مطالب
AngularJS #1
پیش از اینکه آموزش AngularJs را شروع کنیم بهتر است با مفهوم برنامه‌های تک صفحه ای وب  و یا  Single Page Web Applications آشنا شویم؛ چرا که AngularJS برای توسعه هر چه ساده‌تر و قوی‌تر این گونه برنامه‌ها متولد شده است.

Single Page Application
برای درک چگونگی کارکرد این برنامه ها، مثالی را میزنیم که هر روزه با آن سرو کار دارید، یکی از نمونه‌های کامل و قدرتمند برنامه‌های Single Page Application و یا به اختصار SPA، سرویس پست الکترونیکی Google و یا همان Gmail است.
اجازه بدهید تا ویژگی‌های SPA را با بررسی Gmail انجام دهم، تا به درک روشنی از آن برسید:

Reload نشدن صفحات
در Gmail هیچ گاه صفحه Reload و یا اصطلاحا بارگیری مجدد نمی‌شود. برای مثال، وقتی شما لیست ایمیل‌های خود را مشاهده میکنید و سپس بر روی یکی از آن‌ها کلیک میکنید، بدون اینکه به صفحه ای دیگر هدایت شوید؛ایمیل مورد نظر را میبینید. در حقیقت تمامی اطلاعات در همان صفحه نمایش داده می‌شوند و بر عکس وب سایت‌های معمول است که از صفحه ای به صفحه‌ی دیگر هدایت میشوید ، در یک صفحه تمام کارهای مورد نیاز خود را انجام می‌دهید و احتیاجی به بارگیری مجدد صفحات نیست. با توجه به این صحبت‌ها برای توسعه دهنده‌های وب آشکار است که تکنیک AJAX، نقشی اساسی در این گونه برنامه‌ها دارد، چون کلیه‌ی عملیات ارتباط با سرور در پشت زمینه انجام می‌شوند.

تغییر URL در نوار آدرس مرورگر
وقتی شما بر روی یک ایمیل کلیک می‌کنید و آن ایمیل را بدون Reload شدن مجدد صفحه مشاهده می‌کنید، آدرس صفحه در مرورگر نیز تغییر می‌کند. خب مزیت این ویژگی چیست؟ مزیت این ویژگی در این است که هر ایمیل شما دارای یک آدرس منحصر به فرد است و به شما امکان Bookmark کردن آن لینک، باز کردن آن در یک Tab جدید و یا حتی ارسال آن به دوستان خود را دارید. حتی اگر این مطلب را جدا از Gmail در نظر بگیریم، به موتور‌های جست و جو کمک می‌کند، تا هر صفحه را جداگانه Index کنند؛ جدا از اینکه وبسایت ما SPA است. همچنین این کار یک مزیت مهم دیگر نیز دارد؛ و آن کار کردن کلیدهای back و forward مرورگر، برای بازگشت به صفحات پیمایش شده قبلی است.
شاید قبل از بیان این ویژگی با خود گفته باشید که پیاده سازی Reload نشدن صفحات با AJAX آن چنان کار پیچیده ای نیست. بله درست است، اما آیا شما قبل از این راه حلی برای تغییر URL اندیشیده بودید؟ مطمئنا شما هم صفحات وب زیادی را دیده اید که همه‌ی صفحات آن دارای یک URL در نوار آدرس مرورگر هستند و هیچگاه تغییر نمی‌کنند و با باز کردن یک لینک در یک Tab جدید، باز همان صفحه‌ی تکراری را مشاهده می‌کنند! و یا بدتر از همه که دکمه‌ی back مرورگر غیر عادی عمل می‌کند. بله، اینها تنها تعدادی از صدها مشکلات رایج سیستم‌های نوشته شده ای است که سعی کردند همه‌ی کارها در یک صفحه انجام شود.

Cache شدن اطلاعات دریافتی
شاید خیلی‌ها ویژگی‌های فوق را برای یک SPA کافی بدانند، اما تعدادی هم مانند نگارنده وجود یک کمبود را حس می‌کنند و آن کش شدن اطلاعات دریافتی در مرورگر است. Gmail این امکان را به خوبی پیاده سازی کرده است. لیست ایمیل‌های دریافتی در بار اول از سرور دریافت می‌شود، سپس شما بر روی یک ایمیل کلیک و آن را مشاهده می‌کنید. حال به لیست ایمیل‌های دریافتی بازگردید، آیا رفت و برگشتی به سرور انجام می‌شود؟ مسلما خیر. حتی اگر دوباره بر روی آن ایمیل مشاهده شده ، کلیک کنید، بدون رفت و برگشتی به سرور آن ایمیل را مشاهده می‌کنید.
کش شدن اطلاعات سبب می‌شود که بار سرور خیلی کاهش یابد و رفت و آمدهای بیهوده صورت نگیرد. کش شدن داده‌ها یک مزیت دیگر نیز دارد و آن تبدیل برنامه‌های معمول وب stateless به برنامه‌های شبه دسکتاپ state full است. 
  
تکنیک AJAX در پیاده سازی امکانات فوق نقشی اساسی را بازی می‌کند. کمی به عقب برمیگردیم یعنی زمانی که AJAX برای اولین بار مطرح شد و هدف اصلی به وجود آمدن آن پیاده سازی برنامه‌های وب به شکل دسکتاپ بود و این کار از طریق انجام تمامی ارتباطات سرور با  XMLHttpRequest  امکان پذیر می‌شد. شاید آن زمان با توجه به محدودیت تکنولوژی‌ها موجود این کار به صورت تمام و کمال امکان پذیر نبود، اما امروزه به بهترین شکل ممکن قابل پیاده سازی است.

 شاید اکنون این سوال پیش بیاید که چرا باید وبسایت خود را به شکل SPA طراحی کنیم؟
برای پاسخ دادن به این سوال باید گفت که سیستم‌های وب  امروزی به دو دسته‌ی زیر تقسیم می‌شوند:
Web Documents و یا همان وب سایت‌های معمول
Web Applications و یا همان Single Page Web Applications
اگر هدف شما طراحی یک وب سایت معمول است که هدف آن، نمایش یک سری اطلاعات است و به قولی دارای محتواست، مطمئنا پیاده سازی این سیستم به صورت SPA کاری بیهوده به نظر می‌آید؛ ولی اگر هدفتان نوشتن سیستم هایی مثل Gmail، Google Maps، Azure، Facebook و ... است، پیاده سازی آن‌ها به صورت وب سایت‌های معمولی، غیر معقول به نظر می‌آید. حتی بخش‌های مدیریتی یک وبسایت هم می‌تواند به خوبی توسط SPA پیاده سازی شود، چرا که واقعا برای مدیریت اطلاعات یک وب سایت احتیاجی نیست، که  از این صفحه به آن صفحه جا به جا شد.

معرفی کتابخانه‌ی AngularJS
AngularJS فریم ورکی متن باز و نوشته شده به زبان جاوا اسکریپت است. هدف از به وجود آمدن این فریم ورک، توسعه هر چه ساده‌تر SPA‌ها با الگوی طراحی MVC و تست پذیری هر چه آسان‌تر آن‌ها است. این فریم ورک توسط یکی از محققان Google در سال 2009 به وجود آمد. بعد‌ها این فریم ورک تحت مجوز MIT به صورت متن باز در آمد و اکنون گوگل آن را حمایت می‌کند و توسط هزاران توسعه دهنده در سرتاسر دنیا، توسعه داده می‌شود.
قبل از اینکه به بررسی ویژگی‌های Angular بپردازم، بهتر است ابتدا مطلبی درباره‌ی به کارگیری Angular از Brad Green که کارمند گوگل است، بیان کنم.
در سال 2009 تیمی در گوگل مشغول انجام پروژه ای به نام Google Feedback بودند. آن‌ها سعی داشتند تا در طی چند ماه، به سرعت کد‌های خوب و تست پذیر بنویسند. پس از 6 ماه کدنویسی، نتیجه‌ی کار 17000 خط کد شد. در آن موقع یکی از اعضای تیم به نام Misko Hevery، ادعا کرد که می‌تواند کل این پروژه را در دو هفته به کمک کتابخانه‌ی متن بازی که در اوقات فراغت توسعه داده است، بازنویسی کند. Misko نتوانست در دو هفته این کار را انجام دهد. اما پس از سه هفته همه‌ی اعضای تیم را شگفت زده کرد. نتیجه‌ی کار تنها 1500 خط بود! همین باعث شد که ما بفهمیم که، Misko بر روی چیزی کاری میکند که ارزش دنبال کردن دارد.
پس از آن قضیه Misko و Brad بر روی Angular کار کردند و اکنون هم Angular توسط تیمی در گوگل و هزاران توسعه دهنده‌ی متن باز حرفه ای در سرتاسر جهان، درحال توسعه است.
فکر کنم همین داستان ذکر شده، قدرت فوق العاده زیاد این فریم ورک را برای همگان آشکار سازد.

ویژگی‌های AngularJS:

قالب‌های سمت کاربر (Client Side Templates): انگولار دارای یک template engine قدرتمند برای تعریف قالب است.

پیروی از الگوی طراحی MVC: انگولار، الگوی طراحی MVC را برای توسعه پیشنهاد می‌دهد و امکانات زیادی برای توسعه هر چه راحت‌تر با این الگو فراهم کرده است.

Data Binding: امکان تعریف انقیاد داده دوطرفه (Two-Way Data Binding) در این فریم ورک به راحتی هرچه تمام، امکان پذیر است.

Dependency Injection: این فریم ورک برای دریافت وابستگی‌های تعریف شده، دارای یک سیستم تزریق وابستگی توکار است.

تعریف Service‌های سفارشی: در این فریم ورک امکان تعریف سرویس‌های دلخواه به صورت ماژول وجود دارد. این ماژول‌های مجزا را به کمک سیستم تزریق وابستگی توکار Angular، به راحتی در هر جای برنامه می‌توان تزریق کرد.

