مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت پنجم
یکی دیگر از کاربردهای Action و Func، امکان حذف و بازنویسی switch statements بسیار حجیم و طولانی به نحوی شکیل است؛ و در ادامه این نوع Refactoring را بررسی خواهیم کرد.
در ابتدا مثال زیر را که از یک سوئیچ، برای انتخاب نوع حرکت و اعمال آن استفاده می‌کند، در نظر بگیرید:
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public enum Direction
    {
        Up,
        Down,
        Left,
        Right
    }

    public class Sample5
    {
        public void Move(Direction direction)
        {
            switch (direction)
            {
                case Direction.Up: 
                    MoveUp();
                    break;

                case Direction.Down: 
                    MoveDown();
                    break;

                case Direction.Left: 
                    MoveLeft();
                    break;

                case Direction.Right:
                    MoveRight();
                    break;
            }
        }

        private void MoveRight()
        {
            Console.WriteLine("MoveRight");
        }

        private void MoveLeft()
        {
            Console.WriteLine("MoveLeft");
        }

        private void MoveDown()
        {
            Console.WriteLine("MoveDown");
        }

        private void MoveUp()
        {
            Console.WriteLine("MoveUp");
        }
    }
}
یک کلاس ساده که بر اساس مقدار enum دریافتی، حرکت به چهار جهت را سبب خواهد شد. اکنون می‌خواهیم با استفاده از Actionها نحوه تعریف متدهای حرکت را به فراخوان واگذار (کلاسی بسته برای تغییر اما باز برای توسعه) و به علاوه switch را نیز کلا حذف کنیم:
    public interface IMove
    {
        Dictionary<Direction, Action> MoveMap { get; }
    }

    public class Move : IMove
    {
        public Dictionary<Direction, Action> MoveMap
        {
            get
            {
                return new Dictionary<Direction, Action>
               {
                    { Direction.Up, MoveUp},
                    { Direction.Down, MoveDown},
                    { Direction.Left, MoveLeft},
                    { Direction.Right, MoveRight}
               };
            }
        }

        private void MoveRight()
        {
            Console.WriteLine("MoveRight");
        }

        private void MoveLeft()
        {
            Console.WriteLine("MoveLeft");
        }

        private void MoveDown()
        {
            Console.WriteLine("MoveDown");
        }

        private void MoveUp()
        {
            Console.WriteLine("MoveUp");
        }
    }

    public class Sample5
    {
        public void NewMove(IMove move, Direction dirction)
        {
            foreach (var item in move.MoveMap)
            {
                if (item.Key == dirction)
                {
                    item.Value(); //run action
                    return;
                }
            }
        }

توضیحات:

استفاده از Dictionary برای حذف سوئیچ بسیار مرسوم است. خصوصا زمانیکه توسط switch صرفا قرار است یک مقدار ساده بازگشت داده شود. در این حالت می‌توان کل سوئیچ را حذف کرد. case‌های آن تبدیل به keyهای یک Dictionary و مقادیری که باید بازگشت دهد، تبدیل به valueهای متناظر خواهند شد.
اما در اینجا مساله اندکی متفاوت است و خروجی خاصی مد نظر نیست؛ بلکه در هر قسمت قرار است کار مفروضی انجام شود. بنابراین اینبار کلیدهای Dictionary بازهم بر اساس مقادیر caseهای تعریف شده (در اینجا enum ایی به نام Direction) و مقادیر آن نیز Action تعریف خواهند شد. همچنین برای اینکه بتوان امکان تعریف قالبی (کلاسی) را برای تعاریف متدهای متناظر با اعضای enum نیز میسر کرد، این Dictionary را در یک interface قرار داده‌ایم تا کلاس‌های پیاده سازی کننده آن، تعریف متدها را نیز دربر داشته باشند.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار تعاریف متدهای Move از کلاس Sample5 خارج شده‌اند، به علاوه برای دسترسی به آن‌ها نیز switch ایی تعریف نشده و از Action استفاده شده است.
نهایتا اینبار متد جدید Move تعریف شده، با اینترفیس IMove کار می‌کند که یک Dictionary حاوی متدهای متناظر با اعضای enum جهت را ارائه می‌دهد.


یک نکته تکمیلی
:
متد NewMove را به شکل‌های زیر نیز می‌توان پیاده سازی کرد:
// or ...
move.MoveMap[dirction]();

// or ...
Action action;
if(move.MoveMap.TryGetValue(dirction, out action))
   action();


مطالب
ارتقاء به Angular 6: بررسی تغییرات RxJS
پس از ارتقاء Angular CLI و ساختار پروژه‌ی قبلی خود به نگارش 6، اولین موردی را که مشاهده خواهید کرد، این است: برنامه دیگر کامپایل نمی‌شود! اولین دلیل آن عدم استفاده‌ی از HttpClient معرفی شده‌ی در نگارش 4.3 است و دومین دلیل مهم آن، تغییرات بنیادین RxJS است که خلاصه‌ی کاربردی آن‌را در این مطلب بررسی خواهیم کرد.


RxJS اکنون جزئی از پروژه‌های گوگل است

توسعه دهنده‌ی اصلی RxJS یا همان Ben Lesh اکنون به گوگل پیوسته‌است و جزو تیم Angular است. بنابراین در آینده شاهد یکپارچگی بهتر این دو با هم خواهیم بود. البته RxJS هنوز هم به عنوان یک پروژه‌ی مستقل از Angular مدیریت خواهد شد.


آشنایی با تغییرات RxJS 5.5 جهت مهاجرت به RxJS 6.0 ضروری است

در مطلب «کاهش حجم قابل ملاحظه‌ی برنامه‌های Angular با استفاده از RxJS 5.5» با pipe-able operators آشنا شدیم و این موارد پایه‌های مهاجرت به RxJS 6.0 هستند. بنابراین پیش از مطالعه‌ی ادامه‌ی بحث نیاز است این مطلب را به خوبی مطالعه و بررسی کنید.


تغییر رفتار خطاهای مدیریت نشده در RxJS 6.0

تا پیش از RxJS 6.0 اگر خطای مدیریت نشده‌ای رخ می‌داد، این خطا به صورت synchronous به فراخوان صادر می‌شد. این رفتار در نگارش 6 تغییر کرده و صدور آن اینبار asynchronous شده‌است.
برای مثال یک چنین کدی تا پیش از RxJS 6.0 کار می‌کرد:
try {
    source$.subscribe(nextFn, undefined, completeFn);
} catch (err) {
    handleError(err);
}
از این جهت که دومین پارامتر در اینجا، متدی است که کار مدیریت خطا را انجام می‌دهد و چون ذکر نشده‌است، خطای رخ داده‌ی حاصل، به صورت همزمان به فراخوان صادر شده‌است و try/catch نیز در اینجا کار می‌کند. اما این مثال دیگر در نگارش 6 کار نخواهد کرد و صدور خطای مدیریت نشده، دیگر همزمان نیست و قسمت catch این قطعه کد دیگر هیچگاه فراخوانی نمی‌شود. البته این رفتار طبیعی است که می‌بایستی از نگارش‌های پیشین، با Observable هایی که عموما async هستند، وجود می‌داشت و اکنون اصلاح شده‌است.
برای اصلاح این کد در نگارش 6، همان پارامتر دوم متد را مقدار دهی کنید و try/catch را در صورت وجود حذف نمائید.


