مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API
در ASP.NET Core، برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET که ASP.NET Web API مجزای از ASP.NET MVC و همچنین وب فرم‌ها ارائه شده بود، اکنون جزئی از ASP.NET MVC است و با آن یکپارچه می‌باشد. بنابراین پیشنیازهای راه اندازی Web API با ASP.NET Core شامل سه مورد ذیل هستند که پیشتر آن‌ها را بررسی کردیم:
الف) فعال سازی ارائه‌ی فایل‌های استاتیک
ب) فعال سازی ASP.NET MVC
ج) آشنایی با تغییرات مسیریابی

و مابقی آن صرفا یک سری نکات تکمیلی هستند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


تعریف مسیریابی کلی کنترلر

در اینجا همانند مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی»، می‌توان در صورت نیاز، مسیریابی کلی کنترلر را توسط ویژگی Route بازنویسی کرد و برای مثال درخواست‌های آن‌را محدود به درخواست‌هایی کرد که با api/ شروع شوند:
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller
{
    private readonly ILogger<TestController> _logger;
 
    public TestController(ILogger<TestController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }
[controller] هم در اینجا یک توکن پیش فرض است که با نام کنترلر جاری یا همان Test، به صورت خودکار جایگزین می‌شود.
در مورد سرویس ثبت وقایع نیز در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging» بحث کردیم و از آن می‌توان برای ثبت استثناءهای رخ داده استفاده کرد.


یک کنترلر ، اما با قابلیت‌های متعدد

همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار کلاس پایه‌ی این کنترلر Test، همان Controller متداول ASP.NET MVC ذکر شده‌است و نه Api Controller سابق. تمام قابلیت‌های موجود در این‌دو توسط همان Controller ارائه می‌شوند.


هنوز پیش فرض‌های سابق Web API برقرار هستند

در مثال ذیل که به نظر یک کنترلر ASP.NET MVC است،
- هنوز متد Get مربوط به Web API که به صورت پیش فرض به درخواست‌های Get ختم شده‌ی به نام کنترلر پاسخ می‌دهد، برقرار است (متد IEnumerable<string> Get). برای مثال اگر شخصی در مرورگر، آدرس http://localhost:7742/api/test را درخواست دهد، متد Get اجرا می‌شود.
- در اینجا می‌توان نوع خروجی متد را دقیقا از همان نوع اشیاء مدنظر، تعیین کرد؛ برای نمونه تعریف  <IEnumerable<string در مثال زیر.
- مهم نیست که از return Json استفاده کنید و یا خروجی را مستقیما با فرمت <IEnumerable<string ارائه دهید.
- اگر نیاز به کنترل بیشتری بر روی HTTP Response Status بازگشتی داشتید، می‌توانید از متدهایی مانند return Ok و یا return BadRequest در صورت بروز مشکلی استفاده نمائید. برای مثال در متد IActionResult GetEpisodes2، استثنای فرضی حاصل، ابتدا توسط سرویس ثبت وقایع ذخیره شده و در آخر یک BadRequest بازگشت داده می‌شود.
- تمام مسیریابی‌ها را توسط ویژگی Route و یا نوع‌های درخواستی مانند HttpGet، می‌توان بازنویسی کرد؛ مانند مسیر /api/path1
- امکان محدود ساختن نوع پارامترهای دریافتی همانند متد Get(int page) ذیل، توسط ویژگی‌های مسیریابی وجود دارد.
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller
{
    private readonly ILogger<TestController> _logger;
 
    public TestController(ILogger<TestController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }
 
    [HttpGet]
    public IEnumerable<string> Get() // http://localhost:7742/api/test
    {
        return new [] { "value1", "value2" };
    }
 
    [HttpGet("{page:int}")]
    public IActionResult Get(int page) // http://localhost:7742/api/test/1
    {
        return Json(new[] { "value3", "value4" });
    }
 
    [HttpGet("/api/path1")]
    public IActionResult GetEpisodes1() // http://localhost:7742/api/path1
    {
        return Json(new[] { "value5", "value6" });
    }
 
    [HttpGet("/api/path2")]
    public IActionResult GetEpisodes2() // http://localhost:7742/api/path2
    {
        try
        {
            // get data from the DB ...
            return Ok(new[] { "value7", "value8" });
        }
        catch (Exception ex)
        {
            _logger.LogError("Failed to get data from the API", ex);
            return BadRequest();
        }
    } 
}
بنابراین در اینجا اگر می‌خواهید یک کنترلر ASP.NET Web API 2.x را به ASP.NET Core 1.0 ارتقاء دهید، تمام متدهای Get و Put و امثال آن هنوز معتبر هستند و مانند سابق عمل می‌کنند:
    [Route("api/[controller]")]
    public class ValuesController : Controller
    {
        // GET: api/values
        [HttpGet]
        public IEnumerable<string> Get()
        {
            return new string[] { "value1", "value2" };
        }
// GET api/values/5
        [HttpGet("{id}")]
        public string Get(int id)
        {
            return "value";
        }
// POST api/values
        [HttpPost]
        public void Post([FromBody]string value)
        {
        }
// PUT api/values/5
        [HttpPut("{id}")]
        public void Put(int id, [FromBody]string value)
        {
        }
// DELETE api/values/5
        [HttpDelete("{id}")]
        public void Delete(int id)
        {
        }
    }
}
در مورد ویژگی FromBody در ادامه بیشتر بحث خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید خروجی Web API شما همواره JSON باشد، می‌توانید ویژگی جدید Produces را به شکل ذیل به کلاس کنترلر اعمال کنید:
 [Produces("application/json")]
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller


تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API

فرض کنید مدل زیر را به برنامه اضافه کرده‌اید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Models
{
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public int Age { get; set; }
    }
}
و همچنین قصد دارید اطلاعات آن‌را از کاربر توسط یک عملیات POST دریافت کرده و به شکل JSON نمایش دهید:
using Core1RtmEmptyTest.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class PersonController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }
 
        [HttpPost]
        public IActionResult Index(Person person)
        {
            return Json(person);
        }
    }
}
برای اینکار، از jQuery به نحو ذیل استفاده می‌کنیم (از این جهت که بیشتر ارسال‌های به سرور جهت کار با Web API نیز Ajax ایی هستند):
@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                type: 'POST',
                url: '/Person/Index',
                dataType: 'json',
                contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                data: JSON.stringify({
                    FirstName: 'F1',
                    LastName: 'L1',
                    Age: 23
                }),
                success: function (result) {
                    console.log('Data received: ');
                    console.log(result);
                }
            });
        });
    </script>
}


همانطور که مشاهده می‌کنید، اگر در ابتدای این متد یک break-point قرار دهیم، اطلاعاتی را از سمت کاربر دریافت نکرده‌است و مقادیر دریافتی نال هستند.
این مورد یکی از مهم‌ترین تغییرات Model binding این نگارش از ASP.NET MVC با نگارش‌های قبلی آن است. در اینجا اشیاء پیچیده از request body دریافت و bind نمی‌شوند و باید به نحو ذیل، محل دریافت و تفسیر آن‌ها را دقیقا مشخص کرد:
 public IActionResult Index([FromBody]Person person)
زمانیکه ویژگی FromBody را مشخص می‌کنیم، آنگاه اطلاعات دریافتی از request body دریافتی، به شیء Person نگاشت خواهند شد.


نکته‌ی مهم: حتی اگر FromBody را ذکر کنید ولی از JSON.stringify در سمت کاربر استفاده نکنید، باز هم نال دریافت خواهید کرد. بنابراین در این نگارش ذکر JSON.stringify نیز الزامی است.


حالت‌های دیگر تغییرات Model Binding در ASP.NET Core

تا اینجا مشخص شد که اگر یک درخواست Ajax ایی را به سمت سرور یک برنامه‌ی ASP.NET Core ارسال کنیم، به صورت پیش فرض به اشیاء پیچیده‌ی سمت سرور bind نمی‌شود و باید حتما ویژگی FromBody را نیز مشخص کرد تا اطلاعات را از request body واکشی کند (محل دریافت اطلاعات پیش فرض آن نامشخص است).
یک سؤال: اگر به سمت یک چنین اکشن متدی، اطلاعات فرمی را به حالت معمول ارسال کنیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
ارسال اطلاعات فرم‌ها به سرور، همواره شامل دو تغییر ذیل است:
  var dataType = 'application/x-www-form-urlencoded; charset=utf-8';
 var data = $('form').serialize();
اطلاعات فرم سریالایز می‌شوند و data type مخصوصی هم برای آن‌ها تنظیم خواهد شد. در این حالت، ارسال یک چنین اطلاعاتی به سمت اکشن متد فوق، با خطای 415 unsupported media type متوقف می‌شود. برای رفع این مشکل باید از ویژگی دیگری به نام FromForm استفاده کرد:
 [HttpPost]
public IActionResult Index([FromForm]Person person)
حالت‌های دیگر ممکن را در تصویر ذیل ملاحظه می‌کنید:


علت این مساله نیز بالا رفتن میزان امنیت سیستم است. در نگارش‌های قبلی، تمام مکان‌ها و حالت‌های میسر جستجو می‌شوند و اگر یکی از آن‌ها قابلیت تطابق با خواص شیء مدنظر را داشته باشد، کار binding به پایان می‌رسد. اما در اینجا با مشخص شدن محل دقیق منبع اطلاعات، دیگر سایر حالات جستجو نشده و سطح حمله کاهش پیدا می‌کند.
در اینجا باید مشخص کرد که دقیقا اطلاعاتی که قرار است به یک شیء پیچیده Bind شوند، آیا از یک Form تامین می‌شوند، یا از Body و یا از هدر، کوئری استرینگ، مسیریابی و یا حتی از یک سرویس.
تمام این حالت‌ها مشخص هستند (برای مثال دریافت اطلاعات از هدر درخواست HTTP و انتساب آن‌ها به خواص متناظری در شیء مشخص شده)، منهای FromService آن که به نحو ذیل عمل می‌کند:
در این حالت می‌توان در سازنده‌ی کلاس مدل خود، سرویسی را تزریق کرد و توسط آن خاصیتی را مقدار دهی نمود:
public class ProductModel
{
    public ProductModel(IProductService prodService)
    {
        Value = prodService.Get(productId);
    }
    public IProduct Value { get; private set; }
}
این تزریق وابستگی‌ها برای اینکه تکمیل شود، نیاز به ویژگی FromServices خواهد داشت:
 public async Task<IActionResult> GetProduct([FromServices]ProductModel product)
{
}
وجود ویژگی FromServices به این معنا است که سرویس‌های مدل یاد شده را از تنظیمات ابتدایی IoC Container خود خوانده و سپس در اختیار مدل جاری قرار بده. به این ترتیب حتی تزریق وابستگی‌ها در مدل‌های برنامه هم میسر می‌شود.


تغییر تنظیمات اولیه‌ی خروجی‌های ASP.NET Web API

در اینجا حالت ارائه‌ی خروجی XML به صورت پیش فرض فعال نیست. اگر علاقمند به افزودن آن نیز باشید، نحوه‌ی کار را در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه در کدهای ذیل مشاهده می‌کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.FormatterMappings.SetMediaTypeMappingForFormat("xml", new MediaTypeHeaderValue("application/xml")); 
 
    }).AddJsonOptions(options =>
    {
        options.SerializerSettings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
        options.SerializerSettings.DefaultValueHandling = DefaultValueHandling.Include;
        options.SerializerSettings.NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore;
    });
همچنین اگر خواستید تنظیمات ابتدایی JSON.NET را تغییر داده و برای مثال خروجی JSON تولیدی را camel case کنید، این‌کار را توسط متد AddJsonOptions به نحو فوق می‌توان انجام داد.
مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت یازدهم - پیاده سازی پویای Decoratorها توسط Castle.Core
در قسمت قبل، نحوه‌ی پیاده سازی الگوی Decorator را با استفاده از امکانات تزریق وابستگی‌های NET Core. بررسی کردیم؛ اما ... این روزها کسی Decoratorها را دستی ایجاد نمی‌کند. یعنی اگر قرار باشد به ازای هر کلاسی و هر سرویسی، یکبار کلاس Decorator آن‌را با پیاده سازی همان اینترفیس سرویس اصلی و فراخوانی دستی تک تک متدهای سرویس اصلی تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن انجام دهیم، آنچنان کاربردی به نظر نمی‌رسد. به همین منظور کتابخانه‌هایی تحت عنوان Dynamic Proxy تهیه شده‌اند تا کار ساخت و پیاده سازی پویای Decorator‌ها را انجام دهند. در این بین ما فقط منطق برای مثال مدیریت استثناءها، لاگ کردن ورودی‌ها و خروجی‌های متدها، کش کردن خروجی متدها، سعی مجدد اجرای متدهای با شکست مواجه شده و ... تک تک متدهای یک سرویس را به آن‌ها معرفی می‌کنیم و سپس پروکسی‌های پویا، کار محصور سازی خودکار اشیاء ساخته شده‌ی از سرویس اصلی را برای ما انجام می‌دهند. این روش نه فقط کار نوشتن دستی Decorator کلاس‌ها را حذف می‌کند، بلکه عمومی‌تر نیز بوده و به تمام سرویس‌ها قابل اعمال است.


Interceptors پایه‌ی پروکسی‌های پویا هستند

برای پیاده سازی پروکسی‌های پویا نیاز است با مفهوم Interceptors آشنا شویم. به کمک Interceptors فرآیند فراخوانی متدها و خواص یک کلاس، تحت کنترل و نظارت قرار خواهند گرفت. زمانیکه یک IOC Container کار وهله سازی کلاس سرویس خاصی را انجام می‌دهد، در همین حین می‌توان مراحل شروع، پایان و خطاهای متدها یا فراخوانی‌های خواص را نیز تحت نظر قرار داد و به این ترتیب مصرف کننده، امکان تزریق کدهایی را در این مکان‌ها خواهد یافت. مزیت مهم استفاده از Interceptors، عدم نیاز به کامپایل ثانویه اسمبلی‌های موجود، برای تغییری در کدهای آن‌ها است (برای تزریق نواحی تحت کنترل قرار دادن اعمال) و تمام کارها به صورت خودکار در زمان اجرای برنامه مدیریت می‌گردند.

