مطالب
Protocol Buffers فرمتی برای تبادل دیتا
Protocol Buffers  فرمتی جدید برای تبادل دیتا بین سرور و کلاینت میباشد که توسط گوگل طراحی و ساخته شده است و همچنین اکثر زیرساخت‌های گوگل از این فرمت برای تبادل اطلاعات بین سرویس‌ها استفاده میکنند. Protocol Buffer را میتوان به عنوان جایگزینی برای JSON/XML بکار برد و به دلایل زیادی که در ادامه درباره‌ی آن صحبت میکنیم میتواند گزینه‌ی مناسبی برای Microservices‌ها باشد و همچنین سرعت بالا، سادگی در استفاده، پشتیبانی از زبان‌های برنامه نویسی متعدد از ویژگی‌های منحصر به فرد این زبان برای تبادل اطلاعات است.
در ابتدا میخواهم کمی راجع به تبادل دیتا، از گذشته تا به حال صحبت کنم:
مدت‌ها است از csv‌ها برای تبادل اطلاعات استفاده میشود؛ اما مزایا و معایب خاص خود را دارد، از جمله اینکه parse کردن راحتی دارد، راحتی در خواندن و غیره. معایبش هم این‌است که گارانتی برای نوع type ندارد و اینکه المان‌هایی که حاوی کاما هستند با مشکل رو به رو میشوند و غیره...
بعد از آن دیتابیس‌ها وارد کار شدند که همه‌ی ما کم و بیش با آنها آشنا هستیم؛ در آن‌ها دیتا‌ها کاملا با type مشخصی هستند و اینکه در table‌های مجزا ذخیره میشوند. مشکلاتش هم این است که دیتا باید حتما flat باشد و اینکه بین دیتابیس‌های مختلف definition‌های مختلفی وجود دارد.
بعد از آن با JSON آشنایی داریم که مزایای زیادی دارد و مدت هاست که مورد استفاده قرار گرفته و شامل این‌است که دیتا در آن میتواند تو در تو ذخیره شود، آرایه داشته باشد، کاملا در دنیای وب مورد قبول واقع شده، به وسیله‌ی هر زبانی قابل خواندن‌است و اینکه خیلی راحت در شبکه قابل انتقال می‌باشد. معایبش هم این‌است که خیلی راحت میتواند خیلی بزرگ شود و اینکه قابلیت کامنت، متادیتا و داکیومنتیشن هم ندارد.
اما میرسیم به گزینه‌ی آخر که protocol buffers است و ابزاری هست که ممکن است خیلی‌ها با آن آشنا نباشند. قبل از بررسی دقیقش به مزایا و معایبش می‌پردازیم. مزایا آن این‌است که دیتا در آن کاملا typed میباشد. دیتای آن به صورت اتوماتیک compressed می‌شود. اسکیما در آن توسط زبان منحصر به فردش قابل تعریف است و توسط تقریبا همه‌ی زبان‌های برنامه نویسی مشهور قابل استفاده‌است. تغییرات اسکیما در آن کنترل شده‌است. 3 تا 10 بار کم حجم‌تر و 20 تا 100 بار سریعتر از xml است و اینکه از روی آن می‌توان کد آماده برای استفاده تولید کرد که سرعت برنامه نویسی را خیلی بالا می‌برد. از مشکلاتش هم این است که ممکن است در یک سری از زبان‌های برنامه نویسی خاص قابل استفاده نباشد. البته بر روی C#, Nodejs, C, Go, Python ,... به خوبی کار می‌کند. مشکل دیگرش هم این‌است که نمی‌شود فایلش را با ادیتورها باز کرد و قابل خواندن نیست؛ چون serialized و compressed شده‌است.

طریقه‌ی استفاده از پروتکل بافر
در طی مختصری، نحوه‌ی کار کردن با این ابزار را مورد بررسی قرار می‌دهیم. طبق شکل زیر:

ابتدا از طریق فرمت protocol buffer، فایل‌های خود را که قرار است انتقال داده شوند، مینویسیم.

سپس بصورت خودکار برای زبان برنامه نویسی مطبوع خود آن را generate میکنیم.

کد‌های تولید شده بصورت خودکار و کاملا آماده هستند و ضمن اینکه encode/decode شدن بصورت خودکار توسط فریم ورک انجام شده و قابلیت تعامل بین زبان‌های مختلف برنامه نویسی یا سرویس‌های مختلف برقرار است.


نکته:

  •  بعضی از دیتابیس‌ها از فرمت protocol buffers پشتیبانی میکنند.
  • اکثر فریم ورک‌های RPC شامل gRPC از پروتکل بافر برای تبادل دیتا استفاده میکنند.
  • گوگل برای تمام سرویس‌های داخلی خود از آن استفاده میکند.
  • بعضی از پروژه‌های خیلی بزرگ مثل etcd از پروتکل بافر برای تبادل دیتا استفاده میکنند.
  • ما در این مقاله از ورژن 3 پروتکل بافر استفاده میکنیم.


نصب Code generator

برای اینکه بتوانیم از طریق فایل‌هایی که میسازیم کد‌های generate شده را تولید کنیم، احتیاج به کامپایلر مربوطه را داریم.

اگر از MacOSX استفاده میکنید، به راحتی با استفاده از دستور زیر می‌توانید آن را نصب کنید:

brew install protobuf

اگر هم از ویندوز استفاده میکنید، از این طریق میتوانید نسخه‌ی مورد نظر را به راحتی دانلود و مورد استفاده قرار بدهید:

https://github.com/google/protobuf/releases
https://github.com/google/protobuf/releases/download/v3.5.1/protoc-3.5.1-win32.zip

حالا میخواهیم اولین فایل خود را با این فرمت بسازیم.

اول از همه با هم نگاهی به ساختار فایل مربوطه میاندازیم:

همانطور که در تصویر فوق می‌بینید، همه چیز به سادگی مشخص است؛ ورژن 3 که آخرین ورژن پروتکل بافر میباشد، آیتمی به نام MyMessage با پراپرتی‌هایی مشخص شده از Type بخصوص، تعریف شده‌اند، تگ‌ها هم باید به ترتیب وارد شده باشند.

حالا میخواهیم بصورت واقعی protocol buffer خود را طراحی کرده و سپس از روی آن کد‌های مربوطه را generate نماییم؛ به نام sample.proto بصورت زیر:

syntax = "proto3";

package helloworld;

service Greeter {
  rpc SayHello (HelloRequest) returns (HelloReply) {}
}

message HelloRequest {
  string name = 1;
}

message HelloReply {
  string message = 1;
}

در فایل فوق علاوه بر تعریف‌های اولیه، یک سرویس را هم اضافه کرده‌ایم و همچنین متدی را با ورودی و خروجی‌های مشخصی ایجاد کرده‌ایم (امکانات پروتکل بافر خیلی بیشتر از این موارد است؛ از جمله فرمت‌های آرایه و غیره را نیز پشتیبانی میکند، همچنین از روشی برای versioning استفاده میکند که obsolete کردن پراپرتی‌ها و نسخه بندی را بسیار راحت می‌کند و ...). به سادگی قابلیت طراحی و پیاده سازی سرور و کلاینت مربوط به این آیتم ایجاد شده با استفاده از زبان‌های برنامه نویسی مختلف فراهم میباشد. حال کافی‌است که پروتکل بافر خود را با زبان دلخواه خود generate کنیم. در قسمت زیر برای زبان‌های برنامه نویسی Go و #C، کد‌ها را تولید میکنیم.

protoc sample.proto --go_out=plugins=grpc:.  
protoc sample.proto --csharp_out=.

