نظرات مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت چهارم - پرهیز از الگوی Service Locator در برنامه‌های وب
ارتقاء به ASP.NET Core 3.0: محدود شدن امکان تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه

یکی از تغییرات مهم ASP.NET Core 3.0 نسبت به نگارش‌های قبلی، جنریک شدن Host آن است (چون حالت‌های هاستینگ بیشتری را نسبت به حالت صرف MVC پشتیبانی می‌کند). به این ترتیب HostBuilder نگارش 2x:
public static IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder(string[] args) =>
                 WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                 .UseStartup<Startup>();
اکنون در نگارش 3x به این صورت در آمده‌است:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
               Host.CreateDefaultBuilder(args)
                     .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
                     {
                        webBuilder.UseStartup<Startup>();
                     });
این مورد، یک تغییر مهم را هم در وضعیت تزریق وابستگی‌های سفارشی در کلاس آغازین برنامه ایجاد کرده‌است: در نگارش 3x، فقط و فقط سرویس‌های IHostEnvironment ،IWebHostEnvironment و IConfiguration را می‌توانید به سازنده‌ی کلاس آغازین آن تزریق کنید.
علت اینجا است که در ASP.NET Core 3x، یک باگ بسیار مهم سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core برطرف شده‌است: اکنون فقط یک dependency injection container به ازای کل برنامه‌ی ASP.NET Core 3x ساخته می‌شود. در نگارش‌های قبلی، یک container برای برنامه و یک container مجزا برای host تولید می‌شدند. در این حالت اگر یک سرویس Singleton را در فایل program.cs معرفی می‌کردید:
WebHost.CreateDefaultBuilder()
             .UseStartup<Startup>()
             .ConfigureServices(services => 
                     services.AddSingleton<MySingleton>())
             .Build()
             .Run();
برخلاف تصور، این سرویس Singleton رفتار نمی‌کرد؛ چون همانطور که عنوان شد، دو container، برنامه را مدیریت می‌کردند (یعنی دوبار توسط دو ظرف متفاوت نگهدارنده‌ی اشیاء، وهله سازی می‌شد) که اکنون در نگارش 3x به یک مورد کاهش یافته‌است.
در اینجا هرچند متد ConfigureServices وجود دارد، اما اگر از آن استفاده کنید، سرویس معرفی شده‌ی توسط آن، در سازنده‌ی کلاس Startup شناسایی نمی‌شود.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS
روش کار برنامه‌های ASP.NET Core در IIS کاملا متفاوت است با تمام نگارش‌های پیشین ASP.NET؛ از این جهت که برنامه‌های ASP.NET Core در اصل یک برنامه‌ی متکی به خود از نوع Console می‌باشند. به همین جهت برای هاست شدن نیازی به IIS ندارند. این نوع برنامه‌ها به همراه یک self-hosted Web server ارائه می‌شوند (به نام Kestrel) و این وب سرور توکار است که تمام درخواست‌های رسیده را دریافت و پردازش می‌کند. هرچند در اینجا می‌توان از IIS صرفا به عنوان یک «front end proxy» استفاده کرد؛ از این جهت که Kestrel تنها یک وب سرور خام است و تمام امکانات و افزونه‌های مختلف IIS را شامل نمی‌شود.
بر روی ماشین‌های ویندوزی و ویندوزهای سرور، استفاده‌ی از IIS به عنوان پروکسی درخواست‌ها و ارسال آن‌ها به Kestrel، روش توصیه شده‌است؛ از این جهت که حداقل قابلیت‌هایی مانند «port 80/443 forwarding»، مدیریت طول عمر برنامه، مدیریت مجوزهای SLL آن و خیلی از موارد دیگر توسط Kestrel پشتیبانی نمی‌شود.


معماری پردازش نگارش‌های پیشین ASP.NET در IIS


در نگارش‌های پیشین ASP.NET، همه چیز داخل پروسه‌‌ای به نام w3wp.exe و یا IIS Worker Process پردازش می‌شود که در اصل چیزی نیست بجز همان IIS Application Pool. این AppPoolها، برنامه‌های ASP.NET شما را هاست می‌کنند و همچنین سبب وهله سازی و اجرای آن‌ها نیز خواهند شد.
در اینجا درایور http.sys ویندوز، درخواست‌های رسیده را دریافت کرده و سپس آن‌ها را به سمت سایت‌هایی نگاشت شده‌ی به AppPoolهای مشخص، هدایت می‌کند.


معماری پردازش برنامه‌های ASP.NET Core در IIS

روش اجرای برنامه‌های ASP.NET Core با نگارش‌های پیشین آن‌ها کاملا متفاوت هستند؛ از این جهت که داخل پروسه‌ی w3wp.exe اجرا نمی‌شوند. این برنامه‌ها در یک پروسه‌ی مجزای کنسول خارج از پروسه‌ی w3wp.exe اجرا می‌شوند و حاوی وب سرور توکاری به نام کسترل (Kestrel) هستند.


 این وب سرور، وب سروری است تماما دات نتی و به شدت برای پردازش تعداد بالای درخواست‌ها بهینه سازی شده‌است؛ تا جایی که کارآیی آن در این یک مورد چند 10 برابر IIS است. هرچند این وب سرور فوق العاده سریع است، اما «تنها» یک وب سرور خام است و به همراه سرویس‌های مدیریت وب، مانند IIS نیست.


در تصویر فوق مفهوم «پروکسی» بودن IIS را در حین پردازش برنامه‌های ASP.NET Core بهتر می‌توان درک کرد. ابتدا درخواست‌های رسیده به IIS می‌رسند و سپس IIS آن‌ها را به طرف Kestrel هدایت می‌کند.
برنامه‌های ASP.NET Core، برنامه‌های کنسول متکی به خودی هستند که توسط دستور خط فرمان dotnet اجرا می‌شوند. این اجرا توسط ماژولی ویژه به نام AspNetCoreModule در IIS انجام می‌شود.


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، AspNetCoreModule یک ماژول بومی IIS است و هنوز برای اجرا نیاز به IIS Application Pool دارد؛ با این تفاوت که در تنظیم AppPoolهای برنامه‌های ASP.NET Core، باید NET CLR Version. را به No managed code تنظیم کرد.


اینکار از این جهت صورت می‌گیرد که IIS در اینجا تنها نقش یک پروکسی هدایت درخواست‌ها را به پروسه‌ی برنامه‌ی حاوی وب سرور Kestrel، دارد و کار آن وهله سازی NET Runtime. نیست. کار AspNetCoreModule این است که با اولین درخواست رسیده‌ی به برنامه‌ی شما، آن‌را بارگذاری کند. سپس درخواست‌های رسیده را دریافت و به سمت برنامه‌ی ASP.NET Core شما هدایت می‌کند (به این عملیات reverse proxy هم می‌گویند).


اگر دقت کرده باشید، برنامه‌های ASP.NET Core، هنوز دارای فایل web.config ایی با محتوای ذیل هستند:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*"
           modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/>
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%"
                arguments="%LAUNCHER_ARGS%" stdoutLogEnabled="false"
                stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false"/>
  </system.webServer>
</configuration>
توسط این تنظیمات است که AspNetCoreModule فایل‌های dll برنامه‌ی شما را یافته و سپس برنامه را به عنوان یک برنامه‌ی کنسول بارگذاری می‌کند (با توجه به اینکه حاوی کلاس Program و متد Main هستند).
یک نکته: در زمان publish برنامه، تنظیم و تبدیل مقادیر LAUNCHER_PATH و LAUNCHER_ARGS به معادل‌های اصلی آن‌ها صورت می‌گیرد (در ادامه مطلب بحث خواهد شد).


