نظرات مطالب
تولید فایل‌های اکسل حرفه‌ای بدون نیاز به نصب مجموعه‌ی آفیس
پروژه PdfReport، برای تهیه خروجی اکسل، از همین کتابخانه استفاده می‌کند. متدی که در آن تصویر را به یک سلول اضافه می‌کند، به شرح زیر است (پارامتر data آن محتوای تصویر است؛ مثلا File.ReadAllBytes):
        void addImageFromStream(byte[] data)
        {
            if (data == null) return;
            using (var ms = new MemoryStream(data))
            {
                var image = Image.FromStream(ms);
                _worksheet.Row(_row).Height = (image.Height + 1).Pixel2RowHeight();
                _worksheet.Column(_col).Width = _worksheet.Pixel2ColumnWidth(image.Width + 1);
                var picture = _worksheet.Drawings.AddPicture("pic" + _row + _col, image);
                picture.From.Column = _col - 1;
                picture.From.Row = _row - 1;
                picture.From.ColumnOff = 2.Pixel2Mtu();
                picture.From.RowOff = 2.Pixel2Mtu();
                picture.SetSize(image.Width, image.Height);
            }
        }
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت نهم- مدیریت طول عمر توکن‌ها
توکن‌های صادر شده‌ی توسط IdentityServer به دلایل امنیتی، طول عمر محدودی دارند. بنابراین اولین سؤالی که در اینجا مطرح خواهد شد، این است: «اگر توکنی منقضی شد، چه باید کرد؟» و یا «اگر خواستیم به صورت دستی طول عمر توکنی را پایان دهیم، چه باید کرد؟»


بررسی طول عمر توکن‌ها

اگر مرورگر خود را پس از لاگین به سیستم، برای مدتی به حال خود رها کنید، پس از شروع به کار مجدد، مشاهده خواهید کرد که دیگر نمی‌توانید به API دسترسی پیدا کنید. علت اینجا است که Access token صادر شده، منقضی شده‌است. تمام توکن‌ها، دارای طول عمر مشخصی هستند و پس از سپری شدن این زمان، دیگر اعتبارسنجی نخواهند شد. زمان انقضای توکن، در خاصیت یا claim ویژه‌ای به نام exp ذخیره می‌شود.
در اینجا ما دو نوع توکن را داریم: Identity token و Access token
از Identity token برای ورود به سیستم کلاینت استفاده می‌شود و به صورت پیش‌فرض طول عمر کوتاه آن به 5 دقیقه تنظیم شده‌است. علت کوتاه بودن این زمان این است که این توکن‌ها تنها یکبار مورد استفاده قرار می‌گیرد و پس از ارائه‌ی آن به کلاینت، از طریق آن Claim Identity تولید می‌شود. پس از آن طول عمر Claim Identity تولید شده صرفا به تنظیمات برنامه‌ی کلاینت مرتبط است و می‌تواند از تنظیمات IDP کاملا مجزا باشد؛ مانند پیاده سازی sliding expiration. در این حالت تا زمانیکه کاربر در برنامه فعال است، در حالت logged in باقی خواهد ماند.

Access tokenها متفاوت هستند. طول عمر پیش‌فرض آن‌ها به یک ساعت تنظیم شده‌است و نسبت به Identity token طول عمر بیشتری دارند. پس از اینکه این زمان سپری شد، تنها با داشتن یک Access token جدید است که دسترسی ما مجددا به Web API برقرار خواهد شد. بنابراین در اینجا ممکن است هنوز در برنامه‌ی کلاینت در حالت logged in قرار داشته باشیم، چون هنوز طول عمر Claim Identity آن به پایان نرسیده‌است، اما نتوانیم با قسمت‌های مختلف برنامه کار کنیم، چون نمی‌توانیم از یک Access token منقضی شده جهت دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت Web API استفاده نمائیم. در اینجا دیگر برنامه‌ی کلاینت هیچ نقشی بر روی تعیین طول عمر یک Access token ندارد و این طول عمر صرفا توسط IDP به تمام کلاینت‌های آن دیکته می‌شود.
در اینجا برای دریافت یک Access token جدید، نیاز به یک Refresh token داریم که صرفا برای «کلاینت‌های محرمانه» که در قسمت سوم این سری آن‌ها را بررسی کردیم، توصیه می‌شود.


چگونه می‌توان زمان انقضای توکن‌ها را صریحا تنظیم کرد؟

برای تنظیم زمان انقضای توکن‌ها، از کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs سمت IDP شروع می‌کنیم.
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
                    // IdentityTokenLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AuthorizationCodeLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AccessTokenLifetime = ... // defaults to 3600 seconds / 1 hour
                }
             };
        }
    }
}
- در اینجا در تنظیمات یک کلاینت جدید، خاصیت IdentityTokenLifetime آن، به طول عمر Identity token تولید شده اشاره می‌کند که مقدار پیش‌فرض آن عدد صحیح 300 ثانیه است یا معادل 5 دقیقه.
- مقدار خاصیت AuthorizationCodeLifetime تنظیمات یک کلاینت، عدد صحیحی است با مقدار پیش‌فرض 300 ثانیه یا معادل 5 دقیقه که طول عمر AuthorizationCode را تعیین می‌کند. این مورد، طول عمر توکن خاصی نیست و در حین فراخوانی Token Endpoint مبادله می‌شود و در طی Hybrid flow رخ می‌دهد. بنابراین مقدار پیش‌فرض آن بسیار مناسب بوده و نیازی به تغییر آن نیست.
- مقدار خاصیت AccessTokenLifetime تنظیمات یک کلاینت، عدد صحیحی است با مقدار پیش‌فرض 3600 ثانیه و یا معادل 1 ساعت و طول عمر Access token تولید شده‌ی توسط این IDP را مشخص می‌کند.
البته باید درنظر داشت اگر طول عمر این توکن دسترسی را برای مثال به 120 یا 2 دقیقه تنظیم کنید، پس از سپری شدن این 2 دقیقه ... هنوز هم برنامه‌ی کلاینت قادر است به Web API دسترسی داشته باشد. علت آن وجود بازه‌ی 5 دقیقه‌ای است که در طی آن، انجام این عملیات مجاز شمرده می‌شود و برای کلاینت‌هایی درنظر گرفته شده‌است که ساعت سیستم آن‌ها ممکن است اندکی با ساعت سرور IDP تفاوت داشته باشند.


درخواست تولید یک Access Token جدید با استفاده از Refresh Tokens

زمانیکه توکنی منقضی می‌شود، کاربر باید مجددا به سیستم لاگین کند تا توکن جدیدی برای او صادر گردد. برای بهبود این تجربه‌ی کاربری، می‌توان در کلاینت‌های محرمانه با استفاده از Refresh token، در پشت صحنه عملیات دریافت توکن جدید را انجام داد و در این حالت دیگر کاربر نیازی به لاگین مجدد ندارد. در این حالت برنامه‌ی کلاینت یک درخواست از نوع POST را به سمت IDP ارسال می‌کند. در این حالت عملیات Client Authentication نیز صورت می‌گیرد. یعنی باید مشخصات کامل کلاینت را به سمت IDP ارسال کرد. در اینجا اطلاعات هویت کلاینت در هدر درخواست و Refresh token در بدنه‌ی درخواست به سمت سرور IDP ارسال خواهند شد. پس از آن IDP اطلاعات رسیده را تعیین اعتبار کرده و در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، یک Access token جدید را به همراه Identity token و همچنین یک Refresh token جدید دیگر، صادر می‌کند.
برای صدور مجوز درخواست یک Refresh token، نیاز است scope جدیدی را به نام offline_access معرفی کنیم. به این معنا که امکان دسترسی به برنامه حتی در زمانیکه offline است، وجود داشته باشد. بنابراین offline در اینجا به معنای عدم لاگین بودن شخص در سطح IDP است.
بنابراین اولین قدم پیاده سازی کار با Refresh token، مراجعه‌ی به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs و افزودن خاصیت AllowOfflineAccess با مقدار true به خواص یک کلاینت است:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
                    // IdentityTokenLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AuthorizationCodeLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AccessTokenLifetime = ... // defaults to 3600 seconds / 1 hour
                    AllowOfflineAccess = true,
                    // AbsoluteRefreshTokenLifetime = ... // Defaults to 2592000 seconds / 30 days
                    // RefreshTokenExpiration = TokenExpiration.Sliding
                    UpdateAccessTokenClaimsOnRefresh = true,
                    // ...
                }
             };
        }
    }
}
- در اینجا می‌توان خاصیت AbsoluteRefreshTokenLifetime را که بیانگر طول عمر Refresh token است، تنظیم کرد. مقدار پیش‌فرض آن 2592000  ثانیه و یا معادل 30 روز است.
- البته RefreshToken ضرورتی ندارد که طول عمر Absolute و یا کاملا تعیین شده‌ای را داشته باشد. این رفتار را توسط خاصیت RefreshTokenExpiration می‌توان به TokenExpiration.Sliding نیز تنظیم کرد. البته حالت پیش‌فرض آن بسیار مناسب است.
- در اینجا می‌توان خاصیت UpdateAccessTokenClaimsOnRefresh را نیز به true تنظیم کرد. فرض کنید یکی از Claims کاربر مانند آدرس او تغییر کرده‌است. به صورت پیش‌فرض با درخواست مجدد توکن توسط RefreshToken، این Claims به روز رسانی نمی‌شوند. با تنظیم این خاصیت به true این مشکل برطرف خواهد شد.


پس از تنظیم IDP جهت صدور RefreshToken، اکنون کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs برنامه‌ی MVC Client را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
ابتدا در متد تنظیمات AddOpenIdConnect، نیاز است صدور درخواست scope جدید offline_access را صادر کنیم:
options.Scope.Add("offline_access");
همین اندازه تنظیم در سمت برنامه‌ی کلاینت برای دریافت refresh token و ذخیره سازی آن جهت استفاده‌های آتی کفایت می‌کند.

در ادامه نیاز است به سرویس ImageGalleryHttpClient مراجعه کرده و کدهای آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Threading.Tasks;
using IdentityModel.Client;
using Microsoft.AspNetCore.Authentication;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.Configuration;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect;

namespace ImageGallery.MvcClient.Services
{
    public interface IImageGalleryHttpClient
    {
        Task<HttpClient> GetHttpClientAsync();
    }

    /// <summary>
    /// A typed HttpClient.
    /// </summary>
    public class ImageGalleryHttpClient : IImageGalleryHttpClient
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
        private readonly ILogger<ImageGalleryHttpClient> _logger;

        public ImageGalleryHttpClient(
            HttpClient httpClient,
            IConfiguration configuration,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor,
            ILogger<ImageGalleryHttpClient> logger)
        {
            _httpClient = httpClient;
            _configuration = configuration;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
            _logger = logger;
        }

        public async Task<HttpClient> GetHttpClientAsync()
        {
            var accessToken = string.Empty;

            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;
            var expires_at = await currentContext.GetTokenAsync("expires_at");
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(expires_at)
                || ((DateTime.Parse(expires_at).AddSeconds(-60)).ToUniversalTime() < DateTime.UtcNow))
            {
                accessToken = await RenewTokens();
            }
            else
            {
                accessToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            }

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                _logger.LogInformation($"Using Access Token: {accessToken}");
                _httpClient.SetBearerToken(accessToken);
            }

            _httpClient.BaseAddress = new Uri(_configuration["WebApiBaseAddress"]);
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Clear();
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));

            return _httpClient;
        }

        private async Task<string> RenewTokens()
        {
            // get the current HttpContext to access the tokens
            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;

            // get the metadata
            var discoveryClient = new DiscoveryClient(_configuration["IDPBaseAddress"]);
            var metaDataResponse = await discoveryClient.GetAsync();

            // create a new token client to get new tokens
            var tokenClient = new TokenClient(
                metaDataResponse.TokenEndpoint,
                _configuration["ClientId"],
                _configuration["ClientSecret"]);

            // get the saved refresh token
            var currentRefreshToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken);

            // refresh the tokens
            var tokenResult = await tokenClient.RequestRefreshTokenAsync(currentRefreshToken);
            if (tokenResult.IsError)
            {
                throw new Exception("Problem encountered while refreshing tokens.", tokenResult.Exception);
            }

            // update the tokens & expiration value
            var updatedTokens = new List<AuthenticationToken>();
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.IdToken,
                Value = tokenResult.IdentityToken
            });
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.AccessToken,
                Value = tokenResult.AccessToken
            });
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken,
                Value = tokenResult.RefreshToken
            });

            var expiresAt = DateTime.UtcNow + TimeSpan.FromSeconds(tokenResult.ExpiresIn);
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = "expires_at",
                Value = expiresAt.ToString("o", CultureInfo.InvariantCulture)
            });

            // get authenticate result, containing the current principal & properties
            var currentAuthenticateResult = await currentContext.AuthenticateAsync("Cookies");

            // store the updated tokens
            currentAuthenticateResult.Properties.StoreTokens(updatedTokens);

            // sign in
            await currentContext.SignInAsync("Cookies",
             currentAuthenticateResult.Principal, currentAuthenticateResult.Properties);

            // return the new access token
            return tokenResult.AccessToken;
        }
    }
}
تفاوت این کلاس با نمونه‌ی قبلی آن در اضافه شدن متد RenewTokens آن است.
پیشتر در قسمت ششم، روش کار مستقیم با DiscoveryClient و TokenClient را در حین کار با UserInfo Endpoint جهت دریافت دستی اطلاعات claims از IDP بررسی کردیم. در اینجا به همین ترتیب با TokenEndpoint کار می‌کنیم. به همین جهت توسط DiscoveryClient، متادیتای IDP را که شامل آدرس TokenEndpoint است، استخراج کرده و توسط آن TokenClient را به همراه اطلاعات کلاینت تشکیل می‌دهیم.
سپس مقدار refresh token فعلی را نیاز داریم. زیرا توسط آن است که می‌توانیم درخواست دریافت یکسری توکن جدید را ارائه دهیم. پس از آن با فراخوانی tokenClient.RequestRefreshTokenAsync(currentRefreshToken)، تعدادی توکن جدید را از سمت IDP دریافت می‌کنیم. لیست آن‌ها را تهیه کرده و توسط آن کوکی جاری را به روز رسانی می‌کنیم. در این حالت نیاز است مجددا SignInAsync فراخوانی شود تا کار به روز رسانی کوکی نهایی گردد.
خروجی این متد، مقدار access token جدید است.
پس از آن در متد GetHttpClientAsync بررسی می‌کنیم که آیا نیاز است کار refresh token صورت گیرد یا خیر؟ برای این منظور مقدار expires_at را دریافت و با زمان جاری با فرمت UTC مقایسه می‌کنیم. 60 ثانیه پیش از انقضای توکن، متد RenewTokens فراخوانی شده و توسط آن access token جدیدی برای استفاده‌ی در برنامه صادر می‌شود. مابقی این متد مانند قبل است و این توکن دسترسی را به همراه درخواست از Web API به سمت آن ارسال می‌کنیم.


