مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت نهم - معرفی حالت رندر تعاملی خودکار
Auto Render Mode، آخرین حالت رندری است که به Blazor 8x اضافه شده‌است. اگر از Blazor Server استفاده کنیم، به یک آغاز سریع در برنامه خواهیم رسید، به همراه مقداری تاخیر جزئی، برای به روز رسانی UI؛ از این جهت که تعاملات صورت گرفته باید از طریق اتصال وب‌سوکت SignalR به سرور ارسال شده و منتظر نتیجه‌ی نهایی، برای اعمال آن به صفحه شد و یا باید به مقیاس پذیری این اتصالات همزمان با تعداد کاربران بالا هم اندیشید. اگر از Blazor WASM استفاده کنیم، آغاز آن، اندکی کند خواهد بود تا فایل‌های فریم‌ورک و برنامه، به درون مرورگر کاربر منتقل شوند. اما پس از آن همه‌چیز بسیار سریع است؛ از این جهت که تعاملات با DOM، توسط مرورگر و در همان سمت کاربر مدیریت می‌شود.
اما ... چقدر خوب می‌شد که امکان ترکیب هردوی این‌ها با هم در یک برنامه وجود می‌داشت؛ یعنی داشتن یک آغاز سریع، به همراه تعاملات سریع با DOM. به همین جهت Auto Render Mode به Blazor 8x اضافه شده‌است.


نحوه‌ی عملکرد حالت رندر تعاملی خودکار در Blazor 8x

زمانیکه از قرار است از Auto Render Mode استفاده شود، یعنی در نهایت به سراغ حالت رندر وب‌اسمبلی رفتن؛ اما به شرطی‌که که فریم‌ورک، مطمئن شود می‌تواند تمام فایل‌های مرتبط را خیلی سریع و در کمتر از 100 میلی‌ثانیه تامین کند که عموما یک چنین حالتی به معنای از پیش دریافت کردن این فایل‌ها و کش شده بودن آن‌ها در مرورگر است. اما اگر یک چنین تضمینی وجود نداشته باشد، از همان ابتدای کار تصمیم می‌گیرد که باید کامپوننت را از طریق نگارش Blazor Server آن ارائه دهد، تا آغاز سریعی را سبب شود. در این بین هم در پشت صحنه (یعنی زمانیکه کاربر مشغول به کار با نگارش Blazor Server کامپوننت است)، شروع به دریافت فایل‌های مرتبط با نگارش وب‌اسمبلی کامپوننت و برنامه می‌شود تا آن‌ها را کش کرده و برای بار بعدی بارگذاری صفحه و نمایش اطلاعات آن، به سرعت از آن‌ها استفاده کند.
یک چنین حالتی برای کاربران به این معنا است که به محض گشودن برنامه و صفحه‌ای، قادر به استفاده‌ی از آن هستند و برای بارهای بعدی استفاده، دیگر نیازی به اتصال دائم SignalR یک جزیره‌ی تعاملی Blazor Server نداشته و در نتیجه بار کمتری به سرور تحمیل خواهد شد (مقیاس پذیری بیشتر) و همچنین پردازش DOM بسیار سریعتری را نیز شاهد خواهند بود (کار با نگارش Blazor WASM درون مرورگر).


همانطور که در این تصویر هم مشخص است، برای بار اول نمایش یک چنین جزیره‌هایی، یک اتصال وب‌سوکت برقرار می‌شود که به معنای فعال شدن حالت جزیره‌ای Blazor Server است که در قسمت پنجم بررسی کردیم. در این بین فایل‌های Blazor WASM این جزیره هم دریافت و کش می‌شوند که در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر، لاگ شده‌است. این اتصال وب‌سوکت، در بار اول نمایش این کامپوننت، بسته نخواهد شد؛ تا زمانیکه کاربر به صفحه‌ای دیگر مراجعه کند. در دفعه‌ی بعدی که درخواست نمایش این صفحه را داشته باشیم، چون اطلاعات نگارش وب‌اسمبلی آن کش شده‌است، از همان ابتدای کار نگارش وب اسمبلی را بارگذاری و راه‌اندازی می‌کند.


تفاوت قالب پروژه‌های Auto Render Mode با سایر حالت‌های رندر در Blazor 8x

برای ایجاد قالب ابتدایی پروژه‌ی یک چنین حالت رندری، از دستور dotnet new blazor --interactivity Auto استفاده می‌شود که حالت تعاملی آن به Auto تنظیم شده‌است. در نگاه اول، Solution ایجاد شده‌ی آن، بسیار شبیه به Solution جزیره‌های تعاملی Blazor WASM است که در قسمت هفتم به همراه یک مثال کامل بررسی کردیم؛ یعنی از دو پروژه‌ی سمت سرور و سمت کلاینت تشکیل می‌شود و دارای این تفاوت‌ها است:
در فایل Program.cs پروژه‌ی سمت سرور آن، افزوده شدن هر دو حالت جزایر تعاملی Blazor Server و همچنین Blazor WASM را مشاهده می‌کنیم:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
    .AddInteractiveServerComponents()
    .AddInteractiveWebAssemblyComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
    .AddInteractiveServerRenderMode()
    .AddInteractiveWebAssemblyRenderMode()
    .AddAdditionalAssemblies(typeof(Counter).Assembly);
یک چنین قالبی می‌تواند تمام موارد زیر را با هم در یک Solution پشتیبانی کند:
الف) امکان تعریف صفحات فقط SSR در پروژه‌ی سمت سرور
ب) امکان داشتن جزیره‌های تعاملی فقط Blazor Server در پروژه‌ی سمت سرور
ج) امکان داشتن جزیره‌های تعاملی فقط Blazor Wasm در پروژه‌ی سمت کلاینت
د) به همراه امکان تعریف جزیرهای تعاملی Auto Render Mode در پروژه‌ی سمت کلاینت


یک نکته: در این تنظیمات، متد AddAdditionalAssemblies، امکان استفاده از کامپوننت‌های قرار گرفته‌ی در سایر اسمبلی‌ها و پروژه‌ها را میسر می‌کند.


نحوه‌ی تعریف کامپوننت‌هایی که قرار است توسط Auto Render Mode ارائه شوند

باتوجه به اینکه این نوع کامپوننت‌ها در نهایت قرار است به صورت وب‌اسمبلی رندر شوند، آن‌ها را باید در پروژه‌ی سمت کلاینت قرار داد و به نکات مرتبط با توسعه‌ی آن‌ها که در قسمت هفتم پرداختیم، توجه داشت.
همچنین مانند سایر حالت‌های رندر، به دو طریق می‌توان مشخص کرد که یک کامپوننت باید به چه صورتی رندر شود:
الف) استفاده از دایرکتیو حالت رندر با مقدار InteractiveAuto در ابتدای تعریف یک کامپوننت
@rendermode InteractiveAuto
ب) مشخص کردن حالت رندر، در زمان استفاده از المان کامپوننت
<Banner @rendermode="@InteractiveAuto" Text="Hello"/>
البته به شرطی‌که using static زیر را به فایل Imports.razor_ پروژه اضافه کرد:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت سیزدهم - امکان تعریف Sections
اگر پیشتر با فناوری‌های مرتبط با خانواده‌ی ASP.NET کار کرده باشید، با مفاهیمی مانند ContentPlaceHolder در وب‌فرم‌ها و یا RenderSection در ASP.NET MVC، برخورد داشته‌اید. دقیقا یک چنین قابلیتی نیز به Blazor 8x تحت عنوان Sections اضافه شده‌است تا توسط آن بتوان محتوای قسمتی از قالب کلی صفحه را از طریق زیر کامپوننت‌های آن تغییر داد و کنترل کرد.


کامپوننت‌های جدید SectionOutlet و SectionContent در Blazor 8x

پیاده سازی Sections در Blazor 8x به کمک دو کامپوننت جدید SectionOutlet و SectionContent میسر شده‌است و برای دسترسی به آن‌ها نیاز است ابتدا به فایل Imports.razor_ پروژه، مراجعه کرد و using زیر را به آن اضافه نمود تا این اشیاء، در کامپوننت‌های برنامه قابل شناسایی و استفاده شوند:
@using Microsoft.AspNetCore.Components.Sections

SectionOutlet کامپوننتی است که محتوای ارائه شده‌ی توسط کامپوننت SectionContent را رندر می‌کند (این محتوا در اصل یک RenderFragment است). ارتباط بین این دو هم توسط خواص SectionName و یا SectionId‌های متناظر، برقرار می‌شود. اگر چندین SectionContent دارای نام و یا Id یکسانی باشند، محتوای آخرین آن‌ها در SectionOutlet متناظر، رندر می‌شود.

برای مثال در فایل MainLayout.razor، تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionName="before-top-row"/>
    <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
</div>
که در آن یک SectionOutlet، با نام before-top-row اضافه شده‌است و سبب درج محتوایی پیش از لینک About می‌شود. پس از این تعریف، اکنون در هر کامپوننتی از برنامه می‌توان محتوای این قسمت را به نحو زیر تامین کرد:
<SectionContent SectionName="before-top-row">
    <a href="/show-help" target="_blank">Help</a>
</SectionContent>
همانطور که مشخص است، این محتوا بر اساس نام ذکر شده‌ی متناظر با نام SectionOutlet، با آن ارتباط برقرار می‌کند.


