مطالب
ReSharper 4.5

نگارش نهایی ReSharper 4.5 ارائه شد. ارتقاء به این نگارش از نگارش‌های قبلی آن رایگان است و با همان مجوز پیشین کار می‌کند.
  • تمرکز این نگارش بر روی میزان مصرف حافظه کمتر و کارآیی بیشتر است (نسبت به نگارش قبلی آن، در آزمایشی که انجام دادم حدود 300 مگ مصرف حافظه کمتری دارد که قابل توجه است).
  • سرعت باز شدن پروژه‌های بزرگ در آن به شدت بهبود یافته
  • اضافه شدن اخطارهای در سطح پروژه. برای مثال آیا فیلد عمومی که تعریف کرده‌اید اصلا جایی استفاده شده است؟
  • پشتیبانی از VB9 در مورد مباحث پیشرفته Refactoring .
  • اضافه شدن بررسی اصول نامگذاری متدها ، کلاس‌ها، متغیرها و غیره به صورت خودکار
و ...


مطالب
سفارشی سازی صفحه‌ی اول برنامه‌های Angular CLI توسط ASP.NET Core
در مطلب «Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه» با نحوه‌ی ساخت و توزیع برنامه‌های Angular، در دو حالت محیط توسعه و محیط ارائه‌ی نهایی آشنا شدیم. همچنین در مطلب «یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017» نحوه‌ی ترکیب یک برنامه‌ی ASP.NET Core و Angular را بررسی کردیم. در اینجا می‌خواهیم فایل index.html ایی را که Angular CLI تولید می‌کند، با فایل Layout برنامه‌های ASP.NET Core جایگزین کنیم؛ تا بتوانیم در صورت نیاز، سفارشی سازی‌های بیشتری را به صفحه‌ی اول سایت اعمال نمائیم.


استفاده از Tag Helpers ویژه‌ی ASP.NET Core برای مدیریت محیط‌های توسعه و تولید

فایل‌های برنامه‌ی تک صفحه‌ای تولید شده‌ی توسط Angular CLI، در نهایت یک چنین شکلی را خواهند داشت:


این فایل‌ها نیز در حالت توسعه تهیه شده‌اند. در یک برنامه‌ی واقعی، صفحه‌ی ساده‌ی index.html تولیدی آن، تنها می‌تواند یک قالب شروع به کار باشد و نه فایل نهایی که قرار است ارائه شود. نیاز است به این فایل تگ‌های بیشتری را اضافه کرد و سفارشی سازی‌های خاصی را به آن اعمال نمود. در این حالت با توجه به بازنویسی و تولید مجدد این فایل در هر بار ساخت برنامه، می‌توان از فایل Layout پروژه‌ی ASP.NET Core جاری استفاده کرد. به این ترتیب از مزایای Razor و تمام زیرساختی که در اختیار داریم نیز محروم نخواهیم شد.
بنابراین تنها کاری را که باید انجام دهیم، کپی ساختار فایل index.html تولیدی به فایل Layout برنامه است.

مشکل! در حالت توسعه، نام فایل‌های تولید شده به همین سادگی است که ملاحظه می‌کنید. اما در حالت ارائه‌ی نهایی، این فایل‌ها به همراه یک هش نیز تولید می‌شوند (پیاده سازی مفهوم cache busting و اجبار به به‌روز رسانی کش مرورگر، باتوجه به تغییر آدرس فایل‌ها)؛ مانند vendor.ea3f8329096dbf5632af.bundle.js

راه حل اول: تولید فایل‌های نهایی بدون هش
 ng build -prod --output-hashing=none
در حین ساخت و تولید یک برنامه‌ی Angular CLI در حالت ارائه‌ی نهایی، تنها کافی است سوئیچ output-hashing، به none تنظیم شود، تا این هش‌ها به نام فایل‌های تولیدی اضافه نشوند.
درکل بهتر است از این روش استفاده نشود، چون با وجود پروکسی‌های کش کردن اطلاعات در بین راه، احتمال اینکه کاربران نگارش‌های قدیمی برنامه را مشاهده کنند، بسیار زیاد است.

راه حل دوم: تگ Script در ASP.NET Core اجازه‌ی ذکر تمام فایل‌های اسکریپت یک پوشه را نیز می‌دهد
 <script type="text/javascript" asp-src-include="*.js"></script>
هرچند این قابلیت جالب است و سبب الحاق یکجای تمام فایل‌های js موجود در پوشه‌ی wwwroot خواهد شد، اما پاسخگوی کار ما نخواهد بود؛ چون ترتیب قرارگیری این فایل‌ها مهم است.

راه حل واقعی
در اینجا کدهای کامل فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را که می‌تواند جایگزین فایل index.html تولیدی توسط Angular CLI باشد، ملاحظه می‌کنید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico">
    <title>ng2-lab</title>
    <base href="/">

    <environment names="Development">
    </environment>
    <environment names="Staging,Production">
        <link rel="stylesheet" asp-href-include="~/styles*.css" />
    </environment>
</head>
<body>
    @RenderBody()

