مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت اول
در مقاله قبل در مورد نحوه ذخیره سازی در حافظه نوشتیم و به user mode و kernel mode اشاراتی کردیم که می‌توانید به آن رجوع کنید.
در این سری مقالات قصد داریم به بررسی اجزا و روند کاری موجود در IIS بپردازیم که چگونه IIS کار می‌کند و شامل چه بخش هایی می‌شود. مطمئنا آشنایی با این بخش‌ها در روند شناسایی رفتارهای وب اپلیکیشن‌ها و واکنش‌های سرور، کمک زیادی به ما خواهد کرد. در اینجا نسخه IIS7 را به عنوان مرجع در نظر گرفته‌ایم.
وب سرور IIS در عبارت مخفف Internet information services به معنی سرویس‌های اطلاعاتی اینترنت می‌باشد. IIS شامل کامپوننت‌های زیادی است که هر کدام ازآن‌ها کار خاصی را انجام میدهند؛ برای مثال گوش دادن به درخواست‌های ارسال شده به سرور، مدیریت فرآیندها Process و خواندن فایل‌های پیکربندی Configuration؛ این اجزا شامل protocol listener ،Http.sys و WSA و .. می‌شوند.
Protocol Listeners
این پروتکل‌ها به درخواست‌های رسیده گوش کرده و آن‌ها را مورد پردازش قرار می‌دهند و پاسخی را به درخواست کننده، ارسال می‌کنند. هر listener بر اساس نوع پروتکل متفاوت هست. به عنوان مثال کلاینتی، درخواست صفحه‌ای را می‌کند و http listener که به آن Http.sys می‌گویند به آن پاسخ می‌دهد. به طور پیش فرض http.sys به درخواست‌های http و https گوش فرا می‌دهد، این کامپوننت از IIS6 اضافه شده است ولی در نسخه 7 از SSL نیز پشتیبانی می‌کند.
Http.sys یا Hypertext transfer protocol stack
کار این واحد در سه مرحله دریافت درخواست، ارسال آن به واحد پردازش IIS و ارسال پاسخ به کلاینت است؛ قبل از نسخه 6 از Winsock یا windows socket api  که یک کامپوننت user-mod بود استفاده می‌شد ولی Http.sys یک کامپوننت Kernel-mod هست.

Http.sys مزایای زیر را به همراه دارد:

  • صف درخواست مد کرنل: به خاطر اینکه کرنل مستقیما درخواست‌ها را به پروسه‌های مربوطه میفرستد و اگر پروسه موجود نباشد، درخواست را در صف گذاشته تا بعدا پروسه مورد نظر آن را از صف بیرون بکشد.
  • برای درخواست‌ها یک پیش پردازش و همچنین اعمال فیلترهای امنیتی اعمال می‌گردد. 
  • عملیات کش کردن تماما در محیط کرنل مد صورت می‌گیرد؛ بدون اینکه به حالت یوزرمد سوییچ کند. مد کرنل دسترسی بسیار راحت و مستقیمی را برای استفاده از منابع دارد و لازم نیست مانند مد کاربر به لایه‌های زیرین، درخواست کاری را بدهد؛ چرا که خود مستقیما وارد عمل می‌شود و برداشته شدن واسط در سر راه، موجب افزایش عمل caching می‌شود. همچنین دسترسی به کش باعث می‌شود که مستقیما پاسخ از کش به کاربر برسد و توابع پردازشی در حافظه بارگذاری نشوند. البته این کش کردن محدودیت هایی را هم به همراه دارد:
    1. کش کرنل به صورت پیش فرض بر روی صفحات ایستا فعال شده است؛ نه برای صفحاتی با محتوای پویا که البته این مورد قابل تغییر است که نحوه این تغییر را پایینتر توضیح خواهیم داد.
    2. اگر آدرس درخواستی شامل کوئری باشد صفحه کش نخواهد شد:    http://www.site.info/postarchive.htm?id=25 
    3. برای پاسخ ازمکانیزم‌های فشرده سازی پویا استفاده شده باشد مثل gzip کش نخواهد شد
    4. صفحه درخواست شده صفحه اصلی سایت باشد کش نخواهد شد :   http://www.dotnettip.info ولی اگر درخواست بدین صورت باشه http://www.domain.com/default.htm  کش خواهد کرد.
    5. درخواست به صورت ناشناس anonymous نباشد  و نیاز به authentication داشته باشد کش نخواهد شد (یعنی در هدر شامل گزینه authorization می‌باشد).
    6. درخواست باید از نوع نسخه http1 به بعد باشد.
    7. اگر درخواست شامل Entity-body باشد کش نخواهد کرد.
    8. درخواست شامل If-Range/Range header باشد کش نمی‌شود.
    9. کل حجم response بییشتر از اندازه تعیین شده باشد کش نخواهد گردید، این اندازه در کلید ریجستری UriMaxUriBytes قرار دارد. اطلاعات بیشتر
    10. اندازه هدر بیشتر از اندازه تعیین شده باشد که عموما اندازه تعیین شده یک کیلو بایت است.
    11. کش پر باشد، کش انجام نخواهد گرفت.
    برای فعال سازی کش کرنل راهنمای زیر را دنبال کنید:
    گزینه output cache را در IIS، فعال کنید و سپس گزینه Add را بزنید. کادر add cache rule که باز شود، از شما میخواهد یکی از دو نوع کش مد کاربر و مد کرنل را انتخاب کنید و  مشخص کنید چه نوع فایل‌هایی (مثلا aspx) از این قوانین پیروری کنند و مکانیزم کش کردن به سه روش جلوگیری از کش کردن، کش زمان دار و کش بر اساس آخرین تغییر فایل انجام گردد.


    برای تعیین مقدار سایز کش response که در بالا اشاره کردیم می‌توانید در همان پنجره، گزینه edit feature settings را انتخاب کنید.


    این قسمت از مطلب که به نقل از مقاله  آقای Karol Jarkovsky در این آدرس است یک سری تست هایی با نرم افزار(Web Capacity Analysis Tool (WCAT  گرفته است که به نتایج زیر دست پیدا کرده است:
    Kernel Cache Disabled    4 clients/160 threads/30 sec      257 req/sec
    Kernel Cache Enabled     4 clients/160 threads/30 sec      553 req/sec 
    همانطور که می‌بینید نتیجه فعال سازی کش کرنل پاسخ به بیش از دو برابر درخواست در حالت غیرفعال آن است که یک عدد فوق العاده به حساب میاد.
    برای اینکه خودتان هم تست کرده باشید در این آدرس  برنامه را دانلود کنید و به دنبال فایل request.cfg بگردید و از صحت پارامترهای server و url اطمینان پیدا کنید. در گام بعدی 5 پنجره خط فرمان باز کرده و در یکی از آن‌ها دستور netsh http show cachestate را بنویسید تا تمامی وروردی‌های entry که در کش کرنل ذخیره شده اند لیست شوند. البته در اولین تست کش را غیرفعال کنید و به این ترتیب نباید چیزی نمایش داده شود. در همان پنجره فرمان wcctl –a localhost –c config.cfg –s request.cfg  را زده تا کنترلر برنامه در وضعیت listening قرار بگیرد. در 4 پنجره دیگر فرمان wcclient localhost از شاخه کلاینت را نوشته تا تست آغاز شود. بعد از انجام تست به شاخه نصب کنترلر WCAT رفته و فایل log را بخوانید و اگر دوباره دستور نمایش کش کرنل را بزنید باید خالی باشد. حالا کش را فعال کنید و دوباره عملیات تست را از سر بگیرید و اگر دستور netsh را ارسال کنید باید کش کرنل دارای ورودی باشد.
    برای تغییرات در سطح http.sys می‌توانید از ریجستری کمک بگیرید. در اینجا تعداد زیادی از تنظیمات ذخیره شده در ریجستری برای http.sys لیست شده است.
    مطالب
    ایجاد کپچایی (captcha) سریع و ساده در ASP.NET MVC 5

    در این مثال به کمک MVC5، یک کپچای ساده و قابل فهم را تولید و استفاده خواهیم کرد. این نوشته بر اساس این مقاله  ایجاد شده و جزئیات زیادی برای درک افراد مبتدی به آن افزوده شده است که امیدوارم راهنمای مفیدی برای علاقمندان باشد.

    با کلیک راست بر روی پوشه کنترلر، یک کنترلر به منظور ایجاد کپچا بسازید و اکشن متد زیر را در آن کنترلر ایجاد کنید: 

    public class CaptchaController : Controller
        {
            public ActionResult CaptchaImage(string prefix, bool noisy = true)
            {
                var rand = new Random((int)DateTime.Now.Ticks);
                //generate new question
                int a = rand.Next(10, 99);
                int b = rand.Next(0, 9);
                var captcha = string.Format("{0} + {1} = ?", a, b);
    
                //store answer
                Session["Captcha" + prefix] = a + b;
    
                //image stream
                FileContentResult img = null;
    
                using (var mem = new MemoryStream())
                using (var bmp = new Bitmap(130, 30))
                using (var gfx = Graphics.FromImage((Image)bmp))
                {
                    gfx.TextRenderingHint = TextRenderingHint.ClearTypeGridFit;
                    gfx.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                    gfx.FillRectangle(Brushes.White, new Rectangle(0, 0, bmp.Width, bmp.Height));
    
                    //add noise
                    if (noisy)
                    {
                        int i, r, x, y;
                        var pen = new Pen(Color.Yellow);
                        for (i = 1; i < 10; i++)
                        {
                            pen.Color = Color.FromArgb(
                            (rand.Next(0, 255)),
                            (rand.Next(0, 255)),
                            (rand.Next(0, 255)));
    
                            r = rand.Next(0, (130 / 3));
                            x = rand.Next(0, 130);
                            y = rand.Next(0, 30);
    
                            gfx.DrawEllipse(pen, x - r, y - r, r, r);
                        }
                    }
    
                    //add question
                    gfx.DrawString(captcha, new Font("Tahoma", 15), Brushes.Gray, 2, 3);
    
                    //render as Jpeg
                    bmp.Save(mem, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                    img = this.File(mem.GetBuffer(), "image/Jpeg");
                }
    
                return img;
            }

    همانطور که از کد فوق پیداست، دو مقدار a و b، به شکل اتفاقی ایجاد می‌شوند و حاصل جمع آنها در یک Session نگهداری خواهد شد. سپس تصویری بر اساس تصویر a+b ایجاد می‌شود (مثل 3+4). این تصویر خروجی این اکشن متد است. به سادگی می‌توانید این اکشن را بر اساس خواسته خود اصلاح کنید؛ مثلا به جای حاصل جمع دو عدد، از کاربرد چند حرف یا عدد که بصورت اتفاقی تولید کرده‌اید، استفاده نمائید.

    فرض کنید می‌خواهیم کپچا را هنگام ثبت نام استفاده کنیم.

    در فایل AccountViewModels.cs در پوشه مدل‌ها در کلاس RegisterViewModel  خاصیت زیر را اضافه کنید:

    [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
             [Display(Name = "حاصل جمع")]
             public string Captcha { get; set; }

    حالا در پوشه View/Account به فایل Register.Cshtml خاصیت فوق را اضافه کنید:

    <div class="form-group">
                            <input type="button" value="" id="refresh" />
    
                            @Html.LabelFor(model => model.Captcha)
    
                            <img alt="Captcha" id="imgcpatcha" src="@Url.Action("CaptchaImage","Captcha")" style="" />
                        </div>

    وظیفه این بخش، نمایش کپچاست. تگ img دارای آدرسی است که توسط اکشن متدی که در ابتدای این مقاله ایجاد نموده‌ایم تولید می‌شود. این آدرس تصویر کپچاست.  یک دکمه هم با شناسه refresh برای به روز رسانی مجدد تصویر در نظر گرفته‌ایم. 

    حالا کد ایجکسی برای آپدیت کپچا توسط دکمه refresh را  به شکل زیر بنویسید (من در پایین ویوی Register، اسکریپت زیر را قرار دادم): 

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $('#refresh').click(function () {
    
    
                $.ajax({
                    url: '@Url.Action("CaptchaImage","Captcha")',
                    type: "GET",
                    data: null
                })
                .done(function (functionResult) {
                    $("#imgcpatcha").attr("src", "/Captcha/CaptchaImage?" + functionResult);
                });
    
            });
        });
    </script>

    آنچه در url نوشته شده است، شاید اصولی‌ترین شکل فراخوانی یک اکشن متد باشد. این اکشن در ابتدای مقاله تحت کنترلری به نام Captcha معرفی شده بود و خروجی آن آدرس یک فایل تصویری است. نوع ارتباط، Get است و هیچ اطلاعاتی به اکشن متد فرستاده نمیشود، اما اکشن متد ما آدرسی را به ما برمی‌گرداند که تحت نام FunctionResult آن را دریافت کرده و به کمک کد جی کوئری، مقدارش را در ویژگی src تصویر موجود در صفحه جاری جایگزین می‌کنیم. دقت کنید که برای دسترسی به تصویر، لازم است جایگزینی آدرس، در ویژگی src به شکل فوق صورت پذیرد.*

    تنها کار باقیمانده اضافه کردن کد زیر به ابتدای اکشن متد Register درون کنترلر Account است. 

    if (Session["Captcha"] == null || Session["Captcha"].ToString() != model.Captcha)
                {
                    ModelState.AddModelError("Captcha", "مجموع اشتباه است");
                }

    واضح است که اینکار پیش از شرط if(ModelState.IsValidate) صورت میگیرد و وظیفه شرط فوق، بررسی ِ برابریِ مقدار Session تولید شده در اکشن CaptchaImage  (ابتدای این مقاله) با مقدار ورودی کاربر است. (مقداری که از طریق خاصیت تولیدی خودمان  به آن دسترسی داریم) . بدیهی‌است اگر این دو مقدار نابرابر باشند، یک خطا به ModelState اضافه می‌شود و شرط ModelState.IsValid که در اولین خط بعد از کد فوق وجود دارد، برقرار نخواهد بود و پیغام خطا در صفحه ثبت نام نمایش داده خواهد شد.

