persons.Count, personDtoList.Count);
}

سرعت نگاشت AutoMapper در نسخه حال حاضر تقریبا سه بار کندتر از استفاده معمول برای تهیه نگاشت جدید از یک آبجکت است: 

نکته: این تست با نسخه قدیمی تر(4.0.4.0) نیز انجام شده که این اختلاف سرعت نزدیک به 13 بار کندتر هم رسیده است. 

پ.ن: سورس پروژه تست

مطالب
انقیاد داده‌ها در WPF (بخش اول)
در این مقاله مفاهیم مختلفی را در ارتباط با DataBinding بررسی خواهیم کرد:
• One Way Binding بخش اول
• INPC  بخش اول
• Tow Way Binding بخش اول
• List Binding  بخش دوم
• Element Binding بخش دوم
• Data Conversion بخش دوم
در ابتدا مفهوم انقیاد داده‌ها یا همان DataBinding  را مرور می‌کنیم. به فرآیند مرتبط سازی منابع اطلاعاتی به کنترل‌ها در برنامه‌ها یا به بیان امروزی‌تر، به View‌ها و نمایش اطلاعات در آنها، انقیاد (Databinding) گویند.

One Way Data Binding (انقیاد یک طرفه)
در این حالت اطلاعات را صرفا در یک View و یا یک کنترل نمایش می‌دهیم و تغییر اطلاعات در View، تاثیری بر روی منبع اطلاعاتی نخواهد داشت.
مثال: یک پروژه‌ی WPF ساده را ایجاد و سپس کلاس Employee را با خصوصیات زیر، تعریف می‌کنیم:
public class Employee
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public static Employee GetEmployee()
        {
            var emp = new Employee
            {
                Name = "Mani",
                Title = "CEO"
            };
            return emp;
        }
    }
در بخش markup فایل MainWindow.xaml کد‌های زیر را ایجاد می‌کنیم:
<Grid>
        <StackPanel Name="Display">
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock>First Name :</TextBlock>
                <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name}"/>
            </StackPanel>
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock>Title :</TextBlock>
                <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title}"></TextBlock>
            </StackPanel>
        </StackPanel>
    </Grid>
در markup  فوق برای بایند کردن اطلاعات شیء Employee به خصوصیت Text در Textblock، از روش خاصی استفاده می‌کنیم. ابتدا یک {} ایجاد می‌کنیم و درون آن عبارت Binding و خصوصیت مورد نظر جهت عملیات انقیاد داده‌ها را می‌نویسیم.
برای تکمیل و انجام عملیات Binding کافی است خصوصیت DataContext را با استفاده از متد استاتیک تعریف شده‌ی در کلاس Employee پر کنیم.
 public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();        
            DataContext = Employee.GetEmployee();
        }
در ادامه‌ی بحث لازم است کمی مفهوم DataContext را بررسی کنیم. منبع داده پیش فرض در WPF شیء DataContext است؛ مگر اینکه منبع داده را خودمان تغییر دهیم. DataContext یک خصوصیت از کلاس FrameworkElement است که بیشتر کنترل‌های بخش UI در WPF از این کلاس مشتق می‌شوند.
 
INPC یا INotifyPropertyChanged Interface 
پس از بایند کردن اطلاعات به View  مورد نظر، ممکن است منبع داده در طول زمان استفاده تغییر کند. از این رو لازم است که این تغییرات، به View اعمال شوند. بدین منظور می‌بایست ابتدا Interface  ، INotifyPropertyChanged    را برای کلاس Employee پیاده سازی کنیم:
   public class Employee :INotifyPropertyChanged
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public static Employee GetEmployee()
        {
            var emp = new Employee
            {
                Name = "Mani",
                Title = "CEO"
            };
            return emp;
        }
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
        [NotifyPropertyChangedInvocator]
        protected virtual void OnPropertyChanged
            ([CallerMemberName] string propertyName = null)
        {
            PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
پس از پیاده سازی Interface، خصوصیات کلاس Employee  نبایستی بصورت  AutoProperty  باشند. پس پیاده سازی خصوصیات را با تعریف فیلد‌های مورد نیاز تغییر می‌دهیم.
علت تغییر پیاده سازی، لزوم فراخوانی رویداد dOnPropertyChange در بلاک Set خصوصیات کلاس Employee  می‌باشد:
 private string _name;
        private string _title;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }
        public string Title
        {
            get { return _title; }
            set
            {
                _title = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }

در ادامه ، در بخش CodeBehind در سازنده کلاس کد‌های زیر را جایگزین کد‌های قبلی  می کنیم :
        private Employee emp;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            emp = new Employee()
            {
                Name = "Mani",
                Title = "CEO"
            };
            DataContext = emp;
        }
سپس در بخش Markup، یک یک دکمه را ایجاد و رویداد کلیک آن را تعیین می‌کنیم:
     <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <Button Click="btnClick" Width="70" Height="30" Content="Change"/>
     </StackPanel>
در بخش CodeBehind، رویداد Click را به شکل زیر پیاده سازی می‌کنیم:
private void btnClick(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            emp.Name = "Amir";
            emp.Title = "Manager";
        }
در برنامه‌ی فوق، در ابتدا View با اطلاعات ارسالی در بخش سازنده، پر می‌شود و با کلیک بر روی دکمه‌، منبع داده به‌روز شده (در اینجا شیء emp) و به‌صورت اتوماتیک View ما به‌روز خواهد شد.

