مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 4#
در ادامه مطلب قبلی  آموزش (jQuery) جی کوئری 3# به ادامه بحث  می‌پردازیم.

با توجه به حالت‌های مختلف و گزینه‌های گوناگونی که انتخاب کننده‌ها در اختیار ما گذاشته اند، اگر هنوز دنبال قدرت بیشتری از انتخاب کننده‌ها هستید در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد.
3-1- انتخاب عناصر بر اساس موقعیت
گاهی اوقات انتخاب عناصر با توجه به مکان آنها و یا موقعیت مکانی آن‌ها نسبت به سایر اجزا صورت می‌پذیرد؛ برای مثال اولین لینک  صفحه و یا اولین لینک هر پاراگراف و یا گزینه‌ی آخر از لیست، jQuery شیوه ای خاص را برای چنین انتخاب هایی ارایه کرده است. برای مثال دستور زیر اولین لینک موجود در صفحه را انتخاب می‌کند:
a:first

دستور زیر چکاری انجام می‌دهد؟
p:odd

دستور بالا تمامی پاراگراف‌های فرد را انتخاب می‌کند. روش‌های دیگری هم ممکن است بخواهیم استفاده کنیم؛ مثلا دستور زیر تمامی پاراگراف‌های زوج را انتخاب می‌کند:
p:even

یا با استفاده از دستور زیر میتوان آخرین فرزند یک والد را انتخاب کرد؛ در زیر آخرین <lii> فرزند یک <ul> انتخاب می‌شود. علاوه بر انتخاب کننده هایی که ذکر شد؛ تعداد قابل توجه دیگری نیز وجود دارند که در جدول 2-2 ذکر شده اند.

جدول 2-2: انتخاب گر‌های پیشرفته موقعیت عناصر که توسط jQuery پشتیبانی می‌شوند
 توضیح فیلتر
اولین عنصر که با شرط ما مطابقت می‌کند را انتخاب می‌کند، li a:first اولین لینکی را که فرزند لیست به حساب می‌آیند؛ را بر می‌گرداند
:first
آخرین عنصری که با شرط ما مطابقت کند را انتخاب می‌کند. li a:last آخرین لینک از فرزندان لیست را برمی گرداند.
:last
اولین فرزند عنصر که با شرط ما مطابقت می‌کند را انتخاب می‌کند. li a:first-child اولین عنصر لینک از هر لیست را برمی گرداند.
:first-child
آخرین فرزند عنصر که با شرط ما مطابقت می‌کند را انتخاب می‌کند. li a:last-child اولین عنصر لینک از هر لیست را برمی گرداند.
:last-child
تمام عناصری که پدر انها تنها همان فرزند را داد، برمی گرداند.
:only-child
nامین فرزند عنصری که با شرط ما مطابقت داشته باشد را انتخاب می‌کند. li: nth-child:(2) //comment دومین عنصر از هر لیست را برمی گرداند.
:nth-child(n)
فرزندان زوج یا فرد عنصر را انخاب می‌کند. li:nth-child(even) //commentتمام عناصر زوج لیست‌ها را بر می‌گرداند.
:nth-child(even یا odd)
nامین فرزند عنصری که از طریق فرمول ارایه شده به دست می‌آید را انتخاب می‌کند. اگر Y صفر باشد، نیازی به نوشتن آن نیست. li:nth-child(3n)//comment تمام عناصر ضریب 3 لیست‌ها را بر می‌گرداند، در حالی که li:nth-child(5n+1)// comment عناصری از لیست را برمیگرداند که بعد از عنصرهای ضریب 5 لیست‌ها قرار گرفته باشند.
:nth-child(Xn+Y)
تمام عناصر زوج یا فرد که با شرط ما مطابقت کنند را انتخاب می‌کند. li:evenتمامی عناصر زوج لیست‌ها را بر می‌گرداند.
:even 
یا
:odd
n امین عنصر انتخاب شده را برمی گرداند.
:eq(n)
عناصر بعد از n امین عنصر را بر میگرداند. (در واقع عناصری که بزرگتر از عنصر n ام هستند را بر می‌گرداند)
:gt(n)
عناصر قبل از n امین عنصر را بر میگرداند. (در واقع عناصری که کوچکتر از عنصر n ام هستند را بر می‌گرداند) 
:lt(n)
  پ.ن : در جدول بالا در توضیحات بعضی از انتخاب گرها comment// نوشه شده است، اینها جز دستور نبوده و فقط برای نمایش صحیح پردانتز در صفحه اینترنتی نوشته شده است، در عمل نیازی به اینها نیست.

نکته ای که در مورد انتخاب گرهای جدول بالا وجود دارد این است که در فیلتر nth-child: برای سازگاری با CSS، مقدار شمارشگر از 1 آغاز می‌شود، اما در سایر فیلترها از قاعده ای که اکثر زبانهای برنامه نویسی استفاده شده است و شمارشگر آنها از صفر اغاز می‌شود. برای درک این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید:
<table id="languages">
     <thead>
          <tr>
               <th>Language</th>
               <th>Type</th>
               <th>Invented</th>
          </tr>
     </thead>
<tbody>
<tr>
     <td>Java</td>
     <td>Static</td>
     <td>1995</td>
</tr>
<tr>
     <td>Ruby</td>
     <td>Dynamic</td>
     <td>1993</td>
</tr>
<tr>
     <td>Smalltalk</td>
     <td>Dynamic</td>
     <td>1972</td>
</tr>
<tr>
     <td>C++</td>
     <td>Static</td>
     <td>1983</td>
</tr>
</tbody>
</table>

حال می‌خواهیم از این جدول، محتویات تمام خانه هایی که نام یک زبان برنامه نویسی در آنهاست را انتخاب نماییم. از انجا که نام این زبانها در اولین ستون از هر سطر قرار دارد. می‌توانیم دستوری مانند زیر بنویسیم:
table#languages tbody td:first-child

و یا با استفاده از دستور زیر این کار را انجام دهیم:
table#languages tbody td:nth-child(1)

اما دستور اول مختصر‌تر و خواناتر است. پس از آن برای دسترسی به نوع هریک از زبانهای برنامه نویسی، دستور انتخاب کننده دوم را به صورت
:nth-child(2)
تغییر می‌دهیم، و همچنین با تغییر پارامتر 2 به 3 سالی که هر یک از زبانها ابداع شده اند ، انتخاب می‌شوند. بدیهی است در این حالت دو دستور
:nth-child(3)
یا
:last-child
با یکدیگر برابرند. اما هردوی آنها ستون آخر از هر سطر را انخاب می‌کنند، در شرایطی که بخواهیم آخرین خانه جدول انتخاب شود (خانه ای با مقدار 1983)، از td:last استفاده می‌کنیم. توجه کنید در حالی که دستور td:eq(2) //comment خانه ای با مقدار 1995 را انتخاب می‌کند، دستور td:nth-child(2)//comment تمام خانه‌های بیان کننده نوع زبانها را انتخاب می‌کند. بنابراین به خاطر داشته باشید که مقدار ابتدایی شمارشگر فیلتر eq: از صفر است و این مقدار برای فیلتر nth-child: یک تعیین شده است.