با اضافه کردن Interception به پروسه وهله سازی سرویس‌ها توسط یک IoC Container، مراحل کار اینبار به صورت زیر تغییر می‌کنند:
الف) در اینجا نیز در ابتدا فراخوان، درخواست وهله‌ای را بر اساس اینترفیسی خاص، به IOC Container ارائه می‌دهد.
ب) IOC Container نیز سعی در وهله سازی درخواست رسیده را بر اساس تنظیمات اولیه‌ی خود می‌کند.
ج) اما در این حالت IOC Container تشخیص می‌دهد نوعی که باید بازگشت دهد، علاوه بر وهله سازی، نیاز به مزین سازی و پیاده سازی Interceptors را نیز دارد. بنابراین نوع مورد انتظار را در صورت وجود، به یک Dynamic Proxy، بجای بازگشت مستقیم به فراخوان ارائه می‌دهد.
د) در  ادامه Dynamic Proxy، نوع مورد انتظار را توسط Interceptors محصور کرده و به فراخوان بازگشت می‌دهد.
ه) اکنون فراخوان، در حین استفاده از امکانات شیء وهله سازی شده، به صورت خودکار مراحل مختلف اجرای یک Decorator را سبب خواهد شد.

یعنی به صورت خلاصه، فراخوان سرویسی را درخواست می‌دهد، اما وهله‌ای را که دریافت می‌کند، یک لایه‌ی اضافه‌تر تزئین کننده را نیز به همراه دارد که کاملا از دید فراخوان مخفی است و نحوه‌ی کار کردن با آن سرویس، با و بدون این تزئین کننده، دقیقا یکی است. وجود این لایه‌ی تزئین کننده سبب می‌شود تا فراخوانی هر متد این سرویس، از این لایه گذشته و سبب اجرای یک سری کد سفارشی، پیش و پس از اجرای این متد نیز گردد.


پیاده سازی پروکسی‌های پویا توسط کتابخانه‌ی Castle.Core در برنامه‌های NET Core.

در ادامه از کتابخانه‌ی بسیار معروف Castle.Core برای پیاده سازی پروکسی‌های پویا استفاده خواهیم کرد. از این کتابخانه در پروژه‌ی EF Core، برای پیاده سازی Lazy loading نیز استفاده شده‌است.
برای دریافت آن یکی از دستورات زیر را اجرا نمائید:
> Install-Package Castle.Core
> dotnet add package Castle.Core
و یا به صورت خلاصه برای افزودن آن، فایل csproj برنامه به صورت زیر تغییر می‌کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="castle.core" Version="4.3.1" />
  </ItemGroup>
</Project>


تبدیل ExceptionHandlingDecorator مثال قسمت قبل، به یک Interceptor مخصوص Castle.Core

در قسمت قبل، کلاس MyTaskServiceDecorator را جهت اعمال یک try/catch به همراه logging، به متد Run سرویس MyTaskService، تهیه کردیم. در اینجا قصد داریم نگارش عمومی‌تر این تزئین کننده را با طراحی یک Interceptor مخصوص Castle.Core انجام دهیم:
using System;
using Castle.DynamicProxy;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace CoreIocSample02.Utils
{
    public class ExceptionHandlingInterceptor : IInterceptor
    {
        private readonly ILogger<ExceptionHandlingInterceptor> _logger;

        public ExceptionHandlingInterceptor(ILogger<ExceptionHandlingInterceptor> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        public void Intercept(IInvocation invocation)
        {
            try
            {
                invocation.Proceed(); //فراخوانی متد اصلی در اینجا صورت می‌گیرد
            }
            catch (Exception ex)
            {
                _logger.LogCritical(ex, "An unhandled exception has been occurred.");
            }
        }
    }
}
برای تهیه‌ی یک کلاس Interceptor، کار با پیاده سازی اینترفیس IInterceptor شروع می‌شود. در اینجا فراخوانی متد ()invocation.Proceed، دقیقا معادل فراخوانی متد اصلی سرویس است؛ شبیه به کاری که در قسمت قبل انجام دادیم:
        public void Run()
        {
            try
            {
                _decorated.Run();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                _logger.LogCritical(ex, "An unhandled exception has been occurred.");
            }
        }
فراخوان، یک نمونه‌ی تزئین شده‌ی از سرویس درخواستی را دریافت می‌کند. زمانیکه متد Run این نمونه‌ی ویژه را اجرا می‌کند، در حقیقت وارد متد Run این Decorator شده‌است که اینبار در پشت صحنه، توسط Dynamic proxy ما به صورت پویا ایجاد می‌شود. اکنون جائیکه ()invocation.Proceed فراخوانی می‌شود، دقیقا معادل همان ()decorated.Run_ قسمت قبل است؛ یا همان اجرای متد اصلی سرویس مدنظر. اینجا است که می‌توان منطق‌های سفارشی را مانند لاگ کردن، کش کردن، سعی مجدد در اجرا و بسیاری از حالات دیگر، پیاده سازی کرد.


اتصال ExceptionHandlingInterceptor تهیه شده به سیستم تزریق وابستگی‌ها

در ادامه روش معرفی ExceptionHandlingInterceptor تهیه شده را به سیستم تزریق وابستگی‌ها، توسط متد Decorate کتابخانه‌ی Scrutor که آن‌را در قسمت قبل بررسی کردیم، ملاحظه می‌کنید:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        private static readonly ProxyGenerator _dynamicProxy = new ProxyGenerator();

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddTransient<ITaskService, MyTaskService>();
            services.AddTransient<ExceptionHandlingInterceptor>();
            services.Decorate(typeof(ITaskService),
             (target, serviceProvider) =>
                _dynamicProxy.CreateInterfaceProxyWithTargetInterface(
                  interfaceToProxy: typeof(ITaskService),
                  target: target,
                  interceptors: serviceProvider.GetRequiredService<ExceptionHandlingInterceptor>())
            );
- ProxyGenerator به همین نحو static readonly باید تعریف شود و در کل برنامه یک وهله از آن مورد نیاز است.
- سپس نیاز است خود سرویس اصلی غیر تزئین شده، به نحو متداولی به سیستم معرفی شود.
- در ادامه توسط متد الحاقی Decorate، کار تزئین ITaskService را با یک dynamicProxy که ExceptionHandlingInterceptor را به صورت پویا تبدیل به یک Decorator کرده و بر روی تک تک متدهای سرویس ITaskService اجرا می‌کند، انجام می‌دهیم.
- کاری که Scrutor در اینجا انجام می‌دهد، یافتن سرویس ITaskService معرفی شده‌ی پیشین و تعویض آن با dynamicProxy می‌باشد. بنابراین نیاز است تعریف services.AddTransient، پیش از تعریف services.Decorate انجام شده باشد.

یک نکته: چون ExceptionHandlingInterceptor دارای پارامتر تزریق شده‌ای در سازنده‌ی آن است، بهتر است خود آن‌را نیز به صورت یک سرویس ثبت کنیم و سپس وهله‌ای از آن‌را از طریق serviceProvider.GetRequiredService در قسمت interceptors متد CreateInterfaceProxyWithTargetInterface معرفی کنیم تا نیازی به مقدار دهی دستی تک تک پارامترهای سازنده‌ی آن نباشد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم و برای مثال ITaskService را در سازنده‌ی یک کنترلر تزریق کنیم، بجای دریافت وهله‌ای از کلاس MyTaskService، اینبار وهله‌ای از Castle.Proxies.ITaskServiceProxy را دریافت می‌کنیم.


به این معنا که Castle.Core به صورت پویا وهله‌ی سرویس MyTaskService را داخل یک Castle.Proxies پیچیده‌است و از این پس ما از طریق این واسط، با سرویس اصلی MyTaskService ارتباط برقرار خواهیم کرد. برای درک بهتر این مراحل، بر روی سازنده‌ی کلاس کنترلر و همچنین متد Intercept، تعدادی break-point را قرار دهید.
مطالب
ASP.NET MVC #2

MVC‌ چیست و اساس کار آن چگونه است؟

الگوی MVC در سال‌های اول دهه 70 میلادی در شرکت زیراکس توسط خالقین زبان اسمال‌تاک که جزو اولین زبان‌های شیءگرا محسوب می‌شود، ارائه گردید. نام MVC از الگوی Model-View-Controller گرفته شده و چندین دهه است که در صنعت تولید نرم افزار مورد استفاده می‌باشد. هدف اصلی آن جدا سازی مسئولیت‌های اجزای تشکیل دهنده «لایه نمایشی» برنامه است.
این الگو در سال 2004 برای اولین بار در سکویی به نام Rails به کمک زبان روبی جهت ساخت یک فریم ورک وب MVC مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به سایر سکوها مانند جاوا، دات نت (در سال 2007)، PHP و غیره راه یافت.
تصاویری را از این تاریخچه در ادامه ملاحظه می‌کنید؛ از دکتر Trygve Reenskaug تا شرکت زیراکس و معرفی آن در Rails به عنوان اولین فریم ورک وب MVC.


C در MVC معادل Controller است. کنترلر قسمتی است که کار دریافت ورودی‌های دنیای خارج را به عهده دارد؛ مانند پردازش یک درخواست HTTP ورودی.


زمانیکه کنترلر این درخواست را دریافت می‌کند، کار وهله سازی Model را عهده دار خواهد شد و حاوی اطلاعاتی است که نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد گرفت تا فرآیند پردازش درخواست رسیده را تکمیل نماید. برای مثال اگر کاربری جهت دریافت آخرین اخبار به سایت شما مراجعه کرده است،‌ در اینجا کار تهیه لیست اخبار بر اساس مدل مرتبط به آن صورت خواهد گرفت. بنابراین کنترلرها، پایه اصلی و مدیر ارکستر الگوی MVC محسوب می‌شوند.
در ادامه، کنترلر یک View را جهت نمایش Model انتخاب خواهد کرد. View در الگوی MVC یک شیء ساده است. به آن می‌توان به شکل یک قالب که اطلاعاتی را از Model دریافت نموده و سپس آن‌ها را در مکان‌های مناسبی در صفحه قرار می‌دهد، نگاه کرد.
نتیجه استفاده از این الگو، ایزوله سازی سه جزء یاد شده از یکدیگر است. برای مثال View نمی‌داند و نیازی ندارد که بداند چگونه باید از لایه دسترسی به اطلاعات کوئری بگیرد. یا برای مثال کنترلر نیازی ندارد بداند که چگونه و در کجا باید خطایی را با رنگی مشخص نمایش دهد. به این ترتیب انجام تغییرات در لایه رابط کاربری برنامه در طول توسعه کلی سیستم، ساده‌تر خواهد شد.
همچنین در اینجا باید اشاره کرد که این الگو مشخص نمی‌کند که از چه نوع فناوری دسترسی به اطلاعاتی باید استفاده شود. می‌توان از بانک‌های اطلاعاتی، وب سرویس‌ها، صف‌ها و یا هر نوع دیگری از اطلاعات استفاده کرد. به علاوه در اینجا در مورد نحوه طراحی Model نیز قیدی قرار داده نشده است. این الگو تنها جهت ساخت بهتر و اصولی «رابط کاربری» طراحی شده است و بس.



تفاوت مهم پردازشی ASP.NET MVC با ASP.NET Web forms

اگر پیشتر با ASP.NET Web forms کار کرده باشید اکنون شاید این سؤال برایتان وجود داشته باشد که این سیستم جدید در مقایسه با نمونه قبلی، چگونه درخواست‌ها را پردازش می‌کند.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در وب فرم‌ها زمانیکه درخواستی دریافت می‌شود، این درخواست به یک فایل موجود در سیستم مثلا default.aspx ارسال می‌گردد. سپس ASP.NET یک کلاس وهله سازی شده معرف آن صفحه را ایجاد کرده و آن‌را اجرا می‌کند. در اینجا چرخه طول عمر صفحه مانند page_load و غیره رخ خواهد داد. جهت انجام این وهله سازی، View به فایل code behind خود گره خورده است و جدا سازی خاصی بین این دو وجود ندارد. منطق صفحه به markup آن که معادل است با یک فایل فیزیکی بر روی سیستم، کاملا مقید است. در ادامه، این پردازش صورت گرفته و HTML نهایی تولیدی به مرورگر کاربر ارسال خواهد شد.
در ASP.NET MVC این نحوه پردازش تغییر کرده است. در اینجا ابتدا درخواست رسیده به یک کنترلر هدایت می‌شود و این کنترلر چیزی نیست جز یک کلاس مجزا و مستقل از هر نوع فایل ASPX ایی در سیستم. سپس این کنترلر کار پردازش درخواست رسیده را شروع کرده، اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری و سپس به View ایی که انتخاب می‌کند، جهت نمایش نهایی ارسال خواهد کرد. در اینجا View این اطلاعات را دریافت کرده و نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد داد.



آشنایی با قرارداد یافتن کنترلرهای مرتبط

تا اینجا دریافتیم که نحوه پردازش درخواست‌ها در ASP.NET MVC بر مبنای کلاس‌ها و متدها است و نه بر مبنای فایل‌های فیزیکی موجود در سیستم. اگر درخواستی به سیستم ارسال می‌شود، در ابتدا، این درخواست جهت پردازش، به یک متد عمومی موجود در یک کلاس کنترلر هدایت خواهد شد و نه به یک فایل فیزیکی ASPX (برخلاف وب فرم‌ها).


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، در ابتدای پردازش یک درخواست، آدرسی به سیستم ارسال خواهد شد. بر مبنای این آدرس، نام کنترلر که در اینجا زیر آن خط قرمز کشیده شده است، استخراج می‌گردد (برای مثال در اینجا نام این کنترلرProducts است). سپس فریم ورک به دنبال کلاس این کنترلر خواهد گشت. اگر آن‌را در اسمبلی پروژه بیابد، از آن خواهد خواست تا درخواست رسیده را پردازش کند؛ در غیراینصورت پیغام 404 یا یافت نشد، به کاربر نمایش داده می‌شود.
اما فریم ورک چگونه این کلاس کنترلر درخواستی را پیدا می‌کند؟
در زمان اجرا، اسمبلی اصلی پروژه به همراه تمام اسمبلی‌هایی که به آن ارجاعی دارند جهت یافتن کلاسی با این مشخصات اسکن خواهند شد:
1- این کلاس باید عمومی باشد.
2- این کلاس نباید abstract باشد (تا بتوان آن‌را به صورت خودکار وهله سازی کرد).
3- این کلاس باید اینترفیس استاندارد IController را پیاده سازی کرده باشد.
4- و نام آن باید مختوم به کلمه Controller باشد (همان مبحث Convention over configuration یا کار کردن با یک سری قرار داد از پیش تعیین شده).

