نظرات مطالب
Entity Framework و آینده
این که روی xp  نصب نشه خیلی ناجوره عملا تو بخش application تا مدت‌ها بی استفاده می‌مونه ، بنظرتون این یک اهرم فشار برای حذف xp و سرور 2003 هست یا از لحاظ فنی جوابگو نبودن؟
نظرات مطالب
سایت‌های مهمی که از ASP.NET MVC استفاده می‌کنند
سلام
به نظرم، راه فنی تری را می توان انتخاب کرد؟؟ مثلا  وجود یک سری الگو ها  در نحوه رندر شدن کدهای اچ تی ام ال و...
اما به هر حال درست هست، ویو استیت را  چه جور بشود که حذف کنند و یا اینکه هدر ارسالی را تغییر دهند!
نظرات مطالب
چگونه یک ایمیل مفید خودکار را طراحی کنیم؟
مفید و به موقع بود. درست همین روزها من هم باید دست به کار ساختن یک سیستم ایمیل خودکار شوم. البته دوست داشتم کمی راجع به مسائل فنی و روش‌های جلوگیری از اسپم شناخته شدن ایمیل‌های خودکار هم می‌نوشتید.
نظرات مطالب
خواندنی‌های 23 فروردین
با سلام،
دوست عزیز. من اکیداً پیشنهاد می کنم سعی در فارسی کردن دانش رایانه نکنید. این خیانت است به آینده علمی کشور. محافظت از زبان پارسی وظیفه تک تک ما ایرانیان است. اما با راه و روش درستش. این علم و اکثر متون فنی آن به زبان انگلیسی بوده و کاربرد روزانه لغات فنی به زبان اصلی، باعث بالا بردن امکان مطالعه مطالب روز توسط تمام سطوح کارشناسان کشور و دانشجویان در این رشته و در سطوح مختلف آن می شود. چه علاقه ای به ریختن آب در چرخ مترجمان دارید ؟؟ آنها کار با ارزشی می کنند. اما ترجمه متون فنی کار عجیبی است وقتی می توان این مسئله را به خصوص در مورد زبانهای فنی حل کرد. واقعاً به نظر شما "دایر کردن فرو رفتنی" کاربردی زیبا و معنا دار است ؟ خواهش می کنم بجز حفظ زبان پارسی به آینده و حال علم کامپیوتر در ایران نیز بیاندیشید. سایت بسیار جالب و به روزی دارید. خسته نباشید و متشکرم.
نظرات نظرسنجی‌ها
چه عواملی باعث میشود که شما از ادامه یا تکمیل پروژه دلسرد شوید؟
دو مورد از این گزینه‌ها برای من پیش آمده است که یکیش عدم پرداخت به موقع مبالغ پروژه بود و دیگری  نبود دانش فنی و ناتوانی پیمانکار  ، زمانی که برنامه نویس مدت طولانی را صرف یک پروژه (بدون تحلیل) بکند و هیچ مبلغی به آن پرداخت نشود واقعا از آن پروژه دلسرد می‌شود.
مطالب دوره‌ها
شناسه ها و استفاده از Let
#F هم مانند سایر زبان‌های برنامه نویسی از یک سری Data Type به همراه عملگر و Converter پشتیبانی می‌کند که در ابتدا لازم است یک نگاه کلی به این موارد بیندازیم. به دلیل آشنایی اکثر دوستان به این موارد و به دلیل اینکه تکرار مکررات نشود از توضیح در این موارد خودداری خواهم کرد.(در صورت مبهم بودن می‌توانید از قسمت پرسش و پاسخ استفاد نمایید)
Basic Literal


جدول بالا کاملا واضح است و برنامه نویسان دات نت نظیر #C با انواع داده ای بالا آشنایی دارند. فقط در مورد گزینه آخر unit در فصل‌های بعدی توضیح خواهم داد.

Arithmetic Operators
(عملگر‌های محاسباتی)

Simple String (کار با نوع داده رشته ای)


بعد از بررسی موارد بالا حالا به معرفی شناسه‌ها می‌پردازم. شناسه‌ها در #F راهی هستند برای اینکه شما به مقادیر نام اختصاص دهید. برای اختصاص نام به مقادیر کافیست از کلمه کلیدی let به همراه یک نام  و علامت = و یک عبارت استفاده کنید. چیزی شبیه به تعریف متغیر در سایر زبان‌ها نظیر #C. دلیل اینکه در #F به جای واژه متغیر از شناسه استفاده می‌شود این است که شما می‌توانید به یک شناسه تابعی را نیز اختصاص دهید و مقدار شناسه‌ها دیگر قابل تغییر نیست. در #F کلمه متغیر یک واژه نادرست است چون زمانی که شما یه یک متغیر مقدار اختصاص می‌دهید، مقدار  اون متغیر دیگه قایل تغییر نیست. برای همین اکثر برنامه نویسان #F به جای استفاده از واژه متغیر از واژه مقدار یا شناسه استفاه می‌کنند. برای همین از واژه متغیر برای نام گذاری استفاده نمی‌شود. (البته در #F در بعضی مواقع ما شناسه‌ها رو دوباره تعریف می‌کنیم که چیزی شبیه به استفاده از متغیر هاست ولی با اندکی تفاوت. در این فصل تمرکز ما بر روی شناسه هایی است که مقدارشان تغییر نمی‌کند ولی در فصل برنامه نویسی دستوری به تفصیل در این باره توضیح داده شده است)
let x = 42
در بالا یک شناسه به نام x تعریف شد که مقدار 42 را دریافت کرد. در #F یک شناسه می‌تواند دارای یک مقدار معین باشد یا به یک تابع اشاره کند. این بدین معنی است #F معنی حقیقی برای تابع و پارامتر‌های آن ندارد و همه چیز رو به عنوان مقدار در نظر می‌گیرد.
let myAdd = fun x y -> x + y
کد بالا تعریف یک شناسه به نام myAdd است که به تابعی اشاره می‌کنه که دو پارامتر ورودی دارد و در بدنه آن مقدار پارامتر‌ها با هم جمع می‌شوند.(تعریف توابع به صورت مفصل بحث خواهد شد.) نکته جالب این است که تابع تعریف شده نام ندارد و #F دقیقا با توابع همون رفتاری رو داره که با شناسه‌ها دارد.
let raisePowerTwo x = x ** 2.0
در کد بالا شناسه ای تعریف شده است با نام raisePowerTwo که یک پارامتر ورودی داره به نام x و در بدنه آن (هرچیزی که بعد از = قرار گیرد) مقدار x رو به توان دو می‌کنه.

