مطالب
Asp.Net Identity #2
پیشتر در اینجا در مورد تاریخچه‌ی سیستم Identity مطالبی را عنوان کردیم. در این مقاله می‌خواهیم نحوه‌ی برپایی سیستم Identity را بحث کنیم.
ASP.NET Identity مانند ASP.NET Membership به اسکیمای SQL Server وابسته نیست؛ اما Relational Storage همچنان واحد ذخیره سازی پیش فرض و آسانی می‌باشد. بدین جهت که تقریبا بین همه‌ی توسعه دهندگان جا افتاده است. ما در این نوشتار از LocalDB جهت ذخیره سازی جداول استفاده می‌کنیم. ذکر این نکته ضروری است که سیستم Identity از Entity Framework Code First جهت ساخت اسکیما استفاده می‌کند.
پیش از هر چیز، ابتدا یک پروژه‌ی وب را ایجاد کنید؛ مانند شکل زیر:

در مرحله‌ی بعد سه پکیج زیر را باید نصب کنیم :

- Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework

-   Microsoft.AspNet.Identity.OWIN

-  Microsoft.Owin.Host.SystemWeb

بعد از اینکه پکیج‌های بالا را نصب کردیم، باید فایل Web.config را بروز کنیم. اولین مورد، تعریف یک Connection String می‌باشد:
<connectionStrings>
 <add name="IdentityDb" 
      providerName="System.Data.SqlClient"
      connectionString="Data Source=(localdb)\v11.0;Initial Catalog=IdentityDb;Integrated Security=True;Connect Timeout=15;Encrypt=False;TrustServerCertificate=False;MultipleActiveResultSets=True"/>
 </connectionStrings>
بعد از آن، تعریف یک کلید در قسمت AppSettings تحت عنوان Owin:AppStartup است:
<appSettings>
 <add key="webpages:Version" value="3.0.0.0" />
 <add key="webpages:Enabled" value="false" />
 <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
 <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true" />
 <add key="owin:AppStartup" value="Users.IdentityConfig" />
 </appSettings>
Owin مدل شروع برنامه (Application Startup Model) خودش را تعریف می‌کند که از کلاس کلی برنامه (منظور Global.asax) جداست. AppSetting تعریف شده با نام owin:Startup شناخته می‌شود و مشخص کننده کلاسی است که Owin وهله سازی خواهد کرد. وقتی برنامه شروع به کار می‌کند، تنظیمات خودش را از این کلاس دریافت خواهد کرد (در این نوشتار کلاس IdentityConfig می‌باشد).

ساخت کلاس User
مرحله‌ی بعد ساخت کلاس User می‌باشد. این کلاس بیانگر یک کاربر می‌باشد. کلاس User باید از کلاس IdentityUser ارث بری کند که این کلاس در فضای نام Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework قرار دارد. کلاس IdentityUser فراهم کننده‌ی یک کاربر عمومی و ابتدایی است. اگر بخواهیم اطلاعات اضافی مربوط به کاربر را ذخیره کنیم باید آنها در کلاسی که از کلاس IdentityUser ارث بری می‌کند قرار دهیم. کلاس ما در اینجا AppUser نام دارد.
using System;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
namespace Users.Models 
{
   public class AppUser : IdentityUser 
  {
      // پروپرتی‌های اضافی در اینجا
  }
}

ساخت کلاس Database Context برنامه
مرحله‌ی بعد ساخت کلاس DbContext برنامه می‌باشد که بر روی کلاس AppUser عمل میکند. کلاس Context برنامه که ما در اینجا آن را AppIdentityDbContext تعریف کرده‌ایم، از کلاس <IdentityDbContext<T ارث بری می‌کند که T همان کلاس User می‌باشد (در مثال ما AppUser) .
using System.Data.Entity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using Users.Models;
namespace Users.Infrastructure {
 public class AppIdentityDbContext : IdentityDbContext<AppUser> 
{
   public AppIdentityDbContext() 
              : base("IdentityDb") { }

  static AppIdentityDbContext() 
 {
    Database.SetInitializer<AppIdentityDbContext>(new IdentityDbInit());
  }
 public static AppIdentityDbContext Create() {
 return new AppIdentityDbContext();
 }
 }
public class IdentityDbInit
 : DropCreateDatabaseIfModelChanges<AppIdentityDbContext> {
 protected override void Seed(AppIdentityDbContext context) {
 PerformInitialSetup(context);
 base.Seed(context);
 }
 public void PerformInitialSetup(AppIdentityDbContext context) {
 // initial configuration will go here
 }
 }
}

ساخت کلاس User Manager
یکی از مهمترین کلاسهای Identity کلاس User Manager (مدیر کاربر) می‌باشد که نمونه‌هایی از کلاس User را مدیریت می‌کند. کلاسی را که تعریف می‌کنیم، باید از کلاس <UserManager<T ارث بری کند که T همان کلاس User می‌باشد. کلاس UserManager خاص EF نمی‌باشد و ویژگی‌های عمومی بیشتری برای ساخت و انجام عملیات بر روی داده‌های کاربر را فراهم می‌نماید.

کلاس UserManager حاوی متدهای بالا است. اگر دقت کنید، می‌بینید که تمامی متدهای بالا به کلمه‌ی Async ختم می‌شوند. زیرا Asp.Net Identity تقریبا کل ویژگیهای برنامه نویسی Async را پیاده سازی کرده است و این بدین معنی است که عملیات میتوانند به صورت غیر همزمان اجرا شده و دیگر فعالیت‌ها را بلوکه نکنند.

using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using Microsoft.AspNet.Identity.Owin;
using Microsoft.Owin;
using Users.Models;

namespace Users.Infrastructure 
{
 public class AppUserManager : UserManager<AppUser> 
{

 public AppUserManager(IUserStore<AppUser> store)
 : base(store) {
 }
 public static AppUserManager Create( IdentityFactoryOptions<AppUserManager> options, IOwinContext context) 
{
 AppIdentityDbContext db = context.Get<AppIdentityDbContext>();
 AppUserManager manager = new AppUserManager(new UserStore<AppUser>(db));
 return manager;
 }
 }
}

زمانی که Identity نیاز به وهله‌ای از کلاس AppUserManager داشته باشد، متد استاتیک Create را صدا خواهد زد. این عمل زمانی اتفاق می‌افتد که عملیاتی بر روی داده‌های کاربر انجام گیرد. برای ساخت وهله‌ای از کلاس AppUserManager نیاز به کلاس <UserStor<AppUser دارد. کلاس <UserStore<T یک پیاده سازی از رابط <IUserStore<T  توسط  EF میباشد که وظیفه‌ی آن فراهم کننده‌ی پیاده سازی Storage-Specific متدهای تعریف شده در کلاس User Manager (که در اینجا AppUserManager ) می‌باشد. برای ساخت <UserStore<T نیاز به وهله‌ای از کلاس AppIdentityDbContext می‌باشد که از طریق Owin به صورت زیر قابل دریافت است:

AppIdentityDbContext db = context.Get<AppIdentityDbContext>();

یک پیاده سازی از رابط IOwinContext، به عنوان پارامتر به متد Create پاس داده می‌شود. در این پیاده سازی، یک تابع جنریک به نام Get تعریف شده که اقدام به برگشت وهله ای از اشیای ثبت شده‌ی در کلاس شروع Owin می‌نماید.


ساخت کلاس شروع Owin

اگر خاطرتان باشد یک کلید در قسمت AppSettings فایل Web.config به صورت زیر تعریف کردیم:

<add key="owin:AppStartup" value="Users.IdentityConfig" />

قسمت Value کلید بالا از دو قسمت تشکیل شده است: Users بیانگر فضای نام برنامه‌ی شماست و IdentityConfig بیانگر کلاس شروع می‌باشد. (البته شما می‌توانید هر نام دلخواهی را برای کلاس شروع بگذارید. فقط دقت داشته باشید که نام کلاس شروع و مقدار، با کلیدی که تعریف می‌کنید یکی باشد)

Owin مستقل از ASP.NET اعلام شده است و قراردادهای خاص خودش را دارد. یکی از این قراردادها تعریف یک کلاس و وهله سازی آن به منظور بارگذاری و پیکربندی میان افزار و انجام دیگر کارهای پیکربندی که نیاز است، می‌باشد. به طور پیش فرض این کلاس Start نام دارد و در پوشه‌ی App_Start تعریف می‌شود. این کلاس حاوی یک متد به نام Configuration می‌باشد که بوسیله زیرساخت Owin فراخوانی می‌شود و یک پیاده سازی از رابط Owin.IAppBuilder به عنوان آرگومان به آن پاس داده می‌شود که کار پشتیبانی از Setup میان افزار مورد نیاز برنامه را برعهده دارد.

