نظرات نظرسنجی‌ها
برای توسعه برنامه‌های مبتنی بر NET Core. از چه محیطی استفاده می‌کنید؟
من از rider خوشم اومده ولی منتها هنوز جا برای تکمیل داره و اخطارهای سرخ رنگ زیادی حین کار داره. مثلا گزینه Create View داره ولی کارکردی ازش ندیدم و دستی میسازم  ولی همچنان دستور return سرخ رنگ هست و نمیشناسه (شاید تو اپدیت بعدی درست شده و چک نکردم) . همچنین این برنامه و vs code هم بعضی موارد رو مثل ویرایش فایهای ریسورس گزینه ای ندارن.
ولی در کل محیط راحت و سبکی هست و امکانات زیادی داره و نیاز نیست با vs سنگین سر و کله زد. به خصوص اگر قبلا با ویراستارهای شرکت جت برینز کار کرده باشید محیط فوق العاده ای میشه
مطالب
9# آموزش سیستم مدیریت کد Git : کار به صورت remote
تا اینجا هر آنچه درباره git آموختیم در رابطه با عملکرد git به صورت محلی بود. اما یکی از ویژگی‌های سیستم‌های توزیع شده، امکان استفاده از آن‌ها به صورت remote می‌باشد.
در مورد git تفاوت چندانی بین سرور‌ها و کلاینت‌ها وجود ندارد. تنها تفاوت، نحوه‌ی پیکربندی سرور است که این امکان را می‌دهد تا چندین کلاینت به صورت همزمان به آن متصل شده و با repository آن کار کنند. اما عملا تفاوتی بین repository موجود در کلاینت و سرور نیست.
تذکر ۱: در این مقاله از وب سایت github برای توضیح مثال‌ها استفاده شده است. github قدیمی‌ترین و قدرتمندترین وب سایت برای مدیریت repository‌های git است. اما اجباری در انتخاب آن نیست؛ زیرا انتخاب‌های فراوانی از جمله bitbucket   نیز وجود دارد.
تذکر ۲: نام مستعار origin اجباری نیست؛ اما از آن جهت که نام پیش فرض است، در اکثر مثال‌ها و توضیحات استفاده شده است.
قبل از شروع مبحث بهتر است کمی درباره‌ی پروتکل‌های ارتباطی پشتیبانی شده توسط git صحبت کنیم:
git از ۴ نوع پروتکل پشتیبانی می‌کند:
۱) (http(s: پروتکل http با پورت ۸۰ و https با پورت ۴۴۳ کار می‌کند و معمولا فایروال‌ها مشکلی با این پروتکل‌ها ندارند. از هر دوی آن‌ها می‌توان برای عملیات نوشتن و یا خواندن استفاده نمود و می‌توان آن‌ها را به گونه‌ای تنظیم کرد که برای برقراری ارتباط نیاز به تائید هویت داشته باشند.
۲) git: پروتکلی فقط خواندنی است که به صورت  anonymous و بر روی پورت ۹۴۱۸ کار می‌کند. شکل استفاده از آن به صورت زیر است و معمولا در github کاربرد فراوانی دارد:
git://github.com/[username]/[repositoryname].git
۳) ssh: همان پروتکل استفاده شده در یونیکس است که بر اساس مقادیر کلیدهای عمومی و خصوصی تعیین هویت را انجام می‌دهد. شکل استفاده از آن به صورت زیر است و بر روی پورت ۲۲ کار می‌کند و امکان نوشتن و خواندن را می‌دهد:
git@github.com:[username]/[repositoryname].git
۴) file: تنها استفاده محلی دارد و امکان نوشتن و خواندن را می‌دهد.

نحوه‌ی عملکرد git به صورت remote:
به طور کلی هر برنامه‌نویس نیاز به دو نوع از دستورات دارد تا همواره repository محلی با remote هماهنگ باشد:
۱) بتواند به طریقی داده‌های موجود در repository محلی خود را به سمت سرور بفرستد.
۲) این امکان را داشته باشد تا repository محلی خود را با استفاده از repository در سمت سرور آپدیت نماید تا از آخرین تغییراتی که توسط بقیه اعضای گروه صورت گرفته است آگاهی یابد.

