مطالب دوره‌ها
لیست ها و آرایه ها در #F
برای تعریف لیست در #F فقط کافیست از [] و برای جداسازی آیتم‌های موجود در لیست از عملگر :: (بخوانید cons) استفاده کنید. #F از لیست‌های خالی نیز پشتیبانی می‌کند. به مثال هایی از این دست توجه کنید

#1 let emptyList = []
#2 let oneItem = "one " :: []
#3 let twoItem = "one " :: "two " :: []
#1 تعریف یک لیست خالی
#2 تعریف یک لیست به همراه یک آیتم
#3 تعریف یک لیست به همراه دو آیتم
قبول دارم که دستورالعمل بالا برای مقدار دهی اولیه به لیست کمی طولانی و سخت است. برای همین می‌تونید از روش زیر هم استفاده کنید.
let shortHand = ["apples "; "pears"]
*کد بالا یک لیست با دو آیتم که از نوع رشته ای هستند تولید خواهد کرد.
می‌تونید از عملگر @ برای پیوستن دو لیست به هم نیز استفاده کنید.
let twoLists = ["one, "; "two, "] @ ["buckle "; "my "; "shoe "]

نکته : تمام آیتم‌های موجود در لیست باید از یک نوع باشند. بعنی امکان تعریف لیستی که دارای آیتم هایی با datatype‌های متفاوت باشد باعث تولید خطای کامپایلری می‌شود. اما اگر نیاز به لیستی دارید که باید چند datatype رو هم پوشش دهد می‌تونید از object‌ها استفاده کنید.
let objList = [box 1; box 2.0; box "three"]
در بالا یک لیست از object‌ها رو تعریف کرده ایم. فقط دقت کنید برای اینکه آیتم‌های موجود در لیست رو تبدیل به object کنیم از دستور box قبل از هر آیتم استفاده کردیم.

 در هنگام استفاده از عملگر‌ها @ و :: مقدار لیست تغییر نمی‌کند بلکه یک لیست جدید تولید خواهد شد.
#1 let one = ["one "]
#2 let two = "two " :: one
#3 let three = "three " :: two
#4 let rightWayRound = List.rev three

#5 let main() =
printfn "%A" one
printfn "%A" two
printfn "%A" three
printfn "%A" rightWayRound
#1 تعریف لیستی که دارای یک آیتم است.
#2 تعریف لیستی که دارای دو آیتم است(آیتم دوم لیست خود از نوع لیست است)
#3 تعریف لیستی که دارای سه آیتم است(ایتم دوم لیست خود از نوع لیستی است که دارای دو آیتم است)
# از تابع List.rev برای معکوس کردن آیتم‌های لیست three استفاده کردیم و مقادیر در لیستی به نام  rightWayRound قرار گرفت.
#5 تابع main برای چاپ اطلاعات لیست ها
بعد از اجرا خروجی زیر مشاهده می‌شود.
["one "]
["two "; "one "]
["three "; "two "; "one "]
["one "; "two "; "three "]
تفاوت بین لیست‌ها در #F و لیست و آرایه در دات نت(System.Collection.Generic)

 F#List
Net Array
 Net List
 #1 امکان تغییر در عناصر لیست
 NoYes
 Yes
 #2 امکان اضافه کردن عنصر جدید
 NoNo
 Yes
#3 جستجو
On
O1
O1
#1 در #F بعد از ساختن یک لیست امکان تغییر در مقادیر عناصر آن وجود ندارد.
#2 در #F بعد از ساختن یک لیست دیگه نمی‌تونید یک عنصر جدید به لیست اضافه کنید.
#3 جستجوی در لیست‌های #F به نسبت لیست‌ها و آرایه‌های در دات نت کند‌تر عمل می‌کند.

استفاده از عبارات در لیست ها
برای تعریف محدوده در لیست می‌تونیم به راحتی از روش زیر استفاده کنیم
let rangeList = [1..99]
برای ساخت لیست‌ها به صورت داینامیک استفاده از حلقه‌های تکرار در لیست مجاز است.
let dynamicList = [for x in 1..99 -> x*x]
کد بالا معادل کد زیر در #C  است.
for(int x=0;x<99 ; x++)
{
   myList.Add(x*x);
}
لیست‌ها و الگوی Matching
روش عادی برای کار با لیست‌ها در #F استفاده از الگوی Matching و توابع بازگشتی است.
let listOfList = [[2; 3; 5]; [7; 11; 13]; [17; 19; 23; 29]]

let rec concatList l =
match l with
| head :: tail -> head @ (concatList tail)
| [] -> []

let primes = concatList listOfList

printfn "%A" primes
در مثال بالا ابتدا یک لیست تعریف کردیم که دارای 3 آیتم است و هر آیتم آن خود یک لیست با سه آیتم است.(تمام آیتم‌ها از نوع داده عددی هستند). یک تابع بازگشتی برای پیمایش تمام آیتم‌های لیست نوشتم که در اون از الگوی Matching استفاده کردیم.
خروجی :
[2; 3; 5; 7; 11; 13; 17; 19; 23; 29]
ماژول لیست
در جدول زیر تعدادی از توابع ماژول لیست رو مشاهده می‌کنید.

 نام تابع
 توضیحات
 List.length  تابعی که طول لیست را برمی گرداند
 List.head  تابعی برای برگشت عنصر اول لیست
 List.tail  تمام عناصر لیست را بر میگرداند به جز عنصر اول
 List.init  یک لیست با توجه به تعداد آیتم ایجاد می‌کند و یم تابع را بر روی تک تک عناصر لیست ایجاد می‌کند.
 List.append  یک لیست را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و به لیست مورد نظر اضافه می‌کند و مجموع دو لیست را برگشت می‌دهد
 List.filter  فقط عناصری را برگشت می‌دهد که شرط  مورد نظر بر روی آن‌ها مقدار true را برگشت دهد
 List.map  یک تابع مورد نظر را بر روی تک تک عناصر لیست اجرا می‌کند و لیست جدید را برگشت می‌دهد
 List.iter  یک تابع مورد نظر را بر روی تک تک عناصر لیست اجرا می‌کند  
 List.zip 
 مقادیر دو لیست را با هم تجمیع می‌کند و لیست جدید را برگشت می‌دهد. اگر طول 2 لیست ورودی یکی نباشد خطا رخ خواهدداد 
 List.unzip درست برعکس تابع بالا عمل می‌کند
 List.toArray  لیست را تبدیل به آرایه می‌کند
 List.ofArray آرایه را تبدیل به لیست می‌کند
مثال هایی از توابع بالا
 List.head [5; 4; 3]

List.tail [5; 4; 3]

List.map (fun x -> x*x) [1; 2; 3]

List.filter (fun x -> x % 3 = 0) [2; 3; 5; 7; 9]

Sequence Collection

seq در #F یک توالی از عناصری است که هم نوع باشند. عموما از sequence‌ها زمانی استفاده میکنیم که یک مجموعه از داده‌ها با تعداد زیاد و مرتب شده داشته باشیم ولی نیاز به استفاده از تمام عناصر آن نیست. کارایی sequence  در مجموعه‌های با تعداد زیاد از list‌ها به مراتب بهتر است. sequence‌‌ها را با تابع  seq می‌شناسند که معادل IEnumerable در دات نت است. بنابر این هر مجمو عه ای که IEnumerable رو در دات نت پیاده سازی کرده باشد در #F با seq قابل استفاده است.

مثال هایی از نحوه استفاده seq

#1 seq بامحدوده 1 تا 100 و توالی 10 
seq { 0 .. 10 .. 100 }
#2 استفاده از حلقه‌های تکرار برای تعریف محدوده و توالی در seq
seq { for i in 1 .. 10 do yield i * i }
#3 استفاده از <- به جای yield
seq { for i in 1 .. 10 -> i * i }
#4 استفاده از حلقه for به همراه شرط برای فیلتر کردن
let isprime n =
    let rec check i =
        i > n/2 || (n % i <> 0 && check (i + 1))
    check 2

let aSequence = seq { for n in 1..100 do if isprime n then yield n }
چگونگی استفاده از توابع seq
در این بخش به ارائه مثال هایی کاربردی‌تر از چگونگی استفاده از seq در #F می‌پردازیم. برای شروع نحوه ساخت یک seq خالی یا empty رو خواهم گفت.
let seqEmpty = Seq.empty
روش ساخت یک seq که فقط یک عنصر را برگشت می‌دهد.
let seqOne = Seq.singleton 10
برای ساختن یک seq همانند لیست‌ها می‌تونیم از seq.init استفاده کنیم. عدد 5 که بلافاصله بعد از تابع seq.init آمده است نشان دهنده تعداد آیتم‌ها موجود در seq خواهد بود. seq.iter هم یک تابع مورد نظر رو بر روی تک تک عناصر seq اجرا خواهد کرد.(همانند list.iter)
let seqFirst5MultiplesOf10 = Seq.init 5 (fun n -> n * 10)
Seq.iter (fun elem -> printf "%d " elem) seqFirst5MultiplesOf10
خروجی مثال بالا
0 10 20 30 40
با استفاده از توابع seq.ofArray , seq.ofList می‌تونیم seq مورد نظر خود را از لیست یا آرایه مورد نظر بسازیم.
let seqFromArray2 = [| 1 .. 10 |] |> Seq.ofArray 
البته این نکته رو هم یادآور بشم که به کمک عملیات تبدیل نوع(type casting) هم می‌تونیم آرایه رو به seq تبدیل کنیم. به صورت زیر
let seqFromArray1 = [| 1 .. 10 |] :> seq<int>
برای مشخص کردن اینکه آیا یک آیتم در seq موجود است یا نه می‌تونیم از seq.exists به صورت زیر استفاده کنیم.
let containsNumber number seq1 = Seq.exists (fun elem -> elem = number) seq1
let seq0to3 = seq {0 .. 3}
printfn "For sequence %A, contains zero is %b" seq0to3 (containsNumber 0 seq0to3)
اگر seq پاس داده شده به تابع exists خالی باشد یا یک ArgumentNullException متوقف خواهید شد.

برای جستجو و پیدا کردن یک آیتم در seq می‌تونیم از seq.find استفاده کنیم.
let isDivisibleBy number elem = elem % number = 0
let result = Seq.find (isDivisibleBy 5) [ 1 .. 100 ]
printfn "%d " result
دقت کنید که اگر هیچ آیتمی در sequence با  predicate مورد نظر پیدا نشود یک KeyNotFoundException رخ خواهد داد. در صورتی که مایل نباشید که استثنا رخ دهد می‌توانید از تابع seq.tryFind استفاده کنید. هم چنین خالی بودن sequence ورودی باعث ArgumentNullExceptionخواهد شد.

استفاده از lambda expression در توابع
lamdaExpressoion از توانایی‌ها مورد علاقه برنامه نویسان دات نت است و کمتر کسی است حاضر به استفاده از آن در کوئری‌های linq نباشد. در #F نیز می‌توانید از lambda Expression استفاده کنید. در ادامه به بررسی مثال هایی از این دست خواهیم پرداخت.

