مطالب
بررسی الگوی Visitor در جاوا اسکریپت
این الگو اجازه‌ی تعریف کردن عملیاتی جدید را برای مجموعه‌ای از شیء‌ها، بدون تغیر دادن ساختار خود شیء‌ها، میدهد. همچنین اجازه‌ی جدا کردن کلاس را از منطقی که کلاس  پیاده سازی می‌کند، به ما میدهد.
عملیات بیشتری می‌توانند در شیء Visitor کپسوله سازی شوند. شیء‌ها می‌توانند یک متد visit داشته باشند که یک شیء Visitor را دریافت می‌کند. Visitor می‌تواند تغییرات مورد نیاز را ایجاد کند و عملیاتی را بر روی شیء‌هایی که دریافت کرده‌است، انجام دهد.

این الگو به توسعه دهندگان این اجازه را میدهد که کتابخانه‌ها (libraries)، فریم ورک‌ها (frameworks) و ... را گسترش دهند.


مثال: 

class Visitor {
    visit(item){}
}

class BookVisitor extends Visitor {
    visit(book) {
        var cost=0; 
        if(book.getPrice() > 50) 
        { 
            cost = book.getPrice()*0.50 
        } 
        else{
            cost = book.getPrice()
        }     
        console.log("Book name: "+ book.getName() + "\n" + "ID: " + book.getID() + "\n" + "cost: "+ cost); 
        return cost; 
    }
}

class Book{
    constructor(id,name,price){
        this.id = id
        this.name = name
        this.price = price
    }
    getPrice(){
        return this.price
    }
    getName(){
        return this.name
    }
    getID(){
        return this.id
    }
    accept(visitor){
        return visitor.visit(this)
    }
}

var visitor = new BookVisitor()
var book1 = new Book("#1234","lordOftheRings",80)
book1.accept(visitor)

در مثال بالا ما یک کتابفروشی داریم. کلاس Book برای نشان دادن یک کتاب در فروشگاه استفاده شده‌است. این کلاس همانند زیر تعریف شده‌است: 
class Book{
    constructor(id,name,price){
        this.id = id
        this.name = name
        this.price = price
    }
    //code...
}

یک کتاب خصوصیات زیر را دارد: 
  • id
  • name
  • price

هم چنین شامل توابع زیر می‌باشد:
getPrice(){
    return this.price
}

getName(){
    return this.name
}

getID(){
    return this.id
}

متد getPrice ، قیمت را برگشت میدهد، getName ، نام را برگشت میدهد و getID، شناسه‌ی کتاب را برگشت میدهد.

اکنون کتابفروشی یک تخفیف را برای کتاب‌هایی که هزینه‌ی آن‌ها بیشتر از 50 دلار است، معرفی می‌کند. در ادامه، می‌خواهیم یک عملیات دیگر را انجام دهیم و تخفیف را بر روی آن‌ها پیاده سازی کنیم. در اینجا از الگوی visitor استفاده خواهیم کرد. ما یک Visitor را معرفی می‌کنیم که کتابها را بازدید خواهد کرد و قیمت آن‌ها را به‌روزرسانی می‌کند. بنابراین شیء‌های کتاب باید تابعی داشته باشند که اجازه دهد visitor، آنها را بازدید (visit) کند و عملیات مد نظر را بر روی آن‌ها انجام دهد. برای این منظور، یک متد به نام accept  در کلاس Book  تعریف کرده‌ایم:
 
accept(visitor){
    return visitor.visit(this)
}

متد accept  یک شیء visitor را به عنوان یک آرگومان دریافت می‌کند و به آن اجازه میدهد که با فراخوانی کردن تابع visit خودش، کتاب جاری را بازدید (visit) کند (this اشاره به کتاب جاری دارد) .

اکنون اجازه دهید نگاهی به کلاس Visitor  داشته باشیم: 
class Visitor {
   visit(item){}
}

این کلاس، یک تابع به نام visit دارد و itemی را که می‌خواهد بازدید (visit ) کند، به عنوان پارامتر دریافت می‌کند. در این سناریو، می‌خواهیم که کتاب‌ها را بازدید (visit ) کنیم. از این رو، در ابتدا یک کلاس را به نام BookVisitor تعریف می‌کنیم که کلاس Visitor را extend می‌کند: 

class BookVisitor extends Visitor {
   visit(book) {
      var cost=0; 
      if(book.getPrice() > 50) 
      { 
         cost = book.getPrice()*0.50 
      } 
      else{
         cost = book.getPrice()
      }     
      console.log("Book name: "+ book.getName() + "\n" + "ID: " + book.getID() + "\n" + "cost: "+ cost); 
      return cost; 
   }
}

تابع visit، قیمت کتابی را که دارد بازدید می‌کند، بررسی می‌کند. اگر بزرگتر از 50 باشد، 50 درصد تخفیف را بر روی آن اعمال می‌کند؛ در غیر این صورت، قیمت به حالت قبلی خودش باقی می‌ماند. 

چه زمانی از این الگو استفاده کنیم:

  1. زمانیکه نیاز است عملیاتی مشابه، بر روی شیء‌های متفاوتی از یک data structure  انجام شود. 
  2. زمانیکه نیاز است عملیاتی خاص، بر روی شیء‌های متفاوتی از data structure انجام شود. 
  3. زمانیکه می‌خواهید توسعه پذیری را برای کتابخانه‌ها (libraries) یا فریم ورک‌ها (frameworks) اضافه کنید.
مطالب
مدیریت حالت در برنامه‌های Blazor توسط الگوی Observer - قسمت اول
نیاز به مدیریت حالت در برنامه‌های Blazor

«حالت» یا state، شیءای است، حاوی اطلاعاتی که برنامه با آن سر و کار دارد. بنابراین مدیریت حالت، روشی است برای ردیابی و مدیریت داده‌های مورد استفاده‌ی در برنامه و تقریبا تمام برنامه‌ها، به نحوی به آن نیاز دارند. هر کامپوننت در Blazor، دارای state خاص خودش است و این state از سایر کامپوننت‌ها کاملا مستقل و ایزوله‌است. این مورد با بزرگ‌تر شدن برنامه و برقراری ارتباط بین کامپوننت‌ها، مشکل ایجاد می‌کند. برای مثال اگر قرار است در منوی بالای سایت، تعداد محصولات موجود در سبد خرید یک شخص را نمایش دهیم، این تعداد، حاصل تعامل او با چندین کامپوننت مجزا خواهد بود که این‌ها الزاما در یک سلسه مراتب هم قرار نمی‌گیرند و به سادگی نمی‌توان اطلاعات را به صورت آبشاری در بین آن‌ها به اشتراک گذاشت. به همین جهت نیاز به روشی برای مدیریت حالت و به اشتراک گذاری آن در بین کامپوننت‌های مختلف برنامه وجود دارد و خوشبختانه چون Blazor به همراه یک سیستم تزریق وابستگی‌های توکار است، پیاده سازی یک چنین مدیریت کننده‌ای، ساده‌است.


