مطالب
لینک‌های هفته اول آذر

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی


Visual Studio


ASP. Net


طراحی وب


اس‌کیوال سرور


به روز رسانی‌ها


سی‌شارپ


عمومی دات نت


PHP



متفرقه



مطالب
کش خروجی API در ASP.NET Core با Redis
در این مقاله نمی‌خواهیم به طور عمیقی وارد جزییاتی مثل توضیح Redis یا کش بشویم؛ فرض شده‌است که کاربر با این مفاهیم آشناست. به طور خلاصه کش کردن یعنی همیشه به دیتابیس یا هارددیسک برای گرفتن اطلاعاتی که می‌خواهیم و گرفتنش هم کند است، وصل نشویم و بجای آن، اطلاعات را در یک محل موقتی که گرفتنش خیلی سریعتر بوده قرار دهیم و برای استفاده به آنجا برویم و اطلاعات را با سرعت بالا بخوانیم. کش کردن هم دسته بندی‌های مختلفی دارد که بر حسب سناریوهای مختلفی که وجود دارد، کاربرد خود را دارند. مثلا ساده‌ترین کش در ASP.NET Core، کش محلی (In-Memory Cache) می‌باشد که اینترفیس IMemoryCache را اعمال می‌کند و نیازی به هیچ پکیجی ندارد و به صورت درونی در ASP.NET Core در دسترس است که برای حالت توسعه، یا حالتیکه فقط یک سرور داشته باشیم، مناسب است؛ ولی برای برنامه‌های چند سروری، نوع دیگری از کش که به اصطلاح به آن Distributed Cache می‌گویند، بهتر است استفاده شود. چند روش برای پیاده‌سازی با این ساختار وجود دارد که نکته مشترکشان اعمال اینترفیس واحد IDistributedCache می‌باشد. در نتیجه‌ی آن، تغییر ساختار کش به روش‌های دیگر، که اینترفیس مشابهی را اعمال می‌کنند، با کمترین زحمت صورت می‌گیرد. این روش‌ها به طور خیلی خلاصه شامل موارد زیر می‌باشند: 

1- Distributed Memory Cache: در واقع Distributed نیست و کش معمولی است؛ فقط برای اعمال اینترفیس IDistributedCache که امکان تغییر آن در ادامه‌ی توسعه نرم‌افزار میسر باشد، این روش توسط مایکروسافت اضافه شده‌است. نیاز به نصب پکیجی را ندارد و به صورت توکار در ASP.NET Core در دسترس است.
2- Distributed SQL Server Cache: کاربرد چندانی ندارد. با توجه به اینکه هدف اصلی از کش کردن، افزایش سرعت و عدم اتصال به دیتابیس است، استفاده از حافظه‌ی رم، بجای دیتابیس ترجیح داده می‌شود.
3- Distributed Redis Cache: استفاده از Redis که به طور خلاصه یک دیتابیس Key/Value در حافظه است. سرعت بالایی دارد و محبوب‌ترین روش بین برنامه‌نویسان است. برای اعمال آن در ASP.NET Core نیاز به نصب پکیج می‌باشد.

موارد بالا انواع زیرساخت و ساختار (Cache Provider) برای پیاده‌سازی کش می‌باشند. روش‌های مختلفی برای استفاده از این Cache Providerها وجود دارد. مثلا یک روش، استفاده مستقیم در کدهای درونی متد یا کلاسمان می‌باشد و یا در روش دیگر می‌توانیم به صورت یک Middleware این پروسه را مدیریت کنیم، یا در روش دیگر (که موضوع این مقاله است) از ActionFilterAttribute استفاده می‌کنیم. یکی از روش‌های جالب دیگر کش کردن، اگر از Entity Framework به عنوان ORM استفاده می‌کنیم، استفاده از سطح دوم کش آن (EF Second Level Cache) می‌باشد. EF دو سطح کش دارد که سطح اول آن توسط خود Context به صورت درونی استفاده می‌شود و ما می‌توانیم از سطح دوم آن استفاده کنیم. مزیت آن به نسبت روش‌های قبلی این است که نتیجه‌ی کوئری ما (که با عبارات لامبدا نوشته می‌شود) را کش می‌کند و علاوه بر امکان تنظیم زمان انقضا برای این کش، در صورت تغییر یک entity خاص (انجام عملیات Update/Insert/Delete) خود به خود، کش کوئری مربوط به آن entity پاک می‌شود تا با مقدار جدید آن جایگزین شود که روش‌های دیگر این مزیت را ندارند. در این مقاله قرار نیست در مورد این روش کش صحبت کنیم. استفاده از این روش کش به صورت توکار در EF Core وجود ندارد و برای استفاده از آن در صورتی که از EF Core قبل از ورژن 3 استفاده می‌کنید می‌توانید از پکیج  EFSecondLevelCache.Core  و در صورت استفاده از EF Core 3 از پکیج  EF Core Second Level Cache Interceptor  استفاده نمایید که در هر دو حالت می‌توان هم از Memory Cache Provider و هم از Redis Cache Provider استفاده نمود.