تابع skipWhile
همانند skipWhile در linq عمل می‌کند. یعنی یک predicate مورد نظر را بر روی تک تک عناصر یک لیست اجرا می‌کند و آیتم هایی که شرط برای آن‌ها true باشد نادیده گرفته میشوند و مابقی آیتم‌ها برگشت داده می‌شوند.
let mySeq = seq { for i in 1 .. 10 -> i*i }
let printSeq seq1 = Seq.iter (printf "%A ") seq1; printfn "" 
let mySeqSkipWhileLessThan10 = Seq.skipWhile (fun elem -> elem < 10) mySeq
mySeqSkipWhileLessThan10 |> printSeq
می‌بینید که predicate مورد نظر برای تابع skipWhile به صورت lambda expression است که با رنگ متفاوت نمایش داده شده است.(استفاده از کلمه fun).
 خروجی به صورت زیر است:
16 25 36 49 64 81 100
 برای بازگرداندن یک تعداد مشخص از آیتم‌های seq می‌تونید از توابع seq.take یا seq.truncate استفاده کنید. ابتدا باید تعداد مورد نظر و بعد لیست مورد نظر را به عنوان پارامتر مقدار دهی کنید.
مثال:
let mySeq = seq { for i in 1 .. 10 -> i*i }
let truncatedSeq = Seq.truncate 5 mySeq
let takenSeq = Seq.take 5 mySeq

let printSeq seq1 = Seq.iter (printf "%A ") seq1; printfn "" 
#1 truncatedSeq |> printSeq #3 takenSeq |> printSeq
خروجی
1 4 9 16 25 //truncate
1 4 9 16 25 //take

Tuples
tuples در #F به گروهی از مقادیر بی نام ولی مرتب شده که می‌توانند انواع متفاوت هم داشته باشند گفته می‌شود. ساختار کلی آن به صورت ( element , ... , element )  است که هر element خود می‌تواند یک عبارت نیز باشد.(مشابه کلاس Tuple در #C که به صورت generic استفاده می‌کنیم)
// Tuple of two integers.
( 1, 2 ) 

// Triple of strings.
( "one", "two", "three" ) 

// Tuple of unknown types.
( a, b ) 

// Tuple that has mixed types.
( "one", 1, 2.0 ) 

// Tuple of integer expressions.
( a + 1, b + 1)
نکات استفاده از tuple
#1 می‌تونیم از الگوی Matching برای دسترسی به عناصر tuple استفاده کنیم.
let print tuple1 =
   match tuple1 with
    | (a, b) -> printfn "Pair %A %A" a b
#2 میتونیم از let  برای تعربف الگوی tuple استفاده کنیم.
let (a, b) = (1, 2)
#3 توابع fst و snd مقادیر اول و دوم هر tuple رو بازگشت می‌دهند
let c = fst (1, 2) // return 1
let d = snd (1, 2)// return 2
#4 تابعی برای بازگشت عنصر سوم یک tuple وجود ندارد ولی این تابع رو با هم می‌نویسیم:
let third (_, _, c) = c
کاربرد tuple در کجاست
زمانی که یک تابع باید بیش از یک مقدار را بازگشت دهد از tuple‌ها استفاده می‌کنیم. برای مثال
let divRem a b = 
   let x = a / b
   let y = a % b
   (x, y)
خروجی تابع divRem از نوع tuple که دارای 2 مقدار است می‌باشد.
مطالب
React 16x - قسمت 1 - معرفی و شروع به کار
React یک کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی، برای ساخت رابط‌های کاربری سریع و تعاملی است. توسعه‌ی آن از سال 2011 در فیسبوک شروع شد و در حال حاضر محبوب‌ترین کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی در این رده‌است:


به همین جهت اگر می‌خواهید رزومه‌ی غنی‌تری را ارائه دهید، فراگیری React می‌تواند موقعیت‌های شغلی بیشتری را نصیب شما کند.


ساختار کلی یک برنامه‌ی React

کامپوننت‌ها (جزئی از یک رابط کاربری) قلب هر برنامه‌ی React ای را تشکیل می‌دهند. برای ساخت یک برنامه‌ی React، تعدادی کامپوننت مستقل را تهیه و با هم ترکیب می‌کنیم تا به رابط کاربری نهایی برسیم.
هر برنامه‌ی React، حداقل از یک کامپوننت تشکیل می‌شود که به آن Root component هم می‌گویند. این کامپوننت بیانگر کل برنامه‌است و دربرگیرنده‌ی مابقی Child components برنامه است. بنابراین ساختار هر برنامه‌ی React، شبیه به درختی از کامپوننت‌ها است. اگر با Angular 2 به بعد کار کرده باشید، این مفهوم برای شما آشنا است.
یک مثال: فرض کنید می‌خواهیم UI برنامه‌ای را به مانند رابط کاربری Twitter، ایجاد کنیم. هر قسمت یک صفحه‌ی توئیتر، به کامپوننت‌هایی شکسته می‌شود؛ مانند منوی راهبری، نمایش پروفایل شخص، نمایش لیست آخرین اخبار مورد علاقه‌ی شخص و نمایش فید. اگر بخواهیم این ساختار را توسط یک برنامه‌ی React شبیه سازی کنیم، در بالاترین سطح، کامپوننت root را خواهیم داشت که کار ترکیب و نمایش سایر کامپوننت‌های برنامه مانند nav bar ، trends ، profile و feed را انجام می‌دهد. اکنون در این ساختار ایجاد شده، برای مثال کامپوننت feed نیز می‌تواند از چندین کامپوننت مجزا تشکیل شود؛ مانند کامپوننت‌های tweet و like.
بنابراین هر کامپوننت، قسمتی از UI را تشکیل می‌دهد. هر کدام از آن‌ها به صورت مجزای از دیگری ساخته شده و سپس در کنار هم قرار می‌گیرند تا UI نهایی را شکل دهند:



هر کامپوننت در React به صورت یک کلاس ES6، با ساختاری که دارای یک شیء state و متد render است، تشکیل می‌شود:
class Tweet {
 state = {};
 
 render() {
 } 
}
state در اینجا همان اطلاعاتی است که قرار است در زمان نمایش این کامپوننت، رندر شود. کار متد render نیز همانطور که از نام آن نیز مشخص است، بیان نحوه‌ی تشکیل و رندر UI است. خروجی این متد، یک React Element است که در حقیقت یک شیء جاوا اسکریپتی خالص است و در نهایت به المان‌های DOM، نگاشت می‌شود. یک React Element، یک DOM Element واقعی نیست؛ بلکه تنها یک شیء جاوا اسکریپتی بیانگر DOM Element، در حافظه‌است. بنابراین یک برنامه‌ی React تشکیل شده‌است از لیستی از React Elementها در حافظه که به آن Virtual DOM هم گفته می‌شود.
مزیت کارکردن با Virtual DOM، سادگی ایجاد، تغییر و به روز رسانی آن در مقایسه با DOM واقعی است که در نهایت کار رندر عناصر UI را در مرورگر انجام می‌دهد. زمانیکه در state کامپوننتی تغییری رخ می‌دهد، یک React Element جدید تولید می‌شود. سپس React این شیء جدید را با نمونه‌ی قبلی آن مقایسه کرده و تغییرات رخ‌داده را محاسبه می‌کند. در آخر این تغییرات را به DOM واقعی اعمال می‌کند تا با Virtual DOM موجود هماهنگ شود.
بنابراین در حین کار با React، دیگر همانند کار با جاوا اسکریپت خالص و یا jQuery، مستقیما عناصر UI و DOM واقعی را تغییر نمی‌دهیم. در اینجا فقط state یک کامپوننت را تغییر می‌دهیم و سپس React، کار ایجاد شیء UI درون حافظه‌ای متناظر با آن و سپس اعمال آن‌را به UI نهایی قابل مشاهده‌ی در مرورگر، انجام می‌دهد. به همین جهت به این کتابخانه React می‌گویند! چون به تغییرات state کامپوننت‌ها واکنش نشان می‌دهد و سپس DOM واقعی را به روز می‌کند.


Angular یا React؟!

هر دوی React و Angular از لحاظ طراحی کامپوننت‌ها بسیار شبیه به هم هستند؛ اما Angular یک فریم‌ورک است و React تنها یک کتابخانه. تنها کاری را که React انجام می‌دهد، رندر View است و هماهنگ نگه داشتن آن با state کامپوننت‌ها. این تمام کاری است که React انجام می‌دهد؛ نه بیشتر و نه کمتر! بنابراین یادگیری React، بسیار سریع‌تر و ساده‌تر از Angular است. بدیهی است یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، از اجزای دیگری مانند مسیریابی و یا کار با سرویس‌های HTTP نیز تشکیل می‌شود. در React شما مختار هستید که کتابخانه‌های جانبی فراهم شده‌ی برای آن‌را خودتان انتخاب کرده و استفاده کنید؛ برخلاف روشی که در Angular مرسوم است و به صورت مشخص و ثابتی به همراه این فریم‌ورک ارائه می‌شوند.


برپایی محیط توسعه‌ی React

اولین برنامه‌ای را که برای کار با React باید نصب کنید، node.js است. البته ما در این سری قرار نیست با node.js کار کنیم؛ اما از یکی از اجزای آن به نام node package manager یا npm، برای نصب کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی ثالث، زیاد استفاده خواهیم کرد. پس از نصب آن، به خط فرمان مراجعه کرد و دستور زیر را صادر کنید:
> npm install -g npm@latest
این دستور npm قدیمی موجود بر روی سیستم را به روز رسانی می‌کند (اگر پیشتر یک node.js قدیمی را نصب و اکنون آن‌را به روز رسانی کرده‌اید).

اگر هم خیلی پیشترها node.js را نصب کرده‌اید (برای مثال چند سال قبل!)، نصب نگارش جدید آن احتمالا کار نخواهد کرد. حتی عزل و نصب مجدد آن نیز کارساز نیست. در این حالت باید پس از عزل آن، پوشه‌های قدیمی آن‌را یکی یکی یافته و دستی حذف کنید . سپس مجددا آن‌را نصب کنید.

در ادامه در خط فرمان و توسط npm، قالب create-react-app را نصب خواهیم کرد:
> npm i -g create-react-app
در اینجا سوئیچ i به معنای install است و g یعنی نصب global و سراسری بسته‌ی create-react-app. نصب سراسری یک بسته یعنی در هر پوشه‌ای می‌توان به امکانات آن دسترسی یافت و از آن استفاده کرد. اگر از سوئیچ g استفاده نمی‌شد، این بسته تنها در پوشه‌ی جاری و با سطح دید مختص به آن، نصب و قابل استفاده می‌شد.

ابزار دیگری که در این سری از آن استفاده خواهیم کرد، ادیتور بسیار معروف و محبوب VSCode است. پس از دریافت و نصب آن، چند افزونه‌ی زیر را نیز به آن اضافه خواهیم کرد:
برای نصب آن‌ها، پنل extensions را در VSCode، از نوار ابزار کنار صفحه‌ی آن، انتخاب کرده و نام‌های فوق را در آن جستجو و سپس نصب کنید.