بعد از تولید شدن کد‌ها با استفاده از زبان برنامه نویسی دلخواه خود میتوانید مشاهد کنید سرویس ها، تایپ‌ها و غیره همگی ساخته شده‌اند و کاملا آماده‌ی استفاده هستند.

در مقاله‌ی بعدی به آشنایی با gRPC می‌پردازیم و ضمن اینکه یک سرور با #C و یک کلاینت با زبان برنامه نویسی Go را نوشته که از طریق پروتکل بافر با هم به تبادل اطلاعات می‌پردازند!

نظرات مطالب
تبدیل HTML فارسی به PDF با استفاده از افزونه‌ی XMLWorker کتابخانه‌ی iTextSharp
- نام این کتابخانه XML Worker هست. یعنی HTML شما باید معتبر باشد و تگ‌های آن همانند یک فایل XML درست تشکیل و باز و بسته شده باشند؛ چیزی مثل XHTML ها.
- می‌توانید از کتابخانه HTML Agility pack برای درست کردن XHTML استفاده کنید:
var sb = new StringBuilder(); 
var stringWriter = new StringWriter(sb);
var doc = new HtmlDocument
            {
                OptionOutputAsXml = true,
                OptionCheckSyntax = true,
                OptionFixNestedTags = true,
                OptionAutoCloseOnEnd = true,
                OptionDefaultStreamEncoding = Encoding.UTF8
            };
doc.LoadHtml(htmlContent);
doc.Save(stringWriter);
var xhtml = sb.ToString();
خاصیت OptionOutputAsXml آن‌را true کنید تا در حد توانش مشکلات HTML شما را برطرف و یک خروجی XHTML را تولید کند.
سایر مشکلات آن‌را بهتر است در mailing لیست آن‌ها به همراه ارائه مثال قابل بازتولیدی ارسال کنید.
اشتراک‌ها
پیاده سازی RSS Reader در ASP.NET MVC
 In this post I am going to explain you how we can create a basic RSS Reader with the help of Linq-To-Xml and ASP.NET MVC Razor. 
پیاده سازی RSS Reader در ASP.NET MVC
مطالب
کار با اسکنر در برنامه های تحت وب (قسمت دوم و آخر)

در قسمت قبل « کار با اسکنر در برنامه‌های تحت وب (قسمت اول) » دیدی از کاری که قرار است انجام دهیم، رسیدیم. حالا سراغ یک پروژه‌ی عملی و پیاده سازی مطالب مطرح شده می‌رویم.

ابتدا پروژه‌ی   WCF را شروع می‌کنیم. ویژوال استودیو را باز کرده و از قسمت New Project > Visual C# > WCF یک پروژه‌ی WCF Service Application جدید را مثلا با نام "WcfServiceScanner" ایجاد نمایید. پس از ایجاد، دو فایل IService1.cs و Service1.scv موجود را به IScannerService و ScannerService تغییر نام دهید. سپس ابتدا محتویات کلاس اینترفیس IScannerService را به صورت زیر تعریف نمایید :

    [ServiceContract]
    public interface IScannerService
    {
        [OperationContract]
        [WebInvoke(Method = "GET",
           BodyStyle = WebMessageBodyStyle.Wrapped,
           RequestFormat = WebMessageFormat.Json,
           ResponseFormat = WebMessageFormat.Json,
           UriTemplate = "GetScan")]
        string GetScan();
    }
در اینجا ما فقط اعلان متدهای مورد نیاز خود را ایجاد کرده‌ایم. علت استفاده از Attribute ایی با نام WebInvoke ، مشخص نمودن نوع خروجی به صورت Json است و همچنین عنوان آدرس مناسبی برای صدا زدن متد. پس از آن کلاس ScannerService را مطابق کدهای زیر تغییر دهید:
    public class ScannerService : IScannerService
    {
        public string GetScan()
        {
            // TODO Add code here
        }
    }
تا اینجا فقط یک WCF Service معمولی ساخته‌ایم .در ادامه به سراغ کلاس WIA برای ارتباط با اسکنر می‌رویم.
بر روی پروژه‌ی خود راست کلیک کرده و Add Reference را انتخاب نموده و سپس در قسمت COM، گزینه‌ی Microsoft Windows Image Acquisition Library v2.0 را به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
با اضافه شدن این ارجاع به پروژه، دسترسی به فضای نام WIA برای ما امکان پذیر می‌شود که ارجاعی از آن را در کلاس ScannerService قرار می‌دهیم.
using WIA;
اکنون متد GetScan را مطابق زیر اصلاح می‌نماییم:
        public string GetScan()
        {
            var imgResult = String.Empty;
            var dialog = new CommonDialogClass();
            try
            {
                // نمایش فرم پیشفرض اسکنر
                var image = dialog.ShowAcquireImage(WiaDeviceType.ScannerDeviceType);
                
                // ذخیره تصویر در یک فایل موقت
                var filename = Path.GetTempFileName();
                image.SaveFile(filename);
                var img = Image.FromFile(filename);

                // img جهت ارسال سمت کاربر و نمایش در تگ Base64 تبدیل تصویر به 
                imgResult = ImageHelper.ImageToBase64(img, ImageFormat.Jpeg);
            }
            catch
            {
                // از آنجاییه که امکان نمایش خطا وجود ندارد در صورت بروز خطا رشته خالی 
                // بازگردانده می‌شود که به معنای نبود تصویر می‌باشد
            }

            return imgResult;
        }
دقت داشته باشید که کدها را در زمان توسعه بین Try..Catch قرار ندهید چون ممکن‌است در این زمان به خطاهایی برخورد کنید که نیاز باشد در مرورگر آنها را دیده و رفع خطا نمایید.
CommonDialogClass  کلاس اصلی در اینجا جهت نمایش فرم کار با اسکنر می‌باشد و متد‌های مختلفی را جهت ارتباط با اسکنر در اختیار ما قرار می‌دهد که بسته به نیاز خود می‌توانید از آنها استفاده کنید. برای نمونه در مثال ما نیز متد اصلی که مورد استفاده قرار گرفته، ShowAcquireImage می‌باشد که این متد، فرم پیش فرض دریافت اسکنر را به کاربر نمایش می‌دهد و کاربر از طریق آن می‌تواند قبل از شروع اسکن، یکسری تنظیمات را انجام دهد.
این متد ابتدا به صورت خودکار فرم تعیین دستگاه اسکنر ورودی را نمایش داده :


و سپس فرم پیش فرض اسکنر‌های TWAIN را جهت تعیین تنظیمات اسکن نمایش می‌دهد که این امکان نیز در این فرم فراهم است تا دستگاه‌های Feeder یا Flated انتخاب گردند.

خروجی این متد همان عکس اسکن شده است که از نوع WIA.ImageFile می‌باشد و ما پس از دریافتش، ابتدا آن را در یک فایل موقت ذخیره نموده و سپس با استفاده از یک متد کمکی آن را به فرمت Base64 برای درخواست کننده اسکن ارسال می‌نماییم.