در پست بعدی انتخاب گرهای CSS و فیلتر‌های سفارشی jQuery را بررسی خواهیم کرد.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
یکی دیگر از تغییرات ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی آن، تغییرات اساسی در مورد نحوه‌ی کار با تنظیمات برنامه و فایل‌های مرتبط با آن‌ها است. در ASP.NET Core می‌توانید:
- تنظیمات برنامه را از چندین منبع مختلف خوانده و آن‌ها را یکی کنید.
- تنظیمات را بر اساس تنظیمات مختلف محیطی برنامه، بارگذاری کنید.
- امکان نگاشت اطلاعات خوانده شده‌ی از فایل‌های کانفیگ به کلاس‌ها پیش بینی شده‌است.
- امکان بارگذاری مجدد فایل‌های کانفیگ درصورت تغییر، بدون ری‌استارت کل برنامه وجود دارد.
- امکان تزریق وابستگی‌های تنظیمات برنامه، به قسمت‌های مختلف آن پیش بینی شده‌است.


نصب پیشنیاز خواندن تنظیمات برنامه از یک فایل JSON

برای شروع به کار با خواندن تنظیمات برنامه در ASP.NET Core، نیاز است ابتدا بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Configuration.Json را نصب کنیم.
برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.Extensions.Configuration.Json را جستجو کرده و نصب نمائید:


البته همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، اگر صرفا Microsoft.Extensions.Configuration را جستجو کنید (بدون ذکر JSON)، بسته‌های مرتبط با خواندن فایل‌های کانفیگ از نوع XML و یا حتی INI را هم خواهید یافت.
انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
         //same as before  
         "Microsoft.Extensions.Configuration.Json": "1.0.0"
    },

 
افزودن یک فایل کانفیگ JSON دلخواه

بر روی پروژه کلیک راست کرده و از طریق منوی add->new item یک فایل خالی جدید را به نام appsettings.json ایجاد کنید (نام این فایل دلخواه است)؛ با این محتوا:
{
    "Key1": "Value1",
    "Auth": {
        "Users": [ "Test1", "Test2", "Test3" ]
    },
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    }
}
در نگارش‌های پیشین ASP.NET که از web.config برای تعریف تنظیمات برنامه استفاده می‌شد، حالت پیش فرض ذکر تنظیمات برنامه می‌توانست تنها یک سطحی و با ساختار ذیل باشد (البته امکان کدنویسی و نوشتن مداخل سفارشی هم وجود داشت؛ ولی حالت پیش فرض appSettings، تنها key/valueهای یک سطحی هستند):
<appSettings>
   <add key="Logging-IncludeScopes" value="false" />
   <add key="Logging-Level-Default" value="verbose" />
   <add key="Logging-Level-System" value="Information" />
   <add key="Logging-Level-Microsoft" value="Information" />
</appSettings>
اما اکنون یک فایل JSON را با هر تعداد سطح مورد نیاز می‌توان تعریف و استفاده کرد و برای اینکار نیازی به نوشتن کدهای سفارشی تعریف مداخل خاص، وجود ندارد.
در فایل JSON فوق، نمونه‌ای از key/valueها، آرایه‌ها و اطلاعات چندین سطحی را مشاهده می‌کنید.


خواندن فایل تنظیمات appsettings.json در برنامه

پس از نصب پیشنیاز خواندن فایل‌های کانفیگ از نوع JSON، به فایل آغازین برنامه مراجعه کرده و سازنده‌ی جدیدی را به آن اضافه کنید:
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
 
    public Startup(IHostingEnvironment env)
    {
        var builder = new ConfigurationBuilder()
                            .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                            .AddJsonFile("appsettings.json");
        Configuration = builder.Build();
    }
در اینجا نحوه‌ی خواندن فایل کانفیگ جدید appsettings.json را مشاهده می‌کنید. چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) این خواندن، در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه و پیش از تمام تنظیمات دیگر باید انجام شود.
ب) جهت در معرض دید قرار دادن اطلاعات خوانده شده، آن‌را به یک خاصیت عمومی انتساب داده‌ایم.
ج) متد SetBasePath جهت مشخص کردن محل یافتن فایل appsettings.json ذکر شده‌است. این اطلاعات را می‌توان از سرویس توکار IHostingEnvironment و خاصیت ContentRootPath آن دریافت کرد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، این تزریق وابستگی نیز به صورت خودکار توسط ASP.NET Core مدیریت می‌شود.


دسترسی به تنظیمات خوانده شده توسط اینترفیس IConfigurationRoot

تا اینجا موفق شدیم تا تنظیمات خوانده شده را به خاصیت عمومی Configuration از نوع IConfigurationRoot انتساب دهیم. اما ساختار ذخیره شده‌ی در این اینترفیس به چه صورتی است؟


همانطور که مشاهده می‌کنید، هر سطح از سطح قبلی آن با : جدا شده‌است. همچنین اعضای آرایه، دارای ایندکس‌های 0: و 1: و 2: هستند. بنابراین برای خواندن این اطلاعات می‌توان نوشت:
var key1 = Configuration["Key1"];
var user1 = Configuration["Auth:Users:0"];
var authUsers = Configuration.GetSection("Auth:Users").GetChildren().Select(x => x.Value).ToArray();
var loggingIncludeScopes = Configuration["Logging:IncludeScopes"];
var loggingLoggingLogLevelDefault = Configuration["Logging:LogLevel:Default"];
خاصیت Configuration نیز در نهایت بر اساس key/valueها کار می‌کند و این keyها اگر چند سطحی بودند، با : از هم جدا می‌شوند و اگر نیاز به دسترسی اعضای خاصی از آرایه‌ها وجود داشت می‌توان آن ایندکس خاص را در انتهای زنجیره ذکر کرد. همچنین در اینجا نحوه‌ی استخراج تمام اعضای یک آرایه را نیز مشاهده می‌کنید.

یک نکته: خاصیت Configuration، دارای متد GetValue نیز هست که توسط آن می‌توان نوع مقدار دریافتی و یا حتی مقدار پیش فرضی را در صورت عدم وجود این key، مشخص کرد:
 var val = Configuration.GetValue<int>("key-name", defaultValue: 10);
در متد GetValue، آرگومان جنریک آن، یک کلاس را نیز می‌پذیرد. یعنی می‌توان خواص تو در توی مشخص شده‌ی با : را به یک کلاس نیز نگاشت کرد. در اینجا مقدار کلید معرفی شده، اولین سطحی خواهد بود که باید این اطلاعات از آن استخراج و نگاشت شوند.


سرویس IConfigurationRoot قابل تزریق است

در قسمت قبل، سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها را بررسی کردیم. نکته‌ی جالبی را که می‌توان به آن اضافه کرد، قابلیت تزریق خاصیت عمومی
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
به تمام قسمت‌های برنامه است. برای نمونه در همان مثال قسمت قبل، قصد داریم تنظیمات برنامه را در لایه سرویس آن خوانده و مورد استفاده قرار دهیم. برای اینکار باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) اعلام موجودیت IConfigurationRoot به IoC Container
اگر از استراکچرمپ استفاده می‌کنید، باید مشخص کنید، زمانیکه IConfigurationRoot درخواست شد، آن‌را چگونه باید از خاصیت مرتبط با آن دریافت کند:
var container = new Container();
container.Configure(config =>
{
    config.For<IConfigurationRoot>().Singleton().Use(() => Configuration);
و یا اگر از همان IoC Container توکار ASP.NET Core استفاده می‌کنید، روش انجام این‌کار در متد ConfigureServices به صورت زیر است:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
طول عمر آن هم singleton مشخص شده‌است تا تنها یکبار وهله سازی و سپس کش شود (مناسب برای کار با تنظیمات سراسری برنامه).

ب) فایل project.json کتابخانه‌ی Core1RtmEmptyTest.Services را گشوده و وابستگی Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions را به آن اضافه کنید:
{ 
    "dependencies": {
        //same as before 
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0"
    }
این وابستگی امکان دسترسی به اینترفیس IConfigurationRoot را در اسمبلی‌های دیگر میسر می‌کند.