و یا می‌توانید این فایل را اجرا کرده و تعدادی از افزونه‌های مفید VSCode را یکجا نصب کنید: install-addons.zip

همچنین قابلیت فرمت‌کردن پس از Save را نیز در VSCode فعال کنید تا پس از هربار Save، اعمال این افزونه‌ها به صورت خودکار صورت گیرد. برای این منظور گزینه‌ی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و سپس save را جستجو کرده و Format On Save را انتخاب کنید:


علاوه بر این‌ها، جهت کار بهتر با VSCode، بهتر است بررسی کننده‌های کدهای جاوا اسکریپتی (static code analyzers) را نیز با اجرای دستور زیر نصب کنید:
> npm i -g typescript eslint tslint eslint-plugin-react-hooks

پس از این تغییرات، نیاز است یکبار VSCode را بسته و مجددا باز کنید. سپس مجددا گزینه‌ی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و ابتدا eslint را در اینجا جستجو کنید. در صفحه‌ی نمایش تنظیمات آن، گزینه‌ی Auto fix on save آن‌را انتخاب نمائید. در آخر در همین قسمت settings، عبارت prettier را انتخاب کنید. در اینجا اگر گزینه‌ی قدیمی یکپارچگی با eslint آن هنوز وجود دارد، آن‌را از حالت انتخاب شده خارج کنید (به صورت قرمز و deprecated نمایش داده می‌شود) تا افزونه‌ی prettier بدون مشکل و خطا کار کند (disable Prettier ESLint integration).


ایجاد قالب اولین برنامه‌ی React

در ادامه برای ایجاد اولین برنامه‌ی React، از بسته‌ی create-react-app که پیشتر آن‌را نصب کردیم، استفاده می‌کنیم. برای این منظور در خط فرمان دستور زیر را صادر کنید:
> create-react-app sample-01
در اینجا sample-01 یک نام دلخواه است و در حین اجرای این دستور باید به اینترنت متصل باشید تا وابستگی‌های مرتبط با پروژه را نیز دریافت کند. برای بار اول، اجرای آن ممکن است کمی طول بکشد. اما از دفعات آتی، چون بسته‌های مرتبط را در npm-cache سیستم نیز ذخیره می‌کند، اجرای آن بسیار سریع خواهد بود.
این قالب نه تنها React را نصب می‌کند، بلکه یک development server را برای اجرا و مشاهده‌ی سریع برنامه، webpack را برای یکی کردن فایل‌ها (bundling & minification)، Babel را برای کامپایل کدهای فایل‌های JSX و ... نیز نصب می‌کند. بنابراین به این ترتیب، یک پروژه‌ی تنظیم شده و آماده‌ی استفاده و توسعه را شاهد خواهیم بود که نیازی به تنظیمات اولیه‌ی آن نیست.
پس ایجاد برنامه، وارد پوشه‌ی sample-01 شده و دستور npm start را صادر کنید:
> cd sample-01
> npm start
به این ترتیب برنامه بر روی پورت 3000، قابل دسترسی و مشاهده می‌شود:


development server آن، تغییرات فایل‌های برنامه را تحت نظر قرار می‌دهد و با هر تغییری، به صورت خودکار برنامه را در مرورگر بارگذاری مجدد خواهد کرد.


بررسی ساختار اولین پروژه‌ی React ایجاد شده

ساختار پوشه‌ها و فایل‌های مثال اولیه‌ی ایجاد شده توسط قالب create-react-app به صورت زیر است:


البته شما در این تصویر پوشه‌ی node_modules را که در کنار این پوشه‌ها قرار دارد، مشاهده نمی‌کنید. وجود یک چنین پوشه‌ی سنگینی با هزاران فایل داخل آن، کار نمایشی IDEها را با مشکل مواجه می‌کند (مصرف حافظه‌ی بالا، به همراه کند شدن شدید آن). اگر نمی‌خواهید این پوشه نمایش داده شود، در مسیر file->preferences->settings، عبارت npm را جستجو کرده و سپس در قسمت npm: exclude آن، بر روی لینک edit in settings.json کلیک کنید:


 و سپس در فایل باز شده، یک چنین تنظیمی را می‌توانید اضافه و یا ویرایش و تکمیل کنید:
  "files.exclude": {
    "**/.git": true,
    "**/.svn": true,
    "**/.hg": true,
    "**/CVS": true,
    "**/.DS_Store": true,
    "**/node_modules": true,
    "**/wwwroot": true,
    "**/bower_components": true,
    "**/**/bin": true,
    "**/**/obj": true,
    "**/packages": true
  },

در ادامه پوشه‌ی public این پروژه را مشاهده می‌کنید. تمام فایل‌هایی که قرار است به صورت عمومی توسط برنامه ارائه شوند، مانند favicon.ico و غیره، در این پوشه قرار می‌گیرند.
در این پوشه بر روی فایل index.html آن کلیک کنید تا بتوان محتوای آن‌را بهتر بررسی کرد. برای مثال در ابتدای آن، درج تعدادی متادیتا را که یکی از آن‌ها ذکر manifest.json است، مشاهده می‌کنید. کار فایل manifest.json، ارائه‌ی یک سری متادیتای خاص مخصوص دستگاه‌های موبایل است که در آن‌ها بجای favicon.ico، می‌توان از تصاویر و یا آیکن‌های بزرگتری مانند فایل‌های png موجود در پوشه‌ی public، استفاده کرد. در ادامه‌ی این فایل، به تنظیم زیر می‌رسیم:
  <body>
    <noscript>You need to enable JavaScript to run this app.</noscript>
    <div id="root"></div>
div با id مساوی root، محل ارائه‌ی کل برنامه‌ی React ما است.

در پوشه‌ی src و فایل App.js آن، شاهد یک کامپوننت ابتدایی هستید که کار رندر صفحه‌ی مشکی پیش‌فرض این قالب را انجام می‌دهد. در این فایل، شاهد بازگشت یک چنین تگ‌هایی هستیم:
  return (
    <div className="App">
      <header className="App-header">
       ... 
      </header>
    </div>
  );
احتمالا تابحال چنین return ای را در برنامه‌های جاوا اسکریپتی مشاهده نکرده‌اید؛ چون درج آن‌ها در فایل‌های js به این نحو، غیرمجاز است. این تگ‌ها نه رشته‌ای هستند و نه HTML خالص. به آن jsx گفته می‌شود که مخفف JavaScript XML می‌باشد. کار آن ارائه‌ی ساختار UI ای است که قرار است رندر شود. یک چنین کدی برای اینکه قابل تفسیر و اجرا باشد، از درون کامپایلر ویژه‌ای به نام Babel عبور می‌کند و تبدیل به کدهای جاوا اسکریپتی خالصی می‌شود که برای مرورگرها قابل درک و اجرا است.
برای درک بهتر آن به آدرس https://babeljs.io/repl مراجعه کنید. سپس در سمت چپ صفحه، یک قطعه کد jsx را به یک ثابت انتساب دهید:
const element = <h1>Hello World!</h1>;


همانطور که مشاهده می‌کنید، این قطعه کد jsx (که یک رشته‌ی معمولی نیست)، توسط Babel به یک قطعه کد کاملا جاوا اسکریپتی قابل درک برای مرورگر تبدیل شده‌است:
"use strict";

var element = React.createElement("h1", null, "Hello World!");

بدیهی است نوشتن کدهای jsx، ساده‌تر از نوشتن قطعه کد فوق است و درک آن نیز به علت شباهت آن به HTML، آسان‌تر است. به همین جهت در کدهای React، ما از jsx استفاده می‌کنیم و تفسیر آن‌را به Babel واگذار خواهیم کرد.

در پوشه‌ی src، فایل مهم دیگری که وجود دارد، index.js است. این فایل نقطه‌ی آغازین برنامه را مشخص می‌کند. در قسمت‌های بعدی، محتویات این فایل را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
در اینجا فایل serviceWorker.js را نیز مشاهده می‌کنید. این فایل به صورت خودکار توسط قالب create-react-app ایجاد شده‌است و کار آن کمک به ارائه‌ی محلی برنامه، توسط development server آن است. بنابراین ما کاری با این فایل نخواهیم داشت.


نوشتن اولین برنامه‌ی React

به پوشه‌ی src ایجاد شده مراجعه کرده و تمام فایل‌های موجود و پیش‌فرض آن‌را حذف کنید. در ادامه خودمان آن‌ها را از صفر ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور فایل جدید و خالی src\index.js را ایجاد می‌کنیم. در ابتدای کار نیاز است تعدادی ماژول React را import کنیم.
import React from "react";

const element = <h1>Hello World!</h1>;
console.log(element);
در اینجا شیء React از ماژول react دریافت شده و سپس یک ثابت را با یک عبارت jsx مقدار دهی کرده‌ایم. چون از jsx استفاده می‌کنیم، ذکر import ابتدای فایل الزامی است؛ از این جهت که Babel به کمک آن است که می‌تواند معادل React.createElement را تولید کند.
اگر هنوز برنامه توسط دستور npm start در حال اجرا است، هر بار که فایل index.js را ذخیره می‌کنیم، خروجی نهایی را در مرورگر نمایش می‌دهد (اگر هم آن‌را بسته‌اید، یکبار از طریق خط فرمان، دستور npm start را در ریشه‌ی پروژه، صادر کنید). به این قابلیت hot module reloading هم گفته می‌شود.
در این حالت اگر به مرورگر مراجعه کنید، یک صفحه‌ی سفید را مشاهده خواهید کرد. اکنون دکمه‌ی F12 را فشرده (و یا ctrl+shift+i) و developer console مرورگر را باز کنید.


شیءای را که در اینجا مشاهده می‌کنید، همان حاصل console.log کدهای فوق است؛ به عبارتی Babel، عبارت jsx ما را تبدیل به یک شیء جاوا اسکریپتی قابل فهم برای مرورگر کرده‌است که از دیدگاه React، جزئی از همان Virtual DOM ای است که پیشتر معرفی شد (نمایش درون حافظه‌ای DOM مختص React، جهت محاسبه‌ی تغییرات، با تغییر state هر کامپوننت و سپس اعمال آن‌ها به DOM اصلی در مرورگر).
اکنون می‌خواهیم این المان را در DOM اصلی، رندر کرده و نمایش دهیم:
import React from "react";
import ReactDOM from "react-dom";

const element = <h1>Hello World!</h1>;
console.log(element);

ReactDOM.render(element, document.getElementById("root"));
برای این منظور نیاز است از متد ReactDOM.render استفاده کرد. این شیء در ماژول react-dom قرار دارد؛ به همین جهت در ابتدای فایل import شده‌است. سپس در متد render آن، ابتدا المانی که قرار است رندر شود ذکر خواهد شد و سپس محل درج آن‌را مشخص می‌کنیم که دقیقا به همان div با id مساوی root در فایل public\index.html اشاره می‌کند.
اکنون پس از ذخیره سازی فایل index.js، اگر به مرورگر مراجعه کنید، عبارت Hello World! را مشاهده خواهید کرد:


همانطور که در این تصویر نیز مشخص است، المان h1 ما را داخل div ای با id مساوی root، درج کرده‌است.

