نظرات مطالب
Owin چیست ؟ قسمت اول
روش برنامه نویسی مایکروسافت بیش از دو سالی می‌شود که به این شکل شده است که هر امکان و قابلیت جدیدی بر روی آخرین نسخه NET Framework. ارائه می‌شود و البته سپس به نسخ قبلی نیز تعمیم می‌یابد، در همین جا است که می‌بینید اکثر امکانات Entity Framework 5 & 6 ابتدا بر روی NET Framework 4.5. ارائه شدند، و سپس بر روی 4
اگر ما بخواهیم به NET Framework. به عنوان یک پیش نیاز دردسر زا نگاه کنیم، در اولین قدم خودمان را به دردسر انداخته ایم، چون نه برای Helios، بلکه برای صدها امکان دیگر مانند Data Flow‌های جدید و ... نیز باید صبر کنیم، که عملا هزینه به فایده آن نمی‌صرفد. پس همیشه با فراغ بال از آخرین نسخه NET Framework. استقبال کنیم
نکته‌ی دیگر را که باید مد نظر داشته باشیم، این است که مطابق با سیاست هایی که مایکروسافت جدیدا اتخاذ کرده است، دیگر نباید خیلی نگران نسخه‌های جدید NET Framework. باشیم، چون دیگر از آن نسخه دهی‌های پشت سر هم و با حجم تغییرات بالا خبری نیست، بلکه اکثر فریم ورک‌های مهم جدا از NET. ارائه و به روز رسانی می‌شوند.
علاوه بر این، ارتقا به آخرین نسخه سیستم عامل ویندوز نیز به هیچ وجه مانند قبل ( IIS 6 به IIS 7 ) دردسر زا نیست، و خوشبختانه این ارتقا ( و یا تغییر هاست ) بدون دردسر است.
به نظر من این ارتقاء را انجام دهید، چون نه فقط Helios که خیلی چیزهای دیگری را دارید از دست می‌دهید، مانند سرعت بالاتر توسعه برنامه بر روی Visual Studio 2013 و Windows 8.1 برای توسعه برنامه‌های وبی، سرعت و کارآمدی بسیار بالاتر NET Framework 4.5.1. با IIS 8.5 برای مشتری‌های برنامه و ...
به نظر من آنقدر این ارتقاء ارزشمند است، که ارزش Helios این میان کمتر ارزشش به چشم می‌آید.
یکی از دلایلی که برنامه‌های سمت وب به سرعت بر برنامه‌های دسکتاپی قدیمی چیره شدند، همین است: امکان ارتقای سرورها در مدت زمان کم و به شکل مدیریت شده و با کمترین تاثیر روی مشتری‌های نهایی، بارها این تصمیم را که در ابتدایش کمی سخت به نظر می‌آید را گرفته ام و در نهایت از مشتری تا برنامه نویس همه را راضی دیده ام، چون هیچ کسی از امکانات جدید که بدون دردسر حاصل شود بدش نمی‌آید، و خوشبختانه کیفیت محصولات مایکروسافت واقعا بهبود یافته و دیگر آن زمانی که از NET 2. به 3.5 می‌رفتیم و گرفتار چندین مشکل می‌شدیم گذشته است.
از این نگذرید که بالاخره روزی باید این مهاجرت‌ها را انجام دهید، پس چه بهتر که از سود آن زودتر بهره مند شوید، البته بی مهابا عمل کردن توصیه نمی‌شود، بد نیست زمانی شروع به ارتقاء کنید که صفحه Release Notes و سوالات موجود در سایت Stack over flow در رابطه با اشکالات رخ داده در زمان ارتقاء و Breaking Changes را از بر باشید، به این صورت عمل کنید تماما برد کرده اید.
مطالب
استفاده از قالب ویژوال استودیو 2013 برای برنامه‌های ویندوز فرم
در این نوشتار قصد داریم تا Theme ویژوال استودیو 2013 را برای برنامه‌های ویندوز شبیه سازی کنیم. در مرحله اول یک پروژه از نوع ClassLibrary می‌سازیم و پس از آن یک کلاس که از کلاس ToolStripProfessionalRenderer ارث بری کند را ایجاد می‌کنیم. در اینجا ما نام کلاس را BlueMenuStrip انتخاب می‌کنیم. از این کلاس برای تغییر رنگ منوها استفاده می‌شود. سپس متد OnRenderMenuItemBackground آن‌را Override می‌کنیم. 
using System.Drawing;
using System.Windows.Forms;

namespace Navasser.Theme.VisualStudio
{
    public class BlueMenuStrip:ToolStripProfessionalRenderer
    {
        protected override void OnRenderMenuItemBackground(ToolStripItemRenderEventArgs e)
        {
            var borderColor = ColorTranslator.FromHtml("#E5C365");//Menu Item Border
            var selectedMenuBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FDF4BF");//Menu Item Background
            var menuOpenedBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#EAF0FF");
            var borderPen = new Pen(borderColor);   

            if (e.Item.Selected)//اگر آیتمی از منوها انتخاب شد
            {
                var selectedMenuBrush = new SolidBrush(selectedMenuBackColor);
                var selectedItemBounds = new Rectangle(Point.Empty, e.Item.Size);//اقدام به پر کردن یک مستطیل به اندازه ابعاد آیتم انتخاب شده می‌کند
                e.Graphics.FillRectangle(selectedMenuBrush,selectedItemBounds);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen,0,0,selectedItemBounds.Width-1,selectedItemBounds.Height-1);// بوردر آیتم را رسم میکند
                e.Item.BackColor = menuOpenedBackColor;
            }
            else
            {
                base.OnRenderMenuItemBackground(e);
                e.ToolStrip.BackColor = ColorTranslator.FromHtml("#EAF0FF");
            }           
        }     
    }
}
تکه کد بالا فقط برای تغییر رنگ زمینه‌ی منوها بکار می‌رود. اما برای تغییر رنگ ToolStrip‌ها یک کلاس جدید ایجاد می‌کنیم که از کلاس ToolStripProfessionalRenderer ارث بری کرده باشد و متدهای OnRenderToolStripBackground و OnRenderButtonBackground  آن‌را Override میکنیم.
using System.Drawing;
using System.Windows.Forms;

namespace Navasser.Theme.VisualStudio
{
    public class BlueToolStrip : ToolStripProfessionalRenderer
    {
        protected override void OnRenderToolStripBackground(ToolStripRenderEventArgs e)
        {
            var toolStripBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#D6DBE9");
            var toolStripBrush = new SolidBrush(toolStripBackColor);
            e.Graphics.FillRectangle(toolStripBrush,0,0,e.AffectedBounds.Width + 10,e.AffectedBounds.Height);
        }

        protected override void OnRenderButtonBackground(ToolStripItemRenderEventArgs e)
        {
            var borderColor = ColorTranslator.FromHtml("#E5C365");//For border
            var selectedToolItemBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FDF4BF");
            var selectedItemBrush = new SolidBrush(selectedToolItemBackColor);
            var pressedItemBackColor = ColorTranslator.FromHtml("#FFF29D");
            var pressedItemBrush = new SolidBrush(pressedItemBackColor);
            var borderPen = new Pen(borderColor);            

            if (e.Item.Selected)
            {
                e.Graphics.FillRectangle(selectedItemBrush,0,0,e.Item.Width,e.Item.Height);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen,0,0,e.Item.Width-1,e.Item.Height-1);
            }

            if (e.Item.Pressed)
            {
                e.Graphics.FillRectangle(pressedItemBrush, 0, 0, e.Item.Width, e.Item.Height);
                e.Graphics.DrawRectangle(borderPen, 0, 0, e.Item.Width - 1, e.Item.Height - 1);
            }
        }
    }
}
سپس Dll ایجاد شده را در برنامه خود Reference دهید و از Themeهای ایجاد شده استفاده نمایید. نتیجه‌ی کدهای بالا به شکل زیر است:


 همچنین می‌توانید برای انتخاب رنگ‌های دلخواه خودتان از ابزار ColorSchemer Studio استفاده کنید.