طریقه رفتار git برای کار با repository‌های remote به صورت زیر است:
هنگامی‌که کاربر قصد دارد تا repository یا شاخه‌ای از آن را به سمت سرور بفرستد، git ابتدا یک شاخه با نام همان شاخه به اضافه /origin ایجاد می‌کند. مثلا برای شاخه master، آن نام به صورت زیر می‌شود:
origin/master
عملکرد این شاخه دقیقا مانند دیگر شاخه‌های git است؛ با این تفاوت که امکان check-in یا out برای این نوع شاخه‌ها وجود ندارد. زیرا git باید این شاخه‌ها را با شاخه‌ها متناظرشان در remote هماهنگ نگه دارد.
از این پس این شاخه‌ی ایجاد شده، به عنوان واسطی بین شاخه محلی و شاخه راه دور عمل می‌کند.

cloning:
با استفاده از دستور clone می‌توان یک repository در سمت سرور را به طور کامل در سمت کلاینت کپی کرد. به عنوان مثال repository مربوط به کتابخانه jquery از وب سایت github به صورت زیر است:
git clone https://github.com/jquery/jquery.git
همچنین می‌توان با استفاده از دستور زیر پوشه‌ای با نامی متفاوت را برای repository محلی انتخاب نمود:
git clone [URL][directory name]

اضافه کردن یک remote repository:
برای آن‌که بتوان تغییرات یک remote repository را به repository محلی منتقل نمود، ابتدا باید آن را به لیست repository‌های ریموت که در فایل config. ذخیره می‌شود به شکل زیر اضافه نمود:
git remote add [alias][URL]
در دستور فوق، برای repository باید یک نام مستعار تعریف کرد و در بخش URL باید آدرسی که سرور به وسیله آن امکان دریافت اطلاعات را به ما می‌دهد، نوشت. البته این بستگی به نوع پروتکل انتخابی دارد. به عنوان مثال:
git remote add origin https://github.com/jquery/jquery.git
اگر بخواهیم لیست repository‌هایی که به صورت remote اضافه شده‌اند را مشاهده کنیم، از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
git remote
در صورتی‌که دستور فوق را با v- تایپ کنید اطلاعات کامل‌تری در رابطه با repository‌ها مشاهده خواهید کرد.
همچنین برای حذف یک remote repository از دستور زیر استفاده می‌‌کنیم:
git remote [alias] -rm
در صورتی‌که بخواهید لیستی از شاخه‌های remote را مشاهده کنید کافیست از دستور زیر استفاده کنید:
git branch -r
همچنین می‌توان از دستور زیر برای نمایش تمامی شاخه‌ها استفاده کرد:
git branch -a

fetch:
برای دریافت اطلاعات از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
git fetch [alias][alias/branch name]
در صورتی‌که تنها یک repository باشد می‌توان از نوشتن نام مستعار صرفنظر نمود. همچنین اگر شاخه یا شاخه‌های مورد نظر به صورت track شده باشند، می‌توان قسمت دوم دستور فوق را نیز ننوشت.
اگر بعد از اجرای دستور فوق، بر روی یک شاخه log بگیرید، خواهید دید که تغییرات در شاخه محلی اعمال نشده است زیرا دستور فوق تنها داده‌ها را بر روی شاخه [origin/[branchname ذخیره کرده است. برای آپدیت شدن شاخه اصلی باید با استفاده از دستور merge آن را در شاخه مورد نظر ادغام کرد.

pulling:
چون کاربرد دو دستور fetch و merge به صورت پشت سر هم زیاد است git دو دستور فوق را با استفاده از pull انجام می‌دهد:
pull [alias][remote branch name ]
اگر دو مقدار فوق را برای دستور pull تعیین نکنید، ممکن است در هنگام اجرای دستور فوق با خطایی مواجه شوید مبنی بر اینکه git نمی‌داند دقیقا شاخه ریموت را با کدام شاخه محلی باید ادغام کند. این مشکل زمانی پیش می‌آید که برای شاخه ریموت یک شاخه محلی متناظر وجود نداشته باشد. برای ایجاد تناظر بین دو شاخه ریموت و لوکال درگذشته باید فایل config. را تغییر می‌دادیم، اما نسخه جدید git دستوری را برای آن دارد:
git branch --set-upstream [local brnach][alias/branch name]
با اجرای این دستور از این پس شاخه محلی تغییرات شاخه remote را دنبال می‌کند.