using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Owin;
using Users.Infrastructure;
namespace Users 
{
 public class IdentityConfig 
{
 public void Configuration(IAppBuilder app) 
{
 app.CreatePerOwinContext<AppIdentityDbContext>(AppIdentityDbContext.Create);
 app.CreatePerOwinContext<AppUserManager>(AppUserManager.Create);
 app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions {
 AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
 LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
 });
 }
 }
}

رابط IAppBuilder بوسیله تعدادی متد الحاقی که در کلاسهایی که در فضای نام Owin تعریف شده‌اند، تکمیل شده است. متد CreatePerOwinContext کار ساخت وهله‌ای از کلاس AppUserManager و کلاس AppIdentityDbContext را برای هر درخواست بر عهده دارد. این مورد تضمین می‌کند که هر درخواست، به یک داده‌ی تمیز از Asp.Net Identity دسترسی خواهد داشت و نگران اعمال همزمانی و یا کش ضعیف داده نخواهد بود. متد UseCookieAuthentication به Asp.Net Identity می‌گوید که چگونه از کوکی‌ها برای تصدیق هویت کاربران استفاده کند که Optionهای آن از طریق کلاس CookieAuthenticationOptions مشخص می‌شود. مهمترین قسمت در اینجا پروپرتی LoginPath می‌باشد و مشخص می‌کند که کلاینت‌های تصدیق هویت نشده، هنگام دسترسی به یک منبع محافظت شده، به کدام URL هدایت شوند که توسط یک رشته به متد PathString پاس داده می‌شود.

خوب دوستان برپایی سیستم Identity به پایان رسید. انشالله در قسمت بعدی به چگونگی استفاده‌ی از این سیستم خواهیم پرداخت.

مطالب دوره‌ها
تبدیلگر تاریخ شمسی برای AutoMapper
فرض کنید مدل معادل با جدول بانک اطلاعاتی ما چنین ساختاری را دارد:
public class User
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
    public DateTime RegistrationDate { set; get; }
}
و ViewModel ایی که قرار است به کاربر نمایش داده شود این ساختار را دارد:
public class UserViewModel
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
    public string RegistrationDate { set; get; }
}
در اینجا می‌خواهیم حین تبدیل User به UserViewModel، تاریخ میلادی به صورت خودکار، تبدیل به یک رشته‌ی شمسی شود. برای مدیریت یک چنین سناریوهایی توسط AutoMapper، امکان نوشتن تبدیلگرهای سفارشی نیز پیش بینی شده‌است.


تبدیلگر سفارشی تاریخ میلادی به شمسی مخصوص AutoMapper

در ذیل یک تبدیلگر سفارشی مخصوص AutoMapper را با پیاده سازی اینترفیس ITypeConverter آن ملاحظه می‌کنید:
public class DateTimeToPersianDateTimeConverter : ITypeConverter<DateTime, string>
{
    private readonly string _separator;
    private readonly bool _includeHourMinute;
 
    public DateTimeToPersianDateTimeConverter(string separator = "/", bool includeHourMinute = true)
    {
        _separator = separator;
        _includeHourMinute = includeHourMinute;
    }
 
    public string Convert(ResolutionContext context)
    {
        var objDateTime = context.SourceValue;
        return objDateTime == null ? string.Empty : toShamsiDateTime((DateTime)context.SourceValue);
    }
 
    private string toShamsiDateTime(DateTime info)
    {
        var year = info.Year;
        var month = info.Month;
        var day = info.Day;
        var persianCalendar = new PersianCalendar();
        var pYear = persianCalendar.GetYear(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        var pMonth = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        var pDay = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(year, month, day, new GregorianCalendar()));
        return _includeHourMinute ?
            string.Format("{0}{1}{2}{1}{3} {4}:{5}", pYear, _separator, pMonth.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), pDay.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), info.Hour.ToString("00"), info.Minute.ToString("00"))
            : string.Format("{0}{1}{2}{1}{3}", pYear, _separator, pMonth.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture), pDay.ToString("00", CultureInfo.InvariantCulture));
    } 
}
ITypeConverter دو پارامتر جنریک را قبول می‌کند. پارامتر اول نوع ورودی و پارامتر دوم، نوع خروجی مورد انتظار است. در اینجا باید خروجی متد Convert را بر اساس آرگومان دوم ITypeConverter مشخص کرد. توسط ResolutionContext می‌توان به برای مثال context.SourceValue که معادل DateTime دریافتی است، دسترسی یافت. سپس این DateTime را بر اساس متد toShamsiDateTime تبدیل کرده و بازگشت می‌دهیم.


ثبت و معرفی تبدیلگرهای سفارشی AutoMapper

پس از تعریف یک تبدیلگر سفارشی AutoMapper، اکنون نیاز است آن‌را به AutoMapper معرفی کنیم:
public class TestProfile1 : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        // این تنظیم سراسری هست و به تمام خواص زمانی اعمال می‌شود
        this.CreateMap<DateTime, string>().ConvertUsing(new DateTimeToPersianDateTimeConverter()); 
        this.CreateMap<User, UserViewModel>();
     }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
جهت مدیریت بهتر نگاشت‌های AutoMapper ابتدا یک کلاس Profile را آغاز خواهیم کرد و سپس توسط متدهای CreateMap، کار معرفی نگاشت‌ها را آغاز می‌کنیم.
همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا دو نگاشت تعریف شده‌اند. یکی برای تبدیل User به UserViewModel و دیگری، معرفی نحوه‌ی نگاشت DateTime به string، توسط تبدیلگر سفارشی DateTimeToPersianDateTimeConverter است که به کمک متد الحاقی ConvertUsing صورت گرفته‌است.
باید دقت داشت که تنظیمات تبدیلگرهای سفارشی سراسری هستند و در کل برنامه و به تمام پروفایل‌ها اعمال می‌شوند.


بررسی خروجی تبدیلگر سفارشی تاریخ

اکنون کار استفاده از تنظیمات AutoMapper با ثبت پروفایل تعریف شده آغاز می‌شود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
     cfg.AddProfile<TestProfile1>();
});
سپس نحوه‌ی استفاده از متد Mapper.Map همانند قبل خواهد بود:
var dbUser1 = new User
{
    Id = 1,
    Name = "Test",
    RegistrationDate = DateTime.Now.AddDays(-10)
};
 
var uiUser = new UserViewModel();

Mapper.Map(source: dbUser1, destination: uiUser);
در اینجا در حین کار تبدیل و نگاشت dbUser به uiUser، زمانیکه AutoMapper به هر خاصیت DateTime ایی می‌رسد، مقدار آن‌را با توجه به تبدیلگر سفارشی تاریخی که به آن معرفی کردیم، تبدیل به معادل رشته‌ای شمسی می‌کند.


نوشتن تبدیلگرهای غیر سراسری

همانطور که عنوان شد، معرفی تبدیلگرها به AutoMapper سراسری است و در کل برنامه اعمال می‌شود. اگر نیاز است فقط برای یک مدل خاص و یک خاصیت خاص آن تبدیلگر نوشته شود، باید نگاشت مورد نظر را به صورت ذیل تعریف کرد:
this.CreateMap<User, UserViewModel>()
             .ForMember(userViewModel => userViewModel.RegistrationDate,
                        opt => opt.ResolveUsing(src =>
                        {
                             var dt = src.RegistrationDate;
                             return dt.ToShortDateString();
                        }));
اینبار در همان کلاس پروفایل ابتدای بحث، نگاشت User به ViewModel آن با کمک متد ForMember، سفارشی سازی شده‌است. در اینجا عنوان شده‌است که اگر به خاصیت ویژه‌ی RegistrationDate رسیدی، مقدار آن‌را با توجه به فرمولی که مشخص شده، محاسبه کرده و بازگشت بده. این تنظیم خصوصی است و به کل برنامه اعمال نمی‌شود.