در این مقاله می‌خواهیم Responseهای APIهایمان را در یک پروژه‌ی Web API، به ساده‌ترین حالت ممکن کش کنیم. زیرساخت این کش می‌تواند هر کدام از موارد ذکر شده‌ی بالا باشد. در این مقاله از Redis برای پیاده‌سازی آن استفاده می‌کنیم که با نصب پکیج Microsoft.Extensions.Caching.StackExchangeRedis انجام می‌گیرد. این بسته‌ی نیوگت که متعلق به مایکروسافت بوده و روش پایه‌ی استفاده از Redis در ASP.NET Core است، اینترفیس IDistributedCache را اعمال می‌کند:
Install-Package Microsoft.Extensions.Caching.StackExchangeRedis

سپس اینترفیس IResponseCacheService را می‌سازیم تا از این اینترفیس به جای IDistributedCache استفاده کنیم. البته می‌توان از IDistributedCache به طور مستقیم استفاده کرد؛ ولی چون همه‌ی ویژگی‌های این اینترفیس را نمی‌خواهیم و هم اینکه می‌خواهیم serialize کردن نتایج API را در کلاسی که از این اینترفیس ارث‌بری می‌کند (ResponseCacheService) بیاوریم (تا آن را کپسوله‌سازی (Encapsulation) کرده باشیم تا بعدا بتوانیم مثلا بجای پکیج Newtonsoft.Json، از System.Text.Json برای serialize کردن‌ها استفاده کنیم):
public interface IResponseCacheService
    {
        Task CacheResponseAsync(string cacheKey, object response, TimeSpan timeToLive);
        Task<string> GetCachedResponseAsync(string cacheKey);
    }
یادآوری: Redis قابلیت ذخیره‌ی داده‌هایی از نوع آرایه‌ی بایت‌ها را دارد (و نه هر نوع دلخواهی را). بنابراین اینجا ما بجای ذخیره‌ی مستقیم نتایج APIهایمان (که ممکن نیست)، می‌خواهیم ابتدا آن‌ها را با serialize کردن به نوع رشته‌ای (که فرمت json دارد) تبدیل کنیم و سپس آن را ذخیره نماییم.

حالا کلاس ResponseCacheService که این اینترفیس را اعمال می‌کند می‌سازیم: 
    public class ResponseCacheService : IResponseCacheService, ISingletonDependency
    {
        private readonly IDistributedCache _distributedCache;

        public ResponseCacheService(IDistributedCache distributedCache)
        {
            _distributedCache = distributedCache;
        }

        public async Task CacheResponseAsync(string cacheKey, object response, TimeSpan timeToLive)
        {
            if (response == null) return;
            var serializedResponse = JsonConvert.SerializeObject(response);
            await _distributedCache.SetStringAsync(cacheKey, serializedResponse, new DistributedCacheEntryOptions
            {
                AbsoluteExpirationRelativeToNow = timeToLive
            });
        }

        public async Task<string> GetCachedResponseAsync(string cacheKey)
        {
            var cachedResponse = await _distributedCache.GetStringAsync(cacheKey);
            return string.IsNullOrWhiteSpace(cachedResponse) ? null : cachedResponse;
        }
    }
دقت کنید که اینترفیس IDistributedCache در این کلاس استفاده شده است. اینترفیس ISingletonDependency صرفا یک اینترفیس نشان گذاری برای اعمال خودکار ثبت سرویس به صورت Singleton می‌باشد (اینترفیس را خودمان ساخته‌ایم و آن را برای رجیستر راحت سرویس‌هایمان تنظیم کرده‌ایم). اگر نمی‌خواهید از این روش برای ثبت این سرویس استفاده کنید، می‌توانید به صورت عادی این سرویس را رجیستر کنید که در ادامه، در قسمت مربوطه به صورت کامنت شده آمده است.

حالا کدهای لازم برای رجیستر کردن Redis و تنظیمات آن را در برنامه اضافه می‌کنیم. قدم اول ایجاد یک کلاس POCO به نام RedisCacheSettings است که به فیلدی به همین نام در appsettings.json نگاشت می‌شود:
public class RedisCacheSettings
    {
        public bool Enabled { get; set; }
        public string ConnectionString { get; set; }
        public int DefaultSecondsToCache { get; set; }
    }

این فیلد را در appsettings.json هم اضافه می‌کنیم تا در استارتاپ برنامه، با مپ شدن به کلاس RedisCacheSettings، قابلیت استفاده شدن در تنظیمات Redis را داشته باشد. 
"RedisCacheSettings": {
      "Enabled": true,
      "ConnectionString": "192.168.1.107:6379,ssl=False,allowAdmin=True,abortConnect=False,defaultDatabase=0,connectTimeout=500,connectRetry=3",
      "DefaultSecondsToCache": 600
    },

  حالا باید سرویس Redis را در متد ConfigureServices، به همراه تنظیمات آن رجیستر کنیم. می‌توانیم کدهای مربوطه را مستقیم در متد ConfigureServices بنویسیم و یا به صورت یک متد الحاقی در کلاس جداگانه بنویسیم و از آن در ConfigureServices استفاده کنیم و یا اینکه از روش Installer برای ثبت خودکار سرویس و تنظیماتش استفاده کنیم. اینجا از روش آخر استفاده می‌کنیم. برای این منظور کلاس CacheInstaller را می‌سازیم: 
    public class CacheInstaller : IServiceInstaller
    {
        public void InstallServices(IServiceCollection services, AppSettings appSettings, Assembly startupProjectAssembly)
        {
            var redisCacheService = appSettings.RedisCacheSettings;
            services.AddSingleton(redisCacheService);

            if (!appSettings.RedisCacheSettings.Enabled) return;

            services.AddStackExchangeRedisCache(options =>
                options.Configuration = appSettings.RedisCacheSettings.ConnectionString);

