اشتراک‌ها
سری بررسی C#6

C#6: Using Static Types and Extension Methods

سری بررسی C#6
مطالب
ایجاد «خواص الحاقی»
حتما با متدهای الحاقی یا Extension methods آشنایی دارید؛ می‌توان به یک شیء، که حتی منبع آن در دسترس ما نیست، متدی را اضافه کرد. سؤال: در مورد خواص چطور؟ آیا می‌شود به وهله‌ای از یک شیء موجود از پیش طراحی شده، یک خاصیت جدید را اضافه کرد؟
احتمالا شاید عنوان کنید که با اشیاء dynamic می‌توان چنین کاری را انجام داد. اما سؤال در مورد اشیاء غیر dynamic است.
یا نمونه‌ی دیگر آن Attached Properties در برنامه‌های مبتنی بر Xaml هستند. می‌توان به یک شیء از پیش موجود Xaml، خاصیتی را افزود که البته پیاده سازی آن منحصر است به همان نوع برنامه‌ها.


راه حل پیشنهادی

یک Dictionary را ایجاد کنیم تا ارجاعی از اشیاء، به عنوان کلید، در آن ذخیره شده و سپس key/valueهایی به عنوان value هر شیء، در آن ذخیره شوند. این key/valueها همان خواص و مقادیر آن‌ها خواهند بود. هر چند این راه حل به خوبی کار می‌کند اما ... مشکل نشتی حافظه دارد.
شیء Dictionary یک ارجاع قوی را از اشیاء، درون خودش نگه داری می‌کند و تا زمانیکه در حافظه باقی است، سیستم GC مجوز رهاسازی منابع آن‌ها را نخواهد یافت؛ چون عموما این نوع Dictionaryها باید استاتیک تعریف شوند تا طول عمر آن‌ها با طول عمر برنامه یکی گردد. بنابراین اساسا اشیایی که به این نحو قرار است پردازش شوند، هیچگاه dispose نخواهند شد. راه حلی برای این مساله در دات نت 4 به صورت توکار به دات نت فریم ورک اضافه شده‌است؛ به نام ساختار داده‌ای ConditionalWeakTable.


معرفی ConditionalWeakTable

ConditionalWeakTable جزو ساختارهای داده‌ای کمتر شناخته شده‌ی دات نت است. این ساختار داده، اشاره‌گرهایی را به ارجاعات اشیاء، درون خود ذخیره می‌کند. بنابراین چون ارجاعاتی قوی را به اشیاء ایجاد نمی‌کند، مانع عملکرد GC نیز نشده و برنامه در دراز مدت دچار مشکل نشتی حافظه نخواهد شد. هدف اصلی آن ایجاد ارتباطی بین CLR و DLR است. توسط آن می‌توان به اشیاء دلخواه، خواصی را افزود. به علاوه طراحی آن به نحوی است که thread safe است و مباحث قفل گذاری بر روی اطلاعات، به صورت توکار در آن پیاده سازی شده‌است. کار DLR فراهم آوردن امکان پیاده سازی زبان‌های پویایی مانند Ruby و Python برفراز CLR است. در این نوع زبان‌ها می‌توان به وهله‌هایی از اشیاء موجود، خاصیت‌های جدیدی را متصل کرد.
به صورت خلاصه کار ConditionalWeakTable ایجاد نگاشتی است بین وهله‌هایی از اشیاء CLR (اشیایی غیرپویا) و خواصی که به آن‌ها می‌توان به صورت پویا انتساب داد. در کار GC اخلال ایجاد نمی‌کند و همچنین می‌توان به صورت همزمان از طریق تردهای مختلف، بدون مشکل با آن کار کرد.


پیاده سازی خواص الحاقی به کمک ConditionalWeakTable

در اینجا نحوه‌ی استفاده از ConditionalWeakTable را جهت اتصال خواصی جدید به وهله‌های موجود اشیاء مشاهده می‌کنید:
using System.Collections.Generic;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace ConditionalWeakTableSamples
{
    public static class AttachedProperties
    {
        public static ConditionalWeakTable<object,
            Dictionary<string, object>> ObjectCache = new ConditionalWeakTable<object,
                Dictionary<string, object>>();

        public static void SetValue<T>(this T obj, string name, object value) where T : class
        {
            var properties = ObjectCache.GetOrCreateValue(obj);

            if (properties.ContainsKey(name))
                properties[name] = value;
            else
                properties.Add(name, value);
        }

        public static T GetValue<T>(this object obj, string name)
        {
            Dictionary<string, object> properties;
            if (ObjectCache.TryGetValue(obj, out properties) && properties.ContainsKey(name))
                return (T)properties[name];
            return default(T);
        }

        public static object GetValue(this object obj, string name)
        {
            return obj.GetValue<object>(name);
        }
    }
}
ObjectCache تعریف شده از نوع استاتیک است؛ بنابراین در طول عمر برنامه زنده نگه داشته خواهد شد، اما اشیایی که به آن منتسب می‌شوند، خیر. هرچند به ظاهر در متد GetOrCreateValue، یک وهله از شیءایی موجود را دریافت می‌کند، اما در پشت صحنه صرفا IntPtr یا اشاره‌گری به این شیء را ذخیره سازی خواهد کرد. به این ترتیب در کار GC اخلالی صورت نخواهد گرفت و شیء مورد نظر، تا پایان کار برنامه به اجبار زنده نگه داشته نخواهد شد.


کاربرد اول

اگر با ASP.NET کار کرده باشید حتما با IPrincipal آشنایی دارید. خواصی مانند Identity یک کاربر در آن ذخیره می‌شوند.
سؤال: چگونه می‌توان یک خاصیت جدید به نام مثلا Disclaimer را به وهله‌ای از این شیء افزود:
    public static class ISecurityPrincipalExtension
    {
        public static bool Disclaimer(this IPrincipal principal)
        {
            return principal.GetValue<bool>("Disclaimer");
        }

        public static void SetDisclaimer(this IPrincipal principal, bool value)
        {
            principal.SetValue("Disclaimer", value);
        }
    }
در اینجا مثالی را از کاربرد کلاس AttachedProperties فوق مشاهده می‌کنید. توسط متد SetDisclaimer یک خاصیت جدید به نام Disclaimer به وهله‌ای از شیءایی از نوع  IPrincipal  قابل اتصال است. سپس توسط متد  Disclaimer قابل دستیابی خواهد بود.

اگر صرفا قرار است یک خاصیت به شیءایی متصل شود، روش ذیل نیز قابل استفاده می‌باشد (بجای استفاده از دیکشنری از یک کلاس جهت تعریف خاصیت اضافی جدید استفاده شده‌است):
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace ConditionalWeakTableSamples
{
    public static class PropertyExtensions
    {
        private class ExtraPropertyHolder
        {
            public bool IsDirty { get; set; }
        }

        private static readonly ConditionalWeakTable<object, ExtraPropertyHolder> _isDirtyTable
                = new ConditionalWeakTable<object, ExtraPropertyHolder>();

        public static bool IsDirty(this object @this)
        {
            return _isDirtyTable.GetOrCreateValue(@this).IsDirty;
        }

        public static void SetIsDirty(this object @this, bool isDirty)
        {
            _isDirtyTable.GetOrCreateValue(@this).IsDirty = isDirty;
        }
    }
}


کاربرد دوم

ایجاد Id منحصربفرد برای اشیاء برنامه.
فرض کنید در حال نوشتن یک Entity framework profiler هستید. طراحی فعلی سیستم Interception آن به نحو زیر است:
public void Closed(DbConnection connection, DbConnectionInterceptionContext interceptionContext)
{
}
سؤال: اینجا رویداد بسته شدن یک اتصال را دریافت می‌کنیم؛ اما ... دقیقا کدام اتصال؟ رویداد Opened را هم داریم اما چگونه این اشیاء را به هم مرتبط کنیم؟ شیء DbConnection دارای Id نیست. متد GetHashCode هم الزامی ندارد که اصلا پیاده سازی شده باشد یا حتی یک Id منحصربفرد را تولید کند. این متد با تغییر مقادیر خواص یک شیء می‌تواند مقادیر متفاوتی را ارائه دهد. در اینجا می‌خواهیم به ازای ارجاعی از یک شیء، یک Id منحصربفرد داشته باشیم تا بتوانیم تشخیص دهیم که این اتصال بسته شده، دقیقا کدام اتصال باز شده‌است؟
راه حل: خوب ... یک خاصیت Id را به اشیاء موجود متصل کنید!
using System;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace ConditionalWeakTableSamples
{
    public static class UniqueIdExtensions
    {
        static readonly ConditionalWeakTable<object, string> _idTable = 
                                    new ConditionalWeakTable<object, string>();

        public static string GetUniqueId(this object obj)
        {
            return _idTable.GetValue(obj, o => Guid.NewGuid().ToString());
        }

        public static string GetUniqueId(this object obj, string key)
        {
            return _idTable.GetValue(obj, o => key);
        }
    }
}
در اینجا مثالی دیگر از پیاده سازی و استفاده از ConditionalWeakTable را ملاحظه می‌کنید. اگر در کش آن ارجاعی به شیء مورد نظر وجود داشته باشد، مقدار Guid آن بازگشت داده می‌شود؛ اگر خیر، یک Guid به ارجاعی از شیء، انتساب داده شده و سپس بازگشت داده می‌شود. به عبارتی به صورت پویا یک خاصیت UniqueId به وهله‌هایی از اشیاء اضافه می‌شوند. به این ترتیب به سادگی می‌توان آن‌ها را ردیابی کرد و تشخیص داد که اگر این Guid پیشتر جایی به اتصال باز شده‌ای منتسب شده‌است، در چه زمانی و در کجا بسته شده است یا اصلا ... خیر. جایی بسته نشده‌است.


