مطالب
فعال سازی و پردازش Inline Add در jqGrid
پیشنیازها
فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC
اعتبارسنجی سفارشی سمت کاربر و سمت سرور در jqGrid


پیشتر با نحوه‌ی فعال سازی صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid آشنا شدیم. اما ... شاید علاقمند نباشید که اصلا از این صفحات استفاده کنید. شاید به نظر شما با کلیک بر روی دکمه‌ی + افزودن یک رکورد جدید، بهتر باشد داخل خود گرید، یک سطر خالی جدید باز شده تا بتوان آن‌را پر کرد. شاید این نحو کار کردن با گرید، از دید عده‌ای طبیعی‌تر باشد نسبت به حالت نمایش صفحات popup افزودن و یا ویرایش رکوردها. در ادامه این مورد را بررسی خواهیم کرد.


فعال سازی افزودن، ویرایش و حذف Inline


فعال سازی ویرایش و حذف Inline را پیشتر نیز بررسی کرده بودیم. تنها کافی است یک ستون جدید را با 'formatter: 'actions تعریف کنیم. به صورت خودکار، دکمه‌ی ویرایش، حذف، ذخیره سازی و لغو Inline ظاهر می‌شوند و همچنین بدون نیاز به کدنویسی بیشتری کار می‌کنند.
اما در کدهای ذیل اندکی این ستون را سفارشی سازی کرده‌ایم. در قسمت formatter آن، دکمه‌های edit و delete یک سطر جدید توکار اضافه شده را حذف کرده‌ایم. زیرا در این حالت خاص، وجود این دکمه‌ها ضروری نیستند. بهتر است در این حالت دکمه‌‌های save و cancel ظاهر شوند:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش نهم",
                // ....
                colModel: [
                    {
                        name: 'myac', width: 80, fixed: true, sortable: false,
                        resize: false,
                        //formatter: 'actions',
                        formatter: function (cellvalue, options, rowObject) {
                            if (cellvalue === undefined && options.rowId === "_empty") {
                                // در حالت نمایش ردیف توکار جدید دکمه‌های ویرایش و حذف معنی ندارند
                                options.colModel.formatoptions.editbutton = false;
                                options.colModel.formatoptions.delbutton = false;
                            }
                            return $.fn.fmatter.actions(cellvalue, options, rowObject);
                        },
                        formatoptions: {
                            keys: true,
                            afterSave: function (rowid, response) {
                            },
                            delbutton: true,
                            delOptions: {
                                url: "@Url.Action("DeleteUser", "Home")"
                            }
                        }
                    }
                ],
                //...
            }).navGrid(
                '#pager',
//...
)
                .jqGrid('gridResize', { minWidth: 400, minHeight: 150 })
                .jqGrid('inlineNav', '#pager',
                {
                    edit: true, add: true, save: true, cancel: true,
                    edittext: "ویرایش", addtext: "جدید", savetext: "ذخیره", canceltext: "لغو",
                    addParams: {
                        // اگر می‌خواهید ردیف‌های جدید در ابتدا ظاهر شوند، این سطر را حذف کنید
                        position: "last", //ردیف‌های جدید در آخر ظاهر می‌شوند
                        rowID: '_empty',
                        useDefValues: true,
                        addRowParams: getInlineNavParams(true)
                    },
                    editParams: getInlineNavParams(false)
                });
قسمتی که کار فعال سازی Inline Add را انجام می‌دهد، تعریف مرتبط با inlineNav است که به انتهای تعاریف متداول گرید اضافه شده‌است.
در اینجا 4 دکمه‌ی ویرایش، جدید، ذخیره و لغو، در نوار pager پایین گرید ظاهر خواهند شد (سمت چپ؛ سمت راست همان دکمه‌‌های نمایش فرم‌های پویا هستند).


