مطالب
اشتباهات متداول برنامه‌نویس‌های دات نت

اشتباه 1:
استفاده از

throw ex;
بجای استفاده از
throw;
در حالت اول، تمام stack trace موجود تا نقطه‌ی فراخوانی دستور ذکر شده پاک خواهند شد، اما در حالت دوم stack trace‌ حفظ شده و دیباگ کردن کد را ساده می‌کند.

اشتباه 2:
درک اشتباه عملکرد متد replace :
string s = "Take this out";
s.Replace("this", "that"); //wrong
بجای استفاده از :
s = s.Replace("this", "that");  //correct

اگر از fxCop استفاده کنید، اینگونه خطاها را (عدم استفاده از مقدار بازگشتی) گوشزد می‌کند.

اشتباه 3:
استفاده‌ی بی دقت از متغیرهای استاتیک در یک برنامه وب. دو مثال زیر را در نظر بگیرید:
public static string GetCookieName(Cookie c)
{
return c.Name;
}

static List<string> cookieList = new List<string>();
public static void AddToCookieList(Cookie c)
{
cookieList.Add(c.Name);

}

برنامه‌های وب ذاتا چند ریسمانی هستند و زمانیکه یک متغیر را از نوع استاتیک تعریف می‌کنید، این متغیر، هنگام مراجعه‌ی کاربران بین آن‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود و امکان تخریب یا استفاده‌ی ناصحیح از مقادیر آن‌ها وجود خواهد داشت. در حالت اول نیازی به مباحث همزمانی و قفل کردن منابع نیست زیرا متغیری که در متد استفاده می‌شود، thread safe است اما cookieList در مثال دوم خیر و حتما هنگام استفاده از آن باید مباحث قفل کردن منابع را درنظر داشت. (حتی اگر برنامه‌ی شما از نوع وبی هم نیست اما چند ریسمانی است این مطلب باز هم صادق می‌باشد)


اشتباه 4:
مقابله با خطاها به شکلی نادرست: (اصطلاحا خفه کردن خطاها!)
 try
{
//something
File.Delete(blah);
}
catch{}
در این حالت اگر خطایی رخ دهد کاربر متوجه نخواهد شد دقیقا مشکلی وجود داشته یا خیر و علت آن چیست.
هرچند گاهی از اوقات اگر خطای حاصل برای ما اهمیتی نداشت می‌توان از آن استفاده نمود، در غیراینصورت باید حتما از این روش پرهیز کرد.

اشتباه 5:
ارائه‌ی برنامه‌های ASP.Net با گزینه‌ی پیش فرض Debug=true در web.config که پیشتر در مورد آن در این سایت بحث شده است.


اشتباه 6:
عدم استفاده از امکانات ویژه‌ی دات نت فریم ورک هنگام کار با رشته‌ها:
string s = "This ";
s += "is ";
s += "not ";
s += "the ";
s += "best ";
s += "way.";

StringBuilder sb = new StringBuilder();
sb.Append("This ");
sb.Append("is ");
sb.Append("much ");
sb.Append("better. ");

زمانیکه نیاز به کنار هم قرار دادن رشته‌های مختلف وجود داشت و تعداد ‌آن‌ها نیز زیاد بود، مثال دوم توصیه می‌شود.
البته در مثال فوق که تعداد کمی رشته قرار است با هم جمع شوند، کامپایلر به اندازه‌ی کافی هوشمند خواهد بود که تمام ‌آن‌ها را کنار هم قرار دهد و تفاوتی در کارآیی احساس نشود، حتی روش اول سریع‌تر از روش دوم خواهد بود، اما زمان استفاده از هزاران رشته، این تفاوت محسوس است.

اشتباه 7:
عدم استفاده از عبارت using هنگام استفاده از اشیایی از نوع Idisposable . مثالی در این مورد.

using (StreamReader reader=new StreamReader(file))
{
//your code here

}

اشتباه 8:
فراموش کردن بررسی نال بودن یک شیء هنگام استفاده از آن.
string val = Session["xyz"].ToString();

این نوع کد نویسی یکی از اشتباهات متداول تمامی تازه واردان به ASP.Net است. حتما باید پیش از استفاده از متد ToString بررسی شود که آیا این سشن نال است یا نه. در غیراینصورت حاصل کار فقط یک exception خواهد بود. (استفاده از افزونه‌ی ری شارپر در این موارد کمک بزرگی است، زیرا به محض قرار گرفتن مکان نما روی شیءایی که احتمال نال بودن آن میسر است، یک راهنما را به شما ارائه خواهد کرد)

اشتباه 9:
بازگشت دادن یک property عمومی از نوع لیست‌های جنریک.
با توجه به اینکه این نوع لیست‌ها فقط خواندنی نیستند و امکان دستکاری اطلاعات آن توسط فراخوان وجود دارد، توصیه می‌شود از نوع جنریک IEnumerable استفاده شود. همچنین توصیه شده است هنگام انتخاب نوع پارامترهای ورودی یک متد نیز به این مورد دقت شود.

نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر کوکی‌ها در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
مشکلی در پیاده سازی BlazorServerCookieAuthentication  پیدا کرده ام.
برای اینکه بتوانم در سرویسی از برنامه که اطلاعات کاربری لاگ می‌شود به آی دی کاربر دسترسی داشته باشم از کد زیر استفاده کردم که قبلا در SO راهنمایی کرده بودید بنده را. 
using System.Security.Claims;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Authorization;
using Microsoft.AspNetCore.Components.Server;

namespace BlazorServerTestDynamicAccess.Services;

public class CustomAuthenticationStateProvider : RevalidatingServerAuthenticationStateProvider
{
    private readonly IServiceScopeFactory _scopeFactory;

    public CustomAuthenticationStateProvider(ILoggerFactory loggerFactory, IServiceScopeFactory scopeFactory)
        : base(loggerFactory) =>
        _scopeFactory = scopeFactory ?? throw new ArgumentNullException(nameof(scopeFactory));

    protected override TimeSpan RevalidationInterval { get; } = TimeSpan.FromMinutes(30);

    protected override async Task<bool> ValidateAuthenticationStateAsync(
        AuthenticationState authenticationState, CancellationToken cancellationToken)
    {
        // Get the user from a new scope to ensure it fetches fresh data
        var scope = _scopeFactory.CreateScope();
        try
        {
            var userManager = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUsersService>();
            return await ValidateUserAsync(userManager, authenticationState?.User);
        }
        finally
        {
            if (scope is IAsyncDisposable asyncDisposable)
            {
                await asyncDisposable.DisposeAsync();
            }
            else
            {
                scope.Dispose();
            }
        }
    }

    private async Task<bool> ValidateUserAsync(IUsersService userManager, ClaimsPrincipal? principal)
    {
        if (principal is null)
        {
            return false;
        }

        var userIdString = principal.FindFirst(ClaimTypes.UserData)?.Value;
        if (!int.TryParse(userIdString, out var userId))
        {
            return false;
        }

        var user = await userManager.FindUserAsync(userId);
        return user is not null;
    }
}
حال مشکل اینجاست که اگر CustomAuthenticationStateProvider را به صورت AddSingleton ثبت کنم با این مشکل روبرو می‌شوم. اگر هم که به صورت AddScoped ثبت کنم با مشکل دیگری روبرو می‌شوم. اگر ممکن است لطفا راهنمایی فرمایید.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 17 - کار با فرم‌ها - بخش 5 - آپلود تصاویر
از زمان Blazor 5x، پشتیبانی توکار از آپلود فایل‌ها، به آن اضافه شده‌است و پیش از آن می‌بایستی از کامپوننت‌های ثالث استفاده می‌شد. در این قسمت نحوه‌ی استفاده از کامپوننت آپلود فایل‌های Blazor را بررسی می‌کنیم. همچنین یک نمونه مثال، از فرم‌های master-details را نیز با هم مرور خواهیم کرد.