<app-root></app-root>
<environment names="Development">
    <script type="text/javascript" src="/inline.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/polyfills.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/scripts.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/styles.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/vendor.bundle.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="/main.bundle.js"></script>
</environment>
<environment names="Production,Staging">
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/inline*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/polyfills*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/scripts*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/vendor*.js"></script>
    <script type="text/javascript" asp-src-include="~/main*.js"></script>
</environment>
</body>
</html>
در اینجا دو حالت توسعه و همچنین ارائه‌ی نهایی مدنظر قرار گرفته‌اند. در حالت توسعه، دقیقا از همان نام‌های ساده‌ی تولیدی استفاده شده‌است و در حالت ارائه‌ی نهایی چون نام فایل‌ها به صورت
[name].[hash].bundle.js
تولید می‌شوند، می‌توان قسمت هش را با * جایگزین کرد؛ مانند "asp-src-include="~/vendor*.js
همچنین باید دقت داشت که در حالت توسعه، تمام شیوه نامه‌های برنامه در فایل styles.bundle.js قرار می‌گیرند. اما در حالت ارائه‌ی نهایی، این فایل وجود نداشته و با نام کلی styles*.css تولید می‌شود که باید در head صفحه قرار گیرد (مانند تنظیمات حالت تولید در Layout فوق).


اصلاح قسمت URL Rewrite برنامه

در حالت کار با برنامه‌های تک صفحه‌ای وب، در اولین درخواست رسیده‌ی به برنامه ممکن است آدرسی درخواست شود که معادل کنترلر و اکشن متدی را در برنامه‌ی سمت سرور نداشته باشد. در این حالت کاربر را به همان صفحه‌ی index.html هدایت می‌کنیم تا سیستم مسیریابی سمت کلاینت، کار نمایش آن صفحه را انجام دهد:
app.Use(async (context, next) =>
{
    await next();
    var path = context.Request.Path.Value;
    if (path != null &&
        context.Response.StatusCode == 404 &&
        !Path.HasExtension(path) &&
        !path.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Request.Path = "/index.html";
            await next();
        }
});
از آنجائیکه پس از اصلاحات فوق دیگر از این فایل استفاده نمی‌شود، باید تغییر ذیل را نیز اعمال کرد:
 //context.Request.Path = "/index.html";
context.Request.Path = "/"; // since we are using views/shared/_layout.cshtml now.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
تعیین اعتبار کردن یک عبارت SQL - قسمت دوم

مطلبی را روز قبل نوشتم در مورد تعیین اعتبار یک کوئری. این مورد از آنجایی حائز اهمیت می‌شود که برای مثال تغییری در ساختار یکی از جداول حاصل شود. اکنون می‌خواهیم بررسی کنیم آیا سیستم از کار افتاده یا نه!؟
شما می‌توانید نام یک فیلد را تغییر دهید (حتی اگر این فیلد در یک رویه ذخیره شده استفاده شده باشد) و هیچ خطایی هم نخواهید گرفت و این منشاء دردسرهای زیادی خواهد بود.
در حالت استفاده از SET NOEXEC ON ، کوئری مورد نظر فقط کامپایل می‌شود و همچنین از لحاظ نحوی بررسی خواهد شد، اما این کافی نیست.
مثال زیر را در نظر بگیرید:

Create PROCEDURE Test1
AS
SELECT * FROM tblPIDs1
جدول tblPIDs1 در دیتابیس مورد نظر وجود ندارد.
این کوئری قابل اجرا است. دکمه‌ی F5 را فشار دهید، بلافاصله رویه ذخیره شده‌ی Test1 برای شما ایجاد خواهد شد.
سپس کوئری زیر را اجرا کنید:

USE testdb
SET NOEXEC ON;
exec test1 ;
SET NOEXEC OFF;
بدون مشکل و بروز خطایی، پیغام زیر را نشان می‌دهد:
Command(s) completed successfully

ایرادی هم وارد نیست چون فقط عملیات parsing و compile صورت گرفته و نه اجرای واقعی رویه ذخیره شده. اینجا از لحاظ دستوری مشکلی وجود ندارد.

در این نوع موارد می‌توان از SET FMTONLY ON استفاده کرد. این مورد اجرای غیر واقعی یک کوئری را سبب می‌شود (تاثیری روی دیتابیس موجود نخواهد داشت، برای مثال اگر در رویه ذخیره شما عبارت insert وجود داشت، دیتایی insert نخواهد شد) و تنها متادیتای حاصل را بازگشت می‌دهد. مثلا نام ستون‌های یک کوئری را و همچنین در این حین اگر خطایی رخ داده باشد، آن‌را نیز ارائه خواهد داد.

USE testdb
SET FMTONLY ON;
exec test1 ;
SET FMTONLY OFF;
با اجرای کوئری فوق خطای زیر ظاهر می‌شود:
Msg 208, Level 16, State 1, Procedure test1, Line 3
Invalid object name 'tblPIDs1'.
برای اتوماسیون این توانایی می‌توان از کوئری زیر استفاده کرد:

USE testdb;

SET NOCOUNT ON;

DECLARE @name NVARCHAR(MAX),
@sql NVARCHAR(MAX),
@type CHAR(2), -- object type
@type_desc NVARCHAR(60), -- object type description
@params NVARCHAR(MAX) -- parameters

DECLARE @tblInvalid TABLE (
-- invalid objects
[type_desc] NVARCHAR(60),
[name] NVARCHAR(MAX),
[error_number] INT,
[error_message] NVARCHAR(MAX),
[type] CHAR(2)
);

DECLARE testSPs CURSOR FAST_FORWARD
FOR
SELECT [name] = OBJECT_NAME(SM.[object_id]),
[type] = SO.[type],
SO.[type_desc],
[params] = (
SELECT (
SELECT CONVERT(
XML,
(
SELECT STUFF(
(
SELECT ', ' + [name] +
'=NULL' AS
[text()]
FROM sys.parameters
WHERE [object_id] = SM.[object_id]
FOR XML PATH('')
),
1,
1,
''
)
)
)
FOR XML RAW,
TYPE
).value('/row[1]', 'varchar(max)')
)
FROM sys.sql_modules SM
JOIN sys.objects SO
ON SO.[object_id] = SM.[object_id]
WHERE SO.[is_ms_shipped] = 0
AND SO.[type] = 'P'