    تصویر زیر نمونه‌ی نتیجه‌ای است که حاصل خواهد شد  :


    * اصلاح : دقت کنید بدون استفاده از ایجکس هم میتوانید تصویر فوق را آپدیت کنید:

      $('#refresh').click(function () {
             
                var d = new Date();
                $("#imgcpatcha").attr("src", "Captcha/CaptchaImage?" + d.getTime());
    
            });

    رویداد کلیک را با کد فوق جایگزین کنید؛ دو نکته در اینجا وجود دارد :

    یک. استفاده از زمان در انتهای آدرس به خاطر مشکلاتیست که فایرفاکس یا IE با اینگونه آپدیت‌های تصویری دارند. این دو مرورگر (بر خلاف کروم) تصاویر را نگهداری میکنند و آپدیت به روش فوق به مشکل برخورد میکند مگر آنکه آدرس را به کمک اضافه کردن زمان آپدیت کنید تا مرورگر متوجه داستان شود

    دو. همانطور که میبینید آدرس تصویر در حقیقت خروجی یک اکشن است. پس نیازی نیست هر بار این اکشن را به کمک ایجکس صدا بزنیم و روش فوق در مرورگرهای مختلف جواب خواهد داد.

    مطالب
    آناتومی یک گزارش خطای خوب
    به مشکلی در برنامه‌ای برخورده‌اید؟ کتابخانه‌ای کار نمی‌کند؟ خطایی را دریافت کرده‌اید؟ برنامه کامپایل نمی‌شود؟ برنامه آنطور که مدنظر شما است رفتار نمی‌کند؟ برای طرح این مسایل، صرف عنوان کردن «برنامه کار نمی‌کنه» یا «خطا می‌ده» منزلت خودتان را تا حد یک کاربر عادی تازه کار تنزل داده‌اید. در ادامه ساختار یک گزارش خطای خوب را بررسی خواهیم کرد، تا شما را سریعتر به مقصودتان برساند و همچنین کار پیگیری برنامه نویس یا برنامه نویس‌های مسئول را نیز مقداری ساده‌تر کند.


    کارهای لازم پیش از طرح سؤال
    - سعی کنید انجمن‌های مرتبط را یکبار بررسی و جستجو کنید.
    - عین خطای دریافتی را در گوگل جستجو کنید. اگر از برنامه‌ها یا کتابخانه‌های معروف و متداول استفاده می‌کنید، یکی از مزیت‌های مهم کار با آن‌ها، «تنها نبودن» است! یقین داشته باشید خطایی را که دریافت کرده‌اید پیشتر توسط ده‌ها نفر دیگر در سایت‌های مختلف مطرح شده‌اند و بالاخره با بررسی آن‌ها می‌توان به پاسخ رسید.
    - شاید راهنمای برنامه در این مورد خاص مطلبی را عنوان کرده است.

    و ... به صورت خلاصه باید بتوانید به این سؤال پاسخ دهید: «خودت چکار کردی؟». حداقل نشان دهید که فرد حاضر و آماده طلبی نیستید و پیشتر یک حداقل تقلایی را انجام داده‌اید.


    کجا باید سؤال پرسید؟
    - اگر به انجمنی برای طرح سؤال خود مراجعه کرده‌اید، حتما زیر شاخه صحیحی را انتخاب کنید تا سؤال شما بسته نشود یا کلا حذف نگردد. برای مثال سؤال ASP.NET را در بخش سی‌شارپ نپرسید یا برعکس یا اگر سایتی مقاله‌ای را منتشر کرده، ذیل آن در مورد نحوه بک آپ گرفتن از اکانت توئیتر خود سؤال نپرسید!
    - اگر پاسخی را دریافت کردید، ادامه بحث را ذیل همان مطلب پیگیری کنید و مجددا مطلب جدیدی را ایجاد نکنید.
    - اگر تا نیم ساعت بعد جوابی را دریافت نکردید، کل بخش‌های یک سایت را با ارسال پیام خود اسپم نکنید. یکبار ارسال یک سؤال کافی است. اکثر این سایت‌ها حالت یک «چت آفلاین» را دارند. به این معنا که ابتدا پیغام خود را می‌گذارید، اگر مدتی بعد (ممکن است چند ساعت بعد) شخصی آن‌را مشاهده کرد و قادر به پاسخ دهی بود، به شما کمک خواهد کرد. بنابراین اگر سریعا به جواب نرسیدید، نه کل سایت را اسپم کنید و نه ... شروع به رفتارهای ناشایست کنید. اینکار با فریاد کشیدن وسط یک جمع تفاوتی ندارد. اشخاص مرتبط همواره آنلاین نیستند؛ ضمنا ممکن است واقعا پاسخی برای یک سؤال نداشته باشند. منصف باشید.
    - از ایمیل‌های خصوصی افراد یا قسمت پیام‌های خصوصی سایت‌ها برای ارسال سؤالات شخصی استفاده نکنید. ایمیل خصوصی، مخصوص کارهای شخصی است. قسمت پیام‌های خصوصی یک سایت عموما مخصوص رسیدگی به مشکلات کاربری است. این تصور را نداشته باشید که اشخاص مشاور شخصی رایگان پروژه‌های تجاری شما هستند.
    - بهترین محل برای پرسیدن سؤالات مرتبط با یک پروژه خاص، mailing list یا انجمن گفتگو و یا issue tracker آن پروژه است. وقت خودتان را با ارسال خطاهای یک پروژه خاص، در یک انجمن عمومی و همه منظوره تلف نکنید. کمی جستجو کنید که سایت اصلی پروژه کجا است. بعد دقت کنید آیا جایی برای پرسش و پاسخ دارد یا خیر. اکثر پروژه‌های خوب، مکانی را جهت جمع آوری بازخوردهای پروژه خود، اختصاص می‌دهند.


    چطور باید سؤال پرسید؟
    سؤال فنی خوب پرسیدن هم یک هنر است؛ که تعدادی از مشخصه‌های مهم آن‌را در ذیل مرور خواهیم کرد:
    - عنوان مناسبی را برای سؤال خود انتخاب کنید. «لطفا کمک کنید» یا «من مشکل دارم» یا «مشکل در پروژه»، عموما واکنش‌های تندی را به همراه دارند؛ و تا حد ارسال اسپم در یک سایت بی‌کیفیت تلقی می‌شوند. ضمن اینکه انتخاب عنوان‌های مناسب، جستجوهای بعدی را در سایت ساده می‌کنند و کمک بزرگی خواهند بود به افراد بعدی.
    - محیطی را که خطا در آن رخ داده است، توضیح دهید. ذکر IIS تنها کافی نیست. کدام نگارش آن؟ در کدام ویندوز؟
    برای مثال شماره نگارش کتابخانه یا نرم افزار مورد استفاده را ذکر کنید. شاید خطایی که گرفته‌اید در نگارش بعدی آن برطرف شده است.
    ذکر شماره نگارش VS.NET یا شماره نگارش دات نت مورد استفاده، سیستم عامل و کلا توصیف محیط بروز خطا، عموما بسیار مفید هستند.
    - حتما کل خطای دریافت شده را ارسال کنید. اگر در یک برنامه C خطایی حاصل شود، احتمالا شکلی مانند Error 0xABCD را دارد. اما استثناءهای دات نت به همراه stack trace و حتی شماره سطر خطای حاصل نیز هستند. همین مساله می‌تواند به خطایابی نهایی بسیار کمک کند.
    - سؤال خود را طوری مطرح کنید که شخص مقابل بتواند آن‌را در کمترین زمان ممکن «باز تولید» کند. برای مثال ذکر خطای دریافتی بسیار خوب است. اگر داده‌ای که سبب بروز این خطا شده است را هم ارسال کنید، مفید‌تر خواهد بود؛ یا اگر دستور پاور شل خاصی در کنسول نیوگت خطا می‌دهد، صرفا عنوان نکنید که جواب نگرفته‌اید. چه دستوری را اجرا کرده‌اید؟ چه خطایی را دریافت کرده‌اید؟ ساختار پروژه شما چیست؟ آیا شخص مقابل می‌تواند بر اساس اطلاعاتی که ارائه دادید یک آزمایش شخصی را تدارک ببیند؟ آیا می‌تواند آن‌را با توضیحات شما مجددا تولید کند؟
    زمان باز تولید خطا را هم مدنظر داشته باشید. برای مثال اگر بتوانید قطعه کدی را ارائه دهید که در کمترین زمان ممکن، صرفا با کپی و پیست آن در VS.NET قابل کامپایل باشد، بسیاری علاقمند به پاسخگویی به شما خواهند شد. در غیراینصورت آنچنان انتظار نداشته باشید که شخص پاسخ دهنده وقت زیادی را برای رسیدگی به جزئیات سؤال شما صرف کند؛ یا مدتی مشغول به تهیه یک مثال جدید بر مبنای توضیحات شما شود.
    حجم کدهای ارسالی شما نیز در اینجا مهم هستند. کل پروژه خود را ارسال نکنید! سعی کنید یک مثال کوچک را که بتواند سریعا خطای مدنظر شما را بازتولید کند، ارسال کنید و نه بیشتر. همچنین کدهایی که برای اجرا نیاز به GUI نداشته باشند نیز در این حالت اولویت دارند.
    و به صورت خلاصه، خودتان را بجای پاسخ دهنده قرار دهید. آیا با چند جمله‌ای که ارائه داده‌اید، می‌توان انتظار پاسخی را داشت یا خیر.
    - ایمیل شخصی خود را در انتهای پیام ارسال نکنید. کسی اهمیتی نمی‌دهد! اگر سؤال شما پاسخی داشته باشد، همانجا دریافت خواهید کرد و نه در میل باکس شخصی.
    - املاء و انشای متنی را که ارسال می‌کنید، یکبار بررسی کنید. اگر برای شما اهمیتی ندارد که چه کلمات و جمله بندی را باید بکار برد، برای شخص مقابل هم آنچنان اهمیتی نخواهد داشت که زیاد وقت صرف کند.
    - از بکار بردن smileyهای بیش از حد یا قرار دادن تعداد علامت تعجب‌های بیش از حد خودداری کنید. این موارد عموما به مسخره کردن شخص مقابل تفسیر می‌شوند.
    - در بدو امر فریاد نکشید که «باگ» پیدا کرده‌اید؛ خصوصا اگر به mailing list اختصاصی یک پروژه پیامی را ارسال می‌کنید. چون اگر مشکل شما واقعا باگ نباشد، بیشتر یک توهین تلقی خواهد شد و در دفعات بعدی پاسخ دادن به شما به صورت ضمنی مؤثر خواهند بود؛ یا جواب نمی‌گیرید و یا جدی گرفته نخواهید شد.  
    - هدف از کاری را که مشغول به انجام آن بود‌ه‌اید را نیز ذکر کنید. ذکر خطای دریافتی بسیار مفید است اما اگر بتوانید یک دید کلی را نسبت به کاری که مشغول به آن بوده‌اید، ایجاد کنید، شاید پاسخ بهتری را دریافت کنید. برای مثال جهت رسیدن به هدف و مقصود شما بهتر است از روش دیگری استفاده کنید.
    - پس از اینکه پیامی را دریافت کردید، یک حداقل واکنشی را ارسال کنید. مثلا خوب بود؛ کمک کرد و یا مفید نبود. همین واکنش‌ها در آینده به کمک نتایج جستجوهای انجام شده خواهند آمد و اشخاص بعدی حداقل خواهند دانست که پاسخ داده شده صحیح بوده است یا خیر.

    و همیشه بخاطر داشته باشید: تمام خدماتی که سایت‌های عمومی به شما ارائه می‌دهند «یک لطف» است و حقی را برای شما ایجاد نمی‌کنند. این اشخاص از شما پول نمی‌گیرند تا به سؤالات شما پاسخ دهند یا تبدیل به مشاور خصوصی رایگان شما شوند. می‌توانید محیط را برای این اشخاص، با اندکی احترام، ملایمت و انصاف، دلپذیرتر کنید.
    مطالب
    قسمت دوم -- نگاهی دقیق تر به اولین پروژه VC++ (درک مفهوم فایلهای سرآیند و فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C و برخی قوانین برنامه نویسی در ++C)
    در این قسمت نگاهی دقیق‌تر به فایلهای سرآیند ، فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C  و برخی قوانین برنامه نویسی ++C  خواهیم داشت و همچنین در مورد  اولین پروژه توضیحات جامع‌تری ارائه میکنیم .