نام گذاری شناسه ها

برای نام گذاری شناسه‌ها نام انتخابی یا باید با Underscore شروع شود یا با حروف. بعد از آن می‌تونید از اعداد هم استفاده کنید.(نظیر سایر زبان‌های برنامه نویسی)
#F از unicode هم پشتیبانی می‌کنه یعنی می‌تونید متغیری به صورت زیر رو تعریف کنید.
let مسعود = ""
اگر احساس می‌کنید که قوانین نام گذاری در #F کمی محدود کننده است می‌تونید از علامت '' ''  استفاده کنید و در بین این علامت  هر کاراکتری که می‌خواهید رو قرار دهید و #F اونو به عنوان نام شناسه قبول خواهد کرد. برای نمونه
let ``more? `` = true
یا
let ``class`` = "style"
حتی امکان استفاده از کلمات کلیدی هم نظیر class به این روش وجود دارد.

محدوده تعریف شناسه ها
به دلیل اینکه در #F از {} به عنوان شروع و اتمام محدوده استفاده نمی‌شود دونستن و شناختن محدوده توابع بسیار مهم و ضروری است. چون اگر از شناسه ای که در یک محدوده در دسترس نباشد استفاده کنید با خطای کامپایلر متوقف خواهید شد.
همون بحث متغیر‌های محلی و سراسری (در سایر زبان ها) در این جا نیز صادق است یعنی در #F شناسه‌های سراسری و محلی خواهیم داشت. تمام شناسه ها، چه اون هایی که در توابع استفاده می‌شوند و چه اونهایی که به مقادیر اشاره می‌کنند محدودشون از نقطه ای که تعریف می‌شوند تا جایی که اتمام استفاده از اونهاست تعریف شده است. برای مثال اگر یک شناسه رو در بالای فایل تعریف کنید که یک مقدار دارد تا پایان SourceFile قابل استفاده است.( به دلیل نبود مفهوم کلاس از واژه sourceFile استفاده کردم). هم چنین شناسه هایی که در توابع تعریف می‌شوند فقط در همون توابع قابل استفاده هستند.
حالا سوال این است که با نبودن {} چگونه محدوده خود توابع مشخص میشود؟
در #F با استفاده از فضای خای یا space محدوده شناسه‌ها و توابع رو مشخص می‌کنیم.  برای روشن شدن مطلب به مثال زیر دقت کنید.
let test a b =
    let dif = b - a
    let mid = dif / 2
    mid + a

printfn "(test 5 11) = %i" (test 5 11)
printfn "(test 11 5) = %i" (test 11 5)
ابتدا اختلاف بین دو ورودی محاسبه می‌شود و در یک شناسه به نام dif قرار می‌گیرد. برای اینکه مشخص شود که این شناسه خود عضو یک تابع دیگر به نام test است از 4 فضای خالی استفاده شده است. در خط بعدی شناسه mid مقدار شناسه dif رو بر 2 تقسیم می‌کند. در انتها نیز مقدار mid با مقدار a جمع می‌شود و حاصل برگشت داده می‌شود.(انتهای بدنه تابع)
نکته مهم: به جای استفاده از فضای خالی(space) نمی‌تونید از TAB استفاده کنید.

LIGHTWEIGHT SYNTAX یا VERBOSE SYNTAX


در #F دو نوع سبک کد نویسی وجود دارد. یکی lightweight و دیگری Verbose. البته اکثر برنامه نویسان از سبک lightweight که به صورت پیش فرض در #F تعبیه شده است استفاده می‌کنند ولی آشنایی با سبک verbose نیز به عنوان برنامه نویس #F ضروری است. ما نیز به تبعیت از سایرین از سبک lightweight استفاده خواهیم کرد ولی یک فصل به عنوان مطالب تکمیلی اختصاص دادم که تفاوت این دو سبک را در طی چندین مثال بیان میکند.
همان طور که قبلا بیان شد #F بر اساس زبان OCaml پیاده سازی شده است. زبان OCaml مانند #F، یک زبان LIGHTWEIGHT SYNTAX نیست. LIGHTWEIGHT SYNTAX  بدین معنی است محدوده شناسه‌ها بر اساس فضای خالی بین اون‌ها مشخص می‌شود نه با ;. (البته استفاده از ; به صورت اختیاری است)
بازنویسی مثال بالا
let halfWay a b =
let dif = b - a in
let mid = dif / 2 in
mid + a
برای اینکه کامپایلر #F متوجه شود که قصد کدنویسی به سبک lightweight رو نداریم، باید در ابتدای هر فایل از دستور زیر استفاده کنیم.
#light "off"
مطالب دوره‌ها
نگاهی به SignalR Hubs
Hubs کلاس‌هایی هستند جهت پیاده سازی push services در SignalR و همانطور که در قسمت قبل عنوان شد، در سطحی بالاتر از اتصال ماندگار (persistent connection) قرار می‌گیرند. کلاس‌های Hubs بر مبنای یک سری قرار داد پیش فرض کار می‌کنند (ایده Convention-over-configuration) تا استفاده نهایی از آن‌ها را ساده‌تر کنند.
Hubs به نوعی یک فریم ورک سطح بالای RPC نیز محسوب می‌شوند (Remote Procedure Calls) و آن‌را برای انتقال انواع و اقسام داده‌ها بین سرور و کلاینت و یا فراخوانی متدی در سمت کلاینت یا سرور، بسیار مناسب می‌سازد. برای مثال اگر قرار باشد با persistent connection به صورت مستقیم کار کنیم، نیاز است تا بسیاری از مسایل serialization و deserialization اطلاعات را خودمان پیاده سازی و اعمال نمائیم.


