مطالب
Theme
برای اینکه بتوانیم ظاهر گرافیکی layoutها را کنترل نماییم، از Theme که مجموعهای از styleهای گرافیکی میباشد، استفاده میکنیم. در اندروید مجموعهای از تمهای از پیش ساخته شده که به آنها Builtin Theme نیز گفته میشود میتوانیم استفاده کنیم. تمها ظاهر گرافیکی کلیه کنترلهای Layout را با نامهای زیر، کنترل میکنند:
اگر بخواهیم از styleهای از پیش طراحی شدهی اندروید استفاده نماییم، ابتدا میتوانیم در صفحهی layout در زامارین، style مربوطه را از بخش Theme استفاده کرده و نتیجه را مشاهده کنیم. ولی تغییر style سبب تغییر layout در زمان اجرا نمیشود. هرگاه بخواهیم از styleهای استاندارد یا builtin اندروید استفاده نماییم، در Activity توسط خصوصیت Theme با فرمت:
تم را بهعنوان تم داخلی وسپس نام کامل تم را مینویسیم.
CustomTheme
در طراحی فرمها ممکن است بخواهیم از یک استایل خاص builtin استفاده کنیم؛ ولی ممکن است بعضی از استایلهای آن را استفاده نکنیم، مانند تمی که از قبل استفاده شدهاست، از روش زیر استفاده میکنیم:
- بر روی دایرکتوری value راست کلیک میکنیم. گزینه add new item را انتخاب و یک فایل xmlfile را با نام style ایجاد میکنیم.
- styleهای جدید منابع application میباشند که در بخش resource از آنها استفاده میکنیم. هر استایل جدید را توسط Style Tag مشخص میکنیم و در خصوصیت Name، نام Style را مشخص میکنیم.
میتوانیم استایل سفارشی شده خودمان را مشخص کنیم.
Navigation Menu
ساخت Menu
منظور همان اضافه کردن کتابخانهها است.
قدم دوم:
ابتدا باید گزینههای منو را در یک فایل xml تعریف نمود. هر گزینهی آن از دو بخش متن اصلی منو و ID منو تشکیل شدهاست.
خصوصیت Android :Title متن اصلی منو را مشخص میکند.
سپس باید در Layout مورد نظر همانند صفحه Main، ساختار اصلی برنامه شامل Toolbar و Menu را بصورت زیر تعریف نماییم:
ساختار منو به صورت زیر است:
در Linearlayout ریشه، گزینه Fitssystemwindow را true میکنیم که سایز linearlayout را با سایز موبایل جدید اندازه میکند. سپس از toolbox، کنترل Toolbarرا به پنجره اضافه میکنیم که در بالای صفحه قرار میگیرد.
toolbar اضافه شده، toolbar استاندارد قبل از متریال دیزاین میباشد. در واقع toolbar اول، Toolbar استاندارد اندروید میباشد. برای آنکه از Toolbar متریال دیزاین استفاده کنیم، کنترلهای متریال دیزاین در بخش supportlibrary اضافه میشود و Toolbar متریال دیزاین را اضافه میکنیم. علامت ؟ یعنی اینکه میخواهیم از اندازه سیستمی استفاده کنیم. اگر بخواهیم حداقل سایز Toolbarبر اساس پیش فرض در دستگاههای مختلف باشد، از علامت Android :attr ? استفاده میکنیم. اگر بخواهیم حداقل ارتفاع پیشنهادی اندروید در هر موبایل متصل شود، از خصوصیت Action Bar Size استفاده میکنیم. این خصوصیت زمانی عمل میکند که Height آن Wrapcontent باشد.
گزینههای منو در کنترلی به نام Navigationview قرار دارد. این کنترل باید در Drawerlayout قرار گیرد. توسط فضای نام منو، محل فایل xml را که منو درون آن قرار گرفته است، مشخص میکنیم. آدرس این دستور در این مسیر میباشد:
Layout gravity آن را end قرار میدهیم که از سمت راست قرار بگیرد. Fit system Window را هم True میکنیم تا گزینههای داخل آنرا هم Fit کند. Theme باید از نوع تمهای متریال دیزاین و با کلمه Them . App Compact. ligth.NoActionBar باشد. برای آنکه اکتیویتیها، متریال دیزاین را ساپورت کنند، میتوان از کلاس App compact Activity استفاده کنیم. Tool bar بصورت پیش فرض لیبل اکتیویتی را نشان میدهد و دستور زیر عنوان Toolbar را حذف میکند.
مدیریت گزینههای منو
به محض انتخاب یک گزینه درون NavigationView، رخدادی به نام NavigationItemSelected صادر میشود که توسط آن میتوانیم گزینهی انتخاب شده را از طریق برنامه نویسی مدیریت کنیم. این کنترل در Android.Support.V7.Widget و NameSpace بالا قرار میگیرد. سپس یک رخداد گردان را با نام navigationItemSelected پیاده سازی میکنیم. اطلاعات مربوط به گزینهی انتخاب شده، در پارامتر دوم از این تابع NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs ذخیره میشود. ID، آیتم انتخاب شده در فایل Menu را باز میگرداند.
مدیریت اکتیویتیها توسط Menu
تکنیک ادغام:
برای آنکه در Layoutهای مختلف، تولبار و منو و یا هر View دیگری را بصورت مشترک استفاده کنیم، یک فایل xml را به دایرکتوری Layout اضافه میکنیم. دستور Merge میتواند تمام layoutها را به درون layoutهای دیگر مانند home,insert ادغام و یا تزریق کند. جهت استفاده از Merge در layoutهای دیگر نیاز به Id منحصر به فرد میباشد.
در اکتیویتیهای دیگر باید Toolbar و مدیریت گزینههای منو با کدهای مشابه Main انجام شود.
بنابراین دستورات xmlTollbar و darawer layout در تمامی Layoutها و دستورات سی شارپ، کنترل کننده Toolbar و منو در تمامی اکتیویتیها تکرار شدهاند.
نام لیآوت را در خصوصیت Layout اضافه میکنیم. برای آنکه کدهای سی شارپ کنترل کنندهی Toolbar و Menu چندین Toolbar وجود دارد که در یکی از آنها یک کلاس واسط از کلاس app compat Activity را به ارث میبریم. تابع Protected را از آن بازنویسی کرده و تمام کدهای مدیریت Toolbar و منو را در آن پیاده سازی میکنیم. تمام اکتیویتیهای برنامه را از این کلاس به ارث میبریم. بنابراین تابع InitieToolbar به تمامی فرزندان نیز به ارث برده میشود. در زمان اجرای دستورات، this ، اکتیویتی جاری میباشد.
ساخت TabPage
پیشنیاز: نصب کتابخانههای متریال دیزاین همانند قبل و طبق ورژن Sdk نصب شده
اگر بخواهیم چندین صفحه را بر روی یکدیگر Stack و یا Overload نماییم، از Tabpage استفاده میکنیم. صفحاتیکه از TabPage استفاده میکنند، با انگشت جابجا میشوند و همانند برنامهی واتساپ Fragment میباشند و هر Fragment دارای layout و اکتیویتی مربوط به خود میباشد. معماری layout آن بصورت زیر است:
ToolBar، در بالای فرم قرار میگیرد. TabLayou که بصورت TabPage آنها را به عهده دارد. Viewpager مدیریت Layoutها را به هنگام Swipe یا جابجایی به عهده دارد.
یک layout را برای Toolbar قرار میدهیم. سپس Layout اصلی main را طراحی میکنیم. پس از اضافه کردن ToolBar، ابزار TabLayout را در بخش SupportLibrary متریال دیزاین انتخاب و در صفحه میکشیم. TabLayout در پایین Toolbar قرار میگیرد و با انتخاب رنگ یکسان برای هر دو، متصل و یکنواخت به نظر میرسد. سپس از Layout از Toolbar آیتم ViewPager را بر روی صفحه قرار میدهیم. اگر LayoutWeight آن را یک قرار دهیم، تمام ارتفاع صفحه را به ما تخصیص میدهد. زمانیکه در TabLayout تبها جابجا میشوند یا بر روی یک آیکن کلیک میشود، صفحه مربوطه در بخش ViewPager به کاربر نمایش داده میشود. هر Page یک فرگمنت میباشد. به ازای هر فرگمنت یک Layout به دایرکتوری layout اضافه کرده و به ازای هر layoutFragment یک Activity Fragment را اضافه میکنیم. یک اکتیویتی از نوع را Android.Support.v4.AppFragment ایجاد میکنیم.
ابتدا باید viewpager در Layout اصلی را پیدا کرده و با دستور زیر به Tablayout متصل کنیم:
زمانیکه آیکن را در TabLayout انتخاب میکنیم یا با انگشت Swipe میکنیم، به ترتیب بین صفحات که از Position صفحه آغاز شدهاند، حرکت میکنیم، باید فرگمنت همان Position را نشان دهیم و این مدیریت توسط بخشی بهنام Adapter انجام میشود. یک Adapter را به کنترلر اضافه میکنیم و از کلاس Fragment pager adapter به ارث میبریم. بر روی کلاس Fragment pager adapter ، دکمههای کنترل و نقطه را میزنیم و سپس کلاس را پیاده سازی میکنیم. در این حالت دو تابع را به ما میدهد: تابع Get item .count مجددا بر روی کلاس پدر راست کلیک میکنیم. در تابع کانت تعداد کل صفحهها را (Layout ها) را انتخاب میکنیم. هرگاه از یک صفحه به صفحهی دیگری انتقال پیدا کنیم، موقعیت صفحه جدیدی که از یک شروع میشود را به تابع Get Item بر اساس موقعیت Object از fragment مربوطه new کرده و بعنوان خروجی باز میگرداند.
و در اکتیویتی اصلی، کد زیر را برای Load فرگمنتها نیز قرار میدهیم:
آیکن برای TabPage
سپس اگر بخواهیم آیکنهای Tab را به ترتیب تعریف کنیم، از تابع Gettabat استفاده میکنیم. پارامتر ورودی آن موقعیت Tab page میباشد و Set icon هم آیکنهای دایرکتوری Drawable را انتخاب میکند.
