- بر روی پایگاه داده مورد نظر راست کلیک کرده و از گزینه Tasks گزینه Copy Database را انتخاب کنید.
- پس از ظاهر شدن پنجره کپی گزینه Next را انتخاب و در مرحله مبدا و مقصد، سرور جاری را انتخاب کنید و به مرحله بعد بروید.
این برای زمانی است که شما میخواهید پایگاه داده را در سرور دیگری کپی نماید - در پنجره Transfer Method دو روش Detach and Attach و استفاده از SQL Management Object وجود دارد که با همان روش اول به مرحله بعد بروید
- در مرحله بعد نام پایگاه داده شما انتخاب شده به مرحله بعد بروید.
- مرحله بعد پیکریندی پایگاه داده مقصد میباشد که نام و مسیر پایگاه داده جدید را میتوانید مشخص نمایید.
- این عملیات با SQL Server Agent صورت میپذیرد به همین خاطر Agent میبایست نصب و Start شده باشد.
- با انتخاب گزینه Next مراحل بعد را رد کرده تا عملیات آغاز شود.
- در مرحله آخر پایگاه داده قبلی را حذف نمایید.
ادامه آشنایی با NUnit
اگر قسمت سوم را دنبال کرده باشید احتمالا از تعداد مراحلی که باید در خارج از IDE صورت گیرد گلایه خواهید کرد (کامپایل کن، اجرا کن، اتچ کن، باز کن، ذخیره کن، اجرا کن و ...). خوشبختانه افزونه ReSharper این مراحل را بسیار ساده و مجتمع کرده است.
این افزونه به صورت خودکار متدهای آزمایش واحد یک پروژه را تشخیص داده و آنها را با آیکونهایی ( Gutter icons ) متمایز مشخص میسازد (شکل زیر). پس از کلیک بر روی آنها ، امکان اجرای آزمایش یا حتی دیباگ کردن سطر به سطر یک متد آزمایش واحد درون IDE ویژوال استودیو وجود خواهد داشت.
برای نمونه پس از اجرای آزمایش واحد قسمت قبل، نتیجه حاصل مانند شکل زیر خواهد بود:
راه دیگر، استفاده از افزونه TestDriven.NET است که نحوه استفاده از آنرا اینجا میتوانید ملاحظه نمائید. به منوی جهنده کلیک راست بر روی یک صفحه، گزینه run tests را اضافه میکند و نتیجه حاصل را در پنجره output ویژوال استودیو نمایش میدهد.
ساختار کلی یک کلاس آزمایش واحد مبتنی بر NUnit framework :
using NUnit.Framework;
using NUnit.Framework.SyntaxHelpers;
namespace TestLibrary
{
[TestFixture]
public class Test2
{
[SetUp]
public void MyInit()
{
//کدی که در این قسمت قرار میگیرد پیش از اجرای هر متد تستی اجرا خواهد شد
}
[TearDown]
public void MyClean()
{
//کدی که در این قسمت قرار میگیرد پس از اجرای هر متد تستی اجرا خواهد شد
}
[TestFixtureSetUp]
public void MyTestFixtureSetUp()
{
// کدی که در اینجا قرار میگیرد در ابتدای بررسی آزمایش واحد و فقط یکبار اجرا میشود
}
[TestFixtureTearDown]
public void MyTestFixtureTearDown()
{
// کدهای این قسمت در پایان کار یک کلاس آزمایش واحد اجرا خواهند شد
}
[Test]
public void Test1()
{
//بدنه آزمایش واحد در اینجا قرار میگیرد
Assert.That(2, Is.EqualTo(2));
}
}
}
همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، به امضاهای متدها و کلاس فوق دقت نمائید (عمومی ، void و بدون آرگومان ورودی).
بهتر است از ویژگیهای SetUp و TearDown با دقت استفاده نمود. عموما هدف از این روالها ایجاد یک شیء و تخریب و پاک سازی آن است. حال اینکه این روالها قبل و پس از اجرای هر متد آزمایش واحدی فراخوانی میشوند. بنابراین به این موضوع دقت داشته باشید.
همچنین توصیه میشود که کلاسهای آزمایش واحد را در اسمبلی دیگری مجزا از پروژه اصلی پیاده سازی کنید (برای مثال یک پروژه جدید از نوع class library)، زیرا این موارد مرتبط با بررسی کیفیت کدهای شما هستند که موضوع جداگانهای نسبت به پروژه اصلی محسوب میگردد (نحوه پیاده سازی آنرا در قسمت قبل ملاحظه نمودید). همچنین در یک پروژه تیمی این جدا سازی، مدیریت آزمایشات را سادهتر میسازد و بعلاوه سبب حجیم شدن بیمورد اسمبلیهای اصلی محصول شما نیز نمیگردند.
ادامه دارد...
هر کامپوننتی در React یک چرخه زندگی دارد. زمانیکه یک کامپوننت را به روش React.createClass یا React.Component تعریف میکنیم و در ReactDOM.render نمونهای از کامپوننت را برای نمایش در مرورگر میسازیم، چرخه حیات آن شروع میشود.
