مطالب
بررسی Bad code smell ها: کلاس بزرگ
این نوع کد بد بو در دسته بندی «کدهای متورم» قرار می‌گیرد. یکی از نتایج متورم شدن کدها، سخت شدن نگهداری آنهاست. بدیهی به نظر می‌رسد که نگهداری و اعمال تغییرات بر روی یک کلاس بزرگ، دشوار و زمان گیر خواهد بود. علارغم سادگی مفهوم این نوع کد بد بو، این مورد یکی از موارد پر تکرار درمحصول‌ها است.  
کلاس بزرگ کلاسی است که تعداد اعضای آن (فیلد، خصوصیت، متد) زیاد باشند و تعداد خطوط کد زیادی نیز داشته باشد. 

چرا چنین بویی به راه می‌افتد 

زمانیکه کلاسی ایجاد می‌شود، معمولا کوچک است. ولی با بزرگتر شدن نرم افزار و اضافه شدن امکانات مختلفی به آن ممکن است کلاس‌ها بزرگ و بزرگتر شوند. یکی از دلایلی که اندازه کلاس افزایش می‌یابد این است که معمولا اضافه کردن یک تکه کد به یک کلاس موجود از نظر ظاهری راحت‌تر از ایجاد یک کلاس جدید برای آن است. این مورد زمانیکه برنامه کوچک است اشکالی ایجاد نمی‌کند. اما زمانیکه تعداد این تغییرات کوچک در کلاس زیاد می‌شوند، کلاس شروع به متورم شدن می‌کند.

نشانه‌های این کد بد بو 

نشانه‌هایی که به تشخیص یک کلاس بزرگ کمک می‌کنند به صورت زیر هستند: 
  • تعداد خطوط زیاد: این معیار نسبت به فناوری و زبان برنامه نویسی مورد استفاده درمحصول متفاوت است؛ ولی در حالت کلی زمانیکه یک کلاس تعداد خطوط کدی بیشتر از 100 داشت، مشکلی بوجود آمده است. 
  • تعداد وضعیت‌های داخلی (در تعریف شیء گرایی) زیاد در یک کلاس، نشان دهنده بزرگی یک کلاس هستند.  
  • تعداد پارامترهای زیاد سازنده کلاس نشان دهنده متورم شدن کلاس هستند. معمولا مدیریت کردن تعداد وضعیت‌های داخلی زیاد منجر به دریافت تعداد زیاد پارامتر ورودی در سازنده می‌شوند. اگر قانون مربوط به تعداد پارامترهای یک متد را در نظر داشته باشیم و با فرض اینکه سازنده نیز یک متد است، حداکثر پارامترهای مناسب برای یک سازنده 4 خواهد بود. 
  • متغیرهایی وجود دارند که به صورت دسته‌ای پیشوند یا پسوند خاصی دارند. این پیشوندها یا پسوندها نشان دهنده مواردی هستند که احتمالا می‌توانند به کلاس مخصوص به خود انتقال داده شوند. زیرا از نظر منطقی ارتباطی بین آنها وجود دارد و مربوط به کلاس فعلی نمی‌شوند (زیرا اگر اینگونه بود نیازی به پیشوند یا پسوند نبود).


مشکل این کد بد بو چیست؟ 

نگهداری دشوار و زمان‌بر یکی از اولین و بارزترین مشکلات این نوع کد است. مشکلات دیگری که نسبتا ریز‌تر هستند و سخت‌تر تشخیص داده می‌شوند به صورت زیر هستند: 
  • عدم استفاده از مکانیزم‌های مشترک، به دلیل عدم تشکیل کلاس مربوط به آنها 
  • امکان ایجاد کدهای تکراری فراوان در کلاس 
  • دشواری تست نویسی برای کلاس‌ها به دلیل وظایف فراوانی که کلاس بر عهده دارد 
  • افزایش احتمال ایجاد مشکلات مربوط سورس کنترل‌ها و فعالیت همزمان چندین نفر بر روی یک فایل یا کلاس 
  • به دلیل انجام وظایف فراوان، تغییرات یک کلاس از جنبه‌های بسیار زیادی باید تست شود 


چگونه این بو را رفع کنیم؟  

دیدگاه کلی برای رفع چنین بویی تقسیم مسئولیت‌های موجود در یک کلاس بزرگ است. این تقسیم می‌تواند به صورت‌های زیر انجام شود:
  • ایجاد کلاسی مستقل برای هریک از مسئولیت‌های موجود در کلاس بزرگ 
  • ایجاد کلاسی پایه (Base class) برای انجام برخی از امور مشترک در کلاس 


جمع بندی 

یکی از نکات مهم در مورد انواع کد بد بو متعلق به دسته کدهای متورم، توجه دایمی به کدهای نوشته شده در محصول است. زیرا کدهای متورم به مرور زمان و به آرامی ایجاد می‌شوند و معمولا توجه کافی به آنها نمی‌شود.  
مطالب
انتخاب پویای فیلد ها در LINQ

LINQ یک DLS  بر مبنای .NET  می باشد که برای پرس و جو در منابع داده ای مانند پایگاه‌های داده ، فایل‌های XML و یا لیستی از اشیاء درون حافظه کاربرد دارد.

یکی از بزرگترین مزیت‌های آن Syntax  آسان و خوانا آن می‌باشد.

LINQ  از 2 نوع نمادگذاری پشتیبانی می‌کند:

  • Inline LINQ یا query expressions : 
var result = 
    from product in dbContext.Products
    where product.Category.Name == "Toys"
    where product.Price >= 2.50
    select product.Name;
  • Fluent Syntax : 
var result = dbContext.Products
    .Where(p => p.Category.Name == "Toys" && p.Price >= 250)
    .Select(p => p.Name);

در پرس و چو‌های بالا فیلد‌های مورد نیاز در قسمت Select در زمان Compile شناخته شده هستند . اما گاهی ممکن است فیلد‌های مورد نیاز در زمان اجرا مشخص شوند.

به عنوان مثال یک گزارش ساز پویا که کاربر مشخص می‌کند چه ستون هایی در خروجی نمایش داده شوند یا یک جستجوی پیشرفته که ستون‌های خروجی به اختیار کاربر در زمان اجرا مشخص می‌شوند. 

این مدل را در نظر داشته باشید :

    public class Student
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Field1 { get; set; }
        public string Field2 { get; set; }
        public string Field3 { get; set; }


        public static IEnumerable<Student> GetStudentSource()
        {
            for (int i = 0; i < 10; i++)
            {
                yield return new Student
                                 {
                                     Id = i,
                                     Name = "Name " + i,
                                     Field1 = "Field1 " + i,
                                     Field2 = "Field2 " + i,
                                     Field3 = "Field3 " + i
                                 };
            }
        }
    }

ستون‌های کلاس Student  را در رابط کاربری برنامه جهت انتخاب به کاربر نمایش می‌دهیم. سپس کاربر یک یا چند ستون را انتخاب می‌کند که قسمت Select  کوئری برنامه باید  بر اساس فیلد‌های مورد نظر کاربر مشخص شود.

یکی از روش هایی که می‌توان از آن بهره برد استفاده از کتاب خانه Dynamic LINQ معرفی شده در اینجا می باشد.

این کتابخانه جهت سهولت در نصب به کمک NuGet در این آدرس قرار دارد.

فرض بر این است که فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر با "," از یکدیگر جدا شده اند. 

    public class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            System.Console.WriteLine("Specify the desired fields : ");
            string fields = System.Console.ReadLine();
            IEnumerable<Student> students = Student.GetStudentSource();
            IQueryable output = students.AsQueryable().Select(string.Format("new({0})", fields));
            foreach (object item in output)
            {
                System.Console.WriteLine(item);
            }
          
            System.Console.ReadKey();
        }
  
    }

همانطور که در عکس ذیل مشاهده می‌کنید پس از اجرای برنامه ، فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر از منبع داده‌ی دریافت شده و در خروجی نمایش داده شده اند.

این روش مزایا و معایب خودش را دارد ، به عنوان مثال خروجی یک لیست از شیء Student  نیست یا این Select  فقط برای روی یک شیء IQueryable  قابل انجام است.

روش دیگری که می‌توان از آن بهره جست استفاده از یک متد کمکی جهت تولید پویای عبارت Lambda  ورودی Select  می باشد :  

    public  class SelectBuilder <T>
    {
        public static Func<T, T> CreateNewStatement(string fields)
        {
            // input parameter "o"
            var xParameter = Expression.Parameter(typeof(T), "o");


            // new statement "new T()"
            var xNew = Expression.New(typeof(T));

            // create initializers
            var bindings = fields.Split(',').Select(o => o.Trim())
                .Select(o =>
                {

                    // property "Field1"
                    var property = typeof(T).GetProperty(o);

                    // original value "o.Field1"
                    var xOriginal = Expression.Property(xParameter, property);

                    // set value "Field1 = o.Field1"
                    return Expression.Bind(property, xOriginal);
                }
            ).ToList();

            // initialization "new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var xInit = Expression.MemberInit(xNew, bindings);

            // expression "o => new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var lambda = Expression.Lambda<Func<T, T>>(xInit, xParameter);

            // compile to Func<T, T>
            return lambda.Compile();
        }
    }
برای استفاده از متد CreateNewStatement باید اینگونه عمل کرد :  
       IEnumerable<Student> result = students.Select(SelectBuilder<Student>.CreateNewStatement("Field1, Field2")).ToList();

            foreach (Student student in result)
            {
                System.Console.WriteLine(student.Field1);
            }
خروجی یک لیست از Student  می باشد.
 نحوه‌ی کارکرد CreateNewStatement :

ابتدا فیلد‌های انتخابی کاربر که با "," جدا شده اند به ورودی پاس داده می‌شود سپس یک statement  خالی ایجاد می‌شود

o=>new Student()
فیلد‌های ورودی از یکدیگر تفکیک می‌شوند و به کمک Reflection پراپرتی معادل فیلد رشته ای در کلاس Student پیدا می‌شود :  
var property = typeof(T).GetProperty(o);
سپس عبارت Select و تولید شیء جدید بر اساس فیلد‌های ورودی تولید می‌شود و برای استفاده Compile  به Func می‌شود. در نهایت Func  تولید شده به Select پاس داده می‌شود و لیستی از Student  بر مبنای فیلد‌های انتخابی تولید می‌شود. 

دریافت مثال : DynamicSelect.zip 
مطالب
React 16x - قسمت 16 - مسیریابی - بخش 2 - پارامترهای مسیریابی
در قسمت قبل، نحوه‌ی برپایی و تنظیمات اولیه‌ی کتابخانه‌ی مسیریابی react-router-dom را بررسی کردیم. در ادامه نحوه‌ی دریافت پارامترهای مسیریابی و سایر جزئیات این کتابخانه را مرور می‌کنیم.


دریافت پارامترهای مسیریابی

گاهی از اوقات نیاز به ارسال پارامترهایی به مسیریابی‌های تعریف شده‌است. برای مثال در لیست محصولات تعریف شده، بسته به انتخاب هر کدام، باید id متناظری نیز در URL نهایی ظاهر شود. به این Id، یک Route parameter گفته می‌شود. برای پیاده سازی این نیازمندی به صورت زیر عمل می‌کنیم:
در فایل app.js، یک مسیریابی جدید را برای نمایش جزئیات یک محصول اضافه می‌کنیم:
import ProductDetails from "./components/productDetails";
// ...
class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Switch>
            <Route path="/products/:id" component={ProductDetails} />
            <Route
              path="/products"
              render={props => (
                <Products param1="123" param2="456" {...props} />
              )}
            />
            <Route path="/posts/:year/:month" component={Posts} />
            <Route path="/admin" component={Dashboard} />
            <Route path="/" component={Home} />
          </Switch>
        </div>
      </div>
    );
  }
}
در اینجا برای تعریف یک پارامتر مسیریابی، آن‌را با : شروع می‌کنیم؛ مانند id:، در مسیریابی جدید فوق. البته امکان تعریف چندین پارامتر هم در اینجا وجود دارد؛ مانند تعریف پارامترهای سال و ماه برای مسیریابی مطالب. به علاوه چون این نوع مسیریابی‌ها ویژه‌تر هستند، باید در ابتدا قرارگیرند. برای مثال اگر مسیریابی products/ را در اول لیست قرار دهیم، دیگر کار به انتخاب products/:id/ نخواهد رسید.

کامپوننت جدید src\components\productDetails.jsx نیز به صورت زیر تعریف شده‌است:
import React, { Component } from "react";

class ProductDetails extends Component {
  handleSave = () => {
    // Navigate to /products
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Product Details - </h1>
        <button className="btn btn-primary" onClick={this.handleSave}>
      </div>
    );
  }
}

export default ProductDetails;
پس از این تغییرات و ذخیره سازی برنامه، با بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، ابتدا صفحه‌ی products را از منوی راهبری سایت انتخاب کرده و سپس بر روی یکی از محصولات لیست شده کلیک می‌کنیم. سپس در افزونه‌ی react developer tools، کامپوننت نمایش داده شده‌ی ProductDetails را انتخاب می‌کنیم:


در اینجا با گشودن اطلاعات خاصیت match تزریق شده‌ی به کامپوننت ProductDetails، می‌توان اطلاعاتی مانند پارامترهای دریافتی مسیریابی را دقیقا مشاهده کرد. برای مثال در این تصویر id=1 از URL بالای صفحه که به http://localhost:3000/products/1 تنظیم شده‌است، دریافت می‌شود.
بنابراین امکان خواندن اطلاعات پارامترهای مسیریابی، توسط شیء match تزریق شده‌ی به یک کامپوننت وجود دارد. به همین جهت کامپوننت ProductDetails را ویرایش کرده و المان h1 آن‌را جهت نمایش id محصول به صورت زیر تغییر می‌دهیم که در آن شیء match.params، از props کامپوننت تامین می‌شود:
<h1>Product Details - {this.props.match.params.id} </h1>

برای آزمایش آن مجددا از صفحه‌ی products شروع کرده و بر روی لینک یکی از محصولات، کلیک کنید. در اینجا هرچند id محصول به درستی نمایش داده می‌شود، اما ... نمایش جزئیات آن به همراه بارگذاری کامل و مجدد صفحه‌ی آن است که از حالت SPA خارج شده‌است. برای رفع این مشکل به کامپوننت products مراجعه کرده و anchor‌های تعریف شده را همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، تبدیل به کامپوننت Link می‌کنیم.
از حالت قبلی:
{this.state.products.map(product => (
  <li key={product.id}>
    <a href={`/products/${product.id}`}>{product.name}</a>
  </li>
))}
به حالت جدید:
import { Link } from "react-router-dom";
// ...

