نظرات مطالب
EF Code First #12
- ابتدای کار یک روش غلط رو شروع کرده، بعد اواسط کار اون رو نقد کرده و رد.
- چون از لایه سرویس استفاده نکرده کل منطق کار رو برده داخل کنترلرها.
- از تزریق وابستگی‌ها استفاده نکرده، بنابراین برخلاف شکلی که در ابتدای کار گذاشته، کنترلرهاش رو نمی‌تونه مستقل از یک سری کلاس کاملا مشخص، تست کنه.
- الگوی مخزنی که ارائه داده در این مثال ساده کار می‌کنه اما اگر قرار باشه با چند موجودیت کار کرد و نتیجه رو ترکیب، کارآیی خوبی نداره چون خیلی از قابلیت‌های ذاتی EF مثل کوئری‌های به تاخیر افتاده (deferred LINQ queries) در اینجا قابل پیاده سازی نیست. اگر هم بخوان این رو اضافه کنن باید به لایه مخزن خروجی IQueryable اضافه کنن که به یک طراحی نشتی دار خواهند رسید چون انتهای کار با خروجی IQueryable کاملا باز باقی می‌ماند (نمونه‌اش متد Get ایی است که طراحی کرده).
یا یکی دیگر از اهداف ظاهری لایه مخزن، امکان تعویض آن در صورت نیاز است و مثلا کوچ به یک ORM دیگر. دنیای واقعی: include ایی که اینجا تعریف شده فقط در EF وجود خارجی دارد یا یک سری از نکات دیگر بکار گرفته شده در این الگوی مخزن. (در قسمت 11 سری EF سایت بحث شده)
- در مثالی که زده باگ امنیتی وجود دارد. متد Updateاش به دلیل عدم استفاده از ViewModel آسیب پذیر هست. (در این مورد در سری MVC بحث شده)
نظرات مطالب
از NET Standard. به NET 5.
یک نکته: اضافه شدن امکان بررسی وضعیت SDKهای نصب شده در دات نت 6

اگر پس از نصب SDK دات نت 6، دستور زیر را صادر کنید:
dotnet sdk check
یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:

این خروجی به همراه اطلاعات زیر است:
الف) چه نگارش‌های جدیدتری ارائه شده و آیا SDKهای نصب شده‌ی شما به روز است؟
ب) کدامیک به پایان پشتیبانی نزدیک شده‌است.
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت پنجم
همانطور که در قسمت‌های قبلی گفتیم، کد UI و Logic پروژه مابین Android-iOS-Windows مشترک بوده و از یک کد، سه بار استفاده مجدد می‌شود. تا این جا نیز می‌دانید که چطور کد را روی ویندوز و Android تست کرده و پابلیش بگیرید. این قسمت، نوبت به iOS می‌رسد.
برای دیباگ و تست پروژه‌ها بر روی iOS چه بر روی Simulator و چه بر روی Device، نیاز به وجود یک Mac در شبکه است. حال این می‌تواند یک Mac Book Pro فیزیکی باشد یا یک Virtual Mac روی VM Ware. ابتدا به آموزش راه اندازی Mac بر روی VM Ware می‌پردازیم، سپس ادامه راه برای Mac، روی یک سخت افزار واقعی و Virtual Mac یکی است.

برای شروع لازم است فایل iso مک را دانلود کنید. من "Mac OS 10.14 iso download" را جستجو کردم به این سایت رسیدم که فایل مناسب برای دانلود را در این لینک قرار داده بود.
سپس اقدام به دانلود VM Ware کنید و چون VM Ware به صورت پیش فرض از Mac پشتیبانی نمی‌کند، VM Ware Unlocker را نیز جستجو کرده، دانلود و نصب کنید. مطمئن شوید که نسخه‌های مورد استفاده شما قدیمی نباشند. نسخه مورد استفاده بر روی سیستم من 14.1 است.
برای این که VM Ware کار کند، باید اقدام به " فعال سازی intel virtualization" هم کرده باشید که  این سایت  یکی از آموزش‌های موجود بر روی بستر اینترنت، برای این کار است. همچنین برای نصب Mac احتیاج به Apple ID دارید که رایگان است.
علاوه بر نصب Mac، لازم است روی آن XCode نیز نصب شود. رابطه مستقیمی بین نسخه ویژوال استدیو، نسخه Mac و نسخه XCode برقرار است. مثلا برای استفاده از iOS SDK 12 که آخرین نسخه است، لازم است XCode 10 داشته باشید. خود XCode 10 بر روی Mac با نسخه 10.13.6 و بالاتر نصب می‌شود و در نهایت نیاز به Visual Studio 15.8.5 به بالا است. صرف به روز رسانی ویژوال استودیو از مثلا 15.7 به 15.8.5 دردی را دوا نمی‌کند و نیاز به بروز رسانی Mac و XCode نیز هست. (تمامی این موارد را خود ویژوال استودیو چک می‌کند و در صورت لزوم خطا می‌دهد)
پس از دانلود فایل iso برای Mac و نصب و Unlock کردن VM Ware، آماده راه اندازی Mac هستید. در VM Ware از منوی File روی New virtual machine کلیک کرده و در مراحل بعدی آن iso دانلود شده را معرفی و Virtual machine را ذخیره کنید.
بهتر است برای Mac خود حدود 40GB فضای هارد SSD در نظر بگیرید. در دادن CPU و رم، دست و دل باز باشید. توجه داشته باشید که لازم است Mac به اینترنت دسترسی داشته باشد. برای بهبود سرعت Virtual Machine تان، فولدر محل ذخیره سازی فایل‌های آن و Process ای با نام vmware-vmx.exe را  در آنتی ویروس ویندوزتان Exclude کنید.
قبل از این که Mac را روشن کنید، یک فایل با پسوند vmx را در فولدر Virtual Machine تان پیدا کنید و خط زیر را به آخر آن اضافه کرده و Save کنید:
smc.version = "0"
سپس روی Mac راست کلیک نموده و از Settings > Hardware > USB Controller مقدار USB Compatibility را روی 2.0 بگذارید و تیک Show all usb input devices را نیز بزنید.
Mac را روشن کنید تا مراحل نصب آغاز شود. ابتدا از macOS Utilities، گزینه Disk Utility هارد 40 گیگا بایتی مجازی را که ساخته بودید، انتخاب و Erase کنید و سپس برنامه را بسته و Install MacOS را انتخاب کنید. در واقع هاردی را که ساخته بودید، مثل یک هارد فیزیکی بوده که پارتشن بندی نشده و غیر قابل استفاده بوده‌است. با کمک Disk Utility این هارد آماده به استفاده می‌شود.
حال به قسمت تنظیمات Mac رفته و در قسمت Energy Saver، تیک گزینه Put hard disk to sleep را بردارید. همچنین Computer Sleep و Display Sleep را روی Never بگذارید. این یک Virtual Machine است و به این تمهیدات احتیاجی ندارد. سپس از قسمت Desktop & screen saver، تنظیم کنید که هیچ وقت Screen saver را نمایش ندهد. از قسمت Security & Privacy، تیک Require password را نیز بردارید.
در Mac ترمینال (Terminal) را باز کنید و عبارت زیر را در آن اجرا کنید تا فایل‌های مخفی را نیز بتوانید مشاهده کنید. در ادامه به آن احتیاج داریم.
defaults write com.apple.finder AppleShowAllFiles YES
همچنین برای بهبود عملکرد Simulator در virtual machine که فاقد کارت گرافیک است، دستور زیر را در ترمینال وارد کنید:
defaults write com.apple.CoreSimulator.IndigoFramebufferServices FramebufferEmulationHint 1
در تنظیمات Mac، قسمت Sharing، تیک Remote Login را بزنید تا فعال شود. File Sharing را نیز بر اساس  این آموزش  برقرار کنید. سپس Mac را Re Start کنید.