ReactDOMServer
کتابخانه ReactDOMServer جهت ساخت یا render کردن کامپوننتها در سمت سرور استفاده میشود. توسط این کتابخانه میتوانیم کامپوننتها را در سمت سرور ایجاد کنیم و نتیجه آن را که تگهای HTML هستند به مرورگر ارسال کنیم. این روش جهت داشتن صفحههای وب سریعتر و اهداف SEO مفید است. جهت اطلاعات بیشتر و روشهای استفاده به مستندات آن رجوع کنید. در مثال زیر روش استفاده از این کتابخانه به اختصار آمده.
var persons = [ { id: 1, personName: "Parham", personContact: "parhamda@gmail.com" }, { id: 2, personName: "Roham", personContact: "roham@yahoo.com" }, { id: 3, personName: "Raha", personContact: "raha@live.com" } ]; class Person extends React.Component{ render(){ return ( <div> <p>{this.props.personName}</p> <p>{this.props.personContact}</p> </div> ) } } let person1 = persons[0]; let personElement = <Person personName={person1.personName} personContact={person1.personContact}/> console.log(ReactDOMServer.renderToStaticMarkup(personElement));
در کد بالا مواردی که جدید هستند، یکی ساخت یک نمونه از کامپوننت Person است و دیگری ساخت آن در سمت سرور، بدون آن که فعلا نمایشی در مرورگر داشته باشیم. در کنسول میتوانیم خروجی کتابخانه را که تگهای HTML هستند ببینیم. ReactDOMServer دو متد را فراهم کرده که کارکردی مشابه دارند؛ اما در جزئیات متفاوت هستند.
- renderStaticMarkup یک خروجی استاتیک و بدون attributeهای اضافه را تولید میکند که بیشتر برای بررسی یا استفاده در صفحههای وب ایستا مفید هستند.
- renderToString یک خروجی به صورت HTML String ایجاد میکند که برای HTML DOM در سمت کاربر سازگارتر است و مناسب برای صفحات پویا.
در نهایت خروجی از هر نوع که بود، برای اینکه در سمت کاربر قابل مشاهده باشد باید از همان متد ReactDOM.render استفاده کنیم. از آنجایی که این مجموعه جهت معرفی و بررسی ابزارهای اصلی React به صورت مختصر است، از آوردن مثالهای زیاد و پیچیده پرهیز میکنم. در اینجا میتوانید یک نمونه ساده برای استفاده از ReactDOMServer به صورت استاندارد و با جزئیات را بررسی کنید.
متدهای چرخه حیات در React
React چند متد را برای زمانهای قبل و بعد از ساخت شدن یک کامپوننت در DOM دارد که میشود رفتارهایی را برای کامپوننت، در این متدها در نظر گرفت تا در زمان مناسب اجرا شوند. در ادامه این متدها معرفی و کاربرد هر یک بیان میشود.
componentWillMount: این متد قبل از اینکه کامپوننت، تگهای متد render را بسازد اجرا میشود. این متد هم در سمت کلاینت کاربرد دارد و هم در سمت سرور. به همین جهت برای گرفتن log از دادههای کامپوننت و کار با پایگاه داده مکان مناسبی است. به عنوان مثال در قطعه کد زیر دادههای کامپوننت، توسط Ajax ارسال شدهاند.
componentWillMount() { Ajax.post("/componentLog", { name: this.constructor.name, props: this.props }); }
componentDidMount: این متد بعد از اینکه بخش render اجرا شد فراخوانی میشود. همچنین فقط در سمت کلاینت و زمانیکه از ReactDOM.render استفاده میکنیم کاربرد دارد. این متد مناسب برای تعامل کامپوننت با افزونهها و APIها است؛ مانند دریافت اطلاعات مورد نیاز کامپوننت از سایتی دیگر توسط یک API. از این متد در قسمت چهارم مثالی آورده شده.
(componentWillReciveProps(nextProps: این متد زمانی اجرا میشود که دادههای ورودی کامپوننت با مقادیری جدید تغییر کنند.
componentWillReceiveProps(nextProps) { // Do something with new received data and change the state. } ReactDOM.render( <TestComponent someData={newDataEveryFiveSecond()}/>, document.getElementById("divTest") );
در مثال بالا یک کامپوننت داریم که دادههای ورودی خود را از یک تابع میگیرد. این تابع هر پنج ثانیه یک بار یک داده تازه ایجاد میکند و به کامپوننت ارسال میکند. میتوانیم داخل کامپوننت، از متد componentWillReceiveProps جهت دستکاری دادههای رسیده و تغییر وضعیت کامپوننت توسط setState استفاده کنیم.