معرفی Reference Tokens

تا اینجا با توکن‌هایی از نوع JWT کار کردیم. این نوع توکن‌ها، به همراه تمام اطلاعات مورد نیاز جهت اعتبارسنجی آن‌ها در سمت کلاینت، بدون نیاز به فراخوانی مجدد IDP به ازای هر درخواست هستند. اما این نوع توکن‌ها به همراه یک مشکل نیز هستند. زمانیکه صادر شدند، دیگر نمی‌توان طول عمر آن‌ها را کنترل کرد. اگر طول عمر یک Access token به مدت 20 دقیقه تنظیم شده باشد، می‌توان مطمئن بود که در طی این 20 دقیقه حتما می‌توان از آن استفاده کرد و دیگر نمی‌توان در طی این بازه‌ی زمانی دسترسی آن‌را بست و یا آن‌را برگشت زد. اینجاست که Reference Tokens معرفی می‌شوند. بجای قرار دادن تمام اطلاعات در یک JWT متکی به خود، این نوع توکن‌های مرجع، فقط یک Id هستند که به توکن اصلی ذخیره شده‌ی در سطح IDP لینک می‌شوند و به آن اشاره می‌کنند. در این حالت هربار که نیاز به دسترسی منابع محافظت شده‌ی سمت API را با یک چنین توکن دسترسی لینک شده‌ای داشته باشیم، Reference Token در پشت صحنه (back channel) به IDP ارسال شده و اعتبارسنجی می‌شود. سپس محتوای اصلی آن به سمت API ارسال می‌شود. این عملیات از طریق endpoint ویژه‌ای در IDP به نام token introspection endpoint انجام می‌شود. به این ترتیب می‌توان طول عمر توکن صادر شده را کاملا کنترل کرد؛ چون تنها تا زمانیکه در data store مربوط به IDP وجود خارجی داشته باشند، قابل استفاده خواهند بود. بنابراین نسبت به حالت استفاده‌ی از JWTهای متکی به خود، تنها عیب آن زیاد شدن ترافیک به سمت IDP جهت اعتبارسنجی Reference Token‌ها به ازای هر درخواست به سمت Web API است.


چگونه از Reference Token‌ها بجای JWTهای متکی به خود استفاده کنیم؟

برای استفاده‌ی از Reference Tokenها بجای JWTها، ابتدا نیاز به مراجعه‌ی به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs و تغییر مقدار خاصیت AccessTokenType هر کلاینت است:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
// ...
                    AccessTokenType = AccessTokenType.Reference
                }
             };
        }
    }
}
مقدار پیش‌فرض AccessTokenType، همان Jwt یا توکن‌های متکی به خود است که در اینجا به Reference Token تغییر یافته‌است.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنید و در کلاس ImageGalleryHttpClient برنامه‌ی کلاینت، بر روی سطر httpClient.SetBearerToken یک break-point قرار دهید، مشاهده خواهید کرد فرمت این توکن ارسالی به سمت Web API تغییر یافته و اینبار تنها یک Id ساده‌است که دیگر قابل decode شدن و استخراج اطلاعات دیگری از آن نیست. با ادامه جریان برنامه و رسیدن این توکن به سمت Web API، درخواست رسیده برگشت خواهد خورد و اجرا نمی‌شود.
علت اینجا است که هنوز تنظیمات کار با token introspection endpoint انجام نشده و این توکن رسیده‌ی در سمت Web API قابل اعتبارسنجی و استفاده نیست. برای تنظیم آن نیاز است یک ApiSecret را در سطح Api Resource مربوط به IDP تنظیم کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
                {
                  ApiSecrets = { new Secret("apisecret".Sha256()) }
                }
            };
        }
اکنون فایل startup در سطح API را جهت معرفی این تغییرات به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(defaultScheme: IdentityServerAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme)
               .AddIdentityServerAuthentication(options =>
               {
                   options.Authority = Configuration["IDPBaseAddress"];
                   options.ApiName = "imagegalleryapi";
                   options.ApiSecret = "apisecret";
               });
در اینجا نیاز است ApiSecret تنظیم شده‌ی در سطح IDP معرفی شود.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، ارتباط با token introspection endpoint به صورت خودکار برقرار شده، توکن رسیده اعتبارسنجی گردیده و برنامه بدون مشکل اجرا خواهد شد.


چگونه می‌توان Reference Tokenها را از IDP حذف کرد؟

هدف اصلی استفاده‌ی از Reference Tokenها به دست آوردن کنترل بیشتری بر روی طول عمر آن‌ها است و حذف کردن آن‌ها می‌تواند به روش‌های مختلفی رخ دهد. برای مثال یک روش آن تدارک یک صفحه‌ی Admin و ارائه‌ی رابط کاربری برای حذف توکن‌ها از منبع داده‌ی IDP است. روش دیگر آن حذف این توکن‌ها از طریق برنامه‌ی کلاینت با برنامه نویسی است؛ برای مثال در زمان logout شخص. برای این منظور، endpoint ویژه‌ای به نام token revocation endpoint در نظر گرفته شده‌است. فراخوانی آن از سمت برنامه‌ی کلاینت، امکان حذف توکن‌های ذخیره شده‌ی در سمت IDP را میسر می‌کند.
به همین جهت به کنترلر ImageGallery.MvcClient.WebApp\Controllers\GalleryController.cs مراجعه کرده و متد Logout آن‌را تکمیل می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        public async Task Logout()
        {
            await revokeTokens();
            // Clears the  local cookie ("Cookies" must match the name of the scheme)
            await HttpContext.SignOutAsync("Cookies");
            await HttpContext.SignOutAsync("oidc");
        }

        private async Task revokeTokens()
        {
            var discoveryClient = new DiscoveryClient(_configuration["IDPBaseAddress"]);
            var metaDataResponse = await discoveryClient.GetAsync();
            var tokenRevocationClient = new TokenRevocationClient(
                metaDataResponse.RevocationEndpoint,
                _configuration["ClientId"],
                _configuration["ClientSecret"]
            );

            var accessToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                var response = await tokenRevocationClient.RevokeAccessTokenAsync(accessToken);
                if (response.IsError)
                {
                    throw new Exception("Problem accessing the TokenRevocation endpoint.", response.Exception);
                }
            }

            var refreshToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(refreshToken))
            {
                var response = await tokenRevocationClient.RevokeRefreshTokenAsync(refreshToken);
                if (response.IsError)
                {
                    throw new Exception("Problem accessing the TokenRevocation endpoint.", response.Exception);
                }
            }
        }
در اینجا در متد جدید revokeTokens، ابتدا توسط DiscoveryClient، به آدرس RevocationEndpoint دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس توسط آن، TokenRevocationClient را تشکیل می‌دهیم. اکنون می‌توان توسط این کلاینت حذف توکن‌ها، دو متد RevokeAccessTokenAsync و RevokeRefreshTokenAsync آن‌را بر اساس مقادیر فعلی این توکن‌ها در سیستم، فراخوانی کرد تا سبب حذف آن‌ها در سمت IDP شویم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت دوم - کوئری‌های ساده
پس از تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی و مقدار دهی اولیه‌ی آن در قسمت قبل، در ادامه به بررسی نحوه‌ی انجام تعدادی کوئری‌های ساده و ابتدایی با EF Core خواهیم پرداخت. در قسمت‌های بعدی حالت‌های پیچیده‌تری را بررسی می‌کنیم.


مثال 1: تمام اطلاعات یک جدول را دریافت کنید.

هدف دریافت تمام اطلاعات جدول facilities است.


برای انجام اینکار فقط کافی‌است بر روی DbSet متناظر با آن، متد ToList فراخوانی شود:
var facilities = context.Facilities.ToList();
حاصل آن، کوئری زیر خواهد بود که در آن، تمام ستون‌های جدول Facilities به صورت خودکار قید می‌شوند:


یک نکته: به فراخوانی متد ToList، اصطلاحا materialization گفته می‌شود و هدف آن تبدیل یک IQueryable، به یک IEnumerable است. اطلاعات بیشتر


مثال 2: اطلاعات ستون‌های خاصی از یک جدول را دریافت کنید.

می‌خواهیم لیست نام امکانات مجموعه را به همراه هزینه‌ی مرتبط با آن‌ها، نمایش دهیم:
var facilities = context.Facilities.Select(x =>
                    new
                    {
                        x.Name,
                        x.MemberCost
                    }).ToList();
برای انتخاب ستون‌هایی خاص از یک جدول، نیاز است از متد Select استفاده کرد و سپس نام دقیق آن‌ها را ذکر نمود. در غیراینصورت همانند مثال1، تمام ستون‌ها بازگشت داده می‌شوند. در اینجا خروجی حاصل، یک anonymous list است که می‌توان آن‌را با یک کلاس و یا حتی یک tuple نیز جایگزین کرد.



مثال 3: نحوه‌ی بازگشت ردیف‌ها را کنترل کنید.

چگونه می‌توان لیست امکاناتی را بازگشت داد که برای کاربران رایگان نیستند؟
var facilities = context.Facilities.Where(x => x.MemberCost > 0).ToList();
برای فیلتر کردن ردیف‌هایی خاص می‌توان از متد Where استفاده کرد. در اینجا امکان نوشتن شرط مدنظر وجود دارد که به آن predicate هم گفته می‌شود و می‌تواند ترکیبی از چندین شرط نیز باشد. در این کوئری چون از متد Select استفاده نشده‌است، تمام ستون‌های جدول بازگشت داده می‌شوند:



مثال 4: نحوه‌ی بازگشت ردیف‌ها را کنترل کنید؛ قسمت دوم.

چگونه می‌توان لیست امکاناتی را بازگشت داد که برای کاربران رایگان نیستند و همچنین هزینه‌ی آن‌ها، 1/50 ام هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی آن‌ها است؟ خروجی این کوئری باید تنها به همراه ستون‌های FacId, Name, MemberCost, MonthlyMaintenance باشد.
var facilities = context.Facilities.Where(x => x.MemberCost > 0
                                                            && x.MemberCost < (x.MonthlyMaintenance / 50))
                                                    .Select(x =>
                                                        new
                                                        {
                                                            x.FacId,
                                                            x.Name,
                                                            x.MemberCost,
                                                            x.MonthlyMaintenance
                                                        }).ToList();


در این مثال نحوه‌ی ترکیب چند شرط را با هم در قسمت Where، مشاهده می‌کنید و همچنین با استفاده از متد Select، تعداد ستون‌های بازگشتی نیز کنترل شده‌اند.


مثال 5: جستجوهای ساده‌ی رشته‌ای

لیستی از امکاناتی را تهیه کنید که واژه‌ی «Tennis» در نام آن‌ها بکار رفته‌است.
var facilities = context.Facilities.Where(x => x.Name.Contains("Tennis")).ToList();
یک چنین جستجو‌هایی را می‌توان توسط متد Contains انجام داد که در EF-Core، خروجی زیر را تولید می‌کند:



مثال 6: ردیف‌هایی را که با چندین مقدار ممکن تطابق دارند، بازگشت دهید.