برای مطالعه بیشتر
The Conditional Weak Table: Enabling Dynamic Object Properties
How to create mixin using C# 4.0
Disclaimer Page using MVC
Extension Properties Revised
Easy Modeling
Providing unique ID on managed object using ConditionalWeakTable
مطالب
Roslyn #3
بررسی Syntax tree

زمانیکه صحبت از Syntax می‌شود، منظور نمایش متنی سورس کدها است. برای بررسی و آنالیز آن، نیاز است این نمایش متنی، به ساختار داده‌ای ویژه‌ای به نام Syntax tree تبدیل شود و این Syntax tree مجموعه‌ای است از tokenها. Tokenها بیانگر المان‌های مختلف یک زبان، شامل کلمات کلیدی، عملگرها و غیره هستند.


در تصویر فوق، مراحل تبدیل یک قطعه کد #C را به مجموعه‌ای از tokenهای معادل آن مشاهده می‌کنید. علاوه بر این‌ها، Roslyn syntax tree شامل موارد ویژه‌ای به نام Trivia نیز هست. برای مثال در حین نوشتن کدها، در ابتدای سطرها تعدادی space یا tab وجود دارند و یا در این بین ممکن است کامنتی نوشته شود. هرچند این موارد از دیدگاه یک کامپایلر بی‌معنا هستند، اما ابزارهای Refactoring ایی که به Trivia دقت نداشته باشند، خروجی کد به هم ریخته‌ای را تولید خواهند کرد و سبب سردرگمی استفاده کنندگان می‌شوند.


در تصویر فوق، اشاره‌گر ادیتور پس از تایپ semicolon قرار گرفته‌است. در این حالت می‌توانید دو نوع trivia مخصوص فضای خالی و کامنت‌ها را در syntax visualizer، مشاهده کنید.
به علاوه پس از هر token بازه‌ای از اعداد را مشاهده می‌کنید که بیانگر محل قرارگیری آن‌ها در سورس کد هستند. این محل‌ها جهت ارائه‌ی خطاهای دقیق مرتبط با آن نقاط، بسیار مفید هستند.
یک Syntax tree از مجموعه‌ای از syntax nodes تشکیل می‌شود و هر node شامل مواردی مانند تعاریف، عبارات و امثال آن است. در افزونه‌ی Syntax visualizer نودهایی که رنگ قرمز متمایل به قهوه‌ای دارند، بیانگر نودهای Trivia، نودهای آبی، Syntax nodes و نودهای سبز، Syntax token هستند.


مفاهیم این رنگ‌ها را با کلیک بر روی دکمه‌ی Legend هم می‌توان مشاهده کرد.


تفاوت Syntax با Semantics

در Roslyn امکان کار با Syntax و Semantics کدها وجود دارد.
یک Syntax، از گرامر زبان خاصی پیروی می‌کند. در Syntax اطلاعات بسیار زیادی وجود دارند که معنای برنامه را تغییر نمی‌دهند؛ مانند کامنت‌ها، فضاهای خالی و فرمت ویژه‌ی کدها. البته فضاهای خالی در زبان‌هایی مانند پایتون دارای معنا هستند؛ اما در سی‌شارپ خیر. همچنین در Syntax، توافق نامه‌ای وجود دارد که بیانگر تعدادی واژه‌ی از پیش رزرو شده، مانند کلمات کلیدی هستند.
اما Semantics در نقطه‌ی مقابل Syntax قرار می‌گیرد و بیانگر معنای سورس کد است. برای مثال در اینجا تقدم و تاخر عملگرها مفهوم پیدا می‌کنند و یا اینکه Type system چیست و چه نوع‌هایی را می‌توان به دیگری نسبت داد و تبدیل کرد. عملیات Binding در این مرحله رخ می‌دهد و مفهوم identifierها را مشخص می‌کند. برای مثال x در این قسمت از سورس کد، به چه معنایی است و به کجا اشاره می‌کند؟


خواص ویژه‌ی Syntax tree در Roslyn

- تمام اجزای کد را شامل عناصر سازنده‌ی زبان و همچنین Trivia، به همراه دارد.
- API آن توسط کتابخانه‌های ثالث قابل دسترسی است.
- Immutable طراحی شده‌است. به این معنا که زمانیکه syntax tree توسط Roslyn ایجاد شد، دیگر تغییر نمی‌کند. به این ترتیب امکان دسترسی همزمان و موازی به آن بدون نیاز به انواع قفل‌های مسایل همزمانی وجود دارد. اگر کتابخانه‌ی ثالثی به Syntax tree ارائه شده دسترسی پیدا می‌کند، می‌تواند کاملا مطمئن باشد که این اطلاعات دیگر تغییری نمی‌کنند و نیازی به قفل کردن آن‌ها نیست. همچنین این مساله امکان استفاده‌ی مجدد از sub treeها را در حین ویرایش کدها میسر می‌کند. به آن‌ها mutating trees نیز گفته می‌شود.
- مقاوم است در برابر خطاها. اگر از قسمت اول به خاطر داشته باشید، Roslyn می‌بایستی جایگزین کامپایلر دومی به نام کامپایلر پس زمینه‌ی ویژوال استودیو که خطوط قرمزی را ذیل سطرهای مشکل دار ترسیم می‌کند، نیز می‌شد. فلسفه‌ی طراحی این کامپایلر، مقاوم بودن در برابر خطاهای تایپی و هماهنگی آن با تایپ کدها توسط برنامه نویس بود. Syntax tree در Roslyn نیز چنین خاصیتی را دارد و اگر مشغول به تایپ شوید، باز هم کار کرده و اینبار خطاهای موجود را نمایش می‌دهد که می‌تواند توسط ابزارهای نمایش دهنده‌ی ویژوال استودیو یا سایر ابزارهای ثالث استفاده شود.


برای نمونه در تصویر فوق، تایپ semicolon فراموش شده‌است؛ اما همچنان Syntax tree در دسترس است و به علاوه گزارش می‌دهد که semicolon مفقود است و تایپ نشده‌است.


Parse سورس کد توسط Roslyn

ابتدا یک پروژه‌ی کنسول ساده‌ی دات نت 4.6 را در VS 2015 آغاز کنید. سپس از طریق خط فرمان نیوگت، دستور ذیل را صادر نمائید:
 PM> Install-Package Microsoft.CodeAnalysis
به این ترتیب API لازم جهت کار با Roslyn به پروژه اضافه خواهند شد.
سپس کدهای ذیل را به آن اضافه کنید:
using System;
using Microsoft.CodeAnalysis;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp;
using Microsoft.CodeAnalysis.CSharp.Syntax;
 
namespace Roslyn01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            parseText();
        }
 
        static void parseText()
        {
            var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText("class Foo { void Bar(int x) {} }");
            Console.WriteLine(tree.ToString());
            Console.WriteLine(tree.GetRoot().NormalizeWhitespace().ToString());
 
            var res = SyntaxFactory.ClassDeclaration("Foo")
                .WithMembers(SyntaxFactory.List<MemberDeclarationSyntax>(new[] {
                    SyntaxFactory.MethodDeclaration(
                        SyntaxFactory.PredefinedType(
                            SyntaxFactory.Token(SyntaxKind.VoidKeyword)
                        ),
                        "Bar"
                    )
                    .WithBody(SyntaxFactory.Block())
                }))
                .NormalizeWhitespace();
 
            Console.WriteLine(res);
        } 
    }
}
توضیحات:
کار Parse سورس کد دریافتی، بر اساس سرویس‌های زبان متناظر با آن‌ها آغاز می‌شود. برای مثال سرویس‌هایی مانند VisualBasicSyntaxTree و یا CSharpSyntaxTree مثال فوق که سورس کد مورد آنالیز آن، از نوع سی‌شارپ است.
این کلاس‌های Factory، دارای دو متد Create و ParseText هستند. کار متد ParseText آن مشخص است؛ یک قطعه‌ی متنی از کد را آنالیز کرده و معادل Syntax Tree آن‌را تولید می‌کند. متد Create آن، اشیایی مانند نودهای Syntax visualizer را دریافت کرده و بر اساس آن‌ها یک Syntax tree را تولید می‌کند.
کار با متد Create آنچنان ساده نیست. به همین جهت یکی از اعضای تیم Roslyn برنامه‌ای را به نام Roslyn Quoter ایجاد کرده‌است که نسخه‌ی آنلاین آن‌را در اینجا و سورس کد آن‌را در اینجا می‌توانید بررسی کنید.
جهت آزمایش، همان قطعه‌ی متنی سورس کد مثال فوق را در نسخه‌ی آنلاین آن جهت آنالیز و تولید ورودی متد Create، وارد کنید. خروجی آن‌را می‌توان مستقیما در متد Create بکار برد.