استفاده از الگوی Observer جهت مدیریت حالت برنامه‌های Blazor


زمانیکه همانند تصویر فوق با یک کامپوننت کار می‌کنیم، کاربر همواره کارش از تعامل با یک View آغاز می‌شود. این تعامل سبب صدور رخ‌دادهایی می‌شود که این رخ‌دادها، حالت و state کامپوننت را تغییر می‌دهند. تغییر حالت کامپوننت نیز بلافاصله سبب به‌روز رسانی View می‌شود. در این مثال، حالت کامپوننت، داخل همان کامپوننت نگه‌داری می‌شود؛ مانند فیلدهایی که در قسمت code@ یک کامپوننت Blazor تعریف می‌کنیم و محدود به همان کامپوننت هستند.
با بزرگتر شدن برنامه، زمانی خواهد رسید که نیاز است حالت یک کامپوننت را با کامپوننت‌های دیگر به اشتراک گذاشت. در این حالت باید این state را از داخل کامپوننت مدنظر استخراج کرد و در جائی دیگر قرار داد که عموما به آن state store گفته می‌شود:


در تصویر فوق، در بالای آن یک state store را داریم که محل نگه‌داری و ذخیره سازی حالت اشتراکی بین کامپوننت‌ها است. سپس برای نمونه دو کامپوننت دیگر را داریم که رابطه‌ی بین آن‌ها، همان رابطه‌ی مثلثی است که در تصویر اول این مطلب مشاهده کردیم. برای مثال در اثر تعامل کاربری با View کامپوننت 1، رخ‌دادی صادر خواهد شد. مدیریت این رخ‌داد، سبب تغییر state خواهد شد، اما اینبار این state دیگر داخل کامپوننت 1 قرار ندارد؛ بلکه داخل state store است و این store پس از آگاه شدن از تغییر وضعیت خود، دو کامپوننتی را که از آن تغدیه می‌کنند، جهت به روز رسانی Viewهایشان، مطلع می‌کند. همین چرخه در مورد کامپوننت 2 نیز برقرار است. اگر تعاملی با آن صورت گیرد، در نهایت اثر آن به هر دو کامپوننت متصل به state store اشتراکی، اطلاع رسانی می‌شود تا Viewهای هر دوی آن‌ها به روز رسانی شوند. الگویی را که در اینجا مشاهده می‌کنید، در اصل یک الگوی Observer است:


در الگوی مشاهده‌گر، یک Subject را داریم که تعداد زیادی Observer، مشترک آن هستند. در این مثال ما، Subject، همان State Store است و Observerها دقیقا همان کامپوننت‌های مشترک به آن. Observerها به تغییرات Subject گوش فرا داده و بلافاصله بر اساس آن واکنش مناسبی را نشان می‌دهند.


پیاده سازی الگوی Observer جهت مدیریت حالت برنامه‌های Blazor

زمانیکه یک برنامه‌ی متداول Blazor را توسط قالب پیش‌فرض آن ایجاد می‌کنیم، به همراه یک کامپوننت Counter است:
@page "/counter"

<h1>Counter</h1>

<p>Current count: @currentCount</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;
    }
}
در این مثال فیلد currentCount، همان حالت کامپوننت جاری است که تنها مختص به آن است. اکنون می‌خواهیم این حالت را با کامپوننتی که منوی سمت چپ صفحه را تشکیل می‌دهد (یعنی Client\Shared\NavMenu.razor) به اشتراک گذاشته و با کلیک بر روی دکمه‌ی این شمارشگر، عدد حاصل را علاوه بر View این کامپوننت، در کنار برچسب منوی آن نیز نمایش دهیم.
بنابراین در قدم اول نیاز به یک State Store اشتراکی را داریم که بتوانیم توسط آن، مقدار جاری currentCount را ذخیره کرده و سپس تغییرات آن‌را جهت به روز رسانی دو View (در کامپوننت‌های Counter و NavMenu)، به مشترکین آن اطلاع رسانی کنیم. به همین جهت ابتدا پوشه‌ی جدید Stores را در ریشه‌ی پروژه‌ی Blazor ایجاد می‌کنیم. نام این پوشه، از این جهت یک اسم جمع است که یک برنامه بنابر نیاز خودش می‌تواند چندین State Store را داشته باشد. سپس داخل این پوشه، پوشه‌ی دیگری را به نام CounterStore، ایجاد می‌کنیم.
در اینجا در ابتدا شیء حالت مدنظر را ایجاد می‌کنیم که برای نمونه بر اساس نیاز برنامه و این مثال، از مقدار نهایی کلیک بر روی دکمه‌ی شمارشگر تشکیل می‌شود:
namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public class CounterState
    {
        public int Count { get; set; }
    }
}
از این حالت، در مخزن حالت جدید زیر استفاده خواهیم کرد:
using System;

namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public interface ICounterStore
    {
        void DecrementCount();
        void IncrementCount();
        CounterState GetState();

        void AddStateChangeListener(Action listener);
        void BroadcastStateChange();
        void RemoveStateChangeListener(Action listener);
    }
}

using System;
namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public class CounterStore : ICounterStore
    {
        private readonly CounterState _state = new();
        private Action _listeners;

        public CounterState GetState()
        {
            return _state;
        }

        public void IncrementCount()
        {
            _state.Count++;
            BroadcastStateChange();
        }

        public void DecrementCount()
        {
            _state.Count--;
            BroadcastStateChange();
        }

        public void AddStateChangeListener(Action listener)
        {
            _listeners += listener;
        }

        public void RemoveStateChangeListener(Action listener)
        {
            _listeners -= listener;
        }

        public void BroadcastStateChange()
        {
            _listeners.Invoke();
        }
    }
}
توضیحات:
- مخزن حالت پیاده سازی شده‌ی بر اساس الگوی مشاهده‌گر، نیاز دارد تا بتواند لیست مشاهده‌گرها را ثبت کند. به همین جهت به همراه متدهای AddStateChangeListener جهت ثبت یک مشاهده‌گر جدید و RemoveStateChangeListener، جهت حذف مشاهده‌گری از لیست موجود است.
- همچنین الگوی مشاهده‌گر باید بتواند تغییرات صورت گرفته‌ی در حالتی را که نگه‌داری می‌کند (CounterState در اینجا)، به مشترکین خود اطلاع رسانی کند. اینکار را توسط متد BroadcastStateChange انجام می‌دهد. هر زمانیکه این متد فراخوانی شود، Actionهایی که به صورت پارامتر به متد AddStateChangeListener ارسال شده‌اند، به صورت خودکار اجرا خواهند شد. این کار سبب می‌شود تا بتوان منطق خاصی را مانند به روز رسانی UI، در سمت کامپوننت‌های مشترک به این مخزن، پیاده سازی کرد.
- در اینجا همچنین متدهایی برای افزایش و کاهش مقدار Count را نیز به همراه اطلاع رسانی به مشترکین، مشاهده می‌کنید.

پس از این تعریف نیاز است سرویس Store ایجاد شده را به برنامه معرفی کرد:
namespace BlazorStateManagement.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            //...
            builder.Services.AddScoped<ICounterStore, CounterStore>();
            //...
        }
    }
}
با توجه به اینکه در هر دو حالت Blazor Server و همچنین Blazor Wasm، طول عمر Scoped، دقیقا مانند حالت Singleton عمل می‌کند، سرویس ICounterStore و حالت نگهداری شده‌ی توسط آن، تا پایان عمر برنامه (بسته شدن مرورگر یا ریفرش کامل صفحه‌ی جاری)، در حافظه باقی مانده و وهله سازی مجدد نخواهد شد. به همین جهت تزریق آن در کامپوننت‌های مختلف برنامه، دقیقا حالت مخزن داده‌ی اشتراکی را پیدا خواهد کرد. این مورد یکی از مزیت‌های کار با Blazor است که به همراه یک سیستم تزریق وابستگی‌های توکار است.


