EF Code First #12
خلاصهای از آغاز به کار با NHibernate
من مدتی قبل در مورد ORMها تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که بهترین آنها Entity Framework است که حتی در نهایت LINQ to SQL را هم آرام آرام حذف می کند و جایگزین آن می شود. می توانید مقاله ای در مورد مقایسه nHibernate و Entity Framework تحریر کنید؟ (مثل مقایسه ای که در مورد jQuery و ASP AJAX داشتید)
ایجاد یک WCF Ria Service با رویکرد Entity Framework Code First
زمانی که سیستم عامل های GUI مثل ویندوز به بازار آمدند، یکی از قسمتهای گرافیکی آنها AddressBar نام داشت که مسیر حرکت آنها را در فایل سیستم نشان میداد و در سیستم عاملهای متنی CLI با دستور cd یا pwd انجام میشد. بعدها در وب هم همین حرکت با نام BreadCrumb صورت گرفت که به عنوان مثال مسیر رسیدن به صفحهی یک محصول یا یک مقاله را نشان میداد. در یک پروژهی اندرویدی نیاز بود تا یک ساختار درختی را پیاده سازی کنم، ولی در برنامههای اندروید ایجاد یک درخت، کار هوشمندانه و مطلوبی نیست و روش کار به این صورت است که یک لیست از گروههای والد را نمایش داده و با انتخاب هر آیتم لیست به آیتمهای فرزند تغییر میکند. حالا مسئله این بود که کاربر باید مسیر حرکت خودش را بشناسد. به همین علت مجبور شدم یک BreadCrumb را برای آن طراحی کنم که در زیر تصویر آن را مشاهده میکنید.
از نکات جالب توجه در مورد این ماژول میتوان گفت که قابلیت این را دارد تا تصمیمات خود را بر اساس اندازههای مختلف صفحه نمایش بگیرد. به عنوان مثال اگر آیتمهای بالا بیشتر از سه عدد باشد و در صفحه جا نشود از یک مسیر جعلی استفاده میکند و همهی آیتمها با اندیس شماره 1 تا index-3 را درون یک آیتم با عنوان (...) قرار میدهد که من به آن میگویم مسیر جعلی. به عنوان نمونه مسیر تصویر بالا در صفحه جا شده است و نیازی به این کار دیده نشده است. ولی تصویر زیر از آن جا که مسیر، طول width صفحه نمایش رد کرده است، نیاز است تا چنین کاری انجام شود. موقعیکه کاربر آیتم ... را کلیک کند، مسیر باز شده و به محل index-3 حرکت میکند. یعنی دو مرحله به عقب باز میگردد.
نگاهی به کارکرد ماژول
قبل از توضیح در مورد سورس، اجازه دهید نحوهی استفاده از آن را ببینیم.
این سورس شامل دو کلاس است که سادهترین کلاس آن AndBreadCrumbItem میباشد که مشابه کلاس ListItem در بخش وب دات نت است و دو مقدار، یکی متن و دیگری Id را میگیرد:
سورس:
public class AndBreadCrumbItem { private int Id; private String diplayText; public AndBreadCrumbItem(int Id, String displayText) { this.Id=Id; this.diplayText=displayText; } public String getDiplayText() { return diplayText; } public void setDiplayText(String diplayText) { this.diplayText = diplayText; } public int getId() { return Id; } public void setId(int id) { Id = id; } }
به عنوان مثال میخواهیم یک breadcrumb را با مشخصات زیر بسازیم:
AndBreadCrumbItem itemhome=new AndBreadCrumbItem(0,"Home"); AndBreadCrumbItem itemproducts=new AndBreadCrumbItem(12,"Products"); AndBreadCrumbItem itemdigital=new AndBreadCrumbItem(15,"Digital"); AndBreadCrumbItem itemhdd=new AndBreadCrumbItem(56,"Hard Disk Drive");
AndBreadCrumb breadCrumb=new AndBreadCrumb(this); breadCrumb.AddNewItem(itemhome); breadCrumb.AddNewItem(itemproducts); breadCrumb.AddNewItem(itemdigital); breadCrumb.AddNewItem(itemhdd);
breadCumb.setContext(this);
پس از افزودن آیتم ها، تنظیمات زیر را اعمال نمایید:
LinearLayout layout=(LinearLayout)getActivity().findViewById(R.id.breadcumblayout); layout.setPadding(8, 8, 8, 8); breadCrumb.setLayout(layout); breadCrumb.SetTinyNextNodeImage(R.drawable.arrow); breadCrumb.setTextSize(25); breadCrumb.SetViewStyleId(R.drawable.list_item_style);
حال برای رسم آن متد UpdatePath را صدا میزنیم:
breadCrumb.UpdatePath();
الان اگر برنامه اجرا شود باید breadcrumb از چپ به راست رسم گردد. برای استفادههای فارسی، راست به چپ میتوانید از متد زیر استفاده کنید:
breadCrumb.setRTL(true);
در صورتیکه قصد دارید تنظیمات بیشتری چون رنگ متن، فونت متن و ... را روی هر المان اعمال کنید، از رویداد زیر استفاده کنید:
breadCrumb.setOnTextViewUpdate(new ITextViewUpdate() { @Override public TextView UpdateTextView(Context context, TextView tv) { tv.setTextColor(...); tv.setTypeface(...); return tv; } });
همچنین در صورتیکه میخواهید بدانید کاربر بر روی چه عنصری کلیک کرده است، از رویداد زیر استفاده کنید:
breadCumb.setOnClickListener(new IClickListener() { @Override public void onClick(int position, int Id) { //... } });
آخرین متد موجود که کمترین استفاده را دارد، متد SetNoResize است. در صورتیکه این متد با True مقداردهی گردد، عملیات تنظیم بر اساس صفحهی نمایش لغو میشود. این متد برای زمانی مناسب است که به عنوان مثال شما از یک HorozinalScrollView استفاده کرده باشید. در این حالت layout شما هیچ گاه به پایان نمیرسد و بهتر هست عملیات اضافه را لغو کنید.