برای نصب XCode دو گزینه دارید:
۱- نصب از Apple Store که نیاز به Apple ID و ابزارهای دور زدن تحریم بر روی خود Mac را دارد.
۲- دانلود مستقیم فایل xip (فایل فشرده در Mac) از  اینجا که نیاز به Apple ID دارد، ولی نیازی به ابزارهای دور زدن تحریم را ندارد. در مقاله‌ای جداگانه به نحوه دانلود ویژوال استودیو 2017، برای نصب روی چندین سیستم خواهم پرداخت. در کنار آن اگر فایل iso مربوط به mac و xip مربوط به xcode را نیز داشته باشید، روی سیستم دوم به بعد، نیاز به دانلود چندانی ندارید.
اگر فایل xip مربوط به XCode را مستقیما درون Mac دانلود کنید یا از Apple Store بگیرید که هیچ، ولی اگر آن را در ویندوز دانلود کرده‌اید و یا از کسی گرفته‌اید، از طریق File Sharing، آن را به Mac انتقال دهید. برای به دست آوردن IP، از طریق System Preferences به Network بروید.
برای نصب فایل xip در mac، ابتدا روی آن دو بار کلیک کنید تا extract شود. سپس در Mac از منوی Go، به Applications رفته (یا Shift و آرم ویندوز و A را با هم بفشارید) و XCode را روی آن Drag & Drop کنید؛ به طوری که یکی از برنامه‌های قسمت Applications شود.  سپس آن را باز کرده و از منوی XCode، به Preferences رفته و در تب Locations، جلوی Command Line Tools، گزینه Xcode 10 را انتخاب کنید. حالا یک Mac را درون شبکه دارید که Remote Login دارد و Command Line Tools مربوط به XCode آن نیز تنظیم شده‌است.  به هیچ روی، نیازی به کد زدن در Mac یا XCode نیست.

برای اتصال ویژوال استودیو به Mac، ابتدا پروژه مثال XamApp را باز کرده و بعد به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و به Xamarin بروید. در قسمت iOS Settings روی Pair Mac کلیک کنید و IP مربوط به Mac خود را وارد کنید. بعد از زدن نام کاربری و رمز عبور، ویژوال استودیو درخواست نصب Mono را می‌کند که روی Install کلیک کنید. پس از اتمام نصب Mono، ممکن است ویژوال استودیو گمان کند که موفق نبوده‌است! برای اطمینان، در Mac ترمینال را باز کرده و دستور mono --version را وارد نمایید. در صورتی که عبارتی شبیه به Mono JIT compiler version 5.12 را ببینید، عملا پروسه با موفقیت انجام شده است، وگرنه Mono را بر اساس  این آموزش  در Mac نصب کنید. سپس ویژوال استودیو، Xamarin.iOS را در Mac نصب می‌کند.
همچنین در صورت داشتن Apple Developer Account می‌توانید در ویژوال استودیو با آن لاگین کنید. ابتدا به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و از قسمت Xamarin به  Apple Accounts بروید. روی Install fastlane کلیک کنید و بعد User/Pass خود را وارد کنید. بدون Apple Developer Account، تست برنامه روی گوشی کمی سخت می‌شود و پابلیش و گرفتن فایل ipa بدون آن غیر ممکن است. اینها تماما سیاست‌های Apple بوده و به Xamarin ارتباطی ندارند. در مقاله آموزش App Center، به نحوه پابلیش فایل‌های Android apk و iOS ipa برای تستر‌ها و عموم مردم خواهیم پرداخت.
حال می‌توانید پروژه‌های XamApp.Android و XamApp.UWP را Unload نموده و پروژه XamApp.iOS را Load کنید و پروژه XamApp.iOS را Set as start up project نموده و پس از اطمینان از انتخاب بودن iPhone Simulator و iPhone 6، برنامه را اجرا کنید.

امکان تست بر روی بر روی آخرین نسخه iOS یعنی 12 بر روی iPhone 5s تا iPhone XS Max وجود دارد. علاوه بر این می‌توانید iOS 12 را روی iPad نسل پنج و شش و iPad Air 1 و 2 و iPad Pro تست کنید. اگر قصد تست روی نسخه‌های قدیمی‌تر iOS، چون iOS 11 یا سایر دستگاه‌ها را دارید، باید ابتدا در XCode، از منوی Window به Devices and simulators بروید و در تب Simulators روی + کلیک کنید. در قسمت OS version می‌توانید نسخه‌های قدیمی‌تر را دانلود کنید یا برای Apple TV و Apple Watch نیز Simulator بسازید.

برنامه را روی iPhone 6 یا یک گوشی سبک و ساده دیگر گذاشته و برنامه را اجرا کنید و تست بگیرید. دقت کنید که Simulator روی ویندوز اجرا می‌شود و نیازی به سوئیچ مداوم بین ویندوز و Mac نیست. ولی اگر Simulator روی ویندوز از لحاظ UI ای عملکرد مناسبی را نداشت، در ویژوال استودیو به منوی Tools رفته و از Options > Xamarin > iOS settings تیک Remote simulator to Windows را بردارید که باعث می‌شود Simulator در Mac اجرا شود. در هر بار عوض کردن Simulator از گوشی ای به گوشی دیگر، پروژه را Clean - Rebuild کنید.

در سری‌های بعد که ویژوال استودیو را باز می‌کنید، از منوی Tools > iOS گزینه Pair Mac را بزنید و به Mac خود متصل شوید.


