مطالب
کمی درباره httpmodule
قبل از اینکه به httpmodule‌ها بپردازیم، اجازه بدید کمی در در مورد  httphandler  اطلاعات کسب کنیم. httphandler ویژگی است که از asp.net  به بعد ایجاد شد و در asp کلاسیک خبری از آن نیست.
یک httphandler کامپوننتی است که از طریق اینترفیس System.Web.IHttpHandler پیاده سازی میشود و به پردازش درخواست‌های رسیده از httprequest رسیدگی می‌کند.
فرض کنید کاربری درخواست صفحه default.aspx را کرده است و سرور هم پاسخ آن را می‌دهد. در واقع پردازش اینکه چه پاسخی باید به کاربر یا کلاینت ارسال شود بر عهده این کامپوننت می‌باشد. برای وب سرویس هم موضوع به همین صورت است؛ هر نوع درخواست HTTP از این طریق انجام می‌شود.
حال به سراغ httpmodule می‌رویم. httpmodule‌ها اسمبلی یا ماژول‌هایی هستن که بر سر راه هر درخواست کاربر از سرور قرار گرفته و قبل از اینکه درخواست شما به httphandler برسد، اول از فیلتر این‌ها رد می‌شود. در واقع موقعی که شما درخواست صفحه default.aspx را می‌کنید، درخواست شما به موتور asp.net ارسال می‌شود و از میان فیلترهایی رد می‌شود تا به دست httphandler برای پردازش خروجی برسد. برای همین اگر گاهی به جای گفتن asp.net engine عبارت asp.net pipeline هم میگویند همین هست؛ چون درخواست شما از بین بخش‌های زیادی می‌گذرد تا به httphandler برسد که httpmodule یکی از آن بخش هاست. با هر درخواستی که سرور ارسال می‌شود، httpmodule‌ها صدا زده می‌شوند و به برنامه نویس امکان بررسی اطلاعات درخواستی و پردازش درخواست‌ها را در ورودی و خروجی، می‌دهد و شما میتوانید هر عملی را که نیاز دارید انجام دهید. تعدادی از این ماژول‌های آماده، همان state‌ها و Authentication می‌باشند.
تصویر زیر نحوه‌ی ارسال و بازگشت یک درخواست را به سمت httphandler نشان می‌دهد


برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیس‌های IHttpModule و IHttpHandler در درخواست‌ها دخالت نماید.
برای شروع یک کلاس ایجاد کنید که اینترفیس IHttpModule را پیاده سازی می‌کند. شما دو متد را باید در این کلاس بنویسید؛ یکی Init و دیگر Dispose. همانطور که مطلع هستید، اولی در ابتدای ایجاد شیء و دیگر موقع از دست رفتن شی صدا زده می‌شود.
متد Init یک آرگومان از نوع httpapplication دارد که مانند رسم نامگذاری متغیرها، بیشتر به اسم context یا app نام گذاری می‌شوند:
public void Init(HttpApplication app)
{
   app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest);
}

public void Dispose(){ }
همانطور که می‌بینید این شیء یک رویداد دارد که ما این رویداد را به تابعی به نام OnBeginRequest متصل کردیم. سایر رویداد‌های موجود در httpapplication  به شرح زیر می‌باشند:
 BeginRequest  این رویداد اولین رویدادی است که اجرا می‌شود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه 
AuthenticateRequest خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر می‌خواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد می‌تواند کمکتان کند 
AuthorizeRequest بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام می‌شود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود.
ResolveRequestCache این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده می‌شود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست می‌توانید در این قسمت‌ها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... 
AcquireRequestState این قسمت برای مدیریت state می‌باشد مثلا مدیریت session ها
PreRequestHandlerExecute این رویداد قبل از httphandler اجرا می‌شود.
PostRequestHandlerExecute این رویداد بعد از httphandler اجرا می‌شود.
ReleaseRequestState این رویداد برای این صدا زده می‌شود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید state‌های ایجاد شده را release یا رها کنید.
UpdateRequestCache   برای خصوصی سازی output cache بکار می‌رود.
EndRequest عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. 
PreSendRequestHeaders این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید.
PreSendRequestContent  این رویداد موقعی صدا زده می‌شود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر می‌خواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید.
Error این رویداد موقعی رخ می‌دهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید.
Disposed  این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. می‌شود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته.

کد زیر را در نظر بگیرید:
کد زیر یک رویداد را تعریف کرده و سپس خود httpapplication را به عنوان sender استفاده می‌کند.
در اینجا قصد داریم یکی از صفحات را در خروجی تغییر دهیم. آدرس تایپ شده همان باشد ولی صفحه‌ی درخواست شده، صفحه‌ی دیگری است. این کار موقعی بیشتر کاربردی است که آدرس یک صفحه تغییر کرده و کاربر آدرس قبلی را وارد می‌کند. حالا یا از طریق بوک مارک یا از طریق یک لینک، در یک جای دیگر و شما میخواهید او را به صفحه‌ای جدید انتقال دهید، ولی در نوار آدرس، همان آدرس قبلی باقی بماند. همچنین کار دیگری که قرار است انجام بگیرد محاسبه مدت زمان رسیدگی به درخواست را محاسبه کند ، برای همین در رویداد BeginRequest زمان شروع درخواست را ذخیره و در رویداد EndRequest با به دست آوردن اختلاف زمان فعلی با زمان شروع به مدت زمان مربوطه پی خواهیم برد.
با استفاده از app.Context.Request.RawUrl آدرس اصلی و درخواست شده را یافته و در صورتی که شامل نام صفحه مربوطه بود، با نام صفحه‌ی جدید جابجا می‌کنیم تا اطلاعات به صفحه‌ی جدید پاس شوند ولی در نوار آدرس، هنوز آدرس قبلی یا درخواست شده، قابل مشاهده است.
در خط ["app.Context.Items["start  که یک کلاس ارث بری شده از اینترفیس IDictionary است، بر اساس کلید، داده شما را ذخیره و در مواقع لزوم در هر رویداد به شما باز می‌گرداند.
 public class UrlPath : IHttpModule
    {
        public void Init(HttpApplication app)
        {
            app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest);
            app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest);
        }

        public void Dispose()
        {

        }

         void _BeginRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             
             HttpApplication app = (HttpApplication) sender;
             app.Context.Items["start"] = DateTime.Now;

             if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx"))
             {
                 app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx"));
             }

         }
         void _EndRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             HttpApplication app = (HttpApplication)sender;
             string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString();
             Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); 
             
         } 
    }
حالا باید کلاس نوشته شده را به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی کنیم. به همین منظور وارد web.config شوید و کلاس جدید را معرفی کنید:
  <httpModules>
     <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> 
   </httpModules>
اگر کلاس شما داخل یک namespace قرار دارد، در قسمت type حتما قبل از نام کلاس، آن را تعریف کنید namspace.ClassName
حالا دیگر کلاس UrlPath  به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی شده است. تگ httpmodule را بین تگ <system.web> قرار داده ایم.
در ادامه پروژه را start بزنید تا نتیجه کار را ببینید:
اگر IIS شما، هم نسخه‌ی IIS من باشد، نباید تفاوتی مشاهده کنید و می‌بینید که درخواست‌ها هیچ تغییری نکردند؛ چرا که اصلا httpmodule اجرا نشده است. در واقع در نسخه‌های قدیمی IIS یعنی 6 به قبل، این تعریف درست است ولی از نسخه‌ی 7 به بعد IIS، روش دیگری برای تعریف را قبول دارد و باید تگ httpmodule، بین دو تگ <syste.webserver> قرار بگیرد و نام تگ httpmodule به module تغییر پیدا کند.
پس کد فوق به این صورت تغییر می‌کند:
<system.webServer>
  
    <modules>
      <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/>
    </modules>
</system.webServer>
حالا اگر قصدا دارید که پروژه‌ی شما در هر دو IIS مورد حمایت قرار گیرد، باید این ماژول را در هر دو جا معرفی کرده و در تگ system.webserver  نیاز است تگ زیر تعریف شود که به طوری پیش فرض در webconfig می‌باشد:
    <validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
در غیر این صورت خطای زیر را دریافت می‌کنید:

HTTP Error 500.22 - Internal Server Error 

در کل استفاده از این ماژول به شما کمک می‌کند تمامی اطلاعات ارسالی به سیستم را قبل از رسیدن به قسمت پردازش بررسی نمایید و هر نوع تغییری را که میخواهید اعمال کنید و لازم نیست این تغییرات را روی هر بخش، جداگانه انجام دهید یا یک کلاس بنویسید که هر بار در یک جا صدا بزنید و خیلی از موارد دیگر

Global.asax و HttpModule
اگر با global.asax کار کرده باشید حتما می‌پرسید که الان چه تفاوتی با httpmodule دارد؟ در فایل global هم همین‌ها را دارید و دقیقا همین مزایا مهیاست؛ در واقع global.asax یک پیاده سازی از httpapplication هست.
کلاس‌های httpmodule  نام دیگری هم دارند به اسم Portable global .asax به معنی یک فایل global.asax قابل حمل یا پرتابل. دلیل این نام گذاری این هست که شما موقعی که یک کد را در فایل global می‌نویسید، برای همیشه آن کد متعلق به همان پروژه هست و قابل انتقال به یک پروژه دیگر نیست ولی شما میتوانید httpmodule‌ها را در قالب یک پروژه به هر پروژه ای که دوست دارید رفرنس کنید و کد شما قابلیت استفاده مجدد و Reuse پیدا می‌کند و هم اینکه در صورت نیاز می‌توانید آن‌ها را در قالب یک dll منتشر کنید.
مطالب
آموزش WAF (مشاهده تغییرات خواص ViewModel در Controller)
قصد داریم در مثال پست قبلی برای Command مورد نظر، عملیات اعتبارسنجی را فعال کنیم. اگر با الگوی MVVM آشنایی داشته باشید می‌دانید که می‌توان برای Command‌ها اکشنی به عنوان CanExecute تعریف کرد و در آن عملیات اعتبارسنجی را انجام داد. اما از آن جا که پیاده سازی این روش زمانی مسیر است که تغییرات خواص ViewModel در دسترس باشد در نتیجه در WAF مکانیزمی جهت ردیابی تغییرات خواص ViewModel در کنترلر فراهم شده است. در نسخه‌های قبلی WAF (قبل از نسخه 3) هر کنترلر از کلاس پایه ای به نام Controller ارث می‌برد که متد هایی جهت ردیابی تغییرات در آن در نظر گرفته شده بود به صورت زیر:
public class MyController : Controller
    {
        [ImportingConstructor]
        public MyController(MyViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }

        public MyViewModel ViewModelCore 
        {
            get; 
            private set; 
        }

        public void Run()
        {
            AddWeakEventListener(ViewModelCore , ViewModelCoreChanged)
        }

        private void ViewModelCoreChanged(object sender , PropertyChangedEventArgs e)
        {
            if(e.PropertyName=="CurrentItem")
            {
                