فرمت کردن خودکار کدها به کمک Roslyn

اگر بر روی tree حاصل، متد ToString را فراخوانی کنیم، خروجی آن مجددا سورس کد مورد آنالیز است. اگر علاقمند بودید که Roslyn به صورت خودکار کدهای ورودی را فرمت کند و تمام آن‌ها را در یک سطر نمایش ندهد، متد NormalizeWhitespace را بر روی ریشه‌ی Syntax tree فراخوانی کنید:
 tree.GetRoot().NormalizeWhitespace().ToString()
اینبار خروجی فراخوانی فوق به صورت ذیل است:
class Foo
{
    void Bar(int x)
    {
    }
}


کوئری گرفتن از سورس کد توسط Roslyn

در ادامه قصد داریم با سه روش مختلف کوئری گرفتن از Syntax tree، آشنا شویم. برای این منظور متد ذیل را به پروژه‌ای که در ابتدای برنامه آغاز کردیم، اضافه کنید:
static void querySyntaxTree()
{
    var tree = CSharpSyntaxTree.ParseText("class Foo { void Bar() {} }");
    var node = (CompilationUnitSyntax)tree.GetRoot();
 
    // Using the object model
    foreach (var member in node.Members)
    {
        if (member.Kind() == SyntaxKind.ClassDeclaration)
        {
            var @class = (ClassDeclarationSyntax)member;
 
            foreach (var member2 in @class.Members)
            {
                if (member2.Kind() == SyntaxKind.MethodDeclaration)
                {
                    var method = (MethodDeclarationSyntax)member2;
                    // do stuff
                }
            }
        }
    }
 
 
    // Using LINQ query methods
    var bars = from member in node.Members.OfType<ClassDeclarationSyntax>()
               from member2 in member.Members.OfType<MethodDeclarationSyntax>()
               where member2.Identifier.Text == "Bar"
               select member2;
    var res = bars.ToList();
 
 
    // Using visitors
    new MyVisitor().Visit(node);
}
توضیحات:
روش اول کوئری گرفتن از Syntax tree، استفاده از object model آن است. در اینجا هربار، نوع و Kind هر نود را بررسی کرده و در نهایت به اجزای مدنظر خواهیم رسید. شروع کار هم با دریافت ریشه‌ی syntax tree توسط متد GetRoot و تبدیل نوع آن نود به CompilationUnitSyntax می‌باشد.
روش دوم استفاده از روش LINQ است؛ با توجه به اینکه ساختار یک Syntax tree بسیار شبیه است به LINQ to XML. در اینجا یک سری نود، ریشه و فرزندان آن‌ها را داریم که با روش LINQ بسیار سازگار هستند. برای نمونه در مثال فوق، در ریشه‌ی Parse شده، در تمام کلاس‌های آن، به دنبال متد یا متدهایی هستیم که نام آن‌ها Bar است.
و در نهایت روش مرسوم و متداول کار با Syntax trees، استفاده از الگوی Visitors است. همانطور که در کدهای دو روش قبل مشاهده می‌کنید، باید تعداد زیادی حلقه و if و else نوشت تا به جزء و المان مدنظر رسید. راه ساده‌تری نیز برای مدیریت این پیچیدگی وجود دارد و آن استفاده از الگوی Visitor است. کار این الگو ارائه‌ی متدهایی قابل override شدن است و فراخوانی آن‌ها، در طی حلقه‌هایی پشت صحنه که این Visitor را اجرا می‌کنند، صورت می‌گیرد. بنابراین در اینجا دیگر برای رسیدن به یک متد، حلقه نخواهید نوشت. تنها کاری که باید صورت گیرد، override کردن متد Visit المانی خاص در Syntax tree است.
هر نود در syntax tree دارای متدی است به نام Accept که یک Visitor را دریافت می‌کند. همچنین Visitorهای نوشته شده نیز دارای متد Visit یک نود هستند.
نمونه‌ای از این Visitors را در کلاس ذیل مشاهده می‌کنید:
class MyVisitor : CSharpSyntaxWalker
{
    public override void VisitMethodDeclaration(MethodDeclarationSyntax node)
    {
        if (node.Identifier.Text == "Bar")
        {
            // do stuff
        }
 
        base.VisitMethodDeclaration(node);
    }
}
در اینجا برای رسیدن به تعاریف متدها دیگر نیازی نیست تا حلقه نوشت. بازنویسی متد VisitMethodDeclaration، دقیقا همین کار را انجام می‌دهد و در طی پروسه‌ی Visit یک Syntax tree، اگر متدی در آن تعریف شده باشد، متد VisitMethodDeclaration حداقل یکبار فراخوانی خواهد شد.
کلاس پایه‌ی CSharpSyntaxWalker از کلاس CSharpSyntaxVisitor مشتق شده‌است و به تمام امکانات آن دسترسی دارد. علاوه بر آن‌ها، کلاس CSharpSyntaxWalker به Tokens و Trivia نیز دسترسی دارد.
نحوه‌ی استفاده از Visitor سفارشی نوشته شده نیز به صورت ذیل است:
 new MyVisitor().Visit(node);
در اینجا متد Visit این Visitor را بر روی نود ریشه‌ی Syntax tree اجرا کرده‌ایم.
نظرات مطالب
فعال سازی قسمت ارسال فایل و تصویر ویرایشگر آنلاین RedActor در ASP.NET MVC
سلام؛ این آموزش را به صورت زیر انجام دادم. فایل آپلود میشه اما تو ادیتور نمایش داده نمیشه. اگه دوستان لطف کنند راهنمایی کنند ممنون میشم. در ضمن از نسخه ای که تو بخش نظرات  ارسال شده، استفاده کردم. با تشکر.
 
کدها کنترلر
 public ActionResult FileUpload(HttpPostedFileBase file)
            {
                 
                if (file.ContentLength > 0)
                {
                  string   filePath = Path.Combine(HttpContext.Server.MapPath("../uploade/"), Path.GetFileName(file.FileName));
                    file.SaveAs(filePath);
                }
              return Content("<img src='/uploade/" + file.FileName + "' />");
            }
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 13 - معرفی View Components
نکته تکمیلی :
ایجاد منوهای چند سطحی با استفاده از ViewComponent تا N سطح
کلاس Entity :
public class Navbar
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        public int? ParentId { get; set; }
        public virtual Navbar Parent { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; }
        public bool HasChiled { get; set; }
        public bool IsMegaMenu { get; set; }
        public PageGroup PageGroup { get; set; }
        public string Url { get; set; }
        public bool OpenNewPage { get; set; }

        public virtual ICollection<Navbar> Children { get; set; }
    }
کلاس ViewComponent :
    public class TopNavbar : ViewComponent
    {
        private readonly DbSet<Navbar> _navbars;
        private readonly AppDbContext _dbContext;

        public TopNavbar(AppDbContext dbContext)
        {
            _dbContext = dbContext;
            _navbars = _dbContext.Set<Navbar>();
        }
        public async Task<IViewComponentResult> InvokeAsync()
        {
            var navbars = await _navbars.Include(p=>p.Parent).Include(x=>x.Children).OrderBy(x=>x.ParentId).ToListAsync();
            return View(viewName: "~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_Menu.cshtml", navbars);
        }
    }
فراخوانی viewcomponent در Layout.cshtml
 <ul class="menu">
                <li>
                    <a href="Index_demo6.html"><i class="menu_icon_wrapper fal fa-home-lg-alt"></i>صفحه اصلی</a>
                </li>
                @await Component.InvokeAsync("TopNavbar");                
 </ul>
Menu.cshtml_ :
@using TR.Context.Entities
@using Microsoft.AspNetCore.Html
@model IEnumerable<TR.Context.Entities.Navbar>


@foreach (var menu in Model.Where(x => x.Parent == null))
{

    <li class="@(menu.HasChiled ? "has_sub narrow" : "")">
        <a href="#">@menu.Title</a>
        @if (menu.HasChiled)
        {
            <div class="second">
                <div class="inner">
                    <ul>
                        @foreach (var menuChild in menu.Children)
                        {
                        <partial name="~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_SubMenu.cshtml" model="menuChild" />
                        }
                    </ul>
                </div>
            </div>
        }
    </li>
}
پارشیال ویو SubMenu.cshtml_
@model TR_.Context.Entities.Navbar