(shouldComponentUpdate(nextProps, nextState: این متد شبیه به متد componentWillReceiveProps است، البته با تفاوتهایی. این متد هم مقدار ورودی جدید برای پارامترهای کامپوننت میگیرد و هم مقداری برای وضعیتی که کامپوننت دارد. این متد باید یک مقدار بازگشتی false یا true داشته باشد. با این مقدار بازگشتی میتوان کنترل کرد که آیا کامپوننت بر اساس دادههای جدید بروز بشود یا نه.
class ComponentExample extends React.Component { shouldComponentUpdate(nextProps, nextState) { return notEqual(this.props, nextProps) || notEqual(this.state, nextState); } }
در مثال بالا پارامترها و وضعیت جاری کامپوننت، با مقدارهای تازه تغییر یافته و وضعیت جدید مقایسه میشوند. اگر مقادیر مقایسه شده برابر نباشند (یعنی داده تکراری وارد نشده) مقدار بازگشتی true خواهد بود و React کامپوننت را بر اساس وضعیت جدید و دادههای تازه دوباره میسازد.
(componentWillUpdate(nextProps, nextState: این متد زمانیکه کامپوننت ساخته شده، دادههای جدیدی را دریافت کند و یا وضعیت آن تغییر کند و دقیقا قبل از اجرای render فراخوانی میشود. اگر از متد shouldComponentUpdate مقدار false بازگشت داده شود، این متد دیگر اجرا نخواهد شد. باید توجه داشته باشیم که setState را نمیشود در این متد پیادهسازی کرده. به این علت که، زمانیکه وضعیت کامپوننت تغییر میکند، React متد componentWillUpdate و بلافاصله بعد از آن render را اجرا میکند و برای تغییر وضعیت دیگر دیر شده! تفاوت componentWillUpdate با componentWillMount این است که Will Mount در اولین وهله سازی از کامپوننت اجرا میشود، ولی Will Update بعد از هر دوباره سازی (rerender).
(componentDidUpdate(prevProps, prevStat: احتمالا میشود به راحتی حدس زد که این متد دقیقا بعد از دوباره سازی کامپوننتی که ساخته شده فراخوانی میشود.
componentWillUnmount: این متد زمانی اجرا میشود که یک کامپوننت از DOM پاک شود. برای پاک کردن نمونهای از یک کامپوننت که در DOM در حال نمایش است میتوانیم از دستور زیر استفاده کنیم.
ReactDOM.unmountComponentAtNode(document.getElementById("react"));
private static void Query10() { using (var context = new StoreDbContext()) { var customers = context.Customers; foreach (var customer in customers) { Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family); foreach (var order in customer.Orders) { Console.WriteLine("\t Order Date: {0}", order.Date); } } } }
- Lazy Loading
- Eager Loading
- Explicit Loading
private static void Query11() { using (var context = new StoreDbContext()) { var customer = context.Customers.First(); Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family); foreach (var order in customer.Orders) { Console.WriteLine("\t Order Date: {0}", order.Date); } } }
context.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
private static void Query12() { using (var context = new StoreDbContext()) { var customers = context.Customers; foreach (var customer in customers) { Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family); foreach (var order in customer.Orders) { Console.WriteLine("\t Order Date: {0}", order.Date); } } } }
private static void Query13() { using (var context = new StoreDbContext()) { var customers = context.Customers.Include(c => c.Orders); //var customers = context.Customers.Include("Orders"); foreach (var customer in customers) { Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family); foreach (var order in customer.Orders) { Console.WriteLine("\t Order Date: {0}", order.Date); } } }
context.OrderDetails.Include(o => o.Order.Customer)
context.Orders.Include(o => o.OrderDetail.Select(od => od.Product))
context.Orders.Include(o => o.Customer).Include(o => o.OrderDetail)
روش Explicit Loading: این روش مانند Lazy Loading میباشد که میتوان دادههای مرتبط را جداگانه فراخوانی کرد اما نه به صورت اتوماتیک توسط EF بلکه به صورت صریح توسط خودمان انجام میشود. این روش حتی اگر navigation propertyهای ما virtual نباشند نیز قابل انجام است. برای انجام این روش از متد DbContext.Entry استفاده میشود.
private static void Query14() { using (var context = new StoreDbContext()) { var customer = context.Customers.First(c => c.Family == "Jamshidi"); context.Entry(customer).Collection(c => c.Orders).Load(); foreach (var order in customer.Orders) { Console.WriteLine(order.Date); } } }
private static void Query15() { using (var context = new StoreDbContext()) { var order = context.Orders.First(); context.Entry(order).Reference(o => o.Customer).Load(); Console.WriteLine(order.Customer.FullName); } }
if (context.Entry(order).Reference(o => o.Customer).IsLoaded) context.Entry(order).Reference(o => o.Customer).Load();
private static void Query16() { using (var context = new StoreDbContext()) { var customer = context.Customers.First(c => c.Family == "Jamshidi"); IQueryable<Order> query = context.Entry(customer).Collection(c => c.Orders).Query(); var order = query.First(); } }
<services> <service name="MyNewsWCFLibrary.MyNewsService"> <host> <baseAddresses> <add baseAddress="http://localhost:8080/MyNewsWCFLibrary/MyNewsService/" /> </baseAddresses> </host> <!-- Service Endpoints --> <!-- Unless fully qualified, address is relative to base address supplied above --> <endpoint address="" binding="basicHttpBinding" contract="MyNewsWCFLibrary.IMyNewsService"> <!-- Upon deployment, the following identity element should be removed or replaced to reflect the identity under which the deployed service runs. If removed, WCF will infer an appropriate identity automatically. --> <identity> <dns value="localhost" /> </identity> </endpoint> <!-- Metadata Endpoints --> <!-- The Metadata Exchange endpoint is used by the service to describe itself to clients. --> <!-- This endpoint does not use a secure binding and should be secured or removed before deployment --> <endpoint address="mex" binding="mexHttpBinding" contract="IMetadataExchange" /> </service> </services>
در صورت مشاهده پیام خطا، ویژوال استودیو را ببندید و اینبار به صورت Run as administrator باز کنید.
