مطالب دوره‌ها
استفاده از async و await در برنامه‌های ASP.NET Web forms 4.5
سؤال: چه زمانی از متدهای async و چه زمانی از متدهای همزمان بهتر است استفاده شود؟

از متدهای همزمان متداول برای انجام امور ذیل استفاده نمائید:
- جهت پردازش اعمالی ساده و سریع
- اعمال مدنظر بیشتر قرار است بر روی CPU اجرا شوند و از مرزهای IO سیستم عبور نمی‌کنند.

و از متدهای غیرهمزمان برای پردازش موارد زیر کمک بگیرید:
- از وب سرویس‌هایی استفاده می‌کنید که متدهای نگارش async را نیز ارائه داده‌اند.
- عمل مدنظر network-bound و یا I/O-bound است بجای CPU-bound. یعنی از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند.
- نیاز است چندین عملیات را به موازات هم اجرا کرد.
- نیاز است مکانیزمی را جهت لغو یک عملیات طولانی ارائه دهید.


مزایای استفاده از متدهای async در ASP.NET

استفاده از await در ASP.NET، ساختار ذاتی پروتکل HTTP را که اساسا یک synchronous protocol، تغییر نمی‌دهد. کلاینت، درخواستی را ارسال می‌کند و باید تا زمان آماده شدن نتیجه و بازگشت آن از طرف سرور، صبر کند. نحوه‌ی تهیه‌ی این نتیجه، خواه async باشد و یا حتی همزمان، از دید مصرف کننده کاملا مخفی است. اکنون سؤال اینجا است که چرا باید از متدهای async استفاده کرد؟
- پردازش موازی: می‌توان چند Task را مثلا توسط Task.WhenAll به صورت موازی با هم پردازش کرده و در نهایت نتیجه را سریعتر به مصرف کننده بازگشت داد. اما باید دقت داشت که این Taskها اگر I/O bound باشند، ارزش پردازش موازی را دارند و اگر compute bound باشند (اعمال محاسباتی)، صرفا یک سری ترد را ایجاد و مصرف کرده‌اید که می‌توانسته‌اند به سایر درخواست‌های رسیده پاسخ دهند.
- خالی کردن تردهای در حال انتظار: در اعمالی که disk I/O و یا network I/O دارند، پردازش موازی و اعمال async به شدت مقیاس پذیری سیستم را بالا می‌برند. به این ترتیب worker thread جاری (که تعداد آن‌ها محدود است)، سریعتر آزاد شده و به worker pool بازگشت داده می‌شود تا بتواند به یک درخواست دیگر رسیده سرویس دهد. در این حالت می‌توان با منابع کمتری، درخواست‌های بیشتری را پردازش کرد.


ایجاد Asynchronous HTTP Handlers در ASP.Net 4.5

در نگارش‌های پیش از دات نت 4.5، برای نوشتن فایل‌های ashx غیرهمزمان می‌بایستی اینترفیس IHttpAsynchHandler پیاده سازی می‌شد که نحوه‌ی کار با آن از مدل APM پیروی می‌کرد؛ نیاز به استفاده از یک سری callback داشت و این عملیات باید طی دو متد پردازش می‌شد. اما در دات نت 4.5 و با معرفی امکانات async و await، نگارش سازگاری با پیاده سازی کلاس پایه HttpTaskAsyncHandler فراهم شده است.
برای آزمایش آن، یک برنامه‌ی جدید ASP.NET Web forms نگارش 4.5 یا بالاتر را ایجاد کنید. سپس از منوی پروژه، گزینه‌ی Add new item یک Generic handler به نام LogRequestHandler.ashx را به پروژه اضافه نمائید.
زمانیکه این فایل به پروژه اضافه می‌شود، یک چنین امضایی را دارد:
 public class LogRequestHandler : IHttpHandler
IHttpHandler آن‌را اکنون به HttpTaskAsyncHandler تغییر دهید. سپس پیاده سازی ابتدایی آن به شکل زیر خواهد بود:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web;

namespace Async14
{
    public class LogRequestHandler : HttpTaskAsyncHandler
    {
        public override async Task ProcessRequestAsync(HttpContext context)
        {
            string url = context.Request.QueryString["rssfeedURL"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(url))
            {
                context.Response.Write("Rss feed URL is not provided");
            }

            using (var webClient = new WebClient {Encoding = Encoding.UTF8})
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequestHandler 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync(url);
                context.Response.Write(rssfeed);
            }
        }

        public override bool IsReusable
        {
            get { return true; }
        }

        public override void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            throw new Exception("The ProcessRequest method has no implementation.");
        }
    }
}
واژه‌ی کلیدی async را نیز جهت استفاده از await به نسخه‌ی غیرهمزمان آن اضافه کرده‌ایم.
در این مثال آدرس یک فید RSS از طریق کوئری استرینگ rssfeedURL دریافت شده و سپس محتوای آن به کمک متد DownloadStringTaskAsync دریافت و بازگشت داده می‌شود.
برای آزمایش آن، مسیر ذیل را درخواست دهید:
 http://localhost:4207/LogRequestHandler.ashx?rssfeedURL=https://www.dntips.ir/feed/latestchanges
کاربردهای فایل‌های ashx برای مثال ارائه فید‌های XML ایی یک سایت، ارائه منبع نمایش تصاویر پویا از بانک اطلاعاتی، ارائه JSON برای افزونه‌های auto complete جی‌کوئری و امثال آن است. مزیت آن‌ها سربار بسیار کم است؛ زیرا وارد چرخه‌ی طول عمر یک صفحه‌ی aspx معمولی نمی‌شوند.


صفحات async در ASP.NET 4.5

در قسمت‌های قبل مشاهده کردیم که در برنامه‌های دسکتاپ، به سادگی می‌توان امضای روال‌های رخداد گردان را به async تغییر داد و ... برنامه کار می‌کند. به علاوه از مزیت استفاده از واژه کلیدی await نیز در آن‌ها برخوردار خواهیم شد. اما ... هرچند این روش در وب فرم‌ها نیز صادق است (مثلا public void Page_Load را به  public async void Page_Load می‌توان تبدیل کرد) اما اعضای تیم ASP.NET آن‌را در مورد برنامه‌های وب فرم توصیه نمی‌کنند:
Async void event handlers تنها در مورد تعداد کمی از روال‌های رخدادگردان ASP.NET Web forms کار می‌کنند و از آن‌ها تنها برای تدارک پردازش‌های ساده می‌توان استفاده کرد. اگر کار در حال انجام اندکی پیچیدگی دارد، «باید» از PageAsyncTask استفاده نمائید. علت اینجا است که Async void یعنی fire and forget (کاری را شروع کرده و فراموشش کنید). این روش در برنامه‌های دسکتاپ کار می‌کند، زیرا این برنامه‌ها مدل طول عمر متفاوتی داشته و تا زمانیکه برنامه از طرف OS خاتمه نیابد، مشکلی نخواهند داشت. اما برنامه‌های بدون حالت وب متفاوتند. اگر عملیات async پس از خاتمه‌ی طول عمر صفحه پایان یابد، دیگر نمی‌توان اطلاعات صحیحی را به کاربر ارائه داد. بنابراین تا حد ممکن از تعاریف async void در برنامه‌های وب خودداری کنید.

تبدیل روال‌های رخدادگردان متداول وب فرم‌ها به نسخه‌ی async شامل دو مرحله است:
الف) از متد جدید RegisterAsyncTask که در کلاس پایه Page قرار دارد برای تعریف یک PageAsyncTask استفاده کنید:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.UI;

namespace Async14
{
    public partial class _default : Page
    {
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            RegisterAsyncTask(new PageAsyncTask(LoadSomeData));
        }

        public async Task LoadSomeData()
        {
            using (var webClient = new WebClient { Encoding = Encoding.UTF8 })
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequest 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync("url");

                //listcontacts.DataSource = rssfeed;
            }
        }
    }
}
با استفاده از System.Web.UI.PageAsyncTask می‌توان یک async Task را در روال‌های رخدادگردان ASP.NET مورد استفاده قرار داد.

ب) سپس در کدهای فایل aspx، نیاز است خاصیت async را نیز true نمائید:
 <%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true"
Async="true"
  CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="Async14._default" %>


تغییر تنظیمات IIS برای بهره بردن از پردازش‌های Async

اگر از ویندوزهای 7، ویستا و یا 8 استفاده می‌کنید، IIS آن‌ها به صورت پیش فرض به 10 درخواست همزمان محدود است.
بنابراین تنظیمات ذیل مرتبط است به یک ویندوز سرور و نه یک work station :
به IIS manager مراجعه کنید. سپس برگه‌ی Application Pools آن‌را باز کرده و بر روی Application pool برنامه خود کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Advanced Settings را انتخاب کنید. در آن Queue Length را به مثلا عدد 5000 تغییر دهید. همچنین در دات نت 4.5 عدد 5000 برای MaxConcurrentRequestsPerCPU نیز مناسب است. به علاوه عدد connectionManagement/maxconnection را نیز به 12 برابر تعداد هسته‌های موجود تغییر دهید.
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت پنجم - تعیین نوع هوک useReducer
هوک استاندارد useReducer، یک نمونه‌ی پیچیده‌تر هوک useState، برای مدیریت حالت است؛ با ساختاری شبیه به Redux، اما تنها مخصوص یک کامپوننت. هوک useReducer شبیه به یک نسخه‌ی کوچک و محلی Redux است. در این قسمت، نحوه‌ی تعیین نوع‌های قسمت‌های مختلف آن‌را با TypeScript بررسی می‌کنیم.


