مطالب دوره‌ها
کار با AutoMapper زمانیکه نوع منبع داده مورد استفاده مشخص نیست
در سناریوهای متداول نگاشت اشیاء، مشخص است که نوع ViewModel برنامه چیست و معادل Model آن کدام است. اما حالت‌هایی مانند کار با anonymous objects و یا data reader و data table و امثال آن نیز وجود دارند که در این حالت‌ها، نوع منبع داده‌ی مورد استفاده، شیء مشخصی نیست که بتوان آن‌را در قسمت CreateMap مشخص کرد. برای مدیریت یک چنین حالت‌هایی، متد DynamicMap طراحی شده‌است.

مثال اول: تبدیل یک DataTable به لیست جنریک معادل

فرض کنید یک DataTable را با ساختار و داده‌های ذیل در اختیار داریم:
var dataTable = new DataTable("SalaryList");
dataTable.Columns.Add("User", typeof (string));
dataTable.Columns.Add("Month", typeof (int));
dataTable.Columns.Add("Salary", typeof (decimal));
 
var rnd = new Random();
for (var i = 0; i < 200; i++)
  dataTable.Rows.Add("User " + i, rnd.Next(1, 12), rnd.Next(400, 2000));
نوع این DataTable کاملا پویا است و می‌تواند هربار در قسمت‌های مختلف برنامه تعریف متفاوتی داشته باشد.
در ادامه معادل کلاس ساختار ستون‌های این DataTable را به صورت ذیل تهیه می‌کنیم.
public class SalaryList
{
  public string User { set; get; }
  public int Month { set; get; }
  public decimal Salary { set; get; }
}
اکنون می‌خواهیم اطلاعات DataTable را به لیستی جنریک از SalaryList نگاشت کنیم. برای اینکار تنها کافی است از متد DaynamicMap استفاده نمائیم:
var salaryList = AutoMapper.Mapper.DynamicMap<IDataReader, List<SalaryList>>(dataTable.CreateDataReader());
منبع داده را از نوع IDataReader بر اساس متد CreateDataReader مشخص کرده‌ایم. به این ترتیب AutoMapper قادر خواهد بود تا اطلاعات این DataTable را به صورت خودکار پیمایش کند. سپس مقصد را نیز لیست جنریکی از کلاس SalaryList تعیین کرده‌ایم. مابقی کار را متد DynamicMap انجام می‌دهد.
کار با AutoMapper نسبت به راه حل‌های Reflection متداول بسیار سریعتر است. زیرا AutoMapper از مباحث Fast reflection به صورت توکار استفاده می‌کند.


مثال دوم: تبدیل لیستی از اشیاء anonymous به لیستی جنریک

در اینجا قصد داریم یک شیء anonymous را به شیء معادل SalaryList آن نگاشت کنیم. این‌کار را نیز می‌توان توسط متد DynamicMap انجام داد:
var anonymousObject = new
{
  User = "User 1",
  Month = 1,
  Salary = 100000
};
var salary = Mapper.DynamicMap<SalaryList>(anonymousObject);
و یا نمونه‌ی دیگر آن تبدیل یک لیست anonymous به معادل جنریک آن است که به نحو ذیل قابل انجام است:
var anonymousList = new[]
{
  new
  {
   User = "User 1",
   Month = 1,
   Salary = 100000
  },
  new
  {
   User = "User 2",
   Month = 1,
   Salary = 300000
  }
};
var salaryList = anonymousList.Select(item => Mapper.DynamicMap<SalaryList>(item)).ToList();
این نکته در مورد حاصل کوئری‌های LINQ یا IQueryable‌ها نیز صادق است.