هدف از این مثال ساده، نمایش نحوه‌ی کارکرد React، در پشت صحنه بود. در یک برنامه‌ی واقعی، بجای رندر یک المان ساده در DOM، کار رندر App component را انجام خواهیم داد. کامپوننت App، کامپوننت ریشه‌ای برنامه بوده و می‌تواند شامل درختی از کامپوننت‌ها که UI نهایی را تشکیل می‌دهند، شود.


نگاهی به تنظیمات پروژه‌ی ایجاد شده

اگر فایل package.json پروژه را باز کنید، یک چنین بسته‌هایی در آن درج شده‌است:
{
  "name": "sample-01",
  "version": "0.1.0",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "react": "^16.11.0",
    "react-dom": "^16.11.0",
    "react-scripts": "3.2.0"
  },
  "scripts": {
    "start": "react-scripts start",
    "build": "react-scripts build",
    "test": "react-scripts test",
    "eject": "react-scripts eject"
  },
  "eslintConfig": {
    "extends": "react-app"
  },
  "browserslist": {
    "production": [
      ">0.2%",
      "not dead",
      "not op_mini all"
    ],
    "development": [
      "last 1 chrome version",
      "last 1 firefox version",
      "last 1 safari version"
    ]
  }
}
در اینجا صرفا سه بسته‌ی react، react-dom و react-scripts را در قسمت dependencies مشاهده می‌کنید که کل Importهای ما را تشکیل می‌دهند.
بسته‌ی react-scripts است که کار مدیریت چهار جزء قسمت scripts این فایل را انجام می‌دهد. برای نمونه دستور npm start ای که در اینجا تعریف شده، سبب اجرای react-scripts start می‌شود. در ادامه اگر دستور npm run build را اجرا کنیم، یک بسته‌ی نهایی بهینه سازی شده را تولید می‌کند.
آخرین دستور آن eject است. اگر دستور npm run eject را اجرا کنید، امکان سفارشی سازی پشت صحنه‌ی create-react-app را خواهید داشت؛ اما در نهایت به یک فایل package.json بسیار شلوغ خواهیم رسید (اینبار ارجاعات به Babel، Webpack و تمام ابزارهای دیگر نیز ظاهر می‌شوند). همچنین این عملیات نیز یک طرفه‌است. یعنی از این پس قرار است کنترل تمام این پشت صحنه، در اختیار ما باشد و به روز رسانی‌های بعدی create-react-app را با مشکل مواجه می‌کند. این گزینه صرفا مختص توسعه دهندگان پیشرفته‌ی React است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-01.zip

در قسمت بعد، پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را بررسی می‌کنیم.
مطالب
آموزش فایرباگ - #10 - DOM Panel
در پنل DOM توابع و متغییرهایی که در صفحه وجود دارند بصورت درختی نمایش داده می‌شوند. object‌ها و array‌ها قابل باز شدن هستند و بصورت درختی می‌توانید محتویات آن‌ها را مشاهده کنید. توابع هم بصورت لینک هستند که با کلیک برون آن ها، کد مربوط در پنل Script نمایش داده می‌شود. توجه کنید که محتویاتی که مشاهده می‌کنید برای همان لحظه ای است که پنل را باز کردید و برای مشاهده تغییرات ثانویه باید محتویات پنل را بروزرسانی کرد.

قبل از بررسی این پنل اجازه دهید نگاهی به تعریف DOM بیندازیم.

DOM چیست؟
مدل شیءگرای سند یا دام (DOM - Document Object Model) عنوان یکی از دو ساختوارۀ (architecture) اصلی است (در کنار اس‌اِی‌اکس) که بر اساس آن سندهای اکس‌ام‌ال را به اشیایی که در بردارندهٔ آن است، تجزیه نموده، و آن‌ها را به‌صورت یک ساختار درختی داده‌ها در فضای حافظه اصلی پهن می‌کند. ساختوارۀ دام، نه به زبان برنامه‌نویسی خاصّی وابستگی دارد و نه به سکّوی برنامه‌نویسی ویژه‌ای، بلکه، به منظور اجراء و پیاده‌سازی آن باید از یک زبان برنامه‌نویسی بلندتراز همچون جاوا، سی‌شارپ، جاوااسکریپت یا مشابه آن‌ها سود بجوییم. آنسوی رابط کاربر سند با مدلی شیءگرا نمایانده می‌شود. 


Options Menu
این منو با راست کلیک کردن بروی نام پنل یا کلیک کردن بروی مثلثی که روی پنل قرار دارد، نمایش داده می‌شود.

  • Show User-defined Properties
    در صورت فعال بودن، پراپرتی هایی که توسط کاربر به صفحه اضافه شده اند را نمایش می‌دهد.
  • Show User-defined Functions
    در صورت فعال بودن، توابعی که توسط کاربر به صفحه اضافه شده اند را نمایش می‌دهد.
  • Show DOM Properties
    در صورت فعال بودن، پراپرتی هایی که بصورت پیشفرض در DOM وجود دارند را نمایش می‌دهد.
  • Show DOM Functions
     در صورت فعال بودن، توابعی که بصورت پیشفرض در DOM وجود دارند را نمایش می‌دهد.
  • Show DOM Constants
    در صورت فعال بودن، const هایی که بصورت پیشفرض در DOM وجود دارند را نمایش می‌دهد.
  •  Show Inline Event Handlers
    در صورت فعال بودن، رویدادهایی که بصورت خطی در تگ‌ها تعریف شده اند را نمایش می‌دهد.
  • Show Closures
    در صورت فعال بودن، Closure‌ها را نمایش می‌دهد.
  • Show Own Properties Only
    در صورت فعال بودن، فقط پراپرتی هایی که بروی خود شئ تعریف شده اند را نمایش می‌دهد.
  • Show Enumerable Properties Only
    در صورت فعال بودن، فقط پراپرتی‌های شمارشی را نمایش می‌دهد.
  • Refresh
    محتویات پنل را بروزرسانی می‌کند.


Property Path
این قسمت در بالاترین بخش پنل قرار دارد و وظیفه‌ی آن نمایش مسیر شئ از خود شئ تا window است.
همچنین با راست کلیک کردن بروی این قسمت دو گزینه نمایش داده می‌شود. Refresh برای بروزسازی آدرس نمایش داده شده و Use in Command Line هم برای استفاده از شئ در خط فرمان است. پس از راست کلیک کردن بروی یک شئ و انتخاب گزینه‌ی Use in Command Line فایرباگ تمرکز برنامه را به خط فرمان منتقل می‌کند و شئ را تحت متغییری به نام $p در خط فرمان کپی می‌کند.


رنگ ها
برای مشخص کردن نوع متغییرهای این پنل، فایرباگ برای هر نوع متغییر از یک رنگ استفاده می‌کند.
اشیاء
، اشیاء DOM ، توابع Getter ، توابع تعریفی کاربر ، توابع DOM ، توابع Constructor ، پراپرتی‌های Read-only 


Auto-Completion
مشابه پنل‌های Console, CSS, HTML در این پنل هم امکان اعمال تغییرات همراه با قابلیت تکمیل خودکار وجود دارد.


localStorage
در HTML5 سیستمی برای ذخیره مقادیر در سمت کاربر، به نام localStorage معرفی شد. در این پنل می‌توانید محتویات آن را بررسی/ویرایش کنید. برای کار با توابع آن هم می‌توانید از پنل Console استفاده کنید. ( همچنین می‌توانید از پنل Console بصورت Popup در این پنل و پنل‌های دیگر هم استفاده کنید. به تصویر زیر توجه فرمایید. )
توجه کنید که برای مشاهده‌ی این شئ، باید گزینه‌ی Show DOM Properties فعال باشد و همیچنین در Property Path، شئ window فعال باشد.

Breakpoint Column
شما می‌توانید با کلیک بروی ستون سمت چپ پراپرتی ها، آن پراپرتی را تحت نظر گرفته و در صورت تغییر یافتن مقدار آن پراپرتی، کنترل روند اجرای برنامه از همان نقطه را بدست بگیرید. به این صورت که زمانی که کدی پراپرتی موردنظر را تغییر دهد، پنل Script روند اجرای کد را در همان قسمت متوقف می‌کند.
( ممکن است فایرباگ بصورت خودکار به پنل Script سوئیچ نکند و بعد از متوقف شدن برنامه هم اگر به پنل Script سوئیچ کنید نتیجه را نبینید. پس بهتر است قبل از تغییر یافتن پراپرتی مورد نظر و بعد از قرار دادن Breakpoint به پنل Script بروید. )


Context Menu
با راست کلیک کردن در قسمت‌های مختلف پنل، منوهای متفاوتی را خواهید دید. همچنین با راست کلیک کردن بروی مقادیر پراپرتی ها، منوی متناسب با آن مقدار را خواهید دید. مثلا اگر بروی یک تگ HTML در این پنل راست کلیک کنید، منویی که خواهید دید همان منویی است که در پنل HTML مشاهده می‌کردید.

 گزینه Context
توضیحات
Copy Name
Property List نام پراپرتی را در حافظه کپی می‌کند.
Copy Path Property List آدرس پراپرتی را در حافظه کپی می‌کند.
Copy Value
String and Number values محتوای پراپرتی را در حافظه کپی می‌کند.
Edit Property... Property List ( پراپرتی و توابع کاربر )
پراپرتی را به حالت ویرایش می‌آورد.
Delete Property Property List ( پراپرتی و توابع کاربر ) پراپرتی را حذف می‌کند.
Break On Property Change Property List ( پراپرتی و توابع کاربر ) مشابه پاراگرف قبلی.
Refresh Property List, Property Path محتویات پنل را بروزرسانی می‌کند.

برای توابع هم دو منوی اضافی وجود دارد:

    • ‪ Log Calls to "<function name>"
      فراخوانی‌های تابع مورد نظر را Log می‌کند. ( برای توضیحات بیشتر دستور monitor که از توابع خط فرمان است را ملاحظه بفرمایید. )
    • Copy Function
      نام و بنده‌ی تابع را در حافظه کپی می‌کند.
مطالب
بهینه سازی پروژه‌های Angular
Angular یکی از محبوب‌ترین فریم ورک‌ها، برای ساختن برنامه‌های تک صفحه‌ای می‌باشد. اگرچه گفتیم تک صفحه‌ای، اما ضرورتا منظور این نیست که پروژه‌ی شما تنها شامل یک صفحه باشد. شما می‌توانید با Angular یک وب سایت را با هزاران صفحه نیز ایجاد کنید. با این حال وقتی بحث از کارآیی باشد، بهتر است همیشه در رابطه با تعدادی فکر کنیم که باعث می‌شوند پروژه، نرم و سریع اجرا شود. 