برای اینکه بتوانید روی گوشی تست بگیرید، در همین عکس بالا، به جای iPhoneSimulator، گزینه iPhone را انتخاب کنید. بهتر است گوشی به آخرین نسخه iOS آپدیت شده باشد. همچنین iTunes for windows را نصب کنید تا ابتدا ویندوز، گوشی شما را که با کابل به کامپیوتر وصل کرده‌اید بشناسد. سپس در VM Ware درخواست کنید که گوشی به جای ویندوز، به Virtual Machine مک شما وصل شود. در قسمت پایین - سمت راست VM Ware برای هر سخت افزار متصل به کامپیوتر، یک گزینه هست که آنهایی که پر رنگ هستند، سخت افزارهای متصل به Virtual Mac بوده و کمرنگ‌ها را Mac نمی‌بیند. روی سخت افزار گوشی خود کلیک کنید و Connect را بزنید. حال باید بتوانید در iTunes موجود در Mac، اطلاعات مربوط به گوشی خود را مشاهده کنید. 

به ویژوال استودیو برگشته و در قسمت Properties پروژه XamApp.iOS، به تب iOS Bundle signing رفته و ضمن انتخاب Automatic provisioning، در قسمت Team، تیم خود را انتخاب کنید. این Team را در زمان ساخت Apple Developer account ایجاد کرده‌اید و همانطور که قبلا در این آموزش گفته شد، اگر در ویژوال استودیو با آن لاگین کرده باشید، می‌توانید آن را ببینید. در صورتی که Apple Developer account ندارید، بر اساس این آموزش پیش بروید.

زمانیکه برنامه را روی گوشی اجرا می‌کنید، ممکن است در Mac دیالوگ گرفتن نام کاربری و رمز عبور کاربر Mac باز شود، پس نیم نگاهی به آن داشته باشید. پس از اولین اجرای موفق روی گوشی می‌توانید در XCode به منوی Window رفته و سپس Devices & simulators را باز کنید و گوشی خود را در قسمت Devices انتخاب کرده و تیک Connect via network را بزنید تا از این به بعد، بدون کابل نیز بتوانید روی گوشی خود تست کنید. البته گوشی، ویندوز و مک، باید در یک شبکه باشند.

نحوه پابلیش پروژه را در مقاله مربوط به App Center خواهیم نوشت. اما به صورت خلاصه حجم فایل ipa حدود 10 مگ است که شامل تمامی مواردی است که در قسمت Android توضیح دادیم و پروژه نهایی شما حجمی در همین حدود خواهد داشت و با اضافه کردن چندین فرم حجم اضافه نمی‌شود. همانطور که در قسمت توضیحات پیشرفته پروژه اندروید توضیح دادیم، اینجا نیز از AOT و LLVM برای دست‌یابی به بالاترین سرعت ممکن کدهای Native استفاده شده و کدهای اضافه از پروژه Link (حذف) می‌شوند. برای اینکار، در ویژوال استودیو iPhone - Release را انتخاب کنید و پروژه را بیلد کنید. فایل ipa درون Mac در فولدر 

Library⁩ ▸ ⁨Caches⁩ ▸ ⁨Xamarin⁩ ▸ ⁨mtbs⁩ ▸ ⁨builds⁩ ▸ ⁨XamApp.iOS⁩ ▸ ⁨e9979ba2348d1c5a87390643d62c4a1b⁩ ▸ ⁨bin⁩ ▸ ⁨iPhone⁩ ▸ Release ▸ XamApp.iOS.ipa 

ساخته می‌شود که Library فولدری در User شما بوده و مقدار Guid مربوطه، Random است. همچنین XamApp.iOS نام پروژه است.

حالت‌های متصور برای عکس بالا عبارتند از [Debug - iPhoneSimulator] و [Debug - iPhone] و [Release - iPhone] که دو تای اول برای تست روی Simulator و Device بوده و حالت سوم برای Release کردن فایل ipa. طبیعی است که تنظیم [Release - Simulator] معنی نمی‌دهد.

با توجه به اینکه محیط توسعه برنامه را آماده کرده‌ایم، از قسمت بعد، به آموزش کدنویسی خواهیم پرداخت.

مطالب
بررسی Transactions و Locks در SQL Server

مقدمه

SQL Server، با هر تقاضا به عنوان یک واحد مستقل رفتار می‌کند. در وضعیت‌های پیچیده ای که فعالیت‌ها توسط مجموعه ای از دستورات SQL انجام می‌شود، به طوری که یا همه باید اجرا شوند یا هیچکدام اجرا نشوند، این روش مناسب نیست. در چنین وضعیت هایی، نه تنها تقاضاهای موجود در یک دنباله به یکدیگر بستگی دارند، بلکه شکست یکی از تقاضاهای موجود در دنباله، به معنای این است که کل تقاضاهای موجود در دنباله باید لغو شوند، و تغییرات حاصل از تقاضاهای اجراشده در آن دنباله خنثی شوند تا بانک اطلاعاتی به حالت قبلی برگردد.

1- تراکنش چیست؟

تراکنش شامل مجموعه ای از یک یا چند دستور SQL است که به عنوان یک واحد عمل می‌کنند. اگر یک دستور SQL در این واحد با موفقیت اجرا نشود، کل آن واحد خنثی می‌شود و داده هایی که در اجرای آن واحد تغییر کرده اند، به حالت اول برگردانده می‌شود. بنابراین تراکنش وقتی موفق است که هر یک از دستورات آن با موفقیت اجرا شوند. برای درک مفهوم تراکنش مثال زیر را در نظر بگیرید: سهامدار A در معامله ای 400 سهم از شرکتی را به سهامدار B می‌فروشد. در این سیستم، معامله وقتی کامل می‌شود که حساب سهامدار A به اندازه 400 بدهکار و حساب سهامدار B همزمان به اندازه 400 بستانکار شود. اگر هر کدام از این مراحل با شکست مواجه شود، معامله انجام نمی‌شود.


2- خواص تراکنش

هر تراکنش دارای چهار خاصیت است (معروف به ACID) که به شرح زیر می‌باشند:


2-1- خاصیت یکپارچگی (Atomicity)

یکپارچگی به معنای این است که تراکنش باید به عنوان یک واحد منسجم (غیر قابل تفکیک) در نظر گرفته شود. در مثال مربوط به مبادله سهام، یکپارچگی به معنای این است که فروش سهام توسط سهامدار A و خرید آن سهام توسط سهامدار B، مستقل از هم قابل انجام نیستند و برای این که تراکنش کامل شود، هر دو عمل باید با موفقیت انجام شوند.
اجرای یکپارچه، یک عمل "همه یا هیچ" است. در عملیات یکپارچه، اگر هر کدام از دستورات موجود در تراکنش با شکست مواجه شوند، اجرای تمام دستورات قبلی خنثی می‌شود تا به جامعیت بانک اطلاعاتی آسیب نرسد.

