مطالب
سیستم‌های توزیع شده در NET. - بخش ششم- Message Broker

شاید مهمترین اصل در سیستمهای توزیع شده، تقسیم وظایف در سخت افزارهای جداگانه و نحوه مدیریت ارتباط بین این وظایف باشد. مدیریتی که بدون آن، زمانیکه تعداد وظایف سیستم شما زیاد می‌شود، سیستم را با مشکلات جدی روبرو می‌کند. به احتمال زیاد شما نیز تاکنون با چنین مشکلاتی مواجه شده‌اید، آن هم زمانیکه تعداد Applicationهای سیستم‌هایتان زیاد می‌شود و به تدریج وابستگی‌ها و ارتباطات بین آنها نیز افزایش پیدا کرده و بدلیل اینکه شما از قبل زیرساختی برای مدیریت این ارتباطات ایجاد نکرده‌اید، کم کم کنترل این ارتباطات از دست شما خارج شده‌است. به همین دلیل من نیز می‌خواهم پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده را از نحوه مدیریت ارتباطات و وابستگی‌های قسمتهای مختلف یک سیستم آغاز کنم تا بتوانیم از ابتدای ایجاد سیستم توزیع شده، زیرساخت درستی نیز برای مدیریت وابستگی‌ها و ارتباطات قسمتهای مختلف آن داشته باشیم. پس بیایید با ارائه مثالی که به احتمال زیاد شما هم تابحال با آن روبرو شده‌اید، با هم ببینیم که چگونه داشتن یک روش واحد و انعطاف پذیر برای مدیریت ارتباط بین سیستمهای مختلف می‌تواند به ما در تقسیم بندی وظایف، یکپارچگی سیستم، بالا بردن کارآیی و مدیریت بهتر کل سیستم کمک کند.

فرض کنید ما چندین سیستم بزرگ مرتبط یا غیر مرتبط به هم داریم که هر کدامشان از چندین زیر سیستم تشکیل شده‌اند. ارتباط و وابستگی این سیستم‌ها به این صورت است که یا از سیستم‌های دیگر سرویس‌هایی را دریافت می‌کنند، یا داده‌های مورد استفاده در آنها توسط سیستم‌های دیگر تولید می‌شوند و آنها در بازه زمانی مشخصی این داده‌ها را در سیستم‌های خودشان بروزرسانی می‌کنند. 

همانطور که می‌بینید کل سیستم ما از همکاری تعدادی سیستم بزرگ تشکیل شده‌است که هرکدام از این سیستمهای بزرگ نیز از همکاری دو نوع زیر سیستم تشکیل شده‌اند. نوع اول این زیرسیستمها که با عبارت Sub System مشخص شده‌اند، زیر سیستمهایی هستند که تنها در همان سیستم استفاده می‌شوند و نوع دوم که با عبارت Common Sub System مشخص شده‌اند و ما نیز زیاد با آنها روبرو می‌شویم، زیرسیستمهایی هستند که بصورت مشترک بین دو یا چند سیستم بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرند. بعنوان مثال می‌توان زیرسیستم ارسال پیامک، ارسال ایمیل، مدیریت Log، زیر سیستم پرداخت و هر نوع زیرسیستم دیگری را که در سیستمهای مختلف بصورت مشترک استفاده می‌شود، نام برد. 

به احتمال زیاد همه کسانیکه در سیستم‌های رو به رشد و بزرگ کار کرده‌اند خوب می‌دانند که با بزرگتر شدن سیستم‌ها و افزایش تعداد سیستم‌های مرتبط و وابسته به هم، در صورت نبود یک روش واحد و انعطاف پذیر برای مدیریت ارتباط بین سیستم‌های مختلف، چه مشکلاتی برای کل سیستم بوجود می‌آید. مشکلاتی‌که در ابتدای شروع سیستم به هیچ وجه به چشم نمی‌آمدند، اما با توسعه و رشد سیستم، برایمان جدی می‌شوند.

بطور مثال زمانیکه اطلاعات پایه سیستم شما توسط یک یا چند سیستم تولید می‌شوند و سایر سیستم‌ها بخاطر پایین نیامدن کارآیی سیستم خودشان مجبورند داده‌های سیستم پایه را در سیستم خودشان Replicate کنند، شما چه روشی را برای بروز رسانی داده‌های سایر سیستم‌ها ارائه می‌دهید؟ شاید ساده‌ترین و اولین روشی که به ذهنمان برسد، ایجاد یک Job باشد که با اجرا شدن در بازه زمانی مشخصی (مثلا شبانه) عملیات بروزرسانی را انجام دهد. این روش دو مشکل اساسی دارد: اول اینکه بصورت RealTime نیست. یعنی از زمانیکه داده وارد سیستم پایه می‌شود، تا زمانیکه Job اجرا شود، سیستمهای دیگر نمی‌توانند از داده جدید استفاده کنند و دوم اینکه با اضافه شدن به تعداد سیستم‌های وابسته شما مجبورید یا یک Job جدید را برای آن پیاده سازی کنید، یا قبلی را تغییر دهید. شاید شما با پیاده سازی چند سرویس در سیستم‌های پایه و وابسته بتوانید مشکل RealTime نبودن بروز رسانی داده را حل کنید، اما این روش نیز بدون مشکل نیست. شاید اولین مشکل این روش این باشد، در صورتیکه در زمان فراخوانی، یکی از طرفین در دسترس نباشد، داده‌ها بروز رسانی نشوند و حل این مشکل پیچیدگی زیادی را برای شما بوجود بیاورد و دومین مشکل این است که در این روش نیز مانند روش قبل، با اضافه شدن به تعداد سیستم‌های وابسته شما مجبورید یا سرویس‌های جدیدی را برای این کار ایجاد کنید، یا سرویس‌های قبلی را تغییر دهید. تکرار این روال باعث می‌شود شما پس از مدتی با انبوهی از سرویس‌های مختلف رو برو شوید که مدیریت آنها برای شما بسیار دشوار است.