<Link to={`/products/${product.id}`}>{product.name}</Link>
با این تغییر دیگر در حین نمایش یک کامپوننت، بارگذاری کامل صفحه رخ نمی‌دهد.


پارامترهای اختیاری مسیریابی

به تعریف مسیریابی زیر، دو پارامتر سال و ماه، اضافه شده‌اند:
<Route path="/posts/:year/:month" component={Posts} />
و برای مثال اگر بر روی لینک posts در منوی راهبری کلیک کنیم، آدرسی مانند http://localhost:3000/posts/2018/06 ایجاد شده و سپس کامپوننت Posts رندر می‌شود. حال اگر پارامتر ماه را حذف کنیم http://localhost:3000/posts/2018 چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ در این حالت برنامه کامپوننت Home را نمایش خواهد داد. علت اینجا است که پارامترهای تعریف شده‌ی در مسیریابی، به صورت پیش‌فرض اجباری هستند. به همین جهت URL وارد شده، چون با الگوی تعریفی Route فوق بدلیل نداشتن قسمت ماه، انطباق نیافته و تنها مسیریابی / که کامپوننت Home را نمایش می‌دهد، با آن تطابق یافته‌است.
برای رفع این مشکل می‌توان با اضافه کردن یک ? به هر پارامتر، پارامترهای تعریف شده را اختیاری کرد:
<Route path="/posts/:year?/:month?" component={Posts} />
در regexهای جاوا اسکریپتی زمانیکه یک ? را به یک عبارت باقاعده اضافه می‌کنیم، یعنی آن عبارت اختیاری است.

با این تغییرات اگر مجددا آدرس http://localhost:3000/posts/2018 را درخواست کنیم، کامپوننت Posts بجای کامپوننت Home نمایش داده می‌شود.

اکنون کامپوننت Posts را به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا پارامترهای مسیریابی را نیز درج کند:
import React from "react";

const Posts = ({ match }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Posts</h1>
      Year: {match.params.year} , Month: {match.params.month}
    </div>
  );
};

export default Posts;
پارامتر ({ match }) در اینجا به این معنا است که شیء props ارسالی به آن، توسط Object Destructuring تجزیه شده و خاصیت match آن در اینجا به صورت یک پارامتر در اختیار کامپوننت بدون حالت تابعی قرار گرفته‌است.

پس از ذخیره سازی این تغییرات و بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، اگر آدرس http://localhost:3000/posts/2018/1 را وارد کنیم، خروجی زیر حاصل می‌شود:



کار با پارامترهای کوئری استرینگ‌های مسیریابی

پارامترهای اختیاری، جزو قابلیت‌هایی هستند که باید تا حد ممکن از بکارگیری آن‌ها اجتناب و آن‌ها را با کوئری استرینگ‌ها تعریف کرد. کوئری استرینگ‌ها با یک ? در انتهای URL شروع می‌شوند و می‌توانند چندین پارامتر را داشته باشند؛ مانند: http://localhost:3000/posts?sortBy=newest&approved=true و یا حتی می‌توان آن‌ها را با پارامترهای اختیاری نیز ترکیب کرد مانند: http://localhost:3000/posts/2018/05?sortBy=newest&approved=true
برای استخراج کوئری استرینگ‌ها در برنامه‌های React باید از شیء location استفاده کرد:


در اینجا مقدار خاصیت search، کل قسمت کوئری استرینگ‌ها را به همراه دارد. البته ما قصد پردازش آن‌را به صورت دستی نداریم. به همین جهت از کتابخانه‌ی زیر برای انجام اینکار استفاده خواهیم کرد:
> npm i query-string --save
پس از نصب کتابخانه‌ی بسیار معروف query-string، به کامپوننت Posts مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
import queryString from "query-string";

const Posts = ({ match, location }) => {
  const result = queryString.parse(location.search);
  console.log(result);
  // ...
- پیشتر ذکر پارامتر ({ match }) را بررسی کردیم. در اینجا خاصیت location نیز به آن اضافه شده‌است تا پس از Object Destructuring شیء props ارسالی به کامپوننت، بتوان به مقدار شیء location نیز دسترسی یافت.
- سپس شیء queryString را از ماژول مرتبط، import می‌کنیم. در ادامه به کمک متد parse آن، می‌توان location.search را آنالیز کرد که خروجی آن، یک شیء جاوا اسکریپتی به صورت زیر است:
{approved: "true", sortBy: "newest"}
بنابراین در اینجا هم می‌توان توسط Object Destructuring، به این خواص دسترسی یافت:
 const { approved, sortBy } = queryString.parse(location.search);

یک نکته: باید دقت داشت که کتابخانه‌ی query-string، همیشه مقادیر خواص را رشته‌ای بازگشت می‌دهد؛ حتی اگر عدد باشند.


مدیریت مسیرهای نامعتبر درخواستی

فرض کنید کاربری آدرس غیرمعتبر http://localhost:3000/xyz را که هیچ نوع مسیریابی را برای آن تعریف نکرده‌ایم، درخواست می‌کند. در این حالت برنامه کامپوننت home را رندر می‌کند که مرتبط است با تعاریف مسیریابی برنامه در فایل app.js. تنها path تعریف شده‌ای که با این آدرس تطابق پیدا می‌کند، / متناظر با کامپوننت home است.
بجای این رفتار پیش‌فرض، مایل هستیم که کاربر به یک صفحه‌ی سفارشی «پیدا نشد» هدایت شود. به همین جهت ابتدا کامپوننت جدید تابعی بدون حالت src\components\notFound.jsx را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";

const NotFound = () => {
  return <h1>Not Found</h1>;
};

export default NotFound;
سپس ابتدا به مسیریابی /، ویژگی exact را هم اضافه می‌کنیم تا دیگر بجز ریشه‌ی سایت، به مسیر دیگری پاسخ ندهد:
<Route path="/" exact component={Home} />
اکنون اگر مجددا مسیر xyz را درخواست کنیم، فقط کامپوننت NavBar در صفحه ظاهر می‌شود. برای بهبود این وضعیت و نمایش کامپوننت NotFound، مراحل زیر را طی می‌کنیم:
- ابتدا شیء Redirect را از react-router-dom باید import کنیم.
- همچنین import کامپوننت NotFound نیز باید ذکر شود.
- سپس پیش از مسیریابی کلی /، مسیریابی جدید not-found را که به کامپوننت NotFound اشاره می‌کند، اضافه می‌کنیم.
- اکنون در انتهای Switch تعریف شده (جائی که دیگر هیچ مسیریابی تعریف شده‌ای، با مسیر درخواستی کاربر، تطابق نداشته)، باید کامپوننت Redirect را جهت هدایت به این مسیریابی جدید، تعریف کرد:
import { Redirect, Route, Switch } from "react-router-dom";
//...
import NotFound from "./components/notFound";
//...

class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Switch>
            //...
            <Route path="/not-found" component={NotFound} />
            <Route path="/" exact component={Home} />
            <Redirect to="/not-found" />
          </Switch>
        </div>
      </div>
    );
  }
}
پس از این تغییرات، اگر آدرس نامعتبر http://localhost:3000/xyz درخواست شود، بلافاصله به آدرس http://localhost:3000/not-found هدایت می‌شویم.

کاربرد دیگر کامپوننت Redirect، هدایت کاربران از یک آدرس قدیمی، به یک آدرس جدید است که نحوه‌ی تعریف آن به صورت زیر می‌باشد:
<Redirect from="/messages" to="/posts" />
با این تنظیم اگر کاربری مسیر http://localhost:3000/messages را درخواست دهد، به صورت خودکار به http://localhost:3000/posts هدایت خواهد شد.


هدایت کاربران به آدرس‌های مختلف با برنامه نویسی

گاهی از اوقات پس از تکمیل فرمی و یا کلیک بر روی دکمه‌ای، می‌خواهیم کاربر را به آدرس خاصی هدایت کنیم. برای مثال در برنامه‌ی جاری می‌خواهیم زمانیکه کاربری صفحه‌ی جزئیات یک محصول را مشاهده و بر روی دکمه‌ی فرضی Save کلیک کرد، دوباره به همان صفحه‌ی لیست محصولات هدایت شود؛ برای این منظور از شیء history استفاده خواهیم کرد:


در اینجا متدها و خواص شیء history را مشاهده می‌کنید. برای نمونه توسط متد push آن می‌توان آدرس جدیدی را به تاریخچه‌ی آدرس‌های مرور شده‌ی توسط کاربر، اضافه کرد و کاربر را با برنامه نویسی، به صفحه‌ی جدیدی هدایت نمود:
class ProductDetails extends Component {
  handleSave = () => {
    // Navigate to /products
    this.props.history.push("/products");
  };

یک نکته: اگر به تصویر دقت کنید، متد replace هم در اینجا قابل استفاده است. متد push با افزودن رکوردی به تاریخچه‌ی آدرس‌های مرور شده‌ی در مرورگر، امکان بازگشت به محل قبلی را با کلیک بر روی دکمه‌ی back مرورگر، فراهم می‌کند؛ اما replace تنها رکورد آدرس جاری را در تاریخچه‌ی مرورگر به روز رسانی می‌کند. یعنی از داشتن تاریخچه محروم خواهیم شد. عمده‌ی کاربرد این متد، در صفحات لاگین است؛ زمانیکه کاربر به سیستم وارد می‌شود و به صفحه‌ی جدیدی مراجعه می‌کند، با کلیک بر روی دکمه‌ی back، دوباره نمی‌خواهیم او را به صفحه‌ی لاگین هدایت کنیم.


تعریف مسیریابی‌های تو در تو


قصد داریم به صفحه‌ی admin، دو لینک جدید به مطالب و کاربران ادمین را اضافه کنیم، به نحوی که با کلیک بر روی هر کدام، محتوای هر صفحه‌ی متناظر، در همینجا نمایش داده شود (تصویر فوق). به عبارتی در حال حاضر، مسیریابی تعریف شده، جهت مدیریت لینک‌های NavBar بالای صفحه کار می‌کند. اکنون می‌خواهیم مسیریابی دیگری را داخل آن برای پوشش منوی کنار صفحه‌ی ادمین اضافه کنیم. به اینکار، تعریف مسیریابی‌های تو در تو گفته می‌شود و پیاده سازی آن توسط کامپوننت react-router-dom بسیار ساده‌است و شامل این موارد می‌شود:
- ابتدا مسیریابی‌های جدید را همینجا داخل کامپوننت src\components\admin\dashboard.jsx تعریف می‌کنیم:
const Dashboard = ({ match }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Admin Dashboard</h1>
      <div className="row">
        <div className="col-3">
          <SideBar />
        </div>
        <div className="col">
          <Route path="/admin/users" component={Users} />
          <Route path="/admin/posts" component={Posts} />
        </div>
      </div>
    </div>
  );
};
در اینجا محتوای کامپوننت بدون حالت تابعی Dashboard را ملاحظه می‌کنید که از یک کامپوننت منوی SideBar و سپس در ستونی دیگر، از 2 کامپوننت Route تشکیل شده‌است که بر اساس URL رسیده، سبب رندر کامپوننت‌های جدید Users و Posts خواهند شد.
تنها نکته‌ی جدید آن، امکان درج کامپوننت Route در قسمت‌های مختلف برنامه، خارج از app.js می‌باشد و این امکان محدود به app.js نیست. در این حالت اگر مسیر /admin/posts توسط کاربر وارد شد، دقیقا در همان محلی که کامپوننت Route درج شده‌است، کامپوننت متناظر با این مسیر یعنی کامپوننت Posts، رندر می‌شود.

در ادامه محتوای این کامپوننت‌های جدید را نیز ملاحظه می‌کنید:
محتوای کامپوننت src\components\admin\sidebar.jsx
import React from "react";
import { Link } from "react-router-dom";

const SideBar = () => {
  return (
    <ul className="list-group">
      <li className="list-group-item">
        <Link to="/admin/posts">Posts</Link>
      </li>
      <li className="list-group-item">
        <Link to="/admin/users">Users</Link>
      </li>
    </ul>
  );
};

export default SideBar;

محتوای کامپوننت src\components\admin\users.jsx
import React from "react";

const Users = () => {
  return <h1>Admin Users</h1>;
};

export default Users;

محتوای کامپوننت src\components\admin\posts.jsx
import React from "react";

const Posts = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Admin Posts</h1>
    </div>
  );
};

export default Posts;


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-15-part-02.zip
مطالب
ASP.NET MVC #22

تهیه سایت‌های چند زبانه و بومی سازی نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC

زمانیکه دات نت فریم ورک نیاز به انجام اعمال حساس به مسایل بومی را داشته باشد،‌ ابتدا به مقادیر تنظیم شده دو خاصیت زیر دقت می‌کند:
الف) System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture
بر این اساس دات نت می‌تواند تشخیص دهد که برای مثال خروجی متد DateTime.Now.ToString در کانادا و آمریکا باید با هم تفاوت داشته باشند. مثلا در آمریکا ابتدا ماه، سپس روز و در آخر سال نمایش داده می‌شود و در کانادا ابتدا سال، بعد ماه و در آخر روز نمایش داده خواهد شد. یا نمونه‌ی دیگری از این دست می‌تواند نحوه نمایش علامت واحد پولی کشورها باشد.
ب) System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentUICulture
مقدار CurrentUICulture بر روی بارگذاری فایل‌های مخصوصی به نام Resource، تاثیر گذار است.

این خواص را یا به صورت دستی می‌توان تنظیم کرد و یا ASP.NET، این اطلاعات را از هدر Accept-Language دریافتی از مرورگر کاربر به صورت خودکار مقدار دهی می‌کند. البته برای این منظور نیاز است یک سطر زیر را به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کرد:

<system.web>
<globalization culture="auto" uiCulture="auto" />

یا اگر نیاز باشد تا برنامه را ملزم به نمایش اطلاعات Resource مرتبط با فرهنگ بومی خاصی کرد نیز می‌توان در همین قسمت مقادیر culture و uiCulture را دستی تنظیم نمود و یا اگر همانند برنامه‌هایی که چند لینک را بالای صفحه نمایش می‌دهند که برای مثال به نگارش‌های فارسی/عربی/انگلیسی اشاره می‌کند، اینکار را با کد نویسی نیز می‌توان انجام داد:

System.Threading.Thread.CurrentThread.CurrentCulture =
System.Globalization.CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa");


جهت آزمایش این مطلب، ابتدا تنظیم globalization فوق را به فایل وب کانفیگ برنامه اضافه کنید. سپس به مسیر زیر در IE مراجعه کنید:

IE -> Tools -> Intenet options -> Genarl tab -> Languages

در اینجا می‌توان هدر Accept-Language را مقدار دهی کرد. برای نمونه اگر مقدار زبان پیش فرض را به فرانسه تنظیم کنیم (به عنوان اولین زبان تعریف شده در لیست) و سپس سعی در نمایش مقدار decimal زیر را داشته باشیم:

string.Format("{0:C}", 10.5M)

اگر زبان پیش فرض، انگلیسی آمریکایی باشد، $ نمایش داده خواهد شد و اگر زبان به فرانسه تنظیم شود، یورو در کنار عدد مبلغ نمایش داده می‌شود.
تا اینجا تنها با تنظیم culture=auto به این نتیجه رسیده‌ایم. اما سایر قسمت‌های صفحه چطور؟ برای مثال برچسب‌های نمایش داده شده را چگونه می‌توان به صورت خودکار بر اساس Accept-Language مرجح کاربر تنظیم کرد؟ خوشبختانه در دات نت، زیر ساخت مدیریت برنامه‌های چند زبانه به صورت توکار وجود دارد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.