افزودن فیلد آپلود تصاویر، به فرم ثبت اطلاعات یک اتاق

در ادامه به کامپوننت Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor که تا این قسمت آن‌را تکمیل کرده‌ایم مراجعه کرده و فیلد جدید InputFile را ذیل قسمت ثبت توضیحات، اضافه می‌کنیم:
<div class="form-group">
    <InputFile OnChange="HandleImageUpload" multiple></InputFile>
</div>

@code
{
    private async Task HandleImageUpload(InputFileChangeEventArgs args)
    {

    }
}
- ذکر ویژگی multiple در اینجا سبب می‌شود تا بتوان بیش از یک فایل را هربار انتخاب و آپلود کرد.
- در این کامپوننت، رویداد OnChange، پس از تغییر مجموعه‌ی فایل‌های اضافه شده‌ی به آن، فراخوانی می‌شود و آرگومانی از نوع InputFileChangeEventArgs را دریافت می‌کند.


افزودن لیست فایل‌های انتخابی به HotelRoomDTO

تا اینجا اگر به BlazorServer.Models\HotelRoomDTO.cs مراجعه کنیم (کلاسی که مدل UI فرم ثبت اطلاعات اتاق را فراهم می‌کند)، امکان افزودن لیست تصاویر انتخابی به آن وجود ندارد. به همین جهت در این کلاس، تغییر زیر را اعمال می‌کنیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class HotelRoomDTO
    {
        // ... 
        public virtual ICollection<HotelRoomImageDTO> HotelRoomImages { get; set; } = new List<HotelRoomImageDTO>();
    }
}
HotelRoomImageDTO را در قسمت قبل اضافه کردیم. متناظر با ICollection فوق، چنین خاصیتی در موجودیت HotelRoom که از نوع <ICollection<HotelRoomImage است نیز تعریف شده‌است تا بتوان به ازای هر اتاق، مشخصات تعدادی تصویر را در بانک اطلاعاتی ذخیره کرد.


تکمیل متد رویدادگردان HandleImageUpload

در ادامه، لیست فایل‌ها‌ی انتخاب شده‌ی توسط کاربر را دریافت کرده و آن‌ها را آپلود می‌کنیم:
@inject IHotelRoomService HotelRoomService
@inject NavigationManager NavigationManager
@inject IJSRuntime JsRuntime
@inject IFileUploadService FileUploadService
@inject IWebHostEnvironment WebHostEnvironment

@code
{
    // ...

    private async Task HandleImageUpload(InputFileChangeEventArgs args)
    {
        var files = args.GetMultipleFiles(maximumFileCount: 5);
        if (args.FileCount == 0 || files.Count == 0)
        {
            return;
        }

        var allowedExtensions = new List<string> { ".jpg", ".png", ".jpeg" };
        if(!files.Any(file => allowedExtensions.Contains(Path.GetExtension(file.Name), StringComparer.OrdinalIgnoreCase)))
        {
            await JsRuntime.ToastrError("Please select .jpg/.jpeg/.png files only.");
            return;
        }

        foreach (var file in files)
        {
            var uploadedImageUrl = await FileUploadService.UploadFileAsync(file, WebHostEnvironment.WebRootPath, "Uploads");
            HotelRoomModel.HotelRoomImages.Add(new HotelRoomImageDTO { RoomImageUrl = uploadedImageUrl });
        }
    }
}
- در اینجا نیاز به تزریق چند سرویس جدید هست؛ مانند IFileUploadService که در قسمت قبل تکمیل کردیم و سرویس توکار IWebHostEnvironment. به همین جهت به فایل BlazorServer.App\_Imports.razor مراجعه کرده و فضاهای نام متناظر زیر را اضافه می‌کنیم:
@using Microsoft.AspNetCore.Hosting
@using System.Linq
@using System.IO
برای مثال سرویس IWebHostEnvironment که از آن برای دسترسی به WebRootPath یا محل قرارگیری پوشه‌ی wwwroot استفاده می‌کنیم، در فضای نام Microsoft.AspNetCore.Hosting قرار دارد و یا متد Path.GetExtension در فضای نام System.IO و متد الحاقی Contains با دو پارامتر استفاده شده، در فضای نام System.Linq قرار دارند.
- متد ()args.GetMultipleFiles، امکان دسترسی به فایل‌های انتخابی توسط کاربر را میسر می‌کند که خروجی آن از نوع <IReadOnlyList<IBrowserFile است. در قسمت قبل، سرویس آپلود فایل‌هایی را که تکمیل کردیم، امکان آپلود یک IBrowserFile را به سرور میسر می‌کند. اگر متد ()GetMultipleFiles را بدون پارامتری فراخوانی کنیم، حداکثر 10 فایل را قبول می‌کند و اگر تعداد بیشتری انتخاب شده باشد، یک استثناء را صادر خواهد کرد.
- سپس بر اساس پسوند فایل‌های دریافتی، آن‌ها را صرفا به فایل‌های تصویری محدود کرده‌ایم.
- در آخر، لیست فایل‌های دریافتی را یکی یکی به سرور آپلود کرده و Url دسترسی به آن‌ها را به لیست HotelRoomImages اضافه می‌کنیم. فایل‌های آپلود شده در پوشه‌ی BlazorServer.App\wwwroot\Uploads قابل مشاهده هستند.


نمایش فایل‌های انتخاب شده‌ی توسط کاربر


در ادامه می‌خواهیم پس از آپلود فایل‌ها، آن‌ها را در ذیل کامپوننت InputFile نمایش دهیم. برای اینکار در ابتدا به فایل wwwroot\css\site.css مراجعه کرده و شیوه نامه‌ی نمایش تصاویر و عناوین آن‌ها را اضافه می‌کنیم:
.room-image {
  display: block;
  width: 100%;
  height: 150px;
  background-size: cover !important;
  border: 3px solid green;
  position: relative;
}

.room-image-title {
  position: absolute;
  top: 0;
  right: 0;
  background-color: green;
  color: white;
  padding: 0px 6px;
  display: inline-block;
}
سپس بر روی لیست HotelRoomModel.HotelRoomImages که در متد HandleImageUpload آن‌را تکمیل کردیم، حلقه‌ای را ایجاد کرده و تصاویر را بر اساس RoomImageUrl آن‌ها، نمایش می‌دهیم:
<div class="form-group">
    <InputFile OnChange="HandleImageUpload" multiple></InputFile>
    <div class="row">
    @if (HotelRoomModel.HotelRoomImages.Count > 0)
    {
        var serial = 1;
        foreach (var roomImage in HotelRoomModel.HotelRoomImages)
        {
            <div class="col-md-2 mt-3">
                <div class="room-image" style="background: url('@roomImage.RoomImageUrl') 50% 50%; ">
                   <span class="room-image-title">@serial</span>
                </div>
                <button type="button" class="btn btn-outline-danger btn-block mt-4">Delete</button>
            </div>
            serial++;
        }
    }
    </div>
</div>

ذخیره سازی اطلاعات تصاویر آپلودی یک اتاق در بانک اطلاعاتی

تا اینجا موفق شدیم تصاویر انتخابی کاربر را آپلود کرده و همچنین لیست آن‌ها را نیز نمایش دهیم. در ادامه نیاز است تا این اطلاعات را در بانک اطلاعاتی ثبت کنیم. به همین جهت ابتدا سرویس IHotelRoomImageService را که در قسمت قبل تکمیل کردیم، به کامپوننت جاری تزریق می‌کنیم و سپس با استفاده از متد CreateHotelRoomImageAsync، رکوردهای تصویر متناظر با اتاق ثبت شده را اضافه می‌کنیم:
// ...
@inject IHotelRoomImageService HotelRoomImageService


@code
{
    // ...

    private async Task AddHotelRoomImageAsync(HotelRoomDTO roomDto)
    {
        foreach (var imageDto in HotelRoomModel.HotelRoomImages)
        {
            imageDto.RoomId = roomDto.Id;
            await HotelRoomImageService.CreateHotelRoomImageAsync(imageDto);
        }
    }
}
در حین آپلود فایل‌ها، فقط خاصیت RoomImageUrl را مقدار دهی کردیم:
HotelRoomModel.HotelRoomImages.Add(new HotelRoomImageDTO { RoomImageUrl = uploadedImageUrl });
در اینجا RoomId هر imageDto را نیز بر اساس Id واقعی اتاق ثبت شده‌ی جاری، تکمیل کرده و سپس آن‌را به CreateHotelRoomImageAsync ارسال می‌کنیم.