pushing:
با استفاده از push می‌توان تغییرات ایجاد شده را به remote repository انتقال داد:
git push -u [alias][branch name ]
وجود u- در اینجا بدین معنا است که ما میخواهیم تغییرات repository در سمت سرور دنبال شود. در صورت استفاده نکردن از u- بایستی برای push هر بار مقادیر داخل کروشه‌ها را بنویسیم. در صورتی‌که بعدا بخواهیم، می‌توان توسط همان دستوری که در قسمت pull گفته شد دو شاخه را به هم وابسته کنیم.
tag:
همانطور که قبلا گفته شد تگ‌ها برای نشانه‌گذاری و دسترسی راحت‌تر به به commitها هستند. برای ایجاد یک تگ از دستور زیر استفاده می‌شود:
git tag [tag name]
همچنین می‌توان با a- برای تگ پیامی نوشت و یا با s- آن را امضا کرد. برای مشاهده تگ‌ها از دستور زیر استفاده می‌شود:
git tag
در حالت پیشفرض git تگ‌ها را push نمی‌کند. برای push کردن تگ‌ها باید دستور push را با اصلاح‌کننده tages-- به کارببرید.
نظرات نظرسنجی‌ها
چه نوع محیط کاری را بیشتر ترجیح می‌دهید؟
من توی این مورد خیلی پوست کلفت شدم و به نظرم درمیان گذاشتن مشکلات توسط کاربران بصورت مستقیم با توسعه دهنده بسیار مفید و تقویت کننده ست .
از زمانی که توی شرکت نرم افزاری مشغول بکار شدم و محصول اتوماسیون ، وب سرویس‌ها و CRM  تحت وب و برخی پروژه‌های دیگه بطور همزمان در اختیارم هست بطور جدی بصورت مستقیم با انواع و اقسام کاربر از مبتدی (حتی کاربری که کلیک راست نمیدونسته چیه) تا مشتری هایی که خودشون شرکت‌های نرم افزاری یا توسعه دهنده هستند در ارتباطم .
 مهمترین دستاورد رابطه‌ی مستقیم کاربران با توسعه دهندگان "درک نیاز مشتری" میتونه باشه (که به نظرم خیلی مهمه و هربرنامه نویسی باید این گزار رو تجربه کنه)  .
نکته‌ی مثبت دیگری که در این روش وجود داره اینه که کاربر در مقام درخواست کننده قرار میگیره و برنامه نویس در مقام حلال مشکل ، اینم به خودی خود حس خوبی داره نسبت به اینکه درخواست توسط واحد دیگری اخذ بشه و در قالب کامند (یا بهتره بگیم تسک) در اختیار برنامه نویس گذاشته بشه .
مطالب
طراحی پایگاه داده چند زبانه

در این مقاله قصد داریم اطلاعات مفیدی را در مورد طراحی دیتابیس‌های چند زبانه، در اختیار شما بگذاریم. مدتی قبل به طراحی دیتابیسی که چند زبانه بودن توضیحات کالا را برای مشتریانی از کشورهای مختلف پشتیبانی می‌کرد، نیاز داشتم. وقتی شروع به پیاده سازی طرح دیتابیس کردم، جواب سرراست نبود. زمانیکه در وب برای بهترین راه جستجو می‌کردم، با نظرات و روش‌های زیادی مواجه شدم. در ادامه بعضی از روش‌های محبوب را بیان می‌کنم. 

ستون اضافی :  این ساده‌ترین راه است و به ازای هر ستونی که نیاز به ترجمه داشته باشد، ستون اضافی در نظر می‌گیریم. 
CREATE TABLE app_product (
     Id Int IDENTITY NOT NULL,
     Description_en Text,
     Description_pl Text,
     PRIMARY KEY (Id)
);

مزایا :

  • سادگی
  • کوئری‌های آسان (بدون نیاز به join )

معایب :

  • اضافه کردن زبان جدید نیاز به تغییر جداولی که چند زبانه هستند دارد
  • اگر وارد کردن داده برای همه زبان‌ها الزامی نباشد (بعضی جاها فقط زبان پیش فرض الزامی است) ممکن است داده‌های زیاد و یا فیلد‌های خالی در دیتابیس ایجاد شود
  • نگهداری آن مشکل است  

یک جدول ترجمه :
این روش تمیزترین راه از دیدگاه ساختار دیتابیس به نظر می‌رسد. شما همه متن هایی را که نیاز به ترجمه دارد، در یک جدول ذخیره می‌کنید. 
CREATE TABLE ref_language (
         Code Char(2)NOT NULL,
         Name Varchar(20) NOT NULL,
         PRIMARY KEY (Code)
);
 
CREATE TABLE app_translation (
        Id Int IDENTITY NOT NULL,
        PRIMARY KEY (Id)
);
 
CREATE TABLE app_translation_entry (
       TranslationId Int NOT NULL,
       LanguageCode Char(2) NOT NULL,
       Text Text NOT NULL,
       FOREIGN KEY (TranslationId) REFERENCES app_translation(Id),
       FOREIGN KEY (LanguageCode) REFERENCES ref_language(Code)
);
 
CREATE TABLE app_product (
      Id Int IDENTITY NOT NULL,
      Description Int NOT NULL,
      PRIMARY KEY (Id),
      FOREIGN KEY (Description) REFERENCES app_translation(Id)
);

مزایا :

  • اضافه کردن زبان جدید به تغییر طرح دیتابیس نیاز ندارد
  • به نظر تمیز است و رویکرد رابطه‌ای دارد
  • همه ترجمه‌ها در یک مکان است (بعضی‌ها می‌گویند این جز معایب است چون امکان خوانایی و نگهداری کمتر است)

معایب :

  • کوئری‌های پیچیده (به join ‌های چندگانه نیاز دارد تا شرح کالا را به درستی نمایش دهد) 
  • پیچیدگی زیاد 
جدول ترجمه اضافی به ازای هر جدول چند زبانه : برای هر جدولی که نیاز به ترجمه دارد یک جدول اضافی ساخته می‌شود. جدول اصلی داده‌های غیر مرتبط به زبان و جدول دوم همه اطلاعات ترجمه شده را ذخیره می‌کند. 
CREATE TABLE ref_language (
      Code Char(2)NOT NULL,
      Name Varchar(20) NOT NULL,
      PRIMARY KEY (Code)
);
 
CREATE TABLE app_product (
      Id Int IDENTITY NOT NULL,
      PRIMARY KEY (Id)
);
 
CREATE TABLE app_product_translation (
      ProductId Int NOT NULL,
      LanguageCode Char(2) NOT NULL,
      Description Text NOT NULL,
      FOREIGN KEY (ProductId) REFERENCES app_product(Id),
      FOREIGN KEY (LanguageCode) REFERENCES ref_language(Code)
);

مزایا :

  • اضافه کردن زبان جدید به تغییر طرح دیتابیس نیاز ندارد
  • کوئری‌های نسبتا ساده است

معایب :

  • ممکن است تعداد جداول دو برابر شود 

سه مثال نشان داده شده در بالا به ما ایده می‌دهند که چگونه روش‌های مختلف ممکن است استفاده شوند. البته اینها همه گزینه‌های ممکن نیستند، فقط محبوبترین روش‌ها هستند و شما می‌توانید آنها را ویرایش کنید؛ به عنوان مثال با تعریف View ‌های اضافی که join ‌های پیچیده شما را در کدها، ذخیره می‌کنند. راه حلی  که شما انتخاب می‌کنید به نیازمندی‌های پروژه وابسته است. اگر شما به سادگی نیاز دارید و مطمئن هستید تعداد زبان‌های پیشتیبانی کم و ثابت است، می‌توانید راه حل اول را انتخاب کنید. اگر به انعطاف پذیری بیشتری نیاز دارید، می‌توانید join ‌های ساده در کوئری‌های چند زبانه را انتخاب کنید. راه حل سوم انتخاب مناسبی است. 