سپس باید دو قسمت مهم addParams و editParams آن‌را مقدار دهی کرد.
در قسمت addParams، مشخص می‌کنیم که ID ردیف اضافه شده، مساوی کلمه‌ی _empty باشد. اگر به کدهای formatter ستون action دقت کنید، از این ID برای تشخیص افزوده شدن یک ردیف جدید استفاده شده‌است.
position در اینجا به معنای محل افزوده شدن یک ردیف خالی است. مقدار پیش فرض آن first است؛ یعنی همیشه در اولین ردیف گرید، این ردیف جدید اضافه می‌شود. در اینجا به last تنظیم شده‌است تا در پایین گرید و پس از رکوردهای موجود، نمایش داده شود.
useDefValues سبب استفاده از مقادیر پیش فرض تعریف شده در ستون‌های گرید در حین افزوده شدن یک ردیف جدید می‌گردد.
addRowParams و editParams هر دو ساختار تقریبا یکسانی دارند که به نحو ذیل تعریف می‌شوند:
        function getInlineNavParams(isAdd) {
            return {
                // استفاده از آدرس‌های مختلف برای حالات ویرایش و ثبت اطلاعات جدید
                url: isAdd ? '@Url.Action("AddUser", "Home")' : '@Url.Action("EditUser","Home")',
                key: true,
                restoreAfterError: false, // این مورد سبب می‌شود تا اعتبارسنجی سمت سرور قابل اعمال شود
                oneditfunc: function (rowId) {
                    // نمایش دکمه‌های ذخیره و لغو داخل همان سطر
                    $("#jSaveButton_" + rowId).show();
                    $("#jCancelButton_" + rowId).show();
                },
                successfunc: function () {
                    var $self = $(this);
                    setTimeout(function () {
                        $self.trigger("reloadGrid"); // دریافت کلید اصلی ردیف از سرور
                    }, 50);
                },
                errorfunc: function (rowid, response, stat) {
                    if (stat != 'error') // this.Response.StatusCode == 200
                        return;

                    var result = $.parseJSON(response.responseText);
                    if (result.success === false) {
                        //نمایش خطای اعتبار سنجی سمت سرور پس از ویرایش یا افزودن
                        $.jgrid.info_dialog($.jgrid.errors.errcap,
                            '<div class="ui-state-error">' + result.message + '</div>',
                            $.jgrid.edit.bClose,
                            { buttonalign: 'center' });
                    }
                }
            };
        }
در ابتدای کار مشخص می‌کنیم که آدرس‌های ذخیره سازی اطلاعات در سمت سرور برای حالت‌های Add و Edit کدام‌اند.
تنظیم restoreAfterError به false بسیار مهم است. اگر در سمت سرور خطای اعتبارسنجی گزارش شود و restoreAfterError مساوی true باشد (مقدار پیش فرض)، کاربر مجبور خواهد شد اطلاعات را دوباره وارد کند.
در روال رویدادگران oneditfunc دکمه‌ی save و cancel ردیف را که مخفی هستند، ظاهر می‌کنیم (مکمل formatter ستون action است).
در قسمت successfunc، پس از پایان موفقیت آمیز کار، متد reloadGrid را فراخوانی می‌کنیم. اینکار سبب می‌شود تا Id واقعی رکورد، از سمت سرور دریافت شود. از این Id برای ویرایش و همچنین حذف، استفاده خواهد شد. علت استفاده از setTimeout در اینجا این است که اندکی به DOM فرصت داده شود تا کارش به پایان برسد.
در قسمت errorfunc خطاهای اعتبارسنجی سفارشی سمت سرور را می‌توان دریافت و سپس توسط متد توکار info_dialog به کاربر نمایش داد.



یک نکته‌ی مهم در مورد ارسال خطاهای اعتبارسنجی از سمت سرور در حالت Inline Add

            if (_usersInMemoryDataSource.Any(
                    user => user.Name.Equals(postData.Name, StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase)))
            {
                this.Response.StatusCode = 500; //این مورد برای افزودن داخل ردیف‌های گرید لازم است
                return Json(new { success = false, message = "نام کاربر تکراری است" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
روال رویداد گردان errorfunc، اگر مقدار StatusCode بازگشتی از سمت سرور مساوی 200 باشد (حالت عادی و موفقیت آمیز)، مقدار stat مساوی error را باز نمی‌گرداند. به همین جهت است که در کدهای فوق، مقدار دهی this.Response.StatusCode را به 500 مشاهده می‌کنید. هر عددی غیر از 200 در اینجا به error تفسیر می‌شود. همچنین اگر این StatusCode سمت سرور تنظیم نشود، گرید فرض را بر موفقیت آمیز بودن عملیات گذاشته و successfunc را فراخوانی می‌کند.