محل فراخوانی AddHotelRoomImageAsync فوق، در متد HandleHotelRoomUpsert است که در قسمت‌های قبل تکمیل کردیم. در اینجا پس از ثبت اطلاعات اتاق در بانک اطلاعاتی است که به Id آن دسترسی پیدا می‌کنیم:
private async Task HandleHotelRoomUpsert()
    {
       // ...

       // Create Mode
       var createdRoomDto = await HotelRoomService.CreateHotelRoomAsync(HotelRoomModel);
       await AddHotelRoomImageAsync(createdRoomDto);
       await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` created successfully.");

       // ... 
    }
اکنون اگر اطلاعات اتاق جدیدی را تکمیل کرده و تصاویری را نیز به آن انتساب دهیم، با کلیک بر روی دکمه‌ی ثبت، ابتدا اطلاعات این اتاق در بانک اطلاعاتی ثبت شده و Id آن به‌دست می‌آید، سپس رکوردهای تصویر آن جداگانه ذخیره خواهند شد.

یک نکته: در انتهای بحث خواهیم دید که اینکار غیرضروری است و با وجود رابطه‌ی one-to-many تعریف شده‌ی توسط EF-Core، اگر لیست HotelRoomImages موجودیت اتاق تعریف شده و در حال ثبت نیز مقدار دهی شده باشد، به صورت خودکار جزئی از این رابطه و تنها در یک رفت و برگشت، ثبت می‌شود. یعنی همان متد CreateHotelRoomAsync، قابلیت ثبت خودکار اطلاعات خاصیت HotelRoomImages موجودیت اتاق را نیز دارا است.


نمایش تصاویر یک اتاق، در حالت ویرایش رکورد آن

تا اینجا فقط حالت ثبت یک رکورد جدید را پوشش دادیم. در این حالت اگر به لیست اتاق‌های ثبت شده مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی edit یکی از آن‌ها کلیک کنیم، به صفحه‌ی ویرایش رکورد منتقل خواهیم شد؛ اما این صفحه، فاقد اطلاعات تصاویر منتسب به آن رکورد است.
علت اینجا است که در حین ویرایش اطلاعات، در متد OnInitializedAsync، هرچند اطلاعات یک اتاق را از بانک اطلاعاتی دریافت کرده و آن‌را تبدیل به Dto آن می‌کنیم که سبب نمایش جزئیات هر خاصیت در فیلد متصل به آن در فرم جاری می‌شود:
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        if (Id.HasValue)
        {
            // Update Mode
            Title = "Update";
            HotelRoomModel = await HotelRoomService.GetHotelRoomAsync(Id.Value);
        }
        // ...
    }
اما چون یک رابطه‌ی one-to-many بین اتاق و تصاویر آن برقرار است، نیاز است این رابطه را از طریق eager-loading و فراخوانی متد Include، واکشی کنیم تا اینبار زمانیکه GetHotelRoomAsync فراخوانی می‌شود، به همراه اطلاعات navigation property لیست تصاویر اتاق (HotelRoomImages) نیز باشد.
بنابراین به فایل BlazorServer\BlazorServer.Services\HotelRoomService.cs مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        // ...
 
        public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync()
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                        .Include(x => x.HotelRoomImages)
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .AsAsyncEnumerable();
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .Include(x => x.HotelRoomImages)
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
        }
    }
}
در اینجا تنها تغییری که صورت گرفته، استفاده از متد Include(x => x.HotelRoomImages) است؛ تا هنگامیکه اطلاعات یک اتاق را واکشی می‌کنیم، به صورت خودکار اطلاعات تصاویر مرتبط به آن نیز واکشی گردد و سپس توسط AutoMapper، به Dto آن انتساب داده شود (یعنی انتساب HotelRoomImages موجودیت اتاق، به همین خاصیت در DTO آن). این انتساب، سبب به روز رسانی خودکار UI نیز می‌شود. یعنی برای نمایش تصاویر مرتبط با یک اتاق، همان کدهای قبلی که پیشتر داشتیم، هنوز هم کار می‌کنند.


افزودن تصاویر جدید، در حین ویرایش یک رکورد

پس از نمایش لیست تصاویر منتسب به یک اتاق در حال ویرایش، اکنون می‌خواهیم در همین حالت اگر کاربر تصویر جدیدی را انتخاب کرد، این تصویر را نیز به لیست تصاویر ثبت شده‌ی در بانک اطلاعاتی اضافه کنیم. برای اینکار نیز به متد HandleHotelRoomUpsert مراجعه کرده و از متد AddHotelRoomImageAsync در قسمت به روز رسانی آن استفاده می‌کنیم:
private async Task HandleHotelRoomUpsert()
{
   //...

   // Update Mode
   var updatedRoomDto = await HotelRoomService.UpdateHotelRoomAsync(HotelRoomModel.Id, HotelRoomModel);
   await AddHotelRoomImageAsync(updatedRoomDto);
   await JsRuntime.ToastrSuccess($"The `{HotelRoomModel.Name}` updated successfully.");

   //...
}
مشکل! اگر از این روش استفاده کنیم، هربار به روز رسانی اطلاعات یک جدول، به همراه ثبت رکوردهای تکراری نمایش داده شده‌ی در حالت ویرایش هم خواهند بود. برای مثال فرض کنید سه تصویر را به یک اتاق انتساب داده‌اید. در حالت ویرایش، ابتدا این سه تصویر نمایش داده می‌شوند. بنابراین در لیست HotelRoomModel.HotelRoomImages وجود خواهند داشت. اکنون کاربر دو تصویر جدید دیگر را هم به این لیست اضافه می‌کند. در زمان ثبت، در متد AddHotelRoomImageAsync، بررسی نمی‌کنیم که این تصویر اضافه شده، جدید است یا خیر  و یا همان سه تصویر ابتدای کار نمایش فرم در حالت ویرایش هستند. به همین جهت رکوردها، تکراری ثبت می‌شوند.
برای رفع این مشکل می‌توان در متد AddHotelRoomImageAsync، جدید بودن یک تصویر را بر اساس RoomId آن بررسی کرد. اگر این RoomId مساوی صفر بود، یعنی تازه به لیست اضافه شده‌است و حاصل بارگذاری اولیه‌ی فرم ویرایش اطلاعات نیست:
    private async Task AddHotelRoomImageAsync(HotelRoomDTO roomDto)
    {
        foreach (var imageDto in HotelRoomModel.HotelRoomImages.Where(x => x.RoomId == 0))
        {
            imageDto.RoomId = roomDto.Id;
            await HotelRoomImageService.CreateHotelRoomImageAsync(imageDto);
        }
    }
در قسمت بعد، کدهای حذف اطلاعات اتاق‌ها و تصاویر مرتبط با هر کدام را نیز تکمیل خواهیم کرد.