    یک برنامه مجموعه ای از دستورات است که توسط کامپیوتر اجرا میگردد ، برنامه نویسان برای نوشتن این دستورات از زبانهای برنامه نویسی استفاده میکنند ، برخی از این زبانها مسقیما قابل فهم توسط کامپیوتر بوده و برخی نیاز به ترجمه دارند . زبانهای برنامه نویسی را میتوان به سه دسته تقسیم نمود :
    1 -  زبانهای ماشین
    2 - زبانهای اسمبلی
    3 - زبانهای سطح بالا

    زبانهای ماشین :
      زبانی که مستقیما و بدون نیاز به ترجمه قابل فهم توسط کامپیوتر می‌باشد . هر پردازنده یا processor  زبان خاص خود را دارد !... در نتیجه تنوع زبان ماشین بستگی به انواع پردازنده‌های موجود دارد و اگر دو کامپیوتر دارای پردازنده‌های یکسان نباشتد ، زبان ماشین آنها با یکدیگر متفاوت و غیر قابل فهم برای دیگری می‌باشد . زبان ماشین وابسته به ماشین یا Machine independent  می‌باشد . تمامی دستورات در این زبان توالی از 0 و 1 می‌باشند . برنامه‌های اولیه را با این زبان می‌نوشتند در نتیجه نوشتن برنامه سخت و احتمال خطا داشتن در آن زیاد بود . ار آنجا که نوشتن برنامه به این زبان سخت و فهم برنامه‌های نوشته شده به آن دشوار بود ، برنامه نویسان به فکر استفاده از حروف بجای دستورات زبان ماشین افتادند ( پیدایش زبان اسمبلی )

    زبانهای اسمبلی :
    به زبانی که دستورات زبان ماشین را با نمادهای حرفی بیان میکند، زبان اسمبلی  (Assembley Language) می‌گویند . چون این زبان مستقیما قابل فهم برای کامپیوتر نیست باید قبل از اجرا آن را به زبان ماشین ترجمه کرد ، به این مترجم اسمبلر گفته میشود . برنامه‌های نوشته شده به این زبان قابل فهم برای برنامه نویس بود اما از آنجا که به ازای هر دستور زبان ماشین یک دستور زبان اسمبلی داشتیم از حجم برنامه‌ها کاسته نشد ! .. بعلاوه چون زبان اسمبلی همانند زبان ماشین از دستورات پایه ای و سطح پایین استفاده میکرد نوشتن برنامه با این زبان هم سخت و مشکل بود . لذا اهل خرد به فکر ابداع نسلی از زبانهای بهتر بودند (پیدایش زبانهای سطح بالا)

    زبانهای سطح بالا :
    زبانهای سطح بالا قابل فهم بودند و این امکان را داشتند تا چند دستور زبان ماشین یا اسمبلی را بتوان در قالب یک دستور نوشت ( منظور توابع کتابخانه ای در ++C/C) . پس هم فهم ، هم نوشتن برنامه در این زبانها راحت و هم تعداد خطوط کد کمتر شد . این زبانها به زبانهای برنامه نویسی سطح بالا یا High-Level Programming Language  معروفند . البته برنامه نوشته شده در این زبان نیز برای کامپیوتر قابل فهم نبوده و باید به زبان ماشین ترجمه شوند ، این وظیفه بر عهده کامپایلر می‌باشد . اولین زبانهای برنامه نویسی سطح بالا مانند  FORTRAN ، COBOL ، PASCAL و C  می‌باشند . زبان برنامه نویسی ++C تکامل یافته زبان  میباشد .
    هر یک از زبانهای برنامه نویسی سطح بالا یک روش برنامه نویسی را پشتیبانی میکند به طور مثال زبان C  و  PASCAL  از روشهای برنامه نویسی  ساخت یافته ای و پیمانه ای و زبانهای مانند ++C و JAVA  از روش برنامه سازی شی گرا یا Object Oriented Programming یا به اختصار (OOP) استفاده میکنند . زبان ++C  چون زبان C را بطور کامل در بر  دارد پس از هر سه روش برنامه نویسی ساخت یافته و پیمانه ای و شی گرا استفاده میکند .

    تا اینجا با تاریخچه ای از زبانها و مراحل تکامل آنها آشنا شدیم . حال ویژگیها و دلایل استفاده از زبان  ++C  را مرور میکنیم :

    زبان C  در سال 1972 توسط دنیس ریچی طراحی شد . زبان C تکامل یافته زبان  BCPL است که طراح آن مارتین ریچاردز می‌باشد ، زبان BCPL نیز از زبان B  مشتق شده است که طراح آن  کن تامسون بود . (خداوند روح دنیس ریچی را همچون هوگو چاوز با مسیح بازگرداند ! ...) .
    از این زبان برای نوشتن برنامه‌های سیستمی ، همچون سیستم عامل ، کامپایلر ، مفسر ، ویرایشگر ، برنامه‌های مدیریت بانک اطلاعاتی ، اسمبلر استفاده میکنند .
    زبان C  برای اجرای بسیاری از دستوراتش از توابع کتابخانه ای استفاده میکند و بیشتر خصوصیات وابسته به سخت افزار را به این توابع واگذار میکند لذا نرم افزار تولید شده با این زبان به سخت افزار خاصی بستگی ندارد و با اندکی تغییرات می‌توانیم نرم افزار مورد نظر را روی ماشینهای متفاوت اجرا کنیم ، در نتیجه برنامه نوشته شده با C  قابلیت انتقال (Portability) دارند . بعلاوه کاربر میتواند توابع کتابخانه ای خاص خودش را بنویسد و از آنها در برنامه هایش استفاده کند .
    برنامه‌های مقصدی که توسط کامپیلرهای C  ساخته میشود بسیار فشرده و کم حجم‌تر از برنامه‌های مشابه در سایر زبانهاست ، این امر باعث افزایش سرعت اجرای آنها میشود .
    ++C  که از نسل  C  است تمام ویژگیهای ذکر شده بالا را دارد ، علاوه بر آن شی گرا نیز می‌باشد . برنامه‌های شی گرا منظم و ساخت یافته اند و قابل آپدیت هستند و به سهولت تغییر و بهبود می‌یابند و قابلیت اطمینان و پایداری بیشتری دارند .

    تحلیل  اولین پروژه :



    در اولین پروژه  کد فوق را بکار بردیم ، حال به شرح دستورات آن می‌پردازیم .
    #include <iostream>
    دستوراتی که علامت # پیش از آنها قرار میگیرد ، دستورات راهنمای پیش پردازنده هستند . این خط یک دستور پیش پردازنده است که توسط پیش پردازنده و قبل از شروع کامپایل ، پردازش میشود . این کد فایل iostream  را به برنامه اضافه میکند . کتابخانه استاندارد  ++C  به چندین بخش تقسیم شده است و هر بخش فایل سرآیند خود را دارد . دلیل قرار گرفتن این دستور در ابتدای برنامه این است  که ، پیش از استفاده از هر تابع و فراخوانی کردن آن در برنامه ، کامپایلر لازم است اطلاعاتی در مورد آن تابع داشته باشد .  در خط کد بالا فایل سرآیند  iostream  استفاده نمودیم زیرا شامل توابع مربوط به I/O  ( ورودی / خروجی ) می‌باشد .

    int  main()
    {
     
       return 0;
    }
    دستور فوق بخشی از هر برنامه ++C  است ، main  تابع اصلی هر برنامه ++C است که شروع برنامه از آنجا آغاز می‌شود . کلمه  int  در ابتدای این خط ، مشخص میکند که تابع main پس از اجرا و به عنوان مقدار برگشتی (;return 0)  یک عدد صحیح باز می‌گرداند .

    std::cout<<"Hello world ...\n";
    دستور فوق یک رشته را در خروجی استاندارد که معمولا صفحه نمایش می‌باشد ارسال میکند . std  یک فضای نام است . فضای نام محدوده ای است که چند موجودیت در آن تعریف شده است . مثلا موجودیت cout  در فضای نام std در فایل سرآیند iostream تعریف شده است .


    در زبان ++C  هر دستور به ; (سیموکالن) ختم میشود .


     

    مطالب
    مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت چهارم
    طراحی API برنامه توسط Actionها

    روش مرسوم طراحی Fluent interfaces، جهت ارائه روش ساخت اشیاء مسطح به کاربران بسیار مناسب هستند. اما اگر سعی در تهیه API عمومی برای کار با اشیاء چند سطحی مانند معرفی فایل‌های XML توسط کلاس‌های سی شارپ کنیم، اینبار Fluent interfaces آنچنان قابل استفاده نخواهند بود و نمی‌توان این نوع اشیاء را به شکل روانی با کنار هم قرار دادن زنجیر وار متدها تولید کرد. برای حل این مشکل روش طراحی خاصی در نگارش‌های اخیر NHibernate معرفی شده است به نام loquacious interface که این روزها در بسیاری از APIهای جدید شاهد استفاده از آن هستیم و در ادامه با پشت صحنه و طرز تفکری که در حین ساخت این نوع API وجود دارد آشنا خواهیم شد.

    در ابتدا کلاس‌های مدل زیر را در نظر بگیرید که قرار است توسط آن‌ها ساختار یک جدول از کاربر دریافت شود:
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    
    namespace Test
    {
        public class Table
        {
            public Header Header { set; get; }
            public IList<Cell> Cells { set; get; }
            public float Width { set; get; }
        }
    
        public class Header
        {
            public string Title { set; get; }
            public DateTime Date { set; get; }
            public IList<Cell> Cells { set; get; }
        }
    
        public class Cell
        {
            public string Caption { set; get; }
            public float Width { set; get; }
        }
    }
    در روش طراحی loquacious interface به ازای هر کلاس مدل، یک کلاس سازنده ایجاد خواهد شد. اگر در کلاس جاری، خاصیتی از نوع کلاس یا لیست باشد، برای آن نیز کلاس سازنده خاصی درنظر گرفته می‌شود و این روند ادامه پیدا می‌کند تا به خواصی از انواع ابتدایی مانند int و string برسیم:
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    
    namespace Test
    {
        public class TableApi
        {
            public Table CreateTable(Action<TableCreator> action)
            {
                var creator = new TableCreator();
                action(creator);
                return creator.TheTable;
            }
        }
    
        public class TableCreator
        {
            readonly Table _theTable = new Table();
            internal Table TheTable
            {
                get { return _theTable; }
            }
    
            public void Width(float value)
            {
                _theTable.Width = value;
            }
    
            public void AddHeader(Action<HeaderCreator> action)
            {
                _theTable.Header = ...
            }
    
            public void AddCells(Action<CellsCreator> action)
            {
                _theTable.Cells = ...
            }        
        }
    }
    نقطه آغازین API ایی که در اختیار استفاده کنندگان قرار می‌گیرد با متد CreateTable ایی شروع می‌شود که ساخت شیء جدول را به ظاهر توسط یک Action به استفاده کننده واگذار کرده است، اما توسط کلاس TableCreator او را مقید و راهنمایی می‌کند که چگونه باید اینکار را انجام دهد.
    همچنین در بدنه متد CreateTable، نکته نحوه دریافت خروجی از Action ایی که به ظاهر خروجی خاصی را بر نمی‌گرداند نیز قابل مشاهده است.
    همانطور که عنوان شد کلاس‌های xyzCreator تا رسیدن به خواص معمولی و ابتدایی پیش می‌روند. برای مثال در سطح اول چون خاصیت عرض از نوع float است، صرفا با یک متد معمولی دریافت می‌شود. دو خاصیت دیگر نیاز به Creator دارند تا در سطحی دیگر برای آن‌ها سازنده‌های ساده‌تری را طراحی کنیم.
    همچنین باید دقت داشت که در این طراحی تمام متدها از نوع void هستند. اگر قرار است خاصیتی را بین خود رد و بدل کنند، این خاصیت به صورت internal تعریف می‌شود تا در خارج از کتابخانه قابل دسترسی نباشد و در intellisense ظاهر نشود.
    مرحله بعد، ایجاد دو کلاس HeaderCreator و CellsCreator است تا کلاس TableCreator تکمیل گردد:
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    
    namespace Test
    {
        public class CellsCreator
        {
            readonly IList<Cell> _cells = new List<Cell>();
            internal IList<Cell> Cells
            {
                get { return _cells; }
            }
    
            public void AddCell(string caption, float width)
            {
                _cells.Add(new Cell { Caption = caption, Width = width });
            }
        }
    
        public class HeaderCreator
        {
            readonly Header _header = new Header();
            internal Header Header
            {
                get { return _header; }
            }
    
            public void Title(string title)
            {
                _header.Title = title;
            }
    
            public void Date(DateTime value)
            {
                _header.Date = value;
            }
    
            public void AddCells(Action<CellsCreator> action)
            {
                var creator = new CellsCreator();
                action(creator);
                _header.Cells = creator.Cells;
            }
        }
    }
    نحوه ایجاد کلاس‌های Builder و یا Creator این روش بسیار ساده و مشخص است:
    مقدار هر خاصیت معمولی توسط یک متد ساده void دریافت خواهد شد.
    هر خاصیتی که اندکی پیچیدگی داشته باشد، نیاز به یک Creator جدید خواهد داشت.
    کار هر Creator بازگشت دادن مقدار یک شیء است یا نهایتا ساخت یک لیست از یک شیء. این مقدار از طریق یک خاصیت internal بازگشت داده می‌شود.

    البته عموما بجای معرفی مستقیم کلاس‌های Creator از یک اینترفیس معادل آن‌ها استفاده می‌شود. سپس کلاس Creator را internal تعریف می‌کنند تا خارج از کتابخانه قابل دسترسی نباشد و استفاده کننده نهایی فقط با توجه به متدهای void تعریف شده در interface کار تعریف اشیاء را انجام خواهد داد.

    در نهایت، مثال تکمیل شده ما به شکل زیر خواهد بود:
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    
    namespace Test
    {
        public class TableCreator
        {
            readonly Table _theTable = new Table();
            internal Table TheTable
            {
                get { return _theTable; }
            }
    
            public void Width(float value)
            {
                _theTable.Width = value;
            }
    
            public void AddHeader(Action<HeaderCreator> action)
            {
                var creator = new HeaderCreator();
                action(creator);
                _theTable.Header = creator.Header;
            }
    
            public void AddCells(Action<CellsCreator> action)
            {
                var creator = new CellsCreator();
                action(creator);
                _theTable.Cells = creator.Cells;
            }
        }
    
        public class CellsCreator
        {
            readonly IList<Cell> _cells = new List<Cell>();
            internal IList<Cell> Cells
            {
                get { return _cells; }
            }
    
            public void AddCell(string caption, float width)
            {
                _cells.Add(new Cell { Caption = caption, Width = width });
            }
        }
    
        public class HeaderCreator
        {
            readonly Header _header = new Header();
            internal Header Header
            {
                get { return _header; }
            }
    
            public void Title(string title)
            {
                _header.Title = title;
            }
    
            public void Date(DateTime value)
            {
                _header.Date = value;
            }
    
            public void AddCells(Action<CellsCreator> action)
            {
                var creator = new CellsCreator();
                action(creator);
                _header.Cells = creator.Cells;
            }
        }
    }
    نحوه استفاده از این طراحی نیز جالب توجه است:
    var data = new TableApi().CreateTable(table =>
                {
                    table.Width(1);
                    table.AddHeader(header=>
                    {
                        header.Title("new rpt");
                        header.Date(DateTime.Now);
                        header.AddCells(cells=>
                        {
                            cells.AddCell("cell 1", 1);
                            cells.AddCell("cell 2", 2);
                        });
                    });
                    table.AddCells(tableCells=>
                    {
                        tableCells.AddCell("c 1", 1);
                        tableCells.AddCell("c 2", 2);
                    });
                });

    این نوع طراحی مزیت‌های زیادی را به همراه دارد:
    الف) ساده سازی طراحی اشیاء چند سطحی و تو در تو
    ب) امکان درنظر گرفتن مقادیر پیش فرض برای خواص
    ج) ساده‌تر سازی تعاریف لیست‌ها
    د) استفاده کنندگان در حین استفاده نهایی و تعریف اشیاء به سادگی می‌توانند کدنویسی کنند (مثلا سلول‌ها را با یک حلقه اضافه کنند).
    ه) امکان بهتر استفاده از امکانات Intellisense. برای مثال فرض کنید یکی از خاصیت‌هایی که قرار است برای آن Creator درست کنید یک interface را می‌پذیرد. همچنین در برنامه خود چندین پیاده سازی کمکی از آن نیز وجود دارد. یک روش این است که مستندات قابل توجهی را تهیه کنید تا این امکانات توکار را گوشزد کند؛ روش دیگر استفاده از طراحی فوق است. در اینجا در کلاس Creator ایجاد شده چون امکان معرفی متد وجود دارد، می‌توان امکانات توکار را توسط این متدها نیز معرفی کرد و به این ترتیب Intellisense تبدیل به راهنمای اصلی کتابخانه شما خواهد شد.
    مطالب
    مسیریابی تو در تو در Angularjs با استفاده از UI-Router

    UI-Router   ابزاری برای مسیریابی در AngularJS است که این امکان را برایتان فراهم می‌کند تا بخش‌های برنامه رابط کاربریتان را به شکل یک ماشین حالت ساماندهی کنید. برخلاف سرویس route$ که بر اساس مسیریابی URL‌ها ساماندهی شده و کار می‌کند، UI-Router بر اساس حالت‌ها کار می‌کند، که این حالت‌ها می‌توانند در صورت لزوم مسیریابی هم داشته باشند.