تغییر کامپوننت‌های برنامه برای استفاده از سرویس ICounterStore

پس از معرفی سرویس ICounterStore به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه، جهت سهولت استفاده‌ی از آن، در ابتدا فضای نام آن‌را به فایل سراسری Client\_Imports.razor اضافه می‌کنیم:
@using BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
سپس تغییرات کامپوننت شمارشگر، جهت استفاده‌ی از سرویس ICounterStore، به صورت زیر خواهند بود:
@page "/counter"
@implements IDisposable

@inject ICounterStore CounterStore

<h1>Counter</h1>

<p>Current count: @CounterStore.GetState().Count</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();
        CounterStore.AddStateChangeListener(UpdateView);
    }

    private void IncrementCount()
    {
        CounterStore.IncrementCount();
    }

    private void UpdateView()
    {
        StateHasChanged();
    }

    public void Dispose()
    {
        CounterStore.RemoveStateChangeListener(UpdateView);
    }
}
توضیحات:
- در اینجا در ابتدا سرویس ICounterStore، به کامپوننت تزریق شده‌است.
- سپس در متد رویدادگران آغازین OnInitialized، با استفاده از متد AddStateChangeListener، مشترک سرویس مخزن حالت شمارشگر شده‌ایم.
- همواره جهت پاکسازی کد و عدم اشتراک بیش از اندازه‌ی به یک مخزن حالت، نیاز است در پایان کار یک کامپوننت، با پیاده سازی implements IDisposable@، کار حذف اشتراک را انجام دهیم. در غیراینصورت هربار که کامپوننت بارگذاری می‌شود، یک اشتراک جدید از این کامپوننت، به مخزن حالتی که طول عمر Singleton دارد، اضافه خواهد شد که نشانی از نشتی حافظه‌است.
- دو قسمت دیگر را هم تغییر داده‌ایم. اینبار با استفاده از متد ()GetState، این Count اشتراکی را نمایش می‌دهیم و همچنین عمل به روز رسانی State را هم توسط متد IncrementCount انجام داده‌ایم.


در ادامه کامپوننت Client\Shared\NavMenu.razor را نیز جهت نمایش مقدار جاری Count، به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم:
@inject ICounterStore CounterStore

<li class="nav-item px-3">
   <NavLink class="nav-link" href="counter">
      <span class="oi oi-plus" aria-hidden="true"></span> Counter: @CounterStore.GetState().Count
   </NavLink>
</li>

@code {
    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();
        CounterStore.AddStateChangeListener(() => StateHasChanged());
    }

    // ...
}
توضیحات:
- در اینجا نیز در ابتدا سرویس ICounterStore، به کامپوننت تزریق شده‌است.
- سپس در متد رویدادگران آغازین OnInitialized، با استفاده از متد AddStateChangeListener، مشترک سرویس مخزن حالت شمارشگر شده‌ایم و هربار که متد BroadcastStateChange ای توسط یکی از کامپوننت‌های متصل به مخزن حالت فراخوانی می‌شود (برای مثال در انتهای متد IncrementCount خود سرویس)، سبب اجرای Action آن که در اینجا StateHasChanged است، خواهد شد. فراخوانی StateHasChanged، کار اطلاع رسانی به UI، جهت رندر مجدد را انجام می‌دهد. به این ترتیب مقدار جدید Count توسط CounterStore.GetState().Count@ در منو نیز ظاهر خواهد شد:




کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorStateManagement.zip
مطالب
پیاده‌سازی میکروسرویس‌ها توسط Seneca
همانطور که در مطلب آشنایی با معماری Microservices گفته شد، Seneca یک فریم‌ورک مبتنی بر Node.js برای ساخت برنامه‌های سمت سرور بر مبنای معماری Microservices با هسته Monolithic است. در این مطلب قصد ارائه یک مثال عملی را بر اساس این فریم‌ورک ندارم. هدف، آشنایی با اجزای اصلی Seneca و چهارچوب کاری آن است.


فواید استفاده از فریم‌ورک Seneca  

  • فریم‌ورک Seneca کدنویسی برای ایجاد درخواست‌ها، ارسال پاسخ به درخواست‌های رسیده و تبدیل داده‌ها را که از روتین‌های هر سرویسی میتوانند باشند، ساده‌تر میکند.
  • فریم‌ورک Seneca با معرفی ایده Actionها و Pluginها که جلوتر توضیح داده خواهند شد، روند تبدیل کامپوننت‌های یک برنامه Monolithic را به نوع سرویسی، تسهیل میکند. روندی که به صورت عادی میتواند کاری طاقت فرسا باشد و نیاز به Refactoring زیادی دارد. 
  • سرویس‌های نوشته شده با زبانهای برنامه‌نویسی مختلف یا فریم‌ورک‌های متفاوت میتوانند با سرویس‌های نوشته شده توسط فریم‌ورک Seneca در ارتباط و تبادل باشند.


نصب فریم‌ورک Seneca

نصب Seneca تفاوتی با نصب سایر فریم‌ورک‌ها توسط npm ندارد. مثلا میشود فایلی با نام package.json را با تنظیماتی که در پی خواهد آمد داشت و با اجرای دستور npm install در خط فرمان، Seneca را نصب کرد. البته دستور نصب را باید در پوشه‌ای که فایل package.json در آن  ایجاد شده‌است، اجرا کرد.
{
    "name": "seneca-example",
    "dependencies": {
        "seneca": "0.6.5",
        "express": "latest"
    }
}
بعد برای استفاده از فریم‌ورک نصب شده باید نمونه‌ای از آن را ایجاد کنیم. 
var seneca = require("seneca")();

 Actionها

‌Actionها عملکرد بخصوصی را ارائه می‌دهند که باید به نمونه‌ای از فریم‌ورک Seneca که ایجاد کرده‌ایم، اضافه شوند. اینکه یک Action چه عملکرد بخصوصی را ارائه می‌هد، در زمان اضافه کردن آن به نمونه‌ای ایجاد شده، مشخص می‌شود. در مطلب گذشته گفته شد که برای تغییر یک برنامه Monolithic به نوع سرویسی، می‌شود فقط کامپوننت‌های دردسر ساز را تغییر داد. Actionها عملکردهای آن کامپوننت‌های مشکل ساز را به عهده خواهند گرفت. زمان اضافه کردن یک Action به نمونه‌ای از Seneca، از متد add استفاده میکنیم که دو آرگومان را دریافت میکند. اولین آرگومان، یک رشته JSON یا یک object است که هویت عملکرد Action را نشان می‌دهد و دومی در واقع یک متد Callback است و زمانیکه Action فراخوانی میشود، اجرا خواهد شد.  
seneca.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
});
seneca.add({role: "accountManagement", cmd: "register"}, function(args, respond){
});
در مثال بالا دو Action را به نمونه‌ای از Seneca اضافه کرده‌ایم. خواص role و cmd موارد بخصوصی نیستند. می‌شود آن‌ها را با  موارد دلخواه، بسته به عملکردی که از Action انتظار داریم، جایگزین کنیم. برای فراخوانی Actionهایی که اضافه کرده‌ایم، باید از متد act استفاده کنیم. البته متد act میتواند Actionهایی را که در سایر سرویس‌ها قرار دارند هم فراخوانی کند. اولین آرگومان act، برای تطبیق با الگوهایی که در زمان اضافه کردن Actionها به نمونه تنظیم شده‌اند، استفاده می‌شود. دومین آرگومان آن هم باز یک Callback است و در زمانیکه Action فراخوانی شده‌است اجرا میشود. 
seneca.act({role: "accountManagement", cmd: "register", username:
"parham", password: "12345!"}, function(error, response){
});

seneca.act({role: "accountManagement", cmd: "login", username:
"parham", password: "12345!"}, function(error, response){
});
در مثال بالا و در پارامتر اول، مشخصه‌های بیشتری نسبت به الگوی Actionهایی که اضافه کرده‌ایم، دیده می‌شود. این مسئله مشکلی ایجاد نمیکند و به هر حال Seneca تمامی الگوهای مشابه را شناسایی میکند و آن موردی که بیشترین تطبیق را دارد، فرا میخواند. 