<li class="@(Model.HasChiled ? "sub":"")">
    <a href="#">
        @if (Model.Children.Any())
        {<i class="q_menu_arrow fal fa-angle-left"></i>}
        @Model.Title
    </a>
    @if (Model.Children.Any())
    {
        <ul>
            @foreach (var menuChild in Model.Children)
            {
                <partial name="~/Views/Shared/Components/NavbarViewComponent/_SubMenu.cshtml" model="menuChild" />
            }
        </ul>
    }
</li>
با این خروجی :

نظرات مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت دوم - نصب Docker
من از ویندوز 10 با VMWare 12 به همراه Hyper-V فعال، بدون مشکل استفاده می‌کنم. فقط Credential-Guard ای که در تصویر خطا ارسال کردید بر روی سیستم من غیرفعال است. برای غیرفعال کردن آن، اسکریپت  Device Guard and Credential Guard hardware readiness tool را دریافت کنید. سپس PowerShell را با دسترسی ادمین اجرا کرده و برای بررسی فعال بودن Credential-Guard، دستور زیر را اجرا کنید:
 ./DG_Readiness_Tool_v3.6.ps1 -Ready
و برای غیرفعال کردن آن:
 ./DG_Readiness_Tool_v3.6.ps1 -Disable
مطالب
اعتبارسنجی سفارشی سمت کاربر و سمت سرور در jqGrid
همانطور که در مطلب «فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC» نیز ذکر شد، خاصیت editrules یک ستون، برای مباحث اعتبارسنجی اطلاعات ورودی توسط کاربر پیش بینی شده‌است. برای مثال اگر required: true در آن تنظیم شود، کاربر مجبور به تکمیل این سلول خاص خواهد بود. در اینجا خواصی مانند number و integer از نوع bool هستند، minValue و maxValue از نوع عددی، email, url, date, time از نوع bool و custom قابل تنظیم است. در ادامه نحوه‌ی اعمال اعتبارسنجی‌های سفارشی سمت سرور و همچنین سمت کلاینت را بررسی خواهیم کرد.


مدل برنامه و نیازمندی‌های اعتبارسنجی آن

namespace jqGrid08.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public string Email { set; get; }

        public string Password { set; get; }

        public string SiteUrl { set; get; }
    }
}
مدل کاربر فوق را در نظر بگیرید. در حین ورود اطلاعات نیاز است:
- نام کاربر به صورت اجباری وارد شود و همچنین بین 3 تا 40 حرف باشد.
- همچنین نام کاربر نباید بر اساس اطلاعات موجود در بانک اطلاعاتی، تکراری وارد شود.
- ورود ایمیل شخص اجباری است؛ به علاوه فرمت آن نیز باید با یک ایمیل واقعی تطابق داشته باشد.
- ایمیل وارد شده‌ی یک کاربر جدید نیز نباید تکراری بوده و پیشتر توسط کاربر دیگری وارد شده باشد.
- ورود کلمه‌ی عبور در حالت ثبت اطلاعات اجباری است؛ اما در حالت ویرایش اطلاعات خیر (از کلمه‌ی عبور موجود در این حالت استفاده خواهد شد).
- ورود آدرس سایت کاربر اجباری بوده و همچنین فرمت آدرس وارد شده نیز باید معتبر باشد.


اعتبار سنجی سمت سرور و سمت کلاینت نام کاربر

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Name))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Name))',
                        align: 'right', width: 150,
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            maxlength: 40
                        },
                        editrules: {
                            required: true,
                            custom: true,
                            custom_func: function (value, colname) {
                                if (!value)
                                    return [false, "لطفا نامی را وارد کنید"];

                                if (value.length < 3 || value.length > 40)
                                    return [false, colname + " باید بین 3 تا 40 حرف باشد"];
                                else
                                    return [true, ""];
                            }
                        }
                    },
                ],
با تنظیم required: true، کار تنظیم ورود اجباری نام کاربر به پایان می‌رسد. اما نیاز است این نام بین 3 تا 40 حرف باشد. بنابراین نیاز است سمت کاربر بتوان اطلاعات وارد شده توسط کاربر را دریافت کرده و سپس طول آن‌را بررسی نمود. این‌کار، توسط مقدار دهی خاصیت custom به true و سپس تعریف متدی برای custom_func قابل انجام است.
خروجی این متد یک آرایه دو عضوی است. اگر عضو اول آن true باشد، یعنی اعتبارسنجی موفقیت آمیز بوده‌است؛ اگر خیر، عضو دوم آرایه، پیامی است که به کاربر نمایش داده خواهد شد.
تا اینجا کار اعتبارسنجی سمت کاربر به پایان می‌رسد. اما نیاز است در سمت سرور نیز بررسی شود که آیا نام وارد شده تکراری است یا خیر. برای این منظور تنها کافی است رویداد afterSubmit حالت‌های Add و Edit را بررسی کنیم:
            $('#list').jqGrid({
                // ...
            }).navGrid(
                '#pager',
                //enabling buttons
                { add: true, del: true, edit: true, search: false },
                //edit option
                {
                    afterSubmit: showServerSideErrors
                },
                //add options
                {
                    afterSubmit: showServerSideErrors
                },
                //delete options
                {
                });
        });

        function showServerSideErrors(response, postdata) {
            var result = $.parseJSON(response.responseText);
            if (result.success === false) {
                //نمایش خطای اعتبار سنجی سمت سرور پس از ویرایش یا افزودن
                //و همچنین جلوگیری از ثبت نهایی فرم
                return [false, result.message, result.id];
            }

            return [true, "", result.id];
        }
شیء response، حاوی اطلاعات بازگشت داده شده از طرف سرور است. برای مثال یک چنین خروجی JSON ایی را در حالت‌های شکست اعتبارسنجی بازگشت می‌دهیم:
        [HttpPost]
        public ActionResult AddUser(User postData)
        {
            //todo: Add user to repository
            if (postData == null)
                return Json(new { success = false, message = "اطلاعات دریافتی خالی است" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);

            if (_usersInMemoryDataSource.Any(
                    user => user.Name.Equals(postData.Name, StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase)))
            {
                return Json(new { success = false, message = "نام کاربر تکراری است" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }

            if (_usersInMemoryDataSource.Any(
                    user => user.Email.Equals(postData.Email, StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase)))
            {
                return Json(new { success = false, message = "آدرس ایمیل کاربر تکراری است" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }

            postData.Id = _usersInMemoryDataSource.LastOrDefault() == null ? 1 : _usersInMemoryDataSource.Last().Id + 1;
            _usersInMemoryDataSource.Add(postData);

            return Json(new { id = postData.Id, success = true }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در سمت کلاینت در روال رویدادگردان afterSubmit می‌توان با آنالیز response و سپس استخراج فیلدهای JSON آن، وضعیت success و همچنین پیام‌های بازگشت داده شده را بررسی کرد.
خروجی روال رویدادگردان afterSubmit نیز بسیار شبیه است به حالت اعتبارسنجی سفارشی یک ستون. اگر عضو اول آرایه بازگشت داده شده توسط آن false باشد، یعنی اعتبارسنجی سمت سرور، با شکست مواجه شده و در این حالت از عضو دوم آرایه برای نمایش پیام خطای بازگشت داده شده از طرف سرور استفاده خواهد شد.



اعتبار سنجی ایمیل کاربر

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Email))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Email))',
                        align: 'center', width: 150,
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            maxlength: 250,
                            dir: 'ltr'
                        },
                        editrules: {
                            required: true,
                            email: true
                        },
                        formatter: 'email'
                    },
                ],
با تنظیم required: true، کار تنظیم ورود اجباری ایمیل کاربر به پایان می‌رسد. همچنین با تنظیم email: true، به صورت خودکار فرمت ایمیل وارد شده نیز بررسی می‌شود.
مطابق نیازمندی‌های اعتبارسنجی پروژه، ایمیل وارد شده نیز نباید تکراری باشد. این مورد نیز توسط خروجی روال رویدادگردان afterSubmit که پیشتر توضیح داده شده، مدیریت می‌شود.



