مطالب
NHibernate و مدیریت خودکار تغییرات ساختار بانک اطلاعاتی

یکی از دردهای عظمایی که حین کار با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای وجود دارد، هماهنگ نبودن دیتابیس توسعه، با دیتابیس کاری است. البته ابزار‌های متعددی برای تهیه Diff بین این دو وجود دارند. ولی زمانیکه قرار باشد این کار را در چندجا هم انجام دهیم، باز هم مشکل خواهد بود.
با NHibernate می‌شود کل این مساله را فراموش کرد! می‌شود راحت خاصیتی را به کلاسی اضافه کرد و در اولین بار اجرای برنامه، خود NHibernate هماهنگ سازی‌ها را انجام دهد. فیلد اضافه کند. جدول اضافه کند. روابط مرتبط را اضافه کند. یعنی تا این حد که ما فقط فایل اجرایی برنامه را به روز کنیم، کافی باشد. البته در لابلای مطالبی که تا به حال در مورد NHibernate در این سایت منتشر شده به این موضوع هم پرداخته شده و مطلب جاری، خلاصه‌ی بزرگنمایی شده آن‌ها است.

اولین قدم: آیا ساختار دیتابیس جاری، با مدل برنامه تطابق دارد؟
قبل از اینکه از NHibernate بخواهیم ساختار بانک اطلاعاتی ما را تغییر دهید، باید بدانیم که آیا واقعا نیازی به اینکار هست یا خیر؟
توضیحات بیشتر در مورد روش تشخیص در اینجا: (^)

قدم دوم: اگر ساختار دیتابیس جاری با مدل برنامه تطابق ندارد، چگونه باید آن‌را به صورت خودکار به روز کرد؟
متد زیر بر اساس Configuration ابتدایی بانک اطلاعاتی و نگاشت‌های شما، کار به روز رسانی خودکار ساختار بانک اطلاعاتی را انجام خواهد داد:

public void UpdateDatabaseSchema(NHibernate.Cfg.Configuration config)
{
var schemaUpdate = new NHibernate.Tool.hbm2ddl.SchemaUpdate(config);
schemaUpdate.Execute(script: false, doUpdate: true);
}

یک نکته را هم باید درنظر داشت. در این روش هیچ فیلد و جدولی حذف نمی‌شود و به این ترتیب، جهت امنیت بیشتر طراحی شده. اگر واقعا نیاز داشتید فیلد یا جدولی را حذف کنید باید دستی، همانند سابق اقدام کنید.

قدم سوم: چگونه و در کجا، دو قدم قبل را با برنامه یکپارچه کنیم؟
بلافاصله پس از ایجاد SessionFactory در برنامه، متد زیر را فراخوانی کنید:

public void TryValidateAndUpdateDatabaseSchema(NHibernate.Cfg.Configuration config)
{
try
{
ValidateDatabaseSchemaAgainstMappings();
}
catch
{
UpdateDatabaseSchema(config);
}
}

متد ValidateDatabaseSchemaAgainstMappings در صورت عدم تطابق مدلی با بانک اطلاعاتی، یک exception را صادر می‌کند. بنابراین در اینجا کافی است متد UpdateDatabaseSchema را در قسمت catch فراخوانی کرد.
و از این پس دیگر می‌توانید به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه را فراموش کنید! فیلد اضافه کنید، کلاس اضافه کنید، تمام این‌ها در اولین بار اجرای برنامه به روز شده، به صورت خودکار به بانک اطلاعاتی اعمال خواهند شد.


مطالب دوره‌ها
بررسی قسمت‌های مختلف قالب پروژه WPF Framework تهیه شده
پس از ایجاد یک Solution جدید توسط قالب WPF Framework، هشت پروژه به صورت خودکار اضافه خواهند شد:



1) پروژه ریشه که بسته به نامی که در ابتدای کار انتخاب می‌کنید، تغییر نام خواهد یافت.
برای مثال اگر نام وارد شده در ابتدای کار MyWpfFramework باشد، این پروژه ریشه نیز، MyWpfFramework نام خواهد داشت. از آن صرفا جهت افزودن Viewهای برنامه استفاده می‌کنیم. کلیه Viewها در پوشه View قرار خواهند گرفت و با توجه به ساختار خاصی که در اینجا انتخاب شده، این Viewها باید از نوع Page انتخاب شوند تا با سیستم راهبری فریم ورک هماهنگ کار کنند.
در داخل پوشه Views، هر بخش از برنامه را می‌توان داخل یک زیر پوشه قرار داد. برای مثال قسمت Login سیستم، دارای سه صفحه ورود، نمایش پیام خوش آمد و نمایش صفحه عدم دسترسی است.
متناظر با هر Page اضافه شده، در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure یک ViewModel در صورت نیاز اضافه خواهد شد. قرار داد ما در اینجا ترکیب نام View به علاوه کلمه ViewModel است. برای مثال اگر نام View اضافه شده به پروژه ریشه برنامه، LoginPage است، نام ViewModel متناظر با آن باید LoginPageViewModel باشد تا به صورت خودکار توسط برنامه ردیابی و وهله سازی گردد.
این پروژه از کتابخانه MahApps.Metro استفاده می‌کند و اگر به فایل MainWindow.xaml.cs آن مراجعه کنید، ارث بری پنجره اصلی برنامه را از کلاس MetroWindow مشاهده خواهید نمود. این فایل‌ها نیازی به تغییر خاصی نداشته و به همین نحو در این قالب قابل استفاده هستند.
و در پوشه Resources آن یک سری قلم و آیکون را می‌توانید مشاهده نمائید.

2) پروژه MyWpfFramework.Common
در این پروژه کلاس‌هایی قرار می‌گیرند که قابلیت استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های WPF را دارند و الزاما وابسته به پروژه جاری نیستند. یک سری کلاس‌های کمکی در این پروژه Common قرار گرفته‌اند و قسمت‌های مختلف سیستم را تغذیه می‌کنند؛ مانند خواندن اطلاعات از فایل کانفیگ، هش کردن کلمه عبور، یک سری متد عمومی برای کار با EF، کلاس‌های عمومی مورد نیاز در حین استفاده از الگوی MVVM، اعتبارسنجی و امثال آن.
در این پروژه از کلاس PageAuthorizationAttribute آن جهت مشخص سازی وضعیت دسترسی به صفحات تعریف شده در پروژه ریشه استفاده خواهد شد.
نمونه‌ای از آن‌را برای مثال با مراجعه به سورس صفحه About.xaml.cs می‌توانید مشاهده کنید که در آن AuthorizationType.AllowAnonymous تنظیم شده و به این ترتیب تمام کاربران اعتبارسنجی نشده می‌توانند این صفحه را مشاهده کنند.
همچنین در این پروژه کلاس BaseViewModel قرار دارد که جهت مشخص سازی کلیه کلاس‌های ViewModel برنامه باید مورد استفاده قرار گیرد. سیستم طراحی شده، به کمک این کلاس پایه است که می‌تواند به صورت خودکار ViewModelهای متناظر با Viewها را یافته و وهله سازی کند (به همراه تمام وابستگی‌های تزریق شده به آن‌ها).
به علاوه کلاس DataErrorInfoBase آن برای یکپارچه سازی اعتبارسنجی با EF طراحی شده است. اگر به کلاس BaseEntity.cs مراجعه کنید که در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار دارد، نحوه استفاده آن‌را ملاحظه خواهید نمود. به این ترتیب حجم بالایی از کدهای تکرای، کپسوله شده و قابلیت استفاده مجدد را پیدا می‌کنند.
قسمت‌های دیگر پروژه Common، برای ثبت وقایع برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از آن‌ها را در فایل App.xaml.cs پروژه ریشه برنامه ملاحظه می‌کنید و نیاز به تنظیم خاص دیگری در اینجا وجود ندارد.

3) پروژه MyWpfFramework.DataLayer
کار تنظیمات EF در اینجا انجام می‌شود (و قسمت عمده‌ای از آن انجام شده است). تنها کاری که در آینده برای استفاده از آن نیاز است انجام شود، مراجعه به کلاس MyWpfFrameworkContext.cs و افزودن DbSetهای لازم است. همچنین اگر نیاز به تعریف نگاشت‌های اضافه‌تری وجود داشت، می‌توان از پوشه Mappings آن استفاده کرد.
در این پروژه الگوی واحد کار پیاده سازی شده است و همچنین سعی شده تمام کلاس‌های آن دارای کامنت‌های کافی جهت توضیح قسمت‌های مختلف باشند.
کلاس MyDbContextBase به اندازه کافی غنی سازی شده‌است، تا در وقت شما، در زمینه تنظیم مباحثی مانند اعتبارسنجی و نمایش پیغام‌های لازم به کاربر، یک دست سازی ی و ک ورودی در برنامه و بسیاری از نکات ریز دیگر صرفه جویی شود.
در اینجا از خاصیت ContextHasChanges جهت بررسی وضعیت Context جاری و نمایش پیغامی به کاربر در مورد اینکه آیا مایل هستید تغییرات را ذخیره کنید یا خیر استفاده می‌شود.
در متد auditFields آن یک سری خاصیت کلاس BaseEntity که پایه تمامی کلاس‌های Domain model برنامه خواهد بود به صورت خودکار مقدار دهی می‌شوند. مثلا این رکورد را چه کسی ثبت کرده یا چه کسی ویرایش و در چه زمانی. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا در برنامه نگران تنظیم و مقدار دهی آن‌ها بود.
کلاس MyWpfFrameworkMigrations به حالت AutomaticMigrationsEnabled تنظیم شده است و ... برای یک برنامه دسکتاپ WPF کافی و مطلوب است و ما را از عذاب به روز رسانی دستی ساختار بانک اطلاعاتی برنامه با تغییرات مدل‌ها، رها خواهد ساخت. عموما برنامه‌های دسکتاپ پس از طراحی، آنچنان تغییرات گسترده‌ای ندارند و انتخاب حالت Automatic در اینجا می‌تواند کار توزیع آن‌را نیز بسیار ساده کند. از این جهت که بانک اطلاعاتی انتخابی از نوع SQL Server CE نیز عمدا این هدف را دنبال می‌کند: عدم نیاز به نگهداری و وارد شدن به جزئیات نصب یک بانک اطلاعاتی بسیار پیشرفته مانند نگارش‌های کامل SQL Server. هرچند زمانیکه با EF کار می‌کنیم، سوئیچ به بانک‌های اطلاعاتی صرفا با تغییر رشته اتصالی فایل app.config برنامه اصلی و مشخص سازی پروایدر مناسب قابل انجام خواهد بود.
در فایل MyWpfFrameworkMigrations، توسط متد addRolesAndAdmin کاربر مدیر سیستم در آغاز کار ساخت بانک اطلاعاتی به صورت خودکار افزوده خواهد شد.