Tow Way Data binding  (انقیاد دو طرفه)
در این حالت از Data binding، با تغییر View، تغییرات بر روی منبع داده نیز اعمال می‌شوند.
ابتدا بخش markup مثال فوق را با اضافه کردن ویژگی Mode در کنار ویژگی Binding به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
<Grid>
        <StackPanel Name="Display" >
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock  Margin="5,0,0,0">Name :</TextBlock>
                <TextBox Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name, Mode=TwoWay}"/>
            </StackPanel>
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock Margin="5,0,0,0">Title :</TextBlock>
                <TextBox Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title,Mode=TwoWay}"/>
            </StackPanel>
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock  Margin="5,0,0,0">Name :</TextBlock>
                <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name}"/>
            </StackPanel>
            <StackPanel Orientation="Horizontal">
                <TextBlock Margin="5,0,0,0">Title :</TextBlock>
                <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title}"/>
            </StackPanel>
        </StackPanel>
    </Grid>
اگر ویژگی Mode نوشته نشود بصورت پیش فرض به‌صورت OneWay تعبیر می‌شود. حالت قبل. همچنین در کد بالا دو Textbox در صفحه قرار داده شده‌اند تا با تغییر محتوای آن بتوانیم تاثیر عملیات دوطرفه‌ی انقیاد را بر روی Textblockهای بعدی مشاهده کنیم.
پس از اجرای برنامه (بخش CodeBehind نیازی به اصلاح ندارد) مقداری جدید در Textbox موجود در صفحه تایپ کنید. کافی است Focus از روی کنترلی که محتوای آن را تغییر داده‌اید، عوض شود، بلافاصله Textblock متناظر با آن، با محتوای جدیدی که در منبع داده اعمال شده است به‌روز می‌شود.
مطالب
شروع کار با ASP.NET Web API 2
HTTP تنها برای به خدمت گرفتن صفحات وب نیست. این پروتکل همچنین پلتفرمی قدرتمند برای ساختن API هایی است که سرویس‌ها و داده را در دسترس قرار می‌دهند. این پروتکل ساده، انعطاف پذیر و در همه جا حاضر است. هر پلتفرمی که فکرش را بتوانید بکنید کتابخانه ای برای HTTP دارد، بنابراین سرویس‌های HTTP می‌توانند بازه بسیار گسترده ای از کلاینت‌ها را پوشش دهند، مانند مرورگرها، دستگاه‌های موبایل و اپلیکیشن‌های مرسوم دسکتاپ.

ASP.NET Web API فریم ورکی برای ساختن API‌های وب بر روی فریم ورک دات نت است. در این مقاله با استفاده از این فریم ورک، API وبی خواهیم ساخت که لیستی از محصولات را بر می‌گرداند. صفحه وب کلاینت، با استفاده از jQuery نتایج را نمایش خواهد داد.


یک پروژه Web API بسازید

در ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و نام آن را "ProductsApp" انتخاب کنید.

در دیالوگ New ASP.NET Project قالب Empty را انتخاب کنید و در قسمت "Add folders and core references for" گزینه Web API را انتخاب نمایید.

می توانید از قالب Web API هم استفاده کنید. این قالب با استفاده از ASP.NET MVC صفحات راهنمای API را خواهد ساخت. در این مقاله از قالب Empty استفاده میکنیم تا تمرکز اصلی، روی خود فریم ورک Web API باشد. بطور کلی برای استفاده از این فریم ورک لازم نیست با ASP.NET MVC آشنایی داشته باشید.

افزودن یک مدل

یک مدل (model) آبجکتی است که داده اپلیکیشن شما را معرفی می‌کند. ASP.NET Web API می‌تواند بصورت خودکار مدل شما را به JSON, XML و برخی فرمت‌های دیگر مرتب (serialize) کند، و سپس داده مرتب شده را در بدنه پیام HTTP Response بنویسد. تا وقتی که یک کلاینت بتواند فرمت مرتب سازی داده‌ها را بخواند، می‌تواند آبجکت شما را deserialize کند. اکثر کلاینت‌ها می‌توانند XML یا JSON را تفسیر کنند. بعلاوه کلاینت‌ها می‌توانند فرمت مورد نظرشان را با تنظیم Accept header در پیام HTTP Request مشخص کنند.

بگذارید تا با ساختن مدلی ساده که یک محصول (product) را معرفی میکند شروع کنیم.

کلاس جدیدی در پوشه Models ایجاد کنید.

نام کلاس را به "Product" تغییر دهید، و خواص زیر را به آن اضافه کنید.

namespace ProductsApp.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Category { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}

افزودن یک کنترلر

در Web API کنترلر‌ها آبجکت هایی هستند که درخواست‌های HTTP را مدیریت کرده و آنها را به اکشن متدها نگاشت می‌کنند. ما کنترلری خواهیم ساخت که می‌تواند لیستی از محصولات، یا محصولی بخصوص را بر اساس شناسه برگرداند. اگر از ASP.NET MVC استفاده کرده اید، با کنترلرها آشنا هستید. کنترلرهای Web API مشابه کنترلر‌های MVC هستند، با این تفاوت که بجای ارث بری از کلاس Controller از کلاس ApiController مشتق می‌شوند.

کنترلر جدیدی در پوشه Controllers ایجاد کنید.

در دیالوگ Add Scaffold گزینه Web API Controller - Empty را انتخاب کرده و روی Add کلیک کنید.

در دیالوگ Add Controller نام کنترلر را به "ProductsController" تغییر دهید و روی Add کلیک کنید.