مطالب
نوشتن پرس و جو در Entity Framework‌ با استفاده از LINQ To Entity قسمت اول

موجودیت‌های زیر را در نظر بگیرید: 

public class Customer
{
    public Customer()
    {
        Orders = new ObservableCollection<Order>();
    }
    public Guid Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }

    public string FullName
    {
        get
        {
            return Name + " " + Family;
        }
    }

    public virtual IList<Order> Orders { get; set; }
}
public class Product
{
    public Product()
    {
    }

    public Guid Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Price { get; set; }
}
public class OrderDetail
{
    public Guid Id { get; set; }
    public Guid ProductId { get; set; }
    public int Count { get; set; }
    public Guid OrderId { get; set; }
    public int Price { get; set; }

    public virtual Order Order { get; set; }
    public virtual Product Product { get; set; }

    public string ProductName
    {
        get
        {
            return Product != null ? Product.Name : string.Empty;
        }
    }
}
public class Order
{
    public Order()
    {
        OrderDetail = new ObservableCollection<OrderDetail>();
    }
    public Guid Id { get; set; }
    public DateTime Date { get; set; }

    public Guid CustomerId { get; set; }
    public virtual Customer Customer { get; set; }
    public virtual IList<OrderDetail> OrderDetail { get; set; }

    public string CustomerFullName
    {
        get
        {
            return Customer == null ? string.Empty : Customer.FullName;
        }
    }

    public int TotalPrice
    {
        get
        {
            if (OrderDetail == null)
                return 0;

            return
                OrderDetail.Where(orderdetail => orderdetail.Product != null)
                .Sum(orderdetail => orderdetail.Price*orderdetail.Count);
        }
    }
}

و نگاشت موجودیت ها: 

public class CustomerConfiguration : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
    public CustomerConfiguration()
    {
        HasKey(c => c.Id);
        Property(c => c.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
    }
}
public class ProductConfiguration : EntityTypeConfiguration<Product>
{
    public ProductConfiguration()
    {
        HasKey(p => p.Id);
        Property(p => p.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
    }
}
public class OrderDetailConfiguration : EntityTypeConfiguration<OrderDetail>
{
    public OrderDetailConfiguration()
    {
        HasKey(od => od.Id);
        Property(od => od.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
    }
}
public class OrderConfiguration: EntityTypeConfiguration<Order>
{
    public OrderConfiguration()
    {
        HasKey(o => o.Id);
        Property(o => o.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
    }
}

و برای معرفی موجودیت‌ها به Entity Framwork کلاس StoreDbContext را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

public class StoreDbContext : DbContext
{
    public StoreDbContext()
        : base("name=StoreDb")
    {
    }

    protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
    {
        modelBuilder.Configurations.Add(new CustomerConfiguration());
        modelBuilder.Configurations.Add(new OrderConfiguration());
        modelBuilder.Configurations.Add(new OrderDetailConfiguration());
        modelBuilder.Configurations.Add(new ProductConfiguration());
    }

    public DbSet<Customer> Customers { get; set; }
    public DbSet<Product> Products { get; set; }
    public DbSet<Order> Orders { get; set; }
    public DbSet<OrderDetail> OrderDetails { get; set; }
}

جهت مقدار دهی اولیه به database تستی یک DataBaseInitializer به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

public class MyTestDb : DropCreateDatabaseAlways<StoreDbContext>
{
    protected override void Seed(StoreDbContext context)
    {
        var customer1 = new Customer { Name = "Vahid", Family = "Nasiri" };
        var customer2 = new Customer { Name = "Mohsen", Family = "Jamshidi" };
        var customer3 = new Customer { Name = "Mohsen", Family = "Akbari" };

        var product1 = new Product {Name = "CPU", Price = 350000};
        var product2 = new Product {Name = "Monitor", Price = 500000};
        var product3 = new Product {Name = "Keyboard", Price = 30000};
        var product4 = new Product {Name = "Mouse", Price = 20000};
        var product5 = new Product {Name = "Power", Price = 70000};
        var product6 = new Product {Name = "Hard", Price = 250000};

        var order1 = new Order
        {
            Customer = customer1, Date = new DateTime(2013, 1, 1),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product1, Count = 1, Price = product1.Price},
                new OrderDetail {Product = product2, Count = 1, Price = product2.Price},
                new OrderDetail {Product = product3, Count = 1, Price = product3.Price},
            }
        };

        var order2 = new Order
        {
            Customer = customer1,
            Date = new DateTime(2013, 1, 5),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product1, Count = 2, Price = product1.Price},
                new OrderDetail {Product = product3, Count = 4, Price = product3.Price},
            }
        };

        var order3 = new Order
        {
            Customer = customer1,
            Date = new DateTime(2013, 1, 9),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product1, Count = 4, Price = product1.Price},
                new OrderDetail {Product = product3, Count = 5, Price = product3.Price},
                new OrderDetail {Product = product5, Count = 6, Price = product5.Price},
            }
        };

        var order4 = new Order
        {
            Customer = customer2,
            Date = new DateTime(2013, 1, 9),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product4, Count = 1, Price = product4.Price},
                new OrderDetail {Product = product3, Count = 1, Price = product3.Price},
                new OrderDetail {Product = product6, Count = 1, Price = product6.Price},
            }
        };

        var order5 = new Order
        {
            Customer = customer2,
            Date = new DateTime(2013, 1, 12),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product4, Count = 1, Price = product4.Price},
                new OrderDetail {Product = product5, Count = 2, Price = product5.Price},
                new OrderDetail {Product = product6, Count = 5, Price = product6.Price},
            }
        };

        context.Customers.Add(customer3);

        context.Orders.Add(order1);
        context.Orders.Add(order2);
        context.Orders.Add(order3);
        context.Orders.Add(order4);
        context.Orders.Add(order5);

        context.SaveChanges();
    }

و در ابتدای برنامه کد زیر را جهت مقداردهی اولیه به Database مان قرار می‌دهیم:

Database.SetInitializer(new MyTestDb());

در انتها ConnectionString را در App.Config به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

<connectionStrings>
    <add name="StoreDb" connectionString="Data Source=.\SQLEXPRESS;
Initial Catalog=StoreDBTest;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient"/>
</connectionStrings>

بسیار خوب، حالا همه چیز محیاست برای اجرای اولین پرس و جو:

using (var context = new StoreDbContext())
{
    var query = context.Customers;

    foreach (var customer in query)
    {
        Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", 
                                  customer.Name, customer.Family);
    }
}

پرس و جوی تعریف شده لیست تمام Customer‌ها را باز می‌گرداند. query فقط یک "عبارت" پرس و جو هست و زمانی اجرا می‌شود که از آن درخواست نتیجه شود. در مثال بالا این درخواست در اجرای حلقه foreach اتفاق می‌افتد و درست در این لحظه است که دستور SQL ساخته شده و به Database فرستاده می‌شود. EF در این حالت تمام داده‌ها را در یک لحظه باز نمی‌گرداند بلکه این ارتباط فعال است تا حلقه به پایان برسد و تمام داده‌ها از database واکشی شود. خروجی به صورت زیر خواهد بود:

Customer Name: Vahid, Customer Family: Nasiri
Customer Name: Mohsen, Customer Family: Jamshidi
Customer Name: Mohsen, Customer Family: Akbari

نکته: با هر بار درخواست نتیجه از query ، پرس و جوی مربوطه دوباره به database فرستاده می‌شود که ممکن است مطلوب ما نباشد و باعث افت سرعت شود. برای جلوگیری از تکرار این عمل کافیست با استفاده از متد ToList پرس و جو را در لحظه تعریف به اجرا در آوریم
var customers = context.Customers.ToList();

خط بالا دیگر یک عبارت پرس و جو نخواهد بود بلکه لیست تمام Customer هاست که به یکباره از database بازگشت داده شده است. در ادامه هرجا که از customers استفاده کنیم دیگر پرس و جویی به database فرستاده نخواهد شد.