#1 Optimize main bundle with Lazy Loading
وقتی که پروژه را برای حالت ارائه‌ی نهایی (Production ) بدون در نظر گرفتن Lazy Load، بیلد می‌کنیم احتمالا فایل‌های تولید شده زیر را در پوشه‌ی dist خواهیم دید: 

  1. polyfills.js :  برای ساختن برنامه‌های سازگار با انواع مرورگر‌ها می‌باشد. به دلیل اینکه وقتی کد‌ها را با جدیدترین ویژگی‌ها می‌نویسیم، ممکن است که همه‌ی مرورگر‌ها توانایی پشتیبانی از آن ویژگی‌ها را نداشته باشند.
  2. scripts.js : شامل اسکریپت‌هایی می‌باشد که در بخش scripts، در فایل angular.json تعریف کرده‌ایم.
  3.  webpack loader : runtime.js می‌باشد. این فایل شامل webpack utilities‌هایی می‌باشد که برای بارگذاری دیگر فایل‌ها مورد نیاز است.
  4. styles.css : شامل style ‌هایی است که در بخش styles، در فایل angular.json تعریف کرده‌ایم.
  5. main.js : شامل تمامی کد‌ها از قبیل کامپوننت‌ها ( کد‌های مربوط به css ، html ، ts) ، دایرکتیو‌ها، pipes و سرویس‌ها و ماژول‌های ایمپورت شده از جمله third party‌های می‌باشد.

همانطور که متوجه هستید، فایل main.js در طول زمان بزرگتر و بزرگتر خواهد شد که این یک مشکل است. در این حالت برای مشاهده‌ی وب سایت، مرورگر نیاز دارد که فایل main.js را دانلود کرده و سپس در صفحه،  آن را اجرا و رندر کند که این یک چالش برای کاربران موبایل با اینترنت ضعیف و هم چنین کاربران دسکتاپ می‌باشد. 
آسان‌ترین راه برای برطرف کردن این مشکل این است که پروژه را به چندین ماژول lazy load، تقسیم کنیم. وقتی که از lazy module‌ها استفاده می‌کنیم، انگیولار chunk مربوط به آن را تولید می‌کند که در ابتدا بارگذاری نخواهد شد؛ مگر اینکه مورد نیاز باشند (معمولا با فعال سازی یک مسیر اتفاق می‌افتد). 
وقتی که از lazy loading استفاده می‌کنیم، بعد از فرایند build، فایل‌های جدیدی تولید خواهند شد، مثل  4.386205799sfghe4.js که یک  چانک از  یک lazy module می‌باشد و در زمان راه اندازی صفحه اول اجرا نخواهد شد که نتیجه‌ی آن داشتن فایل main.js ای با حجم کم می‌باشد. بنابراین بارگذاری صفحه‌ی اول، خیلی سریع انجام خواهد شد. 

با این حال، بارگذاری هر قسمت می‌تواند بر روی کارآیی تاثیر داشته باشد (بارگذاری ممکن است کند باشد). خوشبختانه انگیولار یک راه را برای برطرف کردن این مشکل فراهم کرده است ( PreloadingStrategy ) . بعد از اینکه فایل main.js  به صورت کامل بارگذاری و اجرا شد، کار پیش واکشی ماژول‌ها را انجام می‌دهد و زمانیکه کاربری مسیری را درخواست می‌دهد، آْن مسیر را بدون درنگ مشاهده خواهد کرد.

#2 Debug bundles with Webpack Bundle Analyzer 
حتی ممکن است بعد از تقسیم کردن منطق برنامه به چند ماژول lazy load، شما یک فایل main.js بزرگ داشته باشید. در این حالت می‌توانید بهینه سازی بیشتری را با استفاده از Webpack Bundle Analyzer انجام دهید. با استفاده از این پکیج می‌توانید آمار‌هایی را در رابطه با هر باندل داشته باشید. در ابتدا با استفاده از دستور زیر پکیج آن‌را نصب کنید:
npm install --save-dev webpack-bundle-analyzer
سپس فایل package.json را باز کرده و در بخش scripts، مدخل زیر را اضافه کنید:
"bundle-report": "ng build --prod --stats-json && webpack-bundle-analyzer dist/stats.json"
توجه کنید که اگر خروجی برنامه شما مستقیما در dist می‌باشد، به صورت بالا عمل کنید؛ ولی اگر خروجی برنامه شما در پوشه‌ی dist/YourApplicationName باشد، آن را به حالت زیر ویرایش کنید:
"bundle-report": "ng build --prod --stats-json && webpack-bundle-analyzer dist/YourApplicationName/stats.json"
در نهایت دستور زیر را اجرا کنید:
npm run bundle-report
دستور بالا یک بیلد را برای پروژه برای حالت ارائه‌ی نهایی  (Production) همراه با  آمار‌هایی در رابطه با هر باندل ایجاد می‌کند. در اینجا می‌توانیم ببینیم که چه ماژولها/فایل‌هایی در هر باندل استفاده شده‌است. این مورد فوق العاده کمک می‌کند. هم چنین می‌توانیم به صورت بصری ببینیم که چه چیز‌هایی در هر ماژول شامل شده‌اند که بهتر بود آنجا نباشند:


#3 Use Lazy Loading for images that are not visible in page 
وقتی که صفحه اصلی را در اولین بار، بارگذاری می‌کنیم، می‌توانیم تصاویری را داشته باشیم که در صفحه‌ی نمایش، نمایان نباشند (منظور viewport می‌باشد) و کاربر برای دیدن آن تصاویر باید صفحه را به پایین اسکرول کند. با این وجود وقتی که صفحه بارگذاری می‌شود، تصاویر هم بلافاصله دانلود می‌شوند. اگر تعداد تصاویر زیاد باشند این مورد می‌تواند بر روی performance تاثیر منفی داشته باشد. برای برطرف کردن این مشکل می‌توان از lazy loading تصاویر استفاده کرد. در این حالت تصاویر زمانی بارگذاری می‌شوند که کاربر به آن‌ها می‌رسد. یک JavaScript API به نام Intersection Observer API وجود دارد که باعث می‌شود پیاده سازی lazy load خیلی آسان شود. علاوه بر این می‌توان یک دایرکتیو را با قابلیت استفاده مجدد طراحی کرد ( lazy loading برای تصاویر با استفاده از Intersection Observer).

#4 Use virtual scrolling for large lists  
با استفاده از virtual scrolling  می‌توان المنت‌ها را در Dom بر اساس بخش‌های قابل مشاهده‌ای از یک لیست، Load  یا unload کرد که برنامه را فوق العاده سریع می‌کند.
 
#5 Use FOUT instead of FOIT for fonts  
در بیشتر وب سایت‌ها می‌توان فونت‌های سفارشی زیبایی را به جای فونت‌های معمول دید. با این حال برای استفاده از فونت‌های فراهم شده توسط سرویس‌های دیگر لازم است که مرورگر آن‌ها را دانلود و parse  کند. اگر از فونت‌های سفارشی استفاده کنیم، مثل  Google Fonts، چه اتفاقی می‌افتد؟ در اینجا دو سناریو وجود دارد: 
  • در این حالت مرورگر منتظر می‌ماند تا فونت دانلود شود و آن را parse  کند و تنها بعد از آن متن را بر روی صفحه نمایش می‌دهد. متن روی صفحه تا زمانیکه فونت دانلود و parse  نشده باشد، قابل مشاهده نیست؛ این FOIT است (Flash of invisible text) .
  • مرورگر در ابتدا متن را با استفاده از فونت معمول نمایش می‌دهد و بعد از آن سعی می‌کند که ساختار‌های فونت خارجی را دریافت کند. وقتی که دانلود انجام شد و سپس آن را parse  کرد، فونت سفارشی دانلود شده، با فونت معمول جایگزین خواهد شد؛ این FOUT است ( Flash of unstyled text ).

بیشتر مرورگر‌ها از FOIT  استفاده می‌کنند و تنها Internet Explorer از FOUT استفاده می‌کند. برای برطرف کردن این مشکل می‌توان از توصیف‌گر font-display استفاده کرد و به مرورگر بگوییم که می‌خواهیم در ابتدا متن را با فونت معمول نمایش دهیم و جایگزینی فونت، بعد از دانلود باشد (بیشتر).
مطالب
Vue.js - بحث Computed Properties و خروجی بلادرنگ - قسمت سوم
با استفاده از Computed Properties ها می‌توانید برای هر خاصیت، یک شرط بنویسید و آنرا مقداردهی کنید. در این بحث بسیار مهم نیز قادر خواهید بود تا به صورت بلادرنگ (Real Time) خروجی بگیرید. در واقع به محض ارسال اطلاعات، خروجی مورد نظر برای شما نمایش داده می‌شود.
ابتدا لازم است تا یک ویو را ایجاد کنید. یک new vue جدید ساخته و مشخصه‌های لازم را وارد کنید؛ مطابق کد زیر
    <html> <body>

    <div id="dotnet"> 
       <h2>New Sample: {{ a }}</h2> 
       <input type="text" v-model="a"> 
    </div> 
  
       <script src="https://unpkg.com/vue@2.2.6">
       </script>

       <script type="text/javascript">
        new Vue({ 
        el: '#dotnet', 
        data:{ 
            a:'' 
        }, 
        computed: { 
            a:{ 
                get: function () { 
                    return this.a + ''; 
                } 
            } 
        } 
    });
        </script>

        </body>
</html>
در کد بالا ویوی جدیدی ساخته شده و مقدار data نیز مشخص شده‌است. مقدار data برابر a می‌باشد.
data:{ 
            a:'' 
        },
دقت نمائید هدف این است وقتی مقداری درون یک input وارد می‌شود، بلافاصله نمایش داده شود که این کار با استفاده از خاصیت v-model به صورت بلادرنگ امکان‌پذیر است.
در کد زیر مقدار a درون data باید به v-model نسبت داده شود تا درون input اطلاعات نمایش داده شوند.
<input type="text" v-model="a">
حال، یک property به نام computed  ایجاد کرده و مقدار a را توسط یک تابع برگشت می‌دهیم.
  computed: { 
            a:{ 
                get: function () { 
                    return this.a + ''; 
                } 
            } 
        }
دقت کنید function بالا به دلخواه نوشته شده‌است و شما قادرید هرکدی را که لازم است، جای آن بنویسید. اما بدنه کلی ساختار یک computed  باید به همین شکل حفظ شود.
پس از اجرای کد درون مرورگر هر نوع مقداری که درون input وارد شود، توسط خاصیت v-model بلافاصله نمایش داده می‌شود.
مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش دوم
در ادامه قسمت قبلی قصد داریم دو کنترل دیگر را نیز بایند کنیم؛ ولی از آنجا که مقادیر آن‌ها رشته‌ای یا عددی نیست و مقداری متفاوت هست، از مبحثی به نام ValueConverter استفاده خواهیم کرد.
Value Converter چیست؟


موقعی که شما قصد بایند کردن دو نوع داده متفاوت را به هم دارید، نیاز به یک کد واسط پیدا می‌کنید تا این کد واسط مقادیر شما را از مبدا دریافت کرده و تبدیل به نوعی کند که مقصد بتواند از آن استفاده کند یا بلعکس. ValueConverter نام کلاسی است که از یک اینترفیس به نام IValueConverter ارث بری کرده است و شامل دو متد تبدیل نوع از مبدا به مقصد Convert و دیگری از مقصد به مبدا  ConvertBack می‌شود که خیلی کمتر پیاده سازی می‌شود.
پیاده سازی یک کلاس مبدل سه مرحله دارد:
  • مرحله اول :ساخت کلاس ValueConverter
  • مرحله دوم : تعریف آن به عنوان یک منبع یا ریسورس
  • مرحله سوم : استفاده از آن در عملیات بایند کردن Binding

در مرحله اول، نحوه پیاده سازی کلاس ValueConverter به شکل زیر است:
public class BoolToVisibilityConverter : IValueConverter
{
    public object Convert(object value, Type targetType, 
        object parameter, CultureInfo culture)
    {
        // Do the conversion from bool to visibility
    }
 
    public object ConvertBack(object value, Type targetType, 
        object parameter, CultureInfo culture)
    {
        // Do the conversion from visibility to bool
    }
}

در متد تبدیل باید مقداری را که کنترل نیاز دارد، بر اساس مقادیر کلاس، ایجاد و بازگشت دهید.