4) پروژه MyWpfFramework.DomainClasses
کلیه کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی در پروژه MyWpfFramework.DomainClasses قرار خواهند گرفت. نکته مهمی که در اینجا باید رعایت شود، مزین کردن این کلاس‌ها به کلاس پایه BaseEntity می‌باشد که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس User پروژه می‌توانید ملاحظه کنید.
BaseEntity چند کار را با هم انجام می‌دهد:
- اعمال خودکار DataErrorInfoBase جهت یکپارچه سازی سیستم اعتبارسنجی EF با WPF (برای مثال به این ترتیب خطاهای ذکر شده در ویژگی‌های خواص کلاس‌ها توسط WPF نیز خوانده خواهند شد)
- اعمال ImplementPropertyChanged به کلاس‌های دومین برنامه. به این ترتیب برنامه کمکی Fody که کار Aspect oriented programming را انجام می‌دهد، اسمبلی برنامه را ویرایش کرده و متدها و تغییرات لازم جهت پیاده سازی INotifyPropertyChanged را اضافه می‌کند. به این ترتیب به کلاس‌های دومین بسیار تمیزی خواهیم رسید با حداقل نیاز به تغییرات و نگهداری ثانویه.
- فراهم آوردن فیلدهای مورد نیاز جهت بازرسی سیستم؛ مانند اینکه چه کسی یک رکورد را ثبت کرده یا ویرایش و در چه زمانی

نقش‌های سیستم در کلاس SystemRole تعریف می‌شوند. به ازای هر نقش جدیدی که نیاز بود، تنها کافی است یک خاصیت bool را در اینجا اضافه کنید. سپس نام این خاصیت در ویژگی PageAuthorizationAttribute به صورت خودکار قابل استفاده خواهد بود. برای مثال به پروژه ریشه مراجعه و به فایل AddNewUser.xaml.cs دقت کنید؛ چنین تعریفی را در بالای کلاس مرتبط مشاهده خواهید کرد:
 [PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
در اینجا AuthorizationType سه حالت را می‌تواند داشته باشد:
    /// <summary>
    /// وضعیت اعتبار سنجی صفحه را مشخص می‌کند
    /// </summary>
    public enum AuthorizationType
    {
        /// <summary>
        /// همه می‌توانند بدون اعتبار سنجی، دسترسی به این صفحات داشته باشند
        /// </summary>
        AllowAnonymous,

        /// <summary>
        /// کاربران وارد شده به سیستم بدون محدودیت به این صفحات دسترسی خواهند داشت
        /// </summary>
        FreeForAuthenticatedUsers,

        /// <summary>
        /// بر اساس نام نقش‌هایی که مشخص می‌شوند تصمیم گیری خواهد شد
        /// </summary>
        ApplyRequiredRoles
    }
اگر حالت ApplyRequiredRoles را انتخاب کردید، در پارامتر اختیاری دوم ویژگی PageAuthorization نیاز است نام یک یا چند خاصیت کلاس SystemRole را قید کنید. بدیهی است کاربر متناظر نیز باید دارای این نقش‌ها باشد تا بتواند به این صفحه دسترسی پیدا کند، یا خیر.


5) پروژه MyWpfFramework.Models
در پروژه MyWpfFramework.Models کلیه Modelهای مورد استفاده در UI که الزاما قرار نیست در بانک اطلاعاتی قرارگیرند، تعریف خواهند شد. برای نمونه مدل صفحه لاگین در آن قرار دارد و ذکر دو نکته در آن حائز اهمیت است:
 [ImplementPropertyChanged] // AOP
public class LoginPageModel : DataErrorInfoBase
- ویژگی ImplementPropertyChanged کار پیاده سازی INotifyPropertyChanged را به صورت خودکار سبب خواهد شد.
- کلاس پایه DataErrorInfoBase سبب می‌شود تا مثلا در اینجا اگر از ویژگی Required استفاده کردید، اطلاعات آن توسط برنامه خوانده شود و با WPF یکپارچه گردد.


6) پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj
در پروژه MyWpfFramework.Infrastructure.csproj تعاریف ViewModelهای برنامه اضافه خواهند شد.
این پروژه دارای یک سری کلاس پایه است که تنظیمات IoC برنامه را انجام می‌دهد. برای مثال FrameFactory.cs آن یک کنترل Frame جدید را ایجاد کرده است که کار تزریق وابستگی‌ها را به صورت خودکار انجام خواهد داد. فایل IocConfig آن جایی است که کار سیم کشی کلاس‌های لایه سرویس و اینترفیس‌های متناظر با آن‌ها انجام می‌شود. البته پیش فرض‌های آن را اگر رعایت کنید، نیازی به تغییری در آن نخواهید داشت. برای مثال در آن scan.TheCallingAssembly قید شده است. در این حالت اگر نام کلاس لایه سرویس شما Test و نام اینترفیس متناظر با آن ITest باشد، به صورت خودکار به هم متصل خواهند شد.
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در پوشه ViewModels آن، به ازای هر View یک ViewModel خواهیم داشت که نام آن مطابق قرار داد، نام View مدنظر به همراه کلمه ViewModel باید درنظر گرفته شود تا توسط برنامه شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد. همچنین هر ViewModel نیز باید دارای کلاس پایه BaseViewModel باشد تا توسط IoC Container برنامه جهت تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده‌های کلاس‌ها شناسایی شده و وهله سازی گردد.


7) پروژه MyWpfFramework.ServiceLayer
کلیه کلاس‌های لایه سرویس که منطق تجاری برنامه را پیاده سازی می‌کنند (خصوصا توسط EF) در این لایه قرار خواهند گرفت. در اینجا دو نمونه سرویس کاربران و سرویس عمومی AppContextService را ملاحظه می‌کنید.
سرویس AppContextService قلب سیستم اعتبارسنجی سیستم است و در IocConfig برنامه به صورت سینگلتون تعریف شده است. چون در برنامه‌های دسکتاپ در هر لحظه فقط یک نفر وارد سیستم می‌شود و نیاز است تا پایان طول عمر برنامه، اطلاعات لاگین و نقش‌های او را در حافظه نگه داری کرد.


8) پروژه MyWpfFramework.Tests
یک پروژه خالی Class library هم در اینجا جهت تعریف آزمون‌های واحد سیستم درنظر گرفته شده است.

 
مطالب
امکان تعریف توابع خاص بانک‌های اطلاعاتی در EF Core
یکی از اهداف کار با ORMها، رسیدن به کدی قابل ترجمه و استفاده‌ی توسط تمام بانک‌های اطلاعاتی ممکن است و یکی از الزامات رسیدن به این هدف، صرفنظر کردن از قابلیت‌های بومی بانک‌های اطلاعاتی است که در سایر بانک‌های اطلاعاتی دیگر معادلی ندارند. برای مثال SQL Server به همراه توابع توکاری مانند datediff و datepart برای کار با زمان و تاریخ است؛ اما این توابع را به صورت مستقیم نمی‌توان در ORMها استفاده کرد. چون به محض استفاده‌ی از آن‌ها، کد تهیه شده دیگر قابلیت انتقال به سایر بانک‌های اطلاعاتی را نخواهد داشت. اما ... اگر این هدف را نداشته باشیم، چطور؟ آیا می‌توان یک تابع DateDiff سفارشی را برای EF Core تهیه نمود و از تمام قابلیت‌های بومی آن در کوئری‌های LINQ استفاده کرد؟ بله! یک چنین قابلیتی تحت عنوان DbFunctions در EF Core پشتیبانی می‌شود که روش تهیه‌ی آن‌ها را در این مطلب بررسی خواهیم کرد.


معرفی موجودیت Person

در مثال این مطلب قصد داریم، معادل توابع بومی مخصوص SQL Server را که امکان کار با DateTime را مهیا می‌کنند، در EF Core تعریف کنیم. به همین جهت نیاز به موجودیتی داریم که دارای خاصیتی از این نوع باشد:
using System;

namespace EFCoreDbFunctionsSample.Entities
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public DateTime AddDate { get; set; }
    }
}


گزارشگیری بر اساس تعداد روز گذشته‌ی از ثبت نام

اکنون فرض کنید می‌خواهیم گزارشی را از تمام کاربرانی که در طی 10 روز قبل ثبت نام کرده‌اند، تهیه کنیم. اگر کوئری زیر را برای این منظور تهیه کنیم:
var usersInfo = context.People.Where(person => (DateTime.Now - person.AddDate).Days <= 10).ToList();
با استثنای زیر متوقف خواهیم شد:
'The LINQ expression 'DbSet<Person>.Where(p => (DateTime.Now - p.AddDate).Days <= 10)'
could not be translated. Either rewrite the query in a form that can be translated,
or switch to client evaluation explicitly by inserting a call to either
AsEnumerable(), AsAsyncEnumerable(), ToList(), or ToListAsync().
See https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2101038 for more information.'
عنوان می‌کند که یک چنین کوئری LINQ ای قابلیت ترجمه‌ی به SQL را ندارد. اما ... نکته‌ی مهم اینجا است که خود SQL Server یک چنین توانمندی را به صورت توکار دارا است:
SELECT [p].[Id], [p].[AddDate], [p].[Name]
FROM [People] AS [p]
WHERE DATEDIFF(Day, [p].[AddDate], GETDATE()) <= 10
برای انجام کوئری مدنظر فقط کافی است از تابع DATEDIFF توکار آن با پارامتر Day، استفاده کنیم تا لیست تمام کاربران ثبت نام کرده‌ی در طی 10 روز قبل را بازگشت دهد. اکنون سؤال اینجا است که آیا می‌توان چنین تابعی را به EF Core معرفی کرد؟