کدهای کلاس کمکی ImageHelper:

        public static string ImageToBase64(Image image, System.Drawing.Imaging.ImageFormat format)
        {
            if (image != null)
            {
                using (MemoryStream ms = new MemoryStream())
                {
                    // Convert Image to byte[]
                    image.Save(ms, format);
                    byte[] imageBytes = ms.ToArray();

                    // Convert byte[] to Base64 String
                    string base64String = Convert.ToBase64String(imageBytes);
                    return base64String;
                }
            }
            return String.Empty;
        }
توجه داشته باشید که خروجی این متد قرار است توسط callBack یک متد جاوا اسکریپتی مورد استفاده قرار گرفته و احیانا عکس مورد نظر در صفحه نمایش داده شود. پس بهتر است که از قالب تصویر به شکل Base64 استفاده گردد. ضمن اینکه پلاگین‌های Jquery مرتبط با ویرایش تصویر هم از این قالب پشتیبانی می‌کنند. (اینجا )

این مثال به ساده‌ترین شکل نوشته شد. کلاس دیگری هم در اینجا وجود دارد و در صورتیکه از اسکنر نوع Feeder استفاده می‌کنید، می‌توانید از کدهای آن استفاده کنید.

کار ما تا اینجا در پروژه‌ی WCF Service تقریبا تمام است. اگر پروژه را یکبار Build نمایید برای اولین بار احتمالا پیغام خطاهای زیر ظاهر خواهند شد:


جهت رفع این خطا، در قسمت Reference‌های پروژه خود، WIA را انتخاب نموده و از Properties‌های آن خصوصیت Embed Interop Types را به False تغییر دهید؛ مشکل حل می‌شود.

به سراغ پروژه‌ی ویندوز فرم جهت هاست کردن این WCF سرویس می‌رویم. می‌توانید این سرویس را بر روی یک Console App یا Windows Service هم هاست کنید که در اینجا برای سادگی مثال، از WinForm استفاده می‌کنیم.
یک پروژه‌ی WinForm جدید را ایجاد کنید و سپس از قسمت Add Reference > Solution به مسیر پروژه‌ی قبلی رفته و dll‌‌های آن را به پروژه خود اضافه نمایید.
Form1.cs  را باز کرده و ابتدا دو متغیر زیر را در آن به صورت عمومی تعریف نمایید:
        private readonly Uri _baseAddress = new Uri("http://localhost:6019");
        private ServiceHost _host;
برای استفاده از کلاس ServiceHost لازم است تا ارجاعی به فضای نام System.ServiceModel داده شود. متغیر baseAddress_ نگه دارنده‌ی آدرس ثابت سرویس اسکنر در سمت کلاینت می‌باشد و به این ترتیب ما دقیقا می‌دانیم باید سرویس را با کدام آدرس در کدهای جاوا اسکریپتی خود فراخوانی نماییم.
حال در رویداد Form_Load برنامه، کدهای زیر را جهت هاست کردن سرویس اضافه می‌نماییم:
        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            _host = new ServiceHost(typeof(WcfServiceScanner.ScannerService), _baseAddress);
            _host.Open();
        }

        private void Form1_FormClosing(object sender, FormClosingEventArgs e)
        {
            _host.Close();
        }
همین چند خط برای هاست کردن سرویس روی آدرس localhost و پورت 8010 کامپیوتر کلاینت کافی است. اما یکسری تنظیمات مربوط به خود سرویس هم وجود دارد که باید در زمان پیاده سازی سرویس، در خود پروژه‌ی سرویس، ایجاد می‌گردید. اما از آنجا که ما قرار است سرویس را در یک پروژه‌ی دیگر هاست کنیم، بنابراین این تنظیمات را باید در همین پروژه‌ی WinForm قرار دهیم.
فایل App.Config پروژه‌ی WinForm را باز کرده و کدهای آنرا مطابق زیر تغییر دهید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>

  <system.serviceModel>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior name="BehaviourMetaData">
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true" />
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
    <services>
      <service name="WcfServiceScanner.ScannerService"
               behaviorConfiguration="BehaviourMetaData">
        <endpoint address=""
                  binding="basicHttpBinding"
                  contract="WcfServiceScanner.IScannerService" />
      </service>
    </services>
  </system.serviceModel>

</configuration>
اکنون پروژه‌ی هاست آماده اجرا می‌باشد. اگر آنرا اجرا کنید و در مرورگر خود آدرس ذکر شده را وارد کنید، صفحه‌ی زیر را مشاهده خواهد کرد که به معنی صحت اجرای سرویس اسکنر می‌باشد.

اگر موفق به اجرا نشدید و احیانا با خطای زیر مواجه شدید، اطمینان حاصل کنید که ویژوال استودیو Run as Administrator باشد. مشکل حل خواهد شد.


به سراغ پروژه‌ی بعدی، یعنی وب سایت خود می‌رویم. یک پروژه‌ی MVC جدید ایجاد نمایید و در View مورد نظر خود، کدهای زیر را جهت صدا زدن متد GetScan اضافه می‌کنیم.
( از آنجا که کدها به صورت جاوا اسکریپت می‌باشد، پس مهم نیست که حتما پروژه MVC باشد؛ یک صفحه‌ی HTML ساده هم کافی است).
<a href="#" id="get-scan">Get Scan</a>
<img src="" id="img-scanned" />
<script>
    $("#get-scan").click(function () {
        var url = 'http://localhost:6019/';
        $.get(url, function (data) {
            $("#img-scanned").attr("src","data:image/Jpeg;base64,  "+ data.GetScanResult);
        });
    });
</script>
دقت کنید در هنگام دریافت اطلاعات از سرویس، نتیجه به شکل GetScanResult خواهد بود. الان اگر پروژه را اجرا نمایید و روی لینک کلیک کنید، اسکنر شروع به دریافت اسکن خواهد کرد اما نتیجه‌ای بازگشت داده نخواهد شد و علت هم مشکل امنیتی CORS می‌باشد که به دلیل دریافت اطلاعات از یک دامین دیگر رخ می‌دهد و اگر با Firebug درخواست را بررسی کنید متوجه خطا به شکل زیر خواهید شد.


راه حل‌های زیادی برای این مشکل ارائه شده است، و متاسفانه بسیاری از آنها در شرایط پروژه‌ی ما جوابگو نمی‌باشد (به دلیل هاست روی یک پروژه ویندوزی). تنها راه حل مطمئن (تست شده) استفاده از یک کلاس سفارشی در پروژه‌ی WCF Service  می‌باشد که مثال آن در اینجا آورده شده است.
برای رفع مشکل به پروژه WcfServiceScanner بازگشته و کلاس جدیدی را به نام CORSSupport ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه کنید:
    public class CORSSupport : IDispatchMessageInspector
    {
        Dictionary<string, string> requiredHeaders;
        public CORSSupport(Dictionary<string, string> headers)
        {
            requiredHeaders = headers ?? new Dictionary<string, string>();
        }

        public object AfterReceiveRequest(ref System.ServiceModel.Channels.Message request, System.ServiceModel.IClientChannel channel, System.ServiceModel.InstanceContext instanceContext)
        {
            var httpRequest = request.Properties["httpRequest"] as HttpRequestMessageProperty;
            if (httpRequest.Method.ToLower() == "options")
                instanceContext.Abort();
            return httpRequest;
        }

        public void BeforeSendReply(ref System.ServiceModel.Channels.Message reply, object correlationState)
        {
            var httpResponse = reply.Properties["httpResponse"] as HttpResponseMessageProperty;
            var httpRequest = correlationState as HttpRequestMessageProperty;

            foreach (var item in requiredHeaders)
            {
                httpResponse.Headers.Add(item.Key, item.Value);
            }
            var origin = httpRequest.Headers["origin"];
            if (origin != null)
                httpResponse.Headers.Add("Access-Control-Allow-Origin", origin);

            var method = httpRequest.Method;
            if (method.ToLower() == "options")
                httpResponse.StatusCode = System.Net.HttpStatusCode.NoContent;