توجه کنید که ملزم به ساختن کنترلرهای خود در پوشه Controllers نیستید، و این روش صرفا قراردادی برای مرتب نگاه داشتن ساختار پروژه‌ها است. کنترلر ساخته شده را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.

using ProductsApp.Models;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Net;
using System.Web.Http;

namespace ProductsApp.Controllers
{
    public class ProductsController : ApiController
    {
        Product[] products = new Product[] 
        { 
            new Product { Id = 1, Name = "Tomato Soup", Category = "Groceries", Price = 1 }, 
            new Product { Id = 2, Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M }, 
            new Product { Id = 3, Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M } 
        };

        public IEnumerable<Product> GetAllProducts()
        {
            return products;
        }

        public IHttpActionResult GetProduct(int id)
        {
            var product = products.FirstOrDefault((p) => p.Id == id);
            if (product == null)
            {
                return NotFound();
            }
            return Ok(product);
        }
}
برای اینکه مثال جاری را ساده نگاه داریم، محصولات مورد نظر در یک آرایه استاتیک ذخیره شده اند. مسلما در یک اپلیکیشن واقعی برای گرفتن لیست محصولات از دیتابیس یا منبع داده ای دیگر کوئری می‌گیرید.

کنترلر ما دو متد برای دریافت محصولات تعریف می‌کند:

  • متد GetAllProducts لیست تمام محصولات را در قالب یک <IEnumerable<Product بر می‌گرداند.
  • متد GetProductById سعی می‌کند محصولی را بر اساس شناسه تعیین شده پیدا کند.

همین! حالا یک Web API ساده دارید. هر یک از متدهای این کنترلر، به یک یا چند URI پاسخ می‌دهند:

 URI  Controller Method
api/products/  GetAllProducts
 api/products/id/  GetProductById

برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه نگاشت درخواست‌های HTTP به اکشن متدها توسط Web API به این لینک مراجعه کنید.


فراخوانی Web API با جاوا اسکریپت و jQuery

در این قسمت یک صفحه HTML خواهیم ساخت که با استفاده از AJAX متدهای Web API را فراخوانی می‌کند. برای ارسال درخواست‌های آژاکسی و بروز رسانی صفحه بمنظور نمایش نتایج دریافتی از jQuery استفاده میکنیم.

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Add, New Item را انتخاب کنید.

در دیالوگ Add New Item قالب HTML Page را انتخاب کنید و نام فایل را به "index.html" تغییر دهید.

حال محتوای این فایل را با لیست زیر جایگزین کنید.

<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
  <title>Product App</title>
</head>
<body>

  <div>
    <h2>All Products</h2>
    <ul id="products" />
  </div>
  <div>
    <h2>Search by ID</h2>
    <input type="text" id="prodId" size="5" />
    <input type="button" value="Search" onclick="find();" />
    <p id="product" />
  </div>

  <script src="http://ajax.aspnetcdn.com/ajax/jQuery/jquery-2.0.3.min.js"></script>
  <script>
    var uri = 'api/products';

    $(document).ready(function () {
      // Send an AJAX request
      $.getJSON(uri)
          .done(function (data) {
            // On success, 'data' contains a list of products.
            $.each(data, function (key, item) {
              // Add a list item for the product.
              $('<li>', { text: formatItem(item) }).appendTo($('#products'));
            });
          });
    });

    function formatItem(item) {
      return item.Name + ': $' + item.Price;
    }

    function find() {
      var id = $('#prodId').val();
      $.getJSON(uri + '/' + id)
          .done(function (data) {
            $('#product').text(formatItem(data));
          })
          .fail(function (jqXHR, textStatus, err) {
            $('#product').text('Error: ' + err);
          });
    }
  </script>
</body>
</html>
راه‌های مختلفی برای گرفتن jQuery وجود دارد، در این مثال از Microsoft Ajax CDN استفاده شده. می‌توانید این کتابخانه را از http://jquery.com دانلود کنید و بصورت محلی استفاده کنید. همچنین قالب پروژه‌های  Web API این کتابخانه را به پروژه نیز اضافه می‌کنند.


گرفتن لیستی از محصولات

برای گرفتن لیستی از محصولات، یک درخواست HTTP GET به آدرس "api/products/" ارسال کنید.

تابع getJSON یک درخواست آژاکسی ارسال می‌کند. پاسخ دریافتی هم آرایه ای از آبجکت‌های JSON خواهد بود. تابع done در صورت موفقیت آمیز بودن درخواست، اجرا می‌شود. که در این صورت ما DOM را با اطلاعات محصولات بروز رسانی می‌کنیم.

$(document).ready(function () {
    // Send an AJAX request
    $.getJSON(apiUrl)
        .done(function (data) {
            // On success, 'data' contains a list of products.
            $.each(data, function (key, item) {
                // Add a list item for the product.
                $('<li>', { text: formatItem(item) }).appendTo($('#products'));
            });
        });
});

گرفتن محصولی مشخص

برای گرفتن یک محصول توسط شناسه (ID) آن کافی است یک درخواست HTTP GET به آدرس "api/products/id/" ارسال کنید.

function find() {
    var id = $('#prodId').val();
    $.getJSON(apiUrl + '/' + id)
        .done(function (data) {
            $('#product').text(formatItem(data));
        })
        .fail(function (jqXHR, textStatus, err) {
            $('#product').text('Error: ' + err);
        });
}
برای این کار هنوز از getJSON برای ارسال درخواست آژاکسی استفاده می‌کنیم، اما اینبار شناسه محصول را هم به آدرس درخواستی اضافه کرده ایم. پاسخ دریافتی از این درخواست، اطلاعات یک محصول با فرمت JSON است.