قرار دادهای پیش فرض Hubs

- متدهای public کلاس‌های Hubs از طریق دنیای خارج قابل فراخوانی هستند.
- ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها از طریق فراخوانی متدهای سمت کلاینت انجام خواهد شد. (نحوه تعریف این متدها در سمت سرور بر اساس قابلیت‌های dynamic اضافه شده به دات نت 4 است که در ادامه در مورد آن بیشتر بحث خواهد شد)


مراحل اولیه نوشتن یک Hub
الف) یک کلاس Hub را تهیه کنید. این کلاس، از کلاس پایه Hub تعریف شده در فضای نام Microsoft.AspNet.SignalR باید مشتق شود. همچنین این کلاس می‌تواند توسط ویژگی خاصی به نام HubName نیز مزین گردد تا در حین برپایی اولیه سرویس، از طریق زیرساخت‌های SignalR به نامی دیگر (یک alias یا نام مستعار خاص) قابل شناسایی باشد. متدهای یک هاب می‌توانند نوع‌های ساده یا پیچیده‌ای را بازگشت دهند و همه چیز در اینجا نهایتا به فرمت JSON رد و بدل خواهد شد (فرمت پیش فرض که در پشت صحنه از کتابخانه معروف JSON.NET استفاده می‌کند؛ این کتابخانه سورس باز به دلیل کیفیت بالای آن، از زمان ارائه MVC4 به عنوان جزئی از مجموعه کارهای مایکروسافت قرار گرفته است).
ب) مسیریابی و Routing را تعریف و اصلاح نمائید.
و ... از نتیجه استفاده کنید.


تهیه اولین برنامه با SignalR

ابتدا یک پروژه خالی ASP.NET را آغاز کنید (مهم نیست MVC باشد یا WebForms). برای سادگی بیشتر، در اینجا یک ASP.NET Empty Web application درنظر گرفته شده است. در ادامه قصد داریم یک برنامه Chat را تهیه کنیم؛ از این جهت که توسط یک برنامه Chat بسیاری از مفاهیم مرتبط با SignalR را می‌توان در عمل توضیح داد.
اگر از VS 2012 استفاده می‌کنید، گزینه SignalR Hub class جزئی از آیتم‌های جدید قابل افزودن به پروژه است (منوی پروژه، گزینه new item آن) و پس از انتخاب این قالب خاص، تمامی ارجاعات لازم نیز به صورت خودکار به پروژه جاری اضافه خواهند شد.


و اگر از VS 2010 استفاده می‌کنید، نیاز است از طریق NuGet ارجاعات لازم را به پروژه خود اضافه نمائید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.SignalR
اکنون یک کلاس خالی جدید را به نام ChatHub، به آن اضافه کنید. سپس کدهای آن را به نحو ذیل تغییر دهید:
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;

namespace SignalR02
{
    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            Clients.All.hello(message);
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید این کلاس از کلاس پایه Hub مشتق شده و توسط ویژگی HubName، نام مستعار chat را یافته است.
کلاس پایه Hub یک سری متد و خاصیت را در اختیار کلاس‌های مشتق شده از آن قرار می‌دهد. ساده‌ترین راه برای آشنایی با این متدها و خواص مهیا، کلیک راست بر روی نام کلاس پایه Hub و انتخاب گزینه Go to definition است.
برای نمونه در کلاس ChatHub فوق، از خاصیت Clients برای دسترسی به تمامی آن‌ها و سپس فراخوانی متد dynamic ایی به نام hello که هنوز وجود خارجی ندارد، استفاده شده است.
اهمیتی ندارد که این کلاس در اسمبلی اصلی برنامه وب قرار گیرد یا مثلا در یک class library به نام Services. همینقدر که از کلاس Hub مشتق شود به صورت خودکار در ابتدای برنامه اسکن گردیده و یافت خواهد شد.

مرحله بعد، افزودن فایل global.asax به برنامه است. زیرا برای کار با SignalR نیاز است تنظیمات Routing و مسیریابی خاص آن‌را اضافه نمائیم. پس از افرودن فایل global.asax، به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و در متد Application_Start آن تغییرات ذیل را اعمال نمائید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Routing;

namespace SignalR02
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            // Register the default hubs route: ~/signalr
            RouteTable.Routes.MapHubs();
        }
    }
}

یک نکته مهم
 اگر از ASP.NET MVC استفاده می‌کنید، این تنظیم مسیریابی باید پیش از تعاریف پیش فرض موجود قرار گیرد. در غیراینصورت مسیریابی‌های SignalR کار نخواهند کرد.

اکنون برای آزمایش برنامه، برنامه را اجرا کرده و مسیر ذیل را فراخوانی کنید:
 http://localhost/signalr/hubs
در این حال اگر برنامه را برای مثال با مرورگر chrome باز کنید، در این آدرس، فایل جاوا اسکریپتی SignalR، قابل مشاهده خواهد بود. مرورگر IE پیغام می‌دهد که فایل را نمی‌تواند باز کند. اگر به انتهای خروجی آدرس مراجعه کنید، چنین سطری قابل مشاهده است:
  proxies.chat = this.createHubProxy('chat');
و کلمه chat دقیقا از مقدار معرفی شده توسط ویژگی HubName دریافت گردیده است.

تا اینجا ما موفق شدیم اولین Hub خود را تشکیل دهیم.