نگاهی به سورس
کلاس زیر شامل بخشهای زیر است:
فیلدهای خصوصی
//=-=--=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=- Private Properties -=-=-=-=-=-=-=--=-=-= private List<AndBreadCrumbItem> items=null; private List<TextView> textViews; private int tinyNextNodeImage; private int viewStyleId; private Context context; private boolean RTL; private float textSize=20; private boolean noResize=false; LinearLayout layout; IClickListener clickListener; ITextViewUpdate textViewUpdate; LinearLayout.LayoutParams params ;
اینترفیسها هم با حرف I شروع و برای تعریف رویدادها ایجاد شدهاند. در ادامه از تعدادی متد get و Set برای مقدار دهی بعضی از فیلدهای خصوصی بالا استفاده شده است:
//=-=---=-=-=-=-- Constructor =--=-=-=-=-=--=-=- public AndBreadCrumb(Context context) { this.context=context; params = new LinearLayout.LayoutParams (LinearLayout.LayoutParams.WRAP_CONTENT, LinearLayout.LayoutParams.WRAP_CONTENT); } //=-=-=--=--=-=-=-=-=-=-=-=- Public Properties --=-=-=-=-=-=--=-=-=-=-=-=- //each category would be added to create path public void AddNewItem(AndBreadCrumbItem item) { if(items==null) items=new ArrayList<>(); items.add(item); } // if you want a pointer or next node between categories or textviews public void SetTinyNextNodeImage(int resId) {this.tinyNextNodeImage=resId;} public void SetViewStyleId(int resId) {this.viewStyleId=resId;} public void setTextSize(float textSize) {this.textSize = textSize;} public boolean isRTL() { return RTL; } public void setRTL(boolean RTL) { this.RTL = RTL; } public void setLayout(LinearLayout layout) { this.layout = layout; } public void setContext(Context context) { this.context = context; } public boolean isNoResize() { return noResize; } public void setNoResize(boolean noResize) { this.noResize = noResize; }
بعد از آن به متدهای خصوصی میرسیم که متد زیر، متد اصلی ما برای ساخت breadcrumb است:
//primary method for render objects on layout private void DrawPath() { //stop here if essentail elements aren't present if (items == null) return ; if (layout == null) return; if (items.size() == 0) return; //we need to get size of layout,so we use the post method to run this thread when ui is ready layout.post(new Runnable() { @Override public void run() { //textviews created here one by one int position = 0; textViews = new ArrayList<>(); for (AndBreadCrumbItem item : items) { TextView tv = MakeTextView(position, item.getId()); tv.setText(item.getDiplayText()); textViews.add(tv); position++; } //add textviews on layout AddTextViewsOnLayout(); //we dont manage resizing anymore if(isNoResize()) return; //run this code after textviews Added to get widths of them TextView last_tv=textViews.get(textViews.size()-1); last_tv.post(new Runnable() { @Override public void run() { //define width of each textview depend on screen width BatchSizeOperation(); } }); } }); }
TextView tv=new TextView(this); tv.getWidth(); //return 0 layout.add(tv); tv.getWidth(); //return 0
TextView tv=new TextView(this); tv.post(new Runnable() { @Override public void run() { tv.getWidth(); //return x } });
باز میگردیم به متد DrawPath و داخل متد post
در اولین خط این پروسه به ازای هر آیتم، یک TextView توسط متد MakeTextView ساخته میشود که شامل کد زیر است:
private TextView MakeTextView(final int position, final int Id) { //settings for cumbs TextView tv=new TextView(this.context); tv.setEllipsize(TextUtils.TruncateAt.END); tv.setSingleLine(true); tv.setTextSize(TypedValue.COMPLEX_UNIT_PX, textSize); tv.setBackgroundResource(viewStyleId); /*call custom event - this event will be fired when user click on one of textviews and returns position of textview and value that user sat as id */ tv.setOnClickListener(new View.OnClickListener() { @Override public void onClick(View v) { SetPosition(position); clickListener.onClick(position, Id); } }); //if user wants to update each textviews if(textViewUpdate!=null) tv=textViewUpdate.UpdateTextView(context,tv); if(isRTL()) tv.setRotationY(180); return tv; }
در خطوط اولیه، یک Textview ساخته و متد Ellipsize را با Truncate.END مقداردهی مینماید. این مقدار دهی باعث میشود اگر متن، در Textview جا نشد، ادامهی آن با ... مشخص شود. در خط بعدی Textview را تک خطه معرفی میکنیم. در خط بعدی اندازهی قلم را بر اساس آنچه کاربر مشخص کرده است، تغییر میدهیم و بعد هم استایل را برای آن مقداردهی میکنیم. بعد از آن رویداد کلیک را برای آن مشخص میکنیم تا اگر کاربر بر روی آن کلیک کرد، رویداد اختصاصی خودمان را فراخوانی کنیم.
در خط بعدی اگر rtl با true مقدار دهی شده باشد، textview را حول محور Y چرخش میدهد تا برای زبانهای راست به چپ چون فارسی آماده گردد و در نهایت Textview ساخته شده و به سمت متد DrawPath باز میگرداند.
بعد از ساخته شدن TextViewها، وقت آن است که به Layout اضافه شوند که وظیفهی اینکار بر عهدهی متد AddTextViewOnLayout است:
//this method calling by everywhere to needs add textviews on the layout like master method :drawpath private void AddTextViewsOnLayout() { //prepare layout //remove everything on layout for recreate it layout.removeAllViews(); layout.setOrientation(LinearLayout.HORIZONTAL); layout.setVerticalGravity(Gravity.CENTER_VERTICAL); if(isRTL()) layout.setRotationY(180); //add textviews one by one int position=0; for (TextView tv:textViews) { layout.addView(tv,params); //add next node image between textviews if user defined a next node image if(tinyNextNodeImage>0) if(position<(textViews.size()-1)) { layout.addView(GetNodeImage(), params); position++; } } }
تا به اینجا کار چیدمان به ترتیب انجام شده است ولی از آنجا که اندازهی Layout در هر گوشی و در دو حالت حالت افقی یا عمودی نگه داشتن گوشی متفاوت است، نمیتوان به این چینش اعتماد کرد که به چه نحوی عناصر نمایش داده خواهند شد و این مشکل توسط متد BatchSizeOperation (تغییر اندازه دسته جمعی) حل میگردد. در اینجا هم باز متد post به آخرین textview اضافه شده است. به این علت که موقعیکه همهی textviewها در ui جا خوش کردند، بتوانیم به خاصیتهای ui آنها دستیابی داشته باشیم. حالا بعد از ترسیم باید اندازه آنها را اصلاح کنیم. قدم به قدم متد BatchSizeOperation را بررسی میکنیم:
//set textview width depend on screen width private void BatchSizeOperation() { //get width of next node between cumbs Bitmap tinyBmap = BitmapFactory.decodeResource(context.getResources(), tinyNextNodeImage); int tinysize=tinyBmap.getWidth(); //get sum of nodes tinysize*=(textViews.size()-1); ... }
//get width size of screen(layout is screen here) int screenWidth=GetLayoutWidthSize(); //get sum of arrows and cumbs width int sumtvs=tinysize; for (TextView tv : textViews) { int width=tv.getWidth(); sumtvs += width; }
private int GetLayoutWidthSize() { int width=layout.getWidth(); int padding=layout.getPaddingLeft()+layout.getPaddingRight(); width-=padding; return width; }
private void BatchSizeOperation() { .... //if sum of cumbs is less than screen size the state is good so return same old textviews if(sumtvs<screenWidth) return ; if(textViews.size()>3) { //make fake path MakeFakePath(); //clear layout and add textviews again AddTextViewsOnLayout(); } //get free space without next nodes -> and spilt rest of space to textviews count to get space for each textview int freespace =screenWidth-tinysize; int each_width=freespace/textViews.size(); //some elements have less than each_width,so we should leave size them and calculate more space again int view_count=0; for (TextView tv:textViews) { if (tv.getWidth()<=each_width) freespace=freespace-tv.getWidth(); else view_count++; } if (view_count==0) return; each_width=freespace/view_count; for (TextView tv:textViews) { if (tv.getWidth()>each_width) tv.setWidth(each_width); } }
اگر آیتمها بیشتر از سه عدد باشند، میتوانیم از حالت مسیر جعلی استفاده کنیم که توسط متد MakeFakePath انجام میشود. البته بعد از آن هم باید دوباره viewها را چینش کنیم تا مسیر جدید ترسیم گردد، چون ممکن است بعد از آن باز هم جا نباشد یا آیتمها بیشتر از سه عدد نیستند. در این حالت، حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که فضای موجود را بین آنها تقسیم کنیم تا همهی کاسه، کوزهها سر آیتم آخر نشکند و متنش به ... تغییر یابد و حداقل از هر آیتم، مقداری از متن اصلی نمایش داده شود. پس میانگین فضای موجود را گرفته و بر تعداد المانها تقسیم میکنیم. البته این را هم باید در نظر گرفت که در تقسیم بندی، بعضی آیتمها آن مقدار پهنا را نیاز ندارند و با پهنای کمتر هم میشود کل متنشان را نشان داد. پس یک کار اضافهتر این است که مقدار پهنای اضافی آنها را هم حساب کنیم و فقط آیتمهایی را پهنا دهیم که به مقدار بیشتری از این میانگین احتیاج دارند. در اینجا کار به پایان میرسد و مسیر نمایش داده میشود.