    UI-Router یکی از افزونه‌های مجموعه Angular-ui، و پاراگراف بالا معرفی آن در صفحه خانگیش است (تقریبا!). این افزونه جزئیات مفصلی دارد و در این مطلب تنها به معرفی آن خواهم پرداخت (بر اساس مطالب صفحه خانگیش). پیش از ادامه پیشنهاد می‌کنم اگر مطالب زیر را نخوانده‌اید ابتدا آن‌ها را مرور کنید:
    برای استفاده از UI-Router باید:
    1. فایل جاوا اسکریپت آن را دانلود کنید (released یا minified).
    2. در صفحه اصلی برنامه‌تان پس از include کردن فایل اصلی AngularJS فایل angular-ui-router.js (یا angular-ui-router.min.js) را include کنید.
    3. 'ui.router' را به لیست وابستگی‌های ماژول اصلی اضافه کنید.
    نتیجه چیزی شبیه این خواهد بود:
    <!doctype html>
    <html ng-app="myApp">
    <head>
        <script src="//ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.1.5/angular.min.js"></script>
        <script src="js/angular-ui-router.min.js"></script>
        <script>
            var myApp = angular.module('myApp', ['ui.router']);
            // For Component users, it should look like this:
            // var myApp = angular.module('myApp', [require('angular-ui-router')]);
        </script>
        ...
    </head>
    <body>
        ...
    </body>
    </html>

    حالت‌ها و viewهای تو در تو

    قابلیت اصلی UI-Router امکان تعریف حالت‌ها و vieweهای تو در تو است. در مطلب مسیریابی در AngularJs #بخش اول دایرکتیو ng-view معرفی شده است. هنگام استفاده از سرویس route$ با این دایرکتیو می‌توان محل مورد نظر برای بارگذاری محتویات مربوط به مسیرها را مشخص کرد. دایرکتیو ui-view در UI-Router همین نقش را دارد. فرض کنید این کد فایل index.html باشد:
    <!-- index.html -->
    <body>
        <div ui-view></div>
        <!-- We'll also add some navigation: -->
        <a ui-sref="state1">State 1</a>
        <a ui-sref="state2">State 2</a>
    </body>
    همانطور که ملاحظه می‌کنید در تگ‌های a از دایرکتیو ui-sref استفاده شده است. این دایرکتیو علاوه بر مدیریت تغییر حالت، خصوصیت href تگ a را در صورتی که حالت مشخص شده URL داشته باشد تولید می‌کند. البته برای استفاده از UI-Router ملزم به استفاده از دایرکتیو ui-sref نیستید و می‌توانید href را مشخص کنید. ولی با استفاده از ui-sref لازم نیست مسیر یک حالت را به یاد داشته باشید، و یا در صورت تغییر آن، همه hrefها را به روز کنید.
    در ادامه برای هر کدام از حالت‌ها یک template اضافه می‌کنیم:
    فایل state1.html:
    <!-- partials/state1.html -->
    <h1>State 1</h1>
    <hr/>
    <a ui-sref="state1.list">Show List</a>
    <div ui-view></div>
    فایل state2.html:
     <!-- partials/state2.html -->
    <h1>State 2</h1> 
    <hr /> 
    <a ui-sref="state2.list">Show List</a> 
    <div ui-view></div>

    دو نکته قابل توجه در این templateها وجود دارد. اول اینکه همانطور که می‌بینید templateها خود شامل تگی با دایرکتیو ui-view هستند. و دوم مقدار دایرکتیو ui-sref است که به صورت state1.list و state2.list آمده است. این جدا سازی با نقطه نشان دهنده سلسله مراتب حالت‌هاست. یعنی حالت‌های state1 و state2 هرکدام حالت فرزندی به نام list دارند. در ادامه وقتی حالت‌ها و مسیریابی را در ()app.config تعریف کنیم این مسائل از هاله‌ای از ابهام که در آن هستند خارج می‌شوند! فعلا بیاید با راهنمای UI-Router پیش برویم و فایل‌های template حالت‌های فرزند را تعریف کنیم. templateهایی که قرار است در ui-view پدرانشان بارگذاری شوند:
    <!-- partials/state1.list.html -->
    <h3>List of State 1 Items</h3>
    <ul>
      <li ng-repeat="item in items">{{ item }}</li>
    </ul>

    <!-- partials/state2.list.html -->
    <h3>List of State 2 Things</h3>
    <ul>
      <li ng-repeat="thing in things">{{ thing }}</li>
    </ul>
    خوب! حالا برویم سراغ شعبده بازی! برای اینکه از UI-Router استفاده کنید لازم است stateProvider$ و urlRouterProvider$ را به عنوان وابستگی به ()app.config تزریق کنید:
    myApp.config(['$stateProvider', '$urlRouterProvider',
    function($stateProvider, $urlRouterProvider) {
      //
      // For any unmatched url, redirect to /state1
      $urlRouterProvider.otherwise("/state1");
      //
      // Now set up the states
      $stateProvider
        .state('state1', {
          url: "/state1",
          templateUrl: "partials/state1.html"
        })
        .state('state1.list', {
          url: "/list",
          templateUrl: "partials/state1.list.html",
          controller: function($scope) {
            $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
          }
        })
        .state('state2', {
          url: "/state2",
          templateUrl: "partials/state2.html"
        })
        .state('state2.list', {
          url: "/list",
            templateUrl: "partials/state2.list.html",
            controller: function($scope) {
              $scope.things = ["A", "Set", "Of", "Things"];
            }
          })
        }]);
    در ابتدا با متد ()urlRouterProvider.otherwise$ مسیر پیشفرض مشخص شده است. متد otherwise را باید از مقالات مسیریابی در AngularJS به یاد داشته باشید. سپس حالت‌های برنامه با استفاده از متد state تعریف شده است. این متد دو پارامتر ورودی دارد؛ اولی نام حالت و دومی یک شی شامل خصوصیات حالت. همانطور که می‌بینید این شی خصوصیاتی شبیه به همان‌ها که در متد ()routeProvider.when$ وجود داشت دارد. می‌شود گفت این خصوصیات همان‌ها هستند و همان عملکرد را دارند.
    خصوصیت url مشخص کننده مسیر حالت است. این خصوصیت همان مقداریست که به عنوان پارامتر اول به ()routeProvider.when$ پاس می‌شد. در این پارامتر می‌شود متغیرهای url را هم به همان ترتیب تعریف کرد. مثلا اگر حالت state1 در آدرسش یک پارامتر id داشته باشد می‌شود آن را به این ترتیب تعریف کرد:
    .state('state1', {
          url: "/state1/:id",
          templateUrl: "partials/state1.html"
        })
    برای خواندن مقدار این متغیر باید از stateParams$ استفاده کرد:
    $stateParams.id
    به خصوصیت url دو حالت state1.list و state2.list دقت کنید. هردو برابر 'list/' است. یعنی هردو یک مسیر دارند؟ نه! بلکه مسیر state1.list برابر '/state1/list' و مسیر state2.list برابر '/state2/list' است. در واقع حالت state1.list یعنی list فرزند state1 و به همین ترتیب state2.list یعنی list فرزند state2. و می‌توان گفت UI-Router آدرس url حالت فرزند را، آدرسی نسبی، نسبت به url حالت پدر می‌داند. این رابطه سلسله مراتبی و پدر و فرزندی را می‌توان با استفاده از خصوصیت parent به صورت صریح‌تری مشخص کرد:
    .state('list', {
        parent: "state1",
        url: "/list",
        templateUrl: "partials/state1.list.html",
        controller: function($scope) {
            $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
        }
    })
    .state('list', {
        parent: "state2",
        url: "/list",
        templateUrl: "partials/state2.list.html",
        controller: function($scope) {
            $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
        }
    })
    تا اینجای کار، اگر آدرس "state1/" وارد شود، فایل "partials/state1.html" در "ui-view" فایل "index.html" بارگذاری خواهد شد. اگر آدرس "state1/list/" وارد شود، ابتدا فایل "partials/state1.html" در "ui-view" فایل "index.html" بارگذاری شده، سپس فایل "partials/state1.list.html" در "ui-view"  آمده در فایل فایل "partials/state1.html" بارگذاری می‌شود. این همان امکان حالت‌ها و viewهای تو در تو است که UI-Router فراهم می‌کند. 
    اینجا می‌توانید خروجی کدهای بالا را مشاهده کنید.
    اگر مستقیما url یک حالت فرزند وارد شود، یا به عبارت دیگر، اگر بخواهیم مستقیما برنامه به حالتی که فرزند حالت دیگر است برود، UI-Router برنامه را ابتدا به حالت پدر، و پس از آن به حالت فرزند خواهد برد. حالت فرزند دو چیز را از حالت پدر به ارث می‌برد:
    1. وابستگی‌های فراهم شده در حالت پدر به وسیله "resolve"
    2. داده‌های سفارشی مشخص شده در خصوصیت data حالت پدر
    استفاده از resolve در UI-Router مشابه استفاده از آن در route$  است. ولی افزودن داده‌های سفارشی کمی متفاوت است. برای افزودن داده‌های سفارشی باید از خصوصیت data یک حالت استفاده کرد:
    .state('state1', {
        url: "/state1",
        templateUrl: "partials/state1.html",
        data:{
            foodata: 'addorder'
        }
    })
    برای دسترسی به این داده‌ها هم می‌توان از state.current.data$ استفاده کرد:
    $state.current.data.foodata


    Viewهای نامگذاری شده و چندگانه

    یکی دیگر از قابلیت‌های کاربردی UI-Router امکان داشتن چند ui-view در هر template است (استفاده همزمان از این قابلیت و حالت‌های تو در تو، امکان مدیریت واسط کاربری را به خوبی فراهم می‌کند).  برای توضیح این قابلیت، با راهنمای UI-Router همراه شویم:
    1. دستورالعمل برپایی UI-Router که در بالا آمده را اجرا کنید.
    2. یک یا چند ui-view به برنامه‌تان اضافه کنید و آن‌ها را نامگذاری کنید:
    <!-- index.html -->
    <body>
        <div ui-view="viewA"></div>
        <div ui-view="viewB"></div>
        <!-- Also a way to navigate -->
        <a ui-sref="route1">Route 1</a>
        <a ui-sref="route2">Route 2</a>
    </body>
    3. حالت‌های برنامه‌تان را در روال config ماژول تعریف کنید:
    myApp.config(function ($stateProvider) {
        $stateProvider
          .state('index', {
              url: "",
              views: {
                  "viewA": { template: "index.viewA" },
                  "viewB": { template: "index.viewB" }
              }
          })
          .state('route1', {
              url: "/route1",
              views: {
                  "viewA": { template: "route1.viewA" },
                  "viewB": { template: "route1.viewB" }
              }
          })
          .state('route2', {
              url: "/route2",
              views: {
                  "viewA": { template: "route2.viewA" },
                  "viewB": { template: "route2.viewB" }
              }
          })
    });
    4. خروجی کدهای بالا را اینجا مشاهده کنید.


    چند نکته

    UI-Router جزئیات فراوانی دارد و آنچه آمد تنها پرده برداری از آن بود. دلم می‌خواست می‌توانستم بیش از این آن را معرفی کنم، اما متاسفانه این روزها وقت آزاد کافی ندارم. در انتها می‌خواهم به چند نکته اشاره کنم:
    روش controller as
    برای استفاده از روش controller as در UI-Router باید به این ترتیب عمل کنید:
    .state('list', {
        parent: "state1",
        url: "/list",
        templateUrl: "partials/state1.list.html",
        controller: "state1ListController as listCtrl1"
        }
    })
    .state('list', {
        parent: "state2",
        url: "/list",
        templateUrl: "partials/state2.list.html",
        controller: "state2ListController as listCtrl2"
        }
    })

    حالت‌های انتزاعی

    حالت انتزاعی حالتی است که url ندارد و در نتیجه برنامه نمی‌تواند در آن حالت قرار گیرد. حالت‌های انتزاعی بسیار به درد خور هستند! مثلا فرض کنید چند حالت دارید که اشتراکاتی با هم دارند (همه باید در template مشابهی بارگذاری شود، یا وابستگی‌های یکسانی دارند، یا حتی سطح دسترسی یکسان). با تعریف یک حالت انتزاعی و جمع کردن همه وابستگی‌ها در آن، و تعریف حالت‌های مورد نظرتان به عنوان فرزندان حالت انتزاعی، می‌توانید اشتراکات حالت‌های برنامه را ساده‌تر مدیریت کنید.