برای مثال در اینجا فریم ورک به دنبال کلاسی به نام ProductsController خواهد گشت.
شاید تعدادی از برنامه نویس‌های ASP.NET MVC تصور ‌کنند که فریم ورک در پوشه‌ی استانداردی به نام Controllers به دنبال این کلاس خواهد گشت؛ اما در عمل زمانیکه برنامه کامپایل می‌شود، پوشه‌ای در این اسمبلی وجود نخواهد داشت و همه چیز از طریق Reflection مدیریت خواهد شد.

مطالب
بررسی استراتژی‌های تشخیص تغییرات در برنامه‌های Angular
وقتی تغییری را در اشیاء خود به وجود می‌آورید، Angular بلافاصله متوجه آن‌ها شده و viewها را به روز رسانی می‌کند. هدف از این مکانیزم، اطمینان حاصل کردن از همگام بودن اشیاء مدل‌ها و viewها هستند. آگاهی از نحوه‌ی انجام این عملیات، کمک شایانی را به بالابردن کارآیی یک برنامه‌ی با رابط کاربری پیچیده‌ای می‌کند. یک شیء مدل در Angular عموما به سه طریق تغییر می‌کند:
- بروز رخ‌دادهای DOM مانند کلیک
- صدور درخواست‌های Ajax ایی
- استفاده از تایمرها (setTimer, setInterval)


ردیاب‌های تغییرات در Angular

تمام برنامه‌های Angular در حقیقت سلسله مراتبی از کامپوننت‌ها هستند. در زمان اجرای برنامه، Angular به ازای هر کامپوننت، یک تشخیص دهنده‌ی تغییرات را ایجاد می‌کند که در نهایت سلسله مراتب ردیاب‌ها را همانند سلسله مراتب کامپوننت‌ها ایجاد خواهد کرد. هر زمانیکه ردیابی فعال می‌شود، Angular این درخت را پیموده و مواردی را که تغییراتی را گزارش داده‌اند، بررسی می‌کند. این پیمایش به ازای هر تغییر رخ داده‌ی در مدل‌های برنامه صورت می‌گیرد و همواره از بالای درخت شروع شده و به صورت ترتیبی تا پایین آن ادامه پیدا می‌کند:


این پیمایش ترتیبی از بالا به پایین، از این جهت صورت می‌گیرد که اطلاعات کامپوننت‌ها از والدین آن‌ها تامین می‌شوند. تشخیص دهنده‌های تغییرات، روشی را جهت ردیابی وضعیت پیشین و فعلی یک کامپوننت ارائه می‌دهد تا Angular بتواند تغییرات رخ‌داده را منعکس کند. اگر Angular گزارش تغییری را از یک تشخیص دهنده‌ی تغییر دریافت کند، کامپوننت مرتبط را مجددا ترسیم کرده و DOM را به روز رسانی می‌کند.


استراتژی‌های تشخیص تغییرات در Angular

برای درک نحوه‌ی عملکرد سیستم تشخیص تغییرات نیاز است با مفهوم value types و reference types در JavaScript آشنا شویم. در JavaScript نوع‌های زیر value type هستند:
• Boolean
• Null
• Undefined
• Number
• String
و نوع‌های زیر Reference type محسوب می‌شوند:
• Arrays
• Objects
• Functions
مهم‌ترین تفاوت بین این دو نوع، این است که برای دریافت مقدار یک value type فقط کافی است از stack memory کوئری بگیریم. اما برای دریافت مقادیر reference types باید ابتدا در جهت یافتن شماره ارجاع آن، از stack memory کوئری گرفته و سپس بر اساس این شماره ارجاع، اصل مقدار آن‌را در heap memory پیدا کنیم.
این دو تفاوت را می‌توان در شکل زیر بهتر مشاهده کرد:



استراتژی Default یا پیش‌فرض تشخیص تغییرات در Angular

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، Angular تغییرات یک شیء مدل را در جهت تشخیص تغییرات و انعکاس آن‌ها به View برنامه، ردیابی می‌کند. در این حالت هر تغییری بین حالت فعلی و پیشین یک شیء مدل برای این منظور بررسی می‌گردد. در اینجا Angular این سؤال را مطرح می‌کند: آیا مقداری در این مدل تغییر یافته‌است؟
اما برای یک reference type می‌توان سؤالات بهتری را مطرح کرد که بهینه‌تر و سریعتر باشند. اینجاست که استراتژی OnPush تشخیص تغییرات مطرح می‌شود.


استراتژی OnPush تشخیص تغییرات در Angular

ایده اصلی استراتژی OnPush تشخیص تغییرات در Angular در immutable فرض کردن reference types نهفته‌است. در این حالت هر تغییری در شیء مدل، سبب ایجاد یک ارجاع جدید به آن در stack memory می‌شود. به این ترتیب می‌توان تشخیص تغییرات بسیار سریعتری را شاهد بود. چون دیگر در اینجا نیازی نیست تمام مقادیر یک شیء را مدام تحت نظر قرار داد. همینقدر که ارجاع آن در stack memory تغییر کند، یعنی مقادیر این شیء در heap memory تغییر یافته‌اند.
در این حالت Angular دو سؤال را مطرح می‌کند: آیا ارجاع به یک reference type در stack memory تغییر یافته‌است؟ اگر بله، آیا مقادیر آن در heap memory تغییر کرده‌اند؟ برای مثال جهت بررسی تغییرات یک آرایه‌ی با 30 عضو، دیگر در ابتدای کار نیازی نیست تا هر 30 عضو آن بررسی شوند (برخلاف حالت پیش‌فرض بررسی تغییرات). در حالت استراتژی OnPush، ابتدا مقدار ارجاع این آرایه در stack memory بررسی می‌شود. اگر تغییری در آن صورت گرفته بود، به معنای تغییری در اعضای آرایه‌است.
استراتژی OnPush در یک کامپوننت به نحو ذیل فعال و انتخاب می‌شود و مقدار پیش‌فرض آن ChangeDetectionStrategy.Default است:
 import {ChangeDetectionStrategy, Component} from '@angular/core';
@Component({
  // ...
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class OnPushComponent {
  // ...
}
استراتژی OnPush تغییرات یک کامپوننت را در حالت‌های ذیل نیز ردیابی می‌کند:
- اگر مقدار یک خاصیت از نوع Input@ تغییر کند.
- اگر یک event handler رخ‌دادی را صادر کند.
- اگر سیستم ردیابی به صورت دستی فراخوانی شود.
- اگر سیستم ردیاب تغییرات child component آن، اجرا شود.


نوع‌های ارجاعی Immutable

همانطور که عنوان شد، شرط کار کردن استراتژی OnPush، داشتن نوع‌های ارجاعی immutable است. اما نوع ارجاعی immutable چیست؟
Immutable بودن به زبان ساده به این معنا است که ما هیچگاه جهت تغییر مقدار خاصیتی در یک شیء، آن خاصیت را مستقیما مقدار دهی نمی‌کنیم؛ بلکه کل شیء را مجددا مقدار دهی می‌کنیم.
برای نمونه در مثال زیر، خاصیت foo شیء before مستقیما مقدار دهی شده‌است:
static mutable() {
  var before = {foo: "bar"};
  var current = before;
  current.foo = "hello";
  console.log(before === current);
  // => true
}
اما اگر بخواهیم با آن به صورت Immutable «رفتار» کنیم، کل این شیء را جهت اعمال تغییرات، مقدار دهی مجدد خواهیم کرد:
static immutable() {
  var before = {foo: "bar"};
  var current = before;
  current = {foo: "hello"};
  console.log(before === current);
  // => false
}
البته باید دقت داشت در هر دو مثال، شیء‌های ایجاد شده در اصل mutable هستند؛ اما در مثال دوم، با این شیء به صورت immutable «رفتار» شده‌است و صرفا «تظاهر» به رفتار immutable با یک شیء ارجاعی صورت گرفته‌است.


معرفی کتابخانه‌ی Immutable.js

جهت ایجاد اشیاء واقعی immutable کتابخانه‌ی Immutable.js توسط Facebook ایجاد شده‌است و برای کار با استراتژی تشخیص تغییرات OnPush در Angular بسیار مناسب است.
برای نصب آن دستور ذیل  را صادر نمائید:
npm install immutable --save
یک نمونه مثال از کاربرد ساختارهای داده‌ی List و Map آن برای کار با آرایه‌ها و اشیاء:
import {Map, List} from 'immutable';

var foobar = {foo: "bar"};
var immutableFoobar = Map(foobar);
console.log(immutableFooter.get("foo"));
// => bar

var helloWorld = ["Hello", "World!"];
var immutableHelloWorld = List(helloWorld);
console.log(immutableHelloWorld.first());
// => Hello
console.log(immutableHelloWorld.last());
// => World!
helloWorld.push("Hello Mars!");
console.log(immutableHelloWorld.last());
// => Hello Mars!


تغییر ارجاع به یک شیء با استفاده از spread properties

const user = {
  name: 'Max',
  age: 30
}
user.age = 31
در این مثال تنها خاصیت age شیء user به روز رسانی می‌شود. بنابراین ارجاع به این شیء تغییر نخواهد کرد و اگر از روش changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush استفاده کنیم، رابط کاربری برنامه به روز رسانی نخواهد شد و این تغییر صرفا با بررسی عمیق تک تک خواص این شیء با وضعیت قبلی آن قابل تشخیص است (یا همان حالت پیش فرض بررسی تغییرات در Angular و نه حالت OnPush).
اگر علاقمند به استفاده‌ی از یک کتابخانه‌ی اضافی مانند Immutable.js در کدهای خود نباشید، روش دیگری نیز برای تغییر ارجاع به یک شیء وجود دارد:
const user = {
  name: 'Max',
  age: 30
}
const modifiedUser = { ...user, age: 31 }
در اینجا با استفاده از spread properties یک شیء کاملا جدید ایجاد شده‌است و ارجاع به آن با ارجاع به شیء user یکی نیست.

نمونه‌ی دیگر آن در حین کار با متد push یک آرایه‌است:
export class AppComponent {
  foods = ['Bacon', 'Lettuce', 'Tomatoes'];
 
  addFood(food) {
    this.foods.push(food);
  }
}
متد push، بدون تغییر ارجاعی به آرایه‌ی اصلی، عضوی را به آن آرایه اضافه می‌کند. بنابراین اعضای اضافه شده‌ی به آن نیز توسط استراتژی OnPush قابل تشخیص نیستند. اما اگر بجای متد push از spread operator استفاده کنیم:
addFood(food) {
  this.foods = [...this.foods, food];
}
اینبار this.food به یک شیء کاملا جدید اشاره می‌کند که ارجاع به آن، با ارجاع به شیء this.food قبلی یکی نیست. بنابراین استراتژی OnPush قابلیت تشخیص تغییرات آن‌را دارد.


آگاه سازی دستی موتور تشخیص تغییرات Angular در حالت استفاده‌ی از استراتژی OnPush

تا اینجا دریافتیم که استراتژی OnPush تنها به تغییرات ارجاعات به اشیاء پاسخ می‌دهد و به نحوی باید این ارجاع را با هر به روز رسانی تغییر داد. اما روش دیگری نیز برای وادار کردن این سیستم به تغییر وجود دارد:
 import { Component,  Input, ChangeDetectionStrategy, ChangeDetectorRef } from '@angular/core';
 
@Component({
  selector: 'app-child',
  templateUrl: './child.component.html',
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class ChildComponent {
  @Input() data: string[];
 
  constructor(private cd: ChangeDetectorRef) {}
 
  refresh() {
      this.cd.detectChanges();
  }
}
در این کامپوننت از استراتژی OnPush استفاده شده‌است. در اینجا می‌توان همانند قبل با اشیاء و آرایه‌های موجود کار کرد (بدون اینکه ارجاعات به آن‌ها را تغییر دهیم و یا آن‌ها را immutable کنیم) و در پایان کار، متد detectChanges سرویس ChangeDetectorRef را به صورت دستی فراخوانی کرد تا Angular کار رندر مجدد view این کامپوننت را بر اساس تغییرات آن انجام دهد (کل کامپوننت به عنوان یک کامپوننت تغییر کرده به سیستم ردیابی تغییرات معرفی می‌شود).


