using UAParser; ... string uaString = "Mozilla/5.0 (iPhone; CPU iPhone OS 5_1_1 like Mac OS X) AppleWebKit/534.46 (KHTML, like Gecko) Version/5.1 Mobile/9B206 Safari/7534.48.3"; // get a parser with the embedded regex patterns var uaParser = Parser.GetDefault(); // get a parser using externally supplied yaml definitions // var uaParser = Parser.FromYamlFile(pathToYamlFile); // var uaParser = Parser.FromYaml(yamlString); ClientInfo c = uaParser.Parse(uaString); Console.WriteLine(c.UserAgent.Family); // => "Mobile Safari" Console.WriteLine(c.UserAgent.Major); // => "5" Console.WriteLine(c.UserAgent.Minor); // => "1" Console.WriteLine(c.OS.Family); // => "iOS" Console.WriteLine(c.OS.Major); // => "5" Console.WriteLine(c.OS.Minor); // => "1" Console.WriteLine(c.Device.Family); // => "iPhone"
UserDialogs.Init(this); // Before Forms.Init
containerBuilder.RegisterInstance(UserDialogs.Instance);
public IUserDialogs UserDialogs { get; set; } public async Task Login() { if (string.IsNullOrWhiteSpace(UserName) || string.IsNullOrWhiteSpace(Password)) await UserDialogs.AlertAsync(message: "Please provide UserName and Password!", title: ")-:", okText: "Ok!"); }
using (UserDialogs.Loading("Logging in...", maskType: MaskType.Black)) { // Login implementation ... await Task.Delay(TimeSpan.FromSeconds(3)); }
await NavigationService.NavigateAsync("/Login", animated: false);
await NavigationService.NavigateAsync("/Nav/HelloWorld");
3- ممکن است بخواهید هنگام رفتن از صفحهای به صفحه دیگر، پارامتر نیز ارسال کنید. اگر برای مثال صفحه اول لیست محصولات را نمایش میدهد و با زدن روی هر محصول قرار است به صفحهای برویم که جزئیات آن محصول را ببینیم، بهتر است Id آن محصول به صورت پارامتر به صفحه دوم ارسال شود. برای این کار داریم:
await NavigationService.NavigateAsync("ProductDetail", new NavigationParameters { { "productId", productId } });
حال سؤال این است که در صفحه جزئیات یک محصول، چگونه productId را بگیریم؟ فرض کنید دو صفحه ProductsList و ProductDetail را داریم. هر صفحه دارای View و View Model است. در ViewModel مربوط به ProductDetail، یعنی ProductDetailViewModel که از BitViewModelBase ارث بری کردهاست، میتوانیم متد OnNavigatedToAsync را override کنیم. در آنجا به پارامترهای ارسال شده دسترسی داریم:
public async override Task OnNavigatedToAsync(INavigationParameters parameters) { await base.OnNavigatedToAsync(parameters); Guid productId = parameters.GetValue<Guid>("productId"); }
هر ViewModel علاوه بر OnNavigatedTo می تواند دارای OnNavigatedFrom هم باشد که زمانیکه داریم از صفحه مربوطه خارج میشویم، فراخوانی میشود.
4- برای نمایش صفحه به صورت Popup کافی است بجای اینکه View ما یک Content Page باشد، یک PopupPage باشد (برای درک بهتر، فایل IntroView.xaml را در فولدر Views باز کنید).
حتی میتوانید Animation مربوط به باز شدن پاپ آپ را هم کاملا Customize کنید. مثلا زمان باز شدن، از سمت راست صفحه وارد شود و زمان خارج شدن، Fade out شود. باز کردن Popup در Navigation Page معنی نمیدهد، پس با Nav/ در اینجا کاری نداریم. در مثال ما، بعد از لاگین میخواهیم یک صفحه Intro شامل هشدارها و راهنماییهای اولیه را در قالب Popup به کاربر نمایش دهیم. Popupها میتوانند همچون Content Pageها، دارای View Model باشند و مواردی چون OnNavigatedTo، ارسال پارامتر و هر آنچه که گفته شد، در مورد آنها نیز صدق میکند.
5- برای Master/Detail کافی است بجای Nav/HelloWorld/ از MasterDetail/Nav/HelloWorld/ استفاده کنید. این عمل باعث میشود HelloWorld در داخل Navigation Page و Navigation Page داخل Master Detail باز شود. از این سادهتر امکان ندارد!
برای تغییر UI مربوط به Master که از سمت چپ باز میشود، فایل XamAppMasterDetailView.xaml را تغییر دهید.
در قسمت بعدی به جزئیات Binding خواهیم پرداخت.
یکی از مواردی که ممکن است در محیط کاری با آن برخورد داشت، تقاضای تولید فایل word یک گزارش با فرمتی مشخص از یک برنامه ASP.Net است. برای مثال یک قالب درست کردهاند که header و footer و کلا یک فرمت رسمی دارد. الان برنامه شما باید این فایل word رسمی را با گزارشی که تولید میکند پر کند. حالا اینجاست که گرفتاری برنامه نویس شروع میشود! روی سرور باید word نصب باشد تا توسط اشیاء COM آن بتوان یک چنین کارهایی را آنهم با ASP.Net که به صورت پیش فرض کمترین سطح دسترسی را روی سیستم دارد انجام داد. یا اینکه باید به سراغ کامپوننتهای تجاری رفت و حالا اینجا با این وضع تحریم و غیره چگونه بتوان آنها را خریداری کرد یا شاید احتمالا در سایتهای وارز بتوان نسخه تکه پاره شده آنها را یافت. مشکلی هم که این نوع کامپوننتها دارند این است که ممکن است سال دیگر اصلا ساپورت نشوند. محصولات مایکروسافت هم که مرتبا در حال به روز رسانی هستند. در این حالت برنامه متکی به این نوع کامپوننتهای تجاری سورس بسته در همان نگارش قبلی خود مجبور است باقی بماند.
خوشبختانه با ارائه آفیس 2007 و فرمت OpenXML فایلهای آن، این مشکل تقریبا مرتفع شده است. مایکروسافت نیز برای سهولت تولید این نوع اسناد، OpenXML SDK را ارائه داده است که از آدرس زیر قابل دریافت است:
Open XML Format SDK 1.0
البته پیش نمایش نگارش دو SDK آن نیز موجود است که در مطلب جاری به آن پرداخته نخواهد شد.
فایلهای office 2007 از یک فایلzip تشکیل شده از چند فایل xml داخل آن، ایجاد شدهاند. برای مثال یک فایل docx را با winrar یا امثال آن باز کنید (تصویر زیر):
برای کار با اینگونه اسناد باید با اصطلاحات زیر آشنا شد:
Package : فایل zip شما (همان فایل برای مثال docx) اینجا یک بسته نام دارد.
Parts : اجزای این بسته که همان فایلهای آن هستند، parts نامیده شده اند.
Relations : اگر به فایلهای موجود در یک بسته دقت کنید، فایلهایی با پسوند rels را خواهید دید که بیانگر نحوه ارتباط Parts با یکدیگر هستند.
Relations Ids: هر ارتباط با یک ID منحصربفرد تعریف میگردد.