اعتبار سنجی کلمه عبور کاربر

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Password))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.Password))',
                        align: 'center', width: 70,
                        editable: true, edittype: 'password',
                        editoptions: {
                            maxlength: 10,
                            dir: 'ltr'
                        },
                        editrules: {
                            //required: true ---> در این حالت خاص قابل استفاده نیست
                            //در حالت ویرایش رکورد، ورود کلمه عبور اختیاری است
                            //در حالت افزودن رکورد، ورود کلمه عبور اجباری است
                        }
                    },
                ],
حالت بررسی اعتبارسنجی کلمه‌ی عبور در اینجا، حالت ویژه‌ای است. نیاز است در حالت ثبت اطلاعات اجباری باشد اما در حالت ویرایش خیر. بنابراین نمی‌توان از خاصیت required: true استفاده کرد؛ چون به هر دو حالت ویرایش و ثبت اطلاعات به صورت یکسان اعمال می‌شود.
برای این منظور تنها کافی است از روال رویدادگردان beforeSubmit استفاده کرد:
            $('#list').jqGrid({
                // ...
            }).navGrid(
                '#pager',
                //enabling buttons
                { add: true, del: true, edit: true, search: false },
                //edit option
                {
                    /*, beforeSubmit: function (posdata, obj) {
                        //در حالت ویرایش رکورد، ورود کلمه عبور اختیاری است
                        return [true, ""];
                    }*/
                },
                //add options
                {
                    beforeSubmit: function (postdata, obj) {
                        //در حالت افزودن رکورد، ورود کلمه عبور اجباری است
                        if (postdata.Password == null || postdata.Password == "" || postdata.Password == undefined)
                            return [false, "لطفا کلمه عبور را وارد کنید"];
                        return [true, ""];
                    }
                },
                //delete options
                {
                });
        });
چون می‌خواهیم تنها حالت Add را تحت کنترل قرار دهیم، رویدادگردان beforeSubmit آن‌را مقدار دهی کرده‌ایم. توسط postdata کلیه اطلاعات قابل ارسال به سرور به صورت یک شیء جاوا اسکریپتی یا JSON در اختیار ما است. سپس با بررسی برای مثال postdata.Password می‌توان در مورد مقدار کلمه‌ی عبور تصمیم گیری کرد. در اینجا نیز خروجی متد باید یک آرایه دو عضوی باشد تا در صورت false بودن اولین عضو آن، پیام سفارشی اعتبارسنجی خاصی را بتوان به کاربر نمایش داد.



اعتبار سنجی آدرس سایت کاربر

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.SiteUrl))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<User>(x => x.SiteUrl))',
                        align: 'center', width: 150,
                        editable: true, edittype: 'text',
                        editoptions: {
                            maxlength: 1000,
                            dir: 'ltr'
                        },
                        editrules: {
                            required: true,
                            url: true
                        },
                        formatter: function (cellvalue, options, rowObject) {
                            return "<a href='" + cellvalue + "' >" + cellvalue + "</a>";
                        },
                        unformat: function (cellvalue, options, cell) {
                            return $('a', cell).attr('href');
                        }
                    },
                ],
با تنظیم required: true، کار تنظیم ورود اجباری آدرس سایت کاربر به پایان می‌رسد. همچنین با تنظیم url: true، به صورت خودکار فرمت URL وارد شده نیز بررسی می‌شود.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید
jqGrid08.zip
مطالب
Long Polling در WCF
به صورت پیش فرض سرویس‌های WCF به صورت Sync اجرا خواهند شد، یعنی هر گاه درخواستی از سمت کلاینت به سرور ارسال شود سرور بعد از پردازش درخواست پاسخ مورد نظر را به کلاینت باز می‌گرداند. اما حالتی را در نظر بگیرید که بعد از دریافت Request از کلاینت بنا به دلایلی امکان پاسخ گویی سمت سرور در آن لحظه وجود ندارد. خوب چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در این حالت thread جاری سمت کلاینت نیز در حالت wait است و برنامه سمت کلاینت از کار می‌افتد تا زمانی که پاسخ از سرور دریافت نماید. اما در WCF به صورت پیش فرض هر درخواست ارسالی باید در طی یک دقیقه در اختیار سرور قرار گیرد و سرور نیز باید در طی یک دقیقه پاسخ مورد نظر را برگرداند(مقادیر خواص SendTimeout و ReceiveTimeout برای مدیریت این موارد به کار می‌روند). افزایش مقادیر این خواص کمک خاصی به این حالت نمی‌کند زیرا هم چنان کلاینت در حالت wait است و سرور نیز پاسخ خاصی ارسال نمی‌کند. حتی اگر کل عملیات را به صورت Async پیاده سازی نماییم باز ممکن است بعد از منقضی شدن زمان پردازش با یک TimeoutException برنامه از کار بیفتد. برای حل اینگونه موارد پیاده سازی سرویس‌ها به صورت Long Polling به ما کمک خوبی خواهد کرد.
حال سناریو زیر را در نظر بگیرید:
سمت سرور:
»یک درخواست دریافت می‌شود؛
»سرور در حالت wait (البته توسط یک thread دیگر) منتظر تامین منابع برای پاسخ به کلاینت است؛
»در نهایت پاسخ مورد نظر ارسال خواهد شد.
سمت کلاینت:
»درخواست مورد نظر به سرور ارسال می‌شود؛
»کلاینت منتظر پاسخ از سمت سرور است(البته توسط یک Thread دیگر)؛
»اگر در حین انتظار برای پاسخ از سمت سرور، با یک TimeoutException روبرو شدیم به جای توقف برنامه و نمایش پیغام خطای  Server is not available، باید عملیات به صورت خودکار restart شود.
»در نهایت پاسخ مورد نظر دریافت خواهد شد.
پیاده سازی این سناریو در WCF کار پیچیده ای نیست. بدین منظور می‌توانید از کلاس زیر استفاده کنید( لینک دانلود ). سورس آن به صورت زیر است:
    public abstract class LongPollingAsyncResult<TResult> : IAsyncResult where TResult : class
    {
        #region - Fields -

        private AsyncCallback _callback;
        private TimeSpan _timoutSpan;
        private TimeSpan _intervalWaitSpan;

        #endregion

        #region - Properties -
        public Exception Exception { get; private set; }
    
        public TResult Result { get; private set; }
     
        public object SyncRoot { get; private set; }

        #endregion

        #region - Ctor -
      
        public LongPollingAsyncResult(AsyncCallback callback, object asyncState, int timeoutSeconds = 300, int intervalWaitMilliseconds = 500)
        {
            SyncRoot = new object();
            _callback = callback;
            AsyncState = asyncState;
            AsyncWaitHandle = new ManualResetEvent(IsCompleted);
            _timoutSpan = TimeSpan.FromSeconds(timeoutSeconds);
            _intervalWaitSpan = TimeSpan.FromMilliseconds(intervalWaitMilliseconds);

            ThreadPool.QueueUserWorkItem(new WaitCallback(LoopWithIntervalAndTimeout));
        }

        #endregion

        #region - Private Helper Methods -

        private void LoopWithIntervalAndTimeout(object input)
        {
            try
            {
                Stopwatch stopwatch = new Stopwatch();
                stopwatch.Start();
                while (!IsCompleted)
                {
                    if (stopwatch.Elapsed > _timoutSpan)
                        throw new TimeoutException();
                    
                    DoWork();

                    if (!IsCompleted)
                        Thread.Sleep(_intervalWaitSpan);
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                Complete(null, e);
            }
        }

        #endregion

        #region - Protected/Abstract Methods -
        protected void Complete(TResult result, Exception e = null, bool completedSynchronously = false)
        {
            lock (SyncRoot)
            {
                CompletedSynchronously = completedSynchronously;
                Result = result;
                Exception = e;
                IsCompleted = true;

                if (_callback != null)
                    _callback(this);
            }
        }
       
        protected abstract void DoWork();

        #endregion

        #region - Public Methods -
        
        public TResult WaitForResult()
        {
            if (!IsCompleted)
                AsyncWaitHandle.WaitOne();

            if (Exception != null)
            {
                if (Exception is TimeoutException && WebOperationContext.Current != null)
                    WebOperationContext.Current.OutgoingResponse.StatusCode = HttpStatusCode.RequestTimeout;

                throw Exception;
            }

            return Result;
        }

        #endregion

        #region - IAsyncResult Implementation -

        public object AsyncState { get; private set; }
        
        public WaitHandle AsyncWaitHandle { get; private set; }

        public bool CompletedSynchronously { get; private set; }
       
        public bool IsCompleted { get; private set; }

        #endregion
    }
در این حالت شما می‌توانید حداکثر زمان مورد نیاز برای درخواست را به عنوان پارامتر از طریق سازنده کلاس بالا تعیین نمایید. اگر این زمان بیش از زمان تعیین شده در خواص SendTimeout و ReceiveTimeout بود بعد از منقضی شدن زمان پردازش درخواست، به جای دریافت TimeoutException عملیات پردازش به کار خود ادامه خواهد داد.
برای استفاده از کلاس تهیه شده ابتدا باید عملیات خود را به صورت Async پیاده سازی نمایید که در این مقاله به صورت کامل شرح داده شده است.
یک مثال
قصد داریم Operation زیر را به صورت Long Polling پیاده سازی نماییم:
[OperationContract]
public string GetNotification();
ابتدا متد زیر باید به صورت Async تبدیل شود:
[OperationContract(AsyncPattern = true)]
public IAsyncResult BeginWaitNotification(AsyncCallback callback, object state);
 
public string EndWaitNotification(IAsyncResult result);
حال نوع بازگشتی سرویس مورد نظر را با استفاده از کلاس LongPollingAsyncResult به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:
public class MyNotificationResult : LongPollingAsyncResult<string>
{
   protected override DoWork()
    {
        کد‌های مورد نظر را اینجا قرار دهید
        base.Complete(...)
    }
}
در نهایت پیاده سازی متد‌های Begin و End همانند ذیل خواهد بود:
public IAsyncResult BeginWaitNotification(AsyncCallback callback, object state)
{
    return new MyNotificationResult(callback, state);
}
 
public string EndWaitNotification(IAsyncResult result)
{
    MyNotificationResult myResult = result as MyNotificationResult;
    if(myResult == null)
        throw new ArgumentException("result was of the wrong type!");
 
    myResult.WaitForResult();
    return myResult.Result;
}
در این حالت کلاینت می‌تواند یک درخواست به صورت LongPolling به سرور ارسال نماید و البته مدیریت این درخواست در یک thread دیگر انجام می‌گیرد که نتیجه آن از عدم تداخل پردازش این درخواست با سایر قسمت‌های برنامه است.