مثال سوم: نگاشت پویا به یک اینترفیس

فرض کنید یک چنین اینترفیسی، در برنامه تعریف شده‌است و همچنین دارای هیچ نوع پیاده سازی هم در برنامه نیست:
public interface ICustomerService
{
  string Code { get; set; }
  string Name { get; set; }
}
اکنون قصد داریم یک شیء anonymous را به آن نگاشت کنیم:
var anonymousObject = new
{
  Code = "111",
  Name = "Test 1"
};
var result = Mapper.DynamicMap<ICustomerService>(anonymousObject);
در این حالت خاص، AutoMapper با استفاده از یک Dynamic Proxy به نام LinFu (که با اسمبلی آن Merge شده‌است)، پیاده سازی پویایی را از اینترفیس مشخص شده تهیه کرده و سپس کار نگاشت را انجام می‌دهد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: 
AM_Sample05.zip
اشتراک‌ها
کدهای موجود برای HResult

در Exception‌ها پراپرتی ای تحت عنوان HResult وجود دارد . در این پرارپتی کد انحصاری هر خطایی وجود دارد . در صورتی که شما یک Custom Exception طراحی کرده اید می‌توانید با پیدا کردن کد مورد نظر خطای خود , HResult را مقدار دهی کنید . در این لینک  لیستی از کد‌های COM که در win32 SDK هستند وجود دارد .  

کدهای موجود برای HResult
اشتراک‌ها
لیست کتاب‌های پیشنهادی برای طراحان رابط کاربری

مدت‌ها بود دنبال یک لیست از کتاب‌های مفید و کاربردی برای مطالعه در زمینه طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری میگشتم.

لیست کاملی پیدا نکردم. از این رو تصمیم گرفتم در این نوشته لیستی را تهیه و به کمک دوستان لیست را تکمیل‌تر کنم. 

لیست کتاب‌های پیشنهادی برای طراحان رابط کاربری
مطالب
دستکاری mime types در IIS

چند روزی هست که به دلیل قطعی کابل، فایل‌های فلش سایت‌ها از کار افتاده!
فایل‌های فلش را بر اساس mime type آن‌ها فیلتر کرده‌اند یعنی هر چه application/x-shockwave-flash که از طرف وب سرور شما سرو شود فیلتر می‌شود.
یک راه حل این است که پسوند تمام فایل‌های فلش را تغییر داد تا وب سرور دیگر این mime type را از خودش بروز ندهد (در یک وب سرور هر mime type دقیقا به یک یا چند نوع پسوند فایل map شده). این مورد نیاز به اصلاح تمام صفحات سایت نیز خواهد داشت (علاوه بر تغییر پسوند فایل‌های موجود). خوشبختانه فلش پلیر کاری به mime type یا حتی پسوند فایل، جهت نمایش آن ندارد.
راه حل ساده‌تر (بدون نیاز به تغییری در فایل‌ها) هم این است که کمی تغییرات وب سرور خود را تغییر داد:

در IIS6 :


در IIS7 :



کلا mime type موجود را به برای مثال image/png تغییر دهید تا قسمت‌های از کار افتاده سایت مجددا برقرار شود و آبروی کاری رفته مجددا به جوی بازگردد.

مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #2

Domain Model یا Business Layer

پیاده سازی را از منطق تجاری یا Business Logic آغاز می‌کنیم. در روش کد نویسی Smart UI، منطق تجاری در Code Behind قرار می‌گرفت اما در روش لایه بندی، منطق تجاری و روابط بین داده‌ها در Domain Model طراحی و پیاده سازی می‌شوند. در مطالب بعدی راجع به Domain Model و الگوهای پیاده سازی آن بیشتر صحبت خواهم کرد اما بصورت خلاصه این لایه یک مدل مفهومی از سیستم می‌باشد که شامل تمامی موجودیت‌ها و روابط بین آنهاست.

الگوی Domain Model جهت سازماندهی پیچیدگی‌های موجود در منطق تجاری و روابط بین موجودیت‌ها طراحی شده است.

شکل زیر مدلی را نشان می‌دهد که می‌خواهیم آن را پیاده سازی نماییم. کلاس Product موجودیتی برای ارائه محصولات یک فروشگاه می‌باشد. کلاس Price جهت تشخیص قیمت محصول، میزان سود و تخفیف محصول و همچنین استراتژی‌های تخفیف با توجه به منطق تجاری سیستم می‌باشد. در این استراتژی همکاران تجاری از مشتریان عادی تفکیک شده اند.