پرس و جوی زیر مشتریهایی که نام آنها Mohsen هست را باز می‌گرداند:

private static void Query3()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var methodSyntaxquery = context.Customers
                   .Where(c => c.Name == "Mohsen");
        var sqlSyntaxquery = from c in context.Customers
                             where c.Name == "Mohsen"
                             select c;

        foreach (var customer in methodSyntaxquery)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", 
                                      customer.Name, customer.Family);
        }
    }

    // Output:
    // Customer Name: Mohsen, Customer Family: Jamshidi
    // Customer Name: Mohsen, Customer Family: Akbari
}

همانطور که مشاهده می‌کنید پرس و جو به دو روش Method Syntax و Sql Syntax نوشته شده است.

روش Method Syntax روشی است که از متدهای الحاقی (Extention Method)  ‌و عبارت‌های لامبدا (Lambda Expersion) برای نوشتن پرس و جو استفاده می‌شود. اما #C روش Sql Syntax را که همانند دستورات SQL هست، نیز فراهم کرده است تا کسانیکه آشنایی با این روش دارند، از این روش استفاده کنند. در نهایت این روش به Method Syntax تبدیل خواهد شد بنابراین پیشنهاد می‌شود که از همین روش استفاده شود تا با دست و پنجه نرم کردن با این روش، از مزایای آن در بخشهای دیگر کدنویسی استفاده شود.

اگر به نوع Customers که در DbContext تعریف شده است، دقت کرده باشید، خواهید دید که DbSet می‌باشد. DbSet کلاس و اینترفیس‌های متفاوتی را پیاده سازی کرده است که در ادامه با آنها آشنا خواهیم شد:

  • IQueryable<TEntity>, IEnumerable<TEntity>, IQueryable, IEnumerable: که امکان استفاده از متدهای نام آشنای LINQ را برای ما فراهم می‌کند. البته فراموش نشود که EF از Provider ای با نام LINQ To Entity برای تفسیر پرس و جوی ما و ساخت دستور SQL متناظر آن استفاده می‌کند. بنابراین تمامی متدهایی که در LINQ To Object استفاده می‌شوند در اینجا قابل استفاده نیستند. بطور مثال اگر در پرس و جو از LastOrDefault روی Customer استفاده شود در زمان اجرا با خطای زیر مواجه خواهیم شد و در نتیجه در استفاده از این متدها به این مسئله باید دقت شود. 
LINQ to Entities does not recognize the method 'Store.Model.Customer LastOrDefault[Customer](System.Linq.IQueryable`1[Store.Model.Customer], System.Linq.Expressions.Expression`1[System.Func`2[Store.Model.Customer,System.Boolean]])' method, and this method cannot be translated into a store expression.
  • <IDbSet<TEntity: که دارای متدهای Add, Attach, Create, Find, Remove, Local می‌باشد و برای بحث ما Find و Local جهت ساخت پرس و جو استفاده می‌شوند که  در ادامه توضیح داده خواهند شد.
  • <DbQuery<TEntity: که دارای متدهای AsNoTracking و Include می‌باشد و در ادامه توضیح داده خواهند شد.

متد Find: این متد کلید اصلی را به عنوان ورودی گرفته و برای بازگرداندن نتیجه مراحل زیر را طی می‌کند:
  1. داده‌های موجود در حافظه را بررسی می‌کند یعنی آنهایی که Load و یا Attach شده اند.
  2. داده هایی که به DbContext اضافه (Add) ولی هنوز در database درج نشده اند.
  3. داده هایی که در database هستند ولی هنوز Load نشده اند.
Find در صورت پیدا نکردن Exception ای صادر نمی‌کند بلکه مقدار null را بر می‌گرداند.
private static void Query4()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customer = context.Customers.Find(new Guid("2ee2fd32-e0e9-4955-bace-1995839d4367"));

        if (customer == null)
            Console.WriteLine("Customer not found");
        else
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family);
    }
}
با توجه به اینکه Id‌ها توسط Database ساخته می‌شوند. شما باید از Id دیگری که موجود می‌باشد، استفاده کنید تا نتیجه ای برگشت داده شود.
نکته: در صورتیکه کلید اصلی شما از دو یا چند فیلد تشکیل شده بود. می‌بایست این دو یا چند مقدار را به عنوان پارامتر به Find بفرستید.

متد Single: گاهی نیاز هست که داده‌ای پرس و جو شود اما نه با کلید اصلی بلکه با شرط دیگری، در این حالت از Single استفاده می‌شود. این متد یک مقدار را باز می‌گرداند و در صورتی که صفر یا بیش از یک مقدار در شرط صدق کند exception صادر می‌کند. متد SingleOrDefault رفتاری مشابه دارد اما اگر مقداری در شرط صدق نکند مقدار پیش فرض را باز می‌گرداند.
نکته: مقدار پیش فرض بستگی به نوع خروجی دارد که اگر object باشد مقدار null و اگر بطور مثال نوع عددی باشد، صفر می‌باشد.
private static void Query5()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        try
        {
            var customer1 = context.Customers.Single(c => c.Name == "Unkown");  // Exception: Sequence contains no elements
        }
        catch (Exception ex)
        {
            Console.WriteLine(ex.Message);
        }

        try
        {
            var customer2 = context.Customers.Single(c => c.Name == "Mohsen");  // Exception: Sequence contains more than one element
        }
        catch (Exception ex)
        {
            Console.WriteLine(ex.Message);
        }

        var customer3 = context.Customers.SingleOrDefault(c => c.Name == "Unkown");  // customer3 == null

        var customer4 = context.Customers.Single(c => c.Name == "Vahid");  // customer4 != null
    }
}

متد First:
در صورتیکه به اولین نتیجه پرس و جو نیاز هست می‌توان از First استفاده کرد. اگر پرس و جو نتیجه در بر نداشته باشد یعنی null باشد exception صادر خواهد شد اما اگر FirstOrDefault استفاده شود مقدار پیش فرض برگردانده خواهد شد.
private static void Query6()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        try
        {
            var customer1 = context.Customers.First(c => c.Name == "Unkown");  // Exception: Sequence contains no elements
        }
        catch (Exception ex)
        {
            Console.WriteLine(ex.Message);
        }

        var customer2 = context.Customers.FirstOrDefault(c => c.Name == "Unknown");  // customer2 == null
        var customer3 = context.Customers.First(c => c.Name == "Mohsen");
    }
}

مطالب دوره‌ها
استفاده از AOP Interceptors برای حذف کدهای تکراری کش کردن اطلاعات در لایه سرویس برنامه
اکثر برنامه‌های ما دارای قابلیت‌هایی هستند که با موضوعاتی مانند امنیت، کش کردن اطلاعات، مدیریت استثناها، ثبت وقایع و غیره گره خورده‌اند. به هر یک از این موضوعات یک Aspect یا cross-cutting concern نیز گفته می‌شود.
در این قسمت قصد داریم اطلاعات بازگشتی از لایه سرویس برنامه را کش کنیم؛ اما نمی‌خواهیم مدام کدهای مرتبط با کش کردن اطلاعات را در مکان‌های مختلف لایه سرویس پراکنده کنیم. می‌خواهیم یک ویژگی یا Attribute سفارشی را تهیه کرده (مثلا به نام CacheMethod) و به متد یا متدهایی خاص اعمال کنیم. سپس برنامه، در زمان اجرا، بر اساس این ویژگی‌ها، خروجی‌های متدهای تزئین شده با ویژگی CacheMethod را کش کند.
در اینجا نیز از ترکیب StructureMap و DynamicProxy پروژه Castle، برای رسیدن به این مقصود استفاده خواهیم کرد. به کمک StructureMap می‌توان در زمان وهله سازی کلاس‌ها، آن‌ها را به کمک متدی به نام EnrichWith توسط یک محصور کننده دلخواه، مزین یا غنی سازی کرد. این مزین کننده را جهت دخالت در فراخوانی‌های متدها، یک DynamicProxy درنظر می‌گیریم. با پیاده سازی اینترفیس IInterceptor کتابخانه DynamicProxy مورد استفاده و تحت کنترل قرار دادن نحوه و زمان فراخوانی متدهای لایه سرویس، یکی از کارهایی را که می‌توان انجام داد، کش کردن نتایج است که در ادامه به جزئیات آن خواهیم پرداخت.