ج) سپس فایل MessagesService.cs را گشوده و این اینترفیس را به سازنده‌ی سرویس MessagesService تزریق می‌کنیم:
public interface IMessagesService
{
    string GetSiteName();
}
 
public class MessagesService : IMessagesService
{
    private readonly IConfigurationRoot _configurationRoot;
 
    public MessagesService(IConfigurationRoot configurationRoot)
    {
        _configurationRoot = configurationRoot;
    }
 
    public string GetSiteName()
    {
        var key1 = _configurationRoot["Key1"];
        return $"DNT {key1}";
    }
}
در ادامه، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن، همانند نکاتی است که در قسمت «دسترسی به تنظیمات خوانده شده توسط اینترفیس IConfigurationRoot» عنوان شد.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با توجه به اینکه میان افزار Run از این سرویس سفارشی استفاده می‌کند:
public void Configure(
    IApplicationBuilder app,
    IHostingEnvironment env,
    IMessagesService messagesService)
{ 
    app.Run(async context =>
    {
        var siteName = messagesService.GetSiteName();
        await context.Response.WriteAsync($"Hello {siteName}");
    });
}
چنین خروجی را خواهیم داشت:



خواندن تنظیمات از حافظه

الزاما نیازی به استفاده از فایل‌های JSON و یا XML در اینجا وجود ندارد. ابتدایی‌ترین حالت کار با بسته‌ی Microsoft.Extensions.Configuration، متد AddInMemoryCollection آن است که در اینجا می‌توان لیستی از key/value‌ها را ذکر کرد:
var builder = new ConfigurationBuilder()
                    .AddInMemoryCollection(new[]
                                {
                                    new KeyValuePair<string,string>("the-key", "the-value"),
                                });
 و نحوه‌ی کار با آن نیز همانند قبل است:
 var theValue = Configuration["the-key"];


امکان بازنویسی تنظیمات انجام شده، بسته به شرایط محیطی

در اینجا محدود به یک فایل JSON و یک فایل تنظیمات برنامه، نیستیم. برای کار با ConfigurationBuilder می‌توان از Fluent interface آن استفاده کرد و به هر تعدادی که نیاز بود، متدهای خواندن از فایل‌های کانفیگ دیگر را اضافه کرد:
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
 
    public Startup(IHostingEnvironment env)
    {
        var builder = new ConfigurationBuilder()
                            .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                            .AddInMemoryCollection(new[]
                                {
                                    new KeyValuePair<string,string>("the-key", "the-value"),
                                })
                            .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false)
                            .AddJsonFile($"appsettings.{env}.json", optional: true);
        Configuration = builder.Build();
    }
و نکته‌ی مهم اینجا است که تنظیمات فایل دوم، تنظیمات مشابه فایل اول را بازنویسی می‌کند.
برای مثال در اینجا آخرین AddJsonFile تعریف شده، بنابر متغیر محیطی فعلی به appsettings.development.json تفسیر شده و در صورت وجود این فایل (با توجه به optional بودن آن) اطلاعات آن دریافت گردیده و اطلاعات مشابه فایل appsettings.json قبلی را بازنویسی می‌کند.


امکان دسترسی به متغیرهای محیطی سیستم عامل

در انتهای زنجیره‌ی ConfigurationBuilder می‌توان متد AddEnvironmentVariables را نیز ذکر کرد:
 var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("appsettings.json", optional: true, reloadOnChange: true)
.AddJsonFile($"appsettings.{env.EnvironmentName}.json", optional: true)
.AddEnvironmentVariables();
این متد سبب می‌شود تا تمام اطلاعات قسمت Environment سیستم عامل، به مجموعه‌ی تنظیمات جاری اضافه شوند (در صورت نیاز) که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:



امکان نگاشت تنظیمات برنامه به کلاس‌‌های متناظر

کار کردن با key/valueهای رشته‌ای، هرچند روش پایه‌ای استفاده‌ی از تنظیمات برنامه است، اما آنچنان refactoring friendly نیست. در ASP.NET Core امکان تعریف تنظیمات strongly typed نیز پیش بینی شده‌است. برای این منظور باید مراحل زیر طی شوند:
به عنوان نمونه تنظیمات فرضی smtp ذیل را به انتهای فایل appsettings.json اضافه کنید:
{
    "Key1": "Value1",
    "Auth": {
        "Users": [ "Test1", "Test2", "Test3" ]
    },
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    },
    "Smtp": {
        "Server": "0.0.0.1",
        "User": "user@company.com",
        "Pass": "123456789",
        "Port": "25"
    }
}
مثال جاری که بر اساس ASP.NET Core Web Application و با قالب خالی آن ایجاد شده‌است، دارای نام فرضی Core1RtmEmptyTest است. در همین پروژه بر روی پوشه‌ی src کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add new project را انتخاب کنید و سپس یک پروژه‌ی جدید از نوع NET Core -> Class library. را به آن با نام Core1RtmEmptyTest.ViewModels اضافه کنید (تصویر ذیل).


در این کتابخانه‌ی جدید که محل نگهداری ViewModelهای برنامه خواهد بود، کلاس معادل قسمت smtp فایل config فوق را اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels
{
    public class SmtpConfig
    {
        public string Server { get; set; }
        public string User { get; set; }
        public string Pass { get; set; }
        public int Port { get; set; }
    }
}
از این جهت این کلاس را در یک library جداگانه قرار داده‌ایم تا بتوان از آن در لایه‌ی سرویس و همچنین خود برنامه استفاده کرد. اگر این کلاس را در برنامه‌ی اصلی قرار می‌دادیم، امکان دسترسی به آن در لایه‌ی سرویس میسر نمی‌شد.
سپس به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest مراجعه کرده و بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.ViewModels را انتخاب کنید، تا اسمبلی آن‌را بتوان در پروژه‌ی جاری استفاده کرد.
انجام اینکار معادل است با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        // same as before        
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*"
    },
اکنون با فرض وجود تنظیمات خواندن فایل appsettings.json در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه، نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Configuration.Binder را نصب کنید:


و سپس در کلاس آغازین برنامه و متد ConfigureServices آن، نحوه‌ی نگاشت قسمت Smtp فایل کانفیگ را مشخص کنید:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.Configure<SmtpConfig>(options => Configuration.GetSection("Smtp").Bind(options));
در اینجا مشخص شده‌است که کار وهله سازی کلاس SmtpConfig بر اساس اطلاعات قسمت smtp فایل کانفیگ تامین می‌شود. متغیر Configuration ایی که در اینجا استفاده شده‌است همان خاصیت عمومی public IConfigurationRoot Configuration کلاس آغازین برنامه است.

سپس برای استفاده از این تنظیمات strongly typed (برای نمونه در لایه سرویس برنامه)، ابتدا ارجاعی را به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest.ViewModels به لایه‌ی سرویس برنامه اضافه می‌کنیم (بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.ViewModels را انتخاب کنید).
در ادامه نیاز است بسته‌ی نیوگت جدیدی را به نام Microsoft.Extensions.Options به لایه‌ی سرویس برنامه اضافه کنیم. به این ترتیب قسمت وابستگی‌های فایل project.json این لایه چنین شکلی را پیدا می‌کند:
    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Options": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    }
پس از ذخیره سازی این کلاس و بازیابی خودکار وابستگی‌های آن، اکنون برای دسترسی به این تنظیم باید از اینترفیس ویژه‌ی IOptions استفاده کرد (به همین جهت بسته‌ی جدید نیوگت Microsoft.Extensions.Options را نصب کردیم):
public interface IMessagesService
{
    string GetSiteName();
}
 
public class MessagesService : IMessagesService
{
    private readonly IConfigurationRoot _configurationRoot;
    private readonly IOptions<SmtpConfig> _settings;
 
    public MessagesService(IConfigurationRoot configurationRoot, IOptions<SmtpConfig> settings)
    {
        _configurationRoot = configurationRoot;
        _settings = settings;
    }
 
    public string GetSiteName()
    {
        var key1 = _configurationRoot["Key1"];
        var server = _settings.Value.Server;
        return $"DNT {key1} - {server}";
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید <IOptions<SmtpConfig به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس از طریق خاصیت Value آن می‌توان به تمام اطلاعات کلاس SmtpConfig به شکل strongly typed دسترسی یافت.