            }
        }
    }
همان طور که مشاهده می‌کنید با استفاده از متد AddWeakEventListener توانستیم تمامی تغییرات خواص ViewModel مورد نظر را از طریق متد ViewModelCoreChanged ردیابی کنیم. این متد بر مبنای الگوی WeakEvent پیاده سازی شده است. البته این تغییرات فقط زمانی قابل ردیابی هستند که  در ViewModel متد RaisePropertyChanged برای متد set خاصیت فراخوانی شده باشد.
از آنجا که در دات نت 4.5 یک پیاده سازی خاص از الگوی WeakEvent در کلاس PropertyChangedEventManager موجود در اسمبلی WindowsBase و فضای نام System.ComponentModel انجام شده است در نتیجه توسعه دهندگان این کتابخانه نیز تصمیم به استفاده از این روش گرفتند که نتیجه آن  Obsolete شدن کلاس پایه کنترلر در نسخه‌های 3 به بعد آن است. در روش جدید کافیست به صورت زیر عمل نمایید:
 [Export]
    public class BookController
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookController(BookViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }
        
        public BookViewModel ViewModelCore
        {
            get;
            private set;
        }

        public DelegateCommand RemoveItemCommand 
        { 
            get; 
            private set;
        }

        private void ExecuteRemoveItemCommand()
        {
            ViewModelCore.Books.Remove(ViewModelCore.CurrentItem);
        }

        private bool CanExecuteRemoveItemCommand()
        {
            return ViewModelCore.CurrentItem != null;
        }
        private void Initialize()
        {
            RemoveItemCommand = new DelegateCommand(ExecuteRemoveItemCommand , CanExecuteRemoveItemCommand);
            ViewModelCore.RemoveItemCommand = RemoveItemCommand;
        }

        public void Run()
        {
            var result = new List<Book>();
            result.Add(new Book { Code = 1, Title = "Book1" });
            result.Add(new Book { Code = 2, Title = "Book2" });
            result.Add(new Book { Code = 3, Title = "Book3" });

            Initialize();
            ViewModelCore.Books = new ObservableCollection<Models.Book>(result);

            PropertyChangedEventManager.AddHandler(ViewModelCore, ViewModelChanged, "CurrentItem");
            
            (ViewModelCore.View as IBookView).Show();
        }

        private void ViewModelChanged(object sender,PropertyChangedEventArgs e)
        {
            if(e.PropertyName == "CurrentItem")
            {
                RemoveItemCommand.RaiseCanExecuteChanged();
            }
        }
    }
تغییرات:
»ابتدا متدی به نام CanExecuteRemoveItemCommand ایجاد کردیم و کد‌های اعتبارسنجی را در آن قرار دادیم؛
»هنگام تعریف Command مربوطه متد بالا را به DelegateCommand رجیستر کردیم:
  RemoveItemCommand = new DelegateCommand(ExecuteRemoveItemCommand , CanExecuteRemoveItemCommand);
در این حالت بعد از اجرای برنامه همواره دکمه RemoveItem غیر فعال خواهد بود. دلیل آن این است که بعد از انتخاب آیتم مورد نظر از لیست باید کنترلر را متوجه تغییر در مقدار خاصیت CurrentItem نماییم. بدین منظور کد زیر را به متد Run اضافه کردم:
     PropertyChangedEventManager.AddHandler(ViewModelCore, ViewModelChanged, "CurrentItem");
دستور بالا دقیقا معادل دستور AddWeakEventListener موجود در نسخه‌های قدیمی WAF است. سپس در صورتی که نام خاصیت مورد نظر CurrentItem بود با استفاده از دستور RaiseCanExecuteChanged در کلاس DelegateCommand کنترلر را ملزم به اجرای دوباره متد CanExecuteRemoveItemCommand می‌کنیم.
اجرای برنامه:
ابتدا دکمه RemoveItem غیر فعال است:

بعد از انتخاب یکی از گزینه و فراخوانی مجدد متد CanExecuteRemoveItemCommand دکمه مورد نظر فعال می‌شود:

و در نهایت دکمه RemoveItem فعال خواهد شد:


دانلود سورس پروژه
مطالب
React 16x - قسمت 22 - ارتباط با سرور - بخش 1 - برپایی تنظیمات
هر برنامه‌ی وب، دارای یک frontend و یک backend است. تا اینجا، تمام تمرکز این سری، بر روی پیاده سازی frontend بود و هیچکدام از برنامه‌هایی را که تکمیل کردیم، تبادل اطلاعاتی را با وب سرویس‌های backend نداشتند؛ اما به عنوان یک توسعه دهنده‌ی React، نیاز است با نحوه‌ی ارتباط با سرور آشنایی داشت که در طی چند قسمت به آن می‌پردازیم.


ایجاد برنامه‌ی backend ارائه دهنده‌ی REST API

در اینجا یک برنامه‌ی ساده‌ی ASP.NET Core Web API را جهت تدارک سرویس‌های backend، مورد استفاده قرار می‌دهیم. هرچند این مورد الزامی نبوده و اگر علاقمند بودید که مستقل از آن کار کنید، حتی می‌توانید از سرویس آنلاین JSONPlaceholder نیز برای این منظور استفاده کنید که یک Fake Online REST API است. کار آن ارائه‌ی یک سری endpoint است که به صورت عمومی از طریق وب قابل دسترسی هستند. می‌توان به این endpintها درخواست‌های HTTP خود را مانند GET/POST/DELETE/UPDATE ارسال کرد و از آن اطلاعاتی را دریافت نمود و یا تغییر داد. به هر کدام از این endpointها یک API گفته می‌شود که جهت آزمایش برنامه‌ها بسیار مناسب هستند. برای نمونه در قسمت resources آن اگر به آدرس https://jsonplaceholder.typicode.com/posts مراجعه کنید، می‌توان لیستی از مطالب را با فرمت JSON مشاهده کرد. کار آن ارائه‌ی آرایه‌ای از اشیاء جاوا اسکریپتی قابل استفاده‌ی در برنامه‌های frontend است. بنابراین زمانیکه یک HTTP GET را به این endpoint ارسال می‌کنیم، آرایه‌ای از اشیاء مطالب را دریافت خواهیم کرد. همین endpoint، امکان تغییر این اطلاعات را توسط برای مثال HTTP Delete نیز میسر کرده‌است.

اگر علاقمندید بودید می‌توانید از JSONPlaceholder استفاده کنید و یا در ادامه دقیقا ساختار همین endpoint ارائه‌ی مطالب آن‌را با ASP.NET Core Web API نیز پیاده سازی می‌کنیم (برای مطالعه‌ی قسمت «ارتباط با سرور» اختیاری است و از هر REST API مشابهی که توسط nodejs یا PHP و غیره تولید شده باشد نیز می‌توان استفاده کرد):

مدل مطالب
namespace sample_22_backend.Models
{
    public class Post
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }

        public int UserId { set; get; }
    }
}
ساختار این مدل، با ساختار مدل مطالب JSONPlaceholder یکی درنظر گرفته شده‌است، تا مطلب قابلیت پیگیری بیشتری را پیدا کند.


منبع داده‌ی فرضی مطالب

برای ارائه‌ی ساده‌تر برنامه، یک منبع داده‌ی درون حافظه‌ای را به همراه یک سرویس، در اختیار کنترلر مطالب، قرار می‌دهیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using sample_22_backend.Models;

namespace sample_22_backend.Services
{
    public interface IPostsDataSource
    {
        List<Post> GetAllPosts();
        bool DeletePost(int id);
        Post AddPost(Post post);
        bool UpdatePost(int id, Post post);
        Post GetPost(int id);
    }

    /// <summary>
    /// هدف صرفا تهیه یک منبع داده آزمایشی ساده تشکیل شده در حافظه است
    /// </summary>
    public class PostsDataSource : IPostsDataSource
    {
        private readonly List<Post> _allPosts;

        public PostsDataSource()
        {
            _allPosts = createDataSource();
        }

        public List<Post> GetAllPosts()
        {
            return _allPosts;
        }

        public Post GetPost(int id)
        {
            return _allPosts.Find(x => x.Id == id);
        }

        public bool DeletePost(int id)
        {
            var item = _allPosts.Find(x => x.Id == id);
            if (item == null)
            {
                return false;
            }

            _allPosts.Remove(item);
            return true;
        }

        public Post AddPost(Post post)
        {
            var id = 1;
            var lastItem = _allPosts.LastOrDefault();
            if (lastItem != null)
            {
                id = lastItem.Id + 1;
            }

            post.Id = id;
            _allPosts.Add(post);
            return post;
        }

        public bool UpdatePost(int id, Post post)
        {
            var item = _allPosts
                .Select((pst, index) => new { Item = pst, Index = index })
                .FirstOrDefault(x => x.Item.Id == id);
            if (item == null || id != post.Id)
            {
                return false;
            }