پیشنیازها

ابتدا یک برنامه جدید کنسول را آغاز کنید. تنظیمات آن‌را از حالت Client profile به Full تغییر دهید.
سپس همانند قسمت‌های قبل، ارجاعات لازم را به StructureMap و Castle.Core نیز اضافه نمائید:
 PM> Install-Package structuremap
PM> Install-Package Castle.Core
همچنین ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web.dll نیز اضافه نمائید.
از این جهت که از HttpRuntime.Cache قصد داریم استفاده کنیم. HttpRuntime.Cache در برنامه‌های کنسول نیز کار می‌کند. در این حالت از حافظه سیستم استفاده خواهد کرد و در پروژه‌های وب از کش IIS بهره می‌برد.


ویژگی CacheMethod مورد استفاده

using System;

namespace AOP02.Core
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Method)]
    public class CacheMethodAttribute : Attribute
    {
        public CacheMethodAttribute()
        {
            // مقدار پیش فرض
            SecondsToCache = 10;
        }

        public double SecondsToCache { get; set; }
    }
}
همانطور که عنوان شد، قصد داریم متدهای مورد نظر را توسط یک ویژگی سفارشی، مزین سازیم تا تنها این موارد توسط AOP Interceptor مورد استفاده پردازش شوند.
در ویژگی CacheMethod، خاصیت SecondsToCache بیانگر مدت زمان کش شدن نتیجه متد خواهد بود.


ساختار لایه سرویس برنامه

using System;
using System.Threading;
using AOP02.Core;

namespace AOP02.Services
{
    public interface IMyService
    {
        string GetLongRunningResult(string input);
    }

    public class MyService : IMyService
    {
        [CacheMethod(SecondsToCache = 60)]
        public string GetLongRunningResult(string input)
        {
            Thread.Sleep(5000); // simulate a long running process
            return string.Format("Result of '{0}' returned at {1}", input, DateTime.Now);
        }
    }
}
اینترفیس IMyService و پیاده سازی نمونه آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید. از این لایه در برنامه استفاده شده و قصد داریم نتیجه بازگشت داده شده توسط متدی زمانبر را در اینجا توسط AOP Interceptors کش کنیم.


تدارک یک CacheInterceptor

using System;
using System.Web;
using Castle.DynamicProxy;

namespace AOP02.Core
{
    public class CacheInterceptor : IInterceptor
    {
        private static object lockObject = new object();

        public void Intercept(IInvocation invocation)
        {
            cacheMethod(invocation);
        }

        private static void cacheMethod(IInvocation invocation)
        {
            var cacheMethodAttribute = getCacheMethodAttribute(invocation);
            if (cacheMethodAttribute == null)
            {
                // متد جاری توسط ویژگی کش شدن مزین نشده است
                // بنابراین آن‌را اجرا کرده و کار را خاتمه می‌دهیم
                invocation.Proceed();
                return;
            }

            // دراینجا مدت زمان کش شدن متد از ویژگی کش دریافت می‌شود
            var cacheDuration = ((CacheMethodAttribute)cacheMethodAttribute).SecondsToCache;

            // برای ذخیره سازی اطلاعات در کش نیاز است یک کلید منحصربفرد را
            //  بر اساس نام متد و پارامترهای ارسالی به آن تهیه کنیم
            var cacheKey = getCacheKey(invocation);

            var cache = HttpRuntime.Cache;
            var cachedResult = cache.Get(cacheKey);


            if (cachedResult != null)
            {
                // اگر نتیجه بر اساس کلید تشکیل شده در کش موجود بود
                // همان را بازگشت می‌دهیم
                invocation.ReturnValue = cachedResult;
            }
            else
            {
                lock (lockObject)
                {
                    // در غیر اینصورت ابتدا متد را اجرا کرده
                    invocation.Proceed();
                    if (invocation.ReturnValue == null)
                        return;

                    // سپس نتیجه آن‌را کش می‌کنیم
                    cache.Insert(key: cacheKey,
                                 value: invocation.ReturnValue,
                                 dependencies: null,
                                 absoluteExpiration: DateTime.Now.AddSeconds(cacheDuration),
                                 slidingExpiration: TimeSpan.Zero);
                }
            }
        }

        private static Attribute getCacheMethodAttribute(IInvocation invocation)
        {
            var methodInfo = invocation.MethodInvocationTarget;
            if (methodInfo == null)
            {
                methodInfo = invocation.Method;
            }
            return Attribute.GetCustomAttribute(methodInfo, typeof(CacheMethodAttribute), true);
        }

        private static string getCacheKey(IInvocation invocation)
        {
            var cacheKey = invocation.Method.Name;

            foreach (var argument in invocation.Arguments)
            {
                cacheKey += ":" + argument;
            }

            // todo: بهتر است هش این کلید طولانی بازگشت داده شود
            // کار کردن با هش سریعتر خواهد بود
            return cacheKey;
        }
    }
}
کدهای CacheInterceptor مورد استفاده را در بالا مشاهده می‌کنید.
توضیحات ریز قسمت‌های مختلف آن به صورت کامنت، جهت درک بهتر عملیات، ذکر شده‌اند.


اتصال Interceptor به سیستم

خوب! تا اینجای کار صرفا تعاریف اولیه تدارک دیده شده‌اند. در ادامه نیاز است تا DI و DynamicProxy را از وجود آن‌ها مطلع کنیم.
using System;
using AOP02.Core;
using AOP02.Services;
using Castle.DynamicProxy;
using StructureMap;

namespace AOP02
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                var dynamicProxy = new ProxyGenerator();
                x.For<IMyService>()
                 .EnrichAllWith(myTypeInterface =>
                        dynamicProxy.CreateInterfaceProxyWithTarget(myTypeInterface, new CacheInterceptor()))
                 .Use<MyService>();
            });

            var myService = ObjectFactory.GetInstance<IMyService>();
            Console.WriteLine(myService.GetLongRunningResult("Test"));
            Console.WriteLine(myService.GetLongRunningResult("Test"));
        }
    }
}
در قسمت تنظیمات اولیه DI مورد استفاده، هر زمان که شیءایی از نوع IMyService درخواست شود، کلاس MyService وهله سازی شده و سپس توسط CacheInterceptor محصور می‌گردد. اکنون ادامه برنامه با این شیء محصور شده کار می‌کند.
حال اگر برنامه را اجرا کنید یک چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:
 Result of 'Test' returned at 2013/04/09 07:19:43
Result of 'Test' returned at 2013/04/09 07:19:43
همانطور که ملاحظه می‌کنید هر دو فراخوانی یک زمان را بازگشت داده‌اند که بیانگر کش شدن اطلاعات اولی و خوانده شدن اطلاعات فراخوانی دوم از کش می‌باشد (با توجه به یکی بودن پارامترهای هر دو فراخوانی).

از این پیاده سازی می‌شود به عنوان کش سطح دوم ORMها نیز استفاده کرد (صرفنظر از نوع ORM در حال استفاده).