یک نکته: متد AddHotelRoomImageAsync اضافی است!

چون از AutoMapper استفاده می‌کنیم، در ابتدای متد ثبت یک اتاق، کار نگاشت DTO، به موجودیت متناظر با آن انجام می‌شود:
public async Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
{
   var hotelRoom = _mapper.Map<HotelRoom>(hotelRoomDTO);
یعنی در اینجا چون خاصیت مجموعه‌ای HotelRoomImages موجود در HotelRoomDTO با نمونه‌ی مشابه آن در HotelRoom هم نام است، به صورت خودکار توسط AutoMapper به آن انتساب داده می‌شود و چون رابطه‌ی one-to-many در EF-Core تنظیم شده، همینقدر که hotelRoom حاصل، به همراه HotelRoomImages از پیش مقدار مقدار دهی شده‌است، به صورت خودکار آن‌ها را جزئی از اطلاعات همین اتاق ثبت می‌کند.
مقدار دهی RoomId یک تصویر، در اینجا غیرضروری است؛ چون RoomId و Room، به عنوان کلید خارجی این رابطه تعریف شده‌اند که در اینجا Room یک تصویر، دقیقا همین اتاق در حال ثبت است و EF Core در حین ثبت نهایی، آن‌را به صورت خودکار در تمام تصاویر مرتبط نیز مقدار دهی می‌کند.
یعنی نیازی به چندین بار رفت و برگشت تعریف شده‌ی در متد AddHotelRoomImageAsync نیست و اساسا نیازی به آن نیست؛ نه برای ثبت و نه برای ویرایش اطلاعات!


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-17.zip
مطالب
بدست آوردن اندازه ViewState‌ یک صفحه ASP.Net

یکی از روش‌های معمولی که برای بدست آوردن اندازه ViewState یک صفحه در ASP.Net بکار می‌رود، نمایش صفحه، مراجعه به سورس آن و سپس ذخیره مقدار فیلد مخفی ViewState به صورت یک فایل متنی و مراجعه به اندازه آن فایل است!
راه بهتری هم وجود دارد که به شرح زیر است:
زمانیکه قرار است ViewState به صفحه اضافه شود، روال رخداد گردان SavePageStateToPersistenceMedium اجرا خواهد شد. نحوه تحریف آن برای بدست آوردن اندازه ViewState به صورت زیر است (چند سطر زیر را به وب فرم خود اضافه کنید):

using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using System.Web.UI;

protected override void SavePageStateToPersistenceMedium(object state)
{
if (Debugger.IsAttached)
{
using (MemoryStream stream = new MemoryStream())
{
LosFormatter formatter = new LosFormatter();
formatter.Serialize(stream, state);
int size = stream.Capacity / 1024;
if (size > 32)
{
throw new Exception("لطفا به وضعیت ویوو استیت این صفحه رسیدگی نمائید");
}
}
}
base.SavePageStateToPersistenceMedium(state);
}

در اینجا اگر در حال دیباگ برنامه باشید و همچنین حجم ViewState از 32 کیلوبایت بیشتر شد، استثنایی جهت گوشزد گردن این مطلب به شما، تولید می‌شود.
اگر علاقمند بودید که این روال را به تمامی صفحات اضافه کنید می‌شود یک کلاس جدید ایجاد کرد و این کلاس را از کلاس استاندارد Page به ارث برد ( برای نمونه public class MyPage : Page ) . سپس همان چند سطر فوق را به آن اضافه نمائید.
اکنون تغییری که در کدها باید صورت گیرد به صورت زیر است، برای مثال تبدیل:

public partial class WebForm4 : System.Web.UI.Page

به :

public partial class WebForm4 : MyPage


مطالب
مروری سریع بر اصول مقدماتی MVVM

در قسمت قبل، فلسفه وجودی MVVM و MVC و امثال آن‌را به بیانی ساده مطالعه کردید. همچنین به اینجا رسیدیم که بجای نوشتن روال رخدادگردان، از Commands استفاده کنید.
در این قسمت «تفکر MVVM ایی» بررسی خواهد شد! بنابراین سطح این قسمت را هم مقدماتی درنظر بگیرید.

در سیستم متداول مایکروسافتی ما همیشه یک فرم داریم به همراه یک سری کنترل. برای استفاده از این‌ها هم در فایل code behind فرم مرتبط، امکان دسترسی به این کنترل‌ها وجود دارد. مثلا textBox1.Text یعنی ارجاعی مستقیم به شیء textBox1 و سپس دسترسی به خاصیت متنی آن.
«تفکر MVVM ایی» می‌گه که: خیر! اینکار رو نکنید؛ ارجاع مستقیم به یک کنترل روش کار من نیست! فرم رو طراحی کنید؛ برای هیچکدام از کنترل‌ها هم نامی را مشخص نکنید (برخلاف رویه متداول). یک فایل درست کنید به نام Model ، داخل آن معادل textBox1.Text را که می‌خواهید استفاده کنید، پیش بینی و تعریف کنید؛ مثلا Public string Name . همین!
ما نمی‌خواهیم بدانیم که اصلا textBox1 وجود خارجی دارد یا نه. ما فقط با خاصیت متنی آن که در ادامه نحوه‌ی سیم کشی آن‌را هم بررسی خواهیم کرد، کار داریم.
بنابراین بجای اینکه بنویسید:

<TextBox Name="txtName" />

که ممکن است بعدا وسوسه شوید تا از txtName.Text آن استفاده کنید، بنویسید:

<TextBox Text="{Binding Name}" />

این مهم‌ترین قسمت «تفکر MVVM ایی» به زبان ساده است. یعنی قرار است تا حد ممکن از Binding استفاده کنیم. مثلا در قسمت قبل هم دیدید که بجای نوشتن روال رخدادگردان، فرمان مرتبط با آن‌را به جای دیگری Bind کردیم.

بنابراین تا اینجا Model ما به این شکل خواهد بود:

using System.ComponentModel;

namespace SL5Tests
{
public class MainPageModel : INotifyPropertyChanged
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
if (_name == value) return;
_name = value;
raisePropertyChanged("Name");
}
}

public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
void raisePropertyChanged(string propertyName)
{
var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
}
}
}


سؤال مهم:
تا اینجا یک فایل Model داریم که خاصیت Name در آن تعریف شده؛ یک فرم (View) هم داریم که فقط در آن نوشته شده Binding Name. الان این‌ها چطور به هم متصل خواهند شد؟
پاسخ: اینجا است که کلاس دیگری به نام ViewModel (همان فایل Code behind قدیمی است با این تفاوت که به هیچ فرم خاصی گره نخورده است و اصلا نمی‌داند که در برنامه فرمی وجود دارد یا نه)، کار خودش را شروع خواهد کرد:

namespace SL5Tests
{
public class MainPageViewModel
{
public MainPageModel MainPageModelData { set; get; }
public MainPageViewModel()
{
MainPageModelData = new MainPageModel();
MainPageModelData.Name = "Test1";
}
}
}

ما در این کلاس یک وهله از MainPageModel را ایجاد خواهیم کرد. اگر فرمی (که ما دقیقا نمی‌دانیم کدام فرم) در برنامه نیاز به یک ViewModel بر اساس مدل یاد شده داشت، می‌تواند آن‌را مورد استفاده قرار دهد. مقدار دهی آن در ViewModel موجب مقدار دهی خاصیت Text در فرم مرتبط خواهد شد و برعکس (البته به شرطی که مدل ما INotifyPropertyChanged را پیاده سازی کرده باشد و در فرم برنامه Binding Mode دو طرفه تعریف شود).