تغییرات مهم importها در RxJS 6.0

همانطور که در مطلب «کاهش حجم قابل ملاحظه‌ی برنامه‌های Angular با استفاده از RxJS 5.5» نیز بررسی کردیم، تا نگارش 5 این کتابخانه، importها به صورت زیر بودند:
 import 'rxjs/add/operator/map';
و پس از RxJS 5.5 امکان import آن‌ها با روش مخصوص ES 6 میسر شده‌است:
 import { map } from 'rxjs/operators';
هر چند نگارش 5.5 بهبودهای قابل ملاحظه‌ای و مزایایی مانند حذف ساده‌تر کدهای مرده، عدم تعریف عملگرها به صورت استاتیک و همچنین سازگاری بهتر با ابزارهایی مانند TSLint را به همراه دارد، اما باز هم دست آخر به تعداد زیادی import مانند کدهای زیر می‌رسیدیم:
import { timer } from 'rxjs/observable/timer';  
import { of } from 'rxjs/observable/of';
import { from } from 'rxjs/observable/from';
import { range } from 'rxjs/observable/range';
این مشکل در RxJS 6.0 برطرف شده‌است و در ماژول‌های مختلف برنامه حداکثر به دو سطر خلاصه شده‌ی زیر نیاز خواهیم داشت:
import { interval, of } from 'rxjs';  
import { filter, mergeMap, scan } from 'rxjs/operators';
در نگارش 6، تمام «نوع‌ها» مانند Observable و Subject و «متدهای ایجاد» مانند timer و interval از مسیر rxjs دریافت می‌شوند و تمام «عملگرها» مانند map و filter از مسیر rxjs/operators اضافه خواهند شد و ... همین!
البته RxJS 6.0 در کل به همراه 4 گروه کلی importها است که در زیر مشاهده می‌کنید (در اینجا مواردی که کمتر در برنامه‌های Angular به صورت مستقیم استفاده می‌شوند مانند ajax آن و یا webSocket هم قابل مشاهده هستند):
rxjs
rxjs/operators
rxjs/testing
rxjs/webSocket
rxjs/ajax


مواردی که از RxJS 6.0 حذف شده‌اند

برای کاهش حجم کتابخانه‌ی RxJS و همچنین جلوگیری از بکارگیری متدهایی که نمی‌بایستی خارج از کدهای اصلی خود RxJS استفاده شوند، تعداد زیادی از متدهای قدیمی آن و روش‌های کار پیشین با RxJS حذف شده‌اند. برای مثال شما در RxJS 5.5 می‌توانید برای کار با عملگر of، یا آن‌را از مسیر rxjs/add/observable/of دریافت کنید (همان روش وصله کردن تا پیش از RxJS 5.5) و یا آن‌را از مسیر rxjs/observable/of به روش مخصوص ES 6.0 به برنامه اضافه کنید و یا حتی امکان دریافت آن از مسیر rxjs/observable/fromArray نیز میسر است.
در RxJS 6.0 تمام این‌ها حذف شده‌اند و فقط روش زیر باقی مانده‌است:
 import { of } from 'rxjs';
به این ترتیب نه فقط حجم این کتابخانه کاهش یافته‌است، بلکه با کاهش سطح API آن، یادگیری آن نیز ساده‌تر شده‌است.


معرفی بسته‌ی rxjs-compat

در مطلب «ارتقاء به Angular 6: بررسی تغییرات Angular CLI» روش ارتقاء وابستگی‌های پروژه به نگارش 6 را بررسی کردیم. یکی از مراحل آن اجرای دستور زیر بود:
 ng update rxjs
این مورد صرفا وابستگی rxjs ذکر شده‌ی در فایل package.json را به آخرین نگارش آن به روز رسانی و همچنین نصب می‌کند.

پس از آن اگر پروژه را کامپایل کنید، پر خواهد بود از خطاهای rxjs، مانند:
 ERROR in node_modules/ng2-slim-loading-bar/src/slim-loading-bar.service.d.ts(1,10):
error TS2305: Module '"/node_modules/rxjs/Observable"' has no exported member 'Observable'.
این مشکل با بسته‌های ثالثی وجود دارند که هنوز از نگارش‌های قبلی RxJS استفاده می‌کنند و همانطور که عنوان شد، RxJS 6.0 شامل حذفیات و نقل و انتقالات بسیاری است. به همین جهت هیچکدام از کتابخانه‌های ثالث مبتنی بر نگارش‌های پیشین RxJS دیگر کار نکرده و کامپایل نخواهند شد.
برای رفع این مشکل و ارائه‌ی راه‌حلی کوتاه مدت، بسته‌ای به نام rxjs-compat ارائه شده‌است که سبب هدایت تعاریف قدیمی به تعاریف جدید می‌شود و به این ترتیب کدهای کتابخانه‌ی ثالث، بدون مشکل با نگارش 6 نیز قابل استفاده خواهند بود.
برای نصب آن نیاز است دستور زیر را صادر کنید:
 npm i rxjs-compat --save
اکنون اگر برنامه را مجددا کامپایل کنید، تمام خطاهای مرتبط با کتابخانه‌های ثالث مورد استفاده برطرف شده‌اند.

البته دقت داشته باشید از rxjs-compat به عنوان یک راه حل موقت باید استفاده کرد و نیاز است ابتدا کدهای خود را به روش pipe-able operators بازنویسی کنید و مسیرهای importها را اصلاح کنید و در آخر بسته‌های جدید وابستگی‌های ثالث را که از RxJS6 استفاده می‌کنند، نصب نمائید. در نهایت rxjs-compat را حذف کنید.


خودکار سازی اصلاح importها در برنامه‌های پیشین، جهت مهاجرت به RxJS 6.0

با توجه به این تغییرات و حذف و اضافه شدن‌ها در نگارش 6، تقریبا دیگر هیچکدام از importهای قبلی شما کار نمی‌کنند! و اصلاح آن‌ها نیاز به زمان زیادی خواهد داشت. به همین جهت تیم RxJS ابزاری را طراحی کرده‌اند که با اجرای آن بر روی پروژه، به صورت خودکار تمام importهای قبلی را به نگارش جدید تبدیل می‌کند. برای اینکار ابتدا ابزار rxjs-tslint را نصب کنید:
 npm i -g rxjs-tslint
در ادامه فایل tslint.json پروژه خود را گشوده و مداخل زیر را به آن اضافه و ویرایش نمائید:
{
  "rulesDirectory": [
    "node_modules/rxjs-tslint"
  ],
  "rules": {
    "rxjs-collapse-imports": true,
    "rxjs-pipeable-operators-only": true,
    "rxjs-no-static-observable-methods": true,
    "rxjs-proper-imports": true
  }
}
سپس به ریشه‌ی پروژه‌ی خود وارد شده و دستور زیر را اجرا کنید:
 rxjs-5-to-6-migrate -p src/tsconfig.app.json
کیفیت کار این ابزار تا حدی است که تیم‌های داخلی گوگل از آن برای ارتقاء کدهای پیشین استفاده می‌کنند و بر روی پروژه‌های واقعی آزمایش شده‌است.
البته توصیه شده‌است این ابزار را بیش از یکبار نیاز است اجرا کنید.


خلاصه‌ی روش مهاجرت به RxJS 6x

ابتدا آخرین نگارش rxjs را نصب کنید:
 ng update rxjs
سپس rxjs-compat را جهت رفع کمبودهای کتابخانه‌های ثالث مورد استفاده نصب نمائید:
 npm i rxjs-compat --save
پس از آن ابزار rxjs-tslint را نصب و اجرا کنید:
npm i -g rxjs-tslint
rxjs-5-to-6-migrate -p src/tsconfig.app.json
و در آخر ارتقاء به روش pipe-able را باید مدنظر داشته باشید.


یافتن معادل‌های جدید دستورات قدیمی

در حین تبدیل کدهای قدیمی به جدید نیاز خواهید داشت تا معادل‌ها را بیابید. برای این منظور به مستندات رسمی این مهاجرت مراجعه کنید:
https://github.com/ReactiveX/rxjs/blob/master/MIGRATION.md
برای مثال در اینجا مشاهده خواهید کرد که معادل Observable.throw حذف شده، اکنون throwError است و همینطور برای مابقی.


یک مثال واقعی تغییر یافته

مخزن کد تمام مثال‌های سایت جاری که پیشتر منتشر شده‌اند، به نسخه‌ی 6 ارتقاء داده شد. ریز تغییرات RxJS 6.0 آن‌ها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
راه‌اندازی Http Interceptor در Angular
ماژول Http در Angular، برای برقراری ارتباط بین کلاینت و سمت سرور، مورد استفاده قرار می‌گیرد. معمولا هنگام ساخت درخواست‌های Http، یکسری کدهای تکراری برای تنظیم هدر (برای اعتبارسنجی و همچنین تنظیمات دیگر) نوشته می‌شوند که در هر درخواست یکسان هستند. همچنین بعد از آمدن جواب (Response) از سمت سرور نیز یکسری کدهای تکراری جهت برسی کد response و یا تغییر فرمت اطلاعات رسیده، به ساختار مورد توافق نوشته خواهند شد.