آیا واقعا هنوز نیازی به استفاده‌ی از IIS وجود دارد؟

هرچند می‌توان Kestrel را توسط یک IP و پورت مشخص، عمومی کرد و استفاده نمود، اما حداقل در ویندوز چنین توصیه‌ای نمی‌شود و بهتر است از IIS به عنوان یک front end proxy استفاده کرد؛ به این دلایل:
- اگر می‌خواهید چندین برنامه را بر روی یک وب سرور که از طریق پورت‌های 80 و 443 ارائه می‌شوند داشته باشید، نمی‌توانید از Kestrel  به صورت مستقیم استفاده کنید؛ زیرا از مفهوم host header routing که قابلیت ارائه‌ی چندین برنامه را از طریق پورت 80 و توسط یک IP میسر می‌کند، پشتیبانی نمی‌کند. برای اینکار نیاز به IIS و یا در حقیقت درایور http.sys ویندوز است.
- IIS خدمات قابل توجهی را به برنامه‌ی شما ارائه می‌کند. برای مثال با اولین درخواست رسیده، به صورت خودکار آن‌را اجرا و بارگذاری می‌کند؛ به همراه تمام مدیریت‌های پروسه‌ای که در اختیار برنامه‌های ASP.NET در طی سالیان سال قرار داشته‌است. برای مثال اگر پروسه‌ی برنامه‌ی شما در اثر استثنایی کرش کرد، دوباره با درخواست بعدی رسیده، حتما برنامه را بارگذاری و آماده‌ی خدمات دهی مجدد می‌کند.
- در اینجا می‌توان تنظیمات SSL را بر روی IIS انجام داد و سپس درخواست‌های معمولی را به Kestrel  ارسال کرد. به این ترتیب با یک مجوز می‌توان چندین برنامه‌ی Kestrel را مدیریت کرد.
- IISهای جدید به همراه ماژول‌های بومی بسیار بهینه و کم مصرفی برای مواردی مانند gzip compression of static content, static file caching, Url Rewriting هستند که با فعال سازی آن‌ها می‌توان از این قابلیت‌ها، در برنامه‌های ASP.NET Core نیز استفاده کرد.


نحوه‌ی توزیع برنامه‌های ASP.NET Core به IIS

روش اول: استفاده از دستور خط فرمان dotnet publish

برای این منظور به ریشه‌ی پروژه‌ی خود وارد شده و دستور dotnet publish را با توجه به پارامترهای ذیل اجرا کنید:
 dotnet publish --framework netcoreapp1.0 --output "c:\temp\mysite" --configuration Release
در اینجا برنامه کامپایل شده و همچنین مراحلی که در فایل project.json نیز ذکر شده‌اند، اعمال می‌شود. برای مثال در اینجا پوشه‌ها و فایل‌هایی که در قسمت include ذکر شده‌اند به خروجی کپی خواهند شد. همچین در قسمت scripts تمام مراحل ذکر شده مانند یکی کردن و فشرده سازی اسکریپت‌ها نیز انجام خواهد شد. قسمت postpublish تنها کاری را که انجام می‌دهد، ویرایش فایل web.config برنامه و تنظیم LAUNCHER_PATH و LAUNCHER_ARGS آن به مقادیر واقعی آن‌ها است.
{

    "publishOptions": {
        "include": [
            "wwwroot",
            "Features",
            "appsettings.json",
            "web.config"
        ]
    },
 
    "scripts": {
        "precompile": [
            "dotnet bundle"
        ],
        "prepublish": [
            //"bower install"
        ],
        "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ]
    }
}
و در نهایت اگر به پوشه‌ی output ذکر شده‌ی در فرمان فوق مراجعه کنید، این خروجی نهایی است که باید به صورت دستی به وب سرور خود برای اجرا انتقال دهید که به همراه تمام DLLهای مورد نیاز برای برنامه نیز هست.


پس از انتقال این فایل‌ها به سرور، مابقی مراحل آن مانند قبل است. یک Application جدید تعریف شده و سپس ابتدا مسیر آن مشخص می‌شود و نکته‌ی اصلی، انتخاب AppPool ایی است که پیشتر شرح داده شد:


برنامه‌های ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آن‌ها No Managed Code است. همچنین بهتر است به ازای هر برنامه‌ی جدید یک AppPool مجزا را ایجاد کنید تا کرش یک برنامه تاثیر منفی را بر روی برنامه‌ی دیگری نگذارد.

روش دوم: استفاده از ابزار Publish خود ویژوال استودیو

اگر علاقمند هستید که روش خط فرمان فوق را توسط ابزار publish ویژوال استودیو انجام دهید، بر روی پروژه در solution explorer کلیک راست کرده و گزینه‌ی publish را انتخاب کنید. در صفحه‌ای که باز می‌شود، بر روی گزینه‌ی custom کلیک کرده و نامی را وارد کنید. از این نام پروفایل، جهت ساده سازی مراحل publish، در دفعات آتی فراخوانی آن استفاده می‌شود.


در صفحه‌ی بعدی اگر گزینه‌ی file system را انتخاب کنید، دقیقا همان مراحل روش اول تکرار می‌شوند:


سپس می‌توانید فریم ورک برنامه و نوع ارائه را مشخص کنید:


و در آخر کار، Publish به این پوشه‌ی مشخص شده که به صورت پیش فرض در ذیل پوشه‌ی bin برنامه‌است، صورت می‌گیرد.


روش عیب یابی راه اندازی اولیه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core

در اولین سعی در اجرای برنامه‌ی ASP.NET Core بر روی IIS به این خطا رسیدم:


در event viewer ویندوز چیزی ثبت نشده بود. اولین کاری را که در این موارد می‌توان انجام داد به این صورت است. از طریق خط فرمان به پوشه‌ی publish برنامه وارد شوید (همان پوشه‌ای که توسط IIS عمومی شده‌است). سپس دستور dotnet prog.dll را صادر کنید. در اینجا prog.dll نام dll اصلی برنامه یا همان نام پروژه است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، برنامه به دنبال پوشه‌ی bower_components ایی می‌گردد که کار publish آن انجام نشده‌است (این پوشه در تنظیمات آغازین برنامه عمومی شده‌است و در لیست include قسمت publishOptions فایل project.json فراموش شده‌است).

روش دوم، فعال سازی stdoutLogEnabled موجود در فایل وب کانفیگ، به true است. در اینجا web.config نهایی تولیدی توسط عملیات publish را مشاهده می‌کنید که در آن پارامترهای  processPath و arguments مقدار دهی شده‌اند (همان قسمت postpublish فایل project.json). در اینجا مقدار stdoutLogEnabled به صورت پیش فرض false است. اگر true شود، همان خروجی تصویر فوق را در پوشه‌ی logs خواهید یافت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified" />
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="dotnet" arguments=".\Core1RtmEmptyTest.dll" stdoutLogEnabled="true" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false" />
  </system.webServer>
</configuration>
البته اگر کاربر منتسب به AppPool برنامه، دسترسی نوشتن در این پوشه را نداشته باشد، خطای ذیل را در event viewer ویندوز مشاهده خواهید کرد:
 Warning: Could not create stdoutLogFile \\?\D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest\bin\Release\PublishOutput\logs\stdout_10064_201672893654.log, ErrorCode = -2147024893.
همچنین پوشه‌ی logs را هم باید خودتان از پیش ایجاد کنید. به عبارتی کاربر منتسب به AppPool برنامه باید دسترسی نوشتن در پوشه‌ی logs واقع در ریشه‌ی برنامه را داشته باشد. این کاربر  IIS AppPool\DefaultAppPool نام دارد.



حداقل‌های یک هاست ویندوزی که می‌خواهد برنامه‌های ASP.NET Core را ارائه دهد

پس از نصب IIS، نیاز است ASP.NET Core Module نیز نصب گردد. برای این‌کار اگر بسته‌ی NET Core Windows Server Hosting. را نصب کنید، کافی است:
https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=817246

این بسته به همراه NET Core Runtime, .NET Core Library. و ASP.NET Core Module است. همچنین همانطور که عنوان شد، برنامه‌های ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آن‌ها No Managed Code است. این‌ها حداقل‌های راه اندازی یک برنامه‌ی ASP.NET Core بر روی سرورهای ویندوزی هستند.