در قسمت بعد هم کار اتصال نهایی صورت می‌گیرد:
ابتدا xmlns:VM تعریف می‌شود تا بتوان به ViewModelها در طرف XAML دسترسی پیدا کرد. سپس در قسمت مثلا UserControl.Resources، این ViewModel را تعریف کرده و به عنوان DataContext بالاترین شیء فرم مقدار دهی خواهیم کرد:

<UserControl x:Class="SL5Tests.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:VM="clr-namespace:SL5Tests"
mc:Ignorable="d" Language="fa"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<UserControl.Resources>
<VM:MainPageViewModel x:Name="vmMainPageViewModel" />
</UserControl.Resources>
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainPageViewModel}}"
x:Name="LayoutRoot"
Background="White">
<TextBox Text="{Binding
MainPageModelData.Name,
Mode=TwoWay,
UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" />
</Grid>
</UserControl>

اکنون اگر یک breakpoint روی این سطر Binding قرار دهیم و برنامه را اجرا کنیم، جزئیات این سیم کشی را در عمل بهتر می‌توان مشاهده کرد:


البته این قابلیت قرار دادن breakpoint روی Bindingهای تعریف شده در View فعلا به سیلورلایت 5 اضافه شده و هنوز در WPF موجود نیست.

حداقل مزیتی را که اینجا می‌توان مشاهده کرد این است که فایل MainPageViewModel چون نمی‌داند که قرار است در کدام View وهله سازی شود، به سادگی در Viewهای دیگر نیز قابل استفاده خواهد بود یا تغییر و تعویض کلی View آن کار ساده‌ای است.
Commanding قسمت قبل را هم اینجا می‌شود اضافه کرد. تعاریف DelegateCommandهای مورد نیاز در ViewModel قرار می‌گیرند. مابقی عملیات تفاوتی نمی‌کند و یکسان است.

مطالب
ایجاد پنجره های Bootstrap با HtmlHelper
چند وقت پیش لینکی را معرفی کردم که در آن به طراحی پنجره‌های بوت استرپ 3 با استفاده از جی کوئری پرداخته بود و از آنجا که من دوست دارم انعطاف بیشتری در استفاده از این مدل کتابخانه‌ها داشته باشم و مستندات آن را حفظ نکنم، آن‌ها را به HtmlHelper تبدیل می‌کنم.
ابتدا از این آدرس فایل‌های مورد نظر را دریافت کنید. دو عدد از آن‌ها فایل استایل و دیگری فایل جی کوئری آن است که به ترتیب زیر صدا بزنید:
<script src="//code.jquery.com/jquery-1.11.3.min.js"></script>
    <link rel="stylesheet" href="https://maxcdn.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.3.4/css/bootstrap.min.css">
    <script src="https://maxcdn.bootstrapcdn.com/bootstrap/3.3.4/js/bootstrap.min.js"></script> 
 <link href="~/content/css/bootstrap-dialog.min.css" rel=stylesheet"></link>
<script src="~/Scripts/bootstrap-dialog.min.js"></script>

پروژه اصلی شامل دو فایل اصلی است؛ یکی که درفضای نام models جهت قرار دادن مدل‌ها قرار گرفته و دیگری در فضای نام Controls جهت ایجاد متدهای Helper یا اجرایی قرار گرفته است.
ابتدا نیاز است که یک کلاس از نوع BootstrapDialog ایجاد کنید تا خصوصیات پنجره مشخص گردند. این خصوصیات به شرح زیر هستند:
var dialog=new BootstrapDialog();
dialog.Title="عنوان دیالوگ";
dialog.Message="متن پنجره";


//فعال سازی این خصوصیت باعث میشود یک دکمه بستن به   
//پنجره اضافه شده و همچنین توسط کلیک کاربر در خارج از صفحه
//باعث بسته شدن پنجره شود یا استفاده از کلید
//ESC
dialog.Closable=false;


//تغییر اندازه دیالوگ
Dialog.Size=BootstrapDialogSize.SizeNormal;


//رنگ بندی دیالوگ را تغییر میدهد.مقدار زیر باعث میشود
//دیالوگ با رنگبندی قرمز نمایش داده شود تا برای نمایش خطاها مناسب باشد
Dialog.Type=BootstrapDialogType.Danger;


//برای اعمال کردن یک کلاس استابل دلخواه
Dialog.CssClass="";


//آیکن برای دیالوگ-استفاده از نام کلاس آیکن‌های بوت استراپ
Dialog.SpinIcon="";


//یک توصیف است که فقط در کد صفحه نمایش داده میشود
//استفاده خاصی ندارد
Dialog.Description="";


//بعد از بستن دیالوگ ، کدهای آن در صفحه حذف خواهند شد
//اگر میخواهید کد را بارها و بارها نمایش دهید
//آن را با مقدار ناصحیح مقدار دهی کنید
dialog.AutoDestory=false;



//========== رویدادها =============

//این رویدا قبل از نمایش دیالوگ نمایش داده می‌شود
dialog.OnShow="function(){alert('before Dialog');}";


//این رویداد بعد از نمایش دیالوگ اجرا می‌شود
dialog.OnShown="function(){alert('after Dialog shown');}";


//موقع درخواست بستن دیالوگ قبل از بسته شدن اجرا میگردد
dialog.OnHide="function(){alert('before Dialog close');}";


//بعد از بسته شدن دیالوگ اجرا میشود
dialog.OnHidden="function(){alert('after Dialog close');}";
تا اینجا خصوصیات پنجره معرفی شده است. در حال حاضر نیاز است که کدهای آن در قسمت View درج شوند برای اینکار از یک Helper کمک میگیریم:
@{
var dialog=new BootstrapDialog();
dialog....
// ........
}
@HTML.BootstrapDialog("example1",dialog)
 
در کد، اولین پارامتر نام پنجره است: از این اسم بعدا می‌توانید جهت اجرای متدها، چه دستی توسط خود شما یا ایجاد متدهای ساده توسط خود کلاس استفاده کنید. دومین پارامتر هم دریافت خصوصیات پنجره است که در بالا توضیح دادیم.

دکمه ها
در صورتیکه قصد دارید دکمه‌ای را روی پنجره ایجاد نمایید، با شیوه زیر اینکار صورت می‌گیرد:
var dialog=new BootstrapDialog();
var cancelButton=new BootstrapDialogButton("cancelButton");
//cancelButton.id="cancelButton";
cancelButton.label="Cancel";
cancelButton.Key=65;
cancelButton.Action="function(){alert('You Clicked!');}";
dialog.AddButton(cancelButton);
برای حذف آن هم می‌توانید به صورت زیر اقدام کنید:
dialog.RemoveButton("cancelButton");

داده ها
در صورتیکه قصد دارید داده‌هایی را به این پنجره نسبت دهید تا بعدا در کدهای سمت کلاینت از آن استفاده کنید می‌توانید از کد زیر استفاده کنید:
dialog.AddData("key","value");
جهت حذف:
dialog.RemoveData("key");