روش تعریف یک محتوای پیش‌فرض

این محتوا، فقط زمانی تامین خواهد شد که کامپوننت در حال نمایش SectionContent، قابل مشاهده و فعال شده باشد. یعنی اگر از کامپوننت نمایش دهنده‌ی آن به صفحه‌ی دیگری رجوع کنیم، محتوای SectionOutlet مجددا خالی خواهد شد، تا زمانیکه به آدرس نمایش دهنده‌ی کامپوننت دربرگیرنده‌ی SectionContent متناظر با آن رجوع کنیم. به همین جهت اگر علاقمند به نمایش یک «محتوای پیش‌فرض» هستید، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionName="before-top-row" />
    <SectionContent SectionName="before-top-row">
        <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
    </SectionContent>
</div>
به این ترتیب حتی اگر در لحظه‌ی نمایش کامپوننت جاری، هیچ SectionContent متناظری یافت نشد، از همان SectionContent ذیل این SectionOutlet، برای تامین محتوای آن استفاده می‌شود و اگر کامپوننتی محتوای جدیدی را تعریف کرد، چون همیشه آخرین SectionContent رندر شده، محتوای نهایی را تامین می‌کند، این محتوای جدید، جایگزین نمونه‌ی پیش‌فرض خواهد شد.


تفاوت SectionId با SectionName

کامپوننت SectionOutlet، هم می‌تواند یک SectionName را دریافت کند و هم یک SectionId را. SectionNameها، رشته‌ای هستند و تغییرات آتی آن‌ها تحت نظارت کامپایلر نیست. به همین جهت اگر نیاز به Refactoring آن‌ها است، شاید بهتر باشد از خاصیت SectionId که یک Id از نوع strongly typed را مشخص می‌کند، استفاده کنیم.
برای نمونه می‌توان مثال قبلی را به صورت زیر با استفاده از یک SectionId، بازنویسی کرد:
<div class="top-row px-4">
    <SectionOutlet SectionId="BeforeTopRow" />
    <a href="https://learn.microsoft.com/aspnet/core/" target="_blank">About</a>
</div>

@code{

    public static SectionOutlet BeforeTopRow = new(); 
}
که در اینجا SectionId، یک فیلد استاتیک از نوع SectionOutlet است.
سپس هر کامپوننت دیگری که بخواهد از این Id استاتیک استفاده کند، روش کار آن به صورت زیر است:
<SectionContent SectionId="MainLayout.BeforeTopRow">
    <a href="/show-help" target="_blank">Help</a>
</SectionContent>
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت سوم - روش ارتقاء برنامه‌های Blazor Server قدیمی به دات نت 8
در قسمت قبل، با نحوه‌ی رندر سمت سرور و روش فعالسازی قابلیت‌های تعاملی در این حالت، آشنا شدیم. از این نکات می‌توان جهت ارتقاء ساختار پروژه‌های قدیمی Blazor Server به Blazor Server 8x استفاده کرد. البته همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، در دات نت 8 دیگر خبری از قالب‌های قدیمی پروژه‌های blazor server و blazor wasm نیست و اگر دقیقا همین موارد مدنظر هستند، آن‌ها را می‌توان با تنظیم سطح رندر و میزان تعاملی که مدنظر است، شبیه سازی کرد و یا حتی هر دو را هم با هم در یک پروژه داشت.


1) به‌روز رسانی شماره نگارش دات‌نت

اولین قدم در جهت ارتقاء پروژه‌های قدیمی، تغییر شماره نگارش TargetFramework موجود در فایل csproj. به net8.0 است. پس از اینکار نیاز است تمام بسته‌های نیوگت موجود را نیز به نگارش‌های جدیدتر آن‌ها ارتقاء دهید.


2) فعالسازی حالت SSR تعاملی سمت سرور

پایه‌ی تمام تغییرات انجام شده‌ی در Blazor 8x، قابلیت SSR است و تمام امکانات دیگر برفراز آن اجرا می‌شوند. به همین جهت پس از ارتقاء شماره نگارش دات‌نت، نیاز است SSR را فعال کنیم و برای اینکار باید به هاست ASP.NET Core بگوئیم که درخواست‌های رسیده را به کامپوننت‌های Razor هدایت کند. بنابراین، به فایل Program.cs مراجعه کرده و دو تغییر زیر را به آن اعمال کنید:
// ...
builder.Services.AddRazorComponents().AddInteractiveServerComponents();
// ...
app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode();
یک نمونه‌ی کامل از فایل Program.cs را در قسمت قبل مشاهده کردید و یا حتی می‌توانید دستور dotnet new blazor --interactivity Server را جهت ساخت یک پروژه‌ی آزمایشی جدید بر اساس SDK دات نت 8 و ایده گیری از آن، اجرا کنید.

در اینجا ترکیب کامپوننت‌های تعاملی سمت سرور (AddInteractiveServerComponents) و رندر تعاملی سمت سرور (AddInteractiveServerRenderMode)، دقیقا همان Blazor Server قدیمی است که ما با آن آشنا هستیم.

یک نکته: اگر از قالب جدید dotnet new blazor --interactivity None استفاده کنیم، یعنی حالت تعاملی بودن آن‌را به None تنظیم کنیم، کلیات ساختار پروژه‌ای را که مشاهده خواهیم کرد، با حالت تعاملی Server آن یکی است؛ فقط در تنظیمات Program.cs آن، گزینه‌های فوق را نداریم و به صورت زیر ساده شده‌است:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>();
در این نوع برنامه‌ها نمی‌توان جزایر/قسمت‌های تعاملی Blazor Server را در صفحات و کامپوننت‌های SSR، تعریف کرد. در مورد جزایر تعاملی، در مطالب بعدی بیشتر بحث خواهیم کرد.


3) ایجاد فایل جدید App.razor

در دات نت 8، دیگر خبری از فایل آغازین Host.cshtml_ پروژه‌های Blazor Server قدیمی نیست و کدهای آن با تغییراتی، به فایل جدید App.razor منتقل شده‌اند. در این قسمت، کار هدایت درخواست‌های رسیده به کامپوننت‌های برنامه رخ می‌دهد و از این پس، صفحه‌ی ریشه‌ی برنامه خواهد بود.


در این تصویر، مقایسه‌ای را بین جریان پردازش یک درخواست رسیده در دات نت 8، با نگارش قبلی Blazor Server مشاهده می‌کنید. در دات نت 8، فایل Host.cshtml_ (یک Razor Page آغازین برنامه) با یک کامپوننت Razor به نام App.razor جایگزین شده‌است و فایل قدیمی App.razor این پروژه‌ها به Routes.razor، تغییر نام یافته‌است.

نمونه‌ای از فایل App.razor جدید را که در قسمت قبل نیز معرفی کردیم، در اینجا با جزئیات بیشتری بررسی می‌کنیم:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link rel="stylesheet" href="app.css" />
    <link rel="stylesheet" href="MyApp.styles.css" />
    <link rel="icon" type="image/png" href="favicon.png" />
    <HeadOutlet />
</head>

<body>
    <Routes />
    <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>

</html>
در این فایل جدید تغییرات زیر رخ داده‌اند:
- تمام دایرکتیوهای تعریف شده مانند page ،@addTagHelper@ و غیره حذف شده‌اند.
- base href تعریف شده اینبار فقط با یک / شروع می‌شود و نه با /~. این مورد خیلی مهم است! اگر به آن دقت نکنید، هیچکدام از فایل‌های استاتیک برنامه مانند فایل‌های css. و js.، بارگذاری نخواهند شد!
- پیشتر برای رندر HeadOutlet، از یک تگ‌هلپر استفاده می‌شد. این مورد در نگارش جدید با یک کامپوننت ساده جایگزین شده‌است.
- تمام component tag helper‌های پیشین حذف شده‌اند و نیازی به آن‌ها نیست.
- ارجاع پیشین فایل blazor.server.js با فایل جدید blazor.web.js جایگزین شده‌است.

یک نکته: همانطور که مشاهده می‌کنید، فایل App.razor یک کامپوننت است و اینبار به همراه تگ <script> نیز شده‌است. یعنی در این نگارش از Blazor می‌توان اسکریپت‌ها را در کامپوننت‌ها نیز ذکر کرد؛ فقط با یک شرط! این کامپوننت حتما باید SSR باشد. اگر این تگ اسکریپتی را در یک کامپوننت تعاملی ذکر کنید، همانند قابل (و نگارش‌های پیشین Blazor) با خطا مواجه خواهید شد.


4) ایجاد فایل جدید Routes.razor و مدیریت سراسری خطاها و صفحات یافت نشده

همانطور که عنوان شد، فایل قدیمی App.razor این پروژه‌ها به Routes.razor تغییر نام یافته‌است که درج آن‌را در قسمت body مشاهده می‌کنید. محتوای این فایل نیز به صورت زیر است:
<Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly">
    <Found Context="routeData">
        <RouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(Layout.MainLayout)" />
        <FocusOnNavigate RouteData="@routeData" Selector="h1" />
    </Found>
</Router>
این محتوای جدید، فاقد ذکر کامپوننت NotFound قبلی است؛ از این جهت که سیستم مسیریابی جدید Blazor 8x با ASP.NET Core 8x یکپارچه است و نیازی به این کامپوننت نیست. یعنی اگر قصد مدیریت آدرس‌های یافت نشده‌ی برنامه را دارید، باید همانند ASP.NET Core به صورت زیر در فایل Program.cs عمل کرده:
app.UseStatusCodePagesWithRedirects("/StatusCode/{0}");
و سپس کامپوننت جدید StatusCode.razor را برای مدیریت آن به نحو زیر به برنامه اضافه کنید و بر اساس responseCode دریافتی، واکنش‌های متفاوتی را ارائه دهید:
@page "/StatusCode/{responseCode}"

<h3>StatusCode @ResponseCode</h3>

@code {
    [Parameter] public string? ResponseCode { get; set; }
}

یک نکته: اگر پروژه‌ای را بر اساس قالب dotnet new blazor --interactivity Server ایجاد کنیم، در فایل Program.cs آن، چنین تنظیمی اضافه شده‌است:
if (!app.Environment.IsDevelopment())
{
   app.UseExceptionHandler("/Error", createScopeForErrors: true);
}
که دقیقا معادل رفتاری است که در برنامه‌های ASP.NET Core قابل مشاهده‌است. این مسیر Error/، به کامپوننت جدید Components\Pages\Error.razor نگاشت می‌شود. بنابراین اگر در برنامه‌های جدید Blazor Server، استثنائی رخ دهد، با استفاده از میان‌افزار ExceptionHandler فوق، کامپوننت Error.razor نمایش داده خواهد شد.  باید دقت داشت که این کامپوننت ویژه، تحت هر شرایطی در حالت یک static server component رندر می‌شود.