مدیریت StatusCodeهای غیر از 200 در حالت کار با فرم‌های jqGrid

اگر هر دو حالت Inline Add و فرم‌های پویا را فعال کرده‌اید، بازگشت StatusCode = 500 سبب می‌شود تا دیگر نتوان خطاهای سفارشی سمت سرور را در بالای فرم‌ها به کاربر نمایش داد و در این حالت تنها یک internal server error را مشاهده خواهند کرد. برای رفع این مشکل فقط کافی است روال رویدادگران errorTextFormat را مدیریت کرد:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش نهم",
                //.........
            }).navGrid(
                '#pager',
                //enabling buttons
                { add: true, del: true, edit: true, search: false },
                //edit option
                {
                    //......... 
                    errorTextFormat: serverErrorTextFormat
                },
                //add options
                {
                    //......... 
                    errorTextFormat: serverErrorTextFormat
                },
                //delete options
                {
                    //......... 
                })
                .jqGrid('gridResize', { minWidth: 400, minHeight: 150 })
                .jqGrid('inlineNav', '#pager',
                {
                    //......... 
                });

        function serverErrorTextFormat (response) {
            // در حالتیکه وضعیت خروجی از سرور 200 نیست فراخوانی می‌شود
            var result = $.parseJSON(response.responseText);
            if (result.success === false) {
                return result.message;
            }
            return "لطفا ورودی‌های وارد شده را بررسی کنید";
        }
errorTextFormat تنها در حالتیکه StatusCode بازگشتی از طرف سرور مساوی 200 نیست، فراخوانی می‌شود. در اینجا می‌توان response دریافتی را آنالیز و سپس پیام خطای سفارشی آن‌را جهت نمایش در فرم‌های پویای گرید، بازگشت داد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid09.zip
نظرات مطالب
استخراج اطلاعات از صفحات وب با کمک HtmlAgilityPack
با تشکر
ولی طبق تجربه خود من کد بالا هم کمک نمی‌کنه و با تنظیم  OptionDefaultStreamEncoding به UTF8 مشکل حل نمیشه ولی یه راه که قبلا من پیدا کرده بودم تو خوندن کد صفحات اینه که شما صفحات رو به صورت استریم دریافت کرده بعد توسط متد LoadHtml بخونید به این صورت مشکل برطرف میشه!(البته این تو سایت فارسی که من قصد خوندشو داشتم، بود با سایتهای دیگه تست نکردم)
var request = (HttpWebRequest)WebRequest.Create("آدرس سایت");
request.Method = "GET";
using (var response = (HttpWebResponse)request.GetResponse())
{
    using (var stream = response.GetResponseStream())
    {
        htmlDoc.Load(stream, Encoding.UTF8);
     }
}

مطالب
چند ستونه کردن در iTextSharp

فرض کنید جدولی دارید با چند ستون محدود که نتیجه‌ی نهایی گزارش آن مثلا 100 صفحه است. جهت صرفه جویی در کاغذ مصرفی شاید بهتر باشد که این جدول را به صورت چند ستونی مثلا 5 ستون در یک صفحه نمایش داد؛ چیزی شبیه به شکل زیر:


روش انجام اینکار به کمک iTextSharp به صورت زیر است:


using System;

using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using System.Diagnostics;

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var table1 = new PdfPTable(1);
table1.WidthPercentage = 100f;
table1.HeaderRows = 2;
table1.FooterRows = 1;

//header row
var headerCell = new PdfPCell(new Phrase("header"));
table1.AddCell(headerCell);

//footer row
var footerCell = new PdfPCell(new Phrase(" "));
table1.AddCell(footerCell);