اجرای اپلیکیشن

اپلیکیشن را با F5 اجرا کنید. صفحه وب باز شده باید چیزی مشابه تصویر زیر باشد.

برای گرفتن محصولی مشخص، شناسه آن را وارد کنید و روی Search کلیک کنید.

اگر شناسه نامعتبری وارد کنید، سرور یک خطای HTTP بر می‌گرداند.


استفاده از F12 برای مشاهده درخواست‌ها و پاسخ ها

هنگام کار با سرویس‌های HTTP، مشاهده‌ی درخواست‌های ارسال شده و پاسخ‌های دریافتی بسیار مفید است. برای اینکار می‌توانید از ابزار توسعه دهندگان وب استفاده کنید، که اکثر مرورگرهای مدرن، پیاده سازی خودشان را دارند. در اینترنت اکسپلورر می‌توانید با F12 به این ابزار دسترسی پیدا کنید. به برگه Network بروید و روی Start Capturing کلیک کنید. حالا صفحه وب را مجددا بارگذاری (reload) کنید. در این مرحله اینترنت اکسپلورر ترافیک HTTP بین مرورگر و سرور را تسخیر می‌کند. می‌توانید تمام ترافیک HTTP روی صفحه جاری را مشاهده کنید.

به دنبال آدرس نسبی "api/products/" بگردید و آن را انتخاب کنید. سپس روی Go to detailed view کلیک کنید تا جزئیات ترافیک را مشاهده کنید. در نمای جزئیات، می‌توانید header‌ها و بدنه درخواست‌ها و پاسخ‌ها را ببینید. مثلا اگر روی برگه Request headers کلیک کنید، خواهید دید که اپلیکیشن ما در Accept header داده‌ها را با فرمت "application/json" درخواست کرده است.

اگر روی برگه Response body کلیک کنید، می‌توانید ببینید چگونه لیست محصولات با فرمت JSON سریال شده است. همانطور که گفته شده مرورگرهای دیگر هم قابلیت‌های مشابهی دارند. یک ابزار مفید دیگر Fiddler است. با استفاده از این ابزار می‌توانید تمام ترافیک HTTP خود را مانیتور کرده، و همچنین درخواست‌های جدیدی بسازید که این امر کنترل کاملی روی HTTP headers به شما می‌دهد.


قدم‌های بعدی

  • برای یک مثال کامل از سرویس‌های HTTP که از عملیات POST,PUT و DELETE پشتیبانی می‌کند به این لینک مراجعه کنید.
  • برای اطلاعات بیشتر درباره طراحی واکنش گرا در کنار سرویس‌های HTTP به این لینک مراجعه کنید، که اپلیکیشن‌های تک صفحه ای (SPA) را بررسی می‌کند.
نظرات مطالب
استخراج متن از فایل‌های PDF توسط iTextSharp
برای استخراج متن و عکس و رندر کردن می‌تونید از این کتابخانه PdfLib.Net  با چند خط کد، متن کامل فارسی رو بدون مشکل استخراج کنید. البته حجم این کتابخونه یکم زیاده چون کار اصلیش رندر کردن PDF.
PDFLibNet.PDFWrapper wrapper = new PDFLibNet.PDFWrapper();
            wrapper.LoadPDF(pdfPath);
            string page1Text = wrapper.Pages[1].Text;
مطالب دوره‌ها
شروع به کار با RavenDB
پیشنیاز‌های بحث
- مروری بر مفاهیم مقدماتی NoSQL
- رده‌ها و انواع مختلف بانک‌های اطلاعاتی NoSQL
- چه زمانی بهتر است از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL استفاده کرد و چه زمانی خیر؟

لطفا یکبار این پیشنیازها را پیش از شروع به کار مطالعه نمائید؛ چون بسیاری از مفاهیم پایه‌ای و اصطلاحات مرسوم دنیای NoSQL در این سه قسمت بررسی شده‌اند و از تکرار مجدد آن‌ها در اینجا صرفنظر خواهد شد.


RavenDB چیست؟

RavenDB یک بانک اطلاعاتی سورس باز NoSQL سندگرای تهیه شده با دات نت  است. ساختار کلی بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا، از لحاظ نحوه ذخیره سازی اطلاعات، با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای متداول، کاملا متفاوت است. در اینگونه بانک‌های اطلاعاتی، رکوردهای اطلاعات، به صورت اشیاء JSON ذخیره می‌شوند. اشیاء JSON یا JavaScript Object Notation بسیار شبیه به anonymous objects سی شارپ هستند. JSON روشی است که توسط آن JavaScript اشیاء خود را معرفی و ذخیره می‌کند. به عنوان رقیبی برای XML مطرح است؛ نسبت به XML اندکی فشرده‌تر بوده و عموما دارای اسکیمای خاصی نیست و در بسیاری از اوقات تفسیر المان‌های آن به مصرف کننده واگذار می‌شود.
در JSON عموما سه نوع المان پایه مشاهده می‌شوند:
- اشیاء که به صورت {object} تعریف می‌شوند.
- مقادیر "key":"value" که شبیه به نام خواص و مقادیر آن‌ها در دات نت هستند.
- و آرایه‌ها به صورت [array]
همچنین ترکیبی از این سه عنصر یاد شده نیز همواره میسر است. برای مثال، یک key مشخص می‌تواند دارای مقداری حاوی یک آرایه یا شیء نیز باشد.
JSON: JavaScript Object Notation

document :{ 
   key: "Value",
   another_key: {
      name: "embedded object"
   },
   some_date: new Date(),
   some_number: 12
}