ایجاد کامپوننت جدید ReducerButtons

برای توضیح مفاهیم این قسمت، فایل جدید src\components\ReducerButtons.tsx را به همراه محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React, { useReducer } from "react";

const initialState = { rValue: true };
type State = {  rValue: boolean; };
type Action = {   type: string; };

function reducer(state: State, action: Action) {
  switch (action.type) {
    case "one":
      return { rValue: true };
    case "two":
      return { rValue: false };
    default:
      return state;
  }
}

export const ReducerButtons = () => {
  const [state, dispatch] = useReducer(reducer, initialState);
  return (
    <div>
      {state?.rValue && <h1>Visible</h1>}
      <button onClick={() => dispatch({ type: "one" })}>Action One</button>
      <button onClick={() => dispatch({ type: "two" })}>Action Two</button>
    </div>
  );
};
توضیحات:
- این کامپوننت دو دکمه را رندر می‌کند تا توسط آن‌ها بتوان چندین Action مختلف را جهت مدیریت حالت، سبب شد؛ مانند Action One و Two.
- initialState را در این مثال، یک شیء ساده در نظر گرفته‌ایم که تنها دارای یک مقدار boolean است.
- سپس نیاز به یک تابع ویژه را به نام reducer، داریم که مقدار state جاری و یک action را دریافت می‌کند. این تابع بر اساس نوع Action ای که به آن می‌رسد، state جدیدی را بازگشت می‌دهد و در قسمت رندر آن، با بررسی state?.rValue، سبب نمایش عبارتی خواهیم شد.
- در حین تعریف هوک useReducer، قسمت dispatch آن، تابعی است که یک Action را اجرا می‌کند. فراخوانی آن‌را در رویداد onClick دو دکمه‌ی تعریف شده مشاهده می‌کنید. این تابع یک شیء را دریافت می‌کند که type اکشن ارسالی به تابع reducer را مقدار دهی می‌کند.

توسط useReducer برای ایجاد تغییرات در شیء state کامپوننت جاری، از مفهومی به نام dispatch actions استفاده می‌شود. action در اینجا به معنای رخ‌دادن چیزی است؛ مانند کلیک بر روی یک دکمه و یا دریافت اطلاعاتی از یک API. در این حالت مقایسه‌ای بین وضعیت قبلی state و وضعیت فعلی آن صورت می‌گیرد و تغییرات مورد نیاز جهت اعمال به UI، محاسبه خواهند شد. اصلی‌ترین جزء آن، تابعی است به نام Reducer. این تابع، یک تابع خالص است و دو آرگومان را دریافت می‌کند. تابع Reducer، بر اساس action و یا رخ‌دادی، ابتدا کل state برنامه را دریافت می‌کند و سپس خروجی آن بر اساس منطق این تابع، یک state جدید خواهد بود. اکنون که این state جدید را داریم، برنامه‌ی React ما می‌تواند به تغییرات آن گوش فرا داده و بر اساس آن، UI را به روز رسانی کند.

اولین قسمتی را که در حین کار با useReducer توسط TypeScript به آن برخورد خواهیم کرد، نمایش خطاهایی در مورد نوع‌های پارامترهای state و action تابع reducer است. در حالت متداول جاوا اسکریپتی آن، این پارامترها، بدون نوع ذکر می‌شوند که در اینجا به any تفسیر خواهند شد و یک چنین تعاریفی با توجه به strict بودن تنظیمات tsconfig.json برنامه، مجاز نیست. به همین جهت نیاز به تعریف دو type جدید به نام‌های State و Action در اینجا وجود دارد تا خطاهای بدون نوع بودن پارامترهای تابع reducer برطرف شوند. نوع Action به همراه حداقل یک خاصیت به نام action رشته‌ای است و نوع State بر اساس initialState ای که تعریف کردیم، دارای یک خاصیت متناظر boolean است.

نکته‌ی جالب دومی که در اینجا توسط TypeScript گوشزد می‌شود، الزام به ذکر حالت default مربوط به switch ای است که در تابع reducer تعریف کرده‌ایم. اگر این حالت را حذف کنیم، بلافاصله خطای زیر را در قسمت تعریف useReducer نمایش می‌دهد:


عنوان می‌کند که خروجی تابع reducer، یک state جدید است؛ اما ممکن است از نوع never هم باشد که قابلیت ترجمه‌ی به نوع state را ندارد.


بهبود تعاریف نوع‌های useReducer

تا اینجا مهم‌ترین تغییرات تایپ‌اسکریپتی صورت گرفته، تعریف نوع‌های پارامترهای تابع reducer است. اکنون فرض کنید می‌خواهیم، سومین Action را هم به کامپوننت جاری اضافه کنیم:
<button onClick={() => dispatch({ type: "three" })}>Action Three</button>
با این تغییر، برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود، اما ... در عمل کار خاصی را هم انجام نمی‌دهد؛ چون switch تعریف شده‌ی در تابع reducer، یک case مخصوص به آن‌را تعریف نکرده‌است. یا حتی ممکن است در حین تعریف همان دو تابع dispatch، مقدار type را به اشتباه وارد کنیم و با حالت‌های تعریف شده‌ی در تابع reducer تطابقی نداشته باشد. به همین جهت علاقمندیم تا TypeScript بتواند جلوی یک چنین اشتباهاتی را نیز بگیرد؛ برای این منظور می‌توان از union types استفاده کرد:
type Action = {
   type: "one" | "two" | "three";
};
در اینجا تمام اکشن‌های ممکن و مدنظر را لیست کرده‌ایم که سبب خواهد شد تا اگر مقدار نوع اکشنی به درستی وارد نشود، بلافاصله خطایی را دریافت کنیم:


و یا حتی اگر مقدار action.type ای را در تابع reducer به اشتباه وارد کردیم، باز هم برنامه کامپایل نمی‌شود:



تا اینجا موفق شدیم جلوی ورود actionهای پیش بینی نشده را بگیریم. اما اگر در switch تعریف شده، "case "three را هم قید نکنیم، باز هم برنامه کامپایل می‌شود و خطایی گزارش نخواهد شد. برای این منظور فقط کافی است case default را حذف کنیم. چون action.type دیگر نمی‌تواند مقدار دیگری را بجز موارد ذکر شده‌ی در نوع Action داشته باشد. با حذف case default، اینبار ذکر "case "three یا هر کدام از مقادیر سه‌گانه‌ی مجازی که در اینجا تعریف کردیم، الزامی خواهد بود. در غیراینصورت، همان خطای دریافت خروجی never را از تابع reducer دریافت می‌کنیم که با ذکر هر سه case مجاز، برطرف می‌شود.
با این تغییرات، کدهای نهایی این قسمت به صورت زیر در خواهند آمد:
import React, { useReducer } from "react";

const initialState = { rValue: true };

type State = {
  rValue: boolean;
};

type Action = {
  type: "one" | "two" | "three";
};

function reducer(state: State, action: Action) {
  switch (action.type) {
    case "one":
      return { rValue: true };
    case "two":
      return { rValue: false };
    case "three":
      return { rValue: false };
  }
}

export const ReducerButtons = () => {
  const [state, dispatch] = useReducer(reducer, initialState);

  return (
    <div>
      {state?.rValue && <h1>Visible</h1>}
      <button onClick={() => dispatch({ type: "one" })}>Action One</button>
      <button onClick={() => dispatch({ type: "two" })}>Action Two</button>
      <button onClick={() => dispatch({ type: "three" })}>Action Three</button>
    </div>
  );
};
مطالب
روش های مختلف پردازش یک رشته و تبدیل آن به نوع داده تاریخ
DateTime در طبقه بندی سی شارپ، جزء Strcut Type‌ها قرار می‌گیرد . عمدتا از DateTime برای مدیریت تاریخ، زمان و یا تاریخ-زمان استفاده می‌شود. خیلی از اوقات ما نیاز داریم تا رشته‌ای را به نوع تاریخ تبدیل کنیم تا بتوانیم عملیات مختلفی، همچون محاسبه‌ی اختلاف دو تاریخ، روز هفته، روز ماه و غیره را بدست آوریم. در دات نت متد‌های مختلفی وجود دارند که جداسازی تاریخ را از یک رشته برای ما فراهم می‌کنند:
  • Convert.ToDateTime()
  • DateTime.Parse()
  • DateTime.ParseExact()
  • DateTime.TryParse()
  • DateTime.TryParseExact()
در این مطلب این متد‌ها و تفاوت آنها را بررسی می‌کنیم.

تابع ()Convert.ToDateTime 
این تابع یک رشته‌ی با فرمت مشخص را به تاریخ و زمان تبدیل می‌کند. overload‌ها مختلف این تابع را در بخش زیر مشاهده می‌کنید:
• ToDateTime(string value)
Value  : رشته‌ای از تاریخ و زمان است.
 • ToDateTime(string value,IFormatProvider provide)
Value  : رشته‌ای از تاریخ و زمان است.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند.
CultureInfo culture = new CultureInfo("en-US");    
DateTime tempDate = Convert.ToDateTime("1/1/2010 12:10:15 PM", culture);
در اینجا en-us اطلاعاتی را درباره‌ی فرهنگ کشور آمریکا، ارائه می‌دهد. لیست کامل فرهنگ‌های موجود در net. را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.
اگر رشته‌ی ما تهی (null) نباشد، بصورت درونی متد ()DateTime.Parse فراخوانی و نتیجه‌ی آن بازگردانده می‌شود. اما در صورتیکه رشته‌ی ارسالی ما تهی باشد، مقدار بازگردانده شده مقدار DateTime.MinValue که برابر با 0001/1/1 می‌باشد، بازگردانده می‌شود.
نمونه‌ای از خروجی این تابع با ورودی‌های مختلف :
string datestr = null;
Console.WriteLine(Convert.ToDateTime(datestr));//0001-01-01T00:00:00
datestr = "wrong string";
Console.WriteLine(Convert.ToDateTime(datestr));
//Unhandled Exception: System.FormatException: 
//The string was not recognized as a valid DateTime. 
//There is an unknown word starting at index 0.
datestr = "Tue Dec 30,2015";
Console.WriteLine(Convert.ToDateTime(datestr));
//Unhandled Exception: System.FormatException: 
//String was not recognized as a valid DateTime.