OPEN testSPs
FETCH NEXT FROM testSPs INTO @name, @type, @type_desc, @params

WHILE (@@FETCH_STATUS = 0)
BEGIN
BEGIN TRY
SET @sql = 'SET FMTONLY ON; exec ' + @name + ' ' + @params +
'; SET FMTONLY OFF;'
--PRINT @sql;
EXEC (@sql) ;
END TRY
BEGIN CATCH
PRINT @type_desc + ', ' + @name + ', Error: ' + CAST(ERROR_NUMBER() AS VARCHAR)
+ ', ' + ERROR_MESSAGE();
INSERT INTO @tblInvalid
SELECT @type_desc,
@name,
ERROR_NUMBER(),
ERROR_MESSAGE(),
@type

;
END CATCH


FETCH NEXT FROM testSPs INTO @name, @type, @type_desc, @params
END
CLOSE testSPs
DEALLOCATE testSPs


SELECT [type_desc],
[name],
[error_number],
[error_message]
FROM @tblInvalid
ORDER BY
CHARINDEX([type], ' U V PK UQ F TR FN TF P SQ '),
[name];

توضیحات:
این کوئری، در دیتابیس جاری که در قسمت use dbname مشخص می‌شود، تمامی رویه‌های ذخیره شده را به صورت خودکار پیدا می‌کند. سپس لیست آرگومان‌های آن‌ها را نیز یافته و عبارت exec مربوطه را تشکیل می‌دهد. سپس با استفاده از SET FMTONLY ON سعی در شبیه سازی اجرای تک تک رویه‌های ذخیره شده می‌کند. اگر خطایی در این بین رخ داد، آن‌ها را در یک جدول موقتی ذخیره کرده و در آخر نتیجه را نمایش می‌دهد.

ارزش این کوئری زمانی مشخص می‌شود که تعداد زیادی رویه ذخیره شده داشته باشید اما نمی‌دانید کدامیک از آن‌ها بر اساس آخرین تغییرات صورت گرفته، هنوز معتبر هستند یا نه. آیا به قول معروف، سیستم اومد پایین یا خیر!؟

نکته:
قسمتی که از XML استفاده شده جهت concatenating نتیجه حاصل از کوئری، مورد استفاده قرار گرفته و این روزها بحث رایجی است که در بسیاری از سایت‌ها در مورد آن می‌توان مطالب مفیدی را یافت. راه دیگر انجام آن استفاده از COALESCE می‌باشد.


مآخذ:
Check Validity of SQL Server Stored Procedures
Which of your Stored Procedures are no longer Valid
SET FMTONLY ON

مطالب
Blogger auto poster

حتما مطالب «خلاصه اشتراک‌های روز xyz» را دیده‌اید و شاید گفته باشید که ... عجب حالی دارد؛ هر شب ساعت 12، یک لیست مرتب را ارسال می‌کند! باید خدمتتان عرض کنم که بیشتر از 90 درصد کار تهیه و ارسال این لیست‌ها، خودکار است؛ منهای روزی چندبار کلیک کردن بر روی لینک Share در عناوین Google reader و همین! (البته اخیرا شده ارسال Public به GooglePlus)
برای اتوماسیون این‌کار، یک برنامه را تهیه کرده‌ام که این‌کارها را انجام می‌دهد:
هر چند دقیقه یکبار (قابل تنظیم است)، فید حاصل از مطالب به اشتراک گذاشته شده در Google reader را می‌خواند و ذخیره می‌کند (یا موارد عمومی گوگل پلاس را). بانک اطلاعاتی آن هم یک فایل XML ساده است. از این جهت که روزی حدودا 20 رکورد یا کمتر، نیازی به بانک اطلاعاتی آنچنانی ندارد. سپس آخر هر شب، تمام این‌ها را تبدیل به یک لیست Html ایی کرده و به صورت خودکار در این بلاگ ارسال می‌کند.
بنابراین تنها کاری که من به صورت دستی انجام می‌دهم کلیک کردن بر روی لینک Share در Google reader است (یا ارسال به GooglePlus). سپس این‌ها به صورت خودکار به فید مرتبط اضافه می‌شوند و مابقی آن هم که عنوان شد.



از کجا می‌شود آن‌را دریافت کرد؟
این پروژه به صورت سورس باز از آدرس زیر قابل دریافت است:


سورس باز بودن آن هم از این جهت برای خیلی‌ها شاید اهمیت داشته باشد که بالاخره باید نام کاربری و کلمه عبور اکانت جی میل خود را در آن وارد کنند. آیا امن است؟ آیا اطلاعات من جایی ارسال نمی‌شود؟ پاسخ به این سؤالات هم با مطالعه سورس برنامه قابل دریافت است.