منبع :

http://fczaja.blogspot.com/2010/08/multilanguage-database-design.html 

مطالب
بررسی خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه برنامه‌های ASP.NET Core در IIS
نحوه‌ی نصب و راه اندازی برنامه‌های ASP.NET Core را در IIS، پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS» بررسی کردیم. در این مطلب می‌خواهیم به تعدادی از خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه‌ی این نوع برنامه‌ها بپردازیم.


خطای 500.19


این خطا زمانی رخ می‌دهد که ماژول هاستینگ ASP.NET Core، توسط IIS شناسایی نشده باشد. نصب مجدد آن این مشکل را برطرف می‌کند.
لیست تمام ماژول‌های هاستینگ را همواره در اینجا می‌توانید پیدا کنید.


خطای 502.5 و یا گاهی از اوقات 502


باید دقت داشته باشید که اگر تنظیم disableStartUpErrorPage در IIS فعال باشد (قابل افزودن به تگ aspNetCore تنظیمات وب کانفیگ ذیل)، صرفا خطای 502 را دریافت می‌کنید.

این خطا به معنای شکست در اجرای ماژول هاستینگ ASP.NET Core است و ممکن است به یکی از دلایل ذیل ایجاد شده باشد:
الف) در حین اجرای برنامه‌ی شما، استثنایی در کدهای فایل آغازین startup.cs برنامه، رخ داده‌است.
ب) پورت مورد استفاده‌ی برنامه، توسط پروسه‌ی دیگری در حال استفاده است.
ج) برنامه‌ی شما برای SDK با نگارش 1.1.2 تنظیم و کامپایل شده‌است؛ اما بر روی سرور حداکثر، SDK نگارش 1.1.1 نصب شده‌است.
د) ممکن است پروسه‌ی IIS قادر به یافتن و حتی اجرای dotnet.exe نباشد.

برای لاگ کردن مورد «الف»، باید لاگ کردن خطاهای برنامه را در web.config آن فعالسازی کنید:
<system.webServer>
   <handlers>
     <add name="aspNetCore" path="*" verb="*"
modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified" />
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="dotnet" arguments=".\MyApp.dll" stdoutLogEnabled="true"
stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="true" />
</system.webServer>
چند نکته:
- اگر این مورد به مسیر logs\stdout\. تنظیم شده‌است، باید پوشه‌ی logs را در ریشه‌ی پروژه به صورت دستی ایجاد کنید؛ و گرنه IIS آن‌را به صورت خودکار ایجاد نخواهد کرد.
- کاربر App Pool برنامه (با نام پیش‌فرض « IIS AppPool\DefaultAppPool») باید دسترسی نوشتن در این پوشه را داشته باشد؛ وگرنه فایل لاگی در آن ایجاد نخواهد شد.
- همچنین اگر با رعایت تمام این موارد، محتوای این فایل تولید شده باز هم خالی بود، یکبار IIS را ری‌استارت کنید. ممکن است IIS کار نوشتن در فایل لاگ را تمام نکرده باشد و با این کار مجبور به تکمیل و بستن فایل می‌شود.  

- برای حالت «ب» قبل از هر تغییری، یکبار کل سرور را ری‌استارت کنید.

- برای مورد «ج» نیز باید آخرین SDK هاستینگ را بر روی سرور نصب کنید.
لیست تمام SDKهای نصب شده‌ی بر روی سیستم را در مسیر «C:\Program Files\dotnet\sdk» می‌توانید مشاهده کنید. همچنین دستور «dotnet --list-sdks» نیز لیست SDKهای نصب شده را نمایش می‌دهد.

- برای رفع حالت «د»، نیاز است این موارد را بررسی کنید:
1- «Load User Profile» را به true تنظیم کنید.