تابع () DateTime.Parse :
این تابع یک رشته‌ی با فرمت مشخص را به تاریخ و زمان تبدیل می‌کند. دو overload این تابع را در زیر می‌بینیم:
• DateTime.Parse(string value)
Value  : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
• DateTime.Parse(String value, IFormatProvider provider)
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند.
  • DateTime.Parse(String value, IFormatProvider provider, DateTypeStyles styles)
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند 
Styles  : از طریق این پارامتر، تنظیمات قالب بندی رشته‌ی دریافتی برای سفارشی سازی کردن عملیات پردازش تعریف می‌شود. فرض کنید می‌خواهید کلیه‌ی فضاهای خالی (Space) را که قبل و بعد از رشته‌ی تاریخ هستند و نه در داخل رشته‌ی تاریخ، در زمان جداسازی و پردازش در نظر نگیرید. این پارامتر می‌تواند در اینجا به کمک ما بیاید (DateTimeStyles.AllowWhiteSpaces). مشاهده‌ی لیست کامل این خصوصیت از اینجا.
اگر مقدار رشته تهی باشد، استثنای Null نمایش داده خواهد شد (ArgumentNullException ) و اگر فرمت تاریخ ورودی صحیح نباشد، با استثنای فرمت غیرمعتبر روبرو خواهیم شد (FormatException).
string datestr = null;
Console.WriteLine(DateTime.Parse(datestr));
//// Exception: Argument null exception
datestr = "wrong string";            
Console.WriteLine(DateTime.Parse(datestr));
//// Exception: The string was not recognized as a valid DateTime. 
//// There is an unknown word starting at index 0.  
datestr = "Tue Dec 30, 2015";
//Unhandled Exception: System.FormatException: 
//String was not recognized as a valid DateTime. 
Console.WriteLine(DateTime.Parse(datestr));  

تابع ()DateTime.ParsExact
این تابع رشته‌ای شامل تاریخ و زمان را به‌همراه فرهنگ ارسالی، دریافت و آن را تبدیل به نوع DateTime می‌کند. فرمت رشته‌ی ارسالی باید با فرمت استاندارد رشته‌ی تاریخ یکسان باشد. overload‌های مختلف این تابع را در زیر مشاهده می‌کنید:
 • DateTime.ParseExact(string value, string format, IFormatProvider provider)
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند.

• DateTime.ParseExact(string value, string format, IFormatProvider provider, DateTimeStyles style)
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Format : فرمت مورد نظر برای نمایش تاریخ بعد از تبدیل را مشخص می‌کند.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند.
Styles  : از طریق این پارامتر تنظیمات قالب بندی رشته برای سفارشی کردن عملیات جداسازی و پردازش تعریف می‌شود.
• DateTime.ParseExact(string value, string[] formats, IFormatProvider provider, DateTimeStyles style)
 
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Format : فرمت مورد نظر برای نمایش تاریخ بعد از تبدیل را مشخص می‌کند. تفاوت این حالت با حالت قبل این است که لیستی از فرمت‌ها را قبول می‌کند و حداقل باید یک فرمت با رشته‌ی ارسالی قابل انطباق باشد.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند.
Styles : از طریق این پارامتر تنظیمات قالب بندی رشته برای سفارشی کردن عملیات جداسازی تعریف می‌شود. 
اگر مقدار رشته تهی باشد، استثنای Null نمایش داده خواهد شد (ArgumentNullException) و اگر فرمت تاریخ ورودی صحیح نباشد، با استثنای فرمت غیرمعتبر روبرو خواهیم شد(FormatException).
فرمت رشته‌ی تاریخ حتما باید با فرمت نوع تاریخ منطبق باشد. به همین منظور حالت‌های مختلفی را در آرایه می‌توان پیش بینی کرد. بطور مثال ممکن است رشته‌ی ما بصورت "2012-2-1" و یا "2012/2/1" باشد. بنابر این فرمت‌های "MM/dd/yyyy" و "MM-dd-yyyy" را از طریق آرایه ارسال می‌کنیم.
برای درک بهتر این موضوع، کد‌های زیر را مشاهده کنید: 
string datestr = null;
CultureInfo provider = CultureInfo.InvariantCulture;
Console.WriteLine(DateTime.ParseExact(datestr, "mm/dd/yyyy", provider));
//Unhandled Exception: System.ArgumentNullException: 
//String reference not set to an instance of a String.
datestr = "wrong date";
Console.WriteLine(DateTime.ParseExact(datestr, "mm/dd/yyyy", provider));
//Unhandled Exception: System.FormatException: 
//String was not recognized as a valid DateTime
datestr = "Tue Dec 30, 2015";
Console.WriteLine(DateTime.ParseExact(datestr, "mm/dd/yyyy", provider));
//Unhandled Exception: System.FormatException: 
//String was not recognized as a valid DateTime.
datestr = "10-22-2015";
Console.WriteLine(DateTime.ParseExact(datestr, "MM-dd-yyyy", provider));
//30/07/1394 12:00:00 ق.ظ
datestr = "10-22-2015";
Console.WriteLine(DateTime.ParseExact(datestr, new string[]
    {"MM-dd-yyyy", "MM/dd/yyyy", "MM.dd.yyyy"}, provider, DateTimeStyles.None));
//30/07/1394 12:00:00 ق.ظ

تابع ()DateTime.TryParse
این تابع رشته‌ای شامل تاریخ و زمان را به‌همراه فرهنگ مشخصی، دریافت و آن را تبدیل به نوع DateTime می‌کند و یک مقدار bool را برای اعلان این موضوع که عملیات تبدیل با موفقیت انجام شده است یا خیر، باز می‌گرداند. فرمت رشته‌ی ارسالی باید با فرمت رشته‌ی تاریخ یکسان باشد. overload‌های مختلف این تابع را در زیر مشاهده می‌کنید:
 
• DateTime.TryParse (String value, out DateTime result)
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Result : مقدار تاریخ را بعد از جداسازی در خود ذخیره می‌کند.

• DateTime.TryParse(String value, IFormatProvider provider, DateTimeStyles styles, out DateTime result)
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند.
Styles  : از طریق این پارامتر می‌توانیم قالب پارامتر ارسالی را مشخص کنیم (مثلا نادیده گرفتن فضاهای خالی).
Result : مقدار تاریخ را بعد از جداسازی در خود ذخیره می‌کند.
این تابع همیشه سعی می‌کند رشته‌ی تاریخ را جداسازی کند. در صورت موفقیت در عملیات جداسازی رشته، تاریخ معتبر را بر می‌گرداند و در غیر اینصورت میزان کوچکترین تاریخ یا همان MinValue را که قبلا در همین مطلب اشاره شد، باز می‌گرداند. در صورتی هم که رشته‌، null یا با فرمت رشته‌ای غیر معتبر باشد، همان مقدار DateTime.MinValue بازگردانده می‌شود. همیشه با کنترل مقدار بازگشتی صحت انجام عملیات را می‌توان متوجه شد (true موفقیت در عملیات جداسازی و false عدم موفقیت در عملیات جداسازی).
نکته‌ی مهم عدم پرتاب استثتاء در صورت عدم موفقیت در عملیات جداسازی می‌باشد.
string datestr = null;
            DateTime temp;
            Console.WriteLine(DateTime.TryParse(datestr, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //False
            //0001 - 01 - 01T00: 00:00

            datestr = "wrong date";
            Console.WriteLine(DateTime.TryParse(datestr, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //False
            //0001 - 01 - 01T00: 00:00

            datestr = "Tue Dec 30, 2015";
            Console.WriteLine(DateTime.TryParse(datestr, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //False
            //0001 - 01 - 01T00: 00:00

تابع ()DateTime.TryParseExact
این تابع رشته‌ای شامل تاریخ و زمان را به‌همراه فرهنگ مشخصی دریافت و آن را تبدیل به نوع DateTime می‌کند. رشته‌ی ارسالی باید منطبق با فرمت تاریخ باشد. overload‌های مختلف این تابع را در زیر مشاهده می‌کنید:

• DateTime.ParseExact(string value, string format, IFormatProvider provider, DateTimeStyles style)
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Format : فرمت مورد نظر را برای نمایش تاریخ بعد از تبدیل، مشخص می‌کند.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند.
Styles  : از طریق این پارامتر می‌توانیم قالب پارامتر ارسالی را مشخص کنیم (مثلا نادیده گرفتن فضاهای خالی).

• DateTime.ParseExact(string value, string[] formats, IFormatProvider provider, DateTimeStyles style)
Value : رشته‌ای از تاریخ و زمان می‌باشد.
Format : فرمت مورد نظر برای نمایش تاریخ بعد از تبدیل را مشخص می‌کند و می‌توان آرایه‌ای از فرمت‌ها را در اینجا ارسال کرد.
Provider : اطلاعات فرهنگ مورد نظر را فراهم می‌کند.
Styles  : از طریق این پارامتر می‌توانیم قالب پارامتر ارسالی را مشخص کنیم (مثلا نادیده گرفتن فضاهای خالی).
این تابع را در شرایط زیر، مقدار (MinValue( 1/1/0001 12:00:00 AM را باز می‌گرداند:
• رشته null  باشد.
• رشته خالی باشد "".
• فرمت رشته‌ی تاریخ غلط باشد.
• رشته با فرمت معرفی شده‌ی در provider، انطباق نداشته باشد.
• تنها در صورتی که مقدار انتخابی DateTimeStyle معتبر نباشد، استثنایی رخ می‌دهد.
همچنین همیشه پس از انجام عملیات، مقداری بولین را برای نمایش موفقیت یا عدم موفقیت جدا سازی، باز می‌گرداند.
  string datestr = null;
            DateTime temp;
            CultureInfo provider = CultureInfo.InvariantCulture;
            Console.WriteLine(DateTime.TryParseExact(datestr, "MM/dd/yyyy", provider, DateTimeStyles.None, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //False
            //1/1/0001 12:00:00 AM

            datestr = "wrong date";
            Console.WriteLine(DateTime.TryParseExact(datestr, "MM/dd/yyyy", provider, DateTimeStyles.None, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //False
            //1/1/0001 12:00:00 AM

            datestr = "Tue Dec 30, 2015";
            Console.WriteLine(DateTime.TryParseExact(datestr, "MM/dd/yyyy", provider, DateTimeStyles.None, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //False
            //1/1/0001 12:00:00 AM

            datestr = "10‐22‐2015";
            Console.WriteLine(DateTime.TryParseExact(datestr, "MM/dd/yyyy", provider, DateTimeStyles.None, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //False
            //1/1/0001 12:00:00 AM

            datestr = "10‐22‐2015";
            Console.WriteLine(DateTime.TryParseExact(
            datestr, "MM‐dd‐yyyy", provider, DateTimeStyles.None, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //True
            //30/07/1394 12:00:00 ق.ظ

            datestr = "10‐12‐2015";
            Console.WriteLine(DateTime.TryParseExact(datestr, new string[] { "MM/dd/yyyy", "MM‐dd‐yyyy", "MM.dd.yyyy" }, provider, DateTimeStyles.None, out temp));
            Console.WriteLine(temp);
            //True
            //20/07/1394 12:00:00 ق.ظ


آنالیز متد‌های معرفی شده 
نوع DateTime متد‌های مختلفی را برای جداسازی رشته و تبدیل آن به تاریخ دارد. تفاوت‌های این متد‌ها را در بخش زیر بررسی می‌کنیم :

تفاوت Parse و ConvertToDateTime:
این دو متد شبیه به هم هستند، اما چند تفاوت کوچک با هم دارند:
• اگر مقدار رشته‌ی ارسالی null باشد، متد Parse، یک استثناء را ارسال می‌کند و متد ConvertToDateTime مقدار MinValue را باز می‌گرداند.
• در متد Parse می‌توان یک پارامتر اضافه‌تر نیز ارسال کرد که DateTimeStyle نامیده می‌شود. اما متد ConvertToDateTime این قابلیت را ندارد.
• تابع ConvertToDateTime به‌صورت داخلی از متد DateTime.Parse به‌همراه فرهنگ جاری استفاده می‌کند.