یکی دیگر از مشکلاتی‌که ممکن است بوجود بیاید این است که با بزرگتر شدن و افزایش تعداد سیستم‌ها، تعداد زیر سیستمهای تکراری نیز افزایش پیدا می‌کند که این خود ممکن است باعث شود یکپارچگی سیستم ما از بین برود. بنظر شما بهتر نبود زیرسیستم‌های تکراری را اینقدر در سیستم‌های مختلف تکرار نکنیم و با درنظر گرفتن آنها بعنوان یک یا چند زیرسیستم مستقل، کارآیی، یکپارچگی و مدیریت کل سیستم را افزایش دهیم؟

وجود مشکلات فوق و سایر مشکلاتی که ممکن است با بزرگتر شدن سیستم و افزایش تعداد آنها بوجود بیایند (که باتوجه به تجربه شما بنظرم نیازی به ذکر آنها نیست) با مرور زمان پیچیدگی‌های بسیار زیای را در سیستم ما بوجود می‌آورد که شاید حل کردن آن امکان پذیر نباشد یا حداقل نیاز به صرف زمان و هزینه زیادی داشته باشد. پس شاید بهتر باشد در ابتدای پیاده سازی سیستم، زیرساخت درستی را برای ارتباط بین سیستم‌های مختلف ایجاد کنیم.

اما چگونه می‌توانیم این مجموعه سیستم را با هم ادغام کنیم و برای همه آنها یک هدف را مشخص کنیم و به آنها اجازه بدهیم با استفاده از یک روش واحد، انعطاف پذیر و کم هزینه، با یکدیگر در ارتباط باشند؟

باید بگویم که این مشکل با استفاده از Message Broker حل می‌شود .

 یک  Message Broker  یک کامپوننت فیزیکی است که ارتباطات بین سیستمهای  مختلف را مدیریت می‌کند و درواقع برای حل مشکلات مرتبط با نحوه مدیریت ارتباطات و وابستگی‌های بین سیستم‌های مختلف طراحی شده است. با استفاده از Message Broker بجای اینکه سیستم‌های مختلف بصورت مستقیم با یکدیگر در ارتباط باشند، تنها با  Message Broker در ارتباط اند و در اینجا Message Broker نقش یک Interface را بصورتی ایفا می‌کند که وظیفه آن به حداقل رساندن وابستگی‌های مستقیم بین سیستم‌های مختلف است. همچنین  نحوه ارتباط قسمت‌های مختلف هم به این صورت است که یک سیستم با ارائه مشخصات گیرنده یا گیرندگان، یک Message را برای Message Broker  ارسال می‌کند و سپس Message Broker با روشها و الگوریتم‌هایی که در اختیار دارد و با جستجو در بین سیستم‌هایی که با آن مشخصات در آن ثبت شده‌اند، Message را برای آنها ارسال می‌کند.

ارتباط بین Application ‌ها تنها شامل ارسال کننده و Message broker و گیرنده‌های مشخص شده‌است و سایر سیستم‌ها در آن دخیل نیستند. همچنین بدلیل اینکه Message Brokerها از یک صف انتقال اطلاعات استفاده می‌کنند، احتمال از دست رفتن Messageها به حداقل ممکن می‌رسد. یعنی زمانیکه یک سیستم، Messageی را برای Message Broker  ارسال می‌کند، Message Broker تا زمانیکه دریافت کنندگان Message، آن را دریافت نکنند، آن Message را از صف انتقال حذف نمی‌کند. پس زمانیکه یک ارسال کننده Messageی را برای Message Broker  ارسال می‌کند، حتی در صورتیکه دریافت کننده یا دریافت کنندگان در دسترس نیز نباشند، Message Broker  این قابلیت را دارد تا زمانیکه دوباره دریافت کنندگان در دسترس باشند، Messageها را نگهداری کند. زیرا از دیدگاه کنترل جریان، Message Brokerها محدودیتی در تعداد سیستم‌های متصل به خودشان و  زمان اتصال آنها ندارند. یعنی Message Brokerها این قابلیت را دارند حتی در زمان اجرا نیز سیستم‌های جدید را بپذیرند. بطور خلاصه Message Brokerها مدیریت همکاری بین سیستم‌های مختلف را بر عهده دارند. قرار دادن Message Brokerها بین ارسال کنندگان و دریافت کنندگان، انعطاف پذیری را در ارتباط بین سیستم‌های مختلف افزایش می‌دهد و با کمترین میزان تغییر در ارسال کنندگان و گیرندگان می‌توانید قابلیت‌های جدیدی را به سیستم اضافه کنید.

