مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت هشتم
پس از بررسی مفاهیم، بهتر هست وارد یک کار عملی شویم. مثال مورد نظر، یک مثال از وب سایت شرکت مایکروسافت است که هنگام نمایش تصاویر، بر حسب پیکربندی موجود، یک پرچسب یا تگی را در گوشه‌ای از تصویر درج می‌کند. البته تصویر را ذخیره نمی‌کنیم و تگ را بر روی تصویر اصلی قرار نمی‌دهیم. تنها هنگام نمایش به کاربر، روی response خروجی آن را درج می‌کنیم.
قبلا ما در این مقاله به بررسی httpandler پرداخته‌ایم، ولی بهتر هست در این مثال کمی حالت پیشرفته‌تر آن‌را بررسی کنیم.
ابتدا اجازه دهید کمی قابلیت‌های فایل کانفیگ IIS را گسترش دهیم.
مسیر زیر را باز کنید:
%windir%\system32\inetsrv\config\schema
یک فایل xml را با نام  imagecopyright.xml ساخته و تگ‌های زیر را داخلش قرار دهید:
احتمال زیاد دسترسی برای ویرایش این دایرکتوری به خاطر مراتب امنیتی با مشکل برخواهید خورد برای ویرایش این نکته امنیتی از اینجا یا به خصوص از اینجا  کمک بگیرید.
<configSchema> 
 
     <sectionSchema name="system.webServer/imageCopyright">  
         <attribute name="enabled" type="bool" defaultValue="false" />  
         <attribute name="message" type="string" defaultValue="Your Copyright Message" /> 
        <attribute name="color" type="string" defaultValue="Red"/> 
   </sectionSchema>
 </configSchema>
با این کار ما یک شِما یا اسکیما را ایجاد کردیم که دارای سه خصوصیت زیر است:
  • enabled: آیا این هندلر فعال باشد یا خیر.
  • message: پیامی که باید به عنوان تگ درج شود.
  • color: رنگ متن که به طور پیش فرض قرمز رنگ است.
به هر کدام از تگ‌های بالا یک مقدار پیش فرض داده ایم تا اگر مقداردهی نشدند، ماژول طبق مقادیر پیش فرض کار خود را انجام هد.
بعد از نوشتن شما، لازم هست که آن را در فایل applicationhost.config نیز به عنوان یک section جدید در زیر مجموعه system.webserver معرفی کنیم:
<configSections> 

...
   <sectionGroup name="system.webServer">  
        <section name="imageCopyright"  overrideModeDefault="Allow"/> 
...    
   </sectionGroup>
</configSections>
تعریف کد بالا به شما اجازه میدهد تا در زیر مجموعه تگ system.webserver، برای هندلر خود تگ تعریف کنید. در کد بالا، شمای خود را بر اساس نام فایل مشخص می‌کنیم و خصوصیت overrideModeDefault، یک قفل گذار امنیتی برای تغییر محتواست. در صورتی که allow باشد هر کسی در هر مرحله‌ی دسترسی در سیستم و در هر فضای نامی، در فایل‌های وب کانفیگ می‌تواند به مقادیر این section دسترسی یافته و آن‌ها را تغییر دهد. ولی اگر با Deny مقدادهی شده باشد، مقادیر قفل شده و هیچ دسترسی برای تغییر آن‌ها وجود ندارد.
در مثال زیر ما به ماژول windows Authentication اجازه می‌دهیم که هر کاربری در هر سطح دسترسی به این section دسترسی داشته باشد؛ از تمامی سایت‌ها یا اپلیکشین‌ها یا virtual directories موجود در سیستم و در بعضی موارد این گزینه باعث افزایش ریسک امنیتی می‌گردد.
<section name="windowsAuthentication" overrideModeDefault="Allow" />
در کد زیر اینبار ما دسترسی را بستیم و در تعاریف دامنه‌های دسترسی، دسترسی را فقط برای سطح مدیریت سایت AdministratorSite باز گذاشته‌ایم:
 <location path="AdministratorSite" overrideMode="Allow">  
   <security> 
            <authentication> 
                     <providers>  
                <windowsAuthentication enabled="false"> 
                     </providers> 
                        <add value="Negotiate" /> 
                        <add value="NTLM" /> 
 </location> 
                </windowsAuthentication> 
            </authentication> 
    </security>
برای خارج نشدن بیش از اندازه از بحث، به ادامه تعریف هندلر  می‌پردازیم. بعد از معرفی یک section برای هندلر خود، میتوانیم به راحتی تگ آن را در قسمت system.webserver تعریف کنیم. این کار می‌تواند از طریق فایل web.config سایت یا applicationhost.config صورت بگیرد یا میتواند از طریق ویرایش دستی یا خط فرمان appcmd معرفی شود؛ ولی در کل باید به صورت زیر تعریف شود:
 <system.webServer>  
     <imageCopyright /> 
 </system.webServer>
در کد بالا این تگ تنها معرفی شده است؛ ولی مقادیر آن پیش فرض می‌باشند. در صورتی که بخواهید مقادیر آن را تغییر دهید کد به شکل زیر تغییر می‌کند:
 <system.webServer>   
 <imageCopyright enabled="true" message="an example of www.dotnettips.info" color="Blue" />  
 </system.webServer>
در صورتی که میخواهید از خط فرمان کمک بگیرید به این شکل بنویسید:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd set config -section:system.webServer/imageCopyright /color:yellow /message:"Dotnettips.info" /enabled:true
برای اطمینان از این که دستور شما اجرا شده است یا خیر، یک کوئری یا لیست از تگ مورد نظر در system.webserver بگیرید:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd list config -section:system.webServer/imageCopyright
در این مرحله یک دایرکتوری برای پروژه تصاویر ایجاد کنید و در این مثال ما فقط تصاویر jpg را ذخیره می‌کنیم و در هنگام درج تگ، تصاویر jpg را هندل می‌کنیم؛ برای مثال ما:
c:\inetpub\mypictures
در این مرحله دایرکتوری ایجاد شده را به عنوان یک application معرفی می‌کنیم:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd add app -site.name:"Default Web Site" -path:/mypictures -physicalPath:%systemdrive%\inetpub\mypictures
و برای آن ماژول DirectoryBrowse را فعال می‌کنیم. برای اطلاعات بیشتر به مقاله قبلی که به تشریح وظایف ماژول‌ها پرداختیم رجوع کنید. فقط به این نکته اشاره کنم که اگر کاربر آدرس localhost/mypictures را درخواست کند، فایل‌های این قسمت را برای ما لیست می‌کند. برای فعال سازی، کد زیر را فعال می‌کنیم:
%windir%\system32\inetsrv\appcmd set config "Default Web Site/mypictures"  -section:directoryBrowse -enabled:true
حال زمان این رسیده است تا کد نوشته و فایل cs آن را در مسیر زیر ذخیره کنیم:
c:\inetpub\mypictures\App_Code\imagecopyrighthandler.cs
هندل مورد نظر در زبان سی شارپ :
#region Using directives
using System;
using System.Web;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Imaging;
using Microsoft.Web.Administration;
#endregion
  
namespace IIS7Demos
{
    public class imageCopyrightHandler : IHttpHandler
    {
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            ConfigurationSection imageCopyrightHandlerSection = 
                WebConfigurationManager.GetSection("system.webServer/imageCopyright");
  
            HandleImage(    context,
                            (bool)imageCopyrightHandlerSection.Attributes["enabled"].Value,
                            (string)imageCopyrightHandlerSection.Attributes["message"].Value,
                            (string)imageCopyrightHandlerSection.Attributes["color"].Value                            
                        );
        }
  
        void HandleImage(   HttpContext context,
                            bool enabled,
                            string copyrightText,
                            string color
                        )           
        {
            try
            {
                string strPath = context.Request.PhysicalPath;
                if (enabled)
                {
                    Bitmap bitmap = new Bitmap(strPath);
                    // add copyright message
                    Graphics g = Graphics.FromImage(bitmap);
                    Font f = new Font("Arial", 50, GraphicsUnit.Pixel);
                    SolidBrush sb = new SolidBrush(Color.FromName(color));
                    g.DrawString(   copyrightText,
                                    f,
                                    sb,
                                    5,
                                    bitmap.Height - f.Height - 5
                                );
                    f.Dispose();
                    g.Dispose();
                    // slow, but good looking resize for large images
                    context.Response.ContentType = "image/jpeg";
                    bitmap.Save(
                                        context.Response.OutputStream,
                                        System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg
                                     );
                    bitmap.Dispose();
                }
                else
                {
                    context.Response.WriteFile(strPath);
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                context.Response.Write(e.Message);
            }
        }
  