برای نمونه روی متد AddCategory کلیک کنید. در پنجره نشان داده شده همانند شکل در برابر فیلد CatName مقداری وارد کنید و روی دکمه Invoke کلیک کنید. متد مورد نظر اجرا شده و مقداری که وارد کرده ایم در پایگاه دادهها ذخیره میشود. مقداری که در قسمت پایین دیده میشود خروجی متد است که در اینجا شناسه رکورد درجشده است.
بار دیگر برای مشاهده رکورد درجشده روی متد GetAllCategory کلیک کنید. به علت اینکه این متد ورودی ندارد در قسمت بالا چیزی نشان داده نمیشود. روی دکمه Invoke کلیک کنید. با پیغام خطای زیر روبهرو خواهید شد:
افزودن ویژگی Virtual به tblNews و tblCategory در بخش دوم خواندید؛ باعث میشود که Entity Framework در هنگام اجرا کلاسهایی با عنوان "پروکسیهای پویا" به کلاسهای Address و Customer بیفزاید و بنابراین قابلیت Lazy Loading برای این کلاسها در زمان اجرای برنامه فراهم میگردد.
ولی با افزودن پروکسیهای پویا به کلاسهای ما، این کلاسها قابلیت انتقال خود از طریق سرویسهای WCF را از دست میدهند زیرا پروکسیهای پویا به طور پیشگزیده قابلیت سریالایز و دیسریالایز شدن را ندارند!
خوشبختانه میتوانیم این ویژگی را در کلاس DBContext غیرفعال کنیم. برای این منظور قالب سازندهی آن یا MyNewsModel.Context.tt را از Solution Explorer باز کنید و کد زیر را در آن پیدا کنید:
<#=Accessibility.ForType(container)#> partial class <#=code.Escape(container)#> : DbContext { public <#=code.Escape(container)#>() : base("name=<#=container.Name#>") {
سپس در ادامهی آن کدغیرفعالکردن پروکسی پویا را به این شکل بنویسید:
<#=Accessibility.ForType(container)#> partial class <#=code.Escape(container)#> : DbContext { public <#=code.Escape(container)#>() : base("name=<#=container.Name#>") { Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
اکنون اگر فایل را ذخیره کنیم سپس فایل MyNewsModel.Context.cs را از Solution Explorer باز کنید؛ خواهید دید که این خط کد در جای خود قرارگرفته است.
بار دیگر پروژه را اجرا کنید روی متد GetAllCategory کلیک کنید. این بار اگر دکمه Invoke را بفشارید با همانند شکل زیر را خواهید دید:
در بخش ششم پیرامون ارتباط جدولهای tblNews و tblCategory و نمایش محتویات وابسته جدول خبر به دسته و تنظیمات آن در t4 و کلاس Service
در بخش هفتم پیرامون میزبانی WCFLibrary در یک Web Application
و در بخش هشتم پیرامون ایجاد یک برنامهی ویندوزی جهت استفاده از سرویسهای WCF خواهم نوشت.
بررسی روش ارتقاء به NET Core 1.1.
- فعال کردن خاصیت Contained Databases
قبل از استفاده از Contained Databases می بایست این امکان را فعال کرد. برای این کار میتوانید از SQL Server Management Studio یا T-SQL commands استفاده نمایید. بر روی نام Instance راست کلیت کنید و گزینه Properties را انتخاب نمایید. از گزینه Advanced که در شکل زیر مشاهده مینمایید خاصیت Enable Contained Databases را بر روی True قرار دهید.
یا میتوایند از sp_configure این کار را انجام دهید.دستورات زیر این موضوع را نشان میدهد.
sp_configure 'show advanced options',1 GO RECONFIGURE WITH OVERRIDE GO sp_configure 'contained database authentication',1 GO RECONFIGURE WITH OVERRIDE GO
- ایجاد یا تغییر یک پایگاه داده از نوع Contained Databases
برای ایجاد یک پایگاه داده با این خاصیت یا تغییر پایگاه داده موجود کافیست مقدار گزینه Containment type را بر روی Partial قرار دهید. برای پایگاه داده موجود از پنجره Properties پایگاه داده صفحه Options را انتخاب کنید.
- ایجاد یک کاربر برای پایگاه داده Contained Databases
برای تعریف یک کاربر در سطح پایگاه داده پوشه Security پایگاه داده خود را باز کنید بر روی پوشه Users راست کیلک و گزینه New User را انتخاب نمایید از گزینه User type که در شکل زیر نشان داده شده است SQL user with password را انتخاب نمایید و نام کاربر و رمز عبور و تکرار آن را وارد نمایید. کاربر ایجاد شده در سطح پایگاه داده میباشد و با انتقال به سرور دیگر نیر قابل دسترسی میباشد.