    حساسیت به حروف بزرگ و کوچک

    در سرویس route$ با مقداردهی خصوصیت caseInsensitiveMatch می‌توانستیم مشخص کنیم که بزرگ و کوچک بودن حروف در تطبیق آدرس صفحه با پارامتر route در نظر گرفته بشود یا نه. خودمانیش اینکه url به حروف بزرگ و کوچک حساس باشد یا نه. متاسفانه در UI-Router از این امکان خبری نیست (البته فعلا) و آدرس‌های تعریف شده به حروف بزگ و کوچک حساس هستند.
     اینجا روشی برای حل این مشکل پیشنهاد شده، به این ترتیب که همه url‌های وارد شده به حروف کوچک تبدیل شود (راستش من این راه حل را نمی‌پسندم!).
    چند روز قبل هم تغییراتی در کد UI-Router داده شده که امکان حساس نبودن به حروف کوچک و بزرگ فراهم شود. این تغییر هنوز در نسخه نهایی فایل UI-Router نیامده است. هرچند اگر بیاید هم آنچه تا امروز (23 اسفند 92) انجام شده مشکل را حل نمی‌کند.
    اگر شما هم مثل من می‌خواهید کلا آدرس‌ها به حروف بزرگ و کوچک حساس نباشند، و فرصت حل کردن اساسی مشکل را هم ندارید به این ترتیب عمل کنید:
    • در فایل "angular-ui-router.js" عبارت "new RegExp(compiled)" را پیدا کرده و آن را به  "RegExp(compiled, 'i')" تبدیل کنید. و یا در "angular-ui-router.min.js" (هرکدام از فایل‌ها که استفاده می‌کنید) عبارت new RegExp(o) را پیدا کرده و آن را به new RegExp(o, "i")  تبدیل کنید. همین؛ صدایش را هم در نیاورید!


    مطالب
    مبانی TypeScript؛ تنظیمات TypeScript در ویژوال استودیو
    تا اینجا «نحوه‌ی نصب و راه اندازی TypeScript را در VSCode» به همراه «تنظیمات کامپایلر TypeScript» و «دریافت فایل‌های d.ts. را توسط بسته‌های NodeJS» بررسی کردیم. در ادامه قصد داریم این تنظیمات را به نگارش کامل VS.NET نیز اعمال کنیم.


    به روز رسانی وابستگی‌های VS.NET

    برای دریافت آخرین نگارش TypeScript نیاز است افزونه‌های آن‌را از سایت رسمی زبان TypeScript دریافت و نصب کرد:


    به علاوه نصب افزونه‌ی Web Essentials نیز جهت تکمیل امکانات کار با TypeScript مانند امکان مشاهده‌ی خروجی جاوا اسکریپت تولیدی، در حین کار با فایل TypeScript فعلی توصیه می‌شود. همچنین TSLint را نیز نصب می‌کند.


    افزودن فایل تنظیمات tslint

    افزونه‌ی Web Essentials که Web Analyzer نیز اکنون جزئی از آن است، به همراه TSLint هم هست که کار آن ارائه راهنماهایی جهت تولید کدهای با کیفیت TypeScript است. گزینه‌های آن‌را در منوی Tools -> Options می‌توانید مشاهده کنید:


    برای بازنویسی تنظیمات آن (در صورت نیاز) فایل جدیدی را به نام tslint.json به ریشه‌ی پروژه (کنار فایل web.config) اضافه کنید. فایل پیش فرض آن چنین شکلی را دارد:
    settings-defaults/tslint.json
    و یک نمونه‌ی اصلاح شده‌ی آن به صورت ذیل است که می‌تواند به ریشه‌ی پروژه کپی شود:
    tslint.json


    تنظیمات کامپایلر TypeScript در VS.NET

    هرچند قالب افزودن یک پروژه‌ی جدید TypeScript نیز به همراه نصب بسته‌های TypeScript به لیست پروژه‌های موجود اضافه می‌شود، اما عموما نیاز است تا فایل‌های ts. را به یک پروژه‌ی وب موجود اضافه کرد. بنابراین، یک پوشه‌ی جدید را به برای مثال به نام TypeScript ایجاد کرده و بر روی آن کلیک راست کنید. سپس گزینه‌ی Add->new item را انتخاب کرده و در اینجا TypeScript را جستجو کنید:


    پس از اضافه شدن اولین فایل ts. به پروژه، دیالوگ زیر نیز ظاهر خواهد شد:


    در اینجا جستجوی فایل‌های d.ts. را پیشنهاد می‌دهد. فعلا بر روی No کلیک کنید. این‌کار را در ادامه انجام خواهیم داد.
    پس از افزودن اولین فایل ts. به پروژه، اگر به خواص پروژه‌ی جاری مراجعه کنید، برگه‌ی جدید تنظیمات کامپایلر TypeScript را مشاهده خواهید کرد:


    با این تنظیمات در مطلب «تنظیمات کامپایلر TypeScript» پیشتر آشنا شده‌اید. برای مثال فرمت خروجی جاوا اسکریپت آن ES 5 باشد و یا در اینجا نوع‌های any که به صورت صریح any تعریف نشده‌اند، ممنوع شده‌است (تیک پیش فرض آن‌را بردارید). نوع ماژول‌های تولیدی نیز به commonjs تنظیم شده‌است.
    همچنین در اینجا می‌توانید گزینه‌ی redirect JavaScript output to directory را هم مثلا به پوشه‌ی Scripts واقع در ریشه‌ی پروژه تنظیم کنید تا فایل‌های js. نهایی را در آن‌جا قرار دهد.

    پس از این تنظیمات اولیه، به منوی tools->options مراجعه کرده و گزینه‌ی کامپایل فایل‌های ts. ایی را که به solution explorer اضافه نشده‌اند، نیز فعال کنید:


    اعمال این تنظیمات نیاز به یکبار بستن و گشودن مجدد پروژه را دارد.


    فعال سازی کامپایل خودکار فایل‌های ts. پس از ذخیره‌ی آن‌ها

    پس از اعمال تغییرات فوق، اگر فایل ts. ایی را تغییر داده و ذخیره کردید و بلافاصله خروجی js. آن‌را مشاهده نکردید (این فایل‌ها در پوشه‌ی TypeScriptOutDir تنظیمات ذیل ذخیره می‌شوند و برای مشاهده‌ی آن‌ها باید گزینه‌ی show all files را در solution explorer فعال کنید)، فایل csproj پروژه‌ی جاری را در یک ادیتور متنی باز کرده و مداخل تنظیمات تنظیم شده‌ی در قسمت قبل را پیدا کنید. در اینجا نیاز است مدخل جدید TypeScriptCompileOnSaveEnabled را به صورت دستی اضافه کنید:
    <PropertyGroup Condition="'$(Configuration)' == 'Debug'">
      <TypeScriptModuleKind>commonjs</TypeScriptModuleKind>
     <TypeScriptCompileOnSaveEnabled>True</TypeScriptCompileOnSaveEnabled>
      <TypeScriptOutDir>.\Scripts</TypeScriptOutDir>
      <TypeScriptNoImplicitAny>True</TypeScriptNoImplicitAny>  
      <TypeScriptTarget>ES5</TypeScriptTarget>  
      <TypeScriptRemoveComments>false</TypeScriptRemoveComments>
      <TypeScriptOutFile></TypeScriptOutFile>
      <TypeScriptGeneratesDeclarations>false</TypeScriptGeneratesDeclarations>
      <TypeScriptSourceMap>true</TypeScriptSourceMap>
      <TypeScriptMapRoot></TypeScriptMapRoot>
      <TypeScriptSourceRoot></TypeScriptSourceRoot>
      <TypeScriptNoEmitOnError>true</TypeScriptNoEmitOnError>  
    </PropertyGroup>
    پس از این تغییرات بدیهی است یکبار باید پروژه را بسته و مجددا بارگذاری نمائید.


    رفع مشکل عدم کامپایل پروژه

    زمانیکه افزونه‌های TypeScript را نصب کنید و تنظیمات فوق را اعمال نمائید، در دو حالت ذخیره‌ی یک فایل ts و یا کامپایل کل پروژه، فایل‌های js تولید خواهند شد. اما ممکن است نگارش نصب شده‌ی بر روی سیستم شما ناقص باشد و چنین خطایی را در حین کامپایل پروژه دریافت کنید:
     Your project file uses a different version of the TypeScript compiler and tools than is currently installed on this machine.  
    No compiler was found at C:\Program Files (x86)\Microsoft SDKs\TypeScript\1.8\tsc.exe.
    You may be able to fix this problem by changing the <TypeScriptToolsVersion> element in your project file.
    اگر این خطا را دریافت کردید، سریع‌ترین راه رفع آن به صورت زیر است:
    الف) ابتدا به تمام مسیرهای ذیل (در صورت وجود) مراجعه کرده و پوشه‌ی TypeScript را تغییر نام دهید (یا کلا آن‌را حذف کنید):
     C:\Program Files (x86)\Microsoft SDKs
    C:\Program Files (x86)\MSBuild\Microsoft\VisualStudio\v11.0\
    C:\Program Files (x86)\MSBuild\Microsoft\VisualStudio\v12.0\
    C:\Program Files (x86)\MSBuild\Microsoft\VisualStudio\v14.0\
    ب) سپس نصاب افزونه‌ی TypeScript را مجددا اجرا کنید. اینبار گزینه‌ی repair ظاهر می‌شود. با ترمیم صورت گرفته، مشکل فوق برطرف خواهد شد. این گزینه‌ی repair را در کنترل‌پنل و قسمت add/remove programs هم می‌توانید پیدا کنید (اگر فایل نصاب افزونه را حذف کرده‌اید).


    اصلاح شماره نگارش کامپایلر TypeScript خط فرمان ویژوال استودیو

    در فایل C:\Program Files (x86)\Microsoft Visual Studio 14.0\Common7\Tools\VsDevCmd.bat که مربوط به خط فرمان VS.NET است، شماره نگارش TypeScript به 1.5 تنظیم شده‌است که نیاز به اصلاح دستی دارد؛ برای مثال تنظیم آن به نگارش 1.8 به صورت زیر است:
     @rem Add path to TypeScript Compiler
    @if exist "%ProgramFiles%\Microsoft SDKs\TypeScript\1.8" set PATH=%ProgramFiles%\Microsoft SDKs\TypeScript\1.8;%PATH%
    @if exist "%ProgramFiles(x86)%\Microsoft SDKs\TypeScript\1.8" set PATH=%ProgramFiles(x86)%\Microsoft SDKs\TypeScript\1.8;%PATH%
    اگر از VS 2013 استفاده می‌کنید، چنین تنظیمی در فایل C:\Program Files (x86)\Microsoft Visual Studio 12.0\Common7\Tools\VsDevCmd.bat آن نیز وجود دارد که به نگارش 1 تنظیم شده‌است و این مورد هم باید اصلاح شود (تنظیمات آن دقیقا مانند تنظیم فوق است).


    تداخل ReSharper با شماره نگارش TypeScript نصب شده

    برای نمونه اگر بخواهیم از decorators استفاده کنیم، یک چنین خطایی نمایش داده می‌شود:


    هرچند در ابتدای بحث، آخرین نگارش TypeScript برای دریافت معرفی شده‌است، اما پس از نصب آن، ممکن است هنوز خطای استفاده از نگارش قدیمی 1.4 را مشاهده کنید. علت آن به نصب بودن ReSharper بر می‌گردد:
    به منوی ReSharper و سپس گزینه‌ی Options آن مراجعه کنید.
     ReSharper -> Options -> Code Editing -> TypeScript -> Inspections -> Typescript language level

    در اینجا می‌توان نگارش TypeScript مورد استفاده را تغییر داد. این شماره‌ها، نگارش‌هایی هستند که ReSharper از آن‌ها پشتیبانی می‌کند و نه شماره‌ای که نصب شده‌است.

    و یا حتی می‌توان به صورت کامل فایل‌های ts را از کنترل ReSharper خارج کرد:
     Tools -> Options -> ReSharper Options -> Code Inspection -> Settings -> File Masks to Skip -> add *.ts
    این مورد زمانی مفید خواهد بود که شماره نگارش فعلی TypeScript، از شماره نگارش پشتیبانی شده‌ی توسط ReSharper بالاتر باشد. در این حالت ممکن است syntaxهای جدید زبان TypeScript را ReSharper به صورت خطا اعلام کند که اشتباه است. بنابراین باید به ReSharper اعلام کرد که از این فایل‌ها صرفنظر کند. برای نمونه در زمان نگارش این مطلب، جهت کار با decorators، حتما نیاز است ReSharper را جهت حذف بررسی فایل‌های ts تنظیم کرد و گرنه ذیل کدهای مرتبط، خطوط قرمز نمایش خطا را مشاهده خواهید کرد که با توجه به کامپایلر جدید موجود، بی‌مورد است.


    افزودن فایل tsconfig.json به پروژه

    همانطور که در مطلب «تنظیمات کامپایلر TypeScript» نیز مطالعه کردید، روش دیگری نیز برای ذکر تنظیمات ویژه‌ی کامپایلر، خصوصا مواردی که در برگه‌ی خواص پروژه هنوز اضافه نشده‌اند، با استفاده از افزودن فایل ویژه‌ی tsconfig.json وجود دارد.
    پشتیبانی کاملی از فایل‌های tsconfig.json در پروژه‌های VS 2015 با ASP.Core 1.0 وجود دارد و حتی گزینه‌ای در منوی add->new item برای آن درنظر گرفته شده‌است.
    اگر گزینه‌ی فوق را در لیست موارد add->new item پیدا نمی‌کنید (تحت عنوان TypeScript JSON Configuration File)، مهم نیست. تنها کافی است فایل جدیدی را به نام tsconfig.json به ریشه‌ی پوشه‌ی فایل‌های ts خود اضافه کنید؛ با این محتوا:
     {
        "compilerOptions": {
             "target": "es5",
             "outDir": "../Scripts",
             "module": "commonjs",
             "sourceMap": true,
             //"watch": true, // JsErrorScriptException (0x30001)
             //"compileOnSave": true, // https://github.com/Microsoft/TypeScript/issues/7362#issuecomment-196586037
             "experimentalDecorators": true,
             "emitDecoratorMetadata": true
        }
    }
    حتی اگر از VS 2013 هم استفاده می‌کنید، این فایل توسط کامپایلر tsc شناسایی شده و استفاده می‌شود. برای آزمایش آن، گزینه‌ای غیرمتعارف را به گزینه‌های موجود اضافه کرده و سپس پروژه را کامپایل کنید. بلافاصله خطایی را در لیست خطاهای کامپایل پروژه دریافت خواهید کرد.
    در اینجا نیازی به استفاده از گزینه‌ی watch نیست و ممکن است سبب بروز خطای JsErrorScriptException (0x30001) شود. قرار است این مشکل در نگارش‌های بعدی افزونه‌ی TypeScript مخصوص VS.NET برطرف شود.