برای مثال در صورتیکه در برنامه خود از اعتبار سنجی مبتنی بر توکن (Token Base Authentication) استفاده می‌کنید، قبل از ارسال هر درخواست (request)، کدهایی مشابه کد زیر باید نوشته شوند:
let headers = new Headers();
let token = localStorage.getItem('token');
headers.append('Authorization', 'bearer ' + token);
this.http.get('/api/controller/action', { headers: headers })

همچنین فرض کنید بعد از رسیدن جواب هر درخواست، می‌خواهید response code را چک کنید و خطاهای احتمالی را مدیریت کنید. مثلا درصورت دریافت کد 401، کاربر را به صفحه «ورود» و با دریافت کد 404 آنرا را به صفحه «یافت نشد» هدایت کنید و یا با دریافت کد 403 یا 500 پیغام مناسبی را نمایش دهید. بدیهی است در این صورت بعد از هر آمدن پاسخ از سمت سرور (response)، این کدها بایستی تکرار شوند.

جهت پرهیز از این کدهای تکراری، می‌توان برای ماژول Http، یک interceptor واحد درنظر گرفت که تمامی کدهای تکراری را تنها یکبار داخل آن پیاده سازی کرد. مزیت این روش، مدیریت راحت کد، کاهش پیچیدگی‌ها و همچنین حذف کدهای تکراری و یکسان سازی آنها است.
هرچند در Angular دیگر به مانند Angular 1.x مفهوم intercept بر روی Http را به صورت توکار نداریم، ولی به دلایل زیر ما نیاز به پیاده سازی interceptor برای ماژول Http را داریم:
- تنظیم هدرهای سفارشی و اصلاح آدرس، قبل از ارسال درخواست به سمت سرور
- تنظیم token در هدر درخواست، جهت اعتبار سنجی
- مدیریت سراسری خطاهای Http
- انجام هرگونه عملیات crosscutting

حالا که Angular مفهموم intercept را برای ماژول Http خود به صورت توکار درنظر نگرفته است، راه‌حل چیست؟ بهترین راه‌حل برای پیاده سازی موارد مطرح شده در بالا، ارث بری و یا گسترش (extend) مستقیم ماژول Http است:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { ConnectionBackend, RequestOptions, Request, RequestOptionsArgs, Response, Http, Headers } from "@angular/http";
import { Observable } from "rxjs/Rx";
import 'rxjs/add/operator/catch';
import 'rxjs/add/observable/throw';

@Injectable()
export class InterceptedHttp extends Http {
    constructor(backend: ConnectionBackend, defaultOptions: RequestOptions) {
        super(backend, defaultOptions);
    }

    request(url: string | Request, options?: RequestOptionsArgs): Observable<Response> {
        // اصلاح url
        if (typeof (url) === 'string')
            url = this.updateUrl((url as string));
        else
            url.url = this.updateUrl((url as Request).url);

        return super.request(url, this.getRequestOptionArgs(options)).catch((err: Response) => {
            // Exception handling
            switch (err.status) {
                case 400:
                    console.log('interceptor: 400');
                    console.log(err);
                    break;
                case 404:
                    console.log('interceptor: 404');
                    console.log(err);
                    break;
                case 500:
                    console.log('interceptor: 500');
                    console.log(err);
                    break;
                case 401:
                    console.log('interceptor: 401');
                    console.log(err);
                    break;
                case 403:
                    console.log('interceptor: 403');
                    console.log(err);
                    break;
                default:
                    console.log('interceptor: ' + err.status);
                    console.log(err);
            }
            return Observable.throw(err);

        });
    }

    private updateUrl(req: string) {
        return `http://localhost:61366/api/${req}`
    }

    private getRequestOptionArgs(options?: RequestOptionsArgs): RequestOptionsArgs {
        if (options == null) {
            options = new RequestOptions();
        }
        if (options.headers == null) {
            options.headers = new Headers();
        }
        // هدر درخواست تنظیم
        let token = localStorage.getItem('token');
        options.headers.append('Authorization', 'bearer ' + token);


        return options;
    }
}
تمامی افعال Http، از جمله get ،post ،put ،delete ،patch ،head و options در نهایت از متد request موجود در ماژول http برای ارسال درخواست خود استفاده می‌کنند. به همین جهت تمامی عملیات crosscutting را در این متد پیاده سازی کرده‌ایم. به علاوه قبل از ارسال درخواست، توسط متد updateUrl آدرس url خود را اصلاح کرده‌ایم. همچنین توسط متد getRequestOptionArgs هدر درخواست را جهت اعتبار سنجی مقداردهی کرده‌ایم. در اینجا بعد از ارسال درخواست و آمدن response از سمت سرور، توسط catch خطاهای احتمالی را برسی کرده‌ایم.

نکته: به عنوان مثال، در صورتیکه قصد دارید، برای درخواست‌هایی از جنس get، هدر متفاوتی نسبت به دیگر درخواست‌ها داشته باشید، آنگاه پیاده سازی عملیات اصلاح هدر در متد request جواب کار را نخواهد داد. برای حل این موضوع می‌توانید به جای اصلاح header در متد request، تمامی متدهای get ،post، put ،delete ،patch ،head و options را باز نویسی کرده و در هرکدام از این متدها اینکار را انجام دهید.

حالا با تغییر قسمت providers در ماژول اصلی برنامه به شکل زیر، Angular را مجبور می‌کنیم بجای استفاده از ماژول Http توکار خود، از ماژول جدید InterceptedHttp استفاده کند:
//…
providers: [{
        provide: Http,
        useFactory: (backend: XHRBackend, options: RequestOptions) => {
            return new InterceptedHttp(backend, options);
        },
        deps: [XHRBackend, RequestOptions],
    }],
//…

همه چیز آماده است. اکنون کافی است ماژول Http را در سرویس یا کامپوننت‌های خود تزریق کرده و درخواست‌های Http را بدون هیچگونه نوشتن کد اضافی برای تنظیم هدر و غیره (با فرض اینکه تمامی آنها در متد request از ماژول http نوشته شده‌اند)، به مانند قبل صادر کنید. برای نمونه کد زیر را ببینید.
import { Http, URLSearchParams } from '@angular/http';

//…
constructor(private _http: Http) { }

ngOnInit() {
    let urlSearchParams: URLSearchParams = new URLSearchParams();
    urlSearchParams.append('page', page.toString());
    urlSearchParams.append('count', count.toString());
    let params = urlSearchParams.toString();
    this._http.get(`/cars`, { params: params })
        .subscribe(result => {
            console.log('service: Succ');
            this.cars = result.json();
        }, err => {
            console.log('service: error');
        });
}
//…
با اینکه Angular از interceptor پشتیبانی نمی‌کند، ولی کتابخانه‌هایی برای ایجاد قابلیت مشابه interceptor به وجود آمده‌اند که برخی از آنها عبارتند از:  angular2-cool-http ، ng2-http-interceptor ، ng2-interceptors . به جای extend مستقیم ماژول Http توسط خودتان، اینکار را می‌توانید به این کتابخانه‌ها بسپارید.
مطالب
متد جدید Chunk در دات نت 6
متد جدید ()Chunk در دات نت 6، به مجموعه‌ی LINQ اضافه شده‌است. این متد امکانی را فراهم میکند که بتوان مجموعه‌ای را به گروه‌های کوچکتر، تقسیم کنیم .