- اتصال به پایگاه داده Contained Databases
برای اتصال به پایگاه داده کافیست در حالت SQL Server Authentication نام کاربری و رمز عبور جدید را وارد و گزینه Options را انتخاب و از برگه Additional Connection Parameters نام پایگاه داده مورد نظر را مانند شکل زیر وارد نمایید پس از ورود تنها پایگاه داده خود را مشاهده مینمایید. یکی از کاربرهای این قابلیت برای مدیران سرور پایگاه داده میباشد که بدون استفاده از مجوز sysadmin به کاربران اجازه دسترسی را میدهد.
Generic Host چیست؟
Generic Host یکی از ویژگیهای جدید ASP.NET Core 2.1 است. هدف آن جداسازی HTTP pipeline برنامه، از Web Host API آن است. یکی از مزایای اینکار، امکان استفادهی از آن نه فقط در پروژههای وب، بلکه در پروژههای کنسول نیز میباشد. به این ترتیب میتوان کارهای غیر HTTP را از برنامهی وب مجزا کرد تا به کارآیی بیشتری رسید و برای این منظور اینترفیس IHostedService را که در فضای نام Microsoft.Extensions.Hosting قرار دارد، برای ثبت کارهای پسزمینهی خارج از اعمال web host جاری، ارائه دادهاند:
namespace Microsoft.Extensions.Hosting { public interface IHostedService { Task StartAsync(CancellationToken cancellationToken); Task StopAsync(CancellationToken cancellationToken); } }
یک مثال: معرفی کار پسزمینهای که هر دو ثانیه یکبار انجام میشود
در SampleHostedService زیر، عبارت Hosted service executing به همراه زمان جاری، هر دو ثانیه یکبار لاگ میشود و اگر برنامه را توسط دستور dotnet run اجرا کنید، میتوانید خروجی آنرا در کنسول، مشاهده کنید:
using System; using System.Threading; using System.Threading.Tasks; using Microsoft.Extensions.Hosting; using Microsoft.Extensions.Logging; namespace MvcTest { public class SampleHostedService : IHostedService { private readonly ILogger<SampleHostedService> _logger; public SampleHostedService(ILogger<SampleHostedService> logger) { _logger = logger; } public async Task StartAsync(CancellationToken cancellationToken) { _logger.LogInformation("Starting Hosted service"); while (!cancellationToken.IsCancellationRequested) { _logger.LogInformation("Hosted service executing - {0}", DateTime.Now); await Task.Delay(TimeSpan.FromSeconds(2), cancellationToken); } } public Task StopAsync(CancellationToken cancellationToken) { _logger.LogInformation("Stopping Hosted service"); return Task.CompletedTask; } } }
namespace MvcTest { public class Startup { public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddSingleton<IHostedService, SampleHostedService>();
services.AddHostedService<SampleHostedService>();
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
Startup.cs(82,56): error CS0104: 'IHostingEnvironment' is an ambiguous reference between 'Microsoft.AspNetCore.Hosting.IHostingEnvironment' and 'Microsoft.Extensions.Hosting.IHostingEnvironment'
مشکلات پیاده سازی کار پسزمینهی SampleHostedService فوق
هر چند اگر مثال فوق را اجرا کنید، خروجی مناسبی را دریافت خواهید کرد، اما دارای این اشکال مهم نیز هست:
D:\MvcTest>dotnet run info: MvcTest.SampleHostedService[0] Starting Hosted service info: MvcTest.SampleHostedService[0] Hosted service executing - 02/19/2019 14:45:10 info: MvcTest.SampleHostedService[0] Hosted service executing - 02/19/2019 14:45:12 info: MvcTest.SampleHostedService[0] Hosted service executing - 02/19/2019 14:45:14 Ctrl+C Application is shutting down... Hosting environment: Development Content root path: D:\MvcTest Now listening on: https://localhost:5001 Now listening on: http://localhost:5000 Application started. Press Ctrl+C to shut down.
از دیدگاه ASP.NET Core، یک کار پس زمینه زمانی خاتمه یافته محسوب میشود که متد StartAsync، مقدار Task.CompletedTask را بازگرداند؛ در غیراینصورت، در حال اجرا درنظر گرفته میشود و چون در پیاده سازی فوق این نکته رعایت نشدهاست، این Task همواره در حال اجرا و خاتمه نیافته محسوب میشود و نوبت به مابقی کارها نخواهد رسید. همچنین در قسمت StopAsync نیز بهتر است یک فیلد CancellationTokenSource تعریف شدهی در سطح کلاس را مورد استفاده قرار داد و متد Cancel آنرا فراخوانی کرد تا اطلاع رسانی صحیحی را به متد StartAsync در مورد خاتمهی برنامه، انجام دهد.