خصوصی سازی تبدیلگرها با تدارک موتورهای نگاشت اختصاصی

اگر می‌خواهید تنظیمات TestProfile1 به کل برنامه اعمال نشود، نیاز است یک MappingEngine جدید و مجزای از MappingEngine سراسری AutoMapper را ایجاد کرد:
var configurationStore = new ConfigurationStore(new TypeMapFactory(), MapperRegistry.Mappers);
configurationStore.AddProfile<TestProfile1>();
var mapper = new MappingEngine(configurationStore);
mapper.Map(source: dbUser1, destination: uiUser);
به صورت پیش فرض و در پشت صحنه، متد Mapper.Map از یک MappingEngine سراسری استفاده می‌کند. اما می‌توان در یک برنامه چندین MappingEngine مجزا داشت که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AM_Sample02.zip
مطالب
آموزش LightInject IoC Container - قسمت 1
LightInject در حال حاضر یکی از قدرتمند‌ترین IoC Container‌‌ها است که از لحاظ سرعت و کارآیی در بالاترین جایگاه در میان IoC Container‌‌های موجود قرار دارد. جهت بررسی کارایی IoC Container‌ها می‌توانید به این لینک مراجعه کنید . LightInject یک IoC Container فوق العاده سبک وزن می‌باشد که تمامی قابلیت‌های متداولی که از یک Service Container انتظار می‌رود را شامل می‌شود. تنها شامل یک فایل .cs می‌باشد که تمامی کدهای آن در همین یک فایل نوشته شده‌اند. در پروژه‌های کوچک تا بزرگ بدون از دست دادن کارآیی، با بالاترین سرعت ممکن عمل تزریق وابستگی را انجام می‌دهد. در این مجموعه مقالات به بررسی کامل این IoC Container می‌پردازیم و تمامی قابلیت‌های آن را آموزش می‌دهیم.

نحوه نصب و راه اندازی LightInject
در پنجره Package Manager Console می‌توانید با نوشتن دستور ذیل، نسخه باینری آن را نصب کنید که به فایل .dll آن Reference میدهد.

PM> Install-Package LightInject
 همچنین می‌توانید توسط دستور ذیل فایل .cs آن را به پروژه اضافه نمایید. 

PM> Install-Package LightInject.Source

 آماده سازی پروژه نمونه 
قبل از شروع کار با LightInject، یک پروژه Windows Forms Application را با ساختار کلاس‌های ذیل ایجاد نمایید. (در مقالات بعدی و پس از آموزش کامل LightInject نحوه استفاده از آن را در ASP.NET MVC نیز آموزش می‌دهیم)
    public class PersonModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Family { get; set; }
        public DateTime Birth { get; set; }
    }

    public interface IRepository<T> where T:class
    {
        void Insert(T entity);
        IEnumerable<T> FindAll();
    }

    public interface IPersonRepository:IRepository<PersonModel>
    {
    }

    public class PersonRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public interface IPersonService
    {
        void Insert(PersonModel entity);
        IEnumerable<PersonModel> FindAll();
    }

    public class PersonService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public PersonService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            _personRepository.Insert(entity);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
PersonModel: ساختار داده ای جدول Person در سمت Application، که در لایه Domain Model ایجاد می‌گردد.
توجه: جهت سهولت تست و تسریع کدنویسی از لایه بندی و از کلاس‌های ViewModel استفاده نکردیم.
IRepository: یک Interface عمومی برای تمامی Interface‌های مربوط به Repository که عملیات مربوط به پایگاه داده مثل بروزرسانی و واکشی اطلاعات را انجام می‌دهند.
IPersonRepository: واسط بین لایه Service و لایه Repository می‌باشد.
PersonRepository: پیاده سازی واقعی عملیات مربوط به پایگاه داده برای PersonModel می‌باشد. به کلاسهایی که حاوی پیاده سازی واقعی کد می‌باشند Concrete Class می‌گویند.
IPersonService: واسط بین رابط کاربری و لایه سرویس می‌باشد. رابط کاربری به جای دسترسی مستقیم به PersonService از IPersonService استفاده می‌کند.
PersonService: دریافت درخواست‌های رابط کاربری و بررسی قوانین تجاری، سپس ارسال درخواست به لایه Repository در صورت صحت درخواست، و در نهایت ارسال پاسخ دریافتی به رابط کاربری. در واقع واسطی بین Repository و UI می‌باشد.
پس از ایجاد ساختار فوق کد مربوط به Form1 را بصورت زیر تغییر دهید.
public partial class Form1 : Form
    {
        private readonly IPersonService _personService;
        public Form1(IPersonService personService)
        {
            _personService = personService;
            InitializeComponent();
        }
    }
توضیحات
در کد فوق به منظور ارتباط با سرویس از IPersonService استفاده نمودیم که به عنوان پارامتر ورودی برای سازنده Form1 تعریف شده است. حتما با Dependency Inversion و انواع Dependency Injection آشنا هستید که به سراغ مطالعه این مقاله آمدید و علت این نوع کدنویسی را هم می‌دانید. بنابراین توضیح بیشتری در این مورد نمی‌دهم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید در Program.cs با خطای عدم وجود سازنده بدون پارامتر برای Form1 مواجه می‌شوید که کد آن را باید به صورت زیر تغییر می‌دهیم.
        static void Main()
        {
            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
        }
توضیحات
کلاس ServiceContainer وظیفه‌ی Register کردن یک کلاس را برای یک Interface دارد. زمانی که می‌خواهیم Form1 را نمونه سازی نماییم و Application را راه اندازی کنیم، باید نمونه ای را از جنس IPersonService ایجاد نموده و به سازنده‌ی Form1 ارسال نماییم. با رعایت اصل DIP، نمونه سازی واقعی یک کلاس لایه دیگر، نباید در داخل کلاس‌های لایه جاری انجام شود. برای این منظور از شیء container استفاده نمودیم و توسط متد GetInstance، نمونه‌ای از جنس IPersonService را ایجاد نموده و به Form1 پاس دادیم. حال container از کجا متوجه می‌شود که چه کلاسی را برای IPersonService نمونه سازی نماید؟
در خطوط قبلی توسط متد Register، کلاس PersonService را برای IPersonService ثبت نمودیم. container نیز برای نمونه سازی به کلاس هایی که برایش Register نمودیم مراجعه می‌نماید و نمونه سازی را انجام می‌دهد. جهت استفاده از PersonService به پارامتر ورودی IPersonRepository برای سازنده‌ی آن نیاز داریم که کلاس PersonRepository را برای IPersonRepository ثبت کردیم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید، به درستی اجرا خواهد شد. برنامه را متوقف کنید و به کد موجود در Program.cs مراجعه نموده و دو خط مربوط به Register را Comment نمایید. سپس برنامه را اجرا کنید و خطای تولید شده را ببینید. این خطا بیان می‌کند که امکان نمونه سازی برای IPersonService را ندارد. چون قبلا هیچ کلاسی را برای آن Register نکرده ایم.
Named Services
در برخی مواقع، بیش از یک کلاس وجود دارند که ممکن است از یک Interface ارث بری نمایند. در این حالت و در زمان Register، باید به ServiceContainer بگوییم که کدام کلاس را باید نمونه سازی نماید. برای بررسی این موضوع، کلاسهای زیر را به ساختار پروژه اضافه نمایید.
    public class WorkerModel:PersonModel
    {
        public ManagerModel Manager { get; set; }
    }

    public class ManagerModel:PersonModel
    {
        public IEnumerable<WorkerModel> Workers { get; set; }
    }

    public class WorkerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class ManagerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class WorkerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public WorkerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var worker = entity as WorkerModel;
            _personRepository.Insert(worker);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }

    public class ManagerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public ManagerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var manager = entity as ManagerModel;
            _personRepository.Insert(manager);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
دو کلاس Manager و Worker به همراه سرویس‌ها و Repository هایشان اضافه شده اند که از IPersonService و IPersonRepository مشتق شده اند.
حال کد کلاس Program را به صورت زیر تغییر می‌دهیم
...
 var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
توضیحات
در کد فوق، چون WorkerService بعد از PersonService ثبت یا Register شده است، LightInject در زمان ارسال پارامتر به Form1، نمونه ای از کلاس WorkerService را ایجاد میکند. اما اگر بخواهیم از کلاس PersonService نمونه سازی نماید باید کد را به صورت زیر تغییر دهیم.
...
            container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>("PersonService")));
همانطور که مشاهده می‌نمایید، در زمان Register نامی را به آن اختصاص دادیم که در زمان نمونه سازی از این نام استفاده شده است.
اگر در زمان ثبت، نامی را به نمونه‌ی مورد نظر اختصاص داده باشیم، و فقط یک Register برای آن Interface معرفی نموده باشیم، در زمان نمونه سازی، LightInject آن نمونه را به عنوان سرویس پیش فرض در نظر می‌گیرد.
  container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
  Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
در کد فوق، چون برای IPersonService فقط یک کلاس برای نمونه سازی معرفی شده است، با فراخوانی متد GetInstance، حتی بدون ذکر نام، نمونه ای را از کلاس PersonService ایجاد می‌کند.
IEnumerable<T>
زمانی که چند کلاس را که از یک Interface مشتق شده اند، با هم Register می‌نمایید، LightInject این قابلیت را دارد که این کلاس‌های Register شده را در قالب یک لیست شمارشی برگردانید.
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetInstance<IEnumerable<IPersonService>>();
در کد فوق لیستی با دو آیتم ایجاد می‌شود که یک آیتم از نوع PersonService و دیگری از نوع WorkerService می‌باشد. همچنین از کد زیر نیز می‌توانید استفاده کنید:
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetAllInstances<IPersonService>();
به جای متد GetInstance از متد GetAllInstances استفاده شده است.
LightInject از Collection‌های زیر نیز پشتیبانی می‌نماید:
  • Array
  • ICollection<T>
  • IList<T>
  • IReadOnlyCollection<T>
  • IReadOnlyList<T>
Values
توسط LightInject می‌توانید مقادیر ثابت را نیز تعریف کنید
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue");
            var value = container.GetInstance<string>();
متغیر value با رشته "SomeValue" مقداردهی می‌گردد. اگر چندین ثابت رشته ای داشته باشید می‌توانید نام جداگانه ای را به هر کدام اختصاص دهید و در زمان فراخوانی مقدار به آن نام اشاره کنید.
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue","String1");
            container.RegisterInstance<string>("OtherValue","String2");
            var value = container.GetInstance<string>("String2");
متغیر value با رشته "OtherValue" مقداردهی می‌گردد.
مطالب
پلاگین DataTables کتابخانه jQuery - قسمت چهارم
همان طور که قبلا اشاره کردیم، این پلاگین می‌تواند از یک زبان برنامه نویسی سمت سرور داده‌های مورد نیاز خودش را دریافت کند. می‌توانید داده‌ها را با استفاده از AJAX و به صورت JSON از سرور دریافت کرده و با استفاده از DataTables آنها را در جدول تزریق کنید. در این قسمت سعی خواهیم کرد تا با استفاده از jQuery DataTables یک گرید را در MVC ایجاد کنیم.  البته برای حذف جزئیات داده‌ها به جای این که از یک بانک اطلاعاتی دریافت شوند، در حافظه ساخته می‌شوند. در هر صورت اساس کار یکی است.

قصد داریم تا مانند مثال قسمت قبل، مجموعه ای از اطلاعات مربوط به مرورگرهای مختلف را در یک جدول نشان دهیم، اما این بار منبع داده ما فرق می‌کند. منبع داده از طرف سرور فراهم می‌شود. هر مرورگر - همان طور که در قسمت قبل مشاهده نمودید - شامل اطلاعات زیر خواهد بود:
  1. موتور رندرگیری (Engine)
  2. نام مرورگر (Name)
  3. پلتفرم (Platform)
  4. نسخه موتور (Version)
  5. نمره سی اس اس (Grade)

به همین دلیل در سمت سرور، کلاسی خواهیم ساخت که نمایانگر یک مرورگر باشد. بدین صورت:

public class Browser
{
    public int Id { get; set; }
    public string Engine { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Platform { get; set; }
    public float Version { get; set; }
    public string Grade { get; set; }
}

استفاده از روش server side processing برای دریافت داده‌ها از سرور

این روش، یکی از امکانات jQuery DataTables است که با استفاده از آن، کلاینت تنها یک مصرف کننده صرف خواهد بود و وظیفه پردازش اطلاعات - یعنی تعداد رکوردهایی که برگشت داده می‌شود، صفحه بندی، مرتب سازی، جستجو، و غیره - به عهده سرور خواهد بود.

برای به کار گیری این روش، اولین کار این است که ویژگی bServerSide را true کنیم، مثلا بدین صورت:
var $table = $('#browsers-grid');
$table.dataTable({
      "bServerSide": true,
      "sAjaxSource": "/Home/GetBrowsers"
 });

همچنین ویژگی sAjaxSource را به Url ی که باید داده‌ها از آن دریافت شوند مقداردهی می‌کنیم.

به صورت پیش فرض مقدار ویژگی bServerSide مقدار false است؛ که یعنی منبع داده این پلاگین از سمت سرور خوانده نشود. اگر true باشد منبع داده و خیلی اطلاعات دیگر مربوط به داده‌های درون جدول باید از سرور به مرورگر کاربر پس فرستاده شوند. با true کردن مقدار bServerSide، آنگاه DataTables اطلاعاتی را راجع به شماره صفحه جاری، اندازه هر صفحه، شروط فیلتر کردن داده ها، مرتب سازی ستون ها، و غیره را به سرور می‌فرستد. همجنین انتظار می‌رود تا سرور در پاسخ به این درخواست، داده‌های مناسبی را به فرمت JSON به مرورگر پس بفرستد. در حالتی که bServerSide مقدار true به خود بگیرد، پلاگین فقط رابطه متقابل بین کاربر و سرور را مدیریت می‌کند و هیچ پردازشی را انجام نمی‌دهد.


در این درخواست XHR یا Ajax ی پارامترهایی که به سرور ارسال می‌شوند این‌ها هستند:

iDisplayStart عدد صحیح
نقظه شروع مجموعه داده جاری

iDisplayLength عدد صحیح
تعداد رکوردهایی که جدول می‌تواند نمایش دهد. تعداد رکوردهایی که از طرف سرور برگشت داده می‌شود باید با این عدد یکسان باشند.

iColumns عدد صحیح
تعداد ستونهایی که باید نمایش داده شوند.

sSearch رشته
فیلد جستجوی عمومی

bRegex بولین
اگر true باشد معنی آن این است که می‌توان از عبارات باقاعده برای جستجوی عبارتی خاص در کل ستون‌های جدول استفاده کرد. مثلا در کادر جستجو نوشت :

^[1-5]$
که یعنی 1 و 5 همه عددهای بین 1و 5.

bSearchable_(int)    بولین
نمایش می‌دهد که یک ستون در طرف کاربر قابلیت searchable آن true هست یا نه.

sSearch_(int)   رشته
فیلتر مخصوص هر ستون. اگر از ویژگی multi column filtering پلاگین استفاده شود به صورت sSearch0 ، sSearch1 ، sSeach2 و ... به طرف سرور ارسال می‌شوند. شماره انتهای هر کدام از پارامترها بیانگر شماره ستون جدول است.

bRegex_(int)  بولین
اگر true باشد، بیان می‌کند که می‌توان از عبارت با قاعده در ستون شماره int جهت جستجو استفاده کرد.

bSortable_(int) بولین
مشخص می‌کند که آیا یک ستون در سمت کلاینت، قابلیت مرتب شدن بر اساس آن وجود دارد یا نه. (در اینجا int اندیس ستون را مشخص می‌کند)

iSortingCols   عدد صحیح
تعداد ستون هایی که باید مرتب سازی بر اساس آنها صورت پذیرد. در صورتی که از امکان multi column sorting استفاده کنید این مقدار می‌تواند بیش از یکی باشد.

iSortCol_(int)   عدد صحیح
شماره ستونی که باید بر اساس آن عملیات مرتب سازی صورت پذیرد.

sSortDir_(int)    رشته
نحوه مرتب سازی ؛ شامل صعودی (asc) یا نزولی (desc)

mDataProp_(int)    رشته
اسم ستون‌های درون جدول را مشخص می‌کند.

sEcho     رشته
اطلاعاتی که datatables از آن برای رندر کردن جدول استفاده می‌کند.

شکل زیر نشان می‌دهد که چه پارامترهایی به سرور ارسال می‌شوند.



شکل ب ) پارامترهای ارسالی به سرور به صورت json

بعضی از این پارامترها بسته به تعداد ستون‌ها قابل تغییر هستند. (آن پارامترهایی که آخرشان یک عدد هست که نشان دهنده شماره ستون مورد نظر می‌باشد)

در پاسخ به هر درخواست XHR که datatables به سرور می‌فرستد، انتظار دارد تا سرور نیز یک شیء json را با فرمت مخصوص که شامل پارامترهای زیر می‌شود به او پس بفرستد:

iTotalRecords    عدد صحیح
تعداد کل رکوردها (قبل از عملیات جستجو) یا به عبارت دیگر تعداد کل رکوردهای درون آن جدول از دیتابیس که داده‌ها باید از آن دریافت شوند. تعداد کل رکوردهایی که در طرف سرور وجود دارند. این مقدار فقط برای نمایش به کاربر برگشت داده می‌شود و نیز از آن برای صفحه بندی هم استفاده می‌شود. 


iTotalDisplayRecords    عدد صحیح
تعداد کل رکوردها (بعد از عملیات جستجو) یا به عبارت دیگر تعداد کل رکوردهایی که بعد از عملیات جستجو پیدا می‌شوند نه فقط آن تعداد رکوردی که به کاربر پس فرستاده می‌شوند. تعداد کل رکوردهایی که با شرط جستجو مطابقت دارند. اگر کاربر چیزی را جستجو نکرده باشد مقدار این پارامتر با پارامتر iTotalRecords یکسان خواهد بود.  