C# anonymous object

var Document = new { 
   Key= "Value",
   AnotherKey= new {
      Name = "embedded object"
   },
   SomeDate = DateTime.Now(),
   SomeNumber = 12
};
به این ترتیب می‌توان به یک ساختار دلخواه و بدون اسکیما، از هر سند به سند دیگری رسید. اغلب بانک‌های اطلاعاتی سندگرا، اینگونه اسناد را در زمان ذخیره سازی، به یک سری binary tree تبدیل می‌کنند تا تهیه کوئری بر روی آن‌ها بسیار سریع شود. مزیت دیگر استفاده از JSON، سادگی و سرعت بالای Serialize و Deserialize اطلاعات آن برای ارسال به کلاینت‌ها و یا دریافت آن‌ها است؛ به همراه فشرده‌تر بودن آن نسبت به فرمت‌های مشابه دیگر مانند XML.


یک نکته مهم
اگر پیشنیازهای بحث را مطالعه کرده باشید، حتما بارها با این جمله که دنیای NoSQL از تراکنش‌ها پشتیبانی نمی‌کند، برخورد داشته‌اید. این مطلب در مورد RavenDB صادق نیست و این بانک اطلاعاتی NoSQL خاص، از تراکنش‌ها پشتیبانی می‌کند. RavenDB در Document store خود ACID عملکرده و از تراکنش‌ها پشتیبانی می‌کند. اما تهیه ایندکس‌های آن بر مبنای مفهوم عاقبت یک دست شدن عمل می‌کند.


مجوز استفاده از RavenDB

هرچند مجموعه سرور و کلاینت RavenDB سورس باز هستند، اما این مورد به معنای رایگان بودن آن نیست. مجوز استفاده از RavenDB نوع خاصی به نام AGPL است. به این معنا که یا کل کار مشتق شده خود را باید به صورت رایگان و سورس باز ارائه دهید و یا اینکه مجوز استفاده از آن‌را برای کارهای تجاری بسته خود خریداری نمائید. نسخه استاندارد آن نزدیک به هزار دلار است و نسخه سازمانی آن نزدیک به 2800 دلار به ازای هر سرور.


شروع به نوشتن اولین برنامه کار با RavenDB

ابتدا یک پروژه کنسول ساده را آغاز کنید. سپس کلاس‌های مدل زیر را به آن اضافه نمائید:
using System.Collections.Generic;

namespace RavenDBSample01.Models
{
    public class Question
    {
        public string By { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Content { set; get; }

        public List<Comment> Comments { set; get; }
        public List<Answer> Answers { set; get; }

        public Question()
        {
            Comments = new List<Comment>();
            Answers = new List<Answer>();
        }
    }
}

namespace RavenDBSample01.Models
{
    public class Comment
    {
        public string By { set; get; }
        public string Content { set; get; }
    }
}

namespace RavenDBSample01.Models
{
    public class Answer
    {
        public string By { set; get; }
        public string Content { set; get; }
    }
}
سپس به کنسول پاور شل نیوگت در ویژوال استودیو مراجعه کرده و دستورات ذیل را جهت افزوده شدن وابستگی‌های مورد نیاز RavenDB، صادر کنید:
PM> Install-Package RavenDB.Client
PM> Install-Package RavenDB.Server
به این ترتیب بسته‌های کلاینت (مورد نیاز جهت برنامه نویسی) و سرور RavenDB به پروژه جاری اضافه خواهند شد (نگارش 2.5 در زمان نگارش این مطلب؛ جمعا نزدیک به 75 مگابایت).
اکنون به پوشه packages\RavenDB.Server.2.5.2700\tools مراجعه کرده و برنامه Raven.Server.exe را اجرا کنید تا سرور RavenDB شروع به کار کند. این سرور به صورت پیش فرض بر روی پورت 8080 اجرا می‌شود. از این جهت که در RavenDB نیز همانند سایر Document Stores مطرح، امکان دسترسی به اسناد از طریق REST API و Urlها وجود دارد.
البته لازم به ذکر است که RavenDB در 4 حالت برنامه کنسول (همین سرور فوق)، نصب به عنوان یک سرویس ویندوز NT، هاست شدن در IIS و حالت مدفون شده یا Embedded قابل استفاده است.

خوب؛ همین اندازه برای برپایی اولیه RavenDB کفایت می‌کند.
using Raven.Client.Document;
using RavenDBSample01.Models;

namespace RavenDBSample01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var store = new DocumentStore
                               {
                                   Url = "http://localhost:8080"
                               }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    session.Store(new Question
                    {
                        By = "users/Vahid",
                        Title = "Raven Intro",
                        Content = "Test...."
                    });