آشنایی با ساختار فایل‌های Resource


فایل‌های Resource یا منبع، در حقیقت فایل‌هایی هستند مبتنی بر XML با پسوند resx و هدف آن‌ها ذخیره سازی رشته‌های متناظر با فرهنگ‌های مختلف می‌باشد و برای استفاده از آن‌ها حداقل یک فایل منبع پیش فرض باید تعریف شود. برای نمونه فایل mydata.resx را در نظر بگیرید. برای ایجاد فایل منبع اسپانیایی متناظر، باید فایلی را به نام mydata.es.resx تولید کرد. البته نوع فرهنگ مورد استفاده را کاملتر نیز می‌توان ذکر کرد برای مثال mydata.es-mex.resx جهت فرهنگ اسپانیایی مکزیکی بکارگرفته خواهد شد، یا mydata.fr-ca.resx به فرانسوی کانادایی اشاره می‌کند. سپس مدیریت منابع دات نت فریم ورک بر اساس مقدار CurrentUICulture جاری، اطلاعات فایل متناظری را بارگذاری خواهد کرد. اگر فایل متناظری وجود نداشت، از اطلاعات همان فایل پیش فرض استفاده می‌گردد.
حین تهیه برنامه‌ها نیازی نیست تا مستقیما با فایل‌های XML منابع کار کرد. زمانیکه اولین فایل منبع تولید می‌شود، به همراه آن یک فایل cs یا vb نیز ایجاد خواهد شد که امکان دسترسی به کلیدهای تعریف شده در فایل‌های XML را به صورت strongly typed میسر می‌کند. این فایل‌های خودکار، تنها برای فایل پیش فرض mydata.resx تولید می‌شوند،‌از این جهت که تعاریف اطلاعات سایر فرهنگ‌های متناظر نیز باید با همان کلیدهای فایل پیش فرض آغاز شوند. تنها «مقادیر» کلیدهای تعریف شده در کلاس‌های منبع متفاوت هستند.
اگر به خواص فایل‌های resx در VS.NET دقت کنیم، نوع Build action آن‌ها به embedded resource تنظیم شده است.


مثالی جهت بررسی استفاده از فایل‌های Resource

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. فایل وب کانفیگ آن‌را ویرایش کرده و تنظیمات globalization ابتدای بحث را به آن اضافه کنید. سپس مدل، کنترلر و View متناظر با متد Index آن‌را با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

namespace MvcApplication19.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication19.Models;

namespace MvcApplication19.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var employee = new Employee { Name = "Name 1" };
return View(employee);
}
}
}

@model MvcApplication19.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<fieldset>
<legend>Employee</legend>
<div class="display-label">
Name
</div>
<div class="display-field">
@Html.DisplayFor(model => model.Name)
</div>
</fieldset>
<fieldset>
<legend>Employee Info</legend>
@Html.DisplayForModel()
</fieldset>

قصد داریم در View فوق بر اساس uiCulture کاربر مراجعه کننده به سایت، برچسب Name را مقدار دهی کنیم. اگر کاربری از ایران مراجعه کند، «نام کارمند» نمایش داده شود و سایر کاربران، «Employee Name» را مشاهده کنند. همچنین این تغییرات باید بر روی متد Html.DisplayForModel نیز تاثیرگذار باشد.
برای این منظور بر روی پوشه Views/Home که محل قرارگیری فایل Index.cshtml فوق است کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس در صفحه ظاهر شده، گزینه «Resources file» را انتخاب کرده و برای مثال نام Index_cshtml.resx را وارد کنید.
به این ترتیب اولین فایل منبع مرتبط با View جاری که فایل پیش فرض نیز می‌باشد ایجاد خواهد شد. این فایل، به همراه فایل Index_cshtml.Designer.cs تولید می‌شود. سپس همین مراحل را طی کنید، اما اینبار نام Index_cshtml.fa.resx را حین افزودن فایل منبع وارد نمائید که برای تعریف اطلاعات بومی ایران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. فایل دومی که اضافه شده است، فاقد فایل cs همراه می‌باشد.
اکنون فایل Index_cshtml.resx را در VS.NET باز کنید. از بالای صفحه، به کمک گزینه Access modifier، سطح دسترسی متدهای فایل cs همراه آن‌را به public تغییر دهید. پیش فرض آن internal است که برای کار ما مفید نیست. از این جهت که امکان دسترسی به متدهای استاتیک تعریف شده در فایل خودکار Index_cshtml.Designer.cs را در View های برنامه، نخواهیم داشت. سپس دو جفت «نام-مقدار» را در فایل resx وارد کنید. مثلا نام را Name و مقدار آن‌را «Employee Name» و سپس نام دیگر را NameIsNotRight و مقدار آن‌را «Name is required» وارد نمائید.
در ادامه فایل Index_cshtml.fa.resx را باز کنید. در اینجا نیز دو جفت «نام-مقدار» متناظر با فایل پیش فرض منبع را باید وارد کرد. کلیدها یا نام‌ها یکی است اما قسمت مقدار اینبار باید فارسی وارد شود. مثلا نام را Name و مقدار آن‌را «نام کارمند» وارد نمائید. سپس کلید یا نام NameIsNotRight و مقدار «لطفا نام را وارد نمائید» را تنظیم نمائید.
تا اینجا کار تهیه فایل‌های منبع متناظر با View جاری به پایان می‌رسد.
در ادامه با کمک فایل Index_cshtml.Designer.cs که هربار پس از تغییر فایل resx متناظر آن به صورت خودکار توسط VS.NET تولید و به روز می‌شود، می‌توان به کلیدها یا نام‌هایی که تعریف کرده‌ایم، در قسمت‌های مختلف برنامه دست یافت. برای نمونه تعریف کلید Name در این فایل به نحو زیر است:

namespace MvcApplication19.Views.Home {
public class Index_cshtml {
public static string Name {
get {
return ResourceManager.GetString("Name", resourceCulture);
}
}
}
}

بنابراین برای استفاده از آن در هر View ایی تنها کافی است بنویسیم:

@MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml.Name

به این ترتیب بر اساس تنظیمات محلی کاربر، اطلاعات به صورت خودکار از فایل‌های Index_cshtml.fa.resx فارسی یا فایل پیش فرض Index_cshtml.resx، دریافت می‌گردد.
علاوه بر امکان دسترسی مستقیم به کلیدهای تعریف شده در فایل‌های منبع، امکان استفاده از آن‌ها توسط data annotations نیز میسر است. در این حالت می‌توان مثلا پیغام‌های اعتبار سنجی را بومی کرد یا حین استفاده از متد Html.DisplayForModel، بر روی برچسب نمایش داده شده خودکار، تاثیر گذار بود. برای اینکار باید اندکی مدل برنامه را ویرایش کرد:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication19.Models
{
public class Employee
{
[ScaffoldColumn(false)]
public int Id { set; get; }

[Display(ResourceType = typeof(MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml),
Name = "Name")]
[Required(ErrorMessageResourceType = typeof(MvcApplication19.Views.Home.Index_cshtml),
ErrorMessageResourceName = "NameIsNotRight")]
public string Name { set; get; }
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، حین تعریف ویژگی‌های Display یا Required، امکان تعریف نام کلاس متناظر با فایل resx خاصی وجود دارد. به علاوه ErrorMessageResourceName به نام یک کلید در این فایل و یا پارامتر Name ویژگی Display نیز به نام کلیدی در فایل منبع مشخص شده، اشاره می‌کنند. این اطلاعات توسط متدهای Html.DisplayForModel، Html.ValidationMessageFor، Html.LabelFor و امثال آن به صورت خودکار مورد استفاده قرار خواهند گرفت.


نکته‌ای در مورد کش کردن اطلاعات
در این مثال اگر فیلتر OutputCache را بر روی متد Index تعریف کنیم، حتما نیاز است به هدر Accept-Language نیز دقت داشت. در غیراینصورت تمام کاربران، صرفنظر از تنظیمات بومی آن‌ها، یک صفحه را مشاهده خواهند کرد:

[OutputCache(Duration = 60, VaryByHeader = "Accept-Language")]
public ActionResult Index()


مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
نوع‌های ارجاعی (Reference Types) در #C، همیشه نال‌پذیر بوده‌اند؛ در مقابل نوع‌های مقداری (value types) مانند DateTime که برای نال‌پذیر کردن آن‌ها باید یک علامت سؤال را در حین تعریف نوع آن‌ها ذکر کرد تا تبدیل به یک نوع نال‌پذیر شود (DateTime? Created). بنابراین عنوانی مانند «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» شاید آنچنان مفهوم نباشد.
خالق Null در زبان‌های برنامه نویسی، آن‌را یک اشتباه چند میلیارد دلاری می‌داند! و به عنوان یک توسعه دهنده‌ی دات نت، غیرممکن است که در حین اجرای برنامه‌های خود تابحال به null reference exception برخورد نکرده باشید. هدف از ارائه‌ی قابلیت جدید «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» در C# 8.0، مقابله‌ی با یک چنین مشکلاتی است و خصوصا غنی سازی IDEها برای ارائه‌ی اخطارهایی پیش از کامپایل برنامه، در مورد قسمت‌هایی از کد که ممکن است سبب بروز null reference exception شوند.


فعالسازی «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر»

قابلیت «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. برای فعالسازی آن می‌توان فایل csproj را به صورت زیر، با افزودن خاصیت NullableContextOptions، ویرایش کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions>
  </PropertyGroup>
</Project>
یک نکته: در نگارش‌های بعدی NET Core SDK. و همچنین ویژوال استودیو (از نگارش 16.2.0 به بعد)، خاصیت NullableContextOptions به صرفا Nullable تغییر نام یافته و ساده شده‌است. بنابراین اگر در این نگارش‌ها به خطاهای ذیل برخوردید:
CS8632: The annotation for nullable reference types should only be used in code within a ‘#nullable’ context.
CS8627: A nullable type parameter must be known to be a value-type or non-nullable reference type. Consider adding a ‘class’, ‘struct’ or type constraint.
صرفا به معنای استفاده‌ی از نام قدیمی این ویژگی است که باید به Nullable تغییر پیدا کند:
<PropertyGroup>
  <LangVersion>preview</LangVersion>
  <Nullable>enable</Nullable>
</PropertyGroup>
اما در زمان نگارش این مطلب که 3.0.100-preview5-011568 در دسترس است، فعلا همان نام قدیمی NullableContextOptions کار می‌کند.


تغییر ماهیت نوع‌های ارجاعی #C با فعالسازی NullableContextOptions


در #C ای که ما می‌شناسیم، رشته‌ها قابلیت پذیرش نال را دارند و همچنین ذکر آن‌ها به صورت nullable بی‌معنا است. اما پس از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر، اکنون عکس آن رخ می‌دهد. رشته‌ها نال‌نپذیر می‌شوند؛ اما می‌توان در صورت نیاز، آن‌ها را nullable نیز تعریف کرد.


یک مثال: بررسی تاثیر فعالسازی NullableContextOptions بر روی یک پروژه

کلاس زیر را در نظر بگیرید:
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }

        public string MiddleName { get; set; }

        public string LastName { get; set; }

        public Person(string first, string last) =>
            (FirstName, LastName) = (first, last);

        public Person(string first, string middle, string last) =>
            (FirstName, MiddleName, LastName) = (first, middle, last);

        public override string ToString() => $"{FirstName} {MiddleName} {LastName}";
    }
با فعالسازی خاصیت NullableContextOptions، بلافاصله اخطار زیر در IDE ظاهر می‌شود (اگر ظاهر نشد، یکبار پروژه را بسته و مجددا بارگذاری کنید):


در این کلاس، دو سازنده وجود دارند که یکی MiddleName را دریافت می‌کند و دیگری خیر. در اینجا کامپایلر تشخیص داده‌است که چون در سازنده‌ی اولی که MiddleName را دریافت نمی‌کند، مقدار پیش‌فرض خاصیت MiddleName، نال خواهد بود و همچنین ما NullableContextOptions را نیز فعال کرده‌ایم، بنابراین این خاصیت دیگر به صورت معمول و متداول یک نوع ارجاعی نال‌پذیر عمل نمی‌کند و دیگر نمی‌توان نال را به عنوان مقدار پیش‌فرض آن، به آن نسبت داد. به همین جهت اخطار فوق ظاهر شده‌است.
برای رفع این مشکل:
به کامپایلر اعلام می‌کنیم: «می‌دانیم که MiddleName می‌تواند نال هم باشد» و آن‌را در این زمینه راهنمایی می‌کنیم:
public string? MiddleName { get; set; }
پس از این تغییر، اخطار فوق که ذیل سازنده‌ی اول کلاس Person ظاهر شده بود، محو می‌شود. اما اکنون مجددا کامپایلر، در جائیکه می‌خواهیم از آن استفاده کنیم:
    public static class NullableReferenceTypes
    {
        //#nullable enable // Toggle to enable

        public static string Exemplify()
        {
            var vahid = new Person("Vahid", "N");
            var length = GetLengthOfMiddleName(vahid);

            return $"{vahid.FirstName}'s middle name has {length} characters in it.";

            static int GetLengthOfMiddleName(Person person)
            {
                string middleName = person.MiddleName;
                return middleName.Length;
            }
        }
    }
اخطارهایی را صادر می‌کند:


در اینجا در متد محلی (local function) تعریف شده، سعی در دسترسی به خاصیت MiddleName وجود دارد و اکنون با تغییر جدیدی که اعمال کردیم، به صورت نال‌پذیر تعریف شده‌است.
همچنین در سطر بعدی آن نیز نتیجه‌ی نهایی middleName، مورد استفاده قرار گرفته‌است که آن نیز مشکل‌دار تشخیص داده شده‌است.
مشکل اولین سطر را به این صورت می‌توانیم برطرف کنیم:
var middleName = person.MiddleName;
در اینجا بجای ذکر صریح نوع string، از var استفاده شده‌است. پیشتر با ذکر صریح نوع string، آن‌را یک رشته‌ی نال‌نپذیر تعریف کرده بودیم. اما اکنون چون person.MiddleName نال‌پذیر تعریف شده‌است، var نیز به صورت خودکار به این رشته‌ی نال‌پذیر اشاره می‌کند.
اما مشکل سطر دوم هنوز باقی است:


علت اینجا است که متغیر middleName نیز اکنون ممکن است مقدار نال را داشته باشد. برای رفع این مشکل می‌توان از اپراتور .? استفاده کرد و سپس اگر مقدار نهایی این عبارت نال بود، مقدار صفر را بازگشت می‌دهیم:
static int GetLengthOfMiddleName(Person person)
{
   var middleName = person.MiddleName;
   return middleName?.Length ?? 0;
}
هدف از این قابلیت و ویژگی کامپایلر، کمک کردن به توسعه دهنده‌ها جهت نوشتن کدهایی امن‌تر و مقاوم‌تر به null reference exception‌ها است.