            _allPosts[item.Index] = post;
            return true;
        }

        private static List<Post> createDataSource()
        {
            var list = new List<Post>();
            var rnd = new Random();
            for (var i = 1; i < 10; i++)
            {
                list.Add(new Post { Id = i, UserId = rnd.Next(1, 1000), Title = $"Title {i} ...", Body = $"Body {i} ..." });
            }
            return list;
        }
    }
}
در این سرویس، نیازمندی‌های کنترلر مطالب مانند ارائه لیست تمام مطالب، نمایش اطلاعات یک مطلب، به روز رسانی، ایجاد و حذف یک مطلب، تدارک دیده شده‌اند. سپس از این سرویس در کنترلر زیر استفاده می‌کنیم:


کنترلر Web API برنامه‌ی backend

using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using sample_22_backend.Models;
using sample_22_backend.Services;

namespace sample_22_backend.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class PostsController : ControllerBase
    {
        private readonly IPostsDataSource _postsDataSource;

        public PostsController(IPostsDataSource postsDataSource)
        {
            _postsDataSource = postsDataSource;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult<List<Post>> GetPosts()
        {
            return _postsDataSource.GetAllPosts();
        }

        [HttpGet("{id}")]
        public ActionResult<Post> GetPost(int id)
        {
            var post = _postsDataSource.GetPost(id);
            if (post == null)
            {
                return NotFound();
            }
            return Ok(post);
        }

        [HttpDelete("{id}")]
        public ActionResult DeletePost(int id)
        {
            var deleted = _postsDataSource.DeletePost(id);
            if (deleted)
            {
                return Ok();
            }
            return NotFound();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult<Post> CreatePost([FromBody]Post post)
        {
            post = _postsDataSource.AddPost(post);
            return CreatedAtRoute(nameof(GetPost), new { post.Id }, post);
        }

        [HttpPut("{id}")]
        public ActionResult<Post> UpdatePost(int id, [FromBody]Post post)
        {
            var updated = _postsDataSource.UpdatePost(id, post);
            if (updated)
            {
                return Ok(post);
            }
            return NotFound();
        }
    }
}
این کنترلر که در مسیر شروع شده‌ی با https://localhost:5001/api قرار می‌گیرد، جهت پشتیبانی از افعال مختلف HTTP مانند Get/Post/Delete/Update طراحی شده‌است که در ادامه، در برنامه‌ی React خود از آن‌ها استفاده خواهیم کرد. پس از ایجاد این پروژه‌ی web api، یک نمونه خروجی آن در مسیر https://localhost:5001/api/posts، به صورت زیر خواهد بود:


البته نمایش فرمت شده‌ی JSON در مرورگر کروم، نیاز به نصب این افزونه را دارد.


ایجاد ساختار ابتدایی برنامه‌ی ارتباط با سرور

در اینجا برای بررسی کار با سرور، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app sample-22-frontend
> cd sample-22-frontend
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سپس فایل app.js را به شکل زیر تکمیل می‌کنیم:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = {
    posts: []
  };

  handleAdd = () => {
    console.log("Add");
  };

  handleUpdate = post => {
    console.log("Update", post);
  };

  handleDelete = post => {
    console.log("Delete", post);
  };

  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <button className="btn btn-primary mt-1 mb-1" onClick={this.handleAdd}>
          Add
        </button>
        <table className="table">
          <thead>
            <tr>
              <th>Title</th>
              <th>Update</th>
              <th>Delete</th>
            </tr>
          </thead>
          <tbody>
            {this.state.posts.map(post => (
              <tr key={post.id}>
                <td>{post.title}</td>
                <td>
                  <button
                    className="btn btn-info btn-sm"
                    onClick={() => this.handleUpdate(post)}
                  >
                    Update
                  </button>
                </td>
                <td>
                  <button
                    className="btn btn-danger btn-sm"
                    onClick={() => this.handleDelete(post)}
                  >
                    Delete
                  </button>
                </td>
              </tr>
            ))}
          </tbody>
        </table>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default App;
که حاصل آن، یک دکمه، برای افزودن مطلبی جدید، به همراه جدولی است از مطالب که قصد داریم در ادامه، اطلاعات آن‌را از سرور دریافت کرده و حذف و یا به روز رسانی کنیم:



نگاهی به انواع و اقسام HTTP Client‌های مهیا

در ادامه نیاز خواهیم داشت تا از طریق برنامه‌های React خود، درخواست‌های HTTP را به سمت سرور (یا همان برنامه‌ی backend) ارسال کنیم، تا بتوان اطلاعاتی را از آن دریافت کرد و یا تغییری را در اطلاعات موجود، ایجاد نمود. همانطور که پیشتر نیز در این سری عنوان شد، React برای این مورد نیز راه‌حل توکاری را به همراه ندارد و تنها کار آن، رندر کردن View و مدیریت DOM است. البته شاید این مورد یکی از مزایای کار با React نیز باشد! چون در این حالت می‌توانید از کتابخانه‌هایی که خودتان ترجیح می‌دهید، نسبت به کتابخانه‌هایی که به شما ارائه/تحمیل (!) می‌شوند (مانند برنامه‌های Angular) آزادی انتخاب کاملی را داشته باشید. برای مثال هرچند Angular به همراه یک HTTP Module توکار است، اما تاکنون چندین بار بازنویسی از ابتدا شده‌است! ابتدا با یک کتابخانه‌ی HTTP مقدماتی شروع کردند. بعدی آن‌را منسوخ شده اعلام و با یک ماژول جدید جایگزین کردند. بعد در نگارشی دیگر، چون این کتابخانه وابسته‌است به RxJS و خود RxJS نیز بازنویسی کامل شد، روش کار کردن با این HTTP Module نیز مجددا تغییر پیدا کرد! بنابراین اگر با Angular کار می‌کنید، باید کارها را آنگونه که Angular می‌پسندد، انجام دهید؛ اما در اینجا خیر و آزادی انتخاب کاملی برقرار است.
بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که در React، برای برقراری ارتباط با سرور، چه باید کرد؟ در اینجا آزاد هستید برای مثال از Fetch API جدید مرورگرها و یا روش Ajax ای مبتنی بر XML قدیمی‌تر آن‌ها، استفاده کنید (اطلاعات بیشتر) و یا حتی اگر علاقمند باشید می‌توانید از محصور کننده‌های آن مانند jQuery Ajax استفاده کنید. بنابراین اگر با jQuery Ajax راحت هستید، به سادگی می‌توانید از آن در برنامه‌های React نیز استفاده کنید. اما ... ما در اینجا از یک کتابخانه‌ی بسیار محبوب و قدرتمند HTTP Client، به نام Axios (اکسیوس/ یک واژه‌ی یونانی به معنای «سودمند») استفاده خواهیم کرد که فقط تعداد بار دانلود هفتگی آن، 6 میلیون بار است!


نصب Axios در برنامه‌ی React این قسمت

برای نصب کتابخانه‌ی Axios، در ریشه‌ی پروژه‌ی React این قسمت، دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
> npm install --save axios
پس از برپایی این مقدمات، ادامه‌ی مطلب «ارتباط با سرور» را در قسمت بعدی پیگیری می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-frontend-part-01.zip و sample-22-backend-part-01.zip
مطالب
مدیریت حالت در برنامه‌های Blazor توسط الگوی Observer - قسمت دوم
در قسمت قبل، روشی را بر اساس الگوی Observer، برای به اشتراک گذاری حالت و مدیریت سراسری آن، بررسی کردیم. در این روش می‌توان چندین مخزن حالت را نیز داشت؛ اما هر کدام مستقل از هم عمل می‌کنند. برای تکمیل آن فرض کنید قرار است عمل افزودن مقدار یک شمارشگر، در دو مخزن حالت متفاوت و مجزای از هم، در هر کدام سبب بروز تغییر حالتی خاص شود که در این مطلب روش مدیریت آن‌را بررسی خواهیم کرد.


نیاز به یک Dispatcher برای تعامل با بیش از یک مخزن حالت


در اینجا برای نمونه دو مخزن حالت تعریف شده‌اند؛ اما روش تعامل با این مخازن حالت، دیگر مانند قبل نیست. برای نمونه در اثر تعامل یک کاربر با View ای خاص، رخدادی صادر شده و اینبار مدیریت این رخداد توسط یک Action (که عموما یک پیام رشته‌ای است)، به Dispatcher مرکزی ارسال می‌شود (و نه مستقیما به مخزن حالت خاصی). اکنون این Dispatcher، اکشن رسیده را به مخازن کد مشترک به آن ارسال می‌کند تا عمل متناسب با آن اکشن درخواستی را انجام دهند. مابقی آن همانند قبل است که پس از تغییر حالت در هر کدام از مخازن حالت، کار به روز رسانی UI، در کامپوننت‌های مشترک صورت خواهد گرفت. بدیهی است در اینجا مخازن حالت، مجاز به صرفنظر کردن از یک اکشن خاص هستند و الزامی به پیاده سازی آن ندارند. هدف اصلی این است که اگر اکشنی قرار بود در تمام مخازن حالت پیاده سازی شود و حالت‌های آن‌ها را تغییر دهد، روشی را برای مدیریت آن داشته باشیم.
بنابراین اگر به این الگوی جدید دقت کنید، چیزی نیست بجز یک الگوی Observer دو سطحی:
الف) Dispatcher ای (Subject) که مشترک‌هایی را مانند مخازن حالت دارد (Observers).
ب) مخازن حالتی (Subjects) که مشترک‌هایی را مانند کامپوننت‌ها دارند (Observers).

اگر پیشتر با React کار کرده باشید، این الگو را تحت عناوینی مانند Flux و یا Redux می‌شناسید و در اینجا می‌خواهیم پیاده سازی #C آن‌را بررسی کنیم:


در الگوی Flux، در اثر تعامل یک کاربر با کامپوننتی، اکشنی به سمت یک Dispatcher ارسال می‌شود. سپس Dispatcher این اکشن را به مخزن حالتی جهت مدیریت آن ارسال می‌کند که در نهایت سبب تغییر حالت آن شده و به روز رسانی UI را در پی خواهد داشت.