//adding some rows
for (int i = 0; i < 400; i++)
{
var rowCell = new PdfPCell(new Phrase(i.ToString()));
table1.AddCell(rowCell);
}

// wrapping table1 in multiple columns
ColumnText ct = new ColumnText(pdfWriter.DirectContent);
ct.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
ct.AddElement(table1);

int status = 0;
int count = 0;
int l = 0;
int columnsWidth = 100;
int columnsMargin = 7;
int columnsPerPage = 4;
int r = columnsWidth;
bool isRtl = true;

// render the column as long as it has content
while (ColumnText.HasMoreText(status))
{
if (isRtl)
{
ct.SetSimpleColumn(
pdfDoc.Right - l, pdfDoc.Bottom,
pdfDoc.Right - r, pdfDoc.Top
);
}
else
{
ct.SetSimpleColumn(
pdfDoc.Left + l, pdfDoc.Bottom,
pdfDoc.Left + r, pdfDoc.Top
);
}

var delta = columnsWidth + columnsMargin;
l += delta;
r += delta;

// render as much content as possible
status = ct.Go();

// go to a new page if you've reached the last column
if (++count > columnsPerPage)
{
count = 0;
l = 0;
r = columnsWidth;
pdfDoc.NewPage();
}
}
}

//open the final file with adobe reader for instance.
Process.Start("Test.pdf");
}
}


توضیحات:
تا قسمت تعریف جدول و اضافه کردن سطرها و ستون‌های مورد نظر، همان بحث «تکرار خودکار سرستون‌های یک جدول در صفحات مختلف، توسط iTextSharp» می‌باشد.
اصل مطلب از قسمت ColumnText شروع می‌شود. با استفاده از شیء ColumnText می‌توان محتوای خاصی را در طی چند ستون در صفحه نمایش داد. عرض این ستون‌ها هم توسط متد SetSimpleColumn مشخص می‌شود و همچنین محل دقیق قرارگیری آن‌ها در صفحه. در اینجا دو حالت راست به چپ و چپ به راست در نظر گرفته شده است.
اگر حالت راست به چپ را در نظر بگیریم، محل قرارگیری اولین ستون از سمت راست صفحه (pdfDoc.Right) باید تعیین شود. سپس هربار به اندازه‌ی عرضی که مد نظر است باید محل شروع ستون را مشخص کرد (pdfDoc.Right - l). هر زمانیکه ct.Go فراخوانی می‌شود، تاجایی که میسر باشد، اطلاعات جدول 1 در یک ستون درج می‌شود. سپس بررسی می‌شود که تا این لحظه چند ستون در صفحه نمایش داده شده است. اگر تعداد مورد نظر ما (columnsPerPage) تامین شده باشد، کار را در صفحه‌ی بعد ادامه خواهیم داد (pdfDoc.NewPage)، در غیراینصورت مجددا مکان یک ستون دیگر در همان صفحه تعیین شده و کار افزودن اطلاعات به آن آغاز خواهد شد و این حلقه تا جایی که تمام محتوای جدول 1 را درج کند، ادامه خواهد یافت.


نظرات اشتراک‌ها
پروژه‌ی Awesome Bootstrap
اگه قالب خاصی از اینها مد نظر باشه
آیا با استفاده از Bootstrap RTL  قابل استفاده هست ؟
یا باید خود  تم و قالب رو هم سفارشی RTL  نمود ؟
با تشکر
مطالب
ذخیره سازی تنظیمات برنامه‌های ASP.NET Core در بانک اطلاعاتی به کمک Entity Framework Core
در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config » با مقدمات کار با فایل‌های تنظیمات برنامه و تامین کننده‌های مختلف آن‌ها آشنا شدیم. در این مطلب قصد داریم یک نمونه‌ی سفارشی تامین کننده‌های تنظیمات برنامه را بر اساس دریافت و ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی، تهیه کنیم.