            // Below code applied with ISingletonDependency Interface
            // services.AddSingleton<IResponseCacheService, ResponseCacheService>();
        }
    }

خب تا اینجا اینترفیس اختصاصی خودمان را ساختیم و Redis را به همراه تنظیمات آن، رجیستر کردیم. برای اعمال کش، چند روش وجود دارد که همانطور که گفته شد، اینجا از روش ActionFilterAttribute استفاده می‌کنیم که یکی از راحت‌ترین راه‌های اعمال کش در APIهای ماست. کلاس CachedAttribute را ایجاد می‌کنیم:
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Method)]
    public class CachedAttribute : Attribute, IAsyncActionFilter
    {
        private readonly int _secondsToCache;
        private readonly bool _useDefaultCacheSeconds;
        public CachedAttribute()
        {
            _useDefaultCacheSeconds = true;
        }
        public CachedAttribute(int secondsToCache)
        {
            _secondsToCache = secondsToCache;
            _useDefaultCacheSeconds = false;
        }

        public async Task OnActionExecutionAsync(ActionExecutingContext context, ActionExecutionDelegate next)
        {
            var cacheSettings = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<RedisCacheSettings>();

            if (!cacheSettings.Enabled)
            {
                await next();
                return;
            }

            var cacheService = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<IResponseCacheService>();

            // Check if request has Cache
            var cacheKey = GenerateCacheKeyFromRequest(context.HttpContext.Request);
            var cachedResponse = await cacheService.GetCachedResponseAsync(cacheKey);

            // If Yes => return Value
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(cachedResponse))
            {
                var contentResult = new ContentResult
                {
                    Content = cachedResponse,
                    ContentType = "application/json",
                    StatusCode = 200
                };
                context.Result = contentResult;
                return;
            }

            // If No => Go to method => Cache Value
            var actionExecutedContext = await next();

            if (actionExecutedContext.Result is OkObjectResult okObjectResult)
            {
                var secondsToCache = _useDefaultCacheSeconds ? cacheSettings.DefaultSecondsToCache : _secondsToCache;
                await cacheService.CacheResponseAsync(cacheKey, okObjectResult.Value,
                    TimeSpan.FromSeconds(secondsToCache));
            }
        }

        private static string GenerateCacheKeyFromRequest(HttpRequest httpRequest)
        {
            var keyBuilder = new StringBuilder();
            keyBuilder.Append($"{httpRequest.Path}");
            foreach (var (key, value) in httpRequest.Query.OrderBy(x => x.Key))
            {
                keyBuilder.Append($"|{key}-{value}");
            }

            return keyBuilder.ToString();
        }
    }
در این کلاس، تزریق وابستگی‌های IResponseCacheService و RedisCacheSettings به روش خاصی انجام شده است و نمی‌توانستیم از روش Constructor Dependency Injection استفاده کنیم چون در این حالت می‌بایستی این ورودی در Controller مورد استفاده هم تزریق شود و سپس در اتریبیوت [Cached] بیاید که مجاز به اینکار نیستیم؛ بنابراین از این روش خاص استفاده کردیم. مورد دیگر فرمول ساخت کلید کش می‌باشد تا بتواند کش بودن یک Endpoint خاص را به طور خودکار تشخیص دهد که این متد در همین کلاس آمده است. 
 
حالا ما می‌توانیم با استفاده از attributeی به نام  [Cached]  که روی APIهای از نوع HttpGet قرار می‌گیرد آن‌ها را براحتی کش کنیم. کلاس بالا هم طوری طراحی شده (با دو سازنده متفاوت) که در حالت استفاده به صورت [Cached] از مقدار زمان پیشفرضی استفاده می‌کند که در فایل appsettings.json تنظیم شده است و یا اگر زمان خاصی را مد نظر داشتیم (مثال 1000 ثانیه) می‌توانیم آن را به صورت  [(Cached(1000]  بیاوریم. کلاس زیر نمونه‌ی استفاده‌ی از آن می‌باشد:
[Cached]
[HttpGet]
public IActionResult Get()
  {
    var rng = new Random();
    var weatherForecasts = Enumerable.Range(1, 5).Select(index => new WeatherForecast
    {
      Date = DateTime.Now.AddDays(index),
      TemperatureC = rng.Next(-20, 55),
      Summary = Summaries[rng.Next(Summaries.Length)]
    })
      .ToArray();
    return Ok(weatherForecasts);
  }
بنابراین وقتی تنظیمات اولیه، برای پیاده‌سازی این کش انجام شود، اعمال کردن آن به سادگی قرار دادن یک اتریبیوت ساده‌ی [Cached] روی هر apiی است که بخواهیم خروجی آن را کش کنیم. فقط توجه نمایید که این روش فقط برای اکشن‌هایی که کد 200 را بر می‌گردانند، یعنی متد Ok را return می‌کنند (OkObjectResult) کار می‌کند. بعلاوه اگر از اتریبیوت ApiResultFilter یا مفهوم مشابه آن برای تغییر خروجی API به فرمت خاص استفاده می‌کنید، باید در آن تغییرات کوچکی را انجام دهید تا با این حالت هماهنگ شود. 
اشتراک‌ها
28 وب سایتی که به صورت گرافیکی و زیبا طراحی شده اند