اگر علاقمند باشید که پوستری را در این رابطه مشاهده نمائید میتوان به آدرس زیر مراجعه نمود.
Open XML Developer Map
نحوه استفاده از OpenXML SDK در دات نت:
ابتدا باید ارجاعی را به فایل DocumentFormat.OpenXml.dll که پس از نصب در مسیر OpenXMLSDK\1.0.1825\lib قرار گرفته است به پروژه افزود. سپس نیاز است تا ارجاعی به کتابخانه WindowsBase نیز به برنامه افزوده شود (تصویر زیر). افزودن ارجاعی به این کتابخانه جهت کامپایل برنامه ضروری است (شکل زیر).
تا اینجا ارجاعات برنامه به صورت زیر خواهند بود:
یک مثال ساده:
قصد داریم یک فایل docx ساده را با استفاده از OpenXML SDK ایجاد کنیم. در مثال زیر فرمت متغیر docXml را میتوان با ایجاد یک فایل docx ساده در word و سپس باز کردن بسته فشرده شده آن و مشاهده محتوای فایل word\document.xml بدست آورد.
using System.IO;
using System.Text;
using DocumentFormat.OpenXml;
using DocumentFormat.OpenXml.Packaging;
namespace OpenXMLTestApp
{
class CWord
{
public static void CreateDocument(string documentFileName, string text)
{
using (WordprocessingDocument wordDoc =
WordprocessingDocument.Create(documentFileName, WordprocessingDocumentType.Document))
{
MainDocumentPart mainPart = wordDoc.AddMainDocumentPart();
string docXml =
@"<?xml version=""1.0"" encoding=""UTF-8"" standalone=""yes""?>
<w:document xmlns:w=""http://schemas.openxmlformats.org/wordprocessingml/2006/main"">
<w:body><w:p><w:r><w:t>#REPLACE#</w:t></w:r></w:p></w:body>
</w:document>";
docXml = docXml.Replace("#REPLACE#", text);
using (Stream stream = mainPart.GetStream())
{
byte[] buf = (new UTF8Encoding()).GetBytes(docXml);
stream.Write(buf, 0, buf.Length);
}
}
}
}
}
CWord.CreateDocument("test.docx", "سلام دنیا");
برای مطالعه بیشتر میتوان به منابع زیر مراجعه نمود:
یک ویدیوی آموزشی رایگان از مایکروسافت
دریافت
سؤالات متداول در MSDN
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/bb491088.aspx
البته اگر پس از نصب SDK به پوشه doc آن مراجعه نمائید، این سؤال و جوابها را در فایل راهنمای chm آن نیز میتوان پیدا کرد.
مثال دیگری در مورد ایجاد یک گزارش از بانک اطلاعاتی و گرفتن خروجی docx از آن
http://openxmldeveloper.org/articles/GenerateWordTable.aspx
البته این مثال خیلی قدیمی است و قسمتهای کار با پکیج را با SDK ارائه شده میتوان به صورت خودکار انجام داد. اما حداقل نحوه تولید جداول استاندارد OpenXML را میتوان از آن ایده گرفت.
مثالی در مورد نحوه قرار دادن عکس در فایل docx تولیدی
همچنین مثالهای بیشتری را در وبلاگهای مربوطه میتوان یافت:
http://blogs.msdn.com/brian_jones/
http://blogs.msdn.com/ericwhite/default.aspx
ASP.NET MVC #7
آشنایی با Razor Views
قبل از اینکه بحث جاری ASP.NET MVC را بتوانیم ادامه دهیم و مثلا مباحث دریافت اطلاعات از کاربر، کار با فرمها و امثال آنرا بررسی کنیم، نیاز است حداقل به دستور زبان یکی از View Engineهای ASP.NET MVC آشنا باشیم.
MVC3 موتور View جدیدی را به نام Razor معرفی کرده است که به عنوان روش برگزیده ایجاد Viewها در این سیستم به شمار میرود و فوق العاده نسبت به ASPX view engine سابق، زیباتر، سادهتر و فشردهتر طراحی شده است و یکی از اهداف آن تلفیق code و markup میباشد. در این حالت دیگر پسوند فایلهای Viewها همانند سابق ASPX نخواهد بود و به cshtml و یا vbhtml تغییر یافته است. همچنین برخلاف web forms view engine از System.Web.Page مشتق نشده است. و باید دقت داشت که Razor یک زبان برنامه نویسی جدید نیست. در اینجا از مخلوط زبانهای سی شارپ و یا ویژوال بیسیک به همراه تگهای html استفاده میشود.
البته این را هم باید عنوان کرد که این مسایل سلیقهای است. اگر با web forms view engine راحت هستید، با همان کار کنید. اگر با هیچکدام از اینها راحت نیستید (!) نمونههای دیگر هم وجود دارند، مثلا:
Razor Views یک سری قابلیت جالب را هم به همراه دارند:
1) امکان کامپایل آنها به درون یک DLL وجود دارد. مزیت: استفاده مجدد از کد، عدم نیاز به وجود صریح فایل cshtml یا vbhtml بر روی دیسک سخت.
2) آزمون پذیری: از آنجائیکه Razor viewها به صورت یک کلاس کامپایل میشوند و همچنین از System.Web.Page مشتق نخواهند شد، امکان بررسی HTML نهایی تولیدی آنهابدون نیاز به راه اندازی یک وب سرور وجود دارد.
3) IntelliSense ویژوال استودیو به خوبی آنرا پوشش میدهد.
4) با توجه به مواردی که ذکر شد، یک اتفاق جالب هم رخ داده است: امکان استفاده از Razor engine خارج از ASP.NET MVC هم وجود دارد. برای مثال یک سرویس ویندوز NT طراحی کردهاید که قرار است ایمیل فرمت شدهای به همراه اطلاعات مدلهای شما را در فواصل زمانی مشخص ارسال کند؟ میتوانید برای طراحی آن از Razor engine استفاده کنید و تهیه خروجی نهایی HTML آن نیازی به راه اندازی وب سرور و وهله سازی HttpContext ندارد.
ساختار پروژه مثال جاری
در ادامه مرور سریعی خواهیم داشت بر دستور زبان Razor engine و جهت نمایش این قابلیتها، یک مثال ساده را در ابتدا با مشخصات زیر ایجاد خواهیم کرد:
الف) یک empty ASP.NET MVC 3 project را ایجاد کنید و نوع View engine را هم در ابتدای کار Razor انتخاب نمائید.
ب) دو کلاس زیر را به پوشه مدلهای برنامه اضافه کنید:
namespace MvcApplication3.Models
{
public class Product
{
public Product(string productNumber, string name, decimal price)
{
Name = name;
Price = price;
ProductNumber = productNumber;
}
public string ProductNumber { get; set; }
public string Name { get; set; }
public decimal Price { get; set; }
}
}
using System.Collections.Generic;
namespace MvcApplication3.Models
{
public class Products : List<Product>
{
public Products()
{
this.Add(new Product("D123", "Super Fast Bike", 1000M));
this.Add(new Product("A356", "Durable Helmet", 123.45M));
this.Add(new Product("M924", "Soft Bike Seat", 34.99M));
}
}
}
کلاس Products صرفا یک منبع داده تشکیل شده در حافظه است. بدیهی است هر نوع ORM ایی که یک ToList را بتواند در اختیار شما قرار دهد، توانایی تشکیل لیست جنریکی از محصولات را نیز خواهد داشت و تفاوتی نمیکند که کدامیک مورد استفاده قرار گیرد.