پیاده سازی یک Dispatcher برای تعامل با بیش از یک مخزن حالت

پیش از هر کاری نیاز است قالب اکشن‌های ارسالی را که قرار است توسط مخازن حالت مورد پردازش قرار گیرند، مشخص کنیم:
namespace BlazorStateManagement.Stores
{
    public interface IAction
    {
        public string Name { get; }
    }
}
عموما هر اکشنی با نام و یا پیامی مشخص می‌شود. بر این اساس می‌توان اکشن افزودن و یا کاهش مقادیر شمارشگر را به صورت زیر تعریف کرد:
namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public class IncrementAction : IAction
    {
        public const string Increment = nameof(Increment);

        public string Name { get; } = Increment;
    }

    public class DecrementAction : IAction
    {
        public const string Decrement = nameof(Decrement);

        public string Name { get; } = Decrement;
    }
}
مزیت تعریف و استفاده از یک کلاس در اینجا این است که اگر نیاز بود به همراه اکشنی، اطلاعات اضافه‌تری نیز به سمت مخازن کد ارسال شوند، می‌توان آن‌ها را داخل هر کدام از کلاس‌ها، بسته به نیاز برنامه تعریف کرد و صرفا محدود به Name و یا یک مقدار رشته‌ای معرف آن، نخواهند بود.

پس از تعریف ساختار یک اکشن، اکنون نوبت به پیاده سازی راه حلی برای ارسال آن به تمام مخازن حالت برنامه است:
using System;

namespace BlazorStateManagement.Stores
{
    public interface IActionDispatcher
    {
        void Dispatch(IAction action);
        void Subscribe(Action<IAction> actionHandler);
        void Unsubscribe(Action<IAction> actionHandler);
    }

    public class ActionDispatcher : IActionDispatcher
    {
        private Action<IAction> _actionHandlers;

        public void Subscribe(Action<IAction> actionHandler) => _actionHandlers += actionHandler;

        public void Unsubscribe(Action<IAction> actionHandler) => _actionHandlers -= actionHandler;

        public void Dispatch(IAction action) => _actionHandlers?.Invoke(action);
    }
}
پیاده سازی ActionDispatcher ای را که ملاحظه می‌کنید، دقیقا مشابه CounterStore قسمت قبل است و در اینجا توسط متد Subscribe، مخازن حالت برنامه مشترک آن شده و یا توسط متد Unsubscribe، قطع اشتراک می‌کنند. همچنین متد Dispatch نیز شبیه به متد BroadcastStateChange قسمت قبل عمل می‌کند و سبب می‌شود تا اکشن ارسالی به آن، به تمام مشترکین این سرویس، ارسال شود.
این سرویس را نیز با طول عمر Scoped به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌کنیم که سبب می‌شود تا پایان عمر برنامه (بسته شدن مرورگر یا ریفرش کامل صفحه‌ی جاری)، در حافظه باقی مانده و وهله سازی مجدد نشود. به همین جهت تزریق آن در مخازن حالت مختلف برنامه، دقیقا حالت یک Dispatcher اشتراکی را پیدا خواهد کرد.
namespace BlazorStateManagement.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            // ...
            builder.Services.AddScoped<IActionDispatcher, ActionDispatcher>();
            // ...
        }
    }
}


استفاده از IActionDispatcher در مخازن حالت برنامه

در ادامه می‌خواهیم مخازن حالت برنامه را تحت کنترل سرویس IActionDispatcher قرار دهیم تا کاربر بتواند اکشنی را به Dispatcher ارسال کند و سپس Dispatcher این درخواست را به تمام مخازن حالت موجود، جهت بروز واکنشی (در صورت نیاز)، اطلاعات رسانی نماید.
برای این منظور سرویس ICounterStore قسمت قبل ، به صورت زیر تغییر می‌کند که اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کرده و همچنین دیگر به همراه متدهای عمومی افزایش و یا کاهش مقدار نیست:
using System;

namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public interface ICounterStore : IDisposable
    {
        CounterState State { get; }

        void AddStateChangeListener(Action listener);
        void BroadcastStateChange();
        void RemoveStateChangeListener(Action listener);
    }
}
بر این اساس، پیاده سازی CounterStore به صورت زیر تغییر خواهد کرد:
using System;

namespace BlazorStateManagement.Stores.CounterStore
{
    public class CounterStore : ICounterStore
    {
        private readonly CounterState _state = new();
        private bool _isDisposed;
        private Action _listeners;
        private readonly IActionDispatcher _actionDispatcher;

        public CounterStore(IActionDispatcher actionDispatcher)
        {
            _actionDispatcher = actionDispatcher ?? throw new ArgumentNullException(nameof(actionDispatcher));
            _actionDispatcher.Subscribe(HandleActions);
        }

        private void HandleActions(IAction action)
        {
            switch (action)
            {
                case IncrementAction:
                    IncrementCount();
                    break;
                case DecrementAction:
                    DecrementCount();
                    break;
            }
        }

        public CounterState State => _state;

        private void IncrementCount()
        {
            _state.Count++;
            BroadcastStateChange();
        }

        private void DecrementCount()
        {
            _state.Count--;
            BroadcastStateChange();
        }

        public void AddStateChangeListener(Action listener) => _listeners += listener;

        public void RemoveStateChangeListener(Action listener) => _listeners -= listener;

        public void BroadcastStateChange() => _listeners.Invoke();

        public void Dispose()
        {
            Dispose(disposing: true);
            GC.SuppressFinalize(this);
        }

        protected virtual void Dispose(bool disposing)
        {
            if (!_isDisposed)
            {
                try
                {
                    if (disposing)
                    {
                        _actionDispatcher.Unsubscribe(HandleActions);
                    }
                }
                finally
                {
                    _isDisposed = true;
                }
            }
        }
    }
}
توضیحات:
- با توجه به اینکه CounterStore یک سرویس ثبت شده‌ی در سیستم است، می‌تواند از مزیت تزریق سایر سرویس‌ها در سازنده‌ی خودش بهره‌مند شود؛ مانند تزریق سرویس جدید IActionDispatcher.
- پس از تزریق سرویس جدید IActionDispatcher، متدهای Subscribe آن‌را در سازنده‌ی کلاس و Unsubscribe آن‌را در حین Dispose سرویس، فراخوانی می‌کنیم. البته فراخوانی و یا پیاده سازی Unsubscribe و Dispose در اینجا غیرضروری است؛ چون طول عمر این کلاس با طول عمر برنامه یکی است.
- بر اساس این الگوی جدید، هر اکشنی که به سمت Dispatcher مرکزی ارسال می‌شود، در نهایت به متد HandleActions یکی از مخازن حالت تعریف شده، خواهد رسید:
        private void HandleActions(IAction action)
        {
            switch (action)
            {
                case IncrementAction:
                    IncrementCount();
                    break;
                case DecrementAction:
                    DecrementCount();
                    break;
            }
        }
در اینجا می‌توان با استفاده از patterns matching، بر اساس نوع اکشن مدنظر، عملیات خاصی را انجام داد. فقط در اینجا دیگر متدهای IncrementCount و DecrementCount، عمومی نیستند. به همین جهت باید به کامپوننت شمارشگر مراجعه کرد و تعریف قبلی:
@inject ICounterStore CounterStore

@code {

    private void IncrementCount()
    {
        CounterStore.IncrementCount();
    }
را به صورت زیر تغییر داد:
- ابتدا در انتهای فایل Client\_Imports.razor، فضای نام سرویس جدید IActionDispatcher را اضافه می‌کنیم:
@using BlazorStateManagement.Stores
- سپس از آن جهت ارسال IncrementAction به مخازن حالت برنامه استفاده خواهیم کرد:
// ...
@inject IActionDispatcher ActionDispatcher


@code {

    private void IncrementCount()
    {
        ActionDispatcher.Dispatch(new IncrementAction());
    }
با این تغییر جدید، هربار که بر روی دکمه‌ی افزایش مقدار شمارشگر، کلیک می‌شود، در آخر یک IncrementAction به تمام مخازن حالت موجود در برنامه ارسال خواهد شد و آن‌ها بر اساس نیازشان تصمیم خواهند گرفت که آیا به آن واکنش نشان دهند یا خیر.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorStateManagement-Part-2.zip
نظرات مطالب
EF Code First #7
سلام، من اگه بخوام بین دوتا فیلد از یک جدول به یک جدول دیگه رابطه برقرار کنم به چه صورت است :
pulbic class User
{
    public int Id { get; set; }
    public string FullName { get; set; }
    public ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}
public class Comment
{
    public int Id { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
    public int? UserId2 { get; set; }
    
    [ForeignKey(nameof(UserId))
    public virtual User User { get; set; }
    [ForeignKey(nameof(UserId2))
    public virtual User User2 { get; set; }
}
در این حالت اولین رابطه که UserId هست ازحذف میشه و UserId2 با جدول User رابطه ش برقرار میشه چطور میشه دو فیلد از یک جدول رو با یک جدول دیگه رابطه زد ؟
مطالب
Identity 2.0 : تایید حساب های کاربری و احراز هویت دو مرحله ای
در پست قبلی نگاهی اجمالی به انتشار نسخه جدید Identity Framework داشتیم. نسخه جدید تغییرات چشمگیری را در فریم ورک بوجود آورده و قابلیت‌های جدیدی نیز عرضه شده‌اند. دو مورد از این قابلیت‌ها که پیشتر بسیار درخواست شده بود، تایید حساب‌های کاربری (Account Validation) و احراز هویت دو مرحله ای (Two-Factor Authorization) بود. در این پست راه اندازی این دو قابلیت را بررسی می‌کنیم.

تیم ASP.NET Identity پروژه نمونه ای را فراهم کرده است که می‌تواند بعنوان نقطه شروعی برای اپلیکیشن‌های MVC استفاده شود. پیکربندی‌های لازم در این پروژه انجام شده‌اند و برای استفاده از فریم ورک جدید آماده است.


