مطالب
آشنایی با OWIN و بررسی نقش آن در ASP.NET Core
در این مطلب می‌خواهیم نگاهی به قسمت‌های کلیدی OWIN و همچنین پروژه‌ی Katana بیندازیم و در نهایت نیز نقش OWIN را در ASP.NET Core بررسی خواهیم کرد.



OWIN چیست؟

همانطور که می‌دانید OWIN یک specification است که استانداری را بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن‌ها تعریف کرده است. در واقع OWIN یکسری لایه‌ی انتزاعی را جهت ایجاد اپلیکیشن‌هایی که نحوه‌ی میزبانی آنها اهمیتی ندارد، تعریف خواهد کرد. به صورت خلاصه توسط این لایه‌ی انتزاعی می‌توانیم وابستگی بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن را حذف کنیم. در این specification منظور از وب‌سرور یک delegate و همچنین یک دیکشنری است. در واقع هدف این است که وقتی درخواستی به این وب‌سرور ارسال شد، درخواست به قسمت‌های کوچکی تقسیم‌بندی شده و درون این دیکشنری قرار خواهند گرفت (این دیکشنری حاوی کلیدهای از پیش‌تعریف شده‌ای است که توسط OWIN تعریف شده‌اند). سپس این دیکشنری از طریق یک application function به درون pipeline ارسال خواهد شد و از یکسری middleware عبور خواهد کرد. در اینحالت می‌توانیم کنترلی را بر روی درخواست‌های وارده و صادره داشته باشیم. ایده‌ی middleware خیلی شبیه به HTTP moduleها در IIS است؛ اما تفاوت آن این است که middlewareها وابستگی‌ایی به IIS ندارند و همچنین مبتنی بر رویداد نیستند. هر middleware بعد از انجام تغییرات بر روی درخواست، تا زمان رسیدن دیکشنری به آخرین middleware، آن را به middleware بعدی ارسال خواهد کرد. در این حین می‌توانیم به response streams اطلاعاتی را append کنیم. وقتی دیکشنری از تمامی middlewareها عبور کرد، سرور مطلع خواهد شد و نتیجه را به کلاینت ارسال می‌کند.


استاندارد OWIN تعدادی کلید را درون یک دیکشنری تعریف کرده است که بعد از ورود به هر middleware مقداردهی خواهند شد. این کلیدها را می‌توانیم در دو دسته‌ی Request و Response بررسی کنیم.

کلیدهای مربوط به Request

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.RequestBody"

یک Stream همراه با request body. اگر body برای request وجود نداشته باشد، Stream.Null به عنوان placeholder قابل استفاده است.

بله

"owin.RequestHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای درخواست.

بله

"owin.RequestMethod"

رشته‌ایی حاوی نوع فعل متد HTTP مربوط به درخواست (مانند GET and POST )

بله

"owin.RequestPath"

path درخواست شده به صورت string

بله

"owin.RequestPathBase"

قسمتی از path درخواست به صورت string

بله

"owin.RequestProtocol"

نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )

بله

"owin.RequestQueryString"

رشته‌ای حاوی query string ؛ بدون علامت ? (مانند foo=bar&baz=quux )

بله

"owin.RequestScheme"

رشته‌ایی حاوی URL scheme استفاده شده در درخواست (مانند HTTP or HTTPS )



کلیدهای مربوط به Response

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.ResponseBody"

یک Stream جهت نوشتن response body در خروجی

بله

"owin.ResponseHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای response

خیر

"owin.ResponseStatusCode"

یک عدد صحیح حاوی کد وضعیت HTTP response ؛ حالت پیش‌فرض 200 است.

خیر

"owin.ResponseReasonPhrase"

یک رشته حاوی reason phrase مربوط به status code ؛ اگر خالی باشد در نتیجه سرور بهتر است آن را مقداردهی کند.

خیر

"owin.ResponseProtocol"

یک رشته حاوی نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )؛ اگر خالی باشد؛ “owin.RequestProtocol” به عنوان مقدار پیش‌فرض در نظر گرفته خواهد شد.


Katana
پروژه‌ی Katana یک پیاده‌سازی از استاندارد OWIN است که توسط مایکروسافت ایجاد شده است. مایکروسافت علاوه بر پیاده‌سازی OWIN، یکسری قابلیت دیگر را نیز به آن اضافه کرده است. برای شروع کار با Katana یک پروژه خالی از نوع ASP.NET Web Application را ایجاد کنید. در ادامه لازم است پکیج Microsoft.Owin.Host.SystemWeb را نیز نصب کنیم. همراه با نصب این پکیج، دو وابستگی دیگر نیز نصب خواهند شد؛ زیرا پیاده‌سازی OWIN درون پکیج Microsoft.Owin قرار دارد:
<package id="Microsoft.Owin" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Microsoft.Owin.Host.SystemWeb" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Owin" version="1.0" targetFramework="net461" />
در ادامه نیاز به یک نقطه‌ی شروع برای اپلیکیشن‌مان داریم. طبق convention باید یک فایل را با نام Startup.cs با محتویات زیر ایجاد کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {

        } 
    }
}
توسط IAppBuilder می‌توانیم middlewareها را به pipeline اضافه کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            app.Use(async (ctx, next) =>
            {
                await ctx.Response.WriteAsync("Hello");
            });
        } 
    }
توسط متد Use، یک middleware را به صورت inline تعریف کرده‌ایم. متد Use یک delegate را از ورودی دریافت خواهد کرد و امضای آن به اینصورت است:
Func<IOwinContext, Func<Task>, Task> handler

IOwinContext در واقع یک wrapper برای environment dictionaryایی است که در ابتدا به آن اشاره کردیم. در مثال قبل، از پراپرتی Response، جهت ارسال خروجی به کلاینت استفاده شده است. این پراپرتی در واقع معادل کلید owin.ResponseBody درون دیکشنری است. اما در اینجا به صورت strongly-typed و ساده به آن دسترسی داریم؛ هر چند که امکان کار با دیکشنری خام نیز وجود دارد. به عنوان مثال معادل مثال قبل بدون استفاده از پراپرتی Response، اینچنین خواهد بود:
app.Use(async (ctx, next) =>
{
   var response = ctx.Environment["owin.ResponseBody"] as Stream;
   using (var writer = new StreamWriter(response))
   {
      await writer.WriteAsync("Hello");
   }
});
اکنون اگر پروژه را اجرا کنید، با وارد کردن هر آدرسی، پیام Hello درون مرورگر برایتان نمایش داده خواهد شد:


به هر تعداد middleware که خواستید می‌توانید به pipeline اضافه کنید؛ اما باید دقت داشته باشید که ترتیب قرار دادن آنها اهمیت دارد.

Self-hosting OWIN
در مثال قبلی، اپلیکیشن توسط IIS Express اجرا می‌شد. برای میزبانی درون یک کنسول اپلیکیشن، ابتدا یک پروژه‌ی Console Application را ایجاد کرده و پکیج Microsoft.Owin.SelfHost را نصب کنید. سپس کلاس Startup موردنظرتان را ایجاد کرده و در نهایت درون متد Main، کار راه‌اندازی سرور را انجام خواهیم داد:
using System;
using Microsoft.Owin.Hosting;

namespace SimpleOwinConsoleApp
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (WebApp.Start<Startup>("http://localhost:12345"))
            {
                Console.WriteLine("Listening to port 12345");
                Console.WriteLine("Press Enter to end...");
                Console.ReadLine();
            }
        }
    }
}

OWIN در ASP.NET Core
ASP.NET Core دارای مفهومی با عنوان pipeline است. این pipeline خیلی شبیه به OWIN است اما OWIN نیست؛ بلکه عملکرد آن شبیه به OWIN است. به عنوان مثال اینبار به جای دیکشنری، شیء HttpContext را داریم. در ادامه یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web Application از نوع Empty را شروع خواهیم کرد. اگر دقت کنید اینبار برای کلاس Startup باید دو متد را پیاده‌سازی کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace SimpleOwinCoreApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();

            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}

متد Configure: همانطور که در ابتدای مطلب مشاهده کردید این متد قبلاً در پروژه‌های مبتنی بر کاتانا Configuration نام داشت؛ همچنین به جای IAppBuilder اینبار IApplicationBuilder را داریم. مزیت ASP.NET Core این است که در هر جایی از اپلیکیشن می‌توانیم از سیستم DI توکار آن استفاده کنیم؛ در نتیجه علاوه بر IApplicationBuilder وابستگی‌های دیگری مانند IHostingEnvironment و ILoggerFactory را نیز می‌توانیم تزریق کنیم.
متد ConfigureServices: در اینجا می‌توانیم سرویس‌های موردنیاز درون اپلیکیشن را برای IoC ریجستر کنیم.
در کد فوق استفاده از متد Use به معنای آخرین نقطه در pipeline است. یعنی جایی که response برگردانده خواهد شد و چیزی بعد از آن اجرا نخواهد شد؛ در واقع ارجاعی به middleware بعدی وجود ندارد.