نمایش متن همراه با عکس
اگر بخواهیم آیکنهای تب پیج را سفارشی کنیم، از Layout استفاده میکنیم که عرض و ارتفاع آن wrap Content باشند و درون آن یک Text view که معادل Lable میباشند، قرار میدهند:
کدهای مطلب جاری برای دریافت: Navigation-TabPage-samples.zip
برای اینکه بتوانیم ظاهر گرافیکی layoutها را کنترل نماییم، از Theme که مجموعهای از styleهای گرافیکی میباشد، استفاده میکنیم. در اندروید مجموعهای از تمهای از پیش ساخته شده که به آنها Builtin Theme نیز گفته میشود میتوانیم استفاده کنیم. تمها ظاهر گرافیکی کلیه کنترلهای Layout را با نامهای زیر، کنترل میکنند:
statusBarColor textColorPrimary colorAccent ColorPrimary WindowBackground
اگر ساختار زیر را در یک صفحه استاندارد برنامههای موبایل را در نظر بگیریم، styleها هر بخش، یک نام منحصر به فرد دارد:
اگر بخواهیم از styleهای از پیش طراحی شدهی اندروید استفاده نماییم، ابتدا میتوانیم در صفحهی layout در زامارین، style مربوطه را از بخش Theme استفاده کرده و نتیجه را مشاهده کنیم. ولی تغییر style سبب تغییر layout در زمان اجرا نمیشود. هرگاه بخواهیم از styleهای استاندارد یا builtin اندروید استفاده نماییم، در Activity توسط خصوصیت Theme با فرمت:
[Activity(Theme = "@style/NameThem")]
در طراحی فرمها ممکن است بخواهیم از یک استایل خاص builtin استفاده کنیم؛ ولی ممکن است بعضی از استایلهای آن را استفاده نکنیم، مانند تمی که از قبل استفاده شدهاست، از روش زیر استفاده میکنیم:
- بر روی دایرکتوری value راست کلیک میکنیم. گزینه add new item را انتخاب و یک فایل xmlfile را با نام style ایجاد میکنیم.
- styleهای جدید منابع application میباشند که در بخش resource از آنها استفاده میکنیم. هر استایل جدید را توسط Style Tag مشخص میکنیم و در خصوصیت Name، نام Style را مشخص میکنیم.
ممکن است در یک Style نتوانیم و یا نخواهیم تمامی Styleهای مورد نیاز را تامین کنیم. از این رو توسط Parent، یک StyleBuition تعریف نموده که این Styleها از آن مشتق میشوند. اگر در Theme جدید گزینهها مشخص شوند، تم اصلی تغییر نمیکند. در غیر اینصورت تمامی گزینههای تعریف شده در تم جدید از ThemParent مقدار دهی میشود.
توسط item میتوان یک style را تعریف نمود. در Activity توسط
[Activity(Theme = "@style/NameThem")]
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?> <resources> <style name="MainTheme" parent="Theme.AppCompat.Light.DarkActionBar"> <item name="windowNoTitle">true</item> <item name="windowActionBar">false</item> </style> </resources>
Navigation Menu
کتابخانه متریال دیزاین کتابخانه جدیدی میباشد که به اندروید اضافه شدهاست. توسط آن میتوانیم کنترلهای جدید را با استایلهای جدید برای Appهای اندروید، تولید کنیم. ابتدا نیاز به نصب Componentهای ذیل در زامارین میباشد.
استفاده که از کتابخانه متریال دیزاین
برای اینکه بتوانیم Navigation menu را ایجاد کنیم، باید از نیوگت، کتابخانههای Appcompat و Designlibrary را انتخاب و نصب نماییم و اگر نگارش ویژوال استودیوی شما 15.7.3باشد، از ابتدا بصورت اتوماتیک نصب شده است و احتیاجی به این مراحل نمیباشد. بدیهی است در زمان نصب باید از نرم افزارهای تحریم گذر نیز استفاده کرد.ساخت Menu
NavigationMenu، منوی اصلی منو میباشد که با Swipping از گوشه راست به چپ، باز یا بسته میشود یا با کلیک بر روی دکمهی Menu بر روی Toolbar، منو را باز یا بسته میکند.
قدم اول: نصب منومنظور همان اضافه کردن کتابخانهها است.
قدم دوم:
ابتدا باید گزینههای منو را در یک فایل xml تعریف نمود. هر گزینهی آن از دو بخش متن اصلی منو و ID منو تشکیل شدهاست.
بر روی دایرکتوری Resource راست کلیک کرده و یک دایرکتوری یا پوشه را به نام Menu ایجاد میکنیم. بر روی دایرکتوری منو، راست کلیک کرده و یک فایل Xml را به آن اضافه میکنیم. برای آنکه بتوانیم در این فایل دستورات ساخت منو را نوشته و به نحوی که توسط اندروید قابل خواندن و تبدیل به منو باشد، ساختار منو را از آدرس زیر ویژوال استودیو دانلود میکنیم.
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
توسط Group مجموعه گزینههای منو را را معرفی میکنیم.
هر گزینه در منو ی اصلی توسط یک آیتم مشخص میشود. برای آنکه هنگام کلیک بر روی هر گزینه از طریق برنامه نویسی بتوانیم گزینه انتخاب شده را شناسایی کنیم، یک آی دی منحصر بفرد را به هر گزینه اختصاص میدهیم. زمانیکه بر روی یک گزینه کلیک میشود، توسط این IDها میتوانیم شناسایی کنیم کدام گزینه انتخاب شدهاست.خصوصیت Android :Title متن اصلی منو را مشخص میکند.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?> <menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"> <group android:checkableBehavior="single"> <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item> <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item> <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item> <item android:id="@+id/menuItemExit" android:title="خروج"></item> </group> </menu>
سپس باید در Layout مورد نظر همانند صفحه Main، ساختار اصلی برنامه شامل Toolbar و Menu را بصورت زیر تعریف نماییم:
<android.support.v7.widget.Toolbar android:layout_width="match_parent" android:id="@+id/toolbar1" android:background="#33B86C" android:minHeight="?android:attr/actionBarSize" android:layout_height="wrap_content"> </android.support.v7.widget.Toolbar>
ساختار منو به صورت زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?> <menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"> <group android:checkableBehavior="single"> <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item> <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item> <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item> <item android:id="@+id/menuItemExit" android:title="خروج"></item> </group> </menu>
toolbar اضافه شده، toolbar استاندارد قبل از متریال دیزاین میباشد. در واقع toolbar اول، Toolbar استاندارد اندروید میباشد. برای آنکه از Toolbar متریال دیزاین استفاده کنیم، کنترلهای متریال دیزاین در بخش supportlibrary اضافه میشود و Toolbar متریال دیزاین را اضافه میکنیم. علامت ؟ یعنی اینکه میخواهیم از اندازه سیستمی استفاده کنیم. اگر بخواهیم حداقل سایز Toolbarبر اساس پیش فرض در دستگاههای مختلف باشد، از علامت Android :attr ? استفاده میکنیم. اگر بخواهیم حداقل ارتفاع پیشنهادی اندروید در هر موبایل متصل شود، از خصوصیت Action Bar Size استفاده میکنیم. این خصوصیت زمانی عمل میکند که Height آن Wrapcontent باشد.
گذاشتن دکمه منو: برای آنکه بتوانیم دکمه منو را به Toolbar اضافه کنیم، از دکمه Image Button استفاده میکنیم که یک دکمهی معمولی میباشد ولی خلاصهی آن عکس است. در خصوصیت Back ground دکمه، بصورت زیر نام فایل آیکن منو را در دایرکتوری Drawable، مشخص میکنیم و خصوصیت src آنرا null میکنیم تا تصویری بجز تصویر انتخابی نباشد.
برای آنکه بتوانیم پنجره اصلی منو را به صورتیکه دارای قابلیت حرکت به راست و چپ باشد، ایجاد کنیم، از کنترلی بهنام Drowerlayout استفاده میکنیم که بر روی صفحه قرار میگیرد. DrawerLayout در linearlayout ریشه قرار میگیرد و یا بعد از ToolBar و حتما باید خصوصیت fitsystemwindow کنترل Drawer را True کنیم. جهت نمایش گزینههای اصلی در Drawer از کنترل NavigationٰView استفاده میکنیم.گزینههای منو در کنترلی به نام Navigationview قرار دارد. این کنترل باید در Drawerlayout قرار گیرد. توسط فضای نام منو، محل فایل xml را که منو درون آن قرار گرفته است، مشخص میکنیم. آدرس این دستور در این مسیر میباشد:
xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto"
SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
مدیریت گزینههای منو
به محض انتخاب یک گزینه درون NavigationView، رخدادی به نام NavigationItemSelected صادر میشود که توسط آن میتوانیم گزینهی انتخاب شده را از طریق برنامه نویسی مدیریت کنیم. این کنترل در Android.Support.V7.Widget و NameSpace بالا قرار میگیرد. سپس یک رخداد گردان را با نام navigationItemSelected پیاده سازی میکنیم. اطلاعات مربوط به گزینهی انتخاب شده، در پارامتر دوم از این تابع NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs ذخیره میشود. ID، آیتم انتخاب شده در فایل Menu را باز میگرداند.
var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1); navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected; private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e) { Intent intent = null; switch (e.MenuItem.ItemId) { case Resource.Id.menuItemHome: break; case Resource.Id.menuItemExit: Finish(); break; case Resource.Id.menuItemInsertProduct: break; case Resource.Id.menuItemListProduct: break; } }
مدیریت اکتیویتیها توسط Menu
با انتخاب گزینه Menu باید اکتیویتی مربوطه انتخاب شود. بنابراین برای هر گزینهی منو یک Layout و اکتیویتی را ایجاد میکنیم و اجرا میکنیم. ولی در اکتیویتی جدید Toolbar وجود ندارد.