نحوهی کارکرد متد MakeFakePath بدین صورت است که 4 عدد TextView را ایجاد کرده که المانهای با اندیس 0 و 2 و 3 به صورت نرمال و عادی ایجاد شده و همان کارکرد سابق را دارند. ولی المان شماره دو با اندیس 1 با متن ... نمایندهی آیتمهای میانی است و رویدادکلیک آن به شکل زیر تحریف یافته است:
//if elements are so much(mor than 3),we make a fake path to decrease elements private void MakeFakePath() { //we make 4 new elements that index 1 is fake element and has a rest of real path in its heart //when user click on it,path would be opened textViews=new ArrayList<>(4); TextView[] tvs=new TextView[4]; int[] positions= {0,items.size()-3,items.size()-2,items.size()-1}; for (int i=0;i<4;i++) { //request for new textviews tvs[i]=MakeTextView(positions[i],items.get(positions[i]).getId()); if(i!=1) tvs[i].setText(items.get(positions[i]).getDiplayText()); else { tvs[i].setText("..."); //override click event and change it to part of code to open real path by call setposition method and redraw path tvs[i].setOnClickListener(new View.OnClickListener() { @Override public void onClick(View v) { int pos = items.size() - 3; int id = items.get(pos).getId(); SetPosition(items.size() - 3); clickListener.onClick(pos, id); } }); } textViews.add(tvs[i]); } }
بررسی روش اجرای MS SQL Server Express درون یک Container
اگر مخازن Imageهای رسمی مایکروسافت را در داکرهاب بررسی کنیم، به مخازنی مانند mssql-server-windows-express ، mssql-server و یا mssql-server-linux نیز خواهیم رسید. در اینجا آخرین نگارش Image مربوط به SQL Server Express آن، حدود 7GB حجم دارد. برای دریافت آن ابتدا به Windows Containers سوئیچ کنید و سپس دستور زیر را صادر نمائید:
docker pull microsoft/mssql-server-windows-express
docker run -d -p 1433:1433 -e sa_password=<SA_PASSWORD> -e ACCEPT_EULA=Y microsoft/mssql-server-windows-express
- سوئیچ d سبب میشود تا پس از اجرای این دستور، بلافاصله به command prompt بازگشت داده شویم و SQL Server Express در background اجرا شود.
- سپس پورت 1433 میزبان به پورت 1433 کانتینر، نگاشت شدهاست که پورت استاندارد SQL Server است.
- سوئیچ e، امکان تنظیم متغیرهای محیطی را میسر میکند؛ برای مثال ورود کلمهی عبور کاربر SA و یا پذیرش مجوز آن. برای نمونه، این کلمهی عبور را مساوی password وارد کنید؛ هرچند کار نخواهد کرد، اما بررسی خطاهای به همراه آن مفید است.
- و در آخر نام image مرتبط ذکر شدهاست.
پس از اجرای این دستور، کانتینر SQL Server Express، در پس زمینه شروع به کار خواهد کرد و بلافاصله به خط فرمان بازگشت داده میشویم. در اینجا ممکن است آغاز SQL Server اندکی طول بکشد. برای اینکه دریابیم در این لحظه وضعیت پروسهی آن به چه صورتی است، دستور docker logs id را صادر کنید. پس از آن خطایی مانند password validation failed را مشاهده خواهیم کرد. عنوان میکند که پیچیدگی کلمهی عبور وارد شده کافی نیست.
یک نکته: زمانیکه دستور docker run را اجرا میکنیم، یک هش طولانی را نمایش میدهد و پس از آن به خط فرمان بازگشت داده میشویم. این هش طولانی، همان id کانتینر در حال اجرا است. برای مثال در دستور docker logs id میتوان 3 حرف ابتدای این هش را بجای id وارد کرد. البته این id را توسط دستور docker ps نیز میتوان بدست آورد.
بنابراین با توجه به اینکه دستور docker logs id، خطایی را گزارش کردهاست، توسط دستور docker stop id، این کانتینر را متوقف کرده و آنرا مجددا با کلمهی عبوری مانند pass!w0rd1 اجرا میکنیم:
docker run -d -p 1433:1433 -e sa_password=pass!w0rd1 -e ACCEPT_EULA=Y microsoft/mssql-server-windows-express
همانطور که در قسمت سوم نیز عنوان شد، اگر این کانتینر را بر روی ویندوز سرور، در حالت Windows Containers اجرا کنیم (و نه در حالت Hyper-V)، پروسههای اجرای شدهی داخل یک Container را میتوان با Job Object Idهای یکسانی که دارند، در Task Manager ویندوز، در کنار سایر پروسههای سیستم، شناسایی کرد.
اتصال به SQL Server Express اجرا شدهی داخل یک Container توسط SQL Server Management Studio
پس از اجرای SQL Server Express دخل کانتینر، مطابق تنظیمات آن، چه در سیستم میزبان و چه در داخل کانتینر، به پورت 1433 گوش فرا داده میشود. به همین منظور نیاز است IP این کانتینر را نیز بدست آوریم. برای اینکار دستور ipconfig را در سیستم میزبان صادر کنید تا بر اساس مشخصات کارت شبکهی مجازی آن، بتوان IP آنرا بدست آورد (دستور docker inspect id نیز چنین اطلاعاتی را به همراه دارد). اکنون میتوان از داخل سیستم راه دور دیگری که SQL Server Management Studio بر روی آن نصب است، توسط این IP و پورت، به SQL Server Express متصل شد.
البته در اینجا نیازی به ذکر پورت نیست؛ چون پورت 1433، شماره پورت پیشفرض است. بعد از اتصال، میتوان کارهای متداولی مانند ایجاد یک بانک اطلاعاتی جدید را انجام داد.
برای آزمایش، یکبار دستور docker ps را صادر کنید تا id این کانتینر مشخص شود. سپس دستور docker stop id را صادر کنید تا پروسه SQL Server Express خاتمه یابد. اکنون اگر در SQL Server Management Studio قصد کار با آنرا داشته باشیم، پیام عدم اتصال مشاهده میشود. اکنون برای اجرای مجدد کانتینر، دستور docker start id را صادر کنید.
بررسی روش اجرای MySQL داخل یک Container
برای اجرای MySQL نیاز است به Linux Containers سوئیچ کنیم. حجم tag ویژهی latest آن نیز حدود 138MB است که نسبت به SQL Server Express هفت گیگابایتی، بسیار کمتر است!
در همان صفحهی مستندات آن در داکرهاب، دستور اجرایی آن نیز ذکر شدهاست:
docker run --name some-mysql -e MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw -d mysql:tag
docker run --name some-mysql -e MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw -d mysql
یک نکته: میتوان یک command prompt جدید را باز کرد و سپس دستور docker logs -f id را در آن صادر کرد. به این صورت لاگهای لحظهای یک کانتینر را نیز میتوان مشاهده کرد (f در اینجا به معنای follow است).
