مطالب
اصلاح Urlها در فایل‌های PDF با استفاده از iTextSharp
نحوه ایجاد لینک در فایل‌های PDF به کمک iTextSharp

حداقل دو نوع لینک را در فایل‌های PDF می‌توان ایجاد کرد:
الف) لینک به منابع خارجی؛ مانند یک وب سایت
ب) لینک به صفحه‌ای داخل فایل PDF
در ادامه مثالی را مشاهده خواهید نمود که شامل هر دو نوع لینک است:
        void WriteFile()
        {
            using (var doc = new Document(PageSize.LETTER))
            {
                using (var fs = new FileStream("test.pdf", FileMode.Create))
                {
                    using (var writer = PdfWriter.GetInstance(doc, fs))
                    {
                        doc.Open();
                        var blueFont = FontFactory.GetFont("Arial", 12, Font.NORMAL, BaseColor.BLUE);
                        doc.Add(new Chunk("Go to URL", blueFont).SetAction(new PdfAction("http://www.google.com/", false)));

                        doc.NewPage();
                        doc.Add(new Chunk("Go to Test", blueFont).SetLocalGoto("entry1"));

                        doc.NewPage();
                        doc.Add(new Chunk("Test").SetLocalDestination("entry1"));

                        doc.Close();
                    }
                }
            }
        }
حاصل این مثال، یک فایل PDF است با سه صفحه. در صفحه اول لینکی به سایت Google وجود دارد. در صفحه دوم، لینکی به صفحه سوم تهیه شده است.
در صفحه سوم یک Local Destination تعبیه شده است. در صفحه دوم به کمک یک Local Goto، لینکی به این مقصد داخلی ایجاد خواهد شد.


اصلاح لینک‌ها در فایل‌های PDF

همان مثال فوق را درنظر بگیرید. فرض کنید لینک خارجی ذکر شده در ابتدای فایل را می‌خواهیم به مقصدی که در صفحه دوم ایجاد کرده‌ایم، تغییر دهیم. برای مثال خروجی PDF ایی را درنظر بگیرید که لینک‌های اصلی آن به مقالاتی در یک سایت اشاره می‌کنند. اما همین مقالات اکنون در فایل نهایی خروجی نیز قرار دارند. بهتر است این لینک‌های خارجی را به لینک‌های ارجاع دهنده به مقالات موجود در فایل اصلاح کنیم، تا استفاده از نتیجه حاصل، ساده‌تر گردد.
پیش از اینکه کدهای این قسمت را بررسی کنیم، نیاز است کمی با ساختار سطح پایین فایل‌های PDF آشنا شویم. پس از آن قادر خواهیم بود تا نسبت به اصلاح این لینک‌ها اقدام کنیم.




در تصویر اول نحوه ذخیره شدن named destinationها را در یک فایل PDF مشاهده می‌کنید.
در تصویر دوم، ساختار دو نوع لینک تعریف شده در صفحات، مشخص هستند. یکی بر اساس Uri کار می‌کند و دیگری بر اساس GoTo.
کاری را که در ادامه قصد داریم انجام دهیم، تبدیل حالت Uri به GoTo است. برای مثال، در ادامه می‌خواهیم لینک مثال فوق را ویرایش کرده و آن‌را تبدیل به لینکی نمائیم که به entry1 اشاره می‌کند. کدهای انجام اینکار را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace ReplaceLinks
{
    public class ReplacePdfLinks
    {
        Dictionary<string, PdfObject> _namedDestinations;
        PdfReader _reader;

        public string InputPdf { set; get; }
        public string OutputPdf { set; get; }
        public Func<Uri, string> UriToNamedDestination { set; get; }

        public void Start()
        {
            updatePdfLinks();
            saveChanges();
        }

        private PdfArray getAnnotationsOfCurrentPage(int pageNumber)
        {
            var pageDictionary = _reader.GetPageN(pageNumber);
            var annotations = pageDictionary.GetAsArray(PdfName.ANNOTS);
            return annotations;
        }

        private static bool hasAction(PdfDictionary annotationDictionary)
        {
            return annotationDictionary.Get(PdfName.SUBTYPE).Equals(PdfName.LINK);
        }

        private static bool isUriAction(PdfDictionary annotationAction)
        {
            return annotationAction.Get(PdfName.S).Equals(PdfName.URI);
        }

        private void replaceUriWithLocalDestination(PdfDictionary annotationAction)
        {
            var uri = annotationAction.Get(PdfName.URI) as PdfString;
            if (uri == null)
                return;

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(uri.ToString()))
                return;

            var namedDestination = UriToNamedDestination(new Uri(uri.ToString()));
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(namedDestination))
                return;

            PdfObject entry;
            if (!_namedDestinations.TryGetValue(namedDestination, out entry))
                return;

            annotationAction.Remove(PdfName.S);
            annotationAction.Remove(PdfName.URI);

            var newLocalDestination = new PdfArray();
            annotationAction.Put(PdfName.S, PdfName.GOTO);
            var xRef = ((PdfArray)entry).First(x => x is PdfIndirectReference);
            newLocalDestination.Add(xRef);
            newLocalDestination.Add(PdfName.FITH);
            annotationAction.Put(PdfName.D, newLocalDestination);
        }

        private void saveChanges()
        {
            using (var fileStream = new FileStream(OutputPdf, FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None))
            using (var stamper = new PdfStamper(_reader, fileStream))
            {
                stamper.Close();
            }
        }

        private void updatePdfLinks()
        {
            _reader = new PdfReader(InputPdf);
            _namedDestinations = _reader.GetNamedDestinationFromStrings();

            var pageCount = _reader.NumberOfPages;
            for (var i = 1; i <= pageCount; i++)
            {
                var annotations = getAnnotationsOfCurrentPage(i);
                if (annotations == null || !annotations.Any())
                    continue;

                foreach (var annotation in annotations.ArrayList)
                {
                    var annotationDictionary = (PdfDictionary)PdfReader.GetPdfObject(annotation);

                    if (!hasAction(annotationDictionary))
                        continue;

                    var annotationAction = annotationDictionary.Get(PdfName.A) as PdfDictionary;
                    if (annotationAction == null)
                        continue;

                    if (!isUriAction(annotationAction))
                        continue;

                    replaceUriWithLocalDestination(annotationAction);
                }
            }
        }
    }
}
توضیح این کدها بدون ارجاع به تصاویر ارائه شده میسر نیست. کار از متد updatePdfLinks شروع می‌شود. با استفاده از متد GetNamedDestinationFromStrings به کلیه named destinationهای تعریف شده دسترسی خواهیم داشت (تصویر اول). در ادامه Annotations هر صفحه دریافت می‌شوند. اگر به تصویر دوم دقت کنید، به ازای هر صفحه یک سری Annot وجود دارد. داخل اشیاء Annotations، لینک‌ها قرار می‌گیرند. در ادامه این لینک‌ها استخراج شده و تنها مواردی که دارای Uri هستند بررسی خواهند شد.
کار تغییر ساختار PDF در متد replaceUriWithLocalDestination انجام می‌شود. در اینجا آدرس استخراجی به استفاده کننده ارجاع شده و named destination مناسبی دریافت می‌شود. اگر این «مقصد نام دار» در مجموعه مقاصد نام دار PDF جاری وجود داشت، خواص لینک قبلی مانند Uri آن حذف شده و با GoTo به آدرس این مقصد جدید جایگزین می‌شود.
در آخر، توسط یک PdfStamper، اطلاعات تغییر کرده را در فایلی جدید ثبت خواهیم کرد.

یک نمونه از استفاده از کلاس فوق به شرح زیر است:
            new ReplacePdfLinks
            {
                InputPdf = @"test.pdf",
                OutputPdf = "mod.pdf",
                UriToNamedDestination = uri =>
                {
                    if (uri.Host.ToLowerInvariant().Contains("google.com"))
                    {
                        return "entry1";
                    }

                    return string.Empty;
                }
            }.Start();
در این مثال، اگر لینکی به آدرس Google.com اشاره کند، ویرایش شده و اینبار به مقصدی داخلی به نام entry1 ختم خواهد شد.

چند نکته تکمیلی
- اگر قصد داشته باشیم تا لینکی را ویرایش کرده اما تنها Uri آن‌را تغییر دهیم، تنها کافی است URI آن‌را به نحو زیر در متد replaceUriWithLocalDestination ویرایش کنیم:
annotationAction.Put(PdfName.URI, new PdfString("http://www.bing.com/"));
- اگر بجای یک مقصد نام دار، تنها قرار است لینک موجود، به صفحه‌ای مشخص اشاره کند، تغییرات متد replaceUriWithLocalDestination به نحو زیر خواهد بود:
newLocalDestination.Add((PdfObject)_reader.GetPageOrigRef(pageNum: 2));
RemovePdfLinks.7z
مطالب
آشنایی با XSLT
XSLT در واقع یک StyleSheet یا یک راهنما در مورد تبدیل فایل‌های xml به انواع و یا ساختارهای دیگری چون فایل‌های html، فایل‌های متنی و ... است که توسط کنسرسیوم وب ارائه شده‌است. این فایل حاوی یک سری دستورالعمل برای برنامه‌های پردازشگر است که به آن‌ها می‌گوید چگونه این فایل را تبدیل کنند.

اساس کار XSLT
در تصویر زیر، فایل xml به همراه xslt، به تجزیه کننده یا تحلیل کننده داده میشوند. در این قسمت هر دو فایل منبع تحلیل شده و از روی فایل xml، درختی در حافظه تهیه می‌شود و از فایل xslt یک سری قوانین استخراج می‌شوند. بعد این دو محتوای جدید تولید شده، در اختیار XSL Processor قرار گرفته و از روی آن‌ها به ساخت درخت نتیجه (نوع درخواستی) در حافظه می‌رسد که در نهایت آن را به نام یک فایل مستند میکند.

توجه داشته باشید که xslt یک زبان برنامه نویسی نیست؛ ولی تعدادی دستورالعمل‌های مشابه و توابع داخلی در آن قرار گرفته است. در اینجا هنگام کار با نام گره‌ها، باید به بزرگی و کوچکی حروف توجه کنید.

پروژه نمونه
در این مقاله ما یک فایل xml داریم که قصد داریم آلبوم‌هایی را طبق ساختار زیر، در آن قرار دهیم و سپس بر اساس قوانین xslt آن را در قالب یک فایل html نشان دهیم. فایل‌های تمرینی این مقاله در این آدرس قابل دسترسی است.

ساختار فایل xml:
<Albums>
  <Album>
    <name>Modern Talking</name>
    <cover>http://album.com/a.jpg</cover>
    <Genres>
      <Genre>POP</Genre>
      <Genre>Jazz</Genre>
      <Genre>Classic</Genre>
    </Genres>
    <Description>
      this is a marvelous Album
    </Description>
    <price>
      25.99$
    </price>
  </Album>
</Albums>

ساختار فایل Html
در ابتدا فایل، برای معرفی فایل و رعایت قرارداد، فضای نام مربوطه را یا به شکل زیر
<xsl:stylesheet version="1.0"xmlns:xsl="http://www.w3.org/1999/XSL/Transform">
یا بدین شکل
<xsl:transform version="1.0" xmlns:xsl="http://www.w3.org/1999/XSL/Transform">
می‌نویسیم و سپس کل کدهای html را با تگ زیر محصور می‌کنیم:
<xsl:template match="/">
<html>
....
</html>
</xsl:template>
هر آدرسی که در match بنویسید، آدرس‌های دستورات داخلی در ادامه‌ی آن خواهند بود.

نمایش فیلدها
سپس در آن، کد html مورد نظر را وارد می‌کنیم و در میان این کدها، تگ‌های xslt را وارد می‌نماییم. کد زیر بخشی از صفحه هست که برای نمایش آلبوم‌ها استفاده می‌کنیم:
<div>
  <img src="" alt="image" />
  <h3>
    <xsl:value-of select="albums/album/name" />
  </h3>
  <h4>Artist Name 1</h4>
  <h5>POP</h5>
  <h6>25/5/2015</h6>
  <h7>this is description</h7>
  <div>
    <a href="#">More</a>
  </div>
</div>
تگ‌های xsl نشان دهنده دستورالعمل‌های این قالب هستند. این دستور وظیفه انتخاب یک آیتم و نمایش آن را دارد. در قسمت select، آدرس نام آلبوم را به صورت یک مسیر، از تگ والد به سمت پایین وارد کرده‌ایم. این دستور العمل با اولین گره که به آن برسد، نمایش می‌یابد ولی اگر بخواهیم کدهای بالا، به تعداد هر آیتم (آلبوم) تکرار شود، از دستور العمل حلقه استفاده می‌کنیم:
<xsl:for-each select="albums/album">
  <div>
    <img src="" alt="image" />
    <h3>
      <xsl:value-of select="name" />
    </h3>
    <h4>Artist Name 1</h4>
    <h5>POP</h5>
    <h6>25/5/2015</h6>
    <h7>this is description</h7>
    <div>
      <a href="#">More</a>
    </div>
  </div>
</xsl:for-each>
خطوط بالا، مرتبا گره‌های album را در گره Albums، یافته و همه تگ‌های داخلش را تکرار کرده و نام هر آلبوم را نیز چاپ می‌کند. موقعی که از حلقه استفاده می‌کنیم و مسیر گره والد در آن مشخص شده است، نیازی نیست که دیگر برای دریافت نام آلبوم، کل مسیر را ذکر کنید.