برای آنکه در Layoutهای مختلف، تولبار و منو و یا هر View دیگری را بصورت مشترک استفاده کنیم، یک فایل xml را به دایرکتوری Layout اضافه میکنیم. دستور Merge میتواند تمام layoutها را به درون layoutهای دیگر مانند home,insert ادغام و یا تزریق کند. جهت استفاده از Merge در layoutهای دیگر نیاز به Id منحصر به فرد میباشد.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?> <merge xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android" xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto" android:id="@+id/toolbarlayout"> <android.support.v7.widget.Toolbar android:layout_width="match_parent" android:id="@+id/toolbar1" android:background="#33B86C" android:minHeight="?android:attr/actionBarSize" android:layout_height="wrap_content"> <ImageButton android:layout_width="wrap_content" android:layout_height="wrap_content" android:id="@+id/imageButton1" android:background="@drawable/mainmenu" android:layout_gravity="end" /> </android.support.v7.widget.Toolbar> <android.support.v4.widget.DrawerLayout android:layout_width="match_parent" android:layout_height="match_parent" android:id="@+id/drawerLayout1" android:fitsSystemWindows="true"> <android.support.design.widget.NavigationView android:minWidth="25px" android:minHeight="25px" android:layout_width="200dp" android:layout_height="match_parent" android:layout_gravity="end" app:menu="@menu/menu" android:id="@+id/navigationView1" android:fitsSystemWindows="true" /> </android.support.v4.widget.DrawerLayout> </merge>
در اکتیویتیهای دیگر باید Toolbar و مدیریت گزینههای منو با کدهای مشابه Main انجام شود.
private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e) { Intent intent = null; switch (e.MenuItem.ItemId) { case Resource.Id.menuItemHome: intent = new Intent(this, typeof(MainActivity)); break; case Resource.Id.menuItemExit: Finish(); break; case Resource.Id.menuItemInsertProduct: intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity)); break; case Resource.Id.menuItemListProduct: intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity)); break; } if (intent != null) { } }
حل مشکلات Layout
یک فایل Xml را به Layout اضافه میکنیم و درون آن Tag merge و کدهای مشترک Drawer out و Toolbar را داخل تگ Merge اضافه میکنیم. جهت استفاده از کدهای (مقدار فایل ایکس ام ال ساخته شده که Tag merge داخل آن است) Merge، در layout های دیگر، از دستور Include استفاده میکنیم.نام لیآوت را در خصوصیت Layout اضافه میکنیم. برای آنکه کدهای سی شارپ کنترل کنندهی Toolbar و Menu چندین Toolbar وجود دارد که در یکی از آنها یک کلاس واسط از کلاس app compat Activity را به ارث میبریم. تابع Protected را از آن بازنویسی کرده و تمام کدهای مدیریت Toolbar و منو را در آن پیاده سازی میکنیم. تمام اکتیویتیهای برنامه را از این کلاس به ارث میبریم. بنابراین تابع InitieToolbar به تمامی فرزندان نیز به ارث برده میشود. در زمان اجرای دستورات، this ، اکتیویتی جاری میباشد.
public class BaseAcitivity : AppCompatActivity { protected void InitieToolbar() { var toolbar = this.FindViewById<widgetV7.Toolbar>(Resource.Id.toolbar1); this.SetSupportActionBar(toolbar); //SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false); var imagebutton = toolbar.FindViewById<ImageButton>(Resource.Id.imageButton1); imagebutton.Click += Imagebutton_Click; var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1); navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected; } private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e) { Intent intent = null; switch (e.MenuItem.ItemId) { case Resource.Id.menuItemHome: intent = new Intent(this, typeof(MainActivity)); break; case Resource.Id.menuItemExit: Finish(); break; case Resource.Id.menuItemInsertProduct: intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity)); break; case Resource.Id.menuItemListProduct: intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity)); break; } if (intent != null) StartActivity(intent); } private void Imagebutton_Click(object sender, EventArgs e) { var drawerlayout = this.FindViewById<DrawerLayout>(Resource.Id.drawerLayout1); if (drawerlayout.IsDrawerOpen(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End) == false) { drawerlayout.OpenDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End); } else { drawerlayout.CloseDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End); } } }
اگر بخواهیم یک تم در تمامی اکتیویتیها به صورت سراسری استفاده شود، از فایل تنظمیات اندروید بنام AndroidManifest در دایرکتوری Properties استفاده میکنیم و در بخش Application Theme، نام تم را مشخص میکنیم:
android:theme="@style/Theme.AppCompat.Light.NoActionBar"
ساخت TabPage
پیشنیاز: نصب کتابخانههای متریال دیزاین همانند قبل و طبق ورژن Sdk نصب شده
اگر بخواهیم چندین صفحه را بر روی یکدیگر Stack و یا Overload نماییم، از Tabpage استفاده میکنیم. صفحاتیکه از TabPage استفاده میکنند، با انگشت جابجا میشوند و همانند برنامهی واتساپ Fragment میباشند و هر Fragment دارای layout و اکتیویتی مربوط به خود میباشد. معماری layout آن بصورت زیر است:
ToolBar، در بالای فرم قرار میگیرد. TabLayou که بصورت TabPage آنها را به عهده دارد. Viewpager مدیریت Layoutها را به هنگام Swipe یا جابجایی به عهده دارد.
یک layout را برای Toolbar قرار میدهیم. سپس Layout اصلی main را طراحی میکنیم. پس از اضافه کردن ToolBar، ابزار TabLayout را در بخش SupportLibrary متریال دیزاین انتخاب و در صفحه میکشیم. TabLayout در پایین Toolbar قرار میگیرد و با انتخاب رنگ یکسان برای هر دو، متصل و یکنواخت به نظر میرسد. سپس از Layout از Toolbar آیتم ViewPager را بر روی صفحه قرار میدهیم. اگر LayoutWeight آن را یک قرار دهیم، تمام ارتفاع صفحه را به ما تخصیص میدهد. زمانیکه در TabLayout تبها جابجا میشوند یا بر روی یک آیکن کلیک میشود، صفحه مربوطه در بخش ViewPager به کاربر نمایش داده میشود. هر Page یک فرگمنت میباشد. به ازای هر فرگمنت یک Layout به دایرکتوری layout اضافه کرده و به ازای هر layoutFragment یک Activity Fragment را اضافه میکنیم. یک اکتیویتی از نوع را Android.Support.v4.AppFragment ایجاد میکنیم.
public class Fragment1 : Android.Support.V4.App.Fragment { public override void OnCreate(Bundle savedInstanceState) { base.OnCreate(savedInstanceState); } public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater, ViewGroup container, Bundle savedInstanceState) { return inflater.Inflate(Resource.Layout.FragmentLayout1, container, false); } }
var tablayout = FindViewById<Android.Support.Design.Widget.TabLayout>(Resource.Id.tabLayout1); var viewpager = FindViewById<ViewPager>(Resource.Id.viewPager1); tablayout.SetupWithViewPager(viewpager);
class TabFragmentAdapter : FragmentPagerAdapter { public TabFragmentAdapter(FragmentManager fm) : base(fm) { } public override int Count => 3; public override Fragment GetItem(int position) { switch (position) { case 0: return new Fragment1(); case 1: return new Fragment2(); case 2: return new Fragment3(); default: return new Fragment1(); } } //int f1() { return 100; } //int f1 => 100; }
viewpager.Adapter = new TabFragmentAdapter(this.SupportFragmentManager);
آیکن برای TabPage
سپس اگر بخواهیم آیکنهای Tab را به ترتیب تعریف کنیم، از تابع Gettabat استفاده میکنیم. پارامتر ورودی آن موقعیت Tab page میباشد و Set icon هم آیکنهای دایرکتوری Drawable را انتخاب میکند.
tablayout.GetTabAt(0).SetIcon(Resource.Drawable.iconCall);
نمایش متن همراه با عکس
اگر بخواهیم آیکنهای تب پیج را سفارشی کنیم، از Layout استفاده میکنیم که عرض و ارتفاع آن wrap Content باشند و درون آن یک Text view که معادل Lable میباشند، قرار میدهند:
View iconlayout1 = LayoutInflater.Inflate(Resource.Layout.custom_TabIconLayout, null); var txt = iconlayout1.FindViewById<TextView>(Resource.Id.tabTextIcon); txt.Text = "تماس"; txt.SetCompoundDrawablesWithIntrinsicBounds(Resource.Drawable.iconCall, 0, 0, 0); tablayout.GetTabAt(0).SetCustomView(iconlayout1);
کدهای مطلب جاری برای دریافت: Navigation-TabPage-samples.zip
اگر به امکانات مرورگرهای جدید دقت کرده باشید، امکان تعریف منبع جستجوی جدید، نیز برای آنها وجود دارد. برای نمونه تصاویر ذیل مرتبط به مرورگرهای فایرفاکس و کروم هستند:
این مرورگرها در صورتیکه پیاده سازی پروتکل Open Search را در سایت شما پیدا کنند، به صورت خودکار امکان افزودن آنرا به عنوان منبع جستجوی جدیدی جهت جعبه متنی جستجوی خود ارائه میدهند. در ادامه قصد داریم با جزئیات پیاده سازی آن آشنا شویم.
تهیه OpenSearchResult سفارشی
برنامه باید بتواند محتوای XML ایی ذیل را مطابق پروتکل Open Search به صورت پویا تهیه و در اختیار مرورگر قرار دهد:
به همین جهت کلاس OpenSearchResult ذیل تهیه شده است تا انجام آنرا با روشی سازگار با ASP.NET MVC سهولت بخشد:
کار این Action Result، تهیه محتوایی XML ایی مطابق نمونهای است که در ابتدای توضیحات ملاحظه نمودید. توضیحات خواص آن، در ادامه مطلب ارائه شدهاند.
تهیه OpenSearchController
در ادامه برای استفاده از Action Result سفارشی تهیه شده، نیاز است یک کنترلر را نیز به برنامه اضافه کنیم:
برای استفاده از OpenSearchResult به چند نکته باید دقت داشت:
الف) آدرسهای مطرح شده در آن باید مطلق باشند و نه نسبی. به همین جهت پارامتر protocol در اینجا ذکر شده است تا سبب تولید یک چنین آدرسهایی گردد.
ب) Url.Action ایی که در اینجا استفاده شده است مطابق تعاریف T4MVC است؛ ولی کلیات آن با نمونه پیش فرض ASP.NET MVC تفاوتی نمیکند. توسط T4MVC بجای ذکر نام اکشن متد و کنترلر مد نظر به صورت رشتهای، میتوان به صورت Strongly typed به این موارد ارجاع داد.
ج) تنها نکته مهم این کلاس، خاصیت SearchUrlTemplate است. قسمت انتهایی آن یعنی ={searchTerms} همیشه ثابت است. اما ابتدای این آدرس باید به کنترلر جستجوی شما که قادر است پارامتری را به شکل کوئری استرینگ دریافت کند، اشاره نماید.
د) FavIconUrl به آدرس یک آیکن در سایت شما اشاره میکند. برای نمونه ذکر favicon.ico پیش فرض سایت میتواند مفید باشد.