2-2- خاصیت سازگاری (Consistency)

سازگاری زمانی وجود دارد که هر تراکنش، سیستم را در یک حالت سازگار قرار دهد (چه تراکنش به طور کامل انجام شود و چه در اثر وجود خطایی خنثی گردد). در مثال مبادله سهام، سازگاری به معنای آن است که هر بدهکاری مربوط به حساب فروشنده، موجب همان میزان بستانکاری در حساب خریدار می‌شود.
در SQL Server، سازگاری با راهکار ثبت فایل سابقه انجام می‌گیرد که تمام تغییرات را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند و جزییات را برای ترمیم تراکنش ثبت می‌نماید. اگر سیستم در اثنای اجرای تراکنش خراب شود، فرآیند ترمیم SQL Server با استفاده از این اطلاعات، تعیین می‌کند که آیا تراکنش با موفقیت انجام شده است یا خیر، و در صورت عدم موفقیت آن را خنثی می‌کند. خاصیت سازگاری تضمین می‌کند که بانک اطلاعاتی هیچگاه تراکنش‌های ناقص را نشان نمی‌دهد.

2-3- خاصیت تفکیک (Isolation)

تفکیک موجب می‌شود هر تراکنش در فضای خودش و جدا از سایر تراکنش‌های دیگری که در سیستم انجام می‌گیرد، اجرا شود و نتایج هر تراکنش فقط در صورت کامل شدن آن قابل مشاهده است. اگر چندین تراکنش همزمان در سیستم در حال اجرا باشند، اصل تفکیک تضمین می‌کند که اثرات یک تراکنش تا کامل شدن آن، قابل مشاهده نیست. در مثال مربوط به مبادله سهام، اصل تفکیک به معنای این است که تراکنش بین دو سهامدار، مستقل از تمام تراکنش‌های دیگری است که در سیستم به مبادله سهام می‌پردازند و اثر آن وقتی برای افراد قابل مشاهده است که آن تراکنش کامل شده باشد. این اصل در مواردی که سیستم همزمان از چندین کاربر پشتیبانی می‌کند، مفید است.

2-4- پایداری (Durability)

پایداری به معنای این است که تغییرات حاصل از نهایی شدن تراکنش، حتی در صورت خرابی سیستم نیز پایدار می‌ماند. اغلب سیستم‌های مدیریت بانک اطلاعاتی رابطه ای، از طریق ثبت تمام فعالیت‌های تغییر دهنده‌ی داده‌ها در بانک اطلاعاتی، پایداری را تضمین می‌کنند. در صورت خرابی سیستم یا رسانه ذخیره سازی داده ها، سیستم قادر است آخرین بهنگام سازی موفق را هنگام راه اندازی مجدد، بازیابی کند. در مثال مربوط به مبادله سهام، پایداری به معنای این است که وقتی انتقال سهام از سهامدار A به B با موفقیت انجام گردید، حتی اگر سیستم بعداً خراب شد، باید نتیجه‌ی آن را منعکس سازد.

3- مشکلات همزمانی(Concurrency Effects):

3-1- Dirty Read:

زمانی روی می‌دهد که تراکنشی رکوردی را می‌خواند، که بخشی از تراکنشی است که هنوز تکمیل نشده است، اگر آن تراکنش Rollback شود اطلاعاتی از بانک اطلاعاتی دارید که هرگز روی نداده است.
 اگر سطح جداسازی تراکنش (پیش فرض) Read Committed باشد، این مشکل بوجود نمی‌آید.

3-2- Non-Repeatable Read:

زمانی ایجاد می‌شود که رکوردی را دو بار در یک تراکنش می‌خوانید و در این اثنا یک تراکنش مجزای دیگر داده‌ها را تغییر می‌دهد. برای پیشگیری از این مسئله باید سطح جداسازی تراکنش برابر با Repeatable Read یا Serializable باشد.

3-3- Phantoms:

با رکوردهای مرموزی سروکار داریم که گویی تحت تاثیر عبارات Update و Delete صادر شده قرار نگرفته اند. به طور خلاصه شخصی عبارت Insert را درست در زمانی که Update مان در حال اجرا بوده انجام داده است، و با توجه به اینکه ردیف جدیدی بوده و قفلی وجود نداشته، به خوبی انجام شده است. تنها چاره این مشکل تنظیم سطح Serializable است و در این صورت بهنگام رسانی‌های جداول نباید درون بخش Where قرار گیرد، در غیر این صورت Lock خواهند شد.

3-4- Lost Update:

زمانی روی می‌دهد که یک Update به طور موفقیت آمیزی در بانک اطلاعاتی نوشته می‌شود، اما به طور اتفاقی توسط تراکنش دیگری بازنویسی می‌شود. راه حل این مشکل بستگی به کد شما دارد و بایست به نحوی تشخیص دهید، بین زمانی که داده‌ها را می‌خوانید و زمانی که می‌خواهید آنرا بهنگام کنید، اتصال دیگری رکورد شما را بهنگام کرده است.

4- منابع قابل قفل شدن

6 منبع قابل قفل شدن برای SQL Server وجود دارد و آن‌ها سلسله مراتبی را تشکیل می‌دهند. هر چه سطح قفل بالاتر باشد، Granularity  کمتری دارد. در ترتیب آبشاری Granularity عبارتند از:
•  Database: کل بانک اطلاعاتی قفل شده است، معمولاً طی تغییرات Schema بانک اطلاعاتی روی می‌دهد.
•  Table: کل جدول قفل شده است، شامل همه اشیای مرتبط با جدول.
•  Extent: کل Extent (متشکل از هشت Page) قفل شده است.
•  Page: همه داده‌ها یا کلیدهای Index در آن Page قفل شده اند.
•  Key: قفلی در کلید مشخصی یا مجموعه کلید هایی Index وجود دارد. ممکن است سایر کلید‌ها در همان Index Page تحت تاثیر قرار نگیرند.
•  (Row or Row Identifier (RID: هر چند قفل از لحاظ فنی در Row Identifier قرار می‌گیرد ولی اساساً کل ردیف را قفل می‌کند.

5- تسریع قفل (Lock Escalation) و تاثیرات قفل روی عملکرد

اگر تعداد آیتم‌های قفل شده کم باشد نگهداری سطح بهتری از Granularity (مثلاً RID به جای Page) معنی دار است. هرچند با افزایش تعداد آیتم‌های قفل شده، سربار مرتبط با نگهداری آن قفل‌ها در واقع باعث کاهش عملکرد می‌شود، و می‌تواند باعث شود قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد(هر چه قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد، احتمال این که شخصی آن رکورد خاص را بخواهد بیشتر است).
هنگامی که تعداد قفل نگهداری شده به آستانه خاصی برسد آن گاه قفل به بالاترین سطح بعدی افزایش می‌یابد و قفل‌های سطح پایین‌تر نباید به شدت مدیریت شوند (آزاد کردن منابع و کمک به سرعت در مجادله).
توجه شود که تسریع مبتنی بر تعداد قفل هاست و نه تعداد کاربران.