ج) سپس یک کنترلر جدید به نام ProductsController را به پوشه Controllers برنامه اضافه میکنیم:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication3.Models;
namespace MvcApplication3.Controllers
{
public class ProductsController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var products = new Products();
return View(products);
}
}
}
د) بر روی نام متد Index کلیک راست کرده، گزینه Add view را جهت افزودن View متناظر آن، انتخاب کنید. البته میشود همانند قسمت پنجم گزینه Create a strongly typed view را انتخاب کرد و سپس Product را به عنوان کلاس مدل انتخاب نمود و در آخر خیلی سریع یک لیست از محصولات را نمایش داد، اما فعلا از این قسمت صرفنظر نمائید، چون میخواهیم آن را دستی ایجاد کرده و توضیحات و نکات بیشتری را بررسی کنیم.
ه) برای اینکه حین اجرای برنامه در VS.NET هربار نخواهیم که آدرس کنترلر Products را دستی در مرورگر وارد کنیم، فایل Global.asax.cs را گشوده و سپس در متد RegisterRoutes، در سطر Parameter defaults، مقدار پیش فرض کنترلر را مساوی Products قرار دهید.
مرجع سریع Razor
ابتدا کدهای View متد Index را به شکل زیر وارد نمائید:
@model List<MvcApplication3.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
var number = 12;
var data = "some text...";
<h2>line1: @data</h2>
@:line-2: @data <br />
<text>line-3:</text> @data
}
<br />
site@(data)
<br />
@@name
<br />
@(number/10)
<br />
First product: @Model.First().Name
<br />
@if (@number>10)
{
<span>@data</span>
}
else
{
<text>Plain Text</text>
}
<br />
@foreach (var item in Model)
{
<li>@item.Name, $@item.Price </li>
}
@*
A Razor Comment
*@
<br />
@("First product: " + Model.First().Name)
<br />
<img src="@(number).jpg" />
در ادامه توضیحات مرتبط با این کدها ارائه خواهد شد:
1) نحوه معرفی یک قطعه کد
@model List<MvcApplication3.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
var number = 12;
var data = "some text...";
<h2>line1: @data</h2>
@:line-2: @data <br />
<text>line-3:</text> @data
}
این کدها متعلق به Viewایی است که در قسمت (د) بررسی ساختار پروژه مثال جاری، ایجاد کردیم. در ابتدای آن هم نوع model مشخص شده تا بتوان سادهتر به اطلاعات شیء Model به کمک IntelliSense دسترسی داشت.
برای ایجاد یک قطعه کد در Viewایی از نوع Razor به این نحو عمل میشود:
@{ ...Code Block.... }
در اینجا مجاز هستیم کدهای سی شارپ را وارد کنیم. یک نکته جالب را هم باید درنظر داشت: امکان نوشتن تگهای html هم در این بین وجود دارد (بدون اینکه مجبور باشیم قطعه کد شروع شده را خاتمه دهیم، به حالت html معمولی سوئیچ کرده و دوباره یک قطعه کد دیگر را شروع نمائیم). مانند line1 مثال فوق. اگر کمی پایینتر از این سطر مثلا بنویسیم line2 (به عنوان یک برچسب) کامپایلر ایراد خواهد گرفت، زیرا این مورد نه متغیر است و نه از پیش تعریف شده است. به عبارتی نباید فراموش کنیم که اینجا قرار است کد نوشته شود. برای رفع این مشکل دو راه حل وجود دارد که در سطرهای دو و سه ملاحظه میکنید. یا باید از تگی به نام text برای معرفی یک برچسب در این میان استفاده کرد (سطر سه) یا اگر قرار است اطلاعاتی به شکل یک متن معمولی پردازش شود ابتدای آن مانند سطر دوم باید یک @: قرار گیرد.
کمی پایینتر از قطعه کد معرفی شده در بالا بنویسید:
<br />
site@data
اکنون اگر خروجی این View را در مرورگر بررسی کنید، دقیقا همین site@data خواهد بود. چون در این حالت Razor تصور خواهد کرد که قصد داشتهاید یک آدرس ایمیل را وارد کنید. برای این حالت خاص باید نوشت:
<br />
site@(data)
به این ترتیب data از متغیر data تعریف شده در code block قبلی برنامه دریافت و نمایش داده خواهد شد.
شبیه به همین حالت در مثال زیر هم وجود دارد:
<img src="@(number).jpg" />
در اینجا اگر پرانتزها را حذف کنیم، Razor فرض را بر این خواهد گذاشت که شیء number دارای خاصیت jpg است. بنابراین باید به نحو صریحی، بازه کاری را مشخص نمائیم.
بکار گیری این علامت @ یک نکته جنبی دیگر را هم به همراه دارد. فرض کنید در صفحه قصد دارید آدرس توئیتری شخصی را وارد کنید. مثلا:
<br />
@name
در این حالت View کامپایل نخواهد شد و Razor تصور خواهد کرد که قرار است اطلاعات متغیری به نام name را نمایش دهید. برای نمایش این اطلاعات به همین شکل، یک @ دیگر به ابتدای سطر اضافه کنید:
<br />
@@name
2) نحوه معرفی عبارات
عبارات پس از علامت @ معرفی میشوند و به صورت پیش فرض Html Encoded هستند (در قسمت 5 در اینباره بیشتر توضیح داده شد):
First product: @Model.First().Name
در این مثال با توجه به اینکه نوع مدل در ابتدای View مشخص شده است، شیء Model به لیستی از Products اشاره میکند.
یک نکته:
مشخص سازی حد و مرز صریح یک متغیر در مثال زیر نیز کاربرد دارد:
<br />
@number/10
اگر خروجی این مثال را بررسی کنید مساوی 12/10 خواهد بود و محاسبهای انجام نخواهد شد. برای حل این مشکل باز هم از پرانتز میتوان کمک گرفت:
<br />
@(number/10)
@if (@number>10)
{
<span>@data</span>
}
else
{
<text>Plain Text</text>
}
یک عبارت شرطی در اینجا با @if شروع میشود و سپس نکاتی که در «نحوه معرفی یک قطعه کد» بیان شد، در مورد عبارات داخل {} صادق خواهد بود. یعنی در اینجا نیز میتوان عبارات سی شارپ مخلوط با تگهای html را نوشت.
یک نکته: عبارت شرطی زیر نادرست است. حتما باید سطرهای کدهای سی شارپ بین {} محصور شوند؛ حتی اگر یک سطر باشند:
@if( i < 1 ) int myVar=0;
4) نحوه استفاده از حلقه foreach
@foreach (var item in Model)
{
<li>@item.Name, $@item.Price </li>
}
حلقه foreach نیز مانند عبارات شرطی با یک @ شروع شده و داخل {} بدنه آن نکات «نحوه معرفی یک قطعه کد» برقرار هستند (امکان تلفیق code و markup با هم).