امکان خاموش و روشن کردن ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر به صورت موضعی

زمانیکه خاصیت NullableContextOptions را فعال می‌کنیم، بر روی کل پروژه تاثیر می‌گذارد. برای مثال اگر یک چنین قابلیتی را بر روی پروژه‌های قدیمی خود فعال کنید، با صدها اخطار مواجه خواهید شد. به همین جهت است که این ویژگی حتی با فعالسازی C# 8.0 و انتخاب آن، به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. بنابراین برای اینکه بتوان پروژه‌های قدیمی را قدم به قدم و سر فرصت، «مقاوم‌تر» کرد، می‌توان تعیین کرد که کدام قسمت، تحت تاثیر این ویژگی قرار بگیرد و کدام قسمت‌ها خیر:
public static class NullableReferenceTypes
{
#nullable disable // Toggle to enable
در اینجا می‌توان با استفاده از compiler directive جدید nullable# به کامپایلر اعلام کرد که از این قسمت صرفنظر کن. مقدار آن می‌تواند disable و یا enable باشد.


مجبور ساختن خود به «مقاوم سازی» برنامه

اگر NullableContextOptions را فعال کنید، کامپایلر صرفا یکسری اخطار را در مورد مشکلات احتمالی صادر می‌کند؛ اما برنامه هنوز کامپایل می‌شود. برای اینکه خود را مقید به «مقاوم سازی» برنامه کنیم، می‌توانیم با فعالسازی ویژگی TreatWarningsAsErrors در فایل csprj، این اخطارها را تبدیل به خطای کامپایلر کرده و از کامپایل برنامه جلوگیری کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions>
    <TreatWarningsAsErrors>true</TreatWarningsAsErrors>
  </PropertyGroup>
</Project>
البته TreatWarningsAsErrors تمام اخطارهای برنامه را تبدیل به خطا می‌کند. اگر می‌خواهید انتخابی‌تر عمل کنید، می‌توان از خاصیت WarningsAsErrors استفاده کرد:
<WarningsAsErrors>CS8600;CS8602;CS8603</WarningsAsErrors>


آیا اگر برنامه‌ای با C# 7.0 کامپایل شود، کتابخانه‌های تهیه شده‌ی با C# 8.0 را می‌تواند استفاده کند؟

پاسخ: بله. از دیدگاه برنامه‌های قدیمی، کتابخانه‌های تهیه شده‌ی با C# 8.0، تفاوتی با سایر کتابخانه ندارند. آن‌ها نوع‌های نال‌پذیر جدید را مانند ?string مشاهده نمی‌کنند؛ آن‌ها فقط string را مشاهده می‌کنند و روش کار کردن با آن‌ها نیز همانند قبل است. بدیهی است در این حالت از مزایای کامپایلر C# 8.0 در تشخیص زود هنگام مشکلات برنامه محروم خواهند بود؛ اما عملکرد برنامه تفاوتی نمی‌کند.


وضعیت برنامه‌ی C# 8.0 ای که از کتابخانه‌های C# 7.0 و یا قبل از آن استفاده می‌کند، چگونه خواهد بود؟

چون کتابخانه‌های قدیمی‌تر از مزایای کامپایلر C# 8.0 استفاده نمی‌کنند، خروجی‌های آن بدون بروز خطایی توسط کامپایلر C# 8.0 استفاده می‌شوند؛ چون حجم اخطارهای صادر شده‌ی در این حالت بیش از حد خواهد بود. یعنی این بررسی‌های کامپایلر صرفا برای کتابخانه‌های جدید فعال هستند و نه برای کتابخانه‌های قدیمی.


مهارت‌های مواجه شدن با اخطارهای ناشی از فعالسازی NullableContextOptions

در مثالی که بررسی شد، یک نمونه از روش‌های مواجه شدن با اخطارهای ناشی از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر را بررسی کردیم. در ادامه روش‌های تکمیلی دیگری را بررسی می‌کنیم.

1- هرجائیکه قرار است متغیر ارجاعی نال‌پذیر باشد، آن‌را صراحتا اعلام کنید.
string name = null; // ERROR
string? name = null; // OK!
این مثال را پیشتر بررسی کردیم. با فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر، ماهیت آن‌ها نیز تغییر می‌کند و دیگر نمی‌توان به آن‌ها null را انتساب داد. اگر نیاز است حتما اینکار صورت گیرد، آن‌ها را توسط ? به صورت nullable تعریف کنید.
نمونه‌ی دیگر آن مثال زیر است:
public class Person
{
    public Address? Address { get; set; };
    public string Country => Address?.Country;   // ERROR! 
}
در اینجا Address یک نوع ارجاعی نال‌پذیر است. بنابراین حاصل Address?.Country می‌تواند نال باشد و به Country نال‌نپذیر قابل انتساب نیست. برای رفع این مشکل کافی است دقیقا مشخص کنیم که این رشته نیز نال‌پذیر است:
public class Person
{
    public Address? Address { get; set; };
    public string? Country => Address?.Country;  // OK!
}

البته در این حالت باید به مثال زیر دقت داشت:
var node = this; // Initialize non-nullable variable
while (node != null)
{
   node = null; // ERROR!
}
چون node در اینجا توسط var تعریف شده‌است، دقیقا نوع this را که non-nullable است، پیدا می‌کند. بنابراین بعدها نمی‌توان به آن null را انتساب داد. اگر چنین موردی نیاز بود، باید صریحا نوع آن‌را بدو امر، nullable تعریف کرد؛ چون هنوز امکان تعریف ?var میسر نیست:
Node? node = this;   // Initialize nullable variable
while (node != null) {
   node = null; // OK!
}


2- نوع‌های خود را مقدار دهی اولیه کنید.
در مثال زیر:
public class Person
{
   public string Name { get; set; } // ERROR!
}
در این حالت چون خاصیت Name، در سازنده‌ی کلاس مقدار دهی اولیه نشده‌است، یک اخطار صادر می‌شود که بیانگر احتمال نال بودن آن است. یک روش مواجه شدن با این مشکل، تعریف آن به صورت یک خاصیت نال‌پذیر است:
public class Person
{
   public string? Name { get; set; }
}

یا یک استثناء را صادر کنید:
public class Person
{
    public string Name { get; set; }
    public Person(string name) {
        Name = name ?? throw new ArgumentNullException(nameof(name));
    }
}
به این ترتیب کامپایلر می‌داند که اگر نام دریافتی نال بود، دقیقا باید چگونه رفتار کند.
البته در این حالت برای مقدار دهی اولیه‌ی Name، حتما نیاز به تعریف یک سازنده‌است و در این حالت کدهایی را که از سازنده‌ی پیش‌فرض استفاده کرده بودند (مانند new Person { Name = "Vahid" })، باید تغییر دهید.

راه‌حل دیگر، مقدار دهی اولیه‌ی این خواص بدون تعریف یک سازنده‌ی اضافی است:
public class Person
{
   public string Name { get; set; } = string.Empty;
   // -or-
   public string Name { get; set; } = "";
}
برای مثال می‌توان از مقادیر خالی زیر برای مقدار دهی اولیه‌ی رشته‌ها، آرایه‌ها و مجموعه‌ها استفاده کرد:
String.Empty
Array.Empty<T>()
Enumerable.Empty<T>()
یا حتی می‌توان اشیاء دیگر را نیز به صورت زیر مقدار دهی اولیه کرد:
public class Person
{
   public Address Address { get; set; } = new Address();
}
البته در این حالت باید مفهوم فلسفی «خالی بودن» را پیش خودتان تفسیر و تعریف کنید که دقیقا مقصود از یک آدرس خالی چیست؟ به همین جهت شاید تعریف این شیء به صورت nullable بهتر باشد.
مطالب
راه اندازی StimulSoft Report در ASP.NET MVC
یکی از ارکان لاینفک سیستم‌های سازمانی در هر پلتفرمی، چه وب و چه دسکتاپ و ... گزارش گیری از اطلاعات موجود و جزو ساختار حیاتی آن است. از آنجا که حتی ممکن است این گزارشات در هر دوره نیاز به تغییرات داشته باشند و گزارش‌های پویایی باشند؛ این نیاز احساس می‌شود که از یک برنامه گزارش ساز مناسب بهره ببریم. یکی از گزارش سازهای محبوب به خصوص در ایران که حتی نماینده رسمی آن هم در ایران وجود دارد، گزارش ساز StimulSoft Report است.

دارا بودن امکانات بسیار قدرتمند و پشتیبانی از محیط فارسی و همچنین پشتیبانی آن‌ها جهت پاسخگویی به سوالات، چه از طریق ایمیل یا چت، از نقاط قوت این ابزار به شمار می‌روند. در جدول مقایسات می‌توانید تفاوت نسخه‌های موجود این گزارش ساز را مشاهده کنید. برای استفاده در MVC از نسخه وب آن استفاده میکنیم.

در این مقاله قصد داریم با نحوه راه ندازی این ابزار در وب (MVC) آشنا شویم که شامل مباحث زیر می‌شود:
  1. استفاده از EF به عنوان منبع داده و ارسال آن‌ها به سمت گزارش ساز
  2. نحوه طراحی فایل MRT و بایند کردن داده‌های اطلاعاتی و ایجاد جدول
  3. استفاده از امکانات فایل خروجی ، چاپ و پیش نمایش و...
  4. بررسی Direction جهت استفاده در محیط‌های فارسی زبان
  5. نحوه ارسال اطلاعات بین دو اکشن متفاوت


طراحی فایل MRT

فایل MRT در واقع یک قالب (Template) خالی از مقادیر متغیر است که در StimulSoft Studio به طراحی آن میپردازیم و در برنامه خود، این مقادیر متغیر را با اطلاعات دلخواه خود جایگزین می‌کنیم. تصویر زیر یک نمونه از یک گزارش خالی است که ابتدا آن را طراحی کرده و سپس در برنامه آن را مورد استفاده قرار می‌دهیم:

برای اینکه فایل MRT بتواند دیتاهای لازمی را که به آن پاس میدهیم، بخواند و در جای مشخص شده قرار بدهد، باید یک BussinessObject برای آن ایجاد کنیم. بعد از اینکه یک گزارش جدید ایجاد کردید، در سمت راست به قسمت Dictionary بروید و در قسمت BussinessObject گزینه NewBussinessObject را انتخاب کنید. یک نام و نام مستعار که عموما هم یکی است، برای آن انتخاب کنید. در زیر همان پنجره شما می‌توانید ستون‌های اطلاعاتی خود را تعریف کنید. در اینجا من میخواهم اطلاعات یک راننده را به همراه خودروی وی، نشان دهم. برای همین، من دو موجودیت راننده و خودروی راننده را دارم. پس اسم Business Object را DriverReport میگذارم و ستون‌های اطلاعاتی فقط راننده (بدون در نظر گرفتن خودروی وی) را وارد میکنم.

در همین کادر بالا شما میتوانید تصیم بگیرید که آیا میخواهید اطلاعات خودرو را به همراه دیگرستون‌های اطلاعاتی راننده، ایجاد کنید یا اینکه برای خودرو یک نوع مجزا انتخاب کنید. اگر تنها یک خودرو برای راننده باشد، شاید راحت‌تر باشید همانند اطلاعات راننده با آن رفتار کنید. ولی اگر مثلا بخواهید خودروی‌های گذشته راننده را هم جز لیست داشته باشید، بهتر است یک  Business Object جدید متعلق و زیر مجموعه Business Object راننده ایجاد کنید. در اینجا چون تنها یک خودرو است، من آن اطلاعات آن را به همراه راننده، ارسال میکنم. شکل زیر ساختار درختی از گزارش بالاست:

شکل زیر هم یک ساختار دیگر از یک گزارش است که شامل Business object‌های مختلف می‌شود: 

سپس همین فیلدها را به سمت صفحه خالی بکشانید. با دو بار کلیک روی فیلدهای قرار گرفته در صفحه، با نحوه بایند کردن مقادیر آشنا می‌شوید؛ هر فیلدی که قرار است دیتای آن بایند شود، باید به شکل زیر در بخش Expression پنجره باز شده، نوشته شود:

{driverReport.LastName}
در صورتیکه قرار است Business Object به شکل یک لیست ارسال شود؛ مثلا لیست رانندگان یا حتی لیست خودروهایی که یک راننده از گذشته تا کنون داشته است، می‌توانید به جای درگ کردن فیلد به درون صفحه، خود Business Object را درگ کنید تا از روی آن یک جدول درست شود و با ارسال یک لیست به سمت آن و به ازای هر آیتم از این لیست یک سطر داشته باشید.

در دیکشنری همچنین انواع دیگری از فیلدها نیز به چشم میخورد:
متغیرها: این نوع فیلد یک متغیر است که به طور جداگانه میتواند مقداردهی شود و از آن بیشتر برای ارسال داده‌های تکی چون تصاویر، تاریخ شمسی و ... میتوان استفاده کرد.
متغیرهای سیستمی: این نوع متغیرها توسط خود گزارش ساز به طور مستقیم پر می‌شوند که شامل شماره صفحه، تاریخ و زمان، تعداد صفحات، مقادیر دو ارزشی (آیا صفحه آخر گزارش است؟) و ... می‌شود.
توابع: گزارش ساز شامل یک سری توابع آماده برای اعمال تغییرات بر روی داده‌ها میباشد که در دسته‌های مختلفی چون کار با رشته‌ها، زمان، ریاضیات و... قرار گرفته‌اند.
بعد از تکمیل آن، فایل MRT را ذخیره و در یک دایرکتوری در ساختار پروژه قرار دهید.