برای این منظور و جهت ساده سازی و پیاده سازی تمام این نکات، از اینترفیس خام IHostedService، یک کلاس abstract به نام BackgroundService نیز در فضای نام Microsoft.Extensions.Hosting پیش بینی شدهاست:
namespace Microsoft.Extensions.Hosting { public abstract class BackgroundService : IHostedService, IDisposable { protected BackgroundService(); public virtual void Dispose(); public virtual Task StartAsync(CancellationToken cancellationToken); public virtual Task StopAsync(CancellationToken cancellationToken); protected abstract Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken); } }
namespace MvcTest { public class PrinterHostedService : BackgroundService { private readonly ILogger<SampleHostedService> _logger; public PrinterHostedService(ILogger<SampleHostedService> logger) { _logger = logger; } protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken) { _logger.LogInformation("Starting Hosted service"); while (!stoppingToken.IsCancellationRequested) { _logger.LogInformation("Hosted service executing - {0}", DateTime.Now); await Task.Delay(TimeSpan.FromSeconds(2), stoppingToken); } } } }
namespace MvcTest { public class Startup { public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddHostedService<PrinterHostedService>();
D:\MvcTest>dotnet run Hosting environment: Development infoContent root path: D:\MvcTest Now listening on: https://localhost:5001 Now listening on: http://localhost:5000 Application started. Press Ctrl+C to shut down. : MvcTest.SampleHostedService[0] Starting Hosted service info: MvcTest.SampleHostedService[0] Hosted service executing - 02/19/2019 15:00:23 info: MvcTest.SampleHostedService[0] Hosted service executing - 02/19/2019 15:00:25 info: MvcTest.SampleHostedService[0] Hosted service executing - 02/19/2019 15:00:27 Application is shutting down... ^C
یک نکته: تزریق وابستگی DbContext برنامه در یک سرویس کار پسزمینه
IHostedServiceها با طول عمر singleton به سیستم تزریق وابستگیها معرفی میشوند. در این حالت اگر سرویسهایی با طول عمر transient و یا scoped را به آنها تزریق کنید، دیگر طول عمر مدنظر شما را نداشته و آنها هم به صورت singleton عمل خواهند کرد. هر چند خود سیستم تزریق وابستگیهای NET Core. با صدور استثنائی، از این مساله جلوگیری میکند (در این مورد در مطالب «مهارتهای تزریق وابستگیها در برنامههای NET Core. - قسمت چهارم - پرهیز از الگوی Service Locator در برنامههای وب» و همچنین «قسمت سوم - رهاسازی منابع سرویسهای IDisposable» بیشتر بحث شدهاست). یک چنین مواردی را به صورت زیر با تزریق IServiceScopeFactory و ساخت صریح یک Scope میتوان مدیریت کرد:
using System; using System.Threading; using System.Threading.Tasks; using Microsoft.Extensions.DependencyInjection; using Microsoft.Extensions.Hosting; public abstract class ScopedBackgroundService : BackgroundService { private readonly IServiceScopeFactory _serviceScopeFactory; public ScopedBackgroundService(IServiceScopeFactory serviceScopeFactory) { _serviceScopeFactory = serviceScopeFactory; } protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken) { using (var scope = _serviceScopeFactory.CreateScope()) { await ExecuteInScope(scope.ServiceProvider, stoppingToken); } } public abstract Task ExecuteInScope(IServiceProvider serviceProvider, CancellationToken stoppingToken); }
طراحی سرویس کارهای پسزمینهی زمانبندی شده
ASP.NET Core، متد ExecuteAsync را یکبار بیشتر اجرا نمیکند. بنابراین پیاده سازی تایمری که بخواهد برای مثال ارسال ایمیلهای خبرنامهی سایت را هر روز ساعت 11 شب انجام دهد، به خود ما واگذار شدهاست. برای پیاده سازی بهتر این تایمر میتوان از کتابخانهی NCrontab که توسط نویسندهی کتابخانهی معروف ELMAH تهیه شدهاست، استفاده کرد که با برنامههای NET Core. نیز سازگاری دارد:
dotnet add package ncrontab
┌───────────── minute (0 - 59) │ ┌───────────── hour (0 - 23) │ │ ┌───────────── day of month (1 - 31) │ │ │ ┌───────────── month (1 - 12) │ │ │ │ ┌───────────── day of week (0 - 6) (Sunday to Saturday; │ │ │ │ │ 7 is also Sunday on some systems) │ │ │ │ │ │ │ │ │ │ * * * * *
* * * * * * - - - - - - | | | | | | | | | | | +--- day of week (0 - 6) (Sunday=0) | | | | +----- month (1 - 12) | | | +------- day of month (1 - 31) | | +--------- hour (0 - 23) | +----------- min (0 - 59) +------------- sec (0 - 59)