سؤال: در اینجا (برنامه‌های Blazor Server) چه تفاوتی بین UseExceptionHandler و UseStatusCodePagesWithRedirects وجود دارد؟
میان‌افزار UseExceptionHandler برای مدیریت استثناءهای آغازین برنامه، پیش از تشکیل اتصال دائم SignalR وارد عمل می‌شود. پس از آن و تشکیل اتصال وب‌سوکت مورد نیاز، فقط از میان‌افزار UseStatusCodePagesWithRedirects استفاده می‌کند.
اگر علاقمند نیستید تا تمام خطاهای رسیده را همانند مثال فوق در یک صفحه مدیریت کنید، می‌توانید حداقل سه فایل زیر را به برنامه اضافه کنید تا خطاهای متداول یافت نشدن آدرسی، بروز خطایی و یا عدم دسترسی را مدیریت کنند:

404.razor
@page "/StatusCode/404"

<PageTitle>Not found</PageTitle>

<h1>Not found</h1>
<p role="alert">Sorry, there's nothing at this address.</p>

500.razor
@page "/StatusCode/500"

<PageTitle>Unexpected error</PageTitle>

<h1>Unexpected error</h1>
<p role="alert">There was an unexpected error.</p>

401.razor
@page "/StatusCode/401"

<PageTitle>Not Authorized</PageTitle>

<h1>Not Authorized</h1>
<p role="alert">Sorry, you are not authorized to access this page.</p>


5) تعاملی کردن سراسری برنامه

پس از این تغییرات اگر برنامه را اجرا کنید، بر اساس روش جدید static server-side rendering کار می‌کند و تعاملی نیست. یعنی تمام کامپوننت‌های آن به صورت پیش‌فرض، یکبار بر روی سرور رندر شده و خروجی آن‌ها به مرورگر کاربر ارسال می‌شوند و هیچ اتصال دائم SignalR ای برقرار نخواهد شد. برای فعالسازی سراسری قابلیت‌های تعاملی برنامه و بازگشت به حالت Blazor Server قبلی، به فایل App.razor مراجعه کرده و دو تغییر زیر را اعمال کنید تا به صورت خودکار به تمام زیرکامپوننت‌ها، یعنی کل برنامه، اعمال شود:
<HeadOutlet @rendermode="@InteractiveServer" />
...
<Routes @rendermode="@InteractiveServer" />

نکته 1: اجرای دستور زیر در دات‌نت 8، قالب پروژه‌ای را ایجاد می‌کند که رفتار آن همانند پروژه‌های Blazor Server نگارش‌های قبلی دات‌نت است (این مورد را در قسمت قبل بررسی کردیم)؛ یعنی همه‌جای آن به صورت پیش‌فرض، تعاملی است:
dotnet new blazor --interactivity Server --all-interactive

نکته 2: البته ...  InteractiveServer، دقیقا همان حالت پیش‌فرض برنامه‌های Blazor Server قبلی نیست! این حالت رندر، به صورت پیش‌فرض به همراه پیش‌رندر (pre-rendering) هم هست. یعنی در این حالت، روال رویدادگردان OnInitializedAsync یک کامپوننت، دوبار فراخوانی می‌شود (که باید به آن دقت داشت و عدم توجه به آن می‌تواند سبب انجام دوباره‌ی کارهای سنگین آغازین یک کامپوننت شود)؛ یکبار برای پیش‌رندر صفحه به صورت یک HTML استاتیک (بدون فعال سازی هیچ قابلیت تعاملی) که برای موتورهای جستجو و بهبود SEO مفید است و بار دیگر برای فعالسازی قسمت‌های تعاملی آن، درست پس از زمانیکه اتصال SignalR صفحه، برقرار شد (البته امکان فعالسازی حالت پیش‌رندر در Blazor Server قبلی هم وجود داشت؛ ولی مانند Blazor 8x، به صورت پیش‌فرض فعال نبود). در صورت نیاز، برای سفارشی سازی و لغو آن می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
@rendermode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering

@code{
  static readonly IComponentRenderMode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering = 
        new InteractiveServerRenderMode(false);
}

در مورد پیش‌رندر و روش مدیریت دوبار فراخوانی شدن روال رویدادگردان OnInitializedAsync یک کامپوننت در این حالت، در قسمت‌های بعدی این سری بیشتر بحث خواهد شد.
 
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت ششم - نکات تکمیلی ویژگی راهبری بهبود یافته‌ی صفحات SSR


در قسمت قبل، در حین بررسی رفتار جزیره‌های تعاملی Blazor Server، نکته‌ی زیر را هم درباره‌ی راهبری صفحات SSR مرور کردیم:
« اگر دقت کنید، جابجایی بین صفحات، با استفاده از fetch انجام شده؛ یعنی با اینکه این صفحات در اصل static HTML خالص هستند، اما ... کار full reload صفحه مانند ASP.NET Web forms قدیمی انجام نمی‌شود (و یا حتی برنامه‌های MVC و Razor pages) و نمایش صفحات، Ajax ای است و با fetch استاندارد آن صورت می‌گیرد تا هنوز هم حس و حال SPA بودن برنامه حفظ شود. همچنین اطلاعات DOM کل صفحه را هم به‌روز رسانی نمی‌کند؛ فقط موارد تغییر یافته در اینجا به روز رسانی خواهند شد.»
در این قسمت، نکات تکمیلی این قابلیت را که به آن enhanced navigation هم گفته می‌شود، بررسی می‌کنیم.


روش غیرفعال کردن راهبری بهبودیافته برای بعضی از لینک‌ها

ویژگی راهبری بهبودیافته فقط در حین هدایت بین صفحات مختلف یک برنامه‌ی Blazor 8x SSR، فعال است. اگر در این بین، کاربری به یک صفحه‌ی غیر بلیزری هدایت شود، راهبری بهبود یافته شکست خورده و سعی می‌کند حالت full document load را پیاده سازی و اجرا کند. مشکل اینجاست که در این حالت دو درخواست ارسال می‌شود: ابتدا حالت راهبری بهبودیافته فعال می‌شود و در ادامه پس از شکست این راهبری، هدایت مستقیم صورت می‌گیرد. برای رفع این مشکل می‌توان ویژگی جدید data-enhance-nav را با مقدار false، به لینک‌های خارجی مدنظر اضافه کرد تا برای این حالت‌ها دیگر ویژگی راهبری بهبودیافته فعال نشود:
<a href="/not-blazor" data-enhance-nav="false">A non-Blazor page</a>


فعالسازی مدیریت بهبودیافته‌ی فرم‌های SSR

در قسمت چهارم این سری با فرم‌های جدید SSR مخصوص Blazor 8x آشنا شدیم. این فرم‌ها هم می‌توانند از امکانات راهبری بهبود یافته استفاده کنند (یعنی مدیریت ارسال آن، توسط fetch API انجام شده و به روز رسانی قسمت‌های تغییریافته‌ی صفحه را Ajax ای انجام دهند)؛ برای نمونه اینبار همانند تصویر زیر، از fetch استاندارد برای ارسال اطلاعات به سمت سرور کمک گرفته می‌شود (یعنی عملیات Ajax ای شده‌؛ بجای یک post-back معمولی):


 اما ... این قابلیت به صورت پیش‌فرض در فرم‌های تعاملی SSR غیرفعال است. چون همانطور که عنوان شد، اگر مقصد این فرم، یک آدرس غیربلیزری باشد، دوبار ارسال فرم صورت خواهد گرفت؛ یکبار با استفاده از fetch API و بار دیگر پس از شکست، به صورت معمولی. اما اگر مطمئن هستید که endpoint این فرم، قطعا یک کامپوننت بلیزری است، بهتر است این قابلیت را در یک چنین فرم‌هایی نیز به صورت زیر فعال کنید:
<form method="post" @onsubmit="() => submitted = true" @formname="name" data-enhance>
    <AntiforgeryToken />
    <InputText @bind-Value="Name" />
    <button>Submit</button>
</form>

@if (submitted)
{
    <p>Hello @Name!</p>
}

@code {

    bool submitted;

    [SupplyParameterFromForm]
    public string Name { get; set; } = "";
}
البته باتوجه به اینکه در اینجا هم می‌توان از EditForm‌ها استفاده کرد، در این حالت فقط کافی است ویژگی Enhance را به آن‌ها اضافه نمائید:
<EditForm method="post" Model="NewCustomer" OnValidSubmit="() => submitted = true" FormName="customer" Enhance>
    <DataAnnotationsValidator />
    <ValidationSummary/>
    <p>
        <label>
            Name: <InputText @bind-Value="NewCustomer.Name" />
        </label>
    </p>
    <button>Submit</button>
</EditForm>

@if (submitted)
{
    <p id="pass">Hello @NewCustomer.Name!</p>
}

@code {
    bool submitted = false;

    [SupplyParameterFromForm]
    public Customer? NewCustomer { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        NewCustomer ??= new();
    }

     public class Customer
    {
        [StringLength(3, ErrorMessage = "Name is too long")]
        public string? Name { get; set; }
    }
}

نکته‌ی مهم: در این حالت فرض بر این است که هیچگونه هدایتی به یک Non-Blazor endpoint صورت نمی‌گیرید؛ وگرنه با یک خطا مواجه خواهید شد.