در مرحله‌ی دوم نحوه تعریف مبدل ما در پنجره XAML به صورت زیر می‌باشد:
<Window x:Class="test.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:نامی دلخواه="clr-namespace:فضای نامی که کلاس مبدل در آن قرار دارد"
        >

    <Window.Resources>
        <نام دلخواهی که در بالا تعریف کرده اید: ClassNameنام کلاس  x:Key="کلید این آیتم در ریسورس"/>
    </Window.Resources>

کلمه‌های کلیدی xmlns که مخفف XML NameSpace هستند جهت تعریف دسترسی به فضاهای نام طراحی شده‌اند و طبق تعریف مایکروسافت همان مفهوم تگ‌های تعریف فضای نام در XML را دارند که توسط مایکروسافت توسعه یافته‌اند. این تعریف‌ها در تگ ریشه (در اینجا window) تعریف می‌شوند. دو فضای نام اولی که به طور پیش فرض در همه جای پروژه قرار دارند، اشاره به فریم ورک WPF دارند. کلمه‌ی کلیدی x در خط شماره سه، نام دلخواهی است که دسترسی ما را به خصوصیات یا تعاریف XAML موجود در sdk باز می‌کند؛ مثلا استفاده از خصوصیاتی چون x:key یا x:class را به همراه دارد.
پس الان باید خط چهارم برای ما روشن باشد؛ فضای نام جدیدی را در برنامه خودمان ایجاد کرده‌ایم که این تگ به آن اشاره می‌کند و نام دلخواهی هم برای اشاره به این فضای نام برایش در نظر گرفته‌ایم. هر موقع در برنامه این نام دلخواه تعیین شده قرار گیرد، یعنی اشاره به این فضای نام که در قسمت Window.resource خط هشتم تعریف شده است.
در خط هشتم، یک ریسورس (منبع) را به برنامه معرفی کرده‌ایم:
ریسورس‌ها برای ذخیره سازی داده‌ها در سطح یک کنترل، سطح محلی در یک پنجره، یا سطح عمومی در کل پروژه به کار می‌روند. محدودیتی در ذخیره داده‌ها وجود ندارد و هر چقدر که دوست دارید می‌توانید داده به آن پاس کنید. این داده‌ها می‌توانند یک سری اطلاعات ذخیره شده در یک ساختار ساده تا یک ساختار سلسه مراتبی از کنترل‌ها باشند. ریسورس‌ها به شما این اجازه را می‌دهند تا داده‌ها را در یک مکان ذخیره کرده و آن‌ها را در یک یا چندجا مورد استفاده قرار دهید.

از آن جا که مباحث ریسورس‌ها را در یک مقاله‌ی جداگانه بررسی می‌کنیم، فقط به ذکر نکات بالا جهت کد فعلی بسنده خواهیم کرد و ادامه‌ی آن را در یک مقاله دیگر مورد بررسی قرار می‌دهیم.
هر ریسورس دارای یک نام یا یک کلید است که با خصوصیت x:key تعریف می‌شود.
ریسورس بالا یک کلاس را که در فضای نام دلخواهی قرار دارد، تعریف می‌کند و یک کلید هم به آن انتساب می‌دهد.
مرحله‌ی سوم معرفی ریسورس به عملیات Binding است:
{Binding نام پراپرتی کلاس, Converter={StaticResource کلید آیتم مربوطه در ریسورس}, ConverterParameter=پارامتری که به کلاس مبدل پاس می‌شود}

بخش اول دقیقا همان چیزی است که در قسمت قبلی یاد گرفتیم. معرفی پراپرتی که باید عمل بایند به آن صورت گیرد. قسمت بعدی معرفی مبدل است و از آن جا که تابع مبدل ما در یک منبع است، اینگونه می‌نویسیم: {} را باز کرده و ابتدا کلمه StaticResource فاصله و سپس کلید ریسورس که تابع را از ریسورس فراخوانی کند و قسمت بعدی هم پاس کردن یک پارامتر به تابع مبدل است.

حال که با اصول نوشتار آشنا شدیم کار را آغاز می‌کنیم.
قصد داریم یک مبدل برای فیلد جنیست درست کنیم. از آنجا که این فیلد Boolean است و خصوصیت IsChecked یک RadioButton هم Boolean است، می‌توان یک ارتباط مستقیم را ایجاد کرد. ولی مشکل در اینجا هست که True برای مذکر است و false برای مؤنث. در نتیجه تنها Radiobutton مربوطه به جنس مذکر به این حالت پاسخ می‌دهد و از آنجا که  برای جنس مونث  false در نظر گرفته شده است، انتخاب آن هم false خواهد بود. پس باید در مبدل، مقداری که کنترل می‌خواهد را شناسایی کرده و اگر مقدار با آن برابر بود، True را بازگردانیم. مقداری که هر کنترل درخواست می‌کند را از طریق پارامتر به تابع مبدل ارسال می‌کنیم. radiobutton مذکر، مقدار True را به عنوان پارامتر ارسال می‌کند و radiobutton مونث هم مقدار false را به عنوان پارامتر ارسال می‌کند. اگر تابع مبدل را ببینید، این مقدار‌ها با پارامترها همخوانی دارند، True در غیر این صورت false بر میگرداند.

مرحله اول تعریف کلاس ValueConveter:
using System;
using System.Globalization;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class GenderConverter: IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            bool bparam;

            bool test = bool.TryParse(parameter.ToString(), out bparam);
            if (test)
            {
                return ((bool)value).Equals(bparam);
            }
            return DependencyProperty.UnsetValue;
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در کد بالا پارامتر ارسالی را دریافت می‌کنیم و اگر برابر با Null باشد، مقداری برگشتی را عدم ذکر شدن خصوصیت وابسته اعلام می‌کنیم. در نتیجه انگار این خصوصیت مقداردهی نشده است. اگر مخالف Null باشد، کار ادامه پیدا می‌کند. در نهایت مقایسه‌ای بین پارامتر و مقدار پراپرتی (value) صورت گرفته و نتیجه‌ی مقایسه را برگشت می‌دهیم.

برای تعریف این مبدل در محیط XAML به صورت زیر اقدام می‌کنیم:
<Window x:Class="test.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:valueConverters="clr-namespace:test.ValueConverters"
        Title="MainWindow" Height="511.851" Width="525">

    <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
    </Window.Resources>
</window>
 کلمه valueConveter به فضای نام test.valueConverters اشاره می‌کند که در قسمت ریسورس، از کلاس GenderConverter آن استفاده می‌کنیم و کلیدی که برای این ریسورس در نظر گرفتیم را GenderConverter تعریف کردیم (هم نامی کلید ریسورس و نام کلاس مبدل اتفاقی است و ارتباطی با یکدیگر ندارند).

نکته: در صورتی که بعد از تعریف ریسورس با خطای زیر روبرو شدید و محیط طراحی Design را از دست دادید یکبار پروژه را بیلد کنید تا مشکل حل شود.
The name "GenderConverter" does not exist in the namespace "clr-namespace:test.ValueConverters".


اکنون در عملیات بایندینگ دو کنترل اینگونه می‌نویسیم:
     <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=True}" Name="RdoMale"  >Male</RadioButton>
                <RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender, Converter={StaticResource GenderConverter}, ConverterParameter=False}" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0"  >Female</RadioButton>
حال برنامه را اجرا کرده و نتیجه را ببینید. برای تست بهتر می‌توانید جنسیت فرد را در منبع داده تغییر دهید. همچنین از آنجا که این مقدار برای جنس مذکر نیازی به بررسی و تبدیل ندارد می‌توانید عملیات بایند را عادی بنویسید:
<RadioButton GroupName="Gender" IsChecked="{Binding Gender}" Name="RdoMale"  >Male</RadioButton>
این کد می‌تواند برای تمامی وضعیت‌های دو مقداری چون جنسیت و وضعیت تاهل و ... هم به کار برود. ولی حالا سناریویی را تصور کنید که که مقادیر از دو تا بیشتر شود؛ مثل وضعیت تحصیلی ، دسترسی‌ها و غیره که این‌ها نیاز به داده‌های شمارشی چون Enum‌ها دارند. روند کار دقیقا مانند بالاست:
هر کنترل مقداری از یک enum را میپذیرد که میتواند آن مقدار را با استفاده از پارامتر، به تابع مبدل ارسال کند و سپس تابع چک می‌کند که آیا چنین مقداری در enum مدنظر یافت می‌شود یا خیر؛ این کد الان کار می‌کندو واقعا هم کد درستی است و هیچ مشکلی هم ندارد. ولی برای یک لحظه تصور کنید پنجره شما شامل چهار خصوصیت enum دار است. یعنی الان باید 4 تابع مبدل بنویسید. پس باید کد را بازنویسی کنیم تا به هر enum که مدنظر است پاسخ دهد؛ به این ترتیب تنها یک تابع مبدل می‌نویسیم.

جهت یادآوری نگاهی به کلاس برنامه می‌اندازیم:
public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person : INotifyPropertyChanged
    { 
        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }

        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }
فعلا IList را از پراپرتی FieldOfWork بر میداریم تا این سناریو باشد که تنها یک Enum قابل انتخاب است:
public FieldOfWork FieldOfWork { get; set; }
بعدا حالت قبلی را بررسی میکنیم.

کد کلاس مبدل را به صورت زیر می‌نویسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class EnumConverter : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            if (Enum.IsDefined(value.GetType(), value) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            object paramvalue = Enum.Parse(value.GetType(), ParameterString);
            return paramvalue.Equals(value);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در مرحله اول مثل کد قبلی بررسی می‌شود که آیا پارامتری ارسال شده است یا خیر. در مرحله دوم بررسی می‌شود که نوع داده مقدار پراپرتی چیست یعنی چه Enum ایی مورد استفاده قرار گرفته است. اگر در Enum مقداری که در پارامتر به آن ذکر شده است وجود نداشته باشد، بهتر هست که کار در همین جا به پایان برسد؛ زیرا که یک پارامتر اشتباهی ارسال شده است و چنین مقداری در Enum وجود ندارد. در غیر اینصورت کار ادامه می‌یابد و پارامتر را به enum تبدیل کرده و با مقدار مقایسه می‌کنیم. اگر برابر باشند نتیجه true را باز میگردانیم.