اکنون میخواهیم MySQL Client موجود در همین Container در حال اجرا را، اجرا کنیم (اجرای پروسهای درون یک کانتینر در حال اجرا). برای اینکار از دستور docker exec استفاده میشود:
docker ps docker exec -it id mysql --user=root --password=my-secret-pw
در اینجا توسط دستور docker exec ابتدا یک interactive shell را درخواست کردهایم (اجرای foreground یک برنامهی شل). سپس id این کانتینر باید ذکر شود. پس از آن نام فایل اجرایی MySQL Client قید شده و در پایان، نام کاربری و کلمهی عبور اتصال به آن که در دستور docker run تنظیم شدهاند، ذکر میشوند.
با اجرای این دستور، به خط فرمان MySQL Client داخل این کانتینر دسترسی پیدا میکنیم. در اینجا میتوان دستورات مختلفی را برای کار با پروسهی mysql اجرا کرد؛ مانند اجرای دستور show databases که لیست بانکهای اطلاعاتی موجود را نمایش میدهد:
mysql> show databases; use mysql; show tables; select * from user; exit;
روش مدیریت دادههای بانکهای اطلاعاتی توسط Docker
در قسمت قبل دریافتیم که لایهی رویی یک container، دارای قابلیت read/write است و برای مثال میتوان فایلهای یک وب سایت استاتیک را در آنجا کپی و سپس هاست کرد. اما این لایه، لایهی مناسبی برای ذخیره سازی دادههای یک بانک اطلاعاتی نیست. در اینجا برای مدیریت بهتر این نوع دادهها، از مفهومی به نام volume استفاده میشود.
برای درک روش مدیریت دادهها توسط داکر، دستور docker volume ls را اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که docker یک volume پیشفرض را نیز ایجاد کردهاست. البته با volumes پیشتر در قسمت چهارم، در بخش «روش به اشتراک گذاری فایل سیستم میزبان با کانتینرها» نیز آشنا شدهایم. این volume پیشفرض، کار ذخیره سازی اطلاعات را حتی اگر کانتینری در حال اجرا نباشد نیز انجام میدهد. وجود یک چنین قابلیتی جهت از دست نرفتن اطلاعات ارزشمند ذخیره شدهی در بانکهای اطلاعاتی بسیار ضروری است.
البته لازم به ذکر است، این volume ای را که در اینجا مشاهده میکنید، توسط Dockerfile خود mysql به صورت خودکار ایجاد میشود. برای مثال در داکرهاب، در قسمت full description این image، در ابتدای توضیحات قسمتی است به نام supported tags and respective dockerfile links. در اینجا هر tag نامبرده شده، در حقیقت لینکی است به یک Dockerfile. اگر یکی از آنها را باز کنید، چنین سطری را در آن مشاهده خواهید کرد:
VOLUME /var/lib/mysql
اینکار نه فقط برای بالابردن کارآیی اعمال read/write انجام شدهی توسط container انجام میشود، بلکه حتی اگر این کانتینر را توسط دستور docker rm id حذف کنیم، دستور docker volume ls، هنوز همان volume ای را که در حین نصب mysql به صورت خودکار ایجاد شده بود، نمایش میدهد. علت اینجا است که طول عمر این volume، وابستهی به طول عمر کانتینر آن نیست. به این ترتیب حذف تصادفی یک کانتینر، سبب از دست رفتن اطلاعات ارزشمند داخل بانک اطلاعاتی آن نمیشود.
روش تعیین صریح یک volume برای یک کانتینر بانک اطلاعاتی، توسط volumeهای نامدار
دستور docker run ای را که برای اجرای mysql صادر کردیم، یک volume خودکار را ایجاد کردهاست و اگر آنرا با دستور docker volume ls بررسی کنیم، دارای یک نام هش مانند است که به آن anonymous volume هم گفته میشود. در ادامه قصد داریم یک volume نامدار را ایجاد کنیم و سپس از آن جهت ذخیره سازی اطلاعات چندین وهله از کانتینر mysql استفاده نمائیم.
پیش از ادامه بحث، ابتدا توسط دستور docker rm id، کانتینر mysql ای را که پیشتر ایجاد کردیم حذف کنید؛ هرچند این دستور، volume متناظر با آنرا حذف نمیکند.
سپس برای اینکه یک کانتینر جدید mysql را با ذکر صریح volume آن ایجاد و اجرا کنیم، میتوان از دستور زیر استفاده کرد:
docker run --name some-mysql -e MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw -d -v db:/var/lib/mysql mysql
اکنون اگر دستور docker volume ls را صادر کنیم، در لیست خروجی آن، نام db قابل مشاهدهاست.
در ادامه پروسهی MySQL Client داخل این کانتینر را اجرا کرده:
docker exec -it some-mysql mysql --user=root --password=my-secret-pw
mysql> show databases; create database pets; show databases; exit;
اکنون در ابتدا این کانتینر را متوقف کرده و سپس آنرا حذف میکنیم:
docker ps docker stop id docker rm id
در ادامه مجددا همان دستور قبلی را که توسط آن volume نامداری، ایجاد کردیم، اجرا میکنیم:
docker run --name some-mysql -e MYSQL_ROOT_PASSWORD=my-secret-pw -d -v db:/var/lib/mysql mysql
docker exec -it some-mysql mysql --user=root --password=my-secret-pw
mysql> show databases;
روش حذف volumes اضافی
با توجه به اینکه volumeها، طول عمر متفاوتی را نسبت به کانتینرها دارند، ممکن است پس از مدتی فضای دیسک سخت شما را پر کنند. برای مثال به ازای هربار اجرای دستور docker run مربوط با MYSQL با نامی متفاوت، یک volume جدید نیز ایجاد میشود.
خروجی دستور docker inspect id به همراه قسمتی است به نام mounts که خاصیت name آن، دقیقا مساوی نام volume متناظر با کانتینر بررسی شدهاست. همچنین خاصیت source آن، محل دقیق ذخیره سازی این volume را بر روی فایل سیستم میزبان مشخص میکند.
برای حذف آنها، ابتدا نیاز است کانتینرها را متوقف کرد. دستور زیر تمام کانتینرهای در حال اجرا را متوقف میکند. در اینجا دستور docker ps -q، لیست id تمام کانتینرهای در حال اجرا را باز میگرداند (در این دستورات، افزودن پارامتر q، سبب بازگشت صرفا idها میشود):
docker stop $(docker ps -q)
docker rm $(docker ps -aq)
docker rm -f $(docker ps -aq)
docker volume rm $(docker volume ls -q)
docker rm -fv id
docker volume ls -f dangling=true
docker volume rm $(docker volume ls -qf dangling=true)
// نصب لودرهای مورد نظر npm install css-loader style-loader -D
//index.html file <html> <head> <title>webpack part 4</title> </head> <body> <h1>webpack is awesome</h1> <p>part 4 of tutorial</p> <div>i have a background</div> <h1>تست فونت !</h1> <script src="/assets/js/bundle.js"> </script> </body> </html>
//webpack.config.js var path = require("path"); var webpack = require("webpack"); module.exports = { context: path.resolve("js"), entry: ['./main.js'] , output: { path: path.resolve("build/js"), publicPath: "assets/js", filename: 'bundle.js' }, devServer: { contentBase: "assets" } , watch: true , module: { loaders: [ { test: /\.css$/ , exclude: /node_modules/ , loader: 'style-loader!css-loader' } ] } }
loader:'style-loader!css-loader'
// main.js file require("./../assets/main.css"); console.log(`i'm bundled by webpack`);
// main.css body{ background-color: #DAA520; }
در تصویر بالا مشخص است که در تگ Head صفحه، یک تگ جدید style، توسط وبپک ایجاد شده و استایل ما به صفحه تزریق شدهاست. همچنین اگر وبپک را به حالت Minify کردن باندل ببریم (در مطلب قبلی نحوهی این کار ذکر شد)، باندل نهایی برای فایلهای css نیز Minify خواهد شد.