کسانی که پیشتر با web forms کار کرده باشند، احتمالا الان خواهند گفت که این یک پس رفت است و بازگشت به دوران ASP کلاسیک دهه نود! ما به ندرت داخل صفحات aspx وب فرمها کد مینوشتیم. مثلا پیشتر یک GridView وجود داشت و یک دیتاسورس که به آن متصل میشد؛ مابقی خودکار بود و ما هیچ وقت حلقهای ننوشتیم. در اینجا هم این مساله با نوشتن برای مثال «html helpers» قابل کنترل است که در قسمتهای بعدی به آن پرداخته خواهد شد. به عبارتی قرار نیست به این نحو با Viewهای Razor رفتار کنیم. این قسمت فقط یک آشنایی کلی با Syntax است.
5) امکان تعریف فضای نام در ابتدای View
@using namespace;
6) نحوه نوشتن توضیحات سمت سرور:
@*
A Razor Comment / Server side Comment
*@
7) نحوه معرفی عبارات چند جزئی:
@("First product: " + Model.First().Name)
همانطور که ملاحظه میکنید، ذکر یک پرانتز برای معرفی عبارات چندجزئی کفایت میکند.
استفاده از موتور Razor خارج از ASP.NET MVC
پیشتر مطلبی را در مورد «تهیه قالب برای ایمیلهای ارسالی یک برنامه ASP.Net» در این سایت مطالعه کردهاید. اولین سؤالی هم که در ذیل آن مطلب مطرح شده این است: «در برنامههای ویندوز چطور؟» پاسخ این است که کل آن مثال بر مبنای HttpContext.Current.Server.Execute کار میکند. یعنی باید مراحل وهله سازی HttpContext و شیء Server توسط یک وب سرور و درخواست رسیده طی شود و ... شبیه سازی آن آنچنان مرسوم و کار سادهای نیست.
اما این مشکل با Razor وجود ندارد. به عبارتی در اینجا برای رندر کردن یک Razor View به html نهایی، نیازی به HttpContext نیست. بنابراین از این امکانات مثلا در یک سرویس ویندوز ان تی یا یک برنامه کنسول، WinForms، WPF و غیره هم میتوان استفاده کرد.
برای اینکه بتوان از Razor خارج از ASP.NET MVC استفاده کرد، نیاز به اندکی کدنویسی هست مثلا استفاده از کامپایلر سی شارپ یا وی بی و کامپایل پویای کد و یک سری ست آپ دیگر. پروژهای به نام RazorEngine این کپسوله سازی رو انجام داده و از اینجا http://razorengine.codeplex.com/ قابل دریافت است.
using System.Text.RegularExpressions; using Microsoft.AspNetCore.Routing; public class CustomUrlTransformer : IOutboundParameterTransformer { private static readonly Regex _camelCasingRegEx = new Regex("([a-z])([A-Z])", RegexOptions.Compiled); public string TransformOutbound(object value) { return value == null ? null : _camelCasingRegEx.Replace(value.ToString(), "$1-$2"); } }
مراحل کار به این صورت هستند:
بارگذاری تصویر و چرخش آن در صورت نیاز
ابتدا تصویر بارکد دار را بارگذاری کرده و آنرا تبدیل به یک تصویر سیاه و سفید میکنیم:
// load the image and convert it to grayscale var image = new Mat(fileName); if (rotation != 0) { rotateImage(image, image, rotation, 1); } if (debug) { Cv2.ImShow("Source", image); Cv2.WaitKey(1); // do events } var gray = new Mat(); var channels = image.Channels(); if (channels > 1) { Cv2.CvtColor(image, gray, ColorConversion.BgrToGray); } else { image.CopyTo(gray); }
تشخیص گرادیانهای افقی و عمودی
یکی از روشهای تشخیص بارکد، استفاده از روشی است که در تشخیص خودرو قسمت 16 بیان شد. تعداد زیادی تصویر بارکد را تهیه و سپس آنها را به الگوریتمهای machine learning جهت تشخیص و یافتن محدودهی بارکد موجود در یک تصویر، ارسال کنیم. هرچند این روش جواب خواهد داد، اما در این مورد خاص، قسمت بارکد، شبیه به گرادیانی از رنگها است. کتابخانهی OpenCV برای یافتن این نوع گرادیانها دارای متدی است به نام Sobel :
// compute the Scharr gradient magnitude representation of the images // in both the x and y direction var gradX = new Mat(); Cv2.Sobel(gray, gradX, MatType.CV_32F, xorder: 1, yorder: 0, ksize: -1); //Cv2.Scharr(gray, gradX, MatType.CV_32F, xorder: 1, yorder: 0); var gradY = new Mat(); Cv2.Sobel(gray, gradY, MatType.CV_32F, xorder: 0, yorder: 1, ksize: -1); //Cv2.Scharr(gray, gradY, MatType.CV_32F, xorder: 0, yorder: 1); // subtract the y-gradient from the x-gradient var gradient = new Mat(); Cv2.Subtract(gradX, gradY, gradient); Cv2.ConvertScaleAbs(gradient, gradient); if (debug) { Cv2.ImShow("Gradient", gradient); Cv2.WaitKey(1); // do events }
ابتدا درجهی شدت گرادیانها در جهتهای x و y محاسبه میشوند. سپس این شدتها از هم کم خواهند شد تا بیشترین شدت گرادیان موجود در محور x حاصل شود. این بیشترین شدتها، بیانگر نواحی خواهند بود که احتمال وجود بارکدهای افقی در آنها بیشتر است.
کاهش نویز و یکی کردن نواحی تشخیص داده شده
در ادامه میخواهیم با استفاده از متدهای تشخیص کانتور (قسمت 12)، نواحی با بیشترین شدت گرادیان افقی را پیدا کنیم. اما تصویر حاصل از قسمت قبل برای اینکار مناسب نیست. به همین جهت با استفاده از متدهای کار با مورفولوژی تصاویر، این نواحی گرادیانی را یکی میکنیم (قسمت 8).
// blur and threshold the image var blurred = new Mat(); Cv2.Blur(gradient, blurred, new Size(9, 9)); var threshImage = new Mat(); Cv2.Threshold(blurred, threshImage, thresh, 255, ThresholdType.Binary); if (debug) { Cv2.ImShow("Thresh", threshImage); Cv2.WaitKey(1); // do events } // construct a closing kernel and apply it to the thresholded image var kernel = Cv2.GetStructuringElement(StructuringElementShape.Rect, new Size(21, 7)); var closed = new Mat(); Cv2.MorphologyEx(threshImage, closed, MorphologyOperation.Close, kernel); if (debug) { Cv2.ImShow("Closed", closed); Cv2.WaitKey(1); // do events } // perform a series of erosions and dilations Cv2.Erode(closed, closed, null, iterations: 4); Cv2.Dilate(closed, closed, null, iterations: 4); if (debug) { Cv2.ImShow("Erode & Dilate", closed); Cv2.WaitKey(1); // do events }
ابتدا با استفاده از متد Threshold، تصویر را به یک تصویر باینری تبدیل خواهیم کرد. در این تصویر تمام نقاط دارای شدت رنگ کمتر از مقدار thresh، به مقدار حداکثر 255 تنظیم میشوند.
سپس با استفاده از متدهای تغییر مورفولوژی تصویر، قسمتهای مجاور به هم را میبندیم و یکی میکنیم. این مورد در یافتن اشیاء احتمالی که ممکن است بارکد باشند، بسیار مفید است.