برای اینکار به قسمت Application pools مراجعه کرده و تنظیمات پیشرفته‌ی App pool مورد استفاده را ویرایش کنید (تصویر فوق).
این تنظیم برای دائمی کردن کلیدهای رمزنگاری برنامه‌های ASP.NET Core نیز ضروری است و باید جزو چک لیست نصب برنامه‌های ASP.NET Core قرار گیرد.
2- مورد «د» حتی می‌تواند به علت عدم تعریف مسیر «C:\Program Files\dotnet\» در path ویندوز باشد. برای این منظور دستور env:path$ را در power shell اجرا کنید و بررسی کنید که آیا این مسیر در خروجی آن موجود است یا خیر؟ اگر نبود، پس از اضافه کردن آن به path ویندوز، باید یکبار IIS را هم ریست کنید تا این تنظیمات جدید را بخواند.
3- مورد «د» ممکن است به علت اشتباه تنظیم پوشه‌ی اصلی برنامه در IIS نیز باشد. یعنی dotnet.exe قادر به یافتن اسمبلی‌های برنامه نیست.
4- برای رفع مورد «د» دو دسترسی دیگر را نیز باید بررسی کنید:
الف) آیا کاربر Application pool برنامه به پوشه‌ی برنامه دسترسی read & execute را دارد یا خیر؟
ب) آیا کاربر Application pool برنامه به پوشه‌ی C:\Program Files\dotnet دسترسی read & execute را دارد یا خیر؟
اگر خیر، نحوه‌ی دسترسی دادن به آن‌ها به صورت زیر است:
Right click on the folder -> Properties -> Security tab -> Click at Edit button ->
Enter `IIS AppPool\DefaultAppPool` user (IIS AppPool\<app_pool_name>) -> Click at Check names -> OK ->
Then give it `read & execute` or other permissions.


خطای 502.3 و یا گاهی از اوقات 500


این خطا به صورت خلاصه به معنای «Bad Gateway: Forwarder Connection Error» است و زمانی رخ می‌دهد که پروسه‌ی dotnet.exe به درخواست رسیده شده یا پاسخی نداده‌است (مشاهده خطای 0x80072EE2  یا  ERROR_WINHTTP_TIMEOUT) و یا بیش از اندازه این پاسخ دهی طول کشیده‌است (این تنظیمات را در configuration editor می‌توانید مشاهده کنید که در حقیقت همان تگ aspNetCore در تنظیمات وب کانفیگ فوق است).


برای دیباگ بهتر این مورد نیاز است علاوه بر تنظیم web.config فوق، به فایل appsettings.json مراجعه کرده و سطح پیش فرض لاگ کردن اطلاعات را که warning است به information تغییر دهید:
"Console": {
     "LogLevel": {
        "Default": "Information"
     }
}
در این حالت درخواستی که پردازش نشده‌است نیز در لاگ‌ها حضور خواهد داشت و ممکن است این درخواست به علت عدم تنظیم CORS بدون پاسخ باقی مانده باشد.
و یا اگر پردازشی دارید که بیش از 2 دقیقه طول می‌کشد (مطابق تنظیمات تصویر فوق)، می‌توانید مقدار request time out را بیشتر کنید.


خطای 0x80004005 : 80008083

Application ‘<IIS path>’ with physical root ‘<Application path>’ failed to start 
process with commandline ‘”dotnet” .\MyApp.dll’, ErrorCode = ‘0x80004005 : 80008083.
خطای 0x80008083 به معنای تداخل نگارش‌ها است و خطای 0x80004005 به معنای مفقود بودن یک فایل یا عدم دسترسی به آن است.
این خطا زمانی رخ می‌دهد که برنامه‌ی خود را ارتقاء داده باشید، اما ماژول هاستینگ ASP.NET Core را بر روی سرور به روز رسانی نکرده باشید.


خطای 500.19

HTTP Error 500.19 - Internal Server Error
The requested page cannot be accessed because the related configuration data for the page is invalid.
اگر برنامه‌ی شما از امکانات URL Rewrite خود IIS استفاده می‌کند، عدم نصب بودن آن بر روی سرور، این خطا را سبب خواهد شد.
برای اینکار ابتدا IIS را متوقف کنید. سپس SDK جدید را نصب و پس از آن IIS را مجددا راه اندازی نمائید.