        }
    }

    // Simply apply this attribute to a DataService-derived class to get
    // CORS support in that service
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
    public class CORSSupportBehaviorAttribute : Attribute, IServiceBehavior
    {
        #region IServiceBehavior Members

        void IServiceBehavior.AddBindingParameters(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase, System.Collections.ObjectModel.Collection<ServiceEndpoint> endpoints, BindingParameterCollection bindingParameters)
        {
        }

        void IServiceBehavior.ApplyDispatchBehavior(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
            var requiredHeaders = new Dictionary<string, string>();

            //Chrome doesn't accept wildcards when authorization flag is true
            //requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Origin", "*");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Request-Method", "POST,GET,PUT,DELETE,OPTIONS");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Headers", "Accept, Origin, Authorization, X-Requested-With,Content-Type");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Credentials", "true");
            foreach (ChannelDispatcher cd in serviceHostBase.ChannelDispatchers)
            {
                foreach (EndpointDispatcher ed in cd.Endpoints)
                {
                    ed.DispatchRuntime.MessageInspectors.Add(new CORSSupport(requiredHeaders));
                }
            }
        }

        void IServiceBehavior.Validate(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
        }

        #endregion
    }
فضاهای نام لازم برای این کلاس به شرح زیر می‌باشد:
using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
کلاس ScannerService را باز کرده و آنرا به ویژگی
    [CORSSupportBehavior]
    public class ScannerService : IScannerService
    {
مزین نمایید.

کار تمام است، یکبار دیگر ابتدا پروژه‌ی WcfServiecScanner و سپس پروژه هاست را Build کرده و برنامه‌ی هاست را اجرا کنید. اکنون مشاهده می‌کنید که با زدن دکمه‌ی اسکن، اسکنر فرم تنظیمات اسکن را نمایش می‌دهد که پس از زدن دکمه‌ی Scan، پروسه آغاز شده و پس از اتمام، تصویر اسکن شده در صفحه‌ی وب سایت نمایش داده می‌شود.
مطالب
نحوه انتقال اطلاعات استخراج شده از وب سرویس به SQL Server به کمک SSIS
ممکن است در مواقعی نیاز به اطلاعات استخراج شده از وب سرویسی داشته باشید که در همان مقطع زمانی به آن دسترسی ندارید . مسلما برای این منظور باید آن اطلاعات را ذخیره کرده تا در صورت نیاز بتوان به آنها رجوع کرد . یکی از راه حل‌ها ذخیره آن در پایگاه داده (در اینجا Sql Server) است که در این پست به کمک امکانات BIDS در پکیج‌های SSIS و کوئری‌های SQL این مشکل را برطرف میکنیم. برای مشاهده نحوه استخراج اطلاعات از وب سرویس به اینجا مراجعه کنید .
تنها تفاوتی که در این پست در کار با سرویس با پست اشاره شده در بالا وحود دارد ذخیره اطلاعات استخراج شده است که در آن پست در یک فایل xml ذخیره شدند ولی در اینجا ما نیاز داریم تا اطلاعات را در یک متغیر با حوزه کاری Package ذخیره کنیم (به این معنی که مختص به همان flow نباشد و در تمام پکیج دیده شود) 

به دلیل اینکه هدر xml خروجی از سرویس دارای چندین namespace هست هنگام کار با آنها به مشکل خواهیم خورد. (هم هنگام کار با xml task‌ها و هم هنگام کار با xml در sql) 

به همین دلیل باید این قسمت از محتوا را حذف کرد . برای همین پس از گرفتن اطلاعات از سرویس آن را به کمک یک Script task حذف می‌کنیم 

در این مرحله اطلاعات استخراج شده را باید در SQL درج کنیم . برای همین ساختاری که باید اطلاعات را در SQL نگه دارد را در دیتابیس ایجاد می‌کنیم : 

جدول person برای نگهداری اطلاعات سرویس و XmlContainer برای نگهداری xml‌های سرویس .(برای داشتن History) 

برای درج هم از SP استفاده می‌کنیم :

 

و پیکربندی SQL Task :
 

نکته اول ایجاد کانکشن به پایگاه داده است که در اینجا از نمایش جزییات آن صرف نظر شده است . نکته دیگری پارامتر SP است که چون یک پارامتر دارد یک علامت سوال قرار میگیرد . اگر چند پارامتر بود به صورت علامت‌های سوال با ویرگول از هم جدا می‌شوند . ?,?,?,?
سپس در بخش parameter mapping به ترتیب مقدار دهی می‌شوند : 

و مقدار خروجی SP که شناسه آیتم درج شده است را در یک متغیر نگهداری می‌کنیم :
 

برای قدم بعد می‌خواهیم اطلاعات موجود در XML استخراج شده در پایگاه داده را در جدول مربوطه ذخیره کنیم . برای این کار این SP را می‌نویسیم : 
 

نکات مهم موارد زیر هستند : 
1 - استفاده از OpenXml برای parse کردن xml 
2 - استفاده از sp سیستمی sp_xml_preparedocument و sp_xml_removedocument (بیشتر ) 
3- اطلاعات شناسه و نام و نام خانوادگی inner text‌های نود‌های xml هستند . اگر این موارد به صورت attribute باشند باید قبل از نام آنها علامت @ قرار بگیرند. 
پس از ایجاد این Sp باید آن را در package فراخوانی کنیم : 

و پیکربندی این SQL Task :
 

و پارامتر‌های این SP :

و ذخیره نتیجه تراکنش در متغیری در پکیج :
 

و اکنون پکیج ما ظاهری شبیه به این مورد خواهد داشت :
 

 

در نهایت به عنوان یک facility می‌توانیم وضعیت تراکنش را به کاربر نمایش دهیم ( به کمک Script Task ) : 

و تمام ...

 

موفق باشید 

مطالب
استفاده از Lambda Expression در پروژه های مبتنی بر WCF
نکته : آشنایی با مفاهیم پایه WCF برای فهم بهتر مفاهیم توصیه می‌شود.

امروزه استفاده از WCF در پروژه‌های SOA بسیار فراگیر شده است. کمتر کسی است که در مورد قدرت تکنولوژی WCF نشنیده باشد یا از این تکنولوژی در پروژه‌های خود استفاده نکرده باشد. WCF مدل برنامه نویسی یکپارچه مایکروسافت برای ساخت نرم‌افزارهای سرویس گرا است و برای توسعه دهندگان امکانی را فراهم می‌کند که راهکارهایی امن، و مبتنی بر تراکنش را تولید نمایند که قابلیت استفاده در بین پلتفرم‌های مختلف را دارند. قبل از WCF توسعه دهندگان پروژه‌های نرم افزاری برای تولید پروژه‌های توزیع شده باید شرایط موجود برای تولید و توسعه را در نظر می‌گرفتند. برای مثال اگر استفاده کننده از سرویس در داخل سازمان و بر پایه دات نت تهیه شده بود از .net remoting استفاده می‌کردند و اگر استفاده کننده سرویس از خارج سازمان یا مثلا بر پایه تکنولوژی J2EE بود از Web Service‌ها استفاده می‌شد. با ظهور WCF این تکنولوژی با هم تجمیع شدند(بهتر بگم تبدیل به یک تکنولوژی واحد شدند) و دیگر خبری از net remoting یا web service‌ها نیست.
  WCF با تمام قدرت و امکاناتی که داراست دارای نقاط ضعفی هم می‌باشد که البته این معایب (یا محدودیت) بیشتر جهت سازگار سازی سرویس‌های نوشته شده با سیستم‌ها و پروتکل‌های مختلف است.
برای انتقال داده‌ها از طریق WCF بین سیستم‌های مختلف باید داده‌های مورد نظر حتما سریالایز شوند که مثال هایی از این دست رو در همین سایت می‌تونید مطالعه کنید:
(^ )  و (^ ) و (^ )