هنوز فایل app_offline.htm نیز در اینجا معتبر است

یکی از خواص ASP.NET Core Module، پردازش فایل خاصی است به نام app_offline.htm. اگر این فایل را در ریشه‌ی سایت قرار دهید، برنامه پردازش تمام درخواست‌های رسیده را قطع خواهد کرد و سپس پروسه‌ی برنامه خاتمه می‌یابد. هر زمانیکه این فایل حذف شد، مجددا با درخواست بعدی رسیده، برنامه آماده‌ی پاسخگویی می‌شود.
نظرات مطالب
ایجاد سیستم وضعیت آب و هوا مانند گوگل (بخش اول)
قسمت switch ایی را که در View نوشتید، تبدیل کنید به یک متد کمکی در کلاسی خارج از View: (مهم نیست متد الحاقی باشد یا خیر؛ فقط داخل View نباشد)
public static string GetFileName(int code)
{
    switch (code)
    {
       case 0: return "/Images/User/Weather/Tornado.png";
  //...
}
بعد یک خاصیت محاسباتی به نام FileName به مدل مورد استفاده اضافه کنید:
    public class YahooWeatherRssItem
    {
        public int Code { get; set; } 
        //...
        public string FileName 
        {
          get { return Util.GetFileName(Code); }
        }
    }
به این صورت View از کدهای محاسبات یافتن FileName خالی می‌شود.
مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 7 - ارتقاء به نسخه ‭4.5.x
بعد از انتشار قسمت 6 به عنوان آخرین قسمت مرتبط با تفکر مبتنی‌بر CRUD‏ ‎(‎CRUD-based thinking)‎ قصد دارم پشتیبانی از طراحی Application Layer مبتنی‌بر CQRS را نیز به این زیرساخت اضافه کنم.
در این مطلب تغییرات حاصل از طراحی مجدد و بازسازی انجام شده در نسخه جدید را مرور خواهیم کرد.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore

1- واسط‌های مورد استفاده جهت ردیابی موجودیت‌ها :
public interface ICreationTracking
{
    DateTime CreatedDateTime { get; set; }
}

public interface IModificationTracking
{
    DateTime? ModifiedDateTime { get; set; }
}
علاوه بر تغییر نام و نوع داده خصوصیت‌های تاریخ ایجاد و ویرایش، سایر خصوصیات به صورت خواص سایه‌ای در کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore مدیریت خواهند شد. 
2. با اضافه شدن واسط IHasRowIntegrity برای پشتیبانی از امکان تشخیص اصالت ردیف‌های یک بانک اطلاعاتی با استفاده از EF Core، خصوصیت RowVersion به Version تغییر نام پیدا کرد.
public interface IHasRowIntegrity
{
    string Hash { get; set; }
}

public interface IHasRowVersion
{
    byte[] Version { get; set; }
}
3- ارث‌بری از کلاس AggregateRoot در سناریوهای CRUD و در زمان استفاده از CrudService هیچ ضرورتی ندارد و صرفا برای پشتیبانی از طراحی مبتنی‌بر DDD کاربرد خواهد داشت. اگر قصد طراحی یک Rich Domain Model را دارید و رویکرد DDD را دنبال می‌کنید، با استفاده از کلاس پایه AggregateRoot امکان مدیریت DomainEventهای مرتبط با یک Aggregate را خواهید داشت. 
public abstract class AggregateRoot<TKey> : Entity<TKey>, IAggregateRoot
    where TKey : IEquatable<TKey>
{
    private readonly List<IDomainEvent> _events = new List<IDomainEvent>();
    public IReadOnlyCollection<IDomainEvent> Events => _events.AsReadOnly();

    protected virtual void AddDomainEvent(IDomainEvent newEvent)
    {
        _events.Add(newEvent);
    }

    public virtual void ClearEvents()
    {
        _events.Clear();
    }
}
4- امکان Publish رخ‌دادهای مرتبط با یک AggregateRoot به IEventBus اضافه شده است:
public static class EventBusExtensions
{
    public static Task TriggerAsync(this IEventBus bus, IEnumerable<IDomainEvent> events)
    {
        var tasks = events.Select(async domainEvent => await bus.TriggerAsync(domainEvent));
        return Task.WhenAll(tasks);
    }

    public static async Task PublishAsync(this IEventBus bus, IAggregateRoot aggregateRoot)
    {
        await bus.TriggerAsync(aggregateRoot.Events);
        aggregateRoot.ClearEvents();
    }
}
5- واسط IDbSeed به IDbSetup تغییر نام پیدا کرده است.

6- اضافه شدن یک سرویس برای ذخیره‌سازی اطلاعات به صورت Key/Value در بانک اطلاعاتی:
public interface IKeyValueService : IApplicationService
{
    Task SetValueAsync(string key, string value);
    Task<Maybe<string>> LoadValueAsync(string key);
    Task<bool> IsTamperedAsync(string key);
}

public class KeyValue : Entity, IModificationTracking, ICreationTracking, IHasRowIntegrity
{
    public string Key { get; set; }
    [Encrypted] public string Value { get; set; }
    public string Hash { get; set; }
    public DateTime CreatedDateTime { get; set; }
    public DateTime? ModifiedDateTime { get; set; }
}
7- AuthorizationProvider حذف شده و جمع آوری دسترسی‌های سیستم به عهده خود استفاده کننده از این زیرساخت می‌باشد.

8- اضافه شدن امکان Exception Mapping و همچنین سفارشی سازی پیغام‌های خطای عمومی:
    public class ExceptionOptions
    {
        public List<ExceptionMapItem> Mappings { get; } = new List<ExceptionMapItem>();

        [Required] public string DbException { get; set; }
        [Required] public string DbConcurrencyException { get; set; }
        [Required] public string InternalServerIssue { get; set; }

        public bool TryFindMapping(DbException dbException, out ExceptionMapItem mapping)
        {
            mapping = null;

            var words = new HashSet<string>(Regex.Split(dbException.ToStringFormat(), @"\W"));

            var mappingItem = Mappings.FirstOrDefault(a => a.Keywords.IsProperSubsetOf(words));
            if (mappingItem == null)
            {
                return false;
            }

            mapping = mappingItem;

            return true;
        }
    }
و روش استفاده از آن را در پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI می‌توانید مشاهده کنید. برای معرفی نگاشت‌ها، می‌توان به شکل زیر در فایل appsetting.json عمل کرد:
"Exception": {
  "Mappings": [
    {
      "Message": "به دلیل وجود اطلاعات وابسته امکان حذف وجود ندارد",
      "Keywords": [
        "DELETE",
        "REFERENCE"
      ]
    },
    {
      "Message": "یک تسک با این عنوان قبلا در سیستم ثبت شده است",
      "MemberName": "Title",
      "Keywords": [
        "Task",
        "UIX_Task_NormalizedTitle"
      ]
    }
  ],
  "DbException": "امکان ذخیره‌سازی اطلاعات وجود ندارد؛ دوباره تلاش نمائید",
  "DbConcurrencyException": "اطلاعات توسط کاربری دیگر در شبکه تغییر کرده است",
  "InternalServerIssue": "متأسفانه مشکلی در فرآیند انجام درخواست شما پیش آمده است!"
}

8- اطلاعات مرتبط با مستأجر جاری در سناریوهای چند مستأجری از واسط IUserSession حذف شده و به واسط ITenantSession منتقل شده است. نوع داده خصوصیت UserId به String تغییر پیدا کرده و بر اساس نیاز می‌توان به شکل زیر از آن استفاده کرد:
_session.UserId
_session.UserId<long>()
_session.UserId<int>()
_session.UserId<Guid>()