    افزودن فایل‌های d.ts. از طریق نیوگت

    به ازای هر کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی معروف، یک بسته‌ی نیوگت تعاریف نوع‌های TypeScript آن هم وجود دارد.
    یک مثال: فرض کنید می‌خواهیم فایل d.ts. کتابخانه‌ی jQuery را اضافه کنیم. برای این منظور jquery.typescript را در بین بسته‌های نیوگت موجود، جستجو کنید:


    برای سایر کتابخانه‌ها نیز به همین صورت است. نام کتابخانه را به همراه typescript جستجو کنید.
    مطالب
    چرا TypeScript؟
    زبان TypeScript به عنوان superset زبان JavaScript ارائه شده‌است و هدف آن، strong typing و ارائه‌ی قابلیت‌های پیشرفته‌ی زبان‌های شیءگرا، جهت نوشتن برنامه‌های کلاینت و سرور، با کمترین میزان خطاها است. زبان TypeScript چندسکویی و سورس باز است و در نهایت به نگارشی از JavaScript کامپایل می‌شود که با تمام مرورگرهای فعلی سازگاری دارد و یا در سمت سرور بدون مشکلی توسط NodeJS قابل درک است.
    - TypeScript زبان توصیه شده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های AngularJS 2 است و همچنین با سایر کتابخانه‌های معروف جاوا اسکریپتی مانند ReactJS و jQuery نیز سازگاری دارد. بنابراین اگر قصد دارید به AngularJS 2 مهاجرت کنید، اکنون فرصت خوبی است تا زبان TypeScript را نیز بیاموزید. همچنین WinJS نیز با TypeScript نوشته شده‌است.
    - superset زبان JavaScript بودن به این معنا است که تمام کدهای جاوا اسکریپتی موجود، به عنوان کد معتبر TypeScript نیز شناخته می‌شوند و همین مساله مهاجرت به آن‌را ساده‌تر می‌کند. زبان‌های دیگری مانند Dart و یا CoffeeScript ، نسبت به JavaScript بسیار متفاوت به نظر می‌رسند؛ اما Syntax زبان TypeScript شباهت بسیار زیادی به جاوا اسکریپت و خصوصا ES 6 دارد. در اینجا تنها کافی است پسوند فایل‌های js را به ts تغییر دهید و از آن‌ها به عنوان کدهای معتبر TypeScript استفاده کنید.
    - strong typing و معرفی نوع‌ها، کدهای نهایی نوشته شده را امن‌تر می‌کنند. به این ترتیب کامپایلر، پیش از اینکه کدهای شما در زمان اجرا به خطا بر بخورند، در زمان کامپایل، مشکلات موجود را گوشزد می‌کند. همچنین وجود نوع‌ها، سرعت توسعه را با بهبود ابزارهای مرتبط با برنامه نویسی، افزایش می‌دهند؛ از این جهت که مفهوم مهمی مانند Intellisense، با وجود نوع‌ها، پیشنهادهای بهتر و دقیق‌تری را ارائه می‌دهد. همچنین ابزارهای Refactoring نیز در صورت وجود نوع‌ها بهتر و دقیق‌تر عمل می‌کنند. این موارد مهم‌ترین دلایل طراحی TypeScript جهت توسعه و نگهداری برنامه‌های بزرگ نوشته شده‌ی با JavaScript هستند.
    - Syntax زبان TypeScript به شدت الهام گرفته شده از زبان سی‌شارپ است. به همین جهت اگر با این زبان آشنایی دارید، درک مفاهیم TypeScript برایتان بسیار ساده خواهد بود.
    - بهترین قسمت TypeScript، کامپایل شدن آن به ES 5 است (به این عملیات Transpile هم می‌گویند). در زبان TypeScript به تمام امکانات پیشرفته‌ی ES 6 مانند کلاس‌ها و ماژول‌ها دسترسی دارید، اما کد نهایی را که تولید می‌کند، می‌تواند ES 5 ایی باشد که هم اکنون تمام مرورگرهای عمده آن‌را پشتیبانی می‌کنند. با تنظیمات کامپایلر TypeScript، امکان تولید کدهای ES 3 تا ES 5 و همچنین ES 6 نیز وجود دارد. نمونه‌ی آنلاین این ترجمه را در TypeScript playground می‌توانید مشاهده کنید.
    - TypeScript چندسکویی است. امکانات و کامپایلر این زبان، برای ویندوز، مک و لینوکس طراحی شده‌اند.
    - TypeScript سورس باز است. طراحان اصلی آن، همان طراحان زبان سی‌شارپ در مایکروسافت هستند و هم اکنون این زبان به صورت سورس باز توسط این شرکت توسعه داده شده و در GitHub نگهداری می‌شود.


    آماده سازی محیط‌های کار با TypeScript

    برای کار با TypeScript، یک ادیتور متنی ساده، به همراه کامپایلر آن کفایت می‌کند. اما همانطور که عنوان شد، یکی از مهم‌ترین دلایل وجودی TypeScript، بهبود ابزارهای برنامه نویسی مرتبط با JavaScript است و اگر قرار باشد صرفا از یک ادیتور متنی ساده استفاده شود، فلسفه‌ی وجودی آن زیر سؤال می‌رود.

    نصب TypeScript در ویژوال استودیو

    در نگارش‌های جدید ویژوال استودیو، از VS 2013 Update 2 به بعد، قسمت ویژه‌ی TypeScript نیز قابل مشاهده‌است. البته این قسمت با به روز رسانی‌های TypeScript، نیاز به به روز رسانی دارد. به همین جهت به سایت رسمی آن مراجعه کرده و بسته‌های جدید مخصوص VS 2013 و یا 2015 آن‌را دریافت و نصب کنید.


    همچنین افزونه‌ی Web Essentials نیز امکانات بیشتری را جهت کار با TypeScript به همراه دارد و امکان مشاهده‌ی خروجی جاوا اسکریپت تولیدی را در حین کار با فایل TypeScript فعلی میسر می‌کند. در سمت چپ صفحه TypeScript را خواهید نوشت و در سمت راست، خروجی JavaScript نهایی را بلافاصله مشاهده می‌کنید.


    تصویر فوق مربوط به VS 2015 است. همچنین گزینه‌ی افزودن یک فایل و آیتم جدید نیز امکان افزودن فایل‌های TS را به همراه دارد.


    نصب و تنظیم TypeScript در ویژوال استودیو کد

    ویژوال استودیو کد، نگارش رایگان، سورس باز و چندسکویی ویژوال استودیو است که بر روی ویندوز، مک و لینوکس قابل اجرا است. ویژوال استودیو کد نیز به همراه پشتیبانی بسیار خوبی از TypeScript است، تا حدی که تمام ارائه‌های معرفی Anugular 2 توسط تیم مربوطه‌ی آن از گوگل، توسط ویژوال استودیو کد و یکپارچگی آن با TypeScript انجام شدند.


    ویژوال استودیو کد بر مبنای فولدرها کار می‌کند و با گشودن یک پوشه در آن (با کلیک بر روی دکمه‌ی open folder آن)، امکان کار کردن با آن پوشه و فایل‌های موجود در آن را خواهیم یافت.
    نکته‌ی مهم اینجا است که پس از نصب VS Code، برای فایل‌های با پسوند ts بلافاصله Intellisense مرتبط نیز مهیا است و نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری ندارد. همچنین قابلیت‌های type safety این زبان نیز در این ادیتور به نحو واضحی مشخص هستند:


    در ادامه ابتدا یک پوشه‌ی جدید خالی را ایجاد کنید و سپس این پوشه را در VS Code باز نمائید (از طریق منوی فایل، گزینه‌ی گشودن پوشه). سپس ماوس را بر روی نام این پوشه حرکت دهید:


    همانطور که مشاهده می‌کنید، دکمه‌ی new file ظاهر می‌شود. در اینجا می‌توانید فایل جدیدی را به نام test.ts اضافه کنید.
    در ادامه با فشردن دکمه‌های ctrl+shift+p، امکان انتخاب یک task runner را جهت کامپایل فایل‌های ts خواهیم داشت:


    در اینجا ابتدا عبارت task< را وارد کنید و سپس از منوی باز شده، گزینه‌ی rub build task را انتخاب کنید:


    پس از آن، در بالای صفحه مشاهده خواهید کرد که عنوان شده: «هنوز هیچ task runner ایی برای اینکار تنظیم نشده‌است»


    برای این منظور بر روی دکمه‌ی configure task runner تصویر فوق که با رنگ آبی مشخص شده‌است، کلیک کنید. به این ترتیب یک فایل جدید به نام task.json ایجاد می‌شود که در پوشه‌ای به نام vscode. در ریشه‌ی پروژه (یا همان پوشه‌ی جاری) قرار می‌گیرد:


    فایل task.json دارای تعاریفی است که کامپایلر TypeScript یا همان tsc را فعال می‌کند:
    {
    "version": "0.1.0",
    
    // The command is tsc. Assumes that tsc has been installed using npm install -g typescript
    "command": "tsc",
    
    // The command is a shell script
    "isShellCommand": true,
    
    // Show the output window only if unrecognized errors occur.
    "showOutput": "silent",
    
    // args is the HelloWorld program to compile.
    "args": ["HelloWorld.ts"],
    
    // use the standard tsc problem matcher to find compile problems
    // in the output.
    "problemMatcher": "$tsc"
    }
    محتوای پیش فرض و ابتدایی این فایل را در قطعه کد فوق مشاهده می‌کنید. این فایل json را جهت تنظیمات کامپایلر TypeScript پروژه‌ی جاری، ویرایش خواهیم کرد. در این فایل دکمه‌ی ctrl+space را بفشارید. بلافاصله منوی تکمیل کننده‌ی این فایل ظاهر می‌شود. از ترکیب ctrl+space در قسمت‌های مختلف این فایل جهت دریافت توصیه‌های بیشتری نیز می‌توان استفاده کرد.
    در اینجا قسمتی که نیاز به تنظیم دارد، خاصیت args است. مقادیر آن، پارامترهایی هستند که به کامپایلر typescript ارسال می‌شوند. برای نمونه آن‌را به صورت ذیل تغییر دهید:
    "args": [
             "--target", "ES5",
             "--outdir", "js",
             "--sourceMap",
             "--watch",
             "test.ts"
        ],
    پارامتر و سوئیچ target مشخص می‌کند که خروجی تولیدی باید با فرمت ES 5 باشد. همچنین فایل‌های js تولیدی را در پوشه‌ی js در ریشه‌ی پروژه یا پوشه‌ی جاری قرار دهد. پارامتر sourceMap مشخص می‌کند که علاوه بر فایل‌های js، فایل‌های map که بیانگر نگاشت بین فایل‌های ts و js هستند نیز تولید شوند. این فایل‌ها برای دیباگ برنامه بسیار مفید هستند. پارامتر watch، کلیه‌ی تغییرات پوشه‌ی جاری را تحت نظر قرار داده و به صورت خودکار کار کامپایل را انجام می‌دهد. در آخر نیز فایل و یا فایل‌های ts مدنظر ذکر می‌شوند.
    برای اجرای کامپایلر، ابتدا از منوی view گزینه‌ی toggle output را انتخاب کنید تا بتوان خروجی نهایی کامپایلر را مشاهده کرد. سپس گزینه‌ی view->command pallet و اجرا tasks< را انتخاب کنید. در ادامه همانند مرحله‌ی قبل، یعنی گزینه‌ی run build task را اجرا کنید (که خلاصه‌ی این عملیات ctrl+shift+B است).

    به این ترتیب پوشه‌ی js که در خاصیت args مشخص کردیم، تولید می‌شود:


    البته این خطا هم در قسمت output نمایش داده می‌شود:
     error TS5023: Unknown option 'watch'
    Use the '--help' flag to see options.

    علت اینجا است که در تنظیمات فوق، خاصیت command به tsc تنظیم شده‌است و همانطور که در کامنت آن عنوان شده‌است، کامپایلر typescript را از طریق دستور npm install -g typescript دریافت می‌کند و نیازی به ذکر مسیر آن در اینجا نیست. بنابراین لازم است تا با npm و نصب typescript از طریق آن آشنا شد و به این ترتیب کامپایلر آن‌را به روز کرد تا دستور watch را شناسایی کند.


    نصب TypeScript از طریق npm

    همانطور که عنوان شد، TypeScript چندسکویی است و این مورد را از طریق npm یا NodeJS package manager انجام می‌دهد. برای این منظور به آدرس https://nodejs.org/en   مراجعه کرده و فایل نصاب آن‌را مخصوص سیستم عامل خود دریافت و سپس نصب کنید. Node.js یک runtime سمت سرور اجرای برنامه‌های جاوا اسکریپتی است. از آنجائیکه TypeScript در نهایت به JavaScript تبدیل می‌شود، استفاده از node.js انتخاب مناسبی جهت اجرا و توزیع آن در تمام سیستم عامل‌ها بوده‌است.
    پس از نصب node.js، از package manager آن که npm نام دارد، جهت نصب TypeScript استفاده می‌شود. چون node.js به Path و مسیرهای اصلی ویندوز اضافه می‌شود، تنها کافی است دستور npm install -g typescript را در خط فرمان صادر کنید. در اینجا سوئیچ g به معنای global و دسترسی عمومی است.