کار با Observables در حالت استفاده‌ی از استراتژی OnPush

مطلب «صدور رخدادها از سرویس‌ها به کامپوننت‌ها در برنامه‌های Angular» را در نظر بگیرید. Observables نیز ما را از تغییرات رخ‌داده آگاه می‌کنند؛ اما برخلاف immutable objects با هر تغییری که رخ می‌دهد، ارجاع به آن‌ها تغییری نمی‌کند. آن‌ها تنها رخ‌دادی را به مشترکین، جهت اطلاع رسانی از تغییرات صادر می‌کنند.
بنابراین اگر از Observables و استراتژی OnPush استفاده کنیم، چون ارجاع به آن‌ها تغییری نمی‌کند، رخ‌دادهای صادر شده‌ی توسط آن‌ها ردیابی نخواهند شد. برای رفع این مشکل، امکان علامتگذاری رخ‌دادهای Observables به تغییر کرده پیش‌بینی شده‌است.
در اینجا کامپوننتی را داریم که قابلیت صدور رخ‌دادها را از طریق یک BehaviorSubject دارد:
 import { Component } from '@angular/core';
import { BehaviorSubject } from 'rxjs/BehaviorSubject';
 
@Component({ ... })
export class AppComponent {
  foods = new BehaviorSubject(['Bacon', 'Letuce', 'Tomatoes']);
 
  addFood(food) {
     this.foods.next(food);
  }
}
و کامپوننت دیگری توسط خاصیت ورودی data از نوع Observable در متد ngOnInit، مشترک آن خواهد شد:
 import { Component, Input, ChangeDetectionStrategy, ChangeDetectorRef, OnInit } from '@angular/core';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
 
@Component({
  selector: 'app-child',
  templateUrl: './child.component.html',
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class ChildComponent implements OnInit {
  @Input() data: Observable<any>;
  foods: string[] = [];
 
  constructor(private cd: ChangeDetectorRef) {}
 
  ngOnInit() {
     this.data.subscribe(food => {
        this.foods = [...this.foods, ...food];
     });
  }
در این حالت چون از ChangeDetectionStrategy.OnPush استفاده می‌شود و ارجاع به this.data این observable با هر بار صدور رخ‌دادی توسط آن، تغییر نمی‌کند، سیستم ردیابی تغییرات آن‌را به عنوان تغییر کرده درنظر نمی‌گیرد. برای رفع این مشکل تنها کافی است رخ‌دادگردان آن‌را با متد markForCheck علامتگذاری کنیم:
ngOnInit() {
  this.data.subscribe(food => {
      this.foods = [...this.foods, ...food];
      this.cd.markForCheck(); // marks path
   });
}
markForCheck به Angular اعلام می‌کند که این مسیر ویژه را در بررسی بعدی سیستم ردیابی تغییرات لحاظ کن.
مطالب
چگونه کد قابل تست بنویسیم - قسمت دوم و پایانی
گام 3 – از بین بردن ارتباط لایه‌ها (Loose Coupling)
بجای استفاده از اشیاء واقعی، براساس interface‌ها برنامه نویسی کنید. اگر شما کد خود را با استفاده از IShoppingCartService  به عنوان یک interface بجای استفاده از شیء واقعی ShoppingCartService نوشته باشید، زمانیکه تست را مینویسید، میتوانید یک سرویس کارت خرید جعلی (mocking) که IShoppingCartService را پیاده سازی کرده جایگزین شیء اصلی نمایید. در کد زیر، توجه کنید تنها تغییر این است که متغیر عضو اکنون از نوع IShoppingCartService  است بجای ShoppingCartService .
public interface IShoppingCartService
{
    ShoppingCart GetContents();
    ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity);
}
public class ShoppingCartService : IShoppingCartService
{
    public ShoppingCart GetContents()
    {
        throw new NotImplementedException("Get cart from Persistence Layer");
    }
    public ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        throw new NotImplementedException("Add Item to cart then return updated cart");
    }
}
public class ShoppingCart
{
    public List<product> Items { get; set; }
}
public class Product
{
    public int ItemId { get; set; }
    public string ItemName { get; set; }
}
public class ShoppingCartController : Controller
{
    //Concrete object below points to actual service
    //private ShoppingCartService _shoppingCartService;
    //loosely coupled code below uses the interface rather than the 
    //concrete object
    private IShoppingCartService _shoppingCartService;
    public ShoppingCartController()
    {
        _shoppingCartService = new ShoppingCartService();
    }
    public ActionResult GetCart()
    {
        //now using the shared instance of the shoppingCartService dependency
        ShoppingCart cart = _shoppingCartService.GetContents();
        return View("Cart", cart);
    }
    public ActionResult AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        //now using the shared instance of the shoppingCartService dependency
        ShoppingCart cart = _shoppingCartService.AddItemToCart(itemId, quantity);
        return View("Cart", cart);
    }
}

گام 4 – وابستگی‌ها را تزریق کنید
اکنون ما تمام وابستگی‌ها را در یک جا مرکزیت داده‌ایم و کد ما رابطه کمی با آن وابستگی‌ها دارد. همانند گذشته، چندین راه برای پیاده سازی این گام وجود دارد. بدون استفاده از ابزارهای کمکی برای این مفهوم، ساده‌ترین راه دوباره نویسی (Overload) متد ایجاد کننده است:
//loosely coupled code below uses the interface rather 
//than the concrete object
private IShoppingCartService _shoppingCartService;
//MVC uses this constructor 
public ShoppingCartController()
{
    _shoppingCartService = new ShoppingCartService();
}
//You can use this constructor when testing to inject the    
//ShoppingCartService dependency
public ShoppingCartController(IShoppingCartService shoppingCartService)
{
    _shoppingCartService = shoppingCartService;
}

گام 5 – تست را با استفاده از یک شیء جعلی (Mocking) انجام دهید
مثالی از یک سناریوی تست ممکن در زیر آمده است. توجه کنید که یک شیء جعلی از نوع کلاس ShoppingCartService ساخته‌ایم. این شیء جعلی فرستاده می‌شود به شیء Controller و متد GetContents پیاده سازی میشود تا بجای آنکه کد اصلی را که به منبع داده مراجعه می‌کند اجرا نماید، داده‌های جعلی و شبیه سازی شده را برگرداند. بدلیل آنکه تمام کد را نوشته ایم، بسیار سریعتر از اجرای کوئری بر روی دیتابیس اجرا خواهد شد و دیگر نگرانی بابت تهیه داده تستی و یا تصحیح داده بعد از اتمام تست (بازگرداندن داده به حالت قبل از تست) نخواهم داشت. توجه داشته باشید که بدلیل مرکزیت دادن به وابستگی‌ها در گام 2 ، تنها باید یکبار آنرا تزریق نماییم و بخاطر کاری که در گام 3 انجام شد، وابستگی ما به حدی پایین آمده که میتوانیم هر شیء‌ایی  را  (جعلی و یا حقیقی) ارسال کنیم و فقط کافیست شیء مورد نظر IShoppingCartService را پیاده سازی کرده باشد.
[TestClass]
public class ShoppingCartControllerTests
{
    [TestMethod]
    public void GetCartSmokeTest()
    {
        //arrange
        ShoppingCartController controller = 
           new ShoppingCartController(new ShoppingCartServiceStub());
        // Act
        ActionResult result = controller.GetCart();
        // Assert
        Assert.IsInstanceOfType(result, typeof(ViewResult));
    }
}
/// <summary>
/// This is is a stub of the ShoppingCartService
/// </summary>
public class ShoppingCartServiceStub : IShoppingCartService
{
    public ShoppingCart GetContents()
    {
        return new ShoppingCart
        {
            Items = new List<product> {
                new Product {ItemId = 1, ItemName = "Widget"}
            }
        };
    }
    public ShoppingCart AddItemToCart(int itemId, int quantity)
    {
        throw new NotImplementedException();
    }
}

مطالب تکمیلی
از یک ابزار کنترل وابستگی (IoC/DI) استفاده کنید:
از رایج‌ترین و عمومی‌ترین ابزارهای کنترل وابستگی برای .Net می‌توان به StructureMap و CastleWindsor اشاره کرد. در کد نویسی واقعی، شما وابستگی‌های بسیاری خواهید داشت، که این وابستگی‌ها هم وابستگی هایی دارند که به سرعت از مدیریت شما خارج خواهند شد. راه حل این مشکل استفاده از یک ابزار کنترل وابستگی خواهد بود.
از یک چارچوب تجزیه (Isolation Framework) استفاده نمایید:
برای ایجاد اشیاء جعلی ممکن است کار زیادی لازم باشد و  استفاده از یک Isolation Framework میتواند زمان و میزان کد نویسی شمارا کم کند. از رایج‌ترین این ابزارها میتوان Rhino Mocks  و Moq را نام برد.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many
در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 4 - کار با بانک‌های اطلاعاتی از پیش موجود»، نحوه‌ی مهندسی معکوس ساختار جداول و ارتباطات یک بانک اطلاعاتی از پیش موجود را به روش Code First بررسی کردیم. با توجه به رسمی بودن این ابزار، می‌توان از آن برای یافتن معادل‌های سمت بانک اطلاعاتی، در EF Core نیز استفاده کرد. برای مثال بررسی کرد، درک EF Core از بانک اطلاعاتی طراحی شده چیست و هر چند در آن مطلب عنوان شد که می‌توان با پارامتر data-annotations-- ، خروجی نهایی را بر اساس روش data-annotations، بجای Fluent API به دست آورد، اما در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها» مشاهده کردیم که بسیاری از تنظیمات پیشرفته‌ی EF Core، اساسا معادل data-annotation ایی ندارند. بنابراین بهتر است این پارامتر را فعال سازی نکنید.


تنظیمات روابط یک به چند در EF Core

همان اسکریپت ابتدای مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 4 - کار با بانک‌های اطلاعاتی از پیش موجود» را درنظر بگیرید. رابطه‌ی تعریف شده‌ی در آن از نوع one-to-many است: یک بلاگ که می‌تواند چندین مطلب را داشته باشد.


اگر EF Core را وادار به تولید نگاشت‌های Code First معادل آن کنیم، به این خروجی‌ها خواهیم رسید:
الف) با استفاده از روش Fluent API
دستور استفاده شده برای مهندسی معکوس بانک اطلاعاتی نمونه:
 dotnet ef dbcontext scaffold "Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Entities --context MyDBDataContext --verbose
با خروجی:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class Blog
    {
        public Blog()
        {
            Post = new HashSet<Post>();
        }

        public int BlogId { get; set; }
        public string Url { get; set; }

        public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
    }
}

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class Post
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Content { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        public virtual Blog Blog { get; set; }
        public int BlogId { get; set; }
    }
}

using System;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<Blog>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Url).IsRequired();
            });

            modelBuilder.Entity<Post>(entity =>
            {
                entity.HasOne(d => d.Blog)
                    .WithMany(p => p.Post)
                    .HasForeignKey(d => d.BlogId);
            });
        }

        public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }
        public virtual DbSet<Post> Post { get; set; }
    }
}

نحوه‌ی تشخیص خودکار روابط

EF Core به صورت پیش فرض، روابط را بر اساس ارجاعات بین کلاس‌ها تشخیص می‌دهد. در اینجا به خاصیت Blog نام navigation property را می‌دهند:
 public virtual Blog Blog { get; set; }
و به خاصیت Post نیز Collection navigation property می‌گویند:
 public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
در اینجا اگر تنها دو navigation property، در کلاس‌های به هم مرتبط شده، یافت شوند، به صورت خودکار به عنوان دو سر رابطه تنظیم می‌شوند. اگر بیشتر از یک navigation property در کلاسی وجود داشت، هیچ رابطه‌ای به صورت خودکار تشکیل نشده و باید ابتدا و انتهای روابط را به صورت دستی مشخص نمود.


نحوه‌ی تشخیص خودکار کلیدهای خارجی
اگر در یک طرف رابطه‌ی تشخیص داده شده، خاصیتی با یکی از سه نام زیر وجود داشت:
<primary key property name>
<navigation property name><primary key property name>
<principal entity name><primary key property name>
آنگاه این خاصیت به صورت خودکار به عنوان کلید خارجی تنظیم می‌شود. در رابطه‌ی فوق Blog از نوع principal است (پدر رابطه) و Post از نوع dependent (فرزند رابطه).
برای مثال در رابطه‌ی فوق، نام خاصیت BlogId دقیقا بر اساس همان الگوی <primary key property name> طرف دیگر رابطه‌است:
  public virtual Blog Blog { get; set; }
  public int BlogId { get; set; }
بنابراین به صورت خودکار به عنوان کلید خارجی درنظر گرفته می‌شود.

تا اینجا اگر مطلب را دنبال کرده باشید به این نتیجه خواهید رسید که دو کلاس فوق، اساسا نیازی به هیچ نوع تنظیم Fluent و یا Data annotations ایی برای برقراری ارتباط یک به چند ندارند. چون روابط بین آن‌ها بر اساس خواص راهبری (navigation property) و همچنین الگوی <primary key property name>، به صورت خودکار قابل تشخیص و تنظیم است. به علاوه ... در هر طرف رابطه، فقط یک navigation property وجود دارد و نیازی به تنظیم دستی سر دیگر رابطه نیست.


استفاده از Fluent API برای تنظیم رابطه‌ی One-to-Many

در تنظیمات فوق، در متد OnModelCreating، ذکر صریح این روابط را صرفا جهت از بین بردن هرگونه ابهامی مشاهده می‌کنید:
modelBuilder.Entity<Post>(entity =>
{
    entity.HasOne(d => d.Blog)
             .WithMany(p => p.Post)
             .HasForeignKey(d => d.BlogId);
});
از هر طرفی که شروع می‌کنید، متدهای HasOne و یا HasMany، مشخص کننده‌ی navigation property هستند که در سمت موجودیت معرفی شده قرار دارند. در اینجا چون کار با موجودیت Post شروع شده‌است، متد HasOne به خاصیت راهبری در همان سمت و به خاصیت Blog آن اشاره می‌کند.
مرحله‌ی بعد، مشخص کردن سر دیگر رابطه (inverse navigation) است. این‌کار توسط یکی از متدهای WithOne و یا WithMany انجام می‌شود.
متدهایی که اسامی فرد دارند مانند HasOne/WithOne به یک navigation property ساده اشاره می‌کنند.
متدهایی که اسامی جمع دارند مانند HasMany/WithMany به collection navigation properties اشاره خواهند کرد.
متد HasForeignKey نیز برای ذکر صریح کلید خارجی بکار رفته‌است.