Domain Model را در پروژه SoCPatterns.Layered.Model پیاده سازی می‌کنیم. بنابراین به این پروژه یک Interface به نام IDiscountStrategy را با کد زیر اضافه نمایید:

public interface IDiscountStrategy
{
    decimal ApplyExtraDiscountsTo(decimal originalSalePrice);
}

علت این نوع نامگذاری Interface فوق، انطباق آن با الگوی Strategy Design Pattern می‌باشد که در مطالب بعدی در مورد این الگو بیشتر صحبت خواهم کرد. استفاده از این الگو نیز به این دلیل بود که این الگو مختص الگوریتم هایی است که در زمان اجرا قابل انتخاب و تغییر خواهند بود.

توجه داشته باشید که معمولا نام Design Pattern انتخاب شده برای پیاده سازی کلاس را بصورت پسوند در انتهای نام کلاس ذکر می‌کنند تا با یک نگاه، برنامه نویس بتواند الگوی مورد نظر را تشخیص دهد و مجبور به بررسی کد نباشد. البته به دلیل تشابه برخی از الگوها، امکان تشخیص الگو، در پاره ای از موارد وجود ندارد و یا به سختی امکان پذیر است.

الگوی Strategy یک الگوریتم را قادر می‌سازد تا در داخل یک کلاس کپسوله شود و در زمان اجرا به منظور تغییر رفتار شی، بین رفتارهای مختلف سوئیچ شود.

حال باید دو کلاس به منظور پیاده سازی روال تخفیف ایجاد کنیم. ابتدا کلاسی با نام TradeDiscountStrategy را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class TradeDiscountStrategy : IDiscountStrategy
{
    public decimal ApplyExtraDiscountsTo(decimal originalSalePrice)
    {
        return originalSalePrice * 0.95M;
    }
}

سپس با توجه به الگوی Null Object کلاسی با نام NullDiscountStrategy را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class NullDiscountStrategy : IDiscountStrategy
{
    public decimal ApplyExtraDiscountsTo(decimal originalSalePrice)
    {
        return originalSalePrice;
    }
}

از الگوی Null Object زمانی استفاده می‌شود که نمی‌خواهید و یا در برخی مواقع نمی‌توانید یک نمونه (Instance) معتبر را برای یک کلاس ایجاد نمایید و همچنین مایل نیستید که مقدار Null را برای یک نمونه از کلاس برگردانید. در مباحث بعدی با جزئیات بیشتری در مورد الگوها صحبت خواهم کرد.

با توجه به استراتژی‌های تخفیف کلاس Price را ایجاد کنید. کلاسی با نام Price را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class Price
{
    private IDiscountStrategy _discountStrategy = new NullDiscountStrategy();
    private decimal _rrp;
    private decimal _sellingPrice;
    public Price(decimal rrp, decimal sellingPrice)
    {
        _rrp = rrp;
        _sellingPrice = sellingPrice;
    }
    public void SetDiscountStrategyTo(IDiscountStrategy discountStrategy)
    {
        _discountStrategy = discountStrategy;
    }
    public decimal SellingPrice
    {
        get { return _discountStrategy.ApplyExtraDiscountsTo(_sellingPrice); }
    }
    public decimal Rrp
    {
        get { return _rrp; }
    }
    public decimal Discount
    {
        get {
            if (Rrp > SellingPrice)
                return (Rrp - SellingPrice);
            else
                return 0;
        }
    }
    public decimal Savings
    {
        get{
            if (Rrp > SellingPrice)
                return 1 - (SellingPrice / Rrp);
            else
                return 0;
        }
    }
}

کلاس Price از نوعی Dependency Injection به نام Setter Injection در متد SetDiscountStrategyTo استفاده نموده است که استراتژی تخفیف را برای کالا مشخص می‌نماید. نوع دیگری از Dependency Injection با نام Constructor Injection وجود دارد که در مباحث بعدی در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد.