استفاده از Sass با کمک وبپک
روش استفاده از Sass نیز تفاوتی با css نخواهد داشت و فقط کافی است Loader آن را در پروژه نصب کنیم و در نهایت آن را در فایل پیکربندی، به وبپک معرفی کنیم. با دستور زیر لودر Sass را در پروژه وارد میکنیم:
// نصب لودر sass npm install -D sass-loader node-sass
( node-sass به عنوان وابستگی لودر sass، در کنار آن نصب شده است)
حال به فایل پیکربندی میرویم و لودر جدید را به قسمت لودرها اضافه میکنیم:
// webpack.config.js module: { loaders: [ { test: /\.css$/ , exclude: /node_modules/ , loader: 'style-loader!css-loader' } ,{ test:/\.scss$/ ,exclude:/node_modules/ ,loader:'style-loader!css-loader!sass-loader' } ] }
در پوشهی assets نیز فایل جدیدی را با عنوان main.scss ساخته و محتوای زیر را در آن وارد میکنیم:
// main.scss $background-color:#DAA520; body{ background-color: $background-color; }
سپس در فایل main.js به جای وارد کردن فایل css قبلی، فایل scss جدید را با کمک require وارد میکنیم و در ادامه وبپک را اجرا میکنیم. خواهیم دید که مانند قبل بدون مشکلی وبپک اجرا شده، فایل scss را به css ترجمه کرده و سپس به کمک بقیه لودرها، به باندل اضافه میکند. استفاده از بقیهی فریمورکهای css مانند Less و ... نیز با کمک لودر آنها به همین صورت قابل انجام است.
استفاده از Autoprefixer
همان طور که تمامی قابلیتهای نسخهی جدید جاوااسکریپت در همهی مرورگرها به صورت سراسری پشتیبانی نمیشود، برای css نیز چنین مشکل مشابهی وجود دارد و برای استفادهی بهینهی از برخی قابلیتها نیاز داریم تا prefixهای مورد نیاز مرورگرهای مختلف را به فایلهای css مان اضافه کنیم. میتوانیم این روند را با کمک یک لودر وبپک، ساده و به صورت خودکار کرد. برای نصب این لودر دستور زیر را وارد میکنیم:
npm install -D autoprefixer-loader
و بعد از نصب شدن آن، در فایل پیکربندی وبپک به لودرهایی که برای فایلهای css و scss اضافه کرده بودیم، این لودر را نیز به صورت زنجیر وار اضافه میکنیم:
//webpack.config.js module: { loaders: [ { test: /\.css$/ , exclude: /node_modules/ , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader' } ,{ test:/\.scss$/ ,exclude:/node_modules/ ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader' } ] }
در هر دو لودری که برای css و scss ساخته بودیم، از لودر autoprefixer استفاده کردیم. برای تست اینکه این لودر بدون مشکل کار میکند، در فایل main.scss تغییر زیر را ایجاد میکنیم:
//main.scss $background-color:#DAA520; body{ background-color: $background-color; display: flex; }
حال با اجرای وبپک خواهیم دید که prefixهای مورد نیاز توسط لودر اضافه شده اند ( این لودر از کتابخانهی postcss کمک میگیرد).
باندل کردن تصاویر و فونتها با کمک وبپک
تا اینجا با نحوهی وارد کردن فایلهای استایل، مانند css و ... به باندل آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم که تصاویر و فونتها را نیز وارد باندل کنیم. روند کار شبیه به گذشته است و این کار نیز به کمک لودرهای وبپک انجام خواهد شد.
جهت باندل کردن تصاویر و فونتها، به لودر جدیدی با نام url-loader احتیاج داریم. قبل از هر چیزی این لودر را در پروژه با کمک npm نصب میکنیم:
npm install -D url-loader file-loader
(لودر file-loader به عنوان وابستگی مورد نیاز است)
روند همچنان مثل گذشته است و پس از نصب لودر، وارد فایل پیکربندی شده و لودر جدید را به وبپک معرفی میکنیم:
//webpack.config.js file module: { loaders: [ { test: /\.css$/ , exclude: /node_modules/ , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader' } ,{ test:/\.scss$/ ,exclude:/node_modules/ ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader' },{ test:/\.(png|jpg|ttf|eot)$/ ,exclude:/node_modules/ ,loader:'url-loader?limit=100000' } ] }
در لودر اضافه شده، پسوند فایلهایی را که قصد داریم به باندل وارد شوند، معرفی میکنیم. در اینجا فرمتهای png , jpg ,ttf, eot ذکر شدهاند.
تنها نکتهی جدید، در مشخص کردن نام لودر وجود دارد و آن نیز قسمت پس از علامت ؟ میباشد. هنگام مشخص کردن اینکه از چه لودری قصد استفاده داریم، میتوانیم با استفاده از ؟ پارامترهایی را به لودر مورد نظر ارسال کنیم. در اینجا به پارامتر limit، مقدار 100000 را دادهایم که برای این لودر به این معناست که اگر حجم فایل در حال پردازش، حجمی بیشتر از این مقدار را داشت، این فایل را به صورت یک لینک جدا از باندل قرار بده. ولی اگر حجمی کمتر از این مقدار داشت، لودر به صورت خودکار فایل را به فرمت Base64 انکود میکند و در درون باندل قرار میدهد.
برای تست اینکه آیا این لودر به درستی کار میکند یا نه، یک تصویر نمونه را در فولدر assets قرار میدهیم و سپس در فایل main.scss تغییرات زیر را انجام میدهیم.
حجم عکس قرار داده شده نزدیک به 400 کیلوبایت است و با مقدار محدودیت مشخص شده، تصویر مورد نظر از باندل توسط وبپک خارج میشود و به صورت جداگانه در بیلد نهایی قرار میگیرد. در تصویر زیر مشخص است که مرورگر درخواست جداگانه ای برای تصویر ارسال کرده است:
حال محدودیت حجم فایل را بالا میبریم و میتوان دید که تصویر در باندل نهایی به صورت انکود شده قرار گرفته است .
قطعا انجام این کار برای تصاویری با حجم بالا مناسب نخواهد بود و برنامه نویس بسته به نیاز بایستی مقدار محدودیت حجم را برای لودر مشخص کند.
در تعریف بالا دیدیم که فرمتهای مورد نیاز برای وارد کردن فونت را نیز علاوه بر تصاویر، برای وبپک مشخص کردهایم. روند وارد کردن فونتها به باندل نیز تفاوتی با تصاویر ندارد و کافی است تعاریف مورد نیاز را در فایلهای css داشته باشیم.