وضعیت فعلی  پیاده سازی این قابلیت 
در نسخه‌های قبلی دات نت، چنین قابلیتی برای تقسیم یک مجموعه، به مجموعه‌های کوچکتر بصورت توکار وجود ندارد.
مجموعه‌ی زیر را در نظر بگیرید:
int[] numbers = new int[] {6, 5, 1, 9, 18, 5, 3, 21};
این عملیات تقسیم به مجموعه‌های کوچکتر می‌تواند توسط متد‌های Take و Skip، انجام شود که نتیجه نهایی آنچنان چشم نواز نیست!
var coll1 = numbers.Take(2);
var coll2 = numbers.Skip(2).Take(2);
var coll3 = numbers.Skip(4).Take(2);
var coll4 = numbers.Skip(6).Take(2);

با کمی تامل شاید بتوان روش‌های بهتری نیز برای این نیاز ارائه کرد. در این پرسش و پاسخ که رای بالایی هم دارد، یک متد الحاقی برای تقسیم یک مجموعه، به زیر مجموعه‌های کوچکتر ارائه شده‌است:
static class LinqExtensions
{
    public static IEnumerable<IEnumerable<T>> Split<T>(this IEnumerable<T> list, int parts)
    {
        int i = 0;
        var splits = from item in list
                     group item by i++ % parts into part
                     select part.AsEnumerable();
        return splits;
    }
}

پیاده سازی جدید
در دات نت 6، متد جدید Chunk می‌تواند یک مجموعه را به زیر مجموعه‌های کوچکتری تبدیل کند.
فرض کنید یک مجموعه‌ی بزرگ از اعداد تصادفی را داریم:
List<int> numbers = new();

int counter = 0;
Random rand = new(DateTime.Now.Millisecond);
while(counter < 100)
{
    numbers.Add(rand.Next(1, 1000));
    counter++;
}
با استفاده از متد Chunk میتوان این مجموعه‌ی 100 عضوی را به 10 مجموعه‌ی 10 عضوی، تبدیل کرد. این متد مقداری را بعنوان پارامتر دریافت میکند که سایز زیر مجموعه‌هایی است که قرار است تولید شوند.

شرایط خاص در این متد
اگر با تقسیم مجموعه‌ی بزرگتر، زیر مجموعه‌ها تعداد یکسانی عضو نداشتند، چه اتفاقی می‌افتد؟
فرض کنید مجموعه‌ی اصلی 100 عضو و زیر مجموعه‌ها 8 عضو داشته باشند:
IEnumerable<int[]> sublists = numbers.Chunk(8);
چند زیر مجموعه تولید خواهد شد؟ هر مجموعه چند عضو را خواهد داشت؟
خروجی تابع Chunk، سیزده زیر مجموعه دارد؛  12 زیر مجموعه‌ی اول آن، 8 عضوی است که خارج قسمت صحیح تقسیم عدد 100 بر عدد 8 می‌باشد و مجموعه‌ی آخر آن، 4 عضوی است که باقیمانده‌ی تقسیم صحیح 100 بر 8 است. در زمانیکه تعداد زیر مجموعه‌ها فرد است، به این رفتار دقت داشته باشید.
  محاسبه‌ی میانگین ششمین زیر مجموعه‌ی تولید شده در قسمت فوق :
var avg=sublists.ElementAt(6).Average();
مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت چهارم - ایجاد تغییرات در DOM
Document Object Model و یا به اختصار DOM به ظهور زبان JavaScript  گره خورده‌است. این مدل به همراه یک API پیاده سازی شده‌ی با JavaScript است که امکان دسترسی به اسناد HTML را مسیر می‌کند. علاوه بر امکاناتی مانند انتخاب عناصر، کار با ویژگی‌ها و ذخیره‌ی اطلاعات که تاکنون بررسی کردیم، DOM API به همراه روش‌هایی برای ایجاد عناصر جدید، حذف عناصر موجود و جابجایی آن‌ها در صفحه می‌باشد. یکی از مهم‌ترین اهداف jQuery کار ساده‌تر با DOM است و تعداد متدهایی را که برای کار با DOM ارائه می‌کند، تاکنون کمتر از 20 درصد کل DOM API اصلی را پوشش می‌دهند.


حرکت دادن المان‌ها در صفحه

ابتدا قطعه کد HTML زیر را درنظر بگیرید:
  <body>
    <h2>Flavors</h2>
    <ul class="flavors">
      <li>chocolate</li>
      <li>strawberry</li>
      <li>vanilla</li>
    </ul>

    <h2>Types</h2>
    <ul class="types">
      <li>frozen yogurt</li>
      <li>custard</li>
      <li>Italian ice</li>
    </ul>

    <ul class="unassigned">
      <li>rocky road</li>
      <li>gelato</li>
    </ul>
  </body>
می‌خواهیم با تغییر DOM، به خروجی زیر برسیم که در آن لیست‌ها جابجا، تکمیل و یا خالی شده‌اند:
  <body>
    <h2>Types</h2>
    <ul class="types">
      <li>frozen yogurt</li>
      <li>Italian ice</li>
      <li>custard</li>
      <li>gelato</li>
    </ul>

    <h2>Flavors</h2>
    <ul class="flavors">
      <li>chocolate</li>
      <li>vanilla</li>
      <li>rocky road</li>
      <li>strawberry</li>
    </ul>

    <ul class="unassigned">
    </ul>
  </body>

حرکت دادن المان‌ها توسط jQuery
var $flavors = $('.flavors');
var $chocolate = $flavors.find('li').eq(0);
var $vanilla = $flavors.find('li').eq(2);
$chocolate.after($vanilla);
به این ترتیب vanilla به بعد از chocolate در لیست flavors منتقل می‌شود.
در ادامه می‌خواهیم لیست types را به همراه عنوان آن‌، به قبل از لیست flavors منتقل کنیم:
var $typesHeading = $('h2').eq(1);
$typesHeading.prependTo('body');
$typesHeading.after($('.types'));
متد prependTo سبب درج عنوان types دقیقا پس از تگ body می‌شود. سپس لیست types را پس از این عنصر جابجا شده اضافه می‌کنیم.
سپس در لیست unassigned ابتدا rocky road آن‌را یافته و به بالای strawberry در لیست flavors اضافه می‌کنیم. همچنین gelato آن‌را نیز یافته و به انتهای لیست types اضافه خواهیم کرد:
var $unassigned = $('.unassigned');
var $rockyRoad = $unassigned.find('li').eq(0);
var $gelato = $unassigned.find('li').eq(1);

$vanilla.after($rockyRoad);
$gelato.appendTo($('.types'));

حرکت دادن المان‌ها توسط جاوا اسکریپت خالص (سازگار با IE 8.0 به بعد)

در ابتدا می‌خواهیم المان vanilla را به قبل از المان strawberry حرکت دهیم. برای اینکار می‌توان از متد استاندارد insertBefore استفاده کرد:
var flavors = document.querySelector('.flavors');
var strawberry = flavors.children[1];
var vanilla = flavors.children[2];

flavors.insertBefore(vanilla, strawberry);
flavors در اینجا والد نودی است که قرار است جابجا شود. اولین پارامتری که به متد insertBefore ارسال می‌شود، المانی است که قرار است جابجا شود. دومین پارامتر آن «نود مرجع» است. چون می‌خواهیم vanilla را قبل از strawberry درج کنیم، المان strawberry نود مرجع خواهد بود.
سپس کار انتقال عنوان لیست types و خود آن به قبل از لیست flavors صورت می‌گیرد:
var headings = document.querySelectorAll('h2');
var flavorsHeading = headings[0];
var typesHeading = headings[1];
var typesList = document.querySelector('.types');

document.body.insertBefore(typesHeading, flavorsHeading);
document.body.insertBefore(typesList, flavorsHeading);
در اینجا ابتدا عنوان types، به ابتدای document.body منتقل می‌شود (چون والد این عنوان document.body است، متد insertBefore بر روی آن فراخوانی می‌شود). سپس می‌خواهیم خود typesList را نیز حرکت دهیم. به همین جهت نیاز به نود مرجع عنوان flavors است که به عنوان پارامتر دوم متد insertBefore ذکر شده‌است تا این لیست، پیش از آن درج شود.
در آخر می‌خواهیم آیتم‌های لیست unassigned را به لیست‌های مرتبط با آ‌ن‌ها انتقال دهیم:
flavors.insertBefore(document.querySelector('.unassigned > li'), strawberry); 
document.querySelector('.types').appendChild(document.querySelector('.unassigned > li'));
در اولین سطر، querySelector تعریف شده، اولین المان لیست یا همان rocky road را بازگشت می‌دهد. به این ترتیب المان rocky road لیست unassigned به لیست flavors منتقل می‌شود . به همین جهت flavors به عنوان والد متد insertBefore تعریف شده‌است. نود مرجع نیز strawberry است؛ زیرا می‌خواهیم rocky road را به پیش از آن منتقل کنیم.
در سطر دوم، چون هم اکنون المان rocky road از لیست unassigned حذف شده‌است، متد querySelector فراخوانی شده، اولین عنصر لیست یا همان gelato را بازگشت می‌دهد. این المان را توسط متد appendChild به انتهای لیست types اضافه خواهیم کرد. متد appendChild نیز همانند متد insertBefore نیاز به یک والد دارد که همان عنصری است که قرار است المان‌ها به آن افزوده شوند.