بررسی پروتکل Hub

اکنون که اولین Hub خود را ایجاد کرده‌ایم، بد نیست اندکی با زیر ساخت آن نیز آشنا شویم.
مطابق مسیریابی تعریف شده در Application_Start، مسیر ابتدایی دسترسی به SignalR با افزودن اسلش SignalR به انتهای مسیر ریشه سایت بدست می‌آید و اگر به این آدرس یک اسلش hubs را نیز اضافه کنیم، فایل js metadata مرتبط را نیز می‌توان دریافت و مشاهده کرد.

زمانیکه یک کلاینت قصد اتصال به یک Hub را دارد، دو مرحله رخ خواهد داد:
الف) negotiate: در این حالت امکانات قابل پشتیبانی از طرف سرور مورد پرسش قرار می‌گیرند و سپس بهترین حالت انتقال، انتخاب می‌گردد. این انتخاب‌ها به ترتیب از چپ به راست خواهند بود:
 Web socket -> SSE -> Forever frame -> long polling


به این معنا که اگر برای مثال امکانات Web sockets مهیا بود، در همینجا کار انتخاب نحوه انتقال اطلاعات خاتمه یافته و Web sockets انتخاب می‌شود.
تمام این مراحل نیز خودکار است و نیازی نیست تا برای تنظیمات آن کار خاصی صورت گیرد. البته در سمت کلاینت، امکان انتخاب یکی از موارد یاد شده به صورت صریح نیز وجود دارد.
ب) connect: اتصالی ماندگار برقرار می‌گردد.

در پروتکل Hub تمام اطلاعات JSON encoded هستند و یک سری مخفف‌هایی را در این بین نیز ممکن است مشاهده نمائید که معنای آن‌ها به شرح زیر است:
 C: cursor
M: Messages
H: Hub name
M: Method name
A: Method args
T: Time out
D: Disconnect
این مراحل را در قسمت بعد، پس از ایجاد یک کلاینت، بهتر می‌توان توضیح داد.


روش‌های مختلف ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها

به چندین روش می‌توان اطلاعاتی را به کلاینت‌ها ارسال کرد:
1) استفاده از خاصیت Clients موجود در کلاس Hub
2) استفاده از خواص و متد‌های dynamic
در این حالت اطلاعات متد dynamic و پارامترهای آن به صورت JSON encoded به کلاینت ارسال می‌شوند (به همین جهت اهمیتی ندارند که در سرور وجود خارجی دارند یا خیر و به صورت dynamic تعریف شده‌اند).
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.AspNet.SignalR.Hubs;

namespace SignalR02
{
    [HubName("chat")]
    public class ChatHub : Hub
    {
        public void SendMessage(string message)
        {
            var msg = string.Format("{0}:{1}", Context.ConnectionId, message);
            Clients.All.hello(msg);
        }
    }
}
برای نمونه در اینجا متد hello به صورت dynamic تعریف شده است (جزئی از متدهای خاصیت All نیست و اصلا در سمت سرور وجود خارجی ندارد) و خواص Context و Clients، هر دو در کلاس پایه Hub قرار دارند.
حالت Clients.All به معنای ارسال پیامی به تمام کلاینت‌های متصل به هاب ما هستند.

3) روش‌های دیگر، استفاده از خاصیت dynamic دیگری به نام Caller است که می‌توان بر روی آن متد دلخواهی را تعریف و فراخوانی کرد.
 //این دو عبارت هر دو یکی هستند
Clients.Caller.hello(msg);
Clients.Client(Context.ConnectionId).hello(msg);
انجام اینکار با روش ارائه شده در سطر دومی که ملاحظه می‌کنید، در عمل یکی است؛ از این جهت که Context.ConnectionId همان ConnectionId فراخوان می‌باشد.
در اینجا پیامی صرفا به فراخوان جاری سرویس ارسال می‌گردد.

4) استفاده از خاصیت dynamic ایی به نام Clients.Others
 Clients.Others.hello(msg);
در این حالت، پیام، به تمام کلاینت‌های متصل، منهای کلاینت فراخوان ارسال می‌گردد.

5) استفاده از متد Clients.AllExcept
این متد می‌تواند آرایه‌ای از ConnectionId‌هایی را بپذیرد که قرار نیست پیام ارسالی ما را دریافت کنند.

6) ارسال اطلاعات به گروه‌ها
تعداد مشخصی از ConnectionIdها یک گروه را تشکیل می‌دهند؛ مثلا اعضای یک chat room.
        public void JoinRoom(string room)
        {
            this.Groups.Add(Context.ConnectionId, room);
        }

        public void SendMessageToRoom(string room, string msg)
        {
            this.Clients.Group(room).hello(msg);
        }
در اینجا نحوه الحاق یک کلاینت به یک room یا گروه را مشاهده می‌کنید. همچنین با مشخص بودن نام گروه، می‌توان صرفا اطلاعاتی را به اعضای آن گروه خاص ارسال کرد.
خاصیت Group در کلاس پایه Hub تعریف شده است.
نکته مهمی را که در اینجا باید درنظر داشت این است که اطلاعات گروه‌ها به صورت دائمی در سرور ذخیره نمی‌شوند. برای مثال اگر سرور ری استارت شود، این اطلاعات از دست خواهند رفت.


آشنایی با مراحل طول عمر یک Hub

اگر به تعاریف کلاس پایه Hub دقت کنیم:
    public abstract class Hub : IHub, IDisposable
    {
        protected Hub();
        public HubConnectionContext Clients { get; set; }
        public HubCallerContext Context { get; set; }
        public IGroupManager Groups { get; set; }

        public void Dispose();
        protected virtual void Dispose(bool disposing);
        public virtual Task OnConnected();
        public virtual Task OnDisconnected();
        public virtual Task OnReconnected();
    }
در اینجا، تعدادی از متدها virtual تعریف شده‌اند که تمامی آن‌ها را در کلاس مشتق شده نهایی می‌توان override و مورد استفاده قرار داد. به این ترتیب می‌توان به اجزا و مراحل مختلف طول عمر یک Hub مانند برقراری اتصال یا قطع شدن آن، دسترسی یافت. تمام این متدها نیز با Task معرفی شده‌اند؛ که معنای غیرهمزمان بودن پردازش آن‌ها را بیان می‌کند.
تعدادی از این متدها را می‌توان جهت مقاصد logging برنامه مورد استفاده قرار داد و یا در متد OnDisconnected اگر اطلاعاتی را در بانک اطلاعاتی ذخیره کرده‌ایم، بر این اساس می‌توان وضعیت نهایی را تغییر داد.