ایجاد ارتباط میان دو فایل XML و XSLT
برای اجرا و تست آن باید از طریق یک ابزار که توانایی تحلیل این دستورات را دارد، استفاده کنید. یکی از همین ابزارها، مرورگر شماست. برای اینکه به مرورگر ارتباط فایل xml و xsl را بفهمانیم، تکه کد زیر را در فایل xml جهت لینک شدن می‌نویسیم و سپس فایل xml را در مرورگر اجرا می‌کنیم:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<?xml-stylesheet type="text/xsl" href="index.xslt"?>
الان تصویر بدین شکل نمایش داده می‌شود:



ساخت المان یا تگ
در ادامه بقیه فیلدها را تکمیل میکنیم. فیلد بعدی تصویر است که تصویر دیگر مانند متن، بین تگ‌ها قرار نمی‌گیرد و باید داخل attribute تگ تصویر درج شود. برای نمایش تصویر می‌توانیم به دو شکل عمل کنیم. کد را به صورت زیر بنویسیم:
<img src="{cover}" width="200px" height="200px">
  <xsl:value-of select="cover" />
</img>
یا اینکه المان مورد نظر را توسط xsl ایجاد کنیم:
<xsl:element name="img">
  <xsl:attribute name="src">
    <xsl:value-of select="cover"/>
  </xsl:attribute>
  <xsl:attribute name="width">
    200px
  </xsl:attribute>
  <xsl:attribute name="height">
    200px
  </xsl:attribute>
  <xsl:value-of select="cover"/>
</xsl:element>
حال با یکی از کدهای بالا، مرورگر را جهت تست اجرا می‌کنیم:


دستور العمل‌های بیشتر (مرتب سازی)
دستورات xslt فقط به چند تگ بالا خلاصه نمی‌شود؛ بلکه دستورات شرطی ،تعریف متغیرها، توابع داخلی جهت کار با اعداد، رشته‌ها و ... هم در آن وجود دارند. یکی از همین دستورات جذاب، مرتب سازی است. دستورالعل sort به ما اجازه می‌دهد تا بر اساس یک فیلد، داده‌ها را مرتب کنیم. با افزودن کد زیر بعد از دستور حلقه، لیست را بر اساس نام آلبوم مرتب می‌کنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album">
<xsl:sort select="name"/>

دستورات شرطی
حال تصمیم می‌گیریم که آلبوم‌های با قیمت بالاتر از 10 دلار را 2 دلار تخفیف دهیم. برای اینکار نیاز است تا با تگ if آشنا شویم:
<xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />

<xsl:if test="$numprice>=10">
  <h4 >
    <span style='text-decoration:line-through'>
      <xsl:value-of select="price" />
    </span>
    <b>
      <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
    </b>
  </h4>
</xsl:if>
در اینجا کمی مثال را پیچیده‌تر و از چند عنصر جدید در آن استفاده کرده‌ایم. در خط اول یک متغیر با نام numprice تعریف کرده‌ایم. متغیرها بر دو نوعند: محلی یا عمومی. برای تعریف متغیر عمومی لازم است آن را در بالای سند، بعد از تگ template ایجاد کنید و متغیرهای محلی فقط در داخل همان تگی که تعریف کرده‌اید، اعتبار دارند. از آنجا که قیمت‌ها به صورت رشته‌ای هستند و در انتها هم حرف $ را دارند، بهتر است که قیمت را بدون $ به عدد تبدیل کنیم تا بتوانیم بعدا در شرط، به عنوان عدد، مقایسه و در صورت صحت شرط، دو عدد از آن کم کنیم. در اینجا ما از تابع substring برای جداسازی رشته و از تابع string-lentgh برای دریافت طول رشته و در نهایت از تابع number برای تبدیل رشته به عدد استفاده کردیم و آن‌را برای استفاده‌های بعدی، در متغیر ذخیره کردیم (برای آشنایی بیشتر با این توابع به این آدرس رجوع کنید). سپس تگ if را صدا زدیم و در صورتی که مقدار داخل متغیر (علامت متغیر، استفاده از عبارت $ قبل از نام آن است ) از 10 بیشتر یا برابر آن بود، دو واحد از آن کم می‌کنیم و روی قیمت قبلی خط می‌کشیم. نتیجه حاصله در تصویر زیر مشخص است:

در حال حاضر مشکلی که وجود دارد این است که ما برای قیمت‌های زیر 10 دلار هیچ شرطی نداریم و این دستور if کمی سطحی برخورد می‌کند و برای قیمت‌های زیر 10 دلار مجددا به یک if نیازمندیم. ولی دستور دیگری، مشابه دستور switch وجود دارد که استفاده از آن در شرایط دو شرط بالا مقرون به صرفه است. نام این دستور choose می‌باشد. خطوط بالا را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
<xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />
<xsl:choose>
  <xsl:when test="$numprice>=10">
    <h4 >
      <span style='text-decoration:line-through;color:red'>
        <xsl:value-of select="price" />
      </span>
      <b>
        <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
      </b>
    </h4>
  </xsl:when>

  <xsl:otherwise>
    <b>
      <xsl:value-of select="$numprice" />$
    </b>
  </xsl:otherwise>
</xsl:choose>
شما می‌توانید به تعداد زیادی از تگ when برای اعمال دیگر شرط‌ها همانند دستور switch ...case استفاده کنید. در اینجا اگر قیمت‌ها زیر 10 دلار باشند، تغییری در قیمت ایجاد نکرده و خودش را نشان می‌دهیم. ولی اگر از 10 دلار به بالا باشد، قیمت‌ها دو دلار تخفیف می‌خورند. شکل زیر نتیجه حاصل از اضافه شدن کد بالاست:


استفاده از template ها
برای خلاصه سازی کار و جمع و جور کردن کدها می‌توان از template‌ها استفاده کرد. شما هم در ابتدا، یک قالب یا template را برای کل سند ایجاد کردید. حالا سعی ما این است که اینبار، قالب‌های کوچکتر و جرئی‌تر و اختصاصی‌تر ساخته و آن‌ها را در قالب اصلی صدا بزنیم. برای ساخت قالب به ریشه xsl:stylesheet رفته و یک template جدید را به شکل زیر ایجاد میکنیم:
<xsl:template match="DateOfRelease">

  <xsl:variable name="date" select="."/>
  <xsl:variable name="day" select="substring($date,1,2)"/>
  <xsl:variable name="month" select="number(substring($date,4,2))"/>
  <xsl:variable name="year" select="substring($date,7,4)"/>
  Release Date:

  <xsl:choose>
    <xsl:when test="$month = 1">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jan/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 2">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Feb/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 3">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Mar/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 4">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Apr/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 5">
      <xsl:value-of select="$day"/>,May/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 6">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jun/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>

    <xsl:when test="$month = 7">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Jul/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 8">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Aug/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 9">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Sep/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 10">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Oct/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>
    <xsl:when test="$month = 11">
      <xsl:value-of select="$day"/>,Nov/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:when>

    <xsl:otherwise>
      <xsl:value-of select="$day"/>,Dec/<xsl:value-of select="$year"/>
    </xsl:otherwise>
  </xsl:choose>
</xsl:template>
در این قالب ما روی فیلد تاریخ کار میکنیم و قصد داریم تاریخ را در قالب نوشتاری دیگری درج کنیم. عبارت نقطه (.) در select خط اول به معنای گره جاری است. بعد از ساخت قالب جدید آن را در محل مورد نظر در قالب اصلی یا ریشه صدا می‌زنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album">
  <xsl:sort select="name"/>
  <div>
    <img src="{cover}" width="200px" height="200px">
      <xsl:value-of select="cover" />
    </img>
    <h3>
      <xsl:value-of select="name" />
    </h3>
    <h4>POP</h4>

    <xsl:variable name="numprice" select="number(substring(price,1,string-length(price)-1))" />
    <xsl:choose>
      <xsl:when test="$numprice>=10">
        <h4 >
          <span style='text-decoration:line-through;color:red'>
            <xsl:value-of select="price" />
          </span>
          <b>
            <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
          </b>
        </h4>
      </xsl:when>

      <xsl:otherwise>
        <h4 >
          <b>
            <xsl:value-of select="$numprice -2" />$
          </b>
        </h4>
      </xsl:otherwise>
    </xsl:choose>
    <h4>
      <!-- محل صدا زدن قالب-->
      <xsl:apply-templates select="DateOfRelease"/>
    </h4>
    <h4>
      <xsl:value-of select="Description"/>
    </h4>
    <div>
      <a href="#">More</a>
    </div>
  </div>
</xsl:for-each>


فیلترسازی
یکی از خصوصیات دیگری که فایل XML داشت، فیلد ژانر موسیقی بود و قصد داریم با استفاده از فیلترسازی، تنها سبک خاصی مثل سبک پاپ را نمایش دهیم و موسیقی‌هایی را که خارج از این سبک هستند، از نتیجه حذف کنیم. به همین علت دستور for-each را به شکل زیر تغییر میدهیم:

<xsl:for-each select="Albums/Album[contains(Genres/Genre, 'POP')]">
دستور بالا میگوید که حلقه را آلبوم‌ها حرکت بده، به شرطی که در مسیر Genres/Genre مقداری برابر POP بیابی. حالا اگر بخواهیم این شرط را معکوس کنیم میتوانیم عبارت را به صورت زیر درج کنیم:
<xsl:for-each select="Albums/Album[not(contains(Genres/Genre, 'POP'))]">
برای شکیل شدن کار، بهتر است که نام سبک‌ها را در کنار تصویر هم درج کنیم. به همین علت دستور حلقه را مورد استفاده قرار می‌دهیم:
<xsl:for-each select="Genres/Genre">
<xsl:value-of select="."/>
<xsl:if test="position() != last()">
,
</xsl:if>
</xsl:for-each>
دستور بالا شامل دو تابع جدید هست که مقدار برگشتی آن‌ها اندیس گره فعلی و اندیس آخرین گره می‌باشد و در عبارت شرطی ما تعیین کرده‌ایم که بین هر سبکی که می‌نویسد، یک علامت جدا کننده , هم قرار گیرد؛ به جز آخرین گره که دیگر نیازی به علامت جدا کننده ندارد. تصویر زیر آلبوم هایی را نشان میدهد که در سبک پاپ قرار گرفته‌اند:


تبدیل xml و xsl در دات نت

string xmlfile = Application.StartupPath + "\\sampleXML.xml";

//بارگذاری فایل قوانین در حافظه
XslTransform xslt = new XslTransform();
xslt.Load("sample-stylesheet.xsl");

//XPath ایجاد یک سند جدید بر اساس استاندارد 
XPathDocument xpath = new XPathDocument(xmlfile);

//آماده سازی برای نوشتن فایل نهایی
XmlTextWriter xwriter = new XmlTextWriter(xmlfile + ".html", Encoding.UTF8);

//نوشتن فایل مقصد بر اساس قوانین مشخص شده
xslt.Transform(xpath, null, xwriter, null);
xwriter.Close();
در صورتی که فایل XSL نیازی به تگ‌هایی داشته باشد که در فایل xml نیست و خودتان قصد دارید که آن‌ها را از این طریق وارد کنید، می‌توانید خطوط زیر را به کد بالا اضافه کنید:
XsltArgumentList xslArgs = new XsltArgumentList();
xslArgs.AddParam("logo", "", logo);
xslArgs.AddParam("name", "", name); 
....
xslt.Transform(xpath, xslArgs, xwriter, null);

مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا
ASP.NET Core Identity به همراه دو قابلیت جدید است که پیاده سازی سطوح دسترسی پویا را با سهولت بیشتری میسر می‌کند:
الف) Policies
ب) Role Claims


