مطالب
اجرای یک Script حاوی دستورات Go در سی شارپ
سلام ؛

سال نو مبارک ! امیدوارم سال بسیار خوبی در پیش داشته باشید :)

از زمانی که استفاده از ORM‌های Code First رایج شده ، اجرای اسکریپت‌های طولانی جهت ایجاد دیتابیس خیلی استفاده ندارد، اما حالت خاص همیشه پیش می‌آید.
مثلا قصد داریم پیش از آغاز برنامه پس از ایجاد دیتابیس توسط Entity Framework به یک سری جداول فیلدی با نوع داده‌ی Geometry اضافه کنیم. یا باید به دیتابیس یک سری Stored Procedure و View اضافه کرد.
Script‌ها ی Generate شده توسط SQL Server حاوی دستور Go هستند. ADO.NET اجرای Script که حاوی Go باشد را پشتیبانی نمی‌کند.
اما روش‌ها و ترفند‌های زیادی برای اجرای یک فایل Script طولانی حاوی دستور Go روی دیتابیس وجود دارد :
        private static string GetScript()
        {
            string path = AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory +
                          @"Scripts\script.sql";
            var file = new FileInfo(path);

            string script = file.OpenText().ReadToEnd();
            return script;
        }

        private static void ExecuteScript()
        {
            string script = GetScript();

            //split the script on "GO" commands
            var splitter = new[] {"\r\nGO\r\n"};
            string[] commandTexts = script.Split(splitter,
                                                 StringSplitOptions.RemoveEmptyEntries);
            foreach (string commandText in commandTexts)
            {
                using (var ctx = new DbContext())
                {
                    if (!string.IsNullOrEmpty(commandText))
                    {
                        ctx.Database.ExecuteSqlCommand(commandText);
                    }
                }
            }
        }

در اینجا به جای آنکه تلاش کنیم یک فایل را روی دیتابیس یک جا اجرا کنیم دستورات را جدا کرده و تک به تک اجرا می‌کنیم. 
بروزرسانی:
مطالب
تبدیل HTML به PDF با استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp

روش متداول کار با کتابخانه‌ی iTextSharp ، ایجاد شیء Document ، سپس ایجاد PdfWriter برای نوشتن در آن، گشودن سند و ... افزودن اشیایی مانند Paragraph ، PdfPTable ، PdfPCell و غیره به آن است و در نهایت بستن سند. راه میانبری هم برای کار با این کتابخانه وجود دارد و آن هم استفاده از امکانات فضای نام iTextSharp.text.html.simpleparser آن می‌باشد. به این ترتیب می‌توان به صورت خودکار، یک محتوای HTML را تبدیل به فایل PDF کرد.

مثال : نمایش یک متن HTML ساده انگلیسی
using System.Diagnostics;

using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.html.simpleparser;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace HeadersAndFooters
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var html = @"<span style='color:blue'><b>Testing</b></span>
<i>iTextSharp's</i> <u>HTML to PDF capabilities</u>";
var parsedHtmlElements = HTMLWorker.ParseToList(new StringReader(html), null);

foreach (var htmlElement in parsedHtmlElements)
{
pdfDoc.Add(htmlElement);
}
}

//open the final file with adobe reader for instance.
Process.Start("Test.pdf");
}
}
}


نکته‌ی جدید کد فوق، استفاده از متد HTMLWorker.ParseToList است. به این ترتیب parser کتابخانه‌ی iTextSharp وارد عمل شده و html تعریف شده را به معادل المان‌های بومی خودش تبدیل می‌کند؛ مثلا تبدیل به chunk یا pdfptable و امثال آن. در نهایت در طی یک حلقه، این عناصر به صفحه اضافه می‌شوند.
البته باید دقت داشت که HTMLWorker امکان تبدیل عناصر پیچیده، تودرتو و چندلایه HTML را ندارد؛ اما بهتر از هیچی است!

همه‌ی این‌ها خوب! اما به درد ما فارسی زبان‌ها نمی‌خورد. همین متغیر html فوق را با یک متن فارسی جایگزین کنید، چیزی نمایش داده نخواهد شد. البته این هم نکته دارد که در ادامه ذکر خواهد شد.
جهت نمایش متون فارسی نیاز است تا نکات ذکر شده در مطلب «فارسی نویسی و iTextSharp» رعایت شوند که شامل:
- تعیین صریح قلم
- تعیین encoding
- استفاده از عناصر دربرگیرنده‌ای است که خاصیت RunDirection را پشتیبانی می‌کنند؛ مانند PdfPCell و غیره


به این ترتیب خواهیم داشت:
using System.Diagnostics;

using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.html.simpleparser;
using iTextSharp.text.pdf;
using iTextSharp.text.html;

namespace HeadersAndFooters
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

//روش صحیح تعریف فونت
FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf");

StyleSheet styles = new StyleSheet();
styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.FONTFAMILY, "tahoma");
styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.ENCODING, "Identity-H");

var html = @"<span style='color:blue'><b>آزمایش</b></span>
کتابخانه <i>iTextSharp</i> <u>جهت بررسی فارسی نویسی</u>";
var parsedHtmlElements = HTMLWorker.ParseToList(new StringReader(html), styles);

PdfPCell pdfCell = new PdfPCell { Border = 0 };
pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;

foreach (var htmlElement in parsedHtmlElements)
{
pdfCell.AddElement(htmlElement);
}

var table1 = new PdfPTable(1);
table1.AddCell(pdfCell);
pdfDoc.Add(table1);
}

//open the final file with adobe reader for instance.
Process.Start("Test.pdf");
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید ابتدا قلمی در cache قلم‌های این کتابخانه ثبت می‌شود (FontFactory.Register). سپس نوع قلم و encoding آن توسط یک StyleSheet تعریف شده و به HTMLWorker.ParseToList ارسال می‌گردد و در نهایت به کمک یک المان دارای RunDirection، در صفحه نمایش داده می‌شود.



نکته:
ممکن است که به متغیر html ، یک table ساده html را نسبت دهید. در این حالت پس از تنظیم style یاد شده، در هر سلول این html table ، متون فارسی به صورت معکوس نمایش داده خواهند شد که این هم یک نکته‌ی کوچک دیگر دارد:

foreach (var htmlElement in parsedHtmlElements)

{
if (htmlElement is PdfPTable)
{
var table = (PdfPTable)htmlElement;
table.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
foreach (var row in table.Rows)
{
foreach (var cell in row.GetCells())
{
cell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL;
}
}
}

pdfCell.AddElement(htmlElement);
}

در قسمتی که قرار است المان‌های معادل به pdfCell اضافه شوند، آن‌ها را بررسی کرده و RunDirection آن‌ها را RTL خواهیم کرد.


کاربردها:
بدیهی است این حالت برای تهیه گزارشات پیشرفته‌تر برای مثال تهیه قالب‌هایی که در حین تهیه PDF ، قسمت‌هایی از آن‌ها توسط برنامه نویس Replace می‌شوند، بسیار مناسب است.
همچنین مطلب «بارگذاری یک یوزرکنترل با استفاده از جی‌کوئری» و متد RenderUserControl مطرح شده در آن که در نهایت یک قطعه کد HTML را به صورت رشته به ما تحویل می‌دهد، می‌تواند جهت تهیه گزارش‌های پویایی که برای مثال قسمتی از آن یک GridView بایند شده حاصل از یک یوزر کنترل است،‌ مورد استفاده قرار گیرد.


نظرات مطالب
راه اندازی StimulSoft Report در ASP.NET MVC
 موقع دیباگ با خود ویژوال استودیو پرینت مستقیم به خوبی جوابگو هست ولی
بعد از پابلیش کردن پروژه و استقرار در IIS هنگام ارسال مستقیم گزارش به پرینتر (بدون پیش نمایش)  خطای زیر را صادر میکند 
Showing a modal dialog box or form when the application is not running in UserInteractive mode is not a valid
operation. Specify the ServiceNotification or DefaultDesktopOnly style to display a notification from a service application
گویا در وب امکان ارسال مستقیم به پرینتر وجود ندارد آیا راه حلی وجود دارد؟
با تشکر  
مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت پنجم - درخواست‌های Ajax
AJAX و یا «Asynchronous JavaScript and XML» قابلیتی است که توسط web API جاوا اسکریپتی مرورگرها برای دریافت و یا به روز رسانی اطلاعات، بدون بارگذاری مجدد و کامل صفحه، ارائه می‌شود. این قابلیت اولین بار در سال 1999 توسط مایکروسافت با ارائه‌ی مرورگر IE 5.0 و معرفی شیء XMLHTTP که توسط یک ActiveX control ارائه می‌شد، میسر گردید و این روزها توسط استاندارد XMLHttpRequest در تمام مرورگرها قابل استفاده است. این استاندارد نیز مدتی است که توسط Fetch API مرورگرهای جدید جایگزین شده‌است (پس از 15 سال از ارائه‌ی استاندارد XMLHttpRequest) و در این لحظه در تمام مرورگرهای غالب وب پشتیبانی می‌شود.
در ادامه روش‌های مختلف ارسال درخواست‌های Ajax را توسط jQuery و همچنین معادل‌های XMLHttpRequest و Fetch API آن‌ها بررسی می‌کنیم.


ارسال درخواست‌های GET

توسط استاندارد جدید Fetch API 
  توسط XMLHttpRequest استاندارد  توسط jQuery 
 fetch('/my/name').then(function(response) {
  if (response.ok) {
   return response.text();
  }
  else {
   throw new Error();
  }
 }).then(
  function success(name) {
  console.log('my name is ' + name);
  },
  function failure() {
  console.error('Name request failed!');
  }
 );
 var xhr = new XMLHttpRequest();
  xhr.open('GET', '/my/name');
 xhr.onload = function() {
  if (xhr.status >= 400) {
   console.error('Name request failed!');
  }
  else {
   console.log('my name is ' + xhr.responseText);
  }
 };
 xhr.onerror = function() {
  console.error('Name request failed!');
 };
 xhr.send();
 $.get('/my/name').then(
  function success(name) {
  console.log('my name is ' + name);
  },
  function failure() {
  console.error('Name request failed!');
  }
 );