sEcho    عدد صحیح 
یک عدد صحیح است که در قالب رشته در تعامل بین سرور و کلاینت جا به جا می‌شود. این مقدار به ازاء هر درخواست تغییر می‌کند. همان مقداری که مرورگر به سرور می‌دهد را سرور هم باید به مرورگر تحویل بدهد. برای جلوگیری از حملات XSS باید آن را تبدیل به عدد صحیح کرد. پلاگین DataTables مقدار این پارامتر را برای هماهنگ کردن و منطبق کردن درخواست ارسال شده و جواب این درخواست استفاده می‌کند. همان مقداری که مروگر به سرور می‌دهد را باید سرور تحویل به مرورگر بدهد. 

sColumns    رشته
اسم ستون‌ها که با استفاده از کاما از هم جدا شده اند. استفاده از آن اختیاری است و البته منسوخ هم شده است و در نسخه‌های جدید jQuery DataTables از آن پشتیبانی نمی‌شود.

aaData    آرایه
همان طور که قبلا هم گفتیم، مقادیر سلول هایی را که باید در جدول نشان داده شوند را در خود نگهداری می‌کند. یعنی در واقع داده‌های جدول در آن ریخته می‌شوند. هر وقت که DataTables داده‌های مورد نیازش را دریافت می‌کند، سلول‌های جدول html مربوطه اش را از روی آرایه aaData ایجاد می‌کند. تعداد ستون‌ها در این آرایه دو بعدی، باید با تعداد ستون‌های جدول html مربوطه به آن یکسان باشد

شکل زیر پارامترها دریافتی از سرور را نشان می‌دهند:


شکل ب ) پارامترهای دریافتی از سرور به صورت json

استفاده از روش server side processing در mvc
همان طور که گفتیم، کلاینت به سرور یک سری پارامترها را ارسال می‌کند و آن پارامترها را هم شرح دادیم. برای دریافت این پارامتر‌ها طرف سرور، احتیاج به یک مدل هست. این مدل به صورت زیر پیاده سازی خواهد شد:
/// <summary>
/// Class that encapsulates most common parameters sent by DataTables plugin
/// </summary>
public class jQueryDataTableParamModel
{
    /// <summary>
    /// Request sequence number sent by DataTable,
    /// same value must be returned in response
    /// </summary>
    public string sEcho { get; set; }
    /// <summary>
    /// Text used for filtering
    /// </summary>
    public string sSearch { get; set; }
    /// <summary>
    /// Number of records that should be shown in table
    /// </summary>
    public int iDisplayLength { get; set; }
    /// <summary>
    /// First record that should be shown(used for paging)
    /// </summary>
    public int iDisplayStart { get; set; }
    /// <summary>
    /// Number of columns in table
    /// </summary>
    public int iColumns { get; set; }
    /// <summary>
    /// Number of columns that are used in sorting
    /// /// </summary>
    public int iSortingCols { get; set; }
    /// <summary>
    /// Comma separated list of column names
    /// </summary>
    public string sColumns { get; set; }
}

مدل بایندر mvc وظیفه مقداردهی به خصوصیات درون این کلاس را بر عهده دارد، بقیه پارامترهایی که به سرور ارسال می‌شوند و در این کلاس نیامده اند، از طریق شیء Request در دسترس خواهند بود.


اکشن متدی که مدل بالا را دریافت می‌کند، می‌تواند به صورت زیر پیاده سازی شود. این اکشن متد وظیفه پاسخ دادن به درخواست DataTables بر اساس پارامترهای ارسال شده در مدل DataTablesParam را دارد. خروجی این اکشن متد شامل پارارمترهای مورد نیاز پلاگین DataTables برای تشکیل جدول است که آنها را هم شرح دادیم.

public JsonResult GetBrowsers(jQueryDataTableParamModel param)
{
        IQueryable<Browser> allBrowsers = new Browsers().CreateInMemoryDataSource().AsQueryable();

        IEnumerable<Browser> filteredBrowsers;

        // Apply Filtering
        if (!string.IsNullOrEmpty(param.sSearch))
        {
                filteredBrowsers = new Browsers().CreateInMemoryDataSource()
                    .Where(x => x.Engine.Contains(param.sSearch)
                                       || x.Grade.Contains(param.sSearch)
                                       || x.Name.Contains(param.sSearch)
                                       || x.Platform.Contains(param.sSearch)
                    ).ToList();
                float f;
                if (float.TryParse(param.sSearch, out f))
                {
                    filteredBrowsers = filteredBrowsers.Where(x => x.Version.Equals(f));
                }
        }
        else
        {
                filteredBrowsers = allBrowsers;
        }

        // Apply Sorting
        var sortColumnIndex = Convert.ToInt32(Request["iSortCol_0"]);
        Func<Browser, string> orderingFunction = (x => sortColumnIndex == 0 ? x.Engine :
                                                            sortColumnIndex == 1 ? x.Name :
                                                            sortColumnIndex == 2 ? x.Platform :
                                                            sortColumnIndex == 3 ? x.Version.ToString() :
                                                            sortColumnIndex == 4 ? x.Grade :
                                                                x.Name);

        var sortDirection = Request["sSortDir_0"]; // asc or desc
        filteredBrowsers = sortDirection == "asc" ? filteredBrowsers.OrderBy(orderingFunction) : filteredBrowsers.OrderByDescending(orderingFunction);

        // Apply Paging
        var enumerable = filteredBrowsers.ToArray();
        IEnumerable<Browser> displayedBrowsers = enumerable.Skip(param.iDisplayStart).
                Take(param.iDisplayLength).ToList();

        return Json(new
        {
                sEcho = param.sEcho,
                iTotalRecords = allBrowsers.Count(),
                iTotalDisplayRecords = enumerable.Count(),
                aaData = displayedBrowsers
        }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
}

تشریح اکشن متد GetBrowsers :

این اکشن متد از مدل jQueryDataTableParamModel به عنوان پارامتر ورودی خود استفاده می‌کند. این مدل همان طور هم که گفتیم، شامل یک سری خصوصیت است که توسط پلاگین jQuery DataTables مقداردهی می‌شوند و همچنین مدل بایندر mvc وظیفه بایند کردن این مقادیر به خصوصیات درون این کلاس را بر عهده خواهد داشت. درون بدنه اکشن متد GetBrowsers داده‌ها بعد از اعمال عملیات فیلترینگ، مرتب سازی، و صفحه بندی به فرمت مناسبی درآمده و به طرف مرورگر فرستاده خواهند شد.

برای پیاده سازی کدهای طرف کلاینت نیز، درون یک View کدهای زیر قرار خواهند گرفت:
$(function () {
        var $table = $('#browsers-grid');
        $table.dataTable({
                "bProcessing": true,
                "bStateSave": true,
                "bServerSide": true,
                "bFilter": true,
                "sDom": 'T<"clear">lftipr',
                "aLengthMenu": [[5, 10, 25, 50, -1], [5, 10, 25, 50, "All"]],
                "bAutoWidth": false,
                "sAjaxSource": "/Home/GetBrowsers",
                "fnServerData": function (sSource, aoData, fnCallback) {
                    $.ajax({
                        "dataType": 'json',
                        "type": "POST",
                        "url": sSource,
                        "data": aoData,
                        "success": fnCallback
                    });
                },
                "aoColumns": [
                    { "mDataProp": "Engine" },
                    { "mDataProp": "Name" },
                    { "mDataProp": "Platform" },
                    { "mDataProp": "Version" },
                    { "mDataProp": "Grade" }
                ],
                "oLanguage": {
                        "sUrl": "/Content/dataTables.persian.txt"
                }
        });
});

تشریح کدها:

fnServerData :

این متد، در واقع نحوه تعامل سرور و کلاینت را با استفاده از درخواستهای XHR مشخص خواهد کرد.

oLanguage :

برای فعال سازی زبان فارسی، فیلدهای مورد نیاز ترجمه شده و در یک فایل متنی قرار داده شده اند. کافی است آدرس این فایل متنی به ویژگی oLanguage اختصاص داده شوند.

مثال این قسمت را از لینک زیر دریافت کنید:
DataTablesTutorial04.zip

لازم به ذکر است پوشه bin، obj، و packages جهت کاهش حجم این مثال از solution حذف شده اند. برای اجرای این مثال از اینجا کمک بگیرید.