تفاوت تابع Parseو ParseExact:
این دو تابع شبیه به هم هستند، اما می‌توان یک پارامتر اضافی format را نیز به تابع ParseExact ارسال کرد. این پارامتر به ما کمک می‌کند تا رشته‌ای را که فرمت متفاوتی از حالت معمولی دارد، به تاریخ تبدیل کنیم. مثلا اگر رشته‌ی "11232015" بدین شکل باشد، فرمت باید به شکل "MMddyyyy" تعریف شود.

تفاوت تابع Parse و TryParse:
این دو متد شبیه به هم هستند، با این تفاوت که تابع TryParse در صورت عدم موفقیت جداسازی رشته، استثنائی را ارسال نمی‌کند و همیشه مقدار MinValue را در صورت عدم موفقیت در تبدیل، باز می‌گرداند.

تفاوت تابع TryParse و TryParseExact:
هر دو تابع شبیه به هم هستند؛ بجز در پارامتر format. تابع TryParseExact از یک پارامتر اضافه‌ی format استفاده می‌کند. ولی تابع TryParse اگر نتواند فرمت مورد نیاز را فراهم کند، مقدار minValue را باز می‌گرداند.
 
مطالب
Functional Programming - قسمت چهارم - برخورد با Exception ها
چنانچه قسمت‌های قبلی سری آموزش برنامه نویسی تابعی Functional Programming را مطالعه نکرده‌اید، پیشنهاد میکنم قبلا آن‌ها را  (+  و  +  و  +) قبل از شروع بخوانید. در این قسمت قرار است تاثیر استثناءها (exception) را بر روی کدها بررسی کرده و راهکاری را از جنس functional برایش ارائه کنیم. 



Exception و خوانایی کد

تکه کد زیر را در نظر بگیرید: یک Action معمولی در Asp.Net MVC که یک نام را دریافت کرده و یک کارمندرا ایجاد میکند:

public ActionResult CreateEmployee(string name) { 
    try { 
        ValidateName(name);
        // ادامه کد‌ها return View("با موفقیت ثبت شد");
        }
    catch (ValidationException ex) 
    { 
        return View("خطا", ex.Message);
    }
}

private void ValidateName(string name) { 
    if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) 
        throw new ValidationException("نام نمی‌تواند خالی باشد");

    if (name.Length > 100) 
        throw new ValidationException("نام نمی‌تواند طولانی باشد");
}

در این قطعه کد، در متد ValidateName، در صورت معتبر نبودن ورودی، یک Exception رخ میدهد و بلاک کد try/catch، این exception را دریافت کرده و خطای مناسبی را به کاربر نشان خواهد داد. تا اینجا ظاهرا همه چیز مرتب است و مشکلی ندارد! احتمالا کد‌های مشابه به این کد را زیاد دیده‌اید. در اینجا متد ValidateName، صادق نیست. در قسمت اول، در مورد Honesty صحبت کردیم. به عبارت ساده‌تر شما از امضای این متد نمی‌توانید به نوع خروجی و کاری که قرار است انجام دهد، پی ببرید. در واقع شما همیشه باید پیاده سازی متد را گوشه‌ای، در ذهن خود داشته باشید و برای اطمینان از کاری که متد انجام میدهد، همیشه باید به بدنه‌ی متد برگردیم. اگر به‌خاطر داشته باشید، توابع برنامه نویسی را به توابع ریاضی تشبیه کردیم. پس میتوانیم بگوییم: 

به عبارت دیگر وقتی از exception‌ها برای کنترل flow برنامه استفاده میکنید، مشابه کاری را انجام می‌دهید که دستور GOTO انجام می‌داد. این دستور در روش‌های قبل از برنامه نویسی ساخت یافته وجود داشت و توسط یک دانشمند هلندی به نام آقای دیکسترا حذف شد. وقتی از دستور GOTO یا JUMP استفاده میکنیم، فهمیدن flow برنامه پیچیدگی‌های زیادی را خواهد داشت. چراکه فراخوانی قطعه‌های کد و متد‌ها، وابستگی شدیدی خواهند داشت و البته میتوان گفت استفاده از exception‌ها برای کنترل جریان برنامه، می‌توانند از GOTO هم بد‌تر باشند؛ چرا که exception میتواند از لایه‌های مختلف کد نیز عبور کند.

امیدوارم تا اینجا به یک عقیده‌ی مشترک رسیده باشیم. خوب راهکار چیست؟ تصور کنید که تکه کد بالا را به صورت زیر تبدیل کنیم: 

public ActionResult CreateEmployee(string name) { 
    string error = ValidateName(name);

 if (error != string.Empty) 
        return View("خطا", error);
    // ادامه کد‌ها return View("با موفقیت ثبت شد");
}

private string ValidateName(string name) { 

    if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) 
        return "نام نمی‌تواند خالی باشد";

    if (name.Length > 100) 
        return "طول نام نمی‌تواند بیشتر از 100 کاراکتر باشد";

    return string.Empty;
}

با refactor ای که انجام دادیم، متد ValidateName را به یک تابع ریاضی تبدیل کردیم. به این معنا که هر آنچه را که از امضای متد، مشخص است، انجام می‌دهد و در این حالت چیزی مخفی نیست. توجه داشته باشید که این راهکار نهایی ما نیست و لطفا مقاله را تا انتها بخوانید!  



موارد استفاده Exception

با همه‌ی بدی‌هایی که از Exception‌ها گفتیم، با این حساب پس چه زمانی از آن استفاده کنیم؟

  1. Exception‌ها واقعا برای موارد استثنائی هستند.
  2. Exception‌ها برای شرایطی هستند که به معنای واقعی یک باگ باشند.
  3. منتظر رخ دادن Exception نباشیم! 

در توضیح مورد سوم، در اعتبار سنجی داده‌های کاربر (Validation) انتظار داده‌ی نادرستی را می‌توان داشت، پس نمی‌توانیم آن را یک حالت استثنایی بدانیم. معماری زیر را در نظر بگیرید


دیتایی که به API ما ارسال خواهد شد، همیشه شامل عملیات Filter یا به عبارتی Validation است و از آنجایی که می‌توان انتظار استفاده‌ی نادرست یا دیتای نادرست را داشت، نمیتوانیم این را حالتی از استثنائات در نظر بگیریم؛ ولی بر خلاف آن، وقتی در دامین پروژه و ارتباط بین دامین‌های مختلف، دیتایی رد و بدل می‌شود که معتبر نیست، میتوانیم آن را جزء استثناء‌ها در نظر بگیریم. به مثال زیر دقت کنید:

public ActionResult UpdateEmployee(int employeeId, string name) { 
    string error = ValidateName(name);
    
    if (error != string.Empty) 
        return View("Error", error);
    
    Employee employee = GetEmployee(employeeId); 
    employee.UpdateName(name);
}

public class Employee { 

    public void UpdateName(string name){

        if (name == null) 
            throw new ArgumentNullException();
        
        // ادامه کد‌ها }
}

در قطعه کد بالا تصور این است که کلاس Employee و متد UpdateName خارج از دامین می‌باشند. همانطورکه مشاهده میکنید، ما در action controller، از خالی نبودن نام اطمینان حاصل کردیم و سپس آن را به متد UpdateName ارجاع دادیم. ولی اگه به بدنه‌ی متد UpdateName دقت کنید، می‌بینید که مجددا از خالی نبودن نام اطمینان حاصل کرده‌ایم و در صورت خالی بودن، یک Exception را صادر میکنیم! به این مدل چک کردن‌ها در دامین‌های مختلف، معمولا guard clause گفته می‌شود و یک نوع قرارداد بین برنامه نویس هاست. اگر طبق تعریفی که بالاتر ارائه کردیم هم چک کنیم، میتوانیم حدس بزنیم که خالی بودن نام، نشان یک باگ در نرم افزار است! 



مفهوم fail fast

تا اینجا متوجه شدیم که از exception‌ها باید در شرایط استثنائی استفاده کنیم. خوب با توجه به این مساله، چه طور میتوانیم آن‌ها را Handle کنیم؟ این سؤال ما را به مفهومی به نام fail fast می‌رساند. این مفهوم به ما میگوید:

  • کار جاری را به محض یک اتفاق استثنائی باید متوقف کنیم.
  • رعایت این نکته در نهایت ما را به یک نرم افزار پایدار خواهد رساند.


برای درک هر چه بهتر این موضوع، بیایید به عکس این حالت نگاه کنیم؛ اصطلاحا Fail Silently.