غیرفعال کردن راهبری بهبودیافته برای قسمتی از صفحه

اگر با استفاده از جاواسکریپت و خارج از کدهای بیلزر، اطلاعات DOM را به‌روز رسانی می‌کنید، ویژگی راهبری بهبودیافته، از آن آگاهی نداشته و به صورت خودکار تمام تغییرات شما را بازنویسی می‌کند. به همین جهت اگر نیاز است قسمتی از صفحه را که مستقیما توسط کدهای جاواسکریپتی تغییر می‌دهید، از به‌روز رسانی‌های این قابلیت مصون نگه‌دارید، می‌توانید ویژگی جدید data-permanent را به آن قسمت اضافه کنید:
<div data-permanent>
    Leave me alone! I've been modified dynamically.
</div>


امکان آگاه شدن از بروز راهبری بهبودیافته در کدهای جاواسکریپتی

اگر به هردلیلی در کدهای جاواسکریپتی خودنیاز به آگاه شدن از وقوع یک هدایت بهبودیافته را دارید (برای مثال جهت بازنویسی تغییرات ایجاد شده‌ی توسط آن)، می‌توانید به نحو زیر، مشترک رخ‌دادهای آن شوید:
<script>
    Blazor.addEventListener('enhancedload', () => {
        console.log('enhanced load event occurred');
    });
</script>


ویژگی جدید Named Element Routing در Blazor 8x

Blazor 8x از ویژگی مسیریابی سمت کلاینت به کمک تعریف URL fragments پشتیبانی می‌کند. به این صورت رسیدن (اسکرول) به یک قسمت از صفحه‌ای طولانی، بسیار ساده می‌شود.
برای مثال المان h2 با id مساوی targetElement را درنظر بگیرید:
<div class="border border-info rounded bg-info" style="height:500px"></div>

<h2 id="targetElement">Target H2 heading</h2>
<p>Content!</p>
در Blazor 8x برای رسیدن به آن، هر سه حالت زیر میسر هستند:
<a href="/counter#targetElement">

<NavLink href="/counter#targetElement">

Navigation.NavigateTo("/counter#targetElement");


معرفی متد جدید Refresh در Blazor 8x

در Blazor 8x، امکان بارگذاری مجدد صفحه با فراخوانی متد جدید NavigationManager.Refresh(bool forceLoad = false) میسر شده‌است. این متد در حالت پیش‌فرض از قابلیت راهبری بهبودیافته برای به روز رسانی صفحه استفاده می‌کند؛ مگر اینکه اینکار میسر نباشد. اگر آن‌را با پارامتر true فراخوانی کنید، full-page reload رخ خواهد داد.
همین اتفاق در مورد متد Navigation.NavigateTo نیز رخ‌داده‌است. این متد نیز در Blazor 8x به صورت پیش‌فرض بر اساس قابلیت راهبری بهبود یافته کار می‌کند؛ مگر اینکه اینکار میسر نباشد و یا پارامتر forceLoad آن‌را به true مقدار دهی کنید.
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت یازدهم - پیاده سازی پویای Decoratorها توسط Castle.Core
در قسمت قبل، نحوه‌ی پیاده سازی الگوی Decorator را با استفاده از امکانات تزریق وابستگی‌های NET Core. بررسی کردیم؛ اما ... این روزها کسی Decoratorها را دستی ایجاد نمی‌کند. یعنی اگر قرار باشد به ازای هر کلاسی و هر سرویسی، یکبار کلاس Decorator آن‌را با پیاده سازی همان اینترفیس سرویس اصلی و فراخوانی دستی تک تک متدهای سرویس اصلی تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن انجام دهیم، آنچنان کاربردی به نظر نمی‌رسد. به همین منظور کتابخانه‌هایی تحت عنوان Dynamic Proxy تهیه شده‌اند تا کار ساخت و پیاده سازی پویای Decorator‌ها را انجام دهند. در این بین ما فقط منطق برای مثال مدیریت استثناءها، لاگ کردن ورودی‌ها و خروجی‌های متدها، کش کردن خروجی متدها، سعی مجدد اجرای متدهای با شکست مواجه شده و ... تک تک متدهای یک سرویس را به آن‌ها معرفی می‌کنیم و سپس پروکسی‌های پویا، کار محصور سازی خودکار اشیاء ساخته شده‌ی از سرویس اصلی را برای ما انجام می‌دهند. این روش نه فقط کار نوشتن دستی Decorator کلاس‌ها را حذف می‌کند، بلکه عمومی‌تر نیز بوده و به تمام سرویس‌ها قابل اعمال است.


Interceptors پایه‌ی پروکسی‌های پویا هستند

برای پیاده سازی پروکسی‌های پویا نیاز است با مفهوم Interceptors آشنا شویم. به کمک Interceptors فرآیند فراخوانی متدها و خواص یک کلاس، تحت کنترل و نظارت قرار خواهند گرفت. زمانیکه یک IOC Container کار وهله سازی کلاس سرویس خاصی را انجام می‌دهد، در همین حین می‌توان مراحل شروع، پایان و خطاهای متدها یا فراخوانی‌های خواص را نیز تحت نظر قرار داد و به این ترتیب مصرف کننده، امکان تزریق کدهایی را در این مکان‌ها خواهد یافت. مزیت مهم استفاده از Interceptors، عدم نیاز به کامپایل ثانویه اسمبلی‌های موجود، برای تغییری در کدهای آن‌ها است (برای تزریق نواحی تحت کنترل قرار دادن اعمال) و تمام کارها به صورت خودکار در زمان اجرای برنامه مدیریت می‌گردند.

با اضافه کردن Interception به پروسه وهله سازی سرویس‌ها توسط یک IoC Container، مراحل کار اینبار به صورت زیر تغییر می‌کنند:
الف) در اینجا نیز در ابتدا فراخوان، درخواست وهله‌ای را بر اساس اینترفیسی خاص، به IOC Container ارائه می‌دهد.
ب) IOC Container نیز سعی در وهله سازی درخواست رسیده را بر اساس تنظیمات اولیه‌ی خود می‌کند.
ج) اما در این حالت IOC Container تشخیص می‌دهد نوعی که باید بازگشت دهد، علاوه بر وهله سازی، نیاز به مزین سازی و پیاده سازی Interceptors را نیز دارد. بنابراین نوع مورد انتظار را در صورت وجود، به یک Dynamic Proxy، بجای بازگشت مستقیم به فراخوان ارائه می‌دهد.
د) در  ادامه Dynamic Proxy، نوع مورد انتظار را توسط Interceptors محصور کرده و به فراخوان بازگشت می‌دهد.
ه) اکنون فراخوان، در حین استفاده از امکانات شیء وهله سازی شده، به صورت خودکار مراحل مختلف اجرای یک Decorator را سبب خواهد شد.

یعنی به صورت خلاصه، فراخوان سرویسی را درخواست می‌دهد، اما وهله‌ای را که دریافت می‌کند، یک لایه‌ی اضافه‌تر تزئین کننده را نیز به همراه دارد که کاملا از دید فراخوان مخفی است و نحوه‌ی کار کردن با آن سرویس، با و بدون این تزئین کننده، دقیقا یکی است. وجود این لایه‌ی تزئین کننده سبب می‌شود تا فراخوانی هر متد این سرویس، از این لایه گذشته و سبب اجرای یک سری کد سفارشی، پیش و پس از اجرای این متد نیز گردد.


پیاده سازی پروکسی‌های پویا توسط کتابخانه‌ی Castle.Core در برنامه‌های NET Core.