کپی کردن المان‌ها

  <ol class="numbers">
    <li>one</li>
    <li>two</li>
  </ol>
در جی‌کوئری برای تهیه‌ی یک کپی از این المان خواهیم داشت:
 // deep clone: return value is an exact copy
$('.numbers').clone();
اگر به این متد پارامتر true نیز ارسال شود، اطلاعات و همچنین رخ‌دادهای منتسب به آن نیز کپی می‌شوند. البته این کپی فقط شامل اطلاعات تدارک دیده شده‌ی توسط jQuery API است و نه خارج از آن.
و در جاوا اسکریپت خالص (سازگار با IE 8.0 به بعد) برای کپی کردن المان‌ها دو روش shallow و deep وجود دارد:
// shallow clone: return value is an empty <ol>
document.querySelector('.numbers').cloneNode();

// deep clone: return value is an exact copy of the tree
document.querySelector('.numbers').cloneNode(true);
Shallow clone به معنای کپی المان ol بدون فرزندان آن است. در حالت deep clone المان ol و تمام فرزندان آن با هم کپی می‌شوند.
باید دقت داشت که متد cloneNode آنچه را که مشاهده می‌کنید یا همان اصل markup را کپی می‌کند. بنابراین اگر از طریق جاوا اسکریپت تغییراتی را در آن شیء داده باشید در متد cloneNode لحاظ نمی‌شود.
بدیهی است المان‌های clone شده تا زمانیکه با متدهایی مانند insertBefore و یا appendChild به صفحه اضافه نشوند، در صفحه نمایان نخواهند شد.


ایجاد و حذف المان‌ها

فرض کنید می‌خواهیم به لیست flavors مثال ابتدای بحث، دو مورد جدید را اضافه کنیم.
روش افزودن المان‌های جدید توسط جی‌کوئری:
var $flavors = $('.flavors');

// add two new flavors
$('<li>pistachio</li>').appendTo($flavors);
$('<li>neapolitan</li>').appendTo($flavors);
و یا حذف یک آیتم موجود توسط جی‌کوئری:
// remove the "gelato" type
$('.types li:last').remove();
در اینجا last: اصطلاحا یک pseduo-class ابداعی توسط jQuery است که آنچنان کارآیی بالایی هم ندارد.

روش افزودن المان‌های جدید توسط جاوا اسکریپت خالص:
var flavors = document.querySelector('.flavors');

// add two new flavors
flavors.insertAdjacentHTML('beforeend', '<li>pistachio</li>')
flavors.insertAdjacentHTML('beforeend', '<li>neapolitan</li>')
و برای حذف آخرین آیتم یک لیست توسط جاوا اسکریپت خالص:
// remove the "gelato" type
document.querySelector('.types li:last-child').remove();
در اینجا last-child: یک CSS3 pseudo-class selector استاندارد است.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر توسط متد removeChild است:
var gelato = document.querySelector('.types li:last-child');

// remove the "gelato" type
gelato.parentNode.removeChild(gelato);


کار با المان‌های متنی

در جی‌کوئری متد ()text آن امکان دریافت محتوای متنی و همچنین به روز رسانی آن‌را میسر می‌کند:
 $('.types li').eq(1).text('italian ice');
در اینجا متن دومین المان لیست types به italian ice با i کوچک به روز رسانی می‌شود.

در جاوا اسکریپت خالص، دو خاصیت textContent و همچنین innerText برای خواندن و یا به روز رسانی محتوای متنی عناصر مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای مثال معادل قطعه کد جی‌کوئری فوق که از متد text استفاده می‌کند با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است:
 document.querySelectorAll('.types li')[1].textContent = 'italian ice';
توسط querySelectorAll تمام liهای types یافت شده و سپس خاصیت textContent دومین عنصر آن با italian ice به روز رسانی شده‌است.
خاصیت innerText هرچند بر روی اینترفیس HTMLElement تعریف شده‌است، اما جزء هیچکدام از استانداردهای وب نیست؛ ولی توسط تمام مرورگرهای امروزی پشتیبانی می‌شود. در این حالت به روز رسانی متن توسط آن با خاصیت textContent دقیقا یکی است؛ اما خروجی آن برعکس حالت‌های قبل، متن رندر شده‌ی المان‌ها را بازگشت می‌دهد. برای مثال در اینجا شامل فاصله‌های پیش از این المان‌ها در markup نمی‌شود.
برای مثال این قسمتی از خروجی خاصیت textContent است:
   Flavors

      chocolate
      vanilla
      rocky road
      strawberry
اما در این همین حالت خروجی innerText به این صورت است:
Flavors

chocolate
vanilla
rocky road
strawberry
کار با محتوای HTML ایی رشته‌ای

گاهی از اوقات از سرور قطعه‌ای کد HTML ایی را دریافت می‌کنیم (که هنوز به صورت المان یا المان‌های DOM در نیامده‌است) و در سمت کلاینت می‌خواهیم آن‌را به قسمتی از صفحه اضافه کنیم. روش انجام اینکار در jQuery به صورت زیر است:
var container = '<h2>Containers</h2><ul><li>cone</li><li>cup</li></ul>';
$('<div>').html(container).appendTo('body');
ابتدا یک المان div جدید را ایجاد کرده‌ایم. سپس محتوای این div را با اطلاعات دریافتی از سرور مقدار دهی و در آخر آن‌را به انتهای body اضافه می‌کنیم.
روش دریافت محتوای رشته‌ای HTML قابل ارسال به سرور نیز به صورت زیر است:
  var contents = $('body').html();
روش انجام اینکار با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است:
var div = document.createElement('div');
div.innerHTML = container;
document.body.appendChild(div);
در اینجا با استفاده از متد استاندارد createElement یک div جدید منقطع از DOM را ایجاد و سپس محتوای آن‌را توسط خاصیت innerHTML به HTML دریافتی از سرور تنظیم کرده‌ایم. در آخر این المان منقطع را توسط متد appendChild به انتهای document.body افزوده‌ایم.
روش خواندن این محتوای نهایی نیز به صورت زیر است:
var contents = document.body.innerHTML;
در حالت کار با جاوا اسکریپت خالص به خاصیت outerHTML یک المان نیز دسترسی داریم که خواندن و یا به روز رسانی آن، صرفا بر روی خود المان اصلی تاثیر می‌گذارد؛ اما innerHTML بر روی المان‌های فرزند این المان (محتوای آن) تاثیر گذار است.
مطالب
بررسی مفاهیم Covariant و Contravariant در زبان سی‌شارپ
یکی از مفاهیمی که بنظر پیچیده می‌آمد و هر دفعه موقع مطالعه از آن فرار می‌کردم، همین بحث COVARIANCE و CONTRAVARIANCE بود. در اینجا قصد دارم به زبان ساده این مفاهیم را شرح دهم.

Covariance 
A را در نظر بگیرید که قابل تبدیل به B باشد. در اینصورت X، دارای پارامتر کواریانس است اگر <X<A قابل تبدیل به <X<B باشد. بدون ذکر مثال شاید این تعریف خیلی ملموس نباشد. پس بهتر است با ذکر مثال به تشریح مفاهیم بپردازیم.
نکته: در اینجا منظور از قابل تبدیل بودن، قابل تبدیل بودن به صورت ضمنی (implicit) می‌باشد. برای مثال A از B ارث بری داشته باشد و یا A، تایپ B را پیاده سازی کند (در صورتی که B یک اینترفیس باشد). تبدیلات عددی، Boxing و تبدیلات کاستوم مجاز نیستند.
برای نمونه نوع <IFoo<T پارامتر کوواریانس T دارد، اگر کد زیر معتبر باشد:
IFoo<string> s = ...;
IFoo<object> b = s;
از C# 4.0، اینترفیسها و delegateها مجاز به استفاده از پارامتر کوواریانس T هستند؛ اما در مورد کلاس‌ها اینطور نیست. آرایه‌ها نیز مجاز هستند که در ادامه تشریح خواهند شد (اگر A قابل تبدیل به B باشد در اینصورت []A قابل تبدیل به []B خواهد بود. هر چند ممکن است به run-time exception منجر گردد که ظاهرا این پشتیبانی آرایه‌ها از پارامترهای کوواریانس دلایل تاریخی دارد!).