مطالعه بیشتر

برای مطالعه بیشتر در مورد این پلاگین و نیز پیاده سازی آن در MVC می‌توانید به لینک زیر نیز مراجعه بفرمائید که بعضی از قسمتهای این مطلب هم از مقاله زیر استفاده کرده است:
jQuery DataTables and ASP.NET MVC Integration - Part I



مطالب
درست کردن فایل راهنمای CHM از توضیحات XML یک پروژه

تا حالا هیچ وقت برای شما این سؤال پیش اومده که این فایل‌های CHM راهنمای زیبایی که برای مثال به‌عنوان مستندات یک کتابخانه در دات نت ارائه می‌شوند با چه نرم‌افزار یا نرم‌افزارهایی تولید می‌شوند؟ یا اینکه به نظر یک یا چند نفر ساعت‌ها وقت می‌گذارند، صفحات HTML مربوطه را تولید می‌کنند و در آخر با استفاده از ابزارهای تولید فایل CHM ، فایل راهنما را نهایی می‌کنند؟
این فایل‌ها به صورت خودکار بر اساس XML code comments ارائه شده برای یک متد ، کلاس و امثال آن تولید می‌شوند. برای مثال به توضیحات زیر دقت بفرمائید:

/// <summary>
/// استخراج ایمیل‌های یک فایل متنی و ذخیره آن در فایلی جدید
/// </summary>
/// <param name="inFilePath">فایل ورودی</param>
/// <param name="outFilePath">فایل خروجی</param>
public static void ExtractEmails(string inFilePath, string outFilePath)

هر چند VS.Net‌ در ایجاد خوکار قالب اولیه این نوع کامنت‌ها بسیار خوب عمل می‌کند اما نکات پیشرفته‌تری نیز در این‌باره موجود هستند که در کیفیت فایل راهنمای تولید شده بر اساس این توضیحات بسیار مؤثرند. راهنمای کاملی در این‌باره را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
در ادامه نحوه تولید خودکار این نوع راهنماها را بررسی خواهیم کرد.

الف) نصب برنامه‌های مورد نیاز
برای ایجاد فایل chm از توضیحات xml ایی ارائه شده، ابتدا دو برنامه سورس باز زیر را دریافت و نصب کنید:
سپس نیاز به HTML Help 2.0 compiler خواهد بود. این کامپایلر به همراه SDK ویژوال استودیو ارائه می‌شود. بسته به نگارش VS مورد استفاده، نیاز است تا یکی از موارد زیر را دریافت و نصب کنید:
برنامه hxcomp.exe ذکر شده، عموما در مسیر زیر نصب خواهد شد:
%Program Files%\Common Files\Microsoft Shared\Help 2.0 Compiler\
ب) تنظیمات VS.Net
مرحله بعد به تنظیمات VS.Net مربوط می‌شود. به صفحه خواص پروژه مراجعه کنید و در برگه Build ، گزینه تولید XML documentation file را انتخاب کنید. سپس مجددا پروژه خود را کامپایل کنید.

ج) تنظیمات Sandcastle Help File Builder
یک پروژه جدید را در این برنامه آغاز کرده و سپس فایل اسمبلی و xml تولید شده آنرا انتخاب کنید. (بر روی دکمه add کلیک کرده و هر دو فایل exe یا dll مورد نظر را به همراه فایل xml آن که در قسمت ب تولید کردیم، انتخاب کنید. در صورت عدم انتخاب یکی از موارد فایل راهنما تولید نخواهد شد)
اکنون نوبت به تنظیمات پروژه می‌رسد.
در قسمت Build:
گزینه Help File Format را انتخاب کرده و سپس html help 2x را نیز تیک بزنید. (در صورت تمایل به تولید این نوع فرمت)
در قسمت Dependencies ، تمام اسمبلی‌هایی را که پروژه شما به آن وابسته است، اضافه کنید.
توسط گزینه Framework Version ، نگارشی از دات نت فریم ورک که اسمبلی شما بر اساس آن کامپایل شده است را انتخاب کنید.
در قسمت Help File:
Presentation Style را بر روی VS2005 قرار دهید. این‌کار اجباری نیست اما راهنمای حاصل زیباتر خواهد بود.
در قسمت Paths :
مسیرهای کامپایلرهای راهنما را مشخص کنید. بر روی سیستم من این مسیرها مطابق شکل زیر هستند:


اگر HTML Help Workshop بر روی سیستم شما نصب نبود، آنرا از این آدرس دریافت نمائید.

د) ساخت فایل راهنما
بر روی آیکون build در نوار ابزار برنامه کلیک کنید (و یا انتخاب گزینه documentation->build)

تا اینجا اگر هر دو نوع Help1xAndHelp2x را در قسمت build انتخاب کرده باشید، دو نوع راهنمای مستقل و همچنین قابل یکپارچه شدن با سیستم راهنمای VS.net را تولید کرده‌اید.



ه) یکپارچه سازی Help2x تولید شده با سیستم راهنمای VS.Net
پروژه جدیدی را در VS.Net از نوع Other Project Types > Extensibility > Help Integration Wizard ایجاد کنید. در مرحله اول، ایجاد setup و نوع VS را انتخاب کرده و در صفحه بعد فایل‌های Help2x خود را اضافه کنید (فایلهایی با پسوند hxs). دو مرحله آخر را مطابق نیازهای کاری خود تنظیم نموده و پروژه را در آخر build کنید. نصاب تولید شده فایل‌های راهنمای شما را با سیستم راهنمای VS.Net یکپارچه خواهد ساخت.

چند نکته:
1- جهت سفارشی سازی بیشتر راهنمای تولید شده می‌توان از ابزار سورس باز زیر نیز کمک گرفت:
http://www.codeplex.com/DocProject
2- افزونه‌ای رایگان برای VS.Net جهت سهولت تولید توضیحات XML در آدرس زیر قابل دریافت است:
http://www.roland-weigelt.de/ghostdoc

نظرات مطالب
ModelBinder سفارشی در ASP.NET MVC
سلام؛ با تشکر از مقاله شما.
میخواستم بپرسم override کردن BindModel یا BindProperty برای زمانییه که ما به تمام دیتا هامون دسترسی داریم حالا شکل برگرداندنمون فرق میکنه؟
اگر اینطوره سوالم اینه که برای حالتی که مدل ما به شکل زیر هست چگونه Items را Bind کنم چون از هر روشی میرم null هست!
public class Model 
{
  public Model()
  {
     Items = new List<ItemModel>();
  }
 public Guid Id { get; set; }
 public Guid ProductId { get; set; }
  public List<ItemModel> Items { get; set; }
}

public class ItemModel
{
        Public Guid Id
        public string  Title{ get; set; }
        public int Value { get; set; }
}
و من در view مدل زیر را احتیاج دارم.
@model  List<Model>
در اکشن  HttpPost مربوط به این مدل ItemsProperty Is Null.
مطالب
روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن‌ متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core
یک نمونه روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET MVC 5.x را در مطلب «نحوه ایجاد یک نقشه‌ی سایت پویا با استفاده از قابلیت Reflection» می‌توانید ملاحظه کنید. استفاده‌ی از این روش با ASP.NET Core الزاما به پاسخ مناسبی نخواهد رسید؛ چون در اینجا POCO controllers هم اضافه شده‌اند. به علاوه می‌توان اسمبلی‌های دیگری را در زمان آغاز برنامه به تنظیمات AddMvc اضافه کرد و تمام آن‌ها هم می‌توانند حاوی کنترلرها و ویووها خاص خودشان باشند. روش بهتر این است که از خود ASP.NET Core سؤال کنیم چه مواردی را به عنوان کنترلر تشخیص داده‌ای؟ در ادامه این نکته را بیشتر بررسی خواهیم کرد.