متد زیر را ببینید: 

public void ProcessItems(List<Item> items) { 

    foreach (Item item in items) { 
        try { 
            Process(item);
 } 
        catch (Exception ex) 
        { 
            Logger.Log(ex);
 }
 }
 }

در قطعه کد بالا، در نگاه اول احتمالا حس نرم افزار پایدار‌تر و بدون خطا را خواهیم داشت. اما در واقع اینطور نیست. احتمال اینکه خطا از چشم برنامه نویس به دور باشد و بعد از اجرا باعث شود که یکپارچگی داده‌ها را به هم بریزد وجود دارد. در واقع هیچ راهی برای زمانیکه این عملیات نباید انجام شود، در نظر گرفته نشده‌است. طبق صحبت‌هایی که بالا‌تر داشتیم، شرایط غیر منتظره، در واقع یک باگ در نرم افزار است و هیچ مزیتی در جلوگیری از وقوع این باگ بدون حل مشکل نیست!

به صور خلاصه مهم‌ترین مزیت Fail Fast را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم:

  • مسیر رسیدن به خطا‌ها سر راست‌تر می‌شود.
  • نرم افزار به پایداری مناسبی خواهد رسید.
  • از اعتبار دیتای ذخیره شده اطمینان خواهیم داشت.


کجا exception‌ها را به دام بیندازیم؟

در یکی از حالت‌های زیر:

  • لاگ کردن
  • متوقف کردن عملیات
  • هیچ گاه در بلاک catch هیچ منطقی را پیاده نکنید.


حالت دیگر در استفاه از کتابخانه‌های دیگران (3rd parties) است. به طور مثال در استفاده از EF ممکن است به دلیل عدم برقراری ارتباط با دیتابیس، خطایی را دریافت کنید. در این حالت با توجه به نکات فوق، با این استثنائات برخورد کنید:

  • جلوی این نوع استثنائات را در پایین‌ترین حد ممکن در کد خود بگیرید.
  • Exception هایی را catch کنید که میدانید در حالت استثناء، چه کاری را می‌توانید انجام دهید.


این به این معنی میباشد که به صورت کلی همه نوع Exception ای را به صورت کلی نگیرید و نوع Exception اختصاصی را در بلاک catch قرار دهید. الان که قرار شد در بعضی از حالت‌ها جلوی استثنائات را بگیریم، خوب است ببینیم چطور باید اینکار را انجام بدیم.

قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:

public void CreateCustomer(string name) { 
    Customer customer = new Customer(name); 
    bool result = SaveCustomer(customer);
    if (!result) { 
        MessageBox.Show("Error connecting to the database. Please try again later.");
    }
}

private bool SaveCustomer(Customer customer) { 
    try { 
        using (MyContext context = new MyContext()) { 
            context.Customers.Add(customer);
         context.SaveChanges();
        } 
        return true;
    }
    catch (DbUpdateException ex) { 
        if (ex.Message == "Unable to open the DB connection") 
            return false; 
        else 
            throw;
    }
}

همانطور که مشاهده میکنید، در حالتیکه خطایی از نوع DbUpdateException رخ میدهد، مقدار بازگشتی متد را برابر با false میکنیم. اما مشکلی که وجود دارد این است که این‌کار به اندازه‌ی کافی خوانا نیست. همچنین honest بودن متد را نقض کرده‌ایم. به علاوه مشکل بزرگتر دیگر این است که ما با بازگرداندن یک مقدار bool، میتوانیم به متد بالاتر اطلاع بدهیم که کار مورد نظر انجام شده یا نه، اما در مورد دلیل انجام نشدن آن، هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. پیشنهاد من برای مقدار بازگشتی متد‌هایی که احتمال انجام نشدن کاری در آن‌ها می‌رود، استفاده از یک نوع اختصاصی می‌باشد.

در اینجا من این نوع را با نام کلاس Result معرفی میکنم. انتظاری که از این نوع اختصاصی داریم:

  • Honest بودن متد را نگه دارد.
  • خروجی متد را به همراه وضعیت اجرا شدن برگرداند.
  • شکل یکسانی را برای خطا‌ها داشته باشد.
  • فقط جلوی خطا‌های غیر منتظره را بگیرد.


برای مثال کد بالا را به شکل زیر refactor می‌کنیم:

private Result SaveCustomer(Customer customer) { 
    try { 

        using (var context = new MyContext()) { 

            context.Customers.Add(customer); 
            context.SaveChanges();
 } 

        return Result.Ok();
    } 
    catch (DbUpdateException ex) { 
        if (ex.Message == "Unable to open the DB connection") 
            Result.Fail(ErrorType.DatabaseIsOffline);

        if (ex.Message.Contains("IX_Customer_Name")) 
            return Result.Fail(ErrorType.CustomerAlreadyExists);

        throw;
    }
}

به عبارتی با این روش میتوانیم از انجام شدن/نشدن عملیات اطمینان حاصل کنیم و خروجی/دلیل انجام نشدن را نیز میتوانیم برگردانیم.

اگر به امضای متد‌های زیر نگاه کنیم، می‌توانیم آن‌ها را طبق الگوی CQS دسته‌بندی کنیم: 

به عنوان نمونه یک پیاده سازی از این کلاس را در اینجا  قرار داده‌ام. قطعا میتوانیم پیاده سازی‌های بهتری را از این کلاس داشته باشیم. خوشحال می‌شوم که نظرات خود رو با ما به اشتراک بگذارید. امیدوارم که این قسمت و صحبت‌هایی که در مورد استثنائات داشتیم، توانسته باشد دیدگاه جدیدی را به کدهایتان بدهد. در ادامه‌ی این سری مطالب، مفاهیم پارادایم برنامه نویسی تابعی را بیشتر مورد بررسی قرار خواهیم داد. 

مطالب
طراحی ValidationAttribute دلخواه و هماهنگ سازی آن با ASP.NET MVC
در سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد با عنوان Globalization در ASP.NET MVC روشی برای پیاده سازی کار با Resource‌ها در ASP.NET با استفاده از دیتابیس شرح داده شده است. یکی از کمبودهایی که در این روش وجود داشت عدم استفاده از این نوع Resourceها از طریق Attributeها در ASP.NET MVC بود. برای استفاده از این روش در یک پروژه به این مشکل برخورد کردم و پس از تحقیق و بررسی چند پست سرانجام در این پست  پاسخ خود را پیدا کرده و با ترکیب این روش با روش آقای یوسف نژاد موفق به پیاده سازی Attribute دلخواه شدم.
در این پست و با استفاده از سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد  در این زمینه، یک Attribute جهت هماهنگ سازی با سیستم اعتبار سنجی ASP.NET MVC در سمت سرور و سمت کلاینت (با استفاده از jQuery Validation) بررسی خواهد شد.

قبل از شروع مطالعه سری پست‌های MVC و Entity Framework الزامی است.

برای انجام این کار ابتدا مدل زیر را در برنامه خود ایجاد می‌کنیم.

using System;

public class SampleModel
{
public DateTime StartDate { get; set; }
public string Data { get; set; }
public int Id { get; set; }
با استفاده از این مدل در برنامه در زمان ثبت داده‌ها هیچ گونه خطایی صادر نمی‌شود. برای اینکه بتوان از سیستم خطای پیش فرض ASP.NET MVC کمک گرفت می‌توان مدل را به صورت زیر تغییر داد.
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

public class SampleModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Start date is required")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [Required(ErrorMessage = "Data is required")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
حال ویو این مدل را طراحی می‌کنیم.
@model SampleModel
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<section>
    <header>
        <h3>SampleModel</h3>
    </header>
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    @using (Html.BeginForm("SaveData", "Sample", FormMethod.Post))
    {
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.StartDate)
            @Html.TextBoxFor(x => x.StartDate)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.StartDate)
        </p>
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.Data)
            @Html.TextBoxFor(x => x.Data)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.Data)
        </p>
        <input type="submit" value="Save"/>
    }
</section>
و بخش کنترلر آن را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم.
 public class SampleController : Controller
    {
        //
        // GET: /Sample/

        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult SaveData(SampleModel item)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //save data
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("","لطفا خطاهای زیر را برطرف نمایید");
                RedirectToAction("Index", item);
            }
            return View("Index");
        }
    }
حال با اجرای این کد و زدن دکمه Save صفحه مانند شکل پایین خطاها را نمایش خواهد داد.

تا اینجای کار روال عادی همیشگی است. اما برای طراحی Attribute دلخواه جهت اعتبار سنجی (مثلا برای مجبور کردن کاربر به وارد کردن یک فیلد با پیام دلخواه و زبان دلخواه) باید یک کلاس جدید تعریف کرده و از کلاس RequiredAttribute ارث ببرد. در پارامتر ورودی این کلاس جهت کار با Resource‌های ثابت در نظر گرفته شده است اما برای اینکه فیلد دلخواه را از دیتابیس بخواند این روش جوابگو نیست. برای انجام آن باید کلاس RequiredAttribute بازنویسی شود.

کلاس طراحی شده باید به صورت زیر باشد:

public class VegaRequiredAttribute : RequiredAttribute, IClientValidatable
    {
#region Fields (2) 

        private readonly string _resourceId;
        private String _resourceString = String.Empty;

#endregion Fields 

#region Constructors (1) 

        public VegaRequiredAttribute(string resourceId)
        {
            _resourceId = resourceId;
            ErrorMessage = _resourceId;
            AllowEmptyStrings = true;
        }

#endregion Constructors 

#region Properties (1) 

        public new String ErrorMessage
        {
            get { return _resourceString; }
            set { _resourceString = GetMessageFromResource(value); }
        }

#endregion Properties 

#region Methods (2) 

// Public Methods (1) 

        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {

            yield return new ModelClientValidationRule
            {
                ErrorMessage = GetMessageFromResource(_resourceId),
                ValidationType = "required"
            };
        }
// Private Methods (1) 

        private string GetMessageFromResource(string resourceId)
        {
            var errorMessage = HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;
            return errorMessage ?? ErrorMessage;
        }

#endregion Methods 
    }
در این کلاس دو نکته وجود دارد.
1- ابتدا دستور
HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;  

که عنوان کلید Resource را از سازنده کلاس گرفته (کد اقای یوسف نژاد) رشته معادل آن را از دیتابیس بازیابی میکند.