شروع به کار : پروژه نمونه را توسط NuGet ایجاد کنید

برای شروع یک پروژه ASP.NET خالی ایجاد کنید (در دیالوگ قالب‌ها گزینه Empty را انتخاب کنید). سپس کنسول Package Manager را باز کرده و دستور زیر را اجرا کنید.

PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Samples -Pre

پس از اینکه NuGet کارش را به اتمام رساند باید پروژه ای با ساختار متداول پروژه‌های ASP.NET MVC داشته باشید. به تصویر زیر دقت کنید.


همانطور که می‌بینید ساختار پروژه بسیار مشابه پروژه‌های معمول MVC است، اما آیتم‌های جدیدی نیز وجود دارند. فعلا تمرکز اصلی ما روی فایل IdentityConfig.cs است که در پوشه App_Start قرار دارد.

اگر فایل مذکور را باز کنید و کمی اسکرول کنید تعاریف دو کلاس سرویس را مشاهده می‌کنید: EmailService و SmsService.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Plug in your email service here to send an email.
        return Task.FromResult(0);
    }
}

public class SmsService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Plug in your sms service here to send a text message.
        return Task.FromResult(0);
    }
}

اگر دقت کنید هر دو کلاس قرارداد IIdentityMessageService را پیاده سازی می‌کنند. می‌توانید از این قرارداد برای پیاده سازی سرویس‌های اطلاع رسانی ایمیلی، پیامکی و غیره استفاده کنید. در ادامه خواهیم دید چگونه این دو سرویس را بسط دهیم.


یک حساب کاربری مدیریتی پیش فرض ایجاد کنید

پیش از آنکه بیشتر جلو رویم نیاز به یک حساب کاربری در نقش مدیریتی داریم تا با اجرای اولیه اپلیکیشن در دسترس باشد. کلاسی بنام ApplicationDbInitializer در همین فایل وجود دارد که هنگام اجرای اولیه و یا تشخیص تغییرات در مدل دیتابیس، اطلاعاتی را Seed می‌کند.

public class ApplicationDbInitializer 
    : DropCreateDatabaseIfModelChanges<ApplicationDbContext> 
{
    protected override void Seed(ApplicationDbContext context) {
        InitializeIdentityForEF(context);
        base.Seed(context);
    }

    //Create User=Admin@Admin.com with password=Admin@123456 in the Admin role        
    public static void InitializeIdentityForEF(ApplicationDbContext db) 
    {
        var userManager = 
           HttpContext.Current.GetOwinContext().GetUserManager<ApplicationUserManager>();
        
        var roleManager = 
            HttpContext.Current.GetOwinContext().Get<ApplicationRoleManager>();

        const string name = "admin@admin.com";
        const string password = "Admin@123456";
        const string roleName = "Admin";

        //Create Role Admin if it does not exist
        var role = roleManager.FindByName(roleName);

        if (role == null) {
            role = new IdentityRole(roleName);
            var roleresult = roleManager.Create(role);
        }

        var user = userManager.FindByName(name);

        if (user == null) {
            user = new ApplicationUser { UserName = name, Email = name };
            var result = userManager.Create(user, password);
            result = userManager.SetLockoutEnabled(user.Id, false);
        }

        // Add user admin to Role Admin if not already added
        var rolesForUser = userManager.GetRoles(user.Id);

        if (!rolesForUser.Contains(role.Name)) {
            var result = userManager.AddToRole(user.Id, role.Name);
        }
    }
}
همانطور که می‌بینید این قطعه کد ابتدا نقشی بنام Admin می‌سازد. سپس حساب کاربری ای، با اطلاعاتی پیش فرض ایجاد شده و بدین نقش منتسب می‌گردد. اطلاعات کاربر را به دلخواه تغییر دهید و ترجیحا از یک آدرس ایمیل زنده برای آن استفاده کنید.


تایید حساب‌های کاربری : چگونه کار می‌کند

بدون شک با تایید حساب‌های کاربری توسط ایمیل آشنا هستید. حساب کاربری ای ایجاد می‌کنید و ایمیلی به آدرس شما ارسال می‌شود که حاوی لینک فعالسازی است. با کلیک کردن این لینک حساب کاربری شما تایید شده و می‌توانید به سایت وارد شوید.

اگر به کنترلر AccountController در این پروژه نمونه مراجعه کنید متد Register را مانند لیست زیر می‌یابید.

[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = new ApplicationUser { UserName = model.Email, Email = model.Email };
        var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);

        if (result.Succeeded)
        {
            var code = await UserManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id);

            var callbackUrl = Url.Action(
                "ConfirmEmail", 
                "Account", 
                new { userId = user.Id, code = code }, 
                protocol: Request.Url.Scheme);

            await UserManager.SendEmailAsync(
                user.Id, 
                "Confirm your account", 
                "Please confirm your account by clicking this link: <a href=\"" 
                + callbackUrl + "\">link</a>");

            ViewBag.Link = callbackUrl;

            return View("DisplayEmail");
        }
        AddErrors(result);
    }

    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
اگر به قطعه کد بالا دقت کنید فراخوانی متد UserManager.SendEmailAsync را می‌یابید که آرگومانهایی را به آن پاس می‌دهیم. در کنترلر جاری، آبجکت UserManager یک خاصیت (Property) است که وهله ای از نوع ApplicationUserManager را باز می‌گرداند. اگر به فایل IdentityConfig.cs مراجعه کنید تعاریف این کلاس را خواهید یافت. در این کلاس، متد استاتیک ()Create وهله ای از ApplicationUserManager را می‌سازد که در همین مرحله سرویس‌های پیام رسانی پیکربندی می‌شوند.

public static ApplicationUserManager Create(
    IdentityFactoryOptions<ApplicationUserManager> options, 
    IOwinContext context)
{
    var manager = new ApplicationUserManager(
        new UserStore<ApplicationUser>(
            context.Get<ApplicationDbContext>()));

    // Configure validation logic for usernames
    manager.UserValidator = new UserValidator<ApplicationUser>(manager)
    {
        AllowOnlyAlphanumericUserNames = false,
        RequireUniqueEmail = true
    };

    // Configure validation logic for passwords
    manager.PasswordValidator = new PasswordValidator
    {
        RequiredLength = 6, 
        RequireNonLetterOrDigit = true,
        RequireDigit = true,
        RequireLowercase = true,
        RequireUppercase = true,
    };

    // Configure user lockout defaults
    manager.UserLockoutEnabledByDefault = true;
    manager.DefaultAccountLockoutTimeSpan = TimeSpan.FromMinutes(5);
    manager.MaxFailedAccessAttemptsBeforeLockout = 5;

    // Register two factor authentication providers. This application 
    // uses Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying the user
    // You can write your own provider and plug in here.
    manager.RegisterTwoFactorProvider(
        "PhoneCode", 
        new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        MessageFormat = "Your security code is: {0}"
    });

    manager.RegisterTwoFactorProvider(
        "EmailCode", 
        new EmailTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        Subject = "SecurityCode",
        BodyFormat = "Your security code is {0}"
    });

    manager.EmailService = new EmailService();
    manager.SmsService = new SmsService();

    var dataProtectionProvider = options.DataProtectionProvider;

    if (dataProtectionProvider != null)
    {
        manager.UserTokenProvider = 
            new DataProtectorTokenProvider<ApplicationUser>(
                dataProtectionProvider.Create("ASP.NET Identity"));
    }

    return manager;
}

در قطعه کد بالا کلاس‌های EmailService و SmsService روی وهله ApplicationUserManager تنظیم می‌شوند.

manager.EmailService = new EmailService();
manager.SmsService = new SmsService();

درست در بالای این کد‌ها می‌بینید که چگونه تامین کنندگان احراز هویت دو مرحله ای (مبتنی بر ایمیل و پیامک) رجیستر می‌شوند.

// Register two factor authentication providers. This application 
// uses Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying the user
// You can write your own provider and plug in here.
manager.RegisterTwoFactorProvider(
    "PhoneCode", 
    new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser>
{
    MessageFormat = "Your security code is: {0}"
});

manager.RegisterTwoFactorProvider(
    "EmailCode", 
    new EmailTokenProvider<ApplicationUser>
    {
        Subject = "SecurityCode",
        BodyFormat = "Your security code is {0}"
    });

تایید حساب‌های کاربری توسط ایمیل و احراز هویت دو مرحله ای توسط ایمیل و/یا پیامک نیاز به پیاده سازی هایی معتبر از قراردارد IIdentityMessageService دارند.

پیاده سازی سرویس ایمیل توسط ایمیل خودتان

پیاده سازی سرویس ایمیل نسبتا کار ساده ای است. برای ارسال ایمیل‌ها می‌توانید از اکانت ایمیل خود و یا سرویس هایی مانند SendGrid استفاده کنید. بعنوان مثال اگر بخواهیم سرویس ایمیل را طوری پیکربندی کنیم که از یک حساب کاربری Outlook استفاده کند، مانند زیر عمل خواهیم کرد.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Credentials:
        var credentialUserName = "yourAccount@outlook.com";
        var sentFrom = "yourAccount@outlook.com";
        var pwd = "yourApssword";

        // Configure the client:
        System.Net.Mail.SmtpClient client = 
            new System.Net.Mail.SmtpClient("smtp-mail.outlook.com");

        client.Port = 587;
        client.DeliveryMethod = System.Net.Mail.SmtpDeliveryMethod.Network;
        client.UseDefaultCredentials = false;

        // Creatte the credentials:
        System.Net.NetworkCredential credentials = 
            new System.Net.NetworkCredential(credentialUserName, pwd);

        client.EnableSsl = true;
        client.Credentials = credentials;

        // Create the message:
        var mail = 
            new System.Net.Mail.MailMessage(sentFrom, message.Destination);

        mail.Subject = message.Subject;
        mail.Body = message.Body;

        // Send:
        return client.SendMailAsync(mail);
    }
}
تنظیمات SMTP میزبان شما ممکن است متفاوت باشد اما مطمئنا می‌توانید مستندات لازم را پیدا کنید. اما در کل رویکرد مشابهی خواهید داشت.