Pluginها

  Pluginها در Seneca در واقع بسته بندیهایی از Actionهایی هستند که کاربرد مشابهی دارند. در مثال بالا دو Action داشتیم که یکی عملکرد ورود را برعهده دارد و دیگری ثبت‌نام. از آنجایی که هر دو برای بخش مدیریت کاربران تشابهاتی دارند، می‌شود آنها را در یک Plugin بسته بندی کرد. ارزش Pluginها زمانی است که می‌خواهیم آنها را توزیع کنیم. با توزیع Plugin، تمام Actionهای زیرمجموعه آن همزمان توزیع می‌شوند. Pluginها را میشود در قالب توابع یا ماژول‌ها ایجاد کرد.
function account(options){
    this.add({init: "account"}, function(pluginInfo, respond){
        console.log(options.message);
        respond();
    })  

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
     }); 

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "register"}, function(args, respond){
    });
}

seneca.use(account, {message: "Plugin Added"});
در مثال بالا از روش تابع برای ایجاد Plugin استفاده شده‌است. Plugin را ایجاد می‌کنیم و Actionهایی را که میخواهیم به Plugin اضافه شوند، توسط this اضافه می‌کنیم و در نهایت با متد use به نمونه Seneca میگوییم که از Plugin ساخته شده، استفاده کند. کلمه کلیدی This درون Plugin به نمونه‌ای از Seneca که ایجاد کرده‌ایم، ارجاع دارد. یعنی هر this.add برابر با seneca.add می‌باشد. نکته باقی مانده، Action اضافه‌ای است با مشخصه {init: "account"} که چه نقشی دارد. این Action نقش یک سازنده را برای مقداردهی اولیه، دارد. برای نمونه میشود از آن برای ارتباط با پایگاه داده، پیش از اجرا شدن سایر Actionها که نیاز به آن ارتباط دارند، استفاده کرد. مثال بالا را می‌شود با یک ماژول هم پیاده‌سازی کرد.
module.exports = function(options){
    this.add({init: "account"}, function(pluginInfo, respond){
        console.log(options.message);
        respond();
    })

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "login"}, function(args, respond){
    });

    this.add({role: "accountManagement", cmd: "register"},function(args, respond){
    });

    return "account";
}  

seneca.use("./account.js", {message: "Plugin Added"});
 ماژول، نام Plugin را برگشت میدهد که با فرض بر اینکه ماژول در فایل account.js قرار دارد، با متد use به نمونه Seneca میگوییم که از Plugin ساخته شده استفاده کند.


Serviceها  

یک سرویس، یک نمونه از فریم‌ورک Seneca است که Actionهایی را برای استفاده بیرونی، در معرض شبکه قرار می‌دهد. 
var seneca = require("seneca")();
seneca.use("./account.js", {message: "Plugin Added"});
seneca.listen({port: "9090", pin: {role: "accountManagement"}});
در مثال بالا، نمونه‌ای از فریم‌ورک Seneca ایجاد شده، مجموعه‌ای از Actionها تحت یک Plugin به آن اضافه شده و در نهایت Actionهایی که در زمان ساخت و اضافه کردن آنها نقش accountManagement گرفته‌اند، برای استفاده در معرض شبکه و در بستر HTTP قرار می‌گیرند. هر دو بخش port و pin، اختیاری هستند و با صرفنظر از این دو بخش، اولا نمونه‌ی Seneca برای دریافت درخواست‌های ورودی، به درگاه پیش فرض 10101 گوش می‌دهد و ثانیا تمامی Actionهایی را که به نمونه اضافه کرده‌ایم، در معرض شبکه قرار میگیرند.
در سمت دیگر، برای اینکه سایر سرویس‌ها و برنامه‌های Monolithic قادر باشند Actionهای در معرض شکبه قرار داده شده را فراخوانی کنند، باید آنچه را که در معرض قرار داده شده، در خود ثبت کنند. برای مثال سرویس دیگری از Seneca می‌تواند از قطعه کد زیر استفاده کند.
seneca.client({port: "9090", pin: {role: "accountManagement"}});

در اینجا هم موارد port و pin اختیاری هستند. اگر سرویسی که میخواهیم ثبت کنیم در سرور دیگری باشد، بایستی خاصیت host و با مقدار آدرس IP سرور مورد نظر در زمان ثبت، اعمال شود. سوالی که باقی می‌ماند این است که یک سرویس چطور Actionی از یک سرویس دیگر را فراخوانی می‌کند؟

در بخش Actionها آمد که برای فراخوانی یک Action از متد act،  از نمونه‌ی Seneca استفاده میکنیم. رفتار Seneca به این صورت است که ابتدا بر اساس امضای Action درخواست شده، Actionهای محلی را که به سرویس جاری اضافه شده‌اند، جستجو میکند. اگر تطبیقی نیافت به سراغ Actionهای ثبت شده خارجی که دارای خاصیت pin هستند، خواهد رفت و در نهایت اگر آنجا هم موردی نیافت، برای تک تک سرویس‌هایی که آنها را ثبت کرده، اما خاصیت pin را ندارند، درخواستی را ارسال میکند.


برای اطلاعات بیشتر به بخش مستندات  فریم‌ورک Seneca رجوع کنید.

مطالب
الگوی استخر اشیاء Object Pool Pattern
الگوی استخر اشیاء، جزو الگوهای تکوینی است و کار آن جلوگیری از ایجاد اشیاء تکراری و محافظت از به هدر رفتن حافظه است. نحوه کار این الگو بدین شکل است که وقتی کاربر درخواست نمونه‌ای از یک شیء را می‌دهد، بعد از اتمام کار، شیء نابود نمی‌شود؛ بلکه به استخر بازگشت داده می‌شود تا در درخواست‌های آینده، مجددا مورد استفاده قرار گیرد. این کار موجب عدم هدر رفتن حافظه و همچنین بالا رفتن کارآیی برنامه می‌گردد. این الگو به خصوص برای اشیایی که مدت کوتاهی مورد استفاده قرار میگیرند و آماده سازی آن‌ها هزینه بر است بسیار کارآمد می‌باشد. از آنجا که هزینه‌ی ساخت و نابود سازی در حد بالایی قرار دارد و آن شیء به طور مکرر مورد استفاده قرار می‌گیرد، زمان زیادی صرفه جویی می‌شود.