وب سایت‌هایی را معرفی می‌کند که آرگونومی و... را رعایت کرده‌اند.(برای الهام از طراحی مناسب است)

و ۲۱ مورد از طراحی هایی که بیشتر جاوا اسکریپت درگیر بوده است

28 وب سایتی که به صورت گرافیکی و زیبا طراحی شده اند
نظرات مطالب
مدل EAV چیست؟
سلام

سوال قشنگی بود، طوری که امروز کلی تو سایت‌ها راجع بهش مطلب خوندم..اگر شما ویژگی‌های کالا را طبق مدل بالا انجام دهید و آن‌ها را گروه بندی کنید می‌توانید به کاربر نمایش دهید و از طرفی به ازای افزودن هر فیلتر در عبارت شرطی خود AND و ویژگی و مقدار آن را می‌آوریم.

اما ebay! طراحی دیتابیس سایت ebay منحصر به فرد است، همچنین طبق اینجا قسمت search suggestion and the internal Cloud Manager از MonoDB که بر پایه NO SQL می‌باشد کار می‌کند.
همجنین حهت آشنایی بیشتر با ebay این لینک را ببینید.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #18
سلام ،سال نو مبارک ممنون از پاسخ شما.
من از vs 2013 update1 و win 8.1  استفاده میکنم  و برنامه رو با .NetFrameWork 4.5.1  تست کردم.یعنی شما می‌فرمایید که اگه این بسته‌ی ارتقاع رو نصب کنم مشکل حل میشه؟ (مشکل صدا زدن RoleProvider)
اگر هم تو سیستم لوکال خودم حل شه! به سیستم عامل Host که دسترسی ندارم .بخوام اونم به روز کنم.
من در دات نت 4 که با وب فرم کار می‌کردم همیشه از RoleProvider  سفارشی استفاده می‌کردم و مشکلی نداشت.با مطالعه مقاله شما علاقه مند شدم تا از این به بعد برنامه هامو با MVC توسعه بدم. ولی چون آموزش شما با MVC4 هست و الان که MVC5 عرضه شده سوالات زیادی ذهنم رو مشغول کرده یکی اینکه آیا احتمال داره طی این زمان که از انتشار این مقاله می‌گذره روش‌ها عوض شده و یا روش بهتری برای MVC ارائه شده باشه؟
بازم ممنون از زحمتتتون.
مطالب
آموزش مهندسی نرم افزار و UML - جلسه سوم

جلسه سوم :

در جلسه قبل به بررسی مشکلات تولید و توسعه سیستم‌های اطلاعاتی یا همان بسته‌های نرم افزاری پرداختیم در این جلسه به راهکاری که IT  برای فایق آمدن بر این مشکلات پیش روی ما قرار داده یا همان متدولوژی می‌پردازیم.

متدولوژی چیست ؟

          متدولوژی در واقع مجموعه ای از روش‌ها ، اصول و قواعدی است که برای قانونمند کردن تولید و توسعه نرم افزار ارائه می‌شود؛می توان گفت متدولوژی فرمولی جهت ساخت نرم افزار می‌باشد یا به عبارت دیگر متدولوژی چرخه حیات نرم افزار را مشخص می‌کند.

-چرخه حیات تولید وتوسعه نرم افزار یا SDLC(System Development Life Cycle)

مراحلی را که در طی تولید و توسعه نرم افزار سپری می‌شوند را SDLC می‌گویند.

انواع SDLC

1.     چرخه حیات سیستم‌های قدیمی یا TLC

2.     چرخه حیات سیستم‌های شی گرا یا OODLC

TLC(Traditional Life Cycle)-

در گذشته به دلیل اینکه اکثر برنامه‌ها بصورت فرآیندگرا یا Process Oriented نوشته می‌شدند از روش TLC  استفاده می‌شد . در روش‌های فرآیند گرا تمرکز اصلی بر روی فعالیت‌های سیستم بود در این روش بیشتر از نمودارهای ERD و DFD استفاده می‌شد .

البته اینا اضافه کنم که هنوز هم در بعضی از شرکت‌ها از این روش استفاده می‌شه هر چند که خودشونم نمی‌دونند یکی از دلایل اصلی هم فقر سواد شرکت‌های کار فرما می‌باشد . در ادامه به بررسی یکی از مدل‌های معروف TLC  یعنی مدل آبشاری می‌پردازیم.

-مدل آبشاری یا Water Fall  :

مدل آبشاری هر چند مدلی قدیمی می‌باشد اما مبنای اساسی مدل‌های شی گرا می‌باشد.

فازهای مختلف مدل آبشاری :

1.     مهندسی سیستم یا System Engineering

معرفی نیازمندی‌های کلی و مشخص نمودن کلیات سیستم به صورت سخت افزاری و نرم افزاری و تعاریف اصلی سیستم به طور مثال در پروژه وب سایت از Asp  استفاده کنیم یا Php 

2.     آنالیز نیازمندی‌ها یا Requirement Analysis

در این فاز به نیازمندی‌های کاربران می‌پردازیم یعنی در این فاز ما با چه یا What می‌پردازیم 

3.     طراحی یا Design

در این فاز ما به دنبال چگونه یا Who می‌رویم یعنی اینکه سیستم چگونه در جهت بر آوردن نیازمندی‌ها گام بردارد. 