ساختار موجودیت تنظیمات برنامه

تنظیمات برنامه با هر قالبی که تهیه شوند، دست آخر به صورت یک <Dictionary<string,string در برنامه پردازش شده و قابل دسترسی می‌شوند. بنابراین موجودیت معادل این Dictionary را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
namespace DbConfig.Web.DomainClasses
{
    public class ConfigurationValue
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Key { get; set; }
        public string Value { get; set; }
    }
}


ساختار Context برنامه و مقدار دهی اولیه‌ی آن

پس از تعریف موجودیت تنظیمات برنامه، آن‌را به صورت زیر به Context برنامه معرفی می‌کنیم:
    public class MyAppContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public MyAppContext(DbContextOptions options) : base(options)
        { }

        public virtual DbSet<ConfigurationValue> Configurations { set; get; }
همچنین، برای مقدار دهی مقادیر اولیه‌ی تنظیمات برنامه نیز اینبار می‌توان به کمک متد HasData، به صورت زیر عمل کرد:
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            // it should be placed here, otherwise it will rewrite the following settings!
            base.OnModelCreating(builder);

            // Custom application mappings
            builder.Entity<ConfigurationValue>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Key).HasMaxLength(450).IsRequired();
                entity.HasIndex(e => e.Key).IsUnique();
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired();
                entity.HasData(new ConfigurationValue
                {
                    Id = 1,
                    Key = "key-1",
                    Value = "value_from_ef_1"
                });
                entity.HasData(new ConfigurationValue
                {
                    Id = 2,
                    Key = "key-2",
                    Value = "value_from_ef_2"
                });
            });
        }

ایجاد یک IConfigurationSource سفارشی مبتنی بر بانک اطلاعاتی

انواع و اقسام تامین کننده‌های تنظیمات برنامه در پروژه‌های ASP.NET Core، در حقیقت یک پیاده سازی سفارشی از اینترفیس IConfigurationSource هستند. به همین جهت در ادامه یک نمونه‌ی مبتنی بر EF Core آن را تهیه می‌کنیم:
    public class EFConfigurationSource : IConfigurationSource
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public EFConfigurationSource(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
        }

        public IConfigurationProvider Build(IConfigurationBuilder builder)
        {
            return new EFConfigurationProvider(_serviceProvider);
        }
    }
در اینجا چون می‌خواهیم به IUnitOfWork دسترسی پیدا کنیم، IServiceProvider را به سازنده‌ی این تامین کننده تزریق کرده‌ایم. کار اصلی ساخت آن نیز در متد Build، با ارائه‌ی یک IConfigurationProvider سفارشی انجام می‌شود. اینجا است که اطلاعات را از بانک اطلاعاتی خوانده و در اختیار سیستم تنظیمات برنامه قرار می‌دهیم:
    public class EFConfigurationProvider : ConfigurationProvider
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public EFConfigurationProvider(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
            ensureDatabaseIsCreated();
        }

        public override void Load()
        {
            using (var scope = _serviceProvider.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>();
                this.Data?.Clear();
                this.Data = uow.Set<ConfigurationValue>()
                               .AsNoTracking()
                               .ToList()
                               .ToDictionary(c => c.Key, c => c.Value);
            }
        }

        private void ensureDatabaseIsCreated()
        {
            using (var scope = _serviceProvider.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>();
                uow.Migrate();
            }
        }
    }
در ConfigurationProvider فوق، متد Load، در آغاز برنامه فراخوانی شده و در اینجا فرصت داریم تا خاصیت this.Data آن‌را که از نوع <Dictionary<string,string است، مقدار دهی کنیم. بنابراین از serviceProvider تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس استفاده کرده و به وهله‌ای از IUnitOfWork دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس بر این اساس تمام رکوردهای جدول متناظر با ConfigurationValue را دریافت و توسط متد ToDictionary، تبدیل به ساختار مدنظر خاصیت this.Data می‌کنیم.
در اینجا فراخوانی متد ensureDatabaseIsCreated را نیز مشاهده می‌کنید. کلاس EFConfigurationProvider در آغاز برنامه و پیش از هر عمل دیگری وهله سازی شده و سپس متد Load آن فراخوانی می‌شود. به همین جهت نیاز است یا پیشتر، بانک اطلاعاتی را توسط دستورات Migration ایجاد کرده باشید و یا متد ensureDatabaseIsCreated، اطلاعات Migration موجود را به بانک اطلاعاتی برنامه اعمال می‌کند.