معرفی OpenSearchController به Header سایت
مرحله نهایی افزودن پروتکل Open search به سایت، مراجعه به فایل layout پروژه و افزودن link خاص فوق به آن است. در این لینک، href آن باید به مسیر کنترلر OpenSearchایی که در قسمت قبل تعریف کردیم، اشاره کند. این مسیر نیز باید مطلق باشد. به همین جهت پارامتر protocol آن مقدار دهی شده است.
این مرورگرها در صورتیکه پیاده سازی پروتکل Open Search را در سایت شما پیدا کنند، به صورت خودکار امکان افزودن آنرا به عنوان منبع جستجوی جدیدی جهت جعبه متنی جستجوی خود ارائه میدهند. در ادامه قصد داریم با جزئیات پیاده سازی آن آشنا شویم.
تهیه OpenSearchResult سفارشی
برنامه باید بتواند محتوای XML ایی ذیل را مطابق پروتکل Open Search به صورت پویا تهیه و در اختیار مرورگر قرار دهد:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8" ? /> <OpenSearchDescription xmlns="http://a9.com/-/spec/opensearch/1.1/"> <ShortName>My Site's Asset Finder</ShortName> <Description>Find all your assets</Description> <Url type="text/html" method="get" template="http://MySite.com/Home/Search/?q=searchTerms"/> <InputEncoding>UTF-8</InputEncoding> <SearchForm>http://MySite.com/</SearchForm> </OpenSearchDescription>
using System; using System.Text; using System.Web; using System.Web.Mvc; using System.Xml; namespace WebToolkit { public class OpenSearchResult : ActionResult { public string ShortName { set; get; } public string Description { set; get; } public string SearchForm { set; get; } public string FavIconUrl { set; get; } public string SearchUrlTemplate { set; get; } public override void ExecuteResult(ControllerContext context) { if (context == null) throw new ArgumentNullException("context"); var response = context.HttpContext.Response; writeToResponse(response); } private void writeToResponse(HttpResponseBase response) { response.ContentEncoding = Encoding.UTF8; response.ContentType = "application/opensearchdescription+xml"; using (var xmlWriter = XmlWriter.Create(response.Output, new XmlWriterSettings { Indent = true })) { xmlWriter.WriteStartElement("OpenSearchDescription", "http://a9.com/-/spec/opensearch/1.1/"); xmlWriter.WriteElementString("ShortName", ShortName); xmlWriter.WriteElementString("Description", Description); xmlWriter.WriteElementString("InputEncoding", "UTF-8"); xmlWriter.WriteElementString("SearchForm", SearchForm); xmlWriter.WriteStartElement("Url"); xmlWriter.WriteAttributeString("type", "text/html"); xmlWriter.WriteAttributeString("template", SearchUrlTemplate); xmlWriter.WriteEndElement(); xmlWriter.WriteStartElement("Image"); xmlWriter.WriteAttributeString("width", "16"); xmlWriter.WriteAttributeString("height", "16"); xmlWriter.WriteString(FavIconUrl); xmlWriter.WriteEndElement(); xmlWriter.WriteEndElement(); xmlWriter.Close(); } } } }
تهیه OpenSearchController
در ادامه برای استفاده از Action Result سفارشی تهیه شده، نیاز است یک کنترلر را نیز به برنامه اضافه کنیم:
using System.Web.Mvc; namespace Readers { public partial class OpenSearchController : Controller { public virtual ActionResult Index() { var fullBaseUrl = Url.Action(result: MVC.Home.Index(), protocol: "http"); return new OpenSearchResult { ShortName = ".NET Tips", Description = ".NET Tips Contents Search", SearchForm = fullBaseUrl, FavIconUrl = fullBaseUrl + "favicon.ico", SearchUrlTemplate = Url.Action(result: MVC.Search.Index(), protocol: "http") + "?term={searchTerms}" }; } } }
الف) آدرسهای مطرح شده در آن باید مطلق باشند و نه نسبی. به همین جهت پارامتر protocol در اینجا ذکر شده است تا سبب تولید یک چنین آدرسهایی گردد.
ب) Url.Action ایی که در اینجا استفاده شده است مطابق تعاریف T4MVC است؛ ولی کلیات آن با نمونه پیش فرض ASP.NET MVC تفاوتی نمیکند. توسط T4MVC بجای ذکر نام اکشن متد و کنترلر مد نظر به صورت رشتهای، میتوان به صورت Strongly typed به این موارد ارجاع داد.
ج) تنها نکته مهم این کلاس، خاصیت SearchUrlTemplate است. قسمت انتهایی آن یعنی ={searchTerms} همیشه ثابت است. اما ابتدای این آدرس باید به کنترلر جستجوی شما که قادر است پارامتری را به شکل کوئری استرینگ دریافت کند، اشاره نماید.
د) FavIconUrl به آدرس یک آیکن در سایت شما اشاره میکند. برای نمونه ذکر favicon.ico پیش فرض سایت میتواند مفید باشد.
معرفی OpenSearchController به Header سایت
<link href="@Url.Action(result: MVC.OpenSearch.Index(), protocol: "http")" rel="search" title=".NET Tips Search" type="application/opensearchdescription+xml" />
در ادامهی مباحث پشتیبانی از XML در SQL Server، به کارآیی فیلدهای XML ایی و نحوهی ایندکس گذاری بر روی آنها خواهیم پرداخت. این مساله در تولید برنامههایی سریع و مقیاس پذیر، بسیار حائز اهمیت است.
در SQL Server، کوئریهای انجام شده بر روی فیلدهای XML، توسط همان پردازشگر کوئریهای رابطهای متداول آن، خوانده و اجرا خواهند شد و امکان تعریف یک XQuery خارج از یک عبارت SQL و یا T-SQL وجود ندارد. متدهای XQuery بسیار شبیه به system defined functions بوده و Query Plan یکپارچهای را با سایر قسمتهای رابطهای یک عبارت SQL دارند.
مفهوم Node table
دادههای XML ایی برای اینکه توسط SQL Server قابل استفاده باشند، به صورت درونی تبدیل به یک node table میشوند. به این معنا که نودهای یک سند XML، به یک جدول رابطهای به صورت خودکار تجزیه میشوند. این جدول درونی در صورت بکارگیری XML Indexes در جدول سیستمی sys.internal_tables قابل مشاهده خواهد بود. SQL Server برای انجام اینکار از یک XmlReader خاص خودش استفاده میکند. در مورد XMLهای ایندکس نشده، این تجزیه در زمان اجرا صورت میگیرد؛ پس از اینکه Query Plan آن تشکیل شد.
بررسی Query Plan فیلدهای XML ایی
جهت فراهم کردن مقدمات آزمایش، ابتدا جدول xmlInvoice را با یک فیلد XML ایی untyped درنظر بگیرید:
سپس 6 ردیف را به آن اضافه میکنیم:
همچنین برای مقایسه، دقیقا جدول مشابهی را اینبار با یک XML Schema مشخص ایجاد میکنیم.
سپس مجددا همان 6 رکورد قبلی را در این جدول جدید نیز insert خواهیم کرد.
در این جدول دوم، حالت پیش فرض content قبلی، به document تغییر کردهاست. با توجه به اینکه میدانیم اسناد ما چه فرمتی دارند و بیش از یک root element نخواهیم داشت، انتخاب document سبب خواهد شد تا Query Plan بهتری حاصل شود.
در ادامه برای مشاهدهی بهتر نتایج، کش Query Plan و اطلاعات آماری جدول xmlInvoice را حذف و به روز میکنیم:
به علاوه در management studio بهتر است از منوی Query، گزینهی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمههای Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده نمود. برای خواندن یک Query Plan عموما از بالا به پایین و از راست به چپ باید عمل کرد. در آن نهایتا باید به عدد estimated subtree cost کوئری، دقت داشت.
کوئریهایی را که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، در ادامه ملاحظه میکنید. بار اول این کوئریها را بر روی xmlInvoice و بار دوم، بر روی نگارش دوم دارای اسکیمای آن اجرا خواهیم کرد:
کوئری 1
همانطور که عنوان شد، از منوی Query گزینهی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمههای Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده کرد.
در کوئری 1، با استفاده از متد exist به دنبال رکوردهایی هستیم که دارای ویژگی InvoiceId مساوی 1003 هستند. پس از اجرای کوئری، تصویر Query Plan آن به شکل زیر خواهد بود:
برای خواندن این تصویر، از بالا به پایین و چپ به راست باید عمل شود. هزینهی انجام کوئری را نیز با نگه داشتن کرسر ماوس بر روی select نهایی سمت چپ تصویر میتوان مشاهده کرد. البته باید درنظر داشت که این اعداد از دیدگاه Query Processor مفهوم پیدا میکنند. پردازشگر کوئری، بر اساس اطلاعاتی که در اختیار دارد، سعی میکند بهترین روش پردازش کوئری دریافتی را پیدا کند. برای اندازه گیری کارآیی، باید اندازه گیری زمان اجرای کوئری، مستقلا انجام شود.
در این کوئری، مطابق تصویر اول، ابتدا قسمت SQL آن (چپ بالای تصویر) پردازش میشود و سپس قسمت XML آن. قسمت XQuery این عبارت در دو قسمت سمت چپ، پایین تصویر مشخص شدهاند. Table valued functionها جاهایی هستند که node table ابتدای بحث جاری در آنها ساخته میشوند. در اینجا دو مرحلهی تولید Table valued functionها مشاهده میشود. اگر به جمع درصدهای آنها دقت کنید، هزینهی این دو قسمت، 98 درصد کل Query plan است.
سؤال: چرا دو مرحلهی تولید Table valued functionها در اینجا قابل مشاهده است؟ یک مرحلهی آن مربوط است به انتخاب نود Invoice و مرحلهی دوم مربوط است به فیلتر داخل [] ذکر شد برای یافتن ویژگیهای مساوی 1003.
در اینجا و در کوئریهای بعدی، هر Query Plan ایی که تعداد مراحل تولید Table valued function کمتری داشته باشد، بهینهتر است.
کوئری 5
اگر کوئری پلن شماره 5 را بررسی کنیم، به 3 مرحله تولید Table valued functionها خواهیم رسید. یک XML Reader برای خارج از [] (اصطلاحا به آن predicate گفته میشود) و دو مورد برای داخل [] تشکیل شدهاست؛ یکی برای انتخاب نود متنی و دیگری برای تساوی.
کوئری 7
اگر کوئری پلن شماره 7 را بررسی کنیم، به 3 مرحله تولید Table valued functionها خواهیم رسید که بسیار شبیه است به مورد 5. بنابراین در اینجا عمق بررسی و سلسله مراتب اهمیتی ندارد.