برای مثال فونت ساحل در پوشهی assets قرار داده شده و در فایل main.scss تغییرات زیر انجام شدهاند:
// main.scss $background-color:#DAA520; div{ background-image: url("galaxy.jpg"); } @font-face { font-family: Sahel; src: url('Sahel.eot'); src: url('Sahel.eot?#iefix') format('embedded-opentype'), url('Sahel.woff') format('woff'), url('Sahel.ttf') format('truetype'); font-weight: normal; } @font-face { font-family: Sahel; src: url('Sahel-Bold.eot'); src: url('Sahel-Bold.eot?#iefix') format('embedded-opentype'), url('Sahel-Bold.woff') format('woff'), url('Sahel-Bold.ttf') format('truetype'); font-weight: bold; } @font-face { font-family: Sahel; src: url('Sahel-Black.eot'); src: url('Sahel-Black.eot?#iefix') format('embedded-opentype'), url('Sahel-Black.woff') format('woff'); font-weight: 900; } body{ background-color: $background-color; font-family: 'Sahel'; display: flex; }
تصویر زیر، نتیجهی اجرای وبپک برای تولید باندل است. در تصویر میتوان دید که هم فونتها و هم فایلهای تصاویر، توسط وبپک شناسایی شده و وارد باندل شدهاند:
روش دیگری برای وارد کردن تصاویر نیز موجود است؛ به این صورت که به فرض مثال یک تگ img در اسکریپت ساخته و سپس پروپرتی src آن را با کمک require برابر با آدرس تصویر مورد نظر قرار میدهیم. این روش نیز برای وبپک قابل فهم بوده و فایل وارد باندل میشود. در ادامه مثالی از این روش آورده شده است:
var img = document.createElement("img"); img.width="200px"; img.height="200px"; img.src= require("path to some image");
چند نکتهی پایانی :
1. در فایل پیکربندی همیشه پسوند فایلهایی را که در کلید entry قرار داشتند، مشخص کردیم:
entry:['./main.js','./shared.ts']
با کلیدی با نام resolve در فایل پیکربندی میتوان مشخص کرد در صورتیکه پسوند فایلی مشخص نبود، به ترتیب مشخص شده به دنبال آن بگردد. به طور مثال:
// webpack.config.js resolve:{ extensions:['','.js','.ts'] }
در تعریف بالا ذکر میشود در صورتیکه پسوند فایل ورودی مشخص نبود، ابتدا به دنبال فایل بدون پسوند، سپس فایلهایی با پسوند js و در نهایت به دنبال فایلهایی با پسوند ts بگرد. توجه داشته باشید که ترتیب مشخص کردن پسوند فایلها مهم است و وبپک بر اساس این ترتیب به دنبال فایل مورد نظر خواهد گشت.
حال میتوان مقدار کلید entry را اینطور تعریف کرد:
entry:['./main','./shared']
2.استفاده از فایلهای css ی که در درونشان فونتهای مورد نیاز لینک شدهاند تنها با استفاده از لودر css قابل انجام نیست. به طور مثال استفاده از کتابخانهی بوت استرپ تنها با این لودر ممکن نیست و بایستی لودر url-loader نیز در پروژه نصب شده باشد تا در هنگامیکه وبپک به فونتها برخورد کرد، بتواند آنها را وابسته به شرایط، وارد باندل نهایی کند.
فایلهای پروژه: dntwebpack-part4.zip
endpoints.MapGet("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx) => { var authors = await ctx.Authors.ToListAsync(); return authors; }); endpoints.MapPost("/api/authors", async (MinimalBlogDbContext ctx, AuthorDto authorDto) => { var author = new Author(); author.FirstName = authorDto.FirstName; author.LastName = authorDto.LastName; author.Bio = authorDto.Bio; author.DateOfBirth = authorDto.DateOfBirth; ctx.Authors.Add(author); await ctx.SaveChangesAsync(); return author; });
ایجاد Command و هندلر مخصوص ایجاد یک نویسندهی جدید
در الگوی CQRS، یک دستور، کاری را بر روی بانک اطلاعاتی انجام میدهد. برای مثال در اینجا قرار است نویسندهای را ثبت کند. در ادامه میخواهیم بدنهی endpoints.MapPost فوق را با الگوی CQRS انطباق دهیم. به همین جهت به یک Command نیاز داریم:
using MediatR; using MinimalBlog.Domain.Model; namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors; public class CreateAuthorCommand : IRequest<Author> { public AuthorDto AuthorDto { get; set; } = default!; }
public interface IRequest<out TResponse> : IBaseRequest
سپس نیاز به یک هندلر است تا دستور رسیده را پردازش کند:
namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors; public class CreateAuthorCommandHandler : IRequestHandler<CreateAuthorCommand, Author> { private readonly MinimalBlogDbContext _context; private readonly IMapper _mapper; public CreateAuthorCommandHandler(MinimalBlogDbContext context, IMapper mapper) { _context = context ?? throw new ArgumentNullException(nameof(context)); _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper)); } public async Task<Author> Handle(CreateAuthorCommand request, CancellationToken cancellationToken) { if (request == null) { throw new ArgumentNullException(nameof(request)); } var toAdd = _mapper.Map<Author>(request.AuthorDto); _context.Authors.Add(toAdd); await _context.SaveChangesAsync(cancellationToken); return toAdd; } }
public interface IRequestHandler<in TRequest, TResponse> where TRequest : IRequest<TResponse>
پس از این تغییرات، بدنهی lambda expression مربوط به endpoints.MapPost به صورت زیر تغییر کرده و ساده میشود:
endpoints.MapPost("/api/authors", async (IMediator mediator, AuthorDto authorDto) => { var command = new CreateAuthorCommand { AuthorDto = authorDto }; var author = await mediator.Send(command); return author; });
نکته 1: await داخل بدنهی lambda expression مربوط به endpoints را فراموش نکنید. تمام متدهای IMediator از نوع aysnc هستند؛ هرچند روش نامگذاری SendAsync را رعایت نکردهاند و اگر این await فراموش شود، مشاهده خواهید کرد که برنامه در حین فراخوانی endpoints در مرورگر، در حالت هنگ و صبر کردن نامحدود قرار میگیرد، بدون اینکه کاری را انجام دهد و یا حتی استثنایی را صادر کند.
نکته 2: در پیاده سازی هندلر، استفاده از cancellationToken را نیز مشاهده میکنید. تقریبا تمام متدهای async مربوط به EF-Core به همراه پارامتری جهت دریافت cancellationToken هم هستند. اگر کاربری قصد لغو یک درخواست طولانی را داشته باشد و بر روی دکمهی stop مرورگر کلیک کند و یا حتی صفحه را چندین بار ریفرش کند، این به معنای abort درخواست(های) رسیدهاست. وجود این cancellationTokenها، بار سرور را کاهش داده و عملیات در حال اجرای سمت سرور را در یک چنین حالتهایی متوقف میکند.