متدهای Erode و Dilate در اینجا کار حذف نویزهای اضافی را انجام میدهند؛ تا بهتر بتوان بر روی نواحی بزرگتر یافت شده، تمرکز کرد.
یافتن بزرگترین ناحیهی به هم پیوستهی موجود در یک تصویر
تمام این مراحل را انجام دادیم تا بتوانیم بزرگترین ناحیهی به هم پیوستهای را که احتمال میرود بارکد باشد، در تصویر تشخیص دهیم. پس از این آماده سازیها، اکنون با استفاده از متد یافتن کانتورها، تمام نواحی یکی شده را یافته و بزرگترین مساحت ممکن را به عنوان بارکد انتخاب میکنیم:
//find the contours in the thresholded image, then sort the contours //by their area, keeping only the largest one Point[][] contours; HiearchyIndex[] hierarchyIndexes; Cv2.FindContours( closed, out contours, out hierarchyIndexes, mode: ContourRetrieval.CComp, method: ContourChain.ApproxSimple); if (contours.Length == 0) { throw new NotSupportedException("Couldn't find any object in the image."); } var contourIndex = 0; var previousArea = 0; var biggestContourRect = Cv2.BoundingRect(contours[0]); while ((contourIndex >= 0)) { var contour = contours[contourIndex]; var boundingRect = Cv2.BoundingRect(contour); //Find bounding rect for each contour var boundingRectArea = boundingRect.Width * boundingRect.Height; if (boundingRectArea > previousArea) { biggestContourRect = boundingRect; previousArea = boundingRectArea; } contourIndex = hierarchyIndexes[contourIndex].Next; } var barcode = new Mat(image, biggestContourRect); //Crop the image Cv2.CvtColor(barcode, barcode, ColorConversion.BgrToGray); Cv2.ImShow("Barcode", barcode); Cv2.WaitKey(1); // do events
خواندن مقدار متناظر با بارکد یافت شده
خوب، تا اینجا موفق شدیم، محل قرارگیری بارکد را تصویر پیدا کنیم. مرحلهی بعد خواندن مقدار متناظر با این تصویر است. برای این منظور از کتابخانهی سورس بازی به نام http://zxingnet.codeplex.com استفاده خواهیم کرد. این کتابخانه قادر است بارکد بسازد و همچنین تصاویر بارکدها را خوانده و مقادیر متناظر با آنها را استخراج کند. برای نصب آن میتوان از دستور ذیل استفاده کرد:
PM> Install-Package ZXing.Net
private static string getBarcodeText(Mat barcode) { // `ZXing.Net` needs a white space around the barcode var barcodeWithWhiteSpace = new Mat(new Size(barcode.Width + 30, barcode.Height + 30), MatType.CV_8U, Scalar.White); var drawingRect = new Rect(new Point(15, 15), new Size(barcode.Width, barcode.Height)); var roi = barcodeWithWhiteSpace[drawingRect]; barcode.CopyTo(roi); Cv2.ImShow("Enhanced Barcode", barcodeWithWhiteSpace); Cv2.WaitKey(1); // do events return decodeBarcodeText(barcodeWithWhiteSpace.ToBitmap()); } private static string decodeBarcodeText(System.Drawing.Bitmap barcodeBitmap) { var source = new BitmapLuminanceSource(barcodeBitmap); // using http://zxingnet.codeplex.com/ // PM> Install-Package ZXing.Net var reader = new BarcodeReader(null, null, ls => new GlobalHistogramBinarizer(ls)) { AutoRotate = true, TryInverted = true, Options = new DecodingOptions { TryHarder = true, //PureBarcode = true, /*PossibleFormats = new List<BarcodeFormat> { BarcodeFormat.CODE_128 //BarcodeFormat.EAN_8, //BarcodeFormat.CODE_39, //BarcodeFormat.UPC_A }*/ } }; //var newhint = new KeyValuePair<DecodeHintType, object>(DecodeHintType.ALLOWED_EAN_EXTENSIONS, new Object()); //reader.Options.Hints.Add(newhint); var result = reader.Decode(source); if (result == null) { Console.WriteLine("Decode failed."); return string.Empty; } Console.WriteLine("BarcodeFormat: {0}", result.BarcodeFormat); Console.WriteLine("Result: {0}", result.Text); var writer = new BarcodeWriter { Format = result.BarcodeFormat, Options = { Width = 200, Height = 50, Margin = 4}, Renderer = new ZXing.Rendering.BitmapRenderer() }; var barcodeImage = writer.Write(result.Text); Cv2.ImShow("BarcodeWriter", barcodeImage.ToMat()); return result.Text; }
الف) این کتابخانه حتما نیاز دارد تا تصویر بارکد، در یک حاشیهی سفید در اختیار او قرار گیرد. به همین جهت در متد getBarcodeText، ابتدا تصویر بارکد یافت شده، به میانهی یک مستطیل سفید رنگ بزرگتر کپی میشود.
ب) برای تبدیل Mat به Bitmap مورد نیاز این کتابخانه میتوان از متد الحاقی ToBitmap استفاده کرد (قسمت 7).
ج) پس از آن وهلهای از کلاس BarcodeReader آماده شده و در آن پارامترهایی مانند بیشتر سعی کن (TryHarder) و اصلاح درجهی چرخش تصویر (AutoRotate) تنظیم شدهاند.
د) بارکدهای موجود در قبضهای ایران عموما بر اساس فرمت CODE_128 ساخته میشوند. بنابراین برای خواندن سریعتر آنها میتوان PossibleFormats را مقدار دهی کرد. اگر این مقدار دهی صورت نگیرد، تمام حالتهای ممکن بررسی میشوند.
در آخر کار این متد، از متد Writer آن نیز برای تولید بارکد مشابهی استفاده شدهاست تا بتوان بررسی کرد این دو تا چه اندازه به هم شبیه هستند.
همانطور که مشاهده میکنید، عدد تشخیص داده شده، با عدد شناسهی قبض و شناسهی پرداخت تصویر ابتدای بحث یکی است.
بهبود تصویر، پیش از ارسال آن به متد Decode کتابخانهی ZXing.Net
در تصویر قبلی، سطر decode failed را هم ملاحظه میکنید. علت اینجا است که اولین سعی انجام شده، موفق نبوده است؛ چون تصویر تشخیص داده شده، بیش از اندازه نویز و حاشیهی خاکستری دارد. میتوان این حاشیهی خاکستری را با دوبار اعمال متد Threshold از بین برد:
var barcodeClone = barcode.Clone(); var barcodeText = getBarcodeText(barcodeClone); if (string.IsNullOrWhiteSpace(barcodeText)) { Console.WriteLine("Enhancing the barcode..."); //Cv2.AdaptiveThreshold(barcode, barcode, 255, //AdaptiveThresholdType.GaussianC, ThresholdType.Binary, 9, 1); //var th = 119; var th = 100; Cv2.Threshold(barcode, barcode, th, 255, ThresholdType.ToZero); Cv2.Threshold(barcode, barcode, th, 255, ThresholdType.Binary); barcodeText = getBarcodeText(barcode); } Cv2.Rectangle(image, new Point(biggestContourRect.X, biggestContourRect.Y), new Point(biggestContourRect.X + biggestContourRect.Width, biggestContourRect.Y + biggestContourRect.Height), new Scalar(0, 255, 0), 2); if (debug) { Cv2.ImShow("Segmented Source", image); Cv2.WaitKey(1); // do events } Cv2.WaitKey(0); Cv2.DestroyAllWindows();
اعداد یافت شده، دقیقا از روی تصویر بهبود یافتهی توسط متدهای Threshold خوانده شدهاند و نه تصویر ابتدایی یافت شده. بنابراین به این موضوع نیز باید دقت داشت.