در این الگو ابتدا شیء از استخر درخواست می‌شود. اگر قبلا ایجاد شده باشد، مجددا مورد استفاده قرار می‌گیرد. در غیر این صورت نمونه جدیدی ایجاد می‌شود و وقتی که کار آن پایان یافت به استخر بازگشت داده شده و نگهداری می‌شود، تا زمانی که مجددا درخواست استفاده از آن برسد.
 یکی از نکات مهم و کلیدی این است که وقتی کار شیء مربوطه تمام شد، باید اطلاعات شیء قبلی و داده‌های آن نیز پاکسازی شوند؛ در غیر این صورت احتمال آسیب و خطا در برنامه بالا می‌رود و این الگو را به یک ضد الگو تبدیل خواهد کرد.
نمونه‌ای از پیاده سازی این الگو را در دات نت، می‌توانید در data provider‌های مخصوص SQL Server نیز ببینید. از آنجا که ایجاد اتصال به دیتابیس، هزینه بر بوده و دستورات در کوتاه‌ترین زمان ممکن اجرا می‌شوند، این کانکشن‌ها یا اتصالات بعد از بسته شدن از بین نمی‌روند، بلکه در استخر مانده تا زمانیکه مجددا نمونه مشابهی از آن‌ها درخواست شود تا دوباره مورد استفاده قرار بگیرند تا از هزینه اولیه برای ایجاد آن‌ها پرهیز شود. استفاده از این الگو در برنامه نویسی با سوکت ها، تردها و کار با اشیاء گرافیکی بزرگ مثل فونت‌ها و تصاویر Bitmap کمک شایانی می‌کند. ولی در عوض برای اشیای ساده می‌تواند کارآیی را به شدت کاهش دهد.

الگوی بالا را در سی شارپ بررسی می‌کنیم:
ابتدا کلاس PooledObject را به عنوان یک شیء بزرگ و پر استفاده ایجاد می‌کنیم:
 public class PooledObject
    {
        DateTime _createdAt = DateTime.Now;

        public DateTime CreatedAt
        {
            get { return _createdAt; }
        }

        public string TempData { get; set; }

        public void DoSomething(string name)
        {
            Console.WriteLine($"{name} : {TempData} is written on {CreatedAt}");
        }
    }
tempdata ویژگی است که باید برای هر شیء، مجزا باشد. پس باید دقت داشت برای استفاده‌های بعدی نیاز است پاک سازی شود.
بعد از آن کلاس پول را پیاده سازی می‌کنیم:
public static class Pool
{
    private static List<PooledObject> _available = new List<PooledObject>();
    private static List<PooledObject> _inUse = new List<PooledObject>();
 
    public static PooledObject GetObject()
    {
        lock(_available)
        {
            if (_available.Count != 0)
            {
                PooledObject po = _available[0];
                _inUse.Add(po);
                _available.RemoveAt(0);
                return po;
            }
            else
            {
                PooledObject po = new PooledObject();
                _inUse.Add(po);
                return po;
            }
        }
    }
 
    public static void ReleaseObject(PooledObject po)
    {
        CleanUp(po);
 
        lock (_available)
        {
            _available.Add(po);
            _inUse.Remove(po);
        }
    }
 
    private static void CleanUp(PooledObject po)
    {
        po.TempData = null;
    }
}
در کلاس بالا، کاربر با متد GetObject، درخواست شی‌ءایی را می‌کند و متد نگاه می‌کند که اگر لیست موجودی، پر باشد، اولین نمونه‌ی در دسترس را ارسال می‌کند. ولی در صورتیکه نمونه‌ای از آن نباشد، یک نمونه‌ی جدید را ایجاد کرده و آن را در لیست مورد استفاده‌ها قرار می‌دهد و به کاربر باز می‌گرداند.
متد Release Object وظیفه‌ی بازگرداندن شیء را به استخر، دارد که از لیست در حال استفاده‌ها آن را حذف کرده و به لیست موجودی اضافه می‌کند. متد Cleanup در این بین وظیفه ریست کردن شیء را دارد تا مشکلی که در بالا بیان کردیم رخ ندهد.
کد زیر را اجرا می‌کنیم:
            var obj1 = Pool.GetObject();
            obj1.DoSomething("obj1");

            Thread.Sleep(2000);
            var obj2 = Pool.GetObject();
            obj2.DoSomething("obj2");
            Pool.ReleaseObject(obj1);

            Thread.Sleep(2000);
            var obj3 = Pool.GetObject();
            obj3.DoSomething("obj3");
نتیجه به شکل زیر است:
obj1 :  is written on 4/21/2016 11:25:26 AM
obj2 :  is written on 4/21/2016 11:25:28 AM
obj3 :  is written on 4/21/2016 11:25:26 AM
ابتدا شیء obj1 ایجاد می‌شود و سپس obj2 و بعد از آن obj1 به لیست موجودی‌ها بازگشته و برای obj3 همان شیء را بازگشت می‌هد که برای obj1 ساخته بود. توقف تردها در این مثال برای مشاهده‌ی بهتر زمان است.
مطالب
الگوی سردر Facade Pattern
یکی از الگوهای ساختاری Gang Of Four، استفاده از الگوی Facade است که پیچیدگی‌های یک سیستم را مخفی می‌سازد و با ارائه یک پیاده سازی ساده‌تر، استفاده از آن و تست آن را راحت‌تر می‌سازد. این الگو یک کلاس یا یک سیستمی را با متدها و رویدادهایی ساده، در اختیار ما قرار می‌دهد و در یک لحظه، تنها با یک کلاس واحد سر و کله می‌زنیم. احتمالا بسیاری از شما از این الگو استفاده کرده‌اید، ولی شاید با اسم آن آشنا نبوده‌اید.

کار این کلاس در واقع ترکیب کلاس‌ها و کتابخانه‌های کاری مشخص است که نیاز به ارتباط با یکدیگر را دارند. به عنوان مثال یک برنامه کتابخانه، برای وظیفه‌ای چون امانت یک کتاب نیاز است تا چندین کلاس مختلف را با یکدیگر به کار بگیرد که این وظایف شامل موارد زیر می‌باشند:
  1. بررسی وجود کتاب
  2. بررسی تعداد موجود یک کتاب در کتابخانه
  3. بررسی وضعیت امانی کتاب (آیا کتاب در دست کسی از قبل امانت است؟ یا کتاب برای امانت آزاد است؟)
  4. در صورتی که کتابی بیش از زمان مورد نظر در دست کسی امانت است، با یک پیامک از او بخواهیم که کتاب را بازگرداند.
تمامی موارد بالا تنها قسمتی از انجام یک عمل ساده هستند که در یک گروه جای می‌گیرند؛ ولی در واقع از چندین کلاس جدا مثل کلاس کتاب، امانت، سیستم پیامکی و ... استفاده شده است . الگوی Facade به ما کمک می‌کند تا پیچیدگی و تعداد خطوط اجرا را در سطوح بالاتر مخفی سازیم و تنها با صدا زدن یک یا چند متد ساده، کار را به اتمام برسانیم. این کار باعث کاهش کد و خوانایی برنامه در سطوح بالاتر می‌شود.