کوئری 9
کوئری 9 دقیقا معادل است با کوئری 1 نوشته شده؛ با این تفاوت که از روش FLOWR استفاده کردهاست. نکتهی جالب آن، وجود تنها یک XML reader در Query plan آن است که باید آنرا بخاطر داشت.
کوئری 2
کوئری 3
کوئری 4
کوئری 6
کوئری 8
اگر به این 5 کوئری یاد شده دقت کنید، از یک دات به معنای self استفاده کردهاند (یعنی پردازش بیشتری را انجام نده و از همین نود جاری برای پردازش نهایی استفاده کن). با توجه به بکارگیری متد exist، معنای کوئریهای یک و دو، یکیاست. اما در کوئری شماره 2، تنها یک XML Reader در Query plan نهایی وجود دارد (همانند عبارت FLOWR کوئری شماره 9).
یک نکته: اگر میخواهید بدانید بین کوئریهای 1 و 2 کدامیک بهتر عمل میکنند، از بین تمام کوئریهای موجود، دو کوئری یاد شده را انتخاب کرده و سپس با فرض روش بودن نمایش Query plan، هر دو کوئری را با هم اجرا کنید.
در این حالت، کوئری پلنهای هر دو کوئری را با هم یکجا میتوان مشاهده کرد؛ به علاوهی هزینهی نسبی آنها را در کل عملیات صورت گرفته. در حالت استفاده از دات و وجود تنها یک XML Reader، این هزینه تنها 6 درصد است، در مقابل هزینهی 94 درصدی کوئری شماره یک.
بنابراین از دیدگاه پردازشگر کوئریهای SQL Server، کوئری شماره 2، بسیار بهتر است از کوئری شماره 1.
در کوئریهای 3 و 4، شماره نود مدنظر را دقیقا مشخص کردهایم. این مورد در حالت سوم تفاوت محسوسی را از لحاظ کارآیی ایجاد نمیکند و حتی کارآیی را به علت اضافه کردن یک XML Reader دیگر برای پردازش عدد نود وارد شده، کاهش میدهد. اما کوئری 4 که عدد اولین نود را خارج از پرانتز قرار دادهاست، تنها در کل یک XML Reader را به همراه خواهد داشت.
سؤال: بین کوئریهای 2، 3 و 4 کدامیک بهینهتر است؟
بله. اگر هر سه کوئری را با هم انتخاب کرده و اجرا کنیم، میتوان در قسمت کوئری پلنها، هزینهی هر کدام را نسبت به کل مشاهده کرد. در این حالت کوئری 4 بهتر است از کوئری 2 و تنها یک درصد هزینهی کل را تشکیل میدهد.
کوئری 10
کوئری 10 اندکی متفاوت است نسبت به کوئریهای دیگر. در اینجا بجای متد exist از متد value استفاده شدهاست. یعنی ابتدا صریحا مقدار ویژگی InvoiceId استخراج شده و با 1003 مقایسه میشود.
اگر کوئری پلن آنرا با کوئری 4 که بهترین کوئری سری exist است مقایسه کنیم، کوئری 10، هزینهی 70 درصدی کل عملیات را به خود اختصاص خواهد داد، در مقابل 30 درصد هزینهی کوئری 4. بنابراین در این موارد، استفاده از متد exist بسیار بهینهتر است از متد value.
استفاده از Schema collection و تاثیر آن بر کارآیی
تمام مراحلی را که در اینجا ملاحظه کردید، صرفا با تغییر نام xmlInvoice به xmlInvoice2، تکرار کنید. xmlInvoice2 دارای ساختاری مشخص است، به همراه ذکر صریح document حین تعریف ستون XML ایی آن.
تمام پاسخهایی را که دریافت خواهید کرد با حالت بدون Schema collection یکی است.
برای مقایسه بهتر، یکبار نیز سعی کنید کوئری 1 جدول xmlInvoice را با کوئری 1 جدول xmlInvoice2 با هم در طی یک اجرا مقایسه کنید، تا بهتر بتوان Query plan نسبی آنها را بررسی کرد.
پس از این بررسی و مقایسه، به این نتیجه خواهید رسید که تفاوت محسوسی در اینجا و بین این دو حالت، قابل ملاحظه نیست. در SQL Server از Schema collection بیشتر برای اعتبارسنجی ورودیها استفاده میشود تا بهبود کارآیی کوئریها.
بنابراین به صورت خلاصه
- متد exist را به value ترجیح دهید.
- اصطلاحا ordinal (همان مشخص کردن نود 1 در اینجا) را در آخر قرار دهید (نه در بین نودها).
- مراحل اجرایی را با معرفی دات (استفاده از نود جاری) تا حد ممکن کاهش دهید.
و ... کوئری 4 در این سری، بهترین کارآیی را ارائه میدهد.
در SQL Server، کوئریهای انجام شده بر روی فیلدهای XML، توسط همان پردازشگر کوئریهای رابطهای متداول آن، خوانده و اجرا خواهند شد و امکان تعریف یک XQuery خارج از یک عبارت SQL و یا T-SQL وجود ندارد. متدهای XQuery بسیار شبیه به system defined functions بوده و Query Plan یکپارچهای را با سایر قسمتهای رابطهای یک عبارت SQL دارند.
مفهوم Node table
دادههای XML ایی برای اینکه توسط SQL Server قابل استفاده باشند، به صورت درونی تبدیل به یک node table میشوند. به این معنا که نودهای یک سند XML، به یک جدول رابطهای به صورت خودکار تجزیه میشوند. این جدول درونی در صورت بکارگیری XML Indexes در جدول سیستمی sys.internal_tables قابل مشاهده خواهد بود. SQL Server برای انجام اینکار از یک XmlReader خاص خودش استفاده میکند. در مورد XMLهای ایندکس نشده، این تجزیه در زمان اجرا صورت میگیرد؛ پس از اینکه Query Plan آن تشکیل شد.
بررسی Query Plan فیلدهای XML ایی
جهت فراهم کردن مقدمات آزمایش، ابتدا جدول xmlInvoice را با یک فیلد XML ایی untyped درنظر بگیرید:
CREATE TABLE xmlInvoice ( invoiceId INT IDENTITY PRIMARY KEY, invoice XML )
INSERT INTO xmlInvoice VALUES(' <Invoice InvoiceId="1000" dept="hardware"> <CustomerName>Vahid</CustomerName> <LineItems> <LineItem><Description>Gear</Description><Price>9.5</Price></LineItem> </LineItems> </Invoice> ') INSERT INTO xmlInvoice VALUES(' <Invoice InvoiceId="1002" dept="garden"> <CustomerName>Mehdi</CustomerName> <LineItems> <LineItem><Description>Shovel</Description><Price>19.2</Price></LineItem> </LineItems> </Invoice> ') INSERT INTO xmlInvoice VALUES(' <Invoice InvoiceId="1003" dept="garden"> <CustomerName>Mohsen</CustomerName> <LineItems> <LineItem><Description>Trellis</Description><Price>8.5</Price></LineItem> </LineItems> </Invoice> ') INSERT INTO xmlInvoice VALUES(' <Invoice InvoiceId="1004" dept="hardware"> <CustomerName>Hamid</CustomerName> <LineItems> <LineItem><Description>Pen</Description><Price>1.5</Price></LineItem> </LineItems> </Invoice> ') INSERT INTO xmlInvoice VALUES(' <Invoice InvoiceId="1005" dept="IT"> <CustomerName>Ali</CustomerName> <LineItems> <LineItem><Description>Book</Description><Price>3.2</Price></LineItem> </LineItems> </Invoice> ') INSERT INTO xmlInvoice VALUES(' <Invoice InvoiceId="1006" dept="hardware"> <CustomerName>Reza</CustomerName> <LineItems> <LineItem><Description>M.Board</Description><Price>19.5</Price></LineItem> </LineItems> </Invoice> ')
CREATE XML SCHEMA COLLECTION invoice_xsd AS ' <xs:schema attributeFormDefault="unqualified" elementFormDefault="qualified" xmlns:xs="http://www.w3.org/2001/XMLSchema"> <xs:element name="Invoice"> <xs:complexType> <xs:sequence> <xs:element name="CustomerName" type="xs:string" /> <xs:element name="LineItems"> <xs:complexType> <xs:sequence> <xs:element name="LineItem"> <xs:complexType> <xs:sequence> <xs:element name="Description" type="xs:string" /> <xs:element name="Price" type="xs:decimal" /> </xs:sequence> </xs:complexType> </xs:element> </xs:sequence> </xs:complexType> </xs:element> </xs:sequence> <xs:attribute name="InvoiceId" type="xs:unsignedShort" use="required" /> <xs:attribute name="dept" type="xs:string" use="required" /> </xs:complexType> </xs:element> </xs:schema>' Go CREATE TABLE xmlInvoice2 ( invoiceId INT IDENTITY PRIMARY KEY, invoice XML(document invoice_xsd) ) Go
در این جدول دوم، حالت پیش فرض content قبلی، به document تغییر کردهاست. با توجه به اینکه میدانیم اسناد ما چه فرمتی دارند و بیش از یک root element نخواهیم داشت، انتخاب document سبب خواهد شد تا Query Plan بهتری حاصل شود.
در ادامه برای مشاهدهی بهتر نتایج، کش Query Plan و اطلاعات آماری جدول xmlInvoice را حذف و به روز میکنیم:
UPDATE STATISTICS xmlInvoice DBCC FREEPROCCACHE
کوئریهایی را که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، در ادامه ملاحظه میکنید. بار اول این کوئریها را بر روی xmlInvoice و بار دوم، بر روی نگارش دوم دارای اسکیمای آن اجرا خواهیم کرد:
-- query 1 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1 -- query 2 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist('/Invoice/@InvoiceId[. = "1003"]') = 1 -- query 3 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist('/Invoice[1]/@InvoiceId[. = "1003"]') = 1 -- query 4 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist('(/Invoice/@InvoiceId)[1][. = "1003"]') = 1 -- query 5 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist('/Invoice[CustomerName = "Vahid"]') = 1 -- query 6 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist('/Invoice/CustomerName [.= "Vahid"]') = 1 -- query 7 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist('/Invoice/LineItems/LineItem[Description = "Trellis"]') = 1 -- query 8 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist('/Invoice/LineItems/LineItem/Description [.= "Trellis"]') = 1 -- query 9 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.exist(' for $x in /Invoice/@InvoiceId where $x = 1003 return $x ') = 1 -- query 10 SELECT * FROM xmlInvoice WHERE invoice.value('(/Invoice/@InvoiceId)[1]', 'VARCHAR(10)') = '1003' -- یکبار هم با جدول شماره 2 که اسکیما دارد تمام این موارد تکرار شود UPDATE STATISTICS xmlInvoice DBCC FREEPROCCACHE GO
کوئری 1
همانطور که عنوان شد، از منوی Query گزینهی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمههای Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده کرد.