چگونه باید آن‌را تنظیم کرد؟
کلیه تنظیمات این برنامه و یا سرویس آن، در فایل .config همراه آن قرار دارند. این فایل xml ایی را با مثلا notepad باز کرده و تغییرات لازم را در آن اعمال کنید (یا از طریق رابط کاربری برنامه هم قابل انجام است):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<appSettings>
<add key="BlogUrl" value="https://www.blogger.com/feeds/blogId/posts/default" />
<add key="UserName" value="name@gmail.com" />
<add key="Password" value="myPass..." />
<add key="PostAt" value="00:05" />
<add key="FeedToParse" value="http://feeds2.feedburner.com/VahidsSharedItemsInGoogleReader" />
<add key="DBName" value="D:\Prog\db.xml"/>
<add key="Tag" value="News, daily news" />
<add key="Title" value="خلاصه اشتراک‌های روز " />
<add key="UsePersianDate" value="true" />
<add key="ErrorsLogFile" value="D:\Prog\errors.log"/>
<add key="ReadSitesDataIntervalMin" value="15"/>
<add key="GooglePlusUserId" value="105013528531611201860"/>

<!--proxy settings-->
<add key="IsProxyEnabled" value="false"/>
<add key="ProxyServerAddress" value="127.0.0.1"/>
<add key="ProxyServerPort" value="8080"/>
<add key="ProxyServerUserName" value="user1"/>
<add key="ProxyServerPassword" value="pass1"/>
</appSettings>
</configuration>

  • BlogUrl آدرس ویژه وبلاگ شما در بلاگر است. این مورد تنها نکته‌ی مهم تنظیمات جاری است:
برای یافتن آن به آدرس http://www.blogger.com/home مراجعه کنید. روی لینک «ویرایش پیام‌ها» که کلیک نمائید چیزی شبیه به لینک زیر خواهد بود:
http://www.blogger.com/posts.g?blogID=number
این عدد ذکر شده پس از blogId همان عددی است که باید در آدرس BlogUrl خود جایگزین کنید.
  • نام کاربری و کلمه عبور، همان آدرس ایمیل و کلمه عبور جی‌میل شما هستند (جهت ارسال خودکار مطلب به بلاگ شما نیاز است).
  • PostAt مشخص می‌کند که در چه ساعت و دقیقه‌ای باید ارسال روزانه صورت گیرد. لطفا به فرمت آن دقت کنید. به همین شکل باید باشد و هر زمانی که آن‌را تنظیم کنید، تنها اطلاعات یک روز قبل را ارسال خواهد کرد. مهم نیست 5 دقیقه بامداد باشد یا 5 صبح یا 6 عصر. بدیهی است مطالب امروز هم در PostAt روز بعد ارسال می‌شوند و همینطور الی آخر. (البته در خود برنامه امکان انتخاب موارد دلخواه و سپس ارسال دستی آن‌ها هم هست. حالت خودکار همانی است که توضیح داده شد.)
  • FeedToParse آدرس فید اشتراک‌های شما در گوگل ریدر است که قرار است اطلاعات آن دریافت و ذخیره و سپس خلاصه آن ارسال شود (این مورد اختیاری است؛ از این جهت که گوگل آن‌را اخیرا غیرفعال کرده).
  • DBName نام و مسیر بانک اطلاعاتی برنامه است. فقط کافی است این مسیر را اصلاح کنید. بانک اطلاعاتی هم به صورت خودکار در زمان اولین بار اجرای آن ساخته می‌شود و نیاز به تنظیم دیگری ندارد (همان پیش فرض آن کافی است).
  • Tag در اینجا نام برچسب‌هایی است که قرار است مطلب خودکار ارسالی تحت آن‌ها یا در گروه آن‌ها در وبلاگ شما ارسال شوند. بهتر است حداقل یک مورد را ذکر کنید. بیشتر از یک مورد را باید با کاما از هم جدا کنید.
  • Title عنوان مطلب خودکاری است که در سایت شما نمایش داده می‌شود. برنامه به صورت خودکار تاریخ روز قبل را هم به آن اضافه می‌کند. (حداقل فعلا اینطور است)
  • UsePersianDate در اینجا تاریخ شمسی و راست به چپ بودن خروجی را تعیین می‌کند. اگر نیازی به آن نداشتید،‌ آن‌را false کنید.
  • ErrorsLogFile محل فایل log خطاهای برنامه را مشخص می‌کند. اگر در حین کار برنامه خطایی رخ دهد در این فایل که مسیر آن‌را نیاز است اصلاح کنید، ثبت خواهد شد (پیش فرض آن کافی است).
  • ReadSitesDataIntervalMin مشخص می‌کند که هر چند دقیقه یکبار فید ذکر شده در قسمت FeedToParse باید بررسی شود (یا موارد گوگل پلاس شما بررسی شوند). عموما هر 10 دقیقه یکبار کافی است.
  • GooglePlusUserId همان شماره کاربری شما در گوگل پلاس است. برای یافتن آن باید به صفحه «پروفایل» در گوگل پلاس، مراجعه کرده و به آدرس آن دقت نمود: https://plus.google.com/u/0/userId/posts . این userId را در تنظیمات برنامه وارد کنید (فقط موارد Public شما توسط برنامه دریافت خواهند شد).
سایر موارد هم کاملا مشخص است و نیاز به توضیحات خاصی ندارند.