روش تعریف تابع DATEDIFF سفارشی در EF Core

برای تعریف متد DateDiff مخصوص EF Core، ابتدا باید یک کلاس static را تعریف کرد و سپس تنها امضای این متد را، معادل امضای تابع توکار SQL Server تعریف کرد. این متد نیازی نیست تا پیاده سازی را داشته باشد. به همین جهت بدنه‌ی آن‌را صرفا با یک throw new InvalidOperationException مقدار دهی می‌کنیم. هدف از این متد، استفاده‌ی از آن در LINQ Expressions است و قرار نیست به صورت مستقیمی بکار گرفته شود:
namespace EFCoreDbFunctionsSample.DataLayer
{
    public enum SqlDateDiff
    {
        Year,
        Quarter,
        Month,
        DayOfYear,
        Day,
        Week,
        Hour,
        Minute,
        Second,
        MilliSecond,
        MicroSecond,
        NanoSecond
    }

    public static class SqlDbFunctionsExtensions
    {
        public static int SqlDateDiff(SqlDateDiff interval, DateTime initial, DateTime end)
            => throw new InvalidOperationException($"{nameof(SqlDateDiff)} method cannot be called from the client side.");
        public static readonly MethodInfo SqlDateDiffMethodInfo = typeof(SqlDbFunctionsExtensions)
            .GetRuntimeMethod(
                nameof(SqlDbFunctionsExtensions.SqlDateDiff),
                new[] { typeof(SqlDateDiff), typeof(DateTime), typeof(DateTime) }
            );
    }
}
در اینجا علاوه بر تعریف امضای متد DateDiff که در اینجا SqlDateDiff نام گرفته‌است، فیلد SqlDateDiffMethodInfo را نیز مشاهده می‌کنید. در حین تعریف و معرفی DbFunctions سفارشی به EF Core، متدهایی که اینکار را انجام می‌دهند، پارامترهای ورودی از نوع MethodInfo دارند. به همین جهت یک چنین تعریفی انجام شده‌است.


روش معرفی تابع DATEDIFF سفارشی به EF Core

پس از تعریف امضای متد معادل DateDiff، اکنون نوبت به معرفی آن به EF Core است:
namespace EFCoreDbFunctionsSample.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        // ...
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.HasDbFunction(SqlDbFunctionsExtensions.SqlDateDiffMethodInfo)
                .HasTranslation(args =>
                {
                    var parameters = args.ToArray();
                    var param0 = ((SqlConstantExpression)parameters[0]).Value.ToString();
                    return SqlFunctionExpression.Create("DATEDIFF",
                        new[]
                        {
                            new SqlFragmentExpression(param0), // It should be written as DateDiff(day, ...) and not DateDiff(N'day', ...) .
                            parameters[1],
                            parameters[2]
                        },
                        SqlDbFunctionsExtensions.SqlDateDiffMethodInfo.ReturnType,
                        typeMapping: null);
                });
        }
    }
}
کار تعریف DbFunctions سفارشی توسط متد HasDbFunction صورت می‌گیرد. پارامتر این متد، همان MethodInfo معادل امضای تابع توکار مدنظر است.
سپس توسط متد HasTranslation، مشخص می‌کنیم که این متد به چه نحوی قرار است به یک عبارت SQL ترجمه شود. پارامتر args ای که در اینجا در اختیار ما قرار می‌گیرد، دقیقا همان پارامترهای متد public static int SqlDateDiff(SqlDateDiff interval, DateTime initial, DateTime end) هستند که در این مثال خاص، شامل سه پارامتر می‌شوند. پارامترهای دوم و سوم آن‌را به همان نحوی که دریافت می‌کنیم، به SqlFunctionExpression.Create ارسال خواهیم کرد. اما پارامتر اول را از نوع enum تعریف کرده‌ایم و همچنین قرار نیست به صورت 'N'day و رشته‌ای به سمت بانک اطلاعاتی ارسال شود، بلکه باید به همان نحو اصلی آن (یعنی day)، در کوئری نهایی درج گردد، به همین جهت ابتدا Value آن‌را استخراج کرده و سپس توسط SqlFragmentExpression عنوان می‌کنیم آن‌را باید به همین نحو درج کرد.
پارامتر اول متد SqlFunctionExpression.Create، باید دقیقا معادل نام متد توکار مدنظر باشد. پارامتر دوم آن، لیست پارامترهای این تابع است. پارامتر سوم آن، نوع خروجی این تابع است که از طریق MethodInfo معادل، قابل استخراج است.


استفاده‌ی از DbFunction سفارشی جدید در برنامه

پس از این تعاریف و معرفی‌ها، اکنون می‌توان متد سفارشی SqlDateDiff تهیه شده را به صورت مستقیمی در کوئری‌های LINQ استفاده کرد تا قابلیت ترجمه‌ی به SQL را پیدا کنند:
var sinceDays = 10;
users = context.People.Where(person =>
      SqlDbFunctionsExtensions.SqlDateDiff(SqlDateDiff.Day, person.AddDate, DateTime.Now) <= sinceDays).ToList();
/*
SELECT [p].[Id], [p].[AddDate], [p].[Name]
FROM [People] AS [p]
WHERE DATEDIFF(Day, [p].[AddDate], GETDATE()) <= @__sinceDays_0
*/


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EFCoreDbFunctionsSample.zip
این کدها به همراه چند تابع سفارشی دیگر نیز هستند.
مطالب
مبانی TypeScript؛ Mixins
یکی از راه‌های محبوب دیگر برای ساخت کلاس‌ها با استفاده از اجزایی با قابلیت استفاده مجدد، ساخت آنها با ترکیب partial class‌های ساده، می‌باشد. mixins در زبان‌های برنامه نویسی مانند ++C و Lisp، کلاس‌هایی هستند که یکسری توابع را از طریق ارث بری در اختیار SubClass‌ها قرار می‌دهند. شاید با ایده استفاده از mixins، یا traits در زبانی مانند Scala و الگوی mixins که بین جامعه جاوااسکریپت هم تا حدودی محبوب شده است، آشنا هستید.
در جاوااسکریپت، ارث بری کردن از mixins، شبیه به افزایش عملکرد خود از طریق extension‌ها می‌باشد؛ چرا که این mixin‌ها این امکان را در اختیار اشیاء می‌گذارند که با کمترین پیچیدگی، بتوانند عملکردی (functionality) را از آنها به امانت بگیرند. Mixins در جاوااسکریپت به عنوان الگویی است که با object prototype‌ها کار می‌کند و امکان ارث بری چندگانه را هم به ما خواهد داد.

یک مثال از استفاده از Mixins در جاوااسکریپت
var myMixins = {
 
  moveUp: function(){
    console.log( "move up" );
  },
 
  moveDown: function(){
    console.log( "move down" );
  },
 
  stop: function(){
    console.log( "stop! in the name of love!" );
  }
 
};
کد بالا نشان دهنده یک object literal با 3 متد می‌باشد و نشان دهنده mixins ما نیز هست.
برای توسعه prototype مربوط به اشیاء، به منظور استفاده از رفتارهای تعریف شده در mixins بالا، می‌توان از هلپرهایی به مانند ()extend._ موجود در Underscore.js استفاده کرد.
// A skeleton carAnimator constructor
function CarAnimator(){
  this.moveLeft = function(){
    console.log( "move left" );
  };
}
 
// A skeleton personAnimator constructor
function PersonAnimator(){
  this.moveRandomly = function(){ /*..*/ };
}
 
// Extend both constructors with our Mixin
_.extend( CarAnimator.prototype, myMixins );
_.extend( PersonAnimator.prototype, myMixins );
 
// Create a new instance of carAnimator
var myAnimator = new CarAnimator();
myAnimator.moveLeft();
myAnimator.moveDown();
myAnimator.stop();
 
// Outputs:
// move left
// move down
// stop! in the name of love!
در کد بالا دو شیء جدید را تعریف کرده‌ایم که برای prototype هر کدام از آنها هم یک متد در نظر گرفته‌ایم. با استفاده از هلپر مذکور توانستیم عملیات مربوط به myMixins را به prototype هرکدام از اشیاء تعریف شده‌ی در بالا نسبت دهیم. استفاده‌ی از متدهای stop یا moveDown بر روی نمونه‌ای از CarAnimator نشان دهنده‌ی این ادعا می‌باشد.

پیاده سازی این الگو در TypeScript
// Disposable Mixin
class Disposable {
    isDisposed: boolean;
    dispose() {
        this.isDisposed = true;
    }

}

// Activatable Mixin
class Activatable {
    isActive: boolean;
    activate() {
        this.isActive = true;
    }
    deactivate() {
        this.isActive = false;
    }
}
از دو  کلاس  بالا به عنوان mixin‌های خودمان استفاده خواهیم کردم. همانطور که مشخص است هر کدام از آنها بر روی فعالیت خاصی متمرکز شده‌اند.
class SmartObject implements Disposable, Activatable {
    constructor() {
        setInterval(() => console.log(this.isActive + " : " + this.isDisposed), 500);
    }

    interact() {
        this.activate();
    }

    // Disposable
    isDisposed: boolean = false;
    dispose: () => void;
    // Activatable
    isActive: boolean = false;
    activate: () => void;
    deactivate: () => void;
}
گام بعدی تعریف کلاسی برای ترکیب شدن با دو mixins تعریف شده، میباشد. اگر توجه کنید در کد بالا به جای استفاده از کلمه کلیدی extend، از implements استفاده شده است. در واقع mixin‌ها شبیه به اینترفیس هایی  با امکان پیاده سازی درون خود، هستند. کلاس‌های استفاده کننده فقط باید تعریف این متدها و خصوصیت‌ها را به منظور تشخیص این خصوصیات در زمان اجرا، در خود تعریف کرده باشند.
applyMixins(SmartObject, [Disposable, Activatable]);
در نهایت با استفاده از هلپر applyMixins که در ادامه کد آن را مشاهده خواهید کرد، عملیات میکس را انجام دادیم.
در مثال زیر یک نمونه از کلاس SmartObject تهیه کرده‌ایم که به راحتی به دلیل پیاده سازی Activatable، دسترسی به استفاده از متد activate را داشته و آن را درون متد interact خود فراخوانی کرده است. اجرای خط دوم کد زیر، مبنی بر درستی ادعای ما میباشد.
let smartObj = new SmartObject();
setTimeout(() => smartObj.interact(), 1000);