4.     ساخت یا Construction

در این فاز آنچه را که در فاز طراحی مطرح کردیم به کد تبدیل می‌کنیم 

5.     تست Testing

در این مرحله سیستم از لحاظ کمی و کیفی تست میشوند. 

6.     نصب یا Installation

7.     نگهداری یا Maintenance

این فاز طولانی‌ترین و پرهزینه‌ترین قسمت چرخه عمر یک نرم افزار

معایب مدل آبشاری :

1.     مدل آبشاری تکرار بین فاز‌ها را در نظر نمی‌گیرد و خروجی هر فاز را قطعی در نظر می‌گیرد که اگر مثلا در فاز طراحی باشیم و یک نیازمندی در نظر گرفته نشده باشد این مدل هیچ راهکاری را برای در ج این نیازمندی در سیستم ارائه نمی‌دهد بعد‌ها برای رفع این مشکل مدل آبشاری با تکرار (Water Fall with Iteration)  معرفی گردید.

2.     دراین روش هر فاز هنگامی آغاز می‌شود که فاز قبل از خودش به پایان رسیده باشد که این امر مانع از Overlap  یا به اشتراک گذاری بین فازها می‌شد.

3.     سیستم‌های محاوره ای نیستند و در برابر تغییرات مقاوم نمی‌باشند.

مزایای مدل‌های آبشاری

1.     واگذاری هر فاز به یک تیم مشخص

2.     پیشرفت پروژه بیشتر به چشم می‌خورد.

 در جلسه آینده به بررسی مدل‌های شی گرا خواهیم پرداخت.

 

مطالب
آموزش WAF
دز طراحی پروژه‌های مقیاس بزرگ و البته به صورت ماژولار همیشه ساختار پروژه اهمیت به سزایی دارد. متاسفانه این مورد خیلی در طراحی پروژه‌ها در نظر گرفته نمی‌شود و اغلب اوقات شاهد آن هستیم که یک پروژه بسیار بزرگ دقیقا به همان صورت پروژهای کوچک و کم اهمیت‌تر مدیریت و پیاده سازی می‌شود که این مورد هم مربوط به پروژه‌های تحت وب و هم پروژه‌های تحت ویندوز و WPF است. برای مدیریت پروژه‌های WPF و Silverlight در این پست به اختصار درباره PRISM بحث شد. مزایا و معایب آن  بررسی و در طی این پست ها(^ و ^) مثال هایی را پیاده سازی کردیم. اما در این پست مفتخرم شما را با یکی دیگر از کتابخانه‌های مربوط به پیاده سازی مدل MVVM آشنا کنم. کتابخانه ای متن باز، بسیار سبک با کارایی بالا.
اما نکته ای که ذکر آن خالی از لطف نیست این است که قبلا از این کتابخانه در یک پروژه بزرگ  و ماژولار WPF  استفاده کردم و نتیجه مطلوب نیز حاصل شد.
معرفی:
WPF Application Framework یا به اختصار WAF کتابخانه کم حجم سبک و البته با کارایی عالی برای طراحی پروژه‌های ماژولار WPF در مقیاس بزرگ طراحی شده است که مدل پیاده سازی ان بر مبنای مدل MVVM و MVC است. شاید برایتان جالب باشد که این کتابخانه دقیقا مدل MVC را با مدل MVVM ترکیب کرده در نتیجه مفاهیم آن بسیار شبیه به پروژه‌های تحت وب MVC است. همانطور که از نام آن پیداست این کتابخانه صرفا برای پروژه‌های WPF طراحی شده، در نتیجه در پروژه‌های Silverlight نمی‌توان از آن استفاده کرد.
ساختار کلی آن به شکل زیر می‌باشد:

همانطور که مشاهده می‌کنید پروژه‌های مبتنی بر این کتابخانه همانند سایر کتابخانه‌های MVVM از سه بخش تشکیل شده اند. بخش اول با عنوان Shell یا Presentation معرف فایل‌های Xaml پروژه است، بخش دوم یا Application معرف ViewModel و Controller و البته IView  می‌باشد. بخش Domain نیز در برگیرنده مدل‌های برنامه است.

معرفی برخی مفاهیم:

»Shell :  این کلاس معادل یک فایل Xaml است که حتما باید یک اینترفیس IView را پیاده سازی نماید.
»IView : معرف یک اینترفیس جهت برقراری ارتباط بین ViewModel و Shell
»ViewModel : در این جا ViewModel با مفهوم ViewModel در سایر کتابخانه‌های MVVM  کمی متفاوت است. در این کتابخانه ViewModel فقط شامل تعاریف است  و هیچ گونه پیاده سازی در اینجا صورت نمی‌گیرد. دقیقا معادل مفهوم ViewModel در پروژه‌های MVC تحت وب.
»Controller : پیاده سازی ViewModel و تعریف رفتارها در این قسمت انجام می‌گیرد.

اما در بسیاری از پروژها نیاز به پیاده سازی الگوی DataModel-View-ViewModel است که این کتابخانه با دراختیار داشتن برخی کلاس‌های پایه این مهم را برایمان میسر کرده است.