using System; using System.Threading; using System.Threading.Tasks; using Microsoft.Extensions.DependencyInjection; using NCrontab; using static NCrontab.CrontabSchedule; public abstract class ScheduledScopedBackgroundService : ScopedBackgroundService { private CrontabSchedule _schedule; private DateTime _nextRun; protected abstract string Schedule { get; } public ScheduledScopedBackgroundService(IServiceScopeFactory serviceScopeFactory) : base(serviceScopeFactory) { _schedule = CrontabSchedule.Parse(Schedule, new ParseOptions { IncludingSeconds = true }); _nextRun = _schedule.GetNextOccurrence(DateTime.Now); } public override async Task ExecuteInScope(IServiceProvider serviceProvider, CancellationToken stoppingToken) { do { var now = DateTime.Now; if (now > _nextRun) { await ScheduledExecuteInScope(serviceProvider, stoppingToken); _nextRun = _schedule.GetNextOccurrence(DateTime.Now); } await Task.Delay(1000, stoppingToken); //1 second delay } while (!stoppingToken.IsCancellationRequested); } public abstract Task ScheduledExecuteInScope(IServiceProvider serviceProvider, CancellationToken stoppingToken); }
روش استفادهی از آن برای تعریف یک وظیفهی جدید نیز به صورت زیر است:
using System; using System.Threading; using System.Threading.Tasks; using Microsoft.Extensions.DependencyInjection; using Microsoft.Extensions.Logging; public class MyScheduledTask : ScheduledScopedBackgroundService { private readonly ILogger<MyScheduledTask> _logger; public MyScheduledTask( IServiceScopeFactory serviceScopeFactory, ILogger<MyScheduledTask> logger) : base(serviceScopeFactory) { _logger = logger; } protected override string Schedule => "*/10 * * * * *"; //Runs every 10 seconds public override Task ScheduledExecuteInScope(IServiceProvider serviceProvider, CancellationToken stoppingToken) { _logger.LogInformation("MyScheduledTask executing - {0}", DateTime.Now); return Task.CompletedTask; } }
روش معرفی آن به سیستم نیز مانند قبل است:
namespace MvcTest { public class Startup { public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddHostedService<MyScheduledTask>();
D:\MvcTest>dotnet run Hosting environment: Development Content root path: D:\MvcTest Now listening on: https://localhost:5001 Now listening on: http://localhost:5000 Application started. Press Ctrl+C to shut down. info: MyScheduledTask[0] MyScheduledTask executing - 02/19/2019 19:18:50 info: MyScheduledTask[0] MyScheduledTask executing - 02/19/2019 19:19:00 info: MyScheduledTask[0] MyScheduledTask executing - 02/19/2019 19:19:10 Application is shutting down... ^C
در این قسمت در خصوص نحوهی نصب SSAS صحبت خواهم کرد .
تصور میکنم بهتر است در خصوص آنچه در هنگام نصب SQL Server انتخاب میکنیم، دقت بیشتری کنیم. بسیار دیده ام که برخی از دوستان و همکاران در هنگام نصب SQL Server در قسمت انتخاب Featureها تمامی آنها را انتخاب کرده در صورتی که تنها به Database Engine نیاز دارند و عملا با این کار ، کارایی Database Server خود را پایین میآورند .
بنابر این توصیه میکنم در پنجره ی Feature Selection فقط آنچه را که نیاز دارید نصب نمایید .
بنابر این در صورتی که شما جزو آن دسته دوستانی میباشید که در پنجره ی Feature Selection تمامی گزینهها را انتخاب نموده اید، خوب نیازی به نصب مجدد SSAS ندارید و شما ناخواسته این سرویس را برروی Database Server خود نصب نموده اید .
در صورتی که شما قبلا این سرویس را برروی سرور خود نصب نکرده اید و فقط Database Engine را نصب نموده اید مراحل زیر را طی نمایید.
1. در ابتدا Set Up مربوط به SQL Server 2012 را اجرا نمایید. و در صفحهی ابتدایی برنامهی نصب ، مطابق شکل زیر روی Installation کلیک کنید. و در قسمت سمت راست گزینهی New SQL Server stand-alone installation or add features to an existing installation را انتخاب نمایید.
2. د رپنجرهی Setup Support Rules مطمئن شوید که تمامی پیش شرایط نصب را دارید (در صورتی که Warning داشته باشید احتمالا در مراحل بعدی ، نصب برنامه با مشکل روبرو خواهد شد یا بعد از نصب برخی قسمتهای برنامه به درستی کار نمیکنند. ) در صورتی که در قسمتی با Warning روبرو شدید بعد از برطرف کردن مشکل دکمهی Rerun را بزنید به عبارت دیگر نیازی نمیباشد مراحل نصب را از ابتدا ادامه دهید. سپس دکمهی OK را بفشارید .
3. در پنجرهی بعدی دکمهی Install را بزنید. سپس دوباره صفحهی Setup Support Rules را خواهید داشت. مطمئن شوید تمامی پیش شرایط Passed شده باشند. سپس دکمهی Next را بزنید.
4. در پنجرهی بعدی گزینهی Add features to and existing instance of SQL Server 2012 را انتخاب نمایید اگر شما قبلا فقط DataBase Engine را نصب کرده اید و در غیر این صورت Perform a new installation of SQL Server 2012 را انتخاب نماید. سپس دکمهی Next را بزنید.
5. در صفحهی Feature Selection گزینهی Analysis Services را مطابق شکل زیر انتخاب نمایید.و سپس دکمهی Next را بزنید .