ب) با استفاده از روش data-annotations
دستور استفاده شده برای مهندسی معکوس بانک اطلاعاتی نمونه:
 dotnet ef dbcontext scaffold "Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Entities --context MyDBDataContext --verbose -a
با خروجی:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class Blog
    {
        public Blog()
        {
            Post = new HashSet<Post>();
        }

        public int BlogId { get; set; }

        [Required]
        public string Url { get; set; }

        [InverseProperty("Blog")]
        public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
    }
}

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class Post
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Content { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        [ForeignKey("BlogId")]
        [InverseProperty("Post")]
        public virtual Blog Blog { get; set; }
        public int BlogId { get; set; }
    }
}

using System;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
        }

        public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }
        public virtual DbSet<Post> Post { get; set; }
    }
}
همانطور که در توضیحات روش Fluent API عنوان شد، این مدل خاص، چون دقیقا بر اساس پیش فرض‌های EF Core طراحی شده‌است، نیازی به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری ندارد. اما اگر کلید خارجی، مطابق سه الگویی که عنوان شد، قابل تشخیص نباشد، باید آن‌را در روش data annotations توسط ویژگی ForeignKey، به نحو صریحی مشخص کرد:
  [ForeignKey("BlogId")]
  [InverseProperty("Post")]
  public virtual Blog Blog { get; set; }
  public int BlogId { get; set; }
همچنین اگر بیش از یک خاصیت راهبری (navigation property) وجود داشت، ذکر InverseProperty نیز ضروری است تا مشخص شود سر دیگر این رابطه دقیقا کدام است.
در این حالت (داشتن بیش از یک خاصیت راهبری)، باید ویژگی InverseProperty را نیز به سر دوم رابطه، اعمال کرد.
   [InverseProperty("Blog")]
  public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }

مطالب تکمیلی

علت virtual بودن خواص راهبری تولید شده

اگر دقت کنید، EF Core کدی را که تولید کرده‌است، به همراه خاصیت‌هایی virtual است:
public virtual Blog Blog { get; set; }
در اینجا تمام خاصیت‌های راهبری virtual تعریف شده‌اند. علت آن، به پیاده سازی مباحث AOP بر می‌گردد. زمانیکه خاصیتی به صورت virtual تعریف می‌شود، EF core می‌تواند آن‌را توسط یک شیء پروکسی شفاف احاطه کند. این پروکسی‌ها دو هدف را دنبال می‌کند:
الف) پیاده سازی lazy loading (بارگذاری خودکار اعضای مرتبط (همان خواص راهبری) با اولین دسترسی به آن‌ها)
ب) پیاده سازی change tracking

مبحث lazy loading فعلا در EF Core 1.0 پشتیبانی نمی‌شود. اما change tracking آن فعال است.
بنابراین اگر مشاهده کردید خواص راهبری به صورت virtual تعریف شده‌اند، علت آن فعال سازی lazy loading است و اگر سایر خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند، هدف اصلی آن بهبود عملکرد سیستم change tracking است.
همچنین اگر دقت کرده باشید، نوع مجموعه‌ها نیز ICollection ذکر شده‌است. این مورد نیز یکی دیگر از پیش فرض‌های توکار EF Core است؛ در جهت تشکیل پروکسی‌ها بر روی خواص راهبری مجموعه‌ای (علاوه بر virtual تعریف کردن آن‌ها). عنوان شده‌است که اگر برای مثال از List استفاده کنید (پیاده سازی اینترفیس) یا هر اینترفیس دیگری که از ICollection  مشتق شده‌است، این پروکسی‌ها تشکیل نخواهند شد.


واکشی اعضای به هم مرتبط

همانطور که عنوان شد، نگارش اول EF Core برخلاف EF 6.x از Lazy loading پشتیبانی نمی‌کند. البته این مساله در کل مورد مثبتی است؛ خصوصا در برنامه‌های وب! چون استفاده‌ی نادرست از Lazy loading که به select n+1 نیز مشهور است، سبب رفت و برگشت‌های بی‌شماری به بانک اطلاعاتی می‌شود و عموم برنامه نویس‌های وب باید مدام توسط برنامه‌های Profiler بررسی کنند که آیا این مساله رخ داده‌است یا خیر. فعلا EF Core از این مشکل در امان است!
اما ... اگر به روش کار EF 6.x عادت کرده باشید، قطعه کد ذیل:
 var firstPost = context.Post.First();
Console.WriteLine(firstPost.Blog.Url);
چنین خطایی را صادر می‌کند:
 System.NullReferenceException
Object reference not set to an instance of an object.
علت اینجا است که چون Lazy loading غیرفعال است (هنوز در EF Core 1.0 پیاده سازی نشده‌است)، اولین دسترسی به شیء Blog، سبب وهله سازی خودکار آن نشده و این شیء نال است. به همین جهت استثنای فوق را مشاهده می‌کنیم.
برای رفع این مشکل باید توسط متد Include، سبب لغو عملیات Lazy loading و واکشی صریح Blog مرتبط شویم که اصطلاحا به آن eager loading می‌گویند:
 var firstPost = context.Post.Include(x => x.Blog).First();
Console.WriteLine(firstPost.Blog.Url);

نکته‌ای در مورد سطوح بارگذاری اعضای به هم مرتبط در EF Core

متد Include ایی را که تا اینجا مشاهده کردید، با EF 6.x تفاوتی ندارد. برای مثال اگر شیء Blog حاوی خواص راهبری Posts و همچنین Owner باشد، برای بارگذاری این اعضای مرتبط، می‌توان همانند قبل، متدهای Include را پشت سر هم ذکر کرد:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                              .Include(blog => blog.Owner)
                              .ToList();
اما فرض کنید خاصیت Post، دارای یک خاصیت راهبری دیگری به نام Author نیز باشد و می‌خواهیم این خاصیت هم بارگذاری شود:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                                      .ThenInclude(post => post.Author)
                              .ToList();
روش انجام چنین کاری در EF Core، توسط متد الحاقی جدید ThenInclude است. ابتدا لیست Blogها عنوان شده‌است. سپس در این لیست علاقمند به واکشی تمام مطالب این بلاگ‌ها هم بوده‌ایم. به علاوه در این مطالب، نیاز است خاصیت Author آن‌ها نیز از پیش مقدار دهی شده و قابل دسترسی باشد. به همین جهت برای دسترسی به چندین سطح مختلف از متد ThenInclude کمک گرفته شده‌است.
همچنین در اینجا امکان ذکر زنجیروار متدهای ThenInclude هم هست:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                                 .ThenInclude(post => post.Author)
                                        .ThenInclude(author => author.Photo)
                              .ToList();
در این مثال یک سطح دیگر جلو رفته و شیء Photo مربوط به شیء Author را هم واکشی کرده‌ایم.
به علاوه امکان ذکر چندین ریشه و چندین زیر ریشه هم وجود دارند:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                                  .ThenInclude(post => post.Author)
                                      .ThenInclude(author => author.Photo)
                              .Include(blog => blog.Owner)
                                    .ThenInclude(owner => owner.Photo)
                              .ToList();

یک نکته: متد Include تنها زمانی درنظر گرفته خواهد شد که نوع خروجی نهایی کوئری، دقیقا از نوع موجودیتی باشد که با آن شروع به کار کرده‌ایم. برای مثال اگر در این بین یک Select اضافه شود و فقط تنها تعدادی از خواص Blog واکشی شوند، از تمام Includeهای ذکر شده صرفنظر می‌شود؛ مانند کوئری ذیل:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                              .Select(blog => new
                               {
                                  Id = blog.BlogId,
                                  Url = blog.Url
                               })
                               .ToList();


تنظیمات حذف آبشاری در رابطه‌ی one-to-many

زمانیکه در رابطه‌ی one-to-many قسمت principal (والد رابطه) و یا همان Blog در مثال جاری حذف می‌شود، سه اتفاق برای فرزندان آن میسر خواهند بود:
الف) Cascade : در این حالت ردیف‌های فرزندان وابسته نیز حذف خواهند شد.
باید دقت داشت که حالت Cascade فقط برای موجودیت‌هایی اعمال می‌شود که توسط Context بارگذاری شده و در آن وجود دارند. اگر می‌خواهید سایر موجودیت‌های مرتبط نیز با این روش حذف شوند، باید در سمت دیتابیس نیز تنظیماتی مانند ON DELETE CASCADE زیر نیز وجود داشته باشند:
 CONSTRAINT [FK_Post_Blog_BlogId] FOREIGN KEY ([BlogId]) REFERENCES [Blog] ([BlogId]) ON DELETE CASCADE
و اگر با EF Core بانک اطلاعاتی خود را ایجاد می‌کنید (مباحث مهاجرت‌ها)، این تنظیم به صورت خودکار اعمال خواهد شد؛ اگر DeleteBehavior را به نحو ذیل مشخص کرده باشید:
modelBuilder.Entity<Post>()
                    .HasOne(p => p.Blog)
                    .WithMany(b => b.Posts)
                    .OnDelete(DeleteBehavior.Cascade);
ب) SetNull: در این حالت فرزندان وابسته حذف نمی‌شوند و تنها کلید خارجی آن‌ها به نال تنظیم می‌شود.
ج) Restrict: هیچ تغییری بر روی فرزندان رابطه رخ نمی‌دهد.

یک نکته: به صورت پیش فرض اگر رابطه‌ی one-to-many، به Required تنظیم شود، حالت حذف آن cascade خواهد بود. در غیراینصورت برای حالت‌های Optional، حالت SetNull تنظیم می‌گردد:
modelBuilder.Entity<Post>()
                    .HasOne(p => p.Blog)
                    .WithMany(b => b.Posts)
                    .IsRequired();
در اینجا ذکر صریح متد IsRequired به این معنا است که مقدار دهی کلید خارجی سر دیگر رابطه، اجباری است.
به علاوه باید دقت داشت، همان مباحث «تعیین اجباری بودن یا نبودن ستون‌ها در EF Core» در قسمت قبل، در اینجا هم صادق است. برای مثال چون BlogId (کلید خارجی در کلاس Post) از نوع int است و نال پذیر نیست، بنابراین از دیدگاه EF Core یک فیلد اجباری درنظر گرفته می‌شود. به همین جهت است که در کدهای تولید شده‌ی توسط EF Core در ابتدای بحث، ذکر متد IsRequired و یا OnDelete را مشاهده نمی‌کنید.
بنابراین اگر می‌خواهید حالت SetNull را فعال کنید، باید این کلید خارجی را نیز نال پذیر و به صورت int? BlogId ذکر کنید تا optional درنظر گرفته شود.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان اعتبارسنجی تنظیمات برنامه در ASP.NET Core 2.2

فرض کنید، چنین تنظیماتی را تدارک دیده‌اید:
"CustomConfig": {
  "Setting1": "Hello",
  "Setting2": "Hello" 
}
در ASP.NET Core 2.2 می‌توان با استفاده از data annotations، برای کلاس معادل آن‌ها اعتبارسنجی نیز درنظر گرفت:
public class CustomConfig
{
        [Required(ErrorMessage = "Custom Error Message")]
        public string Setting1 { get; set; }

        public string Setting2 { get; set; }

        public string Setting3 { get; set; }
}
سپس برای فعالسازی آن می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace MvcTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddOptions<CustomConfig>()
                    .Bind(Configuration.GetSection("CustomConfig"))
                    .ValidateDataAnnotations();
        }
کار اعتبارسنجی خاصیت Setting1 زمانی رخ می‌دهد که برنامه برای اولین بار می‌خواهد از مقدار آن استفاده کند؛ نه زمانیکه برنامه برای اولین بار اجرا می‌شود. قابلیت eager validation احتمالا به نگارش‌های بعدی اضافه خواهد شد. اگر اعتبارسنجی تنظیمات با شکست مواجه شود، استثنای OptionsValidationException را صادر می‌کند. این استثناء به همراه لیستی از خطاهای ممکن، توسط خاصیت ex.Failures آن قابل بررسی است.

همچنین اگر نیاز به تعریف اعتبارسنجی سفارشی نیز وجود داشت می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace MvcHealthCheckTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddOptions<CustomConfig>()
                    .Bind(Configuration.GetSection("CustomConfig"))
                    .ValidateDataAnnotations()
                    .Validate(customConfig =>
                    {
                        if (customConfig.Setting2 != default)
                        {
                            return customConfig.Setting3 != default;
                        }
                        return true;
                    }, "Setting 3 is required when Setting2 is present");
        }
در اینجا متد Validate، شیء customConfig را از تنظیمات برنامه خوانده و مقدار دهی می‌کند. سپس آن‌را به صورت یک <Func<CustomConfig, bool جهت اعتبارسنجی سفارشی در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد. خروجی false آن به معنای شکست اعتبارسنجی است. در این حالت می‌توان توسط پارامتر دوم متد Validate، یک پیام خطا را نیز نمایش داد.
مطالب
ASP.NET MVC #21

آشنایی با تکنیک‌های Ajax در ASP.NET MVC

اهمیت آشنایی با Ajax، ارائه تجربه‌ کاربری بهتری از برنامه‌های وب، به مصرف کنندگان نهایی آن می‌باشد. به این ترتیب می‌توان درخواست‌های غیرهمزمانی (asynchronous) را با فرمت XML یا Json به سرور ارسال کرد و سپس نتیجه نهایی را که حجم آن نسبت به یک صفحه کامل بسیار کمتر است، به کاربر ارائه داد. غیرهمزمان بودن درخواست‌ها سبب می‌شود تا ترد اصلی رابط کاربری برنامه قفل نشده و کاربر در این بین می‌تواند به سایر امور خود بپردازد. به این ترتیب می‌توان برنامه‌های وبی را که شبیه به برنامه‌های دسکتاپ هستند تولید نمود؛ کل صفحه مرتبا به سرور ارسال نمی‌شود، flickering و چشمک زدن صفحه کاهش خواهد یافت (چون نیازی به ترسیم مجدد کل صفحه نخواهد بود و عموما قسمتی جزئی از یک صفحه به روز می‌شود) یا بدون نیاز به ارسال کل صفحه به سرور، به کاربری خواهیم گفت که آیا اطلاعاتی که وارد کرده است معتبر می‌باشد یا نه (نمونه‌ای از آن‌ را در قسمت Remote validation اعتبار سنجی اطلاعات ملاحظه نمودید).


مروری بر محتویات پوشه Scripts یک پروژه جدید ASP.NET MVC در ویژوال استودیو

با ایجاد هر پروژه ASP.NET MVC‌ جدیدی در ویژوال استودیو، یک سری اسکریپت‌ هم به صورت خودکار در پوشه Scripts آن اضافه می‌شوند. تعدادی از این فایل‌ها توسط مایکروسافت پیاده سازی شده‌اند. برای مثال:
MicrosoftAjax.debug.js
MicrosoftAjax.js
MicrosoftMvcAjax.debug.js
MicrosoftMvcAjax.js
MicrosoftMvcValidation.debug.js
MicrosoftMvcValidation.js

این فایل‌ها از ASP.NET MVC 3 به بعد، صرفا جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی قرار دارند و استفاده از آن‌ها اختیاری است. بنابراین با خیال راحت آن‌ها را delete کنید! روش توصیه شده جهت پیاده سازی ویژگی‌های Ajax ایی، استفاده از کتابخانه‌های مرتبط با jQuery می‌باشد؛ از این جهت که 100ها افزونه برای کار با آن توسط گروه وسیعی از برنامه نویس‌ها در سراسر دنیا تاکنون تهیه شده است. به علاوه فریم ورک jQuery تنها منحصر به اعمال Ajax ایی نیست و از آن جهت دستکاری DOM (document object model) و CSS صفحه نیز می‌توان استفاده کرد. همچنین حجم کمی نیز داشته،‌ با انواع و اقسام مرورگرها سازگار است و مرتبا هم به روز می‌شود.