jQuery برای پشتیبانی از درخواست‌های Ajax، متد ویژه‌ای را به نام ()ajax ارائه می‌کند که برای ارسال درخواست‌هایی از هر نوع، مانندGET، POST و غیره کاربرد دارد. همچنین برای بعضی از نوع‌ها، متدهای کوتاه‌تری را مانند ()get و ()post نیز در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد. جاوا اسکریپت خالص و Web API مرورگرها نیز دو شیء XMLHttpRequest و fetch را برای ارسال درخواست‌های غیرهمزمان، ارائه می‌کند. XMLHttpRequest در تمام مرورگرهای قدیمی و جدید پشتیبانی می‌شود، اما fetch API مدتی است که در غالب مرورگرهای امروزی در دسترس است. در جدول فوق روش ارسال درخواست‌های Ajax از نوع GET را توسط این سه روش مشاهده می‌کنید.
در این مثال‌ها درخواستی به آدرس my/name سمت سرور ارسال شده و انتظار می‌رود که یک plaintext حاوی متن کاربر بازگشت داده شود که در نهایت در console لاگ می‌شود.
- در حالت استفاده‌ی از jQuery در صورت بازگشت موفقیت آمیز پاسخی از طرف سرور، متد success و در غیراینصورت متد failure اجرا می‌شود. باید درنظر داشت که متد ajax جی‌کوئری، چیزی بیشتر از یک محصور کننده‌ی اشیاء XMLHttpRequest نیست.
- در حالت کار با XMLHttpRequest باید اندکی بیشتر تایپ کرد؛ اما اصول کار یکی است. در اینجا onload زمانی فراخوانی می‌شود که پاسخی از سرور دریافت شده و عملیات خاتمه یافته‌است؛ هرچند این پاسخ می‌تواند یک خطا نیز باشد. به همین جهت باید status آن‌را بررسی کرد. اگر رخ‌داد onerror فراخوانی شد، یعنی درخواست، در سطوح بسیار پایین آن مانند بروز یک خطای CORS با شکست مواجه شده‌است.
همانطور که مشاهده می‌کنید در حالت کار با XMLHttpRequest جاوا اسکریپت از اشیاء Promise پشتیبانی نمی‌کند که این کمبود با معرفی fetch API برطرف شده‌است که نمونه‌ای از آن‌را با متد then متصل به fetch مشاهده می‌کنید؛ دقیقا مشابه متد ajax جی‌کوئری که آن نیز یک Promise را بازگشت می‌دهد.
تفاوت Promise جی‌کوئری با fetch API در این است که جی‌کوئری در صورتیکه یک status code بیانگر خطا را دریافت کند، قسمت failure را اجرا می‌کند؛ اما fetch API مانند اشیاء XMLHttpRequest تنها در صورت بروز خطاهای سطح پایین درخواست، این متد را فراخوانی خواهد کرد. هرچند اگر در اینجا response.ok نبود، می‌توان با صدور یک استثناء به رفتاری شبیه به jQuery رسید و قسمت then failure را به صورت خودکار اجرا کرد.


ارسال درخواست‌های Ajax از نوع POST ، PUT و DELETE

در اینجا اطلاعاتی با MIME type از نوع plaintext به سمت سرور ارسال می‌شود. جهت سهولت توضیح و تمرکز بر روی قسمت‌های مهم آن، بخش مدیریت پاسخ آن حذف شده‌است و این مورد دقیقا با مثال قبلی که در مورد درخواست‌های از نوع GET بود، یکی است.
توسط استاندارد جدید Fetch API 
توسط XMLHttpRequest استاندارد 
توسط jQuery 
 fetch('/user/name', {
  method: 'POST',
  body: 'some data'
 });
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('POST', '/user/name');
 xhr.send('some data');
 $.ajax({
  method: 'POST',
  url: '/user/name',
  contentType: 'text/plain',
  data: 'some data'
 });
در حالت ارسال اطلاعات به سرور با متد POST، نیاز است contentType متد ajax جی‌کوئری حتما ذکر شود. در غیراینصورت آن‌را به application/x-www-form-urlencoded تنظیم می‌کند که ممکن است الزاما مقداری نباشد که مدنظر ما است. در اینجا بدنه‌ی درخواست به خاصیت data انتساب داده می‌شود.
اگر از شیء XMLHttpRequest استفاده شود، Content-Type آن به صورت پیش‌فرض به text/plain تنظیم شده‌است. در اینجا بدنه‌ی درخواست به متد send ارسال می‌شود.
متد fetch نیز همانند شیء XMLHttpRequest دارای Content-Type پیش‌فرض از نوع text/plain است. در اینجا بدنه‌ی درخواست به خاصیت body انتساب داده می‌شود.

درخواست‌های از نوع POST عموما برای ایجاد رکوردی جدید در سمت سرور مورد استفاده قرار می‌گیرند و از درخواست‌های PUT بیشتر برای به روز رسانی مقادیر موجود یک رکورد کمک گرفته می‌شود. درخواست‌های از نوع PUT نیز دقیقا مانند درخواست‌های از نوع POST در اینجا مدیریت می‌شوند و در هر سه حالت، متد ارسال اطلاعات، به مقدار PUT تنظیم خواهد شد:
توسط استاندارد جدید Fetch API 
توسط XMLHttpRequest استاندارد 
 توسط jQuery 
 fetch('/user/1', {
  method: 'PUT',
  body: //record including new mobile number 
 });
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('PUT', '/user/1');
 xhr.send(/* record including new data */);
 $.ajax({
  method: 'PUT',
  url: '/user/1',
  contentType: 'text/plain',
  data: //record including new data
 });
درخواست‌های از نوع DELETE نیز مانند قبل بوده و تنها تفاوت آن، نداشتن بدنه‌ی درخواست است:
 توسط استاندارد جدید Fetch API   توسط XMLHttpRequest استاندارد  توسط jQuery 
 fetch('/user/1', {method: 'DELETE'});
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('DELETE', '/user/1');
 xhr.send();
 $.ajax('/user/1', {method: 'DELETE'});


مدیریت Encoding درخواست‌های Ajax

در مثال‌های قبل، اطلاعاتی از نوع text/plain را به سمت سرور ارسال کردیم که به آن encoding type نیز گفته می‌شود. برای تکمیل بحث می‌توان حالت‌های دیگری مانند application/x-www-form-urlencoded، application/json و یا multipart/form-data را که در برنامه‌های کاربردی زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرند، بررسی کرد.

کار با URL Encoding

عموما URL encoding در دو قسمت آدرس درخواستی به سرور و یا حتی بدنه‌ی درخواست ارسالی تنظیم می‌شود. MIME type آن نیز application/x-www-form-urlencoded است و اطلاعات آن شامل یکسری جفت کلید/مقدار است. برای متدهای ارسال از نوع GET و DELETE، اطلاعات آن در انتهای آدرس درخواستی و برای سایر حالات در بدنه‌ی درخواست ذکر می‌شوند.
در جی‌کوئری با استفاده از متد param آن می‌توان یک شیء جاوا اسکریپتی را به معادل URL-encoded string آن‌ها تبدیل کرد:
$.param({
  key1: 'some value',
  'key 2': 'another value'
});
با این خروجی encode شده:
 key1=some+value&key+2=another+value
البته باید دقت داشت زمانیکه از متد ajax جی‌کوئری استفاده می‌شود، دیگر نیازی به استفاده‌ی مستقیم از متد param نیست:
 $.ajax({
  method: 'POST',
  url: '/user',
  data: {
  name: 'VahidN',
  address: 'Address 1',
  phone: '555-555-5555'
  }
 });
در اینجا یک شیء جاوا اسکریپتی معمولی به خاصیت data آن نسبت داده شده‌است که در پشت صحنه در حین ارسال به سرور، چون Content-Type پیش‌فرض (و ذکر نشده‌ی در اینجا) دقیقا همان application/x-www-form-urlencoded است، به صورت خودکار تبدیل به یک URL-encoded string می‌شود.

برخلاف جی‌کوئری در حین کار با روش‌های جاوا اسکریپتی خالص این encoding باید به صورت دستی و صریحی انجام شود. برای این منظور دو متد استاندارد encodeURI و encodeURIComponent در جاوا اسکریپت مورد استفاده قرار می‌گیرند. هدف متد encodeURI اعمال آن بر روی یک URL کامل است و یا کلید/مقدارهای جدا شده‌ی توسط & مانند first=Vahid&last=N. اما متد encodeURIComponent صرفا جهت اعمال بر روی یک تک مقدار طراحی شده‌است.
به این ترتیب معادل جاوا اسکریپتی قطعه کد جی‌کوئری فوق به صورت زیر است:
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 var data = encodeURI('name=VahidN&address=Address 1&phone=555-555-5555');
 xhr.open('POST', '/user');
 xhr.setRequestHeader('Content-Type', 'application/x-www-form-urlencoded');
 xhr.send(data);
که در آن data توسط encodeURI تبدیل به یک رشته‌ی URL-encoded شده و سپس با ذکر صریح Content-Type به سمت سرور ارسال می‌شود.
روش انجام اینکار توسط fetch API به صورت زیر است:
   var data = encodeURI('name=VahidN&address=Address 1&phone=555-555-5555');
  fetch('/user', {
  method: 'POST',
  headers: {'Content-Type': 'application/x-www-form-urlencoded'},
  body: data
 });
معادل متد param جی‌کوئری با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است؛ برای تبدیل یک شیء جاوا اسکریپتی به معادل URL-encoded string آن:
function param(object) {
    var encodedString = '';
    for (var prop in object) {
        if (object.hasOwnProperty(prop)) {
            if (encodedString.length > 0) {
                encodedString += '&';
            }
            encodedString += encodeURI(prop + '=' + object[prop]);
        }
    }
    return encodedString;
}


کار با JSON Encoding

در عمل JSON نمایش رشته‌ای یک شیء جاوا اسکریپتی است و هدف آن سهولت نقل و انتقالات این اشیاء به سرور و برعکس است. برخلاف حالت application/x-www-form-urlencoded که اطلاعات آن مسطح است، حالت application/json امکان ارسال اطلاعات سلسله مراتبی را نیز میسر می‌کند (مانند مثال زیر که phone آن دیگر مسطح نیست و خود آن نیز یک شیء جاوا اسکریپتی است).
 در جی‌کوئری برای ارسال اشیاء جاوا اسکریپتی JSON Encoded به سمت سرور از روش زیر استفاده می‌شود:
 $.ajax({
  method: 'POST',
  url: '/user',
  contentType: 'application/json',
  data: JSON.stringify({
   name: 'VahidN',
   address: 'Address 1',
   phone: {
   home: '555-555-5555',
   mobile: '444-444-4444'
  }
  });
 });
در اینجا نسبت به مثال قبلی، ذکر Content-Type ضروری بوده و همچنین data نیز باید به صورت دستی encode شود. برای این منظور می‌توان از متد استاندارد JSON.stringify استفاده کرد که از زمان IE 8.0 به بعد در تمام مرورگرها پشتیبانی می‌شود.
پیاده سازی همین مثال با جاوا اسکریپت خالص و XMLHttpRequest استاندارد به صورت زیر است:
  var xhr = new XMLHttpRequest();
 var data = JSON.stringify({
   name: 'VahidN',
   address: 'Address 1',
   phone: {
    home: '555-555-5555',
    mobile: '444-444-4444'
   }
   });
 xhr.open('POST', '/user');
 xhr.setRequestHeader('Content-Type', 'application/json');
 xhr.send(data);
که در اینجا نیز Content-Type به صورت صریحی ذکر و از متد JSON.stringify برای encode دستی اطلاعات کمک گرفته شده‌است.
در این حالت اگر خروجی سرور نیز JSON باشد، روش دریافت و پردازش آن به صورت زیر است:
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('GET', '/user/1');
 xhr.onload = function() {
  var user = JSON.parse(xhr.responseText);
  // do something with this user JavaScript object 
 };
 xhr.send();
رخ‌داد onload، پس از پایان درخواست فراخوانی می‌شود. در اینجا برای دسترسی به response body می‌توان از خاصیت responseText استفاده کرد و سپس توسط متد JSON.parse این رشته را تبدیل به یک شیء جاوا اسکریپتی نمود.
اگر از مرورگر IE صرفنظر کنیم، تمام مرورگرهای دیگر دارای خاصیتی به نام xhr.response نیز هستند که نیاز به تبدیل و Parse دستی رشته‌ی دریافتی را حذف می‌کند؛ از این جهت که این خاصیت حاوی شیء جاوا اسکریپتی معادل بدنه‌ی response دریافتی از سمت سرور است. البته با این شرط که سرور، Content-Type مساوی application/json را برای response تنظیم کرده باشد.
و روش انجام این عملیات توسط fetch API به صورت زیر است:
 fetch('/user', {
  method: 'POST',
  headers: {'Content-Type': 'application/json'},
  body: JSON.stringify({
   name: 'VahidN',
   address: 'Address 1',
   phone: {
   home: '555-555-5555',
   mobile: '444-444-4444'
  }
  });
 });
که در اینجا نیز هدر Content-Type تنظیم و همچنین از متد JSON.stringify برای تبدیل شیء جاوا اسکریپتی به رشته‌ی معادل، استفاده شده‌است.
و یا اگر بخواهیم اطلاعات JSON دریافتی از سمت سرور را در اینجا پردازش کنیم، روش کار به صورت زیر است:
 fetch('/user/1').then(function(response) {
  return response.json();
  }).then(function(userRecord) {
   // do something with this user JavaScript object 
 });
Fetch API به صورت یک Promise، امکان دسترسی به شیء response را مهیا می‌کند. چون می‌دانیم خروجی آن json است، از متد ()json آن که یک Promise را بازگشت می‌دهد استفاده خواهیم کرد. پس از پایان موفقیت آمیز درخواست، then دوم تعریف شده، اجرا و userRecord ارسالی به آن، همان شیء جاوا اسکریپتی دریافتی از سمت سرور است.
همین مثال را اگر بخواهیم توسط ECMAScript 2016 و Arrow functions آن بازنویسی کنیم، به قطعه کد زیر می‌رسیم:
 fetch('/user/1')
  .then(response => response.json()) // Transform the data into json 
  .then(userRecord => {
  // do something with this userRecord object
  });


کار با Multipart Encoding

نوع دیگری از encoding که بیشتر با فرم‌های HTML بکار می‌رود، multipart/form-data نام دارد:
 <form action="my/server" method="POST" enctype="multipart/form-data">
  <label>First Name:
   <input name="first">
  </label>
 
  <label>Last Name:
   <input name="last">
  </label>
 
  <button>Submit</button>
 </form>
با فعال بودن این نوع encoding، اطلاعات نمونه‌ی فرم فوق به شکل زیر به سمت سرور ارسال می‌شوند:
 -----------------------------1686536745986416462127721994
 Content-Disposition: form-data; name="first"

 Vahid
 -----------------------------1686536745986416462127721994
 Content-Disposition: form-data; name="last"

 N
 -----------------------------1686536745986416462127721994--
از این روش نه فقط برای ارسال اطلاعات کلید/مقدارها و اشیاء جاوا اسکریپتی استفاده می‌شود، بلکه از آن برای ارسال اطلاعات فایل‌های باینری نیز کمک گرفته می‌شود.
روش ارسال اطلاعات با این نوع encoding خاص به سمت سرور توسط متد ajax جی‌کوئری به صورت زیر است:
  var formData = new FormData();
 formData.append('name', 'VahidN');
 formData.append('address', 'Address 1');
 formData.append('phone', '555-555-5555');
 
 $.ajax({
  method: 'POST',
  url: '/user',
  contentType: false,
  processData: false,
  data: formData
 });
همانطور که ملاحظه می‌کنید jQuery روش توکاری را برای انجام اینکار نداشته و باید از FormData جاوا اسکریپت یا همان web API مرورگرها به همراه متد ajax آن استفاده کرد. در این حالت اطلاعات به صورت کلید/مقدارها به شیء استاندارد FormData اضافه شده و سپس به سمت سرور ارسال می‌شوند. باید دقت داشت FormData از نگارش‌های پس از IE 9.0 در دسترس است.
در اینجا ذکر processData: false ضروری است. در غیراینصورت jQuery این اطلاعات را به یک URL-encoded string تبدیل می‌کند. همچنین با اعلام contentType: false، جی‌کوئری در کار مرورگر دخالت نمی‌کند. از این جهت که هدر ویژه‌ی این نوع درخواست‌ها توسط خود مرورگر تنظیم می‌شود و برای مثال یک چنین شکلی را دارد:
 multipart/form-data; boundary=—————————1686536745986416462127721994
این عدد انتهای هدر یک unique ID است که جزئی از اطلاعات multipart بوده و توسط مرورگر به انتهای هدر اصلی multipart/form-data اضافه می‌شود.

روش انجام اینکار با XMLHttpRequest و همچنین fetch API به صورت زیر است:
توسط استاندارد جدید Fetch API 
توسط XMLHttpRequest استاندارد 
 var formData = new FormData();
 formData.append('name', 'VahidN');
 formData.append('address', 'Address 1');
 formData.append('phone', '555-555-5555');

 fetch('/user', {
  method: 'POST',
  body: formData
 });
 var formData = new FormData(),
  xhr = new XMLHttpRequest();

 formData.append('name', 'VahidN');
 formData.append('address', 'Address 1');
 formData.append('phone', '555-555-5555');

 xhr.open('POST', '/user');
 xhr.send(formData);
همانطور که مشاهده می‌کنید قسمت استفاده‌ی از FormData استاندارد در اینجا یکسان است و همچنین نیازی به ذکر هدر و یا اطلاعات اضافه‌تری نیست.


آپلود فایل‌ها توسط درخواست‌های Ajax ایی

تنها راه آپلود فایل‌ها در مرورگرهای قدیمی که شامل IE 9.0 هم می‌شود، تعریف المان <"input type="file> در داخل المان <form> و سپس submit مستقیم آن فرم است. برای رفع این مشکل در مرورگرهای پس از IE 9.0 و پشتیبانی از Ajax، جهت آپلود فایل‌ها، استاندارد XMLHttpRequest Level 2 معرفی شده‌است. در این حالت اگر المان <input type=file> در صفحه وجود داشته باشد، روش ارسال Ajax ایی آن به سمت سرور به صورت زیر است:
توسط استاندارد جدید Fetch API 
 توسط XMLHttpRequest استاندارد  توسط jQuery 
var file = document.querySelector(
      'INPUT[type="file"]').files[0];
fetch('/uploads', {
  method: 'POST',
  body: file
  });
 }
var file = document.querySelector(
    'INPUT[type="file"]').files[0],
xhr = new XMLHttpRequest();
xhr.open('POST', '/uploads');
xhr.send(file);

var file = $('INPUT[type="file"]')[0].files[0]; 
$.ajax({
   method: 'POST',
   url: '/uploads',
   contentType: false,
   processData: false,
   data: file
  });
در اینجا روش آپلود یک تک فایل را به سرور، توسط درخواست‌های Ajax ایی مشاهده می‌کنید و توضیحات contentType: false و processData: false آن مانند قبل است تا jQuery این اطلاعات multipart را پیش از ارسال به سرور دستکاری نکند.
یک نکته: اگر نیاز به آپلود بیش از یک فایل را داشتید و همچنین در اینجا نیاز به اطلاعات دیگری مانند سایر فیلدهای فرم نیز وجود داشت، از همان روش تعریف  new FormData و افزودن اطلاعات مورد نیاز به آن استفاده کنید. امکان افزودن شیء file نیز به FormData پیش بینی شده‌است.


دانلود فایل‌ها توسط درخواست‌های Ajax ایی

پیشتر در حین بررسی JSON encoding توسط fetch API از متد ()json برای تبدیل اطلاعات دریافتی از سرور به json و بازگشت آن به صورت یک Promise استفاده کردیم:
  fetch(url) 
  .then((resp) => resp.json()) // Transform the data into json 
  .then(function(data) { 
    // use data object
    }) 
  })
در اینجا علاوه بر ()json، متدهای استاندارد دیگری نیز پیش بینی شده‌اند که همگی یک Promise را بازگشت می‌دهند:
- ()clone یک کپی از response را تهیه می‌کند.
- ()redirect یک response جدید را با URL دیگری ایجاد می‌کند.
- ()arrayBuffer یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به یک شیء ArrayBuffer تبدیل می‌کند.
- ()formData یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به یک شیء FormData تبدیل می‌کند.
- ()blob یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به یک شیء Blob تبدیل می‌کند.
- ()text یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به string تبدیل می‌کند.
- ()json یک Promise را بازگشت می‌دهد که پس از پایان درخواست، response را به یک شیء جاوا اسکریپتی تبدیل می‌کند.

در اینجا متدی که می‌تواند برای تبدیل یک byte array بازگشتی از سرور به فایل قابل دریافت در سمت کلاینت مورد استفاده قرار گیرد، متد blob است:
function downloadBlob()
{
       fetch('/Home/InMemoryReport')
   .then(function(response) {
         return response.blob();
   })
   .then(function(xlsxBlob) {
             var a = document.createElement("a");
             document.body.appendChild(a);
             a.style = "display: none";
             let url = window.URL.createObjectURL(xlsxBlob);
             a.href = url;
             a.download = "report.xlsx";
             a.click();
             window.URL.revokeObjectURL(url);
   });
}
فرض کنید مسیر Home/InMemoryReport یک گزارش PDF و یا اکسل را به صورت byte array بازگشت می‌دهد. اولین then نوشته شده، درخواست تبدیل این byte array را پس از پایان response به یک شیء Blob می‌دهد. پس از پایان درخواست، این Promise اجرا شده و نتیجه‌ی آن به صورت خودکار در اختیار then دوم قرار می‌گیرد. در اینجا همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، یک المان جدید anchor مخفی را ایجاد کرده و به صفحه اضافه می‌کنیم. سپس url آن‌را به این شیء Blob، توسط متد استاندارد window.URL.createObjectURL تنظیم می‌کنیم. با استفاده از متد URL.createObjectURL می‌توان آدرس موقت محلی را برای دسترسی به آن تولید کرد و یک چنین آدرس‌هایی به صورت blob:http تولید می‌شوند. نام این فایل را هم توسط ویژگی download این شیء می‌توان تنظیم نمود. در نهایت بر روی آن، متد click را فراخوانی می‌کنیم. با اینکار مرورگر این فایل را به صورت یک فایل دریافت شده‌ی متداول در لیست فایل‌های آن قرار می‌دهد. این روش در مورد تدارک دکمه‌ی دریافت تمام blobهای دریافتی از سرور کاربرد دارد.


ارسال درخواست‌های Ajax به دومین‌های دیگر (CORS)

گاهی از اوقات نیاز است اطلاعاتی را توسط درخواست‌های Ajax، به سروری دیگر در دومینی دیگر ارسال و یا دریافت کرد. هرچند انجام اینکار به صورت مستقیم و خارج از مرورگر بدون مشکل قابل انجام است، اما مرورگرها برای درخواست‌های جاوا اسکریپتی محدودیت «same-origin policy» را اعمال می‌کنند. به این معنا که XMLHttpRequest بین دومین‌ها به صورت پیش‌فرض ممنوع است. برای ارسال درخواست‌های مجاز و از پیش مشخص شده‌ی Ajax بین دومین‌ها، تاکنون دو روش پیش بینی شده‌است:
الف) روش JSONP
«same-origin policy» از شروع ارسال درخواستی به خارج از دومین جاری، جلوگیری می‌کند. هرچند این مورد به درخواست‌های XMLHttpRequest اعمال می‌شود، اما در مورد المان‌هایی از نوع <a>، <img>  و  <script> صادق نیست و آن‌ها محدود به این سیاست امنیتی نیستند. روش «JavaScript Object Notation with Padding» و یا به اختصار JSONP از یکی از همین استثناءها جهت ارسال درخواست‌هایی به سایر دومین‌ها استفاده می‌کند. البته نام این روش کمی غلط انداز است؛ از این جهت که در این فرآیند اصلا JSON ایی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد؛ خروجی سرور در این حالت یک تابع جاوا اسکریپتی است و نه JSON.
روش انجام این نوع درخواست‌ها را توسط جی‌کوئری در ذیل مشاهده می‌کنید:
 $.ajax('http://jsonp-aware-endpoint.com/user/1', {
  jsonp: 'callback',
  dataType: 'jsonp'
 }).then(function(response) {
  // handle user info from server 
 });
در این حالت jQuery پس از اجرای تابع دریافتی از سرور، نتیجه‌ی آن‌را در قسمت then، در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد.
انجام اینکار بدون jQuery و در حقیقت کاری که jQuery در پشت صحنه برای ایجاد تگ script انجام می‌دهد، چنین چیزی است:
 window.myJsonpCallback = function(data) {
  // handle user info from server 
 };

 var scriptEl = document.createElement('script');
 scriptEl.setAttribute('src',
  'http://jsonp-aware-endpoint.com/user/1?callback=myJsonpCallback');
 document.body.appendChild(scriptEl);
هرچند این روش هنوز هم در بعضی از سایت‌ها مورد استفاده‌است، در کل بهتر است از آن دوری کنید؛ چون ممکن است به مشکلات امنیتی دیگری ختم شود. این روش بیشتر در روزهای آغازین معرفی محدودیت «same-origin policy» بکار گرفته می‌شد (در زمان IE 7.0).


ب) روش CORS

CORS  و یا Cross Origin Resource Sharing روش مدرن و پذیرفته شده‌ی ارسال درخواست‌های Ajax در بین دومین‌ها است و دارای دو نوع ساده و غیرساده است. نوع ساده‌ی آن به همراه هدر مخصوص Origin است که جهت بیان دومین ارسال کننده‌ی درخواست بکار می‌رود و تنها از encodingهای “text/plain”  و  “application/x-www-form-urlencoded”  پشتیبانی می‌کند. نوع غیرساده‌ی آن که این روزها بیشتر بکار می‌رود، از نوع «preflight» است. Preflight در اینجا به این معنا است که زمانیکه درخواست Ajax ایی را به دومین دیگری ارسال کردید، پیش از ارسال، مرورگر یک درخواست از نوع OPTIONS را به سمت سرور مقصد ارسال می‌کند. در این حالت اگر سرور مجوز مناسبی را صادر کرد، آنگاه مرورگر اصل درخواست را به سمت آن سرور ارسال می‌کند. به همین جهت در این حالت به ازای هر درخواستی که در برنامه ارسال می‌شود، در برگه‌ی network مرورگر، دو درخواست را مشاهده خواهید کرد. درخواست preflight از نوع OPTIONS به صورت خودکار توسط مرورگر مدیریت می‌شود و نیازی به کدنویسی خاصی ندارد.


مدیریت کوکی‌ها در درخواست‌های Ajax

اگر درخواست Ajax ایی را به دومین دیگری ارسال کنید، به صورت پیش‌فرض به همراه کوکی‌های مرتبط نخواهد بود. برای رفع این مشکل نیاز است خاصیت withCredentials را به true تنظیم کنید:
توسط استاندارد جدید Fetch API 
توسط XMLHttpRequest استاندارد 
 توسط jQuery 
 fetch('http://someotherdomain.com', {
  method: 'POST',
  headers: {
  'Content-Type': 'text/plain'
  },
  credentials: 'include'
 });
 var xhr = new XMLHttpRequest();
 xhr.open('POST', 'http://someotherdomain.com');
 xhr.withCredentials = true;
 xhr.setRequestHeader('Content-Type', 'text/plain');
 xhr.send('sometext');
 $.ajax('http://someotherdomain.com', {
  method: 'POST',
  contentType: 'text/plain',
  data: 'sometext',
  beforeSend: function(xmlHttpRequest) {
  xmlHttpRequest.withCredentials = true;
  }
 });
 
یک نکته‌ی مهم: در fetch API حتی برای درخواست‌های ساده نیز کوکی‌ها ارسال نمی‌شوند. در این حالت برای کار با دومین جاری و ارسال کوکی‌های کاربر به سمت سرور، باید از تنظیم 'credentials: 'same-origin استفاده کرد؛ زیرا مقدار پیش‌فرض آن omit است.
مطالب
React 16x - قسمت 20 - کار با فرم‌ها - بخش 3 - بهبود کیفیت کدهای فرم لاگین
تا اینجا اگر به کدهای کامپوننت فرم لاگینی که ایجاد کردیم دقت کنید، تبدیل شده‌است به محلی برای انباشت حجم قابل توجهی از کد. به این ترتیب اگر قرار باشد فرم‌های جدیدی را تعریف کنیم، نیاز خواهد بود قسمت‌های عمده‌ای از این کدها را در هر جایی تکرار کنیم. بنابراین جهت کاهش مسئولیت‌های آن، نیاز است بازسازی کد (refactoring) قابل ملاحظه‌ای بر روی آن صورت گیرد.


تشخیص قسمت‌هایی که قابلیت استخراج از کامپوننت لاگین را دارند

قصد داریم قسمت‌هایی از کامپوننت لاگین فعلی را استخراج کرده و آن‌ها را درون یک کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد قرار دهیم:
- خاصیت state: می‌خواهیم تمام فرم‌هایی را که تعریف می‌کنیم، دارای خاصیت errors باشند. بنابراین این خاصیت قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد.
- خاصیت schema: قابلیت استفاده‌ی مجدد را ندارد و مختص فرم لاگین تعریف شده‌است. این منطق از هر فرمی با فرم دیگر، متفاوت است.
- متد validate: در این متد، هیچ نوع وابستگی از آن به مفهوم لاگین وجود ندارد و کاملا قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد. تنها this.state.account آن وابسته‌ی به کامپوننت لاگین است و بدیهی است شیء account را در سایر فرم‌ها نخواهیم داشت و ممکن است نام آن movie یا customer باشد. بنابراین قاعده‌ای را در اینجا تعریف می‌کنیم، بر این مبنا که از این پس، تمام فرم‌های ما دارای خاصیتی به نام data خواهند بود که بیانگر اطلاعات آن فرم می‌باشد. با این تغییر، برای مثال در فرم لاگین، data به شیء account تنظیم می‌شود و در فرمی دیگر به شیء customer.
- متد validateProperty: همانند متد validate است و کاملا قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد.
- متد handleSubmit: قسمت ابتدایی این متد که شامل غیرفعال کردن post back به سرور و اعتبارسنجی فرم است، قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد. اما قسمت دوم آن مانند ارسال فرم به سرور و یا هر عملیات دیگری، از یک فرم به فرم دیگر می‌تواند متفاوت باشد.
 - متد handleChange: این متد نیز قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد؛ چون می‌خواهیم در تمام فرم‌ها در حین تایپ اطلاعات، کار اعتبارسنجی ورودی‌ها صورت گیرد. این متد نیز به this.state.account وابسته‌است که قاعده‌ی تعریف خاصیت data در state، می‌تواند این مشکل را حل کند.
- متد رندر: طراحی آن کاملا وابسته‌است به نوع فرمی که مدنظر می‌باشد؛ اما دکمه‌ی submit آن خیر. بجز برچسب دکمه‌ی submit، مابقی قسمت‌های آن مانند کلاس‌های CSS و منطق فعال‌سازی و غیرفعال‌سازی آن، قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارند.

بنابراین در ادامه کار، refactoring کامپوننت فرم لاگین را برای استخراج قسمت‌های با قابلیت استفاده‌ی مجدد آن، انجام خواهیم داد.


تبدیل قسمت‌های با قابلیت استفاده‌ی مجدد کامپوننت لاگین، به یک کامپوننت عمومی

ابتدا کامپوننت عمومی Form را که قابلیت استفاده‌ی مجدد دارد، در فایل جدید src\components\common\form.jsx تعریف کرده و سپس کامپوننت فرم لاگین را طوری تغییر می‌دهیم که از آن، بجای کلاس پیش‌فرض Component، ارث بری کند. به این ترتیب تمام متدهای تعریف شده‌ی در این کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد، در کامپوننت‌های مشتق شده‌ی از آن، در دسترس خواهند بود.

1- در ادامه همانطور که عنوان شد، خاصیت state فرم‌ها باید دارای شیء data و شیء errors باشند تا توسط آن‌ها بتوان اطلاعات کل فرم و اطلاعات خطاهای اعتبارسنجی را ذخیره کرد:
import React, { Component } from "react";

class Form extends Component {
    state = {
        data:{},
        errors:{}
     }
با این تغییر، به فرم login بازگشته و خاصیت account موجود در state آن‌را به data تغییر نام می‌دهیم. برای اینکار بهتر است دکمه‌ی F2 را بر روی نام انتخاب شده‌ی account در VSCode فشار دهید تا تکست باکس تغییر نام آن ظاهر شود. مزیت کار با این ابزار refactoring توکار، اصلاح خودکار تمام ارجاعات به account قبلی، با این نام جدید است. همچنین نام تمام خواصی و متغیرهایی را هم که به account تنظیم کرده بودیم، به data تغییر می‌دهیم تا کار به روز رسانی state بر روی data صورت گیرد و نه account قبلی. در این حالت شاید استفاده از امکانات replace کلی ادیتور، بهتر از استفاده از ویژگی F2 باشد.

2- در ادامه، کاری با خاصیت schema تعریف شده‌ی در کامپوننت لاگین نداریم؛ چون کاملا مختص به آن است. اما متدهای validate و validateProperty آن‌را طور کامل cut کرده و به کامپوننت Form، منتقل می‌کنیم. با این انتقال، چون این متدها از کتابخانه‌ی Joi استفاده می‌کنند، باید import آن‌را نیز به ابتدای ماژول جدید فرم، اضافه کرد:
import Joi from "@hapi/joi";

3- سپس متد رندر کامپوننت Form را کاملا حذف می‌کنیم؛ چون این کامپوننت قرار نیست چیزی را رندر کند.

4- در قسمت دوم متد handleSubmit، برای مثال قرار است ارسال داده‌ها به سرور صورت گیرد. به همین جهت آن‌را تبدیل به متدی مانند doSubmit کرده و سپس کل متد handleSubmit را نیز به کامپوننت Form منتقل می‌کنیم.
  doSubmit = () => {
    // call the server
    console.log("Submitted!");
  };

5- متد handleChange را نیز از کامپوننت فرم لاگین cut کرده و به کامپوننت Form منتقل می‌کنیم.

6- پس از این نقل و انتقالات، کار ارث بری از کامپوننت فرم را در کامپوننت فرم لاگین انجام می‌دهیم:
import Form from "./common/form";
// ...

class LoginForm extends Form {

اکنون اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنیم، همانند قبل و آن‌چیزی که در انتهای قسمت قبلی به آن رسیدیم، بدون مشکل کار می‌کند؛ اما کدهای کامپوننت فرم لاگین به شدت کاهش یافته و ساده شده‌است. همچنین اگر دفعه‌ی بعد، نیاز به ایجاد فرمی وجود داشت، دیگر نیازی به تکرار این حجم از کد نیست. تنها نیاز خواهیم داشت تا state را تعریف کرده و schema را اضافه کنیم و همچنین نیاز است متد doSumbit را پیاده سازی کنیم تا مشخص شود پس از تکمیل فرم و اعتبارسنجی آن، قرار است چه رخ‌دادی واقع شود.

کدهای کامل کامپوننت فرم را از پیوست انتهای بحث می‌توانید دریافت کنید؛ البته تمام متدهای آن‌را در قسمت قبل تکمیل کرده بودیم و در اینجا صرفا یکسری cut/paste صورت گرفتند.


ساده کردن و بهبود پیاده سازی متد رندر

1- در متد رندر فعلی کامپوننت فرم لاگین، اگر به دکمه‌ی submit آن دقت کنیم، بجز برچسب آن، مابقی قسمت‌های آن در تمام فرم‌های دیگری که تعریف خواهیم کرد، یکسان خواهند بود. به همین جهت این قسمت را می‌توان تبدیل به یک متد کمکی در کلاس Form کرد:
  renderButton(label) {
    return (
      <button disabled={this.validate()} className="btn btn-primary">
        {label}
      </button>
    );
  }
سپس در متد رندر کامپوننت فرم لاگین، تنها کافی است بجای المان button قبلی، از متد فوق استفاده کنیم:
{this.renderButton("Login")}

2- در قسمت‌های قبل، برچسب، فیلدهای ورودی و تگ‌ها و کلاس‌های بوت استرپی را به کامپوننت Input منتقل کردیم، تا به یک فرم ساده‌تر و با قابلیت نگهداری بالاتری برسیم. هرچند این هدف حاصل شده، اما باز هم تعاریف المان‌های Input قرارگرفته‌ی در متد رندر کامپوننت لاگین، دارای الگوی تکراری ذکر یک خاصیت مشخص، تعریف رویدادگردان‌های مشخص و اطلاعات اعتبارسنجی کاملا مشخصی هستند. به همین جهت تعریف المان Input را هم مانند متد renderButton فوق می‌توان به کلاس پایه Form انتقال داد:
  import Input from "./input";
  //...

  renderInput(name, label) {
    const { data, errors } = this.state;
    return (
      <Input
        name={name}
        label={label}
        value={data[name]}
        onChange={this.handleChange}
        error={errors[name]}
      />
    );
همانطور که مشاهده می‌کنید، با استفاده از [] و دسترسی پویای به خواص اشیاء، می‌توان رندر المان Input را تبدیل به متدی با قابلیت نگهداری بهتر کرد و از تکرار ویژگی‌های name ، label ، value ، onChange و error به ازای هر فیلد مورد نیاز، پرهیز کرد. اکنون با این تغییر، متد رندر کامپوننت فرم لاگین به صورت زیر خلاصه می‌شود که بسیار بهتر است از تعریف تعداد قابل ملاحظه‌ای div و کلاس بوت استرپی، تعریف المان‌ها، اتصال تک تک آن‌ها به خواص تعریف شده، اتصال آن‌ها به رویداد گردان‌ها و همچنین به اعتبارسنج‌ها:
  render() {
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
        {this.renderInput("username", "Username")}
        {this.renderInput("password", "Password")}
        {this.renderButton("Login")}
      </form>
    );
  }

3- تا اینجا فرم لاگین تعریف شده، یک مشکل کوچک را دارد: فیلد پسورد آن، از نوع text تعریف شده و اطلاعات وارد شده را همانند یک textbox معمولی نمایش می‌دهد. برای رفع این مشکل، پارامتر type را با یک مقدار پیش‌فرض پر استفاده، تعریف کرده و به المان Input اعمال می‌کنیم:
  renderInput(name, label, type = "text") {
    const { data, errors } = this.state;
    return (
      <Input
        name={name}
        type={type}
        label={label}
        value={data[name]}
        onChange={this.handleChange}
        error={errors[name]}
      />
    );
  }

سپس این type را در قسمتی که المان مرتبط را رندر می‌کنیم، با password مقدار دهی خواهیم کرد:
  render() {
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
        {this.renderInput("username", "Username")}
        {this.renderInput("password", "Password", "password")}
        {this.renderButton("Login")}
      </form>
    );
}
نیازی به ذکر type، در اولین renderInput ذکر شده، نیست؛ چون مقدار این پارامتر را ازمقدار پیش‌فرض text، دریافت می‌کند.

البته این تغییرات تا به اینجا کار نخواهند کرد؛ چون هنوز کلاس المان Input را جهت پذیرش ویژگی جدید type، ویرایش نکرده‌ایم. بنابراین به فایل src\components\common\input.jsx مراجعه کرده و type را به آن اعمال می‌کنیم:
import React from "react";

const Input = ({ name, type, label, value, error, onChange }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <input
        value={value}
        onChange={onChange}
        id={name}
        name={name}
        type={type}
        className="form-control"
      />
      {error && <div className="alert alert-danger">{error}</div>}
    </div>
  );
};

export default Input;
اکنون اگر تغییرات را ذخیره کرده و به مرورگر مراجعه کنیم، فیلد کلمه‌ی عبور، دیگر حروف وارد شده را نمایش نمی‌دهد و بر اساس نوع استاندارد password، عمل می‌کند.

4- مشکل! آیا باید به ازای هر ویژگی جدیدی که قرار است به این input اعمال کنیم، مانند type در اینجا، نیاز است یک پارامتر جدید را تعریف و سپس از آن استفاده کرد؟ در این حالت اینترفیس این کامپوننت از کنترل خارج می‌شود و همچنین هربار باید آن‌را ویرایش کرد و تغییر داد. به علاوه اگر به تعریف این input دقت کنیم، نام 4 ویژگی آن، با مقادیری که دریافت می‌کنند،  هم نام هستند (ویژگی value با مقدار value و ...):
<input
  value={value}
  name={name}
  type={type}
  onChange={onChange}
  id={name}
  className="form-control"
/>
در کامپوننت جاری، منهای پارامترهایی که نام ویژگی‌های تعریف شده، با نام آن پارامترها در تمام قسمت‌های کامپوننت (نه فقط المان input)، یکی نیستند (name، label و error)، مابقی را می‌توان توسط یک «rest operator»، به این متد ارسال کرد:
import React from "react";

const Input = ({ name, label, error, ...rest }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <input {...rest} name={name} id={name} className="form-control" />
      {error && <div className="alert alert-danger">{error}</div>}
    </div>
  );
};

export default Input;
بنابراین منهای name، label و error که در قسمت‌های دیگر کامپوننت استفاده می‌شوند، مابقی پارامترهای این کامپوننت تابعی را حذف کرده و با یک rest operator، دریافت می‌کنیم. سپس آن‌ها را به کمک یک spread operator، در المان input، گسترده و درج می‌کنیم. شبیه به اینکار را در قسمت 15 و بخش «ارسال props سفارشی در حین مسیریابی به کامپوننت‌ها» آن انجام داده بودیم. با کمک عملگرهای rest و spread، به سادگی می‌توان هرنوع ویژگی جدیدی را که برای کار با المان input نیاز داریم، به کامپوننت جاری ارسال کرد؛ بدون اینکه نیازی باشد هربار تعریف پارامترهای آن را تغییر دهیم. پارامتر rest تعریف شده، یعنی هر خاصیت دیگری را بجز سه خاصیت name، label و error، به صورت خودکار به این کامپوننت تابعی ارسال کن.
با این تغییر در کامپوننت Input، سایر قسمت‌های برنامه نیازی به تغییر ندارند. برای مثال در متد renderInput، سه ویژگی name، label و error تبدیل به سه پارامتر دریافتی از props می‌شوند (ترتیب ذکر آن‌ها اهمیتی ندارد). مابقی ویژگی‌های تعریف شده‌ی در آن، به صورت خودکار در قسمت input {...rest} درج خواهند شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-20.zip
مطالب
بررسی ابزار SQL Server Profiler

مقدمه

Profiler یک ابزار گرافیکی برای ردیابی و نظارت بر کارآئی SQL Server است. امکان ردیابی اطلاعاتی در خصوص رویدادهای مختلف و ثبت این داده‌ها در یک فایل (با پسوند trc) یا جدول برای تحلیل‌های آتی نیز وجود دارد. برای اجرای این ابزار مراحل زیر را انجام دهید:

Start > Programs> Microsoft SQL Server > Performance Tools> SQL Server Profiler
و یا در محیط  Management Studio از منوی Tools گزینه SQL Server Profiler را انتخاب نمائید.


1- اصطلاحات

1-1- رویداد (Event):

یک رویداد، کاری است که توسط موتور بانک اطلاعاتی (Database Engine) انجام می‌شود. برای مثال هر یک از موارد زیر یک رویداد هستند.
-  متصل شدن کاربران (login connections) قطع شدن ارتباط یک login
-  اجرای دستورات T-SQL، شروع و پایان اجرای یک رویه، شروع و پایان یک دستور در طول اجرای یک رویه، اجرای رویه‌های دور Remote Procedure Call
-  باز شدن یک Cursor
-  بررسی و کنترل مجوزهای امنیتی

1-2- کلاس رویداد (Event Class):

برای بکارگیری رویدادها در Profiler، از یک Event Class استفاده می‌کنیم. یک Event Class رویدادی است که قابلیت ردیابی دارد. برای مثال بررسی ورود و اتصال کاربران با استفاده از کلاس Audit Login قابل پیاده سازی است. هر یک از موارد زیر یک Event Class هستند.
-  SQL:BatchCompleted
-  Audit Login
-  Audit Logout
-  Lock: Acquired
-  Lock: Released

1-3- گروه رویداد (Event Category):

یک گروه رویداد شامل رویدادهایی است که به صورت مفهومی دسته بندی شده اند. برای مثال، کلیه رویدادهای مربوط به قفل‌ها از جمله Lock: Acquired (بدست آوردن قفل) و Lock: Released (رها کردن قفل) در گروه رویداد Locks قرار  دارند.

1-4- ستون داده ای (Data Column):

یک ستون داده ای، خصوصیت و جزئیات یک رویداد را شامل می‌شود. برای مثال در یک Trace که رویدادهای Lock: Acquired را نظارت می‌کند، ستون Binary Data شامل شناسه (ID) یک صفحه و یا یک سطر قفل شده است و یا اینکه ستون Duration مدت زمان اجرای یک رویه را نمایش می‌دهد.

1-5- الگو (Template):

یک الگو، مشخص کننده تنظیمات پیش گزیده برای یک Trace است، این تنظیمات شامل رویدادهایی است که نیاز دارید بر آنها نظارت داشته باشید. هنگامیکه یک Trace براساس یک الگو اجرا شود، رویدادهای مشخص شده، نظارت می‌شوند و نتیجه به صورت یک فایل یا جدول قابل مشاهده خواهد بود.

1-6- ردیاب (Trace):

یک Trace داده‌ها را براساس رویدادهای انتخاب شده، جمع آوری می‌کند. امکان اجرای بلافاصله یک Trace برای جمع آوری اطلاعات با توجه به رویدادهای انتخاب شده و ذخیره کردن آن برای اجرای آتی وجود دارد.

1-7- فیلتر (Filter):

هنگامی که یک Trace یا الگو ایجاد می‌شود، امکان تعریف شرایطی برای فیلتر کردن داده‌های جمع آوری شده نیز وجود دارد. این کار باعث کاهش حجم داده‌های گزارش شده می‌شود. برای مثال اطلاعات مربوط به یک کاربر خاص جمع آوری می‌شود و یا اینکه رشد یک بانک اطلاعاتی مشخص بررسی می‌شود.


2- انتخاب الگو (Profiler Trace Templates)

از آنجائیکه اصولاً انتخاب Eventهای مناسب، کار سخت و تخصصی می‌باشد برای راحتی کار تعدادی Template‌های آماده وجود دارد، برای مثال TSQL_Duration تاکیدش روی مدت انجام کار است و یا SP_Counts در مواردی که بخواهیم رویه‌های ذخیره شده را بهینه کنیم استفاده می‌شود در جدول زیر به شرح هر یک پرداخته شده است:
 الگو  هدف 
 Blank   ایجاد یک Trace کلی 
 SP_Counts   ثبت اجرای هر رویه ذخیره شده برای تشخیص اینکه هر رویه چند بار اجرا شده است 
 Standard   ثبت آمارهای کارائی برای هر رویه ذخیره شده و Query‌های عادی SQL که اجرا می‌شوند و عملیات ورود و خروج هر Login (پیش فرض) 
 TSQL   ثبت یک لیست از همه رویه‌های ذخیره شده و Query‌های عادی SQL که اجرا می‌شوند ولی آمارهای کارائی را شامل نمی‌شود 
 TSQL_Duration   ثبت مدت زمان اجرای هر رویه ذخیره شده و هر Query عادی SQL 
 TSQL_Grouped   ثبت تمام  login‌ها و logout‌ها در طول اجرای رویه‌های ذخیره شده و هر Query عادی SQL، شامل اطلاعاتی برای شناسائی برنامه و کاربری که درخواست را اجرا می‌کند 
 TSQL_Locks   ثبت اطلاعات انسداد (blocking) و بن بست (deadlock) از قبیل blocked processes، deadlock chains، deadlock graphs,... . این الگو همچنین درخواست‌های تمام رویه‌های ذخیره شده و تمامی دستورات هر رویه و  هر Query عادی SQL را دریافت می‌کند 
 TSQL_Replay   ثبت اجرای رویه‌های ذخیره شده و Query‌های SQL در یک SQL Instance و  مهیا کردن امکان اجرای دوباره عملیات در سیستمی دیگر 
 TSQL_SPs   ثبت کارائی برای Query‌های SQL، رویه‌های ذخیره شده و تمامی دستورات درون یک رویه ذخیره شده و نیز عملیات ورود و خروج هر Login 
 Tuning   ثبت اطلاعات کارائی برای Query‌های عادی SQL و رویه‌های ذخیره شده و یا تمامی دستورات درون یک رویه ذخیره شده 

3- انتخاب رویداد (SQL Trace Event Groups)

رویداد‌ها در 21 گروه رویداد دسته بندی می‌شوند که در جدول زیر لیست شده اند:
 گروه رویداد  هدف 
 Broker  13 رویداد برای واسطه سرویس (Service Broker) 
 CLR   1 رویداد برای بارگذاری اسمبلی‌های CLR (Common Language Runtime) 
 Cursors   7 رویداد برای ایجاد، دستیابی و در اختیار گرفتن Cursor 
 Database   6 رویداد برای رشد/کاهش  (grow/shrink) فایل های  Data/Log همچنین تغییرات حالت انعکاس (Mirroring) 
 Deprecation   2 رویداد برای آگاه کردن وضعیت نابسامان درون یک SQL Instance 
 Errors and
Warnings 
 16 رویداد برای خطاها، هشدارها و پیغام‌های اطلاعاتی که ثبت شده است 
 Full Text   3  رویداد برای پیگیری یک شاخص متنی کامل 
 Locks   9 رویداد برای بدست آوردن، رها کردن قفل و بن بست (Deadlock) 
 OLEDB   5 رویداد برای درخواست‌های توزیع شده و RPC (اجرای رویه‌های دور) 
 Objects   3 رویداد برای وقتی که یک شی ایجاد، تغییر یا حذف می‌شود 
 Performance   14 رویداد برای ثبت نقشه درخواست‌ها (Query Plan) برای استفاده نقشه راهنما (Plan Guide) به منظور بهینه سازی کارائی درخواست ها،  همچنین این گروه رویداد در خواست‌های متنی کامل (full text) را ثبت می‌کند 
 Progress Report   10 رویداد برای ایجاد Online Index 
 Query
Notifications 
 4 رویداد برای سرویس اطلاع رسان (Notification Service) 
 Scans   2 رویداد برای وقتی که یک جدول یا شاخص، پویش می‌شود 
 Security Audit   44 رویداد برای وقتی که مجوزی استفاده شود، جابجائی هویتی رخ دهد، تنظیمات امنیتی اشیائی تغییر کند،یک  SQL Instance  شروع و متوقف شود و یک  Database جایگزین شود یا از آن پشتیبان گرفته شود 
 Server  3 رویداد برای Mount Tape، تغییر کردن حافظه سرور و بستن یک فایل Trace 
 Sessions   3 رویداد برای وقتی که Connection‌ها موجود هستند و یک Trace فعال می‌شود، همچنین یک Trigger  و یک تابع دسته بندی(classification functions) مربوط به مدیریت منابع(resource governor) رخ دهد 
 Stored Procedures   12 رویداد برای اجرای یک رویه ذخیره شده و دستورات درون آن ، کامپایل مجدد و استفاده از حافظه نهانی (Cache) 
 Transactions   13 رویداد برای شروع، ذخیره ، تائید و لغو یک تراکنش 
 TSQL   9  رویداد برای اجرای Query‌های SQL و جستجوهای XQUERY (در داده‌های XML)  
 User Configurable   10 رویداد که شما می‌توانید پیکربندی کنید 
به طور معمول بیشتر از گروه رویدادهای Locks، Performance، Security Audit، Stored Procedures و TSQL استفاده می‌شود.


4- انتخاب ستون‌های داده ای ( Data Columns)

اگرچه می‌توان همه‌ی 64 ستون داده ای ممکن را برای ردیابی انتخاب کرد ولیکن داده‌های Trace شما زمانی مفید خواهند بود که اطلاعات ضروری را ثبت کرده باشید. برای مثال شماره ترتیب تراکنش‌ها را،  برای یک رویداد RPC:Completed می‌توانید برگردانید، اما همه رویه‌های ذخیره شده مقادیر را تغییر نمی‌دهند بنابراین شماره ترتیب تراکنش‌ها فضای بیهوده ای را مصرف می‌کند. بعلاوه همه ستون‌های داده ای برای تمامی رویداد‌های Trace معتبر نیستند. برای مثال Read ، Write ،CPU و Duration برای رویداد‌های RPC:Starting و SQL:BatchStarting معتبر نیستند.
ApplicationName، NTUserName، LoginName، ClientProcessID، SPID، HostName، LoginSID، NTDomainName و SessionLoginName ، مشخص می‌کنند چه کسی و از چه منشاء دستور را اجرا کرده است.
ستون SessionLoginName معمولاً نام Login ای که از آن برای متصل شدن به SQL Instance استفاده شده است را نشان می‌دهد. در حالیکه ستون LoginName نام کاربری را که دستور را اجرا می‌کند نشان می‌دهد (EXECUTE AS). ستون ApplicationName خالی است مگر اینکه در ConnectionString برنامه کاربردیمان این خصوصیت (Property) مقداردهی شده باشد. ستون StartTime و EndTime زمان سرحدی برای هر رویداد را ثبت می‌کند این ستون‌ها بویژه در هنگامی که به عملیات Correlate  نیاز دارید مفید هستند.


5- بررسی چند سناریو نمونه

•  یافتن درخواست هائی (Queries) که بدترین کارایی را دارا هستند.

برای ردیابی درخواست‌های ناکارا، از رویداد RPC:Completed از دسته Stored Procedure و رویداد SQL:BatchCompleted از دسته TSQL استفاده می‌شود.

•  نظارت بر کارایی رویه ها

برای ردیابی کارائی رویه ها، از رویدادهای SP:Starting، SP:Completed، SP:StmtCompleted و SP:StmtStaring از کلاس Stored Procedure و رویدادهای SQL:BatchStarting ، SQL:BatchCompleted از کلاس TSQL استفاده می‌شود.

•  نظارت بر اجرای دستورات T-SQL توسط هر کاربر

برای ردیابی دستوراتی که توسط یک کاربر خاص اجرا می‌شود، نیاز به ایجاد یک Trace برای نظارت بر رویدادهای کلاس‌های Sessions، ExistingConnection و TSQL داریم همچنین لازم است نام کاربر در قسمت فیلتر  و با استفاده از DBUserName مشخص شود.

•  اجرا دوباره ردیاب (Trace Replay)

این الگو  معمولاً برای debugging استفاده می‌شود برای این منظور  از الگوی Replay استفاده می‌شود. در ضمن امکان اجرای دوباره عملیات در سیستمی دیگر با استفاده از این الگو مهیا می‌شود.

•  ابزار Tuning Advisor (راهنمای تنظیم کارائی)

این ابزاری برای تحلیل کارائی یک یا چند بانک اطلاعاتی و تاثیر عملکرد آنها بر بار کاری (Workload) سرویس دهنده است. یک بار کاری مجموعه ای از دستورات T-SQL است که روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود. بعد از تحلیل تاثیر بارکاری بر بانک اطلاعاتی، Tuning Advisor توصیه هائی برای اضافه کردن، حذف و یا تغییر طراحی فیزیکی ساختار بانک اطلاعاتی ارائه می‌دهد این تغییرات ساختاری شامل پیشنهاد برای تغییر ساختاری موارد Clustered Indexes، Nonclustered Indexes، Indexed View و Partitioning است.
برای ایجاد بارکاری می‌توان از یک ردیاب تهیه شده در SQL Profiler استفاده کرد برای این منظور از الگوی Tuning استفاده می‌شود و یا رویدادهای RPC:Completed، SQL:BatchCompleted و SP:StmtCompleted را ردیابی نمائید.

•  ترکیب ابزارهای نظارتی (Correlating Performance and Monitoring Data)

یک Trace برای ثبت اطلاعاتی که در یک SQL Instance رخ می‌دهد، استفاده می‌شود. System Monitor  برای ثبت شمارنده‌های کارائی(performance counters) استفاده می‌شود و همچنین از منابع سخت افزاری و اجزای دیگر که روی سرور اجرا می‌شوند، تصاویری فراهم می‌کند. توجه شود که در مورد  Correlating یک فایل ردیاب (trace file) و یک Counter Log (ابزار Performance )، ستون داده ای StartTime و EndTime باید انتخاب شود، برای این کار از منوی File گزینه Import Performance Data انتخاب می‌شود.