متدها
متدها را به دو صورت می‌توانید اعمال کنید:
  1. دستی: که می‌توانید اطلاعات متدها را در همان صفحه مثال و مستندات ببینید و از نامی که به دکمه‌ها و پنجره‌ها می‌دهید آن‌ها را اعمال کنید.
  2. با استفاده از کلاس: کلاس ما شامل دو متد دیگر برای کنترل متدها می‌باشد. حدود 13 متد در آن پشتیبانی می‌شود که باعث می‌شود در بسیاری از اوقات دیگری نیازی به دانستن نام متدها نداشته باشید. یکی از متدها برای استفاده در Helper طراحی شده است که خروجی آن از نوع MvcHtmlString است و متد دیگر خروجی string دارند که می‌توانید در صورتیکه خواستید، در رویدادها و خارج از Html Helper از آن استفاده کنید.
نحوه‌ی استفاده از helper به شکل زیر است؛ فرض شده است که پنجره  را تشکیل داده‌اید و الان قصد دارید با کلیک بر روی یک دکمه آن را نمایش دهید:
$( "#btnshowpopup" ).click(function() {
  @HTML.RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.Open)
});
البته بعضی از متدها شامل ورودی یا آرگومان هستند که در کامنت مربوط به آن، تعداد پارامترها و ترتیب آن‌ها ذکر شده است. یک نمونه از آن:
$( "#btnshowpopup" ).click(function() {
  @HTML.RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.SetData,new{"key","value"})
});
برای استفاده از متد دوم که خروجی آن از نوع string است، می‌توان از آن در بین کد رویدادها استفاده کرد. مثال زیر ایجاد یک رویداد، برای یکی از دکمه‌های پنجره است که با کلیک بر روی آن، پنجره بسته می‌شود:
cancelButton.Action="function(){{{0}}}";
cancelButton.Action=string.format(cancelButton.Action,RunBootstrapDialogMethod("example1",BootstrapDialogMethods.Close));

به عنوان یک مثال نهایی کد زیر را نوشته که نتیجه آن را در تصویر زیر می‌بینم:
    @{
                const string dialogName = "errorDialog";
                var cancelButton = new BootstrapDialogButton();
                cancelButton.Id = "btncancel";
                cancelButton.Label = "بستن";
                cancelButton.Action = "function(){{{0}}}";
                cancelButton.Action = String.Format(cancelButton.Action, Dialogs.RunBootstrapDialogMethod(dialogName, BootstrapDialogMethods.Close));
                            

                var dialog = new BootstrapDialog();
                dialog.AddButton(cancelButton);
                dialog.Title = "عنوان";
                dialog.Message = "پیام هشدار";
                dialog.DialogType=BootstrapDialogType.Warning;
                dialog.DialogSize=BootstrapDialogSize.SizeNormal;
                dialog.Closable = false;
                dialog.AddData("data1","5");
            }

                        @Html.BootstrapDialog(dialogName, dialog)
                        @Html.RunBootstrapDialogMethod(dialogName,BootstrapDialogMethods.Open);



نکته مهم: برای ایجاد پنجره از طریق توابع عمل کنید و خط تعریف پنجره را داخل یک تابع قرار داده و از همانجا آن را باز کنید. در حال حاضر به نظر میرسد در صورتی که تعریف پنجره به طور عمومی باشد، این کتابخانه برای بار دوم به بعد مشکلاتی دارد که مشکل آن بسته نشدن پنجره  است. در حال حاضر در گیت هاب این مسئله را عنوان کردیم، در صورتی که پاسخی ارائه شود همینجا به اطلاع شما می‌رسانم.
اشتراک‌ها
افزونه NET MAUI Community Toolkit C# Markup Extensions

اگر علاقه ای به توسعه برنامه هایی که با Net MAUI. نوشته خواهند شد با استفاده از XAML ندارید به کمک این افزونه میتوانید همان دستورات را به زبان #C بنویسید.

using System;
using CommunityToolkit.Maui.Markup;
using Microsoft.Maui;
using Microsoft.Maui.Controls;
using Microsoft.Maui.Essentials;
using static CommunityToolkit.Maui.Markup.GridRowsColumns;

namespace HelloMauiMarkup;

class MainPage : ContentPge
{
    public MainPage()
    {
        BindingContext = new MainViewModel();

        Content = new Grid
        {
            RowSpacing = 25,
            ColumnSpacing = 0,

            Padding = Device.RuntimePlatform switch
            {
                Device.iOS => new Thickness(30, 60, 30, 30),
                _ => new Thickness(30)
            },

            RowDefinitions = Rows.Define(
                (Row.HelloWorld, 44),
                (Row.Welcome, Auto),
                (Row.Count, Auto),
                (Row.ClickMeButton, Auto),
                (Row.Image, Star)),

            ColumnDefinitions = Columns.Define(
            (Column.Text, Star),
                (Column.Number, Star)),

            Children =
            {
                new Label { Text = "Hello World" }
.Row(Row.HelloWorld).ColumnSpan(All<Column>())
.Font(size: 32)
.CenterHorizontal().TextCenter(),

                new Label { Text = "Welcome to .NET MAUI Markup Community Toolkit Sample" }
                .Row(Row.Welcome).ColumnSpan(All<Column>())
                    .Font(size: 18)
                .CenterHorizontal().TextCenter(),

new Label { Text = "Current Count: " }
                .Row(Row.Count).Column(Column.Text)
.Font(bold: true)
.End().TextEnd(),

new Label()
                .Row(Row.Count).Column(Column.Number)
                    .Font(bold: true)
                    .Start().TextStart()
                    .Bind<Label, int, string>(Label.TextProperty, nameof(MainViewModel.ClickCount), convert: count => count.ToString())

                new Button { Text = "Click Me" }
                .Row(Row.ClickMeButton)
                .Font(bold: true)
                .CenterHorizontal()
.BindCommand(nameof(ViewModel.ClickMeButtonCommand)),

                new Image { Source = "dotnet_bot.png", WidthRequest = 250, HeightRequest = 310 }
.Row(Row.Image).ColumnSpan(All<Column>())
.CenterHorizontal()
}
};
    }

    enum Row { HelloWorld, Welcome, Count, ClickMeButton, Image }
    enum Column { Text, Number }
}


افزونه NET MAUI Community Toolkit C# Markup Extensions
مطالب
تکمیل کلاس DelegateCommand

مدت‌ها از کلاس DelegateCommand معرفی شده در این آدرس استفاده می‌کردم. این کلاس یک مشکل جزئی دارد و آن هم عدم بررسی مجدد قسمت canExecute به صورت خودکار هست.

خلاصه‌ای برای کسانی که بار اول هست با این مباحث برخورد می‌کنند؛ یا MVVM به زبان بسیار ساده:

در برنامه نویسی متداول سیستم مایکروسافتی، در هر سیستمی که ایجاد کرده و در هر فناوری که ارائه داده از زمان VB6 تا امروز، شما روی یک دکمه مثلا دوبار کلیک می‌کنید و در فایل اصطلاحا code behind این فرم و در روال رخدادگردان آن شروع به کد نویسی خواهید کرد. این مورد تقریبا در همه جا صادق است؛ از WinForms تا WPF تا Silverlight تا حتی ASP.NET Webforms . به عمد هم این طراحی صورت گرفته تا برنامه نویس‌ها در این محیط‌ها زیاد احساس غریبی نکنند. اما این روش یک مشکل مهم دارد و آن هم «توهم» جداسازی رابط کاربر از کدهای برنامه است. به ظاهر یک فایل فرم وجود دارد و یک فایل جدای code behind ؛ اما در عمل هر دوی این‌ها یک partial class یا به عبارتی «یک کلاس» بیشتر نیستند. «فکر می‌کنیم» که از هم جدا شدند اما واقعا یکی هستند. شما در code behind صفحه به صورت مستقیم با عناصر رابط کاربری سروکار دارید و کدهای شما به این عناصر گره خورده‌اند.
شاید بپرسید که چه اهمیتی دارد؟
مشکل اول: امکان نوشتن آزمون‌ها واحد برای این متدها وجود ندارد یا بسیار سخت است. این متدها فقط با وجود فرم و رابط کاربری متناظر با آن‌ها هست که معنا پیدا می‌کنند و تک تک عناصر آن‌ها وهله سازی می‌شوند.
مشکل دوم: کد نوشته فقط برای همین فرم جاری آن قابل استفاده است؛ چون به صورت صریح به عناصر موجود در فرم اشاره می‌کند. نمی‌تونید این فایل code behind رو بردارید بدون هیچ تغییری برای فرم دیگری استفاده کنید.
مشکل سوم: نمی‌تونید طراحی فرم رو بدید به یک نفر، کد نویسی اون رو به شخصی دیگر. چون ایندو لازم و ملزوم یکدیگرند.