ایجاد یک Middleware جدید
تا اینجا تمامی کدها را به صورت inline نوشتیم. اما اگر بخواهیم middlewareمان قابلیت استفاده‌ی مجدد داشته باشد می‌توانیم تعاریف آن را به یک کلاس با ساختار زیر منتقل نمائیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinCoreApp.Middlewares
{
    public class SimpleMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;

        public SimpleMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext ctx)
        {
            // قبل از فراخوانی میان‌افزار بعدی

            await ctx.Response.WriteAsync("Hello DNT!");

            await _next(ctx);

            // بعد از فراخوانی میان‌افزار بعدی
        }
    }
}

درون متد Invoke بعد از پردازش درخواست باید متد middleware بعدی را همراه با context جاری فراخوانی کنیم. در نتیجه قبل و بعد از فراخوانی middleware بعدی فرصت این را خواهیم داشت تا درخواست را پردازش کنیم. در نهایت برای استفاده از middleware فوق می‌توانیم از متد الحاقی UseMiddleware استفاده کنیم:
app.UseMiddleware<SimpleMiddleware>();

استفاده از middlewareهای مبتنی بر Katana در ASP.NET Core
middlewareهایی را که برای Katana نوشته‌اید، درون یک اپلیکیشن ASP.NET Core نیز قابل استفاده هستند. برای اینکار با مراجعه به فایل project.json می‌توانید پکیج زیر را نصب کنید:
"Microsoft.AspNetCore.Owin": "1.0.0"
سپس درون متد Configure می‌توانید Owin را به pipeline اضافه کرده و middleware خود را ریجستر کنید:
app.UseOwin(pipeline =>
{
pipeline(next => new MyKatanaBasedMiddleware(next).Invoke)
});

مثال تکمیلی:
در ادامه می‌خواهیم ماژول مطرح شده در این مطلب  را به صورت یک middleware با قابلیت پذیرفتن تنظیمات، نوشته و سپس درون pipeline استفاده کنیم. برای شروع یک کلاس با نام IpBlockerMiddleware با محتویات زیر ایجاد خواهیم کرد:
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;
        private readonly IpBlockerOptions _options;

        public IpBlockerMiddleware(RequestDelegate next, IpBlockerOptions options)
        {
            _next = next;
            _options = options;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext context)
        {
            var ipAddress = context.Request.Host.Host;
            if (IsBlockedIpAddress(ipAddress))
            {
                context.Response.StatusCode = 403;
                await context.Response.WriteAsync("Forbidden : The server understood the request, but It is refusing to fulfill it.");
                return;
            }
            await _next.Invoke(context);
        }

        private bool IsBlockedIpAddress(string ipAddress)
        {
            return _options.Ips.Any(ip => ip == ipAddress);
        }
    }
}
در کدهای فوق لیست Ipها از پراپرتی Ips درون کلاس IpBlockerOptions دریافت خواهد شد:
using System.Collections.Generic;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerOptions
    {
        public IpBlockerOptions()
        {
            Ips = new[] { "192.168.1.1" };
        }
        public IList<string> Ips { get; set; }
    }
}
همچنین برای استفاده راحت‌تر از middleware، یک متد الحاقی را برای آن ایجاد کرده‌ایم و سپس پراپرتی Ips را توسط اینترفیس IConfigurationRoot دریافت کرده‌ایم:
using System.Linq;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.Extensions.Configuration;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public static class IpBlockerExtensions
    {
        public static IApplicationBuilder UseIpBlocker(this IApplicationBuilder builder, IConfigurationRoot configuration, IpBlockerOptions options = null)
        {
            return builder.UseMiddleware<IpBlockerMiddleware>(options ?? new IpBlockerOptions
            {
                Ips = configuration.GetSection("block_list").GetChildren().Select(p => p.Value).ToArray()
            });
        }
    }
}
قبلاً در رابطه با فایل‌های کانفیگ مطلبی را مطالعه کرده‌اید؛ در نتیجه نیازی به توضیح اضافه‌تری ندارد. تنها کاری که در اینجا انجام شده است، دریافت محتویات کلید block_list از فایل کانفیگ است. 
محتویات فایل blockedIps.json:
{
  "block_list": [
    "192.168.1.1",
    "localhost",
    "127.0.0.1",
    "172.16.132.151"
  ]
}

برای خواندن فایل فوق در برنامه نیز خواهیم داشت:
public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }

public Startup(IHostingEnvironment env)
{
var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("blockedIps.json");
Configuration = builder.Build();
}
در نهایت برای استفاده از middleware فوق خواهیم داشت:
app.UseIpBlocker(Configuration);
اکنون هر درخواستی که با آدرس‌های تعیین شده درون فایل blockedIps.json وارد pipeline شود، امکان استفاده‌ی از سایت را نخواهد داشت.

کدهای این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
مطالب
چگونه پروژه‌های Angular ی سبکی داشته باشیم - قسمت اول
یکی از عیب‌هایی که برنامه نویسان front-end و گاها بعضی از مدیران از Angular می‌گیرند، حجم زیاد صفحاتی است که با Angular کار می‌شود. در نتیجه‌ی جستجوی مشکل ذکر شده، با تعدادی پاسخ مشابه ^ و ^ روبرو می‌شویم که هیچ کدام روش صحیحی را برای رفع مشکل ذکر شده عنوان نکرده‌اند. در ادامه پروژه‌ی Angular ای را شروع می‌کنیم و حجم صفحات خروجی را مورد بررسی قرار می‌دهیم. سپس نحوه‌ی بهینه سازی و کم کردن حجم صفحات خروجی را بررسی می‌کنیم. 

برای شروع، CMD را در مسیر دلخواهی برای ساخت پروژه باز کرده  و ابتدا Angular CLI را توسط دستور زیر به آخرین نسخه‌ی موجود به‌روز رسانی می‌کنیم:
npm install -g @angular/cli
و سپس پروژه‌ی انگیولاری را  با دستور زیر می‌سازیم:
ng new HowToKeepAngularSizeSmall
پاسخ سوال ? Would you like to add Angular routing? (y/N)  را  y و scss را به عنوان فرمت stylesheet انتخاب می‌کنیم.
در ادامه پروژه را با استفاده از دستور زیر
ng serve --open --prod
اجرا می‌کنیم . سپس با استفاده از ابزار DevTools console از تب network، حجم فایل‌های لود شده را بررسی می‌کنیم:

حجم خروجی پروژه بعد از ساخت 222KB است.
حال برای آنکه پروژه‌ی جاری را به پروژه‌های واقعی نزدیک‌تر کنیم، بسته‌های npm زیر را به فایل package.json اضافه کرده و با دستور npm i بسته‌ها را نصب می‌کنیم.
"@agm/core": "^1.0.0-beta.5",
"@angular/flex-layout": "^7.0.0-beta.23",
"@angular/material": "^7.3.3",
"@angular/platform-browser": "~7.2.0",
"@asymmetrik/ngx-leaflet": "^5.0.1",
"@ngx-loading-bar/router": "1.3.1",
"@ngx-translate/core": "^11.0.1",
"@ngx-translate/http-loader": "^4.0.0",
"@progress/kendo-angular-buttons": "^4.3.3",
"@progress/kendo-angular-dateinputs": "^3.6.0",
"@progress/kendo-angular-dialog": "^3.10.1",
"@progress/kendo-angular-dropdowns": "^3.5.1",
"@progress/kendo-angular-excel-export": "^2.3.0",
"@progress/kendo-angular-grid": "^3.13.0",
"@progress/kendo-angular-inputs": "^4.2.0",
"@progress/kendo-angular-intl": "^1.7.0",
"@progress/kendo-angular-l10n": "^1.3.0",
"@progress/kendo-angular-layout": "^3.2.0",
"@progress/kendo-data-query": "^1.5.0",
"@progress/kendo-drawing": "^1.5.8",
"@progress/kendo-theme-default": "^3.3.1",
"@swimlane/ngx-datatable": "^14.0.0",
"angular-calendar": "0.23.7",
"angular-tree-component": "7.0.1",
"bootstrap": "^3.4.0",
"chart.js": "2.7.2",
"d3": "4.13.0",
"dragula": "3.7.2",
"hammerjs": "2.0.8",
"intl": "1.2.5",
"leaflet": "1.3.1",
"moment": "2.21.0",
"ng2-charts": "1.6.0",
"ng2-dragula": "1.5.0",
"ng2-file-upload": "1.3.0",
"ng2-validation": "4.2.0",
"ngx-perfect-scrollbar": "5.3.5",
"ngx-quill": "2.2.0",
"screenfull": "3.3.2",
"font-awesome": "^4.7.0",
"jalali-moment": "^3.3.1",
"jquery": "^3.3.1",
"ng-snotify": "^4.3.1",
"normalize.css": "^8.0.1",
و خطوط زیر را به styles.scss اضافه می‌کنیم:
@import "~bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
@import "~@progress/kendo-theme-default/scss/all";
@import '@angular/material/prebuilt-themes/pink-bluegrey.css';
@import '~perfect-scrollbar/css/perfect-scrollbar.css';
@import "~ng-snotify/styles/material";
و قسمت scripts زیر را به فایل angular.json اضافه می‌کنیم:
"scripts": [
              "node_modules/jquery/dist/jquery.js",
              "node_modules/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js",
              "node_modules/hammerjs/hammer.min.js"
            ],
و فایل app.module.ts را نیز به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { NgModule } from '@angular/core';


// Import Material
import {
  MatFormFieldModule, MatInputModule,
  MatButtonModule, MatButtonToggleModule,
  MatDialogModule, MatIconModule,
  MatSelectModule, MatToolbarModule,
  MatDatepickerModule,
  DateAdapter, MAT_DATE_FORMATS, MAT_DATE_LOCALE, MatTableModule, MatCheckboxModule, MatRadioModule, MatCardModule, fadeInContent,
  MatListModule, MatProgressBarModule, MatTabsModule,
  MatSidenavModule,
  MatSlideToggleModule,
  MatMenuModule
} from '@angular/material';



// Import kendo angular ui
import { ButtonsModule } from '@progress/kendo-angular-buttons';
import { GridModule, ExcelModule } from '@progress/kendo-angular-grid';
import { DropDownsModule } from '@progress/kendo-angular-dropdowns';
import { InputsModule } from '@progress/kendo-angular-inputs';
import { DateInputsModule } from '@progress/kendo-angular-dateinputs';
import { DialogsModule } from '@progress/kendo-angular-dialog';
import { RTL } from '@progress/kendo-angular-l10n';
import { LayoutModule } from '@progress/kendo-angular-layout';
import { WindowService, WindowRef, WindowCloseResult, DialogService, DialogRef, DialogCloseResult } from '@progress/kendo-angular-dialog';

import { SnotifyModule, SnotifyService, SnotifyPosition, SnotifyToastConfig, ToastDefaults } from 'ng-snotify';


import { AppRoutingModule } from './app-routing.module';
import { AppComponent } from './app.component';

@NgModule({
  declarations: [
    AppComponent
  ],
  imports: [
    BrowserModule,
    AppRoutingModule,

    // material 
    MatSidenavModule,
    MatSlideToggleModule,
    MatInputModule,
    MatFormFieldModule,
    MatButtonModule, MatButtonToggleModule,
    MatDialogModule, MatIconModule,
    MatSelectModule, MatToolbarModule,
    MatDatepickerModule,
    MatCheckboxModule,
    MatRadioModule,
    MatCardModule,
    MatMenuModule,
    MatListModule,
    MatProgressBarModule,
    MatTabsModule,


    // kendo-angular
    ButtonsModule,
    GridModule,
    ExcelModule,
    DropDownsModule,
    InputsModule,
    DateInputsModule,
    DialogsModule,
    LayoutModule,

    SnotifyModule,


  ],
  providers: [],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule { }

بدون اینکه component جدیدی را به پروژه‌ی جاری اضافه کنیم، پروژه را با دستور ng serve --open --prod  اجرا کرده و خروجی را بررسی می‌کنیم:

همانطور که می‌بینید بدون افزودن کامپوننت جدیدی، حجم خروجی از 222KB به 582KB رسیده‌است. معمولا در هر پروژه نیاز به تعدادی دایرکتیو و سرویس پایه نیز می‌باشد که کم کم به حجم خروجی صفحات می‌افزاید. در نظر بگیرید که هنوز هیچ قالب خاصی برای صفحه مورد نظرمان استفاده نشده و به حجم 582KB رسیده‌ایم. برای نمونه می‌توانیم سری به سایت madewithangular.com بزنیم و حجم خروجی تعدادی از سایت‌های نوشته شده‌ی با انگیولار را بررسی کنیم. سایت‌های زیر خروجی بالای 1.5MB دارند. همچنین سایتی را که خودم تقریبا یک سال پیش شروع کرده بودم، حجم خروجی آن  2.7MB است:

دلیل بالا رفتن حجم خروجی، اضافه شدن فایل‌های JavaScript و style-sheet به bundle اصلی پروژه است. برای مثال حجم فایل main.js را در نمونه‌های ذکر شده بررسی کنید. 

در قسمت‌های بعدی، به نحوه‌ی کار صحیح با انگیولار می‌پردازیم و حجم صفحات را بررسی می‌کنیم. 

مطالب
استفاده از کتابخانه‌های ثالث جاوا اسکریپتی در برنامه‌های AngularJS 2.0
هزاران کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی مستقل از AngularJS 2.0 وجود دارند که نیاز است بتوانیم از آن‌ها در برنامه‌های مختلفی استفاده کنیم. در این مطلب، دو روش بارگذاری آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


هدف: استفاده از کتابخانه‌ی jsSHA

می‌خواهیم در یک برنامه‌ی AngularJS 2.0، از کتابخانه‌ی jsSHA استفاده کرده و هش SHA512 یک رشته را محاسبه کنیم.


تامین پیشنیازهای اولیه

می‌توان فایل‌های این کتابخانه را مستقیما از GitHub دریافت و به پروژه اضافه کرد. اما بهتر است این‌کار را توسط npm مدیریت کنیم. به همین جهت فایل package.json آن‌را گشوده و سپس مدخل متناظری را به آن اضافه کنید:
"dependencies": {
    // ...
    "jssha": "^2.1.0",
    // ...
  },
به این ترتیب با اجرای دستور npm install بر روی پوشه‌ی جاری و یا ذخیره‌ی فایل در ویژوال استودیو، کار دریافت خودکار این کتابخانه صورت گرفته و در مسیر node_modules\jssha\src ذخیره می‌شود.


بارگذاری فایل‌های کتابخانه به صورت پویا

یک روش استفاده از این کتابخانه یا هر کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی، افزودن مدخل تعریف آن به صفحه‌ی index.html است:
 <script src="node_modules/jssha/src/sha512.js"></script>
این روش هر چند کار می‌کند، اما با توجه به اینکه AngularJS 2.0 از System.JS برای مدیریت ماژول‌های خود کمک می‌گیرد، می‌تواند با روش پویای ذیل جایگزین شود. برای این منظور ابتدا فایل systemjs.config.js را باز کنید و سپس دو تغییر ذیل را به آن اعمال نمائید:
// map tells the System loader where to look for things
var map = {
    // ...
    'jssha': 'node_modules/jssha/src'
};
 
// packages tells the System loader how to load when no filename and/or no extension
var packages = {
    // ...
    'jssha': { main: 'sha512.js', defaultExtension: 'js' }
};
در اینجا به اشیاء map و packages آن فایل که کار بارگذاری ماژول‌ها را به صورت خودکار انجام می‌دهد، تعاریف جدید jssha را اضافه کرده‌ایم. در قسمت map، مسیر پوشه‌ی فایل‌های js این کتابخانه مشخص شده‌اند و در قسمت packages، نام فایل اصلی مدنظر و پسوندهای آن‌ها ذکر گردید‌ه‌اند.
به این ترتیب هر زمانیکه کار import این کتابخانه صورت گیرد، بارگذاری پویای آن انجام خواهد شد. به علاوه ابزارهای بسته بندی و deploy پروژه هم این فایل را پردازش کرده و به صورت خودکار، کار bundling، فشرده سازی و یکی سازی اسکریپت‌ها را انجام می‌دهند.


استفاده از jsSHA به صورت untyped

پس از دریافت بسته‌های این کتابخانه و مشخص سازی نحوه‌ی بارگذاری پویای آن، اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن است. در اینجا منظور از untyped این است که فرض کنیم برای این کتابخانه، فایل‌های typings مخصوص TypeScript وجود ندارند و پس از جستجوی در مخزن کد https://github.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped نتوانسته‌ایم معادلی را برای آن پیدا کنیم. بنابراین فایل جدید untyped-sha.component.ts را با محتوای ذیل به پروژه اضافه کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
 
var jsSHA = require("jssha"); // ==> loads `sha512.js` file dynamically using `systemjs.config.js` file definitions
//declare var jsSHA: any; // ==> this requires adding <script src="node_modules/jssha/src/sha512.js"></script> to the first page manually.
 
@Component({
    templateUrl: 'app/using-third-party-libraries/untyped-sha.component.html'
})
export class UnTypedShaComponent implements OnInit {
    hash: String;
 
    ngOnInit(): void {
        let shaObj = new jsSHA("SHA-512", "TEXT");
        shaObj.update("This is a test");
        this.hash = shaObj.getHash("HEX");
    }
}
با این قالب untyped-sha.component.html
<h1>SHA-512 Hash / UnTyped</h1>
 
<p>String: This is a test</p>
<p>HEX: {{hash}}</p>
توضیحات
هر زمانیکه فایل‌های typing یک کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی در دسترس نبودند، فقط کافی است از روش declare var jsSHA: any استفاده کنید. در اینجا any به همان حالت استاندارد و بی‌نوع جاوا اسکریپت اشاره می‌کند. در این حالت برنامه بدون مشکل کامپایل خواهد شد؛ اما از تمام مزایای TypeScript مانند بررسی نوع‌ها و همچنین intellisense محروم می‌شویم.
در این مثال در hook ویژه‌ای به نام OnInit، کار ساخت شیء SHA را انجام داده و سپس هش عبارت This is a test محاسبه شده و به خاصیت عمومی hash انتساب داده می‌شود. سپس این خاصیت عمومی، در قالب این کامپوننت از طریق روش interpolation نمایش داده شده‌است.

دو نکته‌ی مهم
الف) اگر از روش declare var jsSHA: any استفاده کردید، کار بارگذاری فایل sha512.js به صورت خودکار رخ نخواهد داد؛ چون ماژولی را import نمی‌کند. بنابراین تعاریف systemjs.config.js ندید گرفته خواهد شد. در این حالت باید از همان روش متداول افزودن تگ script این کتابخانه به فایل index.html استفاده کرد.
ب) برای بارگذاری پویای کتابخانه‌ی jsSHA بر اساس تعاریف فایل systemjs.config.js از متد require کمک بگیرید:
 var jsSHA = require("jssha");
در این حالت باز هم متغیر jsSHA تعریف شده از نوع any است؛ اما اینبار متد require کار بارگذاری خودکار ماژولی را به نام jssha، انجام می‌دهد. این بارگذاری هم بر اساس تعاریف قسمت «بارگذاری فایل‌های کتابخانه به صورت پویا» ابتدای بحث کار می‌کند.


استفاده از jsSHA به صورت typed

کتابخانه‌ی jsSHA در مخزن کد https://github.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped/tree/master/jssha دارای فایل d.ts. مخصوص خود است. برای نصب آن از یکی از دو روش ذیل استفاده کنید:
الف) نصب دستی فایل‌های typings
 npm install -g typings
typings install jssha --save --ambient
توسط خط فرمان، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو دستور فوق را صادر کنید. به این ترتیب فایل‌های d.ts. لازم، به پوشه‌ی typings پروژه اضافه می‌شوند.
ب) تکمیل فایل typings.ts
{
    "ambientDependencies": {
         // ...
        "jssha": "registry:dt/jssha#2.1.0+20160317120654"
    }
}
برای این منظور فایل typings.json را گشوده و سپس سطر جدید فوق را به آن اضافه کنید. اکنون اگر فایل package.json را یکبار دیگر ذخیره کنید و یا دستور npm install را صادر کنید، همان مراحل قسمت الف تکرار خواهند شد.

پس از نصب فایل‌های typings این پروژه، به فایل main.ts مراجعه کرده و مدخل ذیل را به ابتدای آن اضافه کنید:
/// <reference path="../typings/browser/ambient/jssha/index.d.ts" />
اینکار سبب خواهد شد تا intellisense درون ویژوال استودیو بتواند مداخل متناظر را یافته و راهنمای مناسبی را ارائه دهد.

در ادامه فایل جدید typed-sha.component.ts را با محتوای ذیل به پروژه اضافه کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
//import { jsSHA } from "jssha";
import * as jsSHA from "jssha"; // ===> var jsSHA = require("jssha"); // ===> loads `sha512.js` file dynamically using `systemjs.config.js` file definitions
 
@Component({
    templateUrl: 'app/using-third-party-libraries/typed-sha.component.html'
})
export class TypedShaComponent implements OnInit{
    hash: String;
 
    ngOnInit(): void {
        let shaObj = new jsSHA("SHA-512", "TEXT");
        shaObj.update("This is a test");
        this.hash = shaObj.getHash("HEX");
    }
}
محتویات فایل typed-sha.component.html با محتویات فایل untyped-sha.component.html که پیشتر عنوان شد، یکی است.
در اینجا تنها نکته‌ی مهم و جدید نسبت به روش قبل (استفاده از jsSHA به صورت untyped)، روش import این کتابخانه است. روش "import * as jsSHA from "jssha به عبارت var jsSHA = require("jssha") ترجمه می‌شود که در نهایت سبب بارگذاری خودکار فایل‌های jssha بر اساس تعاریف مداخل آن در فایل systemjs.config.js می‌گردد.


کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 34 - توزیع برنامه‌های Blazor بر روی IIS
یک نکته‌ی تکمیلی: چگونه برنامه‌های blazor server را پس از برقراری ارتباط قطع شده، به صورت خودکار راه‌اندازی مجدد کنیم؟
[_Host.cshtml]

<script src="_framework/blazor.server.js"></script>
<script>
window.Blazor.defaultReconnectionHandler.onConnectionDown = function () {
     setTimeout(function () {
             location.reload();
     }, 7000);
}

window.Blazor.defaultReconnectionHandler._reconnectCallback = function (d) {
    document.location.reload();
}
</script>
مطالب
روشی جهت یافتن فیلدهای استفاده شده درون Stored Procedure ، Function و View
گاهی اوقات بدلیل تغییرات در جداول و غیرو...، ممکن است لازم شود، از استفاده قرار گرفتن فیلدهای جداول درون Function ها،Stored Procedure‌ها و یا View‌ها ، مطلع شوید. در این زمان شما می‌توانید از روش زیر استفاده نماید.
قبل از هر چیز در ابتدا Script زیر را اجرا نمایید.که شامل یک جدول به نام FindField ، یک Stored Procedure به نام PROCEDURE_FindField و یک Function به نام FUNCTION_FindField می‌باشد.
Create Table FindField
(ID int,
Firstname varchar(255),
Lastname varchar(255))
Go
CREATE PROCEDURE PROCEDURE_FindField
AS
    SELECT Firstname FROM FindField;
GO
CREATE FUNCTION FUNCTION_FindField (@id int)
RETURNS int
WITH EXECUTE AS CALLER
AS
begin 
declare @id1 int;
   set @id1= (Select Max(Firstname) from dbo.FindField) ;
   RETURN (@id1);
END;
در ادامه Script زیر را اجرا نمایید:
SELECT OBJECT_NAME(object_id) as 'Procedure/Function/View Name',
definition
FROM sys.sql_modules
WHERE definition LIKE '%' + 'Firstname' + '%'
خروجی بصورت زیر خواهد بود:

همانطور که در شکل مشاهده می‌نمایید، فیلد Firstnameدر Function و Stored Procedure مورد استفاده واقع شده است.

جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه نمایید:

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/ms175081.aspx

مطالب
WF:Windows Workflow #۵
در این قسمت به پیاده سازی یک فرآیند سفارش ساده می‌پردازیم. ابتدا یک پروژه از نوع Workflow Console Application را ایجاد کرده و نام آن را Order Process می‌گذاریم و سپس کلاس‌های زیر را به آن اضافه می‌کنیم:
public class OrderItem
    {
        public int OrderItemID { get; set; }
        public int Quantity { get; set; }
        public string ItemCode { get; set; }
        public string Description { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public Order()
        {
            Items = new List<OrderItem>();
        }
        public int OrderID { get; set; }        
        public string Description { get; set; }         
        public decimal TotalWeight { get; set; }         
        public string ShippingMethod { get; set; }
        public List<OrderItem> Items { get; set; } 
    }
در اینجا دوکلاس تعریف شده است؛ یکی به نام OrderItem می‌باشد که شامل اطلاعات مربوط به میزان سفارش بوده و دیگری کلاس Order می‌باشد که شامل مشخصات سفارش است. سپس فایل OrderWF.xaml را باز کرده و شروع به ساخت فرآیند مورد نظر می‌کنیم. ابتدا یک Sequence را به درون صفحه کشیده و پس از آن در قسمت Arguments دو متغییر را تعریف می‌کنیم. یکی به نام TotalAmount و از نوع Decimal و Out می‌باشد و دیگری به نام OrderInfo که از نوع کلاس Order و In می‌باشد. سپس  یک کنترل WriteLine را به آن اضافه می‌کنیم و در خاصیت Text آن رشته "Order Received" را قرار می‌دهیم. در ادامه یک کنترل Assign را در زیر آن قرار داده و مقدار متغییر TotalAmount را مساوی صفر وارد می‌کنیم.

نکته : برای اینکه نوع متغییر OrderInfo را از نوع کلاس Order قرار دهیم٬ ابتدا DropDown مربوطه را انتخاب کرده و گزینه Browse For Type را انتخاب می‌کنیم تا پنجره مورد نظر باز شود و از طریق آن، کلاس مورد نظر را انتخاب می‌کنیم. اگر در این قسمت کلاس مورد نظر یافت نشد، نیاز است ابتدا عمل Build Project را یک بار انجام دهیم.

 بعضی از کنترل‌های Workflow در قسمت Toolbox موجود نمی‌باشند. از جمله این کنترل‌ها می‌توان به کنترل Add اشاره کرد. برای استفاده از این کنترل، ابتدا باید آن را به لیست کنترل‌ها اضافه نمود. جهت این امر٬ ابتدا در قسمت Toolbox یک Tab جدید را با نام دلخواه ایجاد کرده و سپس بر روی Tab کلیک راست نموده و گزینه Choose Items را انتخاب می‌کنیم. سپس از قسمت System.Activities.Components کنترل Add را انتخاب کرده و سپس بر روی دکمه OK کلیک می‌نمائیم. حال کنترل Add به لیست کنترل‌ها در Tab مورد نظر اضافه شده است.
در ادامه یک کنترل Switch را به فرایند خود اضافه کرده و مقدار T آن را برابر String قرار می‌دهیم؛ زیرا نوع داده‌ای که در قسمت Expression کنترل Switch قرار می‌گیرد، از نوع رشته می‌باشد. پس از اضافه کردن کنترل مورد نظر، کد زیر را به قسمت Expression کنترل اضافه خواهیم کرد:
OrderInfo.ShippingMethod
سپس در کنترل Switch، بر روی قسمت Add new case کلیک کرده و رشته‌های مورد نظر را اضافه می‌کنیم که شامل  "" NextDay"" و  ""2ndDay"" می‌باشند. اکنون در بدنه هر دو Case، کنترل Add را اضافه می‌کنیم. در هنگام اضافه کردن باید برای سه خصوصیت، نوع مشخص شود و نوع هر سه را برابر Decimal قرار می‌دهیم.
در ادامه کنترل Add را انتخاب کرده و به خاصیت Right آنها به ترتیب مقدار های 10.0m و 15.0m را اضافه می‌کنیم و برای خصوصیت Result هر دو کنترل، متغیر TotalAmount را انتخاب می‌کنیم. سپس یک کنترل Assign را به صفحه اضافه کرده و در قسمت To، متغییر  TotalAmount را قرار می‌دهیم و در قسمت Value کد زیر را:
TotalAmount + (OrderInfo.TotalWeight * 0.50m) 
و در آخر با ستفاده از کنترل WriteLine به چاپ محتوای متغییر TotalAmount می‌پر‌دازیم.

اکنون برای اینکه بتوانیم برنامه را اجرا کنیم، کد زیر را به کلاس Program.cs اضافه می‌کنیم:
static void Main(string[] args)
        {
            Order myOrder = new Order
            {
                OrderID = 1,
                Description = "Need some stuff",
                ShippingMethod = "2ndDay",
                TotalWeight = 100
            };
            IDictionary<String, object> input = new Dictionary<String, Object>
            {
                { "OrderInfo",myOrder}
            };
            IDictionary<String, Object> output = WorkflowInvoker.Invoke(new OrderWF(), input);
            Decimal total = (Decimal)output["TotalAmount"];
            Console.WriteLine("Workflow returned ${0} for my order total", total);
            Console.WriteLine("Press ENTER to exit"); 
            Console.ReadLine();

            //Activity workflow1 = new OrderWF();
            //WorkflowInvoker.Invoke(workflow1);
        }
در اینجا علت استفاده از IDictionary، نوع خروجی متد Invoke می‌باشد. در ادامه به کامل کردن این مثال پرداخته می‌شود.
مطالب
مقیدسازی (DataBinding) در WPF زمانی که دسترسی به DataContext وجود ندارد

در WPF و Silverlight می‌توان با استفاده از مقید سازی (DataBindingکنترل‌ها را به منبع‌های داده متصل کرد. این منابع به چند شیوه مختلف مانند استفاده مستقیم از خصوصیتSource  قابل دسترسی هستند. یکی از این روش ها، ارث بری از DataContext نزدیک‌ترین والد است.

همانطور که گفته شدDataContext  هر کنترل، توسط تمامی فرزندان آن قابل دسترسی است. اما در بعضی مواقع، زمانیکه کنترل فرزند، بخشی از visual یا logical tree نباشند، دسترسی به DataContext وجود ندارد.

برای مثال زمانی که نیاز است خصوصیت ItemsSource مربوط به یک به لیستی خارج از ItemsSource کنترل DataGrid DataGridTemplateColumn مثلا به لیستی درون ViewModel  مربوط به Window در مثال زیر مقید شود، به صورت معمول باید به این صورت عمل کرد:

ViewModel :

public List<People> ComboBoxDataSource{get; set;}

  : XAML

<Window x:Class="WpfApplication1.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        Title="MainWindow"
        x:Name="this">
    <Grid>
        <DataGrid ItemsSource="{Binding DataCollection}">
            <DataGrid.Columns>
                <DataGridComboBoxColumn ItemsSource="{Binding DataContext.ComboBoxDataSource, ElementName=this}"/>
            </DataGrid.Columns>
        </DataGrid>
    </Grid>
</Window>

با اینکه همه چیز درست به نظر می‌رسد اما در عمل هیچ اتصالی صورت نمی‌گیرد و در پنجره Output ویژوال استادیو خطای زیر مشاهده می‌شود:

System.Windows.Data Error: 2 : Cannot find governing FrameworkElement or FrameworkContentElement for target element.
BindingExpression:Path=ComboBoxDataSource; DataItem=null; 
target element is 'DataGridComboBoxColumn' (HashCode=17334644); target property is 'ItemsSource' (type 'IEnumerable')

این خطا مشخص میکند که WPF نمیتواند تشخیص بدهد که کدام FrameWorkElement قرار است از DataContext استفاده کند؛ چرا که همانطور که قبلا عنوان شد DataGridTemplateColumn بخشی از visual  یا  logical treeنیست.