تعریف Directive‌های سفارشی: یکی از جذاب‌ترین و قدرتمند‌ترین امکانات این فریم ورک، تعریف Directive‌های سفارشی است.  Directive ها، امکان توسعه HTML را فراهم کرده اند. توسعه‌ی HTML اکنون در قالب Web Components‌ها فراهم شده است، اما هنوز هم خیلی از مرورگر‌های جدید نیز از آن پشتیبانی نمی‌کنند.

فرمت کردن اطلاعات با استفاده از فیلترهای سفارشی: با استفاده از فیلترها میتوانید چگونگی الحاق شدن اطلاعات را برای نمایش به کاربر تایین کنید ؛ انگولار همراه با فیلترهای گوناگون مختلفی عرضه میشود که میتوان برایه مثال به فیلتر currency ، date ،uppercase کردن رشته‌ها و .... اشاره کرد همچنین شما محدود به فیلترهای تعریف شده در انگولار نیستید و آزادید که فیلترهای سفارشی خودتان را نیز تعریف کنید.

سیستم Routing: دارا بودن سیستم Routing  قدرتمند، توسعه SPA‌ها را بسیار ساده کرده است.

سیستم اعتبار سنجی: Angular دارای سیستم اعتبار سنجی توکار قدرتمند برای بررسی داده‌های ورودی است.

سرویس تو کار برای ارتباط با سرور: Angular دارای سرویس پیش فرض ارتباط با سرور به صورت AJAX است.

تست پذیری: Angular دارای بستری آماده برای تست کردن برنامه‌های نوشته شده است و از Unit Tests و Integrated End-to-End Test هم پشتیبانی می‌کند.

جامعه‌ی متن باز بسیار قوی
   
این‌ها فقط یک مرور کلی بر توانایی‌های این فریم ورک بود و در ادامه هر کدام از این ویژگی را به صورت دقیق بررسی خواهیم کرد.
در مقاله‌ی بعدی، به چگونگی نصب AngularJS خواهیم پرداخت. سپس، اولین کد خود را با استفاده از آن خواهیم نوشت و مطالب Client Side Templates و MVC را دقیق‌تر بررسی خواهیم کرد.
 
مطالب دوره‌ها
بایدها و نبایدهای استفاده از IoC Containers
طوری با IoC Containers کار کنید که انگار وجود خارجی ندارند

تفاوت پایه‌ای که بین یک فریم ورک IoC و سایر فریم ورک‌ها وجود دارد، در معکوس شدن مسئولیت‌ها است. در اینجا لایه‌های مختلف برنامه شما نیستند که فریم ورک IoC را فراخوانی می‌کنند؛ بلکه این فریم ورک IoC است که از جزئیات ارتباطات و وابستگی‌های سیستم شما آگاه است و نهایتا کار کنترل وهله سازی اشیاء مختلف را عهده دار خواهد شد. طول عمر آن‌ها را تنظیم کرده یا حتی در بعضی از موارد مانند برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، نسبت به تزئین این اشیاء یا دخالت در مراحل مختلف فراخوانی متدهای آن‌ها نیز نقش خواهد داشت. نکته‌ی مهم در اینجا، نا آگاهی برنامه از حضور آن‌ها است.
بنابراین در پروژه شما اگر ماژول‌ها و لایه‌های مختلفی حضور دارند، تنها برنامه اصلی است که باید ارجاعی را به فریم ورک IoC داشته باشد و نه سایر لایه‌های سیستم. علت حضور آن در ریشه سیستم نیز تنها باید به اصطلاحا bootstrapping و اعمال تنظیمات مرتبط با آن خلاصه شود.
به عبارتی استفاده صحیح از یک فریم ورک IoC نباید به شکل الگوی Service Locator باشد؛ حالتی که در تمام قسمت‌های برنامه مدام مشاهده می‌کنید  resolver.Resolve،  resolver.Resolve و الی آخر. باید از این نوع استفاده از فریم ورک‌های IoC تا حد ممکن حذر شود و کدهای برنامه نباید وابستگی مستقیم ثانویه‌ای را به نام خود فریم ورک IoC پیدا کنند.
 var container = BootstrapContainer();

var finder = container.Resolve<IDuplicateFinder>();
var processor = container.Resolve<IArgumentsParser>();

Execute( args, processor, finder );
 
container.Dispose();
نمونه‌ای از نحوه صحیح استفاده از یک IoC Container را مشاهده می‌کنید. تنها در سه نقطه است که یک IoC container باید حضور پیدا کند:
الف) در آغاز برنامه برای اعمال تنظیمات اولیه و bootstrapping
ب) پیش از اجرای عملی جهت وهله سازی وابستگی‌های مورد نیاز
ج) پس از اجرای عمل مورد نظر جهت آزاد سازی منابع

نکته مهم اینجا است که در حین اجرای فرآیند، این فرآیند باید تا حد ممکن از حضور IoC container بی‌خبر باشد و کار تشکیل اشیاء باید خارج از منطق تجاری برنامه انجام شود: IoC container خود را صدا نزنید؛ او شما را صدا خواهد زد.
عنوان شد تا «حد ممکن». این تا حد ممکن به چه معنایی است؟ اگر کار وهله سازی اشیاء را می‌توانید تحت کنترل قرار دهید، مثلا آیا می‌توانید در نحوه وهله سازی کنترلرها در ASP.NET MVC دخل و تصرف کرده و در زمان وهله سازی، اینکار را به یک IoC Container واگذار کنید؟ اگر بلی، دیگر به هیچ عنوانی نباید داخل کلاس‌های فراخوانی شده و تزریق شده به کنترلرهای برنامه اثری از IoC Container شما مشاهده شود. زیرا این فریم ورک‌ها اینقدر توانمند هستند که بتوانند تا چندین لایه از سیستم را واکاوی کرده و وابستگی‌های لازم را وهله سازی کنند.
اگر خیر (نمی‌توانید کار وهله سازی اشیاء را مستقیما تحت کنترل قرار دهید)؛ مانند تهیه یک Role Provider سفارشی در ASP.NET MVC که کار وهله سازی این Role Provider راسا توسط موتور ASP.NET انجام می‌شود و در این بین امکان دخل و تصرفی هم در آن ممکن نیست، آنگاه مجاز است داخل این کلاس ویژه از متدهای container.Resolve استفاده کرد؛ چون چاره‌ی دیگری وجود ندارد و IoC Container نیست که کار وهله سازی ابتدایی آن‌را عهده دار شده است. باید دقت داشت به این حالت خاص دیگر تزریق وابستگی‌ها گفته نمی‌شود؛ بلکه نام الگوی آن Service locator است. در Service locator یک کامپوننت خودش به دنبال وابستگی‌های مورد نیازش می‌گردد. در حالت تزریق وابستگی‌ها، یک کامپوننت وابستگی‌های مورد نیاز را درخواست می‌کند.

یک مثال:
public class ExampleClass
{
    private readonly IService _service;

    public ExampleClass()
    {
        _service = Container.Resolve<IService>();
    }

    public void DoSomething(int id)
    {
        _service.DoSomething(id);
    }
}
کاری که در اینجا انجام شده است نمونه اشتباهی از استفاده از یک IoC Container می‌باشد. به صرف اینکه مشغول به استفاده از یک IoC Container  هستیم به این معنا نیست که واقعا الگوی معکوس سازی وابستگی‌ها را درست درک کرده‌ایم. در اینجا الگوی Service locator مورد استفاده است و نه الگوی تزریق وابستگی‌ها. به عبارتی در مثال فوق، کلاس ExampleClass وابسته است به یک وابستگی جدیدی به نام Container، علاوه بر وابستگی IService ایی که به او قرار است خدماتی را ارائه دهد.
نمونه اصلاح شده کلاس فوق، تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس به نحو زیر است:
public class ExampleClass
{
    private IService _service;

    public ExampleClass(IService service)
    {
        _service = service;
    }

    public void DoSomething(int id)
    {
        _service.DoSomething(id);
    }
}
در اینجا این کلاس است که وابستگی‌های خود را درخواست می‌کند و نه اینکه خودش به دنبال آن‌ها بگردد.

نمونه دیگری از کلاسی که خودش به دنبال یافتن و وهله سازی وابستگی‌های مورد نیازش است مثال زیر می‌باشد:
public class Search
{
   IDinner _dinner;
   public Search(): this(new Dinner()) 
   { }

   public Search(IDinner dinner) 
   {
      _dinner = dinner;
   }
}
به این کار poor man's dependency injection هم گفته می‌شود؛ اولین سازنده از طریق یک default constructor سعی کرده است وابستگی‌های کلاس را، خودش تامین کند. باز هم کلاس می‌داند که به چه وابستگی خاصی نیاز دارد و عملا معکوس سازی وابستگی‌ها رخ نداده است. همچنین استفاده از این حالت زمانیکه کلاس Dinner خودش وابستگی به کلاس‌های دیگر داشته باشد، بسیار به هم ریخته و مشکل خواهد بود. مزیت استفاده از IoC Containers وهله سازی یک large object graph کامل است. به علاوه توسط IoC Containers مدیریت طول عمر اشیاء را نیز می‌توان تحت نظر قرار داد. برای مثال می‌توان به یک IoC Container گفت تنها یک وهله از DbContext را در طول یک درخواست ایجاد و آن‌را در اختیار لایه‌های مختلف برنامه قرار بده؛ چون نیاز داریم کاری که در طی یک درخواست انجام می‌شود، در داخل یک تراکنش انجام شده و همچنین بی‌جهت به ازای هر new DbConetxt جدید، یکبار اتصالی به بانک اطلاعاتی باز و بسته نشود (سرعت بیشتر، سربار کمتر).
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template
تغییرات ساختاری ASP.NET Core 1.0، با نگارش‌های قبلی ASP.NET، بسیار قابل ملاحظه هستند:


در اینجا نقش Solution همانند نگارش‌های قبلی ویژوال استودیو است: ظرفی است برای ساماندهی موارد مورد نیاز جهت تشکیل یک برنامه‌ی وب و شامل مواردی است مانند پروژه‌ها، تنظیمات آن‌ها و غیره. بنابراین هنوز در اینجا فایل sln. تشکیل می‌شود.