اکنون اگر برنامه را جرا کنید، این خروجی را می‌توان مشاهده کرد (که در آن آدرس Server دریافت شده‌ی از فایل کانفیگ نیز مشخص است):


البته همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، این تزریق وابستگی‌ها در تمام قسمت‌های برنامه کار می‌کند. برای مثال در کنترلرها هم می‌توان <IOptions<SmtpConfig را به همین نحو تزریق کرد.


نحوه‌ی واکنش به تغییرات فایل‌های کانفیگ

در نگارش‌های قبلی ASP.NET، هر تغییری در فایل web.config، سبب ری‌استارت شدن کل برنامه می‌شد که این مساله نیز خود سبب بروز مشکلات زیادی مانند از دست رفتن سشن تمام کاربران می‌شد.
در ASP.NET Core، برنامه‌ی وب ما دیگر متکی به فایل web.config نبوده و همچنین می‌توان چندین و چند نوع فایل config داشت. به علاوه در اینجا متدهای مرتبط معرفی فایل‌های کانفیگ دارای پارامتر مخصوص reloadOnChange نیز هستند:
 .AddJsonFile("appsettings.json", optional: true, reloadOnChange: true)
این پارامتر در صورت true بودن، به صورت خودکار سبب بارگذاری مجدد اطلاعات فایل کانفیگ می‌شود (بدون ری‌استارت کل برنامه).
نظرات مطالب
روش های مختلف پردازش یک رشته و تبدیل آن به نوع داده تاریخ
یک نکته
اگر مثال زیر را برای تبدیل تاریخ شمسی 1393/02/31 یا 1393/04/31، به کمک متد DateTime.ParseExact اجرا کنید، با استثنایی متوقف خواهید شد:
var persianCulture = new CultureInfo("fa-IR");
var persianDateTime = DateTime.ParseExact("31/02/1393", "dd/MM/yyyy", persianCulture);
علت اینجا است که persianCulture.Calendar به GregorianCalendar تنظیم شده‌است (از ابتدا و به اشتباه) و قابل تغییر نیست (مگر با Reflection). راه حل جایگزین، چیزی شبیه به این خواهد بود:
   using System;
   using System.Globalization;
   using System.Linq;

    public static DateTime PersianDateToGregorianDate(string pDate)
    {
        var dateParts = pDate.Split(new[] { '/' }).Select(d => int.Parse(d)).ToArray();
        var hour = 0;
        var min = 0;
        var seconds = 0;
        return new DateTime(dateParts[0], dateParts[1], dateParts[2],
                            hour, min, seconds, new PersianCalendar());
    }
مطالب
مدیریت استثناءها در Blazor Server - قسمت اول
همانطور که می‌دانید Blazor Server یک فریم ورک stateful است. هنگامیکه کاربران در حال تعامل با برنامه هستند، یک ارتباط پیوسته را با سرور حفظ می‌کنند که به آن، به اصطلاح مدار می‌گویند. این مدارها، کامپوننت‌های فعال را به انضمام حالت‌های آنها که شامل موارد زیر است نگهداری می‌کند:
1- جدیدترین خروجی رندر شده‌ی کامپوننت.
2- مجموعه Event Handling‌های جاری که می‌توانند توسط کاربر صدا زده شوند.
اگر کاربری یک برنامه را در چندین تب مرورگر باز کند، در واقع چندین مدار مستقل را ایجاد کرده‌است. بنابراین اگر در یکی از تب‌های مرورگر استثنایی رخ دهد، مابقی تب‌های مرورگر متاثر نخواهند شد.
Blazor با اکثریت استثناءهای کنترل نشده در  مداری که در آن رخ می‌دهد، خیلی بد رفتار می‌کند. چرا؟
پاسخ: زیرا  کاربر فقط می‌تواند با بارگذاری مجدد آن تب مرورگر (برای ایجاد یک مدار جدید) به تعامل با برنامه ادامه دهد.
حال برای رفع این مشکل چکار باید کرد؟ آیا راه حل سراسری برای مدیریت استثناها وجود دارد؟
پاسخ: بله. 

Error boundary

یک کامپوننت از پیش تعریف شده‌ی Blazor است که رویکرد آسان آن برای مدیریت استثناءها به شکل زیر است:
  • هنگامیکه خطایی رخ نداده است، محتوای فرزند خود را رندر می‌کند. 

  • هنگامیکه یک استثناء کنترل نشده رخ می‌دهد، صفحه‌ی خطای پیش فرضی را رندر می‌کند. 

برای استفاده از این کامپوننت، فقط کافی است محتوای مورد نظر خود را داخل آن بگذارید. برای مثال می‌توان، برای سراسری تعریف کردن Error boundary، به شکل زیر در فایل  Shared/MainLayout.razor   آن را تعریف نمود:
<div>
    <div>
        <ErrorBoundary>
            @Body
        </ErrorBoundary>
    </div>
</div>
در این حالت هر استثنای کنترل نشده‌ای که در کل برنامه رخ دهد، توسط Error boundaries کنترل شده و خطایی در صفحه نشان داده می‌شود. به صورت پیش فرض کامپوننت Error boundary یک div خالی را با یک کلاس css که در site.css وجود دارد، به نام blazor-error-boundary   به عنوان صفحه خطا نشان می‌دهد که می‌توان آن را سفارشی سازی نمود. همچنین می‌توان به شکل زیر نیز برای سفارشی سازی بیشتر صفحه‌ی خطا عمل کرد:
<ErrorBoundary>
    <ChildContent>
        @Body
    </ChildContent>
    <ErrorContent>
        <p class="errorUI">متاسفانه خطایی رخ داده است!</p>
    </ErrorContent>
</ErrorBoundary>
به دلیل اینکه ما در این مثال Error boundary را در MainLayout تعریف کردیم، صفحه‌ی نمایش خطا صرفنظر از اینکه کاربر به کدام صفحه رفته‌است، نمایش داده می‌شود. پیشنهاد مایکروسافت این است که حوزه استفاده را محدودتر کنیم.
خوب تا اینجای کار توانستیم استثنای کنترل نشده را کنترل کنیم و پیغام خطایی را نشان دهیم؛ اما همچنان صفحه در حالت خطا مانده و بازهم نیاز است که صفحه بارگذاری مجدد شود تا بتوان به صفحات دیگر برنامه رفت. آیا راه حلی وجود دارد؟
پاسخ: بله خوشبختانه. کافی است با استفاده از متد Recover کامپوننت Error boundary به شکل زیر صفحه را به حالت قبل از خطا برد:
...

<ErrorBoundary @ref="errorBoundary">
    @Body
</ErrorBoundary>

...