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید.
public class Customer { public int Id { set; get; } public string FirstName { get; set; } public string LastName { get; set; } public string Bio { get; set; } public virtual ICollection<Order> Orders { get; set; } [Computed] [NotMapped] public string FullName { get { return FirstName + ' ' + LastName; } } } public class Order { public int Id { set; get; } public string OrderNo { get; set; } public DateTime PurchaseDate { get; set; } public bool ShipToHomeAddress { get; set; } public virtual ICollection<OrderItem> OrderItems { get; set; } [ForeignKey("CustomerId")] public virtual Customer Customer { get; set; } public int CustomerId { get; set; } [Computed] [NotMapped] public decimal Total { get { return OrderItems.Sum(x => x.TotalPrice); } } } public class OrderItem { public int Id { get; set; } public decimal Price { get; set; } public string Name { get; set; } public int Quantity { get; set; } [ForeignKey("OrderId")] public virtual Order Order { get; set; } public int OrderId { get; set; } [Computed] [NotMapped] public decimal TotalPrice { get { return Price * Quantity; } } }
در ادامه میخواهیم اطلاعات حاصل از این کلاسها را با شرایط خاصی به ViewModelهای مشخصی جهت نمایش در برنامه نگاشت کنیم.
نمایش اطلاعات مشتریها
میخواهیم اطلاعات مشتریها را مطابق فرمت کلاس ذیل بازگشت دهیم:
public class CustomerViewModel { public string Bio { get; set; } public string CustomerName { get; set; } }
- اگر Bio نال بود، بجای آن N/A نمایش داده شود.
- CustomerName از خاصیت محاسباتی FullName کلاس مشتری تامین گردد.
برای حل این مساله، نیاز است نگاشت زیر را تهیه کنیم:
this.CreateMap<Customer, CustomerViewModel>() .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(entity => entity.FullName)) .ForMember(dest => dest.Bio, opt => opt.MapFrom(entity => entity.Bio ?? "N/A"));
همچنین در اینجا مطابق نگاشت فوق، خاصیت CustomerName از خاصیت FullName کلاس مشتری دریافت میشود.
کوئری نهایی استفاده کنندهی از این اطلاعات به شکل زیر خواهد بود:
using (var context = new MyContext()) { var viewCustomers = context.Customers .Project() .To<CustomerViewModel>() .Decompile() .ToList(); // don't use // var viewCustomers = Mapper.Map<IEnumerable<Customer>, IEnumerable<CustomerViewModel>>(dbCustomers); foreach (var customer in viewCustomers) { Console.WriteLine("{0} - {1}", customer.CustomerName, customer.Bio); } }
نمایش اطلاعات سفارشهای مشتریها
در ادامه قصد داریم اطلاعات سفارشها را با فرمت ViewModel ذیل نمایش دهیم:
public class OrderViewModel { public string CustomerName { get; set; } public decimal Total { get; set; } public string OrderNumber { get; set; } public IEnumerable<OrderItemsViewModel> OrderItems { get; set; } } public class OrderItemsViewModel { public string Name { get; set; } public int Quantity { get; set; } public decimal Price { get; set; } }
- CustomerName از خاصیت محاسباتی FullName کلاس مشتری تامین گردد.
- خاصیت OrderNumber آن از خاصیت OrderNo تهیه گردد.
به همین جهت کار را با تهیهی نگاشت ذیل ادامه میدهیم:
this.CreateMap<Order, OrderViewModel>() .ForMember(dest => dest.OrderNumber, opt => opt.MapFrom(src => src.OrderNo)) .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(src => src.Customer.FullName));
using (var context = new MyContext()) { var viewOrders = context.Orders .Project() .To<OrderViewModel>() .Decompile() .ToList(); // don't use // var viewOrders = Mapper.Map<IEnumerable<Order>, IEnumerable<OrderViewModel>>(dbOrders); foreach (var order in viewOrders) { Console.WriteLine("{0} - {1} - {2}", order.OrderNumber, order.CustomerName, order.Total); } }
using (var context = new MyContext()) { var viewOrders = context.Orders .Project() .To<OrderViewModel>() .Decompile() .ToList(); // don't use // var viewOrders = Mapper.Map<IEnumerable<Order>, IEnumerable<OrderViewModel>>(dbOrders); foreach (var order in viewOrders) { Console.WriteLine("{0} - {1} - {2}", order.OrderNumber, order.CustomerName, order.Total); foreach (var item in order.OrderItems) { Console.WriteLine("({0}) {1} - {2}", item.Quantity, item.Name, item.Price); } } }
this.CreateMap<Order, OrderViewModel>() .ForMember(dest => dest.OrderNumber, opt => opt.MapFrom(src => src.OrderNo)) .ForMember(dest => dest.OrderItems, opt => opt.Ignore()) .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(src => src.Customer.FullName));
نمایش اطلاعات یک سفارش، با فرمتی خاص
تا اینجا نگاشتهای انجام شده بر روی لیستی از اشیاء صورت گرفتند. در ادامه میخواهیم اولین سفارش ثبت شده را با فرمت ذیل نمایش دهیم:
public class OrderDateViewModel { public int PurchaseHour { get; set; } public int PurchaseMinute { get; set; } public string CustomerName { get; set; } }
this.CreateMap<Order, OrderDateViewModel>() .ForMember(dest => dest.PurchaseHour, opt => opt.MapFrom(src => src.PurchaseDate.Hour)) .ForMember(dest => dest.PurchaseMinute, opt => opt.MapFrom(src => src.PurchaseDate.Minute)) .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(src => src.Customer.FullName));
پس از این تنظیمات، کوئری نهایی به شکل ذیل خواهد بود:
using (var context = new MyContext()) { var viewOrder = context.Orders .Project() .To<OrderDateViewModel>() .Decompile() .FirstOrDefault(); // don't use // var viewOrder = Mapper.Map<Order, OrderDateViewModel>(dbOrder); if (viewOrder != null) { Console.WriteLine("{0}, {1}:{2}", viewOrder.CustomerName, viewOrder.PurchaseHour, viewOrder.PurchaseMinute); } }
فرمت کردن سفارشی اطلاعات در حین نگاشتها
در مورد فرمت کنندههای سفارشی و تبدیلگرها پیشتر بحث کردهایم. اما اغلب آنها را در حالت خاص LINQ to Entities نمیتوان بکار برد، زیرا قابلیت تبدیل به SQL را ندارند. برای مثال فرض کنید میخواهیم خاصیت ShipToHomeAddress کلاس Order را به خاصیت ShipHome کلاس ذیل نگاشت کنیم:
public class OrderShipViewModel { public string ShipHome { get; set; } public string CustomerName { get; set; } }
this.CreateMap<Order, OrderShipViewModel>() .ForMember(dest => dest.ShipHome, opt => opt.MapFrom(src=>src.ShipToHomeAddress? "Yes": "No")) .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(src => src.Customer.FullName));
using (var context = new MyContext()) { var viewOrders = context.Orders .Project() .To<OrderShipViewModel>() .Decompile() .ToList(); // don't use // var viewOrders = Mapper.Map<IEnumerable<Order>, IEnumerable<OrderShipViewModel>>(dbOrders); foreach (var order in viewOrders) { Console.WriteLine("{0} - {1}", order.CustomerName, order.ShipHome); } }
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید.