در این پوشه سه فایل دیگر پایه کتابخانه jQuery نیز قرار دارند:
jquery-xyz-vsdoc.js
jquery-xyz.js
jquery-xyz.min.js

فایل vsdoc برای ارائه نهایی برنامه طراحی نشده است. هدف از آن ارائه Intellisense بهتری از jQuery در VS.NET می‌باشد. فایلی که باید به کلاینت ارائه شود، فایل min یا فشرده شده آن است. اگر به آن نگاهی بیندازیم به نظر obfuscated مشاهده می‌شود. علت آن هم حذف فواصل، توضیحات و همچنین کاهش طول متغیرها است تا اندازه فایل نهایی به حداقل خود کاهش پیدا کند. البته این فایل از دیدگاه مفسر جاوا اسکریپت یک مرورگر، فایل بی‌نقصی است!
اگر علاقمند هستید که سورس اصلی jQuery را مطالعه کنید، به فایل jquery-xyz.js مراجعه نمائید.
محل الحاق اسکریپت‌های عمومی مورد نیاز برنامه نیز بهتر است در فایل master page یا layout برنامه باشد که به صورت پیش فرض اینکار انجام شده است.
سایر فایل‌های اسکریپتی که در این پوشه مشاهده می‌شوند، یک سری افزونه عمومی یا نوشته شده توسط تیم ASP.NET MVC برفراز jQuery هستند.

به چهار نکته نیز حین استفاده از اسکریپت‌های موجود باید دقت داشت:
الف) همیشه از متد Url.Content همانند تعاریفی که در فایل Views\Shared\_Layout.cshtml مشاهده می‌کنید،‌ برای مشخص سازی مسیر ریشه سایت، استفاده نمائید. به این ترتیب صرفنظر از آدرس جاری صفحه، همواره آدرس صحیح قرارگیری پوشه اسکریپت‌ها در صفحه ذکر خواهد شد.
ب) ترتیب فایل‌های js مهم هستند. ابتدا باید کتابخانه اصلی jQuery ذکر شود و سپس افزونه‌های آن‌ها.
ج) اگر اسکریپت‌های jQuery در فایل layout سایت تعریف شده‌اند؛ نیازی به تعریف مجدد آن‌ها در View‌های سایت نیست.
د) اگر View ایی به اسکریپت ویژه‌ای جهت اجرا نیاز دارد، بهتر است آن‌را به شکل یک section داخل view تعریف کرد و سپس به کمک متد RenderSection این قسمت را در layout سایت مقدار دهی نمود. مثالی از آن‌را در قسمت 20 این سری مشاهده نمودید (افزودن نمایش جمع هر ستون گزارش).


یک نکته
اگر آخرین به روز رسانی‌های ASP.NET MVC را نیز نصب کرده باشید، فایلی به نام packages.config به صورت پیش فرض به هر پروژه جدید ASP.NET MVC اضافه می‌شود. به این ترتیب VS.NET به کمک NuGet این امکان را خواهد یافت تا شما را از آخرین به روز رسانی‌های این کتابخانه‌ها مطلع کند.


آشنایی با Ajax Helpers توکار ASP.NET MVC

اگر به تعاریف خواص و متدهای کلاس WebViewPage دقت کنیم:

using System;

namespace System.Web.Mvc
{
public abstract class WebViewPage<TModel> : WebViewPage
{
protected WebViewPage();
public AjaxHelper<TModel> Ajax { get; set; }
public HtmlHelper<TModel> Html { get; set; }
public TModel Model { get; }
public ViewDataDictionary<TModel> ViewData { get; set; }
public override void InitHelpers();
protected override void SetViewData(ViewDataDictionary viewData);
}
}

علاوه بر خاصیت Html که وهله‌ای از آن امکان دسترسی به Html helpers توکار ASP.NET MVC را در یک View فراهم می‌کند، خاصیتی به نام Ajax نیز وجود دارد که توسط آن می‌توان به تعدادی متد AjaxHelper توکار دسترسی داشت. برای مثال توسط متد Ajax.ActionLink می‌توان قسمتی از صفحه را به کمک ویژگی‌های Ajax، به روز رسانی کرد.


مثالی در مورد به روز رسانی قسمتی از صفحه به کمک متد Ajax.ActionLink

ابتدا نیاز است فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را اندکی ویرایش کرد. برای این منظور سطر الحاق jquery.unobtrusive-ajax.min.js را به فایل layout برنامه اضافه نمائید (اگر این سطر اضافه نشود، متد Ajax.ActionLink همانند یک لینک معمولی رفتار خواهد کرد):

<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>

سپس مدل ساده و منبع داده زیر را نیز به پروژه اضافه کنید:

namespace MvcApplication18.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication18.Models
{
public static class EmployeeDataSource
{
public static IList<Employee> CreateEmployees()
{
var list = new List<Employee>();
for (int i = 0; i < 1000; i++)
{
list.Add(new Employee { Id = i + 1, Name = "name " + i });
}
return list;
}
}
}

در ادامه کنترلر جدیدی را به برنامه با محتوای زیر اضافه کنید:

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication18.Models;

namespace MvcApplication18.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost] //for IE-8
public ActionResult EmployeeInfo(int? id)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return View("Error");

if (!id.HasValue)
return View("Error");

var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var data = list.Where(x => x.Id == id.Value).FirstOrDefault();
if (data == null)
return View("Error");

return PartialView(viewName: "_EmployeeInfo", model: data);
}
}
}

بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. یک View خالی را به آن اضافه نمائید. همچنین بر روی متد EmployeeInfo کلیک راست کرده و با انتخاب گزینه Add view در صفحه ظاهر شده یک partial view را اضافه نمائید. جهت تمایز بین partial view و view هم بهتر است نام partial view با یک underline شروع شود.
کدهای partial view مورد نظر را به نحو زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication18.Models.Employee

<strong>Name:</strong> @Model.Name

سپس کدهای View متناظر با متد Index را نیز به صورت زیر اعمال کنید:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>

<div id="EmployeeInfo">
@Ajax.ActionLink(
linkText: "Get Employee-1 info",
actionName: "EmployeeInfo",
controllerName: "Home",
routeValues: new { id = 1 },
ajaxOptions: new AjaxOptions
{
HttpMethod = "POST",
InsertionMode = InsertionMode.Replace,
UpdateTargetId = "EmployeeInfo",
LoadingElementId = "Progress"
})
</div>

<div id="Progress" style="display: none">
<img src="@Url.Content("~/Content/images/loading.gif")" alt="loading..." />
</div>

توضیحات جزئیات کدهای فوق

متد Ajax.ActionLink لینکی را تولید می‌کند که با کلیک کاربر بر روی آن، اطلاعات اکشن متد واقع در کنترلری مشخص، به کمک ویژگی‌های jQuery Ajax دریافت شده و سپس در مقصدی که توسط UpdateTargetId مشخص می‌گردد، بر اساس مقدار InsertionMode،‌ درج خواهد شد (می‌تواند قبل از آن درج شود یا پس از آن و یا اینکه کل محتوای مقصد را بازنویسی کند). HttpMethod آن هم به POST تنظیم شده تا با IE‌ مشکلی نباشد. از این جهت که IE پیغام‌های GET را کش می‌کند و مساله ساز خواهد شد. توسط پارامتر routeValues، آرگومان مورد نظر به متد EmployeeInfo ارسال خواهد شد.
به علاوه یکی دیگر از خواص کلاس AjaxOptions، برای معرفی حالت بروز خطایی در سمت سرور به نام OnFailure در نظر گرفته شده است. در اینجا می‌توان نام یک متد JavaScript ایی را مشخص کرده و پیغام خطای عمومی را در صورت فراخوانی آن به کاربر نمایش داد. یا توسط خاصیت Confirm آن می‌توان یک پیغام را پیش از ارسال اطلاعات به سرور به کاربر نمایش داد.
به این ترتیب در مثال فوق، id=1 به متد EmployeeInfo به صورت غیرهمزمان ارسال می‌گردد. سپس کارمندی بر این اساس یافت شده و در ادامه partial view مورد نظر بر اساس اطلاعات کاربر مذکور، رندر خواهد شد. نتیجه کار، در یک div با id مساوی EmployeeInfo درج می‌گردد (InsertionMode.Replace). متد Ajax.ActionLink از این جهت داخل div تعریف شده‌است که پس از کلیک کاربر و جایگزینی محتوا، محو شود. اگر نیازی به محو آن نبود، آن‌را خارج از div تعریف کنید.
عملیات دریافت اطلاعات از سرور ممکن است مدتی طول بکشد (برای مثال دریافت اطلاعات از بانک اطلاعاتی). به همین جهت بهتر است در این بین از تصاویری که نمایش دهنده انجام عملیات است، استفاده شود. برای این منظور یک div با id مساوی Progress تعریف شده و id آن به LoadingElementId انتساب داده شده است. این div با توجه به display: none آن، در ابتدای امر به کاربر نمایش داده نخواهد شد؛ در آغاز کار دریافت اطلاعات از سرور توسط متد Ajax.ActionLink نمایان شده و پس از خاتمه کار مجددا مخفی خواهد شد.
به علاوه اگر به کدهای فوق دقت کرده باشید، از متد Request.IsAjaxRequest نیز استفاده شده است. به این ترتیب می‌توان تشخیص داد که آیا درخواست رسیده از طرف jQuery Ajax صادر شده است یا خیر. البته آنچنان روش قابل ملاحظه‌ای نیست؛ چون امکان دستکاری Http Headers همیشه وجود دارد؛ اما بررسی آن ضرری ندارد. البته این نوع بررسی‌ها را در ASP.NET MVC بهتر است تبدیل به یک فیلتر سفارشی نمود؛ به این ترتیب حجم if و else نویسی در متدهای کنترلرها به حداقل خواهد رسید. برای مثال:

[AttributeUsage(AttributeTargets.Class|AttributeTargets.Method)]
public class AjaxOnlyAttribute : ActionFilterAttribute
{
  public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
  {
    if (filterContext.HttpContext.Request.IsAjaxRequest())
    {
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
    else
    {
      throw new InvalidOperationException("This operation can only be accessed via Ajax requests");
    }
  }
}

و برای استفاده از آن خواهیم داشت:

[AjaxOnly]
public ActionResult SomeAjaxAction()
{
    return Content("Hello!");
}


در مورد کلمه unobtrusive در قسمت بررسی نحوه اعتبار سنجی اطلاعات، توضیحاتی را ملاحظه نموده‌اید. در اینجا نیز از ویژگی‌های data-* برای معرفی پارامترهای مورد نیاز حین ارسال اطلاعات به سرور، استفاده می‌گردد. برای مثال خروجی متد Ajax.ActionLink به شکل زیر است. به این ترتیب امکان حذف کدهای جاوا اسکریپت از صفحه فراهم می‌شود و توسط یک فایل jquery.unobtrusive-ajax.min.js که توسط تیم ASP.NET MVC تهیه شده، اطلاعات مورد نیاز به سرور ارسال خواهد گردید:
<a data-ajax="true" data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST" 
data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"
href="/Home/EmployeeInfo/1">Get Employee-1 info</a>

در کل این روش قابلیت نگهداری بهتری نسبت به روش اسکریپت نویسی مستقیم داخل صفحات را به همراه دارد. به علاوه جدا سازی افزونه اسکریپت وفق دهنده این اطلاعات با متد jQuery.Ajax از صفحه جاری، که امکان کش شدن آن‌را به سادگی میسر می‌سازد.