سیاست‌های دسترسی یا Policies در ASP.NET Core Identity

ASP.NET Core Identity هنوز هم از مفهوم Roles پشتیبانی می‌کند. برای مثال می‌توان مشخص کرد که اکشن متدی و یا تمام اکشن متدهای یک کنترلر تنها توسط کاربران دارای نقش Admin قابل دسترسی باشند. اما نقش‌ها نیز در این سیستم جدید تنها نوعی از سیاست‌های دسترسی هستند.
[Authorize(Roles = ConstantRoles.Admin)]
public class RolesManagerController : Controller
برای مثال در اینجا دسترسی به امکانات مدیریت نقش‌های سیستم، به نقش ثابت و از پیش تعیین شده‌ی Admin منحصر شده‌است و تمام کاربرانی که این نقش به آن‌ها انتساب داده شود، امکان استفاده‌ی از این قابلیت‌ها را خواهند یافت.
اما نقش‌های ثابت، بسیار محدود و غیر قابل انعطاف هستند. برای رفع این مشکل مفهوم جدیدی را به نام Policy اضافه کرده‌اند.
[Authorize(Policy="RequireAdministratorRole")]
public IActionResult Get()
{
   /* .. */
}
سیاست‌های دسترسی بر اساس Requirements و یا نیازهای سیستم تعیین می‌شوند و تعیین نقش‌ها، تنها یکی از قابلیت‌های آن‌ها هستند.
برای مثال اگر بخواهیم تک نقش Admin را به صورت یک سیاست دسترسی جدید تعریف کنیم، روش کار به صورت ذیل خواهد بود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
services.AddAuthorization(options =>
    {
        options.AddPolicy("RequireAdministratorRole", policy => policy.RequireRole("Admin"));
    });
}
در تنظیمات متد AddAuthorization، یک سیاست دسترسی جدید تعریف شده‌است که جهت برآورده شدن نیازمندی‌های آن، کاربر سیستم باید دارای نقش Admin باشد که نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را با ذکر [Authorize(Policy="RequireAdministratorRole")] ملاحظه کردید.
و یا بجای اینکه چند نقش مجاز به دسترسی منبعی را با کاما از هم جدا کنیم:
 [Authorize(Roles = "Administrator, PowerUser, BackupAdministrator")]
می‌توان یک سیاست دسترسی جدید را به نحو ذیل تعریف کرد که شامل تمام نقش‌های مورد نیاز باشد و سپس بجای ذکر Roles، از نام این Policy جدید استفاده کرد:
options.AddPolicy("ElevatedRights", policy => policy.RequireRole("Administrator", "PowerUser", "BackupAdministrator"));
به این صورت
[Authorize(Policy = "ElevatedRights")]
public IActionResult Shutdown()
{
   return View();
}

سیاست‌های دسترسی تنها به نقش‌ها محدود نیستند:
services.AddAuthorization(options =>
{
   options.AddPolicy("EmployeeOnly", policy => policy.RequireClaim("EmployeeNumber"));
});
برای مثال می‌توان دسترسی به یک منبع را بر اساس User Claims یک کاربر به نحوی که ملاحظه می‌کنید، محدود کرد:
[Authorize(Policy = "EmployeeOnly")]
public IActionResult VacationBalance()
{
   return View();
}


سیاست‌های دسترسی پویا در ASP.NET Core Identity

مهم‌ترین مزیت کار با سیاست‌های دسترسی، امکان سفارشی سازی و تهیه‌ی نمونه‌های پویای آن‌ها هستند؛ موردی که با نقش‌های ثابت سیستم قابل پیاده سازی نبوده و در نگارش‌های قبلی، جهت پویا سازی آن، یکی از روش‌های بسیار متداول، تهیه‌ی فیلتر Authorize سفارشی سازی شده بود. اما در اینجا دیگر نیازی نیست تا فیلتر Authorize را سفارشی سازی کنیم. با پیاده سازی یک AuthorizationHandler جدید و معرفی آن به سیستم، پردازش سیاست‌های دسترسی پویای به منابع، فعال می‌شود.
پیاده سازی سیاست‌های پویای دسترسی شامل مراحل ذیل است:
1- تعریف یک نیازمندی دسترسی جدید
public class DynamicPermissionRequirement : IAuthorizationRequirement
{
}
ابتدا باید یک نیازمندی دسترسی جدید را با پیاده سازی اینترفیس IAuthorizationRequirement ارائه دهیم. این نیازمندی مانند روشی که در پروژه‌ی DNT Identity بکار گرفته شده‌است، خالی است و صرفا به عنوان نشانه‌ای جهت یافت AuthorizationHandler استفاده کننده‌ی از آن استفاده می‌شود. در اینجا در صورت نیاز می‌توان یک سری خاصیت اضافه را تعریف کرد تا آن‌ها را به صورت پارامترهایی ثابت به AuthorizationHandler ارسال کند.

2- پیاده سازی یک AuthorizationHandler استفاده کننده‌ی از نیازمندی دسترسی تعریف شده
پس از اینکه نیازمندی DynamicPermissionRequirement را تعریف کردیم، در ادامه باید یک AuthorizationHandler استفاده کننده‌ی از آن را تعریف کنیم:
    public class DynamicPermissionsAuthorizationHandler : AuthorizationHandler<DynamicPermissionRequirement>
    {
        private readonly ISecurityTrimmingService _securityTrimmingService;

        public DynamicPermissionsAuthorizationHandler(ISecurityTrimmingService securityTrimmingService)
        {
            _securityTrimmingService = securityTrimmingService;
            _securityTrimmingService.CheckArgumentIsNull(nameof(_securityTrimmingService));
        }

        protected override Task HandleRequirementAsync(
             AuthorizationHandlerContext context,
             DynamicPermissionRequirement requirement)
        {
            var mvcContext = context.Resource as AuthorizationFilterContext;
            if (mvcContext == null)
            {
                return Task.CompletedTask;
            }

            var actionDescriptor = mvcContext.ActionDescriptor;
            var area = actionDescriptor.RouteValues["area"];
            var controller = actionDescriptor.RouteValues["controller"];
            var action = actionDescriptor.RouteValues["action"];

            if(_securityTrimmingService.CanCurrentUserAccess(area, controller, action))
            {
                context.Succeed(requirement);
            }
            else
            {
                context.Fail();
            }

            return Task.CompletedTask;
        }
    }
کار با ارث بری از AuthorizationHandler شروع شده و آرگومان جنریک آن، همان نیازمندی است که پیشتر تعریف کردیم. از این آرگومان جنریک جهت یافتن خودکار AuthorizationHandler متناظر با آن، توسط ASP.NET Core Identity استفاده می‌شود. بنابراین در اینجا DynamicPermissionRequirement تهیه شده صرفا کارکرد علامتگذاری را دارد.
در کلاس تهیه شده باید متد HandleRequirementAsync آن‌را بازنویسی کرد و اگر در این بین، منطق سفارشی ما context.Succeed را فراخوانی کند، به معنای برآورده شدن سیاست دسترسی بوده و کاربر جاری می‌تواند به منبع درخواستی، بلافاصله دسترسی یابد و اگر context.Fail فراخوانی شود، در همینجا دسترسی کاربر قطع شده و HTTP status code مساوی 401 (عدم دسترسی) را دریافت می‌کند.

منطق سفارشی پیاده سازی شده نیز به این صورت است:
نام ناحیه، کنترلر و اکشن متد درخواستی کاربر از مسیریابی جاری استخراج می‌شوند. سپس توسط سرویس سفارشی ISecurityTrimmingService تهیه شده، بررسی می‌کنیم که آیا کاربر جاری به این سه مؤلفه دسترسی دارد یا خیر؟

3- معرفی سیاست دسترسی پویای تهیه شده به سیستم
معرفی سیاست کاری پویا و سفارشی تهیه شده، شامل دو مرحله‌ی زیر است:
        private static void addDynamicPermissionsPolicy(this IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IAuthorizationHandler, DynamicPermissionsAuthorizationHandler>();
            services.AddAuthorization(opts =>
            {
                opts.AddPolicy(
                    name: ConstantPolicies.DynamicPermission,
                    configurePolicy: policy =>
                    {
                        policy.RequireAuthenticatedUser();
                        policy.Requirements.Add(new DynamicPermissionRequirement());
                    });
            });
        }
ابتدا باید DynamicPermissionsAuthorizationHandler تهیه شده را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کنیم.
سپس یک Policy جدید را با نام دلخواه DynamicPermission تعریف کرده و نیازمندی علامتگذار خود را به عنوان یک policy.Requirements جدید، اضافه می‌کنیم. همانطور که ملاحظه می‌کنید یک وهله‌ی جدید از DynamicPermissionRequirement در اینجا ثبت شده‌است. همین وهله به متد HandleRequirementAsync نیز ارسال می‌شود. بنابراین اگر نیاز به ارسال پارامترهای بیشتری به این متد وجود داشت، می‌توان خواص مرتبطی را به کلاس DynamicPermissionRequirement نیز اضافه کرد.
همانطور که مشخص است، در اینجا یک نیازمندی را می‌توان ثبت کرد و نه Handler آن‌را. این Handler از سیستم تزریق وابستگی‌ها، بر اساس آرگومان جنریک AuthorizationHandler پیاده سازی شده، به صورت خودکار یافت شده و اجرا می‌شود (بنابراین اگر Handler شما اجرا نشد، مطمئن شوید که حتما آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کرده‌اید).

پس از آن هر کنترلر یا اکشن متدی که از این سیاست دسترسی پویای تهیه شده استفاده کند:
[Authorize(Policy = ConstantPolicies.DynamicPermission)]
[DisplayName("کنترلر نمونه با سطح دسترسی پویا")]
public class DynamicPermissionsSampleController : Controller
به صورت خودکار توسط DynamicPermissionsAuthorizationHandler مدیریت می‌شود.


سرویس ISecurityTrimmingService چگونه کار می‌کند؟

کدهای کامل ISecurityTrimmingService را در کلاس SecurityTrimmingService می‌توانید مشاهده کنید.
پیشنیاز درک عملکرد آن، آشنایی با دو قابلیت زیر هستند:
الف) «روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core»
دقیقا از همین سرویس توسعه داده شده‌ی در مطلب فوق، در اینجا نیز استفاده شده‌است؛ با یک تفاوت تکمیلی:
public interface IMvcActionsDiscoveryService
{
    ICollection<MvcControllerViewModel> MvcControllers { get; }
    ICollection<MvcControllerViewModel> GetAllSecuredControllerActionsWithPolicy(string policyName);
}
از متد GetAllSecuredControllerActionsWithPolicy جهت یافتن تمام اکشن متدهایی که مزین به ویژگی Authorize هستند و دارای Policy مساوی DynamicPermission می‌باشند، در کنترلر DynamicRoleClaimsManagerController برای لیست کردن آن‌ها استفاده می‌شود. اگر این اکشن متد مزین به ویژگی DisplayName نیز بود (مانند مثال فوق و یا کنترلر نمونه DynamicPermissionsSampleController)، از مقدار آن برای نمایش نام این اکشن متد استفاده خواهد شد.
بنابراین همینقدر که تعریف ذیل یافت شود، این اکشن متد نیز در صفحه‌ی مدیریت سطوح دسترسی پویا لیست خواهد شد.
 [Authorize(Policy = ConstantPolicies.DynamicPermission)]

ابتدا به مدیریت نقش‌های ثابت سیستم می‌رسیم. سپس به هر نقش می‌توان یک ‍Claim جدید را با مقدار area:controller:action انتساب داد.
به این ترتیب می‌توان به یک نقش، تعدادی اکشن متد را نسبت داد و سطوح دسترسی به آن‌ها را پویا کرد. اما ذخیره سازی آن‌ها چگونه است و چگونه می‌توان به اطلاعات نهایی ذخیره شده دسترسی پیدا کرد؟


مفهوم جدید Role Claims در ASP.NET Core Identity

تا اینجا موفق شدیم تمام اکشن متدهای دارای سیاست دسترسی سفارشی سازی شده‌ی خود را لیست کنیم، تا بتوان آن‌ها را به صورت دلخواهی انتخاب کرد و سطوح دسترسی به آن‌ها را به صورت پویا تغییر داد. اما این اکشن متدهای انتخاب شده را در کجا و به چه صورتی ذخیره کنیم؟
برای ذخیره سازی این اطلاعات نیازی نیست تا جدول جدیدی را به سیستم اضافه کنیم. جدول جدید AppRoleClaims به همین منظور تدارک دیده شده‌است.



وقتی کاربری عضو یک نقش است، به صورت خودکار Role Claims آن نقش را نیز به ارث می‌برد. هدف از نقش‌ها، گروه بندی کاربران است. توسط Role Claims می‌توان مشخص کرد این نقش‌ها چه کارهایی را می‌توانند انجام دهند. اگر از قسمت قبل بخاطر داشته باشید، سرویس توکار UserClaimsPrincipalFactory دارای مرحله‌ی 5 ذیل است:
«5) اگر یک نقش منتسب به کاربر دارای Role Claim باشد، این موارد نیز واکشی شده و به کوکی او به عنوان یک Claim جدید اضافه می‌شوند. در ASP.NET Identity Core نقش‌ها نیز می‌توانند Claim داشته باشند (امکان پیاده سازی سطوح دسترسی پویا).»
به این معنا که با لاگین شخص به سیستم، تمام اطلاعات مرتبط به او که در جدول AppRoleClaims وجود دارند، به کوکی او به صورت خودکار اضافه خواهند شد و دسترسی به آن‌ها فوق العاده سریع است.