علاوه بر آن خصوصیت ImpersonatorUserId که می‌تواند حاوی UserId کاربری باشد که در نقش کاربر دیگری در سناریوهای Impersonation وارد سیستم شده است؛ این مورد در سیستم Logging مبتنی‌بر فایل سیستم و بانک اطلاعاتی موجود در این زیرساخت، ثبت و نگهداری می‌شود.
9- لیست ClaimTypeهای مورد استفاده در این زیرساخت:
public static class UserClaimTypes
{
    public const string UserName = ClaimTypes.Name;
    public const string UserId = ClaimTypes.NameIdentifier;
    public const string SerialNumber = ClaimTypes.SerialNumber;
    public const string Role = ClaimTypes.Role;
    public const string DisplayName = nameof(DisplayName);
    public const string BranchId = nameof(BranchId);
    public const string BranchName = nameof(BranchName);
    public const string IsHeadOffice = nameof(IsHeadOffice);
    public const string TenantId = nameof(TenantId);
    public const string TenantName = nameof(TenantName);
    public const string IsHeadTenant = nameof(IsHeadTenant);
    public const string Permission = nameof(Permission);
    public const string PackedPermission = nameof(PackedPermission);
    public const string ImpersonatorUserId = nameof(ImpersonatorUserId);
    public const string ImpersonatorTenantId = nameof(ImpersonatorTenantId);
}
از خصوصیات Branch*‎ برای سناریوهای چند شعبه‎‌ای می‌توان استفاده کرد که در این صورت اگر یکی از شعب به عنوان دفتر مرکزی در نظر گرفته شود باید Claim‌ای با نام IsHeadOffice با مقدار true از زمان ورود به سیستم برای کاربران آن شعبه در نظر گرفته شود. 
خصوصیات Tenant*‎ برای سناریوهای چند مستأجری در نظر گرفته شده است که اگرطراحی مورد نظرتان به نحوی باشد که بخش مدیریت مستأجرهای سیستم در همان سیستم پیاده‌سازی شده باشد یا به تعبیری سیستم Host و Tenant یکی باشند، می‌توان Claim‌ای با نام IsHeadTenant با مقدار true در زمان ورود به سیستم برای کاربران Host (مستأجر اصلی) در نظر گرفته شود.
‌‌
10- مکانیزم Logging مبتنی‌بر فایل سیستم:
/// <summary>
/// Adds a file logger named 'File' to the factory.
/// </summary>
/// <param name="builder">The <see cref="ILoggingBuilder"/> to use.</param>
public static ILoggingBuilder AddFile(this ILoggingBuilder builder)
{
    builder.Services.AddSingleton<ILoggerProvider, FileLoggerProvider>();
    return builder;
}


/// <summary>
/// Adds a file logger named 'File' to the factory.
/// </summary>
/// <param name="builder">The <see cref="ILoggingBuilder"/> to use.</param>
/// <param name="configure">Configure an instance of the <see cref="FileLoggerOptions" /> to set logging options</param>
public static ILoggingBuilder AddFile(this ILoggingBuilder builder, Action<FileLoggerOptions> configure)
{
    builder.AddFile();
    builder.Services.Configure(configure);

    return builder;
}
11- امکان TenantResolution برای شناسایی مستأجر جاری سیستم:
public interface ITenantResolutionStrategy
{
    string TenantId();
}

public interface ITenantStore
{
    Task<Tenant> FindTenantAsync(string tenantId);
}
از این واسط‌ها در میان افزار TenantResolutionMiddleware موجود در کتابخانه DNTFrameworkCore.Web.Tenancy استفاده شده است. و همچنین جهت دسترسی به اطلاعات مستأجر جاری سیستم می‌توان واسط زیر را تزریق و استفاده کرد:
public interface ITenantSession : IScopedDependency
{
    /// <summary>
    ///     Gets current TenantId or null.
    ///     This TenantId should be the TenantId of the <see cref="IUserSession.UserId" />.
    ///     It can be null if given <see cref="IUserSession.UserId" /> is a head-tenant user or no user logged in.
    /// </summary>
    string TenantId { get; }

    /// <summary>
    ///     Gets current TenantName or null.
    ///     This TenantName should be the TenantName of the <see cref="IUserSession.UserId" />.
    ///     It can be null if given <see cref="IUserSession.UserId" /> is a head-tenant user or no user logged in.
    /// </summary>
    string TenantName { get; }

    /// <summary>
    ///     Represents current tenant is head-tenant.
    /// </summary>
    bool IsHeadTenant { get; }

    /// <summary>
    ///     TenantId of the impersonator.
    ///     This is filled if a user with <see cref="IUserSession.ImpersonatorUserId" /> performing actions behalf of the
    ///     <see cref="IUserSession.UserId" />.
    /// </summary>
    string ImpersonatorTenantId { get; }
}
12- استفاده از SystemTime و IClock برای افزایش تست‌پذیری سناریوهای درگیر با DateTime:
public static class SystemTime
{
    public static Func<DateTime> Now = () => DateTime.UtcNow;

    public static Func<DateTime, DateTime> Normalize = (dateTime) =>
        DateTime.SpecifyKind(dateTime, DateTimeKind.Utc);
}
public interface IClock : ITransientDependency
{
    DateTime Now { get; }
    DateTime Normalize(DateTime dateTime);
}

internal sealed class Clock : IClock
{
    public DateTime Now => SystemTime.Now();

    public DateTime Normalize(DateTime dateTime)
    {
        return SystemTime.Normalize(dateTime);
    }
}
13- تغییر واسط عمومی کلاس Result:
public class Result
{
    private static readonly Result _ok = new Result(false, string.Empty);
    private readonly List<ValidationFailure> _failures;

    protected Result(bool failed, string message) : this(failed, message,
        Enumerable.Empty<ValidationFailure>())
    {
        Failed = failed;
        Message = message;
    }

    protected Result(bool failed, string message, IEnumerable<ValidationFailure> failures)
    {
        Failed = failed;
        Message = message;
        _failures = failures.ToList();
    }

    public bool Failed { get; }
    public string Message { get; }
    public IEnumerable<ValidationFailure> Failures => _failures.AsReadOnly();

    [DebuggerStepThrough]
    public static Result Ok() => _ok;

    [DebuggerStepThrough]
    public static Result Fail(string message)
    {
        return new Result(true, message);
    }

    //...
}

روش معرفی سرویس‌های مرتبط با کتابخانه DNTFrameworkCore
services.AddFramework()
    .WithModelValidation()
    .WithFluentValidation()
    .WithMemoryCache()
    .WithSecurityService()
    .WithBackgroundTaskQueue()
    .WithRandomNumber();
متد WithFluentValidation یک متد الحاقی برای FrameworkBuilder می‌باشد که در کتابخانه DNTFrameworkCore.FluentValidation تعریف شده است.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore

1- اگر از CrudService پایه موجود استفاده می‌کنید، محدودیت ارث‌بری از TrackableEntity از موجودیت اصلی برداشته شده است. همچنین همانطور که در نظرات مطالب قبلی در قالب نکته تکمیلی اشاره شد، متد  MapToEntity  به نحوی تغییر کرد که پاسخگوی اکثر نیازها باشد.
2- امکان تنظیم ModifiedProperties  برای موجودیت‌های وابسته در سناریوهایی با موجودیت‌های وابسته Master-Detail نیز مهیا شده است.
public abstract class TrackableEntity<TKey> : Entity<TKey>, ITrackable where TKey : IEquatable<TKey>
{
    [NotMapped] public TrackingState TrackingState { get; set; }
    [NotMapped] public ICollection<string> ModifiedProperties { get; set; }
}
3-  امکان ذخیره سازی تنظیمات برنامه‌های ASP.NET Core در یک بانک اطلاعاتی با استفاده از EF ، اضافه شده است که از همان موجودیت KeyValue برای نگهداری مقادیر استفاده می‌کند:
public static class ConfigurationBuilderExtensions
{
    public static IConfigurationBuilder AddEFCore(this IConfigurationBuilder builder,
        IServiceProvider provider)
    {
        return builder.Add(new EFConfigurationSource(provider));
    }
}
4- واسط IHookEngine حذف شده و سازنده کلاس پایه DbContextCore لیستی از IHook را به عنوان پارامتر می‌پذیرد:
protected DbContextCore(DbContextOptions options, IEnumerable<IHook> hooks) : base(options)
{
    _hooks = hooks ?? throw new ArgumentNullException(nameof(hooks));
}
 همچنین امکان IgnoreHook برای غیرفعال کردن یک Hook خاص با استفاده از نام آن مهیا شده است:
public void IgnoreHook(string hookName)
{
    _ignoredHookList.Add(hookName);
}
امکان پیاده سازی Hook سفارشی را برای سناریوهای خاص هم با پیاده سازی واسط IHook و یا با ارث‌بری از کلاس‌های پایه موجود در زیرساخت، خواهید داشت. به عنوان مثال:
internal sealed class RowIntegrityHook : PostActionHook<IHasRowIntegrity>
{
    public override string Name => HookNames.RowIntegrity;
    public override int Order => int.MaxValue;
    public override EntityState HookState => EntityState.Unchanged;