چگونه می‌توان امکانات دارای ID مساوی 1 و 5 را بازگشت داد؟ برای اینکار از ترکیب شرط‌ها با استفاده از OR استفاده نکنید.
int[] ids = { 1, 5 };
var facilities = context.Facilities.Where(x => ids.Contains(x.FacId)).ToList();
یک روش حل این مساله، رسیدن به یک کوئری دارای where facid = 1 or facid = 5 است. اگر تعداد این IDها بیشتر شد، روش Where In که بر روی یک لیست از آن‌ها کار می‌کند، مرسوم‌تر است که نحوه‌ی تهیه‌ی یک چنین کوئری‌هایی را با استفاده از تعریف یک آرایه و سپس فراخوانی متد Contains بر روی آن، در اینجا مشاهده می‌کنید.



مثال 7: نتایج بازگشت داده شده را طبقه بندی کنید.

گزارشی از امکانات را تهیه کنید که در آن اگر هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی امکاناتی بیشتر از 100 دلار بود، به صورت expensive و در غیراینصورت cheap، طبقه بندی شوند.
var facilities = context.Facilities
                        .Select(x =>
                                    new
                                    {
                                        x.Name,
                                        Cost = x.MonthlyMaintenance > 100 ? "expensive" : "cheap"
                                    }).ToList();
می‌توان بر روی هر کدام از ستون‌های ذکر شده‌ی در متد Select، شرط‌هایی را نیز اعمال کرد و توانایی آن تنها به ذکر نام ستون‌ها خلاصه نمی‌شود. برای مثال در اینجا اگر MonthlyMaintenance بیشتر از مقداری بود، برچسب خاصی بجای این مقدار اصلی، نمایش داده می‌شود و چون خروجی نهایی محاسباتی آن دیگر یک ستون اصلی جدول نیست، نیاز است نام دلخواهی را برای آن انتخاب کرد که در کوئری نهایی به صورت AS Cost ظاهر می‌شود؛ البته می‌توان اینکار را در مورد ستون Name نیز انجام داد و در صورت لزوم، نام ستون دلخواه دیگری را برای آن قید کرد.



مثال 8: کار با تاریخ و زمان

لیست کاربرانی را بازگشت دهید که پس از September 2012 عضو این مجموعه شده‌اند. این گزارش باید تنها به همراه ستون‌های MemId, Surname, FirstName, JoinDate باشد.
var date = new DateTime(2012, 09, 01);
var members = context.Members.Where(x => x.JoinDate >= date)
                                            .Select(x =>
                                                        new
                                                        {
                                                            x.MemId,
                                                            x.Surname,
                                                            x.FirstName,
                                                            x.JoinDate
                                                        }).ToList();
در EF Core امکان مقایسه‌ی معمولی خواصی از نوع DateTime با وهله‌ای/مقداری از این نوع وجود دارد که در نهایت یک چنین خروجی را تولید می‌کند:



مثال 9: نتایج تکراری را از اطلاعات بازگشتی حذف کرده و آن‌ها را مرتب کنید.

گزارشی را تهیه کنید که در آن تنها فیلد Surname مرتب شده‌ی کاربران وجود دارد. از لیست Surnameها، تنها 10 مورد غیر تکراری را بازگشت دهید.
var members = context.Members.OrderBy(x => x.Surname)
                                            .Select(x =>
                                                        new
                                                        {
                                                            x.Surname
                                                        })
                                            .Distinct()
                                            .Take(10)
                                            .ToList();
با استفاده از متد OrderBy، می‌توان نتایج حاصل از کوئری را بر اساس خاصیت مشخصی مرتب کرد. سپس تعداد ستون‌های بازگشتی، توسط متد Select مشخص شده‌اند و در آخر متد Distinct سبب بازگشت موارد غیرتکراری شده (به SELECT DISTINCT ترجمه می‌شود) و متد Take، تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده را محدود می‌کند (به SELECT  TOP 10 ترجمه می‌شود).



مثال 10: نتایج چند کوئری را با هم ترکیب کنید.

لیست نام‌های امکانات و نام‌های اشخاص را با هم ترکیب کنید.
var names = context.Members.Select(m => m.Surname).ToList()
                            .Union(context.Facilities.Select(f => f.Name).ToList()) // For now we have to use `.ToList()` here
                            .ToList();
برای ترکیب نتایج کوئری حاصل از دو جدول یا بیشتر از union استفاده می‌شود (در قالب یک کوئری):
SELECT surname
FROM members
UNION
SELECT name
FROM facilities;
 اما ... EF-Core 3x فعلا از آن به صورت تولید تنها یک کوئری SQL پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت در اینجا ترکیبی از LINQ to Entities و LINQ to Objects را مشاهده می‌کنید. هر جائیکه متد ToList ذکر شده، یعنی تبدیل LINQ to Entities به نتیجه‌ی حاصل یا همان materialization و از اینجا به بعد با داشتن لیستی از اشیاء درون حافظه‌ای می‌توان از LINQ to Objects استفاده کرد که استفاده‌ی از تمام امکانات زبان #C در آن میسر است.
یعنی در مثال فوق، دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت گرفته (به ازای هر ToList ذکر شده) و سپس نتیجه‌ی حاصل، در سمت کلاینت با هم Union شده‌اند و نه در سمت دیتابیس.


مثال 11: محاسبات تجمعی ابتدایی

زمان ثبت نام آخرین عضو مجموعه چیست؟

برای حل این مثال می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد:

الف) استفاده از متد تجمعی Max برای یافتن بزرگترین مقدار JoinDate
var latest = context.Members.Max(x => x.JoinDate);


متد Max برای خواص nullable می‌تواند null را بازگشت دهد و همچنین اگر این مجموعه دارای مقداری نباشد و آن خاصیت نیز nullable نباشد، استثنای Sequence contains no element را صادر می‌کند. می‌توان این استثناء را به صورت زیر با استفاده از متد DefaultIfEmpty کنترل کرد:
var latest2 = context.Members.Select(m => m.JoinDate).DefaultIfEmpty().Max();
که به صورت خاص زیر ترجمه می‌شود:
SELECT MAX([m].[JoinDate])
FROM   (SELECT NULL AS [empty]) AS [empty]
       LEFT OUTER JOIN
       [Members] AS [m]
       ON 1 = 1;
یا حتی می‌توان JoinDate را که nullable نیست، به صورت nullable معرفی کرد و سبب شد تا در صورت عدم وجود ردیفی در جدول، نال بازگشت داده شود:
var latest3 = context.Members.Max(m => (DateTime?)m.JoinDate) ?? DateTime.Now;
این روش همان کوئری «SELECT MAX([m].[JoinDate]) FROM [Members] AS [m]» را تولید می‌کند و کنترل استثنای آن در سمت کلاینت صورت می‌گیرد.

ب) بجای استفاده از متد Max می‌توان ابتدا رکوردها را بر اساس JoinDate به صورت نزولی مرتب کرد و سپس اولین عضو حاصل را بازگشت داد؛ چون اکنون بر اساس مرتب سازی صورت گرفته، در بالای لیست قرار دارد:
var latest4 = context.Members.OrderByDescending(m => m.JoinDate).Select(m => m.JoinDate).FirstOrDefault();



مثال 12: مثالی دیگر از محاسبات تجمعی ابتدایی

در مثال قبلی، نام و نام خانوادگی آخرین شخص ثبت نام شده را نیز به گزارش اضافه کنید؛ یعنی Select انجام شده شامل x.FirstName, x.Surname, x.JoinDate باشد.

یک روش انجام اینکار، همان کوئری ب مثال قبلی است که اینبار فقط Select آن فرق می‌کند:
var lastMember = context.Members.OrderByDescending(m => m.JoinDate)
                            .Select(x => new { x.FirstName, x.Surname, x.JoinDate })
                            .FirstOrDefault();


روش دیگر آن نوشتن یک sub-query در قسمت Where است:
var members = context.Members.Select(x => new { x.FirstName, x.Surname, x.JoinDate })
                                    .Where(x => x.JoinDate == context.Members.Max(x => x.JoinDate))
                                    .ToList();
می‌توان ردیفی را بازگشت داد که JoinDate آن همان بزرگترین مقدار JoinDate جدول کاربران است. یک چنین کوئری خاصی که به همراه دوبار فراخوانی context است، با فراخوانی ToList انتهایی، تنها یک کوئری را تولید می‌کند:



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
جزئیات برنامه نویسی افزونه فارسی به پارسی

این افزونه با استفاده از ابزار Visual Studio Tools for Office که به VSTO مشهور شده است، تهیه شد. در بسته به روز رسانی سیستم که در ذیل (معرفی افزونه) نیز معرفی شد نگارش sp1 vsto3.0 آن به صورت خودکار نصب خواهد شد.
برای ایجاد این پروژه در VS.Net 2008 ، تنها کافی است یک پروژه جدید Word add-in را آغاز نمائیم. (شکل زیر)





قبل از ادامه بحث، بهتر است در مورد بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیز توضیح داده شود. در اینجا از SQLite استفاده شد. (بسیار سبک، کم حجم و سریع است و اساسا یک کاربر نهایی برای تنظیمات آن نیازی نیست اطلاعاتی داشته باشد). بسته به روز رسانی سیستم (در مطلب قبلی)، این مورد را نیز به صورت خودکار نصب خواهد کرد (در GAC باید نصب شود وگرنه افزونه قادر به یافتن آن نخواهد شد).
برای ایجاد این بانک اطلاعاتی، از افزونه SQLite manager برای فایرفاکس استفاده شد. (این افزونه رایگان شما را از هر ابزار جانبی برای مدیریت یک بانک اطلاعاتی SQLite بی‌نیاز می‌کند)
برای مثال فایل ErrorsBank.sqlite برنامه افزونه فارسی به پارسی را توسط افزونه SQLite manager فایرفاکس باز کنید (این فایل را در محل نصب افزونه می‌توانید پیدا کنید). در اینجا می‌توان جداول جدید را ایجاد کرد، کوئری‌های دلخواه را اجرا نمود و یا اطلاعات را مرور کرده، حذف یا ویرایش کرد (شکل زیر).




و خوشبختانه این بانک اطلاعاتی و محصور کننده‌های آن با اطلاعات یونیکد فارسی هیچ مشکلی ندارند و برای کارهایی با وسعت کم و تعداد رکورد پائین یکی از بهترین انتخاب‌ها به‌شمار می‌روند.
نحوه استفاده از SQLite نیز در دات نت بسیار ساده است. اگر با ADO.Net کار کرده باشید، پس از افزودن ارجاعی از اسمبلی System.Data.SQLite.DLL به پروژه و معرفی فضای نام آن به پروژه، تنها کافی است در کدهای قبلی خود برای مثال SqlConnection را به SQLiteConnectionتغییر دهید و امثال آن. یعنی دانش ADO.Net شما در اینجا نیز کاملا قابل استفاده خواهد بود و نیازی نیست مدتی را صرف آشنا شدن با کلاس‌ها و مفاهیم جدید نمائید (البته این تنها زمانی معنا خواهد داشت که به ویزاردها عادت نکرده باشید و کارهای خود را با کد نویسی انجام داده باشید).
تنها یک نکته را باید به‌خاطر داشت و آن هم مربوط است به ساز و کار درونی SQLite . هنگام انجام عملیات update یا insert حتما از transaction استفاده کنید تا سرعت کوئری‌های شما در SQLite به نحو شگفت انگیزی افزایش یابد. مثالی در این مورد را در فایل chm راهنمای SQLite.NET می‌توانید پیدا کنید.

مطلب دیگری که پیش از پرداختن به کد نویسی افزونه باید با آن آشنا شویم، مفهوم smart tags در مجموعه آفیس است که در این پروژه از آن استفاده گردید.
smart tags در مجموعه آفیس برچسب‌هایی هستند که به صورت خودکار توسط یکی از محصولات آفیس مثلا ورد یا اکسل و امثال آن، پس از تشخیص یک کلمه خاص ایجاد می‌شوند و می‌توان اعمالی را به این برچسب ایجاد شده انتساب داد. برای مثال در اینجا امکان جایگزین کردن کلمه فارسی با معادل پارسی در نظر گرفته شد.
ویدیویی در مورد نحوه ایجاد اسمارت تگ‌ها در VS.Net و یا مثالی پیشرفته‌تر در مورد تشخیص دمای فارنهایت در یک متن و ایجاد smart tag مخصوص به آن برای تبدیل به سلسیوس. (از regular expressions جهت یافتن یک الگو در متن استفاده شده است)

در این پروژه، حدود 3800 واژه فارسی به‌ یک smart tag انتساب داده می‌شود (در روال استاندارد ThisAddIn_Startup). سپس در هنگام نمایش آن، معادل پارسی کلمه نیز به منوی باز شده افزوده گشته و در روال رخداد کلیک آن، تعویض کلمه تشخیص داده شده با واژه پیدا شده صورت خواهد گرفت.