جهت تکمیل لایه Model، کلاس Product را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class Product
{
    public int Id {get; set;}
    public string Name { get; set; }
    public Price Price { get; set; }
}

موجودیت‌های تجاری ایجاد شدند اما باید روشی اتخاذ نمایید تا لایه Model نسبت به منبع داده ای بصورت مستقل عمل نماید. به سرویسی نیاز دارید که به کلاینت‌ها اجازه بدهد تا با لایه مدل در اتباط باشند و محصولات مورد نظر خود را با توجه به تخفیف اعمال شده برای رابط کاربری برگردانند. برای اینکه کلاینت‌ها قادر باشند تا نوع تخفیف را مشخص نمایند، باید یک نوع شمارشی ایجاد کنید که به عنوان پارامتر ورودی متد سرویس استفاده شود. بنابراین نوع شمارشی CustomerType را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public enum CustomerType
{
    Standard = 0,
    Trade = 1
}

برای اینکه تشخیص دهیم کدام یک از استراتژی‌های تخفیف باید بر روی قیمت محصول اعمال گردد، نیاز داریم کلاسی را ایجاد کنیم تا با توجه به CustomerType تخفیف مورد نظر را اعمال نماید. کلاسی با نام DiscountFactory را با کد زیر ایجاد نمایید:

public static class DiscountFactory
{
    public static IDiscountStrategy GetDiscountStrategyFor
        (CustomerType customerType)
    {
        switch (customerType)
        {
            case CustomerType.Trade:
                return new TradeDiscountStrategy();
            default:
                return new NullDiscountStrategy();
        }
    }
}

در طراحی کلاس فوق از الگوی Factory استفاده شده است. این الگو یک کلاس را قادر می‌سازد تا با توجه به شرایط، یک شی معتبر را از یک کلاس ایجاد نماید. همانند الگوهای قبلی، در مورد این الگو نیز در مباحث بعدی بیشتر صحبت خواهم کرد.

لایه‌ی سرویس با برقراری ارتباط با منبع داده ای، داده‌های مورد نیاز خود را بر می‌گرداند. برای این منظور از الگوی Repository استفاده می‌کنیم. از آنجایی که لایه Model باید مستقل از منبع داده ای عمل کند و نیازی به شناسایی نوع منبع داده ای ندارد، جهت پیاده سازی الگوی Repository از Interface استفاده می‌شود. یک Interface به نام IProductRepository را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public interface IProductRepository
{
    IList<Product> FindAll();
}

الگوی Repository به عنوان یک مجموعه‌ی در حافظه (In-Memory Collection) یا انباره ای از موجودیت‌های تجاری عمل می‌کند که نسبت به زیر بنای ساختاری منبع داده ای کاملا مستقل می‌باشد.

کلاس سرویس باید بتواند استراتژی تخفیف را بر روی مجموعه ای از محصولات اعمال نماید. برای این منظور باید یک Collection سفارشی ایجاد نماییم. اما من ترجیح می‌دهم از Extension Methods برای اعمال تخفیف بر روی محصولات استفاده کنم. بنابراین کلاسی به نام ProductListExtensionMethods را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public static class ProductListExtensionMethods
{
    public static void Apply(this IList<Product> products,
                                        IDiscountStrategy discountStrategy)
    {
        foreach (Product p in products)
        {
            p.Price.SetDiscountStrategyTo(discountStrategy);
        }
    }
}

الگوی Separated Interface تضمین می‌کند که کلاینت از پیاده سازی واقعی کاملا نامطلع می‌باشد و می‌تواند برنامه نویس را به سمت Abstraction و Dependency Inversion به جای پیاده سازی واقعی سوق دهد.

حال باید کلاس Service را ایجاد کنیم تا از طریق این کلاس، کلاینت با لایه Model در ارتباط باشد. کلاسی به نام ProductService را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class ProductService
{
    private IProductRepository _productRepository;
    public ProductService(IProductRepository productRepository)
    {
        _productRepository = productRepository;
    }
    public IList<Product> GetAllProductsFor(CustomerType customerType)
    {
        IDiscountStrategy discountStrategy =
                                DiscountFactory.GetDiscountStrategyFor(customerType);
        IList<Product> products = _productRepository.FindAll();
        products.Apply(discountStrategy);
        return products;
    }
}