•  جستجوی علت رخ دادن یک بن بست

برای ردیابی علت رخ دادن یک بن بست، از رویدادهای RPC:Starting، SQLBatchStarting از دسته Stored Procedure و رویدادهای Deadlock graph، Lock:Deadlock و Lock:Deadlock Chain از دسته Locks استفاده می‌شود. ( در صورتی که نیاز به یک ارائه گرافیکی دارید از  Deadlock graph استفاده نمائید، خروجی مطابق تصویر زیر می‌شود).


5-1- ایجاد یک Trace

1-  Profiler را اجرا کنید از منوی File گزینه New Trace را انتخاب کنید و به SQL Instance مورد نظرتان متصل شوید.
2-  مطابق تصویر زیر برای Trace یک نام و الگو و تنظیمات ذخیره سازی فایل را مشخص کنید.


3-  بر روی قسمت Events Selection کلیک نمائید.
4-  مطابق تصویر زیر رویداد‌ها و کلاس رویداد‌ها را انتخاب کنید، ستون‌های TextData، NTUserName، LoginName، CPU،Reads،Writes، Duration، SPID، StartTime، EndTime، BinaryData، DataBaseName، ServerName و ObjectName را انتخاب کنید.

5-  روی Column Filters کلیک کنید و مطابق تصویر زیر برای DatabaseName فیلتری تنظیم کنید.


6-  روی Run کلیک کنید. تعدادی Query و رویه ذخیره شده مرتبط با پایگاه داده AdventureWorks اجرا کنید .


5-2- ایجاد یک Counter Log

برای ایجاد یک Counter Log  مراحل زیر  را انجام دهید:
1-  ابزار Performance را اجرا کنید (برای این کار عبارتPerfMon را در قسمت Run بنویسید).
2-  در قسمت Counter Logs یک log ایجاد کنید.
3-  روی Add Counters کلیک کرده و مطابق تصویر موارد زیر را انتخاب کنید.
Select counters from list 
Performance Object 
 Output Queue Length  Network Interface 
 % Processor Time  Processor 
 Processor Queue Length  System 
 Buffer Manager:Page life expectancy  SQLServer 
 
4-  روی Ok کلیک کنید تا Counter Log ذخیره شود سپس روی آن راست کلیک کرده و آنرا Start کنید.


5-3- ترکیب ابزارهای نظارتی (Correlating SQL Trace and System Monitor Data)

1-  Profiler را اجرا کنید از منوی File گزینه Open و سپس Trace File را انتخاب کنید فایل trc را که در گام اول ایجاد کردید، باز نمائید.
2-  از منوی File گزینه Import Performance Data را انتخاب کنید و فایل counter log  را که در مرحله قبل ایجاد کردید  انتخاب کنید.



نکته: اطلاعات فایل trc را می‌توان درون یک جدول وارد کرد، بدین ترتیب می‌توان آنالیز بیشتری داشت به عنوان مثال دستورات زیر این عمل را انجام می‌دهند.


 SELECT * INTO dbo.BaselineTrace
FROM fn_trace_gettable(' c:\performance baseline.trc ', default);
با اجرای دستور زیر جدولی با نام  BaselineTrace ایجاد و محتویات Trace مان (performance baseline.trc) در آن درج می‌گردد.
 
مطالب
اتصال ویژوال پارادایم به ساب ورژن
در فرآیند تولید نرم افزار بصورت تیمی، یکپارچگی در انجام کارها بسیار حائز اهمیت است. بطوریکه می‌توان نقطه‌ی اتکای تیم را بر اساس یکپارچگی ابزارها و نرم افزارها دانست. در این بین برای استفاده‌ی از ابزارهای مدلینگ بصورت تیمی و پشتیبانی از این ابزارها، استفاده‌ی از ابزار‌های سورس کنترل در اولویتی بالاتر قرار دارند. دراین مقاله سعی شده‌است تا روش اتصال ابزار بسیار قدرتمند ویژوال پارادایم، به سورس کنترلر Subversion توضیح داده شود.
در ابتدا در سرور svn  که من از برنامه‌ی VisualSVN استفاده کرده‌ام، یک repository ایجاد کرده و یا قسمتی از repository موجود را برای پروژه ویژوال پارادایم اختصاص میدهیم:

سپس طبق استاندارد، فولدرهای استاندارد برای کار با svn را در حین ایجاد repository میسازیم: 


در ادامه آدرس فولدر trunk را کپی کرده و برنامه ویژوال پارادایم را باز میکنیم: 

از منوی Teamwork گزینه‌ی Open Teamwork Client را انتخاب می‌کنیم (همانطور که در تصویر مشخص است فعالیت‌های svn در این منو وجود دارد مانند branch و tag):  

لیستی از سورس کنترلرها در اینجا وجود دارد. تمام فیلدهای لازم را برای کار با ساب ورژن تکمیل میکنیم:  

نکته: فیلد آخر، آدرس برنامه ساب ورژن است که همراه برنامه‌ی ویژوال پارادایم نصب شده است.

در پنجره‌ی Teamwork Client منوی Project گزینه Import Project to Repository را انتخاب میکنیم:

در پنجره بعدی دو حالت برای اتمام اتصال داریم:
1) افزودن یک پروژه‌ی جدید ویژوال پارادایم
2) افزودن پروژه در دست

و بعد از انتخاب (در اینجا من برای سهولت کار از Create new Project استفاده کردم) گزینه‌ی Open Project را انتخاب میکنیم:

اکنون همانطور که می‌بینید اعمال مربوط به کار کردن با svn در دسترس می‌باشند:

مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت چهارم - data binding
در قسمت قبل، نگاهی مقدماتی داشتیم به مبحث data binding. در ادامه، این مبحث را به همراه pipes، جهت اعمال تغییرات بر روی اطلاعات، پیگیری خواهیم کرد.


انقیاد به خواص یا property binding

قابلیت property binding این امکان را فراهم می‌کند که یکی از خواص المان‌های HTML را به مقادیر دریافتی از کلاس کامپوننت، متصل کنیم:
 <img [src]='producr.imageUrl'>
در این مثال، خاصیت src المان تصویر، به آدرس تصویر یک محصول متصل شده‌است.
در حین تعریف property binding، مقصد اتصال، داخل براکت‌ها قرار می‌گیرد و خاصیت مدنظر المان را مشخص می‌کند. منبع اتصال همیشه داخل "" در سمت راست علامت مساوی قرار می‌گیرد.
اگر اینکار را بخواهیم با interpolation معرفی شده‌ی در قسمت قبل انجام دهیم، به کد ذیل خواهیم رسید:
 <img src={{producr.imageUrl}}>
در اینجا نه از []، برای معرفی مقصد اتصال استفاده شده‌است و نه از "" برای مشخص سازی منبع اتصال. این نوع اتصال یک طرفه است (از منبع به مقصد).

خوب، در یک چنین مواردی property binding بهتر است یا interpolation؟
توصیه‌ی کلی ترجیح property binding به interpolation است. اما اگر در اینجا نیاز به انجام محاسباتی بر روی عبارت منبع وجود داشت، باید از interpolation استفاده کرد؛ مانند:
 <img src='http://www.mysite.com/images/{{producr.imageUrl}}'>


تکمیل قالب کامپوننت لیست محصولات

اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، در فایل product-list.component.html، لیست پردازش شده‌ی توسط ngFor*، فاقد ستون نمایش تصاویر محصولات است. به همین جهت فایل یاد شده را گشوده و سپس با استفاده از property binding، دو خاصیت src و title تصویر را به منبع داده‌ی آن متصل می‌کنیم:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td>
            <img [src]='product.imageUrl'
                 [title]='product.productName'>
        </td>
        <td>{{ product.productName }}</td>
        <td>{{ product.productCode }}</td>
        <td>{{ product.releaseDate }}</td>
        <td>{{ product.price }}</td>
        <td>{{ product.starRating }}</td>
    </tr>
</tbody>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:


هرچند اینبار تصاویر محصولات نمایش داده شده‌اند، اما اندکی بزرگ هستند. بنابراین در ادامه با استفاده از property binding، خواص style آن‌را تنظیم خواهیم کرد. برای این منظور فایل product-list.component.ts را گشوده و به کلاس ProductListComponent، دو خاصیت imageWidth و imageMargin را اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    products: any[] = [
        // as before...
    ];
}
البته همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، چون مقادیر پیش فرض این خواص عددی هستند، نیازی به ذکر صریح نوع number در اینجا وجود ندارد (type inference).
پس از تعریف این خواص، امکان دسترسی به آن‌ها در قالب کامپوننت وجود خواهد داشت:
<tbody>
    <tr *ngFor='#product of products'>
        <td>
            <img [src]='product.imageUrl'
                 [title]='product.productName'
                 [style.width.px]='imageWidth'
                 [style.margin.px]='imageMargin'>
        </td>
همانطور که مشاهده می‌کنید، چون خاصیت‌های جدید تعریف شده، جزئی از خواص اصلی کلاس هستند و نه خواص اشیاء لیست محصولات، دیگر به همراه .product ذکر نشده‌اند.
همچنین در اینجا نحوه‌ی style binding را نیز مشاهده می‌کنید. مقصد اتصال همیشه با [] مشخص می‌شود و سپس کار با ذکر .style شروع شده و پس از آن نام خاصیت مدنظر عنوان خواهد شد. اگر نیاز به ذکر واحدی وجود داشت، پس از درج نام خاصیت، قید خواهد شد. برای مثال [style.fontSize.em] و یا [%.style.fontSize]


یک نکته:
اگر مثال را قدم به قدم دنبال کرده باشید، با افزودن style binding و بارگذاری مجدد صفحه، احتمالا تغییراتی را مشاهده نخواهید کرد. این مورد به علت کش شدن قالب قبلی و یا فایل جاوا اسکریپتی متناظر با آن است (فایلی که خواص عرض و حاشیه‌ی تصویر به آن اضافه شده‌اند).
یک روش ساده‌ی حذف کش آن، بازکردن آدرس http://localhost:2222/app/products/product-list.component.js در مرورگر به صورت مجزا و سپس فشردن دکمه‌های ctrl+f5 بر روی آن است.


پاسخ دادن به رخدادها و یا event binding

تا اینجا تمام data binding‌های تعریف شده‌ی ما یک طرفه بودند؛ از خواص کلاس کامپوننت به اجزای قالب متناظر با آن. اما گاهی از اوقات نیاز است تا با کلیک کاربر بر روی دکمه‌ای، عملی خاص صورت گیرد و در این حالت، جهت ارسال اطلاعات، از قالب کامپوننت، به متدها و خواص کلاس متناظر با آن خواهند بود. کامپوننت به اعمال کاربر از طریق event binding گوش فرا می‌دهد:
 <button (click)='toggleImage()'>
syntax آن بسیار شبیه است به حالت property binding و در اینجا بجای [] از () جهت مشخص سازی رخدادی خاص از المان مدنظر استفاده می‌شود. سمت راست این انتساب، متدی است که داخل "" قرار می‌گیرد و این متد متناظر است با متدی مشخص در کلاس متناظر با کامپوننت جاری.
در این حالت اگر کاربر روی دکمه‌ی تعریف شده کلیک کند، متد toggleImage موجود در کلاس متناظر، فراخوانی خواهد شد.
چه رخدادهایی را در اینجا می‌توان ذکر کرد؟ پاسخ آن‌را در آدرس ذیل می‌توانید مشاهده کنید:
https://developer.mozilla.org/en-US/docs/Web/Events

این syntax جدید AngularJS 2.0 سطح API آن‌را کاهش داده است. دیگر در اینجا نیازی نیست تا به ازای هر رخداد ویژه‌ای، یک دایرکتیو و یا syntax خاص آن‌را در مستندات آن
جستجو کرد. فقط کافی است syntax جدید (نام رخداد) را مدنظر داشته باشید.