همانطور که می‌بینید در این حالت بر خلاف حالت قبلی ViewModel  و کنترلر‌های پروژه به جای ارتباط با مدل با مفهوم DataModel تغذیه می‌شوند که یک پیاده سازی سفارشی از مدل‌های پروژه است. هم چنین این کتابخانه یک سری Converter‌های سفارشی جهت تبدیل Model به DataModel و برعکس را ارائه می‌دهد.
سرویس‌های پیش فرض: که شامل DialogBox جهت نمایش پیغام‌ها و Save|Open File Dialog سفارشی نیز می‌باشد.
 »برای پیاده سازی Modularity از کتابخانه MEF استفاده شده است.
Command‌های سفارشی: پیاده سازی خاص از اینترفیس ICommand
»مفاهیم مربوط به Weak Event Pattern به صورت توکار در این کتابخانه تعبیه شده است.
»به صورت پیش فرض مباحث مربوط به اعتبارسنجی با استفاده از DataAnnotation   و IDataErrorInfo در این کتابخانه تعبیه شده است.
»ارائه Extension‌های مربوط به UnitTest نظیر Exceptions  و CanExecuteChangedEvent و PopertyChanged جهت سهولت در تهیه unit test

دانلود و نصب
با استفاده از nuget  و دستور زیر می‌توانید این کتابخانه را نصب نمایید:
Install-Package waf
هم چنین می‌توانید سورس آن به همراه فایل‌های باینری را از اینجا دریافت کنید. در پست بعدی یک نمونه از پیاده سازی مثال با این کتابخانه را بررسی خواهیم کرد.
مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #4

UI

در نهایت نوبت به طراحی و کدنویسی UI می‌رسد تا بتوانیم محصولات را به کاربر نمایش دهیم. اما قبل از شروع باید موضوعی را یادآوری کنم. اگر به یاد داشته باشید، در کلاس ProductService موجود در لایه‌ی Domain، از طریق یکی از روشهای الگوی Dependency Injection به نام Constructor Injection، فیلدی از نوع IProductRepository را مقداردهی نمودیم. حال زمانی که بخواهیم نمونه ای را از ProductService ایجاد نماییم، باید به عنوان پارامتر ورودی سازنده، شی ایجاد شده از جنس کلاس ProductRepository موجود در لایه Repository را به آن ارسال نماییم. اما از آنجایی که می‌خواهیم تفکیک پذیری لایه‌ها از بین نرود و UI بسته به نیاز خود، نمونه مورد نیاز را ایجاد نموده و به این کلاس ارسال کند، از ابزارهایی برای این منظور استفاده می‌کنیم. یکی از این ابزارها StructureMap می‌باشد که یک Inversion of Control Container یا به اختصار IoC Container نامیده می‌شود. با Inversion of Control در مباحث بعدی بیشتر آشنا خواهید شد. StructureMap ابزاری است که در زمان اجرا، پارامترهای ورودی سازنده‌ی کلاسهایی را که از الگوی Dependency Injection استفاده نموده اند و قطعا پارامتر ورودی آنها از جنس یک Interface می‌باشد را، با ایجاد شی مناسب مقداردهی می‌نماید.

به منظور استفاده از StructureMap در Visual Studio 2012 باید بر روی پروژه UI خود کلیک راست نموده و گزینه‌ی Manage NuGet Packages را انتخاب نمایید. در پنجره ظاهر شده و از سمت چپ گزینه‌ی Online و سپس در کادر جستجوی سمت راست و بالای پنجره واژه‌ی structuremap را جستجو کنید. توجه داشته باشید که باید به اینترنت متصل باشید تا بتوانید Package مورد نظر را نصب نمایید. پس از پایان عمل جستجو، در کادر میانی structuremap ظاهر می‌شود که می‌توانید با انتخاب آن و فشردن کلید Install آن را بر روی پروژه نصب نمایید.

جهت آشنایی بیشتر با NuGet و نصب آن در سایر نسخه‌های Visual Studio می‌توانید به لینک‌های زیر رجوع کنید:

1. آشنایی با  NuGetقسمت اول

2. آشنایی با  NuGetقسمت دوم

3. Installing NuGet

کلاسی با نام BootStrapper را با کد زیر به پروژه UI خود اضافه کنید:

using StructureMap;
using StructureMap.Configuration.DSL;
using SoCPatterns.Layered.Repository;
using SoCPatterns.Layered.Model;

namespace SoCPatterns.Layered.WebUI
{
    public class BootStrapper
    {
        public static void ConfigureStructureMap()
        {
            ObjectFactory.Initialize(x => x.AddRegistry<ProductRegistry>());
        }
    }
    public class ProductRegistry : Registry
    {
        public ProductRegistry()
        {
            For<IProductRepository>().Use<ProductRepository>();
        }
    }
}

ممکن است یک WinUI ایجاد کرده باشید که در این صورت به جای فضای نام SoCPatterns.Layered.WebUI از SoCPatterns.Layered.WinUI استفاده نمایید.