ارسال اطلاعات از یک Hub به Hub دیگر در برنامه

فرض کنید یک Hub دوم را به نام MinitorHub به برنامه اضافه کرده‌اید. اکنون قصد داریم از داخل ChatHub فوق، اطلاعاتی را به آن ارسال کنیم. روش کار به نحو زیر است:
        public override System.Threading.Tasks.Task OnDisconnected()
        {
            sendMonitorData("OnDisconnected", Context.ConnectionId);
            return base.OnDisconnected();
        }

        private void sendMonitorData(string type, string connection)
        {
            var ctx = GlobalHost.ConnectionManager.GetHubContext<MonitorHub>();
            ctx.Clients.All.newEvenet(type, connection);
        }
در اینجا با override کردن OnDisconnected به رویداد خاتمه اتصال یک کلاینت دسترسی یافته‌ایم. سپس قصد داریم این اطلاعات را توسط متد sendMonitorData به Hub دومی به نام MonitorHub ارسال کنیم که نحوه پیاده سازی آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. GlobalHost.ConnectionManager یک dependency resolver توکار تعریف شده در SignalR است.
مورد استفاده دیگر این روش، ارسال اطلاعات به کلاینت‌ها از طریق کدهای یک برنامه تحت وب است (که در همان پروژه هاب واقع شده است). برای مثال در یک اکشن متد یا یک روال رویدادگردان کلیک نیز می‌توان از GlobalHost.ConnectionManager استفاده کرد.
مطالب
PHP سریعتر از ASP.NET! افسانه یا واقعیت؟

چرا افسانه‌ای که می‌گوید PHP از ASP.NET سریعتر است اینقدر شایع است؟ در این مقاله به بیان حقایقی می‌پردازیم که این افسانه را زیر سوال می‌برد؟

خیلی وقتها در بسیاری از نوشته‌ها و اظهارنظر‌ها می‌بینیم ادعا می‌شود که PHP بسیار سریعتر از ASP.net است و اینکه ASP.net از لحاظ سرعت کند است. آزار دهنده‌ترین بخش این ادعاها، آن است که هر یک از آنها را که نگاه می‌کنی بصورت کاملا غیر واقع بینانه به موضوع نگاه می‌کنند و فقط بدون دلیل این موضوع را ادعا می‌کنند. زیرا به این موضوع بصورتی کاملا متعصبانه و بدور از واقعیتها نگاه می‌شود. به همین دلیل بصورت گسترده ای این افسانه در میان اهالی وب پذیرفته شده است.

حال بجای اینکه این موضوع را بارها و بارها در جاهای مختلف بیان کنیم، این مقاله را نوشته و در هر کجا که لازم باشد به آن ارجاع خواهیم داد. باید توجه کنید این حقیقت که زبان PHP یک زبان اصیل و قدرتمند است هیچ شکی در آن نیست اما اینکه بخواهیم بصورت مغرضانه و به این دلیل که ما از این زبان استفاده می‌کنیم، آنرا از هر لحاظ برتر از سایر زبانها بدانیم (کمی که نه) بسیار اغراق آمیز است.

این مقاله برای این نیست که ما هریک از این زبانها را زیر سوال ببریم. بلکه برای آن است که این موضوع را با دلایل منطقی و حقیقی بررسی کنیم که آیا اینکه می‌گویند PHP از ASP.net سریعتر است واقعیت دارد یا نه؟

Compiled در مقابل Interpreted Languages:

قبل از هرچیز ذکر این نکته الزامی است که این دو زبان تفاوتهای اساسی در base دارند. ASP.net یک زبان بهینه سازی و کامپایل شده است، به این معنی که کدهای نوشته شده در این زبان قبل از اینکه قابل اجرا شوند، به مجموعه ای از دستورالعمل‌های خاص ماشین تبدیل می‌شوند. از سوی دیگر PHP یک زبان تفسیر شده است، به این معنی که کدهای نوشته شده به همان شکل ذخیره شده و در زمان اجرا این کدها تفسیر می‌شوند. این موضوع بطور گسترده‌ای پذیرفته شده و ثابت شده است که برنامه‌های کامپایل شده به مراتب سریعتر از برنامه‌های تفسیر شده اجرا می‌شوند، به این دلیل که برنامه‌های تفسیر شده نیاز دارند تا در زمان اجرا به دستورالعملهای ماشین تبدیل شوند.

در اینجا به یک نقل قول از دانشنامه آزاد ویکی پدیا اشاره می‌کنم که میزان سریعتر بودن برنامه‌های کامپایل شده را نشان می‌دهد:

"A program translated by a compiler tends to be much faster than an interpreter executing the same program: even a 10:1 ratio is not uncommon. The mixed solution's efficiency is typically somewhere in between."

به این معنا که یک برنامه بصورت کامپایل شده بسیار سریعتر از همان برنامه بصورت تفسیر شده، اجرا می‌شود.

اعداد و ارقام:

حال که تئوری خود را مبنی بر دلیل سریعتر بودن ASP.net بیان کردیم بیایید با هم نگاهی به برخی آمارها بیاندازیم تا این تئوری را در عمل هم نشان داده باشیم.

آمارهای زیر توسط شرکت WrenSoft جهت مقایسه زمان اجرای یک کد مشابه در زبانهای مختلف تهیه شده است. اگر می‌خواهید توصیف عمیق‌تری از آمارها داشته باشید لطفا لینک را دنبال کنید.