پیاده سازی سرویس ایمیل با استفاده از SendGrid

سرویس‌های ایمیل متعددی وجود دارند اما یکی از گزینه‌های محبوب در جامعه دات نت SendGrid است. این سرویس API قدرتمندی برای زبان‌های برنامه نویسی مختلف فراهم کرده است. همچنین یک Web API مبتنی بر HTTP نیز در دسترس است. قابلیت دیگر اینکه این سرویس مستقیما با Windows Azure یکپارچه می‌شود.

می توانید در سایت SendGrid یک حساب کاربری رایگان بعنوان توسعه دهنده بسازید. پس از آن پیکربندی سرویس ایمیل با مرحله قبل تفاوت چندانی نخواهد داشت. پس از ایجاد حساب کاربری توسط تیم پشتیبانی SendGrid با شما تماس گرفته خواهد شد تا از صحت اطلاعات شما اطمینان حاصل شود. برای اینکار چند گزینه در اختیار دارید که بهترین آنها ایجاد یک اکانت ایمیل در دامنه وب سایتتان است. مثلا اگر هنگام ثبت نام آدرس وب سایت خود را www.yourwebsite.com وارد کرده باشید، باید ایمیلی مانند info@yourwebsite.com ایجاد کنید و توسط ایمیل فعالسازی آن را تایید کند تا تیم پشتیبانی مطمئن شود صاحب امتیاز این دامنه خودتان هستید.

تنها چیزی که در قطعه کد بالا باید تغییر کند اطلاعات حساب کاربری و تنظیمات SMTP است. توجه داشته باشید که نام کاربری و آدرس فرستنده در اینجا متفاوت هستند. در واقع می‌توانید از هر آدرسی بعنوان آدرس فرستنده استفاده کنید.

public class EmailService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        // Credentials:
        var sendGridUserName = "yourSendGridUserName";
        var sentFrom = "whateverEmailAdressYouWant";
        var sendGridPassword = "YourSendGridPassword";

        // Configure the client:
        var client = 
            new System.Net.Mail.SmtpClient("smtp.sendgrid.net", Convert.ToInt32(587));

        client.Port = 587;
        client.DeliveryMethod = System.Net.Mail.SmtpDeliveryMethod.Network;
        client.UseDefaultCredentials = false;

        // Creatte the credentials:
        System.Net.NetworkCredential credentials = 
            new System.Net.NetworkCredential(credentialUserName, pwd);

        client.EnableSsl = true;
        client.Credentials = credentials;

        // Create the message:
        var mail = 
            new System.Net.Mail.MailMessage(sentFrom, message.Destination);

        mail.Subject = message.Subject;
        mail.Body = message.Body;

        // Send:
        return client.SendMailAsync(mail);
    }
}
حال می‌توانیم سرویس ایمیل را تست کنیم.


آزمایش تایید حساب‌های کاربری توسط سرویس ایمیل

ابتدا اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید یک حساب کاربری جدید ثبت کنید. دقت کنید که از آدرس ایمیلی زنده که به آن دسترسی دارید استفاده کنید. اگر همه چیز بدرستی کار کند باید به صفحه ای مانند تصویر زیر هدایت شوید.

همانطور که مشاهده می‌کنید پاراگرافی در این صفحه وجود دارد که شامل لینک فعالسازی است. این لینک صرفا جهت تسهیل کار توسعه دهندگان درج می‌شود و هنگام توزیع اپلیکیشن باید آن را حذف کنید. در ادامه به این قسمت باز می‌گردیم. در این مرحله ایمیلی حاوی لینک فعالسازی باید برای شما ارسال شده باشد.

پیاده سازی سرویس SMS

برای استفاده از احراز هویت دو مرحله ای پیامکی نیاز به یک فراهم کننده SMS دارید، مانند Twilio . مانند SendGrid این سرویس نیز در جامعه دات نت بسیار محبوب است و یک C# API قدرتمند ارائه می‌کند. می‌توانید حساب کاربری رایگانی بسازید و شروع به کار کنید.

پس از ایجاد حساب کاربری یک شماره SMS، یک شناسه SID و یک شناسه Auth Token به شما داده می‌شود. شماره پیامکی خود را می‌توانید پس از ورود به سایت و پیمایش به صفحه Numbers مشاهده کنید.

شناسه‌های SID و Auth Token نیز در صفحه Dashboard قابل مشاهده هستند.

اگر دقت کنید کنار شناسه Auth Token یک آیکون قفل وجود دارد که با کلیک کردن روی آن شناسه مورد نظر نمایان می‌شود.

حال می‌توانید از سرویس Twilio در اپلیکیشن خود استفاده کنید. ابتدا بسته NuGet مورد نیاز را نصب کنید.

PM> Install-Package Twilio
پس از آن فضای نام Twilio را به بالای فایل IdentityConfig.cs اضافه کنید و سرویس پیامک را پیاده سازی کنید.

public class SmsService : IIdentityMessageService
{
    public Task SendAsync(IdentityMessage message)
    {
        string AccountSid = "YourTwilioAccountSID";
        string AuthToken = "YourTwilioAuthToken";
        string twilioPhoneNumber = "YourTwilioPhoneNumber";

        var twilio = new TwilioRestClient(AccountSid, AuthToken);

        twilio.SendSmsMessage(twilioPhoneNumber, message.Destination, message.Body); 

        // Twilio does not return an async Task, so we need this:
        return Task.FromResult(0);
    }
}

حال که سرویس‌های ایمیل و پیامک را در اختیار داریم می‌توانیم احراز هویت دو مرحله ای را تست کنیم.


آزمایش احراز هویت دو مرحله ای

پروژه نمونه جاری طوری پیکربندی شده است که احراز هویت دو مرحله ای اختیاری است و در صورت لزوم می‌تواند برای هر کاربر بصورت جداگانه فعال شود. ابتدا توسط حساب کاربری مدیر، یا حساب کاربری ای که در قسمت تست تایید حساب کاربری ایجاد کرده اید وارد سایت شوید. سپس در سمت راست بالای صفحه روی نام کاربری خود کلیک کنید. باید صفحه ای مانند تصویر زیر را مشاهده کنید.

در این قسمت باید احراز هویت دو مرحله ای را فعال کنید و شماره تلفن خود را ثبت نمایید. پس از آن یک پیام SMS برای شما ارسال خواهد شد که توسط آن می‌توانید پروسه را تایید کنید. اگر همه چیز بدرستی کار کند این مراحل چند ثانیه بیشتر نباید زمان بگیرد، اما اگر مثلا بیش از 30 ثانیه زمان برد احتمالا اشکالی در کار است.

حال که احراز هویت دو مرحله ای فعال شده از سایت خارج شوید و مجددا سعی کنید به سایت وارد شوید. در این مرحله یک انتخاب به شما داده می‌شود. می‌توانید کد احراز هویت دو مرحله ای خود را توسط ایمیل یا پیامک دریافت کنید.

پس از اینکه گزینه خود را انتخاب کردید، کد احراز هویت دو مرحله ای برای شما ارسال می‌شود که توسط آن می‌توانید پروسه ورود به سایت را تکمیل کنید.

حذف میانبرهای آزمایشی

همانطور که گفته شد پروژه نمونه شامل میانبرهایی برای تسهیل کار توسعه دهندگان است. در واقع اصلا نیازی به پیاده سازی سرویس‌های ایمیل و پیامک ندارید و می‌توانید با استفاده از این میانبرها حساب‌های کاربری را تایید کنید و کدهای احراز هویت دو مرحله ای را نیز مشاهده کنید. اما قطعا این میانبرها پیش از توزیع اپلیکیشن باید حذف شوند.

بدین منظور باید نماها و کدهای مربوطه را ویرایش کنیم تا اینگونه اطلاعات به کلاینت ارسال نشوند. اگر کنترلر AccountController را باز کنید و به متد ()Register بروید با کد زیر مواجه خواهید شد.

if (result.Succeeded)
{
    var code = await UserManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id);
    var callbackUrl = 
        Url.Action("ConfirmEmail", "Account", 
            new { userId = user.Id, code = code }, protocol: Request.Url.Scheme);

    await UserManager.SendEmailAsync(user.Id, "Confirm your account", 
        "Please confirm your account by clicking this link: <a href=\"" + callbackUrl + "\">link</a>");

    // This should not be deployed in production:
    ViewBag.Link = callbackUrl;

    return View("DisplayEmail");
}

AddErrors(result);
همانطور که می‌بینید پیش از بازگشت از این متد، متغیر callbackUrl به ViewBag اضافه می‌شود. این خط را Comment کنید یا به کلی حذف نمایید.

نمایی که این متد باز می‌گرداند یعنی DisplayEmail.cshtml نیز باید ویرایش شود.

@{
    ViewBag.Title = "DEMO purpose Email Link";
}

<h2>@ViewBag.Title.</h2>

<p class="text-info">
    Please check your email and confirm your email address.
</p>

<p class="text-danger">
    For DEMO only: You can click this link to confirm the email: <a href="@ViewBag.Link">link</a>
    Please change this code to register an email service in IdentityConfig to send an email.
</p>

متد دیگری که در این کنترلر باید ویرایش شود ()VerifyCode است که کد احراز هویت دو مرحله ای را به صفحه مربوطه پاس می‌دهد.

[AllowAnonymous]
public async Task<ActionResult> VerifyCode(string provider, string returnUrl)
{
    // Require that the user has already logged in via username/password or external login
    if (!await SignInHelper.HasBeenVerified())
    {
        return View("Error");
    }

    var user = 
        await UserManager.FindByIdAsync(await SignInHelper.GetVerifiedUserIdAsync());

    if (user != null)
    {
        ViewBag.Status = 
            "For DEMO purposes the current " 
            + provider 
            + " code is: " 
            + await UserManager.GenerateTwoFactorTokenAsync(user.Id, provider);
    }

    return View(new VerifyCodeViewModel { Provider = provider, ReturnUrl = returnUrl });
}

همانطور که می‌بینید متغیری بنام Status به ViewBag اضافه می‌شود که باید حذف شود.