@code {
    private ErrorBoundary? errorBoundary;

    protected override void OnParametersSet()
    {
        errorBoundary?.Recover();
    }
}
در قسمت بعدی به این موضوع می‌پردازیم که چگونه می‌توان یک کامپوننت خطای سفارشی سراسری ایجاد کرد تا علاوه بر کنترل استثناءها بتواند خطاها را نیز لاگ کند.
مطالب
بهبود صفحه‌‌ی بارگذاری اولیه در Blazor WASM
در بار اول اجرای برنامه‌های Blazor WASM، کار دریافت و کش شدن اسمبلی‌های NET Runtime. و برنامه انجام می‌شوند:


در این بین ... اتفاقی رخ نمی‌دهد و کاربر از پیشرفت عملیات آگاه نمی‌شود. در این مطلب قصد داریم این وضعیت را بهبود دهیم.


افزودن یک progress-bar به صفحه‌ی آغازین برنامه‌های Blazor WASM

Blazor امکان دسترسی به چرخه‌ی حیات ابتدایی آن‌را نیز میسر کرده‌است. برای اینکار ابتدا باید به آن گفت که دریافت خودکار تمام موارد مورد نیاز را انجام نده و ما اینکار را خودمان انجام خواهیم داد:
<script src="_framework/blazor.webassembly.js" autostart="false"></script>
برای اینکار باید به تگ اسکریپتی که به blazor.webassembly.js اشاره می‌کند، ویژگی autostart را با مقدار false، افزود. از این پس باید خودمان کار آغاز Blazor را انجام دهیم که در طی دو مرحله، انجام خواهد شد:
الف) تغییر متن Loading پیش‌فرض جهت نمایش یک progress-bar
<body>
<div id="app">
    <div class="d-flex flex-column min-vh-100">
        <div class="d-flex vh-100">
<div class="d-flex w-100 justify-content-center align-self-center">
<div class="d-flex flex-column w-25">
<div>Loading <label id="progressbarLabel"></label></div>
<div class="progress mt-2" style="height: 2em;">
  <div id="progressbar" class="progress-bar progress-bar-striped"></div>  
</div>
</div>
</div>
        </div>
    </div>
</div>
به فایل index.html برنامه مراجعه کرده و بجای loading پیش‌فرض آن، یک چنین طرحی را قرار می‌دهیم که به همراه یک label و یک progressbar در وسط صفحه است:


ب) سپس فایل جدید js/blazorLoader.js را با محتوای زیر اضافه می‌کنیم. در ابتدای این فایل به المان‌های progressbar و progressbarLabel طرح فوق اشاره می‌شود:
(function () {
  let resourceIndex = 0;
  const fetchResponsePromises = [];
  const progressbar = document.getElementById("progressbar");
  const progressbarLabel = document.getElementById("progressbarLabel");
  const loadStart = new Date().getTime();

  if (!isAutostartDisabled()) {
    console.warn(
      "`blazor.webassembly.js` script tag doesn`t have the `autostart=false` attribute."
    );
    return;
  }

  Blazor.start({
    loadBootResource: function (type, filename, defaultUri, integrity) {
      if (type === "dotnetjs") {
        progressbarLabel.innerText = filename;
        return defaultUri;
      }

      const responsePromise = fetch(defaultUri, {
        cache: "no-cache",
        integrity: integrity,
      });
      fetchResponsePromises.push(responsePromise);
      responsePromise.then((response) => {
        if (!progressbar) {
          console.warn("Couldn't find the progressbar element on the page.");
          return;
        }

        if (!progressbarLabel) {
          console.warn(
            "Couldn't find the progressbarLabel element on the page."
          );
          return;
        }

        resourceIndex++;
        const totalResourceCount = fetchResponsePromises.length;
        const percentLoaded = Math.round(
          100 * (resourceIndex / totalResourceCount)
        );
        progressbar.style.width = `${percentLoaded}%`;
        progressbar.innerText = `${percentLoaded} % [${resourceIndex}/${totalResourceCount}]`;
        progressbarLabel.innerText = filename;
        if (percentLoaded >= 100) {
          var span = new Date().getTime() - loadStart;
          console.log(`All done in ${span} ms.`);
        }
      });

      return responsePromise;
    },
  });

  function isAutostartDisabled() {
    var wasmScript = document.querySelector(
      'script[src="_framework/blazor.webassembly.js"]'
    );
    if (!wasmScript) {
      return false;
    }

    var autostart = wasmScript.attributes["autostart"];
    return autostart && autostart.value === "false";
  }
})();
این فایل باید پس از تعریف مدخل blazor.webassembly.js به فایل index.html اضافه شود:
<script src="_framework/blazor.webassembly.js" autostart="false"></script>
<script src="js/blazorLoader.js"></script>
</body>
توضیحات:
- محتوای blazorLoader.js، به صورت خود اجرا شونده تهیه شده‌است.
- متد Blazor.start، کار آغاز دستی Blazor WASM و دریافت فایل‌های مورد نیاز آن‌را انجام می‌دهد.
- خاصیت loadBootResource آن، به تابعی اشاره می‌کند که پیشنیازهای اجرایی Blazor WASM را دریافت می‌کند.
- در متد سفارشی loadBootResource که تهیه کرده‌ایم، responsePromise‌ها را شمارش کرده و بر اساس تعداد کلی آن‌ها و مواردی که دریافت آن‌ها به پایان رسیده‌است، یک progress-bar را تشکیل و نمایش می‌دهیم.
- تابع isAutostartDisabled، بررسی می‌کند که آیا ویژگی autostart مساوی false، به تگ اسکریپت blazor.webassembly.js اضافه شده‌است یا خیر؟


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  BlazorWasmLoadingBar.zip
مطالب
روش استفاده‌ی از jQuery در برنامه‌های AngularJS 2.0
استفاده‌ی گسترده‌ی از jQuery به همراه برنامه‌های AngularJS 2.0 ایده‌ی خوبی نیست؛ زیرا jQuery و کدهای آن، ارتباط تنگاتنگی را بین DOM و JavaScript برقرار می‌کنند که برخلاف رویه‌ی فریم‌ورک‌های MVC است. اما با این حال استفاده‌ی از افزونه‌های بی‌شمار jQuery در برنامه‌های AngularJS 2.0، جهت غنا بخشیدن به ظاهر و همچنین کاربردپذیری برنامه، یکی از استفاده‌های پذیرفته شده‌ی آن است.
روش استفاده‌ی از jQuery نیز در حالت کلی همانند مطلب «استفاده از کتابخانه‌های ثالث جاوا اسکریپتی در برنامه‌های AngularJS 2.0» است؛ اما به همراه چند نکته‌ی اضافه‌تر مانند محل فراخوانی و دسترسی به DOM، در کدهای یک کامپوننت.


هدف: استفاده از کتابخانه‌ی Chosen

می‌خواهیم جهت غنی‌تر کردن ظاهر یک دراپ داون در برنامه‌های AngularJS 2.0، از یک افزونه‌ی بسیار معروف jQuery به نام Chosen استفاده کنیم.