2- ارث بری از اینترفیس IClientValidatable، در صورتی که از این اینترفیس ارث بری نداشته باشیم. Validator طراحی شده در طرف کلاینت کار نمی‌کند. بلکه کاربر با کلیک بروی دکمه مورد نظر داده‌ها را به سمت سرور ارسال می‌کند. در صورت وجود خطا در پست بک خطا نمایش داده خواهد شد. اما با ارث بری از این اینترفیس و پیاده سازی متد GetClientValidationRules می‌توان تعریف کرد که در طرف کلاینت با استفاده از Unobtrusive jQuery  پیام خطای مورد نظر به کنترل ورودی مورد نظر (مانند تکست باکس) اعمال می‌شود. مثلا در این مثال خصوصیت data-val-required به input هایی که قبلا در مدل ما Reqired تعریف شده اند اعمال می‌شود.

حال در مدل تعریف شده می‌توان به جای Required می‌توان از VegaRequiredAttribute مانند زیر استفاده کرد. (همراه با نام کلید مورد نظر در دیتابیس)

public class SampleModel
{
    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
ورودی Validator مورد نظر نام کلیدی است به زبان دلخواه که عنوان آن RequiredMessage تعریف شده است و مقدار آن در دیتابیس مقداری مانند "تکمیل این فیلد الزامی است" است. با این کار در زمان اجرا با استفاده از این ولیدتور ابتدا کلید مورد نظر با توجه به زبان فعلی از دیتابیس بازیابی شده و در متادیتابی مدل ما قرار می‌گیرد. به جای استفاده از Resource‌ها می‌توان پیام‌های خطای دلخواه را در دیتابیس ذخیره کرد و در مواقع ضروری جهت جلوگیری از تکرار از آنها استفاده نمود.
با اجرای برنامه اینبار خروجی به شکل زیر خواهد بود.

جهت فعال ساری اعتبار سنجی سمت کلاینت ابتدا باید اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شود.
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
سپس در فایل web.config تنظیمات زیر باید اضافه شود
<appSettings>
    <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
    <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true"/>
</appSettings>
سپس برای اعمال Validator طراحی شده باید توسط کدهای جاوا اسکریپت زیر داده‌های مورد نیاز سمت کلاینت رجیستر شوند.
<script type="text/javascript">
        jQuery.validator.addMethod('required', function (value, element, params) {
            if (value == null | value == "") {
                return false;
            } else {
                return true;
            }

        }, '');

        jQuery.validator.unobtrusive.adapters.add('required', {}, function (options) {
            options.rules['required'] = true;
            options.messages['required'] = options.message;
        });
    </script>
البته برای مثال ما قسمت بالا به صورت پیش فرض رجیستر شده است اما در صورتی که بخواهید یک ولیدتور دلخواه و غیر استاندارد بنویسید روال کار به همین شکل است.
موفق و موید باشید.
منابع ^ و ^ و ^ و ^
اشتراک‌ها
بررسی بهبودهای کارآیی در ASP.NET Core 8

ASP.NET Core 8 and .NET 8 bring many exciting performance improvements. In this blog post, we will highlight some of the enhancements made in ASP.NET Core and show you how they can boost your web app’s speed and efficiency.  

بررسی بهبودهای کارآیی در ASP.NET Core 8
مطالب
Tag Helper Components در ASP.NET Core 2.0
Tag Helper Components یکی از ویژگی‌های جدید ASP.NET Core 2.0 است و هدف آن میسر ساختن ایجاد و یا ویرایش المان‌های HTML ایی در حال رندر در صفحه هستند. برای مثال یکی از کاربردهای آن‌ها می‌تواند افزودن اسکریپتی به صورت پویا به تمام صفحات سایت باشد؛ مانند روش مایکروسافت برای افزودن Application Insights به برنامه‌های ASP.NET Core. در این حالت متد UserApplicationInsights یک tag helper component را به سیستم تزریق وابستگی‌ها اضافه می‌کند که کار آن افزودن اسکریپت‌های Application Insights به برنامه است؛ بدون اینکه نیازی باشد تا صفحات برنامه را جهت درج این اسکریپت‌ها ویرایش کرد یا تغییر داد.

یک مثال: تهیه‌ی یک TagHelperComponent جهت ویرایش تگ‌های article

using System;
using System.ComponentModel;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor.TagHelpers;
using Microsoft.AspNetCore.Razor.TagHelpers;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace TestTagHelperComponent2.Utils
{
    public class ArticleTagHelperComponent : TagHelperComponent
    {
        public override Task ProcessAsync(TagHelperContext context, TagHelperOutput output)
        {
            if (string.Equals(context.TagName, "article", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                output.PostContent.AppendHtml("<script>console.log('Running ArticleTagHelperComponent');</script>");
            }
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
}
در اینجا کار با ارث بری از کلاس پایه TagHelperComponent شروع می‌شود. عملکرد آن این است که اگر موتور Razor به پردازش تگ article رسید:
<article>
    For Testing the TagHelperComponent.
</article>
آنگاه اسکریپتی را که ملاحظه می‌کنید در این بین درج کند.

در ادامه برای اینکه سیستم را از وجود این TagHelperComponent مطلع کنیم، باید آن‌را به صورت یک سرویس جدید، به فایل آغازین برنامه معرفی کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddTransient<ITagHelperComponent, ArticleTagHelperComponent>();
   services.AddMvc();
}
این نوع کامپوننت‌ها تمام تگ‌های مشخص article موجود در صفحه را هدف قرار می‌دهند. اما ... اگر آن‌را اجرا کنید اتفاقی خاصی رخ نخواهد داد!
نکته‌ی مهم TagHelperComponentها این است که در قسمت بررسی تگ در حال پردازش:
 if (string.Equals(context.TagName, "article", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
اگر این تگ ویژه که در اینجا برای مثال article نام دارد، پیشتر تحت عنوان یک TagHelperComponentTagHelper ثبت شده باشد، آنگاه قابلیت اجرا و تحت تاثیر قراردادن این تگ را خواهد یافت. به همین جهت باید این تگ را به عنوان HtmlTargetElement به صورت ذیل تعریف کرد:
using System;
using System.ComponentModel;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor.TagHelpers;
using Microsoft.AspNetCore.Razor.TagHelpers;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace TestTagHelperComponent2.Utils
{
    [HtmlTargetElement("article")]
    [EditorBrowsable(EditorBrowsableState.Never)]
    public class ArticleTagHelperComponentTagHelper : TagHelperComponentTagHelper
    {
        public ArticleTagHelperComponentTagHelper(
            ITagHelperComponentManager componentManager,
            ILoggerFactory loggerFactory)
        : base(componentManager, loggerFactory)
        {
        }
    }
}
سپس آن‌را به فایل Views\_ViewImports.cshtml به نحو زیر اضافه نمود:
@addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers
@addTagHelper *, TestTagHelperComponent2
در اینجا TestTagHelperComponent2 نام اسمبلی جاری است که حاوی ArticleTagHelperComponentTagHelper می‌باشد.

پس از این تنظیمات است که اگر برنامه را اجرا کنید، این تغییر را (درج اسکریپت در بین تگ article) ملاحظه خواهید کرد:



Tag Helper Components توکار ASP.NET Core 2.0

در حال حاضر دو TagHelperComponent به نام‌های HeadTagHelper و BodyTagHelper به صورت پیش فرض به سیستم اضافه شده‌اند. یعنی تگ‌های head و body در ASP.NET Core 2.0 را می‌توان توسط TagHelperComponent تحت تاثیر قرار داد و نیازی به تنظیمات TagHelperComponentTagHelper اضافه‌ی فوق برای آن‌ها وجود ندارد.
یک مثال:
    public class MyHeadTagHelperComponent : TagHelperComponent
    {
        public override Task ProcessAsync(TagHelperContext context, TagHelperOutput output)
        {
            if (string.Equals(context.TagName, "head", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                output.PostContent.AppendHtml("<script>console.log('head tag');</script>");
            }
            return Task.CompletedTask;
        }
    }
در اینجا چون تگ ویژه‌ی head پیشتر در سیستم ثبت شده‌است، مقایسه‌ی انجام شده معتبر بوده و برای فعالسازی آن تنها کاری را که باید انجام داد، ثبت سرویس آن است (البته به شرطی که Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers در فایل Views\_ViewImports.cshtml پیشتر تعریف شده باشد):
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddTransient<ITagHelperComponent, MyHeadTagHelperComponent>();
   services.AddTransient<ITagHelperComponent, ArticleTagHelperComponent>();
   services.AddMvc();
}
اینکار سبب درج اسکریپتی پیش از بسته شدن تگ head صفحه می‌شود:

مطالب
PowerShell 7.x - قسمت چهارم - نوشتن اولین اسکریپت
دستوراتی که درون کنسول مینویسیم، تک خطی یا one-linear هستند؛ هر چند میتوان با زدن کلیدهای Shift + Enter دستورات چندخطی هم نوشت یا حتی با گذاشتن semicolon بعد از هر دستور میتوانیم دریک خط چندین دستور را پشت‌سر هم بنویسیم. اما برای نوشتن دستورات طولانی‌تر بهتر است دستورات را درون فایل‌های جدایی قرار دهیم و از VSCode یا PowerShell ISE (فقط در ویندوز) نیز برای نوشتن اسکریپت‌ها استفاده کرد. اسکریپت‌های PowerShell با پسوند ps1 و psm1 (برای نوشتن ماژول) هستند؛ هر چند چندین پسوند دیگر نیز برای فایل‌های PowerShell وجود دارند که در اینجا میتوانید لیست آنها را مشاهده کنید. درون یک فایل ps1 امکان نوشتن و ترکیب دستورات مختلف را داریم. همچنین میتوانیم از امکانات زبان سی‌شارپ هم استفاده کنیم؛ زیرا PowerShell در واقع اپلیکیشنی است که توسط NET Core. و با زبان #C نوشته شده‌است. در نتیجه میتوانیم بگوئیم زبان اسکریپتی که در PowerShell استفاده میشود، یک DSL برای زبان #C است. در PowerShell همه چیز یک آبجکت محسوب میشود. برای تست این مورد میتوانید درون کنسول PowerShell دستور زیر را وارد کنید:
PS> "" | Get-Member
دستور فوق یک لیست از تمامی توابع و پراپرتی‌های نوع System.String را نمایش خواهد داد:
   TypeName: System.String