در ادامه از کتابخانه‌ی بسیار معروف Castle.Core برای پیاده سازی پروکسی‌های پویا استفاده خواهیم کرد. از این کتابخانه در پروژه‌ی EF Core، برای پیاده سازی Lazy loading نیز استفاده شده‌است.
برای دریافت آن یکی از دستورات زیر را اجرا نمائید:
> Install-Package Castle.Core
> dotnet add package Castle.Core
و یا به صورت خلاصه برای افزودن آن، فایل csproj برنامه به صورت زیر تغییر می‌کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="castle.core" Version="4.3.1" />
  </ItemGroup>
</Project>


تبدیل ExceptionHandlingDecorator مثال قسمت قبل، به یک Interceptor مخصوص Castle.Core

در قسمت قبل، کلاس MyTaskServiceDecorator را جهت اعمال یک try/catch به همراه logging، به متد Run سرویس MyTaskService، تهیه کردیم. در اینجا قصد داریم نگارش عمومی‌تر این تزئین کننده را با طراحی یک Interceptor مخصوص Castle.Core انجام دهیم:
using System;
using Castle.DynamicProxy;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace CoreIocSample02.Utils
{
    public class ExceptionHandlingInterceptor : IInterceptor
    {
        private readonly ILogger<ExceptionHandlingInterceptor> _logger;

        public ExceptionHandlingInterceptor(ILogger<ExceptionHandlingInterceptor> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        public void Intercept(IInvocation invocation)
        {
            try
            {
                invocation.Proceed(); //فراخوانی متد اصلی در اینجا صورت می‌گیرد
            }
            catch (Exception ex)
            {
                _logger.LogCritical(ex, "An unhandled exception has been occurred.");
            }
        }
    }
}
برای تهیه‌ی یک کلاس Interceptor، کار با پیاده سازی اینترفیس IInterceptor شروع می‌شود. در اینجا فراخوانی متد ()invocation.Proceed، دقیقا معادل فراخوانی متد اصلی سرویس است؛ شبیه به کاری که در قسمت قبل انجام دادیم:
        public void Run()
        {
            try
            {
                _decorated.Run();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                _logger.LogCritical(ex, "An unhandled exception has been occurred.");
            }
        }
فراخوان، یک نمونه‌ی تزئین شده‌ی از سرویس درخواستی را دریافت می‌کند. زمانیکه متد Run این نمونه‌ی ویژه را اجرا می‌کند، در حقیقت وارد متد Run این Decorator شده‌است که اینبار در پشت صحنه، توسط Dynamic proxy ما به صورت پویا ایجاد می‌شود. اکنون جائیکه ()invocation.Proceed فراخوانی می‌شود، دقیقا معادل همان ()decorated.Run_ قسمت قبل است؛ یا همان اجرای متد اصلی سرویس مدنظر. اینجا است که می‌توان منطق‌های سفارشی را مانند لاگ کردن، کش کردن، سعی مجدد در اجرا و بسیاری از حالات دیگر، پیاده سازی کرد.


اتصال ExceptionHandlingInterceptor تهیه شده به سیستم تزریق وابستگی‌ها

در ادامه روش معرفی ExceptionHandlingInterceptor تهیه شده را به سیستم تزریق وابستگی‌ها، توسط متد Decorate کتابخانه‌ی Scrutor که آن‌را در قسمت قبل بررسی کردیم، ملاحظه می‌کنید:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        private static readonly ProxyGenerator _dynamicProxy = new ProxyGenerator();

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<ITaskService, MyTaskService>();
            services.AddTransient<ExceptionHandlingInterceptor>();
            services.Decorate(typeof(ITaskService),
             (target, serviceProvider) =>
                _dynamicProxy.CreateInterfaceProxyWithTargetInterface(
                  interfaceToProxy: typeof(ITaskService),
                  target: target,
                  interceptors: serviceProvider.GetRequiredService<ExceptionHandlingInterceptor>())
            );
- ProxyGenerator به همین نحو static readonly باید تعریف شود و در کل برنامه یک وهله از آن مورد نیاز است.
- سپس نیاز است خود سرویس اصلی غیر تزئین شده، به نحو متداولی به سیستم معرفی شود.
- در ادامه توسط متد الحاقی Decorate، کار تزئین ITaskService را با یک dynamicProxy که ExceptionHandlingInterceptor را به صورت پویا تبدیل به یک Decorator کرده و بر روی تک تک متدهای سرویس ITaskService اجرا می‌کند، انجام می‌دهیم.
- کاری که Scrutor در اینجا انجام می‌دهد، یافتن سرویس ITaskService معرفی شده‌ی پیشین و تعویض آن با dynamicProxy می‌باشد. بنابراین نیاز است تعریف services.AddTransient، پیش از تعریف services.Decorate انجام شده باشد.

یک نکته: چون ExceptionHandlingInterceptor دارای پارامتر تزریق شده‌ای در سازنده‌ی آن است، بهتر است خود آن‌را نیز به صورت یک سرویس ثبت کنیم و سپس وهله‌ای از آن‌را از طریق serviceProvider.GetRequiredService در قسمت interceptors متد CreateInterfaceProxyWithTargetInterface معرفی کنیم تا نیازی به مقدار دهی دستی تک تک پارامترهای سازنده‌ی آن نباشد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم و برای مثال ITaskService را در سازنده‌ی یک کنترلر تزریق کنیم، بجای دریافت وهله‌ای از کلاس MyTaskService، اینبار وهله‌ای از Castle.Proxies.ITaskServiceProxy را دریافت می‌کنیم.


به این معنا که Castle.Core به صورت پویا وهله‌ی سرویس MyTaskService را داخل یک Castle.Proxies پیچیده‌است و از این پس ما از طریق این واسط، با سرویس اصلی MyTaskService ارتباط برقرار خواهیم کرد. برای درک بهتر این مراحل، بر روی سازنده‌ی کلاس کنترلر و همچنین متد Intercept، تعدادی break-point را قرار دهید.
نظرات مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
یک نکته‌ی تکمیلی: تاثیر نوع‌های ارجاعی نال نپذیر C# 8.0 بر روی EF Core 3.0

تغییرات نحوه‌ی تعریف موجودیت‌ها در C# 8.0

تا پیش از C# 8.0، برای تعریف فیلدهای نال نپذیر و نال پذیر در موجودیت‌های EF Core، به صورت زیر عمل می‌شد:
    public class Person_BeforeCS8
    {
        [Required]
        public string FirstName { get; set; }  // NOT NULL

        public string MiddleName { get; set; } // NULL
    }
اگر رشته‌ای مزین به ویژگی Required باشد، یعنی به یک فیلد نال‌نپذیر، ترجمه و نگاشت خواهد شد و برعکس. اما پس از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال نپذیر C# 8.0 در پروژه‌ی خود، کامپایلر اخطارهایی مانند «Non-nullable property 'FirstName' is uninitialized. Consider declaring the property as nullable» را به ازای تک تک خواص تعریف شده‌ی در کلاس موجودیت فوق، صادر می‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان از bang operator که کمی بالاتر در مورد آن توضیح داده شده، استفاده کرد:
    public class Person_AfterCS8
    {
        public string FirstName { get; set; } = null!; // NOT NULL

        public string? MiddleName { get; set; } // NULL
    }
در اینجا نحوه‌ی تعریف دو فیلد نال‌نپذیر و نال پذیر را در موجودیت‌های EF Core 3.0 و C# 8.0 مشاهده می‌کنید. خاصیت اول دیگر نیازی به ویژگی Required ندارد؛ اما چون دیگر نال را نمی‌پذیرد، می‌توان مقدار دهی اولیه‌ی آن‌را توسط !null انجام داد؛ تا کامپایلر دیگر خطایی را در مورد عدم مقدار دهی اولیه‌ی آن صادر نکند (تنها کاربرد !null است). البته بهتر است !null را صرفا با EF Core و موجودیت‌های آن استفاده کنید و برای سایر کلاس‌ها، از دیگر روش‌های مطرح شده‌ی در این مطلب مانند تعریف یک سازنده، کمک بگیرید.
مزیت این روش نسبت به Person_BeforeCS8 این است که اینبار علاوه بر نال‌نپذیر تعریف شدن فیلد FirstName، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن در برنامه (عدم انتساب نال به آن) نیز تحت کنترل کامپایلر قرار می‌گیرد که پیشتر با ویژگی Required چنین امری میسر نبود.
بنابراین در موجودیت‌های برنامه‌ی مبتنی بر C# 8.0، دیگر نیاز به استفاده‌ی از ویژگی Required نبوده و نال‌پذیری با عملگر ? مشخص می‌شود.


کار با وابستگی‌ها و ارتباط‌های نال‌پذیر

فرض کنید یک چنین کوئری را در EF Core 3.0 و C# 8.0 نوشته‌اید:
var parentPosts = db.Posts.Where(p => p.ParentPost.Id == postId).ToList();
در اینجا ParentPost می‌تواند نال باشد، اما در عمل EF Core به این موضوع اهمیتی نمی‌دهد و از آن صرفا جهت تهیه‌ی SQL نهایی استفاده می‌کند؛ اما کامپایلر C# 8.0، اخطار «Dereference of a possible null reference» را صادر می‌کند. برای رفع آن نیز می‌توان از bang operator استفاده کرد:
var parentPosts = db.Posts.Where(p => p.ParentPost!.Id == postId).ToList();
وجود عملگر ! در اینجا، به معنای اعلام صریح نال نبودن ParentPost، در شرایط کوئری فوق، به کامپایلر است.
نظرات مطالب
بخش سوم - استفاده و شخصی سازی Mapper توکار Gridify
Gridify 2.0.0  منتشر شد. 
تغییرات مهم ورژن 2
  • پشتیبانی از جستجو در لیست‌های فرزند  
  • پشتیبانی پیش فرض جستجو اطلاعات null 
  • پشتیبانی از چندین OrderBy به صورت صعودی و نزولی
  • پشتیبانی از C# 8 Nullable feature
  • اضافه شدن MapperConfiguration برای اعمال تنظیمات Mapper
  • اضافه شدن امکان دریافت Expression‌ها و کامپایل آن
  • بهبود عملکرد کلی کتابخانه
  • بازنویسی زیرساخت (تغییرات عمده در اینترفیس‌ها و اکستنشن متدها)


مطالب
پیاده سازی برنامه‌های چند مستاجری در ASP.NET Core

سناریویی را در نظر بگیرید که یک برنامه وب نوشته شده، قرار است به چندین مستاجر (مشتری یا tenant) خدماتی را ارائه کند. در این حالت اطلاعات هر مشتری به صورت کاملا جدا شده از دیگر مشتریان در سیستم قرار دارد و فقط به همان قسمت‌ها دسترسی دارد.