راه اندازی گزارش ساز در ASP.Net MVC

اولین کاری که می‌کنیم، ورود سه dll اصلی به پروژه است:

Stimulate.Base

Stimulate.Report

Stimulate.Report.MVC

در مرحله بعد یک متد ساخته و یک ویوو را برای صفحه گزارش گیری ایجاد می‌کنیم:

public ActionResult Report(int id)
{
   return View();
}
در ویوی مربوطه کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
@Html.Stimulsoft().StiMvcViewer(new StiMvcViewerOptions()
{
   
    Localization = "~/content/reports/fa.xml",
    Actions =
        {
        
            GetReportSnapshot = "LoadReportSnapshot",
            ViewerEvent = "ViewerEvent",
            ExportReport = "ExportReport",
            PrintReport = "PrintReport",
        }
 }

در نسخه‌های دو سال اخیر، استفاده از این Helper تفاوت‌هایی در نحوه استفاده از خصوصیت‌های آن کرده است. در این روش جدید، پراپرتی‌ها دسته بندی شده و برای دسترسی به هر کدام باید به بخش آن مراجعه کنید؛ مثلا پراپرتی‌های Action، در دسته Actions قرار گرفته‌اند یا خصوصیت‌های ظاهری در دسته Appearance، یا گزینه‌های مرتبط با خروجی گرفتن‌ها، در دسته Export قرار گرفته‌اند و الی آخر که در نسخه‌های پیشین، کد بالا را به شکل زیر،  با پیشوند نام دسته می‌نوشتیم:
@Html.Stimulsoft().StiMvcViewer(new StiMvcViewerOptions()
{
   
    Localization = "~/content/reports/fa.xml",
            ActionGetReportSnapshot = "LoadReportSnapshot",
            ActionViewerEvent = "ViewerEvent",
            ActionExportReport = "ExportReport",
            ActionPrintReport = "PrintReport",
            
}
خصوصیت GetReportSnapshot نام یک اکشن متد است که کار ارسال دیتا را به گزارش ساز، انجام میدهد. باقی خصوصیت‌ها را در ادامه بررسی میکنیم. پس متد LoadReportSnapshot را ایجاد می‌کنم و کدهای زیر را در ادامه آن می‌نویسیم:

بعد از آن لازم است دیتا‌ها را از طریق EF خوانده و به یک مدل جدید که بر اساس اطلاعات گزارش شماست و قرار است گزارش شما این پراپرتی‌ها را بشناسد، به طور دستی یا با استفاده یک کتابخانه mapping مثل automapper انتقال دهید. یا حتی می‌توانید مانند کد زیر از ساختاری ناشناس استفاده کنید. در کد زیر، من به صورت تمرینی اطلاعات یک راننده و خودروی او را انتقال میدهم:
var driver = new
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "یگانه مقدم",
                NationalCode = "12500000000",
                FatherName = "حسین",
                Model = "نام خودرو",
                MotorNumber = 415244,
                ProductionYear = 1394,
                Capacity = 4
                
};
اگر اطلاعات خودرو را هم به صورت مجزا BussinessObject ساخته‌اید باید آن را به شکل زیر تعریف کنید ( با فرض اینکه نام BussinessObject در گزارش، با نام car تعریف شده باشد):
var driver = new
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "یگانه مقدم",
                NationalCode = "12500000000",
                FatherName = "حسین",
                car = new
                {
                    Model = "نام خودرو",
                    MotorNumber = 415244,
                    ProductionYear = 1394,
                    Capacity = 4
                }
};
بعد از اینکه دیتاهای لازم را بر اساس فرمت دلخواه خود آماده کردیم، باید آن‌ها را به سمت گزارش ساز ارسال کنیم:
var report = new StiReport();
            report.Load(Server.MapPath("~/Content/Reports/driver.mrt"));
            report.RegBusinessObject("driverReport", driver);
            report.Dictionary.Variables.Add("today", DateTime.Today.ToPersianString(PersianDateTimeFormat.Date));
در مرحله اول یک وهله از شیء StiReport را می‌سازیم و فایل گزارشی را که در مرحله قبل ساختیم، به آن معرفی میکنیم. سپس داده‌های لازم را به آن انتقال می‌دهیم. پارامتر اول نام BussinessObject اصلی یعنی driverReport را وارد می‌کنیم و پارامتر دوم هم، همان اطلاعات گزارش است. خط بعدی هم یک متغیر است که من در گزارش تعریف کرده‌ام و در اینجا آن را با تاریخ شمسی امروز پر میکنم. توجه داشته باشید که انتقال اطلاعات حتما باید بعد از استفاده از متد Load باشد؛ در غیر اینصورت انتقالی انجام نخواهد شد. اینکه صرفا شما وهله‌ای از شیء StiReport بسازید و مقادیر را بدون ترتیب پر کنید، کفایت نمی‌کند. یعنی ترتیب زیر یک ترتیب کاملا اشتباه است:
var report = new StiReport();
            report.RegBusinessObject("driverReport", driver);
            report.Dictionary.Variables.Add("today", DateTime.Today.ToPersianString(PersianDateTimeFormat.Date));
           report.Load(Server.MapPath("~/Content/Reports/driver.mrt"));
چیزی که بعدا در خروجی می‌بینید، یک صفحه گزارش بدون مقدار است.
پس کد کامل ما برای ایجاد یک گزارش به شکل زیر می‌شود:
 public ActionResult LoadReportSnapshot()
{
  var driver = new
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "یگانه مقدم",
                NationalCode = "12500000000",
                FatherName = "حسین",
                Model = "نام خودرو",
                MotorNumber = 415244,
                ProductionYear = 1394,
                Capacity = 4

            };

            var report = new StiReport();
            report.Load(Server.MapPath("~/Content/Reports/driver.mrt"));
            report.RegBusinessObject("driverReport", driver);
            report.Dictionary.Variables.Add("today", DateTime.Today.ToPersianString(PersianDateTimeFormat.Date));
return StiMvcViewer.GetReportSnapshotResult(HttpContext, report);
}
همه خطوط، همان قبلی هاست که بررسی کردیم؛ بجز خط آخر که یک ActionResult اختصاصی است که در آن نحوه انتقال اطلاعات به گزارش ساز پیاده سازی شده است و تنها کاری که باید بکنیم این است که شیء گزارش ایجاد شده در بالا را به آن پاس دهیم.

اگر دوباره در ویو مربوطه، به سراغ helper برویم می‌بینیم که سه اکشن متد دیگر وجود دارند که در زیر، به ترتیب با نحوه کار آن‌ها و کد اکشن متد آن‌ها اشاره میکنیم:
Viewer Events : این اکشن متد که تنها یک خط ActionResult استاتیک را فراخوانی می‌کند، جهت مدیریت رویدادهای گزارش چون: زوم، صفحه بندی گزارش، خروجی‌ها و چاپ می‌باشد و وجود آن در گزارش از الزامات است.
 public virtual ActionResult ViewerEvent()
 {
            return StiMvcViewer.ViewerEventResult();
 }

PrintReport: برای مدیریت و ارسال گزارشات به دستگاه چاپ می‌باشد. این اطلاعات از طریق شی HttpContext به سمت اکشن متد ارسال شده و توسط PrintReportResult آن را دریافت می‌کند.
public virtual ActionResult PrintReport()
        {
            return StiMvcViewer.PrintReportResult(this.HttpContext);
        }

ExportReport: گزارش ساز استیمول به شما اجاز میدهد در فرمت‌های گوناگونی چون xlsx,docx,pptx,pdf,rtf و ... از گزارش خود خروجی بگیرید. اطلاعات گزارش از طریق شی HttpContext به سمت اکشن متد ارسال شده و توسط ExportReportResult  دریافت می‌شود. 
 public virtual ActionResult ExportReport()
        {
            return StiMvcViewer.ExportReportResult(this.HttpContext);
        }
حال اگر برنامه را اجرا کنید، باید گزارشی به شکل زیر نمایش داده شود و مقادیر در جای خود شکل گرفته باشند. ولی مشکلی  که ممکن است این گزارش داشته باشد این است که برای فارسی، حالت راست به چپ را ندارد.


 البته خوشبختانه این مشکل  در حالت پیش نمایش و چاپ و خروجی‌ها دیده نمی‌شود و فقط مختص نمایش روی فرم Html است. برای حل این مشکل ممکن است از گزینه یا پراپرتی RightToLeft، در بخش Appearance موجود در helper استفاده کنید که البته استفاده از آن مانند تصویر بالا، فقط محدود به container گزارش و نوار ابزار آن می‌شود. برای حل این مشکل کافی است کد css زیر را به صفحه گزارش اضافه کنید تا مشکل حل شود:
.stiMvcViewerReportPanel table{
    direction:ltr !important;
}
مجددا گزارش را ایجادکنید تا گزارش را به طور صحیحی مشاهده کنید:

حال حتما پیش خود میگویید که این روش برای اطلاعات ایستا و تمرینی مناسب است و من چگونه باید پارامترهای ارسالی به اکشن متد Report را به اکشن متد LoadReportSnapshot ارسال کنم. برای این منظور استفاده از SessionState‌ها زیاد توصیه شده‌است:
 public virtual ActionResult Report(int id)
        {
            TempData["id"]=id;
            return View();
        }

         public virtual ActionResult LoadReportSnapshot()
        {
            var driverId = (int)TempData ["id"];
              //.....
        }
  ولی این روش مشکلات زیادی را دارد. اول اینکه اگر کاربر چند گزارش جداگانه را پشت سر هم باز کند، به دلیل اینکه گزارش مدتی طول می‌کشد باز شود، همه گزارش‌ها آخرین گزارش درخواستی خواهند بود و دوم اینکه مقداری از حافظه سرور را هم بی جهت اشغال میکند. ولی برای کار با استیمول به هیچ یک از این کارها نیازی نیست، چون خود استیمول به طور خودکار پارامترهای ارسالی را انتقال می‌دهد. یعنی کد باید به شکل زیر نوشته شود:
public virtual ActionResult Report(int id)
        {
    
            return View();
        }

         public virtual ActionResult LoadReportSnapshot(int id)
        {
             //.....
        }
همین مقدار کد برای ارسال پارمترها کفایت میکند و مابقی کار را به stimul بسپارید.

نکته بسیار مهم: گزارش ساز استیمول متاسفانه شامل تنظیم پیش فرض نامناسبی است که عملیات کش را بر روی گزارش‌ها اعمال می‌کند. به عنوان مثال تصور کنید من صفحه گزارش شخصی به نام «وحید نصیری» را باز میکنم و در تب دیگر گزارش شخص دیگری با نام «علی یگانه مقدم» را باز میکنم. حال اگر کاربر به سراغ تب آقای نصیری برود و بخواهد چاپ یا خروجی درخواست کند، اشتباها با گزارش علی یگانه مقدم روبرو خواهد شد که این اتفاق به دلیل کش شدن رخ میدهد. برای غیر فعال کردن این قابلیت پیش فرض، کد زیر را در Helper اضافه کنید:
Server =
    {
        GlobalReportCache = false
    }
مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Decorator
این بار مثال را با شیرینی و کیک پیش می‌بریم.
فرض کنید شما قصد پخت کیک و نان را دارید. طبیعی است که برای اینکار یک واسط را تعریف کرده و عمل «پختن» را در آن اعلام می‌کنید تا هر کلاسی که قصد پیاده سازی این واسط را داشت، «پختن» را انجام دهد. در ادامه یک کلاس بنام کیک ایجاد خواهید کرد و شروع به پخت آن می‌کنید.
خوب احتمالا الان کیک آماده‌است و می‌توانید آن‌را میل کنید! ولی یک سؤال. تکلیف شخصی که کیک با روکش کاکائو دوست دارد و شمایی که کیک با روکش میوه‌ای دوست دارید چیست؟ این را چطور در پخت اعمال کنیم؟ یا منی که نان کنجدی می‌خواهم و شمایی که نان برشته‌ی غیر کنجدی می‌خواهید چطور؟
احتمالا می‌خواهید سراغ ارث بری رفته و سناریوهای این چنینی را پیاده سازی کنید. ولی در مورد ارث بری، اگر کلاس sealed (NotInheritable) باشه چطور؟
احتمالا همین دو تا سؤال کافی‌است تا در پاسخ بگوئیم، گره‌ی کار، با الگوی Decorator باز می‌شود و همین دو تا سؤال کافی‌است تا اعلام کنیم که این الگو، از جمله الگوهای بسیار مهم و پرکاربرد است.
در ادامه سناریوی خود را با کد ذیل جلو می‌بریم:
public interface IBakery
    {
        string Bake();
        double GetPrice();
    }
    public class Cake: IBakery
    {
        public string Bake() { return "Cake baked"; }
        public double GetPrice() { return 2000; }
    }
    public class Bread: IBakery
    {
        public string Bake() { return "Bread baked"; }
        public double GetPrice() { return 100; }
    }
در کد فوق فرض کرده‌ام که شما می‌خواهید محصول خودتان را بفروشید و برای آن یک متد GetPrice نیز گذاشته‌ام. خوب در ابتدا واسطی تعریف شده و متدهای Bake و GetPrice اعلام شده‌اند. سپس کلاس‌های Cake و Bread پیاده سازی‌های خودشان را انجام دادند.
در ادامه باید مخلفاتی را که روی کیک و نان می‌توان اضافه کرد، پیاده نمود.
 public abstract class Decorator : IBakery
    {
        private readonly IBakery _bakery;
        protected string bake = "N/A";
        protected double price = -1;

        protected Decorator(IBakery bakery) { _bakery= bakery; }
        public virtual string Bake() { return _bakery.Bake() + "/" + bake; }
        public double GetPrice() { return _bakery.GetPrice() + price; }
    }
    public class Type1 : Decorator
    {
        public Type1(IBakery bakery) : base(bakery) { bake= "Type 1"; price = 1; }
    }
    public class Type2 : Decorator
    {
        private const string bakeType = "special baked";
        public Type2(IBakery bakery) : base(bakery) { name = "Type 2"; price = 2; }
        public override string Bake() { return base.Bake() + bakeType ; }
    }
در کد فوق یک کلاس انتزاعی ایجاد و متدهای پختن و قیمت را پیاده سازی کردیم؛ همچنین کلاس‌های Type1 و Type2 را که من فرض کردم کلاس‌هایی هستند برای اضافه کردن مخلفات به کیک و نان. در این کلاس‌ها در متد سازنده، یک شیء از نوع IBakery می‌گیریم که در واقع این شیء یا از نوع Cake هست یا از نوع Bread و مشخص می‌کند روی کیک می‌خواهیم مخلفاتی را اضافه کنیم یا بر روی نان. کلاس Type1 روش پخت و قیمت را از کلاس انتزاعی پیروی می‌کند، ولی کلاس Type2 روش پخت خودش را دارد.
با بررسی اجمالی در کدهای فوق مشخص می‌شود که هرگاه بخواهیم، می‌توانیم رفتارها و الحاقات جدیدی را به کلاس‌های Cake و Bread، اضافه کنیم؛ بدون آنکه کلاس اصلی آنها تغییر کند. حال شما شاید در پیاده سازی این الگو از کلاس انتزاعی Decorator هم استفاده نکنید.
با این حال شیوه‌ی استفاده از این کدها هم بصورت زیر خواهد بود:
 Cake cc1 = new Cake();
 Console.WriteLine(cc1.Bake() + " ," + cc1.GetPrice());