    protected override void Hook(IHasRowIntegrity entity, HookEntityMetadata metadata, IUnitOfWork uow)
    {
        metadata.Entry.Property(EFCore.Hash).CurrentValue = uow.EntityHash(entity);
    }
}
در بازطراحی انجام شده، دسترسی به وهله جاری DbContext هم از طریق واسط IUnitOfWork مهیا شده است.
5- متد EntityHash به واسط IUnitOfWork اضافه شده است که امکان محاسبه هش مرتبط با یک رکورد از یک موجودیت خاص را مهیا می‌کند؛ همچنین امکان تغییر الگوریتم و سفارشی سازی آن را به شکل زیر خواهید داشت:
//DbContextCore : IUnitOfWork

public string EntityHash<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
{
    var row = Entry(entity).ToDictionary(p => p.Metadata.Name != EFCore.Hash &&
                                              !p.Metadata.ValueGenerated.HasFlag(ValueGenerated.OnUpdate) &&
                                              !p.Metadata.IsShadowProperty());
    return EntityHash<TEntity>(row);
}

protected virtual string EntityHash<TEntity>(Dictionary<string, object> row) where TEntity : class
{
    var json = JsonConvert.SerializeObject(row, Formatting.Indented);
    using (var hashAlgorithm = SHA256.Create())
    {
        var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(json);
        var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
        return Convert.ToBase64String(byteHash);
    }
}
همچنین از طریق متدهای الحاقی زیر که مرتبط با واسط IUnitOfWork می‌باشند، امکان دسترسی به رکوردهای دستکاری شده را خواهید داشت:
IsTamperedAsync
HasTamperedEntryAsync
TamperedEntryListAsync

 
6- همانطور که اشاره شد، خواص سایه‌ای مرتبط با سیستم ردیابی موجودیت‌ها نیز به شکل زیر تغییر نام پیدا کرده‌اند:
public const string CreatedDateTime = nameof(ICreationTracking.CreatedDateTime);
public const string CreatedByUserId = nameof(CreatedByUserId);
public const string CreatedByBrowserName = nameof(CreatedByBrowserName);
public const string CreatedByIP = nameof(CreatedByIP);

public const string ModifiedDateTime = nameof(IModificationTracking.ModifiedDateTime);
public const string ModifiedByUserId = nameof(ModifiedByUserId);
public const string ModifiedByBrowserName = nameof(ModifiedByBrowserName);
public const string ModifiedByIP = nameof(ModifiedByIP);
7- یک تبدیلگر سفارشی برای ذخیره سازی اشیا به صورت JSON اضافه شده است که برگرفته از کتابخانه Innofactor.EfCoreJsonValueConverter می‌باشد.
 8- دو متد الحاقی زیر برای نرمال‌سازی خصوصیات تاریخ از نوع DateTime و خصوصیات عددی از نوع Decimal به ModelBuilder اضافه شده‌اند:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{  
    modelBuilder.NormalizeDateTime();
    modelBuilder.NormalizeDecimalPrecision(precision: 20, scale: 6);
    
    base.OnModelCreating(modelBuilder);
}

9-  متد MigrateDbContext به این کتابخانه منتقل شده است:
MigrateDbContext<TContext>(this IHost host)
متد Seed واسط IDbSetup در صورت معرفی یک پیاده‌سازی از آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها، در بدنه این متد فراخوانی خواهد شد.

روش معرفی سرویس‌های مرتبط با کتابخانه DNTFrameworkCore.EFCore
services.AddEFCore<ProjectDbContext>()
    .WithTrackingHook<long>()
    .WithDeletedEntityHook()
    .WithRowIntegrityHook()
    .WithNumberingHook(options =>
    {
        options.NumberedEntityMap[typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
        {
            Prefix = "Task",
            FieldNames = new[] {nameof(Task.BranchId)}
        };
    });
همانطور که عنوان شد، محدودیت نوع خصوصیات CreatedByUserId و ModifiedByUserId برداشته شده است و از طریق متد WithTrackingHook قابل تنظیم می‎‌باشد.

تغییرات کتابخانه DNTFrameworkCore.Web.Tenancy


فعلا امکان شناسایی مستأجر جاری و دسترسی به اطلاعات آن از طریق واسط ITenantSession در دسترس می‌باشد؛ همچنین امکان تغییر و تعیین رشته اتصال به بانک اطلاعاتی هر مستأجر از طریق متد UseConnectionString واسط IUnitOfWork فراهم می‌باشد.
services.AddTenancy()
    .WithTenantSession()
    .WithStore<InMemoryTenantStore>()
    .WithResolutionStrategy<HostResolutionStrategy>();
app.UseTenancy();


سایر کتابخانه‌ها تغییرات خاصی نداشتند و صرفا نحوه معرفی سرویس‌های آنها ممکن است تغییر کند و یا وابستگی‌های آنها به آخرین نسخه موجود ارتقاء داده شده باشند که در پروژه DNTFrameworkCore.TestAPI اعمال شده‌اند.
لیست بسته‌های نیوگت نسخه ۴.۵.۳
PM> Install-Package DNTFrameworkCore
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EFCore
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.EFCore.SqlServer
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.FluentValidation
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web.Tenancy
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Licensing
مطالب
پیاده سازی Password Policy سفارشی توسط ASP.NET Identity
برای فراهم کردن یک تجربه کاربری ایمن‌تر و بهتر، ممکن است بخواهید پیچیدگی password policy را سفارشی سازی کنید. مثلا ممکن است بخواهید حداقل تعداد کاراکتر‌ها را تنظیم کنید، استفاده از چند حروف ویژه را اجباری کنید،  جلوگیری از استفاده نام کاربر در کلمه عبور و غیره. برای اطلاعات بیشتر درباره سیاست‌های کلمه عبور به این لینک مراجعه کنید. بصورت پیش فرض ASP.NET Identity کاربران را وادار می‌کند تا کلمه‌های عبوری بطول حداقل 6 کاراکتر وارد نمایند. در ادامه نحوه افزودن چند خط مشی دیگر را هم بررسی می‌کنیم.

با استفاده از ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی خواهیم ساخت تا از ASP.NET Identity استفاده کند. مواردی که درباره کلمه‌های عبور می‌خواهیم اعمال کنیم در زیر لیست شده اند.

  • تنظیمات پیش فرض باید تغییر کنند تا کلمات عبور حداقل 10 کاراکتر باشند
  • کلمه عبور حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه باید داشته باشد
  • امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیری که ثبت شده وجود ندارد
در آخر اپلیکیشن را اجرا می‌کنیم و عملکرد این قوانین جدید را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد اپلیکیشن جدید

در Visual Studio 2013 اپلیکیشن جدیدی از نوع ASP.NET MVC 4.5 بسازید.

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. به قسمت Update بروید و تمام انتشارات جدید را در صورت وجود نصب کنید.

بگذارید تا به روند کلی ایجاد کاربران جدید در اپلیکیشن نگاهی بیاندازیم. این به ما در شناسایی نیازهای جدیدمان کمک می‌کند. در پوشه Controllers فایلی بنام AccountController.cs وجود دارد که حاوی متدهایی برای مدیریت کاربران است.