این سیستم کد نویسی دهه 90 است.
چند سالی است که طراحان سعی کرده‌اند این سیستم رو دور بزنند و روش‌هایی رو ارائه بدن که در آن‌ها فرم‌های برنامه و فایل‌های پیاده سازی کننده‌ی منطق آن هیچگونه ارتباط مستقیمی باهم نداشته باشند؛ به هم گره نخورده باشند؛ ارجاعی به هیچیک از عناصر بصری فرم را در خود نداشته باشند. به همین دلیل ASP.NET MVC به وجود آمده و در همان سال‌ها مثلا MVVM .

سؤال:
الان که رابط کاربری از فایل پیاده سازی کننده منطق آن جدا شده و دیگر Code behind هم نیست (همان partial class های متداول)، این فایل‌ها چطور متوجه می‌شوند که مثلا روی یک فرم، شیءایی قرار گرفته؟ از کجا متوجه خواهند شد که روی دکمه‌ای کلیک شده؟ این‌ها که ارجاعی از فرم را در درون خود ندارند.
در الگوی MVVM این سیم کشی توسط امکانات قوی Binding موجود در WPF میسر می‌شود. در ASP.NET MVC چیزی شبیه به آن به نام Model binder و همان مکانیزم‌های استاندارد HTTP این کار رو می‌کنه. در MVVM شما بجای code behind خواهید داشت ViewModel (اسم جدید آن). در ASP.NET MVC این اسم شده Controller. بنابراین اگر این اسامی رو شنیدید زیاد تعجب نکنید. این‌ها همان Code behind قدیمی هستند اما ... بدون داشتن ارجاعی از رابط کاربری در خود که ... اطلاعات موجود در فرم به نحوی به آن‌ها Bind و ارسال می‌شوند.
این سیم کشی‌ها هم نامرئی هستند. یعنی فایل ViewModel یا فایل Controller نمی‌دونند که دقیقا از چه کنترلی در چه فرمی این اطلاعات دریافت شده.
این ایده هم جدید نیست. شاید بد نباشه به دوران طلایی Win32 برگردیم. همان توابع معروف PostMessage و SendMessage را به خاطر دارید؟ شما در یک ترد می‌تونید با مثلا PostMessage شیءایی رو به یک فرم که در حال گوش فرا دادن به تغییرات است ارسال کنید (این سیم کشی هم نامرئی است). بنابراین پیاده سازی این الگوها حتی در Win32 و کلیه فریم ورک‌های ساخته شده بر پایه آن‌ها مانند VCL ، VB6 ، WinForms و غیره ... «از روز اول» وجود داشته و می‌تونستند بعد از 10 سال نیان بگن که اون روش‌های RAD ایی رو که ما پیشنهاد دادیم، می‌شد خیلی بهتر از همان ابتدا، طور دیگری پیاده سازی بشه.

ادامه بحث!
این سیم کشی یا اصطلاحا Binding ، در مورد رخدادها هم در WPF وجود داره و اینبار به نام Commands معرفی شده‌است. به این معنا که بجای اینکه بنویسید:
<Button  Click="btnClick_Event">Last</Button>

بنویسید:
<Button Command="{Binding GoLast}">Last</Button>

حالا باید مکانیزمی وجود داشته باشه تا این پیغام رو به ViewModel برنامه برساند. اینکار با پیاده سازی اینترفیس ICommand قابل انجام است که معرفی یک کلاس عمومی از پیاده سازی آن‌را در ابتدای بحث مشاهده نمودید.
در یک DelegateCommand،‌ توسط متد منتسب به executeAction، مشخص خواهیم کرد که اگر این سیم کشی برقرار شد (که ما دقیقا نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم که بدانیم از کجا و کدام فرم دقیقا)، لطفا این اعمال را انجام بده و توسط متد منتسب به canExecute به سیستم Binding خواهیم گفت که آیا مجاز هستی این اعمال را انجام دهی یا خیر. اگر این متد false برگرداند، مثلا دکمه یاد شده به صورت خودکار غیرفعال می‌شود.
اما مشکل کلاس DelegateCommand ذکر شده هم دقیقا همینجا است. این دکمه تا ابد غیرفعال خواهد ماند. در WPF کلاسی وجود دارد به نام CommandManager که حاوی متدی استاتیکی است به نام InvalidateRequerySuggested. اگر این متد به صورت دستی فراخوانی شود، یکبار دیگر کلیه متدهای منتسب به تمام canExecute های تعریف شده، به صورت خودکار اجرا می‌شوند و اینجا است که می‌توان دکمه‌ای را که باید مجددا بر اساس شرایط جاری تغییر وضعیت پیدا کند، فعال کرد. بنابراین فراخوانی متد InvalidateRequerySuggested یک راه حل کلی رفع نقیصه‌ی ذکر شده است.
راه حل دومی هم برای حل این مشکل وجود دارد. می‌توان از رخدادگردان CommandManager.RequerySuggested استفاده کرد. روال منتسب به این رخدادگردان هر زمانی که احساس کند تغییری در UI رخ داده، فراخوانی می‌شود. بنابراین پیاده سازی بهبود یافته کلاس DelegateCommand به صورت زیر خواهد بود:

using System;
using System.Windows.Input;

namespace MvvmHelpers
{
// Ref.
// - http://johnpapa.net/silverlight/5-simple-steps-to-commanding-in-silverlight/
// - http://joshsmithonwpf.wordpress.com/2008/06/17/allowing-commandmanager-to-query-your-icommand-objects/
public class DelegateCommand<T> : ICommand
{
readonly Func<T, bool> _canExecute;
bool _canExecuteCache;
readonly Action<T> _executeAction;

public DelegateCommand(Action<T> executeAction, Func<T, bool> canExecute = null)
{
if (executeAction == null)
throw new ArgumentNullException("executeAction");

_executeAction = executeAction;
_canExecute = canExecute;
}

public event EventHandler CanExecuteChanged
{
add { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested += value; }
remove { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested -= value; }
}

public bool CanExecute(object parameter)
{
return _canExecute == null ? true : _canExecute((T)parameter);
}

public void Execute(object parameter)
{
_executeAction((T)parameter);
}
}
}

استفاده از آن هم در ViewModel ساده است. یکبار خاصیتی به این نام تعریف می‌شود. سپس در سازنده کلاس مقدار دهی شده و متدهای متناظر آن تعریف خواهند شد:

public DelegateCommand<string> GoLast { set; get; }

//in ctor
GoLast = new DelegateCommand<string>(goLast, canGoLast);

private bool canGoLast(string data)
{
//ex.
return ListViewGuiData.CurrentPage != ListViewGuiData.TotalPage - 1;
}

private void goLast(string data)
{
//do something
}

مزیت کلاس DelegateCommand جدید هم این است که مثلا متد canGoLast فوق، به صورت خودکار با به روز رسانی UI ، فراخوانی و تعیین اعتبار مجدد می‌شود.


مطالب
آموزش TypeScript #3
در این پست به تشریح انواع داده در زبان TypeScript و ذکر مثال در این زمینه می‌پردازیم.
 