                    session.SaveChanges();
                }
            }
        }
    }
}
اکنون کدهای برنامه کنسول را به نحو فوق برای ذخیره سازی اولین سند خود، تغییر دهید.
کار با ایجاد یک DocumentStore که به آدرس سرور اشاره می‌کند و کار مدیریت اتصالات را برعهده دارد، شروع خواهد شد. اگر نمی‌خواهید Url را درون کدهای برنامه مقدار دهی کنید، می‌توان از فایل کانفیگ برنامه نیز برای این منظور کمک گرفت:
<connectionStrings>
   <add name="ravenDB" connectionString="Url=http://localhost:8080"/>
</connectionStrings>
در این حالت باید خاصیت ConnectionStringName شیء DocumentStore را مقدار دهی نمود.
 سپس با ایجاد Session در حقیقت یک Unit of work آغاز می‌شود که درون آن می‌توان انواع و اقسام دستورات را صادر نمود و سپس در پایان کار، با فراخوانی SaveChanges، این اعمال ذخیره می‌گردند. در RavenDB یک سشن باید طول عمری کوتاه داشته باشد و اگر تعداد عملیاتی که در آن صادر کرده‌اید، زیاد است با خطای زیر متوقف خواهید شد:
 The maximum number of requests (30) allowed for this session has been reached.
البته این نوع محدودیت‌ها عمدی است تا برنامه نویس به طراحی بهتری برسد.

در یک برنامه واقعی، ایجاد DocumentStore یکبار در آغاز کار برنامه باید انجام گردد. اما هر سشن یا هر واحد کاری آن، به ازای تراکنش‌های مختلفی که باید صورت گیرند، بر روی این DocumentStore، ایجاد شده و سپس بسته خواهند شد. برای مثال در یک برنامه ASP.NET، در فایل Global.asax در زمان آغاز برنامه، کار ایجاد DocumentStore انجام شده و سپس به ازای هر درخواست رسیده، یک سشن RavenDB ایجاد و در پایان درخواست، این سشن آزاد خواهد شد.

برنامه را اجرا کنید، سپس به کنسول سرور RavenDB که پیشتر آن‌را اجرا نمودیم مراجعه نمائید تا نمایی از عملیات انجام شده را بتوان مشاهده کرد:
Raven is ready to process requests. Build 2700, Version 2.5.0 / 6dce79a Server started in 14,438 ms
Data directory: D:\Prog\RavenDBSample01\packages\RavenDB.Server.2.5.2700\tools\Database\System
HostName: <any> Port: 8080, Storage: Esent
Server Url: http://localhost:8080/
Available commands: cls, reset, gc, q
Request #   1: GET     -   514 ms - <system>   - 404 - /docs/Raven/Replication/Destinations
Request #   2: GET     -   763 ms - <system>   - 200 - /queries/?&id=Raven%2FHilo%2Fquestions&id=Raven%2FServerPrefixForHilo
Request #   3: PUT     -   185 ms - <system>   - 201 - /docs/Raven/Hilo/questions
Request #   4: POST    -   103 ms - <system>   - 200 - /bulk_docs
        PUT questions/1
زمانیکه سرور RavenDB در حالت دیباگ در حال اجرا باشد، لاگ کلیه اعمال انجام شده را در کنسول آن می‌توان مشاهده نمود. همانطور که مشاهده می‌کنید، یک کلاینت RavenDB با این بانک اطلاعاتی با پروتکل HTTP و یک REST API ارتباط برقرار می‌کند. برای نمونه، کلاینت در اینجا با اعمال یک HTTP Verb خاص به نام PUT، اطلاعات را درون بانک اطلاعاتی ذخیره کرده است. تبادل اطلاعات نیز با فرمت JSON انجام می‌شود.
عملیات PUT حتما نیاز به یک Id از پیش مشخص دارد و این Id، پیشتر در سطری که Hilo در آن ذکر شده (یکی از الگوریتم‌های محاسبه Id در RavenDB)، محاسبه گردیده است. برای نمونه در اینجا الگوریتم Hilo مقدار "questions/1" را به عنوان Id محاسبه شده بازگشت داده است.
در سطری که عملیات Post به آدرس bulk_docs سرور ارسال گردیده است، کار ارسال یکباره چندین شیء JSON برای کاهش رفت و برگشت‌ها به سرور انجام می‌شود.

و برای کوئری گرفتن مقدماتی از اطلاعات ثبت شده می‌توان نوشت:
 using (var session = store.OpenSession())
{
  var question1 = session.Load<Question>("questions/1");
  Console.WriteLine(question1.By);
}

نگاهی به بانک اطلاعاتی ایجاد شده

در همین حال که سرور RavenDB در حال اجرا است، مرورگر دلخواه خود را گشوده و سپس آدرس http://localhost:8080 را وارد نمائید. بلافاصله، کنسول مدیریتی تحت وب این بانک اطلاعاتی که با سیلورلایت نوشته شده است، ظاهر خواهد شد:


و اگر بر روی هر سطر اطلاعات دوبار کلیک کنید، به معادل JSON آن نیز خواهید رسید:


اینبار برنامه را به صورت زیر تغییر دهید تا روابط بین کلاس‌ها را نیز پیاده سازی کند:
using System;
using Raven.Client.Document;
using RavenDBSample01.Models;

namespace RavenDBSample01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var store = new DocumentStore
                               {
                                   Url = "http://localhost:8080"
                               }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    var question = new Question
                    {
                        By = "users/Vahid",
                        Title = "Raven Intro",
                        Content = "Test...."
                    };                 
                    question.Answers.Add(new Answer
                    {
                         By = "users/Farid",
                         Content = "بررسی می‌شود"
                    });
                    session.Store(question);