در کوئری 1، با استفاده از متد exist به دنبال رکوردهایی هستیم که دارای ویژگی InvoiceId مساوی 1003 هستند. پس از اجرای کوئری، تصویر Query Plan آن به شکل زیر خواهد بود:
برای خواندن این تصویر، از بالا به پایین و چپ به راست باید عمل شود. هزینهی انجام کوئری را نیز با نگه داشتن کرسر ماوس بر روی select نهایی سمت چپ تصویر میتوان مشاهده کرد. البته باید درنظر داشت که این اعداد از دیدگاه Query Processor مفهوم پیدا میکنند. پردازشگر کوئری، بر اساس اطلاعاتی که در اختیار دارد، سعی میکند بهترین روش پردازش کوئری دریافتی را پیدا کند. برای اندازه گیری کارآیی، باید اندازه گیری زمان اجرای کوئری، مستقلا انجام شود.
در این کوئری، مطابق تصویر اول، ابتدا قسمت SQL آن (چپ بالای تصویر) پردازش میشود و سپس قسمت XML آن. قسمت XQuery این عبارت در دو قسمت سمت چپ، پایین تصویر مشخص شدهاند. Table valued functionها جاهایی هستند که node table ابتدای بحث جاری در آنها ساخته میشوند. در اینجا دو مرحلهی تولید Table valued functionها مشاهده میشود. اگر به جمع درصدهای آنها دقت کنید، هزینهی این دو قسمت، 98 درصد کل Query plan است.
سؤال: چرا دو مرحلهی تولید Table valued functionها در اینجا قابل مشاهده است؟ یک مرحلهی آن مربوط است به انتخاب نود Invoice و مرحلهی دوم مربوط است به فیلتر داخل [] ذکر شد برای یافتن ویژگیهای مساوی 1003.
در اینجا و در کوئریهای بعدی، هر Query Plan ایی که تعداد مراحل تولید Table valued function کمتری داشته باشد، بهینهتر است.
کوئری 5
اگر کوئری پلن شماره 5 را بررسی کنیم، به 3 مرحله تولید Table valued functionها خواهیم رسید. یک XML Reader برای خارج از [] (اصطلاحا به آن predicate گفته میشود) و دو مورد برای داخل [] تشکیل شدهاست؛ یکی برای انتخاب نود متنی و دیگری برای تساوی.
کوئری 7
اگر کوئری پلن شماره 7 را بررسی کنیم، به 3 مرحله تولید Table valued functionها خواهیم رسید که بسیار شبیه است به مورد 5. بنابراین در اینجا عمق بررسی و سلسله مراتب اهمیتی ندارد.
کوئری 9
کوئری 9 دقیقا معادل است با کوئری 1 نوشته شده؛ با این تفاوت که از روش FLOWR استفاده کردهاست. نکتهی جالب آن، وجود تنها یک XML reader در Query plan آن است که باید آنرا بخاطر داشت.
کوئری 2
کوئری 3
کوئری 4
کوئری 6
کوئری 8
اگر به این 5 کوئری یاد شده دقت کنید، از یک دات به معنای self استفاده کردهاند (یعنی پردازش بیشتری را انجام نده و از همین نود جاری برای پردازش نهایی استفاده کن). با توجه به بکارگیری متد exist، معنای کوئریهای یک و دو، یکیاست. اما در کوئری شماره 2، تنها یک XML Reader در Query plan نهایی وجود دارد (همانند عبارت FLOWR کوئری شماره 9).
یک نکته: اگر میخواهید بدانید بین کوئریهای 1 و 2 کدامیک بهتر عمل میکنند، از بین تمام کوئریهای موجود، دو کوئری یاد شده را انتخاب کرده و سپس با فرض روش بودن نمایش Query plan، هر دو کوئری را با هم اجرا کنید.
در این حالت، کوئری پلنهای هر دو کوئری را با هم یکجا میتوان مشاهده کرد؛ به علاوهی هزینهی نسبی آنها را در کل عملیات صورت گرفته. در حالت استفاده از دات و وجود تنها یک XML Reader، این هزینه تنها 6 درصد است، در مقابل هزینهی 94 درصدی کوئری شماره یک.
بنابراین از دیدگاه پردازشگر کوئریهای SQL Server، کوئری شماره 2، بسیار بهتر است از کوئری شماره 1.
در کوئریهای 3 و 4، شماره نود مدنظر را دقیقا مشخص کردهایم. این مورد در حالت سوم تفاوت محسوسی را از لحاظ کارآیی ایجاد نمیکند و حتی کارآیی را به علت اضافه کردن یک XML Reader دیگر برای پردازش عدد نود وارد شده، کاهش میدهد. اما کوئری 4 که عدد اولین نود را خارج از پرانتز قرار دادهاست، تنها در کل یک XML Reader را به همراه خواهد داشت.
سؤال: بین کوئریهای 2، 3 و 4 کدامیک بهینهتر است؟
بله. اگر هر سه کوئری را با هم انتخاب کرده و اجرا کنیم، میتوان در قسمت کوئری پلنها، هزینهی هر کدام را نسبت به کل مشاهده کرد. در این حالت کوئری 4 بهتر است از کوئری 2 و تنها یک درصد هزینهی کل را تشکیل میدهد.
کوئری 10
کوئری 10 اندکی متفاوت است نسبت به کوئریهای دیگر. در اینجا بجای متد exist از متد value استفاده شدهاست. یعنی ابتدا صریحا مقدار ویژگی InvoiceId استخراج شده و با 1003 مقایسه میشود.
اگر کوئری پلن آنرا با کوئری 4 که بهترین کوئری سری exist است مقایسه کنیم، کوئری 10، هزینهی 70 درصدی کل عملیات را به خود اختصاص خواهد داد، در مقابل 30 درصد هزینهی کوئری 4. بنابراین در این موارد، استفاده از متد exist بسیار بهینهتر است از متد value.
استفاده از Schema collection و تاثیر آن بر کارآیی
تمام مراحلی را که در اینجا ملاحظه کردید، صرفا با تغییر نام xmlInvoice به xmlInvoice2، تکرار کنید. xmlInvoice2 دارای ساختاری مشخص است، به همراه ذکر صریح document حین تعریف ستون XML ایی آن.
تمام پاسخهایی را که دریافت خواهید کرد با حالت بدون Schema collection یکی است.
برای مقایسه بهتر، یکبار نیز سعی کنید کوئری 1 جدول xmlInvoice را با کوئری 1 جدول xmlInvoice2 با هم در طی یک اجرا مقایسه کنید، تا بهتر بتوان Query plan نسبی آنها را بررسی کرد.
پس از این بررسی و مقایسه، به این نتیجه خواهید رسید که تفاوت محسوسی در اینجا و بین این دو حالت، قابل ملاحظه نیست. در SQL Server از Schema collection بیشتر برای اعتبارسنجی ورودیها استفاده میشود تا بهبود کارآیی کوئریها.
بنابراین به صورت خلاصه
- متد exist را به value ترجیح دهید.
- اصطلاحا ordinal (همان مشخص کردن نود 1 در اینجا) را در آخر قرار دهید (نه در بین نودها).
- مراحل اجرایی را با معرفی دات (استفاده از نود جاری) تا حد ممکن کاهش دهید.
و ... کوئری 4 در این سری، بهترین کارآیی را ارائه میدهد.
در مطلب «روش بازگشت به قالبهای کلاسیک پروژهها در دات نت 6» مشاهده کردیم که قالب پیشفرض یک برنامهی کنسول دات نت 6، چنین فایل Program.cs ای را تولید میکند:
که در حقیقت همان اجبار به استفادهی از سبک «Top Level Programs» ارائه شدهی در C# 9.0 است. اما اگر به همین دو سطر هم دقت کنید، یک تفاوت مهم را با نمونهی C# 9.0 دارد و آن هم عدم ذکر عبارت using System در ابتدای آن است. علت اینجا است که فایل csproj پیشفرض پروژههای مبتنی بر NET 6.0.، دو تغییر مهم دیگر را هم دارند:
الف) فعال بودن nullable reference types که در C# 8.0 ارائه شد.
ب) فعال بودن ImplicitUsings که مختص به C# 10.0 است.
بررسی مفهوم global using directives در C# 10.0
هدف اصلی از وجود Using directives در زبان #C که از نگارش 1 آن در دسترس هستند، خلاصه نویسی نام طولانی اشیاء و متدها است. برای مثال نام اصلی متد Console.WriteLine به صورت System.Console.WriteLine است که با درج فضای نام System در ابتدای فایل، میتوان از ذکر مجدد آن جلوگیری کرد. از این دست میتوان به نوع System.Collections.Generic.List نیز اشاره کرد که کمتر کسی علاقمند است تا این نام طولانی را تایپ کند. به همین جهت با استفاده از یک using directive متناظر با فضای نام System.Collections.Generic، ذکر نام این نوع، به List خلاصه میشود.
طراحی دات نت 6 مبتنی بر سبک minimalism است! برای نمونه خلاصه کردن نزدیک به 10 سطر فایل Program.cs کلاسیک، به تنها یک سطر که به همراه ذکر using System در ابتدای آن هم نیست. در C# 10.0 دیگر نیازی نیست تا برای مثال ذکر using System را در دهها و یا صدها فایل، بارها و بارها تکرار کرد. برای اینکار تنها کافی است یکبار آنرا به صورت global تعریف کنیم و پس از آن دیگر نیازی به ذکر آن در کل پروژه نیست:
میتوان این سطر را در ابتدای یک تک فایل cs. قرار داد و ذکر آن به معنای الحاق خودکار آن، در ابتدای تک تک فایلهای cs. برنامه است.
چند نکته:
- امکان ترکیب global usingها و usingها معمولی در یک فایل هست.