نمودار اول: زمان صرف شده برای تولید ونمایش نتایج برای جستجوی وب سایت‌های کوچک


همانطور که میبینید زمان متوسط برای سایت PHP، 0.1500 ثانیه و برای سایت ASP.net، 0.0150 ثانیه است. یک تفاوت بزرگ: PHP ده برابر نسبت به ASP.net کندتر است!

نمودار دوم: زمان صرف شده برای تولید و نمایش نتایج برای جستجوی وب سایت‌های متوسط


PHP، 1.0097 ثانیه طول می‌کشد در حالی که ASP.net، 0.0810 ثانیه زمان نیاز دارد. می‌بینیم که PHP دوازده بار بیشتر از ASP.net زمان می‌برد.

درحال حاضر این آزمون با یک کد مشابه در زبانهای برنامه نویسی مختلف پیاده سازی و اجرا شد و نتیجه را مشاهده نمودید. حال این موضوع پیش میاید که این اجرای کدها بر روی سیستم عامل ویندوزی بوده است و این می‌تواند به نفع ASP.net باشد، پس همین آزمون را بر روی سیستم عامل لینوکسی مشاهده می‌کنیم.

آمارهای زیر از سایت معتبر shootout.alioth.debian.org گرفته شده است. این آمارها نحوه اجرای همان کد را بر روی سیستم عامل لینوکسی برای هردو زبان نشان می‌دهد: 

 

همانطور که مشاهده می‌کنید در سیستم لینوکسی نیز همچنان ASP.net سریعتر از PHP عمل می‌کند.

نتیجه گیری:

همین حالا جمله‌ی "asp.net vs php speed" را در google جستجو کنید. خواهید دید که در اکثر پست‌ها گفته شده که PHP از ASP.net سریعتر است اما دلیلی بر این ادعا نخواهید یافت و فقط در حد حرف است. مشکل این است که اکثر مردم وقتی چیزی را زیاد می‌بینند یا زیاد می‌شنوند بدون آنکه دلیل بخواهند آنرا می‌پذیریند و حتی بعضی اوقات از آن نیز دفاع می‌کنند که واقعا جای تاسف دارد.

توسعه وب بوسیله PHP کار خوبی است، بسیاری از اپلیکیشن‌ها و وبسایتهای شگفت انگیز توسط این زبان نوشته شده اند. اگر احساس می‌کنید PHP یک زبان برتر است از آن استفاده کنید اما این دلیل نمی‌شود که اطلاعات غلط را به دیگران القاء کنید و بدون دلیل و مدرک این زبان را از هر لحاظ برتر بدانید حال آنکه در این مقاله دیدیم که براساس چیزی که ارائه شد، ASP.net سرعت بیشتری نسبت به PHP دارد.

اگر با من در این امر موافق نیستید می‌توانید با نظرهای مستدل خود ما را راهنمایی کنید. 

مطالب
نحوه‌ی استخراج شماره سریال سخت افزار برای تولید یک قفل سخت افزاری
شما در حال نوشتن یک نرم افزار هستید و برای این نرم افزار ممکن است ماه‌ها وقت صرف کرده باشید؛ پس باید به دنبال راهی باشید که بتوانید از آن محافظت کنید. راه‌های متعددی برای Trial کردن نرم افزار وجود دارند که یکی از این راه‌ها استفاده از سریال سخت افزارهای کامپیوتر کاربر است. همانطور که می‌دانید هر سخت افزار یک شماره‌ی سریال مخصوص خودش را دارد و بدین طریق میتوان یک شماره سریال منحصر به فرد را تولید کرد. ما در این مقاله برای بدست آوردن کلیه‌ی مشخصات سخت افزار یک کامپیوتر از کلاس ManagementObjectSearcher در فضای نام System.Management استفاده کرده‌ایم. 
using System.Management;
using System.Windows.Forms;
namespace HardwareSerialNumber
{
    class Program
    {
        static void Main()
        {
            string serialNumber = string.Empty;
            ManagementObjectSearcher searcher = new ManagementObjectSearcher("root\\CIMV2", "SELECT * FROM Win32_Processor");
            foreach (var o in searcher.Get())
            {
                var query = (ManagementObject)o;

                serialNumber = serialNumber + query["ProcessorId"];
            }
            MessageBox.Show(string.Format("Processor Serial Number :{0}", serialNumber),"Serial Number",MessageBoxButtons.OK,MessageBoxIcon.Exclamation);

        }
    }
}
خوب. حالا به بررسی کدهای بالا می‌پردازیم. در خط 10 یک شیء از کلاس MangementObjectSearcher ایجاد کرده‌ایم . سازنده‌ی این کلاس 2 پارامتر را می‌پذیرد. اولین پارامتر یک رشته می‌باشد CIMV2 . root\\CIMV2 فضای نام پیش فرض مخصوص کوئری‌های WMI می‌باشد و پارامتر دوم کوئری WMI است. عبارت Win32_Processor اشاره به کلاس Win32_processor دارد. این کلاس بیانگر یک کلاس مدیریتی از نوع CIM (مراجعه کنید به اینجا و اینجا ) است. در خط 11 با استفاده از متد Get، تمامی اطلاعات مربوط به Processor را بارگذاری می‌کنیم و سپس فیلد ProcessorId را در یک رشته قرار می‌دهیم. نکته‌ی دیگر اینکه ارجاعی را به فایل System.Managment.Dll به پروژه‌ی خود اضافه کنید.
نتیجه‌ی کد بالا : 

در این آدرس یک کتابخانه که شامل تمامی مثالها می‌باشد قابل در یافت است.

مطالب
ایجاد «خواص الحاقی» با استفاده از امکانات TypeDescriptor و یک TypeDescriptionProvider سفارشی

برای ایجاد «خواص الحاقی» قبلا در سایت مطلب ایجاد «خواص الحاقی» تهیه شده‌است. در این مطلب قصد داریم راه حل ارائه شده‌ی در مطلب مذکور را با یک TypeDescriptionProvider سفارشی ترکیب کرده تا به صورت یکدست، از طریق TypeDescriptor بتوان به آن خواص نیز دسترسی داشته باشیم. 