6- حالات قفل (Lock Modes):

همانطور که دامنه وسیعی از منابع برای قفل شدن وجود دارد، دامنه ای از حالات قفل نیز وجود دارد.

6-1- (Shared Locks (S:

زمانی استفاده می‌شود، که فقط باید داده‌ها را بخوانید، یعنی هیچ تغییری ایجاد نخواهید کرد. Shared Lock با سایر Shared Lock‌های دیگر سازگار است، البته قفل‌های دیگری هستند که با Shared Lock سازگار نیستند. یکی از کارهایی که Shared Lock انجام می‌دهد، ممانعت از انجام Dirty Read از طرف کاربران است.

6-2- (Exclusive Locks (X:

این قفل‌ها با هیچ قفل دیگری سازگار نیستند. اگر قفل دیگری وجود داشته باشد، نمی‌توان به Exclusive Lock دست یافت و همچنین در حالی که Exclusive Lock فعال باشد، به هر قفل جدیدی از هر شکل اجازه ایجاد شدن در منبع را نمی‌دهند.
این قفل از اینکه دو نفر همزمان به حذف کردن، بهنگام رسانی و یا هر کار دیگری مبادرت ورزند، پیشگیری می‌کند.

6-3- (Update Locks (U:

این قفل ‌ها نوعی پیوند میان Shared Locks و Exclusive Locks هستند.
برای انجام Update باید بخش Where را (در صورت وجود) تایید اعتبار کنید، تا دریابید فقط چه ردیف هایی را می‌خواهید بهنگام رسانی کنید. این بدان معنی است که فقط به Shared Lock نیاز دارید، تا زمانی که واقعاً بهنگام رسانی فیزیکی را انجام دهید. در زمان بهنگام سازی فیزیکی نیاز به Exclusive Lock دارید.
Update Lock نشان دهنده این واقعیت است که دو مرحله مجزا در بهنگام رسانی وجود دارد، Shared Lock ای دارید که در حال تبدیل شدن به Exclusive Lock است. Update Lock تمامی Update Lock‌های دیگر را از تولید شدن باز می‌دارند، و همچنین فقط با Shared Lock و Intent Shared Lock‌ها سازگار هستند.

6-4- Intent Locks:

با سلسله مراتب شی سر و کار دارد. بدون Intent Lock، اشیای سطح بالاتر نمی‌دانند چه قفلی را در سطح پایین‌تر داشته اید. این قفل‌ها کارایی را افزایش می‌دهند و 3 نوع هستند:

6-4-1- (Intent Shared Lock (IS:

Shared Lock در نقطه پایین‌تری در سلسله مراتب، تولید شده یا در شرف تولید است. این نوع قفل تنها به Table و Page اعمال می‌شود.

6-4-2- (Intent Exclusive Lock (IX:

همانند Intent Shared Lock است اما در شرف قرار گرفتن در آیتم سطح پایین‌تر است.

6-4-3- (Shared With Intent Exclusive (SIX:

Shared Lock در پایین  سلسله مراتب شی تولید شده یا در شرف تولید است اما Intent Lock قصد اصلاح داده‌ها را دارد بنابراین در نقطه مشخصی تبدیل به Intent Exclusive Lock می‌شود.

6-5- Schema Locks:

به دو شکل هستند:

6-5-1- (Schema Modification Lock (Sch-M:

تغییر Schema به شی اعمال شده است. هیچ پرس و جویی یا سایر عبارت‌های Create، Alter و Drop نمی‌توانند در مورد این شی در مدت قفل Sch-M اجرا شوند. با همه حالات قفل ناسازگار است.

6-5-2- (Schema Stability Lock (Sch-S:

بسیار شبیه به Shared Lock است، هدف اصلی این قفل پیشگیری از Sch-M است وقتی که قبلاً قفل هایی برای سایر پرس و جو-ها (یا عبارت‌های Create، Alter و Drop) در شی فعال شده اند. این قفل با تمامی انواع دیگر قفل سازگار است به جز با Sch-M.

6-6- (Bulk Update Locks (BU:

این قفل‌ها بارگذاری موازی داده‌ها را امکان پذیر می‌کنند، یعنی جدول در مورد هر فعالیت نرمال (عبارات T-SQL) قفل می‌شود، اما چندین عمل bcp یا Bulk Insert را می‌توان در همان زمان انجام داد. این قفل فقط با Sch-S و سایر قفل هایBU سازگار است.

7- سطوح جداسازی (Isolation Level):

7-1- Read Committed (وضعیت پیش فرض):

با Read Committed همه Shared Lock‌های ایجاد شده، به محض اینکه عبارت ایجاد کننده آنها تکمیل شود، به طور خودکار آزاد می‌شوند. به طور خلاصه قفل‌های مرتبط با عبارت Select به محض تکمیل عبارت Select آزاد می‌شوند و SQL Server منتظر پایان تراکنش نمی‌ماند. اگر تراکنش پرس و جویی را انجام می‌دهد که داده‌ها را اصلاح می‌کند (Insert، Delete و Update) قفل‌ها برای مدت تراکنش نگه داشته می‌شوند.
با این سطح پیش فرض، می‌توانید مطمئن شوید جامعیت کافی برای پیشگیری از Dirty Read دارید، اما همچنان Phantoms و Non-Repeatable Read می‌تواند روی دهد.

7-2- Read Uncommitted:

خطرناک‌ترین گزینه از میان تمامی گزینه‌ها است، اما بالاترین عملکرد را به لحاظ سرعت دارد. در واقع با این تنظیم سطح تجربه همه مسائل متعدد هم زمانی مانند Dirty Read امکان پذیر است. در واقع با تنظیم این سطح به SQL Server اعلام می‌کنیم هیچ قفلی را تنظیم نکرده و به هیچ قفلی اعتنا نکند، بنابراین هیچ تراکنش دیگری را مسدود نمی‌کنیم.
می‌توانید همین اثر Read Uncommitted را با اضافه کردن نکته بهینه ساز  NOLOCK در پرس و جو‌ها بدست آورید.