Variance is not automatic
برای حصول اطمینان از static type safety، پارامترها به صورت پیش فرض variant نمی‌باشند:
class Animal {}
class Bear : Animal {}
class Camel : Animal {}
public class Stack<T>
{
   int position;
   T[] data = new T[100];
   public void Push (T obj) => data[position++] = obj;
   public T Pop() => data[--position];
}
کد زیر کامپایل نخواهد شد:
Stack<Bear> bears = new Stack<Bear>();
Stack<Animal> animals = bears; // Compile-time error 
دلیل اینکه کد فوق کامپایل نمی‌شود، در کد زیر آورده شده است:
animals.Push (new Camel()); // Trying to add Camel to bears
اگر کامپایل انجام می‌شد، کد بالا در زمان اجرا خطا صادر می‌کرد؛ چرا که نوع واقعی animals، در واقع <Stack<Bear بوده و نمی‌توان به آن، شیء ای از جنس Camel اضافه کرد. عدم پشتیبانی از کوواریانس، به هرحال مانع از امکان استفاده مجدد (re-usability) خواهد شد. برای مثال فرض کنید می‌خواهیم متدی بنویسیم که وظیفه آن صادر کردن دستور شستن حیوانات موجود در پشته باشد:
public class ZooCleaner
{
  public static void Wash (Stack<Animal> animals) {...}
}
فراخوانی متد Wash با پارامتری از جنس <Stack<Bear در زمان کامپایل خطا خواهد داد (اعمال این محدودیت منطقی است. برای مثال ممکن است مثلا در بدنه متد Wash با استفاده از متد Pop کلاس Stack یک Animal برداشته شده و به Camel کست گردد که با توجه به نوع اصلی آن (Bear) خطای run-time صادر خواهد شد. اما به هرحال محدودیت ایجاد شده، جلوی خطاهایی که ممکن است در run-time اتفاق بیافتد را می‌گیرد). 
یک راه حل برای این موضوع، تعریف متد Wash به صورت جنریک و با constraint است:
class ZooCleaner
{
  public static void Wash<T> (Stack<T> animals) where T : Animal { ... }
}
با کد فوق می‌توان متد Wash را به صورت زیر فراخوانی نمود:
Stack<Bear> bears = new Stack<Bear>();
ZooCleaner.Wash(bears);
کامپایلر، ورژن جنریک متد Wash را کامپایل میکند. در این حالت میتوان با چک کردن نوع واقعی T و کست کردن به آن نوع، عملیات را بدون خطا انجام داد.
نکته: اگر reusable بودن مد نظر نبود، باید برای هر sub-type از Animal یک متد جداگانه Wash مینوشتیم (یکی برای Bear، یکی برای Camel،...).

راه حل دیگر این است که کلاس <Stack<T یک اینترفیس با پارامتر covariant پیاده سازی نماید که در ادامه به این مورد بازخواهیم گشت.

Arrays 
آرایه‌ها از covariance پشتیبانی می‌کنند. برای مثال:
Bear[] bears = new Bear[3];
Animal[] animals = bears; // OK
این مورد باعث ایجاد قابلیت استفاده مجدد می‌شود؛ به قیمت اینکه ممکن است چنین خطاهایی ایجاد شوند:
animals[0] = new Camel(); // Runtime error

Declaring a covariant type parameter  
از C# 4.0 و بالاتر، پارامترهای اینترفیسها و delegateها می‌توانند با استفاده از کلمه کلیدی out از covariance پشتیبانی کنند؛ یا به زبان ساده‌تر covariant گردند. در این صورت برخلاف آرایه‌ها از type safety اطمینان کامل خواهیم داشت.
برای نشان دادن این مورد، در کلاس <Stack<T اینترفیس زیر را پیاده سازی می‌کنیم:
public interface IPoppable<out T> { T Pop(); }
کلمه کلیدی out نشان می‌دهد که T فقط در موقعیت خروجی مورد استفاده واقع می‌گردد (برای مثال نوع برگشتی یک متد). این مورد سبب می‌شود تا پارامتر covariant باشد و کد زیر کامپایل گردد:
var bears = new Stack<Bear>();
bears.Push (new Bear());
// Bears implements IPoppable<Bear>. We can convert to IPoppable<Animal>:
IPoppable<Animal> animals = bears; // Legal
Animal a = animals.Pop();
در اینجا کامپایلر اجازه تبدیل bears را به animals می‌دهد. چرا که موردی که کامپایلر از آن جلوگیری می‌کرد (Push کردن Camel به Stack با اعضایی از جنس Bear) در اینجا نمی‌تواند رخ دهد. چرا که در اینجا پارامتر T فقط می‌تواند به عنوان خروجی استفاده گردد و امکان Push کردن وجود ندارد.

نکته: پارامترهای متدی که مزین به کلمه کلیدی out شده‌اند، واجد شرایط covariant بودن نمی‌باشند (به دلیل وجود محدودیتی در CLR).

با استفاده از کد زیر قابلیت استفاده مجددی که در ابتدا بحث کردیم فراهم می‌شود:
public class ZooCleaner
{
 public static void Wash (IPoppable<Animal> animals) { ... } //cast covariantly to solve the reusability problem 
}

نکته: Covariance (و contravariance) فقط در موارد تبدیل ارجاعی کار می‌کنند (نه تبدیل boxing). بنابراین اگر متدی داشته باشیم که دارای پارامتری از جنس IPoppa
<ble<object باشد، امکان فراخوانی آن متد با ورودی از جنس <IPoppable<string وجود دارد؛ اما پاس دادن متغیر از جنس <IPoppable<int امکانپذیر نمی‌باشد.

Contravariance   
در تعریف covaraince داشتیم:  A را در نظر بگیرید که قابل تبدیل به B باشد. در اینصورت X، دارای پارامتر کواریانس است اگر <X<A قابل تبدیل به <X<B باشد.  Contravariance 
زمانی است که تبدیل در جهت عکس صورت گیرد (تبدیل از <X<B به <X<A). این مورد فقط برای پارامترهای ورودی صحیح است و با کلمه کلیدی in تعیین می‌گردد. با استفاده از پیاده سازی اینترفیس:
public interface IPushable<in T> { void Push (T obj); }
می‌توانیم کد زیر را بنویسیم:
IPushable<Animal> animals = new Stack<Animal>();
IPushable<Bear> bears = animals; // Legal
bears.Push (new Bear());
هیچ عضوی از اینترفیس IPushable خروجی T را بر نمی‌گرداند و لذا با casting اشتباه، مواجه نخواهیم شد (برای نمونه از طریق این اینترفیس راهی برای Pop کردن نداریم).
توجه: کلاس <Stack<T هر دو اینترفیس <IPushable<T و <IPoppable<T را پیاده سازی کرده است (با وجود اینکه T هم out است و هم in). اما این مورد مشکلی ایجاد نمی‌کند. زیرا قبل از تبدیل، ارجاعی فقط به یکی از اینترفیسها صورت می‌گیرد (نه همزمان به هردو!). این مورد نشان می‌دهد که چرا class‌ها از پارامترهای variant پشتیبانی نمی‌کنند. 