تکمیل مثال نمایش لیست محصولات با فعال سازی دکمه‌ی Show Image آن

در اینجا قصد داریم با کلیک بر روی دکمه‌ی Show image، تصاویر موجود در ستون تصاویر، مخفی و یا نمایان شوند. برای این منظور خاصیت جدیدی را به نام showImage به کلاس ProductListComponent اضافه می‌کنیم. بنابراین فایل product-list.component.ts را گشوده و تغییر ذیل را به آن اعمال کنید:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
در اینجا خاصیت Boolean جدیدی به نام showImage با مقدار اولیه‌ی false تعریف شده‌است. به این ترتیب تصاویر، در زمان اولین بارگذاری صفحه نمایش داده نخواهند شد.
سپس به انتهای کلاس، پس از تعاریف خواص، متد جدید toggleImage را اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    // as before ...
 
    toggleImage(): void {
        this.showImage = !this.showImage;
    }
}
در کلاس‌های TypeScript نیازی به ذکر صریح واژه‌ی کلیدی function برای تعریف متدی وجود ندارد. این متد، خروجی هم ندارد، بنابراین نوع خروجی آن void مشخص شده‌است. در بدنه‌ی این متد، وضعیت خاصیت نمایش تصویر معکوس می‌شود.
پس از این تغییرات، اکنون می‌توان به قالب این کامپوننت یا فایل product-list.component.html مراجعه و event binding را تنظیم کرد:
<button class='btn btn-primary'
        (click)='toggleImage()'>
    Show Image
</button>
در اینجا click به عنوان رخداد مقصد، مشخص شده‌است. سپس آن‌را به متد toggleImage کلاس ProductListComponent متصل می‌کنیم.
خوب، تا اینجا اگر کاربر بر روی دکمه‌ی show image کلیک کند، مقدار خاصیت showImage کلاس ProductListComponent با توجه به کدهای متد toggleImage، معکوس خواهد شد.
مرحله‌ی بعد، استفاده از مقدار این خاصیت، جهت مخفی و یا نمایان ساختن المان تصویر جدول نمایش داده شده‌است. اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، کار ngIf*، حذف و یا افزودن المان‌های DOM است. بنابراین ngIf* را به المان تصویر جدول اضافه می‌کنیم:
<tr *ngFor='#product of products'>
    <td>
        <img *ngIf='showImage'
             [src]='product.imageUrl'
             [title]='product.productName'
             [style.width.px]='imageWidth'
             [style.margin.px]='imageMargin'>
    </td>
با توجه به ngIf* تعریف شده، المان تصویر تنها زمانی به DOM اضافه خواهد شد که مقدار خاصیت showImage مساوی true باشد.

اکنون برنامه را اجرا کنید. در اولین بار اجرای صفحه، تصاویر ستون اول جدول، نمایش داده نمی‌شود. پس از کلیک بر روی دکمه‌ی Show image، این تصاویر نمایان شده و اگر بار دیگر بر روی این دکمه کلیک شود، این تصاویر مخفی خواهند شد.

یک مشکل! در هر دو حالت نمایش و مخفی سازی تصاویر، برچسب این دکمه Show image است. بهتر است زمانیکه قرار است تصاویر مخفی شوند، برچسب hide image نمایش داده شود و برعکس. برای حل این مساله از interpolation به نحو ذیل استفاده خواهیم کرد:
<button class='btn btn-primary'
        (click)='toggleImage()'>
    {{showImage ? 'Hide' : 'Show'}} Image
</button>
در اینجا اگر مقدار خاصیت showImage مساوی true باشد، مقدار رشته‌ای Hide و اگر false باشد، مقدار رشته‌ای show بجای {{}} درج خواهد شد.



بررسی انقیاد دو طرفه یا two-way binding

تا اینجا، اتصال مقدار یک خاصیت عمومی کلاس متناظر با قالبی، به اجزای مختلف آن، یک طرفه بودند. اما در ادامه نیاز است تا بتوان برای مثال در textbox قسمت filter by مثال جاری بتوان اطلاعاتی را وارد کرد و سپس بر اساس آن ردیف‌های جدول نمایش داده شده را فیلتر نمود. این عملیات نیاز به انقیاد دو طرفه یا two-way data binding دارد.
برای تعریف انقیاد دو طرفه در AngularJS 2.0 از دایرکتیو توکاری به نام ngModel استفاده می‌شود:
 <input [(ngModel)]='listFilter' >
ابتدا [] ذکر می‌شود تا مشخص شود که این عملیات در اصل یک property binding است؛ از خاصیت عمومی به نام listFilter به المان textbox تعریف شده.
سپس () تعریف شده‌است تا event binding را نیز گوشزد کند. کار آن انتقال تعاملات کاربر، با المان رابط کاربری جاری، به خاصیت عمومی کلاس یا همان listFilter است.

در اینجا ممکن است که فراموش کنید [()] صحیح است یا ([]) . به همین جهت به این syntax، نام banana in the box را داده‌اند یا «موز درون جعبه»! موز همان event binding است که داخل جعبه‌ی property binding قرار می‌گیرد!

خوب، برای اعمال انقیاد دو طرفه، به مثال جاری، فایل product-list.component.ts را گشوده و خاصیت رشته‌ای listFilter را به آن اضافه می‌کنیم:
export class ProductListComponent {
    pageTitle: string = 'Product List';
    imageWidth: number = 50;
    imageMargin: number = 2;
    showImage: boolean = false;
    listFilter: string = 'cart';
سپس فایل قالب product-list.component.html را گشوده و انقیاد دو طرفه را به آن اعمال می‌کنیم:
<div class='panel-body'>
    <div class='row'>
        <div class='col-md-2'>Filter by:</div>
        <div class='col-md-4'>
            <input type='text'
                   [(ngModel)]='listFilter' />
        </div>
    </div>
    <div class='row'>
        <div class='col-md-6'>
            <h3>Filtered by: {{listFilter}}</h3>
        </div>
    </div>
در اینجا انقیاد دو طرفه، توسط ngModel، به خاصیت listFilter کلاس، در المان input تعریف شده، صورت گرفته است‌. سپس توسط interpolation مقدار این تغییر را در قسمت Filtered by به صورت یک برچسب نمایش می‌دهیم.


پس از اجرای برنامه، تکست باکس تعریف شده، مقدار اولیه‌ی cart را خواهد داشت و اگر آن‌را تغییر دهیم، بلافاصله این مقدار تغییر یافته را در برچسب Filtered by می‌توان مشاهده کرد. به این رخداد two-way binding می‌گویند.
البته هنوز کار فیلتر لیست محصولات در اینجا انجام نمی‌شود که آن‌را در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد.


فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده‌ی در جدول با استفاده از Pipes

تا اینجا لیست محصولات نمایش داده شد، اما نیاز است برای مثال فرمت ستون نمایش قیمت آن بهبود یابد. برای این منظور، از ویژگی دیگری به نام pipes استفاده می‌شود و کار آن‌ها تغییر داده‌ها، پیش از نمایش آن‌ها است. AngularJS 2.0 به همراه تعدادی pipe توکار برای فرمت مقادیر است؛ مانند date، number، decimal، percent و غیره. همچنین امکان ساخت custom pipes نیز پیش بینی شده‌است.
در اینجا یک مثال ساده‌ی pipes را مشاهده می‌کنید:
 {{ product.productCode | lowercase }}
پس از قید نام خاصیتی که قرار است نمایش داده شود، حرف pipe یا | قرار گرفته و سپس نوع pipe ذکر می‌شود. به این ترتیب کد محصول، پیش از نمایش، ابتدا به حروف کوچک تبدیل شده و سپس نمایش داده می‌شود.

از pipes در property binding هم می‌توان استفاده کرد:
 [title]='product.productName | uppercase'
در اینجا برای مثال عنوان تصویر با حروف بزرگ نمایش داده خواهد شد.

و یا می‌توان pipes را به صورت زنجیره‌ای نیز تعریف کرد:
 {{ product.price | currency | lowercase }}
در اینجا pipe توکار currency سبب نمایش سه حرف اول واحد پولی، با حروف بزرگ می‌شود. اگر علاقمند بودیم که آن‌را با حروف کوچک نمایش دهیم می‌توان یک pipe دیگر را در انتهای این زنجیره قید کرد.

بعضی از pipes، پارامتر هم قبول می‌کنند:
 {{ product.price | currency:'USD':true:'1.2-2' }}
در اینجا هر پارامتر با یک : مشخص می‌شود. برای مثال pipe واحد پولی، سه پارامتر را دریافت می‌کند: یک کد دلخواه، نمایش یا عدم نمایش علامت پولی، بجای کد دلخواه و مشخصات ارقام نمایش داده شده. برای مثال 2-1.2، یعنی حداقل یک عدد پیش از اعشار، حداقل دو عدد پس از اعشار و حداکثر دو عدد پس از اعشار باید ذکر شوند (یعنی در نهایت دو رقم اعشار مجاز است).
مبحث ایجاد custom pipes را در قسمت بعدی دنبال خواهیم کرد.

در ادامه برای ویرایش مثال جاری، فایل قالب product-list.component.html را گشوده و سطرهای جدول را به نحو ذیل تغییر دهید:
<td>{{ product.productName }}</td>
<td>{{ product.productCode | lowercase }}</td>
<td>{{ product.releaseDate }}</td>
<td>{{ product.price | currency:'USD':true:'1.2-2'}}</td>
<td>{{ product.starRating }}</td>
در اینجا با استفاده از pipes، شماره محصول با حروف کوچک و قیمت آن تا حداکثر دو رقم اعشار، فرمت خواهند شد.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنید، یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part4.zip


خلاصه‌ی بحث

data binding سبب سهولت نمایش مقادیر خواص کلاس یک کامپوننت، در قالب آن می‌شود. در AngularJS 2.0، چهار نوع binding وجود دارند:


interpolation، عبارت رشته‌ای محاسبه شده را در بین المان‌های DOM درج می‌کند و یا می‌تواند خاصیت المانی را مقدار دهی نماید.
property binding سبب اتصال مقدار خاصیتی، به یکی از خواص المانی مشخص در DOM می‌شود.
event binding به رخ‌دادها گوش فرا داده و سبب اجرای متدی در کلاس کامپوننت، در صورت بروز رخداد متناظری می‌شود.
حالت two-way binding، کار دریافت اطلاعات از کلاس و همچنین بازگشت مقادیر تغییر یافته‌ی توسط کاربر را به کلاس انجام می‌دهد.
اطلاعات نمایش داده شده‌ی توسط binding عموما فرمت مناسبی را ندارد. برای رفع این مشکل از pipes استفاده می‌شود.