به روز رسانی اطلاعات قسمتی از صفحه بدون استفاده از متد Ajax.ActionLink

الزامی به استفاده از متد Ajax.ActionLink و فایل jquery.unobtrusive-ajax.min.js وجود ندارد. اینکار را مستقیما به کمک jQuery نیز می‌توان به نحو زیر انجام داد:

<a href="#" onclick="LoadEmployeeInfo()">Get Employee-1 info</a>
@section javascript
{
<script type="text/javascript">
function LoadEmployeeInfo() {
showProgress();
$.ajax({
type: "POST",
url: "/Home/EmployeeInfo",
data: JSON.stringify({ id: 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
// controller is returning a simple text, not json
complete: function (xhr, status) {
var data = xhr.responseText;
if (status === 'error' || !data) {
//handleError
}
else {
$('#EmployeeInfo').html(data);
}
hideProgress();
}
});
}
function showProgress() {
$('#Progress').css("display", "block");
}
function hideProgress() {
$('#Progress').css("display", "none");
}
</script>
}

توضیحات:
توسط متد jQuery.Ajax نیز می‌توان درخواست‌های Ajax ایی خود را به سرور ارسال کرد. در اینجا type نوع http verb مورد نظر را مشخص می‌کند که به POST تنظیم شده است. Url آدرس کنترلر را دریافت می‌کند. البته حین استفاده از متد توکار Ajax.ActionLink،‌ این لینک به صورت خودکار بر اساس تعاریف مسیریابی برنامه تنظیم می‌شود. اما در صورت استفاده مستقیم از jQuery.Ajax باید دقت داشت که با تغییر تعاریف مسیریابی برنامه نیاز است تا این Url نیز به روز شود.
سه سطر بعدی نوع اطلاعاتی را که باید به سرور POST شوند مشخص می‌کند. نوع json است و همچنین contentType آن برای ارسال اطلاعات یونیکد ضروری است. از متد JSON.stringify برای تبدیل اشیاء به رشته کمک گرفته‌ایم. این متد در تمام مرورگرهای امروزی به صورت توکار پشتیبانی می‌شود و استفاده از آن سبب خواهد شد تا اطلاعات به نحو صحیحی encode شده و به سرور ارسال شوند. بنابراین این رشته ارسالی اطلاعات را به صورت دستی تهیه نکنید؛ چون کاراکترهای زیادی هستند که ممکن است مشکل ساز شده و باید پیش از ارسال به سرور اصطلاحا escape یا encode شوند.
متداول است از پارامتر success برای دریافت نتیجه عملیات متد jQuery.Ajax استفاده شود. اما در اینجا از پارامتر complete آن استفاده شده است. علت هم اینجا است که return PartialView یک رشته را بر می‌گرداند. پارامتر success انتظار دریافت خروجی از نوع json را دارد. به همین جهت در این مثال خاص باید از پارامتر complete استفاده کرد تا بتوان به رشته بدون فرمت خروجی بدون مشکل دسترسی پیدا کرد.
به علاوه چون از یک section برای تعریف اسکریپت‌های مورد نیاز استفاده کرده‌ایم، برای درج خودکار آن در هدر صفحه باید قسمت هدر فایل layout برنامه را به صورت زیر مقدار دهی کرد:

@RenderSection("javascript", required: false)



دسترسی به اطلاعات یک مدل در View، به کمک jQuery Ajax

اگر جزئی از صفحه که قرار است به روز شود، پیچیده است، روش استفاده از partial viewها توصیه می‌شود؛ برای مثال می‌توان اطلاعات یک مدل را به همراه یک گرید کامل از اطلاعات، رندر کرد و سپس در صفحه درج نمود. اما اگر تنها به اطلاعات چند خاصیت از مدلی نیاز داشتیم، می‌توان از روش‌هایی با سربار کمتر نیز استفاده کرد. برای مثال متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید:

[HttpPost] //for IE-8        
public ActionResult EmployeeInfoData(int? id)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return Json(false);

if (!id.HasValue)
return Json(false);

var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var data = list.Where(x => x.Id == id.Value).FirstOrDefault();
if (data == null)
return Json(false);

return Json(data);
}

سپس View برنامه را نیز به نحو زیر تغییر دهید:

<a href="#" onclick="LoadEmployeeInfoData()">Get Employee-2 info</a>
@section javascript
{
<script type="text/javascript">
function LoadEmployeeInfoData() {
showProgress();
$.ajax({
type: "POST",
url: "/Home/EmployeeInfoData",
data: JSON.stringify({ id: 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
// controller is returning the json data
success: function (result) {
if (result) {
alert(result.Id + ' - ' + result.Name);
}
hideProgress();
},
error: function (result) {
alert(result.status + ' ' + result.statusText);
hideProgress();
}
});
}

function showProgress() {
$('#Progress').css("display", "block");
}
function hideProgress() {
$('#Progress').css("display", "none");
}
</script>
}

در این مثال، کنترلر برنامه، اطلاعات مدل را تبدیل به Json کرده و بازگشت خواهد داد. سپس می‌توان به اطلاعات این مدل و خواص آن در View برنامه، در پارامتر success متد jQuery.Ajax، مطابق کدهای فوق دسترسی یافت. اینبار چون خروجی کنترلر تعریف شده از نوع Json است، امکان استفاده از پارامتر success فراهم شده است. همه چیز هم در اینجا خودکار است؛ تبدیل یک شیء به Json و برعکس.
یک نکته: اگر نوع متد کنترلر، HttpGet باشد، نیاز خواهد بود تا پارامتر دوم متد بازگشت Json، مساوی JsonRequestBehavior.AllowGet قرار داده شود.


ارسال اطلاعات فرم‌ها به سرور، به کمک ویژگی‌های Ajax

متد کمکی توکار دیگری به نام Ajax.BeginForm در ASP.NET MVC وجود دارد که کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات یک فرم را به سرور انجام داده و سپس اطلاعاتی را از سرور دریافت و قسمتی از صفحه را به روز خواهد کرد. مکانیزم کاری کلی آن بسیار شبیه به متد Ajax.ActionLink می‌باشد. در ادامه با تکمیل مثال قسمت جاری، به بررسی این ویژگی خواهیم پرداخت.
ابتدا متد جستجوی زیر را به کنترلر برنامه اضافه کنید:

[HttpPost] //for IE-8        
public ActionResult SearchEmployeeInfo(string data)
{
if (!Request.IsAjaxRequest())
return Content(string.Empty);

if (string.IsNullOrWhiteSpace(data))
return Content(string.Empty);

var employeesList = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
var list = employeesList.Where(x => x.Name.Contains(data)).ToList();
if (list == null || !list.Any())
return Content(string.Empty);

return PartialView(viewName: "_SearchEmployeeInfo", model: list);
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه create a stronlgly typed view را انتخاب کرده و قالب scaffolding را هم بر روی list قرار دهید. سپس گزینه ایجاد partial view را نیز انتخاب کنید. نام آن‌را هم _SearchEmployeeInfo وارد نمائید. برای نمونه خروجی حاصل به نحو زیر خواهد بود:

@model IEnumerable<MvcApplication18.Models.Employee>

<table>
<tr>
<th>
Name
</th>
</tr>

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
</tr>
}

</table>

تا اینجا یک متد جستجو را ایجاد کرده‌ایم که می‌تواند لیستی از رکوردهای کارمندان را بر اساس قسمتی از نام آن‌ها که توسط کاربری جستجو شده است، بازگشت دهد. سپس این اطلاعات را به partial view مورد نظر ارسال کرده و یک جدول را بر اساس آن تولید خواهیم نمود.
اکنون به فایل Index.cshtml مراجعه کرده و فرم Ajax ایی زیر را اضافه نمائید:

@using (Ajax.BeginForm(actionName: "SearchEmployeeInfo",
controllerName: "Home",
ajaxOptions: new AjaxOptions
{
HttpMethod = "POST",
InsertionMode = InsertionMode.Replace,
UpdateTargetId = "EmployeeInfo",
LoadingElementId = "Progress"
}))
{
@Html.TextBox("data")
<input type="submit" value="Search" />
}

اینبار بجای استفاده از متد Html.BeginForm از متد Ajax.BeginForm استفاده شده است. به کمک آن اطلاعات Html.TextBox تعریف شده، به کنترلر Home و متد SearchEmployeeInfo آن، بر اساس HttpMethod تعریف شده، ارسال گردیده و نتیجه آن در یک div با id مساوی EmployeeInfo درج می‌گردد. همچنین اگر اطلاعاتی یافت نشد، به کمک متد return Content یک رشته خالی بازگشت داده می‌شود.
متد Ajax.BeginForm نیز از ویژگی‌های data-* برای تعریف اطلاعات مورد نیاز ارسالی به سرور استفاده می‌کند. بنابراین نیاز به سطر الحاق jquery.unobtrusive-ajax.min.js در فایل layout برنامه جهت وفق دادن این اطلاعات unobtrusive به اطلاعات مورد نیاز متد jQuery.Ajax وجود دارد.

<form action="/Home/SearchEmployeeInfo" data-ajax="true" 
data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST"
data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"
id="form0" method="post">
<input id="data" name="data" type="text" value="" />
<input type="submit" value="Search" />
</form>


کتابخانه کمکی «ASP.net MVC Awesome - jQuery Ajax Helpers»
علاوه بر متدهای توکار Ajax همراه با ASP.NET MVC، سایر علاقمندان نیز یک سری Ajax helper را بر اساس افزونه‌های jQuery تدارک دیده‌اند که از آدرس زیر قابل دریافت هستند:
http://awesome.codeplex.com/


افزودن فرم‌ها به کمک jQuery.Ajax و فعال سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت

در ASP.NET MVC چون ViewState حذف شده است، امکان تزریق فرم‌های جدید به صفحه یا به روز رسانی قسمتی از صفحه توسط jQuery Ajax به سهولت و بدون دریافت پیغام «viewstate is corrupted» در حین ارسال اطلاعات به سرور، میسر است.
در این حالت باید به یک نکته مهم نیز دقت داشت: «اعتبار سنجی سمت کلاینت دیگر کار نمی‌کند». علت اینجا است که در حین بارگذاری متداول یک صفحه، متد زیر به صورت خودکار فراخوانی می‌گردد:
$.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}");

اما با به روز رسانی قسمتی از صفحه، دیگر اینچنین نخواهد بود و نیاز است این فراخوانی را دستی انجام دهیم. برای مثال:

$.ajax
({
url: "/{controller}/{action}/{id}",
type: "get",
success: function(data)
{
$.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}");
}
});

//or
$.get('/{controller}/{action}/{id}', function (data) { $.validator.unobtrusive.parse("#{form-id}"); });

شبیه به همین مساله را حین استفاده از Ajax.BeginForm نیز باید مد نظر داشت:

@using (Ajax.BeginForm(
    "Action1",
    "Controller",
    null,
    new AjaxOptions {
        OnSuccess = "onSuccess",
        UpdateTargetId = "result"
    },
    null)
)
{
    <input type="submit" value="Save" />
}

var onSuccess = function(result) {
    // enable unobtrusive validation for the contents
    // that was injected into the <div id="result"></div> node
    $.validator.unobtrusive.parse("#result");
};

در این مثال در پارامتر UpdateTargetId، مجددا یک فرم رندر می‌شود. بنابراین اعتبار سنجی سمت کلاینت آن دیگر کار نخواهد کرد مگر اینکه با مقدار دهی خاصیت OnSuccess، مجددا متد unobtrusive.parse را فراخوانی کنیم.


مطالب
معرفی کتابخانه PdfReport
مدتی هست که در حال تهیه کتابخانه‌ی گزارش سازی مبتنی بر iTextSharp هستم و عمده‌ی استفاده از آن برای من تاکنون، تهیه گزارشات باکیفیت PDF فارسی تحت وب بوده؛ هر چند این کتابخانه وابستگی خاصی به فناوری مورد استفاده ندارد و با WinForms، WPF، مشتقات ASP.NET ، سرویس‌های WCF و کلا هرجایی که دات نت فریم ورک کامل در دسترس باشد، قابل استفاده است. همچنین به منبع داده خاصی گره نخورده است و حتی می‌توانید از یک anonymously typed list عدم متصل به بانک اطلاعاتی خاصی نیز به عنوان منبع داده آن استفاده کنید.
کتابخانه PdfReport به عمد جهت دات نت 3.5 تهیه شده است تا بازه وسیعی از سیستم عامل‌ها را پوشش دهد.
این کتابخانه علاوه بر تبدیل اطلاعات شما به گزارشات مبتنی بر PDF، امکان تهیه خروجی خودکار اکسل (2007 به بعد) را نیز دارد. فایل خروجی آن، به صورت پیوست درون فایل PDF تهیه شده قرار می‌گیرد و جزئی از آن می‌شود.
بدیهی است اینبار با کتابخانه گزارش سازی روبرو هستید که با راست به چپ مشکلی ندارد!
کتابخانه PdfReport بر پایه کتابخانه‌های معروف سورس باز iTextSharp و EPPlus تهیه شده است. حداقل مزیت استفاده از آن، صرفه جویی در وقت شما جهت آموختن ریزه کاری‌های مرتبط با هر کدام از کتابخانه‌های یاده شده است. برای نمونه جهت فراگیری کار با iTextSharp نیاز است یک کتاب 600 صفحه‌ای به نام iText in action را مطالعه و تمرین کنید. این مورد منهای مسایل و نکات متعدد مرتبط با زبان فارسی است که در این کتاب به آن‌ها اشاره‌ای نشده است.
برای تهیه آن، مشکلات متداولی که کاربران مدام در انجمن‌های برنامه نویسی مطرح می‌کنند و ابزارهای موجود عاجز از ارائه راه حلی ساده برای حل آن‌ها هستند، مد نظر بوده و امید است نگارش یک این کتابخانه بتواند بسیاری از این دردها را کاهش دهد.
کار با این کتابخانه صرفا با کدنویسی میسر است (code first) و همین مساله انعطاف پذیری قابل توجهی را ایجاد کرده که در طی روزهای آینده با جزئیات بیشتر آن آشنا خواهید شد.


اما چرا PDF؟

استفاده از قالب PDF برای تهیه گزارشات، این مزایا را به همراه دارد:
- دقیقا همان چیزی که مشاهده می‌شود، در هر مکانی قابل چاپ است. با همان کیفیت، همان اندازه صفحه، همان فونت و غیره. به این ترتیب به صفحه بندی بسیار مناسب و بهینه‌ای می‌توان رسید و مشکلات گزارشات HTML ایی وب را ندارد.
- امکان استفاد از فونت‌های شکیل‌تر در آن بدون مشکل و بدون نیاز به نصب بر روی کامپیوتری میسر است؛ چون فونت را می‌توان در فایل PDF نیز قرار داد.
- این فایل در تمام سیستم عامل‌ها پشتیبانی می‌شود. خصوصا اینکه فایل نهایی در تمام کامپیوترها و در انواع و اقسام سیستم عامل‌ها به یک شکل و اندازه نمایش داده خواهد شد. برای مثال اینطور نیست که در ویندوز XP ،‌اعداد آن فارسی نمایش داده شوند و در ویندوز 7 با تنظیمات محلی خاصی، دیگر اینطور نباشد. حتی تحت لینوکس هم اعداد آن فارسی نمایش داده خواهد شد چون فونت مخصوص بکار رفته، در خود فایل PDF قابل قرار دادن است.
- برنامه معروف و رایگان Adobe reader برای خواندن و مشاهده آن کفایت می‌کند و البته کلاینت یکبار باید این برنامه را نصب کند. همچنین از این نوع برنامه‌های رایگان برای مشاهده فایل‌های PDF زیاد است.
- تمام صفحات گزارش را در یک فایل می‌توان داشت و به یکباره تمام آن نیز به سادگی قابل چاپ است. این مشکلی است که با گزارشات تحت وب وجود دارد که نمی‌شود مثلا یک گزارش 100 صفحه‌ای را به یکباره به چاپگر ارسال کرد. به همین جهت عموما کاربران درخواست می‌دهند تا کل گزارش را در یک صفحه HTML نمایش دهید تا ما راحت آن‌را چاپ کنیم یا راحت از آن خروجی بگیریم. اما زمانیکه فایل PDF تهیه می‌شود این مشکلات وجود نخواهد داشت و جهت Print بسیار بهینه سازی شده است. تا حدی که الان فرمت برگزیده تهیه کتاب‌های الکترونیکی نیز PDF است. مثلا سایت معروف آمازون امکان فروش نسخه PDF کتاب‌ها را هم پیش بینی کرده است.
-امکان صفحه بندی دقیق به همراه مشخص سازی landscape یا portrait بودن صفحه نهایی میسر است. چیزی که در گزارشات صفحات وب آنچنان معنایی ندارد.
- امکان رمزنگاری اطلاعات در آن پیش بینی شده است. همچنین می‌توان به فایل‌های PDF امضای دیجیتال نیز اضافه کرد. به این ترتیب هرگونه تغییری در محتوای فایل توسط برنامه‌های PDF خوان معتبر گزارش داده شده و می‌توان از صحت اطلاعات ارائه شده توسط آن اطمینان حاصل کرد.
- از فشرده سازی مطالب، فایل‌ها و تصاویر قرار داده شده در آن پشتیبانی می‌کند.
- از گرافیک برداری پشتیبانی می‌کند.