مثلا یک برنامه مدیریت رستوران را در نظر بگیرید که برای هر مشتری، در دامین مخصوص به خود قرار دارد و همه آنها به یک سیستم متمرکز متصل شده و اطلاعات خود را از آنجا دریافت می‌کنند.

 در معماری Multi-Tenancy، چندین کاربر می‌توانند از یک نمونه (Single Instance) از اپلیکیشن نرم‌افزاری استفاده کنند. یعنی این نمونه روی سرور اجرا می‌شود و به چندین کاربر سرویس می‌دهد. هر کاربر را یک Tenant می‌نامیم. می‌توان به Tenantها امکان تغییر و شخصی‌سازی بخشی از اپلیکیشن را داد؛ مثلا امکان تغییر رنگ رابط کاربری و یا قوانین کسب‌وکار، اما آنها نمی‌توانند کدهای اپلیکیشن را شخصی‌سازی کنند.

بدون داشتن دانش کافی، پیاده سازی معماری multi tenant می‌تواند تبدیل یه یک چالش بزرگ شود. مخصوصا در نسخه‌ی قبلی ASP.NET که یکپارچه نبودن فریم ورک‌های مختلف می‌توانست باعث ایجاد چندین پیاده سازی مختلف در برنامه شود. موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شد که شما قصد داشتید در یک برنامه چندین فریم ورک مختلف مثل SignalR, MVC, Web API را مورد استفاده قرار دهید.

خوشبختانه اوضاع با وجود OWIN بهتر شده و ما در این مطلب قصد استفاده از یک تولکیت را به نام SaasKit، برای پیاده سازی این معماری در ASP.NET Core داریم. هدف از این toolkit، ساده‌تر کردن هر چه بیشتر ساخت برنامه‌های SaaS (Software as a Service) هست. با استفاده از OWIN ما قادریم که بدون در نظر گرفتن فریم ورک مورد استفاده، رفتار مورد نظر خودمان را مستقیما در یک چرخه درخواست HTTP پیاده سازی کنیم و البته به لطف طراحی خاص ASP.NET Core 1.0 و استفاده از میان افزار‌هایی مشابه OWIN در برنامه، کار ما با SaasKit باز هم راحت‌تر خواهد بود.

شروع کار 

یک پروژه ASP.NET Core جدید را ایجاد کنید و سپس ارجاعی را به فضای نام SaasKit.Multitenancy  (موجود در Nuget) بدهید. 
PM> Install-Package SaasKit.Multitenancy
بعد از اینکار ما باید به SaasKit اطلاع دهیم که چطور مستاجر‌های ما را شناسایی کند.

شناسایی مستاجر (tenant) 

اولین جنبه در معماری multi-tenant، شناسایی مستاجر بر اساس اطلاعات درخواست جاری می‌باشد که می‌تواند از hostname ، کاربر جاری یا یک HTTP header باشد.
ابتدا به تعریف کلاس مستاجر می‌پردازیم: 
    public class AppTenant
    {
        public string Name { get; set; }
        public string[] Hostnames { get; set; }
    }
سپس از طریق پیاده سازی اینترفیس ITenantResolver  و نوشتن یک tenant resolver به SaasKit اطلاع می‌دهیم که چطور مستاجر جاری را بر اساس اطلاعات درخواست جاری شناسایی کند و در صورتیکه موفق به شناسایی شود، یک وهله از نوع <TenantContext<TTenant را بازگشت خواهد داد. 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        IEnumerable<AppTenant> tenants = new List<AppTenant>(new[]
        {
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 1",
                Hostnames = new[] { "localhost:6000", "localhost:6001" }
            },
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 2",
                Hostnames = new[] { "localhost:6002" }
            }
        });
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t =>
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return tenantContext;
        }
    }
در نظر داشته باشید که اینجا ما اطلاعات مستاجر را از روی hostname استخراج کردیم؛ اما از آنجا که شما به شیء HttpContext دسترسی کاملی دارید، می‌توانید از هر چیزی که مایل باشید استفاده کنید؛ مثل URL، اطلاعات کاربر، هدر‌های HTTP و غیره. در اینجا فعلا مشخصات مستاجر‌های خودمان را در کد نوشتیم. اما شما می‌توانید در برنامه خودتان این اطلاعات را از فایل تنظیمات برنامه و یا یک بانک اطلاعاتی دریافت کنید.
 

سیم کشی کردن 

بعد از پیاده سازی این اینترفیس نوبت به سیم کشی‌های SaasKit میرسد. من در اینجا سعی کردم که مثل الگوی برنامه‌های ASP.NET Core عمل کنم. ابتدا نیاز داریم که وابستگی‌های SaasKit را ثبت کنیم. فایل startups.cs  را باز کنید و کدهای زیر را در متد ConfigureServices اضافه نمایید: 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddMultitenancy<AppTenant, AppTenantResolver>();
    }
سپس باید میان افزار SaasKit را ثبت کنیم. کدهای زیر را به متد Configure اضافه کنید:
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
    {
        // after .UseStaticFiles()
        app.UseMultitenancy<AppTenant>();
        // before .UseMvc()
    }


دریافت مستاجر جاری 

حالا هر جا که نیاز به وهله‌ای از شیء مستاجر جاری داشتید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید: 
    public class HomeController : Controller
    {
        private AppTenant tenant;
        public HomeController(AppTenant tenant)
        {
            this.tenant = tenant;
        }
    }
به عنوان مثال قصد داریم نام مستاجر را در عنوان سایت نمایش دهیم. برای اینکار ما از قابلیت جدید MVC Core یعنی تزریق سرویس‌ها به View استفاده خواهیم کرد.  در فایل Layout.cshtml_ تکه کد زیر را به بالای صفحه اضافه کنید:
    @inject AppTenant Tenant;
این کد، AppTenant را برای ما در تمامی View‌ها از طریق شی Tenant قابل دسترس می‌کند. حالا می‌توانیم در View خود از جزییات مستاجر به شکل زیر استفاده کنیم: 
    <a asp-controller="Home" asp-action="Index">@Tenant.Name</a>


اجرای نمونه مثال 

فایل project.json را باز کنید و مقدار web را به شکل زیر مقدار دهی کنید: (در اینجا برای سایت خود 3 آدرس را نگاشت کردیم) 
    "commands": {
      "web": "Microsoft.AspNet.Server.Kestrel --server.urls=http://localhost:6000;http://localhost:6001;http://localhost:6002",
    },
سپس کنسول را در محل ریشه پروژه باز نموده و دستور زیر را اجرا کنید: 
    dotnet run
حال اگر در مرورگر خود آدرس http://localhost:6000 را وارد کنیم، مستاجر 1 را خواهیم دید:


و اگر آدرس http://localhost:6002 را وارد کنیم، مستاجر 2 را مشاهده می‌کنیم:


قابل پیکربندی کردن مستاجر ها 

از آنجائیکه نوشتن مشخصات مستاجر‌ها در کد زیاد جالب نیست، برای همین تصمیم داریم که این مشخصات را با استفاده از قابلیت‌های ASP.NET Core از فایل appsettings.json دریافت کنیم. تنظیمات مستاجر‌ها را مطابق اطلاعات زیر به این فایل اضافه کنید:

    "Multitenancy": {
      "Tenants": [
        {
          "Name": "Tenant 1",
          "Hostnames": [
            "localhost:6000",
            "localhost:6001"
          ]
        },
        {
          "Name": "Tenant 2",
          "Hostnames": [
            "localhost:6002"
          ]
        }
      ]
    }
سپس کلاسی را که بیانگر تنظیمات چند مستاجری باشد، می‌نویسیم: 
    public class MultitenancyOptions
    {
        public Collection<AppTenant> Tenants { get; set; }
    }
حالا نیاز داریم که به برنامه اعلام کنیم تا تنظیمات مورد نیاز خود را از فایل appsettings.json بخواند. کد زیر را به ConfigureServices اضافه کنید: 
    services.Configure<MultitenancyOptions>(Configuration.GetSection("Multitenancy"));
سپس کدهای resolver خود را جهت دریافت اطلاعات از MultitenancyOptions مطابق زیر تغییر می‌دهیم: 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        private readonly IEnumerable<AppTenant> tenants;
        public AppTenantResolver(IOptions<MultitenancyOptions> options)
        {
            this.tenants = options.Value.Tenants;
        }
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t => 
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return Task.FromResult(tenantContext);
        }
    }
برنامه را یکبار re-build کرده و اجرا کنید . 


در آخر 

اولین قدم در پیاده سازی یک معماری multi-tenant، تصمیم گیری درباره این موضوع است که شما چطور مستاجر خود را شناسایی کنید. به محض این شناسایی شما می‌توانید عملیات‌های بعدی خود را مثل تفکیک بخشی از برنامه، فیلتر کردن داده‌ای، نمایش یک view خاص برای هر مستاجر و یا بازنویسی قسمت‌های مختلف برنامه بر اساس هر مستاجر، انجام دهید.

_ سورس مثال بالا در گیت هاب قابل دریافت می‌باشد.