خطای 503

برنامه اجرا نشده و سطر ذیل در Event Viewer ویندوز قابل مشاهده است:
 The Module DLL C:\WINDOWS\system32\inetsrv\aspnetcore.dll failed to load.  The data is the error.
اگر اخیرا سیستم عامل را ارتقاء داده‌اید، ممکن است این خطا را دریافت کنید. راه حل آن نصب مجدد ماژول هاستینگ ASP.NET Core است تا نصب قبلی تعمیر شود.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
چگونه لایه سرویس را طراحی بکنیم؟
اگر منظورتون Data Service باشد بلی فقط Crude رو باید پشتیبانی کنه با این تفاوت که داده‌های اضافی مثل history و یا مثل آن در data Service  ذخیره شود و اما دو مدل احتمال دارد یک موجودیت 2 تا جدول داشته باشه مثل داده‌های چند زبانه که قبلا به صورت مقاله در سایت دوستان قرار دادن در این حالت با دو مدل کار خواهد کرد
اما Business Service  در این نوع کلاس‌ها یا لایه همواره با چند سرویس سرو کار داریم یعنی برای امانت دادن کتاب باید از سرویس کتاب و امانت و کاربر و تنظیمات استفاده شود 
در مورد مدل که DTO یا UiModel  همواره مدل ارسالی شما به ویو یک مدل می‌باشد و در یافتی شما نیز یک مدل می‌باشد و داراری object‌های تودرتو مثل فاکتور و اقلام فاکتور و شما بسته به نیاز منطق مثلا چک کردن اعتبار و ... سرویس خود را با uimodel متفاوت فراخوانی خواهید کرد و 
نظرات مطالب
شروع کار با ASP.NET Web API 2
از پاسختون ممنونم.
در موضوع web api تازه کار هستم و ممکنه سوالم صحیح نباشه. ممنون میشم در صورتی که چیزی که در ذهنم هست اشتباهه راهنمایی بفرمایین.
در مورد WebAPIProxy مطالعه کردم، آیا امکانش هست مثالی از نحوه استفاده از اون ارائه بدین؟ مشکل بنده این است که قصد ایجاد پروژه وب سرویس جدیدی دارم که به احتمال زیاد باید در سیستم‌های موجود که از wcf استفاده میکنن و کدش در اختیار من نیست، فراخوانی بشه. آیا امکان این وجود داره که نیاز به تغییرات زیاد در برنامه مشتری وجود نداشته بشه و فقط فرض کنید رفرنس و متد wcf برداشته بشه و اکشن web api جایگزین بشه؟ بدون اینکه نیاز به اضافه کردن چیز دیگه به پروژه مشتری وجود داشته باشه؟
از راهنماییتون متشکرم
بازخوردهای پروژه‌ها
نمونه برنامه نوشته شده با MVC
با تشکر از سری آموزشی بی نظیر MVC
بنده این سری آموزشی را کامل دنبال کرده و از آموزش روان مختصر و کاربردیتان بسیار لذت بردم.
اما خلایی که در این میان وجود دارد یک پروژه آموزشی نوشته شده با MVC که تمرکز آن بر روی رعایت الگو‌های رایج نرم افزار (مثل DI , Repository) معماری چند لایه و کد هایی ترو تمیز و refactor  شده و نحوه استفاده درست ViewModel‌ها و به طور خلاصه رعایت حداقل بخش مهم چک لیست تهیه برنامه‌های MVC  باشد
وقتی نظرات را در ذیل مطالبی مثل این  و این   می‌خونم احساس می‌کنم از نیاز به وجود همچین نمونه برنامه ای برای روشن شدن مطلب احساس می‌شود 
برای شروع هر پروژه نرم افزاری ابتدا نیاز به چهارچوب و یک سیم کشی اولیه است که بنده نیاز به یادگیری آن دارم پروژه هایی مثل این را هم دیده ام که باز هم به طور کامل نیاز من را برطرف نکرد
با تشکر
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
عدم authorization بر اساس Permissions
سلام و خسته نباشید
مقاله ای برای توضیح نحوه پیاده سازی و استفاده سطح دسترسی‌ها با کمک کلاس AssignToRolePermission در سایت موجود هست؟نمونه کد در پروژه هست ولی توضیحی درمورد پیاده سازی این کلاس و افزودن دسترسی‌ها به صورت xml به Role‌ها پیدا نکردم.در صورت امکان راهنمایی بفرمایید.ممنون