پس از وصول یک درخواست از طریق سیستم مسیریابی، factory پیش فرض (DefaultControllerFactory) به بررسی rout data پرداخته تا خاصیت Controller آن را بیابد و سعی در پیدا کردن کلاسی در برنامه خواهد داشت که مشخصات ذیل را دارا باشد:
- دارای سطح دسترسی public باشد.
- Abstract نباشد.
- حاوی پارامتر generic نباشد.
- نام کلاس دارای پسوند Controller باشد.
- پیاده سازی کننده اینترفیس IContoller باشد.
اگر بخواهید به فضاهای نام خاصی برای یافتن آنها توسط factory پیش فرض، برتری قائل شوید، باید در متد Application_Start فایل global.asax.cs مانند ذیل عمل نمایید:
using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Web; using System.Web.Http; using System.Web.Mvc; using System.Web.Routing; using ControllerExtensibility.Infrastructure; namespace ControllerExtensibility { public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication { protected void Application_Start() { AreaRegistration.RegisterAllAreas(); WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration); FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters); RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes); ControllerBuilder.Current.DefaultNamespaces.Add("MyControllerNamespace"); ControllerBuilder.Current.DefaultNamespaces.Add("MyProject.*"); } } }
مهمترین دلیلی که نیاز داریم factory پیش فرض را سفارشی کنیم، استفاده از تزریق وابستگیها (DI) به کنترلرهاست. راههای متعددی برای این کار وجود دارند که انتخاب بهترین روش بسته به چگونگی بکارگیری DI در برنامه شماست:
الف) تزریق وابستگی به کنترلر با ایجاد یک controller activator سفارشی
کدهای اینترفیس IControllerActivator مطابق ذیل است:
namespace System.Web.Mvc { using System.Web.Routing; public interface IControllerActivator { IController Create(RequestContext requestContext, Type controllerType); } }
using ControllerExtensibility.Controllers; using System; using System.Web.Mvc; using System.Web.Routing; namespace ControllerExtensibility.Infrastructure { public class StructureMapControllerActivator : IControllerActivator { public IController Create(RequestContext requestContext, Type controllerType) { return (IController)ObjectFactory.GetInstance(controllerType); } } }
برای استفاده از این activator سفارشی نیاز داریم وهلهای از آن را به عنوان پارامتر به سازندهی کلاس DefaultControllerFactory ارسال کنیم و نتیجه را در متد Application_Start فایل global.asax.cs ثبت کنیم.
using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Web; using System.Web.Http; using System.Web.Mvc; using System.Web.Routing; using ControllerExtensibility.Infrastructure; namespace ControllerExtensibility { public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication { protected void Application_Start() { AreaRegistration.RegisterAllAreas(); WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration); FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters); RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes); ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new DefaultControllerFactory(new StructureMapControllerActivator())); } } }
میتوان متدهای کلاس مشتق شدهی از DefaultControllerFactory را override کرد و برای اهدافی نظیر DI از آن بهره جست. جدول ذیل سه متدی که میتوان با تحریف آنها به مقصود رسید، توصیف شدهاند:
متد | نوع بازگشتی | توضیحات |
CreateController | IController | پیاده سازی کنندهی متد Createontroller از اینترفیس IControllerFactory است و به صورت پیش فرض متد GetControllerType را جهت تعیین نوعی که باید وهله سازی شود، صدا میزند و سپس کنترلر وهله سازی شده را به متد GetControllerInstance ارسال میکند. |
GetControllerType | Type | وظیفهی نگاشت درخواست رسیده را به Controller type عهده دار است. |
GetControllerInstance | IController | وظیفه ایجاد وهلهای از نوع مشخص شده را عهده دار است. |
شیوهی تحریف متد GetControllerInstance
public class StructureMapControllerFactory : DefaultControllerFactory { protected override IController GetControllerInstance(RequestContext requestContext, Type controllerType) { return ObjectFactory.GetInstance(controllerType) as Controller; } }
ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new StructureMapControllerFactory());
نمونهای عملی آنرا در مقالهی (EF Code First #12) و یا دورهی «بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگیها و ابزارهای مرتبط با آن» میتوانید بررسی کنید.
- جزئیات نحوه پیاده سازی یک Storage Provider برای ASP.NET Identity
- تشریح اینترفیس هایی که باید پیاده سازی شوند، و نحوه استفاده از آنها در ASP.NET Identity
- ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure
- نحوه استفاده از یک ابزار کلاینت (MySQL Workbench) برای مدیریت دیتابیس مذکور
- نحوه جایگزینی پیاده سازی سفارشی با نسخه پیش فرض در یک اپلیکیشن ASP.NET MVC
پیاده سازی یک Storage Provider سفارشی برای ASP.NET Identity
- <UserStore<TUser
- IdentityUser
- <RoleStore<TRole
- IdentityRole
Roles
در مخزن پیش فرض ASP.NET Identity EntityFramework کلاسهای بیشتری برای موجودیتها مشاهده میکنید.
- IdentityUserClaim
- IdentityUserLogin
- IdentityUserRole
public Task<IList<Claim>> GetClaimsAsync(IdentityUser user) { ClaimsIdentity identity = userClaimsTable.FindByUserId(user.Id); return Task.FromResult<IList<Claim>>(identity.Claims.ToList()); }
public class IdentityUser : IUser { public IdentityUser(){...} public IdentityUser(string userName) (){...} public string Id { get; set; } public string UserName { get; set; } public string PasswordHash { get; set; } public string SecurityStamp { get; set; } }
public class UserStore : IUserStore<IdentityUser>, IUserClaimStore<IdentityUser>, IUserLoginStore<IdentityUser>, IUserRoleStore<IdentityUser>, IUserPasswordStore<IdentityUser> { public UserStore(){...} public Task CreateAsync(IdentityUser user){...} public Task<IdentityUser> FindByIdAsync(string userId){...} ... }
public class IdentityRole : IRole { public IdentityRole(){...} public IdentityRole(string roleName) (){...} public string Id { get; set; } public string Name { get; set; } }
public class RoleStore : IRoleStore<IdentityRole> { public RoleStore(){...} public Task CreateAsync(IdentityRole role){...} public Task<IdentityRole> FindByIdAsync(string roleId){...} .... }
- MySQLDatabase: این کلاس اتصال دیتابیس MySql و کوئریها را کپسوله میکند. کلاسهای UserStore و RoleStore توسط نمونه ای از این کلاس وهله سازی میشوند.
- RoleTable: این کلاس جدول Roles و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله میکند.
- UserClaimsTable: این کلاس جدول UserClaims و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله میکند.
- UserLoginsTable: این کلاس جدول UserLogins و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله میکند.
- UserRolesTable: این کلاس جدول UserRoles و عملیات CRUD مربوطه به آن را کپسوله میکند.
- UserTable: این کلاس جدول Users و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله میکند.
ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure
در ویزارد Choose Add-on به سمت پایین اسکرول کنید و گزینه ClearDB MySQL Database را انتخاب کنید. سپس به مرحله بعد بروید.
4. راهکار Free بصورت پیش فرض انتخاب شده، همین گزینه را انتخاب کنید و نام دیتابیس را به IdentityMySQLDatabase تغییر دهید. نزدیکترین ناحیه (region) به خود را انتخاب کنید و به مرحله بعد بروید.
5. روی علامت checkmark کلیک کنید تا دیتابیس شما ایجاد شود. پس از آنکه دیتابیس شما ساخته شد میتوانید از قسمت ADD-ONS آن را مدیریت کنید.
6. همانطور که در تصویر بالا میبینید، میتوانید اطلاعات اتصال دیتابیس (connection info) را از پایین صفحه دریافت کنید.
7. اطلاعات اتصال را با کلیک کردن روی دکمه مجاور کپی کنید تا بعدا در اپلیکیشن MVC خود از آن استفاده کنیم.
ایجاد جداول ASP.NET Identity در یک دیتابیس MySQL
CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`users` ( `Id` VARCHAR(45) NOT NULL, `UserName` VARCHAR(45) NULL, `PasswordHash` VARCHAR(100) NULL, `SecurityStamp` VARCHAR(45) NULL, PRIMARY KEY (`id`)); CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`roles` ( `Id` VARCHAR(45) NOT NULL, `Name` VARCHAR(45) NULL, PRIMARY KEY (`Id`)); CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userclaims` ( `Id` INT NOT NULL AUTO_INCREMENT, `UserId` VARCHAR(45) NULL, `ClaimType` VARCHAR(100) NULL, `ClaimValue` VARCHAR(100) NULL, PRIMARY KEY (`Id`), FOREIGN KEY (`UserId`) REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade); CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userlogins` ( `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL, `ProviderKey` VARCHAR(100) NULL, `LoginProvider` VARCHAR(100) NULL, FOREIGN KEY (`UserId`) REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade); CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userroles` ( `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL, `RoleId` VARCHAR(45) NOT NULL, PRIMARY KEY (`UserId`, `RoleId`), FOREIGN KEY (`UserId`) REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade on update cascade, FOREIGN KEY (`RoleId`) REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (`Id`) on delete cascade on update cascade);
ایجاد یک اپلیکیشن ASP.NET MVC و پیکربندی آن برای استفاده از MySQL Provider
6. در پنجره New ASP.NET Project قالب MVC را انتخاب کنید و تنظیمات پیش فرض را بپذیرید.
7. در پنجره Solution Explorer روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در قسمت جستجوی دیالوگ باز شده عبارت "Identity.EntityFramework" را وارد کنید. در لیست نتایج این پکیج را انتخاب کرده و آن را حذف (Uninstall) کنید. پیغامی مبنی بر حذف وابستگیها باید دریافت کنید که مربوط به پکیج EntityFramework است، گزینه Yes را انتخاب کنید. از آنجا که کاری با پیاده سازی فرض نخواهیم داشت، این پکیجها را حذف میکنیم.
8. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Add, Reference, Solution, Projects را انتخاب کنید. در دیالوگ باز شده پروژه AspNet.Identity.MySQL را انتخاب کرده و OK کنید.
9. در پروژه IdentityMySQLDemo پوشه Models را پیدا کرده و کلاس IdentityModels.cs را حذف کنید.
10. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات ";using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework" را با ";using AspNet.Identity.MySQL" جایگزین کنید.
11. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات به کلاس "ApplicationUser" را با "IdentityUser" جایگزین کنید.
12. کنترلر Account را باز کنید و متد سازنده آنرا مطابق لیست زیر تغییر دهید.
public AccountController() : this(new UserManager<IdentityUser>(new UserStore(new MySQLDatabase()))) { }
13. فایل web.config را باز کنید و رشته اتصال DefaultConnection را مطابق لیست زیر تغییر دهید.
<add name="DefaultConnection" connectionString="Database=IdentityMySQLDatabase;Data Source=<DataSource>;User Id=<UserID>;Password=<Password>" providerName="MySql.Data.MySqlClient" />
مقادیر <DataSource>, <UserId> و <Password> را با اطلاعات دیتابیس خود جایگزین کنید.
اجرای اپلیکیشن و اتصال به دیتابیس MySQL
5. در این مرحله کاربر جدید باید ایجاد شده و وارد سایت شود.
6. به ابزار MySQL Workbench بروید و محتوای جداول IdentityMySQLDatabase را بررسی کنید. جدول users را باز کنید و اطلاعات کاربر جدید را بررسی نمایید.
برای ساده نگاه داشتن این مقاله از بررسی تمام کدهای لازم خودداری شده، اما اگر مراحل را دنبال کنید و سورس کد نمونه را دریافت و بررسی کنید خواهید دید که پیاده سازی تامین کنندگان سفارشی برای ASP.NET Identity کار نسبتا ساده ای است.
که شما میتوانید در هر پوشه View مربوط به هر کنترل یک ViewImports_ اختصاصی داشته باشید
برای مثال :
مسیرهای زیر را در در پوشه Views در نظر بگیرید:
Views/_ViewImports با محتوای زیر : (موجود در ریشه پوشه Views )
@using Core1RtmTestResources .Web @using Core1RtmTestResources .DomainLayer.Models @using Microsoft.AspNetCore.Identity @using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization @using Core1RtmTestResources .Web.ViewModels.AccountViewModels //1 Move to Views/Account/_viewImports @addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers
و Views/Account که در این مسیر ViewImports_ اختصاصی در نظر گرفته شده است که میتوان قطعه کد شماره 1 مشخص شده در کد بالا را به این فایل انتقال داد
@using Core1RtmTestResources .Web.ViewModels.AccountViewModels
وظیفه هر ViewImports_ مشخص میشود و بار از ViewImports_ موجود در ریشه Views کم شده و به اصطلاح کد تمیزتری خواهید داشت.
و اما طی بررسی هایی که انجام دادم هنوز نتونستم متغیر(های) سراسری در ViewImports_ موجود در مسیر Views/Account تعریف کنم که در Viewهای موجود در همین مسیر قابل دسترسی باشد. به قطعه کد زیر توجه فرمایید :
@using Core1RtmTestResources.Web.ViewModels.AccountViewModels @inject IHtmlLocalizerFactory HtmlLocalizerFactory @{ var localizer = HtmlLocalizerFactory.Create( baseName: "Controllers.TestLocalController" /*مشخصات کنترلر جاری*/, location: "Core1RtmTestResources.ExternalResources" /*نام اسمبلی ثالث*/); var sharedLocalizer = HtmlLocalizerFactory.Create( baseName: "SharedResource" /*مشخصات*/, location: "Core1RtmTestResources.ExternalResources" /*نام اسمبلی ثالث*/); }