برای مثال اینترفیس زیر را در نظر بگیرید:
public interface IComparer<in T>
{
// Returns a value indicating the relative ordering of a and b
  int Compare (T a, T b);
}
از آنجاییکه T در اینجا contravariant است می‌توان از <IComparer<object برای مقایسه دو string استفاده نمود:
var objectComparer = Comparer<object>.Default;
// objectComparer implements IComparer<object>
IComparer<string> stringComparer = objectComparer;
int result = stringComparer.Compare ("Hashem", "hashem");


برای مطالعه‌ی بیشتر
Covariant and Contravariant  
نظرات مطالب
روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن‌ متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core
راه حل توکاری برای آن از ASP.NET Core 2.1 به بعد ارائه شده‌است: «بهبود مستندات تشخیص نوع‌های مدل‌های خروجی اکشن متدها» 
«از ASP.NET Core 2.1 به بعد، بهتر است در APIها خود از IActionResult استفاده نکنید و شروع به کار با <ActionResult<T نمائید تا بتوان مستندات بهتری را تولید کرد. اگر از IActionResult استفاده کنید، دیگر خبری از Example value و Schema تصویر فوق نخواهد بود و از روی متادیتای این اکشن متد نمی‌توان نوع خروجی آن‌را تشخیص داد...»
مطالب
عبارات باقاعده و نیاز به Timeout

یکبار سعی کنید مثال ساده زیر را اجرا کنید:

using System;
using System.Text.RegularExpressions;

namespace RegexLoop
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var emailAddressRegex = new Regex(@"^[A-Za-z0-9]([_\.\-]?[A-Za-z0-9]+)*\@[A-Za-z0-9]([_\.\-]?[A-Za-z0-9]+)*\.[A-Za-z0-9]([_\.\-]?[A-Za-z0-9]+)*$|^$");
if (emailAddressRegex.IsMatch("an.infinite.loop.sample.just_for.test"))
{
Console.WriteLine("Matched!");
}

var input = "The quick brown fox jumps";
var pattern = @"([a-z ]+)*!";
if (Regex.IsMatch(input, pattern))
{
Console.WriteLine("Matched!");
}
}
}
}


پس از اجرا، برنامه هنگ خواهد کرد یا به عبارتی برنامه در یک حلقه بی‌نهایت قرار می‌گیرد (در هر دو مثال؛ اطلاعات بیشتر و آنالیز کامل در اینجا). بنابراین نیاز به مکانیزمی امنیتی جهت محافظت در برابر این نوع ورودی‌ها وجود خواهد داشت؛ مثلا یک Timeout . اگر تا 2 ثانیه به جواب نرسیدیم، اجرای Regex متوقف شود. تا دات نت 4، چنین timeout ایی پیش بینی نشده؛ اما در دات نت 4 و نیم آرگومانی جهت تعریف حداکثر مدت زمان قابل قبول اجرای یک عبارت باقاعده در نظر گرفته شده است (^) و اگر در طی مدت زمان مشخص شده، کار انجام محاسبات به پایان نرسد، استثنای RegexMatchTimeoutException صادر خواهد شد.
خیلی هم خوب. به این ترتیب کسی نمی‌تونه با یک ورودی ویژه، CPU Usage سیستم رو تا مدت زمان نامحدودی به 100 درصد برساند و عملا استفاده از سیستم رو غیرممکن کنه.
اما تا قبل از دات نت 4 و نیم چکار باید کرد؟ روش کلی حل این مساله به این ترتیب است که باید اجرای Regex را به یک ترد دیگر منتقل کرد؛ اگر مدت اجرای عملیات، از زمان تعیین شده بیشتر گردید، آنگاه می‌شود ترد را Abort کرد و به عملیات خاتمه داد. روش پیاده سازی و نحوه استفاده از آن‌را در ادامه ملاحظه خواهید نمود:

using System;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Threading;

namespace RegexLoop
{
public static class TimedRunner
{
public static R RunWithTimeout<R>(Func<R> proc, TimeSpan duration)
{
using (var waitHandle = new AutoResetEvent(false))
{
var ret = default(R);
var thread = new Thread(() =>
{
ret = proc();
waitHandle.Set();
}) { IsBackground = true };
thread.Start();

bool timedOut = !waitHandle.WaitOne(duration, false);
waitHandle.Close();

if (timedOut)
{
try
{
thread.Abort();
}
catch { }
return default(R);
}
return ret;
}
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var emailAddressRegex = new Regex(@"^[A-Za-z0-9]([_\.\-]?[A-Za-z0-9]+)*\@[A-Za-z0-9]([_\.\-]?[A-Za-z0-9]+)*\.[A-Za-z0-9]([_\.\-]?[A-Za-z0-9]+)*$|^$");
if (TimedRunner.RunWithTimeout(
() => emailAddressRegex.IsMatch("an.infinite.loop.sample.just_for.test"),
TimeSpan.FromSeconds(2)))
{
Console.WriteLine("Matched!");
}

var input = "The quick brown fox jumps";
var pattern = @"([a-z ]+)*!";
if (TimedRunner.RunWithTimeout(() => Regex.IsMatch(input, pattern), TimeSpan.FromSeconds(2)))
{
Console.WriteLine("Matched!");
}
}
}
}

اینبار به هر کدام از عبارات باقاعده 2 ثانیه زمان برای اتمام کار داده شده است. در غیراینصورت مقدار پیش فرض خروجی متد فراخوانی شده، بازگشت داده می‌شود که در اینجا false است.

مطالب
Blazor 5x - قسمت ششم - مبانی Blazor - بخش 3 - چرخه‌های حیات کامپوننت‌ها
در این قسمت می‌خواهیم انواع رویدادهای چرخه‌ی حیات یک کامپوننت را بررسی کنیم. به همین جهت ابتدا دو کامپوننت جدید Lifecycle.razor و Lifecycle‍Child.razor را به مثالی که تا این قسمت تکمیل کرده‌ایم، اضافه کرده و آن‌ها‌را به صورت زیر جهت نمایش رویدادهای چرخه‌ی حیات، تغییر می‌دهیم:

کدهای کامل کامپوننت Pages\LearnBlazor\Lifecycle.razor
@page "/lifecycle"
@using System.Threading

<div class="border">
    <h3>Lifecycles Parent Component</h3>

    <div class="border">
        <LifecycleChild CountValue="CurrentCount"></LifecycleChild>
    </div>

    <p>Current count: @CurrentCount</p>

    <button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>
    <br /><br />
    <button class="btn btn-primary" @onclick=StartCountdown>Start Countdown</button> @MaxCount
</div>

@code
{
    int CurrentCount = 0;
    int MaxCount = 5;

    private void IncrementCount()
    {
        CurrentCount++;
        Console.WriteLine("Parnet - IncrementCount is called");
    }

    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitializedAsync is called");
    }

    protected override void OnParametersSet()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnParameterSet is called");
    }

    protected override async Task OnParametersSetAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnParametersSetAsync is called");
    }

    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
            CurrentCount = 111;
        }
        else
        {
            CurrentCount = 999;
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRenderAsync is called");
    }

    protected override bool ShouldRender()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - ShouldRender is called");
        return true;
    }

    void StartCountdown()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - StartCountdown()");
        var timer = new Timer(TimeCallBack, null, 1000, 1000);
    }

    void TimeCallBack(object state)
    {
        if (MaxCount > 0)
        {
            MaxCount--;
            Console.WriteLine("Parnet - InvokeAsync(StateHasChanged)");
            InvokeAsync(StateHasChanged);
        }
    }
}

و کدهای کامل کامپوننت Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\Lifecycle‍Child.razor
<h3 class="ml-3 mr-3">Lifecycles Child Componenet</h3>

@code
{
    [Parameter]
    public int CountValue { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("  Child - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnInitializedAsync is called");
    }

    protected override void OnParametersSet()
    {
        Console.WriteLine("  Child - OnParameterSet is called");
    }

    protected override async Task OnParametersSetAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnParametersSetAsync is called");
    }

    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("  Child - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
        }
        else
        {
            Console.WriteLine("  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnAfterRenderAsync is called");
    }

    protected override bool ShouldRender()
    {
        Console.WriteLine("  Child - ShouldRender is called");
        return true;
    }
}
و همچنین برای دسترسی به آن‌ها، مدخل منوی زیر را به کامپوننت Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="lifecycle">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Lifecycles
    </NavLink>
</li>
با توجه به اینکه برنامه‌ی جاری از نوع Blazor Server است، Console.WriteLine‌های آن، در صفحه‌ی کنسول اجرای برنامه ظاهر می‌شوند و نه در developer tools مرورگر:





رویدادهای OnInitialized و OnInitializedAsync

@code
{
    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitializedAsync is called");
    }
همانطور که در تصویر فوق نیز ملاحظه می‌کنید، اولین رویدادی که فراخوانی می‌شود، OnInitialized نام دارد و پس از آن نمونه‌ی async آن به نام OnInitializedAsync. این رویدادها زمانیکه یک کامپوننت و اجزای UI آن کاملا بارگذاری شده‌اند، فراخوانی می‌شوند. مهم‌ترین کاربرد آن‌ها، دریافت اطلاعات از سرویس‌های برنامه‌است.
در کامپوننت Lifecycle.razor، یک کامپوننت دیگر نیز به نام Lifecycle‍Child.razor فراخوانی شده‌است. در این حالت ابتدا OnInitialized کامپوننت والد فراخوانی شده‌است و پس از آن بلافاصله فراخوانی OnInitialized کامپوننت فرزند را مشاهده می‌کنیم.