با توجه به این که داده‌ها سریالایز می‌شوند، در نتیجه امکان انقال داده هایی که از نوع object  هستند در WCF وجود ندارد. بلکه نوع داده باید صراحتا ذکر شود و این نوع باید قابیلت سریالایز شدن را دارا باشد.برای مثال شما نمی‌تونید متدی داشته باشید که پارامتر ورودی آن از نوع delegate باشد یا کلاسی باشد که صفت [Serializable] در بالای اون قرار نداشته باشد یا کلاسی باشد که صفت DataContract برای خود کلاس و صفت DataMember برای خاصیت‌های اون تعریف نشده باشد. حالا سوال مهم این است اگر متدی داشته باشیم که پارامتر ورودی آن حتما باید از نوع delegate باشد چه باید کرد؟

برای تشریح بهتر مسئله یک مثال می‌زنم؟

سرویسی داریم برای اطلاعات کتاب ها. قصد داریم متدی بنوسیم که پارامتر ورودی آن از نوع Lambda Expression است تا Query مورد نظر کاربر از سمت کلاینت به سمت سرور دریافت کند و خروجی مورد نظر را با توجه به Query ورودی به کلاینت برگشت دهد.( متدی متداول در اکثر پروژه ها). به صورت زیر عمل می‌کنیم.

*ابتدا یک Blank Solution ایجاد کنید.

*یک ClassLibrary به نام Model ایجاد کنید و کلاسی به نام Book در آن بسازید .(همانطور که میبینید کلاس مورد نظر سریالایز شده است):

   [DataContract]
    public class Book
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }

        [DataMember]
        public string Title { get; set; }
    }
* یک WCF Service Application ایجاد کنید
یک Contract برای ارتباط بین سرور و کلاینت می‌سازیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq.Expressions;
using System.ServiceModel;

namespace WcfLambdaExpression
{
    [ServiceContract]
    public interface IBookService
    {
        [OperationContract]
        IEnumerable<Book> GetByExpression( Expression<Func<Book, bool>> expression );
    }
}
متد GetByExpression دارای پارامتر ورودی expression است که نوع آن نیز Lambda Expression  می‌باشد. حال یک سرویس ایجاد می‌کنیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace WcfLambdaExpression
{    
    public class BookService : IBookService
    {        
        public BookService()
        {
            ListOfBook = new List<Book>();
        }

        public List<Book> ListOfBook 
        {
            get;
            private set;
        }

        public IEnumerable<Book> GetByExpression( Expression<Func<Book, bool>> expression )
        {
            ListOfBook.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Code = 1 , Title = "Book1"},
                new Book(){Code = 2 , Title = "Book2"},
                new Book(){Code = 3 , Title = "Book3"},
                new Book(){Code = 4 , Title = "Book4"},
                new Book(){Code = 5 , Title = "Book5"},
            } );

            return ListOfBook.AsQueryable().Where( expression );
        }       
    }
}
بعد از Build پروژه همه چیز سمت سرور آماده است. یک پروژه دیگر از نوع Console ایجاد کنید و از روش AddServiceReference سعی کنید که سرویس مورد نظر را به پروژه اضافه کنید. در هنگام Add Service Reference برای اینکه سرویس سمت سرور و کلاینت هر دو با یک مدل کار کنند باید از یک Reference assembly استفاده کنند و کافی است از قسمت Advanced گزینه Reuse types in referenced assemblies را تیک بزنید و assembly‌های مورد نظر را انتخاب کنید.( در این پروژه باید Model و System.Xml.Linq را انتخاب کنید)


به طور حتم با خطا روبرو خواهید شد. دلیل آن هم این است که امکان سریالایز کردن برای پارامتر ورودی expression میسر نیست.
خطای مربوطه به شکل زیر خواهد بود:
Type 'System.Linq.Expressions.Expression`1[System.Func`2[WcfLambdaExpression.Book,System.Boolean]]' cannot be serialized. 
Consider marking it with the DataContractAttribute attribute, and marking all of its members you want serialized with the DataMemberAttribute attribute.  
If the type is a collection, consider marking it with the CollectionDataContractAttribute.  
See the Microsoft .NET Framework documentation for other supported types
حال چه باید کرد؟
روش‌های زیادی برای بر طرف کردن این محدودیت وجود دارد. اما در این پست روشی رو که خودم از اون استفاده می‌کنم رو براتون شرح می‌دهم.
در این روش باید از XElement استفاده شود که در فضای نام System.Linq.Xml قرار دارد. یعنی آرگومان ورودی سمت کلاینت باید به فرمت Xml سریالایز شود و سمت سرور دوباره دی سریالایز شده و تبدیل به یک Lambda Expression شود. اما سریالایز کردن Lambda Expression واقعا کاری سخت و طاقت فرساست . با توجه به این که در اکثر پروژه‌ها این متد‌ها به صورت Generic نوشته می‌شوند. برای حل این مسئله بعد از مدتی جستجو، کلاسی رو پیدا کردم که این کار رو برام انجام می‌داد. بعد از مطالعه دقیق و مشاهده روش کار کلاس، تغییرات مورد نظرم رو اعمال کردم و الان در اکثر پروژه هام دارم از این کلاس استفاده می‌کنم.
یک مثال از روش استفاده :
برای اینکه از این کلاس در هر دو پروژه (سرور و کلاینت) استفاده می‌کنیم باید یک Class Library جدید به نام Common بسازید و یک ارجاع از اون رو به هر دو پروژه سمت سرور و کلاینت بدید.
سرویس و Contract بالا رو به صورت زیر باز نویسی کنید.
[ServiceContract]
    public interface IBookService
    {
        [OperationContract]
        IEnumerable<Book> GetByExpression( XElement expression );
    }
و سرویس :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Xml.Linq;

namespace WcfLambdaExpression
{
    public class BookService : IBookService
    {
        public BookService()
        {
            ListOfBook = new List<Book>();
        }

        public List<Book> ListOfBook
        {
            get;
            private set;
        }

        public IEnumerable<Book> GetByExpression( XElement expression )
        {
            ListOfBook.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Code = 1 , Title = "Book1"},
                new Book(){Code = 2 , Title = "Book2"},
                new Book(){Code = 3 , Title = "Book3"},
                new Book(){Code = 4 , Title = "Book4"},
                new Book(){Code = 5 , Title = "Book5"},
            } );

             Common.ExpressionSerializer serializer = new Common.ExpressionSerializer();

            return ListOfBook.AsQueryable().Where( serializer.Deserialize( expression ) as Expression<Func<Book, bool>> );
        }
    }
بعد از Build پروژه از روش Add Service Reference استفاده کنید و می‌بینید که بدون هیچ گونه مشکلی سرویس مورد نظر به پروژه Console اضافه شد. برای استفاده سمت کلاینت به صورت زیر عمل کنید.

using System;
using System.Linq.Expressions;
using TestExpression.MyBookService;

namespace TestExpression
{
    class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            BookServiceClient bookService = new BookServiceClient();

            Expression<Func<Book, bool>> expression = x => x.Code > 2 && x.Code < 5;

            Common.ExpressionSerializer serializer = new Common.ExpressionSerializer();

            bookService.GetByExpression( serializer.Serialize( expression ) );
        }
    }
}
بعد از اجرای پروژه، در سمت سرور خروجی‌های زیر رو مشاهده می‌کنیم.