دریافت مثال کامل این قسمت
AOP02.zip
نظرات اشتراک‌ها
نکاتی که باید جهت بررسی یکسان بودن دو URL بررسی کرد
موارد مهم این نکات رو اگر تبدیل به یک متد کمکی کنیم، کلاس زیر بدست خواهد آمد:
using System;
using System.Web;

namespace UrlNormalizationTest
{
    public static class UrlNormalization
    {
        public static bool AreTheSameUrls(this string url1, string url2)
        {
            url1 = url1.NormalizeUrl();
            url2 = url2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static bool AreTheSameUrls(this Uri uri1, Uri uri2)
        {
            var url1 = uri1.NormalizeUrl();
            var url2 = uri2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static string[] DefaultDirectoryIndexes = new[]
            {
                "default.asp",
                "default.aspx",
                "index.htm",
                "index.html",
                "index.php"
            };

        public static string NormalizeUrl(this Uri uri)
        {
            var url = urlToLower(uri);
            url = limitProtocols(url);
            url = removeDefaultDirectoryIndexes(url);
            url = removeTheFragment(url);
            url = removeDuplicateSlashes(url);
            url = addWww(url);
            url = removeFeedburnerPart(url);
            return removeTrailingSlashAndEmptyQuery(url);
        }

        public static string NormalizeUrl(this string url)
        {
            return NormalizeUrl(new Uri(url));
        }

        private static string removeFeedburnerPart(string url)
        {
            var idx = url.IndexOf("utm_source=", StringComparison.Ordinal);
            return idx == -1 ? url : url.Substring(0, idx - 1);
        }

        private static string addWww(string url)
        {
            if (new Uri(url).Host.Split('.').Length == 2 && !url.Contains("://www."))
            {
                return url.Replace("://", "://www.");
            }
            return url;
        }

        private static string removeDuplicateSlashes(string url)
        {
            var path = new Uri(url).AbsolutePath;
            return path.Contains("//") ? url.Replace(path, path.Replace("//", "/")) : url;
        }

        private static string limitProtocols(string url)
        {
            return new Uri(url).Scheme == "https" ? url.Replace("https://", "http://") : url;
        }

        private static string removeTheFragment(string url)
        {
            var fragment = new Uri(url).Fragment;
            return string.IsNullOrWhiteSpace(fragment) ? url : url.Replace(fragment, string.Empty);
        }

        private static string urlToLower(Uri uri)
        {
            return HttpUtility.UrlDecode(uri.AbsoluteUri.ToLowerInvariant());
        }

        private static string removeTrailingSlashAndEmptyQuery(string url)
        {
            return url
                    .TrimEnd(new[] { '?' })
                    .TrimEnd(new[] { '/' });
        }

        private static string removeDefaultDirectoryIndexes(string url)
        {
            foreach (var index in DefaultDirectoryIndexes)
            {
                if (url.EndsWith(index))
                {
                    url = url.TrimEnd(index.ToCharArray());
                    break;
                }
            }
            return url;
        }
    }
}
با این تست‌ها جهت بررسی آن:
using NUnit.Framework;
using UrlNormalizationTest;

namespace UrlNormalization.Tests
{
    [TestFixture]
    public class UnitTests
    {
        [Test]
        public void Test1ConvertingTheSchemeAndHostToLowercase()
        {
            var url1 = "HTTP://www.Example.com/".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test2CapitalizingLettersInEscapeSequences()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/a%c2%b1b".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/a%C2%B1b".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test3DecodingPercentEncodedOctetsOfUnreservedCharacters()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/%7Eusername/".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/~username/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test4RemovingTheDefaultPort()
        {
            var url1 = "http://www.example.com:80/bar.html".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/bar.html".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test5AddingTrailing()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/alice".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/alice/?".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test6RemovingDotSegments()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/../a/b/../c/./d.html".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/a/c/d.html".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test7RemovingDirectoryIndex1()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/default.asp".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test7RemovingDirectoryIndex2()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/default.asp?id=1".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/default.asp?id=1".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test7RemovingDirectoryIndex3()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/a/index.html".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/a/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test8RemovingTheFragment()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/bar.html#section1".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/bar.html".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test9LimitingProtocols()
        {
            var url1 = "https://www.example.com/".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test10RemovingDuplicateSlashes()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/foo//bar.html".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/foo/bar.html".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test11AddWww()
        {
            var url1 = "http://example.com/".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test12RemoveFeedburnerPart()
        {
            var url1 = "http://site.net/2013/02/firefox-19-released/?utm_source=rss&utm_medium=rss&utm_campaign=firefox-19-released".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://site.net/2013/02/firefox-19-released".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }
    }
}
مطالب
کامپایل خودکار یک پروژه برای دو فریم ورک
فرض کنید می‌خواهید زمانیکه دکمه‌ی build در VS.NET فشرده شد، دو نسخه‌ی دات نت 4 و دات نت 4.5، از پروژه‌ی شما در پوشه‌های مجزایی کامپایل شده و قرار گیرند. در ادامه نحوه‌ی انجام این‌کار را بررسی خواهیم کرد.


پروژه نمونه
تنظیمات ذیل را بر روی یک پروژه از نوع class library دات نت 4 در VS 2013 اعمال خواهیم کرد.


ویرایش فایل پروژه برنامه

برای اینکه تنظیمات کامپایل خودکار مخصوص دات نت 4.5 را نیز به این پروژه دات نت 4 اضافه کنیم، نیاز است فایل csproj آن‌را مستقیما ویرایش نمائیم. این تغییرات شامل مراحل ذیل هستند:
الف) تعریف متغیر Framework
  <PropertyGroup>
    <!-- ...-->
    <Framework Condition=" '$(Framework)' == '' ">NET40</Framework>
  </PropertyGroup>
به ابتدای فایل csproj در قسمت PropertyGroup آن یک متغیر جدید را به نام Framework اضافه کنید. از این متغیر در شرط‌های کامپایل استفاده خواهد شد.


ب) ویرایش مسیر خروجی تنظیمات کامپایل فعلی
  <PropertyGroup Condition=" '$(Configuration)|$(Platform)' == 'Debug|AnyCPU' ">
    <!-- ...-->
    <OutputPath>bin\$(Configuration)\$(Framework)\</OutputPath>
  </PropertyGroup>
در حال حاضر حداقل تنظیمات کامپایل حالت debug، در فایل پروژه موجود است. مقدار OutputPath آن‌را به نحو فوق تغییر دهید تا خروجی نهایی را در پوشه‌ای مانند bin\Debug\NET40 ایجاد کند.
بدیهی است اگر حالت release هم وجود دارد، نیاز است مقدار OutputPath آن‌را نیز به همین ترتیب ویرایش کرد.


ج) افزودن تنظیمات کامپایل دات نت 4.5 به پروژه جاری
  <PropertyGroup Condition=" '$(Framework)' == 'NET45' And '$(Configuration)|$(Platform)' == 'Debug|AnyCPU'">
    <TargetFrameworkVersion>v4.5</TargetFrameworkVersion>
    <PlatformTarget>AnyCPU</PlatformTarget>
    <DebugSymbols>true</DebugSymbols>
    <DebugType>full</DebugType>
    <Optimize>false</Optimize>
    <OutputPath>bin\$(Configuration)\$(Framework)\</OutputPath>
    <DefineConstants>DEBUG;TRACE;NET45</DefineConstants>
    <ErrorReport>prompt</ErrorReport>
    <WarningLevel>4</WarningLevel>
  </PropertyGroup>

  <PropertyGroup Condition=" '$(Framework)' == 'NET45' And '$(Configuration)|$(Platform)' == 'Release|AnyCPU' ">
    <TargetFrameworkVersion>v4.5</TargetFrameworkVersion>
    <PlatformTarget>AnyCPU</PlatformTarget>
    <DebugType>pdbonly</DebugType>
    <Optimize>true</Optimize>
    <OutputPath>bin\$(Configuration)\$(Framework)\</OutputPath>
    <DefineConstants>TRACE;NET45</DefineConstants>
    <ErrorReport>prompt</ErrorReport>
    <WarningLevel>4</WarningLevel>
  </PropertyGroup>
در اینجا تنظیمات حالت debug و release مخصوص دات نت 4.5 را مشاهده می‌کنید. برای نگارش‌های دیگر، تنها کافی است مقدار TargetFrameworkVersion را ویرایش کنید.
همچنین اگر به DefineConstants آن دقت کنید، مقدار NET45 نیز به آن اضافه شده‌است. این مورد سبب می‌شود که بتوانید در پروژه‌ی جاری، شرطی‌هایی را ایجاد کنید که کدهای آن فقط در حین کامپایل برای دات نت 4.5 به خروجی اسمبلی نهایی اضافه شوند:
 #if NET45
public class ExtensionAttribute : Attribute { }
#endif


د) افزودن تنظیمات پس از build
در انتهای فایل csproj قسمت AfterBuild به صورت کامنت شده موجود است. آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
  <Target Name="AfterBuild">
    <Message Text="Enter After Build TargetFrameworkVersion:$(TargetFrameworkVersion) Framework:$(Framework)" Importance="high" />
    <MSBuild Condition=" '$(Framework)' != 'NET45'" Projects="$(MSBuildProjectFile)" Properties="Framework=NET45" RunEachTargetSeparately="true" />
    <Message Text="Exiting After Build TargetFrameworkVersion:$(TargetFrameworkVersion) Framework:$(Framework)" Importance="high" />
  </Target>
این تنظیم سبب می‌شود تا کامپایل مخصوص دات نت 4.5 نیز به صورت خودکار فعال گردد و خروجی آن در مسیر bin\Debug\NET45 به صورت جداگانه‌ای قرار گیرد.