در کد زیر ما قصد داریم نمونه‌ای از اجرای این الگو را ببینیم. ابتدا سه کلاس اطلاعاتی زیر را ایجاد می‌کنیم:
کلاس کتاب Book:
    class Book
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public int Quantity { get; set; }
        public bool IsLoanable { get; set; }
    }

کلاس کاربر User
 class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public  string CellPhoneNumber { get; set; }
    }

کلاس امانت Loan
  class Loan
    {
       public DateTime ExpiredDate { get; set; }
        public User User { get; set; }
    }

بعد از آن سه کلاس را برای مدیریت کتاب، مدیریت امانت و مدیریت پیامکی، ایجاد می‌کنیم:
کلاس کتاب BookManager:
 class BookManager
    {
        public Book GetBook(int id)
        {
                return new Book()
                {
                    Id=id,
                    Title = "a book",
                    Quantity = 3,
                    IsLoanable = true
                };
        }
    }
کلاس بالا یک کتاب را با موجودی سه عدد بازمی‌گرداند که خاصیت IsLoanable آن می‌گوید کتاب را برای بردن به خانه امانت می‌دهند؛ ولی اگر کتاب به فرض یک کتاب مرجع باشد باید False برگرداند تا از امانت آن خودداری شود.

کلاس LoanManager برای مدیریت امانت‌ها
 public int IsLoan(int bookId)
        {
            return 2;
        }

        public List<Loan> GetLoans(int bookId)
        {
            return new List<Loan>()
            {
                new Loan()
                {
                    ExpiredDate = DateTime.Now.AddDays(-15),
                    User = new User()
                {
                    Id = 2,
                    Title = "User1",
                    CellPhoneNumber = "342342424"
                }
                },
                new Loan()
                {
                    ExpiredDate = DateTime.Now.AddDays(5),
                    User = new User()
                        {
                            Id = 56,
                            Title = "User56",
                            CellPhoneNumber = "324324324324"
                        }
                }
            };
        }
این کلاس شامل دو متد است که اولین متد آن کد کتاب را دریافت می‌کند و تعداد افرادی را که در حال حاضر نسخه‌های مختلف آن را به امانت برده‌اند، برمی‌گرداند. در کد بالا عدد دو بازگردانده می‌شود که میگوید از نسخه‌های موجود این کتاب در کتابخانه، دوتای آن‌ها به امانت برده شده‌اند. در متد دوم، کد کتاب داده شده و امانت‌های فعلی آن کتاب که همان دو عدد بالا می‌باشد را برگشت می‌دهد.

در نهایت سومی کلاس مدیریتی برای پیامک هاست:
   class SmsManager
    {
        public void SendMessage(string number)
        {
            Console.WriteLine("please take back the book to the library : "+number);
        }
    }

و در کلاس Facade داریم
    class FacadeBookLoan
    {
        private readonly BookManager _bookManager;
        private readonly LoanManager _loanManager;
        private readonly SmsManager _smsManager;
        public FacadeBookLoan()
        {
            _bookManager = new BookManager();
            _loanManager=new LoanManager();
            _smsManager=new SmsManager();
        }

        public int IsLoanable(int bookId)
        {
            var book = _bookManager.GetBook(2);
            if (book == null)
                return -2;
            if (!book.IsLoanable)
                return -1;
            var howManyBookIsLoaned = _loanManager.IsLoan(bookId);

            if(howManyBookIsLoaned>0) ManageLoaners(bookId);

            return book.Quantity - howManyBookIsLoaned;
        }

        private void ManageLoaners(int bookId)
        {
            var loans = _loanManager.GetLoans(bookId);

            foreach (var loan in loans)
            {
                if (loan.ExpiredDate > DateTime.Now)
                {
                    _smsManager.SendMessage(loan.User.CellPhoneNumber);
                }
            }
        }
    }
در این کلاس متد IsLoanable چک می‌کند که آیا کتاب قابل امانت هست یا خیر. در اینجا مرحله به مرحله، وجود کتاب و قابلیت امانت کتاب بررسی شده و در صورت نتیجه، کد وضعیت -1 یا -2 بازگردانده می‌شوند و در مرحله بعد تعداد نسخه‌های آن کتاب که در حال حاضر در دست امانت هستند، بررسی می‌شوند. اگر کتابی در درست امانت باشد، متد خصوصی صدا زده شده و به کاربرانی که بیش از مدت معینی یک نسخه از کتاب را داشته‌اند، پیامک می‌زند که کتاب را بازگردانید؛ چرا که نسخه‌ها در حال کاهش هستند و در مرحله بعد تعداد نسخه‌های موجود از آن کتاب را در کتابخانه باز می‌گرداند که در این مثال تنها یک نسخه از آن کتاب در کتابخانه موجود است و دو تای آن‌ها در دست امانت هستند که یکی از امانت دارها 15 روز است کتاب را در تاریخ معینی تحویل نداده است.

کد بدنه اصلی برنامه:
var myfacade=new FacadeBookLoan();
var loansCount= myfacade.IsLoanable(2);
Console.WriteLine(loansCount > 0 ? "you can loan the book" : "you can't loan the book");
خروجی برنامه:
please take back the book to the library : 324324324324
you can loan the book
مطالب
الگوی مشاهده‌گر Observer Pattern
الگوی مشاهده‌گر یکی از محبوبترین و معروفترین الگوهای برنامه نویسی است که پیاده سازی آن در بسیاری از زبان‌ها رواج یافته است. برای نمونه پیاده سازی این الگو را می‌توانید در بسیاری از کتابخانه‌ها (به خصوص GUI) مانند این مطالب (+ + + ) مشاهده کنید. برای اینکه بتوانیم این الگو را خودمان برای اشیاء برنامه خودمان پیاده کنیم، بهتر است که بیشتر با خود این الگو آشنا شویم. برای شروع بهتر است که با یک مثال به تعریف این الگو بپردازیم. مثال زیر نقل قولی از یکی از مطالب این سایت است که به خوبی کارکرد این الگو را برای شما نشان میدهد.

یک لامپ و سوئیچ برق را درنظر بگیرید. زمانیکه لامپ مشاهده می‌کند سوئیچ برق در حالت روشن قرار گرفته‌است، روشن خواهد شد و برعکس. در اینجا به سوئیچ، subject و به لامپ، observer گفته می‌شود. هر زمان که حالت سوئیچ تغییر می‌کند، از طریق یک callback، وضعیت خود را به observer اعلام خواهد کرد. علت استفاده از callbackها، ارائه راه‌حل‌های عمومی است تا بتواند با انواع و اقسام اشیاء کار کند. به این ترتیب هر بار که شیء observer از نوع متفاوتی تعریف می‌شود (مثلا بجای لامپ یک خودرو قرار گیرد)، نیازی نخواهد بود تا subject را تغییر داد.

عموما به شیءایی که قرار است وضعیت را مشاهده یا رصد کند، Observer گفته می‌شود و به شیءایی که قرار است وضعیت آن رصد شود Observable یا Subject گفته می‌شود.
 بد نیست بدانید این الگو یکی از کلیدی‌ترین بخش‌های معماری لایه بندی MVC نیز می‌باشد.
 همچنین این نکته حائز اهمیت است که این الگو ممکن است باعث نشتی حافظه هم شود و به این مشکل Lapsed Listener Problem می‌گویند. یعنی یک listener وجود دارد که تاریخ آن منقضی شده، ولی هنوز در حافظه جا خوش کرده‌است. این مشکل برای زبان‌های شیءگرایی که با سیستمی مشابه GC پیاده سازی می‌شوند، رخ میدهد. برای جلوگیری از این حالت، برنامه نویس باید  این مشکل را با رجیستر کردن‌ها و عدم رجیستر یک شنوده، در مواقع لزوم حل کند. در غیر این صورت این شنونده بی جهت، یک ارتباط را زنده نگه داشته و حافظه‌ی منبع را به هدر میدهد.