خروجی هم به صورت زیر خواهد بود:

دریافت سورس کامل Expression-Serialization
نظرات مطالب
راه اندازی StimulSoft Report در ASP.NET MVC
عموماً در پوشه برنامه Stimulsoft Reports، یک پوشه به نام Localization وجود دارد که برای زبان‌های مختلف از جمله فارسی یک فایل xml دارد. با اضافه کردن این فایل -fa.xml- به پروژه و آدرس‌دهی مناسب با توجه به مثال مطرح شده، محیط گزارش شما فارسی می‌شود. همچنین مثال‌هایی در این مورد در پوشه Samples وجود دارد.
مطالب
آپلود فایل‌ها توسط برنامه‌های React به یک سرور ASP.NET Core به همراه نمایش درصد پیشرفت
قصد داریم اطلاعات یک فرم React را به همراه دو فایل الصاقی به آن، به سمت یک سرور ASP.NET Core ارسال کنیم؛ بطوریکه درصد پیشرفت ارسال فایل‌ها، زمان سپری شده، زمان باقی مانده و سرعت آپلود نیز گزارش داده شوند:



پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax »

- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


برپایی پروژه‌های مورد نیاز

ابتدا یک پوشه‌ی جدید مانند UploadFilesSample را ایجاد کرده و در داخل آن دستور زیر را اجرا می‌کنیم:
 dotnet new react
در مورد این قالب که امکان تجربه‌ی توسعه‌ی یکپارچه‌ی ASP.NET Core و React را میسر می‌کند، در مطلب «روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core» بیشتر بحث کرده‌ایم.
سپس در این پوشه، پوشه‌ی ClientApp پیش‌فرض آن‌را حذف می‌کنیم؛ چون کمی قدیمی است. همچنین فایل‌های کنترلر و سرویس آب و هوای پیش‌فرض آن‌را به همراه پوشه‌ی صفحات Razor آن، حذف و پوشه‌ی خالی wwwroot را نیز به آن اضافه می‌کنیم.
همچنین بجای تنظیم پیش فرض زیر در فایل کلاس آغازین برنامه:
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
از تنظیم زیر استفاده کرده‌ایم تا با هر بار تغییری در کدهای پروژه‌ی ASP.NET، یکبار دیگر از صفر npm start اجرا نشود:
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
بدیهی است در این حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور بر روی پورت 3000، راه اندازی شود. البته ما برنامه را به صورت یکپارچه بر روی پورت 5001 وب سرور ASP.NET Core، مرور می‌کنیم.

اکنون در ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core ایجاد شده، دستور زیر را صادر می‌کنیم تا پروژه‌ی کلاینت React را با فرمت جدید آن ایجاد کند:
> create-react-app clientapp
سپس وارد این پوشه‌ی جدید شده و بسته‌های زیر را نصب می‌کنیم:
> cd clientapp
> npm install --save bootstrap axios react-toastify
توضیحات:
- برای استفاده از شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بسته‌ی bootstrap نیز در اینجا نصب می‌شود که برای افزودن فایل bootstrap.css آن به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل clientapp\src\index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
- برای نمایش پیام‌های برنامه از کامپوننت react-toastify استفاده می‌کنیم که پس از نصب آن، با مراجعه به فایل app.js نیاز است importهای لازم آن‌را اضافه کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render آن نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
- برای ارسال فایل‌ها به سمت سرور از کتابخانه‌ی معروف axios استفاده خواهیم کرد.


ایجاد کامپوننت React فرم ارسال فایل‌ها به سمت سرور

پس از این مقدمات، فایل جدید clientapp\src\components\UploadFileSimple.jsx را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";
import axios from "axios";
import { toast } from "react-toastify";

export default function UploadFileSimple() {

  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();


  return (
    <form>
      <fieldset className="form-group">
        <legend>Support Form</legend>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="description">
            Description
          </label>
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file1">
            File 1
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <label className="form-control-label" htmlFor="file2">
            File 2
          </label>
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file2"
            onChange={event => setSelectedFile2(event.target.files[0])}
          />
        </div>

        <div className="form-group row">
          <button
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
          >
            Submit
          </button>
        </div>
      </fieldset>
    </form>
  );
}
کاری که تا این مرحله انجام شده، بازگشت UI فرم برنامه توسط یک functional component است.
- توسط آن یک textbox به همراه دو فیلد ارسال فایل، به فرم اضافه شده‌اند.
- مرحله‌ی بعد، دسترسی به فایل‌های انتخابی کاربر و همچنین مقدار توضیحات وارد شده‌است. به همین جهت با استفاده از useState Hook، روش دریافت و تنظیم این مقادیر را مشخص کرده‌ایم:
  const [description, setDescription] = useState("");
  const [selectedFile1, setSelectedFile1] = useState();
  const [selectedFile2, setSelectedFile2] = useState();
با React Hooks، بجای تعریف یک state، به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و یا همان useState، که یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ مانند انتساب یک رشته‌ی خالی به description. سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است، همان متغیر description است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر description به نام setDescription به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. بنابراین متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک مقدار را به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد. همین کار را برای دو فیلد دیگر نیز تکرار کرده‌ایم. بنابراین selectedFile1، فایلی است که توسط متد setSelectedFile1 تنظیم خواهد شد و این تنظیم، سبب رندر مجدد UI نیز خواهد گردید.
- پس از طراحی state این فرم، مرحله‌ی بعدی، استفاده از متدهای set تمام useStateهای فوق است. برای مثال در مورد یک textbox معمولی، می‌توان آن‌را به صورت inline تعریف کرد و با هر بار تغییری در محتوای آن، این رخ‌داد را به متد setDescription ارسال نمود تا مقدار وارد شده را به متغیر حالت description انتساب دهد:
          <input
            type="text"
            className="form-control"
            name="description"
            onChange={event => setDescription(event.target.value)}
            value={description}
          />
در مورد فیلدهای دریافت فایل‌ها، روش انجام اینکار به صورت زیر است:
          <input
            type="file"
            className="form-control"
            name="file1"
            onChange={event => setSelectedFile1(event.target.files[0])}
          />
چون المان‌های دریافت فایل می‌توانند بیش از یک فایل را نیز دریافت کنند (اگر ویژگی multiple، به تعریف تگ آن‌ها اضافه شود)، به همین جهت خاصیت files بر روی آن‌ها قابل دسترسی شده‌است. اما چون در اینجا ویژگی multiple ذکر نشده‌است، بنابراین تنها یک فایل توسط آن‌ها قابل دریافت است و به همین جهت دسترسی به اولین فایل و یا files[0] را در اینجا مشاهده می‌کنید. بنابراین با فراخوانی متد setSelectedFile1، اکنون متغیر حالت selectedFile1، مقدار دهی شده و قابل استفاده است.


