مطالب
نحوه نمایش تمام آیکون‌های تعریف شده در یک قلم در WPF
سال نو مبارک! به امید روزهایی شاد، سلامت و پر برکت.

پیرو مطلب قلم‌هایی حاوی آیکون که خصوصا در برنامه‌های مترو بیشتر مرسوم شده‌اند، شاید بد نباشد کار برنامه Character Map ویندوز را با WPF شبیه سازی کنیم.
ابتدا Model و ViewModel  این برنامه را درنظر بگیرید:
namespace CrMap.Models
{
    public class Symbol
    {
        public char Character { set; get; }
        public string CharacterCode { set; get; }
    }
}

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Windows.Media;
using CrMap.Models;

namespace CrMap.ViewModels
{
    public class CrMapViewModel
    {
        public IList<Symbol> Symbols { set; get; }
        public int GridRows { set; get; }
        public int GridCols { set; get; }

        public CrMapViewModel()
        {
            fillDataSource();
        }

        private void fillDataSource()
        {
            Symbols = new List<Symbol>();
            GridCols = 15;

            var fontFamily = new FontFamily(new Uri("pack://application:,,,/"), "/Fonts/#whhglyphs");

            GlyphTypeface glyph = null;
            foreach (var typeface in fontFamily.GetTypefaces())
            {
                if (typeface.TryGetGlyphTypeface(out glyph) && (glyph != null))
                    break;
            }

            if (glyph == null)
                throw new InvalidOperationException("Couldn't find a GlyphTypeface.");

            GridRows = (glyph.CharacterToGlyphMap.Count / GridCols) + 1;

            foreach (var item in glyph.CharacterToGlyphMap)
            {
                var index = item.Key;
                Symbols.Add(new Symbol
                {
                    Character = Convert.ToChar(index),
                    CharacterCode = string.Format("&#x{0:X}", index)
                });
            }
        }
    }
}
توضیحات:

یک سری قابلیت جالب در WPF برای استخراج اطلاعات قلم‌ها وجود دارند که در فضای نام System.Windows.Media اسمبلی PresentationCore.dll قرار گرفته‌اند. برای نمونه پس از وهله سازی FontFamily بر اساس یک قلم مدفون شده در برنامه، امکان استخراج تعداد گلیف‌های موجود در این قلم وجود دارد که نحوه انجام آن‌را در متد fillDataSource ملاحظه می‌کنید.
این اطلاعات استخراج شده و لیست Symbols برنامه را تشکیل می‌دهند. در نهایت برای نمایش این اطلاعات، از ترکیب ItemsControl و UniformGrid استفاده خواهیم کرد:
<Window x:Class="CrMap.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:vm="clr-namespace:CrMap.ViewModels"
        Title="MainWindow" WindowStartupLocation="CenterScreen" WindowState="Maximized"
        Height="350" Width="525">
    <Window.Resources>
        <vm:CrMapViewModel x:Key="vmCrMapViewModel" />
    </Window.Resources>
    <ScrollViewer VerticalScrollBarVisibility="Visible">
        <ItemsControl
                      DataContext="{StaticResource vmCrMapViewModel}"  
                      ItemsSource="{Binding Symbols}"
                      Name="MainItemsControl"
                      VerticalAlignment="Top"     
                      HorizontalAlignment="Center"
                      Grid.Column="0" Grid.Row="1" Grid.ColumnSpan="4">
            <ItemsControl.ItemsPanel>
                <ItemsPanelTemplate>
                    <UniformGrid
                        HorizontalAlignment="Center"
                        VerticalAlignment="Center"
                        Columns="{Binding GridCols}" 
                        Rows="{Binding GridRows}">
                    </UniformGrid>
                </ItemsPanelTemplate>
            </ItemsControl.ItemsPanel>
            <ItemsControl.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <ContentControl>
                        <Border BorderBrush="SlateGray"
                            HorizontalAlignment="Stretch" VerticalAlignment="Stretch"
                            BorderThickness="1" CornerRadius="3" Margin="3">
                            <StackPanel Margin="3" Orientation="Vertical">
                                <TextBlock                                         
                                    HorizontalAlignment="Center" 
                                    VerticalAlignment="Center" 
                                    FontFamily="Fonts/#whhglyphs"
                                    Foreground="DarkRed"
                                    FontSize="17"
                                    Text="{Binding Character}" />
                                <TextBlock                                         
                                    HorizontalAlignment="Center" 
                                    VerticalAlignment="Center" 
                                    Text="{Binding CharacterCode}" />
                            </StackPanel>
                        </Border>
                    </ContentControl>
                </DataTemplate>
            </ItemsControl.ItemTemplate>
        </ItemsControl>
    </ScrollViewer>
</Window>


دریافت مثال این مطلب
CrMap.zip
 
مطالب
آموزش زمانبندی کارها با HangFire در Asp.Net Core

تسک‌های پس زمینه (Background Job) چیست؟

بطور کلی تسک‌های پس زمینه، کارهایی هستند که برنامه باید بصورت خودکار در زمان‌های مشخصی آن‌ها را انجام دهد؛ برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که متدی را با حجم زیادی از محاسبات پیچیده دارید که وقتی کاربر درخواست خود را ارسال میکند، شروع به محاسبه میشود و کاربر چاره‌ای جز انتظار نخواهد داشت؛ اما اگر اینکار در زمانی دیگر، قبل از درخواست کاربر محاسبه میشد و صرفا نتیجه‌اش به کاربر نمایش داده میشد، قطعا تصمیم گیری بهتری نسبت به محاسبه‌ی آنی آن متد، در زمان درخواست کاربر بوده.
در سناریوی دیگری تصور کنید میخواهید هر شب در ساعتی مشخص، خلاصه‌ای از مطالب وب‌سایتتان را برای کاربران وبسایت ایمیل کنید. در این حالت برنامه باید هر شب در ساعتی خاص اینکار را برای ما انجام دهد و تماما باید این اتفاق بدون دخالت هیچ اراده‌ی انسانی و بصورت خودکار توسط برنامه انجام گیرد.
همچنین شرایطی از این قبیل، ارسال ایمیل تایید هویت، یک ساعت بعد از ثبت نام، گرفتن بک آپ از اطلاعات برنامه بصورت هفتگی و دیگر این موارد، همه در دسته‌ی تسک‌های پس زمینه (Background Job) از یک برنامه قرار دارند.


سؤال : HangFire چیست؟

همانطور که دانستید، تسک‌های پس زمینه نیاز به یک سیستم مدیریت زمان دارند که کارها را در زمان‌های مشخص شده‌ای به انجام برساند. HangFire یک پکیج متن باز، برای ایجاد سیستم زمانبندی شده‌ی کارها است و اینکار را به ساده‌ترین روش، انجام خواهد داد. همچنین HangFire در کنار Quartz که سیستم دیگری جهت پیاده سازی زمانبندی است، از معروف‌ترین پکیج‌ها برای زمانبندی تسک‌های پس زمینه بشمار میروند که در ادامه بیشتر به مزایا و معایب این دو می‌پردازیم. 

مقایسه HangFire و Quartz 

میتوان گفت این دو پکیج تا حد زیادی شبیه به هم هستند و تفاوت اصلی آن‌ها، در لایه‌های زیرین و نوع محاسبات زمانی هریک، نهفته است که الگوریتم مختص به خود را برای این محاسبات دارند؛ اما در نهایت یک کار را انجام میدهند.

دیتابیس :

تفاوتی که میتوان از آن نام برد، وجود قابلیت Redis Store در HangFire است که Quratz چنین قابلیتی را از سمت خودش ارائه نداده و برای استفاده از Redis در Quartz باید شخصا این دو را باهم کانفیگ کنید. دیتابیس Redis بخاطر ساختار دیتابیسی که دارد، سرعت و پرفرمنس بالاتری را ارائه میدهد که استفاده از این قابلیت، در پروژه‌هایی با تعداد تسک‌ها و رکورد‌های زیاد، کاملا مشهود است. البته این ویژگی در HangFire رایگان نیست و برای داشتن آن از سمت HangFire، لازم است هزینه‌ی آن را نیز پرداخت کنید؛ اما اگر هم نمیخواهید پولی بابتش بپردازید و همچنان از آن استفاده کنید، یک پکیج سورس باز برای آن نیز طراحی شده که از این لینک میتوانید آن‌را مشاهده کنید. 

ساختار :

پکیج HangFire از ابتدا با دات نت و معماری‌های دات نتی توسعه داده شده، اما Quartz ابتدا برای زبان جاوا نوشته شده بود و به نوعی از این زبان، ریلیزی برای دات نت تهیه شد و این موضوع طبعا تاثیرات خودش را داشته و برخی از معماری‌ها و تفکرات جاوایی در آن مشهود است که البته مشکلی را ایجاد نمیکند و محدودیتی نسبت به HangFire از لحاظ کارکرد، دارا نیست. شاید تنها چیزی که میتوان در این باب گفت، DotNet Friendly‌تر بودن HangFire است که کار با متد‌های آن، آسان‌تر و به اصطلاح، خوش دست‌تر است.

داشبورد :

هردو پکیج از داشبورد، پشتیبانی میکنند که میتوانید در این داشبورد و ui اختصاصی که برای نمایش تسک‌ها طراحی شده، تسک‌های ایجاد شده را مدیریت کنید. داشبورد HangFire بصورت پیشفرض همراه با آن قرار دارد که بعد از نصب HangFire میتوانید براحتی داشبورد سوار بر آن را نیز مشاهده کنید. اما در Quartz ، داشبورد باید بصورت یک Extension، در پکیجی جدا به آن اضافه شود و مورد استفاده قرار گیرد. در لینک‌های 1 و 2، دوتا از بهترین داشبورد‌ها برای Quartz را مشاهده میکنید که در صورت نیاز میتوانید از آن‌ها استفاده کنید. 