کد قسمت ریسورس را با کلاس جدید به روز می‌کنیم:
    <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
        <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter>
    </Window.Resources>
کد چک باکس‌ها هم به شکل زیر تغییر می‌یابد:
    <CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumConverter}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>
کلاس GetPerson که منبع داده ما را فراهم می‌کند هم به شکل زیر است:
  public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender =true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                FieldOfWork = test.FieldOfWork.Actor,
                Date = DateTime.Now.AddDays(-3)
            };
        }

برنامه را اجرا کنید تا نتیجه کار را ببینید. باید چک باکس Actor تیک خورده باشد. میتوانید منبع داده را تغییر داده تا نتیجه کار را ببینید.

بگذارید فیلد FieldOfWork را به حالت قبلی یعنی IList برگردانیم. در بسیاری از اوقات ما چند گزینه از یک Enum را انتخاب می‌کنیم، مثل داشتن چند سطح دسترسی یا چند سمت کاری و ...

کلاس را به همراه کد GetPerson به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
    public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person : INotifyPropertyChanged
    { 
        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }

        private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }

        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName = "man.jpg",
                Country = "Italy",
                FieldOfWork = new FieldOfWork[] { test.FieldOfWork.Actor, test.FieldOfWork.Producer },
                Date = DateTime.Now.AddDays(-3)
            };
        }
}

دو Enum بازیگر و تهیه کننده را انتخاب کرده‌ایم، پس در زمان اجرا باید این دو گزینه انتخاب شوند.
کد مبدل را به صورت زیر می‌نویسیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace test.ValueConverters
{
    public class EnumList : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            var ParameterString = parameter as string;
            if (ParameterString == null)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

         var enumlist= (IList) value;         

            if(enumlist==null && enumlist.Count<1)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            if (Enum.IsDefined(enumlist[0].GetType(), ParameterString) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;


            /*
              foreach (var item  in enumlist)
            {
                object paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString);
                bool result = item.Equals(paramvalue);
                if (result)
                    return true;
            }
            return false;
             */
            return (from object item in enumlist let paramvalue = Enum.Parse(item.GetType(), ParameterString) select item.Equals(paramvalue)).Any(result => result);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
مقدار پراپرتی را به نوع IList تبدیل می‌کنید و اگر لیست معتبر بود، برنامه را ادامه می‌دهیم؛ در غیر اینصورت تابع خاتمه می‌یابد. بعد از اینکه صحت وجود لیست اعلام شد، بررسی میکنیم آیا Enum چنین مقداری که پارامتر ذکر کرده است را دارد یا یک پارامتر اشتباهی است.
در حلقه‌ای که به شکل توضیح درآمده، همه آیتم‌های مربوطه در لیست را بررسی کرده و اگر آیتمی برابر پارامتر باشد، True بر میگرداند و در صورتی که حلقه به اتمام برسد و آیتم پیدا نشود، مقدار False را برمی‌گرداند. این حلقه از آن جهت به شکل توضیح درآمده است که کد Linq آن در زیر نوشته شده است.

تعریف کلاس بالا در ریسورس:
   <Window.Resources>
        <valueConverters:GenderConverter x:Key="GenderConverter"/>
        <valueConverters:EnumConverter x:Key="EnumConverter"></valueConverters:EnumConverter>
        <valueConverters:EnumList x:Key="EnumList"></valueConverters:EnumList>
    </Window.Resources>
و تغییر کلید ریسورس در خطوط چک باکس ها، باقی موارد همانند قبل ثابت هستند:
     <CheckBox Name="ChkActor" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Actor}" >Actor/Actress</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkDirector" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Director}" >Director</CheckBox>
                <CheckBox Name="ChkProducer" IsChecked="{Binding FieldOfWork, Converter={StaticResource EnumList}, ConverterParameter=Producer}" >Producer</CheckBox>

نتیجه‌ی کار باید به شکل زیر باشد:
فیلد جنسیت و زمینه کاری از تابع مبدل به دست آمده است.

  بدیهی است خروجی‌های بالا برای کنترل هایی است که مقدار Boolean را می‌پذیرند و برای سایر کنترل‌ها باید با کمی تغییر در کد و نوع برگشتی که تحویل خروجی متد مبدل می‌شود، دهید.

دانلود فایل‌های این قسمت
مطالب
تغییرات بوجود آمده در Mobile Features-MVC4
یکی دیگه از امکاناتی که به MVC4 اضافه شده و برام جالب بود پشتیبانی توکار از مرورگرهای موبایل و تبلت‌ها است به این صورت که اگر به عنوان مثال یک فایل  Layout.cshtml  داشته باشیم و یک فایل   Layout.Mobile.cshtml  بسازیم MVC به صورت خودکار در زمانی که کاربر به وسیله موبایل یا تبلت به سایت ما وارد میشود تشخیص داده و  Layout  مربوط به موبایل را که  Layout.Mobile.cshtml   اعمال میکند.
در این رابطه کتابخانه  JQuery  افزونه بسیار قوی را ارائه داده که به راحتی میتوان از آن در برنامه خود استفاده کرد.
این افزونه فقط شامل چند فایل عکس, جاوا اسکریپ یا CSS نیست بلکه با پشتیانی کامل از صفحات لمسی ,تبلت‌ها , Smart Phone‌ها ویژگی قدرتمندی را به برنامه نویس میدهد.
در ادامه قصد دارم شما را با یک صفحه ساده ساخته شده توسط این کتابخانه قذرتمند آشنا کنم.
ابتدا یک پروژه خالی MVC4 ایجاد کنید.(هدف ما بیشتر برای آشنایی با کتابخانه JQuery Mobile است پس میتوان از یک صفحه Html ساده نیز استفاده نمود).
سپس در  کنسول Nuget برای نصب JQuery Mobile عبارت زیر را تایپ کنید.

PM> Install-Package jquery.mobile

حال پس از نصب آن شاهد اضافه شدن  فایلهای  عکس, جاوا اسکریپ و CSS هستید.
نکته ای که باید توجه کرد این است که اگر از MVC4  استفاده میکنید این فایلها چون در پوشه Content ودر Root این پوشه ایجاد میشود امکان دارد ظاهر اصلی سایت را بهم بزند و شاید هم بعضی از فایلهای جاوا اسکریپت شما اجرا نشود و این به علت ویژگی Bundling است که کل فایل هایی که در Root فولدر Content , Script قرار دارد را Bundle  میکند وامکان تداخل در فایلهای CSS و جاوااسکریپت وجود دراد.که میتوان فایلهای مربوط به JQuery Mobile  را در فولدر‌های جداگانه نگهداری کرد.(بازهم میگم ممکن است)
نکته دیگر این است که شما زمانی که به وسیله تبلت یا مویایل خود سایت را مشاهده میکنید ممکن است سایت را خیلی ریز ببینبد که با اضافه کردن یک متا تگ به شکل زیر قابل حل است.
 <meta name="viewport" content="width=device-width">
حال یک صفحه HTML خالی را باز کرده و کدهای زیر را وارد کنید:
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width,initial-sclae=1" />
    <link href="Content/jquery.mobile-1.1.0.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.mobile-1.1.0.js" type="text/javascript"></script>

    <title></title>
</head>
<body>
    <div data-role="page">
        <div data-role="header" data-theme="b">
            <h1>this is a test
            </h1>
        </div>
        <div data-role="conent">
            <ul data-role="listview" data-filter="true" data-inset="true" data-theme="e">
                <li><a href="#">Water</a></li>
                <li><a href="#">Pepsi</a></li>
                <li><a href="#">Diet Pepsi</a></li>
                <li><a href="#">Beer</a></li>
                <a href="#" data-role="button" data-theme="b">Click ME</a>
            </ul>
        </div>
        <div data-role="footer" data-theme="b" data-position="fixed">
            <h1>footer
            </h1>
        </div>
    </div>
</body> 
توجه داشته باشید که ترتیب اضافه کردن script  ها به صفحه مهم است.
توضیح کد بالا:
 data-role="page"
مشخص کننده محدوده صفحه است. 
" data-role="header
مشخص کننده هدر صفحه است.
"data-theme="e
مشخص کننده تم  صفحه است.برای اطلاعات بیشتر در باره این تنظیم به این سایت JQueryMobile مراجع نمایید.
"data-role="listview
همانطور که از اسمش پیداست برای مشخص کردن listview است.وباقی کد نیز مشخص است.
 "data-filter="true
توسط ویژگی بالا یک فیلترینگ زیبا بر روی آیتم های listview خواهیم داشت.
" data-inset="true"
واگر مقدار true باشد لبه‌های  listview  به صورت گرد در خواهند آمد.

MVC Mobile app

در قسمت‌های بعدی توضیحات کاملتری ارائه خواهم داد.
در ضمن اگر قلت املاعی دارم به بزرگی خودتون ببخشید.;)

مطالب
معرفی Blazor Hybrid
همانطورکه با مطالعه‌ی سری آموزش Blazor تا به اینجا متوجه شده‌اید، Blazor دو نوع Web Assembly و Server را دارد:
  • در Blazor Web Assembly که UI با HTML / CSS زده می‌شود، کدهای C# .NET ای با کمک Web Assembly و داخل خود مرورگر اجرا می‌شوند. با کمک Blazor Web Assembly می‌توان محصولات PWA و SPA ایجاد نمود.
  • در Blazor Server که UI با HTML / CSS زده می‌شود، کدها در سرور اجرا و به وسیله‌ی Web Sockets، تعاملات UI ای از Browser به سرور ارسال و تغییرات UI ای از سرور به Browser ارسال می‌شوند. با کمک Blazor Server می‌توان محصولات SPA ایجاد نمود.
ولی دو نوع Blazor دیگر نیز وجود دارند:
  • Blazor Native Mobile Apps که در این روش از کامپوننت‌های Native موبایل استفاده می‌شود؛ نه عناصر HTML مانند h1 و div. با کمک Blazor Native Mobile Apps می‌توان برنامه‌های Native موبایل برای Android / iOS و برنامه‌های Desktop برای Windows ایجاد نمود.
  • Blazor Hybrid که در این روش UI با HTML / CSS بوده، ولی اجرای کدهای C# .NET داخل خود سیستم عامل و به صورت Native است. با کمک Blazor Hybrid می‌توان برنامه‌های موبایل برای Android / iOS و برنامه‌های Desktop برای Windows ایجاد نمود.
از Blazor Hybrid زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم برنامه‌های موبایل را برای Android / iOS و برنامه‌های Desktop را برای ویندوز، با کمک HTML / CSS توسعه دهیم.