تشکیل مدل ارسال داده‌ها به سمت سرور

در فرم‌های معمولی، عموما داده‌ها به صورت یک شیء JSON به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما در اینجا وضع متفاوت است و به همراه توضیحات وارد شده، دو فایل باینری نیز وجود دارند.
در حالت ارسال متداول فرم‌هایی که به همراه المان‌های دریافت فایل هستند، ابتدا یک ویژگی enctype با مقدار multipart/form-data به المان فرم اضافه می‌شود و سپس این فرم به سادگی قابلیت post-back به سمت سرور را پیدا می‌کند:
<form enctype="multipart/form-data" action="/upload" method="post">
   <input id="file-input" type="file" />
</form>
اما اگر قرار باشد همین فرم را توسط جاوا اسکریپت به سمت سرور ارسال کنیم، روش کار به صورت زیر است:
let file = document.getElementById("file-input").files[0];
let formData = new FormData();
 
formData.append("file", file);
fetch('/upload/image', {method: "POST", body: formData});
ابتدا به خاصیت files و اولین فایل آن دسترسی پیدا کرده و سپس شیء استاندارد FormData را بر اساس آن و تمام فیلدهای فرم تشکیل می‌دهیم. FormData ساختاری شبیه به یک دیکشنری را دارد و از کلیدهایی که متناظر با Id المان‌های فرم و مقادیری متناظر با مقادیر آن المان‌ها هستند، تشکیل می‌شود که توسط متد append آن، به این دیکشنری اضافه خواهند شد. در آخر هم شیء formData را به سمت سرور ارسال می‌کنیم.
در یک برنامه‌ی React نیز باید دقیقا چنین مراحلی طی شوند. تا اینجا کار دسترسی به مقدار files[0] و تشکیل متغیرهای حالت فرم را انجام داده‌ایم. در مرحله‌ی بعد، شیء FormData را تشکیل خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  // ...

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);


      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      setDescription("");
  };

  return (
    <form onSubmit={handleSubmit}>
    </form>
  );
}
به همین جهت، ابتدا کار مدیریت رخ‌داد onSubmit فرم را انجام داده و توسط آن با استفاده از متد preventDefault، از post-back متداول فرم به سمت سرور جلوگیری می‌کنیم. سپس شیء FormData را بر اساس مقادیر حالت متناظر با المان‌های فرم، تشکیل می‌دهیم. کلیدهایی که در اینجا ذکر می‌شوند، نام خواص مدل متناظر سمت سرور را نیز تشکیل خواهند داد.


ارسال مدل داده‌های فرم React به سمت سرور

پس از تشکیل شیء FormData در متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، اکنون با استفاده از کتابخانه‌ی axios، کار ارسال این اطلاعات را به سمت سرور انجام خواهیم داد:
  // ...

export default function UploadFileSimple() {
  const apiUrl = "https://localhost:5001/api/SimpleUpload/SaveTicket";

  // ...
  const [isUploading, setIsUploading] = useState(false);

  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    const formData = new FormData();
    formData.append("description", description);
    formData.append("file1", selectedFile1);
    formData.append("file2", selectedFile2);

    try {
      setIsUploading(true);

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });

      toast.success("Form has been submitted successfully!");

      console.log("uploadResult", data);

      setIsUploading(false);
      setDescription("");
    } catch (error) {
      setIsUploading(false);
      toast.error(error);
    }
  };


  return (
  // ...
  );
}
در اینجا نحوه‌ی ارسال شیء FormData را توسط کتابخانه‌ی axios به سمت سرور مشاهده می‌کنید. با استفاده از متد post آن، به سمت مسیر api/SimpleUpload/SaveTicket که آن‌را در ادامه تکمیل خواهیم کرد، شیء formData متناظر با اطلاعات فرم، به صورت async، ارسال شده‌است. همچنین headers آن نیز به همان «"enctype="multipart/form-data» که پیشتر توضیح داده شد، تنظیم شده‌است.
در قطعه کد فوق، متغیر جدید حالت isLoading را نیز مشاهده می‌کنید. از آن می‌توان برای فعال و غیرفعال کردن دکمه‌ی submit فرم در زمان ارسال اطلاعات به سمت سرور، استفاده کرد:
<button
   disabled={ isUploading }
   className="btn btn-primary"
   type="submit"
>
  Submit
</button>
به این ترتیب اگر فراخوانی await axios.post هنوز به پایان نرسیده باشد، مقدار isUploading مساوی true بوده و سبب غیرفعال شدن دکمه‌ی submit می‌شود.


اعتبارسنجی سمت کلاینت فایل‌های ارسالی به سمت سرور

در اینجا شاید نیاز باشد نوع و یا اندازه‌ی فایل‌های انتخابی توسط کاربر را تعیین اعتبار کرد. به همین جهت متدی را برای اینکار به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const isFileValid = selectedFile => {
    if (!selectedFile) {
      // toast.error("Please select a file.");
      return false;
    }

    const allowedMimeTypes = [
      "image/png",
      "image/jpeg",
      "image/gif",
      "image/svg+xml"
    ];
    if (!allowedMimeTypes.includes(selectedFile.type)) {
      toast.error(`Invalid file type: ${selectedFile.type}`);
      return false;
    }

    const maxFileSize = 1024 * 500;
    const fileSize = selectedFile.size;
    if (fileSize > maxFileSize) {
      toast.error(
        `File size ${(fileSize / 1024).toFixed(
          2
        )} KB must be less than ${maxFileSize / 1024} KB`
      );
      return false;
    }

    return true;
  };
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی انتخاب شده‌است یا خیر؟ سپس فایل انتخاب شده، باید دارای یکی از MimeTypeهای تعریف شده باشد. همچنین اندازه‌ی آن نیز نباید بیشتر از 500 کیلوبایت باشد. در هر کدام از این موارد، یک خطا توسط react-toastify به کاربر نمایش داده خواهد شد.

اکنون برای استفاده‌ی از این متد دو راه وجود دارد:
الف) استفاده از آن در متد مدیریت کننده‌ی submit اطلاعات:
  const handleSubmit = async event => {
    event.preventDefault();

    if (!isFileValid(selectedFile1) || !isFileValid(selectedFile2)) {
      return;
    }
در ابتدای متد مدیریت کننده‌ی handleSubmit، متد isFileValid را بر روی دو متغیر حالتی که حاوی اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر هستند، فراخوانی می‌کنیم.

ب) استفاده‌ی از آن جهت غیرفعال کردن دکمه‌ی submit:
<button
            disabled={
              isUploading ||
              !isFileValid(selectedFile1) ||
              !isFileValid(selectedFile2)
            }
            className="btn btn-primary"
            type="submit"
>
   Submit
</button>
می‌توان دقیقا در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند نیز به انتخاب او واکنش نشان داد. چون مقدار دهی‌های متغیرهای حالت، همواره سبب رندر مجدد فرم می‌شوند و در این حالت مقدار ویژگی disabled نیز محاسبه‌ی مجدد خواهد شد، بنابراین در همان زمانیکه کاربر فایلی را انتخاب می‌کند، متد isFileValid نیز بر روی آن فراخوانی شده و در صورت نیاز، خطایی به او نمایش داده می‌شود.


نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها

کتابخانه‌ی axios، امکان دسترسی به میزان اطلاعات آپلود شده‌ی به سمت سرور را به صورت یک رخ‌داد فراهم کرده‌است که در ادامه از آن برای نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها استفاده می‌کنیم:
      const startTime = Date.now();

      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        },
        onUploadProgress: progressEvent => {
          const { loaded, total } = progressEvent;

          const timeElapsed = Date.now() - startTime;
          const uploadSpeed = loaded / (timeElapsed / 1000);

          setUploadProgress({
            queueProgress: Math.round((loaded / total) * 100),
            uploadTimeRemaining: Math.ceil((total - loaded) / uploadSpeed),
            uploadTimeElapsed: Math.ceil(timeElapsed / 1000),
            uploadSpeed: (uploadSpeed / 1024).toFixed(2)
          });
        }
      });
هر بار که متد رویدادگردان onUploadProgress فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات شیء progressEvent است که خواص loaded آن به معنای میزان اطلاعات آپلود شده و total هم جمع کل اندازه‌ی اطلاعات در حال ارسال است. بر این اساس و همچنین زمان شروع عملیات، می‌توان اطلاعاتی مانند درصد پیشرفت عملیات، مدت زمان باقیمانده، مدت زمان سپری شده و سرعت آپلود اطلاعات را محاسبه کرد و سپس توسط آن، شیء state ویژه‌ای را به روز رسانی کرد که به صورت زیر تعریف می‌شود:
  const [uploadProgress, setUploadProgress] = useState({
    queueProgress: 0,
    uploadTimeRemaining: 0,
    uploadTimeElapsed: 0,
    uploadSpeed: 0
  });
هر بار به روز رسانی state، سبب رندر مجدد UI می‌شود. به همین جهت متدی را برای رندر جدولی که اطلاعات شیء state فوق را نمایش می‌دهد، به صورت زیر تهیه می‌کنیم:
  const showUploadProgress = () => {
    const {
      queueProgress,
      uploadTimeRemaining,
      uploadTimeElapsed,
      uploadSpeed
    } = uploadProgress;

    if (queueProgress <= 0) {
      return <></>;
    }

    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td>
              <strong>Elapsed time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeElapsed} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Remaining time</strong>
            </td>
            <td>{uploadTimeRemaining} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Upload speed</strong>
            </td>
            <td>{uploadSpeed} KB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td>
              <strong>Queue progress</strong>
            </td>
            <td>
              <div
                className="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped"
                role="progressbar"
                aria-valuemin="0"
                aria-valuemax="100"
                aria-valuenow={queueProgress}
                style={{ width: queueProgress + "%" }}
              >
                {queueProgress}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    );
  };
و این متد را به این شکل در ذیل المان fieldset فرم، اضافه می‌کنیم تا کار رندر نهایی را انجام دهد:
{showUploadProgress()}
هربار که state به روز می‌شود، مقدار شیء uploadProgress دریافت شده و بر اساس آن، 4 سطر جدول نمایش پیشرفت آپلود، تکمیل می‌شوند.
در اینجا از کامپوننت progress-bar خود بوت استرپ برای نمایش درصد آپلود فایل‌ها استفاده شده‌است. اگر style آن‌را هر بار با مقدار جدید queueProgress به روز رسانی کنیم، سبب نمایش پویای این progress-bar خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید (مانند تصویر ابتدای بحث)؛ در غیراینصورت همان ابتدای کار به علت بالا بودن سرعت ارسال فایل‌ها، 100 درصد را مشاهده خواهید کرد.


دریافت فرم React درخواست پشتیبانی، در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

بر اساس نحوه‌ی تشکیل FormData سمت کلاینت:
const formData = new FormData();
formData.append("description", description);
formData.append("file1", selectedFile1);
formData.append("file2", selectedFile2);
مدل سمت سرور معادل با آن به صورت زیر خواهد بود:
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace UploadFilesSample.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Description { set; get; }

        public IFormFile File1 { set; get; }

        public IFormFile File2 { set; get; }
    }
}
که در اینجا هر selectedFile سمت کلاینت، به یک IFormFile سمت سرور نگاشت می‌شود. نام این خواص نیز باید با نام کلیدهای اضافه شده‌ی به دیکشنری FormData، یکی باشند.
پس از آن کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using UploadFilesSample.Models;

namespace UploadFilesSample.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;

        public SimpleUploadController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
        {
            var file1Path = await saveFileAsync(ticket.File1);
            var file2Path = await saveFileAsync(ticket.File2);

            //TODO: save the ticket ... get id

            return Created("", new { id = 1001 });
        }

        private async Task<string> saveFileAsync(IFormFile file)
        {
            const string uploadsFolder = "uploads";
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            //TODO: Do security checks ...!

            if (file == null || file.Length == 0)
            {
                return string.Empty;
            }

            var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
            using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
            {
                await file.CopyToAsync(fileStream);
            }

            return $"/{uploadsFolder}/{file.Name}";
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- تزریق IWebHostEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به wwwroot دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
public async Task<IActionResult> SaveTicket([FromForm]Ticket ticket)
ویژگی FromForm نیز مرتبط است به هدر multipart/form-data ارسالی از سمت کلاینت:
      const { data } = await axios.post(apiUrl, formData, {
        headers: {
          "Content-Type": "multipart/form-data"
        }}
      });


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: UploadFilesSample.zip
برای اجرای آن، پس از صدور فرمان dotnet restore که سبب بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت نیز می‌شود، ابتدا به پوشه‌ی clientapp مراجعه کرده و فایل run.cmd را اجرا کنید. با اینکار react development server بر روی پورت 3000 شروع به کار می‌کند. سپس به پوشه‌ی اصلی برنامه‌ی ASP.NET Core بازگشت شده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید. این اجرا سبب راه اندازی وب سرور برنامه و همچنین ارائه‌ی برنامه‌ی React بر روی پورت 5001 می‌شود.
مطالب
تهیه فید از تغییرات SVN

کتابخانه‌ی iTextSharp 5.1.2 هفته‌ی قبل منتشر شده و ... من هر چقدر سایتی، بلاگی جایی را جستجو کردم که خلاصه‌ای از تغییرات انجام شده آن‌را گزارش دهد، چیزی نیافتم. ولی خوب، مطابق روال متداول کتابخانه‌های سورس باز، حداقل می‌توان به change log مرتبط با سورس کنترل آن‌ها مراجعه کرد. مثلا:


البته این هم خوب است ولی ای‌کاش می‌شد مثلا یک فید هم از این تغییرات تهیه کرد. یک سری از سایت‌های هاستینگ مثل CodePlex و GitHub یک چنین فیدهایی را دارند. اما به نظر SourceForge از این لحاظ اندکی ضعیف است.
سایت روسی زیر می‌تواند با گرفتن آدرس یک مخزن کد SVN (برای مثال: https://itextsharp.svn.sourceforge.net/svnroot/itextsharp/trunk/ ) یک فید RSS از آن تهیه کند:


در همین راستا برنامه‌ی CommitMonitor هم موجود است.



مطالب
تهیه فید از تغییرات SVN

کتابخانه‌ی iTextSharp 1.5.2 هفته‌ی قبل منتشر شده و ... من هر چقدر سایتی، بلاگی جایی را جستجو کردم که خلاصه‌ای از تغییرات انجام شده آن‌را گزارش دهد، چیزی نیافتم. ولی خوب، مطابق روال متداول کتابخانه‌های سورس باز، حداقل می‌توان به change log مرتبط با سورس کنترل آن‌ها مراجعه کرد. مثلا:


البته این هم خوب است ولی ای‌کاش می‌شد مثلا یک فید هم از این تغییرات تهیه کرد. یک سری از سایت‌های هاستینگ مثل CodePlex و GitHub یک چنین فیدهایی را دارند. اما به نظر SourceForge از این لحاظ اندکی ضعیف است.
سایت روسی زیر می‌تواند با گرفتن آدرس یک مخزن کد SVN (برای مثال: https://itextsharp.svn.sourceforge.net/svnroot/itextsharp/trunk/ ) یک فید RSS از آن تهیه کند:


در همین راستا برنامه‌ی CommitMonitor هم موجود است.