استفاده از HangFire

1. نصب :

  • برای نصب HangFire در یک پروژه‌ی Asp.Net Core لازم است ابتدا پکیج‌های مورد نیاز آن را نصب کنید؛ که شامل موارد زیر است:
Install-Package Hangfire.Core 
Install-Package Hangfire.SqlServer
Install-Package Hangfire.AspNetCore
  • پس از نصب پکیج‌ها باید تنظیمات مورد نیاز برای پیاده سازی HangFire را در برنامه، اعمال کنیم. این تنظیمات شامل افزودن سرویس‌ها و اینترفیس‌های HangFire به برنامه است که اینکار را با افزودن HangFire به متد ConfigureService کلاس Startup انجام خواهیم داد: 
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // Add Hangfire services.
    services.AddHangfire(configuration => configuration
        .SetDataCompatibilityLevel(CompatibilityLevel.Version_170)
        .UseSimpleAssemblyNameTypeSerializer()
        .UseRecommendedSerializerSettings()
        .UseSqlServerStorage(Configuration.GetConnectionString("HangfireConnection"), new SqlServerStorageOptions
        {
            CommandBatchMaxTimeout = TimeSpan.FromMinutes(5),
            SlidingInvisibilityTimeout = TimeSpan.FromMinutes(5),
            QueuePollInterval = TimeSpan.Zero,
            UseRecommendedIsolationLevel = true,
            DisableGlobalLocks = true
        }));

    // Add the processing server as IHostedService
    services.AddHangfireServer();

    // Add framework services.
    services.AddMvc();
}
  • پکیج HangFire برای مدیریت کار و زمان ، Table هایی دارد که پس از نصب، بر روی دیتابیس برنامه‌ی شما قرار میگیرد. فقط باید دقت داشته باشید ConnectionString دیتابیس خود را در متد AddHangFire مقدار دهی کنید، تا از این طریق دیتابیس برنامه را شناخته و Table‌های مورد نظر را در Schema جدیدی با نام HangFire به آن اضافه کند. 

پ ن : HangFire بصورت پیش‌فرض با دیتابیس SqlServer ارتباط برقرار میکند.

  • این پکیج یک داشبورد اختصاصی دارد که در آن لیستی از انواع تسک‌های در صف انجام و گزارشی از انجام شده‌ها را در اختیار ما قرار میدهد. برای تنظیم این داشبورد باید Middleware مربوط به آن و endpoint جدیدی را برای شناسایی مسیر داشبورد HangFire در برنامه، در متد Configure کلاس Startup اضافه کنید : 
public void Configure(IApplicationBuilder app, IBackgroundJobClient backgroundJobs, IHostingEnvironment env)
{
    // HangFire Dashboard
    app.UseHangfireDashboard();

     app.UseEndpoints(endpoints =>
     {
         endpoints.MapControllers();
         
         // HangFire Dashboard endpoint
         endpoints.MapHangfireDashboard();
     });
}

برای اینکه به داشبورد HangFire دسترسی داشته باشید، کافیست پس از نصب و انجام تنظیمات مذکور، برنامه را اجرا کنید و در انتهای Url برنامه، کلمه‌ی "hangfire" را وارد کنید. سپس وارد پنل داشبورد آن خواهید شد. 
http://localhost:50255/hangfire
البته میتوانید آدرس داشبورد HangFire را در برنامه، از کلمه‌ی "hangfire" به هر چیزی که میخواهید شخصی سازی کنید. برای اینکار کافیست درون Middleware تعریف شده بصورت ورودی string، آدرس جدیدی را برای HangFire تعریف کنید. 
app.UseHangfireDashboard("/mydashboard");
و به طبع در Url : 
http://localhost:50255/mydashboard

2. داشبورد :

داشبورد HangFire شامل چندین بخش و تب مختلف است که به اختصار هر یک را بررسی خواهیم کرد. 



تب Job :
همه‌ی تسک‌های تعریف شده، شامل Enqueued, Succeeded, Processing, Failed و... در این تب نشان داده میشوند. 


تب Retries :
این تب مربوط به تسک‌هایی است که در روال زمانبندی و اجرا، به دلایل مختلفی مثل Stop شدن برنامه توسط iis یا Down شدن سرور و یا هر عامل خارجی دیگری، شکست خوردند و در زمانبندی مشخص شده، اجرا نشدند. همچنین قابلیت دوباره‌ی به جریان انداختن job مورد نظر را در اختیار ما قرار میدهد که از این طریق میتوان تسک‌های از دست رفته را مدیریت کرد و دوباره انجام داد. 


تب Recurring Jobs :
وقتی شما یک تسک را مانند گرفتن بکاپ از دیتابیس، بصورت ماهانه تعریف میکنید و قرار است در هر ماه، این اتفاق رخ دهد، این مورد یک تسک تکراری تلقی شده و این تب مسئول نشان دادن اینگونه از تسک‌ها میباشد. 


تب Servers :
این بخش، سرویس‌هایی را که HangFire برای محاسبه‌ی زمانبندی از آن‌ها استفاده میکند، نشان میدهد. وقتی متد services.AddHangfireServer را به متد ConfigureService کلاس Startup اضافه میکنید، سرویس‌های HangFire جهت محاسبه‌ی زمانبندی‌ها فعال میشوند. 


3. امنیت داشبورد :

همانطور که دانستید، داشبورد، اطلاعات کاملی از نوع کارها و زمان اجرای آن‌ها و نام متدها را در اختیار ما قرار میدهد و همچنین اجازه‌ی تغییراتی را مثل حذف یک تسک، یا دوباره به اجرا در آوردن تسک‌ها و یا اجرای سریع تسک‌های به موعد نرسیده را به کاربر میدهد. گاهی ممکن است این اطلاعات، شامل محتوایی امنیتی و غیر عمومی باشد که هرکسی در برنامه حق دسترسی به آن‌ها را ندارد. برای مدیریت کردن این امر، میتوانید مراحل زیر را طی کنید :
مرحله اول : یک کلاس را ایجاد میکنیم (مثلا با نام MyAuthorizationFilter) که این کلاس از اینترفیسی با نام IDashboardAuthorizationFilter ارث بری خواهد کرد. 
public class MyAuthorizationFilter : IDashboardAuthorizationFilter
{
    public bool Authorize(DashboardContext context)
    {
        var httpContext = context.GetHttpContext();

        // Allow all authenticated users to see the Dashboard (potentially dangerous).
        return httpContext.User.Identity.IsAuthenticated;
    }
}
درون این کلاس، متدی با نام Authorize از اینترفیس مربوطه، پیاده سازی میشود که شروط احراز هویت و صدور یا عدم صدور دسترسی را کنترل میکند. این متد، یک خروجی Boolean دارد که اگر هر یک از شروط احراز هویت شما تایید نشد، خروجی false را بر میگرداند. در این مثال، ما برای دسترسی، محدودیت Login بودن را اعمال کرده‌ایم که این را از HttpContext میگیریم.

مرحله دوم : در این مرحله کلاسی را که بعنوان فیلتر احراز هویت برای کاربران ساخته‌ایم، در option‌های middleware پکیج HangFire اضافه میکنیم. 
app.UseHangfireDashboard("/hangfire", new DashboardOptions
{
    Authorization = new [] { new MyAuthorizationFilter() }
});
یکی دیگر از option‌های این middleware که میتوان برای کنترل دسترسی در HangFire استفاده کرد، گزینه‌ی Read-only view نام دارد. 
app.UseHangfireDashboard("/hangfire", new DashboardOptions
{
    IsReadOnlyFunc = (DashboardContext context) => true
});
این گزینه اجازه‌ی هرگونه تغییری را در روند تسک‌ها، از طریق صفحه‌ی داشبورد، از هر کاربری سلب میکند و داشبورد را صرفا به جهت نمایش کار‌ها استفاده میکند نه چیز دیگر.



انواع تسک‌ها در HangFire :

1. تسک‌های Fire-And-Forget :

تسک‌های Fire-And-Forget زمانبندی خاصی ندارند و بلافاصله بعد از فراخوانی، اجرا میشوند. برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که میخواهید پس از ثبت نام هر کاربر در وب‌سایت، یک ایمیل خوش آمد گویی ارسال کنید. این عمل یک تسک پس زمینه تلقی میشود، اما زمانبندی خاصی را نیز نمیخواهید برایش در نظر بگیرید. در چنین شرایطی میتوانید از متد Enqueue استفاده کنید و یک تسک Fire-And-Forget را ایجاد کنید تا این تسک صرفا در تسک‌های پس زمینه‌تان نام برده شود و قابل مشاهده باشد. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = backgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName)
         {
             var jobId = _backgroundJobClient.Enqueue(() => SendWelcomeMail(userName));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
همانطور که میبینید در مثال بالا ابتدا برای استفاده از تسک‌های Fire-and-Forget در HangFire باید اینترفیس IBackgroundJobClient را تزریق کنیم و با استفاده از متد Enqueue در این اینترفیس، یک تسک پس زمینه را ایجاد میکنیم که کار آن، فراخوانی متد SendWelcomeMail خواهد بود.

2. تسک‌های Delayed :

همانطور که از اسم آن پیداست، تسک‌های Delayed، تسک‌هایی هستند که با یک تاخیر در زمان، اجرا خواهند شد. بطور کلی زمانبندی این تسک‌ها به دو دسته تقسیم میشود :

  • دسته اول : اجرا پس از تاخیر در زمانی مشخص.
همان شرایط ارسال ایمیل را به کاربرانی که در وبسایتتان ثبت نام میکنند، در نظر بگیرید؛ اما اینبار میخواهید نه بلافاصله، بلکه 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر، ایمیل خوش آمد گویی را ارسال کنید. در این نوع شما یک تاخیر 10 دقیقه‌ای میخواهید که Delayed Job‌ها اینکار را برای ما انجام میدهند. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = backgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName)
         {
             var jobId = BackgroundJob.Schedule(() => SendWelcomeMail(userName),TimeSpan.FromMinutes(10));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
در این مثال با استفاده از متد Schedule در اینترفیس IBackgroundJobClient توانستیم متد SendWelcomeMail را صدا بزنیم و با ورودی TimeSpan یک تاخیر 10 دقیقه‌ای را در متد HangFire اعمال کنیم.
همچنین میتوانید از ورودی‌های دیگر نوع TimeSpan شامل TimeSpan.FromMilliseconds و TimeSpan.FromSecondsو TimeSpan.FromMinutes و TimeSpan.FromDays برای تنظیم تاخیر در تسک‌های خود استفاده کنید.

  • دسته دوم : اجرا در زمانی مشخص.
نوع دیگر استفاده از متد Schedule، تنظیم یک تاریخ و زمان مشخصی برای اجرا شدن تسک‌های در آن تاریخ و زمان واحد میباشد. برای مثال سناریویی را در نظر بگیرید که دستور اجرا و زمانبندی آن، در اختیار کاربر باشد و کاربر بخواهد یک Reminder، در تاریخ مشخصی برایش ارسال شود که در اینصوررت میتوانید با استفاده از instance دیگری از متد Schedule که ورودی ای از جنس DateTimeOffset را دریافت میکند، تاریخ مشخصی را برای آن اجرا، انتخاب کنید. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = IBackgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName , DateTime dateAndTime)
         {
             var jobId = BackgroundJob.Schedule(() => SendWelcomeMail(userName),DateTimeOffset(dateAndTime));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
در این مثال، تاریخ مشخصی را برای اجرای تسک‌های خود، از کاربر، در ورودی اکشن متد دریافت کرده‌ایم و به متد Schedule، در غالب DateTimeOffset تعریف شده، پاس میدهیم.

3. تسک‌های Recurring :

تسک‌های Recurring به تسک‌هایی گفته میشود که باید در یک بازه‌ی گردشی از زمان اجرا شوند. در یک مثال، بیشتر با آن آشنا خواهیم شد. فرض کنید میخواهید هر هفته، برنامه از اطلاعات دیتابیس موجود بکاپ بگیرد. در اینجا تسکی را دارید که قرار است هر هفته و هربار به تکرر اجرا شود. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IRecurringJobManager _recurringJobManager;
        public HomeController(IRecurringJobManager recurringJobManager)
        {
            _recurringJobManager = recurringJobManager;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("BackUp")]
         public IActionResult BackUp(string userName)
         {
             _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => BackUpDataBase(), Cron.Weekly);
             return Ok();
         }

         public void BackUpDataBase()
         {
            // ...
         }    
    }
برای تنظیم یک Recurring Job باید اینترفیس دیگری را بنام IRecurringJobManager، تزریق کرده و متد AddOrUpdate را استفاده کنید. در ورودی این متد، یک نوع تعریف شده در HangFire بنام Cron دریافت میشود که بازه‌ی گردش در زمان را دریافت میکند که در اینجا بصورت هفتگی است.

انواع دیگر Cron شامل :

  • هر دقیقه (Cron.Minutely) :
این Cron هر دقیقه یکبار اجرا خواهد شد. 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => job , Cron.Minutely);
  • هر ساعت (Cron.Hourly) :
این Cron هر یک ساعت یکبار و بصورت پیش‌فرض در دقیقه اول هر ساعت اجرا میشود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Hourly);
اما میتوانید یک ورودی دقیقه به آن بدهید که در اینصورت در N اُمین دقیقه از هر ساعت اجرا شود. 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Hourly(10));
  • هر روز (Cron.Daily) :
این Cron بصورت روزانه و در حالت پیشفرض، در اولین ساعت و اولین دقیقه‌ی هر روز اجرا خواهد شد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Daily);
در حالتی دیگر میتوانید ورودی ساعت و دقیقه را به آن بدهید تا در ساعت و دقیقه‌ای مشخص، در هر روز اجرا شود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Daily(3,10));
  • هر هفته (Cron.Weekly) :
این Cron هفتگی است. بصورت پیشفرض هر هفته، شنبه در اولین ساعت و در اولین دقیقه، اجرا میشود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Weekly);
در حالتی دیگر چندمین روز هفته و ساعت و دقیقه مشخصی را در ورودی میگیرد و حول آن میچرخد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job,Cron.Weekly(DayOfWeek.Monday,3,10));
  • هر ماه (Cron.Monthly) :
این Cron بصورت ماهانه اولین روز ماه در اولین ساعت روز و در اولین دقیقه ساعت، زمانبندی خود را اعمال میکند. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Monthly);
و در صورت دادن ورودی میتوانید زمانبندی آن در چندمین روز ماه، در چه ساعت و دقیقه‌ای را نیز تنظیم کنید. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Monthly(10,3,10));
  • هر سال (Cron.Yearly) :
و در نهایت این Cron بصورت سالانه و در اولین ماه، روز، ساعت و دقیقه هر سال، وظیفه خود را انجام خواهد داد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Yearly);
که این‌هم مانند بقیه، ورودی‌هایی دریافت میکند که به ترتیب شامل ماه، روز، ساعت و دقیقه است. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Yearly(2,4,3,10));
در نهایت با استفاده از این Cron‌ها میتوانید انواع مختلفی از Recurring Job‌ها را بسازید.

4. تسک‌های Continuations :

این نوع از تسک‌ها، وابسته به تسک‌های دیگری هستند و بطور کلی وقتی استفاده میشوند که ما میخواهیم تسکی را پس از تسک دیگری، با یک زمانبندی، به نسبت زمان اجرای تسک اول، اجرا کنیم. برای مثال میخواهیم 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر، برای او ایمیل احراز هویت ارسال شود که شبیه اینکار را در تسک‌های Delayed انجام داده بودیم. اما همچنین قصد داریم 5 دقیقه بعد از ارسال ایمیل احراز هویت، لینک فرستاده شده را منسوخ کنیم. در این سناریو ما دو زمانبندی داریم؛ اول 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر و دوم 5 دقیقه بعد از اجرای متد اول. 
var stepOne = _backgroundJobClient.Schedule(() => SendAuthorizationEmail(), TimeSpan.FromMinute(10));
_backgroundJobClient.ContinueJobWith(stepOne, () => _backgroundJobClient.Schedule(() => ExpireAuthorizationEmail(), TimeSpan.FromHours(5)));
برای ایجاد یک Continuations Job باید از متد ContinueJobWith در اینترفیس IBackgroundJobClient استفاده کنیم و در ورودی اول این متد، آیدی تسک ایجاد شده قبلی را پاس دهیم.

برخی از نکات و ترفند‌های HangFire

1. استفاده از Cron Expression در Recurring Job‌ها :

بطور کلی، Cron‌، ساختاری تعریف شده برای تعیین بازه‌های زمانی است. Cron اختصار یافته‌ی کلمات Command Run On میباشد که به اجرا شدن یک دستور، در زمان مشخصی اشاره دارد. برای استفاده از آن، ابتدا به تعریف این ساختار میپردازیم : 
* * * * * command to be executed
- - - - -
| | | | |
| | | | ----- Day of week (0 - 7) (Sunday=0 or 7)
| | | ------- Month (1 - 12)
| | --------- Day of month (1 - 31)
| ----------- Hour (0 - 23)
------------- Minute (0 - 59)
این ساختار را از پایین به بالا در زیر برایتان تشریح میکنیم : 
* * * * *
  • فیلد اول (Minute) : در این فیلد باید دقیقه‌ای مشخص از یک ساعت را وارد کنید؛ مانند دقیقه 10 (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد دوم (Hour) : در این فیلد باید زمان معلومی را با فرمت ساعت وارد کنید؛ مانند ساعت 7 (میتوانید محدوده‌ای  را هم تعیین کنید، مانند ساعات 12-7)
  • فیلد سوم (Day of Month) : در این فیلد باید یک روز از ماه را وارد کنید؛ مانند روز 15 ام از ماه (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد چهارم (Month) : در این فیلد باید یک ماه از سال را وارد کنید؛ مثلا ماه 4 ام(آوریل) (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد پنجم (Day of Week) : در این فیلد باید روزی از روز‌های هفته یا محدوده‌ای از آن روز‌ها را تعیین کنید. مانند صفرم هفته که در کشور‌های اروپایی و آمریکایی معادل روز یکشنبه است.
همانطور که میبینید، Cron‌ها دسترسی بهتری از تعیین بازه‌های زمانی مختلف را ارائه میدهند که میتوانید از آن در Recurring متد‌ها بجای ورودی‌های Yearly - Monthly - Weekly - Daily - Hourly - Minutely استفاده کنید. در واقع خود این ورودی‌ها نیز متدی تعریف شده در کلاس Cron هستند که با فراخوانی آن، خروجی Cron Expression را میسازند و در درون ورودی متد Recurring قرار میگیرند.

در ادامه مثالی را خواهیم زد تا نیازمندی به Cron Expression‌ها را بیشتر درک کنید. فرض کنید میخواهید یک زمانبندی داشته باشید که "هر ماه بین بازه 10 ام تا 15 ام، بطور روزانه در ساعت 4:00" اجرا شود. اعمال این زمانبندی با متد‌های معمول در کلاس Cron امکان پذیر نیست؛ اما میتوانید با Cron Expression آن‌را اعمال کنید که به این شکل خواهد بود: 
0 4 10-15 * *
برای ساخت Cron Expression‌ها وبسایت هایی وجود دارند که کمک میکنند انواع Cron Expression‌های پیچیده‌ای را طراحی کنیم و با استفاده از آن، زمانبندی‌های دقیق‌تر و جزئی‌تری را بسازیم. یکی از بهترین وبسایت‌ها برای اینکار crontab.guru است.

پ. ن. برای استفاده از Cron Expression در متد‌های Recurring کافی است بجای ورودی‌های Yearly - Monthly - Weekly - Daily - Hourly - Minutely ، خود Cron Expression را درون ورودی متد تعریف کنیم : 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => job , "0 4 10-15 * *" );


2. متد Trigger :

متد Trigger یک متد برای اجرای آنی تسک‌های Recurring است که به کمک آن میتوانید این نوع از تسک‌ها را بدون در نظر گرفتن زمانبندی آن‌ها، در لحظه اجرا کنید و البته تاثیری در دفعات بعدی تکرار نداشته باشد. 
RecurringJob.Trigger("some-id");


3. تعیین تاریخ انقضاء برای Recurring Job‌ها :

گاهی ممکن است در تسک‌های Recurring شرایطی پیش آید که برفرض میخواهید کاری را هر ماه انجام دهید، اما این تکرار در پایان همان سال تمام میشود. در اینصورت باید یک Expire Time برای متد Recurring خود تنظیم کنیم تا بعد از 12 ماه تکرار، در تاریخ 140X/12/30 به پایان برسد. HangFire برای متد‌های Recurring ورودی با عنوان ExpireTime تعریف نکرده، اما میتوان از طریق ایجاد یک زمانبندی، تاریخ مشخصی را برای حذف کردن متد Recurring تعریف کرد که همانند یک ExpireTime عمل میکند. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Console.WriteLine("Recurring Job"), Cron.Monthly);
_backgroundJobClient.Schedule(() => _recurringJobManager.RemoveIfExists("test"), DateTimeOffset(dateAndTime));
با اجرای این متد، اول کاری برای تکرار در زمانبندی ماهیانه ایجاد میشود و در متد دوم، زمانی برای حذف متد اول مشخص میکند.

در آخر امیدوارم این مقاله برایتان مفید واقع شده باشد. میتوانید فیدبکتان را در قالب کامنت یا یک قهوه برایم ارسال کنید.

مطالب
آموزش WAF (بررسی ساختار همراه با پیاده سازی یک مثال)
در این پست با مفاهیم اولیه این کتابخانه آشنا شدید. برای بررسی و پیاده سازی مثال، ابتدا یک Blank Solution را ایجاد نمایید. فرض کنید قصد پیاده سازی یک پروژه بزرگ ماژولار را داریم. برای این کار لازم است مراحل زیر را برای طراحی ساختار مناسب پروژه دنبال نمایید.
نکته: آشنایی اولیه با مفاهیم MEF از ملزومات این بخش است.
»ابتدا یک Class Library به نام Views ایجاد نمایید و اینترفیس زیر را به صورت زیر در آن تعریف نمایید. این اینترفیس رابط بین کنترلر و View از طریق ViewModel خواهد بود.
 public interface IBookView : IView
    {
        void Show();
        void Close();
    }
اینترفیس IView در مسیر System.Waf.Applications قرار دارد. در نتیجه از طریق nuget اقدام به نصب Package  زیر نمایید:
Install-Package WAF
»حال در Solution ساخته شده  یک پروژه از نوع WPF Application به نام Shell ایجاد کنید. با استفاده از نیوگت، Waf Package را نصب نمایید؛ سپس ارجاعی از اسمبلی Views را به آن ایجاد کنید. output type اسمبلی Shell را به نوع ClassLibrary تغییر داده، همچنین فایل‌های موجود در آن را حذف نمایید. یک فایل Xaml جدید را به نام BookShell ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
<Window x:Class="Shell.BookShell"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="Book View" Height="350" Width="525">
    <Grid>
        <DataGrid ItemsSource="{Binding Books}" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,10,0,0" VerticalAlignment="Top" Width="400" Height="200">
            <DataGrid.Columns>
                <DataGridTextColumn Header="Code" Binding="{Binding Code}" Width="100"></DataGridTextColumn>
                <DataGridTextColumn Header="Title" Binding="{Binding Title}" Width="300"></DataGridTextColumn>
            </DataGrid.Columns>
        </DataGrid>

    </Grid>
</Window>
این فرم فقط شامل یک دیتاگرید برای نمایش اطلاعات کتاب‌هاست. دیتای آن از طریق ViewModel تامین خواهد شد، در نتیجه ItemsSource آن به خاصیتی به نام Books بایند شده است. حال ارجاعی به اسمبلی System.ComponentModel.Composition دهید. سپس در Code behind این فرم کد‌های زیر را کپی کنید:
[Export(typeof(IBookView))]
    [PartCreationPolicy(CreationPolicy.NonShared)]
    public partial class BookShell : Window, IBookView
    {
        public BookShell()
        {
            InitializeComponent();
        }
    }
کاملا واضح است که این فرم اینترفیس IBookView را پیاده سازی کرده است. از آنجاکه کلاس Window به صورت پیش فرض دارای متد‌های Show و Close است در نتیجه نیازی به پیاده سازی مجدد متدهای IBookView نیست. دستور Export باعث می‌شود که این کلاس به عنوان وابستگی به Composition Container اضافه شود تا در جای مناسب بتوان از آن وهله سازی کرد. نکته‌ی مهم این است که به دلیل آنکه این کلاس، اینترفیس IBookView را پیاده سازی کرده است در نتیجه نوع Export این کلاس حتما باید به صورت صریح از نوع IBookView باشد.

»یک Class Library به نام Models بسازید و بعد از ایجاد آن، کلاس زیر را به عنوان مدل Book در آن کپی کنید:
 public class Book
    {
        public int Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }
    }
»یک  Class Library دیگر به نام ViewModels ایجاد کنید و همانند مراحل قبلی، Package مربوط به WAF را نصب کنید. سپس کلاسی به نام BookViewModel ایجاد نمایید و کدهای زیر را در آن کپی کنید (ارجاع به اسمبلی‌های Views و Models را فراموش نکنید):
[Export]
    [Export(typeof(ViewModel<IBookView>))]
    public class BookViewModel : ViewModel<IBookView>
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookViewModel(IBookView view)
            : base(view)
        {
        }
       
        public ObservableCollection<Book> Books { get; set; }
        
    }
ViewModel مورد نظر از کلاس ViewModel of T ارث برده است. نوع این کلاس معادل نوع View مورد نظر ماست که در اینجا مقصود IBookView است. این کلاس شامل خاصیتی به نام ViewCore است که امکان فراخوانی متد‌ها و خاصیت‌های View را فراهم می‌نماید. وظیفه اصلی کلاس پایه ViewModel، وهله سازی از View سپس ست کردن خاصیت DataContext در View مورد نظر به نمونه وهله سازی شده از ViewModel است. در نتیجه عملیات مقید سازی در Shell به درستی انجام خواهدشد.
به دلیل اینکه سازنده پیش فرض در  این کلاس وجود ندارد حتما باید از ImportingConstructor استفاده نماییم تا CompositionContainer در هنگام عملیات وهله سازی Exception صادر نکند.

»بخش بعدی ساخت یک Class Library دیگر به نام Controllers است. در این Library نیز بعد از ارجاع به اسمبلی‌های زیر کتابخانه WAF را نصب نمایید. 
  • Views
  • Models
  • ViewModels
  • System.ComponentModel.Composition
کلاسی به نام BookController بسازید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
[Export]
    public class BookController
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookController(BookViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }

        public BookViewModel ViewModelCore
        {
            get;
            private set;
        }

        public void Run()
        {
            var result = new List<Book>();
            result.Add(new Book { Code = 1, Title = "Book1" });
            result.Add(new Book { Code = 2, Title = "Book2" });
            result.Add(new Book { Code = 3, Title = "Book3" });

            ViewModelCore.Books = new ObservableCollection<Models.Book>(result);

            (ViewModelCore.View as IBookView).Show();
        }
    }
نکته مهم این کلاس این است که BookViewModel به عنوان وابستگی این کنترلر تعریف شده است. در نتیجه در هنگام وهله سازی از این کنترلر Container مورد نظر یک وهله از BookViewModel را در اختیار آن قرار خواهد داد. در متد Run نیز ابتدا مقدار Book که به ItemsSource دیتا گرید در BookShell مقید شده است مقدار خواهد گرفت. سپس با فراخوانی متد Show از اینترفیس IBookView، متد Show در BookShell فراخوانی خواهد شد که نتیجه آن نمایش فرم مورد نظر است.

طراحی Bootstrapper

در پروژه‌های ماژولار  Bootstrapper از ملزومات جدانشدنی این گونه پروژه هاست. برای این کار ابتدا یک WPF Application دیگر به نام Bootstrapper ایجاد نماید. سپس ارجاعی به اسمبلی‌های زیر را در آن قرار دهید:
»Controllers
»Views
»ViewModels
»Shell
»System.ComponentModel.Composition
»نصب بسته WAF با استفاده از nuget

حال یک کلاس به نام  AppBootstrapper ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
public class AppBootstrapper
    {
        public CompositionContainer Container
        {
            get;
            private set;
        }

        public AggregateCatalog Catalog
        {
            get;
            private set;
        }

        public void Run()
        {
            Catalog = new AggregateCatalog();
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(Assembly.GetExecutingAssembly()));
            
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "Shell.dll")));
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "ViewModels.dll")));
            Catalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(String.Format("{0}\\{1}", Environment.CurrentDirectory, "Controllers.dll")));

            Container = new CompositionContainer(Catalog);

            var batch = new CompositionBatch();
            batch.AddExportedValue(Container);
            Container.Compose(batch);

            var bookController = Container.GetExportedValue<BookController>();
            bookController.Run();


        }
    }
اگر با MEF آشنا باشید کد‌های بالا نیز برای شما مفهوم مشخصی دارند. در متد Run این کلاس ابتدا Catalog ساخته می‌شود. سپس با اسکن اسمبلی‌های مورد نظر تمام Export‌ها و Import‌های لازم واکشی شده و به Conrtainer مورد نظر رجیستر می‌شوند. در انتها نیز با وهله سازی از BookController و فراخوانی متد Run آن خروجی زیر نمایان خواهد شد.

نکته بخش Startup  را از فایل App.Xaml خذف نمایید و در متد Startup این فایل کد زیر را کپی کنید:

public partial class App : Application
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            new Bootstrapper.AppBootstrapper().Run();
        }
    }
در پایان، ساختار پروژه به صورت زیر خواهد شد:

نکته: می‌توان بخش اسکن اسمبلی‌ها را توسط یک DirecotryCatalog به صورت زیر خلاصه کرد:
Catalog.Catalogs.Add(new DirectoryCatalog(Environment.CurrentDirectory));
در این صورت تمام اسمبلی‌های موجود در این مسیر اسکن خواهند شد.
نکته: می‌توان به جای جداسازی فیزیکی لایه‌ها آن‌ها را از طریق Directory‌ها به صورت منطقی در قالب یک اسمبلی نیز مدیریت کرد.
نکته: بهتر است به جای رفرنس مستقیم اسمبلی‌ها به Bootstrapper با استفاده از Pre post build در قسمت  Build Event، اسمبلی‌های مورد نظر را در یک مسیر Build کپی نمایید که روش آن به تفصیل در این پست و این پست شرح داده شده است.
دانلود سورس پروژه
مطالب
Message Header سفارشی در WCF
فرض کنید در حال توسعه یک سیستم مبتنی بر WCF هستید. بنابر نیاز باید  یک سری اطلاعات مشخص در اکثر درخواست‌های بین سرور و کلاینت ارسال شوند یا ممکن است بعد از انجام بیش از 50 درصد پروژه این نیاز به وجود آید که  یک یا بیش از یک  پارامتر (که البته از سمت کلاینت تامین خواهند شد) در اکثر کوئری‌های گرفته شده سمت سرور شرکت داده شوند. خوب! در این وضعیت علاوه بر حس همدردی با اعضای تیم توسعه دهنده این پروژه چه می‌توان کرد؟
»اولین راه حلی که به ذهن می‌رسد این است که پارامتر‌های مشخص شده را در متد‌های سرویس‌های مورد نظر قرار داد و به نوعی تمام سرویس‌ها را به روز رسانی کرد. این روش به طور قطع در خیلی از قسمت‌های پروژه به صورت مستقیم اثرگذار خواهد بود و در صورت نبود ابزار‌های تست ممکن است با مشکلات جدی روبرو شوید.
»راه حل دوم این است که یک Message Header سفارشی بسازیم و در هر درخواست اطلاعات مورد نظر را در هدر قرار داده و سمت سرور این اطلاعات را به دست آوریم. این روش کمترین تغییر مورد نظر را برای پروژه دربر خواهد داشت و از طرفی نیاز متد‌های سرویس به پارامتر را از بین می‌برد و دیگر نیازی نیست تا تمام متد‌های سرویس‌ها دارای پارامتر‌های یکسان باشند.
پیاده سازی
برای شروع کلاس مورد نظر برای ارسال اطلاعات را به صورت زیر خواهیم ساخت:
 [DataContract]
    public class ApplicationContext
    {
        [DataMember( IsRequired = true )]
        public string UserId
        {
            get {  return _userId; }
            set
            {
                _userId = value;
            }
        }
        private string _userId;      

        [DataMember( IsRequired = true )]
        public static ApplicationContext Current
        {
            get
            {
                return _current;
            }
            private set { _current = value; }
        }
        private static ApplicationContext _current;  
 public static void Register( ApplicationContext appContext ) { Current = appContext; IsRegistered = true; } }
در این کلاس به عنوان نمونه مقدار Id کاربر جاری باید در هر درخواست به سمت سرور ارسال شود. حال نیاز به یک MessageInspector داریم ، کافیست که اینترفیس IClientMessageInspector را توسط یک کلاس به صورت زیر پیاده سازی نماییم:
public class ClientMessageHeaderInspector<T> : IClientMessageInspector
    {
        private readonly T _vaccine;

        public ClientMessageHeaderInspector( T vaccine )
        {
            this._vaccine = vaccine;
        }

        public void AfterReceiveReply( ref Message reply, object correlationState )
        {
        }

        public object BeforeSendRequest( ref Message request, IClientChannel channel )
        {
            MessageHeader messageHeader = MessageHeader.CreateHeader( typeof( T ).Name, typeof( T ).Namespace, this._vaccine );
            request.Headers.Add( messageHeader );
            return null;
        }
    }
نوع T مورد استفاده برای تعیین نوع داده ارسالی سمت سرور است که در این مثال کلاس ApplicationContext خواهد بود. در متد BeforeSendRequest باید Header سفارشی را ساخته و آن را به هدر درخواست اضافه نماییم. حال باید MessageInspector ساخته شده بالا را با استفاده از IEndPointBehavior به MessageInspcetor‌های نمونه ساخته شده از ClientRuntime اضافه نماییم. برای این کار به صورت زیر عمل می‌نماییم:
public class ApplicationContextMessageBehavior : IEndpointBehavior
    {
        ClientMessageHeaderInspector<ApplicationContext> inspector = null;

        public ApplicationContextMessageBehavior()
        {
            inspector = new ClientMessageHeaderInspector<ApplicationContext>( ApplicationContext.Current );
        }

        public void AddBindingParameters( ServiceEndpoint endpoint, BindingParameterCollection bindingParameters )
        {
        }

        public void ApplyClientBehavior( ServiceEndpoint endpoint, ClientRuntime clientRuntime )
        {
            clientRuntime.MessageInspectors.Add( inspector );
        }

        public void ApplyDispatchBehavior( ServiceEndpoint endpoint, EndpointDispatcher endpointDispatcher )
        {
        }

        public void Validate( ServiceEndpoint endpoint )
        {          
        }
    }
همان طور که می‌بینید در کلاس بالا یک نمونه از کلاس ClientMessageInspector را بر اساس ApplicationContext می‌سازیم و در متد ApplyClientBehavior به نمونه clientRuntime اضافه می‌نماییم. اگر دقت کرده باشید می‌توان هر تعداد MessageInspector را به clientRunTime اضافه کرد.
در مرحله آخر باید تنظیمات مربوط به ChannelFactory را انجام دهیم.
public class ServiceMapper<TChannel>
    {      
        internal static EndpointAddress EPAddress
        {
            get
            {
                return _epAddress;
            }
        }
        private static EndpointAddress _epAddress;

        public static TChannel CreateChannel( Binding binding, string uriBase, string serviceName, bool setCredential )
        {
            _epAddress = new EndpointAddress( String.Format( "{0}{1}", uriBase, serviceName ) );

            var factory = new ChannelFactory<TChannel>( binding, _epAddress );        
         
           ApplicationContext.Register( new ApplicationContext
            {
                UserId = Guid.NewGuid()
            } );  
factory.Endpoint.Behaviors.Add( new ApplicationContextMessageBehavior() ); TChannel proxy = factory.CreateChannel(); if ( factory.Endpoint.Behaviors.OfType<ApplicationContextMessageBehavior>().Any() ) { using ( var scope = new OperationContextScope( ( IClientChannel )proxy ) ) { OperationContext.Current.OutgoingMessageHeaders.Add( MessageHeader.CreateHeader( typeof( ApplicationContext ).Name, typeof( ApplicationContext ).Namespace, ApplicationContext.Current ) ); } } return proxy; }
چند نکته:
»در متد CreateChannel، ابتدا تنظیمات مربوط به EndPointAddress و ChannelFactory انجام می‌شود. سپس یک نمونه از کلاس ApplicationContext را  توسط متد Register به کلاس مورد نظر رجیستر می‌کنیم. به این ترتیب مقدار خاصیت Current در کلاس ApplicationContext برابر با نمونه ساخته شده می‌شود. سپس کلاس ApplicationContextMessageBehavior به خاصیت Behavior در ChannelFactory  اضافه می‌شود. در انتها نیز هدر سفارشی ساخته شده به MessageHeader‌های نمونه جاری OperationContext اضافه می‌شود. این عمل توسط کد زیر انجام می‌گیرد:
OperationContext.Current.OutgoingMessageHeaders.Add( MessageHeader.CreateHeader( typeof( ApplicationContext ).Name, typeof( ApplicationContext ).Namespace, AppConfiguration.Application ) );
از این پس هر درخواستی که از سمت کلاینت به سمت سرور ارسال شود به همراه خود یک نمونه از کلاس ApplicationContext را خواهد داشت. فقط دقت داشته باشید که برای ساخت ChanelFactory باید همیشه از متد CreateChannel استفاده نمایید.
استفاده از هدر سفارشی سمت سرور

حال قصد داریم که اطلاعات مورد نظر را از هدر درخواست در سمت سرور به دست آورده و از آن در کوئری‌های خود استفاده نماییم. کد زیر این کار را برای ما انجام می‌دهد:
 if ( OperationContext.Current != null && OperationContext.Current.IncomingMessageHeaders.FindHeader( typeof( ApplicationContext ).Name , typeof( ApplicationContext ).Namespace ) > 0 )
            {
                _application = OperationContext.Current.IncomingMessageHeaders.GetHeader<ApplicationContext>( typeof( ApplicationContext ).Name , typeof( ApplicationContext ).Namespace );
            }
متد FindHeader در خاصیت IncomingMessageHeader با استفاده از نام و فضای نام به دنبال هدر سفارشی می‌گردد. اگر خروجی متد از 0 بیشتر بود بعنی هدر مورد نظر موجود است. در پایان نیز با استفاده از متد GetHeader، نمونه ساخته شده کلاس ApplicationContext را به دست می‌آوریم.

مطالب
نحوه استخراج آیکون‌های یک قلم در WPF
مطلب «نحوه نمایش تمام آیکون‌های تعریف شده در یک قلم در WPF» را در نظر بگیرید. سؤال: اگر در یک برنامه تنها به تعدادی از این آیکون‌ها یا گلیف‌ها نیاز بود آیا می‌توان این‌ها را به صورت مجزا استخراج و استفاده کرد؟
پاسخ: بلی. همان کلاس  FontFamily موجود در اسمبلی PresentationCore.dll، امکان تبدیل یک گلیف را به معادل هندسی آن نیز دارد. در ادامه کدهای آن‌را مرور خواهیم کرد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Windows;
using System.Windows.Media;
using CrMap.Models;

namespace CrMap.ViewModels
{
    public class CrMapViewModel
    {
        public IList<Symbol> Symbols { set; get; }
        public int GridRows { set; get; }
        public int GridCols { set; get; }

        public CrMapViewModel()
        {
            fillDataSource();
        }

        private void fillDataSource()
        {
            Symbols = new List<Symbol>();
            GridCols = 15;

            var fontFamily = new FontFamily(new Uri("pack://application:,,,/"), "/Fonts/#whhglyphs");

            GlyphTypeface glyph = null;
            Typeface glyphTypeface = null;
            foreach (var typeface in fontFamily.GetTypefaces())
            {
                if (typeface.TryGetGlyphTypeface(out glyph) && (glyph != null))
                {
                    glyphTypeface = typeface;
                    break;
                }
            }

            if (glyph == null)
                throw new InvalidOperationException("Couldn't find a GlyphTypeface.");

            GridRows = (glyph.CharacterToGlyphMap.Count / GridCols) + 1;

            foreach (var item in glyph.CharacterToGlyphMap)
            {
                var index = item.Key;
                Symbols.Add(new Symbol
                {
                    Character = Convert.ToChar(index),
                    CharacterCode = string.Format("&#x{0:X}", index)
                });

                saveToFile(glyphTypeface, index);
            }
        }

        private static void saveToFile(Typeface glyphTypeface, int index)
        {
            var formattedText = new FormattedText(
                                        textToFormat: Convert.ToChar(index).ToString(),
                                        culture: new CultureInfo("en-us"),
                                        flowDirection: FlowDirection.LeftToRight,
                                        typeface: glyphTypeface,
                                        emSize: 20,
                                        foreground: Brushes.Black);
            var geometry = formattedText.BuildGeometry(new Point(0, 0));
            var path = geometry.GetFlattenedPathGeometry();
            File.WriteAllText(index + ".path", path.ToString());
        }
    }
}
در اینجا تنها متد saveToFile در مقایسه با قسمت قبل افزوده شده است.
شیء FormattedText دارای متدی است به نام BuildGeometry که اطلاعات یک گلیف را تبدیل به معادل هندسی آن می‌کند. سپس توسط GetFlattenedPathGeometry معادل Path آن‌را می‌توان بدست آورد. برای مثال اگر پس از اجرای این مثال، به فایل 48.path تولیدی آن مراجعه کنیم، چنین خروجی را می‌توان مشاهده کرد:
 F1M5,7.47150993347168L5,17.2566661834717 5.732421875,19.0242443084717 7.5,19.7566661834717
12.5,19.7566661834717 13.69140625,19.4441661834717 5,7.47150993347168z
M7.5,4.75666618347168L6.30859375,5.06916618347168 15,17.0418224334717
15,7.25666618347168 14.267578125,5.48908805847168 12.5,4.75666618347168
7.5,4.75666618347168z M7.5,2.25666618347168L12.5,2.25666618347168
14.4189453125,2.62287712097168 16.03515625,3.72150993347168 17.1337890625,5.33772134780884
17.5,7.25666618347168 17.5,17.2566661834717 17.1337890625,19.1756114959717
16.03515625,20.7918224334717 14.4189453125,21.8904552459717 12.5,22.2566661834717
7.5,22.2566661834717 5.5810546875,21.8904552459717 3.96484375,20.7918224334717
2.8662109375,19.1756114959717 2.5,17.2566661834717 2.5,7.25666618347168 2.8662109375,5.33772134780884
3.96484375,3.72150993347168 5.5810546875,2.62287712097168 7.5,2.25666618347168z
که برای استفاده از اطلاعات آن در WPF می‌توان نوشت:
<Path Stroke="DarkRed" Fill="Black" Data="F1M5,7.47150993347168L5,17.2566661834717
              5.732421875,19.0242443084717 7.5,19.7566661834717 12.5,19.7566661834717 13.69140625,19.4441661834717 
              5,7.47150993347168z M7.5,4.75666618347168L6.30859375,5.06916618347168 15,17.0418224334717 
              15,7.25666618347168 14.267578125,5.48908805847168 12.5,4.75666618347168 7.5,4.75666618347168z 
              M7.5,2.25666618347168L12.5,2.25666618347168 14.4189453125,2.62287712097168 
              16.03515625,3.72150993347168 17.1337890625,5.33772134780884 17.5,7.25666618347168 
              17.5,17.2566661834717 17.1337890625,19.1756114959717 16.03515625,20.7918224334717 
              14.4189453125,21.8904552459717 12.5,22.2566661834717 7.5,22.2566661834717 
              5.5810546875,21.8904552459717 3.96484375,20.7918224334717 2.8662109375,19.1756114959717 
              2.5,17.2566661834717 2.5,7.25666618347168 2.8662109375,5.33772134780884 
              3.96484375,3.72150993347168 
              5.5810546875,2.62287712097168 7.5,2.25666618347168z" />
نظرات مطالب
اضافه کردن سعی مجدد به اجرای عملیات Migration در EF Core
یک نکته‌ی تکمیلی: مشکل تراکنش‌های صریح با EnableRetryOnFailure

زمانیکه از EnableRetryOnFailure استفاده می‌شود، هر کوئری و هر SaveChanges، یک «عملیات قابل‌تکرار» در صورت شکست خواهد شد (که تعداد بار تکرار آن بستگی به تنظیمات آغازین این متد دارد)؛ البته این در مورد تراکنش‌های ضمنی است. اگر در برنامه، یک تراکنش صریح را با فراخوانی BeginTransaction آغاز کنیم، یعنی قصد داریم یک واحد عملیاتی جدید را خودمان به نحو صریحی مشخص کنیم. در این حالت اگر خطایی رخ دهد، نیاز است کل عملیات تراکنش یکبار دیگر تکرار شود و نه اینکه هر کوئری آن یکبار دیگر؛ که در این حالت به استثنای زیر هم خواهیم رسید:
System.InvalidOperationException: The configured execution strategy ‘SqlServerRetryingExecutionStrategy’ 
does not support user initiated transactions. Use the execution strategy returned by 
‘DbContext.Database.CreateExecutionStrategy()’ to execute all the operations in the transaction as a retriable unit.
یا می‌توان این تنظیمات تکرار عملیات شکست خورده را حذف کرد و یا می‌توان همانطور که در متن خطا هم عنوان کرده، یک CreateExecutionStrategy جدید را سبب شد:
public async Task<IActionResult> UpdateProduct([FromBody]CatalogItem productToUpdate)
{
   var strategy =  _catalogContext.Database.CreateExecutionStrategy();
   await strategy.ExecuteAsync(async () =>
   {
     using (var transaction = _catalogContext.Database.BeginTransaction())
     {
        _catalogContext.CatalogItems.Update(productToUpdate);
        await _catalogContext.SaveChangesAsync();

        transaction.Commit();
     }
   });
}
در این حالت اگر مشکلی روی دهد، «عملیات قابل‌تکرار» همان کدهای async delegate تعریف شده هستند و اینبار حد و مرز آن مشخص شده‌است. اگر هم خواستید این راه حل را عمومی کنید، می‌توان از قطعه کد زیر جهت فراخوانی کدهای سفارشی داخل async delegate استفاده کرد:
public class ResilientTransaction
{
    private readonly DbContext _context;
    private ResilientTransaction(DbContext context) =>
        _context = context ?? throw new ArgumentNullException(nameof(context));

    public static ResilientTransaction New(DbContext context) => new(context);

    public async Task ExecuteAsync(Func<Task> action)
    {
        var strategy = _context.Database.CreateExecutionStrategy();
        await strategy.ExecuteAsync(async () =>
        {
            await using var transaction = await _context.Database.BeginTransactionAsync();
            await action();
            await transaction.CommitAsync();
        });
    }
}

// How to use it

await ResilientTransaction.New(_dbContext).ExecuteAsync(async () =>
{
      // ...
      await _dbContext.SaveChangesAsync();
});
نظرات اشتراک‌ها
اعتبارسنجی Domain Model‎
با توجه به مطلب «طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای مدیریت خطاهای حاصل از Business Rule Validationها در ServiceLayer» می‌توان طراحی زیر را انجام داد:
public class Customer
{
    public string Email { get; private set; }
    public string Name { get; private set; }

    private Customer(email, name)
    {
        Email = email;
        Name = name;
    }

    public static Result<Customer> New(string email, string name, INewCustomerPolicy policy)
    {
        var isUnique = policy.IsUnique(email);
        if (!isUnique)
        {
            return Result.Fail<Customer>("Customer with this email already exists.");
        }

        var customer = new Customer(email, name);

        //customer.AddDomainEvent(new CustomerRegistered(customer));

        return Result.Ok(customer);
    }
}
کلاس Result در زیرساخت DNTFrameworkCore قابل دسترس می‌باشد.
مطالب
امکان ساخت برنامه‌های دسکتاپ چندسکویی Blazor در دات نت 6
در این مطلب، روش ساخت یک برنامه‌ی دسکتاپ چندسکویی Blazor 6x را که امکان به اشتراک گذاری کدهای خود را با یک برنامه‌ی WinForms دارد، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد برنامه‌های ابتدایی مورد نیاز

در ابتدا دو پوشه‌ی جدید BlazorServerApp و WinFormsApp را ایجاد می‌کنیم. سپس از طریق خط فرمان در اولی دستور dotnet new blazorserver و در دومی دستور dotnet new winforms را اجرا می‌کنیم تا دو برنامه‌ی خالی Blazor Server و همچنین Windows Forms، ایجاد شوند. برنامه‌ی WinForms ایجاد شده مبتنی بر NET Core. و یا همان NET 6x. است؛ بجای اینکه مبتنی بر دات نت فریم‌ورک 4x باشد.


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

چون می‌خواهیم کدهای برنامه‌ی BlazorServerApp ما در برنامه‌ی WinForms قابل استفاده باشد، نیاز است فایل‌های اصلی آن‌را به یک پروژه‌ی razor class library منتقل کنیم. به همین جهت برای این پروژه‌، یک پوشه‌ی جدید را به نام BlazorClassLibrary ایجاد کرده و درون آن دستور dotnet new razorclasslib را اجرا می‌کنیم.


انتقال فایل‌های پروژه‌ی Blazor به پروژه‌ی کتابخانه‌ی Razor

در ادامه این فایل‌ها را از پروژه‌ی BlazorServerApp به پروژه‌ی BlazorClassLibrary منتقل می‌کنیم:
- کل پوشه‌ی Data
- کل پوشه‌ی Pages
- کل پوشه‌ی Shared
- فایل App.razor
- فایل Imports.razor_
- کل پوشه‌ی wwwroot

پس از اینکار، نیاز است فایل csproj کتابخانه‌ی class lib را اندکی ویرایش کرد تا بتواند فایل‌های اضافه شده را کامپایل کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">
  <PropertyGroup>
    <AddRazorSupportForMvc>true</AddRazorSupportForMvc>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <FrameworkReference Include="Microsoft.AspNetCore.App" />
  </ItemGroup>
</Project>
- چون برنامه از نوع Blazor Server است، ارجاعی به AspNetCore را نیاز دارد و همچنین برای فایل‌های cshtml آن نیز باید AddRazorSupportForMvc را به true تنظیم کرد.
- به علاوه فایل Error.cshtml.cs انتقالی، نیاز به افزودن فضای نام using Microsoft.Extensions.Logging را خواهد داشت.
- در فایل Imports.razor_ انتقالی نیاز است دو using آخر آن‌را که به BlazorServerApp قبلی اشاره می‌کنند، به BlazorClassLibrary جدید ویرایش کنیم:
@using BlazorClassLibrary
@using BlazorClassLibrary.Shared
- این تغییر فضای نام جدید، شامل ابتدای فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Host.cshtml انتقالی هم می‌شود:
@namespace BlazorClassLibrary.Pages
- چون wwwroot را نیز به class library منتقل کرده‌ایم، جهت اصلاح مسیر فایل‌های css استفاده شده‌ی در برنامه، فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Layout.cshtml را گشوده و تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<link rel="stylesheet" href="_content/BlazorClassLibrary/css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
<link href="_content/BlazorClassLibrary/css/site.css" rel="stylesheet" />
در مورد این مسیر ویژه، در مطلب «روش ایجاد پروژه‌ها‌ی کتابخانه‌ای کامپوننت‌های Blazor» بیشتر بحث شده‌است.


پس از این تغییرات، برای اینکه برنامه‌ی BlazorServerApp موجود، به کار خود ادامه دهد، نیاز است ارجاعی از پروژه‌ی class lib را به فایل csproj آن اضافه کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
اکنون جهت آزمایش برنامه‌ی Blazor Server، یکبار دستور dotnet run را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم تا مطمئن شویم انتقالات صورت گرفته، سبب کار افتادن آن نشده‌اند.


ویرایش برنامه‌ی WinForms جهت اجرای کدهای Blazor

تا اینجا برنامه‌ی Blazor Server ما تمام فایل‌های مورد نیاز خود را از BlazorClassLibrary دریافت می‌کند و بدون مشکل اجرا می‌شود. در ادامه می‌خواهیم کار هاست این class lib را در برنامه‌ی WinForms نیز انجام دهیم. به همین جهت در ابتدا ارجاعی را به class lib به آن اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس کامپوننت جدید WebView را به پروژه‌ی WinForms اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>
</Project>

در ادامه نیاز است فایل Form1.Designer.cs را به صورت دستی جهت افزودن این WebView اضافه شده، تغییر داد:
namespace WinFormsApp;

partial class Form1
{
    private void InitializeComponent()
    {
      this.blazorWebView1 = new Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView();

      this.SuspendLayout();

      this.blazorWebView1.Anchor = ((System.Windows.Forms.AnchorStyles)((((System.Windows.Forms.AnchorStyles.Top | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Bottom) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Left) 
            | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Right)));
      this.blazorWebView1.Location = new System.Drawing.Point(13, 181);
      this.blazorWebView1.Name = "blazorWebView1";
      this.blazorWebView1.Size = new System.Drawing.Size(775, 257);
      this.blazorWebView1.TabIndex = 20;
      this.Controls.Add(this.blazorWebView1);

      this.components = new System.ComponentModel.Container();
      this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font;
      this.ClientSize = new System.Drawing.Size(800, 450);
      this.Text = "Form1";

      this.ResumeLayout(false);
    }

     private Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView blazorWebView1;
}
کامپوننت WebView را نمی‌توان از طریق toolbox به فرم اضافه کرد؛ به همین جهت باید فایل فوق را به نحوی که مشاهده می‌کنید، اندکی ویرایش نمود.


هاست برنامه‌ی Blazor در برنامه‌ی WinForm

پس از تغییرات فوق، نیاز است فایل‌های wwwroot را از پروژه‌ی class lib به پروژه‌ی WinForms کپی کرد. از این جهت که این فایل‌ها از طریق index.html جدیدی خوانده خواهند شد. پس از کپی کردن این پوشه، نیاز است فایل csproj پروژه‌ی WinForm را به صورت زیر اصلاح کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor">

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" />
  </ItemGroup>
  
  <ItemGroup>
    <Content Update="wwwroot\**">
      <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory>
    </Content>
  </ItemGroup>
  
</Project>
Sdk این فایل تغییر کرده‌است تا بتواند از wwwroot ذکر شده استفاده کند. همچنین به ازای هر Build، فایل‌های واقع در wwwroot به خروجی کپی خواهند شد.
در ادامه داخل این پوشه‌ی wwwroot که از پروژه‌ی class lib کپی کردیم، نیاز است فایل index.html جدیدی را که قرار است blazor.webview.js را اجرا کند، به صورت زیر ایجاد کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html>

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no" />
    <title>Blazor WinForms app</title>
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="css/bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/app.css" rel="stylesheet" />
    <link href="WinFormsApp.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

<body>
    <div id="app"></div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="">Reload</a>
        <a>🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.webview.js"></script>
</body>

</html>
- ساختار این فایل بسیار شبیه به ساختار فایل برنامه‌های Blazor WASM است؛ با این تفاوت که در انتهای آن از blazor.webview.js کامپوننت webview استفاده می‌شود.
- همچنین در این فایل باید مداخل css.‌های مورد نیاز را هم مجددا ذکر کرد.

مرحله‌ی آخر کار، استفاده از کامپوننت webview جهت نمایش فایل index.html فوق است:
using System;
using System.Windows.Forms;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using BlazorServerApp.Data;
using BlazorClassLibrary;

namespace WinFormsApp;

public partial class Form1 : Form
{
private readonly AppState _appState = new();

    public Form1()
    {
        var serviceCollection = new ServiceCollection();
        serviceCollection.AddBlazorWebView();
        serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
        serviceCollection.AddSingleton<WeatherForecastService>();

        InitializeComponent();

        blazorWebView1.HostPage = @"wwwroot\index.html";
        blazorWebView1.Services = serviceCollection.BuildServiceProvider();
        blazorWebView1.RootComponents.Add<App>("#app");

        //blazorWebView1.Dock = DockStyle.Fill;
    }
}


نکته‌ی مهم! حتما نیاز است WebView2 Runtime را جداگانه دریافت و نصب کرد. در غیر اینصورت در حین اجرای برنامه، با خطای نامفهوم زیر مواجه خواهید شد:
System.IO.FileNotFoundException: The system cannot find the file specified. (0x80070002)

در اینجا یک ServiceCollection را ایجاد کرده و توسط آن سرویس‌های مورد نیاز کامپوننت WebView را تامین می‌کنیم. همچنین مسیر فایل index.html نیز توسط آن مشخص شده‌است. این تنظیمات شبیه به فایل Program.cs برنامه‌ی Blazor هستند.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:


اکنون برنامه‌ی کامل Blazor Server ما توسط یک WinForms هاست شده‌است و کاربر برای کار با آن، نیاز به نصب IIS یا هیچ وب سرور خاصی ندارد.


تعامل بین برنامه‌ی WinForm و برنامه‌ی Blazor


می‌خواهیم یک دکمه را بر روی WinForm قرار داده و با کلیک بر روی آن، مقدار شمارشگر حاصل در برنامه‌ی Blazor را نمایش دهیم؛ مانند تصویر فوق.
برای اینکار در کدهای فوق، ثبت سرویس جدید AppState را هم مشاهده می‌کنید:
serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
 که چنین محتوایی را دارد:
 namespace BlazorServerApp.Data;

public class AppState
{
   public int Counter { get; set; }
}
این سرویس را به نحو زیر نیز به فایل Program.cs پروژه‌ی Blazor Server اضافه می‌کنیم:
builder.Services.AddSingleton<AppState>();
سپس در فایل Counter.razor آن‌را تزریق کرده و به نحو زیر به ازای هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی افزایش مقدار شمارشگر، مقدار آن‌را اضافه می‌کنیم:
@inject BlazorServerApp.Data.AppState AppState

// ...


@code {

    private void IncrementCount()
    {
       // ...
       AppState.Counter++;
    }
}
با توجه به Singleton بودن آن و هاست برنامه‌ی Blazor توسط WinForms، یک وهله از این سرویس، هم در برنامه‌ی Blazor و هم در برنامه‌ی WinForms قابل دسترسی است. برای نمونه یک دکمه را به فرم برنامه‌ی WinForm اضافه کرده و در روال رویدادگردان کلیک آن، کد زیر را اضافه می‌کنیم:
private void button1_Click(object sender, EventArgs e)
{
   MessageBox.Show(
     owner: this,
     text: $"Current counter value is: {_appState.Counter}",
     caption: "Counter");
}
در اینجا می‌توان با استفاده از وهله‌ی سرویس به اشتراک گذاشته شده، به مقدار تنظیم شده‌ی در برنامه‌ی Blazor دسترسی یافت.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorDesktopHybrid.zip
مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap جهت تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های WPF و الگوی MVVM
در این قسمت قصد داریم همانند کنترلرها در ASP.NET MVC، کار تزریق وابستگی‌ها را در متدهای سازنده ViewModelهای WPF بدون استفاده از الگوی Service locator انجام دهیم؛ برای مثال:
    public class TestViewModel
    {
        private readonly ITestService _testService;
        public TestViewModel(ITestService testService) //تزریق وابستگی در سازنده کلاس
        {
            _testService = testService;
        }
و همچنین کار اتصال یک ViewModel، به View متناظر آن‌را نیز خودکار کنیم. قراردادی را نیز در اینجا بکار خواهیم گرفت:
نام تمام Viewهای برنامه به View ختم می‌شوند و نام ViewModelها به ViewModel. برای مثال TestViewModel و TestView معرف یک ViewModel و View متناظر خواهند بود.


ساختار کلاس‌های لایه سرویس برنامه

namespace DI07.Services
{
    public interface ITestService
    {
        string Test();
    }
}

namespace DI07.Services
{
    public class TestService: ITestService
    {
        public string Test()
        {
            return "برای آزمایش";
        }
    }
}
یک پروژه WPF را آغاز کرده و سپس یک پروژه Class library دیگر را به نام Services با دو کلاس و اینترفیس فوق، به آن اضافه کنید. هدف از این کلاس‌ها صرفا آشنایی با نحوه تزریق وابستگی‌ها در سازنده یک کلاس ViewModel در WPF است.


علامتگذاری ViewModelها

در ادامه یک اینترفیس خالی را به نام IViewModel مشاهده می‌کنید:
namespace DI07.Core
{
    public interface IViewModel // از این اینترفیس خالی برای یافتن و علامتگذاری ویوو مدل‌ها استفاده می‌کنیم
    {
    }
}
از این اینترفیس برای علامتگذاری ViewModelهای برنامه استفاده خواهد شد. این روش، یکی از انواع روش‌هایی است که در مباحث Reflection برای یافتن کلاس‌هایی از نوع مشخص استفاده می‌شود.
برای نمونه کلاس TestViewModel برنامه، با پیاده سازی IViewModel، به نوعی نشانه گذاری نیز شده است:
using DI07.Services;
using DI07.Core;

namespace DI07.ViewModels
{
    public class TestViewModel : IViewModel // علامتگذاری ویوو مدل
    {
        private readonly ITestService _testService;
        public TestViewModel(ITestService testService) //تزریق وابستگی در سازنده کلاس
        {
            _testService = testService;
        }

        public string Data
        {
            get { return _testService.Test(); }
        }
    }
}


تنظیمات آغازین IoC Container مورد استفاده

در کلاس استاندارد App برنامه WPF خود، کار تنظیمات اولیه StructureMap را انجام خواهیم داد:
using System.Windows;
using DI07.Core;
using DI07.Services;
using StructureMap;

namespace DI07
{
    public partial class App
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            base.OnStartup(e);

            ObjectFactory.Configure(cfg =>
            {
                cfg.For<ITestService>().Use<TestService>();

                cfg.Scan(scan =>
                {
                    scan.TheCallingAssembly();
                    // Add all types that implement IView into the container, 
                    // and name each specific type by the short type name.
                    scan.AddAllTypesOf<IViewModel>().NameBy(type => type.Name);
                    scan.WithDefaultConventions();
                });
            });
        }
    }
}
در اینجا عنوان شده است که اگر نیاز به نوع ITestService وجود داشت، کلاس TestService را وهله سازی کن.
همچنین در ادامه از قابلیت اسکن این IoC Container برای یافتن کلاس‌هایی که IViewModel را در اسمبلی جاری پیاده سازی کرده‌اند، استفاده شده است. متد NameBy، سبب می‌شود که بتوان به این نوع‌های یافت شده از طریق نام کلاس‌های متناظر دسترسی یافت.


اتصال خودکار ViewModelها به Viewهای برنامه

using System.Windows.Controls;
using StructureMap;

namespace DI07.Core
{
    /// <summary>
    /// Stitches together a view and its view-model
    /// </summary>
    public static class ViewModelFactory
    {
        public static void WireUp(this ContentControl control)
        {
            var viewName = control.GetType().Name;
            var viewModelName = string.Concat(viewName, "Model"); //قرار داد نامگذاری ما است
            control.Loaded += (s, e) =>
            {
                control.DataContext = ObjectFactory.GetNamedInstance<IViewModel>(viewModelName);
            };
        }
    }
}
اکنون که کار علامتگذاری ViewModelها انجام شده و همچنین IoC Container ما می‌داند که چگونه باید آن‌ها را در اسمبلی جاری جستجو کند، مرحله بعدی، ایجاد کلاسی است که از این تنظیمات استفاده می‌کند. در کلاس ViewModelFactory، متد WireUp، وهله‌ای از یک View را دریافت کرده، نام آن‌را استخراج می‌کند و سپس بر اساس قراردادی که در ابتدای بحث وضع کردیم، نام ViewModel متناظر را یافته و سپس زمانیکه این View بارگذاری می‌شود، به صورت خودکار DataContext آن‌را به کمک StructureMap وهله سازی می‌کند. این وهله سازی به همراه تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ViewModel نیز خواهد بود.


استفاده از کلاس ViewModelFactory

در ادامه کدهای TestView و پنجره اصلی برنامه را مشاهده می‌کنید:

<UserControl x:Class="DI07.Views.TestView"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006" 
             xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008" 
             mc:Ignorable="d" 
             d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
    <Grid>
        <TextBlock Text="{Binding Data}" />
    </Grid>
</UserControl>


<Window x:Class="DI07.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:Views="clr-namespace:DI07.Views"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Grid>
        <Views:TestView />
    </Grid>
</Window>
در فایل Code behind مرتبط با TestView تنها کافی است سطر فراخوانی this.WireUp اضافه شود تا کار تزریق وابستگی‌ها، وهله سازی ViewModel متناظر و همچنین مقدار دهی DataContext آن به صورت خودکار انجام شود:
using DI07.Core;

namespace DI07.Views
{
    public partial class TestView
    {
        public TestView()
        {
            InitializeComponent();
            this.WireUp(); //تزریق خودکار وابستگی‌ها و یافتن ویوو مدل متناظر
        }
    }
}

دریافت پروژه کامل این قسمت
  DI07.zip
اشتراک‌ها
پیاده سازی AutoPostBack در ASP.NET Core

Those of you who worked with ASP.NET web forms will recollect that certain server controls such as DropDownList have a property called AutoPostBack. This property when set to true automatically submits the form to the server whenever the selection changes and raises some server side event. In modern web development people prefer to use Ajax over AutoPostBack but at times AutoPostBack is what you might need. To that end this article shows how AutoPostBack can be implemented in ASP.NET Core applications. 

پیاده سازی AutoPostBack در ASP.NET Core