6. در صفحهی بعدی برنامهی نصب به شما توضیحاتی در خصوص مقدار فضای Hard برای نصب سرویس(های) انتخاب شده ، نمایش میدهد. دکمهی Next را بزنید
7. در صفحهی Server configuration مد SQL Server Analysis Services را بر روی حالت Automatic تنطیم کنید. سپس دکمهی Next را بزنید.
8. سپس در صفحهی Analysis Services Confiquration گزینهی Multidimensional and Data Mining Mode را انتخاب نمایید. و همچنین برای مشخص نمودن Administrator سرویس SSAS نام کاربر را در قسمت پایین پنجره وارد نمایید. در صورتی که شما با کاربری که عملا Administrator سرویس SSAS میباشد در سیستم عامل ویندوز لاگین نموده اید میتوانید دکمهی Add Current User را بزنید. سپس دکمهی Next را بزنید .
9. در صفحهی بعد بررسیهای Installation Configuration Rules انجام میگردد . دقت داشته باشید که تمامی موارد Passed گردیده باشند. سپس دکمهی Next را بزنید .
10. در صفحهی Ready to install دکمهی Install را بفشارید.
11. در صورتی که نصب با موفقیت انجام شده باشد، صفحه ای به شکل زیر خواهید دید.
خوب به شما تبریک میگوییم شما هم اکنون سرویس SSAS را برروی سرور خود نصب نموده اید. برای اطمینان از تنظیمات Registry توصیه میکنم سیستم عامل خود را Restart نمایید.
برای اطمینان از نصب سرویس SSAS بر روی سیستم خود میتوانید در پنجرهی Run عبارت services.msc را وارد کنید .
سپس در قسمت سرویسها شما میتوانید سرویس SSAS را مشاهده نمایید مطابق شکل زیر.
در قسمتهای بعدی این سری از آموزشهای MDX Query تلاش خواهم کرد طریقهی نصب پایگاه دادهی Adventure Work DW و همچنین ساخت پایگاه دادهی Multidimensional مربوط به Adventure Work DW را آموزش دهم.
الف) به قسمت application pools در IIS Manager مراجعه کرده و گزینهی add application pool را انتخاب کنید. سپس یک نمونهی جدید را برای مثال به نام no-managed ایجاد کنید که net clr version. آن به گزینهی no managed code اشاره میکند.
ب) پس از publish برنامه مطابق مطلب فوق (برای مثال با اجرای دستور dotnet publish -c Release) و معرفی مسیر پوشهی publish به IIS (برای مثال به عنوان یک Application جدید ذیل default web site با کلیک راست بر روی default web site و انتخاب گزینهی Add application)، این application pool جدید را به برنامهی خود در IIS نسبت دهید. برای اینکار basic settings سایت را باز کرده و بر روی دکمهی select که در کنار نام application pool هست، کلیک کرده و گزینهی no-managed قسمت الف را انتخاب کنید.
نکته 1: برنامههای blazor wasm، یا standalone هستند و یا hosted. مورد standalone یعنی کاری به Web API ندارد و به خودی خود، به صورت یک سایت استاتیک قابل مشاهدهاست. حالت hosted یعنی به همراه web api هم هست و توسط دستور برای مثال «dotnet new blazorwasm -o BlazorIIS --hosted --no-https» ایجاد میشود که به همراه سه پوشهی کلاینت، سرور و shared است. برای توزیع حالت متکی به خود، فقط محتویات پوشهی publish، به عنوان مسیر برنامه، در IIS معرفی خواهند شد. در حالت hosted، مسیر اصلی، پوشهی publish مربوط به پروژهی سرور است؛ یعنی: Server\bin\Release\net5.0\publish. در این حالت پوشهی Client\bin\Release\net5.0\publish باید به داخل همین پوشهی publish سرور کپی شود. یعنی پوشهی publish پروژهی client باید به درون پوشهی publish پروژهی server کپی شود تا با هم یک برنامهی قابل توزیع توسط IIS را تشکیل دهند.
ج) اکنون اگر برنامه را برای مثال با مسیر فرضی جدید http://localhost/blazortest اجرا کنید، خطای 500.19 را دریافت میکنید. علت آنرا در مطلب «بررسی خطاهای ممکن در حین راه اندازی اولیه برنامههای ASP.NET Core در IIS» بررسی کردهایم. باید IIS URL Rewrite ماژول را نصب کرد؛ تا این مشکل برطرف شود. همچنین دلیل دیگر مشاهدهی این خطا، عدم نصب بستهی هاستینگ متناظر با شماره نگارش NET. مورد استفادهاست (اگر برنامهی شما از نوع hosted است و web api هم دارد).
د) پس از آن باز هم برنامه اجرا نمیشود! اگر در خطاها دقت کنید، به دنبال اسکریپتهایی شروع شده از مسیر localhost است و نه از پوشهی جدید blazortest. برای رفع این مشکل باید فایل publish\wwwroot\index.html را مطابق نکتهی base-URL که کمی بالاتر ذکر شد، ویرایش کرد تا blazor بداند که فایلها، در چه مسیری قرار دارند (و در ریشهی سایت واقع نشدهاند):
<head> <base href="/blazortest/" />