پیاده سازی هلپر applyMixins
function applyMixins(derivedCtor: any, baseCtors: any[]) {
    baseCtors.forEach(baseCtor => {
        Object.getOwnPropertyNames(baseCtor.prototype).forEach(name => {
            derivedCtor.prototype[name] = baseCtor.prototype[name];
        });
    });
}
کد بالا تمام خصوصیات موجود در baseCtors‌ها را که همان mixin‌های ما هستند، واکشی کرده و در خصوصیات موجود در کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن Mixin، پر میکند. 
مطالب
مقید سازی پارامترهای نوع جنریک
احتمالا در بیشتر مقالات (فارسی/انگلیسی) عبارات هایی مثل نمونه‌های زیر را دیده اید :
where T:clas
where T:struc
...
در این مقاله قصد داریم بپردازیم به «مقید سازی پارامتر‌های نوع جنریک» و اینکه چه کاربردی دارند و در چه زمانی بهتر است از آن‌ها استفاده کنیم و نحوه استفاده از آنها چگونه است. فرض میکنیم که خواننده‌ی محترم با مفاهیم جنریک آشنایی دارد. در صورتیکه با جنریک‌ها آشنا نیستید ابتدا مروری داشته باشید بر جنریک‌ها و بعد این مقاله را مطالعه فرمایید؛ به این دلیل که موضوع مورد بحث بر پایه‌ی جنریک‌ها می‌باشد.

همانطور که مطلع هستید هر عنصری جنریکی را که تعریف میکنید حداقل دارای یک پارامتر نوع هست و در زمان بکارگیری آن جنریک باید نوع آن را مشخص نمایید. برای نمونه مثال زیر را در نظر بگیرید :
public  class MyCollection<T>
        {
            private List<T> collections = new List<T>();
            public void Add(T value)
            {
                collections.Add(value);
            }
        }
کلاس فوق یک کلاس جنریک است که در هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، باید ابتدا data type نوعی را که که می‌خواهیم با آن کار کنیم، تعیین کنیم. برای مثال در کد فوق در هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، نوع int را برای آن مشخص میکنیم و هر وقت بخواهیم متد Add آن را فراخوانی کنیم، فقط نوعی را قبول خواهد کرد که در ابتدا برای آن تعیین کرده ایم (int):
MyCollection<int> myintObj = new MyCollection<int>();
            myintObj.Add(12);
            myintObj.Add(33);
             myintObj.Add(33.3);// ERROR z 
سؤال: می‌خواهیم فقط نوع‌هایی را بتوان به T نسبت داد که از نوع ارجاعی (reference type) هستن و یا فقط نوع هایی را به T نسبت داد که یک سازنده دارند؛ چگونه؟

ایجاد قید‌ها یا محدودیت‌ها بر روی پارامتر‌های جنریک‌ها شامل پنج حالت می‌باشد:

حالت اول : Where T:struct
در این حالت T باید یک ساختار باشد .

حالت دوم : where T:class
T  باید یک نوع ارجاعی باشد. اگر در مثال فوق این قید را به آن اضافه کنیم، در هنگام ساخت نمونه‌ای از کلاس فوق، اگر یک نوع value type را به T نسبت دهیم، در هنگام وارد کردن یک نوع value type با خطا مواجه خواهیم شد. مثال:
public  class MyCollection<T> where T:class
        {
            private List<T> collections = new List<T>();
            public void Add(T value)
            {
                collections.Add(value);
            }
        }
و برای استفاده :
 MyCollection<int> myintObj = new MyCollection<int>(); // ERROR , int is value type

حالت سوم : ()Where T:new
نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید یک سازنده‌ی پیش فرض داشته باشد.
داخل پرانتز : سازنده‌ی پیش فرض: زمانی که شما یک کلاس می‌نویسید اگر آن کلاس دارای هیچ سازنده‌ای نباشد، کامپایلر یک سازنده‌ی بدون پارامتر را به کلاس فوق اضافه می‌کند که کار آن مقدار دهی به فیلد‌های کلاس است. در اینجا از مقادیر پیش فرض استفاده می‌شود. مثلا برای int مقدار صفر و برای string مقدار "" و به همین ترتیب.
اگر از مقدار دهی پیش فرض توسط کامپایلر خرسند نیستید، می‌توانید سازنده پیش فرض را تغییر داده و مطابق میل خود فیلد‌ها را مقدار دهی اولیه کنید .


حالت چهارم : where T:NameOfBaseClass
نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید از کلاس NameOfBaseClass ارث بری کرده باشد.

حالت پنجم : where T:NameOfInterface
همانند حالت چهارم می‌باشد؛ با این تفاوت: نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید واسط NameOfInterface را پیاده سازی کرده باشد.

پنج حالت فوق نمونه‌هایی از ایجاد محدودیت بر روی پرامتر نوع اعضای جنریک بودند و اما در ادامه قصد داریم نکاتی را در این باب، بیان کنیم:

نکته اول : می‌توانید محدودیت‌های فوق را با هم ترکیب کنید برای اینکار آنها را با کاما از هم جدا کنید :
 public  class MyCollection<T> where T:class,IDisposable,new()
        {
   //content
}
نوعی که به T نسبت داده می‌شود
  • باید از نوع ارجاعی باشد.
  • باید واسط IDisposable را پیاده سازی کرده باشد.
  • باید یک سازنده‌ی پیش فرض داشته باشد.

نکته دوم : زمانیکه از چندین محدودیت استفاده می‌کنید مثل مثال فوق، باید محدودیت ()new در آخرین جایگاه محدودیت‌ها قرار گیرد؛ در غیر اینصورت با خطای زمان ترجمه روبه رو خواهید شد .

نکته سوم : می‌توان محدودیت‌های فوق را علاوه بر کلاس، بر روی متد‌های جنریک نیز اعمال کنید:

public void Swap<T>(ref T val1,ref T val2) where T:struct
            {
//content
            }
نکته چهارم : زمانیکه کلاس و یا متدهای شما بیش از یک نوع پارامتر از نوع جنریک را دریافت می‌کنند، باید محدودیت‌های مورد نظر را برای هر کدام به صورت جداگانه قید کنید. به طور مثال به کلاس زیر که دو پارمتر T و K را دارد، باید برای هر کدام جداگانه محدودیت‌های مورد نظر را اعمال کنیم (در صورت نیاز):
 public  class MyCollection<T,K> where T:class where K:IDisposable,new()
        {
//content
}
مطالب
React 16x - قسمت 24 - ارتباط با سرور - بخش 3 - نکات تکمیلی کار با Axios
پس از آشنایی با مقدمات کار با Axios، در این قسمت امکانات پیشرفته‌تر آن‌را مانند خطایابی سراسری، interceptors  و ... بررسی می‌کنیم.


به روز رسانی‌های خوشبینانه‌ی UI

پیاده سازی اعمال CRUD توسط Axios در قسمت قبل، به همراه یک مشکل مهم است: اعمال کار با شبکه و سرور، زمانبر هستند و مدتی طول می‌کشد تا پاسخ عملیات از سمت سرور دریافت شود. در این بین اگر خطایی رخ دهد، مابقی کدهای نوشته شده‌ی در متدهایی مانند Update و Delete، اجرا نمی‌شوند. به این حالت «به روز رسانی بدبینانه‌ی UI» گفته می‌شود. در حالت خوشبینانه، فرض بر این است که در اکثر موارد، فراخوانی سرور با موفقیت به پایان می‌رسد. در یک چنین حالتی، ابتدا UI به روز رسانی می‌شود و سپس فراخوانی‌های سمت سرور صورت می‌گیرند. اگر این فراخوانی با شکست مواجه شد، مجددا UI را به حالت قبلی آن باز می‌گردانیم:
  handleDelete = async post => {
    const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id);
    this.setState({ posts });

    await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
  };
در کدهای فوق، ابتدا UI به روز رسانی می‌شود (که بسیار سریع است)، سپس حذف سمت سرور صورت می‌گیرد. یک چنین پیاده سازی، به کاربر حس کار با یک برنامه‌ی بسیار سریع را القاء می‌کند؛ هرچند فراخوانی سمت سرور انجام شده، ممکن است مدتی طول بکشد.
اما اگر در این بین خطایی رخ داد، چه باید کرد؟ باید آخرین تغییر انجام شده را به حالت اول باز گرداند. انجام یک چنین کاری در React ساده‌است. چون ما state را به صورت مستقیم ویرایش نمی‌کنیم، همیشه می‌توان ارجاعی را به state قبلی، ذخیره و سپس در صورت نیاز آن‌را بازیابی کرد:
  handleDelete = async post => {
    const originalPosts = this.state.posts;

    const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id);
    this.setState({ posts }); // Optimistic Update

    try {
      await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
    } catch (ex) {
      alert("An error occurred when deleting a post!");
      this.setState({ posts: originalPosts }); // Undo changes
    }
  };
در اینجا در ابتدا توسط متغیر originalPosts، ارجاعی را به وضعیت قبلی آرایه‌ی posts موجود در state (وضعیت ابتدایی UI)، نگهداری می‌کنیم. سپس کار حذف بسیار سریع آیتم درخواستی را از UI انجام می‌دهیم. اکنون کار حذف اصلی رکورد را از سرور، درون یک try/catch انجام خواهیم داد. اگر خطایی رخ دهد، پیامی را به کاربر نمایش داده و سپس مجددا state را به همان originalPosts پیشین، باز خواهیم گرداند.


مدیریت خطاهای رخ داده‌ی در حین فراخوانی سرور

تا اینجا مشاهده کردیم که یک روش مدیریت خطاها در کدهای Axios، قرار دادن آن‌ها در یک قطعه کد try/catch است. در اینجا نیز باید بتوان بین خطاهای پیش بینی شده و نشده، تفاوت قائل شد.
- خطاهای پیش بینی شده: برای مثال اگر درخواست حذف رکوردی را دادیم که در بانک اطلاعاتی موجود نیست، انتظار داریم سرور، خطای 404 یا return NotFound را بازگشت دهد و یا 400 که معادل bad request است و در حالت ارسال داده‌هایی غیرمعتبر، رخ می‌دهد. در این موارد بهتر است خطاهایی خاص را به کاربران نمایش داد؛ برای مثال رکورد درخواستی وجود ندارد یا پیشتر حذف شده‌است.
- خطاهای پیش بینی نشده: این نوع خطاها نباید و یا قرار نیست در شرایط عادی رخ دهند. برای مثال اگر شبکه در دسترس نیست، امکان ارتباط با سرور نیز میسر نخواهد بود و یا حتی ممکن است خطایی در کدهای سمت سرور، سبب بروز خطایی شده باشد. این نوع خطاها ابتدا باید لاگ شوند تا با بررسی‌های آتی آن‌ها، بتوان مشکلات پیش بینی نشده را بهتر برطرف کرد. همچنین در یک چنین مواردی، باید یک پیام خطای خیلی عمومی را به کاربر نمایش داد؛ برای مثال «یک خطای پیش بینی نشده رخ داده‌است.».

برای مدیریت این دو حالت باید به جزئیات شیء ex، در بدنه‌ی catch، دقت کرد که دارای دو خاصیت request و response است. اگر ex.response تنظیم شده بود، یعنی دریافت خروجی از سرور موفقیت آمیز بوده‌است. اگر سرور در دسترس نباشد و یا برنامه‌ی سمت سرور کرش کرده باشد، ex.response نال خواهد بود. اگر ex.request نال نبود، یعنی ارسال درخواست به سمت سرور با موفقیت انجام شده‌است. برای مثال جهت بررسی خطای مورد انتظار 404، می‌توان در قسمت catch(ex) به صورت زیر عمل کرد:
try {
  await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
} catch (ex) {
  if (ex.response && ex.response.status === 404) {
     alert("This post has already been deleted!");
  } else {
     console.log("Error", ex);
     alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  this.setState({ posts: originalPosts }); // Undo changes
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا شیء response نال است یا خیر؟ سپس خاصیت status آن‌را برای بررسی خطاهای پیش بینی شده، بررسی می‌کنیم. خطایی که در اینجا نمایش داده می‌شود، اختصاصی‌تر است. در غیراینصورت، ابتدا باید این خطا لاگ شود و سپس یک اخطار عمومی نمایش داده می‌شود. پس از بررسی هر دو حالت، باید UI را مجددا به حالت اول آن بازگشت داد.
عموما خطاهای پیش‌بینی شده را لاگ نمی‌کنیم؛ چون ممکن است کاربر، یک صفحه را در چندین برگه باز کرده باشد و در یکی، رکوردی را حذف کند. در این حال، این رکورد هنوز در برگه‌های دیگر موجود است و اگر مجددا درخواست حذف آن‌را صادر کند، مشکل خاصی از دیدگاه برنامه رخ نداده‌است و نیازی به پیگیری‌های آتی را ندارد. یعنی صرفا یک client error است.


مدیریت سراسری خطاهای رخ داده‌ی در حین فراخوانی سرور

برای مدیریت خطاها، نیاز است یک چنین try/catchهایی را در تمام قسمت‌های برنامه که با سرور کار می‌کنند، قرار دهیم. برای کاهش این کدهای تکراری، از interceptors کتابخانه‌ی Axios استفاده می‌شود. در این کتابخانه می‌توان در جاهائیکه درخواستی به سمت سرور ارسال می‌شود و یا پاسخی از سمت سرور دریافت می‌شود، قطعه کدهایی سراسری را قرار داد و بر روی درخواست و یا پاسخ، تغییراتی را اعمال کرد و یا حتی اطلاعات مربوطه را لاگ کرد؛ به این نوع قطعه کدها، interceptor گفته می‌شود و برای تعریف آن‌ها می‌توان از axios.interceptors.request و یا axios.interceptors.response، خارج از کلاس جاری استفاده کرد. برای مثال بر روی شیء axios.interceptors.response، می‌توان متد use را فراخوانی کرد که دو پارامتر را که هر کدام یک callback function هستند، می‌پذیرد. اولی در صورت موفقیت آمیز بودن response فراخوانی می‌شود و دومی در صورت شکست آن. اگر نیازی به هر کدام نبود، می‌توان آن‌را به null مقدار دهی کرد. اگر مدیریت قسمت شکست علمیات مدنظر است، نیاز خواهد بود در پایان این callback function، یک Rejected Promise را بازگشت داد تا ادامه‌ی برنامه، به درستی مدیریت شود. در این حالت اگر خطایی رخ دهد، ابتدا این interceptor فراخوانی می‌شود و سپس کنترل به بدنه‌ی catch منتقل خواهد شد:
import "./App.css";

import axios from "axios";
import React, { Component } from "react";

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  console.log("interceptor called.");
  return Promise.reject(error);
});

const apiEndpoint = "https://localhost:5001/api/posts";
class App extends Component {
اکنون می‌خواهیم قطعه کد نمایش خطاهای عمومی پیش بینی نشده را از تمام بدنه‌های catch حذف کرده و به یک interceptor منتقل کنیم:
axios.interceptors.response.use(null, error => {
  const expectedError =
    error.response &&
    error.response.status >= 400 &&
    error.response.status < 500;

  if (!expectedError) {
    console.log("Error", error);
    alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  return Promise.reject(error);
});
خطاهای پیش بینی شده عموما در بازه‌ی 400 تا 500 قرار دارند. به همین جهت اگر یک چنین خطاهایی را دریافت کردیم، اخطاری را نمایش نداده و صرفا کنترل را به catch block منتقل می‌کنیم. اما اگر خطا، پیش بینی نشده بود، کار لاگ کردن خطا و همچنین نمایش اخطار را در اینجا انجام خواهیم داد.

یک نکته: استفاده از try/catchها فقط برای بازگشت UI به حالت قبلی و یا نمایش خطایی خاص به کاربر توصیه می‌شوند. اگر از روش «به روز رسانی‌های خوشبینانه‌ی UI» استفاده نمی‌کنید و همچنین خطاهای ویژه‌ای بجز خطای عمومی لاگ شده‌ی در interceptor فوق مدنظر شما نیست، نیازی هم به try/catch نخواهد بود و پس از بروز خطا، قسمت‌های بعدی کد اجرا نمی‌شوند؛ اما خطای عمومی فوق نمایش داده خواهد شد.


ایجاد یک HTTP Service با قابلیت استفاده‌ی مجدد

تا اینجا تعریف interceptor را پیش از کلاس کامپوننت جاری قرار داده‌ایم که هم سبب شلوغی این ماژول شده‌است و هم در صورت نیاز به آن در سایر برنامه‌ها، باید همین قطعه کد را مجددا در آن‌ها کپی کرد. به همین جهت پوشه‌ی جدید src\services را ایجاد کرده و سپس فایل src\services\httpService.js را در آن با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import axios from "axios";

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  const expectedError =
    error.response &&
    error.response.status >= 400 &&
    error.response.status < 500;

  if (!expectedError) {
    console.log("Error", error);
    alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  return Promise.reject(error);
});

export default {
  get: axios.get,
  post: axios.post,
  put: axios.put,
  delete: axios.delete
};
در اینجا علاوه بر انتقال interceptor تعریف شده، کار export متدهای axios نیز به صورت یک شیء جدید صورت گرفته‌است.
سپس به app.js مراجعه کرده و این ماژول را با یک نام دلخواه import می‌کنیم:
import http from "./services/httpService";
در ادامه هرجائیکه ارجاعی به axios وجود دارد، آن‌را با http فوق جایگزین می‌کنیم. در این حالت می‌توان "import axios from "axios را نیز از ابتدای app.js حذف کرد. مزیت اینکار، مخفی کردن Axios، در پشت صحنه‌ی ماژول جدیدی است که ایجاد کردیم. به این ترتیب اگر در آینده خواستیم، Axios را با کتابخانه‌ی دیگری جایگزین کنیم، در کل برنامه تنها نیاز است این httpService.js جدید را تغییر دهیم.


ایجاد یک ماژول Config

بهبود دیگری را که می‌توانیم اعمال کنیم، انتقال const apiEndpoint تعریف شده، به یک ماژول مجزا است؛ تا اگر نیاز به استفاده‌ی از آن در قسمت‌های دیگری نیز وجود داشت، به سادگی بتوان آن‌را مدیریت کرد. به همین جهت فایل جدید src\config.json را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
{
   "apiEndpoint" : "https://localhost:5001/api/posts"
}
سپس به فایل app.js بازگشته و ابتدا const apiEndpoint را حذف و سپس import زیر را به ابتدای فایل، اضافه می‌کنیم:
import config from "./config.json";
اکنون هر جائی در کدهای خود که apiEndpoint را داریم، تبدیل به config.apiEndpoint می‌کنیم.


نمایش بهتر خطاها به کاربر توسط کتابخانه‌ی react-toastify

بجای alert توکار مرورگرها، می‌توان یک صفحه‌ی دیالوگ زیباتر را برای نمایش خطاها درنظر گرفت. به همین جهت ابتدا کتابخانه‌ی react-toastify را نصب می‌کنیم:
> npm i react-toastify --save
سپس به فایل app.js مراجعه کرده و importهای لازم آن‌را اضافه می‌کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
اکنون به src\services\httpService.js مراجعه کرده و alert آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { toast } from "react-toastify";
// ...

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  // ...
  if (!expectedError) {
    // ...
    toast.error("An unexpected error occurrred.");
  }
ابتدا، شیء toast آن import می‌شود و سپس توسط این شیء می‌توان از متد error آن، جهت نمایش خطاهایی شکیل‌تر استفاده کرد؛ با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-backend-part-03.zip و sample-22-frontend-part-03.zip
مطالب
شمسی سازی Date-Picker توکار Angular Material 6x
Angular Material به همراه یک کامپوننت Date-Picker بسیار شکیل و حرفه‌ای است اما ... از تقویم شمسی پشتیبانی نمی‌کند. در این مطلب می‌خواهیم با تدارک یک DateAdapter سفارشی، این مشکل را برطرف کنیم تا در نهایت به یک چنین Date-Picker شمسی برسیم:



تاریخچه‌ی تغییرات کامپوننت Date-Picker

اخیرا تیم Angular Material، امکان تعریف تقویم‌های دیگری را بجز تقویم میلادی، با تدارک کلاس پایه DateAdapter فراهم کرده‌است. در این بین توسعه دهندگان ایرانی پیگیر نیز یک DateAdapter شمسی را بر این مبنا تهیه کرده‌اند که در ادامه نحوه‌ی افزودن و استفاده‌ی از آن‌را بررسی خواهیم کرد.
 
نصب پیشنیاز تبدیل تاریخ میلادی به شمسی و بر عکس

DateAdapter شمسی تهیه شده از کتابخانه‌ی jalali-moment برای تبدیل تاریخ‌ها استفاده می‌کند. بنابراین ابتدا نیاز است این وابستگی را نصب کرد:
 npm install jalali-moment --save


افزودن DateAdapter شمسی به پروژه

برای افزودن DateAdapter شمسی تهیه شده، فایل جدید app\shared\material.persian-date.adapter.ts را به برنامه اضافه کرده و به صورت زیر تکمیل کنید:
import { DateAdapter } from "@angular/material";
import * as jalaliMoment from "jalali-moment";

export const PERSIAN_DATE_FORMATS = {
  parse: {
    dateInput: "jYYYY/jMM/jDD"
  },
  display: {
    dateInput: "jYYYY/jMM/jDD",
    monthYearLabel: "jYYYY jMMMM",
    dateA11yLabel: "jYYYY/jMM/jDD",
    monthYearA11yLabel: "jYYYY jMMMM"
  }
};

export class MaterialPersianDateAdapter extends DateAdapter<jalaliMoment.Moment> {

  constructor() {
    super();
    super.setLocale("fa");
  }

  getYear(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).jYear();
  }

  getMonth(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).jMonth();
  }

  getDate(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).jDate();
  }

  getDayOfWeek(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).day();
  }

  getMonthNames(style: "long" | "short" | "narrow"): string[] {
    switch (style) {
      case "long":
      case "short":
        return jalaliMoment.localeData("fa").jMonths().slice(0);
      case "narrow":
        return jalaliMoment.localeData("fa").jMonthsShort().slice(0);
    }
  }

  getDateNames(): string[] {
    const valuesArray = Array(31);
    for (let i = 0; i < 31; i++) {
      valuesArray[i] = String(i + 1);
    }
    return valuesArray;
  }

  getDayOfWeekNames(style: "long" | "short" | "narrow"): string[] {
    switch (style) {
      case "long":
        return jalaliMoment.localeData("fa").weekdays().slice(0);
      case "short":
        return jalaliMoment.localeData("fa").weekdaysShort().slice(0);
      case "narrow":
        return ["ی", "د", "س", "چ", "پ", "ج", "ش"];
    }
  }

  getYearName(date: jalaliMoment.Moment): string {
    return this.clone(date).jYear().toString();
  }

  getFirstDayOfWeek(): number {
    return jalaliMoment.localeData("fa").firstDayOfWeek();
  }

  getNumDaysInMonth(date: jalaliMoment.Moment): number {
    return this.clone(date).jDaysInMonth();
  }

  clone(date: jalaliMoment.Moment): jalaliMoment.Moment {
    return date.clone().locale("fa");
  }

  createDate(year: number, month: number, date: number): jalaliMoment.Moment {
    if (month < 0 || month > 11) {
      throw Error(
        `Invalid month index "${month}". Month index has to be between 0 and 11.`
      );
    }
    if (date < 1) {
      throw Error(`Invalid date "${date}". Date has to be greater than 0.`);
    }
    const result = jalaliMoment()
      .jYear(year).jMonth(month).jDate(date)
      .hours(0).minutes(0).seconds(0).milliseconds(0)
      .locale("fa");

    if (this.getMonth(result) !== month) {
      throw Error(`Invalid date ${date} for month with index ${month}.`);
    }
    if (!result.isValid()) {
      throw Error(`Invalid date "${date}" for month with index "${month}".`);
    }
    return result;
  }

  today(): jalaliMoment.Moment {
    return jalaliMoment().locale("fa");
  }

  parse(value: any, parseFormat: string | string[]): jalaliMoment.Moment | null {
    if (value && typeof value === "string") {
      return jalaliMoment(value, parseFormat, "fa");
    }
    return value ? jalaliMoment(value).locale("fa") : null;
  }

  format(date: jalaliMoment.Moment, displayFormat: string): string {
    date = this.clone(date);
    if (!this.isValid(date)) {
      throw Error("JalaliMomentDateAdapter: Cannot format invalid date.");
    }
    return date.format(displayFormat);
  }

  addCalendarYears(date: jalaliMoment.Moment, years: number): jalaliMoment.Moment {
    return this.clone(date).add(years, "jYear");
  }

  addCalendarMonths(date: jalaliMoment.Moment, months: number): jalaliMoment.Moment {
    return this.clone(date).add(months, "jmonth");
  }

  addCalendarDays(date: jalaliMoment.Moment, days: number): jalaliMoment.Moment {
    return this.clone(date).add(days, "jDay");
  }

  toIso8601(date: jalaliMoment.Moment): string {
    return this.clone(date).format();
  }

  isDateInstance(obj: any): boolean {
    return jalaliMoment.isMoment(obj);
  }

  isValid(date: jalaliMoment.Moment): boolean {
    return this.clone(date).isValid();
  }

  invalid(): jalaliMoment.Moment {
    return jalaliMoment.invalid();
  }

  deserialize(value: any): jalaliMoment.Moment | null {
    let date;
    if (value instanceof Date) {
      date = jalaliMoment(value);
    }
    if (typeof value === "string") {
      if (!value) {
        return null;
      }
      date = jalaliMoment(value).locale("fa");
    }
    if (date && this.isValid(date)) {
      return date;
    }
    return super.deserialize(value);
  }
}
کار این Adapter و یا «وفق دهنده» این است که مشخص می‌کند، هفته‌ی ایرانی از چه روزی شروع می‌شود. نام روزهای هفته‌ی ایرانی چیست؟ برچسب‌های نام ماه‌های ایرانی چگونه باید تامین شوند و در کل جهت وفق دادن تقویم میلادی اصلی با تقویم شمسی، چه اجزایی باید به سیستم معرفی شوند تا این تقویم توکار بدون مشکل مانند قبل کار کند.
 
معرفی وفق دهنده‌ی شمسی به پروژه

پس از تعریف MaterialPersianDateAdapter و همچنین PERSIAN_DATE_FORMATS، برای معرفی آن‌ها به برنامه، فایل app\shared\material.module.ts را گشوده و به صورت زیر تغییر دهید:
import { NgModule } from "@angular/core";
import {  DateAdapter,  MAT_DATE_FORMATS,  MAT_DATE_LOCALE } from "@angular/material";

import { MaterialPersianDateAdapter, PERSIAN_DATE_FORMATS } from "./material.persian-date.adapter";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: DateAdapter, useClass: MaterialPersianDateAdapter, deps: [MAT_DATE_LOCALE] },
    { provide: MAT_DATE_FORMATS, useValue: PERSIAN_DATE_FORMATS }
  ]
})
export class MaterialModule {
}
کار این تعاریف، تعویض DateAdapter اصلی میلادی، با نمونه‌ی شمسی است. همچنین فرمت نمایشی برچسب‌ها را نیز جایگزین می‌کند.

پس از آن اگر mat-datepicker را به نحو متداولی به صفحه اضافه کنیم:
<mat-form-field>
    <input matInput [matDatepicker]="picker6" placeholder="json gregorian input" [(ngModel)]="dateControl">
    <mat-datepicker-toggle matSuffix [for]="picker6"></mat-datepicker-toggle>
    <mat-datepicker #picker6></mat-datepicker>
</mat-form-field>
یک چنین خروجی حاصل خواهد شد:




چند مثال تکمیلی از کاربردهای کامپوننت mat-datepicker

1) استفاده از تاریخ میلادی رسیده‌ی از سمت سرور و نمایش آن
<mat-form-field>
    <input matInput [matDatepicker]="picker6" placeholder="json gregorian input" [(ngModel)]="dateControl">
    <mat-datepicker-toggle matSuffix [for]="picker6"></mat-datepicker-toggle>
    <mat-datepicker #picker6></mat-datepicker>
</mat-form-field>
با این کدها:
@Component()
export class PersianDatepickerComponent {

  jsonDate = "2018-01-08T20:21:29.4674496";
  dateControl = this.jsonDate;
}
در اینجا jsonDate همان رشته‌ی تاریخی است که از سمت سرور دریافت شده و میلادی است. با انتساب آن به ngModel، به صورت خودکار شمسی نمایش داده خواهد شد:




2) تعیین تاریخ آغاز تقویم و نمایش آن در حالت انتخاب سال
<mat-form-field>
    <input matInput [matDatepicker]="picker2" placeholder="startAt 2017-01-01 and startView=year">
    <mat-datepicker-toggle matSuffix [for]="picker2"></mat-datepicker-toggle>
    <mat-datepicker #picker2 startView="year" [startAt]="startDate"></mat-datepicker>
</mat-form-field>
با این کدها:
import * as moment from "jalali-moment";

@Component()
export class PersianDatepickerComponent  {

  startDate = moment("2017-01-01", "YYYY-MM-DD"); // = moment.from("2017-01-01", "en");
  
}
در این مثال خاصیت startAt را به یک تاریخ میلادی متصل کرده‌ایم و همچنین خاصیت startView به year تنظیم شده‌است که یک چنین خروجی را در بار اول نمایش تقویم ایجاد می‌کند:




3) تعیین باز‌ه‌ی تاریخی قابل انتخاب توسط کاربر
<mat-form-field>
    <input matInput [matDatepicker]="picker3" [min]="minDate" [max]="maxDate" placeholder="min: 2017-10-02 and max: 1396-07-29">
    <mat-datepicker-toggle matSuffix [for]="picker3"></mat-datepicker-toggle>
    <mat-datepicker #picker3></mat-datepicker>
</mat-form-field>
با این کدها:
import * as moment from "jalali-moment";

@Component()
export class PersianDatepickerComponent  {

  minDate = moment.from("2017-10-02", "en"); // = moment('2017-10-02', 'YYYY-MM-DD');
  maxDate = moment.from("1396-07-29", "fa"); // = moment('1396-07-29', 'jYYYY-jMM-jDD');
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید کتابخانه‌ی jalali-moment می‌تواند تاریخ شمسی و یا میلادی را توسط متد from آن دریافت کند و هر دو حالت در اینجا پس از انتساب به خواص min و max تقویم، به خوبی کار کرده و سبب محدود ساختن بازه‌ی قابل انتخاب توسط کاربر می‌شوند.