فرض کنید در یک سیستم Modular Monolith، نیاز جدیدی به دست شما رسیده است که به شرح زیر می‌باشد:

نیاز داریم در گریدی از صفحه‌ی X مربوط به «مؤلفه 1»، ستونی جدید را اضافه کنید و دیتای مربوط به این ستون، توسط «مؤلفه 2» مهیا خواهد شد.

شرایط زیر می‌تواند در سیستم حاکم باشد:
  • قبلا «مؤلفه 2» ارجاعی را به «مؤلفه 1» داده است؛ لذا امکان ارجاع معکوس را در این حالت، نداریم.
  • «مؤلفه 1» باید بتواند مستقل از «مؤلفه 2» نیز توزیع شده و کار کند؛ لذا این نیاز برای زمانی است که «مؤلفه 2» برای توزیع در Component Model ما وجود داشته باشد.
  • نمی‌خواهیم در آینده برای نیازهای مشابه در همان صفحه‌ی X، تغییر جدیدی را در «مؤلفه 1» داشته باشیم (اضافه کردن خصوصیت مورد نظر به مدل نمایشی یا اصطلاحا ویو-مدل متناظر با گرید در در زمان طراحی، جواب مساله نمی‌باشد)
  • می‌‌خواهیم به یک طراحی با Loose Coupling (اتصال سست و ضعیف، وابستگی ضعیف) دست پیدا کنیم.

راه حل چیست؟
با توجه به شرایط حاکم، بدون شک برای مهیا کردن دیتای ستون مذکور نمی‌توان به «مؤلفه 2» مستقیما ارجاع داده و «مؤلفه 1» را به «مؤلفه 2» وابسته کنیم. از طرفی چه بسا در نیاز‌های آتی نیز لازم باشد ستون جدید دیگری برای نمایش دیتای خاصی در گرید مذکور، اضافه شود. راه حل پیشنهادی، معکوس سازی این وابستگی می‌باشد. به عنوان مثال با استفاده از Expose کردن یک Interface توسط «مؤلفه 1» و پیاده سازی آن توسط سایر مؤلفه‌ها و استفاده از این پیاده سازی‌ها در زمان اجرا، می‌تواند راه حلی برای این معکوس سازی باشد. 

نمودار UML بالا، نشان دهنده‌ی راه حل پیشنهادی میباشد.

در این حالت «مؤلفه 1» بدون آگاهی از سایر مؤلفه‌ها، همه‌ی پیاده سازی‌های IExtraColumnConenvtion را در زمان اجرا یافته و از آنها برای ایجاد ستون‌های جدید، استفاده خواهد کرد.

واسط مذکور به شکل زیر می‌باشد: 

public interface IConvention
{
}

public interface IExtraColumnConvention<T> : IConvention
{
   string Name { get; }
 
   string Title { get; }
 
   void Populate(IEnumerable<T> list);
}

البته این واسط می‌تواند جزئیات بیشتری را هم شامل شود.


گام اول: طراحی TypeDescriptionProvider


در ‎.NET به دو طریق میتوان به متادیتا‌ی یک Type دسترسی داشت:

  • استفاده از API Reflection موجود در فضای نام System.Reflection 
  • کلاس TypeDescriptor 

به طور کلی هدف از این کلاس در دات نت، ارائه اطلاعاتی در خصوص یک وهله از جمله: Attributeها، Propertyها، Event‌های آن و غیره، می‌باشد. هنگام استفاده از Reflection، اطلاعات بدست آمده از Type، به دلیل اینکه بعد از کامپایل نمی‌توانند تغییر کنند، لذا قابلیت توسعه پذیری را هم ندارند. در مقابل، با استفاده از کلاس TypeDescriptor این توسعه پذیری را برای وهله‌های مختلف می‌توانید داشته باشید.

برای مهیا کردن متادیتای سفارشی (در اینجا اطلاعات مرتبط با خصوصیات الحاقی) برای TypeDescriptor، نیاز است یک TypeDescriptionProvider سفارشی را طراحی کنیم. 

/// <summary>
/// Use this provider when you need access ExtraProperties with TypeDescriptor.GetProperties(instance)
/// </summary>
public class ExtraPropertyTypeDescriptionProvider<T> : TypeDescriptionProvider where T : class
{
    private static readonly TypeDescriptionProvider Default =
        TypeDescriptor.GetProvider(typeof(T));

    public ExtraPropertyTypeDescriptionProvider() : base(Default)
    {
    }

    public override ICustomTypeDescriptor GetTypeDescriptor(Type instanceType, object instance)
    {
        var descriptor = base.GetTypeDescriptor(instanceType, instance);
        return instance == null ? descriptor : new ExtraPropertyCustomTypeDescriptor(descriptor, instance);
    }

    private sealed class ExtraPropertyCustomTypeDescriptor : CustomTypeDescriptor
    {
      //...
    }
}