در کنترلر DynamicRoleClaimsManagerController، یک Role Claim Type جدید به نام DynamicPermissionClaimType اضافه شده‌است و سپس ID اکشن متدهای انتخابی را به نقش جاری، تحت Claim Type عنوان شده، اضافه می‌کند (تصویر فوق). این ID به صورت area:controller:action طراحی شده‌است. به همین جهت است که در  DynamicPermissionsAuthorizationHandler همین سه جزء از سیستم مسیریابی استخراج و در سرویس SecurityTrimmingService مورد بررسی قرار می‌گیرد:
 return user.HasClaim(claim => claim.Type == ConstantPolicies.DynamicPermissionClaimType &&
claim.Value == currentClaimValue);
در اینجا user همان کاربرجاری سیستم است. HasClaim جزو متدهای استاندارد آن است و Type انتخابی، همان نوع سفارشی مدنظر ما است. currentClaimValue دقیقا همان ID اکشن متد جاری است که توسط کنار هم قرار دادن area:controller:action تشکیل شده‌است.
متد HasClaim هیچگونه رفت و برگشتی را به بانک اطلاعاتی ندارد و اطلاعات خود را از کوکی شخص دریافت می‌کند. متد user.IsInRole نیز به همین نحو عمل می‌کند.


Tag Helper جدید SecurityTrimming

اکنون که سرویس ISecurityTrimmingService را پیاده سازی کرده‌ایم، از آن می‌توان جهت توسعه‌ی SecurityTrimmingTagHelper نیز استفاده کرد:
        public override void Process(TagHelperContext context, TagHelperOutput output)
        {
            context.CheckArgumentIsNull(nameof(context));
            output.CheckArgumentIsNull(nameof(output));

            // don't render the <security-trimming> tag.
            output.TagName = null;

            if(_securityTrimmingService.CanCurrentUserAccess(Area, Controller, Action))
            {
                // fine, do nothing.
                return;
            }

            // else, suppress the output and generate nothing.
            output.SuppressOutput();
        }
عملکرد آن نیز بسیار ساده است. اگر کاربر، به area:controller:action جاری دسترسی داشت، این Tag Helper کاری را انجام نمی‌دهد. اگر خیر، متد SuppressOutput را فراخوانی می‌کند. این متد سبب خواهد شد، هر آنچه که داخل تگ‌های این TagHelper قرار گرفته، در صفحه رندر نشوند و از خروجی آن حذف شوند. به این ترتیب، کاربر به اطلاعاتی که به آن دسترسی ندارد (مانند لینک به مدخلی خاص را) مشاهده نخواهد کرد. به این مفهوم security trimming می‌گویند.
نمونه‌ای از کاربرد آن‌را در ReportsMenu.cshtml_ می‌توانید مشاهده کنید:
            <security-trimming asp-area="" asp-controller="DynamicPermissionsTest" asp-action="Products">
                <li>
                    <a asp-controller="DynamicPermissionsTest" asp-action="Products" asp-area="">
                        <span class="left5 fa fa-user" aria-hidden="true"></span>
                        گزارش از لیست محصولات
                    </a>
                </li>
            </security-trimming>
در اینجا اگر کاربر جاری به کنترلر DynamicPermissionsTest و اکشن متد Products آن دسترسی پویا نداشته باشد، محتوای قرارگرفته‌ی داخل تگ security-trimming را مشاهده نخواهد کرد.

برای آزمایش آن یک کاربر جدید را به سیستم DNT Identity اضافه کنید. سپس آن‌را در گروه نقشی مشخص قرار دهید (منوی مدیریتی،‌گزینه‌ی مدیریت نقش‌های سیستم). سپس به این گروه دسترسی به تعدادی از آیتم‌های پویا را بدهید (گزینه‌ی مشاهده و تغییر لیست دسترسی‌های پویا). سپس با این اکانت جدید به سیستم وارد شده و بررسی کنید که چه تعدادی از آیتم‌های منوی «گزارشات نمونه» را می‌توانید مشاهده کنید (تامین شده‌ی توسط ReportsMenu.cshtml_).


مدیریت اندازه‌ی حجم کوکی‌های ASP.NET Core Identity

همانطور که ملاحظه کردید، جهت بالابردن سرعت دسترسی به اطلاعات User Claims و Role Claims، تمام اطلاعات مرتبط با آن‌ها، به کوکی کاربر وارد شده‌ی به سیستم، اضافه می‌شوند. همین مساله در یک سیستم بزرگ با تعداد صفحات بالا، سبب خواهد شد تا حجم کوکی کاربر از 5 کیلوبایت بیشتر شده و توسط مرورگرها مورد قبول واقع نشوند و عملا سیستم از کار خواهد افتاد.
برای مدیریت یک چنین مساله‌ای، امکان ذخیره سازی کوکی‌های شخص در داخل بانک اطلاعاتی نیز پیش بینی شده‌است. زیر ساخت آن‌را در مطلب «تنظیمات کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server در ASP.NET Core» پیشتر در این سایت مطالعه کردید و در پروژه‌ی DNT Identity بکارگرفته شده‌است.
اگر به کلاس IdentityServicesRegistry مراجعه کنید، یک چنین تنظیمی در آن قابل مشاهده است:
 var ticketStore = provider.GetService<ITicketStore>();
identityOptionsCookies.ApplicationCookie.SessionStore = ticketStore; // To manage large identity cookies
در ASP.NET Identity Core، امکان تدارک SessionStore سفارشی برای کوکی‌ها نیز وجود دارد. این SessionStore  باید با پیاده سازی اینترفیس ITicketStore تامین شود. دو نمونه پیاده سازی ITicketStore را در لایه سرویس‌های پروژه می‌توانید مشاهده کنید:
الف) DistributedCacheTicketStore
ب) MemoryCacheTicketStore

اولی از همان زیرساخت «تنظیمات کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server در ASP.NET Core» استفاده می‌کند و دومی از IMemoryCache توکار ASP.NET Core برای پیاده سازی مکان ذخیره سازی محتوای کوکی‌های سیستم، بهره خواهد برد.
باید دقت داشت که اگر حالت دوم را انتخاب کنید، با شروع مجدد برنامه، تمام اطلاعات کوکی‌های کاربران نیز حذف خواهند شد. بنابراین استفاده‌ی از حالت ذخیره سازی آن‌ها در بانک اطلاعاتی منطقی‌تر است.


نحوه‌ی تنظیم سرویس ITicketStore را نیز در متد setTicketStore می‌توانید مشاهده کنید و در آن، در صورت انتخاب حالت بانک اطلاعاتی، ابتدا تنظیمات کش توزیع شده، صورت گرفته و سپس کلاس DistributedCacheTicketStore به عنوان تامین کننده‌ی ITicketStore به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی می‌شود.
همین اندازه برای انتقال محتوای کوکی‌های کاربران به سرور کافی است و از این پس تنها اطلاعاتی که به سمت کلاینت ارسال می‌شود، ID رمزنگاری شده‌ی این کوکی است، جهت بازیابی آن از بانک اطلاعاتی و استفاده‌ی خودکار از آن در برنامه.


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
مطالب
تکنیک‌های ایجاد سایت‌های چند زبانه
امروزه چند زبانه بودن سایت‌ها، از اهمیت بالایی برخوردار شده است و هر سایتی که نیاز داشته باشد در سایر نقاط جهان شناخته شود و کاربران مناطق مختلف، به راحتی از آن استفاده کنند، سایت‌های خود را بر پایه‌ی چندین زبان ایجاد می‌کنند. در این نوشتار سعی داریم بر این موضوع بررسی اجمالی داشته باشیم و نکات زیر را بررسی نماییم.

  • طراحی دیتابیس یا بانک اطلاعاتی بر پایه چند زبانه بودن و بررسی سناریوهای مختلف.
  • نکاتی که باید در ساخت سایت‌های چند زبانه به آن‌ها دقت کرد.
  • شیوه‌ی تشخیص و تغییر زبان سایت
  • معرفی چند کامپوننت وب، برای مباحث چند زبانه

طراحی مدل دیتابیس

اولین کار برای داشتن یک سایت چند زبانه، این است که یک مدل صحیح و مناسب را برای دیتابیس خود انتخاب کنید. یکی از اولین روش‌هایی که به ذهن هر فردی می‌رسد این است که برای هر ستون متنی که قرار است چند زبانه باشد، به تعداد زبان‌ها برایش یک ستون در نظر بگیریم. یعنی برای جدول مقالات که قرار است در سه زبان فارسی و انگلیسی و عربی باشد، سه ستون برای عنوان مقاله و سه ستون نیز برای متن آن داشته باشیم. تصویر زیر نمونه‌ای از این مدل را نشان می‌دهد.

مزایا:

  1. پیاده سازی آسان

معایب:

  1. در این روش با زیاد شدن هر زبان، تعداد ستون‌ها افزایش می‌یابد که باعث می‌شود طراحی مناسبی نداشته باشد.
  2. در ضمن این مورد باید توسط برنامه نویس مرتبا اضافه گردد یا اینکه برنامه نویس این امکان را در سیستم قرار دهد که مدیر سایت بتواند در پشت صحنه کوئری افزودن ستون را ایجاد کند که باید جدول مرتبا مورد alter گرفتن قرار بگیرد.
  3. ممکن است همیشه برای هر زبانی مطلبی قرار نگیرد و این مورد باعث می‌شود بی جهت فضایی برای آن در نظر گرفته شود.

پی نوشت: با اینکه امروزه بحث فیلدهای sparse Column وجود دارد ولی این فیلد‌ها در هر شرایطی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند وبیشتر متعلق به زمانی است که می‌دانیم آن فیلد به شدت کم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پی نوشت دوم : در صورتی که فیلد شما مانند متن مقاله که عموما از نوع داده (varchar(max است استفاده می‌کنید و در صورتی که زبان مورد استفاده قرار نگیرد در خیلی از اوقات بی جهت فیلد‌های Blob ساخته اید که بهینه سازی آن را نیز باید در نظر بگیرید.


در مرحله‌ی بعد برای رفع مشکلات بالا یک جدول از زبان‌ها، مانند جدول زیر را ایجاد می‌کنیم:
 
 ID  کد
 Language  زبان
 ISO  کد دو رقمی آن زبان
 Flag  پرچم آن کشور
بعد از آن هر مقاله برای یک زبان ایجاد خواهد شد؛ چیزی مانند تصویر زیر:

مزایا:

  1. پیاده سازی آسان

معایب:

  1. ایجاد رکوردهای تکراری، هر مقاله برای بعضی از اطلاعاتش که چند زبانه نیستند داده‌های تکراری خواهد داشت.
  2. هر مقاله یک مقاله‌ی جدا شناخته می‌شود و ارتباطی میان آنان نخواهد بود. بدین ترتیب توانایی ایجاد گزارش‌هایی چون هر گروه از مقاله و دسته بندی آن‌ها از بین خواهد رفت. در ضمن مدیر عموما در یک سیستم مدیریتی می‌خواهد تنها یک لینک را به یک مقاله بدهد و سایت بنا به تشخیص در زبان مزبور، یکی از این مقالات را به کاربر نمایش دهد؛ نه اینکه مرتبا مدیر برای هر زبان، لینکی را مهیا کند و در این حالت چنین چیزی ممکن نخواهد بود.
  3. در یک سیستم فروشگاهی همانند تصویر بالا کار هم سخت‌تر می‌شود و هر رکورد، یک محصول جدا شناخته می‌شود و ویرایش‌ها هم برای هر کدام باید جداگانه صورت بگیرد که در عمل این طرح را رد می‌کند.


سومین راه حل این است که سه جدول ایجاد کنیم:

یک. جدول زبان‌ها (که بالاتر ایجاد شده بود)

دو . جدول نام مقاله به همراه اطلاعات پایه و فیلدها بی نیاز به چند زبانه بودن

سه : یک جدول که هر دو ستون آن کدهای کلید دو جدول بالا را دارند و فیلدهای چند زبانه در آن وجود دارند.

جدول پایه

 ID  کد
 Name  نام مقاله
 CreationDate  تاریخ ایجاد
 Writer  نویسنده
 Visibilty  وضعیت نمایش
 جدول مقالات
 LanguageCode کد زبان
 ArticleID  کد مقاله
 CreationDate  تاریخ ایجاد
 Visibility  وضعیت نمایش مقاله
Title
عنوان مقاله
ContentText
متن مقاله

 در جدول پایه یک مقاله ایجاد می‌شود که اطلاعات عمومی همه مقالات را دارد و حتی خصوصیت وضعیت نمایش آن، روی همه‌ی مقالات با هر زبانی تاثیر می‌گذارد. در جدول دو، هر مقاله یک رکورد دارد که کد زبان و کد مقاله برای آن یک کلید ترکیبی به حساب می‌آیند. پس، از هر مقاله یک یا چند زبان خواهیم داشت. همچنین دارای فیلدهایی با وضعیت مخصوص به خود هم هستند؛ مثل فیلد وضعیت نمایش مقاله که فقط برای این مقاله با این زبان کاربرد دارد.