    همانطور که در این تصویر مشخص است، پس از صدور دستور نصب TypeScript، نگارش 1.8.9 آن نصب شده‌است. اما زمانیکه کامپایلر tsc را با پارامتر version اجرا می‌کنیم، شماره نگارش قدیمی 1.0.3.0 را نمایش می‌دهد. برای رفع این مشکل به مسیر C:\Program Files (x86)\Microsoft SDKs\TypeScript مراجعه کرده و پوشه‌ی 1.0 را به 1.0-old تغییر نام دهید.


    اکنون اگر مجددا بررسی کنیم، نگارش صحیح قابل مشاهده است:


    پس از این تغییرات اگر مجددا به VS Code باز گردیم و ctrl+shift+B را صادر کنیم (جهت اجرای مجدد task runner و اجرای tsc تنظیم شده) ، پیام ذیل مشاهده می‌شود:
     15:33:52 - Compilation complete. Watching for file changes.
    به این معنا که اینبار پارامتر watch را شناسایی کرده‌است و دیگر از کامپایلر قدیمی tsc استفاده نمی‌کند. برای آزمایش آن، از منوی view گزینه‌ی split editor را انتخاب کنید و سپس در سمت چپ فایل test.ts و در سمت راست، فایل test.js کامپایل شده را باز کنید:


    در اینجا چون پارامتر watch فعال شده‌است، هر تغییری که در فایل ts داده شود، بلافاصله کامپایل شده و در فایل js منعکس خواهد شد.


    تنظیم VS Code جهت دیباگ کدهای TypeScript

    در نوار ابزار کنار صفحه‌ی VS Code، بر روی دکمه‌ی دیباگ کلیک کنید:


    سپس بر روی دکمه‌ی چرخ‌دنده‌ی موجود که کار انجام تنظیمات را توسط آن می‌توان ادامه داد، کلیک کنید. بلافاصله منویی ظاهر می‌شود که درخواست انتخاب محیط دیباگ را دارد:


    در اینجا node.js را انتخاب کنید. با اینکار فایل جدیدی دیگری به نام launch.json به پوشه‌ی vscode. اضافه می‌شود. اگر به این فایل دقت کنید دو خاصیت name به نام‌های Launch و Attach در آن موجود هستند. این نام‌ها در یک دراپ داون، در کنار دکمه‌ی start دیباگ نیز ظاهر می‌شوند:


    - در فایل launch.json، باید خاصیت "program": "${workspaceRoot}/app.js" را ویرایش کرد و app.js آن‌را به test.ts مثال جاری تغییر داد.
    - سپس خاصیت "sourceMaps" آن نیز باید تغییر کرده و جهت استفاده‌ی از source mapهای تولیدی به true تنظیم شود.
    - در آخر باید مسیر پوشه‌ی خروجی js را نیز تنظیم کرد: "outDir": "${workspaceRoot}/js"
    همچنین باید دقت داشت چون externalConsole به false تنظیم شده‌است، خروجی این کنسول به output ویژوال استودیوکد منتقل می‌شود.

    اکنون اگر بر روی دکمه‌ی سبز رنگ start کلیک کنید (دکمه‌ی F5)، امکان دیباگ سطر به سطر کد TypeScript را خواهید یافت:



    فایل‌های نهایی json یاد شده‌ی در متن را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
     VSCodeTypeScript.zip
    مطالب
    پیاده سازی Password Policy سفارشی توسط ASP.NET Identity
    برای فراهم کردن یک تجربه کاربری ایمن‌تر و بهتر، ممکن است بخواهید پیچیدگی password policy را سفارشی سازی کنید. مثلا ممکن است بخواهید حداقل تعداد کاراکتر‌ها را تنظیم کنید، استفاده از چند حروف ویژه را اجباری کنید،  جلوگیری از استفاده نام کاربر در کلمه عبور و غیره. برای اطلاعات بیشتر درباره سیاست‌های کلمه عبور به این لینک مراجعه کنید. بصورت پیش فرض ASP.NET Identity کاربران را وادار می‌کند تا کلمه‌های عبوری بطول حداقل 6 کاراکتر وارد نمایند. در ادامه نحوه افزودن چند خط مشی دیگر را هم بررسی می‌کنیم.

    با استفاده از ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی خواهیم ساخت تا از ASP.NET Identity استفاده کند. مواردی که درباره کلمه‌های عبور می‌خواهیم اعمال کنیم در زیر لیست شده اند.

    • تنظیمات پیش فرض باید تغییر کنند تا کلمات عبور حداقل 10 کاراکتر باشند
    • کلمه عبور حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه باید داشته باشد
    • امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیری که ثبت شده وجود ندارد
    در آخر اپلیکیشن را اجرا می‌کنیم و عملکرد این قوانین جدید را بررسی خواهیم کرد.


    ایجاد اپلیکیشن جدید

    در Visual Studio 2013 اپلیکیشن جدیدی از نوع ASP.NET MVC 4.5 بسازید.

    در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. به قسمت Update بروید و تمام انتشارات جدید را در صورت وجود نصب کنید.

    بگذارید تا به روند کلی ایجاد کاربران جدید در اپلیکیشن نگاهی بیاندازیم. این به ما در شناسایی نیازهای جدیدمان کمک می‌کند. در پوشه Controllers فایلی بنام AccountController.cs وجود دارد که حاوی متدهایی برای مدیریت کاربران است.

    • کنترلر Account از کلاس UserManager استفاده می‌کند که در فریم ورک Identity تعریف شده است. این کلاس به نوبه خود از کلاس دیگری بنام UserStore استفاده می‌کند که برای دسترسی و مدیریت داده‌های کاربران استفاده می‌شود. در مثال ما این کلاس از Entity Framework استفاده می‌کند که پیاده سازی پیش فرض است.
    • متد Register POST یک کاربر جدید می‌سازد. متد CreateAsync به طبع متد 'ValidateAsync' را روی خاصیت PasswordValidator فراخوانی می‌کند تا کلمه عبور دریافتی اعتبارسنجی شود.
    var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };  
    var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
      
    if (result.Succeeded)
    {
        await SignInAsync(user, isPersistent: false);  
        return RedirectToAction("Index", "Home");
    }

    در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات ایجاد حساب کاربری، کاربر به سایت وارد می‌شود.


    قانون 1: کلمه‌های عبور باید حداقل 10 کاراکتر باشند

    بصورت پیش فرض خاصیت PasswordValidator در کلاس UserManager به کلاس MinimumLengthValidator تنظیم شده است، که اطمینان حاصل می‌کند کلمه عبور حداقل 6 کاراکتر باشد. هنگام وهله سازی UserManager می‌توانید این مقدار را تغییر دهید.
    • مقدار حداقل کاراکترهای کلمه عبور به دو شکل می‌تواند تعریف شود. راه اول، تغییر کنترلر Account است. در متد سازنده این کنترلر کلاس UserManager وهله سازی می‌شود، همینجا می‌توانید این تغییر را اعمال کنید. راه دوم، ساختن کلاس جدیدی است که از UserManager ارث بری می‌کند. سپس می‌توان این کلاس را در سطح global تعریف کرد. در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی با نام ApplicationUserManager بسازید.
    public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
    {
        public ApplicationUserManager(): base(new UserStore<ApplicationUser>(new ApplicationDbContext()))
        {
            PasswordValidator = new MinimumLengthValidator (10);
        }
    }

      کلاس UserManager یک نمونه از کلاس IUserStore را دریافت می‌کند که پیاده سازی API‌های مدیریت کاربران است. از آنجا که کلاس UserStore مبتنی بر Entity Framework است، باید آبجکت DbContext را هم پاس دهیم. این کد در واقع همان کدی است که در متد سازنده کنترلر Account وجود دارد.

    یک مزیت دیگر این روش این است که می‌توانیم متدهای UserManager را بازنویسی (overwrite) کنیم. برای پیاده سازی نیازمندهای بعدی دقیقا همین کار را خواهیم کرد.


    • حال باید کلاس ApplicationUserManager را در کنترلر Account استفاده کنیم. متد سازنده و خاصیت UserManager را مانند زیر تغییر دهید.
     public AccountController() : this(new ApplicationUserManager())
             {
             }
      
             public AccountController(ApplicationUserManager userManager)
             {
                 UserManager = userManager;
             }
             public ApplicationUserManager UserManager { get; private set; }
    حالا داریم از کلاس سفارشی جدیدمان استفاده می‌کنیم. این به ما اجازه می‌دهد مراحل بعدی سفارشی سازی را انجام دهیم، بدون آنکه کدهای موجود در کنترلر از کار بیافتند.
    • اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید کاربر محلی جدیدی ثبت نمایید. اگر کلمه عبور وارد شده کمتر از 10 کاراکتر باشد پیغام خطای زیر را دریافت می‌کنید.


    قانون 2: کلمه‌های عبور باید حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه داشته باشند

    چیزی که در این مرحله نیاز داریم کلاس جدیدی است که اینترفیس IIdentityValidator را پیاده سازی می‌کند. چیزی که ما می‌خواهیم اعتبارسنجی کنیم، وجود اعداد و کاراکترهای ویژه در کلمه عبور است، همچنین طول مجاز هم بررسی می‌شود. نهایتا این قوانین اعتبارسنجی در متد 'ValidateAsync' بکار گرفته خواهند شد.
    • در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی بنام CustomPasswordValidator بسازید و اینترفیس مذکور را پیاده سازی کنید. از آنجا که نوع کلمه عبور رشته (string) است از <IIdentityValidator<string استفاده می‌کنیم.
    public class CustomPasswordValidator : IIdentityValidator<string> 
    {  
        public int RequiredLength { get; set; }
    
        public CustomPasswordValidator(int length)
        {
            RequiredLength = length;
        }
      
        public Task<IdentityResult> ValidateAsync(string item)
        {
            if (String.IsNullOrEmpty(item) || item.Length < RequiredLength)
            {
                return Task.FromResult(IdentityResult.Failed(String.Format("Password should be of length {0}",RequiredLength)));
            }
      
        string pattern = @"^(?=.*[0-9])(?=.*[!@#$%^&*])[0-9a-zA-Z!@#$%^&*0-9]{10,}$";
       
        if (!Regex.IsMatch(item, pattern))  
        {
            return Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Password should have one numeral and one special character"));
        }
      
        return Task.FromResult(IdentityResult.Success);
     }


      در متد ValidateAsync بررس می‌کنیم که طول کلمه عبور معتبر و مجاز است یا خیر. سپس با استفاده از یک RegEx وجود کاراکترهای ویژه و اعداد را بررسی می‌کنیم. دقت کنید که regex استفاده شده تست نشده و تنها بعنوان یک مثال باید در نظر گرفته شود.
    • قدم بعدی تعریف این اعتبارسنج سفارشی در کلاس UserManager است. باید مقدار خاصیت PasswordValidator را به این کلاس تنظیم کنیم. به کلاس ApplicationUserManager که پیشتر ساختید بروید و مقدار خاصیت PasswordValidator را به CustomPasswordValidator تغییر دهید.
    public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>  
    {  
        public ApplicationUserManager() : base(new UserStore<ApplicationUser(new ApplicationDbContext()))
        {
            PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
        }
     }

      هیچ تغییر دیگری در کلاس AccountController لازم نیست. حال سعی کنید کاربر جدید دیگری بسازید، اما اینبار کلمه عبوری وارد کنید که خطای اعتبارسنجی تولید کند. پیغام خطایی مشابه تصویر زیر باید دریافت کنید.


    قانون 3: امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیر ثبت شده وجود ندارد

    هنگامی که کاربران سیستم، کلمه عبور خود را بازنشانی (reset) می‌کنند یا تغییر می‌دهند، می‌توانیم بررسی کنیم که آیا مجددا از یک کلمه عبور پیشین استفاده کرده اند یا خیر. این بررسی بصورت پیش فرض انجام نمی‌شود، چرا که سیستم Identity تاریخچه کلمه‌های عبور کاربران را ذخیره نمی‌کند. می‌توانیم در اپلیکیشن خود جدول جدیدی بسازیم و تاریخچه کلمات عبور کاربران را در آن ذخیره کنیم. هربار که کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبور خود دارد، مقدار Hash شده را در جدول تاریخچه بررسی میکنیم.
    فایل IdentityModels.cs را باز کنید. مانند لیست زیر، کلاس جدیدی بنام 'PreviousPassword' بسازید.
    public class PreviousPassword  
    {
      
     public PreviousPassword()
     {
        CreateDate = DateTimeOffset.Now;
     }
      
     [Key, Column(Order = 0)]
      
     public string PasswordHash { get; set; }
      
     public DateTimeOffset CreateDate { get; set; }
      
     [Key, Column(Order = 1)]
      
     public string UserId { get; set; }
      
     public virtual ApplicationUser User { get; set; }
      
     }
    در این کلاس، فیلد 'Password' مقدار Hash شده کلمه عبور را نگاه میدارد و توسط فیلد 'UserId' رفرنس می‌شود. فیلد 'CreateDate' یک مقدار timestamp ذخیره می‌کند که تاریخ ثبت کلمه عبور را مشخص می‌نماید. توسط این فیلد می‌توانیم تاریخچه کلمات عبور را فیلتر کنیم و مثلا 5 رکورد آخر را بگیریم.

    Entity Framework Code First جدول 'PreviousPasswords' را می‌سازد و با استفاده از فیلدهای 'UserId' و 'Password' کلید اصلی (composite primary key) را ایجاد می‌کند. برای اطلاعات بیشتر درباره قرارداهای EF Code First به  این لینک  مراجعه کنید.