در اینجا کدنویسی منطق تجاری در Domain Model به پایان رسیده است. همانطور که گفته شد، لایه‌ی Business یا همان Domain Model به هیچ منبع داده ای خاصی وابسته نیست و به جای پیاده سازی کدهای منبع داده ای، از Interface‌ها به منظور برقراری ارتباط با پایگاه داده استفاده شده است. پیاده سازی کدهای منبع داده ای را به لایه‌ی Repository واگذار نمودیم که در بخش‌های بعدی نحوه پیاده سازی آن را مشاهده خواهید کرد. این امر موجب می‌شود تا لایه Model درگیر پیچیدگی‌ها و کد نویسی‌های منبع داده ای نشود و بتواند به صورت مستقل و فارغ از بخشهای مختلف برنامه تست شود. لایه بعدی که می‌خواهیم کد نویسی آن را آغاز کنیم، لایه‌ی Service می‌باشد.

در کد نویسی‌های فوق از الگوهای طراحی (Design Patterns) متعددی استفاده شده است که به صورت مختصر در مورد آنها صحبت کردم. اصلا جای نگرانی نیست، چون در مباحث بعدی به صورت مفصل در مورد آنها صحبت خواهم کرد. در ضمن، ممکن است روال یادگیری و آموزش بسیار نامفهوم باشد که برای فهم بیشتر موضوع، باید کدها را بصورت کامل تست نموده و مثالهایی را پیاده سازی نمایید. 

مطالب
SASS #1

SASS چیست؟

SASS مخفف Syntactically Awesome Style Sheets است که توسط آقای Hampton Catlin طراحی و ایجاد شده است و همانند CoffeeScript که پس از کامپایل به جاوااسکریپت تبدیل می‌شد، SASS نیز پس از کامپایل به CSS تبدیل می‌شود. SASS با استفاده از متغیرها، mixins، ارث بری و قوانین تودرتو، CSS را با مهارت زیادی در بهترین حالت تولید می‌کند.

SASS باعث کمتر نوشتن کد CSS، سبب افزایش خوانایی و دستکاری کردن راحتتر و پویای آن می‌شود. این مساله راهی عالی برای نوشتن کدهای CSS کاربردی‌تر است و می‌تواند سرعت گردش کار هر توسعه دهنده و یا طراح وب را افزایش دهد.

وقتی اولین بار SASS عرضه شد، syntax آن تفاوت قابل توجهی با CSS داشت (پسوند فایل‌های آن SASS. است) که به جای نوشتن براکت‌ها، از تورفتگی استفاده می‌شد و دیگر نیازی به نوشتن ";" نبود. البته با عدم استقبال از این syntax مواجه شد و با عرضه‌ی نسخه 3 SASS، (که پسوند فایل‌های آن SCSS. است) syntax آن بسیار شبیه به CSS شد؛ البته با همه‌ی ویژگی‌های SASS.

برای مثال کد CSS زیر را می‌خواهیم به دو روش بنویسیم:

header {
     margin: 0;
     padding: 0;
     color: #fff;
}
با استفاده از روش SCSS. (روش جدید)
$color:  #fff;
header {
    margin: 0;
    padding:0;
    color: $color;
}
با استفاده از روش SASS. (روش قدیم)
$color: #fff
header
   margin: 0
   padding: 0
   color: $color
همانطور که مشاهده می‌کنید برای نوشتن مقدار color از متغیر color$ استفاده کردیم . در ادامه به قابلیت‌های SASS خواهیم پرداخت.

توجه: syntax ایی که در این سری آموزشی با آن کار می‌کنیم SCSS. است.

کامپایل کردن SASS

روش‌های مختلفی برای کامپایل فایل‌های SASS وجود دارند:
  • روش اصلی استفاده از SASS در Ruby است که پس از نصب Ruby و اجرای فرمان SASS ،gem install sass نصب می‌شود و برای کامپایل، اجرای فرمان زیر:
sass myfile.scss myfile.css
  • استفاده از برنامه‌های گرافیکی مانند Hammer , CodeKit و Compass.
  • استفاده از برنامه‌های رایگان مانند libsass که با یک کامپایلر سریع نوشته شده با ++C/C است و همچنین می‌توانید libsass را از طریق NPM با node-sass   نصب کنید.
npm install node-sass
نکته: در صورتیکه می‌خواهید با استفاده از Ruby کار کامپایل را انجام دهید در هنگام نصب Ruby گزینه‌ی "Add Ruby executables to your PATH" را تیک بزنید.