تامین پیشنیازهای اولیه

می‌توان فایل‌های این کتابخانه را مستقیما از GitHub دریافت و به پروژه اضافه کرد. اما بهتر است این‌کار را توسط bower مدیریت کنیم. این کتابخانه هنوز دارای بسته‌ی رسمی npm نیست (و بسته‌ی chosen-npm که در مخزن npm وجود دارد، توسط این تیم ایجاد نشده‌است). اما همانطور که در مستندات آن نیز آمده‌است، توسط دستور ذیل نصب می‌شود:
bower install chosen
برای مدیریت این مساله در ویژوال استودیو، به منوی project و گزینه‌ی add new item مراجعه کرده و bower را جستجو کنید:


در اینجا نام پیش فرض bower.json را پذیرفته و سپس محتوای فایل ایجاد شده را به نحو ذیل تغییر دهید:
{
    "name": "asp-net-mvc5x-angular2x",
    "version": "1.0.0",
    "authors": [
        "DNT"
    ],
    "license": "MIT",
    "ignore": [
        "node_modules",
        "bower_components"
    ],
    "dependencies": {
        "chosen": "1.4.2"
    },
    "devDependencies": {
    }
}
ساختار این فایل هم بسیار شبیه‌است به ساختار package.json مربوط به npm. در اینجا کتابخانه‌ی chosen در قسمت لیست وابستگی‌ها اضافه شده‌است. با ذخیره کردن این فایل، کار دریافت خودکار بسته‌های تعریف شده، آغاز می‌شود و یا کلیک راست بر روی فایل bower.json دارای گزینه‌ی restore packages نیز هست.
پس از دریافت خودکار chosen، بسته‌ی آن‌را در مسیر bower_components\chosen واقع در ریشه‌ی پروژه می‌توانید مشاهده کنید.


استفاده از jQuery و chosen به صورت untyped

ساده‌ترین و متداول‌ترین روش استفاده از jQuery و افزونه‌های آن شامل موارد زیر هستند:
الف) تعریف مداخل مرتبط با آن‌ها در فایل index.html
<script src="~/node_modules/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
<script src="~/node_modules/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"></script>

<script src="~/bower_components/chosen/chosen.jquery.min.js"></script>
<link href="~/bower_components/chosen/chosen.min.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
که در اینجا jQuery و بوت استرپ و chosen به همراه فایل css آن اضافه شده‌اند.
ب) تعریف jQuery به صورت untyped
declare var jQuery: any;
همینقدر که این یک سطر را به ابتدای ماژول خود اضافه کنید، امکان دسترسی به تمام امکانات جی‌کوئری را خواهید یافت. البته بدون intellisense و بررسی نوع‌های پارامترها؛ چون نوع آن، any یا همان حالت پیش فرض جاوا اسکریپت تعریف شده‌است.


محل صحیح فراخوانی متدهای مرتبط با jQuery

در تصویر ذیل، چرخه‌ی حیات یک کامپوننت را مشاهده می‌کنید که با تعدادی از آن‌ها پیشتر آشنا شده‌‌ایم:

روش متداول استفاده از jQuery، فراخوانی آن پس از رخداد document ready است. در اینجا معادل این رخداد، hook ویژ‌ه‌ای به نام ngAfterViewInit است. بنابراین تمام فراخوانی‌های jQuery را باید در این متد انجام داد.
همچنین جی‌کوئری نیاز دارد تا بداند هم اکنون قرار است با چه المانی کار کنیم و کامپوننت بارگذاری شده کدام است. برای این منظور، یکی از سرویس‌های توکار AngularJS 2.0 را به نام ElementRef، به سازنده‌ی کلاس تزریق می‌کنیم. توسط خاصیت this._el.nativeElement آن می‌توان به المان ریشه‌ی کامپوننت جاری دسترسی یافت.
constructor(private _el: ElementRef) {
}


تهیه‌ی کامپوننت نمایش یک دراپ داون مزین شده با chosen

در ادامه قصد داریم نکاتی را که تاکنون مرور کردیم، به صورت یک مثال پیاده سازی کنیم. به همین جهت فایل جدید using-jquery-addons.component.ts را به پروژه اضافه کنید به همراه فایل قالب آن به نام using-jquery-addons.component.html؛ با این محتوا:
الف) کامپوننت using-jquery-addons.component.ts
import { Component, ElementRef, AfterViewInit } from "@angular/core";

declare var jQuery: any; // untyped

@Component({
    templateUrl: "app/using-jquery-addons/using-jquery-addons.component.html"
})
export class UsingJQueryAddonsComponent implements AfterViewInit {

    dropDownItems = ["First", "Second", "Third"];
    selectedValue = "Second";

    constructor(private _el: ElementRef) {
    }

    ngAfterViewInit() {
        jQuery(this._el.nativeElement)
            .find("select")
            .chosen()
            .on("change", (e, args) => {
                this.selectedValue = args.selected;
            });
    }
}

ب) قالب using-jquery-addons.component.html
<select>
    <option *ngFor="let item of dropDownItems"
            [value]="item"
            [selected]="item == selectedValue">
        {{item}} option
    </option>
</select>

<h4> {{selectedValue}}</h4>
با این خروجی


توضیحات

کلاس UsingJQueryAddonsComponent، اینترفیس AfterViewInit را پیاده سازی کرده‌است؛ تا توسط متد ngAfterViewInit بتوانیم با عناصر DOM کار کنیم. هرچند در کل اینکار باید صرفا محدود شود به مواردی مانند مثال جاری و در حد آغاز یک افزونه‌ی jQuery و اگر قرار است تغییراتی دیگری صورت گیرند بهتر است از همان روش binding توکار AngularJS 2.0 استفاده کرد.
در سازنده‌ی کلاس، سرویس ElementRef تزریق شده‌است تا توسط خاصیت this._el.nativeElement آن بتوان به المان ریشه‌ی کامپوننت جاری دسترسی یافت. به همین جهت است که پس از آن از متد find، برای یافتن دراپ داون استفاده شده‌است و سپس chosen به نحو متداولی به آن اعمال گردیده‌است.
در اینجا هر زمانیکه یکی از آیتم‌های دراپ داون انتخاب شوند، مقدار آن به خاصیت selectedValue انتساب داده شده و این انتساب سبب فعال سازی binding و نمایش مقدار آن در ذیل دراپ داون می‌گردد.
در قالب این کامپوننت هم با استفاده از ngFor، عناصر دراپ داون از آرایه‌ی dropDownItems تعریف شده در کلاس کامپوننت، تامین می‌شوند. متغیر محلی item تعریف شده‌ی در اینجا، در محدودی همین المان قابل دسترسی است. برای مثال از آن جهت تنظیم دومین آیتم لیست به صورت انتخاب شده، در حین اولین بار نمایش view استفاده شده‌است.


استفاده از jQuery و chosen به صورت typed

کتابخانه‌ی jQuery در مخزن کد https://github.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped/tree/master/jquery دارای فایل d.ts. خاص خود است. برای نصب آن می‌توان از روش ذیل استفاده کرد:
npm install -g typings
typings install jquery --save --ambient
پس از افزودن فایل typings این کتابخانه، در ابتدای فایل main.ts یک سطر ذیل را اضافه کنید:
 /// <reference path="../typings/browser/ambient/jquery/index.d.ts" />
اینکار سبب خواهد شد تا intellisense درون ویژوال استودیو بتواند مداخل متناظر را یافته و راهنمای مناسبی را ارائه دهد.

در ادامه به فایل using-jquery-addons.component.ts مراجعه کرده و تغییر ذیل را اعمال کنید:
// declare var jQuery: any; // untyped
declare var jQuery: JQueryStatic; // typed
فایل d.ts. اضافه شده، امکان استفاده‌ی از نوع جدید JQueryStatic را مهیا می‌کند. پس از آن در کدهای تعریف شده، chosen به رنگ قرمز در می‌آید، چون در تعاریف نوع دار jQuery، این افزونه وجود خارجی ندارد. برای رفع این مشکل، فایل typings/browser/ambient/jquery/index.d.ts را گشوده و سپس به انتهای آن، تعریف chosen را به صورت دستی اضافه کنید:
interface JQuery {
   //...
   chosen(options?:any):JQuery;
}
declare module "jquery" {
   export = $;
}
به این ترتیب این متد به عنوان جزئی از متدهای زنجیروار jQuery، شناسایی شده و قابل استفاده خواهد شد.


کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
- ابتدا نیاز است با مفهوم ViewModel آشنا باشید.
- اگر لیستی قرار است در تمام صفحات نمایش داده شود و محل آن هم باید در layout باشد، یعنی باید این لیست در هر بار نمایش و یا تولید هر View (تمام Viewهای سایت)، تولید شود. بنابراین در BaseViewModelایی که عنوان شد، تعریف خاصیت این لیست را قرار دهید و در layout از آن استفاده کنید.
// در پایه مدل‌ها
public abstract class BaseViewModel
{
    public IList<Post> Posts { get; set; } // خاصیت عمومی که قرار است در فایل مستر قابل دسترسی باشد
}

// در اکشن متد
 return View(model: new HomeViewModel { Posts = .... });

// در اینجا ویوومدل ارسالی از پایه مدل‌ها مشتق می‌شود
public class HomeViewModel : BaseViewModel
- و اگر نمی‌خواهید به ازای هر Viewایی که در سایت تولید می‌شود یکبار این لیست را مقدار دهی کنید، بهتر است از روش Html.RenderAction استفاده کنید (بحث «نمایش اطلاعات از کنترلر‌های مختلف در یک صفحه» در مطلب فوق). مباحث Caching را هم برای لیست‌های عمومی فراموش نکنید.
مطالب دوره‌ها
نگاهی به محتوا و نحوه‌ی تشکیل ایندکس‌های FTS
SQL Server به همراه تعدادی تابع سیستمی است که امکان مشاهده‌ی ریز جزئیات تشکیل دهنده‌ی ایندکس‌های FTS را فراهم می‌کنند. در ادامه قصد داریم این موارد را بررسی کنیم.

متد sys.dm_fts_index_keywords

این متد محتوای full-text index یک جدول را باز می‌گرداند. از آن می‌توان برای موارد ذیل استفاده کرد:
- آیا واژه کلیدی خاصی جزو full-text index است؟
- چه تعداد رکورد دارای واژه‌ی کلیدی خاصی هستند؟
- متداولترین واژه‌های کلیدی موجود در ایندکس کدامند؟
- کدام واژه را می‌توان به عنوان stop word تشخیص داد؟ شاید پس از بررسی، تشخیص داده شود که بهتر است متداولترین واژه‌ی کلیدی ایندکس شده، به stop list اضافه شود.

 SELECT *
FROM sys.dm_fts_index_keywords(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.Documents'));



متد sys.dm_fts_index_keywords_by_document

این متد اطلاعاتی را در سطح اسناد باز می‌گرداند. کاربردهای آن می‌توانند شامل موارد زیر باشند:
- یافتن جمع تعداد واژه‌های کلیدی که یک full-text index دارا است.
- آیا واژه‌ی کلیدی مورد نظر، در ردیف در حال بررسی وجود دارد؟
- یک واژه‌ی کلیدی چندبار در کل ایندکس ظاهر شده‌است؟
- یک واژه‌ی کلیدی در یک ردیف یا سند مشخص، چندبار تکرار شده‌است؟
- یک ردیف یا سند، از چند واژه‌ی کلیدی تشکیل شده‌است؟

 SELECT
 I.document_id,
 D.title,
 I.display_term,
 I.occurrence_count
FROM sys.dm_fts_index_keywords_by_document(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.Documents')) AS I
INNER JOIN dbo.Documents D
ON D.id = I.document_id;



متد sys.dm_fts_index_keywords_by_property

در قسمت‌های قبل، خواص و متادیتای اسناد آفیس را نیز ایندکس کردیم. این متد، اطلاعات مرتبط با خواص اسناد موجود در full-text index را باز می‌گرداند.
کاربردهای آن:
- چه محتوایی، در خاصیتی مشخص از سندی معلوم، ذخیره شده‌است؟
- خاصیت مورد نظر چه اندازه بکار رفته و تکرار شده‌است؟
- چه اسنادی دارای خاصیتی مشخص هستند؟

 SELECT
 I.document_id,
 D.title,
 I.display_term,
 I.property_id
FROM sys.dm_fts_index_keywords_by_property(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.Documents')) AS I
INNER JOIN dbo.Documents D
ON D.id = I.document_id;



متد sys.dm_fts_parser

متدهای قبلی که بررسی کردیم، نیاز به یک جدول و وجود full-text index بر روی آن دارند؛ اما متد dm_fts_parser خیر. این متد یک ورودی را گرفته و سپس تمام مراحل تهیه‌ی یک full-text index را به صورت پویا انجام می‌دهد.
کاربردهای آن:
- درک اینکه موتور FTS با یک ورودی رشته‌ای چگونه رفتار می‌کند.
- استخراج ایندکس‌های یک متن و ذخیره‌ی دستی آن در یک جدول.
- استخراج واژه‌های کلیدی یک رشته.
- آنالیز پویای INFLECTIONAL (مانند مثال زیر)
 SELECT
 display_term,
 keyword
FROM sys.dm_fts_parser(N'"Mycustom string"', 1033, NULL, 0);


 SELECT *
FROM sys.dm_fts_parser('FORMSOF(INFLECTIONAL,'+ 'term' + ')', 1033, NULL, 0);


در اینجا پارامتر دوم آن شماره زبان مورد استفاده است. پارامتر سوم مشخص کننده‌ی stop list می‌تواند باشد و پارامتر سوم حساسیت به لهجه را مشخص می‌کند.
مطالب
ساخت یک Form Generator ساده در MVC
در ادامه می‌خواهیم نحوه‌ی ایجاد یک فرم‌ساز ساده را ASP.NET MVC بررسی کنیم.
مدل‌های برنامه ما به صورت زیر می‌باشند:
namespace SimpleFormGenerator.DomainClasses
{
    public class Form
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public virtual ICollection<Field> Fields { get; set; }
    }
    public class Field
    {
        public int Id { get; set; }
        public string TitleEn { get; set; }
        public string TitleFa { get; set; }
        public FieldType FieldType { get; set; }
        public virtual Form Form { get; set; }
        public int FormId { get; set; }

    }
    public enum FieldType
    {
        Button,
        Checkbox,
        File,
        Hidden,
        Image,
        Password,
        Radio,
        Reset,
        Submit,
        Text
    }
    
}
توضیح مدل‌های فوق:
همانطور که مشاهده می‌کنید برنامه ما از سه مدل تشکیل شده است. اولین مورد آن کلاس فرم است. این کلاس در واقع بیانگر یک فرم است که در ساده‌ترین حالت خود از یک Id، یک عنوان و تعدادی از فیلدها تشکیل می‌شود. کلاس فیلد نیز بیانگر یک فیلد است که شامل: آی‌دی، عنوان انگلیسی فیلد، عنوان فارسی فیلد، نوع فیلد (که در اینجا از نوع enum انتخاب شده است که خود شامل چندین آیتم مانند Text, Radioو... است) و کلید خارجی کلاس فرم می‌باشد. تا اینجا مشخص شد که رابطه فرم با فیلد، یک رابطه یک به چند است؛ یعنی یک فرم می‌تواند چندین فیلد داشته باشد.
کلاس کانتکست برنامه نیز به این صورت می‌باشد:
namespace SimpleFormGenerator.DataLayer.Context
{
    public class SimpleFormGeneratorContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public SimpleFormGeneratorContext()
            : base("SimpleFormGenerator") {}
        public DbSet<Form> Forms { get; set; }
        public DbSet<Field> Fields { get; set; }
        public DbSet<Value> Values { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.Entity<Value>()
    .HasRequired(d => d.Form)
    .WithMany()
    .HasForeignKey(d => d.FormId)
    .WillCascadeOnDelete(false);

        }
        
    }
}
 همانطور که مشاهده می‌کنید مدل‌های برنامه را در معرض دید EF قرار داده‌ایم. تنها نکته‌ایی که در کلاس فوق مهم است متد OnModelCreating است. از آنجائیکه رابطه کلاس Field و Value یک رابطه یک‌به‌یک است باید ابتدا و انتهای روابط را برای این دو کلاس تعیین کنیم.
 