تعریف متغیر‌ها و انواع داده
در TypeScript هنگام تعریف متغیر‌ها باید نوع داده ای آن‌ها را مشخص کنیم. در TypeScript پنج نوع داده ای وجود دارد که در زیر با ذکر مثال تعریف شده اند. مفاهیم ماژول، کلاس و تابع در پست بعدی به تشریح توضیح داده خواهند شد.

 number : معادل نوع داده ای number در JavaScript است. برای ذخیره سازی اعداد صحیح و اعشاری استفاده می‌شود.
یک مثال:
class NumberTypeOfTypeScript { 
    MyFunction()
    {
        var p: number; 
        p = 1;
        var q = 2;
        var r = 3.33;
        alert("Value of P=" + p + "  Value of q=" + q + " Value of r=" + r);           
    }
}

window.onload = () =>{ 
    var value = new NumberTypeOfTypeScript();
    value.MyFunction();
}
حال باید یک فایل Html برای استفاده از این کلاس داشته باشیم. به صورت زیر:
<!DOCTYPE html> 
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>TypeScript HTML App</title>
    <link rel="stylesheet" href="app.css" type="text/css" />
    <script src="app.js"></script>
</head>
<body>
    <h1>Number Type in TypeScript</h1> 
    <div id="content"/>
</body>
</html>
بعد از اجرای پروزه خروجی به صورت زیر خواهد بود:

string : معادل نوع داده ای رشته ای است و برای ذخیره سازی مجموعه ای از کاراکتر‌ها از نوع UTF-16 استفاده می‌شود.

یک مثال:
class StringTypeOfTypeScript { 
    Myfunction() { 
      var  s: string;
      s="TypeScript"
      var empty = "";
      var abc = "abc";
      alert("Value of s="+ s+" Empty string="+ empty+" Value of abc ="+abc) ;     
    }
}
window.onload = () =>{ 
    var value = new StringTypeOfTypeScript();
    value.Myfunction();
}
کد کامپایل شده و تبدیل آن به JavaScript: 
var StringTypeOfTypeScript = (function () {
    function StringTypeOfTypeScript() { }
    StringTypeOfTypeScript.prototype.Myfunction = function () {
        var s;
        s = "TypeScript";
        var empty = "";
        var abc = "abc";
        alert("Value of s=" + s + " Empty string=" + empty + " Value of abc =" + abc);
    };
    return StringTypeOfTypeScript;
})();
window.onload = function () {
    var value = new StringTypeOfTypeScript();
    value.Myfunction();
};
خروجی به صورت زیر است:


boolean: برای ذخیره سازی مقادیر true یا false می‌باشد.
مثال:
class booleanTypeofTypeScript { 
    MyFunction() {
        var lie: bool;        
        lie = false;
        var a = 12;
        if (typeof (lie) == "boolean" && typeof (a) == "boolean") {
            alert("Both is boolean type");
        }

        if (typeof (lie) == "boolean" && typeof (a) != "boolean") {
            alert("lie is boolean type and a is not!") 
        }
        else { 
            alert("a is boolean type and lie is not!");
        }
    }     
}

window.onload =()=> { 
    var access = new booleanTypeofTypeScript();
    access.MyFunction();
 }
کد کامپایل شده و تبدیل آن به JavaScript:
var booleanTypeofTypeScript = (function () {
    function booleanTypeofTypeScript() { }
    booleanTypeofTypeScript.prototype.MyFunction = function () {
        var lie;
        lie = false;
        var a = 12;
        if(typeof (lie) == "boolean" && typeof (a) == "boolean") {
            alert("Both is boolean type");
        }
        if(typeof (lie) == "boolean" && typeof (a) != "boolean") {
            alert("lie is boolean type and a is not!");
        } else {
            alert("a is boolean type and lie is not!");
        }
    };
    return booleanTypeofTypeScript;
})();
window.onload = function () {
    var access = new booleanTypeofTypeScript();
    access.MyFunction();
};
null: همانند دات نت هنگامی که قصد داشته باشیم مقدار یک متغیر را null اختصاص دهیم از این کلمه کلیدی استفاده می‌کنیم.
مثال:
class NullTypeinTypeScript { 
    MyFunction() { 
        var p: number = null;
        var x = null;
        if (p== null) {
            alert("p has null value!");
        }
        else { alert("p has a value"); }
    }
}
window.onload = () =>{ 
    var value = new NullTypeinTypeScript();
    value.MyFunction();
}
کد کامپایل شده و تبدیل آن به JavaScript:
var NullTypeinTypeScript = (function () {
    function NullTypeinTypeScript() { }
    NullTypeinTypeScript.prototype.MyFunction = function () {
        var p = null;
        var x = null;
        if(p == null) {
            alert("p has null value!");
        } else {
            alert("p has a value");
        }
    };
    return NullTypeinTypeScript;
})();
window.onload = function () {
    var value = new NullTypeinTypeScript();
    value.MyFunction();
};

undefined:معادل نوع undefined در Javascript است. اگر به یک متغیر مقدار اختصاص ندهید مقدار آن undefined خواهد بود.
مثال:
class UndefinedTypeOfTypeScript { 
    Myfunction() { 
        var p: number;
        var x = undefined;
        if (p == undefined && x == undefined) {
            alert("p and x is undefined");
        }
        else { alert("p and c cannot undefined"); }
    }
}
window.onload = () =>{ 
    var value = new UndefinedTypeOfTypeScript();
    value.Myfunction();
}
کد کامپایل شده و تبدیل آن به JavaScript: 
var UndefinedTypeOfTypeScript = (function () {
    function UndefinedTypeOfTypeScript() { }
    UndefinedTypeOfTypeScript.prototype.Myfunction = function () {
        var p;
        var x = undefined;
        if(p == undefined && x == undefined) {
            alert("p and x is undefined");
        } else {
            alert("p and c cannot undefined");
        }
    };
    return UndefinedTypeOfTypeScript;
})();
window.onload = function () {
    var value = new UndefinedTypeOfTypeScript();
    value.Myfunction();
};
خروجی این مثال نیز به صورت زیر است:

ادامه دارد...
نظرات مطالب
PersianDatePicker یک DatePicker شمسی به زبان JavaScript که از تاریخ سرور استفاده می‌کند
با فرض اینکه layout برنامه تعاریف لازم را دارد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="~/Content/PersianDatePicker.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    @RenderBody()
    <script src="~/Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/PersianDatePicker.js"></script>
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
فایلی را به نام PersianDatePicker.cshtml در مسیر Views\Shared\EditorTemplates ایجاد کنید؛ با این محتوا:
@using System.Globalization
@model DateTime?
@{
    Func<DateTime, string> toPersianDate = date =>
    {
        var dateTime = new DateTime(date.Year, date.Month, date.Day, new GregorianCalendar());
        var persianCalendar = new PersianCalendar();
        return persianCalendar.GetYear(dateTime) + "/" + 
               persianCalendar.GetMonth(dateTime).ToString("00") + "/" + 
               persianCalendar.GetDayOfMonth(dateTime).ToString("00");
    };
    var today = toPersianDate(DateTime.Now);
    var name = this.ViewContext.ViewData.ModelMetadata.PropertyName;
    var value = Model.HasValue ? toPersianDate(Model.Value) : string.Empty;
}
<input type="text" dir="ltr" 
       name="@name" id="@name" 
       value="@value" 
       onclick="PersianDatePicker.Show(this,'@today');" />
بعد از این تنها کاری که باید انجام شود، استفاده از ویژگی UIHint است:
// Location: Views\Shared\EditorTemplates\PersianDatePicker.cshtml
[UIHint("PersianDatePicker")]
public DateTime AddDate { set; get; }
به صورت خودکار به متد EditorFor اعمال می‌شود:
<div>
    <label>تاریخ:</label>
    @Html.EditorFor(model => model.AddDate)
</div>

همچنین اگر نیاز است مقدار رشته تاریخ شمسی آن به یک DateTime میلادی انتساب داده شود (در حین ارسال اطلاعات به سرور)، باید از یک model binder سفارشی برای اینکار در ASP.NET MVC استفاده کنید. یک نمونه پیاده سازی شده آن‌را در بحث PersianDateModelBinder می‌توانید مشاهده و استفاده کنید.