چند نکته
در این برنامه توضیحات شما در حین به اشتراک گذاری در گوگل پلاس نسبت به توضیحات انگلیسی اصلی آن ارجحیت دارد.
توضیحی منسوخ شده ...!
اگر به طراحی گوگل ریدر دقت کرده باشید، حداقل دو لینک به اشتراک گذاری دارد. به اشتراک گذاری ساده و به اشتراک گذاری به همراه کامنت. اگر مورد دوم را انتخاب کنید و توضیحی فارسی را ارائه دهید (اصطلاحا annotation اضافه کنید)، سرویس برنامه جاری توانایی تشخیص آن‌را داشته و از آن بجای عنوان لینک‌ مورد نظر استفاده خواهد کرد. استفاده مهم آن می‌تواند تبدیل عناوین انگلیسی به فارسی جهت ارائه در سایت باشد. (این مورد اختیاری است)
روش دوم: زمانیکه گزینه share with note را انتخاب کنید،‌ اگر بر روی عنوان مطلب ظاهر شده کلیک نمائید،‌ قابل ویرایش می‌شود (نکته‌ای که در نگاه اول مشخص نیست).


مطالب
نحوه‌ی مشاهده‌ی خروجی SQL تولید شده توسط WCF RIA Services

این روزها با وجود ORMs ، کوئری SQL‌ نوشتن شبیه به دورانی شده که با وجود زبان‌های سطح بالا، عده‌ای علاقمند هستند با استفاده از زبان اسمبلی برنامه نویسی کنند! WCF RIA Services به صورت پیش فرض از entity framework استفاده می‌کند (هر چند می‌توان از سایر ORMs هم استفاده کرد)، بنابراین عنوان صحیح‌تر بحث این خواهد بود: چگونه خروجی SQL تولید شده توسط Entity framework را بررسی کنیم؟

الف) استفاده از SQL Server profiler
اولین برنامه‌ای که از سال‌ها قبل، حتی پیش از ظهور ORMs وجود داشته، برنامه‌ی SQL server profiler است، که عموما در مسیر ذیل قابل دستیابی است:
Start Menu->Programs->Microsoft SQL Server 2008->Performance Tools->SQL Server profiler



نکته مهم:
حین کار با SQL Server profiler ، ممکن است انبوهی از کوئری‌های دیگر مثلا مرتبط با SQL Server agent یا reporting services و غیره نیز لاگ شوند. اما الان ما تنها به کوئری‌های برنامه‌ی خود نیاز داریم. برای این منظور به کانکشن استرینگ خود، گزینه‌ی Application Name=My Application Name را نیز اضافه کنید:

<connectionStrings>
<add name="dmEntities" connectionString="metadata=res://*/Models.dmDataModel.csdl|res://*/Models.dmDataModel.ssdl|res://*/Models.dmDataModel.msl;provider=System.Data.SqlClient;provider connection string=&quot;Data Source=(local);Initial Catalog=dm;Integrated Security=True;Application Name=My Application Name;MultipleActiveResultSets=True&quot;" providerName="System.Data.EntityClient" />
</connectionStrings>

اکنون اگر برنامه را با پروفایلر مورد بررسی قرار دهید خروجی به صورت زیر خواهد بود:



برای فیلتر کردن Application Name مورد نظر، در ابتدای کار که یک سشن جدید را آغاز می‌کنید به برگه‌ی events selection مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی column filter کلیک کنید. گزینه‌ی application name را در صفحه‌ی باز شده انتخاب نموده و در قسمت Like آن مطابق تصویر زیر ، نام برنامه‌ی خود را وارد نمائید:




ب) استفاده از IntelliTrace در VS.NET 2010
برنامه را در حالت دیباگ در VS.NET 2010 اجرا کنید. در هر لحظه‌ای می‌توان روی گزینه‌ی Break all کلیک کرد و خروجی SQL تولید شده را نیز علاوه بر اطلاعات دیگر مشاهده نمود:




ج) استفاده از برنامه‌ی حرفه‌ای entity framework profiler
این برنامه از هر دو مورد قبل کاملتر بوده و اساسا برای لاگ کردن کوئری‌ها، مدت زمان اجرا، گزارشگیری از وضعیت برنامه، کدامیک از کوئری‌ها سنگین‌تر هستند، حتی از طریق کدام متد فراخوانی شده‌اند، ارائه‌ی گزارشات و راهنمایی‌هایی در مورد چگونگی بهبود کارآیی برنامه‌ی تهیه شده و امثال آن کاربرد دارد.



استفاده از آن هم بسیار ساده است. ابتدا ارجاعی را به اسمبلی HibernatingRhinos.Profiler.Appender.v4.0 به پروژه‌ی ASP.NET خود اضافه کنید (همان پروژه‌ی هوست مربوط به WCF RIA Service ما). سپس به فایل Global.asax.cs برنامه مراجعه کرده و یک سطر ذیل را اضافه کنید:

protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
{
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();
}

از این پس تنها کافی است برنامه‌ی پروفایلر در حال اجرا بوده و برنامه شما نیز اجرا شود. کلیه‌ی تبادلات با دیتابیس لاگ خواهند شد.

مطالب
بررسی روش فعالسازی C# 7.1
C# 7.1 به همراه به روز رسانی سوم VS 2017 ارائه شده‌است و اگر در ابتدای کار سعی کنید برای مثال یکی از ویژگی‌های جدید C# 7.1، مانند static async Task Main را توسط آن آزمایش کنید، خطای کامپایل برنامه را دریافت می‌کنید. علت اینجا است که این نگارش خاص حتما نیاز به تنظیمات ویژه‌ای را جهت فعالسازی دارد.