 تا اینجا می‌توانیم به کاربر امکان ایجاد یک فرم و همچنین تعیین فیلد‌های یک فرم را بدهیم. برای اینکار ویو‌های زیر را در نظر بگیرید:
ویو ایجاد یک فرم:
@model SimpleFormGenerator.DomainClasses.Form

@{
    ViewBag.Title = "صفحه ایجاد یک فرم";
}


@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "text-danger" })
        <div>
            <span>عنوان</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Title, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Title, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        
        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="ذخیره" />
            </div>
        </div>
    </div>
}

<div>
    @Html.ActionLink("بازگشت", "Index")
</div>
ویوی ایجاد فیلد برای هر فرم:
@model SimpleFormGenerator.DomainClasses.Field

@{
    ViewBag.Title = "CreateField";
}

@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "text-danger" })
        <div>
            <span>عنوان انگلیسی</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.TitleEn, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.TitleEn, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>عنوان فارسی</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.TitleFa, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.TitleFa, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>نوع فیلد</span>
            <div>
                @Html.EnumDropDownListFor(model => model.FieldType, htmlAttributes: new { @class = "form-control" })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.FieldType, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>فرم</span>
            <div>
                @Html.DropDownList("FormId", (SelectList)ViewBag.FormList)
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.FormId, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="ذخیره" />
            </div>
        </div>
    </div>
}

<div>
    @Html.ActionLink("بازگشت ", "Index")
</div>
در ویوی فوق کاربر می‌تواند برای فرم انتخاب شده فیلدهای موردنظر را تعریف کند:


ویوی نمایش فرم تولید شده برای کاربر نهایی:
@using SimpleFormGenerator.DomainClasses
@model IEnumerable<SimpleFormGenerator.DomainClasses.Field>

@{
    ViewBag.Title = "نمایش فرم";
}

<div>
    <div>
        <div>
            @using (Html.BeginForm())
            {
                @Html.AntiForgeryToken()
                for (int i = 0; i < Model.Count(); i++)
                {
                    if (Model.ElementAt(i).FieldType == FieldType.Text)
                    {
                        <text>
                            <input type="hidden" name="[@i].FieldType" value="@Model.ElementAt(i).FieldType" />
                            <input type="hidden" name="[@i].Id" value="@Model.ElementAt(i).Id" /> 
                            <input type="hidden" name="[@i].FormId" value="@Model.ElementAt(i).FormId" /> 
                            <div>
                                <label>@Model.ElementAt(i).TitleFa</label>
                                <div>
                                    <input type="text" name="[@i].TitleEn" />
                                </div>
                            </div>

                        </text>

                    }
                }
                <div data-formId ="@ViewBag.FormId">
                    <div>
                        <input type="submit" value="ارسال فرم" />
                    </div>
                </div>
            }
        </div>
        <div>
            @Html.ActionLink("بازگشت", "Index")
        </div>
    </div>
</div>
همانطور که در کدهای فوق مشخص است از اکشن متدی که در ادامه مشاهده خواهید کرد لیستی از فیلدهای مربوط به یک فرم را برای کاربر به صورت رندر شده نمایش داده‌ایم. در اینجا باید براساس فیلد FieldType، نوع فیلد را تشخیص دهیم و المنت متناسب با آن را برای کاربر نهایی رندر کنیم. برای اینکار توسط یک حلقه for در بین تمام فیلدها پیمایش می‌کنیم:
for (int i = 0; i < Model.Count(); i++)
{
     // code
}
سپس در داخل حلقه یک شرط را برای بررسی نوع فیلد قرار داده‌ایم:
if (Model.ElementAt(i).FieldType == FieldType.Text)
{
     // code
}
بعد از بررسی نوع فیلد، خروجی رندر شده به این صورت برای کاربر نهایی به صورت یک عنصر HTML نمایش داده می‌شود:
<input type="text" name="[@i].TitleEn" />
همانطور که در کدهای قبلی مشاهده می‌کنید یکسری فیلد را به صورت مخفی بر روی فرم قرار داده‌ایم زیرا در زمان پست این اطلاعات به سرور از آنجائیکه مقادیر فیلدهای فرم تولید شده ممکن است چندین مورد باشند، به صورت آرایه‌ایی از عناصر آنها را نمایش خواهیم داد:
[@i].FieldTyp
خوب، تا اینجا توانستیم یک فرم‌ساز ساده ایجاد کنیم. اما برای ارسال این اطلاعات به سرور به یک مدل دیگر احتیاج داریم. این جدول در واقع محل ذخیره‌سازی مقادیر فیلدهای یک فرم و یا فرم‌های مختلف است. 
public class Value
{
        public int Id { get; set; }
        public string Val { get; set; }
        public virtual Field Field { get; set; }
        [ForeignKey("Field")]
        public int FieldId { get; set; }
        public virtual Form Form { get; set; }
        [ForeignKey("Form")]
        public int FormId { get; set; }
        
}
این جدول در واقع شامل: آی‌دی، مقدار فیلد، کلید خارجی فیلد و کلید خارجی فرم می‌باشد. بنابراین برای ارسال ویو قبلی به سرور اکشن‌متد ShowForm را در حالت Post به این صورت خواهیم نوشت:
[HttpPost]
        public ActionResult ShowForm(IEnumerable<Field> values)
        {

            if (ModelState.IsValid)
            {
                foreach (var value in values)
                {
                    _valueService.AddValue(new Value { Val = value.TitleEn, FormId = value.FormId, FieldId = value.Id});
                    _uow.SaveAllChanges();
                }
            }
            return View(values);
        }
سورس مثال جاری را نیز می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
نظرات مطالب
حذف فضاهای خالی در خروجی صفحات ASP.NET MVC
با تشکر. من چندبار سعی کردم از روش حذف فواصل خالی استفاده کنم ولی هربار از خیرش گذشتم به این دلایل:
- در مرورگرهای قدیمی گاها باعث کرش و بسته شدن آنی برنامه می‌شد.
- کدهای جاوا اسکریپت یا CSS اگر داخل صفحه قرار داشتند، مشکل پیدا می‌کردند.
- گاهی از همین فضاهای خالی برای اندکی ایجاد فاصله بین عناصر ممکن است استفاده شود. این‌ها با حذف فواصل خالی به هم می‌ریزند.
- بعضی مرورگرها علاقمند هستند که doctype ابتدای یک فایل HTML، حتما در یک سطر مجزا ذکر شود.
- زمانیکه شما code‌ایی در صفحه تعریف می‌کنید، برای پردازش صحیح تگ PRE توسط مرورگر، مهم است که سطر جدیدی وجود داشته باشد، یا فاصله بین عناصر حفظ شود. در غیراینصورت کد نمایش داده شده به هم می‌ریزد.
- الگوریتم‌های فشرده سازی اطلاعات مانند GZIP یا Deflate، حداقل کاری را که به خوبی انجام می‌دهند، فشرده سازی فواصل خالی است.