هدف کلاس BootStrapper این است که تمامی وابستگی‌ها را توسط StructureMap در سیستم Register نماید. زمانی که کدهای کلاینت می‌خواهند به یک کلاس از طریق StructureMap دسترسی داشته باشند، Structuremap وابستگی‌های آن کلاس را تشخیص داده و بصورت خودکار پیاده سازی واقعی (Concrete Implementation) آن کلاس را، براساس همان چیزی که ما برایش تعیین کردیم، به کلاس تزریق می‌نماید. متد ConfigureStructureMap باید در همان لحظه ای که Application آغاز به کار می‌کند فراخوانی و اجرا شود. با توجه به نوع UI خود یکی از روالهای زیر را انجام دهید:

در WebUI:

فایل Global.asax را به پروژه اضافه کنید و کد آن را بصورت زیر تغییر دهید:

namespace SoCPatterns.Layered.WebUI
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            BootStrapper.ConfigureStructureMap();
        }
    }
}

در WinUI:

در فایل Program.cs کد زیر را اضافه کنید:

namespace SoCPatterns.Layered.WinUI
{
    static class Program
    {
        [STAThread]
        static void Main()
        {
            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            BootStrapper.ConfigureStructureMap();
            Application.Run(new Form1());
        }
    }
}

سپس برای طراحی رابط کاربری، با توجه به نوع UI خود یکی از روالهای زیر را انجام دهید:

در WebUI:

صفحه Default.aspx را باز نموده و کد زیر را به آن اضافه کنید:

<asp:DropDownList AutoPostBack="true" ID="ddlCustomerType" runat="server">
    <asp:ListItem Value="0">Standard</asp:ListItem>
    <asp:ListItem Value="1">Trade</asp:ListItem>
</asp:DropDownList>
<asp:Label ID="lblErrorMessage" runat="server" ></asp:Label>
<asp:Repeater ID="rptProducts" runat="server" >
    <HeaderTemplate>
        <table>
            <tr>
                <td>Name</td>
                <td>RRP</td>
                <td>Selling Price</td>
                <td>Discount</td>
                <td>Savings</td>
            </tr>
            <tr>
                <td colspan="5"><hr /></td>
            </tr>
    </HeaderTemplate>
    <ItemTemplate>
            <tr>
                <td><%# Eval("Name") %></td>
                <td><%# Eval("RRP")%></td>
                <td><%# Eval("SellingPrice") %></td>
                <td><%# Eval("Discount") %></td>
                <td><%# Eval("Savings") %></td>
            </tr>
    </ItemTemplate>
    <FooterTemplate>
        </table>
    </FooterTemplate>
</asp:Repeater>

در WinUI:

فایل Form1.Designer.cs را باز نموده و کد آن را بصورت زیر تغییر دهید:

#region Windows Form Designer generated code
/// <summary>
/// Required method for Designer support - do not modify
/// the contents of this method with the code editor.
/// </summary>
private void InitializeComponent()
{
    this.cmbCustomerType = new System.Windows.Forms.ComboBox();
    this.dgvProducts = new System.Windows.Forms.DataGridView();
    this.colName = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    this.colRrp = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    this.colSellingPrice = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    this.colDiscount = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    this.colSavings = new System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn();
    ((System.ComponentModel.ISupportInitialize)(this.dgvProducts)).BeginInit();
    this.SuspendLayout();
    //
    // cmbCustomerType
    //
    this.cmbCustomerType.DropDownStyle =                                                                                                                                                                             System.Windows.Forms.ComboBoxStyle.DropDownList;
    this.cmbCustomerType.FormattingEnabled = true;
    this.cmbCustomerType.Items.AddRange(new object[] {
        "Standard",
        "Trade"});
    this.cmbCustomerType.Location = new System.Drawing.Point(12, 90);
    this.cmbCustomerType.Name = "cmbCustomerType";
    this.cmbCustomerType.Size = new System.Drawing.Size(121, 21);
    this.cmbCustomerType.TabIndex = 3;
    //
    // dgvProducts
    //
    this.dgvProducts.ColumnHeadersHeightSizeMode =     System.Windows.Forms.DataGridViewColumnHeadersHeightSizeMode.AutoSize;
    this.dgvProducts.Columns.AddRange(new System.Windows.Forms.DataGridViewColumn[] {
    this.colName,
    this.colRrp,
    this.colSellingPrice,
    this.colDiscount,
    this.colSavings});
    this.dgvProducts.Location = new System.Drawing.Point(12, 117);
    this.dgvProducts.Name = "dgvProducts";
    this.dgvProducts.Size = new System.Drawing.Size(561, 206);
    this.dgvProducts.TabIndex = 2;
    //
    // colName
    //
    this.colName.DataPropertyName = "Name";
    this.colName.HeaderText = "Product Name";
    this.colName.Name = "colName";
    this.colName.ReadOnly = true;
    //
    // colRrp
    //
    this.colRrp.DataPropertyName = "Rrp";
    this.colRrp.HeaderText = "RRP";
    this.colRrp.Name = "colRrp";
    this.colRrp.ReadOnly = true;
    //
    // colSellingPrice
    //
    this.colSellingPrice.DataPropertyName = "SellingPrice";
    this.colSellingPrice.HeaderText = "Selling Price";
    this.colSellingPrice.Name = "colSellingPrice";
    this.colSellingPrice.ReadOnly = true;
    //
    // colDiscount
    //
    this.colDiscount.DataPropertyName = "Discount";
    this.colDiscount.HeaderText = "Discount";
    this.colDiscount.Name = "colDiscount";
    //
    // colSavings
    //
    this.colSavings.DataPropertyName = "Savings";
    this.colSavings.HeaderText = "Savings";
    this.colSavings.Name = "colSavings";
    this.colSavings.ReadOnly = true;
    //
    // Form1
    //
    this.AutoScaleDimensions = new System.Drawing.SizeF(6F, 13F);
    this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
    this.ClientSize = new System.Drawing.Size(589, 338);
    this.Controls.Add(this.cmbCustomerType);
    this.Controls.Add(this.dgvProducts);
    this.Name = "Form1";
    this.Text = "Form1";
    ((System.ComponentModel.ISupportInitialize)(this.dgvProducts)).EndInit();
    this.ResumeLayout(false);
}
#endregion
private System.Windows.Forms.ComboBox cmbCustomerType;
private System.Windows.Forms.DataGridView dgvProducts;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colName;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colRrp;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colSellingPrice;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colDiscount;
private System.Windows.Forms.DataGridViewTextBoxColumn colSavings;