معرفی EFConfigurationSource به برنامه

جهت معرفی ساده‌تر EFConfigurationSource تهیه شده، ابتدا یک متد الحاقی را بر اساس آن تهیه می‌کنیم:
    public static class EFExtensions
    {
        public static IConfigurationBuilder AddEFConfig(this IConfigurationBuilder builder,
            IServiceProvider serviceProvider)
        {
            return builder.Add(new EFConfigurationSource(serviceProvider));
        }
    }
سپس می‌توان این متد AddEFConfig را به صورت زیر به تنظیمات برنامه در کلاس Startup اضافه و معرفی کرد:
namespace DbConfig.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IUnitOfWork, MyAppContext>();
            services.AddScoped<IConfigurationValuesService, ConfigurationValuesService>();

            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("SqlServerConnection")
                     .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "wwwroot", "app_data"));
            services.AddDbContext<MyAppContext>(options =>
                    {
                        options.UseSqlServer(
                            connectionString,
                            dbOptions =>
                                {
                                    var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                                    dbOptions.CommandTimeout(minutes);
                                    dbOptions.EnableRetryOnFailure();
                                });
                    });

            var serviceProvider = services.BuildServiceProvider();
            var configuration = new ConfigurationBuilder()
                                       .AddConfiguration(Configuration) // Adds all of the existing configurations
                                       .AddEFConfig(serviceProvider)
                                       .Build();
            services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(sp => configuration); // Replace
            services.AddSingleton<IConfiguration>(sp => configuration); // Replace
در اینجا ابتدا نیاز است یک ConfigurationBuilder جدید را ایجاد کنیم تا بتوان AddEFConfig را بر روی آن فراخوانی کرد. در این بین، خود برنامه نیز تعدادی تامین کننده‌ی تنظیمات پیش‌فرض را نیز دارد که قصد نداریم سبب پاک شدن آن‌ها شویم. به همین جهت آن‌ها را توسط متد AddConfiguration، افزوده‌ایم. پس از تعریف این ConfigurationBuilder جدید، نیاز است آن‌را جایگزین IConfiguration و IConfigurationRoot پیش‌فرض برنامه کنیم که روش آن‌را در دو متد services.AddSingleton ملاحظه می‌کنید.
همچنین روش دسترسی به serviceProvider مورد نیاز AddEFConfig، توسط متد services.BuildServiceProvider نیز در کدهای فوق مشخص است. به همین جهت مجبور شدیم این تعریف را در اینجا قرار دهیم و گرنه می‌شد از کلاس Program و یا حتی سازنده‌ی کلاس Startup نیز استفاده کرد. مشکل این دو مکان عدم دسترسی به سرویس IUnitOfWork و سایر تنظیمات برنامه است.


آزمایش برنامه

اگر به قسمت «ساختار Context برنامه و مقدار دهی اولیه‌ی آن» مطلب جاری دقت کرده باشید، دو کلید پیش‌فرض در اینجا ثبت شده‌اند. به همین جهت در ادامه با تزریق سرویس IConfiguration به سازنده‌ی یک کنترلر، سعی در خواندن مقادیر آن‌ها خواهیم کرد:
namespace DbConfig.Web.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;

        public HomeController(IConfiguration configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            return Json(
                new
                {
                    key1 = _configuration["key-1"],
                    key2 = _configuration["key-2"]
                });
        }
با این خروجی:



به روز رسانی بانک اطلاعاتی برنامه و بارگذاری مجدد اطلاعات IConfiguration

فرض کنید توسط سرویسی، اطلاعات جدول ConfigurationValue را تغییر داده‌اید. نکته‌ی مهم اینجا است که اینکار سبب فراخوانی مجدد متد Load کلاس EFConfigurationProvider نخواهد شد و عملا این تغییرات در سراسر برنامه توسط تزریق اینترفیس IConfiguration قابل دسترسی نخواهند بود (مگر اینکه برنامه مجددا ری‌استارت شود). نکته‌ی به روز رسانی این اطلاعات به صورت زیر است:
    public class ConfigurationValuesService : IConfigurationValuesService
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;

        public ConfigurationValuesService(IConfiguration configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        private void reloadEFConfigurationProvider()
        {
            ((IConfigurationRoot)_configuration).Reload();
        }
در جائیکه نیاز است پس از به روز رسانی بانک اطلاعاتی، تنظیمات برنامه را نیز بارگذاری مجدد کنید، ابتدا اینترفیس IConfiguration را به سازنده‌ی آن تزریق کرده و سپس به نحو فوق، متد Reload را فراخوانی کنید. اینکار سبب می‌شود تا یکبار دیگری متد Load کلاس EFConfigurationProvider نیز فراخوانی شود که باعث بارگذاری مجدد تنظیمات برنامه خواهد شد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EFCoreDbConfig.zip
نظرات مطالب
DbContext pooling در EF Core 2.0
«... همچنین باید درنظر داشت که استفاده‌ی مجدد از یک Context به معنای حفظ مقادیر فیلدهای private کلاس Context سفارشی شما نیز می‌شود ... »
این مورد سبب می‌شود تا سایر پارامترهای تزریق شده‌ی به context، طول عمر singleton پیدا کنند؛ چون این context دیگر وهله سازی نخواهد شد و وابستگی‌های آن دوباره از IoC Container سیستم، درخواست مجدد نمی‌شوند. به همین جهت در این حالت، تزریق سایر پارامترها را در سازنده‌ی کلاس، ممنوع کرده‌اند تا این اشتباه را مرتکب نشوید.
اما ... می‌توان به وابستگی‌های سیستم در کلاس Context برنامه به نحو دیگری دسترسی یافت:
services.AddEntityFrameworkSqlServer();
services.AddDbContextPool<ApplicationDbContext>((serviceProvider, optionsBuilder) =>
{
   optionsBuilder.UseSqlServer("...");
   optionsBuilder.UseInternalServiceProvider(serviceProvider);
});
کار متد UseInternalServiceProvider افزودن serviceProvider برنامه به لیست سرویس‌های داخلی EF است. از این متد عموما استفاده نمی‌شود، مگر اینکه بخواهید به سرویس‌های برنامه درون context آن دسترسی پیدا کنید.
نکته‌ی مهم دیگر، ذکر صریح متد services.AddEntityFrameworkSqlServer است تا اینبار سرویس‌های EF به صورت مستقیم به serviceProvider برنامه اضافه شوند. زمانیکه UseInternalServiceProvider فراخوانی می‌شود، هنوز serviceProvider برنامه ساخته نشده‌است. به همین جهت نیاز است این متد را نیز دستی فراخوانی کنیم که در حالت متداول نیازی به آن نیست و توسط EF مدیریت می‌شود. 
پس از این تنظیمات ابتدایی، اکنون داخل context برنامه به شکل زیر می‌توان به سرویس‌های مختلف دسترسی یافت:
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Infrastructure;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

var siteSettings = this.GetService<IOptionsSnapshot<SiteSettings>>();
// Or
var siteSettings = this.GetInfrastructure().GetRequiredService<IOptionsSnapshot<SiteSettings>>();
نظرات مطالب
دریافت خروجی سایت

سلام و تشکر از زحمتتون ...

امکانش هست که یه فهرست به ابتداش اضافه کنید؟

نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
با عرض سلام و تشکر
1. در پروژه برای کلاس Product و Category، مثالی برای اعمال CRUD در سطح کنترلر ارائه نشده، یا من پیدا نکردم؟ یا چون در بحث Identity نبوده تکمیل نشده این قسمت.
در این پروژه آیا برای انجام عملیات CRUD، به روشی که در پروژه «اعتبار سنجی مبتنی بر Jwt در ASP.net Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» معرفی کردین عمل کنم ؟

2. تفاوت طراحی این دو پروژه در قسمتهای تزریق وابستگی، و دقیقا انجام عملیات CRUD در کنترلرهای سطح پروژه وب، چیست ؟

مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.