البته هندلری که در اینجا تعریف شده، این cancellationToken را باید از mediator دریافت کند که در کدهای endpoint فوق، چنین نیست. برای رفع این مشکل باید به صورت زیر عمل کرد:
endpoints.MapGet("/api/authors", async (IMediator mediator, CancellationToken ct) => { var request = new GetAllAuthorsQuery(); var authors = await mediator.Send(request, ct); return authors; });
نکته 3: هندلرها عموما چیزی را بازگشت نمیدهند؛ صرف نظر از هندلر فوق که نیاز بوده تا Id شیء ذخیره شده را بازگشت دهد، عموما به همراه هیچ خروجی نیستند. به همین جهت در حین تعریف آنها فقط کافی است در آرگومانهای جنریک آنها، نوع خروجی را ذکر نکنیم:
public class Handler : IRequestHandler<Command>
public interface IRequestHandler<in TRequest> : IRequestHandler<TRequest, Unit> where TRequest : IRequest<Unit>
public async Task<Unit> Handle(Command request, CancellationToken cancellationToken) { // ... return Unit.Value; }
public class Command : IRequest
ایجاد Query و هندلر مخصوص بازگشت لیست نویسندهها
در الگوی CQRS، یک کوئری قرار است اطلاعاتی را بازگشت دهد و ... وضعیت بانک اطلاعاتی را تغییر نمیدهد. بنابراین در اینجا یک IRequest که قرار است لیستی از نویسندگان را بازگشت دهد، تعریف میکنیم. بدنهی آن هم میتواند خالی باشد و یا به همراه خواصی مانند اطلاعات صفحه بندی و یا مرتب سازی گزارشگیری رسیدهی از درخواست:
using MediatR; using MinimalBlog.Domain.Model; namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors; public class GetAllAuthorsQuery : IRequest<List<Author>> { }
namespace MinimalBlog.Api.Features.Authors; public class GetAllAuthorsHandler : IRequestHandler<GetAllAuthorsQuery, List<Author>> { private readonly MinimalBlogDbContext _context; public GetAllAuthorsHandler(MinimalBlogDbContext context) { _context = context ?? throw new ArgumentNullException(nameof(context)); } public Task<List<Author>> Handle(GetAllAuthorsQuery request, CancellationToken cancellationToken) { return _context.Authors.ToListAsync(cancellationToken); } }
endpoints.MapGet("/api/authors", async (IMediator mediator) => { var request = new GetAllAuthorsQuery(); var authors = await mediator.Send(request); return authors; });
و یا حتی معماری CQRS با معماری Event store نیز قابل ترکیب است:
در اینجا بجای استفاده از بانک اطلاعاتی Write، از یک Event store استفاده میشود. کار event store، دریافت رویدادهای write است و سپس باز پخش آنها به بانک اطلاعاتی Read؛ تا کار همگام سازی به این نحو صورت گیرد.
روشی برای نظم دادن به نحوهی تعریف کلاسهای الگوی CQRS
تا اینجا برای مثال کلاسCreateAuthorCommand را در یک فایل مجزا و سپس هندلر آنرا به نام CreateAuthorCommandHandler در یک فایل دیگر تعریف کردیم. میتوان جهت بالابردن خوانایی برنامه، کاهش رفت و برگشتها برای یافتن کلاسهای مرتبط و همچنین سهولت یافتن هندلرهای مرتبط با هر متد mediator.Send، از روش زیر نیز استفاده کرد:
public static class CreateAuthor { public class Command : IRequest<AuthorGetDto> { // ... } public class Handler : IRequestHandler<Command, AuthorGetDto> { // ... } }
var command = new CreateAuthor.Command { AuthorDto = authorDto }; var author = await mediator.Send(command, ct);
در مورد کوئریها هم میتوان به قالب مشابهی رسید که در اینجا هم کوئری و هندلر آن، ذیل نام اصلی مدنظر قرار میگیرند:
public static class GetAllAuthors { public class Query : IRequest<List<AuthorGetDto>> { //... } public class Handler : IRequestHandler<Query, List<AuthorGetDto>> { //... } }
افزودن فیلد آپلود تصاویر، به فرم ثبت اطلاعات یک اتاق
در ادامه به کامپوننت Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor که تا این قسمت آنرا تکمیل کردهایم مراجعه کرده و فیلد جدید InputFile را ذیل قسمت ثبت توضیحات، اضافه میکنیم:
<div class="form-group"> <InputFile OnChange="HandleImageUpload" multiple></InputFile> </div> @code { private async Task HandleImageUpload(InputFileChangeEventArgs args) { } }
- در این کامپوننت، رویداد OnChange، پس از تغییر مجموعهی فایلهای اضافه شدهی به آن، فراخوانی میشود و آرگومانی از نوع InputFileChangeEventArgs را دریافت میکند.
افزودن لیست فایلهای انتخابی به HotelRoomDTO
تا اینجا اگر به BlazorServer.Models\HotelRoomDTO.cs مراجعه کنیم (کلاسی که مدل UI فرم ثبت اطلاعات اتاق را فراهم میکند)، امکان افزودن لیست تصاویر انتخابی به آن وجود ندارد. به همین جهت در این کلاس، تغییر زیر را اعمال میکنیم:
using System; using System.Collections.Generic; using System.ComponentModel.DataAnnotations; namespace BlazorServer.Models { public class HotelRoomDTO { // ... public virtual ICollection<HotelRoomImageDTO> HotelRoomImages { get; set; } = new List<HotelRoomImageDTO>(); } }
تکمیل متد رویدادگردان HandleImageUpload
در ادامه، لیست فایلهای انتخاب شدهی توسط کاربر را دریافت کرده و آنها را آپلود میکنیم:
@inject IHotelRoomService HotelRoomService @inject NavigationManager NavigationManager @inject IJSRuntime JsRuntime @inject IFileUploadService FileUploadService @inject IWebHostEnvironment WebHostEnvironment @code { // ... private async Task HandleImageUpload(InputFileChangeEventArgs args) { var files = args.GetMultipleFiles(maximumFileCount: 5); if (args.FileCount == 0 || files.Count == 0) { return; } var allowedExtensions = new List<string> { ".jpg", ".png", ".jpeg" }; if(!files.Any(file => allowedExtensions.Contains(Path.GetExtension(file.Name), StringComparer.OrdinalIgnoreCase))) { await JsRuntime.ToastrError("Please select .jpg/.jpeg/.png files only."); return; } foreach (var file in files) { var uploadedImageUrl = await FileUploadService.UploadFileAsync(file, WebHostEnvironment.WebRootPath, "Uploads"); HotelRoomModel.HotelRoomImages.Add(new HotelRoomImageDTO { RoomImageUrl = uploadedImageUrl }); } } }
@using Microsoft.AspNetCore.Hosting @using System.Linq @using System.IO
- متد ()args.GetMultipleFiles، امکان دسترسی به فایلهای انتخابی توسط کاربر را میسر میکند که خروجی آن از نوع <IReadOnlyList<IBrowserFile است. در قسمت قبل، سرویس آپلود فایلهایی را که تکمیل کردیم، امکان آپلود یک IBrowserFile را به سرور میسر میکند. اگر متد ()GetMultipleFiles را بدون پارامتری فراخوانی کنیم، حداکثر 10 فایل را قبول میکند و اگر تعداد بیشتری انتخاب شده باشد، یک استثناء را صادر خواهد کرد.
- سپس بر اساس پسوند فایلهای دریافتی، آنها را صرفا به فایلهای تصویری محدود کردهایم.
- در آخر، لیست فایلهای دریافتی را یکی یکی به سرور آپلود کرده و Url دسترسی به آنها را به لیست HotelRoomImages اضافه میکنیم. فایلهای آپلود شده در پوشهی BlazorServer.App\wwwroot\Uploads قابل مشاهده هستند.