مثال: ما یک کلید داریم که سه کلاس  RedLED،GreenLED و BlueLED قرار است آن را مشاهده و وضعیت کلید را رصد کنند.
برای پیاده سازی این الگو، ابتدا یک کلاس انتزاعی را با نام Observer که دارای متدی به نام Update است، ایجاد می‌کنیم. متغیر از نوع کلاس Observable را بعدا ایجاد می‌کنیم:
public abstract class Observer
    {
        protected Observable Observable;
        public abstract void Update();
    }
سپس یک کلاس پدر را به نام Observable می‌سازیم تا آن را به شیء سوئیچ نسبت دهیم:
 public  class Observable
    {
        private readonly List<Observer> _observers = new List<Observer>();

        public void Attach(Observer observer)
        {
            _observers.Add(observer);
        }
        public void Dettach(Observer observer)
        {
            _observers.Remove(observer);
        }

        public void NotifyAllObservers()
        {
            foreach (var observer in _observers)
            {
                observer.Update();
            }
        }
    }
در کلاس بالا یک لیست از نوع Observer‌ها داریم که در آن، کلید با تغییر وضعیت خود، لیست رصد کنندگانش را مطلع می‌سازد و دیگر چراغ‌های LED نیازی نیست تا مرتب وضعیت کلید را چک کنند. متدهای attach و Detach در واقع همان رجیستر‌ها هستند که باید مدیریت خوبی روی آن‌ها داشته باشید تا نشتی حافظه پیش نیاید. در نهایت متد NotifyAllObservers هم متدی است که با مرور لیست رصدکنندگانش، رویداد Update آن‌ها را صدا میزند تا تغییر وضعیت کلید به آن‌ها گزارش داده شود.

حال کلاس Switch را با ارث بری از کلاس Observable می‌نویسیم:
 public  class Switch:Observable
    {
        private bool _state;

        public bool ChangeState
        {
            set
            {
                _state = value;
                NotifyAllObservers();
            }
            get { return _state; }
        }
    }
در کلاس بالا هرجایی که وضعیت کلید تغییر می‌یابد، متد NotifyAllObservers صدا زده میشود.
برای هر سه چراغ، رنگی هم داریم:
   public class RedLED:Observer
    {
        private bool _on = false;
        public override void Update()
        {
            _on = !_on;
            Console.WriteLine($"Red LED is {((_on) ? "On" : "Off")}");
        }
    }

  public class GreenLED:Observer
    {
        private bool _on = false;
        public override void Update()
        {
            _on = !_on;
            Console.WriteLine($"Green LED is {((_on) ? "On" : "Off")}");
        }
    }

  public  class BlueLED:Observer
    {
        private bool _on = false;
        public override void Update()
        {
            _on = !_on;
            Console.WriteLine($"Blue LED is {((_on) ? "On" : "Off")}");
        }
    }
سپس در Main اینگونه می‌نویسیم:
var greenLed=new GreenLED();
            var redLed=new RedLED();
            var blueLed=new BlueLED();

            var switchKey=new Switch();
            switchKey.Attach(greenLed);
            switchKey.Attach(redLed);
            switchKey.Attach(blueLed);

            switchKey.ChangeState = true;
            switchKey.ChangeState = false;
به طور خلاصه هر سه چراغ به شیء کلید attach شده و با هر بار عوض شدن وضعیت کلید، متدهای Update هر سه چراغ صدا زده خواهند شد. نتیجه‌ی کد بالا به شکل زیر در کنسول نمایش می‌یابد:
Green LED is On
Red LED is On
Blue LED is On
Green LED is Off
Red LED is Off
Blue LED is Off
مطالب
پشتیبانی توکار از ایجاد کلاس‌های Singleton از دات نت 4 به بعد
روش‌های زیادی برای ایجاد یک وهله‌ی Singleton وجود دارند. وهله‌ای که در طول عمر یک برنامه، تنها یکبار ایجاد شده و حفظ می‌شود. برای مثال شاید متداول‌ترین حالت آن که در بسیاری از کدها دیده می‌شود، تعریف یک متغیر استاتیک در کلاس، غیرعمومی تعریف کردن سازنده‌ی کلاس و وهله سازی این فیلد استاتیک در صورت نال بودن آن است:
    public class WrongSingleton
    {
        static WrongSingleton _instance;

        WrongSingleton()
        {
        }

        public static WrongSingleton Instance
        {
            get { return _instance ?? (_instance = new WrongSingleton()); }
        }
    }
هرچند این روش کار می‌کند اما thread-safe نیست. به این معنا که ممکن است دو ترد در آن واحد به بررسی قسمت ?? instance_ بپردازند و چون هنوز نال است، دوبار وهله سازی کلاس، با فراخوانی new WrongSingleton صورت خواهد گرفت و هر ترد در آن لحظه به وهله‌ی متفاوتی دسترسی خواهد داشت.
راه حل‌های زیادی برای رفع این مشکل با اعمال مباحث قفل گذاری تا نکات ریز مربوط به کامپایلر وجود دارند که لیست آن‌ها را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.

از دات نت 4 به بعد با معرفی الگوی Lazy، امکان پیاده سازی lazy thread safe singletons به صورت توکار در دسترس می‌باشد. نمونه‌ای از آن در کدهای IoC Container معروفی به نام StructureMap بکار رفته‌است:
    public class Container
    {
        // ...
    }

    public static class ObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        public static Container Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }

        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container();
        }
    }
در اینجا کلاس ObjectFactory یک وهله از کلاس Container را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد؛ با این شرایط:
- چون این وهله توسط کلاس Lazy محصور شده‌است، صرفا در اولین بار دسترسی به آن، نمونه سازی خواهد شد. این مورد سبب کاهش مصرف حافظه‌ی برنامه و همچنین بالا رفتن سرعت برپایی اولیه‌ی آن می‌شود. بسیاری از اشیایی که در یک برنامه تعریف می‌شوند، شاید الزاما جهت ارائه راه حلی برای مساله‌ای خاص، مورد استفاده قرار نگیرند. تعریف آن‌ها به صورت Lazy، سربار نمونه سازی الزامی آن‌ها را حذف خواهد کرد و آن‌را به اولین بار استفاده از شیء مورد نظر، به تعویق خواهد انداخت.
- با استفاده از LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication، چندین ترد می‌توانند به خاصیت Container دسترسی پیدا کنند، اما تنها یکی از آن‌ها موفق به وهله سازی این کلاس خواهد شد. البته حالت ExecutionAndPublication، حالت پیش فرض است و الزاما نیازی به ذکر آن نیست.

اینبار بازنویسی کلاس ابتدای بحث با توجه به نکات ذکر شده به صورت زیر خواهد بود:
    public sealed class LazySingleton
    {
        private static readonly Lazy<LazySingleton> _instance =
            new Lazy<LazySingleton>(() => new LazySingleton(), LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        private LazySingleton()
        {
        }

        public static LazySingleton Instance
        {
            get { return _instance.Value; }
        }
    }
- در آن سازنده‌ی کلاس، خصوصی تعریف شده‌است.
- تنها وهله‌ی در دسترس کلاس، به صورت استاتیک و نمونه سازی کلاس، توسط کلاس Lazy با پارامتر LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication انجام می‌شود.
- علت استفاده از lambda در سازنده‌ی کلاس Lazy، امکان دسترسی به اعضای private کلاس، از طریق یک خاصیت static است.
مطالب
MEF و الگوی Singleton

در مورد معرفی مقدماتی MEF می‌توانید به این مطلب مراجعه کنید و در مورد الگوی Singleton به اینجا.