سپس در Code Behind، با توجه به نوع UI خود یکی از روالهای زیر را انجام دهید:

در WebUI:

وارد کد نویسی صفحه Default.aspx شده و کد آن را بصورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using SoCPatterns.Layered.Model;
using SoCPatterns.Layered.Presentation;
using SoCPatterns.Layered.Service;
using StructureMap;

namespace SoCPatterns.Layered.WebUI
{
    public partial class Default : System.Web.UI.Page, IProductListView
    {
        private ProductListPresenter _productListPresenter;
        protected void Page_Init(object sender, EventArgs e)
        {
            _productListPresenter = new ProductListPresenter(this,ObjectFactory.GetInstance<Service.ProductService>());
            this.ddlCustomerType.SelectedIndexChanged +=
                delegate { _productListPresenter.Display(); };
        }
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            if(!Page.IsPostBack)
                _productListPresenter.Display();
        }
        public void Display(IList<ProductViewModel> products)
        {
            rptProducts.DataSource = products;
            rptProducts.DataBind();
        }
        public CustomerType CustomerType
        {
            get { return (CustomerType) int.Parse(ddlCustomerType.SelectedValue); }
        }
        public string ErrorMessage
        {
            set
            {
                lblErrorMessage.Text =
                    String.Format("<p><strong>Error:</strong><br/>{0}</p>", value);
            }
        }
    }
}

در WinUI:

وارد کدنویسی Form1 شوید و کد آن را بصورت زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Windows.Forms;
using SoCPatterns.Layered.Model;
using SoCPatterns.Layered.Presentation;
using SoCPatterns.Layered.Service;
using StructureMap;

namespace SoCPatterns.Layered.WinUI
{
    public partial class Form1 : Form, IProductListView
    {
        private ProductListPresenter _productListPresenter;
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
            _productListPresenter =
                new ProductListPresenter(this, ObjectFactory.GetInstance<Service.ProductService>());
            this.cmbCustomerType.SelectedIndexChanged +=
                delegate { _productListPresenter.Display(); };
            dgvProducts.AutoGenerateColumns = false;
            cmbCustomerType.SelectedIndex = 0;
        }
        public void Display(IList<ProductViewModel> products)
        {
            dgvProducts.DataSource = products;
        }
        public CustomerType CustomerType
        {
            get { return (CustomerType)cmbCustomerType.SelectedIndex; }
        }
        public string ErrorMessage
        {
            set
            {
                MessageBox.Show(
                    String.Format("Error:{0}{1}", Environment.NewLine, value));
            }
        }
    }
}

با توجه به کد فوق، نمونه ای را از کلاس ProductListPresenter، در لحظه‌ی نمونه سازی اولیه‌ی کلاس UI، ایجاد نمودیم. با استفاده از متد ObjectFactory.GetInstance مربوط به StructureMap، نمونه ای از کلاس ProductService ایجاد شده است و به سازنده‌ی کلاس ProductListPresenter ارسال گردیده است. در مورد Structuremap در مباحث بعدی با جزئیات بیشتری صحبت خواهم کرد. پیاده سازی معماری لایه بندی در اینجا به پایان رسید.

اما اصلا نگران نباشید، شما فقط پرواز کوتاه و مختصری را بر فراز کدهای معماری لایه بندی داشته اید که این فقط یک دید کلی را به شما در مورد این معماری داده است. این معماری هنوز جای زیادی برای کار دارد، اما در حال حاضر شما یک Applicaion با پیوند ضعیف (Loosely Coupled) بین لایه‌ها دارید که دارای قابلیت تست پذیری قوی، نگهداری و پشتیبانی آسان و تفکیک پذیری قدرتمند بین اجزای آن می‌باشد. شکل زیر تعامل بین لایه‌ها و وظایف هر یک از آنها را نمایش می‌دهد.

اشتراک‌ها
ایجاد فونتهای تحت وب با استفاده از icon

برای اینکه بتوانید از فونت‌های وبی بجای icon‌های طراحی شده استفاده کنید میتوانید آنها را با استفاده از این وب سایت تبدیل نمائید . استفاده از فونت بجای تصویر در وب مزیتهای بسیاری را بدنبال دارد.

ایجاد فونتهای تحت وب با استفاده از icon