خب سوالی که ممکن است برای شما پیش آمده باشد این است که باید از کدام یک از این روش‌ها را استفاده کنیم؟
بستگی به این دارد که شما چه کاری را می‌خواهید انجام دهید.
  • در صورتیکه بر روی یک پروژه‌ی بزرگ با میزان کد زیاد کار می‌کنید، استفاده از Ruby SASS، کمی کند کار کامپایل را انجام می‌دهد.
  • اگر بخواهید از libsass استفاده کنید، این مسئله وجود دارد که به طور %100 با قابلیت‌های Ruby SASS برابری ندارد.
  • در صورتیکه نمی‌خواهید از command line استفاده کنید، برنامه‌های گرافیکی گزینه‌ای عالی هستند. شما می‌توانید طوری تنظیم کنید که تمامی تغییراتی که در فایل SASS انجام می‌شود، به صورت خودکار کار کامپایل انجام شود.
  • اگر هم فقط می‌خواهید کدی را که نوشته‌اید تست کنید، می‌توانید از ابزارهای آنلاین مانند SassMeister استفاده کنید.
نظرات مطالب
Globalization در ASP.NET MVC - قسمت هفتم
متاسفانه امکان استفاده مستقیم از این پرووایدرهای سفارشی در این attributeها در MVC میسر نیست. این attributeها به جای استفاده از پرووایدر منابع برای استخراج مقادیر ورودی‌ها طوری طراحی شده اند که با استفاده از Reflection از داده‌های ارائه شده مقادیر را از کلاس و پراپرتی مربوطه استخراج کنند. بنابراین در این attributeها نمیتوان جایی برای استفاده از پرووایدرهای منابع یافت.
برای حل این مشکل چندین راه حل وجود دارد:
مثلا attributeهای موردنیاز توسط خود برنامه نویس پیاده‌سازی شوند.
یا اینکه یک کلاس مخصوص ایجاد کرد و استخراج مقادیر ورودی‌های منابع را در آن پیاده‌سازی کرد و در attributeهای موردنیاز از نام این کلاس و پراپرتی‌های درون آن استفاده کرد.
یا اگر از فایلهای resx. استفاده می‌شود یک ابزار سفارشی برای تولید کلاس مرتبط با منبع اصلی مثل ابزار توکار ویژوال استودیو (PublicResXFileCodeGenerator) تولید کرد تا کلاس‌های تولیدی به جای استفاده از ResourceManager از پرووایدر منابع استفاده کند (با استفاده از متدهای موجود در HttpContext).
البته این روش‌ها برای حل مشکلات مربوطه در MVC در ادامه این سری شرح داده می‌شوند.
مطالب
آشنایی با mocking frameworks (چارچوب‌های تقلید) - قسمت اول

این مطلب در ادامه‌ی مطالب آزمو‌ن‌های واحد یا unit testing است.
نوشتن آزمون واحد برای کلاس‌هایی که با یک سری از الگوریتم‌ها ، مسایل ریاضی و امثال آن سر و کار دارند، ساده است. عموما این نوع کلاس‌ها وابستگی خارجی آنچنانی ندارند؛ اما در عمل کلاس‌های ما ممکن است وابستگی‌های خارجی بسیاری پیدا کنند؛ برای مثال کار با دیتابیس، اتصال به یک وب سرویس، دریافت فایل از اینترنت، خواندن اطلاعات از انواع فایل‌ها و غیره.
مطابق اصول آزمایشات واحد، یک آزمون واحد خوب باید ایزوله باشد. نباید به مرزهای سیستم‌های دیگر وارد شده و عملکرد سیستم‌های خارج از کلاس را بررسی کند.
این مثال ساده را در نظر بگیرید:
فرض کنید برنامه شما قرار است از یک وب سرویس لیستی از آدرس‌های IP یک کشور خاص را دریافت کند و در یک دیتابیس محلی آن‌ها را ذخیره نماید. به صورت متداول این کلاس باید اتصالی را به وب سرویس گشوده و اطلاعات را دریافت کند و همچنین آن‌ها را خارج از مرز کلاس در یک دیتابیس ثبت کند. نوشتن آزمون واحد برای این کلاس مطابق اصول مربوطه غیر ممکن است. اگر کلاس آزمون واحد آن‌را تهیه نمائید، این آزمون، integration test نام خواهد گرفت زیرا از مرزهای سیستم باید عبور نماید.