نمای این متد یعنی VerifyCode.cshtml نیز باید ویرایش شود.

@model IdentitySample.Models.VerifyCodeViewModel

@{
    ViewBag.Title = "Enter Verification Code";
}

<h2>@ViewBag.Title.</h2>

@using (Html.BeginForm("VerifyCode", "Account", new { ReturnUrl = Model.ReturnUrl }, FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" })) {
    @Html.AntiForgeryToken()
    @Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" })
    @Html.Hidden("provider", @Model.Provider)
    <h4>@ViewBag.Status</h4>
    <hr />

    <div class="form-group">
        @Html.LabelFor(m => m.Code, new { @class = "col-md-2 control-label" })
        <div class="col-md-10">
            @Html.TextBoxFor(m => m.Code, new { @class = "form-control" })
        </div>
    </div>

    <div class="form-group">
        <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
            <div class="checkbox">
                @Html.CheckBoxFor(m => m.RememberBrowser)
                @Html.LabelFor(m => m.RememberBrowser)
            </div>
        </div>
    </div>

    <div class="form-group">
        <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
            <input type="submit" class="btn btn-default" value="Submit" />
        </div>
    </div>
}

در این فایل کافی است ViewBag.Status را حذف کنید.


از تنظیمات ایمیل و SMS محافظت کنید

در مثال جاری اطلاعاتی مانند نام کاربری و کلمه عبور، شناسه‌های SID و Auth Token همگی در کد برنامه نوشته شده اند. بهتر است چنین مقادیری را بیرون از کد اپلیکیشن نگاه دارید، مخصوصا هنگامی که پروژه را به سرویس کنترل ارسال می‌کند (مثلا مخازن عمومی مثل GitHub). بدین منظور می‌توانید یکی از پست‌های اخیر را مطالعه کنید.

نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 13 - معرفی View Components
نکته تکمیلی :
ایجاد منوهای چند سطحی با استفاده از ViewComponent تا N سطح
کلاس Entity :
public class Navbar
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        public int? ParentId { get; set; }
        public virtual Navbar Parent { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; }
        public bool HasChiled { get; set; }
        public bool IsMegaMenu { get; set; }
        public PageGroup PageGroup { get; set; }
        public string Url { get; set; }
        public bool OpenNewPage { get; set; }

        public virtual ICollection<Navbar> Children { get; set; }
    }
کلاس ViewComponent :
    public class TopNavbar : ViewComponent
    {
        private readonly DbSet<Navbar> _navbars;
        private readonly AppDbContext _dbContext;

        public TopNavbar(AppDbContext dbContext)
        {
            _dbContext = dbContext;
            _navbars = _dbContext.Set<Navbar>();
        }
        public async Task<IViewComponentResult> InvokeAsync()
        {
            var navbars = await _navbars.Include(p=>p.Parent).Include(x=>x.Children).OrderBy(x=>x.ParentId).ToListAsync();
            return View(viewName: "~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_Menu.cshtml", navbars);
        }
    }
فراخوانی viewcomponent در Layout.cshtml
 <ul class="menu">
                <li>
                    <a href="Index_demo6.html"><i class="menu_icon_wrapper fal fa-home-lg-alt"></i>صفحه اصلی</a>
                </li>
                @await Component.InvokeAsync("TopNavbar");                
 </ul>
Menu.cshtml_ :
@using TR.Context.Entities
@using Microsoft.AspNetCore.Html
@model IEnumerable<TR.Context.Entities.Navbar>


@foreach (var menu in Model.Where(x => x.Parent == null))
{

    <li class="@(menu.HasChiled ? "has_sub narrow" : "")">
        <a href="#">@menu.Title</a>
        @if (menu.HasChiled)
        {
            <div class="second">
                <div class="inner">
                    <ul>
                        @foreach (var menuChild in menu.Children)
                        {
                        <partial name="~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_SubMenu.cshtml" model="menuChild" />
                        }
                    </ul>
                </div>
            </div>
        }
    </li>
}
پارشیال ویو SubMenu.cshtml_
@model TR_.Context.Entities.Navbar

<li class="@(Model.HasChiled ? "sub":"")">
    <a href="#">
        @if (Model.Children.Any())
        {<i class="q_menu_arrow fal fa-angle-left"></i>}
        @Model.Title
    </a>
    @if (Model.Children.Any())
    {
        <ul>
            @foreach (var menuChild in Model.Children)
            {
                <partial name="~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_SubMenu.cshtml" model="menuChild" />
            }
        </ul>
    }
</li>
با این خروجی :

نظرات مطالب
بخش دوم - بررسی امکانات (کلاس ها و متدهای) کتابخانه Gridify
من قصد پیاده سازی یک صفحه برای جستجوی پیشرفته بین همه جداول رو دارم. برای این کار یک کلاس تعریف کردم و در ورودی تابع یک لیست از این نوع را بهش پاس میدم. این کلاس اینطور تعریف شده:
public class SearchDTO
{
    public string TableName { get; set; }
    public string ColumnName { get; set; }
    public string searchPhrase { get; set; } = string.Empty;
    public DateTimeOffset? searchDateFrom { get; set; }
    public DateTimeOffset? searchDateTo { get; set; }
    public int Include { get; set; } = 1;
}
کاربر اسم جدول و اون ستونی که میخواد شرط رو براش اعمال کنه رو انتخاب میکنه و بعدش عبارت یا محدوده تاریخ رو وارد میکنه. این که شامل بشه یا نشه رو هم با Include میتونه مشخص کنه. 
من هر چی داکومنت رو خوندم توی همشون اسم جدول رو نمیشد به صورت string وارد کرد. اگه اشتباه میکنم لطفا اصلاح کنید.
رویه ای که مدنظرم هست اینه که داخل یه حلقه for یا foreach یک کوئری بنویسم که همه‌ی جداولی که کاربر انتخاب کرده رو با هم join کنه. بعدش توی یه حلقه دیگه شرط‌ها رو روی ستون هایی که انتخاب کرده اعمال کنم.
در نهایت ستون‌های نتیحه نهایی رو Select کنم تا اون ستون هایی که مجاز هستند به سمت کلاینت برگشت داده بشه. اسامی این ستون‌ها رو توی یه فایل .resx ذخیره کردم.
یعنی یه چیزی شبیه به این کد:(ولی این کد درست و قابل اجرا نیست)
// Join the tables dynamically based on the table names
for (int i = 1; i < filterList.Count; i++)
{
    var joinEntityType = entityTypes.FirstOrDefault(t => t.ClrType.Name == filterList[0].TableName)?.ClrType;
    if (entityType == null)
    {
        return (null, 0, 0);
    }
    var joinEntityQuery = (IQueryable<object>)Activator.CreateInstance(typeof(DbSet<>).MakeGenericType(joinEntityType), _dbContext);
    query = query.Join(joinEntityQuery.ToList(),
                                    x => x.GetType().GetProperty($"{filterList[i - 1].TableName}.{filterList[i - 1].TableName}Id").GetValue(x),
                                    y => y.GetType().GetProperty($"{filterList[i].TableName}.{filterList[i].TableName}Id").GetValue(y),
                                    (x, y) => x);
}

// Apply the conditions dynamically based on the column names and conditions
for (int i = 0; i < filterList.Count; i++)
{
    if (!string.IsNullOrEmpty(filterList[i].searchPhrase))
    {
        var parameter = Expression.Parameter(entityType, "x");
        var condition = Expression.Call(
            typeof(string).GetMethod("Contains", new[] { typeof(string) }),
            Expression.PropertyOrField(parameter, filterList[i].ColumnName),
            Expression.Constant(filterList[i].searchPhrase)
        );
        var lambda = Expression.Lambda<Func<object, bool>>(condition, parameter);

        query = query.Where(lambda);
    }
    if (filterList[i].searchDateFrom.HasValue)
    {
       //must write expression for date constraint
    }
}

// Select the specified columns dynamically
ResourceManager resourceManager = new ResourceManager(typeof(TablePropertiesResources));
var columnNames = resourceManager.GetResourceSet(CultureInfo.CurrentCulture, true, true)
    .OfType<DictionaryEntry>()
    .Select(entry => entry.Key.ToString())
    .ToList();
var selectColumns = columnNames.ToArray();
var selectedData = query
    .Select(x => new
    {
        // Dynamically select the desired properties
        Result = selectColumns.ToDictionary(column => column, column => x.GetType().GetProperty(column).GetValue(x))
    })
    .ToList();
آیا اینکار با gridify امکان پذیر می‌باشد؟
نظرات مطالب
EF Code First #7
- در مثال قسمت هفتم، رابطه مشتری با عادت‌های آن «one-to-zero-or-one» است. یک مشتری رو میشه تعریف کرد، صرفنظر از عادت‌های ویژه او؛ البته نه برعکس.
- در مثال سایت MVC، رابطه دپارتمان و ادمین آن هم «one-to-zero-or-one» است. به این نحو هم تعریف شده
modelBuilder.Entity<Department>()
    .HasOptional(x => x.Administrator);
بدون اضافه کردن قسمت WithRequired و با داشتن یک Id نال پذیر در کلاس دپارتمان:
public int? InstructorID { get; set; }
اگر به تعاریف آن دقت کنید، کلاس Instructor رابطه‌ای با دپارتمان نداره اما رابطه دپارتمان با ادمین آن که از نوع Instructor است نال پذیر تعریف شده تا رابطه «یک به صفر یا یک» میسر شود.
- رابطه کلاس‌های Instructor و OfficeAssignment مثال سایت MVC مانند مثال قسمت هفتم فوق است و متد WithRequired رو ذکر کرده.
مطالب
استفاده از Re-Captcha
در اینجا استفاده از re-CAPTCHA برای ASP.Net و در اینجا برای ASP.Net MVC با استفاده از سرویس گوگل نسخه 1 آن آشنا شدید. در این مقاله می‌خواهیم توضیحاتی را در مورد دلیل استفاده و نحوه‌ی ثبت re-CAPTCHA نسخه 2 برای تکنولوژی‌های ASP.Net و ASP.Net MVC ارائه کنیم.

  reCAPTCHA چیست؟

استفاده آسان و امنیت بالا، جمله‌ای می‌باشد که گوگل در سرتیتر تعریف آن جای داده که البته عنوان «من روبات نیستم» در سرویس استفاده شده‌است. reCAPTCHA یک سرویس رایگان برای وب سایت‌های شما در جهت حفظ آن در برابر روبات‌های مخرب است و از موتور تجزیه و تحلیل پیشرفته‌ی تشخیص انسان در برابر روبات‌ها استفاده می‌نماید. reCAPTCHA را میتوان به صورت ماژول در بلاگ و یا فرم‌های ثبت نام و ... جای داد که فقط با یک کلیک هویت سنجی انجام خواهد شد. گاها ممکن است بجای کلیک از شما سوالی پرسیده شود که در این صورت می‌بایستی تصاویر مرتبط با آن سوال را تیک زده باشید.