رویدادهای OnParametersSet و OnParametersSetAsync

این رویدادها یکبار در زمان بارگذاری اولیه‌ی کامپوننت و بار دیگر هر زمانیکه کامپوننت فرزند، پارامتر جدیدی را از طریق کامپوننت والد دریافت می‌کند، فراخوانی می‌شوند. برای نمونه کامپوننت LifecycleChild، پارامتر CurrentCount را از والد خود دریافت می‌کند:
<LifecycleChild CountValue="CurrentCount"></LifecycleChild>
هرچند این پارامتر در UI کامپوننت فرزند مثال تهیه شده استفاده نمی‌شود، اما مقدار دهی آن از طرف والد، سبب بروز رویدادهای OnParametersSet و OnParametersSetAsync خواهد شد. برای آزمایش آن اگر بر روی دکمه‌ی click me در کامپوننت والد کلیک کنیم، این رویدادهای جدید را مشاهده خواهیم کرد:
Parnet - IncrementCount is called
Parnet - ShouldRender is called
  Child - OnParameterSet is called
  Child - ShouldRender is called
Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnParametersSetAsync is called
  Child - ShouldRender is called
  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnAfterRenderAsync is called
Parnet - OnAfterRenderAsync is called
  Child - OnAfterRenderAsync is called
ابتدا متد IncrementCount کامپوننت والد فراخوانی شده‌است که سبب تغییر مقدار پارامتر CurrentCount ارسالی به کامپوننت Lifecycle‍Child می‌شود و پس از آن، رویداد OnParameterSet کامپوننت فرزند را مشاهده می‌کنید که عکس العملی است به این تغییر مقدار. یکی از کاربردهای آن، دریافت مقدار جدید پارامترهای کامپوننت و سپس به روز رسانی قسمت خاصی از UI بر اساس آن‌ها است.



رویدادهای OnAfterRender و OnAfterRenderAsync

پس از هر بار رندر کامپوننت، این متدها فراخوانی می‌شوند. در این مرحله کار بارگذاری کامپوننت، دریافت اطلاعات و نمایش آن‌ها به پایان رسیده‌است. یکی از کاربردهای آن، آغاز کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی است که برای کار، نیاز به DOM را دارند؛ مانند نمایش یک modal بوت استرپی.

یک نکته: هر تغییری که در مقادیر فیلدها در این رویدادها صورت گیرند، به UI اعمال نمی‌شوند؛ چون در مرحله‌ی آخر رندر UI قرار دارند.

@code
{
    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
            CurrentCount = 111;
        }
        else
        {
            CurrentCount = 999;
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRenderAsync is called");
    }
}
در مثال‌های فوق، پارامتر firstRender را نیز مشاهده می‌کنید. یک کامپوننت چندین بار می‌تواند رندر شود. برای مثال هربار که توسط رویدادگردانی مقدار فیلدی را که در UI استفاده می‌شود، تغییر دهیم، کامپوننت مجددا رندر می‌شود. برای نمونه با کلیک بر روی دکمه‌ی click me، سبب تغییر مقدار فیلد CurrentCount می‌شویم. این تغییر و فراخوانی ضمنی StateHasChanged در پایان کار متد و در پشت صحنه، سبب رندر مجدد UI شده و در نتیجه‌ی آن، مقدار جدیدی را در صفحه مشاهده می‌کنیم. در اینجا اگر خواستیم بدانیم که رندر انجام شده برای بار اول است که صورت می‌گیرد یا خیر، می‌توان از پارامتر firstRender استفاده کرد.

سؤال: با توجه به مقدار دهی‌های 111 و 999 صورت گرفته‌ی در متد OnAfterRender، در اولین بار نمایش کامپوننت، چه عددی به عنوان CurrentCount نمایش داده می‌شود؟
در اولین بار نمایش صفحه، لحظه‌ای عدد 111 و سپس عدد 999 نمایش داده می‌شود. عدد 111 را در بار اول رندر و عدد 999 را در بار دوم رندر که پس از مقدار دهی پارامتر کامپوننت فرزند است، می‌توان مشاهده کرد.
اما ... اگر پس از نمایش اولیه‌ی صفحه، چندین بار بر روی دکمه‌ی click me کلیک کنیم، همواره عدد 1000 مشاهده می‌شود. علت اینجا است که تغییرات مقادیر فیلدها در متد OnAfterRender، به UI اعمال نمی‌شوند؛ چون در این مرحله، رندر UI به پایان رسیده‌است. در اینجا فقط مقدار فیلد CurrentCount به 999 تغییر می‌کند و به همین صورت باقی می‌ماند. دفعه‌ی بعدی که بر روی دکمه‌ی click me کلیک می‌کنیم، یک واحد به آن اضافه شده و اکنون است که کار رندر UI، مجددا شروع خواهد شد (در واکشن به یک رخ‌داد و فراخوانی ضمنی StateHasChanged در پشت صحنه) و اینبار حاصل 999+1 را در UI مشاهده می‌کنیم و باز هم در پایان کار رندر، مجددا مقدار CurrentCount به 999 تغییر می‌کند که ... دیگر به UI منعکس نمی‌شود تا زمان کلیک بعدی و همینطور الی آخر.


رویدادهای StateHasChanged و ShouldRender

- اگر خروجی رویداد ShouldRender مساوی true باشد، اجازه‌ی اعمال تغییرات به UI داده خواهد شد و برعکس. بنابراین اگر حالت UI تغییر کند و خروجی این متد false باشد، این تغییرات نمایش داده نخواهند شد.
- اگر رویداد StateHasChanged فراخوانی شود، به معنای درخواست رندر مجدد UI است. کاربرد آن در مکان‌هایی است که نیاز به اطلاع رسانی دستی تغییرات UI وجود دارد؛ درست پس از زمانیکه رندر UI به پایان رسیده‌است. برای آزمایش این مورد و فراخوانی دستی StateHasChanged، کدهای تایمر زیر تهیه شده‌اند:
@page "/lifecycle"
@using System.Threading

button class="btn btn-primary" @onclick=StartCountdown>Start Countdown</button> @MaxCount

@code
{
    int MaxCount = 5;

    void StartCountdown()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - StartCountdown()");
        var timer = new Timer(TimeCallBack, null, 1000, 1000);
    }

    void TimeCallBack(object state)
    {
        if (MaxCount > 0)
        {
            MaxCount--;
            Console.WriteLine("Parnet - InvokeAsync(StateHasChanged)");
            InvokeAsync(StateHasChanged);
        }
    }
}
تایمر تعریف شده، یک thread timer است. یعنی callback آن بر روی یک ترد جدید و مجزای از ترد UI اجرا می‌شود. در این حالت اگر StateHasChanged را جهت اطلاع رسانی تغییر حالت UI فراخوانی نکنیم، در حین کار تایمر، هیچ تغییری را در UI مشاهده نخواهیم کرد.


یک نکته: متدهای رویدادگردان در Blazor، می‌توانند sync و یا async باشند؛ مانند متدهای OnClick و OnClickAsync زیر که هر دو پس از پایان متدها، سبب فراخوانی ضمنی StateHasChanged نیز می‌شوند (به این دلیل است که با کلیک بر روی دکمه‌ای، UI هم به روز رسانی می‌شود). البته متدهای رویدادگردان async، دوبار سبب فراخوانی ضمنی StateHasChanged می‌شوند؛ یکبار زمانیکه قسمت sync متد به پایان می‌رسد و یکبار هم زمانیکه کار فراخوانی کلی متد به پایان خواهد رسید:
<button @onclick="OnClick">Synchronous</button>
<button @onclick="OnClickAsync">Asynchronous</button>
@code{
    void OnClick()
    {
    } // StateHasChanged is called after the method

    async Task OnClickAsync()
    {
        text = "click1";
        // StateHasChanged is called here as the synchronous part of the method ends

        await Task.Delay(1000);
        await Task.Delay(2000);
        text = "click2";
    } // StateHasChanged is called after the method
}
بنابراین یکی دیگر از دلایل نیاز به فراخوانی صریح InvokeAsync(StateHasChanged) در callback تایمر تعریف شده، عدم فراخوانی خودکار آن، در پایان کار رویداد callback تایمر است.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-06.zip