نمایش فایلهای انتخاب شدهی توسط کاربر
در ادامه میخواهیم پس از آپلود فایلها، آنها را در ذیل کامپوننت InputFile نمایش دهیم. برای اینکار در ابتدا به فایل wwwroot\css\site.css مراجعه کرده و شیوه نامهی نمایش تصاویر و عناوین آنها را اضافه میکنیم:
.room-image { display: block; width: 100%; height: 150px; background-size: cover !important; border: 3px solid green; position: relative; } .room-image-title { position: absolute; top: 0; right: 0; background-color: green; color: white; padding: 0px 6px; display: inline-block; }
<div class="form-group"> <InputFile OnChange="HandleImageUpload" multiple></InputFile> <div class="row"> @if (HotelRoomModel.HotelRoomImages.Count > 0) { var serial = 1; foreach (var roomImage in HotelRoomModel.HotelRoomImages) { <div class="col-md-2 mt-3"> <div class="room-image" style="background: url('@roomImage.RoomImageUrl') 50% 50%; "> <span class="room-image-title">@serial</span> </div> <button type="button" class="btn btn-outline-danger btn-block mt-4">Delete</button> </div> serial++; } } </div> </div>
ذخیره سازی اطلاعات تصاویر آپلودی یک اتاق در بانک اطلاعاتی
تا اینجا موفق شدیم تصاویر انتخابی کاربر را آپلود کرده و همچنین لیست آنها را نیز نمایش دهیم. در ادامه نیاز است تا این اطلاعات را در بانک اطلاعاتی ثبت کنیم. به همین جهت ابتدا سرویس IHotelRoomImageService را که در قسمت قبل تکمیل کردیم، به کامپوننت جاری تزریق میکنیم و سپس با استفاده از متد CreateHotelRoomImageAsync، رکوردهای تصویر متناظر با اتاق ثبت شده را اضافه میکنیم:
// ... @inject IHotelRoomImageService HotelRoomImageService @code { // ... private async Task AddHotelRoomImageAsync(HotelRoomDTO roomDto) { foreach (var imageDto in HotelRoomModel.HotelRoomImages) { imageDto.RoomId = roomDto.Id; await HotelRoomImageService.CreateHotelRoomImageAsync(imageDto); } } }
HotelRoomModel.HotelRoomImages.Add(new HotelRoomImageDTO { RoomImageUrl = uploadedImageUrl });
محل فراخوانی AddHotelRoomImageAsync فوق، در متد HandleHotelRoomUpsert است که در قسمتهای قبل تکمیل کردیم. در اینجا پس از ثبت اطلاعات اتاق در بانک اطلاعاتی است که به Id آن دسترسی پیدا میکنیم:
private async Task HandleHotelRoomUpsert() { // ... // Create Mode var createdRoomDto = await HotelRoomService.CreateHotelRoomAsync(HotelRoomModel); await AddHotelRoomImageAsync(createdRoomDto); await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` created successfully."); // ... }
یک نکته: در انتهای بحث خواهیم دید که اینکار غیرضروری است و با وجود رابطهی one-to-many تعریف شدهی توسط EF-Core، اگر لیست HotelRoomImages موجودیت اتاق تعریف شده و در حال ثبت نیز مقدار دهی شده باشد، به صورت خودکار جزئی از این رابطه و تنها در یک رفت و برگشت، ثبت میشود. یعنی همان متد CreateHotelRoomAsync، قابلیت ثبت خودکار اطلاعات خاصیت HotelRoomImages موجودیت اتاق را نیز دارا است.
نمایش تصاویر یک اتاق، در حالت ویرایش رکورد آن
تا اینجا فقط حالت ثبت یک رکورد جدید را پوشش دادیم. در این حالت اگر به لیست اتاقهای ثبت شده مراجعه کرده و بر روی دکمهی edit یکی از آنها کلیک کنیم، به صفحهی ویرایش رکورد منتقل خواهیم شد؛ اما این صفحه، فاقد اطلاعات تصاویر منتسب به آن رکورد است.
علت اینجا است که در حین ویرایش اطلاعات، در متد OnInitializedAsync، هرچند اطلاعات یک اتاق را از بانک اطلاعاتی دریافت کرده و آنرا تبدیل به Dto آن میکنیم که سبب نمایش جزئیات هر خاصیت در فیلد متصل به آن در فرم جاری میشود:
protected override async Task OnInitializedAsync() { if (Id.HasValue) { // Update Mode Title = "Update"; HotelRoomModel = await HotelRoomService.GetHotelRoomAsync(Id.Value); } // ... }
بنابراین به فایل BlazorServer\BlazorServer.Services\HotelRoomService.cs مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال میکنیم:
namespace BlazorServer.Services { public class HotelRoomService : IHotelRoomService { // ... public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync() { return _dbContext.HotelRooms .Include(x => x.HotelRoomImages) .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration) .AsAsyncEnumerable(); } public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId) { return _dbContext.HotelRooms .Include(x => x.HotelRoomImages) .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration) .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId); } } }
افزودن تصاویر جدید، در حین ویرایش یک رکورد
پس از نمایش لیست تصاویر منتسب به یک اتاق در حال ویرایش، اکنون میخواهیم در همین حالت اگر کاربر تصویر جدیدی را انتخاب کرد، این تصویر را نیز به لیست تصاویر ثبت شدهی در بانک اطلاعاتی اضافه کنیم. برای اینکار نیز به متد HandleHotelRoomUpsert مراجعه کرده و از متد AddHotelRoomImageAsync در قسمت به روز رسانی آن استفاده میکنیم:
private async Task HandleHotelRoomUpsert() { //... // Update Mode var updatedRoomDto = await HotelRoomService.UpdateHotelRoomAsync(HotelRoomModel.Id, HotelRoomModel); await AddHotelRoomImageAsync(updatedRoomDto); await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` updated successfully."); //... }
برای رفع این مشکل میتوان در متد AddHotelRoomImageAsync، جدید بودن یک تصویر را بر اساس RoomId آن بررسی کرد. اگر این RoomId مساوی صفر بود، یعنی تازه به لیست اضافه شدهاست و حاصل بارگذاری اولیهی فرم ویرایش اطلاعات نیست:
private async Task AddHotelRoomImageAsync(HotelRoomDTO roomDto) { foreach (var imageDto in HotelRoomModel.HotelRoomImages.Where(x => x.RoomId == 0)) { imageDto.RoomId = roomDto.Id; await HotelRoomImageService.CreateHotelRoomImageAsync(imageDto); } }
یک نکته: متد AddHotelRoomImageAsync اضافی است!
چون از AutoMapper استفاده میکنیم، در ابتدای متد ثبت یک اتاق، کار نگاشت DTO، به موجودیت متناظر با آن انجام میشود:
public async Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO) { var hotelRoom = _mapper.Map<HotelRoom>(hotelRoomDTO);
مقدار دهی RoomId یک تصویر، در اینجا غیرضروری است؛ چون RoomId و Room، به عنوان کلید خارجی این رابطه تعریف شدهاند که در اینجا Room یک تصویر، دقیقا همین اتاق در حال ثبت است و EF Core در حین ثبت نهایی، آنرا به صورت خودکار در تمام تصاویر مرتبط نیز مقدار دهی میکند.
یعنی نیازی به چندین بار رفت و برگشت تعریف شدهی در متد AddHotelRoomImageAsync نیست و اساسا نیازی به آن نیست؛ نه برای ثبت و نه برای ویرایش اطلاعات!
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-17.zip