در ادامه فرض بر این است که یک پروژه جدید word add-in را در VS.Net ایجاد کرده‌اید و همچنین ارجاعی را به فایل System.Data.SQLite.DLL افزوده‌اید.

using System;
using System.Diagnostics;
using Microsoft.Office.Tools.Word;
using Action = Microsoft.Office.Tools.Word.Action;

private SmartTag _st;
private void init()
{
try
{
//Enable Smart Tags in Word
if (!Application.Options.LabelSmartTags)
{
//ممکن است اسمارت تگ‌ها در ورد غیرفعال باشند. به این صورت می‌شود آنها را فعال کرد
Application.Options.LabelSmartTags = true;
}

_st = new SmartTag(@"www.microsoft.com/Demo#FarsiSmartTag", @"فارسی به پارسی");

//دریافت واژه‌های فارسی از دیتابیس و افزودن خودکار آنها به اسمارت تگ‌ها
if (!DBhelper.AddSmartTagItems(_st, "select distinct farsi from tblFarsiToParsi")) return;

Action stActions = new Action("تبدیل");//تعریف یک اکشن جدید
stActions.Click += stActions_Click;//انتساب روال‌های رخداد گردان
stActions.BeforeCaptionShow += stActions_BeforeCaptionShow;
_st.Actions = new[] { stActions };
VstoSmartTags.Add(_st);//افزودن اسمارت تگ به مجموعه
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

private void ThisAddIn_Startup(object sender, EventArgs e)
{
init();
}

دو روال رخداد گردان زیر نیز جهت تغییر عنوان پیش فرض به واژه یافته شده در لحظه نمایش منو و روال کلیک نیز ایجاد خواهد شد:

static void stActions_BeforeCaptionShow(object sender, ActionEventArgs e)
{
try
{
Action clickedAction = sender as Action;
if (clickedAction != null)
{
string parsi = DBhelper.FindParsi(e.Text);//معادل پارسی از دیتابیس دریافت می‌شود
clickedAction.Caption = (parsi == string.Empty ? e.Text : parsi);
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

static void stActions_Click(object sender, ActionEventArgs e)
{
try
{
Action clickedAction = sender as Action;
if (clickedAction != null)
{
e.Range.Text = clickedAction.Caption;//جایگزینی متن موجود با عنوانی که پیشتر پارسی شده است
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex.ToString(), EventLogEntryType.Error, 7);
}
}

نکته‌ای را که در اینجا باید حتما رعایت کرد بحث exception handling‌ است. خصوصا در روال استاندارد ThisAddIn_Startup . اگر در این روال خطایی مدیریت نشده رخ دهد، word افزودنی شما را به صورت غیرفعال به مجموعه اضافه خواهد کرد و فعال سازی بعدی آن پس از اصلاح کد واقعا مشکل خواهد بود. همانطور که ملاحظه می‌کنید تمامی خطاها در event log‌ ویندوز نوشته می‌شوند.
همچنین باید دقت داشت که اگر متغیری در سطح کلاس تعریف نشود به احتمال زیاد تا دقایقی بعد توسط garbage collector به دیار باقی خواهد شتافت (تعریف st_ در اینجا). اینجاست که شاید ساعت‌ها وقت صرف کنید که چرا روال‌های رخ‌داد گردان دیگر اجرا نمی‌شوند. چرا افزونه دیگر کار نمی‌کند.

همین! کل سورس این add-in منهای بحث دریافت اطلاعات از دیتابیس همین بود! وظیفه‌ی تشخیص کلمات معرفی شده به ms-word به‌عهده‌ی خود آن است و این‌کار را نیز به‌خوبی انجام می‌دهد. در گذشته‌های نچندان دور ایجاد یک افزونه برای word واقعا مشکل بود که با این روش بسیاری از موانع برطرف شده است.

کلاس DBHelper که کار دریافت اطلاعات واژه‌ها را از دیتابیس SQLite انجام می‌دهد به شرح زیر است:

using System;
using System.Data.SQLite;
using System.Diagnostics;
using System.Reflection;
using Microsoft.Office.Tools.Word;

namespace Farsi2Parsi
{
class DBhelper
{
#region Methods (2)

// Public Methods (2)

public static bool AddSmartTagItems(SmartTag st, string strSQL)
{
SQLiteDataReader myReader = null;
SQLiteCommand sqlCmd = null;
bool ret = false;
try
{
SQLiteConnection sqlCon = new SQLiteConnection
{
ConnectionString = "Data Source=" + ConStr.ConnectionString
};
sqlCon.Open();
sqlCmd = new SQLiteCommand(strSQL, sqlCon);
myReader = sqlCmd.ExecuteReader();

if (myReader != null)
while (myReader.Read())
{
if (myReader.GetValue(0) != DBNull.Value)
st.Terms.Add(myReader.GetValue(0).ToString());
}

ret = true;
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex + "\n" + Environment.CurrentDirectory + "\n" +
Assembly.GetExecutingAssembly().Location, EventLogEntryType.Error, 7);
}
finally
{
if (myReader != null)
myReader.Close();

if (sqlCmd != null)
sqlCmd.Connection.Close();
}
return ret;
}

public static string FindParsi(string farsi)
{
SQLiteDataReader myReader = null;
SQLiteCommand sqlCmd = null;
string ret = string.Empty;
string strSQL = "select parsi from tblFarsiToParsi where farsi='" + farsi.Replace("'", "''") + "'";
try
{
SQLiteConnection sqlCon = new SQLiteConnection
{
ConnectionString = "Data Source=" + ConStr.ConnectionString
};
sqlCon.Open();
sqlCmd = new SQLiteCommand(strSQL, sqlCon);
myReader = sqlCmd.ExecuteReader();

if (myReader != null)
{
myReader.Read(); //اولین مورد کافی است
if (myReader.GetValue(0) != DBNull.Value)
ret = myReader.GetValue(0).ToString();
}
}
catch (Exception ex)
{
EventLog.WriteEntry("FarsiToParsi", ex + "\n" + Environment.CurrentDirectory + "\n" +
Assembly.GetExecutingAssembly().Location, EventLogEntryType.Error, 8);
}
finally
{
if (myReader != null)
myReader.Close();

if (sqlCmd != null)
sqlCmd.Connection.Close();
}
return ret;
}
#endregion Methods
}
}

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد اگر با ADO.net آشنایی داشته باشید، هیچ نکته‌ی خاص جدیدی را در اینجا مشاهده نخواهید کرد و تنها یک سری امور روزمره کاری با ADO.net مطرح شده است، باز کردن کانکشن، اجرای کوئری، دریافت اطلاعات و پاکسازی نهایی. (قسمت finally را با استفاده از عبارت using می‌شود حذف کرد)

هنگام نصب برنامه، مسیر پوشه نصب در رجیستری ویندوز توسط نصاب نوشته خواهد شد. از همین مورد برای ایجاد رشته اتصالی به دیتابیس استفاده گردید.

class ConStr
{
public static string ConnectionString
{
get
{
return Microsoft.Win32.Registry.LocalMachine.OpenSubKey("SOFTWARE\\FarsiToParsi").GetValue("folder") + "\\ErrorsBank.sqlite";
}
}
}

سورس کامل این افزونه را به صورت یک پروژه VS.Net 2008 SP1 از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نصاب برنامه با استفاده از NSIS ایجاد شده که در روزی دیگر درباره‌ی آن توضیح خواهم داد.
اگر قصد داشته باشید از روش‌های متداول استفاده کنید، مشاهده ویدیوی زیر توصیه می‌شود:
http://msdn.microsoft.com/en-us/office/bb851702.aspx

برای توزیع این نوع افزونه‌ها علاوه بر دات نت فریم ورک، به چهار به روز رسانی دیگر نیز نیاز خواهد بود:
به روز رسانی نصاب ویندوز (که احتمالا نصب هست)
WindowsInstaller-KB893803-v2-x86.exe
Microsoft Office System Update: Redistributable Primary Interop Assemblies :
o2007pia.msi
نصب vsto و همچنین sp1 آن
vstor30.exe
vstor30sp1-KB949258-x86.exe

این موارد را من در بسته به روز رسانی سیستم قرار داده‌ام که به صورت خودکار و یکی پس از دیگری اجرا و نصب خواهند شد.
پس از آن با کلیک بر روی فایلی با پسوند vsto که در پوشه build برنامه موجود است، می‌توان افزونه را نصب کرد (click once installation).




سایر اطلاعات در مورد پروژه‌های VSTO را می‌توان از طریق وبلاگ رسمی آنها دنبال کرد:
http://blogs.msdn.com/vsto/

ایده‌های دیگری را هم در همین رابطه می‌توان پیاده سازی کرد. برای مثال درست کردن یک افزونه برای بررسی آئین نگارش فارسی در متون word. دقیقا با همین روش قابل پیاده سازی است و یا ایجاد غلط یاب بهتری نسبت به آن‌چه که هم اکنون برای آفیس 2003 توسط مایکروسافت ارائه شده است (این غلط یاب با صفحه کلید استاندارد تایپ ایران همخوانی ندارد، به همین جهت با استقبال نیز مواجه نشد).


مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت ششم - کار با منابع محافظت شده‌ی سمت سرور
پس از تکمیل کنترل دسترسی‌ها به قسمت‌های مختلف برنامه بر اساس نقش‌های انتسابی به کاربر وارد شده‌ی به سیستم، اکنون نوبت به کار با سرور و دریافت اطلاعات از کنترلرهای محافظت شده‌ی آن است.



افزودن کامپوننت دسترسی به منابع محافظت شده، به ماژول Dashboard

در اینجا قصد داریم صفحه‌ای را به برنامه اضافه کنیم تا در آن بتوان اطلاعات کنترلرهای محافظت شده‌ی سمت سرور، مانند MyProtectedAdminApiController (تنها قابل دسترسی توسط کاربرانی دارای نقش Admin) و MyProtectedApiController (قابل دسترسی برای عموم کاربران وارد شده‌ی به سیستم) را دریافت و نمایش دهیم. به همین جهت کامپوننت جدیدی را به ماژول Dashboard اضافه می‌کنیم:
 >ng g c Dashboard/CallProtectedApi
سپس به فایل dashboard-routing.module.ts ایجاد شده مراجعه کرده و مسیریابی کامپوننت جدید ProtectedPage را اضافه می‌کنیم:
import { CallProtectedApiComponent } from "./call-protected-api/call-protected-api.component";

const routes: Routes = [
  {
    path: "callProtectedApi",
    component: CallProtectedApiComponent,
    data: {
      permission: {
        permittedRoles: ["Admin", "User"],
        deniedRoles: null
      } as AuthGuardPermission
    },
    canActivate: [AuthGuard]
  }
];
توضیحات AuthGuard و AuthGuardPermission را در قسمت قبل مطالعه کردید. در اینجا هدف این است که تنها کاربران دارای نقش‌های Admin و یا User قادر به دسترسی به این مسیر باشند.
لینکی را به این صفحه نیز در فایل header.component.html به صورت ذیل اضافه خواهیم کرد تا فقط توسط کاربران وارد شده‌ی به سیستم (isLoggedIn) قابل مشاهده باشد:
<li *ngIf="isLoggedIn" routerLinkActive="active">
        <a [routerLink]="['/callProtectedApi']">‍‍Call Protected Api</a>
</li>


نمایش و یا مخفی کردن قسمت‌های مختلف صفحه بر اساس نقش‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم

در ادامه می‌خواهیم دو دکمه را بر روی صفحه قرار دهیم تا اطلاعات کنترلرهای محافظت شده‌ی سمت سرور را بازگشت دهند. دکمه‌ی اول قرار است تنها برای کاربر Admin قابل مشاهده باشد و دکمه‌ی دوم توسط کاربری با نقش‌های Admin و یا User.
به همین جهت call-protected-api.component.ts را به صورت ذیل تغییر می‌دهیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { AuthService } from "../../core/services/auth.service";

@Component({
  selector: "app-call-protected-api",
  templateUrl: "./call-protected-api.component.html",
  styleUrls: ["./call-protected-api.component.css"]
})
export class CallProtectedApiComponent implements OnInit {

  isAdmin = false;
  isUser = false;
  result: any;

  constructor(private authService: AuthService) { }

  ngOnInit() {
    this.isAdmin = this.authService.isAuthUserInRole("Admin");
    this.isUser = this.authService.isAuthUserInRole("User");
  }

  callMyProtectedAdminApiController() {
  }

  callMyProtectedApiController() {
  }
}
در اینجا دو خاصیت عمومی isAdmin و isUser، در اختیار قالب این کامپوننت قرار گرفته‌اند. مقدار دهی آن‌ها نیز توسط متد isAuthUserInRole که در قسمت قبل توسعه دادیم، انجام می‌شود. اکنون که این دو خاصیت مقدار دهی شده‌اند، می‌توان از آن‌ها به کمک یک ngIf، به صورت ذیل در قالب call-protected-api.component.html جهت مخفی کردن و یا نمایش قسمت‌های مختلف صفحه استفاده کرد:
<button *ngIf="isAdmin" (click)="callMyProtectedAdminApiController()">
  Call Protected Admin API [Authorize(Roles = "Admin")]
</button>

<button *ngIf="isAdmin || isUser" (click)="callMyProtectedApiController()">
  Call Protected API ([Authorize])
</button>

<div *ngIf="result">
  <pre>{{result | json}}</pre>
</div>


دریافت اطلاعات از کنترلرهای محافظت شده‌ی سمت سرور

برای دریافت اطلاعات از کنترلرهای محافظت شده، باید در قسمتی که HttpClient درخواست خود را به سرور ارسال می‌کند، هدر مخصوص Authorization را که شامل توکن دسترسی است، به سمت سرور ارسال کرد. این هدر ویژه را به صورت ذیل می‌توان در AuthService تولید نمود:
  getBearerAuthHeader(): HttpHeaders {
    return new HttpHeaders({
      "Content-Type": "application/json",
      "Authorization": `Bearer ${this.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken)}`
    });
  }