مزایا:

  1. گزارش گیری آسان برای هر دسته مقاله با زبان‌های مختلف و ارتباط و یکپارچگی
  2. آسان در افزودن زبان.

معایب:

  1. ایجاد کوئری‌های پیچیده‌تر و جوین دار که به نسبت روش‌های قبلی کوئری‌ها پیچیده‌تر شده اند.
  2. کدنویسی زیادتر.

استفاده از ساختارهای XML یا JSON برای ذخیره سازی اطلاعات چند زبانه مانند ساختارهای زیر:

XML
<Articles>
<Article>
this is english text
</Article>
<Article>
این یک متن فارسی است
</Article>
</Articles>

یا 
<Articles>
<en-us>
this is english text
</en-us>
<fa-ir>
این یک متن فارسی است
</fa-ir>
</Articles>
JSON
"Articles":["en-us':{"title":"this is english text","content":" english content"},"fa-ir":{"title":"متن فارسی","content":"محتوای فارسی"}]
ازSQL Server 2005 به بعد از نوع داده xml پشتیبانی می‌شود و در نسخه‌ی 2016 آن نیز پشتیبانی از Json اضافه شده است که حتی شامل اندیکس‌های اختصاصی هم برای این دو نوع می‌باشد.
از مزایای این روش ذخیره‌ی همه داده‌ها در یک ستون و یک جدول است و نیازی به ستون‌های اضافه یا جداول اضافه نیست ولی معایب این روش استفاده از کوئری‌های پیچیده‌تر جهت ارتباط و خواندن است.

استفاده از بانک‌های اطلاعاتی NO SQL
در این بانک‌ها دیگر درگیر تعداد ستون‌ها و جنس آن‌ها نیستیم و میتوانیم برای هر مقاله یا محصول، هر تعداد زبان و یا فیلد را که می‌خواهیم، در نظر بگیریم و اضافه کنیم. برای آشنایی بیشتر با این نوع بانک‌ها و انواع آن، مقالات مربوط به nosql را در سایت دنبال کنید.

نکاتی که در یک سایت چند زبانه باید به آن‌ها توجه کرد.

یک . زبان آن صفحه را معرفی کنید: این کار هم به موتورهای جست و جو برای ثبت سایت شما کمک می‌کند و هم برای معلولین که از ابزارهای صفحه خوان استفاده می‌کنند، کمک بزرگی است. در این روش، صفحه خوان‌ها و دستگاه‌های خط بریل که زبان صفحه را تشخیص نمی‌دهند با خواندن کد زبان می‌توانند زبان صفحه را تشخیص دهند. با استفاده از خط زیر میتوانید زبان اصلی صفحه‌ی خود را تنظیم نمایید:
<html lang="en">

اگر از XHTML استفاده می‌کنید خاصیت زیر را فراموش نکنید. دریافت W3C Validation بدون آن امکان پذیر نخواهد بود.
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml" xml:lang="en">
با تغییر زبان هر صفحه، باید تنظیم زبان آن تغییر یابد:



دو. چند زبانه بودن صفحه: در بالا یاد گرفتیم که چگونه زبان اصلی صفحه را تنظیم کنیم، ولی گاهی اوقات صفحه به غیر از زبان اصلی، شامل زبان‌های دیگر هم می‌شود؛ مثل نقل قول‌ها یا موارد دیگر. برای این‌کار می‌توانید از خصوصیت lang که در اکثر تگ‌ها پشتیبانی می‌شود، استفاده کنید. مثال پایین یک نقل قول فرانسوی است که ما آن را به خصوصیت lang، جهت تایید زبانش مزین کرده‌ایم:
<blockquote lang=”fr”>

<p>Le plus grand faible des hommes, c'est l'amour qu'ils ont de la vie.</p>

</blockquote>

سه. لینک ها : اگر دارید در صفحه‌ای لینک به جایی می‌دهید که متفاوت از زبان شماست، حتما باید زبان صفحه یا سایت مقصد را مشخص کنید. مثلا لینک زیر برای صفحه‌ای است که از یک زبان غیر فرانسوی به یک صفحه‌ی با زبان فرانسوی هدایت می‌شود:
<a href="" hreflang="fr">French</a>

همچنین اگر متن لینک شما هم به زبان فرانسوی باشد خیلی خوب می‌شود که آن را هم بیان کنید و از خاصیت lang و هم hreflang همزمان استفاده کنید:
<a href="" hreflang="fr">Francais</a>

چهار. جهت صفحه: به طور پیش فرض شما این مورد را به خاطر طراحی ظاهر صفحه رعایت می‌کنید ولی خالی از لطف نیست که بگوییم جهت زبان را هم با خصوصیت dir  که مقدار پیش فرضش راست به چپ هست، ذکر کنید. هر چند که عموما وب سایت‌های چند زبانه شامل یک قالب دیگر به صورت راست چین یا چپ چین هم هستند که بر اساس زبان انتخاب شده، قالب خود را تغییر خواهند داد.

پنج. انکودینگ صفحه را مشخص کنید: برای اینکه نحوه‌ی رمزگذاری و رمزگشایی حروف و نمادها مشخص گردد، باید انکودینگ تنظیم شود و حتی برای بعضی از موتورهای جست و جو که ممکن است با وب سایت شما به مشکل بر بخورند. امروزه بیشتر از صفحات یونیکد استفاده می‌شود که سطح وسیعی از کاراکترها را پشتیبانی می‌کند.
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html;charset=UTF-8">

HTML5
<meta charset="UTF-8">

شش. اندازه‌ی فونت:
موقعی که یک سایت چند زبانه را طراحی می‌کنید این نکته خیلی مهم هست که بدانید اندازه فونت‌های زبان پیش فرض، برای باقی زبان‌ها مناسب نیستند. به عنوان مثال ممکن است اندازه فونتی برای زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی مناسب باشد ولی برای زبان‌های فارسی و عربی و چینی و ... مناسب نباشد و خواندن آن سخت شود. به همین جهت یکی از راه‌های حل این مشکل استفاده از قالب css است که وابسته به خصوصیت lang ای است که شما برای صفحه و هر المان یا تگی که از این خصوصیت استفاده می‌کند، تعیین کرده‌اید.
:lang(en) {

font-size: 85%;

font-family: arial, verdana, sans-serif;

}

:lang(zh) {

font-size: 125%;

font-family: helvetica, verdana, sans-serif;

}

خط زیر تعیین میکند که از استایل اول استفاده شود:
<html lang="en">
و خط زیر تعیین می‌کند که از استایل دوم استفاده شود:
<html lang="zh">
البته این کد بالا در مرورگرهای فایرفاکس، اپرا و IE8 به بالا پاسخ می‌دهد. برای سایر مروگرها چون کروم و نسخه‌های پیشین IE باید از شیوه‌ی زیر بهره ببرید:
<body class="english"> or <body class="chinese">

و استایل:
.english {

font-size: 85%;

font-family: arial, verdana, sans-serif;

}

.chinese {

font-size: 125%;

font-family: helvetica, verdana, sans-serif;

}
در این شیوه برای تگ مربوطه یک کلاس با نام آن زبان ایجاد کرده که محتوای آن تنظیمات قلم آن زبان می‌باشد.

هفت. اندازه‌ی کلمات و خطوط: در این حالت اندازه کلمات بین هر زبان متفاوت است و میزان فضایی که در بر می‌گیرند با زبانی دیگر تفاوت دارد. ممکن است کلمه‌ای در یک زبان شش حرف باشد، ولی در زبانی دیگر دو یا چهار حرف و به خصوص در یک عبارت یا حتی جمله این نکته بیشتر به چشم می‌آید. تصاویر زیر نمونه‌ای از حل این مشکل توسط سایت آمازون می‌باشند که بعضی المان‌ها مانند لیست علاقمندی‌ها یا بعضی از آیتم‌ها را جابجا کرده است. بهترین جواب برای اینکار این است که قالب خود را برای هر زبان بهینه کنید.

هشت : زمان را نیز تغییر دهید: یکی از مواردی که در کمتر سایت چند زبانه‌ای به چشم می‌خورد و به نظر بنده می‌تواند بسیار مهم باشد این است که time zone منطقه‌ی هر زبان را بدانید. به عنوان مثال برای مقاله‌ی خود، تاریخ ایجاد را به صورت UTC ذخیره کنید و سپس نمایش را بر اساس زبان یا حتی بهتر و دقیق‌تر از طریق IP کشور مربوطه به دست آورید. برای کاربران ثبت نام شده این تاریخ می‌تواند دقیق‌تر باشد همانند انجمن‌های وی بولتین.


شیوه‌های تشخیص زبان سایت

یکی از راه‌های تشخیص زبان این است که موقعی که برای اولین بار کاربری به سایت مراجعه می‌کند، زبان مورد نظرش را سوال کنید و این اطلاعات را در یک کوکی بدون تاریخ انقضاء ذخیره کنید تا در دفعات بعدی آن را بررسی نمایید.

دومین راه، استفاده از IP کاربر مراجعه کننده است تا بر اساس آن زبان مورد نظر را انتخاب کنید.

در سومین شیوه که اغلب استفاده می‌شود، زبان سایت به طور پیش فرض بر روی یک زبان خاص که بهتر است انگلیسی باشد تنظیم شده است و سپس کاربر از طریق یک منو یا ابزارهای موجود در سایت، زبان سایت را تغییر دهد.

پی نوشت: فراموش نگردد که امکان تغییر زبان همیشه برای کاربر مهیا باشد و طوری نباشد که کاربر در آینده نتواند زبان سایت را تغییر دهد؛ حتی اگر تشخیص خودکار سایت برای زبان فعال باشد.

پی نوشت: در روش‌های بالا بهتر است همان مرتبه‌ی اول اطلاعات را در یک کوکی ذخیره کنید تا مراحل پیگیری راحت‌تر و آسان‌تر شود.


پلاگین‌ها و ابزارهای مدیریت زبان

اولین ابزاری که به شما برای تغییر زبان سایت معرفی می‌کنیم، توسط کاربر مورد استفاده قرار می‌گیرد و یک پلاگین جی کوئری می‌باشد. این پلاگین شامل حالت‌های مختلفی است که به نظر من بهترین حالت آن است که پرچم کشور مربوطه نیز نمایش یابد تا کاربر ارتباط راحت‌تری با سایت داشته باشد.

دومین ابزار که بیشتر برای انتخاب کشور می‌باشد و من خودم در بخش مدیریتی سیستم‌ها از آن استفاده میکنم، ابزار CountrySelector است. این پلاگین قابلیت جست و جو زبان را همزمان با تایپ کاربر نیر داراست. اسامی کشورها به صورت انگلیسی شروع شده و به زبان آن کشور در داخل پرانتز خاتمه می‌یابند و پرچم هر کشور نیز در کنار آن قرار دارد. کار کردن با آن بسیار راحت بوده و مستنداتش به طور کامل کار با آن را توضیح می‌دهد.

پلاگین بعدی International Telephone Input است که  پیاده سازی پلاگین بالا می‌باشد. برای مواردی مفید است که شما نیاز دارید کد تلفنی کشوری را انتخاب کنید.

در مقاله‌های زیر که در سایت جاری است در مورد Globalization و به خصوص استفاده از ریسورس‌ها مطالب خوبی بیان شده است:

قسمت بیست و دوم آموزش MVC که مبحث Globalization را دنبال می‌کند.

قسمت اول از شش قسمت مباحث Globalization  که دنباله‌ی آن را می‌توانید در مقاله‌ی خودش دنبال کنید.

مطالب
پیاده سازی کتابخانه PagedList.MVC برای صفحه بندی اطلاعات در ASP.NET MVC
یکی از مواردی که در هر پروژه‌ای به چشم می‌خورد و وجود دارد، نمایش داده‌های ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی، به کاربر می‌باشد. احتمالا وب سایت‌هایی را دیده‌اید که تمامی اطلاعات را در یک صفحه بدون هیچ صفحه بندی به کاربر نشان میدهند که حس خوبی را به کاربر استفاده کننده منتقل نمیکند و نتیجه منفی هم بر روی  سئو خواهد گذاشت ( عدم داشتن Url‌های منحصر بفرد به ازای هر صفحه).
بعضا دیده می‌شود که برنامه نویس یک Paging را به صورت Ajax ی پیاده سازی میکند که با تغییر صفحه‌ها، اطلاعات را خوانده و به کاربر نمایش میدهد و هیچ اتفاقی در آدرس بار صفحه نمی‌افتد  و خیلی خرسند است از کاری که انجام داده‌است. در چنین مواردی اگر کاربر استفاده کننده از برنامه بخواهد لینک صفحه دهم گرید و یا لیست اطلاعات را برای کسی بفرستد، باید چکار کند؟
توضیح بالا صرفا به این دلیل بیان شد تا به ضرورت داشتن Url‌های منحصر بفرد برای هر Page برسیم؛ هر چند بحث جاری درباره سئو نیست. ولی ترجیح دادم در کنار  موضوع مقاله، توجهی هم داشته باشیم به این موضوع که رعایت آن حس بهتری را به کاربران برنامه می‌دهد.
کتابخانه‌های زیادی برای صفحه بندی اطلاعات وجود دارند و یا اینکه بعضی از برنامه نویسان و یا شرکت‌ها ترجیح می‌دهند خود چرخ را  مطابق میل خود از نو طراحی کنند. در ادامه قصد داریم به پیاده سازی کتابخانه PagedList که خیلی محبوب و پر طرفدار می‌باشد در ASP.NET MVC بپردازیم.