برای آزمایش بیشتر، فایل csproj نهایی را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
DualTargetFrameworks.zip
 
مطالب
انجام کارهای پس زمینه در ASP.NET 4.5.2
دات نت 4.5.2 قابلیت توکاری را به نام در صف قرار دادن یک کار پس زمینه، اضافه کرده‌است که در ادامه خلاصه‌ای از آن‌را مرور خواهیم کرد.


روش متداول ایجاد کارهای پس زمینه

ساده‌ترین روش انجام کارهای پس زمینه در برنامه‌های دات نتی، استفاده از متدهایی هستند که یک ترد جدید را ایجاد می‌کنند مانند Task.Run, Task.Factory.StartNew, Delegate.BeginInvoke, ThreadPool.QueueUserWorkItem و امثال آن. اما ... این روش‌ها در برنامه‌های ASP.NET ایده‌ی خوبی نیستند!
از این جهت که موتور ASP.NET در این حالات اصلا نمی‌داند که شما کار پس زمینه‌ای را ایجاد کرده‌اید. به همین جهت اگر پروسه‌ی برنامه پس از مدتی recycle شود، تمام کارهای پس زمینه‌ی موجود نیز از بین خواهند رفت.


معرفی HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem

متد HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem به دات نت 4.5.2 اضافه شده‌است تا بتوان توسط آن یک کار پس زمینه را توسط موتور ASP.NET شروع کرد و نه مانند قبل، بدون اطلاع آن. البته باید دقت داشت که این کارهای پس زمینه مستقل از هر نوع درخواستی اجرا می‌شوند.
در این حالت چون موتور ASP.NET از وجود کار پس زمینه‌ی آغاز شده مطلع است، در صورت فرا رسیدن زمان recycle شدن برنامه، کل AppDomain را به یکباره نابود نخواهد کرد. البته این مورد فقط به این معنا است که در صورت فرا رسیدن زمان recycle شدن پروسه، با تنظیم یک CancellationToken، اطلاع رسانی خواهد کرد. در این حالت حداکثر 30 ثانیه فرصت خواهید داشت تا کارهای پس زمینه را بدون مشکل خاتمه دهید. اگر کار پس زمینه در این مدت به پایان نرسد، همانند قبل، کل AppDomain نابود خواهد شد.

این متد دو overload دارد و در هر دو حالت، تنظیم خودکار پارامتر CancellationToken توسط ASP.NET، بیانگر آغاز زمان خاتمه‌ی کل برنامه است:
 public static void QueueBackgroundWorkItem(Action<CancellationToken> workItem);
public static void QueueBackgroundWorkItem(Func<CancellationToken, Task> workItem);
در متد اول، یک متد معمولی از نوع void قابل پردازش است. در متد دوم، می‌توان متدهای async Task دار را که قرار است کارهای async را پردازش کنند، معرفی نمود.
علت استفاده از Action و Func در اینجا، امکان تعریف خلاصه و inline یک متد و ارسال پارامتری به آن از طرف برنامه است، بجای تعریف یک اینترفیس جدید، نیاز به پیاده سازی آن اینترفیس و بعد برای مثال ارسال یک مقدار از طرف برنامه به متد Stop آن (بجای تعریف یک اینترفیس تک متدی، از Action و یا Func نیز می‌توان استفاده کرد).

نمونه‌ای از نحوه‌ی فراخوانی این دو overload را در ذیل مشاهده می‌کنید:
 HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem(cancellationToken =>
{
        //todo: ...
});

HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem(async cancellationToken =>  
{
        //todo: ...
        await Task.Delay(20000, cancellationToken);
});


پشت صحنه‌ی HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem

روش استاندارد ثبت و معرفی یک کار پس زمینه در ASP.NET، توسط پیاده سازی اینترفیسی به نام IRegisteredObject انجام می‌شود. سپس توسط متد HostingEnvironment.RegisterObject می‌توان این کلاس را به موتور ASP.NET معرفی کرد. در این حالت زمانیکه AppDomain قرار است خاتمه یابد، متد Stop اینترفیس IRegisteredObject کار اطلاع رسانی را انجام می‌دهد. توسط QueueBackgroundWorkItem دقیقا از همین روش به همراه فراخوانی  ThreadPool.QueueUserWorkItemجهت اجرای متد معرفی شده‌ی به آن استفاده می‌شود.
از مکانیزم IRegisteredObject در DNT Scheduler نیز استفاده شده‌است.


پیشنیازها

ابتدا نیاز است به خواص پروژه مراجعه کرده و Target framework را بر روی 5.4.2 قرار داد. اگر به روز رسانی دوم VS 2013 را نصب کرده باشید، این نگارش هم اکنون بر روی سیستم شما فعال است. اگر خیر، امکان دریافت و نصب آن، به صورت جداگانه نیز وجود دارد:
.NET Framework 4.5.2
Developer pack



محدودیت‌های QueueBackgroundWorkItem

- از آن در خارج از یک برنامه‌ی وب ASP.NET نمی‌توان استفاده کرد.
- توسط آن، خاتمه‌ی یک AppDomain تنها به مدت 30 ثانیه به تاخیر می‌افتد؛ تا فرصت داشته باشید کارهای در حال اجرا را با حداقل خسارت به پایان برسانید.
- یک work item، اطلاعاتی را از فراخوان خود دریافت نمی‌کند. به این معنا که مستقل از زمینه‌ی یک درخواست اجرا می‌شود.
- استفاده‌ی از آن الزاما به این معنا نیست که کار درخواستی شما حتما اجرا خواهد شد. زمانیکه که کار خاتمه‌ی AppDomain آغاز می‌شود، فراخوانی‌های QueueBackgroundWorkItem دیگر پردازش نخواهند شد.
- اگر برنامه به مقدار CancellationToken تنظیم شده توسط ASP.NET دقت نکند، جهت پایان یافتن کار در حال اجرا، صبر نخواهد شد.
مطالب
فراخوانی داینامیک اسمبلی‌های آفیس در برنامه

در بسیاری از پروژه‌های دات نت، نیاز به استفاده از فایلهای نرم افزار آفیس، از قبیل ورد و اکسل و ... وجود دارد. برای مثال گاهی لازم است اطلاعات  یک گرید، یا هر منبع داده‌ای، در قالب اکسل به کاربر نمایش داده شود. بدین شکل که این فایلها در زمان اجرا ساخته شده و به کاربر نمایش داده شود .حال فرض کنید شما روی سیستم خودتان Office2007 را نصب کرده اید و به اسمبلی‌های این ورژن دسترسی دارید. البته بدون نیاز به نصب آفیس نیز میتوان به این توابع دسترسی داشت و از آنها در برنامه استفاده کرد که همان استفاده از  Primary Interop Assemblies میباشد. مشکلی که ممکن است پیش آید این است که در کامپیوترهای کاربران ممکن است ورژن‌های مختلفی از آفیس نصب باشد مانند 2003 -2007-2010-2013 و اگر با ورژن اسمبلی‌هایی که فراخوانی‌های فایلهای اکسل از طریق آن انجام شده باشد متفاوت باشد، برنامه اجرا نمی‌شود .