روش دوم انجام اینکار که مرسوم‌تر است، اضافه کردن خودکار این هدر به تمام درخواست‌های ارسالی به سمت سرور است. برای اینکار باید یک HttpInterceptor را تهیه کرد. به همین منظور فایل جدید app\core\services\auth.interceptor.ts را به برنامه اضافه کرده و به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { HttpEvent, HttpInterceptor, HttpHandler, HttpRequest } from "@angular/common/http";
import { Observable } from "rxjs/Observable";

import { AuthService, AuthTokenType } from "./auth.service";

@Injectable()
export class AuthInterceptor implements HttpInterceptor {

  constructor(private authService: AuthService) { }

  intercept(request: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {

    const accessToken = this.authService.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    if (accessToken) {
      request = request.clone({
        headers: request.headers.set("Authorization", `Bearer ${accessToken}`)
      });
    }

    return next.handle(request);
  }
}
در اینجا یک clone از درخواست جاری ایجاد شده و سپس به headers آن، یک هدر جدید Authorization که به همراه توکن دسترسی است، اضافه خواهد شد.
به این ترتیب دیگری نیازی نیست تا به ازای هر درخواست و هر قسمتی از برنامه، این هدر را به صورت دستی تنظیم کرد و اضافه شدن آن پس از تنظیم ذیل، به صورت خودکار انجام می‌شود:
import { HTTP_INTERCEPTORS } from "@angular/common/http";

import { AuthInterceptor } from "./services/auth.interceptor";

@NgModule({
  providers: [
    {
      provide: HTTP_INTERCEPTORS,
      useClass: AuthInterceptor,
      multi: true
    }
  ]
})
export class CoreModule {}
در اینجا نحوه‌ی معرفی این HttpInterceptor جدید را به قسمت providers مخصوص CoreModule مشاهده می‌کنید.

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، خطای ذیل را در کنسول توسعه‌دهنده‌های مرورگر مشاهده خواهید کرد:
compiler.js:19514 Uncaught Error: Provider parse errors:
Cannot instantiate cyclic dependency! InjectionToken_HTTP_INTERCEPTORS ("[ERROR ->]"): in NgModule AppModule in ./AppModule@-1:-1
در سازنده‌ی کلاس سرویس AuthInterceptor، سرویس Auth تزریق شده‌است که این سرویس نیز دارای HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن است. به همین جهت Angular تصور می‌کند که ممکن است در اینجا یک بازگشت بی‌نهایت بین این interceptor و سرویس Auth رخ‌دهد. اما از آنجائیکه ما هیچکدام از متدهایی را که با HttpClient کار می‌کنند، در اینجا فراخوانی نمی‌کنیم و تنها کاربرد سرویس Auth، دریافت توکن دسترسی است، این مشکل را می‌توان به صورت ذیل برطرف کرد:
import { Injector } from "@angular/core";

  constructor(private injector: Injector) { }

  intercept(request: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
    const authService = this.injector.get(AuthService);
ابتدا سرویس Injector را به سازنده‌ی کلاس AuthInterceptor تزریق می‌کنیم و سپس توسط متد get آن، سرویس Auth را درخواست خواهیم کرد (بجای تزریق مستقیم آن در سازنده‌ی کلاس):
@Injectable()
export class AuthInterceptor implements HttpInterceptor {

  constructor(private injector: Injector) { }

  intercept(request: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
    const authService = this.injector.get(AuthService);
    const accessToken = authService.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    if (accessToken) {
      request = request.clone({
        headers: request.headers.set("Authorization", `Bearer ${accessToken}`)
      });
    }

    return next.handle(request);
  }
}


تکمیل متدهای دریافت اطلاعات از کنترلرهای محافظت شده‌ی سمت سرور

اکنون پس از افزودن AuthInterceptor، می‌توان متدهای CallProtectedApiComponent را به صورت ذیل تکمیل کرد. ابتدا سرویس‌های Auth ،HttpClient و همچنین تنظیمات آغازین برنامه را به سازنده‌ی CallProtectedApiComponent تزریق می‌کنیم:
  constructor(
    private authService: AuthService,
    private httpClient: HttpClient,
    @Inject(APP_CONFIG) private appConfig: IAppConfig,
  ) { }
سپس متدهای httpClient.get و یا هر نوع متد مشابه دیگری را به صورت معمولی فراخوانی خواهیم کرد:
  callMyProtectedAdminApiController() {
    this.httpClient
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/MyProtectedAdminApi`)
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        this.result = result;
      });
  }

  callMyProtectedApiController() {
    this.httpClient
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/MyProtectedApi`)
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        this.result = result;
      });
  }

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، افزوده شدن خودکار هدر مخصوص Authorization:Bearer را در درخواست ارسالی به سمت سرور، مشاهده خواهید کرد:



مدیریت خودکار خطاهای عدم دسترسی ارسال شده‌ی از سمت سرور

ممکن است کاربری درخواستی را به منبع محافظت شده‌ای ارسال کند که به آن دسترسی ندارد. در AuthInterceptor تعریف شده می‌توان به وضعیت این خطا، دسترسی یافت و سپس کاربر را به صفحه‌ی accessDenied که در قسمت قبل ایجاد کردیم، به صورت خودکار هدایت کرد:
    return next.handle(request)
      .catch((error: any, caught: Observable<HttpEvent<any>>) => {
        if (error.status === 401 || error.status === 403) {
          this.router.navigate(["/accessDenied"]);
        }
        return Observable.throw(error);
      });
در اینجا ابتدا نیاز است سرویس Router، به سازنده‌ی کلاس تزریق شود و سپس متد catch درخواست پردازش شده، به صورت فوق جهت عکس العمل نشان دادن به وضعیت‌های 401 و یا 403 و هدایت کاربر به مسیر accessDenied تغییر کند:
@Injectable()
export class AuthInterceptor implements HttpInterceptor {

  constructor(
    private injector: Injector,
    private router: Router) { }

  intercept(request: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
    const authService = this.injector.get(AuthService);
    const accessToken = authService.getRawAuthToken(AuthTokenType.AccessToken);
    if (accessToken) {
      request = request.clone({
        headers: request.headers.set("Authorization", `Bearer ${accessToken}`)
      });
      return next.handle(request)
        .catch((error: any, caught: Observable<HttpEvent<any>>) => {
          if (error.status === 401 || error.status === 403) {
            this.router.navigate(["/accessDenied"]);
          }
          return Observable.throw(error);
        });
    } else {
      // login page
      return next.handle(request);
    }
  }
}
برای آزمایش آن، یک کنترلر سمت سرور جدید را با نقش Editor اضافه می‌کنیم:
using ASPNETCore2JwtAuthentication.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Authorization;
using Microsoft.AspNetCore.Cors;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [EnableCors("CorsPolicy")]
    [Authorize(Policy = CustomRoles.Editor)]
    public class MyProtectedEditorsApiController : Controller
    {
        public IActionResult Get()
        {
            return Ok(new
            {
                Id = 1,
                Title = "Hello from My Protected Editors Controller! [Authorize(Policy = CustomRoles.Editor)]",
                Username = this.User.Identity.Name
            });
        }
    }
}
و برای فراخوانی سمت کلاینت آن در CallProtectedApiComponent خواهیم داشت:
  callMyProtectedEditorsApiController() {
    this.httpClient
      .get(`${this.appConfig.apiEndpoint}/MyProtectedEditorsApi`)
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => Observable.throw(error))
      .subscribe(result => {
        this.result = result;
      });
  }
چون این نقش جدید به کاربر جاری انتساب داده نشده‌است (جزو اطلاعات سمت سرور او نیست)، اگر آن‌را توسط متد فوق فراخوانی کند، خطای 403 را دریافت کرده و به صورت خودکار به مسیر accessDenied هدایت می‌شود:



نکته‌ی مهم: نیاز به دائمی کردن کلیدهای رمزنگاری سمت سرور

اگر برنامه‌ی سمت سرور ما که توکن‌ها را اعتبارسنجی می‌کند، ری‌استارت شود، چون قسمتی از کلیدهای رمزگشایی اطلاعات آن با اینکار مجددا تولید خواهند شد، حتی با فرض لاگین بودن شخص در سمت کلاینت، توکن‌های فعلی او برگشت خواهند خورد و از مرحله‌ی تعیین اعتبار رد نمی‌شوند. در این حالت کاربر خطای 401 را دریافت می‌کند. بنابراین پیاده سازی مطلب «غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن» را فراموش نکنید.



کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود. 
مطالب
پردازش توالی توالی‌ها در Reactive extensions
به صورت پیش فرض، Rx هر بار تنها یک مقدار را بررسی می‌کند. اما گاهی از اوقات نیاز است تا در هربار، بیشتر از یک مقدار دریافت و پردازش شوند. برای این منظور Rx متدهای الحاقی ویژه‌ای را به نام‌های Buffer ،Scan و Window تدارک دیده‌است تا بتواند از یک توالی، چندین توالی را تولید کند (توالی توالی‌ها = Sequence of sequences).


متد Scan

فرض کنید قصد دارید تعدادی عدد را با هم جمع بزنید. برای اینکار عموما عدد اول با عدد دوم جمع زده شده و سپس حاصل آن با عدد سوم جمع زده خواهد شد و به همین ترتیب تا آخر توالی. کار متد Scan نیز دقیقا به همین نحو است. هربار که قرار است توالی پردازش شود، حاصل عملیات مرحله‌ی قبل را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد.
در مثال ذیل، قصد داریم حاصل جمع اعداد موجود در آرایه‌ای را بدست بیاوریم:
var sequence = new[] { 12, 3, -4, 7 }.ToObservable();
var runningSum = sequence.Scan((accumulator, value) =>
{
    Console.WriteLine("accumulator {0}", accumulator);
    Console.WriteLine("value {0}", value);
    return accumulator + value;
});
runningSum.Subscribe(result => Console.WriteLine("result {0}\n", result));
با این خروجی
result 12

accumulator 12
value 3
result 15

accumulator 15
value -4
result 11

accumulator 11
value 7
result 18
در اولین بار اجرای متد Subscribe، کار مقدار دهی accumulator با اولین عنصر آرایه صورت می‌گیرد.
در دفعات بعدی، مقدار این accumulator با عدد جاری جمع زده شده و حاصل این عملیات در تکرار آتی، مجددا توسط accumulator قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته: اگر علاقمند باشیم که مقدار اولیه‌ی accumulator، اولین عنصر توالی نباشد، می‌توان آن‌را توسط پارامتر seed متد Scan مقدار دهی کرد:
 var runningSum = sequence.Scan(seed: 10, accumulator: (accumulator, value) =>


متد Buffer

متد بافر، کار تقسیم یک توالی را به توالی‌های کوچکتر، بر اساس زمان، یا تعداد عنصر مشخص شده، انجام می‌دهد. برای مثال در برنامه‌های دسکتاپ شاید نیازی نباشد تا به ازای هر عنصر توالی، یکبار رابط کاربری را به روز کرد. عموما بهتر است تا تعداد مشخصی از عناصر یکجا پردازش شده و نتیجه‌ی این پردازش به تدریج نمایش داده شود.
var sequence = Enumerable.Range(1, 200)
                 .ToObservable()
                 .Buffer(count: 10);

sequence.Subscribe(onNext: numbers =>
{
   Console.WriteLine(numbers.Sum());
});
در اینجا نحوه‌ی استفاده از متد بافر را به همراه مشخص کردن تعداد اعضای بافر ملاحظه می‌کنید. هربار که onNext متد Subscribe فراخوانی شود، 10 عنصر از توالی را در اختیار خواهیم داشت (بجای یک عنصر حالت متداول بافر نشده).
به این ترتیب می‌توان فشار حجم اطلاعات ورودی با فرکانس بالا را کنترل کرد و در نتیجه از منابع موجود بهتر استفاده نمود. برای مثال اگر می‌خواهید عملیات bulk insert را انجام دهید، می‌توان بر اساس یک batch size مشخص، گروه گروه اطلاعات را به بانک اطلاعاتی اضافه کرد تا فشار کار کاهش یابد.

همینکار را بر اساس زمان نیز می‌توان انجام داد:
 var sequence = Enumerable.Range(1, 200)
                   .ToObservable()
                   .Buffer(timeSpan: TimeSpan.FromSeconds(2));
در مثال فوق هر 2 ثانیه یکبار، مجموعه‌ای از عناصر به متد onNext ارسال خواهند شد.