مجوز استفاده از این کتابخانه:
کار من مبتنی بر LGPL است. به این معنا که به صورت باینری (فایل dll) در هر نوع پروژه‌ای قابل استفاده است.
اما ... PdfReport از دو کتابخانه دیگر نیز استفاده می‌کند:
- کتابخانه iTextSharp که دارای مجوز AGPL است. این مجوز رایگان نیست.
- کتابخانه EPPlus برای تولید فایل‌های اکسل با کیفیت. مجوز استفاده از این کتابخانه LGPL است و تا زمانیکه به صورت باینری از آن استفاده می‌کنید، محدودیتی را برای شما ایجاد نخواهد کرد.


کتابخانه PdfReport به صورت سورس باز در CodePlex قرار گرفته ؛ اما جهت پرسیدن سؤالات، پیشنهادات، ارائه بهبود و غیره می‌توانید (و بهتر است) از قسمت مدیریت پروژه مرتبط در سایت جاری نیز استفاده کنید.


نحوه تهیه اولین گزارش، با کتابخانه PdfReport

الف) یک پروژه Class library جدید را شروع کنید. از این جهت که گزارشات PdfReport در انواع و اقسام پروژه‌های VS.NET قابل استفاده است، می‌توان از این پروژه Class library به عنوان کلاس‌های پایه قابل استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های مختلف، بدون نیاز به تغییری در کدهای آن استفاده کرد.

ب) آخرین نگارش فایل‌های مرتبط با PdfReport را از اینجا دریافت کنید و سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجود در بسته آن به پروژه خود اضافه نمائید (ارجاعاتی به PdfReport، iTextSharp و EPPlus). فایل XML راهنمای کتابخانه نیز به همراه بسته آن می‌باشد که در حین استفاده از متدها و خواص PdfReport کمک بزرگی خواهد بود.

ج) کلاس‌های زیر را به آن اضافه کنید:
using System.Web;
using System.Windows.Forms;

namespace PdfReportSamples
{
    public static class AppPath
    {
        public static string ApplicationPath
        {
            get
            {
                if (isInWeb)
                    return HttpRuntime.AppDomainAppPath;

                return Application.StartupPath;
            }
        }

        private static bool isInWeb
        {
            get
            {
                return HttpContext.Current != null;
            }
        }
    }
}
از این کلاس برای مشخص سازی محل ذخیره سازی فایل‌های نهایی PDF تولیدی استفاده خواهیم کرد.
همانطور که مشاهده می‌کنید ارجاعاتی را به System.Windows.Forms.dll و System.Web.dll نیاز دارد.

در ادامه کلاس User را جهت ساخت یک منبع داده درون حافظه‌ای تعریف خواهیم کرد:
using System;

namespace PdfReportSamples.IList
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public long Balance { set; get; }
        public DateTime RegisterDate { set; get; }
    }
}
اکنون کلاس اصلی گزارش ما به صورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.IList
{
    public class IListPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.NumberOfDataRowsPerPage(5);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var listOfRows = new List<User>();
                for (int i = 0; i < 200; i++)
                {
                    listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                }
                dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                summarySettings.OverallSummarySettings("جمع کل");
                summarySettings.PerviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("#");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("شماره");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(4);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("موجودی");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                });

            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
                export.ToCsv();
                export.ToXml();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptIListSample.pdf"));
        }
    }
}
و برای استفاده از آن:
var rpt = new IListPdfReport().CreatePdfReport();
// rpt.FileName


برای نمونه، جهت مشاهده نمایش این خروجی در یک برنامه ویندوزی، به مثال‌های همراه سورس پروژه در مخزن کد آن مراجعه نمائید.

توضیحات بیشتر:

- در قسمت  DocumentPreferences، جهت راست به چپ (PdfRunDirection)، اندازه صفحه (PdfPageSize)، جهت صفحه (PageOrientation) و امثال آن تنظیم می‌شوند.
- سپس نیاز است قلم‌های مورد استفاده در گزارش مشخص شوند. در متد DefaultFonts باید دو  قلم را معرفی کنید. قلم اول، قلم پیش فرض خواهد بود و قلم دوم برای رفع نواقص قلم اول مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال اگر قلم اول فاقد حروف انگلیسی است، به صورت خودکار به قلم دوم رجوع خواهد شد.
- در ادامه در متد PagesFooter، تاریخ درج شده در پایین تمام صفحات مشخص می‌شود. در مورد ساخت Footer سفارشی در قسمت‌های بعدی بحث خواهد شد.
- در متد PagesHeader، متن و تصویر قرار گرفته در Header تمام صفحات گزارش قابل تنظیم است. این مورد نیز قابل سفارشی سازی است که در قسمت‌های بعد به آن خواهیم پرداخت.
- توسط MainTableTemplate، قالب ظاهری ردیف‌های گزارش مشخص می‌شود. یک سری قالب پیش فرض در کتابخانه PdfReport موجود است که توسط متد BasicTemplate آن قابل دسترسی است. در مورد نحوه تعریف قالب‌‌های سفارشی به مرور در قسمت‌های بعد، بحث خواهد شد.
- در قسمت MainTablePreferences تنظیمات جدول اصلی گزارش تعیین می‌شود. برای مثال چه تعداد ردیف در صفحه نمایش داده شود. اگر این مورد را تنظیم نکنید، به صورت خودکار محاسبه خواهد شد. نحوه تعیین عرض ستون‌های گزارش به کمک متد ColumnsWidthsType مشخص می‌شود که در اینجا حالت نسبی درنظر گرفته شده است.
- منبع داده مورد استفاده توسط متد MainTableDataSource مشخص می‌شود که در اینجا یک لیست جنریک تعیین شده و سپس توسط متد StronglyTypedList در اختیار گزارش ساز جاری قرار می‌گیرد. تعدادی منبع داده پیش فرض در PdfReport وجود دارند که هر کدام را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد. همچنین امکان تعریف منابع داده سفارشی نیز وجود دارد.
- با کمک متد MainTableSummarySettings، برچسب‌های جمع‌های پایین صفحات مشخص می‌شود.
- در قسمت MainTableColumns، ستون‌هایی را که علاقمندیم در گزارش ظاهر شوند، قید می‌کنیم. هر ستون باید با یک فیلد یا خاصیت منبع داده متناظر باشد. همچنین همانطور که مشاهده می‌کنید امکان تعیین Visibility، عرض و غیره آن نیز مهیا است (قابلیت ساخت گزارشاتی که به انتخاب کاربر، ستون‌های آن ظاهر یا مخفی شوند). در اینجا توسط callbackهایی که در متد ColumnItemsTemplate قابل دسترسی هستند، می‌توان اطلاعات را پیش از نمایش فرمت کرد. برای مثال سه رقم جدا کننده به اعداد اضافه کرد (برای نمونه در خاصیت موجودی فوق) و یا توسط متد AggregateFunction، می‌توان متد تجمعی مناسبی را جهت ستون جاری مشخص کرد.
- توسط متد MainTableEvents به بسیاری از رخدادهای داخلی PdfReport دسترسی خواهیم یافت. برای مثال اگر در اینجا رکوردی موجود نباشد، رخداد DataSourceIsEmpty صادر خواهد شد.
- به کمک متد Export، خروجی‌های دلخواه مورد نظر را می‌توان مشخص کرد. تعدادی خروجی، مانند اکسل، XML و CSV در این کتابخانه موجود است. امکان سفارشی سازی آن‌ها نیز پیش بینی شده است.
- و نهایتا توسط متد Generate مشخص خواهیم کرد که فایل گزارش کجا ذخیره شود.

 لطفا برای طرح مشکلات و سؤالات خود در رابطه با کتابخانه PdfReport از این قسمت سایت استفاده کنید.
مطالب
MEF و الگوی Singleton

در مورد معرفی مقدماتی MEF می‌توانید به این مطلب مراجعه کنید و در مورد الگوی Singleton به اینجا.


کاربردهای الگوی Singleton عموما به شرح زیر هستند:
1) فراهم آوردن دسترسی ساده و عمومی به DAL (لایه دسترسی به داده‌ها)
2) دسترسی عمومی به امکانات ثبت وقایع سیستم در برنامه logging -
3) دسترسی عمومی به تنظیمات برنامه
و موارد مشابهی از این دست به صورتیکه تنها یک روش دسترسی به این اطلاعات وجود داشته باشد و تنها یک وهله از این شیء در حافظه قرار گیرد.

با استفاده از امکانات MEF دیگر نیازی به نوشتن کدهای ویژه تولید کلاس‌های Singleton نمی‌باشد زیرا این چارچوب کاری دو نوع روش وهله سازی از اشیاء (PartCreationPolicy) را پشتیبانی می‌کند: Shared و NonShared . حالت Shared دقیقا همان نام دیگر الگوی Singleton است. البته لازم به ذکر است که حالت Shared ، حالت پیش فرض تولید وهله‌ها بوده و نیازی به ذکر صریح آن همانند ویژگی زیر نیست:
[PartCreationPolicy(CreationPolicy.Shared)]

مثال:
فرض کنید قرار است از کلاس زیر تنها یک وهله بین صفحات یک برنامه‌ی Silverlight توزیع شود. با استفاده از ویژگی‌ Export به MEF اعلام کرده‌ایم که قرار است سرویسی را ارائه دهیم :

using System;
using System.ComponentModel.Composition;

namespace SlMefTest
{
[Export]
public class WebServiceData
{
public int Result { set; get; }

public WebServiceData()
{
var rnd = new Random();
Result = rnd.Next();
}
}

}
اکنون برای اثبات اینکه تنها یک وهله از این کلاس در اختیار صفحات مختلف قرار خواهد گرفت، یک User control جدید را به همراه یک دکمه که مقدار Result را نمایش می‌دهد به برنامه اضافه خواهیم کرد. دکمه‌ی دیگری را نیز به همین منظور به صفحه‌ی اصلی برنامه اضافه می‌کنیم.
کدهای صفحه اصلی برنامه (که از یک دکمه و یک Stack panel جهت نمایش محتوای یوزر کنترل تشکیل شده) به شرح بعد هستند:
<UserControl x:Class="SlMefTest.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
mc:Ignorable="d" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<StackPanel>
<Button Content="MainPageButton" Height="23"
HorizontalAlignment="Left"
Margin="10,10,0,0" Name="button1"
VerticalAlignment="Top" Width="98" Click="button1_Click" />
<StackPanel Name="panel1" Margin="5"/>
</StackPanel>
</UserControl>

using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;

namespace SlMefTest
{
public partial class MainPage
{
[Import]
public WebServiceData Data { set; get; }

public MainPage()
{
InitializeComponent();
this.Loaded += mainPageLoaded;
}

void mainPageLoaded(object sender, RoutedEventArgs e)
{
CompositionInitializer.SatisfyImports(this);
panel1.Children.Add(new SilverlightControl1());
}

private void button1_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
{
MessageBox.Show(Data.Result.ToString());
}
}
}
با استفاده از ویژگی Import به MEF اعلام می‌کنیم که به اطلاعاتی از نوع شیء WebServiceData نیاز داریم و توسط متد CompositionInitializer.SatisfyImports کار وهله سازی و پیوند زدن export و import های همانند صورت می‌گیرد. سپس استفاده‌ی مستقیم از Data.Result مجاز بوده و مقدار آن null نخواهد بود.

کدهای User control ساده اضافه شده به شرح زیر هستند:

<UserControl x:Class="SlMefTest.SilverlightControl1"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
mc:Ignorable="d"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">

<Grid x:Name="LayoutRoot" Background="White">
<Button Content="UserControlButton"
Height="23"
HorizontalAlignment="Left"
Margin="10,10,0,0"
Name="button1"
VerticalAlignment="Top"
Width="125"
Click="button1_Click" />
</Grid>
</UserControl>

using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;

namespace SlMefTest
{
public partial class SilverlightControl1
{
[Import]
public WebServiceData Data { set; get; }

public SilverlightControl1()
{
InitializeComponent();
this.Loaded += silverlightControl1Loaded;
}

void silverlightControl1Loaded(object sender, RoutedEventArgs e)
{
CompositionInitializer.SatisfyImports(this);
}

private void button1_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
{
MessageBox.Show(Data.Result.ToString());
}
}
}
اکنون قبل از شروع برنامه یک break point را در سازنده‌ی کلاس WebServiceData قرار دهید. سپس برنامه را آغاز نمائید. تنها یکبار این سازنده فراخوانی خواهد شد (هر چند در دو کلاس کار Import اطلاعات WebServiceData صورت گرفته است). همچنین با کلیک بر روی دو دکمه‌ای که اکنون در صفحه‌ی اصلی برنامه ظاهر می‌شوند، فقط یک عدد مشابه نمایش داده می‌شود (با توجه به اینکه اطلاعات هر دکمه در یک وهله‌ی جداگانه قرار دارد؛ یکی متعلق است به صفحه‌ی اصلی و دیگری متعلق است به user control اضافه شده).