        public bool IsReusable
        {
            get { return true; }
        }
    }
}
در خط WebConfigurationManager.GetSection، در صورتیکه تگ imagecopyright تعریف شده باشد، همه اطلاعات این تگ را از فایل کانفیگ بیرون کشیده و داخل شیء imageCopyrightHandlerSection از نوع ConfigurationSection قرار می‌دهیم. سپس اطلاعات هر سه گزینه را خوانده و به همراه context (اطلاعات درخواست) به تابع handleimage که ما آن را نوشته ایم ارسال می‌کنیم. کار این تابع درج تگ می‌باشد.
در خطوط اولیه تابع، ما آدرس فیزیکی منبع درخواست شده را به دست آورده و در صورتیکه مقدار گزینه enable با true مقدار دهی شده باشد، آن را به شی bitmap نسبت می‌دهیم و با استفاده از دیگر کلاس‌های گرافیکی، تگ مورد نظر را با متن و رنگ مشخص شده ایجاد می‌کنیم. در نهایت شیء bitmap را ذخیره و نوع خروجی response را از نوع image/jpeg تعریف می‌کنیم تا مرورگر بداند که خروجی ما یک تصویر است. ولی در صورتی که enabled با false مقداردهی شده باشد، همان تصویر اصلی را بدون درج تگ ارسال می‌کنیم.
فضای نام Microsoft.Web.Administration برای اجرای خود نیاز دارد تا اسمبلی آن رفرنس شود. برای اینکار به درون دایرکتوری mypictures رفته و در داخل فایل web.config که بعد از تبدیل این دایرکتوری به اپلیکیشن ایجاد شده بنویسید:
 <system.web>  
     <compilation>  
       <assemblies>  
         <add assembly="Microsoft.Web.Administration, Version=7.0.0.0,   
 Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35, processorArchitecture=MSIL"/> 
      </assemblies>
    </compilation>
 </system.web>
در صورتی که کلاس خود را کامپایل کنید می‌توانید آن را داخل پوشه‌ی Bin به جای App_Code قرار دهید و نیاز به رفرنس کرده اسمبلی Microsoft.Web.Administration نیز ندارید.
در آخرین مرحله فقط باید به IIS بگویید که تنها فایل‌های jpg را برای این هندلر، هندل کن. این کار را از طریق خط فرمان نجام می‌دهیم:
appcmd set config "Default Web Site/mypictures/" -section:handlers  /+[name='JPGimageCopyrightHandler',path='*.jpg',verb='GET',type='IIS7Demos.imageCopyrightHandler']
هندلر مورد نظر تنها برای این اپلیکیشن و در مسیر mypicture فعال شده و در قسمت name، یک نام اختیاری بدون فاصله و unique بر می‌گزینیم. در قسمت path نوع فایل‌هایی را که نیاز به هندل هست، مشخص کردیم و در قسمت verb گفته‌ایم که تنها برای درخواست‌های نوع GET، هندلر را اجرا کن و در قسمت type هم که اگر  مقاله httphandler را خوانده باشید می‌دانید که به معرفی هندلر می‌پردازیم؛ اولی نام فضای نام هست و بعد از . نام کلاس، که در اینجا می‌شود : 
'IIS7Demos.imageCopyrightHandler 
الان همه چیز برای اجرا آماده است و فقط یک مورد برای احتیاط الزامی است و آن هم این است که پروسه‌های کارگر، ممکن است از قبل در حال اجرا بوده باشند و هنوز شمای جدید ما را شناسایی نکرده باشند، برای همین باید آن‌ها را با تنظیمات جدیدمان آشنا کنیم تا احیانا برایمان استثناء صادر نشود:
appcmd recycle AppPool DefaultAppPool
کارمان تمام شده ، چند تصویر داخل دایرکتوری قرار داده و درخواست  تصاویر موجود را بدهید تا تگ را ببینید:

فعلا تا بدین جا کافی است. در قسمت آینده این هندلر را کمی بیشتر توسعه خواهیم داد.
اشتراک‌ها
تولید JSON توسط TSQL
استفاده از قابلیت‌های XML در SQL Server برای تولید JSON
تولید JSON توسط TSQL
مطالب
تبدیل قالب‌های سفارشی پروژه‌های NET Core. به بسته‌های NuGet
در مطلب «امکان ساخت قالب برای پروژه‌های NET Core.» با مقدمات تبدیل یک پروژه‌ی سفارشی سازی شده، به یک قالب ایجاد پروژه‌های جدید NET Core. آشنا شدیم. اگر علاقمند باشید می‌توانید قالب‌های خود را به صورت بسته‌های نیوگت نیز با دیگران به اشتراک بگذارید. برای نمونه تمام قالب‌هایی را که توسط دستور dotnet new قابل نصب هستند، می‌توانید در مسیر ذیل، در سیستم خود پیدا کنید:
 %userprofile%\.templateengine\dotnetcli


و یا قالبی را که در قسمت قبل، به سیستم dotnet new اضافه کردیم، مدخل تعریف آن، در فایل templatecache.json ذیل، ثبت شده‌است (short name آن‌را در این فایل جستجو کنید):
 %userprofile%\.templateengine\dotnetcli\v2.0.0-preview2-006497\templatecache.json

برای حذف قالب تعریف شده از سیستم dotnet new،  تنها دستور ذیل وجود دارد که سبب حذف تعریف تمام قالب‌های سفارشی جدید می‌شود:
 dotnet new --debug:reinit


ساخت بسته‌ی نیوگت از قالب سفارشی


- برای ساخت بسته‌ی نیوگت، ابتدا یک پوشه‌ی مجزا را خارج از پروژه‌ی خود ایجاد کنید (تصویر فوق).
- سپس آخرین نگارش فایل nuget.exe را از آدرس https://dist.nuget.org/index.html دریافت کنید و به داخل این پوشه کپی نمائید.
- فایل pack.bat دارای این یک سطر است:
 nuget pack .\nuget\Templates.nuspec
کار آن پردازش فایل Templates.nuspec و تولید بسته‌ی نیوگت متناظر با آن است.


- در ادامه داخل پوشه‌ی nuget، مطابق تصویر فوق، پوشه‌ای به نام Content و فایل خالی Templates.nuspec را ایجاد کنید.
پوشه‌ی Content در برگیرنده‌ی قسمتی از پروژه‌است که قرار است درون بسته‌ی نیوگت قرارگیرد (یعنی تمام فایل‌های پروژه به همراه پوشه‌ی مخصوص template.config. باید به اینجا کپی شوند). برای مثال پوشه‌های Bin و Obj و یا اسکریپت‌های جانبی را می‌شود در اینجا لحاظ نکرد.
- محتوای فایل Templates.nuspec یک چنین ساختاری را دارد:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<package 
    xmlns="http://schemas.microsoft.com/packaging/2010/07/nuspec.xsd">
    <metadata>
        <id>DNT.Identity</id>
        <version>1.0.0</version>
        <description>Empty DNT.Identity project</description>
        <authors>VahidN (https://www.dntips.ir/)</authors>
        <language>en-US</language>
        <projectUrl>https://github.com/VahidN/DNTIdentity</projectUrl>
        <licenseUrl>https://github.com/VahidN/DNTIdentity/blob/master/LICENSE.md</licenseUrl>
        <packageTypes>
            <packageType name="Template" />
        </packageTypes>
    </metadata>
</package>
که در آن، نام، شماره و توضیحاتی در مورد پروژه ذکر می‌شوند. همچنین نوع این بسته به Template تنظیم خواهد شد.

- اکنون فایل pack.bat را اجرا کنید. پس از آن فایلی مانند DNT.Identity.1.0.0.nupkg تولید خواهد شد که آن‌را می‌توان در سایت nuget.org مانند سایر بسته‌های نیوگت آپلود کرد و به اشتراک گذاشت.

یک نکته: می‌شد فایل nuget.exe و pack.bat را در کنار پوشه‌ی Content و فایل Templates.nuspec هم قرار داد. در این حالت پس از اجرای دستور nuget pack، فایل‌های exe و bat نیز داخل فایل نهایی تولیدی قرار می‌گرفتند. بنابراین بهتر است این‌ها را درون یک پوشه قرار نداد.


نحوه‌ی نصب یک قالب جدید پروژه‌های NET Core. از طریق نیوگت

پس  از آپلود فایل nupkg حاصل در سایت nuget.org، اکنون نحوه‌ی نصب آن در سیستم به صورت ذیل است:
در حالت عمومی:
 dotnet new --install [name]::[version]
و یا در اینجا:
 dotnet new --install DNT.Identity::*
*:: به معنای نصب آخرین نگارش موجود است.


همانطور که در تصویر فوق نیز ملاحظه می‌کنید، این قالب جدید در کنار سایر قالب‌های پیش‌فرض SDK مربوط به NET Core. قرار گرفته‌است.