- امکان تعریف global usingهای استاتیک نیز پیشبینی شدهاست:
که برای نمونه در این حالت بجای ذکر Console.WriteLine، تنها ذکر نام متد WriteLine در سراسر برنامه کفایت میکند.
مفهوم جدید implicit global using directives در C# 10.0 و به کمک NET SDK 6.0.
تا اینجا دریافتیم که میتوان دایرکتیوهای سراسری using را در برنامه به صورت دستی تعریف و استفاده کرد. اما ... پروژهی کنسولی که به صورت پیشفرض توسط NET SDK 6.0. ایجاد میشود، به همراه هیچ global using ای نیست. این مورد توسط تنظیم زیر که جزئی از NET SDK 6.0. است، فعال میشود:
زمانیکه ImplicitUsings را در فایل csproj برنامه فعال میکنیم، یعنی قرار است از یکسری global usingهای از پیش تعریف شدهی توسط SDK استفاده کنیم. بنابراین «global using directives» جزئی از ویژگیهای جدید C# 10.0 است اما « implicit global using directives» تنها یک لطف ارائه شدهی توسط NET SDK. است. برای یافتن لیست آنها، پروژه را build کرده و سپس به پوشهی obj\Debug\net6.0 مراجعه کنید. در اینجا به دنبال فایلی مانند MyProjectName. GlobalUsings.g.cs بگردید. محتویات آن به صورت زیر است:
اینها همان global using هایی هستند که با فعالسازی تنظیم ImplicitUsings در فایل csproj، به صورت خودکار توسط NET SDK. تولید و به برنامه الحاق میشوند.
البته این فایل ویژه به ازای نوعهای پروژههای مختلف، محتوای متفاوتی را دارد. برای مثال در برنامههای ASP.NET Core، چنین محتوای پیشفرضی را پیدا میکند:
این تعاریف در اصل در پوشهی C:\Program Files\dotnet\sdk\6.0.100-rc.2.21505.57\Sdks\Microsoft.NET.Sdk\targets و در فایل Microsoft.NET.GenerateGlobalUsings.targets آن قرار دارند.
روش حذف و یا اضافهی global usingهای پیشفرض
اگر به هر دلیلی نمیخواهید تعدادی از global usingهای پیشفرض به همراه گزینهی ImplicitUsings استفاده کنید، میتوانید آنها را در فایل csproj به صورت زیر، Remove و یا حتی موارد جدیدی را Include کنید:
یکی از کاربردهای این قابلیت، تولید کتابخانههای multi-target است که میتوان توسط Conditionها، فضاهای نامی را که نباید برای target خاصی include کرد، مشخص نمود:
// See https://aka.ms/new-console-template for more information Console.WriteLine("Hello, World!");
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <PropertyGroup> <OutputType>Exe</OutputType> <TargetFramework>net6.0</TargetFramework> <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings> <Nullable>enable</Nullable> </PropertyGroup> </Project>
ب) فعال بودن ImplicitUsings که مختص به C# 10.0 است.
بررسی مفهوم global using directives در C# 10.0
هدف اصلی از وجود Using directives در زبان #C که از نگارش 1 آن در دسترس هستند، خلاصه نویسی نام طولانی اشیاء و متدها است. برای مثال نام اصلی متد Console.WriteLine به صورت System.Console.WriteLine است که با درج فضای نام System در ابتدای فایل، میتوان از ذکر مجدد آن جلوگیری کرد. از این دست میتوان به نوع System.Collections.Generic.List نیز اشاره کرد که کمتر کسی علاقمند است تا این نام طولانی را تایپ کند. به همین جهت با استفاده از یک using directive متناظر با فضای نام System.Collections.Generic، ذکر نام این نوع، به List خلاصه میشود.
طراحی دات نت 6 مبتنی بر سبک minimalism است! برای نمونه خلاصه کردن نزدیک به 10 سطر فایل Program.cs کلاسیک، به تنها یک سطر که به همراه ذکر using System در ابتدای آن هم نیست. در C# 10.0 دیگر نیازی نیست تا برای مثال ذکر using System را در دهها و یا صدها فایل، بارها و بارها تکرار کرد. برای اینکار تنها کافی است یکبار آنرا به صورت global تعریف کنیم و پس از آن دیگر نیازی به ذکر آن در کل پروژه نیست:
global using System;
چند نکته:
- امکان ترکیب global usingها و usingها معمولی در یک فایل هست.
- امکان تعریف global usingهای استاتیک نیز پیشبینی شدهاست:
global using static System.Console;
مفهوم جدید implicit global using directives در C# 10.0 و به کمک NET SDK 6.0.
تا اینجا دریافتیم که میتوان دایرکتیوهای سراسری using را در برنامه به صورت دستی تعریف و استفاده کرد. اما ... پروژهی کنسولی که به صورت پیشفرض توسط NET SDK 6.0. ایجاد میشود، به همراه هیچ global using ای نیست. این مورد توسط تنظیم زیر که جزئی از NET SDK 6.0. است، فعال میشود:
<ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
// <auto-generated/> global using global::System; global using global::System.Collections.Generic; global using global::System.IO; global using global::System.Linq; global using global::System.Net.Http; global using global::System.Threading; global using global::System.Threading.Tasks;
البته این فایل ویژه به ازای نوعهای پروژههای مختلف، محتوای متفاوتی را دارد. برای مثال در برنامههای ASP.NET Core، چنین محتوای پیشفرضی را پیدا میکند:
// <autogenerated /> global using global::System; global using global::System.Collections.Generic; global using global::System.IO; global using global::System.Linq; global using global::System.Net.Http; global using global::System.Threading; global using global::System.Threading.Tasks; global using global::System.Net.Http.Json; global using global::Microsoft.AspNetCore.Builder; global using global::Microsoft.AspNetCore.Hosting; global using global::Microsoft.AspNetCore.Http; global using global::Microsoft.AspNetCore.Routing; global using global::Microsoft.Extensions.Configuration; global using global::Microsoft.Extensions.DependencyInjection; global using global::Microsoft.Extensions.Hosting; global using global::Microsoft.Extensions.Logging;
روش حذف و یا اضافهی global usingهای پیشفرض
اگر به هر دلیلی نمیخواهید تعدادی از global usingهای پیشفرض به همراه گزینهی ImplicitUsings استفاده کنید، میتوانید آنها را در فایل csproj به صورت زیر، Remove و یا حتی موارد جدیدی را Include کنید:
<ItemGroup> <Import Remove="System.Threading" /> <Import Include="Microsoft.Extensions.Logging" /> </ItemGroup>
<ItemGroup Condition="'$(TargetFramework)' == 'net472'"> </ItemGroup>
همانطور که مطلع هستید در تنظیمات یک دایرکتوری مجازی در IIS6 یا 5، حتی پس از نصب دات نت فریم ورک سه و نیم، گزینه انتخاب نگارش 3.5 ظاهر نمیشود و همان تنظیمات ASP.Net 2.0 کافی است (شکل زیر) (دات نت 3 و سه و نیم را میتوان بعنوان افزونههایی با مقیاس سازمانی (WF ، WCF و ...) برای دات نت 2 درنظر گرفت).
هنگام استفاده از VS.Net 2008 و تنظیم نوع پروژه به دات نت فریم ورک 3.5 ، به صورت خودکار تنظیمات لازم به وب کانفیگ برنامه جهت استفاده از کامپایلرهای مربوطه نیز اضافه میشوند که شاید از نظر دور بمانند.
برای آزمایش این مورد، فرض کنید صفحه زیر را بدون استفاده از code behind و VS.Net ایجاد کرده ایم (جهت آزمایش سریع یک قطعه کد Linq ).
<%@ Page Language="C#" %>
<%@ Import Namespace="System" %>
<%@ Import Namespace="System.Linq" %>
<form id="Form1" method="post" runat="server">
<asp:GridView ID="GridView1" runat="server" />
</form>
<script runat="server">
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
string[] cities = {
"London", "Amsterdam", "San Francisco", "Las Vegas",
"Boston", "Raleigh", "Chicago", "Charlestown",
"Helsinki", "Nice", "Dublin"
};
GridView1.DataSource = from city in cities
where city.Length > 4
orderby city
select city.ToUpper();
GridView1.DataBind();
}
</script>
این قطعه کد چون از قابلیتهای کامپایلر جدید سی شارپ استفاده میکند، با کامپایلر پیش فرض و تنظیم شده دات نت 2 کار نخواهد کرد و باید برای رفع این مشکل، فایل web.config جدیدی را نیز به پوشه برنامه اضافه کنیم:
<?xml version="1.0"?>
<configuration>
<system.codedom>
<compilers>
<compiler language="c#;cs;csharp" extension=".cs" warningLevel="4" type="Microsoft.CSharp.CSharpCodeProvider, System, Version=2.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089">
<providerOption name="CompilerVersion" value="v3.5"/>
<providerOption name="WarnAsError" value="false"/>
</compiler>
</compilers>
</system.codedom>
<system.web>
<compilation defaultLanguage="c#">
<assemblies>
<add assembly="System.Core, Version=3.5.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=B77A5C561934E089"/>
</assemblies>
</compilation>
</system.web>
</configuration>
همانطور که ذکر شد اگر از VS.Net 2008 استفاده کنید، هیچ وقت درگیر این مباحث نخواهید شد و همه چیز از پیش تنظیم شده است.
نیازی به مثال آنچنانی ندارد. ابتدا بستهی نیوگت این پروژه را نصب کنید:
بعد یکبار در ابتدای برنامه در اولین کوئری، متد InteractiveViews.SetViewCacheFactory آنرا فراخوانی کنید. البته بهتر است آنرا درون یک سینگلتون thread safe قرار دهید. بار اولی که فایل xml آن ایجاد میشود زمان خواهد برد. بار دوم اجرای برنامه سریع است.
PM> Install-Package EFInteractiveViews
private static bool _isPreGeneratedViewCacheSet; private void InitializationPreGeneratedViews() { if (_isPreGeneratedViewCacheSet) return; var precompiledViewsFilePath = new FileInfo(Assembly.GetExecutingAssembly().Location).DirectoryName + @”\EF6PrecompiledViews.xml”; InteractiveViews.SetViewCacheFactory(this, new FileViewCacheFactory(precompiledViewsFilePath)); _isPreGeneratedViewCacheSet = true; }
برای عدم نمایش یک صفحه از کد زیر استفاده کنید:
mainReport.Pages[0].Enabled = false; mainReport.Pages["PageName"].Enabled = false;
بهتر است برای هر گزارش یک فایل mrt درست کنید و در هنگام گزارشگیری با توجه به نوع گزارش، فایل mrt مورد نظر را لود کرده و اطلاعات مورد نیاز را به آن ارسال کنید.