فعالسازی کامپایلر C# 7.1 در VS 2017

ابتدا مسیر Visual Studio -> Build tab -> Advanced را طی کنید:


پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Advanced، نیاز است C# 7.1 را انتخاب نمائید:



سؤال: چرا چنین مشکلی با نگارش‌های پیشین زبان سی‌شارپ در ویژوال استودیو وجود نداشت؟

تابحال زبان سی‌شارپ نگارش minor نداشته‌است. همانطور که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید، گزینه‌ی پیش‌فرض زبان مورد استفاده بر روی C# latest major version قرار دارد. این گزینه به معنای انتخاب نگارش 7.0، در این لیست است و نه 7.1. در اینجا major به نگارش 7.0 اشاره می‌کند و یا نگارش‌های 8.0، 9.0 و پس از آن (در صورت ارائه و نصب به روز رسانی‌ها). به همین جهت است که نمی‌توان برای مثال static async Task Main را به صورت پیش فرض و با اعمال آخرین به روز رسانی‌ها کامپایل کرد. برای رفع این مشکل یا می‌توان برای مثال C# 7.1 را مستقیما انتخاب کرد و یا می‌توان «C# latest minor version» را انتخاب کرد که این مورد گزینه‌ی بهتر‌ی است نسبت به حالت C# latest major version و دقیقا به C# 7.1 و یا نگارش‌های پس از آن اشاره می‌کند.


انتخاب زبان در پروژه‌های NET Core.

روش فوق با تمام نگارش‌های NET. کار می‌کند. اما با توجه به اینکه یک چنین گزینه‌هایی برای مثال در VSCode وجود ندارند و یا برنامه‌های NET Core. را می‌توان صرفا از طریق خط فرمان، ایجاد، کامپایل و اجرا کرد، در این نوع پروژه‌ها برای انتخاب زبان باید به صورت ذیل عمل نمود:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
   <PropertyGroup>
       <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework>
   </PropertyGroup>

   <PropertyGroup>
      <LangVersion>latest</LangVersion>
       <!-- 
          <LangVersion>7.1</LangVersion>
        -->
   </PropertyGroup>
</Project>
در اینجا گزینه‌ی LangVersion را یا می‌توان به 7.1 تنظیم کرد و یا بهتر است مقدار آن‌را مساوی latest قرار داد تا همواره به آخرین کامپایلر نصب شده‌ی توسط SDK اشاره کند.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
در مورد «امکانات توکار تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core» پیشتر بحث شد. همچنین «نحوه‌ی تعریف Context، تزریق سرویس‌های EF Core و تنظیمات رشته‌ی اتصالی آن» را نیز بررسی کردیم. به علاوه مباحث «به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی» و «انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر» نیز مرور شدند. بنابراین در این قسمت برای لایه بندی برنامه‌های EF Core، صرفا یک مثال را مرور خواهیم کرد که این قسمت‌ها را در کنار هم قرار می‌دهد و عملا نکته‌ی اضافه‌تری را ندارد.


تزریق مستقیم کلاس Context برنامه، تزریق وابستگی‌ها نام ندارد!

در همان قسمت اول سری شروع به کار با EF Core 1.0، مشاهده کردیم که پس از انجام تنظیمات اولیه‌ی آن در کلاس آغازین برنامه:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{    
   services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
Context برنامه را در تمام قسمت‌های آن می‌توان تزریق کرد و کار می‌کند:
    public class TestDBController : Controller
    {
        private readonly ApplicationDbContext _ctx;

        public TestDBController(ApplicationDbContext ctx)
        {
            _ctx = ctx;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            var name = _ctx.Persons.First().FirstName;
            return Json(new { firstName = name });
        }
    }
این روشی است که در بسیاری از مثال‌های گوشه و کنار اینترنت قابل مشاهده‌است. یا کلاس Context را مستقیما در سازنده‌ی کنترلرها تزریق می‌کنند و از آن استفاده می‌کنند (روش فوق) و یا لایه‌ی سرویسی را ایجاد کرده و مجددا همین تزریق مستقیم را در آنجا انجام می‌دهند و سپس اینترفیس‌های آن سرویس را در کنترلرهای برنامه تزریق کرده و استفاده می‌کنند. به این نوع تزریق وابستگی‌ها، تزریق concrete types و یا concrete classes می‌گویند.
مشکلاتی را که تزریق مستقیم کلاس‌ها و نوع‌ها به همراه دارند به شرح زیر است:
- اگر نام این کلاس تغییر کند، باید این نام، در تمام کلاس‌هایی که به صورت مستقیم از آن استفاده می‌کنند نیز تغییر داده شود.
- اگر سازنده‌ای به آن اضافه شد و یا امضای سازنده‌ی موجود آن، تغییر کرد، باید نحوه‌ی وهله سازی این کلاس را در تمام کلاس‌های وابسته نیز اصلاح کرد.
- یکی از مهم‌ترین دلایل استفاده‌ی از تزریق وابستگی‌ها، بالابردن قابلیت تست پذیری برنامه است. زمانیکه از اینترفیس‌ها استفاده می‌شود، می‌توان در مورد نحوه‌ی تقلید (mocking) رفتار کلاسی خاص، مستقلا تصمیم گیری کرد. اما هنگامیکه یک کلاس را به همان شکل اولیه‌ی آن تزریق می‌کنیم، به این معنا است که همواره دقیقا همین پیاده سازی خاص مدنظر ما است و این مساله، نوشتن آزمون‌های واحد را با مشکل کردن mocking آن‌ها، گاهی از اوقات غیرممکن می‌کند. هرچند تعدادی از فریم ورک‌های پیشرفته‌ی mocking گاهی از اوقات امکان تقلید رفتار کلاس‌ها و نوع‌ها را نیز فراهم می‌کنند، اما با این شرط که تمام خواص و متدهای آن‌ها را virtual تعریف کنید؛ تا بتوانند متدهای اصلی را با نمونه‌های مدنظر شما بازنویسی (override) کنند.