1- ابتدا قبل از هر کاری، با استفاده از دستور زیر اقدام به نصب کتابخانه آن می‌نماییم:
Install-Package PagedList.Mvc
2- بعد از نصب این کتابخانه، متد الحاقی ToPagedList در اختیار ما قرار داده می‌شود که بر روی IQueryable , IEnumerable در دسترس می‌باشد. 
3- در کنترلر فقط کافیست متد ToPagedList را فراخوانی کرده و مقدار بازگشتی را به View ارسال نمود.
4 - و در نهایت در داخل View (ها) فقط کافیست برای نمایش صفحه بندی، دستور Html.PagedListPager را فراخوانی کنیم.

چهار مورد فوق تقریبا تمام کارهایی است که باید انجام شوند تا قادر باشیم از این کتابخانه برای صفحه بندی اطلاعات استفاده کنیم. در ادامه نحوه پیاده سازی آن را به همراه چند مثال بیان می‌کنیم.

ابتدا یک مدل فرضی را همانند زیر تهیه می‌کنیم:
 public class Post
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }

    }
و کلاسی را همانند زیر برای دریافت یک لیست از پست‌ها می‌نویسیم:
public static class PostService
    {
        public static IEnumerable<Post> posts = new List<Post>() {
            new Post{Id=1,Title="Title 1",Body="Body 1"},
            new Post{Id=2,Title="Title 2",Body="Body 2"},
            new Post{Id=3,Title="Title 3",Body="Body 3"},
            new Post{Id=4,Title="Title 4",Body="Body 4"},
            new Post{Id=5,Title="Title 5",Body="Body 5"},
            new Post{Id=6,Title="Title 6",Body="Body 6"},
            new Post{Id=7,Title="Title 7",Body="Body 7"},
            new Post{Id=8,Title="Title 8",Body="Body 8"},
            new Post{Id=9,Title="Title 9",Body="Body 9"},
            new Post{Id=10,Title="Title 10",Body="Body 10"},
            new Post{Id=11,Title="Title 11",Body="Body 11"},
            new Post{Id=12,Title="Title 12",Body="Body 12"},
            };
    
        public static IEnumerable<Post> GetAll()
        {
            return posts
            .OrderBy(row => row.Id);
        }
    }  
ابتدا یک کنترلر را ایجاد نمایید. در اکشن متدی که قصد داریم لیستی از اطلاعات را به کاربر نمایش دهیم، باید یک متغییر از نوع int برای شماره صفحه در نظر گرفته شود:
    public ActionResult Index(int? page)
        {
           var pageNumber = page ?? 1; 
            var posts = PostService.GetAll(); 
            var result = posts.ToPagedList(pageNumber, 10); 
            ViewBag.posts = result;
            return View();        
        }
و در view مربوطه داریم:
@using PagedList.Mvc; 
@using PagedList; 
<link href="/Content/PagedList.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
<h2>List of posts</h2>
<ul>
    @foreach (var post in ViewBag.posts)
    {
        <li>@post.Title</li>
    }
</ul>
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page }))
توسط متد postService.Getall، تمامی پست‌ها از دیتابیس خوانده شده که جمعا 12 رکورد می‌باشند. فراخوانی ToPagedList به تعداد پارامتر دوم  رکوردها را بر میگرداند و در متغییر result قرار می‌دهد و در پایان برای نمایش صفحه بندی، اقدام به فراخوانی متد الحاقی PagedListPager نموده‌ایم.
بله، درست حدس زده‌اید! این روش دارای یک عیب می‌باشد و آن این است که ابتدا ما تمامی رکورد‌ها را از دیتابیس فراخونی کرده و بعد از آن به تعداد 10 رکورد را از آن انتخاب نموده‌ایم. هر چند در مثال جاری تعداد رکورد‌ها زیاد نمی‌باشد، ولی با مرور زمان و حجیم شدن دیتابیس، کوئری فوق امکان دارد به کندی اجرا شود. به همین دلیل نیاز به متدی داریم که با توجه به صفحه جاری، تعداد n رکورد را از دیتابیس خوانده و نمایش دهد. برای این منظور متدی همانند زیر را به کلاس postService اضافه می‌نماییم:
       public static IEnumerable<Post> GetAll(int page, int recordsPerPage,out int totalCount)
        {
            totalCount = posts.Count();
            return posts
            .OrderBy(row => row.Id).Skip(page * recordsPerPage).Take(recordsPerPage); // in real projects change like this .skip(()=>resultforSkip).Take(()=>recordsPerPage )
        }
از totalCount برای نگه داری جمع کل رکورد‌ها استفاده میکنیم و قصد نداریم تمامی اطلاعات را از دیتابیس واکشی نماییم.

در صفحه بندی به صورت دستی، تا حدودی اکشن Index تغییر خواهد کرد. در این روش داریم:
public ActionResult Index(int? page)
        {
              var pageIndex = (page ?? 1) - 1; 
            var pageSize = 10;
            int totalPostCount; 
            var posts = PostService.GetAll(pageIndex, pageSize, out totalPostCount);
            var result = new StaticPagedList<Post>(posts, pageIndex + 1, pageSize, totalPostCount);
            ViewBag.posts = result;
            return View();    
        }
نکته: مقدار PagedIndex نمی‌تواند صفر باشد؛ چون شروع اعداد صفحه بندی  از یک هست. به این خاطر، PageIndex با یک واحد، جمع شده است. در روش قبلی مقدار پیش فرض  آن را 1 قرار دادیم. ولی در این روش ابتدا یک واحد از آن کم میکنیم؛ به این خاطر که در متد Skip شاهد اطلاعات دقیقی باشیم. محتوای view به همان روش قبلی می‌باشد و نیازی به تغییر آن نیست.

مقدار page به صورت کوئری استرینگ به انتهای url اضافه خواهد شد. جهت نظم بخشیدن به آن می‌بایست اقدام به افزودن route سفارشی نمایید که در حالت پیش فرض به صورت زیر می‌باشد:
http://localhost:53192/?page=2

   routes.MapRoute(
               name: "paging",
               url: "{controller}/{action}/{page}",
               defaults: new { controller = "Home", action = "Index", page = UrlParameter.Optional }
           );

در روش‌هایی که شرح آنها گذشت، از viewbag برای انتقال داده‌ها استفاده کردیم. می‌توان view مورد نظر را strongly-typed معرفی نمود و داده‌ها را از طریق return view به سمت view بفرستید. در این حالت در view مربوطه داریم :
@model PagedList.IPagedList <pagedListmvc.Models.Post>
و تغییر حلقه for به صورت زیر :
  @foreach (var post in Model)
    {
        <li>@post.Title</li>
    }

سفارشی کردن Url: فرض کنید همراه با کلیک بر روی شماره‌ی صفحات، بخواهیم یک سری دیتای دیگر را هم به اکشن پاس دهیم؛ برای مثال tag=mvc. برای این منظور داریم:
@Html.PagedListPager( myList, page => Url.Action("Index", new { page = page, tag= "mvc" }) )

استایل خروجی html حاصل از Html.PagedListPager بر اساس کتابخانه Bootstrap می‌باشد. در صورتیکه در پروژه خود از این کتابخانه استفاده نمی‌کنید، می‌توانید فقط فایل PagedList.css را از Nuget دریافت نموده و به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
یکی از overload‌های Html.PagedListPager پارامتری را تحت عنوان PagedListRenderOptions دارد که از آن می‌توانید برای پیکربندی صفحه بندی استفاده نمایید. برای نمونه نمایش فقط 5 صفحه:
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page = page }), PagedListRenderOptions.OnlyShowFivePagesAtATime)
همچنین قادر خواهید بود یکسری تنظیمات دستی را بر روی شماره صفحات تولید شده انجام دهید؛ برای نمونه تغییر عناوین Next , Prev با عناوین فارسی:
@Html.PagedListPager((IPagedList)ViewBag.posts, page => Url.Action("Index", new { page = page }), new PagedListRenderOptions { LinkToFirstPageFormat = "<< ابتدا", LinkToPreviousPageFormat = "< قبلی", LinkToNextPageFormat = "بعدی>", LinkToLastPageFormat = "آخرین >>" })
مطالب
React 16x - قسمت 27 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 2 - استخراج و نمایش اطلاعات JWT و خروج از سیستم
در قسمت قبل، در هر دو حالت ثبت نام یک کاربر جدید و همچنین ورود به سیستم، یک JSON Web Token را از سرور دریافت کرده و در local storage مرورگر، ذخیره کردیم. اکنون قصد داریم محتوای این توکن را استخراج کرده و از آن جهت نمایش اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم، استفاده کنیم. همچنین کار بهبود کیفیت کدهایی را هم که تاکنون پیاده سازی کردیم، انجام خواهیم داد.


نگاهی به محتوای JSON Web Token تولیدی

اگر مطلب قسمت قبل را پیگیری کرده باشید، پس از لاگین، یک چنین خروجی را در کنسول توسعه دهندگان مرورگر می‌توان مشاهده کرد که همان return Ok(new { access_token = jwt }) دریافتی از سمت سرور است:


اکنون این رشته‌ی طولانی را در حافظه کپی کرده و سپس به سایت https://jwt.io/#debugger-io مراجعه و در قسمت دیباگر آن، این رشته‌ی طولانی را paste می‌کنیم تا آن‌را decode کند:


برای نمونه payload آن حاوی یک چنین اطلاعاتی است:
{
  "jti": "b2921057-32a4-fbb2-0c18-5889c1ab8e70",
  "iss": "https://localhost:5001/",
  "iat": 1576402824,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/nameidentifier": "1",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "Vahid N.",
  "DisplayName": "Vahid N.",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/userdata": "1",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  "nbf": 1576402824,
  "exp": 1576402944,
  "aud": "Any"
}
در اینجا یک‌سری از اطلاعات کاربر، مانند id ، name ، DisplayName و یا حتی role او درج شده‌است؛ به همراه تاریخ صدور (iat) و انقضای (exp) این token که به صورت Unix time format بیان می‌شوند. به هر کدام از این خواصی که در اینجا ذکر شده‌اند، یک user claim گفته می‌شود. به عبارتی، این token ادعا می‌کند (claims) که نقش کاربر وارد شده‌ی به سیستم، Admin است. برای بررسی صحت این ادعا نیز یک امضای دیجیتال (مشخص شده‌ی با رنگ آبی) را به همراه این توکن سه قسمتی (قسمت‌های مختلف آن، با 2 نقطه از هم جدا شده‌اند که در تصویر نیز با سه رنگ متمایز، مشخص است)، ارائه کرده‌است. به این معنا که اگر قسمتی از اطلاعات این توکن، در سمت کاربر دستکاری شود، دیگر در سمت سرور تعیین اعتبار مجدد نخواهد شد؛ چون نیاز به یک امضای دیجیتال جدید را دارد که کلیدهای خصوصی تولید آن، تنها در سمت سرور مهیا هستند و به سمت کلاینت ارسال نمی‌شوند.