نقش فایل global.json

زمانیکه یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core 1.0 را آغاز می‌کنیم، ساختار پوشه‌های آن به صورت زیر هستند:


در اینجا هنوز فایل sln. قابل مشاهده است. همچنین در اینجا فایل جدیدی به نام global.json نیز وجود دارد، با این محتوا:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
شماره نگارش ذکر شده‌ی در اینجا را در قسمت قبل بررسی کردیم.
خاصیت projects در اینجا به صورت یک آرایه تعریف شده‌است و بیانگر محل واقع شدن پوشه‌های اصلی پروژه‌ی جاری هستند. پوشه‌ی src یا source را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید و محلی است که سورس‌های برنامه در آن قرار می‌گیرند. یک پوشه‌ی test نیز در اینجا ذکر شده‌است و اگر در حین ایجاد پروژه، گزینه‌ی ایجاد unit tests را هم انتخاب کرده باشید، این پوشه‌ی مخصوص نیز ایجاد خواهد شد.
نکته‌ی مهم اینجا است، هرکدی که درون پوشه‌های ذکر شده‌ی در اینجا قرار نگیرد، قابلیت build را نخواهد داشت. به عبارتی این نسخه‌ی از ASP.NET پوشه‌ها را قسمتی از پروژه به حساب می‌آورد. در نگارش‌های قبلی ASP.NET، مداخل تعریف فایل‌های منتسب به هر پروژه، درون فایلی با پسوند csproj. قرار می‌گرفتند. معادل این فایل در اینجا اینبار پسوند xproj را دارد و اگر آن‌را با یک ادیتور متنی باز کنید، فاقد تعاریف مداخل فایل‌های پروژه است.
در این نگارش جدید اگر فایلی را به پوشه‌ی src اضافه کنید یا حذف کنید، بلافاصله در solution explorer ظاهر و یا حذف خواهد شد.
یک آزمایش: به صورت معمول از طریق windows explorer به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل پیش فرض Project_Readme.html را حذف کنید. سپس به solution explorer ویژوال استودیو دقت کنید. مشاهده خواهید کرد که این فایل، بلافاصله از آن حذف می‌شود. در ادامه به recycle bin ویندوز مراجعه کرده و این فایل حذف شده را restore کنید تا مجددا به پوشه‌ی src برنامه اضافه شود. اینبار نیز افزوده شدن خودکار و بلافاصله‌ی این فایل را می‌توان در solution explorer مشاهده کرد.
بنابراین ساختار مدیریت فایل‌های این نگارش از ASP.NET در ویژوال استودیو، بسیار شبیه به ساختار مدیریت فایل‌های VSCode شده‌است که آن نیز بر اساس پوشه‌ها کار می‌کند و یک پوشه و تمام محتوای آن‌را به صورت پیش فرض به عنوان یک پروژه می‌شناسد. به همین جهت دیگر فایل csproj ایی در اینجا وجود ندارد و file system همان project system است.

یک نکته: در اینجا مسیرهای مطلق را نیز می‌توان ذکر کرد:
  "projects": [ "src", "test", "c:\\sources\\Configuration\\src" ],
اما در مورد هر مسیری که ذکر می‌شود، NET Core. باید بتواند یک سطح پایین‌تر از پوشه‌ی ذکر شده، فایل مهم project.json را پیدا کند؛ در غیراینصورت از آن صرفنظر خواهد شد. برای مثال برای مسیر نسبی src، مسیر src\MyProjectName\project.json را جستجو می‌کند و برای مسیر مطلق ذکر شده، این مسیر را c:\\sources\\Configuration\\src\\SomeName\\project.json


کامپایل خودکار پروژه در ASP.NET Core 1.0

علاوه بر تشخیص خودکار کم و زیاد شدن فایل‌های سیستمی پروژه، بدون نیاز به Add new item کردن آن‌ها در ویژوال استودیو، اگر سورس‌های برنامه را نیز تغییر دهید، فایل سورس جدیدی را اضافه کنید و یا فایل سورس موجودی را حذف کنید، کل پروژه به صورت خودکار کامپایل می‌شود و نیازی نیست این‌کار را به صورت دستی انجام دهید.
یک آزمایش: برنامه را از طریق منوی debug و گزینه‌ی start without debugging اجرا کنید. اگر برنامه را در حالت معمول debug->start debugging اجرا کنید، حالت کامپایل خودکار را مشاهده نخواهید کرد. در اینجا (پس از start without debugging) یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


این خروجی حاصل اجرای کدهای درون فایل Startup.cs برنامه است:
 app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
اکنون در همین حال که برنامه در حال اجرا است و هنوز IIS Express خاتمه نیافته است، از طریق windows explorer، به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل Startup.cs را با notepad باز کنید. هدف این است که این فایل را در خارج از ویژوال استودیو ویرایش کنیم. اینبار سطر await دار را در notepad به نحو ذیل ویرایش کنید:
 await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
پس از آن اگر مرورگر را refresh کنید، بلافاصله خروجی جدید فوق را مشاهده خواهید کرد که بیانگر کامپایل خودکار پروژه در صورت تغییر فایل‌های آن است.
این مساله قابلیت استفاده‌ی از ASP.NET Core را در سایر ادیتورهای موجود، مانند VSCode سهولت می‌بخشد.


نقش فایل project.json

فایل جدید project.json مهم‌ترین فایل تنظیمات یک پروژه‌ی ASP.NET Core است و مهم‌ترین قسمت آن، قسمت وابستگی‌های آن است:
"dependencies": {
  "Microsoft.NETCore.App": {
    "version": "1.0.0",
    "type": "platform"
  },
  "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel": "1.0.0",
  "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.0.0"
},
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، در این نگارش از دات نت، تمام وابستگی‌های پروژه از طریق نیوگت تامین می‌شوند و دیگر خبری از یک دات نت «بزرگ» که شامل تمام اجزای این مجموعه‌است نیست. این مساله توزیع برنامه را ساده‌تر کرده و همچنین امکان به روز رسانی سریع‌تر این اجزا را توسط تیم‌های مرتبط فراهم می‌کند؛ بدون اینکه نیازی باشد تا منتظر یک توزیع «بزرگ» دیگر ماند.
در نگارش‌های قبلی ASP.NET، فایلی XML ایی به نام packages.config حاوی تعاریف مداخل بسته‌های نیوگت برنامه بود. این فایل در اینجا جزئی از محتوای فایل project.json در قسمت dependencies آن است.
با قسمت وابستگی‌های این فایل، به دو طریق می‌توان کار کرد:
الف) ویرایش مستقیم این فایل که به همراه intellisense نیز هست. با افزودن مداخل جدید به این فایل و ذخیره کردن آن، بلافاصله کار restore و دریافت و نصب آن‌ها آغاز می‌شود:


ب) از طریق NuGet package manager
روش دیگر کار با وابستگی‌ها، کلیک راست بر روی گره references و انتخاب گزینه‌ی manage nuget packages است:


برای نمونه جهت نصب ASP.NET MVC 6 این مراحل باید طی شوند:


ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و سپس تیک مربوط به include prerelease را نیز انتخاب نمائید.
البته بسته‌ی اصلی MVC در اینجا Microsoft.AspNetCore.Mvc نام دارد و نه MVC6.

اینبار بسته‌هایی که restore می‌شوند، در مسیر اشتراکی C:\Users\user_name\.nuget\packages ذخیره خواهند شد.


یک نکته‌ی مهم:
قرار هست در نگارش‌های پس از RTM، فایل‌های project.json و xproj را جهت سازگاری با MSBuild، اندکی تغییر دهند (که این تغییرات به صورت خودکار توسط VS.NET انجام می‌شود). اطلاعات بیشتر


انتخاب فریم ورک‌های مختلف در فایل project.json

در قسمت قبل عنوان شد که ASP.NET Core را می‌توان هم برفراز NET Core. چندسکویی اجرا کرد و هم NET 4.6. مختص به ویندوز. این انتخاب‌ها در قسمت frameworks فایل project.json انجام می‌شوند:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
    "imports": [
      "dotnet5.6",
      "portable-net45+win8"
    ]
  }
},
در اینجا، netcoreapp1.0 به معنای برنامه‌‌ای است که برفراز NET Core. اجرا می‌شود. نام پیشین آن dnxcore50 بود (اگر مقالات قدیمی‌تر پیش از RTM را مطالعه کنید).
در اینجا اگر علاقمند بودید که از دات نت کامل مخصوص ویندوز نیز استفاده کنید، می‌توانید آن‌را در لیست فریم ورک‌ها اضافه نمائید (در این مثال، دات نت کامل 4.5.2 نیز ذکر شده‌است):
 "frameworks": {
    "netcoreapp1.0": {
    },
    "net452": {
    }
  }
لیست کامل این اسامی را در مستندات NET Starndard می‌توانید مطالعه کنید و خلاصه‌ی آن به این صورت است:
- “netcoreapp1.0” برای معرفی و استفاده‌ی از NET Core 1.0. بکار می‌رود.
- جهت معرفی فریم ورک‌های کامل و ویندوزی دات نت، اسامی “net45”, “net451”, “net452”, “net46”, “net461” مجاز هستند.
-  “portable-net45+win8” برای معرفی پروفایل‌های PCL یا portable class libraries بکار می‌رود.
- “dotnet5.6”, “dnxcore50” برای معرفی نگارش‌های پیش نمایش NET Core.، پیش از ارائه‌ی نگارش RTM استفاده می‌شوند.
- “netstandard1.2”, “netstandard1.5” کار معرفی برنامه‌های NET Standard Platform. را انجام می‌دهند.

بر این مبنا، dotnet5.6 ذکر شده‌ی در قسمت تنظیمات نگارش RTM، به این معنا است که قادر به استفاده‌ی از بسته‌های نیوگت و کتابخانه‌های تولید شده‌ی با نگارش‌های RC نیز خواهید بود (هرچند برنامه از netcoreapp1.0 استفاده می‌کند).