معرفی سرویس IActionDescriptorCollectionProvider در ASP.NET Core

فرض کنید می‌خواهیم لیست تمام کنترلرهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core را با ساختار ذیل تهیه کنیم که شامل نام کنترلر، نام اکشن متد و نام ناحیه‌ی متناظر با آن (در صورت تنظیم) می‌باشد:
public class MvcActionViewModel
{
    public string ControllerName { get; set; }
 
    public string ActionName { get; set; }
 
    public string AreaName { get; set; } 
}
یکی از سرویس‌های از پیش ثبت شده‌ی ASP.NET Core که لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای تشخیص داده شده‌ی توسط آن را به همراه دارد، سرویس IActionDescriptorCollectionProvider می‌باشد. برای شروع به کار با آن، ابتدا این سرویس را به سازنده‌ی یک کلاس دلخواه تزریق می‌کنیم:
public interface IMvcActionsDiscoveryService
{
    ICollection<MvcActionViewModel> MvcActions { get; }
}
 
public class MvcActionsDiscoveryService : IMvcActionsDiscoveryService
{
    public MvcActionsDiscoveryService(IActionDescriptorCollectionProvider actionDescriptorCollectionProvider)
    {
        var actionDescriptors = actionDescriptorCollectionProvider.ActionDescriptors.Items;
        foreach (var actionDescriptor in actionDescriptors)
        {
            var descriptor = actionDescriptor as ControllerActionDescriptor;
            if (descriptor == null)
            {
                continue;
            }
 
            var controllerTypeInfo = descriptor.ControllerTypeInfo;
            var actionMethodInfo = descriptor.MethodInfo;
            MvcActions.Add(new MvcActionViewModel
            {
                ControllerName = descriptor.ControllerName,
                ActionName = descriptor.ActionName,
                AreaName = controllerTypeInfo.GetCustomAttribute<AreaAttribute>()?.RouteValue
            });
        }
    }
 
    public ICollection<MvcActionViewModel> MvcActions { get; } = new HashSet<MvcActionViewModel>(); 
}
توضیحات:
- در کلاس آغازین برنامه نیازی به ثبت سرویس IActionDescriptorCollectionProvider نیست و اینکار پیشتر توسط خود ASP.NET Core انجام شده‌است.
- این provider حاوی لیست اطلاعات تمام اکشن متدهای ثبت شده‌ی توسط ASP.NET Core است. در اینجا تنها کافی است حلقه‌ای را بر روی لیست آیتم‌های آن تشکیل داده و سپس مقادیر ControllerName و یا ActionName را بدست بیاوریم.
- اگر نیاز به اطلاعات بیشتری از کنترلر و اکشن متد جاری در حال بررسی توسط حلقه‌ی تهیه شده بود، می‌توان از ControllerTypeInfo و MethodInfo آن استفاده کرد. این TypeInfoها با استفاده از Reflection، امکان دسترسی به اطلاعاتی مانند ویژگی‌های اعمال شده‌ی به کنترلر یا اکشنی خاص را میسر می‌کنند. برای مثال در اینجا توسط اطلاعات نوع یک کنترلر در حال بررسی توانسته‌ایم متد GetCustomAttribute را فراخوانی کرده و سپس بررسی کنیم که آیا دارای ویژگی جدید Area هست یا خیر؟ و اگر بله، مقدار RouteValue آن را که در حقیقت مقدار یا نام Area آن کنترلر است، بازگشت می‌دهیم.


نحوه‌ی استفاده از سرویس IMvcActionsDiscoveryService تهیه شده

اگر دقت کرده باشید اطلاعات لیست MvcActions، در سازنده‌ی این کلاس مقدار دهی شده‌اند. علت اینجا است که اگر این کلاس را به صورت singleton ثبت کنیم، تنها یکبار در طول عمر برنامه و در همان آغاز کار، این لیست پر شده و سپس کش خواهد شد. بنابراین دسترسی‌های بعدی به MvcActions، شامل فراخوانی سازنده‌ی این کلاس نخواهند بود:
public static class MvcActionsDiscoveryServiceExtensions
{
    public static IServiceCollection AddMvcActionsDiscoveryService(this IServiceCollection services)
    {
        services.AddSingleton<IMvcActionsDiscoveryService, MvcActionsDiscoveryService>();
        return services;
    }
}
پس از تعریف متد الحاقی کمکی فوق برای افزودن سرویس تهیه شده به صورت singleton، برای ثبت آن در برنامه و در کلاس آغازین آن، خواهیم داشت:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvcActionsDiscoveryService();
}
در ادامه هر کنترلری و یا سرویس دیگری که نیاز به اطلاعات تمامی اکشن متدهای برنامه داشت، می‌تواند سرویس IMvcActionsDiscoveryService را به سازنده‌ی خود تزریق کرده و سپس از اطلاعات لیست MvcActions استفاده کند. این کاملترین لیستی که می‌توان تهیه کرد؛ زیرا زیرساخت ASP.NET Core نیز از همین سرویس IActionDescriptorCollectionProvider استفاده می‌کند.
مطالب
اعمال تغییرات سفارشی به ویژگی AutoMapping در Fluent NHibernate

با کمک Fluent NHibernate می‌توان نگاشت‌ها را به دو صورت خودکار و یا دستی تعریف کرد. در حالت خودکار، روابط بین کلاس‌ها بررسی شده و بدون نیاز به تعریف هیچگونه ویژگی (attribute) خاصی بر روی فیلدها، امکان تشخیص خودکار حالت‌های کلید خارجی، روابط یک به چند، چند به چند و امثال آن وجود دارد. یا اگر نیاز باشد تا اسکریپت تولیدی جهت به روز رسانی بانک اطلاعاتی، طول خاصی را به فیلدی اعمال کند می‌توان از ویژگی‌های NHibernate validator استفاده کرد؛ مانند تعریف طول و نال نبودن یک فیلد که علاوه بر بکارگیری اطلاعات آن در حین تعیین اعتبار ورودی دریافتی، بر روی نحوه‌ی به روز رسانی بانک اطلاعاتی هم تاثیر گذار است:
public class Product
{
public virtual int Id { set; get; }

[Length(120)]
[NotNullNotEmpty]
public virtual string Name { get; set; }

public virtual decimal UnitPrice { get; set; }
}
این نگاشت خودکار یا AutoMapping ،‌ تقریبا در 90 درصد موارد کافی است. فیلد Id را بر اساس یک سری پیش فرض‌هایی که این مورد هم قابل تنظیم است به صورت primary key تعریف می‌کند، طول فیلدها و نحوه‌ی پذیرفتن نال آن‌ها، از ویژگی‌های NHibernate validator گرفته می‌شود و روابط بین کلاس‌ها به صورت خودکار به روابط یک به چند و مانند آن ترجمه می‌شود و نیازی نیست تا کلاسی جداگانه را جهت مشخص سازی صریح این موارد تهیه کرد، یا ویژگی مشخص کننده‌ی دیگری را به فیلدها افزود. اما اگر برای مثال بخواهیم در این کلاس فیلد Name را به صورت Unique معرفی کنیم چه باید کرد؟ به عبارتی تمام آنچه‌ که ویژگی AutoMapping در Fluent NHibernate انجام می‌دهد، بسیار هم عالی؛ اما فقط می‌خواهیم مقادیر یک فیلد منحصربفرد باشد. برای این منظور اینترفیس IAutoMappingOverride تدارک دیده شده است:
public class ProductCustomMappings : IAutoMappingOverride<Product>
{
public void Override(AutoMapping<Product> mapping)
{
mapping.Id(u => u.Id).GeneratedBy.Identity(); //ضروری است
mapping.Map(p => p.Name).Unique();
}
}
در حالت استفاده از اینترفیس IAutoMappingOverride مشخص سازی نحوه‌ی تولید primary key ضروری است و سپس برای نمونه، فیلد Name به صورت منحصربفرد تعریف می‌گردد. در اینجا کل عملیات هنوز از روش AutoMapping پیروی می‌کند اما فیلد Name علاوه بر اعمال ویژگی‌های NHibernate validator، به صورت منحصربفرد نیز معرفی خواهد شد.

مطالب دوره‌ها
ساخت یک Mini ORM با AutoMapper
Mini ORM‌ها برخلاف ORMهای کاملی مانند Entity framework یا NHibernate، کوئری‌های LINQ را تبدیل به SQL نمی‌کنند. در اینجا کار با SQL نویسی مستقیم شروع می‌شود و مهم‌ترین کار این کتابخانه‌ها، نگاشت نتیجه‌ی دریافتی از بانک اطلاعاتی به اشیاء دات نتی هستند. خوب ... AutoMapper هم دقیقا همین کار را انجام می‌دهد! بنابراین در ادامه قصد داریم یک Mini ORM را به کمک AutoMapper طراحی کنیم.


کلاس پایه AdoMapper

public abstract class AdoMapper<T> where T : class
{
    private readonly SqlConnection _connection;
 
    protected AdoMapper(string connectionString)
    {
        _connection = new SqlConnection(connectionString);
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> ExecuteCommand(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        command.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
        _connection.Open();
 
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual T GetRecord(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                reader.Read();
                return Mapper.Map<IDataReader, T>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> GetRecords(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
}
در اینجا کلاس پایه Mini ORM طراحی شده را ملاحظه می‌کنید. برای نمونه قسمت GetRecords آن مانند مباحث استاندارد ADO.NET است. فقط کار خواندن و همچنین نگاشت رکوردهای دریافت شده از بانک اطلاعاتی به شیء‌ایی از نوع T توسط AutoMapper انجام خواهد شد.