به همین جهت در ادامه، به همان طراحی EF Code First #12 با نوشتن اینترفیس IUnitOfWork خواهیم رسید. یعنی کلاس Context برنامه را با این اینترفیس نشانه گذاری می‌کنیم (در انتهای لیست تمام اینترفیس‌های دیگری که ممکن است در اینجا ذکر شده باشند):
 public class ApplicationDbContext :  IUnitOfWork
و سپس اینترفیس IUnitOfWork را به لایه سرویس برنامه و یا هر لایه‌ی دیگری که به Context آن نیاز دارد، تزریق خواهیم کرد.


طراحی اینترفیس IUnitOfWork

برای اینکه دیگر با کلاس ApplicationDbContext مستقیما کار نکرده و وابستگی به آن‌را در تمام قسمت‌های برنامه پخش نکنیم، اینترفیسی را ایجاد می‌کنیم که تنها قسمت‌های مشخصی از DbContext را عمومی کند:
public interface IUnitOfWork : IDisposable
{
    DbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;
 
    void AddRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class;
    void RemoveRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class;
 
    EntityEntry<TEntity> Entry<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
    void MarkAsChanged<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class;
 
    void ExecuteSqlCommand(string query);
    void ExecuteSqlCommand(string query, params object[] parameters);
 
    int SaveAllChanges();
    Task<int> SaveAllChangesAsync();
}
توضیحات
- در این طراحی شاید عنوان کنید که DbSet، اینترفیس نیست. تعریف DbSet در EF Core به صورت زیر است و در حقیقت همانند اینترفیس‌ها یک abstraction به حساب می‌آید:
 public abstract class DbSet<TEntity> : IQueryable<TEntity>, IEnumerable<TEntity>, IEnumerable, IQueryable, IAsyncEnumerableAccessor<TEntity>, IInfrastructure<IServiceProvider> where TEntity : class
علت اینکه در پروژه‌های بزرگی مانند EF، تمایل زیادی به استفاده‌ی از کلاس‌های abstract وجود دارد (بجای اینترفیس‌ها) این است که اگر این نوع پرکاربرد را به صورت اینترفیس تعریف کنند، با تغییر متدی در آن، باید تمام کدهای خود را به اجبار بازنویسی کنید. اما در حالت استفاده‌ی از کلاس‌های abstract، می‌توان پیاده سازی پیش فرضی را برای متدهایی که قرار است در آینده اضافه شوند، ارائه داد (یکی از تفاوت‌های مهم آن‌ها با اینترفیس‌ها)، بدون اینکه تمام استفاده کنندگان از این کتابخانه، با ارتقاء نگارش EF خود، دیگر نتوانند برنامه‌ی خود را کامپایل کنند.
- این اینترفیس به عمد به صورت IDisposable تعریف شده‌است. این مساله به IoC Containers کمک خواهد کرد که بتوانند پاکسازی خودکار نوع‌های IDisposable را در انتهای هر درخواست انجام دهند و برنامه مشکلی نشتی حافظه را پیدا نکند.
- اصل کار این اینترفیس، تعریف DbSet و متدهای SaveChanges است. سایر متدهایی را که مشاهده می‌کنید، صرفا جهت بیان اینکه چگونه می‌توان قابلیتی از DbContext را بدون عمومی کردن خود کلاس DbContext، در کلاس‌هایی که از اینترفیس IUnitOfWork استفاده می‌کنند، میسر کرد.

پس از اینکه این اینترفیس تعریف شد، اعمال آن به کلاس Context برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
{
    private readonly IConfigurationRoot _configuration;
 
    public ApplicationDbContext(IConfigurationRoot configuration)
    {
        _configuration = configuration;
    }
 
    //public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
    //{
    //}
 
    public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }

 
    protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
    {
        optionsBuilder.UseSqlServer(
            _configuration["ConnectionStrings:ApplicationDbContextConnection"]
            , serverDbContextOptionsBuilder =>
             {
                 var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                 serverDbContextOptionsBuilder.CommandTimeout(minutes);
             }
            );
    }
 
    protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
    {
 
        base.OnModelCreating(modelBuilder);
    }
 
    public void AddRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class
    {
        base.Set<TEntity>().AddRange(entities);
    }
 
    public void RemoveRange<TEntity>(IEnumerable<TEntity> entities) where TEntity : class
    {
        base.Set<TEntity>().RemoveRange(entities);
    }
 
    public void MarkAsChanged<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
    {
        base.Entry(entity).State = EntityState.Modified; // Or use ---> this.Update(entity);
    }
 
    public void ExecuteSqlCommand(string query)
    {
        base.Database.ExecuteSqlCommand(query);
    }
 
    public void ExecuteSqlCommand(string query, params object[] parameters)
    {
        base.Database.ExecuteSqlCommand(query, parameters);
    }
 
    public int SaveAllChanges()
    {
        return base.SaveChanges();
    }
 
    public Task<int> SaveAllChangesAsync()
    {
        return base.SaveChangesAsync();
    }
}
در ابتدا اینترفیس IUnitOfWork به کلاس Context برنامه اعمال شده‌است:
 public class ApplicationDbContext : DbContext, IUnitOfWork
و سپس متدهای آن منهای پیاده سازی اینترفیس IDisposable اعمالی به IUnitOfWork :
 public interface IUnitOfWork : IDisposable
پیاده سازی شده‌اند. علت اینجا است که چون کلاس پایه DbContext از همین اینترفیس مشتق می‌شود، دیگر نیاز به پیاده سازی اینترفیس IDisposable نیست.
در مورد تزریق IConfigurationRoot به سازنده‌ی کلاس Context برنامه، در مطلب اول این سری در قسمت «یک نکته: امکان تزریق IConfigurationRoot به کلاس Context برنامه» پیشتر بحث شده‌است.