یک مثال: قسمت فریم ورک‌های فایل project.json را به نحو ذیل جهت معرفی دات نت 4.6.1 تغییر دهید:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
      "imports": [
          "dotnet5.6",
          "portable-net45+win8"
      ]
  },
  "net461": {
      "imports": [
          "portable-net45+win8"
      ],
      "dependencies": {
      }
  }
},
لیست وابستگی‌های خاص این فریم ورک در خاصیت dependencies آن قابل ذکر است.
در این حالت پس از ذخیره‌ی فایل و شروع خودکار بازیابی وابستگی‌ها، با پیام خطای Package Microsoft.NETCore.App 1.0.0 is not compatible with net461 متوقف خواهید شد.
برای رفع این مشکل باید وابستگی Microsoft.NETCore.App را حذف کنید، چون با net461 سازگاری ندارد
 "dependencies": {
 //"Microsoft.NETCore.App": {
 //  "version": "1.0.0",
 //  "type": "platform"
 //},

فریم ورک دوم استفاده شده نیز در اینجا قابل مشاهده است.


فایل project.lock.json چیست؟


ذیل فایل project.json، فایل دیگری به نام project.lock.json نیز وجود دارد. اگر به محتوای آن دقت کنید، این فایل حاوی لیست دقیق بسته‌های نیوگت مورد استفاده‌ی توسط برنامه است و الزاما با آن‌چیزی که در فایل project.json قید شده، یکی نیست. از این جهت که در فایل project.json، قید می‌شود netcoreapp1.0؛ ولی این netcoreapp1.0 دقیقا شامل چه بسته‌هایی است؟ لیست کامل آن‌ها را در این فایل می‌توانید مشاهده کنید.
در ابتدای این فایل یک خاصیت locked نیز وجود دارد که مقدار پیش فرض آن false است. اگر به true تنظیم شود، در حین restore وابستگی‌های برنامه، تنها از نگارش‌های ذکر شده‌ی در این فایل استفاده می‌شود. از این جهت که در فایل project.json می‌توان شماره نگارش‌ها را با * نیز مشخص کرد؛ مثلا *.1.0.0


پوشه‌ی جدید wwwroot و گره dependencies

یکی از پوشه‌های جدیدی که در ساختار پروژه‌ی ASP.NET Core معرفی شده‌است، wwwroot نام دارد:


از دیدگاه هاستینگ برنامه، این پوشه، پوشه‌ای است که در معرض دید عموم قرار می‌گیرد (وب روت). برای مثال فایل‌های ایستای اسکریپت، CSS، تصاویر و غیره باید در این پوشه قرار گیرند تا توسط دنیای خارج قابل دسترسی و استفاده شوند. بنابراین سورس کدهای برنامه خارج از این پوشه قرار می‌گیرند.
گره dependencies که ذیل پوشه‌ی wwwroot قرار گرفته‌است، جهت مدیریت این وابستگی‌های سمت کلاینت برنامه است. در اینجا می‌توان از NPM و یا Bower برای دریافت و به روز رسانی وابستگی‌های اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه کمک گرفت (علاوه بر نیوگت که بهتر است صرفا جهت دریافت وابستگی‌های دات نتی استفاده شود).
یک مثال: فایل جدیدی را به نام bower.json به پروژه‌ی جاری با این محتوا اضافه کنید:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "bootstrap": "3.3.6",
    "jquery": "2.2.0",
    "jquery-validation": "1.14.0",
    "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6"
  }
}
این نام‌ها استاندارد هستند. برای مثال اگر قصد استفاده‌ی از npm مربوط به node.js را داشته باشید، نام این فایل packag.json است (با ساختار خاص خودش) و هر دوی این‌ها را نیز می‌توانید با هم اضافه کنید و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.
پس از اضافه شدن فایل bower.json، بلافاصله کار restore بسته‌ها از اینترنت شروع می‌شود:


و یا با کلیک راست بر روی گره dependencies، گزینه‌ی restore packages نیز وجود دارد.
فایل‌های نهایی دریافت شده را در پوشه‌ی bower_components خارج از wwwroot می‌توانید مشاهده کنید.

در مورد نحوه‌ی توزیع و دسترسی به فایل‌های استاتیک یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0، نکات خاصی وجود دارند که در قسمت‌های بعد، بررسی خواهند شد.

یک نکته: اگر خواستید نام پوشه‌ی wwwroot را تغییر دهید، فایل جدیدی را به نام hosting.json با این محتوا به پروژه اضافه کنید:
{
    "webroot":"AppWebRoot"
}
در اینجا AppWebRoot نام دلخواه پوشه‌ی جدیدی است که نیاز است به ریشه‌ی پروژه اضافه نمائید تا بجای wwwroot پیش فرض استفاده شود.


نقطه‌ی آغازین برنامه کجاست؟

اگر به فایل project.json دقت کنید، چنین تنظیمی در آن موجود است:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true
},
true بودن مقدار تولید entry point به استفاده‌ی از فایلی به نام Program.cs بر می‌گردد؛ با این محتوا:
public static void Main(string[] args)
{
    var host = new WebHostBuilder()
        .UseKestrel()
        .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
        .UseIISIntegration()
        .UseStartup<Startup>()
        .Build();
 
    host.Run();
}
به این ترتیب، یک برنامه‌ی ASP.NET Core، دقیقا همانند سایر برنامه‌های NET Core. رفتار می‌کند و در اساس یک برنامه‌ی کنسول است.
 var outputKind = compilerOptions.EmitEntryPoint.GetValueOrDefault() ?
OutputKind.ConsoleApplication : OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary;
این چند سطر، قسمتی از سورس کد ASP.NET Core 1.0 هستند. به این معنا که اگر مقدار خاصیت emitEntryPoint مساوی true بود، با این برنامه به شکل یک برنامه‌ی کنسول رفتار کن و در غیر اینصورت یک Dynamically Linked Library خواهد بود.
در فایل Program.cs تنظیماتی را مشاهده می‌کنید، در مورد راه اندازی Kestler که وب سرور بسیار سریع و چندسکویی کار با برنامه‌های ASP.NET Core 1.0 است و قسمت مهم دیگر آن به استفاده‌ی از کلاس Startup بر می‌گردد (()<UseStartup<Startup). این کلاس را در فایل جدید Startup.cs می‌توانید ملاحظه کنید که کار تنظیمات آغازین برنامه را انجام می‌دهد. اگر پیشتر با OWIN، در نگارش‌های قبلی ASP.NET کار کرده باشید، قسمتی از این فایل برای شما آشنا است:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.Run(async (context) =>
        {
            await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
        });
    }
}
در اینجا امکان دسترسی به تنظیمات برنامه، معرفی سرویس‌ها، middleware‌ها و غیره وجود دارند که هرکدام، در قسمت‌های آتی به تفصیل بررسی خواهند شد.


نقش فایل launchsetting.json


محتویات پیش فرض این فایل برای قالب empty پروژه‌های ASP.NET Core 1.0 به صورت ذیل است:
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": false,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:7742/",
      "sslPort": 0
    }
  },
  "profiles": {
    "IIS Express": {
      "commandName": "IISExpress",
      "launchBrowser": true,
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    },
    "Core1RtmEmptyTest": {
      "commandName": "Project",
      "launchBrowser": true,
      "launchUrl": "http://localhost:5000",
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا تنظیمات IIS Express قابل تغییر هستند. برای مثال port پیش فرض برنامه 7742 تنظیم شده‌است.
پروفایل‌هایی که در اینجا ذکر شده‌اند، در تنظیمات پروژه نیز قابل مشاهده هستند: (کلیک راست بر روی پروژه و مشاهده‌ی properties آن و یا دوبار کلیک بر روی گره properties)


به علاوه امکان انتخاب این پروفایل‌ها در زمان آغاز برنامه نیز وجود دارند:


نکته‌ی مهم تمام این موارد به قسمت environment variable قابل مشاهده‌ی در تصاویر فوق بر می‌گردد. این متغیر محیطی می‌تواند سه مقدار Development ، Staging و Production را داشته باشد و بر اساس این متغیر و مقدار آن، می‌توان پروفایل جدیدی را تشکیل داد. زمانیکه برنامه بر اساس پروفایل خاصی بارگذاری می‌شود، اینکه چه متغیر محیطی انتخاب شده‌است، در کلاس Startup قابل استخراج و بررسی بوده و بر این اساس می‌توان اقدامات خاصی را انجام داد. برای مثال تنظیمات خاصی را بارگذاری کرد و یا صفحات ویژه‌ای را فعال و غیرفعال کرد (این موارد را در قسمت‌های بعدی مرور می‌کنیم).
همچنین در اینجا به ازای هر پروفایل مختلف می‌توان Url آغازین یا launch url و پورت آن‌را مجزا درنظر گرفت و یا از وب سرور دیگری استفاده کرد.
مطالب
نمایش Breadcrumbs در برنامه‌های Angular
داشتن Breadcrumbs یکی از گزینه‌های مفید بهبود کاربری هر سایتی است و در برنامه‌های Angular با کوئری گرفتن از سیستم مسیریابی آن می‌توان به سادگی آن‌ها را تولید کرد.



ایجاد ساختاری برای نگهداری آرایه‌ی breadcrumbs

کامپوننت نمایش breadcrumbs را در مسیر src\app\core\bread-crumb ایجاد می‌کنیم. یعنی قصد داریم آن‌را به CoreModule برنامه اضافه کنیم؛ از این جهت که کامپوننت آن، تکمیل کننده‌ی app.component است و هر کامپوننتی که تنها در این کامپوننت ویژه بکار رود، محل تعریف آن در CoreModule خواهد بود.
به همین جهت کامپوننت bread-crumb را به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
 ng g c core/bread-crumb
که تعاریف آن در فایل src\app\core\core.module.ts در قسمت exports و declarations درج خواهد شد:
import { BreadCrumbComponent } from "./bread-crumb/bread-crumb.component";

@NgModule({
  imports: [CommonModule, RouterModule],
  exports: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
    BreadCrumbComponent
  ],
  declarations: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
    BreadCrumbComponent
  ]
})
export class CoreModule {}
و سپس اینترفیس bread-crumb.ts را در مسیر src\app\core\bread-crumb\bread-crumb.ts به نحو زیر تعریف می‌کنیم:
export interface BreadCrumb {
  label: string;
  url: string;
};
برچسب و url، دو حداقل پیش‌فرض نمایش قطعات منوی breadcrumbs هستند.


تکمیل کامپوننت Breadcrumb

کدهای کامل کامپوننت Breadcrumb را در ذیل مشاهده می‌کنید:
import { Component, OnInit, ViewEncapsulation } from "@angular/core";
import { ActivatedRoute, NavigationEnd, Router } from "@angular/router";
import { BreadCrumb } from "./bread-crumb";
import { Observable } from "rxjs/Observable";

@Component({
  selector: "app-bread-crumb",
  templateUrl: "./bread-crumb.component.html",
  styleUrls: ["./bread-crumb.component.css"],
  encapsulation: ViewEncapsulation.None
})
export class BreadCrumbComponent implements OnInit {

  breadcrumbs$: Observable<BreadCrumb[]>;

  constructor(private activatedRoute: ActivatedRoute, private router: Router) { }

  ngOnInit() {
    this.breadcrumbs$ = this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .map(event => event ? this.buildBreadCrumbs(this.activatedRoute.root) : []);
  }

  buildBreadCrumbs(route: ActivatedRoute, url: string = "", breadcrumbs: Array<BreadCrumb> = []): Array<BreadCrumb> {
    const routeDataBreadCrumbKey = "breadcrumb";
    const routeConfig = route.routeConfig;
    const path = routeConfig && routeConfig.path !== undefined ? routeConfig.path : "";

    let label = path;
    if (url === "") {
      label = "Home";
    } else if (routeConfig && routeConfig.data !== undefined) {
      label = routeConfig.data[routeDataBreadCrumbKey];
    }

    const nextUrl = `${url}${path}/`;
    const breadcrumb: BreadCrumb = {
      label: label,
      url: nextUrl
    };
    console.log("breadcrumb", { path: path, label: label, url: nextUrl, route: route });
    const newBreadcrumbs = [...breadcrumbs, breadcrumb];
    if (route.firstChild) {
      return this.buildBreadCrumbs(route.firstChild, nextUrl, newBreadcrumbs);
    }
    return newBreadcrumbs;
  }

}
توضیحات:
در اینجا در ابتدای کار، مشترک رخ‌داد NavigationEnd سیستم مسیریابی خواهیم شد:
  ngOnInit() {
    this.breadcrumbs$ = this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .map(event => event ? this.buildBreadCrumbs(this.activatedRoute.root) : []);
  }
هر زمانیکه رخ‌داد مرور صفحه‌ی جاری به پایان رسید، بر اساس مسیر ریشه‌ی آن، متد buildBreadCrumbs فراخوانی می‌شود. این متد، یک متد بازگشتی است. از این جهت که مسیر جاری می‌تواند حاصل مرور یک مسیر والد و سپس چندین مسیر تو در توی فرزند و والد آن باشد. برای نمونه ممکن است مانند تصویر ابتدای بحث، مسیریابی شما به صورت ذیل تعریف شده باشد:
const routes: Routes = [
  {
    path: "breadCrumbTest",
    data: { breadcrumb: "Parent1" },
    children: [
      {
        path: "", component: Parent1Component
      },
      {
        path: "Parent1Child1",
        data: { breadcrumb: "Parent1-Child1" },
        children: [
          {
            path: "", component: Parent1Child1Component
          },
          {
            path: "Parent1Child1Child1", component: Parent1Child1Child1Component,
            data: { breadcrumb: "Parent1-Child1 Child1" }
          }
        ]
      }
    ]
  }
];
در اینجا چندین مسیر والد و فرزند تو در تو را مشاهده می‌کنید.
بر اساس قراردادی که در کامپوننت نمایش bread-crumbs درنظر گرفته‌ایم، عنوان هر مسیر در خاصیت data آن با کلید breadcrumb درج می‌شود:
 data: { breadcrumb: "Parent1-Child1 Child1" }
مقدار این خاصیت را به صورت ذیل در متد buildBreadCrumbs می‌خوانیم:
  buildBreadCrumbs(route: ActivatedRoute, url: string = "", breadcrumbs: Array<BreadCrumb> = []): Array<BreadCrumb> {
    const routeDataBreadCrumbKey = "breadcrumb";
    const routeConfig = route.routeConfig;
    const path = routeConfig && routeConfig.path !== undefined ? routeConfig.path : "";

    let label = path;
    if (url === "") {
      label = "Home";
    } else if (routeConfig && routeConfig.data !== undefined) {
      label = routeConfig.data[routeDataBreadCrumbKey];
    }
برای بار اول فراخوانی متد بازگشتی buildBreadCrumbs، مقدار url خالی است. به همین جهت برچسب home را به آن نسبت خواهیم داد. در بار بعدی، اطلاعات path و data مسیر فعال شده را از شیء route.routeConfig استخراج کرده و توسط آن یک bread-crumb جدید را ایجاد می‌کنیم:
    const nextUrl = `${url}${path}/`;
    const breadcrumb: BreadCrumb = {
      label: label,
      url: nextUrl
    };
سپس اگر این مسیر فرزندی را داشته باشد، مقدار خاصیت route.firstChild آن نال نبوده و می‌توان متد بازگشتی را در همینجا با فراخوانی متد جاری تشکیل داد:
    const newBreadcrumbs = [...breadcrumbs, breadcrumb];
    if (route.firstChild) {
      return this.buildBreadCrumbs(route.firstChild, nextUrl, newBreadcrumbs);
    }
    return newBreadcrumbs;
علت استفاده‌ی از روش [breadcrumb, breadcrumbs...] بجای استفاده از متد push آرایه، مربوط است به
 encapsulation: ViewEncapsulation.None
در مورد ViewEncapsulation در مطلب «بررسی استراتژی‌های تشخیص تغییرات در برنامه‌های Angular» بیشتر بحث کرده‌ایم و تنظیم آن به None، کارآیی برنامه را با کاهش کار سیستم ردیابی تغییرات Angular، بهبود می‌بخشد.


تکمیل قالب نمایش Breadcrumbs

پس از تکمیل BreadCrumbComponent، اکنون قالب آن به صورت ذیل تعریف می‌شود:
<ol class="breadcrumb">
  <li *ngFor="let breadcrumb of breadcrumbs$ | async" class="breadcrumb-item">
    <a [routerLink]="[breadcrumb.url]">{{ breadcrumb.label }}</a>
  </li>
</ol>
در اینجا بر روی آرایه‌ی تشکیل شده‌ی توسط متد buildBreadCrumbs، یک حلقه ایجاد شده و عناصر آن نمایش داده می‌شوند. چون خاصیت عمومی breadcrumbs به صورت یک Observable تعریف شده‌است، در اینجا استفاده از async pipe را نیز در این حلقه مشاهده می‌کنید:
   breadcrumbs$: Observable<BreadCrumb[]>;


نمایش نهایی BreadCrumbs

در پایان کافی است به فایل app.component.html مراجعه کرده و selector کامپوننت نمایش bread crumbs را در آن درج کنیم:
<div class="container">
  <app-bread-crumb></app-bread-crumb>
  <router-outlet></router-outlet>
</div>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 13 - معرفی View Components
- همانطور که در مقدمه‌ی بحث هم عنوان شد، مفهوم Child Actions از نگارش Core حذف شده‌است؛ چون مشکلات زیادی دارد (به این لیست، مشکلات async و همچنین آغاز یک چرخه‌ی جدید MVC را هم اضافه کنید که کارآیی مناسبی ندارد و یک سربار به شمار می‌رود).
- جایگزین آن ViewComponet است و از لحاظ دسترسی به منابع و سرویس‌ها محدودیتی ندارد. یک مثال
- هنوز هم اگر صرفا نیاز به رندر یک پارشال View را به صورت Ajax ایی دارید، روش زیر کار می‌کند:
جایی که می‌خواستید Html.RenderAction را قرار دهید، قطعه کد Ajax ایی زیر را فراخوانی کنید:
<div id="dynamicContentContainer"></div>
<script>   
    $.get('@Url.Action("GetData", "Home")', {id : 1}, function(content){
            $("#dynamicContentContainer").html(content);
        });
</script>
کار آن دریافت محتوای html ایی اکشن متد ذیل و افزودن آن به div مشخص شده‌است.
[HttpGet]
public IActionResult GetData(int id)
{
   return PartialView(id);
}
با این پارشال View فرضی:
@model int 
<span>Values from controler :</span> @Model
مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت چهارم - پیش واکشی اطلاعات
اگر مثال قسمت قبل را اجرا کرده باشید، حتما شاهد این تجربه‌ی ناخوشایند کاربری بوده‌اید:
با کلیک بر روی لینک منوی نمایش لیست محصولات، ابتدا قاب خالی لیست محصولات نمایش داده می‌شود:


سپس بعد از یک ثانیه، شاهد بارگذاری اطلاعات جدول لیست محصولات خواهید بود. این یک ثانیه تاخیر را نیز به عمد توسط منبع داده درون حافظه‌ای برنامه ایجاد کردیم، تا بتوان شرایط دنیای واقعی را شبیه سازی کرد:
 InMemoryWebApiModule.forRoot(ProductData, { delay: 1000 }),
برای مدیریت یک چنین حالتی، در سیستم مسیریابی Angular، امکان پیش بارگذاری اطلاعات مسیری خاص، پیش از نمایش قالب آن درنظر گرفته شده‌است.


ارسال اطلاعات ثابت به مسیرهای مختلف برنامه

روش‌های متعددی برای ارسال اطلاعات به مسیرهای مختلف برنامه وجود دارند که تعدادی از آن‌ها را مانند پارامترهای اختیاری، پارامترهای اجباری و پارامترهای کوئری، در قسمت قبل بررسی کردیم. روش دیگری را که در اینجا می‌توان بکار برد، استفاده از خاصیت data تعاریف مسیریابی برنامه است:
 { path: 'products', component: ProductListComponent, data: { pageTitle: 'Product List'} },
خاصیت data، برای تعریف اطلاعات ثابتی که در طول عمر برنامه تغییر نمی‌کنند (static data) مفید است و به صورت مجموعه‌ای از key/valueهای دلخواه، قابل تعریف است.
برای خواندن این اطلاعات ثابت می‌توان از شیء route.snapshot سرویس ActivatedRoute استفاده کرد:
 this.pageTitle = this.route.snapshot.data['pageTitle'];
باید درنظر داشت که چون این اطلاعات ثابت است، در اینجا استفاده‌ی از this.route.params که یک Observable است، غیرضروری می‌باشد.


پیش بارگذاری اطلاعات پویای مسیرهای مختلف برنامه

زمانیکه به صفحه‌ی جزئیات یک محصول مراجعه می‌کنیم، ابتدا این کامپوننت آغاز شده و قالب آن نمایش داده می‌شود. سپس در متد ngOnInit آن کار درخواست اطلاعات از سرور و نمایش آن صورت خواهد گرفت. در این بین، چون زمانی بین درخواست اطلاعات از سرور و دریافت آن صرف می‌شود، کاربر ابتدا شاهد قالب خالی کامپوننت، به همراه برچسب‌های مختلف آن خواهد بود که فاقد اطلاعات هستند و پس از مدتی این اطلاعات نمایش داده می‌شوند.
برای حل این مشکل از سرویسی به نام Route Resolver استفاده می‌شود. در این حالت زمانیکه کاربر صفحه‌ی جزئیات یک محصول را درخواست می‌کند، ابتدا مسیریابی آن فعال شده و سپس سرویس Route Resolver اجرا می‌شود که کار آن درخواست اطلاعات از وب سرور است. در این حالت پس از دریافت اطلاعات از سرور، کار فعالسازی کامپوننت صورت می‌گیرد. به این ترتیب قالب کاملا آماده‌ی کامپوننت، به همراه اطلاعات مرتبط با آن، به کاربر نمایش داده خواهد شد.
بدون استفاده‌ی از Route Resolver، کامپوننت کلاس، پس از آغاز آن، اطلاعات را دریافت می‌کند. اما با بکارگیری Route Resolver، این سرویس ویژه‌است که پیش از هر مرحله‌ی دیگری اطلاعات را دریافت می‌کند.

پیاده سازی یک Route Resolver شامل سه مرحله‌است:
الف) ایجاد و ثبت سرویس Route Resolver
ب) معرفی Route Resolver به تنظیمات مسیریابی
ج) خواندن اطلاعات دریافتی توسط Route Resolver به کمک سرویس ActivatedRoute


ایجاد سرویس Route Resolver

یک Route Resolver به صورت یک سرویس جدید ایجاد می‌شود:
> ng g s product/ProductResolver -m product/product.module
installing service
  create src\app\product\product-resolver.service.spec.ts
  create src\app\product\product-resolver.service.ts
  update src\app\product\product.module.ts
پس از ایجاد قالب خالی این سرویس و به روز رسانی خودکار ماژول مرتبط، جهت تکمیل قسمت providers آن (سطر آخر فوق):
 providers: [ProductService, ProductResolverService]

 فایل src\app\product\product-resolver.service.ts را به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Resolve, ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot, Router } from '@angular/router';

import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/operator/catch';
import 'rxjs/add/observable/of';
import 'rxjs/add/operator/map';

import { ProductService } from './product.service';
import { IProduct } from './iproduct';

@Injectable()
export class ProductResolverService implements Resolve<IProduct>  {

  constructor(private productService: ProductService,
    private router: Router) { }

  resolve(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): Observable<IProduct> {
    let id = route.params['id'];
    if (isNaN(id)) {
      console.log(`Product id was not a number: ${id}`);
      this.router.navigate(['/products']);
      return Observable.of(null);
    }

    return this.productService.getProduct(+id)
      .map(product => {
        if (product) {
          return product;
        }
        console.log(`Product was not found: ${id}`);
        this.router.navigate(['/products']);
        return null;
      })
      .catch(error => {
        console.log(`Retrieval error: ${error}`);
        this.router.navigate(['/products']);
        return Observable.of(null);
      });
  }
}
توضیحات:
مرحله‌ی اول تعریف یک سرویس Route Resolver، پیاده سازی اینترفیس جنریک Resolve است:
 export class ProductResolverService implements Resolve<IProduct>  {
پارامتر جنریک Resolve، نوع اطلاعاتی را که دریافت می‌کند، مشخص خواهد کرد.
این اینترفیس پیاده سازی متد resolve را با امضایی که مشاهده می‌کنید، درخواست می‌کند:
resolve(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): Observable<IProduct> {
در اینجا ActivatedRouteSnapshot حاوی اطلاعاتی است از مسیریابی فعال شده. برای مثال اطلاعاتی مانند پارامترهای مسیریابی را می‌توان از آن دریافت کرد.
RouterStateSnapshot وضعیت مسیریاب را در این لحظه در اختیار این سرویس قرار می‌دهد.
خروجی این متد یک Observable است؛ از نوع اطلاعاتی که دریافت می‌کند. زمانیکه مسیریابی فعال می‌شود، متد resolve را فراخوانی کرده و منتظر پایان کار Observable آن می‌شود. پس از آن است که کامپوننت این مسیریابی را فعالسازی خواهد کرد.

در پیاده سازی متد resolve، تعدادی اعتبارسنجی اطلاعات را نیز مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر id وارد شده، عددی نباشد، در اینجا فرصت خواهیم داشت پیش از فعالسازی کامپوننت نمایش جزئیات یک محصول، کاربر را به صفحه‌ای دیگر هدایت کنیم.

پس از آن نیاز به دریافت اطلاعات محصول درخواست شده، از REST Web API برنامه است. به همین جهت سرویس ProductService را که در قسمت قبل معرفی کردیم، به سازنده‌ی کلاس تزریق کرده‌ایم تا از طریق متد getProduct آن، کار دریافت اطلاعات یک محصول را انجام دهیم.
در اینجا متد getProduct(+id) به همراه عملگر + است تا id دریافتی را به عدد تبدیل کند. سپس بر روی این متد، عملگر map فراخوانی شده‌است. به این ترتیب می‌توان به اطلاعات دریافتی از سرور، پیش از بازگشت آن به فراخوان متد resolve، دسترسی یافت. به این ترتیب در اینجا نیز می‌توان یک سری اعتبارسنجی را انجام داد. برای مثال آیا id دریافتی، متناظر با محصولی در سمت سرور است یا خیر؟
map operator خروجی را به صورت یک observable بازگشت می‌دهد. به همین جهت در اینجا نیازی به ذکر return Observable.of نیست.


معرفی Route Resolver به تنظیمات مسیریابی

بعد از پیاده سازی سرویس Route Resolver، نیاز است آن‌را به تنظیمات مسیریابی برنامه اضافه کنیم. به همین جهت فایل src\app\product\product-routing.module.ts را گشوده و تنظیمات آن‌را به شکل زیر تغییر دهید:
import { ProductResolverService } from './product-resolver.service';

const routes: Routes = [
  { path: 'products', component: ProductListComponent },
  {
    path: 'products/:id', component: ProductDetailComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  },
  {
    path: 'products/:id/edit', component: ProductEditComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  }
];
در اینجا با استفاده از خاصیت resolve تنظیمات مسیریابی، می‌توان لیستی از Route Resolverها را به صورت key/valueها معرفی کرد. در اینجا key، یک نام دلخواه است و value، ارجاعی را به سرویس Route Resolver تعریف شده دارد.
در اینجا هر تعداد Route Resolver مورد نیاز را می‌توان تعریف کرد. برای مثال اگر مسیریابی خاصی، اطلاعات دیگری را نیز از سرویس خاصی دریافت می‌کند، می‌توان یک جفت کلید/مقدار دیگر را نیز برای آن تعریف کرد. فقط باید دقت داشت که keyها باید منحصربفرد باشند.
به این ترتیب اطمینان حاصل خوهیم کرد که اطلاعات مورد نیاز این مسیریابی‌ها، پیش از فعالسازی کامپوننت آن‌ها، از REST Web API برنامه دریافت می‌شوند.

 
خواندن اطلاعات دریافتی توسط Route Resolver به کمک سرویس ActivatedRoute

پس از تعریف سرویس Route Resolver سفارشی خود و معرفی آن به تنظیمات مسیریابی برنامه، قسمت نهایی این عملیات، خواندن این اطلاعات پیش واکشی شده‌است. به همین جهت فایل src\app\product\product-detail\product-detail.component.ts را گشوده و محتوای آن‌را به نحو ذیل اصلاح کنید:
  constructor(private route: ActivatedRoute) { }

  ngOnInit(): void {
    this.product = this.route.snapshot.data['product'];
  }
- اگر قرار نیست Route Resolver، اطلاعات مدنظر را «مجددا» واکشی کند، می‌توان از شیء route.snapshot برای خواندن اطلاعات Resolver متناظر با این مسیریابی استفاده کرد. در اینجا خاصیت data‌، به کلید خاصیت resolve تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی برنامه اشاره می‌کند که همان product است.
- همانطور که مشاهده می‌کنید، دیگر در این کامپوننت نیازی به تزریق سرویس ProductService نبوده و قسمت دریافت اطلاعات آن از طریق این سرویس، حذف شده‌است.

برای آزمایش آن، لیست محصولات را مشاهده کرده و سپس بر روی لینک مشاهده‌ی جزئیات یک محصول کلیک کنید. البته در اینجا چون هنوز Route Resolver ایی را برای پیش دریافت لیست محصولات ایجاد نکرده‌ایم، ابتدا قاب خالی لیست محصولات نمایش داده می‌شود و سپس لیست محصولات. اما دیگر صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، این چنین نیست. ابتدا یک وقفه‌ی یک ثانیه‌ای را حس خواهید کرد و سپس صفحه‌ی کامل جزئیات یک محصول نمایان می‌شود.

یک نکته: اگر یک سرویس Route Resolver، در دو کامپوننت مختلف استفاده شود، اطلاعات آن، بین این دو کامپوننت به اشتراک گذاشته خواهد شد.

مرحله‌ی بعد، ویرایش فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.ts است تا کامپوننت ویرایش جزئیات اطلاعات نیز بتواند از قابلیت پیش واکشی اطلاعات استفاده کند. در اینجا هنوز نیاز به سرویس ProductService است تا بتوان اطلاعات را ذخیره و یا حذف کرد. تنها قسمتی که باید تغییر کند، حذف متد getProduct و تغییر متد ngOnInit است:
ngOnInit(): void {
        this.route.data.subscribe(data => {
            this.onProductRetrieved(data['product']);
        });
    }
در اینجا نیز همانند قسمت قبل، نباید از خاصیت route.snapshot.data استفاده کرد؛ زیرا در حالت مشاهده‌ی جزئیات یک محصول و سپس بر روی لینک افزودن یک محصول جدید، چون root URL Segment تغییر نمی‌کند (یا همان قسمت /products/ در URL جاری)، سبب فراخوانی مجدد متد ngOnInit نخواهد شد. به همین جهت به یک Observable برای گوش فرادادن به تغییرات مسیریابی نیاز است و در اینجا route.data نیز یک Observable است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-03.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب دوره‌ها
استفاده از async و await در برنامه‌های ASP.NET Web forms 4.5
سؤال: چه زمانی از متدهای async و چه زمانی از متدهای همزمان بهتر است استفاده شود؟

از متدهای همزمان متداول برای انجام امور ذیل استفاده نمائید:
- جهت پردازش اعمالی ساده و سریع
- اعمال مدنظر بیشتر قرار است بر روی CPU اجرا شوند و از مرزهای IO سیستم عبور نمی‌کنند.

و از متدهای غیرهمزمان برای پردازش موارد زیر کمک بگیرید:
- از وب سرویس‌هایی استفاده می‌کنید که متدهای نگارش async را نیز ارائه داده‌اند.
- عمل مدنظر network-bound و یا I/O-bound است بجای CPU-bound. یعنی از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند.
- نیاز است چندین عملیات را به موازات هم اجرا کرد.
- نیاز است مکانیزمی را جهت لغو یک عملیات طولانی ارائه دهید.


مزایای استفاده از متدهای async در ASP.NET

استفاده از await در ASP.NET، ساختار ذاتی پروتکل HTTP را که اساسا یک synchronous protocol، تغییر نمی‌دهد. کلاینت، درخواستی را ارسال می‌کند و باید تا زمان آماده شدن نتیجه و بازگشت آن از طرف سرور، صبر کند. نحوه‌ی تهیه‌ی این نتیجه، خواه async باشد و یا حتی همزمان، از دید مصرف کننده کاملا مخفی است. اکنون سؤال اینجا است که چرا باید از متدهای async استفاده کرد؟
- پردازش موازی: می‌توان چند Task را مثلا توسط Task.WhenAll به صورت موازی با هم پردازش کرده و در نهایت نتیجه را سریعتر به مصرف کننده بازگشت داد. اما باید دقت داشت که این Taskها اگر I/O bound باشند، ارزش پردازش موازی را دارند و اگر compute bound باشند (اعمال محاسباتی)، صرفا یک سری ترد را ایجاد و مصرف کرده‌اید که می‌توانسته‌اند به سایر درخواست‌های رسیده پاسخ دهند.
- خالی کردن تردهای در حال انتظار: در اعمالی که disk I/O و یا network I/O دارند، پردازش موازی و اعمال async به شدت مقیاس پذیری سیستم را بالا می‌برند. به این ترتیب worker thread جاری (که تعداد آن‌ها محدود است)، سریعتر آزاد شده و به worker pool بازگشت داده می‌شود تا بتواند به یک درخواست دیگر رسیده سرویس دهد. در این حالت می‌توان با منابع کمتری، درخواست‌های بیشتری را پردازش کرد.


ایجاد Asynchronous HTTP Handlers در ASP.Net 4.5

در نگارش‌های پیش از دات نت 4.5، برای نوشتن فایل‌های ashx غیرهمزمان می‌بایستی اینترفیس IHttpAsynchHandler پیاده سازی می‌شد که نحوه‌ی کار با آن از مدل APM پیروی می‌کرد؛ نیاز به استفاده از یک سری callback داشت و این عملیات باید طی دو متد پردازش می‌شد. اما در دات نت 4.5 و با معرفی امکانات async و await، نگارش سازگاری با پیاده سازی کلاس پایه HttpTaskAsyncHandler فراهم شده است.
برای آزمایش آن، یک برنامه‌ی جدید ASP.NET Web forms نگارش 4.5 یا بالاتر را ایجاد کنید. سپس از منوی پروژه، گزینه‌ی Add new item یک Generic handler به نام LogRequestHandler.ashx را به پروژه اضافه نمائید.
زمانیکه این فایل به پروژه اضافه می‌شود، یک چنین امضایی را دارد:
 public class LogRequestHandler : IHttpHandler
IHttpHandler آن‌را اکنون به HttpTaskAsyncHandler تغییر دهید. سپس پیاده سازی ابتدایی آن به شکل زیر خواهد بود:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web;

namespace Async14
{
    public class LogRequestHandler : HttpTaskAsyncHandler
    {
        public override async Task ProcessRequestAsync(HttpContext context)
        {
            string url = context.Request.QueryString["rssfeedURL"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(url))
            {
                context.Response.Write("Rss feed URL is not provided");
            }

            using (var webClient = new WebClient {Encoding = Encoding.UTF8})
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequestHandler 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync(url);
                context.Response.Write(rssfeed);
            }
        }

        public override bool IsReusable
        {
            get { return true; }
        }

        public override void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            throw new Exception("The ProcessRequest method has no implementation.");
        }
    }
}
واژه‌ی کلیدی async را نیز جهت استفاده از await به نسخه‌ی غیرهمزمان آن اضافه کرده‌ایم.
در این مثال آدرس یک فید RSS از طریق کوئری استرینگ rssfeedURL دریافت شده و سپس محتوای آن به کمک متد DownloadStringTaskAsync دریافت و بازگشت داده می‌شود.
برای آزمایش آن، مسیر ذیل را درخواست دهید:
 http://localhost:4207/LogRequestHandler.ashx?rssfeedURL=https://www.dntips.ir/feed/latestchanges
کاربردهای فایل‌های ashx برای مثال ارائه فید‌های XML ایی یک سایت، ارائه منبع نمایش تصاویر پویا از بانک اطلاعاتی، ارائه JSON برای افزونه‌های auto complete جی‌کوئری و امثال آن است. مزیت آن‌ها سربار بسیار کم است؛ زیرا وارد چرخه‌ی طول عمر یک صفحه‌ی aspx معمولی نمی‌شوند.


صفحات async در ASP.NET 4.5

در قسمت‌های قبل مشاهده کردیم که در برنامه‌های دسکتاپ، به سادگی می‌توان امضای روال‌های رخداد گردان را به async تغییر داد و ... برنامه کار می‌کند. به علاوه از مزیت استفاده از واژه کلیدی await نیز در آن‌ها برخوردار خواهیم شد. اما ... هرچند این روش در وب فرم‌ها نیز صادق است (مثلا public void Page_Load را به  public async void Page_Load می‌توان تبدیل کرد) اما اعضای تیم ASP.NET آن‌را در مورد برنامه‌های وب فرم توصیه نمی‌کنند:
Async void event handlers تنها در مورد تعداد کمی از روال‌های رخدادگردان ASP.NET Web forms کار می‌کنند و از آن‌ها تنها برای تدارک پردازش‌های ساده می‌توان استفاده کرد. اگر کار در حال انجام اندکی پیچیدگی دارد، «باید» از PageAsyncTask استفاده نمائید. علت اینجا است که Async void یعنی fire and forget (کاری را شروع کرده و فراموشش کنید). این روش در برنامه‌های دسکتاپ کار می‌کند، زیرا این برنامه‌ها مدل طول عمر متفاوتی داشته و تا زمانیکه برنامه از طرف OS خاتمه نیابد، مشکلی نخواهند داشت. اما برنامه‌های بدون حالت وب متفاوتند. اگر عملیات async پس از خاتمه‌ی طول عمر صفحه پایان یابد، دیگر نمی‌توان اطلاعات صحیحی را به کاربر ارائه داد. بنابراین تا حد ممکن از تعاریف async void در برنامه‌های وب خودداری کنید.

تبدیل روال‌های رخدادگردان متداول وب فرم‌ها به نسخه‌ی async شامل دو مرحله است:
الف) از متد جدید RegisterAsyncTask که در کلاس پایه Page قرار دارد برای تعریف یک PageAsyncTask استفاده کنید:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.UI;

namespace Async14
{
    public partial class _default : Page
    {
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            RegisterAsyncTask(new PageAsyncTask(LoadSomeData));
        }

        public async Task LoadSomeData()
        {
            using (var webClient = new WebClient { Encoding = Encoding.UTF8 })
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequest 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync("url");

                //listcontacts.DataSource = rssfeed;
            }
        }
    }
}
با استفاده از System.Web.UI.PageAsyncTask می‌توان یک async Task را در روال‌های رخدادگردان ASP.NET مورد استفاده قرار داد.

ب) سپس در کدهای فایل aspx، نیاز است خاصیت async را نیز true نمائید:
 <%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true"
Async="true"
  CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="Async14._default" %>


تغییر تنظیمات IIS برای بهره بردن از پردازش‌های Async

اگر از ویندوزهای 7، ویستا و یا 8 استفاده می‌کنید، IIS آن‌ها به صورت پیش فرض به 10 درخواست همزمان محدود است.
بنابراین تنظیمات ذیل مرتبط است به یک ویندوز سرور و نه یک work station :
به IIS manager مراجعه کنید. سپس برگه‌ی Application Pools آن‌را باز کرده و بر روی Application pool برنامه خود کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Advanced Settings را انتخاب کنید. در آن Queue Length را به مثلا عدد 5000 تغییر دهید. همچنین در دات نت 4.5 عدد 5000 برای MaxConcurrentRequestsPerCPU نیز مناسب است. به علاوه عدد connectionManagement/maxconnection را نیز به 12 برابر تعداد هسته‌های موجود تغییر دهید.
مطالب
ارسال ترافیک وب یک برنامه‌ی خاص به یک پروکسی سرور به کمک FiddlerCore
خیلی از برنامه‌ها به صورت پیش‌فرض تنظیمات پروکسی خاصی را درنظر نگرفته‌اند. در شبکه‌های داخلی شرکت‌ها هم معمولا اینترنت از طریق پروکسی سرورهایی مانند ISA Server ویندوزی و یا Squid لینوکسی، بین کاربران توزیع می‌شود.

سؤال: چطور می‌شود برنامه‌ای را که تنظیمات پروکسی ندارد، پروکسی خور کرد؟!

روشی که با سطح دسترسی معمولی و بدون نیاز به درایورهای خاص بررسی پکت‌های TCP و UDP سیستم و همچنین توسط دات نت فریم ورک قابل استفاده باشد، استفاده از کتابخانه‌ی معظم FiddlerCore است. برنامه‌ی Fiddler توسط یکی از کارکنان سابق مایکروسافت و عضو پیشین تیم IE تهیه شده‌است. کار اصلی این برنامه، دیباگ درخواست‌های HTTP/HTTPS، FTP و امثال آن است. هسته‌ی اصلی آن نیز به صورت یک کتابخانه‌ی مجزا به نام FiddlerCore در اختیار برنامه نویس‌های دات نت است. این برنامه اخیرا توسط شرکت تلریک پشتیبانی و تملک شده‌است.
کتابخانه‌ی FiddlerCore و برنامه‌ی Fiddler را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. (اگر سایت آن باز نمی‌شود به این علت است که هاستینگ شرکت تلریک IP‌های ایرانی را بسته است)


اسکلت اصلی یک برنامه‌ی مبتنی بر FiddlerCore

using System;
using System.Net;
using System.Threading;
using Fiddler;
using System.Net.Security;

namespace FiddlerTest
{
    class Program
    {
        static void beforeRequest(Session oSession)
        {
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                startFiddlerApplication();

                Console.WriteLine("FiddlerCore started on port " + FiddlerApplication.oProxy.ListenPort);
                Console.WriteLine("Press any key to exit");
                Console.ReadKey();
            }
            finally
            {
                shutdownFiddlerApplication();
            }
        }

        static void onLogString(object sender, LogEventArgs e)
        {
            Console.WriteLine("** LogString: " + e.LogString);
        }

        static void onNotification(object sender, NotificationEventArgs e)
        {
            Console.WriteLine("** NotifyUser: " + e.NotifyString);
        }

        static void onValidateServerCertificate(object sender, ValidateServerCertificateEventArgs e)
        {
            if (SslPolicyErrors.None == e.CertificatePolicyErrors)
                return;

            Console.WriteLine("invalid certificate: {0}", e.ServerCertificate.Subject);

            e.ValidityState = CertificateValidity.ForceValid;
        }

        static void shutdownFiddlerApplication()
        {
            FiddlerApplication.OnNotification -= onNotification;
            FiddlerApplication.Log.OnLogString -= onLogString;
            FiddlerApplication.BeforeRequest -= beforeRequest;
            FiddlerApplication.OnValidateServerCertificate -= onValidateServerCertificate;

            FiddlerApplication.oProxy.Detach();
            FiddlerApplication.Shutdown();

            Thread.Sleep(500);
        }

        private static void startFiddlerApplication()
        {
            FiddlerApplication.OnNotification += onNotification;
            FiddlerApplication.Log.OnLogString += onLogString;
            FiddlerApplication.BeforeRequest += beforeRequest;
            FiddlerApplication.OnValidateServerCertificate += onValidateServerCertificate;

            FiddlerApplication.Startup(5656,
                FiddlerCoreStartupFlags.RegisterAsSystemProxy |
                FiddlerCoreStartupFlags.MonitorAllConnections |
                FiddlerCoreStartupFlags.CaptureFTP); // proxy server on 5656
        }
    }
}
اسکلت کلی یک برنامه‌ی مبتنی بر FiddlerCore را در اینجامشاهده می‌کنید. در متد startFiddlerApplication کار برپایی پروکسی آن صورت می‌گیرد. همچنین یک سری Callback نیز در اینجا قابل تنظیم هستند. برای مثال پیام‌ها و اخطارهای داخلی FiddlerCore را می‌توان دریافت کرد و یا توسط روال رخدادگردان BeforeRequest می‌توان کار تحت کنترل قرار دادن یک درخواست را انجام داد. به همین جهت است که به این برنامه و کتابخانه، Web debugger نیز گفته می‌شود. متد BeforeRequest دقیقا جایی است که می‌توانید روی یک درخواست صادر شده توسط مرورگر، break point قرار دهید.
در متد FiddlerApplication.Startup روی پورتی مشخص، کار تنظیم پروکسی فیدلر انجام می‌شود. سپس مشخص می‌کنیم که چه مواردی را باید تحت نظر قرار دهد. با تنظیمات RegisterAsSystemProxy و MonitorAllConnections فیدلر قادر خواهد بود ترافیک وب اکثر برنامه‌های ویندوزی را مونیتور و دیباگ کند.
در متد shutdownFiddlerApplication نیز روال‌های رخدادگردان، آزاد شده و پروکسی آن خاموش می‌شود.


هدایت درخواست‌های وب کلیه‌ی برنامه‌ها به یک پروکسی مشخص

static void beforeRequest(Session oSession)
{
  //send each request to the next proxy
  oSession["X-OverrideGateway"] = "socks=" + IPAddress.Loopback + ":" + 2002; //socks on 2002
}
در اینجا شیء oSession، حاوی اطلاعات کامل درخواست در حال بررسی است. توسط آن می‌توان با استفاده از تنظیم خاصی به نام X-OverrideGateway، به فیدلر اعلام کرد که درخواست رسیده را به پروکسی سرور دیگری منتقل کن. تنها کاری که باید صورت گیرد ذکر IP و پورت این پروکسی سرور است. اگر نوع آن سرور، ساکس باشد به ابتدای رشته یاد شده باید یک =socks، نیز اضافه شود.


هدایت درخواست‌های تنها یک برنامه‌ی خاص به یک پروکسی مشخص

در متد beforeRequest، متغیر oSession.LocalProcessID مشخص کننده‌ی مقدار PID پروسه‌ای است که درخواست وب آن در حال بررسی است. برای بدست آوردن این PIDها در دات نت می‌توان از متد Process.GetProcesses استفاده کرد. Id هر پروسه، همان LocalProcessID فیدلر است. بر این اساس می‌توان تنها یک پروسه‌ی مشخص را تحت نظر قرار داد و نه کل سیستم را.

کاربردها
- فرض کنید برنامه‌ای تنظیمات پروکسی ندارد. با استفاده از روش فوق می‌توان برای آن پروکسی تعریف کرد.
- فرض کنید برنامه‌ای تنظیمات HTTP پروکسی دارد، اما پروکسی سرور شما از نوع ساکس است و نمی‌توان از این پروکسی سرور در برنامه‌ی مورد نظر استفاده کرد. X-OverrideGateway ذکر شده با هر دو نوع پروکسی‌های HTTP و Socks کار می‌کند.


اگر علاقمند به مطالعه‌ی اطلاعات بیشتری در مورد این کتابخانه هستید، کتاب 316 صفحه‌ای Debugging with Fiddler نویسنده‌ی اصلی آن، Eric Lawrence توصیه می‌شود.


معرفی برنامه‌ی Process Proxifier

اگر اطلاعات فوق را کنار هم قرار دهیم و یک GUI نیز برای آن طراحی کنیم، به برنامه‌ی Process Proxifier خواهیم رسید:


کار کردن با آن نیز بسیار ساده‌است. در قسمت تنظیمات پیش فرض برنامه، آدرس IP و پورت پروکسی سرور خود را وارد کنید. نوع آن‌را نیز مشخص نمائید که Socks است یا از نوع HTTP Proxy.
سپس در لیست پروسه‌ها، مواردی را که لازم است از این پروکسی عبور کنند تیک بزنید. در اینجا می‌شود یا از تنظیمات پیش فرض استفاده کرد، یا می‌توان به ازای هر پروسه، از یک پروکسی مجزا با تنظیماتی که ذکر می‌کنید، کمک گرفت. اگر صرفا یک پروسه را انتخاب کنید و اطلاعاتی را وارد ننمائید، از اطلاعات پروکسی پیش فرض استفاده خواهد شد.

دریافت سورس + باینری
ProcessProxifier_V1.0.rar
بازخوردهای دوره
صفحات مودال در بوت استرپ 3
با سلام، من می‌خواهم کاربر یتواند یک فایل آپلود کند درون فرم مودال کد زیر را نوشتم
  <div>
                                <input type="file" name="siteIcon" id="siteIcon" />
                              
                                @Html.ValidationMessageFor(model => model.SiteImage)
                            </div>
ولی زمانی که کاربر بر روی دکمه ثبت کلیک می‌کند فایل انتخاب شده به سمت سرور ارسال نمی‌شود.
 public virtual ActionResult Create(Site site, HttpPostedFileBase siteIcon)
        {
}

یعنی پارامتر siteIcon همیشه مقدار NULL رو داره. ممنون میشم راهنمایی کنید.
نظرات مطالب
فعال سازی قسمت آپلود تصویر و فایل Kendo UI Editor
در انجمن تلریک   چنین بحثی شده بود و پاسخی که داده شده بود به شکل زیر است:
<div id="imgBrowser"></div>

$("#imgBrowser").kendoImageBrowser({
    transport: {
        read: "/service/ImageBrowser/Read",
        destroy: {
            url: "/service/ImageBrowser/Destroy",
            type: "POST"
        },
        create: {
            url: "/service/ImageBrowser/Create",
            type: "POST"
        },
        thumbnailUrl: "/service/ImageBrowser/Thumbnail",
        uploadUrl: "/service/ImageBrowser/Upload",
        imageUrl: "/service/ImageBrowser/Image?path={0}"
    }
});
بنده خودم هم تست کردم .