همچنین یک آزمون واحد باید تا حد ممکن سریع باشد تا برنامه نویس از انجام آن بر روی یک پروژه بزرگ منصرف نگردد و ایجاد این اتصالات در خارج از سیستم، بیشتر سبب کندی کار خواهند شد.

برای این ایزوله سازی روش‌های مختلفی وجود دارند که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

روش اول: استفاده از اینترفیس‌ها
با کمک یک اینترفیس می‌توان مشخص کرد که یک قطعه از کد "چه کاری" را قرار است انجام دهد؛ و نه اینکه "چگونه" باید آن‌را به انجام رساند.
یک مثال ساده از خود دات نت فریم ورک، اینترفیس IComparable است:

public static string GetComparisonText(IComparable a, IComparable b)
{
if (a.CompareTo(b) == 1)
return "a is bigger";
if (a.CompareTo(b) == -1)
return "b is bigger";
return "same";
}
در این مثال چون از IComparable استفاده شده، متد ما از هر نوع داده‌ای جهت مقایسه می‌تواند استفاده کند. تنها موردی که برای آن مهم خواهد بود این است که a راهی را برای مقایسه با b ارائه دهد.

اکنون با توجه به این توضیحات، برای ایزوله کردن ارتباط با دیتابیس و وب سرویس در مثال فوق، می‌توان اینترفیس‌های زیر را تدارک دید:
    public interface IEmailSource
{
IEnumerable<string> GetEmailAddresses();
}

public interface IEmailDataStore
{
void SaveEmailAddresses(IEnumerable<string> emailAddresses);

}
در اینجا استفاده و تعریف اینترفیس‌ها چندین خاصیت را به همراه خواهد داشت :
الف) به این صورت تنها مشخص می‌شود که چه کاری را قصد داریم انجام دهیم و کاری به پیاده سازی آن نداریم.
ب) ساخت کلاس بدون وجود یا دسترسی به یک دیتابیس میسر می‌شود. این مورد خصوصا در یک کار تیمی که قسمت‌های مختلف کار به صورت همزمان در حالت پیشرفت و تهیه است حائز اهمیت می‌شود.
ج) با توجه به اینکه در اینجا به پیاده سازی توجهی نداریم، می‌توان از این اینترفیس‌ها جهت تقلید دنیای واقعی استفاده کنیم. (که در اینجا mocking نام گرفته است)

جهت تقلید رفتار و عملکرد این دو اینترفیس، به کلاس‌های تقلید زیر خواهیم رسید:

public class MockEmailSource : IEmailSource
{
public IEnumerable<string> EmailAddressesToReturn { get; set; }
public IEnumerable<string> GetEmailAddresses()
{
return EmailAddressesToReturn;
}
}

public class MockEmailDataStore : IEmailDataStore
{
public IEnumerable<string> SavedEmailAddresses { get; set; }
public void SaveEmailAddresses(IEnumerable<string> emailAddresses)
{
SavedEmailAddresses = emailAddresses;
}

}
تا اینجا اولین قدم در مورد ایزوله سازی کلاس‌هایی که به مرز سیستم‌های دیگر وارد می‌شوند، برداشته شد. اما به مرور زمان مدیریت این اینترفیس‌ها و افزودن رفتارهای جدید به کلاس‌های مشتق شده از آن‌ها مشکل می‌شود. به همین جهت تا حد ممکن از پیاده سازی دستی آن‌ها خودداری شده و روش پیشنهادی استفاده از mocking frameworks است.

ادامه دارد ....