 Type1 cd1 = new Type1 (cc1);
 Console.WriteLine(cd1.Bake() + " ," + cd1.GetPrice());

 Type2 cd2 = new Type2(cc1);
 Console.WriteLine(cd2.Bake() + " ," + cd2.GetPrice());
ابتدا یک کیک را پختیم در ادامه Type1 را به آن اضافه کردیم که این باعث می‌شود قیمتش هم زیاد شود و در نهایت Type2 را هم به کیک اضافه کردیم و حالا کیک ما آماده است.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی
فعال سازی تنظیمات مسیریابی

یکی دیگر از تغییرات عمده‌ی ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی آن، نحوه‌ی مدیریت مسیریابی‌های سیستم است. در نگارش‌های قبلی مبتنی بر HTTP Moduleها، مسیریابی‌ها توسط یک HTTP Module مخصوص، با pipeline اصلی ASP.NET یکپارچه شده‌اند و زمانیکه مسیر درخواستی با تنظیمات سیستم تطابق داشته باشد، پردازش کار به HTTP Handler مخصوص ASP.NET MVC منتقل می‌شود:


اما در ASP.NET Core مبتنی بر میان افزارها، زیر ساخت مسیریابی به صورت زیر تغییر کرده‌است:


میان افزار ASP.NET MVC را که در قسمت قبل فعال کردیم، باید بتواند کنترلر و اکشن متد متناظر با URL درخواستی را مشخص کند. این تصمیم گیری نیز بر اساس تنظیماتی به نام Routing انجام می‌شود. در قسمت قبل، حالت ساده و پیش فرض این تنظیمات را مورد استفاده قرار دادیم
 app.UseMvcWithDefaultRoute();
که مطابق سورس ASP.NET Core، معادل است با فراخوانی متد app.UseMvc، با قالب پیش فرضی به صورت زیر:
    public static IApplicationBuilder UseMvcWithDefaultRoute(this IApplicationBuilder app)
    {
      if (app == null)
        throw new ArgumentNullException("app");
      return app.UseMvc((Action<IRouteBuilder>) (routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}")));
    }
قالب مشخص شده‌ی در اینجا به ASP.NET MVC می‌گوید که از کدام قسمت‌های URL باید نام کلاس کنترلر (کلاس ویژه‌ای که به کلمه‌ی Controller ختم می‌شود) و نام اکشن متد متناظر با آن‌را انتخاب کند (اکشن متد، متدی است عمومی در آن کلاس).
روش دیگر معرفی این تنظیمات، استفاده از Attribute routing است:
 [Route("[controller]/[action]")]


مسیریابی‌های قراردادی

در قسمت قبل، یک POCO Controller را به صورت ذیل تعریف کردیم و این کنترلر، بدون تعریف هیچ نوع مسیریابی خاصی در دسترس بود:
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  public class HomeController
  {
   public string Index()
   {
    return "Running a POCO controller!";
   }
  }
}
علت کار کردن مسیریابی آن نیز به ذکر متد app.UseMvcWithDefaultRoute در کلاس آغازین برنامه بر می‌گردد و همانطور که عنوان شد، این فراخوانی را می‌توان با فراخوانی واضح‌تر ذیل جایگزین کرد:
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
});
پارامتر این متد که جایگزین متد ConfigureRoutes، در نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC شده‌است، از نوع IRouteBuilder می‌باشد.
در این تعاریف، هر کدام از قسمت‌های قرارگرفته‌ی داخل {}، مشخص کننده‌ی قسمتی از URL دریافتی بوده و نام‌های controller و action در اینجا جزو نام‌های از پیش مشخص شده هستند و برای نگاشت اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای مثال اگر آدرس home/index/ درخواست شد، برنامه به کلاس HomeController و متد عمومی Index آن هدایت می‌شود. همچنین قسمت آخر این پردازش به ?id ختم شده‌است. وجود  ?، به معنای اختیاری بودن این پارامتر است و اگر در URL ذکر شود، به پارامتر id این اکشن متد، نگاشت خواهد شد. مواردی که پس از = ذکر شده‌اند، مقادیر پیش فرض مسیریابی هستند. برای مثال اگر صرفا آدرس home/ درخواست شود، مقدار اکشن متد آن با مقدار پیش فرض index جایگزین خواهد شد و اگر تنها مسیر / درخواست شود، کنترل Home و اکشن متد Index آن پردازش می‌شوند.
در اینجا به هر تعدادی که نیاز است می‌توان متدهای routes.MapRoute را فراخوانی و استفاده کرد؛ اما ترتیب تعریف آن‌ها حائز اهمیت است. هر مسیریابی که در ابتدای لیست اضافه شود، حق تقدم بالاتری خواهد داشت و هر تطابقی با یکی از مسیریابی‌های تعریف شده، در همان سطح سبب خاتمه‌ی پردازش سایر مسیریابی‌ها می‌شود.


استفاده از Attributes برای تعریف مسیریابی‌ها

بجای تعریف قرار دادهای پیش فرض مسیریابی در کلاس آغازین برنامه، می‌توان از ویژگی Route نیز استفاده کرد. هرچند روش تعریف مسیریابی‌های قراردادی، از نگارش‌های آغازین ASP.NET MVC به همراه آن بوده‌اند، اما با زیاد شدن تعداد کنترلرها و مسیریابی‌های سفارشی هر کدام، اینبار با نگاه کردن به یک کنترلر، سریع نمی‌توان تشخیص داد که چه مسیریابی‌های خاصی به آن مرتبط هستند. برای ساده سازی مدیریت برنامه‌های بزرگ و ساده سازی تعاریف مسیریابی‌های خاص آن‌ها، استفاده از ویژگی Route نیز به ASP.NET MVC اضافه شده‌است.
یک مثال: کنترلر About را درنظر بگیرید:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  public class AboutController : Controller
  {
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
این کلاس و کنترلر، به صورت پیش فرض نیاز به تعریف هیچ نوع مسیریابی جدیدی ندارد. همان مسیریابی پیش فرض ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه، تمام متدهای عمومی آن یا همان اکشن متدهای آن‌را پوشش می‌دهد. برای مثال جهت رسیدن به اکشن متد SiteName آن، می‌توان آدرس /About/SiteName/ را درخواست داد.
اما اگر آدرس /About/ را درخواست دهیم چطور؟ چون در مسیریابی پیش فرض، تعریف {action=Index} را داریم، یعنی هر زمانیکه در URL درخواستی، قسمت action آن ذکر نشد، آن‌را با index جایگزین کن و این کنترلر دارای متد Index نیست. در ادامه اگر بخواهیم متد Hello را تبدیل به متد پیش فرض این کنترلر کنیم، می‌توان با استفاده از ویژگی Route به صورت ذیل عمل کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  [Route("About")]
  public class AboutController : Controller
  {
   [Route("")]
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   [Route("SiteName")]
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
در اینجا با اولین Route تعریف شده، مشخص کرده‌ایم که اگر قسمت اول URL درخواستی معادل about بود، پردازش برنامه باید به این کنترلر هدایت شود. بدیهی است الزامی به یکی بودن نام Route، با نام کنترلر، وجود ندارد. همچنین Route تعریف شده‌ی با رشته‌ی خالی، به معنای مسیریابی پیش فرض است. یعنی اگر آدرس /about/ درخواست داده شد، اکشن متد پیش فرض آن، متد Hello خواهد بود. در این حالت، ذکر Route بعدی برای اکشن متد SiteName الزامی است و اگر این‌کار صورت نگیرد، به استثنای ذیل خواهیم رسید:
 AmbiguousActionException: Multiple actions matched. The following actions matched route data and had all constraints satisfied:

Core1RtmEmptyTest.Controllers.AboutController.Hello (Core1RtmEmptyTest)
Core1RtmEmptyTest.Controllers.AboutController.SiteName (Core1RtmEmptyTest)
که عنوان کرده‌است در این حالت مشخص نیست که اکشن متد پیش فرض، کدام است.

روش بهتر و refactoring friendly آن نیز به صورت ذیل است:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
  [Route("[controller]")]
  public class AboutController : Controller
  {
   [Route("")]
   public ActionResult Hello()
   {
    return Content("Hello from DNT!");
   }
 
   [Route("[action]")]
   public ActionResult SiteName()
   {
    return Content("DNT");
   }
  }
}
عموما مرسوم است که نام مسیریابی کنترلر همان نام کنترلر باشد و نام مسیریابی اکشن متد، همان نام اکشن متد مربوطه. به همین جهت می‌توان از توکن‌های ویژه‌ی [controller] و [action] نیز در اینجا استفاده کرد که دقیقا به همان نام کنترلر و اکشن متد متناظر با آن‌ها تفسیر خواهند شد. مزیت این‌کار این است که در صورت تغییر نام متدها یا کنترلرها، دیگر نیازی نیست تا نام‌های تعریف شده‌ی در ویژگی‌های Route را نیز تغییر داد.

یک نکته: در حین تعریف مسیریابی یک کنترلر می‌توان پیشوندهایی را نیز ذکر کرد؛ برای مثال:
 [Route("api/[controller]")]
وجود api در اینجا به این معنا است که از این پس تنها آدرس /api/about/ پردازش خواهد شد و اگر صرفا آدرس /about/ درخواست شود، با خطای 404 و یا یافت نشد، کار خاتمه می‌یابد.


تعریف قیود، برای مسیریابی‌های تعریف شده

فرض کنید به کنترلر About فوق، اکشن متد ذیل را که یک خروجی JSON را بازگشت می‌دهد، اضافه کرده‌ایم:
//[Route("/Users/{userid}")]
[Route("Users/{userid}")]
public IActionResult GetUsers(int userId)
{
    return Json(new { userId = userId });
}
در اینجا تعریف مسیریابی آن با users/ و user معانی کاملا متفاوتی را دارند. اگر مسیریابی Users/{userid}/ را تعریف کنیم، یعنی مسیر ذیل از ریشه‌ی سایت باید درخواست شود: http://localhost:7742/users/1
و اگر مسیریابی Users/{userid} را تعریف کنیم، یعنی این مسیریابی پس از ذکر کنترلر about، به عنوان یک اکشن متد آن مفهوم پیدا می‌کند:
http://localhost:7742/about/users/1
در هر دو حالت، ذکر پارامتر userid الزامی است (چون با ? مشخص نشده‌است)؛ مانند:
[Route("/Users/{userid:int?}")]
در اینجا اگر بخواهیم نوع پارامتر درخواستی را نیز دقیقا مشخص و مقید کنیم، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 [Route("Users/{userid:int}")]
اگر این کار را انجام ندهیم، با درخواست مسیر http://localhost:7742/dnt/about/users/test مقدار صفر به userId ارسال می‌شود (چون پارامتر test عددی نیست). اگر تنظیم فوق را انجام دهیم، کاربر خطای 404 را دریافت می‌کند.

قیودی را که در اینجا می‌توان ذکر کرد به شرح زیر هستند:
• alpha - معادل است با  (a-z, A-Z).
• bool - برای تطابق با مقادیر بولی.
• datetime - برای تطابق با تاریخ میلادی.
• decimal - برای تطابق با ورودی‌های اعشاری.
• double - برای تطابق با اعداد اعشاری 64 بیتی.
• float - برای تطابق با اعداد اعشاری 32 بیتی.
• guid - برای تطابق با GUID ها
• int - برای تطابق با اعداد صحیح 32 بیتی.
• length - برای تعیین طول رشته.
• long - برای تطابق با اعداد صحیح 64 بیتی.
• max - برای ذکر حداکثر مقدار یک عدد صحیح.
• maxlength - جهت ذکر حداکثر طول رشته‌ی مجاز ورودی.
• min - برای ذکر حداقل مقدار یک عدد صحیح.
• minlength - جهت ذکر حداقل طول رشته‌ی مجاز ورودی.
• range - ذکر بازه‌ی اعداد صحیح مجاز.
• regex - ذکر یک عبارت با قاعده جهت مشخص سازی الگوی قابل پذیرش.

برای ترکیب چندین قید مختلف نیز می‌توان از : استفاده کرد:
 [Route("/Users/{userid:int:max(1000):min(10)}")]


ذکر نام Route برای ساده سازی تعریف آدرسی به آن

در حین تعریف یک Route می‌توان نام دلخواهی را نیز به آن انتساب داد (همانند نام default مسیریابی ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه):
 [Route("/Users/{userid:int}", Name="GetUserById")]
مزیت آن این است که اکنون برای اشاره‌ی به این مسیریابی خاص می‌توان از این نام تعریف شده استفاده کرد:
 string uri = Url.Link("GetUserById", new { userid = 1 });
پارامتر اول ذکر شده، نام مسیریابی و پارامتر دوم، پارامترهای مرتبط با این مسیریابی هستند.


مشخص سازی ترتیب پردازش مسیریابی‌ها

ترتیب مسیریابی‌های ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه، همان ترتیب افزوده شدن و ذکر آن‌ها است.
در اینجا می‌توان از خاصیت order نیز استفاده کرد و اعداد کوچکتر، ابتدا پردازش می‌شوند (مقدار پیش فرض آن نیز صفر است):
 [Route("/Users/{userid:int}", Name = "GetUserById", Order = 1)]


امکان تعریف قیود سفارشی

اگر قیودی که تا اینجا ذکر شدند، برای کار شما مناسب نبودند و نیاز بود تا الگوریتم خاصی را جهت محدود سازی دسترسی به یک مسیریابی خاص پیاده سازی کنید، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
using System;
using System.Globalization;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
 
namespace Core1RtmEmptyTest
{
  public class CustomRouteConstraint : IRouteConstraint
  {
   public bool Match(HttpContext httpContext, IRouter route, string routeKey, RouteValueDictionary values,
    RouteDirection routeDirection)
   {
    object value;
    if (!values.TryGetValue(routeKey, out value) || value == null)
    {
      return false;
    }
 
    long longValue;
    if (value is long)
    {
      longValue = (long)value;
      return longValue != 10;
    }
 
    var valueString = Convert.ToString(value, CultureInfo.InvariantCulture);
    if (long.TryParse(valueString, NumberStyles.Integer,
      CultureInfo.InvariantCulture, out longValue))
    {
      return longValue != 10;
    }
    return false;
   }
  }
}
در اینجا یک کلاس جدید را که اینترفیس IRouteConstraint را پیاده سازی می‌کند تعریف کرده‌ایم:
public class CustomRouteConstraint : IRouteConstraint
سپس در متد match آن بررسی کرده‌ایم که اگر userid=10 بود، خطای 404 صادر شود.
در آخر برای ثبت و معرفی آن باید به متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه مراجعه کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddRouting(options =>options.ConstraintMap.Add("Custom", typeof(CustomRouteConstraint)));
پس از آن، این نام جدید ثبت شده‌ی در اینجا، به نحو ذیل قابل استفاده است:
 [Route("/Users/{userid:int:custom}")]
به این ترتیب userid باید از نوع int بوده و همچنین قید custom را نیز پوشش دهد (یعنی userid=10 نباشد).