                    session.SaveChanges();
                }

                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    var question1 = session.Load<Question>("questions/1");
                    Console.WriteLine(question1.By);
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا یک سؤال به همراه پاسخی به آن تعریف شده است. همچنین در مرحله بعد، نحوه کوئری گرفتن مقدماتی از اطلاعات را بر اساس Id سند مرتبط، مشاهده می‌کنید. چون یک Session، الگوی واحد کار را پیاده سازی می‌کند، اگر پس از Load یک سند، خواصی از آن‌را تغییر دهیم و در پایان Session متد SaveChanges فراخوانی شود، به صورت خودکار این تغییرات به بانک اطلاعاتی نیز اعمال خواهند شد (روش به روز رسانی اطلاعات). این مورد بسیار شبیه است به مباحث پایه ای Change tracking که در بسیاری از ORMهای معروف تاکنون پیاده سازی شده‌اند. روش حذف اطلاعات نیز به همین ترتیب است. ابتدا سند مورد نظر یافت شده و سپس متد session.Delete بر روی این شیء یافت شده فراخوانی گردیده و در پایان سشن باید SaveChanges جهت نهایی شدن تراکنش فراخوانی گردد.

اگر برنامه فوق را اجرا کرده و به ساختار اطلاعات ذخیره شده نگاهی بیندازیم به شکل زیر خواهیم رسید:


نکته جالبی که در اینجا وجود دارد، عدم نیاز به join نویسی برای دریافت اطلاعات وابسته به یک شیء است. اگر سؤالی وجود دارد، پاسخ‌های به آن و یا سایر نظرات، یکجا داخل همان سؤال ذخیره می‌شوند و به این ترتیب سرعت دسترسی نهایی به اطلاعات بیشتر شده و همچنین قفل گذاری روی سایر اسناد کمتر. این مساله نیز به ذات NoSQL و یا غیر رابطه‌ای RavenDB بر می‌گردد. در بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، مفاهیمی مانند کلیدهای خارجی، JOIN بین جداول و امثال آن وجود خارجی ندارند. برای نمونه اگر به کلاس‌های مدل‌های برنامه دقت کرده باشید، خبری از وجود Id در آن‌ها نیست. RavenDB یک Document store است و نه یک Relation store. در اینجا کل درخت تو در توی خواص یک شیء دریافت و به صورت یک سند ذخیره می‌شود. به حاصل این نوع عملیات در دنیای بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، Denormalized data هم گفته می‌شود.
البته می‌توان به کلاس‌های تعریف شده خاصیت رشته‌ای Id را نیز اضافه کرد. در این حالت برای مثال در حالت فراخوانی متد Load، این خاصیت رشته‌ای، با Id تولید شده توسط RavenDB مانند "questions/1" مقدار دهی می‌شود. اما از این Id برای تعریف ارجاعات به سؤالات و پاسخ‌های متناظر استفاده نخواهد شد؛ چون تمام آن‌ها جزو یک سند بوده و داخل آن قرار می‌گیرند.
مطالب
محدود کردن درخواست های Asp.Net Web Api بر اساس Client IP
در بسیاری از سناریو‌ها این موضوع مطرح می‌شود که سرویس‌های طراحی شده بر اساس Asp.Net Web Api، فقط به یک سری آی پی‌های مشخص سرویس دهند. برای مثال اگر Ip کلاینت در لیست کلاینت‌های دارای لایسنس خریداری شده بود، امکان استفاده از سرویس میسر باشد؛ در غیر این صورت خیر. بسته به نوع پیاده سازی سرویس‌های Web api، پیاده سازی این بخش کمی متفاوت خواهد شد. در طی این پست این موضوع را برای سه حالت IIs Host  و SelfHost و Owin Host بررسی می‌کنیم.
در اینجا قصد داریم حالتی را پیاده سازی نماییم که اگر درخواست جاری از سوی کلاینتی بود که Ip آن در لیست Ip‌های غیر مجاز قرار داشت، ادامه‌ی عملیات متوقف شود.

IIS Hosting:
حالت پیش فرض استفاده از سرویس‌های Web Api همین گزینه است؛ وابستگی مستقیم به System.Web . در مورد مزایا و معایب آن بحث نمی‌کنیم اما اگر این روش را انتخاب کردید تکه کد زیر این کار را برای ما انجام می‌دهد:
if (request.Properties.ContainsKey["MS_HttpContext"]) 
{
    var ctx = request.Properties["MS_HttpContext"] as HttpContextWrapper;
    if (ctx != null)
    {
        var ip = ctx.Request.UserHostAddress;       
    }
}
برای بدست آوردن شی HttpContext می‌توان آن را از لیست Properties‌های درخواست جاری به دست آورد. حال کد بالا را در قالب یک Extension Method در خواهیم آورد؛ به صورت زیر:

public static class HttpRequestMessageExtensions
{
    private const string HttpContext = "MS_HttpContext";

    public static string GetClientIpAddress(this HttpRequestMessage request)
    {
        if (request.Properties.ContainsKey(HttpContext))
        {
            dynamic ctx = request.Properties[HttpContext];
            if (ctx != null)
            {
                return ctx.Request.UserHostAddress;
            }
        }      
        return null;
    }
}

Self Hosting:

در حالت Self Host می‌توان عملیات بالا را با استفاده از خاصیت RemoteEndpointMessageProperty  انجام داد که تقریبا شبیه به حالت Web Host است. مقدار این خاصیت نیز در شی جاری HttpRequestMessage وجود دارد. فقط باید به صورت زیر آن را واکشی نماییم:
if (request.Properties.ContainsKey[RemoteEndpointMessageProperty.Name]) 
{
    var remote = request.Properties[RemoteEndpointMessageProperty.Name] as RemoteEndpointMessageProperty;

    if (remote != null)
    {
        var ip = remote.Address;        
    }
}
خاصیت RemoteEndpointMessageProperty  به تمامی درخواست‌ها وارده در سرویس‌های WCF چه در حالت استفاده از Http و چه در حالت Tcp اضافه می‌شود و در اسمبلی System.ServiceModel نیز می‌باشد. ار آنجا که Web Api از هسته‌ی WCF استفاده می‌کند (WCF Core) در نتیجه می‌توان از این روش استفاده نمود. فقط باید اسمبلی System.ServiceModel را به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.