7-3- Repeatable Read:

سطح جداسازی را تا حدودی افزایش می‌دهد و سطح اضافی محافظت همزمانی را با پیشگیری از Dirty Read و همچنین Non-Repeatable Read فراهم می‌کند.
پیشگیری از Non-Repeatable Read بسیار مفید است اما حتی نگه داشتن Shared Lock تا زمان پایان تراکنش می‌تواند دسترسی کاربران به اشیا را مسدود کند، بنابراین به بهره وری لطمه وارد می‌کند.
نکته بهینه ساز برای این سطح REPEATEABLEREAD است.

7-4- Serializable:

این سطح از تمام مسائل هم زمانی پیشگیری می‌کند به جز برای Lost Update.
این تنظیم سطح به واقع بالاترین سطح آنچه را که سازگاری نامیده می‌شود، برای پایگاه داده فراهم می‌کند. در واقع فرآیند بهنگام رسانی برای کاربران مختلف به طور یکسان عمل می‌کند به گونه ای که اگر همه کاربران یک تراکنش را در یک زمان اجرا می‌کردند، این گونه می‌شد « پردازش امور به طور سریالی».
با استفاده از نکته بهینه ساز SERIALIZABLE یا HOLDLOCK در پرس و جو شبیه سازی می‌شود.

7-5- Snapshot:

جدترین سطح جداسازی است که در نسخه 2005 اضافه شد، که شبیه ترکیبی از Read Committed و Read Uncommitted است. به طور پیش فرض در دسترس نیست، در صورتی در دسترس است که گزینه ALLOW_SNAPSHOT_ISOLATION برای بانک اطلاعاتی فعال شده  باشد.(برای هر بانک اطلاعاتی موجود در تراکنش)
Snapshot مشابه Read Uncommitted هیچ قفلی ایجاد نمی‌کند. تفاوت اصلی آن‌ها در این است که تغییرات صورت گرفته در بانک اطلاعاتی را در زمان‌های متفاوت تشخیص می‌دهند. هر تغییر در بانک اطلاعاتی بدون توجه به زمان یا Commit شدن آن، توسط پرس و جو هایی که سطح جداسازی Read Uncommitted را اجرا می‌کنند، دیده می‌شود. با Snapshot فقط تغییراتی که قبل از شروع تراکنش، Commit شده اند، مشاهده می‌شود.
از شروع تراکنش Snapshot، تمامی داده‌ها دقیقاً مشاهده می‌شوند، زیرا در شروع تراکنش Commit شده اند.
نکته: در حالی که Snapshot توجهی به قفل‌ها و تنظیمات آنها ندارد، یک حالت خاص وجود دارد. چنانچه هنگام انجام Snapshot یک عمل Rollback (بازیافت) بانک اطلاعاتی در جریان باشد، تراکنش Snapshot قفل‌های خاصی را برای عمل کردن به عنوان یک مکان نگهدار  و سپس انتظار برای تکمیل Rollback تنظیم می‌کند. به محض تکمیل Rollback، قفل حذف شده و Snapshot به طور طبیعی به جلو حرکت خواهد کرد.


 
نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
- قسمت web api برنامه با mvc یکپارچه هست؟ اگر بله، برای کار با web api نیازی به این روش ندارید. همینقدر که کاربر برای مثال از طریق روش‌هایی مانند ASP.NET Identity و یا Forms authentication به سایت وارد شده باشد، کوکی حاصل از اعتبارسنجی آن‌ها، به همراه اعمال Ajax ای مختص Web API هم به صورت خودکار ارسال می‌شود و ... کاربر با موفقیت اعتبارسنجی خواهد شد. پروژه‌ی مطلب «اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity» یک قسمت Web API محافظت شده هم دارد؛ با این view که کاملا عادی به نظر می‌رسد. چون سیستم یکپارچه هست.
- کاربرد JWT بیشتر در برنامه‌های SPA مانند Angular است: «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular»
در اینجا کاربر پس از لاگین (از طریق صفحه‌ی لاگینی، کاملا عادی و معمولی که هیچ اطلاعاتی هم از پیش در آن ذخیره نشده)، چیزی را که سمت کلاینت ذخیره می‌کند (برای مثال در local storage مرورگر)، فقط توکن‌های دریافتی پس از اعتبارسنجی موفق است و نه کلمه‌ی عبور و نه هیچ اطلاعات دیگری. سپس در هر درخواست به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، صرفا این توکن‌ها را ارسال می‌کند تا توسط آن، کار اعتبارسنجی خودکار کاربر صورت گیرد و هویت و همچنین سطوح دسترسی آن مشخص شوند.
- مثالی که در این پروژه ارائه شده، نمونه‌ی دیگر «آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT» است؛ جهت ارائه‌ی یک سری مفهوم.
نظرات مطالب
تفاوت‌های پروژه‌های ما و پروژه‌های اونا!
تیم ویراستیار تقریباً از آغاز مدل توسعه‌ای مشابه با اون چیزی که شما مدل توسعه‌ی «اونا» نام‌گذاری کردید، در پیش گرفته و کاملاً مصممه که این مسیر رو ادامه بده. بروز رسانی با فواصل زمانی کوتاه، ترویج فرهنگ نرم‌افزار آزاد از طریق ارائه متن‌باز ویراستیار و پشتیبانی از توسعه‌دهندگان علاقمند و ارتباط مستقیم با کاربران از طریق توییتر و شبکه‌های اجتماعی (مانند فیس‌بوک) برخی از موارد انجام شده در این زمینه هستند. و البته تیم ویراستیار برنامه‌های مفصل‌تری را در این رابطه در نظر دارد که به مرور انجام خواهد شد.

در چنین مدلی، موفقیت نرم‌افزار علاوه بر خود آن، تابعی از تبلیغات کاربران آن نیز هست، فرآیندی مشابه تبلیغ و بازاریابی دهان به دهان. نرم‌افزار ویراستیار تا بحال در جذب کاربران موفق عمل کرده، اما از دید بدنه‌ی فعال کاربران اینترنتی و بخصوص توسعه دهندگان و برنامه نویسان پنهان مانده است.

من این نوشته شما را شروع خوبی می‌بینم برای ارتباط هر چه بیشتر اعضای تیم و جامعه کاربران ایرانی. بدون شک برآورده شدن هدف اصلی ویراستیار (ارتقای جایگاه خط و زبان فارسی) بدون هم‌یاری شما دوستان امکان‌پذیر نخواهد بود.
مطالب
نحوه ایجاد یک External Tools در VS2012 جهت تهیه Public Key Token
ایجاد Strong Name به اسمبلی برای داشتن یک هویت منحصر به فرد برای آن اسمبلی کمک می‌کند و یکی از پارامتر‌های آن داشتن Public Key Token برای اسمبلی است (بیشتر ). در این پست قصد دارم یه کمک ابزارهای جانبی Visual Studio 2012 که البته در 2010 نیز امکان پذیر است روشی برای تهیه آسان‌تر این Key ارائه کنم . 
برای آغاز نرم افزار VS2012 را باز می‌کنیم و به منوی Tools رفته و گزینه External Tools را انتخاب می‌کنیم :

 
در پنجره‌ی پیش رو روی دکمه Add کیلک کنید و نامی برای Tools انتخاب کنید :
 

سپس مسیر فایل sn.exe را کپی کرده و در فیلد Command قرار دهید .
 