در حالت معمول برای نمایش یک فایل آفیس مثل اکسل در برنامه، ابتدا اسمبلی مربوطه را (اکسل در این مثال) که به نام Microsoft.Office.Interop.Excel میباشد به اسمبلی‌های برنامه اضافه کرده (از طریق add reference) و برای نمایش یک فایل اکسل در زمان اجرا از کدهای زیر استفاده مینماییم :

try
            {
               var application = (Microsoft.Office.Interop.Excel.Application)Activator.CreateInstance(Type.GetTypeFromProgID("Excel.Application"));  
               Workbook  wrkBook;
                var  wbk = application.Workbooks;
                 wrkBook = wbk.Add();
                wrkBook.Activate();
                application.Visible = true;
             }
            catch (Exception ex)
            {
                Error(ex.Message);
            }

حال اگر آفیس 2010 به عنوان مثال در سیستم ما نصب باشد، ورژن این اسمبلی 14 می‌باشد و اگر این برنامه را در کامپیوتر کلاینتی که آفیس 2007 بر روی آن نصب باشد انتشار دهیم اجرا نمیشود. برای حل این مشکل بنده با استفاده از روش dynamic این موضوع را حل کردم و بنظر می‌رسد راه‌های دیگری نیز برای حل آن وجود داشته باشد.

در این روش با توجه به ورژن آفیسی که بر روی سیستم کاربر نصب شده اسمبلی مربوطه را از سیستم کاربر لود کرده و فایلهای آفیس را اجرا مینماییم. در ابتدا تشخیص میدهیم چه ورژنی از آفیس بر روی سیستم کاربر نصب است :

 string strVersion = null;
                dynamic objEApp =Activator.CreateInstance(Type.GetTypeFromProgID("Excel.Application"));
                if (objEApp.Version == "12.0")
                {
                    strVersion = "2007";
                }
                else if (objEApp.Version == "14.0")
                {
                    strVersion = "2010";
                }

روش دیگر برای انجام اینکار استفاده از اطلاعات رجیستری ویندوز است : 

            string strEVersionSubKey = "\\Excel.Application\\CurVer";       
            string strValue = null; //Value Present In Above Key
            string strVersion = null; //Determines Excel Version 
            RegistryKey rkVersion = null; //Registry Key To Determine Excel Version 
            rkVersion = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(strEVersionSubKey, false); //Open Registry Key 
            if ((rkVersion != null)) //If Key Exists
            {
                strValue = (string)rkVersion.GetValue(string.Empty); //Get Value 
                strValue = strValue.Substring(strValue.LastIndexOf(".") + 1); //Store Value 
                switch (strValue) //Determine Version
                {
                    case "11":
                        strVersion = "2003";
                        break;
 
                    case "12":
                        strVersion = "2007";
                        break;
 
                    case "14":
                        strVersion = "2010";
                        break;
 
                }
حال با استفاده از تابع ()assembly.load اسمبلی مورد نیاز را لود کرده و در برنامه استفاده مینماییم : 
if (strVersion == "2007")
                {
                    string strAssemblyOff2007 =
                        "Microsoft.Office.Interop.Excel, Version=12.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=71e9bce111e9429c";
                    try
                    {
                        Assembly xslExcelAssembly = Assembly.Load(strAssemblyOff2007); //Load Assembly
                        Type type = xslExcelAssembly.GetTypes().Single(t => t.Name == "ApplicationClass");
                        dynamic application = Activator.CreateInstance(type);
                        var workbooks = application.Workbooks;
                        var workbook = workbooks.Add();
                        var worksheet = workbook.Worksheets[1];
                        workbook.Activate();
                        application.Visible = true;
                    }
                    catch (Exception ex)
                    {
                    }
                }
در این حالت بدون اینکه بدانیم بر روی سیستم کاربر چه ورژنی از آفیس نصب است میتوان فایلهای آفیس را در زمان اجرا لود کرده و استفاده کرد . 
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت سیزدهم
در این قسمت قصد داریم به بررسی نحوه‌ی بهبود Performance در پروژه‌های Xamarin Forms نگاهی بیاندازیم. صد البته امکان پوشش دادن تمامی نکات وجود ندارد و در این قسمت سعی بر پوشش دادن مهم‌ترین آنها را داریم.
توجه داشته باشید که در قسمت نهم به "x:DataType" و در قسمت چهارم به "مواردی مهم در زمینه‌ی بهبود عملکرد پروژه‌های Xamarin در Android" پرداخته بودیم که آن نکات در بهبود سرعت برنامه‌ها تاثیر گذارند. همان طور که در قسمت چهارم گفته شد، همیشه سرعت برنامه را در Release mode تست کنید.

در Xamarin Forms هر کنترل (برای مثال Entry و Button) در زمان اجرا به یک کنترل Native معادل خود تبدیل می‌شود. مشکلی که وجود دارد این است که وقتی از روی Button مربوط به Xamarin Forms، یک Button در Android و ... ساخته می‌شود، آن Button بر روی یک Container قرار می‌گیرد. در واقع به ازای هر کنترل Xamarin Forms، دو کنترل Native ساخته می‌شود(!) و تعداد کنترل‌های بیشتر در برنامه یعنی کندی بیشتر.
وظیفه تبدیل Xamarin forms control به یک Native control بر عهده ‌Renderer هاست. البته اینکه هر Xamarin Forms control به دو Native control تبدیل شود در ذیل بحث Fast Renderers در حال بهبود یافتن است. Fast Renderer یک Renderer است که به ازای هر Xamarin forms control، فقط یک کنترل Native را می‌سازد. راهنمای فعال سازی Fast Renderers را می‌توانید بخوانید و در برنامه‌هایتان اعمال کنید؛ ولی در پروژه‌های مبتنی بر Bit مانند XamApp، این مهم به صورت خودکار فعال می‌شود و نیازی به اقدام جداگانه‌ای نیست.

مورد بعدی در مورد Layout‌های Xamarin Forms است (Grid,StackLayout,FlexLayout و...) در صورتیکه قصد تعریف کردن مواردی چون Tap Gesture و Background را بر روی Layout خود ندارید و از Layout خود فقط انتظار Layout بودن را دارید، می‌توانید آنها را سریع‌تر سازید. مثال قسمت قبل را که برای نمایش هر Product در List View از Flex Layout استفاده می‌کرد، به‌خاطر بیاورید. ما آن Flex را استفاده کردیم تا نام Product، بیست و پنج درصد فضای هر ردیف از List View را بگیرد و ... به آن Flex Layout رنگی داده نشد یا هر چیزی از این قبیل. برای بهبود عملکرد آن List View می‌توانیم از Flex Layout به شکل زیر استفاده کنیم:
<sfListView:SfListView.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <FlexLayout
                        x:DataType="model:Product"
                        CompressedLayout.IsHeadless="True"
                        Direction="Row">
                        <Label
                            FlexLayout.Basis="40%"
                            Text="{Binding Name}"
                            VerticalTextAlignment="Center" /> ...
با اضافه کردن CompressedLayout.IsHeadless=True دیگر کنترل Native ای برای آن Flex Layout ساخته نمی‌شود و کنترل Native کمتر یعنی سرعت بیشتر برنامه.
برای این امکان، ذکر دو نکته الزامی است:
۱- استفاده از CompressedLayout.IsHeadless باعث می‌شود تعدادی از امکانات Layout مانند Background Color دیگر کار نکنند. فعال سازی آن فقط در DataTemplate‌های ListView توصیه می‌شود که مثلا 20 عدد Product در مثال قسمت قبل، منجر به ساخته شدن 20 عدد Flex Layout می‌شوند و اگر کاری کنیم که کنترل Native معادل آن ساخته نشود، لااقل 20 بار سود کرده‌ایم! استفاده کردن از CompressLayout در همه جای برنامه، ایده جالبی نیست.
۲- CompressedLayout فقط در Android و iOS اعمال می‌شود و تست کردن آن در UWP عملا فایده‌ای ندارد.