یک نکته:  اگر به سورس ASP.NET Core مراجعه کنید ، تمام قیودی را که پیشتر نام بردیم (مانند int، guid و امثال آن) نیز به همین روش تعریف و پیشتر ثبت شده‌اند.


معرفی بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.SpaServices

مسیریابی‌های پیش فرض ASP.NET Core با مسیریابی‌های برنامه‌های SPA مانند AngularJS (و امثال آن) تداخل دارند؛ از این جهت که درخواست‌های رسیده‌ی به سرور، ابتدا به موتور پردازشی ASP.NET وارد می‌شوند و اگر یافت نشدند، کاربر با پیام 404 مواجه خواهد شد و دیگر در اینجا برنامه به مسیریابی خاص مثلا AngularJS 2.0 هدایت نمی‌شود.
برای این موارد مرسوم است که یک fallback route را در انتهای مسیریابی‌های موجود اضافه کنند (به آن catch all هم می‌گویند)
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
  routes.MapRoute(
   name: "spa-fallback",
   template: "{*url}",
   defaults: new { controller = "Home", action = "Index" });
});
در اینجا هر درخواستی که با مسیریابی default تطابق نداشت، توسط الگوی عمومی {url*} پردازش می‌شود و این پردازش در نهایت سبب راه اندازی برنامه‌ی SPA می‌گردد. اما مشکل اینجا است که برای فایل‌های استاتیک غیرموجود مانند تصاویر، فایل‌های js و css نیز خروجی HTML ایی خواهیم داشت؛ بجای خروجی 404 و یافت نشد.
برای حل این مشکل مایکروسافت بسته‌ای را به نام Microsoft.AspNetCore.SpaServices ارائه داده است.
برای افزودن آن بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.AspNetCore.SpaServices را جستجو کرده و نصب نمائید:


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
       //same as before  
       "Microsoft.AspNetCore.SpaServices": "1.0.0-beta-000007"
 },
پس از بازیابی و نصب آن، اکنون catch all را حذف کرده و با یک سطر routes.MapSpaFallbackRoute ذیل جایگزین کنید:
app.UseMvc(routes =>
{
  routes.MapRoute(
   name: "default",
   template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
  routes.MapSpaFallbackRoute("spa-fallback", new { controller = "Home", action = "Index" });
});
و برای یادآوری مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» در AngularJS 2.0، علاوه بر عمومی کردن پوشه‌ی wwwroot توسط UseFileServer نیاز است پوشه‌ی node_modules را هم با تنظیمات ذیل عمومی کرد و در معرض دید عموم قرار داد (جایی که بسته‌های node.js نصب می‌شوند):
// Serve wwwroot as root
app.UseFileServer();
 
// Serve /node_modules as a separate root (for packages that use other npm modules client side)
app.UseFileServer(new FileServerOptions
{
  // Set root of file server
  FileProvider = new PhysicalFileProvider(Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "node_modules")),
  // Only react to requests that match this path
  RequestPath = "/node_modules",
  // Don't expose file system
  EnableDirectoryBrowsing = false
});
مطالب
بررسی مقدمات کتابخانه‌ی JSON.NET
چرا JSON.NET؟
JSON.NET یک کتابخانه‌ی سورس باز کار با اشیاء JSON در دات نت است. تاریخچه‌ی آن به 8 سال قبل بر می‌گردد و توسط یک برنامه نویس نیوزیلندی به نام James Newton King تهیه شده‌است. اولین نگارش آن در سال 2006 ارائه شد؛ مقارن با زمانی که اولین استاندارد JSON نیز ارائه گردید.
این کتابخانه از آن زمان تا کنون، 6 میلیون بار دانلود شده‌است و به علت کیفیت بالای آن، این روزها پایه اصلی بسیاری از کتابخانه‌ها و فریم ورک‌های دات نتی می‌باشد؛ مانند RavenDB تا ASP.NET Web API و SignalR مایکروسافت و همچنین گوگل نیز از آن جهت تدارک کلاینت‌های کار با API خود استفاده می‌کنند.
هرچند دات نت برای نمونه در نگارش سوم آن جهت مصارف WCF کلاسی را به نام DataContractJsonSerializer ارائه کرد، اما کار کردن با آن محدود است به فرمت خاص WCF به همراه عدم انعطاف پذیری و سادگی کار با آن. به علاوه باید درنظر داشت که JSON.NET از دات نت 2 به بعد تا مونو، Win8 و ویندوز فون را نیز پشتیبانی می‌کند.

برای نصب آن نیز کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت اجرا کنید:
 PM> install-package Newtonsoft.Json

معماری JSON.NET

کتابخانه‌ی JSON.NET از سه قسمت عمده تشکیل شده‌است:
الف) JsonSerializer
ب) LINQ to JSON
ج) JSON Schema


الف) JsonSerializer
کار JsonSerializer تبدیل اشیاء دات نتی به JSON و برعکس است. مزیت مهم آن امکانات قابل توجه تنظیم عملکرد و خروجی آن می‌باشد که این تنظیمات را به شکل ویژگی‌های خواص نیز می‌توان اعمال نمود. به علاوه امکان سفارشی سازی هر کدام نیز توسط کلاسی به نام JsonConverter، پیش بینی شده‌است.
یک مثال:
 var roles = new List<string>
{
   "Admin",
   "User"
};
string json = JsonConvert.SerializeObject(roles, Formatting.Indented);
در اینجا نحوه‌ی استفاده از JSON.NET را جهت تبدیل یک شیء دات نتی، به معادل JSON آن مشاهده می‌کنید. اعمال تنظیم Formatting.Indented سبب خواهد شد تا خروجی آن دارای Indentation باشد. برای نمونه اگر در برنامه‌ی خود قصد دارید فرمت JSON تو در تویی را به نحو زیبا و خوانایی نمایش دهید یا چاپ کنید، همین تنظیم ساده کافی خواهد بود.
و یا در مثال ذیل استفاده از یک anonymous object را مشاهده می‌کنید:
 var jsonString = JsonConvert.SerializeObject(new
{
   Id =1,
   Name = "Test"
}, Formatting.Indented);
به صورت پیش فرض تنها خواص عمومی کلاس‌ها توسط JSON.NET تبدیل خواهند شد.


تنظیمات پیشرفته‌تر JSON.NET

مزیت مهم JSON.NET بر سایر کتابخانه‌ها‌ی موجود مشابه، قابلیت‌های سفارشی سازی قابل توجه آن است. در مثال ذیل نحوه‌ی معرفی JsonSerializerSettings را مشاهده می‌نمائید:
var jsonData = JsonConvert.SerializeObject(new
{
   Id = 1,
   Name = "Test",
   DateTime = DateTime.Now
}, new JsonSerializerSettings
{
   Formatting = Formatting.Indented,
   Converters =
   {
      new JavaScriptDateTimeConverter()
   }
});
در اینجا با استفاده از تنظیم JavaScriptDateTimeConverter، می‌توان خروجی DateTime استانداردی را به مصرف کنندگان جاوا اسکریپتی سمت کاربر ارائه داد؛ با خروجی ذیل:
 {
  "Id": 1,
  "Name": "Test",
  "DateTime": new Date(1409821985245)
}


نوشتن خروجی JSON در یک استریم

خروجی متد JsonConvert.SerializeObject یک رشته‌است که در صورت نیاز به سادگی توسط متد File.WriteAllText در یک فایل قابل ذخیره می‌باشد. اما برای رسیدن به حداکثر کارآیی و سرعت می‌توان از استریم‌ها نیز استفاده کرد:
using (var stream = File.CreateText(@"c:\output.json"))
{
    var jsonSerializer = new JsonSerializer
   {
      Formatting = Formatting.Indented
   };
   jsonSerializer.Serialize(stream, new
   {
     Id = 1,
     Name = "Test",
     DateTime = DateTime.Now
   });
}
کلاس JsonSerializer و متد Serialize آن یک استریم را نیز جهت نوشتن خروجی می‌پذیرند. برای مثال response.Output برنامه‌های وب نیز یک استریم است و در اینجا نوشتن مستقیم در استریم بسیار سریعتر است از تبدیل شیء به رشته و سپس ارائه خروجی آن؛ زیرا سربار تهیه رشته JSON از آن حذف می‌گردد و نهایتا GC کار کمتری را باید انجام دهد.


تبدیل JSON رشته‌ای به اشیاء دات نت

اگر رشته‌ی jsonData ایی را که پیشتر تولید کردیم، بخواهیم تبدیل به نمونه‌ای از شیء User ذیل کنیم:
public class User
{
   public int Id { set; get; }
   public string Name { set; get; }
   public DateTime DateTime { set; get; }
}
خواهیم داشت:
 var user = JsonConvert.DeserializeObject<User>(jsonData);
در اینجا از متد DeserializeObject به همراه مشخص سازی صریح نوع شیء نهایی استفاده شده‌است.
البته در اینجا با توجه به استفاده از JavaScriptDateTimeConverter برای تولید jsonData، نیاز است چنین تنظیمی را نیز در حالت DeserializeObject مشخص کنیم:
var user = JsonConvert.DeserializeObject<User>(jsonData, new JsonSerializerSettings
{
   Converters = {  new JavaScriptDateTimeConverter() }
});


مقدار دهی یک نمونه یا وهله‌ی از پیش موجود

متد JsonConvert.DeserializeObject یک شیء جدید را ایجاد می‌کند. اگر قصد دارید صرفا تعدادی از خواص یک وهله‌ی موجود، توسط JSON.NET مقدار دهی شوند از متد PopulateObject استفاده کنید:
 JsonConvert.PopulateObject(jsonData, user);


کاهش حجم JSON تولیدی

زمانیکه از متد JsonConvert.SerializeObject استفاده می‌کنیم، تمام خواص عمومی تبدیل به معادل JSON آن‌ها خواهند شد؛ حتی خواصی که مقدار ندارند. این خواص در خروجی JSON، با مقدار null مشخص می‌شوند. برای حذف این خواص از خروجی JSON نهایی تنها کافی است در تنظیمات JsonSerializerSettings، مقدار NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore مشخص گردد.
var jsonData = JsonConvert.SerializeObject(object, new JsonSerializerSettings
{
   NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore,
   Formatting = Formatting.Indented
});
مورد دیگری که سبب کاهش حجم خروجی نهایی خواهد شد، تنظیم DefaultValueHandling = DefaultValueHandling.Ignore است. در این حالت کلیه خواصی که دارای مقدار پیش فرض خودشان هستند، در خروجی JSON ظاهر نخواهند شد. مثلا مقدار پیش فرض خاصیت int مساوی صفر است. در این حالت کلیه خواص از نوع int که دارای مقدار صفر می‌باشند، در خروجی قرار نمی‌گیرند.
به علاوه حذف Formatting = Formatting.Indented نیز توصیه می‌گردد. در این حالت فشرده‌ترین خروجی ممکن حاصل خواهد شد.


مدیریت ارث بری توسط JSON.NET

در مثال ذیل کلاس کارمند و کلاس مدیر را که خود نیز در اصل یک کارمند می‌باشد، ملاحظه می‌کنید:
public class Employee
{
    public string Name { set; get; }
}

public class Manager : Employee
{
    public IList<Employee> Reports { set; get; }
}
در اینجا هر مدیر لیست کارمندانی را که به او گزارش می‌دهند نیز به همراه دارد. در ادامه نمونه‌ای از مقدار دهی این اشیاء ذکر شده‌اند:
 var employee = new Employee { Name = "User1" };
var manager1 = new Manager { Name = "User2" };
var manager2 = new Manager { Name = "User3" };
manager1.Reports = new[] { employee, manager2 };
manager2.Reports = new[] { employee };
با فراخوانی
 var list = JsonConvert.SerializeObject(manager1, Formatting.Indented);
یک چنین خروجی JSON ایی حاصل می‌شود:
{
  "Reports": [
    {
      "Name": "User1"
    },
    {
      "Reports": [
        {
          "Name": "User1"
        }
      ],
      "Name": "User3"
    }
  ],
  "Name": "User2"
}
این خروجی JSON جهت تبدیل به نمونه‌ی معادل دات نتی خود، برای مثال جهت رسیدن به manager1 در کدهای فوق، چندین مشکل را به همراه دارد:
- در اینجا مشخص نیست که این اشیاء، کارمند هستند یا مدیر. برای مثال مشخص نیست User2 چه نوعی دارد و باید به کدام شیء نگاشت شود.
- مشکل دوم در مورد کاربر User1 است که در دو قسمت تکرار شده‌است. این شیء JSON اگر به نمونه‌ی معادل دات نتی خود نگاشت شود، به دو وهله از User1 خواهیم رسید و نه یک وهله‌ی اصلی که سبب تولید این خروجی JSON شده‌است.

برای حل این دو مشکل، تغییرات ذیل را می‌توان به JSON.NET اعمال کرد:
var list = JsonConvert.SerializeObject(manager1, new JsonSerializerSettings
{
   Formatting = Formatting.Indented,
   TypeNameHandling = TypeNameHandling.Objects,
   PreserveReferencesHandling = PreserveReferencesHandling.Objects
});
با این خروجی:
{
  "$id": "1",
  "$type": "JsonNetTests.Manager, JsonNetTests",
  "Reports": [
    {
      "$id": "2",
      "$type": "JsonNetTests.Employee, JsonNetTests",
      "Name": "User1"
    },
    {
      "$id": "3",
      "$type": "JsonNetTests.Manager, JsonNetTests",
      "Reports": [
        {
          "$ref": "2"
        }
      ],
      "Name": "User3"
    }
  ],
  "Name": "User2"
}
- با تنظیم TypeNameHandling = TypeNameHandling.Objects سبب خواهیم شد تا خاصیت اضافه‌ای به نام $type به خروجی JSON اضافه شود. این نوع، در حین فراخوانی متد JsonConvert.DeserializeObject جهت تشخیص صحیح نگاشت اشیاء بکار گرفته خواهد شد و اینبار مشخص است که کدام شیء، کارمند است و کدامیک مدیر.
- با تنظیم PreserveReferencesHandling = PreserveReferencesHandling.Objects شماره Id خودکاری نیز به خروجی JSON اضافه می‌گردد. اینبار اگر به گزارش دهنده‌ها با دقت نگاه کنیم، مقدار $ref=2 را خواهیم دید. این مورد سبب می‌شود تا در حین نگاشت نهایی، دو وهله متفاوت از شیء با Id=2 تولید نشود.