برای پارامتر از عبارت زیراستفاده کرده تا Public Key اسمبلی جاری را به شما بدهد . برای اطلاعات بیشتر در مورد آرگومان‌ها به اینجا مراجعه کنید 
-Tp $(TargetPath)
همچنین گزینه‌های Prompt for Arguments را برای دریافت آرگومان دلخواه شما (مثلا مواردی که مایلید برای یک اسمبلی دیگر key استخراج کنید) و Use Output window برای نمایش خروجی را علامت بزنید
 

روی OK کلیک کنید و به منوی Tools بارگردید :
 

حال روی نام پروژه خود در Solution Explorer کلیک کنید و روی Tools ساخته شده کلیک کنید :

 و خروجی:
 


موفق باشید  

مطالب
آشنایی با تابع EOMONTH در SQL Server
گاهی اوقات لازم است، تاریخ آخرین روز ماه جاری یا دو ماه بعد‌تر یا یک ماه قبل‌تر و غیرو... را نیاز داشته باشیم. SQL Server در نسخه 2008 خود تابعی ارائه داده است، که تاریخ آخرین روز ماه را برمی گرداند. و Syntax آن به شرح ذیل می‌باشد:
EOMONTH ( start_date [, month_to_add ] )
این تابع دو پارامتر دریافت می‌کند، اولین پارامتر یک فرمت تاریخ می‌پذیرد، دومین پارامتر، اختیاری است و یک عدد می‌پذیرد و بیانگر تعداد ماه بعد از تاریخ یا تعداد ماه قبل از تاریخ،پارامتر اول می‌باشد.
با چند مثال نحوه استفاده از تابع EOMONTH  را می‌آموزیم:
مثال اول:
SELECT EOMONTH('20110201') as 'آخرین روز ماه فوریه در سال 2011';
SELECT EOMONTH('20120201') as 'آخرین روز ماه فوریه در سال 2012';
SELECT EOMONTH('20130201') as 'آخرین روز ماه فوریه در سال 2013';
خروجی بصورت زیر می‌باشد:


مثال دوم:
یافتن آخرین روز دو ماه بعدتر از تاریخ جاری
SELECT EOMONTH(GETDATE(),2) as 'آخرین روز ماه ژانویه در سال 2013';
خروجی بصورت زیر خواهد بود:


مثال سوم:
یافتن آخرین روز دو ماه قبل‌تر از تاریخ جاری:
SELECT EOMONTH(GETDATE(),-2) as 'آخرین روز ماه سپتامبر'
خروجی :

موفق باشید
مطالب
بهبودهای تولید برنامه‌های اجرایی تک فایلی در NET 6x.
تولید برنامه‌های اجرایی تک فایلی در زمان NET Core 3x. ارائه شد؛ اما به همراه این مسائل نیز بود:
- فایل اجرایی تک فایلی تولید شده در اصل یک فایل zip خود باز شونده بود که در یک مکان موقتی به صورت خودکار باز و اجرا می‌شد. این حالت با آنتی‌ویروس‌ها و یا سیستم‌هایی که قسمت‌های اصلی آن‌ها جهت کاربران عادی قفل شده‌اند، مشکلاتی را ایجاد می‌کرد.
- حجم فایل نهایی تولید شده قابل توجه بود. برای نمونه یک برنامه‌ی کنسول Hello world آن حدود 70 مگابایت می‌شد. البته باید درنظر داشت که یک چنین خروجی به همراه یک NET Core runtime. کامل نیز می‌شد.

از آن زمان تغییرات تدریجی مفیدی در این زمینه رخ داده‌اند که خلاصه‌ا‌ی از آن‌ها را تا دات نت 6 در ادامه مرور می‌کنیم.


اصول تولید برنامه‌های اجرایی تک فایلی دات نت

فرض کنید برنامه‌ی کنسول ما از این سه سطر تشکیل شده‌است:
using System;
Console.WriteLine("Hello, World!");
Console.ReadLine();
برای تولید یک برنامه‌ی اجرایی تک فایلی بر اساس آن، می‌توان دستور زیر را در خط فرمان اجرا کرد:
dotnet publish -p:PublishSingleFile=true -r win-x64 -c Release --self-contained true
در این حالت ذکر سیستم عامل هدف، اجباری است؛ از این جهت که خروجی نهایی تنها برای یک سیستم عامل تهیه می‌شود.
پس از اجرای دستور فوق، اگر به مکان C:\MyProject\bin\Release\net6.0\win-x64\publish مراجعه کنیم، به یک فایل exe حدود 62 مگابایتی خواهیم رسید که کمی کم حجم‌تر از نمونه‌ی NET Core 3x. آن است! البته همانطور که عنوان شد این خروجی به همراه runtime متناظری نیز هست. اگر بخواهیم این runtime را از آن حذف کنیم می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
dotnet publish -p:PublishSingleFile=true -r win-x64 -c Release --self-contained false
با استفاده از سوئیچ self-contained false دیگر خروجی نهایی به همراه runtime دات نت تشکیل نخواهد شد و حجم حاصل تنها 150 کیلوبایت خواهد بود. در این حالت استفاده کننده‌ی نهایی باید runtime را خودش به صورت مجزایی نصب کند.

یک نکته: می‌توان سوئیچ‌های فوق را به فایل csproj نیز به صورت زیر اضافه کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
<PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <PublishSingleFile>true</PublishSingleFile>
    <SelfContained>true</SelfContained>
    <RuntimeIdentifier>win-x64</RuntimeIdentifier>
    <PublishReadyToRun>true</PublishReadyToRun>
  </PropertyGroup>
</Project>


تک فایل‌های اجرایی دات نت 6 دیگر فایل‌های zip خود باز شونده نیستند

همانطور که عنوان شد، تک فایل‌های اجرایی تولید شده‌ی در نگارش‌های پیشین دات نت، چیزی بجز یک فایل zip خود بازشونده که همه چیز داخل آن قرار گرفته بودند، نبودند. این حالت دیگر در دات نت 6 صادق نیست و اینبار خروجی نهایی در حافظه بارگذاری می‌شود و نیاز به باز شدن آن در مکان‌های temp برطرف شده‌است. تا زمان دات نت 5، این قابلیت فقط برای خروجی‌های لینوکس تدارک دیده شده بود، اما با ارائه‌ی دات نت 6، خروجی‌های ویندوز و مک هم فایل‌های اجرایی واقعی هستند.