دلیل استفاده از reCAPTCHA:

  1. گزارش روزانه از وضعیت موفقیت آمیز بودن هویت سنجی
  2. سهولت استفاده برای کاربران
  3. سهولت استفاده جهت برنامه نویسان
  4. دسترسی پذیری مناسب بدلیل وجود سؤالات تصویری و تلفظ و پخش عبارت بصورت صوتی
  5. امنیت بالا 

آیا می‌توان قالب reCAPTCHA را تغییر داد؟

جواب این سوال بله می‌باشد. این سرویس در دو قالب سفید و مشکی ارائه شده‌است که به صورت پیش فرض قالب سفید آن انتخاب می‌شود. در تصویر زیر قالب‌های این سرویس را مشاهده خواهید کرد.



زبان‌های پشتیبانی شده در این سرویس:


اضافه نمودن reCAPTCHA به سایت:

اگر قبلا در گوگل ثبت نام نموده‌اید کافیست وارد این سایت شوید و بر روی Get reCAPTCHA کلیک نمائید؛ در غیر اینصورت می‌بایستی یک حساب کاربری ایجاد نماید. بعد از ورود، به کنترل پنل هدایت خواهید شد. در نمای اول به تصویر زیر برخورد خواهید کرد که از شما ثبت سایت جدید را خواستار است:



نام، دامنه سایت و مالک را وارد و ثبت نام نماید.

پس از آنکه بر روی دکمه‌ی ثبت نام کلیک نمودید، برای شما دو کلید جدید را ثبت می‌نماید که منحصر به سایت شماست. Site Key رشته ای را داراست که در کد‌های HTML قرار خواهد گرفت و کلید بعدی Secret Key می‌باشد. ارتباط سایت شما با گوگل می‌بایستی به صورت محرمانه محفوظ بماند.


گام‌های لازم جهت نمایش سرویس در سایت:

  1. دستورات سمت کاربر
  2. دستورات سمت سرور 

دستورات سمت کاربر:

کد زیر را در قبل از بسته شدن تک <head/> قرار دهید:

<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js'></script>
کد زیر را در داخل تگ فرمی که می‌خواهید کپچا نمایش داده شود قرار دهید:
<div data-sitekey="6LdHGgwTAAAAAClKFhGthRrjBXh5AUGd4eWNCQq7"></div>

نکته: مقدار data-sitekey برابر است با رشته Site Key که گوگل برای شما ثبت نمود.



دستورات سمت سرور:

وقتی کاربر فرم حاوی کپچا را که به صورت صحیح هویت سنجی آن انجام شده باشد به سمت سرور ارسال کند، به عنوان بخشی از داده‌ی ارسال شده، یک رشته با نام g-recaptcha-response  با دستور Request دریافت خواهید کرد که به منظور بررسی اینکه آیا گوگل تایید کرده است که کاربر، یک درخواست POST ارسال نمود‌است. با این پارامترها یک مقدار json برگشت داده خواهد شد که می‌بایستی کلاسی متناظر با آن جهت خواندن ساخته شود.

با استفاده از کد زیر مقدار برگشتی Json را در کلاس مپ می‌نمائیم:
using System.Collections.Generic;
using Newtonsoft.Json;

namespace BaseConfig.Security.Captcha
{
    public class RepaptchaResponse
    {
        [JsonProperty("success")]
        public bool Success { get; set; }

        [JsonProperty("error-codes")]
        public List<string> ErrorCodes { get; set; }
    }
}

با استفاده از کلاس زیر درخواستی به گوگل ارسال شده و در صورتیکه با خطا مواجه شود با استفاده از دستور switch به آن دسترسی خواهیم یافت.
using System.Configuration;
using System.Net;
using Newtonsoft.Json;

namespace BaseConfig.Security.Captcha
{
    public class ReCaptcha
    {
        public static string _secret;

        static ReCaptcha()
        {
            _secret = ConfigurationManager.AppSettings["ReCaptchaGoogleSecretKey"];
        }

        public static bool IsValid(string response)
        {
            //secret that was generated in key value pair
            var client = new WebClient();
            var reply = client.DownloadString($"https://www.google.com/recaptcha/api/siteverify?secret={_secret}&response={response}");

            var captchaResponse = JsonConvert.DeserializeObject<RepaptchaResponse>(reply);

            // when response is false check for the error message
            if (!captchaResponse.Success)
            {
                //if (captchaResponse.ErrorCodes.Count <= 0) return View();

                //var error = captchaResponse.ErrorCodes[0].ToLower();
                //switch (error)
                //{
                //    case ("missing-input-secret"):
                //        ViewBag.Message = "The secret parameter is missing.";
                //        break;
                //    case ("invalid-input-secret"):
                //        ViewBag.Message = "The secret parameter is invalid or malformed.";
                //        break;

                //    case ("missing-input-response"):
                //        ViewBag.Message = "The response parameter is missing.";
                //        break;
                //    case ("invalid-input-response"):
                //        ViewBag.Message = "The response parameter is invalid or malformed.";
                //        break;

                //    default:
                //        ViewBag.Message = "Error occured. Please try again";
                //        break;
                //}
                return false;
            }
            // Captcha is valid
            return true;
        }
    }
}

تابع IsValid از نوع برگشتی Boolean بوده و خطایی برگشت داده نخواهد شد و از این جهت به صورت کامنت برای شما گذاشته شده که می‌توان متناظر با کد نویسی آن را تغییر دهید.
در اکشن زیر مقدار response برسی می‌شود تا خالی نباشد و همچنین مقدار آن را می‌توان با استفاده از تابع IsValid در کلاس ReCaptcha به سمت گوگل فرستاد.
        //
        // POST: /Account/Login
        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public virtual async Task<ActionResult> Login(LoginPageModel model, string returnUrl)
        {
            var response = Request["g-recaptcha-response"];
            if (response != null && ReCaptcha.IsValid(response))
            {
                // 
            }
         }

گاها اتفاق می‌افتد که از دستورات Ajax برای ارسال اطلاعات به سمت سرور استفاده می‌شود که در این صورت لازم است بعد از پایان عملیات، کپچا ریفرش گردد. برای این کار می‌توان از دستور جاوا اسکریپتی زیر استفاده نمود. در صورتیکه صفحه Postback شود، کپچا مجددا ریفرش خواهد شد.

/**
 * 
 * @param {} data 
 * @returns {} 
 */
function Success(data) {
    grecaptcha.reset();
}

تا اینجا موفق شدیم تا فرم ارسالی همراه کپچا را به سمت سرور ارسال کنیم. اما ممکن است در یک صفحه از چند کپچا استفاده شود که در این صورت می‌بایستی دستورات سمت کاربر تغییر نمایند.

برای این کار دستور
<div data-sitekey="6LdHGgwTAAAAAClKFhGthRrjBXh5AUGd4eWNCQq7"></div>  
که در بالا تعریف شد، به شکل زیر تغییر خواهد کرد:

    <script>
        var recaptcha1;
        var recaptcha2;
        var myCallBack = function () {
            //Render the recaptcha1 on the element with ID "recaptcha1"
            recaptcha1 = grecaptcha.render('recaptcha1', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });

            //Render the recaptcha2 on the element with ID "recaptcha2"
            recaptcha2 = grecaptcha.render('recaptcha2', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });

            //Render the recaptcha3 on the element with ID "recaptcha3"
            recaptcha2 = grecaptcha.render('recaptcha3', {
                'sitekey': '6Lf9FQwTAAAAAE6XlDqrey24K4xJOPM5nNVBmNO9',
                'theme': 'light'
            });
        };
    </script>

برای نمایش کپچا، تگ‌های div با id متناظر با recaptcha1, recaptcha2, recaptcha3 ( در این مثال از سه کپچا در صفحه استفاده شده است ) در صفحه قرار خواهند گرفت.

<div id="recaptcha1"></div>
<div id="recaptcha2"></div>
<div id="recaptcha3"></div>

کار ما تمام شد. حال اگر پروژه را اجرا نمائید، در صفحه سه کپچا مشاهده خواهید کرد.


چند زبانه کردن کپچا:

برای چند زبانه کردن کافیست با مراجعه به این لینک و یا استفاده از تصویر بالا ( زبان‌های پشتیبانی ) مقدار آن زبان را برابر با پراپرتی hl که به صورت کوئری استرینگ برای گوگل ارسال می‌گردد، استفاده نمود. کد زیر نمونه‌ی استفاده شده برای زبان‌های انگلیسی و فارسی می‌باشد که با ریسورس مقدار دهی می‌شود.
<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js?hl=@(App_GlobalResources.CP.CurrentAbbrivation)'></script>

در صورتی که از فایل ریسوس استفاده نمی‌کنید می‌توان به صورت مستقیم مقدار دهی نمائید:
<script src='https://www.google.com/recaptcha/api.js?hl=fa'></script>



برای دوستانی که با تکنولوژی ASP.Net کار می‌کنند، این روال هم برای آنها هم صادق می‌باشد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک نمائید.