Name                 MemberType            Definition
----                 ----------            ----------
Clone                Method                System.Object Clone(), System.Object ICloneable.Clone()
CompareTo            Method                int CompareTo(System.Object value), int CompareTo(strin…
Contains             Method                bool Contains(string value), bool Contains(string value…
CopyTo               Method                void CopyTo(int sourceIndex, char[] destination, int de…
EndsWith             Method                bool EndsWith(string value), bool EndsWith(string value…
EnumerateRunes       Method                System.Text.StringRuneEnumerator EnumerateRunes()
Equals               Method                bool Equals(System.Object obj), bool Equals(string valu…
GetEnumerator        Method                System.CharEnumerator GetEnumerator(), System.Collectio…
GetHashCode          Method                int GetHashCode(), int GetHashCode(System.StringCompari…
GetPinnableReference Method                System.Char&, System.Private.CoreLib, Version=6.0.0.0, …
GetType              Method                type GetType()
GetTypeCode          Method                System.TypeCode GetTypeCode(), System.TypeCode IConvert…
IndexOf              Method                int IndexOf(char value), int IndexOf(char value, int st…
IndexOfAny           Method                int IndexOfAny(char[] anyOf), int IndexOfAny(char[] any…
Insert               Method                string Insert(int startIndex, string value)
IsNormalized         Method                bool IsNormalized(), bool IsNormalized(System.Text.Norm…
LastIndexOf          Method                int LastIndexOf(string value, int startIndex), int Last…
LastIndexOfAny       Method                int LastIndexOfAny(char[] anyOf), int LastIndexOfAny(ch…
Normalize            Method                string Normalize(), string Normalize(System.Text.Normal…
PadLeft              Method                string PadLeft(int totalWidth), string PadLeft(int tota…
PadRight             Method                string PadRight(int totalWidth), string PadRight(int to…
Remove               Method                string Remove(int startIndex, int count), string Remove…
Replace              Method                string Replace(string oldValue, string newValue, bool i…
ReplaceLineEndings   Method                string ReplaceLineEndings(), string ReplaceLineEndings(…
Split                Method                string[] Split(char separator, System.StringSplitOption…
StartsWith           Method                bool StartsWith(string value), bool StartsWith(string v…
Substring            Method                string Substring(int startIndex), string Substring(int …
ToBoolean            Method                bool IConvertible.ToBoolean(System.IFormatProvider prov…
ToByte               Method                byte IConvertible.ToByte(System.IFormatProvider provide…
ToChar               Method                char IConvertible.ToChar(System.IFormatProvider provide…
ToCharArray          Method                char[] ToCharArray(), char[] ToCharArray(int startIndex…
ToDateTime           Method                datetime IConvertible.ToDateTime(System.IFormatProvider…
ToDecimal            Method                decimal IConvertible.ToDecimal(System.IFormatProvider p…
ToDouble             Method                double IConvertible.ToDouble(System.IFormatProvider pro…
ToInt16              Method                short IConvertible.ToInt16(System.IFormatProvider provi…
ToInt32              Method                int IConvertible.ToInt32(System.IFormatProvider provide…
ToInt64              Method                long IConvertible.ToInt64(System.IFormatProvider provid…
ToLower              Method                string ToLower(), string ToLower(cultureinfo culture)
ToLowerInvariant     Method                string ToLowerInvariant()
ToSByte              Method                sbyte IConvertible.ToSByte(System.IFormatProvider provi…
ToSingle             Method                float IConvertible.ToSingle(System.IFormatProvider prov…
ToString             Method                string ToString(), string ToString(System.IFormatProvid…
ToType               Method                System.Object IConvertible.ToType(type conversionType, …
ToUInt16             Method                ushort IConvertible.ToUInt16(System.IFormatProvider pro…
ToUInt32             Method                uint IConvertible.ToUInt32(System.IFormatProvider provi…
ToUInt64             Method                ulong IConvertible.ToUInt64(System.IFormatProvider prov…
ToUpper              Method                string ToUpper(), string ToUpper(cultureinfo culture)
ToUpperInvariant     Method                string ToUpperInvariant()
Trim                 Method                string Trim(), string Trim(char trimChar), string Trim(…
TrimEnd              Method                string TrimEnd(), string TrimEnd(char trimChar), string…
TrimStart            Method                string TrimStart(), string TrimStart(char trimChar), st…
TryCopyTo            Method                bool TryCopyTo(System.Span[char] destination)
Chars                ParameterizedProperty char Chars(int index) {get;}
Length               Property              int Length {get;}
در واقع میتوانیم بگوئیم هرچیزی در PowerShell یک آبجکت NET. است. در ادامه لیستی را از قابلیت‌های PowerShell به عنوان یک زبان اسکریپتی، بررسی خواهیم کرد.

تعریف متغیر
برای تعریف یک متغیر از علامت $ قبل از نام متغیر استفاده میکنیم. نوع متغیر نیز براساس مقداری که به آن انتساب داده میشود، تعیین خواهد شد: 
$stringVariable = "Hello World"
$letter = 'A'
$isEnabled = $false
$age = 33
$height = 76
$doubleVar = 54321.21
$singleVar = 76549.11
$longVar = 2382.22
$dateVar = "July 24, 1986"
$arrayVar = "A", "B", "C"
$hashtableVar = @{ Name = "Sirwan"; Age = 33; }
همچنین میتوانیم نوع متغیر را نیز به صورت صریح تعیین کنیم: 
[string]$stringVariable = "Hello World"
[char]$letter = 'A'
[bool]$isEnabled = $false
[int]$age = 33
[decimal]$height = 76
[double]$doubleVar = 54321.21
[single]$singleVar = 76549.11
[long]$longVar = 2382.22
[DateTime]$dateVar = "July 24, 1986"
[array]$arrayVar = "A", "B", "C"
[hashtable]$hashtableVar = @{ Name = "Sirwan"; Age = 33; }
لازم به ذکر است scope متغیرها در حالت پیش‌فرض به local تنظیم میشود. به این معنا که در جایی که تعریف میشوند، قابل دسترسی خواهند بود. قاعدتاً اگر متغیرها را در ابتدای اسکریپت تعریف کنید، میدان دید آن به صورت سراسری خواهد بود و در هرجایی از کد در دسترس خواهند بود. اما برای اینکه به صورت صریح یک متغیر را به صورت سراسری تعریف کنیم میتوانیم از کلمه‌کلیدی global بعد از تعیین نوع متغیر و قبل از علامت $ استفاده کنیم: 
$global:stringVariable = "Hello World"

// Or

[string]$global:stringVariable = "Hello World"

عبارات شرطی
همانند دیگر زبان‌های اسکریپتی، در PowerShell نیز قابلیت تعریف ساختارهای شرطی وجود دارد: 
$guess = 20
switch ($guess) {
    {$_ -eq 20} { Write-Host "You guessed right!" }
    {$_ -gt 20} { Write-Host "You guessed too high!" }
    {$_ -lt 20} { Write-Host "You guessed too low!" }
    default { Write-Host "You didn't guess a number!" }
}

$guess = 20
if ($guess -eq 20) { 
    Write-Host "You guessed right!" 
}
elseif ($guess -gt 20) { 
    Write-Host "You guessed too high!" 
}
elseif ($guess -lt 20) { 
    Write-Host "You guessed too low!" 
}
else { 
  Write-Host "You didn't guess a number!"
}
همانطور که مشاهده میکنید از یکسری اپراتور برای بررسی شرط‌ها استفاده شده است. در اینجا میتوانید لیست کامل آنها را مشاهده کنید. لازم به ذکر است که از PowerShell 7.0 به بعد نیز Ternary Operator اضافه شده است: 
$message = (Test-Path $path) ? "Path exists" : "Path not found"

حلقه‌ها
همچنین از حالت‌های مختلف loop نیز پشتیبانی میشود: 
[int]$num = 10
for ($i = 1; $i -le $num; $i++) {
    Write-Host "`n"

    for ($j = 1; $j -le $num; $j++) {
        Write-Host -NoNewline -ForegroundColor Green ($i * $j).ToString().PadLeft(6)
    }
}
Write-Host "`n`n"

[int]$counter = 1
while ($counter -le 10) {
    Write-Host "Hello World"
    $counter++
}

do {
    Write-Host "Hello World"
    $counter++
} while ($counter -le 10)

foreach ($i in 1..10) {
    Write-Host "Hello World"
}

$items = "Hello", "World"
$items | ForEach-Object {
    Write-Host $_
}

لازم به ذکر است برای ForEach-Object از % نیز میتوانید استفاده کنید. اما بطور کلی بهتر است تا حد امکان از aliaseها استفاده نکنید؛ زیرا خوانایی کد را مقداری سخت میکند. این مورد توسط خود VSCode هم هشدار داده میشود: 


آرایه‌ها
در PowerShell به صورت پیش‌فرض آرایه‌ها از نوع []System.Object در نظر گرفته میشوند. در اینجا نیز آرایه‌ها immutable هستند. چندین روش برای ایجاد آرایه وجود دارد. در ادامه یک آرایه خالی را تعریف کرده‌ایم: 
$array = @()
یک روش دیگر تعریف آرایه اینگونه است: 
$myArray = [Object[]]::new(10)
$byteArray = [Byte[]]::new(100)
$ipAddresses = [IPAddress[]]::new(5)

$mylist = [System.Collections.Generic.List[int]]::new()
از PowerShell 5.0 به بعد میتوانیم سینتکس namespaceها را با کمک using خلاصه‌تر بنویسیم:
using namespace System.Collections.Generic
$mylist = [List[int]]::new()
از range operator هم میتوانیم برای مقداردهی یک آرایه استفاده کرد: 
$numbers = 1..10
$alphabet = "a".."z"

foreach ($item in 1..10) {
    Write-Host "Hello World"
}
برای دسترسی به عناصر یک آرایه نیز میتوانیم از range operator استفاده کنیم: 
$numbers = 1..10