اکنون کار با این قالب نصب شده، همانند قسمت «نحوه‌ی ایجاد یک پروژه‌ی جدید بر اساس قالب نصب شده» مطلب پیشین است:
 dotnet new dntidentity -n MyNewProj
مطالب دوره‌ها
متدهای توکار استفاده از نوع داده‌ای XML - قسمت اول
در دو قسمت قبل، XQuery را به عنوان یک زبان برنامه نویسی استاندارد مورد بررسی قرار دادیم. در ادامه قصد داریم ترکیب آن‌را با توابع ویژه توکار SQL Server جهت کار با نوع داده‌ای XML، مانند exists، modify و امثال آن، تکمیل نمائیم. اگر بخاطر داشته باشید، 5 متد توکار جهت کار با نوع داده‌ای XML در SQL Server پیش بینی شده‌اند:
- query : xml را به عنوان ورودی گرفته و نهایتا یک خروجی XML دیگر را بر می‌گرداند.
- exist : خروجی bit دارد؛ true یا false. ورودی آن یک XQuery است.
- value : یک خروجی SQL Type را ارائه می‌دهد.
- nodes : خروجی جدولی دارد.
- modify : برای تغییر اطلاعات بکار می‌رود.


استفاده از متد exist به عنوان جایگزین سبک وزن XML Schema

یکی از کاربردهای متد exist، تعریف قید بر روی یک ستون XML ایی جدول است. این روش، راه حل دوم و ساده‌ای است بجای استفاده از XML Schema برای ارزیابی و اعتبارسنجی کل سند. پیشنیاز اینکار، تعریف قید مدنظر توسط یک تابع جدید است:
CREATE FUNCTION dbo.checkPerson(@data XML)
RETURNS BIT WITH SCHEMABINDING AS
BEGIN
   RETURN @data.exist('/people/person')
END
GO

CREATE TABLE tblXML
(
id INT PRIMARY KEY,
doc XML CHECK(dbo.checkPerson(doc)=1)  
)
GO
متد checkPerson به دنبال وجود نود people/person، در ریشه‌ی سند XML در حال ذخیره شدن می‌گردد. پس از تعریف این متد، نحوه‌ی استفاده از آن‌را توسط عبارت check در حین تعریف ستون doc ملاحظه می‌کنید.

اکنون برای آزمایش آن خواهیم داشت:
 INSERT INTO tblXML (id,  doc) VALUES
(
 1, '<people><person name="Vahid"/></people>'
)

INSERT INTO tblXML (id,  doc) VALUES
(
 2, '<people><emp name="Vahid"/></people>'
)
Insert اول با موفقیت انجام خواهد شد. اما Insert دوم با خطای ذیل متوقف می‌شود:
 The INSERT statement conflicted with the CHECK constraint "CK__tblXML__doc__060DEAE8".
The conflict occurred in database "testdb", table "dbo.tblXML", column 'doc'.
The statement has been terminated.
همچنین باید در نظر داشت که امکان ترکیب یک XML Schema و تابع اعمال قید نیز با هم وجود دارند. برای مثال از XML Schema برای تعیین اعتبار ساختار کلی سند در حال ذخیره سازی استفاده می‌شود و همچنین نیاز است تا منطق تجاری خاصی را توسط یک تابع، پیاده سازی کرده و در این بین اعمال نمود.


استفاده از متد value برای دریافت اطلاعات

با کاربرد مقدماتی متد value در بازگشت یک مقدار scalar در قسمت‌های قبل آشنا شدیم. در ادامه مثال‌های کاربردی‌تر را بررسی خواهیم کرد.
ابتدا جدول زیر را با یک ستون XML در آن درنظر بگیرید:
 CREATE TABLE xml_tab
(
 id INT IDENTITY PRIMARY KEY,
 xml_col  XML
)
سپس چند ردیف را به آن اضافه می‌کنیم:
 INSERT INTO xml_tab
VALUES ('<people><person name="Vahid"/></people>')
INSERT INTO xml_tab
VALUES ('<people><person name="Farid"/></people>')
در ادامه می‌خواهیم id و نام اشخاص ذخیره شده در جدول را بازیابی کنیم:
SELECT
   id,
   xml_col.value('(/people/person/@name)[1]', 'varchar(50)') AS name
FROM
xml_tab
متد vlaue یک XPath را دریافت کرده، به همراه نوع آن و صفر یا یک نود را بازگشت خواهد داد. به همین جهت، با توجه به عدم تعریف اسکیما برای سند XML در حال ذخیره شدن، نیاز است اولین نود را صریحا مشخص کنیم.


یک نکته
اگر نیاز به خروجی از نوع XML است، بهتر است از متد query که در دو قسمت قبل بررسی شد، استفاده گردد. خروجی متد query همیشه یک untyped XML است یا نال. البته می‌توان خروجی آن‌را به یک typed XML دارای Schema نیز نسبت داد. در اینجا اعتبارسنجی در حین انتساب صورت خواهد گرفت.


استفاده از متد value برای تعریف قیود

از متد value همچنین می‌توان برای تعریف قیود پیشرفته نیز استفاده کرد. برای مثال فرض کنیم می‌خواهیم ویژگی Id سند XML در حال ذخیره شدن، حتما مساوی ستون Id جدول باشد. برای این منظور ابتدا نیاز است همانند قبل یک تابع جدید را ایجاد نمائیم:
 CREATE FUNCTION getIdValue(@doc XML)
RETURNS int WITH SCHEMABINDING AS
BEGIN
  RETURN @doc.value('/*[1]/@Id', 'int')
END
این تابع یک int را باز می‌گرداند که حاصل مقدار ویژگی Id اولین نود ذیل ریشه است. اگر این نود، ویژگی Id نداشته باشد، null بر می‌گرداند.
سپس از این تابع در عبارت check برای مقایسه ویژگی Id سند XML در حال ذخیره شدن و id ردیف جاری استفاده می‌شود:
 CREATE TABLE docs_tab
(
id INT PRIMARY KEY,
doc XML,
CONSTRAINT id_chk CHECK(dbo.getIdValue(doc)=id)  
)
نحوه‌ی تعریف آن اینبار توسط عبارت CONSTRAINT است؛ زیرا در سطح جدول باید عمل کند (ارجاعی را به یک فیلد آن دارد) و نه در سطح یک فیلد؛ مانند مثال ابتدای بحث جاری.
در ادامه برای آزمایش آن خواهیم داشت:
 INSERT INTO docs_tab (id,  doc) VALUES
(
 1, '<Invoice Id="1"/>'
)

INSERT INTO docs_tab (id,  doc) VALUES
(
 2, '<Invoice Id="1"/>'
)
Insert اول با توجه به یکی بودن مقدار ویژگی Id آن با id ردیف، با موفقیت ثبت می‌شود. ولی رکورد دوم خیر:
 The INSERT statement conflicted with the CHECK constraint "id_chk".
The conflict occurred in database "testdb", table "dbo.docs_tab".
The statement has been terminated.


استفاده از متد value برای تعریف primary key

پیشتر عنوان شد که از فیلدهای XML نمی‌توان به عنوان کلید یک جدول استفاده کرد؛ چون امکان مقایسه‌ی محتوای کل آن‌ها وجود ندارد. اما با استفاده از متد value می‌توان مقدار دریافتی را به عنوان یک کلید اصلی محاسبه شده، ثبت کرد:
 CREATE TABLE Invoices
(
 doc XML,
 id AS dbo.getIdValue(doc) PERSISTED PRIMARY KEY
)
Id در اینجا یک computed column است. همچنین باید به صورت PERSISTED علامتگذاری شود تا سپس به عنوان PRIMARY KEY  قابل استفاده باشد.
برای آزمایش آن سعی می‌کنیم دو رکورد را که حاوی ویژگی id برابری هستند، ثبت کنیم:
 INSERT INTO Invoices VALUES
(
 '<Invoice Id="1"/>'
)
INSERT INTO Invoices VALUES
(
 '<Invoice Id="1"/>'
)
مورد اول با موفقیت ثبت می‌شود. مورد دوم خیر:
 Violation of PRIMARY KEY constraint 'PK__Invoices__3213E83F145C0A3F'.
Cannot insert duplicate key in object 'dbo.Invoices'. The duplicate key value is (1).
The statement has been terminated.