با این روش شما می‌توانید با کمترین هزینه برای سیستمهای درگیر، تغییرات سیستم‌های پایه را در سیستم‌های وابسته اعمال کنید؛ آن هم بصورتیکه با افزایش تعداد سیستم‌های وابسته، نیازی به تغییر در سیستم پایه و سایر سیستم‌ها نباشد. همچنین با این روش شما به راحتی و کمترین هزینه می‌توانید تمامی زیرسیستم‌های خود ازجمله زیرسیستم‌های مشترک را بصورت یک زیرسیستم مستقل پیاده سازی کنید و با این کار یکپارچگی کل سیستم خود را افزایش دهید. کارآیی آنها را بالا ببرید و با مستقل شدن آنها مدیریت آنها را برای خودتان ساده‌تر کنید.

انواع مختلفی از Message Brokerها وجود دارند که هر کدام از آنها مزایا و معایب خاص خودشان را دارند و به دلیل اینکه من در سری مقالات سیستم‌های توزیع شده سعی دارم شما را با مبانی پیاده سازی آنها آشنا کنم، تنها یکی از آنها را مورد بررسی قرار می‌دهم و مقایسه و تصمیم گیری در مورد اینکه کدامیک از آنها کارآیی بیشتری را برای شما دارد، بر عهده خودتان می‌گذارم. من در اینجا شناخته شده‌ترین Message Brokerهایی را که در دسترس هستند و شما می‌توانید از آنها استفاده کنید، به شما معرفی می‌کنم.

لیست Message brokerها:

در فصل بعد من سعی می‌کنم شما را با Rabbitmq  که از معروف‌ترین، پایدار‌ترین و قابل اعتماد‌ترین Message Brokerهایی که شخصا چندین سیستم را با استفاده از آن پیاده سازی کرده‌ام، آشنا کنم و ببینیم که چگونه این ابزار می‌تواند به ما در رفع مشکلاتیکه در نحوه مدیریت و سازماندهی سیستم‌های مختلف بوجود می‌آیند، کمک کند.

البته این نکته را نیز باید ذکر کنم که همانطور که می‌بینید همیشه دلیل استفاده کردن از سیستم‌های توزیع شده، بالابردن کارآیی نیست. ما می‌توانیم برای پیاده سازی  سیستم‌های توزیع شده دلایل و اهداف دیگری نیز داشته باشیم. همانطور که مشاهده کردید ما نه‌تنها از Message Brokerها می‌توانیم در سیستم‌هایی که واقعا تمام اجزایشان بصورت توزیع شده پیاده سازی شده‌اند، استفاده کنیم، بلکه می‌توانیم از آنها برای مدیریت وابستگی‌ها و ارتباطات بین سیستم‌های فعلی که داریم نیز استفاده کنیم و درواقع بصورت واقعی و فنی برای همه آنها هدف واحدی را تعریف کنیم. فعلا هدف من این است که با هم ببینیم چگونه می‌توانیم وظایف مختلف سیستم را در سخت افزارهای مختلف، تقسیم کنیم و ارتباطات آنها را مدیریت کنیم. در فصل‌های بعد می‌بینیم که برای رسیدن به اهداف دیگر سیستم‌های توزیع شده از چه روشها و ابزارهای دیگری میتوان استفاده کرد.

بازخوردهای پروژه‌ها
ساده سازی استفاده

استفاده از این پروژه مشکل است. به عبارتی کدهای فایل default.aspx.cs را باید بتوان در یک کنترل یا حداقل یک یوزر کنترل کپسوله کرد و کاربر نهایی صرفا آن‌را روی فرم قرار دهد و یک سری خواص را چک کند. پیاده سازی پشت صحنه آن بهتر است تا حد امکان مخفی شود.

مطالب
WPF4 و ویندوز 7 : به خاطر سپاری لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط برنامه

اگر به برنامه‌های جدید نوشته شده برای ویندوز 7 دقت کنیم، از یک سری امکانات مخصوص آن جهت بهبود دسترسی پذیری به قابلیت‌هایی که ارائه می‌دهند، استفاده شده است. برای مثال برنامه‌ی OneNote مجموعه‌ی آفیس را در نظر بگیرید. اگر بر روی آیکون آن در نوار وظیفه‌ی ویندوز کلیک راست کنیم، لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط آن مشخص است و با کلیک بر روی هر کدام، به سادگی می‌توان این فایل را گشود. یک چنین قابلیتی در منوی آغازین ویندوز نیز تعبیه شده است (شکل‌های زیر):




خبر خوب اینکه برای اضافه کردن این قابلیت به برنامه‌های WPF4 نیازی به کد نویسی نیست و این موارد که تحت عنوان استفاده از Jump list ویندوز 7 تعریف شده‌اند، با کمی دستکاری فایل App.Xaml برنامه، فعال می‌گردند:

<Application x:Class="WpfApplication1.App"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
StartupUri="MainWindow.xaml">
<Application.Resources>
</Application.Resources>
<JumpList.JumpList>
<JumpList ShowRecentCategory="True" />
</JumpList.JumpList>
</Application>
همین! از این پس هر فایلی که توسط برنامه‌ی شما با استفاده از common file dialog boxes باز شود به صورت خودکار به لیست مذکور اضافه می‌گردد (بدیهی است Jump lists جزو ویژگی‌های ویندوز 7 است و در سایر سیستم عامل‌ها ندید گرفته خواهد شد).