    • خاصیت جدیدی به کلاس ApplicationUser اضافه کنید تا لیست آخرین کلمات عبور استفاده شده را نگهداری کند.
    public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        public ApplicationUser() : base()
        {
            PreviousUserPasswords = new List<PreviousPassword>();
         }
    
         public virtual IList<PreviousPassword> PreviousUserPasswords { get; set; }
    }

     همانطور که پیشتر گفته شد، کلاس UserStore پیاده سازی API‌های لازم برای مدیریت کاربران را در بر می‌گیرد. هنگامی که کاربر برای نخستین بار در سایت ثبت می‌شود باید مقدار Hash کلمه عبورش را در جدول تاریخچه کلمات عبور ذخیره کنیم. از آنجا که UserStore بصورت پیش فرض متدی برای چنین عملیاتی معرفی نمی‌کند، باید یک override تعریف کنیم تا این مراحل را انجام دهیم. پس ابتدا باید کلاس سفارشی جدیدی بسازیم که از UserStore ارث بری کرده و آن را توسعه می‌دهد. سپس از این کلاس سفارشی در ApplicationUserManager بعنوان پیاده سازی پیش فرض UserStore استفاده می‌کنیم. پس کلاس جدیدی در پوشه IdentityExtensions ایجاد کنید.
    public class ApplicationUserStore : UserStore<ApplicationUser>
    { 
        public ApplicationUserStore(DbContext context) : base(context)  { }
      
        public override async Task CreateAsync(ApplicationUser user)
        {
            await base.CreateAsync(user);
            await AddToPreviousPasswordsAsync(user, user.PasswordHash);
        }
      
         public Task AddToPreviousPasswordsAsync(ApplicationUser user, string password)
         {
            user.PreviousUserPasswords.Add(new PreviousPassword() { UserId = user.Id, PasswordHash = password });
      
            return UpdateAsync(user);
         }
     }

     متد 'AddToPreviousPasswordsAsync' کلمه عبور را در جدول 'PreviousPasswords' ذخیره می‌کند.

    هرگاه کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبورش دارد باید این متد را فراخوانی کنیم. API‌های لازم برای این کار در کلاس UserManager تعریف شده اند. باید این متدها را override کنیم و فراخوانی متد مذکور را پیاده کنیم. برای این کار کلاس ApplicationUserManager را باز کنید و متدهای ChangePassword و ResetPassword را بازنویسی کنید.
    public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
        {
            private const int PASSWORD_HISTORY_LIMIT = 5;
    
            public ApplicationUserManager() : base(new ApplicationUserStore(new ApplicationDbContext()))
            {
                PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
            }
    
            public override async Task<IdentityResult> ChangePasswordAsync(string userId, string currentPassword, string newPassword)
            {
                if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
                {
                    return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
                }
    
                var result = await base.ChangePasswordAsync(userId, currentPassword, newPassword);
    
                if (result.Succeeded)
                {
                    var store = Store as ApplicationUserStore;
                    await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
                }
    
                return result;
            }
    
            public override async Task<IdentityResult> ResetPasswordAsync(string userId, string token, string newPassword)
            {
                if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
                {
                    return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
                }
    
                var result = await base.ResetPasswordAsync(userId, token, newPassword);
    
                if (result.Succeeded)
                {
                    var store = Store as ApplicationUserStore;
                    await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
                }
    
                return result;
            }
    
            private async Task<bool> IsPreviousPassword(string userId, string newPassword)
            {
                var user = await FindByIdAsync(userId);
    
                if (user.PreviousUserPasswords.OrderByDescending(x => x.CreateDate).
                    Select(x => x.PasswordHash).Take(PASSWORD_HISTORY_LIMIT)
                    .Where(x => PasswordHasher.VerifyHashedPassword(x, newPassword) != PasswordVerificationResult.Failed).Any())
                {
                    return true;
                }
    
                return false;
            }
        }
    فیلد 'PASSWORD_HISTORY_LIMIT' برای دریافت X رکورد از جدول تاریخچه کلمه عبور استفاده می‌شود. همانطور که می‌بینید از متد سازنده کلاس ApplicationUserStore برای گرفتن متد جدیدمان استفاده کرده ایم. هرگاه کاربری سعی می‌کند کلمه عبورش را بازنشانی کند یا تغییر دهد، کلمه عبورش را با 5 کلمه عبور قبلی استفاده شده مقایسه می‌کنیم و بر این اساس مقدار true/false بر می‌گردانیم.

    کاربر جدیدی بسازید و به صفحه Manage  بروید. حال سعی کنید کلمه عبور را تغییر دهید و از کلمه عبور فعلی برای مقدار جدید استفاده کنید تا خطای اعتبارسنجی تولید شود. پیغامی مانند تصویر زیر باید دریافت کنید.

    سورس کد این مثال را می‌توانید از این لینک دریافت کنید. نام پروژه Identity-PasswordPolicy است، و زیر قسمت Samples/Identity قرار دارد.

    مطالب دوره‌ها
    نصب و راه اندازی مقدماتی Full Text Search
    با استفاده از امکانات ابتدایی T-SQL مانند like می‌توان جستجوهایی را برای یافتن موارد مشابه با عبارتی خاص انجام داد، اما این جستجوها بسیار هزینه‌بر و کند هستند. در SQL Server برای مدیریت جستجوهای سریع و پیشرفته بر روی متون، افزونه‌های توکاری مانند Full text search، Semantic search، Term extraction و Term lookup تدارک دیده شده‌اند. Semantic search از نگارش 2012 آن افزوده شده‌است و مابقی در نگارش‌های پیشین آن نیز وجود داشته‌اند.


    بررسی‌های مقدماتی

    ابتدای کار نیاز است بررسی کنیم آیا افزونه‌ی Full Text Search، به همراه SQL Server نصب شده‌است یا خیر. برای این منظور کوئری ذیل را اجرا کنید:
     select SERVERPROPERTY('IsFullTextInstalled');
    اگر خروجی این کوئری عدد 1 بود، یعنی FTS نصب شده‌است؛ اگر خیر، مجددا برنامه‌ی نصاب SQL Server را اجرا کرده و زمانیکه به قسمت feature selection رسیدید، گزینه‌ی ذیل را باید انتخاب کنید:
     instance features -> database engine services -> Full Text



    راه اندازی سرویس Full Text Search

    پیش از ادامه‌ی بحث، به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرده و مطمئن شوید که سرویس SQL Full-text Filter Daemon Launcher MSSQLSERVER نیز در حال اجرا است. در غیراینصورت با خطای ذیل مواجه خواهید شد:
     SQL Server encountered error 0x80070422 while communicating with full-text filter daemon host (FDHost) process.
    اگر این سرویس در حال اجرا است و باز هم خطای فوق ظاهر شد، مجددا به کنسول سرویس‌های ویندوز مراجعه کرد، در برگه‌ی  خواص سرویس SQL Full-text Filter Daemon Launcher MSSQLSERVER، گزینه‌ی logon را یافته و آن‌را به local system account تغییر دهید. سپس سرویس را ری استارت کنید. پس از آن نیاز است دستور ذیل را نیز اجرا کنید:
     sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts'



    چه نوع داده‌هایی را می‌توان توسط FTS ایندکس کرد؟

    با استفاده از امکانات FTS می‌توان کلیه ستون‌هایی را که دارای نوع‌های ذیل باشند، ایندکس کرد:
     char, nchar, varchar, nvarchar, text, ntext, image, xml, varbinary(max)
    البته نوع باینری را که ملاحظه می‌کنید مانند image و varbinary max، نیاز به یک ستون اضافی، برای ذخیره سازی پسوند فایل‌های ذخیره شده در آن‌ها مانند docx، pdf ، xlsx و امثال آن نیز دارند. برای مثال ابتدا یک فایل word را در ستونی از نوع varbinary max ذخیره می‌کنید و سپس نیاز است در همانجا در ستونی دیگر، پسوند این فایل را نیز قید نمائید.
    همچنین FTS برای پردازش این فایل‌های باینری و ایندکس کردن اطلاعات آن‌ها، نیاز به افزونه‌هایی به نام IFilters دارد. کار این فیلترها استخراج متن بدون فرمت، از فایل‌های باینری مرتبط و ارائه‌ی آن‌ها به موتور FTS می‌باشد.


    نصب فیلترهای مخصوص FTS آفیس

    اگر علاقمند هستید که بدانید در حال حاضر چه تعداد فیلترهای FTS بر روی سیستم شما نصب شده‌است، کوئری ذیل را اجرا نمائید:
     exec sys.sp_help_fulltext_system_components 'filter';
    برای نمونه اگر آفیس بر روی سیستم شما نصب باشد، در حاصل کوئری فوق، فیلتری مانند offfilt.dll را نیز مشاهده خواهید کرد که به پسوندهایی مانند doc، ppt، xls و امثال آن انتساب داده شده‌است.
    فیلترهای آفیس را جداگانه نیز می‌توانید دریافت و نصب کنید (بدون نیاز به نصب کامل آفیس بر روی سرور):
    این فیلترها تا نگارش 2013 آفیس را نیز پشتیبانی می‌کنند و آگر آپدیت ویندوز نیز روشن باشد، سرویس پک 2 آن را نیز دریافت خواهید کرد.

    پس از اینکه فیلترها را نصب کردید، باید آن‌ها را در وهله‌ی جاری SQL Server ثبت کرد:
     exec sys.sp_fulltext_service 'load_os_resources', 1;
    EXEC sp_fulltext_service 'update_languages';
    EXEC sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts';
    اکنون اگر مجددا کوئری sys.sp_help_fulltext_system_components یاد شده را اجرا کنید. خروجی آن حدودا 50 سطر خواهد بود؛ این اطلاعات را از کوئری ذیل نیز می‌توان بدست آورد:
     select * from sys.fulltext_document_types;
    اگر پس از نصب و همچنین ثبت و معرفی فیلترهای آفیس 2010 به بعد، هنوز تعداد 50 ردیف را ملاحظه می‌کنید (اکنون باید بیشتر از 160 مورد باشند)، نیاز است یکبار وهله‌ی جاری SQL Server را ری استارت کنید. برای اینکار در management studio بر روی وهله‌ی جاری، کلیک راست کرده و گزینه‌ی Restart را انتخاب کنید.

    فیلترهای فوق علاوه بر اینکه امکان FTS را بر روی کلیه فایل‌های مجموعه آفیس میسر می‌کنند، امکان جستجو FTS را بر روی خواص ویژه اضافی آن‌ها، مانند نام نویسنده، واژه‌های کلیدی، تاریخ ایجاد و امثال آن نیز به همراه دارند.


    FTS چگونه کار می‌کند؟

    زبان‌های پشتیبانی شده توسط FTS را توسط کوئری ذیل می‌توانید مشاهده کنید:
     select lcid, name from sys.fulltext_languages order by name;
    کار FTS با word-breakers و stemmers شروع می‌شود. این‌ها کار آنالیز متن را بر اساس زبانی مشخص انجام می‌دهند. اگر زبان مدنظر توسط FTS پشتیبانی نمی‌شود، می‌توان از زبان انگلیسی و یا همچنین Neutral نیز برای آنالیز آن استفاده کرد. زبان Neutral جزو خروجی کوئری فوق با شماره آی دی صفر است.
    word-breakers تک تک کلمات را (که به آن‌ها token نیز گفته می‌شود) تشخیص داده و سپس FTS آن‌ها را با فرمتی فشرده شده، درون ایندکس‌های مخصوص خود ذخیره می‌کند.کار stemmers تولید حالات inflectional (صرفی) یک کلمه بر اساس دستور زبانی مشخص است.
    اهمیت آنالیز inflectional، در اینجا است که برای مثال اگر در متنی واژه‌ی jumps وجود داشت و کاربر در حین جستجو، jumped را وارد کرد، FTS بر اساس دستور زبان مورد استفاده، پیشتر، حالات مختلف صرفی jump را ذخیره کرده‌است و امکان انجام یک چنین کوئری پیشرفته‌ای را پیدا می‌کند.


    نصب و فعال سازی Semantic Language Database

    کار TFS تنها به خرد کردن واژه‌ها و آنالیز صرفی آن‌ها خلاصه نمی‌شود. در مرحله‌ی بعد، انجام Statistical semantic search میسر می‌شود. در اینجا SQL Server بر اساس آمار واژه‌های کلیدی استخراج شده، توانایی یافتن متونی مشابه و یا مرتبط را پیدا می‌کند. Semantic Search جزو تازه‌های SQL Server 2012 است.

    برای اینکار نیاز است بانک اطلاعاتی Semantic language statistics نیز نصب شود. برای اطمینان از نصب بودن آن، کوئری ذیل را اجرا کنید:
     select * from sys.fulltext_semantic_language_statistics_database;
    اگر حاصل آن خالی بود، نیاز است مستقلا نصب شود. این بانک اطلاعاتی ویژه را در یکی از دو مسیر ذیل
     x64\Setup\SemanticLanguageDatabase.msi
    x86\Setup\SemanticLanguageDatabase.msi
    در DVD یا فایل ISO نصب SQL Server 2012 می‌توانید پیدا کنید. فایل نصاب msi آن‌را اجرا کنید، دو فایل mdf و ldf را در مسیری که مشخص می‌کنید، کپی می‌کند.
    پس از آن نیاز است این بانک اطلاعاتی را Attach و همچنین ثبت کرد:
    CREATE DATABASE semanticsdb
        ON ( FILENAME = 'D:\SQL_Data\SemanticLanguageDatabase\semanticsdb.mdf' )
        LOG ON ( FILENAME = 'D:\SQL_Data\SemanticLanguageDatabase\semanticsdb_log.ldf' )
        FOR ATTACH
    GO
    
    EXEC sp_fulltext_semantic_register_language_statistics_db @dbname = N'semanticsdb'
    GO
    زمانیکه این بانک اطلاعاتی کپی می‌شود، دسترسی Write کاربر وارد شده به سیستم را در برگه‌ی Security فایل‌های mdf و ldf آن ندارد. به همین جهت ممکن است در حین Attach، پیام عدم دسترسی را دریافت کنید که با مراجعه به خواص فایل‌ها و تنظیم دسترسی Write کاربر جاری، مشکل برطرف می‌شود.
    پس از مراحل فوق، اگر مجددا کوئری یاد شده بر روی sys.fulltext_semantic_language_statistics_database را اجرا کنید، یک سطر خروجی خواهد داشت.