در این تصویر روزهای خاکستری، قابل انتخاب نیستند و غیرفعال شده‌اند (چون min به 10 مهر و max به 29 مهر تنظیم شده‌است).


4) غیرفعال کردن روزهای قابل انتخاب بر اساس یک منطق سفارشی
<mat-form-field>
    <input matInput [matDatepicker]="picker4" [matDatepickerFilter]="myFilter" placeholder="Date validation - Datepicker Filter">
    <mat-datepicker-toggle matSuffix [for]="picker4"></mat-datepicker-toggle>
    <mat-datepicker #picker4></mat-datepicker>
</mat-form-field>
با این کدها:
import * as moment from "jalali-moment";

@Component()
export class PersianDatepickerComponent {

  myFilter = (d: moment.Moment): boolean => {
    const day: number = d.day();
    // Prevent Thursday and Friday from being selected.
    return day !== 5 && day !== 4;
  }
}
در اینجا روزهای پنج‌شنبه و جمعه در تقویم نمایش داده شده، بر اساس تعریف matDatepickerFilter سفارشی، دیگر قابل انتخاب نیستند:



5) کار با رخ‌دادهای تقویم
<mat-form-field>
    <input matInput [matDatepicker]="picker5" (dateInput)="onInput($event)" (dateChange)="onChange($event)"
        placeholder="dateInput and dateChange events">
    <mat-datepicker-toggle matSuffix [for]="picker5"></mat-datepicker-toggle>
    <mat-datepicker #picker5></mat-datepicker>
</mat-form-field>
با این کدها:
import { MatDatepickerInputEvent } from "@angular/material";
import * as moment from "jalali-moment";

@Component()
export class PersianDatepickerComponent {

  onInput(event: MatDatepickerInputEvent<moment.Moment>) {
    console.log("OnInput: ", event.value);
  }

  onChange(event: MatDatepickerInputEvent<moment.Moment>) {
    const x = moment(event.value).format("jYYYY/jMM/jDD");
    console.log("OnChange: ", x);
  }
}
در اینجا نحوه‌ی واکنش نشان دادن به رخ‌دادهای dateInput و dateChange کامپوننت mat-datepicker را ملاحظه می‌کنید:


در اینجا، onInput، با ورود دستی اطلاعات به textbox کامپوننت، فعال می‌شود و onChange، در صورت انتخاب یک تاریخ از تقویم.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
ایجاد یک HtmlHelper سفارشی با پشتیبانی از UnobtrusiveValidationAttributes
همانطور که می‌دانید، در MVC برای اعتبارسنجی داده‌ها در سمت کلاینت از کتابخانه‌ی jquery استفاده می‌شود. مایکروسافت از طریق jquery.validate.unobtrusive و گسترش کتابخانه‌ی jquery.validate توانسته منطق خود را برای اعتبارسنجی داده‌ها در سمت کلاینت پیاده سازی کند. 
برای این منظور MVC به کنترلهایی که باید اعتبارسنجی شوند، خصوصیاتی را از طریق Data Attribute اضافه می‌کند. برای مثال اگر در مدل خود فیلد ایمیل را به شکل زیر امضاء کرده باشید:
[Display(Name = "رایانامه")]
[Required(AllowEmptyStrings = false, ErrorMessage = "رایانامه خود را وارد کنید.")]
[RegularExpression("\\w+([-+.']\\w+)*@\\w+([-.]\\w+)*\\.\\w+([-.]\\w+)*", ErrorMessage = "نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد.")]
[ExistField(Action = "EmailExist", Namespace = "Parsnet.Controllers", Controller = "Account", ErrorMessage = "این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است.")]
        public string Email { get; set; }
و در View مورد نظر از Htmlhlper مربوطه به شکل زیر استفاده کرده باشید:
@Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control en", placeholder = @Html.DisplayNameFor(m => m.Email) })
در نهایت، Html خروجی در سمت کلاینت به شکل زیر خواهد بود:
<input data-val="true" data-val-existfiledvalidator="این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است." data-val-existfiledvalidator-url="/account/emailexist" data-val-regex="نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد." data-val-regex-pattern="\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*" data-val-required="رایانامه خود را وارد کنید." id="Email" name="Email" placeholder="رایانامه" value="" type="text">
و در اینجا کتابخانه‌ی اعتبارسنجی MVC با استفاده از همین خصوصیات *-data، اطلاعات مورد نیاز را جهت نمایش، اعتبارسنجی، تنظیم و بکارگیری، مورد استفاده قرار می‌دهد.
در یکی از پروژه‌هایی که در حال کار کردن بر روی آن هستم لازم شد تا این اطلاعات اعتبارسنجی به یک تگ span اعمال شوند. سناریوی مورد نظر به این صورت است که در بخش پروفایل کاربر، کاربر می‌تواند اطلاعات خود را بصورت inline ویرایش کنید. برای اینکار از کتابخانه X-editable استفاده کردم که از این لینک قابل دریافت است.
ابتدا اطلاعات موردنیاز در یک تگ span نمایش داده می‌شوند و در ادامه کاربر پس از کلیک بر روی آیکن ویرایش، امکان تغییر آن فیلد را دارد. برای اعتبارسنجی داده‌ها لازم بود تا تمامی اطلاعات مورد نیاز اعتبارسنجی در سمت کلاینت را به شکلی در اختیار داشته باشم و به ذهنم رسید تا با ایجاد یک Helper سفارشی، خصوصیات موردنظر را به تگ span اعمال کنم و سپس در سمت کلاینت از آن استفاده کنم. در واقع با اینکار با استفاده از همان کلاس مدل و این Helper سفارشی، از وارد کردن دستی داده‌ها و خصوصیات اجتناب کنم. (تصور کنید چیزی حدود 30 فیلد که هرکدام حداقل 4 خصوصیت دارند)
با نگاهی به سورس MVC دیدم پیاده سازی این قابلیت چندان سخت نیست و به راحتی با ایجاد یک Helper سفارشی، منطق خود را پیاده سازی و اعتبارسنجی در سمت کلاینت را به راحتی اعمال کردم.
برای ایجاد این Helper سفارشی ابتدا یک کلاس استاتیک ایجاد کنید و با استفاده از extension Method‌ها یک helper جدید را ایجاد کنید:
namespace Parsnet
{
     public static MvcHtmlString SpanFor<TModel, TProperty>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TProperty>> expression, object htmlAttributes)
        {
            
            var sb = new StringBuilder();

            var span = new TagBuilder("span");

            var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression<TModel, TProperty>(expression, htmlHelper.ViewData);
            var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
            var fullName = htmlHelper.ViewContext.ViewData.TemplateInfo.GetFullHtmlFieldName(name);
            var value = "";

            if (metadata.Model != null && metadata.Model.GetType() == typeof(List<IdentityProvider.IdentityRole>))
            {
                var modelList = (List<IdentityProvider.IdentityRole>)metadata.Model;
                value = String.Join("، ", modelList.Select(r => r.Name));
            }
            else
            {
                value = htmlHelper.FormatValue(metadata.Model, null);
            }

            span.MergeAttributes<string, object>(((IDictionary<string, object>)HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes)));

            var fieldName = fullName.Split('.')[1];
            span.MergeAttribute("data-name", fieldName, true);
            span.MergeAttributes<string, object>(htmlHelper.GetUnobtrusiveValidationAttributes(name, metadata));

            sb.Append(span.ToString(TagRenderMode.StartTag));
            sb.Append(value);
            sb.Append(span.ToString(TagRenderMode.EndTag));

            return new MvcHtmlString(sb.ToString());
        }
    }
}
ما در این helper سفارشی از عبارت‌های لامبدا استفاده می‌کنیم و با استفاده از این عبارات، فیلد مورد نظر مدل خود را به helper معرفی می‌کنیم. آرگومان htmlAttributes در متد helper نیز برای دریافت خصوصیات اضافی helper است؛ خصوصیاتی مانند class، id, style و غیره.
با استفاده از کلاس TagBuilder تگ مورد نظر خود را ایجاد می‌کنیم. در اینجا من تگ span را ایجاد کرده‌ام که شما می‌توانید هر تگ دلخواه دیگری را نیز ایجاد کنید. اولین مرحله، استخراج اطلاعات موردنیاز از metadata مدل است که در خط زیر با پردازش عبارت لامبدا اینکار صورت می‌گیرد:
var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression<TModel, TProperty>(expression, htmlHelper.ViewData);
سپس نام فیلد مورد نظر را از مدل استخراج می‌کنیم:
var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
var fullName = htmlHelper.ViewContext.ViewData.TemplateInfo.GetFullHtmlFieldName(name);
کدهای فوق نام فیلد جاری (در اینجا Email) را از MetaData برای ما استخراج می‌کند. متغیر value برای نگهداری مقدار این فیلد از مدل است. مرحله بعد استخراج مقدار فیلد و انتساب آن به متغیر value است.
در سناریوی من کاربر می‌تواند زمینه‌ی فعالیت خود را انتخاب کند که به صورت IdentityRole پیاده سازی شده است. من در اینجا چک می‌کنیم که اگر نوع داده‌ای این فیلد List<IdentityProvider.IdentityRole> بود زمینه فعالیت کاربر را از طریق "،" از هم جدا کرده و به صورت یک رشته تبدیل می‌کنم. در غیر اینصورت همان مقدار عادی فیلد را بکار می‌گیرم.
if (metadata.Model != null && metadata.Model.GetType() == typeof(List<IdentityProvider.IdentityRole>))
            {
                var modelList = (List<IdentityProvider.IdentityRole>)metadata.Model;
                value = String.Join("، ", modelList.Select(r => r.Name));
            }
            else
            {
                value = htmlHelper.FormatValue(metadata.Model, null);
            }
سپس خصوصیات سفارشی خود را که بصورت attribute‌های HTML هستند، در خط زیر به تگ سفارشی اعمال می‌شوند:
span.MergeAttributes<string, object>(((IDictionary<string, object>)HtmlHelper.AnonymousObjectToHtmlAttributes(htmlAttributes)));
مهمترین مرحله که در واقع هدف اصلی من بود، استخراج خصوصیت‌های *-data برای اعتبارسجی است که در خط زیر اینکار صورت گرفته است:
 span.MergeAttributes<string, object>(htmlHelper.GetUnobtrusiveValidationAttributes(name, metadata));
نحوه‌ی استفاده از این helper سفارشی هم خیلی ساده است:
@Html.SpanFor(m => m.Profile.Email, new { @class = "editor", data_type = "text" })
و در نهایت HTML خروجی به شکل زیر است:
<span class="editor" data-name="Email" data-type="text" data-val="true" data-val-existfiledvalidator="این رایانامه پیشتر به کار گرفته شده است." data-val-existfiledvalidator-url="/account/emailexist" data-val-regex="نشانی رایانامه پذیرفتنی نمی‌باشد." data-val-regex-pattern="\w+([-+.']\w+)*@\w+([-.]\w+)*\.\w+([-.]\w+)*" data-val-required="رایانامه خود را وارد کنید.">alireza_s_84@yahoo.com</span>
دیدن شکل‌های زیر خالی از لطف نیستند:

و پس از ویرایش:


البته برای درک بهتر این موضوع سعی خواهم کرد تا با یک مثال عملی کامل، نحوه‌ی پیاده سازی را در همینجا قرار دهم.
نظرات مطالب
یک دست سازی ی و ک در برنامه‌های Entity framework 6
می‌شود متد SaveChanges را بر اساس مفاهیم Tracking سفارشی سازی کرد (مثال «ب» آن). در اینجا مثلا یک متد SaveChangesWithApplyYeKe جدید را درست کنید که این یکسان سازی را اعمال کند (مطابق مثال ب) و برای متد اصلی SaveChanges خیر. به این صورت می‌توانید تصمیم گیری کنید که کجا این موارد اعمال شوند (با فراخوانی SaveChangesWithApplyYeKe سفارشی) یا خیر (با فراخوانی SaveChanges معمولی).
مطالب
پیاده سازی یک سیستم دسترسی Role Based در Web API و AngularJs - بخش اول
در این مجموعه مقالات قصد دارم یک روش را برای پیاده سازی سیستم Role Based سفارشی شده، به صورت پروژه محور، در اختیار شما دوستان قرار دهم. این مجموعه مقالات در هر دو بخش سرور و کلاینت، در قالب یک پروژه‌ی واقعی ارائه خواهد شد. در سمت سرور از Web API و سیستم Identity 2.1 و در سوی کلاینت از تکنولوژی قدرتمند AngularJs کمک گرفته شده‌است. در این مجموعه قصد دارم تا مراحل کلی و اصلی این سیستم دسترسی را تشریح کنم.

مقدمه ای بر سیستم مبتنی بر نقش کاربران

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که برای وب سایت یا وب اپلیکیشن خود، به دنبال یک سیستم دسترسی بوده‌اید که بتوانید در آن نقش‌های گوناگونی را تعریف کنید و هر نقش شامل یک سری دسترسی خاص باشد و همچنین با اضافه شدن هر کاربر به این سیستم، بتوانید آنها را به یک نقش خاص انتساب دهید. برای اجرای این امر، روش‌های گوناگونی وجود دارد. یکی از این روش‌ها در سایت CodeProject توسط آقای Stefan Wloch تشریح شده است. در این مقاله کلیت و هدف یک سیستم Role Based، ساختار نقش‌ها و کاربران و دسترسی‌های آنها به خوبی بیان شده است.
 
و اما کمی درباره روشهای موجود حول توسعه یک سیستم مبتنی بر نقش (Role Based) صحبت کنیم. در ابتدا لازم است یک تعریف کلی از یک سیستم Role Based داشته باشیم:
یک سیستم مدیریت کاربر مبتنی بر نقش، سیستمی است که در آن نقش‌های گوناگونی تعریف می‌گردد. به گونه‌ای که هر نقش شامل یک سری دسترسی هایی است که به کاربر اجازه می‌دهد تا به بخشی از سیستم دسترسی داشته باشد. هر کاربر در این سیستم می‌تواند یک و یا چند نقش متفاوت داشته باشد و بر اساس آن نقش‌ها و دسترسی‌های تعریف شده، درون هر نقش به قسمتی از سیستم دسترسی داشته باشد.
بر اساس این تعریف ما در نهایت سه موجودیت نقش (Role)، دسترسی (Permission) و کاربر (User) را خواهیم داشت. در این سیستم دسترسی را اینگونه تعریف میکنیم:
دسترسی در یک سیستم، مجموعه‌ای از حوزه‌ها و یا ناحیه‌هایی است که در سیستم تعریف می‌شود. این حوزه‌ها می‌توانند شامل یک متد یا مجموعه‌ای از متدهای نوشته شده و یا فراتر از آن، شامل مجموعه‌ای از کنترلرها باشد که کاربر اجازه‌ی فراخوانی آنها را دارد.

بدیهی است کاربر برای ما موجودیتی مشخص است. یک کاربر ویژگی‌هایی مانند نام، نام کاربری، سن، رمز عبور و ... خاص خود را داراست که به واسطه این ویژگی‌ها از کاربری دیگر تمییز داده میشود. کاربر در سیستم طی دو مرحله جداگانه Authentication و Authorization مجاز است تا از بخش‌هایی از سیستم استفاده کند. مرحله Authentication به طور خلاصه شامل مرحله‌ای است که هویت کاربر (به عنوان مثال نام کاربری و رمز عبور) تایید صلاحیت میشود. این مرحله در واقع تایید کننده کاربر است و اما بخش بعدی که ما قصد داریم تا در این مورد راهکاری را ارائه دهیم بخش Authorization است. در این بخش به کاربر بر اساس نقش وی دسترسی‌هایی اعطا می‌گردد و کاربر را به استفاده از بخش‌هایی از سیستم مجاز میدارد.

دیاگرام زیر نمود سه موجودیت کاربر، نقش و دسترسی میباشد.

برای شرح دیاگرام فوق این چنین میتوان گفت که هر کاربر مجاز است چندین نقش داشته باشد و هر نقش نیز میتواند به چندین کاربر انتساب شود. در مورد دسترسی‌ها نیز به همین صورت، هر دسترسی نیز میتواند به چندین نقش انتساب شود.

ارائه یک سیستم مبتنی بر نقش کاربران با استفاده از تکنولوژی Web API و AngularJs

حال که از محتوا و عملکرد یک سیستم مبتنی بر نقش (Role Based) دانش کافی را کسب کردیم، قصد داریم تا به پیاده سازی کامل این سیستم بپردازیم. شاید برای شما سوال باشد که چرا ما قصد داریم تا این معماری را در Web API و AngularJs پیاده سازی کنیم. در جواب به این سوال باید بگوییم که پیاده سازی این روشها در تکنولوژی‌هایی مانند ASP.NET MVC و تکنولوژی‌ةای مشابه آن که صفحه را در سمت سرور می‌سازند، در بسیاری از منابع و مقالات اینترنتی موجود است. ما قصد داریم تا آنچه را که در یک Single Page Application پیاده سازی کرده‌ایم، به اشتراک بگذاریم. بنابراین قصد داریم تا علاوه بر تشریح کامل این سیستم که قسمت اعظم آن در سمت سرور انجام میشود، به تشریح نحوه تبادل اطلاعات و مدیریت دسترسی‌ها در سمت کلاینت نیز بپردازیم.
همانطور که میدانید ما در یک سیستم بر پایه SPA، برای ساخت یک صفحه ممکن است چندین API را فراخوانی کنیم. بنابراین APIهای نوشته شده به تعداد زیاد ولی با عملکرد اتمیک خواهند بود. به عنوان مثال در یک سیستم فروشگاه اینترنتی، برای ویرایش یک محصول، ممکن است دو یا چند متد API (فراخوانی آن محصول برای قرار دادن در فیلدهای ویرایش، ارسال اطلاعات پس از ویرایش به سرور و ...) فراخوانی گردند. با این حساب ما در تعریف و ایجاد دسترسی‌ها دو راه را خواهیم داشت.
  1. تعریف هر یک از متدهای اتمیک به عنوان یک مجوز دسترسی: در این روش نام کنترلر و نام متد به عنوان یک دسترسی تعریف خواهد شد. در این روش به ازای هر متد ما یک آیتم جدید را باید به جدول Permissions، اضافه نماییم و در نهایت برای تعریف یک نقش و انتساب دسترسی‌ها به یک کاربر، بایستی یک مجموعه چک باکس را که در نهایت به یک متد API ختم میشود، فعال یا غیر فعال کنیم.
  2. تعریف ناحیه‌های مختلف و کنترل‌های قابل انجام در آن ناحیه: در این روش ما قصد داریم تا مجموعه‌ای از متد‌ها را که هدف مشترکی را انجام خواهند داد، در یک ناحیه و یک کنترل بگنجانیم و از به وجود آمدن تعداد زیادی مجوز دسترسی جلوگیری نماییم. به عنوان مثال فرض کنید میخواهیم یک سطح دسترسی را با نام ویرایش کاربران تعریف کنیم. همانگونه که گفتیم ممکن است برای یک عملیات، دو و یا چندین متد درون یک کنترلر تعریف شوند. حال ما این متد‌ها را درون یک ناحیه دسترسی قرار خواهیم داد و آن را در یک حوزه و یک کنترل (Area & Control) میگنجانیم.
در بخش بعدی سعی میکنیم تا این مبحث را بازتر کنیم و به صورت عملی مراحل توسعه این مدل را تشریح نماییم.