باید دقت داشت که در حین استفاده از JsonConvert.DeserializeObject نیز باید JsonSerializerSettings یاد شده، تنظیم شوند.


ویژگی‌های قابل تنظیم در JSON.NET

علاوه بر JsonSerializerSettings که از آن صحبت شد، در JSON.NET امکان تنظیم یک سری از ویژگی‌ها به ازای خواص مختلف نیز وجود دارند.
- برای نمونه ویژگی JsonIgnore معروفترین آن‌ها است:
public class User
{
   public int Id { set; get; }

   [JsonIgnore]
   public string Name { set; get; }

   public DateTime DateTime { set; get; }
}
JsonIgnore سبب می‌شود تا خاصیتی در خروجی نهایی JSON تولیدی حضور نداشته باشد و از آن صرفنظر شود.

- با استفاده از ویژگی JsonProperty اغلب مواردی را که پیشتر بحث کردیم مانند NullValueHandling، TypeNameHandling و غیره، می‌توان تنظیم نمود. همچنین گاهی از اوقات کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی سمت کاربر، از اسامی خاصی که از روش‌های نامگذاری دات نتی پیروی نمی‌کنند، در طراحی خود استفاده می‌کنند. در اینجا می‌توان نام خاصیت نهایی را که قرار است رندر شود نیز صریحا مشخص کرد. برای مثال:
[JsonProperty(PropertyName = "m_name", NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore)]
public string Name { set; get; }
همچنین در اینجا امکان تنظیم Order نیز وجود دارد. برای مثال مشخص کنیم که خاصیت X در ابتدا قرار گیرد و پس از آن خاصیت Y رندر شود.

- استفاده از ویژگی JsonObject به همراه مقدار OptIn آن به این معنا است که از کلیه خواصی که دارای ویژگی JsonProperty نیستند، صرفنظر شود. حالت پیش فرض آن OptOut است؛ یعنی تمام خواص عمومی در خروجی JSON حضور خواهند داشت منهای مواردی که با JsonIgnore مزین شوند.
[JsonObject(MemberSerialization.OptIn)]
public class User
{
    public int Id { set; get; }

    [JsonProperty]
    public string Name { set; get; }
 
    public DateTime DateTime { set; get; }
}

- با استفاده از ویژگی JsonConverter می‌توان نحوه‌ی رندر شدن مقدار خاصیت را سفارشی سازی کرد. برای مثال:
[JsonConverter(typeof(JavaScriptDateTimeConverter))]
public DateTime DateTime { set; get; }


تهیه یک JsonConverter سفارشی

با استفاده از JsonConverterها می‌توان کنترل کاملی را بر روی اعمال serialization و deserialization مقادیر خواص اعمال کرد. مثال زیر را در نظر بگیرید:
public class HtmlColor
{
   public int Red { set; get; }
   public int Green { set; get; }
   public int Blue { set; get; }
}

var colorJson = JsonConvert.SerializeObject(new HtmlColor
{
  Red = 255,
  Green = 0,
  Blue = 0
}, Formatting.Indented);
در اینجا علاقمندیم، در حین عملیات serialization، بجای اینکه مقادیر اجزای رنگ تهیه شده به صورت int نمایش داده شوند، کل رنگ با فرمت hex رندر شوند. برای اینکار نیاز است یک JsonConverter سفارشی را تدارک دید:
    public class HtmlColorConverter : JsonConverter
    {

        public override bool CanConvert(Type objectType)
        {
            return objectType == typeof(HtmlColor);
        }

        public override object ReadJson(JsonReader reader, Type objectType,
                                        object existingValue, JsonSerializer serializer)
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        public override void WriteJson(JsonWriter writer, object value, JsonSerializer serializer)
        {
            var color = value as HtmlColor;
            if (color == null)
                return;

            writer.WriteValue("#" + color.Red.ToString("X2")
                + color.Green.ToString("X2") + color.Blue.ToString("X2"));
        }
    }
کار با ارث بری از کلاس پایه JsonConverter شروع می‌شود. سپس باید تعدادی از متدهای این کلاس پایه را بازنویسی کرد. در متد CanConvert اعلام می‌کنیم که تنها اشیایی از نوع کلاس HtmlColor را قرار است پردازش کنیم. سپس در متد WriteJson منطق سفارشی خود را می‌توان پیاده سازی کرد.
از آنجائیکه این تبدیلگر صرفا قرار است برای حالت serialization استفاده شود، قسمت ReadJson آن پیاده سازی نشده‌است.

در آخر برای استفاده از آن خواهیم داشت:
var colorJson = JsonConvert.SerializeObject(new HtmlColor
{
  Red = 255,
  Green = 0,
  Blue = 0
},  new JsonSerializerSettings
    {
      Formatting = Formatting.Indented,
      Converters = { new HtmlColorConverter() }
    });   
مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت سوم - کامپوننت‌های React

همانطور که در قسمت اول گفته شد، اجزای رابط کاربری (تگ‌های HTML) در کتابخانه‌ی React به عنوان کامپوننت‌ها (مؤلفه‌های جزء)  شناخته میشوند. React تگ‌ها را به عنوان اجزایی مستقل و با وضعیتی مشخص در حافظه میشناسد. دلایل ارزشمند بودن این روش در ادامه بررسی میشود.


خوانایی بهتر (Readability) 

React میتواند تگ‌های یگانه یا مخلوطی از تگ‌های به هم مرتبط را در پس زمینه ساخته و با یک نام واحد (کامپوننت) به HTML DOM ارسال کند. یعنی اگر جایی یک کامپوننت صدا زده شود، تگ یا تگ‌های مرتبط به آن کامپوننت را به عنوان خروجی خواهیم داشت. همانطور که میشود تگ‌های مختلف را به صورت تو در تو استفاده کرد، کامپوننت‌ها را هم میشود به همین روش فراخوانی کرد. در مثال زیر روش صدا زدن چند کامپوننت و تگ‌هایی را که ارائه میدهد، داریم. 

     // Components in a JavaScript file.
    <clickableImage href="http://google.com" src="google.png" />
    <LinksContainer>
        <LinksList>
            <clickableImage href="http://yahoo.com" src="yahoo.png" />
        </LinksList>
    </LinksContainer>

    <!--Output in HTML DOM-->
    <a href="http://google.com">
        <img src="google.png" />
    </a>
    <div>
        <div>
            <ul>
                <li>
                    <a href="http://google.com">
                        <img src="google.png" />
                    </a>
                </li>
            </ul>
        </div>
    </div>

در قسمت کامپوننت‌ها می‌بینیم که چطور کامپوننت‌ها یکبار به صورت تکی و یک بار به صورت تو در تو اجرا میشوند. خروجی در قسمت Output واضح است که با نام کامپوننت‌ها هماهنگی دارد. با این مثال چند مورد مشخص میشود.

  1. به هر کامپوننت قبلا گفته شده چه تگ‌هایی را باید ایجاد کند. در نتیجه با هر بار فراخوانی در هر مکان، تگ یا تگ‌هایی که به آن معرفی شده را می‌سازد. 
  2. هر کامپوننت میتواند مقادیری را به عنوان ورودی دریافت کند و آنها را به تگ‌ها در خروجی اعمال کند. در مثال بالا href و src در فراخوانی‌های مختلف، مقادیر متفاوتی را به خروجی میفرستند.
  3. با انتخاب نام مناسب برای کامپوننت‌ها، بدون آنکه بدانیم چطور ساخته شده‌اند میتوانیم حدس بزنیم چه تگ‌هایی را خواهند ساخت و این دلیلی است که خوانایی برنامه افزایش میابد.
  4. دلیل دیگر که باعث خوانایی برنامه میشود، این است که هر یک از این کامپوننت‌ها میتوانند تگ‌های زیادی را یک جا بسازند که این کار منجر به کم شدن مقدار کد برنامه میشود. برنامه هر چه کم کدتر، با خوانایی بیشتر! 


قابلیت استفاده مجدد 

در ادامه وقتی با روش ساخت کامپوننت‌ها آشنا شدیم، متوجه میشویم که کامپوننت‌ها چیزی بیشتر از یک تابع نیستند. وقتی نام یک کامپوننت را فراخوانی کنیم در واقع یک تابع را اجرا میکنیم، به آن پارامتر ورودی را میدهیم و از آن خروجی میگیریم. میدانیم که توابع را میشود یکبار ساخت و چندبار استفاده کرد. بخصوص اگر این توابع به متغیرهای سراسری و سایر توابع وابسته نباشند و به صورت مستقل عمل کنند، میشود آنها را به برنامه‌های دیگر هم انتقال داد.  


نحوه ساخت یک کامپوننت در React 

در React به سه روش میشود کامپوننت‌ها را ایجاد کرد. در روش اول توضیحات زیاد خواهند بود، اما در دو روش بعدی فقط نکات کلیدی گفته خواهد شد.    


Stateless function components 

میخواهیم یک منو از نوشیدنی‌ها را با استفاده از کامپوننت‌ها نمایش دهیم. در یک فایل جاوااسکریپت کدهای زیر را وارد کنید. در ادامه هر بخش توضیح داده خواهد شد. 

var hotDrinks = [
    { item: "Tea", price: "7000" },
    { item: "Espresso", price: "10000" },
    { item: "Hot Chocolate", price: "12000" }
];
var MenuItem = function (props) {
    return (
        <li className="list-group-item">
            <span className="badge">{props.price}</span>
            <p>{props.item}</p>
        </li>
    )
};
var Menu = function (props) {
    return (
        <div className="row">
            <div className="col-md-4">
                <ul className="list-group">
                    {props.data.map(item => <MenuItem {...item} />)}
                </ul>
            </div>
        </div>
    )
};

ReactDOM.render(
    <Menu data={hotDrinks} />,
    document.getElementById("reactTestContainer")
)

  1. فرض میکنیم که لیست نوشیدنی‌ها و قیمت آنها را به فرمتی که می‌بینید از سرور دریافت کرده‌ایم. (hotDrinks)
  2. شیء MenuItem یک تابع بدون نام را اجرا میکند. از دیدگاه React این تابع یک کامپوننت است. کامپوننت با هر بار فراخوانی مقادیری را برای یک نوشیدنی و قیمت آن، دریافت میکند.کامپوننت به عنوان خروجی یک تگ <li>، پر شده با مقادیر ورودی را بازگشت میدهد. 
  3. شیء Menu یک تابع بدون نام را اجرا میکند. از دید React این تابع یک کامپوننت است. کامپوننت با هر بار فراخوانی، مجموعه‌ای از نوشیدنی‌ها و قیمت آنها را دریافت میکند. متد map به کمک یک Arrow Function آرایه‌ای از کامپوننت MenuItem ایجاد میکند که به ازای هر عضو ایجاد شده، یکبار MenuItem اجرا میشود. هر عضو (item) دارای یک نام نوشیدنی و قیمت آن است. سه نقطه در {…item} برای پر کردن جای خالی نیست! این عبارت یعنی اینکه مقادیر نام و قیمت را به صورت جداگانه (یعنی دو پارامتر مجزا) به کامپوننت MenuItem ارسال میکند. کامپوننت، به عنوان خروجی یک تگ <ul>، پر شده با آرایه‌ای از کامپوننت MenuItem را بازگشت میدهد.
  4. متد render از شیء ReactDOM وظیفه ساخت تگ‌های JSX واقع در کامپوننت‌ها را در HTML DOM به عهده دارد. پارامتر اول render، کامپوننت Menu است با ورودی داده‌های گرفته شده از سرور. همانطور که شرح داده شد، کامپوننت Menu با فراخوانی و به کمک داده‌های ورودی، کامپوننت MenuItem را پیاده‌سازی خواهد کرد. پارامتر دوم render، محلی است که تگ‌ها باید در آن ساخته شوند. مثلا یک تگ <div>
  5. در هر کدام از کامپوننت‌ها و در قسمت ReactDOM.render میشود از کامپوننت‌های دیگر به صورت تو در تو استفاده کرد. 


React.createClass 

React یک API درونی برای ایجاد کامپوننت‌ها، به نام createClass دارد. این تابع باید یک شیء پیکربندی درون خود داشته باشد که در آن و  بین دو آکولاد {} خواص و متدها تعریف می‌شوند. تابع createClass برای کار حداقل باید یک متد به نام render داشته باشد که در آن تگ‌های JSX را قرار میدهیم. کامپوننت MenuItem را که به صورت Stateless ساختیم، دوباره با createClass ایجاد میکنیم. 

var MenuItem = React.createClass({
    render: function () {
        return (
            <li className="list-group-item">
                <span className="badge">{this.props.price}</span>
                <p>{this.props.item}</p>
            </li>
        )
    }
});

برای خواندن مقادیر ورودی در این روش باید از this استفاده کنیم. بر اساس قواعد شیء گراییِ، MenuItem و Menu کلاس هستند و هر بار در ReactDOM.render کامپوننت Menu را به HTML DOM ارسال میکنیم. یک نمونه از این کلاس ساخته میشود و کلاس Menu، نمونه‌هایی از کلاس MenuItem را میسازد. this به نمونه‌ی ساخته شده از یک کلاس اشاره دارد. 


React.Component 

در روش آخر با استفاده از extend، از کلاس React.Component ارث بری میکنیم و کامپوننت را می‌سازیم. مفاهیم کلاس و ارث بری در جاوااسکریپ را میشود از اینجا یاد گرفت. مجددا MenuItem را با  این روش ایجاد میکنیم. 

class MenuItem extends React.Component {
    render() {
        return (
            <li className="list-group-item">
                <span className="badge">{this.props.price}</span>
                <p>{this.props.item}</p>
            </li>
        );
    }
}

همانطور که می‌بینید بین دو روش React.Component و React.createClass تفاوتی جز در syntax آنها نیست. در اینجا از سایر امکانات کلاس در جاوااسکریپت مثل سازنده کلاس میشود استفاده کرد. کامپوننت‌ها در React میتوانند کاری بیشتر از ساخت تگ‌ها در HTML DOM را انجام دهند. در قسمت بعد به قابلیت مهم حفظ و دنبال کردن تغییرات در وضعیت کامپوننت‌ها می‌پردازیم.