متد Window

متد Window نیز دقیقا همان پارامترهای متد بافر را قبول می‌کند. با این تفاوت که هربار، یک توالی obsevable را به متد onNext ارسال می‌کند.
نوع numbers پارامتر onNext، در حین بکارگیری متد بافر در مثال‌های فوق، IList of int است. اما اگر متدهای Buffer را تبدیل به متد Window کنیم، اینبار نوع numbers، معادل IObservable of int خواهد شد.
 var sequence = Enumerable.Range(1, 200)
                           .ToObservable()
                           .Window(timeSpan: TimeSpan.FromSeconds(2));

sequence.Subscribe(onNext: numbers =>
{
       numbers.Subscribe(onNext: number => Console.WriteLine(number));
});


چه زمانی باید از Buffer استفاده کرد و چه زمانی از Window؟

در متد بافر، به ازای هر توالی که به پارامتر onNext ارسال می‌شود، یکبار وهله‌ی جدیدی از توالی مدنظر در حافظه ایجاد و ارسال خواهد شد. در متد Window صرفا اشاره‌گرهایی به این توالی را در اختیار داریم؛ بنابراین مصرف حافظه‌ی کمتری را شاهد خواهیم بود. متد Window بسیار مناسب است برای اعمال aggregation. مثلا اگر نیاز است جمع، میانگین، حداقل و حداکثر عناصر دریافتی محاسبه شوند، بهتر است از متد Window استفاده شود که نهایتا قابلیت استفاده از متدهای الحاقی Sum و Max و Min را به همراه دارد. با این تفاوت که حاصل این‌ها نیز یک IObservable است که باید Subscribe آن‌را برای دریافت نتیجه فراخوانی کرد:
 var sequence = Enumerable.Range(1, 200)
                          .ToObservable()
                          .Window(10);

sequence.Subscribe(onNext: numbers =>
{
     numbers.Sum().Subscribe(onNext: number => Console.WriteLine(number));
});
در این حالت متد Window، برخلاف متد Buffer، توالی numbers را هربار کش نمی‌کند و به این ترتیب می‌توان به مصرف حافظه‌ی کمتری رسید.


کاربردهای دنیای واقعی

در اینجا دو مثال از بکارگیری متد Buffer را جهت پردازش مجموعه‌های عظیمی از اطلاعات و نمایش همزمان آن‌ها در رابط کاربری ملاحظه می‌کنید.
مثال اول: فرض کنید قصد دارید تمام فایل‌های درایو C خود را توسط یک TreeView نمایش دهید. در این حالت نباید رابط کاربری برنامه در حالت هنگ به نظر برسد. همچنین به علت زیاد بودن تعداد فایل‌ها و نمایش همزمان آن‌ها در UI، نباید CPU Usage برنامه تا حدی باشد که در کار سایر برنامه‌ها اخلال ایجاد کند. در این مثال‌ها با استفاده از Rx و متد بافر آن، هربار مثلا 1000 آیتم را بافر کرده و سپس یکجا در TreeView نمایش می‌دهند. به این ترتیب دو شرط یاد شده محقق می‌شوند.
The Rx Framework By Example

مثال دوم: خواندن تعداد زیادی رکورد از بانک اطلاعاتی به همراه نمایش همزمان آن‌ها در UI بدون اخلالی در کار سیستم و همچنین هنگ کردن برنامه.
Using Reactive Extensions for Streaming Data from Database
مطالب
xamarin.android قسمت سوم
Theme
برای اینکه بتوانیم ظاهر گرافیکی layout‌ها را کنترل نماییم، از Theme که مجموعه‌ای از styleهای گرافیکی می‌باشد، استفاده می‌کنیم. در اندروید مجموعه‌ای از تم‌های از پیش ساخته شده که به آنها Builtin Theme نیز گفته می‌شود می‌توانیم استفاده کنیم. تم‌ها ظاهر گرافیکی کلیه کنترل‌های Layout را با نام‌های زیر، کنترل می‌کنند:
statusBarColor
textColorPrimary
colorAccent
ColorPrimary
WindowBackground

اگر ساختار زیر را در یک صفحه استاندارد برنامه‌های موبایل را در نظر بگیریم، styleها هر بخش، یک نام منحصر به فرد دارد:



اگر بخواهیم از style‌های از پیش طراحی شده‌ی اندروید استفاده نماییم، ابتدا میتوانیم در صفحه‌ی layout در زامارین، style مربوطه را از بخش Theme استفاده کرده و نتیجه را مشاهده کنیم. ولی تغییر style سبب تغییر layout در زمان اجرا نمی‌شود. هرگاه بخواهیم از styleهای استاندارد یا builtin اندروید استفاده نماییم، در Activity توسط خصوصیت Theme با فرمت:
[Activity(Theme = "@style/NameThem")]
تم را به‌عنوان تم داخلی وسپس نام کامل تم را می‌نویسیم.
 
CustomTheme
در طراحی فرم‌ها ممکن است بخواهیم از یک استایل خاص builtin استفاده کنیم؛ ولی ممکن است بعضی از استایل‌های آن را استفاده نکنیم، مانند تمی که از قبل استفاده شده‌است، از روش زیر استفاده می‌کنیم:
- بر روی دایرکتوری value راست کلیک میکنیم. گزینه add new item را انتخاب و یک فایل xmlfile را با نام style ایجاد میکنیم.
- style‌های جدید منابع application می‌باشند که در بخش resource از آن‌ها استفاده میکنیم. هر استایل جدید را توسط Style Tag مشخص میکنیم و در خصوصیت Name، نام Style را مشخص میکنیم.
ممکن است در یک Style نتوانیم و یا نخواهیم تمامی Style‌های مورد نیاز را تامین کنیم. از این رو توسط Parent، یک StyleBuition تعریف نموده که این Styleها از آن مشتق می‌شوند. اگر در Theme جدید گزینه‌ها مشخص شوند، تم اصلی تغییر نمی‌کند. در غیر اینصورت تمامی گزینه‌های تعریف شده در تم جدید از ThemParent مقدار دهی می‌شود.
توسط item می‌توان یک style را تعریف نمود. در Activity توسط
 [Activity(Theme = "@style/NameThem")]
می‌توانیم استایل سفارشی شده خودمان را مشخص کنیم.

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<resources>
  <style name="MainTheme" parent="Theme.AppCompat.Light.DarkActionBar">
     <item name="windowNoTitle">true</item>
     <item name="windowActionBar">false</item>
  </style>
</resources>
 
  
Navigation Menu
کتابخانه متریال دیزاین کتابخانه جدیدی می‌باشد که به اندروید اضافه شده‌است. توسط  آن می‌توانیم کنترل‌های جدید را با استایل‌های جدید برای Appهای اندروید، تولید کنیم. ابتدا نیاز به نصب Component‌های ذیل در زامارین می‌باشد.
 
استفاده که از کتابخانه متریال دیزاین
برای اینکه بتوانیم Navigation menu را ایجاد کنیم، باید از نیوگت، کتابخانه‌های Appcompat و Designlibrary را انتخاب و نصب نماییم و اگر نگارش ویژوال استودیوی شما 15.7.3باشد، از ابتدا بصورت اتوماتیک نصب شده است و احتیاجی به این مراحل نمی‌باشد. بدیهی است در زمان نصب باید از نرم افزار‌های تحریم گذر نیز استفاده کرد.
  
ساخت Menu
NavigationMenu، منوی اصلی منو می‌باشد که با Swipping از گوشه راست به چپ، باز یا بسته می‌شود یا با کلیک بر روی دکمه‌ی Menu بر روی Toolbar، منو را باز یا بسته میکند.
قدم اول: نصب منو
منظور همان اضافه کردن کتابخانه‌ها است.
قدم دوم:
ابتدا باید گزینه‌های منو را در یک فایل xml تعریف نمود. هر گزینه‌ی آن از دو بخش متن اصلی منو و ID منو تشکیل شده‌است.
بر روی دایرکتوری Resource راست کلیک کرده و یک دایرکتوری یا پوشه را به نام Menu ایجاد می‌کنیم. بر روی دایرکتوری منو، راست کلیک کرده و یک فایل Xml را به آن اضافه می‌کنیم. برای آنکه بتوانیم در این فایل دستورات ساخت منو را نوشته و به نحوی که توسط اندروید قابل خواندن و تبدیل به منو باشد، ساختار منو را از آدرس زیر ویژوال استودیو دانلود میکنیم.
 <menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">

توسط Group مجموعه گزینه‌های منو را را معرفی میکنیم.
هر گزینه در منو ی اصلی توسط یک آیتم مشخص میشود. برای آنکه هنگام کلیک بر روی هر گزینه از طریق برنامه نویسی بتوانیم گزینه انتخاب شده را شناسایی کنیم، یک آی دی منحصر بفرد را به هر گزینه اختصاص میدهیم. زمانیکه بر روی یک گزینه کلیک میشود، توسط این ID‌ها میتوانیم شناسایی کنیم کدام گزینه انتخاب شده‌است.
خصوصیت Android :Title متن اصلی منو را مشخص میکند.
 <?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
     <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
     <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>

سپس باید در Layout مورد نظر همانند صفحه Main، ساختار اصلی برنامه شامل Toolbar و Menu را بصورت زیر تعریف نماییم:
<android.support.v7.widget.Toolbar
  android:layout_width="match_parent"
  android:id="@+id/toolbar1"
  android:background="#33B86C"
  android:minHeight="?android:attr/actionBarSize"
  android:layout_height="wrap_content">
</android.support.v7.widget.Toolbar>

ساختار منو به صورت زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
    <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
    <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>
در Linearlayout ریشه، گزینه Fitssystemwindow را true میکنیم که سایز linearlayout را با سایز موبایل جدید اندازه می‌کند. سپس از toolbox، کنترل Toolbarرا به پنجره اضافه میکنیم که در بالای صفحه قرار می‌گیرد.
toolbar اضافه شده، toolbar استاندارد قبل از متریال دیزاین میباشد. در واقع toolbar اول، Toolbar استاندارد اندروید می‌باشد. برای آنکه از Toolbar متریال دیزاین استفاده کنیم، کنترل‌های متریال دیزاین در بخش supportlibrary اضافه میشود و Toolbar متریال دیزاین را اضافه میکنیم. علامت ؟ یعنی اینکه می‌خواهیم از اندازه سیستمی استفاده کنیم. اگر بخواهیم حداقل سایز Toolbarبر اساس پیش فرض در دستگاه‌های مختلف باشد، از علامت Android :attr ? استفاده میکنیم. اگر بخواهیم حداقل ارتفاع پیشنهادی اندروید در هر موبایل متصل شود، از خصوصیت Action Bar Size  استفاده میکنیم. این خصوصیت زمانی عمل میکند که Height  آن Wrapcontent باشد.
گذاشتن دکمه منو: برای آنکه بتوانیم دکمه منو را به Toolbar اضافه کنیم، از دکمه Image Button استفاده میکنیم که یک دکمه‌ی معمولی می‌باشد ولی خلاصه‌ی آن عکس است. در خصوصیت Back ground دکمه، بصورت زیر نام فایل آیکن منو را در دایرکتوری Drawable، مشخص میکنیم و خصوصیت src آن‌را null می‌کنیم تا تصویری بجز تصویر انتخابی نباشد.
برای آنکه بتوانیم پنجره اصلی منو را به صورتیکه دارای قابلیت حرکت به راست و چپ باشد، ایجاد کنیم، از کنترلی به‌نام  Drowerlayout استفاده میکنیم که بر روی صفحه قرار میگیرد. DrawerLayout در linearlayout ریشه قرار میگیرد و یا بعد از ToolBar و حتما باید خصوصیت fitsystemwindow کنترل Drawer را True کنیم. جهت نمایش گزینه‌های اصلی در Drawer از کنترل NavigationٰView استفاده می‌کنیم.
گزینه‌های منو در کنترلی به نام Navigationview قرار دارد. این کنترل باید در Drawerlayout قرار گیرد. توسط فضای نام منو، محل فایل xml را که منو درون آن قرار گرفته است، مشخص می‌کنیم. آدرس این دستور در این مسیر می‌باشد:
 xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto"
Layout gravity  آن را end  قرار میدهیم که از سمت راست قرار بگیرد. Fit system Window را هم True میکنیم تا گزینه‌های داخل آن‌را هم Fit کند. Theme باید از نوع تم‌های متریال دیزاین و با کلمه Them . App Compact. ligth.NoActionBar باشد. برای آنکه اکتیویتی‌ها، متریال دیزاین را ساپورت کنند، میتوان از کلاس  App compact Activity  استفاده کنیم. Tool bar بصورت پیش فرض لیبل اکتیویتی را نشان می‌دهد و دستور زیر عنوان Toolbar را حذف میکند.
 SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
 
مدیریت گزینه‌های منو
به محض انتخاب یک گزینه درون NavigationView، رخدادی به نام NavigationItemSelected صادر می‌شود که توسط آن میتوانیم گزینه‌ی انتخاب شده را از طریق برنامه نویسی مدیریت کنیم. این کنترل در Android.Support.V7.Widget و NameSpace بالا قرار میگیرد. سپس یک رخ‌داد گردان را با نام navigationItemSelected پیاده سازی می‌کنیم. اطلاعات مربوط به گزینه‌ی انتخاب شده، در پارامتر دوم از این تابع NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs ذخیره می‌شود. ID، آیتم انتخاب شده در فایل Menu را باز می‌گرداند.
        var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
        navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:

                    break;
            }
        }
 
مدیریت اکتیویتی‌ها توسط Menu
با انتخاب گزینه Menu باید اکتیویتی مربوطه انتخاب شود. بنابراین برای هر گزینه‌ی منو یک Layout و اکتیویتی را ایجاد می‌کنیم و اجرا میکنیم. ولی در اکتیویتی جدید Toolbar وجود ندارد.
 