برای مشکل فوق در صورتیکه خصوصیت مورد نظر، یک خصوصیت از فرزندان کنترل باشد، از طریق استایل‌ها می‌توان مشکل را حل کرد. برای مثال به جای ItemSource مربوط به DataGridComboBoxColumn می‌توان خصوصیت ItemSource کنترل ComboBox درون آن را تنظیم کرد.

  <DataGridComboBoxColumn DisplayMemberPath="FirstName">
        <DataGridComboBoxColumn.EditingElementStyle>
              <Style TargetType="ComboBox">
                     <Setter Property="ItemsSource" Value="{Binding DataContext.ComboBoxDataSource , ElementName=this}"/>
               </Style>
         </DataGridComboBoxColumn.EditingElementStyle>
   </DataGridComboBoxColumn>

اما در صورتیکه نیاز باشد یک خصوصیت از خود DataGridComboBoxColumn مانند Visibility  مقید سازی شود، روش بالا کارساز نخواهد بود. برای حل مشکل فوق میتوان از کلاس‌های Freezable استفاده کرد؛ چرا که این کلاسها می‌توانند از DataContext ارث بری کنند حتی زمانیکه بخشی از visual یاlogical tree  نباشند. برای این کار می‌توان کلاس زیر را ایجاد کرد:

 public class DataBindingHelper : Freezable
    {
        protected override Freezable CreateInstanceCore()
        {
            return new DataBindingHelper();
        }
        public object Data
        {
            get { return (object)GetValue(DataProperty); }
            set { SetValue(DataProperty, value); }
        }

        public static readonly DependencyProperty DataProperty =
            DependencyProperty.Register("Data", typeof(object), typeof(DataBindingHelper), new UIPropertyMetadata(null));
    }
و یک نمونه از آن را در Resource‌های DataGrid ساخت:

<DataGrid.Resources>
       <local:DataBindingHelper x:Key="bindingHelper"Data="{Binding}"/>
</DataGrid.Resources>

و هنگام مقید سازی خصوصیت Visibility مربوط به DataGridComboBoxColumn، از نمونه ساخته شده به عنوان  Source استفاده نمود.

<DataGridComboBoxColumn Visibility="{Binding Data.IsVisible,Converter={StaticResource visibilityConverter},Source={StaticResource bindingHelper}}"/>

نظرات مطالب
بارگزاری PartialView با استفاده از jQuery در زمان اجرا
باسلام و خسته نباشید. 
من مثال فوق را خط به خط اجرا کردم ولی partial view  نمایش داده نمیشه. فکر کنم مکان  قطعه کد Ajax  را اشتباه جایگذاری کردم اگه ممکنه راهنمائی می‌کنید که قطعه:
 $( function () {
$.ajax({
//مشخص کردن  اکشنی که باید فراخوانی شود
url: '/Home/Details' ,
contentType: 'application/html; charset=utf-8' ,
type: 'GET' ,
//نوع نتیجه بازگشتی
dataType: 'html'
 
})
.success( function (result) {
  //زمانی که کدهای سمت سرور بدون خطا اجرا شده اند
  //این قسمت فراخوانی می‌شود و نتیجه اکشن درون متغیر
  //result
  //قرار می‌گیرد
  $( '#sectionContents' ).html(result);
})
.error( function (xhr, status) {
  alert(xhr.responseText);
});
  });
دقیقا کجای Index باید قرارداده بشه؟ سورس پروژه را هم ارسال می‌کردید خیلی خوب می‌شد .
ممنون. 
مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
عموما از ajax برای ارائه سایت‌هایی سریع، با حداقل ریفرش و حداقل مصرف پهنای باند سرور، استفاده می‌شود. اما این روش، مشکلات خاص خود را نیز دارا است. عموما محتوای پویای بارگذاری شده، سبب تغییر آدرس صفحه‌ی جاری در مرورگر نمی‌شود. برای مثال اگر قرار است چندین برگه در صفحه به صورت ajax ایی بارگذاری شوند، تغییر سریع محتوا را مشاهده می‌کنید، اما خبری از تغییر آدرس جاری صفحه در مرورگر نیست. همچنین روش‌های ajax ایی عموما SEO friendly نیستند. زیرا اکثر موتورهای جستجو فاقد پردازشگرهای جاوا اسکریپت می‌باشند و محتوای پویای ajax ایی را مشاهده نمی‌کنند. برای آدرس دهی این مشکلات مهم، افزونه‌ای به نام pjax طراحی شده‌است که کار آن دریافت محتوای HTML ایی از سرور و قرار دادن آن در یک جایگاه خاص مانند یک div است. در پشت صحنه‌ی آن از jQuery ajax استفاده شده، به همراه push state

pjax = pushState + AJAX
Push state API همان HTML5 History API است؛ به این معنا که هرچند محتوای صفحه‌ی جاری به صورت پویا بارگذاری می‌شود، اما آدرس مرورگر نیز به صورت خودکار تنظیم خواهد شد؛ به همراه عنوان صفحه. به علاوه تاریخچه‌ی مرور صفحات نیز در مرورگر به روز رسانی شده و امکان حرکت بین صفحات توسط دکمه‌های back و forward همانند قبل وجود خواهد داشت. همچنین اگر مرورگر جاری سایت، امکان استفاده از جاوا اسکریپت را نداشته باشد، به صورت خودکار به حالت بارگذاری کامل صفحه سوئیچ خواهد کرد.
سایت‌های بسیاری خودشان را با این الگو وفق داده‌اند. برای نمونه Twitter و Github از مفهوم pjax استفاده‌ی وسیعی دارند. برای نمونه، layout یا master page یک سایت را درنظر بگیرید. به ازای مرور هر صفحه، یکبار باید تمام قسمت‌های تکراری layout از سرور بارگذاری شوند. توسط pjax به سرور اعلام می‌کنیم، ما تنها نیاز به body صفحات را داریم و نه کل صفحه را. همچنین اگر مرورگر از جاوا اسکریپت استفاده نمی‌کند، لطفا کل صفحه را همانند گذشته بازگشت بده. به علاوه مسایل سمت کلاینت مانند تغییر آدرس مرورگر و تغییر عنوان صفحه نیز به صورت خودکار مدیریت شوند. این تکنیک را دقیقا در حین مرور مخزن‌های کد Github می‌توانید مشاهده کنید. فقط قسمتی که لیست فایل‌ها را ارائه می‌دهد، از سرور دریافت می‌گردد و نه کل صفحه.


بکارگیری pjax در ASP.NET MVC

مطابق توضیحاتی که ارائه شد، برای پیاده سازی سازی pjax نیاز به دو فایل layout داریم. یکی برای حالت ajax ایی و دیگری برای حالت بارگذاری کامل صفحه. حالت ajax ایی آن تنها از رندرکردن body پشتیبانی می‌کند؛ و نه ارائه تمام قسمت‌های صفحه مانند هدر، فوتر، منوها و غیره. بنابراین خواهیم داشت:

الف) تعریف فایل‌های layout سازگار با pjax
ابتدا یک فایل جدید را به نام _PjaxLayout.cshtml به پوشه‌ی Shared اضافه کنید؛ با این محتوا:
 <title>@ViewBag.Title</title>
@RenderBody()
سپس layout اصلی سایت را به نحو ذیل تغییر دهید
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" />
    <script src="~/Scripts/jquery-1.8.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.pjax.js"></script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $(document).pjax('a[withpjax]', '#pjaxContainer', { timeout: 5000 });
        });
    </script>
</head>
    <body>
        <div>Main layout ...</div>
        <div id="pjaxContainer">
            @RenderBody()
        </div>
    </body>
</html>
در فایل PjaxLayout خبری از هدر و فوتر نیست و فقط یک عنوان و نمایش body را به همراه دارد.
فایل layout اصلی سایت همانند قبل است. فقط RenderBody آن داخل یک div با id مساوی pjaxContainer قرار گرفته و از آن در فراخوانی افزونه‌ی pjax استفاده شده‌است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، مطابق تنظیمات ابتدای هدر layout، فقط لینک‌هایی که دارای ویژگی withpjax باشند، توسط pjax پردازش خواهند شد.

ب) تغییر فایل ViewStart برنامه
در فایل ViewStart، کار مقدار دهی layout پیش فرض صورت گرفته‌است. اکنون نیاز است این فایل را جهت معرفی layout دوم تعریف شده مخصوص pjax، اندکی ویرایش کنیم:
@{
    if (Request.Headers["X-PJAX"] != null)
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_PjaxLayout.cshtml";
    }
    else
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    }
}
افزونه‌ی pjax، هدری را به نام X-PJAX به سرور ارسال می‌کند. بر این اساس می‌توان تصمیم گرفت که آیا از layout اصلی (در صورتیکه مرورگر از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی‌کند و این هدر را ارسال نکرده‌است) یا از layout سبک‌تر pjax استفاده شود.

ج) آزمایش برنامه
using System.Web.Mvc;

namespace PajxMvcApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            return View();
        }
    }
}
یک کنترلر ساده را به نحو فوق با دو اکشن متد و دو View متناظر با آن ایجاد کنید.
سپس View متد Index را به نحو ذیل تغییر دهید:
 @{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.ActionLink(linkText: "About", actionName:"About", routeValues: null,
                         controllerName:"Home", htmlAttributes: new { withpjax = "with-pjax"})
در این View یک لینک معمولی به اکشن متد About اضافه شده‌است. فقط در ویژگی‌های html آن، یک ویژگی جدید به نام withpjax را نیز اضافه کرده‌ایم تا در صورت امکان و پشتیبانی مرورگر، از pjax استفاده شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، چنین خروجی را در برگه‌ی network آن مشاهده خواهید کرد:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کلیک بر روی لینک About، یک درخواست pjax ایی به سرور ارسال شده‌است؛ به همراه هدرهای ویژه آن. هنوز قسمت‌های اصلی layout سایت مشخص هستند (و مجددا از سرور درخواست نشده‌اند). آدرس صفحه عوض شده‌است. به علاوه قسمت body آن تنها تغییر کرده‌است.



این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید
PajxMvcApp.zip


برای مطالعه بیشتر

A Faster Web With PJAX
Favour PJAX over dynamically loaded partial views
What is PJAX and why
Pjax.Mvc
Using pjax with ASP.Net MVC3
Getting started with PJAX with ASP.NET MVC
ASP.NET MVC with PAjax or PushState/ReplaceState and Ajax
مطالب
تزریق وابستگی‌ها فراتر از کلاس‌ها در برنامه‌های Angular
عموما تزریق وابستگی‌های کلاس‌ها، در برنامه‌های Angular صورت می‌گیرند. برای مثال در یک NgModule در قسمت providers آن نام کلاسی را معرفی می‌کنیم و سپس می‌توان این کلاس را به سازنده‌ی کامپوننت‌ها تزریق کرد و از امکانات آن استفاده کرد. اما سیستم تزریق وابستگی‌های Angular محدود به تزریق وهله‌های کلاس‌ها نیست و می‌توان قسمت providers را با یک سری شیء تعریف شده‌ی با {} نیز مقدار دهی کرد. در اینجا می‌توان یک token را به یک وابستگی انتساب داد.


انواع providers در Angular

سیستم تزریق وابستگی‌های Angular، تامین کننده‌های ذیل را نیز به همراه دارد:
 - تامین کننده‌ی مقادیر که با useValue مشخص می‌شود.
 - تامین کننده‌ی Factory‌ها که با useFactory تعریف خواهد شد.
 - تامین کننده‌ی کلاس‌ها که با useClass تعریف می‌شود.
 - تامین کننده‌ی کلاس‌هایی با نام‌های مستعار که توسط useExisting مشخص می‌شود.

یک تامین کننده مشخص می‌کند که سیستم تزریق کننده‌ی وابستگی‌ها، با درخواست توکن/کلیدی مشخص، چه وابستگی را باید وهله سازی کند.


تزریق وابستگی‌هایی از نوع ثوابت در برنامه‌های Angular

فرض کنید برنامه‌ی Angular شما در مسیر دیگری نسبت به Web API سمت سرور آن قرار دارد. به همین جهت در تمام سرویس‌های برنامه نیاز به تعریف مسیر پایه‌ی Web API مانند API_BASE_HREF را خواهید داشت. یک روش حل این مساله، تعریف این ثابت به صورت یک وابستگی و سپس تزریق آن به کلاس‌های سرویس‌ها و یا کامپوننت‌های برنامه است:
@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    InjectionBeyondClassesRoutingModule
  ],
  declarations: [TestProvidersComponent],
  providers: [
    { provide: "API_BASE_HREF", useValue: "http://localhost:5000" },
    { provide: "APP_BASE_HREF", useValue: document.location.pathname },
    { provide: "IS_PROD", useValue: true },
    { provide: "APIKey", useValue: "XYZ1234ABC" },
    { provide: "Random", useValue: Math.random() },
    {
      provide: "emailApiConfig", useValue: Object.freeze({
        apiKey: "email-key",
        context: "registration"
      })
    },
    { provide: "languages", useValue: "en", multi: true },
    { provide: "languages", useValue: "fa", multi: true }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
- در اینجا چندین مثال از تکمیل قسمت providers یک ماژول را با شیء‌های token دار provide مشاهده می‌کنید. هر provide یک token را مشخص می‌کند که از آن جهت دریافت مقدار وابستگی منتسب به آن استفاده خواهد شد.
- در این مثال، حالت‌های مختلفی از تامین کننده‌ی useValue را نیز مشاهده می‌کنید. انتساب یک رشته، یک مقدار boolean و یا یک مقدار که در زمان انتساب محاسبه خواهد شد مانند Math.random.
- همچنین در اینجا می‌توان در قسمت useValue مانند emailApiConfig، یک شیء را نیز تعریف کرد. علت استفاده‌ی از Object.freeze، تعریف این شیء به صورت read only است.
- در حین تعریف provideها اگر کلید توکن بکار رفته یکی باشد، آخرین مقدار، مابقی را بازنویسی می‌کند؛ مانند حالت languages که در اینجا دوبار تعریف شده‌است. اما با ذکر خاصیت multi، می‌توان به کلید languages به صورت یک آرایه دسترسی یافت و در این حالت مقادیر آن بازنویسی نمی‌شوند.

اکنون برای استفاده‌ی از این توکن‌های تعریف شده توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها، می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
import { Component, OnInit, Inject } from "@angular/core";
import { inject } from "@angular/core/testing";

@Component({
  selector: "app-test-providers",
  templateUrl: "./test-providers.component.html",
  styleUrls: ["./test-providers.component.css"]
})
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject("API_BASE_HREF") public apiBaseHref: string,
    @Inject("APP_BASE_HREF") public appBaseHref: string,
    @Inject("IS_PROD") public isProd: boolean,
    @Inject("APIKey") public apiKey: string,
    @Inject("Random") public random: string,
    @Inject("emailApiConfig") public emailApiConfig: any,
    @Inject("languages") public languages: string[]
  ) { }

  ngOnInit() {
  }
}
در اینجا هر توکن توسط ویژگی Inject به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است. از این جهت آن‌ها را public تعریف کرده‌ایم که بتوان در قالب این کامپوننت، به مقادیر تزریق شده، دسترسی یافت:
<h1>
  Injection Beyond Classes
</h1>
<div class="alert alert-info">
  <ul>
    <li>API_BASE_HREF: {{apiBaseHref}}</li>
    <li>APP_BASE_HREF: {{appBaseHref}}</li>
    <li>IS_PROD: {{isProd}}</li>
    <li>APIKey: {{apiKey}}</li>
    <li>Random-1: {{random}}</li>
    <li>Random-2: {{random}}</li>
    <li>emailApiConfig {{emailApiConfig | json}}</li>
    <li>languages: {{languages | json}}</li>
  </ul>
</div>
با این خروجی:


در اینجا همانطور که مشاهده می‌کنید، languages از نوع multi: true به یک آرایه تبدیل شده‌است و یا emailApiConfig نیز یک شیء است که توسط کلیدهای آن می‌توان به مقادیر متناظر آن دسترسی یافت. Random نیز تنها یکبار دریافت شده‌است و مهم نیست که چندبار صدا زده شود؛ همواره مقدار آن مساوی اولین مقداری است که در زمان انتساب دریافت می‌کند.