فعالسازی IL Trimming

به صورت پیش‌فرض با اجرای دستورات تولید تک فایل‌های اجرایی برنامه‌های دات نت، تمام وابستگی‌های استفاده شده بدون هیچگونه بهینه سازی در کنار هم قرار می‌گیرند. با فعالسازی قابلیت IL Trimming می‌توان وابستگی‌هایی را که برنامه از آن‌ها استفاده نمی‌کند، از خروجی نهایی حذف کرد که در نتیجه‌ی آن، شاهد کاهش حجم قابل ملاحظه‌ی فایل تولیدی نهایی خواهیم بود. برای اینکار می‌توان سوئیچ PublishTrimmed را فعالسازی کرد:
dotnet publish -p:PublishSingleFile=true -r win-x64 -c Release --self-contained true -p:PublishTrimmed=true
پس از آن برنامه‌ی 60 مگابایتی تولیدی در ابتدای بحث، تبدیل به یک برنامه‌ی اجرایی تک فایلی 11 مگابایتی می‌شود که کاهش حجم قابل توجهی است.
باید دقت داشت که این حجم نهایی، یک فایل اجرایی واقعی بدون نیاز به نصب هیچ نوع runtime ای است و کاملا متکی به خود است.


فعالسازی فشرده سازی

به همراه دات نت 6، امکان فشرده سازی خودکار این خروجی نهایی تک فایلی، جهت کاهش هرچه بیشتر حجم آن نیز میسر شده‌است. برای اینکار می‌توان سوئیچ EnableCompressionInSingleFile را فعالسازی کرد:
dotnet publish -p:PublishSingleFile=true -r win-x64 -c Release --self-contained true -p:EnableCompressionInSingleFile=true
خروجی آن یک فایل 30 مگابایتی بدون IL Trimming است که نسبت به خروجی 60 مگابایتی ابتدای بحث، باز هم کاهش قابل ملاحظه‌ای داشته‌است.
مطالب
ایجاد چارت سازمانی تحت وب #2

در قسمت قبلی درباره ایجاد نمودار سازمانی تحت وب صحبت کردیم .حال اگر بخواهیم آن را با رنگهای مختلف ایجاد کنیم مانند شکل ذیل :



بدین صورت باید عمل کنیم: 

نمودار در داخل canvas رسم شده است. برای اینکه پس زمینه (background) و حاشیه‌های آن (borders) را رنگ آمیزی کنیم، باید تابع رنگ آمیزی را قبل از تابع رسم نمودار صدا بزنیم. میتوانید از کدهای ذیل استفاده نمائید:  

// ایجاد یک پس زمینه رنگی:
var c = document.getElementById("c_canvas");
var cxt = c.getContext("2d");
var gradient = cxt.createLinearGradient(0, 0, 800, 320)
gradient.addColorStop(0, 'Red');
gradient.addColorStop(.5, 'Yellow');
gradient.addColorStop(1, 'Green');
cxt.fillStyle = gradient;
cxt.fillRect(0, 0, 800, 320);

cxt.save();
// این سه خط را فعال کرده تا انتقال نمودار چارت سازمانی را مشاهده نمائید.
//cxt.scale(-1.1, 1.1);
//cxt.translate(-700,-50);
//cxt.rotate(0.2);

var o = new orgChart();

o.addNode(1, '', '', 'Root node');
o.addNode(2, 1, 'u', 'u-node 1');
o.addNode(3, 1, 'u', 'u-node 2');
o.addNode(4, 1, 'u', 'u-node 3');
o.addNode(5, 1, 'l', 'l-node 1');
o.addNode(6, 1, 'l', 'l-node 2');
o.addNode(7, 1, 'r', 'r-node 1');
o.addNode(8, 1, 'r', 'r-node 2');
o.addNode(9, 1, 'r', 'r-node 3');

o.addNode('', '', '', 'Root 2');
o.addNode('', 'Root 2', 'r', 'using');
o.addNode('', 'Root 2', 'r', 'text as id');

o.drawChart('c_canvas', 'center');

cxt.restore();
برای انتقال چارت ، باید کدهای رسم نمودار را توسط تابع انتقال canvas محصور نمائید.

نکته : اگر بخواهید رنگ پس زمینه canvas را کامل پر کند (Fill) باید رسم نمودار را دوبار انجام دهید، در ابتدا تعریف یک canvas با امکان پرشونده در صفحه ، و بعد رسم پس زمینه و بعد رسم دوباره canvas .

رنگها 

شاخه‌ها میتوانند رنگهای متفاوتی داشته باشند. امکان تعریف رنگ شاخه‌ها بهمراه صدا زدن تابع addNode وجود دارد. اگر رنگی تعریف نشود ، از رنگ پیشفرض استفاده خواهد شد. رنگهای کنونی را با صدا زدن تابع setColor میتوان عوض کرد و تا زمان صدا زدن تابع setColor بعدی از آنها استفاده خواهد شد. همه خطهایی که شاخه‌ها را به هم متصل میکنند فقط یک رنگ مشابه میتوانند داشته باشند. 

پارامترهای تابع setColor :

  1. رنگ خطوط حاشیه ( اختیاری )
  2. رنگ پرکننده شاخه ( اختیاری )
  3. رنگ نوشته / عنوان شاخه ( اختیاری )
  4. رنگ خطوط متصل کننده ( اختیاری ، عمومی )

یک پارامتر خالی رنگ ، تنظیمات کنونی را تغییر نخواهد داد. کد زیر را ویرایش نموده و دوباره صفحه خود را بازخوانی نمائید.

var o = new orgChart();

o.setColor('#99CC99', '#CCFFCC', '#000000', '#FF0000');
o.addNode(0, '', '', 'Root node');

o.setColor('#CCCC66', '#FFFF99');
o.addNode(11, 0, 'u', 'u-node 1');

o.setColor('#000000', '#FFFF99');
o.addNode(12, 0, 'u', 'black border');
o.addNode(13, 0, 'u', 'bold black border', 1);

o.setColor('#CC4950', '#FF7C80');
o.addNode(21, 0, 'l', 'l-node 1');
o.addNode(22, 0, 'l', 'l-node 2', 0, 'BLACK', 'RED', 'BLUE');
o.addNode(23, 0, 'l', 'l-node 3');

o.setColor('#CC9966', '#FFCC99');
o.addNode(31, 0, 'r', 'r-node 1');

o.drawChart('c_colors', 'center');
در قسمت بعدی نحوه تغییر فونت‌ها، مکان قرار گرفتن شاخه‌ها و ایجاد لینک در شاخه‌ها ارائه خواهد شد.