ترکیب حالت‌های قبلی:
اگر می‌خواهید کد‌های نوشته شده شما وابستگی به نوع هاست پروژه نداشته باشد، یا به معنای دیگر، در هر دو حالت به درستی کار کند می‌توانید به روش زیر حالت‌های قبلی را با هم ترکیب کنید. 
»در این صورت دیگر نیازی به اضافه کردن اسمبلی System.ServiceModel  نیست.
public static class HttpRequestMessageExtensions
{
    private const string HttpContext = "MS_HttpContext";
    private const string RemoteEndpointMessage = "System.ServiceModel.Channels.RemoteEndpointMessageProperty";

    public static string GetClientIpAddress(this HttpRequestMessage request)
    {
        if (request.Properties.ContainsKey(HttpContext))
        {
            dynamic ctx = request.Properties[HttpContext];
            if (ctx != null)
            {
                return ctx.Request.UserHostAddress;
            }
        }

        if (request.Properties.ContainsKey(RemoteEndpointMessage))
        {
            dynamic remoteEndpoint = request.Properties[RemoteEndpointMessage];
            if (remoteEndpoint != null)
            {
                return remoteEndpoint.Address;
            }
        }

        return null;
    }
}
مرحله بعدی طراحی یک DelegatingHandler جهت استفاده از IP به دست آمده است .
 
public class MyHandler : DelegatingHandler
{
 private readonly HashSet<string> deniedIps;

    protected override Task<HttpResponseMessage> SendAsync(HttpRequestMessage request, CancellationToken cancellationToken)
    {

      if (deniedIps.Contains(request.GetClientIpAddress()))
        {            
            return Task.FromResult( new HttpResponseMessage( HttpStatusCode.Unauthorized ) );
        }

        return base.SendAsync(request, cancellationToken);
    }
}

Owin :

زمانی که از Owin   برای هاست سرویس‌های Web Api خود استفاده می‌کنید کمی روال انجام کار متفاوت خواهد شد. در این مورد نیز می‌توانید از DelegatingHandler‌ها استفاده کنید. معرفی DelegatingHandler طراحی شده به Asp.Net PipeLine به صورت زیر خواهد بود:
public class Startup
    {
        public void Configuration( IAppBuilder appBuilder )
        {     
            var config = new HttpConfiguration();
                 
            var routeHandler = HttpClientFactory.CreatePipeline( new HttpControllerDispatcher( config ), new DelegatingHandler[] 
            {
                new MyHandler(),
            } );
      
            config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "Default",
                routeTemplate: "{controller}/{action}",
                defaults: null,
                constraints: null,
                handler: routeHandler
            );            
           
            config.EnsureInitialized();
         
            appBuilder.UseWebApi( config );         
        }
    }
اما نکته ای را که باید به آن دقت داشت، این است که یکی از مزایای استفاده از Owin، یکپارچه سازی عملیات هاستینگ قسمت‌های مختلف برنامه است. برای مثال ممکن است قصد داشته باشید که بخش هایی که با Asp.Net SignalR نیز پیاده سازی شده‌اند، قابلیت استفاده از کد‌های بالا را داشته باشند. در این صورت بهتر است کل عملیات بالا در قالب یک Owin Middleware عمل نماید تا تمام قسمت‌های هاست شده‌ی برنامه از کد‌های بالا استفاده نمایند؛ به صورت زیر:
public class IpMiddleware : OwinMiddleware
{
    private readonly HashSet<string> _deniedIps;

    public IpMiddleware(OwinMiddleware next, HashSet<string> deniedIps) :
        base(next)
    {
        _deniedIps = deniedIps;
    }

    public override async Task Invoke(OwinRequest request, OwinResponse response)
    {
        var ipAddress = (string)request.Environment["server.RemoteIpAddress"];

        if (_deniedIps.Contains(ipAddress))
        {
            response.StatusCode = 403;
            return;
        }

        await Next.Invoke(request, response);
    }
}
برای نوشتن یک Owin Middleware کافیست کلاس مورد نظر از کلاس OwinMiddleware ارث ببرد و متد Invoke را Override کنید.  لیست Ip‌های غیر مجاز، از طریق سازنده در اختیار Middleware قرار می‌گیرد. اگر درخواست مجاز بود از طریق دستور Next.Invoke(request,response) کنترل برنامه به مرحله بعدی منتقل می‌شود در غیر صورت عملیات با کد 403 متوقف می‌شود.
در نهایت برای معرفی این Middleware طراحی شده به Application، مراحل زیر را انجام دهید.
public class Startup
    {
        public void Configuration( IAppBuilder appBuilder )
        {       
           var config = new HttpConfiguration();                      

           var deniedIps = new HashSet<string> {"192.168.0.100", "192.168.0.101"}; 
          
app.Use(typeof(IpMiddleware), deniedIps); appBuilder.UseWebApi( config ); } }