سؤال: من اینکار را انجام دادم ولی کار نمی‌کنه!؟

پاسخ: بله. کار نمی‌کنه! این قابلیت تنها زمانی فعال خواهد شد که علاوه بر نکته‌ی فوق، پسوند فایل یا فایل‌هایی نیز به برنامه‌ی شما منتسب شده باشد. این انتساب‌ها مطلب جدیدی نیست و در تمام برنامه‌های ویندوزی باید توسط بکارگیری API ویندوز مدیریت شود. قطعه کد زیر اینکار را انجام خواهد داد:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;
using Microsoft.Win32;

namespace Common.Files
{
//from : http://www.devx.com/vb2themax/Tip/19554?type=kbArticle&trk=MSCP
public class FileAssociation
{
const int ShcneAssocchanged = 0x8000000;
const int ShcnfIdlist = 0;

public static void CreateFileAssociation(
string extension,
string className,
string description,
string exeProgram)
{
// ensure that there is a leading dot
if (extension.Substring(0, 1) != ".")
extension = string.Format(".{0}", extension);

try
{
if (IsAssociated(extension)) return;

// create a value for this key that contains the classname
using (var key1 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(extension))
{
if (key1 != null)
{
key1.SetValue("", className);
// create a new key for the Class name
using (var key2 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(className))
{
if (key2 != null)
{
key2.SetValue("", description);
// associate the program to open the files with this extension
using (var key3 = Registry.ClassesRoot.CreateSubKey(string.Format(@"{0}\Shell\Open\Command", className)))
{
if (key3 != null) key3.SetValue("", string.Format(@"{0} ""%1""", exeProgram));
}
}
}
}
}

// notify Windows that file associations have changed
SHChangeNotify(ShcneAssocchanged, ShcnfIdlist, 0, 0);
}
catch (Exception ex)
{
//todo: log ...
}
}

// Return true if extension already associated in registry
public static bool IsAssociated(string extension)
{
return (Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(extension, false) != null);
}

[DllImport("shell32.dll")]
public static extern void SHChangeNotify(int wEventId, int uFlags, int dwItem1, int dwItem2);
}
}
و مثالی از نحوه‌ی استفاده از آن:
private static void createFileAssociation()
{
var appPath = Assembly.GetExecutingAssembly().Location;
FileAssociation.CreateFileAssociation(".xyz", "xyz", "xyz File",
appPath
);
}
لازم به ذکر است که این کد در ویندوز 7 فقط با دسترسی مدیریتی قابل اجرا است (کلیک راست و اجرا به عنوان ادمین) و در سایر حالات با خطای Access is denied متوقف خواهد شد. به همین جهت بهتر است برنامه‌ی نصاب مورد استفاده این نوع انتسابات را مدیریت کند؛ زیرا اکثر آن‌ها با دسترسی مدیریتی است که مجوز نصب را به کاربر جاری خواهند داد. اگر از فناوری Click once استفاده می‌کنید به این مقاله و اگر برای مثال از NSIS کمک می‌گیرید به این مطلب مراجعه نمائید.


سؤال: من این کارها را هم انجام دادم. الان به چه صورت از آن‌ استفاده کنم؟

زمانیکه کاربری بر روی یکی از این فایل‌های ذکر شده در لیست آخرین فایل‌های گشوده شده توسط برنامه کلیک کند، آدرس این فایل به صورت یک آرگومان به برنامه ارسال خواهد شد. برای مدیریت آن در WPF باید به فایل App.Xaml.cs مراجعه کرده و چند سطر زیر را به آن افزود:
    public partial class App
{
public App()
{
this.Startup += appStartup;
}

void appStartup(object sender, StartupEventArgs e)
{
if (e.Args.Any())
{
this.Properties["StartupFileName"] = e.Args[0];
}
}
//...

در این کد، e.Args حاوی مسیر فایل انتخابی است. برای مثال در اینجا مقدار آن به خاصیت StartupFileName انتساب داده شده است. این خاصیت در برنامه‌های WPF به صورت یک خاصیت عمومی تعریف شده است و در سراسر برنامه (مثلا در رخداد آغاز فرم اصلی آن یا هر جای دیگری) به صورت زیر قابل دسترسی است:
var startupFileName = Application.Current.Properties["StartupFileName"];

سؤال: برنامه‌ی من از OpenFileDialog برای گشودن فایل‌ها استفاده نمی‌کند. آیا راه دیگری برای افزودن مسیرهای باز شده به Jump lists ویندوز 7 وجود دارد؟