تکنیک ادغام:
برای آنکه در Layoutهای مختلف، تولبار و منو و یا هر View دیگری را بصورت مشترک استفاده کنیم، یک فایل xml را به دایرکتوری Layout اضافه می‌کنیم. دستور Merge میتواند تمام layoutها را به درون layoutهای دیگر مانند home,insert ادغام و یا تزریق کند. جهت استفاده از Merge در layoutهای دیگر نیاز به Id منحصر به فرد می‌باشد.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<merge xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android" 
    xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto" android:id="@+id/toolbarlayout">
    <android.support.v7.widget.Toolbar android:layout_width="match_parent" android:id="@+id/toolbar1" android:background="#33B86C" android:minHeight="?android:attr/actionBarSize" android:layout_height="wrap_content">
        <ImageButton android:layout_width="wrap_content" android:layout_height="wrap_content" android:id="@+id/imageButton1" android:background="@drawable/mainmenu" android:layout_gravity="end" />
    </android.support.v7.widget.Toolbar>
    <android.support.v4.widget.DrawerLayout android:layout_width="match_parent" android:layout_height="match_parent" android:id="@+id/drawerLayout1" android:fitsSystemWindows="true">
        <android.support.design.widget.NavigationView android:minWidth="25px" android:minHeight="25px" android:layout_width="200dp" android:layout_height="match_parent" android:layout_gravity="end" app:menu="@menu/menu" android:id="@+id/navigationView1" android:fitsSystemWindows="true" />
    </android.support.v4.widget.DrawerLayout>
</merge>

در اکتیویتی‌های دیگر باید Toolbar و مدیریت گزینه‌های منو با کد‌های مشابه Main انجام شود.
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null) { }
        }
بنابراین دستورات xmlTollbar  و darawer layout در تمامی Layoutها و دستورات سی شارپ، کنترل کننده Toolbar و منو در تمامی اکتیویتی‌ها تکرار شده‌اند.
 
حل مشکلات Layout
یک فایل Xml را به Layout  اضافه می‌کنیم و درون آن Tag merge و کد‌های مشترک Drawer out و Toolbar را داخل تگ Merge اضافه می‌کنیم. جهت استفاده از کدهای (مقدار فایل ایکس ام ال ساخته شده که Tag merge داخل آن است)  Merge، در layout های دیگر، از دستور Include  استفاده می‌کنیم.
نام لی‌آوت را در خصوصیت Layout اضافه می‌کنیم. برای آنکه کد‌های سی شارپ کنترل کننده‌ی Toolbar و Menu چندین Toolbar وجود دارد که در یکی از آن‌ها یک کلاس واسط از کلاس app compat Activity  را به ارث میبریم. تابع Protected را از آن بازنویسی کرده و تمام کد‌های مدیریت Toolbar و منو را در آن پیاده سازی می‌کنیم. تمام اکتیویتی‌های برنامه را از این کلاس به ارث می‌بریم. بنابراین تابع InitieToolbar به تمامی فرزندان نیز به ارث برده می‌شود. در زمان اجرای دستورات، this ، اکتیویتی جاری می‌باشد.
    public class BaseAcitivity : AppCompatActivity
    {
        protected void InitieToolbar()
        {
            var toolbar = this.FindViewById<widgetV7.Toolbar>(Resource.Id.toolbar1);
            this.SetSupportActionBar(toolbar);
            //SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
            var imagebutton = toolbar.FindViewById<ImageButton>(Resource.Id.imageButton1);
            imagebutton.Click += Imagebutton_Click;
            var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
            navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        }

        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null)
                StartActivity(intent);
        }

        private void Imagebutton_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var drawerlayout = this.FindViewById<DrawerLayout>(Resource.Id.drawerLayout1);
            if (drawerlayout.IsDrawerOpen(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End) == false)
            {
                drawerlayout.OpenDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
            else
            {
                drawerlayout.CloseDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
        }
    }
 
اگر بخواهیم یک تم در تمامی اکتیویتی‌ها  به صورت سراسری استفاده شود، از فایل تنظمیات اندروید بنام AndroidManifest در دایرکتوری Properties استفاده می‌کنیم و در  بخش Application Theme، نام تم را مشخص میکنیم:
 android:theme="@style/Theme.AppCompat.Light.NoActionBar"
 

ساخت TabPage
پیشنیاز: نصب کتابخانه‌های متریال دیزاین همانند قبل و طبق ورژن Sdk نصب شده
اگر بخواهیم چندین صفحه را بر روی یکدیگر Stack و یا Overload نماییم، از Tabpage استفاده می‌کنیم. صفحاتی‌که از TabPage استفاده می‌کنند، با انگشت جابجا میشوند و همانند برنامه‌ی واتساپ Fragment می‌باشند و هر Fragment دارای layout و اکتیویتی مربوط به خود می‌باشد. معماری layout آن بصورت زیر است:


ToolBar، در بالای فرم قرار می‌گیرد. TabLayou که بصورت TabPage آن‌ها را به عهده دارد. Viewpager مدیریت Layout‌ها را به هنگام Swipe یا جابجایی به عهده دارد.
یک layout را برای Toolbar قرار می‌دهیم. سپس Layout اصلی main را طراحی میکنیم. پس از اضافه کردن ToolBar، ابزار TabLayout را در بخش SupportLibrary متریال دیزاین انتخاب و در صفحه می‌کشیم. TabLayout در پایین Toolbar قرار می‌گیرد و با انتخاب رنگ یکسان برای هر دو، متصل و یکنواخت به نظر می‌رسد. سپس از Layout از Toolbar آیتم ViewPager را بر روی صفحه قرار می‌دهیم. اگر LayoutWeight آن را یک قرار دهیم، تمام ارتفاع صفحه را به ما تخصیص می‌دهد. زمانیکه در TabLayout تب‌ها جابجا می‌شوند یا بر روی یک آیکن کلیک می‌شود، صفحه مربوطه در بخش ViewPager به کاربر نمایش داده میشود. هر Page یک فرگمنت می‌باشد. به ازای هر فرگمنت یک Layout به دایرکتوری layout اضافه کرده و به ازای هر layoutFragment یک Activity Fragment را اضافه می‌کنیم. یک اکتیویتی از نوع را Android.Support.v4.AppFragment ایجاد میکنیم.
    public class Fragment1 : Android.Support.V4.App.Fragment
    {
        public override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
        }
        public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater,
      ViewGroup container, Bundle savedInstanceState)
        {
            return inflater.Inflate(Resource.Layout.FragmentLayout1, container, false);
        }
    }
ابتدا باید viewpager در Layout اصلی را پیدا کرده و با دستور زیر به Tablayout متصل کنیم:
 var tablayout = FindViewById<Android.Support.Design.Widget.TabLayout>(Resource.Id.tabLayout1);
var viewpager = FindViewById<ViewPager>(Resource.Id.viewPager1);
tablayout.SetupWithViewPager(viewpager);
زمانیکه آیکن را در TabLayout انتخاب میکنیم یا با انگشت Swipe میکنیم، به ترتیب بین صفحات که از Position صفحه آغاز شده‌اند، حرکت می‌کنیم، باید فرگمنت همان Position را نشان دهیم و این مدیریت توسط بخشی به‌نام Adapter انجام میشود. یک Adapter را به کنترلر اضافه میکنیم و از کلاس Fragment pager adapter به ارث می‌بریم. بر روی کلاس Fragment pager adapter ، دکمه‌های کنترل و نقطه را میزنیم و سپس کلاس را پیاده سازی می‌کنیم. در این حالت دو تابع را به ما می‌دهد: تابع Get item .count مجددا بر روی کلاس پدر راست کلیک میکنیم. در تابع کانت تعداد کل صفحه‌ها را (Layout ها) را انتخاب میکنیم. هرگاه از یک صفحه به صفحه‌ی دیگری انتقال پیدا کنیم، موقعیت صفحه جدیدی که از یک شروع میشود را به تابع Get Item بر اساس موقعیت Object  از fragment مربوطه new کرده و بعنوان خروجی باز می‌گرداند.
    class TabFragmentAdapter : FragmentPagerAdapter
    {
        public TabFragmentAdapter(FragmentManager fm) : base(fm)
        {
        }
        public override int Count => 3;
        public override Fragment GetItem(int position)
        {
            switch (position)
            {
                case 0: return new Fragment1();
                case 1: return new Fragment2();
                case 2: return new Fragment3();
                default: return new Fragment1();
            }
        }


        //int f1() { return 100; }
        //int f1 => 100;
    }
و در اکتیویتی اصلی، کد زیر را برای Load فرگمنت‌ها نیز قرار می‌دهیم:
 viewpager.Adapter = new TabFragmentAdapter(this.SupportFragmentManager);
  
آیکن برای TabPage
سپس اگر بخواهیم آیکن‌های Tab را به ترتیب تعریف کنیم، از تابع Gettabat استفاده میکنیم. پارامتر ورودی آن موقعیت Tab page میباشد و Set icon هم آیکن‌های دایرکتوری Drawable را انتخاب میکند.
 tablayout.GetTabAt(0).SetIcon(Resource.Drawable.iconCall);
 

نمایش متن همراه با عکس
 اگر بخواهیم آیکن‌های تب پیج را سفارشی کنیم، از Layout استفاده میکنیم که عرض و ارتفاع آن wrap Content  باشند و درون آن یک Text view که معادل Lable میباشند، قرار میدهند:
 View iconlayout1 = LayoutInflater.Inflate(Resource.Layout.custom_TabIconLayout, null);
var txt = iconlayout1.FindViewById<TextView>(Resource.Id.tabTextIcon);
txt.Text = "تماس";
txt.SetCompoundDrawablesWithIntrinsicBounds(Resource.Drawable.iconCall, 0, 0, 0);
tablayout.GetTabAt(0).SetCustomView(iconlayout1);

کدهای مطلب جاری برای دریافت: Navigation-TabPage-samples.zip
نظرات مطالب
پشتیبانی توکار از انجام کارهای پس‌زمینه در ASP.NET Core 2x
یک نکته‌ی تکمیلی: دات نت 6 و معرفی یک تایمر Async جدید

در این مطلب برای انجام کارهای پس زمینه‌ای متناوب و async، مجبور به اختراع تایمرهای خاصی شدیم که در دات نت 6، روش بهتری برای انجام آن ارائه شده‌است. تا پیش از دات نت 6، تایمرهای زیر در فضاهای نام مختلفی تعریف شده‌اند:

- System.Threading.Timer
- System.Timers.Timer
- System.Windows.Forms.Timer
- System.Web.UI.Timer
- System.Windows.Threading.DispatcherTimer

طراحی تمام این تایمرها مبتنی بر callbackها است و رخ‌دادهایی که توسط تایمر، در زمان مشخصی صادر می‌شوند. این تایمرها مشکلات زیر را به همراه دارند:
1- متد callback فراخوانی شده async نیست (زمانی طراحی شده بودند که نوع Task، هنوز وجود خارجی نداشت).
2- اگر درون callback خطایی رخ‌دهد، خاموش سازی تایمر نیاز به عملیات اضافه‌تری دارد.
3- اگر عملیات درون یک callback هنوز به پایان نرسیده باشد، ممکن است این callback مجددا فراخوانی شود.

برای رفع تمام این مشکلات، تایمر جدیدی به نام PeriodicTimer به دات نت 6 اضافه شده‌است که این مزایا را به همراه دارد:
1- تمام async است.
2- تنها یک جریان کاری مشخص را دارد که با فراخوانی دستی متد WaitForNextTickAsync آن، به میزان بازه‌ی زمانی مشخص شده، صبر خواهد شد. وجود تنها یک جریان کاری، مشکلات 2 و 3 تایمرهای قبلی را رفع می‌کند.

یک مثال:
private async Task DoTaskAsync()
{
   using var timer = new PeriodicTimer(TimeSpan.FromSeconds(5));   
   while (await timer.WaitForNextTickAsync())
   {
      Console.WriteLine($"Firing at {DateTime.Now}");
   }   
}
این تایمر async، هر 5 ثانیه یکبار، کدهای بدنه‌ی حلقه را اجرا می‌کند.