نحوه‌ی استفاده از کلاس پایه AdoMapper

در کدهای ذیل نحوه‌ی ارث بری از کلاس پایه AdoMapper و سپس استفاده از متدهای آن‌را ملاحظه می‌کنید:
public class UsersService : AdoMapper<User>, IUsersService
{
    public UsersService(string connectionString)
        : base(connectionString)
    {
    }
 
    public IEnumerable<User> GetAll()
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users"))
        {
            return GetRecords(command);
        }
    }
 
    public User GetById(int id)
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users WHERE Id = @id"))
        {
            command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
            return GetRecord(command);
        }
    }
}
در این مثال نحوه‌ی تعریف کوئری‌های پارامتری نیز در متد GetById به نحو متداولی مشخص شده‌است. کار نگاشت حاصل این کوئری‌ها به اشیاء دات نتی را AutoMapper انجام خواهد داد. نحوه‌ی کار نیز، نگاشت فیلد f1 به خاصیت f1 است (هم نام‌ها به هم نگاشت می‌شوند).


تعریف پروفایل مخصوص AutoMapper

ORMهای تمام عیار، کار نگاشت فیلدهای بانک اطلاعاتی را به خواص اشیاء دات نتی، به صورت خودکار انجام می‌دهند. در اینجا همانند روش‌های متداول کار با AutoMapper نیاز است این نگاشت را به صورت دستی یکبار تعریف کرد:
public class UsersProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, User>();
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
و سپس در ابتدای برنامه آن‌را به AutoMapper معرفی نمود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
    cfg.AddProfile<UsersProfile>();
});


سفارشی سازی نگاشت‌های AutoMapper

فرض کنید کلاس Advertisement زیر، معادل است با جدول Advertisements بانک اطلاعاتی؛ با این تفاوت که در کلاس تعریف شده، خاصیت TitleWithOtherName تطابقی با هیچکدام از فیلدهای بانک اطلاعاتی ندارد. بنابراین اطلاعاتی نیز به آن نگاشت نخواهد شد.
public class Advertisement
{
    public int Id { set; get; }
    public string Title { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
 
    public string TitleWithOtherName { get; set; }
}
برای رفع این مشکل می‌توان حین تعریف پروفایل مخصوص Advertisement، آن‌را سفارشی سازی نیز نمود:
public class AdvertisementsProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, Advertisement>()
            .ForMember(dest => dest.TitleWithOtherName,
                       options => options.MapFrom(src =>
                            src.GetString(src.GetOrdinal("Title"))));
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
در اینجا پس از تعریف نگاشت مخصوص کار با IDataRecordها، عنوان شده‌است که هر زمانیکه به خاصیت TitleWithOtherName رسیدی، مقدارش را از فیلد Title دریافت و جایگزین کن.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
پیاده سازی Remote Validation در Blazor
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان اجرای ساده‌تر اعمال async پس از رخ‌داد onchange در Blazor 7x

پیشنیاز: برای اجرای نکات زیر، نیاز به حداقل NET SDK 7.0.101. است و اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، باید شماره نگارش آن حداقل 17.4.3 باشد؛ در غیراینصورت با خطای «'cannot convert from 'method group' to 'Action» مواجه خواهید شد.


همانطور که در مطلب فوق هم مشاهده کردید، در جهت انجام اعتبارسنجی از راه دور async پس از ورود اطلاعات، تنها رخ‌دادی که در اینجا در اختیار ما قرار می‌گیرد، رخ‌داد submit (در حالت موفقیت اعتبارسنجی سمت کلاینت و یا تنها submit معمولی) است. بنابراین برای دسترسی به رخ‌دادهای بیشتر EditForm، نیاز است با EditContext آن کار کنیم تا بتوانیم برای مثال به کمک رویداد OnFieldChanged آن، این عملیات async را انجام دهیم. در دات نت 7.0.1، این وضعیت با معرفی modifier جدیدی به نام bind:after@ تغییر کرده‌است که در ادامه توضیحات آن‌را ملاحظه خواهید کرد.


تعاریف زیر را جهت پیاده سازی یک انقیاد دوطرفه (two-way data-binding) درنظر بگیرید:
<input @bind="username" />

<InputText @bind-Value="Model.Name" />
که در اولی با درج bind@ بر روی یک المان استاندارد HTML و در دومی با ذکر bind-Value@ میسر شده‌است. در این حالت هر تغییری در مقدار کنترل قرار گرفته‌ی بر روی صفحه، به خاصیت متصل به آن منعکس می‌شود (با پیاده سازی خودکار یک رویدادگردان onchange توسط Blazor در پشت صحنه) و برعکس.
مشکل! اگر در اینجا نیاز باشد تا در حین ورود اطلاعات، کدی نیز اجرا شود چه باید کرد؟
متاسفانه در این حالت نمی‌توانیم رویدادگردان onchange را به صورت دستی، به تعاریف فوق اضافه کنیم و اگر چنین کاری را انجام دهیم، با خطای زیر مواجه خواهیم شد:
RZ10008 The attribute 'onchange' is used two or more times for this element.
Attributes must be unique (case-insensitive). 
The attribute 'onchange' is used by the '@bind' directive attribute.
عنوان می‌کند که چون ما خودمان onchange را راسا پیاده سازی کرده‌ایم، شما دیگر نمی‌توانید اینکار را مجددا انجام دهید!

راه حل‌های ممکن انجام اعمال async پس از بروز تغییرات تا پیش از دات نت 7

الف) username متصل را تبدیل به یک خاصیت get و set دار کرده و اکنون در قسمت set آن می‌توان عملیات synchronous ای را انجام داد که متاسفانه در این حالت، امکان انجام اعمال async میسر نیست.
ب) چون می‌خواهیم عملیات async ای را پس از تغییرات انجام دهیم، باید از انقیاد دوطرفه صرفنظر کنیم و مدیریت رویداد onchange را خودمان به‌دست بگیریم؛ برای نمونه در مثال زیر می‌توان با پیاده سازی async متد CheckUsername به هدف خود رسید؛ اما همانطور که مشاهده می‌کنید، این عملیات اکنون one-way binding است:
<input value="@username" @onchange="CheckUsername" />
ج) اگر از EditForm و کنترل‌های آن استفاده می‌کنیم، می‌توان همانند مثال مطلب جاری از رویداد OnFieldChanged استفاده کرد یا راه دیگر آن شکستن bind-Value@ به اجزای تشکیل دهنده‌ی آن است که سه جزء Value ،ValueExpression و ValueChanged را تشکیل می‌دهد و اینبار می‌توان رویداد ValueChanged آن‌را دستی پیاده سازی کرد:
<InputText
  Value="@Model.Name"
  ValueExpression="()=>Model.Name"
  ValueChanged="(string s)=>CheckUsername(s)" />  
<ValidationMessage For="() => Model.Name" />

راه حل جدید انجام اعمال async پس از بروز تغییرات در دات نت 7

Blazor در دات نت 7، به همراه یک bind:after modifier@ است که امکان اجرای متدی را (چه همزمان یا غیرهمزمان) پس از بروز تغییرات، میسر می‌کند و مزیت آن عدم نیاز به بازنویسی متد onchange و از دست دادن انقیاد دوطرفه است:
<input @bind="username" @bind:after="CheckUsername" />
همانطور که مشاهده می‌کنید هنوز در این حالت bind@ وجود دارد (یعنی two-way data-binding هنوز هم برقرار است) و توسط bind:after@، متدی را که قرار است پس از تغییرات اجرا شود، مشخص کرده‌ایم.

این modifier را حتی می‌توان به کنترل‌های EditForm نیز اعمال کرد؛ بدون اینکه نیازی به استفاده از راه‌حل‌های پیشین (حالت ج عنوان شده) باشد:
<InputText
  @bind-Value="Model.Name"
  @bind-Value:after="CheckUsername" />   
<ValidationMessage For="() => Model.Name" />
در اینجا نیز هنوز از مزایای two-way data-binding برخورداریم و همچنین می‌توانیم پس از تغییری، یک متد sync و یا async را فراخوانی کنیم. برای نمونه پیاده سازی اعتبارسنجی از راه دور مطلب جاری، اینبار به صورت زیر ساده می‌شود:
async Task CheckUsername()
{
    if (!string.IsNullOrWhiteSpace(Model.Name))
    {
        _messageStore?.Clear(EditContext.Field(nameof(UserDto.Name)));


        var response = await HttpClient.PostAsJsonAsync(
                    UserValidationUrl,
                    new UserDto { Name = Model.Name });
        var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
        if (string.Equals(responseContent, "false", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            _messageStore?.Add(EditContext.Field(nameof(UserDto.Name)), 
                      $"`{Model.Name}` is in use. Please choose another name.");        
        }

        EditContext.NotifyValidationStateChanged();
    }
}