پاسخ: بله. همانطور که می‌دانید عناصر XAML با اشیاء دات نت تناظر یک به یک دارند. به این معنا که JumpList تعریف شده در ابتدای این مطلب در فایل App.XAML ، دقیقا معادل کلاسی به همین نام در دات نت فریم ورک است (تعریف شده در فضای نام System.Windows.Shell) و با کد نویسی نیز قابل دسترسی و مدیریت است. برای مثال:
var jumpList = JumpList.GetJumpList(App.Current);
var jumpPath = new JumpPath();
jumpPath.Path = "some path goes here....";
// If the CustomCategory property is null
// or Empty, the item is added to the Tasks category
jumpPath.CustomCategory = "Files";
JumpList.AddToRecentCategory(jumpPath);
jumpList.Apply();
به همین ترتیب،‌ JumpPath ذکر شده در کدهای فوق، در کدهای XAML نیز قابل تعریف است:
<Application x:Class="Win7Wpf4.App"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
StartupUri="MainWindow.xaml">
<Application.Resources>
</Application.Resources>
<JumpList.JumpList>
<JumpList ShowRecentCategory="True">
<JumpPath
CustomCategory="Files"
Path="Some path goes here..."
/>
</JumpList>
</JumpList.JumpList>
</Application>

مطالب
استفاده از Flash Uploader در ASP.NET MVC
چندسال قبل یک کنترل آپلود فایل در برنامه‌های ASP.NET Web forms در سایت Code projects منتشر شد که من در چند پروژه از آن استفاده کردم.
در ادامه نحوه سازگار سازی این مجموعه را با ASP.NET MVC مرور خواهیم کرد:

الف) سورس‌های اصلی Flash کنترل ارسال فایل‌ها
اگر علاقمند به تغییر اطلاعاتی در فایل فلش نهایی هستید به پوشه OriginalFlashSource پروژه پیوست شده مراجعه کنید. در اینجا برای مثال یک سری از برچسب‌های آن فارسی شده‌اند و کامپایل مجدد.


ب) مزیت استفاده از Flash uploader
با استفاده از Flash uploader امکان انتخاب چندین فایل با هم وجود دارد. همچنین در صفحه دیالوگ انتخاب فایل‌ها دقیقا می‌توان پسوند فایل‌های مورد نظر را نیز تعیین کرد. این دو مورد در حالت ارسال معمولی فایل‌ها به سرور و استفاده از امکانات معمولی HTML وجود ندارند. به علاوه امکان نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها و همچنین حذف کلی لیست و حذف یک آیتم از لیست را هم درنظر بگیرید.



ج) معادل کنترل Web forms را در ASP.NET MVC به شکل زیر می‌توان تهیه کرد:

@helper AddFlashUploader(
                string uploadUrl,
                string queryParameters,
                string flashUrl,
                int totalUploadSizeLimit = 0,
                int uploadFileSizeLimit = 0,
                string fileTypes = "",
                string fileTypeDescription = "",
                string onUploadComplete = "")
    {      
        onUploadComplete = string.IsNullOrEmpty(onUploadComplete) ? "" : "completeFunction=" + onUploadComplete;
        queryParameters = Server.UrlEncode(queryParameters);        
        fileTypes = string.IsNullOrEmpty(fileTypes) ? "" : "&fileTypes=" + Server.UrlEncode(fileTypes);
        fileTypeDescription = string.IsNullOrEmpty(fileTypeDescription) ? "" : "&fileTypeDescription=" + Server.UrlEncode(fileTypeDescription);
        var totalUploadSizeLimitData = totalUploadSizeLimit > 0 ? "&totalUploadSize=" + totalUploadSizeLimit : "";
        var uploadFileSizeLimitData = uploadFileSizeLimit > 0 ? "&fileSizeLimit=" + uploadFileSizeLimit : "";
        var flashVars = onUploadComplete + fileTypes + fileTypeDescription + totalUploadSizeLimitData + uploadFileSizeLimitData + "&uploadPage=" + uploadUrl + "?" + queryParameters;
    <object classid="clsid:d27cdb6e-ae6d-11cf-96b8-444553540000" codebase="http://fpdownload.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=9,0,0,0"
        width="575" height="375" id="fileUpload" align="middle">
        <param name="allowScriptAccess" value="sameDomain" />
        <param name="movie" value="@flashUrl" />
        <param name="quality" value="high" />
        <param name="wmode" value="transparent">
        <param name=FlashVars value="@flashVars">
        <embed src="@flashUrl"
               FlashVars="@flashVars" 
               quality="high" 
               wmode="transparent" 
               width="575" 
               height="375" 
               name="fileUpload" 
               align="middle" 
               allowScriptAccess="sameDomain" 
               type="application/x-shockwave-flash" 
               pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
    </object>                        
}
این اطلاعات در فایلی به نام FlashUploadHelper.cshtml در پوشه App_Code قرار خواهند گرفت.