_ منبع: اینجا  

مطالب
نگاشت IDictionary در Fluent NHibernate

نگاشت خودکار مجموعه‌ها در Fluent NHibernate ساده است و نیاز به تنظیم خاصی ندارد. برای مثال IList به صورت خودکار به Bag ترجمه می‌شود و الی آخر.
البته شاید سؤال بپرسید که این Bag از کجا آمده؟ کلا 6 نوع مجموعه در NHibernate پشتیبانی می‌شوند که شامل Array، Primitive-Array ، Bag ، Set ، List و Map هستند؛ این‌ اسامی هم جهت حفظ سازگاری با جاوا تغییر نکرده‌اند و گرنه معادل‌های آن‌ها در دات نت به این شرح هستند:
Bag=IList
Set=Iesi.Collections.ISet
List=IList
Map=IDictionary

البته در دات نت 4 ، ISet هم به صورت توکار اضافه شده، اما NHibernate از مدت‌ها قبل آن‌را از کتابخانه‌ی Iesi.Collections به عاریت گرفته است. مهم‌ترین تفاوت‌های این مجموعه‌ها هم در پذیرفتن یا عدم پذیرش اعضای تکراری است. Set و Map اعضای تکراری نمی‌پذیرند.
در ادامه می‌خواهیم طرز کار با Map یا همان IDictionary دات نت را بررسی کنیم:

الف) حالتی که نوع کلید و مقدار (در یک عضو Dictionary تعریف شده)، Entity نیستند
using System.Collections.Generic;

namespace Test1.Model12
{
public class User
{
public virtual int Id { set; get; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IDictionary<string, string> Preferences { get; set; }
}
}

نحوه تعریف نگاشت که مبتنی است بر مشخص سازی تعاریف کلید و مقدار آن جهت تشکیل یک Map یا همان Dictionary :
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace Test1.Model12
{
public class UserMapping : IAutoMappingOverride<User>
{
public void Override(AutoMapping<User> mapping)
{
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.HasMany(x => x.Preferences)
.AsMap<string>("FieldKey")
.Element("FieldValue", x => x.Type<string>().Length(500));
}
}
}

خروجی SQL متناظر:
create table "User" (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
primary key (Id)
)

create table Preferences (
User_id INT not null,
FieldValue NVARCHAR(500) null,
FieldKey NVARCHAR(255) not null,
primary key (User_id, FieldKey)
)

alter table Preferences
add constraint FKD6CB18523B1FD789
foreign key (User_id)
references "User"

ب) حالتی که مقدار، Entity است
using System.Collections.Generic;

namespace Test1.Model13
{
public class User
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IDictionary<string, Property> Properties { get; set; }
}

public class Property
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual string Value { get; set; }
public virtual User User { get; set; }
}
}

نحوه تعریف نگاشت:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace Test1.Model13
{
public class UserMapping : IAutoMappingOverride<User>
{
public void Override(AutoMapping<User> mapping)
{
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.HasMany<Property>(x => x.Properties)
.AsMap<string>("FieldKey")
.Component(x => x.Map(c => c.Id));
}
}
}
خروجی SQL متناظر:
create table "Property" (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
Value NVARCHAR(255) null,
User_id INT null,
primary key (Id)
)

create table "User" (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
primary key (Id)
)

create table Properties (
User_id INT not null,
Id INT null,
FieldKey NVARCHAR(255) not null,
primary key (User_id, FieldKey)
)

alter table "Property"
add constraint FKF9F4D85A3B1FD7A2
foreign key (User_id)
references "User"

alter table Properties
add constraint FK63646D853B1FD7A2
foreign key (User_id)
references "User"

ج) حالتی که کلید، Entity است
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Test1.Model14
{
public class FormData
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual DateTime? DateTime { get; set; }
public virtual IDictionary<FormField, string> FormPropertyValues { get; set; }
}

public class FormField
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
}
}

نحوه تعریف نگاشت:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace Test1.Model14
{
public class FormDataMapping : IAutoMappingOverride<FormData>
{
public void Override(AutoMapping<FormData> mapping)
{
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.HasMany<FormField>(x => x.FormPropertyValues)
.AsEntityMap("FieldId")
.Element("FieldValue", x => x.Type<string>().Length(500))
.Cascade.All();
}
}
}
خروجی SQL متناظر:
create table "FormData" (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
DateTime DATETIME null,
primary key (Id)
)

create table FormPropertyValues (
FormData_id INT not null,
FieldValue NVARCHAR(500) null,
FieldId INT not null,
primary key (FormData_id, FieldId)
)

create table "FormField" (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
primary key (Id)
)

alter table FormPropertyValues
add constraint FKB807B9C090849E
foreign key (FormData_id)
references "FormData"

alter table FormPropertyValues
add constraint FKB807B97165898A
foreign key (FieldId)
references "FormField"

یک مثال عملی:
امکانات فوق جهت طراحی قسمت ثبت اطلاعات یک برنامه «فرم ساز» مبتنی بر Key-Value بسیار مناسب هستند؛ برای مثال:
برنامه‌ای را در نظر بگیرید که می‌تواند تعدادی خدمات داشته باشد که توسط مدیر برنامه قابل اضافه شدن است؛ برای نمونه خدمات درخواست نصب نرم افزار، خدمات درخواست تعویض کارت پرسنلی، خدمات درخواست مساعده، خدمات ... :
public class Service
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<ServiceFormField> Fields { get; set; }
public virtual IList<ServiceFormData> Forms { get; set; }
}

برای هر خدمات باید بتوان یک فرم طراحی کرد. هر فرم هم از یک سری فیلد خاص آن خدمات تشکیل شده است. برای مثال:
public class ServiceFormField
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual bool IsRequired { get; set; }
public virtual Service Service { get; set; }
}

در اینجا نیازی نیست به ازای هر فیلد جدید واقعا یک فیلد متناظر به دیتابیس اضافه شود و ساختار آن تغییر کند (برخلاف حالت dynamic components که پیشتر در مورد آن بحث شد).
اکنون با داشتن یک خدمات و فیلدهای پویای آن که توسط مدیربرنامه تعریف شده‌اند، می‌توان اطلاعات وارد کرد. مهم‌ترین نکته‌ی آن هم IDictionary تعریف شده است که حاوی لیستی از فیلدها به همراه مقادیر وارد شده توسط کاربر خواهد بود:
public class ServiceFormData
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual IDictionary<ServiceFormField, string> FormPropertyValues { get; set; }
public virtual DateTime? DateTime { get; set; }
public virtual Service Service { get; set; }
}

در مورد نحوه نگاشت آن هم در حالت «ج» فوق توضیح داده شد.

مطالب
طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای تولید خودکار کد منحصر به فرد در زمان ثبت رکورد جدید

هدف از این مطلب، ارائه راه حلی برای تولید خودکار کد یا شماره یکتا و ترتیبی در زمان ثبت رکورد جدید به صورت یکپارچه با EF Core، می‌باشد. به عنوان مثال فرض کنید در زمان ثبت سفارش، نیاز است بر اساس یکسری تنظیمات، یک شماره منحصر به فرد برای آن سفارش، تولید شده و در فیلدی تحت عنوان Number قرار گیرد؛ یا به صورت کلی برای موجودیت‌هایی که نیاز به یک نوع شماره گذاری منحصر به فرد دارند، مانند: سفارش، طرف حساب و ... 


یک مثال واقعی

در زمان ثبت یک Task، کاربر می‌تواند به صورت دستی یک شماره منحصر به فرد را نیز وارد کند؛ در غیر این صورت سیستم به طور خودکار شماره‌ای را به رکورد در حال ثبت اختصاص خواهد داد. بررسی یکتایی این کد در صورت وارد کردن به صورت دستی، توسط اعتبارسنج مرتبط باید انجام گیرد؛ ولی در غیر این صورت، زیرساخت مورد نظر تضمین می‌کند که شماره یکتایی را ایجاد کند.

ایجاد یک قرارداد برای موجودیت‌های دارای شماره منحصر به فرد
public interface INumberedEntity
{
    string Number { get; set; }
}
با استفاده از این واسط می‌توان از تکرار یکسری از تنظیمات مانند تنظیم طول فیلد Number و همچنین ایجاد ایندکس منحصر به فرد برروی آن، به شکل زیر جلوگیری کرد.
foreach (var entityType in builder.Model.GetEntityTypes()
    .Where(e => typeof(INumberedEntity).IsAssignableFrom(e.ClrType)))
{
    builder.Entity(entityType.ClrType)
        .Property(nameof(INumberedEntity.Number)).IsRequired().HasMaxLength(50);

    if (typeof(IMultiTenantEntity).IsAssignableFrom(entityType.ClrType))
    {
        builder.Entity(entityType.ClrType)
            .HasIndex(nameof(INumberedEntity.Number), nameof(IMultiTenantEntity.TenantId))
            .HasName(
                $"UIX_{entityType.ClrType.Name}_{nameof(IMultiTenantEntity.TenantId)}_{nameof(INumberedEntity.Number)}")
            .IsUnique();
    }
    else
    {
        builder.Entity(entityType.ClrType)
            .HasIndex(nameof(INumberedEntity.Number))
            .HasName($"UIX_{entityType.ClrType.Name}_{nameof(INumberedEntity.Number)}")
            .IsUnique();
    }
}

ایجاد یک Entity برای نگهداری شماره قابل استفاده بعدی مرتبط با موجودیت‌ها
public class NumberedEntity : Entity, IMultiTenantEntity
{
    public string EntityName { get; set; }
    public long NextNumber { get; set; }
    
    public long TenantId { get; set; }
}

با تنظیمات زیر:
public class NumberedEntityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<NumberedEntity>
{
    public void Configure(EntityTypeBuilder<NumberedEntity> builder)
    {
        builder.Property(a => a.EntityName).HasMaxLength(256).IsRequired().IsUnicode(false);
        builder.HasIndex(a => a.EntityName).HasName("UIX_NumberedEntity_EntityName").IsUnique();
        builder.ToTable(nameof(NumberedEntity));
    }
}