  • کنترلر Account از کلاس UserManager استفاده می‌کند که در فریم ورک Identity تعریف شده است. این کلاس به نوبه خود از کلاس دیگری بنام UserStore استفاده می‌کند که برای دسترسی و مدیریت داده‌های کاربران استفاده می‌شود. در مثال ما این کلاس از Entity Framework استفاده می‌کند که پیاده سازی پیش فرض است.
  • متد Register POST یک کاربر جدید می‌سازد. متد CreateAsync به طبع متد 'ValidateAsync' را روی خاصیت PasswordValidator فراخوانی می‌کند تا کلمه عبور دریافتی اعتبارسنجی شود.
var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };  
var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
  
if (result.Succeeded)
{
    await SignInAsync(user, isPersistent: false);  
    return RedirectToAction("Index", "Home");
}

در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات ایجاد حساب کاربری، کاربر به سایت وارد می‌شود.


قانون 1: کلمه‌های عبور باید حداقل 10 کاراکتر باشند

بصورت پیش فرض خاصیت PasswordValidator در کلاس UserManager به کلاس MinimumLengthValidator تنظیم شده است، که اطمینان حاصل می‌کند کلمه عبور حداقل 6 کاراکتر باشد. هنگام وهله سازی UserManager می‌توانید این مقدار را تغییر دهید.
  • مقدار حداقل کاراکترهای کلمه عبور به دو شکل می‌تواند تعریف شود. راه اول، تغییر کنترلر Account است. در متد سازنده این کنترلر کلاس UserManager وهله سازی می‌شود، همینجا می‌توانید این تغییر را اعمال کنید. راه دوم، ساختن کلاس جدیدی است که از UserManager ارث بری می‌کند. سپس می‌توان این کلاس را در سطح global تعریف کرد. در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی با نام ApplicationUserManager بسازید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
{
    public ApplicationUserManager(): base(new UserStore<ApplicationUser>(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new MinimumLengthValidator (10);
    }
}

  کلاس UserManager یک نمونه از کلاس IUserStore را دریافت می‌کند که پیاده سازی API‌های مدیریت کاربران است. از آنجا که کلاس UserStore مبتنی بر Entity Framework است، باید آبجکت DbContext را هم پاس دهیم. این کد در واقع همان کدی است که در متد سازنده کنترلر Account وجود دارد.

یک مزیت دیگر این روش این است که می‌توانیم متدهای UserManager را بازنویسی (overwrite) کنیم. برای پیاده سازی نیازمندهای بعدی دقیقا همین کار را خواهیم کرد.


  • حال باید کلاس ApplicationUserManager را در کنترلر Account استفاده کنیم. متد سازنده و خاصیت UserManager را مانند زیر تغییر دهید.
 public AccountController() : this(new ApplicationUserManager())
         {
         }
  
         public AccountController(ApplicationUserManager userManager)
         {
             UserManager = userManager;
         }
         public ApplicationUserManager UserManager { get; private set; }
حالا داریم از کلاس سفارشی جدیدمان استفاده می‌کنیم. این به ما اجازه می‌دهد مراحل بعدی سفارشی سازی را انجام دهیم، بدون آنکه کدهای موجود در کنترلر از کار بیافتند.
  • اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید کاربر محلی جدیدی ثبت نمایید. اگر کلمه عبور وارد شده کمتر از 10 کاراکتر باشد پیغام خطای زیر را دریافت می‌کنید.


قانون 2: کلمه‌های عبور باید حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه داشته باشند

چیزی که در این مرحله نیاز داریم کلاس جدیدی است که اینترفیس IIdentityValidator را پیاده سازی می‌کند. چیزی که ما می‌خواهیم اعتبارسنجی کنیم، وجود اعداد و کاراکترهای ویژه در کلمه عبور است، همچنین طول مجاز هم بررسی می‌شود. نهایتا این قوانین اعتبارسنجی در متد 'ValidateAsync' بکار گرفته خواهند شد.
  • در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی بنام CustomPasswordValidator بسازید و اینترفیس مذکور را پیاده سازی کنید. از آنجا که نوع کلمه عبور رشته (string) است از <IIdentityValidator<string استفاده می‌کنیم.
public class CustomPasswordValidator : IIdentityValidator<string> 
{  
    public int RequiredLength { get; set; }

    public CustomPasswordValidator(int length)
    {
        RequiredLength = length;
    }
  
    public Task<IdentityResult> ValidateAsync(string item)
    {
        if (String.IsNullOrEmpty(item) || item.Length < RequiredLength)
        {
            return Task.FromResult(IdentityResult.Failed(String.Format("Password should be of length {0}",RequiredLength)));
        }
  
    string pattern = @"^(?=.*[0-9])(?=.*[!@#$%^&*])[0-9a-zA-Z!@#$%^&*0-9]{10,}$";
   
    if (!Regex.IsMatch(item, pattern))  
    {
        return Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Password should have one numeral and one special character"));
    }
  
    return Task.FromResult(IdentityResult.Success);
 }


  در متد ValidateAsync بررس می‌کنیم که طول کلمه عبور معتبر و مجاز است یا خیر. سپس با استفاده از یک RegEx وجود کاراکترهای ویژه و اعداد را بررسی می‌کنیم. دقت کنید که regex استفاده شده تست نشده و تنها بعنوان یک مثال باید در نظر گرفته شود.
  • قدم بعدی تعریف این اعتبارسنج سفارشی در کلاس UserManager است. باید مقدار خاصیت PasswordValidator را به این کلاس تنظیم کنیم. به کلاس ApplicationUserManager که پیشتر ساختید بروید و مقدار خاصیت PasswordValidator را به CustomPasswordValidator تغییر دهید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>  
{  
    public ApplicationUserManager() : base(new UserStore<ApplicationUser(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
    }
 }

  هیچ تغییر دیگری در کلاس AccountController لازم نیست. حال سعی کنید کاربر جدید دیگری بسازید، اما اینبار کلمه عبوری وارد کنید که خطای اعتبارسنجی تولید کند. پیغام خطایی مشابه تصویر زیر باید دریافت کنید.


قانون 3: امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیر ثبت شده وجود ندارد

هنگامی که کاربران سیستم، کلمه عبور خود را بازنشانی (reset) می‌کنند یا تغییر می‌دهند، می‌توانیم بررسی کنیم که آیا مجددا از یک کلمه عبور پیشین استفاده کرده اند یا خیر. این بررسی بصورت پیش فرض انجام نمی‌شود، چرا که سیستم Identity تاریخچه کلمه‌های عبور کاربران را ذخیره نمی‌کند. می‌توانیم در اپلیکیشن خود جدول جدیدی بسازیم و تاریخچه کلمات عبور کاربران را در آن ذخیره کنیم. هربار که کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبور خود دارد، مقدار Hash شده را در جدول تاریخچه بررسی میکنیم.
فایل IdentityModels.cs را باز کنید. مانند لیست زیر، کلاس جدیدی بنام 'PreviousPassword' بسازید.
public class PreviousPassword  
{
  
 public PreviousPassword()
 {
    CreateDate = DateTimeOffset.Now;
 }
  
 [Key, Column(Order = 0)]
  
 public string PasswordHash { get; set; }
  
 public DateTimeOffset CreateDate { get; set; }
  
 [Key, Column(Order = 1)]
  
 public string UserId { get; set; }
  
 public virtual ApplicationUser User { get; set; }
  
 }
در این کلاس، فیلد 'Password' مقدار Hash شده کلمه عبور را نگاه میدارد و توسط فیلد 'UserId' رفرنس می‌شود. فیلد 'CreateDate' یک مقدار timestamp ذخیره می‌کند که تاریخ ثبت کلمه عبور را مشخص می‌نماید. توسط این فیلد می‌توانیم تاریخچه کلمات عبور را فیلتر کنیم و مثلا 5 رکورد آخر را بگیریم.