د) نحوه استفاده از HTML helper فوق:

@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var uploadUrl = Url.Action("Uploader", "Home");
    var flashUrl = Url.Content("~/Content/FlashUpload/FlashFileUpload.swf");
}
<h2>
    Flash Uploader</h2>
<div style="background: #E0EBEF;">
    @FlashUploadHelper.AddFlashUploader(
                uploadUrl: uploadUrl,
                queryParameters: "User=Vahid&Id=تست",
                flashUrl: flashUrl,
                fileTypeDescription: "Images",
                fileTypes: "*.gif; *.png; *.jpg; *.jpeg",
                uploadFileSizeLimit: 0,
                totalUploadSizeLimit: 0,
                onUploadComplete: "alert('انجام شد');")
</div>
با کدهای کنترلری معادل:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcFlashUpload.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult Uploader(string User, string Id, IEnumerable<HttpPostedFileBase> FileData)
        {
            var queryParameter1 = User;
            var queryParameter2 = Id;
            // ...

            foreach (var file in FileData)
            {
                if (file.ContentLength > 0)
                {
                    var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
                    var path = Path.Combine(Server.MapPath("~/App_Data/Uploads"), fileName);
                    file.SaveAs(path);
                }
            }

            return Content(" ");
        }
    }
}

توضیحات:
در اینجا uploadUrl، مسیر اکشن متدی است که قرار است اطلاعات فایل‌ها را دریافت کند. queryParameters اختیاری است. اگر تعریف شود تعدادی کوئری استرینگ دلخواه را می‌تواند به متد Uploader ارسال کند. برای نمونه در اینجا User و Id ارسال شده‌اند یا هر نوع کوئری استرینگ دیگری که مدنظر است.
flashUrl مسیر فایل SWF را مشخص می‌کند. در اینجا فایل FlashFileUpload.swfدر پوشه Content/FlashUpload قرار گرفته است.
fileTypeDescription برچسبی است که نوع فایل‌های قابل انتخاب را به کاربر نمایش می‌دهد و fileTypes نوع‌های مجاز قابل ارسال را دقیقا مشخص می‌کند.
پارامترهای uploadFileSizeLimit و totalUploadSizeLimit در صورتیکه مساوی صفر وارد شوند، به معنای عدم محدودیت اندازه در فایل‌ها و جمع حجم ارسالی در هر بار است.
استفاده از پارامتر onUploadComplete اختیاری است. در اینجا می‌توان پس از پایان عملیات از طریق جاوا اسکریپت عملیاتی را انجام داد. برای مثال اگر خواستید کاربر را به صفحه خاصی هدایت کنید، window.locationرا مقدار دهی نمائید.
در متد Uploader کنترلر فوق، پارامترهای User و id اختیاری بوده و بر اساس queryParameters متد FlashUploadHelper.AddFlashUploader مشخص می‌شوند. اما نام FileData نباید تغییری کند؛ از این لحاظ که دقیقا همین نام در فایل فلش، مورد استفاده قرار گرفته است.
در اکشن متد دریافت فایل‌ها، لیستی از فایل‌های ارسالی به سرور دریافت شده و سپس بر این اساس می‌توان آن‌ها را در مکانی مشخص ذخیره نمود.


دریافت پروژه
MvcFlashUploader.zip
نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت دهم- ذخیره سازی اطلاعات کاربران IDP در بانک اطلاعاتی
من میخواهم IDP خودمون رو با کمک is4 مستقر کنم. مشکل اینه که سامانه‌ها و نرم افزارهایی هستند که خودمون ننوشتیم و نمینویسیم، بلکه توسط پیمانکاران مختلف (با معماری‌های مختلف) طراحی شدن و هر کدوم بصورت جزیره ای (احراز هویت مستقل دارن ولی مثلا کد ملی بین همه مشترکه) دارن کار میکنن با یوزرهای خودشون. میخواهیم در نهایت بهشون یک فایل راهنما بدیم که طبق اون دستورالعمل (و بر اساس client id , client secret خودشون)، هرکدوم از اونها به idp ما، متصل بشن جهت احراز هویت و گرفتن اطلاعات اصلی کاربران (مباحث کانورت اطلاعات و حواشی اینچنین رو کار ندارم و فرض میکنیم مشکلی نیست)
1: با توجه به اینکه IS4 بر اساس openid connect + oauth2 پیاده سازی شده و مورد تایید هم می‌باشد و بر اساس ارسال درخواست‌ها روی front channel و back channel هست، آیا محدودیت هایی برای تنوع بسترهای مختلف بعنوان کلاینت هست یا خیر؟
مثلا برای
php, oracle adf, asp.net web forms, asp.net mvc, ...