تزریق تنظیمات برنامه توسط تامین کننده‌ی مقادیر

یک نمونه از تزریق شیء emailApiConfig: any را در مثال فوق ملاحظه کردید. روش بهتر و نوع دار آن به صورت ذیل است. ابتدا یک فایل جدید thismodule.config.ts یا app.config.ts را ایجاد می‌کنیم:
import { InjectionToken } from "@angular/core";

export let APP_CONFIG = new InjectionToken<string>("this.module.config");

export interface IThisModuleConfig {
  apiEndpoint: string;
}

export const ThisModuleConfig: IThisModuleConfig = {
  apiEndpoint: "http://localhost:45043/api/"
};
تاکنون توکن‌های تعریف شده را توسط یک رشته‌ی ثابت مانند "API_BASE_HREF" تعریف کردیم. مشکل این روش، امکان تداخل آن‌ها در یک برنامه‌ی بزرگ است. به همین جهت روش توصیه شده، قرار دادن این کلید داخل یک InjectionToken است تا همواره بتوان به یک توکن منحصربفرد در طول عمر برنامه دست یافت که نمونه‌ی آن‌را در تعریف APP_CONFIG مشاهده می‌کنید. در برنامه اگر دو new InjectionToken، با یک سازنده‌ی یکسان تعریف شوند، با هم مساوی نخواهند بود و توکن نهایی آن منحصربفرد است:
import { InjectionToken } from '@angular/core';
export const EmailService1 = new InjectionToken<string>("EmailService");
export const EmailService2 = new InjectionToken<string>("EmailService");
console.log(EmailService1 === EmailService2); // false

سپس نوع تنظیمات را توسط اینترفیس IThisModuleConfig تعریف کرده‌ایم (که نسبت به استفاده‌ی از any یک پیشرفت محسوب می‌شود). در آخر وهله‌ای از این اینترفیس را به نحوی که مشاهده می‌کنید export کرده‌ایم.

اکنون نحوه‌ی تعریف تزریق وابستگی از نوع IThisModuleConfig در یک NgModule به صورت ذیل است:
import { ThisModuleConfig, APP_CONFIG } from "./thismodule.config";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: APP_CONFIG, useValue: ThisModuleConfig }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
اینبار توکن تعریف شده توسط InjectionToken مشخص شده‌است و مقدار آن توسط ThisModuleConfig تامین خواهد شد.

در آخر، تزریق آن به سازنده‌ی یک کامپوننت بر اساس توکن APP_CONFIG و از نوع مشخص اینترفیس آن خواهد بود:
import { IThisModuleConfig, APP_CONFIG } from "./../thismodule.config";
@Component()
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject(APP_CONFIG) public config: IThisModuleConfig
  ) { }

  ngOnInit() {
  }

}


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی Factory ها

تا اینجا useValue را بررسی کردیم. نوع دیگر تامین کننده‌های قابل تعریف، useFactory هستند:
@NgModule({
  providers: [
    // ------ useFactory
    { provide: "BASE_URL", useFactory: getBaseUrl },
    { provide: "RandomFactory", useFactory: randomFactory }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }

export function getBaseUrl() {
  return document.getElementsByTagName("base")[0].href;
}

export function randomFactory() {
  return Math.random();
}
در اینجا روش استفاده‌ی از useFactory را مشاهده می‌کنید. کار کرد آن با useValue دقیقا یکی است؛ یک توکن را مشخص می‌کنیم و سپس مقداری به آن نسبت داده می‌شود. اما در اینجا می‌توان یک متد را که بیانگر نحوه‌ی تامین این مقدار است نیز مشخص کرد و نسبت به حالت useValue که تنها یک مقدار ثابت و مشخص را دریافت می‌کند، انعطاف پذیری بیشتر دارد و می‌توان منطق سفارشی خاصی را نیز در اینجا پیاده سازی کرد.

روش استفاده‌ی از آن نیز همانند توکن‌های useValue است که توسط ویژگی Inject مشخص می‌شوند:
export class TestProvidersComponent implements OnInit {

  constructor(
    @Inject("BASE_URL") public baseUrl: string,
    @Inject("RandomFactory") public randomFactory: string
  ) { }

حالت useFactory علاوه بر امکان دریافت یک منطق سفارشی توسط یک function، امکان دریافت یک سری وابستگی را نیز دارد. فرض کنید کلاس سرویس خودرو به صورت زیر تعریف شده‌است که دارای وابستگی از نوع HttpClient تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن است:
import { HttpClient } from "@angular/common/http";
import { Injectable } from "@angular/core";

@Injectable()
export class CarService {

  constructor(private http: HttpClient) { }

}
در این حالت useFactory آن جهت تامین پارامتر سازنده‌ی  new CarService، به همراه متدی خواهد بود که پارامتری از نوع HttpClient را دریافت می‌کند:
import { CarService } from "./car.service";
import { HttpClient } from "@angular/common/http";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useFactory
    { provide: "Car_Service", useFactory: carServiceFactory, deps: [HttpClient] }
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }

export function carServiceFactory(http: HttpClient) {
  return new CarService(http);
}
در اینجا برای تامین این پارامتر سازنده، خاصیت دیگری به نام deps قابل تعریف است که می‌تواند یک یا چند سرویس و وابستگی را تزریق و تامین کند. برای مثال سرویس HttpClient در اینجا توسط deps: [HttpClient] تزریق شده‌است.


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی کلاس‌ها

تا اینجا useValue و useFactory را بررسی کردیم. نوع دیگر تامین کننده‌های قابل تعریف، useClass هستند. در حالت استفاده‌ی useClass، نام یک نوع مشخص می‌شود و سپس Angular وهله‌ای از آن‌را تامین خواهد کرد. در این حالت اگر این وابستگی دارای پارامترهای تزریق شده‌ای در سازنده‌ی آن باشد، آن‌ها نیز به صورت خودکار وهله سازی می‌شوند.
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useClass
    { provide: "Car_Service_Name1", useClass: CarService },
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
این حالت دقیقا معادل تعریف متداول سرویس ذیل است؛ با این تفاوت که توکن آن مساوی مقدار سفارشی Car_Service_Name1 است:
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
        CarService
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }


تزریق وابستگی‌ها توسط تامین کننده‌ی کلاس‌هایی با نام‌های مستعار

چگونه می‌توان دو تامین کننده را برای کلاسی مشابه، با توکن‌هایی متفاوت ایجاد کرد؟ در این حالت از useExisting استفاده می‌شود:
import { CarService } from "./car.service";

@NgModule({
  providers: [
    // ------ useClass
    { provide: "Car_Service_Name1", useClass: CarService },
    // ------ useExisting
    { provide: "Car_Service_Token2", useExisting: "Car_Service_Name1" },
  ]
})
export class InjectionBeyondClassesModule { }
در اینجا CarService توسط دو توکن مختلف در معرض دید قرار گرفته‌است. باید دقت داشت که درخواست "Car_Service_Token2" دقیقا همان وهله‌ی ایجاد شده‌ی توسط توکن "Car_Service_Name1" را بازگشت می‌دهد و وهله‌ی جدیدی در این حالت ایجاد نخواهد شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.