ثبت تنظیمات تزریق وابستگی‌های IUnitOfWork

پس از تعریف و پیاده سازی اینترفیس IUnitOfWork، اکنون نوبت به معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
  services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
  services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
در اینجا هم ApplicationDbContext و هم IUnitOfWork با طول عمر Scoped به تنظیمات IoC Container مربوط به ASP.NET Core اضافه شده‌اند. به این ترتیب هر زمانیکه وهله‌ای از نوع IUnitOfWork درخواست شود، تنها یک وهله از ApplicationDbContext در طول درخواست وب جاری، در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد و همچنین مدیریت Dispose این وهله‌ها نیز خودکار است. به همین جهت اینترفیس IUnitOfWork را با IDisposable علامتگذاری کردیم.


استفاده از IUnitOfWork در لایه سرویس‌های برنامه

اکنون لایه سرویس برنامه و فایل project.json آن چنین شکلی را پیدا می‌کند:
{
  "version": "1.0.0-*",
 
    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.DataLayer": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.Entities": "1.0.0-*",
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Options": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    },
 
  "frameworks": {
    "netstandard1.6": {
      "imports": "dnxcore50"
    }
  }
}
در اینجا ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجودیت‌ها و DataLayer برنامه مشاهده می‌کنید. در مورد این اسمبلی‌ها در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 3 - انتقال مهاجرت‌ها به یک اسمبلی دیگر» پیشتر بحث شد.
پس از تنظیم وابستگی‌های این اسمبلی، اکنون یک کلاس نمونه از لایه سرویس برنامه، به شکل زیر خواهد بود: 
namespace Core1RtmEmptyTest.Services
{
    public interface IBlogService
    {
        IReadOnlyList<Blog> GetPagedBlogsAsNoTracking(int pageNumber, int recordsPerPage);
    }
 
    public class BlogService : IBlogService
    {
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        private readonly DbSet<Blog> _blogs;
 
        public BlogService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _blogs = _uow.Set<Blog>();
        }
 
        public IReadOnlyList<Blog> GetPagedBlogsAsNoTracking(int pageNumber, int recordsPerPage)
        {
            var skipRecords = pageNumber * recordsPerPage;
            return _blogs
                        .AsNoTracking()
                        .Skip(skipRecords)
                        .Take(recordsPerPage)
                        .ToList();
        }
    }
}
در اینجا اکنون می‌توان IUnitOfWork را به سازنده‌ی کلاس سرویس Blog تنظیم کرد و سپس به نحو متداولی از امکانات EF Core استفاده نمود.


استفاده از امکانات لایه سرویس برنامه، در دیگر لایه‌های آن

خروجی لایه سرویس، توسط اینترفیس‌هایی مانند IBlogService در قسمت‌های دیگر برنامه قابل استفاده و دسترسی می‌شود.
به همین جهت نیاز است مشخص کنیم، این اینترفیس را کدام کلاس ویژه قرار است پیاده سازی کند. برای این منظور همانند قبل در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه این تنظیم را اضافه خواهیم کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
  services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(ServiceLifetime.Scoped);
  services.AddScoped<IUnitOfWork, ApplicationDbContext>();
  services.AddScoped<IBlogService, BlogService>();
پس از آن، امضای سازنده‌ی کلاس کنترلری که در ابتدای بحث عنوان شد، به شکل زیر تغییر پیدا می‌کند:
public class TestDBController : Controller
{
    private readonly IBlogService _blogService;
    private readonly IUnitOfWork _uow;
 
    public TestDBController(IBlogService blogService, IUnitOfWork uow)
    {
        _blogService = blogService;
        _uow = uow;
    }
در اینجا کنترلر برنامه تنها با اینترفیس‌های IUnitOfWork و IBlogService کار می‌کند و دیگر ارجاع مستقیمی را به کلاس ApplicationDbContext ندارد.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #24
سری «پایه» همین مباحث است. شما با این اطلاعات راحت می‌تونید یک پروژه رو جمع کنید.
ASP.NET MVC 4 نسبت به نگارش 3 آن، آنچنان تغییرات اساسی را به همراه ندارد. یک سری افزونه جدید دارد جهت فشرده سازی اسکریپت‌ها و cssها،‌ اندکی بهبود Razor و یک سری مسایل امنیتی که من لابلای همین سری به آن‌ها اشاره داشتم و ... از این نوع مباحث + مبحث Web API رو اضافه کردن که به نوعی ترکیب WCF با ASP.NET MVC است به نحوی شکیل!
البته مجوز نگارش 4 بتای آن که در دسترس هست، Go live است یعنی می‌تونید همین الان در محیط کار ازش استفاده کنید. هر زمان که نگارش نهایی آن آمد من یک سری ارتقاء به MVC4 رو اضافه خواهم کرد.
مابقی مسایل هم بیشتر تکنیک است تا مباحث پایه. مثلا تکنیک‌های استفاده از jQuery UI در ASP.NET MVC یا استفاده از Kendo UI در ASP.NET MVC و موارد مشابه.
مسیرراه‌ها
ASP.NET MVC