2: چه مقدار تغییرات خواهند داشت؟ فقط روال ورود و خروج رو باید تغییر بدن؟ با توجه به اینکه مثلا روال user, role, user-role کلاسیک خودشون رو دارن جهت authorization لوکال منابع داخلیشون
3: ما فقط میخواهیم از is4 بعنوان مخزن مشترک " اطلاعات اصلی" کاربران و درگاه ورود/خروج مشترک استفاده کنیم. یعنی :
  • در ابتدا کاربر میاد به idp و رجیستر میکنه تا بتونه از سامانه‌های مختلف متصل به idp استفاده کنه
  • کاربر جهت لاگین در کلاینت (سامانه)، هدایت میشه به idp (این کار توسط همون کلاینت انجام میشه)
  • بعد از احراز هویت در idp، کاربر ریدایرکت میشه به همون برنامه (کلاینت)
  • حالا وقتی برمیگرده به کلاینت، اون برنامه، "اطلاعات اصلی" کاربر (که از idp برگشته) رو داره
  • کاربر رو در دیتابیس لوکال خودش جستجو میکنه (مثلا بر اساس subject_id)؛ یا پیداش میکنه و یا اگه کاربر در دیتابیس لوکال اون سامانه وجود نداشته باشه، بعنوان کاربر جدید درجش میکنه
  • با کاربر مرحله قبل، در سامانه لوکال لاگین میکنه
  • دیگه برنامه لوکال (کلاینت) با idp کاری نداره. چون سیاست داخلی خودش رو داره جهت هندل کردن session‌ها و دسترسی‌ها بر اساس role‌های لوکال در اون برنامه. تا زمانی که بخواد کاربر logout کنه.
  • برای logout، کاربر در کلاینت لاگ اوت و سپس در سمت idp لاگ اوت میشه و مجددا به homepage سامانه لوکال ریدایرکت میشه
آیا سناریو بالا درسته؟
4: با توجه به توضیحات مطروحه، برای این تنوع کلاینت‌ها که بالاتر عنوان کردم، باید از hybrid flow استفاده کنیم یا authorization code + PKCE؟ یا باز برای هر کلاینت جداگانه بررسی و تصمیم گیری کنیم بسته به نوع مکانیزمش
نظرات مطالب
نحوه ایجاد یک تصویر امنیتی (Captcha) با حروف فارسی در ASP.Net MVC

ممنون - مطلب کاربردی و مفیدی بود

شخصا این Captcha را به انواع دیگر ترجیح میدم چرا که:

1- شخصی سازی شده

2- ارجاع به سایت واسطی نداره

3- هیچ گونه سرباری نداره

4- اعمال هر گونه تغییر و اصلاح مناسب با فرهنگ و کشور و یا حتی نوع سایت قابل انجام است

بازهم تشکر می‌کنم

بازخوردهای پروژه‌ها
ایجاد یک WCF Ria Service با رویکرد Entity Framework Code First
مبحث Entity Framework Code First در سایت به خوبی پوشش داده شده ، درباره‌ی WCF Ria Service هم اطلاعات و مطالب مفیدی در سایت هست. اگر ممکن است مطالب مربوط به WCF Ria Service با یک مثال یا آموزش با رویکرد Entity Framework Code First تکمیل گردد.
مطالب دوره‌ها
مثال - نمایش بلادرنگ تعداد کاربران آنلاین توسط SignalR
راه حل‌های زیادی برای محاسبه و نمایش تعداد کاربران آنلاین یک برنامه وب وجود دارند و عموما مبتنی بر کار با متغیرهای سشن یا Application و امثال آن هستند. این روش‌ها عموما دقیق نبوده و خصوصا قسمت قطع اتصال کاربر را نمی‌توانند دقیقا تشخیص دهند. به همین جهت نیاز به یک تایمر دارند که مثلا اگر در 5 دقیقه قبل، کاربری درخواست مشاهده آدرسی را به سرور ارسال نکرده بود، از لیست کاربران آنلاین حذف شود.
در ادامه بجای این روش‌ها، از SignalR برای محاسبه تعداد کاربران آنلاین و همچنین به روز رسانی بلادرنگ این عدد در سمت کاربر، استفاده خواهیم کرد.

تشخیص اتصال و قطع اتصال کاربران در SignalR

زیر ساخت‌های کلاس Hub موجود در SignalR، دارای متدهای ردیابی اتصال (OnConnected)، قطع اتصال (OnDisconnected) و یا برقراری مجدد اتصال کاربران (OnReconnected) هستند. با بازنویسی این متدها می‌توان به تخمین بسیار دقیقی از تعداد کاربران آنلاین یک سایت رسید.


پیشنیازهای بحث
پیشنیازهای این بحث با مطلب «مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR» یکی است. برای مثال نحوه دریافت وابستگی‌ها، تنظیمات فایل global.asax و افزودن اسکریپت‌ها، تفاوتی با مثال یاد شده ندارند.


تعریف هاب کاربران آنلاین برنامه

using System.Collections.Concurrent;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNet.SignalR;

namespace SignalR05.Common
{
    public class OnlineUsersHub : Hub
    {
        public static readonly ConcurrentDictionary<string, string> OnlineUsers = new ConcurrentDictionary<string, string>();

        public void UpdateUsersOnlineCount()
        {
            // آی پی معرف یک کاربر است
            // اما کانکشن آی دی معرف یک برگه جدید در مرورگر او است
            // هر کاربر می‌تواند چندین برگه را به یک سایت گشوده یا ببندد
            var ipsCount = OnlineUsers.Select(x => x.Value).Distinct().Count();
            this.Clients.All.updateUsersOnlineCount(ipsCount);
        }