$numbers
Write-Output "".PadRight(10, "-")
$numbers[1..2 + 2..4]
همانطور که مشاهده میکنید از اپراتور + برای append کردن یک بازه از اعداد، به آرایه استفاده کرده‌ایم. دقت داشته باشید که با هر بار اضافه/حذف آیتم‌ها، یک آرایه جدید ساخته میشود. این مورد در آرایه‌هایی با سایز بزرگ میتواند مشکل کارآیی ایجاد کند. بنابراین اگر عملیات اضافه کردن و حذف کردن از یک آرایه را زیاد انجام میدهید، بهتر است از ArrayList استفاده کنید. تفاوت آن نیز این است که برخلاف آرایه‌های عادی، سایز ArrayList ثابت نیست. تعریف ArrayList نیز اینگونه است: 
$colours = [System.Collections.ArrayList]@("Red", "Green", "Blue")
$colours.Add("Yellow")
$colours.Remove("Red")
از دیگر کالکشن‌های NET. نیز میتوانید استفاده کنید؛ به عنوان مثال در مثال زیر از List برای اضافه کردن ده هزار آیتم استفاده کرده‌ایم:
using namespace System.Collections.Generic

$mylist = [List[int]]::new()
Measure-Command { 1..100000 | ForEach-Object { $mylist.Add($_) } }
Measure-Command { $mylist.Where({ $_ -gt 10000 }) }
Measure-Command { $mylist.Contains(10000) }
نکته: کد فوق در حالت استفاده از ArrayList مقداری کندتر است. دلیل آن نیز این است که ArrayList امکان اضافه کردن هر آبجکتی را به ما میدهد. در نتیجه موقع جستجو باید یکبار عملیات unboxing را برای تشخیص نوع درخواست شده انجام دهد.

Hashtable
ساختار دیگری که میتوانید استفاده کنید Hash Tableها هستند؛ از این ساختار برای ایجاد custom objects و همچنین پاس دادن پارامترها به یک command استفاده میشود:
$sensors = @{
    tempreture = "Temperature"
    humidity   = "Humidity"
    pressure   = "Pressure"
    light      = "Light"
    noise      = "Noise"
    co2        = "CO2"
    battery    = "Battery"
    min_temp   = "Min Temp"
    max_temp   = "Max Temp"
}
با دستور زیر میتوانید لیستی از Commandهایی که ورودی‌شان از نوع Hash table است را مشاهده کنید:
PS> Get-Command -ParameterType Hashtable


CommandType     Name                                               Version    Source
-----------     ----                                               -------    ------
Function        TabExpansion2                                                 
Cmdlet          Add-Member                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          ConvertTo-Html                                     7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Get-Job                                            7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-Command                                     7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-RestMethod                                  7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Invoke-WebRequest                                  7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-Object                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-PSRoleCapabilityFile                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          New-PSSession                                      7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Remove-Job                                         7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Select-Xml                                         7.0.0.0    Microsoft.Powe…
Cmdlet          Set-PSReadLineOption                               2.1.0      PSReadLine
Cmdlet          Stop-Job                                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…
Cmdlet          Wait-Job                                           7.2.7.500  Microsoft.Powe…

توابع
برای ایجاد توابع در PowerShell میتوانید از سینتکس زیر استفاده کنید:
function Write-HelloWorld {
    Write-Host "Hello World"
}
برای نامگذاری توابع بهتر است از قالب verb-noun استفاده کنید. برای قسمت verb نیز بهتر است از یکسری افعال تائیدشده (approved verbs) که مستندات مایکروسافت پیشنهاد میدهد استفاده کنید (+) در این زمینه VSCode در صورت انتخاب یک نام نامناسب به شما هشدار خواهد:

تفاوت بین Function و Cmdlet چیست؟
توابع و cmdletها عملاً از لحاظ کاربرد باهم تفاوتی ندارند. تنها تفاوت آنها در نحوه ساخت‌شان است. cmdletها با #C ساخته میشوند. به این معنا که یکسری DLL کامپایل شده هستند که در نهایت از آنها استفاده خواهیم کرد. اما توابع در PowerShell با کمک سینتکسی که اشاره شد ایجاد میشوند. توسط دستور زیر میتوانیم لیستی از توابعی را که درون سشن PowerShellمان بارگذاری شده‌اند، ببینیم: 
PS> Get-Command -CommandType Function

در PowerShell نیز توابع قابلیت دریافت ورودی را نیز دارند. در ساده‌ترین حالت میتوانیم از آرایه args$ استفاده کنیم؛ دقیقاً چیزی مشابه arguments در JavaScript است:
function Write-HelloWorld {
    Write-Host "First Argument: $($args[0])"
    Write-Host "Second Argument: $($args[1])"
    Write-Host "Third Argument: $($args[2])"
    Write-Host "Fourth Argument: $($args[3])"
}
به این حالت Positional Parameters گفته میشود. یک روش دیگر تعریف پارامتر استفاده از Named Parameters است:
function Write-HelloWorld(
    [string]$first,
    [string]$second,
    [string]$third,
    [string]$fourth
) {
    Write-Host "First Argument: $($first)"
    Write-Host "Second Argument: $($second)"
    Write-Host "Third Argument: $($third)"
    Write-Host "Fourth Argument: $($fourth)"
}

در قسمت بعد در مورد Advanced Functionها صحبت خواهیم کرد و اجزای دیگر توابع را بیشتر توضیح خواهیم داد.

یک نکته در مورد خروجی دستورات درون کنسول
در ویندوز میتوانیم خروجی کنسول را به Out-GridView پایپ کنیم که در واقع یک GUI برای نمایش دادن خروجی کنسول است. این کامند فقط در ویندوز قابل استفاده است:

یک نسخه cross-platform آن نیز که مناسب کنسول است تهیه شده که میتوانید از آن استفاده کنید: 
Get-Command -ParameterType Hashtable | Out-ConsoleGridview
با این خروجی:

البته به صورت پیش‌فرض نصب نیست و باید از طریق PowerShell Gallery آن را نصب کنید:

Install-Module -Name Microsoft.PowerShell.ConsoleGuiTools


نظرات مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
با اینکه نوع متدهایی که اطلاعات رو از سرور درخواست میکنه به صورت post تنظیم شده
 <script type="text/javascript">
        $(function() {
            $('#jqgStarWarsCharacters').jqGrid({
                url: '@Url.Action("Characters", "StarWars")',
                datatype: 'json',
                mtype: 'POST',
                cmTemplate: { align: 'center' },
                colNames: [ 'Name', 'Gender', 'Height', 'Weight', 'Birth Year', 'Skin Color', 'Hair Color', 'Eye Color' ],
                colModel: [
                            { name: 'Name' },
                            { name: 'Gender', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.genderFormatter },
                            { name: 'Height', summaryType: 'avg' },
                            { name: 'Weight', summaryType: 'avg' },
                            { name: 'BirthYear' },
                            { name: 'SkinColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.skinColorFormatter },
                            { name: 'HairColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.hairColorFormatter },
                            { name: 'EyeColor', sortable: false, formatter: demo.jqGrid.character.eyeColorFormatter }
                          ],
                caption: 'StarWars Characters',
                grouping: true,
                groupingView: {
                    groupField: ['Gender'],
                    groupDataSorted: true,
                    groupColumnShow: [false],
                    groupSummary: [true]
                },
                footerrow: true,
                userDataOnFooter: true,
                jsonReader: { repeatitems: false, id: 'Id' },
                pager: $('#jqgpStarWarsCharacters'),
                rowNum: 100,
                sortname: 'Id',
                sortorder: 'asc',
                viewrecords: true,
                height: '100%'
            });
        });
    </script>
ولی توی پوشه Network وقتی دیدم نوعش رو xml نمایش داده. همینطور متد دریافت اطلاعات از سمت سرور اصلا call نمیشه که بخواد پاسخ رو به هرشکلی برگردونه
کد نوشته شده در بالا در asp.net Core 2.2 درست کار می‌کرد ولی الان در asp.net core 3.0 بخش network این نمایش زیر رو داره
در این پروژه ارتقا از ASP . NET Core 2.2 به Core 3.0 کلا برای اینکه متدهای Ajax قبلی کار کنه تنظیمات خاص دیگری هم لازمه؟




توی startup پروژه هم با ارتقا به Core 3.0 متدها به صورت زیر نوشته شده که متد UseMVC قبلی رو حذف کردم

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllersWithViews();
            services.AddRazorPages();
            services.AddControllers()
                .AddNewtonsoftJson();
        }
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.UseHttpsRedirection();
            app.UseStaticFiles();
 JqGridRequest.ParametersNames = new JqGridParametersNames() { PagesCount = "npage" }; app.UseRouting(); app.UseEndpoints(endpoints => { endpoints.MapDefaultControllerRoute(); endpoints.MapControllerRoute( name: "default", pattern: "{controller=JavaScript}/{action=Basics}"); endpoints.MapControllerRoute( name: "default2", pattern: "{controller=StarWars}/{action=Characters}/{id?}"); endpoints.MapRazorPages(); }); }



نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی بهبودهای Razor
سلام معادل 
@using Menu.Helper
@model IEnumerable<.Models.Entities.Category>
@ShowTree(Model)

@helper ShowTree(IEnumerable<Menu.Models.Entities.Category> categories)
{
    foreach (var item in categories)
    {
    <lidropdown-submenu" : "")">

        @Html.ActionLink(item.Name, actionName: "Category", controllerName: "Product", routeValues: new { Id = item.Id, productName = item.Name.ToSeoUrl() }, htmlAttributes: null)
        @if (item.Children.Any())
        {
            <ul>
                @ShowTree(item.Children)
            </ul>
                }
    </li>

        }
}
با استفاده از @function امکان پذیر هست؟  
@model IEnumerable<TR_Mahmodabad.Context.Entities.Navbar>

@functions
{
    public void ShowTree(IEnumerable<Navbar> navbars)
    {
        foreach (var item in navbars)
        {
            <lidropdown-submenu" : "")">
                @Html.ActionLink(item.Title, actionName: "", controllerName: "Product", routeValues: new {Id = item.Id, title = item.Title},htmlAttributes:null)
                @if (item.HasChiled)
                {
                    <ul>
                        @ShowTree(item.Children) // خطا
                    </ul>
                }
            </li>
        }
    }
}