نکته مهم بعدی، بحث نمایش عکس است. در Xamarin Forms یک عکس می‌تواند در رزولوشن‌های مختلف با کمک Drawable در Android و Asset Catalog Image Sets در iOS و ... باشد. همچنین می‌توان عکس را از یک Url گرفت و یا به شکل Embedded در پروژه‌ی مشترک بین سه پلتفرم باشد. می‌توان علاوه بر PNG و JPG از WebP ،SVG و GIF نیز استفاده نمود. اما آنچه که مهم است این است که بعد از یادگیری اصول اولیه نمایش عکس در Xamarin Forms، حتما حتما از FF Image Loading برای نمایش عکس‌ها استفاده شود.
استفاده از FF Image Loading دارای مزایایی چون پشتیبانی از WebP | SVG است. همچنین این کتابخانه فایل‌ها را نیز Cache می‌کند (هم در صورتیکه Url باشند و قرار باشند از طریق اینترنت دریافت شوند و هم Bitmap حاصل از Render کردن آن عکس برای آن Device خاص همانند GlideX در Android). امکان گرد کردن عکس، یا سیاه و سفید نمودن آن و کوهی از امکانات دیگر، استفاده‌ی از این کتابخانه را الزامی می‌کند!
برای نمایش لوگوی Bit در برنامه برای مثال، ابتدا Package مربوطه را در پروژه XamApp نصب می‌کنیم. سپس آن را در Android ،iOS و UWP راه اندازی می‌کنیم و در Android مقدار enableFastRenderer را True می‌دهیم. سپس در Xaml داریم:
        <ffimageloading:CachedImage
            CacheType="All"
            DownsampleToViewSize="true"
            HeightRequest="100"
            HorizontalOptions="Center"
            Source="https://avatars2.githubusercontent.com/u/22663390?s=100"
            VerticalOptions="Center"
            WidthRequest="100" />
پایان
مطالب
CoffeeScript #13

بخش‌های بد

در ادامه‌ی قسمت قبل، به مواردی که توسط CoffeeScript اصلاح شده‌اند، می‌پردازیم.

Reserved words

کلمات کلیدی خاصی در جاوااسکریپت وجود دارد مانند class، enum و const که برای نسخه‌های بعدی جاوااسکریپت در آینده رزرو شده‌اند. استفاده از این کلمات در برنامه‌های جاوااسکریپت می‌تواند نتایج غیرقابل پیش بینی داشته باشد. برخی از مرورگرهای به خوبی از عهده‌ی این کار برمی‌آیند و بعضی دیگر به طور کامل جلوی استفاده از این‌ها را گرفته‌اند. CoffeeScript بعد از تشخیص استفاده از یک کلمه‌ی کلیدی، با یک راه کار خاص، از این موضوع می‌گریزد.

به عنوان مثال، فرض کنید می‌خواهیم از کلمه کلیدی class به عنوان یک خصوصیت در یک شیء استفاده کنیم:

myObj = {
  delete: "I am a keyword!"
}
myObj.class = ->
پس از کامپایل، پارسر CoffeeScript متوجه استفاده شما از کلمه کلیدی رزرو شده می‌شود و آنها را در بین "" قرار می‌دهد.
var myObj;
myObj = {
  "delete": "I am a keyword!"
};
myObj["class"] = function() {};

Equality comparisons

مقایسه برابری ضعف دیگری است که در جاوااسکریپت باعث ایجاد رفتاری گیج کننده و اغلب باعث ایجاد اشکالاتی در کد نوشته شده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

""           ==   "0"// false
0            ==   ""// true
0            ==   "0"// true
false        ==   "false"// false
false        ==   "0"// true
false        ==   undefined// false
false        ==   null// false
null         ==   undefined// true
" \t\r\n"    ==   0// true
مطمئنم که شما هم با من موافقید که همه‌ی مقایسه‌های بالا بسیار مبهم هستند و استفاده از آن‌های می‌توانند منجر به نتایج غیر منتظره شوند و همچنین مشکلاتی را پیش بیاورند.
راه حل این کار استفاده از عملگر برابری سختگیرانه است، که از 3 مساوی تشکیل شده است: === عملگر برابر سخت گیرانه دقیقا مانند عملگر برابری عادی عمل می‌کند و تنها نوع داده‌ها را بررسی می‌کند که با هم برابر باشند.
توصیه می‌شود که همیشه از عملگر برابری سختگیرانه استفاده کنید و هرجا لازم بود قبل مقایسه عمل تبدیل نوع داده‌ها را انجام دهید.
CoffeeScript این مشکل را به صورت کامل حل کرده است؛ یعنی هر جایی که عمل مقایسه == انجام شود به === تبدیل می‌شود. شما باید به صورت صریح نوع داده‌ها را قبل از مقایسه تبدیل کرده باشید.
نکته: در مقایسه‌ها رشته خالی ""، null ،undefined و عدد 0 همگی false برمی گردانند.
alert "Empty Array"  unless [].length
alert "Empty String" unless ""
alert "Number 0"      unless 0
که پس از کامپایل می‌شود:
if (![].length) {
  alert("Empty Array");
}

if (!"") {
  alert("Empty String");
}

if (!0) {
  alert("Number 0");
}
در صورتیکه می‌خواهید به صورت صریح null و یا undefined را بررسی کنید، می‌توانید از عملگر ? CoffeeScript استفاده کنید:
alert "This is not called" unless ""?
پس از کامپایل می‌شود:
if ("" == null) {
  alert("This is not called");
}
با اجرای مثال بالا alert اجرای نمی‌شود چون رشته خالی با null برابر نیست.

Function definition


خیلی جالب است که در جاوااسکریپت می‌توانید تابعی را بعد از اینکه فراخوانی کردید، تعریف کنید. به عنوان مثال، کد زیر به صورت کامل اجرا می‌شود:
wem();
function wem() {alert("hi");}
این به دلیل دامنه (scope) تابع است. تمام توابع قبل از اجرای برنامه، به بالا برده می‌شوند و در همه جا در دامنه‌ای که در آن تعریف شده‌اند، قابل دسترسی می‌باشند؛ حتی اگر قبل از تعریف واقعی در منبع، فراخوانی شده باشد. مشکل اینجاست که عمل بالابردن توابع در مرورگرها با یکدیگر متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید:
if (true) {
  function declaration() {
    return "first";
  }
} else {
  function declaration() {
    return "second";
  }
}
declaration();
در بعضی از مرورگرها مانند Firefox ، تابع ()declaration مقدار "first" را برگشت خواهد داد و در دیگر مرورگرها مانند Chrome، مقدار "second" برگشت داده خواهد شد. در حالیکه به نظر می‌رسد که قسمت else هیچگاه اجرا نخواهد شد.
در صورتیکه علاقمند به کسب اطلاعات بیشتری درباره‌ی نحوه تعریف توابع، هستید باید راهنمای آقای Juriy Zaytsev را مطالعه کنید. به صورت خلاصه، رفتار نسبتا مبهم مرورگرها می‌تواند منجر به ایجاد مشکلاتی در مسیر نوشتن یک پروژه شوند.
همه چیز در CoffeeScript در نظر گرفته شده است و بهترین روش برای حل این مشکل، حذف کلمه function و به جای آن استفاده از عبارت (expression) تابع است.

Number property lookups

نقصی که در پارسر جاوااسکریپت در مواجه با نماد نقطه (dot notation) بر روی اعداد وجود دارد، تفسیر آن به ممیز شناور، بجای مراجعه به ویژگی‌های آن است. برای مثال کد جاوااسکریپت زیر باعث ایجاد خطای نحوی می‌شود:
5.toString();
پارسر جاوااسکریپت بعد از نقطه به دنبال یک عدد دیگر می‌گردد و با برخورد با ()toString، باعث ایجاد یک Unexpected token می‌شود. راه حل این مشکل، استفاده از پرانتز یا اضافه کردن یک نقطه دیگر است.
(5).toString();
5..toString();
خوشبختانه پارسر CoffeeScript به اندازه‌ی کافی هوشمندانه با این مسئله برخورد می‌کند و هر زمانی که شما دسترسی به ویژگی‌های اعداد را داشته باشید، به صورت خودکار با اضافه کردن دوتا نقطه (همانند مثال بالا) جلوی ایجاد خطا را می‌گیرد.