استخراج اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم، از JSON Web Token دریافتی

همانطور که در payload توکن دریافتی از سرور نیز مشخص است، اطلاعات ارزشمندی از کاربر، به همراه آن ارائه شده‌اند و مزیت کار با آن، عدم نیاز به کوئری گرفتن مداوم از سرور و بانک اطلاعاتی، جهت دریافت مجدد این اطلاعات است. بنابراین اکنون در برنامه‌ی React خود، قصد داریم مشابه کاری را که سایت jwt.io انجام می‌دهد، پیاده سازی کرده و به این اطلاعات دسترسی پیدا کنیم و برای مثال DisplayName را در Navbar نمایش دهیم. برای این منظور فایل app.js را گشوده و تغییرات زیر را به آن اعمال می‌کنیم:
- می‌خواهیم اطلاعات کاربر جاری را در state کامپوننت مرکزی App قرار دهیم. سپس زمانیکه کار رندر کامپوننت NavBar درج شده‌ی در متد رندر آن فرا می‌رسد، می‌توان این اطلاعات کاربر را به صورت props به آن ارسال کرد؛ و یا به هر کامپوننت دیگری در component tree برنامه.
- بنابراین ابتدا کامپوننت تابعی بدون حالت App را تبدیل به یک کلاس کامپوننت استاندارد مشتق شده‌ی از کلاس پایه‌ی Component می‌کنیم. اکنون می‌توان state را نیز به آن اضافه کرد:
class App extends Component {
  state = {};
- سپس متد componentDidMount را به این کامپوننت اضافه می‌کنیم؛ در آن ابتدا token ذخیره شده‌ی در local storage را دریافت کرده و سپس decode می‌کنیم تا payload اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم را استخراج کنیم. در آخر state را توسط این اطلاعات به روز می‌کنیم.
- برای decode کردن توکن، نیاز به نصب کتابخانه‌ی زیر را داریم:
> npm install --save jwt-decode
- پس از نصب آن، ابتدا امکانات آن‌را import کرده و سپس از آن در متد componentDidMount استفاده می‌کنیم:
import jwtDecode from "jwt-decode";
// ...

class App extends Component {
  state = {};

  componentDidMount() {
    try {
      const jwt = localStorage.getItem("token");
      const currentUser = jwtDecode(jwt);
      console.log("currentUser", currentUser);
      this.setState({ currentUser });
    } catch (ex) {
      console.log(ex);
    }
  }
ابتدا آیتمی با کلید token از localStorage استخراج می‌شود. سپس توسط متد jwtDecode، تبدیل به یک شیء حاوی اطلاعات کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم گشته و در آخر در state درج می‌شود. در اینجا درج try/catch ضروری است؛ از این جهت که متد jwtDecode، در صورت برخورد به توکنی غیرمعتبر، یک استثناء را صادر می‌کند و این استثناء نباید بارگذاری برنامه را با اخلال مواجه کند. از این جهت که اگر توکنی غیرمعتبر است (و یا حتی در localStorage وجود خارجی ندارد؛ برای کاربران لاگین نشده)، کاربر باید مجددا برای دریافت نمونه‌ی معتبر آن، لاگین کند.

- اکنون می‌توان شیء currentUser را به صورت props، به کامپوننت NavBar ارسال کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
        <NavBar user={this.state.currentUser} />
        <main className="container">


نمایش اطلاعات کاربر وارد شده‌ی به سیستم در NavBar

پس از ارسال شیء کاربر به صورت props به کامپوننت src\components\navBar.jsx، کدهای این کامپوننت را به صورت زیر جهت نمایش نام کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم تغییر می‌دهیم:
const NavBar = ({ user }) => {
چون این کامپوننت به صورت یک کامپوننت تابعی بدون حالت تعریف شده، برای دریافت props می‌توان یا آن‌را به صورت مستقیم به عنوان پارامتر تعریف کرد و یا خواص مدنظر را با استفاده از Object Destructuring به عنوان پارامتر دریافت نمود.
سپس می‌توان لینک‌های Login و Register را به صورت شرطی رندر کرد و نمایش داد:
{!user && (
  <React.Fragment>
    <NavLink className="nav-item nav-link" to="/login">
      Login
    </NavLink>
    <NavLink className="nav-item nav-link" to="/register">
      Register
    </NavLink>
  </React.Fragment>
)}
در اینجا اگر شیء user تعریف شده باشد (یعنی کاربر، توکن ذخیره شده‌ای در local storage داشته باشد)، دیگر لینک‌های login و register نمایش داده نمی‌شوند. به علاوه برای اعمال && به چند المان React، نیاز است آن‌ها را داخل یک والد، مانند React.Fragment محصور کرد.

شبیه به همین حالت را برای هنگامیکه کاربر، تعریف شده‌است، جهت نمایش نام او و لینک به Logout، نیاز داریم:
{user && (
  <React.Fragment>
    <NavLink className="nav-item nav-link" to="/logout">
      Logout
    </NavLink>
    <NavLink className="nav-item nav-link" to="/profile">
      {user.DisplayName}
    </NavLink>
  </React.Fragment>
)}
user.DisplayName درج شده‌ی در اینجا، اطلاعات خودش را از payload توکن decode شده‌ی دریافتی از سرور، تامین می‌کند؛ با این خروجی:


فعلا تا پیش از پیاده سازی Logout، برای آزمایش آن، به کنسول توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کرده و توکن ذخیره شده‌ی در ذیل قسمت application->storage را دستی حذف کنید. سپس صفحه را ریفرش کنید. اینبار لینک‌های به Login و Register نمایان می‌شوند.
یک مشکل! در این حالت (زمانیکه توکن حذف شده‌است)، از طریق قسمت Login به برنامه وارد شوید. هرچند این قسمت‌ها به درستی کار خود را انجام می‌دهند، اما هنوز در منوی بالای سایت، نام کاربری و لینک به Logout ظاهر نشده‌اند. علت اینجا است که در کامپوننت App، کار دریافت توکن در متد componentDidMount انجام می‌شود و این متد نیز تنها یکبار در طول عمر برنامه فراخوانی می‌شود. برای رفع این مشکل به src\components\loginForm.jsx مراجعه کرده و بجای استفاده از history.push برای هدایت کاربر به صفحه‌ی اصلی برنامه، نیاز خواهیم داشت تا کل برنامه را بارگذاری مجدد کنیم. یعنی بجای:
this.props.history.push("/");
باید از سطر زیر استفاده کرد:
window.location = "/";
این سطر سبب full page reload برنامه شده و در نتیجه متد componentDidMount کامپوننت App، یکبار دیگر فراخوانی خواهد شد. شبیه به همین کار را در کامپوننت src\components\registerForm.jsx نیز باید انجام داد.


پیاده سازی Logout کاربر وارد شده‌ی به سیستم

برای logout کاربر تنها کافی است توکن او را از local storage حذف کنیم. به همین جهت مسیریابی جدید logout را که به صورت لینکی به NavBar اضافه کردیم:
<NavLink className="nav-item nav-link" to="/logout">
   Logout
</NavLink>
به فایل src\App.js اضافه می‌کنیم.
import Logout from "./components/logout";
// ...

class App extends Component {
  render() {
    return (
          // ...
          <Switch>
            // ...
            <Route path="/logout" component={Logout} />
البته برای اینکار نیاز است کامپوننت جدید src\components\logout.jsx را با محتوای زیر ایجاد کنیم:
import { Component } from "react";

class Logout extends Component {
  componentDidMount() {
    localStorage.removeItem("token");
    window.location = "/";
  }

  render() {
    return null;
  }
}

export default Logout;
که در متد componentDidMount آن، کار حذف توکن ذخیره شده‌ی در localStorage انجام شده و سپس کاربر را با یک full page reload، به ریشه‌ی سایت هدایت می‌کنیم.


بهبود کیفیت کدهای نوشته شده

اگر به کامپوننت App دقت کنید، کلید token استفاده شده‌ی در آن، در چندین قسمت برنامه مانند login و logout، تکرار و پراکنده شده‌است. بنابراین بهتر است جزئیات پیاده سازی مرتبط با اعتبارسنجی کاربران، به ماژول مختص به آن‌ها (src\services\authService.js) منتقل شود تا سایر قسمت‌های برنامه، به صورت یک‌دستی از آن استفاده کنند و اگر در این بین نیاز به تغییری بود، فقط یک ماژول نیاز به تغییر، داشته باشد.
برای این منظور، ابتدا متد login قبلی را طوری تغییر می‌دهیم که کار ذخیره سازی توکن را نیز در authService.js انجام دهد:
const tokenKey = "token";

export async function login(email, password) {
  const {
    data: { access_token }
  } = await http.post(apiEndpoint + "/login", { email, password });
  console.log("JWT", access_token);
  localStorage.setItem(tokenKey, access_token);
}
سپس متد doSumbit کامپوننت src\components\loginForm.jsx، به صورت زیر ساده می‌شود:
const { data } = this.state;
await auth.login(data.username, data.password);
window.location = "/";

همین‌کار را برای logout نیز در authService انجام داده:
export function logout() {
  localStorage.removeItem(tokenKey);
}
و در ادامه متد componentDidMount کامپوننت Logout را برای استفاده‌ی از آن، اصلاح می‌کنیم:
import * as auth from "../services/authService";

class Logout extends Component {
  componentDidMount() {
    auth.logout();

منطق دریافت اطلاعات کاربر جاری نیز باید به authService منتقل شود؛ چون مسئولیت دریافت توکن و سپس decode آن، نباید به کامپوننت App واگذار شود:
import jwtDecode from "jwt-decode";
//...

export function getCurrentUser() {
  try {
    const jwt = localStorage.getItem(tokenKey);
    const currentUser = jwtDecode(jwt);
    console.log("currentUser", currentUser);
    return currentUser;
  } catch (ex) {
    console.log(ex);
    return null;
  }
}
سپس متد componentDidMount کامپوننت App، به صورت زیر خلاصه خواهد شد:
import * as auth from "./services/authService";

class App extends Component {
  state = {};

  componentDidMount() {
    const currentUser = auth.getCurrentUser();
    this.setState({ currentUser });
  }

جای دیگری که از localStorage استفاده شده، متد doSumbit کامپوننت ثبت نام کاربران است. این قسمت را نیز به صورت زیر به authService اضافه می‌کنیم:
export function loginWithJwt(jwt) {
   localStorage.setItem(tokenKey, jwt);
}
سپس ابتدای متد doSumbit را برای استفاده‌ی از آن به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import * as auth from "../services/authService";
// ...
const response = await userService.register(this.state.data);
auth.loginWithJwt(response.headers["x-auth-token"]);


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-27-backend.zip و sample-27-frontend.zip
مطالب
چگونه یک اسکریپت گریس مانکی بنویسیم؟

گریس مانکی یکی از افزونه‌های فایرفاکس است که توسط آن می‌توان اسکریپت‌هایی را بر روی صفحات وب در حال مشاهده، جهت تغییر آن‌ها اجرا کرد. این نوع تغییرات بیشتر در جهت بالا بردن کارآیی یا خوانایی سایت‌ها صورت می‌گیرد. مثلا بررسی وجود لینک‌های ارائه شده در یک صفحه وب (قبل از اینکه به آن‌ها رجوع کنیم، مشخص شود که آیا وجود دارند یا خیر) و هزاران مثال شبیه به این که در سایت اسکریپت‌های آن قابل دریافت هستند.
گریس مانکی به خودی خود کار خاصی را انجام نمی‌دهد و فقط میزبان اجرایی اسکریپت‌هایی است که برای آن تهیه شده اند. به این اسکریپت‌ها user scripts گفته می‌شود و جهت تهیه آن‌ها از زبان جاوا اسکریپت استفاده می‌گردد.
مطابق اصول نامگذاری آن، فایل این اسکریپت‌ها حتما باید به .user.js ختم شود تا توسط افزونه گریس مانکی قابل شناسایی باشد.

اسکریپت سلام دنیای گریس مانکی!
// ==UserScript==
// @name Hello World
// @namespace http://diveintogreasemonkey.org/download/
// @description example script to alert "Hello world!" on every page
// @include *
// @exclude http://diveintogreasemonkey.org/*
// @exclude http://www.diveintogreasemonkey.org/*
// ==/UserScript==
alert('Hello world!');

فرمت کلی و آناتومی یک اسکریپت گریس مانکی مطابق چند سطر فوق است. در ابتدا نامی را که برای اسکریپت مشخص کرده‌اید، ذکر خواهید نمود. سپس فضای نام آن مشخص می‌گردد. این فضای نام یک آدرس وب خواهد بود (مثلا سایت شخصی شما) . به این طریق گریس مانکی می‌تواند اسکریپت‌های هم نام را بر اساس این فضاهای نام مختلف مدیریت کند. سپس توضیحات مربوط به اسکریپت ارائه می‌شود. در قسمت include مشخص خواهید کرد که این اسکریپت بر روی چه سایت‌ها و آدرس‌هایی اجرا شود و در قسمت exclude سایت‌های صرفنظر شونده را تعیین خواهید نمود. در مثال فوق، اسکریپت بر روی تمامی سایت‌ها اجرا خواهد شد، منهای دو سایت و زیر سایت‌هایی که در قسمت exclude مشخص شده‌اند.
در پایان مثلا نام آن‌را hello.user.js خواهیم گذاشت (همانطور که ذکر شد قسمت user.js آن باید رعایت شود). برای نصب آن فقط کافی است این فایل را به درون پنجره فایر فاکس کشیده و رها کنیم (drag & drop).

استفاده از jQuery در اسکریپت‌های گریس مانکی

عمده کاربردهای اسکریپت‌های گریس مانکی در جهت اعمال تغییرات بر روی document object model صفحه (DOM) هستند. کتابخانه jQuery اساسا برای این منظور تهیه و بهینه سازی شده است.