در مثال بالا میتوانید دو فایل ProductsReport.mrt و CustomersReport.mrt تولید کنید و در هر کدام BusinessObject مورد استفاده خود گزارش را تولید کنید و با توجه به شرط خود فایل مورد نظر را لود کنید:
var mrtName = ""; object businessObject = new object(); if (cusomerReportCondition) { mrtName = "CustomersReport.mrt"; businessObject = getCustomerReportData(); } else if (productsReportCondition) { mrtName = "ProductsReport.mrt"; businessObject = getProductsReportData(); } //else if ... mainReport.Load(mrtName); mainReport.RegBusinessObject("businessObjectName", businessObject);
به عنوان یک Best Practice بهتر است برای جمع آوری اطلاعات هر گزارش، یک فایل cs جداگانه تهیه کنید به طور مثال ProductsReport.cs و CustomersReport.cs؛ و تمام فایلهای cs گزارش خود را به یک پروژهی دیگر مانند ProjectName.Reports انتقال دهید.
یکی از itemهای مهم در بهینه سازی SEO یک وبسایت وجود یک SiteMap استاندارد متشکل از لینکهای موجود در سایت هست که در وبسایتهای داینامیک معمولا این لینکها بر اساس دادههای موجود در بانک اطلاعاتی ایجاد میشه. برای مثال مطالب، اخبار و ....
و اما نحوه استفاده از این کلاسها هم خیلی سادست. به مثال زیر توجه کنید ... فقط این نکته رو در نظر داشته باشید که item هایی که به sitemap اضافه میشه واکشی شده از بانک اطلاعاتی هست، در این مثال چون خواستم ساده توضیح داده بشه نحوه استفاده از این کلاسها، این دادهها به صورت static در نظر گرفته شد ولی شما میتونید دادهها رو بر اساس ساختار بانک اطلاعاتی خودتون واکشی کرده و به SiteMap اضافه کنید تا یک SiteMap کاملا پویا و Dynamic داشته باشید...
در اینجا بنده قبلا یک کلاس برای تولید SiteMap آماده کردم که در پروژههای خودم ازش استفاده میکنم. توسط این کلاس میتونید به صورت داینامیک SiteMap وبسایت مبتنی بر ASP.NET MVC خودتون رو ایجاد کنید.
برای آشنایی با ساختار یک SiteMap استاندارد میتونید به لینک رسمی روبرو مراجعه کنید : http://www.sitemaps.org/de/protocol.html
بنده کلاسهای زیر رو بر مبنای لینک مذکور در سایت رسمی SiteMaps تولید کردم. بعد از تولید SiteMap نیاز دارید که اون رو مثلا به عنوان خروجی یک ActionResult بازگردونید. برای این کار هم یک کلاس با نام XmlResult مشتق شده از ActionResult آماده سازی کردم که کلاس تولید شده SiteMap رو Serialize میکنه و به عنوان نتیجهی یک Action باز میگردونه .
using System; using System.Collections; using System.Web.Mvc; using System.Xml.Serialization; namespace Neoox.Core.SeoTools { [XmlRoot("urlset", Namespace = "http://www.sitemaps.org/schemas/sitemap/0.9")] public class Sitemap { private ArrayList map; public Sitemap() { map = new ArrayList(); } [XmlElement("url")] public Location[] Locations { get { Location[] items = new Location[map.Count]; map.CopyTo(items); return items; } set { if (value == null) return; Location[] items = (Location[])value; map.Clear(); foreach (Location item in items) map.Add(item); } } public int Add(Location item) { return map.Add(item); } } public class Location { public enum eChangeFrequency { always, hourly, daily, weekly, monthly, yearly, never } [XmlElement("loc")] public string Url { get; set; } [XmlElement("changefreq")] public eChangeFrequency? ChangeFrequency { get; set; } public bool ShouldSerializeChangeFrequency() { return ChangeFrequency.HasValue; } [XmlElement("lastmod")] public DateTime? LastModified { get; set; } public bool ShouldSerializeLastModified() { return LastModified.HasValue; } [XmlElement("priority")] public double? Priority { get; set; } public bool ShouldSerializePriority() { return Priority.HasValue; } } public class XmlResult : ActionResult { private object objectToSerialize; public XmlResult(object objectToSerialize) { this.objectToSerialize = objectToSerialize; } public object ObjectToSerialize { get { return this.objectToSerialize; } } public override void ExecuteResult(ControllerContext context) { if (this.objectToSerialize != null) { context.HttpContext.Response.Clear(); var xs = new System.Xml.Serialization.XmlSerializer(this.objectToSerialize.GetType()); context.HttpContext.Response.ContentType = "text/xml"; xs.Serialize(context.HttpContext.Response.Output, this.objectToSerialize); } } } }
public ActionResult Sitemap() { Sitemap sm = new Sitemap(); sm.Add(new Location() { Url = string.Format("http://www.TechnoDesign.ir/Articles/{0}/{1}", 1, "SEO-in-ASP.NET-MVC"), LastModified = DateTime.UtcNow, Priority = 0.5D }); return new XmlResult(sm); }
بالاخره گوگل کار تهیه API مخصوص ابزار Analytics خود را به پایان رساند و اکنون برنامه نویسها میتوانند همانند سایر سرویسهای گوگل از این ابزار گزارشگیری نمایند.
خلاصه کاربردی این API ، دو صفحه تعاریف پروتکل (+) و ریز مواردی (+) است که میتوان گزارشگیری نمود.
هنوز کتابخانه google-gdata جهت استفاده از این API به روز رسانی نشده است؛ بنابراین در این مقاله سعی خواهیم کرد نحوه کار با این API را از صفر بازنویسی کنیم.
مطابق صفحه تعاریف پروتکل، سه روش اعتبارسنجی جهت دریافت اطلاعات API معرفی شده است که در اینجا از روش ClientLogin که مرسومتر است استفاده خواهیم کرد.
مطابق مثالی که در آن صفحه قرار دارد، اطلاعاتی شبیه به اطلاعات زیر را باید ارسال و دریافت کنیم:
POST /accounts/ClientLogin HTTP/1.1
User-Agent: curl/7.15.1 (i486-pc-linux-gnu) libcurl/7.15.1
OpenSSL/0.9.8a zlib/1.2.3 libidn/0.5.18
Host: www.google.com
Accept: */*
Content-Length: 103
Content-Type: application/x-www-form-urlencoded
accountType=GOOGLE&Email=userName@google.com&Passwd=myPasswrd&source=curl-tester-1.0&service=analytics
HTTP/1.1 200 OK
Content-Type: text/plain
Cache-control: no-cache
Pragma: no-cache
Date: Mon, 02 Jun 2008 22:08:51 GMT
Content-Length: 497
SID=DQ...
LSID=DQAA...
Auth=DQAAAG8...
string getSecurityToken()
{
if (string.IsNullOrEmpty(Email))
throw new NullReferenceException("Email is required!");
if (string.IsNullOrEmpty(Password))
throw new NullReferenceException("Password is required!");
WebRequest request = WebRequest.Create("https://www.google.com/accounts/ClientLogin");
request.Method = "POST";
string postData = "accountType=GOOGLE&Email=" + Email + "&Passwd=" + Password + "&service=analytics&source=vahid-testapp-1.0";
byte[] byteArray = Encoding.ASCII.GetBytes(postData);
request.ContentType = "application/x-www-form-urlencoded";
request.ContentLength = byteArray.Length;
using (Stream dataSt = request.GetRequestStream())
{
dataSt.Write(byteArray, 0, byteArray.Length);
}
string auth = string.Empty;
using (WebResponse response = request.GetResponse())
{
using (Stream dataStream = response.GetResponseStream())
{
using (StreamReader reader = new StreamReader(dataStream))
{
string responseFromServer = reader.ReadToEnd().Trim();
string[] tokens = responseFromServer.Split('\n');
foreach (string token in tokens)
{
if (token.StartsWith("SID="))
continue;
if (token.StartsWith("LSID="))
continue;
if (token.StartsWith("Auth="))
{
auth = token.Substring(5);
}
else
{
throw new AuthenticationException("Error authenticating Google user " + Email);
}
}
}
}
}
return auth;
}
همانطور که ملاحظه میکنید به آدرس https://www.google.com/accounts/ClientLogin ، اطلاعات postData با متد POST ارسال شده (دقیقا مطابق توضیحات گوگل) و سپس از پاسخ دریافتی، مقدار نشانه Auth را جدا نموده و در ادامه عملیات استفاده خواهیم کرد. وجود این نشانه در پاسخ دریافتی به معنای موفقیت آمیز بودن اعتبار سنجی ما است و مقدار آن در طول کل عملیات باید نگهداری شده و مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
سپس مطابق ادامه توضیحات API گوگل باید لیست پروفایلهایی را که ایجاد کردهایم پیدا نمائیم:
string getAvailableProfiles(string authToken)
{
return fetchPage("https://www.google.com/analytics/feeds/accounts/default", authToken);
}
متد fetchPage را از پیوست این مقاله میتوانید دریافت نمائید. خروجی یک فایل xml است که با انواع و اقسام روشهای موجود قابل آنالیز است، از کتابخانههای XML دات نت گرفته تا Linq to xml و یا روش serialization که من روش آخر را ترجیح میدهم.
مرحله بعد، ساخت URL زیر و دریافت مجدد اطلاعات مربوطه است:
string url = string.Format("https://www.google.com/analytics/feeds/data?ids={0}&metrics=ga:pageviews&start-date={1}&end-date={2}", id, from, to);
return fetchPage(url, auth);
فایلهای کلاسهای مورد استفاده را از اینجا دریافت نمائید.
مثالی در مورد نحوه استفاده از آن:
CGoogleAnalytics cga = new CGoogleAnalytics
{
Email = "username@gmail.com",
Password = "password",
From = DateTime.Now.Subtract(TimeSpan.FromDays(1)),
To = DateTime.Now.Subtract(TimeSpan.FromDays(1))
};
List<CGoogleAnalytics.SitePagePreviews> pagePreviews =
cga.GetTotalNumberOfPageViews();
foreach (var list in pagePreviews)
{
//string site = list.Site;
//int pw = list.PagePreviews;
}