  در تکه کد بالا، ابتدا تامین کننده‌ی پیش‌فرض مرتبط با نوع جنریک مورد نظر را یافته و به عنوان تامین کننده‌ی پایه معرفی کرده‌ایم. سپس برای معرفی CustomTypeDescritpr باید متد GetTypeDescriptor را بازنویسی کنیم. در اینجا لازم است برای معرفی متادیتا مرتبط با یک نوع، یک پیاده سازی از واسط ICustomTypeDescriptor را ارائه کنیم:
private sealed class ExtraPropertyCustomTypeDescriptor : CustomTypeDescriptor
{
    private readonly IEnumerable<ExtraPropertyDescriptor<T>> _instanceExtraProperties;

    public ExtraPropertyCustomTypeDescriptor(ICustomTypeDescriptor defaultDescriptor, object instance)
        : base(defaultDescriptor)
    {
        _instanceExtraProperties = instance.ExtraPropertyList<T>();
    }

    public override PropertyDescriptorCollection GetProperties(Attribute[] attributes)
    {
        var properties = new PropertyDescriptorCollection(null);

        foreach (PropertyDescriptor property in base.GetProperties(attributes))
        {
            properties.Add(property);
        }

        foreach (var property in _instanceExtraProperties)
        {
            properties.Add(property);
        }

        return properties;
    }

    public override PropertyDescriptorCollection GetProperties()
    {
        return GetProperties(null);
    }
}
در سازنده این کلاس، لیست خصوصیات الحاقی وهله جاری، در قالب لیستی از ExtraPropertyDescriptor‌ها دریافت شده و با بازنویسی دو متد GetProperties، لیست بدست آماده را به لیست خصوصیات فعلی آن وهله اضافه کرده‌ایم.
متد الحاقی ExtraPropertList به شکل زیر پیاده‌سازی شده‌است:
public static class ExtraProperties
{
    //...

    public static IEnumerable<ExtraPropertyDescriptor<T>> ExtraPropertyList<T>(this object instance) where T : class
    {
        if (!PropertyCache.TryGetValue(instance, out var properties))
            throw new KeyNotFoundException($"key: {instance.GetType().Name} was not found in dictionary");

        return properties.Select(p =>
            new ExtraPropertyDescriptor<T>(p.PropertyName, p.PropertyValueFunc, p.SetPropertyValueFunc,
                p.PropertyType,
                p.Attributes));
    }
}

در اینجا از همان مکانیزم افزودن خواص الحاقی که در ابتدای مطلب اشاره شد، استفاده شده است. 
ExtraPropertyDescriptor به شکل زیر طراحی شده است:
public sealed class ExtraPropertyDescriptor<T> : PropertyDescriptor where T : class
{
    private readonly Func<object, object> _propertyValueFunc;
    private readonly Action<object, object> _setPropertyValueFunc;
    private readonly Type _propertyType;

    public ExtraPropertyDescriptor(
        string propertyName,
        Func<object, object> propertyValueFunc,
        Action<object, object> setPropertyValueFunc,
        Type propertyType,
        Attribute[] attributes) : base(propertyName, attributes)
    {
        _propertyValueFunc = propertyValueFunc;
        _setPropertyValueFunc = setPropertyValueFunc;
        _propertyType = propertyType;
    }

    public override void ResetValue(object component)
    {
    }

    public override bool CanResetValue(object component) => true;

    public override object GetValue(object component) => _propertyValueFunc(component);

    public override void SetValue(object component, object value) => _setPropertyValueFunc(component, value);

    public override bool ShouldSerializeValue(object component) => true;
    public override Type ComponentType => typeof(T);
    public override bool IsReadOnly => _setPropertyValueFunc == null;
    public override Type PropertyType => _propertyType;
}
در نهایت برای استفاده از تامین کننده‌ی طراحی شده، می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
[TypeDescriptionProvider(typeof(ExtraPropertyTypeDescriptionProvider<Person>))]
private class Person
{
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }
}
در اینصورت با آزمایش زیر مشخص است که امکان دسترسی به این خصوصیات الحاقی نیز از طریق TypeDescriptor مهیا می‌باشد:
[Test]
public void Should_TypeDescriptor_GetProperties_Returns_ExtraProperties_And_PredefinedProperties()
{
    //Arrange
    var rabbal = new Person {Name = "GholamReza", Family = "Rabbal"};
    const string propertyName = "Title";
    const string propertyValue = "Software Engineer";

    //Act
    rabbal.ExtraProperty(propertyName, propertyValue);
    var title = TypeDescriptor.GetProperties(rabbal).Find(propertyName, true);

    //Assert
    rabbal.ExtraProperty<string>(propertyName).ShouldBe(propertyValue);
    title.ShouldNotBeNull();
    title.GetValue(rabbal).ShouldBe(propertyValue);
}

گام دوم: استفاده از IExtraColumnConvention برای نمایش ستون‌های الحاقی


فرض کنیم 3 پیاده‌سازی از واسط IExtraColumnConvention را توسط مؤلفه‌های مختلف، به شکل داشته باشیم:
public class Column4Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column4";
 
   public string Title => "Column 4"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
      // item.ExtraProperty(Name,value)
      // item.ExtraProperty(Name,(obj)=> value)
      // item.ExtraProperty(Name,(obj)=> value, (obj,value)=>)
   }
}

public class Column2Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column2";
 
   public string Title => "Column 2"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
   }
}

public class Column3Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column3";
 
   public string Title => "Column 3"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
   }
}

سپس این پیاده‌سازی‌ها از طریق مکانیزمی مانند معرفی آنها به یک IoC Container، توسط میزبان (مؤلفه 1) قابل دسترسی خواهد بود. در نهایت میزبان، قبل از نمایش محصولات، به شکل زیر عمل خواهد کرد:
var products = _productService.PagedList(page:1, pageSize:10);
var columns = _provider.GetServices<IExtraColumnConvention<Product>>();
foreach(var column in columns)
{
  column.Populate(products);
}
از این پس خصوصیات الحاقی اضافه شده‌ی توسط مؤلفه‌های دیگر نیز جزئی از خصوصیات محصولات بوده و از طریق TypeDescriptor.GetProperties قابل دسترسی می‌باشد. البته مشخص است راهکاری که در اینجا مطرح شد، وابستگی خیلی زیادی را به مکانیزم استفاده شده در لایه Presentation برای نمایش اطلاعات دارد.
نکته: امکان تهیه ContractResolver سفارشی برای کتابخانه JSON.NET به منظور Serialize خواص الحاقی اضافه شده در زمان اجرا، نیز وجود دارد.

تامین کننده طراحی شده‌ی در این مطلب، به زیرساخت DNTFrameworkCore اضافه شد.