اگر خواستیم این تایمر، پس از 20 ثانیه به طور کامل متوقف شود، روش کار به صورت زیر است که توسط یک CancellationTokenSource که به عنوان پارامتر متد WaitForNextTickAsync ارسال می‌شود، قابل پیاده سازی است:
private async Task DoTaskAsync()
{
   try
   {
      var cts = new CancellationTokenSource(TimeSpan.FromSeconds(20));

      using var timer = new PeriodicTimer(TimeSpan.FromSeconds(5));   
      while (await timer.WaitForNextTickAsync(cts.Token))
      {
         Console.WriteLine($"Firing at {DateTime.Now}");
      }   
   }
   catch (OperationCanceledException)
   {
       Console.WriteLine("Operation cancelled");
   }
}
این خاتمه‌ی خودکار، با صدور یک OperationCancelled exception رخ خواهد داد و یا حتی می‌توان متد ()cts.Cancel را نیز در صورت نیاز به صورت دستی در داخل حلقه فراخوانی کرد تا عملیات خاتمه یابد.
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هشتم

معرفی الگوی Repository

روش متداول کار با فناوری‌های مختلف دسترسی به داده‌ها عموما بدین شکل است:
الف) یافتن رشته اتصالی رمزنگاری شده به دیتابیس از یک فایل کانفیگ (در یک برنامه اصولی البته!)
ب) باز کردن یک اتصال به دیتابیس
ج) ایجاد اشیاء Command برای انجام عملیات مورد نظر
د) اجرا و فراخوانی اشیاء مراحل قبل
ه) بستن اتصال به دیتابیس و آزاد سازی اشیاء

اگر در برنامه‌های یک تازه کار به هر محلی از برنامه او دقت کنید این 5 مرحله را می‌توانید مشاهده کنید. همه جا! قسمت ثبت، قسمت جستجو، قسمت نمایش و ...
مشکلات این روش:
1- حجم کارهای تکراری انجام شده بالا است. اگر قسمتی از فناوری دسترسی به داده‌ها را به اشتباه درک کرده باشد، پس از مطالعه بیشتر و مشخص شدن نحوه‌ی رفع مشکل، قسمت عمده‌ای از برنامه را باید اصلاح کند (زیرا کدهای تکراری همه جای آن پراکنده‌اند).
2- برنامه نویس هر بار باید این مراحل را به درستی انجام دهد. اگر در یک برنامه بزرگ تنها قسمت آخر در یکی از مراحل کاری فراموش شود دیر یا زود برنامه تحت فشار کاری بالا از کار خواهد افتاد (و متاسفانه این مساله بسیار شایع است).
3- برنامه منحصرا برای یک نوع دیتابیس خاص تهیه خواهد شد و تغییر این رویه جهت استفاده از دیتابیسی دیگر (مثلا کوچ برنامه از اکسس به اس کیوال سرور)، نیازمند بازنویسی کل برنامه می‌باشد.
و ...

همین برنامه نویس پس از مدتی کار به این نتیجه می‌رسد که باید برای این‌کارهای متداول، یک لایه و کلاس دسترسی به داده‌ها را تشکیل دهد. اکنون هر قسمتی از برنامه برای کار با دیتابیس باید با این کلاس مرکزی که انجام کارهای متداول با دیتابیس را خلاصه می‌کند، کار کند. به این صورت کد نویسی یک نواختی با حذف کدهای تکراری از سطح برنامه و همچنین بدون فراموش شدن قسمت مهمی از مراحل کاری، حاصل می‌گردد. در اینجا اگر روزی قرار شد از یک دیتابیس دیگر استفاده شود فقط کافی است یک کلاس برنامه تغییر کند و نیازی به بازنویسی کل برنامه نخواهد بود.

این روزها تشکیل این لایه دسترسی به داده‌ها (data access layer یا DAL) نیز مزموم است! و دلایل آن در مباحث چرا به یک ORM نیازمندیم برشمرده شده است. جهت کار با ORM ها نیز نیازمند یک لایه دیگر می‌باشیم تا یک سری اعمال متداول با آن‌هارا کپسوله کرده و از حجم کارهای تکراری خود بکاهیم. برای این منظور قبل از اینکه دست به اختراع بزنیم، بهتر است به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیء گرا رجوع کرد و از رهنمودهای آن استفاده نمود.

الگوی Repository یکی از الگوهای برنامه‌ نویسی با مقیاس سازمانی است. با کمک این الگو لایه‌ای بر روی لایه نگاشت اشیاء برنامه به دیتابیس تشکیل شده و عملا برنامه را مستقل از نوع ORM مورد استفاه می‌کند. به این صورت هم از تشکیل یک سری کدهای تکراری در سطح برنامه جلوگیری شده و هم از وابستگی بین مدل برنامه و لایه دسترسی به داده‌ها (که در اینجا همان NHibernate می‌باشد) جلوگیری می‌شود. الگوی Repository (مخزن)، کار ثبت،‌ حذف، جستجو و به روز رسانی داده‌ها را با ترجمه آن‌ها به روش‌های بومی مورد استفاده توسط ORM‌ مورد نظر، کپسوله می‌کند. به این شکل شما می‌توانید یک الگوی مخزن عمومی را برای کارهای خود تهیه کرده و به سادگی از یک ORM به ORM دیگر کوچ کنید؛ زیرا کدهای برنامه شما به هیچ ORM خاصی گره نخورده و این عملیات بومی کار با ORM توسط لایه‌ای که توسط الگوی مخزن تشکیل شده، صورت گرفته است.

طراحی کلاس مخزن باید شرایط زیر را برآورده سازد:
الف) باید یک طراحی عمومی داشته باشد و بتواند در پروژه‌های متعددی مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
ب) باید با سیستمی از نوع اول طراحی و کد نویسی و بعد کار با دیتابیس، سازگاری داشته باشد.
ج) باید امکان انجام آزمایشات واحد را سهولت بخشد.
د) باید وابستگی کلاس‌های دومین برنامه را به زیر ساخت ORM مورد استفاده قطع کند (اگر سال بعد به این نتیجه رسیدید که ORM ایی به نام XYZ برای کار شما بهتر است، فقط پیاده سازی این کلاس باید تغییر کند و نه کل برنامه).
ه) باید استفاده از کوئری‌هایی از نوع strongly typed را ترویج کند (مثل کوئری‌هایی از نوع LINQ).


بررسی مدل برنامه

مدل این قسمت (برنامه NHSample4 از نوع کنسول با همان ارجاعات متداول ذکر شده در قسمت‌های قبل)، از نوع many-to-many می‌باشد. در اینجا یک واحد درسی توسط چندین دانشجو می‌تواند اخذ شود یا یک دانشجو می‌تواند چندین واحد درسی را اخذ نماید که برای نمونه کلاس دیاگرام و کلاس‌های متشکل آن به شکل زیر خواهند بود:



using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Course
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Teacher { get; set; }
public virtual IList<Student> Students { get; set; }

public Course()
{
Students = new List<Student>();
}
}
}


using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Student
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Course> Courses { get; set; }

public Student()
{
Courses = new List<Course>();
}
}
}

کلاس کانفیگ برنامه جهت ایجاد نگاشت‌ها و سپس ساخت دیتابیس متناظر

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample4.Domain.Course).Assembly))
.ExportTo(System.Environment.CurrentDirectory)
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
چند نکته در مورد این کلاس:
الف) با توجه به اینکه برنامه از نوع ویندوزی است، برای مدیریت صحیح کانکشن استرینگ، فایل App.Config را به برنامه افروده و محتویات آن‌را به شکل زیر تنظیم می‌کنیم (تا کلید DbConnectionString توسط متد GetConfig مورد استفاده قرارگیرد ):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>
</configuration>

ب) در NHibernate سنتی (!) کار ساخت نگاشت‌ها توسط یک سری فایل xml صورت می‌گیرد که با معرفی فریم ورک Fluent NHibernate و استفاده از قابلیت‌های Auto Mapping آن، این‌کار با سهولت و دقت هر چه تمام‌تر قابل انجام است که توضیحات نحوه‌ی انجام ‌آن‌را در قسمت‌های قبل مطالعه فرمودید. اگر نیاز بود تا این فایل‌های XML نیز جهت بررسی شخصی ایجاد شوند، تنها کافی است از متد ExportTo آن همانگونه که در متد GetConfig استفاده شده، کمک گرفته شود. به این صورت پس از ایجاد خودکار نگاشت‌ها، فایل‌های XML متناظر نیز در مسیری که به عنوان آرگومان متد ExportTo مشخص گردیده است، تولید خواهند شد (دو فایل NHSample4.Domain.Course.hbm.xml و NHSample4.Domain.Student.hbm.xml را در پوشه‌ای که محل اجرای برنامه است خواهید یافت).

با فراخوانی متد CreateDb این کلاس، پس از ساخت خودکار نگاشت‌ها، database schema متناظر، در دیتابیسی که توسط کانکشن استرینگ برنامه مشخص شده، ایجاد خواهد شد که دیتابیس دیاگرام آن‌را در شکل ذیل مشاهده می‌نمائید (جداول دانشجویان و واحدها هر کدام به صورت موجودیتی مستقل ایجاد شده که ارجاعات آن‌ها در جدولی سوم نگهداری می‌شود).



پیاده سازی الگوی مخزن

اینترفیس عمومی الگوی مخزن به شکل زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace NHSample4.NHRepository
{
//Repository Interface
public interface IRepository<T>
{
T Get(object key);

T Save(T entity);
T Update(T entity);
void Delete(T entity);

IQueryable<T> Find();
IQueryable<T> Find(Expression<Func<T, bool>> predicate);
}
}

سپس پیاده سازی آن با توجه به کلاس SingletonCore ایی که در قسمت قبل تهیه کردیم (جهت مدیریت صحیح سشن فکتوری)، به صورت زیر خواهد بود.
این کلاس کار آغاز و پایان تراکنش‌ها را نیز مدیریت کرده و جهت سهولت کار اینترفیس IDisposable را نیز پیاده سازی می‌کند :

using System;
using System.Linq;
using NHSessionManager;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;

namespace NHSample4.NHRepository
{
public class Repository<T> : IRepository<T>, IDisposable
{
private ISession _session;
private bool _disposed = false;

public Repository()
{
_session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
BeginTransaction();
}

~Repository()
{
Dispose(false);
}

public T Get(object key)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

return _session.Get<T>(key);
}

public T Save(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Save(entity);
return entity;
}

public T Update(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Update(entity);
return entity;
}

public void Delete(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.Delete(entity);
}

public IQueryable<T> Find()
{
if (!isSessionSafe) return null;

return _session.Linq<T>();
}

public IQueryable<T> Find(System.Linq.Expressions.Expression<Func<T, bool>> predicate)
{
if (!isSessionSafe) return null;

return Find().Where(predicate);
}

void Commit()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null &&
_session.Transaction.IsActive &&
!_session.Transaction.WasCommitted &&
!_session.Transaction.WasRolledBack)
{
_session.Transaction.Commit();
}
else
{
_session.Flush();
}
}

void Rollback()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null && _session.Transaction.IsActive)
{
_session.Transaction.Rollback();
}
}

private bool isSessionSafe
{
get
{
return _session != null && _session.IsOpen;
}
}

void BeginTransaction()
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.BeginTransaction();
}


public void Dispose()
{
Dispose(true);
// tell the GC that the Finalize process no longer needs to be run for this object.
GC.SuppressFinalize(this);
}

protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
{
if (_disposed) return;
if (!disposeManagedResources) return;
if (!isSessionSafe) return;

try
{
Commit();
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(ex.ToString());
Rollback();
}
finally
{
if (isSessionSafe)
{
_session.Close();
_session.Dispose();
}
}

_disposed = true;
}
}
}
اکنون جهت استفاده از این کلاس مخزن به شکل زیر می‌توان عمل کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using NHSample4.Domain;
using NHSample4.NHRepository;

namespace NHSample4
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//NHSessionManager.Config.CreateDb();


//ابتدا یک دانشجو را اضافه می‌کنیم
Student student = null;
using (var studentRepo = new Repository<Student>())
{
student = studentRepo.Save(new Student() { Name = "Vahid" });
}

//سپس یک واحد را اضافه می‌کنیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var course = courseRepo.Save(new Course() { Teacher = "Shams" });
}

//اکنون یک واحد را به دانشجو انتساب می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
courseRepo.Save(new Course() { Students = new List<Student>() { student } });
}

//سپس شماره دروس استادی خاص را نمایش می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var query = courseRepo.Find(t => t.Teacher == "Shams");

foreach (var course in query)
Console.WriteLine(course.Id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این سطح دیگر برنامه هیچ درکی از ORM مورد استفاده ندارد و پیاده سازی نحوه‌ی تعامل با NHibernate در پس کلاس مخزن مخفی شده است. کار آغاز و پایان تراکنش‌ها به صورت خودکار مدیریت گردیده و همچنین آزاد سازی منابع را نیز توسط اینترفیس IDisposable مدیریت می‌کند. به این صورت امکان فراموش شدن یک سری از اعمال متداول به حداقل رسیده، میزان کدهای تکراری برنامه کم شده و همچنین هر زمانیکه نیاز بود، صرفا با تغییر پیاده سازی کلاس مخزن می‌توان به ORM دیگری کوچ کرد؛ بدون اینکه نیازی به بازنویسی کل برنامه وجود داشته باشد.

دریافت سورس برنامه قسمت هشتم

ادامه دارد ...


نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
با تشکر از مطلب خوبتون 
امکان استفاده از RenderAction در Shared/_Layout  وجود نداره ؟ وقتی اینکارو انجام میدم با ارور StackOverflowException  برخورد میکنم تکه کد اجرای   RenderAction  انقدر تکرار میشه تا به این ارور برخورد مبکنه!

میخوام لیست گروهبندی مطالبمو تو _Layout.cshtml  ( نمایش در تمام صفحات مثل MasterPage در WebForm) نشون بدم چه راهی رو پیشنهاد میدید ؟ خیلی ممنون