توابع دسترسی به مقدار داده‌ها در XQuery

تابع data ، string و text برای دسترسی به مقدار داده‌ها در XQuery پیش بینی شده‌اند.
اگر سعی کنیم مثال زیر را اجرا نمائیم:
 DECLARE @doc XML
SET @doc = '<foo bar="baz" />'
SELECT @doc.query('/foo/@bar')
با خطای ذیل متوقف خواهیم شد:
 XQuery [query()]: Attribute may not appear outside of an element
علت اینجا است که خروجی query از نوع XML است و ما در XPath نوشته شده درخواست بازگشت مقدار یک ویژگی را کرده‌ایم که نمی‌تواند به عنوان ریشه یک سند XML بازگشت داده شود. برای بازگشت مقدار ویژگی bar که baz است باید از متد data استفاده کرد:
 DECLARE @doc XML
SET @doc = '<foo bar="baz" />'
SELECT @doc.query('data(/foo/@bar)')
متد data می‌تواند بیش از یک مقدار را در یک توالی بازگشت دهد:
 DECLARE @x XML
SET @x = '<x>hello<y>world</y></x><x>again</x>'
SELECT @x.query('data(/*)')
در اینجا توسط متد data درخواست بازگشت کلیه root elementsهای سند XML را کرده‌ایم. خروجی آن helloworld again خواهد بود.
اما اگر همین مثال را با متد string اجرا کنیم:
 DECLARE @x XML
SET @x = '<x>hello<y>world</y></x><x>again</x>'
SELECT @x.query('string(/*)')
به خطای آشنای ذیل برخواهیم خورد:
 XQuery [query()]: 'string()' requires a singleton (or empty sequence), found operand of type 'element(*,xdt:untyped) *'
در اینجا چون تابع string باید بیش از یک نود را پردازش کند، خطایی را صادر کرده‌است. برای رفع آن باید دقیقا مشخص کنیم که برای مثال تنها اولین عضو توالی را بازگشت بده:
 SELECT @x.query('string(/*[1])')
خروجی آن helloworld است.
برای دریافت تمام کلمات توسط متد string می‌توان از اسلش کمک گرفت:
 SELECT @x.query('string(/)')
با خروجی helloworldagain که تنها یک string value محسوب می‌شود؛ برخلاف حالت استفاده از متد data که دو مقدار یک توالی را بازگشت داده است.
نمونه‌ی دیگر آن مثال زیر است:
 DECLARE @x XML = '<age>12</age>'
SELECT @x.query('string(/age[1])')
در اینجا نیز باید حتما اولین المان، صراحتا مشخص شود. هرچند به نظر این سند untyped XML تنها یک المان دارد، اما XQuery ذکر شده پیش از اجرای آن، تعیین اعتبار می‌شود. برای عدم ذکر اولین آیتم (در صورت نیاز)، باید XML Schema سند مرتبط، تعریف و در حین تعریف و انتساب مقدار آن، مشخص گردد. همچنین در اینجا به مباحث content و document که در قسمت‌های پیشین نیز ذکر شد باید دقت داشت. حالت پیش فرض content است و می‌تواند بیش از یک root element داشته باشد.

متد text اندکی متفاوت عمل می‌کند. برای بررسی آن، ابتدا یک schema collection جدید را تعریف می‌کنیم که داری تک المانی رشته‌ای است به نام Root.
 CREATE XML SCHEMA COLLECTION root_el AS
'<xs:schema xmlns:xs="http://www.w3.org/2001/XMLSchema"
                  targetNamespace="urn:geo">
      <xs:element name="Root" type="xs:string" />    
</xs:schema>
'
GO
در ادامه اگر متد text را بر روی یک untyped XML که SChema آن مشخص نشده‌است، فراخوانی کنیم:
 DECLARE @xmlDoc XML
SET @xmlDoc = '<g:Root xmlns:g="urn:geo">datadata...</g:Root>'
SELECT @xmlDoc.query('
declare namespace g="urn:geo";
/g:Root/text()
')
مقدار datadata... این المان Root را بازگشت خواهد داد. اینبار اگر untyped XML را با تعریف schema آن تبدیل به typed XML کنیم:
 DECLARE @xmlDoc XML(root_el)
SET @xmlDoc = '<g:Root xmlns:g="urn:geo">datadata...</g:Root>'
SELECT @xmlDoc.query('
declare namespace g="urn:geo";
/g:Root[1]/text()
')
به خطای ذیل برخواهیم خورد:
 XQuery [query()]: 'text()' is not supported on simple typed or 'http://www.w3.org/2001/XMLSchema#anyType'
elements, found 'element(g{urn:geo}:Root,xs:string) *'.
زمانیکه از Schema استفاده می‌شود، دیگر نیازی به استفاده از متد text نیست. فقط کافی است متد text را حذف کرده و بجای آن از متد data استفاده کنیم:
 DECLARE @xmlDoc XML(root_el)
SET @xmlDoc = '<g:Root xmlns:g="urn:geo">datadata...</g:Root>'
SELECT @xmlDoc.query('
declare namespace g="urn:geo";
data(/g:Root[1])
')
به علاوه، در خطا ذکر شده‌است که متد text را بر روی  simple types نمی‌توان بکار برد. این محدودیت در مورد complex types که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت معرفی Schema با تعریف Point مشاهده کردید، وجود ندارد. اما متد data قابل استفاده بر روی complex types نیست. ولی می‌توان متد data و text را با هم ترکیب کرد؛ برای مثال
data(/age/text())
 اگر complex node را untyped تعریف کنیم (schema را قید نکنیم)، استفاده از متد data در اینجا نیز وجود خواهد داشت.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیستم
در قسمت قبلی با نحوه انتشار برنامه‌ها آشنا شدیم. در این قسمت نحوه پیکربندی یا تغییر پیکربندی برنامه را مشخص می‌کنیم.
کاربر یا مدیر سیستم بهتر از هر کسی می‌تواند جنبه‌های‌های مختلف اجرای برنامه را مشخص کند. به عنوان نمونه ممکن است مدیر سیستم بخواهد فایل‌های یک برنامه را سمت هارد دیسک سیستم کاربر انتقال دهد یا اطلاعات مانیفست یک اسمبلی را رونویسی کند و مباحث نسخه بندی که در آینده در مورد آن صحبت می‌کنیم.
با ارائه یک فایل پیکربندی در شاخه برنامه می‌توان به مدیر سسیتم  اجازه داد تا کنترل بیشتر بر روی برنامه داشته باشد. ناشر برنامه می‌تواند این فایل را همراه دیگر فایل‌های برنامه پکیج کند تا در شاخه برنامه نصب شود تا بعدا مدیر یا کاربر سیستم بتوانند آن را تغییر و ویرایش کنند. CLR هم محتوای این فایل را تفسیر کرده و قوانین بارگیری اسمبلی‌ها و ... را تغییر می‌دهد. این فایل پیکربندی می‌تواند به صورت XML هم ارائه شود. مزیت قرار دادن یک فایل جداگانه نسبت به رجیستری این مزیت را دارد که هم قابل جابجایی و پشتیبانی گیری است و هم اینکه تغییر آن ساده‌تر است.
البته در آینده بیشتر در مورد این فایل صحبت می‌کنیم ولی در حال حاضر بهتر است اندکی طعم آن را بچشیم. فرض را بر این می‌گذاریم که ناشر می‌خواهد فایل‌های اسمبلی MultiFileLibrary را در دایرکتوری جداگانه‌ای قرار دهد و چیزی شبیه به ساختار زیر را در نظر دارد:
AppDir directory (contains the application’s assembly files)
Program.exe
Program.exe.config (discussed below)


AuxFiles subdirectory (contains MultiFileLibrary’s assembly files)
MultiFileLibrary.dll
FUT.netmodule
RUT.netmodule

حال با تنظیم بالا به دلیل اینکه CLR انتظار دارد این اسمبلی را در دایرکتوری برنامه بیابد و با این جابجایی قادر به انجام این کار نیست، استثنای زیر را صادر می‌کند:
System.IO.FileNotFoundException
برای حل این مشکل، ناشر یک فایل XML را ایجاد کرده و در مسیر دایرکتوری برنامه قرار می‌دهد. این فایل باید همنام اسمبلی اصلی برنامه با پسوند config. باشد. به عنوان مثال، نام فایل می‌شود: Program.exe.config و فایل پیکربندی هم چیزی شبیه فایل زیر می‌شود:
<configuration>
<runtime>
<assemblyBinding xmlns="urn:schemas­microsoft­com:asm.v1">
<probing privatePath="AuxFiles" />
</assemblyBinding>
</runtime>
</configuration>
حالا هر موقع CLR در جست و جوی یک اسمبلی باشد که نتواند آن را در دایرکتوری مربوطه بیابد مسیر Auxfiles را هم بررسی خواهد کرد. با قرار دادن کارکتر « , » هم می‌توان برای خصوصیت PrivatePath، دایرکتوری‌های زیادتری را معرفی کرد. البته مسیردهی این خصوصیت باید به طور نسبی باشد نه مطلق یا اینکه یک مسیر نسبی خارج از دایرکتوری برنامه. ایده اصلی اینکار این است که برنامه کنترل بیشتری روی دایرکتوری خود و دایرکتوری‌های زیرمجموعه داشته باشد نه خارج از آن.

نحوه عملکرد اسکن CLR برای بارگزاری اسمبلی ها
موقعی که CLR قصد بارگزاری اسمبلی‌های خنثی را دارد، شاخه‌های زیر را به طور خودکار اسکن خواهد نمود ( مسیرهای FirstPrivatePath و SecondPrivatePath توسط فایل پیکربندی مشخص شده است)
AppDir\AsmName.dll
AppDir\AsmName\AsmName.dll
AppDir\firstPrivatePath\AsmName.dll
AppDir\firstPrivatePath\AsmName\AsmName.dll
AppDir\secondPrivatePath\AsmName.dll
AppDir\secondPrivatePath\AsmName\AsmName.dll
...

این نکته ضروری است که اگر اسمبلی شما در یک دایرکتوری همنام خودش (در مثال ما MultiFileLibrary) قرار بگیرد، نیازی نیست این مسیر را در فایل پیکربندی ذکر کنید؛ زیرا CLR در صورت نیافتن دایرکتوری با این نام را اسکن خواهد نمود. بعد از آن اگر به هر نحوی CLR نتواند اسمبلی را در هیچ کدام از دایرکتوری‌های گفته شده بیابد، با همان قوانین گفته شده اینبار به دنبال فایلی با پسوند exe خواهد بود و اگر باز هم جست و جوی آن نتیجه‌ای را در بر نداشته باشد، استثنای زیر را صادر می‌کند:
 FileNotFoundException
برای اسمبلی‌های ماهواره‌ای همان قوانین بالا دنبال می‌شود؛ با این تفاوت که انتظار می‌رود اسمبلی داخل یک زیر دایرکتوری با تگ‌های RFC1766 مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال اگر اسمبلی با فرهنگ و منطقه En-US مشخص شده باشد، دایرکتوری‌های زیر اسکن خواهند شد:
C:\AppDir\en­US\AsmName.dll
C:\AppDir\en­US\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\firstPrivatePath\en­US\AsmName.dll
C:\AppDir\firstPrivatePath\en­US\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\secondPrivatePath\en­US\AsmName.dll
C:\AppDir\secondPrivatePath\en­US\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\en­US\AsmName.exe
C:\AppDir\en­US\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\firstPrivatePath\en­US\AsmName.exe
C:\AppDir\firstPrivatePath\en­US\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\secondPrivatePath\en­US\AsmName.exe
C:\AppDir\secondPrivatePath\en­US\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\en\AsmName.dll
C:\AppDir\en\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\firstPrivatePath\en\AsmName.dll
C:\AppDir\firstPrivatePath\en\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\secondPrivatePath\en\AsmName.dll
C:\AppDir\secondPrivatePath\en\AsmName\AsmName.dll
C:\AppDir\en\AsmName.exe
C:\AppDir\en\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\firstPrivatePath\en\AsmName.exe
C:\AppDir\firstPrivatePath\en\AsmName\AsmName.exe
C:\AppDir\secondPrivatePath\en\AsmName.exe
C:\AppDir\secondPrivatePath\en\AsmName\AsmName.exe

نحوه اسکن کردن CLR میتواند به ما بگوید که عمل اسکن می‌تواند گاهی اوقات با زمان زیادی روبرو شود (به خصوص که قابلیت اسکن روی شبکه را هم دارد). برای محدود کردن ناحیه یا نواحی اسکن می‌توانید یک یا چند المان culture را در فایل پیکربندی مشخص کنید. همچنین مایکروسافت ابزاری به نام FUSLogVw.exe را ارائه داده است که می‌تواند نواحی اسکن را در حین اجرای برنامه به ما گزارش دهد.

نام و محل فایل پیکربندی بسته به نوع برنامه می‌تواند متغیر باشد:
برای فایل‌های اجرایی EXE فایل پیکربندی باید در شاخه فایل اجرایی باشد و باید نام فایل پیکربندی همانند فایل exe بوده و یک پسوند config. را به آن اضافه کرد.

برای برنامه‌های وب فرم، فایل web.config موجود است که در ریشه شاخه مجازی وب اپلیکیشن قرار میگیرد و هر زیر دایرکتوری هم می‌تواند یک web.config جداگانه داشته باشد که میتواند از web.config ریشه هم تنظمیاتش را ارث بری کند. برای نمونه آدرس زیر را در نظر بگیرد:
https://www.dntips.ir/newsarchive

یک فایل کانفیگ در ریشه قرار می‌گیرد و یکی هم در زیر شاخه newsArchive  می‌تواند قرار بگیرد.

فصل دوم «نحوه ساخت و توزیع اسمبلی ها» از بخش اول «اصول اولیه CLR» پایان یافت. فصل بعدی در مورد اسمبلی‌های اشتراکی است که بعد از آماده شدن این فصل، قسمت‌های بعدی در دسترس عزیزان قرار خواهد گرفت.
 
مطالب دوره‌ها
بررسی کارآیی و ایندکس گذاری بر روی اسناد XML در SQL Server - قسمت دوم
تا اینجا ملاحظه کردید که XQuery ایندکس نشده چگونه بر روی Query Plan تاثیر دارد. در ادامه، مباحث ایندکس گذاری بر روی اسناد XML ایی را مرور خواهیم کرد.


ایندکس‌های XML ایی

ایندکس‌های XML ایی، ایندکس‌های خاصی هستند که بر روی ستون‌هایی از نوع XML تعریف می‌شوند. هدف از تعریف آن‌ها، بهینه سازی اعمال مبتنی بر XQuery، بر روی داده‌های این نوع ستون‌ها است. چهار نوع XML Index قابل تعریف هستند؛ اما primary xml index باید ابتدا ایجاد شود. در این حالت جدولی که دارای ستون XML ایی است نیز باید دارای یک clustered index باشد. هدف از primary XML indexها، ارائه‌ی تخمین‌های بهتری است به بهینه ساز کوئری‌ها در SQL Server.


جزئیات primary XML indexها

زمانیکه یک primary xml index را ایجاد می‌کنیم، node table یاد شده در قسمت قبل را، بر روی سخت دیسک ذخیره خواهیم کرد (بجای هربار محاسبه در زمان اجرا). متادیتای این اطلاعات ذخیره شده را در جداول سیستمی sys.indexes و sys.columns می‌توان مشاهده کرد. باید دقت داشت که تهیه‌ی این ایندکس‌ها، فضای قابل توجهی را از سخت دیسک به خود اختصاص خواهند داد؛ چیزی حدود 2 تا 5 برابر حجم اطلاعات اولیه. بدیهی است تهیه‌ی این ایندکس‌ها که نتیجه‌ی تجزیه‌ی اطلاعات XML ایی است، بر روی سرعت insert تاثیر خواهند گذاشت. Node table دارای ستون‌هایی مانند نام تگ، آدرس تگ، نوع داده آن، مسیر و امثال آن است.
زمانیکه یک Primary XML Index تعریف می‌شود، اگر به Query Plan حاصل دقت کنید، دیگر خبری از XML Readerها مانند قبل نخواهد بود. در اینجا Clustered index seek قابل مشاهده‌است.


ایجاد primary XML indexها

همان مثال قسمت قبل را که دو جدول از آن به نام‌های xmlInvoice و xmlInvoice2 ایجاد کردیم، درنظر بگیرید. اینبار یک xmlInvoice3 را با همان ساختار و همان 6 رکوردی که معرفی شدند، ایجاد می‌کنیم. بنابراین برای آزمایش جاری، در مثال قبل، هرجایی xmlInvoice مشاهده می‌کنید، آن‌را به xmlInvoice3 تغییر داده و مجددا جدول مربوطه و داده‌های آن‌را ایجاد کنید.
اکنون برای ایجاد primary XML index بر روی ستون invoice آن می‌توان نوشت:
 CREATE PRIMARY XML INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 SELECT * FROM sys.internal_tables
کوئری دومی که بر روی sys.internal_tables انجام شده، محل ذخیره سازی این ایندکس را نمایش می‌دهد که دارای نامی مانند xml_index_nodes_325576198_256000 خواهد بود. دو عدد پس از آن table object id و column object id هستند.
در ادامه علاقمند هستیم که بدانیم داخل آن چه چیزی ذخیره شده‌است:
 SELECT * FROM sys.xml_index_nodes_325576198_256000
اگر این کوئری را اجرا کنید احتمالا به خطای Invalid object name برخواهید خورد. علت اینجا است که برای مشاهده‌ی اطلاعات جداول داخلی مانند این، نیاز است حین اتصال به SQL Server، در قسمت server name نوشت admin:(local) و حالت authentication نیز باید بر روی Windows authentication باشد. به آن اصطلاحا Dedicated administrator connection نیز می‌گویند. برای این منظور حتما نیاز است از طریق منوی File -> New -> Database Engine Query شروع کنید در غیراینصورت پیام Dedicated administrator connections are not supported را دریافت خواهید کرد.
اگر به این جدول دقت کنید، 6 ردیف اطلاعات XML ایی، به حدود 100 ردیف اطلاعات ایندکس شده، تبدیل گردیده‌است. با استفاده از دستور ذیل می‌توان حجم ایندکس تهیه شده را نیز مشاهده کرد:
 sp_spaceused 'xmlInvoice3'
در صورت نیاز برای حذف ایندکس ایجاد شده می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 --DROP INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3


تاثیر primary XML indexها بر روی سرعت اجرای کوئری‌ها

همان 10 کوئری قسمت قبل را درنظر بگیرید. اینبار برای مقایسه می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1

SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1
دو کوئری یکی هستند اما اولی بر روی xmlInvoice اجرا می‌شود و دومی بر روی xmlInvoice3. هر دو کوئری را انتخاب کرده و با استفاده از منوی Query، گزینه‌ی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمه‌های Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده نمود.


چند نکته در این تصویر حائز اهمیت است:
- Query plan کوئری انجام شده بر روی جدول دارای primary XML index، مانند قسمت قبل، حاوی XML Readerها نیست.
- هزینه‌ی انجام کوئری بر روی جدول دارای XML ایندکس نسبت به حالت بدون ایندکس، تقریبا نزدیک به صفر است. (بهبود کارآیی فوق العاده)
اگر کوئری‌های دیگر را نیز با هم مقایسه کنید، تقریبا به نتیجه‌ی کمتر از یک سوم تا یک چهارم حالت بدون ایندکس خواهید رسید.
همچنین اگر برای حالت دارای Schema collection نیز ایندکس ایجاد کنید، اینبار کوئری پلن آن اندکی (چند درصد) بهبود خواهد یافت ولی نه آنچنان.


ایندکس‌های XML‌ایی ثانویه یا secondary XML indexes

سه نوع ایندکس XML ایی ثانویه نیز قابل تعریف هستند:
- VALUE : کار آن بهینه سازی کوئری‌های content و wildcard است.
- PATH : بهینه سازی انتخاب‌های مبتنی بر XPath را انجام می‌دهد.
- Property: برای بهینه سازی انتخاب خواص و ویژگی‌ها بکار می‌رود.

این ایندکس‌ها یک سری non-clustered indexes بر روی node tables هستند. برای ایجاد سه نوع ایندکس یاد شده به نحو ذیل می‌توان عمل کرد:
 CREATE XML INDEX invoice_path_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PATH
در اینجا یک path index جدید ایجاد شده‌است. ایندکس‌های ثانویه نیاز به ذکر ایندکس اولیه نیز دارند.
پس از ایجاد ایندکس ثانویه بر روی مسیرها، اگر اینبار کوئری دوم را اجرا کنیم، به Query Plan ذیل خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، نسبت به حالت primary index، وضعیت clustered index seek به index seek تغییر کرده‌است و همچنین دقیقا مشخص است که از کدام ایندکس استفاده شده‌است.
در ادامه دو نوع ایندکس دیگر را نیز ایجاد می‌کنیم:
 CREATE XML INDEX invoice_value_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR VALUE
 
 CREATE XML INDEX invoice_prop_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PROPERTY
 

سؤال: اکنون پس از تعریف 4 ایندکس یاد شده، کوئری دوم از کدام ایندکس استفاده خواهد کرد؟

در اینجا مجددا کوئری دوم را اجرا کرده و به قسمت Query Plan آن دقت خواهیم کرد:


برای مشاهده دقیق نام ایندکس مورد استفاده، کرسر ماوس را بر روی index seek قرار می‌دهیم. در اینجا اگر به قسمت object گزارش ارائه شده دقت کنیم، نام invoice_value_idx یا همان value index ایجاد شده، قابل مشاهده‌است؛ به این معنا که در کوئری دوم، اهمیت مقادیر بیشتر است از اهمیت مسیرها.

کوئری‌هایی مانند کوئری ذیل از property index استفاده می‌کنند:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[text() = "Vahid"]') = 1
در اینجا با بکارگیری // به دنبال CustomerName در تمام قسمت‌های سند Invoice خواهیم گشت. البته کوئری پلن آن نسبتا پیچیده‌است و شامل primary index اسکن و clusterd index اسکن نیز می‌شود. برای بهبود قابل ملاحظه‌ی آن می‌توان به نحو ذیل از عملگر self استفاده کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[. = "Vahid"]') = 1


خلاصه نکات بهبود کارآیی برنامه‌های مبتنی بر فیلدهای XML

- در حین استفاده از XPath، ذکر  محور parent یا استفاده از .. (دو دات)، سبب ایجاد مراحل اضافه‌ای در Query Plan می‌شوند. تا حد امکان از آن اجتناب کنید و یا از روش‌هایی مانند cross apply و xml.nodes برای مدیریت اینگونه موارد تو در تو استفاده نمائید.
- ordinals را به انتهای Path منتقل کنید (مانند ذکر [1] جهت مشخص سازی نودی خاص).
- از ذکر predicates در وسط یک Path اجتناب کنید.
- اگر اسناد شما fragment با چند root elements نیستند، بهتر است document بودن آ‌ن‌ها را در حین ایجاد ستون XML مشخص کنید.
- xml.value را به xml.query ترجیح دهید.
- عملیات casting در XQuery سنگین بوده و استفاده از ایندکس‌ها را غیرممکن می‌کند. در اینجا استفاده از اسکیما می‌تواند مفید باشد.
- نوشتن sub queryها بهتر هستند از چندین XQuery در یک عبارت SQL.
- در ترکیب اطلاعات رابطه‌ای و XML، استفاده از متدهای xml.exist و sql:column نسبت به xml.value جهت استخراج و مقایسه اطلاعات، بهتر هستند.
- اگر قصد تهیه خروجی XML از جدولی رابطه‌ای را دارید، روش select for xml کارآیی بهتری را نسبت به روش FLOWR دارد. روش FLOWR برای کار با اسناد XML موجود طراحی و بهینه شده‌است؛ اما روش select for xml در اصل برای کار با اطلاعات رابطه‌ای بهینه سازی گردیده‌است.
مسیرراه‌ها
SQL Server
آخرین تاریخ بروزرسانی 93/10/21


SQL Server 2005

SQL Server 2008

SQL Server 2012

SQL Serve 2014


نظرات مطالب
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!
این ماژول و کدهای اون رو به روز کردم و از اینجا قابل دریافت است:
HtmlCleaner.zip

تفاوت‌ها:
- برای دات نت سه و نیم کامپایل شده. فقط فایل dll رو به پروژه خودتون cs یا vb اضافه کنید.
- متد ToSafeHtml کلاس HtmlSanitizer برای کار با تگ‌های مشخص شده با حروف کوچک و بزرگ بهبود یافته (الان در همین سایت جاری استفاده می‌شود).
- الزامی نیست حتما از AntiXssModule آن استفاده کنید. کلا هرجایی که Allow Html دارید، متد ToSafeHtml را برای پاکسازی اطلاعات فراخوانی کنید (در MVC و یا در وب فرم‌ها).
- کلاس PersianProofWriter هم به آن اضافه شده (جزئی از ToSafeHtml است). یک سری از مسایل مانند نیم فاصله‌ها رو به صورت خودکار اصلاح می‌کند؛ به همراه اصلاح ی و ک فارسی.

به صورت خلاصه:
فقط از متد ToSafeHtml کلاس HtmlSanitizer آن به صورت دستی و در موارد لازم که HTML از کاربر دریافت می‌شود، استفاده کنید.
مطالب
مهاجرت داده عضویت و پروفایل از Universal Providers به ASP.NET Identity
در این مقاله مهاجرت داده‌های سیستم عضویت، نقش‌ها و پروفایل‌های کاربران که توسط Universal Providers ساخته شده اند به مدل ASP.NET Identity را بررسی می‌کنیم. رویکردی که در این مقاله استفاده شده و قدم‌های لازمی که توضیح داده شده اند، برای اپلیکیشنی که با SQL Membership کار می‌کند هم می‌توانند کارساز باشند.

با انتشار Visual Studio 2013، تیم ASP.NET سیستم جدیدی با نام ASP.NET Identity معرفی کردند. می‌توانید  در این لینک  بیشتر درباره این انتشار بخوانید. 

در ادامه مقاله قبلی تحت عنوان  مهاجرت از SQL Membership به ASP.NET Identity ، در این پست به مهاجرت داده‌های یک اپلیکیشن که از مدل Providers برای مدیریت اطلاعات کاربران، نقش‌ها و پروفایل‌ها استفاده می‌کند به مدل جدید ASP.NET Identity می‌پردازیم. تمرکز این مقاله اساسا روی مهاجرت داده‌های پروفایل کاربران خواهد بود، تا بتوان به سرعت از آنها در اپلیکیشن استفاده کرد. مهاجرت داده‌های عضویت و نقش ها، شبیه پروسه مهاجرت SQL Membership است. رویکردی که در ادامه برای مهاجرت داده پروفایل‌ها دنبال شده است، می‌تواند برای اپلیکیشنی با SQL Membership نیز استفاده شود.

بعنوان یک مثال، با اپلیکیشن وبی شروع می‌کنیم که توسط Visual Studio 2012 ساخته شده و از مدل Providers استفاده می‌کند. پس از آن یک سری کد برای مدیریت پروفایل ها، ثبت نام کاربران، افزودن اطلاعات پروفایل به کاربران و مهاجرت الگوی دیتابیس می‌نویسیم و نهایتا اپلیکیشن را بروز رسانی می‌کنیم تا برای استفاده از سیستم Identity برای مدیریت کاربران و نقش‌ها آماده باشد. و بعنوان یک تست، کاربرانی که قبلا توسط Universal Providers ساخته شده اند باید بتوانند به سایت وارد شوند، و کاربران جدید هم باید قادر به ثبت نام در سایت باشند.

سورس کد کامل این مثال را می‌توانید از  این لینک  دریافت کنید.



خلاصه مهاجرت داده پروفایل ها

قبل از آنکه با مهاجرت‌ها شروع کنیم، بگذارید تا نگاهی به تجربه مان از ذخیره اطلاعات پروفایل‌ها در مدل Providers بیاندازیم. اطلاعات پروفایل کاربران یک اپلیکیشن به طرق مختلفی می‌تواند ذخیره شود. یکی از رایج‌ترین این راه ها، استفاده از تامین کننده‌های پیش فرضی است که بهمراه Universal Providers منتشر شدند. بدین منظور انجام مراحل زیر لازم است
  1. کلاس جدیدی بسازید که دارای خواصی برای ذخیره اطلاعات پروفایل است.
  2. کلاس جدیدی بسازید که از 'ProfileBase' ارث بری می‌کند و متدهای لازم برای دریافت پروفایل کاربران را پیاده سازی می‌کند.
  3. استفاده از تامین کننده‌های پیش فرض را، در فایل web.config فعال کنید. و کلاسی که در مرحله 2 ساختید را بعنوان کلاس پیش فرض برای خواندن اطلاعات پروفایل معرفی کنید.


اطلاعات پروفایل‌ها بصورت serialized xml و binary در جدول 'Profiles' ذخیره می‌شوند.


پس از آنکه به سیستم ASP.NET Identity مهاجرت کردیم، اطلاعات پروفایل  deserialized شده و در قالب خواص کلاس User ذخیره می‌شوند. هر خاصیت، بعدا می‌تواند به  یک ستون در دیتابیس متصل شود. مزیت بدست آمده این است که مستقیما از کلاس User به اطلاعات پروفایل دسترسی داریم. ناگفته نماند که دیگر داده‌ها serialize/deserialize هم نمی‌شوند.


شروع به کار

در Visual Studio 2012 پروژه جدیدی از نوع ASP.NET 4.5 Web Forms application بسازید. مثال جاری از یک قالب Web Forms استفاده می‌کند، اما می‌توانید از یک قالب MVC هم استفاده کنید.

پوشه جدیدی با نام 'Models' بسازید تا اطلاعات پروفایل را در آن قرار دهیم.

بعنوان یک مثال، بگذارید تا تاریخ تولد کاربر، شهر سکونت، قد و وزن او را در پروفایلش ذخیره کنیم. قد و وزن بصورت یک کلاس سفارشی (custom class) بنام 'PersonalStats' ذخیره می‌شوند. برای ذخیره و بازیابی پروفایل ها، به کلاسی احتیاج داریم که 'ProfileBase' را ارث بری می‌کند. پس کلاس جدیدی با نام 'AppProfile' بسازید.

public class ProfileInfo
{
    public ProfileInfo()
    {
        UserStats = new PersonalStats();
    }
    public DateTime? DateOfBirth { get; set; }
    public PersonalStats UserStats { get; set; }
    public string City { get; set; }
}

public class PersonalStats
{
    public int? Weight { get; set; }
    public int? Height { get; set; }
}

public class AppProfile : ProfileBase
{
    public ProfileInfo ProfileInfo
    {
        get { return (ProfileInfo)GetPropertyValue("ProfileInfo"); }
    }
    public static AppProfile GetProfile()
    {
        return (AppProfile)HttpContext.Current.Profile;
    }
    public static AppProfile GetProfile(string userName)
    {
        return (AppProfile)Create(userName);
    }
}

پروفایل را در فایل web.config خود فعال کنید. نام کلاسی را که در مرحله قبل ساختید، بعنوان کلاس پیش فرض برای ذخیره و بازیابی پروفایل‌ها معرفی کنید.

<profile defaultProvider="DefaultProfileProvider" enabled="true"
    inherits="UniversalProviders_ProfileMigrations.Models.AppProfile">
  <providers>
    .....
  </providers>
</profile>

برای دریافت اطلاعات پروفایل از کاربر، فرم وب جدیدی در پوشه Account بسازید و آنرا 'AddProfileData.aspx' نامگذاری کنید.

<h2> Add Profile Data for <%# User.Identity.Name %></h2>
<asp:Label Text="" ID="Result" runat="server" />
<div>
    Date of Birth:
    <asp:TextBox runat="server" ID="DateOfBirth"/>
</div>
<div>
    Weight:
    <asp:TextBox runat="server" ID="Weight"/>
</div>
<div>
    Height:
    <asp:TextBox runat="server" ID="Height"/>
</div>
<div>
    City:
    <asp:TextBox runat="server" ID="City"/>
</div>
<div>
    <asp:Button Text="Add Profile" ID="Add" OnClick="Add_Click" runat="server" />
</div>

کد زیر را هم به فایل code-behind اضافه کنید.

protected void Add_Click(object sender, EventArgs e)
{
    AppProfile profile = AppProfile.GetProfile(User.Identity.Name);
    profile.ProfileInfo.DateOfBirth = DateTime.Parse(DateOfBirth.Text);
    profile.ProfileInfo.UserStats.Weight = Int32.Parse(Weight.Text);
    profile.ProfileInfo.UserStats.Height = Int32.Parse(Height.Text);
    profile.ProfileInfo.City = City.Text;
    profile.Save();
}

دقت کنید که فضای نامی که کلاس AppProfile در آن قرار دارد را وارد کرده باشید.

اپلیکیشن را اجرا کنید و کاربر جدیدی با نام 'olduser' بسازید. به صفحه جدید 'AddProfileData' بروید و اطلاعات پروفایل کاربر را وارد کنید.

با استفاده از پنجره Server Explorer می‌توانید تایید کنید که اطلاعات پروفایل با فرمت xml در جدول 'Profiles' ذخیره می‌شوند.

مهاجرت الگوی دیتابیس

برای اینکه دیتابیس فعلی بتواند با سیستم ASP.NET Identity کار کند، باید الگوی ASP.NET Identity را بروز رسانی کنیم تا فیلدهای جدیدی که اضافه کردیم را هم در نظر بگیرد. این کار می‌تواند توسط اسکریپت‌های SQL انجام شود، باید جداول جدیدی بسازیم و اطلاعات موجود را به آنها انتقال دهیم. در پنجره 'Server Explorer' گره 'DefaultConnection' را باز کنید تا جداول لیست شوند. روی Tables کلیک راست کنید و 'New Query' را انتخاب کنید.

اسکریپت مورد نیاز را از آدرس https://raw.github.com/suhasj/UniversalProviders-Identity-Migrations/master/Migration.txt دریافت کرده و آن را اجرا کنید. اگر اتصال خود به دیتابیس را تازه کنید خواهید دید که جداول جدیدی اضافه شده اند. می‌توانید داده‌های این جداول را بررسی کنید تا ببینید چگونه اطلاعات منتقل شده اند.

مهاجرت اپلیکیشن برای استفاده از ASP.NET Identity

پکیج‌های مورد نیاز برای ASP.NET Identity را نصب کنید:
  • Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework
  • Microsoft.AspNet.Identity.Owin
  • Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
  • Microsoft.Owin.Security.Facebook
  • Microsoft.Owin.Security.Google
  • Microsoft.Owin.Security.MicrosoftAccount
  • Microsoft.Owin.Security.Twitter
اطلاعات بیشتری درباره مدیریت پکیج‌های NuGet از اینجا قابل دسترسی هستند.

برای اینکه بتوانیم از الگوی جاری دیتابیس استفاده کنیم، ابتدا باید مدل‌های لازم ASP.NET Identity را تعریف کنیم تا موجودیت‌های دیتابیس را Map کنیم. طبق قرارداد سیستم Identity کلاس‌های مدل یا باید اینترفیس‌های تعریف شده در Identity.Core dll را پیاده سازی کنند، یا می‌توانند پیاده سازی‌های پیش فرضی را که در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند گسترش دهند. ما برای نقش ها، اطلاعات ورود کاربران و claim‌ها از پیاده سازی‌های پیش فرض استفاده خواهیم کرد. نیاز به استفاده از یک کلاس سفارشی User داریم. پوشه جدیدی در پروژه با نام 'IdentityModels' بسازید. کلاسی با نام 'User' در این پوشه بسازید و کد آن را با لیست زیر تطابق دهید.
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using UniversalProviders_ProfileMigrations.Models;

namespace UniversalProviders_Identity_Migrations
{
    public class User : IdentityUser
    {
        public User()
        {
            CreateDate = DateTime.UtcNow;
            IsApproved = false;
            LastLoginDate = DateTime.UtcNow;
            LastActivityDate = DateTime.UtcNow;
            LastPasswordChangedDate = DateTime.UtcNow;
            Profile = new ProfileInfo();
        }

        public System.Guid ApplicationId { get; set; }
        public bool IsAnonymous { get; set; }
        public System.DateTime? LastActivityDate { get; set; }
        public string Email { get; set; }
        public string PasswordQuestion { get; set; }
        public string PasswordAnswer { get; set; }
        public bool IsApproved { get; set; }
        public bool IsLockedOut { get; set; }
        public System.DateTime? CreateDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastLoginDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastPasswordChangedDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastLockoutDate { get; set; }
        public int FailedPasswordAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime? FailedPasswordAttemptWindowStart { get; set; }
        public int FailedPasswordAnswerAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime? FailedPasswordAnswerAttemptWindowStart { get; set; }
        public string Comment { get; set; }
        public ProfileInfo Profile { get; set; }
    }
}
دقت کنید که 'ProfileInfo' حالا بعنوان یک خاصیت روی کلاس User تعریف شده است. بنابراین می‌توانیم مستقیما از کلاس کاربر با اطلاعات پروفایل کار کنیم.

محتویات پوشه‌های IdentityModels  و IdentityAccount  را از آدرس  https://github.com/suhasj/UniversalProviders-Identity-Migrations/tree/master/UniversalProviders-Identity-Migrations  دریافت و کپی کنید. این فایل‌ها مابقی مدل ها، و صفحاتی برای مدیریت کاربران و نقش‌ها در سیستم جدید ASP.NET Identity هستند.


انتقال داده پروفایل‌ها به جداول جدید

همانطور که گفته شد ابتدا باید داده‌های پروفایل را deserialize کرده و از فرمت xml خارج کنیم، سپس آنها را در ستون‌های جدول AspNetUsers ذخیره کنیم. ستون‌های جدید در مرحله قبل به دیتابیس اضافه شدند، پس تنها کاری که باقی مانده پر کردن این ستون‌ها با داده‌های ضروری است. بدین منظور ما از یک اپلیکیشن کنسول استفاده می‌کنیم که تنها یک بار اجرا خواهد شد، و ستون‌های جدید را با داده‌های لازم پر می‌کند.

در solution جاری یک پروژه اپلیکیشن کنسول بسازید.

آخرین نسخه پکیج Entity Framework را نصب کنید. همچنین یک رفرنس به اپلیکیشن وب پروژه بدهید (کلیک راست روی پروژه و گزینه 'Add Reference').

کد زیر را در کلاس Program.cs وارد کنید. این قطعه کد پروفایل تک تک کاربران را می‌خواند و در قالب 'ProfileInfo' آنها را serialize می‌کند و در دیتابیس ذخیره می‌کند.

public class Program
{
    var dbContext = new ApplicationDbContext();
    foreach (var profile in dbContext.Profiles)
    {
        var stringId = profile.UserId.ToString();
        var user = dbContext.Users.Where(x => x.Id == stringId).FirstOrDefault();
        Console.WriteLine("Adding Profile for user:" + user.UserName);
        var serializer = new XmlSerializer(typeof(ProfileInfo));
        var stringReader = new StringReader(profile.PropertyValueStrings);
        var profileData = serializer.Deserialize(stringReader) as ProfileInfo;
        if (profileData == null)
        {
            Console.WriteLine("Profile data deserialization error for user:" + user.UserName);
        }
        else
        {
            user.Profile = profileData;
        }
    }
    dbContext.SaveChanges();
}

برخی از مدل‌های استفاده شده در پوشه 'IdentityModels' تعریف شده اند که در پروژه اپلیکیشن وبمان قرار دارند، بنابراین افزودن فضاهای نام مورد نیاز فراموش نشود.


کد بالا روی دیتابیسی که در پوشه App_Data وجود دارد کار می‌کند، این دیتابیس در مراحل قبلی در اپلیکیشن وب پروژه ایجاد شد. برای اینکه این دیتابیس را رفرنس کنیم باید رشته اتصال فایل app.config اپلیکیشن کنسول را بروز رسانی کنید. از همان رشته اتصال web.config در اپلیکیشن وب پروژه استفاده کنید. همچنین آدرس فیزیکی کامل را در خاصیت 'AttachDbFilename' وارد کنید.


یک Command Prompt باز کنید و به پوشه bin اپلیکیشن کنسول بالا بروید. فایل اجرایی را اجرا کنید و نتیجه را مانند تصویر زیر بررسی کنید.

در پنجره Server Explorer جدول 'AspNetUsers' را باز کنید. حال ستون‌های این جدول باید خواص کلاس مدل را منعکس کنند.


کارایی سیستم را تایید کنید

با استفاده از صفحات جدیدی که برای کار با ASP.NET Identity پیاده سازی شده اند سیستم را تست کنید. با کاربران قدیمی که در دیتابیس قبلی وجود دارند وارد شوید. کاربران باید با همان اطلاعات پیشین بتوانند وارد سیستم شوند. مابقی قابلیت‌ها را هم بررسی کنید. مثلا افزودن OAuth، ثبت کاربر جدید، تغییر کلمه عبور، افزودن نقش ها، تخصیص کاربران به نقش‌ها و غیره.

داده‌های پروفایل کاربران قدیمی و جدید همگی باید در جدول کاربران ذخیره شده و بازیابی شوند. جدول قبلی دیگر نباید رفرنس شود.
مطالب
گرفتن خروجی XML از جداول در SQL Server 2012
فرض کنید که می‌خواهیم خروجی از جدول خود را به صورت XML نمایش یا از طریق وب سرویس در برنامه مان استفاده نماییم. اولین راهی که به ذهنمان می‌رسد خودمان  رشته xml را با حلقه ای ایجاد نماید یا استفاده از فضای نام System.Xml و کلاس‌های نوشته شده برای این کار . اما خود Sql Server امکانات ویژه ای برای کار با ساختار xml مهیا نموده که براحتی می‌توانید خروجی xml از داده هایتان ایجاد نمایید.

برای این کار از عبارت For XML در Select می‌توان استفاده نمود. برای مثال برای بدست آوردن ساختار ساده از For Xml Auto استفاده نمایید
SELECT BusinessEntityID, PersonType, Title, FirstName, MiddleName, LastName
FROM Person
WHERE BusinessEntityID = 10001
FOR XML AUTO
که خروجی بصورت node attribute زیر می‌باشد:

اما اگر بخواهیم خروجی به صورت node Elements باشد کافیست از پارامتر Elements استفاده نمایید 

SELECT BusinessEntityID, PersonType, Title, FirstName, MiddleName, LastName
FROM Person
WHERE BusinessEntityID = 10001
FOR XML AUTO, ELEMENTS

خروجی بصورت زیر می‌باشد:

اگر بخواهیم node attributes و node elements با هم ترکیب کنیم بصورت زیر عمل می‌کنیم:

SELECT BusinessEntityID AS '@ID', PersonType, Title,  FirstName, MiddleName, LastName
FROM Person
WHERE BusinessEntityID = 10001
FOR XML ELEMENTS

خروجی بصورت زیر است:

حال می‌خواهیم همه node‌ها را یک node ریشه قرار دهیم برای این کار از پارامتر ROOT در کنار AUTO به صورت زیر استفاده نمایید:

SELECT *
FROM Person
WHERE BusinessEntityID = 15291
FOR XML AUTO , ROOT('Persons')

اما اگر بخواهیم نام جدول را با نام دلخواه خود تغییر دهیم از پارامتر PATH به جای  AUTO به صورت زیر استفاده نمایید:

SELECT *
FROM Person
WHERE BusinessEntityID = 15291
FOR XML PATH('P') , ROOT('Persons')