مطالب
C# 8.0 - Pattern Matching
در نگارش‌های پیشین #C، بهبودهایی در زمینه‌ی Pattern matching وجود داشتند. در نگارش 8 نیز این بهبودها ادامه پیدا کرده‌اند که نتیجه‌ی آن به‌وجود آمدن روش جدیدی برای نوشتن عبارات switch است.


معرفی روش جدید نوشتن عبارات switch در C#8.0

فرض کنید یک enum که معرف تعدادی رنگ است را تعریف کرده‌ایم:
    public enum Rainbow
    {
        Red,
        Orange,
        Yellow,
        Green,
        Blue,
        Indigo,
        Violet
    }
همچنین کلاسی را نیز جهت تشکیل اشیاء رنگ مبتنی بر RGB تدارک دیده‌ایم:
    class RGBColor
    {
        internal byte Red { get; }
        internal byte Green { get; }
        internal byte Blue { get; }

        internal RGBColor(byte red, byte green, byte blue)
        {
            Red = red;
            Green = green;
            Blue = blue;
        }

        public override string ToString() => $"rgb({Red}, {Green}, {Blue})";
    }
اکنون هدف ما این است که اگر یکی از اعضای این enum را انتخاب کردیم، بتوانیم معادل رنگ RGB آن‌را نیز داشته باشیم. برای این منظور می‌توان switch ساده‌ی زیر را تشکیل داد:
        internal static RGBColor FromRainbow(Rainbow rainbowBolor)
        {
            switch (rainbowBolor)
            {
                case Rainbow.Red:
                    return new RGBColor(0xFF, 0x00, 0x00);
                case Rainbow.Orange:
                    return new RGBColor(0xFF, 0x7F, 0x00);
                case Rainbow.Yellow:
                    return new RGBColor(0xFF, 0xFF, 0x00);
                case Rainbow.Green:
                    return new RGBColor(0x00, 0xFF, 0x00);
                case Rainbow.Blue:
                    return new RGBColor(0x00, 0x00, 0xFF);
                case Rainbow.Indigo:
                    return new RGBColor(0x4B, 0x00, 0x82);
                case Rainbow.Violet:
                    return new RGBColor(0x94, 0x00, 0xD3);
                default:
                    throw new ArgumentException(message: "invalid enum value", paramName: nameof(rainbowBolor));
            };
        }
این کاری است که تا پیش از C# 8.0 به صورت متداولی انجام می‌شود. اکنون در C# 8.0 می‌توان عبارت switch فوق را به صورت زیر خلاصه کرد:
        internal static RGBColor TasteTheRainbow(Rainbow rainbowColor) =>
            rainbowColor switch
        {
            Rainbow.Red => new RGBColor(0xFF, 0x00, 0x00),
            Rainbow.Orange => new RGBColor(0xFF, 0x7F, 0x00),
            Rainbow.Yellow => new RGBColor(0xFF, 0xFF, 0x00),
            Rainbow.Green => new RGBColor(0x00, 0xFF, 0x00),
            Rainbow.Blue => new RGBColor(0x00, 0x00, 0xFF),
            Rainbow.Indigo => new RGBColor(0x4B, 0x00, 0x82),
            Rainbow.Violet => new RGBColor(0x94, 0x00, 0xD3),
            _ => throw new ArgumentException(message: "invalid enum value", paramName: nameof(rainbowColor)),
        };
- در این روش جدید، بجای اینکه با ذکر switch و سپس، مقداری/نوعی شروع شود، ابتدا با نوع شروع می‌شود و سپس واژه‌ی کلیدی switch ذکر خواهد شد.
- در ادامه تمام caseها حذف می‌شوند و بجای آن‌ها صرفا مقادیر مدنظر باقی می‌ماند. در اینجا <= به صورت expressed as خوانده می‌شود.
- caseهای مختلف با کاما از هم جدا می‌شوند.
- همچنین در سطر آخر آن نیز از یک discard استفاده شده‌است که معادل همان حالت default یا حالتی است که هیچ تطابقی صورت نگرفته باشد.
- به علاوه اگر دقت کنید، نتیجه‌ی نهایی این switch جدید، به صورت یک مقدار، توسط متد TasteTheRainbow، بازگشت داده شده‌است. بنابراین نوشتن یک چنین عباراتی در C# 8.0، مجاز است:
var operation = "+";
int a = 1, b = 2;
var result = operation switch
{
   "+" => a + b,
   "-" => a - b,
   "/" => a / b,
     _ => throw new NotSupportedException()
};


معرفی Property Patterns در C# 8.0

کلاس زیر را درنظر بگیرید که از تعدادی خاصیت عمومی تشکیل شده‌است:
    class Address
    {
        public string AddressLine1 { get; set; }
        public string AddressLine2 { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string State { get; set; }
        public string PostalCode { get; set; }
        public string CountryRegion { get; set; }
    }
اکنون فرض کنید که می‌خواهیم مالیات فروش را بر اساس آدرس و محل آن، محاسبه کنیم. در C# 8.0 با معرفی قابلیت الگوهای خواص، می‌توان بر روی آدرس، یک switch را تشکیل داد و سپس تک تک خواص آن‌را ارزیابی کرد:
    static class PropertyPatterns
    {
        internal static decimal ComputeSalesTax(
            Address location,
            decimal salePrice) =>
            location switch
        {
            { State: "Fars" } => salePrice * 0.06m,
            { State: "Tehran", City: "Tehran" } => salePrice * 0.056m,

            // Other cases removed for brevity...
            _ => 0M
        };
    }
در اینجا، سمت چپ هر case، داخل یک {} قرار می‌گیرد و در آن می‌توان مقادیر چندین خاصیت شیء location دریافتی را بررسی کرد. برای نمونه در سطر دوم آن، روش ارزیابی بیش از یک خاصیت را نیز مشاهده می‌کنید که روش ذکر آن شبیه به تعریف شیء‌های JSON است. در آخر نیز توسط یک discard، حالت default ذکر شده‌است.


معرفی Tuple Patterns در C# 8.0

در switch‌های C# 8.0، می‌توان از tuples نیز برای تشکیل قسمت case و همچنین مقداری که قرار است switch بر روی آن صورت گیرد، استفاده کرد:
    static class TuplePatterns
    {
        internal static string RockPaperScissors(
            string first,
            string second)
            => (first, second) switch
        {
            ("rock", "paper") => "Rock is covered by Paper. Paper wins!",
            ("rock", "scissors") => "Rock breaks Scissors. Rock wins!",
            ("paper", "rock") => "Paper covers Rock. Paper wins!",
            ("paper", "scissors") => "Paper is cut by Scissors. Scissors wins!",
            ("scissors", "rock") => "Scissors is broken by Rock. Rock wins!",
            ("scissors", "paper") => "Scissors cuts Paper. Scissors wins!",
            (_, _) => "tie"
        };
    }
در اینجا بر روی tuple ای که به صورت (first, second) تعریف شده، یک switch تعریف می‌شود. سپس برای نمونه 6 حالت مختلف برای آن پیش‌بینی شده و یک حالت default که آن نیز توسط discards معرفی می‌شود.