شاید به نظر، استفاده از این موجودیت ضروریتی نداشته باشد و خیلی راحت می‌توان آخرین شماره ثبت شده‌ی در جدول مورد نظر را واکشی، مقداری را به آن اضافه و به عنوان شماره منحصر به فرد رکورد جدید استفاده کرد؛ با این رویکرد حداقل دو مشکل زیر را خواهیم داشت:

  • ایجاد Gap مابین شماره‌های تولید شده، که مدنظر ما نمی‌باشد. (با توجه به اینکه امکان ثبت دستی را هم داریم، ممکن است کاربر شماره‌ای را وارد کرده باشد که با آخرین شماره ثبت شده تعداد زیادی فاصله دارد که به خودی خود مشکل ساز نیست؛ ولی در زمان ثبت رکورد بعدی اگر به صورت خودکار ثبت شماره داشته باشد، قطعا آخرین شماره (بزرگترین) را که به صورت دستی وارد شده بود، از جدول دریافت خواهد کرد)


پیاده سازی یک PreInsertHook برای مقداردهی پراپرتی Number

internal class NumberingPreInsertHook : PreInsertHook<INumberedEntity>
{
    private readonly IUnitOfWork _uow;
    private readonly IOptions<NumberingConfiguration> _configuration;

    public NumberingPreInsertHook(IUnitOfWork uow, IOptions<NumberingConfiguration> configuration)
    {
        _uow = uow ?? throw new ArgumentNullException(nameof(uow));
        _configuration = configuration ?? throw new ArgumentNullException(nameof(configuration));
    }

    protected override void Hook(INumberedEntity entity, HookEntityMetadata metadata)
    {
        if (!entity.Number.IsNullOrEmpty()) return;

        bool retry;
        string nextNumber;
        
        do
        {
            nextNumber = GenerateNumber(entity);
            var exists = CheckDuplicateNumber(entity, nextNumber);
            retry = exists;
            
        } while (retry);
        
        entity.Number = nextNumber;
    }

    private bool CheckDuplicateNumber(INumberedEntity entity, string nextNumber)
    {
       //...
    }

    private string GenerateNumber(INumberedEntity entity)
    {
       //...
    }
}

ابتدا بررسی می‌شود اگر پراپرتی Number مقداردهی شده‌است، عملیات مقداردهی خودکار برروی آن انجام نگیرد. سپس با توجه به اینکه ممکن است به صورت دستی قبلا شماره‌ای مانند Task_1000 وارد شده باشد و NextNumber مرتبط هم مقدار 1000 را داشته باشد؛ در این صورت به هنگام ثبت رکورد بعدی، با توجه به Prefix تنظیم شده، دوباره به شماره Task_1000 خواهیم رسید که در این مورد خاص با استفاده از متد CheckDuplicateNumber این قضیه تشخیص داده شده و سعی مجددی برای تولید شماره جدید صورت می‌گیرد.


بررسی متد GenerateNumber

private string GenerateNumber(INumberedEntity entity)
{
    var option = _configuration.Value.NumberedEntityOptions[entity.GetType()];

    var entityName = $"{entity.GetType().FullName}";

    var lockKey = $"Tenant_{_uow.TenantId}_" + entityName;

    _uow.ObtainApplicationLevelDatabaseLock(lockKey);

    var nextNumber = option.Start.ToString();

    var numberedEntity = _uow.Set<NumberedEntity>().AsNoTracking().FirstOrDefault(a => a.EntityName == entityName);
    if (numberedEntity == null)
    {
        _uow.ExecuteSqlCommand(
            "INSERT INTO [dbo].[NumberedEntity]([EntityName], [NextNumber], [TenantId]) VALUES(@p0,@p1,@p2)", entityName,
            option.Start + option.IncrementBy, _uow.TenantId);
    }
    else
    {
        nextNumber = numberedEntity.NextNumber.ToString();
        _uow.ExecuteSqlCommand("UPDATE [dbo].[NumberedEntity] SET [NextNumber] = @p0 WHERE [Id] = @p1 ",
            numberedEntity.NextNumber + option.IncrementBy, numberedEntity.Id);
    }

    if (!string.IsNullOrEmpty(option.Prefix))
        nextNumber = option.Prefix + nextNumber;
    
    return nextNumber;
}

ابتدا با استفاده از متد الحاقی ObtainApplicationLevelDatabaseLock یک قفل منطقی را برروی یک منبع مجازی (lockKey) در سطح نرم افزار از طریق sp_getapplock ایجاد می‌کنیم. به این ترتیب بدون نیاز به درگیر شدن با مباحث isolation level بین تراکنش‌های همزمان یا سایر مباحث locking در سطح row یا table، به نتیجه مطلوب رسیده و تراکنش دوم که خواهان ثبت Task جدید می‌باشد، با توجه به اینکه INumberedEntity می‌باشد، لازم است پشت این global lock صبر کند و بعد از commit یا rollback شدن تراکنش جاری، به صورت خودکار قفل منبع مورد نظر باز خواهد شد.

پیاده سازی متد مذکور به شکل زیر می‌باشد:

public static void ObtainApplicationLevelDatabaseLock(this IUnitOfWork uow, string resource)
{
    uow.ExecuteSqlCommand(@"EXEC sp_getapplock @Resource={0}, @LockOwner={1}, 
                @LockMode={2} , @LockTimeout={3};", resource, "Transaction", "Exclusive", 15000);
}

با توجه به اینکه ممکن است درون تراکنش جاری چندین نمونه از موجودیت‌های INumberedEntity در حال ذخیره سازی باشند و از طرفی Hook ایجاد شده به ازای تک تک نمونه‌ها قرار است اجرا شود، ممکن است تصور این باشد که اجرای مجدد sp مذکور مشکل ساز شود و در واقع به Lock خود برخواهد خورد؛ ولی از آنجایی که پارامتر LockOwner با "Transaction" مقداردهی می‌شود، لذا فراخوانی مجدد این sp درون تراکنش جاری مشکل ساز نخواهد بود. 

گام بعدی، واکشی NextNumber مرتبط با موجودیت جاری می‌باشد؛ اگر در حال ثبت اولین رکورد هستیم، لذا numberedEntity مورد نظر مقدار null را خواهد داشت و لازم است شماره بعدی را برای موجودیت جاری ثبت کنیم. در غیر این صورت عملیات ویرایش با اضافه کردن IncrementBy به مقدار فعلی انجام می‌گیرد. در نهایت اگر Prefix ای تنظیم شده باشد نیز به ابتدای شماره تولیدی اضافه شده و بازگشت داده خواهد شد.

ساختار NumberingConfiguration

public class NumberingConfiguration
{
    public bool Enabled { get; set; }

    public IDictionary<Type, NumberedEntityOption> NumberedEntityOptions { get; } =
        new Dictionary<Type, NumberedEntityOption>();
}
public class NumberedEntityOption
{
    public string Prefix { get; set; }
    public int Start { get; set; } = 1;
    public int IncrementBy { get; set; } = 1;
}

با استفاده از دوکلاس بالا، امکان تنظیم الگوی تولید برای موجودیت‌ها را خواهیم داشت.

گام آخر: ثبت PreInsertHook توسعه داده شده و همچنین تنظیمات مرتبط با الگوی تولید شماره موجودیت‌ها

public static void AddNumbering(this IServiceCollection services,
    IDictionary<Type, NumberedEntityOption> options)
{
    services.Configure<NumberingConfiguration>(configuration =>
    {
        configuration.Enabled = true;
        configuration.NumberedEntityOptions.AddRange(options);
    });
    
    services.AddTransient<IPreActionHook, NumberingPreInsertHook>();
}

و استفاده از این متد الحاقی در Startup پروژه

services.AddNumbering(new Dictionary<Type, NumberedEntityOption>
{
    [typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
    {
        Prefix = "T_",
        Start = 1000,
        IncrementBy = 5
    }
});

و موجودیت Task

public class Task : TrackableEntity, IAggregateRoot, INumberedEntity
{
    public const int MaxTitleLength = 256;
    public const int MaxDescriptionLength = 1024; 

    public string Title { get; set; }
    public string NormalizedTitle { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public TaskState State { get; set; } = TaskState.Todo; 
    public byte[] RowVersion { get; set; }
    public string Number { get; set; }
}

با خروجی‌های زیر

پ.ن ۱: در برخی از Domain‌ها نیاز به ریست کردن این شماره‌ها براساس یکسری فیلد موجود در موجودیت مورد نظر نیز مطرح می‌باشد. به عنوان مثال در یک سیستم انبارداری شاید براساس FiscalYear و در یک سیستم فروش با توجه به نحوه فروش (SaleType)، لازم باشد این ریست برای شماره‌های موجودیت «سفارش»، انجام پذیرد. در کل با کمی تغییرات می‌توان از این روش مطرح شده در چنین حالاتی نیز به عنوان یک ابزار شماره گذاری خودکار کمک گرفت.
پ.ن ۲: استفاده از امکانات  Sequence در Sql Server هم شاید اولین راه حلی باشد که به ذهن می‌رسد؛ ولی از آنجایی که از تراکنش‌ها پشتیبانی ندارد، مسئله Gap بین شماره‌ها پابرجاست و همچنین آزادی عملی را به این شکل که در مطلب مطرح شد، نداریم.