        /// <summary>
        /// اگر کاربران اعتبار سنجی شده‌اند بهتر است از
        /// this.Context.User.Identity.Name
        /// بجای آی پی استفاده شود
        /// </summary>        
        protected string GetUserIpAddress()
        {
            object environment;
            if (!Context.Request.Items.TryGetValue("owin.environment", out environment))
                return null;

            object serverRemoteIpAddress;
            if (!((IDictionary<string, object>)environment).TryGetValue("server.RemoteIpAddress", out serverRemoteIpAddress))
                return null;

            return serverRemoteIpAddress.ToString();
        }

        public override Task OnConnected()
        {
            var ip = GetUserIpAddress();
            OnlineUsers.TryAdd(this.Context.ConnectionId, ip);
            UpdateUsersOnlineCount();

            return base.OnConnected();
        }

        public override Task OnReconnected()
        {
            var ip = GetUserIpAddress();
            OnlineUsers.TryAdd(this.Context.ConnectionId, ip);
            UpdateUsersOnlineCount();

            return base.OnReconnected();
        }

        public override Task OnDisconnected()
        {
            // در این حالت ممکن است مرورگر کاملا بسته شده باشد
            // یا حتی صرفا یک برگه مرورگر از چندین برگه متصل به سایت بسته شده باشند
            string ip;
            OnlineUsers.TryRemove(this.Context.ConnectionId, out ip);
            UpdateUsersOnlineCount();

            return base.OnDisconnected();
        }
    }
}
کدهای کامل هاب شمارش کاربران آنلاین را در اینجا ملاحظه می‌کنید؛ به همراه نکته‌ی نحوه‌ی دریافت IP کاربر متصل شده به سایت، در یک هاب. کار افزودن یا حذف این کاربران به ConcurrentDictionary تعریف شده، در روال‌های بازنویسی شده اتصال، قطع اتصال و اتصال مجدد یک کاربر، انجام شده است.
در اینجا، هم به IP کاربر و هم به ConnectionId او نیاز است. از این جهت که هر ConnectionId، معرف یک برگه جدید باز شده در مرورگر کاربر است. اگر صرفا IPها را پردازش کنیم، با بسته شدن یکی از چندین برگه مرورگر او که اکنون به سایت متصل هستند، آمار او را از دست خواهیم داد. این کاربر هنوز چندین برگه باز دیگر را دارد که با سایت در ارتباط هستند، اما چون IP او را از لیست حذف کرده‌ایم (در نتیجه بسته شدن یکی از برگه‌ها)، آمار کلی شخص را نیز از دست خواهیم داد. بنابراین هر دوی IP و ConnectionIdها باید پردازش شوند.
اگر برنامه شما دارای اعتبارسنجی است (یک صفحه لاگین دارد)، بهتر است بجای IP از this.Context.User.Identity.Name استفاده کنید.


کدهای سمت کلاینت نمایش آمار کاربران

<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.signalR-1.1.3.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script type="text/javascript" src='<%= ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    online users count: <span id="usersCount"></span>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.connection.hub.logging = true;
            var onlineUsersHub = $.connection.onlineUsersHub;
            onlineUsersHub.client.updateUsersOnlineCount = function (count) {
                $('#usersCount').text(count);
            };
            $.connection.hub.start();
        });
    </script>
</body>
</html>
با توجه به اینکه در هاب تعریف شده، متد پویای updateUsersOnlineCount، آمار تعداد کاربران متصل را (تعداد آی پی‌های منحصربفرد متصل را) به کلاینت‌ها ارسال می‌کند، بنابراین در سمت کلاینت نیز با تعریف callback ایی به همین نام، می‌توان این آمار دریافتی را به کاربران سایت نمایش داد. آماری که به صورت خودکار با کم و زیاد شدن کاربران به روز شده و نیازی نیست کاربر به صورت دستی، صفحه را به روز کند.


کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
SignalR05.zip
 
نظرات مطالب
پَرباد - راهنمای اتصال و پیاده‌سازی درگاه‌های پرداخت اینترنتی (شبکه شتاب)
تابع SelectByIdAsync  بله ضروری هست. علت اینه که در هنگام بازگشت کاربر از بانک، سیستم، تراکنش مورد نظر رو از روی ID تشخیص میده نه از شماره سفارش. علت هم مربوط به امنیت هست. شماره سفارش میتونه توسط هر شخصی بالا و پایین بشه و به وب سایت ارسال بشه جهت خرابکاری و اینجور مسائل. ولی ID یک کد GUID هست که خب قطعا غیر قابل حدس هست و عدد نیست که با بالا و پایین کردن بشه تغییرش داد.
آپدیت جدید شامل موارد خیلی زیادی هست که پیاده سازی شده و در حال پیاده سازی هست. به همین دلیل زمان دقیق و مشخصی نمیتونم اعلام کنم. ولی فکر میکنم تا کمتر از دو هفته آماده بشه.
اشتراک‌ها
پیاده سازی Dependency Injection در ASP.NET Web API

Dependency Injection (به اختصار DI، ترجمه فارسی : تزریق وابستگی) الگویی است که جهت پیاده سازی اصل Dependency Inversion در طراحی شی گراء مطرح شده است. در این مقاله به نحوه‌ی پیاده سازی DI با استفاده از کتابخانه‌ی Castle Windsor در ASP.NET Web API میپردازیم.

پیاده سازی Dependency Injection در ASP.NET Web API