کاربردهای الگوی Singleton عموما به شرح زیر هستند:
1) فراهم آوردن دسترسی ساده و عمومی به DAL (لایه دسترسی به داده‌ها)
2) دسترسی عمومی به امکانات ثبت وقایع سیستم در برنامه logging -
3) دسترسی عمومی به تنظیمات برنامه
و موارد مشابهی از این دست به صورتیکه تنها یک روش دسترسی به این اطلاعات وجود داشته باشد و تنها یک وهله از این شیء در حافظه قرار گیرد.

با استفاده از امکانات MEF دیگر نیازی به نوشتن کدهای ویژه تولید کلاس‌های Singleton نمی‌باشد زیرا این چارچوب کاری دو نوع روش وهله سازی از اشیاء (PartCreationPolicy) را پشتیبانی می‌کند: Shared و NonShared . حالت Shared دقیقا همان نام دیگر الگوی Singleton است. البته لازم به ذکر است که حالت Shared ، حالت پیش فرض تولید وهله‌ها بوده و نیازی به ذکر صریح آن همانند ویژگی زیر نیست:
[PartCreationPolicy(CreationPolicy.Shared)]

مثال:
فرض کنید قرار است از کلاس زیر تنها یک وهله بین صفحات یک برنامه‌ی Silverlight توزیع شود. با استفاده از ویژگی‌ Export به MEF اعلام کرده‌ایم که قرار است سرویسی را ارائه دهیم :

using System;
using System.ComponentModel.Composition;

namespace SlMefTest
{
[Export]
public class WebServiceData
{
public int Result { set; get; }

public WebServiceData()
{
var rnd = new Random();
Result = rnd.Next();
}
}

}
اکنون برای اثبات اینکه تنها یک وهله از این کلاس در اختیار صفحات مختلف قرار خواهد گرفت، یک User control جدید را به همراه یک دکمه که مقدار Result را نمایش می‌دهد به برنامه اضافه خواهیم کرد. دکمه‌ی دیگری را نیز به همین منظور به صفحه‌ی اصلی برنامه اضافه می‌کنیم.
کدهای صفحه اصلی برنامه (که از یک دکمه و یک Stack panel جهت نمایش محتوای یوزر کنترل تشکیل شده) به شرح بعد هستند:
<UserControl x:Class="SlMefTest.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
mc:Ignorable="d" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<StackPanel>
<Button Content="MainPageButton" Height="23"
HorizontalAlignment="Left"
Margin="10,10,0,0" Name="button1"
VerticalAlignment="Top" Width="98" Click="button1_Click" />
<StackPanel Name="panel1" Margin="5"/>
</StackPanel>
</UserControl>

using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;

namespace SlMefTest
{
public partial class MainPage
{
[Import]
public WebServiceData Data { set; get; }

public MainPage()
{
InitializeComponent();
this.Loaded += mainPageLoaded;
}

void mainPageLoaded(object sender, RoutedEventArgs e)
{
CompositionInitializer.SatisfyImports(this);
panel1.Children.Add(new SilverlightControl1());
}

private void button1_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
{
MessageBox.Show(Data.Result.ToString());
}
}
}
با استفاده از ویژگی Import به MEF اعلام می‌کنیم که به اطلاعاتی از نوع شیء WebServiceData نیاز داریم و توسط متد CompositionInitializer.SatisfyImports کار وهله سازی و پیوند زدن export و import های همانند صورت می‌گیرد. سپس استفاده‌ی مستقیم از Data.Result مجاز بوده و مقدار آن null نخواهد بود.

کدهای User control ساده اضافه شده به شرح زیر هستند:

<UserControl x:Class="SlMefTest.SilverlightControl1"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
mc:Ignorable="d"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">

<Grid x:Name="LayoutRoot" Background="White">
<Button Content="UserControlButton"
Height="23"
HorizontalAlignment="Left"
Margin="10,10,0,0"
Name="button1"
VerticalAlignment="Top"
Width="125"
Click="button1_Click" />
</Grid>
</UserControl>

using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;

namespace SlMefTest
{
public partial class SilverlightControl1
{
[Import]
public WebServiceData Data { set; get; }

public SilverlightControl1()
{
InitializeComponent();
this.Loaded += silverlightControl1Loaded;
}

void silverlightControl1Loaded(object sender, RoutedEventArgs e)
{
CompositionInitializer.SatisfyImports(this);
}

private void button1_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
{
MessageBox.Show(Data.Result.ToString());
}
}
}
اکنون قبل از شروع برنامه یک break point را در سازنده‌ی کلاس WebServiceData قرار دهید. سپس برنامه را آغاز نمائید. تنها یکبار این سازنده فراخوانی خواهد شد (هر چند در دو کلاس کار Import اطلاعات WebServiceData صورت گرفته است). همچنین با کلیک بر روی دو دکمه‌ای که اکنون در صفحه‌ی اصلی برنامه ظاهر می‌شوند، فقط یک عدد مشابه نمایش داده می‌شود (با توجه به اینکه اطلاعات هر دکمه در یک وهله‌ی جداگانه قرار دارد؛ یکی متعلق است به صفحه‌ی اصلی و دیگری متعلق است به user control اضافه شده).

مطالب
ویدیوهای آموزشی MVVM

یک سری ویدیوی رایگان آموزشی MVVM از مایکروسافت و همچنین شرکت Infragistics در دسترس هستند که جهت سهولت، لیست آن‌ها را ادامه می‌توانید مشاهده نمائید:


مطالب
Dependency Injection

در ادامه مباحث بهتر کد بنویسیم و الگوهایی که در این رابطه معرفی شدند، اخیرا کتابی از انتشارات manning منتشر شده تحت عنوان Dependency Injection . هر چند به ظاهر این کتاب برای جاوا کارها تهیه شده اما قسمت عمده‌ای از آن برای سایر زبان‌های برنامه نویسی دیگر نیز قابل استفاده است.




DESCRIPTION
In object-oriented programming, a central program normally controls other objects in a module, library, or framework. With dependency injection, this pattern is inverted—a reference to a service is placed directly into the object which eases testing and modularity. Spring or Google Guice use dependency injection so you can focus on your core application and let the framework handle infrastructural concerns.
Dependency Injection explores the DI idiom in fine detail, with numerous practical examples that show you the payoffs. You'll apply key techniques in Spring and Guice and learn important pitfalls, corner-cases, and design patterns. Readers need a working knowledge of Java but no prior experience with DI is assumed.

WHAT'S INSIDE:
◊ How to apply it (Understand it first!)
◊ Design patterns and nuances
◊ Spring, Google Guice, PicoContainer, and more
◊ How to integrate DI with Java frameworks


راستی، این کتاب تر و تازه رو می‌تونید از همین کتاب فروشی‌های دور و اطراف نیز تهیه کنید! در سایت booktraining دات ارگ در قسمت graphics-and-design به تاریخ 4 آگوست.