مثال:
فرض کنید قصد داریم به نتایج خروجی جستجوی گوگل، fav icon سایت‌های یافت شده را اضافه کنیم (در کنار هر لینک، آیکون سایت مربوطه را نمایش دهیم). گوگل این‌کار را انجام نداده است. اما ما علاقمند هستیم که این قابلیت را اضافه کنیم!
// ==UserScript==
// @name Google FavIcon
// @namespace http://userscripts.org
// @description Shows favicon for Google searches results
// @include http://*.google.*/search?*

// ==/UserScript==

loadJquery();

$(document).ready(function(){
$("h3.r > a.l").each(function(){
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");
var domain = href.replace(/<\S[^><]*>/g, "").split('/')[2];
var image = '<img src="http://' + domain + '/favicon.ico" style="border:0;padding-right:4px;" />';
//GM_log(">image:> " + image);
$(this).prepend(image);
});

});

نحوه پیاده سازی تابع loadJquery را در سورس مربوطه می‌توانید مشاهده نمائید.
دریافت سورس این مثال

در اینجا ابتدا لینک‌های حاصل از جستجو پیدا می‌شوند. سپس نام دومین مربوطه استخراج می‌گردد (با استفاده از regular expressions) و در ادامه از این نام دومین یک آدرس استاندارد http://domain/favico.ico ساخته شده و از آن یک تگ img درست می‌شود. در آخر این تگ به قبل از لینک‌های گوگل اضافه می‌شود.

شاید سؤال بپرسید از کجا مشخص شد که باید به دنبال h3.r > a.l گشت؟ به تصویر زیر دقت نمائید (نمایی است از یکی از توانایی‌های افزونه fireBug فایرفاکس).



هنگامیکه صفحه بارگذاری شد، بر روی آیکون سوسک موجود در status bar فایرفاکس کلیک کنید تا FireBug ظاهر شود (البته من اینجا سوسک دیدم شاید موجود دیگری باشد :) )
سپس بر روی دکمه inspect در نوار ابزار آن کلیک کنید. در همین حال اشاره‌گر ماوس را به یکی از لینک‌های نتیجه جستجوی گوگل نزدیک کنید. بلافاصله تگ‌ها و کلاس‌های مورد استفاده آن به شکل زیبایی ظاهر خواهند شد. به این صورت صرفه جویی قابل ملاحظه‌ای در وقت صورت خواهد گرفت.

نتیجه اجرای اسکریپت فوق (پس از نصب) به صورت زیر است:



نکته: نحوه دیباگ کردن اسکریپت‌های گریس مانکی

اگر نیاز به مشاهده مقدار متغیرها در لحظه اجرای اسکریپت داشتید، یکی از راه‌حل‌های موجود استفاده از تابع GM_log مربوط به API گریس مانکی است که خروجی آن‌را در قسمت messages مربوط به error console فایرفاکس می‌توان دید.



مطالب
رزومه‌ای دریافتی از آبادان!

بیل گیتس زمانی خودش رو از مایکروسافت بازنشسته کرد که من قول دادم برم اونجا کار کنم!
من با تله پاتی، 1020 کلمه در دقیقه تایپ می‌کنم!
من برج Hanoi رو در یک حرکت حل می‌کنم!
زبان‌های برنامه نویسی رو که نمی‌دونم، اون‌هایی هستند که هنوز اختراع نکردم!
اینتل سخت افزار خودش رو برای تطابق با کامپایلر من بهینه می‌کنه!
کامنت‌های کدهای من جایزه Pulitzer رو برنده شدن!
من راحت 10 میلیون سطر کد سی++ رو در notepad تایپ می‌کنم و بعد هم بدون مشکل کامپایل میشه!
من وقتی استثنایی رو صادر می‌کنم از دیوارها هم رد می‌شن!
استیل کد نویسی من در طی دو سال بعد بعنوان بهترین استیل ممکن در نظر گرفته میشه و قراردادهای کاری من بعد از قرائت کتاب مقدس خونده می‌شن!
مسیح تنها شخصی است که صلاحیت code review کارهای من رو داره! او زمانی به زمین باز خواهد گشت که من نیاز به code review داشته باشم و البته هنوز نیاز نشده!
تنها الگوی برنامه نویسی شیءگرایی رو که می‌شناسم «God Object» هست!
من کل برنامه رو در طی یک Assert می‌تونم Unit test کنم!
من نیازی به تایپ sudo قبل از نوشتن فرامین مدیریتی ندارم؛ فقط کافی است اسم خودم رو ابتدای فرمان تایپ کنم!
تمام آرایه‌های تعریف شده توسط من دارای اندازه بی‌نهایت هستند؛‌ برای اینکه من حد و مرزی رو نمی‌شناسم!
دفتر ثبت اختراعات، قبل از صدور مجوز جدیدی، وبلاگ من رو جهت تکراری نبودن مورد ارجاعی، بررسی می‌کنه!
من هیچ وقت استانداردهای وب رو رعایت نمی‌کنم، چون وب استانداردهای خودش رو از من می‌گیره!
من حتی می‌تونم Recycling Bin رو هم Delete کنم!
من شماره نگارشی برای برنامه خودم درنظر نمی‌گیرم؛ چون این برنامه در همان سعی اول نهایی میشه!
من معمولا تنها کسی هستم که به جلسات دعوت می‌شم؛ البته من از همه این‌ها صرفنظر می‌کنم!
چون من هیچ وقت باگی رو به کدها اضافه نمی‌کنم، بعد از استخدام من می‌تونید افراد گروه تست را بازنشسته کنید!
کار کردن با من افتخاری برای شرکت شما خوهد بود و من این رو هر روز به شما یادآوری خواهم کرد!
پیاده سازی IEqualityComparer در مورد من صدق نمی‌کنه، چون من معادلی ندارم!
من مشکلی برای حضور در شرکت شما در سراسر کشور ندارم، چون حوزه کاری من آبادان و «حومه» است!

ماخذ!

مطالب
ASP.NET MVC #2

MVC‌ چیست و اساس کار آن چگونه است؟

الگوی MVC در سال‌های اول دهه 70 میلادی در شرکت زیراکس توسط خالقین زبان اسمال‌تاک که جزو اولین زبان‌های شیءگرا محسوب می‌شود، ارائه گردید. نام MVC از الگوی Model-View-Controller گرفته شده و چندین دهه است که در صنعت تولید نرم افزار مورد استفاده می‌باشد. هدف اصلی آن جدا سازی مسئولیت‌های اجزای تشکیل دهنده «لایه نمایشی» برنامه است.
این الگو در سال 2004 برای اولین بار در سکویی به نام Rails به کمک زبان روبی جهت ساخت یک فریم ورک وب MVC مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به سایر سکوها مانند جاوا، دات نت (در سال 2007)، PHP و غیره راه یافت.
تصاویری را از این تاریخچه در ادامه ملاحظه می‌کنید؛ از دکتر Trygve Reenskaug تا شرکت زیراکس و معرفی آن در Rails به عنوان اولین فریم ورک وب MVC.


C در MVC معادل Controller است. کنترلر قسمتی است که کار دریافت ورودی‌های دنیای خارج را به عهده دارد؛ مانند پردازش یک درخواست HTTP ورودی.


زمانیکه کنترلر این درخواست را دریافت می‌کند، کار وهله سازی Model را عهده دار خواهد شد و حاوی اطلاعاتی است که نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد گرفت تا فرآیند پردازش درخواست رسیده را تکمیل نماید. برای مثال اگر کاربری جهت دریافت آخرین اخبار به سایت شما مراجعه کرده است،‌ در اینجا کار تهیه لیست اخبار بر اساس مدل مرتبط به آن صورت خواهد گرفت. بنابراین کنترلرها، پایه اصلی و مدیر ارکستر الگوی MVC محسوب می‌شوند.
در ادامه، کنترلر یک View را جهت نمایش Model انتخاب خواهد کرد. View در الگوی MVC یک شیء ساده است. به آن می‌توان به شکل یک قالب که اطلاعاتی را از Model دریافت نموده و سپس آن‌ها را در مکان‌های مناسبی در صفحه قرار می‌دهد، نگاه کرد.
نتیجه استفاده از این الگو، ایزوله سازی سه جزء یاد شده از یکدیگر است. برای مثال View نمی‌داند و نیازی ندارد که بداند چگونه باید از لایه دسترسی به اطلاعات کوئری بگیرد. یا برای مثال کنترلر نیازی ندارد بداند که چگونه و در کجا باید خطایی را با رنگی مشخص نمایش دهد. به این ترتیب انجام تغییرات در لایه رابط کاربری برنامه در طول توسعه کلی سیستم، ساده‌تر خواهد شد.
همچنین در اینجا باید اشاره کرد که این الگو مشخص نمی‌کند که از چه نوع فناوری دسترسی به اطلاعاتی باید استفاده شود. می‌توان از بانک‌های اطلاعاتی، وب سرویس‌ها، صف‌ها و یا هر نوع دیگری از اطلاعات استفاده کرد. به علاوه در اینجا در مورد نحوه طراحی Model نیز قیدی قرار داده نشده است. این الگو تنها جهت ساخت بهتر و اصولی «رابط کاربری» طراحی شده است و بس.



تفاوت مهم پردازشی ASP.NET MVC با ASP.NET Web forms

اگر پیشتر با ASP.NET Web forms کار کرده باشید اکنون شاید این سؤال برایتان وجود داشته باشد که این سیستم جدید در مقایسه با نمونه قبلی، چگونه درخواست‌ها را پردازش می‌کند.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در وب فرم‌ها زمانیکه درخواستی دریافت می‌شود، این درخواست به یک فایل موجود در سیستم مثلا default.aspx ارسال می‌گردد. سپس ASP.NET یک کلاس وهله سازی شده معرف آن صفحه را ایجاد کرده و آن‌را اجرا می‌کند. در اینجا چرخه طول عمر صفحه مانند page_load و غیره رخ خواهد داد. جهت انجام این وهله سازی، View به فایل code behind خود گره خورده است و جدا سازی خاصی بین این دو وجود ندارد. منطق صفحه به markup آن که معادل است با یک فایل فیزیکی بر روی سیستم، کاملا مقید است. در ادامه، این پردازش صورت گرفته و HTML نهایی تولیدی به مرورگر کاربر ارسال خواهد شد.
در ASP.NET MVC این نحوه پردازش تغییر کرده است. در اینجا ابتدا درخواست رسیده به یک کنترلر هدایت می‌شود و این کنترلر چیزی نیست جز یک کلاس مجزا و مستقل از هر نوع فایل ASPX ایی در سیستم. سپس این کنترلر کار پردازش درخواست رسیده را شروع کرده، اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری و سپس به View ایی که انتخاب می‌کند، جهت نمایش نهایی ارسال خواهد کرد. در اینجا View این اطلاعات را دریافت کرده و نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد داد.



آشنایی با قرارداد یافتن کنترلرهای مرتبط

تا اینجا دریافتیم که نحوه پردازش درخواست‌ها در ASP.NET MVC بر مبنای کلاس‌ها و متدها است و نه بر مبنای فایل‌های فیزیکی موجود در سیستم. اگر درخواستی به سیستم ارسال می‌شود، در ابتدا، این درخواست جهت پردازش، به یک متد عمومی موجود در یک کلاس کنترلر هدایت خواهد شد و نه به یک فایل فیزیکی ASPX (برخلاف وب فرم‌ها).


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، در ابتدای پردازش یک درخواست، آدرسی به سیستم ارسال خواهد شد. بر مبنای این آدرس، نام کنترلر که در اینجا زیر آن خط قرمز کشیده شده است، استخراج می‌گردد (برای مثال در اینجا نام این کنترلرProducts است). سپس فریم ورک به دنبال کلاس این کنترلر خواهد گشت. اگر آن‌را در اسمبلی پروژه بیابد، از آن خواهد خواست تا درخواست رسیده را پردازش کند؛ در غیراینصورت پیغام 404 یا یافت نشد، به کاربر نمایش داده می‌شود.
اما فریم ورک چگونه این کلاس کنترلر درخواستی را پیدا می‌کند؟
در زمان اجرا، اسمبلی اصلی پروژه به همراه تمام اسمبلی‌هایی که به آن ارجاعی دارند جهت یافتن کلاسی با این مشخصات اسکن خواهند شد:
1- این کلاس باید عمومی باشد.
2- این کلاس نباید abstract باشد (تا بتوان آن‌را به صورت خودکار وهله سازی کرد).
3- این کلاس باید اینترفیس استاندارد IController را پیاده سازی کرده باشد.
4- و نام آن باید مختوم به کلمه Controller باشد (همان مبحث Convention over configuration یا کار کردن با یک سری قرار داد از پیش تعیین شده).

برای مثال در اینجا فریم ورک به دنبال کلاسی به نام ProductsController خواهد گشت.
شاید تعدادی از برنامه نویس‌های ASP.NET MVC تصور ‌کنند که فریم ورک در پوشه‌ی استانداردی به نام Controllers به دنبال این کلاس خواهد گشت؛ اما در عمل زمانیکه برنامه کامپایل می‌شود، پوشه‌ای در این اسمبلی وجود نخواهد داشت و همه چیز از طریق Reflection مدیریت خواهد شد.