بهبودهای Pattern Matching بر روی اشیاء در C# 8.0

فرض کنید شیء پایه‌ی Shape را تعریف و بر اساس آن دو شیء جدید دایره و مستطیل را ایجاد کرده‌ایم:
    class Shape
    {
        protected internal double Height { get; }
        protected internal double Length { get; }

        protected Shape(double height = 0, double length = 0)
        {
            Height = height;
            Length = length;
        }
    }

    class Circle : Shape
    {
        internal double Radius => Height / 2;
        internal double Diameter => Radius * 2;
        internal double Circumference => 2 * Math.PI * Radius;

        internal Circle(double height = 10, double length = 10)
            : base(height, length) { }
    }

    class Rectangle : Shape
    {
        internal bool IsSquare => Height == Length;

        internal Rectangle(double height = 10, double length = 10)
            : base(height, length) { }
    }
امکان Pattern Matching بر روی اشیاء، در C# 7x نیز وجود دارد؛ اما در C# 8.0 می‌توان از روش جدید بیان عبارت switch آن به صورت زیر نیز در این حالت استفاده کرد:
    static class ObjectPatterns
    {
        internal static string ShapeDetails(this Shape shape)
            => shape switch
        {
            Circle c => $"circle with (C): {c.Circumference}",
            Rectangle s when s.IsSquare => $"L:{s.Length} H:{s.Height}, square",
            Rectangle r => $"L:{r.Length} H:{r.Height}, rectangle",
            _ => "Unknown shape!" // Discard
        };
    }
در اینجا یک شیء، به متد ShapeDetails ارسال شده و سپس جزئیاتی از آن دریافت می‌شود. مطابق روش C# 8.0، در اینجا نیز کار با ذکر نوع و سپس عبارت switch، شروع می‌شود. در ادامه روش بررسی نوع‌ها را در caseهای این سوئیچ ملاحظه می‌کنید. اگر در قسمت case آن Circle c ذکر شد، یعنی نوع shape از نوع دایره بوده و همچنین در همینجا می‌توان متغیر c را بر این اساس تعریف کرد و از آن استفاده نمود و یا می‌توان به کمک واژه‌ی کلیدی when، بر روی این متغیری که جدید تعریف شده، شرطی را نیز بررسی کرد. حالت default آن هم توسط discards معرفی می‌شود.


معرفی Positional Patterns در C# 8.0

در اینجا یک Point را داریم که می‌خواهیم بر اساس آن یک Quadrant را استخراج کنیم:
    class Point
    {
        public int X { get; }

        public int Y { get; }

        public Point(int x, int y) => (X, Y) = (x, y);

        public void Deconstruct(out int x, out int y) => (x, y) = (X, Y);
    }

    enum Quadrant
    {
        Unknown,
        Origin,
        One,
        Two,
        Three,
        Four,
        OnBorder
    }
برای این منظور می‌توان از الگوهای موقعیتی C# 8.0 استفاده کرد:
    static class PositionalPatterns
    {
        internal static Quadrant AsQuadrant(Point point) => point switch
        {
            (0, 0) => Quadrant.Origin,
            var (x, y) when x > 0 && y > 0 => Quadrant.One,
            var (x, y) when x < 0 && y > 0 => Quadrant.Two,
            var (x, y) when x < 0 && y < 0 => Quadrant.Three,
            var (x, y) when x > 0 && y < 0 => Quadrant.Four,
            (_, _) => Quadrant.OnBorder, // Either are 0, but not both
            _ => Quadrant.Unknown
        };
    }
اگر به کلاس Point دقت کنید، یک قسمت Deconstruct هم دارد. به همین جهت در قسمت‌های case این switch، زمانیکه برای مثال (0,0) ذکر می‌شود (که یک tuple literal است)، به صورت خودکار یک شیء Point متناظر را با مقادیر X و Y آن، تشکیل می‌دهد. همچنین روش‌های مختلف مقایسه‌ی مقادیر x و y این tuple را نیز در caseهای مختلف آن مشاهده می‌کنید.
در اینجا اگر دقت کنید و case مخصوص discards معرفی شده‌است. اولی برای حالت‌هایی است که هیچکدام از شرایط پیش از آن را برآورده نمی‌کند، مانند حالت (1,0)، در غیراینصورت سطر بعد از آن بازگشت داده می‌شود.
مطالب
نوشتن پرس و جو در Entity Framework‌ با استفاده از LINQ To Entity قسمت اول

موجودیت‌های زیر را در نظر بگیرید: 

public class Customer
{
    public Customer()
    {
        Orders = new ObservableCollection<Order>();
    }
    public Guid Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }

    public string FullName
    {
        get
        {
            return Name + " " + Family;
        }
    }

    public virtual IList<Order> Orders { get; set; }
}
public class Product
{
    public Product()
    {
    }

    public Guid Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Price { get; set; }
}
public class OrderDetail
{
    public Guid Id { get; set; }
    public Guid ProductId { get; set; }
    public int Count { get; set; }
    public Guid OrderId { get; set; }
    public int Price { get; set; }

    public virtual Order Order { get; set; }
    public virtual Product Product { get; set; }

    public string ProductName
    {
        get
        {
            return Product != null ? Product.Name : string.Empty;
        }
    }
}
public class Order
{
    public Order()
    {
        OrderDetail = new ObservableCollection<OrderDetail>();
    }
    public Guid Id { get; set; }
    public DateTime Date { get; set; }

    public Guid CustomerId { get; set; }
    public virtual Customer Customer { get; set; }
    public virtual IList<OrderDetail> OrderDetail { get; set; }

    public string CustomerFullName
    {
        get
        {
            return Customer == null ? string.Empty : Customer.FullName;
        }
    }

    public int TotalPrice
    {
        get
        {
            if (OrderDetail == null)
                return 0;

            return
                OrderDetail.Where(orderdetail => orderdetail.Product != null)
                .Sum(orderdetail => orderdetail.Price*orderdetail.Count);
        }
    }
}

و نگاشت موجودیت ها: 

public class CustomerConfiguration : EntityTypeConfiguration<Customer>
{
    public CustomerConfiguration()
    {
        HasKey(c => c.Id);
        Property(c => c.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
    }
}
public class ProductConfiguration : EntityTypeConfiguration<Product>
{
    public ProductConfiguration()
    {
        HasKey(p => p.Id);
        Property(p => p.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
    }
}
public class OrderDetailConfiguration : EntityTypeConfiguration<OrderDetail>
{
    public OrderDetailConfiguration()
    {
        HasKey(od => od.Id);
        Property(od => od.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
    }
}
public class OrderConfiguration: EntityTypeConfiguration<Order>
{
    public OrderConfiguration()
    {
        HasKey(o => o.Id);
        Property(o => o.Id).HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Identity);
    }
}

و برای معرفی موجودیت‌ها به Entity Framwork کلاس StoreDbContext را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

public class StoreDbContext : DbContext
{
    public StoreDbContext()
        : base("name=StoreDb")
    {
    }

    protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
    {
        modelBuilder.Configurations.Add(new CustomerConfiguration());
        modelBuilder.Configurations.Add(new OrderConfiguration());
        modelBuilder.Configurations.Add(new OrderDetailConfiguration());
        modelBuilder.Configurations.Add(new ProductConfiguration());
    }

    public DbSet<Customer> Customers { get; set; }
    public DbSet<Product> Products { get; set; }
    public DbSet<Order> Orders { get; set; }
    public DbSet<OrderDetail> OrderDetails { get; set; }
}

جهت مقدار دهی اولیه به database تستی یک DataBaseInitializer به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

public class MyTestDb : DropCreateDatabaseAlways<StoreDbContext>
{
    protected override void Seed(StoreDbContext context)
    {
        var customer1 = new Customer { Name = "Vahid", Family = "Nasiri" };
        var customer2 = new Customer { Name = "Mohsen", Family = "Jamshidi" };
        var customer3 = new Customer { Name = "Mohsen", Family = "Akbari" };

        var product1 = new Product {Name = "CPU", Price = 350000};
        var product2 = new Product {Name = "Monitor", Price = 500000};
        var product3 = new Product {Name = "Keyboard", Price = 30000};
        var product4 = new Product {Name = "Mouse", Price = 20000};
        var product5 = new Product {Name = "Power", Price = 70000};
        var product6 = new Product {Name = "Hard", Price = 250000};

        var order1 = new Order
        {
            Customer = customer1, Date = new DateTime(2013, 1, 1),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product1, Count = 1, Price = product1.Price},
                new OrderDetail {Product = product2, Count = 1, Price = product2.Price},
                new OrderDetail {Product = product3, Count = 1, Price = product3.Price},
            }
        };

        var order2 = new Order
        {
            Customer = customer1,
            Date = new DateTime(2013, 1, 5),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product1, Count = 2, Price = product1.Price},
                new OrderDetail {Product = product3, Count = 4, Price = product3.Price},
            }
        };

        var order3 = new Order
        {
            Customer = customer1,
            Date = new DateTime(2013, 1, 9),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product1, Count = 4, Price = product1.Price},
                new OrderDetail {Product = product3, Count = 5, Price = product3.Price},
                new OrderDetail {Product = product5, Count = 6, Price = product5.Price},
            }
        };

        var order4 = new Order
        {
            Customer = customer2,
            Date = new DateTime(2013, 1, 9),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product4, Count = 1, Price = product4.Price},
                new OrderDetail {Product = product3, Count = 1, Price = product3.Price},
                new OrderDetail {Product = product6, Count = 1, Price = product6.Price},
            }
        };

        var order5 = new Order
        {
            Customer = customer2,
            Date = new DateTime(2013, 1, 12),
            OrderDetail = new List<OrderDetail>
            {
                new OrderDetail {Product = product4, Count = 1, Price = product4.Price},
                new OrderDetail {Product = product5, Count = 2, Price = product5.Price},
                new OrderDetail {Product = product6, Count = 5, Price = product6.Price},
            }
        };

        context.Customers.Add(customer3);

        context.Orders.Add(order1);
        context.Orders.Add(order2);
        context.Orders.Add(order3);
        context.Orders.Add(order4);
        context.Orders.Add(order5);

        context.SaveChanges();
    }

و در ابتدای برنامه کد زیر را جهت مقداردهی اولیه به Database مان قرار می‌دهیم:

Database.SetInitializer(new MyTestDb());

در انتها ConnectionString را در App.Config به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

<connectionStrings>
    <add name="StoreDb" connectionString="Data Source=.\SQLEXPRESS;
Initial Catalog=StoreDBTest;Integrated Security = true" providerName="System.Data.SqlClient"/>
</connectionStrings>

بسیار خوب، حالا همه چیز محیاست برای اجرای اولین پرس و جو:

using (var context = new StoreDbContext())
{
    var query = context.Customers;

    foreach (var customer in query)
    {
        Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", 
                                  customer.Name, customer.Family);
    }
}

پرس و جوی تعریف شده لیست تمام Customer‌ها را باز می‌گرداند. query فقط یک "عبارت" پرس و جو هست و زمانی اجرا می‌شود که از آن درخواست نتیجه شود. در مثال بالا این درخواست در اجرای حلقه foreach اتفاق می‌افتد و درست در این لحظه است که دستور SQL ساخته شده و به Database فرستاده می‌شود. EF در این حالت تمام داده‌ها را در یک لحظه باز نمی‌گرداند بلکه این ارتباط فعال است تا حلقه به پایان برسد و تمام داده‌ها از database واکشی شود. خروجی به صورت زیر خواهد بود:

Customer Name: Vahid, Customer Family: Nasiri
Customer Name: Mohsen, Customer Family: Jamshidi
Customer Name: Mohsen, Customer Family: Akbari

نکته: با هر بار درخواست نتیجه از query ، پرس و جوی مربوطه دوباره به database فرستاده می‌شود که ممکن است مطلوب ما نباشد و باعث افت سرعت شود. برای جلوگیری از تکرار این عمل کافیست با استفاده از متد ToList پرس و جو را در لحظه تعریف به اجرا در آوریم
var customers = context.Customers.ToList();

خط بالا دیگر یک عبارت پرس و جو نخواهد بود بلکه لیست تمام Customer هاست که به یکباره از database بازگشت داده شده است. در ادامه هرجا که از customers استفاده کنیم دیگر پرس و جویی به database فرستاده نخواهد شد.

پرس و جوی زیر مشتریهایی که نام آنها Mohsen هست را باز می‌گرداند:

private static void Query3()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var methodSyntaxquery = context.Customers
                   .Where(c => c.Name == "Mohsen");
        var sqlSyntaxquery = from c in context.Customers
                             where c.Name == "Mohsen"
                             select c;

        foreach (var customer in methodSyntaxquery)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", 
                                      customer.Name, customer.Family);
        }
    }

    // Output:
    // Customer Name: Mohsen, Customer Family: Jamshidi
    // Customer Name: Mohsen, Customer Family: Akbari
}

همانطور که مشاهده می‌کنید پرس و جو به دو روش Method Syntax و Sql Syntax نوشته شده است.

روش Method Syntax روشی است که از متدهای الحاقی (Extention Method)  ‌و عبارت‌های لامبدا (Lambda Expersion) برای نوشتن پرس و جو استفاده می‌شود. اما #C روش Sql Syntax را که همانند دستورات SQL هست، نیز فراهم کرده است تا کسانیکه آشنایی با این روش دارند، از این روش استفاده کنند. در نهایت این روش به Method Syntax تبدیل خواهد شد بنابراین پیشنهاد می‌شود که از همین روش استفاده شود تا با دست و پنجه نرم کردن با این روش، از مزایای آن در بخشهای دیگر کدنویسی استفاده شود.

اگر به نوع Customers که در DbContext تعریف شده است، دقت کرده باشید، خواهید دید که DbSet می‌باشد. DbSet کلاس و اینترفیس‌های متفاوتی را پیاده سازی کرده است که در ادامه با آنها آشنا خواهیم شد:

  • IQueryable<TEntity>, IEnumerable<TEntity>, IQueryable, IEnumerable: که امکان استفاده از متدهای نام آشنای LINQ را برای ما فراهم می‌کند. البته فراموش نشود که EF از Provider ای با نام LINQ To Entity برای تفسیر پرس و جوی ما و ساخت دستور SQL متناظر آن استفاده می‌کند. بنابراین تمامی متدهایی که در LINQ To Object استفاده می‌شوند در اینجا قابل استفاده نیستند. بطور مثال اگر در پرس و جو از LastOrDefault روی Customer استفاده شود در زمان اجرا با خطای زیر مواجه خواهیم شد و در نتیجه در استفاده از این متدها به این مسئله باید دقت شود. 
LINQ to Entities does not recognize the method 'Store.Model.Customer LastOrDefault[Customer](System.Linq.IQueryable`1[Store.Model.Customer], System.Linq.Expressions.Expression`1[System.Func`2[Store.Model.Customer,System.Boolean]])' method, and this method cannot be translated into a store expression.
  • <IDbSet<TEntity: که دارای متدهای Add, Attach, Create, Find, Remove, Local می‌باشد و برای بحث ما Find و Local جهت ساخت پرس و جو استفاده می‌شوند که  در ادامه توضیح داده خواهند شد.
  • <DbQuery<TEntity: که دارای متدهای AsNoTracking و Include می‌باشد و در ادامه توضیح داده خواهند شد.

متد Find: این متد کلید اصلی را به عنوان ورودی گرفته و برای بازگرداندن نتیجه مراحل زیر را طی می‌کند:
  1. داده‌های موجود در حافظه را بررسی می‌کند یعنی آنهایی که Load و یا Attach شده اند.
  2. داده هایی که به DbContext اضافه (Add) ولی هنوز در database درج نشده اند.
  3. داده هایی که در database هستند ولی هنوز Load نشده اند.
Find در صورت پیدا نکردن Exception ای صادر نمی‌کند بلکه مقدار null را بر می‌گرداند.
private static void Query4()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customer = context.Customers.Find(new Guid("2ee2fd32-e0e9-4955-bace-1995839d4367"));

        if (customer == null)
            Console.WriteLine("Customer not found");
        else
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", customer.Name, customer.Family);
    }
}
با توجه به اینکه Id‌ها توسط Database ساخته می‌شوند. شما باید از Id دیگری که موجود می‌باشد، استفاده کنید تا نتیجه ای برگشت داده شود.
نکته: در صورتیکه کلید اصلی شما از دو یا چند فیلد تشکیل شده بود. می‌بایست این دو یا چند مقدار را به عنوان پارامتر به Find بفرستید.

متد Single: گاهی نیاز هست که داده‌ای پرس و جو شود اما نه با کلید اصلی بلکه با شرط دیگری، در این حالت از Single استفاده می‌شود. این متد یک مقدار را باز می‌گرداند و در صورتی که صفر یا بیش از یک مقدار در شرط صدق کند exception صادر می‌کند. متد SingleOrDefault رفتاری مشابه دارد اما اگر مقداری در شرط صدق نکند مقدار پیش فرض را باز می‌گرداند.
نکته: مقدار پیش فرض بستگی به نوع خروجی دارد که اگر object باشد مقدار null و اگر بطور مثال نوع عددی باشد، صفر می‌باشد.
private static void Query5()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        try
        {
            var customer1 = context.Customers.Single(c => c.Name == "Unkown");  // Exception: Sequence contains no elements
        }
        catch (Exception ex)
        {
            Console.WriteLine(ex.Message);
        }

        try
        {
            var customer2 = context.Customers.Single(c => c.Name == "Mohsen");  // Exception: Sequence contains more than one element
        }
        catch (Exception ex)
        {
            Console.WriteLine(ex.Message);
        }

        var customer3 = context.Customers.SingleOrDefault(c => c.Name == "Unkown");  // customer3 == null

        var customer4 = context.Customers.Single(c => c.Name == "Vahid");  // customer4 != null
    }
}

متد First:
در صورتیکه به اولین نتیجه پرس و جو نیاز هست می‌توان از First استفاده کرد. اگر پرس و جو نتیجه در بر نداشته باشد یعنی null باشد exception صادر خواهد شد اما اگر FirstOrDefault استفاده شود مقدار پیش فرض برگردانده خواهد شد.
private static void Query6()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        try
        {
            var customer1 = context.Customers.First(c => c.Name == "Unkown");  // Exception: Sequence contains no elements
        }
        catch (Exception ex)
        {
            Console.WriteLine(ex.Message);
        }

        var customer2 = context.Customers.FirstOrDefault(c => c.Name == "Unknown");  // customer2 == null
        var customer3 = context.Customers.First(c => c.Name == "Mohsen");
    }
}