حال سوال اینجاست که این چه تفاوتی با ارائه یک PWA با Blazor Web Assembly دارد؟
تفاوت در نحوه‌ی اجرا شدن کدهای C# .NET است. در Blazor Web Assembly، کدها درون Sandbox خود Browser اجرا می‌شوند و طبیعتا محدود به امکانات خود ‌Browser هستند؛ برای مثال امکان خواندن Contactهای گوشی وجود ندارد.
همچنین هنوز نسخه‌ی AOT برای Blazor Web Assembly هنوز آماده نشده است و در ‌Blazor Hybrid چون اجرای C# .NET به صورت Native است، Performance خیلی خوبی دارد.
به علاوه، با اشتراک گذاری اصل کد بین Blazor Web Assembly و Blazor Hybrid می‌توان هم یک PWA / SPA داشت و هم آن را در Store‌ها پابلیش نمود که این به معنای جذب بیشتر مشتری است. این نسخه‌ی پابلیش شده روی Store، چون حاوی فایل‌های لازم، اعم از CSS و DLLها و... است، به محض دانلود، قابلیت استفاده دارد و لازم ندارد مجددا چیزی را از سرور دانلود کند. به واقع با این روش می‌توان حتی Offline mobile & desktop apps ایجاد نمود.

مستندات مایکروسافت برای ایجاد یک Blazor Hybrid app در اینجا قرار دارند. به علاوه یک Sample project را نیز در GitHub ارائه کرده‌ام که در قسمت Releases آن، یک apk برای Android deviceهای 64 بیتی نیز قرار داده شده‌است که می‌توانید آنرا تست کنید. باقی کدهایی که در پروژه نوشته می‌شوند، دقیقا مشابه همین مطالب سری آموزش Blazor است که احتمالا تا این لحظه آنها را مطالعه نموده‌اید.
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت نهم - آشنایی با Crescendo
همانطور که در ابتدای این سری نیز اشاره شد، یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد PowerShell، طراحی شیءگرای آن است، به‌طوریکه خروجی cmdletهای آن، به صورت آبجکت هستند. همچنین، در PowerShell امکان اجرای کامندهای native نیز وجود دارد. به عنوان مثال اگر کامند زیر را وارد کنید: 
git log --oneline
خروجی، همانطوری که در دیگر shellها انتظار میرود، نمایش داده خواهد شد؛ یعنی به صورت string. همچنین امکان intellisense را نیز برای پارامترهای کامند موردنظر نخواهیم داشت؛ چون در اصل، به اصطلاح یک legacy command است و نه یک cmdlet. برای بهره بردن از امکانات PowerShell میتوانیم این نوع کامندها را توسط یک wrapper به cmdlet تبدیل کنیم، اما آپدیت نگه‌داشتن این wrapper و نوشتن آن فرآیند سختی است. برای سهولت انجام اینکار، یک فریم‌ورک تحت عنوان Crescendo توسط مایکروسافت ارائه شده است.
یک مثال
فرض کنید میخواهیم کامند git log را به همراه تعدادی از دستورات آن به یک PowerShell cmdlet تبدیل کنیم؛ برای اینکار ابتدا نیاز است ماژول عنوان شده را نصب کنیم: 
Install-Module -Name Microsoft.PowerShell.Crescendo
بعد از نصب ماژول فوق، یکسری cmdlet به مجموعه کامندهای PowerShell اضافه خواهند شد. یکی از این کامندها New-CrescendoCommand است. با کمک این کامند، فایل JSON موردنیاز Crescendo را میتوانیم تولید کنیم: 
$Configuration = @{
    '$schema' = "https://aka.ms/PowerShell/Crescendo/Schemas/2021-11"
    Commands  = @()
}
$parameters = @{
    Verb = "Get"
    Noun = "GitLog"
    OriginalName = "git"
}
$Configuration.Commands += New-CrescendoCommand @parameters

$Configuration | ConvertTo-Json -Depth 3 | Out-File ./git-ps.json
در اینجا تعیین کرده‌ایم که کامندی که میخواهیم برایمان تولید شود، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد. به عنوان مثال Verb آن Get و Noun آن باید GitLog باشد (براساس استانداری که مایکروسافت برای نامگذاری cmdletها پیشنهاد میدهد). در نهایت میتوانیم به صورت Get-GitLog از آن استفاده کنیم. همچنین legacy command اصلی که میخواهیم برای آن cmdlet ایجاد کنیم نیز توسط OriginalName تعیین شده‌است. لازم به ذکر است که در ویندوز باید مسیر کامل آن را وارد کنید. سپس با اجرای دستورات فوق، خروجی زیر برایمان تولید خواهد شد: 
{
  "Commands": [
    {
      "Verb": "Get",
      "Noun": "GitLog",
      "OriginalName": "git",
      "OriginalCommandElements": null,
      "Platform": [
        "Windows",
        "Linux",
        "MacOS"
      ],
      "Elevation": null,
      "Aliases": null,
      "DefaultParameterSetName": null,
      "SupportsShouldProcess": false,
      "ConfirmImpact": null,
      "SupportsTransactions": false,
      "NoInvocation": false,
      "Description": null,
      "Usage": null,
      "Parameters": [],
      "Examples": [],
      "OriginalText": null,
      "HelpLinks": null,
      "OutputHandlers": null
    }
  ],
  "$schema": "https://aka.ms/PowerShell/Crescendo/Schemas/2021-11"
}
نکته: دقت داشته باشید که schema$ باید درون single quote نوشته شود؛ چون در غیراینصورت، key آن درون فایل تولید شده، خالی خواهد بود: 
"": "https://aka.ms/PowerShell/Crescendo/Schemas/2021-11",
با کمک این schema درون Visual Studio Code امکان Intelisense را نیز خواهیم داشت: 


اکنون باید این فایل Configuration را به Crescendo معرفی کنیم تا cmdlet را برایمان تولید کند. اینکار را توسط Export-CrescendoModule انجام خواهیم داد: 

Export-CrescendoModule -Configuration ./git-ps.json -ModuleName ./git-ps.psm1

با اجرای دستور فوق، فایل‌های git.psm1 و همچنین git.psd1 تولید خواهند شد. نیاز به بررسی فایل‌های جنریت شده نیست؛ چون تنها جایی که با آن باید در ارتباط باشیم، همان فایل JSON ابتدای بحث است که در ادامه آن را بررسی خواهیم کرد. اما قبل از آن اجازه دهید ماژول تولید شده را Import کنیم و دستور Get-GitLog را وارد کنیم: 

PP /> Import-Module ./git-ps.psd1
PS /> Get-GitLog

usage: git [-v | --version] [-h | --help] [-C <path>] [-c <name>=<value>]
           [--exec-path[=<path>]] [--html-path] [--man-path] [--info-path]
           [-p | --paginate | -P | --no-pager] [--no-replace-objects] [--bare]
           [--git-dir=<path>] [--work-tree=<path>] [--namespace=<name>]
           [--super-prefix=<path>] [--config-env=<name>=<envvar>]
           <command> [<args>]

These are common Git commands used in various situations:

start a working area (see also: git help tutorial)
   clone     Clone a repository into a new directory
   init      Create an empty Git repository or reinitialize an existing one

work on the current change (see also: git help everyday)
   add       Add file contents to the index
   mv        Move or rename a file, a directory, or a symlink
   restore   Restore working tree files
   rm        Remove files from the working tree and from the index

examine the history and state (see also: git help revisions)
   bisect    Use binary search to find the commit that introduced a bug
   diff      Show changes between commits, commit and working tree, etc
   grep      Print lines matching a pattern
   log       Show commit logs
   show      Show various types of objects
   status    Show the working tree status

grow, mark and tweak your common history
   branch    List, create, or delete branches
   commit    Record changes to the repository
   merge     Join two or more development histories together
   rebase    Reapply commits on top of another base tip
   reset     Reset current HEAD to the specified state
   switch    Switch branches
   tag       Create, list, delete or verify a tag object signed with GPG

collaborate (see also: git help workflows)
   fetch     Download objects and refs from another repository
   pull      Fetch from and integrate with another repository or a local branch
   push      Update remote refs along with associated objects

'git help -a' and 'git help -g' list available subcommands and some
concept guides. See 'git help <command>' or 'git help <concept>'
to read about a specific subcommand or concept.
See 'git help git' for an overview of the system.

همانطور که مشاهده میکنید، خروجی دستور git، نمایش داده شده‌است. دلیل آن نیز این است که در فایل configuration، هیچ آرگومانی را به عنوان ورودی آن تعیین نکرده‌ایم. برای اضافه کردن آرگومان‌های موردنظر باید پراپرتی OrginalCommandElements را مقدار دهی کنیم: 

"OriginalCommandElements": ["log", "--oneline"],

بنابراین با فراخوانی دستور Get-GitLog، در اصل دستور git log —oneline فراخوانی خواهد شد:  

PS /> Get-GitLog

e9590e8 init

اما تا اینجا نیز خروجی به صورت رشته‌ایی است. برای داشتن یک خروجی Object، باید پراپرتی OutputHandlers را از Configuration، تغییر دهیم: 

"OutputHandlers": [
  {
    "ParameterSetName": "Default",
    "Handler": "$args[0] | ForEach-Object { $hash, $message = $_.Split(' ', 2) ; [PSCustomObject]@{ Hash = $hash; Message = $message } }"
  }
]

در اینجا توسط args$ به خروجی کامند اصلی دسترسی خواهیم داشت. این خروجی را سپس با کمک ForEach-Object، به یک شیء با پراپرتی‌های Hash و Message تبدیل کرده‌ایم. در اینجا فقط میخواستم روال تهیه یک آبجکت را از کامندهایی که خروجی JSON ندارند، نشان دهم؛ اما خوشبختانه توسط پرچم pretty در git log، امکان تهیه‌ی خروجی JSON را نیز داریم: 

git log --pretty=format:'{"commit": "%h", "author": "%an", "date": "%ad", "message": "%s"}'

در نتیجه عملاً نیازی به split کردن نیست و بجای آن میتوانیم به صورت مستقیم، خروجی را توسط ConvertFrom-Json پارز کنیم: 

"OutputHandlers": [
  {
    "ParameterSetName": "Default",
    "Handler": "$args[0] | ConvertFrom-Json"
  }
]

همچنین درون فایل schema با کمک پراپرتی Parameters، امکان تعریف پارامتر را نیز برای کامند Get-GitLog خواهیم داشت. به عنوان مثال میتوانیم فلگ reverse را نیز به کامند اصلی از طریق PowerShell ارسال کنیم: 

"Parameters": [
  {
    "Name": "reverse",
    "OriginalName": "--reverse",
    "ParameterType": "switch",
    "Description": "Reverse the order of the commits in the output."
  }
],

دقت داشته باشیم که با هربار تغییر فایل schema باید توسط دستور Export-CrescendoModule ماژول موردنظر را تولید کنید:

Export-CrescendoModule -Configuration ./git-ps.json -ModuleName ./git-ps.psm1
Import-Module ./git-ps.psd1

در نهایت cmdletمان به این صورت قابل استفاده خواهد بود: