مطالب
نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery
هر از چندگاهی سؤال «این مثال jQuery رو نمی‌تونم اجرا یا باز سازی کنم» در این سایت یا سایت‌های مشابه تکرار می‌شوند. بنابراین بهتر است نحوه عیب یابی برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery را یکبار با هم مرور کنیم. در اینجا، مثال تهیه یک Image Slider را که پیشتر در سایت مطرح شده است، به نحوی دیگر بررسی خواهیم کرد:
1) فراموش می‌کنیم تا اسکریپت اصلی jQuery را به درستی پیوست و مسیردهی کنیم.
2) مسیر Generic handler دیگری را ذکر می‌کنیم.
3) مسیرهای تصاویری را که Image slider باید نمایش دهد، کاملا بی‌ربط ذکر می‌کنیم.
4) خروجی JSON نامربوطی را بازگشت می‌دهیم.
5) یکبار هم یک استثنای عمدی دستی را در بین کدها قرار خواهیم داد.

و ... بعد سعی می‌کنیم با استفاده از Firebug عیوب فوق را یافته و اصلاح کنیم؛ تا به یک برنامه قابل اجرا برسیم.


معرفی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

یک برنامه ASP.NET Empty web application را آغاز کنید. سپس سه پوشه Scripts، Content و Images را به آن اضافه نمائید. در این پوشه‌ها، اسکریپت‌های نمایش دهنده تصاویر، Css آن و تصاویری که قرار است نمایش داده شوند، قرار می‌گیرند:


سپس یک فایل default.aspx و یک فایل OrbitHandler.ashx را نیز به پروژه با محتویات ذیل اضافه کنید: (در این دو فایل، 5 مورد مشکل ساز یاد شده لحاظ شده‌اند)
محتویات فایل OrbitHandler.ashx.cs مطابق کدهای ذیل است:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace OrbitWebformsTest
{
    public class Picture
    {
        public string Title { set; get; }
        public string Path { set; get; }
    }

    public class OrbitHandler : IHttpHandler
    {
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = /*"Images/" + name*/ name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = /*new JavaScriptSerializer().Serialize(items)*/ string.Empty;
            throw new InvalidDataException("همینطوری");
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }

        public bool IsReusable
        { 
            get { return false; } 
        }
    }
}
در اینجا جهت سهولت دموی برنامه (و همچنین امکان باز تولید آن توسط خوانندگان)، از بانک اطلاعاتی استفاده نشده و عمدا از یک لیست جنریک تشکیل شده در حافظه کمک گرفته شده است. تصاویر برنامه در پوشه Images واقع در ریشه سایت، قرار دارند. بنابراین توسط متد PicturesDataSource، فایل‌های این پوشه را یافته و مطابق ساختار کلاس Picture بازگشت می‌دهیم. نهایتا این اطلاعات به ظاهر قرار است با فرمت JSON بازگشت داده شوند تا بتوان نتیجه را توسط افزونه Orbit استفاده کرد.

همچنین کدهای صفحه ASPX ایی که قرار است (به ظاهر البته) از این Generic handler استفاده کند به نحو ذیل است:
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="OrbitWebformsTest._default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <link href="Content/orbit-1.2.3.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Script/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.orbit-1.2.3.min.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div id="featured">
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                url: "Handler.ashx",
                contentType: "application/json; charset=utf-8",
                success: function (data) {
                    $.each(data, function (i, b) {
                        var str = '<img src="' + b.Path + '" alt="' + b.Title + '"/>';
                        $("#featured").append(str);
                    });
                    $('#featured').orbit();
                },
                dataType: "json"
            });
        });
    </script>
</body>
</html>
خوب! اگر پروژه را اجرا کنیم، کار نمی‌کند. یک مستطیل مشکی رنگ در کنار صفحه ظاهر شده و همین! حالا چکار باید کرد؟


مراحل عیب یابی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

ابتدا برنامه را در فایرفاکس باز کرده و سپس افزونه Firebug را با کلیک بر روی آیکن آن، بر روی سایت فعال می‌کنیم. سپس یکبار بر روی دکمه F5 کلیک کنید تا مجددا مراحل بارگذاری سایت تحت نظر افزونه Firebug فعال شده، طی شود.


اولین موردی که مشهود است، نمایش عدد 3، کنار آیکن فایرباگ می‌باشد. این عدد به معنای وجود خطاهای اسکریپتی در کدهای ما است.
برای مشاهده این خطاها، بر روی برگه Console آن کلیک کنید: 


بله. مشخص است که مسیر دهی فایل jquery-1.5.1.min.js صحیح نبوده و همین مساله سبب بروز خطاهای اسکریپتی گردیده است. برای اصلاح آن سطر زیر را در برنامه تغییر دهید:
 <script src="Scripts/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
پیشتر پوشه Script ذکر شده بود که باید تبدیل به Scripts شود.

مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید. اینبار در برگه Console و یا در برگه شبکه فایرباگ، خطای یافت نشدن Generic handler نمایان می‌شوند:


برای رفع آن به فایل default.aspx مراجعه و بجای معرفی Handler.ashx، نام OrbitHandler.ashx را وارد کنید.
مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید.


اگر به برگه کنسول دقت کنیم، بروز استثناء در کدها تشخیص داده شده و همچنین در برگه Response پاسخ دریافتی از سرور، جزئیات صفحه خطای بازگشتی از آن نیز قابل بررسی و مشاهده است.
اینبار به فایل OrbitHandler.ashx.cs مراجعه کرده و سطر throw new InvalidDataException را حذف می‌کنیم. در ادامه برنامه را کامپایل و مجددا اجرا خواهیم کرد.



با اجرای مجدد سایت، تبادل اطلاعات صحیحی با فایل OrbitHandler.ashx برقرار شده است، اما خروجی خاصی قابل مشاهده نیست. بنابراین بازهم سایت کار نمی‌کند.
برای رفع این مشکل، متد ProcessRequest را به نحو ذیل تغییر خواهیم داد:
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = new JavaScriptSerializer().Serialize(items);            
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }
برنامه را کامپایل کرده و اجرا می‌کنیم. برنامه اجرا می‌شود، اما باز هم کار نمی‌کند. مشکل از کجاست؟


بله. تمام تنظیمات به نظر درست هستند، اما در برگه شبکه فایرباگ تعدادی خطای 404 و یا «یافت نشد»، مشاهده می‌شوند. مشکل اینجا است که مسیرهای بازگشت داده شده توسط متد Directory.GetFiles، مسیرهای مطلقی هستند؛ مانند c:\path\images\01.jpg و جهت نمایش در یک وب سایت مناسب نمی‌باشند. برای تبدیل آن‌ها به مسیرهای نسبی، اینبار کدهای متد تهیه منبع داده را به نحو ذیل ویرایش می‌کنیم:
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = "Images/" + name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }
در این کدها فقط قسمت Path ویرایش شده است تا به مسیر پوشه Images واقع در ریشه سایت اشاره کند.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بدون مشکل کار خواهد کرد.

بنابراین در اینجا مشاهده کردیم که اگر «برنامه‌ای مبتنی بر jQuery کار نمی‌کند»، چگونه باید قدم به قدم با استفاده از فایرباگ و امکانات آن، به خطاهایی که گزارش می‌دهد و یا مسیرهایی را که یافت نشد بیان می‌کند، دقت کرد تا بتوان برنامه را عیب یابی نمود.


سؤال مهم: اجرای کدهای jQuery Ajax فوق، چه تغییری را در صفحه سبب می‌شوند؟

اگر به برگه اسکریپت‌ها در کنسول فایرباگ مراجعه کنیم، امکان قرار دادن breakpoint بر روی سطرهای کدهای جاوا اسکریپتی نمایش داده شده نیز وجود دارد:


در اینجا همانند VS.NET می‌توان برنامه را در مرورگر اجرا کرده و تگ‌های تصویر پویای تولید شده را پیش از اضافه شدن به صفحه، مرحله به مرحله بررسی کرد. به این ترتیب بهتر می‌توان دریافت که آیا src بازگشت داده شده از سرور فرمت صحیحی دارد یا خیر و آیا به محل مناسبی اشاره می‌کند یا نه. همچنین در برگه HTML آن، عناصر پویای اضافه شده به صفحه نیز بهتر مشخص هستند:

مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت سوم
در این مقاله می‌خواهیم یک لیست ساده را ایجاد کرده و داخل یک کنترل (View)، از نوع ListView قرار دهیم. همچنین با برخی از کنترل‌های پرکاربرد، برای چیدمان کنترل‌ها در اندروید آشنا می‌شویم.

قبل از شروع به طراحی UI باید کمی با واحدهای اندازه گیری در اندروید آشنا شویم. بدانید و آگاه باشید که استفاده از واحد Pixel برای تعیین اندازه در اندروید کار بسیار اشتباهی است. طراح همیشه باید Density یا تراکم صفحه‌ی نمایش را در نظر بگیرد. تراکم صفحه‌ی نمایش به معنای تعداد پیکسل موجود در یک اینچ می‌باشد. اندازه‌ی 100 پیکسل در دستگاه‌های مختلف با (dpi(Dot Per Inchهای متفاوت به یک اندازه نیست.

واحد dpi: اندروید واحد dpi را برای طراحی و چیدمان Layoutها معرفی کرده است. dpi مخفف Device Independent Pixel هست و معمولا بصورت dp نوشته می‌شود که یک واحد پیکسلی مجازی است و بر پایه‌ی یک صفحه نمایش با رزولوشن 160dpi طراحی شده‌است. به عبارت دیگر یک dp، یک پیکسل در یک صفحه‌ی نمایش با رزولوشن 160dpi می‌باشد. این واحد این اطمینان را به شما می‌دهد که یک View، در صفحه نمایش‌های با رزولوشن متفاوت، بطور مناسبی بزرگ یا کوچک می‌شود.

واحد sp: مخفف Scale Independent Pixel است و شبیه dp عمل می‌کند؛ با این تفاوت که تنظیمات کاربر را (مثلا شخصی که بخاطر ضعف چشم اندازه‌ی قلم گوشی خود را بزرگ نموده) در محاسبات خود در نظر می‌گیرد. به دلیل آنکه از لحاظ زیبایی شناسی و همچنین چیدمان عناصر داخل UI زمانیکه از واحد اندازه گیری sp استفاده می‌کنیم ممکن است با مشکل مواجه شویم، بیشتر از dp استفاده می‌کنیم، مگر در بعضی مواقع آن هم برای مقداردهی به اندازه‌ی قلم!

خوب! به سراغ فولدر Layout رفته و Main.axml را باز نمایید. به قسمت Source بروید.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="vertical"
    android:layout_width="fill_parent"
    android:layout_height="fill_parent">
    <Button
        android:id="@+id/MyButton"
        android:layout_width="fill_parent"
        android:layout_height="wrap_content"
        android:text="@string/Hello" />
</LinearLayout>
در این سند axml یک LinearLayout مشاهده می‌نمایید. وقتی شما View را به LinearLayout اضافه می‌کنید، با توجه به اینکه orientation آن را vertical یا horizontal انتخاب کرده باشید، به صورت افقی و یا عمودی طرح بندی را انجام می‌دهد.

layout_width و layout_height (مقداردهی آن‌ها الزامی است) ابعاد layout ما را مشخص می‌کنند. مقدار fill_parent دیگر منسوخ شده و به جای آن match_parent استفاده می‌شود و به معنای آن است که تمام فضای موجود در کنترل را اشغال کند. مقدار دیگری که می‌توان به آن نسبت داد (و در layout_height مربوط به Button مشاهده می‌نمایید)، wrap_content می‌باشد که اعلام می‌کند فقط به میزان مورد نیاز برای محتویات، کنترل والد را اشغال کند. البته با تغییر میزان محتویات، اندازه‌ی کنترل متغییر است. شما می‌توانید مقادیر عددی را هم با واحد dp یا حتی pixel (که اصلا توصیه نمی‌شد) جایگزین نمایید.

در ادامه، کنترل (که در اندروید به آن View گفته می‌شود) Button را حذف نمایید و به جای آن یک ListView را قرار دهید و نامی را به آن نسبت دهید. ListView از کاربردی‌ترین و مهم‌ترین کنترل‌های اندروید می‌باشد. ListView شامل قسمت‌های زیر است:
Rows: قسمت نمایش دهنده‌ی داده‌ها.
Adapter: یک کلاس که وظیفه‌ی انقیاد منبع داده را به ListView، بر عهده دارد.
Fast Scrolling: یک دسته(handle) که به کاربر اجازه می‌دهد تا در طول ListView حرکت کند.
Section Index: یک view می‌باشد و جایگاه لیت را هنگام اسکرول مشخص میکند و معمولا در Contacts گوشی بصورت ابتدای حروف نام مخاطبین خود مشاهده کرده‌اید.
Layout زیر را در نظر بگیرید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="vertical"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="match_parent">
    <ListView
        android:background="#fff"
        android:id="@+id/NameListView"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="match_parent" />
</LinearLayout>  
به MainActivity.cs بروید و کدهای مربوط به Button قبلی را که با ListView جایگزین کرده‌ایم، حذف نمایید. متد OnCreate به این صورت می‌باشد:
protected override void OnCreate(Bundle bundle)
        {
            base.OnCreate(bundle);
            SetContentView(Resource.Layout.Main);

            List<string> namesList = new List<string>
            {
                "Mohammad","Fatemeh","Ali","Hasan","Husein","Mohsen","Mahdi",
            };
            var namesAdapter = new ArrayAdapter<string>
                (this, Android.Resource.Layout.SimpleListItem1, namesList);

            var listview = FindViewById<ListView>(Resource.Id.NameListView);
            listview.Adapter = namesAdapter;
        }
همانطور که گفته شد SetContentView مشخص کننده‌ی layout مورد نظر ما برای نمایش می‌باشد. می‌توان بدون هیچ layout خاصی با کدهای سی شارپ، کنترل‌های مورد نظر را ایجاد کرد که کار زمانبری است؛ ولی بعضی مواقع مجبور به این کار هستیم.
namesList یک لیست ساده از نوع string با مقدار دهی اولیه است.
ArrayAdapter یک کلاس Adapter توکار می‌باشد که یک آرایه (یا لیست) را از نوع string، برای نمایش به ListView متصل می‌کند (bind). نوع جنریک آن یعنی <ArrayAdapter<T برای نوع‌های دیگر هم استفاده می‌شود. در واقع Adapter با دریافت یک لیست برای نمایش و یک Layout برای تعیین نوع نمایش، به ازای هر سطر از اطلاعات یک View را با اطلاعات آن سطر به سمت ListView ارسال می‌کند. در اینجا ما در سازنده‌ی ArrayAdapter با استفاده از Resourceهای توکار اندروید که از طریق Android.Resource به آن‌ها دسترسی داریم، یک layout ساده را شامل یک TextView(مانند label و یا textBlock)، به همراه namesList، برای Adapter ارسال کردیم.
متد FindViewById با توجه به Layout معرفی شده‌ی به Activity، به دنبال View با Id مورد نظر می‌پردازد. مهم نیست که در Layoutهای جداگانه نام‌های یکسانی استفاده کنید. این متد در کلاس View قرار دارد و تمام کنترل(View)ها، فرزند آن می‌باشند. در اینجا از نوع جنریک آن استفاده شده که عمل تبدیل View به ListView را خود متد بر عهده بگیرد.
در انتها Adapter مورد نظر به ویژگی Adpater کنترل ListView اضافه می‌شود.

ListView کنترل بسیار منعطفی می‌باشد. برخی ویژگی‌ها آن را در زیر می‌توانید مشاهده بفرمایید:
  • android:dividerHeight                    // ارتفاع جداکننده‌ی سطرها
  • android:divider                            // رنگ جداکننده‌ی سطرها
  • android:layoutAnimation               // انیمیشن برای layoutها 
  • android:background                    // رنگ ضمینه را مشخص میکند. البته میتوانید یک style را به ان نسبت دهید

خوب؛ حالا بیایید یک ListView را با ظاهر و Adapter سفارشی بسازیم.
ابتدا باید یک Layout را طراحی کنیم تا به ازای هر سطر برای ListView ارسال شود. با استفاده از Add->New item یک Layout را به فولدر layout اضافه کنید.
کد زیر را درون فایل axml مربوطه کپی کنید. 
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<LinearLayout xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android"
    android:orientation="horizontal"
    android:layout_width="match_parent"
    android:layout_height="wrap_content"
    android:padding="14dp">
    <TextView
        android:text=""
        android:gravity="center_vertical"
        android:layout_width="wrap_content"
        android:layout_height="match_parent"
        android:id="@+id/idTextView" />
    <TextView
        android:text=""
        android:gravity="center_vertical"
        android:layout_width="match_parent"
        android:layout_height="match_parent"
        android:id="@+id/nameTextView"
        android:layout_marginLeft="14dp" />
</LinearLayout>
کلاس زیر (یا هر کلاس دلخواه دیگری) را به عنوان مدل برنامه اضافه کنید.
namespace DotSystem.ir.App1.Model
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string PersonName { get; set; }

    }
حالا باید Adapter خود را بسازیم. ابتدا کلاسی را با نام PersonAdapter به برنامه اضافه نمایید. این کلاس باید از کلاس BaseAdapter (نوع جنریک آن هم موجود می‌باشد) و یا فرزندان آن ArrayAdapter، CursorAdapter و ... ارث بری نماید. اگر مستقیما از BaseAdapter استفاده کنیم، به دلیل Abstract بودن تعدادی از متدها و Propertyها مجبور به override کردن آن‌ها می‌شویم. ما در اینجا از BaseAdapter استفاده می‌کنیم. کد زیر را در نظر بگیرید:
namespace DotSystem.ir.App1.Adapters
{
    public class PersonAdapter : BaseAdapter<Model.Person>
    {
        public override Person this[int position]
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public override int Count
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public override long GetItemId(int position)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
BaseAdapter شامل یک Indexer برای دسترسی آسان به Itemهای لیست، یک ویژگی برای برگرداندن تعداد آیتم‌ها، متدی برای برگرداندن Id هر آیتم و مهمترین بخش آن یعنی متد GetView که برای نمایش هر آیتمی یک بار اجرا می‌شود و Layout مورد نظر ما را با اطلاعات پر کرده و به سمت ListView می‌فرستد.

در اینجا ما به چند فیلد داخل کلاس احتیاج داریم.
  • لیست اطلاعات مورد نظر.
  • Activity جاری که Adapter را استفاده می‌کند.
بنابراین دو فیلد را به همراه متد سازنده، برای مقدار دهی آن‌ها اضافه کرده و کلاس بالا را نیز تکمیل می‌کنیم.
namespace DotSystem.ir.App1.Adapters
{
    public class PersonAdapter : BaseAdapter<Person>
    {
        protected Activity _activity = null;
        protected List<Person> _list = null;
        public PersonAdapter(Activity activity, List<Person> list)
        {
            _activity = activity;
            _list = list;
        }
        public override Person this[int position]
        {
            get
            {
                return _list[position];
            }
        }

        public override int Count
        {
            get
            {
                return _list.Count;
            }
        }

        public override long GetItemId(int position)
        {
            return _list[position].Id;
        }

        public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
در این مرحله باید متد GetView را پیاده سازی کنیم. به پیاده سازی زیر دقت کنید:
public override View GetView(int position, View convertView, ViewGroup parent)
        {
            if (convertView == null)
                convertView = _activity.LayoutInflater
                    .Inflate(Resource.Layout.PersonListViewItemLayout, parent, false);

            var idTextView = convertView.FindViewById<TextView>(Resource.Id.idTextView);
            var nameTextView = convertView.FindViewById<TextView>(Resource.Id.NameListView);

            var persion = _list[position];

            idTextView.Text = persion.Id.ToString();
            nameTextView.Text = persion.PersonName;

            return convertView;
        }
در مرحله‌ی اول بررسی می‌کنیم که اگر convertView برابر با null بود، آن را مقدار دهی کند. این نکته بسیار مهم است، چرا که ListView برای کارآیی بهتر فقط آن آیتم هایی را که در دید کاربر باشد، با متد GetView لود میکند و دوباره با اسکرول لیست، عمل فراخوانی متد انجام می‌شود؛ البته اینبار بدون مقدار null برای convertView. بنابراین اگر دیدید که هنگام اسکرول لیست، آیتم‌ها جابجا شدند، این بخش از متد را دوباره بررسی نمایید.
Inflate متدی است که Layout و نگه دارنده‌ی  layout را گرفته و آن را برای نمایش در Activity آماده می‌کند. سپس دو View را که در Layout ما وجود دارند، گرفته مقدار دهی می‌کنیم و در آخر هم convertView را برای نمایش به سمت ListView می‌فرستیم.
حال متد OnCreate را به صورت زیر بازنویسی نموده و برنامه را اجرا می‌کنیم.
protected override void OnCreate(Bundle bundle)
        {
            base.OnCreate(bundle);
            SetContentView(Resource.Layout.Main);

            List<Model.Person> personList = new List<Model.Person>
            {
                new Model.Person() {Id = 1, PersonName = "Mohammad", },
                new Model.Person() {Id = 2, PersonName = "Ali", },
                new Model.Person() {Id = 3, PersonName = "Fatemeh", },
                new Model.Person() {Id = 4, PersonName = "hasan", },
                new Model.Person() {Id = 5, PersonName = "Husein", },
                new Model.Person() {Id = 6, PersonName = "Mohsen", },
                new Model.Person() {Id = 14, PersonName = "Mahdi", },
            };
            var personAdapter = new Adapters.PersonAdapter(this, personList);

            var listview = FindViewById<ListView>(Resource.Id.NameListView);
            listview.Adapter = personAdapter;
        }
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت ششم - MobX چیست؟
پیش از بحث در مورد «مدیریت حالت»، باید با مفهوم «حالت» آشنا شد. «حالت» در اینجا همان لایه‌ی داده‌های برنامه است. زمانیکه بحث React و کتابخانه‌های مدیریت حالت آن مطرح می‌شود، می‌توان گفت حالت، شیءای است حاوی اطلاعاتی که برنامه با آن سر و کار دارد. برای مثال اگر برنامه‌ای قرار است لیستی از موارد را نمایش دهد، حالت برنامه، حاوی اشیاء متناظری خواهد بود. حالت، بر روی نحوه‌ی رفتار و رندر کامپوننت‌های React تاثیر می‌گذارد. بنابراین مدیریت حالت، روشی است برای ردیابی و مدیریت داده‌های مورد استفاده‌ی در برنامه و تقریبا تمام برنامه‌ها به نحوی نیاز به آن‌را خواهند داشت.
داشتن یک کتابخانه‌ی مدیریت حالت برای برنامه‌های React بسیار مفید است؛ خصوصا اگر این برنامه پیچیده باشد و برای مثال در آن نیاز به اشتراک گذاری داده‌ها، بین دو کامپوننت یا بیشتر که در یک رده سلسه مراتبی قرار نمی‌گیرند، وجود داشته باشد. اما حتی اگر از یک کتابخانه‌ی مدیریت حالت استفاده شود، شاید راه حلی را که ارائه می‌کند آنچنان تمیز و قابل انتظار نباشد. با MobX می‌توان از ساختارهای پیچیده‌ی شیءگرا به سادگی استفاده کرد (mutation مستقیم اشیاء در آن مجاز است) و همچنین برای کار با آن به همراه React، نیاز به کدهای کمتری است نسبت به Redux. در اینجا از مفاهیم Reactive programming استفاده می‌شود؛ اما سعی می‌کند پیچیدگی‌های آن‌را مخفی کند. در نام MobX، حرف X به Reactive بودن آن اشاره می‌کند (مانند RxJS) و ob آن از observable گرفته شده‌است. M هم به حرف ابتدای نام شرکتی اشاره می‌کند که این کتابخانه را ایجاد کرده‌است.


خواص محاسبه شده در جاوا اسکریپت

برای کار با MobX، نیاز است تا ابتدا با یکسری از مفاهیم آن آشنا شد؛ مانند خواص محاسبه شده (computed properties). برای مثال در اینجا یک کلاس متداول جاوا اسکریپتی را داریم:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
که در آن از طریق سازنده، دو پارامتر نام و نام خانوادگی دریافت شده و سپس به دو خاصیت جدید، نسبت داده شده‌اند. اکنون برای محاسبه‌ی نام کامل، که حاصل جمع این دو است، می‌توان متد fullName را به این کلاس اضافه کرد. روش کار با آن نیز به صورت زیر است:
const person = new Person('Vahid', 'N');
person.firstName; // 'Vahid'
person.lastName; // 'N'
person.fullName; // function fullName() {…}
اگر بر اساس متغیر person که بیانگر وهله‌ای از شیء Person است، سعی در خواندن مقادیر خواص شیء ایجاد شده کنیم، آن‌ها را دریافت خواهیم کرد. اما ذکر person.fullName (بدون هیچ () در مقابل آن)، تنها اشاره‌گری را به آن متد بازگشت می‌دهد و نه نام کامل را که البته یکی از ویژگی‌های جالب جاوا اسکریپت است و امکان ارسال آن‌را به سایر متدها، به صورت پارامتر میسر می‌کند.
در ES6 برای اینکه تنها با ذکر person.fullName بدون هیچ پرانتزی در مقابل آن بتوان به مقدار کامل fullName رسید، می‌توان از روش زیر و با ذکر واژه‌ی کلیدی get، در پیش از نام متد، استفاده کرد:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    get fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
در اینجا هرچند fullName هنوز یک متد است، اما اینبار فراخوانی person.fullName، حاصل جمع دو خاصیت را بازگشت می‌دهد و نه اشاره‌گری به آن متد را.
اگر شبیه به همین قطعه کد را بخواهیم در ES5 پیاده سازی کنیم، روش آن به صورت زیر است:
function Person(firstName, lastName) {
   this.firstName = firstName;
   this.lastName = lastName;
}

Object.defineProperty(Person.prototype, 'fullName', {
   get: function () {
      return this.firstName + ' ' + this.lastName;
   }
});
به این ترتیب می‌توان یک خاصیت محاسبه شده‌ی ویژه‌ی ES5 را تعریف کرد.

اکنون فرض کنید قسمتی از state برنامه‌ی React، قرار است خاصیت ویژه‌ی fullName را نمایش دهد. برای اینکه UI برنامه با تغییرات نام و نام خانوادگی، متوجه تغییرات fullName که یک خاصیت محاسباتی است، شود و آن‌را رندر مجدد کند، باید در طی یک حلقه‌ی بی‌نهایت، مدام آن‌را فراخوانی کند و نتیجه‌ی جدید را با نتیجه‌ی قبلی محاسبه کرده و تغییرات را نمایش دهد. اینجا است که MobX یک چنین پیاده سازی‌هایی را به کمک مفهوم decorators، ساده می‌کند.


Decorators در جاوا اسکریپت

تزئین کننده‌ها یا decorators در سایر زبان‌های برنامه نویسی نیز وجود دارند؛ اما پیاده سازی آن‌ها در جاوا اسکریپت هنوز در مرحله‌ی آزمایشی است. Decorators در جاوا اسکریپت چیزی نیستند بجز بیان زیبای higher-order functions.
higher-order functions، توابعی هستند که توابع دیگر را با ارائه‌ی قابلیت‌های بیشتری، محصور می‌کنند. به همین جهت هر کاری را که بتوان با تزئین کننده‌ها انجام داد، همان را با توابع معمولی جاوا اسکریپتی نیز می‌توان انجام داد. یک نمونه از این higher-order functions را در سری جاری تحت عنوان higher-order components با متد connect کتابخانه‌ی react-redux مشاهده کرده‌ایم. متد connect، متدی است که متدهای نگاشت state به props و نگاشت dispatch به props را دریافت کرده و سپس یک کامپوننت را نیز دریافت می‌کند و آن‌را به صورت محصور شده‌ای ارائه می‌دهد تا بجای کامپوننت اصلی مورد استفاده قرار گیرد؛ به یک چنین کامپوننت‌هایی، higher-order components گفته می‌شود.

برای تعریف تزئین کننده‌ها، به نحوه‌ی پیاده سازی Object.defineProperty در مثال فوق دقت کنید:
Object.defineProperty(Person.prototype, 'fullName', {
    enumerable: false,
    writable: false,
    get: function () {
      return this.firstName + ' ' + this.lastName;
    }
});
در اینجا Person.prototype یک target است. ثابت fullName، یک کلید است. سایر خواص ذکر شده، مانند enumerable، writable و get، تحت عنوان Descriptor شناخته می‌شوند.
در ذیل روش تعریف یک تزئین کننده را مشاهده می‌کنید که دقیقا از یک چنین الگویی پیروی می‌کند:
function decoratorName(target, key, descriptor) {
 // …
}
برای مثال در اینجا روش پیاده سازی تزئین کننده‌ی readonly را ملاحظه می‌کنید:
function readonly(target, key, descriptor) {
   descriptor.writable = false;
   return descriptor;
}
سپس روش اعمال آن به یک خاصیت محاسباتی در کلاس Person به صورت زیر است:
class Person {
    constructor(firstName, lastName) {
       this.firstName = firstName;
       this.lastName = lastName;
    }

    @readonly get fullName() {
      return `${this.firstName} ${this.lastName}`;
    }
}
ذکر یک تزئین کننده با @ شروع می‌شود. سپس متد fullName را دریافت کرده و نگارش جدیدی از آن‌را بازگشت می‌دهد؛ بطوریکه readonly باشد.


مثال‌هایی از تزئین کننده‌ها

برای نمونه می‌توان تزئین کننده‌ی bindThis@ را طراحی کرد تا کار bind شیء this را به متدهای کامپوننت‌های React انجام دهد و یا کتابخانه‌ای به نام core-decorators وجود دارد که به صورت زیر نصب می‌شود:
> npm install core-decorators
و به همراه این تزئین کننده‌ها می‌باشد:
@autobind
@deprecate
@readonly
@memoize
@debounce
@profile
برای مثال autobind آن، همان کار bind شیء this را انجام می‌دهد. deprecate جهت نمایش یک اخطار، در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، جهت گوشزد کردن منسوخ بودن قسمتی از برنامه، استفاده می‌شود.

نمونه‌ی دیگری از این کتابخانه‌ها lodash-decorators است که تعدادی دیگر از تزئین کننده‌ها را ارائه می‌کند.


MobX چگونه کار می‌کند؟

انجام یکسری از کارها با Redux مشکل است؛ برای مثال تغییر دادن یک شیء تو در توی پیچیده که شامل تهیه‌ی یک کپی از آن، اعمال تغییرات و غیره‌است. اما با MobX می‌توان با اشیاء جاوا اسکریپتی به همان صورتی که هستند کار کرد. برای مثال آرایه‌ای را با متدهای push و pop تغییر داد (mutation اشیاء مجاز است) و یا خواص اشیاء را به صورت مستقیم ویرایش کرد، در این حالت MobX اعلام می‌کند که ... من می‌دانم که چه تغییری صورت گرفته‌است. بنابراین سبب رندر مجدد UI خواهم شد.


ایجاد یک برنامه‌ی خالی React برای آزمایش MobX

در اینجا برای بررسی MobX، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app state-management-with-mobx-part1
> cd state-management-with-mobx-part1
> npm start
در ادامه کتابخانه‌ی mobx را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save mobx
البته برای کار با MobX، الزاما نیازی به طی مراحل فوق نیست؛ ولی چون این قالب، یک محیط آماده‌ی کار با ES6 را فراهم می‌کند، به سادگی می‌توان فایل index.js آن‌را خالی کرد و سپس شروع به کدنویسی و آزمایش MobX نمود.


مثالی از MobX، مستقل از React

در اینجا نیز همانند روشی که در بررسی Redux در پیش گرفتیم، ابتدا MobX را به صورت کاملا مستقل از React، با یک مثال بررسی می‌کنیم و سپس در قسمت‌های بعد آن‌را به React متصل می‌کنیم. برای این منظور ابتدا فایل src\index.js را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { autorun, observable } from "mobx";

import React from "react";
import ReactDOM from "react-dom";

ReactDOM.render(
  <div>
    <input type="text" id="text-input" />
    <div id="text-display"></div>
    <div id="text-display-uppercase"></div>
  </div>,
  document.getElementById("root")
);

const input = document.getElementById("text-input");
const textDisplay = document.getElementById("text-display");
const loudDisplay = document.getElementById("text-display-uppercase");

console.log({ observable, autorun, input, textDisplay, loudDisplay });
در اینجا یک text-box، به همراه دو div، در صفحه رندر خواهند شد که قرار است با ورود اطلاعاتی در text-box، یکی از آن‌ها (text-display) این اطلاعات را به صورت معمولی و دیگری (text-display-uppercase) آن‌را به صورت uppercase نمایش دهد. روش کار انجام شده هم مستقل از React است و به صورت مستقیم، با استفاده از DOM API و document.getElementById عمل شده‌است. همچنین در ابتدای این فایل، دو import را از کتابخانه‌ی mobx مشاهده می‌کنید.
- با استفاده از observable می‌خواهیم تغییرات یک شیء جاوا اسکریپتی را تحت نظر قرار داده و هر زمانیکه تغییری در شیء رخ داد، از آن مطلع شویم.
برای مثال شیء ساده‌ی جاوا اسکریپتی زیر را در نظر بگیرید:
{
  value: "Hello world!",
  get uppercase() {
    return this.value.toUpperCase();
  }
}
این شیء دارای دو خاصیت است که یکی معمولی و دیگری به صورت یک خاصیت محاسباتی، تعریف شده‌است. مشکلی که با این شیء وجود دارد این است که اگر مقدار خاصیت value آن تغییر کند، از آن مطلع نخواهیم شد تا پس از آن برای مثال در مورد رندر مجدد DOM، تصمیم گیری شود. چون از دیدگاه React، مقدار ارجاع به این شیء با تغییر خواص آن، تغییری نمی‌کند. به همین جهت اگر نحوه‌ی مقایسه، بر اساس مقایسه‌ی ارجاعات به اشیاء باشد (strict === reference check)، چون شیء تغییر یافته نیز به همان شیء اصلی اشاره می‌کند، بنابراین دارای ارجاع یکسانی خواهند بود و سبب رندر مجدد DOM نمی‌شوند.
به همین جهت اینبار شیء فوق را توسط یک observable ارائه می‌دهیم، تا بتوانیم به تغییرات خواص آن گوش فرا دهیم:
const text = observable({
  value: "Hello world!",
  get uppercase() {
    return this.value.toUpperCase();
  }
});
در ادامه یک EventListener را به text-box تعریف شده اضافه کرده و در رخ‌داد keyup آن، سبب تغییر خاصیت value شیء text فوق، بر اساس مقدار تایپ شده می‌شویم:
input.addEventListener("keyup", event => {
   text.value = event.target.value;
});
اکنون چون شیء text، یک observable است، هر زمانیکه که خاصیتی از آن تغییر می‌کند، می‌خواهیم بر اساس آن، DOM را به صورت دستی به روز رسانی کنیم. برای اینکار نیاز به متد autorun دریافتی از mobx خواهیم داشت:
autorun(() => {
   textDisplay.textContent = text.value;
   loudDisplay.textContent = text.uppercase;
});
هر زمانیکه شیء observable ای که داخل متد autorun تحت نظر قرار گرفته شده، تغییر کند، سبب اجرای callback method ارسالی به آن خواهد شد. برای مثال در اینجا چون text.value را به event.target.value متصل کرده‌ایم، هربار که کلیدی فشرده می‌شود، سبب بروز تغییری در خاصیت value خواهد شد. در نتیجه‌ی آن، autorun اجرا شده و مقادیر درج شده‌ی در divهای صفحه را بر اساس خواص value و uppercase شیء text، تغییر می‌دهد:

برای آزمایش آن، برنامه را اجرا کرده و متنی را داخل textbox وارد کنید:


نکته‌ی جالب اینجا است که هرچند فقط خاصیت value را تغییر داده‌ایم (تغییر مستقیم خواص یک شیء؛ بدون نیاز به ساخت یک clone از آن)، اما خاصیت محاسباتی uppercase نیز به روز رسانی شده‌است.

زمانیکه mobx را به یک برنامه‌ی React متصل می‌کنیم، قسمت autorun، از دید ما مخفی خواهد بود. در این حالت فقط یک شیء معمولی جاوا اسکریپتی را مستقیما تغییر می‌دهیم و ... در نتیجه‌ی آن رندر مجدد UI صورت خواهد گرفت.


یک observable چگونه کار می‌کند؟

در اینجا یک شبه‌کد را که بیانگر نحوه‌ی عملکرد یک observable است، مشاهده می‌کنید:
const onChange = (oldValue, newValue) => {
  // Tell MobX that this value has changed.
}

const observable = (value) => {
  return {
    get() { return value; },
    set(newValue) {
      onChange(this.get(), newValue);
      value = newValue;
    }
  }
}
یک observable هنگامیکه شی‌ءای را در بر می‌گیرد. هر زمانیکه مقدار جدیدی را به خاصیتی از آن نسبت دادیم، سبب فراخوانی متد onChange شده و به این صورت است که کتابخانه‌ی MobX متوجه تغییرات می‌گردد و بر اساس آن امکان ردیابی تغییرات را میسر می‌کند.


کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: state-management-with-mobx-part1.zip
مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت چهارم - اعتبارسنجی Async سمت کلاینت و یا همان Remote Client Side Validation
در قسمت قبل با نحوه‌ی پیاده سازی اعتبارسنجی‌های سفارشی سمت کلاینت مخصوص کتابخانه‌ی Fluent Validation آشنا شدیم. در این قسمت، یک حالت خاص همان نوع اعتبارسنجی‌های سمت کلاینت را که remote validation نام دارد، بررسی می‌کنیم. در این حالت خاص، نیازی به کدنویسی جاوااسکریپتی خاصی نیست. چون زیرساخت آن به همراه unobtrusive jQuery Ajax خود ASP.NET Core ارائه می‌شود. در اینجا فقط نیاز است تا متادیتای خاص آن‌را تولید کنیم. به عبارتی اینبار هدف ما تنها تولید یک چنین تگ HTML ای است:
<input dir="ltr" class="form-control input-validation-error" 
type="email" 
data-val="true" 
data-val-email="'آدرس ایمیل' is not a valid email address." 
data-val-remote="این آدرس ایمیل هم اکنون مورد استفاده‌است" 
data-val-remote-url="/Home/ValidateUniqueEmail" 
data-val-required="'آدرس ایمیل' must not be empty." 
id="Email" 
name="Email" 
>
که به همراه ویژگی‌های data-val ، data-val-remote و data-val-remote-url است. همینقدر که این سه ویژگی وجود داشته باشند، مابقی منطق اعتبارسنجی سمت کلاینت آن توسط unobtrusive jQuery Ajax (ارسال خودکار Ajax ای مقدار ایمیل، به سمت سرور و دریافت پاسخ) و unobtrusive java script validation مدیریت خواهند شد.


افزودن آدرس ایمیل به مدل کاربران

به همان مدل قسمت قبل، قصد داریم خاصیت آدرس ایمیل را هم اضافه کنیم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class UserModel
    {
        [Display(Name = "نام کاربری")]
        public string Username { get; set; }

        [Display(Name = "سن")]
        public int Age { get; set; }

        [Display(Name = "سابقه کار")]
        public int Experience { get; set; }

        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "آدرس ایمیل")]
        public string Email { get; set; }
    }
}


ایجاد سرویسی برای بررسی منحصربفرد بودن آدرس ایمیل

در ادامه قصد داریم سرویسی را ایجاد کنیم که برای مثال با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار کرده (در اینجا جهت سهولت ارائه، از یک آرایه استفاده شده‌است) و مشخص می‌کند که آیا ایمیل دریافتی پیشتر استفاده شده‌است یا خیر:
using System.Linq;

namespace FluentValidationSample.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        bool IsUniqueEmail(string emailAddress);
    }

    public class UsersService : IUsersService
    {
        public bool IsUniqueEmail(string emailAddress)
        {
            string[] registedEmails = {
                "email@site.com",
                "test@gmail.com"
            };
            return !registedEmails.Contains(emailAddress);
        }
    }
}
این سرویس را هم با طول عمر Scoped به برنامه معرفی می‌کنیم؛ چون طول عمر سرویس‌هایی که با بانک اطلاعاتی و DbContext کار می‌کنند، به همین نحو تعیین می‌شوند:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IUsersService, UsersService>();


ایجاد اعتبارسنج سمت سرور بررسی منحصربفرد بودن آدرس ایمیل

در ادامه یک PropertyValidator جدید را ایجاد می‌کنیم تا بتوان توسط آن مقدار ایمیل دریافتی را در سمت سرور، تعیین اعتبار کرد:
using FluentValidation.Validators;
using FluentValidationSample.Services;

namespace FluentValidationSample.ModelsValidations
{
    public class UniqueEmailValidator : PropertyValidator
    {
        private readonly IUsersService _usersService;

        public UniqueEmailValidator(IUsersService usersService)
                : base("این آدرس ایمیل هم اکنون مورد استفاده‌است")
        {
            _usersService = usersService;
        }

        protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context)
        {
            return context.PropertyValue != null &&
                    _usersService.IsUniqueEmail((string)context.PropertyValue);
        }
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا تزریق سرویس سفارشی IUsersService به سازنده‌ی کلاس اعتبارسنج، مجاز است و بدون مشکل کار می‌کند.
پس از آن جهت سهولت استفاده‌ی از آن، یک متد الحاقی جدید را نیز به نام UniqueEmail به نحو زیر تعریف می‌کنیم:
using FluentValidation;
using FluentValidationSample.Services;

namespace FluentValidationSample.ModelsValidations
{
    public static class CustomValidatorExtensions
    {
        public static IRuleBuilderOptions<T, string> UniqueEmail<T>(
            this IRuleBuilder<T, string> ruleBuilder, IUsersService usersService)
        {
            return ruleBuilder.SetValidator(new UniqueEmailValidator(usersService));
        }
    }
}

یک نکته: اگر دقت کرده باشید، فضای نام این اعتبارسنج در این قسمت FluentValidationSample.ModelsValidations شده‌است:


علت اینجا است که اعتبارسنج تعریف شده نیاز دارد هم از مدل‌ها استفاده کند و هم از سرویس کاربران. سرویس کاربران هم از مدل‌ها استفاده می‌کند. به همین جهت اگر تعاریف اعتبارسنجی را داخل پروژه‌ی مدل‌ها قرار دهیم، یک وابستگی حلقوی رخ خواهد داد (وابستگی مدل‌ها به سرویس‌ها و برعکس). بنابراین بهتر است اعتبارسنج‌ها را به یک پروژه‌ی مجزا منتقل کنیم تا از بروز این cyclic dependency جلوگیری شود.


اعمال اعتبارسنجی منحصربفرد بودن ایمیل دریافتی به اعتبارسنج UserModel

پس از تهیه‌ی متد الحاقی UniqueEmail، آن‌را به RuleFor مخصوص خاصیت ایمیل اضافه می‌کنیم. در اینجا نیز تزریق وابستگی سرویس سفارشی IUsersService به سازنده‌ی کلاس اعتبارسنج مجاز است:
using FluentValidation;
using FluentValidationSample.Models;
using FluentValidationSample.Services;

namespace FluentValidationSample.ModelsValidations
{
    public class UserModelValidator : AbstractValidator<UserModel>
    {
        public UserModelValidator(IUsersService usersService)
        {
            RuleFor(x => x.Username).NotNull();
            RuleFor(x => x.Age).NotNull();
            RuleFor(x => x.Experience).LowerThan(nameof(UserModel.Age)).NotNull();
            RuleFor(x => x.Email).EmailAddress().NotNull().UniqueEmail(usersService);
        }
    }
}


ایجاد متادیتای مورد نیاز جهت unobtrusive java script validation در سمت سرور

در ادامه نیاز است ویژگی‌های data-val خاص unobtrusive java script validation را توسط FluentValidation ایجاد کنیم:
using FluentValidation;
using FluentValidation.AspNetCore;
using FluentValidation.Internal;
using FluentValidation.Resources;
using FluentValidation.Validators;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding.Validation;

namespace FluentValidationSample.ModelsValidations
{
    public class RemoteClientValidator : ClientValidatorBase
    {
        public string RemoteUrl { set; get; }

        public RemoteClientValidator(PropertyRule rule, IPropertyValidator validator) :
            base(rule, validator)
        {
        }

        public override void AddValidation(ClientModelValidationContext context)
        {
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true");
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-remote", GetErrorMessage(context));
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-remote-url", RemoteUrl);
        }

        private string GetErrorMessage(ClientModelValidationContext context)
        {
            var formatter = ValidatorOptions.MessageFormatterFactory().AppendPropertyName(Rule.GetDisplayName());
            string messageTemplate;
            try
            {
                messageTemplate = Validator.Options.ErrorMessageSource.GetString(null);
            }
            catch (FluentValidationMessageFormatException)
            {
                messageTemplate = ValidatorOptions.LanguageManager.GetStringForValidator<NotEmptyValidator>();
            }
            return formatter.BuildMessage(messageTemplate);
        }
    }
}
در این کدها، تنها قسمت مهم آن، متد AddValidation است که کار تعریف و افزودن متادیتاهای unobtrusive java script validation را انجام می‌دهد و برای مثال سبب رندر تگ HTML ای زیر می‌شود:
<input dir="ltr" class="form-control input-validation-error" 
type="email" 
data-val="true" 
data-val-email="'آدرس ایمیل' is not a valid email address." 
data-val-remote="این آدرس ایمیل هم اکنون مورد استفاده‌است" 
data-val-remote-url="/Home/ValidateUniqueEmail" 
data-val-required="'آدرس ایمیل' must not be empty." 
id="Email" 
name="Email" 
>
که به همراه ویژگی‌های data-val، data-val-remote و data-val-remote-url است تا unobtrusive jQuery Ajax validation را فعال کند.


افزودن اعتبارسنج‌های تعریف شده به تنظیمات برنامه

پس از تعریف UniqueEmailValidator و RemoteClientValidator، روش افزودن آن‌ها به تنظیمات FluentValidation به صورت زیر است:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IUsersService, UsersService>();

            services.AddControllersWithViews().AddFluentValidation(
                fv =>
                {
                    fv.RegisterValidatorsFromAssembly(Assembly.GetExecutingAssembly());
                    fv.RegisterValidatorsFromAssemblyContaining<RegisterModelValidator>();
                    fv.RunDefaultMvcValidationAfterFluentValidationExecutes = false;

                    fv.ConfigureClientsideValidation(clientSideValidation =>
                    {
                        // ...

                        clientSideValidation.Add(
                            validatorType: typeof(UniqueEmailValidator),
                            factory: (context, rule, validator) =>
                                        new RemoteClientValidator(rule, validator)
                                        {
                                            RemoteUrl = "/Home/ValidateUniqueEmail"
                                        });
                    });
                }
            );
        }
در اینجا یک RemoteUrl را هم مشاهده می‌کنید که به صورت زیر باید تعریف شود:
namespace FluentValidationSample.Web.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IUsersService _usersService;

        public HomeController(IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService;
        }

         // ...

        public IActionResult ValidateUniqueEmail(string email)
        {
            return Ok(_usersService.IsUniqueEmail(email));
        }
    }
}
زمانیکه اعتبارسنجی سمت کلاینت رخ می‌دهد، آدرس ایمیل، به اکشن متد فوق ارسال شده و یک true و یا false را دریافت می‌کند که بیانگر موفقیت آمیز بودن و یا شکست اعتبارسنجی از راه دور است.


تعریف کدهای جاوا اسکریپتی مورد نیاز

پیش از هرکاری، اسکریپت‌های فایل layout برنامه باید چنین تعریفی را داشته باشند:
<script src="~/lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
<script src="~/lib/bootstrap/dist/js/bootstrap.bundle.min.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.js"></script>
<script src="~/js/site.js" asp-append-version="true"></script>
در اینجا مداخل jquery، سپس jquery.validate و بعد از آن jquery.validate.unobtrusive را مشاهده می‌کنید. در ادامه نیازی به تکمیل فایل js/site.js جهت افزودن کدهای remote client validation نیست و این کدها جزئی از کتابخانه‌ی jquery.validate.unobtrusive هستند.


آزمایش برنامه

View این قسمت نیز همانند قسمت قبل است که فقط یک آدرس ایمیل به آن اضافه شده‌است:


برای آزمایش آن اگر برای مثال یکی از آدرس‌های ایمیل از پیش تعریف شده‌ی در متد IsUniqueEmail سرویس کاربران را وارد کنیم، با خطای اعتبارسنجی سمت کلاینت فوق روبرو خواهیم شد.


کدهای کامل این سری را تا این قسمت از اینجا می‌توانید دریافت کنید: FluentValidationSample-part04.zip
مطالب
WF:Windows Workflow #2
ایجاد یک گردش ساده

در این دوره آموزشی قصد آموزش WF4  را داریم. برای ایجاد یک پروژه از نوع WF4  نیاز به VS2010 یا VS2012 است.
زمانیکه ویژوال استودیو را باز می‌کنید و بر روی گزینه ایجاد پروژه جدید کلیک می‌نمائید، در قسمت Workflow، چندین نوع پروژه وجود دارد که هر کدام از آن‌ها را به نوبت بررسی خواهیم کرد.
ابتدا یک پروژه از نوع Workflow Console Application  را ایجاد کنید:

پس ایجاد پروژه، اگر دقت داشته باشید، فایل ایجاد شده با پسوند .XAML  می‌باشد و یک کلاس Program.cs  هم در پروژه ایجاد گردیده که حاوی کلاس Main است و کار آن دقیقا مثل برنامه‌های کنسول معمولی می‌باشد.
اگر به قسمت پایین ویژوال استودیو دقت کنید، سه گزینه به نام‌های Variables ,Arguments ,Imports قابل مشاهده هستند:
  1. Variables : همین طور که از نام این گزینه بر می‌آید، برای تعریف متغیر‌ها در طول یک فرآیند می‌باشد.
  2. Arguments : این گزینه هم مانند قسمت قبل عمل کرده، ولی تفاوت‌هایی باهم دارند. به عنوان مثال در گزینه ۱ می‌توان برای متغیر، محدوده ایجاد کرد. ولی در گزینه 2 هیچگونه محدودیتی وجود ندارد و در تمام  Workflowها می‌توان از آن استفاده کرد و دیگر اینکه در گزینه ۲ می‌توان به متغیر گفت که از نوع ورودی In یا از نوع خروجی Out ویا هر دو  In/Out و یا اینکه از نوع Property باشد.
  3. Imports : این قسمت فضا‌های نامی که در برنامه استفاده می شوند، نشان داده می‌شوند .

برای ایجاد یک Flow ابتدا باید از  Toolbox، قسمت Control Flow، کنترل  Sequence را به داخل صفحه کشید و  پس از آن می‌توانیم از سایر کنترل‌ها استفاده نمائیم. پس از این کار، از قسمت  Primitives کنترل  WriteLine را به درون Sequence انتقال می‌دهیم .


این کنترل برای چاپ مقادیر در خروجی می‌باشد. مانند کدی که در زیر نوشته شده است عمل کرده است و این کار را از طریق خاصیتی به نام Text انجام می‌دهد.
 Console.WriteLine("Hello Word");
نکته: توجه کنید برای تغییر نام اجزایی که به درون صفحه کشیده می‌شوند، می‌توان برروی نام آن دوبار کلیک کرده و نام آن را تغییر دهید و یا با انتخاب آن، در پنجره Properties نام آن را عوض کنیم. برای این کار کافی است مقدار گزینه DisplayName  را با مقدار مورد نظر عوض نمائیم. این گزینه در تمام اجزای Workflow  موجود می‌باشد.
حال باید برنامه را اجرا کنیم تا خروجی را که چاپ رشته  "Hello Word"  است، مشاهده نمائیم. ولی قبل از آن باید تغییراتی در فایل Program.cs داده شود که به شرح زیر می‌باشد:
WorkflowInvoker.Invoke( new Workflow1());

 Console.WriteLine("Press ENTER to exit"); 
 Console.ReadLine();
از کلاس  WorkflowInvoker برای اجرای Flow مورد نظر استفاده شده و این‌کار از طریق متد Invoke انجام داده می‌شود.
مطالب
String.format در جاوا اسکریپت
مقدمه 
با اینکه زبان برنامه نویسی جاوا اسکریپت زبانی بسیار قدرتمند و با امکانات زیاد است، اما فقدان برخی متدهای کمکی پرمصرف در آن در برخی موارد باعث دردسرهایی می‌شود. امکانی برای فرمت‌بندی رشته‌ها یکی از این نیازهای نسبتا پرکاربرد است.
متدی که در این مطلب قصد توضیح پیاده‌سازی آنرا داریم، String.format نام دارد که فرایندی مشابه متد متناظر در دات نت را انجام می‌دهد. هم‌چنین سعی شده است تا نحوه پیاده‌سازی این متد کمکی از ابتدایی‌ترین نمونه‌ها تا نسخه‌های پیشرفته‌تر برای درک بهتر مطلب نشان داده شود.
.
پیاده‌سازی متد String.format
1. در این پیاده‌سازی از اولین فرایندی که ممکن است به ذهن یک برنامه‌نویس خطور کند استفاده شده است. این پیاده‌سازی بسیار ساده به صورت زیر است:
String.format = function () {
  var s = arguments[0];
  for (var i = 0; i < arguments.length - 1; i++) {
    s = s.replace("{" + i + "}", arguments[i + 1]);
  }
  return s;
};

2. پیاده‌سازی مشابهی هم با استفاده از نوع دیگری از حلقه for که تقریبا! مشابه با حلقه foreach در #C است به صورت زیر می‌توان درنظر گرفت:
String.format = function () {
  var s = arguments[0];
  for (var arg in arguments) {
    var i = parseInt(arg);
    s = s.replace("{" + i + "}", arguments[i + 1]);
  }
  return s;
};
در این متدها ابتدا فرمت واردشده توسط کاربر از لیست آرگومان‌های متد خوانده شده و در متغیر s ذخیره می‌شود. سپس درون یک حلقه به ازای هر توکن موجود در رشته فرمت، یک عملیات replace با مقدار متناظر در لیست آرگومان‌های متد انجام می‌شود. نحوه استفاده از این متد نیز به صورت زیر است:
console.log(String.format("{0} is nice!", "donettips.info"));
هر دو متد خروجی یکسانی دارند، به صورت زیر:
donettips.info is nice!
تا اینجا به نظر می‌رسد که عملیات به‌درستی پیش می‌رود. اما اولین و بزرگ‌ترین مشکل در این دو متد نحوه کارکردن متد replace در جاوا اسکریپت است. این متد با این نحوه فراخوانی تنها اولین توکن موجود را یافته و عملیات جایگزینی را برای آن انجام می‌دهد. برای روشن‌تر شدن موضوع به مثال زیر توجه کنید:
console.log(String.format("{0} is {1} nice! {0} is {1} nice!", "donettips.info", "very"));
با اجرای این مثال نتیجه زیر حاصل می‌شود:
donettips.info is very nice! {0} is {1} nice!
همان‌طور که می‌بنید عملیات replace برای سایر توکن‌ها انجام نمی‌شود.

3. برای حل مشکل فوق می‌توان از روش ساده زیر استفاده کرد:
String.format = function () {
  var original = arguments[0],
      replaced;
  for (var i = 0; i < arguments.length - 1; i++) {
    replaced = '';
    while (replaced != original) {
      original = replaced || original;
      replaced = original.replace("{" + i + "}", arguments[i + 1]);
    }
  }
  return replaced;
};
در این روش عملیات replace تا زمانی‌که تغییری در رشته جاری ایجاد نشود ادامه می‌یابد. با استفاده از این متد، خروجی مثال قبل درست و به صورت زیر خواهد بود:
donettips.info is very nice! donettips.info is very nice!

4. راه حل دیگر استفاده از امکانات شی RegExp در دستور replace است. نکته مهم استفاده از modifier کلی یا global (که با حرف g مشخص می‌شود) در شی تولیدی از RegExp است (^ و ^ و ^، برای جلوگیری از دورشدن از بحث اصلی، جستجو برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به خوانندگان واگذار می‌شود). برای استفاده از این شی متد ما به صورت زیر تغییر می‌کند:
String.format = function () {
  var s = arguments[0];
  for (var i = 0; i < arguments.length - 1; i++) {
    s = s.replace(new RegExp("\\{" + i + "\\}", "g"), arguments[i + 1]);
  }
  return s;
};
استفاده از این متد هم نتیجه درستی برای مثال آخر ارائه می‌دهد.

5. روش دیگری که کمی از دو متد قبلی سریع‌تر اجرا می‌شود (به دلیل استفاده از حلقه while) به صورت زیر است:
String.format = function () {
  var s = arguments[0],
      i = arguments.length - 1;
  while (i--) {
    s = s.replace(new RegExp('\\{' + i + '\\}', 'g'), arguments[i + 1]);
  }
  return s;
};
این متد نیز نتیجه مشابهی ارائه می‌کند. حال به مثال زیر توجه کنید:
console.log(String.format("{0}:0 {1}:1 {2}:2", "zero", "{2}", "two"));
خروجی صحیح مثال فوق باید به صورت زیر باشد:
zero:0 {2}:1 two:2
درصورتی‌که رشته‌ای که دو متد از سه متد آخر (3 و 4) به عنوان خروجی ارائه می‌دهند به‌صورت زیر است:
zero:0 two:1 two:2
برای آخرین متد که ازحلقه while (درواقع با اندیس معکوس) استفاده می‌کند (5) مثالی که خطای مورد بحث را نشان می‌دهد به صورت زیر است:
console.log(String.format("{0}:0 {1}:1 {2}:2", "zero", "one", "{1}"));
که خروجی اشتباه زیر را برمی‌گرداند:
zero:0 one:1 one:2
درصورتی‌که باید مقدار زیر را برگشت دهد:
zero:0 one:1 {1}:2
دلیل رخدادن این خطا اجرای عملیات replace به صورت جداگانه و کامل برای هر توکن، از اول تا آخر برای رشته‌های replace شده جاری است که کار را خراب می‌کند.

6. برای حل مشکل بالا نیز می‌توان از یکی دیگر از امکانات دستور replace استفاده کرد که به صورت زیر است:
String.format = function () {
  var args = arguments;
  return args[0].replace(/{(\d+)}/g, function (match, number) { return args[parseInt(number) + 1]; });
};
در اینجا از قابلیت سفارشی‌سازی عملیات جایگزینی در دستور replace استفاده شده است. با استفاده از این ویژگی عملیات replace برای هر توکن جداگانه انجام می‌شود و بنابراین تغییرات اعمالی در حین عملیات تاثیر مستقیمی برای ادامه روند نخواهد گذاشت.
دقت کنید که برای بکاربردن RegExp درون دستور replace به جای تولید یک نمونه از شی RegExp می‌توان عبارت مربوطه را نیز مستقیما بکار برد. در اینجا از عبارتی کلی برای دریافت تمامی توکن‌های با فرمتی به صورت {عدد} استفاده شده است.
متد سفارشی مربوطه نیز شماره ردیف توکن یافته‌شده به همراه خود عبارت یافته‌شده را به عنوان آرگومان ورودی دریافت کرده و مقدار متناظر را از لیست آرگومان‌های متد اصلی پس از تبدیل شماره ردیف توکن به یک عدد، برگشت می‌دهد (در اینجا نیز برای جلوگیری از دورشدن از بحث اصلی، جستجو برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به خوانندگان واگذار می‌شود).
برای جلوگیری از تداخل بین آرگومان‌های متد اصلی و متد تهیه‌شده برای سفارشی‌سازی عملیات جایگزینی، در ایتدای متد اصلی، لیست آرگومان‌های آن درون متغیر جداگانه‌ای (args) ذخیره شده است.
با استفاده از این متد خروجی درست نشان داده می‌شود. حال مثال زیر را درنظر بگیرید:
console.log(String.format("{0} is {1} nice!", "donettips.info"));
خروجی این مثال به‌صورت زیر است:
donettips.info is undefined nice!
پیاده‌سازی زیر برای حل این مشکل استفاده می‌شود.

7. برای کنترل بیشتر و رفع خطاهای احتمالی در متد بالا، می‌توان ابتدا از وجود آرگومان مربوطه در متغیر args اطمینان حاصل کرد تا از جایگزینی مقدار undefined در رشته نهایی جلوگیری کرد. مانند نمونه زیر:
String.format = function () {
  var s = arguments[0],
      args = arguments;
  return s.replace(/{(\d+)}/g, function (match, number) {
    var i = parseInt(number);
    return typeof args[i + 1] != 'undefined' ? args[i + 1] : match;
  });
};
با استفاده از این متد جدید خروجی مثال‌های قبل درست خواهد بود.
در فرمت بندی رشته‌ها برای نمایش خود کاراکتر { یا } از تکرار آن‌ها (یعنی {{ یا }}) استفاده می‌شود. اما متد ما تا این لحظه این امکان را ندارد. برای مثال:
console.log(String.format("{0}:0 {1}:1 {2}:2, {{0}} {{{1}}}  {{{{2}}}}   {2}", "zero", "{2}", "two"));
که خروجی زیر را ارائه می‌دهد:
zero:0 {2}:1 two:2, {zero} {{{2}}}  {{{two}}}   two
.
8. برای پیاده‌سازی امکان اشاره‌شده در بالا می‌توان از کد زیر استفاده کرد:
String.format = function () {
  var s = arguments[0],
      args = arguments;
  return s.replace(/\{\{|\}\}|\{(\d+)\}/g, function (match, number) {
    if (match == "{{") { return "{"; }
    if (match == "}}") { return "}"; }
    var i = parseInt(number);
    return typeof args[i + 1] != 'undefined'
                              ? args[i + 1]
                              : match;
  });
};
در اینجا با استفاده از یک عبارت RegExp پیچیده‌تر و کنترل تکرار کاراکترهای { و } در متد سفارشی جایگزینی در دستور replace، پیاده‌سازی اولیه این ویژگی ارائه شده است.
این متد خروجی صحیح زیر را برای مثال آخر ارائه می‌دهد:
zero:0 {2}:1 two:2, {0} {{2}}  {{2}}   two

پیاده‌سازی به‌صورت یک خاصیت prototype
تمامی متدهای نشان داده‌شده تا اینجا به‌صورت مستقیم از طریق String.format در دسترس خواهند بود (تعریفی شبیه به متدهای استاتیک در دات نت). درصورتی‌که بخواهیم از این متدها به صورت یک خاصیت prototype شی string استفاده کنیم (چیزی شبیه به متدهای instance در اشیای دات نت) می‌توانیم از تعریف زیر استفاده کنیم:
String.prototype.format = function () {
   ...
}
تنها فرق مهم این پیاده‌سازی این است که رشته مربوط به فرمت وارده در این متد از طریق شی this در دسترس است و بنابراین شماره اندیس آرگومان‌های متد یکی کمتر از متدهای قبلی است که باید مدنظر قرار گیرد. مثلا برای متد آخر خواهیم داشت:
String.prototype.format = function () {
  var s = this.toString(),
      args = arguments;
  return s.replace(/\{\{|\}\}|\{(\d+)\}/g, function (match, number) {
    if (match == "{{") { return "{"; }
    if (match == "}}") { return "}"; }
    return typeof args[number] != 'undefined'
                              ? args[number]
                              : match;
  });
};

نکته: در تمامی خواص prototype هر شی در جاوا اسکریپت، متغیر this از نوع object است. بنابراین برای جلوگیری از وقوع هر خطا بهتر است ابتدا آن‌را به نوع مناسب تبدیل کرد. مثل استفاده از متد toString در متد فوق که موجب تبدیل آن به رشته می‌شود.

ازآنجاکه نیاز به تغییر اندیس در متد سفارشی عملیات replace وجود ندارد، بنابراین خط مربوط به تبدیل آرگومان number به یک مقدار عددی (با دستور parseInt) حذف شده است و از این متغیر به صورت مستقیم استفاده شده است. در این حالت عملیات تبدیل توسط خود جاوا اسکریپت مدیریت می‌شود که کار را راحت‌تر می‌سازد.
بنابراین متد ما به صورت زیر قابل استفاده است:
console.log("{0}:0 {1}:1 {2}:2, {{0}} {{{1}}}  {{{{2}}}}   {2}".format("zero", "{2}", "two"));

پیاده‌سازی با استفاده از توکن‌های غیرعددی
برای استفاده از توکن‌های غیرعددی می‌توانیم به صورت زیر عمل کنیم:
String.format = function () {
  var s = arguments[0],
      args = arguments[1];
  for (var arg in args) {
    s = s.replace(new RegExp("{" + arg + "}", "g"), args[arg]);
  }
  return s;
};
برای حالت prototype نیز داریم:
String.prototype.format = function () {
  var s = this.toString(),
      args = arguments[0];
  for (var arg in args) {
    s = s.replace(new RegExp("{" + arg + "}", "g"), args[arg]);
  }
  return s;
};
با استفاده از این دو متد داریم:
console.log(String.format("{site} is {adj}! {site} is {adj}!", { site: "donettips.info", adj: "nice" }));
console.log("{site} is {adj}! {site} is {adj}!".format({ site: "donettips.info", adj: "nice" }));
.
تا اینجا متدهایی نسبتا کامل برای نیازهای عادی برنامه‌نویسی تهیه شده است. البته کار توسعه این متد برای پشتیبانی از امکانات پیشرفته‌تر فرمت‌بندی رشته‌ها می‌تواند ادامه پیدا کند.

کتابخانه‌های موجود
یکی از کامل‌ترین کتابخانه‌های کار با رشته‌ها همان کتابخانه معروف Microsoft Ajax Client Libray است که بیشتر امکانات موجود کار با رشته‌ها در دات نت را در خود دارد. صرفا جهت آشنایی، پیاده‌سازی متد String.format در این کتابخانه در زیر آورده شده است:
String.format = function String$format(format, args) {
  /// <summary locid="M:J#String.format" />
  /// <param name="format" type="String"></param>
  /// <param name="args" parameterArray="true" mayBeNull="true"></param>
  /// <returns type="String"></returns>
//  var e = Function._validateParams(arguments, [
//    { name: "format", type: String },
//    { name: "args", mayBeNull: true, parameterArray: true }
//  ]);
//  if (e) throw e;
  return String._toFormattedString(false, arguments);
};
String._toFormattedString = function String$_toFormattedString(useLocale, args) {
  var result = '';
  var format = args[0];
  for (var i = 0; ; ) {
    var open = format.indexOf('{', i);
    var close = format.indexOf('}', i);
    if ((open < 0) && (close < 0)) {
      result += format.slice(i);
      break;
    }
    if ((close > 0) && ((close < open) || (open < 0))) {
      if (format.charAt(close + 1) !== '}') {
        throw Error.argument('format', Sys.Res.stringFormatBraceMismatch);
      }
      result += format.slice(i, close + 1);
      i = close + 2;
      continue;
    }
    result += format.slice(i, open);
    i = open + 1;
    if (format.charAt(i) === '{') {
      result += '{';
      i++;
      continue;
    }
    if (close < 0) throw Error.argument('format', Sys.Res.stringFormatBraceMismatch);
    var brace = format.substring(i, close);
    var colonIndex = brace.indexOf(':');
    var argNumber = parseInt((colonIndex < 0) ? brace : brace.substring(0, colonIndex), 10) + 1;
    if (isNaN(argNumber)) throw Error.argument('format', Sys.Res.stringFormatInvalid);
    var argFormat = (colonIndex < 0) ? '' : brace.substring(colonIndex + 1);
    var arg = args[argNumber];
    if (typeof (arg) === "undefined" || arg === null) {
      arg = '';
    }
    if (arg.toFormattedString) {
      result += arg.toFormattedString(argFormat);
    }
    else if (useLocale && arg.localeFormat) {
      result += arg.localeFormat(argFormat);
    }
    else if (arg.format) {
      result += arg.format(argFormat);
    }
    else
      result += arg.toString();
    i = close + 1;
  }
  return result;
}
دقت کنید قسمت ابتدایی این متد که برای بررسی اعتبار آرگومان‌های ورودی است، برای سادگی عملیات کامنت شده است. همان‌طور که می‌بینید این متد پیاده‌سازی نسبتا مفصلی دارد و امکانات بیشتری نیز در اختیار برنامه نویسان قرار می‌دهد. البته سایر متدهای مربوطه بدلیل طولانی بودن در اینجا آورده نشده است. برای مثال امکانات پیشرفته‌تری مثل زیر با استفاده از این کتابخانه در دسترس هستند:
console.log(String.format("{0:n}, {0:c}, {0:p}, {0:d}", 100.0001));
// result:   100.00, ¤100.00, 10,000.01 %, 100.0001

console.log(String.format("{0:d}, {0:t}", new Date(2015, 1, 1, 10, 45)));
// result:   02/01/2015, 10:45
آخرین نسخه این کتابخانه از اینجا قابل دریافت است (این متدها درون فایل MicrosoftAjax.debug.js قرار دارند). این کتابخانه دیگر به این صورت و با این نام توسعه داده نمیشود و چند سالی است که تصمیم به توسعه ویژگی‌های جدید آن به صورت پلاگین‌های jQuery گرفته شده است.

کتابخانه دیگری که می‌توان برای عملیات فرمت‌بندی رشته‌ها در جاوا اسکریپت از آن استفاده کرد، کتابخانه معروف jQuery Validation است. این کتابخانه یک متد نسبتا خوب با نام format برای فرمت کردن رشته‌ها دارد. نحوه استفاده از این متد به صورت زیر است:
var template = jQuery.validator.format("{0} is not a valid value");
console.log(template("abc"));
// result: 'abc is not a valid value'

کتابخانه نسبتا کامل دیگری که وجود دارد، با عنوان Stringformat از اینجا قابل دریافت است. برای استفاده از این کتابخانه باید به صورت زیر عمل کرد:
String.format([full format string], [arguments...]);
// or:
[date|number].format([partial format string]);
همان‌طور که می‌بینید این کتابخانه امکانات کامل‌تری نیز دارد. مثال‌های مربوط به این کتابخانه به صورت زیر هستند که توانایی‌های نسبتا کامل آن‌را نشان می‌دهد:
// Object path
String.format("Welcome back, {username}!", 
{ id: 3, username: "JohnDoe" });
// Result: "Welcome back, JohnDoe!"

// Date/time formatting
String.format("The time is now {0:t}.", 
new Date(2009, 5, 1, 13, 22));
// Result: "The time is now 01:22 PM."

// Date/time formatting (without using a full format string)
var d = new Date();
d.format("hh:mm:ss tt");
// Result: "02:28:06 PM"

// Custom number format string
String.format("Please call me at {0:+##0 (0) 000-00 00}.", 4601111111);
// Result: "Please call me at +46 (0) 111-11 11."

// Another custom number format string
String.format("The last year result was {0:+$#,0.00;-$#,0.00;0}.", -5543.346);
// Result: "The last year result was -$5,543.35."

// Alignment
String.format("|{0,10:PI=0.00}|", Math.PI);
// Result: "|   PI=3.14|"

// Rounding
String.format("1/3 ~ {0:0.00}", 1/3);
// Result: "1/3 ~ 0.33"

// Boolean values
String.format("{0:true;;false}", 0);
// Result: "false"

// Explicitly specified localization
// (note that you have to include the .js file for used cultures)
msf.setCulture("en-US");
String.format("{0:#,0.0}", 3641.667);
// Result: "3,641.7"

msf.setCulture("sv-SE");
String.format("{0:#,0.0}", 3641.667);
// Result: "3 641,7"

یک کتابخانه دیگر نیز از این آدرس قابل دریافت است. این کتابخانه با عنوان String.format نام‌گذاری شده است. نحوه استفاده از این کتابخانه نیز به صورت زیر است:
//inline arguments
String.format("some string with {0} and {1} injected using argument {{number}}", 'first value', 'second value');
//returns: 'some string with first value and second value injected argument {number}'

//single array
String.format("some string with {0} and {1} injected using array {{number}}", [ 'first value', 'second value' ]);
//returns: 'some string with first value and second value injected using array {number}'

//single object
String.format("some string with {first} and {second} value injected using {{propertyName}}",{first:'first value',second:'second value'});
//returns: 'some string with first value and second value injected using {propertyName}'
کتابخانه نسبتا معروف و کامل sprintf نیز در اینجا وجود دارد. این کتابخانه امکانات بسیاری همچون متدهای متناظر در زبان C دارد.

منابع

مطالب
نحوه ایجاد یک تصویر امنیتی (Captcha) با حروف فارسی در ASP.Net MVC
در این مطلب، سعی خواهیم کرد تا همانند تصویر امنیتی این سایت که موقع ورود نمایش داده می‌شود، یک نمونه مشابه به آنرا در ASP.Net MVC ایجاد کنیم. ذکر این نکته ضروری است که قبلا آقای پایروند در یک مطلب دو قسمتی کاری مشابه را انجام داده بودند، اما در مطلبی که در اینجا ارائه شده سعی کرده ایم تا تفاوتهایی را با مطلب ایشان داشته باشد.

همان طور که ممکن است بدانید، اکشن متدها در کنترلرهای MVC می‌توانند انواع مختلفی را برگشت دهند که شرح آن در مطالب این سایت به مفصل گذشته است. یکی از این انواع، نوع ActionResult می‌باشد. این یک کلاس پایه برای انواع برگشتی توسط اکشن متدها مثل JsonResult، FileResult می‌باشد. (اطلاعات بیشتر را اینجا بخوانید) اما ممکن است مواقعی پیش بیاید که بخواهید نوعی را توسط یک اکشن متد برگشت دهید که به صورت توکار تعریف نشده باشد. مثلا زمانی را در نظر بگیرید که بخواهید یک تصویر امنیتی را برگشت دهید. یکی از راه حل‌های ممکن به این صورت است که کلاسی ایجاد شود که از کلاس پایه ActionResult ارث بری کرده باشد. بدین صورت:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MVCPersianCaptcha.Models
{
    public class CaptchaImageResult : ActionResult 
    {
        public override void ExecuteResult(ControllerContext context)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
}
همان طور که مشاهده می‌کنید، کلاسی به اسم CaptchaImageResult تعریف شده که از کلاس ActionResult ارث بری کرده است. در این صورت باید متد ExecuteResult را override کنید. متد ExecuteResult به صورت خودکار هنگامی که از CaptchaImageResult به عنوان یک نوع برگشتی اکشن متد استفاده شود اجرا می‌شود. به همین خاطر باید تصویر امنیتی توسط این متد تولید شود و به صورت جریان (stream)  برگشت داده شود

کدهای اولیه برای ایجاد یک تصویر امنیتی به صورت خیلی ساده از کلاس‌های فراهم شده توسط +GDI ، که در دات نت فریمورک وجود دارند استفاده خواهند کرد. برای این کار ابتدا یک شیء از کلاس Bitmap با دستور زیر ایجاد خواهیم کرد:
// Create a new 32-bit bitmap image.
Bitmap bitmap = new Bitmap(width, height, PixelFormat.Format32bppArgb);
پارامترهای اول و دوم به ترتبی عرض و ارتفاع تصویر امنیتی را مشخص خواهند کرد و پارامتر سوم نیز فرمت تصویر را بیان کرده است. Format32bppArgb یعنی یک تصویر که هر کدام از پیکسل‌های آن 32 بیت فضا اشغال خواهند کرد ، 8 بیت اول میزان آلفا، 8 بیت دوم میزان رنگ قرمز، 8 بیت سوم میزان رنگ سبز، و 8 تای آخر نیز میزان رنگ آبی را مشخص خواهند کرد 

سپس شیئی از نوع Graphics برای انجام عملیات ترسیم نوشته‌های فارسی روی شیء bitmap ساخته می‌شود:
// Create a graphics object for drawing.
Graphics gfxCaptchaImage = Graphics.FromImage(bitmap);
خصوصیات مورد نیاز ما از gfxCaptchaImage را به صورت زیر مقداردهی می‌کنیم:
gfxCaptchaImage.PageUnit = GraphicsUnit.Pixel;
gfxCaptchaImage.SmoothingMode = SmoothingMode.HighQuality;
gfxCaptchaImage.Clear(Color.White);
واحد اندازه گیری به پیکسل، کیفیت تصویر تولید شده توسط دو دستور اول، و در دستور سوم ناحیه ترسیم با یک رنگ سفید پاک می‌شود.

سپس یک عدد اتفاقی بین 1000 و 9999 با دستور زیر تولید می‌شود:
// Create a Random Number from 1000 to 9999
int salt = CaptchaHelpers.CreateSalt();
متد CreateSalt در کلاس CaptchaHelpers قرار گرفته است، و نحوه پیاده سازی آن بدین صورت است:
public int CreateSalt()
{
   Random random = new Random();
   return random.Next(1000, 9999);
}
سپس مقدار موجود در salt را برای مقایسه با مقداری که کاربر وارد کرده است در session قرار می‌دهیم:
HttpContext.Current.Session["captchastring"] = salt;
سپس عدد اتفاقی تولید شده باید تبدیل به حروف شود، مثلا اگر عدد 4524 توسط متد CreateSalt تولید شده باشد، رشته "چهار هزار و پانصد و بیست و چهار" معادل آن نیز باید تولید شود. برای تبدیل عدد به حروف، آقای نصیری کلاس خیلی خوبی نوشته اند که چنین کاری را انجام می‌دهد. ما نیز از همین کلاس استفاده خواهیم کرد:
string randomString = (salt).NumberToText(Language.Persian);
در دستور بالا، متد الحاقی NumberToText با پارامتر Language.Persian وظیفه تبدیل عدد salt را به حروف فارسی معادل خواهد داشت.

به صورت پیش فرض نوشته‌های تصویر امنیتی به صورت چپ چین نوشته خواهند شد، و با توجه به این که نوشته ای که باید در تصویر امنیتی قرار بگیرد فارسی است، پس بهتر است آنرا به صورت راست به چپ در تصویر بنویسیم، بدین صورت:
// Set up the text format.
var format = new StringFormat();
int faLCID = new System.Globalization.CultureInfo("fa-IR").LCID;
format.SetDigitSubstitution(faLCID, StringDigitSubstitute.National);
format.Alignment = StringAlignment.Near;
format.LineAlignment = StringAlignment.Near;
format.FormatFlags = StringFormatFlags.DirectionRightToLeft;
و همچنین نوع و اندازه فونت که در این مثال tahoma می‌باشد:
// Font of Captcha and its size
Font font = new Font("Tahoma", 10);
خوب نوشته فارسی اتفاقی تولید شده آماده ترسیم شدن است، اما اگر چنین تصویری تولید شود احتمال خوانده شدن آن توسط روبات‌های پردازش گر تصویر شاید زیاد سخت نباشد. به همین دلیل باید کاری کنیم تا خواندن این تصویر برای این روبات‌ها سخت‌تر شود، روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارند: مثل ایجاد نویز در تصویر امنیتی یا استفاده از توابع ریاضی سینوسی و کسینوسی برای نوشتن نوشته‌ها به صورت موج. برای این کار اول یک مسیر گرافیکی در تصویر یا موج اتفاقی ساخته شود و به شیء gfxCaptchaImage نسبت داده شود. برای این کار اول نمونه ای از روی کلاس GraphicsPath ساخته می‌شود،
// Create a path for text 
GraphicsPath path = new GraphicsPath();
و با استفاده از متد AddString ، رشته اتفاقی تولید شده را با فونت مشخص شده، و تنظیمات اندازه دربرگیرنده رشته مورد نظرر، و تنظیمات فرمت بندی رشته را لحاظ خواهیم کرد.
path.AddString(randomString, 
                font.FontFamily, 
                (int)font.Style, 
                (gfxCaptchaImage.DpiY * font.SizeInPoints / 72), 
                new Rectangle(0, 0, width, height), format);
با خط کد زیر شیء path را با رنگ بنقش با استفاده از شیء gfxCaptchaImage روی تصویر bitmap ترسیم خواهیم کرد:
gfxCaptchaImage.DrawPath(Pens.Navy, path);
برای ایجاد یک منحنی و موج از کدهای زیر استفاده خواهیم کرد:
//-- using a sin ware distort the image
int distortion = random.Next(-10, 10);
using (Bitmap copy = (Bitmap)bitmap.Clone())
{
          for (int y = 0; y < height; y++)
          {
              for (int x = 0; x < width; x++)
              {
                  int newX = (int)(x + (distortion * Math.Sin(Math.PI * y / 64.0)));
                  int newY = (int)(y + (distortion * Math.Cos(Math.PI * x / 64.0)));
                  if (newX < 0 || newX >= width) newX = 0;
                 if (newY < 0 || newY >= height) newY = 0;
                 bitmap.SetPixel(x, y, copy.GetPixel(newX, newY));
              }
         }
 }
موقع ترسیم تصویر امنیتی است:
//-- Draw the graphic to the bitmap
gfxCaptchaImage.DrawImage(bitmap, new Point(0, 0));

gfxCaptchaImage.Flush();
تصویر امنیتی به صورت یک تصویر با فرمت jpg به صورت جریان (stream) به مرورگر باید فرستاده شوند:
HttpResponseBase response = context.HttpContext.Response;
response.ContentType = "image/jpeg";
bitmap.Save(response.OutputStream, ImageFormat.Jpeg);
و در نهایت حافظه‌های اشغال شده توسط اشیاء فونت و گرافیک و تصویر امنیتی آزاد خواهند شد:
// Clean up.
font.Dispose();
gfxCaptchaImage.Dispose();
bitmap.Dispose();
برای استفاده از این کدها، اکشن متدی نوشته می‌شود که نوع CaptchaImageResult را برگشت می‌دهد:
public CaptchaImageResult CaptchaImage()
{
     return new CaptchaImageResult();
}
اگر در یک View خصیصه src یک تصویر به آدرس این اکشن متد مقداردهی شود، آنگاه تصویر امنیتی تولید شده نمایش پیدا می‌کند:
<img src="@Url.Action("CaptchaImage")"/>
بعد از پست کردن فرم مقدار text box تصویر امنیتی خوانده شده و با مقدار موجود در session مقایسه می‌شود، در صورتی که یکسان باشند، کاربر می‌تواند وارد سایت شود (در صورتی که نام کاربری یا کلمه عبور خود را درست وارد کرده باشد) یا اگر از این captcha در صفحات دیگری استفاده شود عمل مورد نظر می‌تواند انجام شود. در مثال زیر به طور ساده اگر کاربر در کادر متن مربوط به تصویر امنیتی مقدار درستی را وارد کرده باشد یا نه، پیغامی به او نشان داده می‌شود.  
[HttpPost]
public ActionResult Index(LogOnModel model)
{
      if (!ModelState.IsValid) return View(model);

      if (model.CaptchaInputText == Session["captchastring"].ToString()) 
             TempData["message"] = "تصویر امنتی را صحیح وارد کرده اید";
      else 
             TempData["message"] = "تصویر امنیتی را اشتباه وارد کرده اید";

      return View();
}

کدهای کامل مربوط به این مطلب را به همراه یک مثال از لینک زیر دریافت نمائید:
MVC-Persian-Captcha
نظرات مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
با سلام
از کمک شما ممنون
بالاخره خطا رو پیدا کردم
The following sections have been defined but have not been rendered for the layout page "~/Views/Shared/_PjaxLayout.cshtml": "Scripts".
ولی دلیلش چی می‌تونه باشه مگه فقط نمیاد قسمت مثلا main در کد زیر را جایگذاری کنه؟
<div id="main">
            @RenderBody()
        </div>
//********** @Scripts.Render("~/bundles/jquery")
@Scripts.Render("~/bundles/bootstrap")
@RenderSection("Scripts", required: false)
و برای فراخوانی لینک‌های pjax نوشته شده:
<script type="text/javascript">
        $(function () {
            $(document).pjax('a[withpjax]', '#main', { timeout: 5000 });

و لینک هم به اینصورت:
@Html.ActionLink("ارتباط با ما","Contact", "Home"
                                      , null,new { withpjax="with-pjax" })

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #21
سلام ، باتشکر از آموزش خوبتون.
قسمت آخر آموزشتون (فعال سازی اعتبار سنجی سمت کلاینت) رو نتونستم متوجه بشم.
من این ویو رو توسط Ajax.ActionLink فراخونی کردم. برای اینکه اعتبار سنجی کلاینت اون کار کنه کدهای زیر کافیه؟
@model MvcApplication1.Models.Com
<script>
    var onSuccess = function (result) {
        $.validator.unobtrusive.parse("#result");
    };
</script>
<div id="result" >
@using (Ajax.BeginForm(
    "SendCommentAction",
    "Home",
    null,
    new AjaxOptions { 
        OnSuccess = "onSuccess",
        UpdateTargetId = "result"
    },
    null)
)
{
    @Html.TextBoxFor(x=>x.Contect) <br/>
@Html.ValidationMessageFor(x=>x.Contect)
<br/>
@Html.ValidationSummary()
    <input type="submit" value="Save" />
} 
</div>
نظرات مطالب
طراحی و پیاده سازی زیرساختی برای مدیریت خطاهای حاصل از Business Rule Validationها در ServiceLayer
بنده قبلا در پروژه‌ها در بین لایه‌های Service و Presentation ، از لایه دیگری استفاده میکردم که الگویی به همین صورت داشت.
البته مواردی مثل متدهای OnFailure و OnBoth و اینگونه متدها خب جنبه سلیقه ای در پیاده سازی الگو داره.
ولی در کل ایجاد یک درخواست و پاسخ به اون، به صورت زیر میتونه باشه:
public class Request<T>
{
  public Request(T model)
  {
     Model = model.
  }
public T Model { get; } }
کلاس پاسخ:
public class Response
{
   public bool IsSuccess { get; set; }

   public MessageCollection Messages { get; set; } 
}

public class HttpResponse : Response
{
   public HttpStatusCode StatusCode { get; set; }
}
public class Response<T> : Response { public T Result { get; set; } }
public class HttpResponse<T> : HttpResponse { public T Result { get; set; } } 
این کلاس به ازای هر درخواست برای انجام کاری، مشخص میکنه موفق آمیز بود یا خیر، چه پیام هایی برای کاربر قابل نمایش هست، و در صورتیکه نتیجه ای برای نمایش داشت هم در مشخصه Result میتونست قرار بگیره. و همچنین برای اپلیکیشن‌های WebApi میتونه از HttpResponse به عنوان یک بسته پاسخ استفاده بشه که شامل موارد مورد نیاز به علاوه StatusCode برای بررسی و ارسال به سمت کلاینت هست.
این حالت کلی این الگو هست که میتونه موارد دیگه ای هم بسته به نیاز بهش اضافه بشه.