Entity Framework Code First جدول 'PreviousPasswords' را می‌سازد و با استفاده از فیلدهای 'UserId' و 'Password' کلید اصلی (composite primary key) را ایجاد می‌کند. برای اطلاعات بیشتر درباره قرارداهای EF Code First به  این لینک  مراجعه کنید.

  • خاصیت جدیدی به کلاس ApplicationUser اضافه کنید تا لیست آخرین کلمات عبور استفاده شده را نگهداری کند.
public class ApplicationUser : IdentityUser
{
    public ApplicationUser() : base()
    {
        PreviousUserPasswords = new List<PreviousPassword>();
     }

     public virtual IList<PreviousPassword> PreviousUserPasswords { get; set; }
}

 همانطور که پیشتر گفته شد، کلاس UserStore پیاده سازی API‌های لازم برای مدیریت کاربران را در بر می‌گیرد. هنگامی که کاربر برای نخستین بار در سایت ثبت می‌شود باید مقدار Hash کلمه عبورش را در جدول تاریخچه کلمات عبور ذخیره کنیم. از آنجا که UserStore بصورت پیش فرض متدی برای چنین عملیاتی معرفی نمی‌کند، باید یک override تعریف کنیم تا این مراحل را انجام دهیم. پس ابتدا باید کلاس سفارشی جدیدی بسازیم که از UserStore ارث بری کرده و آن را توسعه می‌دهد. سپس از این کلاس سفارشی در ApplicationUserManager بعنوان پیاده سازی پیش فرض UserStore استفاده می‌کنیم. پس کلاس جدیدی در پوشه IdentityExtensions ایجاد کنید.
public class ApplicationUserStore : UserStore<ApplicationUser>
{ 
    public ApplicationUserStore(DbContext context) : base(context)  { }
  
    public override async Task CreateAsync(ApplicationUser user)
    {
        await base.CreateAsync(user);
        await AddToPreviousPasswordsAsync(user, user.PasswordHash);
    }
  
     public Task AddToPreviousPasswordsAsync(ApplicationUser user, string password)
     {
        user.PreviousUserPasswords.Add(new PreviousPassword() { UserId = user.Id, PasswordHash = password });
  
        return UpdateAsync(user);
     }
 }

 متد 'AddToPreviousPasswordsAsync' کلمه عبور را در جدول 'PreviousPasswords' ذخیره می‌کند.

هرگاه کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبورش دارد باید این متد را فراخوانی کنیم. API‌های لازم برای این کار در کلاس UserManager تعریف شده اند. باید این متدها را override کنیم و فراخوانی متد مذکور را پیاده کنیم. برای این کار کلاس ApplicationUserManager را باز کنید و متدهای ChangePassword و ResetPassword را بازنویسی کنید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
    {
        private const int PASSWORD_HISTORY_LIMIT = 5;

        public ApplicationUserManager() : base(new ApplicationUserStore(new ApplicationDbContext()))
        {
            PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
        }

        public override async Task<IdentityResult> ChangePasswordAsync(string userId, string currentPassword, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ChangePasswordAsync(userId, currentPassword, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        public override async Task<IdentityResult> ResetPasswordAsync(string userId, string token, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ResetPasswordAsync(userId, token, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        private async Task<bool> IsPreviousPassword(string userId, string newPassword)
        {
            var user = await FindByIdAsync(userId);

            if (user.PreviousUserPasswords.OrderByDescending(x => x.CreateDate).
                Select(x => x.PasswordHash).Take(PASSWORD_HISTORY_LIMIT)
                .Where(x => PasswordHasher.VerifyHashedPassword(x, newPassword) != PasswordVerificationResult.Failed).Any())
            {
                return true;
            }

            return false;
        }
    }
فیلد 'PASSWORD_HISTORY_LIMIT' برای دریافت X رکورد از جدول تاریخچه کلمه عبور استفاده می‌شود. همانطور که می‌بینید از متد سازنده کلاس ApplicationUserStore برای گرفتن متد جدیدمان استفاده کرده ایم. هرگاه کاربری سعی می‌کند کلمه عبورش را بازنشانی کند یا تغییر دهد، کلمه عبورش را با 5 کلمه عبور قبلی استفاده شده مقایسه می‌کنیم و بر این اساس مقدار true/false بر می‌گردانیم.

کاربر جدیدی بسازید و به صفحه Manage  بروید. حال سعی کنید کلمه عبور را تغییر دهید و از کلمه عبور فعلی برای مقدار جدید استفاده کنید تا خطای اعتبارسنجی تولید شود. پیغامی مانند تصویر زیر باید دریافت کنید.

سورس کد این مثال را می‌توانید از این لینک دریافت کنید. نام پروژه Identity-PasswordPolicy است، و زیر قسمت Samples/Identity قرار دارد.

نظرات مطالب
امکان تغییر شکل سراسری URLهای تولیدی توسط برنامه‌های ASP.NET Core 2.2
- به همین صورت باید باشد؛ در غیر اینصورت مقدار کوئری استرینگ دریافتی، encoding صحیح خودش را از دست خواهد داد و در برنامه قابلیت پردازش نخواهد داشت. مگر اینکه در اکشن متد مدنظر هم این encoding غیراستاندارد را دستی پردازش کنید.
- موردی که مدنظر شما است احتمالا تولید slug است که در مطلب «بهینه سازی برنامه‌های وب ASP.NET برای موتورهای جستجو (SEO)» متدی برای آن ارائه شده و در برنامه پردازش نمی‌شود؛ فقط جنبه‌ی نمایشی و یا ارائه‌ی به موتورهای جستجو را دارد. نحوه‌ی استفاده‌ی از آن هم در یک View به این صورت است:
@using System.Text;
@using System.Text.RegularExpressions;

@functions
{
   private static string RemoveAccent(string text) { /* defined in https://www.dntips.ir/post/1529*/  }
   public static string GenerateSlug(string title, int maxLenghtSlug = 50) { /* defined in https://www.dntips.ir/post/1529*/   }
}

@{
  var value = GenerateSlug("this is a test");
}
<a asp-controller="Home" asp-action="ViewDetails" asp-route-id="@value">View Details</a>
نظرات مطالب
آموزش سیلورلایت 4 - قسمت‌های 21 تا 27
WCF RIA Services این امکان رو به شما می‌ده که به منطق پیاده سازی شده در سمت سرور در برنامه‌ی سمت کلاینت خودتون (یعنی همان برنامه سیلورلایت) به شکل شکیلی دسترسی داشته باشید. به این صورت دیگر نیازی نخواهد بود مدلی را سمت کاربر پیاده سازی کنید، اعتبار سنجی را این طرف هم مجددا اعمال کنید، هر بار که WCF Service تغییر کرد، در سمت کلاینت مجبور به به روز رسانی باشید و خیلی موارد دیگر. تمام این‌ها یکبار در سمت سرور پیاده سازی می‌شود و سپس توسط فریم ورک WCF RIA Services در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.
بنابراین مدل قابل استفاده در سمت کلاینت هم از این سرویس سمت سرور دریافت می‌شود و جالب اینجا است که تمام مباحث مطلع سازی تغییرات خواص، اعتبار سنجی، نکات ریز binding و غیره در این مدل‌های WCF RIA Services به صورت خودکار گنجانده شده و بار کدنویسی شما بسیار کمتر می‌شود.
برای MVVM ، کنترل domain data source را با کد نویسی تولید می‌کنم تا بتونم در View Model استفاده کنم و از حالت متداول کشیدن و رها کردن این کنترل روی فرم که با اصول MVVM سازگار نیست به این صورت رها خواهم شد.
مطالب
مدیریت تغییرات در سیستم های مبتنی بر WCF
تشریح مسئله : در صورتی که بعد از انتشار برنامه؛ در نسخه بعدی مدل سمت سرور تغییر کرده باشد و امکان بروز رسانی مدل‌های سمت کلاینت وجود نداشته باشد برای حل این مسئله بهترین روش کدام است.
نکته : برای فهم بهتر مطالب آشنایی اولیه با مفاهیم WCF الزامی است.
ابتدا مدل زیر را در نظر بگیرید:
   [DataContract]
    public class Book 
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }

        [DataMember]
        public string Name { get; set; }             
    }
حالا یک سرویس برای دریافت و ارسال اطلاعات این مدل به کلاینت می‌نویسیم.
  [ServiceContract]
    public interface ISampleService
    {
        [OperationContract]
        IEnumerable<Book> GetAll();

        [OperationContract]
        void Save( Book book );
    }
و سرویسی که Contract بالا رو پیاده سازی کند.
public class SampleService : ISampleService
    {
        public List<Book> ListOfBook 
        {
            get; 
            private set; 
        }

        public SampleService()
        {
            ListOfBook = new List<Book>();
        }
        public IEnumerable<Book> GetAll()
        {
            ListOfBook.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Code=1 , Name="Book1"},
                new Book(){Code=2 , Name="Book2"},
            } );
            return ListOfBook;
        }

        public void Save( Book book )
        {
            ListOfBook.Add( book );
        }
    }
 متد GetAll برای ارسال اطلاعات به کلاینت و متد Save نیز برای دریافت اطلاعات از کلاینت.
حالا یک پروژه Console Application بسازید و از روش AddServiceReference سرویس مورد نظر را به Client اضافه کنید. برنامه را تست کنید. بدون هیچ مشکلی کار می‌کند.
حالا اگر در نسخه بعدی سیستم مجبور شویم به مدل Book یک خاصیت دیگر به نام Author را نیز اضافه کنیم و امکان Update کردن سرویس در سمت کلاینت وجود نداشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد.
به صورت زیر:
 [DataContract]
    public class Book 
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }
        [DataMember]
        public string Name { get; set; }

        [DataMember]
        public string Author { get; set; }
    }
به طور پیش فرض اگر در DataContract‌های سمت سرور و کلاینت اختلاف وجود داشته باشد این موارد نادیده گرفته می‌شوند. یعنی همیشه مقدار خاصیت Author برابر null خواهد بود.
نکته : برای Value Type‌ها مقادیر پیش فرض و برای Reference Type‌ها مقدار Null.
اگر برای DataMemberAttribute خاصیت IsRequired را برابر true کنیم از این پس برای هر درخواستی که مقدار Author  آن مقدار نداشته باشد یک Protocol Exception  پرتاب می‌شود. به صورت زیر:
[DataMember( IsRequired = true )]
public string Author { get; set; }
اما این همیشه راه حل مناسبی نیست.
روش دیگر این است که Desrialize کردن مدل را تغییر دهیم. بدین معنی که هر گاه مقدار Author برابر Null بود یک مقدار پیش فرض برای آن در نظر بگیریم. این کار با نوشتن یک متد و قراردادن OnDeserializingAttribute به راحتی امکان پذیر است. کلاس Book به صورت زیر تغییر می‌کند.
  [DataContract]
    public class Book
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }
        [DataMember]
        public string Name { get; set; }

        [DataMember( IsRequired = true )]
        public string Author { get; set; }

        [OnDeserializing]
        private void OnDeserializing( StreamingContext context )
        {
            if ( string.IsNullOrEmpty( Author ) )
            {
                Author = "Masoud Pakdel";
            }
        }
    }
حال اگر از سمت کلاینت کلاس Book دریافت شود که مقدار خاصیت Author آن برابر Null باشد توسط متد OnDeserializing مقدار پیش فرض به آن اعمال می‌شود.مثل تصویر زیر:

روش بعدی استفاده از اینترفیس IExtensibleDataObject  است. بعد از اینکه کلاس Book این اینترفیس را پیاده سازی کرد مشکل Versioning Round Trip حل می‌شود. به این صورت که سرویس یا کلاینتی که نسخه قدیمی را می‌شناسد اگر نسخه جدید را دریافت کند خصوصیاتی را که نمی‌شناسد مثل Author در خاصیت ExtensionData ذخیره می‌شود و هنگامی که کلاس Book برای سرویس یا کلاینتی که نسخه جدید را می‌شناسد DataContractSerializer اطلاعات مورد نظر را از خصوصیت ExtensionData بیرون می‌کشد و کلاس Book جدید را باز سازی می‌کند. بررسی کلاس ExtensionData توسط خود DataContractSreializer انجام می‌شود و نیاز به هیچ گونه ای کد نویسی ندارد.

[DataContract]
    public class Book : IExtensibleDataObject
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }
        [DataMember]
        public string Name { get; set; }

        [DataMember]
        public string Author { get; set; }
    
        public virtual ExtensionDataObject ExtensionData
        {
            get { return _extensionData; }
            set
            {
                _extensionData = value;
            }
        }
        private ExtensionDataObject _extensionData;
    }
اگر کد متد GetAll سمت سرور را به صورت زیر تغییر دهیم که خاصیت Author هم مقدار داشته باشد با استفاده از خاصیت ExtensionData کلاینت هم از این مقدار مطلع خواهد شد.
public IEnumerable<Book> GetAll()
        {
            ListOfBook.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Code=1 , Name="Book1", Author="Masoud Pakdel"},
                new Book(){Code=2 , Name="Book2" },
            } );
            return ListOfBook;
        }
کلاینت هم به صورت زیر :

همان طور که می‌بینید این نسخه از کلاینت هیچ گونه اطلاعی از وجود یک خاصیت به نام Author ندارد ولی از طریق ExtensionData متوجه می‌شود یک خاصیت به نام Author به مدل سمت سرور اضافه شده است.

اما در صورتی که قصد داشته باشیم که یک سرویس خاص از همان نسخه قدیمی کلاس Book استفاده کند و نیاز به نسخه جدید آن نداشته باشد می‌توانیم این کار را از طریق مقدار دهی True به خاصیت IgnoreExtensionDataObject  در ServiceBehaviorAttribute انجام داد. بدین شکل

 [ServiceBehavior( IgnoreExtensionDataObject = true )]
  public class SampleService : ISampleService
از این پس سرویس بالا از همان مدل Book بدون خاصیت Author استفاده می‌کند.

منابع :
اشتراک‌ها
اطلاعات خود در مورد ارث‌بری را محک بزنید
امشب به تاریخ ۲۰ مهر، سؤالی در مورد ارث‌بری، interface و abstract class در سایت محبوب همگی ما، StackOverFlow منتشر شد. سؤال حاکی از رفتار عجیب قطعه کد زیر در نسخه ۸ سی‌شارپ است. تا به اینجا برای سؤال مذکور، یک پاسخ با اعتماد به نقس بالایی ارائه شد و پس از مدت اندکی حذف گردیده است.

interface I {
    string M1() => "I.M1";
    string M2() => "I.M2";
}

abstract class A : I {}

class C : A {
    public string M1() => "C.M1";
    public virtual string M2() => "C.M2";
}

class Program {
    static void Main() {
        I obj = new C();
        System.Console.WriteLine(obj.M1());
        System.Console.WriteLine(obj.M2());
    }
}
نظر شما در مورد نحوه عملکرد چیست؟ در صورت استفاده از کلمه کلیدی‌های new و override چه خروجی‌هایی خواهیم گرفت.
اگر برای شما هم این مبحث جذاب شده است، به سؤال اصلی  مراجعه کنید.
اطلاعات خود در مورد ارث‌بری را محک بزنید
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
مثال عملی از view model در mvc
سلام ؛
قسمت 11 سری ASP.NET MVC  درباره‌ی ViewModel‌ها توضیح داده است. 
به طور خلاصه فرض کنید یک View دارید که اطلاعات کاربر را نمایش می‌دهد : 
نام - نام خانوادگی - سن
خب برای این View یک ViewMoel ایجاد کنید به نام UserViewModel و در قسمتی که منطق تجاری را بر عهده دارد این اطلاعات را برگردانید : 
public class UserViewModel
{
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string Age { get; set; } 
}

public class UserService 

{
    UserViewModel GetUserViewModel ()
    {
        // return context.... 
    }
}